مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت هشتم - کوئری‌های بازگشتی
جدول اعضای این مجموعه، خود ارجاع دهنده طراحی شده‌است:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
       // ...

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

       // ...
    }
}
در اینجا RecommendedBy، یک کلید خارجی نال پذیر است که به Id همین جدول اشاره می‌کند. دو خاصیت دیگر تعریف شده، مکمل این خاصیت عددی، جهت سهولت کوئری نویسی‌های EF-Core هستند که در قسمت‌های قبل نیز تعدادی کوئری را در این زمینه مشاهده کردید؛ مانند:
- تولید لیست کاربرانی که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند.
- تولید لیست کاربران، به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها.
- تولید لیست کاربران به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها، بدون استفاده از جوین.
- هر کاربر چه تعداد کاربر دیگری را توصیه کرده‌است؟

در این قسمت تعدادی مثال بازگشتی را می‌خواهیم بررسی کنیم.


مثال 1: رنجیره‌ی توصیه کنندگان کاربر با ID مساوی 27 را محاسبه کنید.

می‌خواهیم بدانیم چه کسی کاربر 27 را توصیه کرده و همچنین این کاربر نیز توسط چه شخص دیگری توصیه شده و به همین ترتیب تا بالاترین سطح ممکن.

روش معمول انجام این نوع کوئری‌ها استفاده از «WITH Hierachy» است. اما اگر بخواهیم بدون SQL نویسی مستقیم اینکار را انجام دهیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
var id = 27;
var entity27WithAllOfItsParents =
                        context.Members
                            .Where(member => member.MemId == id
                                            || member.Children.Any(m => member.MemId == m.RecommendedBy))
                            .ToList() //It's a MUST - get all children from the database
                            .FirstOrDefault(x => x.MemId == id);// then get the root of the tree


این کوئری ابتدا تمام رکوردهای جدول کاربران را لیست می‌کند. سپس خاصیت Recommender هر کدام را تا n سطح مقدار دهی می‌کند (خود EF-Core اینکار را انجام می‌دهد). تمام این اتفاقات تا قسمت ToList آن رخ می‌دهند. پس از آن یک FirstOrDefault سمت کاربر را هم داریم (LINQ to Objects). هدف از آن، بازگشت تنها ریشه‌ی مرتبط با ID=27 است و تمام Recommenderهای متصل به آن. این موارد را در تصویر ذیل بهتر می‌توانید مشاهده کنید:


لیست تمام کاربران وجود دارند. سپس سیزدهمین مورد آن، همان کاربر 27 است که توسط کاربر 20 توصیه شده. کاربر 20 توسط کاربر 5 توصیه شده و کاربر 5 توسط کاربر 1 و پس از آن خاصیت Recommender نال است که به معنای پایان پیمودن این زنجیره‌است.
بنابراین مرحله‌ی بعدی پس از یافتن ریشه‌ی کاربر 27، پیمودن خاصیت‌های Recommender به صورت بازگشتی است؛ کاری شبیه به متد FindParents زیر:
namespace EFCorePgExercises.Exercises.RecursiveQueries
{
    public static class RecursiveUtils
    {
        public static void FindParents(Member member, List<dynamic> actualResult)
        {
            if (member == null || member.Recommender == null)
            {
                return;
            }

            var item = member.Recommender;
            actualResult.Add(new { Recommender = item.MemId, item.FirstName, item.Surname });

            if (item.Recommender != null)
            {
                FindParents(item, actualResult);
            }
        }
    }
}
که به صورت زیر می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:
var actualResult = new List<dynamic>();
RecursiveUtils.FindParents(entity27WithAllOfItsParents, actualResult);


مثال 2: زنجیره‌ی توصیه شده‌های توسط کاربر با ID مساوی 1 را محاسبه کنید.

می‌خواهیم بدانیم کاربر 1، چه کسی را توصیه کرده و این کاربر نیز چه کاربر دیگری را توصیه کرده و به همین ترتیب تا پایین‌ترین سطح ممکن.
var id = 1;
var entity1WithAllOfItsDescendants =
                        context.Members
                            .Include(member => member.Children)
                            .Where(member => member.MemId == id
                                            || member.Children.Any(m => member.MemId == m.RecommendedBy))
                            .ToList() //It's a MUST - get all children from the database
                            .FirstOrDefault(x => x.MemId == id);// then get the root of the tree
این کوئری نیز شبیه به کوئری مثال قبلی است؛ با یک تفاوت. در اینجا Include(member => member.Children) هم ذکر شده‌است. هدف این است که EF-Core، خاصیت Children را تا n سطح ممکن به صورت خودکار مقدار دهی کند و این مورد دقیقا هدف اصلی مثال جاری است.
وجود Include، سبب تولید یک چنین کوئری می‌شود که در آن جدول کاربران با خودش جوین شده‌است:
SELECT   [m].[MemId],
         [m].[Address],
         [m].[FirstName],
         [m].[JoinDate],
         [m].[RecommendedBy],
         [m].[Surname],
         [m].[Telephone],
         [m].[ZipCode],
         [m0].[MemId],
         [m0].[Address],
         [m0].[FirstName],
         [m0].[JoinDate],
         [m0].[RecommendedBy],
         [m0].[Surname],
         [m0].[Telephone],
         [m0].[ZipCode]
FROM     [Members] AS [m]
         LEFT OUTER JOIN
         [Members] AS [m0]
         ON [m].[MemId] = [m0].[RecommendedBy]
WHERE    ([m].[MemId] = 1)
         OR EXISTS (SELECT 1
                    FROM   [Members] AS [m1]
                    WHERE  ([m].[MemId] = [m1].[RecommendedBy])
                           AND ([m].[MemId] = [m1].[RecommendedBy]))
ORDER BY [m].[MemId], [m0].[MemId];
پس از آن باید خاصیت member.Children را تا هر سطح ممکن به صورت بازگشتی پیمود تا به جواب اصلی این مثال رسید:
namespace EFCorePgExercises.Exercises.RecursiveQueries
{
    public static class RecursiveUtils
    {
        public static void FindChildren(Member member, List<dynamic> actualResult)
        {
            if (member == null)
            {
                return;
            }

            foreach (var item in member.Children)
            {
                actualResult.Add(new { item.MemId, item.FirstName, item.Surname });
                if (item.Children != null)
                {
                    FindChildren(item, actualResult);
                }
            }
        }
    }
}
که به صورت زیر می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:
var actualResult = new List<dynamic>();
RecursiveUtils.FindChildren(entity1WithAllOfItsDescendants, actualResult);


کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
نظرات مطالب
چک لیست تهیه یک برنامه ASP.NET MVC
- در فرم‌هایی که اطلاعاتی را به سرور Post می‌کنند الزامی است (خصوصا از لحاظ مسایل امنیتی)
- در گزارشات ... «بهتر» است اعمال شود. مثلا با کم کردن تعداد فیلدها به تعدادی که نمایش داده می‌شوند، می‌توان مصرف حافظه برنامه را کاهش داد. شاید یک جدول شما 20 خاصیت داشته باشد و در یک گزارش فقط 5 مورد آن نمایش داده شود. 15 مورد دیگر صرفا مصرف کننده حافظه خواهند شد اگر از viewModel استفاده نکنید. (ولی ... در کل بهتر است اینگونه باشد)
نظرات مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 7
ممنون از توضیحات.
در مورد جمله "لبته به نظر من در زمانیکه تابع مورد نظر یک گزارش (یا بخش از آن) باشد بهتره که استثنا قائل شد." منظور من بخش ها و توابعی هستند که ما برای گزارشات استفاده می کنیم. (استخراج تعداد دانشجویان بر اساس بازه تولد، جنسیت، کلمه کلیدی از نام و .. و ...). 
در این گونه موارد چون این تابع فقط یک بار و یک جا استفاده می شود آیا استفاده از این رویه کمی دست و پاگیر نیست؟
مطالب
ثبت لینک‌های غیرتکراری
ثبت لینک‌های مختلف در یک سیستم (مثلا قسمت به اشتراک گذاری لینک‌ها) در ابتدای کار شاید ساده به نظر برسد؛ خوب، هر صفحه‌ای که یک آدرس منحصربفرد بیشتر ندارد. ما هش این لینک را محاسبه می‌کنیم و بعد روی این هش، یک کلید منحصربفرد را تعریف خواهیم کرد تا دیگر رکوردی تکراری ثبت نشود. همچنین چون این هش نیز طول کوتاهی دارد، جستجوی آن بسیار سریع خواهد بود. واقعیت این است که خیر! این روش ناکارآمدترین حالت پردازش لینک‌های مختلف است.
برای مثال لینک‌های http://www.site.com و http://www.site.com/index.htm دو هش متفاوت را تولید می‌کنند اما در عمل یکی هستند. نمونه‌ی دیگر، لینک‌های http://www.site.com/index.htm و http://www.site.com/index.htm#section1 هستند که فقط اصطلاحا در یک fragment با هم تفاوت دارند و از این دست لینک‌هایی که باید در حین ثبت یکی درنظر گرفته شوند، زیاد هستند و اگر علاقمند به مرور آن‌ها هستید، می‌توانید به صفحه‌ی URL Normalization در ویکی‌پدیا مراجعه کنید.
اگر نکات این صفحه را تبدیل به یک کلاس کمکی کنیم، به کلاس ذیل خواهیم رسید:
using System;
using System.Web;

