مطالب
توسعه کنترلر و مدل در F# MVC4
در پست قبلی با F# MVC4 Template آشنا شدید. در این پست به توسعه کنترلر و مدل در قالب مثال خواهم پرداخت. برای شروع ابتدا یک پروژه همانند مثال ذکر شده در پست قبلی ایجاد کنید. در پروژه #C ساخته شده که صرفا برای مدیریت View‌ها است یک View جدید به صورت زیر ایجاد نمایید:
@model IEnumerable<FsWeb.Models.Book>
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1" />
    <link rel="stylesheet" 
        href="http://code.jquery.com/mobile/1.0.1/jquery.mobile-1.0.1.min.css" />
</head>
 
<body>
    <div data-role="page" data-theme="a" id="booksPage">
        <div data-role="header">
            <h1>Guitars</h1>
        </div>
        <div data-role="content">
        <ul data-role="listview" data-filter="true" data-inset="true"> 
            @foreach(var x in Model) {
                <li><a href="#">@x.Name</a></li>
            }
        </ul>
        </div>
    </div>
    <script src="http://code.jquery.com/jquery-1.6.4.min.js">
    </script>
    <script src="http://code.jquery.com/mobile/1.0.1/jquery.mobile-1.0.1.min.js">
    </script>

    <script>
        $(document).delegate("#bookPage", 'pageshow', function (event) {
            $("div:jqmData(role='content') > ul").listview('refresh');
        });
    </script>
</body>
</html>
از آنجا که هدف از این پست آشنایی با بخش #F پروژه‌های وب است در نتیجه نیازی به توضیح کد‌های بالا دیده نمی‌شود. 
برای ساخت کنترلر جدید، در پروژه #F ساخته شده یک Source File ایجاد نمایید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
namespace FsWeb.Controllers

open System.Web.Mvc
open FsWeb.Models

[<HandleError>]
type BooksController() =
    inherit Controller()
    member this.Index () =   
        seq { yield  Book(Name = "My F# Book")
              yield Book(Name = "My C# Book") }
        |> this.View
در کد‌های بالا ابتدا یک کنترلر به نام BookController ایجاد کردیم که از کلاس Controller ارث برده است(با استفاده از inherit).  سپس یک تابع به نام Index داریم(به عنوان Action مورد نظر در کنترلر) که آرایه ای از کتاب‌ها به عنوان پارامتر به تابع View می‌فرستد.( توسط اپراتور Pipe - <|). در نهایت دستور this.View  معادل فراخوانی اکشن ()View در پروژه‌های #C است که View متناظر با اکشن را فراخوانی می‌کند. همان طور که ملاحظه می‌نمایید بسیار شبیه به پیاده سازی #C است.
اما نکته ای که در مثال بالا وجود دارد این است که دو نمونه از نوع Book را برای ساخت seq وهله سازی می‌کند. در نتیجه باید Book Type را به عنوان مدل تعریف کنیم. به صورت زیر:
namespace FsWeb.Models
 type Book = { Id : Guid; Name : string }
البته در F# 3.0 امکانی فراهم شده است به نام Auto-Properties که شبیه تعریف خواص در #C است. در نتیجه می‌توان تعریف بالا را به صورت زیر نیز بازنویسی کرد:
namespace FsWeb.Models 
type Book() = member val Name = "" with get, set
Attribute‌ها مدل
اگر همچون پروژه‌های #C قصد دارید با استفاده از Attribute‌ها مدل خود را اعتبارسنجی نمایید می‌توانید به صورت زیر اقدام نمایید:
open System.ComponentModel.DataAnnotations
 type Book() = [<Required>] member val Name = "" with get, set
هم چنین می‌توان Attribute‌های مورد نظر برای مدل EntityFramework را نیز اعمال نمود(نظیر Key):
namespace FsWeb.Models 
open System 
open System.ComponentModel.DataAnnotations 
type Book() = [<Key>] member val Id = Guid.NewGuid() with get, set 
[<Required>] member val Name = "" with get, set

نکته: دستور open معادل با using در #C است.
در پست بعدی برای تکمیل مثال جاری، روش طراحی Repository با استفاده از EntityFramework بررسی خواهد شد.
مطالب
نحوه Debug کردن پکیج های SSIS و استفاده از Breakpoint در آنها
فرض کنید می‌خواهیم اطلاعات یک وب سرویس را داخل یک متغیر در package ریخته و پس از مقدار دهی ، مقدار آن متغیر آن را مشاهده کنیم . (برای اطلاع از کار با وب سرویس به اینجا مراجعه کنید ) .


برای این کار روی کنترل کلیک سمت راست کرده و گزینه Edit Breakpoints را انتخاب می‌کنیم :


در پنجره Set Breakpoints گزینه هایی که می‌خواهیم در آنها break انجام شود را انتخاب می‌کنیم . لازم به ذکر است که این موارد بسته به کنترل‌های مختلف تا حدود کمی با هم فرق می‌کنند


پس از انتخاب گزینه یا گزینه‌های مورد نظر و بستن پنجره یک آیکون کنار کنترل نمایش داده می‌شود .
 


اکنون می‌توانید با باز کردن پنجره watch پس از آغاز شدن debug به مشاهده مقادیر مورد نظر بپردازید . در پنجره watch می‌توانید نام متغیر را وارد کنید تا برای شما نمایش داده شود.


موفق باشید
مطالب
حل مشکل ویژوال استودیو در سیستمهایی که از رزولوشن (DPI) بالا و مانیتور های 4K استفاده می کنند
مدتی بود بر روی یک پروژه‌ی اتوماسیون اداری در VB.NET کار می‌کردیم. پروژه‌ی ما بر روی سیستمی با رزولوشن بالا  2160 * 3840 و مانیتور 4K قرار داشت. بعد از اینکه لایه بندی و کد‌های نرم افزار نوشته شد، نوبت به طراحی اینترفیس پروژه رسید. با مشکلی عجیب روبرو شدیم، به این صورت که در قسمت طراحی ویژوال استودیو، منوها، دکمه‌ها و ... بیش از حد معمول کوچک و به هم ریخته بود. ولی زمانیکه پروژه اجرا می‌شد، نسبت به طراحی که در سمت وِیژوال استودیو انجام داده بودیم، دکمه‌ها  بزرگتر و منوها بزرگتر و شکسته شده بودند. در حقیقت، سمت طراحی و سمت اجرای پروژه، هم خوانی نداشتند. در حالیکه ما قبلا بر روی مانیتور‌های HD و رزولوشن‌ها HD، هیچ مشکلی در طراحی و اجرای پروژه نداشتیم و هم خوانی لازم را باهم داشتند. بعد از جستجوهای متعدد، به این مطلب پی بردیم که این مشکل بیشتر برنامه نویسانی هست که از سیستم‌هایی با رزولوشن بالا و مانیتور‌های 4K استفاده می‌کنند و پاسخ مناسبی به کاربران داده نشده است. با تست راه‌های متعدد و جستجوهای پی در پی، به پاسخ قطعی رسیدیم و خواستم این مطلب  را به صورت مقاله‌ای کوتاه، با شما به اشتراک بگذارم.
مشخصات سیستمی که مشکل زیر را دارد : ویندوز 10  نسخه  Enterprise  x64 و ویژوال استودیو 2015 نسخه  Enterprise 
نمونه اسکرین شات گرفته شده که مشکل یکی از کاربران ایرانی بود و برای حل مشکل خود، اسکرین شات صفحه نمایش خود را قرار داده بود و به پاسخ قطعی نرسیده بود:

  اگر ملاحظه کنید، تصویر سمت راست، از پروژه‌ای بر روی VirtualBox با رزولوشن و DPI پایین در دیزاین ویژوال استودیو و تصویر سمت چپ از همان پروژه در دیزاین ویژوال استودیو با رزولوشن بالا و مانیتور 4K تهیه شده‌است و ملاحظه می‌کنید که پروژه به هم ریخته است و این مشکل در خیلی از برنامه‌های دیگر نیز موجود می‌باشد؛ مانند SQL SERVER و ...
 نمونه اسکرین شات گرفته شده از بعضی پنجره‌های SQL server 

حال برای رفع این مشکل چه باید کرد؟ به صورت زیر عمل می‌کنیم  

  1. به مسیر زیر در رجیستری مراجعه می‌کنیم :    
HKEY_LOCAL_MACHINE > SOFTWARE > Microsoft > Windows > CurrentVersion > SideBySide
 و رایت کلیک کرده  NEW > DWORD (32 bit) Value  انتخاب کرده و نام را PreferExternalManifest وارد کرده و Value را بر روی 1 قرار می‌دهیم .

     

2. نرم افزار Resourcehacke را دانلود کرده و آن‌را اجرا کرده و از قسمت File، بر روی Open کلیک کرده و مسیر ویژوال استودیو را به نرم افزار داده و  Ok را انتخاب می‌کنیم . 
C:\Program Files (x86)\Microsoft Visual Studio 14.0\Common7\IDE


بعد از بارگذاری اطلاعات ویژوال استودیو در نرم افزار  Resourcehacke، از سمت چپ بر روی Manifest و 1:1033 کلیک کرده و dpiAware را بر روی False قرار می‌دهیم .
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8" standalone="yes"?> 
<assembly xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1" manifestVersion="1.0"> 
  <application xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v3"> 
    <windowsSettings> 
      <dpiAware xmlns="http://schemas.microsoft.com/SMI/2005/WindowsSettings">False</dpiAware> 
    </windowsSettings> 
  </application> 
</assembly>

ودر آخر سیستم را ریستارت کرده و با همان رزولوشن بالا و مانیتور 4K، ویژوال استودیو را اجرا می‌کنیم و ملاحظه میکنیم که مشکل خاصی وجود ندارد و سمت دیزاین با سمت اجرای پروژه همخوانی دارد و همسان می‌باشد.

مطالب
ارسال پارامتر از سی شارپ به مایکروسافت Word
فرض کنید نامه‌ای را می‌خواهیم تنظیم کنیم. سمت برنامه، شماره، تاریخ و نام مدیر عامل و ... را مشخص می‌کنیم و می‌خواهیم این اطلاعات را به ورد بفرستیم؛ همچنین متن نامه را هم در ورد تایپ کنیم و در آخر هم نامه را آرشیو کنیم. برای اینکار چندین روش وجود دارد. ما در این مقاله از روش MailMergeField و Bookmark استفاده میکنیم.

روش ایجاد الگوهای Word

ابتدا می‌خواهیم یک الگو یا Template را درست کنیم و بعد‌ها از روی آن، نامه‌ی جدیدی را ایجاد کنیم و فیلدهایش را پرکنیم. برای اینکار یک سند جدید را در Word ایجاد و به سربرگ Mailings مراجعه میکنیم. سپس دکمه‌ی Select Recipients را بزنید. در ادامه از منوی باز شده، Type a NewList را بزنید. با اینکار پنجره‌ای باز می‌شود. در اینجا دکمه‌ی Customize Columns را بزنید. این پنجره شامل فیلدهایی می‌شود که میتوانید از آن استفاده کنید و بر روی سند قرار دهید و داخل برنامه با پیدا کردن این فیلدها میتوانید بجای آن‌ها، مقدار مورد نظرتان را پاس دهید. حالا شما نیاز دارید تا از طریق دکمه‌ی Add، تمامی فیلدهای لازم یک نامه را بسازید. پس از این کار، در هر دو پنجره ، دکمه‌ی OK را بزنید. بدین صورت یک پنجره‌ی ذخیره برای شما باز می‌شود تا این فیلدهایی  را که ایجاد کردید، به عنوان یک دیتابیس کوچک ذخیره شود که تمامی فیلدها را دارا می‌باشد و هر موقع که خواستید دوباره میتوانید از همین فیلد‌ها استفاده کنید.

حالا می‌رسیم به قرار دادن این فیلد‌ها داخل سند. با ذخیره کردن فیلدها، تمامی گزینه‌های سربرگ Mailings فعال می‌شود. شما برای اینکه فیلدی را بر روی سند قرار دهید، روی Insert Merge Field کلیک و متناسب با نیازتان، فیلدها را قرار دهید و الگو را طراحی کنید. یک نمونه:


حالا فایل را با پسوند DOT. ذخیره کنید. در ادامه این فایل را در دیتابیس، به این روش ذخیره کنید: 

String FilePath = "Template Path"
// Converting File to ByteArray
byte[] FileBuffer = System.IO.File.ReadAllBytes(FilePath);
// Now you can insert this file buffer to DB

الان، الگوی ما آماده‌است و میتوانیم از طریق برنامه، به این الگو دسترسی داشته باشیم و به آن پارامتر ارسال کنیم.


روش ارسال پارامترها به الگوهای Word

حالا فرضا شما یک فرم دارید که از کاربر، اطلاعاتی را دریافت میکند و میخواهید همین اطلاعات را به Word ارسال کنید. برای اینکار ابتدا باید یک نمونه از الگویی را که طراحی کرده‌ایم، داخل سیستم ذخیره کنیم. یعنی باید آن‌را از دیتابیس فراخوانی کنیم و آن آرایه‌ی بایتی را، بر روی سیستم، تبدیل به فایل کنیم. سپس از سمت برنامه، تمامی فیلدهای موجود در این الگو را خوانده و بجای تک تک آن‌ها، مقدار مناسبی را قرار دهیم. در نهایت این فایل را توسط کدنویسی بر روی سیستم کاربر ذخیره میکنیم. فایل را تبدیل به آرایه بایتی میکنیم، داخل دیتابیس درج میکنیم و فایل را از سیستم کاربر حذف میکنیم.

