مطالب
نحوه پیکربندی سرور شیرپوینت 2013 برای نصب app از Office Store
از ویژگی‌های جدید و البته جالب شیرپوینت 2013 امکان استفاده از App‌ها می‌باشد. برای شناخت بیشتر app‌ها پیشنهاد می‌کنم به MSDN  مراجعه کنید. در این پست قصد دارم مراحل استفاده از SharePoint Marketplace مایکروسافت را برای دریافت و نصب app در سرور شیرپوینت و طریقه پیکر بندی سروربیان کنم.
اگر برای بار اول بخواهید یک app را روی سرور شیرپوینت نصب کنید ممکن است این پیغام به شما نمایش داده شود :
Sorry, apps are turned off. If you know who tuns the server, tell them to enable apps.


دقت کنید که کم رنگ بودن آیکون App به معنی عدم پشتیبانی در سرور شیرپوینت شما است و در صورت تلاش برای نصب آن این پیغام را خواهید دید :

دلیل این پیغام ( apps are turned off) تنظیم نبودن سرور شیرپوینت (Front-End) برای پشتیبانی و میزبانی از App‌ها می‌باشد . برای استفاده از app‌ها در شیرپوینت نیازمند یک sub-domain و دیگر تنظیمات هستید تا بتوانید از app‌ها استفاده کنید . برای این منظور مراحل زیر را پی بگیرید :
وارد سایت Office Store مایکروسافت شده و app مورد نظر خود را بیابید . در اینجا من از app‌های رایگان1 مورد را انتخاب می‌کنم و با آن شروع می‌کنم : نمایش وضعیت آب و هوا در شیرپوینت .

روی Add کلیک کنید تا جزییات app و شناسه آن نمایش داده شود . سپس آن شناسه را کپی کنید : ( شناسه app مذکور WA103062091 است )

در اینجا یک بار مراحل را برای نصب app تا رسیدن به خطا پیگیری میکنیم. سپس راه حل آن بیان می‌شود. توجه داشته باشید که باید پس از رفع مشکل ، مراحل این قسمت از نصب app مجدد انجام شوند .
 
وارد سایت شده و روی آیکون چرخدنده (تنظیمات) کلیک کنید :

در پنجره باز شده شناسه app را paste کنید و جستجو را آغاز کنید :
  

باید در نتیجه جستجو نمایش داده شود که app در SharePoint Store یافت شد
  

  روی لینک کلیک کنید تا نتیجه جستجو در Store نمایش داده شود :
توجه داشته باشید که در صفحه باز شده حتما یک واحد پولی و یک زبان را انتخاب نمایید .

ودر این مرحله خطای مذکور که گفته شد نمایش داده می‌شود :  

حال به بیان راه حل می‌پردازیم :
برای استفاده از App‌ها در شیرپوینت باید سرویس‌های مرتبط و زیر دامنه (CNAME) سرور مرتبط برای آن تنظیم شده باشد .
برای این منظور ابتدا تنظیمات DNS را انجام می‌دهیم :

 
برای دامنه جاری یک CNAME تعریف کنید : 

Alias Name پنجره فوق به این معنا است که تمام app‌ها در مسیری با فرمت زیر مدیریت می‌شوند :
AppID.app.vm-seifollahi.iri
اگر به جای *.app فقط * قرار دهید ، هر شناسه app به عنوان زیر دامنه آدرس دهی می‌شود که در کل تفاوتی ندارد و برای مشخص شدن بهتر این کار را انجام دادم .
برای چک کردن صحت تنظیمات خود روی مسیری مانند Apps-12345678ABCDEF.app.vm-seifollahi.iri دستور ping را اجرا نمایید.
  
پس از تایید این تنظیمات باید وارد CA شوید و سرویس‌ها را تنظیم کنید : باید دو سرویس App Management Service و Subscription Setting Service در وضعیت Started باشند .

  پس از چک کردن سرویس‌ها باید تنظیمات مربوط به App Pool‌های IIS و دیتابیس برای App Managemetn Service و Subscription Service تنظیم شود . برای این منظور از Power Shell کمک می‌گیریم و دستورات زیر را در آن اجرا می‌کنیم (توضیحات در کامنت‌ها وجود دارند ) :


$account = Get-SPManagedAccount "vmseifollahi\administrator
# Gets the name of the managed account and sets it to the variable $account for later use.

$appPoolSubSvc = New-SPServiceApplicationPool -Name SettingsServiceAppPool -Account $account
# Creates an application pool for the Subscription Settings service application. 
# Uses a managed account as the security account for the application pool.
# Stores the application pool as a variable for later use.

 
$appPoolAppSvc = New-SPServiceApplicationPool -Name AppServiceAppPool -Account $account
# Creates an application pool for the Application Management service application. 
# Uses a managed account as the security account for the application pool.
# Stores the application pool as a variable for later use.

 
$appSubSvc = New-SPSubscriptionSettingsServiceApplication –ApplicationPool $appPoolSubSvc –Name SettingsServiceApp –DatabaseName MBS_SettingsServiceDB
# Creates the Subscription Settings service application, using the variable to associate it with the application pool that was created earlier.
# Stores the new service application as a variable for later use.
$proxySubSvc = New-SPSubscriptionSettingsServiceApplicationProxy –ServiceApplication $appSubSvc
# Creates a proxy for the Subscription Settings service application.

 
$appAppSvc = New-SPAppManagementServiceApplication -ApplicationPool $appPoolAppSvc -Name AppServiceApp -DatabaseName MBS_AppServiceDB
# Creates the Application Management service application, using the variable to associate it with the application pool that was created earlier.
# Stores the new service application as a variable for later use.

 
$proxyAppSvc = New-SPAppManagementServiceApplicationProxy -ServiceApplication $appAppSvc
# Creates a proxy for the Application Management service application.
 

پس از نصب مشاهده میکنید که دیتابیس‌ها با موفقیت نصب شدند :
  

حال به CA رفته ( DOMAIN/_admin/ServiceApplications.aspx ) و از Start بودن سرویس‌های تنظیم شده اطمینان پیدا کنید : (از همین صفحه نیز می‌توانید تنظیماتی که قبلا در power shell انجام شد را انجام دهید)
 

حال در CA به صفحه Apps می‌رویم :

و روی Configure App URL کلیک کنید :

در صورتی که پیغام زیر را مشاهده کردید ، IIS را باز کنید :
 

در قسمت Application Pools به دنبال SharePoint Web Service Root بگردید و آن را Start نمایید :

حال صفحه تنظیمات باز می‌شود . مقادیر domain و prefix را تنظیم کنید :

سپس روی OK کلیک کنید در این مرحله تنظیمات سرور شیرپوینت تمام شد و باید به ترتیب زیر آنها را restart کنید :

ابتدا SharePoint Timer service را Stop کنید.
سپس سرویس IIS را Restart کنید
حال SharePoint Timer service را Start کنید .

اکنون مراحل را مجدد از سر بگیرید یعنی روی منوی تنظیمات سایت و روی add App کلیک کنید و app را جستجو کنید و مراحل نصب را اجرا کنید تا به مرحله Add کردن app برسید . حال مشاهده می‌کنید که دکمه فعال بوده و می‌توانید آن را نصب کنید :
  
 

پس از کلیک روی add به store preview منتقل خواهید شد : (این تصویر مربوط به محصولی دیگر است)

ممکن است پس از زدن دکمه continue خطایی مانند تصویر زیر را مشاهده کنید :

در این صورت احتمالا با کاربر System Account وارد سیستم شده اید که باید از آن خارح شده و با نام کاربری دیکری که دسترسی لازم را دارد وارد شوید .

با کلیک روی continue به marketplace مایکروسافت منتقل خواهید شد که نیازمند یک حساب کاربری در مایکروسافت می‌باشد :

حال پنجره زیر نمایش داده می‌شود و به شما اجازه‌ی دانلود app داده می‌شود :

 
روی return to site کلیک کنید تا پنجره بعدی برای گرفتن اعتماد شما برای نصب نمایش داده شود :



روی trust it کلیک کنید تا به صفحه site Content منتقل شوید :


همانطور که مشاهده می‌کنید app در حال دانلود شدن است :

 
حال در سمت چپ سایت روی نام App کلیک کنید (ترجیحا از مرور گر IE و ورژن 9 یا 10 استفاده کنید )

حال وارد تنظمیات app می‌شوید (در صورت درخواست نام کاربری و کلمه عبور آن را وارد کنید)

و نتیجه این هفت خوان رستم :

 
مطالب
رشته ها و پردازش متن در دات نت به زبان ساده
رشته، مجموعه‌ای از کاراکترهاست که پشت سرهم، در مکانی از حافظه قرار گرفته‌اند. هر کاراکتر حاوی یک شماره سریال در جدول یونیکد هست. به طور پیش فرض دات نت برای هر کاراکتر (نوع داده char) شانزده بیت در نظر گرفته است که برای 65536 کاراکتر کافی است.
برای نگهداری از رشته‌ها و انجام عملیات بر روی آنها در دات نت از نوع system.string استفاده می‌کنیم:
string greeting = "Hello, C#";

که در این حالت مجموعه‌ای از کاراکترها را ایجاد خواهد کرد:

اتفاقاتی که در داخل کلاس string رخ می‌دهد بسیار ساده است و ما را از تعریف []char بی‌نیاز می‌کند تا مجبور نشویم خانه‌های  آرایه را به ترتیب پر کنیم. از معایب استفاده از آرایه char میتوان موارد زیر را برشمارد:
  1. خانه‌های آن یک ضرب پر نمیشوند بلکه به ترتیب، خانه به خانه پر می‌شوند.
  2. قبل از انتساب متن باید باید از طول متن مطمئن شویم تا بتوانیم تعداد خانه‌ها را بر اساس آن ایجاد کنیم.
  3. همه عملیات آرایه‌ها از پر کردن ابتدای کار گرفته تا هر عملی، نیاز است به صورت دستی صورت بگیرد و تعداد خطوط کد برای هر کاری هم بالا می‌رود.
البته استفاده از string هم راه حل نهایی برای کار با متون نیست. در انتهای این مطلب مورد دیگری را نیز بررسی خواهیم کرد. از ویژگی دیگر رشته‌ها این است که آن‌ها شباهت زیادی به آرایه‌ای از کاراکتر‌ها دارند؛ ولی اصلا شبیه آن‌ها نیستند و نمی‌توانید به صورت یک آرایه آن‌ها را مقداردهی کنید. البته کلاس string امکاناتی را با استفاده از indexer [] مهیا کرده است که میتوانید بر اساس اندیس‌ها به کاراکترها به صورت جداگانه دسترسی داشته باشید ولی نمی‌توانید آن‌ها را مقدار دهی کنید. این اندیس‌ها از 0 تا طول آن length-1 ادامه دارند.
string str = "abcde";
char ch = str[1]; // ch == 'b'
str[1] = 'a'; // Compilation error!
ch = str[50]; // IndexOutOfRangeException
همانطور که میدانیم برای مقداردهی رشته‌ها از علامت‌های نقل قول "" استفاده میکنیم که باعث میشود اگر بخواهیم علامت " را در رشته‌ها داشته باشیم نتوانیم. برای حل این مشکل از علامت \ استفاده میکنیم که البته باعث استفاده از بعضی کاراکترهای خاص دیگر هم می‌شود:
string a="Hello \"C#\"";
string b="Hello \r\n C#"; //مساوی با اینتر
string c="C:\\a.jpg"; //چاپ خود علامت  \ -مسیردهی
البته اگر از علامت @ در قبل از رشته استفاده شود علامت \ بی اثر خواهد شد.
string c=@"C:\a.jpg";// == "C:\\a.jpg"

مقداردهی رشته‌ها و پایدار (تغییر ناپذیر) بودن آنها Immutable
رشته‌ها ساختاری پایدار هستند؛ به این معنی که به صورت reference مقداردهی می‌شوند. موقعی که شما مقداری را به یک رشته انتساب می‌دهید، مقدار متغیر در  String pool یا لینک در Heap ذخیره می‌شوند و اگر همین متغیر را به یک متغیر دیگر انتساب دهیم، متغیر جدید مقدار آن را دیگر در حافظه پویا (داینامیک) Heap به عنوان مقدار جدید ذخیره نخواهد کرد؛ بلکه تنها یک pointer خواهد بود که به آدرس حافظه متغیر اولی اشاره می‌کند. به مثال زیر دقت کنید. متغیر source مقدار some source را ذخیره می‌کند و بعد همین متغیر، به متغیر assigned انتساب داده میشود؛ ولی مقداری جابجا نمی‌شود. بلکه متغیر assign به آدرسی در حافظه اشاره می‌کند که متغیر source اشاره می‌کند. هرگاه که در یکی از متغیرها، تغییری رخ دهد، همان متغیری که تغییر کرده است، به آدرس جدید با محتوای تغییر داده شده اشاره می‌کند.
string source = "Some source";
string assigned = source;

این ویژگی نوع reference فقط برای ساختارهای Immutable به معنی پایدار رخ می‌دهد و نه برای ساختار‌های ناپایدار (تغییر پذیر)  mutable؛ به این خاطر که آن‌ها مقادیرشان را مستقیما تغییر میدهند و اشاره‌ای در حافظه صورت نمی‌گیرد. 
string hel = "Hel";
string hello = "Hello";
string copy = hel + "lo";

string hello = "Hello";
string same = "Hello";

برای اطلاعات بیشتر در این زمینه این لینک را مطالعه نمایید.


مقایسه رشته‌ها
برای مقایسه دو رشته میتوان از علامت == یا از متد Equals استفاده نماییم. در این حالت به خاطر اینکه کد حروف کوچک و بزرگ متفاوت است، مقایسه حروف هم متفاوت خواهد بود. برای اینکه حروف کوچک و بزرگ تاثیری بر مقایسه ما نگذارند و #c را با #C برابر بدانند باید از متد Equals به شکل زیر استفاده کنیم:
Console.WriteLine(word1.Equals(word2,
    StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase));
برای اینکه بزرگی و کوچکی اعداد را مشخص کنیم از علامت‌های < و > استفاده میکنیم ولی برای رشته‌ها از متد CompareTo بهره می‌بریم که چینش قرارگیری آن‌ها را بر اساس حروف الفبا مقایسه می‌کند و سه عدد، می‌تواند خروجی آن باشند. اگر 0 باشد یعنی برابر هستند، اگر -1 باشد رشته اولی قبل از رشته دومی است و اگر 1 باشد رشته دومی قبل از رشته اولی است.
string score = "sCore";
string scary = "scary";
 
Console.WriteLine(score.CompareTo(scary));
Console.WriteLine(scary.CompareTo(score));
Console.WriteLine(scary.CompareTo(scary));
 
// Console output:
// 1
// -1
// 0
 اینبار هم برای اینکه حروف کوچک و بزرگ، دخالتی در کار نداشته باشند، میتوانید از داده شمارشی StringComparison در متد ایستای (string.Compare(s1,s2,StringComparison استفاده نمایید؛ یا از نوع داده‌ای boolean برای تعیین نوع مقایسه استفاده کنید.
string alpha = "alpha";
string score1 = "sCorE";
string score2 = "score";
 
Console.WriteLine(string.Compare(alpha, score1, false));
Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2, false));
Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2, true));
Console.WriteLine(string.Compare(score1, score2,
    StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase));
// Console output:
// -1
// 1
// 0
// 0
نکته : برای مقایسه برابری  دو رشته از متد Equals یا == استفاده کنید و فقط برای تعیین کوچک یا بزرگ بودن از compare‌ها استفاده نمایید. دلیل آن هم این است که برای مقایسه از فرهنگ culture فعلی سیستم استفاده میشود و نظم جدول یونیکد را رعایت نمی‌کنند و ممکن است بعضی رشته‌های نابرابر با یکدیگر برابر باشند. برای مثال در زبان آلمانی دو رشته "SS" و "ß " با یکدیگر برابر هستند.

عبارات با قاعده Regular Expression
این عبارات الگوهایی هستند که قرار است عبارات مشابه الگویی را در رشته‌ها پیدا کنند. برای مثال الگوی +[A-Z0-9] مشخص می‌کند که رشته مورد نظر نباید خالی باشد و حداقل با یکی از حروف بزرگ یا اعداد پرشده باشد. این الگوها میتوانند برای واکشی داده‌ها یا قالب‌های خاص در رشته‌ها به کار بروند. برای مثال شماره تماس‌ها ، پست الکترونیکی و ...
در اینجا میتواند نحوه‌ی الگوسازی را بیاموزید. کد زیر بر اساس یک الگو، شماره تماس‌های مورد نظر را یافته و البته با فیلتر گذاری آن‌ها را نمایش می‌دهد:
string doc = "Smith's number: 0898880022\nFranky can be " +
    "found at 0888445566.\nSteven's mobile number: 0887654321";
string replacedDoc = Regex.Replace(
    doc, "(08)[0-9]{8}", "$1********");
Console.WriteLine(replacedDoc);
// Console output:
// Smith's number: 08********
// Franky can be found at 08********.
// Steven' mobile number: 08********
سه شماره تماس در رشته‌ی بالا با الگوی ما همخوانی دارند که بعد با استفاده از متد replace در شی Regex عبارات دلخواه خودمان را جایگزین شماره تماس‌ها خواهیم کرد. الگوی بالا شماره تماس‌هایی را میابد که با 08 آغاز شده‌اند و بعد از آن 8 عدد دیگر از 0 تا 9 قرار گرفته‌اند. بعد از اینکه متن مطابق الگو یافت شد، ما آن را با الگوی ********1$ جایگزین می‌کنیم که علامت $ یک placeholder برای یک گروه است. هر عبارت () در عبارات با قاعده یک گروه حساب میشود و اولین پرانتر 1$ و دومین پرانتز یا گروه میشود 2$ که در عبارت بالا (08) میشود 1$ و به جای مابقی الگو، 8 علامت ستاره نمایش داده میشود.