namespace OPMLCleaner
{
    public static class UrlNormalization
    {
        public static bool AreTheSameUrls(this string url1, string url2)
        {
            url1 = url1.NormalizeUrl();
            url2 = url2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static bool AreTheSameUrls(this Uri uri1, Uri uri2)
        {
            var url1 = uri1.NormalizeUrl();
            var url2 = uri2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static string[] DefaultDirectoryIndexes = new[]
            {
                "default.asp",
                "default.aspx",
                "index.htm",
                "index.html",
                "index.php"
            };

        public static string NormalizeUrl(this Uri uri)
        {
            var url = urlToLower(uri);
            url = limitProtocols(url);
            url = removeDefaultDirectoryIndexes(url);
            url = removeTheFragment(url);
            url = removeDuplicateSlashes(url);
            url = addWww(url);
            url = removeFeedburnerPart(url);
            return removeTrailingSlashAndEmptyQuery(url);
        }

        public static string NormalizeUrl(this string url)
        {
            return NormalizeUrl(new Uri(url));
        }

        private static string removeFeedburnerPart(string url)
        {
            var idx = url.IndexOf("utm_source=", StringComparison.Ordinal);
            return idx == -1 ? url : url.Substring(0, idx - 1);
        }

        private static string addWww(string url)
        {
            if (new Uri(url).Host.Split('.').Length == 2 && !url.Contains("://www."))
            {
                return url.Replace("://", "://www.");
            }
            return url;
        }

        private static string removeDuplicateSlashes(string url)
        {
            var path = new Uri(url).AbsolutePath;
            return path.Contains("//") ? url.Replace(path, path.Replace("//", "/")) : url;
        }

        private static string limitProtocols(string url)
        {
            return new Uri(url).Scheme == "https" ? url.Replace("https://", "http://") : url;
        }

        private static string removeTheFragment(string url)
        {
            var fragment = new Uri(url).Fragment;
            return string.IsNullOrWhiteSpace(fragment) ? url : url.Replace(fragment, string.Empty);
        }

        private static string urlToLower(Uri uri)
        {
            return HttpUtility.UrlDecode(uri.AbsoluteUri.ToLowerInvariant());
        }

        private static string removeTrailingSlashAndEmptyQuery(string url)
        {
            return url
                    .TrimEnd(new[] { '?' })
                    .TrimEnd(new[] { '/' });
        }

        private static string removeDefaultDirectoryIndexes(string url)
        {
            foreach (var index in DefaultDirectoryIndexes)
            {
                if (url.EndsWith(index))
                {
                    url = url.TrimEnd(index.ToCharArray());
                    break;
                }
            }
            return url;
        }
    }
}
از این روش برای تمیز کردن و حذف فیدهای تکراری در فایل‌های OPML تهیه شده نیز می‌شود استفاده کرد. عموما فیدخوان‌های نه‌چندان با سابقه، نکات یاد شده در این مطلب را رعایت نمی‌کنند و به سادگی می‌شود در این سیستم‌ها، فیدهای تکراری زیادی را ثبت کرد.
برای مثال اگر یک فایل OPML چنین ساختار XML ایی را داشته باشد:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<opml xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" version="1.0">
  <body>
    <outline text="آی تی ایرانی">
    <outline type="rss" 
                           text="‫فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراک‌ها و پروژه‌های .NET Tips" 
                           title="‫فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراک‌ها و پروژه‌های .NET Tips" 
                           xmlUrl="https://www.dntips.ir/Feed/LatestChanges"
                           htmlUrl="https://www.dntips.ir/" />
    </outline> 
  </body>
</opml>
هر outline آن‌را به کلاس زیر می‌توان نگاشت کرد:
using System.Xml.Serialization;

namespace OPMLCleaner
{
    [XmlType(TypeName="outline")]
    public class Opml
    {
        [XmlAttribute(AttributeName="text")]
        public string Text { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "title")]
        public string Title { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "type")]
        public string Type { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "xmlUrl")]
        public string XmlUrl { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "htmlUrl")]
        public string HtmlUrl { get; set; }
    }
}
برای اینکار فقط کافی است از LINQ to XML به نحو ذیل استفاده کنیم:
var document = XDocument.Load("it-92-03-01.opml");
var results = (from node in document.Descendants("outline")
                           where node.Attribute("htmlUrl") != null && node.Parent.Attribute("text") != null 
                            && node.Parent.Attribute("text").Value == "آی تی ایرانی"
                           select new Opml
                           {
                               HtmlUrl = (string)node.Attribute("htmlUrl"),
                               Text = (string)node.Attribute("text"),
                               Title = (string)node.Attribute("title"),
                               Type = (string)node.Attribute("type"),
                               XmlUrl = (string)node.Attribute("xmlUrl")
                           }).ToList();
در این حالت لیست کلیه فیدهای یک گروه را چه تکراری و غیرتکراری، دریافت خواهیم کرد. برای حذف موارد تکراری نیاز است از متد Distinct استفاده شود. به همین جهت باید کلاس ذیل را نیز تدارک دید:
using System.Collections.Generic;

namespace OPMLCleaner
{
    public class OpmlCompare : EqualityComparer<Opml>
    {
        public override bool Equals(Opml x, Opml y)
        {
            return UrlNormalization.AreTheSameUrls(x.HtmlUrl, y.HtmlUrl);                
        }

        public override int GetHashCode(Opml obj)
        {
            return obj.HtmlUrl.GetHashCode();
        }
    }
}
اکنون با کمک کلاس OpmlCompare فوق که از کلاس UrlNormalization برای تشخیص لینک‌های تکراری استفاده می‌کند، می‌توان به لیست بهتر و متعادل‌تری رسید:
 var distinctResults = results.Distinct(new OpmlCompare()).ToList();
 
مطالب
EF Code First #10

حین کار با ORMهای پیشرفته، ویژگی‌های جالب توجهی در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد که در زمان استفاده از کلاس‌های متداول SQLHelper از آن‌ها خبری نیست؛ مانند:
الف) Deferred execution
ب) Lazy loading
ج) Eager loading

نحوه بررسی SQL نهایی تولیدی توسط EF

برای توضیح موارد فوق، نیاز به مشاهده خروجی SQL نهایی حاصل از ORM است و همچنین شمارش تعداد بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی. بهترین ابزاری را که برای این منظور می‌توان پیشنهاد داد، برنامه EF Profiler است. برای دریافت آن می‌توانید به این آدرس مراجعه کنید: (^) و (^)

پس از وارد کردن نام و آدرس ایمیل، یک مجوز یک ماهه آزمایشی، به آدرس ایمیل شما ارسال خواهد شد.
زمانیکه این فایل را در ابتدای اجرای برنامه به آن معرفی می‌کنید، محل ذخیره سازی نهایی آن جهت بازبینی بعدی، مسیر MyUserName\Local Settings\Application Data\EntityFramework Profiler خواهد بود.

استفاده از این برنامه هم بسیار ساده است:
الف) در برنامه خود، ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.dll که در پوشه برنامه EFProf موجود است، اضافه کنید.
ب) در نقطه آغاز برنامه، متد زیر را فراخوانی نمائید:
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

نقطه آغاز برنامه می‌تواند متد Application_Start برنامه‌های وب، در متد Program.Main برنامه‌های ویندوزی کنسول و WinForms و در سازنده کلاس App برنامه‌های WPF باشد.
ج) برنامه EFProf را اجرا کنید.

مزایای استفاده از این برنامه
1) وابسته به بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیست. (برخلاف برای مثال برنامه معروف SQL Server Profiler که فقط به همراه SQL Server ارائه می‌شود)
2) خروجی SQL نمایش داده شده را فرمت کرده و به همراه Syntax highlighting نیز هست.
3) کار این برنامه صرفا به لاگ کردن SQL تولیدی خلاصه نمی‌شود. یک سری از Best practices را نیز به شما گوشزد می‌کند. بنابراین اگر نیاز دارید سیستم خود را بر اساس دیدگاه یک متخصص بررسی کنید (یک Code review ارزشمند)، این ابزار می‌تواند بسیار مفید باشد.
4) می‌تواند کوئری‌های سنگین و سبک را به خوبی تشخیص داده و گزارشات آماری جالبی را به شما ارائه دهد.
5) می‌تواند دقیقا مشخص کند، کوئری را که مشاهده می‌کنید از طریق کدام متد در کدام کلاس صادر شده است و دقیقا از چه سطری.
6) امکان گروه بندی خودکار کوئری‌های صادر شده را بر اساس DbContext مورد استفاده به همراه دارد.
و ...

