در ردهی بانکهای اطلاعاتی سبک و رایگان، SQL Server CE و همچنین SQLite به صورت توکار (بدون نیاز به کدنویسی خاصی) از رمزنگاری کل بانک اطلاعاتی پشتیبانی میکنند.
هر چند که #C به عنوان یک زبان ساده برای درک و یادگیری شناخته میشود، گاهی رفتاری غیرمنتظره را حتی برای توسعه دهندههای با تجربه خواهد داشت. در این نوشته مروری بر بعضی از این رفتارها و توضیح دلایل پشت آن خواهیم کرد.
Value
اگر مقدار null مدیریت نشود، میتواند باعث ایجاد نتایج نامطلوب، یا باعث از کار افتادن برنامه شود. شئ null به خودی خود مخرب نیست؛ اما اگر بخواهیم به یکی از متدها یا خاصیتهای آن دسترسی داشته باشیم، با استثنای معروف NullReferenceException روبرو میشویم. برای در امان ماندن، باید همیشه اطمینان داشته باشیم که پیش از استفاده از امکانات شئ، ارجاع آن null نباشد. در قطعه کد زیر برخی از رفتارهای null value آورده شده:
// Behavior 1 object obj = null; bool objValueEqual = obj.Equals(null); // Behavior 2 object obj = null; Type objType = obj.GetType(); // Behavior 3 string str = (string)null; bool strType = str is string; // Behavior 4 int num = 5; Nullable<int> nullableNum = 5; bool typeEqual = num.GetType() == nullableNum.GetType(); // Behavior 5 Type inType = typeof(int); Type nullableIntType = typeof(Nullable<int>); bool typeEqual = inType == nullableIntType;
- در رفتار اول هرچند که متد Equals از شی null در دسترس است و با مقدار null مقایسه شده اما در زمان اجرا پیغام خطای NullReferenceException را خواهیم داشت.
- در رفتار دوم هم پیغام خطا را خواهیم داشت. شئ با مقدار null، در زمان اجرا هیچ نوعی را برنمیگرداند.
- در رفتار سوم هر چند که مقدار null صریحا به رشته تبدیل شده و برای چاپ متغیر str پیام خطایی را نخواهیم داشت، اما متغیر strType در خروجی، false خواهد بود. همانطور که در رفتار دوم گفته شد، شیء با مقدار null هیچ نوعی را برنمیگرداند.
- خروجی رفتار چهارم true خواهد بود. به این صورت که هر دو از نوع System.int32 خواهند بود.
- در رفتار پنجم اگر از نوعها، خروجی جداگانه بگیریم، خواهیم دیدکه نوع int از System.int32 و <Nullable<int از نوع System.Nullable`1[System.Int32] میباشند، در نتیجه خروجی false است. اشیای nullable بعد از اینکه مقداری مشخص را دریافت کردند، به صورت یک شیء غیر nullable رفتار خواهند کرد.
مدیریت مقادیر null در سربارگذاری متدها
static void Main(string[] args) { Console.WriteLine(Method(null)); Console.ReadLine(); } private static string Method(object obj) { return "Object parameter"; } private static string Method(string str) { return "String parameter"; }
رفتارهای ()Math.Round
var rounded = Math.Round(1.5); // 2 var rounded = Math.Round(2.5); // 2 var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.ToEven); // 2 var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.AwayFromZero); // 3 var value = 1.4f; var rounded = Math.Round(value + 0.1f); // 1
متد Round از کلاس Math، ورودی را که عددی اعشاری است، گرد میکند. اگر مقدار اعشار کمتر از ۰.۵ باشد، به سمت پایین و اگر بیشتر از ۰.۵ باشد، به سمت بالا گرد میشود. اما اگر ورودی دقیقا مقدار اعشاری ۰.۵ را داشته باشد چطور؟ متد Round به صورت پیشفرض ورودی را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند، به این دلیل خطهای ۱ و ۲ از قطعه کد بالا، خروجی یکسان ۲ را خواهند داشت. این متد آرگومان دومی هم دارد که دو حالت MidpointRounding.ToEven و MidpointRounding.AwayFromZero را میتوان برای آن مشخص کرد. ToEven همان رفتار پیشفرض متد است که ورودی را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند و از حالت AwayFromZero میشود برای گرد کردن ورودی به عدد بزرگتر استفاده کرد (خط ۵).
در خط ۸ یک حالت خاص دیگر نیز داریم. انتظار میرود که خروجی، به نزدیکترین عدد زوج گرد شود و نتیجه ۲ باشد؛ مثل خط ۱، اما خروجی ۱ خواهد بود. وقتی ورودیها را از نوع float در نظر بگیریم، مقدار 0.1f کمی کمتر از ۰.۱ خواهد بود و نتیجه محاسبه کمی کمتر از ۱.۵. برای پرهیز از این مسئله بهتر است ورودی متد Round را از نوع decimal در نظر بگیریم.
مقدار دهی اولیه کلاسها
پیشنهاد میشود برای جلوگیری از وقوع استثناءها از مقدار دهی اولیه کلاسها در سازنده کلاس، بخصوص اگر سازنده استاتیک داشته باشیم، پرهیز کنیم. ترتیب مقدار دهی اولیه زمانیکه از یک کلاس یه وهله ساخته میشود، به قرار زیر است:
- فیلدهای استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
- سازنده استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
- فیلدهایی از کلاس که در نمونه ساخته شده در دسترس قرار میگیرند.
- سازنده کلاس که در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس در دسترس قرار میگیرد.
در قطعه کد زیر اگر نمونهای از کلاس FailingClass ساخته شود، انتظار میرود که خطای InvalidOperationException صادر شود؛ اما برنامه با خطای TypeInitializationException متوقف میشود. در واقع در زمان اجرا به صورت خودکار خطای TypeInitializationException، خطای InvalidOperationException را پوشش میدهد. اگر بجای InvalidOperationException یک دستور ساده WriteLine داشته باشیم، سازنده کلاس FailingClass مجال کامل شدن را خواهد داشت. اما با خطایی که داخل سازنده صادر کردهایم، سازنده کلاس بدون اینکه به طور کامل به پایان برسد، متوقف خواهد شد.
public static class Config { public static bool ThrowException { get; set; } = true; } public class FailingClass { static FailingClass() { if (Config.ThrowException) { throw new InvalidOperationException(); } } }
try { var failedInstance = new FailingClass(); } catch (TypeInitializationException) { } Config.ThrowException = false; var instance = new FailingClass();
اگر قطعه کد بالا را بدون بخش try اجرا کنیم، برنامه ابتدا صدور خطا را false میکند و بدون مشکل از کلاس نمونهای ساخته میشود. اما اگر بخش try را داشته باشیم، هر چند که خطا در بخش try گرفته میشود و تنظیم صدور خطا false است، باز هم در خط آخر و در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس، پیام خطای TypeInitializationException خواهیم داشت. علت آن است که سازنده استاتیک کلاس فقط یک بار فراخوانی میشود و اگر در این فراخوانی خطایی رخ دهد، این خطا در اثر ایجاد سایر نمونهها و یا استفاده مستقیم از کلاس، مجددا صادر خواهد شد. در نتیجه این کلاس تا زمانیکه پردازش آن در جریان است، غیرقابل استفاده خواهد بود. یک مثال دیگر از ترتیب فراخوانیها را بررسی میکنیم.
public class BaseClass { { public BaseClass() { VirtualMethod(1); } public virtual int VirtualMethod(int dividend) { return dividend / 1; } } public class DerivedClass : BaseClass { int divisor; public DerivedClass() { divisor = 1; } public override int VirtualMethod(int dividend) { return base.VirtualMethod(dividend / divisor); } }
در قطعه کد بالا هر چند که همه چیز درست به نظر میرسد، اما اگر از کلاس DerivedClass نمونهای ساخته شود، با پیام خطای DivideByZeroException مواجه میشویم. علت این مشکل ترتیب مقدار دهی اولیه در کلاسهای فرزند است. ابتدا فیلدهای کلاس فرزند مقدار دهی میشوند و بعد فیلدهای کلاس پایه، بعد سازنده کلاس پایه فراخوانی میشود و پس از آن سازنده کلاس فرزند. ترتیب فراخوانیها به همین جا محدود نمیشود.
