مطالب
معرفی ELMAH

عموما کاربران نمی‌توانند گزارش خطای خوبی را ارائه بدهند و البته انتظاری هم از آنان نیست. تنها گزارشی که از یک کاربر دریافت می‌کنید این است: "برنامه کار نمی‌کنه!" و همین!
روش‌های متعددی برای لاگ کردن خطاهای یک برنامه ASP.Net موجود است؛ چه خودتان آن‌ها را توسعه دهید و یا از ASP.NET health monitoring استفاده کنید.
روش دیگری که این روزها در وبلاگ‌های متعددی در مورد آن مطلب منتشر می‌شود، استفاده از ELMAH است. (البته ELMAH به تازگی منتشر نشده ولی تا کیفیت محصولی به عموم ثابت شود مدتی زمان می‌برد)

ELMAH یک ماژول رایگان و سورس باز لاگ کردن خطاهای مدیریت نشده برنامه‌های ASP.Net‌ است. برای استفاده از این ماژول نیازی نیست تا تغییری در برنامه خود ایجاد کنید یا حتی آن‌را کامپایل مجدد نمائید. یک فایل dll‌ دارد به همراه کمی تغییر در web.config برنامه جهت معرفی آن و این تمام کاری است که برای برپایی آن لازم است صورت گیرد. این ماژول تمامی خطاهای مدیریت نشده‌ی برنامه شما را لاگ کرده (در حافظه سرور، در یک فایل xml ، در یک دیتابیس اس کیوال سرور یا اوراکل ، در یک دیتابیس اکسس و یا در یک دیتابیس اس کیوال لایت) و برای مرور آن‌ها یک صفحه‌ی وب سفارشی یا فیدی مخصوص را نیز در اختیار شما قرار می‌دهد. همچنین این قابلیت را هم دارد که به محض بروز خطایی یک ایمیل را نیز به شما ارسال نماید.

با توجه به این‌که این ماژول در Google code قرار گرفته احتمالا دسترسی به آن مشکل خواهد بود. سورس و فایل‌های کامپایل شده آن‌را از آدرس‌های زیر نیز می‌توان دریافت نمود:
( + و + و +)

نحوه استفاده از ELMAH :

برای استفاده از ELMAH دو کار را باید انجام دهید:
الف) کپی کردن فایل Elmah.dll در پوشه bin برنامه
ب) تنظیم وب کانفیگ برنامه

بهترین مرجع برای آشنایی با نحوه بکار گیری این ماژول، مراجعه به فایل web.config موجود در پوشه samples آن است. بر اساس این فایل نمونه:

- ابتدا باید configSections آن را به وب کانفیگ خود اضافه کنید.

- سپس تگ elmah باید اضافه شود. در این تگ موارد زیر مشخص می‌شوند:
الف) آیا خطاها توسط آدرس elmah.axd توسط کاربران راه دور قابل مشاهده شود یا خیر.
ب) خطاها کجا ذخیره شوند؟ موارد زیر پشتیبانی می‌شوند:
دیتابیس‌های اس کیوال سرور ، اوراکل ، حافظه سرور، فایل‌های xml ، دیتابیس SQLite ، دیتابیس اکسس و یا دیتابیسی از نوع VistaDB
ج) آیا خطاها ایمیل هم بشوند؟ اگر بلی، تگ مربوطه را تنظیم کنید.
د) آیا خطاها به اکانت twitter شما نیز ارسال شوند؟

- در ادامه تگ مربوط به معرفی این httpModules باید تنظیم شود.

- سپس httpHandlers ایی به نام elmah.axd که جهت مرور خطاها می‌توان از آن استفاده نمود معرفی می‌گردد.

- از IIS7 استفاده می‌کنید؟ قسمت system.webServer را نیز باید اضافه نمائید.

- و در آخر نحوه‌ی دسترسی به elmah.axd مشخص می‌شود. اگر اجازه دسترسی از راه دور را داده باشید، به این طریق می‌شود دسترسی را فقط به کاربران مجاز و تعیین اعتبار شده، اعطاء کرد و یا به نقشی مشخص مانند ادمین و غیره.

برای نمونه، اگر بخواهید از دیتابیس SQLite جهت ذخیره سازی خطاهای حاصل شده استفاده نمائید و نیز از ارسال ایمیل صرفنظر کنید، وب کانفیگ برنامه شما باید به شکل زیر تغییر یابد:
<?xml version="1.0"?>

<configuration>
<configSections>
<sectionGroup name="elmah">
<section name="security" requirePermission="false" type="Elmah.SecuritySectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorLog" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorLogSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorMail" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorMailSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorFilter" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorFilterSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorTweet" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorTweetSectionHandler, Elmah"/>
</sectionGroup>
</configSections>

<elmah>
<security allowRemoteAccess="1" />
<errorLog type="Elmah.SQLiteErrorLog, Elmah" connectionStringName="cn1" />
</elmah>


<appSettings/>

<connectionStrings>
<add name="cn1" connectionString="data source=~/ErrorsLog/Errors.db" />
</connectionStrings>

<system.web>
<httpModules>
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
</httpModules>

<httpHandlers>
<add verb="POST,GET,HEAD" path="elmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah" />
</httpHandlers>

<compilation debug="true"/>

<authentication mode="Windows" />
</system.web>

</configuration>
در اینجا یک پوشه جدید به نام ErrorsLog را باید به ریشه سایت خود اضافه کنید (یا هر نام دلخواه دیگری که در قسمت connectionStrings باید تنظیم شود). فایل Errors.db به صورت خودکار ایجاد خواهد شد. بدیهی است کاربر ASP.net باید دسترسی write بر روی این پوشه داشته باشد تا عملیات ثبت خطاها با موفقیت صورت گیرد. همچنین فایل System.Data.SQLite.DLL نیز باید در پوشه bin برنامه شما کپی شود.
ساده‌ترین تنظیم این ماژول استفاده از حالت xml است که به ازای هر خطا یک فایل xml را تولید کرده و نیاز به اسمبلی دیگری بجز ماژول مربوطه نخواهد داشت.

تذکر:
از لحاظ امنیتی مثال فوق توصیه نمی‌شود زیرا allowRemoteAccess آن 1 است و قسمت authorization ذکر نشده است. این مثال فقط جهت راه اندازی و آزمایش اولیه ارائه گردیده است. (همچنین بهتر است این نام پیش فرض را به نامی دیگر مثلا myloggermdl.axd تغییر داده و در قسمت httpHandlers تنظیم نمائید. سپس این نام را به تگ location نیز اضافه کنید)

اکنون برای مشاهده خروجی این ماژول به انتهای آدرس سایت خود، elmah.axd را اضافه کرده و سپس enter کنید:



همانطور که در تصویر مشخص است، تمامی خطاهای لاگ شده گزارش داده شده‌اند. همچنین دو نوع فید به همراه امکان دریافت خطاها به صورت CSV نیز موجود است. با کلیک بر روی لینک details ، صفحه‌ی بسیار ارزنده‌ای ارائه می‌شود که تقریبا نحوه‌ی وقوع ماجرا را بازسازی می‌کند.
نکته‌ی مهمی که در صفحه‌ی جزئیات ارائه می‌شود (علاوه بر stack trace‌ و مشخصات کاربر)، مقادیر تمامی فیلدهای یک صفحه هنگام بروز خطا است (قسمت Raw/Source data in XML or in JSON در این صفحه) :



به این صورت دیگر نیازی نیست از کاربر بپرسید چه چیزی را وارد کرده بودید که خطا حاصل شد. دقیقا مقادیر فیلدهای همان صفحه‌ی زمان بروز خطا نیز برای شما لاگ می‌گردد.


نکته:
ماژول SQLite ایی که به همراه مجموعه ELMAH ارائه می‌شود 32 بیتی کامپایل شده (64 بیتی آن نیز موجود است که باید از آن در صورت لزوم استفاده شود). بنابراین برای اینکه در یک سرور 64 بیتی به مشکل برنخورید و خطای BadImageFormat را دریافت نکنید نیاز است تا به این نکته دقت داشت.

برای مطالعه بیشتر:

Error Logging Modules And Handlers
Sending ELMAH Errors Via GMail
Exception-Driven Development
Using HTTP Modules and Handlers to Create Pluggable ASP.NET Components

مطالب
نمایش پیام هشدار در Blazor با استفاده از کامپوننت Alert بوت استرپ ۵

بر اساس آموزش مدیریت حالت در Blazor، قصد داریم یک سرویس پیام هشدار ساده، ولی زیبا را بوسیله کامپوننت Alert بوت استرپ ۵ ، بدون استفاده از توابع جاوا اسکریپتی، طراحی کنیم.

