مطالب
xamarin.android قسمت سوم
Theme
برای اینکه بتوانیم ظاهر گرافیکی layout‌ها را کنترل نماییم، از Theme که مجموعه‌ای از styleهای گرافیکی می‌باشد، استفاده می‌کنیم. در اندروید مجموعه‌ای از تم‌های از پیش ساخته شده که به آنها Builtin Theme نیز گفته می‌شود می‌توانیم استفاده کنیم. تم‌ها ظاهر گرافیکی کلیه کنترل‌های Layout را با نام‌های زیر، کنترل می‌کنند:
statusBarColor
textColorPrimary
colorAccent
ColorPrimary
WindowBackground

اگر ساختار زیر را در یک صفحه استاندارد برنامه‌های موبایل را در نظر بگیریم، styleها هر بخش، یک نام منحصر به فرد دارد:



اگر بخواهیم از style‌های از پیش طراحی شده‌ی اندروید استفاده نماییم، ابتدا میتوانیم در صفحه‌ی layout در زامارین، style مربوطه را از بخش Theme استفاده کرده و نتیجه را مشاهده کنیم. ولی تغییر style سبب تغییر layout در زمان اجرا نمی‌شود. هرگاه بخواهیم از styleهای استاندارد یا builtin اندروید استفاده نماییم، در Activity توسط خصوصیت Theme با فرمت:
[Activity(Theme = "@style/NameThem")]
تم را به‌عنوان تم داخلی وسپس نام کامل تم را می‌نویسیم.
 
CustomTheme
در طراحی فرم‌ها ممکن است بخواهیم از یک استایل خاص builtin استفاده کنیم؛ ولی ممکن است بعضی از استایل‌های آن را استفاده نکنیم، مانند تمی که از قبل استفاده شده‌است، از روش زیر استفاده می‌کنیم:
- بر روی دایرکتوری value راست کلیک میکنیم. گزینه add new item را انتخاب و یک فایل xmlfile را با نام style ایجاد میکنیم.
- style‌های جدید منابع application می‌باشند که در بخش resource از آن‌ها استفاده میکنیم. هر استایل جدید را توسط Style Tag مشخص میکنیم و در خصوصیت Name، نام Style را مشخص میکنیم.
ممکن است در یک Style نتوانیم و یا نخواهیم تمامی Style‌های مورد نیاز را تامین کنیم. از این رو توسط Parent، یک StyleBuition تعریف نموده که این Styleها از آن مشتق می‌شوند. اگر در Theme جدید گزینه‌ها مشخص شوند، تم اصلی تغییر نمی‌کند. در غیر اینصورت تمامی گزینه‌های تعریف شده در تم جدید از ThemParent مقدار دهی می‌شود.
توسط item می‌توان یک style را تعریف نمود. در Activity توسط
 [Activity(Theme = "@style/NameThem")]
می‌توانیم استایل سفارشی شده خودمان را مشخص کنیم.

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<resources>
  <style name="MainTheme" parent="Theme.AppCompat.Light.DarkActionBar">
     <item name="windowNoTitle">true</item>
     <item name="windowActionBar">false</item>
  </style>
</resources>
 
  
Navigation Menu
کتابخانه متریال دیزاین کتابخانه جدیدی می‌باشد که به اندروید اضافه شده‌است. توسط  آن می‌توانیم کنترل‌های جدید را با استایل‌های جدید برای Appهای اندروید، تولید کنیم. ابتدا نیاز به نصب Component‌های ذیل در زامارین می‌باشد.
 
استفاده که از کتابخانه متریال دیزاین
برای اینکه بتوانیم Navigation menu را ایجاد کنیم، باید از نیوگت، کتابخانه‌های Appcompat و Designlibrary را انتخاب و نصب نماییم و اگر نگارش ویژوال استودیوی شما 15.7.3باشد، از ابتدا بصورت اتوماتیک نصب شده است و احتیاجی به این مراحل نمی‌باشد. بدیهی است در زمان نصب باید از نرم افزار‌های تحریم گذر نیز استفاده کرد.
  
ساخت Menu
NavigationMenu، منوی اصلی منو می‌باشد که با Swipping از گوشه راست به چپ، باز یا بسته می‌شود یا با کلیک بر روی دکمه‌ی Menu بر روی Toolbar، منو را باز یا بسته میکند.
قدم اول: نصب منو
منظور همان اضافه کردن کتابخانه‌ها است.
قدم دوم:
ابتدا باید گزینه‌های منو را در یک فایل xml تعریف نمود. هر گزینه‌ی آن از دو بخش متن اصلی منو و ID منو تشکیل شده‌است.
بر روی دایرکتوری Resource راست کلیک کرده و یک دایرکتوری یا پوشه را به نام Menu ایجاد می‌کنیم. بر روی دایرکتوری منو، راست کلیک کرده و یک فایل Xml را به آن اضافه می‌کنیم. برای آنکه بتوانیم در این فایل دستورات ساخت منو را نوشته و به نحوی که توسط اندروید قابل خواندن و تبدیل به منو باشد، ساختار منو را از آدرس زیر ویژوال استودیو دانلود میکنیم.
 <menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">

توسط Group مجموعه گزینه‌های منو را را معرفی میکنیم.
هر گزینه در منو ی اصلی توسط یک آیتم مشخص میشود. برای آنکه هنگام کلیک بر روی هر گزینه از طریق برنامه نویسی بتوانیم گزینه انتخاب شده را شناسایی کنیم، یک آی دی منحصر بفرد را به هر گزینه اختصاص میدهیم. زمانیکه بر روی یک گزینه کلیک میشود، توسط این ID‌ها میتوانیم شناسایی کنیم کدام گزینه انتخاب شده‌است.
خصوصیت Android :Title متن اصلی منو را مشخص میکند.
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
     <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
     <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>

سپس باید در Layout مورد نظر همانند صفحه Main، ساختار اصلی برنامه شامل Toolbar و Menu را بصورت زیر تعریف نماییم:
<android.support.v7.widget.Toolbar
  android:layout_width="match_parent"
  android:id="@+id/toolbar1"
  android:background="#33B86C"
  android:minHeight="?android:attr/actionBarSize"
  android:layout_height="wrap_content">
</android.support.v7.widget.Toolbar>

ساختار منو به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
    <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
    <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>
در Linearlayout ریشه، گزینه Fitssystemwindow را true میکنیم که سایز linearlayout را با سایز موبایل جدید اندازه می‌کند. سپس از toolbox، کنترل Toolbarرا به پنجره اضافه میکنیم که در بالای صفحه قرار می‌گیرد.
toolbar اضافه شده، toolbar استاندارد قبل از متریال دیزاین میباشد. در واقع toolbar اول، Toolbar استاندارد اندروید می‌باشد. برای آنکه از Toolbar متریال دیزاین استفاده کنیم، کنترل‌های متریال دیزاین در بخش supportlibrary اضافه میشود و Toolbar متریال دیزاین را اضافه میکنیم. علامت ؟ یعنی اینکه می‌خواهیم از اندازه سیستمی استفاده کنیم. اگر بخواهیم حداقل سایز Toolbarبر اساس پیش فرض در دستگاه‌های مختلف باشد، از علامت Android :attr ? استفاده میکنیم. اگر بخواهیم حداقل ارتفاع پیشنهادی اندروید در هر موبایل متصل شود، از خصوصیت Action Bar Size  استفاده میکنیم. این خصوصیت زمانی عمل میکند که Height  آن Wrapcontent باشد.
گذاشتن دکمه منو: برای آنکه بتوانیم دکمه منو را به Toolbar اضافه کنیم، از دکمه Image Button استفاده میکنیم که یک دکمه‌ی معمولی می‌باشد ولی خلاصه‌ی آن عکس است. در خصوصیت Back ground دکمه، بصورت زیر نام فایل آیکن منو را در دایرکتوری Drawable، مشخص میکنیم و خصوصیت src آن‌را null می‌کنیم تا تصویری بجز تصویر انتخابی نباشد.
برای آنکه بتوانیم پنجره اصلی منو را به صورتیکه دارای قابلیت حرکت به راست و چپ باشد، ایجاد کنیم، از کنترلی به‌نام  Drowerlayout استفاده میکنیم که بر روی صفحه قرار میگیرد. DrawerLayout در linearlayout ریشه قرار میگیرد و یا بعد از ToolBar و حتما باید خصوصیت fitsystemwindow کنترل Drawer را True کنیم. جهت نمایش گزینه‌های اصلی در Drawer از کنترل NavigationٰView استفاده می‌کنیم.
گزینه‌های منو در کنترلی به نام Navigationview قرار دارد. این کنترل باید در Drawerlayout قرار گیرد. توسط فضای نام منو، محل فایل xml را که منو درون آن قرار گرفته است، مشخص می‌کنیم. آدرس این دستور در این مسیر می‌باشد:
 xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
Layout gravity  آن را end  قرار میدهیم که از سمت راست قرار بگیرد. Fit system Window را هم True میکنیم تا گزینه‌های داخل آن‌را هم Fit کند. Theme باید از نوع تم‌های متریال دیزاین و با کلمه Them . App Compact. ligth.NoActionBar باشد. برای آنکه اکتیویتی‌ها، متریال دیزاین را ساپورت کنند، میتوان از کلاس  App compact Activity  استفاده کنیم. Tool bar بصورت پیش فرض لیبل اکتیویتی را نشان می‌دهد و دستور زیر عنوان Toolbar را حذف میکند.
 SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
 
