مطالب
آموزش زمانبندی کارها با HangFire در Asp.Net Core

تسک‌های پس زمینه (Background Job) چیست؟

بطور کلی تسک‌های پس زمینه، کارهایی هستند که برنامه باید بصورت خودکار در زمان‌های مشخصی آن‌ها را انجام دهد؛ برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که متدی را با حجم زیادی از محاسبات پیچیده دارید که وقتی کاربر درخواست خود را ارسال میکند، شروع به محاسبه میشود و کاربر چاره‌ای جز انتظار نخواهد داشت؛ اما اگر اینکار در زمانی دیگر، قبل از درخواست کاربر محاسبه میشد و صرفا نتیجه‌اش به کاربر نمایش داده میشد، قطعا تصمیم گیری بهتری نسبت به محاسبه‌ی آنی آن متد، در زمان درخواست کاربر بوده.
در سناریوی دیگری تصور کنید میخواهید هر شب در ساعتی مشخص، خلاصه‌ای از مطالب وب‌سایتتان را برای کاربران وبسایت ایمیل کنید. در این حالت برنامه باید هر شب در ساعتی خاص اینکار را برای ما انجام دهد و تماما باید این اتفاق بدون دخالت هیچ اراده‌ی انسانی و بصورت خودکار توسط برنامه انجام گیرد.
همچنین شرایطی از این قبیل، ارسال ایمیل تایید هویت، یک ساعت بعد از ثبت نام، گرفتن بک آپ از اطلاعات برنامه بصورت هفتگی و دیگر این موارد، همه در دسته‌ی تسک‌های پس زمینه (Background Job) از یک برنامه قرار دارند.


سؤال : HangFire چیست؟

همانطور که دانستید، تسک‌های پس زمینه نیاز به یک سیستم مدیریت زمان دارند که کارها را در زمان‌های مشخص شده‌ای به انجام برساند. HangFire یک پکیج متن باز، برای ایجاد سیستم زمانبندی شده‌ی کارها است و اینکار را به ساده‌ترین روش، انجام خواهد داد. همچنین HangFire در کنار Quartz که سیستم دیگری جهت پیاده سازی زمانبندی است، از معروف‌ترین پکیج‌ها برای زمانبندی تسک‌های پس زمینه بشمار میروند که در ادامه بیشتر به مزایا و معایب این دو می‌پردازیم. 

مقایسه HangFire و Quartz 

میتوان گفت این دو پکیج تا حد زیادی شبیه به هم هستند و تفاوت اصلی آن‌ها، در لایه‌های زیرین و نوع محاسبات زمانی هریک، نهفته است که الگوریتم مختص به خود را برای این محاسبات دارند؛ اما در نهایت یک کار را انجام میدهند.

دیتابیس :

تفاوتی که میتوان از آن نام برد، وجود قابلیت Redis Store در HangFire است که Quratz چنین قابلیتی را از سمت خودش ارائه نداده و برای استفاده از Redis در Quartz باید شخصا این دو را باهم کانفیگ کنید. دیتابیس Redis بخاطر ساختار دیتابیسی که دارد، سرعت و پرفرمنس بالاتری را ارائه میدهد که استفاده از این قابلیت، در پروژه‌هایی با تعداد تسک‌ها و رکورد‌های زیاد، کاملا مشهود است. البته این ویژگی در HangFire رایگان نیست و برای داشتن آن از سمت HangFire، لازم است هزینه‌ی آن را نیز پرداخت کنید؛ اما اگر هم نمیخواهید پولی بابتش بپردازید و همچنان از آن استفاده کنید، یک پکیج سورس باز برای آن نیز طراحی شده که از این لینک میتوانید آن‌را مشاهده کنید. 

ساختار :

پکیج HangFire از ابتدا با دات نت و معماری‌های دات نتی توسعه داده شده، اما Quartz ابتدا برای زبان جاوا نوشته شده بود و به نوعی از این زبان، ریلیزی برای دات نت تهیه شد و این موضوع طبعا تاثیرات خودش را داشته و برخی از معماری‌ها و تفکرات جاوایی در آن مشهود است که البته مشکلی را ایجاد نمیکند و محدودیتی نسبت به HangFire از لحاظ کارکرد، دارا نیست. شاید تنها چیزی که میتوان در این باب گفت، DotNet Friendly‌تر بودن HangFire است که کار با متد‌های آن، آسان‌تر و به اصطلاح، خوش دست‌تر است.

داشبورد :

هردو پکیج از داشبورد، پشتیبانی میکنند که میتوانید در این داشبورد و ui اختصاصی که برای نمایش تسک‌ها طراحی شده، تسک‌های ایجاد شده را مدیریت کنید. داشبورد HangFire بصورت پیشفرض همراه با آن قرار دارد که بعد از نصب HangFire میتوانید براحتی داشبورد سوار بر آن را نیز مشاهده کنید. اما در Quartz ، داشبورد باید بصورت یک Extension، در پکیجی جدا به آن اضافه شود و مورد استفاده قرار گیرد. در لینک‌های 1 و 2، دوتا از بهترین داشبورد‌ها برای Quartz را مشاهده میکنید که در صورت نیاز میتوانید از آن‌ها استفاده کنید. 

استفاده از HangFire

1. نصب :

  • برای نصب HangFire در یک پروژه‌ی Asp.Net Core لازم است ابتدا پکیج‌های مورد نیاز آن را نصب کنید؛ که شامل موارد زیر است:
Install-Package Hangfire.Core 
Install-Package Hangfire.SqlServer
Install-Package Hangfire.AspNetCore
  • پس از نصب پکیج‌ها باید تنظیمات مورد نیاز برای پیاده سازی HangFire را در برنامه، اعمال کنیم. این تنظیمات شامل افزودن سرویس‌ها و اینترفیس‌های HangFire به برنامه است که اینکار را با افزودن HangFire به متد ConfigureService کلاس Startup انجام خواهیم داد: 
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // Add Hangfire services.
    services.AddHangfire(configuration => configuration
        .SetDataCompatibilityLevel(CompatibilityLevel.Version_170)
        .UseSimpleAssemblyNameTypeSerializer()
        .UseRecommendedSerializerSettings()
        .UseSqlServerStorage(Configuration.GetConnectionString("HangfireConnection"), new SqlServerStorageOptions
        {
            CommandBatchMaxTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5),
            SlidingInvisibilityTimeout = TimeSpan.FromMinutes(5),
            QueuePollInterval = TimeSpan.Zero,
            UseRecommendedIsolationLevel = true,
            DisableGlobalLocks = true
        }));

    // Add the processing server as IHostedService
    services.AddHangfireServer();

    // Add framework services.
    services.AddMvc();
}
  • پکیج HangFire برای مدیریت کار و زمان ، Table هایی دارد که پس از نصب، بر روی دیتابیس برنامه‌ی شما قرار میگیرد. فقط باید دقت داشته باشید ConnectionString دیتابیس خود را در متد AddHangFire مقدار دهی کنید، تا از این طریق دیتابیس برنامه را شناخته و Table‌های مورد نظر را در Schema جدیدی با نام HangFire به آن اضافه کند. 

پ ن : HangFire بصورت پیش‌فرض با دیتابیس SqlServer ارتباط برقرار میکند.

  • این پکیج یک داشبورد اختصاصی دارد که در آن لیستی از انواع تسک‌های در صف انجام و گزارشی از انجام شده‌ها را در اختیار ما قرار میدهد. برای تنظیم این داشبورد باید Middleware مربوط به آن و endpoint جدیدی را برای شناسایی مسیر داشبورد HangFire در برنامه، در متد Configure کلاس Startup اضافه کنید : 
public void Configure(IApplicationBuilder app, IBackgroundJobClient backgroundJobs, IHostingEnvironment env)
{
    // HangFire Dashboard
    app.UseHangfireDashboard();

     app.UseEndpoints(endpoints =>
     {
         endpoints.MapControllers();
         
         // HangFire Dashboard endpoint
         endpoints.MapHangfireDashboard();
     });
}

برای اینکه به داشبورد HangFire دسترسی داشته باشید، کافیست پس از نصب و انجام تنظیمات مذکور، برنامه را اجرا کنید و در انتهای Url برنامه، کلمه‌ی "hangfire" را وارد کنید. سپس وارد پنل داشبورد آن خواهید شد. 
http://localhost:50255/hangfire
البته میتوانید آدرس داشبورد HangFire را در برنامه، از کلمه‌ی "hangfire" به هر چیزی که میخواهید شخصی سازی کنید. برای اینکار کافیست درون Middleware تعریف شده بصورت ورودی string، آدرس جدیدی را برای HangFire تعریف کنید. 
app.UseHangfireDashboard("/mydashboard");
و به طبع در Url : 
http://localhost:50255/mydashboard

2. داشبورد :

داشبورد HangFire شامل چندین بخش و تب مختلف است که به اختصار هر یک را بررسی خواهیم کرد. 



تب Job :
همه‌ی تسک‌های تعریف شده، شامل Enqueued, Succeeded, Processing, Failed و... در این تب نشان داده میشوند. 


تب Retries :
این تب مربوط به تسک‌هایی است که در روال زمانبندی و اجرا، به دلایل مختلفی مثل Stop شدن برنامه توسط iis یا Down شدن سرور و یا هر عامل خارجی دیگری، شکست خوردند و در زمانبندی مشخص شده، اجرا نشدند. همچنین قابلیت دوباره‌ی به جریان انداختن job مورد نظر را در اختیار ما قرار میدهد که از این طریق میتوان تسک‌های از دست رفته را مدیریت کرد و دوباره انجام داد. 


تب Recurring Jobs :
وقتی شما یک تسک را مانند گرفتن بکاپ از دیتابیس، بصورت ماهانه تعریف میکنید و قرار است در هر ماه، این اتفاق رخ دهد، این مورد یک تسک تکراری تلقی شده و این تب مسئول نشان دادن اینگونه از تسک‌ها میباشد. 


تب Servers :
این بخش، سرویس‌هایی را که HangFire برای محاسبه‌ی زمانبندی از آن‌ها استفاده میکند، نشان میدهد. وقتی متد services.AddHangfireServer را به متد ConfigureService کلاس Startup اضافه میکنید، سرویس‌های HangFire جهت محاسبه‌ی زمانبندی‌ها فعال میشوند. 


3. امنیت داشبورد :

همانطور که دانستید، داشبورد، اطلاعات کاملی از نوع کارها و زمان اجرای آن‌ها و نام متدها را در اختیار ما قرار میدهد و همچنین اجازه‌ی تغییراتی را مثل حذف یک تسک، یا دوباره به اجرا در آوردن تسک‌ها و یا اجرای سریع تسک‌های به موعد نرسیده را به کاربر میدهد. گاهی ممکن است این اطلاعات، شامل محتوایی امنیتی و غیر عمومی باشد که هرکسی در برنامه حق دسترسی به آن‌ها را ندارد. برای مدیریت کردن این امر، میتوانید مراحل زیر را طی کنید :
مرحله اول : یک کلاس را ایجاد میکنیم (مثلا با نام MyAuthorizationFilter) که این کلاس از اینترفیسی با نام IDashboardAuthorizationFilter ارث بری خواهد کرد. 
public class MyAuthorizationFilter : IDashboardAuthorizationFilter
{
    public bool Authorize(DashboardContext context)
    {
        var httpContext = context.GetHttpContext();

        // Allow all authenticated users to see the Dashboard (potentially dangerous).
        return httpContext.User.Identity.IsAuthenticated;
    }
}
درون این کلاس، متدی با نام Authorize از اینترفیس مربوطه، پیاده سازی میشود که شروط احراز هویت و صدور یا عدم صدور دسترسی را کنترل میکند. این متد، یک خروجی Boolean دارد که اگر هر یک از شروط احراز هویت شما تایید نشد، خروجی false را بر میگرداند. در این مثال، ما برای دسترسی، محدودیت Login بودن را اعمال کرده‌ایم که این را از HttpContext میگیریم.

مرحله دوم : در این مرحله کلاسی را که بعنوان فیلتر احراز هویت برای کاربران ساخته‌ایم، در option‌های middleware پکیج HangFire اضافه میکنیم. 
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions
{
    Authorization = new [] { new MyAuthorizationFilter() }
});
یکی دیگر از option‌های این middleware که میتوان برای کنترل دسترسی در HangFire استفاده کرد، گزینه‌ی Read-only view نام دارد. 
app.UseHangfireDashboard("/hangfire", new DashboardOptions
{
    IsReadOnlyFunc = (DashboardContext context) => true
});
این گزینه اجازه‌ی هرگونه تغییری را در روند تسک‌ها، از طریق صفحه‌ی داشبورد، از هر کاربری سلب میکند و داشبورد را صرفا به جهت نمایش کار‌ها استفاده میکند نه چیز دیگر.