در ابتدا کتابخانه‌های css زیر را بوسیله LibMan به پروژه اضافه کرده و مداخل فایل‌های را  css   نیز اضافه می‌کنیم:

{
  "version": "1.0",
  "defaultProvider": "cdnjs",
  "libraries": [
    {
      "provider": "unpkg",
      "library": "bootstrap@5.0.0",
      "destination": "wwwroot/lib/bootstrap"
    },
    {
      "provider": "unpkg",
      "library": "open-iconic@1.1.1",
      "destination": "wwwroot/lib/open-iconic"
    },
   
    {
      "provider": "unpkg",
      "library": "animate.css@4.1.1",
      "destination": "wwwroot/lib/animate"
    },
    {
      "provider": "unpkg",
      "library": "bootstrap-icons@1.5.0",
      "destination": "wwwroot/lib/bootstrap-icons/"
    }
   ]
}

در ادامه کلاس سرویس پیام را  پیاده سازی و   آن‌ را با طول عمر Scoped به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه، معرفی میکنیم
    public enum  AlertType
    {
        Success,
        Info,
        Danger,
        Warning
    }

    public class AlertService
    {
        
        public void ShowAlert(string message, AlertType alertType,  string animate = "animate__fadeIn")
            {
             OnChange?.Invoke(message, alertType,animate);
            }

           public event Action<string,AlertType, string> OnChange;        
        }
services.AddScoped<AlertService>();

توضیحات:

در کدهای نهایی برنامه قرار است به این نحو کار نمایش Alertها را در کامپوننت‌های مختلف انجام دهیم:

@inject AlertService AlertService

@code {
    private void Success()
    {
        AlertService.ShowAlert("Success!", AlertType.Success);
    }
این کامپوننت‌ها هم الزاما در یک سلسله مراتب قرار ندارند و ارسال پارامترهای آبشاری به آن‌ها صدق نمی‌کند. به همین جهت یک سرویس Scoped را طراحی کرده‌ایم که در برنامه‌های Blazor WASM، طول عمر آن، با طول عمر برنامه یکی است؛ یعنی به صورت Singleton عمل می‌کند و در تمام کامپوننت‌ها و سرویس‌های دیگر نیز در دسترس خواهد بود. زمانیکه متد AlertService.ShowAlert فراخوانی می‌شود، سبب بروز رویداد OnChange خواهد شد و تمام گوش دهندگان به آن که در اینجا تنها کامپوننت Alert سفارشی ما است (برای مثال آن‌را در MainLayout.razor قرار می‌دهیم )، مطلع شده و بلافاصله محتوایی را نمایش می‌دهند.

کدهای کامپوننت Alert.razor

@inject AlertService AlertService
@implements IDisposable
 <style>
        .alert-show {
            display: flex;
            flex-direction: row;
           }

        .alert-hide {
            display: none;
        }
  </style>
    <div style="z-index: 5">
        <div " + "alert-show" :"alert-hide")">
            <i width="24" height="24"></i>
            <div>
                @Message
            </div>
            <button type="button" data-bs-dismiss="alert" aria-label="Close" @onclick="CloseClick"></button>
        </div>
    </div>


        @code {

            AlertType AlertType { get; set; }
            string Icon { get; set; }
            string Css { get; set; }
            string Animation { get; set; }
            private bool IsVisible { get; set; }
            private string Message { get; set; }
            System.Timers.Timer _alertTimeOutTimer;
            protected override void OnInitialized()
            {
              AlertService.OnChange += ShowAlert;
            }

            private void ShowAlert(string message, AlertType alertType, string animate)
            {
                _alertTimeOutTimer = new System.Timers.Timer
                {
                    Interval = 5000,
                    Enabled = true,
                    AutoReset = false
                };
                _alertTimeOutTimer.Elapsed += HideAlert;
                Message = message;
                switch (alertType)
                {
                    case AlertType.Success:
                        Css = "bg-success";
                        Icon = "bi-check-circle";
                        break;
                    case AlertType.Info:
                        Css = "bg-info";
                        Icon = "bi-info-circle-fill";
                        break;
                    case AlertType.Danger:
                        Css = "bg-danger";
                        Icon = "bi-exclamation-circle";
                        break;
                    case AlertType.Warning:
                        Css = "bg-warning";
                        Icon = "bi-exclamation-triangle-fill";
                        break;
                    default:
                        Css = Css;
                        break;
                }
                AlertType = alertType;
                Animation = animate;
                IsVisible = true;
                InvokeAsync(StateHasChanged);
            }
            private void HideAlert(Object source, System.Timers.ElapsedEventArgs e)
            {
                IsVisible = false;
                InvokeAsync(StateHasChanged);
                _alertTimeOutTimer.Close();
            }
            public void Dispose()
            {
                if (AlertService != null) AlertService.OnChange -= ShowAlert;
                if (_alertTimeOutTimer != null)
                {
                    _alertTimeOutTimer.Elapsed -= HideAlert;
                    _alertTimeOutTimer?.Dispose();
                }
            }
            private void CloseClick()
            {
                IsVisible = false;
                _alertTimeOutTimer.Close();
                InvokeAsync(StateHasChanged);
            }

        }
توضیحات:
همانطور که مشاهده می‌کنید، کامپوننت Alert، از سرویس تزریق شده‌ی AlertService استفاده می‌کند. بنابراین در هرجائی از برنامه که AlertService.ShowAlert فراخوانی شود، سبب بروز رویداد OnChange شده و به این ترتیب کامپوننت فوق، Alert ای را نمایش می‌دهد که البته نمایش آن به همراه یک Timeout و محو شدن خودکار نیز هست. برای استفاده از کامپوننت Alert.razor، آن‌را در صفحه اصلی MainLayout یا هرجای دلخواهی قرار می‌دهیم:
<div>
        <Alert></Alert>
و سپس با تزریق AlertService در کامپوننت مورد نظر (که محل آن مهم نیست) و اجرای متد ShowAlert آن به‌همراه پارامترهای آن، پیام هشداری را که توسط MainLayout نمایش داده می‌شود، مشاهده خواهیم کرد.

دریافت کدهای کامل برنامه:  BlazorBootstrapAlert.zip
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
گزارش برای کاغذ های از پیش طراحی شده
ب) نوع قالب گرید را transparent انتخاب کنید (تا دیگر خطوط گرید بر روی کاغذ از پیش آماده شده چاپ نشود).
ج) margin ساختار صفحه رو دقیقا اندازه گیری و اعمال کنید
د) اندازه سلول‌ها را چون ثابت است به همین نحو اندازه گیری کرده و مشخص کنید
- آیا می‌توان فقط ردیف‌ها را نمایش داد و عنوان ستون‌ها نمایش داده نشود؟
-اندازه‌ی سلول‌ها را کجا باید تغیین کرد؟ در حالت StrongTypedDataSource ممکن است ؟
با تشکر فراوان.
مطالب
LocalDB FAQ
SQL Server Express LocalDB یا به صورت خلاصه LocalDB، یک بانک اطلاعاتی‌است که به صورت متصل به پروسه‌ی برنامه‌ی جاری اجرا می‌شود؛ برخلاف رویه‌ی متداول بانک‌های اطلاعاتی که به صورت یک سرویس مستقل اجرا می‌شوند. هدف آن، جایگزین کردن نگارش Express نیست و بیشتر حجم کم و سهولت توزیع آن مدنظر بوده‌است. برای مثال نگارش Express به صورت یک سرویس مجزا و مستقل بر روی سیستم نصب می‌شود؛ اما LocalDB به همراه و متصل به برنامه‌ی نوشته شده، اجرا می‌شود:


اگر به تصویر فوق دقت کنید، یک child process جدید به نام sqlservr.exe نیز به همراه برنامه‌ی آزمایشی ما به صورت خودکار اجرا شده‌است. این child process به همراه پارامترهای ذیل است (که توسط NET Framework. مقدار دهی می‌شوند و مدیریت نهایی آن خودکار است):
 "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\120\LocalDB\Binn\\sqlservr.exe"   
-c -SMSSQL12E.LOCALDB
-sLOCALDB#5657074F
-d"C:\Users\Vahid\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances\MSSQLLocalDB\master.mdf"
-l"C:\Users\Vahid\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances\MSSQLLocalDB\mastlog.ldf"
-e"C:\Users\Vahid\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances\MSSQLLocalDB\error.log"
بنابراین LocalDB برخلاف SQL Server CE، یک بانک اطلاعاتی in-process نیست و به صورت یک پروسه‌ی مجزا اجرا می‌شود. زمانیکه از SQL Server CE استفاده می‌شود، موتور این بانک اطلاعاتی چند فایل DLL بیشتر نیستند و نهایتا اجرای آن داخل پروسه‌ی برنامه‌ی ما و همانند اجرای سایر DLLهای متصل و مورد استفاده‌ی به آن است.
اما LocalDB یک بانک اطلاعاتی user-mode است و در پروفایل کاربر جاری سیستم اجرا می‌شود. این بانک اطلاعاتی یک بار بر روی سیستم نصب می‌شود و در هر برنامه‌ای که از آن استفاده می‌کنید، یک child process مجزای خاص خودش را (sqlservr.exe) اجرا خواهد کرد. اجرا و خاتمه‌ی این child processها نیز خودکار هستند و نیازی به دخالت مستقیم برنامه ندارند.
البته به نظر توسعه‌ی SQL Server CE متوقف شده‌است و دیگر پشتیبانی نمی‌شود. بنابراین گزینه‌ی ترجیح داده شده‌ی برای کارهایی با حجم‌های بانک اطلاعاتی زیر 10 گیگابایت ، می‌تواند LocalDB باشد. به علاوه اینکه قابلیت‌های T-SQL بیشتری را نیز پشتیبانی می‌کند و همچنین پشتیبانی منظمی نیز از آن وجود دارد. برای مثال پیش نمایش نگارش 2016 آن نیز موجود است.

