مطالب
RavenDB؛ تجربه متفاوت از پایگاه داده
" به شما خواننده گرامی پیشنهاد می‌کنم مطلب قبلی را مطالعه کنید تا پیش زمینه مناسبی در باره این مطلب کسب کنید. "

ماهیت این پایگاه داده وب سرویسی مبتنی بر REST است و فرمت اطلاعاتی که از سرور دریافت می‌شود، JSON است.

گام اول: باید آخرین نسخه RavenDB  را دریافت کنید. همان طور که مشاهده می‌کنید، ویرایش‌های مختلف کتابخانه هایی که برای نسخه Client و همچنین Server طراحی شده است، دراین فایل قرار گرفته است.

برای راه اندازی Server باید فایل Start را اجرا کنید، چند ثانیه بعد محیط مدیریتی آن را در مرورگر خود مشاهده می‌کنید. در بالای صفحه روی لینک Databases کلیک کنید و در صفحه باز شده گزینه New Database را انتخاب کنید. با دادن یک نام دلخواه حالا شما یک پایگاه داده ایجاد کرده اید. تا همین جا دست نگه دارید و اجازه دهید با این محیط دوست داشتنی و قابلیت‌های آن بعدا آشنا شویم.
در گام دوم به Visual Studio می‌رویم و نحوه ارتباط با پایگاه داده و استفاده از دستورات آن را فرا می‌گیریم.
 

گام دوم:

با یک پروژه Test شروع می‌کنیم که در هر گام تکمیل می‌شود و می‌توانید پروژه کامل را در پایان این پست دانلود کنید.

برای استفاده از کتابخانه‌های مورد نیاز دو راه وجود دارد:

  • استفاده از NuGet : با استفاده از دستور زیر Package مورد نیاز به پروژه شما افزوده می‌شود.

PM> Install-Package RavenDB -Version 1.0.919 

  • اضافه کردن کتابخانه‌ها به صورت دستی : کتابخانه‌های مورد نیاز شما در همان فایلی که دانلود شده بود و در پوشه Client قرار دارند.

کتابخانه هایی را که NuGet به پروژه من اضافه کرد، در تصویر زیر مشاهده می‌کنید :

با Newtonsoft.Json در اولین بخش بحث آشنا شدید. NLog هم یک کتابخانه قوی و مستقل برای مدیریت Log است که این پایگاه داده از آن بهره برده است.

" دلیل اینکه از پروژه تست استفاده کردم ؛ تمرکز روی کدها و مشاهده تاثیر آن‌ها ، مستقل از UI و لایه‌های دیگر نرم افزار است. بدیهی است که استفاده از آن‌ها در هر پروژه امکان پذیر است. "

برای شروع نیاز به آدرس Server و نام پایگاه داده داریم که می‌توانید در App.config به عنوان تنظیمات نرم افزار شما ذخیره شود و هنگام اجرای نرم افزار مقدار آن‌ها را خوانده و در متغییر‌های readonly ذخیره شوند.

<appSettings>
    <add key="ServerName" value="http://SorousH-HP:8080/"/>
    <add key="DatabaseName" value="TestDatabase" />
</appSettings>

هنگامی که صفحه Management Studio در مرورگر باز است، می‌توانید از نوار آدرس مرورگر خود آدرس سرور را به دست آورید.  

    [TestClass]
    public class BeginnerTest
    {
        private readonly string serverName;
        private readonly string databaseName;

        public BeginnerTest()
        {
            serverName = ConfigurationManager.AppSettings["ServerName"];
            databaseName = ConfigurationManager.AppSettings["DatabaseName"];
        }
    }

برای برقراری ارتباط با پایگاه داده نیاز به یک شئ از جنس DocumentStore و جهت انجام عملیات مختلف ( ذخیره، حذف و ... ) نیاز به یک شئ از جنس IDocumentSession است. کد زیر، نحوه کار با آن‌ها را به شما نشان می‌دهد :

[TestClass]
    public class BeginnerTest
    {
        private readonly string serverName;
        private readonly string databaseName;

        private DocumentStore documentStore;
        private IDocumentSession session;

        public BeginnerTest()
        {
            serverName = ConfigurationManager.AppSettings["ServerName"];
            databaseName = ConfigurationManager.AppSettings["DatabaseName"];
        }

        [TestInitialize]
        public void TestStart()
        {
            documentStore = new DocumentStore { Url = serverName };
            documentStore.Initialize();
            session = documentStore.OpenSession(databaseName);

        }
        
        [TestCleanup]
        public void TestEnd()
        {
             session.SaveChanges(); 
             documentStore.Dispose();
             session.Dispose();
        }
    }

در طراحی این پایگاه داده از اگوی Unit Of Work استفاده شده است. به این معنی که تمام تغییرات در حافظه ذخیره می‌شوند و به محض اجرای دستور ;()session.SaveChanges ارتباط برقرار شده و تمام تغییرات ذخیره خواهند شد.

هنگام شروع ( تابع : TestStart ) متغییر session مقدار دهی می‌شود و در پایان کار ( تابع : TestEnd ) تغییرات ذخیره شده و منابعی که توسط این دو شئ در حافظه استفاده شده است، رها می‌شود.

البته بر مبنای طراحی شما، دستور ;()session.SaveChanges می‌تواند پس از انجام هر عملیات اجرا شود.

برای آشنا شدن با نحوه ذخیره کردن اطلاعات، به کد زیر دقت کنید:
class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Address { get; set; }
        public int Zip { get; set; }اهی 
    }
        [TestMethod]
        public void Insert()
        {
            var user = new User
                           {
                               Id = 1,
                               Name = "John Doe",
                               Address = "no-address",
                               Zip = 65826
                           };
            session.Store(user);
        }
اگر همه چیز درست پیش رفته باشد، وقتی به محیط RavenDB Studio که هنوز در مرورگر شما باز است، نگاهی می‌اندازید، یک سند جدید ایجاد شده است که با کلیک روی آن، اطلاعات آن قابل مشاهده است.
لحظه‌ی لذت بخشی است...
یکی  از روش‌های خواندن اطلاعات هم به صورت زیر است:
        [TestMethod]
        public void Select()
        {
            var user = session.Load<User>(1);
        }
نتیجه خروجی این دستور هم یک شئ از جنس کلاس User است.

تا این جا، ساده‌ترین مثال‌های ممکن را مشاهده کردید و حتما در بحث بعد مثال‌های جالب‌تر و دقیق‌تری را بررسی می‌کنیم و همچنین نگاهی به جزئیات طراحی و قرارداد‌های از پیش تعیین شده می‌اندازیم.

" به شما پیشنهاد می‌کنم که منتظر بحث بعدی نباشید! همین حالا دست به کار شوید... "


پرسش‌ها
HttpContext در BlazorSSR

سلام

مشابه سایت جاری از یک CascadingValue بنام ApplicationState در برنامه استفاده کرده ام. در این ApplicationState اعضایی وجود دارند مانند

 public CurrentUserModel? CurrentUser { set; get; }
 public string? UserName { get; set; } 
[CascadingParameter]
 public HttpContext HttpContext { set; get; } 

چنانچه فایل App برنامه بصورت زیر باشد.

