مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت چهارم - انجام اعمال async با Redux
در قسمت اول این سری، با مفاهیم توابع خالص و ناخالص آشنا شدیم و همچنین عنوان شد که هرگونه تعامل با یک API خارجی به عنوان یک اثر جانبی و یا side effect در نظر گرفته شده و توابع را ناخالص می‌کند. به علاوه Redux تنها امکان کار با توابع خالص قابل پیش بینی را دارد و همچنین dispatch تمام اکشن‌ها توسط آن، به صورت پیش‌فرض synchronous است و نه asynchronous. اما در برنامه‌های واقعی نیاز است بتوان با یک API خارجی کارکرد و اطلاعاتی را از آن دریافت نمود و یا به آن ارسال کرد. برای رفع این مشکل، یک کتابخانه‌ی کمکی به نام redux-thunk ایجاد شده‌است که جزئیات کار با آن‌را در این قسمت بررسی می‌کنیم.


معرفی کتابخانه‌ی Redux Thunk

thunk، تابعی است که خروجی تابعی دیگر است؛ مانند مثال زیر:
function definitelyNotAThunk() {
   return function aThunk() {
     console.log('Hello, I am a thunk.');
   }
}
هدف اصلی از انجام یک چنین کاری، فراهم آوردن روشی برای اجرای به تاخیر افتاده‌است. برای مثال زمانیکه برای اجرای آن می‌نویسیم ()definitelyNotAThunk، تابع درونی آن هنوز اجرا نشده‌است. اجرای کامل آن چنین شکلی را دارد: ()()definitelyNotAThunk. حالا فرض کنید میان‌افزاری پیش از اجرای reducer قرار گرفته‌است که به تمام اشیاء رسیده‌ی به آن (یا همان اکشن‌ها در اینجا) گوش فرا می‌دهد. اگر اکشنی بجای یک شیء، یک تابع را بازگرداند، این میان‌افزار، آن‌را اجرا می‌کند یا همان ()() که عنوان شد. این کل کاری است که میان‌افزار 14 سطری redux-thunk انجام می‌دهد. زمانیکه از این میان‌افزار استفاده می‌شود، تابع درونی، دو پارامتر dispatch و getState را دریافت می‌کند. پارامتر dispatch که در حقیقت یک متد است، امکان اجرای اعمال synchronous و ارسال آن‌ها را به سمت reducer متناظر، میسر می‌کند.
برای مثال فرض کنید که نیاز است یک فراخوانی Ajax ای صورت گیرد و پس از پایان آن، جهت به روز رسانی state، یک شیء اکشن، به سمت reducer متناظری dispatch شود. مشکل اینجا است که نمی‌توان به Redux، یک callback حاصل از دریافت نتیجه‌ی عملیات Ajax ای و یا یک Promise را ارسال کرد. تمام این‌ها یک اثر جانبی یا side effect هستند که با توابع خالص Redux ای سازگاری ندارند. برای مدیریت یک چنین مواردی، یک میان‌افزار را به نام redux-thunk ایجاد کرده‌اند که اجازه‌ی dispatch تابعی را می‌دهد (همان thunk در اینجا) که قرار است action اصلی را در زمانی دیگر dispatch کند. به این ترتیب Redux اطلاعاتی را در مورد یک عمل async نخواهد داشت؛ میان‌افزاری در این بین آن‌را دریافت می‌کند و زمانیکه آن‌را dispatch می‌کنیم، آنگاه اکشن متناظر با آن، به redux منتقل می‌شود. به این ترتیب امکان منتظر ماندن تا زمان رسیدن پاسخ از شبکه، میسر می‌شود.
فرض کنید یک action creator متداول به صورت زیر ایجاد شده‌است:
export const getAllItems = () => ({
   type: UPDATE_ALL_ITEMS,
   items,
});
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان متوجه شد، پاسخی از سمت API دریافت شده‌است؟
برای پاسخ به این سؤال، اینبار action creator فوق را بر اساس الگوی redux-thunk به صورت زیر بازنویسی می‌کنیم:
export const getAllItems = () => {
  return dispatch => {
    Api.getAll().then(items => {
      dispatch({
        type: UPDATE_ALL_ITEMS,
        items,
      });
    });
  };
};
اینبار action creator ای را داریم که بجای بازگشت یک شیء، یک تابع را بازگشت داده‌است که به آن thunk گفته می‌شود و پارامتر dispatch را دریافت می‌کند. در این حالت زمانیکه یک Promise بازگشت داده می‌شود (امکان منتظر نتیجه شدن را فراهم می‌کند)، کار dispatch اکشن اصلی مدنظر (برای مثال ارسال آرایه‌ای از اشیاء)، صورت می‌گیرد.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا برای افزودن کامپوننتی که اطلاعات خودش را از یک API خارجی تامین می‌کند، از همان برنامه‌ی به همراه کامپوننت شمارشگر که در قسمت قبل آن‌را تکمیل کردیم، استفاده می‌کنیم. فقط در آن کتابخانه‌ها‌ی Axios و همچنین redux thunk را نیز نصب می‌کنید. به همین جهت در ریشه‌ی پروژه‌ی React این قسمت، دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
> npm install --save axios redux-thunk
برنامه‌ی backend مورد استفاده هم همان برنامه‌ای است که از قسمت 22 شروع به توسعه‌ی آن کردیم و کدهای کامل آن‌را از پیوست‌های انتهای بحث، می‌توانید دریافت کنید. این برنامه که در مسیر شروع شده‌ی با https://localhost:5001/api قرار می‌گیرد، جهت پشتیبانی از افعال مختلف HTTP مانند Get/Post/Delete/Update طراحی شده‌است. برای راه اندازی آن، به پوشه‌ی این برنامه، مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید، تا endpointهای REST Api آن قابل دسترسی شوند. برای مثال باید بتوان به مسیر https://localhost:5001/api/posts آن در مرورگر دسترسی یافت.

پس از نصب پیش‌نیازها و راه اندازی برنامه‌ی backend، در ابتدا فایل src\config.json را جهت درج مشخصات آدرس REST Api، ایجاد می‌کنیم:
{
   "apiUrl": "https://localhost:5001/api"
}
در ادامه می‌خواهیم در برنامه‌ی React خود، لیست مطالب برنامه‌ی backend را از سرور دریافت کرده و نمایش دهیم.


افزودن میان‌افزار redux-thunk به برنامه

فرض کنید در قسمتی از صفحه، در کامپوننتی مجزا، دکمه‌ای وجود دارد و با کلیک بر روی آن، قرار است اطلاعاتی از سرور دریافت شده و در کامپوننت مجزای دیگری نمایش داده شود:


چون نیاز به عملیات async وجود دارد، باید از میان‌افزار مخصوص thunk برای انجام آن استفاده کرد. برای این منظور به فایل src\index.js مراجعه کرده و میان‌افزار thunk را توسط تابع applyMiddleware، به متد createStore، معرفی می‌کنیم:
import { applyMiddleware, compose, createStore } from "redux";
import thunk from "redux-thunk";

//...

const store = createStore(
  reducer,
  compose(
    applyMiddleware(thunk),
    window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
  )
);

//...
در اینجا چون نیاز است چندین تابع را به متد createStore ارسال کرد، باید از متد compose برای اعمال دسته جمعی آن‌ها کمک گرفت.


