مطالب
OpenCVSharp #14
تشخیص BLOBs در تصویر به کمک OpenCV

  BLOB یا Binary Large OBject به معنای گروهی از نقاط به هم پیوسته‌ی در یک تصویر باینری هستند. Large در اینجا به این معنا است که اشیایی با اندازه‌هایی مشخص، مدنظر هستند و اشیاء کوچک، به عنوان نویز درنظر گرفته خواهند شد و پردازش نمی‌شوند.
برای نمونه در تصویر ذیل، تصویر سمت چپ، تصویر اصلی است و تصویر سمت راست، نمونه‌ی باینری سیاه و سفید آن. سپس عملیات تشخیص Blobs بر روی تصویر اصلی انجام شده و نتیجه‌ی نهایی که مشخص کننده‌ی اشیاء تشخیص داده شده‌است، با دوایری قرمز در تصویر سمت راست، مشخص هستند.



معرفی کلاس SimpleBlobDetector

در کدهای ذیل، نحوه‌ی کار با کلاس SimpleBlobDetector را مشاهده می‌کنید. این کلاس کار تشخیص Blobs را در تصویر اصلی انجام می‌دهد:
var srcImage = new Mat(@"..\..\Images\cvlbl.png");
Cv2.ImShow("Source", srcImage);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
 
var binaryImage = new Mat(srcImage.Size(), MatType.CV_8UC1);
 
Cv2.CvtColor(srcImage, binaryImage, ColorConversion.BgrToGray);

Cv2.Threshold(binaryImage, binaryImage, thresh: 100, maxval: 255, type: ThresholdType.Binary);

 
var detectorParams = new SimpleBlobDetector.Params
{
    //MinDistBetweenBlobs = 10, // 10 pixels between blobs
    //MinRepeatability = 1,
 
    //MinThreshold = 100,
    //MaxThreshold = 255,
    //ThresholdStep = 5,
 
    FilterByArea = false,
    //FilterByArea = true,
    //MinArea = 0.001f, // 10 pixels squared
    //MaxArea = 500,
 
    FilterByCircularity = false,
    //FilterByCircularity = true,
    //MinCircularity = 0.001f,
 
    FilterByConvexity = false,
    //FilterByConvexity = true,
    //MinConvexity = 0.001f,
    //MaxConvexity = 10,
 
    FilterByInertia = false,
    //FilterByInertia = true,
    //MinInertiaRatio = 0.001f,
 
    FilterByColor = false
    //FilterByColor = true,
    //BlobColor = 255 // to extract light blobs
};
var simpleBlobDetector = new SimpleBlobDetector(detectorParams);
var keyPoints = simpleBlobDetector.Detect(binaryImage);
 
Console.WriteLine("keyPoints: {0}", keyPoints.Length);
foreach (var keyPoint in keyPoints)
{
    Console.WriteLine("X: {0}, Y: {1}", keyPoint.Pt.X, keyPoint.Pt.Y);
}
 
var imageWithKeyPoints = new Mat();
Cv2.DrawKeypoints(
        image: binaryImage,
        keypoints: keyPoints,
        outImage: imageWithKeyPoints,
        color: Scalar.FromRgb(255, 0, 0),
        flags: DrawMatchesFlags.DrawRichKeypoints);
 
 
Cv2.ImShow("Key Points", imageWithKeyPoints);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
 
Cv2.WaitKey(0);
 
Cv2.DestroyAllWindows();
srcImage.Dispose();
imageWithKeyPoints.Dispose();
توضیحات

در اینجا ابتدا تصویر منبع به صورتی متداول باگذاری شده‌است. سپس توسط متد CvtColor به نمونه‌ای سیاه و سفید و به کمک متد Threshold به یک تصویر باینری تبدیل شده‌است.
اگر به تصویر ابتدای بحث دقت کنید، اشیاء موجود در منبع مفروض، رنگ‌های متفاوتی دارند؛ اما در تصویر نهایی تولید شده، تمام آن‌ها تبدیل به اشیایی سفید رنگ شده‌اند. این کار را متد Cv2.Threshold انجام داده‌است، تا کلاس SimpleBlobDetector قابلیت تشخیص بهتری را پیدا کند. تشخیص اشیایی یک دست، بسیار ساده‌تر هستند از تشخیص اشیایی با رنگ‌ها و شدت نور متفاوت.
اگر بخواهیم الگوریتم Threshold را بیان کنیم به pseudo code زیر خواهیم رسید:
 if src(x,y) > thresh
    dst(x,y) = maxValue
else
    dst(x,y) = 0
در اینجا رنگ نقطه‌ی x,y با مقدار thresh (پارامتر سوم متد Cv2.Threshold) مقایسه می‌شود. اگر مقدار آن بیشتر بود، با پارامتر چهارم جایگزین خواهد شد. مقدار 255 در اینجا روشن‌ترین حالت ممکن است؛ اگر خیر با صفر یا تیره‌ترین رنگ، جایگزین می‌شود. به همین دلیل است که در تصویر سمت راست، تمام اشیاء را با روشن‌ترین رنگ ممکن مشاهده می‌کنید.