استفاده از این برنامه حین کار با EF «الزامی» است! (البته نسخه‌های NH و سایر ORMهای دیگر آن نیز موجود است و این مباحث در مورد تمام ORMهای پیشرفته صادق است)
مدام باید بررسی کرد که صفحه جاری چه تعداد کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و به چه نحوی. همچنین آیا می‌توان با اعمال اصلاحاتی، این وضع را بهبود بخشید. بنابراین عدم استفاده از این برنامه حین کار با ORMs، همانند راه رفتن در خواب است! ممکن است تصور کنید برنامه دارد به خوبی کار می‌کند اما ... در پشت صحنه فقط صفحه جاری برنامه، 100 کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده، در حالیکه شما تنها نیاز به یک کوئری داشته‌اید.


کلاس‌های مدل مثال جاری

کلاس‌های مدل مثال جاری از یک دپارتمان که دارای تعدادی کارمند می‌باشد، تشکیل شده است. ضمنا هر کارمند تنها در یک دپارتمان می‌تواند مشغول به کار باشد و رابطه many-to-many نیست :

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

//Creates Employee navigation property for Lazy Loading (1:many)
public virtual ICollection<Employee> Employees { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Employee
{
public int EmployeeId { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//Creates Department navigation property for Lazy Loading
public virtual Department Department { get; set; }
}
}

نگاشت دستی این کلاس‌ها هم ضرورتی ندارد، زیرا قراردادهای توکار EF Code first را رعایت کرده و EF در اینجا به سادگی می‌تواند primary key و روابط one-to-many را بر اساس navigation properties تعریف شده، تشخیص دهد.

در اینجا کلاس Context برنامه به شرح زیر است:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Sample06Context : DbContext
{
public DbSet<Department> Departments { set; get; }
public DbSet<Employee> Employees { set; get; }
}
}


و تنظیمات ابتدایی نحوه به روز رسانی و آغاز بانک اطلاعاتی نیز مطابق کدهای زیر می‌باشد:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample06Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample06Context context)
{
var employee1 = new Employee { FirstName = "f name1", LastName = "l name1" };
var employee2 = new Employee { FirstName = "f name2", LastName = "l name2" };
var employee3 = new Employee { FirstName = "f name3", LastName = "l name3" };
var employee4 = new Employee { FirstName = "f name4", LastName = "l name4" };

var dept1 = new Department { Name = "dept 1", Employees = new List<Employee> { employee1, employee2 } };
var dept2 = new Department { Name = "dept 2", Employees = new List<Employee> { employee3 } };
var dept3 = new Department { Name = "dept 3", Employees = new List<Employee> { employee4 } };

context.Departments.Add(dept1);
context.Departments.Add(dept2);
context.Departments.Add(dept3);
base.Seed(context);
}
}
}

نکته: تهیه خروجی XML از نگاشت‌های خودکار تهیه شده

اگر علاقمند باشید که پشت صحنه نگاشت‌های خودکار EF Code first را در یک فایل XML جهت بررسی بیشتر ذخیره کنید، می‌توان از متد کمکی زیر استفاده کرد:

void ExportMappings(DbContext context, string edmxFile)
{
var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create(edmxFile, settings))
{
System.Data.Entity.Infrastructure.EdmxWriter.WriteEdmx(context, writer);
}
}

بهتر است پسوند فایل XML تولیدی را edmx قید کنید تا بتوان آن‌را با دوبار کلیک بر روی فایل، در ویژوال استودیو نیز مشاهده کرد:

using (var db = new Sample06Context())
{
ExportMappings(db, "mappings.edmx");
}



الف) بررسی Deferred execution یا بارگذاری به تاخیر افتاده

برای توضیح مفهوم Deferred loading/execution بهترین مثالی را که می‌توان ارائه داد، صفحات جستجوی ترکیبی در برنامه‌ها است. برای مثال یک صفحه جستجو را طراحی کرده‌اید که حاوی دو تکست باکس دریافت FirstName و LastName کاربر است. کنار هر کدام از این تکست باکس‌ها نیز یک چک‌باکس قرار دارد. به عبارتی کاربر می‌تواند جستجویی ترکیبی را در اینجا انجام دهد. نحوه پیاده سازی صحیح این نوع مثال‌ها در EF Code first به چه نحوی است؟

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample06.DataLayer;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06
{
class Program
{
static IList<Employee> FindEmployees(string fName, string lName, bool byName, bool byLName)
{
using (var db = new Sample06Context())
{
IQueryable<Employee> query = db.Employees.AsQueryable();

if (byLName)
{
query = query.Where(x => x.LastName == lName);
}

if (byName)
{
query = query.Where(x => x.FirstName == fName);
}

return query.ToList();
}
}

static void Main(string[] args)
{
// note: remove this line if you received : create database is not supported by this provider.
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample06Context, Configuration>());

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
}

نحوه صحیح این نوع پیاده سازی ترکیبی را در متد FindEmployees مشاهده می‌کنید. نکته مهم آن، استفاده از نوع IQueryable و متد AsQueryable است و امکان ترکیب کوئری‌ها با هم.
به نظر شما با فراخوانی متد FindEmployees به نحو زیر که هر دو شرط آن توسط کاربر انتخاب شده است، چه تعداد کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌شود؟

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);

شاید پاسخ دهید که سه بار : یکبار در متد db.Employees.AsQueryable و دوبار هم در حین ورود به بدنه شرط‌های یاد شده و اینجا است که کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند، شروع به فریاد و فغان می‌کنند که ما قبلا این مسایل رو با یک SP در یک رفت و برگشت مدیریت می‌کردیم!
پاسخ صحیح: «فقط یکبار»! آن‌هم تنها در زمان فراخوانی متد ToList و نه قبل از آن.
برای اثبات این مدعا نیاز است به خروجی SQL لاگ شده توسط EF Profiler مراجعه کرد:

SELECT [Extent1].[EmployeeId]              AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[LastName] = 'l name1' /* @p__linq__0 */)
AND ([Extent1].[FirstName] = 'f name1' /* @p__linq__1 */)


IQueryable قلب LINQ است و تنها بیانگر یک عبارت (expression) از رکوردهایی می‌باشد که مد نظر شما است و نه بیشتر. برای مثال زمانیکه یک IQueryable را همانند مثال فوق فیلتر می‌کنید، هنوز چیزی از بانک اطلاعاتی یا منبع داده‌ای دریافت نشده است. هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز رفت و برگشتی به منبع داده‌ای صورت نگرفته است. به آن باید به شکل یک expression builder نگاه کرد و نه لیستی از اشیاء فیلتر شده‌ی ما. به این مفهوم، deferred execution (اجرای به تاخیر افتاده) نیز گفته می‌شود.
کوئری LINQ شما تنها زمانی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود که کاری بر روی آن صورت گیرد مانند فراخوانی متد ToList، فراخوانی متد First یا FirstOrDefault و امثال آن. تا پیش از این فقط به شکل یک عبارت در برنامه وجود دارد و نه بیشتر.
اطلاعات بیشتر: «تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs»



ب) بررسی Lazy Loading یا واکشی در صورت نیاز

در مطلب جاری اگر به کلاس‌های مدل برنامه دقت کنید، تعدادی از خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند. چرا؟
تعریف یک خاصیت به صورت virtual، پایه و اساس lazy loading است و به کمک آن، تا به اطلاعات شیءایی نیاز نباشد، وهله سازی نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان به کارآیی بیشتری در حین کار با ORMs رسید. برای مثال در کلاس‌های فوق، اگر تنها نیاز به دریافت نام یک دپارتمان هست، نباید حین وهله سازی از شیء دپارتمان، شیء لیست کارمندان مرتبط با آن نیز وهله سازی شده و از بانک اطلاعاتی دریافت شوند. به این وهله سازی با تاخیر، lazy loading گفته می‌شود.
Lazy loading پیاده سازی ساده‌ای نداشته و مبتنی است بر بکارگیری AOP frameworks یا کتابخانه‌هایی که امکان تشکیل اشیاء Proxy پویا را در پشت صحنه فراهم می‌کنند. علت virtual تعریف کردن خواص رابط نیز به همین مساله بر می‌گردد، تا این نوع کتابخانه‌ها بتوانند در نحوه تعریف اینگونه خواص virtual در زمان اجرا، در پشت صحنه دخل و تصرف کنند. البته حین استفاده از EF یا انواع و اقسام ORMs دیگر با این نوع پیچیدگی‌ها روبرو نخواهیم شد و تشکیل اشیاء Proxy در پشت صحنه انجام می‌شوند.

یک مثال: قصد داریم اولین دپارتمان ثبت شده در حین آغاز برنامه را یافته و سپس لیست کارمندان آن‌را نمایش دهیم:

using (var db = new Sample06Context())
{
var dept1 = db.Departments.Find(1);
if (dept1 != null)
{
Console.WriteLine(dept1.Name);
foreach (var item in dept1.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}



رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).