در مثال بالا متد VirtualMethod که در سازنده کلاس پایه فراخوانی شده، پیش از این که کد داخل خود را اجرا کند، متد VirtualMethod را در کلاس فرزند، فراخوانی میکند و کلاس فرزند مجالی را برای مقدار دهی متغیر divisor، در سازنده خود نخواهد داشت. در نتیجه مقدار این متغیر در متد VirtualMethod صفر خواهد ماند و باعث صدور استثناء میشود. برای پرهیز از چنین مشکلاتی بهتر است فیلدهای یک کلاس به صورت مستقیم مقدار دهی اولیه بشوند. مقدار دهی اولیه و یا فراخوانی متدهای virtual در سازنده کلاسها میتواند باعث بروز رفتارهای پیش بینی نشدهای شوند.
چند ریختی
چند ریختی قابلیتی است برای کلاسهای متفاوت تا بتوانند یک اینترفیس مشابه را به صورتهای مختلفی پیادهسازی کنند. اما قطعه کد زیر قاعده چند ریختی را نقض میکند.
class Program { static void Main(string[] args) { var instance = new DerivedClass(); var result = instance.Method(); result = ((BaseClass)instance).Method(); Console.WriteLine(instance + " -> " + result); // Derived Class ... -> Method in BaseClass Console.ReadLine(); } } public class BaseClass { public virtual string Method() { return "Method in BaseClass"; } } public class DerivedClass : BaseClass { public override string ToString() { return "Derived Class ... "; } public new string Method() { return "Method in DerivedClass"; } }
class Program { static void Main(string[] args) { var instance = new DerivedClass(); var result = instance.Method(); // -> Method in DerivedClass result = ((IInterface)instance).Method(); // -> Method belonging to IInterface Console.WriteLine(result); Console.ReadLine(); } } public interface IInterface { string Method(); } public class DerivedClass : IInterface { public string Method() { return "Method in DerivedClass"; } string IInterface.Method() { return "Method belonging to IInterface"; } }
Iterators
Iteratorها (تکرار شوندهها) ساختارهایی هستند که برای حرکت در عناصر یک collection استفاده میشوند. عموما از دستور foreach استفاده و نوع جنریک <IEnumerable<T را نمایندگی میکنند. هر چند که استفاده از آنها ساده است، اما اگر کارکرد داخلی iteratorها را درک نکنیم ممکن است به دام استفاده نادرست از آنها گرفتار شویم. در قطعه کد زیر کلاس Test صدا زده میشود و مقادیر یک تا پنج به صورت یک IEnumerable از داخل بلوک using بازگشت داده میشود.
private IEnumerable<int> GetEnumerable(StringBuilder log) { using (var test = new Test(log)) { return Enumerable.Range(1, 5); } }
فرض کنیم کلاس Test اینترفیس IDisposable را پیادهسازی کرده و در سازنده و متد Dispose خود پیامهایی را به log اضافه کند. در مثالهای واقعی، کلاس Testمیتواند اتصالی به پایگاه داده باشد و رکوردهای خوانده شده، بازگشت داده شوند. توسط حلقه زیر مقدار خروجی تابع را چاپ میکنیم.
var log = new StringBuilder(); foreach (var number in GetEnumerable(log)) { log.AppendLine($"{number}"); }
Created Disposed 1 2 3 4 5
using (var test = new Test(log)) { foreach (var i in Enumerable.Range(1,5)) { yield return i; } }
Created 1 2 3 4 5 Disposed
چگونه توسط EF Core، چندین کوئری را یکجا به بانک اطلاعاتی ارسال کنیم؟
روشی را که در این مطلب مشاهده کردید، در موارد مشابه دیگری هم قابل استفادهاست. برای مثال فرض کنید اطلاعات یک مشتری را قرار است به صورت زیر ذخیره کنیم:
public class Customer { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } = null!; public CustomerType Type { get; set; } } public enum CustomerType { Individual, Institution, }
حالت عادی کوئری گرفتن از اطلاعات جدول آن که به همراه صفحه بندی، نمایش تعداد رکوردها و یک کوئری دلخواه دیگر باشد، به صورت زیر است:
void ManyQueriesManyCalls() { using var scope = serviceProvider.CreateScope(); var context = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<CustomerContext>(); var baseQuery = context.Customers.Select(customer => new { customer.Name, customer.Type, customer.Id, }); var total = baseQuery.Count(); var types = baseQuery.GroupBy(x => x.Type) .Select(x => x.Key).ToList(); var pageSize = 10; var pageIndex = 0; var results = baseQuery .OrderBy(x => x.Id) .Skip(pageSize * pageIndex) .Take(pageSize) .ToList(); Console.WriteLine($"Total:{total}, First Type: {types.First()}, First Item: {results.First().Name}"); }
SELECT COUNT(*) FROM [Customers] AS [c] SELECT [c].[Type] FROM [Customers] AS [c] GROUP BY [c].[Type] SELECT [c].[Name], [c].[Type], [c].[Id] FROM [Customers] AS [c] ORDER BY [c].[Id] OFFSET @__p_0 ROWS FETCH NEXT @__p_1 ROWS ONLY
اگر بخواهیم این سه کوئری را یکبار به سمت بانک اطلاعاتی ارسال کنیم، میتوان از همان ترفند گروه بندی مطرح شدهی در این مثال برای ترکیب کوئریها استفاده کرد:
void ManyQueriesOnCall() { using var scope = serviceProvider.CreateScope(); var context = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<CustomerContext>(); var baseQuery = context.Customers.Select(customer => new { customer.Name, customer.Type, customer.Id, }); var pageSize = 10; var pageIndex = 0; var allTogether = baseQuery .GroupBy(x => 1) .Select(bq => new { Total = baseQuery.Count(), Types = baseQuery.GroupBy(x => x.Type) .Select(x => x.Key) .ToList(), Results = baseQuery .OrderBy(x => x.Id) .Skip(pageSize * pageIndex) .Take(pageSize) .ToList(), }) .FirstOrDefault(); Console.WriteLine($"Total:{allTogether.Total}, First Type: {allTogether.Types.First()}, First Item: {allTogether.Results.First().Name}"); }
SELECT [t0].[Key], [t1].[Type], [t2].[Name], [t2].[Type], [t2].[Id] FROM ( SELECT TOP(1) [t].[Key] FROM ( SELECT 1 AS [Key] FROM [Customers] AS [c] ) AS [t] GROUP BY [t].[Key] ) AS [t0] OUTER APPLY ( SELECT [c0].[Type] FROM [Customers] AS [c0] GROUP BY [c0].[Type] ) AS [t1] OUTER APPLY ( SELECT [c1].[Name], [c1].[Type], [c1].[Id] FROM [Customers] AS [c1] ORDER BY [c1].[Id] OFFSET @__p_1 ROWS FETCH NEXT @__pageSize_2 ROWS ONLY ) AS [t2] ORDER BY [t0].[Key], [t1].[Type], [t2].[Id]
کدهای این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: EF7ManyQueriesOneCall.zip
فرض کنید کدی مانند زیر را در یک کامپوننت داریم و انتظار این است که با کلیک بر روی Section2، به بخش مورد نظر اسکرول شویم:
اما متاسفانه در Blazor Server تا نسخه فعلی آن (نسخه هفت)، این کار ساده به راحتی امکانپذیر نیست. همانطور که ملاحظه میکنید، به دو روش، نویگیشن انجام شدهاست؛ اما هیچیک ما را به هدف نمیرسانند. دلیل این موضوع، رفتار Blazor Server در بارگذاری صفحات میباشد. در حقیقت المانها موقع بارگذاری، هنوز در صفحه وجود ندارند. در واقع ابتدا نیاز است که اتصال SignalR برقرار شود و سپس دادهها از سرور دریافت شوند (مگر در حالت pre-rendered که مشکلات خاص خود را در پی دارد).