دریافت اطلاعات از یک API خارجی به کمک redux-thunk

پس از آشنایی با روش کلی برقراری اتصالات سیستم react-redux در قسمت قبل، پیاده سازی دریافت اطلاعات را بر اساس همان الگو، پیاده سازی می‌کنیم:
1)  ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی افزودن مقدار
به فایل src\constants\ActionTypes.js، نوع جدید دریافت مطالب را اضافه می‌کنیم:
export const GetPostsSuccess = "GetPostsSuccess";
export const GetPostsStarted = "GetPostsStarted";
export const GetPostsFailure = "GetPostsFailure";
در حین دریافت اطلاعات از API، حداقل سه اکشن نمایش loading (و یا GetPostsStarted در اینجا)، نمایش نهایی اطلاعات دریافت شده‌ی از سرور (و یا GetPostsSuccess در اینجا) و یا نمایش خطاهای حاصل (با نوع GetPostsFailure در اینجا) باید مدنظر باشند. به همین جهت سه نوع مختلف در اینجا تعریف شده‌اند.

2) ایجاد متد Action Creator
در فایل src\actions\index.js، متد ایجاد کننده‌ی شیء اکشن ارسالی به reducer متناظری را تعریف می‌کنیم تا بتوان بر اساس نوع آن در reducer دریافت اطلاعات، منطق نهایی را پیاده سازی کرد:
import axios from "axios";

import { apiUrl } from "../config.json";
import * as types from "../constants/ActionTypes";

export const fetchPosts = () => {
  return (dispatch, getState) => {
    dispatch(getPostsStarted());
    axios.get(apiUrl + "/posts").then(response => {
      dispatch(getPostsSuccess(response.data)).catch(err => {
        dispatch(getPostsFailure(err));
      });
    });
  };
};

export const fetchPostsAsync = () => {
  return async (dispatch, getState) => {
    dispatch(getPostsStarted());
    try {
      const { data } = await axios.get(apiUrl + "/posts");
      console.log(data);
      dispatch(getPostsSuccess(data));
    } catch (error) {
      dispatch(getPostsFailure(error));
    }
  };
};

const getPostsSuccess = posts => ({
  type: types.GetPostsSuccess,
  payload: { posts }
});

const getPostsStarted = () => ({
  type: types.GetPostsStarted
});

const getPostsFailure = error => ({
  type: types.GetPostsFailure,
  payload: {
    error
  }
});
- در اینجا همان الگوی بازگشت یک تابع را بجای یک شیء، در توابع action creator، مشاهده می‌کنید.
- تابع fetchPosts، از همان روش قدیمی callback، برای مدیریت اطلاعات دریافتی از سرور استفاده می‌کند. زمانیکه اطلاعاتی دریافت شد، آن‌را با فراخوانی dispatch و با قالبی که تابع getPostsSuccess ارائه می‌دهد، به reducer متناظر، ارسال می‌کند.
- تابع fetchPostsAsync، نمونه‌ی به همراه async/await کار با کتابخانه‌ی axios است. هر دو روش callback و یا async/await در اینجا پشتیبانی می‌شوند.

به صورت پیش‌فرض action creators کتابخانه‌ی redux از اعمال async پشتیبانی نمی‌کنند. برای رفع این مشکل پس از ثبت میان‌افزار thunk، اینبار متدهای action creator، بجای بازگشت یک شیء، یک تابع را بازگشت می‌دهند که این تابع درونی در زمانی دیگر توسط میان‌افزار thunk و پیش از رسیدن به reducer، فراخوانی خواهد شد. این تابع درونی، دو پارامتر dispatch و  getState را دریافت می‌کند. هر دوی این‌ها نیز متد هستند. برای مثال اگر نیاز به دریافت وضعیت فعلی state در اینجا وجود داشت، می‌توان متد ()getState رسیده را فراخوانی کرد و حاصل آن‌را بررسی نمود. برای مثال شاید تصمیم گرفته شود که بر اساس وضعیت فعلی state، نیازی نیست تا اطلاعاتی از سرور دریافت شود و بهتر است همان اطلاعات کش شده‌ی موجود در state را بازگشت دهیم. البته در این مثال فقط از متد dispatch ارسالی، برای بازگشت نتیجه‌ی نهایی به reducer متناظر، استفاده شده‌است.

- در نهایت آرایه‌ی اشیاء مطلب دریافتی از سرور، به عنوان مقدار خاصیت posts شیء منتسب به خاصیت payload شیء ارسالی به reducer، در متد getPostsSuccess تعریف شده‌است. یعنی reducer متناظر، اطلاعات را از طریق خاصیت action.payload.posts شیء رسیده، دریافت می‌کند.
- همچنین دو اکشن شروع به دریافت اطلاعات (getPostsStarted) و بروز خطا (getPostsFailure) نیز در ابتدا و در قسمت catch عملیات async، به سمت reducer متناظر، dispatch خواهند شد.

3) ایجاد تابع reducer مخصوص دریافت اطلاعات از سرور
اکنون در فایل جدید src\reducers\posts.js، بر اساس نوع شیء رسیده و مقدار action.payload.posts آن، کار تامین آرایه‌ی posts موجود در state انجام می‌شود:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

const initialState = { loading: false, posts: [], error: null };

export default function postsReducer(state = initialState, action) {
  switch (action.type) {
    case types.GetPostsStarted:
      return {
        loading: true,
        posts: [],
        error: null
      };
    case types.GetPostsSuccess:
      return {
        loading: false,
        posts: action.payload.posts,
        error: null
      };
    case types.GetPostsFailure:
      return {
        loading: false,
        posts: [],
        error: action.payload.error
      };
    default:
      return state;
  }
}
در این reducer با استفاده از یک switch، سه حالت ممکنی را که اکشن‌های رسیده‌ی به آن می‌توانند داشته باشند، مدیریت کرده‌ایم:
- در حالت آغاز کار و یا GetPostsStarted، با تنظیم خاصیت loading به true، سبب نمایش یک div «لطفا منتظر بمانید» خواهیم شد.
- در حالت دریافت نهایی اطلاعات از سرور، خاصیت loading به false تنظیم می‌شود تا div «لطفا منتظر بمانید» را مخفی کند. همچنین آرایه‌ی posts را نیز از payload رسیده استخراج کرده و به سمت کامپوننت‌ها ارسال می‌کند.
- در حالت بروز خطا و یا GetPostsFailure، خاصیت error شیء action.payload استخراج شده و جهت نمایش div متناظری، بازگشت داده می‌شود.

پس از تعریف این reducer باید آن‌را در فایل src\reducers\index.js به کمک combineReducers، با سایر reducer‌های موجود، ترکیب و یکی کرد تا در نهایت این rootReducer در فایل index.js اصلی برنامه، جهت ایجاد store اصلی redux، مورد استفاده قرار گیرد:
import { combineReducers } from "redux";

import counterReducer from "./counter";
import postsReducer from "./posts";

const rootReducer = combineReducers({
  counterReducer,
  postsReducer
});

export default rootReducer;


تشکیل کامپوننت‌های دکمه‌ی دریافت اطلاعات و نمایش لیست مطالب

UI این قسمت از سه کامپوننت تشکیل شده‌است که کدهای کامل آن‌ها را در ادامه مشاهده می‌کنید:

الف) کامپوننت src\components\FetchPosts.jsx
import React from "react";

const FetchPosts = ({ fetchPostsAsync }) => {
  return (
    <section className="card mt-5">
      <div className="card-header text-center">
        <button className="btn btn-primary" onClick={fetchPostsAsync}>
          Fetch Posts
        </button>
      </div>
    </section>
  );
};

export default FetchPosts;
کار این کامپوننت، نمایش دکمه‌ی Fetch Posts است. با کلیک بر روی آن قرار است action creator ای به نام fetchPostsAsync اجرا شود که کدهای آن‌را پیشتر مرور کردیم.
همانطور که مشاهده می‌کنید، این کامپوننت هیچ اطلاعاتی از وجود کامپوننت دومی که قرار است لیست مطالب را نمایش دهد، ندارد. کارش تنها dispatch یک اکشن است.
بنابراین این کامپوننت از طریق props فقط یک اشاره‌گر به متد رویدادگردانی را دریافت می‌کند و اطلاعات دیگری را نیاز ندارد.