مدیریت گزینه‌های منو
به محض انتخاب یک گزینه درون NavigationView، رخدادی به نام NavigationItemSelected صادر می‌شود که توسط آن میتوانیم گزینه‌ی انتخاب شده را از طریق برنامه نویسی مدیریت کنیم. این کنترل در Android.Support.V7.Widget و NameSpace بالا قرار میگیرد. سپس یک رخ‌داد گردان را با نام navigationItemSelected پیاده سازی می‌کنیم. اطلاعات مربوط به گزینه‌ی انتخاب شده، در پارامتر دوم از این تابع NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs ذخیره می‌شود. ID، آیتم انتخاب شده در فایل Menu را باز می‌گرداند.
        var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
        navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:

                    break;
            }
        }
 
مدیریت اکتیویتی‌ها توسط Menu
با انتخاب گزینه Menu باید اکتیویتی مربوطه انتخاب شود. بنابراین برای هر گزینه‌ی منو یک Layout و اکتیویتی را ایجاد می‌کنیم و اجرا میکنیم. ولی در اکتیویتی جدید Toolbar وجود ندارد.
 
تکنیک ادغام:
برای آنکه در Layoutهای مختلف، تولبار و منو و یا هر View دیگری را بصورت مشترک استفاده کنیم، یک فایل xml را به دایرکتوری Layout اضافه می‌کنیم. دستور Merge میتواند تمام layoutها را به درون layoutهای دیگر مانند home,insert ادغام و یا تزریق کند. جهت استفاده از Merge در layoutهای دیگر نیاز به Id منحصر به فرد می‌باشد.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<merge xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android" 
    xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto" android:id="@+id/toolbarlayout">
    <android.support.v7.widget.Toolbar android:layout_width="match_parent" android:id="@+id/toolbar1" android:background="#33B86C" android:minHeight="?android:attr/actionBarSize" android:layout_height="wrap_content">
        <ImageButton android:layout_width="wrap_content" android:layout_height="wrap_content" android:id="@+id/imageButton1" android:background="@drawable/mainmenu" android:layout_gravity="end" />
    </android.support.v7.widget.Toolbar>
    <android.support.v4.widget.DrawerLayout android:layout_width="match_parent" android:layout_height="match_parent" android:id="@+id/drawerLayout1" android:fitsSystemWindows="true">
        <android.support.design.widget.NavigationView android:minWidth="25px" android:minHeight="25px" android:layout_width="200dp" android:layout_height="match_parent" android:layout_gravity="end" app:menu="@menu/menu" android:id="@+id/navigationView1" android:fitsSystemWindows="true" />
    </android.support.v4.widget.DrawerLayout>
</merge>

در اکتیویتی‌های دیگر باید Toolbar و مدیریت گزینه‌های منو با کد‌های مشابه Main انجام شود.
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null) { }
        }
بنابراین دستورات xmlTollbar  و darawer layout در تمامی Layoutها و دستورات سی شارپ، کنترل کننده Toolbar و منو در تمامی اکتیویتی‌ها تکرار شده‌اند.
 
حل مشکلات Layout
یک فایل Xml را به Layout  اضافه می‌کنیم و درون آن Tag merge و کد‌های مشترک Drawer out و Toolbar را داخل تگ Merge اضافه می‌کنیم. جهت استفاده از کدهای (مقدار فایل ایکس ام ال ساخته شده که Tag merge داخل آن است)  Merge، در layout های دیگر، از دستور Include  استفاده می‌کنیم.
نام لی‌آوت را در خصوصیت Layout اضافه می‌کنیم. برای آنکه کد‌های سی شارپ کنترل کننده‌ی Toolbar و Menu چندین Toolbar وجود دارد که در یکی از آن‌ها یک کلاس واسط از کلاس app compat Activity  را به ارث میبریم. تابع Protected را از آن بازنویسی کرده و تمام کد‌های مدیریت Toolbar و منو را در آن پیاده سازی می‌کنیم. تمام اکتیویتی‌های برنامه را از این کلاس به ارث می‌بریم. بنابراین تابع InitieToolbar به تمامی فرزندان نیز به ارث برده می‌شود. در زمان اجرای دستورات، this ، اکتیویتی جاری می‌باشد.
    public class BaseAcitivity : AppCompatActivity
    {
        protected void InitieToolbar()
        {
            var toolbar = this.FindViewById<widgetV7.Toolbar>(Resource.Id.toolbar1);
            this.SetSupportActionBar(toolbar);
            //SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
            var imagebutton = toolbar.FindViewById<ImageButton>(Resource.Id.imageButton1);
            imagebutton.Click += Imagebutton_Click;
            var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
            navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        }

        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null)
                StartActivity(intent);
        }

        private void Imagebutton_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var drawerlayout = this.FindViewById<DrawerLayout>(Resource.Id.drawerLayout1);
            if (drawerlayout.IsDrawerOpen(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End) == false)
            {
                drawerlayout.OpenDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
            else
            {
                drawerlayout.CloseDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
        }
    }
 
اگر بخواهیم یک تم در تمامی اکتیویتی‌ها  به صورت سراسری استفاده شود، از فایل تنظمیات اندروید بنام AndroidManifest در دایرکتوری Properties استفاده می‌کنیم و در  بخش Application Theme، نام تم را مشخص میکنیم:
 android:theme="@style/Theme.AppCompat.Light.NoActionBar"
 

ساخت TabPage
پیشنیاز: نصب کتابخانه‌های متریال دیزاین همانند قبل و طبق ورژن Sdk نصب شده
اگر بخواهیم چندین صفحه را بر روی یکدیگر Stack و یا Overload نماییم، از Tabpage استفاده می‌کنیم. صفحاتی‌که از TabPage استفاده می‌کنند، با انگشت جابجا میشوند و همانند برنامه‌ی واتساپ Fragment می‌باشند و هر Fragment دارای layout و اکتیویتی مربوط به خود می‌باشد. معماری layout آن بصورت زیر است:


ToolBar، در بالای فرم قرار می‌گیرد. TabLayou که بصورت TabPage آن‌ها را به عهده دارد. Viewpager مدیریت Layout‌ها را به هنگام Swipe یا جابجایی به عهده دارد.
یک layout را برای Toolbar قرار می‌دهیم. سپس Layout اصلی main را طراحی میکنیم. پس از اضافه کردن ToolBar، ابزار TabLayout را در بخش SupportLibrary متریال دیزاین انتخاب و در صفحه می‌کشیم. TabLayout در پایین Toolbar قرار می‌گیرد و با انتخاب رنگ یکسان برای هر دو، متصل و یکنواخت به نظر می‌رسد. سپس از Layout از Toolbar آیتم ViewPager را بر روی صفحه قرار می‌دهیم. اگر LayoutWeight آن را یک قرار دهیم، تمام ارتفاع صفحه را به ما تخصیص می‌دهد. زمانیکه در TabLayout تب‌ها جابجا می‌شوند یا بر روی یک آیکن کلیک می‌شود، صفحه مربوطه در بخش ViewPager به کاربر نمایش داده میشود. هر Page یک فرگمنت می‌باشد. به ازای هر فرگمنت یک Layout به دایرکتوری layout اضافه کرده و به ازای هر layoutFragment یک Activity Fragment را اضافه می‌کنیم. یک اکتیویتی از نوع را Android.Support.v4.AppFragment ایجاد میکنیم.
    public class Fragment1 : Android.Support.V4.App.Fragment
    {
        public override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
        }
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater,
      ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            return inflater.Inflate(Resource.Layout.FragmentLayout1, container, false);
        }
    }
ابتدا باید viewpager در Layout اصلی را پیدا کرده و با دستور زیر به Tablayout متصل کنیم:
 var tablayout = FindViewById<Android.Support.Design.Widget.TabLayout>(Resource.Id.tabLayout1);
var viewpager = FindViewById<ViewPager>(Resource.Id.viewPager1);
tablayout.SetupWithViewPager(viewpager);
زمانیکه آیکن را در TabLayout انتخاب میکنیم یا با انگشت Swipe میکنیم، به ترتیب بین صفحات که از Position صفحه آغاز شده‌اند، حرکت می‌کنیم، باید فرگمنت همان Position را نشان دهیم و این مدیریت توسط بخشی به‌نام Adapter انجام میشود. یک Adapter را به کنترلر اضافه میکنیم و از کلاس Fragment pager adapter به ارث می‌بریم. بر روی کلاس Fragment pager adapter ، دکمه‌های کنترل و نقطه را میزنیم و سپس کلاس را پیاده سازی می‌کنیم. در این حالت دو تابع را به ما می‌دهد: تابع Get item .count مجددا بر روی کلاس پدر راست کلیک میکنیم. در تابع کانت تعداد کل صفحه‌ها را (Layout ها) را انتخاب میکنیم. هرگاه از یک صفحه به صفحه‌ی دیگری انتقال پیدا کنیم، موقعیت صفحه جدیدی که از یک شروع میشود را به تابع Get Item بر اساس موقعیت Object  از fragment مربوطه new کرده و بعنوان خروجی باز می‌گرداند.
    class TabFragmentAdapter : FragmentPagerAdapter
    {
        public TabFragmentAdapter(FragmentManager fm) : base(fm)
        {
        }
        public override int Count => 3;
        public override Fragment GetItem(int position)
        {
            switch (position)
            {
                case 0: return new Fragment1();
                case 1: return new Fragment2();
                case 2: return new Fragment3();
                default: return new Fragment1();
            }
        }


        //int f1() { return 100; }
        //int f1 => 100;
    }
و در اکتیویتی اصلی، کد زیر را برای Load فرگمنت‌ها نیز قرار می‌دهیم:
 viewpager.Adapter = new TabFragmentAdapter(this.SupportFragmentManager);
  
آیکن برای TabPage
سپس اگر بخواهیم آیکن‌های Tab را به ترتیب تعریف کنیم، از تابع Gettabat استفاده میکنیم. پارامتر ورودی آن موقعیت Tab page میباشد و Set icon هم آیکن‌های دایرکتوری Drawable را انتخاب میکند.
 tablayout.GetTabAt(0).SetIcon(Resource.Drawable.iconCall);
 

نمایش متن همراه با عکس
 اگر بخواهیم آیکن‌های تب پیج را سفارشی کنیم، از Layout استفاده میکنیم که عرض و ارتفاع آن wrap Content  باشند و درون آن یک Text view که معادل Lable میباشند، قرار میدهند:
 View iconlayout1 = LayoutInflater.Inflate(Resource.Layout.custom_TabIconLayout, null);
var txt = iconlayout1.FindViewById<TextView>(Resource.Id.tabTextIcon);
txt.Text = "تماس";
txt.SetCompoundDrawablesWithIntrinsicBounds(Resource.Drawable.iconCall, 0, 0, 0);
tablayout.GetTabAt(0).SetCustomView(iconlayout1);

کدهای مطلب جاری برای دریافت: Navigation-TabPage-samples.zip
مطالب
آشنایی و بررسی ابزار MiniProfiler
در کنار کتابخانه elmah که وظیفه ثبت تمامی خطاهای برنامه را دارد کتابخانه MiniProfiler امکان یافتن مشکلات کارایی و تنگناهای وب سایت را در اختیارمان قرار می‌دهد. دو قابلیت عمده که این ابزار فراهم می‌نمایید
  1. امکان مشاهده و بررسی کوئری‌های خام ADO.NET از قبیل SQL Server,Oracle و LINQ-to-SQL و EF/First Code و...
  2. نمایش زمان اجرای عملی صفحات
برای استفاده از این ابزار کافیست تا آن را از nuget دریافت نمایید
PM> Install-Package MiniProfiler
 در ASP.NET MVC در صفحه Layout_ قبل از بسته شدن تگ body تابع RenderIncludes را مانند زیر صدا بزنید تا در همه صفحات نمایش داده شود
@using StackExchange.Profiling;
<head>
 ..
</head>
<body>
  ...
  @MiniProfiler.RenderIncludes()
</body>
در کلاس global کد زیر را برای اجرای MiniProfiler اضافه نمایید
protected void Application_BeginRequest()
{
    if (Request.IsLocal)
    {
        MiniProfiler.Start();
    }
}

protected void Application_EndRequest()
{
    MiniProfiler.Stop();
}

برای پیکربندی MiniProfiler در web.config کد زیر را اضافه نمایید
<system.webServer>
  ...
  <handlers>
    <add name="MiniProfiler" path="mini-profiler-resources/*" verb="*" 
         type="System.Web.Routing.UrlRoutingModule"
         resourceType="Unspecified" 
         preCondition="integratedMode" />
  </handlers>
</system.webServer>
یا کتابخانه MiniProfiler.MVC را از nuget دریافت نمایید
PM> Install-Package MiniProfiler.MVC
با اضافه شدن این کتابخانه همه پیکربندی بصورت صورت خودکار انجام می‌گیرد. حال وب سایت را اجرا کنید در بالای صفحه مانند شکل زیر مدت زمان بارگذاری صفحه نمایش داده می‌شود که با کلیک بر روی آن اطلاعات بیشتری را مشاهده می‌نمایید

اگر در اکشن اجرا شده کوئری اجرا شد باشد ستونی به نام query times نمایش داده می‌شود که تعداد کوئری‌ها و مدت زمان آن را نمایش می‌دهد

حال بر روی گزینه sql کلیک کنید که صفحه دیگری باز شود و کوئری خام آن را مشاهد نمایید اگر کوئری تکرار شده باشد در کنار آن با DUPLICATE متمایز شده است