بنابراین در ادامه ابتدا Assembly مربوط به MicroSoft.Office.Interop.Word را به رفرنس‌های پروژه اضافه میکنیم و سربرگش را هم Using میکنیم.


حالا می‌رسیم به کد نویسی:

کدهای زیر را به صورت سراسری داخل فرم تعریف میکنیم:

//LOCATION OF THE TEMPLATE FILE ON THE MACHINE;
Object oTemplatePath = string.Format("{0}\\NewDocument.dot", Application.StartupPath);
 
//OBJECT OF MISSING "NULL VALUE"
Object oMissing = System.Reflection.Missing.Value;
 
//OBJECTS OF FALSE AND TRUE
Object oTrue = true;
Object oFalse = false;
 
//CREATING OBJECTS OF WORD AND DOCUMENT
Microsoft.Office.Interop.Word.Application oWord = null;
Microsoft.Office.Interop.Word.Document oWordDoc = null;

سپس کدهای زیر را داخل رخ‌داد گردان کلیک دکمه‌ی مثلا "پیشنمایش" مینویسیم:
// Fetching Template ByteArray From Database => Byte[] YourTemplateByteArray = Fetch Template;

System.IO.File.WriteAllBytes(oTemplatePath.ToString(), YourByteArray);

oWord = new Microsoft.Office.Interop.Word.Application();
oWordDoc = new Microsoft.Office.Interop.Word.Document();

//Adding A New Document From A Template
oWordDoc = oWord.Documents.Add(ref oTemplatePath, ref oMissing, ref oMissing, ref oMissing);

int iTotalFields = 0;
// Finding Mailmerge Fields
foreach(Microsoft.Office.Interop.Word.Field myMergeField in oWordDoc.Fields) {
  iTotalFields++;
  Microsoft.Office.Interop.Word.Range rngFieldCode = myMergeField.Code;
  String fieldText = rngFieldCode.Text;

  // Only Get The Mailmerge Fields
  if (fieldText.StartsWith(" MERGEFIELD")) {
    // Gives The Fieldnames as Entered in .DOT File
    string fieldName = fieldText.Substring(12, fieldText.IndexOf(" ", 12) - 12);

    switch (fieldName) {
    case "Letter_No":
      myMergeField.Select();
      oWord.Selection.TypeText(txtLetterNo.Text);
      break;

    case "Letter_Date":
      myMergeField.Select();
      oWord.Selection.TypeText(DateTime.Now);
      break;

    case "Letter_Has_Attachment":
      myMergeField.Select();
      oWord.Selection.TypeText("دارد یا ندارد");
      break;

      // And So On
    default:
      break;
    }
  }
}

//Showing The Document To The User
oWord.Visible = true;

در ادامه یک دکمه را برای ذخیره‌ی فایل ورد قرار می‌دهیم. زمانیکه کاربر تایپ کردنش تمام شد و هنوز برنامه‌ی ورد در حال اجراست، این دکمه را اجرا می‌کند. دقت کنید برنامه‌ی ورد نباید بسته شود؛ باید باز باشد. بعد دکمه‌ی ذخیره را می‌زنیم. با کدنویسی، برنامه‌ی Word را خودمان می‌بندیم؛ نیازی به دخالت کاربر نیست. 

oWordDoc.Save();

//Closing the file
oWordDoc.Close(ref oFalse, ref oMissing, ref oMissing);

//Quitting the application
oWord.Quit(ref oMissing, ref oMissing, ref oMissing);
byte[] FileBuffer = System.IO.File.ReadAllBytes(oTemplatePath.ToString  ());
 
// Now Insert The FileBuffer Into Database as A Letter


خوب؛ کار تمام است! حالا فیلد FileBuffer را باید بسته به کدنویسی خودتان، داخل دیتابیس ذخیره کنید که برای بعدها بتوانید آن‌را واکشی کرده و به کاربر نمایش دهید. این هم نمونه‌ی نهایی جایگذاری فیلدها: 


این آموزش را خیلی سال پیش در این تاپیک داخل فوروم برنامه نویس نوشته بودم.

مطالب
بررسی چک لیست امنیتی web.config
در مقاله چک لیست امنیتی web.config متوجه شدیم که تنظیم یک سری مقادیر، باعث افزایش ضریب ایمنی وب سایت می‌شود. در این نوشتار قصد داریم به بررسی این چک لیست امنیتی بپردازیم.
اولین مورد لیست در رابطه با وضعیت session هاست؛ هر چند که توصیه میشود تا جای ممکن استفاده از session‌ها کنار گذاشته شود یا اینکه محدود شود .
  
SessionState
تگ sessionstate حاوی خصوصیتی به نام cookieless میباشد که در نسخه‌ی یک دات نت به صورت دو ارزشی پیاده سازی شده بود و با دادن مقدار false باعث میشد که سشن‌ها از طریق کوکی‌ها شناسایی شوند و در صورت true شدن، استفاده کوکی مسدود و از طریق url کنترل میشد. در نسخه دو دات نت، گزینه‌های این خصوصیت گسترده‌تر شد و مقادیر مختلفی اضافه شدند؛ مانند: شناسایی خودکار (در صورت عدم پشتیبانی مرورگر از کوکی) ، استفاده از کوکی و استفاده از URL.
استفاده در حالت url باعث میشود تا عبارات نامفومی که ما به آن sessionId می‌گوییم در بخشی از url به شکل زیر گنجانده شود:
https://www.dntips.ir/(xxxxxx)/page.aspx
استفاده از این حالت باعث مشکلات متعددی است؛ چه از لحاظ امنیتی و سایر موارد.
1- به دلیل تنوع لینکی که توسط این sessionID‌ها به ازای هر کاربر ایجاد میشوند، در نظر موتورهای جست و جو لینک‌هایی متفاوت محسوب شده و باعث کاهش جایگاه میگردد.
2- در صورتیکه آدرس دهی‌های شما بدون ذکر sessionID باشند، سرور کاربر مورد نظر را شناسایی نکرده و برای او session جدید صادر خواهد کرد. برای افزودن sessionID به لینک‌ها و اصلاح آن‌ها میتوان از متد زیر استفاده کرد:
Response.ApplyAppPathModifier
3- در صورت embed کردن sessionID در آدرس فایل‌های استاتیک، عملیات کش کردن نیز با مشکل مواجه خواهد شد.
4- در صورتی که session  معتبر باشد و لینکی از آن ارسال شود، کاربری دیگر، همان کاربر مبداء در نظر گرفته خواهد شد. نمونه این مسئله برای من اتفاق افتاده بود که در آن یکی از دوستان، لینکی از یکی از سازمان‌های دولتی را برای من ارسال کرده بود که حاوی sessionId بود تا قادر باشم وجه مورد نظر را به صورت آنلاین پرداخت کنم. بعد از اینکه من لاگین کردم، session او با کد کاربری من پر شد و در همان حین دوست من با یک refresh به جای اطلاعات خودش ، اطلاعات پرداختی‌های من را مشاهده میکرد.
در صورتی که از session استفاده نمیکنید، بهترین حالت غیرفعال کردن این گزینه میباشد.
  
