نظرات مطالب
معرفی System.Text.Json در NET Core 3.0.
یک نکته‌ی تکمیلی: استفاده از System.Text.Json در ASP.NET Core 3.0 و از کار افتادن تعدادی از اکشن متدها

فرض کنید مدلی را به این صورت تعریف کرده‌اید:
public class ModelIdViewModel
{
   public string Id { set; get; }
}
و اکشن متدی که آن‌را دریافت می‌کند، به این نحو تعریف شده‌است:
public async Task<IActionResult> RenderRole([FromBody]ModelIdViewModel model)

در سمت کلاینت نیز اطلاعات Ajax ای متناظر با آن‌را به صورت زیر ارسال می‌کنید:
data: JSON.stringify({ "id": 1 }),
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
این اکشن متد تا نگارش 2.2، بدون مشکل کار می‌کرد. اما اکنون در نگارش 3، مقدار model آن نال شده‌است.
برای دیباگ آن اگر قطعه کد زیر را اضافه کنیم:
public async Task<IActionResult> RenderRole([FromBody]ModelIdViewModel model)
{
   if (!ModelState.IsValid)
   {
      return BadRequest(ModelState);
   }
یک چنین خروجی در قسمت network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر، ظاهر می‌شود:
 {"$.id":["The JSON value could not be converted to System.String. Path: $.id | LineNumber: 0 | BytePositionInLine: 7."]}
عنوان می‌کند که مقدار id دریافتی را نمی‌تواند به string تبدیل کند.

برای رفع این مشکل، فقط کافی است نوع Id را در model به int تبدیل کرد:
public class ModelIdViewModel
{
   public int Id { set; get; }
}
به عبارتی System.Text.Json جدید، همانند Newtonsoft.Json قبلی، سعی نمی‌کند int دریافتی از کاربر را به string درخواستی در model تبدیل کند. نوع‌ها حتما باید تناظر داشته باشند.
مطالب
ارسال مستقیم یک فایل PDF به چاپگر
برنامه رایگان Adobe reader یک سری خط فرمان دارد که توسط آن‌ها می‌توان فایل‌های PDF را مستقیما به چاپگر ارسال کرد. در ادامه قطعه کدی را ملاحظه خواهید کرد که انجام اینکار را کپسوله می‌کند:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Management;
using Microsoft.Win32;

namespace PdfFilePrinter
{
    /// <summary>
    /// Executes the Adobe Reader and prints a file while suppressing the Acrobat print
    /// dialog box, then terminating the Reader.
    /// </summary>
    public class AcroPrint
    {
        /// <summary>
        /// The Adobe Reader or Adobe Acrobat path such as 'C:\Program Files\Adobe\Adobe Reader X\AcroRd32.exe'.
        /// If it's not specified, the InstalledAdobeReaderPath property value will be used.
        /// </summary>
        public string AdobeReaderPath { set; get; }

        /// <summary>
        /// Returns the default printer name.
        /// </summary>
        public string DefaultPrinterName
        {
            get
            {
                var query = new ObjectQuery("SELECT * FROM Win32_Printer");
                using (var searcher = new ManagementObjectSearcher(query))
                {
                    foreach (var mo in searcher.Get())
                    {
                        if (((bool?)mo["Default"]) ?? false)
                            return mo["Name"] as string;
                    }
                }
                return string.Empty;
            }
        }

        /// <summary>
        /// The name and path of the PDF file to print.
        /// </summary>
        public string PdfFilePath { set; get; }

        /// <summary>
        /// Name of the printer such as '\\PrintServer\HP LaserJet'.
        /// If it's not specified, the DefaultPrinterName property value will be used.
        /// </summary>
        public string PrinterName { set; get; }

        /// <summary>
        /// Returns the HKEY_CLASSES_ROOT\Software\Adobe\Acrobat\Exe value.
        /// If AcroRd32.exe does not exist, returns string.Empty
        /// </summary>
        public string InstalledAdobeReaderPath
        {
            get
            {
                var acroRd32Exe = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(@"Software\Adobe\Acrobat\Exe", writable: false);
                if (acroRd32Exe == null)
                    return string.Empty;

                var exePath = acroRd32Exe.GetValue(string.Empty) as string;
                if (string.IsNullOrEmpty(exePath))
                    return string.Empty;

                exePath = exePath.Trim(new[] { '"' });
                return File.Exists(exePath) ? exePath : string.Empty;
            }
        }

        /// <summary>
        /// Executes the Adobe Reader and prints a file while suppressing the Acrobat print
        /// dialog box, then terminating the Reader.
        /// </summary>
        /// <param name="timeout">The amount of time, in milliseconds, to wait for the associated process to exit. The maximum is the largest possible value of a 32-bit integer, which represents infinity to the operating system.</param>
        public void PrintPdfFile(int timeout = Int32.MaxValue)
        {
            if (!File.Exists(PdfFilePath))
                throw new ArgumentException(PdfFilePath + " does not exist.");

            var args = string.Format("/N /T \"{0}\" \"{1}\"", PdfFilePath, getPrinterName());
            var process = startAdobeProcess(args);
            if (!process.WaitForExit(timeout))
                process.Kill();
        }

        private Process startAdobeProcess(string arguments = "")
        {
            var startInfo = new ProcessStartInfo
                {
                    FileName = this.getExePath(),
                    Arguments = arguments,
                    CreateNoWindow = true,
                    ErrorDialog = false,
                    UseShellExecute = false,
                    Verb = "print"
                };

            return Process.Start(startInfo);
        }

        private string getPrinterName()
        {
            var printer = PrinterName;
            if (string.IsNullOrEmpty(printer))
                printer = DefaultPrinterName;

            if (string.IsNullOrEmpty(printer))
                throw new ArgumentException("Please set the PrinterName.");

            return printer;
        }

        private string getExePath()
        {
            var exePath = AdobeReaderPath;
            if (string.IsNullOrEmpty(exePath) || !File.Exists(exePath))
                exePath = InstalledAdobeReaderPath;

            if (string.IsNullOrEmpty(exePath))
                throw new ArgumentException("Please set the full path of the AcroRd32.exe or Acrobat.exe.");

            return exePath;
        }
    }
}

توضیحات:
استفاده ابتدایی از کلاس فوق به نحو زیر است:
            new AcroPrint 
            {
                PdfFilePath = @"D:\path\test.pdf"
            }.PrintPdfFile();
به این ترتیب فایل PDF ذکر شده به چاپگر پیش فرض سیستم ارسال می‌شود.

ملاحظات:
- کدهای فوق نیاز به ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Management.dll نیز دارند.
- اگر علاقمند بودید که چاپگر خاصی را معرفی کنید (برای مثال یک چاپگر تعریف شده در شبکه)، می‌توانید خاصیت PrinterName را مقدار دهی نمائید.
- محل نصب Adobe reader از رجیستری ویندوز استخراج می‌شود. اما اگر محل نصب برنامه استاندارد نبود، نیاز است خاصیت AdobeReaderPath مقدار دهی گردد.
- تحت هر شرایطی برنامه Adobe reader ظاهر خواهد شد؛ حتی اگر در حین آغاز پروسه سعی در مخفی کردن پنجره آن نمائید. اینکار به عمد جهت مسایل امنیتی در این برنامه درنظر گرفته شده است تا کاربر بداند که پروسه چاپ آغاز شده است.
مطالب
فراخوانی سرویس های WCF به صورت Async
هنگام تولید و توسعه سیستم‌های مبتنی بر WCF حتما نیاز به سرویس هایی داریم که متد‌ها را به صورت Async اجرا کنند. در دات نت 4.5 از Async&Await استفاده می‌کنیم(^). ولی در پروژه هایی که تحت دات نت 4 هستند این امکان وجود ندارد(البته می‌تونید Async&Await CTP رو برای دات نت 4 هم نصب کنید(^ )). فرض کنید پروژه ای داریم تحت دات نت 3.5 یا 4 و قصد داریم یکی از متد‌های سرویس WCF آن را به صورت Async پیاده سازی کنیم. ساده‌ترین روش این است که هنگام Add Service Reference از پنجره Advanced  به صورت زیر عمل کنیم:


مهم‌ترین عیب این روش این است که در این حالت تمام متد‌های این سرویس رو هم به صورت Sync و هم به صورت Async تولید می‌کنه در حالی که ما فقط نیاز به یک متد Async داریم.