اتصال رشته‌ها در Loop
برای اتصال رشته‌ها ما از علامت + یا متد ایستای string.concat استفاده می‌کنیم ولی استفاده‌ی از آن در داخل یک حلقه باعث کاهش کارآیی برنامه خواهد شد. برای همین بیایید ببینم در حین اتتقال رشته‌ها در حافظه چه اتفاقی رخ میدهد. ما در اینجا دو رشته str1 و str2 داریم که عبارات "super" و "star" را نگه داری می‌کنند و در واقع دو متغیر هستند که به حافظه‌ی پویای Heap اشاره می‌کنند. اگر این دو را با هم جمع کنیم و نتیجه را در متغیر result قرار دهیم، سه متغیر میشوند که هر کدام به حافظه‌ای جداگانه در heap اشاره می‌کنند. در واقع برای این اتصال، قسمت جدیدی از حافظه تخصصیص داده شده و مقدار جدید در آن نشسته‌است. در این حالت یک متغیر جدید ساخته شد که به آدرس آن اشاره می‌کند. کل این فرآیند یک فرآیند کاملا زمانبر است که با تکرار این عمل موجب از دست دادن کارآیی برنامه می‌شود؛ به خصوص اگر در یک حلقه این کار صورت بگیرد.
سیستم دات نت همانطور که میدانید شامل GC یا سیستم خودکار پاکسازی حافظه است که برنامه نویس را از dispose کردن بسیاری از اشیاء بی نیاز می‌کند. موقعی‌که متغیری به قسمتی از حافظه اشاره می‌کند که دیگر بلا استفاده است، سیستم GC به صورت خودکار آنها را پاکسازی می‌کند که این عمل زمان بر هم خودش موجب کاهش کارآیی می‌شود. همچنین انتقال رشته‌ها از یک مکان حافظه به مکانی دیگر، باز خودش یک فرآیند زمانبر است؛ به خصوص اگر رشته مورد نظر طولانی هم باشد.
مثال عملی: در تکه کد زیر قصد داریم اعداد 1 تا 20000 را در یک رشته الحاق کنیم:
 DateTime dt = DateTime.Now;
            string s = "";
        for (int index = 1; index <= 20000; index++)
        {
            s += index.ToString();
        }
            Console.WriteLine(s);
            Console.WriteLine(dt);
            Console.WriteLine(DateTime.Now);
            Console.ReadKey();
کد بالا تاز زمان نمایش کامل، بسته به قدرت سیستم ممکن است یکی دو ثانیه طول بکشد. حالا عدد را به 200000 تغییر دهید (یک صفر اضافه تر). برنامه را اجرا کنید و مجددا تست بزنید. در این حالت چند دقیقه ای بسته به قدرت سیستم زمان خواهد برد؛ مثلا دو دقیقه یا سه دقیقه یا کمتر و بیشتر.
عملیاتی که در حافظه صورت میگیرد این چند گام را طی میکند:
  • قسمتی از حافظه به طور موقت برای این دور جدید حلقه، گرفته میشود که به آن بافر میگوییم.
  • رشته قبلی به بافر انتقال میابد که بسته به مقدار آن زمان بر و کند است؛ 5 کیلو یا 5 مگابایت یا 50 مگابایت و ...
  • شماره تولید شده جدید به بافر چسبانده میشود.
  • بافر به یک رشته تبدیل میشود وجایی برای خود در حافظه Heap میگیرد.
  • حافظه رشته قدیمی و بافر دیگر بلا استفاده شده‌اند و توسط GC پاکسازی میشوند که ممکن است عملیاتی زمان بر باشد.

String Builder
این کلاس ناپایدار و تغییر پذیر است. به کد و شکل زیر دقت کنید:
string declared = "Intern pool";
string built = new StringBuilder("Intern pool").ToString();

این کلاس دیگر مشکل الحاق رشته‌ها یا دیگر عملیات پردازشی را ندارد. بیایید مثال قبل را برای این کلاس هم بررسی نماییم:
 StringBuilder sb = new StringBuilder();
      sb.Append("Numbers: ");

            DateTime dt = DateTime.Now;
        for (int index = 1; index <= 200000; index++)
        {
            sb.Append(index);
        }
            Console.WriteLine(sb.ToString());
            Console.WriteLine(dt);
            Console.WriteLine(DateTime.Now);
            Console.ReadKey();
اکنون همین عملیات چند دقیقه‌ای قبل، در زمانی کمتر، مثلا دو ثانیه انجام میشود.
حال این سوال پیش می‌آید مگر کلاس stringbuilder چه میکند که زمان پردازش آن قدر کوتاه است؟
همانطور که گفتیم این کلاس mutable یا تغییر پذیر است و برای انجام عملیات‌های ویرایشی نیازی به ایجاد شیء جدید در حافظه ندارد؛ در نتیجه باعث کاهش انتقال غیرضروری داده‌ها برای عملیات پایه‌ای چون الحاق رشته‌ها میگردد.
stringbuilder شامل یک بافر با ظرفیتی مشخص است (به طور پیش فرض 16 کاراکتر). این کلاس آرایه‌هایی از کاراکترها را پیاده سازی میکند که برای عملیات و پردازش‌هایش  از یک رابط کاربرپسند برای برنامه نویسان استفاده می‌کند. اگر تعداد کاراکترها کمتر از 16 باشد مثلا 5 ، فقط 5 خانه آرایه استفاده میشود و مابقی خانه‌ها خالی میماند و با اضافه شدن یک کاراکتر جدید، دیگر شیء جدیدی در حافظه درست نمی‌شود؛ بلکه در خانه ششم قرار می‌گیرد و اگر تعداد کاراکترهایی که اضافه می‌شوند باعث شود از 16 کاراکتر رد شود، مقدار خانه‌ها دو برابر میشوند؛ هر چند این عملیات دو برابر شدن resizing عملیاتی کند است ولی این اتفاق به ندرت رخ می‌دهد.
کد زیر یک آرایه 15 کاراکتری ایجاد می‌کند و عبارت #Hello C را در آن قرار می‌دهد.
StringBuilder sb = new StringBuilder(15);
sb.Append("Hello, C#!");

در شکل بالا خانه هایی خالی مانده است Unused و  جا برای کاراکترهای جدید به اندازه خانه‌های unused هست و اگر بیشتر شود همانطور که گفتیم تعداد خانه‌ها 2 برابر می‌شوند که در اینجا میشود 30.

استفاده از متد ایستای string.Format
از این متد برای نوشتن یک متن به صورت قالب و سپس جایگزینی مقادیر استفاده می‌شود:
DateTime date = DateTime.Now;
string name = "David Scott";
string task = "Introduction to C# book";
string location = "his office";
 
string formattedText = String.Format(
    "Today is {0:MM/dd/yyyy} and {1} is working on {2} in {3}.",
    date, name, task, location);
Console.WriteLine(formattedText);
در کد بالا ابتدا ساختار قرار گرفتن تاریخ را بر اساس الگو بین {} مشخص می‌کنیم و متغیر date در آن قرار می‌گیرد و سپس برای {1},{2},{3} به ترتیب قرار گیری آن‌ها متغیرهای name,last,location قرار میگیرند.
از ()ToString. هم می‌توان برای فرمت بندی خروجی استفاده کرد؛ مثل همین عبارت MM/dd/yyyy در خروجی نوع داده تاریخ و زمان.
مطالب
آشنایی با WPF قسمت اول : ساختار سلسله مراتبی


عناصر رابط کاربری WPF با یکدیگر یک رابطه‌ی سلسله مراتبی دارند. به این رابطه، درخت منطقی یا Logical Tree می‌گویند که به توصیف ارتباط اجزای رابط کاربری می‌پردازد. نوع دیگری از درخت نیز وجود دارد که به آن درخت بصری یا Visual Tree می‌گویند. این درخت شامل عناصری است که باعث نمایش کنترل پدر می‌شوند و کنترل پدر بدون آن‌ها هیچ ظاهر نمایشی ندارد. به عنوان مثال شما یک دکمه را در نظر بگیرید. این دکمه شامل عناصری چون Border,Block Text,Content Presenter می‌شود تا بتواند به عنوان یک دکمه نمایش یابد و بدون وجود این عناصر، کنترل دکمه هیچ ظاهری ندارد و در واقع با رندر شدن کنترل‌های فرزندان، دکمه معنا پیدا می‌کند. به تصویر بالا دقت کنید که به خوبی مرز بین درخت منطقی و درخت بصری را نمایش می‌دهد. شکل سلسله مراتبی بالا از طریق کد زیر به دست آمده است:
 
<Window>
    <Grid>
        <Label Content="Label" />
        <Button Content="Button" />
    </Grid>
</Window>
درخت بصری می‌تواند به ما کمک کند تا بتوانیم بر روی عناصر تشکیل دهنده، یک کنترل قدرت عمل داشته باشیم و آن‌ها را مورد تغییر قرار دهیم.


Dependency Properties

خاصیت‌های وابستگی همان خاصیت‌ها یا property هایی هستند در ویندوزفرم با آن‌ها سر و کله می‌زدید ولی در اینجا تفاوت‌هایی با پراپرتی‌های قبلی وجود دارد که باعث ایجاد مزایای زیادی شده است.

اول اینکه
بر خلاف پراپرتی‌های ویندوز فرم که در خود فیلدهای تعیین شده همان کنترل ذخیره می‌شدند، در این روش کلید (نام پراپرتی) و مقدار آن داخل یک شیء دیکشنری قرار می‌گیرند که از شیء DependencyObject ارث بری شده است و این شیء والد یک متد با نام GetValue برای دریافت مقادیر دارد. مزیت این روش این است که بیخود و بی‌جهت مانند روش قبلی، ما فیلدهایی را تعریف نمی‌کنیم که شاید به نصف بیشتر آن‌ها، حتی نیازی نداریم. در این حالت تنها فیلدهایی از حافظه را دریافت و ذخیره می‌کنیم که واقعا به آن‌ها نیاز داریم. فیلدها یا مقادیر پیش فرض موقع ایجاد شیء در آن ذخیره می‌شوند.

دومین مزیت این روش خاصیت ارث بری مقادیر از عناصر بالاتر درخت منطقی است. موقعی که از طرف شما برای فرزندان این عنصر مقداری تعیین نشده باشد، سیستم به  سمت گره‌ها یا عناصر بالا یا والد حرکت می‌کند و اولین عنصری را که مقدارش تنظیم شده باشد، برای فرزندان در نظر می‌گیرد. به این استراتژی یافتن یک مقدار، استراتژی Resolution می‌گویند.

