مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
تا اینجا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را به مرحله‌ی فعال سازی ASP.NET MVC و تنظیمات مسیریابی‌های اولیه‌ی آن رسانده‌ایم. مرحله‌ی بعد، افزودن Viewها، نمایش اطلاعاتی به کاربران و دریافت اطلاعات از آن‌ها است و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، برای «ارتقاء» نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید.

معرفی فایل جدید ViewImports

پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 فاقد پوشه‌ی Views به همراه فایل‌های آغازین آن است. بنابراین ابتدا در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدید Views را ایجاد کنید.
فایل‌های آغازین این پوشه هم در مقایسه‌ی با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC اندکی تغییر کرده‌اند. برای مثال در نگارش قبلی، فایل web.config ایی در ریشه‌ی پوشه‌ی Views قرار داشت و چندین مقصود را فراهم می‌کرد:
الف) در آن تنظیم شده بود که هر نوع درخواستی به فایل‌های موجود در پوشه‌ی Views، برگشت خورده و قابل پردازش نباشند. این مورد هم از لحاظ مسایل امنیتی اضافه شده بود و هم اینکه در ASP.NET MVC، برخلاف وب فرم‌ها، شروع پردازش یک درخواست، از فایل‌های View شروع نمی‌شود. به همین جهت است که درخواست مستقیم آن‌ها بی‌معنا است.
در ASP.NET Core، فایل web.config از این پوشه حذف شده‌است؛ چون دیگر نیازی به آن نیست. اگر مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» را به خاطر داشته باشید، هر پوشه‌ای که توسط میان افزار Static Files عمومی نشود، توسط کاربران برنامه قابل دسترسی نخواهد بود و چون پوشه‌ی Views هم به صورت پیش فرض توسط این میان افزار عمومی نمی‌شود، نیازی به فایل web.config، جهت قطع دسترسی به فایل‌های موجود در آن وجود ندارد.

ب) کاربرد دیگر این فایل web.config، تعریف فضاهای نام پیش فرضی بود که در فایل‌های View مورد استفاده قرار می‌گرفتند. برای مثال چون فضای نام HTML Helperهای استاندارد ASP.NET MVC در این فایل web.config قید شده بود، دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های View برنامه وجود نداشت. در ASP.NET Core، برای جایگزین کردن این قابلیت، فایل جدیدی را به نام ViewImports.cshtml_ معرفی کرده‌اند، تا دیگر نیازی به ارث بری از فایل web.config وجود نداشته باشد.


برای مثال اگر می‌خواهید بالای Viewهای خود، مدام ذکر using مربوط به فضای نام مدل‌ها برنامه را انجام ندهید، این سطر تکراری را به فایل جدید view imports منتقل کنید:
 @using MyProject.Models

و این فضاهای نام به صورت پیش فرض برای تمام viewها مهیا هستند و نیازی به تعریف مجدد، ندارند:
• System
• System.Linq
• System.Collections.Generic
• Microsoft.AspNetCore.Mvc
• Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering


افزودن یک View جدید

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، اگر بر روی نام یک اکشن متد کلیک راست می‌کردیم، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی Add view وجود داشت. چنین گزینه‌ای در نگارش RTM اول ASP.NET Core وجود ندارد و مراحل ایجاد یک View جدید را باید دستی طی کنید. برای مثال اگر نام کلاس کنترلر شما PersonController است، پوشه‌ی Person را به عنوان زیر پوشه‌ی Views ایجاد کرده و سپس بر روی این پوشه کلیک راست کنید، گزینه‌ی add new item را انتخاب و سپس واژه‌ی view را جستجو کنید:


البته یک دلیل این مساله می‌تواند امکان سفارشی سازی محل قرارگیری این پوشه‌ها در ASP.NET Core نیز باشد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد (و ابزارهای از پیش تعریف شده عموما با مکان‌های از پیش تعریف شده کار می‌کنند).


امکان پوشه بندی بهتر فایل‌های یک پروژه‌ی ASP.NET Core نسبت به مفهوم Areas در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

حالت پیش فرض پوشه بندی فایل‌های اصلی برنامه‌های ASP.NET MVC، مبتنی بر فناوری‌ها است؛ برای مثال پوشه‌های views و Controllers و امثال آن تعریف شده‌اند.
Project   
- Controllers
- Models
- Services
- ViewModels
- Views
روش دیگری را که برای پوشه بندی پروژه‌های ASP.NET MVC پیشنهاد می‌کنند (که Area توکار آن نیز زیر مجموعه‌ی آن محسوب می‌شود)، اصطلاحا Feature Folder Structure نام دارد. در این حالت برنامه بر اساس ویژگی‌ها و قابلیت‌های مختلف آن پوشه بندی می‌شود؛ بجای اینکه یک پوشه‌ی کلی کنترلرها را داشته باشیم و یک پوشه‌ی کلی views را که پس از مدتی، ارتباط دادن بین این‌ها واقعا مشکل می‌شود.
هرکسی که مدتی با ASP.NET MVC کار کرده باشد حتما به این مشکل برخورده‌است. درحال پیاده سازی قابلیتی هستید و برای اینکار نیاز خواهید داشت مدام بین پوشه‌های مختلف برنامه سوئیچ کنید؛ از پوشه‌ی کنترلرها به پوشه‌ی ویووها، به پوشه‌ی اسکریپت‌ها، پوشه‌ی اشتراکی ویووها و غیره. پس از رشد برنامه به جایی خواهید رسید که دیگر نمی‌توانید تشخیص دهید این فایلی که اضافه شده‌است ارتباطش با سایر قسمت‌ها چیست؟
ایده‌ی «پوشه بندی بر اساس ویژگی‌ها»، بر مبنای قرار دادن تمام نیازهای یک ویژگی، درون یک پوشه‌ی خاص آن است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در این حالت تمام اجزای یک ویژگی، داخل یک پوشه قرار گرفته‌اند؛ از کنترلر مرتبط با Viewهای آن تا فایل‌های css و js خاص آن.
برای پیاده سازی آن:
1) نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر دهید.
2) پوشه‌ای را به نام StartupCustomizations به برنامه اضافه کرده و سپس کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
  public class FeatureLocationExpander : IViewLocationExpander
  {
   public void PopulateValues(ViewLocationExpanderContext context)
   {
    context.Values["customviewlocation"] = nameof(FeatureLocationExpander);
   }
 
   public IEnumerable<string> ExpandViewLocations(
    ViewLocationExpanderContext context, IEnumerable<string> viewLocations)
   {
    return new[]
    {
      "/Features/{1}/{0}.cshtml",
      "/Features/Shared/{0}.cshtml"
    };
   }
  }
}
حالت پیش فرض ASP.NET MVC، یافتن فایل‌ها در مسیرهای Views/{1}/{0}.cshtml و Views/Shared/{0}.cshtml است؛ که در اینجا {0} نام view است و {1} نام کنترلر. این ساختار هم در اینجا حفظ شده‌است؛ اما اینبار به پوشه‌ی جدید Features اشاره می‌کند.
RazorViewEngine برنامه، بر اساس وهله‌ی پیش فرضی از اینترفیس IViewLocationExpander، محل یافتن Viewها را دریافت می‌کند. با استفاده از پیاه سازی فوق، این پیش فرض‌ها را به پوشه‌ی features هدایت کرده‌ایم.
3) در ادامه به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و پس از فعال سازی ASP.NET MVC، این قابلیت را فعال سازی می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMvc();
  services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
  {
   options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
  });
4) اکنون تمام فایل‌های مرتبط با یک ویژگی را به پوشه‌ی خاص آن انتقال دهید. منظور از این فایل‌ها، کنترلر، فایل‌های مدل و ویوومدل، فایل‌های ویوو و فایل‌های js و css هستند و نه مورد دیگری.
5) اکنون باید پوشه‌ی Controllers خالی شده باشد. این پوشه را کلا حذف کنید. از این جهت که کنترلرها بر اساس پیش فرض‌های ASP.NET MVC (کلاس ختم شده‌ی به کلمه‌ی Controller واقع در اسمبلی که از وابستگی‌های ASP.NET MVC استفاده می‌کند) در هر مکانی که تعریف شده باشند، یافت خواهند شد و پوشه‌ی واقع شدن آن‌ها مهم نیست.
6) در آخر به فایل project.json مراجعه کرده و قسمت publish آن‌را جهت درج نام پوشه‌ی Features اصلاح کنید (تا در حین توزیع نهایی استفاده شود):
"publishOptions": {
 "include": [
  "wwwroot",
  "Features",
  "appsettings.json",
  "web.config"
 ]
},


در اینجا نیز یک نمونه‌ی دیگر استفاده‌ی از این روش بسیار معروف را مشاهده می‌کنید.


امکان ارائه‌ی برنامه بدون ارائه‌ی فایل‌های View آن

ASP.NET Core به همراه یک EmbeddedFileProvider نیز هست. حالت پیش فرض آن PhysicalFileProvider است که بر اساس تنظیمات IViewLocationExpander توکار (و یا نمونه‌ی سفارشی فوق در مبحث پوشه‌ی ویژگی‌ها) کار می‌کند.
برای راه اندازی آن ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت ذیل را به فایل project.json اضافه کرد:
{
  "dependencies": {
        //same as before
   "Microsoft.Extensions.FileProviders.Embedded": "1.0.0"
  },
سپس تنظیمات متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه را به صورت ذیل جهت معرفی EmbeddedFileProvider تغییر می‌دهیم:
services.AddMvc();
services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
{
  options.ViewLocationExpanders.Add(new FeatureLocationExpander());
 
  var thisAssembly = typeof(Startup).GetTypeInfo().Assembly; 
  options.FileProviders.Clear();
  options.FileProviders.Add(new EmbeddedFileProvider(thisAssembly, baseNamespace: "Core1RtmEmptyTest"));
});
و در آخر در فایل project.json، در قسمت build options، گزینه‌ی embed را مقدار دهی می‌کنیم:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true,
  "embed": "Features/**/*.cshtml"
},
در اینجا چند نکته را باید مدنظر داشت:
1) اگر نام پوشه‌ی Views را به Features تغییر داده‌اید، نیاز به ثبت ViewLocationExpanders آن‌را دارید (وگرنه، خیر).
2) در اینجا جهت مثال و بررسی اینکه واقعا این فایل‌ها از اسمبلی برنامه خوانده می‌شوند، متد options.FileProviders.Clear فراخوانی شده‌است. این متد PhysicalFileProvider  پیش فرض را حذف می‌کند. کار PhysicalFileProvider  خواندن فایل‌های ویووها از فایل سیستم به صورت متداول است.
3) کار قسمت embed در تنظیمات build، افزودن فایل‌های cshtml به قسمت منابع اسمبلی است (به همین جهت دیگر نیازی به توزیع آن‌ها نخواهد بود). اگر صرفا **/Features را ذکر کنید، تمام فایل‌های موجود را پیوست می‌کند. همچنین اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر نداده‌اید، این مقدار همان Views/**/*.cshtml خواهد بود و یا **/Views


4) در EmbeddedFileProvider می‌توان هر نوع اسمبلی را ذکر کرد. یعنی می‌توان برنامه را به صورت چندین و چند ماژول تهیه و سپس سرهم و یکپارچه کرد (options.FileProviders یک لیست قابل تکمیل است). در اینجا ذکر baseNamespace نیز مهم است. در غیر اینصورت منبع مورد نظر از اسمبلی یاد شده، قابل استخراج نخواهد بود (چون نام اسمبلی، قسمت اول نام هر منبعی است).


فعال سازی کامپایل خودکار فایل‌های View در ASP.NET Core 1.0

این قابلیت به زودی جهت یافتن مشکلات موجود در فایل‌های razor پیش از اجرای آن‌ها، اضافه خواهد شد. اطلاعات بیشتر
مطالب
بررسی اینترفیس ICommand در WPF
مدتی هست که مشغول مطالعه و یادگیری WPF از طریق مطالب سایت هستم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم مطلبی را حول محور اینترفیس ICommnad  گردآوری کنم و در اختیار کاربران سایت قرار دهم.

سرفصل‌های این مطلب :
• Command چیست
• اینترفیس ICommand چیست 
• چرا اینترفیس ICommand
• ایجاد UI مورد نیاز 
• چگونگی استفاده از ICommand 
• استفاده از INotifyPropertyChanged

Command چیست ؟
در برنامه نویسی WPF به هر کلاسی که اینترفیس ICommand را پیاده سازی کند، اصطلاحا Commnad گوییم. تفاوت کوچکی بین یک Event و Command وجود دارد. رخداد‌ها برای کنترل‌های UI ساخته و تخصیص داده می‌شوند؛ اما Command‌ها انتزاعی‌تر هستند و تمرکز آنها بر روی نحوه‌ی انجام کارها می‌باشد.
برای تعاملات در برنامه‌ها از Commandها و Event‌ها استفاده می‌کنیم. ما در WPF دو روش برای تعامل با UI داریم:
1- استفاده از Event‌ها و نوشتن کد‌های مورد نیاز در بخش CodeBehind (رعایت نکردن الگوی MVVM).
WPF تعداد زیادی RoutedEvent پیش ساخته (Built In) دارد که از آنها می‌توان در این روش استفاده کرد. 
2- استفاده از Command و درگیر کردن کدهای اجرایی نوشته شده در ViewModel با استفاده از Command ها.
در زمان استفاده از الگوی MVVM مجاز به نوشتن کد در بخش CodeBehind نیستیم. بنابراین از سیستم رخداد‌های طراحی شده‌ی در WPF که RoutedEvent می‌باشد، نمی‌توان استفاده کرد. به این خاطر که رخداد‌ها در ViewModel قابل دسترسی نمی‌باشد.

اینترفیس ICommand:
این اینترفیس سه عضو دارد که آن‌ها را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

نام عضو

توضیحات

Bool CanExecute(object parameter)

این تابع پارامتری از نوع object را دریافت می‌کند و یک مقدار bool را به خروجی تابع می‌فرستد. اگر مقدار خروجی متد، true  باشدcommand  اجرا خواهد شد و در غیر اینصورت اتفاقی رخ نخواهد داد. اغلب ازDelegate  ها به عنوان پارامتر این تابع استفاده می‌شود؛Delegate های پیش ساخته‌ای همچون Action,Predicate,Func

Event EventHandler CanExecuteChanged

این رویداد برای آگاه سازی UI که به Command متصل است، استفاده می‌شود .بر اساس خروجی تابع CanExecute، این رویداد اتفاق می‌افتد.

Void Execute(Object parameter)

این متد کار اصلی را در Command‌ها انجام می‌دهد. این متد تنها زمانی اجرا می‌شود که متدCanExecute  مقدار true را بازگرداند. این تابع پارامتری را از نوع object دریافت می‌کند، اما عموما ما یکDelegate  را به آن ارسال می‌کنیم. Delegate ارجاعی را به متدی، در خود نگاه می‌دارد که انتظار داریم در صورت اجرایcommand ، اجرا شود.