در مثال فوق به صورت خودکار دو کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌گردد:

SELECT [Limit1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Limit1].[Name] AS [Name]
FROM (SELECT TOP (2) [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[DepartmentId] = 1 /* @p0 */) AS [Limit1]


SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Department_DepartmentId] IS NOT NULL)
AND ([Extent1].[Department_DepartmentId] = 1 /* @EntityKeyValue1 */)

یکبار زمانیکه قرار است اطلاعات دپارتمان‌ یک (db.Departments.Find) دریافت شود. تا این لحظه خبری از جدول Employees نیست. چون lazy loading فعال است و فقط اطلاعاتی را که نیاز داشته‌ایم فراهم کرده است.
زمانیکه برنامه به حلقه می‌رسد، نیاز است اطلاعات dept1.Employees را دریافت کند. در اینجا است که کوئری دوم، به بانک اطلاعاتی صادر خواهد شد (بارگذاری در صورت نیاز).


ج) بررسی Eager Loading یا واکشی حریصانه

حالت lazy loading بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ برای مثال می‌توان خواص حجیم یک جدول را به جدول مرتبط دیگری منتقل کرد. مثلا فیلد‌های متنی طولانی یا اطلاعات باینری فایل‌های ذخیره شده، تصاویر و امثال آن. به این ترتیب تا زمانیکه نیازی به اینگونه اطلاعات نباشد، lazy loading از بارگذاری آن‌ها جلوگیری کرده و سبب افزایش کارآیی برنامه می‌شود.
اما ... همین lazy loading در صورت استفاده نا آگاهانه می‌تواند سرور بانک اطلاعاتی را در یک برنامه چندکاربره از پا درآورد! نیازی هم نیست تا شخصی به سایت شما حمله کند. مهاجم اصلی همان برنامه نویس کم اطلاع است!
اینبار مثال زیر را درنظر بگیرید که بجای دریافت اطلاعات یک شخص، مثلا قصد داریم، اطلاعات کلیه دپارتمان‌ها را توسط یک Grid نمایش دهیم (فرقی نمی‌کند برنامه وب یا ویندوز باشد؛ اصول یکی است):

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments)
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
یک نکته: اگر سعی کنیم کد فوق را اجرا کنیم به خطای زیر برخواهیم خورد:

There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first

برای رفع این مشکل نیاز است گزینه MultipleActiveResultSets=True را به کانکشن استرینگ اضافه کرد:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample06Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

سؤال: به نظر شما در دو حلقه تو در توی فوق چندبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد؟ با توجه به اینکه در متد Seed ذکر شده در ابتدای مطلب، تعداد رکوردها مشخص است.
پاسخ: 7 بار!


و اینجا است که عنوان شد استفاده از EF Profiler در حین توسعه برنامه‌های مبتنی بر ORM «الزامی» است! اگر از این نکته اطلاعی نداشتید، بهتر است یکبار تمام صفحات گزارش‌گیری برنامه‌های خود را که حاوی یک Grid هستند، توسط EF Profiler بررسی کنید. اگر در این برنامه پیغام خطای n+1 select را دریافت کردید، یعنی در حال استفاده ناصحیح از امکانات lazy loading می‌باشید.

آیا می‌توان این وضعیت را بهبود بخشید؟ زمانیکه کار ما گزارشگیری از اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا است، استفاده ناصحیح از ویژگی Lazy loading می‌تواند به شدت کارآیی بانک اطلاعاتی را پایین بیاورد. برای حل این مساله در زمان‌های قدیم (!) بین جداول join می‌نوشتند؛ الان چطور؟
در EF متدی به نام Include جهت Eager loading اطلاعات موجودیت‌های مرتبط به هم درنظر گرفته شده است که در پشت صحنه همینکار را انجام می‌دهد:

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments.Include(x => x.Employees))
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار به کمک متد Include، نسبت به واکشی حریصانه Employees اقدام کرده‌ایم. اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، فقط یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد و کار Join نویسی به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌گردد:

SELECT [Project1].[DepartmentId]            AS [DepartmentId],
[Project1].[Name] AS [Name],
[Project1].[C1] AS [C1],
[Project1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Project1].[FirstName] AS [FirstName],
[Project1].[LastName] AS [LastName],
[Project1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM (SELECT [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent2].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent2].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent2].[LastName] AS [LastName],
[Extent2].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId],
CASE
WHEN ([Extent2].[EmployeeId] IS NULL) THEN CAST(NULL AS int)
ELSE 1
END AS [C1]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Employees] AS [Extent2]
ON [Extent1].[DepartmentId] = [Extent2].[Department_DepartmentId]) AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[DepartmentId] ASC,
[Project1].[C1] ASC


متد Include در نگارش‌های اخیر EF پیشرفت کرده است و همانند مثال فوق، امکان کار با lambda expressions را جهت تعریف خواص مورد نظر به صورت strongly typed ارائه می‌دهد. در نگارش‌های قبلی این متد، تنها امکان استفاده از رشته‌ها برای معرفی خواص وجود داشت.
همچنین توسط متد Include امکان eager loading چندین سطح با هم نیز وجود دارد؛ مثلا x.Employees.Kids و همانند آن.


چند نکته در مورد نحوه خاموش کردن Lazy loading

امکان خاموش کردن Lazy loading در تمام کلاس‌های برنامه با تنظیم خاصیت Configuration.LazyLoadingEnabled کلاس Context برنامه به نحو زیر میسر است:

public class Sample06Context : DbContext
{
public Sample06Context()
{
this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
}

یا اگر تنها در مورد یک کلاس نیاز است این خاموش سازی صورت گیرد، کلمه کلیدی virtual را حذف کنید. برای مثال با نوشتن public ICollection<Employee> Employees بجای public virtual ICollection<Employee> Employees در اولین بار وهله سازی کلاس دپارتمان، لیست کارمندان آن به نال تنظیم می‌شود. البته در این حالت null object pattern را نیز فراموش نکنید (وهله سازی پیش فرض Employees در سازنده کلاس):

public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

public ICollection<Employee> Employees { get; set; }
public Department()
{
Employees = new HashSet<Employee>();
}
}

به این ترتیب به خطای null reference object بر نخواهیم خورد. همچنین وهله سازی، با مقدار دهی لیست دریافتی از بانک اطلاعاتی متفاوت است. در اینجا نیز باید از متد Include استفاده کرد.

بنابراین در صورت خاموش کردن lazy loading، حتما نیاز است از متد Include استفاده شود. اگرlazy loading فعال است، جهت تبدیل آن به eager loading از متد Include استفاده کنید (اما اجباری نیست).
مطالب
ردیابی تغییرات در Entity Framework، بخش اول
همان طور که می‌دانید، Entity Framework  تغییراتی را که بر روی اشیا انجام می‌دهید، ردیابی می‌کند. بدیهی است که EF از طریق ردیابی این تغییرات است که می‌تواند تغییرات انجام شده را شناسایی کند و آن‌ها را در مواقع مورد نیاز مانند ذخیره‌ی تغییرات  (DbContext.SaveChanges)، بر روی پایگاه داده اعمال  کند. شما می‌توانید به اطلاعات این ردیاب تغییر و اعمال مرتبط به آن از طریق ویژگی  DbContext.ChangeTracker دسترسی پیدا کنید. 
در این مقاله بیشتر سعی به بررسی مفاهیم ردیابی و روش هایی که EF برای ردیابی تغییرات استفاده می‌کند، بسنده می‌کنم و بررسی  API‌های مختلف آن را به مقاله ای دیگر موکول می‌کنم.
به طور کلی EF از دو روش برای ردیابی تغییرات رخ داده شده در اشیا استفاده می‌کند:
1) ردیابی تغییر عکس فوری! (Snapshot change tracking) 
2) پروکسی‌های ردیابی تغییر  (Change tracking proxies)

 ردیابی تغییر عکس فوری

به نظر من، اسم مناسبی برای این روش انتخاب کرده اند و دقیقا بیان گر کاری است که  EF انجام می‌دهد. در حالت عادی کلاس‌های دامین ما یا همان کلاس‌های POCO، هیچ منطق و کدی را برای مطلع ساختن EF از تغییراتی که در آن‌ها رخ می‌دهد پیاده سازی نکرده اند. چون هیچ راهی برای EF، برای مطلع شدن از تغییرات رخ داده وجود ندارد، EF راه جالبی را بر می‌گزیند. EF هر گاه شیئی را می‌بیند از مقادیر ویژگی‌های آن یک عکس فوری می‌گیرد! و آن‌ها را در حافظه ذخیره می‌کند.این عمل هنگامی که یک شی از پرس و جو (query) حاصل می‌شود، و یا شیئی را به DbSet اضافه می‌کنیم رخ می‌دهد.
زمانی که EF می‌خواهد بفهمد که چه تغییراتی رخ داده است، مقادیر کنونی موجود در کلیه اشیا را اسکن می‌کند و با مقادیری که در عکس فوری ذخیره کرده است مقایسه می‌کند و متوجه تغییرات رخ داده می‌شود. این فرآیند اسکن کردن کلیه اشیا زمانی رخ می‌دهد که متد DetectChanges ویژگی DbSet.ChangeTracker صدا زده شود.