 در این پست قصد دارم پیاده سازی این متد رو بدون استفاده از Async&Await و Code Generation توکار دات نت شرح بدم که با دات نت 3.5 هم سازگار است.

ابتدا یک پروژه از نوع WCF Service Application ایجاد کنید.
یک ClassLibrary جدید به نام Model بسازید و کلاس زیر را به عنوان مدل در آن قرار دهید.(این اسمبلی باید هم به پروژه‌های کلاینت و هم به پروژه‌های سرور رفرنس داده شود)
    [DataContract]
    public class Book
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }

        [DataMember]
        public string Title { get; set; }

        [DataMember]
        public string Author { get; set; }
    }
حال  پیاده سازی سرویس و Contract مربوطه را شروع می‌کنیم.
#Class Library به نام Contract بسازید. قصد داریم از این لایه به عنوان قرارداد‌های سمت کلاینت و سرور استفاده کنیم. اینترفیس زیر را به عنوان BookContract در آن بسازید.
   [ServiceContract]
    public interface IBookService
    {
        [OperationContract( AsyncPattern = true )]
        IAsyncResult BeginGetAllBook( AsyncCallback callback, object state );

        IEnumerable<Book> EndGetAllBook( IAsyncResult asyncResult ); 
    }
برای پیاده سازی متد‌های Async به این روش باید دو متد داشته باشیم. یکی به عنوان شروع عملیات و دیگری اتمام. دقت کنید نام گذاری به صورت Begin و End کاملا اختیاری است و برای خوانایی بهتر از این روش نام گذاری استفاده می‌کنم. متدی که به عنوان شروع عملیات استفاده می‌شود باید حتما OperationContractAttribute رو داشته باشد و مقدار خاصیت AsyncPattern اون هم true باشد. همان طور که می‌بیند این متد دارای 2 آرگومان وروردی است. یکی از نوع AsyncCallback و دیگری از نوع object. تمام متد‌های Async به این روش باید این دو آرگومان ورودی را حتما داشته باشند. خروجی این متد حتما باید از نوع IAsyncResult باشد. متد دوم که به عنوان اتمام عملیات استفاده می‌شود نباید OperationContractAttribute را داشته باشد. ورودی اون هم فقط یک آرگومان از نوع IAsyncResult است. خروجی اون هم هر نوعی که سمت کلاینت احتیاج دارید می‌تونه باشه . در صورت عدم رعایت نکات فوق، هنگام ساخت  ChannelFactory یا خطا روبرو خواهید شد. اگر نیاز به پارامتر دیگری هم داشتید باید آن‌ها را قبل از این دو پارامتر قرار دهید. برای مثال:
[OperationContract]
IEnumerable<Book> GetAllBook(int code , AsyncCallback callback, object state );
قبل از پیاده سازی سرویس باید ابتدا یک AsyncResult سفارشی بسازیم. ساخت AsyncResult سفارشی بسیار ساده است. کافی است کلاسی بسازیم که اینترفیس IAsyncResult را به ارث ببرد.
 public class CompletedAsyncResult<TEntity> : IAsyncResult where TEntity : class , new()
    {
        public IList<TEntity> Result
        {
            get
            {
                return _result;
            }
            set
            {
                _result = value;
            }
        }
        private IList<TEntity> _result;

        public CompletedAsyncResult( IList<TEntity> data )
        {
            this.Result = data;
        }

        public object AsyncState
        {
            get
            {
                return ( IList<TEntity> )Result;
            }
        }

        public WaitHandle AsyncWaitHandle
        {
            get
            {
                throw new NotImplementedException();
            }
        }

        public bool CompletedSynchronously
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }

        public bool IsCompleted
        {
            get
            {
                return true;
            }
        }
    }
در کلاس بالا یک خاصیت به نام Result درنظر گرفتم که لیستی از نوع TEntity است.(TEntityبه صورت generic تعریف شده و نوع ورودی آن هر نوع کلاس غیر abstract می‌تواند باشد). این کلاس برای تمام سرویس‌های Async یک پروژه مورد استفاده قرار خواهد گرفت برای همین ورودی آن به صورت generic در نظر گرفته شده است.
#پیاده سازی سرویس
 public class BookService : IBookService
    {
        public BookService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }

        public List<Book> ListOfBook
        {
            get;
            private set;
        }

        private List<Book> CreateListOfBook()
        {
            Parallel.For( 0, 10000, ( int counter ) =>
            {
                ListOfBook.Add( new Book()
                {
                    Code = counter,
                    Title = String.Format( "Book {0}", counter ),
                    Author = "Masoud Pakdel"
                } );
            } );

            return ListOfBook;
        }

        public IAsyncResult BeginGetAllBook( AsyncCallback callback, object state )
        {
            var result = CreateListOfBook();
            return new CompletedAsyncResult<Book>( result );
        }

        public IEnumerable<Book> EndGetAllBook( IAsyncResult asyncResult )
        {
            return ( ( CompletedAsyncResult<Book> )asyncResult ).Result;
        }
    }
*در متد BeginGetAllBook ابتدا به تعداد 10,000 کتاب در یک لیست ساخته می‌شوند و بعد این لیست در کلاس CompletedAsyncResult که ساختیم به عنوان ورودی سازنده پاس داده می‌شوند. چون CompletedAsyncResult از IAsyncResult ارث برده است پس return آن به عنوان خروجی مانعی ندارد. با فراخوانی متد EndGetAllBook سمت کلاینت  مقدار asyncResult به عنوان خروجی برگشت داده می‌شود. به عملیات casting برای دستیابی به مقدار Result در CompletedAsyncResult دقت کنید.
#کد‌های سمت کلاینت:
اکثر برنامه نویسان با استفاده از روش AddServiceReference یک سرویس کلاینت در اختیار خواهند داشت که با وهله سازی از این کلاس یک ChannelFactory ایجاد می‌شود. در این پست به جای استفاده از Code Generation توکار دات نت برای ساخت ChannelFactory از روش دیگری استفاده خواهیم کرد. به عنوان برنامه نویس باید بدانیم که در پشت پرده عملیات ساخت ChannelFactory چگونه است.
 روش AddServiceReference
بعد از اضافه شدن سرویس سمت کلاینت کد‌های زیر برای سرویس Book به صورت زیر تولید می‌شود.
[System.Diagnostics.DebuggerStepThroughAttribute()]
    [System.CodeDom.Compiler.GeneratedCodeAttribute("System.ServiceModel", "4.0.0.0")]
    public partial class BookServiceClient : System.ServiceModel.ClientBase<UI.BookService.IBookService>, UI.BookService.IBookService {
        