<head>
      <HeadOutlet  />  
</head>
<body>
    <Routes  />
</body>

</html>

HttpContext نال نیست ولی اعضای دیگر مانند CurrentUser , UserName در سایر صفحات نال نشان میدهد. نمونه عکس زیر

پس از تغییر HeadOutlet و Routes فایل App به InteractiveServer اینبار برعکس میشود و HttpContext نال میشود و اعضای دیگر ApplicationState مقدار دارند

<body>
    <Routes @rendermode="RenderModeForPage" />
    <script src="_framework/blazor.web.js"></script>
</body>

</html>

@code {
    [CascadingParameter]
    private HttpContext HttpContext { get; set; } = default!;

    private IComponentRenderMode? RenderModeForPage => HttpContext.Request.Path.StartsWithSegments("/Account")
        ? null
        : InteractiveServer;
}

مشابه عکس زیر

راه حل نال نشدن همه اعضاء در هردو صورت InteractiveServer و یا غیر InteractiveServer چیست؟

با تزریق

[Inject] IHttpContextAccessor HttpContextAccessor{ get; set; }

در ApplicationState و مقدار دهی HttpContext مشکل حل میشود ولی شما در سایت از این روش استفاده نکرده اید

 protected override async Task OnInitializedAsync()
 {
     this.HttpContext = HttpContextAccessor.HttpContext;
     CurrentUser = new CurrentUserModel
     {
         IsAdmin = true
     };

 }
مطالب
پیاده سازی CQRS توسط MediatR - قسمت پنجم

کدهای این قسمت به‌روزرسانی شده و از این ریپازیتوری قابل دسترسی است.


Event Sourcing

در این قسمت قصد داریم تا اطلاعات Command‌های خود را بعد از Process، داخل یک دیتابیس Append-Only ذخیره کنیم. با استفاده از این روش میتوانیم بفهمیم در یک تاریخ مشخص، با چه ورودی‌هایی ( Request )، چه جواب ( Response ) ای در آن لحظه از برنامه برگشت داده شده‌است.


برای پیاده سازی Event Sourcing از دیتابیس EventStore که سورس آن نیز در گیتهاب قابل دسترسی است، استفاده خواهیم کرد. توجه داشته باشید که شما میتوانید از دیتابیس‌های دیگری مثل Elasticsearch, Redis و ... به‌منظور دیتابیس Event Store خود استفاده کنید و محدود به EventStore نیستید.

ما برای راه اندازی دیتابیس EventStore در این قسمت، از Docker استفاده خواهیم کرد. آموزش Docker قبلا طی مقالاتی (2 , 1) در سایت قرار گرفته‌است و در این مقاله به تکرار نحوه استفاده از آن نخواهیم پرداخت.

با استفاده از دستور زیر، EventStore را از روی Docker Hub که Registry پیشفرض است، Pull و اجرا میکنیم و پورت‌های 2113 و 1113 آن را به بیرون Expose میکنیم تا داخل برنامه خود، از آن‌ها استفاده کنیم:
docker run --name eventstore-node -d -p 2113:2113 -p 1113:1113 eventstore/eventstore

EventStore دارای پنل ادمینی است که از طریق http://localhost:2113 قابل دسترسی است. Username پیشفرض آن برابر با admin و کلمه عبور آن برابر با changeit است.

بعد از لاگین در پنل ادمین، با چنین Dashboard ای مواجه خواهید شد و نشان از این دارد که EventStore به‌درستی اجرا شده است:



برای استفاده از EventStore داخل برنامه خود، مانند دیگر دیتابیس‌ها، Client موجود آن را برای #C، از NuGet نصب میکنیم:
Install-Package EventStore.Client

سپس کلاسی بنام EventStoreDbContext ایجاد و منطق ارتباط با EventStore را داخل آن قرار میدهیم :
public class EventStoreDbContext : IEventStoreDbContext
{
    public async Task<IEventStoreConnection> GetConnection()
    {
        IEventStoreConnection connection = EventStoreConnection.Create(
            new IPEndPoint(IPAddress.Loopback, 1113),
            nameof(MediatrTutorial));

        await connection.ConnectAsync();

        return connection;
    }

    public async Task AppendToStreamAsync(params EventData[] events)
    {
        const string appName = nameof(MediatrTutorial);
        IEventStoreConnection connection = await GetConnection();

        await connection.AppendToStreamAsync(appName, ExpectedVersion.Any, events);
    }
}

همانطور که می‌بینید، با استفاده از IP 1113 که در بالاتر با استفاده از Docker آن را Expose کرده بودیم، به EventStore متصل شده‌ایم. همچنین برای متد AppendToStreamAsync خود EventStore ، یک Facade نوشته‌ایم که نحوه کار با آن را برایمان راحت‌تر کرده‌است.

با توجه به اینکه EventStore در Documentation خود بیان کرده که Thread-Safe است، در DI Container خود، EventStoreDbContext را بصورت Singleton ثبت و Register میکنیم و در طول عمر برنامه، یک instance از آن خواهیم داشت:
services.AddSingleton<IEventStoreDbContext, EventStoreDbContext>();

قصد داریم Request هایی را که از نوع Command هستند، همراه با Response آن‌ها داخل EventStore ذخیره کنیم. برای تشخیص Query/Command بودن یک Request ، از نام آنها استفاده خواهیم کرد. همانطور که در قسمت‌های قبل گفتیم ، Command‌ها باید با ذکر "Command" در پایان نامشان همراه باشند.

این یک Convention در برنامه ماست که باید رعایت شود. ( Convention Over Configuration )



مانند Behavior‌های قبلی، یک Behavior جدید را بنام EventLoggerBehavior ایجاد و از IPipelineBehavior ارث بری کرده و EventStoreDbContext خود را به آن Inject میکنیم:
public class EventLoggerBehavior<TRequest, TResponse> :
   IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
{
    readonly IEventStoreDbContext _eventStoreDbContext;

    public EventLoggerBehavior(IEventStoreDbContext eventStoreDbContext)
    {
        _eventStoreDbContext = eventStoreDbContext;
    }

    public async Task<TResponse> Handle(TRequest request, CancellationToken cancellationToken, RequestHandlerDelegate<TResponse> next)
    {
        TResponse response = await next();

        string requestName = request.ToString();

        // Commands convention
        if (requestName.EndsWith("Command"))
        {
            Type requestType = request.GetType();
            string commandName = requestType.Name;

            var data = new Dictionary<string, object>
            {
                {
                    "request", request
                },
                {
                    "response", response
                }
            };

            string jsonData = JsonConvert.SerializeObject(data);
            byte[] dataBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(jsonData);