در ادامه، یک سری پرسش و پاسخ متداول جهت کار با LocalDB را مرور خواهیم کرد.


محل دریافت آخرین نگارش مستقل آن کجاست؟

همانطور که عنوان شد، یکی از مهم‌ترین اهداف LocalDB، سهولت توزیع آن است و عدم نیاز به یک Admin سیستم، برای نصب و نگهداری آن. نگارش 2014 SP1 آن‌را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
https://www.microsoft.com/en-us/download/details.aspx?id=46697

در اینجا نسخه‌های متعددی وجود دارند. برای مثال اگر سیستم شما 64 بیتی است، تنها نیاز است ENU\x64\SqlLocalDB.msi را دریافت و نصب کنید:



پارامترهای نصب خاموش آن برای توزیع ساده‌ی برنامه کدامند؟

اگر می‌خواهید نصاب LocalDB را به همراه setup برنامه‌ی خود توزیع کنید، می‌توانید روش توزیع خاموش را با ذکر پارامترهای ذیل، مورد استفاده قرار دهید:
 msiexec /i SqlLocalDB.msi /qn IACCEPTSQLLOCALDBLICENSETERMS=YES


رشته‌ی اتصالی مخصوص آن کدام است؟

  <connectionStrings>
    <add name="Sample35Context"
        connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDB;AttachDbFilename=|DataDirectory|\test.mdf;Integrated Security=True;"
        providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
اگر نگارش 2014 SP1 آن‌را نصب کرده باشید، رشته‌ی اتصالی فوق، تمام آن‌چیزی است که برای شروع به کار با آن، نیاز دارید و دارای دو قسمت مهم است:
الف) ذکر وهله‌ی مدنظر
در اینجا وهله‌ی MSSQLLocalDB ذکر شده‌است؛ اما چه وهله‌هایی بر روی سیستم نصب هستند و چطور می‌توان وهله‌ی دیگری را ایجاد کرد؟ برای این منظور، به پارامترهای sqlservr.exe ابتدای بحث دقت کنید. اکثر آن‌ها به پوشه‌ی ذیل اشاره می‌کنند:
 C:\Users\your_user_name_here\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances
با یک چنین محتوایی

در این پوشه، وهله‌‌های موجود و نصب شده‌ی بر روی سیستم شما نمایش داده می‌شوند که یکی از آن‌ها را می‌توانید در رشته‌ی اتصالی فوق ذکر کنید.
به علاوه، این لیست را توسط برنامه‌ی کمکی SqlLocalDB.exe، به همراه پارامتر info یا i نیز می‌توانید دریافت و بررسی کنید:


برنامه‌ی کمکی SqlLocalDB.exe به همراه نصاب LocalDB، نصب می‌شود و توسط آن می‌توان نگارش‌های مختلف نصب شده‌را با پارامتر v و وهله‌ی مختلف موجود را با پارامتر i مشاهده کرد.
همچنین اگر می‌خواهید وهله‌ی جدیدی را بجز وهله‌ی پیش فرض MSSQLLocalDB ایجاد کنید، می‌توانید از پارامتر create آن به نحو ذیل استفاده نمائید:
For LocalDB SQL EXPRESS 2014
 "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\120\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" create "v12.0" 12.0 -s

For LocalDB SQL Express 2012
 "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\110\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" create "v11.0" 11.0 -s

ب) ذکر DataDirectory
در رشته‌ی اتصالی فوق، پارامتر DataDirectory نیز ذکر شده‌است تا بتوان مسیر بانک اطلاعاتی را به صورت نسبی و بدون ذکر عبارت دقیق آن که ممکن است در سیستم‌های دیگر متفاوت باشد، پردازش کرد. این پارامتر در برنامه‌های وب به پوشه‌ی استاندارد app_data اشاره می‌کند و نیازی به تنظیم اضافه‌تری ندارد. اما در برنامه‌های دسکتاپ باید به نحو ذیل به صورت دستی، در آغاز برنامه مقدار دهی شود:
 AppDomain.CurrentDomain.SetData("DataDirectory", AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory);
به این ترتیب DataDirectory به محل قرارگیری فایل exe برنامه اشاره می‌کند. بدیهی است در اینجا هر پوشه‌ی دیگری را نیز می‌توانید ذکر کنید:
 AppDomain.CurrentDomain.SetData("DataDirectory", Path.Combine(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory, "db"));
برای نمونه تنظیم فوق به زیر پوشه‌ی db، در کنار فایل exe برنامه اشاره می‌کند.


محل نصب بانک‌های اطلاعاتی پیش فرض آن کدام است؟

ذکر AttachDbFilename در رشته‌ی اتصالی فوق، اختیاری است. در صورت عدم ذکر آن، بانک اطلاعاتی ایجاد شده را در یکی از مسیرهای ذیل می‌توانید جستجو کنید:
 C:\Users\USERNAME\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances
C:\Users\USERNAME\AppData\Local\Microsoft\VisualStudio\SSDT
همچنین در این محل‌ها فایل‌های log متنی خطاهای این بانک اطلاعاتی را نیز می‌توان مشاهده کرد. بنابراین اگر به خطای خاصی برخوردید، بهترین کار، بررسی این فایل‌‌ها است.


آیا می‌توان فایل‌های mdf و ldf آن‌را به نگارش کامل SQL Server متصل (attach) کرد؟

بله. اما باید دقت داشته باشید که SQL Server به محض اتصال یک بانک اطلاعاتی با نگارش پایین‌تر به آن، ابتدا شماره نگارش آن‌‌را به روز می‌کند. یعنی دیگر نخواهید توانست این بانک اطلاعاتی را با نگارش پایین‌تر LocalDB باز کنید و یک چنین پیام خطایی را دریافت خواهید کرد:
 The database xyz cannot be opened because it is version 706. This server supports version 663 and earlier. A downgrade path is not supported.


چگونه محتوای بانک‌های اطلاعاتی LocalDB را با VS.NET مشاهده کنیم؟

از منوی view گزینه‌ی server explorer را انتخاب کنید. بر روی data connections کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add connection را انتخاب کنید.


در صفحه‌ی باز شده، گزینه‌ی Microsoft SQL server  را انتخاب کنید. در صفحه‌ی بعد، ذکر server name مطابق data source رشته‌ی اتصالی بحث شده و سپس انتخاب گزینه‌ی attach a database file کفایت می‌کند:


پس از کلیک بر روی ok، امکان کار با اجزای این بانک اطلاعاتی را خواهید داشت:



چگونه از LocalDB با EF استفاده کنیم؟

EF 6.x به صورت پیش فرض از بانک اطلاعاتی LocalDB استفاده می‌کند و تنها داشتن یک چنین تنظیمی در فایل کانفیگ برنامه، برای کار با آن کافی است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <configSections>
    <section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=6.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" requirePermission="false" />
  </configSections>
  <connectionStrings>
    <add name="Sample35Context"
        connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDB;AttachDbFilename=|DataDirectory|\test.mdf;Integrated Security=True;"
        providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
  <startup>
    <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
  </startup>
  <entityFramework>
    <defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.LocalDbConnectionFactory, EntityFramework">
      <parameters>
        <parameter value="mssqllocaldb" />
      </parameters>
    </defaultConnectionFactory>
    <providers>
      <provider invariantName="System.Data.SqlClient" type="System.Data.Entity.SqlServer.SqlProviderServices, EntityFramework.SqlServer" />
    </providers>
  </entityFramework>
</configuration>
یک قسمت آن ذکر رشته‌ی اتصالی است که در مورد آن بحث شد و قسمت دوم آن، ذکر connection factory مخصوص localdb است که به صورت فوق می‌باشد. تنظیم دیگری برای کار با LocalDB و EF 6.x نیازی نیست.
البته باید دقت داشت که اسمبلی EntityFramework.SqlServer نیز به صورت خودکار به همراه بسته‌ی نیوگت EF 6.x به برنامه اضافه می‌شود که استفاده‌ی از connection factory ذکر شده را میسر می‌کند.