        public BookServiceClient() {
        }
        
        public BookServiceClient(string endpointConfigurationName) : 
                base(endpointConfigurationName) {
        }
        
        public BookServiceClient(string endpointConfigurationName, string remoteAddress) : 
                base(endpointConfigurationName, remoteAddress) {
        }
        
        public BookServiceClient(string endpointConfigurationName, System.ServiceModel.EndpointAddress remoteAddress) : 
                base(endpointConfigurationName, remoteAddress) {
        }
        
        public BookServiceClient(System.ServiceModel.Channels.Binding binding, System.ServiceModel.EndpointAddress remoteAddress) : 
                base(binding, remoteAddress) {
        }
        
        public UI.BookService.Book[] BeginGetAllBook() {
            return base.Channel.BeginGetAllBook();
        }
    }
همانطور که می‌بینید سرویس بالا از کلاس ClientBase ارث برده است. ClientBase دارای خاصیتی به نام ChannelFactory است که فقط خواندنی می‌باشد. با استفاده از مقادیر EndPointConfiguration یک وهله از کلاس ChannelFactory با توجه به مقدار generic کلاس clientBase ایجاد خواهد شد. در کد زیر مقدار TChannel برابر IBookService است:
System.ServiceModel.ClientBase<UI.BookService.IBookService>
وهله سازی از ChannelFactory به صورت دستی
یک پروژه ConsoleApplication سمت کلاینت ایجاد کنید. برای فراخوانی متد‌های سرویس سمت سرور باید ابتدا تنظیمات EndPoint رو به درستی انجام دهید. سپس با استفاده از EndPoint به راحتی می‌توانیم Channel مربوطه را بسازیم.
کلاسی به نام ServiceMapper ایجاد می‌کنیم که وظیفه آن ساخت ChannelFactory به ازای درخواست‌ها است.
public class ServiceMapper<TChannel>
    {
        public static TChannel CreateChannel()
        {
            TChannel proxy;

            var endPointAddress = new EndpointAddress( "http://localhost:7000/" + typeof( TChannel ).Name.Remove( 0, 1 ) + ".svc" );

            var httpBinding = new BasicHttpBinding();
            
            ChannelFactory<TChannel> factory = new ChannelFactory<TChannel>( httpBinding, endPointAddress );

            proxy = factory.CreateChannel();

            return proxy;
        }
    }
در متد CreateChannel یک وهله از کلاس EndPointAddress ایجاد شده است. پارامتر ورودی آن آدرس سرویس هاست شده می‌باشد برای مثال:

"http://localhost:7000/" +  "BookService.svc"
دستور Remove برای حذف I از ابتدای نام سرویس است. پارامتر‌های ورودی برای سازنده کلاس ChannelFactory ابتدا یک نمونه از کلاس BasicHttpBinding می‌باشد. می‌توان از WSHttpBinding یا NetTCPBinding یا WSDLHttpBinding هم استفاده کرد. البته هر کدام از انواع Binding‌ها تنظیمات خاص خود را می‌طلبد که در مقاله ای جداگانه بررسی خواهم کرد. پارامتر دوم هم EndPoint ساخته شده می‌باشد. در نهایت با دستور CreateChannel عملیات ساخت Channel به پایان می‌رسد.

بعد از اعمال تغییرات زیر در فایل Program پروژه Console و اجرای آن، خروجی به صورت زیر می‌باشد.
  var channel = ServiceMapper<Contract.IBookService>.CreateChannel();
            channel.BeginGetAllBook( new AsyncCallback( ( asyncResult ) => 
            {
                channel.EndGetAllBook( asyncResult ).ToList().ForEach( _record => 
                {
                    Console.WriteLine( _record.Title );
                } );
            } ) , null );
            Console.WriteLine( "Loading..." );
            Console.ReadLine();
همان طور که می‌بینید ورودی متد BeginGtAllBook یک AsyncCallback است که در داخل آن متد EndGetAllBook صدا زده شده است. مقدار برگشتی متد EndGetAllBook خروجی مورد نظر ماست.
خروجی : 


نکته: برای اینکه مطمئن شوید که سرویس مورد نظر در آدرس "http"//localhost:7000/" هاست شده است(یعنی همان آدرسی که در EndPointAddress از آن استفاه کردیم) کافیست از پنجره Project Properties  برای پروژه سرویس وارد برگه Web شده و از بخش Servers گزینه Use Visual Studio Development Server و Specific Port 7000 رو انتخاب کنید.

 
مطالب
انقیاد RadioButtonها در WPF به یک Enum
فرض کنید قصد دارید برای انتخاب بین چند گزینه‌ی محدود، از RadioButtonها بجای سایر کنترل‌های موجود استفاده کنید. این گزینه‌ها نیز توسط یک Enum تعریف شده‌اند. اکنون نیاز است گزینه‌های مختلف این Enum را به RadioButtonهای تعریف شده Bind کنیم.
تعریف Enum برنامه به صورت زیر است:
namespace WpfBindRadioButtonToEnum.Models
{
    public enum Gender
    {
        Female,
        Male
    }
}
در ادامه با توجه به اینکه RadioButtonها با خاصیت IsChecked از نوع bool کار می‌کنند، نیاز است بتوانیم گزینه‌های Enum را به bool و یا برعکس تبدیل کنیم. برای این منظور از تبدیلگر EnumBooleanConverter ذیل می‌توان استفاده کرد:
using System;
using System.Globalization;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace WpfBindRadioButtonToEnum.Converters
{
    public class EnumBooleanConverter : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            if (Enum.IsDefined(value.GetType(), value) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            return Enum.Parse(value.GetType(), parameter.ToString()).Equals(value);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            return Enum.Parse(targetType, parameter.ToString());
        }
    }
}
پیش‌فرض تبدیلگر تهیه شده بر این است که مقدار ثابت Enum را از طریق سومین پارامتر، یعنی ConverterParameter تنظیم شده در حین عملیات Binding، دریافت می‌کند. پارامتر value مقداری است که از طریق Binding خاصیت IsChecked دریافت خواهد شد.

اکنون اگر ViewModel برنامه به شکل زیر باشد که GenderValue را در اختیار View قرار می‌دهد:
using System.ComponentModel;
using WpfBindRadioButtonToEnum.Models;

namespace WpfBindRadioButtonToEnum.ViewModels
{
    public class MainWindowViewModel : INotifyPropertyChanged
    {
        Gender _genderValue;
        public Gender GenderValue
        {
            get { return _genderValue; }
            set
            {
                _genderValue = value;
                notifyPropertyChanged("GenderValue");
            }
        }