            EventData eventData = new EventData(eventId: Guid.NewGuid(),
                type: commandName,
                isJson: true,
                data: dataBytes,
                metadata: null); 

            await _eventStoreDbContext.AppendToStreamAsync(eventData);
        }

        return response;
    }
}

با استفاده از این Behavior، فقط Request هایی را که Command هستند و State برنامه را تغییر میدهند، داخل EventStore ذخیره میکنیم. اکنون کافیست تا این Behavior را داخل DI Container خود اضافه کنیم :
services.AddScoped(typeof(IPipelineBehavior<,>), typeof(EventLoggerBehavior<,>));

اگر برنامه را اجرا و یکی از Command‌ها را مانند CreateCustomerCommand، با استفاده از api/Customers <= POST فراخوانی کنید، Request و Response شما با Type آن Command و همراه با DateTime ای که این Request رخ داده‌است، داخل EventStore ذخیره خواهد شد که در Admin Panel مربوط به EventStore، در تب Stream Browser قابل مشاهده است :



نامگذاری این بخش به Stream، بدلیل این است که ما جریان و تاریخچه‌ای از وقایع بوجود آمده در سیستم را داریم که با استفاده از آن‌ها میتوانیم به وضعیت جاری و نحوه رسیدن به این State دست پیدا کنیم.
مطالب
سرویس جمع و مفرد سازی اسامی

اگر به Entity data model wizard در VS.Net 2010 دقت کرده باشید، گزینه‌ی "Pluralize or singularize generated object names" نیز به آن اضافه شده است:



این مورد از این جهت حائز اهمیت است که عموما نام جداول در بانک اطلاعاتی، جمع است و نام کلاس متناظر ایجاد شده برای آن در کدهای برنامه بهتر است مفرد باشد. برای مثال نام جدول، Customers است و نام کلاس آن بهتر است Customer تعریف گردد. به این صورت کار کردن با آن توسط یک ORM با معناتر خواهد بود؛ زیرا زمانیکه یک وهله از شیء Customer ایجاد می‌شود، فقط یک رکورد از بانک اطلاعاتی مد نظر است؛ در حالیکه یک جدول مجموعه‌ای است از رکوردها.
زبان انگلیسی هم پر است از اسامی جمع و مفرد باقاعده و بی‌قاعده و کل عملیات با اضافه و حذف کردن یک s و یا es پایان نمی‌یابد؛ برای مثال phenomenon و phenomena را در نظر بگیرد تا Money و Moneys.
این امکان مهیا شده توسط Entity Framework 4.0 یا همان EF v2 با برنامه نویسی هم قابل دسترسی است و در اسمبلی System.Data.Entity.Design.dll و فضای نام System.Data.Entity.Design.PluralizationServices قرار گرفته است.
این اسمبلی جزیی از دات نت 4 است و اگر آن‌را توسط گزینه‌ی Add references در VS.NET مشاهده نمی‌کنید، علت آن است که در تنظیمات پروژه جاری، گزینه‌ی Target framework بر روی Client profile قرار گرفته است که باید به دات نت 4 کامل تغییر یابد.
استفاده از آن هم به صورت زیر است:

using System;
using System.Data.Entity.Design.PluralizationServices;
using System.Globalization;

namespace PluralizationServicesTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var service = PluralizationService.CreateService(CultureInfo.GetCultureInfo("en"));
Console.WriteLine(service.Pluralize("mouse"));
Console.WriteLine(service.IsPlural("phenomena"));
}
}
}

ملاحظات:
این روش فعلا به زبان انگلیسی محدود است و اگر Culture را به مورد دیگری تنظیم کنید با خطای "We don't support locales other than English yet" متوقف خواهید شد.


روش دیگر:
کتابخانه‌ی سورس باز Castle ActiveRecord نیز دارای کلاسی است به نام Inflector که برای همین منظور طراحی شده است:


کاربرد آن در Fluent NHibernate
در Fluent NHibernate کار نگاشت کلاس‌ها به جداول به صورت خودکار صورت می‌گیرد و همچنین تولید ساختار بانک اطلاعاتی نیز به همین نحو می‌باشد. اما می‌توان تولید نام جداول را سفارشی نیز نمود. برای مثال از کلاس Book به صورت خودکار ساختار جدولی به نام Books را تولید کند:
using FluentNHibernate.Conventions;
using FluentNHibernate.Conventions.Instances;
using NHibernate.Helper.Toolkit;

namespace NHibernate.Helper.MappingConventions
{
public class TableNameConvention : IClassConvention
{
public void Apply(IClassInstance instance)
{
instance.Table(Inflector.Pluralize(instance.EntityType.Name));
}
}
}
و برای تزریق آن خواهیم داشت:

... = new AutoPersistenceModel()
.Where(...)
.Conventions.Setup(c =>c.Add<TableNameConvention>())
.AddEntityAssembly(...)
...

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
ایجاد گزارش با داده های ثابت و متغیر
ممنون از جوابتون.کلاس من به فرض مثال به شکل زیر است :
public class Documents
    {
        [Key]
        public int Id { set; get; }

        [Display(Name = "تاریخ")]
        public string Date { set; get; }

        [Display(Name = "تاریخ میلادی")]
        public DateTime? EnDate { set; get; }

        [Display(Name = "روز هفته")]
        public string Day { set; get; }

        [Display(Name = "بهداشتی نقدی ")]
        public string BehdashtiNaghdi { set; get; }

        [Display(Name = "بهداشتی کارتخوان")]
        public string BehdashtiPose { set; get; }

        [Display(Name = "فیش بستری نقدی")]
        public string FishBastariNaghdi { set; get; }

        [Display(Name = "فیش بستری کارتخوان")]
        public string FishBastariPose { set; get; }

        [Display(Name = "تعداد فیش")]
        public string FishCount { set; get; }

        [Display(Name = "سرپایی نقدی")]
        public string SarepayiNaghdi { set; get; }

        [Display(Name = "سرپایی کارتخوان")]
        public string SarepayiPose { set; get; }

        [Display(Name = "تعداد نسخه")]
        public string Noskhecount { set; get; }

        [Display(Name = "صندوق شماره 1")]
        public string SandoghNumberOne { set; get; }

        [Display(Name = "صندوق شماره 2")]
        public string SandoghNumberTow { set; get; }

        [Display(Name = "تعداد فیش‌های کارتخوان")]
        public string PoseResidCount { set; get; }

        [Display(Name = "نمره دکتر")]
        public string DoctosrRate { set; get; }

        [Display(Name = "توضیحات")]
        public string Description { set; get; }
        
        [Display(Name = "توسط کاربر")]
        [ForeignKey("User")]
        public virtual Users Users { get; set; }
        public int User { get; set; }

        [Display(Name = "پزشک شیفت")]
        [ForeignKey("Doctor")]
        public virtual Doctors Doctors { get; set; }
        public int Doctor { get; set; }

        [Display(Name = "شیفت")]
        [ForeignKey("Shift")]
        public virtual Shift ShiftsShift { get; set; }
        public int Shift { get; set; }

        [Display(Name = "نام بیمارستان")]
        [ForeignKey("HospitalId")]
        public virtual Hospitals Hospitals { get; set; }
        public int? HospitalId { get; set; }