سومین مزیت آن وجود یک سیستم اعلان یا گزارش آنی است. در صورتی که شما یک تابع callback را برای یک پراپرتی ست نمایید، با تغییر این پراپرتی تابع معرفی شده صدا زده خواهد شد.

Value Resolution Strategy
همانطور که در بالا اشاره کردیم دریافت مقادیر یک کنترل از طریق یک استراتژی به اسم Resolution انجام می‌شود که طبق تصویر زیر از بالا به پایین بررسی می‌شود. در هر کدام از مراحل زیر اگر مقداری یافت شد، همان مقدار را انتخاب می‌کند. از متد SetValue هم برای درج مقدار استفاده می‌شود. برای مثال در مرحله‌ی سوم بررسی می‌شود که آیا کاربر برای کنترل مورد نظر مقداری را تنظیم کرده است یا خیر؛ اگر آری، پس از آن استفاده می‌کند و اگر پاسخ خیر بود، بررسی می‌کند آیا style برای آن موجود است که مقداری برایش تنظیم شده باشد یا خیر و الی آخر...

جادوی پشت صحنه

مقادیر پراپرتی‌ها در کلاسی استاتیک به اسم Dependency Property ذخیره می‌شوند که این ذخیره در حالت نام و مقدار است و مقدار آن شامل callback و مقدار پیش فرض است. شکل زیر نتیجه‌ی شکل دقیق‌تری را نسبت به قبلی در هنگام پیمایش درخت منطقی به سمت بالا، نشان می‌دهد.

نحوه‌ی تعریف یک خاصیت وابسته که باید به صورت ایستا تعریف شود به صورت زیر است و برای دریافت و درج مقدار جدید از یک پراپرتی معمولی کمک می‌گیریم:

// Dependency Property
public static readonly DependencyProperty CurrentTimeProperty = 
     DependencyProperty.Register( "CurrentTime", typeof(DateTime),
     typeof(MyClockControl), new FrameworkPropertyMetadata(DateTime.Now));
 
// .NET Property wrapper
public DateTime CurrentTime
{
    get { return (DateTime)GetValue(CurrentTimeProperty); }
    set { SetValue(CurrentTimeProperty, value); }
}
یک قانون در WPF وجود دارد و آن اینست که نام خاصیت‌های وابسته را با کلمه Property به پایان ببرید مثل CurrentTimeProperty.
در مورد خاصیت‌های وابسته و کدنویسی آن ها در مطالب آینده بیشتر بحث خواهیم کرد.

مطالب
آموزش Backload (آپلود چندین فایل به طور همزمان با آجاکس )
یک پروژه‌ی جدید Asp.net MVC ایجاد کنید و .Net Framework آن را 4.5 و یا بالاتر انتخاب کنید. دلیل اینکار را در ادامه‌ی آموزش به شما توضیح خواهم داد.
برای شروع کار با Backload ابتدا به قسمت Nutget می‌رویم که در مسیر زیر است :
Tools/Library Package Manager/Manage Nutget Packages For Solution
در پنجره‌ی باز شده از کادر سمت چپ، بر روی قسمت Online کلیک می‌کنیم و سپس در کادر Search در گوشه‌ی بالا سمت راست، کلمه‌ی Backload را تایپ می‌کنیم در نتایج Search دو مورد زیر را Install می‌کنید :

JQuery File Upload Plugin  *

Backload. A Proffesional Full Featured Asp.Net FileUpload Controller  *

پس از نصب دو مورد بالا ، موارد زیر را که در دو عکس پایین می‌بینید، به پروژه‌ی شما اضافه خواهند شد:















تا اینجا ما ابزار Backload را بر روی پروژه‌ی خود نصب کردیم. همانطور که می‌بینید Backload یک Demo به پروژه اضافه کرده که شامل View ، Controller و ... می‌باشد. اکنون پروژه را اجرا کنید و با FileUpload کار کنید. البته توجه داشته باشید که  url صفحه‌ای که FileUpload در آن قرار دارد به این صورت است : localhost:PortNumber/BackloadDemo/Index

*نکاتی که باید بدانید:

عکس هایی که شما آپلود می‌کنید در پوشه‌ی Files موجود در ریشه‌ی پروژه‌ی شما قرار می‌گیرند این پوشه بوسیله‌ی خود ابزار Backload ساخته می‌شود.
چنانچه بخواهید در پوشه‌ی Files پوشه‌ای ایجاد کنید، ابتدا View آن‌را باز کنید. این View در پروژه، در مسیر Views/ BackloadDemo/Index قرار دارد .
در داخل تگ form یک Hidden Field با نام objectContext اضافه می‌کنید. Value ایی که شما به این Hidden Field نسبت می‌دهید، نام پوشه‌ی شما در پوشه‌ی Files خواهد بود. مانند تصویر زیر: در اینجا پوشه‌ای با نام 2014-02 در پوشه‌ی Files وقتی که فایلی را باFile Upload آپلود می‌کنیم، ایجاد می‌شود.

چنانچه بخواهید در پوشه‌ای که خودتان ایجاد کردید (که در این مثال 2014-02 می‌باشد) پوشه‌های متعدد دیگری هم داشته باشید Hidden Field ای با نام uploadContext ایجاد می‌کنید؛ مانند تصویر زیر :


اکنون اگر فایل جدیدی را آپلود کنید در مسیر 

ذخیره می‌شود . یعنی بین نام هر پوشه از سمی کولن ; در Value استفاده می‌کنید.

تا اینجا ما می‌توانیم بوسیله‌ی ابزار Backload عکس‌ها را آپلود ، حذف و مسیر آپلود عکس‌ها را تغییر دهیم.

اگر توجه کرده باشید دفعات بعد که پروژه را اجرا می‌کنید عکس‌های موجود در پوشه، در گرید ویو File Upload به شما نمایش داده خواهد شد. حال اگر بخوایم عکس‌های موجود در پوشه‌ی دیگری را نمایش دهیم باید چه کار کنیم؟!
گاهی اوقات نیاز داریم که محتویات پوشه‌ای خاص را در گرید ویو File Upload مان نمایش دهیم. برای این کار شما باید کنترلر FileUploadController که در فایل ضمیمه در آموزش هست را در پوشه‌ی Controller پروژه‌ی خود کپی کنید .اگر شما این کنترلر را باز کنید مواردی مانند کلمه کلیدی Task و async را مشاهده خواهید کرد. این موارد در .Net Framework 4 شناسایی نمی‌شود. برای همین در ابتدای آموزش تاکید کردم که .Net Framework 4.5 و یا بالاتر را برای پروژه‌ی خود انتخاب کنید .
در تابع Handler_GetFilesRequestStarted در این کنترلر باید مشخص کنید که فایل‌های موجود در کدام مسیر را برای شما نمایش دهد؛ آن هم با استفاده از دستور زیر :

اکنون قبل از آنکه پروژه را اجرا کنید فایل Backload.Demo.js که در مسیر Scripts/Fileupload هست را باز کنید و url موجود در آنرا مانند عکس زیر تغیییر دهید :

حالا پروژه را اجرا کنید. خواهید دید تمامی فایل‌های موجود در مسیری را که شما مشخص کرده‌اید، برایتان نمایش خواهد داد.


چنانچه بخواهید تعداد مثلا 5 فایل برای شما در گرید ویو مربوط به FileUpload نمایش داده شود، به تابع handler_GetFilesRequestFinished می‌روید. متغیر limit مشخص می‌کند که 5 فایل نمایش داده شود. می‌توانید این عدد را به دلخواه خود تغییر دهید.

نکته‌ی بسیار مهم دیگری که باید به آن توجه شود مربوط به Hidden Field نام پوشه‌ها می‌باشد. بار دیگر پروژه را اجرا کنید. با استفاده از ابزاری مثل FireBug کدهای html صفحه‌ی خود را ببینید. Hidden Field ایی با نام objectContext را پیدا کنید و Value آنرا به test تغییر دهید. فایلی را آپلود کنید حالا به پوشه‌ی Files موجود در ریشه‌ی پروژه بروید. می‌بینید که پوشه‌ای با نام testایجاد شده و فایلی هم که آپلود کردید در آن قرار دارد که این یک اشکال است. برای اینکه جلوی این گونه کارها را بگیریم به تابع handler_StoreFileRequestStartedAsync می‌رویم و کد زیر را می‌نویسیم :

دستور e.Context.PipelineControl.ExecutePipeline = false; باعث میشود که اجرای تابع متوقف شود.

فایل ضمیمه :

FileUploadController-462d551688cf48c68cb55343ac5464f3.zip

برای مشاهده مثال‌های دیگری درباره‌ی Backload به این لینک بروید.

موفق باشید.

این نوشتار اولین آموزش من در این سایت می‌باشد و جا دارد از دوست خوبم "محبوبه قربانی" که باعث شد من با MVC آشنا شوم تشکر کنم. 

مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 5#
در ادامه مطلب قبلی  آموزش (jQuery) جی کوئری 4# به ادامه بحث  می‌پردازیم.
در پست قبل به بررسی انتخاب عناصر بر اساس موقعیت پرداختیم، در این پست به بحث "استفاده از انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery" خواهیم پرداخت.