        #region INotifyPropertyChanged Members
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
        private void notifyPropertyChanged(string propertyName)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
            }
        }
        #endregion
    }
}
View متناظری که از آن و همچنین Enum و تبدیلگر تهیه شده استفاده می‌کند، به شرح ذیل خواهد بود:
<Window x:Class="WpfBindRadioButtonToEnum.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:VM="clr-namespace:WpfBindRadioButtonToEnum.ViewModels"
        xmlns:C="clr-namespace:WpfBindRadioButtonToEnum.Converters"        
        xmlns:Models="clr-namespace:WpfBindRadioButtonToEnum.Models"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <VM:MainWindowViewModel x:Key="VMainWindowViewModel" />
        <C:EnumBooleanConverter x:Key="CEnumBooleanConverter" />
    </Window.Resources>
    <StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource VMainWindowViewModel}}">
        <TextBlock Text="Gender" Margin="3" />
        <RadioButton Content="{x:Static Models:Gender.Male}" 
                     IsChecked="{Binding GenderValue, Mode=TwoWay, UpdateSourceTrigger=PropertyChanged, 
                                Converter={StaticResource CEnumBooleanConverter}, 
                                ConverterParameter={x:Static Models:Gender.Male}}"
                     Margin="3" GroupName="G1" />
        <RadioButton Content="{x:Static Models:Gender.Female}" 
                     IsChecked="{Binding GenderValue, Mode=TwoWay, UpdateSourceTrigger=PropertyChanged, 
                                Converter={StaticResource CEnumBooleanConverter}, 
                                ConverterParameter={x:Static Models:Gender.Female}}" 
                     Margin="3" GroupName="G1" />
    </StackPanel>
</Window>
در این View از یک markup extension به نام x:Static برای دسترسی به فیلدهای ثابت برنامه کمک گرفته شده‌است. از x:Static در ConverterParameter و همچنین Content می‌توان استفاده کرد. برای دسترسی به Enum تعریف شده در برنامه، فضای نام آن توسط xmlns:Models در ابتدای کار تعریف گردیده‌است.
در اینجا EnumBooleanConverter تهیه شده، کار تبدیل مقدار true و false دریافتی از IsChecked را به معادل Enum آن و برعکس، انجام می‌دهد.

به صورت خلاصه: ابتدا تبدیلگر EnumBooleanConverter باید اضافه شود. سپس به ازای هر گزینه‌ی Enum، یک RadioButton در صفحه قرار می‌گیرد که ConverterParameter خاصیت IsChecked آن مساوی است با یکی از گزینه‌های Enum متناظر.
مطالب
اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC
اگر مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» را مطالعه کرده باشید، قسمتی از آن، به فرم‌ها و همچنین جلب توجه کاربران به فیلدها، برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی اختصاص داشت. در مطلب جاری قصد داریم تا این موارد را به یک فرم ASP.NET MVC که به صورت پیش فرض از jQuery Validator برای اعتبارسنجی استفاده می‌کند، اعمال کنیم تا حالت نمایشی پیش فرض این فرم‌ها و همچنین خطاهای اعتبارسنجی آن، با Twitter Bootstrap همخوانی پیدا کند.

مدل برنامه

using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Models
{
    public class User
    {
        [DisplayName("نام")]
        [Required(ErrorMessage="لطفا نام را تکمیل کنید")]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("نام خانوادگی")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا نام خانوادگی را تکمیل کنید")]
        public string LastName { set; get; }
    }
}
در اینجا یک مدل ساده را به همراه دو خاصیت و اعتبارسنجی‌های ساده مرتبط با آن‌ها، مشاهده می‌کنید.

کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using Mvc4TwitterBootStrapTest.Models;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Index(User user)
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                if (user.Name != "Vahid")
                {
                    this.ModelState.AddModelError("", "لطفا مشکلات را برطرف کنید!");
                    this.ModelState.AddModelError("Name", "نام فقط باید وحید باشد!");
                    return View(user);
                }
                // todo: save ...
                return RedirectToAction("Index");
            }
            return View(user);
        }
    }
}
کنترلر برنامه نیز نکته مهمی نداشته و بیشتر برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی سفارشی این مثال طراحی شده است.

طراحی View سازگار با Twitter bootstrap

@model Mvc4TwitterBootStrapTest.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "تعریف کاربر";
}
@using (Html.BeginForm("Index", "Home", FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal" }))
{
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    <fieldset>
        <legend>تعریف کاربر</legend>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(x => x.Name, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.TextBoxFor(x => x.Name)
                @Html.ValidationMessageFor(x => x.Name, null, new { @class = "help-inline" })
            </div>
        </div>
        <div class="control-group">
            @Html.LabelFor(x => x.LastName, new { @class = "control-label" })
            <div class="controls">
                @Html.TextBoxFor(x => x.LastName)
                @Html.ValidationMessageFor(x => x.LastName, null, new { @class = "help-inline" })
            </div>
        </div>
        <div class="form-actions">
            <button type="submit" class="btn btn-primary">
                ارسال</button>
        </div>
    </fieldset>
}
در اینجا View متناظر با اکشن متد Index را ملاحظه می‌کنید که نکات ذیل به آن اعمال شده است:
1) کلاس form-horizontal به فرم جاری اضافه شده است تا در ادامه بتوانیم برچسب‌ها را در کنار تکست باکس‌ها به صورت افقی نمایش دهیم.
2) به ValidationSummary کلاس‌های alert alert-error alert-block انتساب داده شده‌اند تا نمایش خطای کلی یک فرم، متناسب با Twitter bootstrap شود.
3) هر خاصیت، با یک div دارای کلاس control-group محصور شده است.
4) هر برچسب دارای کلاس control-label است.
5) به هر ValidationMessageFor کلاس help-inline انتساب داده شده است.
6) کنترل‌های ورودی برنامه در divایی با کلاس controls محصور شده‌اند.
7) قسمت دکمه فرم، در div ایی با کلاس form-actions قرار گرفته تا یک زمینه خاکستری در اینجا ظاهر شود.
8) دکمه فرم، با کلاس btn خاص bootstrap تزئین شده.

در این حالت به شکل فوق خواهیم رسید. همانطور که ملاحظه می‌کنید در صورتیکه بر روی دکمه ارسال کلیک شود، همان رنگ‌های متداول jQuery Validator ظاهر می‌شوند و کل ردیف همانند روش‌های متداول Twitter bootstrap دارای رنگ قرمز انتساب یافته توسط کلاس error نخواهد شد.

برای رفع این مشکل باید اندکی اسکریپت نویسی کرد:
@section javaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $.validator.setDefaults({
            highlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                } else {
                    $(element).addClass(errorClass).removeClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('success').addClass('error');
                }
                $(element).trigger('highlated');
            },
            unhighlight: function (element, errorClass, validClass) {
                if (element.type === 'radio') {
                    this.findByName(element.name).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                } else {
                    $(element).removeClass(errorClass).addClass(validClass);
                    $(element).closest('.control-group').removeClass('error').addClass('success');
                }
                $(element).trigger('unhighlated');
            }
        });

        $(function () {
            $('form').each(function () {
                $(this).find('div.control-group').each(function () {
                    if ($(this).find('span.field-validation-error').length > 0) {
                        $(this).addClass('error');
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
کاری که در اینجا انجام شده، تغییر پیش فرض‌های jQuery Validator جهت سازگار سازی آن با کلاس error مرتبط با bootstrap است. همچنین در حالت postback و نمایش خطاهای سفارشی، قسمت بررسی field-validation-error انجام شده و در صورت یافتن موردی، سطر مرتبط با آن، با کلاس error مزین می‌شود.