سپس کد جاوا اسکریپتی زیر را در جایی قبل از فراخوانی <script src="_framework/blazor.server.js"></script> قرار میدهیم (برای مثال اگر میخواهیم در اکثر صفحات از آن بهره ببریم، آن را در layout.cshtmlـ قرار میدهیم).
حال در هر کامپوننتی که نیاز به استفاده از لنگر (anchor) داریم، به شکل زیر عمل میکنیم:
و پیرو آن، صفحهی موردنظر برای استفاده از لنگر نیز به شکل زیر تغییر خواهد کرد:
@page "/test" <nav> <!-- یک روش --> <a href="#section2">Section2</a> <!-- روش دیگر --> <NavLink href="#section2">Section2</NavLink> </nav> @* ... *@ <h2 id="section2">It's Section2.</h2> @* ... *@
برای انجام این کار دو روش وجود دارد؛ یکی بر پایهی جاوااسکریپت است و دیگری توسط توابع داخلی Blazor JS.
روش جاوااسکریپتی
ابتدا یک کامپوننت را به نام AnchorNavigation ایجاد مینماییم:
@inject IJSRuntime JSRuntime @inject NavigationManager NavigationManager @implements IDisposable @code { protected override void OnInitialized() { NavigationManager.LocationChanged += OnLocationChanged; } protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender) { await ScrollToFragment(); } public void Dispose() { NavigationManager.LocationChanged -= OnLocationChanged; } private async void OnLocationChanged(object sender, LocationChangedEventArgs e) { await ScrollToFragment(); } private async Task ScrollToFragment() { var uri = new Uri(NavigationManager.Uri, UriKind.Absolute); var fragment = uri.Fragment; if (fragment.StartsWith('#')) { // Handle text fragment (https://example.org/#test:~:text=foo) // https://github.com/WICG/scroll-to-text-fragment/ var elementId = fragment.Substring(1); var index = elementId.IndexOf(":~:", StringComparison.Ordinal); if (index > 0) { elementId = elementId.Substring(0, index); } if (!string.IsNullOrEmpty(elementId)) { await JSRuntime.InvokeVoidAsync("BlazorScrollToId", elementId); } } } }
function BlazorScrollToId(id) { const element = document.getElementById(id); if (element instanceof HTMLElement) { element.scrollIntoView({ behavior: "smooth", block: "start", inline: "nearest" }); } }
@page "/" <PageTitle>Index</PageTitle> <a href="#section2"> <h1>Section2</h1> </a> <SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" /> <div style="height: 2000px"> </div> <div id="section2"> <h2>It's Section2. </h2> </div> <AnchorNavigation />
روش استفاده از توابع داخلی Blazor JS
می توان از ElementReference و FocusAsync که در حقیقت مربوط به خود Blazor JS میباشند استفاده نمود. اینبار کدهای کامپوننت AnchorNavigation را به شکل زیر تغییر میدهیم:
using Microsoft.AspNetCore.Components; using Microsoft.AspNetCore.Components.Rendering; using Microsoft.AspNetCore.Components.Routing; using System.Diagnostics.CodeAnalysis; namespace TestAnchorNavigation; public class AnchorNavigation: ComponentBase, IDisposable { private bool _setFocus; [Inject] private NavigationManager NavManager { get; set; } = default!; [Parameter] public RenderFragment? ChildContent { get; set; } [Parameter] public string? BookmarkName { get; set; } [DisallowNull] public ElementReference? Element { get; private set; } protected override void BuildRenderTree(RenderTreeBuilder builder) { builder.OpenElement(0, "span"); builder.AddAttribute(2, "tabindex", "-1"); builder.AddContent(3, this.ChildContent); builder.AddElementReferenceCapture(4, this.SetReference); builder.CloseElement(); } protected override void OnInitialized() => NavManager.LocationChanged += this.OnLocationChanged; protected override void OnParametersSet() => _setFocus = this.IsMe(); private void SetReference(ElementReference reference) => this.Element = reference; private void OnLocationChanged(object? sender, LocationChangedEventArgs e) { if (this.IsMe()) { _setFocus = true; this.StateHasChanged(); } } protected async override Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender) { if (_setFocus) await this.Element!.Value.FocusAsync(false); _setFocus = false; } private bool IsMe() { string? elementId = null; var uri = new Uri(this.NavManager.Uri, UriKind.Absolute); if (uri.Fragment.StartsWith('#')) { elementId = uri.Fragment.Substring(1); return elementId == BookmarkName; } return false; } public void Dispose() => NavManager.LocationChanged -= this.OnLocationChanged; }
@page "/" <PageTitle>Index</PageTitle> <NavLink href="#section2"> <h1>Section2</h1> </NavLink> <SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" /> <div style="height: 2000px"> </div> <AnchorNavigation BookmarkName="section2"> <h2>It's Section2. </h2> </AnchorNavigation>
بازخوردهای دوره
تزریق وابستگیها در فیلترهای ASP.NET MVC
در مورد فیلترهای سراسری، حلقهی زیر در کلاس StructureMapFilterProvider فراخوانی نخواهد شد:
بنابراین container.BuildUp ایی هم بر روی فیلتر در حال اجرا، فراخوانی نمیشود و وابستگیهای آن تامین نخواهند شد.
برای حل این مشکل، بجای روش معمول معرفی فیلترهای سراسری:
بنویسید:
در این حالت، در ابتدای کار برنامه، تمام وابستگیهای مرتبط با LogAttribute هم وهله سازی میشوند.
مشکل!
این وهله سازی، فقط یکبار آن هم در ابتدای برنامه انجام میشود. یعنی وابستگیهای استفاده شدهی در فیلتر سراسری، صرفنظر از طول عمر تعریف شدهی برای آنها توسط IoC Container، دیگر وهله سازی مجدد نخواهند شد و این مساله برای حالتهایی مانند کار با دیتابیس مشکل ساز است.
برای حل این مشکل، اینترفیس IContainer را به فیلتر تزریق کنید:
در این حالت هرچند کلاس LogAttribute ایی که به صورت فیلتر سراسری تعریف شدهاست، یکبار در آغاز کار برنامه وهله سازی میشود، اما وابستگیهای مورد نیاز آن، توسط container.GetInstance به ازای هر بار فراخوانی، مجددا ساخته خواهند شد و دیگر تک وهلهای نخواهند بود.
روش بهتر transient کردن وابستگیها: استفاده از Func
var filters = base.GetFilters(controllerContext, actionDescriptor); foreach (var filter in filters)
برای حل این مشکل، بجای روش معمول معرفی فیلترهای سراسری:
GlobalFilters.Filters.Add(new LogAttribute());
GlobalFilters.Filters.Add(SmObjectFactory.Container.GetInstance<LogAttribute>());
مشکل!
این وهله سازی، فقط یکبار آن هم در ابتدای برنامه انجام میشود. یعنی وابستگیهای استفاده شدهی در فیلتر سراسری، صرفنظر از طول عمر تعریف شدهی برای آنها توسط IoC Container، دیگر وهله سازی مجدد نخواهند شد و این مساله برای حالتهایی مانند کار با دیتابیس مشکل ساز است.
برای حل این مشکل، اینترفیس IContainer را به فیلتر تزریق کنید:
public class LogAttribute : ActionFilterAttribute { private readonly IContainer _container; //نباید به این صورت تعریف شود چون در فیلترهای سراسری فقط یکبار وهله سازی خواهد شد //public ILogActionService LogActionService { get; set; } public LogAttribute(IContainer container) { _container = container; } public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext) { _container.GetInstance<ILogActionService>().Log("......data......"); //LogActionService.Log("......data......"); base.OnActionExecuted(filterContext); } }
روش بهتر transient کردن وابستگیها: استفاده از Func
مطالب دورهها
مثال - نمایش بلادرنگ میزان مصرف CPU و حافظه سرور بر روی کلیه کلاینتهای متصل توسط SignalR
یکی از کاربردهای جالب SignalR میتواند به روز رسانی مداوم صفحه نمایش کاربران، توسط اطلاعات ارسالی از طرف سرور باشد. در ادامه قصد داریم به عنوان منبع داده، آمار کارآیی سرور را به کلاینتها ارسال کنیم و سپس به تصویری همانند شکل ذیل برسیم:
در اینجا از Smoothie Charts برای ترسیم نمودارهای بلادرنگ سازگار با Canvas مخصوص HTML5 استفاده شده است.