سپس پارامتر اصلی سازنده‌ی کلاس SimpleBlobDetector مقدار دهی شده‌است. این تنظیمات در تشخیص اشیاء موجود در تصویر بسیار مهم هستند. برای درک بهتر واژه‌هایی مانند Circularity، Convexity، Inertia و امثال آن، به تصویر ذیل دقت کنید:



در اینجا می‌توان حداقل و حداکثر تقعر و تحدب اشیاء و یا حتی حداقل و حداکثر اندازه‌ی اشیاء مدنظر را مشخص کرد.
اگر سازنده‌ی کلاس SimpleBlobDetector به نال تنظیم شود، از مقادیر پیش فرض آن استفاده خواهند شد که در اینجا به معنای تشخیص اشیاء کدر دایره‌ای شکل هستند. به همین جهت در تنظیمات فوق FilterByColor به false تنظیم شده‌است تا اشکال سفید رنگ تصویر اصلی را بتوان تشخیص داد.

در ادامه متد simpleBlobDetector.Detect بر روی تصویر باینری بهبود داده شده، فراخوانی گشته‌است. خروجی آن نقاط کلیدی اشیاء یافت شده‌است. این نقاط را می‌توان توسط متد DrawKeypoints ترسیم کرد که حاصل آن دوایر قرمز رنگ موجود در مرکز اشیاء یافت شده‌ی در تصویر سمت راست هستند.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
پروژه‌ها
PdfReport
کتابخانه PdfReport جهت ایجاد گزارشات متنوعی با خروجی PDF کاملا سازگار با زبان فارسی تهیه شده است. استفاده از آن صرفا با کدنویسی (Code first) میسر بوده و بازه وسیعی از فناوری‌های مختلف مبتنی بر دات نت را پوشش می‌دهد؛ مانند WinForms، WPF، برنامه‌های وب و غیره و کلا هرجایی که دات نت فریم ورک 3.5 به بعد به صورت کامل در دسترس باشد.
به کمک کتابخانه PdfReport دسترسی گسترده‌ای به منابع داده‌ای مختلف خواهید یافت. منابعی که لزوما بانک اطلاعاتی نیستند؛ مانند یک لیست جنریک و یا حتی یک anonymously typed list حاصل از یک کوئری LINQ.
این کتابخانه علاوه بر تبدیل اطلاعات شما به گزارشات مبتنی بر PDF، امکان تهیه خروجی خودکار اکسل (2007 به بعد) را نیز دارد. فایل خروجی آن، به صورت پیوست درون فایل PDF تهیه شده قرار می‌گیرد و جزئی از آن می‌شود.
مسایل امنیتی مانند رمزنگاری فایل PDF حاصل و یا حتی افزودن امضای دیجیتال به فایل نهایی تولیدی نیز در آن لحاظ شده است.
کتابخانه PdfReport بر پایه کتابخانه‌های معروف سورس باز iTextSharp و EPPlus تهیه شده است. حداقل مزیت استفاده از آن، صرفه جویی در وقت شما جهت آموختن ریزه کاری‌های مرتبط با هر کدام از کتابخانه‌های یاده شده است. برای نمونه جهت فراگیری کار با iTextSharp نیاز است یک کتاب 600 صفحه‌ای به نام iText in action را مطالعه و تمرین کنید. این مورد منهای مسایل و نکات متعدد مرتبط با زبان فارسی است که در این کتاب به آن‌ها اشاره‌ای نشده است.

مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت دوم
در قسمت قبل معماری اپلیکیشن‌های N-Tier و بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط Web API را بررسی کردیم. در این قسمت بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط WCF را بررسی می‌کنیم.

بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط WCF

سناریویی را در نظر بگیرید که در آن عملیات CRUD توسط WCF پیاده سازی شده اند و دسترسی داده‌ها با مدل Code-First انجام می‌شود. فرض کنید مدل اپلیکیشن مانند تصویر زیر است.

همانطور که می‌بینید مدل ما متشکل از پست‌ها و نظرات کاربران است. برای ساده نگاه داشتن مثال جاری، اکثر فیلدها حذف شده اند. مثلا متن پست ها، نویسنده، تاریخ و زمان انتشار و غیره. می‌خواهیم تمام کد دسترسی داده‌ها را در یک سرویس WCF پیاده سازی کنیم تا کلاینت‌ها بتوانند عملیات CRUD را توسط آن انجام دهند. برای ساختن این سرویس مراحل زیر را دنبال کنید.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع Class Library بسازید و نام آن را به Recipe2 تغییر دهید.
  • با استفاده از NuGet Package Manager کتابخانه Entity Framework 6 را به پروژه اضافه کنید.
  • سه کلاس با نام‌های Post, Comment و Recipe2Context به پروژه اضافه کنید. کلاس‌های Post و Comment موجودیت‌های مدل ما هستند که به جداول متناظرشان نگاشت می‌شوند. کلاس Recipe2Context آبجکت DbContext ما خواهد بود که بعنوان درگاه عملیاتی EF عمل می‌کند. دقت کنید که خاصیت‌های لازم WCF یعنی DataContract و DataMember در کلاس‌های موجودیت‌ها بدرستی استفاده می‌شوند. لیست زیر کد این کلاس‌ها را نشان می‌دهد.
[DataContract(IsReference = true)]
public class Post
{
    public Post()
    {
        comments = new HashSet<Comments>();
    }
    
    [DataMember]
    public int PostId { get; set; }
    [DataMember]
    public string Title { get; set; }
    [DataMember]
    public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