ب) کامپوننت src\components\Posts.jsx
import React from "react";

import Post from "./Post";

const Posts = ({ posts, loading, error }) => {
  return (
    <>
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-header">
          <h2>Posts</h2>
        </div>
        <div className="card-body">
          {loading ? (
            <div className="alert alert-info">Loading ...</div>
          ) : (
            <div className="list-group list-group-flush">
              {posts.map(post => (
                <Post key={post.id} post={post} />
              ))}
            </div>
          )}
          {error && <div className="alert alert-warning">{error.message}</div>}
        </div>
      </section>
    </>
  );
};

export default Posts;
این کامپوننت، آرایه‌ای از اشیاء مطالب را دریافت کرده و با  ایجاد حلقه‌ای بر روی آن‌ها، توسط کامپوننت Post، هر کدام را در صفحه درج می‌کند. بنابراین این کامپوننت اکشنی را dispatch نمی‌کند. فقط از طریق props، یک آرایه‌ی posts، وضعیت جاری عملیات و خطاهای حاصل را باید دریافت کند.
در این کامپوننت اگر loading رسیده به true تنظیم شده باشد، یک div با عبارت loading نمایش داده می‌شود. در غیراینصورت، لیست مطالب را درج می‌کند. همچنین اگر خطایی نیز رخ داده باشد، آن‌را نیز درون یک div در صفحه نمایش می‌دهد.

ج) کامپوننت src\components\Post.jsx
import React from "react";

const Post = ({ post }) => {
  return (
    <article className="list-group-item">
      <header>
        <h2>{post.title}</h2>
      </header>
      <p>{post.body}</p>
    </article>
  );
};

export default Post;
این کامپوننت کار نمایش جزئیات هر رکورد مطلب را به عهده دارد؛ مانند نمایش عنوان و بدنه‌ی یک مطلب.


اتصال کامپوننت‌های FetchPosts و Posts به مخزن redux

مرحله‌ی آخر کار، تامین state کامپوننت‌های FetchPosts و Posts از طریق props است. به همین جهت باید دو دربرگیرنده را برای این دو کامپوننت ایجاد کنیم.
الف) ایجاد دربرگیرنده‌ی کامپوننت FetchPosts
برای این منظور فایل جدید src\containers\FetchPosts.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { connect } from "react-redux";

import { fetchPostsAsync } from "../actions";
import FetchPosts from "../components/FetchPosts";

const mapDispatchToProps = {
  fetchPostsAsync
};

export default connect(null, mapDispatchToProps)(FetchPosts);
- کار این تامین کننده، اتصال action creator ای به نام fetchPostsAsync به props کامپوننت FetchPosts است.
- چون اطلاعات state ای قرار نیست به این کامپوننت ارسال شود، تابع mapStateToProps را در اینجا مشاهده نمی‌کنید و با نال مقدار دهی شده‌است.

ب) ایجاد دربرگیرنده‌ی کامپوننت Posts
برای این منظور فایل جدید src\containers\Posts.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { connect } from "react-redux";

import Posts from "../components/Posts";

const mapStateToProps = state => {
  console.log("PostsContainer->mapStateToProps", state);
  return {
    ...state.postsReducer
  };
};

export default connect(mapStateToProps)(Posts);
- کار این تامین کننده، اتصال خاصیت posts بازگشت داده شده‌ی از طریق postsReducer، به props کامپوننت Posts است. البته چون کامپوننت Posts سه خاصیت { posts, loading, error } را از طریق props دریافت می‌کند، با استفاده از spread operator، هر سه خاصیت دریافتی از reducer را به صورت یک شیء جدید بازگشت داده‌ایم.
- کامپوننت Posts رویدادی را سبب نخواهد شد. به همین جهت تابع mapDispatchToProps را در اینجا تعریف و ذکر نکرده‌ایم.


استفاده از کامپوننت‌های دربرگیرنده جهت نمایش نهایی کامپوننت‌های تحت کنترل Redux

اکنون به فایل src\App.js مراجعه کرده و دو تامین کننده‌ی فوق را درج می‌کنیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import CounterContainer from "./containers/Counter";
import FetchPostsContainer from "./containers/FetchPosts";
import PostsContainer from "./containers/Posts";

function App() {
  const prop1 = 123;
  return (
    <main className="container">
      <div className="row">
        <div className="col">
          <CounterContainer prop1={prop1} />
        </div>
        <div className="col">
          <FetchPostsContainer />
        </div>
        <div className="col">
          <PostsContainer />
        </div>
      </div>
    </main>
  );
}

export default App;
در اینجا FetchPostsContainer و PostsContainer سبب خواهند شد تا اتصالات مخزن اصلی redux، به کامپوننت‌هایی که توسط آن‌ها دربرگرفته شده‌اند، برقرار شود و کار تامین props آن‌ها صورت گیرد.

یک نکته: برای مثال در انتهای کامپوننت FetchPosts، سطر export default FetchPosts را داریم. اگر این سطر را حذف کنیم و بجای آن export default connect فوق را قرار دهیم، دیگر نیازی نخواهد بود تا FetchPostsContainer را از دربرگیرنده‌ها، import کرد و سپس بجای درج المان </FetchPosts> نوشت </FetchPostsContainer>. می‌توان همانند قبل از همان نام متداول </FetchPosts> استفاده کرد و import انجام شده نیز همانند سابق از همان فایل ماژول کامپوننت صورت می‌گیرد. یعنی می‌توان پوشه‌ی containers را حذف کرد و کدهای آن را دقیقا ذیل کلاس کامپوننت درج نمود.


کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part04-backend.zip و state-management-redux-mobx-part04-frontend.zip
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
- از Html.RenderAction استفاده کنید.
+ و یا همچنین layout، مدل محتوای خودش را به ارث می‌برد. یعنی مدلی که در View تنظیم می‌شود، همان مدلی است که layout به آن دسترسی خواهد داشت. به همین جهت مثلا می‌تونید توسط ViewBag، عنوان صفحه را که در layout تعریف شده، مقدار دهی کنید.
اگر می‌خواهید Strongly typed کار کنید، روش Html.RenderAction یک راه حل است و روش دوم به صورت زیر است:
یک کلاس پایه abstract تعریف کنید:

public abstract class BaseViewModel
{
    public string Name { get; set; }
}
بعد تمام مدل‌ها یا ViewModelهایی که قرار است در برنامه شما به Viewها ارسال شوند، باید از این کلاس پایه ارث بری کنند. مثلا:
public class HomeViewModel : BaseViewModel
{
   public int Data1 { set; get;}
   // ...
}
در این حالت و با رعایت این شرط، می‌تونید در فایل layout، نوع مدل را بجای حالت dynamic فعلی، تبدیل کنید به نوع کلاس پایه‌ایی که ذکر شد:
@model BaseViewModel
<!DOCTYPE html>
<html>
    <head>
        <meta name="viewport" content="width=device-width" />
        <title>Test</title>
    </head>
    <body>
        <header>
            Hello @Model.Name
        </header>
        <div>
            @this.RenderBody()
        </div>
    </body>
</html>
الان در layout، نوع کلاس پایه، به عنوان نوع مدل اصلی تعریف شده. بنابراین در این فایل layout مشترک بین تمام Viewها، خواص قرار گرفته شده در کلاس پایه‌ای که توسط ViewModelها به Viewها ارسال می‌شوند، به صورت strongly typed قابل دسترسی خواهند بود.
مطالب
بازنویسی متد مقدار دهی اولیه‌ی کاربر ادمین در ASP.NET Core Identity‌ توسط متد HasData در EF Core
فرض کنید قصد داریم متد «SeedDatabaseWithAdminUserAsync» را توسط روش جدید «مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی توسط Entity framework Core» بازنویسی کنیم. در ادامه مراحل اینکار را مرور خواهیم کرد.