پیشنیازها
پیشنیازهای این مطلب با مطلب «مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR» یکی است. برای مثال، نحوه دریافت وابستگیها، تنظیمات فایل global.asax و افزودن اسکریپتها، تفاوتی با مثال قبلی ندارند.
تهیه منبع داده اطلاعات نمایشی
کلاس PerformanceCounterProvider، سه مؤلفه کارآیی سرور را بررسی کرده و هربار توسط متد GetResults، آنها را بازگشت میدهد. از این منبع داده، در هاب برنامه استفاده خواهیم کرد.
تهیه هاب ارسال دادهها به کلاینتها
در این هاب، یک thread timer ایجاد شده است که هر دو ثانیه یکبار، اطلاعات را از PerformanceCounterProvider دریافت و سپس با فراخوانی this.Clients.All.newCounters، آنها را به کلیه کلاینتهای متصل ارسال میکند.
این هاب به صورت خودکار با اولین بار وهله سازی، پس از فراخوانی متد connection.hub.start در سمت کلاینت، شروع به کار میکند.
کدهای سمت کلاینت نمایش نمودارها
- در ابتدا سه canvas بر روی صفحه قرار گرفتهاند که معرف سه PerformanceCounter دریافتی از سرور هستند.
- id هر canavs به Name اطلاعات دریافتی از سرور تنظیم شده است تا نمودارها در جای صحیحی ترسیم شوند.
- سپس نحوه کپسوله سازی SmoothieChart را مشاهده میکنید؛ چطور میتوان از آن یک شیء جاوا اسکریپتی ایجاد کرد و چطور اطلاعات را به آن اضافه نمود.
- نهایتا کار هاب را آغاز میکنیم. Callback ایی به نام performanceCounterHub.client.newCounters دقیقا متصل است به فراخوانی this.Clients.All.newCounters سمت سرور. در اینجا updatedCounters دریافتی، یک آرایه جاوا اسکریپتی است که هر عضو آن دارای Name و Value است. بر این اساس، تنها کافی است این مقادیر را که هر دو ثانیه یکبار به روز میشوند، به SmoothieChart برای ترسیم ارسال کنیم.
کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز میتوانید دریافت کنید:
SignalR04.zip
در اینجا از Smoothie Charts برای ترسیم نمودارهای بلادرنگ سازگار با Canvas مخصوص HTML5 استفاده شده است.
پیشنیازها
پیشنیازهای این مطلب با مطلب «مثال - نمایش درصد پیشرفت عملیات توسط SignalR» یکی است. برای مثال، نحوه دریافت وابستگیها، تنظیمات فایل global.asax و افزودن اسکریپتها، تفاوتی با مثال قبلی ندارند.
تهیه منبع داده اطلاعات نمایشی
using System.Collections.Generic; using System.Diagnostics; using System.Linq; namespace SignalR04.Common { public class Counter { public string Name { set; get; } public float Value { set; get; } } public class PerformanceCounterProvider { private readonly List<PerformanceCounter> _counters = new List<PerformanceCounter>(); public PerformanceCounterProvider() { _counters.Add(new PerformanceCounter("Processor", "% Processor Time", "_Total", readOnly: true)); _counters.Add(new PerformanceCounter("Memory", "Pages/sec", readOnly: true)); _counters.Add(new PerformanceCounter("PhysicalDisk", "% Disk Time", "_Total", readOnly: true)); } public IList<Counter> GetResults() { return _counters.Select(c => new Counter { Name = c.CategoryName, Value = c.NextValue() }).ToList(); } } }
تهیه هاب ارسال دادهها به کلاینتها
using System.Threading; using Microsoft.AspNet.SignalR; using ThreadTimer = System.Threading.Timer; namespace SignalR04.Common { public class PerformanceCounterHub : Hub { private ThreadTimer _threadTimer; //keep it alive private readonly PerformanceCounterProvider _perfService = new PerformanceCounterProvider(); public PerformanceCounterHub() { _threadTimer = new ThreadTimer(timerCallback, null, Timeout.Infinite, 1000); _threadTimer.Change(dueTime: 1000, period: 2000); } private void timerCallback(object state) { var results = _perfService.GetResults(); this.Clients.All.newCounters(results); } } }
این هاب به صورت خودکار با اولین بار وهله سازی، پس از فراخوانی متد connection.hub.start در سمت کلاینت، شروع به کار میکند.
کدهای سمت کلاینت نمایش نمودارها
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml"> <head runat="server"> <title></title> <script src="Scripts/jquery-1.6.4.min.js" type="text/javascript"></script> <script src="Scripts/jquery.signalR-1.1.3.min.js" type="text/javascript"></script> <script type="text/javascript" src='<%= ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script> <script src="Scripts/smoothie.js" type="text/javascript"></script> </head> <body> <form id="form1" runat="server"> <div> <div> <h2>Processor</h2> <canvas id="Processor" width="800" height="100"></canvas> </div> <div> <h2>Memory</h2> <canvas id="Memory" width="800" height="100"></canvas> </div> <div> <h2>PhysicalDisk</h2> <canvas id="PhysicalDisk" width="800" height="100"></canvas> </div> </div> </form> <script type="text/javascript"> var ChartEntry = function (name) { var self = this; self.name = name; self.chart = new SmoothieChart({ millisPerPixel: 50, labels: { fontSize: 15} }); self.timeSeries = new TimeSeries(); self.chart.addTimeSeries(self.timeSeries, { lineWidth: 3, strokeStyle: "#00ff00" }); }; ChartEntry.prototype = { addValue: function (value) { var self = this; self.timeSeries.append(new Date().getTime(), value); }, start: function () { var self = this; self.canvas = document.getElementById(self.name); self.chart.streamTo(self.canvas); } }; $(function () { $.connection.hub.logging = true; var performanceCounterHub = $.connection.performanceCounterHub; var charts = []; performanceCounterHub.client.newCounters = function (updatedCounters) { $.each(updatedCounters, function (index, updateCounter) { var entry; $.each(charts, function (idx, chart) { if (chart.name == updateCounter.Name) { entry = chart; return; } }); if (!entry) { entry = new ChartEntry(updateCounter.Name); charts.push(entry); entry.start(); } entry.addValue(updateCounter.Value); }); }; $.connection.hub.start(); }); </script> </body> </html>
- id هر canavs به Name اطلاعات دریافتی از سرور تنظیم شده است تا نمودارها در جای صحیحی ترسیم شوند.
- سپس نحوه کپسوله سازی SmoothieChart را مشاهده میکنید؛ چطور میتوان از آن یک شیء جاوا اسکریپتی ایجاد کرد و چطور اطلاعات را به آن اضافه نمود.
- نهایتا کار هاب را آغاز میکنیم. Callback ایی به نام performanceCounterHub.client.newCounters دقیقا متصل است به فراخوانی this.Clients.All.newCounters سمت سرور. در اینجا updatedCounters دریافتی، یک آرایه جاوا اسکریپتی است که هر عضو آن دارای Name و Value است. بر این اساس، تنها کافی است این مقادیر را که هر دو ثانیه یکبار به روز میشوند، به SmoothieChart برای ترسیم ارسال کنیم.
کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز میتوانید دریافت کنید:
SignalR04.zip
در این مقاله مفاهیم مختلفی را در ارتباط با DataBinding بررسی خواهیم کرد:
• One Way Binding بخش اول
• INPC بخش اول
• Tow Way Binding بخش اول
• List Binding بخش دوم
• Element Binding بخش دوم
• Data Conversion بخش دوم
در ابتدا مفهوم انقیاد دادهها یا همان DataBinding را مرور میکنیم. به فرآیند مرتبط سازی منابع اطلاعاتی به کنترلها در برنامهها یا به بیان امروزیتر، به Viewها و نمایش اطلاعات در آنها، انقیاد (Databinding) گویند.