HttpOnly Cookie
httpOnly برای کوکی‌ها، در واقع یک فلگ است که از سوی مایکروسافت معرفی شده و در حال حاضر اکثر مرورگرها از این گزینه پشتیبانی میکنند. این فلگ باعث میشود که کوکی در مرورگر دیگر از طریق اسکریپت‌های سمت کلاینت در دسترس نبوده و تنها از طریق ارتباط با سرور در دسترس قرار گیرد. نحوه افزودن این فلگ را در دستور زیر مشاهده میکنید:
Set-Cookie: <name>=<value>[; <Max-Age>=<age>]
[; expires=<date>][; domain=<domain_name>]
[; path=<some_path>][; secure][; HttpOnly]
با افزودن این فلگ، دامنه حملات سمت کلاینت به خصوص XSS کاهش پیدا کرده و امکان جابجایی کوکی بین مرورگرها از بین خواهد رفت. طبق گفته‌ی مایکل هوارد، یکی از مدیران امنیتی خانواده ویندوز، بیشتر این نوع حملات، صرف کوکی‌های سشن میباشد. در صورتیکه کوکی به فلگ httponly مزین شده باشد، حمله کننده قادر نخواهد بود از طریق کلاینت، دیتای داخل کوکی را بخواند و بجای آن، یک رشته‌ی خالی را تحویل گرفته و به سمت حمله کننده ارسال خواهد کرد.
در دات نت دو، این امکان برای forms Authentication  و همچنین session Id به طور خودکار لحاظ میگردد و این امکان از طریق وب کانفیگ در دسترس است:
<httpCookies httpOnlyCookies="true" …>
همچنین به شکل زیر از طریق کدنویسی امکان اعمال این فلگ بر روی کوکی‌ها امکان پذیر میباشد:
HttpCookie myCookie = new HttpCookie("myCookie");
myCookie.HttpOnly = true;
Response.AppendCookie(myCookie);
در نگارش‌های ماقبل دات نت دو باید این مورد را دستی به کوکی اضافه کرد که آقای هانسلمن در  وبلاگش این مورد را به طور کامل ذکر کرده است.
  
Custom Errors Mode
این مورد برای مشخص شدن وضعیت نمایش خطاها ایجاد شده است. در صورت خاموش کردن (Off) این گزینه، چه بر روی لوکال و چه بر روی سرور میزبان، خطاهای صفحه زرد رنگ به کاربران نمایش داده خواهد شد و از آنجا که این صفحه اطلاعات حیاتی و مهمی برای نمایش دارند، بهتر است که این صفحه از دید کابران نهایی مخفی شده و با ست کردن این گزینه روی On، صفحات خاصی که برای خطا مشخص کرده‌ایم نمایش پیدا می‌کنند و در صورتی که remoteOnly باشد، باعث می‌شود صفحه زرد رنگ تنها در حالت لوکال به نمایش در بیاید؛ ولی بر روی سرور تنها صفحات نهایی خطا نمایش داده میشوند که برای پروژه‌های در حالت توسعه بسیار مفید میباشد.
در نسخه IIS7 تگ دیگری به نام httperrors هم نیز اضافه شده است؛ ولی برای استفاده در نسخه‌های پیشین و همچنین IIS express موجود در ویژوال استودیو از همان Custom error استفاده نمایید.
  
Trace
trace کردن در دات نت یکی از قابلیت‌های مهم در سیستم دیباگینگ به شمار میرود که در دو حالت (در سطح اپلیکیشن) و همچنین (در سطح صفحه) اجرا میشود. این اطلاعات شامل اطلاعات مهمی چون درخواست‌ها و پارامترها، توکن سشن‌ها و... میباشد که در انتهای صفحه یا در پنجره مخصوص به خود به کاربر نمایش میدهد. بدیهی است که برای انتشار نهایی برنامه، این گزینه باید غیرفعال باشد تا این اطلاعات دیده نشوند.
  
compilation debug 
با true شدن این گزینه در محیط اجرایی، مشکلات زیادی برای سیستم ASP.Net رخ میدهد که در زیر آن‌ها را بررسی میکنیم:
1- باعث افزایش حجم شاخه temp خواهد شد.
2- timeout شدن صفحات با مشکل مواجه خواهند شد و ممکن است این timeout شدن اصلا رخ ندهد.
3- Batch Compilation که در همین تگ قابلیت true و false شدن را دارد، به کل نادیده گرفته شده و طوری با آن رفتار خواهد شد همانند حالتیکه مقدارش به false تنظیم شده‌است. این گزینه این امکان را به ما میدهد در صورتیکه درخواست صفحه‌ای در یک پوشه‌ی خاص داده شد، بقیه صفحات در آن محل نیز پردازش شوند تا در صورت درخواست صفحات همسایه، سرعت بالاتری در لود آن داشته باشیم. البته ناگفته نماند در صورتیکه در همان لحظه زمانی، سرور بار سنگینی را داشته باشد، این فرایند کنسل خواهد شد.
4- همه کتابخانه‌های جاوااسکرپیتی و فایلهای استاتیکی که از طریق فایل  axd قابل دسترس هستند، قابلیت کش شدن را از دست داده و سرعت کندی خواهند داشت. همچنین در صورتیکه این گزینه با false مقداردهی شود، امکان فشرده سازی نیز اضافه خواهد شد.
5- واضح است که با فعال سازی این گزینه، امکان دیباگینگ فعال شده و همه موارد را برای دیباگر مهیا میکند تا بتواند تا حد ممکن، همه مباحث مانیتور شوند و این مورد بر کارآیی نهایی تاثیرگذار خواهد بود.
مطالب
قسمت دوم -- نگاهی دقیق تر به اولین پروژه VC++ (درک مفهوم فایلهای سرآیند و فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C و برخی قوانین برنامه نویسی در ++C)
در این قسمت نگاهی دقیق‌تر به فایلهای سرآیند ، فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C  و برخی قوانین برنامه نویسی ++C  خواهیم داشت و همچنین در مورد  اولین پروژه توضیحات جامع‌تری ارائه میکنیم .