اضافه کردن نقش پیش‌فرض Admin

اولین تغییری که در اینجا مورد نیاز است، افزودن نقش پیش‌فرض Admin است. برای این منظور توسط یک IEntityTypeConfiguration جدید، تنظیمات موجودیت سفارشی Role برنامه را به نحو زیر انجام می‌دهیم:
namespace ASPNETCoreIdentitySample.DataLayer.Mappings
{
    public class RoleConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Role>
    {
        private readonly SiteSettings _siteSettings;
        private readonly ILookupNormalizer _keyNormalizer;

        public RoleConfiguration(SiteSettings siteSettings, ILookupNormalizer keyNormalizer)
        {
            _siteSettings = siteSettings ?? throw new ArgumentNullException(nameof(siteSettings));
            _keyNormalizer = keyNormalizer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(keyNormalizer));
        }

        public void Configure(EntityTypeBuilder<Role> builder)
        {
            builder.ToTable("AppRoles");

            var adminUserSeed = _siteSettings.AdminUserSeed;
            builder.HasData(
                new Role
                {
                    Id = 1,
                    Name = adminUserSeed.RoleName,
                    NormalizedName = _keyNormalizer.NormalizeName(adminUserSeed.RoleName),
                    ConcurrencyStamp = Guid.NewGuid().ToString()
                });
        }
    }
}
در حین افزودن new Role، دو نکته مدنظر قرار گرفته‌اند:
الف) NormalizedName از طریق سرویس ILookupNormalizer در ASP.NET Core Identity تامین می‌شود.
ب) SiteSettings در اینجا جهت دریافت نام نقش Admin از فایل appsettings.json، تعریف شده‌است (تامین مقدار پیش‌فرض).


اضافه کردن کاربر پیش‌فرض Admin

برای اضافه کردن کاربر پیش‌فرض ادمین، علاوه بر سرویس ILookupNormalizer که کار تامین مقادیر NormalizedEmail و NormalizedUserName را به عهده دارد، نیاز به سرویس IPasswordHasher نیز می‌باشد. از آن برای تامین مقدار فیلد PasswordHash، بر اساس سرویس هش کردن پسوردهای توکار ASP.NET Core Identity، استفاده می‌کنیم. برای این منظور توسط یک IEntityTypeConfiguration جدید، تنظیمات موجودیت سفارشی User برنامه را به نحو زیر انجام می‌دهیم:
    public class UserConfiguration : IEntityTypeConfiguration<User>
    {
        private readonly SiteSettings _siteSettings;
        private readonly ILookupNormalizer _keyNormalizer;
        private readonly IPasswordHasher<User> _passwordHasher;

        public UserConfiguration(
            SiteSettings siteSettings,
            ILookupNormalizer keyNormalizer,
            IPasswordHasher<User> passwordHasher)
        {
            _siteSettings = siteSettings ?? throw new ArgumentNullException(nameof(siteSettings));
            _keyNormalizer = keyNormalizer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(keyNormalizer));
            _passwordHasher = passwordHasher ?? throw new ArgumentNullException(nameof(passwordHasher));
        }

        public void Configure(EntityTypeBuilder<User> builder)
        {
            builder.ToTable("AppUsers");

            var adminUserSeed = _siteSettings.AdminUserSeed;
            builder.HasData(
                new User
                {
                    Id = 1,
                    UserName = adminUserSeed.Username,
                    NormalizedUserName = _keyNormalizer.NormalizeName(adminUserSeed.Username),
                    Email = adminUserSeed.Email,
                    NormalizedEmail = _keyNormalizer.NormalizeEmail(adminUserSeed.Email),
                    EmailConfirmed = true,
                    IsEmailPublic = true,
                    LockoutEnabled = true,
                    TwoFactorEnabled = false,
                    PasswordHash = _passwordHasher.HashPassword(null, adminUserSeed.Password),
                    ConcurrencyStamp = Guid.NewGuid().ToString(),
                    SecurityStamp = string.Empty,
                    IsActive = true
                });
        }
    }


انتساب دادن نقش Admin، به کاربر Admin

تا اینجا نقش ادمین و کاربر ادمین را به صورت مجزا ایجاد کردیم. مرحله‌ی آخر، انتساب این نقش، به کاربر ادمین است که بر اساس Id این دو صورت می‌گیرد. برای این منظور توسط یک IEntityTypeConfiguration جدید، تنظیمات موجودیت سفارشی UserRole برنامه را به نحو زیر انجام می‌دهیم:
    public class UserRoleConfiguration : IEntityTypeConfiguration<UserRole>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<UserRole> builder)
        {
            builder.HasOne(userRole => userRole.Role)
                   .WithMany(role => role.Users)
                   .HasForeignKey(userRole => userRole.RoleId);

            builder.HasOne(userRole => userRole.User)
                   .WithMany(user => user.Roles)
                   .HasForeignKey(userRole => userRole.UserId);

            builder.ToTable("AppUserRoles");

            builder.HasData(
                new UserRole
                {
                    UserId = 1,
                    RoleId = 1
                });
        }
    }


اتصال IEntityTypeConfiguration به DbContext برنامه

IEntityTypeConfigurationهای تهیه شده، دارای سازنده‌هایی هستند که تعدادی سرویس را دریافت می‌کنند. روش معرفی آن‌ها به این صورت است:

الف) تامین دو سرویس ILookupNormalizer و IPasswordHasher در IDesignTimeDbContextFactory تهیه شده:
    public class ApplicationDbContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<ApplicationDbContext>
    {
        public ApplicationDbContext CreateDbContext(string[] args)
        {
            // ....
            services.TryAddScoped<ILookupNormalizer, UpperInvariantLookupNormalizer>();
            services.TryAddScoped<IPasswordHasher<User>, PasswordHasher<User>>();
در حین انجام عملیات Migration، کار به افزودن و اجرای IEntityTypeConfigurationهای تهیه شده می‌رسد و این سرویس‌ها قرار است از DbContext تامین شوند؛ به همین جهت نیاز است روش تامین این سرویس‌ها را در همینجا معرفی کنیم.

ب) پس از تامین این سرویس‌ها، روش معرفی آن‌ها به متدهای modelBuilder.ApplyConfiguration در متد OnModelCreating، توسط متد this.GetService به صورت زیر است. متد this.GetService از فضای نام Microsoft.EntityFrameworkCore.Infrastructure تامین می‌شود و فقط یکبار در زمان Migration از طریق IDesignTimeDbContextFactory تامین خواهد شد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Infrastructure;

namespace ASPNETCoreIdentitySample.DataLayer.Context
{
    public class ApplicationDbContext :
        IdentityDbContext<User, Role, int, UserClaim, UserRole, UserLogin, RoleClaim, UserToken>,
        IUnitOfWork
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options)
            : base(options) { }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            var siteSettings = this.GetService<IOptionsSnapshot<SiteSettings>>()?.Value;
            var lookupNormalizer = this.GetService<ILookupNormalizer>();
            var passwordHasher =  this.GetService<IPasswordHasher<User>>()

            modelBuilder.ApplyConfiguration(new RoleConfiguration(siteSettings, lookupNormalizer));
            modelBuilder.ApplyConfiguration(new UserConfiguration(siteSettings, lookupNormalizer, passwordHasher));
            modelBuilder.ApplyConfiguration(new UserUsedPasswordConfiguration(siteSettings, passwordHasher));
// ...

