مطالب
اتصال به SQL از راه دور (Remote) و یا به یک سرور در شبکه

در نرم افزارهای بزرگ و چند کاربره، اتصال به بانک اطلاعاتی کامپیوتر سرور، یکی از نیازهای اساسی برنامه نویسان محسوب می‌گردد. در این بخش با دو اصطلاح بسیار مهم سروکار داریم.

1. کلاینت (Client): منظور از کلاینت کامپیوتری است که میخواهد به سرور متصل گردد و از SQL کامپیوتر سرور خدماتی را دریافت نماید.

2. سرور (Server): کامپیوتری است که میخواهیم به آن متصل شویم و داده‌ها را بصورت متمرکز بر روی آن ذخیره و بازیابی نماییم.

به دو روش می‌توان به سرور متصل شد:

1. Windows Authentication
در این روش جهت اتصال به بانک اطلاعاتی، کامپیوتر مبدا یا Client باید عضو شبکه ای باشد کهServer در آن وجود دارد. در واقع برای شبکه هایی استفاده می‌شوند که دارای Domain می باشند وClient به عنوان یک کاربر شناخته شده در سرور تعریف شده است.

2. SQL Authentication
در این روش کلاینت به عنوان یک کاربر یا Login در SQL تعریف شده است و دارای نام کاربری و رمز عبور می‌باشد.

جهت اتصال از راه دور به یک سرور دارای SQL، باید تنظیمات زیر را برای کامپیوتر سرور انجام دهیم:

1. به SQL Server کامپیوتر سرور متصل شوید.

2. در پنجره Object Explorer بر روی نام سرور (اولین آیتم موجود در لیست) کلیک راست کنید و گزینهProperties را انتخاب نمایید.

3. در پنجره ظاهر شده (Server Properties) و در قسمت Select a page (سمت چپ پنجره) بر رویSecurity کلیک کنید.

4. در سمت راست پنجره گزینه SQL Server and Windows Authentication mode را انتخاب کنید.

5. دکمه OK را انتخاب کنید. پنجره پیغامی مبنی بر Restart کردن سرور نمایش داده می‌شود. این پنجره را تایید کنید.

6. مجددا بر روی نام سرور کلیک راست کنید و گزینه Restart را انتخاب نموده و در پیغام ظاهر شده Yesرا انتخاب نمایید.

تا به اینجا سرور آماده پذیرش اتصال از راه دور بصورت SQL Authentication می باشد. حال نوبت به تعریف یک Login می باشد تا توسط این Login بتوانید به سرور از راه دور متصل شوید. مراحل زیر را برای تعریفLogin دنبال کنید:

1. در پنجره Object Explorer به مسیر Security > Logins بروید.

2. بر روی پوشه Logins کلیک راست نموده و گزینه New Login… را انتخاب نمایید.

3. در پنجره ظاهر شده در بخش Login name نامی را به کاربر اختصاص دهید. (به عنوان مثال user1)

4. گزینه SQL Server authentication را انتخاب نموده و در بخش Password و Confirm password رمز عبوری را به این کاربر اختصاص دهید. (به عنوان مثال abc123)

5. گزینه Enforce password policy را از حالت انتخاب خارج کنید تا رمز عبور را از قید سیاستهای رمزگذاری ویندوز خارج کنید.

6. در قسمت Select a page (سمت چپ پنجره) بر روی Server Roles کلیک کنید.

7. در سمت راست پنجره گزینه sysadmin یا هر نوع دسترسی دیگری را که مایل هستید انتخاب نمایید.
توجه: با انتخاب sysadmin کاربر ایجاد شده به کل سرور و بانک‌های اطلاعاتی دسترسی کامل یاAdmin دارد. اگر نمیخواهید کاربر چنین دسترسی داشته باشد، در بخش فوق فقط گزینه public انتخاب شده باشد.

8. در قسمت Select a page (سمت چپ پنجره) بر روی User Mapping کلیک کنید. در این بخش نحوه دسترسی کاربر را به بانکهای اطلاعاتی موجود، مشخص می‌کنیم.

9. در سمت راست پنجره و در بخش Users mapped to this login یک یا چند بانک اطلاعاتی را که میخواهید توسط این Login قابل دسترسی باشند را انتخاب نمایید.

10. پس از انتخاب هر بانک اطلاعاتی، در قسمت پایین (Database role membership for:) نوع دسترسی کاربر به آن Database را انتخاب کنید. در اینجا من db_owner را انتخاب می‌کنم تا کاربر دسترسی کامل به بانک اطلاعاتی انتخاب شده را داشته باشد.

11. دکمه OK را انتخاب کنید تا Login مورد نظر ساخته شود.

حالا می‌توانید از راه دور و حتی از روی خود سرور با کاربر ایجاد شده به سرور متصل شوید. برای این منظور SQL را Disconnect نمایید و یا یکبار SQL Server Management Studio (SSMS) را ببندید و دوباره اجرا نمایید. در پنجره Connect to Server اطلاعات زیر را وارد نمایید:

Server name :نام یا IP سرور (به عنوان مثال 192.168.0.1)

Authentication: انتخاب گزینه SQL Server Authentication

Login: طبق مثال user1

Password: طبق مثال abc123

پس از ورود با مشخصات فوق فقط می‌توانید به بانک اطلاعاتی دسترسی باشید که در قسمت User Mapping انتخاب کرده بودید. اگر sysadmin را انتخاب کرده باشید به تمامی بانک‌های اطلاعاتی موجود دسترسی دارید.


برخی مشکلات اتصال از راه دور

ممکن است در زمان اتصال از راه دور با مشکل عدم امکان اتصال به سرور مواجه شوید. برای این منظور و اطمینان از صحت تنظیمات سرور، موارد زیر را در سرور بررسی نمایید تا بدرستی تنظیم شده باشند:

1. به مسیر Start > All Programs > Microsoft SQL Server 2008/2005 > Configuration Tools > SQL Server Configuration Manager مراجعه کنید و موارد زیر را بررسی نمایید:

1.1. بر روی SQL Server Services کلیک کنید و در سمت راست پنجره بررسی کنید که ستون Stateمربوط به SQL Server Browser و SQL Server در وضعیت Running باشد.

1.2. بر روی آیتم‌های زیر مجموعه SQL Server Network Configuration کلیک کنید و در سمت راست پنجره بررسی کنید که آیتم های Shared Memory، Named Pipes و TCP/IP در وضعیت Enabled باشند.