انواع تسک‌ها در HangFire :

1. تسک‌های Fire-And-Forget :

تسک‌های Fire-And-Forget زمانبندی خاصی ندارند و بلافاصله بعد از فراخوانی، اجرا میشوند. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که میخواهید پس از ثبت نام هر کاربر در وب‌سایت، یک ایمیل خوش آمد گویی ارسال کنید. این عمل یک تسک پس زمینه تلقی میشود، اما زمانبندی خاصی را نیز نمیخواهید برایش در نظر بگیرید. در چنین شرایطی میتوانید از متد Enqueue استفاده کنید و یک تسک Fire-And-Forget را ایجاد کنید تا این تسک صرفا در تسک‌های پس زمینه‌تان نام برده شود و قابل مشاهده باشد. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = backgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName)
         {
             var jobId = _backgroundJobClient.Enqueue(() => SendWelcomeMail(userName));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
همانطور که میبینید در مثال بالا ابتدا برای استفاده از تسک‌های Fire-and-Forget در HangFire باید اینترفیس IBackgroundJobClient را تزریق کنیم و با استفاده از متد Enqueue در این اینترفیس، یک تسک پس زمینه را ایجاد میکنیم که کار آن، فراخوانی متد SendWelcomeMail خواهد بود.

2. تسک‌های Delayed :

همانطور که از اسم آن پیداست، تسک‌های Delayed، تسک‌هایی هستند که با یک تاخیر در زمان، اجرا خواهند شد. بطور کلی زمانبندی این تسک‌ها به دو دسته تقسیم میشود :

  • دسته اول : اجرا پس از تاخیر در زمانی مشخص.
همان شرایط ارسال ایمیل را به کاربرانی که در وبسایتتان ثبت نام میکنند، در نظر بگیرید؛ اما اینبار میخواهید نه بلافاصله، بلکه 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر، ایمیل خوش آمد گویی را ارسال کنید. در این نوع شما یک تاخیر 10 دقیقه‌ای میخواهید که Delayed Job‌ها اینکار را برای ما انجام میدهند. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = backgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName)
         {
             var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),TimeSpan.FromMinutes(10));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
در این مثال با استفاده از متد Schedule در اینترفیس IBackgroundJobClient توانستیم متد SendWelcomeMail را صدا بزنیم و با ورودی TimeSpan یک تاخیر 10 دقیقه‌ای را در متد HangFire اعمال کنیم.
همچنین میتوانید از ورودی‌های دیگر نوع TimeSpan شامل TimeSpan.FromMilliseconds و TimeSpan.FromSecondsو TimeSpan.FromMinutes و TimeSpan.FromDays برای تنظیم تاخیر در تسک‌های خود استفاده کنید.

  • دسته دوم : اجرا در زمانی مشخص.
نوع دیگر استفاده از متد Schedule، تنظیم یک تاریخ و زمان مشخصی برای اجرا شدن تسک‌های در آن تاریخ و زمان واحد میباشد. برای مثال سناریویی را در نظر بگیرید که دستور اجرا و زمانبندی آن، در اختیار کاربر باشد و کاربر بخواهد یک Reminder، در تاریخ مشخصی برایش ارسال شود که در اینصوررت میتوانید با استفاده از instance دیگری از متد Schedule که ورودی ای از جنس DateTimeOffset را دریافت میکند، تاریخ مشخصی را برای آن اجرا، انتخاب کنید. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IBackgroundJobClient _backgroundJobClient;
        public HomeController(IBackgroundJobClient backgroundJobClient)
        {
            _backgroundJobClient = IBackgroundJobClient;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("welcome")]
         public IActionResult Welcome(string userName , DateTime dateAndTime)
         {
             var jobId = BackgroundJob.Schedule(() => SendWelcomeMail(userName),DateTimeOffset(dateAndTime));
             return Ok($"Job Id {jobId} Completed. Welcome Mail Sent!");
         }

         public void SendWelcomeMail(string userName)
         {
             //Logic to Mail the user
             Console.WriteLine($"Welcome to our application, {userName}");
         }    
    }
در این مثال، تاریخ مشخصی را برای اجرای تسک‌های خود، از کاربر، در ورودی اکشن متد دریافت کرده‌ایم و به متد Schedule، در غالب DateTimeOffset تعریف شده، پاس میدهیم.

3. تسک‌های Recurring :

تسک‌های Recurring به تسک‌هایی گفته میشود که باید در یک بازه‌ی گردشی از زمان اجرا شوند. در یک مثال، بیشتر با آن آشنا خواهیم شد. فرض کنید میخواهید هر هفته، برنامه از اطلاعات دیتابیس موجود بکاپ بگیرد. در اینجا تسکی را دارید که قرار است هر هفته و هربار به تکرر اجرا شود. 
public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IRecurringJobManager _recurringJobManager;
        public HomeController(IRecurringJobManager recurringJobManager)
        {
            _recurringJobManager = recurringJobManager;
        }
    
         [HttpPost]
         [Route("BackUp")]
         public IActionResult BackUp(string userName)
         {
             _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => BackUpDataBase(), Cron.Weekly);
             return Ok();
         }

         public void BackUpDataBase()
         {
            // ...
         }    
    }
برای تنظیم یک Recurring Job باید اینترفیس دیگری را بنام IRecurringJobManager، تزریق کرده و متد AddOrUpdate را استفاده کنید. در ورودی این متد، یک نوع تعریف شده در HangFire بنام Cron دریافت میشود که بازه‌ی گردش در زمان را دریافت میکند که در اینجا بصورت هفتگی است.

انواع دیگر Cron شامل :

  • هر دقیقه (Cron.Minutely) :
این Cron هر دقیقه یکبار اجرا خواهد شد. 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , Cron.Minutely);
  • هر ساعت (Cron.Hourly) :
این Cron هر یک ساعت یکبار و بصورت پیش‌فرض در دقیقه اول هر ساعت اجرا میشود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly);
اما میتوانید یک ورودی دقیقه به آن بدهید که در اینصورت در N اُمین دقیقه از هر ساعت اجرا شود. 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Hourly(10));
  • هر روز (Cron.Daily) :
این Cron بصورت روزانه و در حالت پیشفرض، در اولین ساعت و اولین دقیقه‌ی هر روز اجرا خواهد شد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily);
در حالتی دیگر میتوانید ورودی ساعت و دقیقه را به آن بدهید تا در ساعت و دقیقه‌ای مشخص، در هر روز اجرا شود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Daily(3,10));
  • هر هفته (Cron.Weekly) :
این Cron هفتگی است. بصورت پیشفرض هر هفته، شنبه در اولین ساعت و در اولین دقیقه، اجرا میشود. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Weekly);
در حالتی دیگر چندمین روز هفته و ساعت و دقیقه مشخصی را در ورودی میگیرد و حول آن میچرخد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job,Cron.Weekly(DayOfWeek.Monday,3,10));
  • هر ماه (Cron.Monthly) :
این Cron بصورت ماهانه اولین روز ماه در اولین ساعت روز و در اولین دقیقه ساعت، زمانبندی خود را اعمال میکند. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly);
و در صورت دادن ورودی میتوانید زمانبندی آن در چندمین روز ماه، در چه ساعت و دقیقه‌ای را نیز تنظیم کنید. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Monthly(10,3,10));
  • هر سال (Cron.Yearly) :
و در نهایت این Cron بصورت سالانه و در اولین ماه، روز، ساعت و دقیقه هر سال، وظیفه خود را انجام خواهد داد. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly);
که این‌هم مانند بقیه، ورودی‌هایی دریافت میکند که به ترتیب شامل ماه، روز، ساعت و دقیقه است. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Job, Cron.Yearly(2,4,3,10));
در نهایت با استفاده از این Cron‌ها میتوانید انواع مختلفی از Recurring Job‌ها را بسازید.

4. تسک‌های Continuations :

این نوع از تسک‌ها، وابسته به تسک‌های دیگری هستند و بطور کلی وقتی استفاده میشوند که ما میخواهیم تسکی را پس از تسک دیگری، با یک زمانبندی، به نسبت زمان اجرای تسک اول، اجرا کنیم. برای مثال میخواهیم 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر، برای او ایمیل احراز هویت ارسال شود که شبیه اینکار را در تسک‌های Delayed انجام داده بودیم. اما همچنین قصد داریم 5 دقیقه بعد از ارسال ایمیل احراز هویت، لینک فرستاده شده را منسوخ کنیم. در این سناریو ما دو زمانبندی داریم؛ اول 10 دقیقه بعد از ثبت نام کاربر و دوم 5 دقیقه بعد از اجرای متد اول. 
var stepOne = _backgroundJobClient.Schedule(() => SendAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromMinute(10));
_backgroundJobClient.ContinueJobWith(stepOne, () => _backgroundJobClient.Schedule(() => ExpireAuthorizationEmail(), TimeSpan.FromHours(5)));
برای ایجاد یک Continuations Job باید از متد ContinueJobWith در اینترفیس IBackgroundJobClient استفاده کنیم و در ورودی اول این متد، آیدی تسک ایجاد شده قبلی را پاس دهیم.

برخی از نکات و ترفند‌های HangFire

1. استفاده از Cron Expression در Recurring Job‌ها :

بطور کلی، Cron‌، ساختاری تعریف شده برای تعیین بازه‌های زمانی است. Cron اختصار یافته‌ی کلمات Command Run On میباشد که به اجرا شدن یک دستور، در زمان مشخصی اشاره دارد. برای استفاده از آن، ابتدا به تعریف این ساختار میپردازیم : 
* * * * * command to be executed
- - - - -
| | | | |
| | | | ----- Day of week (0 - 7) (Sunday=0 or 7)
| | | ------- Month (1 - 12)
| | --------- Day of month (1 - 31)
| ----------- Hour (0 - 23)
------------- Minute (0 - 59)
این ساختار را از پایین به بالا در زیر برایتان تشریح میکنیم : 
* * * * *
  • فیلد اول (Minute) : در این فیلد باید دقیقه‌ای مشخص از یک ساعت را وارد کنید؛ مانند دقیقه 10 (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد دوم (Hour) : در این فیلد باید زمان معلومی را با فرمت ساعت وارد کنید؛ مانند ساعت 7 (میتوانید محدوده‌ای  را هم تعیین کنید، مانند ساعات 12-7)
  • فیلد سوم (Day of Month) : در این فیلد باید یک روز از ماه را وارد کنید؛ مانند روز 15 ام از ماه (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد چهارم (Month) : در این فیلد باید یک ماه از سال را وارد کنید؛ مثلا ماه 4 ام(آوریل) (میتوانید محدوده‌ای را هم تعیین کنید)
  • فیلد پنجم (Day of Week) : در این فیلد باید روزی از روز‌های هفته یا محدوده‌ای از آن روز‌ها را تعیین کنید. مانند صفرم هفته که در کشور‌های اروپایی و آمریکایی معادل روز یکشنبه است.
همانطور که میبینید، Cron‌ها دسترسی بهتری از تعیین بازه‌های زمانی مختلف را ارائه میدهند که میتوانید از آن در Recurring متد‌ها بجای ورودی‌های Yearly - Monthly - Weekly - Daily - Hourly - Minutely استفاده کنید. در واقع خود این ورودی‌ها نیز متدی تعریف شده در کلاس Cron هستند که با فراخوانی آن، خروجی Cron Expression را میسازند و در درون ورودی متد Recurring قرار میگیرند.

در ادامه مثالی را خواهیم زد تا نیازمندی به Cron Expression‌ها را بیشتر درک کنید. فرض کنید میخواهید یک زمانبندی داشته باشید که "هر ماه بین بازه 10 ام تا 15 ام، بطور روزانه در ساعت 4:00" اجرا شود. اعمال این زمانبندی با متد‌های معمول در کلاس Cron امکان پذیر نیست؛ اما میتوانید با Cron Expression آن‌را اعمال کنید که به این شکل خواهد بود: 
0 4 10-15 * *
برای ساخت Cron Expression‌ها وبسایت هایی وجود دارند که کمک میکنند انواع Cron Expression‌های پیچیده‌ای را طراحی کنیم و با استفاده از آن، زمانبندی‌های دقیق‌تر و جزئی‌تری را بسازیم. یکی از بهترین وبسایت‌ها برای اینکار crontab.guru است.

پ. ن. برای استفاده از Cron Expression در متد‌های Recurring کافی است بجای ورودی‌های Yearly - Monthly - Weekly - Daily - Hourly - Minutely ، خود Cron Expression را درون ورودی متد تعریف کنیم : 
 _recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => job , "0 4 10-15 * *" );


2. متد Trigger :

متد Trigger یک متد برای اجرای آنی تسک‌های Recurring است که به کمک آن میتوانید این نوع از تسک‌ها را بدون در نظر گرفتن زمانبندی آن‌ها، در لحظه اجرا کنید و البته تاثیری در دفعات بعدی تکرار نداشته باشد. 
RecurringJob.Trigger("some-id");


3. تعیین تاریخ انقضاء برای Recurring Job‌ها :

گاهی ممکن است در تسک‌های Recurring شرایطی پیش آید که برفرض میخواهید کاری را هر ماه انجام دهید، اما این تکرار در پایان همان سال تمام میشود. در اینصورت باید یک Expire Time برای متد Recurring خود تنظیم کنیم تا بعد از 12 ماه تکرار، در تاریخ 140X/12/30 به پایان برسد. HangFire برای متد‌های Recurring ورودی با عنوان ExpireTime تعریف نکرده، اما میتوان از طریق ایجاد یک زمانبندی، تاریخ مشخصی را برای حذف کردن متد Recurring تعریف کرد که همانند یک ExpireTime عمل میکند. 
_recurringJobManager.AddOrUpdate("test", () => Console.WriteLine("Recurring Job"), Cron.Monthly);
_backgroundJobClient.Schedule(() => _recurringJobManager.RemoveIfExists("test"), DateTimeOffset(dateAndTime));
با اجرای این متد، اول کاری برای تکرار در زمانبندی ماهیانه ایجاد میشود و در متد دوم، زمانی برای حذف متد اول مشخص میکند.