یک برنامه مجموعه ای از دستورات است که توسط کامپیوتر اجرا میگردد ، برنامه نویسان برای نوشتن این دستورات از زبانهای برنامه نویسی استفاده میکنند ، برخی از این زبانها مسقیما قابل فهم توسط کامپیوتر بوده و برخی نیاز به ترجمه دارند . زبانهای برنامه نویسی را میتوان به سه دسته تقسیم نمود :
1 -  زبانهای ماشین
2 - زبانهای اسمبلی
3 - زبانهای سطح بالا

زبانهای ماشین :
  زبانی که مستقیما و بدون نیاز به ترجمه قابل فهم توسط کامپیوتر می‌باشد . هر پردازنده یا processor  زبان خاص خود را دارد !... در نتیجه تنوع زبان ماشین بستگی به انواع پردازنده‌های موجود دارد و اگر دو کامپیوتر دارای پردازنده‌های یکسان نباشتد ، زبان ماشین آنها با یکدیگر متفاوت و غیر قابل فهم برای دیگری می‌باشد . زبان ماشین وابسته به ماشین یا Machine independent  می‌باشد . تمامی دستورات در این زبان توالی از 0 و 1 می‌باشند . برنامه‌های اولیه را با این زبان می‌نوشتند در نتیجه نوشتن برنامه سخت و احتمال خطا داشتن در آن زیاد بود . ار آنجا که نوشتن برنامه به این زبان سخت و فهم برنامه‌های نوشته شده به آن دشوار بود ، برنامه نویسان به فکر استفاده از حروف بجای دستورات زبان ماشین افتادند ( پیدایش زبان اسمبلی )

زبانهای اسمبلی :
به زبانی که دستورات زبان ماشین را با نمادهای حرفی بیان میکند، زبان اسمبلی  (Assembley Language) می‌گویند . چون این زبان مستقیما قابل فهم برای کامپیوتر نیست باید قبل از اجرا آن را به زبان ماشین ترجمه کرد ، به این مترجم اسمبلر گفته میشود . برنامه‌های نوشته شده به این زبان قابل فهم برای برنامه نویس بود اما از آنجا که به ازای هر دستور زبان ماشین یک دستور زبان اسمبلی داشتیم از حجم برنامه‌ها کاسته نشد ! .. بعلاوه چون زبان اسمبلی همانند زبان ماشین از دستورات پایه ای و سطح پایین استفاده میکرد نوشتن برنامه با این زبان هم سخت و مشکل بود . لذا اهل خرد به فکر ابداع نسلی از زبانهای بهتر بودند (پیدایش زبانهای سطح بالا)

زبانهای سطح بالا :
زبانهای سطح بالا قابل فهم بودند و این امکان را داشتند تا چند دستور زبان ماشین یا اسمبلی را بتوان در قالب یک دستور نوشت ( منظور توابع کتابخانه ای در ++C/C) . پس هم فهم ، هم نوشتن برنامه در این زبانها راحت و هم تعداد خطوط کد کمتر شد . این زبانها به زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یا High-Level Programming Language  معروفند . البته برنامه نوشته شده در این زبان نیز برای کامپیوتر قابل فهم نبوده و باید به زبان ماشین ترجمه شوند ، این وظیفه بر عهده کامپایلر می‌باشد . اولین زبانهای برنامه نویسی سطح بالا مانند  FORTRAN ، COBOL ، PASCAL و C  می‌باشند . زبان برنامه نویسی ++C تکامل یافته زبان  میباشد .
هر یک از زبانهای برنامه نویسی سطح بالا یک روش برنامه نویسی را پشتیبانی میکند به طور مثال زبان C  و  PASCAL  از روشهای برنامه نویسی  ساخت یافته ای و پیمانه ای و زبانهای مانند ++C و JAVA  از روش برنامه سازی شی گرا یا Object Oriented Programming یا به اختصار (OOP) استفاده میکنند . زبان ++C  چون زبان C را بطور کامل در بر  دارد پس از هر سه روش برنامه نویسی ساخت یافته و پیمانه ای و شی گرا استفاده میکند .

تا اینجا با تاریخچه ای از زبانها و مراحل تکامل آنها آشنا شدیم . حال ویژگیها و دلایل استفاده از زبان  ++C  را مرور میکنیم :

زبان C  در سال 1972 توسط دنیس ریچی طراحی شد . زبان C تکامل یافته زبان  BCPL است که طراح آن مارتین ریچاردز می‌باشد ، زبان BCPL نیز از زبان B  مشتق شده است که طراح آن  کن تامسون بود . (خداوند روح دنیس ریچی را همچون هوگو چاوز با مسیح بازگرداند ! ...) .
از این زبان برای نوشتن برنامه‌های سیستمی ، همچون سیستم عامل ، کامپایلر ، مفسر ، ویرایشگر ، برنامه‌های مدیریت بانک اطلاعاتی ، اسمبلر استفاده میکنند .
زبان C  برای اجرای بسیاری از دستوراتش از توابع کتابخانه ای استفاده میکند و بیشتر خصوصیات وابسته به سخت افزار را به این توابع واگذار میکند لذا نرم افزار تولید شده با این زبان به سخت افزار خاصی بستگی ندارد و با اندکی تغییرات می‌توانیم نرم افزار مورد نظر را روی ماشینهای متفاوت اجرا کنیم ، در نتیجه برنامه نوشته شده با C  قابلیت انتقال (Portability) دارند . بعلاوه کاربر میتواند توابع کتابخانه ای خاص خودش را بنویسد و از آنها در برنامه هایش استفاده کند .
برنامه‌های مقصدی که توسط کامپیلرهای C  ساخته میشود بسیار فشرده و کم حجم‌تر از برنامه‌های مشابه در سایر زبانهاست ، این امر باعث افزایش سرعت اجرای آنها میشود .
++C  که از نسل  C  است تمام ویژگیهای ذکر شده بالا را دارد ، علاوه بر آن شی گرا نیز می‌باشد . برنامه‌های شی گرا منظم و ساخت یافته اند و قابل آپدیت هستند و به سهولت تغییر و بهبود می‌یابند و قابلیت اطمینان و پایداری بیشتری دارند .

تحلیل  اولین پروژه :



در اولین پروژه  کد فوق را بکار بردیم ، حال به شرح دستورات آن می‌پردازیم .
#include <iostream>
دستوراتی که علامت # پیش از آنها قرار میگیرد ، دستورات راهنمای پیش پردازنده هستند . این خط یک دستور پیش پردازنده است که توسط پیش پردازنده و قبل از شروع کامپایل ، پردازش میشود . این کد فایل iostream  را به برنامه اضافه میکند . کتابخانه استاندارد  ++C  به چندین بخش تقسیم شده است و هر بخش فایل سرآیند خود را دارد . دلیل قرار گرفتن این دستور در ابتدای برنامه این است  که ، پیش از استفاده از هر تابع و فراخوانی کردن آن در برنامه ، کامپایلر لازم است اطلاعاتی در مورد آن تابع داشته باشد .  در خط کد بالا فایل سرآیند  iostream  استفاده نمودیم زیرا شامل توابع مربوط به I/O  ( ورودی / خروجی ) می‌باشد .

int  main()
{
 
   return 0;
}
دستور فوق بخشی از هر برنامه ++C  است ، main  تابع اصلی هر برنامه ++C است که شروع برنامه از آنجا آغاز می‌شود . کلمه  int  در ابتدای این خط ، مشخص میکند که تابع main پس از اجرا و به عنوان مقدار برگشتی (;return 0)  یک عدد صحیح باز می‌گرداند .

std::cout<<"Hello world ...\n";
دستور فوق یک رشته را در خروجی استاندارد که معمولا صفحه نمایش می‌باشد ارسال میکند . std  یک فضای نام است . فضای نام محدوده ای است که چند موجودیت در آن تعریف شده است . مثلا موجودیت cout  در فضای نام std در فایل سرآیند iostream تعریف شده است .