[DataContract(IsReference=true)]
public class Comment
{
    [DataMember]
    public int CommentId { get; set; }
    [DataMember]
    public int PostId { get; set; }
    [DataMember]
    public string CommentText { get; set; }
    [DataMember]
    public virtual Post Post { get; set; }
}

public class EFRecipesEntities : DbContext
{
    public EFRecipesEntities() : base("name=EFRecipesEntities") {}

    public DbSet<Post> posts;
    public DbSet<Comment> comments;
}
  • یک فایل App.config به پروژه اضافه کنید و رشته اتصال زیر را به آن اضافه نمایید.
<connectionStrings>
  <add name="Recipe2ConnectionString"
    connectionString="Data Source=.;
    Initial Catalog=EFRecipes;
    Integrated Security=True;
    MultipleActiveResultSets=True"
    providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
  • حال یک پروژه WCF به Solution جاری اضافه کنید. برای ساده نگاه داشتن مثال جاری، نام پیش فرض Service1 را بپذیرید. فایل IService1.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید.
[ServiceContract]
public interface IService1
{
    [OperationContract]
    void Cleanup();
    [OperationContract]
    Post GetPostByTitle(string title);
    [OperationContract]
    Post SubmitPost(Post post);
    [OperationContract]
    Comment SubmitComment(Comment comment);
    [OperationContract]
    void DeleteComment(Comment comment);
}
  • فایل Service1.svc.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید. بیاد داشته باشید که پروژه Recipe2 را ارجاع کنید و فضای نام آن را وارد نمایید. همچنین کتابخانه EF 6 را باید به پروژه اضافه کنید.
public class Service1 : IService
{
    public void Cleanup()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from [comments]");
            context. Database.ExecuteSqlCommand ("delete from [posts]");
        }
    }

    public Post GetPostByTitle(string title)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            var post = context.Posts.Include(p => p.Comments).Single(p => p.Title == title);
            return post;
        }
    }

    public Post SubmitPost(Post post)
    {
        context.Entry(post).State =
            // if Id equal to 0, must be insert; otherwise, it's an update
            post.PostId == 0 ? EntityState.Added : EntityState.Modified;
        context.SaveChanges();
        return post;
    }

    public Comment SubmitComment(Comment comment)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Comments.Attach(comment);
            if (comment.CommentId == 0)
            {
                // this is an insert
                context.Entry(comment).State = EntityState.Added);
            }
            else
            {
                // set single property to modified, which sets state of entity to modified, but
                // only updates the single property – not the entire entity
                context.entry(comment).Property(x => x.CommentText).IsModified = true;
            }
            context.SaveChanges();
            return comment;
        }
    }

    public void DeleteComment(Comment comment)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Entry(comment).State = EntityState.Deleted;
            context.SaveChanges();
        }
    }
}


  • در آخر پروژه جدیدی از نوع Windows Console Application به Solution جاری اضافه کنید. از این اپلیکیشن بعنوان کلاینتی برای تست سرویس WCF استفاده خواهیم کرد. فایل program.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید. روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Add Service Reference را انتخاب کنید، سپس ارجاعی به سرویس Service1 اضافه کنید. رفرنسی هم به کتابخانه کلاس‌ها که در ابتدای مراحل ساختید باید اضافه کنید.
class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        using (var client = new ServiceReference2.Service1Client())
        {
            // cleanup previous data
            client.Cleanup();
            // insert a post
            var post = new Post { Title = "POCO Proxies" };
            post = client.SubmitPost(post);
            // update the post
            post.Title = "Change Tracking Proxies";
            client.SubmitPost(post);
            // add a comment
            var comment1 = new Comment { CommentText = "Virtual Properties are cool!", PostId = post.PostId };
            var comment2 = new Comment { CommentText = "I use ICollection<T> all the time", PostId = post.PostId };
            comment1 = client.SubmitComment(comment1);
            comment2 = client.SubmitComment(comment2);
            // update a comment
            comment1.CommentText = "How do I use ICollection<T>?";
            client.SubmitComment(comment1);
            // delete comment 1
            client.DeleteComment(comment1);
            // get posts with comments
            var p = client.GetPostByTitle("Change Tracking Proxies");
            Console.WriteLine("Comments for post: {0}", p.Title);
            foreach (var comment in p.Comments)
            {
                Console.WriteLine("\tComment: {0}", comment.CommentText);
            }
        }
    }
}
اگر اپلیکیشن کلاینت (برنامه کنسول) را اجرا کنید با خروجی زیر مواجه می‌شوید.

Comments for post: Change Tracking Proxies
Comment: I use ICollection<T> all the time