در آخر امیدوارم این مقاله برایتان مفید واقع شده باشد. میتوانید فیدبکتان را در قالب کامنت یا یک قهوه برایم ارسال کنید.

نظرات مطالب
ایجاد alert,confirm,prompt هایی متفاوت با jQuery Impromptu
سلام
با تشکر از راهنمایی شما برای کنترل‌ها من از این کنترل می‌خواستم استفاده کنم ولی اجرا نشد اگه راهنماییم کنید ممنون میشم .
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Strict//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-strict.dtd">
<html lang="en" xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">

<head>
<meta content="text/html; charset=UTF-8" http-equiv="Content-Type" />
<title></title>

<link href="jquery-impromptu.css" media="all" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="jquery-1.8.3.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="jquery-impromptu.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript">

$(function(){
$show.click(function(e){
$.prompt("Hello World!");
});
});
});

</script>
</head>

<body>
<button class="show">ShowPrompt</button>
</body>
</html>
ممنون
مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


نظرات مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 4 - طول حیات سرویس ها یا Service Lifetime
آقای نصیری یک متن در این مورد دارند که لینکش رو ارسال کردند .
در مورد میان افزار‌ها ، قسمت 7 مقاله هست که به خاطر مشغله‌ی کاری هنوز اون رو ننوشتم ... اگر وقت بود در مورد واکشی سرویس‌ها و مکانیزم‌های واکشی سرویس‌ها هم در ادامه توضیح خواهم داد .

میان افزار / Middle ware‌ها :
این کلاس‌ها فقط و فقط در هنگام تعریف در متد Configure ساخته می‌شوند و  شی ایجاد شده از هر سرویسی که درون سازنده‌ی آن‌ها ثبت بشه ، تا پایان طول حیات برنامه ، در حافظه نگه داشته می‌شود و اصطلاحا Capture می‌شود .
مثلا اگر میان افزاری برای لاگ کردن آخرین فعالیت کاربر بنویسیم و UserRepository را در سازنده تعریف کنیم ، یک نمونه از این Repository تا در طول حیات برنامه در حافظه نگه داشته می‌شود که معمولا باعث  اشغال حافظه ، باز نگه داشتن Connection به پایگاه داده و ایجاد خطا می‌شود . برای جلوگیری از این مشکل ، در میان افزارها ، ما سرویس‌های Transient و Scoped را در خود متد‌های InvokeAsync و یا Invoke ثبت می‌کنیم تا با هر درخواست جدید یک نمونه‌ی جدید از آن‌ها ساخته شود و با پایان درخواست نمونه‌ی ساخته شده به درستی از بین برود .

در مورد Validation :
به صورت معمول ، Validation در هر صفحه به ازای هر درخواست ، از ابتدا انجام می‌شود و بنابراین روش منطقی ثبت و واکشی سرویس‌های Validation به صورت Scoped هست تا خطر به اشتراک گذاشتن وضعیت شی وجود نداشته باشد . توصیه‌ی من ثبت این سرویس به صورت Scoped و یا حتی برای امنیت بیشتر ، ثبت آن به صورت Transient هست تا مطمئن شوید که با هر بار فراخوانی این سرویس در طول یک درخواست ، یک نمونه‌ی جدید ساخته و استفاده می‌شود .

"سرویس‌های Scoped  در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در  بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است. بنابراین باید به این نکته در هنگام تعریف سرویس به صورت  Scoped ، توجه داشته باشید."  »
یک مثال می‌زنیم فرض کنید IUserRepository را به عنوان یک سرویس Scoped ثبت کرده ایم ، و دو سرویس IUserAccountManager و IUserFinancialManager به این سرویس وابسته هستند و این سرویس درون سازنده‌ی دو سرویس Manager ثبت شده هست . حالا این دو سرویس خودشان درون UserController ثبت شده اند .

public class UserAccountManager  : IUserAccountManager 
{
     private I,serRepository _userRepository ; 
     // تزریق درون سازنده
}

public class UserFinancialManager  : IUserFinancialManager  
{
     private IUserRepository _userRepository ; 
     // تزریق درون سازنده
}


public class UserController 
{
     IUserFinancialManager  _userFinancialManager ;
     IUserAccountManager  _userAccountManager;

     // تزریق درون سازنده
}

در این حالت ، DI Container به ازای هر درخواست به این کنترلر ، یک نمونه از userRepository می‌سازد و این نمونه را در اختیار UserAccountManager و UserFinancialManager می‌گذارد و در طول درخواست ، هر تغییر وضعیتی درون userRepository بین دو سرویس Manager ، مشترک هست ... این معنای « "سرویس‌های Scoped  در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در  بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است.  » می‌باشد ... به عبارت ساده‌تر ،در این مثال هر دو سرویس Manager به یک نمونه از DbContext درون UserRepository دسترسی دارند .

حالا فرض کنید در اینجا IUserRepository را به صورت Transient ثبت کرده باشیم ، در این حالت به ازای هر درخواست به کنترلر مورد بحث ، DI Container برای هر سرویس Manager ، یک نمونه‌ی اختصاصی از IUserRepository می‌سازد و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد و هر سرویس یک نمونه‌ی منحصر به فرد از IUserRepository دارد . به عبارت ساده‌تر ، در این مثال هر سرویس Manager به یک نمونه‌ی اختصاصی از DbContet دسترسی دارد .

برای تست این موضوع می‌توانید از تکه کد زیر استفاده کنید :

using System;

namespace AspNetCoreDependencyInjection.Services
{
    public interface IUserRepository
    {
        public string GID { get; }
    }

    public class UserRepository : IUserRepository
    {
        public string GID { get; private set; }

        public UserRepository()
        {
            GID = Guid.NewGuid().GetHashCode().ToString("x");
        }
    }

    //---------------------------------------------

    public interface IUserAccountManager
    {
        public string DisplayGuid();
    }

    public class UserAccountManager : IUserAccountManager
    {
        private IUserRepository _userRepository;

        public UserAccountManager(IUserRepository userRepository)
        {
            _userRepository = userRepository;
        }

        public string DisplayGuid()
        {
            return "UserFinancialManager Guid : " + _userRepository.GID;
        }
    }

    //-------------------------------------------------

    public interface IUserFinancialManager
    {
        public string DisplayGuid();
    }

    public class UserFinancialManager : IUserFinancialManager
    {
        private IUserRepository _userRepository;

        public UserFinancialManager(IUserRepository userRepository)
        {
            _userRepository = userRepository;
        }

        public string DisplayGuid()
        {
            return "UserFinancialManager Guid : " + _userRepository.GID;
        }
    }
}

حالا در کنترلر

public class UserController : Controller
    {
       
        private readonly IUserFinancialManager _userFinancialManager;

        private readonly IUserAccountManager _userAccountManager;

        public UserController(IUserFinancialManager userFinancialManager,
            IUserAccountManager userAccountManager)
        {
            _userFinancialManager = userFinancialManager;
            _userAccountManager = userAccountManager;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            ViewBag.FinancialManager = _userFinancialManager.DisplayGuid();
            ViewBag.AccountManager = _userAccountManager.DisplayGuid();
            return View();
        }
    }

و نمای ایندکس

@{
ViewData["Title"] = "User";
}

<div class="text-center">
<div class="row">
<div class="col-12">
<p class="alert alert-info text-left">
<b>User Finanacial Manager / UserRepository Guid  : </b><span>@ViewBag.FinancialManager </span> <br />
<b>User Account Manager / UserRepository Guid  : </b><span>@ViewBag.AccountManager</span> <br />
</p>
</div>
</div>
</div>

برای تست یکبار سرویس IUserRepository را به صورت Scoped و بار دیگر به صورت Transient ثبت کنید و با اجرا برنامه Guid‌های ایجاد شده را چک کنید .

 services.AddTransient<IUserRepository, UserRepository>();
 services.AddScoped<IUserAccountManager, UserAccountManager>();
services.AddScoped<IUserFinancialManager, UserFinancialManager>();


// اجرای دوم 
// services.AddScoped<IUserRepository, UserRepository>();
 //services.AddScoped<IUserAccountManager, UserAccountManager>();
//services.AddScoped<IUserFinancialManager, UserFinancialManager>();





مطالب
استفاده از pjax بجای ajax در ASP.NET MVC
عموما از ajax برای ارائه سایت‌هایی سریع، با حداقل ریفرش و حداقل مصرف پهنای باند سرور، استفاده می‌شود. اما این روش، مشکلات خاص خود را نیز دارا است. عموما محتوای پویای بارگذاری شده، سبب تغییر آدرس صفحه‌ی جاری در مرورگر نمی‌شود. برای مثال اگر قرار است چندین برگه در صفحه به صورت ajax ایی بارگذاری شوند، تغییر سریع محتوا را مشاهده می‌کنید، اما خبری از تغییر آدرس جاری صفحه در مرورگر نیست. همچنین روش‌های ajax ایی عموما SEO friendly نیستند. زیرا اکثر موتورهای جستجو فاقد پردازشگرهای جاوا اسکریپت می‌باشند و محتوای پویای ajax ایی را مشاهده نمی‌کنند. برای آدرس دهی این مشکلات مهم، افزونه‌ای به نام pjax طراحی شده‌است که کار آن دریافت محتوای HTML ایی از سرور و قرار دادن آن در یک جایگاه خاص مانند یک div است. در پشت صحنه‌ی آن از jQuery ajax استفاده شده، به همراه push state

pjax = pushState + AJAX
Push state API همان HTML5 History API است؛ به این معنا که هرچند محتوای صفحه‌ی جاری به صورت پویا بارگذاری می‌شود، اما آدرس مرورگر نیز به صورت خودکار تنظیم خواهد شد؛ به همراه عنوان صفحه. به علاوه تاریخچه‌ی مرور صفحات نیز در مرورگر به روز رسانی شده و امکان حرکت بین صفحات توسط دکمه‌های back و forward همانند قبل وجود خواهد داشت. همچنین اگر مرورگر جاری سایت، امکان استفاده از جاوا اسکریپت را نداشته باشد، به صورت خودکار به حالت بارگذاری کامل صفحه سوئیچ خواهد کرد.
سایت‌های بسیاری خودشان را با این الگو وفق داده‌اند. برای نمونه Twitter و Github از مفهوم pjax استفاده‌ی وسیعی دارند. برای نمونه، layout یا master page یک سایت را درنظر بگیرید. به ازای مرور هر صفحه، یکبار باید تمام قسمت‌های تکراری layout از سرور بارگذاری شوند. توسط pjax به سرور اعلام می‌کنیم، ما تنها نیاز به body صفحات را داریم و نه کل صفحه را. همچنین اگر مرورگر از جاوا اسکریپت استفاده نمی‌کند، لطفا کل صفحه را همانند گذشته بازگشت بده. به علاوه مسایل سمت کلاینت مانند تغییر آدرس مرورگر و تغییر عنوان صفحه نیز به صورت خودکار مدیریت شوند. این تکنیک را دقیقا در حین مرور مخزن‌های کد Github می‌توانید مشاهده کنید. فقط قسمتی که لیست فایل‌ها را ارائه می‌دهد، از سرور دریافت می‌گردد و نه کل صفحه.


بکارگیری pjax در ASP.NET MVC

مطابق توضیحاتی که ارائه شد، برای پیاده سازی سازی pjax نیاز به دو فایل layout داریم. یکی برای حالت ajax ایی و دیگری برای حالت بارگذاری کامل صفحه. حالت ajax ایی آن تنها از رندرکردن body پشتیبانی می‌کند؛ و نه ارائه تمام قسمت‌های صفحه مانند هدر، فوتر، منوها و غیره. بنابراین خواهیم داشت:

الف) تعریف فایل‌های layout سازگار با pjax
ابتدا یک فایل جدید را به نام _PjaxLayout.cshtml به پوشه‌ی Shared اضافه کنید؛ با این محتوا:
 <title>@ViewBag.Title</title>
@RenderBody()
سپس layout اصلی سایت را به نحو ذیل تغییر دهید
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" />
    <script src="~/Scripts/jquery-1.8.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.pjax.js"></script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $(document).pjax('a[withpjax]', '#pjaxContainer', { timeout: 5000 });
        });
    </script>
</head>
    <body>
        <div>Main layout ...</div>
        <div id="pjaxContainer">
            @RenderBody()
        </div>
    </body>
</html>
در فایل PjaxLayout خبری از هدر و فوتر نیست و فقط یک عنوان و نمایش body را به همراه دارد.
فایل layout اصلی سایت همانند قبل است. فقط RenderBody آن داخل یک div با id مساوی pjaxContainer قرار گرفته و از آن در فراخوانی افزونه‌ی pjax استفاده شده‌است. همانطور که ملاحظه می‌کنید، مطابق تنظیمات ابتدای هدر layout، فقط لینک‌هایی که دارای ویژگی withpjax باشند، توسط pjax پردازش خواهند شد.

