نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت پنجم - مبانی Blazor - بخش 2 - کامپوننت‌ها
امکان تعریف پارامترهای اجباری در Blazor 6x

ذکر پارامترهای Blazor اختیاری هستند و در صورت عدم تعریف آن‌ها، از مقدار پیش‌فرض این پارامترها استفاده می‌شود. اگر می‌خواهید تعریف پارامتری را اجباری کنید، اکنون در Blazor 6x می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
[Parameter, EditorRequired]
public string Title { get; set; }
که به همراه قید ویژگی جدید EditorRequired است و در زمان Build برنامه، توسط کامپایلر بررسی خواهد شد.
باید دقت داشت که این ویژگی در زمان اجرای برنامه بررسی نشده و همچنین تعریف آن به معنای بررسی null بودن مقادیر نیست.
مطالب
C# 6 - Expression-Bodied Members
در ادامه مطالب منتشر شده در رابطه با قابلیت‌های جدید سی‌شارپ 6، در این مطلب به بررسی یکی دیگر از این قابلیت‌ها، با نام Expression-Bodied Members خواهیم پرداخت. در واقع در سی‌شارپ 6، هدف، ساده‌سازی سینتکس و افزایش بهره‌وری برنامه‌نویس می‌باشد. در نسخه‌های قبلی سی‌شارپ برای یکسری از اعمال روتین می‌بایستی روالی‌هایی را مدام تکرار می‌کردیم؛ به عنوان مثال در تعریف پراپرتی‌های یک کلاس در حالت get-only باید هر بار توسط return مقداری را برگردانیم:
public class Person
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
   public string FullName
   {
       get
       {
                return FirstName + " " + LastName;
       }
   }
}
نوشتن پراپرتی‌هایی همانند FullName منجر به نوشتن خطوط کد اضافه‌تری خواهد شد، هرچند می‌توان این حالت را با برداشتن خطوط اضافی بهبود بخشید:
public string FullName
{
       get { return FirstName + " " + LastName; }
}
اما در سی‌شارپ 6 میتوان آن را توسط expression body به یک خط کاهش داد!

استفاده از expression body برای پراپرتی‌های get-only (فقط خواندنی):

اگر در کلاس‌هایتان پراپرتی‌های get-only دارید، به راحتی می‌توانید بدنه‌ی پراپرتی را با استفاده از expression syntax خلاصه‌نویسی کنید. در واقع شما با استفاده از سینتکس lambda expression اقدام به نوشتن بدنه پراپرتی‌های موردنظرتان می‌کنید. یعنی به جای نوشتن کدی مانند:
{ get { return your expression; } }
به راحتی می‌توانید از سینتکس زیر استفاده نمائید:
=> your expression;
به عنوان مثال، میتوان پراپرتی FullName را در کلاس Person با کمک قابلیت expression body به صورت زیر بازنویسی کنیم:
public class Person
{
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public string FullName => FirstName + " " + LastName;
}
با کد فوق به راحتی توانستیم قسمت‌های اضافه‌ای را حذف کنیم. اکنون ممکن است بپرسید آیا این تغییر در performance برنامه تاثیری دارد؟ خیر؛ زیرا سینتکس فوق دقیقاً همان کد ILی را تولید خواهد کرد که در حالت عادی تولید می‌شود. همچنین delegateی را تولید نخواهد کرد؛ بلکه تنها از سینتکس lambda expression برای خلاصه‌نویسی بدنه پراپرتی استفاده می‌کند. در حال حاضر برای حالت setter سینتکسی ارائه نشده است.

استفاده از expression body برای Indexerها: 

همچنین از این قابلیت برای Indexerها نیز میتوان استفاده کرد، مثلاً به جای نوشتن کد زیر:
public string this[int number]
{
            get
            {
                if (number >= 0 && number < _values.Length)
                {
                    return _values[number];
                }
                return "Error";
            }
}
می‌توانیم کد فوق را به این صورت خلاصه‌نویسی کنیم:
public string this[int number] => (number >= 0 && number < _values.Length) ? _values[number] : "Error";
نکته: توجه داشته باشید که در هر دو حالت فوق تنها می‌توانیم برای get از expression body استفاده کنیم، هنوز سینتکسی برای حالت set ارائه نشده است.

استفاده از expression body برای متدها: 

برای متدها نیز می‌توانیم از قابلیت عنوان شده استفاده نمائیم، به عنوان مثال اگر داخل کلاس Person متد زیر را داشته باشیم:
public override string ToString()
{
      return FirstName;
}
می‌توانیم آن را به صورت زیر بنویسیم:
public override string ToString() => FirstName;
همانطور که مشاهده می‌کنید به جای نوشتن curly braces یا {} از lambda arrow یا <= استفاده کرده‌ایم. در اینجا عبارت سمت راست lambda arrow نمایانگر بدنه‌ی متد است. همچنین برای متدهای دارای پارامتر نیز به این صورت عمل می‌کنیم:
public int DoubleTheValue(int someValue) => someValue * 2;
یک عضو از کلاس که به صورت expression body نوشته شده باشد، expression bodied member نامیده می‌شود. این عضو از کلاس در ظاهر شبیه به عبارات لامبدای ناشناس (anonymous lambda expression) است. اما یک expression bodied member باید دارای نام، مقدار بازگشتی و بدنه متد باشد. 
تقریباً تمامی access modifierها در این حالت قابلیت استفاده را دارند. تنها متدهای abstract نمی‌توانند استفاده شوند.

محدودیت‌های Expression Bodied Members 
  • یکی از محدودیت‌های استفاده از expression body داشتن چندین خط دستور برای بدنه متدهایمان است. در اینحالت باید از روش سابق (statement body) استفاده نمائید. 
  • یکی دیگر از محدودیت‌ها عدم امکان استفاده از if, else, switch است. به عنوان مثال نمی‌توان کد زیر را با داشتن if و else به صورت expression body نوشت:
public override string ToString()
{
       if (MiddleName != null)
       {
                return FirstName + " " + MiddleName + " " + LastName;
       }
       else
       {
                return FirstName + " " + LastName;
       }
}
برای حالت فوق به عنوان یک روش جایگزین می‌توان از conditional operator استفاده کرد:
public override string ToString() =>
                    (MiddleName != null)
                    ? FirstName + " " + MiddleName + " " + LastName
                    : FirstName + " " + LastName;
  • همچنین نمی‌توان از for, foreach, while, do در expression body استفاده کرد، به جای آن می‌توان از عبارت‌های LINQ برای بدنه تابع استفاده کرد. به عنوان مثال متد زیر:
public IEnumerable<int> SmallNumbers()
{
    for (int i = 0; i < 10; i++)
        yield return i;
}
را می‌توان در حالت expression body به این صورت نوشت:
public IEnumerable<int> SmallNumbers() => from n in Enumerable.Range(0, 10)
                                                                         select n;
و یا به این صورت:
public IEnumerable<int> SmallNumbers() => Enumerable.Range(0, 10).Select(n => n);
  • همانطور که عنوان شد، استفاده از expression body در قسمت پراپرتی‌ها تنها محدود به پراپرتی‌های get-only (فقط خواندنی) میباشد.
  • استفاده از این قابلیت برای متدهای سازنده
  • استفاده در رخدادها
  • استفاده در finalizers
نکته: اگر می‌خواهید expression bodied member شما هم initializer داشته باشد و همچنین یک read only auto property باشد، باید مقداری سینتکس آن را تغییر دهید. همانطور که می‌دانید auto propertyها نیازی به backing field ندارند؛ بلکه در زمان کامپایل به صورت خودکار تولید خواهند شد. در نتیجه برای مقداردهی اولیه به backing fieldها می‌توانیم درون سازنده کلاس آنها را initialize کنیم:
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public Person()
        {
            this.FirstName = "Sirwan";
            this.LastName = "Afifi";
        }
    }
برای نوشتن پراپرتی‌های فوق به صورت expression body می‌توانیم به این صورت عمل کنیم:
public string FirstName { get; set; } = "Sirwan";
public string LastName { get; set; } = "Afifi";
اگر ReSharper را نصب کرده باشید، به شما پیشنهاد می‌دهد که از expression body استفاده نمائید: :
برای حالت فوق:

برای پراپرتی‌ها:



مطالب
ساخت یک مثال Todo با MobX و React

پیشنیاز این مطلب مطالعه قسمت MobX می‌باشد. در این مثال قصد داریم  یک برنامه‌ی Todo را با استفاده از MobX و React ایجاد کنیم.


ایجاد ساختار ابتدایی پروژه

برای ساخت پروژه، به خط فرمان مراجعه کرده و با دستور زیر، یک پروژه‌ی react از نوع typescript را ایجاد می‌کنیم. 

npx create-react-app todo-mobx --template typescript 
cd todo-mobx


برای توسعه‌ی این مثال، از محیط توسعه‌ی VSCode استفاده می‌کنیم. اگر VSCode بر روی سیستم شما نصب باشد، در همان مسیری که خط فرمان باز است، دستور زیر را اجرا کنید؛ پروژه‌ی شما در VSCode باز می‌شود:

code


سپس در محیط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستورات زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:

npm install --save-dev typescript @types/node @types/react @types/react-dom @types/jest
npm install  mobx mobx-react-lite --save


در ادامه برای استایل بندی بهتر برنامه از کتابخانه‌های bootstrap و  font-awesome استفاده می‌کنیم: 

npm install bootstrap --save
npm install font-awesome --save

سپس فایل index.tsx را باز کرده و دو خط زیر را به آن اضافه می‌کنیم: 

import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
import "font-awesome/css/font-awesome.css";


کتابخانه‌ی MobX، از تزئین کننده‌ها یا decorators استفاده می‌کند. بنابراین نیاز است به tsconfig پروژه مراجعه کرده و خط زیر را به آن اضافه کنیم:  

"compilerOptions": {
   .... ,
   "experimentalDecorators": true
}


ایجاد مخازن حالت MobX

در ادامه نیاز است store‌های MobX را ایجاد کنیم و بعد آن‌ها را به react اتصال دهیم. بدین منظور یک پوشه‌ی جدید را در مسیر src، به نام stores ایجاد می‌کنیم و سپس فایل جدیدی را به نام todo-item.ts در آن با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم: 

import { observable, action } from "mobx";

export default class TodoItem {
    id = Date.now();

    @observable text: string = '';
    @observable isDone: boolean = false;

    constructor(text: string) {
        this.text = text;
    }

    @action
    toggleIsDone = () => {
        this.isDone = !this.isDone
    }

    @action
    updateText = (text: string) => {
        this.text = text;
    }
}


در همان مسیر stores، فایل دیگری را نیز به نام todo-list.ts، با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:

import { observable, computed, action } from "mobx";

import TodoItem from "./todo-item";

export class TodoList {
    @observable.shallow list: TodoItem[] = [];

    constructor(todos: string[]) {
        todos.forEach(this.addTodo);
    }

    @action
    addTodo = (text: string) => {
        this.list.push(new TodoItem(text));
    }

    @action
    removeTodo = (todo: TodoItem) => {
        this.list.splice(this.list.indexOf(todo), 1);
    };

    @computed
    get finishedTodos(): TodoItem[] {
        return this.list.filter(todo => todo.isDone);
    }

    @computed
    get openTodos(): TodoItem[] {
        return this.list.filter(todo => !todo.isDone);
    }
}

توضیحات:

مفهوم observable@: کل شیء state را به صورت یک شیء قابل ردیابی JavaScript ای ارائه می‌کند.