One Way Data Binding (انقیاد یک طرفه)
در این حالت اطلاعات را صرفا در یک View و یا یک کنترل نمایش میدهیم و تغییر اطلاعات در View، تاثیری بر روی منبع اطلاعاتی نخواهد داشت.
مثال: یک پروژهی WPF ساده را ایجاد و سپس کلاس Employee را با خصوصیات زیر، تعریف میکنیم:
public class Employee { public string Name { get; set; } public string Title { get; set; } public static Employee GetEmployee() { var emp = new Employee { Name = "Mani", Title = "CEO" }; return emp; } }
در بخش markup فایل MainWindow.xaml کدهای زیر را ایجاد میکنیم:
<Grid> <StackPanel Name="Display"> <StackPanel Orientation="Horizontal"> <TextBlock>First Name :</TextBlock> <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name}"/> </StackPanel> <StackPanel Orientation="Horizontal"> <TextBlock>Title :</TextBlock> <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title}"></TextBlock> </StackPanel> </StackPanel> </Grid>
برای تکمیل و انجام عملیات Binding کافی است خصوصیت DataContext را با استفاده از متد استاتیک تعریف شدهی در کلاس Employee پر کنیم.
public MainWindow() { InitializeComponent(); DataContext = Employee.GetEmployee(); }
INPC یا INotifyPropertyChanged Interface
پس از بایند کردن اطلاعات به View مورد نظر، ممکن است منبع داده در طول زمان استفاده تغییر کند. از این رو لازم است که این تغییرات، به View اعمال شوند. بدین منظور میبایست ابتدا Interface ، INotifyPropertyChanged را برای کلاس Employee پیاده سازی کنیم:
public class Employee :INotifyPropertyChanged { public string Name { get; set; } public string Title { get; set; } public static Employee GetEmployee() { var emp = new Employee { Name = "Mani", Title = "CEO" }; return emp; } public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged; [NotifyPropertyChangedInvocator] protected virtual void OnPropertyChanged ([CallerMemberName] string propertyName = null) { PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName)); } }
پس از پیاده سازی Interface، خصوصیات کلاس Employee نبایستی بصورت AutoProperty باشند. پس پیاده سازی خصوصیات را با تعریف فیلدهای مورد نیاز تغییر میدهیم.
علت تغییر پیاده سازی، لزوم فراخوانی رویداد dOnPropertyChange در بلاک Set خصوصیات کلاس Employee میباشد:
private string _name; private string _title; public string Name { get { return _name; } set { _name = value; OnPropertyChanged(); } } public string Title { get { return _title; } set { _title = value; OnPropertyChanged(); } }
در ادامه ، در بخش CodeBehind در سازنده کلاس کدهای زیر را جایگزین کدهای قبلی می کنیم :
private Employee emp; public MainWindow() { InitializeComponent(); emp = new Employee() { Name = "Mani", Title = "CEO" }; DataContext = emp; }
<StackPanel Orientation="Horizontal"> <Button Click="btnClick" Width="70" Height="30" Content="Change"/> </StackPanel>
در بخش CodeBehind، رویداد Click را به شکل زیر پیاده سازی میکنیم:
private void btnClick(object sender, RoutedEventArgs e) { emp.Name = "Amir"; emp.Title = "Manager"; }
در برنامهی فوق، در ابتدا View با اطلاعات ارسالی در بخش سازنده، پر میشود و با کلیک بر روی دکمه، منبع داده بهروز شده (در اینجا شیء emp) و بهصورت اتوماتیک View ما بهروز خواهد شد.
Tow Way Data binding (انقیاد دو طرفه)
در این حالت از Data binding، با تغییر View، تغییرات بر روی منبع داده نیز اعمال میشوند.
ابتدا بخش markup مثال فوق را با اضافه کردن ویژگی Mode در کنار ویژگی Binding به شکل زیر تغییر میدهیم:
<Grid> <StackPanel Name="Display" > <StackPanel Orientation="Horizontal"> <TextBlock Margin="5,0,0,0">Name :</TextBlock> <TextBox Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name, Mode=TwoWay}"/> </StackPanel> <StackPanel Orientation="Horizontal"> <TextBlock Margin="5,0,0,0">Title :</TextBlock> <TextBox Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title,Mode=TwoWay}"/> </StackPanel> <StackPanel Orientation="Horizontal"> <TextBlock Margin="5,0,0,0">Name :</TextBlock> <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Name}"/> </StackPanel> <StackPanel Orientation="Horizontal"> <TextBlock Margin="5,0,0,0">Title :</TextBlock> <TextBlock Margin="5,0,0,0" Text="{Binding Title}"/> </StackPanel> </StackPanel> </Grid>
اگر ویژگی Mode نوشته نشود بصورت پیش فرض بهصورت OneWay تعبیر میشود. حالت قبل. همچنین در کد بالا دو Textbox در صفحه قرار داده شدهاند تا با تغییر محتوای آن بتوانیم تاثیر عملیات دوطرفهی انقیاد را بر روی Textblockهای بعدی مشاهده کنیم.
پس از اجرای برنامه (بخش CodeBehind نیازی به اصلاح ندارد) مقداری جدید در Textbox موجود در صفحه تایپ کنید. کافی است Focus از روی کنترلی که محتوای آن را تغییر دادهاید، عوض شود، بلافاصله Textblock متناظر با آن، با محتوای جدیدی که در منبع داده اعمال شده است بهروز میشود.
مخاطب چه کسی است؟
این مقاله برای کسانی در نظر گرفته شده است که حداقل پیش زمینه ای در مورد برنامه نویسی شی گرا داشته باشند.کسانی که تفاوت بین کلاسها و اشیاء را میدانند و میتوانند در مورد ارکان پایه ای برنامه نویسی شی گرایی نظیر : کپسوله سازی (Encapsulation) ، کلاسهای انتزاعی (Abstraction) ، چند ریختی (Polymorphism ) ، ارث بری (Inheritance) و... صحبت کنند.
مقدمه :
در جهان شی گرا ما فقط اشیاء را میبینیم که با یکدیگر در ارتباط هستند.کلاس ها، شی ها، ارث بری، کپسوله سازی ، کلاسهای انتزاعی و ... کلماتی هستند که ما هر روز در حرفهی خودمان بارها آنها را میشنویم.
در دنیای مدرن نرم افزار، بدون شک هر توسعه دهندهی نرم افزار ،یکی از انواع زبانهای شی گرا را برای استفاده انتخاب میکند. اما آیا او واقعا میداند که برنامه نویسی شی گرا به چه معنی است؟ آیا او واقعا از قدرت شی گرایی استفاده میکند؟
در این مقاله تصمیم گرفته ایم پای خود را فراتر از ارکان پایه ای برنامه نویسی شی گرا قرار دهیم و بیشتر در مورد طراحی شی گرا صحبت کنیم.
طراحی شی گرا :
طراحی شی گرا یک فرایند از برنامه ریزی یک سیستم نرم افزاری است که در آن اشیاء برای حل مشکلات خاص با یکدیگر در ارتباط هستند. در حقیقت یک طراحی شی گرای مناسب ، کار توسعه دهنده را آسان میکند و یک طراحی نامناسب تبدیل به یک فاجعه برای او میشود.
هر کسی چگونه شروع میکند؟
وقتی کسانی شروع به ایجاد معماری نرم افزار میکنند، نشان میدهند که اهداف خوبی در سر دارند.آنها سعی میکنند از تجارب خود برای ساخت یک طراحی زیبا و تمیز استفاده کنند.
اما با گذشت زمان، نرم افزار کارایی خود را از دست میدهد و بلااستفاده میشود. با هر درخواست ایجاد ویژگی جدید در نرم افزار ، به تدریج نرم افزار شکل خود را از دست میدهد و درنهایت سادهترین تغییرات در نرم افزار موجب تلاش و دقت زیاد، زمان طولانی و مهمتر از همه بالا رفتن تعداد باگها در نرم افزار میشود.
چه کسی مقصر است؟
"تغییرات" یک قسمت جدایی ناپذیر از جهان نرم افزار هستند بنابراین ما نمتوانیم "تغییر" را مقصر بدانیم و در حقیقت این طراحی ما است که مشکل دارد.