    }
طبق فرموده‌ی شما من باید برای هر فیلد، یک فیلد دیگر با عنوان Title تعریف کنم که بشود در گزارش استفاده کرد. چون داخل تک تک فیلد‌های بالا فقط مقادیر ریخته میشوند. چیزی با این شکل که عنوانی برای هر فیلد قرار داشته باشد نیست.
اما راهی نیست که این موارد که همان عناوین است به شکل تصویر بالا رو به صورت دستی در گزارش وارد کنم؟
مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
MSBuild
MSBuild
به عنوان یک تعریف کلی، مایکروسافت بیلد (Microsoft Build)، پلتفرمی برای ساخت اپلیکیشن‌هاست. در این پلتفرم (که با عنوان MSBuild شناخته میشود) کلیه تنظیمات لازم برای تولید و ساخت یک اپلیکیشن درون یک فایل XML ذخیره میشود، که به آن فایل پروژه میگویند. ویژوال استودیو نیز از این ابزار برای تولید تمامی اپلیکیشن‌ها استفاده می‌کند، اما MSBuild به ویژوال استودیو وابسته نیست و کاملا مستقل از آن است.
این ابزار به همراه دات نت فریمورک (البته نسخه کامل آن و نه نسخه‌های سبکتری چون Client Profile) نصب میشود. بنابراین با استفاه از فایل اجرایی این ابزار (msbuild.exe) میتوان فرایند بیلد را برای پروژه و یا سولوشن‌های خود، بدون نیاز به نصب ویژوال استودیو اجرا کرد. استفاده مستقیم از MSBuild در شرایط زیر نیاز میشود:
- ویزوال استودیو در دسترس نباشد.
- نسخه 64 بیتی این ابزار که در ویژوال استودیو در دسترس نیست. البته در بیشتر مواقع این مورد پیش نخواهد آمد مگر اینکه برای فرایند بیلد به حافظه بیشتری نیاز باشد.
- اجرای فرایند بیلد در بیش از یک پراسس (برای رسیدن به سرعت بالاتر). این امکان در تولید پروژه‌های ++C در ویژوال استودیو موجود است. همچنین از نسخه 2012 این امکان برای پروژه‌های #C نیز فراهم شده است.
- سفارشی‌سازی فرایند بیلد
- و ...
همچنین یکی دیگر از بخشهای مهم فرایندِ تولیدِ اپلیکیشن که همانند ویژوال استودیو از این ابزار بصورت مستقیم استفاده میکند Team Foundation Build است.
با استفاده از خط فرمان این ابزار تنظیمات فراوانی را برای سفارشی سازی عملیات بیلد میتوان انجام داد که شرح آنها بحثی مفصل میطلبد. تنظیمات بسیار دیگری هم در فایل پروژه قابل اعمال است (توضیحات بیشتر در اینجا). منابع برای مطالعه بیشتر:
 Microsoft Build API
در دات‌نت فریمورک فضای نامی با عنوان Microsoft.Build نیز وجود دارد که امکانات این ابزار را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این کتابخانه باید ارجاعی به اسمبلی آن داد، که به همین نام بوده و به همراه دات‌نت فریمورک نصب میشود. کد زیر نحوه استفاده اولیه از این کتابخانه را نشان میدهد:
private static void TestMSBuild(string projectFullPath)
{
  var pc = new ProjectCollection();
  var globalProperties = new Dictionary<string, string>() { { "Configuration", "Debug" }, { "Platform", "AnyCPU" } };
  var buidlRequest = new BuildRequestData(projectFullPath, globalProperties, null, new string[] { "Build" }, null);
  var buildResult = BuildManager.DefaultBuildManager.Build(new BuildParameters(pc), buidlRequest);
}
با اینکه ارائه مقداری غیرنال برای آرگومان globalProperties اجباری است اما پرکردن آن کاملا اختیاری است، زیرا تمام تنظیمات ممکن را میتوان در خود فایل پروژه ثبت کرد.
برای مطالعه بیشتر منابع زیر پیشنهاد میشود:
استفاده از msbuild.exe
ابزار msbuild به صورت یک فایل exe در دسترس است و برای استفاده از آن میتوان از خط فرمان ویندوز استفاده کرد. مسیر فایل اجرایی آن (MSBuild.exe) در ریشه مسیر دات نت فریمورک است، بصورت زیر:
نسخه 32 بیتی:
C:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\MSBuild.exe
نسخه 64 بیتی:
C:\Windows\Microsoft.NET\Framework64\v4.0.30319\MSBuild.exe
برای استفاده از آن میتوان مسیر فایل پروژه یا سولوشن (فایل با پسوند csprj. یا vbprj. یا sln.) را به آن داد تا سایر عملیات تولید را به صورت خودکار تا آخر به انجام برساند. کاری که عینا در ویژوال استودیو در زمان Build انجام میشود! برای بهره برداری از آن در کد میتوان از کلاس Process استفاده کرد. برای مسیر این فایل هم میتوان از نشانی‌هایی که در بالا معرفی شد استفاده کرد یا برای راحتی و امنیت بیشتر از کلید رجیستری مربوطه که در کد زیر نشان داده شده استفاده کرد:
private static void TestMSBuild1(string projectPath)
{
  var regKey = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(@"SOFTWARE\Microsoft\MSBuild\ToolsVersions\4.0");
  if (regKey == null) return;
  var msBuildExeFilePath = Path.Combine(regKey.GetValue("MSBuildToolsPath").ToString(), "MSBuild.exe");
  var startInfo = new ProcessStartInfo
                    {
                      FileName = msBuildExeFilePath,
                      Arguments = projectPath,
                      WindowStyle = ProcessWindowStyle.Hidden
                    };
  var process = Process.Start(startInfo);
  process.WaitForExit();
}
بدین ترتیب عملیاتی مشابه عملیات Build در ویژوال استودیو انجام میشود و با توجه به تنظیمات موجود در فایل پروژه، پوشه‌های خروجی (مثلا bin و obj در حالت پیش فرض پروژه‌های ویژوال استودیو) نیز در مسیرهای مربوطه ایجاد میگردد.
مطالب
اعمال SEO بر روی AngularJS
در این بخش قصد داریم سئو را بر روی یک برنامه‌ی نوشته شده با آنگلولار و Asp.net Mvc اعمال نماییم. انگولار جی‌اس، صفحات را با  استفاده از جاوااسکریپت رندر میکند، ولی اکثر کرالر‌ها نمیتوانند جاوااسکریپت را اجرا کنند و موقع اجرای صفحات سایت ما  فقط یک div خالی را میبینند.
کاری که سرویس Prerender یا فیلتر سفارشی AjaxCrawlable برای ما انجام میدهد، درخواست‌هایی را که از طرف کرالرها آمده‌است را شناسایی میکند و مانند یک مرورگر، با استفاده از phantomjs آنرا اجرا میکند و نتیجه‌ی کامل صفحات ما را به صورت اچ تی ام ال استاتیک برمی‌گرداند.
فانتوم جی اس، موتور اختصاصی برای شبیه سازی مرورگر مبتنی بر Webkit می‌باشد. فانتوم جی اس را میتوانید بر روی ویندوز، لینوکس و مک نصب نمایید. فانتوم جی اس یک Console در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد که می‌توان توسط آن، برنامه‌های جاوااسکریپت را اجرا نمود. همچنین فانتوم جی اس میتواند اسکرین شاتی را نیز از محتوای وب سایت ما فراهم نماید.
 برای اینکه صفحات انگولار جی اس،ایندکس شوند سه مرحله وجود دارند:
1- به کرالر اطلاع دهیم که رندر کردن سایت، توسط جاوااسکریپت انجام میگردد؛ با اضافه کردن متاتگ زیر در اچ تی ام ال سایت (البته در حالت استفاده HTML5 push state ) :
<meta name="fragment" content="!">
<base href="/">
2- بعد از اضافه کردن متاتگ بالا، کرالر درخواست‌های خود را به صورت زیر به سایت ما ارسال میکند:
http://www.example.com/?_escaped_fragment_=
ما در این مثال از  HTML5 push state  استفاده میکنیم. بنابراین لینکی مانند http://www.example.com/user/123 توسط کرالر به صورت زیر دیده میشود: 
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
3- اچ تی ام ال کاملا رندر شده توسط سایت ما به کرالر ارسال گردد.
برای رندر کردن  اچ تی ام ال صفحات، چندین روش وجود دارد:
روش اول: میتوانیم از سرویس‌های آماده‌ای همچون Prerender.io   استفاده کنیم که سرویسهایی را برای زبانهای مختلف ارائه کرده‌اند. باتوجه به توضیحات نمونه استفاده از آن در Asp.Net Mvc کافیست در سایت Prerender.io  ثبت نام کرده، Token را دریافت کنیم و در کانفیگ برنامه قرار دهیم و در کلاس PreStart قطعه کد زیر را قرار دهیم:
DynamicModuleUtility.RegisterModule(typeof(Prerender.io.PrerenderModule));
مثال استفاده از Prerender.io را میتوانید از این آدرس Simple_Demo_Prerender.zip دانلود نمایید.
 