مفهوم computed@: این نوع خواص، مقدار خود را زمانیکه observable‌های وابسته‌ی به آن‌ها تغییر کنند، به روز رسانی می‌کنند.

مفهوم action@: جهت به روز رسانی state و سپس نمایش تغییرات یا نمایش نمونه‌ی دیگری در DOM می‌باشند.



برپایی Context
در این مثال از شیء Provider خود MobX استفاده نمی‌کنیم؛ بلکه از React Context استفاده می‌کنیم. به همین جهت در مسیر src، یک پوشه‌ی جدید دیگر را به نام Providers ایجاد می‌کنیم. سپس فایلی را به نام store-provider.ts ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه می‌کنیم: 
import { createContext, useContext } from "react";
import { TodoList } from "../stores/todo-list";

export const StoreContext = createContext<TodoList>({} as TodoList);
export const StoreProvider = StoreContext.Provider;

export const useStore = (): TodoList => useContext(StoreContext);
توضیحات:
- در اینجا StoreContext را ایجاد کرده و سپس به آن یک مقدار پیش فرض از نوع یک object خالی را ارسال کرده‌ایم.
- سپس بر اساس آن، شیء StoreProvider را که از نوع ReactConxtext می‌باشد، ایجاد کردیم. 
- متد useStore که به صورت export و نوعی از useContext می‌باشد، برای دسترسی ساده‌تر به Context معرفی شده‌است که در ادامه کاربرد آن‌را خواهید دید.
- برای اعمال StoreProvider در شروع کننده‌ی برنامه React، به فایل index.tsx مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم: 
import React from 'react';
import ReactDOM from 'react-dom';
import './index.css';
import App from './App';
import * as serviceWorker from './serviceWorker';
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
import "font-awesome/css/font-awesome.css";
import { TodoList } from './stores/todo-list';
import { StoreProvider } from './providers/store-provider';


const todoList = new TodoList([
    'Read Book',
    'Do exercise',
    'Watch Walking dead series'
]);

ReactDOM.render(
    <StoreProvider value={todoList}>
        <App />
    </StoreProvider>
    , document.getElementById('root'));

// If you want your app to work offline and load faster, you can change
// unregister() to register() below. Note this comes with some pitfalls.
// Learn more about service workers: https://bit.ly/CRA-PWA
serviceWorker.unregister();
توضیحات:  StoreProvider ای را که در فایل store-provider.ts ایجاد کردیم، در اینجا به شروع کننده‌ی React معرفی می‌کنیم و سه مقدار پیش فرض را نیز به آن اعمال می‌کنیم.

افزودن کامپوننت‌های برنامه
برای نمایش لیست Todo‌ها و عملیات حذف، اضافه و ویرایش، نیاز به سه کامپوننت تابعی را داریم: 

اضافه کردن کامپوننت TodoNew
در مسیر src، یک پوشه‌ی جدید را به نام components ایجاد می‌کنیم. سپس فایلی را در آن به نام TodoNew.tsx ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه می‌کنیم: 
import React, { useState } from 'react';
import { useStore } from '../providers/store-provider';

export const TodoNew = () => {
    const [newTodo, setTodo] = useState('');
    const todoList = useStore();

    const addTodo = () => {
        todoList.addTodo(newTodo);
        setTodo('');
    };

    return (

        <div className="input-group mb-3">
            <input type="text" className="form-control" placeholder="Add To do" value={newTodo} onChange={(e) => setTodo(e.target.value)} />
            <div className="input-group-append">
                <button className="btn btn-success" type="submit" onClick={addTodo}>Add Todo</button>
            </div>
        </div>
    )
};
توضیحات: 
- useStore ای را که در مرحله‌ی قبل ایجاد کردیم، در اینجا برای دسترسی به state‌های MobX استفاده می‌کنیم.
- در input و رویداد onChange آن، مقدار ورودی کاربر را به متد newTodo اعمال می‌کنیم و بعد از اینکه کاربر دکمه‌ی Add Todo را زد، مقدار newTodo را به تابع addTodo که در useStore می‌باشد، اعمال می‌کنیم.

افزودن کامپوننت نمایش لیست کارها: TodoList
در مسیر src و پوشه‌ی components آن، فایل جدیدی را به نام TodoList.tsx ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه می‌کنیم: 
import React from 'react';

import { TodoItem } from "./TodoItem";
import { useObserver } from "mobx-react-lite";
import { useStore } from '../providers/store-provider';

export const TodoList = () => {
    const todoList = useStore();

    return useObserver(() => (
        <div>
            <h1>Open Todos</h1>
            <table className="table">
                <thead className="thead-dark">
                    <tr>
                        <th>Name</th>
                        <th className="text-left">Do It?</th>
                        <th>Actions</th>
                    </tr>
                </thead>
                <tbody>
                    {
                        todoList.openTodos.map(todo =>
                            <tr key={`${todo.id}-${todo.text}`}>
                                <TodoItem todo={todo} />
                            </tr>)
                    }

                </tbody>
            </table>

            <h1>Finished Todos</h1>
            <table className="table">
                <thead className="thead-light">
                    <tr>
                        <th>Name</th>
                        <th className="text-left">Do It?</th>
                        <th>Actions</th>
                    </tr>
                </thead>
                <tbody>
                    {
                        todoList.finishedTodos.map(todo =>
                            <tr key={`${todo.id}-${todo.text}`}>
                                <TodoItem todo={todo} />
                            </tr>)
                    }

                </tbody>
            </table>
        </div>
    ));
};
توضیحات:
- useStore را به ثابت todoList انتساب می‌دهیم.
- سپس برای نمایش Todo ‌ها، یک جدول را طراحی می‌کنیم و همچنین برای نمایش کارهای تکمیل شده (Finish Todo) جدول دیگری را ایجاد می‌کنیم.
- در کلاس TodoList، که پیشتر آن‌را ایجاد کردیم، از دو خاصیت openTodos و finishedTodos از نوع get که با Decorator از نوع computed@ هستند، برای نمایش Open Todos و Finished Todos استفاده می‌کنیم. خروجی این خواص، لیستی از نوع TodoItem می‌باشند که با کمک متد map، به فیلد‌های TodoItem آن‌ها دسترسی پیدا می‌کنیم.

برای منظم کردن کدها، کامپوننت دیگری را در مسیر src/components به نام TodoItem.tsx ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه می‌کنیم: 
import React, { useState } from 'react';
import TodoItemClass from "../stores/todo-item";


import { useStore } from '../providers/store-provider';

interface Props {
    todo: TodoItemClass;
}

export const TodoItem = ({ todo }: Props) => {
    const todoList = useStore();
    const [newText, setText] = useState('');
    const [isEditing, setEdit] = useState(false);

    const saveText = () => {
        todo.updateText(newText);
        setEdit(false);
        setText('');
    };

    return (
        <React.Fragment>
            {
                isEditing ?
                    <React.Fragment>
                        <td>
                            <input className="form-control" placeholder={todo.text} type="text" onChange={(e) => setText(e.target.value)} />
                        </td>
                        <td></td>
                        <td>
                            <button className="btn btn-xs btn-success " onClick={saveText}>Save</button>
                        </td>
                    </React.Fragment>
                    :
                    <React.Fragment>
                        <td>
                            {todo.text}
                        </td>

                        <td className="text-left">
                            <input className="form-check-input" type="checkbox" onChange={todo.toggleIsDone} defaultChecked={todo.isDone}></input>
                        </td>
                        <td>
                            <button className="btn btn-xs btn-warning " onClick={() => setEdit(true)}>
                                <i className="fa fa-edit"></i>
                            </button>
                            <button className="btn btn-xs btn-danger ml-2" onClick={() => todoList.removeTodo(todo)}>
                                <i className="fa fa-remove"></i>
                            </button>
                        </td>
                    </React.Fragment>
            }

        </React.Fragment>

    )
};
توضیحات:
- در کامپوننت قبلی TodoList.tsx، متدهای TodoItem را به کامپوننت TodoItem.tsx پاس داده و آن را در دو حالت ویرایش و نمایش، نشان می‌دهیم.
- در جدول، امکان ویرایش، حذف و ثبت رکوردها را قرار داده‌ایم. برای ویرایش، مقدار input وارد شده را به متد (todo.updateText(newText پاس می‌دهیم و برای حذف، (todoList.removeTodo(todo را فراخوانی می‌کنیم.
 
کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید  Github
مطالب
React 16x - قسمت 9 - ترکیب کامپوننت‌ها - بخش 3 - Lifecycle Hooks
کامپوننت‌ها در طول چرخه‌ی عمر خود، از چندین مرحله عبور می‌کنند. اولین مرحله، mount نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که وهله‌ای از یک کامپوننت، ایجاد و به DOM افزوده شده‌است. در این حالت تعدادی متد خاص را می‌توان به کامپوننت خود اضافه کرد که به صورت خودکار توسط React فراخوانی می‌شوند. به این متدها Lifecycle Hooks می‌گویند. در طی مرحله‌ی mount، سه متد Lifecycle Hooks مخصوص constructor، render و componentDidMount قابل تعریف هستند. React این متدها را به ترتیب فراخوانی می‌کند. دومین مرحله، update نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که state و یا props کامپوننت تغییر می‌کنند. در طی مرحله‌ی update، دو متد Lifecycle Hooks مخصوص render و componentDidUpdate قابل تعریف هستند. آخرین فاز یا مرحله، unmount نام دارد و زمانی رخ می‌دهد که کامپوننتی از DOM حذف می‌شود، مانند حذف کامپوننت Counter در قسمت‌های قبل. در طی مرحله‌ی unmount، یک متد Lifecycle Hooks مخصوص componentWillUnmount قابل تعریف است.
البته این Lifecycle Hooks ای که در اینجا نام برده شدند، بیشترین استفاده را دارند. در مستندات React مواردی دیگری نیز ذکر شده‌اند که در عمل آنچنان مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.