4-1- استفاده از انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery
در پست‌های قبلی (^ و ^ ) تعدادی از انتخاب کننده‌های CSS که هر کدامشان موجب قدرت و انعطاف پذیری انتخاب اشیا موجود در صفحه می‌شوند را بررسی کردیم. با این وجود  فیلتر‌های انتخاب کننده قدرتمندتری وجود دارند که توانایی ما را برای انتخاب بیشتر می‌کنند.
به عنوان مثال اگر بخواهید از میان تمام چک باکس ها، گزینه هایی را که تیک خورده اند انتخاب نمایید، از آنجا که تلاش برای مطابقت حالت‌های اولیه کنترل‌های HTML را بررسی می‌کنیم، jQuery انتخابگر سفارشی checked: را پیشنهاد می‌کند، که مجموعه از عناصر را که خاصیت checked آنها فعال باشد را برای ما برمی گرداند. براس مثال انتخاب کننده input تمامی المان‌های <input> را انتخاب می‌کند، و انتخاب کننده input:checked تمامی inputهایی را انتخاب می‌کند که checked هستند. انتخاب کننده سفارشی checked:یک انتخاب کننده خصوصیت CSS عمل می‌کند (مانند [foo=bar]). ترکیب این انتخاب کننده‌ها می‌تواند قدرت بیشتری به ما بدهد، انتخاب کننده هایی مانند radio:checked: و checkbox:checked: .
همانطور هم که قبلا بیان شد، jQuery علاوه بر پشتیبانی از انتخاب کننده‌های CSS تعدادی انتخاب کننده سفارشی را نیز شامل می‌شود که در جدول 3-2 شرح داده شده است.

جدول 3-2: انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery
 توضیح انتخاب کننده
 عناصری را انتخاب می‌کند که تحت کنترل انیمیشن می‌باشند. در پست‌های بعدی انیمیشن‌ها توضیح داده می‌شوند.
animated:
 عناصر دکمه را انتخاب می‌کند، عناصری مانند (input[type=submit]، input[type=reset]، input[type=button]،  یا button) 
button:
عناصر Checkbox را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=checkbox).
checkbox:
عناصر checkboxها یا دکمه‌های رادیویی را انتخاب می‌کند که در حالت انتخاب باشند.
checked:
عناصری ر انتخاب می‌کند که دارای عبارت foo باشند.
contains(foo) //c:
عناصر در حالت disabled را انتخاب می‌کند. disabled:
عناصر در حالت enabledرا انتخاب می‌کند.
enabled:
عناصر فایل را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=file).
file:
عناصر هدر مانند h1 تا h6 را انتخاب می‌کند.
header:
عناصر مخفی شده را انتهاب می‌کند.
hidden:
عناصر تصویر را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=image).
image:
عناصر فرم مانند input ، select، textarea، button را انتخاب می‌کند.
input:
انتخاب کننده‌ها را برعکس می‌کند.
not(filter)//c:
عناصری که فرزندی دارند را انتخاب می‌کند.
parent:
عناصر password را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=password). password:
عناصر radio را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=radio). 
radio:
دکمه‌های reset را انتخاب می‌کند، مانند  ([input[type=reset یا [button[type=reset).
raset:
عناصری (عناصر option) را انتخاب می‌کند که در وضعیت selected قراردارند.
selected:
دکمه‌های submit را انتخاب می‌کند، مانند  ([input[type=submit یا [button[type=submit). submit:
عناصر text را انتخاب می‌کند، مانند ([input[type=text).   
text:
عناصری را که در وضعیت visibleباشند انتخاب می‌کند.
visible:
بسیاری از انتخاب کننده‌های سفارشی jQuery بررسی شده برای انتخاب عناصر فرم ورود اطلاعات کاربر استفاده می‌شوند. این فیلتر‌ها قابلیت ادغام را دارند، برای مثال در زیر دستوری را به منظور انتخاب آن دسته از گزینه‌های Checkbox که تیک خورده اند و فعال هستند را مشاهده می‌کنید:
:checkbox:checked:enabled

این فیلتر‌ها و انتخاب کننده‌ها کاربردهای وسیعی در صفحات اینترنتی دارند، آیا آنها حالت معکوسی نیز دارند؟

استفاده از فیلتر not:
برای آنکه نتیجه انتخاب کننده‌ها را معکوس کنیم می‌توانیم از این فیلتر استفاده کنیم. برای مثال دستور زیر تمام عناصری را که checkBox نیستند را انتخاب می‌کند:
input:not(:checkbox)
اما استفاده از این فیلتر دقت زیادی را می‌طلبد زیرا به سادگی ممکن است با نتیجه ای غیر منتظره مواجه شویم.

استفاده از فیلتر has:
در اینجا دیدیم که CSS انتخاب کننده قدرتمندی را ارایه کرده است که فرزندران یک عنصر را در هر سطحی که باشند (حتی اگر فرزند مستقیم هم نباشند) انتخاب می‌کند. برای مثال دستور زیر تمام عناصر span را که در div معرفی شده باشند را انتخاب می‌کند:
div span

اما اگر بخواهیم انتخابی برعکس این انتخاب داشته باشیم، باید چه کنیم؟ برای این کار باید تمام divهایی که دارای عنصر span می‌باشد را انتخاب کرد. برای چنین انتخابی از فیلتر has: استفاده می‌کنیم. به دستور زیر توجه نمایید، این دستور تمام عناصر div را که در آنها عنصر span معرفی شده است را انتخاب می‌کند:
div:has(span)

برای برخی انتخاب‌های پیچیده و مشکل، این فیلتر و مکانیزم بسیار کارا می‌باشد و به سادگی ما را به هدف دلخواه می‌رساند. فرض کنید می‌خواهیم آن خانه از جدول که دارای یک عنصر عکس خاص می‌باشد را پیدا کنیم. با توجه به این نکته که آن عکس از طریق مقدار src قابل تشخیص می‌باشد، با استفاده از فیلتر has: دستوری مانند زیر می‌نویسیم:
$('tr:has(img[src$="foo.png"])')

این دستور هر خانه از جدول را که این عکس در آن قرار گرفته باشد را انتخاب می‌کند.
همانگونه که دیدیم jQuery گزینه‌های بسیار متعددی را به منظور انتخاب عناصر موجود در صفحه برای ما مهیا کرده است که می‌توانیم هر عنصری از صفحه را انتخاب و سپس تغییر دهیم که تغییر این عناصر در پست‌های آینده بحث خواهد شد.


موفق و موید باشید.
مطالب
کامپوننت‌ها در Vue.js
پیش‌تر در سایت مطالبی در رابطه با فریم‌ورک Vue.js منتشر شده‌است. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی بر مفهوم کامپوننت‌ها در Vue بیندازیم و نحوه‌ی استفاده از آنها را بررسی کنیم.

قبل از معرفی کامپوننت‌ها اجازه دهید سیستم template در ویو را بررسی کنیم. سیستم template ویو براساس سینتکس HTML است:
new Vue({
  el: '#app',
  template: '<div>Hello DNT</div>'
});
البته استفاده از template کاملاً اختیاری است. بجای آن می‌توانیم از تابع رندر (همانند React) نیز استفاده کنیم:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            blogTitle: 'DNT'
        }
    },
    render: function (createElement) {
        return createElement('h1', this.blogTitle)
    }
});

ایجاد یک کامپوننت ساده:
Vue.component('child', {
    template: '<div>Hello DNT users</div>'
});
در اینجا برای ایجاد یک کامپوننت، از تابع component استفاده کرده‌ایم؛ پارامتر اول این تابع، نام کامپوننت است و پارامتر دوم نیز یک شیء است. درون این شیء می‌توانیم قالب کامپوننت را تعیین کنیم. برای کامپوننت نیز می‌توانیم یک پارامتر ورودی را تعیین کنیم. اینکار را توسط مفهومی به نام Props می‌توانیم انجام دهیم:
Vue.component('child', {
    props: ['text'],
    template: `<div> {{ text }} </div>`
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            message: 'Hello DNT!'
        }
    }
});
اکنون می‌توانیم پارامتر موردنظر را به text، به عنوان ورودی کامپوننت ارسال کنیم (در واقع دیتای موجود در parent را به کامپوننت child ارسال کرده‌ایم):
<child :text="message"></child>

اعتبارسنجی پراپرتی‌ها
برای props می‌توانیم اعتبارسنجی را نیز انجام دهیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});
در اینجا نوع خاصیت post باید شیء باشد و همچنین آن را به صورت required تعریف کرده‌ایم. در این حالت اگر مقداری به غیر از شیء را به آن ارسال کنیم، خطای زیر را در کنسول دریافت خواهیم کرد:
[Vue warn]: Invalid prop: type check failed for prop "post". Expected Object, got String.

found in

---> <BlogPost>
       <Root>

همچنین می‌توانیم نوع اعتبارسنجی را به صورت سفارشی نیز تعیین کنیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

تعیین مقدار پیش‌فرض برای پراپرتی
برای یک prop می‌توانیم مقدار پیش‌فرضی را نیز تعیین کنیم. یعنی در صورت عدم ارسال شیء می‌توانیم تعیین کنیم که چه شیء‌ایی در حالت پیش‌فرض نمایش داده شود:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            },
            default: function() {
                return {
                    title: 'Vue is fun!',
                    body: 'Vue is fun..................'
                }
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