در زبان ++C  هر دستور به ; (سیموکالن) ختم میشود .


 

مطالب
تعریف قالب‌های جداول سفارشی و کار با منابع داده‌ای از نوع Anonymous در PdfReport
تعدادی قالب جدول پیش فرض در PdfReport تعریف شده‌اند، مانند BasicTemplate.RainyDayTemplate ،BasicTemplate.SilverTemplate و غیره. نحوه تعریف این قالب‌ها بر اساس پیاده سازی اینترفیس ITableTemplate است. برای نمونه اگر یک قالب جدید را بخواهیم ایجاد کنیم، تنها کافی است اینترفیس یاد شده را به نحو زیر پیاده سازی نمائیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Drawing;
using iTextSharp.text;
using PdfRpt.Core.Contracts;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public class GrayTemplate : ITableTemplate
    {
        public HorizontalAlignment HeaderHorizontalAlignment
        {
            get { return HorizontalAlignment.Center; }
        }

        public BaseColor AlternatingRowBackgroundColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.WhiteSmoke); }
        }

        public BaseColor CellBorderColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.LightGray); }
        }

        public IList<BaseColor> HeaderBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#990000")), new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#e80000")) }; }
        }

        public BaseColor RowBackgroundColor
        {
            get { return null; }
        }

        public IList<BaseColor> PreviousPageSummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.LightSkyBlue) }; }
        }

        public IList<BaseColor> SummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.LightSteelBlue) }; }
        }

        public IList<BaseColor> PageSummaryRowBackgroundColor
        {
            get { return new List<BaseColor> { new BaseColor(Color.Yellow) }; }
        }

        public BaseColor AlternatingRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#333333")); }
        }

        public BaseColor HeaderFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.White); }
        }

        public BaseColor RowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(ColorTranslator.FromHtml("#333333")); }
        }

        public BaseColor PreviousPageSummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public BaseColor SummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public BaseColor PageSummaryRowFontColor
        {
            get { return new BaseColor(Color.Black); }
        }

        public bool ShowGridLines
        {
            get { return true; }
        }
    }
}
و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
.MainTableTemplate(template =>
{
      template.CustomTemplate(new GrayTemplate());
})
چند نکته:
- در کتابخانه iTextSharp، کلاس رنگ توسط BaseColor تعریف شده است. به همین جهت خروجی رنگ‌ها را در اینجا نیز بر اساس BaseColor مشاهده می‌کنید. اگر نیاز داشتید رنگ‌های تعریف شده در فضای نام استاندارد System.Drawing را به BaseColor تبدیل کنید، فقط کافی است آن‌را به سازنده کلاس BaseColor ارسال نمائید.
- اگر علاقمند هستید که معادل رنگ‌های HTML ایی را در اینجا داشته باشید، می‌توان از متد توکار ColorTranslator.FromHtml استفاده کرد.
- برای تعریف رنگی به صورت شفاف (transparent) آن‌را مساوی null قرار دهید.
- در اینترفیس فوق، تعدادی از خروجی‌ها به صورت IList است. در این موارد می‌توان یک یا دو رنگ را حداکثر معرفی کرد. اگر دو رنگ را معرفی کنید یک گرادیان خودکار از این دو رنگ، تشکیل خواهد شد.
- اگر قالب جدید زیبایی را طراحی کردید، لطفا در این پروژه مشارکت کرده و آن‌را به صورت یک وصله ارائه دهید!


تهیه یک منبع داده ناشناس

مثال زیر را در نظر بگیرید. در اینجا قصد داریم معادل Ascii اطلاعات Hex را تهیه کنیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Linq;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public static class PrintHex
    {
        public static char ToSafeAscii(this int b)
        {
            if (b >= 32 && b <= 126)
            {
                return (char)b;
            }
            return '_';
        }

        public static IEnumerable HexDump(this byte[] data)
        {
            int bytesPerLine = 16;
            return data
                        .Select((c, i) => new { Char = c, Chunk = i / bytesPerLine })
                        .GroupBy(c => c.Chunk)
                        .Select(g =>
                                  new
                                  {
                                      Hex = g.Select(c => String.Format("{0:X2} ", c.Char)).Aggregate((s, i) => s + i),
                                      Chars = g.Select(c => ToSafeAscii(c.Char).ToString()).Aggregate((s, i) => s + i)
                                  })
                        .Select((s, i) =>
                                        new
                                        {
                                            Offset = String.Format("{0:d6}", i * bytesPerLine),
                                            Hex = s.Hex,
                                            Chars = s.Chars
                                        });
        }
    }
}
نکته مهم این منبع داده، خروجی IEnumerable آن و Select نهایی عبارت LINQ ایی است که مشاهده می‌کنید. در اینجا اطلاعات به یک شیء ناشناس با اعضای Offset، Hex و Chars نگاشت شده‌اند.
مفهوم فوق از دات نت 3 به بعد تحت عنوان anonymous types در دسترس است. توسط این قابلیت می‌توان یک شیء را بدون نیاز به تعریف ابتدایی آن ایجاد کرد. این نوع‌های ناشناس توسط واژه‌های کلیدی new و var تولید می‌شوند. کامپایلر به صورت خودکار برای هر anonymous type یک کلاس ایجاد می‌کند.

نکته‌ای مهم حین کار با کلاس‌های ناشناس:
کلاس‌های ناشناس به صورت خودکار توسط کامپایلر تولید می‌شوند و ... از نوع internal هم تعریف خواهند شد. به عبارتی در اسمبلی‌های دیگر قابل استفاده نیستند. البته می‌توان توسط ویژگی assembly:InternalsVisibleTo ، تعاریف internal یک اسمبلی را دراختیار اسمبلی دیگری نیز گذاشت. ولی درکل باید به این موضوع دقت داشت و اگر قرار است منبع داده‌ای به این نحو تعریف شود، بهتر است داخل همان اسمبلی تعاریف گزارش باشد.