1.3. بر روی آیتم SQL Native Client Configuration > Client Protocols  کلیک کنید و در سمت راست پنجره بررسی کنید که آیتم های Shared Memory، Named Pipes و TCP/IP در وضعیت Enabled باشند.

2. بررسی کنید که فایروال سیستم سرور غیر فعال باشد و یا SQL Server به برنامه های Trust فایروال اضافه شده باشد. 

بازخوردهای پروژه‌ها
گروه بندی دو سطحی
با سلام. تشکر بابت طراحی این dll.
من باید در گزارش ،باید چیزی شبیه به این طراحی کنم. 

مطالب
آموزش QUnit #3
در قسمت‌های قبلی با مفهوم تست واحد و کتابخانه quint آشنا شدید و مثالی را نیز با هم بررسی کردیم. در ادامه به قابلیت‌های بیشتر این کتابخانه می‌پردازیم.

توابع اعلان نتایج:
qunit سه تابع را جهت اعلان نتایج تست واحد فراهم نموده است
تابع ok:
تابع پایه‌ای تست واحد، دو پارامتر را به عنوان ورودی دریافت می‌کند و در صورتیکه بررسی نتیجه پارامتر اول برابر true باشد، تست با موفقیت روبرو شده است. پارامتر دوم برای نمایش یک پیام است. در مثال زیر حالت‌های مختلف آن بررسی شده است. مقادیر true، non-empty string به معنی موفقیت و مقادیر false،0،NaN،""،null و undefined به معنی شکست تست می‌باشد. در واقع خروجی تایع ارسالی به اعلان ok یکی از نتایج بالا می‌تواند باشد.
//ok( truthy [, message ] )

test( "ok test", function() {
  ok( true, "true succeeds" );
  ok( "non-empty", "non-empty string succeeds" );
 
  ok( false, "false fails" );
  ok( 0, "0 fails" );
  ok( NaN, "NaN fails" );
  ok( "", "empty string fails" );
  ok( null, "null fails" );
  ok( undefined, "undefined fails" );
});

تابع equal:
این اعلان یک مقایسه ساده بین پارامتر اول و دوم تایع می‌باشد که شرط برابری(==) را بررسی می‌نماید. وقتی مقدار اول و دوم برابر باشند، اعلان موفقیت و در غیر این صورت، تست با شکست رویرو شده و هر دو پارامتر نمایش داده می‌شوند.
//equal( actual, expected [, message ] )

test( "equal test", function() {
  equal( 0, 0, "Zero; equal succeeds" );
  equal( "", 0, "Empty, Zero; equal succeeds" );
  equal( "", "", "Empty, Empty; equal succeeds" );
  equal( 0, 0, "Zero, Zero; equal succeeds" );
 
  equal( "three", 3, "Three, 3; equal fails" );
  equal( null, false, "null, false; equal fails" );
});
زمانی که می‌خواهید مؤکداً شرط === را بررسی نمایید از ()strictEqual استفاده کنید.

تایع deepEqual:
تکمیل شده دو تایع قبل می‌باشد و حتی امکان مقایسه دو شی را نیز با هم دارا است. علاوه بر این، امکان مقایسه NaN، تاریخ، عبارات باقاعده، آرایه‌ها و توابع نیز وجود دارند.
//deepEqual( actual, expected [, message ] )

test( "deepEqual test", function() {
  var obj = { foo: "bar" };
 
  deepEqual( obj, { foo: "bar" }, "Two objects can be the same in value" );
});
در صورتیکه نمی‌خواهید محتوای دو مقدار را با هم مقایسه کنید، از equal استفاده نمایید اما عموما deepEqual انتخاب بهتری می‌باشد.

تست عملیات کاربر:
گاهی لازم است رویداد‌هایی که از عملیات کاربران صدا زده می‌شوند تست شوند. در این موارد با صدا زدن تابع trigger جی‌کوئری، تابع مورد نظر را تست نمایید. به مثال زیر توجه نمایید:
function KeyLogger( target ) {
  if ( !(this instanceof KeyLogger) ) {
    return new KeyLogger( target );
  }
  this.target = target;
  this.log = [];
 
  var self = this;
 
  this.target.off( "keydown" ).on( "keydown", function( event ) {
    self.log.push( event.keyCode );
  });
}
این مثال یک گزارش دهنده است و در صورتیکه کاربر، کلیدی را فشار دهد، کد آن را گزارش می‌دهد و در آرایه log ذخیره می‌نماید. حال لازم است بصورت دستی این رویداد را صدا زده و تایع را تست کنیم. تست را بصورت زیر می‌نویسیم:
test( "keylogger api behavior", function() {
 
  var event,
      $doc = $( document ),
      keys = KeyLogger( $doc );
 
  // trigger event
  event = $.Event( "keydown" );
  event.keyCode = 9;
  $doc.trigger( event );
 
  // verify expected behavior
  equal( keys.log.length, 1, "a key was logged" );
  equal( keys.log[ 0 ], 9, "correct key was logged" );
 
});

برای این کار تابع KeyLogger را با شی document جی کوئری صدا زدیم و نتیجه را در متغییر keys قرار داده‌ایم. بعد رویداد keydown را با کد 9 پرکرده تایع  trigger متغییر doc$ را با مقدار event صدا زده‌ایم که در واقع بصورت دستی، یک رویداد اتفاق افتاده است. در آخر هم با اعلان equal تست واحد را انجام داده‌ایم.

مطالب
پلاگین DataTables کتابخانه jQuery - قسمت سوم
در این قسمت اطلاعات را به صورت ajax از یک فایل متنی می‌خوانیم و آنها را در جدول قرار می‌دهیم. سپس به سفارشی کردن بعضی از قسمت‌های DataTables خواهیم پرداخت.

دریافت اطلاعات به صورت ajax از یک فایل متنی

فرض کنید که اطلاعات در یک فایل txt به صورت اشیاء جاوا اسکریپتی ذخیره شده اند، و این فایل بر روی سرور قرار دارد. می‌خواهیم از این فایل به عنوان منبع داده استفاده کرده و اطلاعات درون آن را به صورت ajax دریافت کرده و در یک جدول html تزریق کنیم. خوشبختانه با استفاده از امکاناتی که این پلاگین تهیه کرده است این کار به سادگی امکان پذیر است.