ب) تغییر فایل ViewStart برنامه
در فایل ViewStart، کار مقدار دهی layout پیش فرض صورت گرفته‌است. اکنون نیاز است این فایل را جهت معرفی layout دوم تعریف شده مخصوص pjax، اندکی ویرایش کنیم:
@{
    if (Request.Headers["X-PJAX"] != null)
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_PjaxLayout.cshtml";
    }
    else
    {
        Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
    }
}
افزونه‌ی pjax، هدری را به نام X-PJAX به سرور ارسال می‌کند. بر این اساس می‌توان تصمیم گرفت که آیا از layout اصلی (در صورتیکه مرورگر از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی‌کند و این هدر را ارسال نکرده‌است) یا از layout سبک‌تر pjax استفاده شود.

ج) آزمایش برنامه
using System.Web.Mvc;

namespace PajxMvcApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            return View();
        }
    }
}
یک کنترلر ساده را به نحو فوق با دو اکشن متد و دو View متناظر با آن ایجاد کنید.
سپس View متد Index را به نحو ذیل تغییر دهید:
 @{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.ActionLink(linkText: "About", actionName:"About", routeValues: null,
                         controllerName:"Home", htmlAttributes: new { withpjax = "with-pjax"})
در این View یک لینک معمولی به اکشن متد About اضافه شده‌است. فقط در ویژگی‌های html آن، یک ویژگی جدید به نام withpjax را نیز اضافه کرده‌ایم تا در صورت امکان و پشتیبانی مرورگر، از pjax استفاده شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی را در برگه‌ی network آن مشاهده خواهید کرد:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کلیک بر روی لینک About، یک درخواست pjax ایی به سرور ارسال شده‌است؛ به همراه هدرهای ویژه آن. هنوز قسمت‌های اصلی layout سایت مشخص هستند (و مجددا از سرور درخواست نشده‌اند). آدرس صفحه عوض شده‌است. به علاوه قسمت body آن تنها تغییر کرده‌است.



این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید
PajxMvcApp.zip


برای مطالعه بیشتر

A Faster Web With PJAX
Favour PJAX over dynamically loaded partial views
What is PJAX and why
Pjax.Mvc
Using pjax with ASP.Net MVC3
Getting started with PJAX with ASP.NET MVC
ASP.NET MVC with PAjax or PushState/ReplaceState and Ajax
مطالب
React 16x - قسمت 5 - کامپوننت‌ها - بخش 2 - نمایش لیست‌ها و مدیریت رویدادها و حالات
در قسمت قبل، اولین کامپوننت React خود را ایجاد کردیم و سپس جزئیات بیشتری از عبارات JSX را مانند نحوه‌ی تعریف المان‌های مختلف و تنظیم مقادیر ویژگی‌های آن‌را بررسی کردیم. در ادامه‌ی همان مثال، در این قسمت، نحوه‌ی نمایش لیست‌ها و تعریف و مدیریت رویدادها را در کامپوننت‌های React، بررسی می‌کنیم.


نحوه‌ی رندر لیستی از اشیاء در کامپوننت‌های React

فرض کنید می‌خواهیم لیستی از تگ‌ها را رندر کنیم. برای این منظور ابتدا داده‌های مرتبط را به خاصیت state کامپوننت، اضافه می‌کنیم:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };
اکنون می‌خواهیم tags را توسط المان‌های ul و ui رندر کنیم. اگر با Angular کار کرده باشید، به همراه یک دایرکتیو ngFor است که توسط آن می‌توان یک حلقه را در قالب جاری، پیاده سازی و رندر کرد. اما در React و عبارات JSX، چیزی به نام مفهوم حلقه‌ها وجود خارجی ندارد؛ چون JSX یک templating engine نیست. فقط بیان ساده‌ی المان‌هایی است که قرار است توسط کامپایلر Babel به کدهای جاوا اسکریپتی ترجمه شوند. بنابراین اکنون این سؤال وجود دارد که چگونه می‌توان لیستی از عناصر را در اینجا رندر کرد؟
در مطلب «React 16x - قسمت 3 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 2» در مورد متد Array.map بحث شد. در اینجا می‌توان توسط متد map، هر المان آرایه‌ی تگ‌ها را به یک المان React تبدیل و سپس رندر کرد:
class Counter extends Component {
  state = {
    count: 0,
    tags: ["tag 1", "tag 2", "tag 3"]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        <ul>
          {this.state.tags.map(tag => (
            <li>{tag}</li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
در این مثال، داخل المان ul، با یک {} شروع می‌کنیم تا بتوان به صورت پویا به مقدار آرایه‌ی this.state.tags دسترسی پیدا کرد. سپس متد map را بر روی این آرایه فراخوانی می‌کنیم. متد map، هر عضو آرایه‌ی tags را به callback function آن ارسال کرده و خروجی آن‌را به صورت یک عبارت JSX که در نهایت به یک المان جاوا اسکریپتی خالص ترجمه خواهد شد، تبدیل می‌کند. این فرآیند سبب رندر لیست tags می‌شود:


هرچند اکنون لیستی از تگ‌ها در مرورگر رندر شده‌اند، اما در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، یک اخطار نیز درج شده‌است. علت اینجا است که React نیاز دارد تا بتواند هر آیتم رندر شده را به صورت منحصربفردی شناسایی کند. هدف این است که بتواند در صورت تغییر state هر المان در DOM مجازی خودش، خیلی سریع تشخیص دهد که چه چیزی تغییر کرده و فقط کدام قسمت خاص را باید در DOM اصلی، درج و به روز رسانی کند. برای رفع این مشکل، ویژگی key را به هر المان li در کدهای فوق اضافه می‌کنیم:
<li key={tag}>{tag}</li>
البته در مثال ما تگ‌ها منحصربفرد هستند؛ بنابراین استفاده‌ی از آن‌ها به عنوان key، مشکلی را ایجاد نمی‌کند. در یک برنامه‌ی مفصل‌تر، تگ‌ها می‌توانند شیء بوده و هر شیء دارای خاصیت id باشد که در این حالت فرضی می‌توان از tag.id به عنوان key استفاده کرد. همچنین باید دانست که این key فقط نیاز است در لیست ul، منحصربفرد باشد و نیازی نیست تا در کل DOM منحصربفرد باشد.


رندر شرطی عناصر در کامپوننت‌های React

در اینجا می‌خواهیم اگر تگی وجود نداشت، پیام متناسبی ارائه شود؛ در غیراینصورت لیست تگ‌ها همانند قبل نمایش داده شود (رندر شرطی یا conditional rendering). برای انجام اینکار در React، برخلاف Angular، دارای دایرکتیوهای ساختاری if/else نیستیم؛ چون همانطور که عنوان شد، JSX یک templating engine نیست. به همین جهت برای رندر شرطی المان‌ها در React، باید از همان جاوا اسکریپت خالص کمک بگیریم:
  renderTags() {
    if (this.state.tags.length === 0) {
      return <p>There are no tags!</p>;
    }

    return (
      <ul>
        {this.state.tags.map(tag => (
          <li key={tag}>{tag}</li>
        ))}
      </ul>
    );
  }
یک روش حل این مساله، نوشتن متدی است که به همراه یک if/else است. در اینجا اگر آرایه‌ی تگ‌ها، دارای عنصری نبود، یک پاراگراف متناظر نمایش داده می‌شود، در غیراینصورت همان قسمت رندر لیست تگ‌ها را که توسعه دادیم، بازگشت می‌دهیم. بنابراین این متد، دو خروجی JSX را بسته به شرایط مختلف می‌تواند داشته باشد. سپس از این متد به صورت {()this.renderTags} در متد render اصلی استفاده می‌کنیم:
  render() {
    return (
      <div>
        <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        <button className="btn btn-secondary btn-sm">Increment</button>
        {this.renderTags()}
      </div>
    );
  }
برای آزمایش آن هم یکبار آرایه‌ی tags را به نحو زیر خالی کنید:
  state = {
    count: 0,
    tags: []
  };

روش دوم حل این نوع مساله‌ها، استفاده از روش زیر است؛ در این حالت خاص، فقط یک if را داریم، بدون وجود قسمت else:
{this.state.tags.length === 0 && "Please create a new tag!"}
ابتدا شرط مدنظر نوشته می‌شود، سپس پیامی را که باید در این حالت ارائه شود، پس از && می‌نویسیم. در مثال فوق اگر آرایه‌ی tags خالی باشد، پیامی نمایش داده می‌شود.
اما این روش چگونه کار می‌کند؟! در اینجا && را به دو مقدار مشخص اعمال کرده‌ایم. یکی حاصل یک مقایسه است و دیگری یک مقدار رشته‌ای مشخص. در جاوا اسکریپت برخلاف سایر زبان‌های برنامه نویسی، می‌توان && را بین دو مقدار غیر Boolean نیز اعمال کرد. در جاوا اسکریپت، یک رشته‌ی خالی به false تعبیر می‌شود و اگر تنها دارای یک حرف باشد، true درنظر گرفته می‌شود. برای نمونه در ترکیب 'true && 'Hi، هر دو قسمت به true تفسیر می‌شوند. در این حالت موتور جاوا اسکریپت، دومین عبارت (آخرین عبارت && شده) را بازگشت می‌دهد. همچنین در جاوا اسکریپت عدد صفر به false تفسیر می‌شود. بنابراین ترکیب true && 'Hi' && 1 مقدار 1 را بازگشت می‌دهد؛ چون عدد 1 هم از دیدگاه جاوا اسکریپت به true تفسیر خواهد شد.


مدیریت رخ‌دادها در React


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، رخ‌دادهای استاندارد DOM، دارای خواص معادل React ای نیز هستند. برای مثال زمانیکه می‌نویسیم onClick، دقیقا متناظر است با یک خاصیت المان React در عبارات JSX. بنابراین این نام‌ها حساس به کوچکی و بزرگی حروف نیز هستند.
روش تعریف متدهای رخ‌دادگردان در اینجا، با ذکر فعل handle شروع می‌شود:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!");
  }
سپس ارجاعی از این متد را (نه فراخوانی آن‌را)، به خاصیت برای مثال onClick ارسال می‌کنیم:
<button
    onClick={this.handleIncrement}
    className="btn btn-secondary btn-sm"
>
    Increment
</button>
اگر دقت کنید، onClick، ارجاع this.handleIncrement را دریافت کرده‌است (یعنی بدون () ذکر شده‌است) و نه فراخوانی این متد را (با ذکر ()).
اکنون اگر این فایل را ذخیره کرده و خروجی را در مرورگر بررسی کنیم، با هربار کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، یک console.log صورت می‌گیرد.

در ادامه می‌خواهیم در این رخ‌دادگردان، مقدار this.state.count را افزایش دهیم. برای این منظور ابتدا مقدار this.state.count را به نحو زیر لاگ می‌کنیم:
  handleIncrement() {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
پس از ذخیره‌ی فایل و اجرای برنامه، اینبار با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بلافاصله خطای «Uncaught TypeError: Cannot read property 'state' of undefined» در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود. عنوان می‌کند که شیء this در این متد، undefined است؛ بنابراین امکان خواندن خاصیت state از آن وجود ندارد.


bind مجدد شیء this در رخ‌دادگردان‌های React

در مورد this و bind مجدد آن در مطلب «React 16x - قسمت 2 - بررسی پیشنیازهای جاوا اسکریپتی - بخش 1» مفصل بحث کردیم و در اینجا می‌خواهیم از نتایج آن استفاده کنیم.
همانطور که مشاهده کردید، در متد رویدادگران handleIncrement، به شیء this دسترسی نداریم. چرا؟ چون this در جاوا اسکریپت نسبت به سایر زبان‌های برنامه نویسی، متفاوت رفتار می‌کند. بسته به اینکه یک متد یا تابع، چگونه فراخوانی می‌شود، this می‌تواند اشیاء متفاوتی را بازگشت دهد. اگر تابعی به عنوان یک متد و جزئی از یک شیء فراخوانی شود، this در این حالت همواره ارجاعی را به آن شیء باز می‌گرداند. اما اگر آن تابع به صورت متکی به خود فراخوانی شد، به صورت پیش‌فرض ارجاعی را به شیء سراسری window مرورگر، بازگشت می‌دهد و اگر strict mode فعال باشد، تنها undefined را بازگشت می‌دهد. به همین جهت است که در اینجا خطای undefined بودن this را دریافت می‌کنیم.
یک روش حل این مشکل که پیشتر نیز در مورد آن توضیح دادیم، استفاده از متد bind است:
  constructor() {
    super();
    console.log("constructor", this);
    this.handleIncrement = this.handleIncrement.bind(this);
  }
زمانیکه شیءای از نوع کلاس جاری ایجاد می‌شود، متد constructor آن نیز فراخوانی خواهد شد. در این مرحله دسترسی کاملی به شیء this وجود دارد که نمونه‌ی آن‌را با console.log نوشته شده می‌توانید آزمایش کنید. در اینجا چون کامپوننت جاری از کلاس Component مشتق شده‌است، پیش از دسترسی به شیء this، نیاز است سازنده‌ی کلاس پایه توسط متد super فراخوانی شود. اکنون که به this دسترسی داریم، می‌توان توسط متد bind، مقدار شیء this شیءای دیگر مانند this.handleIncrement را تنظیم مجدد کنیم (متدها نیز در جاوا اسکریپت شیء هستند). خروجی آن، یک وهله‌ی جدید از شیء handleIncrement است که this آن اینبار به وهله‌ای از شیء جاری اشاره می‌کند. به همین جهت خروجی آن‌را به this.handleIncrement انتساب می‌دهیم تا مشکل تعریف نشده بودن this آن برطرف شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، بجای this.state.count لاگ شده، مقدار آن که صفر است، در کنسول توسعه دهنده‌های مرورگر ظاهر می‌شود.