مرحله‌ی Mount

در کامپوننت App، یک constructor را اضافه می‌کنیم تا بتوان مرحله‌ی Mount را بررسی کرد. این سازنده تنها یکبار در زمان وهله سازی این کامپوننت فراخوانی می‌شود. یکی از کاربردهای آن می‌تواند مقدار دهی اولیه‌ی خواص این وهله باشد. برای مثال یکی از کاربردهای آن می‌تواند مقدار دهی اولیه‌ی state بر اساس مقادیر props رسیده باشد.  در اینجا است که می‌توان خاصیت state را مستقیما مقدار دهی کرد (مانند this.state = this.props.something) و در این حالت نیازی به فراخوانی متد this.setState نیست و اگر فراخوانی شود، یک خطا را دریافت می‌کنیم. از این جهت که this.setState را تنها زمانیکه کامپوننتی رندر شده و در DOM قرار گرفته باشد، می‌توان فراخوانی کرد.

یک نکته: فراخوانی this.state = this.props.something در سازنده‌ی کلاس میسر نیست، مگر اینکه props را به صورت پارامتر به سازنده‌ی کلاس و سازنده‌ی base class توسط متد super ارسال کنیم:
  constructor(props) {
    super(props);
    console.log("App - constructor");
    this.state = this.props.something;
  }
در غیراینصورت this.props، مقدار undefined را بازگشت می‌دهد.

دومین متد lifecycle hooks ای که بررسی می‌کنیم، componentDidMount است:
class App extends Component {
  constructor() {
    super();
    console.log("App - constructor");
  }

  componentDidMount() {
    // Ajax calls
    console.log("App - mounted");
  }
این متد پس از رندر کامپوننت در DOM فراخوانی می‌شود و بهترین محلی است که از آن می‌توان برای ارسال درخواست‌های Ajaxای به سمت سرور و دریافت اطلاعات از backend، استفاده کرد و سپس setState را با اطلاعات جدید فراخوانی نمود.

سومین lifecycle hooks در مرحله‌ی mounting، متد رندر است که در اینجا به ابتدای آن، یک  console.logرا جهت بررسی بیشتر اضافه می‌کنیم:
  render() {
    console.log("App - rendered");
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی را می‌توان در کنسول توسعه دهندگان مرورگر مشاهده کرد:


در اینجا ترتیب فراخوانی این متدها را مشاهده می‌کنید. ابتدا سازنده‌ی کلاس فراخوانی شده‌است. سپس در مرحله‌ی رندر، یک المان React که در DOM مجازی React قرار می‌گیرد، بازگشت داده می‌شود. سپس React این DOM مجازی را با DOM اصلی هماهنگ می‌کند. پس از آن مرحله‌ی Mount فرا می‌رسد. یعنی در این مرحله، کامپوننت در DOM اصلی قرار دارد. اینجا است که اعمال Ajax ای دریافت اطلاعات از سرور باید انجام شوند.

یک نکته: در مرحله‌ی رندر، تمام فرزندان یک کامپوننت نیز به صورت بازگشتی رندر می‌شوند. برای نمایش این ویژگی، به متد Render کامپوننت‌های NavBar، Counters و Counter، متد  console.log ای را جهت درج این مرحله در کنسول، اضافه می‌کنیم:
class Counter extends Component {
  render() {
    console.log("Counter - rendered");
//...

class Counters extends Component {
  render() {
    console.log("Counters - rendered");
//...

const NavBar = ({ totalCounters }) => {
  console.log("NavBar - rendered");
//...

یک نکته: نمی‌توان از lifecycle hooks در کامپوننت‌های بدون حالت تابعی استفاده کرد.

پس از این تغییرات و ذخیره سازی برنامه، با بارگذاری مجدد آن در مرورگر، چنین خروجی در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، پس از فراخوانی App - rendered، تمام فرزندان کامپوننت App رندر شده‌اند و در آخر به App - mounted رسیده‌ایم.


مرحله‌ی Update

مرحله‌ی Update زمانی رخ می‌دهد که state و یا props یک کامپوننت تغییر می‌کنند. برای مثال با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، وضعیت کامپوننت به روز رسانی می‌شود. پس از آن فراخوانی خودکار متد رندر در صف قرار می‌گیرد. به این معنا که تمام فرزندان آن نیز قرار است مجددا رندر شوند. برای آزمایش آن، یکبار لاگ‌های کنسول توسعه دهندگان مرورگر را پاک کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک کنید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید با کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، کل Component tree برنامه مجددا رندر شده‌است. البته این مورد به معنای به روز رسانی کل DOM اصلی در مرورگر نیست. زمانیکه کامپوننتی رندر می‌شود، فقط یک React element حاصل آن خواهد بود که در نتیجه‌ی آن DOM مجازی React به روز رسانی خواهد شد. سپس React، کپی DOM مجازی قبلی را با نمونه‌ی جدید آن مقایسه می‌کند. در آخر، محاسبه‌ی تغییرات صورت گرفته و تنها بر اساس موارد تغییر یافته‌است که DOM اصلی را به روز رسانی می‌کند. به همین جهت زمانیکه بر روی دکمه‌ی Increment کلیک می‌شود، فقط span کنار آن در DOM اصلی به روز رسانی می‌شود. برای اثبات آن در مرورگر بر روی المان span که شماره‌ها را نمایش می‌دهد، کلیک راست کرده و گزینه‌ی inspect را انتخاب کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment کلیک نمائید. مرورگر قسمتی را که به روز می‌شود، با رنگی مشخص و متمایز، به صورت لحظه‌ای نمایش می‌دهد.

متد componentDidUpdate، پس از به روز رسانی کامپوننت فراخوانی می‌شود. به این معنا که در این حالت وضعیت و یا props جدیدی را داریم. در این حالت می‌توان این اشیاء به روز شده را با نمونه‌های قبلی آن‌ها مقایسه کرد و در صورت وجود تغییری، برای مثال یک درخواست Ajax ای را به سمت سرور برای دریافت اطلاعات تکمیلی ارسال کرد و در غیراینصورت خیر. بنابراین می‌توان به آن به عنوان یک روش بهینه سازی نگاه کرد. برای نمایش این قابلیت می‌توان متد componentDidUpdate را که مقادیر قبلی props و state را دریافت می‌کند، لاگ کرد:
class Counter extends Component {
  componentDidUpdate(prevProps, prevState) {
    console.log("Counter - updated", { prevProps, prevState });
    if (prevProps.counter.value !== this.props.counter.value) {
      // Ajax call and get new data
    }
  }
برای آزمایش آن، یکبار لاگ‌های کنسول توسعه دهندگان مرورگر را پاک کنید. سپس بر روی دکمه‌ی Increment اولین شمارشگر کلیک کنید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار شیء counter، پیش از کلیک بر روی دکمه‌ی Increment، مساوی 4 بوده‌است. در یک چنین حالتی می‌توان مقدار قبلی prevProps.counter.value را با مقدار جدید this.props.counter.value مقایسه کرد و در صورت نیاز یک درخواست Ajax ای را برای دریافت اطلاعات به روز، صادر کرد.


مرحله‌ی Unmount

در این مرحله تنها یک lifecycle hook به نام componentWillUnmount قابل تعریف است که درست پیش از حذف یک کامپوننت از DOM فراخونی می‌شود.
class Counter extends Component {
  componentWillUnmount(){
    console.log("Counter - Unmount");
  }
پس از افزودن متد فوق و بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، یکبار دیگر لاگ‌های کنسول توسعه دهندگان مرورگر را پاک کنید. سپس اولین Counter رندر شده را حذف کنید.


در اینجا پس از حذف یک کامپوننت، state کامپوننت App تغییر کرده‌است. به همین جهت کل Component tree رندر مجدد شده‌است. اینبار یک DOM مجازی جدید را داریم که تعداد Counterهای آن 3 مورد است. سپس React این DOM مجازی جدید را با نمونه‌ی قبلی خود مقایسه کرده و متوجه می‌شود که یکی از Counterها حذف شده‌است. در ادامه متد componentWillUnmount را پیش از حذف این ‍Counter از DOM، فراخوانی می‌کند. به این ترتیب فرصت خواهیم یافت تا رهاسازی منابع را در صورت نیاز انجام دهیم تا برنامه دچار نشتی حافظه نشود.


یک مثال: افزودن دکمه‌ی Decrement به کامپوننت Counter

در ادامه می‌خواهیم دکمه‌ای را برای کاهش مقدار یک شمارشگر، به کامپوننت Counter اضافه کنیم. همچنین اگر مقدار value شمارشگر مساوی صفر بود، دکمه‌ی کاهش مقدار آن باید غیرفعال شود و برعکس. به علاوه از سیستم طرحبندی بوت استرپ نیز برای تعریف دو ستون، یکی برای نمایش مقدار شمارشگرها و دیگری برای نمایش دکمه‌ها استفاده خواهیم کرد.