 پروکسی‌های ردیابی تغییر

پروکسی‌های ردیابی تغییر، مکانیزم دیگری برای ردیابی تغییرات EF است و به EF این اجازه را می‌دهد تا از تغییرات رخ داده، مطلع شود.
اگر به یاد داشته باشید در مباحث Lazy loading نیز از واژه پروکسی‌های پویا استفاده شد. پروکسی‌های ردیابی تغییر نیز با استفاده از همان مکانیزم کار می‌کنند و علاوه بر فراهم کردن Lazy loading ،این امکان را می‌دهند تا تغییرات را به Context انتقال دهند.
برای استفاده از پروکسی‌های ردیابی تغییر، شما باید ساختار کلاس‌های خود را به گونه ای تغییر دهید، تا EF بتواند در زمان اجرا، نوع پویایی را که هریک، از کلاس‌های POCO شما مشتق می‌شوند ایجاد کند، و تک تک ویژگی‌های آن‌ها را تحریف (override) کند.
این نوع پویا که به عنوان پروکسی پویا نیز شناخته می‌شود، منطقی را در ویژگی‌های تحریف شده شامل می‌شود، تا EF را از تغییرات صورت گرفته در ویژگی هایش مطلع سازد.
 برای بیان ادامه‌ی مطلب، من مدل یک دفترچه تلفن ساده را به شرح زیر در نظر گرفتم که روابط مهم و اساسی در آن در نظر گرفته شده است. 
namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public DateTime BirthDate { get; set; }
        public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; }
        public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class PersonInfo
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Note { get; set; }
        public string Major { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public enum PhoneType
    {
        Home,
        Mobile,
        Work
    }

    public class PhoneNumber
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Number { get; set; }
        public PhoneType PhoneType { get; set; }
        public virtual Person Person { get; set; }
    }
}

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Address
    {
        public int Id { get; set; }
        public string City { get; set; }
        public string Street { get; set; }
        public virtual ICollection<Person> Persons { get; set; }
    }
}
طبق کلاس‌های فوق ، ما تعدادی شخص ، اطلاعات شخص ، شماره تلفن و آدرس داریم. رابطه‌ی بین شخص و اطلاعات آن شخص یک به یک، شخص و آدرس  چند به چند  و شخص با شماره تلفن یک به چند است. همچنین به این نکته توجه داشته باشید که  کلیه کلاس‌های فوق به صورت public تعریف، و کلیه خواص راهبری (navigation properties) به صورت virtual تعریف شده اند. دلیل این کار هم این است که این دو مورد، جز الزامات، برای فعال سازی Lazy loading هستند. 
تعریف کلاس context نیز به شکل زیر است:

namespace EntitySample1.DataLayer
{
    public class PhoneBookDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<Person> Persons { get; set; }
        public DbSet<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public DbSet<Address> Addresses { get; set; }

    }
}

استفاده از ردیابی تغییر عکس فوری

ردیابی تغییر عکس فوری، وابسته به این است که EF بفهمد، چه زمانی تغییرات رخ داده است. رفتار پیش فرض DbContext API ، این هست که به صورت خودکار بازرسی لازم را در نتیجه‌ی رخداد‌های DbContext انجام دهد. DetectChanges تنها اطلاعات مدیریت حالت context، که وظیفه‌ی انعکاس تغییرات صورت گرفته به پایگاه داده را دارد، به روز نمی‌کند، بلکه اصلاح رابطه(ralationship) ترکیبی از خواص راهبری مرجع ، مجموعه ای  و کلید‌های خارجی را انجام می‌دهد. این خیلی مهم خواهد بود که درک روشنی داشته باشیم از این که چگونه و چه زمانی تغییرات تشخیص داده می‌شوند،چه چیزی باید از آن انتظار داشته باشیم و چگونه کنترلش کنیم.

چه زمانی تشخیص خودکار تغییرات اجرا می‌شود؟

متد DetectChanges کلاس ObjectContext، از EF نسخه‌ی 4 به عنوان بخشی از الگوی ردیابی تغییر عکس فوری اشیای POCO ،در دسترس بوده است. تفاوتی که در مورد DataContext.ChangeTracker.DetectChanges( در حقیقت ObjectContext.DetectChanges فراخوانی می‌شود) وجود دارد این است که، رویداد‌های خیلی بیشتری وجود دارند که به صورت خودکار DetectChanges را فراخوانی می‌کنند.
لیستی از متدهایی که باعث انجام عمل تشخیص تغییرات (DetectChanges)، می‌شوند را  در ادامه مشاهده می‌کنید:
• DbSet.Add
• DbSet.Find
• DbSet.Remove
• DbSet.Local
• DbSet.SaveChanges
• فراخوانی Linq Query از DbSet
• DbSet.Attach
• DbContext.GetValidationErrors
• DbContext.Entry
• DbChangeTracker.Entries

 
کنترل زمان فراخوانی DetectChanges

بیشترین زمانی که EF احتیاج به فهمیدن تغییرات دارد، در زمان SaveChanges است، اما حالت‌های زیاد دیگری نیز هست. برای مثال، اگر ما از ردیاب تغییرات، درخواست وضعیت فعلی یک شی را بکنیم،EF احتیاج به اسکن کردن و بررسی تغییرات رخ داده را دارد. همچنین وضعیتی را در نظر بگیرید که شما از پایگاه داده یک شماره تلفن را واکشی می‌کنید و سپس آن را به مجموعه شماره تلفن‌های یک شخص جدید اضافه می‌کنید.آن شماره تلفن اکنون تغییر کرده است، چرا که انتساب آن به یک شخص جدید،خاصیت PersonId آن را تغییر داده است. ولی EF برای اینکه بفهمد تغییر رخ داده است(یا حتی نداده است) ، احتیاج به اسکن کردن همه‌ی اشیا Person دارد.
بیشتر عملیاتی که بر روی DbContext API انجام می‌دهید، موجب فراخوانی DetectChanges می‌شود. در بیشتر موارد DetectChanges به اندازه کافی سریع هست تا باعث ایجاد مشکل کارایی نشود. با این حال ممکن است ، شما تعداد خیلی زیادی اشیا در حافظه داشته باشید، و یا تعداد زیادی عملیات در DbContext ، در مدت خیلی کوتاهی انجام دهید، رفتار تشخیص خودکار تغییرات ممکن است، باعث نگرانی‌های کارایی شود. خوشبختانه گزینه ای برای خاموش کردن رفتار تشخیص خودکار تغییرات وجود دارد و هر زمانی که می‌دانید لازم است، می‌توانید آن را به صورت دستی فراخوانی کنید.
 EF بر مبنای این فرض ساخته شده است که شما ، در صورتی که در فراخوانی آخرین API، موجودیتی تغییر پیدا کرده است، قبل از فراخوانی API جدید، باید DetectChanges صدا زده شود. این شامل فراخوانی DetectChanges، قبل از اجرای هر query نیز می‌شود.اگر این عمل ناموفق یا نابجا انجام شود،ممکن است عواقب غیر منتظره ای در بر داشته باشد. DbContext انجام این وظیفه را بر عهده گرفته است و به همین دلیل به طور پیش فرض تشخیص تغییرات خودکار آن فعال است.

نکته:
تشخیص اینکه چه زمانی احتیاج به فراخوانی DetectChanges است،آن طور که ساده و بدیهی به نظر می‌آید نیست. تیم EF شدیدا توصیه کرده اند که فقط، وقتی با مشکلات عدم کارایی روبرو شدید، تشخیص تغییرات را به حالت دستی در بیاورید.همچنین توصیه شده که در چنین مواقعی، تشخیص خودکار تغییرات را فقط برای قسمتی از کد که با کارایی پایین مواجه شدید خاموش کنید و پس از اینکه اجرای آن قسمت از کد تمام شد،دوباره آن را روشن کنید.

برای خاموش یا روشن کردن تشخیص خودکار تغییرات، باید متغیر بولین DbContext.Configuration.AutoDetectChangesEnabled را تنظیم کنید.
در مثال زیر، ما در متد ManualDetectChanges، تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و تاثیرات آن را بررسی کرده ایم.

        private static void ManualDetectChanges()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false; // turn off Auto Detect Changes

                var p1 = context.Persons.Single(p => p.FirstName == "joe");

                p1.LastName = "Brown";

                Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State);

                context.ChangeTracker.DetectChanges(); // call detect changes manually

                Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", context.Entry(p1).State);
            }
        }

در کدهای بالا ابتدا تشخیص خودکار تغییرات را خاموش کرده ایم و سپس یک شخص با نام joe را از دیتابیس فراخواندیم و سپس نام خانوادگی آن را به Brown تغییر دادیم. سپس در خط بعد، وضعیت فعلی موجودیت p1 را از context جاری پرسیدیم. در خط بعدی، DetectChanges را به صورت دستی صدا زده ایم و دوباره همان پروسه را برای به دست آوردن وضیعت شی p1، انجام داده ایم. همان طور که می‌بینید ، برای به دست آوردن وضعیت فعلی شی مورد نظر از متد Entry متعلق به ChangeTracker API استفاده می‌کنیم، که در آینده مفصل در مورد آن بحث خواهد شد. اگر شما متد Main را با صدا زدن ManualDetectChanges ویرایش کنید ، خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد:

Before DetectChanges: Unchanged
After DetectChanges: Modified

همان طور که انتظار می‌رفت، به دلیل خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، context قادر به تشخیص تغییرات صورت گرفته در شی p1 نیست، تا زمانی که متد DetectChanges را به صورت دستی صدا بزنیم. دلیل این که در دفعه اول، ما نتیجه‌ی غلطی مشاهده می‌کنیم، این است که ما قانون را نقض کرده ایم و قبل از صدا زدن هر API ، متد DetectChanges را صدا نزده ایم. خوشبختانه چون ما در اینجا وضعیت یک شی را بررسی کردیم، با عوارض جانبی آن روبرو نشدیم.

