بازخوردهای دوره
آشنایی با AOP Interceptors
به روز رسانی
اگر از StructureMap نگارش 3 استفاده کنید، کلیه متدهای EnrichXYZ به DecorateXYZ تبدیل شده‌اند.
بازخوردهای دوره
آشنایی با AOP Interceptors
منظورم این بود که برای حالتی که از امکاناتی مثل Castle.Core استفاده می‌کنیم  یک پروکسی از کلاس اصلی ما تولید می‌کند و با توجه به اینترسپتر در زمان اجرا این کلاس تزیین شده را اجرا می‌کند. مگر برای هر وهله از کلاس اصلی ما این اتفاق رخ نمی‌دهد؟ اگر چنین است پس پروکسی‌های زیادی با توجه به کلاس اصلی و اینترسپتورهای مختلفی که تعریف کرده ایم ایجاد می‌شود. می‌خواستم ببینم این عملیات کارایی را پایین نمی‌آورد؟.
بازخوردهای دوره
آشنایی با AOP Interceptors
برای حالتهایی  مثل حالتی که قرار است بر روی چند صد هزار رکورد ، محاسباتی صورت گیرد و نتیجه در دیتابیس ذخیره شود اگر بخواهیم یکسری کارها مثل لاگ و استثنا و ... را به درون اینترسپتر بکشانیم و از پروکسی استفاده کنیم آیا کارایی را پایین نمی‌آورد؟
 در همین حالت اگر انتیتی‌های متفاوتی داشته باشیم و همزمان از انتیتی‌های مختلف نیاز به وهله سازی باشد چطور؟
با تشکر
بازخوردهای دوره
آشنایی با AOP Interceptors
با سلام
در صورتی که بخواهیم یک Interceptor فقط برای لایه سرویس داشته باشیم چطور میتونیم هنگام رجیستر کردن یکباره (بدون نوشتن تک تک تایپ ها) این اینترسپتور( EnrichAllWith  ) رو اضافه کنیم.
بازخوردهای دوره
آشنایی با AOP Interceptors
برای اینکه استثای عمدی تولید کنم من از مثال ساده زیر استفاده کردم اما استثنا رخ نمی‌دهد. دلیل آن چیست؟
با تشکر
مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
- پیشنیار بحث «معرفی JSON Web Token»

پیاده سازی‌های زیادی را در مورد JSON Web Token با ASP.NET Web API، با کمی جستجو می‌توانید پیدا کنید. اما مشکلی که تمام آن‌ها دارند، شامل این موارد هستند:
- چون توکن‌های JWT، خودشمول هستند (در پیشنیاز بحث مطرح شده‌است)، تا زمانیکه این توکن منقضی نشود، کاربر با همان سطح دسترسی قبلی می‌تواند به سیستم، بدون هیچگونه مانعی لاگین کند. در این حالت اگر این کاربر غیرفعال شود، کلمه‌ی عبور او تغییر کند و یا سطح دسترسی‌های او کاهش یابند ... مهم نیست! باز هم می‌تواند با همان توکن قبلی لاگین کند.
- در روش JSON Web Token، عملیات Logout سمت سرور بی‌معنا است. یعنی اگر برنامه‌ای در سمت کاربر، قسمت logout را تدارک دیده باشد، چون در سمت سرور این توکن‌ها جایی ذخیره نمی‌شوند، عملا این logout بی‌مفهوم است و مجددا می‌توان از همان توکن قبلی، برای لاگین به سرور استفاده کرد. چون این توکن شامل تمام اطلاعات لازم برای لاگین است و همچنین جایی هم در سرور ثبت نشده‌است که این توکن در اثر logout، باید غیرمعتبر شود.
- با یک توکن از مکان‌های مختلفی می‌توان دسترسی لازم را جهت استفاده‌ی از قسمت‌های محافظت شده‌ی برنامه یافت (در صورت دسترسی، چندین نفر می‌توانند از آن استفاده کنند).

به همین جهت راه حلی عمومی برای ذخیره سازی توکن‌های صادر شده از سمت سرور، در بانک اطلاعاتی تدارک دیده شد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت و این روشی است که می‌تواند به عنوان پایه مباحث Authentication و Authorization برنامه‌های تک صفحه‌ای وب استفاده شود. البته سمت کلاینت این راه حل با jQuery پیاده سازی شده‌است (عمومی است؛ برای طرح مفاهیم پایه) و سمت سرور آن به عمد از هیچ نوع بانک اطلاعات و یا ORM خاصی استفاده نمی‌کند. سرویس‌های آن برای بکارگیری انواع و اقسام روش‌های ذخیره سازی اطلاعات قابل تغییر هستند و الزامی نیست که حتما از EF استفاده کنید یا از ASP.NET Identity یا هر روش خاص دیگری.


نگاهی به برنامه


در اینجا تمام قابلیت‌های این پروژه را مشاهده می‌کنید.
- امکان لاگین
- امکان دسترسی به یک کنترلر مزین شده‌ی با فلیتر Authorize
- امکان دسترسی به یک کنترلر مزین شده‌ی با فلیتر Authorize جهت کاربری با نقش Admin
- پیاده سازی مفهوم ویژه‌ای به نام refresh token که نیاز به لاگین مجدد را پس از منقضی شدن زمان توکن اولیه‌ی لاگین، برطرف می‌کند.
- پیاده سازی logout


بسته‌های پیشنیاز برنامه

پروژه‌ای که در اینجا بررسی شده‌است، یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Web API 2.x است و برای شروع به کار با JSON Web Tokenها، تنها نیاز به نصب 4 بسته‌ی زیر را دارد:
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
PM> Install-Package Microsoft.Owin.Security.Jwt
PM> Install-Package structuremap
PM> Install-Package structuremap.web
بسته‌ی Microsoft.Owin.Host.SystemWeb سبب می‌شود تا کلاس OwinStartup به صورت خودکار شناسایی و بارگذاری شود. این کلاسی است که کار تنظیمات اولیه‌ی JSON Web token را انجام می‌دهد و بسته‌ی Microsoft.Owin.Security.Jwt شامل تمام امکاناتی است که برای راه اندازی توکن‌های JWT نیاز داریم.
از structuremap هم برای تنظیمات تزریق وابستگی‌های برنامه استفاده شده‌است. به این صورت قسمت تنظیمات اولیه‌ی JWT ثابت باقی خواهد ماند و صرفا نیاز خواهید داشت تا کمی قسمت سرویس‌های برنامه را بر اساس بانک اطلاعاتی و روش ذخیره سازی خودتان سفارشی سازی کنید.


دریافت کدهای کامل برنامه

کدهای کامل این برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید. در ادامه صرفا قسمت‌های مهم این کدها را بررسی خواهیم کرد.


بررسی کلاس AppJwtConfiguration

کلاس AppJwtConfiguration، جهت نظم بخشیدن به تعاریف ابتدایی توکن‌های برنامه در فایل web.config، ایجاد شده‌است. اگر به فایل web.config برنامه مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را مشاهده خواهید کرد:
<appJwtConfiguration
    tokenPath="/login"
    expirationMinutes="2"
    refreshTokenExpirationMinutes="60"
    jwtKey="This is my shared key, not so secret, secret!"
    jwtIssuer="http://localhost/"
    jwtAudience="Any" />
این قسمت جدید بر اساس configSection ذیل که به کلاس AppJwtConfiguration اشاره می‌کند، قابل استفاده شده‌است (بنابراین اگر فضای نام این کلاس را تغییر دادید، باید این قسمت را نیز مطابق آن ویرایش کنید؛ درغیراینصورت، appJwtConfiguration قابل شناسایی نخواهد بود):
 <configSections>
    <section name="appJwtConfiguration" type="JwtWithWebAPI.JsonWebTokenConfig.AppJwtConfiguration" />
</configSections>
- در اینجا tokenPath، یک مسیر دلخواه است. برای مثال در اینجا به مسیر login تنظیم شده‌است. برنامه‌ای که با Microsoft.Owin.Security.Jwt کار می‌کند، نیازی ندارد تا یک قسمت لاگین مجزا داشته باشد (مثلا یک کنترلر User و بعد یک اکشن متد اختصاصی Login). کار لاگین، در متد GrantResourceOwnerCredentials کلاس AppOAuthProvider انجام می‌شود. اینجا است که نام کاربری و کلمه‌ی عبور کاربری که به سمت سرور ارسال می‌شوند، توسط Owin دریافت و در اختیار ما قرار می‌گیرند.
- در این تنظیمات، دو زمان منقضی شدن را مشاهده می‌کنید؛ یکی مرتبط است به access tokenها و دیگری مرتبط است به refresh tokenها که در مورد این‌ها، در ادامه بیشتر توضیح داده خواهد شد.
- jwtKey، یک کلید قوی است که از آن برای امضاء کردن توکن‌ها در سمت سرور استفاده می‌شود.
- تنظیمات Issuer و Audience هم در اینجا اختیاری هستند.

یک نکته
جهت سهولت کار تزریق وابستگی‌ها، برای کلاس AppJwtConfiguration، اینترفیس IAppJwtConfiguration نیز تدارک دیده شده‌است و در تمام تنظیمات ابتدایی JWT، از این اینترفیس بجای استفاده‌ی مستقیم از کلاس AppJwtConfiguration استفاده شده‌است.


بررسی کلاس OwinStartup

شروع به کار تنظیمات JWT و ورود آن‌ها به چرخه‌ی حیات Owin از کلاس OwinStartup آغاز می‌شود. در اینجا علت استفاده‌ی از SmObjectFactory.Container.GetInstance انجام تزریق وابستگی‌های لازم جهت کار با دو کلاس AppOAuthOptions و AppJwtOptions است.
- در کلاس AppOAuthOptions تنظیماتی مانند نحوه‌ی تهیه‌ی access token و همچنین refresh token ذکر می‌شوند.
- در کلاس AppJwtOptions تنظیمات فایل وب کانفیگ، مانند کلید مورد استفاده‌ی جهت امضای توکن‌های صادر شده، ذکر می‌شوند.


حداقل‌های بانک اطلاعاتی مورد نیاز جهت ذخیره سازی وضعیت کاربران و توکن‌های آن‌ها

همانطور که در ابتدای بحث عنوان شد، می‌خواهیم اگر سطوح دسترسی کاربر تغییر کرد و یا اگر کاربر logout کرد، توکن فعلی او صرفنظر از زمان انقضای آن، بلافاصله غیرقابل استفاده شود. به همین جهت نیاز است حداقل دو جدول زیر را در بانک اطلاعاتی تدارک ببینید:
الف) کلاس User
در کلاس User، بر مبنای اطلاعات خاصیت Roles آن است که ویژگی Authorize با ذکر نقش مثلا Admin کار می‌کند. بنابراین حداقل نقشی را که برای کاربران، در ابتدای کار نیاز است مشخص کنید، نقش user است.
همچنین خاصیت اضافه‌تری به نام SerialNumber نیز در اینجا درنظر گرفته شده‌است. این مورد را باید به صورت دستی مدیریت کنید. اگر کاربری کلمه‌ی عبورش را تغییر داد، اگر مدیری نقشی را به او انتساب داد یا از او گرفت و یا اگر کاربری غیرفعال شد، مقدار خاصیت و فیلد SerialNumber را با یک Guid جدید به روز رسانی کنید. این Guid در برنامه با Guid موجود در توکن مقایسه شده و بلافاصله سبب عدم دسترسی او خواهد شد (در صورت عدم تطابق).

ب) کلاس UserToken
در کلاس UserToken کار نگهداری ریز اطلاعات توکن‌های صادر شده صورت می‌گیرد. توکن‌های صادر شده دارای access token و refresh token هستند؛ به همراه زمان انقضای آن‌ها. به این ترتیب زمانیکه کاربری درخواستی را به سرور ارسال می‌کند، ابتدا token او را دریافت کرده و سپس بررسی می‌کنیم که آیا اصلا چنین توکنی در بانک اطلاعاتی ما وجود خارجی دارد یا خیر؟ آیا توسط ما صادر شده‌است یا خیر؟ اگر خیر، بلافاصله دسترسی او قطع خواهد شد. برای مثال عملیات logout را طوری طراحی می‌کنیم که تمام توکن‌های یک شخص را در بانک اطلاعاتی حذف کند. به این ترتیب توکن قبلی او دیگر قابلیت استفاده‌ی مجدد را نخواهد داشت.