استفاده‌ی از LocalDB به همراه برنامه‌های وب چگونه است؟

سه نکته را باید در حین استفاده‌ی از LocalDB، در برنامه‌های وب اجرا شده‌ی بر روی IIS مدنظر داشت:
الف) LocalDB یک بانک اطلاعاتی user-mode است و child process آن تحت مجوز اکانت تنظیم شده‌ی برای آن کار می‌کند.
ب) همانطور که عنوان شد، در رشته‌ی اتصالی ذکر شده، پارامتر DataDirectory به پوشه‌ی استاندارد app_data اشاره می‌کند که فایل‌های قرار گرفته‌ی در آن توسط IIS محافظت می‌شوند و از طریق وب قابل دسترسی و دانلود نیستند.
ج) child process مربوط به LocalDB، نیاز به دسترسی write، برای کار با فایل‌های mdf و ldf خود دارد.

برای مورد الف نیاز است تا به تنظیمات application pool برنامه مراجعه کرده و سپس بر روی آن کلیک راست کرد و گزینه‌ی advanced settings را انتخاب نمود. در اینجا گزینه‌ی load user profile باید true باشد:


تنظیم load user profile ضروری است اما کافی نیست. پس از آن باید setProfileEnvironment را نیز به true تنظیم کرد. تنظیم این مورد در کنسول مدیریتی IIS به صورت زیر است.
ابتدا ریشه‌ی اصلی سرور را انتخاب کنید و سپس به configuration editor آن وارد شوید:


در ادامه از دارپ داون آن، گزینه‌ی system.applicationHost و زیر شاخه‌ی applicationPools آن‌را انتخاب کنید:


در اینجا application pool defaults و سپس در آن processModel را نیز باز کنید:


اکنون امکان ویرایش setProfileEnvironment را به true خواهید داشت:


پس از این تنظیم، ابتدا بر روی دکمه‌ی apply سمت راست صفحه کلیک کرده و سپس نیاز است یکبار IIS را نیز ریست کنید تا تنظیمات اعمال شوند.


در ادامه برای تنظیم دسترسی write (موارد ب و ج)، ابتدا بر روی پوشه‌ی app_data برنامه، کلیک راست کرده و برگه‌ی security آن‌را باز کنید. سپس بر روی دکمه‌ی edit کلیک کرده و در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی add کلیک کنید تا بتوان به کاربر application pool برنامه دسترسی write داد:


در اینجا iis apppool\TestLocalDB را وارد کرده و بر روی دکمه‌ی check name کلیک کنید.

iis apppool آن که مشخص است. عبارت TestLocalDB نام application pool ایی است که برای برنامه‌ی وب خود ایجاد کرده‌ایم (بهتر است به ازای هر برنامه‌ی وب، یک application pool مجزا تعریف شود).


در اینجا بر روی OK کلیک کرده و به این کاربر جدید اضافه شده، دسترسی full control را بدهید تا برنامه و یوزر آن بتواند فایل‌های mdf و ldf را ایجاد کرده و به روز رسانی کنند.

پس از تنظیم load user profile و همچنین set profile environment و دادن دسترسی write به کاربر application pool برنامه، اکنون child process مربوط به local db را می‌توان ذیل پروسه‌ی IIS مشاهده کرد و برنامه قادر به استفاده‌ی از LocalDB خواهد بود:

مطالب
مسیریابی در AngularJs #بخش اول
در مطالب قبل کنترلر‌ها و view‌ها مورد بحث قرار گرفتند. در این پست در نظر داریم یکی از ویژگی‌های دیگر AngularJs به نام مسیر یابی (Routing) را مورد بحث قرار دهیم.
یکی از ویژگی‌های برنامه‌های تک صفحه ای عدم Reload شدن صفحات است ،بر خلاف برنامه‌های وب چند صفحه ای که برای نمایش صفحه ای دیگر ، باید از صفحه ای به صفحه ای دیگر منتقل شد و عمل Reload هم به طبع نیز اتفاق می‌افتد.
در قسمت اول  این سری مقالات ، مزایای برنامه‌های وب تک صفحه ای SPA به صورت کاملتری  بیان شده است. در ادامه ما قصد داریم برنامه‌ی وب خود را به صفحات مختلف تقسیم کنیم و سپس با استفاده از امکان مسیریابی موجود در AngularJs آن صفحات را که هر کدام به کنترلری مجزا مقید شده اند، در صفحه‌ی اصلی خود بارگزاری کنیم. همچین استفاده از مسیریابی موجود، میتواند به ما در مدیریت بهتر صفحات کمک فراوانی بکند.
به تصویر زیر دقت کنید :  

در تصویر بالا دو مسیر با آدرس‌های : ShowPage1/  و ShowPage2/  تعریف شده است که هر کدام به یک view مشخص و یک Controller برای مدیریت آن اشاره میکند.

زمانی که ما از تزریق وابستگی‌ها در AngularJs استفاده میکنیم و یک شیء را به کنترلر تزریق میکنیم، Angular توسط Injector$  سعی در پیدا کردن وابستگی مربوطه و سپس تزریق آن به کنترلر را انجام میدهد. برای استفاده از امکان مسیریابی Route ، ما نیز باید از پروایدر مخصوص آن برای تزریق استفاده کنیم. در Angular مسیر‌های برنامه توسط پروایدری به نام routeProvider$ شناسایی میشود که خدمات مسیریابی را به ما ارائه میدهد. این سرویس به ما کمک میکند تا بتوانیم اتصال بین کنترلر ها، ویوها و آدرس URL جاری مرورگرها را به آسانی برقرار کنیم.

بهتر است کار را شروع کنیم . یک فایل JS ایجاد و سپس محتویات زیر را در آن قرار دهید : 

var myFirstRoute = angular.module('myFirstRoute', []);
  
myFirstRoute.config(['$routeProvider',
  function($routeProvider) {
    $routeProvider.
      when('/pageOne', {
        templateUrl: 'templates/page_one.html',
        controller: 'ShowPage1Controller'
      }).
      when('/pageTwo', {
        templateUrl: 'templates/page_two.html',
        controller: 'ShowPage2Controller'
      }).
      otherwise({
        redirectTo: '/pageOne'
      });
}]);


myFirstRoute.controller('ShowPage1Controller', function($scope) {
    $scope.message = 'Content of page-one.html';
});
 
 
myFirstRoute.controller('ShowPage2Controller', function($scope) {
    $scope.message = 'Content of page-two.html';
});

در کدهای بالا ابتدا یک ماژول تعریف کرده ایم و سپس توسط ()config. تنظیمات مربوط به مسیریابی را انجام داده ایم. با استفاده از متدهای when. و otherwise. میتوانیم مسیرها را تعریف کنیم. برای هر مسیر دو پارامتر وجود دارد که اولین پارامتر نام مسیر و دومین پارامتر شامل 2 قسمت میشود که templateUrl  آن آدرسی که باز خواهد شد و controller نیز نام کنترلری که ویو را مدیریت میکند.

توسط otherwise میتوانیم مسیر پیشفرض را نیز تعریف کنیم تا درصورتی که مسیری با آدرس‌های بالای آن مطابقت نداشت به این آدرس منتقل شود.

در قطعه کد بالا همچنین دو مسیر با نام‌های pageOne/ و pageTwo/ تعریف کرده ایم که هر کدام به ترتیب به View‌های : templates/page_one.html و templates/page_two.html مرتبط شده اند. همچنین دو کنترلر برای مدیریت ویو‌ها نیز تعریف شده است.

زمانی که ما آدرس http://appname/#pageOne را در نوار آدرس مرورگر وارد میکنیم، Angular به صورت اتوماتیک آدرس URL را با تنظیماتی که ما در اینجا تعریف کرده ایم مطابقت میدهد و در صورت وجود چنین آدرسی ، view مربوطه را بارگزاری میکند و در این مثال نیز مطابق با تنظیمات بالا، صفحه‌ی templates/page_one.html برای ما بارگزاری و سپس کنترلر ShowPage1Controller را فراخوانی میکند ، جایی که ما منطق کار را در آن قرار میدهیم.

محتویات فایل main.html :  

<body ng-app="app">
  
    <div>
        <div>
        <div>
            <ul>
                <li><a href="#pageOne"> Show page one </a></li>
                <li><a href="#pageTwo"> Show page two </a></li>
            </ul>
        </div>
        <div>
            <div ng-view></div>
        </div>
        </div>
    </div>
  
    <script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.0.7/angular.min.js"></script>
    <script src="app.js"></script>
  
  </body>

در قطعه کد بالا دو لینک تعریف شده است که ویژگی href از علامت هش و نام صفحه تشکیل شده است. یکی از چیزهایی که شایان ذکر است ، دایرکتیو ng-view است. مکانی برای بارگزاری صفحات در آن.