این یک روش است که کار می‌کند؛ اما کمی طولانی است و به ازای هر روال رویدادگردانی باید دقیقا به همین نحو تکرار شود. روش دیگر، تبدیل متد handleIncrement به یک arrow function است و همانطور که در قسمت دوم این سری نیز بررسی کردیم، arrow functionها، this شیء جاری را بازنویسی نمی‌کنند؛ بلکه آن‌را به ارث می‌برند. بنابراین ابتدا کدهای سازنده‌ی فوق را حذف می‌کنیم (چون دیگر نیازی به آن‌ها نیست) و سپس متد handleIncrement سابق را به صورت زیر، تبدیل به یک arrow function می‌کنیم:
  handleIncrement = () => {
    console.log("Increment clicked!", this.state.count);
  }
به این ترتیب با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مجددا همان خروجی تصویر قبلی را دریافت می‌کنیم؛ این روش ساده‌تر و تمیزتر است و نیازی به rebind دستی تک تک رویدادگردان‌های کامپوننت جاری در این حالت وجود ندارد.


به روز رسانی state در کامپوننت‌های React

اکنون که در روال رویدادگردان handleIncrement به شیء this و سپس مقدار this.state.count آن دسترسی پیدا کرده‌ایم، می‌خواهیم با هربار کلیک بر روی این دکمه، یک واحد مقدار آن‌را افزایش داده و در UI نمایش دهیم.
در React، خواص شیء state را جهت نمایش آن‌ها در UI، مستقیما تغییر نمی‌دهیم. به عبارت دیگر نوشتن یک چنین کدی در React برای به روز رسانی UI، مرسوم نیست:
  handleIncrement = () => {
    this.state.count++;
  };
اگر تغییر فوق را اعمال و سپس برنامه را اجرا کنید، با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment ... اتفاقی رخ نمی‌دهد! رفتار React با Angular متفاوت است و در اینجا هرچند توسط فراخوانی {()this.formatCount} کار نمایش خاصیت count انجام می‌شود، اما به ظاهر، تغییرات مقدار count، به عبارات JSX متصل نیست. در کامپوننت‌های Angular اگر مقدار خاصیتی را تغییر دهید و اگر این خاصیت در قالب آن کامپوننت، به آن خاصیت bind شده باشد، شاهد به روز رسانی آنی UI خواهید بود (Change Detection آنی و به ازای هر تغییری)؛ اما در React خیر. هرچند در همان Angular هم توصیه می‌شود که از حالت changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush برای رسیدن به حداکثر کارآیی نمایشی کامپوننت‌ها استفاده شود؛ حالت OnPush در Angular، به روش تشخیص تغییرات React که در ادامه توضیح داده می‌شود، بیشتر شبیه است.

در کدهای فوق هرچند با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مقدار count افزایش یافته‌است، اما React از وقوع این تغییرات مطلع نیست. به همین جهت است که هیچ تغییری را در UI برنامه مشاهده نمی‌کنید.
با اجرای قطعه کد فوق، یک چنین اخطاری نیز در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:
  Line 33:5:  Do not mutate state directly. Use setState()  react/no-direct-mutation-state

برای رفع این مشکل باید از یکی از متدهای به ارث برده شده‌ی از کلاس پایه‌ی Component، به نام setState استفاده کرد. به این ترتیب به React اعلام می‌کنیم که state تغییر کرده‌است (فعالسازی Change Detection، فقط در صورت نیاز). سپس React شروع به محاسبه‌ی تغییرات کرده و در نتیجه قسمت‌های متناظری از UI را برای هماهنگ سازی DOM مجازی خودش با DOM اصلی، به روز رسانی می‌کند.
زمانیکه از متد setState استفاده می‌کنیم، شیءای را باید به صورت یک پارامتر به آن ارسال کنیم. در این حالت مقادیر آن یا به خاصیت state جاری اضافه می‌شوند و یا در صورت از پیش موجود بودن، همان خواص را بازنویسی می‌کنند:
  handleIncrement = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
در اینجا به متد this.setState که از قسمت extends Component جاری به ارث رسیده‌است، یک شیء را با خاصیت count و مقدار جدیدی، ارسال می‌کنیم.
در این مرحله، فایل جاری را ذخیره کرده و پس از بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، بر روی دکمه‌ی Increment کلیک کنید. اینبار ... کار می‌کند! چون React از تغییرات مطلع شده‌است:


وقتی state تغییر می‌کند، چه اتفاقاتی رخ می‌دهند؟

با فراخوانی متد this.setState، به React اعلام می‌کنیم که state یک کامپوننت قرار است تغییر کند. سپس React فراخوانی مجدد متد Render را در صف اجرایی خودش قرار می‌دهد تا در زمانی در آینده، اجرا شود؛ این فراخوانی async است. کار متد render، بازگشت یک المان جدید React است. در اینجا DOM مجازی React از چند المان، به صورت یک div و دو فرزند دکمه و span تشکیل شده‌است. در این حالت یک DOM مجازی قدیمی نیز از قبل (پیش از اجرای مجدد متد render) وجود دارد. در این لحظه، React این دو DOM مجازی را کنار هم قرار می‌دهد و محاسبه می‌کند که در اینجا دقیقا کدام المان‌ها نسبت به قبل تغییر کرده‌اند. برای نمونه در اینجا تشخیص می‌دهد که span است که تغییر کرده، چون مقدار count، توسط آن نمایش داده می‌شود. در این حالت از کل DOM اصلی، تنها همان span تغییر کرده را به روز رسانی می‌کند و نه کل DOM را (و نه اعمال مجدد کل المان‌های حاصل از متد render را).
این مورد را می‌توان به نحو زیر آزمایش و مشاهده کرد:
در مرورگر بر روی المان span که شماره‌ها را نمایش می‌دهد، کلیک راست کرده و گزینه‌ی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز می‌شود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظه‌ای نمایش می‌دهد:



ارسال پارامترها به متدهای رویدادگردان

تا اینجا متد handleIncrement، بدون پارامتر تعریف شده‌است. فرض کنید در یک برنامه‌ی واقعی قرار است با کلیک بر روی این دکمه، id یک محصول را نیز به handleIncrement، منتقل و ارسال کنیم. اما در onClick={this.handleIncrement} تعریف شده، یک ارجاع را به متد handleIncrement داریم. بنابراین برای حل این مساله نمی‌توان از روشی مانند onClick={this.handleIncrement(1)} استفاده کرد که در آن عدد فرضی 1 به صورت آرگومان متد handleIncrement ذکر شده‌است.
یک روش حل این مساله، تعریف متد دومی است که متد handleIncrement پارامتر دار را فراخوانی می‌کند:
  doHandleIncrement = () => {
    this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" });
  };
و در این حالت برای مثال متد handleIncrement یک شیء را پذیرفته‌است:
  handleIncrement = product => {
    console.log(product);
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
سپس بجای تعریف onClick={this.handleIncrement}، از متد doHandleIncrement استفاده خواهیم کرد؛ یعنی onClick={this.doHandleIncrement}

هرچند این روش کار می‌کند، اما بیش از اندازه طولانی شده‌است. راه حل بهتر، استفاده از یک inline function است:
onClick={() => this.handleIncrement({ id: 1, name: "Product 1" })}
یعنی کل arrow function مربوط به doHandleIncrement را داخل onClick قرار می‌دهیم و چون یک سطری است، نیازی به ذکر {} و سمی‌کالن انتهای آن‌را هم ندارد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-04-part02.zip
نظرات مطالب
افزودن و اعتبارسنجی خودکار Anti-Forgery Tokens در برنامه‌های Angular مبتنی بر ASP.NET Core
پاسخ دادن به این سؤال بدون مطالعه‌ی سورس https://github.com/aspnet/Antiforgery غیرممکن است. علت اینکه روش توضیح داده شده‌ی در این مطلب، برای حالت برنامه‌های دارای اعتبارسنجی کار نمی‌کند و خطای «The provided antiforgery token was meant for a different claims-based user than the current user» را دریافت می‌کنید، این صورت است:
 میان‌افزار طراحی شده‌ی در این مطلب، پیش از لاگین و با اولین درخواست تک صفحه‌ی برنامه، کوکی‌های antiforgery را دریافت می‌کند. اما ... سیستم antiforgery طوری طراحی شده‌است که پیش از تولید کوکی، مشخصات دقیق this.HttpContext.User را دریافت و هش می‌کند (لیست Claims آن‌را به صورت رشته در می‌آورد و هش SHA256 آن را محاسبه می‌کند). از این هش هم جهت تولید محتوای کوکی نهایی خود استفاده می‌کند. بنابراین در بار اولی که صفحه درخواست شده‌است، یک کوکی antiforgery مخصوص کاربر null و اعتبارسنجی نشده، تولید خواهد شد. بعد از آن پس از لاگین، اگر میان‌افزار یاد شده مجددا نیز فراخوانی شود، هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. از این جهت که در طراحی متد GetAndStoreTokens آن، به ازای یک صفحه، فقط یکبار این کوکی تولید می‌شود و اگر هزار بار دیگر هم این متد را جهت برنامه‌ی تک صفحه‌ای خود فراخوانی کنیم، به این معنا نخواهد بود که مشخصات this.HttpContext.User را به کوکی جدیدی اضافه می‌کند؛ چون اصلا کوکی جدیدی را تولید نمی‌کند!

بنابراین راه حل نهایی به این صورت است:
الف) میان افزار AngularAntiforgeryTokenMiddleware فوق را حذف کنید. این میان‌افزار عملا کاربردی برای برنامه‌های SPA دارای اعتبارسنجی ندارد.
ب) امضای متد Login را به این صورت تغییر دهید که شامل IgnoreAntiforgeryToken باشد:
[AllowAnonymous]
[IgnoreAntiforgeryToken]
[HttpPost("[action]")]
public async Task<IActionResult> Login([FromBody] User loginUser)
از این جهت که نمی‌توانیم پیش از لاگین، درخواست تولید کوکی antiforgery را برای کاربر null صادر کنیم؛ چون این کوکی تا پایان عمر مرورگر تغییری نخواهد کرد.
ج) در متد لاگین، پس از تولید توکن‌ها، اکنون کار تولید کوکی را به صورت زیر انجام می‌دهیم:
private void regenerateAntiForgeryCookie(IEnumerable<Claim> claims)
{
    this.HttpContext.User = new ClaimsPrincipal(new ClaimsIdentity(claims, JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme));
    var tokens = _antiforgery.GetAndStoreTokens(this.HttpContext);
    this.HttpContext.Response.Cookies.Append(
                  key: "XSRF-TOKEN",
                  value: tokens.RequestToken,
                  options: new CookieOptions
                  {
                      HttpOnly = false // Now JavaScript is able to read the cookie
                  });
}
در این‌جا لیست claims ایی را که در حین تولید توکن‌ها ایجاد کردیم، تبدیل به یک ClaimsPrincipal می‌کنیم تا بتوانیم this.HttpContext.User را مقدار دهی کنیم (دقیقا با مشخصات اصلی کاربر لاگین شده) و سپس متد GetAndStoreTokens را فراخوانی می‌کنیم تا این User غیرنال را خوانده و کوکی صحیحی را تولید کند. به این صورت است که دیگر پیام خطای «این antiforgery توکن، متعلق به کاربر دیگری است» را دریافت نخواهیم کرد. این «کاربر دیگر» منظورش همان کاربر null ابتدای کار است که پیش از لاگین تنظیم می‌شد و با کاربر جدیدی که دارای claims است یکی نبود.

نکته‌ی مهم! جائیکه Claim‌های برنامه را تولید می‌کنید، باید حتما Issuer را هم ذکر کنید:
 new Claim(JwtRegisteredClaimNames.Jti, Guid.NewGuid().ToString(),
                  ClaimValueTypes.String, _configuration.Value.Issuer),
از این جهت که هش SHA256 ایی که توضیح داده شده، بر اساس این Issuer، مقدار و نوع Claim محاسبه می‌شود. اگر Issuer را ذکر نکنید، به local authority تنظیم می‌شود که با Issuer نهایی توکن تولید شده یکی نیست. به همین جهت حتی اگر this.HttpContext.User را هم مقدار دهی کنید، کار نمی‌کند؛ چون هش claim‌های تولیدی، یکی نخواهند بود و باز هم پیام «این antiforgery توکن متعلق به کاربر دیگری است» را دریافت خواهید کرد.