مدیریت بانک اطلاعاتی و کلاس‌های سرویس برنامه

در لایه سرویس برنامه، شما سه سرویس را مشاهده خواهید کرد که قابلیت جایگزین شدن با کدهای یک ORM را دارند (نوع آن ORM مهم نیست):
الف) سرویس TokenStoreService
public interface ITokenStoreService
{
    void CreateUserToken(UserToken userToken);
    bool IsValidToken(string accessToken, int userId);
    void DeleteExpiredTokens();
    UserToken FindToken(string refreshTokenIdHash);
    void DeleteToken(string refreshTokenIdHash);
    void InvalidateUserTokens(int userId);
    void UpdateUserToken(int userId, string accessTokenHash);
}
کار سرویس TokenStore، ذخیره سازی و تعیین اعتبار توکن‌های صادر شده‌است. در اینجا ثبت یک توکن، بررسی صحت وجود یک توکن رسیده، حذف توکن‌های منقضی شده، یافتن یک توکن بر اساس هش توکن، حذف یک توکن بر اساس هش توکن، غیرمعتبر کردن و حذف تمام توکن‌های یک شخص و به روز رسانی توکن یک کاربر، پیش بینی شده‌اند.
پیاده سازی این کلاس بسیار شبیه است به پیاده سازی ORMهای موجود و فقط یک SaveChanges را کم دارد.

یک نکته:
در سرویس ذخیره سازی توکن‌ها، یک چنین متدی قابل مشاهده است:
public void CreateUserToken(UserToken userToken)
{
   InvalidateUserTokens(userToken.OwnerUserId);
   _tokens.Add(userToken);
}
استفاده از InvalidateUserTokens در اینجا سبب خواهد شد با لاگین شخص و یا صدور توکن جدیدی برای او، تمام توکن‌های قبلی او حذف شوند. به این ترتیب امکان لاگین چندباره و یا یافتن دسترسی به منابع محافظت شده‌ی برنامه در سرور توسط چندین نفر (که به توکن شخص دسترسی یافته‌اند یا حتی تقاضای توکن جدیدی کرده‌اند)، میسر نباشد. همینکه توکن جدیدی صادر شود، تمام لاگین‌های دیگر این شخص غیرمعتبر خواهند شد.


ب) سرویس UsersService
public interface IUsersService
{
    string GetSerialNumber(int userId);
    IEnumerable<string> GetUserRoles(int userId);
    User FindUser(string username, string password);
    User FindUser(int userId);
    void UpdateUserLastActivityDate(int userId);
}
از کلاس سرویس کاربران، برای یافتن شماره سریال یک کاربر استفاده می‌شود. در مورد شماره سریال پیشتر بحث کردیم و هدف آن مشخص سازی وضعیت تغییر این موجودیت است. اگر کاربری اطلاعاتش تغییر کرد، این فیلد باید با یک Guid جدید مقدار دهی شود.
همچنین متدهای دیگری برای یافتن یک کاربر بر اساس نام کاربری و کلمه‌ی عبور او (جهت مدیریت مرحله‌ی لاگین)، یافتن کاربر بر اساس Id او (جهت استخراج اطلاعات کاربر) و همچنین یک متد اختیاری نیز برای به روز رسانی فیلد آخرین تاریخ فعالیت کاربر در اینجا پیش بینی شده‌اند.

ج) سرویس SecurityService
public interface ISecurityService
{
   string GetSha256Hash(string input);
}
در قسمت‌های مختلف این برنامه، هش SHA256 مورد استفاده قرار گرفته‌است که با توجه به مباحث تزریق وابستگی‌ها، کاملا قابل تعویض بوده و برنامه صرفا با اینترفیس آن کار می‌کند.


پیاده سازی قسمت لاگین و صدور access token

در کلاس AppOAuthProvider کار پیاده سازی قسمت لاگین برنامه انجام شده‌است. این کلاسی است که توسط کلاس AppOAuthOptions به OwinStartup معرفی می‌شود. قسمت‌های مهم کلاس AppOAuthProvider به شرح زیر هستند:
برای درک عملکرد این کلاس، در ابتدای متدهای مختلف آن، یک break point قرار دهید. برنامه را اجرا کرده و سپس بر روی دکمه‌ی login کلیک کنید. به این ترتیب جریان کاری این کلاس را بهتر می‌توانید درک کنید. کار آن با فراخوانی متد ValidateClientAuthentication شروع می‌شود. چون با یک برنامه‌ی وب در حال کار هستیم، ClientId آن‌را نال درنظر می‌گیریم و برای ما مهم نیست. اگر کلاینت ویندوزی خاصی را تدارک دیدید، این کلاینت می‌تواند ClientId ویژه‌ای را به سمت سرور ارسال کند که در اینجا مدنظر ما نیست.
مهم‌ترین قسمت این کلاس، متد GrantResourceOwnerCredentials است که پس از ValidateClientAuthentication بلافاصله فراخوانی می‌شود. اگر به کدهای آن دقت کنید،  خود owin دارای خاصیت‌های user name و password نیز هست.
این اطلاعات را به نحو ذیل از کلاینت خود دریافت می‌کند. اگر به فایل index.html مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را برای متد login می‌توانید مشاهده کنید:
function doLogin() {
    $.ajax({
        url: "/login", // web.config --> appConfiguration -> tokenPath
        data: {
            username: "Vahid",
            password: "1234",
            grant_type: "password"
        },
        type: 'POST', // POST `form encoded` data
        contentType: 'application/x-www-form-urlencoded'
url آن به همان مسیری که در فایل web.config تنظیم کردیم، اشاره می‌کند. فرمت data ایی که به سرور ارسال می‌شود، دقیقا باید به همین نحو باشد و content type آن نیز مهم است و owin فقط حالت form-urlencoded را پردازش می‌کند. به این ترتیب است که user name و password توسط owin قابل شناسایی شده و grant_type آن است که سبب فراخوانی GrantResourceOwnerCredentials می‌شود و مقدار آن نیز دقیقا باید password باشد (در حین لاگین).
در متد GrantResourceOwnerCredentials کار بررسی نام کاربری و کلمه‌ی عبور کاربر صورت گرفته و در صورت یافت شدن کاربر (صحیح بودن اطلاعات)، نقش‌های او نیز به عنوان Claim جدید به توکن اضافه می‌شوند.

در اینجا یک Claim سفارشی هم اضافه شده‌است:
 identity.AddClaim(new Claim(ClaimTypes.UserData, user.UserId.ToString()));
کار آن ذخیره سازی userId کاربر، در توکن صادر شده‌است. به این صورت هربار که توکن به سمت سرور ارسال می‌شود، نیازی نیست تا یکبار از بانک اطلاعاتی بر اساس نام او، کوئری گرفت و سپس id او را یافت. این id در توکن امضاء شده، موجود است. نمونه‌ی نحوه‌ی کار با آن‌را در کنترلرهای این API می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال در MyProtectedAdminApiController این اطلاعات از توکن استخراج شده‌اند (جهت نمایش مفهوم).

در انتهای این کلاس، از متد TokenEndpointResponse جهت دسترسی به access token نهایی صادر شده‌ی برای کاربر، استفاده کرده‌ایم. هش این access token را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کنیم (جستجوی هش‌ها سریعتر هستند از جستجوی یک رشته‌ی طولانی؛ به علاوه در صورت دسترسی به بانک اطلاعاتی، اطلاعات هش‌ها برای مهاجم قابل استفاده نیست).

اگر بخواهیم اطلاعات ارسالی به کاربر را پس از لاگین، نمایش دهیم، به شکل زیر خواهیم رسید:


در اینجا access_token همان JSON Web Token صادر شده‌است که برنامه‌ی کلاینت از آن برای اعتبارسنجی استفاده خواهد کرد.

بنابراین خلاصه‌ی مراحل لاگین در اینجا به ترتیب ذیل است:
- فراخوانی متد  ValidateClientAuthenticationدر کلاس AppOAuthProvider . طبق معمول چون ClientID نداریم، این مرحله را قبول می‌کنیم.
- فراخوانی متد GrantResourceOwnerCredentials در کلاس AppOAuthProvider . در اینجا کار اصلی لاگین به همراه تنظیم Claims کاربر انجام می‌شود. برای مثال نقش‌های او به توکن صادر شده اضافه می‌شوند.
- فراخوانی متد Protect در کلاس AppJwtWriterFormat که کار امضای دیجیتال access token را انجام می‌دهد.
- فراخوانی متد CreateAsync در کلاس RefreshTokenProvider. کار این متد صدور توکن ویژه‌ای به نام refresh است. این توکن را در بانک اطلاعاتی ذخیره خواهیم کرد. در اینجا چیزی که به سمت کلاینت ارسال می‌شود صرفا یک guid است و نه اصل refresh token.
- فرخوانی متد TokenEndpointResponse در کلاس AppOAuthProvider . از این متد جهت یافتن access token نهایی تولید شده و ثبت هش آن در بانک اطلاعاتی استفاده می‌کنیم.


پیاده سازی قسمت صدور Refresh token

در تصویر فوق، خاصیت refresh_token را هم در شیء JSON ارسالی به سمت کاربر مشاهده می‌کنید. هدف از refresh_token، تمدید یک توکن است؛ بدون ارسال کلمه‌ی عبور و نام کاربری به سرور. در اینجا access token صادر شده، مطابق تنظیم expirationMinutes در فایل وب کانفیگ، منقضی خواهد شد. اما طول عمر refresh token را بیشتر از طول عمر access token در نظر می‌گیریم. بنابراین طول عمر یک access token کوتاه است. زمانیکه access token منقضی شد، نیازی نیست تا حتما کاربر را به صفحه‌ی لاگین هدایت کنیم. می‌توانیم refresh_token را به سمت سرور ارسال کرده و به این ترتیب درخواست صدور یک access token جدید را ارائه دهیم. این روش هم سریعتر است (کاربر متوجه این retry نخواهد شد) و هم امن‌تر است چون نیازی به ارسال کلمه‌ی عبور و نام کاربری به سمت سرور وجود ندارند.
سمت کاربر، برای درخواست صدور یک access token جدید بر اساس refresh token صادر شده‌ی در زمان لاگین، به صورت زیر عمل می‌شود:
function doRefreshToken() {
    // obtaining new tokens using the refresh_token should happen only if the id_token has expired.
    // it is a bad practice to call the endpoint to get a new token every time you do an API call.
    $.ajax({
        url: "/login", // web.config --> appConfiguration -> tokenPath
        data: {
            grant_type: "refresh_token",
            refresh_token: refreshToken
        },
        type: 'POST', // POST `form encoded` data
        contentType: 'application/x-www-form-urlencoded'
در اینجا نحوه‌ی عملکرد، همانند متد login است. با این تفاوت که grant_type آن اینبار بجای password مساوی refresh_token است و مقداری که به عنوان refresh_token به سمت سرور ارسال می‌کند، همان مقداری است که در عملیات لاگین از سمت سرور دریافت کرده‌است. آدرس ارسال این درخواست نیز همان tokenPath تنظیم شده‌ی در فایل web.config است. بنابراین مراحلی که در اینجا طی خواهند شد، به ترتیب زیر است:
- فرخوانی متد ValidateClientAuthentication در کلاس AppOAuthProvider . طبق معمول چون ClientID نداریم، این مرحله را قبول می‌کنیم.
- فراخوانی متد ReceiveAsync در کلاس RefreshTokenProvider. در قسمت توضیح مراحل لاگین، عنوان شد که پس از فراخوانی متد GrantResourceOwnerCredentials جهت لاگین، متد CreateAsync در کلاس RefreshTokenProvider فراخوانی می‌شود. اکنون در متد ReceiveAsync این refresh token ذخیره شده‌ی در بانک اطلاعاتی را یافته (بر اساس Guid ارسالی از طرف کلاینت) و سپس Deserialize می‌کنیم. به این ترتیب است که کار درخواست یک access token جدید بر مبنای refresh token موجود آغاز می‌شود.
- فراخوانی GrantRefreshToken در کلاس AppOAuthProvider . در اینجا اگر نیاز به تنظیم Claim اضافه‌تری وجود داشت، می‌توان اینکار را انجام داد.
- فراخوانی متد Protect در کلاس AppJwtWriterFormat که کار امضای دیجیتال access token جدید را انجام می‌دهد.
- فراخوانی CreateAsync در کلاس RefreshTokenProvider . پس از اینکه context.DeserializeTicket در متد ReceiveAsync  بر مبنای refresh token قبلی انجام شد، مجددا کار تولید یک توکن جدید در متد CreateAsync شروع می‌شود و زمان انقضاءها تنظیم خواهند شد.
- فراخوانی TokenEndpointResponse در کلاس AppOAuthProvider . مجددا از این متد برای دسترسی به access token جدید و ذخیره‌ی هش آن در بانک اطلاعاتی استفاده می‌کنیم.