چرا اینترفیس ICommand :
هسته‌ی اصلی Command‌ها در WPF، اینترفیس ICommand می‌باشد. این اینترفیس به‌صورت گسترده‌ای در الگوی MVVM و Prism  استفاده شده است و استفاده‌ی از آن محدود به MVVM نمی‌باشد. تعداد زیادی Commnad بصورت پیش ساخته وجود دارند که این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌اند .کلاس پایه RoutedCommand اینترفیس ICommand را پیاده سازی کرده است و WPF فرمان‌های زیر را فراهم کرده است:
• MediaCommnads
• ApplicationCommnads
• NavigationCommands
• ComponentCommnads
• EditingCommnads
که همگی از کلاس RoutedCommand استفاده کرده‌اند.
در این مطلب به دنبال ایجاد برنامه‌ای هستیم که حاصل جمع مفدار دو Textbox را پس از فشردن کلید جمع در یک textblock نمایش دهد.

ساخت UI مورد نیاز :
گام اول : 
با اجرای ویژوال استودیو، برنامه‌ای را با نام ICommnadSample ایجاد کنید. ساختار پروژه به شکل زیر است:
همانطور که می‌بینید View و ViewModel و در نهایت Command‌ها در پوشه‌های مجزایی ساماندهی شده‌اند.

گام دوم:
ابتدا قالب گرافیکی را مشخص می‌کنیم. در پوشه‌ی Views یک UserControl را به نام CalculatorView.xaml ایجاد کرده و کد زیر را در آن نوشتیم:
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource calculatorVM}}" Background="#FFCCCC">
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition/>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition Height="44"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <Grid.ColumnDefinitions>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
        </Grid.ColumnDefinitions>

        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" FontSize="25"
               VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Center" Foreground="Blue" Content="ICommand Sample"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="First Input"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="Second Input"/>

        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20" 
                 HorizontalAlignment="Left" Height="30"  Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding FirstValue, Mode=TwoWay}"/>
        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20"
                 HorizontalAlignment="Left"  Height="30" Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding SecondValue, Mode=TwoWay}"/>

        <Rectangle Grid.Row="2" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" Fill="LightBlue"/>
        <Button Grid.Row="2" Grid.Column="0" Content="+"  Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50" Width="50" FontSize="30" Command="{Binding AddCommand}"/>
        
        <Label Grid.Row="3" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="25" Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50"  Content="Result : "/>
        <TextBlock Grid.Row="3" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="20" Margin="10,0,0,0" Background="BlanchedAlmond"
                   TextAlignment="Center"  HorizontalAlignment="Left" Height="36" Width="150" Text="{Binding Output}"/>
    </Grid>
برای استفاده از این UserControl در پنجره‌ی اصلی برنامه (فایل MainWindows.Xaml) به شکل زیر عمل می‌کنیم:
ابتدا فضای نام View را به فایل MainWindows.xaml اضافه می‌کنیم :
   xmlns:myview="clr-namespace:ICommnadSample.Views"
ایجاد تگ برای استفاده از View تولید شده در  Grid اصلی برنامه :
<Grid>
        <myview:CalculatorView/>
</Grid>

گام سوم :
همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترل‌هایی که در عملیات انقیاد داده‌ها (DataBinding) شرکت می‌کنند، از طریق خاصیت Binding و معرفی خصوصیت مورد نظر مشخص می‌شوند.
برای این منظور در پوشه‌ی ViewModels و به کلاس CalculatorViewModel سه خصوصیت به‌همراه فیلد خصوصی، به شکل زیر اضافه می‌کنیم:
private double firstValue; 
private double secondValue;
private double output;
public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }
            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {
            get { return output; }
            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }

چگونگی استفاده‌ی از اینترفیس ICommand :
برای ایجاد ارتباط بین Command ‌ها و UI می‌بایست اینترفیس ICommand توسط کلاس مورد نظر ما پیاده سازی شود. در ابتدا کلاسی با عنوان PlusCommnad  ایجاد و از اینترفیس مورد نظر ارث بری می‌کنیم.
هدف ما شبیه سازی رویداد کلیک دکمه‌ی موجود در صفحه با استفاده از Command می‌باشد.

گام چهارم:
پس از پیاده سازی اینترفیس لازم است تا کمی تغییر در بدنه متد‌ها ایجاد کنیم:
public class PlusCommand : ICommand
{
    private CalculatorViewModel calculatorViewModel;
    public PlusCommand(CalculatorViewModel vm)
    {
        calculatorViewModel = vm;
    }
    public bool CanExecute(object parameter)
    {
        return true;
    }
    public void Execute(object parameter)
    {
        calculatorViewModel.Add();
    }
    public event EventHandler CanExecuteChanged;
}
همانطور که می‌بینید در ابتدا فیلدی از جنس کلاس CalculatorViewModel ایجاد و از طریق سازنده‌ی کلاس آن را مقدار دهی کردیم (قصد داریم نمونه‌ای از ViewModel مورد نظر را به این کلاس ارسال کنیم).
در ادامه بصورت دستی (Hard Code) مقدار بازگردانده شده را برای تابع CanExecute به مقدار true  تغییر دادیم و متد تابع Execute را به شکلی تغییر دادیم تا تابع Add را در CalculatorViewModel، اجرا کند.

گام پنجم:
از کلاس PlusCommand در CalculatorViewModel، یک شیء ساخته و در سازنده‌ی CalculatorViewModel آن را مقدار دهی می‌کنیم: 
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

گام ششم:
در فایل CalculatorView ارجاعی را به فضای نام کلاس CalculatorViewModel ایجاد می‌کنیم :
   xmlns:vm="clr-namespace:ICommnadSample.ViewModels"
پس از اضافه کردن فضای نام، از تگ UserControl.Resource برای رجیستر کردن CalculatorViewModel با کلید calculatorVM جهت مشخص کردن منبع داده استفاده کردیم.
 <UserControl.Resources>
        <vm:CalculatorViewModel x:Key="calculatorVM" />
    </UserControl.Resources>

گام هفتم:
اضافه کردن تابع Add در CalculatorViewModel برای عملیات جمع :
public void Add()
{
   Output = firstValue + secondValue;
}

گام هشتم:
تعریف یک Command  برای عملیات جمع به نام AddCommand. این همان خصوصیتی است که باید بجای رویداد کلیک دکمه از طریق خاصیت Command موجود در کنترل و ویژگی Binding به کنترل متصل شود.
  public ICommand AddCommand {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

نحوه‌ی استفاده:
   Command="{Binding AddCommand}"
 
گام نهم :
برای تکمیل عملیات انقیاد داده‌ها، کلاسی به نام ViewModelBase تعریف شده است. این کلاس از اینترفیس INotifyPropertyChange ارث بری کرده و اعضای این کلاس را پیاده سازی کرده است.
  public class ViewModelBase:INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected virtual void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پیاده سازی این اینترفیس سبب می‌شود تا کلاس‌های ViewModel ایی که احتیاج به این اینترفیس برای عملیات انقیاد داده‌ها دارند، تنها با ارث بری، از این ظرفیت استفاده کنند و نیازی به پیاده سازی این اینترفیس در هر کلاس نباشد.

گام دهم:
ارث بری کلاس CalculatorViewModel از کلاس ViewModelBase:
   public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
در این مرحله هر کنترلی را که قصد داریم با تغییر منبع داده بروز شود و یا با تغییر وضعیتش منبع داده تغییر کند، اعلام می‌کنیم:
   OnPropertyChanged("FirstValue");
برای هر سه خصوصیت ViewModel کد زیر را در بلاک Set تکرار می‌کنیم (توجه شود که پارامتر ارسالی باید نام پراپرتی مورد نظر باشد)
کد کامل کلاس CalculatorViewModel به شکل زیر است:
public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
    {
        private double firstValue;
        private double secondValue;
        private double output;
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

        public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }

            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {

            get { return output; }

            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }


        public ICommand AddCommand
        {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

        internal void Add()
        {
            Output = firstValue + secondValue;
        }
    }


حال می‌توانید برنامه را اجرا و تست کنید:



برای درک بهتر عملیات انقیاد دادها می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید.

مطالب
توزیع کلاس های اندرویدی با استفاده از Gradle قسمت دوم
در مقاله قبل در مورد اینکه در پشت صحنه‌ی سیستم توزیع گریدل چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، توضیح دادیم. در این نوشتار سعی داریم به عنوان مثال کلاسی به اسم AndroidBreadCrumb را به این سرورها آپلود کنیم.

سوال: چگونه این فایل را در Jcenter آپلود کنیم؟
فرآیندی که در این نوشتار قصد داریم دنبال شود شامل مراحل زیر است:
ابتدا کتابخانه‌ی خودمان را روی جی سنتر قرار داده و در صورتیکه علاقه داشته باشیم، آن را به mavenCentral هم انتقال می‌دهیم.

ابتدا نیاز است در سایت bintray ثبت نام کنید و با حساب جدید وارد شوید و گزینه‌ی maven را انتخاب کنید.

سپس روی گزینه‌ی Add New Package کلیک کنید تا یک پکیج جدید را ایجاد کنیم.

در صفحه‌ای که باز می‌شود، اطلاعات مربوط به این پکیج را وارد کنید که عموما شامل نام پکیج، مجوز آن، کلمات کلیدی، لینک گزارش باگ و .. می‌شود. در انتخاب نام پکیج، قانون اجباری یا خاصی وجود ندارد؛ ولی توصیه می‌شود که از حروف کوچک و - استفاده گردد. بعد از پرکردن فیلدهای الزامی، وارد صفحه‌ی جزئیات پکیج می‌شوید که در آن فیلدهای اضافه‌تری نیز وجود دارند که میتوانید در صورت تمایل آن‌ها را پر کنید. همچنین در بالای صفحه لینک به صفحه‌ی اختصاصی این پکیج نیز وجود دارد که در زیر عبارت Edit Package قرار گرفته است.

وارد صفحه‌ی اختصاصی پکیج شوید، می‌بینید که قسمت‌های مختلفی در اختیار شما قرار گرفته است و این مخزن الان آماده و پذیرای کتابخانه‌ی شماست. تا به اینجا، مرحله‌ی کار با jcenter تمام شد. حال به سایت SonaType می‌رویم و در آن هم ثبت نام می‌کنیم.


پی نوشت : اگر قصد آپلود کتابخانه‌ی خود را در این سایت ندارید، می‌توانید این سوال و مرحله‌ی امضای خودکار را از مراحل کاری خود حذف کنید.

سوال: چگونه این فایل را در SonaType آپلود کنیم؟ 
گام اول: ابتدا باید در سایت ثبت نام کنید. پس به این صفحه رفته و ثبت نام کنید. سپس در یک مرحله‌ی غیرمنطقی باید یک issue توسط سیستم JIRA ایجاد کنید. برای همین گزینه‌ی Creare را در بالای صفحه بزنید. اطلاعات زیر را به ترتیب پر کنید:
Project: Community Support - Open Source Project Repository Hosting

Issue Type: New Project

Summary: مثلا نام پروژه خودتان را بنویسید

یک نام پکیج که سعی کنید کتابخانه‌های هم خانواده این اشتراک را داشته باشند که در یک گروه قرار بگیرند
Group Id: AndroidBreadCrumb.Plus

آدرس جایی که پروژه قرار دارد
Project URL: https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb

//آدرس سیستم کنترل نسخه
SCM url: https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb
بقیه‌ی موارد الزامی نیست. کادر را تایید کنید. در این مرحله باید مدتی منتظر بمانید تا این مخزن را برای شما تایید کنند که طبق مستندات حدود یک هفته‌ای طول می‌کشد. بعد از اینکار باید نام کاربری اکانت خود را در پروفایل سایت Bintray  در برگه‌ی Accounts  قسمت sonatype oss account وارد کنید و پروفایل را آپدیت کنید.

فعال سازی امضای خودکار در Bintray

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، می‌خواهیم کتابخانه‌ی خود را از طریق jcenter به maven ارسال کنیم. برای همین نیاز داریم که ابتدا کتابخانه‌ی خود را امضا کنیم. برای اینکار باید از طریق GPG یک کلید بسازیم. ساخت کلید به این شیوه، قبلا در مقاله‌ی «ساخت کلیدهای امنیتی با GnuPG» توضیح داده شد و از تکرار آن خودداری می‌کنیم. تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که شما باید یک کلید ساخته و آن را به سرور کلیدها ارسال کنید و سپس کلید متنی عمومی و خصوصی آن را در پروفایل bintray برگه‌ی GPG Signing درج کنید.


به عنوان آخرین کار باید امضای خودکار را فعال کنید. بنابراین نیاز است که به صفحه‌ی اصلی رفته و بر روی maven کلیک کنید و گزینه‌ی Edit را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده، تیک GPG sign uploaded files automatically را بزنید.

این تنظیم از این پس بر روی تمامی کتابخانه‌ها اعمال می‌شود.


سوال : چگونه پروژه‌ی اندرویدی خودم را کامپایل کنم؟


فایل  build.gradle پروژه را باز کنید و پلاگین bintray را به آن معرفی کنید:
 dependencies {
        classpath 'com.android.tools.build:gradle:1.2.2'
        classpath 'com.jfrog.bintray.gradle:gradle-bintray-plugin:1.2'
        classpath 'com.github.dcendents:android-maven-plugin:1.2'
    }
بسیار مهم است که نسخه‌ی gradle build tools از نسخه‌ی 1.1.2 به بعد باشد. چون که در نسخه‌های پایین‌تر، یک باگ بسیار حیاتی یافت شده، که از این نسخه به بعد رفع گردیده است. حال فایل local.properties را باز کنید و اطلاعات زیر را وارد کنید:
bintray.user=YOUR_BINTRAY_USERNAME
bintray.apikey=YOUR_BINTRAY_API_KEY
bintray.gpg.password=YOUR_GPG_PASSWORD
نام کاربری که برای اکانت bintray انتخاب کردید را بنویسید. برای ApiKey در قسمت Edit Profile برگه‌ی Api Key در خط دوم می‌توانید آن را ببینید و کلمه‌ی عبور GPG هم همان عبارتی است که در انتهای ساخت کلید دوبار از شما پرسیده شده است.  (در صورتی که اقدامات لازم برای mavenCentral را انجام داده اید خط سوم را  وارد کنید)

در مرحله‌ی بعدی خطوط زیر را بعد از 'Apply Plugin 'com.android.library اضافه کنید و اطلاعاتی که در bintray وارد کرده‌اید را در اینجا وارد کنید:
apply plugin: 'com.android.library'

ext {
    bintrayRepo = 'maven'
    bintrayName = 'AndroidBreadCrumb'

    publishedGroupId = 'com.plus'
    libraryName = 'AndroidBreadCrumb'
    artifact = 'AndroidBreadCrumb'

    libraryDescription = 'create breadcrumb on android to show a path to user and let user to jump on them'

    siteUrl = 'https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb'
    gitUrl = 'https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb'

    libraryVersion = '1.0'

    developerId = 'yeganehaym'
    developerName = 'ali yeganeh.m'
    developerEmail = 'yeganehaym@gmail.com'

    licenseName = 'The Apache Software License, Version 2.0'
    licenseUrl = 'http://www.apache.org/licenses/LICENSE-2.0.txt'
    allLicenses = ["Apache-2.0"]
}
بعد از آن هم در انتهای فایل گریدل ماژول، دو خط زیر را که شامل اسکریپت‌هایی برای راحتی کار است، معرفی کنید:
apply from: 'https://raw.githubusercontent.com/nuuneoi/JCenter/master/installv1.gradle'
apply from: 'https://raw.githubusercontent.com/nuuneoi/JCenter/master/bintrayv1.gradle'
با اطلاعاتی که بالا تعریف کردیم، کاربر باید شناسه‌ای به شکل زیر در گریدل به کار ببرد تا به کتابخانه‌ی ما دسترسی داشته باشد:
compile 'com.plus:AndroidBreadCrumb:1.0'

آپلود فایل‌ها به مخزن
برای آپلود فایل‌های ماژول به مخزن، ابتدا ترمینال اندروید استودیو را باز کنید و گام‌های زیر را به ترتیب انجام بدهید:
گام اول: با ارسال دستور زیر از صحت کدها و منابع مطمئن می‌شویم:
gradlew install
در صورتیکه خطایی نباشد، پیام موفقیت آمیزی را به شما نمایش می‌دهد:
BUILD SUCCESSFUL
حالا باید فایل‌ها را به سمت سرور ارسال کنیم:
gradlew bintrayUpload
در صورتی که عملیات موفقیت آمیز باشد پیام زیر نمایش می‌یابد:
SUCCESSFUL

حال صفحه‌ی اختصاصی پکیج‌تان را چک کنید. می‌بینید که قسمت‌هایی از آن تغییر کرده‌است و قسمت نسخه‌، به روز شده است:



و قسمت فایل‌ها هم دیگر خالی نیست:




با اینکه کتابخانه‌ی ما روی maven قرار گرفت، ولی هنوز نمی‌توان آن را توسط jcenter استفاده کرد و باید bintray maven را با jcenter هماهنگ نماییم. در حال حاضر استفاده از این کتابخانه بدون سینک به شکل زیر است:

گریدل پروژه
     maven{
            url 'https://dl.bintray.com/yeganehaym/maven'
        }

گریدل ماژول

dependencies {
    compile 'com.plus:AndroidbreadCrumb:1.0'
}
آدرس اولی را می‌توانید با نگاه در صفحه‌ی اختصاصی پکیج ببینید که لینک آن در جلوی نام پکیج وجود دارد و قابلیت کپی کردن لینک هم وجود دارد. اگر روی آن کلیک کنید، می‌توانید مسیر را در صفحه‌ی باز شده ببینید. البته راه مستقیم‌تر اینکه به جای yeganehaym در لینک بالا، نام کاربری خودتان را جایگزین کنید.