یکی از بزرگترین دلایل مخرب کنندهی نرم افزار، تعریف وابستگیهای ناخواسته و بیخود در قسمتهای مختلف سیستم است. در این گونه طراحیها ، هر قسمت از سیستم وابسته به چندین قسمت دیگر است ، بنابراین تغییر یک قسمت، بر روی قسمتهای دیگر نیز تاثیر میگذارد و باعث این چنین مشکلاتی میشود. ولی در صورتی که ما قادر به مدیریت این وابستگی باشیم در آینده خواهیم توانست از این سیستم نرم افزاری به آسانی نگهداری کنیم.
مثال:
راه حل : اصول ، الگوهای طراحی و معماری نرم افزار
معماری نرم افزار به عنوان مثال MVC, MVP, 3-Tire به ما میگویند که پروژهها از از چه ساختاری استفاده میکنند.
الگوهای طراحی یک سری راه حلهای قابل استفادهی مجدد را برای مسائلی که به طور معمول اتفاق میافتند، فراهم میکند. یا به عبارتی دیگر الگوهای طراحی راه کارهایی را به ما معرفی میکنند که میتوانند برای حل مشکلات کد نویسی بارها مورد استفاده قرار بگیرند.
اصول به ما میگوید اینها را انجام بده تا به آن دست پیدا کنی واینکه چطور انجامش میدهی به خودت بستگی دارد. هر کس یک سری اصول را در زندگی خود تعریف میکند مانند : "من هرگز دروغ نمیگویم" یا "من هرگز سیگار نمیکشم" و از این قبیل. او با دنبال کردن این اصول زندگی آسانی را برای خودش ایجاد میکند. به همین شکل، طراحی شی گرا هم مملو است از اصولی که به ما اجازه میدهد تا با طراحی مناسب مشکلاتمان را مدیریت کنیم.
آقای رابرت مارتین(Robert Martin) این موارد را به صورت زیر طبقه بندی کرده است :
1- اصول طراحی کلاسها که SOLID نامیده میشوند.
2- اصول انسجام بسته بندی
3- اصول اتصال بسته بندی
در این مقاله ما در مورد اصول SOLID به همراه مثالهای کاربردی صحبت خواهیم کرد.
SOLID مخففی از 5 اصول معرفی شده توسط آقای مارتین است:
S -> Single responsibility Principle
O-> Open Close Principle
L-> Liskov substitution principle
I -> Interface Segregation principle
D-> Dependency Inversion principle
اصل 1) S - SRP - Single responsibility Principle
به کد زیر توجه کنید :
public class Employee { public string EmployeeName { get; set; } public int EmployeeNo { get; set; } public void Insert(Employee e) { //Database Logic written here } public void GenerateReport(Employee e) { //Set report formatting } }
در کد بالا هر زمان تغییری در یک قسمت از کد ایجاد شود این احتمال وجود دارد که قسمت دیگری از آن مورد تاثیر این تغییر قرار بگیرد و به مشکل برخورد کنید. دلیل نیز مشخص است : هر دو در یک خانهی مشابه و دارای یک والد یکسان هستند.
برای مثال با تغییر یک پراپرتی ممکن است متدهای هم خانه که از آن استفاده میکنند با مشکل مواجه شوند و باید این تغییرات را نیز در آنها انجام داد. در هر صورت خیلی مشکل است که همه چیز را کنترل کنیم. بنابراین تنها تغییر موجب دوبرابر شدن عملیات تست میشود و شاید بیشتر.
اصل SRP برای رفع این مشکل میگوید "هر ماژول نرم افزاری میبایست تنها یک دلیل برای تغییر داشته باشد".
(منظور از ماژول نرم افزاری همان کلاسها ، توابع و ... است و عبارت "دلیل برای تغییر" همان مسئولیت است.) به عبارتی هر شی باید یک مسئولیت بیشتر بر عهده نداشته باشد. هدف این قانون جدا سازی مسئولیتهای چسبیده به هم است. به عنوان مثال کلاسی که هم مسئول ذخیره سازی و هم مسئول ارتباط با واسط کاربر است، این اصل را نقض میکند و باید به دو کلاس مجزا تقسیم شود.
برای رسیدن به این منظور میتوانیم مثال بالا را به صورت 3 کلاس مختلف ایجاد کنیم :
1- Employee : که حاوی خاصیتها است.
2- EmployeeDB : عملیات دیتابیسی نظیر درج رکورد و واکشی رکوردها از دیتابیس را انجام میدهد.
3- EmployeeReport : وظایف مربوط به ایجاد گزارشها را انجام میدهد.
کد حاصل :
public class Employee { public string EmployeeName { get; set; } public int EmployeeNo { get; set; } } public class EmployeeDB { public void Insert(Employee e) { //Database Logic written here } public Employee Select() { //Database Logic written here } } public class EmployeeReport { public void GenerateReport(Employee e) { //Set report formatting } }
این روش برای متدها نیز صدق میکند به طوری که هر متد باید مسئولیت واحدی داشته باشد.
برای مثال قطعه کد زیر اصل SRP را نقض میکند :
//Method with multiple responsibilities – violating SRP public void Insert(Employee e) { string StrConnectionString = ""; SqlConnection objCon = new SqlConnection(StrConnectionString); SqlParameter[] SomeParameters=null;//Create Parameter array from values SqlCommand objCommand = new SqlCommand("InertQuery", objCon); objCommand.Parameters.AddRange(SomeParameters); ObjCommand.ExecuteNonQuery(); }
این متد وظایف مختلفی را انجام میدهد مانند اتصال به دیتابیس ، ایجاد پارامترها برای مقادیر، ایجاد کوئری و در نهایت اجرای آن بر روی دیتابیس.
اما با توجه به اصل SRP میتوان آن را به صورت زیر بازنویسی کرد :
//Method with single responsibility – follow SRP public void Insert(Employee e) { SqlConnection objCon = GetConnection(); SqlParameter[] SomeParameters=GetParameters(); SqlCommand ObjCommand = GetCommand(objCon,"InertQuery",SomeParameters); ObjCommand.ExecuteNonQuery(); } private SqlCommand GetCommand(SqlConnection objCon, string InsertQuery, SqlParameter[] SomeParameters) { SqlCommand objCommand = new SqlCommand(InsertQuery, objCon); objCommand.Parameters.AddRange(SomeParameters); return objCommand; } private SqlParameter[] GetParaeters() { //Create Paramter array from values } private SqlConnection GetConnection() { string StrConnectionString = ""; return new SqlConnection(StrConnectionString); }
در این مطلب، روش ساخت یک برنامهی دسکتاپ چندسکویی Blazor 6x را که امکان به اشتراک گذاری کدهای خود را با یک برنامهی WinForms دارد، بررسی خواهیم کرد.
ایجاد برنامههای ابتدایی مورد نیاز
در ابتدا دو پوشهی جدید BlazorServerApp و WinFormsApp را ایجاد میکنیم. سپس از طریق خط فرمان در اولی دستور dotnet new blazorserver و در دومی دستور dotnet new winforms را اجرا میکنیم تا دو برنامهی خالی Blazor Server و همچنین Windows Forms، ایجاد شوند. برنامهی WinForms ایجاد شده مبتنی بر NET Core. و یا همان NET 6x. است؛ بجای اینکه مبتنی بر دات نت فریمورک 4x باشد.
ایجاد یک پروژهی کتابخانهی Razor
چون میخواهیم کدهای برنامهی BlazorServerApp ما در برنامهی WinForms قابل استفاده باشد، نیاز است فایلهای اصلی آنرا به یک پروژهی razor class library منتقل کنیم. به همین جهت برای این پروژه، یک پوشهی جدید را به نام BlazorClassLibrary ایجاد کرده و درون آن دستور dotnet new razorclasslib را اجرا میکنیم.