استفاده از دیتا درون کامپوننت
درون یک کامپوننت نیز می‌توانیم یکسری دیتا را تعریف کنیم. اما باید در نظر داشته باشید که هر وهله از کامپوننت، scope مجزای خودش را دارد. در نتیجه پیشنهاد میشود دیتا حتماً به صورت یک تابع تعریف شود و همچنین داده‌های درون آن نیز در scope کامپوننت تعریف شوند:
data: function () {
    return {
        stars: 5,
        hover: 5
    }
},
زیرا در صورت تعریف داده‌ها در خارج از scope کامپوننت، محتویات دیتا برای دیگر وهله‌های کامپوننت‌ها نیز به اشتراک گذاشته می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید درون کامپوننت بلاگ‌پست، یک سیستم امتیاز دهی قرار داده‌ایم:
var dt = {
    stars: 5,
    hover: 5
};
Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return dt;
    },
    props:  // as before...,

    template: `<div class="blog-post">
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
                    <div class="star-wrap">
                        <span v-for="n in 5"
                            class="star"
                            :class="{ full: hover >= n+1 }"
                            @click="stars = n+1"
                            @mouseover="hover = n+1"
                            @mouseout="hover = stars"
                        ></span>
                    </div>
               </div>`
});
در این حالت خروجی زیر را خواهیم داشت:



برای رفع این مشکل کافی است به اینصورت دیتا را تعریف کنیم:

Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return {
             stars: 5,
             hover: 5
        }
    },
    props:  // as before...,
    template: // as before
});


تغییر دیتا درون کامپوننت‌ها

تا اینجا توانستیم از کامپوننت والد داده‌هایی را به کامپوننت‌های فرزند ارسال کنیم. اکنون می‌خواهیم قابلیت تغییر دیتای تعریف شده‌ی درون کامپوننت والد را درون کامپوننت‌ها نیز داشته باشیم:

Vue.component('child', {
    props: ['message'],
    methods: {
        changeName() {
            this.message = "New Name!..."
        }
    },
    template: '#child-template'
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'DNT!'
        }
    }
});

تمپلیت کامپوننت فوق نیز به صورت x-template درون DOM تعریف شده است:

<script type="text/x-template" id="child-template">
    <div>
        <p>{{ message }}</p>
        <button @click="changeName">Change Name</button>
    </div>
</script>


فراخوانی کامپوننت نیز به اینصورت می‌باشد:

<div id="app">
    <child :message="name"></child>
</div>

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتای name را از طریق ویژگی message توانسته‌ایم به کامپوننت child ارسال کنیم. درون تمپلیت آن نیز یک دکمه را برای تغییر مقدار این ویژگی تعریف کرده‌ایم. تغییر این ویژگی نیز یک assignment ساده است. اما اگر بر روی دکمه‌ی Change Name کلیک کنید، هشدار زیر را درون کنسول مشاهده خواهید کرد:

[Vue warn]: Avoid mutating a prop directly since the value will be overwritten whenever the parent component re-renders. Instead, use a data or computed property based on the prop's value. Prop being mutated: "message"

found in

---> <Child>
       <Root>

دلیل آن نیز مشخص است؛ زیرا با تغییر این ویژگی، کامپوننت والد از وجود تغییرات مطلع نشده‌است و فقط این تغییرات، درون کامپوننت child صورت گرفته‌است. برای اطلاع‌رسانی کامپوننت والد می‌توانیم از یک ایونت ویژه استفاده کنیم و کامپوننت والد را از وجود تغییرات مطلع کنیم:

changeName() {
    this.message = "New Name!...",
    this.$emit("change-name", this.message);
}

برای تگ child نیز این ایونت را اضافه خواهیم کرد:

<child :message="name" @change-name="name = $event"></child>

در اینحالت با تغییر ویژگی message، مقدار دیتای name نیز بلافاصله تغییر پیدا خواهد کرد.


Slots

Slot یک روش عالی برای جایگزینی محتوای درون یک کامپوننت است. فرض کنید می‌خواهیم کامپوننت‌مان به صورت زیر باشد:

<modal>
    Hello
</modal>

در اینحالت باید درون تمپلیت مکان قرارگیری Hello را تعیین کنیم. اینکار را می‌توانیم با قرار دادن تگ slot انجام دهیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
            ...
            <div class="modal-body">
                <slot></slot>
            </div>
            ...
    `
});

اکنون هر محتوایی که درون تگ modal قرار گیرد، در قسمت slot نمایش داده خواهد شد. این نوع slot به صورت پیش‌فرض می‌باشد. در واقع می‌توانیم slotها را نیز نامگذاری کنیم. به عنوان مثال یک slot برای عنوان modal، یک slot برای بدنه modal و یک slot دیگر برای فوتر modal تعریف کنیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
    <div class="modal fade" id="detailsModal" tabindex="-1" role="dialog" aria-labelledby="detailsModalLabel" aria-hidden="false">
        <div class="modal-dialog" role="document">
            <div class="modal-content">
                <div class="modal-header">
                    <h5 class="modal-title" id="detailsModalLabel">
                        <slot name="title"></slot>
                    </h5>
                    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-label="Close">
                    <span aria-hidden="true">&times;</span>
                    </button>
                </div>
                <div class="modal-body">
                    <slot name="body"></slot>
                </div>
                <div class="modal-footer">
                    <slot name="footer"></slot>
                </div>
            </div>
        </div>
        </div>
    `
});

اکنون می‌توانیم محتوای مورد نظر را برای قرارگیری درون slotها تعیین کنیم:

<modal>
    <template slot="title">Title</template>
    <template slot="body">Lorem ipsum dolor sit amet.</template>
    <template slot="footer">
        <button type="button" class="btn btn-secondary" data-dismiss="modal">Close</button>
        <button type="button" class="btn btn-primary">Save changes</button>
    </template>
</modal>


نظرات مطالب
ایجاد گزارشات Crosstab در PdfReport
دو نوع crosstab داریم. در حالت معمول مانند ExpensesCrosstab که ستون‌های خروجی مشخص هستند می‌تونید از همان متد column.PropertyName استفاده کنید و به همراه سایر تنظیمات دیگر ستون. در حالت پیشرفته crosstab پویا که تعداد ستون‌های خروجی مشخص نیستند و هربار می‌تواند متغیر باشد مثل گزارش ساعات کاری، یک روش این است که نام خاصیت‌ها را کمی واضح‌تر انتخاب کرد. فارسی هم مجاز است:
 list.Pivot(x =>
                new
                {
                  نام‌ستون = 

مطالب
ساخت یک برنامه ساده‌ی جاوااسکریپتی با استفاده از الگوی MVC

در این مقاله قصد داریم با استفاده از جاوااسکریپت خالص، یک برنامه‌ی ساده را با الگوی MVC انجام دهیم. این برنامه، عملیات CRUD را پیاده سازی میکند و تنها به سه فایل index.html , script.js , style.css  نیاز دارد و از هیچ کتابخانه یا فریم ورک دیگری در آن استفاده نمیکنیم.

در الگوی MVC
  • M مخفف  Model می‌باشد و کار مدیریت داده‌ها را بر عهده دارد.
  • V مخفف View  می‌باشد و وظیفه‌ی نمایش داده‌ها به کاربر را بر عهده دارد.
  • C  مخفف  Controller می‌باشد و پل ارتباطی بین Model و  View می‌باشد و مدیریت درخواست‌ها را بر عهده دارد.
در برنامه‌ی جاری همه چیز با جاوا اسکریپت هندل میشود و فایل  index.html  فقط دارای یک المنت با آیدی مشخصی است. کد زیر ساختار فایل  index.html می‌باشد:
<!DOCTYPE html>
<html>

<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <meta http-equiv="X-UA-Compatible" content="ie=edge">
    <title>الگوی MVC در جاوااسکریپت</title>
    <link rel="stylesheet" href="style.css">
</head>

<body>

    <div id="root"></div>

    <script src="script.js"></script>
</body>

</html>
فایل  style.css  آن نیز دارای دستورات ساده‌ای است و یا میتوان از Normalize.css به همراه استایل دلخواه استفاده کرد و یا از فریم ورکهای مطرح دیگر استفاده نمود. کدهای فایل sytle.css آن نیز به شکل زیر خواهد بود:
*,
*::before,
*::after {
  box-sizing: border-box
}

html {
  color: #444;
}

#root {
  max-width: 450px;
  margin: 2rem auto;
  padding: 0 1rem;
}

form {
  display: flex;
  margin-bottom: 2rem;
}

[type="text"],
button {
  display: inline-block;
  -webkit-appearance: none;
  padding: .5rem 1rem;
  border: 2px solid #ccc;
  border-radius: 4px;
}

button {
  cursor: pointer;
  background: #007bff;
  color: white;
  border: 2px solid #007bff;
  margin: 0 .5rem;
}

[type="text"] {
  width: 100%;
}

[type="text"]:active,
[type="text"]:focus {
  outline: 0;
  border: 2px solid #007bff;
}

[type="checkbox"] {
  margin-right: 1rem;
}

h1 {
  color: #222;
}

ul {
  padding: 0;
}

li {
  display: flex;
  align-items: center;
  padding: 1rem;
  margin-bottom: 1rem;
  background: #f4f4f4;
  border-radius: 4px;
}

li span {
  display: inline-block;
  padding: .5rem;
  width: 250px;
  border-radius: 4px;
  border: 2px solid transparent;
}

li span:hover {
  background: rgba(179, 215, 255, 0.52);
}

li span:focus {
  outline: 0;
  border: 2px solid #007bff;
  background: rgba(179, 207, 255, 0.52)
}


فایلهای HTML و CSS را برای شروع کار آماده نمودیم و از این پس با فایل  script.js، ادامه کار را پیش می‌بریم. برای جداسازی هر قسمت از اجزای MVC، کلاسی خاص را تدارک می‌بینیم. پس سه کلاس خواهیم داشت به‌نام‌های  Model , View , Controller و در سازنده کلاس کنترلر، دو شی از View و  Model را بعنوان ورودی دریافت میکنیم. همانطور که پیش‌تر توضیح داده شد، قسمت Controller، پل ارتباطی بین View و Model می‌باشد. کد فایل  script.js را به شکل زیر تغییر میدهیم:
class Model {
    constructor() {}
}

class View {
    constructor() {}
}

class Controller {
    constructor(model, view) {
        this.model = model
        this.view = view
    }
}


const app = new Controller(new Model(), new View())