برای پیاده سازی آن ابتدا متد رندر کامپوننت Counter را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
class Counter extends Component {

  render() {
    console.log("Counter - rendered");
    return (
      <div className="row">
        <div className="col-1">
          <span className={this.getBadgeClasses()}>{this.formatCount()}</span>
        </div>
        <div className="col">
          <button
            onClick={() => this.props.onIncrement(this.props.counter)}
            className="btn btn-secondary btn-sm"
          >
            +
          </button>
          <button
            onClick={() => this.props.onDecrement(this.props.counter)}
            className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
            disabled={this.props.counter.value === 0 ? "disabled" : ""}
          >
            -
          </button>
          <button
            onClick={() => this.props.onDelete(this.props.counter.id)}
            className="btn btn-danger btn-sm"
          >
            Delete
          </button>
        </div>
      </div>
    );
  }
در اینجا یک row تعریف شده و سپس دو div، با کلاس‌های تعیین عرض ستون‌ها. در ادامه span نمایش شمارشگر، به div اول و دکمه‌ها به div دوم منتقل شده‌اند. همچنین marginها را هم اصلاح کرده‌ایم تا بین دکمه‌ها فضای مناسبی ایجاد شود.
در این بین، دکمه‌ی جدید کاهش مقدار را که با یک - مشخص شده‌است نیز مشاهده می‌کنید. رویدادگردان onClick آن به this.props.onDecrement اشاره می‌کند. همچنین ویژگی disabled نیز به آن اضافه شده‌است تا بر اساس مقدار value شیء counter، در مورد فعال یا غیرفعالسازی دکمه تصمیم گیری کند.
پس از آن نیاز است این this.props.onDecrement را تعریف کنیم. به همین جهت به والد آن که کامپوننت Counters است مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
<Counter
  key={counter.id}
  counter={counter}
  onDelete={this.props.onDelete}
  onIncrement={this.props.onIncrement}
  onDecrement={this.props.onDecrement}
/>
در اینجا onDecrement اضافه شده‌است تا شیء this.props ارسالی به کامپوننت Counter را مقدار دهی کند. اکنون باید ارجاع به this.props.onDecrement این کامپوننت را نیز تکمیل کرد. این ارجاع نیز به والد Counters که در اینجا کامپوننت App است اشاره می‌کند:
<Counters
  counters={this.state.counters}
  onReset={this.handleReset}
  onIncrement={this.handleIncrement}
  onDecrement={this.handleDecrement}
  onDelete={this.handleDelete}
/>
در کامپوننت App، ویژگی onDecrement ارسالی به کامپوننت Counters، به صورت props مقدار دهی شده‌است. این ویژگی به متد this.handleDecrement اشاره می‌کند که به صورت زیر در کامپوننت App تعریف می‌شود:
  handleDecrement = counter => {
    console.log("handleDecrement", counter);
    const counters = [...this.state.counters]; // cloning an array
    const index = counters.indexOf(counter);
    counters[index] = { ...counter }; // cloning an object
    counters[index].value--;
    console.log("this.state.counters", this.state.counters[index]);
    this.setState({ counters });
  };
که کدهای آن با کدهای handleIncrement بحث شده‌ی در قسمت قبل یکی است. اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، به تصویر ابتدای توضیحات این مثال خواهید رسید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-09.zip
مطالب دوره‌ها
توابع(Function)
برنامه نویسی تابع گرا در یک جمله یعنی نوشتن توابع در پروژه و فراخوانی آن‌ها به همراه مقدار دهی به آرگومان‌های متناظر و دریافت خروجی در صورت نیاز. در #F پارامتر‌های یک تابع با پرانتز یا کاما از هم تمیز داده نمی‌شوند بلکه باید فقط از یک فضای خالی بین آن‌ها استفاده کنید.(البته می‌تونید برای خوانایی بهتر از پرانتز استفاده کنید)
let add x y = x + y
let result = add 4 5
printfn "(add 4 5) = %i" result
همان طور که می‌بینید تابعی به نام add داریم که دارای 2 پارامتر ورودی است به نام‌های x , y که فقط توسط یک فضای خالی از هم جدا شدند. حال به مثال دیگر توجه کنید.
let add x y = x + y
let result1 = add 4 5
let result2 = add 6 7
let finalResult = add result1 result2
در مثال بالا همان تابع add 2 بار فراخوانی شده است که یک بار مقدار خروجی تابع در یک شناسه به نام result1 و یک بار مقدار خروجی با مقادیر متفاوت در شناسه به نام result2 قرار گرفت. شناسه finalResult حاصل فراخوانی تابع add با مقادیر result1 , result2 است. می‌تونیم کد بالا رو به روش مناسب‌تری باز نویسی کنیم.
let add x y = x + y
let result =add (add 4 5) (add 6 7)
در اینجا برای خوانایی بهتر کد از پرانتز برای جداسازی مقدار پارامتر‌ها استفاده کردم.

  خروجی توابع
کامپایلر #F آخرین مقداری که در تابع، تعریف و استفاده می‌شود را به عنوان مقدار بازگشتی و نوع آن را نوع بازگشتی می‌شناسد.

let cylinderVolume radius length : float =
   
   let pi = 3.14159
   length * pi * radius * radius
در مثال بالا خروجی تابع مقدار ( length * pi * radius * radius ) است و نو ع آن float می‌باشد.
یک مثال دیگر:
let sign num =
    if num > 0 then "positive"
    elif num < 0 then "negative"
    else "zero"
خروجی تابع بالا از نوع string است و مقدار آن با توجه به ورودی تابع positive یا negative یا zero خواهد بود.

تعریف پارامترهای تابع با ذکر نوع به صورت صریح
اگر هنگام تعریف توابع مایل باشید که نوع پارامترها را به صورت صریح تعیین کنید از روش زیر استفاده می‌کنیم.
let replace(str: string) =
    str.Replace("A", "a")
تعریف تابع به همراه دو پارامتر و ذکر نوع فقط برای یکی از پارامتر‌ها :
let addu1 (x : uint32) y =
    x + y

Pipe-Forward Operator
در #F روشی دیگری برای تعریف توابع وجود دارد که به pipe-Forward معروف است. فقط کافیست از اپراتور (<|) به صورت زیر استفاده کنید.
let (|>) x f = f x
کد بالا به این معنی است که تابعی  یک پارامتر ورودی به نام x دارد و این پارامتر رو به تابع مورد نظر(هر تابعی که شما هنگام استفاده تعیین کنید) تحویل می‌دهد و خروجی را بر می‌گرداند. برای مثال
let result = 0.5 |> System.Math.Cos
یا
let add x y = x + y
let result = add 6 7 |> add 4 |> add 5
در مثال بالا ابتدا حاصل جمع 7 و 6 محاسبه می‌شود و نتیجه با 4 جمع می‌شود و دوباره نتیجه با 5 جمع می‌شود تا حاصل نهایی در result قرار گیرد. به نظر اکثر برنامه نویسان #F این روش نسبت به روش‌های قبلی خواناتر است. این روش همچنین مزایای دیگری نیز دارد که در مبحث Partial Function‌ها بحث خواهیم کرد.

Partial Fucntion Or Application
partial function به این معنی است که در هنگام فراخوانی یک تابع نیاز نیست که به تمام آرگومان‌های مورد نیاز مقدار اختصاص دهیم. برای نمونه در مثال بالا تابع add نیاز به 2 آرگومان ورودی داشت در حالی که فقط یک مقدار به آن پاس داده شد.
let result = add 6 7 |> add 4
دلیل برخورد #F با این مسئله این است که #F توابع رو به شکل مقدار در نظر می‌گیرد و اگر تمام مقادیر مورد نیاز یک تابع در هنگام فراخوانی تحویل داده نشود، از مقدار برگشت داده شده فراخوانی تابع قبلی استفاده خواهد کرد. البته این مورد همیشه خوشایند نیست. اما می‌تونیم با استفاده از پرانتز ر هنگام تعریف توابع مشخص کنیم که دقیقا نیاز به چند تا مقدار ورودی برای توابع داریم.
let sub (a, b) = a - b
let subFour = sub 4
کد بالا کامپایل نخواهد شد و خطای زیر رو مشاهده خواهید کرد.
prog.fs(15,19): error: FS0001: This expression has type
int
but is here used with type
'a * 'b
توابع بازگشتی
در مورد ماهیت توابع بازگشتی نیاز به توضیح نیست فقط در مورد نوع پیاده سازی اون در #F توضیح خواهم داد. برای تعریف توابع به صورت بازگشتی کافیست از کلمه rec بعد از let استفاده کنیم(زمانی که قصد فراخوانی تابع رو در خود تابع داشته باشیم). مثال پایین به خوبی مسئله را روشن خواهد کرد.(پیاده سازی تابع فیبو ناچی)
let rec fib x =
match x with
| 1 -> 1
| 2 -> 1
| x -> fib (x - 1) + fib (x - 2)
printfn "(fib 2) = %i" (fib 2) printfn "(fib 6) = %i" (fib 6) printfn "(fib 11) = %i" (fib 11) 
*درباره الگوی Matching در فصل بعد به صورت کامل توضیح خواهم داد.
خروجی برای مثال بالا به صورت خواهد شد.
(fib 2) = 1
(fib 6) = 8
(fib 11) = 89
توابع بازگشتی دو طرفه
گاهی اوقات توابع به صورت دوطرفه بازگشتی می‌شوند. یعنی فراخوانی توابع به صورت چرخشی انجام می‌شود. (فراخوانی یک تابع در تابع دیگر و بالعکس). به مثال زیر دقت کنید.
let rec Even x =
   if x = 0 then true 
   else Odd (x - 1)
and Odd x =
   if x = 1 then true 
   else Even (x - 1)
کاملا واضح است در تابع Even فراخوانی تابع Odd انجام می‌شود و در تابع Odd فراخوانی تابع Even. به این حالت mutual recursive می‌گویند.
ترکیب توابع
let firstFunction x = x + 1
let secondFunction x = x * 2
let newFunction = firstFunction >> secondFunction
let result = newFunction 100
در مثال بالا دو تابع به نام‌های firstFunction  و secondFunction داریم. بااستفاده از (<<) دو تابع را با هم ترکیب می‌کنیم. خروجی بدین صورت محاسبه می‌شود که ابتدا تابع firstFucntion مقدار x را محاسبه می‌کند و حاصل به تابع secondFucntion پاس داده می‌شود. در نهایت یک تابع جدید به نام newFunction خواهیم داشت که مقدار نهایی محاسبه خواهد شد. خروجی مثال بالا 202 است.

توابع تودرتو
در #F امکان تعریف توابع تودرتو وجود دارد. بعنی می‌تونیم یک تابع را در یک تابع دیگر تعریف کنیم. فقط نکته مهم در امر استفاده از توابع به این شکل این است که توابع تودرتو فقط در همون تابعی که تعریف می‌شوند قایل استفاده هستند و محدوده این توابع در خود همون تابع است.
let sumOfDivisors n =
    let rec loop current max acc =
//شروع تابع داخلی
 if current > max then acc else if n % current = 0 then loop (current + 1) max (acc + current) else loop (current + 1) max acc
//ادامه بدنه تابع اصلی
 let start = 2 let max = n / 2 (* largest factor, apart from n, cannot be > n / 2 *) let minSum = 1 + n (* 1 and n are already factors of n *) loop start max minSum printfn "%d" (sumOfDivisors 10)
در مثال بالا یک تابع تعریف کرده ایم به نام sumOfDivisors. در داخل این تابع یک تابع دیگر به نام loop داریم که از نوع بازگشتی است(به دلیل وجود rec بعد از let). بدنه تابع داخلی به صورت زیر است:
  if current > max then
            acc
        else
            if n % current = 0 then
                loop (current + 1) max (acc + current)
            else
                loop (current + 1) max acc
خروجی مثال بالا برای ورودی 10 عدد 18 می‌باشد. مجموع مقصوم علیه‌های عدد 10 (1 + 2 + 5 + 10 ).