برای افزودن کتابخانه‌ی خود به سیستم jcenter با کلیک بر روی گزینه‌ی Add to jcenter می‌توانید به تیم jcenter درخواست دهید که آن را تایید کنند که بعد از درخواست حدود سه ساعت طول می‌کشد تا پاسخ شما را بدهند.




به این ترتیب دیگر نیازی به تعریف یک url به maven نخواهد بود.

برای دیدن این کتابخانه در صفحه jcenter به ترتیب شناسه‌های Group_ID.Artifact.version را دنبال کنید، یعنی برای ما می‌شود:

com/plus/androidbreadcrumb/1.0
نکته اول : این نکته را به یاد داشته باشید که عمل سینک تنها یکبار اتفاق می‌افتد و در زمان‌های بعد، هر تغییری مثل حذف، به روز آوری و ... مستقیما در jcenter بعد از چند دقیقه اعمال می‌شود.

نکته دوم: در صورتی که پکیج خودتان را حذف کنید، چیزی از روی jcenter حذف نمی‌شود. فقط به یاد داشته باشید که برای حذف آن باید ابتدا نسخه‌های مختلف آپلود شده را حذف کنید تا پکیج از جی سنتر هم حذف شود.


ارسال کتابخانه به mavenCentra
 در این مرحله قصد داریم که این کتابخانه را بر روی mavenCentral هم داشته باشیم. اگر قصدش را ندارید از اینجا به بعد را نیازی نیست انجام بدهید و برای اینکار لازم است همه‌ی مراحل بالا انجام گرفته باشد.
قبل از اینکه این عمل ارسال انجام گیرد، باید دو عمل زیر از قبل صورت گرفته باشند:
  1. پکیج شما در jcenter تایید شده باشد.
  2. با مخزن شما در sonatype موافقت شده باشد.

در صورتیکه دو مرحله‌ی بالا صورت گرفته باشند، در صفحه‌ی پکیج اختصاصی، بر روی گزینه‌ی mavenCentral کلیک کنید:

پس از آن باید نام کاربری و کلمه‌ی عبورتان را در SonaType، وارد کنید و گزینه‌ی sync را بفشارید:

در صورتیکه پیام موفقیت در سینک را بدهد، پکیج شما منتقل شده‌است. در غیر این صورت خطای آن را اعلام می‌کند و باید برای رفع آن تلاش کنید تا خطاها از بین بروند. برای اینکه بتوانید این پکیج را در لیست mavenCentral ببینید، مثل همان چیزی که در بالاتر گفته شد، شناسه‌ی گریدل را دنبال کنید.

مطالب
فعال سازی قسمت آپلود تصویر و فایل Kendo UI Editor
یکی دیگر از ویجت‌های Kendo UI یک HTML Editor کامل است به همراه امکانات ارسال فایل، تصویر و ... پشتیبانی از راست به چپ. در ادامه قصد داریم نحوه‌ی مدیریت نمایش لیست فایل‌ها، افزودن و حذف آن‌ها را از طریق این ادیتور بررسی کنیم.


تنظیمات ابتدایی Kendo UI Editor

در ذیل کدهای سمت کاربر فعال سازی مقدماتی Kendo UI را مشاهده می‌کنید. در قسمت tools آن، لیست امکانات و نوار ابزار مهیای آن درج شده‌اند.
دو مورد insertImage و insertFile آن نیاز به تنظیمات سمت کاربر و سرور بیشتری دارند.
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl">
    <textarea id="editor" rows="10" cols="30" style="height: 440px"></textarea>
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#editor").kendoEditor({
                tools: [
                    "bold", "italic", "underline", "strikethrough", "justifyLeft",
                    "justifyCenter", "justifyRight", "justifyFull", "insertUnorderedList",
                    "insertOrderedList", "indent", "outdent", "createLink", "unlink",
                    "insertImage", "insertFile",
                    "subscript", "superscript", "createTable", "addRowAbove", "addRowBelow",
                    "addColumnLeft", "addColumnRight", "deleteRow", "deleteColumn", "viewHtml",
                    "formatting", "cleanFormatting", "fontName", "fontSize", "foreColor",
                    "backColor", "print"
                ],
                imageBrowser: {
                    messages: {
                        dropFilesHere: "فایل‌های خود را به اینجا کشیده و رها کنید"
                    },
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorImages")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            cache: false
                        },
                        destroy: {
                            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorImages")",
                            type: "POST"
                        },
                        create: {
                            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorImages")",
                            type: "POST"
                        },
                        thumbnailUrl: "@Url.Action("GetThumbnail", "KendoEditorImages")",
                        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorImages")",
                        imageUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorImages")?path={0}"
                    }
                },
                fileBrowser: {
                    messages: {
                        dropFilesHere: "فایل‌های خود را به اینجا کشیده و رها کنید"
                    },
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorFiles")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            cache: false
                        },
                        destroy: {
                            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorFiles")",
                            type: "POST"
                        },
                        create: {
                            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorFiles")",
                            type: "POST"
                        },
                        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorFiles")",
                        fileUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorFiles")?path={0}"
                    }
                }
            });
        });
    </script>
}
در اینجا نحوه‌ی تنظیم مسیرهای مختلف ارسال فایل و تصویر Kendo UI Editor را ملاحظه می‌کنید.
منهای قسمت thumbnailUrl، عملکرد قسمت‌های مختلف افزودن فایل و تصویر این ادیتور یکسان هستند. به همین جهت می‌توان برای مثال کنترلی مانند KendoEditorFilesController را ایجاد و سپس در کنترلر KendoEditorImagesController از آن ارث بری کرد و متد دریافت و نمایش بند انگشتی تصاویر را افزود. به این ترتیب دیگر نیازی به تکرار کدهای مشترک بین این دو قسمت نخواهد بود.


نمایش لیست پوشه‌ها و تصویر در ابتدای باز شدن صفحه‌ی درج تصویر

با کلیک بر روی دکمه‌ی نمایش لیست تصاویر، صفحه دیالوگی مانند شکل زیر ظاهر خواهد شد:


تنظیمات خواندن این فایل‌ها، از قسمت read مربوط به imageBrowser دریافت می‌شود که cache آن نیز به false تنظیم شده‌است تا در این بین مرورگر اطلاعات را کش نکند. این مورد در حین حذف فایل‌ها و پوشه‌ها مهم است. زیرا اگر cache:false تنظیم نشده باشد، حذف یک فایل یا پوشه در سمت کاربر تاثیری نخواهد داشت.
imageBrowser: {
    transport: {
        read: {
            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorImages")",
            dataType: "json",
            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
            type: 'GET',
            cache: false
        }
    }
},
در ادامه نیاز است اکشن متد GetFilesList را به نحو ذیل در سمت سرور تهیه کرد:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetFilesList(string path)
        {
            path = GetSafeDirPath(path);
            var imagesList = new DirectoryInfo(path)
                                .GetFiles()
                                .Select(fileInfo => new KendoFile
                                {
                                    Name = fileInfo.Name,
                                    Size = fileInfo.Length,
                                    Type = KendoFileType
                                }).ToList();
 
            var foldersList = new DirectoryInfo(path)
                                .GetDirectories()
                                .Select(directoryInfo => new KendoFile
                                {
                                    Name = directoryInfo.Name,
                                    Type = KendoDirType
                                }).ToList();
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(imagesList.Union(foldersList), new JsonSerializerSettings
                {
                    ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
 
 
        protected string GetSafeDirPath(string path)
        {
            // path = مسیر زیر پوشه‌ی وارد شده
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(path))
            {
                return Server.MapPath(FilesFolder);
            }
 
            //تمیز سازی امنیتی
            path = Path.GetDirectoryName(path);
            path = Path.Combine(Server.MapPath(FilesFolder), path);
            return path;
        } 
    }
}
در اینجا کدهای کلاس پایه KendoEditorFilesController را مشاهده می‌کنید. به این جهت فیلد FilesFolder آن protected تعریف شده‌است تا در کلاسی که از آن ارث بری می‌کند نیز قابل دسترسی باشد. سپس لیست فایل‌ها و پوشه‌های path دریافتی با فرمت لیستی از KendoFile تهیه شده و با فرمت JSON بازگشت داده می‌شوند. ساختار KendoFile را در ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Models
{
    public class KendoFile
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Type { set; get; }
        public long Size { set; get; }
    }
}
- در اینجا Type می‌تواند از نوع فایل با مقدار f و یا از نوع پوشه با مقدار d باشد.
- علت استفاده از CamelCasePropertyNamesContractResolver در حین بازگشت JSON نهایی، تبدیل خواص دات نتی، به نام‌های سازگار با JavaScript است. برای مثال به صورت خودکار Name را تبدیل به name می‌کند.
- پارامتر path در ابتدای کار خالی است. اما کاربر می‌تواند در بین پوشه‌های باز شده‌ی توسط مرورگر تصاویر Kendo UI حرکت کند. به همین جهت مقدار آن باید هربار بررسی شده و بر این اساس لیست فایل‌ها و پوشه‌های جاری بازگشت داده شوند.


مدیریت حذف تصاویر و پوشه‌ها

همانطور که در شکل فوق نیز مشخص است، با انتخاب یک پوشه یا فایل، دکمه‌ای با آیکن ضربدر جهت فراهم آوردن امکان حذف، ظاهر می‌شود. این دکمه متصل است به قسمت destroy تنظیمات ادیتور:
imageBrowser: {
    transport: {
        destroy: {
            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorImages")",
            type: "POST"
        }
    }
},
این تنظیمات سمت کاربر را باید به نحو ذیل در سمت سرور مدیریت کرد:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpPost]
        public ActionResult DestroyFile(string name, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            name = Path.GetFileName(name);
            path = GetSafeDirPath(path);
 
            var pathToDelete = Path.Combine(path, name);
 
            var attr = System.IO.File.GetAttributes(pathToDelete);
            if ((attr & FileAttributes.Directory) == FileAttributes.Directory)
            {
                Directory.Delete(pathToDelete, recursive: true);
            }
            else
            {
                System.IO.File.Delete(pathToDelete);
            }
 
            return Json(new object[0]);
        } 
    }
}
- استفاده از Path.GetFileName جهت دریافت نام فایل‌ها در اینجا بسیار مهم است. زیرا اگر این تمیز سازی امنیتی صورت نگیرد، ممکن است با کمی تغییر در آن، فایل web.config برنامه، دریافت یا حذف شود.
- پارامتر name دریافتی مساوی است با نام فایل انتخاب شده و path مشخص می‌کند که در کدام پوشه قرار داریم.
- چون در اینجا امکان حذف یک پوشه یا فایل وجود دارد، حتما نیاز است بررسی کنیم، مسیر دریافتی پوشه‌است یا فایل و سپس بر این اساس جهت حذف آن‌ها اقدام صورت گیرد.


مدیریت ایجاد یک پوشه‌ی جدید

تنظیمات قسمت create مرورگر تصاویر، مرتبط است به زمانیکه کاربر با کلیک بر روی دکمه‌ی +، درخواست ایجاد یک پوشه‌ی جدید را کرده‌است:
imageBrowser: {
    transport: {
        create: {
            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorImages")",
            type: "POST"
        }
    }
},
کدهای اکشن متد متناظر با این عمل را در ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpPost]
        public ActionResult CreateFolder(string name, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            name = Path.GetFileName(name);
            path = GetSafeDirPath(path);
            var dirToCreate = Path.Combine(path, name);
 
            Directory.CreateDirectory(dirToCreate);
 
            return KendoFile(new KendoFile
            {
                Name = name,
                Type = KendoDirType
            });
        }
 
        protected ActionResult KendoFile(KendoFile file)
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(file,
                    new JsonSerializerSettings
                    {
                        ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                    }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
- در اینجا نیز name مساوی نام پوشه‌ی درخواستی است و path به مسیر تو در توی پوشه‌ی جاری اشاره می‌کند.
- پس از ایجاد پوشه، باید نام آن‌را با فرمت KendoFile به صورت JSON بازگشت داد. همچنین در اینجا Type را نیز باید به d (پوشه) تنظیم کرد.


مدیریت قسمت ارسال فایل و تصویر

زمانیکه کاربر بر روی دکمه‌ی upload file یا بارگذاری تصاویر در اینجا کلیک می‌کند، اطلاعات فایل آپلودی به مسیر uploadUrl ارسال می‌گردد.
imageBrowser: {
    transport: {
        thumbnailUrl: "@Url.Action("GetThumbnail", "KendoEditorImages")",
        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorImages")",
        imageUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorImages")?path={0}"
    }
},
دو تنظیم دیگر thumbnailUrl و imageUrl، برای نمایش بند انگشتی و نمایش کامل تصویر کاربرد دارند.
در ادامه کدهای مدیریت سمت سرور قسمت آپلود این ادیتور را مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";

 
        [HttpPost]
        public ActionResult UploadFile(HttpPostedFileBase file, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            var name = Path.GetFileName(file.FileName);
            path = GetSafeDirPath(path);
            var pathToSave = Path.Combine(path, name);
 
            file.SaveAs(pathToSave);
 
            return KendoFile(new KendoFile
            {
                Name = name,
                Size = file.ContentLength,
                Type = KendoFileType
            });
        } 
    }
}
- در اینجا path مشخص می‌کند که در کدام پوشه‌ی تو در تو قرار داریم و file نیز حاوی محتوای ارسالی به سرور است.
- پس از ذخیره سازی اطلاعات فایل، نیاز است اطلاعات فایل نهایی را با فرمت KendoFile به صورت JSON بازگشت دهیم.