در ادامه کار در کلاس Model شروع به کدنویسی میکنیم و متدهای مد نظر را برای عملیات CRUD، در آن اضافه میکنیم. چهار تابع را به کلاس Model به‌نامهای addTodo  ، editTodo  ، deleteTodo ، toggleTodo اضافه میکنیم. در کد زیر، در بالای هر تابع، توضیحی در مورد عملکرد تابع ذکر شده است:
class Model {
    constructor() {
        // یک آرایه از اطلاعات پیش فرض 
        this.todos = [{
                id: 1,
                text: 'Run a marathon',
                complete: false
            },
            {
                id: 2,
                text: 'Plant a garden',
                complete: false
            },
        ]
    }

    // متدی برای افزودن آیتم جدید به آرایه
    addTodo(todoText) {
        const todo = {
            id: this.todos.length > 0 ? this.todos[this.todos.length - 1].id + 1 : 1,
            text: todoText,
            complete: false,
        }

        this.todos.push(todo)
    }

    // متدی برای بروزسانی آیتم مورد نظر
    editTodo(id, updatedText) {
        this.todos = this.todos.map(todo =>
            todo.id === id ? {
                id: todo.id,
                text: updatedText,
                complete: todo.complete
            } : todo
        )
    }

    // انجام میدهد filter با استفاده از متد id  تابعی که عملیات حذف را بوسیله فیلد   
    deleteTodo(id) {
        this.todos = this.todos.filter(todo => todo.id !== id)
    }

    //  متدی که در آن مشخص میکنیم کار مد نظرانجام شده یا خیر 
    toggleTodo(id) {
        this.todos = this.todos.map(todo =>
            todo.id === id ? {
                id: todo.id,
                text: todo.text, 
                complete: !todo.complete
            } : todo
        )
    }
}

میتوانیم برای تست و نحوه عملکرد آن با استفاده از شیء app،  با دستور زیر، آیتمی را به آرایه اضافه کنیم و در کنسول آن را نمایش دهیم:
app.model.addTodo('Take a nap')
console.log(app.model.todos)

در حال حاضر با هر بار reload  شدن صفحه، فقط اطلاعات پیش فرض، درون آرایه todos قرار میگیرد؛ ولی در ادامه آن را در local storage ذخیره میکنیم.

برای ساختن قسمت View، از جاوااسکریپت استفاده میکنیم و DOM را تغییر میدهیم. البته اینکار را بدون استفاده از JSX و یا یک templating language انجام خواهیم داد. قسمت‌های دیگر برنامه مانند Controller و Model نباید درگیر تغییرات DOM یا CSS یا عناصر HTML باشند و تمام این موارد توسط View هندل میشود. کد View به نحو زیر خواهد بود:

class View {
    constructor() {}

    // ایجاد یک المنت با کلاسهای استایل دلخواه
    createElement(tag, className) {
        const element = document.createElement(tag)
        if (className) element.classList.add(className)

        return element
    }

    // DOM انتخاب و گرفتن آیتمی خاص از 
    getElement(selector) {
        const element = document.querySelector(selector)

        return element
    }
}

سپس قسمت سازنده کلاس View را تغییر میدهیم و تمام المنت‌های مورد نیاز را در آن ایجاد میکنیم:

  • ارجاعی به المنتی با آی‌دی root
  • تگ h1 برای عنوان
  • یک form، input  و دکمه‌ای برای افزودن آیتمی جدید به آرایه‌ی todos
  • یک المنت ul برای نمایش آیتم‌های  todos
سپس کلاس  View به شکل زیر خواهد بود:
    constructor() {
        // root ارجاعی به المنتی با آیدی
        this.app = this.getElement('#root')

        // عنوان برنامه
        this.title = this.createElement('h1')
        this.title.textContent = 'Todos'

        // فرم ، اینپوت ورودی و دکمه
        this.form = this.createElement('form')

        this.input = this.createElement('input')
        this.input.type = 'text'
        this.input.placeholder = 'Add todo'
        this.input.name = 'todo'

        this.submitButton = this.createElement('button')
        this.submitButton.textContent = 'Submit'

        // برای نمایش عناط آرایه یا همان لیست کارها
        this.todoList = this.createElement('ul', 'todo-list')

        // افزودن اینپوت ورودی و دکمه به فرم
        this.form.append(this.input, this.submitButton)

        // ایجاد شده است app که اینجا ارجاعی به آن بنام  root اضافه کردن تمام آیتمهای بالا در المنتی با آیدی 
        this.app.append(this.title, this.form, this.todoList)
    }

در قسمت View، دو تابع هم برای getter و setter داریم که از underscore در اول نام آنها استفاده شده که نشان دهنده این است، توابع از خارج از کلاس در دسترس نیستند (شبیه private  در سی شارپ؛ البته این یک قرارداد هست یا convention)
get _todoText() {
  return this.input.value
}

_resetInput() {
  this.input.value = ''
}

در ادامه این کلاس، یک تابع دیگر هم برای نمایش آرایه داریم که هر زمان عناصر آن تغییر کردند، بتواند نمایش به‌روز اطلاعات را نشان دهد:
displayTodos(todos){
 //...
}

متد displayTodos یک المنت ul و li‌هایی را به تعداد عناصر todos ایجاد میکند و آنها را نمایش میدهد. هر زمانکه تغییراتی مانند اضافه شدن، حذف و ویرایش در todos صورت گیرد، این متد دوباره فراخوانی میشود و لیست جدید را نمایش میدهد. محتوای متد dispayTodos به شکل زیر خواهد بود:

  displayTodos(todos) {
    // حذف تمام نودها
    while (this.todoList.firstChild) {
      this.todoList.removeChild(this.todoList.firstChild)
    }

    // اگر هیچ آیتمی در آرایه نبود این پاراگراف با متن پیش فرض نمایش داده میشود
    if (todos.length === 0) {
      const p = this.createElement('p')
      p.textContent = 'Nothing to do! Add a task?'
      this.todoList.append(p)
    } else {
      // وعناصرمربوطه را ایجاد میکند liاگه درون آرایه آیتمی قرار دارد پس به ازای آن یک عنصر 
      todos.forEach(todo => {
        const li = this.createElement('li')
        li.id = todo.id

        const checkbox = this.createElement('input')
        checkbox.type = 'checkbox'
        checkbox.checked = todo.complete

        const span = this.createElement('span')
        span.contentEditable = true
        span.classList.add('editable')

        if (todo.complete) {
          const strike = this.createElement('s')
          strike.textContent = todo.text
          span.append(strike)
        } else {
          span.textContent = todo.text
        }

        const deleteButton = this.createElement('button', 'delete')
        deleteButton.textContent = 'Delete'
        li.append(checkbox, span, deleteButton)

        // نود ایجاد شده به لیست اضافه میکند
        this.todoList.append(li)
      })
    }

    // برای خطایابی و نمایش در کنسول
    console.log(todos)
  }


در نهایت قسمت Controller را که پل ارتباطی بین View و Model می‌باشد، کامل میکنیم. اولین تغییراتی که در کلاس Controller ایجاد میکنیم، استفاده از متد displayTodos در سازنده‌ی این کلاس می‌باشد و با هر بار تغییر این متد، دوباره فراخوانی میشود:

class Controller {
  constructor(model, view) {
    this.model = model
    this.view = view

    // نمایش اطلاعات پیش فرض
    this.onTodoListChanged(this.model.todos)
  }

  onTodoListChanged = todos => {
    this.view.displayTodos(todos)
  }
}


چهار تابعی را که در قسمت Model ایجاد نمودیم و کار ویرایش، حذف، افزودن و اتمام کار را انجام میدادند، در کلاس کنترلر آنها را هندل میکنیم و زمانیکه کاربر دکمه‌ای را برای افزودن یا تیک حذف آیتمی، زد، تابع مربوطه توسط کنترلر در Model فراخوانی شود:

handleAddTodo = todoText => {
  this.model.addTodo(todoText)
}

handleEditTodo = (id, todoText) => {
  this.model.editTodo(id, todoText)
}

handleDeleteTodo = id => {
  this.model.deleteTodo(id)
}

handleToggleTodo = id => {
  this.model.toggleTodo(id)
}

چون کنترلر نمیتواند بصورت مستقیم فراخوانی شود و این توابع باید درون DOM تنظیم شوند تا به ازای رخدادهایی همچون click و change، فراخوانی شوند. پس از این توابع در قسمت View استفاده میکنیم و به کلاس View، موارد زیر را اضافه میکنیم:

bindAddTodo(handler) {
  this.form.addEventListener('submit', event => {
    event.preventDefault()

    if (this._todoText) {
      handler(this._todoText)
      this._resetInput()
    }
  })
}

bindDeleteTodo(handler) {
  this.todoList.addEventListener('click', event => {
    if (event.target.className === 'delete') {
      const id = parseInt(event.target.parentElement.id)

      handler(id)
    }
  })
}

bindToggleTodo(handler) {
  this.todoList.addEventListener('change', event => {
    if (event.target.type === 'checkbox') {
      const id = parseInt(event.target.parentElement.id)

      handler(id)
    }
  })
}


برای bind کردن این متدها در کلاس Controller، کدهای زیر را اضافه میکنیم:

this.view.bindAddTodo(this.handleAddTodo)
this.view.bindDeleteTodo(this.handleDeleteTodo)
this.view.bindToggleTodo(this.handleToggleTodo)