یکی از ابزارهای مناسب تست کردن اینکه صفحات توسط کرالر ایندکس میشوند یا خیر، برنامه screamingfrog میباشد.
در پنل Ajax آن، صفحات ایندکس شده ما نمایش داده میشوند. لینکی مشابه زیر را در مرورگر اجرا کرده، با ViewPage Source کردن آن میتوانید نتیجه اچ تی ام ال کاملا رندر شده را مشاهده نمایید.
http://www.example.com/user/123?_escaped_fragment_=
نسخه رایگان سرویس Prerender.io تا 250 صفحه را پوشش میدهد.

روش دوم: فیلتر سفارشی AjaxCrawlable. در اولین قدم نیاز به نصب فانتوم جی اس داریم:
<package id="PhantomJS" version="1.9.2" targetFramework="net452" />
<package id="phantomjs.exe" version="1.9.2.1" targetFramework="net452" />
فایل phantomjs.exe را از پوشه packages\PhantomJS.1.9.2\tools\phantomjs\phantomjs.exe یافته و در پوشه bin برنامه قرار دهید. با Attribute زیر هر درخواستی که توسط کرالر ارسال گردد به اکشن returnHTML منتقل میگردد.
برای اینکه خطای معروف A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client را دریافت نکنیم، کافیست قسمتهایی از آدرس را که شامل کاراکترهای خاصی مانند :// میباشند، از url حذف کنیم و در اکشن returnHtml قسمتهای حذف شده را  به url  اضافه نماییم.
کرالرها  با مشاهده تگ fragment، تمام لینکها را به همراه کوئری استرینگ _escaped_fragment_  میفرستند، که ما در سرور باید آنرا  با رشته خالی جایگزین نماییم.
 public class AjaxCrawlableAttribute : System.Web.Mvc.ActionFilterAttribute
    {
        private const string Fragment = "_escaped_fragment_";
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var request = filterContext.RequestContext.HttpContext.Request;
            var url = request.Url.ToString();
            if (request.QueryString[Fragment] != null && !url.Contains("HtmlSnapshot/returnHTML"))
            {
                url = url.Replace("?_escaped_fragment_=", string.Empty).Replace(request.Url.Scheme + "://", string.Empty);
                url = url.Split(':')[1];
                filterContext.Result = new RedirectToRouteResult(
                   new RouteValueDictionary { { "controller", "HtmlSnapshot" }, { "action", "returnHTML" }, { "url", url } });
            }
            return;
        }
    }
Route‌های پیشفرض را با کدهای زیر جایگزین میکنیم:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
             name: "HtmlSnapshot",
             url: "HtmlSnapshot/returnHTML/{*url}",
             defaults: new { controller = "HtmlSnapshot", action = "returnHTML", url = UrlParameter.Optional });

            routes.MapRoute(
            name: "SPA",
            url: "{*catchall}",
            defaults: new { controller = "Home", action = "Index" })
        }
 اضافه کردن این فیلتر به فیلترهای Asp.net Mvc 
 public class FilterConfig
    {
        public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
        {
            filters.Add(new AjaxCrawlableAttribute());
        }
    }
ایجاد کنترلر HtmlSnapshot و متد returnHTML :
Url را به عنوان آرگومان به تابع page.open فایل جاوااسکریپتی فانتوم میدهیم و بعد از اجرای کامل، خروجی را درViewData قرار میدهیم 
public ActionResult returnHTML(string url)
        {
            var prefix = HttpContext.Request.Url.Scheme + "://" + HttpContext.Request.Url.Host+":";
            url = prefix+url;
            string appRoot = Path.GetDirectoryName(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory);
            var startInfo = new ProcessStartInfo
            {
                Arguments = string.Format("{0} {1}", Path.Combine(appRoot, "Scripts\\seo.js"), url),
                FileName = Path.Combine(appRoot, "bin\\phantomjs.exe"),
                UseShellExecute = false,
                CreateNoWindow = true,
                RedirectStandardOutput = true,
                RedirectStandardError = true,
                RedirectStandardInput = true,
                StandardOutputEncoding = System.Text.Encoding.UTF8
            };
            var p = new Process();
            p.StartInfo = startInfo;
            p.Start();
            string output1 = p.StandardOutput.ReadToEnd();
            p.WaitForExit();
            ViewData["result"] = output1.Replace("<!-- ngView:  -->", "").Replace("ng-view=\"\"", "");
            return View();
        }
در فایل renderHtml.cshtml
@{ 
    Layout = null;
}
@Html.Raw(ViewBag.result)
ایجاد فایل seo.js  در پوشه Scripts سایت :
در این بخش webpage  را ایجاد میکنیم و آدرس صفحه را از[system.args[1  دریافت کرده و عملیات کپچر کردن را آغاز میکنیم و بعد از تکمیل اطلاعات در سرور، کد زیر اجرا میشود:
console.log(page.content)

var page = require('webpage').create();
var system = require('system');

var lastReceived = new Date().getTime();
var requestCount = 0;
var responseCount = 0;
var requestIds = [];
var startTime = new Date().getTime();;
page.onResourceReceived = function (response) {
    if (requestIds.indexOf(response.id) !== -1) {
        lastReceived = new Date().getTime();
        responseCount++;
        requestIds[requestIds.indexOf(response.id)] = null;
    }
};
page.onResourceRequested = function (request) {
    if (requestIds.indexOf(request.id) === -1) {
        requestIds.push(request.id);
        requestCount++;
    }
};

function checkLoaded() {
    return page.evaluate(function () {
        return document.all["compositionComplete"];
    }) != null;
}
// Open the page
page.open(system.args[1], function () {