ارث بری از KendoEditorFilesController جهت تکمیل قسمت مدیریت تصاویر

تا اینجا کدهایی را که ملاحظه کردید، برای هر دو قسمت ارسال تصویر و فایل کاربرد دارند. قسمت ارسال تصاویر برای تکمیل نیاز به متد دریافت تصاویر به صورت بند انگشتی نیز دارد که به صورت ذیل قابل تعریف است و چون از کلاس پایه KendoEditorFilesController ارث بری کرده‌است، این کنترلر به صورت خودکار حاوی اکشن متدهای کلاس پایه نیز خواهد بود.
using System.Web.Mvc;
 
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorImagesController : KendoEditorFilesController
    {
        public KendoEditorImagesController()
        {
            // بازنویسی مسیر پوشه‌ی فایل‌ها
            FilesFolder = "~/images";
        }
 
        [HttpGet]
        [OutputCache(Duration = 3600, VaryByParam = "path")]
        public ActionResult GetThumbnail(string path)
        {
            //todo: create thumb/ resize image
 
            path = GetSafeFileAndDirPath(path);
            return File(path, "image/png");
        }
    }
}

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
رشته ها و پردازش متن در دات نت به زبان ساده
رشته، مجموعه‌ای از کاراکترهاست که پشت سرهم، در مکانی از حافظه قرار گرفته‌اند. هر کاراکتر حاوی یک شماره سریال در جدول یونیکد هست. به طور پیش فرض دات نت برای هر کاراکتر (نوع داده char) شانزده بیت در نظر گرفته است که برای 65536 کاراکتر کافی است.
برای نگهداری از رشته‌ها و انجام عملیات بر روی آنها در دات نت از نوع system.string استفاده می‌کنیم:
string greeting = "Hello, C#";

که در این حالت مجموعه‌ای از کاراکترها را ایجاد خواهد کرد:

اتفاقاتی که در داخل کلاس string رخ می‌دهد بسیار ساده است و ما را از تعریف []char بی‌نیاز می‌کند تا مجبور نشویم خانه‌های  آرایه را به ترتیب پر کنیم. از معایب استفاده از آرایه char میتوان موارد زیر را برشمارد:
  1. خانه‌های آن یک ضرب پر نمیشوند بلکه به ترتیب، خانه به خانه پر می‌شوند.
  2. قبل از انتساب متن باید باید از طول متن مطمئن شویم تا بتوانیم تعداد خانه‌ها را بر اساس آن ایجاد کنیم.
  3. همه عملیات آرایه‌ها از پر کردن ابتدای کار گرفته تا هر عملی، نیاز است به صورت دستی صورت بگیرد و تعداد خطوط کد برای هر کاری هم بالا می‌رود.
البته استفاده از string هم راه حل نهایی برای کار با متون نیست. در انتهای این مطلب مورد دیگری را نیز بررسی خواهیم کرد. از ویژگی دیگر رشته‌ها این است که آن‌ها شباهت زیادی به آرایه‌ای از کاراکتر‌ها دارند؛ ولی اصلا شبیه آن‌ها نیستند و نمی‌توانید به صورت یک آرایه آن‌ها را مقداردهی کنید. البته کلاس string امکاناتی را با استفاده از indexer [] مهیا کرده است که میتوانید بر اساس اندیس‌ها به کاراکترها به صورت جداگانه دسترسی داشته باشید ولی نمی‌توانید آن‌ها را مقدار دهی کنید. این اندیس‌ها از 0 تا طول آن length-1 ادامه دارند.
string str = "abcde";
char ch = str[1]; // ch == 'b'
str[1] = 'a'; // Compilation error!
ch = str[50]; // IndexOutOfRangeException
همانطور که میدانیم برای مقداردهی رشته‌ها از علامت‌های نقل قول "" استفاده میکنیم که باعث میشود اگر بخواهیم علامت " را در رشته‌ها داشته باشیم نتوانیم. برای حل این مشکل از علامت \ استفاده میکنیم که البته باعث استفاده از بعضی کاراکترهای خاص دیگر هم می‌شود:
string a="Hello \"C#\"";
string b="Hello \r\n C#"; //مساوی با اینتر
string c="C:\\a.jpg"; //چاپ خود علامت  \ -مسیردهی
البته اگر از علامت @ در قبل از رشته استفاده شود علامت \ بی اثر خواهد شد.
string c=@"C:\a.jpg";// == "C:\\a.jpg"

مقداردهی رشته‌ها و پایدار (تغییر ناپذیر) بودن آنها Immutable
رشته‌ها ساختاری پایدار هستند؛ به این معنی که به صورت reference مقداردهی می‌شوند. موقعی که شما مقداری را به یک رشته انتساب می‌دهید، مقدار متغیر در  String pool یا لینک در Heap ذخیره می‌شوند و اگر همین متغیر را به یک متغیر دیگر انتساب دهیم، متغیر جدید مقدار آن را دیگر در حافظه پویا (داینامیک) Heap به عنوان مقدار جدید ذخیره نخواهد کرد؛ بلکه تنها یک pointer خواهد بود که به آدرس حافظه متغیر اولی اشاره می‌کند. به مثال زیر دقت کنید. متغیر source مقدار some source را ذخیره می‌کند و بعد همین متغیر، به متغیر assigned انتساب داده میشود؛ ولی مقداری جابجا نمی‌شود. بلکه متغیر assign به آدرسی در حافظه اشاره می‌کند که متغیر source اشاره می‌کند. هرگاه که در یکی از متغیرها، تغییری رخ دهد، همان متغیری که تغییر کرده است، به آدرس جدید با محتوای تغییر داده شده اشاره می‌کند.
string source = "Some source";
string assigned = source;

این ویژگی نوع reference فقط برای ساختارهای Immutable به معنی پایدار رخ می‌دهد و نه برای ساختار‌های ناپایدار (تغییر پذیر)  mutable؛ به این خاطر که آن‌ها مقادیرشان را مستقیما تغییر میدهند و اشاره‌ای در حافظه صورت نمی‌گیرد. 
string hel = "Hel";
string hello = "Hello";
string copy = hel + "lo";

string hello = "Hello";
string same = "Hello";

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه این لینک را مطالعه نمایید.


مقایسه رشته‌ها
برای مقایسه دو رشته میتوان از علامت == یا از متد Equals استفاده نماییم. در این حالت به خاطر اینکه کد حروف کوچک و بزرگ متفاوت است، مقایسه حروف هم متفاوت خواهد بود. برای اینکه حروف کوچک و بزرگ تاثیری بر مقایسه ما نگذارند و #c را با #C برابر بدانند باید از متد Equals به شکل زیر استفاده کنیم:
Console.WriteLine(word1.Equals(word2,
    StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase));
برای اینکه بزرگی و کوچکی اعداد را مشخص کنیم از علامت‌های < و > استفاده میکنیم ولی برای رشته‌ها از متد CompareTo بهره می‌بریم که چینش قرارگیری آن‌ها را بر اساس حروف الفبا مقایسه می‌کند و سه عدد، می‌تواند خروجی آن باشند. اگر 0 باشد یعنی برابر هستند، اگر -1 باشد رشته اولی قبل از رشته دومی است و اگر 1 باشد رشته دومی قبل از رشته اولی است.
string score = "sCore";
string scary = "scary";
 
Console.WriteLine(score.CompareTo(scary));
Console.WriteLine(scary.CompareTo(score));
Console.WriteLine(scary.CompareTo(scary));
 
// Console output:
// 1
// -1
// 0
 اینبار هم برای اینکه حروف کوچک و بزرگ، دخالتی در کار نداشته باشند، میتوانید از داده شمارشی StringComparison در متد ایستای (string.Compare(s1,s2,StringComparison استفاده نمایید؛ یا از نوع داده‌ای boolean برای تعیین نوع مقایسه استفاده کنید.
string alpha = "alpha";
string score1 = "sCorE";
string score2 = "score";
 
Console.WriteLine(string.Compare(alpha, score1, false));
Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2, false));
Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2, true));
Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2,
    StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase));
// Console output:
// -1
// 1
// 0
// 0
نکته : برای مقایسه برابری  دو رشته از متد Equals یا == استفاده کنید و فقط برای تعیین کوچک یا بزرگ بودن از compare‌ها استفاده نمایید. دلیل آن هم این است که برای مقایسه از فرهنگ culture فعلی سیستم استفاده میشود و نظم جدول یونیکد را رعایت نمی‌کنند و ممکن است بعضی رشته‌های نابرابر با یکدیگر برابر باشند. برای مثال در زبان آلمانی دو رشته "SS" و "ß " با یکدیگر برابر هستند.

عبارات با قاعده Regular Expression
این عبارات الگوهایی هستند که قرار است عبارات مشابه الگویی را در رشته‌ها پیدا کنند. برای مثال الگوی +[A-Z0-9] مشخص می‌کند که رشته مورد نظر نباید خالی باشد و حداقل با یکی از حروف بزرگ یا اعداد پرشده باشد. این الگوها میتوانند برای واکشی داده‌ها یا قالب‌های خاص در رشته‌ها به کار بروند. برای مثال شماره تماس‌ها ، پست الکترونیکی و ...
در اینجا میتواند نحوه‌ی الگوسازی را بیاموزید. کد زیر بر اساس یک الگو، شماره تماس‌های مورد نظر را یافته و البته با فیلتر گذاری آن‌ها را نمایش می‌دهد:
string doc = "Smith's number: 0898880022\nFranky can be " +
    "found at 0888445566.\nSteven's mobile number: 0887654321";
string replacedDoc = Regex.Replace(
    doc, "(08)[0-9]{8}", "$1********");
Console.WriteLine(replacedDoc);
// Console output:
// Smith's number: 08********
// Franky can be found at 08********.
// Steven' mobile number: 08********
سه شماره تماس در رشته‌ی بالا با الگوی ما همخوانی دارند که بعد با استفاده از متد replace در شی Regex عبارات دلخواه خودمان را جایگزین شماره تماس‌ها خواهیم کرد. الگوی بالا شماره تماس‌هایی را میابد که با 08 آغاز شده‌اند و بعد از آن 8 عدد دیگر از 0 تا 9 قرار گرفته‌اند. بعد از اینکه متن مطابق الگو یافت شد، ما آن را با الگوی ********1$ جایگزین می‌کنیم که علامت $ یک placeholder برای یک گروه است. هر عبارت () در عبارات با قاعده یک گروه حساب میشود و اولین پرانتر 1$ و دومین پرانتز یا گروه میشود 2$ که در عبارت بالا (08) میشود 1$ و به جای مابقی الگو، 8 علامت ستاره نمایش داده میشود.

اتصال رشته‌ها در Loop
برای اتصال رشته‌ها ما از علامت + یا متد ایستای string.concat استفاده می‌کنیم ولی استفاده‌ی از آن در داخل یک حلقه باعث کاهش کارآیی برنامه خواهد شد. برای همین بیایید ببینم در حین اتتقال رشته‌ها در حافظه چه اتفاقی رخ میدهد. ما در اینجا دو رشته str1 و str2 داریم که عبارات "super" و "star" را نگه داری می‌کنند و در واقع دو متغیر هستند که به حافظه‌ی پویای Heap اشاره می‌کنند. اگر این دو را با هم جمع کنیم و نتیجه را در متغیر result قرار دهیم، سه متغیر میشوند که هر کدام به حافظه‌ای جداگانه در heap اشاره می‌کنند. در واقع برای این اتصال، قسمت جدیدی از حافظه تخصصیص داده شده و مقدار جدید در آن نشسته‌است. در این حالت یک متغیر جدید ساخته شد که به آدرس آن اشاره می‌کند. کل این فرآیند یک فرآیند کاملا زمانبر است که با تکرار این عمل موجب از دست دادن کارآیی برنامه می‌شود؛ به خصوص اگر در یک حلقه این کار صورت بگیرد.
سیستم دات نت همانطور که میدانید شامل GC یا سیستم خودکار پاکسازی حافظه است که برنامه نویس را از dispose کردن بسیاری از اشیاء بی نیاز می‌کند. موقعی‌که متغیری به قسمتی از حافظه اشاره می‌کند که دیگر بلا استفاده است، سیستم GC به صورت خودکار آنها را پاکسازی می‌کند که این عمل زمان بر هم خودش موجب کاهش کارآیی می‌شود. همچنین انتقال رشته‌ها از یک مکان حافظه به مکانی دیگر، باز خودش یک فرآیند زمانبر است؛ به خصوص اگر رشته مورد نظر طولانی هم باشد.
مثال عملی: در تکه کد زیر قصد داریم اعداد 1 تا 20000 را در یک رشته الحاق کنیم:
 DateTime dt = DateTime.Now;
            string s = "";
        for (int index = 1; index <= 20000; index++)
        {
            s += index.ToString();
        }
            Console.WriteLine(s);
            Console.WriteLine(dt);
            Console.WriteLine(DateTime.Now);
            Console.ReadKey();
کد بالا تاز زمان نمایش کامل، بسته به قدرت سیستم ممکن است یکی دو ثانیه طول بکشد. حالا عدد را به 200000 تغییر دهید (یک صفر اضافه تر). برنامه را اجرا کنید و مجددا تست بزنید. در این حالت چند دقیقه ای بسته به قدرت سیستم زمان خواهد برد؛ مثلا دو دقیقه یا سه دقیقه یا کمتر و بیشتر.
عملیاتی که در حافظه صورت میگیرد این چند گام را طی میکند:
  • قسمتی از حافظه به طور موقت برای این دور جدید حلقه، گرفته میشود که به آن بافر میگوییم.
  • رشته قبلی به بافر انتقال میابد که بسته به مقدار آن زمان بر و کند است؛ 5 کیلو یا 5 مگابایت یا 50 مگابایت و ...
  • شماره تولید شده جدید به بافر چسبانده میشود.
  • بافر به یک رشته تبدیل میشود وجایی برای خود در حافظه Heap میگیرد.
  • حافظه رشته قدیمی و بافر دیگر بلا استفاده شده‌اند و توسط GC پاکسازی میشوند که ممکن است عملیاتی زمان بر باشد.