پیاده سازی فیلتر سفارشی JwtAuthorizeAttribute

در ابتدای بحث عنوان کردیم که اگر مشخصات کاربر تغییر کردند یا کاربر logout کرد، امکان غیرفعال کردن یک توکن را نداریم و این توکن تا زمان انقضای آن معتبر است. این نقیصه را با طراحی یک AuthorizeAttribute سفارشی جدید به نام JwtAuthorizeAttribute برطرف می‌کنیم. نکات مهم این فیلتر به شرح زیر هستند:
- در اینجا در ابتدا بررسی می‌شود که آیا درخواست رسیده‌ی به سرور، حاوی access token هست یا خیر؟ اگر خیر، کار همینجا به پایان می‌رسد و دسترسی کاربر قطع خواهد شد.
- سپس بررسی می‌کنیم که آیا درخواست رسیده پس از مدیریت توسط Owin، دارای Claims است یا خیر؟ اگر خیر، یعنی این توکن توسط ما صادر نشده‌است.
- در ادامه شماره سریال موجود در access token را استخراج کرده و آن‌را با نمونه‌ی موجود در دیتابیس مقایسه می‌کنیم. اگر این دو یکی نبودند، دسترسی کاربر قطع می‌شود.
- همچنین در آخر بررسی می‌کنیم که آیا هش این توکن رسیده، در بانک اطلاعاتی ما موجود است یا خیر؟ اگر خیر باز هم یعنی این توکن توسط ما صادر نشده‌است.

بنابراین به ازای هر درخواست به سرور، دو بار بررسی بانک اطلاعاتی را خواهیم داشت:
- یکبار بررسی جدول کاربران جهت واکشی مقدار فیلد شماره سریال مربوط به کاربر.
- یکبار هم جهت بررسی جدول توکن‌ها برای اطمینان از صدور توکن رسیده توسط برنامه‌ی ما.

و نکته‌ی مهم اینجا است که از این پس بجای فیلتر معمولی Authorize، از فیلتر جدید JwtAuthorize در برنامه استفاده خواهیم کرد:
 [JwtAuthorize(Roles = "Admin")]
public class MyProtectedAdminApiController : ApiController


نحوه‌ی ارسال درخواست‌های Ajax ایی به همراه توکن صادر شده

تا اینجا کار صدور توکن‌های برنامه به پایان می‌رسد. برای استفاده‌ی از این توکن‌ها در سمت کاربر، به فایل index.html دقت کنید. در متد doLogin، پس از موفقیت عملیات دو متغیر جدید مقدار دهی می‌شوند:
var jwtToken;
var refreshToken;
 
function doLogin() {
    $.ajax({
     // same as before
    }).then(function (response) {
        jwtToken = response.access_token;
        refreshToken = response.refresh_token; 
    }
از متغیر jwtToken به ازای هربار درخواستی به یکی از کنترلرهای سایت، استفاده می‌کنیم و از متغیر refreshToken در متد doRefreshToken برای درخواست یک access token جدید. برای مثال اینبار برای اعتبارسنجی درخواست ارسالی به سمت سرور، نیاز است خاصیت headers را به نحو ذیل مقدار دهی کرد:
function doCallApi() {
    $.ajax({
        headers: { 'Authorization': 'Bearer ' + jwtToken },
        url: "/api/MyProtectedApi",
        type: 'GET'
    }).then(function (response) {
بنابراین هر درخواست ارسالی به سرور باید دارای هدر ویژه‌ی Bearer فوق باشد؛ در غیراینصورت با پیام خطای 401، از دسترسی به منابع سرور منع می‌شود.


پیاده سازی logout سمت سرور و کلاینت

پیاده سازی سمت سرور logout را در کنترلر UserController مشاهده می‌کنید. در اینجا در اکشن متد Logout، کار حذف توکن‌های کاربر از بانک اطلاعاتی انجام می‌شود. به این ترتیب دیگر مهم نیست که توکن او هنوز منقضی شده‌است یا خیر. چون هش آن دیگر در جدول توکن‌ها وجود ندارد، از فیلتر JwtAuthorizeAttribute رد نخواهد شد.
سمت کلاینت آن نیز در فایل index.html ذکر شده‌است:
function doLogout() {
    $.ajax({
        headers: { 'Authorization': 'Bearer ' + jwtToken },
        url: "/api/user/logout",
        type: 'GET'
تنها کاری که در اینجا انجام شده، فراخوانی اکشن متد logout سمت سرور است. البته ذکر jwtToken نیز در اینجا الزامی است. زیرا این توکن است که حاوی اطلاعاتی مانند userId کاربر فعلی است و بر این اساس است که می‌توان رکوردهای او را در جدول توکن‌ها یافت و حذف کرد.


بررسی تنظیمات IoC Container برنامه

تنظیمات IoC Container برنامه را در پوشه‌ی IoCConfig می‌توانید ملاحظه کنید. از کلاس SmWebApiControllerActivator برای فعال سازی تزریق وابستگی‌ها در کنترلرهای Web API استفاده می‌شود و از کلاس SmWebApiFilterProvider برای فعال سازی تزریق وابستگی‌ها در فیلتر سفارشی که ایجاد کردیم، کمک گرفته خواهد شد.
هر دوی این تنظیمات نیز در کلاس WebApiConfig ثبت و معرفی شده‌اند.
به علاوه در کلاس SmObjectFactory، کار معرفی وهله‌های مورد استفاده و تنظیم طول عمر آن‌ها انجام شده‌است. برای مثال طول عمر IOAuthAuthorizationServerProvider از نوع Singleton است؛ چون تنها یک وهله از AppOAuthProvider در طول عمر برنامه توسط Owin استفاده می‌شود و Owin هربار آن‌را وهله سازی نمی‌کند. همین مساله سبب شده‌است که معرفی وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس AppOAuthProvider کمی با حالات متداول، متفاوت باشند:
public AppOAuthProvider(
   Func<IUsersService> usersService,
   Func<ITokenStoreService> tokenStoreService,
   ISecurityService securityService,
   IAppJwtConfiguration configuration)
در کلاسی که طول عمر singleton دارد، وابستگی‌های تعریف شده‌ی در سازنده‌ی آن هم تنها یکبار در طول عمر برنامه نمونه سازی می‌شوند. برای رفع این مشکل و transient کردن آن‌ها، می‌توان از Func استفاده کرد. به این ترتیب هر بار ارجاهی به usersService، سبب وهله سازی مجدد آن می‌شود و این مساله برای کار با سرویس‌هایی که قرار است با بانک اطلاعاتی کار کنند ضروری است؛ چون باید طول عمر کوتاهی داشته باشند.
در اینجا سرویس IAppJwtConfiguration  با Func معرفی نشده‌است؛ چون طول عمر تنظیمات خوانده شده‌ی از Web.config نیز Singleton هستند و معرفی آن به همین نحو صحیح است.
اگر علاقمند بودید که بررسی کنید یک سرویس چندبار وهله سازی می‌شود، یک سازنده‌ی خالی را به آن اضافه کنید و سپس یک break point را بر روی آن قرار دهید و برنامه را اجرا و در این حالت چندبار Login کنید.
نظرات مطالب
پشتیبانی توکار از انجام کارهای پس‌زمینه در ASP.NET Core 2x
ارتقاء به NET Core 3.0.: پشتیبانی از ایجاد سرویس‌های پس‌زمینه

یکی از تغییرات مهم قالب ایجاد پروژه‌های ASP.NET Core 3.0، تغییر فایل program.cs آن است که در آن از یک Generic Host بجای روش قبلی Web Host، استفاده شده‌است. علت آن فراهم آوردن امکان استفاده‌ی از قابلیت‌هایی مانند تزریق وابستگی‌ها، logging، تنظیمات برنامه و غیره، در برنامه‌های غیر وب نیز می‌باشد. یکی از این انواع برنامه‌ها، سرویس‌های پس‌زمینه‌ی غیر HTTP هستند. به این ترتیب می‌توان برنامه‌ای شبیه به یک برنامه‌ی وب ASP.NET Core را ایجاد کرد که تنها کارش اجرای سرویس‌های غیر وبی است؛ اما به تمام امکانات و زیر ساخت‌های ASP.NET Core دسترسی دارد.
برای ایجاد این نوع برنامه‌ها در NET Core 3x. می‌توانید دستور زیر را در پوشه‌ی خالی که ایجاد کرده‌اید، اجرا کنید:
dotnet new worker
ساختار برنامه‌ای که توسط این دستور تولید می‌شود به صورت زیر است که بسیار شبیه به ساختار یک برنامه‌ی ASP.NET Core است:
appsettings.Development.json
appsettings.json
MyWorkerServiceApp.csproj
Program.cs
Worker.cs

- فایل csproj آن دارای این محتوا است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Worker">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <UserSecretsId>dotnet-MyWorkerServiceApp-B76DB08E-FFBB-4AD1-89B5-93BF483D1BD0</UserSecretsId>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Hosting" Version="3.0.0-preview8.19405.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
در آن ویژگی Sdk به Microsoft.NET.Sdk.Worker اشاره می‌کند و همچنین از بسته‌ی Microsoft.Extensions.Hosting استفاده شده‌است.

- محتوای فایل Program.cs آن بسیار آشنا است و دقیقا کپی همان فایلی است که در برنامه‌های ASP.NET Core 3x حضور دارد:
namespace MyWorkerServiceApp
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            CreateHostBuilder(args).Build().Run();
        }

        public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
            Host.CreateDefaultBuilder(args)
                .ConfigureServices((hostContext, services) =>
                {
                    services.AddHostedService<Worker>();
                });
    }
}
در اینجا یک Generic host را بجای Web host قالب‌های پیشین فایل Program.cs ملاحظه می‌کنید که هدف اصلی آن، عمومی کردن این قالب، برای استفاده‌ی از آن در برنامه‌های غیر وبی نیز می‌باشد.
در متد ConfigureServices، انواع اقسام سرویس‌ها را منجمله یک HostedService که در مطلب جاری به آن پرداخته شده، می‌توان افزود. سرویس Worker ای که در اینجا به آن ارجاعی وجود دارد، به صورت زیر تعریف شده‌است:
    public class Worker : BackgroundService
    {
        private readonly ILogger<Worker> _logger;

        public Worker(ILogger<Worker> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken)
        {
            while (!stoppingToken.IsCancellationRequested)
            {
                _logger.LogInformation("Worker running at: {time}", DateTimeOffset.Now);
                await Task.Delay(1000, stoppingToken);
            }
        }
    }
با ساختار این کلاس نیز آشنا هستید و موضوع اصلی مطلب جاری است.


یک نکته‌ی تکمیلی: روش تبدیل کردن یک BackgroundService به یک Windows Service

اگر برنامه‌ی NET Core. شما در ویندوز اجرا می‌شود، می‌توانید این برنامه‌ی BackgroundService را به یک سرویس ویندوز NT نیز تبدیل کنید. برای اینکار ابتدا بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Hosting.WindowsServices را به پروژه اضافه کنید. سپس جائیکه CreateHostBuilder صورت می‌گیرد، متد UseWindowsService را فراخوانی کنید:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) => 
            Host.CreateDefaultBuilder(args) 
                .UseWindowsService() 
                .ConfigureServices((hostContext, services) => 
                { 
                   //services.AddHttpClient(); 
                   services.AddHostedService<Worker>(); 
                });
تا اینجا هنوز هم برنامه، شبیه به یک برنامه‌ی کنسول دات نت Core قابل اجرا و دیباگ است. اما اگر خواستید آن‌را به صورت یک سرویس ویندوز نیز نصب کنید، تنها کافی است از دستور زیر استفاده کنید:
 cs create WorkerServiceDemo binPath=C:\Path\To\WorkerServiceDemo.exe

البته برای لینوکس نیز می‌توان از UseSystemd استفاده کرد که نیاز به نصب بسته‌ی Microsoft.Extensions.Hosting.Systemd را دارد:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
    Host.CreateDefaultBuilder(args)
        .UseSystemd()
        .ConfigureServices((hostContext, services) =>
        {
            services.AddHostedService<Worker>();
        });
مطالب
EF Code First #3

بررسی تعاریف نگاشت‌ها به کمک متادیتا در EF Code first

در قسمت قبل مروری سطحی داشتیم بر امکانات مهیای جهت تعاریف نگاشت‌ها در EF Code first. در این قسمت، حالت استفاده از متادیتا یا همان data annotations را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد.
برای این منظور پروژه کنسول جدیدی را آغاز نمائید. همچنین به کمک NuGet، ارجاعات لازم را به اسمبلی EF، اضافه کنید. در ادامه مدل‌های زیر را به پروژه اضافه نمائید؛ یک شخص که تعدادی پروژه منتسب می‌تواند داشته باشد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string LastName { set; get; }
public string Email { set; get; }
public string Description { set; get; }
public byte[] Photo { set; get; }
public IList<Project> Projects { set; get; }
}
}

using System;

namespace EF_Sample02.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Description { set; get; }
public virtual User User { set; get; }
}
}

به خاصیت public virtual User User در کلاس Project اصطلاحا Navigation property هم گفته می‌شود.
دو کلاس زیر را نیز جهت تعریف کلاس Context که بیانگر کلاس‌های شرکت کننده در تشکیل بانک اطلاعاتی هستند و همچنین کلاس آغاز کننده بانک اطلاعاتی سفارشی را به همراه تعدادی رکورد پیش فرض مشخص می‌کنند، به پروژه اضافه نمائید.