برای ذخیره اطلاعات در local storage، در سازنده کلاس Model، کد زیر را اضافه میکنیم:

 this.todos = JSON.parse(localStorage.getItem('todos')) || []

متد دیگری هم در کلاس Model برای به‌روز رسانی مقادیر local storage قرار میدهیم:

_commit(todos) {
  this.onTodoListChanged(todos)
  localStorage.setItem('todos', JSON.stringify(todos))
}

متدی هم برای تغییراتی که هر زمان بر روی todos  اتفاق می‌افتد، فراخوانی شود:

deleteTodo(id) {
  this.todos = this.todos.filter(todo => todo.id !== id)

  this._commit(this.todos)
}
در پایان میتوانید سورس کد مقاله جاری را از اینجا دانلود نمایید.
این مقاله صرفا جهت آشنایی و نمونه کدی از پیاده سازی الگوی  MVC  در جاوااسکریپت می‌باشد.
بازخوردهای دوره
ارتباطات بلادرنگ و SignalR
به نظر اسکریپت‌های آن بارگذاری نشده‌اند. در کروم روی دکمه F12 کلیک کنید تا کنسول آن ظاهر شود. بعد بررسی کنید آیا خطایی در برگه network آن گزارش شده یا حتی در کنسول لاگ‌های آن که خطاهای جاوا اسکریپتی را نمایش می‌دهد. با فایرباگ هم می‌شود این نوع برنامه‌ها را دیباگ کرد.
اطلاعات بیشتر: «عیب یابی و دیباگ برنامه‌های SignalR »
همچنین این مثال‌ها را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید: SignalRSamples.zip  
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت دوم - تعیین نوع‌های پیشرفته‌تر props
در قسمت قبل با معرفی نوع props توسط TypeScript، مجبور به تکمیل اجباری تک تک آن‌ها شدیم؛ اما در React می‌توان props را به صورت اختیاری و یا با مقادیری پیش‌فرض نیز تعریف کرد.


روش تعیین props پیش‌فرض توسط TypeScript

اگر بخواهیم توسط روش‌های خود React، مقادیر پیش‌فرض props را تعیین کنیم، می‌توان از defaultProps به صورت زیر با تعریف یک شیء جاوا اسکریپتی از پیش مقدار دهی شده، استفاده کرد:
Head.defaultProps = {
   title: "Hello",
   isActive: true
};
اما در حالت استفاده‌ی از TypeScript و یا حتی نگارش ES6 آن (React در حالت پیش‌فرض آن)، می‌توان مقادیر پیش‌فرض props را با مقدار دهی مستقیم متغیرهای حاصل از Object Destructuring آن، تعیین کرد:
type Props = {
  title: string;
  isActive: boolean;
};

export const Head = ({ title = "Hello", isActive = true }: Props) => {
در اینجا هر متغیری که با مقداری پیش‌فرض، مقدار دهی شده باشد، اختیاری در نظر گرفته شده و اگر دارای مقدار پیش‌فرضی نباشد، باید به صورت اجباری در حین تعریف المان این کامپوننت، ذکر شود.
در این حالت انتظار داریم که در حین استفاده و تعریف المان کامپوننت Head، اگر برای مثال ویژگی isActive را ذکر نکردیم، کامپایلر TypeScript خطایی را گزارش نکند؛ که اینطور نیست:


هنوز هم در اینجا می‌توان خطای عدم تعریف خاصیت isActive را مشاهده کرد. برای رفع این مشکل، به صورت زیر عمل می‌کنیم:
type Props = {
  title: string;
  isActive?: boolean;
};

export const Head = ({ title, isActive = true }: Props) => {
در حین تعریف یک type، اگر خاصیتی با علامت ? ذکر شود، به معنای اختیاری بودن آن است. همچنین در اینجا مقدار پیش‌فرض title را هم حذف کرده‌ایم تا تعریف آن اجباری شود. بنابراین در typeها، تمام خواص اجباری هستند؛ مگر اینکه توسط ? به صورت اختیاری تعریف شوند. این مورد هم مزیتی است که در ابتدای طراحی props یک کامپوننت، باید در مورد اختیاری و یا اجباری بودن آن‌ها بیشتر فکر کرد. همچنین نیازی به استفاده از روش‌های غیراستانداردی مانند Head.defaultProps خود React نیست. ذکر مقدار پیش‌فرض متغیرهای حاصل از Object Destructuring، جزئی از جاوااسکریپت استاندارد است و یا مشخص سازی خواص اختیاری در TypeScript، فقط مختص به پروژه‌های React نیست و در همه جا به همین شکل کاربرد دارد.
اکنون با تعریف isActive?: boolean، دیگر شاهد نمایش خطایی در حین تعریف المان Head، بدون ذکر خاصیت isActive، نخواهیم بود.


تعریف انواع و اقسام نوع‌های props

تا اینجا نوع‌های ساده‌ای مانند string و boolean و همچنین نحوه‌ی تعریف اجباری و اختیاری آن‌ها را بررسی کردیم. در ادامه یک نمونه‌ی کامل‌تر را مشاهده می‌کنید:
type User = {
  name: string;
};

type Props = {
  title: string;
  isActive?: boolean;
  count: number;
  options: string[];
  status: "loading" | "loaded";
  thing: {};
  thing2: {
    name: string;
  };
  user: User;
  func: () => void;
};
- در ابتدا نوع‌های متداولی مانند number و string ذکر شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف آرایه‌ای از رشته‌ها را مشاهده می‌کنید.
- یا می‌توان مقدار یک خاصیت را تنها به مقادیری خاص محدود کرد؛ مانند خاصیت status در اینجا و اگر در حین مقدار دهی این خاصیت، از مقدار دیگری استفاده شود، تایپ‌اسکریپت، خطایی را صادر می‌کند.
- در ادامه سه روش تعریف اشیاء تو در تو را مشاهده می‌کنید؛ خاصیت thing از نوع یک شیء خالی تعریف شده‌است (بجای آن می‌توان از نوع object هم استفاده کرد). خاصیت thing2 از نوع یک شیء که دارای خاصیت رشته‌ای name است، تعریف شده و یا بهتر است این نوع تعاریف را به یک type مستقل دیگر مانند User منتقل کرد و سپس از آن جهت تعیین نوع خاصیتی مانند user استفاده نمود.
- در اینجا حتی می‌توان یک خاصیت را که از نوع یک تابع است، تعریف کرد. در این تعریف، void نوع خروجی آن است.


روش تعریف props تابعی در TypeScript

برای بررسی روش تعریف نوع توابع ارسالی از طریق props، ابتدا کامپوننت جدید src\components\Button.tsx را ایجاد می‌کنیم. سپس آن‌را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:
import React from "react";

type Props = {
  // onClick(): string;  method returns string
  // onClick(): void  method returns nothing;
  // onClick(text: string): void; method with params
  // onClick: () => void; function returns nothing
  onClick: (text: string) => void; // function with params
};

export const Button = ({ onClick }: Props) => {
  return <button onClick={() => onClick("hi")}>Click Me</button>;
};
در این کامپوننت، متغیر onClick حاصل از Object Destructuring شیء props دریافتی، یک تابع است که قرار است با کلیک بر روی دکمه‌ای که در این کامپوننت قرار دارد، پیامی را به کامپوننت والد ارسال کند.
با توجه به تعریف { onClick }، در همان لحظه، خطای any بودن نوع آن از طرف TypeScript گزارش داده می‌شود. بنابراین نوع جدید Props را ایجاد کرده و برای onClick، نوع متناسبی را تعریف می‌کنیم. در اینجا 4 روش مختلف تعریف نوع function را در TypeScript مشاهده می‌کنید؛ دو حالت آن با ذکر پرانتزها و درج امضای متد انجام شده و دو حالت دیگر به کمک arrow functions پیاده سازی شده‌اند.
برای نمونه آخرین حالت تعریف شده از روش arrow functions استفاده می‌کند که متداول‌ترین روش تعریف نوع توابع است (چون عنوان می‌کند که نوع onClick، یک تابع است و آن‌را شبیه به یک متد معمولی نمایش نمی‌دهد) که در آن در ابتدا امضای پارامترهای این تابع مشخص شده‌اند و در ادامه پس از <=، نوع خروجی این تابع تعریف شده‌است که void می‌باشد (این تابع چیزی را بر نمی‌گرداند).

در آخر، تعریف المان آن‌را به صورت زیر به فایل src\App.tsx اضافه می‌کنیم که onClick آن یک مقدار را دریافت کرده و سپس آن‌را در کنسول نمایش می‌دهد.
البته خروجی از نوع void، در اینجا بسیار معمول است؛ چون هدف از این نوع توابع بیشتر ارسال مقادیری به کامپوننت در برگیرنده‌ی آن‌ها است (مانند value در اینجا) و اگر برای مثال خروجی رشته‌ای را داشته باشند، باید در حین درج و تعریف المان آن‌ها، برای نمونه یک "return "value1 را هم در انتهای کار قرار داد که عملا استفاده‌ای ندارد و بی‌معنا است:
import { Button } from "./components/Button";
import { Head } from "./components/Head";
// ...

function App() {
  return (
    <div className="App">
      <Head title="Hello" />
      <Button
        onClick={(value) => {
          console.log(value);
        }}
      />
  // ...