پس از این تغییرات اگر دستور Migration زیر را صادر کنیم:
dotnet ef migrations --startup-project ../ASPNETCoreIdentitySample/ add V1
مقدار دهی اولیه‌ی نقش و کاربر ادمین و همچنین اتصال این دو را در فایل Migrations\ApplicationDbContextModelSnapshot.cs تولید شده، می‌توان مشاهده کرد.
نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
در پروژه مثال شما در این بخش به عنوان نمونه پلاگین 1 که دارای کلاس News هست رو در نظر بگیرید شما برای ارتباط با کلاس User اومدید سیم کشی مورد نظر رو انجام دادید
  [ForeignKey("UserId")]
  public virtual User User { set; get; }
  public int UserId { set; get; }
به همین خاطر رفرنسی رو به پروژه CommonEntity ارجاع دادید.
خوب حالا اگه قرار باشه  که من Icollection مربوطه به News رو در کلاس User قرار بدم نیاز دارم ارجاعی به پلاگین 1 داشته باشم که باعث خطای Circular Dependency میشه.
چه پیشنهادی برای حل این مشکل وجود داره و چه باید کرد؟ 
نظرات مطالب
قبل از رفع باگ، برای آن تست بنویسید
- برای NH اگر از الگوی Repository استفاده می‌کنید می‌تونید از SQLite به عنوان ابزار نوشتن آزمون‌های واحد استفاده کنید. SQLite یک مزیت جالبی که دارد این است که امکان تشکیل دیتابیس در حافظه را دارد. این یعنی همان پیشنیاز اصلی نوشتن آزمون‌های واحد: سرعت بالای انجام کار، خارج نشدن از مرزهای سیستم. ضمن اینکه این بانک اطلاعاتی تشکیل شده، یک بانک اطلاعاتی واقعی است اما پس از پایان کار به صورت خودکار نابود می‌شود که برای آزمون‌های واحد بسیار مفید است.
برای ORM های دیگر چون پشتیبانی از سایر بانک‌های اطلاعاتی آن‌ها ضعیف است، روش‌های mocking و غیره مطرح می‌شود (که اینبار دیگر با یک دیتابیس واقعی کار نمی‌شود و سطح کار کمی پایین‌تر است) اما با NH راحت می‌شود از SQLite تشکیل شده در حافظه استفاده کرد. فقط باید تنظیمات اتصال ابتدای برنامه را عوض کرد.
- خوب؛ تا اینجا واژه کلیدی مورد نیاز برای جستجو مشخص شد، مابقی را در اینجا (^) جستجو کنید.
بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌های AutoMapper در لایه سرویس برنامه
ممنون از شما،
یک سوال: بنده کلاس ObjectFactory را همانطور که فرمودید به  این  صورت تغییر دادم. در لایه سرویس نیز این متد را تهیه کرده‌ام:
public IList<AdvertismentViewModel> GetAdvertisementsByMe(int userId)
{
            var adsList = _advertisements.Where(x => x.UserId == userId).ToList();
            var adsViewModel = new List<AdvertismentViewModel>();
            _mappingEngine.Map(source: adsList, destination: adsViewModel);
            return adsViewModel;
}
در متد فوق کلاس Advertisment به کلاس زیر نگاشت داده شده است:
public class AdvertismentViewModel
    {
        public string Image { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string ExpireDate { get; set; }
    }
اما با فراخوانی متد GetAdvertisementsByMe استثناء AutoMapperMappingException صادر می‌شود:
Missing type map configuration or unsupported mapping.

Mapping types:
Advertisement -> AdvertismentViewModel
Project.DomainClasses.Advertisement -> Project.Models.AdvertismentViewModel

Destination path:
List`1[0]

Source value:
System.Data.Entity.DynamicProxies.Advertisement_E82DFF273E08C95AA785F8F7A0D2B5ABC8E54C4566DFE1C8A92D8D3C447608AE

نظرات مطالب
خودکارسازی فرآیند نگاشت اشیاء در AutoMapper
ممنونم. مشکل قبل حل شد. 
 اگر ویومدل من بدینصورت باشه
public class MyViewModel : IHaveCustomMappings
    {
       
        public int SchedulerId { get; set; }
        public bool IsApplied { get; set; }
        public int Qty { get; set; }
        
        public void CreateMappings(IMapperConfigurationExpression configuration)
        {
            configuration.CreateMap<DomainModels.Models.Scheduler, MyViewModel>()
                .ForMember(dest => dest.SchedulerId, opt => opt.MapFrom(src => src.Id));
                    }
    }
خطایی صادر میکندبا این عنوان: 
Unmapped members were found. Review the types and members below.
Add a custom mapping expression, ignore, add a custom resolver, or modify the source/destination type
For no matching constructor, add a no-arg ctor, add optional arguments, or map all of the constructor parameters
اگر دو فیلد IsApplied  ,    Qty   هم در متد  CreateMappings بصورت دستی map کنم خطایی صادر نمیشود. در صورتیکه قبلا با اتوماتیک مپ میشدند. آیا تغییری در AutoMapperRegistry  نیاز هست؟
مطالب دوره‌ها
شی گرایی در #F
برنامه نویسی شی گرای سومین نسل از الگوهای اصلی برنامه نویسی است. در توضیحات فصل اول گفته شد که #F یک زبان تابع گرا است ولی این بدان معنی نیست که #F از مفاهیمی نظیر کلاس و یا interface پشتیبانی نکند. برعکس در #F امکان تعریف کلاس و interface و هم چنین پیاده سازی مفاهیم شی گرایی وجود دارد.

*با توجه به این موضوع که فرض است دوستان با مفاهیم شی گرایی آشنایی دارند از توضیح و تشریح این مفاهیم خودداری می‌کنم.

Classes
کلاس چارچوبی از اشیا است برای نگهداری خواص(Properties) و رفتار ها(Methods) و رخدادها(Events). کلاس پایه ای‌ترین مفهوم در برنامه نویسی شی گراست. ساختار کلی تعربف کلاس در #F به صورت زیر است:
type [access-modifier] type-name [type-params] [access-modifier] ( parameter-list ) [ as identifier ] =
   [ class ]
     [ inherit base-type-name(base-constructor-args) ]
     [ let-bindings ]
     [ do-bindings ]
     member-list
      ...
   [ end ]

type [access-modifier] type-name1 ...
and [access-modifier] type-name2 ...
...
همان طور که در ساختار بالا می‌بینید مفاهیم access-modifier و inherit و constructor هم در #F وجود دارد.

انواع access-modifier در #F
  • public : دسترسی برای تمام فراخوان‌ها امکان پذیر است
  • internal : دسترسی برای تمام فراخوان هایی که در همین assembly هستند امکان پذیر است
  • private : دسترسی فقط برای فراخوان‌های موجود در همین ماژول امکان پذیر است

نکته : protected access modifier در #F پشتیبانی نمی‌شود.

مثالی از تعریف کلاس:

type Account(number : int, name : string) = class
    let mutable amount = 0m
   
end
کلاس بالا دارای یک سازنده است که دو پارامتر ورودی می‌گیرد. کلمه end به معنای انتهای کلاس است. برای استفاده کلاس باید به صورت زیر عمل کنید:
let myAccount = new Account(123456, "Masoud")
توابع و خواص در کلاس ها
برای تعریف خاصیت در #F باید از کلمه کلیدی member استفاده کنید. در مثال بعدی برای کلاس بالا تابع و خاصیت تعریف خواهیم کرد.
type Account(number : int, name: string) = class
    let mutable amount = 0m
 
    member x.Number = number
    member x.Name= name
    member x.Amount = amount
 
    member x.Deposit(value) = amount <- amount + value
    member x.Withdraw(value) = amount <- amount - value
end
کلاس بالا دارای سه خاصیت به نام‌های Number و Name و Amount است و دو تابع به نام‌های Deposit و Withdraw دارد. اما x استفاده شده قبل از هر member به معنی this در #C  است. در #F شما برای اشاره به شناسه‌های یک محدوده خودتون باید یک نام رو برای اشاره گر مربوطه تعیین کنید.
open System
 