همان طور که در اینجا بیان شده است ، فرض کنید که جدولی داشته باشیم و بخواهیم اطلاعات راجع به مرورگرهای مختلف را در آن نمایش دهیم. قصد داریم این جدول شامل قسمتهای header و footer و نیز body باشد، بدین صورت:
<table id="browsers-grid">
    <thead>
       <tr>
          <th width="20%">موتور رندرگیری</th>
          <th width="25%">مرورگر</th>
          <th width="25%">پلتفرم (ها)</th>
          <th width="15%">نسخه موتور</th>
          <th width="15%">نمره css</th>
       </tr>
    </thead>

    <tbody>

    </tbody> 

    <tfoot>
       <tr>
          <th>موتور رندرگیری</th>
          <th>مرورگر</th>
           <th>پلتفرم (ها)</th>
          <th>نسخه موتور</th>
          <th>نمره css</th>
       </tr>
    </tfoot>
</table>
برای هر ستون از این جدول عرضی در نظر گرفته شده است. اگر این کار انجام نشود به صورت خودکار به تمام ستونها عرض داده می‌شود.

داده هایی که باید در بدنه جدول قرار بگیرند، در یک فایل متنی روی سرور قرار دارند. محتویات این فایل چیزی شبیه زیر است:
{
   "aaData": [
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 4.0", "platform":"Win95+", "version":"4", "grade":"X"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.0", "platform":"Win95+", "version":"5", "grade":"C"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.5", "platform":"Win95+", "version":"5.5", "grade":"A"}
   ]
}
همان طور که مشاهده می‌کنید فرمت ذخیره داده‌ها در این فایل به صورت json یا اشیاء جاوا اسکریپتی است. این اشیاء باید به خصوصیت aaData نسبت داده شوند که در قسمت قبل راجع به آن توضیح دادیم. تعداد این اشیاء 57 تا بود که برای سادگی بیشتر 3 تا از آنها را اینجا ذکر کردیم.

اسکریپتی که داده‌ها را از فایل متنی خوانده و آنها را در جدول قرار می‌دهد هم بدین صورت خواهد بود:
$(document).ready(function () {
        $('#browsers-grid').dataTable({
            "sAjaxSource": "datasource/objects.txt",
            "bProcessing": true,
            "aoColumns": [
                { "mDataProp": "engine" },
                { "mDataProp": "browser" },
                { "mDataProp": "platform" },
                { "mDataProp": "version" },
                { "mDataProp": "grade" }
            ]
    });
});
شرح کد:
sAjaxSource : رشته
نوع داده ای که قبول می‌کند رشته ای و بیان کننده آدرسی است که داده‌ها باید از آنجا دریافت شوند. در اینجا داده‌ها در فایل متنی objects.txt در پوشه datasource قرار دارند.

bProcessing : بولین
نوع داده‌های قابل قبول این خصوصیت true یا false هست و بیان کننده این است که یک پیغام loading تا زمانی که داده‌ها دریافت شوند و در جدول قرار بگیرند نمایش داده شوند یا خیر.


تنظیم کردن گزینه‌های اضافی دیگر

sAjaxDataProp : رشته
همان طور که گفتیم در فایل متنی که حاوی اشیاء json بود ، این اشیاء را به متغیری به اسم aaData منتسب کردیم. این نام را می‌توان تغییر داد مثلا فرض کنید در فایل متنی داده‌ها به متغیری به اسم data منتسب شده اند:
{
   "data": [
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 4.0", "platform":"Win95+", "version":"4", "grade":"X"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.0", "platform":"Win95+", "version":"5", "grade":"C"},
      {"engine":"Trident", "browser":"Internet Explorer 5.5", "platform":"Win95+", "version":"5.5", "grade":"A"}
   ]
}
در این صورت باید خصوصیت sAjaxDataProp را به همان نامی که در فایل متنی مشخص کرده اید مقداردهی کنید، در غیر این صورت داده‌های جدول هیچ گاه بارگذاری نخواهند شد. بدین صورت:
"sAjaxDataProp": "data"
یا اگر داده‌ها را بدین صورت در فایل متنی ذخیره کرده اید:
{ "data": { "inner": [...] } }
آنگاه خصوصیت sAjaxDataProp بدین صورت مقداردهی خواهد شد:
"sAjaxDataProp": "data.inner"

sPaginationType: رشته
نحوه صفحه بندی و حرکت بین صفحات مختلف را بیان می‌کند. اگر با two_buttonمقدار دهی شود (مقدار پیش فرض) حرکت بین صفحات مختلف به وسیله دکمه‌های Next و Previous امکان پذیر خواهد بود. اگر با full_numbersمقدار دهی شود حرکت بین صفحات با دکمه‌های Next و Previous ، و همچنین دکمه‌های First و Last و نیز شماره صفحه فعلی و دو صفحه بعدی و دو صفحه قبلی قابل انجام است.

شکل الف) صفحه بندی به صورت full_numbers

bLengthChange: بولین
بیان می‌کند کاربر بتواند اندازه صفحه را تغییر دهید یا نه. به صورت پیش فرض این گزینه true است. اگر آن به false مقدار دهی شود لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه مخفی خواهد شد.

aLengthMenu  :  آرایه یک بعدی یا دو بعدی
به صورت پیش فرض در لیست باز شونده مربوط به تعداد رکوردهای قابل نمایش در هر صفحه اعداد 10 ، 25 ، 50 ، و 100 قرار دارند.

شکل ب ) لیست بازشونده شامل اندازه‌های صفحه

در صورتی که بخواهیم این گزینه‌ها را تغییر دهیم باید خصوصیت aLengthMenu را مقدار دهی کنیم. اگر مقداری که به این خصوصیت می‌دهیم یک آرایه یک بعدی باشد، مثلا

"aLengthMenu": [25, 50, 100, -1],
نتیجه یک لیست باز شوند است که دارای چهار عنصر است که value و text آنها یکی است. (نکته: چهارمین عنصر از لیست بالا دارای مقدار 1- خواهد بود که با انتخاب این گزینه تمام رکوردها نمایش می‌یابند). اما اگر می‌خواهیم که text و value این عناصر با هم فرق کند از یک آرایه دو بعدی استفاده خواهیم کرد، مثلا:

"aLengthMenu": [[25, 50, 100, -1], ["همه", "صد", "پنجاه", "بیست و پنج"]],

iDisplayLength
: عدد صحیح
تعداد رکوردهای قابل نمایش در هر صفحه هنگامی که داده‌ها در جدول ریخته می‌شوند را معین می‌کند. می‌توانید این را مقداری بدهید که در خصوصیت aLengthMenu ذکر نشده است، مثلا 28 تا.


sDom : رشته
پلاگین DataTables به صورت پیش فرض لیست بازشونده اندازه صفحه و کادر متن مربوط به جستجو را در بالای جدول داده‌ها اضافه می‌کند، و نیز اطلاعات دیگر و همچنین امکانات مربوط به صفحه بندی را به قسمت پایین جدول اضافه می‌کند. شما می‌توانید موقعیت این عناصر را با استفاده از پارامتر sDom تغییر دهید.