خلاصه این تغییرات به پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication اعمال شده‌اند.
مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت پنجم - بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها
در قسمت قبل، نگاهی داشتیم به 4 نوع مختلف data binding در AngularJS 2.0. در قسمت جاری می‌خواهیم کیفیت کدهای کامپوننت لیست محصولات را با strong typing بهبود بخشیده و همچنین چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها را به همراه ایجاد custom pipes بررسی کنیم.


افزودن strong typing به کامپوننت نمایش لیست محصولات

یکی از مزایای کار با TypeScript امکان انتساب نوع‌های مشخص یا سفارشی، به متغیرها و اشیاء تعریف شده‌است. برای مثال تاکنون هر خاصیت تعریف شده‌ای دارای نوع است. اما هنوز نوعی را برای آرایه‌ی محصولات تعریف نکرده‌ایم و نوع آن، نوع پیش فرض any است که برخلاف رویه‌ی متداول کار با TypeScript است.
برای تعریف نوع‌های سفارشی می‌توان از اینترفیس‌های TypeScript استفاده کرد. یک اینترفیس، قراردادی است که نحوه‌ی تعریف تعدادی خاصیت و متد به هم مرتبط را مشخص می‌کند. سپس کلاس‌های مختلف می‌توانند با پیاده سازی این اینترفیس، قرارداد تعریف شده‌ی در آن را عملی کنند. همچنین از اینترفیس‌ها می‌توان به عنوان یک data type جدید نیز استفاده کرد. البته ES 5 و ES 6 از اینترفیس‌ها پشتیبانی نمی‌کنند و تعریف آن‌ها در TypeScript صرفا جهت کمک به کامپایلر، برای یافتن خطاها، پیش از اجرای برنامه است و به کدهای جاوا اسکریپتی معادلی ترجمه نمی‌شوند.

در ادامه برای تکمیل مثال این سری، فایل جدید App\products\product.ts را به پروژه اضافه کنید؛ با این محتوا:
export interface IProduct {
    productId: number;
    productName: string;
    productCode: string;
    releaseDate: string;
    price: number;
    description: string;
    starRating: number;
    imageUrl: string;
}
یک اینترفیس، با واژه‌ی کلیدی interface تعریف شده و سپس نام آن تعریف می‌شود. مرسوم است این نام با I شروع شود؛ هرچند الزامی نیست و در بسیاری از اینترفیس‌های AngularJS 2.0 از این روش نامگذاری استفاده نشده‌است.
همچنین از آنجائیکه این اینترفیس را در یک فایل ts مجزا قرار داده‌ایم، برای اینکه بتوان از آن در سایر قسمت‌های برنامه استفاده کرد، نیاز است در ابتدای آن، واژه‌ی کلیدی export را نیز ذکر کرد.

پس از تعریف این اینترفیس، برای استفاده از آن به عنوان یک data type جدید، ابتدا ماژول آن import خواهد شد و سپس از نام آن به عنوان نوع داده‌ی جدیدی، استفاده می‌شود. برای این منظور فایل product-list.component.ts را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
import { Component } from 'angular2/core';
import { IProduct } from './product';
 
@Component({
    selector: 'pm-products',
    templateUrl: 'app/products/product-list.component.html'
})
export class ProductListComponent {
    // as before ...

    products: IProduct[] = [
        // as before ...
    ]; 

    // as before ...
}
در اینجا ابتدا IProduct را import و سپس بجای any، نوع جدید IProduct را جهت مشخص سازی نوع آرایه‌ی products تعریف کرده‌ایم.
مزیت اینکار این است که برای مثال در اینجا اگر در لیست اعضای آرایه‌ی products، نام خاصیتی اشتباه تایپ شده باشد یا حتی بجای عدد، از رشته استفاده شده باشد، بلافاصله در ادیتور مورد استفاده، خطای مرتبط گوشزد شده و همچنین این فایل دیگر کامپایل نخواهد شد. به علاوه اینبار برای تعریف خواص اعضای آرایه‌ی products، ادیتور مورد استفاده، intellisense را نیز دراختیار ما قرار می‌دهد و کاملا مشخص است که چه اعضایی مدنظر هستند و نوع آن‌ها چیست.



مدیریت cssهای هر کامپوننت به صورت مجزا

هنگام ساخت یک قالب یا template، در بسیاری از اوقات نیاز است css مرتبط با آن نیز، منحصر به همان قالب بوده و نشتی نداشته باشد. برای مثال زمانیکه یک کامپوننت را درون کامپوننتی دیگر قرار می‌دهیم، باید css آن نیز در دسترس قرار بگیرد و css فعلی کامپوننت دربرگیرنده را بازنویسی نکند. روش‌‌های مختلفی برای مدیریت این مساله وجود دارند:
الف) تعریف شیوه نامه‌ها به صورت inline داخل خود قالب‌ها. این حالت، مشکلات نگهداری و استفاده‌ی مجدد را دارد.
ب) تعریف شیوه نامه‌ها در یک فایل خارجی css و سپس لینک کردن آن به صفحه‌ای اصلی یا index.html
در این حالت به ازای هر فایل، یکبار باید این تعریف در صفحه‌ای اصلی سایت صورت گیرد. همچنین این فایل‌ها می‌توانند مقادیر یکدیگر را بازنویسی کرده و بر روی هم تاثیر بگذارند.
ج) تعریف شیوه نامه‌ها به همراه تعریف کامپوننت. این روشی است که توسط AngularJS توصیه شده‌است و نگهداری و مقیاس پذیری آن ساده‌تر است.
تزئین کننده‌ی Component به همراه دو خاصیت دیگر به نام‌های styles و stylesUrl نیز می‌باشد.
در حالت استفاده از خاصیت styles، شیوه‌نامه‌ی متناظر با کامپوننت، در همانجا به صورت inline تعریف می‌شود:
 @Component({
    //...
    styles: ['thead {color: blue;}']
})
همانطور که مشاهده می‌کنید، خاصیت styles به صورت یک آرایه تعریف شده‌است و امکان پذیرش چندین شیوه نامه‌ی جدا شده‌ی با کاما را دارد.
روش بهتر، استفاده از خاصیت styleUrls است که در آن می‌توان مسیر یک یا چند فایل css را مشخص کرد:
 @Component({
     //...
     styleUrls: ['app/products/product-list.component.css']
})
این خاصیت نیز یک آرایه را می‌پذیرد و در اینجا می‌توان مسیر چندین فایل css را در صورت نیاز ذکر کرد.

برای آزمایش آن فایل جدید product-list.component.css را به پوشه‌ی products مثال این سری اضافه کنید؛ با این محتوا:
thead {
  color: #337AB7;
}
سپس لینک این فایل را به مجموعه خواص کامپوننت لیست محصولات (product-list.component.ts) اضافه می‌کنیم:
@Component({
    selector: 'pm-products',
    templateUrl: 'app/products/product-list.component.html',
    styleUrls: ['app/products/product-list.component.css']
})
export class ProductListComponent {
   //...
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، رنگ سرستون‌های جدول محصولات به نحو ذیل تغییر کرده‌اند:


یک نکته

شیوه نامه‌ای که به این صورت توسط AngularJS 2.0 اضافه می‌شود، با سایر شیوه نامه‌های موجود تداخل نخواهد کرد. علت آن‌را در تصویر ذیل که با استفاده از developer tools مرورگرها قابل بررسی است، می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا AngularJS 2.0، با ایجاد ویژگی‌های سفارشی خودکار (attributes) میدان دید css را کنترل می‌کند. به این ترتیب شیوه نامه‌ی کامپوننت یک، که درون کامپوننت دو قرار گرفته‌است، نشتی نداشته و بر روی سایر قسمت‌های صفحه تاثیری نخواهد گذاشت؛ برخلاف شیوه نامه‌هایی که به صورت متداولی به صفحه‌ی اصلی سایت لینک شده‌‌اند.


بررسی چرخه‌ی حیات کامپوننت‌ها

هر کامپوننت دارای چرخه‌ی حیاتی است که توسط AngularJS 2.0 مدیریت می‌شود و شامل مراحلی مانند ایجاد، رندر، ایجاد و رندر فرزندان آن، پردازش تغییرات آن و در نهایت تخریب آن کامپوننت می‌شود. برای اینکه بتوان با برنامه نویسی به این مراحل چرخه‌ی حیات یک کامپوننت دسترسی یافت، تعدادی life cycle hook طراحی شده‌اند. سه مورد از مهم‌ترین life cycle hooks شامل موارد ذیل هستند:
الف) OnInit: از این hook برای انجام کارهای آغازین یک کامپوننت مانند دریافت اطلاعات از سرور، استفاده می‌شود.
ب) OnChanges: از آن جهت انجام اعمالی پس از تغییرات input properties استفاده می‌شود.
خواص ورودی و همچنین کار با سرور را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.
ج) OnDestroy: از آن جهت پاکسازی منابع اختصاص داده شده استفاده می‌شود.

برای استفاده‌ی از این hookها، نیاز است اینترفیس آن‌ها را پیاده سازی کنیم. از آنجائیکه AngularJS 2.0 نیز با TypeScript نوشته شده‌است، به همراه تعدادی اینترفیس از پیش تعریف شده می‌باشد. برای مثال به ازای هر life cycle hook، یک اینترفیس تعریف شده در آن وجود دارد. برای نمونه اینترفیس hook ایی به نام OnInit، دقیقا همان OnInit، نام دارد (و با I شروع نشده‌است):
 export class ProductListComponent implements OnInit {
پس از ذکر implements OnInit در انتهای تعریف کلاس، اکنون باید ماژول مرتبط با آن نیز جهت شناسایی این اینترفیس import شود:
 import { Component, OnInit } from 'angular2/core';
و دست آخر متد ngOnInit تعریف شده‌ی در این اینترفیس باید توسط کلاس پیاده سازی کننده‌ی آن تامین شود:
ngOnInit(): void {
    console.log('In OnInit');
}
نام این متدها عموما شروع شده با ng و ختم شده به نام اینترفیس hook متناظر هستند؛ مانند ngOnInit فوق.

به عنوان تمرین، فایل product-list.component.ts را گشوده و سه مرحله‌ی implements سپس import و در آخر تعریف متد ngOnInit فوق را به آن اضافه کنید.
در ادامه برنامه را اجرا کرده و به کنسول developer tools مرورگر خود جهت مشاهده‌ی console.log فوق مراجعه کنید:



ساخت یک Pipe سفارشی جهت فعال سازی textbox فیلتر کردن محصولات

همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، کار pipes، تغییر اطلاعات حاصل از data binding، پیش از نمایش آن‌ها در رابط کاربری است و AngularJS 2.0 به همراه تعدادی pipe توکار است؛ مانند currency، percent و غیره. در ادامه قصد داریم یک pipe سفارشی را ایجاد کنیم تا بر روی حلقه‌ی ngFor* نمایش لیست محصولات تاثیرگذار شود و همچنین ورودی خود را از مقدار وارد شده‌ی توسط کاربر دریافت کند.
برای این منظور، یک فایل جدید را به نام product-filter.pipe.ts به پوشه‌ی products اضافه کنید. سپس کدهای آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
import { PipeTransform, Pipe } from 'angular2/core';
import { IProduct } from './product';
 
@Pipe({
    name: 'productFilter'
})
export class ProductFilterPipe implements PipeTransform {
 
    transform(value: IProduct[], args: string[]): IProduct[] {
        let filter: string = args[0] ? args[0].toLocaleLowerCase() : null;
        return filter ? value.filter((product: IProduct) =>
            product.productName.toLocaleLowerCase().indexOf(filter) != -1) : value;
    }
}
برای تعریف یک pipe سفارشی جدید، کار با پیاده سازی اینترفیس PipeTransform شروع می‌شود. این اینترفیس دارای متدی است به نام transform که امضای آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. کار آن اعمال تغییرات بر روی value دریافتی و سپس بازگشت آن است. بنابراین اولین پارامتر آن، مقادیر اصلی را که قرار است تغییر کنند، مشخص می‌کند. در اینجا نوع آن‌را از نوع اینترفیسی که در ابتدای بحث تعریف کردیم، تعیین کرده‌ایم. پارامتر دوم آن، لیست پارامترها و آرگومان‌های اختیاری این فیلتر را مشخص می‌کند.
برای مثال در اینجا می‌خواهیم شرایط فیلتر محصولات وارد شده‌ی توسط کاربر را دریافت کنیم.
خروجی این متد نیز از نوع آرایه‌ای از IProduct تعریف شده‌است؛ از این جهت که نتیجه نهایی فیلتر اطلاعات نیز آرایه‌ای از همین نوع است. کار این pipe پیاده سازی متد contains به صورت غیرحساس به کوچکی و بزرگی حروف است.
سپس بلافاصله بالای نام این کلاس، از یک decorator جدید به نام Pipe استفاده شده‌است تا به AngularJS 2.0 اعلام شود، این کلاس، صرفا یک کلاس معمولی نیست و یک Pipe است.
در ابتدای فایل هم importهای لازم جهت تعریف اینترفیس‌های مورد استفاده‌ی در این ماژول، ذکر شده‌اند.