آیا می‌توان توابع را Overload کرد؟
در #F امکان overloading برای یک تابع وجود ندارد. ولی متدها را می‌توان overload  کرد.(متد‌ها در فصل شی گرایی توضیح داده می‌شود).

do keyword
زمانی که قصد اجرای یک کد را بدون تعریف یک تابع داشته باشیم باید از do  استفاده کنیم. همچنین از do در انجام برخی عملیات پیش فرض در کلاس‌ها زیاد استفاده می‌کنیم.(در فصل شی گرایی با این مورد آشنا خواهید شد).
open System
open System.Windows.Forms

let form1 = new Form()
form1.Text <- "XYZ"

[<STAThread>]
do
   Application.Run(form1)

مطالب
بررسی ORM های مناسب جهت استفاده در اندروید
با آمدن ORM‌ها به دنیای برنامه نویسی، کار برنامه نویسی نسبت به قبل ساده‌تر و راحت‌تر شد. عدم استفاده کوئری‌های دستی، پشتیبانی از چند دیتابیس و از همه مهمتر و اصلی‌ترین هدف این ابزار "تنها درگیری با اشیا و مدل شیء گرایی" کار را پیش از پیش آسان‌تر نمود.
در این بین به راحتی می‌توان چندین نمونه از این ORM‌ها را  نام برد مثل IBatis , Hibernate ,Nhibernate و EF که از معروفترین آن‌ها هستند.
من در حال حاضر قصد شروع یک پروژه اندرویدی را دارم و دوست دارم بجای استفاده‌ی از Sqlitehelper، از یک ORM مناسب بهره ببرم که چند سوال برای من پیش می‌آید. آیا ORM ای برای آن تهیه شده است؟ اگر آری چندتا و کدامیک از آن‌ها بهتر هستند؟ شاید در اولین مورد کتابخانه‌ی Hibernate جاوا را نام ببرید؛ ولی توجه به این نکته ضروری است که ما در مورد پلتفرم موبایل و محدودیت‌های آن صحبت می‌کنیم. یک کتابخانه همانند Hibernate مطمئنا برای یک برنامه اندروید چه از نظر حجم نهایی برنامه و چه از نظر حجم بزرگش در اجرا، مشکل زا خواهد بود و وجود وابستگی‌های متعدد و دارا بودن بسیاری از قابلیت‌هایی که اصلا در بانک‌های اطلاعاتی موبایل قابل اجرا نیست، باعث می‌شود این فریمورک انتخاب خوبی برای یک برنامه اندروید نباشد.

معیارهای انتخاب یک فریم ورک مناسب برای موبایل:
  • سبک بودن: مهمترین مورد سبک بودن آن است؛ چه از لحاظ اجرای برنامه و چه از لحاظ حجم نهایی برنامه
  • سریع بودن: مطمئنا ORM‌های طراحی شده‌ی موجود، از سرعت خیلی بدی برخوردار نخواهند بود؛ اگر سر زبان هم افتاده باشند. ولی باز هم انتخاب سریع بودن یک ORM، مورد علاقه‌ی بسیاری از ماهاست.
  • یادگیری آسان و کانفیگ راحت تر.

OrmLight

این فریمورک مختص اندروید طراحی نشده ولی سبک بودن آن موجب شده‌است که بسیاری از برنامه نویسان از آن در برنامه‌های اندرویدی استفاده کنند. این فریم ورک جهت اتصالات JDBC و Spring و اندروید طراحی شده است.

نحوه معرفی جداول در این فریمورک به صورت زیر است:
@DatabaseTable(tableName = "users")
public class User {
    @DatabaseField(id = true)
    private String username;
    @DatabaseField
    private String password;
 
    public User() {
        // ORMLite needs a no-arg constructor
    }
    public User(String username, String password) {
        this.username = username;
        this.password = password;
    }
 
    // Implementing getter and setter methods
    public String getUserame() {
        return this.username;
    }
    public void setName(String username) {
        this.username = username;
    }
    public String getPassword() {
        return this.password;
    }
    public void setPassword(String password) {
        this.password = password;
    }
}
با استفاده از کلمات کلیدی DatabaseTable@ در بالای کلاس و DatabaseField@ در بالای هر پراپرتی به معرفی جدول و فیلدهای جدول می‌پردازیم.
سورس این فریمورک را می‌توان در گیت هاب یافت و مستندات آن در این آدرس قرار دارند.


SugarORM
این فریمورک مختص اندروید طراحی شده است. یادگیری آن بسیار آسان است و به راحتی به یاد می‌ماند. همچنین جداول مورد نیاز را به طور خودکار خواهد ساخت. روابط یک به یک و یک به چند را پشتیبانی می‌کند و عملیات CURD را با سه متد Save,Delete و Find که البته FindById هم جزء آن است، پیاده سازی می‌کند.

برای استفاده از این فریمورک نیاز است ابتدا متادیتا‌های زیر را به فایل manifest اضافه کنید:
<meta-data android:name="DATABASE" android:value="my_database.db" />
<meta-data android:name="VERSION" android:value="1" />
<meta-data android:name="QUERY_LOG" android:value="true" />
<meta-data android:name="DOMAIN_PACKAGE_NAME" android:value="com.my-domain" />
برای تبدیل یک کلاس به جدول هم از کلاس این فریم ورک ارث بری می‌کنیم:
public class User extends SugarRecord<User> {
    String username;
    String password;
    int age;
    @Ignore
    String bio; //this will be ignored by SugarORM
 
    public User() { }
 
    public User(String username, String password,int age){
        this.username = username;
        this.password = password;
        this.age = age;
    }
}
بر خلاف OrmLight که باید فیلد جدول را معرفی می‌کردید، اینجا تمام پراپرتی‌ها به اسم فیلد شناخته می‌شوند؛ مگر اینکه در بالای آن از عبارت Ignore@ استفاده کنید.

باقی عملیات آن از قبیل اضافه کردن یک رکورد جدید یا حذف رکورد(ها) به صورت زیر است:
User johndoe = new User(getContext(),"john.doe","secret",19);
johndoe.save(); //ذخیره کاربر جدید در دیتابیس


//حذف تمامی کاربرانی که سنشان 19 سال است
List<User> nineteens = User.find(User.class,"age = ?",new int[]{19});
foreach(user in nineteens) {
    user.delete();
}
برای اطلاعات بیشتر به مستندات آن رجوع کنید.


GreenDAO
موقعیکه بحث کارآیی و سرعت پیش می‌آید نام GreenDAO هست که می‌درخشد. طبق گفته‌ی سایت رسمی آن این فریمورک میتواند در ثانیه چند هزار موجودیت را اضافه و به روزرسانی و بارگیری نماید. این لیست حاوی برنامه‌هایی است که از این فریمورک استفاده می‌کنند. جدول زیر مقایسه‌ای است بین این کتابخانه و OrmLight که نشان میدهد 4.5 برابر سریعتر از OrmLight عمل می‌کند.

غیر از این‌ها در زمینه‌ی حجم هم حرف‌هایی برای گفتن دارد. حجم این کتابخانه کمتر از 100 کیلوبایت است که در اندازه‌ی APK اثر چندانی نخواهد داشت.

آموزش راه اندازی  آن در اندروید استادیو، سورس آن در گیت هاب و مستندات رسمی آن.


Active Android
این کتابخانه از دو طریق فایل JAR و به شیوه maven قابل استفاده است که می‌توانید روش استفاده‌ی از آن را در این لینک ببینید و سورس اصلی آن هم در این آدرس قرار دارد. بعد از اینکه کتابخانه را به پروژه اضافه کردید، دو متادیتای زیر را که به ترتیب نام دیتابیس و ورژن آن هستند، به manifest اضافه کنید:
<meta-data android:name="AA_DB_NAME" android:value="my_database.db" />
<meta-data android:name="AA_DB_VERSION" android:value="1" />
بعد از آن  عبارت ;()ActiveAndroid.Initialize را در اکتیویتی‌های مدنظر اعمال کنید:
public class MyActivity extends Activity {
    @Override
    public void onCreate(Bundle savedInstanceState) {
        super.onCreate(savedInstanceState);
        ActiveAndroid.initialize(this);
 
        //ادامه برنامه
    }
}
برای معرفی کلاس‌ها به جدول هم از دو اعلان Table و Column مانند کد زیر به ترتیب برای معرفی جدول و فیلد استفاده می‌کنیم.
@Table(name = "User")
public class User extends Model {
    @Column(name = "username")
    public String username;
 
    @Column(name = "password")
    public String password;
 
    public User() {
        super();
    }
 
    public User(String username,String password) {
        super();
        this.username = username;
        this.password = password;
    }
}
جهت اطلاعات بیشتر در مورد این کتابخانه به مستندات آن رجوع کنید.


ORMDroid
 از آن دست کتابخانه‌هایی است که سادگی و کم حجم بودن شعار آنان است و سعی دارند تا حد ممکن همه چیز را خودکار کرده و کمترین کانفیگ را نیاز داشته باشد. حجم فعلی آن حدود 20 کیلوبایت بوده و نمی‌خواهند از 30 کیلوبایت تجاوز کند.

برای استفاده‌ی از آن ابتدا دو خط زیر را جهت معرفی تنظیمات به manifest اضافه کنید:
<meta-data
  android:name="ormdroid.database.name"
  android:value="your_database_name" />

<meta-data
  android:name="ormdroid.database.visibility"
  android:value="PRIVATE||WORLD_READABLE||WORLD_WRITEABLE" />
برای آغاز کار این کتابخانه، عبارت زیر را در هرجایی که مایل هستید مانند کلاس ارث بری شده از Application یا در ابتدای هر اکتیویتی که مایل هستید بنویسید. طبق مستندات آن صدا زدن چندباره این متد هیچ اشکالی ندارد.
ORMDroidApplication.initialize(someContext);
معرفی مدل جدول بانک اطلاعاتی هم از طریق ارث بری از کلاس Entity می‌باشد .
public class Person extends Entity {
  public int id;
  public String name;
  public String telephone;
}

//====================

Person p = Entity.query(Person.class).where("id=1").execute();
p.telephone = "555-1234";
p.save();

// یا

Person person = Entity.query(Person.class).where(eql("id", id)).execute();
p.telephone = "555-1234";
p.save();
کد بالا دقیقا یادآوری به EF هست ولی حیف که از Linq پشتیبانی نمی‌شود.
سورس آن در گیت هاب

در اینجا سعی کردیم تعدادی از کتابخانه‌های محبوب را معرفی کنیم ولی تعداد آن به همین جا ختم نمی‌شود. ORM‌های دیگری نظیر AndRom و سایر ORM هایی که در این لیست معرفی شده اند وجود دارند.