نکته: به این نکته توجه داشته باشید که متد Entry به صورت خودکار، DetectChanges را فراخوانی می‌کند. برای اینکه دانسته بخواهیم این رفتار را غیر فعال کنیم، باید AutoDetectChangesEnabled را غیر فعال کنیم.
در مثال فوق ،خاموش کردن تشخیص خودکار تغییرات، برای ما مزیتی به همراه نداشت و حتی ممکن بود برای ما دردسر ساز شود. ولی حالتی را  در نظر بگیرید که ما یک سری API را فراخوانی می‌کنیم ،بدون این که در این بین ،در حالت اشیا تغییری ایجاد کنیم.در نتیجه می‌توانیم از فراخوانی‌های بی جهت DetectChanges جلوگیری کنیم.
 
در متد AddMultiplePersons مثال بعدی، این کار را نشان داده ام:

        private static void AddMultiplePerson()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;

                context.Persons.Add(new Person
                    {
                        FirstName = "brad",
                        LastName = "watson",
                        BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                    });

                context.Persons.Add(new Person
                {
                    FirstName = "david",
                    LastName = "brown",
                    BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                });

                context.Persons.Add(new Person
                {
                    FirstName = "will",
                    LastName = "smith",
                    BirthDate = new DateTime(1990, 6, 8)
                });

                context.SaveChanges();

            }
        }
در مثال بالا ما از فراخوانی چهار DetectChanges غیر ضروری که شامل DbSet.Add و SaveChanges می‌شود، جلوگیری کرده ایم.

استفاده از DetectChanges برای فراخوانی اصلاح رابطه


DetectChanges همچنین مسئولیت انجام اصلاح رابطه ، برای هر رابطه ای که تشخیص دهد تغییر کرده است را دارد.اگر شما بعضی از روابط را تغییر دادید و مایل بودید تا همه‌ی خواص راهبری و خواص کلید خارجی را منطبق کنید، DetectChanges این کار را برای شما انجام می‌دهد. این قابلیت می‌تواند برای سناریوهای data-binding که در آن ممکن است در رابط کاربری(UI) یکی از خواص راهبری (یا حتی یک کلید خارجی) تغییر کند، و شما بخواهید که خواص دیگری این رابطه به روز شوند و تغییرات را نشان دهند، مفید واقع شود.
متد DetectRelationshipChanges در مثال زیر از DetectChanges برای انجام اصلاح رابطه استفاده می‌کند.
 
        private static void DetectRelationshipChanges()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {

                var phone1 = context.PhoneNumbers.Single(x => x.Number == "09351234567");

                var person1 = context.Persons.Single(x => x.FirstName == "will");

                person1.PhoneNumbers.Add(phone1);

                Console.WriteLine("Before DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName);

                context.ChangeTracker.DetectChanges(); // ralationships fix-up

                Console.WriteLine("After DetectChanges: {0}", phone1.Person.FirstName);
            }
        }

در اینجا ابتدا ما شماره تلفنی را از دیتابیس لود می‌کنیم. سپس شخص دیگری را نیز با نام will از دیتابیس می‌خوانیم. قصد داریم شماره تلفن خوانده شده را به این شخص نسبت دهیم و مجموعه شماره تلفن‌های وی اضافه کنیم و ما این کار را با افزودن phone1 به مجموعه شماره تلفن‌های person1 انجام داده ایم. چون ما از اشیای POCO استفاده کرده ایم،EF  نمی‌فهمد که ما این تغییر را ایجاد کرده ایم و در نتیجه کلید خارجی PersonId شی phone1 را اصلاح نمی‌کند. ما می‌توانیم تا زمانی صبر کنیم تا متدی مثل SaveChanges، متد DetectChanges را فراخوانی کند،ولی اگر بخواهیم این عمل در همان لحظه انجام شود، می‌توانیم DetectChanges را دستی صدا بزنیم.

اگر ما متد Main را با اضافه کردن فرخوانی DetectRealtionShipsChanges تغییر بدهیم و آن را اجرا کنیم، نتیجه زیر را مشاهده می‌کنید:

Before DetectChanges: david
After DetectChanges: will

تا قبل از فراخوانی تشخیص تغییرات(DetectChanegs)، هنوز phone1 منتسب به شخص قدیمی(david) بوده، ولی پس از فراخوانی DetectChanges ، اصلاح رابطه رخ داده و همه  چیز با یکدیگر منطبق می‌شوند.

فعال سازی و کار با پروکسی‌های ردیابی تغییر

اگر پروفایلر کارایی شما، فراخوانی‌های بیش از اندازه DetectChnages را به عنوان یک مشکل شناسایی کند، و یا شما ترجیح می‌دهید که اصلاح رابطه به صورت بلادرنگ صورت گیرد ، ردیابی تغییر پروکسی‌های پویا، به عنوان گزینه ای دیگر مطرح می‌شود.فقط با چند تغییر کوچک در کلاس‌های POCO، EF قادر به ساخت پروکسی‌های پویا خواهد بود.پروکسی‌های ردیابی تغییر به EF اجازه ردیابی تغییرات در همان لحظه ای که ما تغییری در اشیای خود می‌دهیم را می‌دهند و همچنین امکان انجام اصلاح رابطه را در هر زمانی که تغییرات روابط را تشخیص دهد، دارد.
برای اینکه پروکسی ردیابی تغییر بتواند ساخته شود، باید قوانین زیر رعایت شود:
 
• کلاس باید public باشد و seald نباشد.
• همه‌ی خواص(properties) باید virtual تعریف شوند.
• همه‌ی خواص باید getter و setter با سطح دسترسی public داشته باشند.
• همه‌ی خواص راهبری مجموعه ای باید نوعشان، از نوع ICollection<T> تعریف شوند.


کلاس Person مثال خود را به گونه ای بازنویسی کرده ایم که تمام قوانین فوق را پیاده سازی کرده باشد.

نکته: توجه داشته باشید که ما دیگر در داخل سازنده کلاس ،کدی نمی‌نویسیم و منطقی  که باعث نمونه سازی اولیه خواص راهبری می‌شدند، را پیاده سازی نمی‌کنیم. این پروکسی ردیاب تغییر، همه‌ی خواص راهبری مجموعه ای را تحریف کرده و ار نوع مجموعه ای مخصوص خود(EntityCollection<T>) استفاده می‌کند. این نوع مجموعه ای، هر تغییری که در این مجموعه صورت می‌گیرد را زیر نظر گرفته و به ردیاب تغییر گزارش می‌دهد. اگر تلاش کنید تا نوع دیگری مانند List<T> که معمولا در سازنده کلاس از آن استفاده می‌کردیم را به آن انتساب دهیم، پروکسی، استثنایی را پرتاب می‌کند.

namespace EntitySample1.DomainClasses
{
    public class Person
    {
        public virtual int Id { get; set; }
        public virtual string FirstName { get; set; }
        public virtual string LastName { get; set; }
        public virtual DateTime BirthDate { get; set; }
        public virtual PersonInfo PersonInfo { get; set; }
        public virtual ICollection<PhoneNumber> PhoneNumbers { get; set; }
        public virtual ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
همان طور که در مباحث مربوط به Lazy loading نیز مشاهده کردید،EF زمانی پروکسی‌های پویا را برای یک کلاس ایجاد می‌کند که یک یا چند خاصیت راهبری آن با virtual علامت گذاری شده باشند.آن پروکسی‌ها که از کلاس مورد نظر، مشتق شده اند، به خواص راهبری virtual امکان می‌دهند تا به صورت lazy لود شوند.پروکسی‌های ردیابی تغییر نیز به همان شکل در زمان اجرا ایجاد می‌شوند، با این تفاوت که این پروکسی ها، امکانات بیشتری دارند.
با این که احتیاجات رسیدن به پروکسی‌های ردیابی تغییر خیلی ساده هستند، اما ساده‌تر از آن ها، فراموش کردن یکی از آن هاست.حتی از این هم ساده‌تر می‌شود که در آینده تغییری در آن کلاس‌ها ایجاد کنید و ناخواسته یکی از آن قوانین را نقض کنید.به این خاطر، فکر خوبیست که یک آزمون واحد نیز اضافه کنیم تا مطمئن شویم که EF توانسته، پروکسی ردیابی تغییر را ایجاد کند یا نه.
در مثال زیر یک متد نوشته شده که این مورد را مورد آزمایش قرار می‌دهد. همچنین فراموش نکنید که فضای نام System.Data.Object.DataClasses را به using‌های خود اضافه کنید.
 