اگر دقت کنید، الگوی ایجاد یک pipe جدید، بسیار شبیه است به الگوی ایجاد یک کامپوننت و از این لحاظ سعی شده‌است طراحی یک دستی در سراسر این فریم ورک بکار گرفته شود.

پس از تعریف این pipe سفارشی، برای استفاده‌ی از آن در یک template، به فایل product-list.component.html مراجعه کرده و سپس ngFor* آن‌را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
 <tr *ngFor='#product of products | productFilter:listFilter'>
همانطور که ملاحظه می‌کنید، نام این pipe جدید که در decorator مرتبط با آن، توسط خاصیت name مشخص گردیده‌است، ذکر شده‌است. پس از آن یک : قرار گرفته‌است که مشخص کننده‌ی پارامتر اول این pipe است که در اینجا خاصیت listFilter تعریف شده‌ی در قسمت قبل را به آن انتساب داده‌ایم.
اگر از قسمت قبل به خاطر داشته باشید، این خاصیت را توسط two-way binding به روز می‌کنیم (اطلاعات وارد شده‌ی در textbox، بلافاصله به این خاصیت منعکس می‌شوند و برعکس):
 <input type='text'  [(ngModel)]='listFilter' />
تا اینجا این pipe را در قالب لیست محصولات بکار بردیم؛ اما کامپوننت آن نمی‌داند که این pipe را باید از کجا تامین کند. به همین جهت فایل product-list.component.ts را گشوده و خاصیت pipes را به نحو ذیل مقدار دهی کنید:
import { Component, OnInit } from 'angular2/core';
import { IProduct } from './product';
import { ProductFilterPipe } from './product-filter.pipe';
 
@Component({
    selector: 'pm-products',
    templateUrl: 'app/products/product-list.component.html',
    styleUrls: ['app/products/product-list.component.css'],
    pipes: [ProductFilterPipe]
})
export class ProductListComponent implements OnInit {
   //...
در اینجا دو کار صورت گرفته‌است. ابتدا افزودن pipe جدید ProductFilterPipe به لیست خاصیت pipes کامپوننت و سپس import ماژول آن درابتدای فایل.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، خروجی ذیل را مشاهده خواهید کرد:


در اینجا چون مقدار فیلتر وارد شده‌ی پیش فرض، cart است، فقط ردیف Garden Cart نمایش داده شده‌است. اگر این مقدار را خالی کنیم، تمام ردیف‌ها نمایش داده می‌شوند و اگر برای مثال ham را جستجو کنیم، فقط ردیف Hammer نمایش داده می‌شود.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MVC5Angular2.part5.zip


خلاصه‌ی بحث

- اینترفیس‌ها یکی از روش‌های بهبود strong typing برنامه‌های AngularJS 2.0 هستند.
- جهت مدیریت بهتر شیوه‌نامه‌های هر کامپوننت بهتر است از روش styleUrls استفاده شود تا از نشتی‌های تعاریف شیوه‌نامه‌ها جلوگیری گردد.
- از life cycle hooks برای مدیریت رخدادهای مرتبط با طول عمر یک کامپوننت استفاده می‌شود؛ برای مثال دریافت اطلاعات از سرور و یا پاکسازی منابع مصرفی.
- تعریف یک pipe سفارشی با پیاده سازی اینترفیس PipeTransform انجام می‌شود. سپس نام این Pipe، به قالب مدنظر اضافه شده و در ادامه نیاز است کامپوننت استفاده کننده‌ی از این قالب را نیز از وجود این Pipe مطلع کرد.
مطالب
Minimal API's در دات نت 6 - قسمت اول - معرفی
یکی از مهم‌ترین تغییرات دات نت 6، ارائه‌ی Minimal API's به همراه آن است که نسبت به MVC و سایر مشتقات ASP.NET Core، کمتر به همراه پیش‌فرض‌های نظری خاص و بسیار مقید و متعصبانه (opinionated) است؛ که این مورد خود مزیتی است جهت انجام امور متداول، به نحوی دیگر و دلخواه و با آزادی عمل بیشتری در طراحی endpoints مورد نیاز و کل برنامه. خصوصا این سبک جدید، با معماری برش‌های عمودی (vertical slices) ارائه شده‌ی توسط نویسنده‌ی AutoMapper، هماهنگی خاصی دارد و اینطور به نظر می‌رسد که جهت ساده سازی طراحی برنامه‌های ASP.NET Core با معماری CQRS ارائه شده‌است. با وجود Minimal API's می‌توان از دو لایه‌ی متداول برنامه‌ها رها شد: لایه‌ی سرویس‌ها و لایه‌ی مخازن یا Repositories. در معماری برش‌های عمودی، برنامه به ویژگی‌های خاصی (Features) تقسیم شده و هر ویژگی، متکی به خود طراحی می‌شود. زمانیکه از هندلرها برای هر Command و Query معماری CQRS استفاده می‌کنیم، این‌ها مختص به یک ویژگی متکی به خود طراحی می‌شوند و به همراه تمام اطلاعات و اعمال مرتبط هستند و دیگر در این حالت، وجود لایه‌های سرویس و مخزن، بی‌معنا و غیرضروری می‌شوند.

در ادامه قصد داریم تمام این موارد را مانند Minimal API's و معماری برش‌های عمودی به همراه CQRS، در طی یک سری و یک پروژه‌ی عملی ساخت یک Blog به نام MinimalBlog، بررسی کنیم. البته هدف ما در اینجا صرفا ساخت backend ساختار یافته‌ی این برنامه‌است؛ منهای UI آن. هدف اصلی ما از این سری، ارائه‌ی یک معماری، جهت کار با Minimal API's است.


دریافت کدهای کامل این سری

جهت مرور سریعتر و ساده‌تر این سری، کدهای کامل آن‌را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MinimalBlog.zip


پروژه‌هایی که برنامه‌ی MinimalBlog را تشکیل می‌دهند

برنامه‌ی MinimalBlog، تنها از سه پروژه‌ی زیر تشکیل می‌شود:
MinimalBlog.Api: این پروژه از نوع minimal API's است که توسط دستور جدید «dotnet new webapi --use-minimal-apis» آغاز خواهد شد و به صورت پیش‌فرض به همراه پشتیبانی از OpenAPI نیز هست. البته اگر از VS2022 استفاده می‌کنید، در حین آغاز یک پروژه‌ی Web API جدید، تیک مربوط به use controllers را در UI بردارید تا از Minimal API's استفاده شود.
MinimalBlog.Dal: که Dal در اینجا مخفف data access layer است و یک class library می‌باشد و با دستور dotnet new classlib آغاز می‌شود.
MinimalBlog.Domain: نیز یک class library است و با دستور dotnet new classlib آغاز می‌شود.

همانطور که مشاهده می‌کنید، این طراحی جدید، بدون وجود لایه‌ی متداول سرویس‌ها و یا مخازن است.


بررسی ساختار ابتدایی پروژه‌ی MinimalBlog.Api

در اینجا تنها تک فایل Program.cs، به همراه تنظیمات برنامه قابل مشاهده‌است و فایل Starup.cs از آن حذف شده‌است (اطلاعات بیشتر). این فایل نیز بر مبنای مفهوم top level programs طراحی شده‌است و به همراه تعریف class و یا فضای نامی نیست:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddEndpointsApiExplorer();
builder.Services.AddSwaggerGen();
همانطور که ملاحظه می‌کنید، تمام اتفاقات در همین تک فایل رخ می‌دهند. برای مثال سرویس‌های مورد نیاز برنامه به مجموعه‌ی builder.Services اضافه می‌شوند؛ شبیه به کاری که پیشتر در فایل Startup.cs و متد ConfigureServices آن انجام می‌دادیم.

پس از آن به تعاریف زیر می‌رسیم؛ تعاریف میان افزارهایی که پیشتر در متد Configure کلاس Startup انجام می‌شدند، الان همگی در تک فایل Program.cs قرار دارند:
var app = builder.Build();

if (app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseSwagger();
    app.UseSwaggerUI();
}

app.UseHttpsRedirection();
البته هنوز هم می‌توان در صورت نیاز به همان ساختار کلاس Startup پیشین نیز رسید.


در انتهای این فایل نیز تعاریف پیش‌فرض زیر قرار دارند:
var summaries = new[]
{
    "Freezing", "Bracing", "Chilly", "Cool", "Mild", "Warm", "Balmy", "Hot", "Sweltering", "Scorching"
};

app.MapGet("/weatherforecast", () =>
{
    var forecast =  Enumerable.Range(1, 5).Select(index =>
        new WeatherForecast
        (
            DateTime.Now.AddDays(index),
            Random.Shared.Next(-20, 55),
            summaries[Random.Shared.Next(summaries.Length)]
        ))
        .ToArray();
    return forecast;
})
.WithName("GetWeatherForecast");

app.Run();

record WeatherForecast(DateTime Date, int TemperatureC, string? Summary)
{
    public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556);
}
در اینجا متد متد MapGet یک endpoint را تعریف کرده و سپس اکشنی را به آن انتساب می‌دهد. یعنی اگر آدرس weatherforecast/ درخواست شود، lambda expression تعریف شده، اجرا می‌شود. هدف از ارائه‌ی Minimal API نیز همین است تا بتوان با حداقل کدنویسی، سریعا به نتیجه‌ی مدنظر خود رسید.
در همین حال اگر برنامه‌ی Api را اجرا کنیم، به تصویر زیر خواهیم رسید:


در ادامه کدهای موجود در این فایل را Refactor کرده و به کلاس‌های دیگری منتقل می‌کنیم؛ چون اگر قرار باشد در طول زمان تمام endpoints مدنظر را در همینجا تعریف کنیم، کنترل برنامه از دست خارج خواهد شد.


غنی سازی Solution و کامپایلر #C با استفاده از فایل‌های editorconfig. و Directory.Build.props

در مورد این دو فایل در مطلب «غنی سازی کامپایلر C# 9.0 با افزونه‌ها » بیشتر بحث شده‌است. هدف از آن‌ها، اعمال یکسری تنظیمات سراسری، به تمام پروژه‌های یک solution به صورت یک‌دست است؛ مانند تنظیمات کامپایلر جهت نمایش اخطارها به صورت خطاها، تعریف usingهای سراسری سی‌شارپ 10 و یا اعمال Roslyn analyzers به تمام پروژه‌ها. این دو فایل را به همراه پروژه‌ی پیوست می‌توانید دریافت کنید و ... باید جزء استاندارد تمام پروژه‌های جدید باشند. چون وجود آن‌ها سبب خواهد شد که به شدت کیفیت کدهای نهایی افزایش یابند و مبتنی بر یکسری best practices شوند.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت دوم - بررسی حالت رندر سمت سرور
در قسمت قبل، حالت‌های مختلف رندر کامپوننت‌ها را در Blazor 8x معرفی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم نحوه‌ی کارکرد دو حالت InteractiveServer و StreamRendering را به همراه چند مثال بررسی کنیم.


معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8

پس از نصب SDK دات نت 8، دیگر خبری از قالب‌های قدیمی پروژه‌های blazor server و blazor wasm نیست! در اینجا در ابتدا باید مشخص کرد که سطح تعاملی برنامه در چه حدی است. در ادامه 4 روش شروع پروژه‌های Blazor 8x را مشاهده می‌کنید که توسط پرچم interactivity--، نوع رندر برنامه در آن‌ها مشخص شده‌است:

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه بر روی سرور:
dotnet new blazor --interactivity Server

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه در مرورگر، توسط فناوری وب‌اسمبلی:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly

برای اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه، ابتدا حالت Server فعالسازی می‌شود تا فایل‌های WebAssembly دریافت شوند، سپس فقط از WebAssembly استفاده می‌کند:
dotnet new blazor --interactivity Auto

فقط از حالت SSR یا همان static server rendering استفاده می‌شود (این نوع برنامه‌ها تعاملی نیستند):
dotnet new blazor --interactivity None

سایر گزینه‌ها را با اجرای دستور dotnet new blazor --help می‌توانید مشاهده کنید.


نکته‌ی مهم! در قالب‌های آماده‌ی Blazor 8x، حالت SSR، پیش‌فرض است.

هرچند در تمام پروژه‌های فوق، انتخاب حالت‌های مختلف رندر را مشاهده می‌کنید، اما این انتخاب‌ها صرفا دو مقصود مهم را دنبال می‌کنند:
الف) تنظیم فایل Program.cs برنامه جهت افزودن وابستگی‌های مورد نیاز، به صورت خودکار.
ب) ایجاد پروژه‌ی کلاینت (علاوه بر پروژه‌ی سرور)، در صورت نیاز. برای مثال حالت‌های وب‌اسمبلی و Auto، هر دو به همراه یک پروژه‌ی کلاینت وب‌اسمبلی هم هستند؛ اما حالت‌های Server و None، خیر.

در تمام این پروژه‌ها هر صفحه و یا کامپوننتی که ایجاد می‌شود، به صورت پیش‌فرض بر اساس SSR رندر و نمایش داده خواهد شد؛ مگر اینکه به صورت صریحی این نحوه‌ی رندر را بازنویسی کنیم. برای مثال مشخص کنیم که قرار است بر اساس Blazor Server اجرا شود و یا وب‌اسمبلی و یا حالت Auto.