});

var checkComplete = function () {
    // We don't allow it to take longer than 5 seconds but
    // don't return until all requests are finished
    if ((new Date().getTime() - lastReceived > 300 && requestCount === responseCount) || new Date().getTime() - startTime > 10000 || checkLoaded()) {
        clearInterval(checkCompleteInterval);
        console.log(page.content);
        phantom.exit();
    }
}
// Let us check to see if the page is finished rendering
var checkCompleteInterval = setInterval(checkComplete, 300);
صفحه Layout.Cshtml
<!DOCTYPE html>
<html ng-app="appOne">
<head>
    <meta name="fragment" content="!">
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <meta charset="utf-8" />
    <link href="~/favicon.ico" rel="shortcut icon" type="image/x-icon" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <base href="/">
    @Styles.Render("~/Content/css")
    @Scripts.Render("~/bundles/modernizr")
    <script src="~/Scripts/angular/angular.js"></script>
    <script src="~/Scripts/angular/angular-route.js"></script>
    <script src="~/Scripts/angular/angular-animate.js"></script>
    <script>
        angular.module('appOne', ['ngRoute'], function ($routeProvider, $locationProvider) {
            $routeProvider.when('/one', {
                template: "<div>one</div>", controller: function ($scope) {
                }
            })
            .when('/two', {
                template: "<div>two</div>", controller: function ($scope) {
                }
            }).when('/', {
                template: "<div>home</div>", controller: function ($scope) {
                }
            });
            $locationProvider.html5Mode({
                enabled: true
            });
        });
    </script>
</head>
<body>
    <div id="body">
        <section ng-view></section>
        @RenderBody()
    </div>
    <div id="footer">
        <ul class='xoxo blogroll'>
            <li><a href="one">one</a></li>
            <li><a href="two">two</a></li>
        </ul>
    </div>
</body>
</html>

چند نکته تکمیلی:
* فانتوم جی اس قادر به اجرای لینکهای فارسی (utf-8) نمیباشد.
 * اگر خطای syntax error را دریافت کردید ممکن است پروژه شما در مسیری طولانی در روی هارد دیسک قرار داشته باشد.
مطالب
پشتیبانی از انقیاد پویا در سی‌شارپ
زبان سی‌شارپ strongly typed و type safe است. کامپایلر بیشتر کد را از نظر صحت نوع (Type) بررسی میکند و در صورت بروز خطا، روند کامپایل متوقف خواهد شد. با این وجود سی‌شارپ اجازه میدهد که کدهای داینامیک نیز داشته باشیم؛ کدهایی که در زمان کامپایل برای کامپایلر ناشناس هستند و اگر خطای نوع در آنها وجود داشته باشد، در زمان اجرا مشخص شده و باعث توقف برنامه میشود. 

Type Safety

ایمنی نوع، قاعده‌ای است در زبانهای برنامه‌نویسی که اجازه نمیدهد متغیرها، مقادیری را دریافت کنند که متفاوت با نوع تعریف شده‌ی آنها باشد. اگر این بررسی وجود نداشت، در زمان اجرا مقادیر خوانده شده از حافظه باعث رفتاری غیر قابل پیش‌بینی میشد؛ مثلا در یک متغیر عددی، مقدار رشته‌ای ذخیره و در زمان اجرا با یک مقدار عددی دیگر جمع بسته و نمایش داده شود. کامپایلر همچنین بررسی اعضای اعلان نشده‌ی متغیرها را نیز انجام میدهد که در قطعه کد زیر آمده‌است:
string text = “String value”;
int textLength = text.Length;
int textMonth = text.Month; // won’t compile
با این حال ایمنی نوع در سی‌شارپ کاملا قابل اعتماد نیست و میشود به روشی آن را دور زد!  
public interface IGeometricShape
{
     double Circumference { get; }
     double Area { get; }
}
public class Square : IGeometricShape
{
     public double Side { get; set; }
     public double Circumference => 4 * Side;
     public double Area => Side * Side;
}
public class Circle : IGeometricShape
{
     public double Radius { get; set; }
     public double Circumference => 2 * Math.PI * Radius;
     public double Area => Math.PI * Radius * Radius;
}

IGeometricShape circle = new Circle { Radius = 1 };
Square square = ((Square)circle); // no compiler error
var side = square.Side;
در خط کدی که با کامنت مشخص شده، هر چند که دیده میشود نوع circle نمیتواند به نوع square تبدیل شود، اما این کد بدون خطا کامپایل و خطای InvalidCastException  در زمان اجرا رخ خواهد داد. به دلیل اینکه هر دو نوع circle و square از نوع پایه IGeometricShape هستند، کامپایلر خطایی نخواهد گرفت؛ اما در زمان اجرا و زمانیکه برنامه میخواهد اجزاء circle را به square تبدیل کند، مشخص میشود که امکان تبدیل کامل circle به square نیست و خطا رخ خواهد داد.

Dynamic Binding

توسط انقیاد پویا در سی‌شارپ، کامپایلر بررسی نوع را در زمان کامپایل انجام نخواهد داد. کامپایلر فرض را بر این میگیرد که کد معتبر است و تمام متغیرها به درستی قابل دسترسی هستند. بررسی‌ها در زمان اجرا خواهند بود و زمانی خطا رخ خواهد داد که مثلا دسترسی به یک عضو از یک متغیر امکانپذیر نباشد؛ به این دلیل که آن عضو برای آن نوع وجود ندارد. 
توسط کلمه کلیدی dynamic میتوان متغیرهایی را تعریف کرد که در زمان کامپایل از نظر نوع بررسی نشوند؛ مانند مثال زیر.
dynamic text = “String value”;
int textLength = text.Length;
int textMonth = text.Month; // throws exception at runtime
واضح است که مثال بالا بی‌فایده است؛  اولا خطا در زمان کامپایل مشخص نمیشود و ثانیا مدیریت خطا در زمان اجرا بر کارآیی برنامه تاثیر خواهد داشت. روش دیگر استفاده از dynamic که کارآیی پایینی دارد در مثال زیر آمده.  
public dynamic GetAnonymousType()
{
  return new
    {
        Name = “John”,
        Surname = “Doe”,
        Age = 42
    };
}