        private static void TestForChangeTrackingProxy()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var person = context.Persons.First();
                var isProxy = person is IEntityWithChangeTracker;
                Console.WriteLine("person is a proxy: {0}", isProxy);
            }
        }
زمانی که EF ، پروکسی پویا برای ردیابی تغییر ایجاد می‌کند، اینترفیس IentityWithChangeTrackerرا پیاده سازی  خواهد کرد.متد تست در مثال بالا، نمونه ای از Person را با دریافت آن از دیتابیس ایجاد می‌کند و سپس آن را با اینترفیس ذکر شده چک می‌کند تا مطمئن شود که Person ، توسط پروکسی ردیابی تغییر احاطه شده است. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که چک کردن این که EF ، کلاس پروکسی ای که از کلاس ما مشتق شده است ایجاد کرده است یا نه،کفایت نمی‌کند، چرا که پروکسی‌های Lazy Loading نیز چنین کاری انجام می‌دهند. در حقیقت آن چیزی که سبب می‌شود EF به تغییرات صورت گرفته به صورت بلادرنگ گوش دهد،حضور IEntityWithChangeTracker است.
اکنون متد ManualDetectChanges را که کمی بالاتر بررسی کرده ایم را در نظر بگیرید و کد context.ChangeTracker.DetectChanges آن را حذف کنید و بار دیگر آن را فرا بخوانید  و نتیجه را مشاهده کنید:
 
Before DetectChanges: Modified
After DetectChanges: Modified
این دفعه،EF از تغییرات صورت گرفته آگاه است،حال چه DetectChanges فراخوانده شود یا نشود.

اکنون متد DetectRelationshipChanges را ویرایش کرده و برنامه را اجرا کنید:

Before DetectChanges: will
After DetectChanges: will
این بار می‌بینیم که EF، تغییر رابطه را تشخیص داده و اصلاح رابطه را بدون فراخوانی DetectChanges انجام داده است.

نکته: زمانی که شما از پروکسی‌های ردیابی تغییر استفاده می‌کنید،احتیاجی به غیرفعال کردن تشخیص خودکار تغییرات نیست. DetectChanges برای همه اشیایی که تغییرات را به صورت بلادرنگ گزارش می‌دهند،فرآیند تشخیص تغییرات را انجام نمی‌دهد. بنابراین فعال سازی پروکسی‌های ردیابی تغییر،برای رسیدن به مزایای کارایی بالا در هنگام عدم استفاده از DetectChanges کافی است. در حقیقت زمانی که EF، یک پروکسی ردیابی پیدا می‌کند، از مقادیر خاصیت ها، عکس فوری نمی‌گیرد. همچنین DetectChanges این را نیز می‌داند که نباید تغییرات موجودیت هایی که عکسی از مقادیر اصلی آنها ندارد را اسکن کند.

تذکر: اگر شما موجودیت هایی داشته باشید که شامل انواع پیچیده(Complex Types) می‌شوند،EF هنوز هم از ردیابی تغییر عکس فوری، برای خواص موجود در نوع پیچیده استفاده می‌کند، و از این جهت لازم است کهEF، برای نمونه‌ی نوع پیچیده، پروکسی ایجاد نمی‌کند.شما هنوز هم، تشخیص خودکار تغییرات خواصی که مستقیما درون آن موجودیت(Entity) تعریف شده اند را دارید، ولی تغییرات رخ داده درون نوع پیچیده، فقط از طریق DetectChanges قابل تشخیص است.

چگونگی اطمینان از اینکه نمونه‌های جدید ، پروکسی‌ها را دریافت خواهند کرد

EF به صورت خودکار برای نتایج حاصل از کوئری هایی که شما اجرا می‌کنید، پروکسی‌ها را ایجاد می‌کند. با این حال اگر شما فقط از سازنده‌ی کلاس POCO خود برای ایجاد نمونه‌ی جدید استفاده کنید،دیگر پروکسی‌ها ایجاد نخواهند شد.بدین منظور برای دریافت پروکسی ها، شما باید از متد DbSet.Create برای دریافت نمونه‌های جدید آن موجودیت استفاده کنید.
نکته: اگر شما، پروکسی‌های ردیابی تغییر را برای موجودیتی از مدلتان فعال کرده باشید،هنوز هم می‌توانید،نمونه‌های فاقد پروکسی آن موجودیت را ایجاد و بیافزایید.خوشبختانه EF با موجودیت‌های پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه(set) کار می‌کند.شما باید آگاه باشید که ردیابی خودکار تغییرات و یا اصلاح رابطه، برای نمونه هایی که پروکسی هایی ردیابی تغییر نیستند، قابل استفاده نیستند.داشتن مخلوطی از نمونه‌های پروکسی و غیر پروکسی در همان مجموعه، می‌تواند گیج کننده باشد.بنابر این عموما توصیه می‌شود که برای ایجاد نمونه‌های جدید از DbSet.Create استفاده کنید، تا همه‌ی موجودیت‌های موجود در مجموعه، پروکسی‌های ردیابی تغییر باشند.
متد CreateNewProxies را به برنامه‌ی خود اضافه کرده و آن را اجرا کنید.

        private static void CreateNewProxies()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var phoneNumber = new PhoneNumber { Number = "987" };

                var davidPersonProxy = context.Persons.Create();
                davidPersonProxy.FirstName = "david";
                davidPersonProxy.PhoneNumbers.Add(phoneNumber);

                Console.WriteLine(phoneNumber.Person.FirstName);
            }
        }

خروجی مثال فوق david خواهد بود.همان طور که می‌بینید با استفاده از context.Persons.Create، نمونه‌ی ساخته شده، دیگر شی POCO نیست، بلکه davidPersonProxy، از جنس پروکسی ردیابی تغییر است و تغییرات آن به طور خودکار ردیابی شده و رابطه آن نیز به صورت خودکار اصلاح  می‌شود.در اینجا نیز با افزودن phoneNumber به شماره تلفن‌های davidPersonProxy، به طور خودکار رابطه‌ی بین phoneNumber و davidPersonPeroxy بر قرار شده است. همان طور که می‌دانید این عملیات بدون استفاده از پروکسی‌های ردیابی تغییرات امکان پذیر نیست و موجب بروز خطا می‌شود.


ایجاد نمونه‌های پروکسی برای انواع مشتق شده

اورلود جنریک دیگری برای DbSet.Create وجود  دارد که برای نمونه سازی کلاس‌های مشتق شده در مجموعه ما استفاده می‌شود .برای مثال، فراخوانی Create بر روی مجموعه‌ی Persons ،نمونه ای از کلاس Person را  بر می‌گرداند.ولی ممکن است کلاس هایی در مجموعه‌ی Persons وجود داشته باشند، که از آن مشتق شده باشند، مانند Student. برای دریافت نمونه‌ی پروکسی Student، از اورلود جنریک Create استفاده می‌کنیم.

var newStudent = context.Persons.Create<Student>();
واکشی موجودیت‌ها بدون ردیابی تغییرات

تا به این جای کار باید متوجه شده باشید که ردیابی تغییرات، فرآیندی ساده و بدیهی نیست و مقداری سربار در کار است. در بعضی از بخش‌های برنامه تان، احتمالا داده‌ها را به صورت فقط خواندنی در اختیار کاربران قرار می‌دهید و چون اطلاعات هیچ وقت تغییر نمی‌کنند، شما می‌خواهید که سربار ناشی از ردیابی تغییرات را حذف کنید.
خوشبختانه EF شامل متد AsNoTracking است که می‌توان از آن برای اجرای کوئری‌های بدون ردیابی استفاده کرد.یک کوئری بدون ردیابی، یک کوئری ساده هست که نتایج آن توسط context برای تشخیص تغییرات ردیابی نخواهد شد.

متد PrintPersonsWithoutChangeTracking را به برنامه اضافه کنید و آن را اجرا کنید: 
 
        private static void PrintPersonsWithoutChangeTracking()
        {
            using (var context = new PhoneBookDbContext())
            {
                var persons = context.Persons.AsNoTracking().ToList();

                foreach (var person in persons)
                {
                    Console.WriteLine(person.FirstName);
                }

            }
        }
در مثال بالا از متد AsNoTracking برای گرفتن کوئری فاقد ردیابی استفاده کردیم تا محتویات مجموعه Persons را دریافت کنیم. در نهایت با یک حلقه‌ی foreach، نتایج را بر روی کنسول به نمایش در آوردیم.به دلیل اینکه، این یک کوئری بدون ردیابی هست، context دیگر تغییراتی که روی Persons رخ می‌دهد را ردیابی نمی‌کند.در نتیجه اگر شما یکی از خواص یکی از Persons را تغییردهید و SaveChanges را صدا بزنید، تغییرات به دیتابیس ارسال نمی‌شوند.

نکته: واکشی داده‌ها بدون ردیابی تغییرات،معمولا وقتی باعث افزایش قابل توجه کارایی می‌شود که بخواهیم تعداد خیلی زیادی داده  را به صورت فقط خواندنی نمایش دهیم. اگر برنامه‌ی شما داده ای را تغییر می‌دهد و می‌خواهد آن را ذخیره کند، باید از AsNoTracking استفاده نکنید.