شرح مثال جاری

ابتدا با اپلیکیشن کنسول شروع می‌کنیم، که کلاینت سرویس ما است. نخست در یک بلاک {} using وهله ای از کلاینت سرویس مان ایجاد می‌کنیم. درست همانطور که وهله ای از یک EF Context می‌سازیم. استفاده از بلوک‌های using توصیه می‌شود چرا که متد Dispose بصورت خودکار فراخوانی خواهد شد، چه بصورت عادی چه هنگام بروز خطا. پس از آنکه وهله ای از کلاینت سرویس را در اختیار داشتیم، متد Cleanup را صدا می‌زنیم. با فراخوانی این متد تمام داده‌های تست پیشین را حذف می‌کنیم. در چند خط بعدی، متد SubmitPost را روی سرویس فراخوانی می‌کنیم. در پیاده سازی فعلی شناسه پست را بررسی می‌کنیم. اگر مقدار شناسه صفر باشد، خاصیت State موجودیت را به Added تغییر می‌دهید تا رکورد جدیدی ثبت کنیم. در غیر اینصورت فرض بر این است که چنین موجودیتی وجود دارد و قصد ویرایش آن را داریم، بنابراین خاصیت State را به Modified تغییر می‌دهیم. از آنجا که مقدار متغیرهای int بصورت پیش فرض صفر است، با این روش می‌توانیم وضعیت پست‌ها را مشخص کنیم. یعنی تعیین کنیم رکورد جدیدی باید ثبت شود یا رکوردی موجود بروز رسانی گردد. رویکردی بهتر آن است که پارامتری اضافی به متد پاس دهیم، یا متدی مجزا برای ثبت رکوردهای جدید تعریف کنیم. مثلا رکوردی با نام InsertPost. در هر حال، بهترین روش بستگی به ساختار اپلیکیشن شما دارد.

اگر پست جدیدی ثبت شود، خاصیت PostId با مقدار مناسب جدید بروز رسانی می‌شود و وهله پست را باز می‌گردانیم. ایجاد و بروز رسانی نظرات کاربران مشابه ایجاد و بروز رسانی پست‌ها است، اما با یک تفاوت اساسی: بعنوان یک قانون، هنگام بروز رسانی نظرات کاربران تنها فیلد متن نظر باید بروز رسانی شود. بنابراین با فیلدهای دیگری مانند تاریخ انتشار و غیره اصلا کاری نخواهیم داشت. بدین منظور تنها خاصیت CommentText را بعنوان Modified علامت گذاری می‌کنیم. این امر منجر می‌شود که Entity Framework عبارتی برای بروز رسانی تولید کند که تنها این فیلد را در بر می‌گیرد. توجه داشته باشید که این روش تنها در صورتی کار می‌کند که بخواهید یک فیلد واحد را بروز رسانی کنید. اگر می‌خواستیم فیلدهای بیشتری را در موجودیت Comment بروز رسانی کنیم، باید مکانیزمی برای ردیابی تغییرات در سمت کلاینت در نظر می‌گرفتیم. در مواقعی که خاصیت‌های متعددی می‌توانند تغییر کنند، معمولا بهتر است کل موجودیت بروز رسانی شود تا اینکه مکانیزمی پیچیده برای ردیابی تغییرات در سمت کلاینت پیاده گردد. بروز رسانی کل موجودیت بهینه‌تر خواهد بود.

برای حذف یک دیدگاه، متد Entry را روی آبجکت DbContext فراخوانی می‌کنیم و موجودیت مورد نظر را بعنوان آرگومان پاس می‌دهیم. این امر سبب می‌شود که موجودیت مورد نظر بعنوان Deleted علامت گذاری شود، که هنگام فراخوانی متد SaveChanges اسکریپت لازم برای حذف رکورد را تولید خواهد کرد.

در آخر متد GetPostByTitle یک پست را بر اساس عنوان پیدا کرده و تمام نظرات کاربران مربوط به آن را هم بارگذاری می‌کند. از آنجا که ما کلاس‌های POCO را پیاده سازی کرده ایم، Entity Framework آبجکتی را بر می‌گرداند که Dynamic Proxy نامیده می‌شود. این آبجکت پست و نظرات مربوط به آن را در بر خواهد گرفت. متاسفانه WCF نمی‌تواند آبجکت‌های پروکسی را مرتب سازی (serialize) کند. اما با غیرفعال کردن قابلیت ایجاد پروکسی‌ها (ProxyCreationEnabled=false) ما به Entity Framework می‌گوییم که خود آبجکت‌های اصلی را بازگرداند. اگر سعی کنید آبجکت پروکسی را سریال کنید با پیغام خطای زیر مواجه خواهید شد:

The underlying connection was closed: The connection was closed unexpectedly 

می توانیم غیرفعال کردن تولید پروکسی را به متد سازنده کلاس سرویس منتقل کنیم تا روی تمام متدهای سرویس اعمال شود.

در این قسمت دیدیم چگونه می‌توانیم از آبجکت‌های POCO برای مدیریت عملیات CRUD توسط WCF استفاده کنیم. از آنجا که هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت موجودیت‌ها روی کلاینت ذخیره نمی‌شود، متدهایی مجزا برای عملیات CRUD ساختیم. در قسمت‌های بعدی خواهیم دید چگونه می‌توان تعداد متدهایی که سرویس مان باید پیاده سازی کند را کاهش داد و چگونه ارتباطات بین کلاینت و سرور را ساده‌تر کنیم.