برای مشاهده کوئری‌های Entity Framework/First Code کتابخانه MiniProfiler.EF را اضافه نمایید
PM> Install-Package MiniProfiler.EF
اگر بصورت دستی MiniProfiler را پیکربندی کرده باشید می‌بایست در Application_Start دستور زیر را اجرا نمایید
protected void Application_BeginRequest()
{
    if (Request.IsLocal)
    {
        MiniProfiler.Start();
        MiniProfilerEF.Initialize();
    }
}
در حالت پبشرفته‌تر اگر قصد داشته باشید زمان یک قطعه کد را جداگانه محاسبه نمایید بصورت زیر عمل نمایید
public ActionResult Index()
{
    
    var profiler = MiniProfiler.Current;

    using (profiler.Step("Step 1"))
    {
        //code 1
    }

    using (profiler.Step("Step 2"))
    {
        //code 2
    }

    return View();
}
با این کار زمان هر step را بصورت جداگانه محاسبه می‌نماید. در ASP.NET Webforms دقیقا به همین صورت استفاده می‌شود فقط کافیست در masterpage اصلی یا اگر از masterpage استفاده نمی‌کنیم در صفحه مورد نظر تابع RenderIncludes را بصورت زیر صدا بزنیم
<%= StackExchange.Profiling.MiniProfiler.RenderIncludes() %>
امیدوارم مفید واقع شده باشد.
نظرات مطالب
چگونگی گزارشگیری از Business Objects مانند List توسط StimulSoft
برای عدم نمایش یک صفحه از کد زیر استفاده کنید:
mainReport.Pages[0].Enabled = false;
mainReport.Pages["PageName"].Enabled = false;
ولی این کار شیوه درستی نیست.
بهتر است برای هر گزارش یک فایل mrt درست کنید و در هنگام گزارش‌گیری با توجه به نوع گزارش، فایل mrt مورد نظر را لود کرده و اطلاعات مورد نیاز را به آن ارسال کنید.
در مثال بالا می‌توانید دو فایل ProductsReport.mrt و CustomersReport.mrt تولید کنید و در هر کدام BusinessObject مورد استفاده خود گزارش را تولید کنید و با توجه به شرط خود فایل مورد نظر را لود  کنید:
var mrtName = "";
object businessObject = new object();
if (cusomerReportCondition)
{
    mrtName = "CustomersReport.mrt";
    businessObject = getCustomerReportData();
}
else if (productsReportCondition)
{
    mrtName = "ProductsReport.mrt";
    businessObject = getProductsReportData();
}
//else if ...

mainReport.Load(mrtName);
mainReport.RegBusinessObject("businessObjectName", businessObject);
به عنوان یک Best Practice بهتر است برای جمع آوری اطلاعات هر گزارش، یک فایل cs جداگانه تهیه کنید به طور مثال ProductsReport.cs و CustomersReport.cs؛ و تمام فایل‌های cs گزارش خود را به یک پروژه‌ی دیگر مانند ProjectName.Reports انتقال دهید.
مطالب
تهیه گزارش در Blazor Wasm با استیمول ریپورت
 جهت تولید گزارش در Blazor Wasm، ابتدا آخرین نسخه‌ی استیمول سافت را از نیوگت دریافت کرده:
 Install-Package Stimulsoft.Reports.Blazor -Version 2021.2.4
سپس گزارشی را که با DataSource از نوع Business Objects ساخته‌ایم، در مسیر wwwroot/Reports قرار می‌دهیم. انتخاب نوع دیتاسورس اختیاری است و می‌توانیم از سایر دیتاسورس‌ها نیز استفاده کنیم.

جهت دسترسی به فایل گزارش، نیاز است فایل ریپورت، تبدیل به آرایه‌ای از بایت‌ها شود. به همین دلیل در Web Api یک متد را ساخته و در این متد، فایل گزارش را به آرایه تبدیل می‌کنیم:
[HttpGet]
[Route("GetReportFile/{fileName}")]
public async Task<IActionResult> GetReportFile(string fileName)
{
   var rootPath = _webHostEnverioment.WebRootFileProvider.GetDirectoryContents("/")
                     .FirstOrDefault(x => x.Name == "Reports")?.PhysicalPath;
   var path = Path.Combine(rootPath!, fileName);
   var bytes = await System.IO.File.ReadAllBytesAsync(path);
   return Ok(bytes);
}
و سپس در فایل Razor بوسیله HttpClient گزارش را نمایش می‌دهیم:
@page "/"
@using Stimulsoft.Base
@using Stimulsoft.Report
@using Stimulsoft.Report.Blazor
@inject HttpClient Http
<StiBlazorViewer Report="@report" />

@code
{
    private StiReport report;
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        //Create empty report object
        report = new StiReport();
        //Load report template
        // var reportBytes = await Http.GetByteArrayAsync("Reports/Report.mrt");
        report.RegBusinessObject("MyList", GetBusinessObject());
        var uri = $"/api/Report/GetReportFile/Report.mrt";
        var reportFile=await Http.GetFromJsonAsync<byte[]>(uri);
      //  var reportFile = await Http.GetByteArrayAsync("Report.mrt");
        report.Load(reportFile);
        await report.Dictionary.SynchronizeAsync();

    }

    public class BusinessEntity
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Alias { get; set; }
        public BusinessEntity(string name, string alias)
        {
            Name = name;
            Alias = alias;
        }
    }

    private System.Collections.ArrayList GetBusinessObject()
    {
        var list = new System.Collections.ArrayList();
        list.Add(new BusinessEntity("ali", "alias1"));
        list.Add(new BusinessEntity("reza", "alias2"));
        return list;
    }
}

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmReport.zip   
مطالب
آشنایی با الگوی طراحی Template Method
سناریویی وجود دارد که در آن شما می‌خواهید تنها یک کار را انجام دهید، ولی برای انجام آن n روش وجود دارد. برای مثال قصد مرتب سازی دارید و برای اینکار روش‌های مختلفی وجود دارند. برای حل این مساله پیشتر از الگوی طراحی استراتژی استفاده نمودیم.(مطالعه بیشتر در مورد الگوی طراحی استراتژی)
حال به سناریویی برخورد کردیم که بصورت زیر است:
می‌خواهیم یک کار را انجام دهیم ولی برای انجام این کار تنها برخی بخش‌های کار با هم متفاوت هستند. برای مثال قصد تولید گزارش و چاپ آن را داریم. در این سناریو خواندن اطلاعات و پردازش آن‌ها رخدادهایی ثابت هستند. ولی اگر بخواهیم گزارش را چاپ کنیم به مشکل می‌خوریم؛ چرا که چاپ گزارش به فرمت اکسل، فرمت و روش خود را دارد و چاپ به فرمت PDF شرایط خود را دارد.
در این سناریو دیگر الگوی طراحی استراتژی جواب نخواهد داد و نیاز داریم با یک الگوی طراحی جدید آشنا بشویم. این الگوی طراحی Template Method نام دارد.
در این الگو یک کلاس انتزاعی داریم به صورت زیر:
    public abstract class DataExporter
    {
        public void ReadData()
        {
            Console.WriteLine("Data is reading from SQL Server Database");
        }

        public void ProcessData()
        {
            Console.WriteLine("Data is processing...!");
        }

        public abstract void PrintData();

        public void GetReport()
        {
            ReadData();
            ProcessData();
            PrintData();
        }
    }
این کلاس abstract، یک متد بنام GetReport دارد که نحوه‌ی انجام کار را مشخص می‌کند. متدهای ReadData و ProcessData نشان می‌دهند که انجام این دو عمل همیشه ثابت هستند (منظور در این سناریو همیشه ثابت هستند). متد PrintData همانطور که مشاهده می‌شود بصورت انتزاعی تعریف شده است، چرا که چاپ عملی است که در هر فرمت دارای خروجی متفاوتی می‌باشد.
لذا در ادامه داریم:
    public class ExcelExporter : DataExporter
    {
        public override void PrintData()
        {
            Console.WriteLine("Data exported to Microsoft Excel!");
        }
    }

    public class PDFExporter : DataExporter
    {
        public override void PrintData()
        {
            Console.WriteLine("Data exported to PDF!");
        }
    }
کلاس ExcelExporter برای چاپ به فرمت اکسل می‌باشد. همانطور که مشاهده می‌شود این کلاس از کلاس انتزاعی DataExporter ارث بری کرده است. این بدین معنا است که کلاس ExcelExporter کارهای ReadData و ProcessData را از کلاس پدر خود می‌گیرد و در ادامه نحوه‌ی چاپ مختص به خود را پیاده می‌کند. همین توضیحات در مورد PDFExporter نیز صادق است.
حال برای استفاده‌ی از این کدها داریم:
            DataExporter dataExporter = new ExcelExporter();
            dataExporter.GetReport();
            Console.WriteLine("****************************");
            dataExporter = new PDFExporter();
            dataExporter.GetReport();
شما شاید بخواهید متدهای ReadData و ExportData و ProcessData را با سطح دسترسی متفاوتی از public تعریف نمایید که در این مقاله به این دلیل که خارج از بحث بود به آنها اشاره نشد و بصورت پیش فرض public در نظر گرفته شد.
مطالب
انتخاب layoutهای متفاوت در برنامه‌های Angular
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در یک برنامه‌ی Angular بخواهید layoutهای مختلفی داشته باشید؛ مثلا هنگام لاگین، طبق عرف کار باید هدر و فوتر صفحه از بین بروند و فقط فرم لاگین نمایش داده شود و یا بخواهید هنگام لاگین، یک layout مخصوص پنل مدیریتی داشته باشید و یا …