نحو (syntax) مقداری که پارامتر sDom قبول می‌کند مقداری عجیب و غریب است، مثلا:

'<"top"iflp<"clear">>rt<"bottom"iflp<"clear">>'

این خط بیان می‌کند که در قسمت بالای جدول یک تگ div با کلاس top قرار بگیرد. در این تگ قسمت اطلاعات (یعنی Showing x to xx from xxx entries) (با حرف i) ، کادر جستجو (با حرف f) ، لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه (با حرف l) ، و نیز قسمت صفحه بندی (با حرف p)قرار خواهند گرفت. در انتهای تگ div با کلاس top، یک تگ div با کلاس clear قرار خواهد گرفت. بعد قسمت مربوط به پیغام loading (با حرف r) و بعد با حرف t جدول حاوی داده‌ها قرار می‌گیرد. در نهایت یک تگ div با کلاس bottom قرار می‌گیرد و با حرفهای i ، و f ، و l و p درون آن قسمتهای اطلاعات ، کادرجستجو، لیست بازشونده اندازه صفحه و نیز قسمت صفحه بندی قرار خواهد گرفت و در نهایت یک تگ div با کلاس clear قرار خواهد گرفت.

حرفهایی که در sDom معنی خاصی می‌دهند :
  • l سر حرف Length Changing برای لیست بازشونده مربوط به اندازه صفحه
  • f سر حرف Filtering input برای قسمت کادر جستجو
  • t سرحرف table برای جدول حاوی داده ها
  • i سر حرف information برای قسمت Showing x to xx from xxx entries
  • p سر حرف pagination برای قسمت صفحه بندی
  • r حرف دوم pRocessing برای قسمت پیغام قبل از بار کردن داده‌های جدول (قسمت loading)
  • H و F که مربوط به theme‌های jQuery UI می‌شوند که بعدا درباره آنها توضیح داده می‌شود.

همچنین بین علامت‌های کوچکتر (>) و بزرگتر (<) یعنی اگر چیزی بیاید در یک تگ div قرار خواهد گرفت. اگر بخواهیم div ی بسازیم و به آن کلاس بدهیم از نحو زیر استفاده خواهیم کرد:

'<"class" and '>'
و اگر بخواهیم یک تگ div با یک id مشخص بسازیم از نحو زیر استفاده خواهیم کرد:
'<"#id" and '>'
در نهایت جدولی مثل جدول زیر تولید خواهد شد:

شکل ج) جدول نهایی تولید شده توسط DataTables

کدهای نهایی این مثال را از DataTables-DoteNetTips-Tutorial-03.zip دریافت کنید.
مطالب
آشنایی با قابلیت جدید ASP.NET Web Forms Scaffolding
مایکروسافت با افزایش سرعت به روز رسانی توسعه پروژه‌های سورس باز خود جهت پاسخ دادن به نیاز توسعه دهندگان و توسعه ویژوال استادیو مطابق با آخرین تکنولوژی‌های تولید وب سایت، می‌کوشد تعداد بیشتری از توسعه دهندگان را به سمت استفاده از تکنولوژی‌های خود سوق دهد. 

سالها است که برنامه نویسان خبره با توجه به روش کاری خود از امکانات Code Generatorها برای تولید کدهای لایه‌های Data Access ، Logic و یا حتی User Interface استفاده می‌نمایند. پس از عرضه Entity Framework و تولید خودکار کدهای لایه های Data Access و Logic، این بار این امکان علاوه بر ASP.NET MVC در ASP.NET Web Forms نیز فراهم گردیده‌است تا بدون کد نویسی خسته کننده و تکراری، کدهای لایه رابط کاربر (Create-Read-Update-Delete (CRUD را نیز تولید نماییم. 

شروع کار با ASP.NET Scaffolding
پیش نیاز این کار استفاده از Visual Studio 2012 به همراه Web Tools 2012.2 می‌باشد.
  1. اول، ابزار Microsoft ASP.NET Scaffolding را از منوی Tools گزینه Extensions and Updates دریافت و نصب نمایید.
  2. دوم پروژه جدیدی از نوع Visual C# ASP.NET Web Forms Application با فریم ورک 4.5 ایجاد نمایید.
  3. از پنجره NuGet Package manager با دستور install کتابخانه ASP.NET Web Forms Scaffold Generator را دریافت نمایید
    install-package Microsoft.AspNet.Scaffolding.WebForms -pre
  4. کلاس Person را مانند زیر در فولدر Models ایحاد نمایید
     public class Person
        {
            [ScaffoldColumn(false)]
            public int ID { get; set; }
            public string FirstName { get; set; }
            public string LastName { get; set; }
        }
    ویژگی ScaffoldColumn را برای ID، برابر false قرار دهید تا از ایجاد این ستون جلوگیری نمائید.
  5. پروژه را Build نمایید.
  6. بر روی پروژه راست کلیک و از گزینه Add، گزینه ...Scaffold را انتخاب نمایید.

  7. از پنجره Add Scaffold باز شده بر روی گزینه Add، کلیک کنید.

  8. پنجره  Add Web Forms Pages مانند زیر باز می‌شود که امکان انتخاب کلاس،Data Context و MasterPage فراهم می‌باشد.

  9. از گزینه Data Context class گزینه New Data Context را انتخاب نمایید. صفحات مورد نیاز را در فولدر Views/Person ایجاد می‌نمایید.
  10. کد‌های تولید شده را می‌توانید بازبینی نمایید پروژه را اجرا تا خروجی کار را مشاهده نمایید.