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using EF_Sample02.Models;

namespace EF_Sample02
{
public class Sample2Context : DbContext
{
public DbSet<User> Users { set; get; }
public DbSet<Project> Projects { set; get; }
}

public class Sample2DbInitializer : DropCreateDatabaseAlways<Sample2Context>
{
protected override void Seed(Sample2Context context)
{
context.Users.Add(new User
{
AddDate = DateTime.Now,
Name = "Vahid",
LastName = "N.",
Email = "name@site.com",
Description = "-",
Projects = new List<Project>
{
new Project
{
Title = "Project 1",
AddDate = DateTime.Now.AddDays(-10),
Description = "..."
}
}
});

base.Seed(context);
}
}
}

به علاوه در فایل کانفیگ برنامه، تنظیمات رشته اتصالی را نیز اضافه نمائید:

<connectionStrings>
<add
name="Sample2Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اینجا name به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره می‌کند (یکی از قراردادهای توکار EF Code first است).

یک نکته:
مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک class library جداگانه اضافه کنند به نام DomainClasses و کلاس‌های مرتبط با DbContext را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer. هیچکدام از این پروژه‌ها نیازی به فایل کانفیگ و تنظیمات رشته اتصالی ندارند؛ زیرا اطلاعات لازم را از فایل کانفیگ پروژه اصلی که این دو پروژه class library را به خود الحاق کرده، دریافت می‌کنند. دو پروژه class library اضافه شده تنها باید ارجاعاتی را به اسمبلی‌های EF و data annotations داشته باشند.

در ادامه به کمک متد Database.SetInitializer که در قسمت دوم به بررسی آن پرداختیم و با استفاده از کلاس سفارشی Sample2DbInitializer فوق، نسبت به ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی تشکیل شده بر اساس تعاریف کلاس‌های دومین پروژه، اقدام خواهیم کرد:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
var project1 = db.Projects.Find(1);
Console.WriteLine(project1.Title);
}
}
}
}

تا زمانیکه وهله‌ای از Sample2Context ساخته نشود و همچنین یک کوئری نیز به بانک اطلاعاتی ارسال نگردد، Sample2DbInitializer در عمل فراخوانی نخواهد شد.
ساختار بانک اطلاعاتی پیش فرض تشکیل شده نیز مطابق اسکریپت زیر است:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Name] [nvarchar](max) NULL,
[LastName] [nvarchar](max) NULL,
[Email] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[Photo] [varbinary](max) NULL,
CONSTRAINT [PK_Users] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]


CREATE TABLE [dbo].[Projects](
[Id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[AddDate] [datetime] NOT NULL,
[Title] [nvarchar](max) NULL,
[Description] [nvarchar](max) NULL,
[User_Id] [int] NULL,
CONSTRAINT [PK_Projects] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[Id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] WITH CHECK ADD CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id] FOREIGN KEY([User_Id])
REFERENCES [dbo].[Users] ([Id])
GO

ALTER TABLE [dbo].[Projects] CHECK CONSTRAINT [FK_Projects_Users_User_Id]
GO

توضیحاتی در مورد ساختار فوق، جهت یادآوری مباحث دو قسمت قبل:
- خواصی با نام Id تبدیل به primary key و identity field شده‌اند.
- نام جداول، همان نام خواص تعریف شده در کلاس Context است.
- تمام رشته‌ها به nvarchar از نوع max نگاشت شده‌اند و null پذیر می‌باشند.
- خاصیت تصویر که با آرایه‌ای از بایت‌ها تعریف شده به varbinary از نوع max نگاشت شده است.
- بر اساس ارتباط بین کلاس‌ها فیلد User_Id در جدول Projects اضافه شده است که توسط قیدی به نام FK_Projects_Users_User_Id، جهت تعریف کلید خارجی عمل می‌کند. این نام گذاری پیش فرض هم بر اساس نام خواص در دو کلاس انجام می‌شود.
- schema پیش فرض بکارگرفته شده، dbo است.
- null پذیری پیش فرض فیلدها بر اساس اصول زبان مورد استفاده تعیین شده است. برای مثال در سی شارپ، نوع int نال پذیر نیست یا نوع DateTime نیز به همین ترتیب یک value type است. بنابراین در اینجا این دو نوع به صورت not null تعریف شده‌اند (صرفنظر از اینکه در SQL Server هر دو نوع یاد شده، null پذیر هم می‌توانند باشند). بدیهی است امکان تعریف nullable types نیز وجود دارد.


مروری بر انواع متادیتای قابل استفاده در EF Code first

1) Key
همانطور که ملاحظه کردید اگر نام خاصیتی Id یا ClassName+Id باشد، به صورت خودکار به عنوان primary key جدول، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این یک قرارداد توکار است.
اگر یک چنین خاصیتی با نام‌های ذکر شده در کلاس وجود نداشته باشد، می‌توان با مزین سازی خاصیتی مفروض با ویژگی Key که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، آن‌را به عنوان Primary key معرفی نمود. برای مثال:

public class Project
{
[Key]
public int ThisIsMyPrimaryKey { set; get; }

و ضمنا باید دقت داشت که حین کار با ORMs فرقی نمی‌کند EF باشد یا سایر فریم ورک‌های دیگر، داشتن یک key جهت عملکرد صحیح فریم ورک، ضروری است. بر اساس یک Key است که Entity معنا پیدا می‌کند.


2) Required
ویژگی Required که در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations تعریف شده است، سبب خواهد شد یک خاصیت به صورت not null در بانک اطلاعاتی تعریف شود. همچنین در مباحث اعتبارسنجی برنامه، پیش از ارسال اطلاعات به سرور نیز نقش خواهد داشت. در صورت نال بودن خاصیتی که با ویژگی Required مزین شده است، یک استثنای اعتبارسنجی پیش از ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی صادر می‌گردد. این ویژگی علاوه بر EF Code first در ASP.NET MVC نیز به نحو یکسانی تاثیرگذار است.


3) MaxLength و MinLength
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند (اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند و جزو اسمبلی‌ پایه System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیستند). در ذیل نمونه‌ای از تعریف این‌ها را مشاهده می‌کنید. همچنین باید درنظر داشت که روش دیگر تعریف متادیتا، ترکیب آن‌ها در یک سطر نیز می‌باشد. یعنی الزامی ندارد در هر سطر یک متادیتا را تعریف کرد:

[MaxLength(50, ErrorMessage = "حداکثر 50 حرف"), MinLength(4, ErrorMessage = "حداقل 4 حرف")]
public string Title { set; get; }

ویژگی MaxLength بر روی طول فیلد تعریف شده در بانک اطلاعاتی تاثیر دارد. برای مثال در اینجا فیلد Title از نوع nvarchar با طول 30 تعریف خواهد شد.
ویژگی MinLength در بانک اطلاعاتی معنایی ندارد.
هر دوی این ویژگی‌ها در پروسه اعتبار سنجی اطلاعات مدل دریافتی تاثیر دارند. برای مثال در اینجا اگر طول عنوان کمتر از 4 حرف باشد، یک استثنای اعتبارسنجی صادر خواهد شد.

ویژگی دیگری نیز به نام StringLength وجود دارد که جهت تعیین حداکثر طول رشته‌ها به کار می‌رود. این ویژگی سازگاری بیشتر با ASP.NET MVC‌ دارد از این جهت که Client side validation آن‌را نیز فعال می‌کند.


4) Table و Column
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند. بنابراین اگر تعاریف مدل‌های شما در پروژه Class library جداگانه‌ای قراردارند، نیاز خواهد بود تا ارجاعی را به اسمبلی EntityFramework.dll نیز داشته باشند.
اگر از نام پیش فرض جداول تشکیل شده خرسند نیستید، ویژگی Table را بر روی یک کلاس قرار داده و نام دیگری را تعریف کنید. همچنین اگر Schema کاربری رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی شما dbo نیست، باید آن‌را در اینجا صریحا ذکر کنید تا کوئری‌های تشکیل شده به درستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا گردند:

[Table("tblProject", Schema="guest")]
public class Project

توسط ویژگی Column سه خاصیت یک فیلد بانک اطلاعاتی را می‌توان تعیین کرد:

[Column("DateStarted", Order = 4, TypeName = "date")]
public DateTime AddDate { set; get; }

به صورت پیش فرض، خاصیت فوق با همین نام AddDate در بانک اطلاعاتی ظاهر می‌گردد. اگر برای مثال قرار است از یک بانک اطلاعاتی قدیمی استفاده شود یا قرار نیست از شیوه نامگذاری خواص در سی شارپ در یک بانک اطلاعاتی پیروی شود، توسط ویژگی Column می‌توان این تعاریف را سفارشی نمود.
توسط پارامتر Order آن که از صفر شروع می‌شود، ترتیب قرارگیری فیلدها در حین تشکیل یک جدول مشخص می‌گردد.
اگر نیاز است نوع فیلد تشکیل شده را نیز سفارشی سازی نمائید، می‌توان از پارامتر TypeName استفاده کرد. برای مثال در اینجا علاقمندیم از نوع date مهیا در SQL Server 2008 استفاده کنیم و نه از نوع datetime پیش فرض آن.

نکته‌ای در مورد Order:
Order پیش فرض تمام خواصی که قرار است به بانک اطلاعاتی نگاشت شوند، به int.MaxValue تنظیم شده‌اند. به این معنا که تنظیم فوق با Order=4 سبب خواهد شد تا این فیلد، پیش از تمام فیلدهای دیگر قرار گیرد. بنابراین نیاز است Order اولین خاصیت تعریف شده را به صفر تنظیم نمود. (البته اگر واقعا نیاز به تنظیم دستی Order داشتید)


نکاتی در مورد تنظیمات ارث بری در حالت استفاده از متادیتا:
حداقل سه حالت ارث بری را در EF code first می‌توان تعریف و مدیریت کرد:
الف) Table per Hierarchy - TPH
حالت پیش فرض است. نیازی به هیچگونه تنظیمی ندارد. معنای آن این است که «لطفا تمام اطلاعات کلاس‌هایی را که از هم ارث بری کرده‌اند در یک جدول بانک اطلاعاتی قرار بده». فرض کنید یک کلاس پایه شخص را دارید که کلاس‌های بازیکن و مربی از آن ارث بری می‌کنند. زمانیکه کلاس پایه شخص توسط DbSet در کلاس مشتق شده از DbContext در معرض استفاده EF قرار می‌گیرد، بدون نیاز به هیچ تنظیمی، تمام این سه کلاس، تبدیل به یک جدول شخص در بانک اطلاعاتی خواهند شد. یعنی یک table به ازای سلسله مراتبی (Hierarchy) که تعریف شده.
ب) Table per Type - TPT
به این معنا است که به ازای هر نوع، باید یک جدول تشکیل شود. به عبارتی در مثال قبل، یک جدول برای شخص، یک جدول برای مربی و یک جدول برای بازیکن تشکیل خواهد شد. دو جدول مربی و بازیکن با یک کلید خارجی به جدول شخص مرتبط می‌شوند. تنها تنظیمی که در اینجا نیاز است، قرار دادن ویژگی Table بر روی نام کلاس‌های بازیکن و مربی است. به این ترتیب حالت پیش فرض الف (TPH) اعمال نخواهد شد.
ج) Table per Concrete Type - TPC
در این حالت فقط دو جدول برای بازیکن و مربی تشکیل می‌شوند و جدولی برای شخص تشکیل نخواهد شد. خواص کلاس شخص، در هر دو جدول مربی و بازیکن به صورت جداگانه‌ای تکرار خواهد شد. تنظیم این مورد نیاز به استفاده از Fluent API دارد.