قبل از شروع، فرض را بر آن می‌گیریم که حداقل نیاز‌های یک پروژه‌ی Angular را آماده کرده اید. سپس یک پوشه‌ی جدید را به نام layout می‌سازیم و layout‌های مربوطه را در آن ایجاد میکنیم. با دستور زیر یک کامپوننت جدید را که layout ما خواهد شد، با نام دلخواهی ایجاد می‌کنیم:
ng g c Loginlayout
 و همچنین یک کامپوننت دیگر را برای صفحه‌ی اصلی به نام homelayout می‌سازیم:
ng g c homelayout

در ادامه Loginlayout را باز کرده و تنظیمات زیر را لحاظ کنید:
<div style="width: 100%;height: 250px;background-color: aquamarine">
   <h1>Header</h1>
</div>

<router-outlet></router-outlet>

<div style="width: 100%;height: 250px;background-color: brown">
  <h1>Foother</h1>
</div>
در اینجا یک هدر و یک فوتر را ساخته و <router-outlet></router-outlet> را در آن قرار می‌دهیم که قسمت پویای ما خواهد شد.

اکنون وارد کامپوننت home layout شوید و دقیقا مانند قبل، تنظیمات دلخواه خود را انجام داده و همچنین <router-outlet></router-outlet> راهم درون جائیکه می‌خواهید به صورت پویا باشد بگذارید.
تا اینجا ما فقط layoutها را طراحی کردیم. در ادامه در ریشه‌ی پروژه، سه کامپوننت را به نام‌های Home , Login, About میسازیم. Home و About دارای یک قالب و Login هم داری قالب مخصوص به خود میباشد.

سپس وارد کامپوننت آغازین برنامه (app.component.html) شوید و در آن <router-outlet></router-outlet> را وارد کنید. در اینجا دیگر نیازی به نوشتن تگ‌های خاص دیگری نیست.

در ادامه به اصلی‌ترین قسمت، یعنی مسیریابی می‌رسیم. وارد app.module.ts شوید و آن را به صورت زیر تنظیم کنید:
export const routes: Routes = [    
           { 
                path: 'Loginlayout', 
                component: LoginlayoutComponent ,
                children: [
                  { path: 'Login', component: LoginComponent, pathMatch: 'full'}                 
                ]
            },
            { 
                path: 'Homelayout', 
                component: HomelayoutComponent,
                children: [
                  { path: 'About', component: AbouComponent, pathMatch: 'full'},
                  { path: 'Home', component: HomeComponent, pathMatch: 'full'}
                ]
            }          
];
همانطورکه ملاحظه می‌کنید، مسیریابی بالا شامل مسیریابی‌های تو در تویی است. در اینجا کامپوننت‌های Home و About درون HomelayoutComponent بارگذاری می‌شوند و خود HomelayoutComponent  نیز درون app.component.
همچنین برای اینکه مشخص شود کدام کامپوننت به عنوان کامپوننت پیشفرض نمایش داده شود، به صورت زیر عمل میکنیم:
path: '', 
component: HomelayoutComponent,
children: [
  { path: '', component:HomeComponent, pathMatch: 'full'}         
]
به  این روش میتوانید هر تعداد layout ایی را که میخواهید، ایجاد کنید.

کدهای کامل این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت و یا به صورت آنی آزمایش کنید.
مطالب
آموزش Cache در ASP.NET Core - (قسمت اول : مفاهیم اولیه)
امروزه در وب‌سایت‌های شخصی و تجاری، یکی از مهم‌ترین پارامتر‌ها، سرعت پاسخگویی درخواست‌ها به وب‌سایت است. طبق آمار، کاربران آنلاین کنونی که ما با آن‌ها طرفیم، سطح تحملشان به سه ثانیه در یک صفحه میرسد؛ پس ما باید بتوانیم سرعت وب‌سایت‌های خودمان را تا حد ممکن بهبود بخشیم. از طرفی پارامتر سرعت، روی سئو گوگل هم تاثیر بسزایی دارد و Ranking وب‌سایت شمارا تا حد زیادی افزایش می‌دهد. قطعا همه می‌دانید که سرعت وبسایت و برنامه چقدر مهم هست؛ پس زیاده گویی نمی‌کنیم و می‌رویم سراغ اصل مطلب.
یکی از کارهایی که میتوانیم برای افزایش سرعت برنامه انجام دهیم، استفاده از Cache هست. بطور خیلی ساده، Cache یعنی قرار دادن دیتای پرکاربرد، در یک حافظه‌ی نزدیک‌تر از دیتابیس که هروقت به آن نیاز داشتیم، به آن دسترسی سریعی داشته باشیم و سرعت واکشی اطلاعات، از سرعتی که دیتابیس به ما می‌دهد، بیشتر باشد تا درخواست‌های ما با پاسخ سریع‌تری همراه شوند.
این حافظه، Ram هست و عمل Caching به اینصورت خواهد بود که هر وقت دیتای مورد نظر یکبار از دیتابیس واکشی شود، از دفعات بعد، آن دیتا را در Ram ذخیره میکند و برای درخواست‌های بعدی به دیتابیس Query نمیزند و دیتای مورد نیازش را از Ram میگیرد.
این امر در کنار مزایایی که دارد ، حساسیت بالایی هم بهمراه خواهد داشت؛ چرا که حافظه مورد استفاده Ram، یک حافظه محدود هست همچنین میتواند برای هر سخت افزاری متفاوت باشد. پس پیاده سازی این سیستم نیاز به دو دو تا چهارتا و ساختار درست دارد؛ در غیر اینصورت Cache کردن دیتای غلط میتواند به تنهایی وب‌سایتتان را Down کند؛ پس خیلی باید به این موضوع دقت داشت.

چه زمانی بهتر است از کش استفاده کنیم؟
  • وقتی دیتایی داریم که به تکرار از آن در برنامه استفاده میکنیم.
  • وقتی بعد از گرفتن دیتایی از دیتابیس، محاسباتی بر روی آن انجام میدهیم و پاسخ نهایی محاسبه را به کاربر نمایش میدهیم، میتوانیم یکبار پاسخ را کش کنیم تا از محاسبه‌ی هر باره‌ی آن جلوگیری شود.

آیا تمام اطلاعات را میتوان کش کرد؟
خیر.
  • سخت افزاری که برای کش استفاده میکنیم یعنی Ram، بسیار گران‌تر از دیتابیس برای ما تمام میشود؛ چرا که محدود است.
  • اگر همه دیتاهارا کش کنید، عمل سرچ میان آن زمان بیشتری خواهد برد.
پس اکنون میدانید که میتوانیم داده‌های بی نهایتی را در دیتابیس ذخیره کنیم و فقط با ارزش‌ترین‌ها و پر مصرف‌ترین هارا در حافظه کش، ذخیره میکنیم.

عملیات Cache در Asp.Net Core توسط اینترفیس‌های IMemoryCache و IDistributedCache مدیریت میشود و میتوانید با تزریق این اینترفیس‌ها براحتی از متدهایشان استفاده کنید؛ اما قبل از استفاده لازم است با عملکرد هر یک از آن‌ها آشنا شویم.

روش اول : In-memory Caching (Local Caching)
معمول‌ترین و ابتدایی‌ترین روش برای کش کردن اطلاعات، روش Local Caching و بصورت In-Memory است که اطلاعات را در حافظه Ram همان سروری که برنامه در آن اجرا میشود، کش میکند.