بازخوردهای پروژه‌ها
کندی ایجاد فایل pdf
با سلام . تهیه گزارش زیر نزدیک به 19 ثانیه طول می‌کشد. علت در چیست؟
  public IPdfReportData Create()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                //DocumentMargins margin = new DocumentMargins()
                //{
                //    Bottom = 5,
                //    Left = 5,
                //    Right = 5,
                //    Top = 5,
                //};
                //doc.DocumentMargins(margin);
                //PrintingPreferences printPreference = new PrintingPreferences()
                //{
                //    ShowPrintDialogAutomatically = true,
                //};
                //doc.PrintingPreferences(printPreference);
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Landscape);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata
                {
                    Author = "ILIA",
                    Application = "PdfRpt",
                    Keywords = "IList Rpt.",
                    Subject = "ابلاغ استاد",
                    Title = "ابلاغ استاد"
                });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Size(8);
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\BYekan.ttf",
                           Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                //header.PdfFont.Fonts.Add(new iTextSharp.text.Font("BYekan", 10f,0, new BaseColor(Color.Black)));
                //header.PdfFont.Fonts.Add(new iTextSharp.text.Font("BYekan", 10f, new BaseColor(Color.Black)));
                //CH_Rpt_TeacherEblagh ch = new CH_Rpt_TeacherEblagh(TermId.ToString(), "ساری", CenterId.ToString());
                //header.CustomHeader(ch);
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                    //defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("ابلاغ استاد");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.SilverTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Absolute);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(0);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                dataSource.StronglyTypedList<ProgramRowSemiInfo>(resultSource);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                //summarySettings.OverallSummarySettings("Summary");
                // summarySettings.PreviousPageSummarySettings("Previous Page Summary");
                // summarySettings.PageSummarySettings("Page Summary");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(15);
                    column.HeaderCell("#", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Center);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.LessonId);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(35);
                    column.HeaderCell("کد درس", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Left);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.LessonName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(80);
                    column.HeaderCell("عنوان درس", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Left);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.GroupNumber);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(20);
                    column.HeaderCell("گروه", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Center);
                });
                //columns.AddColumn(column =>
                //{
                //    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.TrendName);
                //    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                //    column.IsVisible(true);
                //    column.Order(3);
                //    column.Width(100);
                //    column.HeaderCell("عنوان رشته", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Left);
                //});
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.TimeShort);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(30);
                    column.HeaderCell("ساعت", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Center);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.DaySemiTitle);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(15);
                    column.HeaderCell("روز", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Center);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.SessionCount);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(15);
                    column.HeaderCell("ت ج", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Left);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.SumOfTeachStringShort);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(25);
                    column.HeaderCell("جمع ساعت", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Center);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.PlaceShortName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(42);
                    column.HeaderCell("ساختمان", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Left);
                });
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ProgramRowSemiInfo>(x => x.ClassShortName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(50);
                    column.HeaderCell("کلاس", horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Left);
                });
                int maxSessionCount = resultSource.Max(p => p.SessionCount);
                for (int i = 0; i < maxSessionCount; i++)
                {
                    columns.AddColumn(column =>
                    {
                        column.PropertyName("S" + (i + 1));
                        column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                        column.IsVisible(true);
                        column.Order(4);
                        column.Width(25);
                        column.HeaderCell("ج " + (i + 1), horizontalAlignment: HorizontalAlignment.Center);
                        //column.ColumnItemsTemplate(t => t.CustomTemplate(new SessionCustomCellTemplate()));
                    });
                }
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "داده ای برای مشاهده وجود ندارد.");
            })
            .Export(export =>
            {
                //export.ToExcel();
                //export.ToCsv();
                //export.ToXml();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(string.Format("{0}\\{1}", ReportPathHelper.ReportsPath, ReportFileName)));
        }
اینهم سرویسی که این گزارش را ایجاد میکند:
[ServiceContract(Namespace = "")]
    [SilverlightFaultBehavior]
    [AspNetCompatibilityRequirements(RequirementsMode = AspNetCompatibilityRequirementsMode.Allowed)]
    public class PdfReportService
    {
        [OperationContract]
        public string CreateReport(int centerId, int termId, int teacherId)
        {
            Stopwatch sw = Stopwatch.StartNew();
            var rpt = new Rpt_TeacherEblagh(centerId, termId, teacherId);
            IPdfReportData rptData = rpt.Create();
            sw.Stop();
            long m = sw.ElapsedMilliseconds;
            string result = rptData.FileName.Replace(HttpRuntime.AppDomainAppPath, string.Empty);
            return result;
        }
    }
این هم خروجی گزارش که تنها یک صفحه دارد ولی باز حدود 20 ثانیه طول می‌کشد:

مطالب
قابلیت چند زبانه و Localization در AngularJs- بخش سوم: Best Practiceهای angular-translate
در این بخش قصد دارم تا در قالب یک پروژه، تمامی قابلیت‌هایی را که در angular-translate و ماژول‌های مرتبط با آن وجود دارند، به شما معرفی کنم. پروژه‌ی نمونه را از لینک زیر دریافت نمایید:
AngularJs-Translate-BestPractices.zip 

این پروژه در 12 بخش گوناگون تقسیم بندی شده‌است که هر کدام در قالب یک فایل HTML می‌باشد و تمامی اسکریپت‌های مورد نیاز به آن افزوده شده‌است. هر بخش به صورت مجزا به شرح یک ویژگی کاربردی در angular-translate می‌پردازد.

ex1_basic_usage 

روند کار مثال اول خیلی ساده است. در ابتدا اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شده‌اند:
    <script src="Scripts/angular.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate.js"></script>
در ابتدا وابستگی pascalprecht.translate به ماژول اضافه شده‌است و پس از آن زبان‌های مختلف به صورت JSON در بخش اسکریپت وارد شده‌اند.
        angular.module('app', ['pascalprecht.translate'])
        .config([
        '$translateProvider', function ($translateProvider) {

            // Adding a translation table for the English language
            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use",
                "HEADER": "You can translate texts by using a filter.",
                "SUBHEADER": "And if you don't like filters, you can use a directive.",
                "HTML_KEYS": "If you don't like an empty elements, you can write a key for the translation as an inner HTML of the directive.",
                "DATA_TO_FILTER": "Your translations might also contain any static ({{staticValue}}) or random ({{randomValue}}) values, which are taken directly from the model.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "And it's no matter if you use filter or directive: static is still {{staticValue}} and random is still {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "In case you want to pass a {{type}} data to the filter, you have only to pass it as a filter parameter.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "This trick also works for {{type}} with a small mods.",
                "SERVICE": "Of course, you can translate your strings directly in the js code by using a $translate service.",
                "SERVICE_PARAMS": "And you are still able to pass params to the texts. Static = {{staticValue}}, random = {{randomValue}}."
            });