توضیحات بیشتر این موارد به همراه مثال، موکول خواهد شد به مباحث استفاده از Fluent API که برای تعریف تنظیمات پیشرفته نگاشت‌ها طراحی شده است. استفاده از متادیتا تنها قسمت کوچکی از توانایی‌های Fluent API را شامل می‌شود.



5) ConcurrencyCheck و Timestamp
هر دوی این ویژگی‌ها در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations و اسمبلی به همین نام تعریف شده‌اند.
در EF Code first دو راه برای مدیریت مسایل همزمانی وجود دارد:
[ConcurrencyCheck]
public string Name { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }

زمانیکه از ویژگی ConcurrencyCheck استفاده می‌شود، تغییر خاصی در سمت بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت، اما در برنامه، کوئری‌های update و delete ایی که توسط EF صادر می‌شوند، اینبار اندکی متفاوت خواهند بود. برای مثال برنامه جاری را به نحو زیر تغییر دهید:

using System;
using System.Data.Entity;

namespace EF_Sample02
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Database.SetInitializer(new Sample2DbInitializer());
using (var db = new Sample2Context())
{
//update
var user = db.Users.Find(1);
user.Name = "User name 1";
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد Find بر اساس primary key عمل می‌کند. به این ترتیب، اول رکورد یافت شده و سپس نام آن‌ تغییر کرده و در ادامه، اطلاعات ذخیره خواهند شد.
اکنون اگر توسط SQL Server Profiler کوئری update حاصل را بررسی کنیم، به نحو زیر خواهد بود:

exec sp_executesql N'update [dbo].[Users]
set [Name] = @0
where (([Id] = @1) and ([Name] = @2))
',N'@0 nvarchar(max) ,@1 int,@2 nvarchar(max) ',@0=N'User name 1',@1=1,@2=N'Vahid'

همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای به روز رسانی فقط از primary key جهت یافتن رکورد استفاده نکرده، بلکه فیلد Name را نیز دخالت داده است. از این جهت که مطمئن شود در این بین، رکوردی که در حال به روز رسانی آن هستیم، توسط کاربر دیگری در شبکه تغییر نکرده باشد و اگر در این بین تغییری رخ داده باشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
همین رفتار در مورد delete نیز وجود دارد:
//delete
var user = db.Users.Find(1);
db.Users.Remove(user);
db.SaveChanges();
که خروجی آن به صورت زیر است:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where (([Id] = @0) and ([Name] = @1))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ',@0=1,@1=N'Vahid'

در اینجا نیز به علت مزین بودن خاصیت Name به ویژگی ConcurrencyCheck، فقط همان رکوردی که یافت شده باید حذف شود و نه نمونه تغییر یافته آن توسط کاربری دیگر در شبکه.
البته در این مثال شاید این پروسه تنها چند میلی ثانیه به نظر برسد. اما در برنامه‌ای با رابط کاربری، شخصی ممکن است اطلاعات یک رکورد را در یک صفحه دریافت کرده و 5 دقیقه بعد بر روی دکمه save کلیک کند. در این بین ممکن است شخص دیگری در شبکه همین رکورد را تغییر داده باشد. بنابراین اطلاعاتی را که شخص مشاهده می‌کند، فاقد اعتبار شده‌اند.

ConcurrencyCheck را بر روی هر فیلدی می‌توان بکاربرد، اما ویژگی Timestamp کاربرد مشخص و محدودی دارد. باید به خاصیتی از نوع byte array اعمال شود (که نمونه‌ای از آن‌را در بالا در خاصیت public byte[] RowVersion مشاهده نمودید). علاوه بر آن، این ویژگی بر روی بانک اطلاعاتی نیز تاثیر دارد (نوع فیلد را در SQL Server تبدیل به timestamp می‌کند و نه از نوع varbinary مانند فیلد تصویر). SQL Server با این نوع فیلد به خوبی آشنا است و قابلیت مقدار دهی خودکار آن‌را دارد. بنابراین نیازی نیست در حین تشکیل اشیاء در برنامه، قید شود.
پس از آن، این فیلد مقدار دهی شده به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی، در تمام updateها و deleteهای EF Code first حضور خواهد داشت:

exec sp_executesql N'delete [dbo].[Users]
where ((([Id] = @0) and ([Name] = @1)) and ([RowVersion] = @2))',N'@0 int,@1 nvarchar(max) ,
@2 binary(8)',@0=1,@1=N'Vahid',@2=0x00000000000007D1

از این جهت که اطمینان حاصل شود، واقعا مشغول به روز رسانی یا حذف رکوردی هستیم که در ابتدای عملیات از بانک اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم. اگر در این بین RowVesrion تغییر کرده باشد، یعنی کاربر دیگری در شبکه این رکورد را تغییر داده و ما در حال حاضر مشغول به کار با رکوردی غیرمعتبر هستیم.
بنابراین استفاده از Timestamp را می‌توان به عنوان یکی از best practices طراحی برنامه‌های چند کاربره ASP.NET درنظر داشت.


6) NotMapped و DatabaseGenerated
این دو ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارند، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌اند.
به کمک ویژگی DatabaseGenerated، مشخص خواهیم کرد که این فیلد قرار است توسط بانک اطلاعاتی تولید شود. برای مثال خواصی از نوع public int Id به صورت خودکار به فیلدهایی از نوع identity که توسط بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند، نگاشت خواهند شد و نیازی نیست تا به صورت صریح از ویژگی DatabaseGenerated جهت مزین سازی آن‌ها کمک گرفت. البته اگر علاقمند نیستید که primary key شما از نوع identity باشد، می‌توانید از گزینه DatabaseGeneratedOption.None استفاده نمائید:
[DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
public int Id { set; get; }

DatabaseGeneratedOption در اینجا یک enum است که به نحو زیر تعریف شده است:

public enum DatabaseGeneratedOption
{
None = 0,
Identity = 1,
Computed = 2
}

تا اینجا حالت‌های None و Identity آن، بحث شدند.
در SQL Server امکان تعریف فیلدهای محاسباتی و Computed با T-SQL نویسی نیز وجود دارد. این نوع فیلدها در هربار insert یا update یک رکورد، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی می‌شوند. بنابراین اگر قرار است خاصیتی به این نوع فیلدها در SQL Server نگاشت شود، می‌توان از گزینه DatabaseGeneratedOption.Computed استفاده کرد.
یا اگر برای فیلدی در بانک اطلاعاتی default value تعریف کرده‌اید، مثلا برای فیلد date متد getdate توکار SQL Server را به عنوان پیش فرض درنظر گرفته‌اید و قرار هم نیست توسط برنامه مقدار دهی شود، باز هم می‌توان آن‌را از نوع DatabaseGeneratedOption.Computed تعریف کرد.
البته باید درنظر داشت که اگر خاصیت DateTime تعریف شده در اینجا به همین نحو بکاربرده شود، اگر مقداری برای آن در حین تعریف یک وهله جدید از کلاس User درکدهای برنامه درنظر گرفته نشود، یک مقدار پیش فرض حداقل به آن انتساب داده خواهد شد (چون value type است). بنابراین نیاز است این خاصیت را از نوع nullable تعریف کرد (public DateTime? AddDate).

همچنین اگر یک خاصیت محاسباتی در کلاسی به صورت ReadOnly تعریف شده است (توسط کدهای مثلا سی شارپ یا وی بی):

[NotMapped]
public string FullName
{
get { return Name + " " + LastName; }
}

بدیهی است نیازی نیست تا آن‌را به یک فیلد بانک اطلاعاتی نگاشت کرد. این نوع خواص را با ویژگی NotMapped می‌توان مزین کرد.
همچنین باید دقت داشت در این حالت، از این نوع خواص دیگر نمی‌توان در کوئری‌های EF استفاده کرد. چون نهایتا این کوئری‌ها قرار هستند به عبارات SQL ترجمه شوند و چنین فیلدی در جدول بانک اطلاعاتی وجود ندارد. البته بدیهی است امکان تهیه کوئری LINQ to Objects (کوئری از اطلاعات درون حافظه) همیشه مهیا است و اهمیتی ندارد که این خاصیت درون بانک اطلاعاتی معادلی دارد یا خیر.


7) ComplexType
ComplexType یا Component mapping مربوط به حالتی است که شما یک سری خواص را در یک کلاس تعریف می‌کنید، اما قصد ندارید این‌ها واقعا تبدیل به یک جدول مجزا (به همراه کلید خارجی) در بانک اطلاعاتی شوند. می‌خواهید این خواص دقیقا در همان جدول اصلی کنار مابقی خواص قرار گیرند؛ اما در طرف کدهای ما به شکل یک کلاس مجزا تعریف و مدیریت شوند.
یک مثال:
کلاس زیر را به همراه ویژگی ComplexType به برنامه مطلب جاری اضافه نمائید:

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample02.Models
{
[ComplexType]
public class InterestComponent
{
[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest1 { get; set; }

[MaxLength(450, ErrorMessage = "حداکثر 450 حرف")]
public string Interest2 { get; set; }
}
}

سپس خاصیت زیر را نیز به کلاس User اضافه کنید:

public InterestComponent Interests { set; get; }

همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس InterestComponent فاقد Id است؛ بنابراین هدف از آن تعریف یک Entity نیست و قرار هم نیست در کلاس مشتق شده از DbContext تعریف شود. از آن صرفا جهت نظم بخشیدن به یک سری خاصیت مرتبط و هم‌خانواده استفاده شده است (مثلا آدرس یک، آدرس 2، تا آدرس 10 یک شخص، یا تلفن یک تلفن 2 یا موبایل 10 یک شخص).
اکنون اگر پروژه را اجرا نمائیم، ساختار جدول کاربر به نحو زیر تغییر خواهد کرد:

CREATE TABLE [dbo].[Users](
---...
[Interests_Interest1] [nvarchar](450) NULL,
[Interests_Interest2] [nvarchar](450) NULL,
---...

در اینجا خواص کلاس InterestComponent، داخل همان کلاس User تعریف شده‌اند و نه در یک جدول مجزا. تنها در سمت کدهای ما است که مدیریت آن‌ها منطقی‌تر شده‌اند.

یک نکته:
یکی از الگوهایی که حین تشکیل مدل‌های برنامه عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد، null object pattern نام دارد. برای مثال:

namespace EF_Sample02.Models
{
public class User
{
public InterestComponent Interests { set; get; }
public User()
{
Interests = new InterestComponent();
}
}
}

در اینجا در سازنده کلاس User، به خاصیت Interests وهله‌ای از کلاس InterestComponent نسبت داده شده است. به این ترتیب دیگر در کدهای برنامه مدام نیازی نخواهد بود تا بررسی شود که آیا Interests نال است یا خیر. همچنین استفاده از این الگو حین کار با یک ComplexType ضروری است؛ زیرا EF امکان ثبت رکورد جاری را در صورت نال بودن خاصیت Interests (صرفنظر از اینکه خواص آن مقدار دهی شده‌اند یا خیر) نخواهد داد.


8) ForeignKey
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
اگر از قراردادهای پیش فرض نامگذاری کلیدهای خارجی در EF Code first خرسند نیستید، می‌توانید توسط ویژگی ForeignKey، نامگذاری مورد نظر خود را اعمال نمائید. باید دقت داشت که ویژگی ForeignKey را باید به یک Reference property اعمال کرد. همچنین در این حالت، کلید خارجی را با یک value type نیز می‌توان نمایش داد:
[ForeignKey("FK_User_Id")]
public virtual User User { set; get; }
public int FK_User_Id { set; get; }

در اینجا فیلد اضافی دوم FK_User_Id به جدول Project اضافه نخواهد شد (چون توسط ویژگی ForeignKey تعریف شده است و فقط یکبار تعریف می‌شود). اما در این حالت نیز وجود Reference property ضروری است.