ما میتوانیم این تگ را به سه شکل زیر نیز استفاده کنیم :

<div ng-view></div>
..
<ng-view></ng-view>
..
<div class="ng-view"></div>

محتویات صفحه  templates/page_one.html :

<h2>Page One</h2>
 
{{ message }}

محتویات صفحه templates/page_two.html :

<h2>Page Two</h2>
 
{{ message }}

حال اگر پروژه را اجرا کنید و به کنسول مرور گر خود نگاه کنید متوجه میشوید که مسیریاب از مسیر پیشفرض استفاده کرده است و صفحه‌ی page_one.html را به صورت ایجکسی فراخوانی کرده است :

و اگر روی لینک Show Page two کلیک کنید ، صفحه‌ی page_two.html نیز به صورت ایجکسی فراخوانی میشود.

دوباره بر روی لینک Show page one کلیک کنید. بله. هیچ درخواستی به سمت سرور ارسال نشد و صفحه‌ی page_one.html به خوبی نمایش داده شد. یکی از مزیت‌های سیستم مسیریابی قابلیت کش کردن صفحات است تا در صورت فراخوانی مجدد، درخواستی به سمت سرور ارسال نشود و خیلی سریع به شما نمایش داده شود.

مثال این مطلب : RouteExample.zip  

ادامه دارد ...

مطالب
خلاصه‌ای از روش‌های ارسال داده‌های سمت سرور به کدهای جاوا اسکریپتی در ASP.NET MVC
روش‌های زیادی برای ارسال داده‌های سمت سرور تهیه شده در یک برنامه‌ی ASP.NET به کدهای سمت کاربر JavaScript ایی وجود دارند که تعدادی از مهم‌ترین‌های آن‌ها را در این مطلب بررسی خواهیم کرد.

روش اول: دریافت اطلاعات سمت سرور به کمک درخواست‌های Ajax

استفاده از Ajax یکی از روش‌های کلاسیک دریافت اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی است.
<script type="text/javascript">
var products = [];
$(function() {
    $.getJSON("/home/products", function(response) {
        products = response.products;
    });
});
</script>
برای نمونه در اینجا با استفاده از امکانات jQuery، درخواست Ajax ایی به سرور ارسال شده و سپس نتیجه‌ی دریافتی، به آرایه‌ی جاوا اسکریپتی products نسبت داده شده‌است.
- مزایا: استفاده از Ajax، روشی بسیار متداول و شناخته شده‌است و به کمک انواع و اقسام روش‌های بازگشت JSON از سرور، می‌توان با آن کار کرد.
- معایب: درخواست Ajax، صرفا پس از بارگذاری اولیه‌ی صفحه به سمت سرور ارسال خواهد شد و در این بین، کاربر وقفه‌ای را مشاهده خواهد کرد. همچنین در اینجا بجای یک درخواست از سرور، حداقل دو درخواست باید ارسال شوند؛ یکی برای بارگذاری صفحه‌ی اصلی و دیگری برای دریافت اطلاعات Ajax ایی از سرور به صورت غیرهمزمان.


روش دوم: دریافت اطلاعات از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی

اطلاعات سمت کاربر را از یک فایل جاوا اسکریپتی خارجی الحاق شده‌ی به صفحه‌ی جاری نیز می‌توان تهیه کرد:
 <script src="/file.js"></script>
یک چنین فایلی را می‌توان توسط کدهای سمت سرور نیز بازگشت داد و اطلاعات آن‌را تهیه و پر کرد. در این حالت فقط کافی است که ContentType شیء Response را از نوع application/javascript مشخص کنیم و سپس یک خروجی متنی جاوا اسکریپتی را از سمت سرور بازگشت دهیم.
این روش نیز تقریبا مانند حالت یک درخواست Ajax ایی کار می‌کند و اطلاعات مورد نیاز را در طی یک درخواست جداگانه، پس از بارگذاری صفحه‌ی اصلی، از سرور دریافت خواهد کرد. البته در حالت کار با Ajax، می‌توان در طی یک callback، نتیجه را دریافت کرد و سپس عکس العمل نشان داد؛ اما در اینجا callback ایی وجود ندارد.


روش سوم: استفاده از SignalR

در SignalR ابتدا سعی می‌شود تا با استفاده از Web Sockets ارتباطی ماندگار بین کلاینت و سرور برقرار شود و سپس در این حالت، سرور می‌تواند مدام اطلاعاتی، مانند تغییرات داده‌های خود را به سمت کاربر، جهت نمایش و یا محاسبات خاص خود ارسال کند. اگر حالت Web Socket میسر نباشد (توسط سرور یا کلاینت پشتیبانی نشود)، به حالت‌های دیگری مانند server events, forever frames, long polling سوئیچ خواهد کرد. اطلاعات بیشتر


روش چهارم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای HTML صفحه

روش متداول دیگری جهت تامین اطلاعات جاوا اسکریپتی سمت کاربر، قرار دادن آن‌ها در ویژگی‌های data-* ارائه شده در HTML5 است.
<ul>
@foreach (var product in products)
{
  <li id="product@product.Id" data-rank="@product.Rank">@product.Name</li>
}
</ul>
در اینجا لیستی از محصولات، به صورت متداولی از کنترلر دریافت گردیده و سپس ویژگی data-rank هر ردیف نمایش داده شده نیز توسط این اطلاعات سمت سرور مقدار دهی شده‌اند.
اکنون برای دسترسی به مقدار data-rank سطری مانند product1، در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه می‌توان نوشت:
<script type="text/javascript">
var product1Rank = $("#product1").data("rank");
</script>
این روش برای قرار دادن اطلاعات ثابت اشیاء، روش مرسومی است.


روش پنجم: قرار دادن اطلاعات سمت سرور در کدهای جاوا اسکریپتی صفحه

این روش همانند روش چهارم است، با این تفاوت که اینبار اطلاعات مورد نیاز، مستقیما به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب داده شده‌است:
 <script type="text/javascript">
var product1Name = "@product1.Name";
</script>
مزیت این روش، عدم ارسال درخواست اضافه‌تری به سرور برای دریافت اطلاعات مورد نیاز است. مقدار product1Name در همان بار اول رندر صفحه از سمت سرور، مشخص می‌گردد.


روش ششم: انتساب یک شیء دات نتی به یک متغیر جاوا اسکریپتی

این روش همانند روش پنجم است، با این تفاوت که اینبار قصد داریم بجای یک مقدار ثابت رشته‌ای یا عددی، برای مثال، آرایه‌ای از اشیاء را به یک متغیر جاوا اسکریپتی انتساب دهیم. در اینجا ابتدا اطلاعات مورد نظر را به فرمت JSON تبدیل می‌کنیم:
//سمت سرور
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
    var array = new[]
    {
        "Afghanistan",
        "Albania",
        "Algeria",
        "American Samoa",
        "Andorra",
        "Angola",
        "Anguilla",
        "Antarctica",
        "Antigua and/or Barbuda"
     };
     ViewBag.JsonString = new JavaScriptSerializer().Serialize(array);
     return View();
}
سپس توسط متد Html.Raw می‌توان این رشته‌ی JSON را که اکنون حاوی آرایه جاوا اسکریپتی سمت سرور است، به یک متغیر جاوا اسکریپتی نسبت داد:
 //سمت کلاینت
<script type="text/javascript">
var jsonArray = @Html.Raw(@ViewBag.JsonString);
</script>
استفاده از Html.Raw در این حالت از این جهت ضروری است که اطلاعاتی مانند [] به صورت encode شده در سمت کاربر نمایش داده نشوند؛ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را Encode می‌کند.
و یا اینکار را به صورت خلاصه به شکل زیر نیز می‌توان در سمت کاربر انجام داد:
 <script type="text/javascript">
  var model = @Html.Raw(Json.Encode(Model));
  // your js code here
</script>
در اینجا کار تبدیل اطلاعات مدل به JSON، در همان سمت RazorView انجام شده‌است.
مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
در پروژه‌های زیادی با مواردی مواجه می‌شویم که دو انتخاب داریم ، و یک انتخاب زیر مجموعه انتخاب دیگر است ، مثلا رابطه بین استان‌ها و شهر‌ها ، در انتخاب اول استان انتخاب می‌شود و مقادیر DropDownList  شهر‌ها حاوی ، شهر‌های آن استان می‌شود.
در پروژه‌های WebForm  این کار به کمک Update Panel  انجام می‌شد ، ولی در پروژه‌های MVC  ما این امکان را نداریم و خودمان باید به کمک موارد دیگر این درخواست را پیاده سازی کنیم.
در پروژه ای که فعلا مشغول آن هستم ، با این مورد مواجه شدم ، و دیدم شاید بد نباشد راهکار خودم را با شما در میان بگذارم.
صورت مسئله :
کاربری نیاز به وارد کردن اطلاعات یک شیرالات بهداشتی  (Tap) را دارد ، از DropDownList   اول نوع آن شیر (Type)  را انتخاب می‌کند ، و از DropDownList  دوم ، که شامل گروه‌های آن نوع است ، گروه(Category) مورد نظر را انتخاب می‌کند. (در انتهای همین مطلب ببینید )
ساختار Table‌های دیتابیس به این صورت است: 

رابطه ای از جدول Type به جدول Category.