این روش تا زمانیکه برنامه‌ی ما برای اجرا شدن، تنها از یک سرور استفاده کند، بهترین انتخاب خواهد بود؛ چرا که به دلیل نزدیک بودن، سریع‌ترین بازخورد را نیز به درخواست‌ها ارائه میدهد.


اما شرایطی را فرض کنید که برنامه از چندین سرور برای اجرا شدن استفاده میکند و به طبع هر سرور درخواست‌های خودش را داراست که ما باید برای هر یک بصورت جداگانه‌ای یک کش In-Memory را در حافظه Ram هرکدام ایجاد کنیم. 

فرض کنید دیتای ما 1 , 2 , 3 , 4 , 5 , 6 , 7 , 8 , 9 , 10 باشد. بخشی از دیتا در Server 1 کش میشود (1 , 3 , 5 , 9) و بخشی دیگر در Server 2 کش خواهد شد (2 , 4 , 6 ,7 , 8 , 10).


در اینجا مشکلات و ضعف هایی به وجود خواهد آمد :


  • برای مثال اگر Server 1 به هر دلیلی از بین برود یا Down شود، اطلاعات کش درون آن نیز پاک خواهد شد و بعد از راه اندازی باید همه آن را دوباره از دیتابیس بخواند.
  • هر کدام از سرور‌ها کش‌های جدایی دارند و باهم Sync نیستند و امکان وجود یک داده‌ی حیاتی در یکی و عدم وجود آن در دیگری، بالاست. فرض کنید برنامه برای هر درخواست، نیاز به اطلاعات دسترسی کاربری را دارد. دسترسی‌های کاربر، در Server 1 کش شده، اما در Server 2 موجود نیست. در Server 2 به دلیل عدم وجود این کش، برنامه برای درخواست‌های معمول خود و چک کردن دسترسی کاربر یا باید هربار به دیتابیس درخواستی را ارسال کند که این برخلاف خواسته ماست و یا باید دیتای مربوط به دسترسی‌های کاربر را بعد از یکبار درخواست، از دیتابیس در خودش کش کند که این‌هم دوباره کاری به حساب میاید و دوبار کش کردن یک دیتا، امر مطلوبی نخواهد بود.

روش هایی وجود دارد که بتوان از سیستم Local Caching در حالت چند سروری هم استفاده کرد و این مشکلات را از بین برد، اما روش استاندارد در حالت چند سروری، استفاده از Distributed Cache‌ها است.


روش دوم : Distributed Caching

در این روش برنامه‌ی ما برای اجرا شدن از چندین سرور شبکه شده به هم، در حال استفاده هست و Cache برنامه، توسط سرورها به اشتراک گذاشته شده. 

در این حالت سرور‌های ما از یک کش عمومی استفاده میکنند که مزایای آن شامل :

■ درخواست‌ها به چندین سرور مختلف از هم ارسال شده، اما دیتای کش بصورت منسجم در هریک وجود خواهد داشت.

■ با خراب شدن یا Down شدن یک سرور، کش موجود در سرور‌های دیگر پاک نمیشود و کماکان قابل استفاده است.

■ به حافظه Ram یک سرور محدود نیست و مشکلات زیادی همچون کمبود سخت افزاری و محدودیت‌های حافظه‌ی Ram را تا حد معقولی کاهش میدهد.


طریقه استفاده از Cache در Asp.Net Core :

  • بر خلاف ASP.NET web forms و ASP.NET MVC در نسخه‌های Core به بعد، Cache بصورت از پیش ثبت شده، وجود ندارد. کش در Asp.Net Core با فراخوانی سرویس‌های مربوطه‌ی آن قابل استفاده است و نیاز است قبل از استفاده، سرویس آن را در کلاس Startup برنامه فراخوانی کنید. 
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    services.AddMemoryCache();
}

  • اینترفیس IMemoryCache از سیستم تزریق وابستگی‌ها در Core استفاده میکند و برای استفاده از اینترفیس آن، پس از اضافه کردن MemoryCache به Startup ، باید در کنترلر، عمل تزریق وابستگی (DI) را انجام دهید؛ سپس متد‌های مورد نیاز برای کش، در دسترس خواهد بود. 
public class HomeController : Controller
{
    private readonly IMemoryCache  _cache;
    public HomeController(IMemoryCache  cache)
    {
        _cache = cache;
    }
    ....
}

  • برای ذخیره‌ی کش میتوانید از متد Set موجود در این اینترفیس استفاده کنید. 
public IActionResult Set()
{
  _cache.Set("CacheKey", data , TimeSpan.FromDays(1));
  return View();
}

در پارامتر اول این متد (CacheKey)، یک کلید، برای اطلاعاتی که میخواهیم کش کنیم قرار میدهیم. دقت کنید که این کلید، شناسه‌ی دیتای شماست و باید طوری آن را در نظر گرفت که با صدا زدن این کلید از سرویس کش، همان دیتای مورد نظر را برگشت دهد (هر Object دیتا، باید کلید Unique خود را داشته باشد).


در پارامتر دوم، دیتای مورد نظر را که میخواهیم کش کنیم، به متد میدهیم و در پارامتر سوم نیز زمان اعتبار و تاریخ انقضای دیتای کش شده را وارد میکنیم؛ به این معنا که دیتای کش شده، بعد از مدت زمان گفته شده، از حافظه کش(Ram) حذف شود و برای دسترسی دوباره و کش کردن دوباره اطلاعات، نیاز به خواندن مجدد از دیتابیس باشد.


  • برای دسترسی به اطلاعات کش شده میتوانید از متد Get استفاده کنید. 
public IActionResult Get()
{
  string data = _cache.Get("CacheKey");
  return View(data);
}

تنها پارامتر ورودی این متد، کلید از قبل نسبت داده شده به اطلاعات کش هست که با استفاده از یکسان بودن کلید در ورودی این متد و کلید Set شده از قبل در حافظه Ram، دیتا مربوط به آن را برگشت میدهد.


  • متد TryGetValue برای بررسی وجود یا عدم وجود یک کلید در حافظه کش هست و یک Boolean را خروجی میدهد. 
public IActionResult Set()
  {
        DateTime data;
       // Look for cache key.
       if (!_cache.TryGetValue( "CacheKey" , out data))
       {
              // Key not in cache, so get data.
              data= DateTime.Now;

            // Save data in cache and set the relative expiration time to one day
             _cache.Set( "CacheKey" , data, TimeSpan.FromDays(1));
        }
        return View(data);
  }

این متد ابتدا بررسی میکند که کلیدی با نام "CacheKey" وجود دارد یا خیر؟ در صورت عدم وجود، آن را میسازد و دیتای مورد نظر را به آن نسبت میدهد.


  • با استفاده از متد GetOrCreate میتوانید کار متد‌های Get و Set را باهم انجام دهید و در یک متد، وجود یا عدم وجود کش را بررسی و در صورت وجود، مقداری را return و در صورت عدم وجود، ابتدا ایجاد کش و بعد return مقدار کش شده را انجام دهید. 
 public IActionResult GetOrCreate()
{
         var data = _cache.GetOrCreate( "CacheKey" , entry =>
         entry.SlidingExpiration = TimeSpan.FromSeconds(3);
         return View(data);
});
    return View(data);
}

  • برای مدیریت حافظه‌ی Ram شما باید یک Expiration Time را برای کش‌های خود مشخص کنید؛ تا هم حافظه Ram را حجیم نکنید و هم در هر بازه‌ی زمانی، دیتای بروز را از دیتابیس بخوانید. برای این کار option‌های متفاوتی از جمله absolute expiration و sliding expiration وجود دارند.

در اینجا absolute expiration به این معنا است که یک زمان قطعی را برای منقضی شدن کش‌ها مشخص میکند؛ به عبارتی میگوییم کش با کلید فلان، در تاریخ و ساعت فلان حذف شود. اما در sliding expiration یک بازه زمانی برای منقضی شدن کش‌ها مشخص میکنیم؛ یعنی میگوییم بعد از گذشت فلان دقیقه از ایجاد کش، آن را حذف کن و اگر در طی این مدت مجددا خوانده شد، طول مدت زمان آن تمدید خواهد شد.