type Account(number : int, name: string) = class
    let mutable amount = 0m
 
    member x.Number = number
    member x.Name= name
    member x.Amount = amount
 
    member x.Deposit(value) = amount <- amount + value
    member x.Withdraw(value) = amount <- amount - value
end
 let masoud= new Account(12345, "Masoud") let saeed = new Account(67890, "Saeed") let transfer amount (source : Account) (target : Account) = source.Withdraw amount target.Deposit amount let printAccount (x : Account) = printfn "x.Number: %i, x.Name: %s, x.Amount: %M" x.Number x.Name x.Amount let main() = let printAccounts() = [masoud; saeed] |> Seq.iter printAccount printfn "\nInializing account" homer.Deposit 50M marge.Deposit 100M printAccounts() printfn "\nTransferring $30 from Masoud to Saeed" transfer 30M masoud saeed
 printAccounts() printfn "\nTransferring $75 from Saeed to Masoud" transfer 75M saeed masoud printAccounts() main()
استفاده از کلمه do
در #F زمانی که قصد داشته باشیم در بعد از وهله سازی از کلاس و فراخوانی سازنده، عملیات خاصی انجام شود(مثل انجام برخی عملیات متداول در سازنده‌های کلاس‌های دات نت) باید از کلمه کلیدی do به همراه یک بلاک از کد استفاده کنیم.
open System
open System.Net
 
type Stock(symbol : string) = class

    let mutable _symbol = String.Empty
    do
     //کد مورد نظر در این جا نوشته  میشود
end
یک مثال در این زمینه:

open System

type MyType(a:int, b:int) as this =
    inherit Object()
    let x = 2*a
    let y = 2*b
    do printfn "Initializing object %d %d %d %d %d %d"
               a b x y (this.Prop1) (this.Prop2)
    static do printfn "Initializing MyType." 
    member this.Prop1 = 4*x
    member this.Prop2 = 4*y
    override this.ToString() = System.String.Format("{0} {1}", this.Prop1, this.Prop2)

let obj1 = new MyType(1, 2)
در مثال بالا دو عبارت do  یکی به صورت static و دیگری به صورت غیر static تعریف شده اند. استفاده از do  به صورت غیر static این امکان را به ما می‌دهد که بتوانیم به تمام شناسه‌ها و توابع تعریف شده در کلاس استفاده کنیم ولی do به صورت static فقط به خواص و توابع از نوع static در کلاس دسترسی دارد.
خروجی مثال بالا:
Initializing MyType.
Initializing object 1 2 2 4 8 16
خواص static:
برای تعریف خواص به صورت استاتیک مانند #C از کلمه کلیدی static استفاده کنید.مثالی در این زمینه:
type SomeClass(prop : int) = class
    member x.Prop = prop
    static member SomeStaticMethod = "This is a static method"
end
SomeStaticMethod به صورت استاتیک تعریف شده در حالی که x.Prop به صورت غیر استاتیک. دسترسی به متد‌ها یا خواص static باید بدون وهله سازی از کلاس انجام بگیرد در غیر این صورت با خطای کامپایلر روبرو خواهید شد.
let instance = new SomeClass(5);;
instance.SomeStaticMethod;; 

output:
stdin(81,1): error FS0191: property 'SomeStaticMethod' is static.
روش استفاده درست:
SomeClass.SomeStaticMethod;; (* invoking static method *)
متد‌های get , set در خاصیت ها:
همانند #C و سایر زبان‌های دات نت امکان تعریف متد‌های get و set برای خاصیت‌های یک کلاس وجود دارد.
ساختار کلی:
 member alias.PropertyName
        with get() = some-value
        and set(value) = some-assignment
مثالی در این زمینه:
type MyClass() = class
   let mutable num = 0 
    member x.Num
        with get() = num
        and set(value) = num <- value
end;;
کد متناظر در #C:
public int Num
{
   get{return num;}
   set{num=value;}
}
یا به صورت:
type MyClass() = class
    let mutable num = 0
 
    member x.Num
        with get() = num
        and set(value) =
            if value > 10 || value < 0 then
                raise (new Exception("Values must be between 0 and 10"))
            else
                num <- value
end

Interface ها
اینترفیس به تمامی خواص و توابع عمومی اشئایی که آن را پیاده سازی کرده اند اشاره می‌کند. (توضیحات بیشتر (^ ) و (^ ))ساختار کلی برای تعریف آن به صورت زیر است:
type type-name = 
   interface
       inherits-decl 
       member-defns 
   end
مثال:
type IPrintable =
   abstract member Print : unit -> unit
استفاده از حرف I برای شروع نام اینترفیس طبق قوانین تعریف شده (اختیاری) برای نام گذاری است.
نکته: در هنگام تعریف توابع و خاصیت در interface‌ها باید از کلمه abstract استفاده کنیم. هر کلاسی که از یک یا چند تا اینترفیس ارث ببرد باید تمام خواص و توابع اینتریس‌ها را پیاده سازی کند. در مثال بعدی کلاس SomeClass1 اینترفیس بالا را پیاده سازی می‌کند. دقت کنید که کلمه this توسط من به عنوان اشاره گر به اشیای کلاس تعیین شده و شما می‌تونید از هر کلمه یا حرف دیگری استفاده کنید.
type SomeClass1(x: int, y: float) =
   interface IPrintable with 
      member this.Print() = printfn "%d %f" x y
نکته مهم: اگر قصد فراخوانی متد Print را در کلاس بالا دارید نمی‌تونید به صورت مستقیم متد بالا را فراخوانی کنید. بلکه حتما باید کلاس به اینترفیس مربوطه cast شود.
روش نادرست:
let instance = new SomeClass1(10,20)
instance.Print//فراخوانی این متد باعث ایجاد خطای کامپایلری می‌شود.
روش درست:
let instance = new SomeClass1(10,20) 
let instanceCast = instance :> IPrintable// استفاده از (<:)  برای عملیات تبدیل کلاس به اینترفیس
instanceCast.Print
برای عملیات cast ازاستفاده کنید.
در مثال بعدی کلاسی خواهیم داشت که از سه اینترفیس ارث می‌برد. در نتیجه باید تمام متد‌های هر سه اینترفیس را پیاده سازی کند.
type Interface1 =
    abstract member Method1 : int -> int

type Interface2 =
    abstract member Method2 : int -> int

type Interface3 =
    inherit Interface1
    inherit Interface2
    abstract member Method3 : int -> int

type MyClass() =
    interface Interface3 with 
        member this.Method1(n) = 2 * n
        member this.Method2(n) = n + 100
        member this.Method3(n) = n / 10
فراخوانی این متد‌ها نیز به صورت زیر خواهد بود:
let instance = new MyClass()
let instanceToCast = instance :> Interface3
instanceToCast.Method3 10
کلاس‌های Abstract
#F از کلاس‌های abstract هم پشتیبانی می‌کند. اگر با کلاس‌های abstract در #C آشنایی ندارید می‌تونید مطالب مورد نظر رو در  (^ ) و (^ ) مطالعه کنید. به صورت خلاصه کلاس‌های abstract به عنوان کلاس‌های پایه در برنامه نویسی شی گرا استفاده می‌شوند. این کلاس‌ها دارای خواص و متد‌های پیاده سازی شده و نشده هستند. خواص و متد هایی که در کلاس پایه abstract پیاده سازی نشده اند باید توسط کلاس هایی که از این کلاس پایه ارث می‌برند حتما پیاده سازی شوند.
ساختار کلی تعریف کلاس‌های abstract:
[<AbstractClass>]
type [ accessibility-modifier ] abstract-class-name =
    [ inherit base-class-or-interface-name ]
    [ abstract-member-declarations-and-member-definitions ]

    abstract member member-name : type-signature
در #F برای این که مشخص کنیم که یک کلاس abstract است حتما باید [<AbstractClass>] در بالای کلاس تعریف شود.
[<AbstractClass>]
type Shape(x0 : float, y0 : float) =
    let mutable x, y = x0, y0
    let mutable rotAngle = 0.0

    abstract Area : float with get
    abstract Perimeter : float  with get
    abstract Name : string with get
کلاس بالا تعریفی از کلاس abstract است که سه خصوصیت abstract دارد (برای تعیین خصوصیت‌ها و متد هایی که در کلاس پایه پیاده سازی نمی‌شوند از کلمه کلیدی abstract در هنگام تعریف آن‌ها استفاده می‌کنیم). حال دو کلاس ایجاد می‌کنیم که این کلاس پایه را پیاده سازی کنند.