برای نمایش این نوع اطلاعات حاصل از کوئری‌های LINQ می‌توان از منبع داده پیش فرض AnonymousTypeList به نحو زیر استفاده کرد:
using System;
using System.Text;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.HexDump
{
    public class HexDumpPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.LeftToRight);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\COUR.ttf",
                    Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.TTF");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("Hex Dump");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.CustomTemplate(new GrayTemplate());
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var data = Encoding.UTF8.GetBytes("The quick brown fox jumps over the lazy dog.");
                var list = data.HexDump();
                dataSource.AnonymousTypeList(list);
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Offset");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(0.5f);
                    column.HeaderCell("Offset");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Hex");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2.5f);
                    column.HeaderCell("Hex");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("Chars");
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Left);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(1f);
                    column.HeaderCell("Chars");
                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\HexDumpSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
در اینجا منبع داده بر اساس کلاس‌های کمکی که تعریف کردیم، به نحو زیر مشخص شده است:
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var data = Encoding.UTF8.GetBytes("The quick brown fox jumps over the lazy dog.");
                var list = data.HexDump();
                dataSource.AnonymousTypeList(list);
            })
و سپس برای معرفی ستون‌های متناظر با این منبع داده ناشناس، فقط کافی است آن‌ها را به صورت رشته‌ای معرفی کنیم:
column.PropertyName("Offset");
//...
column.PropertyName("Hex");
//...
column.PropertyName("Chars");



نکته‌ای در مورد خواص تودرتو:
در حین استفاده از AnonymousTypeList امکان تعریف خواص تو در تو نیز وجود دارد. برای مثال فرض کنید که Select نهایی به شکل زیر تعریف شده است و در اینجا OrderInfoData نیز خود یک شیء است:
.Select(x => new
{
   OrderInfo = x.OrderInfoData
})
برای استفاده از یک چنین منبع داده‌ای، ذکر مسیر خاصیت تودرتوی مورد نظر نیز مجاز است:
column.PropertyName("OrderInfo.Price");

 
نظرات مطالب
سفارشی کردن صفحه بندی WebGrid در ASP.NET MVC
سلام .
لطفا از تابع Table به جای GetHtml استفاده کنید و خط زیر را هم از آن حذف کنید :
 mode: WebGridPagerModes.All,

نمونه :
@{
    var grid = new WebGrid(
        source: null,
        canPage: true,
        rowsPerPage: 10,
        canSort: true,
        defaultSort: "Title"
    );
    grid.Bind(Model, rowCount: (int)ViewBag.PageCount, autoSortAndPage: false);
    var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}
@grid.Table(
            tableStyle: "table table-striped table-hover",
            headerStyle: "webgrid-header",
            footerStyle: "webgrid-footer",
            alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
            selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
            rowStyle: "webgrid-row-style",
            
            columns: grid.Columns(
                 grid.Column(header: "#",
                             style: "text-align-center-col",
                             format: @<text>@(rowIndex++)</text>),
                             grid.Column(columnName: "Title", header: "عنوان", style: "myfont"),
                             grid.Column(columnName: "URL", header: "آدرس", style: "myfont"),
                             
                 grid.Column(header: "",
                             style: "text-align-center-col smallcell",
                             format: item => @Html.ActionLink(linkText: "ویرایش", actionName: "Edit",
                              controllerName: "Link", routeValues: new { area = "Admin", id = item.Code },
                              htmlAttributes: new { @class = "btn-sm btn-info vertical-center" })),
                 grid.Column(header: "",
                             format: @<form action="Link/Delete/@item.Code" method="post">
                    <input type="submit" class="btn-sm btn-danger submitlink"
                           onclick="return confirm('آیا از حذف این آیتم مطمئن هستید ؟');"

                           value="حذف" />
                </form>)))
<div class="text-center">
  @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>
اگر شما تمام دیتا را به یکباره می‌خواهید نمایش دهید باید به صورت زیر تغییر دهید :
@{
    var grid = new WebGrid(
        source: Model,
        canPage: true,
        rowsPerPage: 10,
        canSort: true,
        defaultSort: "Title"
    );
//    grid.Bind(Model, rowCount: (int)ViewBag.PageCount, autoSortAndPage: false); // Delete this Line
    var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

مطالب
نحوه استفاده از TransactionFlow در WCF
شش مرحله برای ایجاد WCFTransactions  در WCF 
 مقدمه و هدف:

هدف از مطلب  فوق اجرا نمودن عملیات Insert، Update و غیرو... بوسیله چندین Connection  در یک Transaction  در زمان اجرای سرویسهای WCF  میباشد. برای پیاده سازی و شرح Transaction ، سه پروژه ایجاد می‌نماییم. دو پروژه WCF  سرویس و یک پروژهClient ، هر سه پروژه را در یک Solution  به نام WCFTransaction  اضافه می‌نماییم. در هر دو پروژه WCF  بطور جداگانه Connection  رویDatabase  ایجاد می‌نماییم. سپس سعی می‌کنیم بوسیله Transaction  عملیات Insert  هر دو Service  را کنترل نماییم. بطوریکه اگر یکی از Service ‌ها در زمان عملیات Insert  دچار مشکل شود. دیگری نیز Commit  نگردد. به عبارتی در قدیم نمی‌توانستیم بیش از یک Connection  در یک Transaction  ایجاد نماییم. اما بوسیله Transactionscope ، انجام عملیات Insert، Update و غیرو...  بوسیله چندین Connection   به یکDatabase  بطور همزمان در یک Transaction  فراهم شده است. برای نمایش دادن عملیات Rollback  نیز،به عمد خطایی ایجاد می‌کنیم،تا نحوه Rollback  شدن در Transaction  را مشاهده نماییم.

سعی شده است پیاده سازی و استفاده از  Transaction در شش مرحله انجام شود.

مرحله اول: ایجاد دو پروژه WCFService و یک پروژه Client جهت فراخوانی (Call) کردن سرویسها

در این مرحله همانطور که از قیل نیز توضیح داده شده است، دو پروژه WCF  به نامهای WCFService1  و WCFService2  ایجاد شده است و یک پروژه Client  به نام WCFTransactions  نیز ایجاد می‌کنیم.

مرحله دوم : افزودن   Attribute ی به نام   TransactionFlow به  Interface سرویسها.

در این مرحله در Interface  هریک از سرویس‌ها متد جدیدی به نام UpdateData  اضافه می‌نماییم. که عملیات Insert into  درون Database  را انجام می‌دهد. حال بالای متد UpdateData   از صفت TransactionFlow  استفاده می‌نماییم. تا قابلیت Transaction  برای متد فوق فعال گردد و متد فوق اجازه می‌یابد از Transaction  استفاده نماید.

<ServiceContract()> _
Public Interface IService1

    <OperationContract()> _
    Function GetData(ByVal value As Integer) As String

    <OperationContract()> _
    Function GetDataUsingDataContract(ByVal composite As CompositeType) As CompositeType

    <OperationContract()> _
    <TransactionFlow(TransactionFlowOption.Allowed)> _
     Sub UpdateData()

End Interface

مرحله سوم:

در این مرحله متد UpdateData  را پیاده سازی می‌نماییم. بطوریکه یک Insert Into  ساده در Database  انجام می‌دهیم.و بالای متد فوق نیز کد زیر را می‌افزاییم.