به کمک Scaffolding یک کنترلر برای کلاس Tap (شیر آب) می‌سازیم ، به طور عادی در فایل Create.chtml مقدار گروه را به صورت DropDown  نمایش می‌دهد، حال ما نیاز داریم که خودمان  DropDown را برای Type  ایجاد کنیم و بعد ارتباط این‌ها را بر قرار کنیم.

تابع اولی Create را این طوری ویرایش می‌کنیم :

        public ActionResult Create()
        {
            ViewBag.Type = new SelectList(db.Types, "Id", "Title");
            ViewBag.Category = new SelectList(db.Categories, "Id", "Title");
            return View();
        }

همان طور که مشخص است ، علاوه بر مقادیر Category  که خودش ارسال می‌کند ، ما نیز مقادیر نوع‌ها را به View  مورد نظر ارسال می‌کنیم.

برای نمایش دادن هر دو DropDownList ویو مورد نظر را به این صورت ویرایش می‌کنیم :

        <div>
            نوع
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Type", (SelectList)ViewBag.Type, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbTyoe" })
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

        <div>
            دسته بندی
        </div>
        <div>
            @Html.DropDownList("Category", (SelectList)ViewBag.Category, "-- انتخاب ---", new { id = "rdbCategory"})
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Category)
        </div>

همان طور که مشاهده می‌کنید ، در اینجا  DropDownList  مربوط به Type که خودمان سمت سرور ،مقادیر آن را پر کرده بودیم نمایش می‌دهیم.

خب شاید تا اینجای کار ، ساده بود ولی میرسیم به اصل مطلب و ارتباط بین این دو DropDownList. (قبل از این قسمت حتما نگاهی به ساختار DropDownList یا همان تگ select بیندازید ، اطلاعات جی کوئری شما در این قسمت خیلی کمک حال شما است)

برای این کار ما از jQuery  استفادی می‌کنیم ، کار به این صورت است که هنگامی که مقدار DropDownList  اول تغییر کرد :

  •  ما Id  آن را به سرور ارسال می‌کنیم.
  •  در آنجا Category  هایی که دارای Type با Id  مورد نظر هستند را جدا می‌کنیم
  • فیلد‌های مورد نیاز یعنی Id  و Title را می‌گیریم
  • و بعد به کمک Json مقادیر را بر می‌گردانیم 
  • و مقادیر ارسالی از سرور را در option‌های DropDownList  دوم (گروه‌ها ) قرار می‌دهم 
در ابتدا متدی در سرور می‌نویسیم ، کار این متد (همان طور که گفته شد) گرفتن Id از نوع Type استو برگرداندن Category‌های مورد نظر. به این صورت :
        public ActionResult SelectCategory(int id)
        {
            var categoris = db.Categories.Where(m => m.Type1.Id == id).Select(c => new { c.Id, c.Title });
            return Json(categoris, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
ابتدا به کمک Where مقادیر مورد نظر را پیدا می‌کنیم و بعد به کمک Select فیلد هایی مورد استفاده را جدا می‌کنیم و به کمک Json اطلاعات را بر می‌گردانیم. توجه داشته باشید که مقادیری که در categoris  قرار می‌گیرد ، شبیه به مقادیر json  هستند و ما می‌تانیم مستیما از این مقادیر در javascript استفاده کنیم. 
در کلایت (همان طور که گفته شد ) به این نیاز داریم که هنگاهی که مقدار در لیست اول تغییر کرد ، ای دی آن را به تابع بالا بفرستیم و مقادیر بازگشتی را در  DropDownList  دوم قرار دهیم : به این صورت :
            $('#rdbTyoe').change(function () {
                jQuery.getJSON('@Url.Action("SelectCategory")', { id: $(this).attr('value') }, function (data) {
                    $('#rdbCategory').empty();
                    jQuery.each(data, function (i) {
                        var option = $('<option></option>').attr("value", data[i].Id).text(data[i].Title);
                        $("#rdbCategory").append(option);
                    });
                });
            });
توضیح کد :
با کمک تابع .change() از تغییر مقدار آگاه می‌شویم ، و حالا می‌توانیم مراحل کار را انجام دهیم. حالا وقت ارسال اطلاعات ( Id مورد گزینه انتخاب شده در تغییر مقدار ) به سرور است که ما این کار را به کمک jQuery.getJSON انجام می‌دهیم ، در تابع callback باید کار مقدار دهی انجام شود.
به ازای رکورد هایی که برگشت شده است که حالا در data قرار دارد به کمک تابع each لوپ می‌رنیم و هربار این کار را تکرار می‌کنیم.
  • ابتدا یک تگ option می‌سازیم 
  • مقادیر مربوطه شامل Id که باید در attribute مورد نظر value قرار گیرد و متن آن که باید به عنوان text باشد را مقدار دهی می‌کنیم
  • option آماده شده را به DropDownList دومی (Category ) اضافه می‌کنیم.
توجه داشته باشید که هنگامی که کار دریافت اطلاعات با موفقیت انجام شد ، مقادیر داخل DropDownList  دومی ، مربوط به Category را به منظور بازیابی دوباره در  
$('#rdbCategory').empty(); 
خالی می‌کنیم.
نتیجه کار برای من می‌شود این :
قبل از انتخاب :

بعد از انتخاب :

موفق و پیروز باشید
مطالب
طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت سوم
قابلیت‌های یک Flex Container در بوت استرپ 4

یک Flex Container متداول به این صورت کار می‌کند:

این کلاس‌ها که موارد داخل پرانتز آن‌ها اختیاری است، المان را تبدیل به یک المان Flexbox می‌کنند. حالت نمایشی پیش‌فرض آن‌ها block است؛ اما اگر نیاز بود می‌توان آن‌ها را تبدیل به in-line نیز کرد. بنابراین ساده‌ترین Flex Container را می‌توان با افزودن کلاس d-flex ایجاد کرد.

بر روی یک Flex Container می‌توان کلاس‌های تعیین جهت را نیز تعریف کرد:

به این ترتیب می‌توان آیتم‌ها را به صورت ردیف‌ها و یا ستون‌هایی، نمایش داد. مقدار row در اینجا به صورت پیش‌فرض اعمال می‌شود. بنابراین ذکر کلاس خالی flex به معنای قرار دادن المان‌ها در طی چندین ردیف در صفحه است. در اینجا استفاده‌ی از reverse، نمایش المان‌ها را از راست به چپ میسر می‌کند.

در یک Flex Container امکان تعیین ترتیب عناصر نیز وجود دارد:

این مورد را در مطلب «طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت دوم » بررسی کردیم. کلاس order را علاوه بر ستون‌ها، بر روی هر دربرگیرنده‌ای که دارای کلاس d-flex است نیز می‌توان اعمال کرد.

همچنین امکان تنظیم فواصل بین آیتم‌ها نیز در یک Flex Container پیش بینی شده‌است:

برای مثال استفاده‌ی از مقدار تراز center، روش بسیار مناسبی برای قرار دادن عناصر، در میانه‌ی افقی صفحه است. این مورد را نیز در قسمت قبل بررسی کردیم.

می‌توان نحوه‌ی Wrap المان‌ها را بر اساس فضای خالی در یک Flex Container به صورت زیر تنظیم کرد:

که در اینجا دو مقدار wrap و nowrap قابل تنظیم است. در حالت wrap، اگر آیتم‌ها با اندازه‌ی خودشان در ردیف جاری جا نشدند، به سطر یا سطرهای بعدی منتقل خواهند شد. حالت پیش‌فرض nowrap است.

برای تغییر تراز عمودی المان‌ها در یک Flex Container از کلاس align-content استفاده می‌شود:

این مورد را نیز در قسمت قبل بررسی کردیم و همانند کار با ستون‌ها می‌باشد.