AsNoTracking یک متد الحاقی است، که در <IQueryable<T تعریف شده است، در نتیجه شما می‌توانید از آن، در کوئری‌های LINQ نیز استفاده کنید. شما می‌توانید از AsNoTracking، در انتهای DbSet ،در خط from کوئری استفاده کنید.

var query = from p in context.Persons.AsNoTracking()
                            where p.FirstName == "joe"
                            select p;

شما همچنین از AsNoTracking می‌توانید برای تبدیل یک کوئری LINQ موجود، به یک کوئری فاقد ردیابی استفاده کنید. این نکته را به یاد داشته باشید که فقط AsNoTracking بر روی کوئری، فرانخوانده شده است، بلکه متغیر query را با نتیجه‌ی حاصل از فراخوانی AsNoTracking بازنویسی(override)  کرده است و این، از این جهت لازم است که AsNoTracking ،تغییری در کوئری ای که بر روی آن فراخوانده شده نمی‌دهد، بلکه یک کوئری جدید بر می‌گرداند. 

 
                var query = from p in context.Persons
                            where p.FirstName == "joe"
                            select p;
                query = query.AsNoTracking();
نکته: به دلیل اینکه AsNoTracking یک متد الحاقی است، شما احتیاج به افزودن فضای نام System.Data.Entity به فضا‌های نام خود دارید.

منبع: ترجمه ای آزاد از کتاب Programming Entity Framework: DbContext
نظرات مطالب
قسمت اول - ساخت گزارش در محیط Telerik Reporting
در تلریک:
می‌توانید گزارش هایی با منبع داده‌های متنوع که در زمان اجرا تولید می‌شوند، ایجاد نمایید.
می‌توانید پیاده سازی و تولید توابع جمعی سفارشی با قابلیت استفاده در سایر گزارشات ایجاد نمایید.
می‌توانید یک گزارش ایجاد نمایید که هم در محیط وب و هم در محیط ویندوز قابل نمایش باشد.
می‌توانید گزارشی داشته باشید از یونیکد بخوبی پشتیبانی می‌کند و مصائب و مشکلات کمتری در زبانهای راست به چپ دارد.
می‌توانید از کتابخانه‌های دیگر جهت تولید گزارش نیز بهره ببرید.
می‌توانید مراحل تولید گزارش را بصورت کدنویسی در کنترل داشته باشید.
نکات فوق، حاصل تجربه من با گزارش ساز تلریک است.
مطالب
Asp.Net Identity #3
در مقاله‌ی  پیشین  نگاهی داشتیم به نحوه‌ی برپایی سیستم Identity. در این مقاله به نحوه‌ی استفاده از این سیستم به منظور طراحی یک سیستم مدیریت کاربران خواهیم پرداخت و انشالله در مقاله‌های بعدی این سیستم را تکمیل خواهیم نمود. کار را با اضافه کردن یک کنترلر جدید به پروژه آغاز می‌کنیم.
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Users.Infrastructure;

namespace Users.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppUserManager UserManager
        {
            get { return HttpContext.GetOwinContext().GetUserManager<AppUserManager>(); }
        }
        // GET: Home
        public ActionResult Index()
        {
            return View(UserManager.Users);

        }

}
در خط 10 یک پروپرتی از نوع AppUserManager (کلاسی که مدیریت کاربران را برعهده دارد) ایجاد می‌کنیم. اسمبلی Microsoft.Owin.Host.SystemWeb یک سری متدهای الحاقی را به کلاس HttpContext اضافه می‌کند که یکی از آنها متد GetOwinContext می‌باشد. این متد یک شیء Per-Request Context را از طریق رابط IOwinContext به OwinApi ارسال می‌کند؛ با استفاده از متد الحاقی <GetUserManager<T که T همان کلاس AppUserManager می‌باشد. حال که نمونه‌ای از کلاس AppUserManager را بدست آوردیم، می‌توانیم درخواستهایی را به جداول کاربران بدهیم. مثلا در خط 17 با استفاده از پروپرتی Users میتوانیم لیست کاربران موجود را بدست آورده و آن را به ویو پاس دهیم.
@using Users.Models
@model IEnumerable<AppUser>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<div class="panel panel-primary">
    <div class="panel-heading">
        User Accounts
    </div>
    <table class="table table-striped">
        <tr><th>ID</th><th>Name</th><th>Email</th></tr>
        @if (!Model.Any())
        {
            <tr><td colspan="3" class="text-center">No User Accounts</td></tr>
        }
        else
        {
            foreach (AppUser user in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@user.Id</td>
                    <td>@user.UserName</td>
                    <td>@user.Email</td>
                </tr>
            }
        }
    </table>
</div>
@Html.ActionLink("Create", "CreateUser", null, new { @class = "btn btn-primary" })

نحوه‌ی ساخت یک کاربر جدید
ابتدا در پوشه Models یک کلاس ایجاد کنید : 
 namespace Users.Models
    {
        public class CreateModel
        {
            [Required]
            public string Name { get; set; }
            [Required]
            public string Email { get; set; }
            [Required]
            public string Password { get; set; }
        }
    }
فقط دوستان توجه داشته باشید که در پروژه‌های حرفه‌ای و تجاری هرگز اطلاعات مهم مربوط به مدل‌ها را در پوشه‌ی Models قرار ندهید. ما در اینجا صرف آموزش و برای جلوگیری از پیچیدگی مثال این کار را انجام میدهیم. برای اطلاعات بیشتر به این مقاله مراجعه کنید.
حال در کنترلر برنامه کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
 public ActionResult CreateUser()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public async Task<ActionResult> CreateUser(CreateModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return View(model);

            var user = new AppUser { UserName = model.Name, Email = model.Email };
            var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);

            if (result.Succeeded)
            {
                return RedirectToAction("Index");
            }

            foreach (var error in result.Errors)
            {
                ModelState.AddModelError("", error);
            }
            return View(model);
        }
در اکشن CreateUser ابتدا یک شیء از کلاس AppUser ساخته و پروپرتی‌های مدل را به پروپرتی‌های کلاس AppUser انتساب می‌دهیم. در مرحله‌ی بعد یک شیء از کلاس IdentityResult به نام result ایجاد کرده و نتیجه‌ی متد CreateAsync را درون آن قرار می‌دهیم. متد CreateAsync از طریق پروپرتی از نوع AppUserManager قابل دسترسی است و دو پارامتر را دریافت می‌کند. پارامتر اول یک شیء از کلاس AppUser و پارامتر دوم یک رشته‌ی حاوی Password می‌باشد و خروجی متد یک شیء از کلاس IdentityResult است. در مرحله‌ی بعد چک می‌کنیم اگر Result، مقدار Succeeded را داشته باشد (یعنی نتیجه موفقیت آمیز بود) آن‌وقت ... در غیر اینصورت خطاهای موجود را به ModelState اضافه نموده و به View می‌فرستیم.
@model Users.ViewModels.CreateModel

@Html.ValidationSummary(false)

@using (Html.BeginForm())
{
    <div class="form-group">
        <label>Name</label>
        @Html.TextBoxFor(x => x.UserName, new { @class = "form-control" })
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Email</label>
        @Html.TextBoxFor(x => x.Email, new { @class = "form-control" })
    </div>

    <div class="form-group">
        <label>Password</label>
        @Html.PasswordFor(x => x.Password, new { @class = "form-control" })
    </div>
    <button type="submit" class="btn btn-primary">Create</button>
    @Html.ActionLink("Cancel", "Index", null, new { @class = "btn btn-default" })
}

اعتبار سنجی رمز
عمومی‌ترین و مهمترین نیازمندی برای هر برنامه‌ای، اجرای سیاست رمزگذاری می‌باشد؛ یعنی ایجاد یک سری محدودیتها برای ایجاد رمز است. مثلا رمز نمی‌تواند از 6 کاراکتر کمتر باشد و یا باید حاوی حروف بزرگ و کوچک باشد و ... . برای اجرای سیاست‌های رمزگذاری از کلاس PasswordValidator استفاده میشود. کلاس PasswordValidator برای اجرای سیاستهای رمزگذاری از پروپرتی‌های زیر استفاده می‌کند.

var manager = new AppUserManager(new UserStore<AppUser>(db))
            {
                PasswordValidator = new PasswordValidator
                {
                    RequiredLength = 6,
                    RequireNonLetterOrDigit = false,
                    RequireDigit = false,
                    RequireLowercase = true,
                    RequireUppercase = true
                }
            };

فقط دوستان توجه داشته باشید که کد بالا را در متد Create از کلاس AppUserManager استفاده کنید.


اعتبار سنجی نام کاربری

برای اعبارسنجی نام کاربری از کلاس UserValidator به صورت زیر استفاده می‌کنیم:

manager.UserValidator = new UserValidator<AppUser>(manager)
            {
                AllowOnlyAlphanumericUserNames = true,
                RequireUniqueEmail = true
            };

کد بالا را نیز در متد Create  از کلاس AppUserManager قرار می‌دهیم.