dynamic value = GetAnonymousType();
Console.WriteLine($”{value.Name} {value.Surname}, {value.Age}”);
در مثال بالا نوع بازگشتی متد و متغیری که برای نگهداری نوع بازگشتی تعریف شده از نوع dynamic هستند. هر چند که در زمان کامپایل میشود هر مقداری و نوعی را از متد بازگشت داد، اما مانند مثال قبل، تا زمان اجرا، صحت اینکه آیا واقعا چنین نوعی جهت بازگشت وجود دارد یا نه و همچنین اساسا نوع بازگشت داده شده قابل استفاده و تبدیل هست یا نه، بررسی نخواهد شد. مضاف بر این مشکلات، IntelliSense نخواهیم داشت و اگر بخواهیم از یک اسمبلی دیگر به متد بالا دسترسی پیدا کنیم با خطای RuntimeBinderException مواجه خواهیم شد؛ علت این است که  نوع‌های anonymous به صورت internal اعلان می‌شوند. اما میشود استفاده‌های بهتری از نوع dynamic داشت؛ برای مثال زمان استفاده از کتابخانه‌ی JSON.NET که نمونه‌ای از آن در زیر آمده.
string json = @"
{
     ""name"": ""John"",
     ""surname"": ""Doe"",
     ""age"": 42
}";

dynamic value = JObject.Parse(json);
Console.WriteLine($"{ value.name} { value.surname}, { value.age}");
مانند نوع anonymous در مثال قبل، متد Parse میتواند مقادیر را به صورت پویا برگشت دهد و میتوان از این مقادیر مانند خصوصیات شیء ایجاد شده، از JSON استفاده کرد، بدون آنکه کامپایلر از وجود آنها اطلاعی داشته باشد. به این ترتیب در زمان اجرا میشود اشیاء JSON را به برنامه داد و از مقادیر آن مانند دسترسی به یک property استفاده کرد؛ کاری که نمیشود با نوعهای anonymous که در مثال بالاتر آورده شد انجام داد. برای حل این مسئله میتوان از دو شیء کمکی در کتابخانه NET Framework. استفاده کرد.

ExpandoObject

بین این دو شیء، ExpandoObject ساده‌تر است. به همراه کلمه کلیدی dynamic، این شیء اجازه میدهد که به نوع ساخته شده از آن در زمان اجرا و به صورت پویا، عضوی اضافه یا حذف کنیم؛ این اعضا میتوانند متد هم باشند.
dynamic person = new ExpandoObject();
person.Name = "John";
person.Surname = "Doe";
person.Age = 42;
person.ToString = (Func<string>)(() => $”{person.Name} {person.Surname}, {person. Age}”);

Console.WriteLine($"{ person.Name}{ person.Surname}, { person.Age}");

  برای اینکه ببینیم در زمان اجرا چه اعضایی به این شی اضافه شده، می‌توان نمونه ساخته شده از آن را به نوع <IDictionary<string, object تبدیل و در یک حلقه به آنها دسترسی پیدا کرد. از همین طریق هم میشود عضوی را حذف کرد.

var dictionary = (IDictionary<string, object>)person;
foreach (var member in dictionary)
{
     Console.WriteLine($”{member.Key} = {member.Value}”);
}
dictionary.Remove(“ToString”);

DynamicObject

از آنجایی که ExpandoObject برای سناریو‌های ساده کاربرد دارد و کنترل کمتری بر روی اعضا و نمونه‌های ایجاد شده‌ی توسط آن داریم، می‌توان از شیء DynamicObject استفاده کرد؛ البته نیاز به کدنویسی بیشتری دارد. پیاده‌سازی اعضا برای شیء DynamicObject در یک کلاس صورت میگیرد که در زیر آورده شده‌است:

class MyDynamicObject : DynamicObject
{
       private readonly Dictionary<string, object> members = new Dictionary<string, object>();

       public override bool TryGetMember(GetMemberBinder binder, out object result)
       {
              if (members.ContainsKey(binder.Name))
              {
                  result = members[binder.Name];
                  return true;
              }
              else
              {
                  result = null;
                  return false;
             }
       }

      public override bool TrySetMember(SetMemberBinder binder, object value)
      {
               members[binder.Name] = value;
              return true;
      }

      public bool RemoveMember(string name)
      {
            return members.Remove(name);
      }

}

dynamic person = new MyDynamicObject();
person.Name = “John”;
person.Surname = “Doe”;
person.Age = 42;
person.AsString = (Func<string>)(() => $”{person.Name} {person.Surname}, {person.
Age}”);
یک نکته در قطعه کد بالا وجود دارد. در شیء ExpandoObject، متد ToString را اضافه کردیم، اما برای شیء DynamicObject نام آن را تغییر داده و مثلا AsString گذاشتیم. اگر از نام ToString استفاده میکردیم در زمان فراخوانی، متد پیش‌فرض کلاس DynamicObject فراخوانی میشد. DynamicObject زمانی یک عضو پویا را فراخوانی میکند که آن عضو جدید از قبل وجود نداشته باشد. از آنجا که خود کلاس، متد ToString را دارد متد TryGetMember برای فراخوانی کردن آن اجرا نخواهد شد.
مطالب
روش‌هایی برای بهبود سرعت برنامه‌های مبتنی بر Entity framework
در این مطلب تعدادی از شایع‌ترین مشکلات حین کار با Entity framework که نهایتا به تولید برنامه‌هایی کند منجر می‌شوند، بررسی خواهند شد.

مدل مورد بررسی

    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
    }

    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }
    }
کوئری‌هایی که در ادامه بررسی خواهند شد، بر روی رابطه‌ی one-to-many فوق تعریف شده‌اند؛ یک کاربر به همراه تعدادی مطلب منتشر شده.


مشکل 1: بارگذاری تعداد زیادی ردیف
 var data = context.BlogPosts.ToList();
در بسیاری از اوقات، در برنامه‌های خود تنها نیاز به مشاهده‌ی قسمت خاصی از یک سری از اطلاعات، وجود دارند. به همین جهت بکارگیری متد ToList بدون محدود سازی تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده، سبب بالا رفتن مصرف حافظه‌ی سرور و همچنین بالا رفتن میزان داده‌ای که هر بار باید بین سرور و کلاینت منتقل شوند، خواهد شد. یک چنین برنامه‌هایی بسیار مستعد به استثناهایی از نوع out of memory هستند.
راه حل:  با استفاده از Skip و Take، مباحث صفحه‌ی بندی را اعمال کنید.