String Builder
این کلاس ناپایدار و تغییر پذیر است. به کد و شکل زیر دقت کنید:
string declared = "Intern pool";
string built = new StringBuilder("Intern pool").ToString();

این کلاس دیگر مشکل الحاق رشته‌ها یا دیگر عملیات پردازشی را ندارد. بیایید مثال قبل را برای این کلاس هم بررسی نماییم:
 StringBuilder sb = new StringBuilder();
      sb.Append("Numbers: ");

            DateTime dt = DateTime.Now;
        for (int index = 1; index <= 200000; index++)
        {
            sb.Append(index);
        }
            Console.WriteLine(sb.ToString());
            Console.WriteLine(dt);
            Console.WriteLine(DateTime.Now);
            Console.ReadKey();
اکنون همین عملیات چند دقیقه‌ای قبل، در زمانی کمتر، مثلا دو ثانیه انجام میشود.
حال این سوال پیش می‌آید مگر کلاس stringbuilder چه میکند که زمان پردازش آن قدر کوتاه است؟
همانطور که گفتیم این کلاس mutable یا تغییر پذیر است و برای انجام عملیات‌های ویرایشی نیازی به ایجاد شیء جدید در حافظه ندارد؛ در نتیجه باعث کاهش انتقال غیرضروری داده‌ها برای عملیات پایه‌ای چون الحاق رشته‌ها میگردد.
stringbuilder شامل یک بافر با ظرفیتی مشخص است (به طور پیش فرض 16 کاراکتر). این کلاس آرایه‌هایی از کاراکترها را پیاده سازی میکند که برای عملیات و پردازش‌هایش  از یک رابط کاربرپسند برای برنامه نویسان استفاده می‌کند. اگر تعداد کاراکترها کمتر از 16 باشد مثلا 5 ، فقط 5 خانه آرایه استفاده میشود و مابقی خانه‌ها خالی میماند و با اضافه شدن یک کاراکتر جدید، دیگر شیء جدیدی در حافظه درست نمی‌شود؛ بلکه در خانه ششم قرار می‌گیرد و اگر تعداد کاراکترهایی که اضافه می‌شوند باعث شود از 16 کاراکتر رد شود، مقدار خانه‌ها دو برابر میشوند؛ هر چند این عملیات دو برابر شدن resizing عملیاتی کند است ولی این اتفاق به ندرت رخ می‌دهد.
کد زیر یک آرایه 15 کاراکتری ایجاد می‌کند و عبارت #Hello C را در آن قرار می‌دهد.
StringBuilder sb = new StringBuilder(15);
sb.Append("Hello, C#!");

در شکل بالا خانه هایی خالی مانده است Unused و  جا برای کاراکترهای جدید به اندازه خانه‌های unused هست و اگر بیشتر شود همانطور که گفتیم تعداد خانه‌ها 2 برابر می‌شوند که در اینجا میشود 30.

استفاده از متد ایستای string.Format
از این متد برای نوشتن یک متن به صورت قالب و سپس جایگزینی مقادیر استفاده می‌شود:
DateTime date = DateTime.Now;
string name = "David Scott";
string task = "Introduction to C# book";
string location = "his office";
 
string formattedText = String.Format(
    "Today is {0:MM/dd/yyyy} and {1} is working on {2} in {3}.",
    date, name, task, location);
Console.WriteLine(formattedText);
در کد بالا ابتدا ساختار قرار گرفتن تاریخ را بر اساس الگو بین {} مشخص می‌کنیم و متغیر date در آن قرار می‌گیرد و سپس برای {1},{2},{3} به ترتیب قرار گیری آن‌ها متغیرهای name,last,location قرار میگیرند.
از ()ToString. هم می‌توان برای فرمت بندی خروجی استفاده کرد؛ مثل همین عبارت MM/dd/yyyy در خروجی نوع داده تاریخ و زمان.
مطالب
بررسی مقدمات کتابخانه‌ی JSON.NET
چرا JSON.NET؟
JSON.NET یک کتابخانه‌ی سورس باز کار با اشیاء JSON در دات نت است. تاریخچه‌ی آن به 8 سال قبل بر می‌گردد و توسط یک برنامه نویس نیوزیلندی به نام James Newton King تهیه شده‌است. اولین نگارش آن در سال 2006 ارائه شد؛ مقارن با زمانی که اولین استاندارد JSON نیز ارائه گردید.
این کتابخانه از آن زمان تا کنون، 6 میلیون بار دانلود شده‌است و به علت کیفیت بالای آن، این روزها پایه اصلی بسیاری از کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های دات نتی می‌باشد؛ مانند RavenDB تا ASP.NET Web API و SignalR مایکروسافت و همچنین گوگل نیز از آن جهت تدارک کلاینت‌های کار با API خود استفاده می‌کنند.
هرچند دات نت برای نمونه در نگارش سوم آن جهت مصارف WCF کلاسی را به نام DataContractJsonSerializer ارائه کرد، اما کار کردن با آن محدود است به فرمت خاص WCF به همراه عدم انعطاف پذیری و سادگی کار با آن. به علاوه باید درنظر داشت که JSON.NET از دات نت 2 به بعد تا مونو، Win8 و ویندوز فون را نیز پشتیبانی می‌کند.

برای نصب آن نیز کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا کنید:
 PM> install-package Newtonsoft.Json

معماری JSON.NET

کتابخانه‌ی JSON.NET از سه قسمت عمده تشکیل شده‌است:
الف) JsonSerializer
ب) LINQ to JSON
ج) JSON Schema


الف) JsonSerializer
کار JsonSerializer تبدیل اشیاء دات نتی به JSON و برعکس است. مزیت مهم آن امکانات قابل توجه تنظیم عملکرد و خروجی آن می‌باشد که این تنظیمات را به شکل ویژگی‌های خواص نیز می‌توان اعمال نمود. به علاوه امکان سفارشی سازی هر کدام نیز توسط کلاسی به نام JsonConverter، پیش بینی شده‌است.
یک مثال:
 var roles = new List<string>
{
   "Admin",
   "User"
};
string json = JsonConvert.SerializeObject(roles, Formatting.Indented);
در اینجا نحوه‌ی استفاده از JSON.NET را جهت تبدیل یک شیء دات نتی، به معادل JSON آن مشاهده می‌کنید. اعمال تنظیم Formatting.Indented سبب خواهد شد تا خروجی آن دارای Indentation باشد. برای نمونه اگر در برنامه‌ی خود قصد دارید فرمت JSON تو در تویی را به نحو زیبا و خوانایی نمایش دهید یا چاپ کنید، همین تنظیم ساده کافی خواهد بود.
و یا در مثال ذیل استفاده از یک anonymous object را مشاهده می‌کنید:
 var jsonString = JsonConvert.SerializeObject(new
{
   Id =1,
   Name = "Test"
}, Formatting.Indented);
به صورت پیش فرض تنها خواص عمومی کلاس‌ها توسط JSON.NET تبدیل خواهند شد.


تنظیمات پیشرفته‌تر JSON.NET

مزیت مهم JSON.NET بر سایر کتابخانه‌ها‌ی موجود مشابه، قابلیت‌های سفارشی سازی قابل توجه آن است. در مثال ذیل نحوه‌ی معرفی JsonSerializerSettings را مشاهده می‌نمائید:
var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(new
{
   Id = 1,
   Name = "Test",
   DateTime = DateTime.Now
}, new JsonSerializerSettings
{
   Formatting = Formatting.Indented,
   Converters =
   {
      new JavaScriptDateTimeConverter()
   }
});
در اینجا با استفاده از تنظیم JavaScriptDateTimeConverter، می‌توان خروجی DateTime استانداردی را به مصرف کنندگان جاوا اسکریپتی سمت کاربر ارائه داد؛ با خروجی ذیل:
 {
  "Id": 1,
  "Name": "Test",
  "DateTime": new Date(1409821985245)
}


نوشتن خروجی JSON در یک استریم

خروجی متد JsonConvert.SerializeObject یک رشته‌است که در صورت نیاز به سادگی توسط متد File.WriteAllText در یک فایل قابل ذخیره می‌باشد. اما برای رسیدن به حداکثر کارآیی و سرعت می‌توان از استریم‌ها نیز استفاده کرد:
using (var stream = File.CreateText(@"c:\output.json"))
{
    var jsonSerializer = new JsonSerializer
   {
      Formatting = Formatting.Indented
   };
   jsonSerializer.Serialize(stream, new
   {
     Id = 1,
     Name = "Test",
     DateTime = DateTime.Now
   });
}
کلاس JsonSerializer و متد Serialize آن یک استریم را نیز جهت نوشتن خروجی می‌پذیرند. برای مثال response.Output برنامه‌های وب نیز یک استریم است و در اینجا نوشتن مستقیم در استریم بسیار سریعتر است از تبدیل شیء به رشته و سپس ارائه خروجی آن؛ زیرا سربار تهیه رشته JSON از آن حذف می‌گردد و نهایتا GC کار کمتری را باید انجام دهد.


تبدیل JSON رشته‌ای به اشیاء دات نت

اگر رشته‌ی jsonData ایی را که پیشتر تولید کردیم، بخواهیم تبدیل به نمونه‌ای از شیء User ذیل کنیم:
public class User
{
   public int Id { set; get; }
   public string Name { set; get; }
   public DateTime DateTime { set; get; }
}
خواهیم داشت:
 var user = JsonConvert.DeserializeObject<User>(jsonData);
در اینجا از متد DeserializeObject به همراه مشخص سازی صریح نوع شیء نهایی استفاده شده‌است.
البته در اینجا با توجه به استفاده از JavaScriptDateTimeConverter برای تولید jsonData، نیاز است چنین تنظیمی را نیز در حالت DeserializeObject مشخص کنیم:
var user = JsonConvert.DeserializeObject<User>(jsonData, new JsonSerializerSettings
{
   Converters = {  new JavaScriptDateTimeConverter() }
});


مقدار دهی یک نمونه یا وهله‌ی از پیش موجود

متد JsonConvert.DeserializeObject یک شیء جدید را ایجاد می‌کند. اگر قصد دارید صرفا تعدادی از خواص یک وهله‌ی موجود، توسط JSON.NET مقدار دهی شوند از متد PopulateObject استفاده کنید:
 JsonConvert.PopulateObject(jsonData, user);


کاهش حجم JSON تولیدی

زمانیکه از متد JsonConvert.SerializeObject استفاده می‌کنیم، تمام خواص عمومی تبدیل به معادل JSON آن‌ها خواهند شد؛ حتی خواصی که مقدار ندارند. این خواص در خروجی JSON، با مقدار null مشخص می‌شوند. برای حذف این خواص از خروجی JSON نهایی تنها کافی است در تنظیمات JsonSerializerSettings، مقدار NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore مشخص گردد.
var jsonData = JsonConvert.SerializeObject(object, new JsonSerializerSettings
{
   NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore,
   Formatting = Formatting.Indented
});
مورد دیگری که سبب کاهش حجم خروجی نهایی خواهد شد، تنظیم DefaultValueHandling = DefaultValueHandling.Ignore است. در این حالت کلیه خواصی که دارای مقدار پیش فرض خودشان هستند، در خروجی JSON ظاهر نخواهند شد. مثلا مقدار پیش فرض خاصیت int مساوی صفر است. در این حالت کلیه خواص از نوع int که دارای مقدار صفر می‌باشند، در خروجی قرار نمی‌گیرند.
به علاوه حذف Formatting = Formatting.Indented نیز توصیه می‌گردد. در این حالت فشرده‌ترین خروجی ممکن حاصل خواهد شد.


مدیریت ارث بری توسط JSON.NET

در مثال ذیل کلاس کارمند و کلاس مدیر را که خود نیز در اصل یک کارمند می‌باشد، ملاحظه می‌کنید:
public class Employee
{
    public string Name { set; get; }
}

public class Manager : Employee
{
    public IList<Employee> Reports { set; get; }
}
در اینجا هر مدیر لیست کارمندانی را که به او گزارش می‌دهند نیز به همراه دارد. در ادامه نمونه‌ای از مقدار دهی این اشیاء ذکر شده‌اند:
 var employee = new Employee { Name = "User1" };
var manager1 = new Manager { Name = "User2" };
var manager2 = new Manager { Name = "User3" };
manager1.Reports = new[] { employee, manager2 };
manager2.Reports = new[] { employee };
با فراخوانی
 var list = JsonConvert.SerializeObject(manager1, Formatting.Indented);
یک چنین خروجی JSON ایی حاصل می‌شود:
{
  "Reports": [
    {
      "Name": "User1"
    },
    {
      "Reports": [
        {
          "Name": "User1"
        }
      ],
      "Name": "User3"
    }
  ],
  "Name": "User2"
}
این خروجی JSON جهت تبدیل به نمونه‌ی معادل دات نتی خود، برای مثال جهت رسیدن به manager1 در کدهای فوق، چندین مشکل را به همراه دارد:
- در اینجا مشخص نیست که این اشیاء، کارمند هستند یا مدیر. برای مثال مشخص نیست User2 چه نوعی دارد و باید به کدام شیء نگاشت شود.
- مشکل دوم در مورد کاربر User1 است که در دو قسمت تکرار شده‌است. این شیء JSON اگر به نمونه‌ی معادل دات نتی خود نگاشت شود، به دو وهله از User1 خواهیم رسید و نه یک وهله‌ی اصلی که سبب تولید این خروجی JSON شده‌است.

برای حل این دو مشکل، تغییرات ذیل را می‌توان به JSON.NET اعمال کرد:
var list = JsonConvert.SerializeObject(manager1, new JsonSerializerSettings
{
   Formatting = Formatting.Indented,
   TypeNameHandling = TypeNameHandling.Objects,
   PreserveReferencesHandling = PreserveReferencesHandling.Objects
});
با این خروجی:
{
  "$id": "1",
  "$type": "JsonNetTests.Manager, JsonNetTests",
  "Reports": [
    {
      "$id": "2",
      "$type": "JsonNetTests.Employee, JsonNetTests",
      "Name": "User1"
    },
    {
      "$id": "3",
      "$type": "JsonNetTests.Manager, JsonNetTests",
      "Reports": [
        {
          "$ref": "2"
        }
      ],
      "Name": "User3"
    }
  ],
  "Name": "User2"
}
- با تنظیم TypeNameHandling = TypeNameHandling.Objects سبب خواهیم شد تا خاصیت اضافه‌ای به نام $type به خروجی JSON اضافه شود. این نوع، در حین فراخوانی متد JsonConvert.DeserializeObject جهت تشخیص صحیح نگاشت اشیاء بکار گرفته خواهد شد و اینبار مشخص است که کدام شیء، کارمند است و کدامیک مدیر.
- با تنظیم PreserveReferencesHandling = PreserveReferencesHandling.Objects شماره Id خودکاری نیز به خروجی JSON اضافه می‌گردد. اینبار اگر به گزارش دهنده‌ها با دقت نگاه کنیم، مقدار $ref=2 را خواهیم دید. این مورد سبب می‌شود تا در حین نگاشت نهایی، دو وهله متفاوت از شیء با Id=2 تولید نشود.

باید دقت داشت که در حین استفاده از JsonConvert.DeserializeObject نیز باید JsonSerializerSettings یاد شده، تنظیم شوند.


ویژگی‌های قابل تنظیم در JSON.NET

علاوه بر JsonSerializerSettings که از آن صحبت شد، در JSON.NET امکان تنظیم یک سری از ویژگی‌ها به ازای خواص مختلف نیز وجود دارند.
- برای نمونه ویژگی JsonIgnore معروفترین آن‌ها است:
public class User
{
   public int Id { set; get; }

   [JsonIgnore]
   public string Name { set; get; }

   public DateTime DateTime { set; get; }
}
JsonIgnore سبب می‌شود تا خاصیتی در خروجی نهایی JSON تولیدی حضور نداشته باشد و از آن صرفنظر شود.

- با استفاده از ویژگی JsonProperty اغلب مواردی را که پیشتر بحث کردیم مانند NullValueHandling، TypeNameHandling و غیره، می‌توان تنظیم نمود. همچنین گاهی از اوقات کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی سمت کاربر، از اسامی خاصی که از روش‌های نامگذاری دات نتی پیروی نمی‌کنند، در طراحی خود استفاده می‌کنند. در اینجا می‌توان نام خاصیت نهایی را که قرار است رندر شود نیز صریحا مشخص کرد. برای مثال:
[JsonProperty(PropertyName = "m_name", NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore)]
public string Name { set; get; }
همچنین در اینجا امکان تنظیم Order نیز وجود دارد. برای مثال مشخص کنیم که خاصیت X در ابتدا قرار گیرد و پس از آن خاصیت Y رندر شود.