نظرات مطالب
پیاده سازی Option یا Maybe در #C
منظور من رو متوجه نشدید. بذارید با کد توضیح بدم:
میخواهیم طبق هدف مقاله، این تکه کد را اصلاح کنیم.
public ActionResult Details(int id)
        {
            var user=_userService.GetById(3); // این متد ممکن است مقداری برگرداند و یا مقدار نال برگرداند
            if( user == null)
                 return HttpNotFound();
            return View(user);
        }
راهکار ارائه شده:
public ActionResult Details(int id)
        {
            var user = _userService
                            .GetById(3)
                            .DefaultIfEmpty(new User())
                            .Single();
            return View(user);
        }
پر واضح است خروجی این دو متد با هم یکسان نیستند.
راه حل ارائه شده کامل نیست و با تغییر صورت مساله، به جواب دیگری میرسد.
باید به کدی مثل این برسیم:
public ActionResult Details(int id)
{
    return 
        Search<ActionResult>(id)
        .OnExistValue(View("Details"))
        .OnNotExistValue(new HttpNotFoundResult())
        .ToValue();
}
برای نیل به این هدف:
public class Maybe<T, TResult> : IEnumerable<T>
    {
        private readonly T[] _data;
        private readonly TResult _result;

        private Maybe(T[] data)
        {
            _data = data;
        }

        private Maybe(TResult result)
        {
            _result = result;
        }

        public TResult ToValue() => _result;
        public Maybe<T, TResult> OnExistValue(TResult result) => _data.Any() ? new Maybe<T, TResult>(result) : this;

        public Maybe<T, TResult> OnNotExistValue(TResult result) => _result == null ? new Maybe<T, TResult>(result) : this; 

        public static Maybe<T, TResult> Create(T element) => new Maybe<T, TResult>(new[] {element});

    public static Maybe<T, TResult> CreateEmpty() => new Maybe<T, TResult>(new T[0]);

    public IEnumerator<T> GetEnumerator() => ((IEnumerable<T>) _data).GetEnumerator();

    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator() => this.GetEnumerator();
}
و متد جستجو نیز ایچنین تغییر خواهد کرد:
public Maybe<User, TResult> Search<TResult>(int id)
{
    var lst = new User[] {};

    var r = lst.Where(x => x.Id == id).ToList();
    return r.Any() ? Maybe<User, TResult>.Create(r[0]) : Maybe<User, TResult>.CreateEmpty();
}
یکی از راه حل‌ها میتواند این کدها باشند.
مطالب
پیاده سازی مکانیسم سعی مجدد (Retry)
فرض کنید در برنامه‌ای که نوشته‌اید، قصد فراخونی یک وب سرویس را دارید. به طور قطع نمی‌توان همیشه انتظار داشت این سرویس مورد نظر بدون هیچ مشکلی اجرا شود و خروجی مورد نظر را بدهد. برای نمونه ممکن است در لحظه فراخوانی متد مورد نظر، اختلالی در شبکه رخ دهد و فراخوانی سرویس شما با مشکل مواجه شود. در چنین مواقعی دو مورد را پیش‌رو داریم: 
- یک: اعلام نتیجه عدم موفق بودن فراخوانی.
- دو: یک (یا چند) بار دیگر، سعی در فراخوانی سرویس مورد نظر کنیم.
مکانیسم سعی مجدد فقط و فقط محدود به فراخوانی وب سرویس‌ها نمی‌شود. برای نمونه می‌توان به ارسال ایمیل، خطا در اجرای یک کوئری T_SQL و مورادی از این قبیل اشاره کرد.
چرا باید سعی مجدد را پیاده سازی کنیم؟ 
عدم وجود امکان سعی مجدد هیچ چیزی را از پروژه شما سلب نمیکند؛ ولی وجود آن یک امکان را به پروژه شما اضافه میکند که تا حدودی باعث سهولت در استفاده از نرم افزار شما خواهد شد.
نباید‌های مکانیسم سعی مجدد
با خواندن مطالب فوق شاید به این موضوع فکر کنید که مکانیسم سعی مجدد امکان خوبی برای پروژه است و همه بخش‌های پروژه را درگیر این مکانیز کنیم. واقعیت این است که استفاده از مکانیسم سعی مجدد بهتر است محدود به بخش هایی از پروژه شود و نه کل پروژه.
پیش نیاز‌ها
تا به این مرحله با «مکانیسم سعی مجدد» بیشتر آشنا شدیم. برای پیاده سازی یک «سعی مجدد» نیازمندیم یک سری موارد را بدانیم:
یک: میزان تعداد دفعات تلاش 
دو: اختلاف بین هر دو  تلاش مجدد (وقفه)
سه: مقدار افزایش وقفه
چهار: سعی مجدد بر اساس نوع Exception

سه مورد اول از لیست  بالا تقریبا برای یک پیاده سازی سعی مجدد پاسخگو می‌باشد. در ادامه ابتدا قصد داریم یک «سعی مجدد ساده» را نوشته و سپس به معرفی یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد آن می‌پردازیم.
قطعه کد زیر را در نظر بگیرد که شبیه ساز ارسال ایمیل می‌باشد:
 public class Mailer
    {
        public static bool SendEmail()
        {
            Console.WriteLine("Sending Mail ...");

            // simulate error
            Random rnd = new Random();
            var rndNumber = rnd.Next(1, 10);
            if (rndNumber != 3) // *
                throw new SmtpFailedRecipientException();