انتقال فایلهای پروژهی Blazor به پروژهی کتابخانهی Razor
در ادامه این فایلها را از پروژهی BlazorServerApp به پروژهی BlazorClassLibrary منتقل میکنیم:
- کل پوشهی Data
- کل پوشهی Pages
- کل پوشهی Shared
- فایل App.razor
- فایل Imports.razor_
- کل پوشهی wwwroot
پس از اینکار، نیاز است فایل csproj کتابخانهی class lib را اندکی ویرایش کرد تا بتواند فایلهای اضافه شده را کامپایل کند:
- چون برنامه از نوع Blazor Server است، ارجاعی به AspNetCore را نیاز دارد و همچنین برای فایلهای cshtml آن نیز باید AddRazorSupportForMvc را به true تنظیم کرد.
- به علاوه فایل Error.cshtml.cs انتقالی، نیاز به افزودن فضای نام using Microsoft.Extensions.Logging را خواهد داشت.
- در فایل Imports.razor_ انتقالی نیاز است دو using آخر آنرا که به BlazorServerApp قبلی اشاره میکنند، به BlazorClassLibrary جدید ویرایش کنیم:
- این تغییر فضای نام جدید، شامل ابتدای فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Host.cshtml انتقالی هم میشود:
- چون wwwroot را نیز به class library منتقل کردهایم، جهت اصلاح مسیر فایلهای css استفاده شدهی در برنامه، فایل BlazorClassLibrary\Pages\_Layout.cshtml را گشوده و تغییر زیر را اعمال میکنیم:
در مورد این مسیر ویژه، در مطلب «روش ایجاد پروژههای کتابخانهای کامپوننتهای Blazor» بیشتر بحث شدهاست.
پس از این تغییرات، برای اینکه برنامهی BlazorServerApp موجود، به کار خود ادامه دهد، نیاز است ارجاعی از پروژهی class lib را به فایل csproj آن اضافه کنیم:
اکنون جهت آزمایش برنامهی Blazor Server، یکبار دستور dotnet run را در ریشهی آن اجرا میکنیم تا مطمئن شویم انتقالات صورت گرفته، سبب کار افتادن آن نشدهاند.
ویرایش برنامهی WinForms جهت اجرای کدهای Blazor
تا اینجا برنامهی Blazor Server ما تمام فایلهای مورد نیاز خود را از BlazorClassLibrary دریافت میکند و بدون مشکل اجرا میشود. در ادامه میخواهیم کار هاست این class lib را در برنامهی WinForms نیز انجام دهیم. به همین جهت در ابتدا ارجاعی را به class lib به آن اضافه میکنیم:
سپس کامپوننت جدید WebView را به پروژهی WinForms اضافه میکنیم:
در ادامه نیاز است فایل Form1.Designer.cs را به صورت دستی جهت افزودن این WebView اضافه شده، تغییر داد:
کامپوننت WebView را نمیتوان از طریق toolbox به فرم اضافه کرد؛ به همین جهت باید فایل فوق را به نحوی که مشاهده میکنید، اندکی ویرایش نمود.
هاست برنامهی Blazor در برنامهی WinForm
پس از تغییرات فوق، نیاز است فایلهای wwwroot را از پروژهی class lib به پروژهی WinForms کپی کرد. از این جهت که این فایلها از طریق index.html جدیدی خوانده خواهند شد. پس از کپی کردن این پوشه، نیاز است فایل csproj پروژهی WinForm را به صورت زیر اصلاح کرد:
Sdk این فایل تغییر کردهاست تا بتواند از wwwroot ذکر شده استفاده کند. همچنین به ازای هر Build، فایلهای واقع در wwwroot به خروجی کپی خواهند شد.
در ادامه داخل این پوشهی wwwroot که از پروژهی class lib کپی کردیم، نیاز است فایل index.html جدیدی را که قرار است blazor.webview.js را اجرا کند، به صورت زیر ایجاد کنیم:
- ساختار این فایل بسیار شبیه به ساختار فایل برنامههای Blazor WASM است؛ با این تفاوت که در انتهای آن از blazor.webview.js کامپوننت webview استفاده میشود.
- همچنین در این فایل باید مداخل css.های مورد نیاز را هم مجددا ذکر کرد.
مرحلهی آخر کار، استفاده از کامپوننت webview جهت نمایش فایل index.html فوق است:
نکتهی مهم! حتما نیاز است WebView2 Runtime را جداگانه دریافت و نصب کرد. در غیر اینصورت در حین اجرای برنامه، با خطای نامفهوم زیر مواجه خواهید شد:
در اینجا یک ServiceCollection را ایجاد کرده و توسط آن سرویسهای مورد نیاز کامپوننت WebView را تامین میکنیم. همچنین مسیر فایل index.html نیز توسط آن مشخص شدهاست. این تنظیمات شبیه به فایل Program.cs برنامهی Blazor هستند.
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی قابل مشاهدهاست:
اکنون برنامهی کامل Blazor Server ما توسط یک WinForms هاست شدهاست و کاربر برای کار با آن، نیاز به نصب IIS یا هیچ وب سرور خاصی ندارد.
تعامل بین برنامهی WinForm و برنامهی Blazor
میخواهیم یک دکمه را بر روی WinForm قرار داده و با کلیک بر روی آن، مقدار شمارشگر حاصل در برنامهی Blazor را نمایش دهیم؛ مانند تصویر فوق.
برای اینکار در کدهای فوق، ثبت سرویس جدید AppState را هم مشاهده میکنید:
که چنین محتوایی را دارد:
این سرویس را به نحو زیر نیز به فایل Program.cs پروژهی Blazor Server اضافه میکنیم:
سپس در فایل Counter.razor آنرا تزریق کرده و به نحو زیر به ازای هر بار کلیک بر روی دکمهی افزایش مقدار شمارشگر، مقدار آنرا اضافه میکنیم:
با توجه به Singleton بودن آن و هاست برنامهی Blazor توسط WinForms، یک وهله از این سرویس، هم در برنامهی Blazor و هم در برنامهی WinForms قابل دسترسی است. برای نمونه یک دکمه را به فرم برنامهی WinForm اضافه کرده و در روال رویدادگردان کلیک آن، کد زیر را اضافه میکنیم:
در اینجا میتوان با استفاده از وهلهی سرویس به اشتراک گذاشته شده، به مقدار تنظیم شدهی در برنامهی Blazor دسترسی یافت.
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: BlazorDesktopHybrid.zip
ایجاد برنامههای ابتدایی مورد نیاز
در ابتدا دو پوشهی جدید BlazorServerApp و WinFormsApp را ایجاد میکنیم. سپس از طریق خط فرمان در اولی دستور dotnet new blazorserver و در دومی دستور dotnet new winforms را اجرا میکنیم تا دو برنامهی خالی Blazor Server و همچنین Windows Forms، ایجاد شوند. برنامهی WinForms ایجاد شده مبتنی بر NET Core. و یا همان NET 6x. است؛ بجای اینکه مبتنی بر دات نت فریمورک 4x باشد.
ایجاد یک پروژهی کتابخانهی Razor
چون میخواهیم کدهای برنامهی BlazorServerApp ما در برنامهی WinForms قابل استفاده باشد، نیاز است فایلهای اصلی آنرا به یک پروژهی razor class library منتقل کنیم. به همین جهت برای این پروژه، یک پوشهی جدید را به نام BlazorClassLibrary ایجاد کرده و درون آن دستور dotnet new razorclasslib را اجرا میکنیم.
انتقال فایلهای پروژهی Blazor به پروژهی کتابخانهی Razor
در ادامه این فایلها را از پروژهی BlazorServerApp به پروژهی BlazorClassLibrary منتقل میکنیم:
- کل پوشهی Data
- کل پوشهی Pages
- کل پوشهی Shared
- فایل App.razor
- فایل Imports.razor_
- کل پوشهی wwwroot
پس از اینکار، نیاز است فایل csproj کتابخانهی class lib را اندکی ویرایش کرد تا بتواند فایلهای اضافه شده را کامپایل کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor"> <PropertyGroup> <AddRazorSupportForMvc>true</AddRazorSupportForMvc> </PropertyGroup> <ItemGroup> <FrameworkReference Include="Microsoft.AspNetCore.App" /> </ItemGroup> </Project>
- به علاوه فایل Error.cshtml.cs انتقالی، نیاز به افزودن فضای نام using Microsoft.Extensions.Logging را خواهد داشت.