یک مثال: بررسی ویژگی‌های یک Flex Container

<head>
    <style>
        .item {
          background: #f0ad4e;
          text-align: center;
          width: 150px;
          height: 30px;
          border: 1px solid white;
        }
    </style>
</head>

<body>
    <div class="container bg-danger">
        <div class="bg-info" style="height:100vh">
            <div class="item">Exotic</div>
            <div class="item">Grooming</div>
            <div class="item">Health</div>
            <div class="item">Nutrition</div>
            <div class="item">Pests</div>
            <div class="item">Vaccinations</div>
        </div>
    </div>
</body>
در اینجا ارتفاع container به 100vh تنظیم شده‌است تا کل view-port را پوشش دهد و رنگ آن نیز به bg-info تنظیم شده‌است تا بتوان تغییر محل تراز عمودی را بهتر مشاهده کرد.
در ابتدا کلاس d-flex را به div داخل container اضافه می‌کنیم:
<div class="bg-info d-flex" style="height:100vh">
بلافاصله مشاهده خواهیم کرد که عناصر تعریف شده در طی یک ردیف از چپ به راست نمایش داده می‌شوند:


و اگر جهت این Flex Container را به صورت صریح مشخص کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-column" style="height:100vh">
آیتم‌های درون آن به صورت یک ستون نمایش داده می‌شوند:


و یا اگر بخواهیم آیتم‌ها را از راست به چپ به صورت یک ردیف نمایش دهیم می‌توان از flex-row-reverse استفاده کرد:

<div class="bg-info d-flex flex-row-reverse" style="height:100vh">


و اگر بجای row در این حالت column را مقدار دهی کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-column-reverse" style="height:100vh">


آیتم‌ها از پایین صفحه شروع خواهند شد. البته در این مثال break-point از نوع sm نیز ذکر شده‌است تا پس از گذر از این اندازه‌ی صفحه، چنین اتفاقی رخ دهد.

و یا اگر بخواهیم آیتم‌ها از راست به چپ در طی یک ردیف، پس از اندازه‌ی صفحه‌ی sm و همچنین در میانه‌ی صفحه ظاهر شوند، می‌توان از کلاس justify-content استفاده کرد:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center"
     style="height:100vh">
با این خروجی:


و اگر wrap را فعال کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center flex-wrap"
     style="height:100vh">


اگر آیتم‌ها با اندازه‌ی اصلی خودشان، در ردیف جاری جا نشدند، به سطرهای بعدی منتقل خواهند شد.
اگر nowrap را فعال کنیم:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center flex-nowrap"
     style="height:100vh">
سعی می‌کند در ردیف جاری، آیتم‌ها را تا حد ممکن کوچک کرده و نمایش دهد:


و با فعالسازی align-content-start، تمام آیتم‌ها را به سمت بالای صفحه هدایت می‌کند و align-content-end، آن‌ها را از پایین صفحه شروع خواهد کرد:
<div class="bg-info d-flex flex-sm-row-reverse justify-content-center flex-wrap align-content-start"
     style="height:100vh">



کنترل آیتم‌های قرار گرفته‌ی درون یک Flex Container در بوت استرپ 4

علاوه بر امکان کنترل ویژگی‌های یک Flex Container، اجزای قرار گرفته‌ی درون آن‌ها را نیز می‌توان کنترل کرد و اینکار توسط کلاس align-self میسر است:


این مورد نیز همانند توضیحات کلاس align-self اعمالی به ستون‌ها است که در قسمت قبل بررسی کردیم.

به علاوه در اینجا امکان تعریف floating elements نیز مسیر است که شبیه به دسترسی به امکانات CSS در بوت استرپ است با امکان تنظیم break-points:

فرض کنید به تمام آیتم‌های داخل Flex Container کلاس float-left را اضافه کرده‌ایم. در این حالت Container قابلیت ردیابی اندازه‌ی این آیتم‌ها را از دست می‌دهد. به همین جهت با اعمال کلاس clearfix بوت استرپ به container، مجددا امکان ردیابی این آیتم‌ها را پیدا می‌کند.


کلاس‌های تعریف margin و padding در بوت استرپ 4

در بوت استرپ 4 کلاس‌های ویژه‌ای برای ایجاد margin و padding بین عناصر در نظر گرفته شده‌اند که خلاصه‌ی آن‌ها فرمول زیر است:

ابتدا با تعریف یک خاصیت شروع می‌شود؛ مانند m یا p، برای کنترل margin و padding. سپس لبه‌ای که باید به آن اعمال شود بدون فاصله و یا - ذکر می‌شود؛ مانند mt به معنای margin-top. در این فرمول x به معنای اعمال همزمان به چپ و راست است و y به معنای اعمال همزمان به بالا و پایین و اگر می‌خواهید آیتم‌های کناری آیتم جاری را به دو طرف لبه‌ها هدایت کنید از mx-auto استفاده کنید.
در اینجا امکان اعمال یک break-point اختیاری نیز وجود دارد. در آخر اندازه ذکر می‌شود که بین 0 تا 5 متغیر است.

یک مثال: اعمال کلاس‌های padding و margin بوت استرپ 4

<head>
    <style>
        .item {
          background: #f0ad4e;
          text-align: center;
          border: 1px solid white;
        }
    </style>
</head>

<body>
    <div class="container bg-danger">
        <div class="bg-info d-flex">
            <div class="item">Exotic</div>
            <div class="item">Grooming</div>
            <div class="item bg-danger ml-3 my-sm-3 pb-3 pt-5">Health</div>
            <div class="item">Nutrition</div>
            <div class="item">Pests</div>
            <div class="item">Vaccinations</div>
        </div>
    </div>
</body>
در اینجا به آیتم Health یک margin-left با اندازه‌ی 3، یک margin بالا و پایین فعال شونده‌ی پس از sm با اندازه‌ی 3، یک padding پایین با اندازه‌ی 3 و یک padding بالا با اندازه‌ی 5 اضافه شده‌است؛ با این خروجی:



نمایش و مخفی سازی عناصر در بوت استرپ 4

کلاس invisible سبب می‌شود تا المانی در صفحه نمایش داده نشود، اما این المان همچنان فضای اختصاصی خود را خواهد داشت. کلاس visible به معنای نمایان بودن المانی تنها برای screen readers است (دستگاه‌های کمکی معلول‌ها).
اما روش اصلی نمایش و یا مخفی سازی عناصر در بوت استرپ 4، استفاده از خاصیت display است:

برای مثال با انتساب کلاس d-sm-none به المانی، می‌توان سبب مخفی شدن آن پس از گذر از sm شد.


امکان تعیین اندازه‌ی عناصر در بوت استرپ 4

بوت استرپ 4 تعدادی کلاس ویژه را برای تعیین اندازه‌ی عناصر نیز افزوده‌است:


در اینجا w=width، h=height، mw=max-height و mh=max-height است با مقادیر 25، 50، 75 و 100 و مقدار پیش‌فرض آن 100 است (یعنی پوشاندن کل container).


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_06.zip
مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
عنوان می‌شود که HTML over Web socket آینده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های وب است و این آینده هم اکنون توسط Blazor Server در دسترس است. در این مدل توسعه، ابتدا یک اتصال SignalR برقرار شده و سپس تمام تعاملات بین سرور و کلاینت، از طریق همین اتصال که عموما web socket است، مدیریت می‌شود. به همین جهت در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی Blazor Server را تکمیل کنیم. پس از آن یک پروژه‌ی Blazor WASM را نیز بررسی خواهیم کرد. بنابراین هر دو مدل توسعه‌ی برنامه‌های Blazor را پوشش خواهیم داد. برای این منظور در ابتدا مبانی Blazor را بررسی می‌کنیم که در هر دو مدل یکی است.


تعریف مدل برنامه

در همان پروژه‌ی خالی Blazor Server که در قسمت دوم با دستور dotnet new blazorserver ایجاد کردیم، پوشه‌ی Models را افزوده و کلاس BlazorRoom را در آن تعریف می‌کنیم:
namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal Price { set; get; }

        public bool IsActive { set; get; }
    }
}
سپس برای اینکه مدام نیاز به تعریف فضای نام آن در فایل‌های مختلف razor. برنامه نباشد، به فایل Imports.razor_ مراجعه کرده و سطر زیر را به انتهای آن اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServerSample.Models
برنامه را نیز توسط دستور dotnet watch run اجرا می‌کنیم.


Data binding یک طرفه

در ادامه به فایل Pages\Index.razor مراجعه کرده و منهای سطر اول مسیریابی آن، مابقی محتوای آن‌را حذف می‌کنیم. در اینجا می‌خواهیم مقادیر نمونه‌ای از شیء BlazorRoom را نمایش دهیم. به همین جهت این شیء را در قسمت code@ فایل razor جاری (همانند نکات قسمت قبل)، ایجاد می‌کنیم:
@page "/"

<h2 class="bg-light border p-2">
    First Room
</h2>
Room: @Room.Name
<br/>
Price: @Room.Price

@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499
    };
}
در اینجا در ابتدا شیء Room را در قسمت قطعه کد فایل razor جاری ایجاد کرده و سپس اطلاعات آن‌را با استفاده از زبان Razor نمایش داده‌ایم.