نکته نهایی اینکه خوب می‌شود دوستانی که از این ORM‌های مختص اندروید استفاده کرده اند؛ نظراتشان را در مورد آن‌ها بیان کنند و مزایا و معایب آن‌ها را بیان کنند.
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت سوم - تغییر شیوه‌نامه‌ی المان‌ها
در این قسمت روش جایگزین کردن متد css جی‌کوئری را با کدهای خالص جاوا اسکریپتی بررسی می‌کنیم.

کار با Inline Styles
  <h1>News</h1>
  <div>Welcome to our site!</div>

  <h2>World</h2>

  <h3>Title 1</h3>
  <div>description 1.</div>

  <h2>Science</h2>

  <h3>Title 2</h3>
  <div>description 2.</div>
در این مثال می‌خواهیم با استفاده از جاوا اسکریپت، المان‌های h2 و h3 را یافته و سپس h2ها را آبی و h3ها را سبز کنیم:
  var headings = document.querySelectorAll('h2, h3');
  for (var i = 0; i < headings.length; i++) {
    if (headings[i].tagName === 'H2') {
      headings[i].style.color = 'blue';
    }
    else {
      headings[i].style.color = 'green';
    }
  }
برای تغییر inline style المان‌ها، از خاصیت style آن‌ها استفاده می‌شود که در نهایت این شیوه‌نامه‌های جدید توسط ویژگی style به همان المان اضافه می‌شوند:
<h2 style="color: blue">….</h2>
<h3 style="color: green">….</h3>
خاصیت style جزو استاندارد DOM Level 2 است که در سال 2000 تصویب شده‌است (از زمان IE 8.0 به بعد در دسترس است). باید دقت داشت که از این روش بیشتر در کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی برای شرایطی خاص، جهت تغییر پویای رابط کاربری استفاده می‌شود و هر تغییری که در اینجا اعمال شود، مقادیر قبلی موجود را بازنویسی می‌کند.
همچنین اگر بخواهیم به یک المان چندین شیوه‌نامه را انتساب دهیم، روش کار به صورت زیر است:
  <h2>World</h2>

  ...

  <h2>Science</h2>

 <script>
  var headings = document.querySelectorAll('h2');
  for (var i = 0; i < headings.length; i++) {
    headings[i].style.color = 'blue';
    headings[i].style.fontWeight = 'bold';
  }
 </script>
پس از یافتن المان‌های مدنظر، تنها کافی است نام شیوه‌نامه‌ی مدنظر را به خاصیت style اضافه و مقدار دهی کنیم. در اینجا نام شیوه‌نامه‌ای که «کبابی» باشد، مانند font-weight، به صورت camel case مانند fontWeight درج خواهد شد؛ هرچند از همان نام اصلی نیز می‌توان به صورت زیر استفاده کرد:
 headings[i].style['font-weight'] = 'bold';
روش دیگری نیز برای انجام این تغییرات چندتایی وجود دارد:
  var headings = document.querySelectorAll('h2');

  for (var i = 0; i < headings.length; i++) {
    headings[i].style.cssText = 'color: blue; font-weight: bold';
  }
خاصیت style یک المان، از نوع اینترفیس CSSStyleDeclaration است که دارای خاصیت استاندارد cssText نیز می‌باشد. توسط این خاصیت می‌توان چندین شیوه‌نامه را به صورت یکجا به عنصری انتساب داد و یا تمام آن‌ها را خواند.


کار با Style Sheets

Inline styles تنها روش کار با شیوه‌نامه‌ها نیست. روش صحیح و قابل مدیریت کار با شیوه‌نامه‌ها استفاده از فایل‌های style sheets است. برای مثال تغییرات قبل را می‌توان در فایلی به نام styles.css و با محتوای زیر ایجاد کرد:
h2 { color: blue; }
h3 { color: green; }
و سپس آن‌را به صفحه متصل نمود:
 <link href="styles.css" rel="style sheet">
و یا حتی می‌توان این شیوه نامه را به صورت inline نیز به ابتدای صفحه اضافه نمود:
<style>
  h2 { color: blue; }
  h3 { color: green; }
</style>
اما ممکن است در برنامه بخواهیم امکان تغییر پویای قالب را به کاربران بدهیم. در یک چنین حالتی اعمال این نوع شیوه‌نامه‌ها توسط جاوا اسکریپت مفهوم پیدا می‌کند:
var sheet = document.styleSheets[0];
sheet.insertRule('h2 { font-style: italic; }', sheet.cssRules.length - 1);
اولین سطر، اولین تگ style اضافه شده به صفحه را یافته (این style می‌تواند inline و یا لینک شده‌ی توسط یک فایل باشد) و سپس شیوه نامه‌ی جدیدی را توسط متد insertRule، در انتهای آن به صورت پویا درج می‌کند.


مخفی کردن و نمایش دادن المان‌ها در صفحه

جی‌کوئری به همراه متدهای hide و show است که کار مخفی کردن و یا نمایش دادن مجدد یک المان‌را انجام می‌دهند:
// hide an element
$element.hide();

// show it again
$element.show();
در کل روش‌های زیادی برای مخفی کردن یک المان وجود دارند. برای مثال می‌توان opacity آن‌را به صفر تنظیم کرد و یا position آن‌را به absolute و سپس آن‌را در مختصاتی خارج از صفحه قرار داد. اما عموما خاصیت display را به none تنظیم می‌کنند. همچنین در استاندارد W3C HTML5، خاصیت جدید hidden از نوع boolean نیز به المان‌ها اضافه شده‌اند که دقیقا برای همین‌منظور بکار می‌رود. مزیت مهم این خاصیت نه فقط استاندارد بودن آن، بلکه بالابردن دسترسی پذیری المان‌های صفحه توسط برنامه‌های «screen reader» مخصوص معلولین است. بنابراین با استفاده از جاوا اسکریپت خالص برای مخفی کردن یک المان می‌توان نوشت:
element.setAttribute('hidden', '');
این روش 25 بار سریعتر از متد hide جی‌کوئری است! از این جهت که jQuery در پشت صحنه مدام متد window.getComputedStyle را برای موارد خاص و بحرانی کار با شیوه‌نامه‌ها فراخوانی می‌کند (در تمام متدهایی که با CSS کار می‌کنند) و این متد تاثیر منفی بر روی کارآیی برنامه دارد.
و چون خاصیت hidden از نوع Boolean است، ذکر آن در یک المان یعنی تنظیم آن به true و حذف آن، یعنی تنظیم آن به false یا نمایش مجدد المان در اینجا:
element.removeAttribute('hidden');


اندازه‌گیری تاثیر شیوه‌نامه‌ها بر روی طول و عرض المان‌ها

CSS Box Model یک چنین تعریفی را دارد:


زمانیکه از متدهای ()width و ()height جی‌کوئری بر روی المانی استفاده می‌شود، صرفا طول و عرض قسمت «content» را دریافت خواهید کرد.
برای این منظور در جاوا اسکریپت خالص این خواص در اختیار ما است:
<style>
  .box {
    padding: 10px;
    margin: 5px;
    border: 3px solid;
    display: inline-block;
  }
</style>
<span class="box">a box</span>
روش اندازه گیری Content + Padding توسط جاوا اسکریپت خالص:
 // returns 38
var clientHeight = document.querySelector('.box').clientHeight;

// returns 55
var clientWidth = document.querySelector('.box').clientWidth;
این خواص هرچند اخیرا به استانداردهای CSS به صورت رسمی اضافه شده‌اند، اما از زمان IE 6.0 پشتیبانی می‌شده‌اند و با متدهای ()innerWidth و ()innerHeight جی‌کوئری قابل مقایسه هستند.

روش اندازه گیری Content + Padding + Border توسط جاوا اسکریپت خالص:
 // returns 44
var offsetHeight = document.querySelector('.box').offsetHeight;

// returns 61
var offsetWidth = document.querySelector('.box').offsetWidth;
این خواص از زمان IE 8.0 پشتیبانی می‌شده‌اند.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت چهارم - اعمال تغییرات در داده‌ها
نوع دیگری از کوئری‌های پرکاربرد، کوئری‌های مرتبط با ثبت، حذف و ویرایش اطلاعات هستند که در این قسمت آن‌ها را بررسی می‌کنیم. البته این مثال‌ها از یکسری مثال کوئری‌های مرتبط با PostgreSQL، به EF-Core تبدیل و ترجمه شده‌اند. به همین جهت تطابق یک به یکی در اینجا وجود نداشته و روش شیءگرایی که ORMها برای کار با داده‌ها بکار می‌گیرند، الزاما کوئری‌های یکسانی را تولید نمی‌کنند؛ اما نتیجه‌ی نهایی آن‌ها یکی است.


مثال 1: افزودن ردیفی به یک جدول بانک اطلاعاتی

امکان و ویژگی جدیدی به نام SPA قرار است به مجموعه اضافه شود. اطلاعات آن که شامل موارد ذیل است، نیاز است به جدول facilities اضافه شود:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
اگر قرار باشد چنین کاری را توسط دستورات SQL انجام دهیم، عموما به یکی از دو روش زیر عمل می‌شود:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
-- OR
insert into facilities values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
که معادل آن در EF-Core به صورت زیر است:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });
context.SaveChanges();
ابتدا وهله‌ای از موجودیت Facility به DbSet مرتبط با آن اضافه می‌شود و در آخر SaveChanges فراخوانی خواهد شد تا کوئری متناظر با آن ساخته شده و به بانک اطلاعاتی اعمال شود.