9) InverseProperty
این ویژگی نیز در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations قرار دارد، اما در اسمبلی EntityFramework.dll تعریف شده‌است.
از ویژگی InverseProperty برای تعریف روابط دو طرفه استفاده می‌شود.
برای مثال دو کلاس زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("Books")]
public Author Author {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("Author")]
public virtual ICollection<Book> Books {get; set;}
}

این دو کلاس همانند کلاس‌های User و Project فوق هستند. ذکر ویژگی InverseProperty برای مشخص سازی ارتباطات بین این دو غیرضروری است و قراردادهای توکار EF Code first یک چنین مواردی را به خوبی مدیریت می‌کنند.
اما اکنون مثال زیر را درنظر بگیرید:
public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

public Author FirstAuthor {get; set;}
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

این مثال ویژه‌ای است از کتابخانه‌ای که کتاب‌های آن، تنها توسط دو نویسنده نوشته‌ شده‌اند. اگر برنامه را بر اساس این دو کلاس اجرا کنیم، EF Code first قادر نخواهد بود تشخیص دهد، روابط کدام به کدام هستند و در جدول Books چهار کلید خارجی را ایجاد می‌کند. برای مدیریت این مساله و تعین ابتدا و انتهای روابط می‌توان از ویژگی InverseProperty کمک گرفت:

public class Book
{
public int ID {get; set;}
public string Title {get; set;}

[InverseProperty("BooksAsFirstAuthor")]
public Author FirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("BooksAsSecondAuthor")]
public Author SecondAuthor {get; set;}
}

public class Author
{
public int ID {get; set;}
public string Name {get; set;}

[InverseProperty("FirstAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsFirstAuthor {get; set;}
[InverseProperty("SecondAuthor")]
public virtual ICollection<Book> BooksAsSecondAuthor {get; set;}
}

اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بین این دو جدول تنها دو رابطه تشکیل خواهد شد و نه چهار رابطه؛ چون EF اکنون می‌داند که ابتدا و انتهای روابط کجا است. همچنین ذکر ویژگی InverseProperty در یک سر رابطه کفایت می‌کند و نیازی به ذکر آن در طرف دوم نیست.




مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت دهم - کار با فرم‌ها - قسمت اول
هر برنامه‌ی وبی، نیاز به کار با فرم‌های وب را دارد و به همین جهت، AngularJS 2.0 به همراه دو نوع از فرم‌ها است: فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها و فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها.
کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها ساده‌تر است؛ اما کنترل کمتری را بر روی مباحث اعتبارسنجی داده‌های ورودی توسط کاربر، در اختیار ما قرار می‌دهند. اما فرم‌های مبتنی بر مدل‌ها هر چند به همراه اندکی کدنویسی بیشتر هستند، اما کنترل کاملی را جهت اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران، ارائه می‌دهند. در این قسمت فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها (Template-driven forms) را بررسی می‌کنیم.


ساخت فرم مبتنی بر قالب‌های ثبت یک محصول جدید

در ادامه‌ی مثال این سری، می‌خواهیم به کاربران، امکان ثبت اطلاعات یک محصول جدید را نیز بدهیم. به همین جهت فایل‌های جدید product-form.component.ts و product-form.component.html را به پوشه‌ی App\products برنامه اضافه می‌کنیم (جهت تعریف کامپوننت فرم جدید به همراه قالب HTML آن).
الف) محتوای کامل product-form.component.html
<form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
    <div class="panel panel-default">
        <div class="panel-heading">
            <h3 class="panel-title">
                Add Product
            </h3>
        </div>
        <div class="panel-body form-horizontal">
            <div class="form-group">
                <label for="productName" class="col col-md-2 control-label">Name</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productName" id="productName" required
                           #productName="ngForm"
                           (change)="log(productName)"
                           minlength="3"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productName"/>
                    <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.required">
                            Name is required.
                        </label>
                        <label class="text-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
                            Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.
                        </label>
                    </div>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="productCode" class="col col-md-2 control-label">Code</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="productCode" id="productCode" required
                           #productCode="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.productCode"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="productCode.touched && !productCode.valid">
                        Code is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="releaseDate" class="col col-md-2 control-label">Release Date</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="releaseDate" id="releaseDate" required
                           #releaseDate="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.releaseDate"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="releaseDate.touched && !releaseDate.valid">
                        Release Date is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="price" class="col col-md-2 control-label">Price</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="price" id="price" required
                           #price="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.price"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="price.touched && !price.valid">
                        Price is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <textarea ngControl="description" id="description" required
                              #description="ngForm"
                              rows="10" type="text" class="form-control"
                              [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
                    <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
                        Description is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label for="imageUrl" class="col col-md-2 control-label">Image</label>
                <div class="controls col col-md-10">
                    <input ngControl="imageUrl" id="imageUrl" required
                           #imageUrl="ngForm"
                           type="text" class="form-control"
                           [(ngModel)]="productModel.imageUrl"/>
                    <label class="text-danger" *ngIf="imageUrl.touched && !imageUrl.valid">
                        Image is required.
                    </label>
                </div>
            </div>
        </div>
        <footer class="panel-footer">
            <button [disabled]="!f.valid"
                    type="submit" class="btn btn-primary">
                Submit
            </button>
        </footer>
    </div>
</form>

ب) محتوای کامل product-form.component.ts
import { Component } from 'angular2/core';
import { Router } from 'angular2/router';
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
    //selector: 'product-form',
    templateUrl: 'app/products/product-form.component.html'
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    log(productName): void {
        console.log(productName);
    }
 
    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}

اکنون ریز جزئیات و تغییرات این دو فایل را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.

تا اینجا در فایل product-form.component.html یک فرم ساده‌ی HTML ایی مبتنی بر بوت استرپ 3 را تهیه کرده‌ایم. نکات ابتدایی آن، دقیقا مطابق است با مستندات بوت استرپ 3؛ از لحاظ تعریف form-horizontal و سپس ایجاد یک div با کلاس form-group و قرار دادن المان‌هایی با کلاس‌های form-control در آن. همچنین برچسب‌های تعریف شده‌ی با ویژگی for، در این المان‌ها، جهت بالارفتن دسترسی پذیری به عناصر فرم، اضافه شده‌اند. این مراحل در مورد تمام فرم‌های استاندارد وب صادق هستند و نکته‌ی جدیدی ندارند.

در ادامه تعاریف AngularJS 2.0 را به این فرم اضافه کرد‌ه‌ایم. در اینجا هر کدام از المان‌های ورودی، تبدیل به Controlهای AngularJS 2.0 شده‌اند. کلاس Control، خواص ویژه‌ای را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای مثال value یا مقدار این المان چیست؟ وضعیت touched و untouched آن چیست؟ (آیا کاربر فوکوس را به آن منتقل کرده‌است یا خیر؟) آیا dirty است؟ (مقدار آن تغییر کرده‌است؟) و یا شاید هم pristine است؟ (مقدار آن تغییری نکرده‌است). علاوه بر این‌ها دارای خاصیت valid نیز می‌باشد (آیا اعتبارسنجی آن موفقیت آمیز است؟)؛ به همراه خاصیت errors که مشکلات اعتبارسنجی موجود را باز می‌گرداند.
<div class="form-group">
    <label for="description" class="col col-md-2 control-label">Description</label>
    <div class="controls col col-md-10">
        <textarea ngControl="description" id="description" required
                  #description="ngForm"
                  rows="10" type="text" class="form-control"
                  [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
        <label class="text-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
            Description is required.
        </label>
    </div>
</div>
در اینجا کلاس مفید دیگری به نام ControlGroup نیز درنظر گرفته شده‌است. برای مثال هر فرم، یک ControlGroup است (گروهی متشکل از کنترل‌ها، در صفحه). البته می‌توان یک فرم بزرگ را به چندین ControlGroup نیز تقسیم کرد. تمام خواصی که برای کلاس Control ذکر شدند، در مورد کلاس ControlGroup نیز صادق هستند. با این تفاوت که این‌بار اگر به خاصیت valid آن مراجعه کردیم، یعنی تمام کنترل‌های قرار گرفته‌ی در آن گروه معتبر هستند و نه صرفا یک تک کنترل خاص. به همین ترتیب خاصیت errors نیز تمام خطاهای اعتبارسنجی یک گروه را باز می‌گرداند.
هر دو کلاس Control و ControlGroup از کلاس پایه‌ای به نام AbstractControl مشتق شده‌اند و این کلاس پایه است که خواص مشترک یاد شده را به همراه دارد.

بنابراین برای کار ساده‌تر با یک فرم AngularJS 2.0، کل فرم را تبدیل به یک ControlGroup کرده و سپس هر کدام از المان‌های ورودی را تبدیل به یک Control مجزا می‌کنیم. کار برقراری این ارتباط، با استفاده از دایرکتیو ویژه‌ای به نام ngControl انجام می‌شود. بنابراین دایرکتیو ngControl، با نامی دلخواه و معین، به تمام المان‌های ورودی، انتساب داده شده‌است.
هرچند در این مثال نام ngControl‌ها با مقدار id هر کنترل یکسان درنظر گرفته شده‌است، اما ارتباطی بین این دو نیست. مقدار id جهت استفاده‌ی در DOM کاربرد دارد و مقدار ngControl توسط AngularJS 2.0 استفاده می‌شود. جهت رسیدن به کدهایی یکدست، بهتر است این نام‌ها را یکسان درنظر گرفت؛ اما هیچ الزامی هم ندارد.

برای بررسی جزئیات این اشیاء کنترل، در المان productName، یک متغیر محلی را به نام productName# تعریف کرده‌ایم و آن‌را به دایرکتیو ngControl انتساب داده‌ایم. این انتساب توسط ngForm انجام شده‌است. زمانیکه AngularJS 2.0 یک متغیر محلی تنظیم شده‌ی به ngForm را مشاهده می‌کند، آن‌را به صورت خودکار به ngControl همان المان ورودی متصل می‌کند. سپس این متغیر محلی را به متد log ارسال کرده‌ایم. این متد در کلاس کامپوننت جاری تعریف شده‌است و کار آن نمایش شیء Control جاری در کنسول developer tools مرورگر است.
<input ngControl="productName" id="productName" required
       #productName="ngForm"
       (change)="log(productName)"
       minlength="3"
       type="text" class="form-control"
       [(ngModel)]="productModel.productName"/>


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، عناصر یک شیء Control، در کنسول نمایش داده شده‌اند و در اینجا بهتر می‌توان خواصی مانند valid و امثال آن‌را که به همراه این کنترل وجود دارند، مشاهده کرد. برای مثال خاصیت dirty آن true است چون مقدار آن المان ورودی، تغییر کرده‌است.

بنابراین تا اینجا با استفاده از دایرکتیو ngControl، یک المان ورودی را به یک شیء Control متصل کردیم. همچنین نحوه‌ی تعریف یک متغیر محلی را در المانی و سپس ارسال آن را به کلاس متناظر با کامپوننت فرم، نیز بررسی کردیم.


افزودن اعتبارسنجی به فرم ثبت محصولات

به کنترل‌هایی که به صورت فوق توسط ngControl ایجاد می‌شوند، اصطلاحا implicitly created controls می‌گویند؛ یا به عبارتی ایجاد آن‌ها به صورت «ضمنی» توسط AngularJS 2.0 انجام می‌شود که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر فوق نیز مشاهده کردید. این نوع کنترل‌های ضمنی، امکانات اعتبارسنجی محدودی را در اختیار دارند؛ که تنها سه مورد هستند:
الف) required
ب) minlength
ج) maxlength

این‌ها ویژگی‌های استاندارد اعتبارسنجی HTML 5 نیز هستند. نمونه‌ای از اعمال این موارد را با افزودن ویژگی required، به المان‌های فرم ثبت محصولات فوق، مشاهده می‌کنید.
سپس نیاز داریم تا خطاهای اعتبارسنجی را در مقابل هر المان ورودی نمایش دهیم.
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"></textarea>
<div class="alert alert-danger" *ngIf="description.touched && !description.valid">
    Description is required.
</div>
پس از افزودن ویژگی required به یک المان، افزودن و نمایش خطاهای اعتبارسنجی، شامل سه مرحله‌ی زیر است:
الف) ایجاد یک div ساده جهت نمایش پیام خطای اعتبار سنجی
ب) افزودن یک متغیر محلی با # و تنظیم شده‌ی به ngForm، جهت دسترسی به شیء کنترل ایجاد شده
ج) استفاده از این متغیر محلی در دایرکتیو ساختاری ngIf* جهت دسترسی به خاصیت valid آن کنترل. بر مبنای مقدار این خاصیت است که تصمیم گرفته می‌شود، پیام اجباری بودن پر کردن فیلد نمایش داده شود یا خیر.
در اینجا یک سری کلاس بوت استرپ 3 هم جهت نمایش بهتر این پیام خطای اعتبارسنجی، اضافه شده‌اند.

علت استفاده از خاصیت touched این است که اگر آن‌را حذف کنیم، در اولین بار نمایش فرم، ذیل تمام المان‌های ورودی، پیام اجباری بودن تکمیل آن‌ها نمایش داده می‌شود. با استفاده از خاصیت touched، اگر کاربر به المانی مراجعه کرد و سپس آن‌را تکمیل نکرد، آنگاه پیام خطای اعتبارسنجی را دریافت می‌کند.