            // Adding a translation table for the Russian language
            $translateProvider.translations('ru_RU', {
                "TITLE": "Как пользоваться",
                "HEADER": "Вы можете переводить тексты при помощи фильтра.",
                "SUBHEADER": "А если Вам не нравятся фильтры, Вы можете воспользоваться директивой.",
                "HTML_KEYS": "Если вам не нравятся пустые элементы, Вы можете записать ключ для перевода в как внутренний HTML директивы.",
                "DATA_TO_FILTER": "Ваши переводы также могут содержать любые статичные ({{staticValue}}) или случайные ({{randomValue}}) значения, которые берутся прямо из модели.",
                "DATA_TO_DIRECTIVE": "И совершенно не важно используете ли Вы фильтр или директиву: статическое значение по прежнему {{staticValue}} и случайное - {{randomValue}}.",
                "RAW_TO_FILTER": "Если вы хотите передать \"сырые\" ({{type}}) данные фильтру, Вам всего лишь нужно передать их фильтру в качестве параметров.",
                "RAW_TO_DIRECTIVE": "Это также работает и для директив ({{type}}) с небольшими модификациями.",
                "SERVICE": "Конечно, Вы можете переводить ваши строки прямо в js коде при помощи сервиса $translate.",
                "SERVICE_PARAMS": "И вы все еще можете передавать параметры в тексты. Статическое значение = {{staticValue}}, случайное = {{randomValue}}."
            });

            // Tell the module what language to use by default
            $translateProvider.preferredLanguage('en_US');

        }])
در تکه کد فوق مشاهده می‌کنید که دو translate table زبان انگلیسی و روسی به صورت JSON وارد شده‌اند. شما قادرید تا چندین زبان را به همین صورت وارد نمایید. در خط آخر نیز زبان پیش فرض سیستم تعریف شده است.
حال به بررسی کد‌های درون کنترلر می‌پردازیم:
.controller('ctrl', ['$scope', '$translate', function ($scope, $translate) {

        $scope.tlData = {
            staticValue: 42,
            randomValue: Math.floor(Math.random() * 1000)
        };

        $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
        $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);

        $scope.setLang = function (langKey) {
            // You can change the language during runtime
            $translate.use(langKey);

            // A data generated by the script have to be regenerated
            $scope.jsTrSimple = $translate.instant('SERVICE');
            $scope.jsTrParams = $translate.instant('SERVICE_PARAMS', $scope.tlData);
        };

    }]);
می‌بینیم که وابستگی translate$ تزریق شده است. پس از آن دو عدد رندم به پارامتر‌های تعریف شده در translate table ارسال می‌گردد. تغییر زبان نیز توسط متد setLang صورت می‌پذیرد.
در بخش نهایی می‌خواهیم روش‌های گوناگون استفاده از translate tables را درون HTML نمایش دهیم. به بخش HTML همین مثال توجه کنید:
    <p>
        <a href="#" ng-click="setLang('en_US')">English</a>
        |
        <a href="#" ng-click="setLang('ru_RU')">Русский</a>
    </p>
    <!-- Translation by a filter -->
    <h1>{{'HEADER' | translate}}</h1>
    <!-- Translation by a directive -->
    <h2 translate="SUBHEADER">Subheader</h2>
    <!-- Using inner HTML as a key for translation -->
    <p translate>HTML_KEYS</p>
    <hr>
    <!-- Passing a data object to the translation by the filter -->
    <p>{{'DATA_TO_FILTER' | translate: tlData}}</p>
    <!-- Passing a data object to the translation by the directive -->
    <p translate="DATA_TO_DIRECTIVE" translate-values="{{tlData}}"></p>
    <hr>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p>{{'RAW_TO_FILTER' | translate:'{ type: "raw" }' }}</p>
    <!-- Passing a raw data to the filter -->
    <p translate="RAW_TO_DIRECTIVE" translate-values="{ type: 'directives' }"></p>
    <hr>
    <!-- Using a $translate service -->
    <p>{{jsTrSimple}}</p>
    <!-- Passing a data to the $translate service -->
    <p>{{jsTrParams}}</p>
نحوه تعریف هر روش به صورت کامنت پیش از هر تگ نوشته شده است. شما به روش‌های مختلف و بر حسب استانداردهایی که خود از آن پیروی می‌کنید می‌توانید از یکی از روش‌های فوق استفاده نمایید. اما رایج‌ترین روش، دو روش اول یعنی استفاده از دایرکتیو و یا فیلتر است و دلیل آن هم سادگی و خوانا بودن این دو روش می‌باشد.

ex2_remember_language_cookies

در این مثال همانگونه که از اسم آن پیداست قصد داریم تا زبان مورد نظری را که کاربر در سیستم انتخاب نموده است، ذخیره کنیم تا پس از بستن و بازکردن مجدد وب سایت با همان زبان پیشین به کاربر نمایش داده شود. این کار بسیار ساده است. کافیست که در ابتدا علاوه بر اسکریپت‌های مثال قبل، اسکریپت‌های زیر را نیز به صفحه اضافه کنید:
    <script src="Scripts/angular-cookies.js"></script>
    <script src="Scripts/angular-translate-storage-cookie.js"></script>
با اضافه کردن خط زیر درون بدنه config، یک کوکی جدید برای شما ساخته می‌شود. این کوکی NG_TRANSLATE_LANG_KEY نام دارد که هر بار با id زبان کنونی که در translate table وارد نموده‌اید آپدیت می‌شود.
// Tell the module to store the language in the cookie
$translateProvider.useCookieStorage();
حال اگر صفحه را refresh کنید می‌بینید که زبان پیشینی که انتخاب نموده‌اید، مجددا بارگذاری می‌گردد.

ex3_remember_language_local_storage

این مثال همانند مثال قبل رفتار می‌کند، با این تفاوت که به جای اینکه کلید زبان کنونی را درون کوکی ذخیره کند، آن را درون Local Storage با نام NG_TRANSLATE_LANG_KEY قرار می‌دهد. برای اجرا کافیست اسکریپت‌ها و تکه کد زیر را با موارد مثال قبل جایگزین کنید.