 به این روش نمایش اطلاعات، one-way data-binding نیز گفته می‌شود. اما چطور می‌توان یک طرفه بودن آن‌را متوجه شد؟ برای این منظور یک text-box را نیز در ذیل تعاریف فوق، به صورت زیر اضافه می‌کنیم که مقدارش را از Room.Price دریافت می‌کند:
<input type="number" value="@Room.Price" />
اکنون اگر این مقدار را تغییر دهیم، عدد جدید قیمت اتاق، به خاصیت Room.Price منعکس نمی‌شود و تغییری نمی‌کند:



Data binding دو طرفه

اکنون می‌خواهیم اگر مقدار ورودی Room.Price توسط text-box فوق تغییر کرد، نتیجه‌ی نهایی، به خاصیت متناظر با آن نیز اعمال شود و تغییر کند. برای این منظور فقط کافی است ویژگی value را به bind-value@ تغییر دهیم:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" />
ویژگی bind-value@ سبب برقراری data-binding دو طرفه می‌شود. یعنی در ابتدا مقدار اولیه‌ی خاصیت Room.Price را نمایش می‌دهد. در ادامه‌ی اگر کاربر، مقدار این text-box را تغییر داد، نتیجه‌ی نهایی را به خاصیت Room.Price نیز اعمال می‌کند و همچنین این تغییر، سبب به روز رسانی UI نیز می‌شود؛ یعنی در جائیکه پیشتر مقدار اولیه‌ی Room.Price را نمایش داده بودیم، اکنون مقدار جدید آن نمایش داده خواهد شد:


البته اگر برنامه را اجرا کنیم، با تغییر مقدار text-box، بلافاصله تغییری را مشاهده نخواهیم کرد. برای اعمال تغییرات نیاز خواهد بود تا در جائی خارج از text-box کلیک و focus را به المانی دیگر منتقل کنیم. اگر می‌خواهیم همراه با تایپ اطلاعات درون text-box، رابط کاربری نیز به روز شود، می‌توان bind-value را به یک رخداد خاص، مانند oninput متصل کرد. حالت پیش‌فرض آن onchange است:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" @bind-value:event="oninput" />
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و درون text-box اطلاعاتی را وارد کنیم، بلافاصله UI نیز به روز رسانی خواهد شد.
لیست کامل رخ‌دادها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال برای یک المان input، دو رخداد onchange و oninput قابل تعریف هستند.

یک نکته: در حین کار با bind-value@، نیازی نیست مقدار آن با @ شروع شود. یعنی ذکر "bind-value="Room.Price@ نیز کافی است.


تمرین 1 - خاصیت IsActive یک اتاق را به یک checkbox متصل کرده و همچنین وضعیت جاری آن‌را نیز در یک برچسب نمایش دهید.

در اینجا می‌خواهیم مقدار خاصیت Room.IsActive را توسط یک اتصال دو طرفه، به یک checkbox متصل کنیم:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"  />
<br/>
This room is @(Room.IsActive? "Active" : "Inactive").
با استفاده از bind-value@، وضعیت جاری خاصیت Room.IsActive را به یک checkbox متصل کرده‌ایم. همچنین در ادامه توسط یک عبارت شرطی، این وضعیت را نمایش داده‌ایم.


بار اولی که برنامه نمایش داده می‌شود، هر چند مقدار IsActive بر اساس مقدار دهی آن در شیء Room، مساوی true است، اما chekbox، علامت نخورده باقی می‌ماند. برای رفع این مشکل نیاز است ویژگی checked این المان را نیز به صورت زیر مقدار دهی کرد:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"
   checked="@(Room.IsActive? "cheked" : null)" />
در این حالت اگر اتاقی فعال باشد، مقدار ویژگی checked، به checked و در غیراینصورت به null تنظیم می‌شود. به این ترتیب مشکل عدم نمایش checkbox انتخاب شده در بار اول نمایش کامپوننت جاری، برطرف می‌شود.


اتصال خواص مدل‌ها به dropdown‌ها

اکنون می‌خواهیم مدل این مثال را کمی توسعه داده و خواص تو در تویی را به آن اضافه کنیم:
using System.Collections.Generic;

namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        // ...

        public List<BlazorRoomProp> RoomProps { set; get; }
    }

    public class BlazorRoomProp
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public string Value { set; get; }
    }
}
برای مثال یک اتاق می‌تواند ویژگی‌هایی مانند مساحت، تعداد نفرات مجاز و غیره را داشته باشد. هدف از ویژگی جدید RoomProps، تعیین لیست این نوع موارد است.
پس از این تعاریف، فیلد Room را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا تعدادی از خواص اتاق را به همراه داشته باشد:
@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499,
        RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
        {
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
            },
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
            }
        }
    };
}
در ادامه می‌خواهیم این خواص را در یک dropdown نمایش دهیم. همچنین با انتخاب یک خاصیت از دراپ‌داون، مقدار خاصیت انتخابی را در یک برچسب نیز به صورت پویا نمایش خواهیم داد:
<select @bind="SelectedRoomPropValue">
    @foreach (var prop in Room.RoomProps)
    {
        <option value="@prop.Value">@prop.Name</option>
    }
</select>
<span>The value of the selected room prop is: @SelectedRoomPropValue</span>

@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";
    // ...
همانطور که مشاهده می‌کنید، انجام یک چنین کاری با Blazor بسیار ساده‌است و نیازی به استفاده از جاوا اسکریپت و یا جی‌کوئری ندارد.
در اینجا یک فیلد را در قطعه کد برنامه تعریف کرده و به المان select متصل کرده‌ایم. هرگاه آیتمی در این دراپ داون انتخاب شود، این فیلد، مقدار آن آیتم انتخابی را خواهد داشت. در ادامه توسط یک حلقه‌ی foreach، تمام خواص یک اتاق را دریافت کرده و به صورت options‌های یک select استاندارد، نمایش می‌دهیم. در آخر نیز مقدار SelectedRoomPropValue را نمایش داده‌ایم که این مقدار به صورت پویا تغییر می‌کند:



تعریف لیستی از اتاق‌ها

عموما در یک برنامه‌ی واقعی، با یک تک اتاق کار نمی‌کنیم. به همین جهت در ادامه لیستی از اتاق‌ها را تعریف و مقدار دهی اولیه خواهیم کرد:
@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";

    List<BlazorRoom> Rooms = new List<BlazorRoom>();

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 1,
            Name = "Room 1",
            IsActive = true,
            Price = 499,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
                }
            }
        });

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 2,
            Name = "Room 2",
            IsActive = true,
            Price = 399,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "250"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "4"
                }
            }
        });
    }
}
در ابتدا فیلد Rooms تعریف شده که لیستی از BlazorRoomها است. در ادامه بجای مقدار دهی مستقیم آن در همان سطح قطعه کد، آن‌را در یک متد life-cycle کامپوننت جاری به نام OnInitialized که مخصوص این نوع مقدار دهی‌های اولیه است، مقدار دهی کرده‌ایم.


نمایش لیست قابل ویرایش اتاق‌ها

اکنون می‌خواهیم به عنوان تمرین 2، لیست جزئیات اتاق‌های تعریف شده را نمایش دهیم؛ با این شرط که نام و قیمت هر اتاق، قابل ویرایش باشد. همچنین خواص تعریف شده نیز به صورت ستون‌هایی مجزا، نمایش داده شوند. برای مثال اگر دو خاصیت در اینجا تعریف شده، 2 ستون اضافه‌تر نیز برای نمایش آن‌ها وجود داشته باشد. به علاوه از آنجائیکه می‌خواهیم اتصال دوطرفه را نیز آزمایش کنیم، نام و قیمت هر اتاق را نیز در پایین جدول، مجددا به صورت برچسب‌هایی نمایش خواهیم داد.


برای رسیدن به تصویر فوق می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="border p-2 mt-3">
    <h2 class="text-info">Rooms List</h2>
    <table class="table table-dark">
        @foreach(var room in Rooms)
        {
            <tr>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Name" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Price" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                @foreach (var roomProp in room.RoomProps)
                {
                    <td>
                        @roomProp.Name, @roomProp.Value
                    </td>
                }
            </tr>
        }
    </table>

    @foreach(var room in Rooms)
    {
        <p>@room.Name's price is @room.Price.</p>
    }
</div>
در اینجا یک حلقه‌ی تو در تو را مشاهده می‌کنید. حلقه‌ی بیرونی، ردیف‌های جدول را که شامل نام و قیمت هر اتاق است، به صورت input-boxهای متصل به خواص متناظر با آن‌ها نمایش می‌دهد. سپس برای اینکه بتوانیم خواص هر ردیف را نیز نمایش دهیم، حلقه‌ی دومی را بر روی room.RoomProps تشکیل داده‌ایم.
هدف از foreach پس از جدول، نمایش تغییرات انجام شده‌ی در input-boxها است. برای مثال اگر نام یک ردیف را تغییر دادیم، چون یک اتصال دو طرفه برقرار است، خاصیت متناظر با آن به روز رسانی شده و بلافاصله در برچسب‌های ذیل جدول، منعکس می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-04.zip