اینبار در حالت اعتبار سنجی، به شکل ذیل خواهیم رسید:

و یا اگر کاربر فیلد را تکمیل کند، رنگ فیلد و ردیف تعیین اعتبار شده، سبز می‌شود:

و در حالت خطاهای سفارشی سمت سرور، پس از postback، شکل زیر نمایش داده می‌شود:


مطالب
بررسی Bad code smell ها: فیلدهای موقتی
فیلد موقتی یا Temporary field در دسته بندی الگوهای «بد استفاده کنندگان از شیء گرایی» قرار می‌گیرد. در این الگوی بد، فیلدها یا خصوصیات یک کلاس، در شرایط خاصی مقدار گرفته و مورد استفاده قرار می‌گیرند و در بقیه شرایط خالی هستند. 
زمانیکه در یک کلاس، متدی برای انجام فعالیت خود، تعدادی پارامتر ورودی زیادی نیاز داشته باشد، ممکن است برنامه نویس برای مواجه نشدن با تعداد پارامترهای زیاد ورودی، فیلدها یا خصوصیاتی را در کلاس مربوط به آن متد ایجاد کند. این فیلدها عملا فقط زمان صدا زدن آن متد مقدار گرفته و در بقیه شرایط خالی هستند.
خواندن و استفاده از این نوع کدها معمولا مشکل و چالش برانگیز است. زیرا خواننده شاهد فیلدهایی است که در اکثر مواقع خالی هستند. همچنین زمان استفاده از این کلاس نمی‌توان از وجود مقادیر فیلدها یا خصوصیات آن‌ها اطمینان لازم را داشت.

روش‌های اصلاح این کد بد بو 

برای اصلاح چنین بوی بدی به طور معمول دو راه وجود دارد. 
اول: با در نظر گرفتن اینکه تمامی کد موجود در متد و فیلدهای مرتبط به آن قابلیت انتقال به کلاس خاص خودشان را دارند، می‌تواند کلاس مجزایی را برای آن متد و فیلدهای مربوطه ایجاد کرد. 
دوم: برای فیلدها و خصوصیاتی که در خیلی مواقع خالی هستند، می‌توان با روش Null object برای وضعیت خالی بودن آن، یک شیء خالی بی اثر را ایجاد کرد.  
به مثال زیر توجه کنید: 
فرض کنید در حال تولید سیستمی هستید که در روال خاصی، نیاز به محاسبه پورسانت فروشنده‌ها دارید. برای محاسبه پورسانت به موارد زیر نیاز است:
  • لیست محصولات فروخته شده
  • درصد کمیسیون خام
  • تاریخ فروش
  • شعبه فروش
  • نوع پرداخت 
به طور نمونه اگر فروشنده فروش نقدی ای انجام دهد، کمیسیون بیشتری نسبت به کمیسیون پیشفرض، به او تعلق خواهد گرفت و … 
ممکن است طراحی اولیه برای چنین متدی به صورت زیر باشد: 
public class Salesman 
{ 
    public void Method1() 
    { 
       return; 
    } 
    public void Method2() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method3() 
    { 
       return; 
    }
    public decimal CalculateCommission(dynamic products, dynamic commissionRate, dynamic saleDate, dynamic branch, dynamic paymentType) 
    { 
       return decimal.MaxValue; 
    } 
}
با مشاهده پارامتر‌های زیاد متد، برنامه نویس می‌تواند از روش‌های اصلاح بوی بد «تعداد زیاد پارامترهای ورودی» استفاده کند. یا اینکه برنامه نویس برای خلاصی از این کد بد بو، بجای ارسال پارامتر، فیلدهایی را در کلاس Salesman ایجاد کند؛ مانند کد زیر:  
public class SalesmanV2 
{ 
    public IEnumerable<dynamic> Products { get; set; } 
    public dynamic CommisionRate { get; set; } 
    public dynamic SaleDate { get; set; } 
    public dynamic Branch { get; set; } 
    public dynamic PaymentType { get; set; } 
    public void Method1() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method2() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method3() 
    { 
        return; 
    } 
    public decimal CalculateCommission() 
    { 
       return decimal.MaxValue; 
    } 
}
با این تغییر، پارامترهای متد CalculateCommision به خصوصیاتی در کلاس Salesman تبدیل خواهند شد. دقت کنید این کلاس متدهای دیگری برای فعالیت‌های مختلف دارد.  
در روش‌های اصلاح این کد بد بو، اشاره به انتقال منطق متد مذکور به کلاس مجزا و مخصوص به خود شده بود. در واقع کد بد بوی «فیلد موقتی» ناشی از عدم رعایت اصل single responsibility است و محاسبه پورسانت را از نظر ذاتی می‌توان وظیفه‌ی اضافه‌ای در این کلاس دانست. با توجه به اینکه می‌توان محاسبه پورسانت را به صورت جداگانه پیاده سازی کرد. به چنین پیاده سازی ای خواهیم رسید.  
public class SalesmanV3 
{ 
    public void Method1() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method2() 
    { 
        return; 
    } 
    public void Method3() 
    { 
        return; 
    } 
} 

public class CommissionCalculator 
{ 
    private IEnumerable<dynamic> _products; 
    private dynamic _commisionRate; 
    private dynamic _saleDate; 
    private dynamic _branch; 
    private dynamic _paymentType; 
    public CommissionCalculator(IEnumerable<dynamic> products, dynamic commisionRate, 
            dynamic saleDate, dynamic branch, dynamic paymentType) 
    { 
        _products = products; 
        _commisionRate = commisionRate; 
        _saleDate = saleDate; 
        _branch = branch; 
        _paymentType = paymentType; 
    } 
}
در شرایط نادری، کد بد بوی «فیلد موقتی» ناشی از عدم رعایت اصل single responsibility نیست. در چنین شرایطی می‌توان از null object برای رفع این بوی بد استفاده کرد.

جمع بندی 

همان‌طور که در متن نیز اشاره شد، عدم رعایت اصل single responsibility می‌تواند منجر به چنین کد بد بویی شود. این کد بد بو با روش‌های ساده‌ای قابل اصلاح است. اصلاح چنین بویی خوانایی و قابلیت نگهداری کد را افزایش خواهد داد. 
نظرات مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
بهبودهای نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر در NET Core 3.0 Preview 7.

پس از نصب SDK جدید، نحوه‌ی فعالسازی این قابلیت در فایل csproj، به صورت زیر درآمده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>

این موارد در Preview 7 جدید هستند:
1) امکان اضافه کردن قید جدید notnull در حین تعریف نوع‌های جنریک
    interface IDoStuff<TIn, TOut> where TIn : notnull where TOut : notnull
    {
        TOut DoStuff(TIn input);
    }

2) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پیش» بررسی کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

ویژگی AllowNull به فراخوان‌ها امکان ارسال نال را حتی اگر مجاز نباشد، می‌دهد.  این ویژگی جدید در فضای نام System.Diagnostics.CodeAnalysis تعریف شده‌است. برعکس آن ویژگی DisallowNull، سبب خواهد شد تا فراخوان‌ها حتی در صورت مجاز بودن نیز نتوانند نال ارسال کنند.
using System;
using System.Diagnostics.CodeAnalysis;

namespace ConsoleApp
{
    public class MyClass
    {
        private string _innerValue = string.Empty;

        [AllowNull]
        public string MyValue
        {
            get
            {
                return _innerValue;
            }
            set
            {
                _innerValue = value ?? string.Empty;
            }
        }
    }
در مثال فوق ویژگی AllowNull سبب می‌شود تا در قسمت setter امکان دریافت نال نیز میسر شود؛ برای مثال جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی برنامه.
دو ویژگی یاد شده را می‌توان بر روی پارامترهای متدها، پارامترهایی از نوع in و ref، فیلدها، خواص و ایندکسرها اعمال کرد.

3) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پس» بررسی کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

دو ویژگی جدید MaybeNull و NotNull کار پس بررسی نال پذیری را انجام می‌دهند:
    public class MyArray
    {
        // Result is the default of T if no match is found
        [return: MaybeNull]
        public static T Find<T>(T[] array, Func<T, bool> match)
        {
            //...
        }

        // Never gives back a null when called
        public static void Resize<T>([NotNull] ref T[]? array, int newSize)
        {
            //...
        }
    }
در این مثال، متد Find با تعریف ویژگی return: MaybeNull، ممکن است نال برگرداند. برای مثال اگر چیزی یافت نشد، default را بر گرداند.
در متد Resize، پارامتر array، می‌تواند نال دریافت کند، چون نال‌پذیر تعریف شده‌است؛ اما چون به ویژگی NotNull مزین است، حاصل تغییرات بر روی آن (خروجی از متد، از طریق پارامتری از نوع ref) نمی‌تواند نال باشد.

دو ویژگی یاد شده را می‌توان بر روی خروجی متدها، پارامترهایی از نوع out و ref، فیلدها، خواص و ایندکسرها اعمال کرد.

4) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای «پس» بررسی «شرطی» کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در مثال‌های زیر کاربردهای دو ویژگی شرطی جدید NotNullWhen و MaybeNullWhen را مشاهده می‌کنید:
    public class MyString
    {
        // True when 'value' is null
        public static bool IsNullOrEmpty([NotNullWhen(false)] string? value)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [NotNullWhen(false)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر IsNullOrEmpty مقدار false را بر‌گرداند، مقدار value ارسال شده‌ی به آن، نال نیست.

    public class MyVersion
    {
        // If it parses successfully, the Version will not be null.
        public static bool TryParse(string? input, [NotNullWhen(true)] out Version? version)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [NotNullWhen(true)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر TryParse مقدار true را بر‌گرداند، مقدار version خروجی آن، نال نیست.

    public class MyQueue<T>
    {
        // 'result' could be null if we couldn't Dequeue it.
        public bool TryDequeue([MaybeNullWhen(false)] out T result)
        {
            //...
        }
    }
در اینجا با بکارگیری ویژگی [MaybeNullWhen(false)] به فراخوان اعلام می‌کنیم که اگر TryDequeue مقدار false را برگرداند، مقدار result خروجی آن، می‌تواند نال هم باشد.

5) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای شرط گذاشتن بین ورودی و خروجی، در حین کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در متد زیر، هم خروجی و هم ورودی آن می‌توانند نال باشند. اما می‌خواهیم اگر path نال نباشد، اطمینان حاصل کنیم که استفاده کننده می‌داند، خروجی این متد، حتما نال نخواهد بود:
    class MyPath
    {
        [return: NotNullIfNotNull("path")]
        public static string? GetFileName(string? path)
        {
            //...
        }
    }
برای انجام یک چنین اطلاع رسانی‌هایی می‌توان از ویژگی جدید NotNullIfNotNull استفاده کرد. از آن می‌توان برای مزین سازی خروجی متدها و یا پارامترهایی از نوع ref استفاده کرد.

6) اضافه شدن یک سری ویژگی توکار جدید برای بررسی سیلان برنامه، در حین کار با نوع‌های ارجاعی نال نپذیر

در اینجا نحوه‌ی استفاده از دو ویژگی جدید DoesNotReturn و DoesNotReturnIf را مشاهده می‌کنید:
    internal static class ThrowHelper
    {
        [DoesNotReturn]
        public static void ThrowArgumentNullException(ExceptionArgument arg)
        {
            //...
        }
    }
اگر متد ThrowArgumentNullException در جائی فراخوانی شود، سبب بروز یک استثناء می‌شود. استفاده از DoesNotReturn سبب می‌شود تا به کامپایلر اعلام کند، پس از این نقطه، دیگر نیازی به بررسی نال بودن اشیاء نیست؛ چون آن قطعه از کد، غیرقابل اجرا و رسیدن می‌شود. این ویژگی را تنها بر روی متدها می‌توان قرار داد.

    public static class MyAssertionLibrary
    {
        public static void MyAssert([DoesNotReturnIf(false)] bool condition)
        {
            //...
        }
    }
اگر متد MyAssert فراخوانی شود و ورودی آن false باشد، یک استثناء را صادر می‌کند. با بکارگیری ویژگی [DoesNotReturnIf(false)] این موضوع را به کامپایلر اعلام کرده و از آن درخواست می‌کنیم تا کار بررسی نال بودن اشیاء را از آن سطر به بعد، انجام ندهد. این ویژگی را تنها بر روی پارامترها می‌توان اعمال کرد.
مطالب
پیاده سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
پیاده سازی Unobtrusive Ajax را در ASP.NET MVC 5.x، می‌توانید در مطلب «ASP.NET MVC #21» مطالعه کنید. HTML Helpers مرتبط با Ajax، به طور کامل از ASP.NET Core 1.0 حذف شده‌اند. اما این مورد به این معنا نیست که نمی‌توان Unobtrusive Ajax را در ASP.NET Core که تمرکزش بیشتر بر روی Tag Helpers جدید هست تا HTML Helpers قدیمی، پیاده سازی کرد.


Unobtrusive Ajax چیست؟

در حالت معمولی، با استفاده از متد ajax جی‌کوئری، کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات، به سمت سرور صورت می‌گیرد. چون در این روش کدهای جی‌کوئری داخل صفحات برنامه‌های ما قرار می‌گیرند، به این روش، «روش چسبنده» می‌گویند. اما با استفاده از افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، می‌توان این کدهای چسبنده را تبدیل به کدهای غیرچسنبده یا Unobtrusive کرد. در این حالت، پارامترهای متد ajax، به صورت ویژگی‌ها (attributes) به شکل data-ajax به المان‌های مختلف صفحه اضافه می‌شوند و به این ترتیب، افزونه‌ی یاد شده به صورت خودکار با یافتن مقادیر ویژگی‌های data-ajax، این المان‌ها را تبدیل به المان‌های ای‌جکسی می‌کند. در این حالت به کدهایی تمیزتر و عاری از متدهای چسبنده‌ی ajax قرار گرفته‌ی در داخل صفحات وب خواهیم رسید.
روش طراحی Unobtrusive را در کتابخانه‌های معروفی مانند بوت استرپ هم می‌توان مشاهده کرد.


پیشنیازهای فعال سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

توزیع افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، از طریق bower صورت می‌گیرد که پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران» با آن آشنا شدیم. در اینجا نیز برای دریافت آن، تنها کافی است فایل bower.json را به نحو ذیل تکمیل کرد:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
   "bootstrap": "3.3.6",
   "jquery": "2.2.0",
   "jquery-validation": "1.14.0",
   "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6",
   "jquery-ajax-unobtrusive": "3.2.4"
  }
}
و پس از آن فایل bundleconfig.json مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification» یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
[
  {
   "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
   "inputFiles": [
    "bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
    "content/site.css"
   ]
  },
  {
   "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
   "inputFiles": [
    "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
    "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
    "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
    "bower_components/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
    "bower_components/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"
   ],
   "minify": {
    "enabled": true,
    "renameLocals": true
   },
   "sourceMap": false
  }
]
در اینجا فایل‌های css و اسکریپت مورد نیاز برنامه، به ترتیب اضافه شده و یکی خواهند شد. خروجی نهایی آن‌ها به شکل زیر در صفحات وب مورد استفاده قرار می‌گیرند:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    <link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div>
        <div>
                @RenderBody()
        </div>
    </div>

    <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script>
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
در اینجا تنها دو فایل نهایی این عملیات، یعنی css/site.min.css و js/site.min.js به صفحه الحاق شده‌اند که حاوی تمام پیشنیازهای اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه هستند و در این حالت دیگر نیاز به افزودن آن‌ها به دیگر صفحات سایت نیست.