این تنظیمات را میتوانید در قالب یک option زمان Set کردن یک کش، به آن بدهید. 

MemoryCacheEntryOptions options = new MemoryCacheEntryOptions();
options.AbsoluteExpiration = DateTime.Now.AddMinutes(1);
options.SlidingExpiration = TimeSpan.FromMinutes(1);
_cache.Set("CacheKey", data, options );

در مثال بالا هردو option اضافه شده یک کار را انجام میدهند؛ با این تفاوت که absolute expiration تاریخ now را گرفته و یک دقیقه بعد را به آن اضافه کرده و تاریخ انقضای کش را با آن تاریخ set میکند. اما sliding expiration از حالا بمدت یک دقیقه اعتبار دارد.


  • یکی از روش‌های مدیریت حافظه Ram در کش‌ها این است که برای حذف شدن کش‌ها از حافظه، اولویت بندی‌هایی را تعریف کنید. اولویت‌ها در چهار سطح قابل دسترسی است: 

  1.  NeverRemove = 3
  2.  High = 2
  3. Normal = 1
  4.  Low = 0 

این اولویت بندی‌ها زمانی کاربرد خواهند داشت که حافظه اختصاصی Ram، برای کش‌ها پر شده باشد و در این حالت سیستم کشینگ بصورت خودمختار، کش‌های با الویت پایین را از حافظه حذف میکند و کش‌های با الویت بیشتر، در حافظه باقی میمانند. این با شماست که الویت را برای دیتا‌های خود تعیین کنید؛ پس باید با دقت و فکر شده این کار را انجام دهید. 

MemoryCacheEntryOptions options = new MemoryCacheEntryOptions();
// Low / Normal / High / NeverRemove
options.Priority = CacheItemPriority.High;
cache.Set("CacheKey", data, options);

به این صورت میتوانید الویت‌های متفاوت را در قالب option به کش‌های خود اختصاص دهید. 

در این مقاله سعی شد مفاهیم اولیه Cache، طوری گفته شود، تا برای افرادی که میخواهند به تازگی این سیستم را بیاموزند و در پروژه‌های خود استفاده کنند، کاربردی باشد و درک نسبی را نسبت به مزایا و محدودیت‌های این سیستم بدست آورند.


در قسمت دوم همین مقاله بطور تخصصی‌تر به این مبحث میپردازیم و یک پکیج آماده را معرفی میکنیم که خیلی راحت‌تر و اصولی‌تر کش را برای ما پیاده سازی میکند.

مطالب
بخش دوم - بررسی ساختار فایل ها و Syntax برنامه های Svelte
در بخش اول به معرفی SvelteJs پرداختیم و اولین پروژه‌ی خود را ایجاد کردیم. در ادامه به بررسی جزئیات فایل‌های تشکیل شده می‌پردازیم. قبل از هرچیز پیشنهاد میکنم اگر از vs-code استفاده میکنید Extension Svelte را دانلود و نصب نمایید.
پس از ایجاد پروژه، تعدادی فایل توسط Svelte ایجاد می‌شوند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


rollup.config.js : 
به طور پیش فرض Svelte از rollup برای ساخت برنامه استفاده میکند که جایگزینی برای webpack است. فعلا نیازی به تغییر و دانستن جزئیاتی در مورد این فایل نداریم؛ چراکه به صورت پیش فرض توسط قالب دریافت شده، تمامی کانفیگ‌های مورد نظر ما برای توسعه و ساخت نهایی باندل برنامه انجام شده‌است. فقط به چند نکته‌ی مهم در این فایل اشاره خواهم کرد.
import svelte from 'rollup-plugin-svelte';
import resolve from 'rollup-plugin-node-resolve';
import commonjs from 'rollup-plugin-commonjs';
import livereload from 'rollup-plugin-livereload';
import { terser } from 'rollup-plugin-terser';

const production = !process.env.ROLLUP_WATCH;

export default {
input: 'src/main.js',
output: {
sourcemap: true,
format: 'iife',
name: 'app',
file: 'public/bundle.js'
},
plugins: [
svelte({
// enable run-time checks when not in production
dev: !production,
// we'll extract any component CSS out into
// a separate file — better for performance
css: css => {
css.write('public/bundle.css');
}
}),

// If you have external dependencies installed from
// npm, you'll most likely need these plugins. In
// some cases you'll need additional configuration —
// consult the documentation for details:
// https://github.com/rollup/rollup-plugin-commonjs
resolve(),
commonjs(),

// Watch the `public` directory and refresh the
// browser on changes when not in production
!production && livereload('public'),

// If we're building for production (npm run build
// instead of npm run dev), minify
production && terser()
],
watch: {
clearScreen: false
}
};
در خط 12 این فایل، مقدار input برابر با src/main.js است که به rollup، نقطه شروع برنامه را نشان میدهد و مانند سایر فریم ورک‌ها، اسکریپت آغاز کننده برنامه ما میباشد. همینطور در خطوط 15 و 24، فایل‌های bundle خروجی برنامه که به صورت پیش فرض در فولدر public قرار میگیرند، مسیرشان مشخص شده است.


package.json : 
احتمالا اگر از هر کدام از فریم ورک‌های معروفی مثل vue - react - angualr استفاده کرده باشید میدانید این فایل چیست؛ ولی بد نیست توضیح مختصری بدهم و تفاوت مهم package‌ها در svelte را با سایر فریم ورک‌ها، بیان کنم. این فایل تمام وابستگی‌های پروژه و اسکریپت‌های مورد نیاز برای ساخت و اجرای برنامه را در خود نگه میدارد.
{
  "name": "svelte-app",
  "version": "1.0.0",
  "devDependencies": {
    "npm-run-all": "^4.1.5",
    "rollup": "^1.10.1",
    "rollup-plugin-commonjs": "^9.3.4",
    "rollup-plugin-livereload": "^1.0.0",
    "rollup-plugin-node-resolve": "^4.2.3",
    "rollup-plugin-svelte": "^5.0.3",
    "rollup-plugin-terser": "^4.0.4",
    "sirv-cli": "^0.4.0",
    "svelte": "^3.0.0"
  },
  "scripts": {
    "build": "rollup -c",
    "autobuild": "rollup -c -w",
    "dev": "run-p start:dev autobuild",
    "start": "sirv public",
    "start:dev": "sirv public --dev"
  }
}
نکته مهمی که در اینجا به چشم میخورد وجود نداشتن بخش dependencies در این فایل است. در بخش dependencies عموما وابستگی‌های پروژه در زمان اجرای برنامه قرار میگیرد. همانطور که قبلا اشاره کرده بودم، Svelte یک کامپایلر است. به همین جهت در زمان اجرا، نیاز به هیچ وابستگی اضافه‌تری ندارد؛ برخلاف سایر فریم ورک‌ها که حداقل نیاز دارند خود اسکریپت فریم ورک، زمان اجرا لود شده و توسط کاربر دانلود شود. بجای آن همانطور که مشاهده میکنید در خط 4, devDependecies وجود دارد که تمام وابستگی‌های svelte را دربر میگیرد که فقط قبل از build شدن برنامه مورد نیاز هستند. در خط 15، تگ اسکریپ قرار دارد که برای راحتی ساخت و اجرای برنامه همانطور که در بخش قبل دیدیم میتوانیم از آنها استفاده کنیم (npm run dev ---- npm run build ---- etc)

 build  برای ساخت و ایجاد خروجی‌های برنامه توسط rollup مورد قرار استفاده میگیرد. 
 autobuild  مانند build برای ساخت خروجی‌های نهایی برنامه استفاده میشود. ولی تفاوتی که دارد پس از هر تغییر در سورس کد برنامه به صورت خودکار build جدیدی پس از اجرای آن گرفته میشود. 
 dev   برنامه را درحالت Developer Mode اجرا میکند که برای مشاهده تغییرات به صورت خودکار در browser، بدون نیاز به رفرش صفحه و همینطور عیب یابی  برنامه مناسب است. 
 start  از طریق sirv  که یک وب سرور سبک برای هاست کردن سایت‌های استاتیک است، برنامه را هاست میکند.
 start:dev   مانند start است با این تفاوت که برنامه را در حالت Developer Mode هاست میکند که میتواند برای عیب یابی برنامه از آن استفاده کرد؛ چرا که سورس برنامه از طریق source Map قابل دسترس خواهد بود.