مثال 2: افزودن چندین ردیف از اطلاعات به یک جدول بانک اطلاعاتی

همان مثال قبلی را درنظر بگیرید. اینبار می‌خواهیم دو ردیف را به آن اضافه کنیم:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
facid: 10, Name: 'Squash Court 2', membercost: 3.5, guestcost: 17.5, initialoutlay: 5000, monthlymaintenance: 80.
معادل کدهای SQL چنین عملی، می‌تواند کوئری زیر باشد:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values
        (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800),
        (10, 'Squash Court 2', 3.5, 17.5, 5000, 80);
و روش انجام آن در EF-Core تفاوتی با مثال قبلی ندارد:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });

context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Squash Court 2",
                    MemberCost = 3.5M,
                    GuestCost = 17.5M,
                    InitialOutlay = 5000,
                    MonthlyMaintenance = 80
                });
context.SaveChanges();
در اینجا می‌توان به هر تعدادی که نیاز است وهله‌های جدیدی از Facility را به context افزودن و سپس SaveChanges را در آخر کار فراخوانی کرد. اینکه EF-Core دستورات insert معادل را به یکباره و یا به صورت مجزایی اجرا می‌کند، به مفهومی به نام batching مرتبط است. اطلاعات بیشتر


مثال 3: افزودن اطلاعات محاسبه شده به یک جدول بانک اطلاعاتی

اطلاعات زیر را درنظر بگیرید:
Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
در مثال اصلی عنوان شده که می‌خواهیم ID آن‌را یکی بیشتر از ردیف قبلی ثبت کنیم. در EF-Core و تنظیمات موجودیت‌هایی که داریم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);
چون ستون ID به صورت خود افزایش یابنده معرفی شده‌است که از صفر شروع می‌شود و به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی یکی یکی افزایش می‌یابد، نیازی به حل این مساله وجود ندارد. چون ID افزایش یابنده را خود بانک اطلاعاتی محاسبه می‌کند. همچنین به همین علت در مثال‌های قبلی نیز ID را به صورت مستقیمی مقدار دهی نکردیم. اگر نیاز به انجام چنین کاری وجود داشته باشد (ذکر صریح ID خاصی)، با توجه به طراحی بانک اطلاعاتی حاصل از این تنظیمات:
CREATE TABLE [dbo].[Facilities](
[FacId] [int] IDENTITY(0,1) NOT NULL,
--- ...
 CONSTRAINT [PK_Facilities] PRIMARY KEY CLUSTERED 
(
[FacId] ASC
);
باید مانند مثال ثبت اطلاعات اولیه‌ی در بانک اطلاعاتی در قسمت اول این سری، از روش SET IDENTITY_INSERT Facilities ON استفاده کرد تا بتوان مجوز ثبت دستی این ID کنترل شده‌ی توسط بانک اطلاعاتی را پیدا کرد.


مثال 4: به روز رسانی اطلاعاتی از پیش موجود

می‌خواهیم مقدار InitialOutlay دومین زمین تنیس را از 8000 موجود به 10000 تغییر دهیم. با توجه به اینکه ID این زمین شماره 1 است، در حالت متداول SQL نویسی، به کدهای زیر خواهیم رسید:
update facilities
    set initialoutlay = 10000
    where facid = 1;
که معادل EF-Core آن به صورت زیر است:
var facility1 = context.Facilities.Find(1);
facility1.InitialOutlay = 10000;
context.SaveChanges();
این دستورات کوئری مشابهی را تولید نمی‌کنند. ابتدا موجودیت متناظر با ID شماره‌ی 1 از بانک اطلاعاتی واکشی شده و سپس مقدار خاصیتی از آن تغییر کرده‌است. در آخر SaveChanges بر روی آن فراخوانی می‌شود.
EF-Core برای اینکه بتواند تغییرات اعمالی به یک شیء را محاسبه کند، نیاز دارد تا آن شیء را به نحوی در سیستم change tracking خودش موجود داشته باشد. هر نوع کوئری که در EF-Core نوشته می‌شود و به همراه متد AsNoTracking نیست، خروجی تک تک اشیاء حاصل از آن پیش از ارائه‌ی نهایی، وارد سیستم change tracking آن می‌شوند. یعنی اگر مقادیر خواص این اشیاء را تغییر داده و بر روی آن‌ها SaveChanges را فراخوانی کنیم، کوئری‌های متناظر با به روز رسانی تنها این خواص تغییر یافته به صورت خودکار محاسبه شده و به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
فراخوانی متد AsNoTracking بر روی کوئری‌های EF-Core، تولید پروکسی‌های change tracking را غیرفعال می‌کند. یک چنین کوئری‌هایی صرفا کاربردهای گزارشگیری فقط خواندنی را دارند و نسبت به کوئری‌های معمولی، سریعتر و با مصرف حافظه‌ی کمتری هستند. بنابراین نتایج حاصل از کوئری‌های متداول EF-Core، به صورت پیش‌فرض (یعنی بدون داشتن متد AsNoTracking) هم خواندنی و هم نوشتنی با قابلیت اعمال به بانک اطلاعاتی هستند.


مثال 5: به روز رسانی چندین ردیف و چندین جدول در یک زمان

می‌خواهیم مقادیر MemberCost  و GuestCost دو زمین تنیس را به 6 و 30 تغییر دهیم. روش انجام اینکار با SQL نویسی معمولی به صورت زیر است:
update cd.facilities
    set
        membercost = 6,
        guestcost = 30
    where facid in (0,1);
اما همانطور که عنوان شد در EF-Core ابتدا باید اشیاء متناظر با این زمین‌های تنیس را در سیستم change tacking موجود داشت و سپس نسبت به ویرایش آن‌ها اقدام نمود. یکی از روش‌های وارد کردن اشیاء به سیستم change tacking، نوشتن کوئری‌های بدون متد AsNoTracking است و سپس به روز رسانی نتایج حاصل از آن‌ها که اکنون توسط پروکسی‌های change tracking محصور شده‌اند و در آخر فراخوانی SaveChanges بر روی context جاری:
int[] facIds = { 0, 1 };
var tennisCourts = context.Facilities.Where(x => facIds.Contains(x.FacId)).ToList();
foreach (var tennisCourt in tennisCourts)
{
     tennisCourt.MemberCost = 6;
     tennisCourt.GuestCost = 30;
}

context.SaveChanges();


مثال 6: به روز رسانی اطلاعات یک ردیف بر اساس اطلاعات ردیفی دیگر

می‌خواهیم هزینه‌ی دومین زمین تنیس را به نحوی ویرایش کنیم که 10 درصد بیشتر از هزینه‌ی اولین زمین تنیس باشد.
روش پیشنهادی انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
update cd.facilities facs
    set
        membercost = (select membercost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0),
        guestcost = (select guestcost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0)
    where facs.facid = 1;
در EF-Core می‌توان اشیاء متناظر با این دو زمین تنیس را ابتدا واکشی کرد، سپس تغییر داد و در نهایت ذخیره کرد:
var fac0 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 0).First();
var fac1 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 1).First();
fac1.MemberCost = fac0.MemberCost * 1.1M;
fac1.GuestCost = fac0.GuestCost * 1.1M;

context.SaveChanges();


مثال 7: حذف تمام اطلاعات یک جدول

می‌خواهیم تمام اطلاعات جدول bookings را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
delete from bookings
اما ... این تک کوئری، معادلی را در EF-Core استاندارد ندارد. چون EF-Core نیاز دارد مدام تمام اطلاعات ویرایشی/حذف و به روز رسانی را در context و سیستم change tracking خودش داشته باشد، ابتدا باید توسط یک کوئری لیست اشیاء مدنظر را تهیه کرد و سپس آن‌را به متد RemoveRange معرفی کرد تا حذف تک تک آن‌ها که شامل صدها کوئری خواهد شد، صورت گیرد:
context.Bookings.RemoveRange(context.Bookings.ToList());
context.SaveChanges();
این روش سریع نیست؛ اما کار می‌کند!
البته هستند کتابخانه‌های ثالثی (^ و ^) که انجام به روز رسانی دسته‌ای و یا حذف دسته‌ای از رکوردها را تنها با یک کوئری SQL میسر می‌کنند؛ اما ... هنوز جزئی از EF استاندارد نشده‌اند و مهم‌ترین مشکل احتمالی این روش‌ها، همگام نبودن context و سیستم change tacking، با نتیجه‌ی حاصل از به روز رسانی یکباره‌ی صدها ردیف است.



مثال 8: حذف یک کاربر از جدول کاربران

می‌خواهیم کاربر شماره‌ی 37 را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی به صورت زیر است:
delete from members where memid = 37;
و در EF-Core برای انجام اینکار می‌توان ابتدا شیء متناظر با کاربر 37 را از طریق یک کوئری به سیستم change tracking وارد کرد و سپس آن‌را حذف نمود:
var mem37 = context.Members.Where(x => x.MemId == 37).First();
context.Members.Remove(mem37);

context.SaveChanges();

یک نکته: امکان ساده‌تر حذف یک ردیف با داشتن ID آن

کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی، یک روش وارد کردن شیءای به context و سیستم change tacking آن است. در این حالت عموما فرض بر این است که ID شیء را نمی‌دانیم. اما اگر این ID مانند مثال جاری از پیش مشخص بود، نیازی نیست تا ابتدا از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت و کل شیء را در حافظه وارد کرد. در این حالت خاص می‌توان با استفاده از روش زیر، این ID را وارد سیستم tracking کرد و سپس حالت آن‌را به Deleted تغییر داد و در آخر آن‌را ذخیره کرد:
var entry = context.Entry(new Member { MemId = 37 });
entry.State = EntityState.Deleted;
context.SaveChanges();
در کدهای فوق می‌توان سطر entry.State = EntityState.Deleted را با context.Remove(entry) نیز جایگزین کرد و هر دو به یک معنا هستند.
روش فوق چنین کوئری‌هایی را ایجاد می‌کند:
SET NOCOUNT ON;
DELETE FROM [Members]
WHERE [MemId] = @p0;
SELECT @@ROWCOUNT;


مثال 9: حذف بر اساس یک sub-query

می‌خواهیم تمام کاربرانی را که هیچگاه رزروی را انجام نداده‌اند، حذف کنیم.
این مورد نیز با SQL نویسی مستقیم نیز توسط یک کوئری دسته‌ای قابل انجام است:
delete from members where memid not in (select memid from cd.bookings);
اما همانطور که عنوان شد، EF-Core این نوع اعمال ویرایش دسته‌ای را در طی یک تک کوئری پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت ابتدا آن‌ها را توسط یک کوئری به context وارد کرده و سپس حذف می‌کنیم:
var mems = context.Members.Where(x =>
  !context.Bookings.Select(x => x.MemId).Contains(x.MemId)).ToList();
context.Members.RemoveRange(mems);

context.SaveChanges();


کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
استفاده از Web API در ASP.NET Web Forms
گرچه ASP.NET Web API بهمراه ASP.NET MVC بسته بندی شده و استفاده می‌شود، اما اضافه کردن آن به اپلیکیشن‌های ASP.NET Web Forms کار ساده ای است. در این مقاله مراحل لازم را بررسی می‌کنیم.

برای استفاده از Web API در یک اپلیکیشن ASP.NET Web Forms دو قدم اصلی باید برداشته شود:

  • اضافه کردن یک کنترلر Web API که از کلاس ApiController مشتق می‌شود.
  • اضافه کردن مسیرهای جدید به متد Application_Start.


یک پروژه Web Forms بسازید

ویژوال استودیو را اجرا کنید و پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Forms Application ایجاد کنید.