#1 کلاس اول
type Square(x, y,SideLength) =
    inherit Shape(x, y)
  override this.Area = this.SideLength * this.SideLength override this.Perimeter = this.SideLength * 4. override this.Name = "Square"
#2 کلاس دوم
type Circle(x, y, radius) =
    inherit Shape(x, y)
 let PI = 3.141592654 member this.Radius = radius override this.Area = PI * this.Radius * this.Radius override this.Perimeter = 2. * PI * this.Radius
Structures
structure‌ها در #F دقیقا معال struct در #C هستند. توضیحات بیشتر درباره struct در #C (^ ) و (^ )). اما به طور خلاصه باید ذکر کنم که strucure‌ها تقریبا دارای مفهوم کلاس هستند با اندکی تفاوت که شامل موارد زیر است:
  • structure‌ها از نوع مقداری هستند و این بدین معنی است مستقیما درون پشته ذخیره می‌شوند.
  • ارجاع به structure‌ها از نوع ارجاع با مقدار است بر خلاف کلاس‌ها که از نوع ارجاع به منبع هستند.(^ )
  • structure‌ها دارای خواص ارث بری نیستند.
  • عموما از structure برای ذخیره مجموعه ای از داده‌ها با حجم و اندازه کم استفاده می‌شود.

ساختار کلی تعریف structure

[ attributes ]
type [accessibility-modifier] type-name =
   struct
      type-definition-elements
   end

//یا به صورت زیر

[ attributes ]
[<StructAttribute>]
type [accessibility-modifier] type-name =
   type-definition-elements
یک نکته مهم هنگام کار با struct‌ها در #F این است که امکان استفاده از let و Binding در struct‌ها وجود ندارد. به جای آن باید از val استفاده کنید.
type Point3D =
   struct 
      val x: float
      val y: float
      val z: float
   end
تفاوت اصلی بین val و let در این است که هنگام تعریف شناسه با val امکان مقدار دهی اولیه به شناسه وجود ندارد. در مثال بالا مقادیر برای x و y و z برابر 0.0 است که توسط کامپایلر انجام می‌شود. در ادامه یک struct به همراه سازنده تعریف می‌کنیم:
type Point2D =
   struct 
      val X: float
      val Y: float
      new(x: float, y: float) = { X = x; Y = y }
   end
توسط سازنده struct بالا مقادیر اولیه x و y دریافت می‌شود به متغیر‌های متناظر انتساب می‌شود.

  در پایان یک مثال مشترک رو در #C و #F پیاده سازی می‌کنیم:


مطالب
چند نکته اضافه برای Refactoring
Refactoring عامل خوانایی کد و در بسیاری از مواقع، سبب بالاتر رفتن کارآیی برنامه است. در واقع حتی بسیاری از قوانین Refactoring خود یک الگوی طراحی به شمار می‌آیند. در این مقاله به تعدادی از مباحث Refactoring می‌پردازیم:

یک: به جای بازگرداندن شماره خطا، از استثناءها استفاده کنید. نمونه زیر را ببینید:
public int ReturnErrorCodes(int n1)
{
         if(n1==0)
               return -1;
          if(n1<0)
                 return -2;
            if(n1>_max)
                return -3;
            return n1;
}
همانطور که می‌بینید در کد بالا شماره‌های خطا بازگشت داده می‌شوند. در این حالت می‌توانیم آن‌ها را با استثناءها جایگزین کنیم:
public int ReturnErrorCodes(int n1)
{
         if(n1==0)
                throw new ZeroException();
          if(n1<0)
                 throw new MinException();
            if(n1>_max)
                throw new MaxException();
            return n1;
}

امروزه دیگر برگرداندن شماره‌های خطا منسوخ شده و جای آن از کلاس‌های استثناء استفاده می‌کنند و دریافت آن را از طریق Catch کنترل می‌کنند. از مزایای آن می‌توان به این اشاره کرد که کد اصلی، عاری از دستورات شرطی برای چک کردن می‌شود و کد، حالت مختصرتری به خود می‌گیرد. در یک نگاه کد نشان می‌دهد که چه اتفاقی می‌افتد و چه خطاهایی داریم. استثناءها بر خلاف شماره کدها، یک نوع ساده و ابتدایی نیستند. بلکه کلاس هستند و می‌توانند به ما قابلیت توسعه یک کلاس خطا را بدهند. متدی یا چیزی را اضافه کنیم تا قابلیت‌های آن بالاتر برود.

 دو. یک شیء کامل را بازگردانید.
نمونه کد زیر را ببینید:
Public Void Draw()
{
        var x=_pointDetector.X;
        var y=_pointerDetector.Y;
        _rectangle.Draw(x,y);
}
در این شیوه، هر چقدر متغیرهای برگشتی افزایش پیدا کنند، اهمیت استفاده از آن بیشتر می‌شود. برای حل این مسئله باید به جای برگرداندن تک تک مقادیر، همه آن‌ها را در قالب یک شیء برگردانید:
public Void Draw()
{
     var point = _pointDetector.Point;
     _rectangle.Draw(point);
}
از مزایای استفاده‌ی از الگو، این است که تعداد خطوط شما در بدنه اصلی، کاهش می‌یابد و اگر در آینده نیاز به افزایش تعداد خروجی‌ها باشد، لازم نیست که بدنه‌ی اصلی را هم تغییر بدهید و مرتب کدی یا خطی را به آن اضافه کنید.

سه
. شروط یکسان را تابع نویسی کنید. گاهی از اوقات مانند کد زیر پیش می‌آید که خروجی چندین شرط شما، خروجی یکسانی دارند. جهت این کار می‌توانید تمام این شرط‌ها را به یک تابع یا متد دیگر منتقل کنید:
public void Conditions(){
     if(a==0)
             return 0;
     if(b==0)
             return 0;
     if(c==0)
             return 0;
     if(d==0)
             return 0;
}
به جای آن می‌نویسیم:
public void Conditions()
{
          if(allConditions())
               return 0;
}
بدین صورت بدنه اصلی خلاصه‌تر شده و شرط‌ها به متدی با نامی که هدف آن را مشخص می‌کند انتقال می‌یابند.