مشکل 2: بازگرداندن تعداد زیادی ستون
 var data = context.BlogPosts.ToList();
فرض کنید View برنامه، در حال نمایش عناوین مطالب ارسالی است. کوئری فوق، علاوه بر عناوین، شامل تمام خواص تعریف شده‌ی دیگر نیز هست. یک چنین کوئری‌هایی نیز هربار سبب هدر رفتن منابع سرور می‌شوند.
راه حل: اگر تنها نیاز به خاصیت Content است، از Select و سپس ToList استفاده کنید؛ البته به همراه نکته 1.
 var list = context.BlogPosts.Select(x => x.Content).Skip(15).Take(15).ToList();


مشکل 3: گزارشگیری‌هایی که بی‌شباهت به حمله‌ی به دیتابیس نیستند
 foreach (var post in context.BlogPosts)
{
     Console.WriteLine(post.User.Name);
}
فرض کنید قرار است رکوردهای مطالب را نمایش دهید. در حین نمایش این مطالب، در قسمتی از آن باید نام نویسنده نیز درج شود. با توجه به رابطه‌ی تعریف شده، نوشتن post.User.Name به ازای هر مطلب، بسیار ساده به نظر می‌رسد و بدون مشکل هم کار می‌کند. اما ... اگر خروجی SQL این گزارش را مشاهده کنیم، به ازای هر ردیف نمایش داده شده، یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی، جهت دریافت نام نویسنده یک مطلب وجود دارد.
این مورد به lazy loading مشهور است و در مواردی که قرار است با یک مطلب و یک نویسنده کار شود، شاید اهمیتی نداشته باشد. اما در حین نمایش لیستی از اطلاعات، بی‌شباهت به یک حمله‌ی شدید به بانک اطلاعاتی نیست.
راه حل: در گزارشگیری‌ها اگر نیاز به نمایش اطلاعات روابط یک موجودیت وجود دارد، از متد Include استفاده کنید تا Lazy loading لغو شود.
 foreach (var post in context.BlogPosts.Include(x=>x.User))


مشکل 4:  فعال بودن بی‌جهت مباحث ردیابی اطلاعات
 var data = context.BlogPosts.ToList();
در اینجا ما فقط قصد داریم که لیستی از اطلاعات را دریافت و سپس نمایش دهیم. در این بین، هدف، ویرایش یا حذف اطلاعات این لیست نیست. یک چنین کوئری‌هایی مساوی هستند با تشکیل dynamic proxies مخصوص EF جهت ردیابی تغییرات اطلاعات (مباحث AOP توکار). EF توسط این dynamic proxies، محصور کننده‌هایی را برای تک تک آیتم‌های بازگشت داده شده از لیست تهیه می‌کند. در این حالت اگر خاصیتی را تغییر دهید، ابتدا وارد این محصور کننده (غشاء نامرئی) می‌شود، در سیستم ردیابی EF ذخیره شده و سپس به شیء اصلی اعمال می‌گردد. به عبارتی شیء در حال استفاده، هر چند به ظاهر post.User است اما در واقعیت یک User دارای روکشی نامرئی از جنس dynamic proxy‌های EF است. تهیه این روکش‌ها، هزینه‌بر هستند؛ چه از لحاظ میزان مصرف حافظه و چه از نظر سرعت کار.
راه حل: در گزاشگیری‌ها، dynamic proxies را توسط متد AsNoTracking غیرفعال کنید:
 var data = context.BlogPosts.AsNoTracking().Skip(15).Take(15).ToList();


مشکل 5: باز کردن  تعداد اتصالات زیاد به بانک اطلاعاتی در طول یک درخواست

هر Context دارای اتصال منحصربفرد خود به بانک اطلاعاتی است. اگر در طول یک درخواست، بیش از یک Context مورد استفاده قرار گیرد، بدیهی است به همین تعداد اتصال باز شده به بانک اطلاعاتی، خواهیم داشت. نتیجه‌ی آن فشار بیشتر بر بانک اطلاعاتی و همچنین کاهش سرعت برنامه است؛ از این لحاظ که اتصالات TCP برقرار شده، هزینه‌ی بالایی را به همراه دارند.
روش تشخیص:
        private void problem5MoreThan1ConnectionPerRequest() 
        {
            using (var context = new MyContext())
            {
                var count = context.BlogPosts.ToList();
            }
        }
داشتن متدهایی که در آن‌ها کار وهله سازی و dispose زمینه‌ی EF انجام می‌شود (متدهایی که در آن‌ها new Context وجود دارد).
راه حل: برای حل این مساله باید از روش‌های تزریق وابستگی‌ها استفاده کرد. یک Context وهله سازی شده‌ی در طول عمر یک درخواست، باید بین وهله‌های مختلف اشیایی که نیاز به Context دارند، زنده نگه داشته شده و به اشتراک گذاشته شود.


مشکل 6: فرق است بین IList و IEnumerable
DataContext = from user in context.Users
                      where user.Id>10
                      select user;
خروجی کوئری LINQ نوشته شده از نوع IEnumerable است. در EF، هربار مراجعه‌ی مجدد به یک کوئری که خروجی IEnumerable دارد، مساوی است با ارزیابی مجدد آن کوئری. به عبارتی، یکبار دیگر این کوئری بر روی بانک اطلاعاتی اجرا خواهد شد و رفت و برگشت مجددی صورت می‌گیرد.
زمانیکه در حال تهیه‌ی گزارشی هستید، ابزارهای گزارشگیر ممکن است چندین بار از نتیجه‌ی کوئری شما در حین تهیه‌ی گزارش استفاده کنند. بنابراین برخلاف تصور، data binding انجام شده، تنها یکبار سبب اجرای این کوئری نمی‌شود؛ بسته به ساز و کار درونی گزارشگیر، چندین بار ممکن است این کوئری فراخوانی شود.
راه حل: یک ToList را به انتهای این کوئری اضافه کنید. به این ترتیب از نتیجه‌ی کوئری، بجای اصل کوئری استفاده خواهد شد و در این حالت تنها یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد خواهید بود.


مشکل 7: فرق است بین IQueryable و IEnumerable

خروجی IEnumerable، یعنی این عبارت را محاسبه کن. خروجی IQueryable یعنی این عبارت را درنظر داشته باش. اگر نیاز است نتایج کوئری‌ها با هم ترکیب شوند، مثلا بر اساس رابط کاربری برنامه، کاربر بتواند شرط‌های مختلف را با هم ترکیب کند، باید از ترکیب IQueryableها استفاده کرد تا سبب رفت و برگشت اضافی به بانک اطلاعاتی نشویم.


مشکل 8: استفاده از کوئری‌های Like دار
 var list = context.BlogPosts.Where(x => x.Content.Contains("test"))
این نوع کوئری‌ها که در نهایت به Like در SQL ترجمه می‌شوند، سبب full table scan خواهند شد که کارآیی بسیار پایینی دارند. در این نوع موارد توصیه شده‌است که از روش‌های full text search استفاده کنید.


مشکل 9: استفاده از Count بجای Any

اگر نیاز است بررسی کنید مجموعه‌ای دارای مقداری است یا خیر، از Count>0 استفاده نکنید. کارآیی Any و کوئری SQL ایی که تولید می‌کند، به مراتب بیشتر و بهینه‌تر است از Count>0.


مشکل 10: سرعت insert پایین است

ردیابی تغییرات را خاموش کرده و از متد جدید AddRange استفاده کنید. همچنین افزونه‌هایی برای Bulk insert نیز موجود هستند.


مشکل 11: شروع برنامه کند است

می‌توان تمام مباحث نگاشت‌های پویای کلاس‌های برنامه به جداول و روابط بانک اطلاعاتی را به صورت کامپایل شده در برنامه ذخیره کرد. این مورد سبب بالا رفتن سرعت شروع برنامه خصوصا در حالتیکه تعداد جداول بالا است می‌شود.