<script src="Scripts/angular-translate-storage-local.js"></script>


// Tell the module to store the language in the local storage
$translateProvider.useLocalStorage();

مثال های ex4_set_a_storage_key  و ex5_set_a_storage_prefix نام کلیدی که برای ذخیره سازی زبان کنونی در کوکی یا Local Storage قرار می‌گیرد را تغییر می‌دهد که به دلیل سادگی از شرح آن می‌گذریم. 

ex6_namespace_support 

translate table در angular-translate قابلیت مفید namespacing را نیز داراست. این قابلیت به ما کمک می‌کند که جهت کپسوله کردن بخش‌های مختلف، ترجمه آنها را با namespace‌های خاص خود نمایش دهیم. به مثال زیر توجه کنید:

            $translateProvider.translations('en_US', {
                "TITLE": "How to use namespaces",
                "ns1": {
                    "HEADER": "A translations table supports namespaces.",
                    "SUBHEADER": "So you can to structurize your translation table well."
                },
                "ns2": {
                    "HEADER": "Do you want to have a structured translations table?",
                    "SUBHEADER": "You can to use namespaces now."
                }
            });

همانطور که توجه می‌کنید بخش ns1 خود شامل زیر مجموعه‌هایی است و ns2 نیز به همین صورت. هر کدام دارای کلید HEADER و SUBHEADER می‌باشند. فرض کنید هر کدام از این بخش‌ها می‌خواهند اطلاعات درون یک section را نمایش دهند. حال به نحوه‌ی فراخوانی این translate tableها دقت کنید:

<!-- section 1: Translate Table Called by ns1 namespace -->    
<h1 translate>ns1.HEADER</h1>
<h2 translate>ns1.SUBHEADER</h2>

<!-- section 2: Translate Table Called by ns2 namespace -->
<h1 translate>ns2.HEADER</h1>
<h2 translate>ns2.SUBHEADER</h2>

به همین سادگی می‌توان تمامی بخش‌ها را با namespace‌های مختلف در translate table قرار داد.

در بخش بعدی (پایانی) شش قابلیت دیگر angular translate که شامل فراخوانی translate table از یک فایل JSON، فراخوانی فایل‌های translate table به صورت lazy load و تغییر زبان بخشی از صفحه به صورت پویا هستند، بررسی خواهند شد.

فایل پروژه: AngularJs-Translate-BestPractices.zip  

نظرات مطالب
راحت بگویید نه!
تقریبا با همه صحبت‌های دوستمون موافقم! راستش من بند بند این موارد رو تجربه کردم و در نهایت چیزی جز خستگی و بی انگیزگی در سال‌های گذشته برام نداشت.
ولی از زمانیکه موارد بالا رو رعایت میکنم تقریبا دردسرام خیلی کم شده مخصوصا در ارگانهای دولتی.
مطالب
آموزش Coded UI Test #1
اکثر برنامه نویسان با مباحث Unit Testing  آشنایی دارند و بعضی برنامه نویسان هم، از این مباحث در پروژه‌های خود استفاده می‌کنند. ساختار الگو‌های MVC و MVVM به گونه ای است که به راحتی می‌توان برای این گونه پروژه‌ها Unit Test بنویسیم. در پروژه‌های MVC به دلیل عدم وابستگی بین View و Controller به طور مستقیم، امکان نوشتن Unit Test برای Controller امکان پذیر است و از طرفی در الگوی MVVM به دلیل منطق وجود ViewModel می‌توان برای اینگونه پروژه‌ها نیز Unit Test نوشت. اما ساختار سایر پروژه‌ها به گونه ای است که نوشتن Unit Test برای آن‌ها مشکل و در بعضی مواقع غیر ممکن می‌شود. برای مثال در پروژهای Desktop نظیر Windows Application و حتی وب به صورت Asp.Net Web Forms به دلیل وابستگی مستقیم کنترل‌های UI به منطق اجرای برنامه، طراحی و نوشتن Unit Test بسیار مشکل و در برخی موارد بیهوده است. در VS.Net ابزاری وجود دارد به نام Coded UI Test که برای تست این گونه پروژه‌ها طراحی شده است و همان طور که از نامش پیداست صرفا برای تست کنترل‌های UI و رویداد‌های کنترل‌ها و تست درستی برنامه با توجه به داده‌های ورودی به کار می‌رود. یکی از مزیت‌های اصلی آن تسریع عملیات تست در حجم بالا است و زمان ایجاد unit  test را به حداقل می‌رساند. مزیت دوم آن امکان ایجاد unit test برای پروژه‌های که در مراحل پایانی تولید هستند ولی هنوز اطمینانی به عملکرد صحیح برنامه در حالات مختلف نیست.
 در این پست قصد دارم روش استفاده از این گونه پروژه‌های تست را با ذکر یک مثال بررسی کنیم و در پست‌های بعدی به بررسی امکانات دیگر خواهیم پرداخت.

نکته : فقط در Vs.Net با نسخه‌های Ultimate و Premium می‌تونید از Code UI Test استفاده کنید که البته به دلیل اینکه در ایران پیدا کردن نسخه‌های دیگر Vs.Net به غیر از Ultimate سخت‌تر است به طور قطع این محدودیت برای برنامه نویسان ما وجود نخواهد داشت. برای اینکه از نسخه Vs.Net خود اطمینان حاصل کنید از منوی Help گزینه About Microsoft Visual Studio رو انتخاب کنید. پنجره ای به شکل زیر مشاهده خواهید کرد که در آن مشخصات کامل Vs.Net ذکر شده است.

در این مرحله قصد داریم برای فرم زیر Unit Test طراحی کنیم. پروژه به صورت زیر است:

کاملا واضح است که در این فرم دو عدد به عنوان ورودی دریافت می‌شود و بعد از کلیک بر روی CalculateSum نتیجه در textbox سوم نمایش داده می‌شود. برای تست عملکرد صحیح فرم بالا ایتدا به Solution مورد نظر از منوی test Project یک Coded UI Test Project اضافه می‌کنیم. به دلیل اینکه این قبلا در این Solution پروژه تست از نوع Coded UI Test نبود بلافاصله یک پنجره نمایش داده می‌شود. مطمئن شوید گزینه اول انتخاب شده و بعد بر روی Ok کلیک کنید.(گزینه اول به معنی است که قصد داریم عملیات مورد نظر بر روی UI را رکورد کنیم و گزینه دوم به معنی است که قصد داریم از عملیات رکورد شده قبلی استفاده کنیم).  یک کلاس به نام CodeUITest1 به همراه یک متد تست به نام CodedUITestMethod1 ساخته می‌شود. اولین چیزی که جلب توجه می‌کند این است که این کلاس به جای TestClassAttribute دارای نشان CodeUITestAttrbiute است. در گوشه سمت راست Vs.Net خود یک پنجره کوچک به نام UI Map Test Builder مانند شکل زیر خواهید دید.