استفاده از معادل‌های واقعی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

واقعیت این است که HTML Helper ای‌جکسی حذف شده‌ی از ASP.NET Core 1.0، کاری بجز افزودن ویژگی‌های data-ajax را که توسط افزونه‌ی jquery.unobtrusive-ajax.min.js پردازش می‌شوند، انجام نمی‌دهد و این افزونه مستقل است از مباحث سمت سرور و به نگارش خاصی از ASP.NET گره نخورده است. بنابراین در اینجا تنها کاری را که باید انجام داد، استفاده از همان ویژگی‌های اصلی است که این افزونه قادر به شناسایی آن‌ها است.
خلاصه‌ی آن‌ها را جهت انتقال کدهای قدیمی و یا تهیه‌ی کدهای جدید، در جدول ذیل می‌توانید مشاهده کنید:

 HTML attribute   AjaxOptions 
 data-ajax-confirm   Confirm 
 data-ajax-method   HttpMethod 
 data-ajax-mode   InsertionMode 
 data-ajax-loading-duration   LoadingElementDuration 
 data-ajax-loading   LoadingElementId 
 data-ajax-begin   OnBegin 
 data-ajax-complete   OnComplete 
 data-ajax-failure   OnFailure 
 data-ajax-success   OnSuccess 
 data-ajax-update   UpdateTargetId 
 data-ajax-url   Url 
   
در ASP.NET Core 1.0، به علت حذف متدهای کمکی Ajax دیگر خبری از AjaxOptions نیست. اما اگر علاقمند به انتقال کدهای قدیمی به ASP.NET Core 1.0 هستید، معادل‌های اصلی این پارامترها را می‌توانید در ستون HTML attribute مشاهده کنید.

چند نکته:
- اگر قصد استفاده‌ی از این ویژگی‌ها را دارید، باید ویژگی "data-ajax="true را نیز حتما قید کنید تا سیستم Unobtrusive Ajax فعال شود.
- ویژگی data-ajax-mode تنها با ذکر data-ajax-update (و یا همان UpdateTargetId پیشین) معنا پیدا می‌کند.
- ویژگی data-ajax-loading-duration نیاز به ذکر data-ajax-loading (و یا همان LoadingElementId پیشین) را دارد.
- ویژگی data-ajax-mode مقادیر before، after و replace-with را می‌پذیرد. اگر قید نشود، کل المان با data دریافتی جایگزین می‌شود.
- سه callback قابل تعریف data-ajax-complete، data-ajax-failure و data-ajax-success، یک چنین پارامترهایی را از سمت سرور در اختیار کلاینت قرار می‌دهند:

parameters  
 Callback  
 xhr, status   data-ajax-complete 
 data, status, xhr   data-ajax-success 
 xhr, status, error   data-ajax-failure 

برای مثال می‌توان ویژگی data-ajax-success را به نحو ذیل در سمت کلاینت مقدار دهی کرد:
 data-ajax-success = "myJsMethod"
این متد جاوا اسکریپتی یک چنین امضایی را دارد:
  function myJsMethod(data, status, xhr) {
}
در این حالت در سمت سرور، پارامتر data در یک اکشن متد، به صورت ذیل مقدار دهی می‌شود:
 return Json(new { param1 = 1, param2 = 2, ... });
و در سمت کلاینت در متد myJsMethod این پارامترها را به صورت data.param1 می‌توان دریافت کرد.


مثال‌هایی از افزودن ویژگی‌های data-ajax به المان‌های مختلف

 در حالت استفاده از Form Tag Helpers که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بررسی شدند، یک فرم ای‌جکسی، چنین تعاریفی را پیدا خواهد کرد:
با این ViewModel فرضی
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
{
    public class RegisterViewModel
    {
        [Required]
        [EmailAddress]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }
    }
}
که در View متناظر Ajax ایی ذیل استفاده شده‌است:
@using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
@model RegisterViewModel
@{
}
 
<form method="post"
      asp-controller="TestAjax"
      asp-action="Index"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      class="form-horizontal"
      role="form"
      data-ajax="true"
      data-ajax-loading="#Progress"
      data-ajax-success="myJsMethod">
 
    <input asp-for="Email" class="form-control" />
    <span asp-validation-for="Email" class="text-danger"></span>
 
    <button type="submit">ارسال</button>
 
    <div id="Progress" style="display: none">
        <img src="images/loading.gif" alt="loading..." />
    </div>
</form>
 
@section scripts{
    <script type="text/javascript">
        function myJsMethod(data, status, xhr) {
            alert(data.param1);
        }
    </script>
}
در اینجا تمام تعاریف مانند قبل است؛ تنها سه ویژگی data-ajax جهت فعال سازی jquery-ajax-unobtrusive به فرم اضافه شده‌اند. همچنین یک callback دریافت پیام موفقیت آمیز بودن عملیات Ajax ایی نیز تعریف شده‌است.

این View از کنترلر ذیل استفاده می‌کند:
using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestAjaxController : Controller
    {
 
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        [HttpPost]
        public IActionResult Index([FromForm]RegisterViewModel vm)
        {
            var ajax = isAjax();
            if (ajax)
            {
                // it's an ajax post
            }
 
 
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //todo: save data
 
                return Json(new { param1 = 1, param2 = 2 });
            }
            return View();
        }
 
        private bool isAjax()
        {
            return Request?.Headers != null && Request.Headers["X-Requested-With"] == "XMLHttpRequest";
        }
    }
}
به ASP.NET Core 1.0، متد کمکی IsAjax اضافه نشده‌است؛ اما تعریف آن‌را در این کنترلر مشاهده می‌کنید. در مورد قید FromForm در ادامه توضیح داده خواهد شد (هرچند در این مورد خاص، حالت پیش فرض است و الزامی به قید آن نیست).

و یا Action Link ای‌جکسی نیز به صورت خلاصه به این نحو قابل تعریف است:
<div id="EmployeeInfo">
<a 
 asp-controller="MyController" asp-action="MyAction"
 data-ajax="true" 
 data-ajax-loading="#Progress" 
 data-ajax-method="POST" 
 data-ajax-mode="replace" 
 data-ajax-update="#EmployeeInfo">
 Get Employee-1 info
</a>

  <div id="Progress" style="display: none">
    <img src="images/loading.gif" alt="loading..."  />
  </div>
</div>


نکته‌ای در مورد اکشن متدهای ای‌جکسی در ASP.NET Core 1.0

همانطور که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API»، قسمت «تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API» نیز ذکر شد:
public IActionResult Index([FromBody] MyViewModel vm)
{
   return View();
}
ذکر ویژگی FromBody در اینجا الزامی است. از این جهت که اطلاعات با فرمت JSON، از قسمت body درخواست استخراج و به MyViewModel بایند خواهند شد (در حالت dataType: json). و اگر dataType : application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8 بود (مانند حالت پیش فرض Unobtrusive Ajax)، باید از ویژگی FromForm استفاده شود. در غیر اینصورت در سمت سرور نال دریافت خواهیم کرد.
مطالب
آشنایی با الگوی MVP