- در فایل Imports.razor_ انتقالی نیاز است دو using آخر آنرا که به BlazorServerApp قبلی اشاره میکنند، به BlazorClassLibrary جدید ویرایش کنیم:
@using BlazorClassLibrary @using BlazorClassLibrary.Shared
@namespace BlazorClassLibrary.Pages
<link rel="stylesheet" href="_content/BlazorClassLibrary/css/bootstrap/bootstrap.min.css" /> <link href="_content/BlazorClassLibrary/css/site.css" rel="stylesheet" />
پس از این تغییرات، برای اینکه برنامهی BlazorServerApp موجود، به کار خود ادامه دهد، نیاز است ارجاعی از پروژهی class lib را به فایل csproj آن اضافه کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web"> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" /> </ItemGroup> </Project>
ویرایش برنامهی WinForms جهت اجرای کدهای Blazor
تا اینجا برنامهی Blazor Server ما تمام فایلهای مورد نیاز خود را از BlazorClassLibrary دریافت میکند و بدون مشکل اجرا میشود. در ادامه میخواهیم کار هاست این class lib را در برنامهی WinForms نیز انجام دهیم. به همین جهت در ابتدا ارجاعی را به class lib به آن اضافه میکنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" /> </ItemGroup> </Project>
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk"> <ItemGroup> <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" /> </ItemGroup> </Project>
در ادامه نیاز است فایل Form1.Designer.cs را به صورت دستی جهت افزودن این WebView اضافه شده، تغییر داد:
namespace WinFormsApp; partial class Form1 { private void InitializeComponent() { this.blazorWebView1 = new Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView(); this.SuspendLayout(); this.blazorWebView1.Anchor = ((System.Windows.Forms.AnchorStyles)((((System.Windows.Forms.AnchorStyles.Top | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Bottom) | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Left) | System.Windows.Forms.AnchorStyles.Right))); this.blazorWebView1.Location = new System.Drawing.Point(13, 181); this.blazorWebView1.Name = "blazorWebView1"; this.blazorWebView1.Size = new System.Drawing.Size(775, 257); this.blazorWebView1.TabIndex = 20; this.Controls.Add(this.blazorWebView1); this.components = new System.ComponentModel.Container(); this.AutoScaleMode = System.Windows.Forms.AutoScaleMode.Font; this.ClientSize = new System.Drawing.Size(800, 450); this.Text = "Form1"; this.ResumeLayout(false); } private Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms.BlazorWebView blazorWebView1; }
هاست برنامهی Blazor در برنامهی WinForm
پس از تغییرات فوق، نیاز است فایلهای wwwroot را از پروژهی class lib به پروژهی WinForms کپی کرد. از این جهت که این فایلها از طریق index.html جدیدی خوانده خواهند شد. پس از کپی کردن این پوشه، نیاز است فایل csproj پروژهی WinForm را به صورت زیر اصلاح کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Razor"> <ItemGroup> <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms" Version="6.0.101-preview.11.2349" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <ProjectReference Include="..\BlazorClassLibrary\BlazorClassLibrary.csproj" /> </ItemGroup> <ItemGroup> <Content Update="wwwroot\**"> <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory> </Content> </ItemGroup> </Project>
در ادامه داخل این پوشهی wwwroot که از پروژهی class lib کپی کردیم، نیاز است فایل index.html جدیدی را که قرار است blazor.webview.js را اجرا کند، به صورت زیر ایجاد کنیم:
<!DOCTYPE html> <html> <head> <meta charset="utf-8" /> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0, maximum-scale=1.0, user-scalable=no" /> <title>Blazor WinForms app</title> <base href="/" /> <link rel="stylesheet" href="css/bootstrap/bootstrap.min.css" /> <link href="css/site.css" rel="stylesheet" /> <link href="css/app.css" rel="stylesheet" /> <link href="WinFormsApp.styles.css" rel="stylesheet" /> </head> <body> <div id="app"></div> <div id="blazor-error-ui"> An unhandled error has occurred. <a href="">Reload</a> <a>🗙</a> </div> <script src="_framework/blazor.webview.js"></script> </body> </html>
- همچنین در این فایل باید مداخل css.های مورد نیاز را هم مجددا ذکر کرد.
مرحلهی آخر کار، استفاده از کامپوننت webview جهت نمایش فایل index.html فوق است:
using System; using System.Windows.Forms; using Microsoft.AspNetCore.Components.Web; using Microsoft.AspNetCore.Components.WebView.WindowsForms; using Microsoft.Extensions.DependencyInjection; using BlazorServerApp.Data; using BlazorClassLibrary; namespace WinFormsApp; public partial class Form1 : Form { private readonly AppState _appState = new(); public Form1() { var serviceCollection = new ServiceCollection(); serviceCollection.AddBlazorWebView(); serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState); serviceCollection.AddSingleton<WeatherForecastService>(); InitializeComponent(); blazorWebView1.HostPage = @"wwwroot\index.html"; blazorWebView1.Services = serviceCollection.BuildServiceProvider(); blazorWebView1.RootComponents.Add<App>("#app"); //blazorWebView1.Dock = DockStyle.Fill; } }
نکتهی مهم! حتما نیاز است WebView2 Runtime را جداگانه دریافت و نصب کرد. در غیر اینصورت در حین اجرای برنامه، با خطای نامفهوم زیر مواجه خواهید شد:
System.IO.FileNotFoundException: The system cannot find the file specified. (0x80070002)
در اینجا یک ServiceCollection را ایجاد کرده و توسط آن سرویسهای مورد نیاز کامپوننت WebView را تامین میکنیم. همچنین مسیر فایل index.html نیز توسط آن مشخص شدهاست. این تنظیمات شبیه به فایل Program.cs برنامهی Blazor هستند.
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی قابل مشاهدهاست:
اکنون برنامهی کامل Blazor Server ما توسط یک WinForms هاست شدهاست و کاربر برای کار با آن، نیاز به نصب IIS یا هیچ وب سرور خاصی ندارد.
تعامل بین برنامهی WinForm و برنامهی Blazor
میخواهیم یک دکمه را بر روی WinForm قرار داده و با کلیک بر روی آن، مقدار شمارشگر حاصل در برنامهی Blazor را نمایش دهیم؛ مانند تصویر فوق.
برای اینکار در کدهای فوق، ثبت سرویس جدید AppState را هم مشاهده میکنید:
serviceCollection.AddSingleton<AppState>(_appState);
namespace BlazorServerApp.Data; public class AppState { public int Counter { get; set; } }
builder.Services.AddSingleton<AppState>();
@inject BlazorServerApp.Data.AppState AppState // ... @code { private void IncrementCount() { // ... AppState.Counter++; } }
private void button1_Click(object sender, EventArgs e) { MessageBox.Show( owner: this, text: $"Current counter value is: {_appState.Counter}", caption: "Counter"); }
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: BlazorDesktopHybrid.zip
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت هفتم - مبانی Blazor - بخش 4 - انتقال اطلاعات از کامپوننتهای فرزند به کامپوننت والد
با سلام
در بخش << یک تمرین: انتقال رویداد انتخاب شدن یک div به کامپوننت والد >>
درسته که امضای متد از نوع MouseEventArgs هست اما لازم نیست حتماً امضای متد رو تقلید کنیم و یک نوع MouseEventArgs به متد ارسال کنیم به جاش میشه از این شکل هم استفاده کرد
<div class="bg-light border p-2 col-5 offset-1 mt-2" @onclick="@(() => AmenitySelectionChanged(Amenity.Name))"> <h4 class="text-secondary">Amenity - @Amenity.Id</h4> @Amenity.Name<br /> @Amenity.Description<br /> </div> @code { [Parameter] public BlazorAmenity Amenity { get; set; } [Parameter] public EventCallback<string> OnAmenitySelection { get; set; } protected async Task AmenitySelectionChanged(string name) { await OnAmenitySelection.InvokeAsync(name); } }