دکمه قرمز رنگ به نام Record Button است و عملیات تست را رکورد خواهد کرد. دکمه دایره ای به رنگ مشکی برای تعیین Assertion به کار می‌رود. و در نهایت گزینه آخر کد‌های مورد نظر مراحل قبل را به صورت خودکار تولید خواهد کرد.

#روش کار

روش کار به این صورت است که ابتدا شما مراحل تست خود را شبیه سازی خواهید کرد و بعد از آن Test Builder مراحل تست شما را به صورت کامل به صورت کد‌های قابل فهم تولید خواهد کرد. (دقیقا شبیه به ایجاد UnitTest به روش Arrange/Act/Assert است با این تفاوت که این مراحل توسط UI Map رکورد شده و نیازی به کد نویسی ندارد). در پایان باید یک Data Driven Coded UI Test طراحی کنید تا بتوانید از این مراحل رکورد استفاده نمایید. 

#چگونگی شبیه سازی :

پروژه را اجرا نمایید. زمانی که فرم مورد نظر  ظاهر شد بر روی گزینه Record در TestBuilder کلیک کنید. عملیات ذخیره سازی شروع شده است. در نتیجه به فرم مربوطه رفته و در Textbox اول مقدار 10 و در textbox دوم مقدار 5 را وارد نمایید. با کلیک بر روی دکمه CalculateSum مقدار 15 نمایش داده خواهد شد. از برنامه خارج شوید و بعد بر روی گزینه Generate Code در TestBuilder کلیک کنید با از کلید‌های ترکیبی Alt + G استفاده نمایید.(اگر در این مرحله، از برنامه خارج نشده باشید با خطا مواجه خواهید شد.) در پنجره نمایش داده شده یک نام به متد اختصاص دهید. عملیات تولید کد شروع خواهد شد. بعد کدی مشابه زیر را در متد مربوطه مشاهده خواهید کرد.

   [TestMethod]
        public void CodedUITestMethod1()
        {            
            this.UIMap.CalculateSum();
            this.UIMap.txtSecondValueMustBe10();
        }
بخشی از سورس کد تولید شده برای متد CalculateSum به شکل زیر است:
        public void CodedUITestMethod1 ()
        {
            #region Variable Declarations
            WinEdit uITxtFirstNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtFirstNumberWindow.UITxtFirstNumberEdit;
            WinEdit uITxtSecondNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtSecondNumberWindow.UITxtSecondNumberEdit;
            WinButton uICalculateSumButton = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UICalculateSumWindow.UICalculateSumButton;
            #endregion

            // Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
            uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText;

            // Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys, ModifierKeys.None);

            // Type '10' in 'txtSecondNumber' text box
            uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText;

            // Click 'Calculate Sum' button
            Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(83, 12));

            // Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
            uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText1;

            // Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys1, ModifierKeys.None);

            // Type '10' in 'txtSecondNumber' text box
            uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText1;

            // Type '{Tab}' in 'txtSecondNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtSecondNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditSendKeys, ModifierKeys.None);

            // Click 'Calculate Sum' button
            Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(49, 11));

            // Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
            uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText2;

            // Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys2, ModifierKeys.None);

            // Type '5' in 'txtSecondNumber' text box
            uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText2;

            // Type '{Tab}' in 'txtSecondNumber' text box
            Keyboard.SendKeys(uITxtSecondNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditSendKeys1, ModifierKeys.None);

            // Click 'Calculate Sum' button
            Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(74, 16));
        }
همان طور که می‌بینید تمام مراحل تست شما رکورد شده است و به صورت کد قابل فهم بالا ایجاد شده است.
چگونگی ایجاد Assertion
اگر به کد متد تست CodedUITestMethod1 در بالا دقت کنید یک متد به صورت this.UIMap.txtSecondValueMustBe10 فراخوانی شده است. این در واقع یک Assertion  است که در هنگام عملیات رکورد ایجاد کردم و به این معنی است که مقدار TextBox دوم حتما باید 10 باشد. حال روش تولید Assertion‌ها را بررسی خواهیم کرد.
بعد از شروع شدن مرحله رکورد اگر قصد دارید برای یک کنترل خاص Assert بنویسید، دکمه assertion (به رنگ مشکی و به صورت دایره است) را بر روی کنترل مورد نظر drag&drop کنید. یک border آبی برای کنترل مورد نظر ایجاد خواهد شد:

به محض اتمام عملیات drag&drop منوی زیر ظاهر خواهد شد:

از گزینه Add Assertion استفاده کنید و برای کنترل مورد نظر یک assert بنویسید. در شکل زیر یک assert برای textbox دوم نوشتم به صورتی که مقدار آن باید با 5 برابر باشد.


از گزینه آخر برای نمایش پیغام مورد نظر خودتون در هنگامی که aseert با شکست مواجه می‌شود استفاده کنید.
کد تولید شده زیر برای عملیات assert بالا است:
  public void txtSecondValueMustBe10()
        {
            #region Variable Declarations
            WinEdit uITxtSecondNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtSecondNumberWindow.UITxtSecondNumberEdit;
            #endregion

            // Verify that the 'ControlType' property of 'txtSecondNumber' text box equals '10'
            Assert.AreEqual(this.txtSecondValueMustBe10ExpectedValues.UITxtSecondNumberEditControlType, uITxtSecondNumberEdit.ControlType.ToString());
        }

مرحله اول انجام شد. برای تست این مراحل باید یک Data DrivenTest بسازید که در پست بعدی به صورت کامل شرح داده خواهد شد.
نظرات مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش اول
سلام  
 سرعت و قابلیت اجرایی Over Clause به مراتب از Group by بهتر است. بطوریکه اگر یک عملیات یکسان را،بطور جداگانه،هم با Over Clause و هم با Group By انجام دهید. و در Execution Plan مشاهده نمایید، تفاوت را حس خواهید نمود. سایت زیر یک مثال ساده در این رابطه قرار داده است:
در مورد اینکه برای محیط های Transactional  مناسب است یا نه، عوامل زیادی در آن دخیل است و بسته به حجم داده ای مورد انتظار شما در خروجی دارد،بطور مثال اگر بخواهید یک گزارش 400 صفحه ای ایجاد نمایید، بطور حتم در چنین محیط هایی هیچ Scriptی مناسب، نیست، اما بطور قاطع می‌توان گفت که Window Function‌ها از کارایی بسیار خوبی برخوردار هستند، و انجام عملیات‌های پیچیده محاسباتی را برای ما آسانتر نموده اند.