 <OperationBehavior(TransactionScopeRequired:=True)> 

کد متد UpdateData   

   <OperationBehavior(TransactionScopeRequired:=True)> _
    Public Sub UpdateData() Implements IService1.UpdateData
        Dim objConnection As SqlConnection = New SqlConnection(strConnection)
        objConnection.Open()
        Dim objCommand As SqlCommand = New SqlCommand("insert into T(ID,Age) values(10,10)", objConnection)
        objCommand.ExecuteNonQuery()
        objConnection.Close()
End Sub

مرحله دوم و سوم را برای Service دوم نیز تکرار می‌نماییم.

مرحله چهارم:

در این مرحله  TransactionFlow  را در Web.Config  دو سرویس فعال می‌نماییم. تا قابلیت استفاده از  TransactionFlow   برای سرویسها نیز فعال گردد. نحوه فعال نمودن بصورت زیر میباشد:

برای  WCFService1خواهیم داشت:

<bindings>
                <wsHttpBinding>
                                <binding name="TransactionalBind" transactionFlow="true"/>
                </wsHttpBinding>
</bindings>
و در ادامه داریم:
<endpoint address="" binding="wsHttpBinding" 
bindingConfiguration="TransactionalBind" 
contract="WcfService1.IService1">

برای  WCFService2نیز خواهیم داشت:

<bindings>
                <wsHttpBinding>
                                <binding name="TransactionalBind" transactionFlow="true"/>
                </wsHttpBinding>
</bindings>

و در ادامه داریم:

<endpoint address="" binding="wsHttpBinding" 
bindingConfiguration="TransactionalBind" 
contract="WcfService2.IService1">

مرحله پنجم:

در این مرحله دو سرویس فوق را به پروژه  WCFTransactions  اضافه نموده و قطعه کد زیر را درون فرم Load  می‌نویسیم.

Private Sub frmmain_Load(ByVal sender As System.Object, ByVal e As System.EventArgs) Handles MyBase.Load

        Using ts As New TransactionScope(TransactionScopeOption.Required)
            Try
                Dim obj As ServiceReference1.Service1Client = New ServiceReference1.Service1Client()
                obj.UpdateData()
                Dim obj1 As ServiceReference2.Service1Client = New ServiceReference2.Service1Client()
                obj1.UpdateData()
                ts.Complete()

            Catch ex As Exception
                ts.Dispose()
            End Try

        End Using
End Sub


پس از اجرای برنامه دو رکورد در جدول درج خواهد شد.

مرحله ششم:

حال برای RollBack   کردن کل عملیات و مشاهده آنها کافیست در یکی از متدهای UpdateData  یک  Throw Exception  ایجاد نماییم.

سعی می‌کنیم با کمی تغییر در متد UpdateData در WCFService2 ، خطایی ایجاد شود، تا نحوه RollBack را مشاهده نماییم.

Public Sub UpdateData() Implements IService1.UpdateData
        Throw New Exception()
        Dim objConnection As SqlConnection = New SqlConnection(strConnection)
        objConnection.Open()
        Dim objCommand As SqlCommand = New SqlCommand("insert into T(ID,Age) values(101,101)", objConnection)
        objCommand.ExecuteNonQuery()
        objConnection.Close()
End Sub

فقط کد زیر به متد UpdateData اضافه شده است:

Throw New Exception()

و در رویداد Load  فرم نیز پیاده سازی آن بشکل زیر خواهد بود:


Using ts As New TransactionScope(TransactionScopeOption.Required)
            Try
                Dim obj As ServiceReference1.Service1Client = New ServiceReference1.Service1Client()
                obj.UpdateData()
                Throw New Exception("There was Error")
                Dim obj1 As ServiceReference2.Service1Client = New ServiceReference2.Service1Client()
                obj1.UpdateData()
                ts.Complete()

            Catch ex As Exception
                ts.Dispose()
            End Try
 End Using 

وقتی برنامه را اجرا نمایید، مشاهده می‌کنید که هیچ رکوردی دورن دیتابیس درج نشده است.

بسبار مهم: برای اینکه بتوانید بصورت Distibuted  عملیات Transaction  را انجام دهید می‌بایست تنظیماتی را روی سرور که دیتایس و سرویسها و کامپیوتر کلاینت انجام دهید که بصورت زیر می‌باشد:

نحوه تنظیم:

1- سرویسDistribute Transaction Coordinator  را روی هر دو Server‌های WCFService ، Database و کامپیوتر کلاینت، Start می‌نماییم.    

البته در شرایطی که Service‌های WCF و برنامه Client و Database روی یک سیستم باشد، تنظیمات فوق فقط روی همان سیستم انجام می‌شود.

برای دسترسی به قسمت Service ‌های Windows  ابتدا Administrative Tools  و سپس Service   را باز نمایید و روی Start کلیک کنید.

2- در ادامه روی MY Computer کلیک راست نموده و تب MSDTC را انتخاب نمایید:

در ادامه روی Security Configuration  کلیک نمایید. تا فرم زیر نمایش داده شود.


مطمئن شوید که آیتمهای زیر انتخاب شده باشند:

· Network DTC Access

· Allow Remote Clients

· Allow Inbound

· Allow Outbound

· Enable Transaction Internet Protocol(TIP) Transactions 

سپس با OK کردن Service،سرویس بطور خودکار Restart می‌شود.
در ضمن اگر از SQL Server 2000 استفاده می‌نمایید. لازم است تنظیم زیر را انجام دهید.
روی SQL Server Service Manager کلیک نموده و کامبوی Service را Dropdown نمایید و Distribute Transaction Coordinator  را انتخاب کنید. اما برای ورژن‌های بالاتر از SQL Server 2000 نیاز به انتخاب Distribute Transaction Coordinator  نمی‌باشد.
امیدوارم مطلب فوق مفید واقع شود، چنانچه کم و کاستی مشاهده نمودید، اینجانب را از نظرات خود بهره مند سازید.
منبع:
نظرات مطالب
lambda expression در Vb.net
چه اصراری است از زبانی استفاده کنیم که مدرسان ، حرفه ای‌ها ، اپن سورس نویس ها، طراحان الگو و .... از اون استفاده نمی‌کنند. نمی‌خوام وارد بحث مسخره vb.net  بهتر است یا C# بشم فقط اینقدر بدونید بخاطر انتخاب اشتباه زبان که خودم در شروع اون نقشی نداشتم دو سه سال از عمرم پای  vb.net حروم شد و دوست ندارم علاقمند واقعی برنامه نویسی این اشتباه رو انجام بدن.
اگه به بحث‌های ساختاری این دو زبان کاری نداشته باشیم اینکه فضای کار و آموزش از vb.net  استفاده نمی‌کنه بهترین دلیل برای دوری جست از این زبان برنامه نویسه.
کاشکی یک بند دیگه هم به وضعیت فناوری‌های مرتبط با دات نت از دیدگاه مرگ و زندگی! اضافه می‌شد و تازه کارها رو از vb.net  نهی می‌کرد.
ببخشید که این نظر به محتوای فنی پست ارتباطی نداره.