            Console.WriteLine("Mail Sent successfully");
            return true;
        }
    }
خط *  برای شبیه  سازی وقوع یک خطا استفاده شده است.
 قطعه کد زیر برای پیاده سازی مکانیزم سعی مجدد می‌باشد:
 public static class Retry
    {
        public static void Do(Action action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            Do<object>(() =>
            {
                action();
                return null;
            }, retryInterval, maxAttemptCount);
        }

        public static T Do<T>(Func<T> action,TimeSpan retryInterval,int maxAttemptCount = 3)
        {
            var exceptions = new List<Exception>();

            for (int attempted = 0; attempted < maxAttemptCount; attempted++)
            {
                try
                {
                    if (attempted > 0)
                    {
                        Thread.Sleep(retryInterval);
                    }
                    return action();
                }
                catch (Exception ex)
                {
                    exceptions.Add(ex);
                }
            }
            throw new AggregateException(exceptions);
        }
    }
قطعه کد فوق ساده‌ترین حالت پیاده سازی Retry می‌باشد که به تعداد MaxAttemptCount سعی در فراخوانی متد مورد نظر خواهد کرد.
یادآوری: متد Do با پارامتر Action در پارامتر اول جهت توابعی که مقدار خروجی ندارند می‌باشد.
همانطور که ذکر شد مقدار Interval بهتر است طبق یک مقدار از پیش تعیین شده افزایش یابد تا درخواست‌های ما با بازه زمانی خیلی کوتاهی نسبت به هم اجرا نشوند. برای رفع این مشکل بعد از Sleep می‌توان مقدار Interval را به صورت زیر افزایش داد:
retryInterval= retryInterval.Add(TimeSpan.FromSeconds(10));
همانطور که بیان کردیم ، قطعه کد نوشته شده فوق برای انجام یک Retry بسیار ساده می‌باشد. موارد دیگری را می‌توان به Retry فوق اضافه نمود. برای نمونه اگر Exception رخ داده شده از نوع مورد نظر ما بود، مجدد Retry کند، در غیر اینصورت از ادامه کار منصرف شود. برای نوشتن هندل کردن نوع Exception می‌توانیم از کتابخانه Polly استفاده کنیم.

کتابخانه Polly
Polly یکی از کتابخانه‌های پرکاربرد است و یکی از امکانات آن، «مکانیسم سعی مجدد» آن، به صورت زیر می‌باشد:


در ساده‌ترین حالت، استفاده از Polly همانند زیر است:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry();
            policy.Execute(Mailer.SendEmail);

متد Retry، دارای Overload‌های مختلفی است که یکی از آنها مقدار تعداد دفعات تلاش را دریافت می‌کند؛ همانند:

var policy = Policy.Handle<SmtpFailedRecipientException>().Retry(5);

لازم به ذکر است که باید دقیقا Exception مورد نظر را در بخش Config به کار ببرید. برای نمونه اگر کد فوق را همانند زیر به کار ببرید، در صورتیکه متد ارسال ایمیل با خطایی مواجه شود، هیچ تلاشی برای اجرای مجدد نخواهد کرد:

   var policy = Policy.Handle<SqlException>().Retry(5);

برای نمونه می‌توان از متد ForEver آن استفاده کرد تا زمانیکه متد مورد نظر Success نشده باشد، سعی در اجرای آن کند:

Policy
  .Handle<DivideByZeroException>()
  .RetryForever()

جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در مخزن کد آن با سایر قابلیت‌های کتابخانه Polly بیشتر آشنا شوید: Github

نظرات مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت دوم - یک مثال
یک نکته‌ی تکمیلی: روش دیگری برای یافتن کلاس‌ها

در مثال فوق، در متد Execute کار یافتن کلاس‌ها انجام شد. برای مثال روش یافتن کنترلرهای یک برنامه‌ی MVC در اینجا به صورت زیر است:
var controllers =
context.Compilation
    .SyntaxTrees
    .SelectMany(syntaxTree => syntaxTree.GetRoot().DescendantNodes())
    .Where(x => x is ClassDeclarationSyntax)
    .Cast<ClassDeclarationSyntax>()
    .Where(c => c.Identifier.ValueText.EndsWith("Controller", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
    .ToImmutableList();
 روش دیگری هم برای اینکار وجود دارد که در مثال‌های مایکروسافت زیاد استفاده می‌شود و آن هم استفاده از اینترفیس ISyntaxReceiver است که سبب می‌شود تا کدهای متد Execute اندکی خلوت‌تر شوند:
public class ControllerFinder : ISyntaxReceiver
{
    public List<ClassDeclarationSyntax> Controllers { get; }
        = new();
    
    public void OnVisitSyntaxNode(SyntaxNode syntaxNode)
    {
        if (syntaxNode is ClassDeclarationSyntax controller)
        {
            if (controller.Identifier.ValueText.EndsWith("Controller"))
            {
                Controllers.Add(controller);
            }
        }
    }
}
برای معرفی این ISyntaxReceiver اینبار از متد Initialize به نحو زیر کمک گرفته می‌شود:
public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
{
    context.RegisterForSyntaxNotifications(() => new ControllerFinder());
}
اکنون بازنویسی متد Execute برای استفاده‌ی از این SyntaxReceiver به صورت زیر است:
public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
{
    var controllers = 
        ((ControllerFinder) context.SyntaxReceiver)?.Controllers;
    
    // use controllers to do work...
}

عموما این نوع کوئری گرفتن‌ها اندکی مشکل است. پروژه‌ی SourceGeneratorsKit مثال‌های بیشتری را در این زمینه در جهت یافتن ساده‌تر متدهایی که ویژگی‌های خاصی را دارند، کلاس‌هایی که اینترفیس خاصی را پیاده سازی می‌کنند و امثال آن، ارائه می‌دهد.
مطالب
تکرار خودکار سرستون‌های یک جدول در صفحات مختلف، توسط iTextSharp