بهبود شیوه نامه‌ی پیش فرض المان‌های ورودی اطلاعات در AngularJS 2.0

می‌خواهیم اگر اعتبارسنجی یک المان ورودی با شکست مواجه شد، یک حاشیه‌ی قرمز، در اطراف آن نمایش داده شود. این مورد را با توجه به اینکه AngularJS 2.0، شیوه نامه‌های ویژه‌ای را به صورت خودکار به المان‌ها اضافه می‌کند، می‌توان به صورت سراسری به تمام فرم‌ها اضافه کرد. برای این منظور فایل app.component.css واقع در ریشه‌ی پوشه‌ی app را گشوده و تنظیمات ذیل را به آن اضافه کنید:
.ng-touched.ng-invalid{
    border: 1px solid red;
}

ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت شکست اعتبارسنجی؛ مانند ng-invalid


ویژگی‌های اضافه شده‌ی در حالت موفقیت اعتبارسنجی؛ مانند ng-valid



مدیریت چندین ویژگی اعتبارسنجی یک المان با هم

گاهی از اوقات نیاز است برای یک المان ورودی، چندین نوع اعتبارسنجی مختلف را تعریف کرد. برای مثال فرض کنید که ویژگی‌های required و همچنین minlength، برای نام محصول تنظیم شده‌اند. در این حالت ذکر productName.valid خیلی عمومی است و هر دو حالت اجباری بودن فیلد و حداقل طول آن‌را با هم به همراه دارد:
<div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.touched && !productName.valid">
   Name is required.
</div>
بنابراین در این حالت از روش ذیل استفاده می‌شود:
<div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.required">
        Name is required.
    </div>
    <div class="alert alert-danger" *ngIf="productName.errors.minlength">
        Name should be minimum 3 characters.
    </div>
</div>
خاصیت errors نیز یکی دیگر از خواص شیء کنترل است. اگر نال بود، یعنی خطایی وجود ندارد و در غیراینصورت، به ازای هر نوع اعتبارسنجی تعریف شده، خواصی به آن اضافه می‌شوند. بنابراین ذکر productName.errors.required به این معنا است که آیا خاصیت errors، دارای کلیدی به نام required است؟ اگر بله، یعنی این فیلد هنوز پر نشده‌است.
همچنین چون در این حالت productName.touched نیاز است چندین بار تکرار شود، می‌توان آن‌را در یک div محصور کننده‌ی دو div مورد نیاز جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی قرار داد. به علاوه بررسی نال نبودن productName.errors نیز در div محصور کننده صورت گرفته‌است و دیگر نیازی نیست این بررسی را به ngIfهای داخلی اضافه کرد.

نکته 1
اگر علاقمند بودید تا جزئیات خاصیت errors را مشاهده کنید، آن‌را می‌توان توسط pipe توکاری به نام json به صورت موقت نمایش داد و بعد آن‌را حذف کرد:
 <div *ngIf="productName.touched && productName.errors">
  {{ productName.errors | json }}

نکته 2
بجای ذکر مستقیم عدد سه در «minimum 3 characters»، می‌توان این عدد را مستقیما از تعریف ویژگی minlength نیز استخراج کرد:
 Name should be minimum {{ productName.errors.minlength.requiredLength }} characters.


بررسی ngForm

شبیه به ngControl که یک المان ورودی را به یک کنترل AngularJS 2.0 متصل می‌کند، دایرکتیو دیگری نیز به نام ngForm وجود دارد که کل فرم را به شیء ControlGroup بایند می‌کند و برخلاف ngControl، نیازی به ذکر صریح آن وجود ندارد. هر زمانیکه AngularJS 2.0، المان استاندارد فرمی را در صفحه مشاهده می‌کند، این اتصالات را به صورت خودکار برقرار خواهد کرد.
ngForm دارای خاصیتی است به نام ngSumbit که از نوع EventEmitter است (نمونه‌ای از آن را در مبحث کامپوننت‌های تو در تو پیشتر ملاحظه کرده‌اید). بنابراین از آن می‌توان جهت اتصال رخداد submit فرم، به متدی در کلاس کامپوننت خود، استفاده کرد. متد متصل به این رخداد، زمانی فراخوانی می‌شود که کاربر بر روی دکمه‌ی submit کلیک کند:
 <form #f="ngForm" (ngSubmit)="onSubmit(f.form)">
همچنین در اینجا متغیر محلی f جهت دسترسی به شیء ControlGroup و ارسال آن به متد onSubmit تعریف شده‌است (شبیه به متغیرهای محلی دسترسی به ngControl که پیشتر جهت نمایش خطاهای اعتبارسنجی، اضافه کردیم).

پس از تعریف این رخداد و اتصال آن در قالب کامپوننت، اکنون می‌توان متد onSubmit را در کلاس آن نیز اضافه کرد.
onSubmit(form): void {
   console.log(form);
}
فعلا هدف از این متد، نمایش جزئیات شیء form دریافتی، در کنسول developer tools است.



غیرفعال کردن دکمه‌ی submit در صورت وجود خطاهای اعتبارسنجی

در قسمت بررسی ngForm، یک متغیر محلی را به نام f ایجاد کردیم که به شیء ControlGroup فرم جاری اشاره می‌کند. از این متغیر و خاصیت valid آن می‌توان با کمک property binding به خاصیت disabled یک دکمه، آن‌را به صورت خودکار فعال یا غیرفعال کرد:
<button [disabled]="!f.valid"
        type="submit" class="btn btn-primary">
    Submit
</button>
هر زمانیکه کل فرم از لحاظ اعتبارسنجی مشکلی نداشته باشد، دکمه‌ی submit فعال می‌شود و برعکس.



نمایش فرم افزودن محصولات توسط سیستم Routing

با نحوه‌ی تعریف مسیریابی‌ها در قسمت قبل آشنا شدیم. برای نمایش فرم افزودن محصولات، می‌توان تغییرات ذیل را به فایل app.component.ts اعمال کرد:
//same as before...
import { ProductFormComponent }  from './products/product-form.component';
 
@Component({
    //same as before…
    template: `
                //same as before…
                    <li><a [routerLink]="['AddProduct']">Add Product</a></li>
               //same as before…
    `,
    //same as before…
})
@RouteConfig([
    //same as before…
    { path: '/addproduct', name: 'AddProduct', component: ProductFormComponent }
])
//same as before...
ابتدا به RouteConfig، مسیریابی کامپوننت فرم افزودن محصولات اضافه شده‌است. سپس ماژول این کلاس در ابتدای فایل import شده و در آخر routerLink آن به قالب سایت و منوی بالای سایت اضافه شده‌است.



اتصال المان‌های فرم به مدلی جهت ارسال به سرور

برای اتصال المان‌های فرم به یک مدل، این مدل را به صورت یک خاصیت عمومی، در سطح کلاس کامپوننت فرم، تعریف می‌کنیم:
 productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
اگر از اینترفیسی مانند IProduct که در قسمت‌های قبل این سری تعریف شد، نیاز است شیء جدیدی ساخته شود، الزاما نیازی نیست تا یک کلاس جدید را از آن مشتق کرد و بعد متغیر new ClassName را تهیه کرد. در TypeScript می‌توان به صورت خلاصه از syntax فوق نیز استفاده کرد.
پس از تعریف خاصیت productModel، اکنون کافی است با استفاده از two-way data binding، آن‌را به المان‌های فرم نسبت دهیم. برای مثال:
<textarea ngControl="description" id="description" required
          #description="ngForm"
          rows="10" type="text" class="form-control"
          [(ngModel)]="productModel.description"></textarea>
در اینجا با استفاده از ngModel و انقیاد دو طرفه، کار اتصال به خاصیت توضیحات شیء محصول انجام شده‌است. اکنون بلافاصله تغییرات اعمالی به فرم، به مدل متناظر منعکس می‌شود و برعکس. این ngModel را به تمام المان‌های ورودی فرم متصل خواهیم کرد.
پس از تعریف یک چنین اتصالی، دیگر نیازی به مقدار دهی پارامتر onSubmit(f.form) نیست. زیرا شیء productModel، در متد onSumbit در دسترس است و این شیء همواره حاوی آخرین تغییرات اعمالی به المان‌های فرم است.

پس از اینکه فرم را به مدل آن متصل کردیم، فایل product.service.ts را گشوده و متد جدید addProduct را به آن اضافه کنید:
addProduct(product: IProduct): Observable<IProduct> {
    let headers = new Headers({ 'Content-Type': 'application/json' }); // for ASP.NET MVC
        let options = new RequestOptions({ headers: headers });
 
    return this._http.post(this._addProductUrl, JSON.stringify(product), options)
        .map((response: Response) => <IProduct>response.json())
        .do(data => console.log("Product: " + JSON.stringify(data)))
        .catch(this.handleError);
}
کار این متد، ارسال شیء محصول به یک اکشن متد برنامه‌ی ASP.NET MVC جاری است. با جزئیات کار با obsevables درمطلب «دریافت اطلاعات از سرور» پیشتر آشنا شده‌ایم.
نکته‌ی مهم اینجا است که content type پیش فرض ارسالی متد post آن، plain text است و در این حالت ASP.NET MVC شیء JSON دریافتی از کلاینت را پردازش نخواهد کرد. بنابراین نیاز است تا هدر content type را به صورت صریحی در اینجا ذکر نمود؛ در غیراینصورت در سمت سرور، شاهد نال بودن مقادیر دریافتی از کاربران خواهیم بود.
امضای سمت سرور متد دریافت اطلاعات از کاربر، چنین شکلی را دارد (تعریف شده در فایل Controllers\HomeController.cs):
 [HttpPost]
public ActionResult AddProduct(Product product)
{

اشیاء هدرها و تنظیمات درخواست، در متد addProduct سرویس ProductService، در ماژول‌های ذیل تعریف شده‌اند که باید به ابتدای فایل product.service.ts اضافه شوند:
 import { Headers, RequestOptions } from 'angular2/http';

پس از تعریف متد addProduct در سرویس ProductService، اکنون با استفاده از ترزیق این سرویس به سازنده‌ی کلاس فرم ثبت یک محصول جدید، می‌توان متد this._productService.addProduct را جهت ارسال productModel به سمت سرور، در متد onSubmit فراخوانی کرد:
//Same as before…
import { IProduct } from './product';
import { ProductService } from './product.service';
 
@Component({
//Same as before…
})
export class ProductFormComponent {
 
    productModel = <IProduct>{}; // creates an empty object of an interface
 
    constructor(private _productService: ProductService, private _router: Router) { }
 
    //Same as before… 

    onSubmit(form): void {
        console.log(form);
        console.log(this.productModel);
 
        this._productService.addProduct(this.productModel)
            .subscribe((product: IProduct) => {
                console.log(`ID: ${product.productId}`);
                this._router.navigate(['Products']);
            });
    }
}
همانطور که ذکر شد، از آنجائیکه شیء productModel حاوی آخرین تغییرات اعمالی توسط کاربر است، اکنون می‌توان پارامتر form متد onSubmit را حذف کرد.
در اینجا پس از فراخوانی متد addProduct، متد subscribe، در انتهای زنجیره، فراخوانی شده‌است. کار آن هدایت کاربر به صفحه‌ی نمایش لیست محصولات است. در اینجا this._router از طریق تزریق وابستگی‌های سرویس مسیریاب به سازنده‌ی کلاس، تامین شده‌است. نمونه‌ی آن‌را در قسمت «افزودن دکمه‌ی back با کدنویسی» مربوطه به مطلب آشنایی با مسیریابی، پیشتر مطالعه کرده‌اید.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part10.zip


خلاصه‌ی بحث

فرم‌های template driven در AngularJS 2.0 به این نحو طراحی می‌شوند:
 1) ابتدا فرم HTML را به حالت معمولی آن طراحی می‌کنیم؛ با تمام المان‌های آن.
 2) به تمام المان‌های فرم، دیراکتیو ngControl را متصل می‌کنیم، تا AngularJS 2.0 آن‌را تبدیل به یک کنترل خاص خودش کند. کنترلی که دارای خواصی مانند valid و touched است.
 3) سپس برای دسترسی به این کنترل ایجاد شده‌ی به صورت ضمنی، یک متغیر محلی آغاز شده‌ی با # را به تمام المان‌ها اضافه می‌کنیم.
 4) اعتبارسنجی‌هایی را مانند required  به المان‌های فرم اضافه می‌کنیم.
 5) از متغیر محلی تعریف شده و ngIf* برای بررسی خواصی مانند valid و touched برای نمایش خطاهای اعتبارسنجی کمک گرفته می‌شود.
 6) پس از تعریف فرم، تعریف ngControlها، تعریف متغیر محلی شروع شده‌ی با # و افزودن خطاهای اعتبارسنجی، اکنون نوبت به ارسال این اطلاعات به سرور است. بنابراین رخداد ngSubmit را باید به متدی در کلاس کامپوننت جاری متصل کرد.
 7) اکنون که با کلیک بر روی دکمه‌ی submit فرم، متد onSubmit متصل به ngSubmit فراخوانی می‌شود، نیاز است بین المان‌های فرم HTML و کلاس کامپوننت، ارتباط برقرار کرد. این‌کار را توسط two-way data binding و تعریف ngModel بر روی تمام المان‌های فرم، انجام می‌دهیم. این ngModelها، به یک خاصیت عمومی که متناظر است با وهله‌ای از شیء مدل فرم، متصل هستند. بنابراین این مدل، در هر لحظه، بیانگر آخرین تغییرات کاربر است و از آن می‌توان برای ارسال اطلاعات به سرور استفاده کرد.
 8) پس از اتصال فرم به کلاس متناظر با آن، اکنون سرویس محصولات را تکمیل کرده و به آن متد HTTP Post را جهت ارسال اطلاعات سمت کاربر، به سرور، اضافه می‌کنیم. در اینجا نکته‌ی مهم، تنظیم content type ارسالی به سمت سرور است. در غیراینصورت فریم ورک سمت سرور قادر به تشخیص JSON بودن این اطلاعات نخواهد شد.
مطالب
سفارشی سازی Header و Footer در PdfReport
صورت مساله:
- می‌خواهیم footer پیش فرض PdfReport را که تاریخ را در یک سمت، و شماره صفحه را در سمتی دیگر نمایش می‌دهد، به عبارت «صفحه x از n» تغییر دهیم.
- می‌خواهیم در Header گزارش بجای Header پیش فرض PdfReport یکی از قالب‌های PDF تهیه شده توسط Open Office را نمایش دهیم (و یا هر ساختار دیگری را).