کنترلر و مدل اپلیکیشن را ایجاد کنید

کلاس جدیدی با نام Product بسازید و خواص زیر را به آن اضافه کنید.

public class Product
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }
    public string Category { get; set; }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید مدل مثال جاری نمایانگر یک محصول است. حال یک کنترلر Web API به پروژه اضافه کنید. کنترلر‌های Web API درخواست‌های HTTP را به اکشن متدها نگاشت می‌کنند. در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Add, New Item را انتخاب کنید.

در دیالوگ باز شده گزینه Web را از پانل سمت چپ کلیک کنید و نوع آیتم جدید را Web API Controller Class انتخاب نمایید. نام این کنترلر را به "ProductsController" تغییر دهید و OK کنید.

کنترلر ایجاد شده شامل یک سری متد است که بصورت خودکار برای شما اضافه شده اند، آنها را حذف کنید و کد زیر را به کنترلر خود اضافه کنید.

namespace WebForms
{
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    using System.Linq;
    using System.Net;
    using System.Net.Http;
    using System.Web.Http;

    public class ProductsController : ApiController
    {

        Product[] products = new Product[] 
        { 
            new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1 }, 
            new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, 
            new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } 
        };

        public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            return products;
        }

        public Product GetProductById(int id)
        {
            var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id);
            if (product == null)
            {
                throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
            }
            return product;
        }

        public IEnumerable<Product> GetProductsByCategory(string category)
        {
            return products.Where(
                (p) => string.Equals(p.Category, category,
                    StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
        }
    }
}
کنترلر جاری لیستی از محصولات را بصورت استاتیک در حافظه محلی نگهداری می‌کند. متدهایی هم برای دریافت لیست محصولات تعریف شده اند.


اطلاعات مسیریابی را اضافه کنید

مرحله بعدی اضافه کردن اطلاعات مسیریابی (routing) است. در مثال جاری می‌خواهیم آدرس هایی مانند "api/products/" به کنترلر Web API نگاشت شوند. فایل Global.asax را باز کنید و عبارت زیر را به بالای آن اضافه نمایید.

using System.Web.Http;
حال کد زیر را به متد Application_Start اضافه کنید.
RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
    name: "DefaultApi",
    routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
    defaults: new { id = System.Web.Http.RouteParameter.Optional }
    );

برای اطلاعات بیشتر درباره مسیریابی در Web API به این لینک مراجعه کنید.


دریافت اطلاعات بصورت آژاکسی در کلاینت

تا اینجا شما یک API دارید که کلاینت‌ها می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. حال یک صفحهHTML خواهیم ساخت که با استفاده از jQuery سرویس را فراخوانی می‌کند. صفحه Default.aspx را باز کنید و کدی که بصورت خودکار در قسمت Content تولید شده است را حذف کرده و کد زیر را به این قسمت اضافه کنید:

<%@ Page Title="Home Page" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master" 
    AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="WebForms._Default" %>

<asp:Content ID="HeaderContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="HeadContent">
</asp:Content>

<asp:Content ID="BodyContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="MainContent">
    <h2>Products</h2>
    <table>
    <thead>
        <tr><th>Name</th><th>Price</th></tr>
    </thead>
    <tbody id="products">
    </tbody>
    </table>
</asp:Content>
حال در قسمت HeaderContent کتابخانه jQuery را ارجاع دهید.
<asp:Content ID="HeaderContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="HeadContent">
    <script src="Scripts/jquery-1.7.1.min.js" type="text/javascript"></script>
</asp:Content>

همانطور که می‌بینید در مثال جاری از فایل محلی استفاده شده است اما در اپلیکیشن‌های واقعی بهتر است از CDN‌‌ها استفاده کنید.

نکته: برای ارجاع دادن اسکریپت‌ها می‌توانید بسادگی فایل مورد نظر را با drag & drop به کد خود اضافه کنید.

زیر تگ jQuery اسکریپت زیر را اضافه کنید.

<script type="text/javascript">
    function getProducts() {
        $.getJSON("api/products",
            function (data) {
                $('#products').empty(); // Clear the table body.

                // Loop through the list of products.
                $.each(data, function (key, val) {
                    // Add a table row for the product.
                    var row = '<td>' + val.Name + '</td><td>' + val.Price + '</td>';
                    $('<tr/>', { text: row })  // Append the name.
                        .appendTo($('#products'));
                });
            });
        }

        $(document).ready(getProducts);
</script>

هنگامی که سند جاری (document) بارگذاری شد این اسکریپت یک درخواست آژاکسی به آدرس "api/products/" ارسال می‌کند. سرویس ما لیستی از محصولات را با فرمت JSON بر می‌گرداند، سپس این اسکریپت لیست دریافت شده را به جدول HTML اضافه می‌کند.

اگر اپلیکیشن را اجرا کنید باید با نمایی مانند تصویر زیر مواجه شوید:

مطالب
API Versioning in ASP.NET Core
در مطالب گذشته، درباره‌ی پیاده سازی API Versioning در ASP.NET Web API و الزامات استفاده‌ی از آن، صحبت شده‌است. اگر مطلب ذکر شده را مطالعه کنید، می‌بینید که پیاده سازی Versioning در ASP.NET Web API کاری دشوار و زمانبر بود؛ اما در ASP.NET Core انجام تمامی آن مراحل، در 1 خط صورت می‌گیرد که در ادامه آن را بررسی میکنیم.

برای شروع با اجرای این دستور در Package Manager Console، پکیج Microsoft.AspNetCore.Mvc.Versioning را داخل پروژه نصب می‌کنیم:
Install-Package Microsoft.AspNetCore.Mvc.Versioning
بعد از نصب، کافیست کد زیر را داخل متد ConfigureServices در فایل Startup.cs پروژه‌ی خود اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddApiVersioning();
    // ...
}
در ابتدا بعد از نصب این پکیج، ممکن است شما API هایی داشته باشید که برای آن‌ها از قبل ورژنی مشخص نکرده باشید (بصورت explicit ). می‌توانید یک Version پیش‌فرض را به برنامه اضافه کرده و برای Endpoint هایی که ورژن ندارند، از آن استفاده کنید :  
services.AddApiVersioning(opt =>
{
    opt.AssumeDefaultVersionWhenUnspecified = true;
    opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(1, 0);
});
در این صورت، API شما به شکل زیر قابل دسترسی خواهد بود:
  • api/foo?api-version=1.0/

پارامتر DefaultApiVersion را برابر با یک ApiVersion قرار داده‌ایم. کلاس ApiVersion دارای Overload‌های مختلفی است. Overload ای را که ما در اینجا از آن استفاده کرده‌ایم، بعنوان پارامتر اول Major Version و برای پارامتر دوم، Minor Version را میگیرد. همچنین بجای Major و Minor میتوان از یک DateTime بعنوان ورژن استفاده کرد:
opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(new DateTime(2018, 10, 22));
و در این صورت API شما به شکل زیر قابل دسترسی می‌باشد: 
  • api/foo?api-version=2018-10-22/

URL Path Segment Versioning

تا به اینجا API Versioning ما بر اساس Query String Parameters انجام می‌شود؛ اما اگر بخواهیم بجای آن به شکل مقابل به API‌‌های خود دسترسی داشته باشیم چطور؟ : api/v1/foo/
برای پیاده سازی به این صورت، کافیست Route کنترلر خود را به این شکل تغییر دهید:
[Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
public class FooController : ControllerBase
{
    public ActionResult<IEnumerable<string>> Get()
    {
        return new[] { "value1", "value2" };
    }
}

Header Versioning
 روش سوم انجام Versioning، استفاده از Header است. برای فعال کردن Header Versioning، داخل Startup، کد خود را به شکل زیر تغییر دهید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddApiVersioning(opt => opt.ApiVersionReader = new HeaderApiVersionReader("api-version"));
}
با انجام این تغییر، برای تست API خود دیگر نمی‌توانید از Browser استفاده کنید که این یکی از مشکلات این روش است. برای تست کردن یک درخواست GET ساده مجبور به استفاده از ابزارهایی همچون Postman, CURL و ... هستید. ما در اینجا برای تست از Postman استفاده می‌کنیم:


Deprecating
ممکن است بخواهید یک ورژن را منسوخ دانسته و آن را Deprecate کنید. دقت کنید که Deprecate کردن یک API، به معنی از کار افتادن آن نیست. به این صورت میتوانید یک Endpoint از برنامه خود را Deprecate شده «معرفی» کنید:
[ApiVersion("2")]
[ApiVersion("1", Deprecated = true)]
[Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
public class FooController : ControllerBase
{
    [HttpGet]
    public string Get() => "I'm deprecated, Bye bye :(";

    [HttpGet, MapToApiVersion("2.0")]
    public string GetV2() => "Hello world ! :D";
}  
برای برگرداندن نام API‌ها و وضعیت Support شان داخل Response Header، باید ReportApiVersions فعال شود:
services.AddApiVersioning(opt =>
{
    opt.DefaultApiVersion = new ApiVersion(1, 0);
    opt.AssumeDefaultVersionWhenUnspecified = true;
    opt.ReportApiVersions = true;
});
که در نتیجه‌ی آن، Response Header برگشتی به این شکل خواهد بود :


Ignoring Versioning
اگر داخل برنامه‌ی خود، کنترلری را دارید که در طی زمان آپدیت نشده و تغییر نخواهد کرد، می‌توانید از Version زدن آن با استفاده از ApiVersionNeutral جلوگیری کنید:
[ApiVersionNeutral]
[Route("api/[controller]")]
public class BarController : ControllerBase
{
    public string Get() => HttpContext.GetRequestedApiVersion().ToString();
}
اجرای این متد در صورت غیرفعال بودن AssumeDefaultVersionWhenUnspecified باعث وقوع خطای NullReferenceException می‌شود و بدین معناست که همانطور که انتظار داشتیم، Version ای برای این Endpoint تنظیم نشده است.

مطلب تکمیلی:
برای آپدیت کردن و یا معرفی نسخه‌ی جدیدی از یک کنترلر با ورژنی متفاوت، نیازی به Rename کردن کلاس قبلی برای رفع Conflict با نام فایل جدید نیست؛ با استفاده از namespace‌ها میتوانید کنترلری همنام، اما با ورژن و عملکردی متفاوت داشته باشید:
namespace TestVersioning.Controllers.V1
{
    [ApiVersion("1", Deprecated = true)]
    [Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
    public class FooController : ControllerBase
    {
        public string Get() => "I'm deprecated, Bye bye :(";
    }
}

namespace TestVersioning.Controllers.V2
{
    [ApiVersion("2")]
    [Route("api/v{version:apiVersion}/[controller]")]
    public class FooController : ControllerBase
    {
        public string GetV2() => "Hello world ! :D";
    }
}