دو پوشه src و public هم برای ما به صورت پیش فرض ایجاد شده‌اند که فولدر public فایل‌های نهایی تولید شده برنامه ما را شامل میشود و src، دربرگیرنده تمام سورس کدهای برنامه ما میباشد.
src/App.svelte :
همه بخش‌های برنامه در Svelte از کامپوننت‌ها تشکیل میشوند و این فایل کامپوننت اصلی برنامه در Svelte است. همانطور که نام این فایل پیداست پسوند تمام کامپوننت‌های Svelte نام این کامپایلر است svelte. 
<script>
export let name;
</script>

<style>
h1 {
color: purple;
}
</style>

<h1>Hello {name}!</h1>

اگر قبلا با vuejs کار کرده باشید، این syntax برای شما آشنا خواهد بود؛ هرچند بسیار شبیه کدنویسی در صفحه html است. در کامپوننت‌های svelte شما دو تگ Script و Style دارید و خارج از این دو تگ میتوانید html خود را قرار دهید؛ مانند مثال بالا. در تگ اسکریپت، کدهای جاوا اسکریپتی مرتبط با کامپوننت قرار میگیرد و در تگ Style هم Css‌های مرتبط با کامپوننت. در مثال بالا، در خط 11 ما یک تگ h1 داریم که مقدار hello و یک {name} را نمایش خواهد داد. با استفاده از علامت {} میتوانید کدهای جاوااسکریپتی خود رابه html جاری اضافه کنید که در مثال بالا متغیر name در خط 2 تعریف شده است. در تگ اسکریپت شما امکان ساخت هرگونه متغیر و فانکشنی را که در جاوا اسکریپت معتبر است، خواهید داشت که همینطور میتوان از آنها در صفحه html استفاده کرد. ولی svelte با استفاده از کلمات کلیدی جاوا اسکریپت، چند امکان به این بخش اضافه کرده است. اگر به خط 2 مجددا دقت کنیم، شاید برای شما سؤال ایجاد شود که کلمه World از کجا می‌آید و چطور به متغیر name نسبت داده شده‌است. نکته‌ای که در کد بالا وجود دارد، کلمه export قبل از متغیر است. به این معنا که استفاده کننده از این کامپوننت میتواند name را مقدار دهی کند. در svelte به این نوع متغیر‌ها props گفته میشود. در این مثال name توسط اسکریپت آغاز کننده برنامه با به اصطلاح entry point برنامه ما مقدار دهی خواهد شد که در ادامه این فایل را بررسی میکنیم.

src/main.js : 
import App from './App.svelte';

const app = new App({
target: document.body,
props: {
name: 'world'
}
});

export default app;
فایل main.js فایل آغاز کننده برنامه و entry-point ما است. در خط اول، کامپوننت اصلی برنامه را که قبلا بررسی کردیم، به این فایل import میکنیم. در خط سوم یک object از این کامپوننت گرفته و آن را مقداردهی خواهیم کرد. در خط 4 مقدار target را برابر با محتوای صفحه html نهایی برنامه قرار میدهیم که در مسیر public/index.html تولید خواهد شد و در نهایت خصیصه‌های کامپوننت خود (props) را که قبلا تعریف کردیم، مقدار دهی میکنیم؛ خطوط 5-7 .
اگر به خاطر داشته باشید، ما در کامپوننت App.svelte یک متغیر به نام name را به عنوان یک props (خصیصه) export کرده بودیم و در اینجا مقدار این متغیر را برابر با world قرار دادیم. 
در خط آخر  (10) هم مانند تمام فایل‌ها و ماژول‌های جاوا اسکریپت، این object را برای استفاده export میکنیم.


نکته: پیش نیاز استفاده از svelte، درک نسبی روی مباحث مرتبط با JavaScript و Html و Css است. لذا در این آموزش من به جزئیات مرتبط با این سه مورد وارد نمیشوم و سعی میکنم تمرکز بیشتر بر روی مباحث مرتبط با خود svelte باشد. 
در بخش بعدی با ایجاد یک پروژه جدید، با سایر امکانات svelte و همینطور syntax آن بیشتر آشنا خواهیم شد.
نظرات مطالب
EF Code First #12
این یعنی به ازاء تمام درخواستهایی که سمت سرور ارسال میشه context تشکیل میشه (نیاز به context باشه یا نه ، مثلا یه تصویر قرار هست در صفحه نمایش داده شود و نیاز به کنترلر هم نداره. خطای گزارش شده نمایش آیکون بود) ؟
آیا از لحاظ Performance مشکلی نداره ؟

ممنون
 
اشتراک‌ها
ساده ترین روش برای اضافه کردن Dark-Mode به هر وبسایتی با استفاده از DarkReader
گوگل کروم افزونه بسیار خوبی برای طرفداران dark-mode دارد که میتوانید با استفاده از آن حدودا بدون مشکل در ۹۵ درصد از وبسایت هایی که این حالت را پشتیبانی نمیکنند استفاده نمایید. با کمی بررسی نحوه کار آن متوجه شدم که اسکریپتی توسط تیم توسعه دهنده آن تولید شده برای افزودن این  قابلیت به وبسایت خودتان,  پس از تست و اضافه کردن آن به چند  وبسایت مختلف که درحال توسعه آن بودیم نتیجه بسیار خوبی داشت. این شد گفتم این مطلب را با دوستان به اشتراک بگذارم شاید به سایت .NetTips  هم اضافه بشه که نیازی به داشتن افزونه کروم در این سایت هم نداشته باشیم. برای نصب این پکیج میتوانید از npm  استفاده نمایید‌:
npm install darkreader
پس از دریافت این پکیج و افزودن آن به صفحه html خودتان میتوانید به این صورت از آن استفاده نمایید‌:
// فعال کردن
DarkReader.enable({
    brightness: 100,
    contrast: 90,
    sepia: 10
});
// غیر فعال کردن 
DarkReader.disable();
و یا اگر از فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی استفاده میکنید به این روش ابتدا دو متد فعال و غیر فعال کردن آن را import کرده و از آن استفاده نمایید. 
import {
    enable as enableDarkMode,
    disable as disableDarkMode,
} from 'darkreader';
// فعال کردن
enableDarkMode({
    brightness: 100,
    contrast: 90,
    sepia: 10,
});
// غیر فعال کردن
disableDarkMode();
متد enable در این پکیج تنظیمات زیر را دریافت میکند‌:
var defaultTheme = {
        mode: 1,  // (0 1) for enabling or disabling dark mode
        brightness: 100,
        contrast: 100,
        grayscale: 0,
        sepia: 0,
        useFont: false,
        fontFamily: '', // add custom font
        textStroke: 0,
        engine: ThemeEngines.dynamicTheme,
        stylesheet: '',  // add custom css styles
    };
اگر افزونه کروم را نصب کرده باشید این تنظیمات برای شما مفهوم‌تر خواهد بود که دقیقا هر کدام برای چه کاری هستند چرا که در این افزونه این موارد قابل تنظیم است. در آخر تنها کاری که باید انجام دهید اضافه کردن یک button به صفحه خود برای فعال و غیر فعال کردن darkmode و ذخیره حالت مورد نظر کاربر در یک کوکی یا local-Storage مرورگر میباشد تا در مراجعه بعدی بتوانید حالت مورد نظر را برای کاربر فعال کنید. چندین اسکریپت و پکیج مشابه هم وجود دارد مانند darkmodejs که با آنها نسبت به darkreader به مراتب به مشکلات زیادی در css‌های خود مواجه خواهید شد. و نیاز دارند که  حدودا ۵۰ درصد از css‌های خود را برای داشتن darkmode بازنویسی نمایید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد darkreader میتوانید به این لینک مراجعه نمایید.
ساده ترین روش برای اضافه کردن Dark-Mode به هر وبسایتی با استفاده از DarkReader