پروژه‌های زیادی را می‌توان یافت که اگر سورس کدهای آن‌ها را بررسی کنیم، یک اسپاگتی کد تمام عیار را در آن‌ها می‌توان مشاهده نمود. منطق برنامه، قسمت دسترسی به داده‌ها، کار با رابط کاربر، غیره و غیره همگی درون کدهای یک یا چند فرم خلاصه شده‌اند و آنچنان به هم گره خورده‌اند که هر گونه تغییر یا اعمال درخواست‌های جدید کاربران، سبب از کار افتادن قسمت دیگری از برنامه می‌شود.
همچنین از کدهای حاصل در یک پروژه، در پروژه‌‌های دیگر نیز نمی‌توان استفاده کرد (به دلیل همین در هم تنیده بودن قسمت‌های مختلف). حداقل نتیجه یک پروژه برای برنامه نویس، باید یک یا چند کلاس باشد که بتوان از آن به عنوان ابزار تسریع انجام پروژه‌های دیگر استفاده کرد. اما در یک اسپاگتی کد، باید مدتی طولانی را صرف کرد تا بتوان یک متد را از لابلای قسمت‌های مرتبط و گره خورده با رابط کاربر استخراج و در پروژه‌ای دیگر استفاده نمود. برای نمونه آیا می‌توان این کدها را از یک برنامه ویندوزی استخراج کرد و آن‌ها را در یک برنامه تحت وب استفاده نمود؟

یکی از الگوهایی که شیوه‌ی صحیح این جدا سازی را ترویج می‌کند، الگوی MVP یا Model-View-Presenter می‌باشد. خلاصه‌ی این الگو به صورت زیر است:


Model :
من می‌دانم که چگونه اشیاء برنامه را جهت حصول منطقی خاص، پردازش کنم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به شکلی بصری به کاربر ارائه داد یا چگونه باید به رخ‌دادها یا اعمال صادر شده از طرف کاربر پاسخ داد.

View :
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به کاربر به شکلی بصری ارائه داد.
من می‌دانم که چگونه باید اعمالی مانند data binding و امثال آن را انجام داد.
من نمی‌دانم که چگونه باید منطق پردازشی موارد ذکر شده را فراهم آورم.

Presenter :
من می‌دانم که چگونه باید درخواست‌های رسیده کاربر به View را دریافت کرده و آن‌ها را به Model‌ انتقال دهم.
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعات را به Model ارسال کرده و سپس نتیجه‌ی پردازش آن‌ها را جهت نمایش در اختیار View قرار دهم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را ترسیم کرد (مشکل View است نه من) و نمی‌دانم که چگونه باید پردازشی را بر روی اطلاعات انجام دهم. (مشکل Model است و اصلا ربطی به اینجانب ندارد!)


یک مثال ساده از پیاده سازی این روش
برنامه‌ای وبی را بنویسید که پس از دریافت شعاع یک دایره از کاربر، مساحت ‌آن‌را محاسبه کرده و نمایش دهد.
یک تکست باکس در صفحه قرار خواهیم داد (txtRadius) و یک دکمه جهت دریافت درخواست کاربر برای نمایش نتیجه حاصل در یک برچسب به نام lblResult

الف) پیاده سازی به روش متداول (اسپاگتی کد)

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
lblResult.Text = (Math.PI * double.Parse(txtRadius.Text) * double.Parse(txtRadius.Text)).ToString();
}
بله! کار می‌کنه!
اما این مشکلات را هم دارد:
- منطق برنامه (روش محاسبه مساحت دایره) با رابط کاربر گره خورده.
- کدهای برنامه در پروژه‌ی دیگری قابل استفاده نیست. (شما متد یا کلاسی را این‌جا با قابلیت استفاده مجدد می‌توانید پیدا می‌کنید؟ آیا یکی از اهداف برنامه نویسی شیءگرا تولید کدهایی با قابلیت استفاده مجدد نبود؟)
- چگونه باید برای آن آزمون واحد نوشت؟

ب) بهبود کد و جدا سازی لایه‌ها از یکدیگر

در روش MVP متداول است که به ازای هر یک از اجزاء ابتدا یک interface نوشته شود و سپس این اینترفیس‌ها پیاده سازی گردد.

پیاده سازی منطق برنامه:

1- ایجاد Model :
یک فایل جدید را به نام CModel.cs به پروژه اضافه کرده و کد زیر را به آن خواهیم افزود:

using System;

namespace MVPTest
{
public interface ICircleModel
{
double GetArea(double radius);
}

public class CModel : ICircleModel
{
public double GetArea(double radius)
{
return Math.PI * radius * radius;
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اکنون منطق برنامه از موارد زیر اطلاعی ندارد:
- خبری از textbox و برچسب و غیره نیست. اصلا نمی‌داند که رابط کاربری وجود دارد یا نه.
- خبری از رخ‌دادهای برنامه و پاسخ دادن به آن‌ها نیست.
- از این کد می‌توان مستقیما و بدون هیچ تغییری در برنامه‌های دیگر هم استفاده کرد.
- اگر باگی در این قسمت وجود دارد، تنها این کلاس است که باید تغییر کند و بلافاصله کل برنامه از این بهبود حاصل شده می‌تواند بدون هیچگونه تغییری و یا به هم ریختگی استفاده کند.
- نوشتن آزمون واحد برای این کلاس که هیچگونه وابستگی به UI ندارد ساده است.


2- ایجاد View :
فایل دیگری را به نام CView.cs را به همراه اینترفیس زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:

namespace MVPTest
{
public interface IView
{
string RadiusText { get; set; }
string ResultText { get; set; }
}
}

کار View دریافت ابتدایی مقادیر از کاربر توسط RadiusText و نمایش نهایی نتیجه توسط ResultText است البته با یک اما.
View نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد. حتی نمی‌داند که چگونه باید این مقادیر را به Model جهت پردازش برساند یا چگونه آن‌ها را دریافت کند (به همین جهت از اینترفیس برای تعریف آن استفاده شده).

3- ایجاد Presenter :
در ادامه فایل جدیدی را به نام CPresenter.cs‌ با محتویات زیر به پروژه خواهیم افزود:

namespace MVPTest
{
public class CPresenter
{
IView _view;

public CPresenter(IView view)
{
_view = view;
}

public void CalculateCircleArea()
{
CModel model = new CModel();
_view.ResultText = model.GetArea(double.Parse(_view.RadiusText)).ToString();
}
}
}

کار این کلاس برقراری ارتباط با Model است.
می‌داند که چگونه اطلاعات را به Model ارسال کند (از طریق _view.RadiusText) و می‌داند که چگونه نتیجه‌ی پردازش را در اختیار View قرار دهد. (با انتساب آن به _view.ResultText)
نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد (کار مدل است نه او). نمی‌داند که نتیجه‌ی نهایی را چگونه نمایش دهد (کار View است نه او).
روش معرفی View به این کلاس به constructor dependency injection معروف است.

اکنون کد وب فرم ما که در قسمت (الف) معرفی شده به صورت زیر تغییر می‌کند:

using System;

namespace MVPTest
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page, IView
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

public string RadiusText
{
get { return txtRadius.Text; }
set { txtRadius.Text = value; }
}
public string ResultText
{
get { return lblResult.Text; }
set { lblResult.Text = value; }
}

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
CPresenter presenter = new CPresenter(this);
presenter.CalculateCircleArea();
}
}
}

در این‌جا یک وهله از Presenter برای برقراری ارتباط با Model ایجاد می‌شود. همچنین کلاس وب فرم ما اینترفیس View را نیز پیاده سازی خواهد کرد.