- استفاده از ویژگی JsonObject به همراه مقدار OptIn آن به این معنا است که از کلیه خواصی که دارای ویژگی JsonProperty نیستند، صرفنظر شود. حالت پیش فرض آن OptOut است؛ یعنی تمام خواص عمومی در خروجی JSON حضور خواهند داشت منهای مواردی که با JsonIgnore مزین شوند.
[JsonObject(MemberSerialization.OptIn)]
public class User
{
    public int Id { set; get; }

    [JsonProperty]
    public string Name { set; get; }
 
    public DateTime DateTime { set; get; }
}

- با استفاده از ویژگی JsonConverter می‌توان نحوه‌ی رندر شدن مقدار خاصیت را سفارشی سازی کرد. برای مثال:
[JsonConverter(typeof(JavaScriptDateTimeConverter))]
public DateTime DateTime { set; get; }


تهیه یک JsonConverter سفارشی

با استفاده از JsonConverterها می‌توان کنترل کاملی را بر روی اعمال serialization و deserialization مقادیر خواص اعمال کرد. مثال زیر را در نظر بگیرید:
public class HtmlColor
{
   public int Red { set; get; }
   public int Green { set; get; }
   public int Blue { set; get; }
}

var colorJson = JsonConvert.SerializeObject(new HtmlColor
{
  Red = 255,
  Green = 0,
  Blue = 0
}, Formatting.Indented);
در اینجا علاقمندیم، در حین عملیات serialization، بجای اینکه مقادیر اجزای رنگ تهیه شده به صورت int نمایش داده شوند، کل رنگ با فرمت hex رندر شوند. برای اینکار نیاز است یک JsonConverter سفارشی را تدارک دید:
    public class HtmlColorConverter : JsonConverter
    {

        public override bool CanConvert(Type objectType)
        {
            return objectType == typeof(HtmlColor);
        }

        public override object ReadJson(JsonReader reader, Type objectType,
                                        object existingValue, JsonSerializer serializer)
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        public override void WriteJson(JsonWriter writer, object value, JsonSerializer serializer)
        {
            var color = value as HtmlColor;
            if (color == null)
                return;

            writer.WriteValue("#" + color.Red.ToString("X2")
                + color.Green.ToString("X2") + color.Blue.ToString("X2"));
        }
    }
کار با ارث بری از کلاس پایه JsonConverter شروع می‌شود. سپس باید تعدادی از متدهای این کلاس پایه را بازنویسی کرد. در متد CanConvert اعلام می‌کنیم که تنها اشیایی از نوع کلاس HtmlColor را قرار است پردازش کنیم. سپس در متد WriteJson منطق سفارشی خود را می‌توان پیاده سازی کرد.
از آنجائیکه این تبدیلگر صرفا قرار است برای حالت serialization استفاده شود، قسمت ReadJson آن پیاده سازی نشده‌است.

در آخر برای استفاده از آن خواهیم داشت:
var colorJson = JsonConvert.SerializeObject(new HtmlColor
{
  Red = 255,
  Green = 0,
  Blue = 0
},  new JsonSerializerSettings
    {
      Formatting = Formatting.Indented,
      Converters = { new HtmlColorConverter() }
    });   
مطالب
معرفی کتابخانه Postal برای ASP.NET MVC
Postal کتابخانه ای برای تولید و ارسال ایمیل توسط نما‌های ASP.NET MVC است. برای شروع این کتابخانه را به پروژه خود اضافه کنید. پنجره Package Manager Console  را باز کرده و فرمان زیر را اجرا کنید.
PM> Install-Package Postal

شروع به کار با Postal

نحوه استفاده از Postal در کنترلر‌های خود را در کد زیر مشاهده می‌کنید.
using Postal;

public class HomeController : Controller
{
  public ActionResult Index()
  {
      dynamic email = new Email("Example");
      email.To = "webninja@example.com";
      email.FunnyLink = DB.GetRandomLolcatLink();
      email.Send();
      return View();
  }
}
Postal نمای ایمیل را در مسیر Views\Emails\Example.cshtml جستجو می‌کند.
To: @ViewBag.To
From: lolcats@website.com
Subject: Important Message

Hello,
You wanted important web links right?
Check out this: @ViewBag.FunnyLink

<3


پیکربندی SMTP

Postal ایمیل‌ها را توسط SmtpClient ارسال می‌کند که در فریم ورک دات نت موجود است. تنظیمات SMTP را می‌توانید در فایل web.config خود پیکربندی کنید. برای اطلاعات بیشتر به MSDN Documentation مراجعه کنید.
<configuration>
  ...
  <system.net>
    <mailSettings>
      <smtp deliveryMethod="network">
        <network host="example.org" port="25" defaultCredentials="true"/>
      </smtp>
    </mailSettings>
  </system.net>
  ...
</configuration>

ایمیل‌های Strongly-typed

همه خوششان نمی‌آید از آبجکت‌های دینامیک استفاده کنند. علاوه بر آن آبجکت‌های دینامیک مشکلاتی هم دارند. مثلا قابلیت IntelliSense و یا Compile-time error را نخواهید داشت.
قدم اول - کلاسی تعریف کنید که از Email ارث بری می‌کند.
namespace App.Models
{
  public class ExampleEmail : Email
  {
    public string To { get; set; }
    public string Message { get; set; }
  }
}
قدم دوم - از این کلاس استفاده کنید!
public void Send()
{
  var email = new ExampleEmail
  {
    To = "hello@world.com",
    Message = "Strong typed message"
  };
  email.Send();
}
قدم سوم - نمایی ایجاد کنید که از مدل شما استفاده می‌کند. نام نما، بر اساس نام کلاس مدل انتخاب شده است. بنابراین مثلا ExampleEmail نمایی با نام Example.cshtml لازم دارد.
@model App.Models.ExampleEmail
To: @Model.To
From: postal@example.com
Subject: Example

Hello,
@Model.Message
Thanks!

آزمون‌های واحد (Unit Testing)

هنگام تست کردن کدهایی که با Postal کار می‌کنند، یکی از کارهایی که می‌خواهید انجام دهید حصول اطمینان از ارسال شدن ایمیل‌ها است. البته در بدنه تست‌ها نمی‌خواهیم هیچ ایمیلی ارسال شود.
Postal یک قرارداد بنام IEmailService و یک پیاده سازی پیش فرض از آن بنام EmailService ارائه می‌کند، که در واقع ایمیل‌ها را ارسال هم می‌کند. با در نظر گرفتن این پیش فرض که شما از یک IoC Container استفاده می‌کنید (مانند StructureMap, Ninject)، آن را طوری پیکربندی کنید تا یک نمونه از IEmailService به کنترلر‌ها تزریق کند. سپس از این سرویس برای ارسال آبجکت‌های ایمیل‌ها استفاده کنید (بجای فراخوانی متد ()Email.Send).
public class ExampleController : Controller 
{
    public ExampleController(IEmailService emailService)
    {
        this.emailService = emailService;
    }

    readonly IEmailService emailService;

    public ActionResult Index()
    {
        dynamic email = new Email("Example");
        // ...
        emailService.Send(email);
        return View();
    }
}
این کنترلر را با ساختن یک Mock از اینترفیس IEmailService تست کنید. یک مثال با استفاده از FakeItEasy را در زیر مشاهده می‌کنید.
[Test]
public void ItSendsEmail()
{
    var emailService = A.Fake<IEmailService>();
    var controller = new ExampleController(emailService);
    controller.Index();
    A.CallTo(() => emailService.Send(A<Email>._))
     .MustHaveHappened();
}

ایمیل‌های ساده و HTML

Postal ارسال ایمیل‌های ساده (plain text) و HTML را بسیار ساده می‌کند.
قدم اول - نمای اصلی را بسازید. این نما header‌ها را خواهد داشت و نما‌های مورد نیاز را هم رفرنس می‌کند. مسیر نما Views\Emails\Example.cshtml\~ است.
To: test@test.com
From: example@test.com
Subject: Fancy email
Views: Text, Html
قدوم دوم - نمای تکست را ایجاد کنید. به قوانین نامگذاری دقت کنید، Example.cshtml به Example.Text.cshtml تغییر یافته. مسیر فایل Views\Emails\Example.Text.cshtml است.
Content-Type: text/plain; charset=utf-8

Hello @ViewBag.PersonName,
This is a message
دقت داشته باشید که تنها یک Content-Type باید تعریف کنید.
قدم سوم - نمای HTML را ایجاد کنید (باز هم فقط با یک Content-Type). مسیر فایل Views\Emails\Example.Html.cshtml\~ است.
Content-Type: text/html; charset=utf-8

<html>
  <body>
    <p>Hello @ViewBag.PersonName,</p>
    <p>This is a message</p>
  </body>
</html>

ضمیمه ها

برای افزودن ضمائم خود به ایمیل ها، متد Attach را فراخوانی کنید.
dynamic email = new Email("Example");
email.Attach(new Attachment("c:\\attachment.txt"));
email.Send();


جاسازی تصاویر در ایمیل ها

Postal یک HTML Helper دارد که امکان جاسازی (embedding) تصاویر در ایمیل‌ها را فراهم می‌کند. دیگر نیازی نیست به یک URL خارجی اشاره کنید. 
ابتدا مطمئن شوید که فایل web.config شما فضای نام Postal را اضافه کرده است. این کار دسترسی به HTML Helper مذکور در نمای‌های ایمیل را ممکن می‌سازد.
<configuration>
  <system.web.webPages.razor>
    <pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
      <namespaces>
        <add namespace="Postal" />
      </namespaces>
    </pages>
  </system.web.webPages.razor>
</configuration>
متد EmbedImage تصویر مورد نظر را در ایمیل شما جاسازی می‌کند و توسط یک تگ </img> آن را رفرنس می‌کند.
To: john@example.org
From: app@example.org
Subject: Image

@Html.EmbedImage("~/content/postal.jpg")
Postal سعی می‌کند تا نام فایل تصویر را، بر اساس مسیر تقریبی ریشه اپلیکیشن شما تعیین کند.


Postal بیرون از ASP.NET

Postal می‌تواند نماهای ایمیل‌ها را بیرون از فضای ASP.NET رندر کند. مثلا در یک اپلیکیشن کنسول یا یک سرویس ویندوز.
این امر توسط یک View Engine سفارشی میسر می‌شود. تنها نماهای Razor پشتیبانی می‌شوند. نمونه کدی را در زیر مشاهده می‌کنید.
using Postal;

class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        // Get the path to the directory containing views
        var viewsPath = Path.GetFullPath(@"..\..\Views");

        var engines = new ViewEngineCollection();
        engines.Add(new FileSystemRazorViewEngine(viewsPath));

        var service = new EmailService(engines);

        dynamic email = new Email("Test");
        // Will look for Test.cshtml or Test.vbhtml in Views directory.
        email.Message = "Hello, non-asp.net world!";
        service.Send(email);
    }
}

محدودیت ها: نمی توانید برای نمای ایمیل هایتان از Layout‌ها استفاده کنید. همچنین در نماهای خود تنها از مدل‌ها (Models) می‌توانید استفاده کنید، و نه ViewBag.


Email Headers:  برای در بر داشتن نام، در آدرس ایمیل از فرمت زیر استفاده کنید.

To: John Smith <john@example.org>
Multiple Values: برخی از header‌ها می‌توانند چند مقدار داشته باشند. مثلا Bcc و CC. اینگونه مقادیر را می‌توانید به دو روش در نمای خود تعریف کنید:
جدا کردن مقادیر با کاما:
Bcc: john@smith.com, harry@green.com
Subject: Example

etc
و یا تکرار header:
Bcc: john@smith.com
Bcc: harry@green.com
Subject: Example

etc

ساختن ایمیل بدون ارسال آن

لازم نیست برای ارسال ایمیل هایتان به Postal تکیه کنید. در عوض می‌توانید یک آبجکت از نوع System.Net.Mail.MailMessage تولید کنید و به هر نحوی که می‌خواهید آن را پردازش کنید. مثلا شاید بخواهید بجای ارسال ایمیل ها، آنها را به یک صف پیام مثل MSMQ انتقال دهید یا بعدا توسط سرویس دیگری ارسال شوند. این آبجکت MailMessage تمامی Header ها، محتوای اصلی ایمیل و ضمائم را در بر خواهد گرفت.
کلاس EmailService در Postal متدی با نام CreateMailMessage فراهم می‌کند.
public class ExampleController : Controller 
{
    public ExampleController(IEmailService emailService)
    {
        this.emailService = emailService;
    }

    readonly IEmailService emailService;

    public ActionResult Index()
    {
        dynamic email = new Email("Example");
        // ...

        var message = emailService.CreateMailMessage(email);
        CustomProcessMailMessage(message);        

        return View();
    }
}

در این پست با امکانات اصلی کتابخانه Postal آشنا شدید و دیدید که به سادگی می‌توانید ایمیل‌های Razor بسازید. برای اطلاعات بیشتر لطفا به سایت پروژه Postal  مراجعه کنید.
مطالب
AngularJS #4
در این قسمت قصد دارم تا یک سیستم ارسال دیدگاه را به کمک Angular پیاده سازی کنم. هدف از این مثال؛ آشنایی با چند Directive توکار Angular و همچنین آموختن چگونگی کار با سرویس http$ برای ارتباط با سرور است.
کدهای HTML زیر را در نظر بگیرید:
<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="CommentCtrl">

        <div ng-repeat="comment in comments">
            <div style="float:right;cursor:pointer;" ng-click="remove(comment.Id,$index);">X</div>
            <a href="#">
                <img style="width:32px;" ng-src="/Content/user.gif" alt="{{comment.Name}}">
            </a>
            <div>
                <h4>{{comment.Name}}</h4>
                {{comment.CommentBody}}
            </div>
        </div>

        <div>
            <form action="/Comment/Add" method="post">
                <div>
                    <label for="Name">Name</label>
                    <input id="Name" type="text" name="Name" ng-model="comment.Name" placeholder="Your Name" />
                </div>
                <div>
                    <label for="Email">Email</label>
                    <input id="Email" type="text" name="Email" ng-model="comment.Email" placeholder="Your Email" />
                </div>
                <div>
                    <label for="CommentBody">Comment</label>
                    <textarea id="CommentBody" name="CommentBody" ng-model="comment.CommentBody" placeholder="Your Comment"></textarea>
                </div>
                <button type="button" ng-click="addComment()">Send</button>
            </form>
        </div>

    </div>
</div>
خب از ابتدا ساختار را مورد بررسی قرار می‌دهم و موارد ناآشنای آن را توضیح می‌دهم:

ng-app: خاصیت ng-app جز خواص پیش فرض HTML نیست و یک خاصیت سفارشی است که توسط Angular به صورت پیش فرض تعریف شده است. این خاصیت به Angular می‌گوید که کدام بخش از DOM باید توسط Angular مدیریت و پردازش شود. در اینجا div ای که با خاصیت ng-app مزین شده است به همراه تمامی عناصر فرزند آن توسط موتور پردازش گر DOM توکار مورد پردازش قرار گرفته و اصطلاحا کامپایل می‌شود. بله! اینجا از لفظ کامپایل شدن برای بیان این فرآیند استفاده کردم. هیچ کدام از این Directive‌های سفارشی به خودی خود برای مرورگر قابل تفسیر نیست و اینجاست که Angular وارد عمل شده و این Directive‌ها را به کدهای HTML و جاوا اسکریپت که برای مرورگر قابل فهم است تبدیل می‌کند. به همین جهت با ng-app مشخص می‌کنیم که کدام بخش از DOM باید توسط Angular تفسیر و مدیریت شود.شاید این سوال برای شما مطرح شده باشد که در مثال قبلی ng-app مقداری نداشت و برای تگ html تعریف شده بود. پاسخ این است که در مثال قبلی چون برنامه‌ی ما دارای یک ماژول بیشتر نبود می‌توانستیم از مقدار دهی ng-app صرف نظر کنیم؛ اما در این مثال ما قصد داریم کمی هم مفهوم ماژول را در Angular بررسی کنیم. در نتیجه در این مثال برنامه‌ی ما از ماژولی به نام myApp تشکیل شده است. دلیل اینکه در این مثال ng-app بر روی یک div تعریف شده است این است که همین قسمت از DOM توسط Angular تفسیر شود برای ما کفایت می‌کند. هنگامی ng-app را بر روی html تعریف می‌کنیم که قصد داشته باشیم کل صفحه توسط Angular تفسیر شود.
 