اما ... اگر علاقمند بودیم تا به حالت‌های پیش‌از دات نت 8 رجوع کنیم و تمام برنامه را به صورت یک‌دست تعاملی کنیم و حالت SSR پیش‌فرض نباشد، می‌توان از پرچم all-interactive-- که به انتهای دستورات فوق قابل افزوده شدن است، کمک گرفت. این پرچم، فایل App.Razor را جهت تنظیم سراسری حالت‌های رندر، ویرایش می‌کند. این مورد را در ادامه‌ی این مطلب، در قسمت «روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه» بیشتر بررسی می‌کنیم.


بررسی حالت Server side rendering

برای بررسی این حالت یک پوشه‌ی جدید را ایجاد کرده و توسط خط فرمان، دستور dotnet new blazor --interactivity Server را در ریشه‌ی آن اجرا می‌کنیم. پس از ایجاد ساختار ابتدایی پروژه بر اساس این قالب انتخابی، فایل Program.cs جدید آن، چنین شکلی را دارد:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddRazorComponents().AddInteractiveServerComponents();

var app = builder.Build();

if (!app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseExceptionHandler("/Error", createScopeForErrors: true);
    app.UseHsts();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.UseStaticFiles();
app.UseAntiforgery();

app.MapRazorComponents<App>().AddInteractiveServerRenderMode();

app.Run();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، میسر می‌کنند.
server-side rendering به این معنا است که برنامه‌ی سمت سرور، کل DOM و HTML نهایی را تولید کرده و به مرورگر کاربر ارائه می‌کند. مرورگر هم این DOM را نمایش می‌دهد. فقط همین! در اینجا هیچ خبری از اتصال دائم SignalR نیست و محتوای ارائه شده، یک محتوای استاتیک است. این حالت رندر، برای ارائه‌ی محتواهای فقط خواندنی غیرتعاملی، فوق العاده‌است؛ امکان از لحظه‌ای که نیاز به کلیک بر روی دکمه‌ای باشد، دیگر پاسخگو نیست. به همین جهت در اینجا امکان تعاملی کردن تعدادی از کامپوننت‌های ویژه و مدنظر نیز پیش‌بینی شده‌اند تا بتوان به ترکیبی از server-side rendering و client-side rendering رسید.
حالت پیش‌فرض در اینجا، ارائه‌ی محتوای استاتیک است. بنابراین هر کامپوننتی در اینجا ابتدا بر روی سرور رندر شده (HTML ابتدایی آن آماده شده) و به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌شود. اگر کامپوننتی نیاز به امکانات تعاملی داشت باید آن‌را دقیقا توسط ویژگی InteractiveXYZ مشخص کند؛ مانند مثال زیر:
@page "/counter"
@rendermode InteractiveServer

<PageTitle>Counter</PageTitle>

<h1>Counter</h1>

<p role="status">Current count: @currentCount</p>
<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، این کامپوننت از روش رندر InteractiveServer استفاده می‌کند. برای درک نحوه‌ی کارکرد آن، همین سطر را حذف، یا کامنت کنید و سپس برنامه را اجرا کنید. در حین مشاهده‌ی این صفحه، همه چیز به خوبی نمایش داده می‌شود و حتی دکمه‌ی Click me هم مشخص است. اما ... با کلیک بر روی آن اتفاقی رخ نمی‌دهد! علت اینجا است که اکنون این صفحه، یک صفحه‌ی کاملا استاتیک است و دیگر تعاملی نیست.
در ادامه، مجددا سطر کامنت شده را به حالت عادی برگردانید و سپس برنامه را اجرا کنید. پیش از باز کردن صفحه‌ی Counter، ابتدا developer tools مرورگر خود را گشوده و برگه‌ی network آن‌را انتخاب و سپس صفحه‌ی Counter را باز کنید. در این لحظه‌است که مشاهده می‌کنید یک اتصال وب‌سوکت برقرار شد. این اتصال است که قابلیت‌های تعاملی صفحه را برقرار کرده و مدیریت می‌کند (این اتصال دائم SignalR است که این صفحه را همانند برنامه‌های Blazor Web Server پیشین مدیریت می‌کند).

یک نکته: در برنامه‌های Blazor Server سنتی، امکان فعالسازی قابلیتی به نام prerender نیز وجود دارد. یعنی سرور، ابتدا صفحه را رندر کرده و محتوای استاتیک آن‌را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند و سپس اتصال SignalR برقرار می‌شود. در دات نت 8، این حالت، حالت پیش‌فرض است. اگر آن‌را نمی‌خواهید باید به نحو زیر غیرفعالش کنید:
@rendermode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering

@code{
  static readonly IComponentRenderMode InteractiveServerRenderModeWithoutPrerendering = 
        new InteractiveServerRenderMode(false);
}


روشی ساده برای تعاملی کردن کل برنامه

اگر می‌خواهید رفتار برنامه را همانند Blazor Server سابق کنید و نمی‌خواهید به ازای هر کامپوننت، نحوه‌ی رندر آن‌را به صورت سفارشی انتخاب کنید، فقط کافی است فایل App.razor را باز کرده:
<!DOCTYPE html>
<html lang="en">

<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <base href="/" />
    <link rel="stylesheet" href="bootstrap/bootstrap.min.css" />
    <link rel="stylesheet" href="app.css" />
    <link rel="stylesheet" href="MyApp.styles.css" />
    <link rel="icon" type="image/png" href="favicon.png" />
    <HeadOutlet />
</head>

<body>
    <Routes />
    <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>

</html>
و قسمت‌های HeadOutlet و مسیریابی آن‌را به صورت زیر تغییر دهید تا به کل برنامه اعمال شود:
<HeadOutlet @rendermode="@InteractiveServer" />
...
<Routes @rendermode="@InteractiveServer" />
این مورد دقیقا همان کاری است که پرچم all-interactive-- در هنگام ایجاد پروژه‌های جدید Blazor 8x به کمک NET CLI.، انجام می‌دهد. یک چنین گزینه‌ای در ویژوال استودیو نیز هنگام ایجاد پروژه‌ها‌ی جدید Blazor وجود دارد و به شما این امکان را می‌دهد که بین حالت‌های تعاملی Per page/component و Global، یکی را انتخاب کنید. در حین استفاده‌ی از CLI، نیازی به ذکر حالت تعاملی Per page/component نیست؛ چون حالت پیش‌فرض، یا همان SSR است. حالت Global هم فقط فایل App.Razor را به صورت فوق، ویرایش و تنظیم می‌کند.


در این حالت دیگر نیازی نیست تا به ازای هر کامپوننت و صفحه، نحوه‌ی رندر را مشخص کنیم؛ چون این نحوه، از بالاترین سطح، به تمام زیرکامپوننت‌ها به ارث می‌رسد (درباره‌ی این نکته در قسمت قبل، توضیحاتی ارائه شد).


بررسی حالت Streaming Rendering

در اینجا مثال پیش‌فرض Weather.razor قالب پیش‌فرض مورد استفاده‌ی جاری را کمی تغییر داده‌ایم که کدهای نهایی آن به صورت زیر است (2 قسمت forecasts.AddRange_ را اضافه‌تر دارد):

@page "/weather"
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]

<PageTitle>Weather</PageTitle>

<h1>Weather</h1>

<p>This component demonstrates showing data.</p>

@if (_forecasts == null)
{
    <p>
        <em>Loading...</em>
    </p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
        <tr>
            <th>Date</th>
            <th>Temp. (C)</th>
            <th>Temp. (F)</th>
            <th>Summary</th>
        </tr>
        </thead>
        <tbody>
        @foreach (var forecast in _forecasts)
        {
            <tr>
                <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                <td>@forecast.TemperatureC</td>
                <td>@forecast.TemperatureF</td>
                <td>@forecast.Summary</td>
            </tr>
        }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private List<WeatherForecast>? _forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(500);

        var startDate = DateOnly.FromDateTime(DateTime.Now);
        var summaries = new[]
                        {
                            "Freezing",
                            "Bracing",
                            "Chilly",
                            "Cool",
                            "Mild",
                            "Warm",
                            "Balmy",
                            "Hot",
                            "Sweltering",
                            "Scorching",
                        };
        _forecasts = GetWeatherForecasts(startDate, summaries).ToList();
        StateHasChanged();

    // Simulate asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
        StateHasChanged();

        await Task.Delay(1000);
        _forecasts.AddRange(GetWeatherForecasts(startDate, summaries));
    }

    private static IEnumerable<WeatherForecast> GetWeatherForecasts(DateOnly startDate, string[] summaries)
    {
        return Enumerable.Range(1, 5)
                         .Select(index => new WeatherForecast
                                          {
                                              Date = startDate.AddDays(index),
                                              TemperatureC = Random.Shared.Next(-20, 55),
                                              Summary = summaries[Random.Shared.Next(summaries.Length)],
                                          });
    }

    private class WeatherForecast
    {
        public DateOnly Date { get; set; }
        public int TemperatureC { get; set; }
        public string? Summary { get; set; }
        public int TemperatureF => 32 + (int)(TemperatureC / 0.5556);
    }

}
برای بررسی این مثال، ابتدا سطر ویژگی StreamRendering را حذف و یا کامنت کرده و سپس برنامه را اجرا کنید. پس از اجرای برنامه، با انتخاب مشاهده‌ی صفحه‌ی Weather، هیچگاه قسمت loading که در حالت forecasts == null_ قرار است ظاهر شود، نمایش داده نمی‌شود؛ چون در این حالت (حذف نوع رندر)، صفحه‌ی نهایی که به کاربر ارائه خواهد شد، یک صفحه‌ی استاتیک کاملا رندر شده‌ی در سمت سرور است و کاربر باید تا زمان پایان این رندر در سمت سرور، منتظر بماند و سپس صفحه‌ی نهایی را دریافت و مشاهده کند. در این حالت امکانات تعاملی Blazor server وجود خارجی ندارند.
در ادامه مجددا سطر ویژگی StreamRendering را به حالت قبلی برگردانید و برنامه را اجرا کنید. در این حالت ابتدا قسمت loading ظاهر می‌شود و سپس در طی چند مرحله با توجه به Task.Delay‌های قرار داده شده، صفحه رندر شده و تکمیل می‌شود.
اتفاقی که در اینجا رخ می‌دهد، استفاده از فناوری  HTML Streaming است که مختص به مایکروسافت هم نیست. در حالت Streaming، هربار قطعه‌ای از HTML ای که قرار است به کاربر ارائه شود، به صورت جریانی به سمت مرورگر ارسال می‌شود و مرورگر این قطعه‌ی جدید را بلافاصله نمایش می‌دهد. نکته‌ی جالب این روش، عدم نیاز به اتصال SignalR و یا اجرای WASM درون مرورگر است.

Streaming rendering حالت بینابین رندر کامل در سمت سرور و رندر کامل در سمت کلاینت است. در حالت رندر سمت سرور، کل HTML صفحه ابتدا توسط سرور تهیه و بازگشت داده می‌شود و کاربر باید تا پایان عملیات تهیه‌ی این HTML نهایی، منتظر باقی بماند و در این بین چیزی را مشاهده نخواهد کرد. در حالت Streaming rendering، هنوز هم همان حالت تهیه‌ی HTML استاتیک سمت سرور برقرار است؛ به همراه تعدادی محل جایگذاری اطلاعات جدید. به محض پایان یک عمل async سمت سرور که سه نمونه‌ی آن را در مثال فوق مشاهده می‌کنید، برنامه، جریان قطعه‌ای از اطلاعات استاتیک را به سمت مرورگر کاربر ارسال می‌کند تا در مکان‌هایی از پیش تعیین شده، درج شوند.
در حالت SSR، فقط یکبار شانس ارسال کل اطلاعات به سمت مرورگر کاربر وجود دارد؛ اما در حالت Streaming rendering، ابتدا می‌توان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آن‌را به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد. در این حالت نمایش گزارشی از اطلاعاتی که ممکن است با تاخیر در سمت سرور تهیه شوند، ساده‌تر می‌شود. یعنی می‌توان هربار قسمتی را که تهیه شده، برای نمایش بازگشت داد و کاربر تا مدت زیادی منتظر نمایش کل صفحه باقی نخواهد ماند.


روش نهایی معرفی نحوه‌ی رندر صفحات

بجای استفاده از ویژگی‌های RenderModeXyz جهت معرفی نحوه‌ی رندر کامپوننت‌ها و صفحات (که تا پیش از نگارش RTM معرفی شده بودند و چندبار هم تغییر کردند)، می‌توان از دایرکتیو جدیدی به نام rendermode@ با سه مقدار InteractiveServer، InteractiveWebAssembly و InteractiveAuto استفاده کرد. برای سهولت تعریف این موارد باید سطر ذیل را به فایل Imports.razor_ اضافه نمود:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
در این حالت تعریف قدیمی سطر ذیل:
@attribute [RenderModeInteractiveServer]
به صورت زیر:
@rendermode InteractiveServer
تبدیل می‌شود.

اگر هم قصد سفارشی سازی آن‌ها را دارید، برای مثال می‌خواهید prerender را در آن‌ها false کنید، روش کار به صورت زیر است:
@rendermode renderMode

@code {
    static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false);
}