تمام اجزای PdfReport جهت امکان اعمال تغییرات کلی و توسعه آن‌ها طراحی شده‌اند؛ قالب‌ها، هدر، فوتر، منابع داده، قالب‌های نمایش سلول‌ها، تعریف توابع تجمعی سفارشی و غیره. جهت سهولت کار، به ازای هر یک از این موارد، پیاده سازی‌های پیش فرضی در PdfReport قرار دارند، امکان اگر مورد رضایت شما نیستند ... از بنیان تغییرشان دهید! (و همچنین اگر مورد جالبی را پیاده سازی کردید، می‌توانید به عنوان یک وصله جدید ارائه دهید تا به پروژه اضافه شود)
ضمنا این مطالب سفارشی سازی نیاز به آشنایی با ساختار iTextSharp را نیز دارند؛ در حد ایجاد یک جدول ساده باید با iTextSharp آشنا باشید.

مدل‌های مورد استفاده:
namespace PdfReportSamples.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public int PercentCompleted { set; get; }
        public bool IsActive { set; get; }
        public User Assignee { set; get; }
    }
}

using System;

namespace PdfReportSamples.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public long Balance { set; get; }
        public DateTime RegisterDate { set; get; }
    }
}
توسط این مدل‌ها قصد داریم تعدادی فعالیت (Task) را که به تعدادی کاربر انتساب یافته است، نمایش دهیم. همچنین نمایش مقادیر خواص تو در تو  نیز در اینجا مد نظر است؛ برای مثال ستونی مانند این:
 column.PropertyName<Task>(x => x.Assignee.Name) 
کدهای کامل مثال را در ادامه ملاحظه خواهید نمود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.CustomHeaderFooter
{
    public class CustomHeaderFooterPdfReport
    {
        readonly CustomHeader _customHeader = new CustomHeader();
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.CustomFooter(new CustomFooter(footer.PdfFont, PdfRunDirection.LeftToRight));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.CustomHeader(_customHeader);
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.SilverTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.MultipleColumnsPerPage(new MultipleColumnsPerPage
                {
                    ColumnsGap = 22,
                    ColumnsPerPage = 2,
                    ColumnsWidth = 250,
                    IsRightToLeft = false,
                    TopMargin = 7
                });
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var rows = new List<Task>();
                var rnd = new Random();
                for (int i = 1; i < 210; i++)
                {
                    rows.Add(new Task
                    {
                        Assignee = new User
                        {
                            Id = i,
                            Name = "user-" + i
                        },
                        IsActive = rnd.Next(0, 2) == 1 ? true : false,
                        Name = "task-" + i
                    });
                }
                dataSource.StronglyTypedList(rows);
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("#");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<Task>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("Task Name");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<Task>(x => x.Assignee.Name); // nested property support
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("Assignee");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<Task>(x => x.IsActive);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("Active");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.Checkmark(checkmarkFillColor: Color.Green, crossSignFillColor: Color.DarkRed);
                    });
                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\CustomHeaderFooterPdfReportSample.pdf"));
        }
    }
}

به همراه Header سفارشی:
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;

namespace PdfReportSamples.CustomHeaderFooter
{
    public class CustomHeader : IPageHeader
    {
        public PdfPTable RenderingGroupHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<CellData> rowdata, IList<SummaryCellData> summaryData)
        {
            return null;
        }

        Image _image;
        public PdfPTable RenderingReportHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<SummaryCellData> summaryData)
        {
            if (_image == null) //cache is empty
            {
                var templatePath = AppPath.ApplicationPath + "\\data\\PdfHeaderTemplate.pdf";
                _image = PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromPdfTemplate(pdfWriter, templatePath);
            }

            var table = new PdfPTable(1);
            var cell = new PdfPCell(_image, true) { Border = 0 };
            table.AddCell(cell);
            return table;
        }
    }
}

و Footer سفارشی استفاده شده:
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfRpt.Core.Contracts;

namespace PdfReportSamples.CustomHeaderFooter
{
    public class CustomFooter : IPageFooter
    {
        PdfContentByte _pdfContentByte;
        readonly IPdfFont _pdfRptFont;
        readonly Font _font;
        readonly PdfRunDirection _direction;
        PdfTemplate _template;

        public CustomFooter(IPdfFont pdfRptFont, PdfRunDirection direction)
        {
            _direction = direction;
            _pdfRptFont = pdfRptFont;
            _font = _pdfRptFont.Fonts[0];
        }

        public void ClosingDocument(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            _template.BeginText();
            _template.SetFontAndSize(_pdfRptFont.Fonts[0].BaseFont, 8);
            _template.SetTextMatrix(0, 0);
            _template.ShowText((writer.PageNumber - 1).ToString());
            _template.EndText();
        }

        public void PageFinished(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            var pageSize = document.PageSize;
            var text = "Page " + writer.PageNumber + " / ";
            var textLen = _font.BaseFont.GetWidthPoint(text, _font.Size);
            var center = (pageSize.Left + pageSize.Right) / 2;
            var align = _direction == PdfRunDirection.RightToLeft ? Element.ALIGN_RIGHT : Element.ALIGN_LEFT;

            ColumnText.ShowTextAligned(
                        canvas: _pdfContentByte,
                        alignment: align,
                        phrase: new Phrase(text, _font),
                        x: center,
                        y: pageSize.GetBottom(25),
                        rotation: 0,
                        runDirection: (int)_direction,
                        arabicOptions: 0);

            var x = _direction == PdfRunDirection.RightToLeft ? center - textLen : center + textLen;
            _pdfContentByte.AddTemplate(_template, x, pageSize.GetBottom(25));
        }

        public void DocumentOpened(PdfWriter writer, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData)
        {
            _pdfContentByte = writer.DirectContent;
            _template = _pdfContentByte.CreateTemplate(50, 50);
        }
    }
}

البته لازم به ذکر است که تمام این کدها به پوشه Samples سورس پروژه نیز جهت سهولت دسترسی، اضافه شده‌اند .

توضیحات:

برای پیاده سازی Header و Footer سفارشی در PdfReport نیاز خواهید داشت تا دو اینترفیس IPageHeader و IPageFooter را پیاده سازی کنید.
ساختار IPageHeader را در ذیل ملاحظه می‌کنید:
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace PdfRpt.Core.Contracts
{
    public interface IPageHeader
    {
        PdfPTable RenderingGroupHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<CellData> newGroupInfo, IList<SummaryCellData> summaryData);

        PdfPTable RenderingReportHeader(Document pdfDoc, PdfWriter pdfWriter, IList<SummaryCellData> summaryData);
    }
}

RenderingGroupHeader مرتبط است به مباحث گروه بندی اطلاعات و گزارشات master-detail که در قسمت‌های بعد به آن‌ها اشاره خواهد شد. چون در اینجا به آن نیازی نداشتیم، تنها کافی است متد متناظر با آن، null بر گرداند که در کلاس CustomHeader فوق قابل مشاهده است.
متد RenderingReportHeader به ازای تولید هر صفحه جدید، فراخوانی خواهد شد. به عبارتی می‌توانید در صفحات مختلف، هدرهای مختلفی را نمایش دهید.
خروجی هر دو متد در اینجا یک جدول از نوع PdfPTable است. بنابراین هر نوع ساختار دلخواهی را که علاقمند هستید به شکل یک PdfPTable ایجاد کرده و بازگشت دهید. این جدول در هدر صفحات ظاهر خواهد شد.
برای نمونه در کلاس CustomHeader، یک قالب تهیه شده توسط Open Office توسط متد توکار PdfImageHelper.GetITextSharpImageFromPdfTemplate دریافت و تبدیل به تصویر می‌شود. این تصویر از نوع تصاویر قابل درک توسط iTextSharp است و نه اینکه واقعا تبدیل به یک تصویر معمولی مثلا از نوع bmp شود. سپس این تصویر، در یک ردیف از جدولی قرار داده شده و این جدول بازگشت داده می‌شود.
در کل یا توسط کار با PdfPTable می‌توانید یک هدر غیرپیش فرض را طراحی کنید و یا می‌توانید توسط ابزارهای بصری مانند Open Office یک قالب خاص را برای آن تهیه کرده و به روشی که ذکر شد و کدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید، بارگذاری و استفاده کنید. این قالب‌ها در مسیر Bin\Data سورس‌های پروژه قرار داده شده‌اند.

ساختار IPageFooter به صورت زیر است:
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using System.Collections.Generic;

namespace PdfRpt.Core.Contracts
{
    public interface IPageFooter
    {
        void DocumentOpened(PdfWriter writer, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData);

        void PageFinished(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData);

        void ClosingDocument(PdfWriter writer, Document document, IList<SummaryCellData> columnCellsSummaryData);
    }
}

برای طراحی یک Footer سفارشی کافی است اینترفیس فوق را پیاده سازی کنید که نمونه‌ای از آن‌را در کدهای کلاس CustomFooter ملاحظه می‌نمائید.
متد DocumentOpened، با وهله سازی شیء Document فراخوانی می‌شود.
متد PageFinished هر بار پیش از اتمام کار صفحه جاری و افزوده شدن آن به Document فراخوانی می‌گردد.
متد ClosingDocument، در زمان بسته شدن شیء Document فراخوانی خواهد شد.

اگر به امضای این متدها دقت کنید، شیء PdfWriter در اختیار شما قرار گرفته است که توسط آن می‌توان مستقیما بر روی فایل PDF، محتوایی را قرار داد. شیء Document نیز در دسترس است. مثلا توسط آن می‌توان اندازه دقیق صفحه را بدست آورد.
به علاوه پارامتر columnCellsSummaryData نیز امکان دسترسی به مقادیر ردیف‌های قبلی را در اختیار شما قرار می‌دهد. برای مثال اگر نیاز دارید تا بر اساس مقادیر ستون‌ها و ردیف‌های قبلی، محاسباتی را انجام داده و در پایین صفحات درج کنید، به این ترتیب دسترسی کاملی به آن‌ها، خواهید داشت.

استفاده از این کلاس‌های سفارشی نیز همواره به شکل زیر خواهد بود:
readonly CustomHeader _customHeader = new CustomHeader();
//...
.PagesFooter(footer =>
{
   footer.CustomFooter(new CustomFooter(footer.PdfFont, PdfRunDirection.LeftToRight));
})
.PagesHeader(header =>
{
  header.CustomHeader(_customHeader);
})
کلا در PdfReport هر جایی متدی به نام CustomXYZ را مشاهده کردید، این متد یک اینترفیس را دریافت می‌کند. به عبارتی این امکان را خواهید داشت تا از متدهای پیش فرض مهیا صرفنظر کرده و مطابق نیاز، نسبت به پیاده سازی و استفاده از وهله جدیدی از این اینترفیس تعریف شده، اقدام کنید.