ng-controller: در Angular کنترلر‌ها تابع سازنده‌ی کلاس‌های ساده‌ی جاوا اسکریپتی هستند که به کمک آن‌ها بخشی از صفحه را مدیریت می‌کنیم. این که کدام بخش از صفحه توسط کدام کلاس کنترل و مدیریت شود، توسط ng-controller مشخص می‌شود. در اینجا هم عنصری که با ng-controller مشخص شده به همراه تمامی فرزندانش، توسط کلاس جاوا اسکریپتی به نام CommentCtrl مدیریت می‌شود. در حقیقت ما به کمک ng-controller مشخص می‌کنیم که کدام قسمت از View توسط کدام Controller مدیریت می‌شود. مرسوم است که در Angular نام کنترلرها با Ctrl خاتمه یابد.
   
ng-repeat: همه‌ی نظرات دارای یک قالب html یکسان هستند که به ازای داده‌های متفاوت تکرار شده اند. اگر می‌خواستیم نظرات را استفاده از موتور نمایشی Razor نشان دهیم از یک حلقه‌ی foreach استفاده می‌کردیم. خبر خوب این است که ng-repeat هم دقیقا به مانند حلقه‌ی foreach عمل می‌کند.در اینجا عبارت comment in comments دقیقا برابر با آن چیزی است که در یک حلقه‌ی foreach می‌نوشتیم. Comments در اینجا یک لیست به مانند آرایه ای از comment هست که در کنترلر مقدار دهی شده است. پس اگر با حلقه‌ی foreach مشکلی نداشته باشید با مفهوم ng-repeat هم مشکلی نخواهید داشت و دقیقا به همان شکل عمل می‌نماید.
     
ng-click: همان طور که گفتیم Directive‌های تعریف شده می‌توانند یک event سفارشی نیز باشند. ng-click هم یک Directive تو کار است که توسط Angular به صورت پیش فرض تعریف شده است. کاملا مشخص است که یک تابع به نام remove تعریف شده است که به هنگام کلیک شدن، فراخوانی می‌شود. دو پارامتر هم به آن ارسال شده است. اولین پارامتر Id دیدگاه مورد نظر است تا به سرور ارسال شود و از پایگاه داده حذف شود. دومین پارامتر index$ است که یک متغیر ویژه است که توسط Angular در هر بار اجرای حلقه‌ی ng-repeat مقدارش یک واحد افزایش می‌یابد. index$ هم به تابع remove ارسال می‌شود تا بتوان فهمید در سمت کلاینت کدام نظر باید حذف شود.
 
ng-src: از این Directive برای مشخص کردن src عکس‌ها استفاده می‌شود. البته در این مثال چندان تفاوتی بین ng-src و src معمولی وجود ندارد. ولی اگر آدرس عکس به صورت Content/{{comment.Name}}.gif می‌بود دیگر وضع فرق می‌کرد. چرا که مرورگر با دیدن آدرس در src سعی به لود کردن آن عکس می‌کند و در این حالت در لود کردن آن عکس با شکست روبرو می‌شود. ng-src سبب می‌شود تا در ابتدا آدرس عکس توسط Angular تفسیر شود و سپس آن عکس توسط مرورگر لود شود.
   
{{comment.Name}}: آکلودهای دوتایی برای انقیاد داده (Data Binding) با view-model استفاده می‌شود. این نوع اقیاد داده در مثال‌های قبلی مورد بررسی قرار گرفته است و نکته‌ی بیشتری در اینجا مطرح نیست.
   
ng-model: به کمک ng-model می‌توان بین متن داخل textbox و خاصیت شی مورد نظر انقیاد داده بر قرار کرد و هر دو طرف از تغییرات یکدیگر آگاه شوند. به این عمل انقیاد داده دوطرفه (Two-Way Data-Binding) می‌گویند.برای مثال textbox مربوط به نام را به comment.Name و textbox مربوط به email را به comment.Email مقید(bind) شده است. هر تغییری که در محتوای هر کدام از طرفین صورت گیرد دیگری نیز از آن تغییر با خبر شده و آن را نمایش می‌دهد.
   
تا به اینجای کار قالب مربوط به HTML را بررسی کردیم. حال به سراغ کدهای جاوا اسکریپت می‌رویم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('CommentCtrl', function ($scope, $http) {

    $scope.comment = {};

    $http.get('/Comment/GetAll').success(function (data) {

        $scope.comments = data;

    })

    $scope.addComment = function () {

        $http.post("/Comment/Add", $scope.comment).success(function () {

            $scope.comments.push({ Name: $scope.comment.Name, CommentBody: $scope.comment.CommentBody });

            $scope.comment = {};

        });
    };

    $scope.remove = function (id, index) {

        $http.post("/Comment/Remove", { id: id }).success(function () {

            $scope.comments.splice(index, 1);

        });
    };

});
در تعریف ng-app اگر به یاد داشته باشید برای آن مقدار myApp در نظر گرفته شده بود. در اینجا هم ما به کمک متغیر سراسری angular که توسط خود کتابخانه تعریف شده است، ماژولی به نام myApp را تعریف کرده ایم. پارامتر دوم را فعلا توضیح نمی‌دهم، ولی در این حد بدانید که برای تعریف وابستگی‌های این ماژول استفاده می‌شود که من آن را برابر یک آرایه خالی قرار داده ام.
در سطر بعد برای ماژول تعریف شده یک controller تعریف کرده ام. شاید دفعه‌ی اول است که تعریف کنترلر به این شکل را مشاهده می‌کنید. اما چرا به این شکل کنترلر تعریف شده و به مانند قبل به شکل تابع سازنده‌ی کلاس تعریف نشده است؟
پاسخ این است که اکثر برنامه نویسان از جمله خودم دل خوشی از متغیر سراسری ندارند. در شکل قبلی تعریف کنترلر، کنترلر به شکل یک متغیر سراسری تعریف می‌شد. اما استفاده از ماژول برای تعریف کنترلر سبب می‌شود تا کنترلرهای ما روی هوا تعریف نشده باشند و هر یک در جای مناسب خود باشند. به این شکل مدیریت کدهای برنامه نیز ساده‌تر بود. مثلا اگر کسی از شما بپرسد که فلان کنترلر کجا تعریف شده است؛ به راحتی می‌گویید که در فلان ماژول برنامه تعریف و مدیریت شده است.
در تابعی که به عنوان کنترلر تعریف شده است، دو پارامتر به عنوان وابستگی درخواست شده است. scope که برای ارتباط با view-model و انقیاد داده به کار می‌رود و http$  که برای ارتباط با سرور به کار می‌رود. نمونه‌ی مناسب هر دوی این پارامترها توسط سیستم تزریق وابستگی تو کار angular در اختیار کنترلر قرار می‌گیرد.
قبلا چگونگی استفاده از scope$ برای اعمال انقیاد داده توضیح داده شده است. نکته‌ی جدیدی که مطرح است چگونگی استفاده از سرویس http$ برای ارتباط با سرور است. سرویس http $   دارای 4 متد put ، post ، get و delete است.
واقعا استفاده از این سرویس کاملا واضح و روشن است. در متد addComment وقتی که دیدگاه مورد نظر اضافه شد، به آرایه‌ی کامنت‌ها یک کامنت جدید می‌افزاییم و چون انقیاد داده دو طرفه است، بالافاصله دیدگاه جدید نیز در view به نمایش در می‌آید.کار تابع remove هم بسیار ساده است. با استفاده از index ارسالی، دیدگاه مورد نظر را از آرایه‌ی کامنت‌ها حذف می‌کنیم و ادامه‌ی کار توسط انقیاد داده دو طرفه انجام می‌شود.
همان طور که مشاهده می‌شود مفاهیم انقیاد داده دو طرفه و تزریق وابستگی خودکار سرویس‌های مورد نیاز، کار با angularjs را بسیار ساده و راحت کرده است. اصولا در بسیاری از موارد احتیاجی به باز اختراع چرخ نیست و کتابخانه‌ی angular آن را برای ما از قبل تدارک دیده است.
   
کدهای این مثال ضمیمه شده است. این کدها در Visual Studio 2013 و به کمک ASP.NET MVC 5 و Entity Framework 6 نوشته شده است. سعی شده تا مثال نوشته شده به واقعیت نزدیک باشد. اگر دقت کنید مدل کامنت در مثالی که نوشتم به گونه ای است که دیدگاه‌های چند سطحی به همراه پاسخ هایش مد نظر بوده است. به عنوان تمرین نمایش درختی این گونه دیدگاه‌ها را به کمک Angular انجام دهید. کافیست Treeview in Angular را جست و جو کنید؛ مطمئنا به نتایج زیادی می‌رسید. گرچه در مثال ضمیمه شده اگر جست و جو کنید من پیاده سازیش را انجام دادم. هدف از جست و جو در اینترنت مشاهده این است که بیشتر مسائل در Angular از پیش توسط دیگران حل شده است و احتیاجی نیست که شما با چالش‌های جدیدی دست و پنجه نرم کنید.
پس به عنوان تمرین، دیدگاه‌های چند سطحی به همراه پاسخ که نمونه اش را در همین سایتی که درحال مشاهده آن هستید می‌بینید را به کمک AngularJS پیاده سازی کنید.
  
در مقاله‌ی بعدی چگونگی انتقال منطق تجاری برنامه از کنترلر به لایه سرویس و چگونگی تعریف سرویس جدید را مورد بررسی قرار می‌دهم.
   

مطالب
CheckBoxList برای فیلد Enum Flags مدل در ASP.Net MVC
قبلا مطالبی در سایت راجع به نوع داده شمارشی یا Enum و همچنین CheckBoxList و RadioButtonList وجود دارد. اما در این مطلب قصد دارم تا یک روش متفاوت را برای تولید و بهره گیری از CheckBoxList با استفاده از نوع داده‌های شمارشی برای شما ارائه کنم.
فرض کنید بخواهید به کاربر این امکان را بدهید تا بتواند چندین گزینه را برای یک فیلد انتخاب کند. به عنوان یک مثال ساده فرض کنید گزینه ای از مدل، پارچه‌های مورد علاقه یک نفر هست. کاربر می‌تواند چندین پارچه را انتخاب کند. و این فرض را هم بکنید که به لیست پارچه‌ها گزینه دیگری اضافه نخواهد شد. پارچه (Fabric) را مثلا می‌توانیم به صورت زیر تقسیم بندی کنیم :
  1. پنبه (Cotton)
  2. ابریشم (Silk)
  3. پشم (Wool)
  4. ابریشم مصنوعی (Rayon)
  5. پارچه‌های دیگر (Other)

با توجه به اینکه دیگر قرار نیست به این لیست گزینه دیگری اضافه شود می‌توانیم آنرا به صورت یک نوع داده شمارشی (Enum) تعریف کنیم. مثلا بدین صورت:

public enum Fabric
{
    [Description("پنبه")]
    Cotton,

    [Description("ابریشم")]
    Silk,

    [Description("پشم")]
    Wool,

    [Description("ابریشم مصنوعی")]
    Rayon,

    [Description("پارچه‌های دیگر")]
    Other
}

حال فرض کنید View Model زیر فیلدی از نوع نوع داده شمارشی Fabric دارد:
public class MyViewModel
{
    public Fabric Fabric { get; set; }
}

توجه داشته باشید که فیلد Fabric از کلاس MyViewModel باید چند مقدار را در خود نگهداری کند. یعنی می‌تواند هر کدام از گزینه‌های Cotton، Silk، Wool، Rayon، Other به صورت جداگانه یا ترکیبی باشد. اما در حال حاضر با توجه به اینکه یک فیلد Enum معمولی فقط می‌تواند یک مقدار را در خودش ذخیره کند قابلیت ذخیره ترکیبی مقادیر در فیلد Fabric از View Model بالا وجود ندارد.

اما راه حل این مشکل استفاده از پرچم (Flags) در تعریف نوع داده شمارشی هست. با استفاده از پرچم نوع داده شمارشی بالا به صورت زیر باید تعریف شود:
[Flags]
public enum Fabric
{
    [Description("پنبه")]
    Cotton = 1,

    [Description("ابریشم")]
    Silk = 2,

    [Description("پشم")]
    Wool = 4,

    [Description("ابریشم مصنوعی")]
    Rayon = 8,

    [Description("پارچه‌های دیگر")]
    Other = 128
}
همان طور که می‌بینید از عبارت [Flags] قبل از تعریف enum استفاده کرده ایم. همچنین هر کدام از مقادیر ممکن این نوع داده شمارشی با توانهایی از 2 تنظیم شده اند. در این صورت یک نمونه از این نوع داده می‌تواند چندین مقدار را در خودش ذخیره کند.

برای آشنایی بیشتر با این موضوع به کدهای زیر نگاه کنید:
Fabric cotWool = Fabric.Cotton | Fabric.Wool;
int cotWoolValue = (int) cotWool;
به وسیله عملگر | می‌توان چندین مقدار را در یک نمونه از نوع Fabric ذخیره کرد. مثلا متغیر cotWool هم دارای مقدار Fabric.Cotton و هم دارای مقدار Fabric.Wool هست. مقدار عددی معادل متغیر cotWool برابر 5 هست که از جمع مقدار عددی Fabric.Cotton و Fabric.Wool به دست آمده است.

حال فرض کنید فیلد Fabric از View Model ذکر شده (کلاس MyViewModel) را به صورت لیستی از چک باکس‌ها نمایش دهیم. مثل زیر:

شکل (الف)
سپس بخواهیم تا کاربر بعد از انتخاب گزینه‌های مورد نظرش از لیست بالا و پست کردن فرم مورد نظر، بایندر وارد عمل شده و فیلد Fabric را بر اساس گزینه هایی که کاربر انتخاب کرده مقداردهی کند.

برای این کار از پروژه MVC Enum Flags کمک خواهیم گرفت. این پروژه شامل یک Html Helper برای تبدیل یه Enum به یک CheckBoxList و همچنین شامل Model Binder مربوطه هست. البته بعضی از کدهای Html Helper آن احتیاج به تغییر داشت که آنرا انجام دادم ولی بایندر آن بسیار خوب کار می‌کند.