یکی از نیازهای تهیه یک گزارش خوب، تکرار سرستون‌ها در صفحات مختلف است. شاید در ابتدا این ایده مطرح شود که مثلا می‌خواهیم 25 ردیف را در هر صفحه نمایش دهیم. بر همین اساس می‌توان هر 25 ردیف یکبار، یک سطر footer و در ادامه در صفحه بعد یک سطر header را اضافه کرد و همینطور الی آخر. مهمترین ایراد این روش آن است که الزامی ندارد که واقعا 25 ردیف در یک صفحه جا شوند. عموما بر اساس اندازه‌ی محتوای نمایش داده شده، ممکن است یک صفحه 20 ردیف شود، صفحه‌ای دیگر 10 ردیف. این مورد تمام محاسبات را به هم خواهد ریخت. به همین جهت دو خاصیت مهم به نام‌های HeaderRows و FooterRows در شیء PdfPTable قابل تنظیم است. این دو خاصیت نیاز به اندکی توضیح دارند که در ادامه ذکر خواهد شد:
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace HeadersAndFooters
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
{
var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
pdfDoc.Open();

var table1 = new PdfPTable(1);
table1.HeaderRows = 2;
table1.FooterRows = 1;

//header row
table1.AddCell(new Phrase("header"));

//footer row
table1.AddCell(new Phrase("footer"));

//adding some rows
for (int i = 0; i < 70; i++)
{
table1.AddCell(new Phrase("Row " + i));
}

pdfDoc.Add(table1);
}

//open the final file with adobe reader for instance.
Process.Start("Test.pdf");
}
}
}
در این مثال، یک جدول ساده با یک ستون تعریف شده و سپس HeaderRows آن به 2 و FooterRows آن به 1 مقدار دهی شده‌‌اند.
HeaderRows = 2 به این معنا است که 2 سطری را که بلافاصله در ادامه اضافه می‌کنید، در محاسبات نمایش خودکار header یا footer قرار می‌گیرند. FooterRows = 1 به این معنا است که از این تعداد، آخرین سطر، معنای footer را می‌دهد. بنابراین اولین table1.AddCell ، همان header خودکار نمایش داده شده در بالای تمام صفحات خواهد بود و table1.AddCell بعدی جهت نمایش footer خودکار بکار می‌رود. این دو سطر کاربرد دیگری ندارند.
مثالی دیگر جهت مشخص شدن این مفاهیم:
table1.HeaderRows = 3;
table1.FooterRows = 1;
در اینجا HeaderRows = 3 یعنی پس از تعریف وهله‌ای از شیء PdfPTable، سه سطر اولی که اضافه می‌شوند جزو حیطه‌ی header و footer خودکار قرار دارند. در این بین چون FooterRows = 1 تعریف شده، 2 سطر اول header تکرار شونده صفحات مختلف را تشکیل می‌دهند و سومین سطر همان footer خواهد بود.

از این طراحی لذت می‌برید؟!

مطالب
تعریف نوع جنریک به صورت متغیر

در تهیه مثال Auto Mapping به کمک امکانات توکار NH 3.2 به این مورد نیاز پیدا کردم:
بتوان نوع متد جنریک را به صورت متغیر تعریف کرد و این نوع در زمان کامپایل برنامه مشخص نباشد. مثلا چیزی شبیه به این مثال:

using System;

namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var type = typeof(Nullable<int>);
TestGenerics.Print<type>(1);
}
}
}

این نوع فراخوانی متد Print در دات نت به صورت پیش فرض غیرمجاز است و نوع جنریک را نمی‌توان به صورت متغیر معرفی کرد.
که البته این هم راه حل دارد و به کمک Reflection قابل حل است:

using System;

namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var nullableIntType = typeof(Nullable<>).MakeGenericType(typeof(int));
var method = typeof(TestGenerics).GetMethod("Print");
var genericMethod = method.MakeGenericMethod(new[] { nullableIntType });
genericMethod.Invoke(null, new object[] { 1 });
}
}
}

دو متد MakeGenericType و MakeGenericMethod برای ساخت پویای نوع‌های جنریک و همچنین ارسال آن‌ها به متدهای جنریک در دات نت وجود دارند که مثالی از نحوه استفاده از آن‌ها را در بالا ملاحظه می‌کنید.

مثال دوم:
اگر کلاس TestGenerics نسخه غیرجنریک متد Print را هم داشت، ‌چطور؟ مثلا:

class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}

public static void Print(object data)
{
Console.WriteLine("Print");
}
}

اینبار اگر برنامه فوق را اجرا کنیم، پیغام Ambiguous match found را حین فراخوانی GetMoethod دریافت خواهیم کرد؛ چون دو متد با یک نام در کلاس یاد شده وجود دارند. برای حل این مشکل باید به نحو زیر عمل کرد:

using System;
using System.Linq;

namespace GenericsSample
{
class TestGenerics
{
public static void Print<T>(T data)
{
Console.WriteLine("Print<T>");
}

public static void Print(object data)
{
Console.WriteLine("Print");
}
}

class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var nullableIntType = typeof(Nullable<>).MakeGenericType(typeof(int));
var method = typeof(TestGenerics).GetMethods()
.First(x => x.Name == "Print" && (x.GetParameters()[0]).ParameterType.IsGenericParameter);
var genericMethod = method.MakeGenericMethod(new[] { nullableIntType });
genericMethod.Invoke(null, new object[] { 1 });
}
}
}

GetMethods تمام متدها را بازگشت داده و سپس بر اساس متادیتای متدها، ‌می‌توان تشخیص داد که کدام یک جنریک است.

مطالب
بررسی مفهوم Captured Variable در زبان سی شارپ
Capturing Outer Variables  
یک عبارت لامبدا می‌تواند از متغیرهای محلی و یا پارامترهای متدی که در آن تعریف شده است، استفاده نماید (Outer Variables). این متغیرها را captured variables می‌نامند. عبارت لامبدایی که از این متغیرها استفاده می‌کند، closure نامیده می‌شود. برای مثال:
static void Main()
{
 int factor = 2;
 Func<int, int> multiplier = n => n * factor;
 Console.WriteLine (multiplier (3)); // 6
}
در کد فوق multiplier یک delegate می‌باشد که ورودی صحیح n را گرفته و در مقدار factor ضرب کرده و بر می‌گرداند.

عبارت لامبدا زمانی ارزیابی می‌شود که delegate متناظر فراخوانی (Invoke) گردد؛ نه زمانیکه متغیر اصطلاحا capture می‌شود:
int factor = 2;
Func<int, int> multiplier = n => n * factor;
factor = 10;
Console.WriteLine (multiplier (3)); // 30
در کد فوق در زمانی که multiplier فراخوانی می‌شود مقدار factor برابر 10 ارزیابی شده و لذا عدد 30 چاپ خواهد شد.

عبارات لامبدا خود می‌توانند captured variable‌ها را تغییر دهند:
int seed = 0;
Func<int> natural = () => seed++;
Console.WriteLine (natural()); // 0
Console.WriteLine (natural()); // 1
Console.WriteLine (seed); // 2
در کد فوق natural یک delegate بدون ورودی و با یک خروجی integer می‌باشد. در ابتدا متغیر محلی seed تعریف شده و با مقدار اولیه 0 مقداردهی می‌شود. با هر بار اجرای natural مقدار seed به اندازه 1 واحد افزایش می‌یابد.
طول عمر(lifetime) متغیرهای captured شده در حد طول عمر delegate افزایش پیدا می‌کند. در مثال زیر متغیر محلی seed در حالت معمول، محدوده دیدی (scope) در حد تعریف این متغیر تا پایان اجرای متد دارد. اما از آنجاییکه در اینجا متغیر captured شده است، طول عمر آن در حدا طول عمر delegate افزایش می‌یابد: theNatural
static Func<int> Natural()
{
 int seed = 0;
 return () => seed++; // Returns a closure
}
static void Main()
{
 Func<int> theNatural = Natural();
 Console.WriteLine (theNatural ()); // 0
 Console.WriteLine (theNatural ()); // 1
}
اگر متغیر seed را در بدنه عبارت لامبدا تعریف نماییم، این متغیر برای هر بار اجرای delegate یکتا خواهد بود:
static Func<int> Natural()
{
 return() => { int seed = 0; return seed++; };
}
static void Main()
{
 Func<int> natural = Natural();
 Console.WriteLine (natural()); // 0
 Console.WriteLine (natural()); // 0
}

نکته: پیاده سازی پروسه Capture شدن متغیر، به این صورت است که این متغیرها به عنوان یک فیلد از یک کلاس (با سطح دسترسی private) در نظر گرفته می‌شوند. زمانیکه متد فراخوانی شد، کلاس مزبور وهله سازی شده و طول عمر آن به  طول عمر delegate گره می‌خورد.

Capturing iteration variables
در حلقه for، وقتی که متغیر حلقه توسط یک عبارت لامبدا capture می‌گردد، #C با آن متغیر طوری رفتار می‌کند که گویی در خارج از حلقه تعریف شده‌است و این بدان معناست که در هر بار تکرار حلقه، مقدار یکسانی برای متغیر در نظر گرفته می‌شود. کد زیر 333 را در خروجی چاپ می‌کند(بجای 012). 
Action[] actions = new Action[3];
for (int i = 0; i < 3; i++)
actions [i] = () => Console.Write (i);
foreach (Action a in actions) a(); // 333
دلیل این موضوع این است که در هنگام اجرای delegate ها، هر delegate مقدار i را برابر مقدار آن در زمان اجرا می‌بیند و این مقدار در زمان اجرا برابر با 3 می‌باشد.
با نوشتن کد زیر می‌توان درک بهتری از موضوع پیدا کرد. 
Action[] actions = new Action[3];
int i = 0;
actions[0] = () => Console.Write (i);
i = 1;
actions[1] = () => Console.Write (i);
i = 2;
actions[2] = () => Console.Write (i);
i = 3;
foreach (Action a in actions) a(); // 333
اگر بخواهیم خروجی 012 چاپ شود راه حل به شرح زیر خواهد بود:
Action[] actions = new Action[3];
for (int i = 0; i < 3; i++)
{
 int loopScopedi = i;
 actions [i] = () => Console.Write (loopScopedi);
}
foreach (Action a in actions) a(); // 012
زیرا هر متغیر loopScopedi در هر بار تکرار حلقه مجددا تعریف می‌گردد و لذا هر بار متغیر متفاوتی capture می‌گردد.