چهار. چند خط کد شرطی را در یک شرط ننویسید و آنها را به متغیرهای جداگانه انتساب دهید. نمونه زیر را ببینید:
public void renderBanner() {
  if ((platform.toUpperCase().indexOf("MAC") > -1) &&
       (browser.toUpperCase().indexOf("IE") > -1) &&
        wasInitialized() && resize > 0 )
  {
    // do something
  }
}
در این حالت بهتر است هر شرط به یک خط و یک متغیر انتقال یابد تا خطوط تمیزتر و خلاصه‌تر و قابل فهم‌تری داشته باشیم:
public void renderBanner() {
  bool isMacOs = platform.toUpperCase().indexOf("MAC") > -1;
  bool isIE = browser.toUpperCase().indexOf("IE") > -1;
  bool wasResized = resize > 0;

  if (isMacOs && isIE && wasInitialized() && wasResized) {
    // do something
  }
}

پنج
. معرفی اکستنشن محلی: گاهی اوقات از کلاس‌هایی استفاده می‌کنید که شامل متد یا خاصیتی که احتیاج دارید نیستند و دسترسی به سورس آن کلاس هم امکان پذیر نیست یا هزینه سنگینی دارد. در این صورت می‌توانید از یک زیر کلاس یا Wrapper Class استفاده کنید.
به عنوان مثال متد NextDay جایگاه آن در DateTime است. برای افزودن این خاصیت دو راه دارید که یک زیر کلاس از DateTime ایجاد کنید و متدی را به آن اضافه کنید یا اینکه کلاس DateTime را در یک کلاس دیگر بپیچانید (محصور کنید).
public class Globalization:DateTime
{
     public int NextDay()
     {
      }
}
یا
public class Globalization
{
    public DateTime DT{get;set;}
     public int NextDay()
     {
      }
}

پی نوشت:
اینکه کلاس dateTime قابل ارث بری است یا خیر اهمیتی ندارد. تنها به عنوان مثال ذکر شده است.
مزیت این روش این است که شما در طول برنامه از یک کلاس یکسان استفاده می‌کنید و با همین یک کلاس به همه موارد دسترسی دارید و باعث وجود کد یکتایی می‌شوید و به جای اینکه مرتبا از کلاس‌های مختلف استفاده کنید، از یک نام مشخص استفاده می‌کنید و خوانایی کد را در کل برنامه بالا می‌برید.
مطالب
واکشی اطلاعات به صورت chunk chunk (تکه تکه) و نمایش در ListView
یکی از مسائلی که در هنگام کار با کنترلهای داده‌ای نظیر ListView , GridView و .. با آن روبرو هستیم مسئله صفحه بندی می‌باشد و در بسیاری از موارد، کل اطلاعات در هر درخواست، بارگذاری میشود. در حالیکه روش بهینه به این صورت است که با توجه به PageSize و Index رکورد، می‌توان تعداد رکورد مورد نظر در همان صفحه را بارگذاری کرد، نه کل رکوردها را.
در این مثال که از Ef Code First و الگوی Unit Of Work استفاده کرده ام ، قصد نمایش اطلاعات در یک ListView و صفحه بندی آن را بصورت chunk chunk دارم.
برای آشنایی بیشتر با الگوی Unit Of Work  می‌توانید به مقاله UOW در همین سایت مراجعه کنید.
   
ابتدا یک کنترل ListView روی صفحه ایجاد می‌کنیم. برای آشنایی بیشتر با این کنترل و بررسی قابلیتهای آن میتوان از این مقاله معرفی کنترل‌های ListView و DataPager استفاده کنید.

سپس با توجه به الگوی Unit Of Work از یک مدل ساده استفاده می‌کنیم. همچنین برای بارگذاری اطلاعات به صورت صفحه به صفحه، نیاز به داشتن Index رکورد و PageSize، جهت محاسبه تعداد رکورد مورد نیاز داریم.

public class User
    {       
        public Int64 UserId { get; set; }       
        public String UserName { get; set; }
     }        
 public interface IUserService
    {        
        int GetCustomerCount();
        List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize);
    }
public class ImplUserService : IUserService
    {
        IUnitOfWork _uow;
        IDbSet<User> _user;

        public ImplUserService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _user = uow.Set<User>();
        }

        public int GetCustomerCount()
        {
            int totalCount = _user.ToList().Count;             
            return totalCount;
        }

        public List<User> GetCustomers(int StartIndex, int PageSize)
        {
            return _user.OrderBy(i => i.UserId).Skip(StartIndex).Take(PageSize).ToList();
        }
  }
در کدهای بالا متد GetCustomerCount تعداد کل رکوردهایی که باید واکشی شوند را مشخص می‌کند. همچنین می‌توان این تعداد را در cache یا viewState ذخیره کرد تا در دفعات بعدی در صورت خالی نبودن مقدار Cacheبا viewState ، نیاز به محاسبه مجدد count نداشته باشیم.

متد GetCustomer که کار اصلی را انجام میدهد از دو پارامتر استفاده می‌کند: StartIndex نقطه شروع و PageSize تعداد رکورد مورد نظر. در اینجا از دستورات Linq استفاده شده و دستور Skip مشخص میکند از کدام شماره رکورد به بعد شروع به واکشی نماید و دستور Take مشخص می‌کند که چه تعداد رکورد را واکشی نماید.

حالا به سراغ کدهای HTML می‌رویم. در آنجا علاوه بر ListView نیاز به DataPager جهت صفحه بندی و Object DataSource جهت کنترل بارگذاری اطلاعات به صورت chunk chunk داریم.
<asp:ListView ID="ListView1" runat="server" DataSourceID="ObjectDataSource1">
            <ItemTemplate>
                <tr style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserIdLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserId") %>' />
                    </td>
                    <td>
                        <asp:Label ID="UserNameLabel" runat="server" Text='<%# Eval("UserName") %>' />
                    </td>
                </tr>
            </ItemTemplate>
            
            
            <LayoutTemplate>
                <table runat="server">
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server">
                            <table id="itemPlaceholderContainer" runat="server" border="1" style="background-color: #FFFFFF;
                                border-collapse: collapse; border-color: #999999; border-style: none; border-width: 1px;">
                                <tr runat="server" style="background-color: #DCDCDC; color: #000000;">
                                    <th runat="server">
                                        UserId
                                    </th>
                                    <th runat="server">
                                        UserName
                                    </th>
                                </tr>
                                <tr id="itemPlaceholder" runat="server">
                                </tr>
                            </table>
                        </td>
                    </tr>
                    <tr runat="server">
                        <td runat="server" style="text-align: center; background-color: #CCCCCC;
                            color: #000000;">
                            <asp:DataPager ID="DataPager1" runat="server" PageSize="2">
                                <Fields>
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowFirstPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                    <asp:NumericPagerField />
                                    <asp:NextPreviousPagerField ButtonType="Button" ShowLastPageButton="True" ShowNextPageButton="False"
                                        ShowPreviousPageButton="False" />
                                </Fields>
                            </asp:DataPager>
                        </td>
                    </tr>
                </table>
            </LayoutTemplate>                        
        </asp:ListView>
همانظور که مشاهده میکنید در DataPager ، مقدار PageSize مشخص شده است.اما Object DataSource
<asp:ObjectDataSource ID="ObjectDataSource1" runat="server" EnablePaging="True" SelectCountMethod="GetCustomerCount"
            SelectMethod="GetCustomers" TypeName="UserService.ImplUserService" EnableViewState="False"
            MaximumRowsParameterName="PageSize" StartRowIndexParameterName="StartIndex">
که فکر می‌کنم با توجه به متدهای تعریف شده در بالا ، تعریف Object DataSource کاملاٌ گویا میباشد.

نکته مهم:
اگر الان برنامه را اجرا کنید با خطای No parameterless constructor defined for this object ر وبرو خواهید شد که جهت حل این مشکل از کد زیر استفاده میکنیم.
protected void ObjectDataSource1_ObjectCreating(object sender, ObjectDataSourceEventArgs e)
        {            
            e.ObjectInstance = ObjectFactory.GetInstance<IUserService>();            
        }
در واقع نیاز است تا یک وهله از کلاس مورد نظر را به Object DataSource معرفی کنیم.
حال با اجرای برنامه و Trace آن متوجه خواهید شد که با کلیک بر روی شماره صفحه، تنها به تعداد رکوردهای همان صفحه، واکشی خواهیم داشت.

با تشکر از راهنمایی‌های آقای نصیری، امیدوارم این مقاله برای دوستان مفید باشه. منتظر نظرات دوستان هستم و اینکه چه جوری بتونیم اینکار رو با jquery ajax و به صورت سبکتر انجام بدیم.