خوب html helper مربوط به آن به صورت زیر می‌باشد:
public static IHtmlString CheckBoxesForEnumFlagsFor<TModel, TEnum>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TEnum>> expression)
{
    ModelMetadata metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression(expression, htmlHelper.ViewData);
    Type enumModelType = metadata.ModelType;

    // Check to make sure this is an enum.
    if (!enumModelType.IsEnum)
    {
        throw new ArgumentException("This helper can only be used with enums. Type used was: " + enumModelType.FullName.ToString() + ".");
    }

    // Create string for Element.
    var sb = new StringBuilder();

    foreach (Enum item in Enum.GetValues(enumModelType))
    {
        if (Convert.ToInt32(item) != 0)
        {
            var ti = htmlHelper.ViewData.TemplateInfo;
            var id = ti.GetFullHtmlFieldId(item.ToString());

            //Derive property name for checkbox name
            var body = expression.Body as MemberExpression;
            var propertyName = body.Member.Name;
            var name = ti.GetFullHtmlFieldName(propertyName);
                    
            //Get currently select values from the ViewData model
            TEnum selectedValues = expression.Compile().Invoke(htmlHelper.ViewData.Model);

            var label = new TagBuilder("label");
            label.Attributes["for"] = id;
            label.Attributes["style"] = "display: inline-block;";
            var field = item.GetType().GetField(item.ToString());

            // Add checkbox.
            var checkbox = new TagBuilder("input");
            checkbox.Attributes["id"] = id;
            checkbox.Attributes["name"] = name;
            checkbox.Attributes["type"] = "checkbox";
            checkbox.Attributes["value"] = item.ToString();
                    
            if ((selectedValues as Enum != null) && ((selectedValues as Enum).HasFlag(item)))
            {
                checkbox.Attributes["checked"] = "checked";
            }
            sb.AppendLine(checkbox.ToString());

            // Check to see if DisplayName attribute has been set for item.
            var displayName = field.GetCustomAttributes(typeof(DisplayNameAttribute), true)
                .FirstOrDefault() as DisplayNameAttribute;
            if (displayName != null)
            {
                // Display name specified.  Use it.
                label.SetInnerText(displayName.DisplayName);
            }
            else
            {
                // Check to see if Display attribute has been set for item.
                var display = field.GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), true)
                    .FirstOrDefault() as DisplayAttribute;
                if (display != null)
                {
                    label.SetInnerText(display.Name);
                }
                else
                {
                    label.SetInnerText(item.ToDescription());
                }
            }
            sb.AppendLine(label.ToString());

            // Add line break.
            sb.AppendLine("<br />");
        }
    }

    return new HtmlString(sb.ToString());
}

در کدهای بالا از متد الحاقی ToDescription نیز برای تبدیل معادل انگلیسی به فارسی یک مقدار از نوع داده شمارشی استفاده کرده ایم.
public static string ToDescription(this Enum value)
{
    var attributes = (DescriptionAttribute[])value.GetType().GetField(value.ToString()).GetCustomAttributes(typeof(DescriptionAttribute), false);
    return attributes.Length > 0 ? attributes[0].Description : value.ToString();
}

برای استفاده از این Html Helper در View کد زیر را می‌نویسیم:
@Html.CheckBoxesForEnumFlagsFor(x => x.Fabric)

که باعث تولید خروجی که در تصویر (الف) نشان داده شد می‌شود. و همچنین مدل بایندر مربوط به آن به صورت زیر هست:
public class FlagEnumerationModelBinder : DefaultModelBinder
{
    public override object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
    {
        if (bindingContext == null) throw new ArgumentNullException("bindingContext");

        if (bindingContext.ValueProvider.ContainsPrefix(bindingContext.ModelName))
        {
            var values = GetValue<string[]>(bindingContext, bindingContext.ModelName);

            if (values.Length > 1 && (bindingContext.ModelType.IsEnum && bindingContext.ModelType.IsDefined(typeof(FlagsAttribute), false)))
            {
                long byteValue = 0;
                foreach (var value in values.Where(v => Enum.IsDefined(bindingContext.ModelType, v)))
                {
                    byteValue |= (int)Enum.Parse(bindingContext.ModelType, value);
                }

                return Enum.Parse(bindingContext.ModelType, byteValue.ToString());
            }
            else
            {
                return base.BindModel(controllerContext, bindingContext);
            }
        }

        return base.BindModel(controllerContext, bindingContext);
    }

    private static T GetValue<T>(ModelBindingContext bindingContext, string key)
    {
        if (bindingContext.ValueProvider.ContainsPrefix(key))
        {
            ValueProviderResult valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(key);
            if (valueResult != null)
            {
                bindingContext.ModelState.SetModelValue(key, valueResult);
                return (T)valueResult.ConvertTo(typeof(T));
            }
        }
        return default(T);
    }
}

این مدل بایندر را باید به این صورت در متد Application_Start فایل Global.asax فراخوانی کنیم:
ModelBinders.Binders.Add(typeof(Fabric), new FlagEnumerationModelBinder());

مشاهده می‌کنید که در اینجا دقیقا مشخص کرده ایم که این مدل بایندر برای نوع داده شمارشی Fabric هست. اگر نیاز دارید تا این بایندر برای نوع داده‌های شمارشی دیگری نیز به کار رود نیاز هست تا این خط کد را برای هر کدام از آنها تکرار کنید. اما راه حل بهتر این هست که کلاسی به صورت زیر تعریف کنیم و تمامی نوع داده‌های شمارشی که باید از بایندر بالا استفاده کنند را در یک پراپرتی آن برگشت دهیم. مثلا بدین صورت:
public class ModelEnums
{
    public static IEnumerable<Type> Types
    {
        get
        {
            var types = new List<Type> { typeof(Fabric) };
            return types;
        }
    }
}

سپس به متد Application_Start رفته و کد زیر را اضافه می‌کنیم:
foreach (var type in ModelEnums.Types)
{
   ModelBinders.Binders.Add(type, new FlagEnumerationModelBinder())
}

اگر گزینه‌های پشم و ابریشم مصنوعی را از CheckBoxList تولید شده انتخاب کنیم، بدین صورت:

شکل (ب)


و سپس فرم را پست کنید، موردی شبیه زیر مشاهده می‌کنید:

شکل (ج)

همچنین مقدار عددی معادل در این جا برابر 12 می‌باشد که از جمع دو مقدار Wool و Rayon به دست آمده است. بدین ترتیب در یک فیلد از مدل، گزینه‌های انتخابی توسط کاربر قرار گرفته شده اند.

پروژه مربوط به این مثال را از لینک زیر دریافت کنید:
MvcEnumFlagsProjectSample.zip

پی نوشت : پوشه‌های bin و obj و packages جهت کاهش حجم پروژه از آن حذف شده اند. برای بازسازی پوشه packages لطفا به مطلب بازسازی کامل پوشه packages بسته‌های NuGet به صورت خودکار مراجعه کنید.
مطالب
نحوه استفاده از افزونه Firebug برای دیباگ برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery
هر از چندگاهی سؤال «این مثال jQuery رو نمی‌تونم اجرا یا باز سازی کنم» در این سایت یا سایت‌های مشابه تکرار می‌شوند. بنابراین بهتر است نحوه عیب یابی برنامه‌های ASP.NET مبتنی بر jQuery را یکبار با هم مرور کنیم. در اینجا، مثال تهیه یک Image Slider را که پیشتر در سایت مطرح شده است، به نحوی دیگر بررسی خواهیم کرد:
1) فراموش می‌کنیم تا اسکریپت اصلی jQuery را به درستی پیوست و مسیردهی کنیم.
2) مسیر Generic handler دیگری را ذکر می‌کنیم.
3) مسیرهای تصاویری را که Image slider باید نمایش دهد، کاملا بی‌ربط ذکر می‌کنیم.
4) خروجی JSON نامربوطی را بازگشت می‌دهیم.
5) یکبار هم یک استثنای عمدی دستی را در بین کدها قرار خواهیم داد.

و ... بعد سعی می‌کنیم با استفاده از Firebug عیوب فوق را یافته و اصلاح کنیم؛ تا به یک برنامه قابل اجرا برسیم.


معرفی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

یک برنامه ASP.NET Empty web application را آغاز کنید. سپس سه پوشه Scripts، Content و Images را به آن اضافه نمائید. در این پوشه‌ها، اسکریپت‌های نمایش دهنده تصاویر، Css آن و تصاویری که قرار است نمایش داده شوند، قرار می‌گیرند:


سپس یک فایل default.aspx و یک فایل OrbitHandler.ashx را نیز به پروژه با محتویات ذیل اضافه کنید: (در این دو فایل، 5 مورد مشکل ساز یاد شده لحاظ شده‌اند)
محتویات فایل OrbitHandler.ashx.cs مطابق کدهای ذیل است:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace OrbitWebformsTest
{
    public class Picture
    {
        public string Title { set; get; }
        public string Path { set; get; }
    }

    public class OrbitHandler : IHttpHandler
    {
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = /*"Images/" + name*/ name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = /*new JavaScriptSerializer().Serialize(items)*/ string.Empty;
            throw new InvalidDataException("همینطوری");
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }

        public bool IsReusable
        { 
            get { return false; } 
        }
    }
}
در اینجا جهت سهولت دموی برنامه (و همچنین امکان باز تولید آن توسط خوانندگان)، از بانک اطلاعاتی استفاده نشده و عمدا از یک لیست جنریک تشکیل شده در حافظه کمک گرفته شده است. تصاویر برنامه در پوشه Images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. بنابراین توسط متد PicturesDataSource، فایل‌های این پوشه را یافته و مطابق ساختار کلاس Picture بازگشت می‌دهیم. نهایتا این اطلاعات به ظاهر قرار است با فرمت JSON بازگشت داده شوند تا بتوان نتیجه را توسط افزونه Orbit استفاده کرد.

همچنین کدهای صفحه ASPX ایی که قرار است (به ظاهر البته) از این Generic handler استفاده کند به نحو ذیل است:
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="OrbitWebformsTest._default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <title></title>
    <link href="Content/orbit-1.2.3.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Script/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.orbit-1.2.3.min.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <form id="form1" runat="server">
    <div id="featured">
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                url: "Handler.ashx",
                contentType: "application/json; charset=utf-8",
                success: function (data) {
                    $.each(data, function (i, b) {
                        var str = '<img src="' + b.Path + '" alt="' + b.Title + '"/>';
                        $("#featured").append(str);
                    });
                    $('#featured').orbit();
                },
                dataType: "json"
            });
        });
    </script>
</body>
</html>
خوب! اگر پروژه را اجرا کنیم، کار نمی‌کند. یک مستطیل مشکی رنگ در کنار صفحه ظاهر شده و همین! حالا چکار باید کرد؟


مراحل عیب یابی برنامه‌ای که کار نمی‌کند!

ابتدا برنامه را در فایرفاکس باز کرده و سپس افزونه Firebug را با کلیک بر روی آیکن آن، بر روی سایت فعال می‌کنیم. سپس یکبار بر روی دکمه F5 کلیک کنید تا مجددا مراحل بارگذاری سایت تحت نظر افزونه Firebug فعال شده، طی شود.


اولین موردی که مشهود است، نمایش عدد 3، کنار آیکن فایرباگ می‌باشد. این عدد به معنای وجود خطاهای اسکریپتی در کدهای ما است.
برای مشاهده این خطاها، بر روی برگه Console آن کلیک کنید: 


بله. مشخص است که مسیر دهی فایل jquery-1.5.1.min.js صحیح نبوده و همین مساله سبب بروز خطاهای اسکریپتی گردیده است. برای اصلاح آن سطر زیر را در برنامه تغییر دهید:
 <script src="Scripts/jquery-1.5.1.min.js" type="text/javascript"></script>
پیشتر پوشه Script ذکر شده بود که باید تبدیل به Scripts شود.

مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید. اینبار در برگه Console و یا در برگه شبکه فایرباگ، خطای یافت نشدن Generic handler نمایان می‌شوند:


برای رفع آن به فایل default.aspx مراجعه و بجای معرفی Handler.ashx، نام OrbitHandler.ashx را وارد کنید.
مجددا دکمه F5 را فشرده و سایت را با تنظیمات جدید اجرا کنید.


اگر به برگه کنسول دقت کنیم، بروز استثناء در کدها تشخیص داده شده و همچنین در برگه Response پاسخ دریافتی از سرور، جزئیات صفحه خطای بازگشتی از آن نیز قابل بررسی و مشاهده است.
اینبار به فایل OrbitHandler.ashx.cs مراجعه کرده و سطر throw new InvalidDataException را حذف می‌کنیم. در ادامه برنامه را کامپایل و مجددا اجرا خواهیم کرد.



با اجرای مجدد سایت، تبادل اطلاعات صحیحی با فایل OrbitHandler.ashx برقرار شده است، اما خروجی خاصی قابل مشاهده نیست. بنابراین بازهم سایت کار نمی‌کند.
برای رفع این مشکل، متد ProcessRequest را به نحو ذیل تغییر خواهیم داد:
        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var items = PicturesDataSource();
            var json = new JavaScriptSerializer().Serialize(items);            
            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(json);
        }
برنامه را کامپایل کرده و اجرا می‌کنیم. برنامه اجرا می‌شود، اما باز هم کار نمی‌کند. مشکل از کجاست؟


بله. تمام تنظیمات به نظر درست هستند، اما در برگه شبکه فایرباگ تعدادی خطای 404 و یا «یافت نشد»، مشاهده می‌شوند. مشکل اینجا است که مسیرهای بازگشت داده شده توسط متد Directory.GetFiles، مسیرهای مطلقی هستند؛ مانند c:\path\images\01.jpg و جهت نمایش در یک وب سایت مناسب نمی‌باشند. برای تبدیل آن‌ها به مسیرهای نسبی، اینبار کدهای متد تهیه منبع داده را به نحو ذیل ویرایش می‌کنیم:
        IList<Picture> PicturesDataSource()
        {
            var results = new List<Picture>();
            var path = HttpContext.Current.Server.MapPath("~/Images");

            foreach (var item in Directory.GetFiles(path, "*.*"))
            {
                var name = Path.GetFileName(item);
                results.Add(new Picture
                {
                    Path = "Images/" + name,
                    Title = name
                });
            }

            return results;
        }
در این کدها فقط قسمت Path ویرایش شده است تا به مسیر پوشه Images واقع در ریشه سایت اشاره کند.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل کار خواهد کرد.

بنابراین در اینجا مشاهده کردیم که اگر «برنامه‌ای مبتنی بر jQuery کار نمی‌کند»، چگونه باید قدم به قدم با استفاده از فایرباگ و امکانات آن، به خطاهایی که گزارش می‌دهد و یا مسیرهایی را که یافت نشد بیان می‌کند، دقت کرد تا بتوان برنامه را عیب یابی نمود.


سؤال مهم: اجرای کدهای jQuery Ajax فوق، چه تغییری را در صفحه سبب می‌شوند؟

اگر به برگه اسکریپت‌ها در کنسول فایرباگ مراجعه کنیم، امکان قرار دادن breakpoint بر روی سطرهای کدهای جاوا اسکریپتی نمایش داده شده نیز وجود دارد:


در اینجا همانند VS.NET می‌توان برنامه را در مرورگر اجرا کرده و تگ‌های تصویر پویای تولید شده را پیش از اضافه شدن به صفحه، مرحله به مرحله بررسی کرد. به این ترتیب بهتر می‌توان دریافت که آیا src بازگشت داده شده از سرور فرمت صحیحی دارد یا خیر و آیا به محل مناسبی اشاره می‌کند یا نه. همچنین در برگه HTML آن، عناصر پویای اضافه شده به صفحه نیز بهتر مشخص هستند: