مطالب
اصول و قراردادهای نام‌گذاری در دات‌نت
نامگذاری (Naming) اشیا یک برنامه شاید در نگاه اول دارای اهمیت بالایی نباشه، اما تجربه نشون داده که در پروژه‌های بزرگ که با کمک چندین مجموعه به انجام میرسه نامگذاری صحیح و اصولی که از یکسری قواعد کلی و مناسب پیروی میکنه میتونه به پیشبرد اهداف و مدیریت راحتتر برنامه کمک بسیاری بکنه.
بیشتر موارد اشاره شده در این مطلب از کتاب جامع و مفید Framework Design Guidelines اقتباس شده که خوندن این کتاب مفید رو به خوانندگان توصیه میکنم.
برای کمک به نوشتن اصولی و راحتتر سورسهای برنامه‌ها در ویژوال استودیو نرم افزارهای متعددی وجود داره که با توجه به تجربه شخصی خودم نرم افزار Resharper  محصول شرکت Jetbrains یکی از بهترین هاست که در مورد خاص مورد بحث در این مطلب نیز بسیار خوب عمل میکنه.
برخی از موارد موجود در مطلب جاری نیز از قراردادهای پیشفرض موجود در نرم افزار Resharper نسخه 6.0 برگرفته شده است و قسمتی نیز از تجربه شخصی خودم و سایر دوستان و همکاران بوده است.
اصل این مطلب حدود یکسال پیش تهیه شده و اگر نقایصی وجود داره لطفا اشاره کنین.

اصول و قراردادهای نام‌گذاری در دات‌نت
انواع نام‌گذاری
نام‌گذاری اشیا در حالت کلی را می‌توان به سه روش زیر انجام داد:
1. Pascal Casing: در این روش حرف اول هر کلمه در نام شی به صورت بزرگ نوشته می‌شود.
FirstName
2. camel Casing: حرف اول در اولین کلمه نام هر شی به صورت کوچک و حرف اول بقیه کلمات به صورت بزرگ نوشته می‌شود.
firstName
3. Hungarian: در این روش برای هر نوع شی موجود یک پیشوند درنظر گرفته می‌شود تا از روی نام شی بتوان به نوع آن پی برد. در ادامه و پس از این پیشوندها سایر کلمات بر اساس روش Pascal Casing نوشته می‌شوند.
strFirstName
lblFirstName
نکته: استفاده از این روش به جز در نام‌گذاری کنترل‌های UI منسوخ شده است.

قراردادهای کلی
1. نباید نام اشیا تنها در بزرگ یا کوچک بودن حروف با هم فرق داشته باشند. به عنوان مثال نباید دو کلاس با نام‌های MyClass و myClass داشته باشیم. هرچند برخی از زبان‌ها case-sensitive هستند اما برخی دیگر نیز چنین قابلیتی ندارند (مثل VB.NET). بنابراین اگر بخواهیم کلاس‌های تولیدی ما در تمام محیط‌ها و زبان‌های برنامه نویسی قابل اجرا باشند باید از این قرارداد پیروی کنیم.
2. تا آنجا که امکان دارد باید از به‌کار بردن مخفف کلمات در نام‌گذاری اشیا دوری کنیم. مثلا به جای استفاده از GetChr باید از GetCharacter استفاده کرد.
البته در برخی موارد که مخفف واژه موردنظر کاربرد گسترده ای دارد می‌توان از عبارت مخفف نیز استفاده کرد. مثل UI به جای UserInterface و یا IO به جای InputOutput.
 
آ. اصول نام‌گذاری فضای نام (namespace)
1. اساس نام‌گذاری فضای نام باید از قاعده زیر پیروی کند:
<Company>.<Technology|Produt|Project>[.<Feature>][.<SubNamespace>]
( < > : اجباری        [ ] : اختیاری )
2. برای نام‌گذاری فضای نام باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. در هنگام تعریف فضاهای نام به وابستگی آنها توجه داشته باشید. به عنوان مثال اشیای درون یک فضای نام پدر نباید به اشیای درون فضای نام یکی از فرزندانش وابسته باشد. مثلا در فضای نام System نباید اشیایی وجود داشته باشند که به اشیای درون فضای نام System.UI وابسته باشند.
4. سعی کنید از نام‌ها به صورت جمع برای عناوین فضای نام استفاده کنید. مثلا به جای استفاده از Kara.CSS.HQ.Manager.Entity از Kara.CSS.HQ.Manager.Entities استفاده کنید. البته برای مورادی که از عناوین مخفف و یا برندهای خاص استفاده کرده‌اید از این قرارداد پیروی نکنید. مثلا نباید از عنوانی شبیه به Kara.CSS.Manager.IOs استفاده کنید.
5. از عنوانی پایدار و مستقل از نسخه محصول برای بخش دوم عنوان فضای نام استفاده کنید. بدین معنی که این عناوین با گذر زمان و تغییر و تحولات در محتوای محصول و یا تولیدکننده نباید تغییر کنند. مثال:
Microsoft.Reporting.WebForms
Kara.Support.Manager.Enums
Kara.CSS.HQ.WebUI.Configuration
6. از عناوین یکسان برای فضای نام و اشیای درون آن استفاده نکنید. مثلا نباید کلاسی با عنوان Manager در فضای نام Kara.CSS.Manager وجود داشته باشد.
7. از عناوین یکسان برای اشیای درون فضاهای نام یک برنامه استفاده نکنید. مثلا نباید دو کلاس با نام Package در فضاهای نام Kara.CSS.Manger و Kara.CSS.Manger.Entities داشته باشید.

ب. اصول نام‌گذاری کلاس‌ها و Structها
1. عنوان کلاس باید اسم یا موصوف باشد.
2. در نام‌گذاری کلاس‌ها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد مثل C یا Cls نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف (و یا در برخی موارد خیلی خاص، شماره نسخه) در نام‌گذاری کلاس‌ها استفاده شود.
مثال:
درست:
PackageManager , PacakgeConfigGenerator
Circle , Utility , Package
نادرست:
CreateConfig , classdata
CManager , ClsPackage , Config_Creator , Config1389
6. در نام‌گذاری اشیای Generic از استفاده از عناوینی چون Element, Node, Log و یا Message پرهیز کنید. این کار موجب به‌وجودآمدن کانفلیکت در عناوین اشیا می‌شود. در این موارد بهتر است از عناوینی چون FormElement, XmlNode, EventLog و SoapMessage استفاده شود. درواقع بهتر است نام اشیای جنریک، برای موارد موردنیاز، کاملا اختصاصی و درعین حال مشخص‌کننده محتوا و کاربرد باشند.
7. از عناوینی مشابه عناوین کتابخانه‌های پایه دات‌نت برای اشیای خود استفاده نکنید. مثلا نباید کلاسی با عنوان Console, Parameter, Action و یا Data را توسعه دهید. هم‌چنین از کابرد عناوینی مشابه اشیای موجود در فضاهای نام غیرپایه دات‌نت و یا غیردات‌نتی اما مورداستفاده در پروژه خود که محتوا و کاربردی مختص همان فضای نام دارند پرهیز کنید. مثلا نباید کلاسی با عنوان Page در صورت استفاده از فضای نام System.Web.UI تولید کنید.
8. سعی کنید در مواردی که مناسب به‌نظر می‌رسد از عنوان کلاس پایه در انتهای نام کلاس‌های مشتق‌شده استفاده کنید. مثل FileStream که از کلاس Stream مشتق شده است. البته این قاعده در تمام موارد نتیجه مطلوب ندارد. مثلا کلاس Button که از کلاس Control مشتق شده است. بنابراین در به‌کاربردن این مورد بهتر است تمام جوانب و قواعد را درنظر بگیرید.

پ. اصول نام‌گذاری مجموعه‌ها (Collections)
یک مجموعه در واقع یک نوع کلاس خاص است که حاوی مجموعه‌ای از داده‌هاست و از همان قوانین کلاس‌ها برای نام‌گذاری آن‌ها استفاده می‌شود.
1. بهتر است در انتهای عنوان مجموعه از کلمه Collection استفاده شود. مثال:
CenterCollection , PackageCollection
2. البته درصورتی‌که کلاس مورد نظر ما رابط IDictionary را پیاده‌سازی کرده باشد بهتر است از پسوند Dictionary استفاده شود.

ت. اصول نام‌گذاری Delegateها
1. عنوان یک delegate باید اسم یا موصوف باشد.
2. در نام‌گذاری delegateها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد مثل D یا del نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف در نام‌گذاری delegateها استفاده شود.
6. نباید در انتهای نام یک delegate از عبارت Delegate استفاده شود.
7. بهتر است که درصورت امکان در انتهای نام یک delegate که برای Event Handler استفاده نمی‌شود از عبارت Callback استفاده شود. البته تنها درصورتی‌که معنی و مفهوم مناسب را داشته باشد.
مثال:
نحوه تعریف یک delegate
public delegate void Logger (string log);
public delegate void LoggingCallback (object sender, string reason);

ث. اصول نام‌گذاری رویدادها (Events)
1. عنوان یک رویداد باید فعل یا مصدر باشد.
2. در نام‌گذاری کلاس‌ها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف در نام‌گذاری رویدادها استفاده شود.
6. بهتر است از پسوند EventHandler در عنوان هندلر رویداد استفاده شود.
7. از به کاربردن عباراتی چون AfterXXX و یا BeforeXXX برای نمایش رویدادهای قبل و یا بعد از رخداد خاصی خودداری شود. به جای آن باید از اسم مصدر (شکل ingدار فعل) برای نام‌گذاری رویداد قبل از رخداد و هم‌چنین شکل گذشته فعل برای نام‌گذاری رویداد بعد از رخداد خاص استفاده کرد.
مثلا اگر کلاسی دارای رویداد Open باشد باید از عنوان Openning برای رویداد قبل از Open و از عنوان Opened برای رویداد بعد از Open استفاده کرد.
8. نباید از پیشوند On برای نام‌گذاری رویداد استفاده شود.
9. همیشه پارامتر e و sender را برای آرگومانهای رویداد پیاده سازی کنید. sender که از نوع object است نمایش دهنده شیی است که رویداد مربوطه را به وجود آورده است و e درواقع آرگومانهای رویداد مربوطه است.
10. عنوان کلاس‌آرگومان‌های رویداد باید دارای پسوند EventArgs باشد.
مثال:
عنوان کلاس‌آرگومان:
AddEventArgs , EditEventArgs , DeleteEventArgs
عنوان رویداد:
Adding , Add , Added
تعریف یک EventHandler:
public delegate void <EventName>EventHandler  (object sender, <EventName>EventArgs e);
نکته: نیاز به تولید یک EventHandler مختص توسعه یک برنامه به‌ندرت ایجاد می‌شود. در اکثر موارد می‌توان با استفاده از کلاس جنریک <EventHandler<TEventArgs تمام احتیاجات خود را برطرف کرد.
تعریف یک رویداد:
public event EventHandler <AddEventArgs> Adding;

ج. اصول نام‌گذاری Attributeها
1. عنوان یک attribute باید اسم یا موصوف باشد.
2. در نام‌گذاری attributeها باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. نباید از عناوین مخففی که رایج نیستند استفاده کرد.
4. از پیشوندهای زائد مثل A یا atr نباید استفاده شود.
5. نباید از کاراکترهایی به غیر از حروف در نام‌گذاری attributeها استفاده شود.
6. بهتر است در انتهای نام یک attribute از عبارت Attribute استفاده شود.
مثال:
DisplayNameAttribute , MessageTypeAttribute

چ. اصول نام‌گذاری Interfaceها
1. در ابتدای عنوان interface باید از حرف I استفاده شود.
2. نام باید اسم، موصوف یا صفتی باشد که interface را توصیف می‌کند.
به عنوان مثال:
IComponent  (اسم)
IConnectionProvider (موصوف)
ICloneable (صفت)
3. از روش Pascal Casing استفاده شود.
4. خودداری از بکاربردن عبارات مخفف غیررایج.
5. باید تنها از کاراکترهای حرفی در نام interface استفاده شود.
 
ح. اصول نام‌گذاری Enumerationها
1. استفاده از روش Pascal Casing
2. خودداری از کاربرد عبارات مخفف غیررایج
3. تنها از کاراکترهای حرفی در نام Enumretionها استفاده شود.
4. نباید از پسوند یا پیشوند Enum یا Flag استفاده شود.
5. اعضای یک Enum نیز باید با روش Pascal Casing نام‌گذاری شوند.
مثال:
public enum FileMode {
    Append,
    Read, …
}
6. درصورتی‌که enum موردنظر از نوع flag نیست باید عنوان آن مفرد باشد. 
7. درصورتی‌که enum موردنظر برای کاربرد flag طراحی شده باشد نام آن باید جمع باشد. مثال:
[Flag]
public enum KeyModifiers {
    Alt = 1, 
    Control = 2,
    Shift = 4
}
8. از به‌کاربردن پسوند و یا پیشوندهای اضافه در نام‌گذاری اعضای یک enum نیز پرهیز کنید. مثلا نام‌گذاری زیر نادرست است:
public enum OperationState {
    DoneState, 
    FaultState,
    RollbackState
}

خ. اصول نام‌گذاری متدها
1. نام متد باید فعل یا ترکیبی از فعل و اسم یا موصوف باشد.
2. باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. خودداری از بکاربردن عبارات مخفف غیررایج و یا استفاده زیاد از اختصار
4. تنها از کاراکترهای حرفی برای نام متد استفاده شود.
مثال:
AddDays , Save , DeleteRow , BindData , Close , Open

د. اصول نام‌گذاری Propertyها
1. نام باید اسم، صفت یا موصوف باشد.
2. باید از روش Pascal Casing استفاده شود.
3. خودداری از بکاربردن عبارات مخفف غیررایج.
4. تنها از کاراکترهای حرفی برای نام‌گذاری پراپرتی استفاده شود.
مثال:
Radius , ReportType , DataSource , Mode , CurrentCenterId
5. از عبارت Get در ابتدای هیچ Propertyای استفاده نکنید.
6. نام خاصیت‌هایی که یک مجموعه برمی‌گرداند باید به صورت جمع باشد. عنوان این Propertyها نباید به‌صورت مفرد به همراه پسوند Collection یا List باشد. مثال:
public CenterCollection Centers { get; set; }
7. خواص Boolean را با عناوینی مثبت پیاده‌سازی کنید. مثلا به‌جای استفاده از CantRead از CanRead استفاده کنید. بهتر است این Propertyها پیشوندهایی چون Is, Can یا Has داشته باشند، البته تنها درصورتی‌که استفاده از چنین پیشوندهایی ارزش افزوده داشته و مفهوم آن را بهتر برساند. مثلا عنوان CanSeek مفهوم روشن‌تری نسبت به Seekable دارد. اما استفاده از Created خیلی بهتر از IsCreated است یا Enabled کاربرد به مراتب راحت‌تری از IsEnabled دارد.
برای تشخیص بهتر این موارد بهتر است از روش ifسنجی استفاده شود. به عنوان مثال
if (list.Contains(item))
if (regularExpression.Matches(text))
if (stream.CanSeek)
if (context.Created)
if (form.Enabled)
مفهوم درست‌تری نسبت به موارد زیر دارند:
if (list.IsContains(item))
if (regularExpression.Match(text))
if (stream.Seekable)
if (context.IsCreated)
if (form.IsEnabled)
8. بهتر است در موارد مناسب عنوان Property با نام نوعش برابر باشد. مثلا
public Color Color { get; set; }

ذ. اصول نام‌گذاری پارامترها
پارامتر درحالت کلی به آرگومان وروی تعریف شده برای یک متد گفته می‌شود.
1. حتما از یک نام توصیفی استفاده شود. از نام‌گذاری پارامترها براساس نوعشان به‌شدت پرهیز کنید.
2. از روش camel Casing استفاده شود.
3. تنها از کاراکترهای حرفی برای نام‌گذاری پارامترها استفاده شود.
مثال:
firstName , e , id , packageId , centerName , name
4. نکاتی برای نام‌گذاری پارامترهای Operator Oveloading:
- برای operatorهای دو پارامتری (binary operators) از عناوین left و right برای پارامترهای آن استفاده کنید:
public static MyType operator +(MyType left, MyType right)
public static bool operator ==(MyType left, MyType right)
- برای operatorهای تک‌پارامتری (unary operators) اگر برای پارامتر مورد استفاده هیچ عنوان توصیفی مناسبی پیدا نکردید حتما از عبارت value استفاده کنید:
public static MyType operator ++(MyType value)
- درصورتی‌که استفاده از عناوین توصیفی دارای ارزش افزوده بوده و خوانایی کد را بهتر می‌کند حتما از این نوع عناوین استفاده کنید:
public static MyType operator /(MyType dividend, MyType divisor)
- نباید از عبارات مخفف یا عناوینی با اندیس‌های عددی استفاده کنید:
public static MyType operator -(MyType d1, MyType d2) // incorrect!

ر. اصول نام‌گذاری متغیر (Variable)ها
- نام متغیر باید اسم، صفت یا موصوف باشد.
نام‌گذاری متغیرها باید با توجه به نوع آن انجام شود.
1. متغیرهای عمومی (public) و protected و Constantها
- استفاده از روش Pascal Casing
- تنها از کاراکترهای حرفی برای نام متغیر عمومی استفاده شود.
مثال:
Area , DataBinder , PublicCacheName
2. متغیرهای private (در سطح کلاس یا همان field)
- نام این نوع متغیر باید با یک "_" شروع شود.
- از روش camel Casing استفاده شود.
مثال:
_centersList
_firstName
_currentCenter
3. متغیرهای محلی در سطح متد
- باید از روش camel Casing استفاده شود.
- تنها از کاراکترهای حرفی استفاده شود.
مثال:
parameterType , packageOperationTypeId

ز. اصول نام‌گذاری کنترل‌های UI
1. نام باید اسم یا موصوف باشد.
2. استفاده از روش Hungarian !
3. عبارت مخفف معرفی‌کننده کنترل، باید به اندازه کافی برای تشخیص نوع آن مناسب باشد.
مثال:
lblName (Label)
txtHeader (TextBox)
btnSave (Button)

ژ. اصول نام‌گذاری Exceptionها
تمام موارد مربوط به نام‌گذاری کلاس‌ها باید در این مورد رعایت شود. 
1. باید از پسوند Exception در انتهای عنوان استفاده شود.
مثال:
ArgumentNullException , InvalidOperaionException

س. نام‌گذاری اسمبلی‌ها و DLLها
1. عناوینی که برای نام‌گذاری اسمبلی‌ها استفاده می‌شوند، باید نمایش‌دهنده محتوای کلی آن باشند. مثل:
System.Data
2. از روش زیر برای نام‌گذاری اسمبلی‌ها استفاده شود:
<Company>.<Component>.dll
<Company>.<Project|Product|Technology>.<Component>.dll
مثل:
Microsoft.CSharp.dll , Kara.CSS.Manager.dll

ش. نام‌گذاری پارامترهای نوع (Generic (type parameter
1. از حرف T برای پارامترهای تک‌حرفی استفاده کنید. مثل:
public int IComparer<T> {…}
public delegate bool Predicate<T> (T item)
2. تمامی پارامترهای جنریک را با عناوینی توصیفی و مناسب که مفهوم و کاربرد آنرا برساند نام‌گذاری کنید، مگر آنکه یافتن چنین عباراتی ارزش افزوده‌ای در روشن‌تر کردن کد نداشته باشد. مثال:
public int ISessionChannel<TSession> {…}
public delegate TOutput Converter<TInput, TOutput> (TInput from)
public class Nullable<T> {…}
public class List<T> {…}
3. در ابتدای عناوین توصیفی حتما از حرف T استفاده کنید.
4. بهتر است تا به‌صورتی روشن نوع قید قرار داده شده بر روی پارامتری خاص را در نام آن پارامتر نمایش دهید. مثلا اگر قید ISession را برای پارامتری قرار دادید بهتر است نام آن پارامتر را TSession درنظر بگیرید.
 
ص. نام‌گذاری کلید Resourceها
به دلیل شباهت ساختاری که میان کلیدهای resource و propertyها وجود دارد قواعد نام‌گذاری propertyها در اینجا نیز معتبر هستند.
1. از روش نام‌گذاری Pascal Casing برای کلیدهای resource استفاده کنید.
2. از عناوین توصیفی برای این کلیدها استفاده کنید. سعی کنید تا حد امکان به هیچ وجه از عناوین کوتاه و یا مخففی که مفهوم را به‌صورت ناکامل می‌رساند استفاده نکنید. درواقع سعی کنید که خوانایی بیشتر کد را فدای فضای بیشتر نکنید.
3. از کلیدواژه‌های CLR و یا زبان مورداستفاده برای برنامه‌نویسی در نام‌گذاری این کلیدها استفاده نکنید.
4. تنها از حروف و اعداد و _ در نام‌گذاری این کلیدها استفاده کنید.
5. سعی کنید از عناوین توصیفی همانند زیر برای پیام‌های مناسب خطاها جهت نمایش به کاربر برای کلیدهای مربوطه استفاده کنید. درواقع نام کلید باید ترکیبی از نام نوع خطا و یک آی‌دی مشخص‌کننده پیغام مربوطه باشد:
ArgumentExceptionIllegalCharacters
ArgumentExceptionInvalidName
ArgumentExceptionFileNotFound
 
نکاتی درمورد کلمات مرکب
کلمات مرکب به کلماتی گفته می‌شود که در آن از بیش از یک کلمه با مفهوم مستقل استفاده شده باشد. مثل Callback یا FileName. 
باید توجه داشت که با تمام کلمات موجود در یک کلمه مرکب نباید همانند یک کلمه مستقل رفتار کرد و حرف اول آن را در روش‌های نام‌گذاری موجود به‌صورت بزرگ نوشت. کلمات مرکبی وجود دارند که به آن‌ها closed-form گفته می‌شود. این کلمات مرکب با اینکه از 2 یا چند کلمه دارای مفهوم مستقل تشکیل شده‌اند اما به‌خودی‌خود دارای مفهوم جداگانه و مستقلی هستند. برای تشخیص این کلمات می‌توان به فرهنگ لغت مراجعه کرد (و یا به‌سادگی از نرم‌افزار Microsoft Word استفاده کرد) و دریافت که آیا کلمه مرکب موردنظر آیا مفهوم مستقلی برای خود دارد، یعنی درواقع آیا عبارتی closed-form است. با کلمات مرکب از نوع closed-form همانند یک کلمه ساده برخورد می‌شود! 
در جدول زیر مثال‌هایی از عبارات رایج و نحوه درست و نادرست استفاده از هریک نشان داده شده است.

Pascal Casing

camel Casing

Wrong

Callback

callback

CallBack

BitFlag

bitFlag

Bitflag / bitflag

Canceled

canceled

Cancelled

DoNot

doNot

Donot / Don’t

Email

email

EMail

Endpoint

endpoint

EndPoint / endPoint

FileName

fileName

Filename / filename

Gridline

gridline

GridLine / gridLine

Hashtable

hashtable

HashTable / hashTable

Id

id

ID

Indexes

indexes

Indices

LogOff

logOff

Logoff / LogOut !

LogOn

logOn

Logon / LogIn !

SignOut

signOut

Signout / SignOff

SignIn

signIn

Signin / SignOn

Metadata

metadata

MetaData / metaData

Multipanel

multipanel

MultiPanel / multiPanel

Multiview

multiview

MultiView / multiView

Namespace

namespace

NameSpace / nameSpace

Ok

ok

OK

Pi

pi

PI

Placeholder

placeholder

PlaceHolder / placeHolder

UserName

username

Username / username

WhiteSpace

whiteSpace

Whitespace / whitespace

Writable

writable

Writeable / writeable

همان‌طور که در جدول بالا مشاهد می‌شود در استفاده از قوانین عبارات مخفف دو مورد استثنا وجود دارد که عبارتند از Id و Ok. این کلمات باید همان‌طور که در اینجا نشان داده شده‌اند استفاده شوند.
 
نکاتی درباره عبارات مخفف
1. عبارات مخفف (Acronym) با خلاصه‌سازی کلمات (Abbreviation) فرق دارند. یک عبارت مخفف شامل حروف اول یک عبارت طولانی یا معروف است، درصورتی‌که خلاصه‌سازی یک عبارت یا کلمه از حذف بخشی از آن به‌دست می‌آید. تا آنجاکه امکان دارد از خلاصه‌سازی عبارات نباید استفاده شود. هم‌چنین استفاده از عبارات مخفف غیررایج توصیه نمی‌شود.
مثال: IO و UI
2. براساس تعریف، یک مخفف حداقل باید 2 حرف داشته باشد. نحوه برخورد با مخفف‌های دارای بیشتر از 2 حرف با مخفف‌های دارای 2 حرف باهم متفاوت است. با مخفف‌های دارای 2 حرف همانند کلمه‌ای یک حرفی! برخورد می‌شود، درصورتی‌که با سایر مخفف‌ها همانند یک کلمه کامل چندحرفی برخورد می‌شود. به‌عنوان مثال IOStream برای روش PascalCasing و ioStream برای روش camelCasing استفاده می‌شود. هم‌چنین از HtmlBody و htmlBody به‌ترتیب برای روش‌های Pascal و camel استفاده می‌شود.
3. هیچ‌کدام از حروف یک عبارت مخفف در ابتدای یک واژه نام‌گذاری‌شده به روش camelCasing به‌صورت بزرگ نوشته نمی‌شود!
نکته: موارد زیادی را می‌توان یافت که در ابتدا به‌نظر می‌رسد برای پیاده‌سازی آنها باید قوانین فوق را نقض کرد. این موارد شامل استفاده از کتابخانه‌های سایر پلتفرم‌ها (مثل MFC, HTML و غیره)، جلوگیری از مشکلات جغرافیایی! (مثلا در مورد نام کشورها یا سایر موقعیت‌های جغرافیایی)، احترام به نام افراد درگذشته، و مواردی از این دست می‌شود. اما در بیشتر قریب به اتفاق این موارد هم می‌توان بدون تقض قوانین فوق اقدام به نام‌گذاری اشیا کرد، بدون اینکه با تغییر عبارت اصلی (که موجب تطابق با این قوانین می‌شود) لطمه‌ای به مفهوم آن بزند. البته تنها موردی که به‌نظر می‌رسد می‌تواند قوانین فوق را نقض کند نام‌های تجاری هستند. البته استفاده از نام‌های تجاری توصیه نمی‌شود، چون این نام‌ها سریع‌تر از محتوای کتابخانه‌های برنامه‌نویسان تغییر می‌کنند!
نکته: برای درک بهتر قانون "عدم استفاده از عبارات مخففی که رایج نیستند" مثالی از زبان توسعه دهندگان دات‌نت‌فریمورک ذکر می‌شود. در کلاس Color متد زیر با Overloadهای مختلف در دسترس است:
public class Color {
    …
    public static Color FromArgb(…)
    { … }
}
همان‌طور که مشاهده می‌شود برای رعایت قوانین فوق به‌جای استفاده از ARGB از عبارت Argb استفاده شده است. اما این نحوه استفاده موجب شده تا این سوال به‌ظاهر خنده‌دار اما درست پیش‌آید:
"چطور می‌شود در این کلاس رنگی را از ARGB تبدل کرد؟ هرچه که من میبینم فقط تبدیل از طریق (Argb) آرگومان b است!"
حال در این نقطه به‌نظر می‌رسد که در اینجا باید قوانین فوق را نقض کرد و از عنوان FromARGB که مفهوم درست را می‌رساند استفاده کرد. اما با کمی دقت متوجه می‌شویم که این قوانین در ابتدا نیز با پیاده‌سازی نشان داده شده در قطعه کد بالا نقض شده‌اند! همه می‌دانیم که عبارت RGB مخفف معروفی برای عبارت Red Green Blue است. اما استفاده از ARGB برای افزودن کلمه Alpha به ابتدای عبارت مذکور چندان رایج نیست. پس استفاده از مخفف Argb از همان ابتدا اشتباه به‌نظر می‌رسد. بنابراین راه‌حل بهتر می‌تواند استفاده از عنوان FromAlphaRgb باشد که هم قوانین فوق را نقض نکرده و هم مفهوم را بهتر می‌رساند.
 
دیگر نکات
1. قراردادهای اشاره شده در این سند حاصل کار شبانه روزی تعداد بسیاری از برنامه نویسان در سرتاسر جهان در پروژه‌های بزرگ بوده است. این اصول کلی تنها برای توسعه آسان‌تر و سریع‌تر پروژه‌های بزرگ تعیین شده‌اند و همان‌طور که روشن است تنها ازطریق تجربه دست‌یافتنی هستند. بنابراین چه بهتر است که در این راه از تجارب بزرگان این عرصه بیشترین بهره برده شود.
2. هم‌چنین توجه داشته باشید که بیشتر قراردادهای اشاره شده در این سند از راهنمای نام‌گذاری تیم توسعه BCL دات‌نت‌فریمورک گرفته شده است. این تیم طبق اعتراف خودشان زمان بسیار زیادی را برای نام‌گذاری اشیا صرف کرده‌اند و توصیه کرده‌اند که دیگران نیز برای نام‌گذاری، زمان مناسب و کافی را در توسعه پروژه‌ها درنظر بگیرند.
 
نظرات مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 4 - طول حیات سرویس ها یا Service Lifetime
آقای نصیری یک متن در این مورد دارند که لینکش رو ارسال کردند .
در مورد میان افزار‌ها ، قسمت 7 مقاله هست که به خاطر مشغله‌ی کاری هنوز اون رو ننوشتم ... اگر وقت بود در مورد واکشی سرویس‌ها و مکانیزم‌های واکشی سرویس‌ها هم در ادامه توضیح خواهم داد .

میان افزار / Middle ware‌ها :
این کلاس‌ها فقط و فقط در هنگام تعریف در متد Configure ساخته می‌شوند و  شی ایجاد شده از هر سرویسی که درون سازنده‌ی آن‌ها ثبت بشه ، تا پایان طول حیات برنامه ، در حافظه نگه داشته می‌شود و اصطلاحا Capture می‌شود .
مثلا اگر میان افزاری برای لاگ کردن آخرین فعالیت کاربر بنویسیم و UserRepository را در سازنده تعریف کنیم ، یک نمونه از این Repository تا در طول حیات برنامه در حافظه نگه داشته می‌شود که معمولا باعث  اشغال حافظه ، باز نگه داشتن Connection به پایگاه داده و ایجاد خطا می‌شود . برای جلوگیری از این مشکل ، در میان افزارها ، ما سرویس‌های Transient و Scoped را در خود متد‌های InvokeAsync و یا Invoke ثبت می‌کنیم تا با هر درخواست جدید یک نمونه‌ی جدید از آن‌ها ساخته شود و با پایان درخواست نمونه‌ی ساخته شده به درستی از بین برود .

در مورد Validation :
به صورت معمول ، Validation در هر صفحه به ازای هر درخواست ، از ابتدا انجام می‌شود و بنابراین روش منطقی ثبت و واکشی سرویس‌های Validation به صورت Scoped هست تا خطر به اشتراک گذاشتن وضعیت شی وجود نداشته باشد . توصیه‌ی من ثبت این سرویس به صورت Scoped و یا حتی برای امنیت بیشتر ، ثبت آن به صورت Transient هست تا مطمئن شوید که با هر بار فراخوانی این سرویس در طول یک درخواست ، یک نمونه‌ی جدید ساخته و استفاده می‌شود .

"سرویس‌های Scoped  در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در  بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است. بنابراین باید به این نکته در هنگام تعریف سرویس به صورت  Scoped ، توجه داشته باشید."  »
یک مثال می‌زنیم فرض کنید IUserRepository را به عنوان یک سرویس Scoped ثبت کرده ایم ، و دو سرویس IUserAccountManager و IUserFinancialManager به این سرویس وابسته هستند و این سرویس درون سازنده‌ی دو سرویس Manager ثبت شده هست . حالا این دو سرویس خودشان درون UserController ثبت شده اند .

public class UserAccountManager  : IUserAccountManager 
{
     private I,serRepository _userRepository ; 
     // تزریق درون سازنده
}

public class UserFinancialManager  : IUserFinancialManager  
{
     private IUserRepository _userRepository ; 
     // تزریق درون سازنده
}


public class UserController 
{
     IUserFinancialManager  _userFinancialManager ;
     IUserAccountManager  _userAccountManager;

     // تزریق درون سازنده
}

در این حالت ، DI Container به ازای هر درخواست به این کنترلر ، یک نمونه از userRepository می‌سازد و این نمونه را در اختیار UserAccountManager و UserFinancialManager می‌گذارد و در طول درخواست ، هر تغییر وضعیتی درون userRepository بین دو سرویس Manager ، مشترک هست ... این معنای « "سرویس‌های Scoped  در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در  بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است.  » می‌باشد ... به عبارت ساده‌تر ،در این مثال هر دو سرویس Manager به یک نمونه از DbContext درون UserRepository دسترسی دارند .

حالا فرض کنید در اینجا IUserRepository را به صورت Transient ثبت کرده باشیم ، در این حالت به ازای هر درخواست به کنترلر مورد بحث ، DI Container برای هر سرویس Manager ، یک نمونه‌ی اختصاصی از IUserRepository می‌سازد و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد و هر سرویس یک نمونه‌ی منحصر به فرد از IUserRepository دارد . به عبارت ساده‌تر ، در این مثال هر سرویس Manager به یک نمونه‌ی اختصاصی از DbContet دسترسی دارد .

برای تست این موضوع می‌توانید از تکه کد زیر استفاده کنید :

using System;

namespace AspNetCoreDependencyInjection.Services
{
    public interface IUserRepository
    {
        public string GID { get; }
    }

    public class UserRepository : IUserRepository
    {
        public string GID { get; private set; }

        public UserRepository()
        {
            GID = Guid.NewGuid().GetHashCode().ToString("x");
        }
    }

    //---------------------------------------------

    public interface IUserAccountManager
    {
        public string DisplayGuid();
    }

    public class UserAccountManager : IUserAccountManager
    {
        private IUserRepository _userRepository;

        public UserAccountManager(IUserRepository userRepository)
        {
            _userRepository = userRepository;
        }

        public string DisplayGuid()
        {
            return "UserFinancialManager Guid : " + _userRepository.GID;
        }
    }

    //-------------------------------------------------

    public interface IUserFinancialManager
    {
        public string DisplayGuid();
    }

    public class UserFinancialManager : IUserFinancialManager
    {
        private IUserRepository _userRepository;

        public UserFinancialManager(IUserRepository userRepository)
        {
            _userRepository = userRepository;
        }

        public string DisplayGuid()
        {
            return "UserFinancialManager Guid : " + _userRepository.GID;
        }
    }
}

حالا در کنترلر

public class UserController : Controller
    {
       
        private readonly IUserFinancialManager _userFinancialManager;

        private readonly IUserAccountManager _userAccountManager;

        public UserController(IUserFinancialManager userFinancialManager,
            IUserAccountManager userAccountManager)
        {
            _userFinancialManager = userFinancialManager;
            _userAccountManager = userAccountManager;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            ViewBag.FinancialManager = _userFinancialManager.DisplayGuid();
            ViewBag.AccountManager = _userAccountManager.DisplayGuid();
            return View();
        }
    }

و نمای ایندکس

@{
ViewData["Title"] = "User";
}

<div class="text-center">
<div class="row">
<div class="col-12">
<p class="alert alert-info text-left">
<b>User Finanacial Manager / UserRepository Guid  : </b><span>@ViewBag.FinancialManager </span> <br />
<b>User Account Manager / UserRepository Guid  : </b><span>@ViewBag.AccountManager</span> <br />
</p>
</div>
</div>
</div>

برای تست یکبار سرویس IUserRepository را به صورت Scoped و بار دیگر به صورت Transient ثبت کنید و با اجرا برنامه Guid‌های ایجاد شده را چک کنید .

 services.AddTransient<IUserRepository, UserRepository>();
 services.AddScoped<IUserAccountManager, UserAccountManager>();
services.AddScoped<IUserFinancialManager, UserFinancialManager>();


// اجرای دوم 
// services.AddScoped<IUserRepository, UserRepository>();
 //services.AddScoped<IUserAccountManager, UserAccountManager>();
//services.AddScoped<IUserFinancialManager, UserFinancialManager>();





نظرات مطالب
یک دست سازی ی و ک در برنامه‌های Entity framework 6
دلیل تغییراتی که در رشته رو میدید متوجه نشدم! استفاده از trim و بازگردادن رشته خالی
به نظرم اینطوری بهتره:
public static string ApplyCorrectYeKe(this string data)
{
return string.IsNullOrWhiteSpace(data)
? data
: data.Replace(ArabicYeChar, PersianYeChar).Replace(ArabicKeChar, PersianKeChar);
}
نظرات مطالب
نحوه صحیح تولید Url در ASP.NET MVC
سلام و خسته نباشید خدمت شما آقای نصیری. وبلاگتون واقعا مفید و عالیه
ممنون از زحماتتون بابت مطالبی که به اشتراک میگذارید
یه سوال از خدمتتون داشتم
من روی یه پروژه MVC کار میکنم. به این صورت کار کردم که یک View کلی دارم که توی اون نمایش اطلاعات و "ایجاد" و "حذف" و "ویرایش" همه یکجا انجام میشن. این View را کاملا با Jquery کار کردم و Insert , Update , Delete  کلا توسط Jquery انجام میشه. اما توی یکی از Viewهای دیگه که Strongly Type هم هستش، نمیخام به طور کامل از Jquery استفاده کنم. به این صورت که من اطلاعات جدول مربوطه رو توسط Jquery از پایگاه داده میگیرم و در یک گرید نمایش میدم. توی این گرید برای هر ردیف دوتا لینک "حذف" و "ویرایش" وجود داره. برای حذف هم با Jquery کارمو انجام میدم. اما برای "ایجاد" یک فرم از نوع فرم‌های MVC دارم که داخل یه dialog از نوع Jquery قرارشون دادم. برای ایجاد هم مشکلی نیست. اما برای ویرایش، نمیدونم که چطوری باید اطلاعات رو از پایگاه داده لود کنم که خودش مستقیما داخل TextBox‌ها قرار بگیره. البته توسط Jquery اومدم تک تک textbox‌ها رو به صورت زیر مقدار دادم. حالا نمیدونم کارم درسته یا روش بهتری هست واسه این کار. اگر نیاز هست تا سورس برنامه رو واستون بفرستم
function editmode(val) {
        $.ajax({ url: "/User/SelectUser", data: { Username: val }, type: "post", dataType: "json", success: function (data) {
            if (data != "timeout") {
                if (data.isRedirect) { window.location.href = data.redirectUrl; return; }
                try {
                    $("#dvEdit").dialog({ modal: 'true', title: 'ویرایش', hide: 'clip' });
                    //alert($("#dvEdit").html());

                    $("#UsernameEdit").val(data.Username);
                    $("#FirstNameEdit").val(data.FirstName);
                    $("#LastNameEdit").val(data.LastName);
                    $("#NationalCodeEdit").val(data.NationalCode);
                    $("#EmailEdit").val(data.Email);
                    $("#PhoneNoEdit").val(data.PhoneNo);
                    $("#MobileNoEdit").val(data.MobileNo);
                    $("#CreationDateEdit").val(data.CreationDate);
                    $("#CreationDateEdit").prop('disabled', true);
                    $("#LastActivityDateEdit").val(data.LastActivityDate);
                    $("#LastActivityDateEdit").prop('disabled', true);
                    $("#LastLoginDateEdit").val(data.LastLoginDate);
                    $("#LastLoginDateEdit").prop('disabled', true);
                    $("#IsLockedOutEdit").val(data.IsLockedOut);
                    $("#AddressEdit").val(data.Address);


                }
                catch (err) {
                    $("#dverr").show(); $("#lblErr").html(err);
                }
            }
            else
                AjaxTimeout();
        }
        , error: function (req, textstatus, errorthrown) { AjaxError(req, textstatus, "#dverr", "#lblErr"); }
        , complete: function (xhr, e) { AjaxComplete(xhr, "#dverr", "#lblErr"); }
        });
    }

مطالب
پیاده سازی حذف منطقی در Entity framework
یکی از روش‌هایی که در اکثر پروژه‌های بزرگ استفاده می‌شود، بحث استفاده از حذف منطقی (soft delete) بجای حذف فیزیکی رکورد می‌باشد (اکثرا در برنامه‌هایی که با بخش مالی (پول) در ارتباط هستند) و از آنجاییکه هیچ برنامه‌ای بدون باگ نمی‌باشد، حذف منطقی بجای حذف فیزیکی پیشنهاد می‌شود. در واقع داشتن و حفظ دیتا، یک امتیاز مثبت می‌باشد؛ به علاوه استرس از دست دادن داده به صورت اتفاقی (سهل انگاری کاربر) را هم نخواهیم داشت. لازم به ذکر است کاربران نهایی استفاده کننده از نرم افزار، خبری از نوع حذف منطقی ندارند.

علاوه بر مواردی که ذکر شد، حذف منطقی می‌تواند به عنوان روشی برای حذف مطرح شود؛ به این صورت که حذف یک رکورد، در دو مرحله صورت گیرد:
- مرحله اول، حذف منطقی: کاربر اقدام به حذف رکورد مورد نظر را میکند. بعد از حذف، خبری از نمایش رکورد مربوطه نخواهد بود .
- مرحله دوم، حذف فیزیکی: مدیر اصلی می‌تواند تصمیم بگیرد که رکورد‌های حذف منطقی شده واقعا حذف شوند یا خیر. فقط مدیر اصلی و سایر افردای که دسترسی حذف مرحله دوم را داشته باشند، از روند دو مرحله‌ای حذف با خبر هستند.

 
در ادامه قصد داریم به مزایا و معایب حذف منطقی و روش‌هایی برای مدیریت آن بپردازیم.
پیشهاد میکنم سری مقالات مفید تحلیل سیستم مدیریت محتوا DTNCMS را حتما مطالعه نمایید.

برای اینکه بخواهیم حذف منطقی را پیاده سازی نماییم، نیاز داریم به هر رکورد، فیلدی اضافه شود تا از طریق آن مشخص نماییم که آیا رکورد حذف شده است یا خیر. برای این منظور باید فیلدی از نوع boolean به تمام کلاس‌ها (جداول) اضافه شود. می‌توانیم این فیلد را به صورت زیر تعریف کنیم:
  public bool IsDeleted { get; set; }
برای جلوگیری از تکرار کد فوق پیشنهاد میکنم اقدام به ایجاد یک اینترفیس به صورت زیر نمایید:
public interface ISoftDelete
{
    bool IsDeleted { get; set; }
}
و در کلاسی که قصد حذف منطقی را در آن دارید، فقط کافیست از اینترفیس فوق ارث بری نماید:
public class Post :ISoftDelete
{
}


بعد از افزودن فیلد فوق، نیاز داریم تا در تمام کوئری‌ها شرطی را اضافه نماییم تا فقط رکوردهایی را از دیتابیس واکشی کند که حذف نشده‌اند. یعنی فیلد فوق برابر False باشد. در ادامه روش‌هایی برای این هدف بیان خواهند شد.

  روش هایی برای فیلتر رکورد‌های حذف شده
1- افزودن فیلتر زیر در تمامی کوئری‌ها:
where (IsDeleted=false && ...)
در روش فوق نیاز است در تمامی کوئری هایمان شرط فوق را اضافه کنیم. همانطور که حدس زده‌‌اید، در این روش احتمال فراموش شدن شرط فوق وجود دارد و از طرفی یک کد را در همه کوئری‌ها تکرار کرده‌ایم.

2- نوشتن یک متد الحاقی‌:
برای جلوگیری از تکرار شرط فوق می‌توان یک متد الحاقی را به صورت زیر پیاده سازی نمود و در تمامی شرط‌ها، آن را فراخوانی کرد:
public static class EntityFrameworkExtentions
{
    public static ObservableCollection<TEntity> Alive<TEntity>(this DbSet<TEntity> set)
        where TEntity : class, ISoftDelete
    {
        var data = set.Where(e => e.IsDeleted == false);
        return new ObservableCollection<TEntity>(data);
    }
}

3-استفاده از کتابخانه  EntityFramework.DynamicFilte
ابتدا اقدام به نصب بسته آن نمایید:
Install-Package EntityFramework.DynamicFilters
و در کلاس Context خود فیلتر  زیر را قرار دهید :
modelBuilder.Filter("IsDeleted", (ISoftDelete d) => d.IsDeleted, false);


مشکلاتی پیرامون حذف منطقی

- کلاس User و Post را در نظر بگیرد که یک User چندین Post دارد. حال اگر حذف، فیزیکی باشد و کاربر اقدام به حذف User مورد نظر کند، با خطای زیر مواجه می‌شود:
The DELETE statement conflicted with the REFERENCE constraint ....
  اما در حذف منطقی چطور؟ در حذف منطقی چون رکوردی حذف نمی‌شود و فقط فیلد IsDeleted به روز رسانی می‌شود، خطای فوق رخ نخواهد داد و همین مورد باعث بروز مشکل می‌شود؛ چون رکوردی که دارای کلید اصلی بوده حذف شده، ولی رکورد‌های وابسته به آن هنوز داخل سیستم موجود می‌باشند. پس برای این مورد نیاز هست ابتدا تمامی Navigation property‌های رکورد مورد نظر یافت شوند و در صورتیکه مقداری وجود نداشت، رکورد مورد نظر حذف فیزیکی شود. برای این منظور دو راه حل پیشنهاد می‌شود:

1- در سرویس‌های مربوط به کلاس‌هایی که از ISoftDelet ارث بری کرده‌اند، متدی تحت عنوان CanDelete، به صورت زیر تعریف شود:
public bool CanDelete(user model)
{
return !model.posts.Any() &&  ! model.news.Any();
}
در متد Candelete، خصوصیات مورد نیاز کلاس را بررسی کرده و در صورتیکه هیچ رکوردی وجود نداشت، کاربر می‌تواند رکورد مورد نظر را حذف نماید.

2- برای جلوگیری از تکرار قطعه کد فوق، میتوان از روش زیر استفاده کرد:
- یک Attribute سفارشی را به صورت زیر تعریف نمایید:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]
public class MustBeEmptyToDeleteAttribute : Attribute { }
- به تمامی خصوصیات مورد نیاز که قصد بررسی آنها را داریم، آن‌را به صورت زیر اضافه میکنیم:
public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public bool IsDeleted { get; set; }

    [MustBeEmptyToDelete] public virtual ICollection<Post> Posts { get; set; }
    [MustBeEmptyToDelete] public virtual ICollection<File> Files { get; set; }
    // etc...
}
و در پایان متد الحاقی زیر، برای بررسی رکورد‌های وابسته می‌باشد:
public static class EntityExtensions
{
    public static bool CanDelete(this object entity)
    {
        return entity.GetType().GetProperties()
            .Where(x => x.IsDefined(typeof(MustBeEmptyToDeleteAttribute)))
            .Select(x => x.GetValue(entity))
            .OfType<IEnumerable<object>>()
            .All(x => !x.Any());
    }

همانطور که بیان شد، در حذف منطقی فقط رکورد مورد نظر به روز رسانی می‌شود. برای این منظور می‌توان دو متد را همانند زیر در نظر گرفت و هر کدام که مورد نیاز بود، فراخوانی شود:
 public void MarkAsSoftDeleted<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : ISoftDelete
        {
            Entry(entity).State = EntityState.Modified;
           // set IsDelete=true 
          // here you can set other logs like who deleted ,when ,...
      }

 public void MarkAsDeleted<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
    {
            Entry(entity).State = EntityState.Deleted;
    }

پیشنهادها
- اگر از حذف منطقی استفاده میکنید، امکانی را در سیستم قرار دهید تا در صورت تمایل رکورد‌های حذف منطقی را بتوان حذف کرد (تهیه backup و حذف)، حذف منطقی در دراز مدت حجم دیتابیس را بالا می‌برد.
- تا حد امکان به کاربران استفاده کننده، وجود امکان حذف منطقی را اطلاع ندهید. اطلاع از این امر شاید باعث عدم دقت افراد استفاده کننده شود.
مطالب
Attribute Routing در ASP.NET MVC 5
Routing مکانیزم مسیریابی ASP.NET MVC است، که یک URI را به یک اکشن متد نگاشت می‌کند. MVC 5 نوع جدیدی از مسیر یابی را پشتیبانی میکند که Attribute Routing یا مسیریابی نشانه ای نام دارد. همانطور که از نامش پیداست، مسیریابی نشانه ای از Attribute‌ها برای این امر استفاده میکند. این روش به شما کنترل بیشتری روی URI‌های اپلیکیشن تان می‌دهد.
مدل قبلی مسیریابی (conventional-routing) هنوز کاملا پشتیبانی می‌شود. در واقع می‌توانید هر دو تکنیک را بعنوان مکمل یکدیگر در یک پروژه استفاده کنید.
در این پست قابلیت‌ها و گزینه‌های اساسی مسیریابی نشانه ای را بررسی میکنیم.
  • چرا مسیریابی نشانه ای؟
  • فعال سازی مسیریابی نشانه ای
  • پارامتر‌های اختیاری URI و مقادیر پیش فرض
  • پیشوند مسیر ها
  • مسیر پیش فرض
  • محدودیت‌های مسیر ها
      • محدودیت‌های سفارشی
  • نام مسیر ها
  • ناحیه‌ها (Areas)


چرا مسیریابی نشانه ای

برای مثال یک وب سایت تجارت آنلاین بهینه شده اجتماعی، می‌تواند مسیرهایی مانند لیست زیر داشته باشد:
  • {productId:int}/{productTitle}
نگاشت می‌شود به: (ProductsController.Show(int id
  • {username}
نگاشت می‌شود به: (ProfilesController.Show(string username
  • {username}/catalogs/{catalogId:int}/{catalogTitle}
نگاشت می‌شود به: (CatalogsController.Show(string username, int catalogId
در نسخه قبلی ASP.NET MVC، قوانین مسیریابی در فایل RouteConfig.cs تعریف می‌شدند، و اشاره به اکشن‌های کنترلرها به نحو زیر انجام می‌شد:
routes.MapRoute(
    name: "ProductPage",
    url: "{productId}/{productTitle}",
    defaults: new { controller = "Products", action = "Show" },
    constraints: new { productId = "\\d+" }
);
هنگامی که قوانین مسیریابی در کنار اکشن متدها تعریف می‌شوند، یعنی در یک فایل سورس و نه در یک کلاس پیکربندی خارجی، درک و فهم نگاشت URI‌ها به اکشن‌ها واضح‌تر و راحت می‌شود. تعریف مسیر قبلی، می‌تواند توسط یک attribute ساده بدین صورت نگاشت شود:
[Route("{productId:int}/{productTitle}")]
public ActionResult Show(int productId) { ... }

فعال سازی Attribute Routing

برای فعال سازی مسیریابی نشانه ای، متد MapMvcAttributeRoutes را هنگام پیکربندی فراخوانی کنید.
public class RouteConfig
{
    public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
    {
        routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
        routes.MapMvcAttributeRoutes();
    }
}
همچنین می‌توانید مدل قبلی مسیریابی را با تکنیک جدید تلفیق کنید.
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
    routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
    routes.MapMvcAttributeRoutes();
 
    routes.MapRoute(
        name: "Default",
        url: "{controller}/{action}/{id}",
        defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
    );
}

پارامترهای اختیاری URI و مقادیر پیش فرض

می توانید با اضافه کردن یک علامت سوال به پارامترهای مسیریابی، آنها را optional یا اختیاری کنید. برای تعیین مقدار پیش فرض هم از فرمت parameter=value استفاده می‌کنید.
public class BooksController : Controller
{
    // eg: /books
    // eg: /books/1430210079
    [Route("books/{isbn?}")]
    public ActionResult View(string isbn)
    {
        if (!String.IsNullOrEmpty(isbn))
        {
            return View("OneBook", GetBook(isbn));
        }
        return View("AllBooks", GetBooks());
    }
 
    // eg: /books/lang
    // eg: /books/lang/en
    // eg: /books/lang/he
    [Route("books/lang/{lang=en}")]
    public ActionResult ViewByLanguage(string lang)
    {
        return View("OneBook", GetBooksByLanguage(lang));
    }
}
در این مثال، هر دو مسیر books/ و books/1430210079/ به اکشن متد "View" نگاشت می‌شوند، مسیر اول تمام کتاب‌ها را لیست میکند، و مسیر دوم جزئیات کتابی مشخص را لیست می‌کند. هر دو مسیر books/lang/ و books/lang/en/ به یک شکل نگاشت می‌شوند، چرا که مقدار پیش فرض این پارامتر en تعریف شده.



پیشوند مسیرها (Route Prefixes)

برخی اوقات، تمام مسیرها در یک کنترلر با یک پیشوند شروع می‌شوند. بعنوان مثال:
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg: /reviews
    [Route("reviews")]
    public ActionResult Index() { ... }
    // eg: /reviews/5
    [Route("reviews/{reviewId}")]
    public ActionResult Show(int reviewId) { ... }
    // eg: /reviews/5/edit
    [Route("reviews/{reviewId}/edit")]
    public ActionResult Edit(int reviewId) { ... }
}
همچنین می‌توانید با استفاده از خاصیت [RoutePrefix] یک پیشوند عمومی برای کل کنترلر تعریف کنید:
[RoutePrefix("reviews")]
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg.: /reviews
    [Route]
    public ActionResult Index() { ... }
    // eg.: /reviews/5
    [Route("{reviewId}")]
    public ActionResult Show(int reviewId) { ... }
    // eg.: /reviews/5/edit
    [Route("{reviewId}/edit")]
    public ActionResult Edit(int reviewId) { ... }
}
در صورت لزوم، می‌توانید برای بازنویسی (override) پیشوند مسیرها از کاراکتر ~ استفاده کنید:
[RoutePrefix("reviews")]
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg.: /spotlight-review
    [Route("~/spotlight-review")]
    public ActionResult ShowSpotlight() { ... }
 
    ...
}

مسیر پیش فرض

می توانید خاصیت [Route] را روی کنترلر اعمال کنید، تا اکشن متد را بعنوان یک پارامتر بگیرید. این مسیر سپس روی تمام اکشن متدهای این کنترلر اعمال می‌شود، مگر آنکه یک [Route] بخصوص روی اکشن‌ها تعریف شده باشد.
[RoutePrefix("promotions")]
[Route("{action=index}")]
public class ReviewsController : Controller
{
    // eg.: /promotions
    public ActionResult Index() { ... }
 
    // eg.: /promotions/archive
    public ActionResult Archive() { ... }
 
    // eg.: /promotions/new
    public ActionResult New() { ... }
 
    // eg.: /promotions/edit/5
    [Route("edit/{promoId:int}")]
    public ActionResult Edit(int promoId) { ... }
}

محدودیت‌های مسیر ها

با استفاده از Route Constraints می‌توانید نحوه جفت شدن پارامتر‌ها در قالب مسیریابی را محدود و کنترل کنید. فرمت کلی {parameter:constraint} است. بعنوان مثال:
// eg: /users/5
[Route("users/{id:int}"]
public ActionResult GetUserById(int id) { ... }
 
// eg: users/ken
[Route("users/{name}"]
public ActionResult GetUserByName(string name) { ... }
در اینجا، مسیر اول تنها در صورتی انتخاب می‌شود که قسمت id در URI یک مقدار integer باشد. در غیر اینصورت مسیر دوم انتخاب خواهد شد.
جدول زیر constraint‌ها یا محدودیت هایی که پشتیبانی می‌شوند را لیست می‌کند.
 مثال  توضیحات  محدودیت
 {x:alpha}  کاراکترهای الفبای لاتین را تطبیق (match) می‌دهد (a-z, A-Z).  alpha
 {x:bool}  یک مقدار منطقی را تطبیق می‌دهد.  bool
 {x:datetime}  یک مقدار DateTime را تطبیق می‌دهد.  datetime
 {x:decimal}  یک مقدار پولی را تطبیق می‌دهد.  decimal
 {x:double}  یک مقدار اعشاری 64 بیتی را تطبیق می‌دهد.  double
 {x:float}  یک مقدار اعشاری 32 بیتی را تطبیق می‌دهد.  float
 {x:guid}  یک مقدار GUID را تطبیق می‌دهد.  guid
 {x:int}  یک مقدار 32 بیتی integer را تطبیق می‌دهد.  int
 {(x:length(6}
{(x:length(1,20}
 رشته ای با طول تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  length
 {x:long}  یک مقدار 64 بیتی integer را تطبیق می‌دهد.  long
 {(x:max(10}  یک مقدار integer با حداکثر مجاز را تطبیق می‌دهد.  max
 {(x:maxlength(10}  رشته ای با حداکثر طول تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  maxlength
 {(x:min(10}  مقداری integer با حداقل مقدار تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  min
 {(x:minlength(10}  رشته ای با حداقل طول تعیین شده را تطبیق می‌دهد.  minlength
 {(x:range(10,50}  مقداری integer در بازه تعریف شده را تطبیق می‌دهد.  range
 {(${x:regex(^\d{3}-\d{3}-\d{4}  یک عبارت با قاعده را تطبیق می‌دهد.  regex

توجه کنید که بعضی از constraint ها، مانند "min" آرگومان‌ها را در پرانتز دریافت می‌کنند.
می توانید محدودیت‌های متعددی روی یک پارامتر تعریف کنید، که باید با دونقطه جدا شوند. بعنوان مثال:
// eg: /users/5
// but not /users/10000000000 because it is larger than int.MaxValue,
// and not /users/0 because of the min(1) constraint.
[Route("users/{id:int:min(1)}")]
public ActionResult GetUserById(int id) { ... }
مشخص کردن اختیاری بودن پارامتر ها، باید در آخر لیست constraints تعریف شود:
// eg: /greetings/bye
// and /greetings because of the Optional modifier,
// but not /greetings/see-you-tomorrow because of the maxlength(3) constraint.
[Route("greetings/{message:maxlength(3)?}")]
public ActionResult Greet(string message) { ... }

محدودیت‌های سفارشی

با پیاده سازی قرارداد IRouteConstraint می‌توانید محدودیت‌های سفارشی بسازید. بعنوان مثال، constraint زیر یک پارامتر را به لیستی از مقادیر قابل قبول محدود می‌کند:
public class ValuesConstraint : IRouteConstraint
{
    private readonly string[] validOptions;
    public ValuesConstraint(string options)
    {
        validOptions = options.Split('|');
    }
 
    public bool Match(HttpContextBase httpContext, Route route, string parameterName, RouteValueDictionary values, RouteDirection routeDirection)
    {
        object value;
        if (values.TryGetValue(parameterName, out value) && value != null)
        {
            return validOptions.Contains(value.ToString(), StringComparer.OrdinalIgnoreCase);
        }
        return false;
    }
}
قطعه کد زیر نحوه رجیستر کردن این constraint را نشان می‌دهد:
public class RouteConfig
{
    public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
    {
        routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
        var constraintsResolver = new DefaultInlineConstraintResolver();
 
        constraintsResolver.ConstraintMap.Add("values", typeof(ValuesConstraint));
 
        routes.MapMvcAttributeRoutes(constraintsResolver);
    }
}
حالا می‌توانید این محدودیت سفارشی را روی مسیرها اعمال کنید:
public class TemperatureController : Controller
{
    // eg: temp/celsius and /temp/fahrenheit but not /temp/kelvin
    [Route("temp/{scale:values(celsius|fahrenheit)}")]
    public ActionResult Show(string scale)
    {
        return Content("scale is " + scale);
    }
}

نام مسیر ها

می توانید به مسیرها یک نام اختصاص دهید، با این کار تولید URI‌ها هم راحت‌تر می‌شوند. بعنوان مثال برای مسیر زیر:
[Route("menu", Name = "mainmenu")]
public ActionResult MainMenu() { ... }
می‌توانید لینکی با استفاده از Url.RouteUrl تولید کنید:
<a href="@Url.RouteUrl("mainmenu")">Main menu</a>

ناحیه‌ها (Areas)

برای مشخص کردن ناحیه ای که کنترلر به آن تعلق دارد می‌توانید از خاصیت [RouteArea] استفاده کنید. هنگام استفاده از این خاصیت، می‌توانید با خیال راحت کلاس AreaRegistration را از ناحیه مورد نظر حذف کنید.
[RouteArea("Admin")]
[RoutePrefix("menu")]
[Route("{action}")]
public class MenuController : Controller
{
    // eg: /admin/menu/login
    public ActionResult Login() { ... }
 
    // eg: /admin/menu/show-options
    [Route("show-options")]
    public ActionResult Options() { ... }
 
    // eg: /stats
    [Route("~/stats")]
    public ActionResult Stats() { ... }
}
با این کنترلر، فراخوانی تولید لینک زیر، رشته "Admin/menu/show-options/" را بدست میدهد:
Url.Action("Options", "Menu", new { Area = "Admin" })
به منظور تعریف یک پیشوند سفارشی برای یک ناحیه، که با نام خود ناحیه مورد نظر متفاوت است می‌توانید از پارامتر AreaPrefix استفاده کنید. بعنوان مثال:
[RouteArea("BackOffice", AreaPrefix = "back-office")]
اگر از ناحیه‌ها هم بصورت مسیریابی نشانه ای، و هم بصورت متداول (که با کلاس‌های AreaRegistration پیکربندی می‌شوند) استفاده می‌کنید باید مطمئن شوید که رجیستر کردن نواحی اپلیکیشن پس از مسیریابی نشانه ای پیکربندی می‌شود. به هر حال رجیستر کردن ناحیه‌ها پیش از تنظیم مسیرها بصورت متداول باید صورت گیرد. دلیل آن هم مشخص است، برای اینکه درخواست‌های ورودی بدرستی با مسیرهای تعریف شده تطبیق داده شوند، باید ابتدا attribute routes، سپس area registration و در آخر default route رجیستر شوند. بعنوان مثال:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
    routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
    routes.MapMvcAttributeRoutes();
 
    AreaRegistration.RegisterAllAreas();
 
    routes.MapRoute(
        name: "Default",
        url: "{controller}/{action}/{id}",
        defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
    );
}

مطالب
آشنایی با الگوی IOC یا Inversion of Control (واگذاری مسئولیت)

کلاس Kid را با تعریف زیر در نظر بگیرید. هدف از آن نگهداری اطلاعات فرزندان یک شخص خاص می‌باشد:

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Kid
{
private int _age;
private string _name;

public Kid(int age, string name)
{
_age = age;
_name = name;
}

public override string ToString()
{
return "KID's Age: " + _age + ", Kid's Name: " + _name;
}
}
}

اکنون کلاس والد را با توجه به اینکه در حین ایجاد این شیء، فرزندان او نیز باید ایجاد شوند؛ در نظر بگیرید:
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;
private Kid _obj;

public Parent(int personAge, string personName, int kidsAge, string kidsName)
{
_obj = new Kid(kidsAge, kidsName);
_age = personAge;
_name = personName;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_obj);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

و نهایتا مثالی از استفاده از آن توسط یک کلاینت:

using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Parent p = new Parent(35, "Dev", 6, "Len");
Console.WriteLine(p);

Console.ReadKey();
Console.WriteLine("Press a key...");
}
}
}

که خروجی برنامه در این حالت مساوی سطرهای زیر می‌باشد:

KID's Age: 6, Kid's Name: Len
ParentAge: 35, ParentName: Dev

مثال فوق نمونه‌ای از الگوی طراحی ترکیب یا composition می‌باشد که به آن Object Dependency یا Object Coupling نیز گفته می‌شود. در این حالت ایجاد شیء والد وابسته است به ایجاد شیء فرزند.

مشکلات این روش:
1- با توجه به وابستگی شدید والد به فرزند، اگر نمونه سازی از شیء فرزند در سازنده‌ی کلاس والد با موفقیت روبرو نشود، ایجاد نمونه‌ی والد با شکست مواجه خواهد شد.
2- با از بین رفتن شیء والد، فرزندان او نیز از بین خواهند رفت.
3- هر تغییری در کلاس فرزند، نیاز به تغییر در کلاس والد نیز دارد (اصطلاحا به آن Dangling Reference هم گفته می‌شود. این کلاس آویزان آن کلاس است!).

چگونه این مشکلات را برطرف کنیم؟
بهتر است کار وهله سازی از کلاس Kid به یک شیء، متد یا حتی فریم ورک دیگری واگذار شود. به این واگذاری مسئولیت، delegation و یا inversion of control - IOC نیز گفته می‌شود.

بنابراین IOC می‌گوید که:
1- کلاس اصلی (یا همان Parent) نباید به صورت مستقیم وابسته به کلاس‌های دیگر باشد.
2- رابطه‌ی بین کلاس‌ها باید بر مبنای تعریف کلاس‌های abstract باشد (و یا استفاده از interface ها).

تزریق وابستگی یا Dependency injection
برای پیاده سازی IOC از روش تزریق وابستگی یا dependency injection استفاده می‌شود که می‌تواند بر اساس constructor injection ، setter injection و یا interface-based injection باشد و به صورت خلاصه پیاده سازی یک شیء را از مرحله‌ی ساخت وهله‌ای از آن مجزا و ایزوله می‌سازد.

مزایای تزریق وابستگی‌ها:
1- گره خوردگی اشیاء را حذف می‌کند.
2- اشیاء و برنامه را انعطاف پذیرتر کرده و اعمال تغییرات به آن‌ها ساده‌تر می‌شود.

روش‌های متفاوت تزریق وابستگی به شرح زیر هستند:

تزریق سازنده یا constructor injection :
در این روش ارجاعی از شیء مورد استفاده، توسط سازنده‌ی کلاس استفاده کننده از آن دریافت می‌شود. برای نمونه در مثال فوق از آنجائیکه کلاس والد به کلاس فرزندان وابسته است، یک ارجاع از شیء Kid به سازنده‌ی کلاس Parent باید ارسال شود.
اکنون بر این اساس تعاریف، کلاس‌های ما به شکل زیر تغییر خواهند کرد:

//IBuisnessLogic.cs
namespace IOCBeginnerGuide
{
public interface IBuisnessLogic
{
}
}

//Kid.cs
namespace IOCBeginnerGuide
{
class Kid : IBuisnessLogic
{
private int _age;
private string _name;

public Kid(int age, string name)
{
_age = age;
_name = name;
}

public override string ToString()
{
return "KID's Age: " + _age + ", Kid's Name: " + _name;
}
}
}

//Parent.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;
private IBuisnessLogic _refKids;

public Parent(int personAge, string personName, IBuisnessLogic obj)
{
_age = personAge;
_name = personName;
_refKids = obj;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_refKids);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

//CIOC.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class CIOC
{
Parent _p;

public void FactoryMethod()
{
IBuisnessLogic objKid = new Kid(12, "Ren");
_p = new Parent(42, "David", objKid);
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_p);
return "Displaying using Constructor Injection";
}
}
}

//Program.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CIOC obj = new CIOC();
obj.FactoryMethod();
Console.WriteLine(obj);

Console.ReadKey();
Console.WriteLine("Press a key...");
}
}
}

توضیحات:
ابتدا اینترفیس IBuisnessLogic ایجاد خواهد شد. تنها متدهای این اینترفیس در اختیار کلاس Parent قرار خواهند گرفت.
از آنجائیکه کلاس Kid توسط کلاس Parent استفاده خواهد شد، نیاز است تا این کلاس نیز اینترفیس IBuisnessLogic را پیاده سازی کند.
اکنون سازنده‌ی کلاس Parent بجای ارجاع مستقیم به شیء Kid ، از طریق اینترفیس IBuisnessLogic با آن ارتباط برقرار خواهد کرد.
در کلاس CIOC کار پیاده سازی واگذاری مسئولیت وهله سازی از اشیاء مورد نظر صورت گرفته است. این وهله سازی در متدی به نام Factory انجام خواهد شد.
و در نهایت کلاینت ما تنها با کلاس IOC سرکار دارد.

معایب این روش:
- در این حالت کلاس business logic، نمی‌تواند دارای سازنده‌ی پیش فرض باشد.
- هنگامیکه وهله‌ای از کلاس ایجاد شد دیگر نمی‌توان وابستگی‌ها را تغییر داد (چون از سازنده‌ی کلاس جهت ارسال مقادیر مورد نظر استفاده شده است).

تزریق تنظیم کننده یا Setter injection
این روش از خاصیت‌ها جهت تزریق وابستگی‌ها بجای تزریق آن‌ها به سازنده‌ی کلاس استفاده می‌کند. در این حالت کلاس Parent می‌تواند دارای سازنده‌ی پیش فرض نیز باشد.

مزایای این روش:
- از روش تزریق سازنده بسیار انعطاف پذیرتر است.
- در این حالت بدون ایجاد وهله‌ای می‌توان وابستگی اشیاء را تغییر داد (چون سر و کار آن با سازنده‌ی کلاس نیست).
- بدون نیاز به تغییری در سازنده‌ی یک کلاس می‌توان وابستگی اشیاء را تغییر داد.
- تنظیم کننده‌ها دارای نامی با معناتر و با مفهوم‌تر از سازنده‌ی یک کلاس می‌باشند.

نحوه‌ی پیاده سازی آن:
در اینجا مراحل ساخت Interface و همچنین کلاس Kid با روش قبل تفاوتی ندارند. همچنین کلاینت نهایی استفاده کننده از IOC نیز مانند روش قبل است. تنها کلاس‌های IOC و Parent باید اندکی تغییر کنند:

//Parent.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class Parent
{
private int _age;
private string _name;

public Parent(int personAge, string personName)
{
_age = personAge;
_name = personName;
}

public IBuisnessLogic RefKID {set; get;}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(RefKID);
return "ParentAge: " + _age + ", ParentName: " + _name;
}
}
}

//CIOC.cs
using System;

namespace IOCBeginnerGuide
{
class CIOC
{
Parent _p;

public void FactoryMethod()
{
IBuisnessLogic objKid = new Kid(12, "Ren");
_p = new Parent(42, "David");
_p.RefKID = objKid;
}

public override string ToString()
{
Console.WriteLine(_p);
return "Displaying using Setter Injection";
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این روش یک خاصیت جدید به نام RefKID به کلاس Parent اضافه شده است که از هر لحاظ نسبت به روش تزریق سازنده با مفهوم‌تر و خود توضیح دهنده‌تر است. سپس کلاس IOC جهت استفاده از این خاصیت اندکی تغییر کرده است.

ماخذ

مطالب
به روز رسانی ساده‌تر اجزاء ارتباطات در EF Code first به کمک GraphDiff
دو نوع حالت کلی کارکردن با EF وجود دارند: متصل و منقطع.
در حالت متصل مانند برنامه‌های متداول دسکتاپ، Context مورد استفاده در طول عمر صفحه‌ی جاری زنده نگه داشته می‌شود. در این حالت اگر شیءایی اضافه شود، حذف شود یا تغییر کند، توسط EF ردیابی شده و تنها با فراخوانی متد SaveChanges، تمام این تغییرات به صورت یکجا به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
در حالت غیرمتصل مانند برنامه‌های وب، طول عمر Context در حد طول عمر یک درخواست است. پس از آن از بین خواهد رفت و دیگر فرصت ردیابی تغییرات سمت کاربر را نخواهد یافت. در این حالت به روز رسانی کلیه تغییرات انجام شده در خواص و همچنین ارتباطات اشیاء موجود، کاری مشکل و زمانبر خواهد بود.
برای حل این مشکل، کتابخانه‌ای به نام GraphDiff طراحی شده‌است که صرفا با فراخوانی متد UpdateGraph آن، به صورت خودکار، محاسبات تغییرات صورت گرفته در اشیاء منقطع و اعمال آن‌ها به بانک اطلاعاتی صورت خواهد گرفت. البته ذکر متد SaveChanges پس از آن نباید فراموش شود.


اصطلاحات بکار رفته در GraphDiff

برای کار با GraphDiff نیاز است با یک سری اصطلاح آشنا بود:

Aggregate root
گرافی است از اشیاء به هم وابسته که مرجع تغییرات داده‌ها به شمار می‌رود. برای مثال یک سفارش و آیتم‌های آن‌را درنظر بگیرید. بارگذاری آیتم‌های سفارش، بدون سفارش معنایی ندارند. بنابراین در اینجا سفارش aggregate root است.

AssociatedCollection/AssociatedEntity
حالت‌های Associated به GraphDiff اعلام می‌کنند که اینگونه خواص راهبری تعریف شده، در حین به روز رسانی aggregate root نباید به روز رسانی شوند. در این حالت تنها ارجاعات به روز رسانی خواهند شد.
اگر خاصیت راهبری از نوع ICollection است، حالت AssociatedCollection و اگر صرفا یک شیء ساده است، از AssociatedEntity استفاده خواهد شد.

OwnedCollection/OwnedEntity
حالت‌های Owned به GraphDiff اعلام می‌کنند که جزئیات و همچنین ارجاعات اینگونه خواص راهبری تعریف شده، در حین به روز رسانی aggregate root باید به روز رسانی شوند.


دریافت و نصب GraphDiff

برای نصب خودکار کتابخانه‌ی GraphDiff می‌توان از دستور نیوگت ذیل استفاده کرد:
 PM> Install-Package RefactorThis.GraphDiff


بررسی GraphDiff در طی یک مثال

مدل‌های برنامه آزمایشی، از سه کلاس ذیل که روابط many-to-many و one-to-many با یکدیگر دارند، تشکیل شده‌است:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace GraphDiffTests.Models
{
    public class BlogPost
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many

        [ForeignKey("UserId")]
        public virtual User User { get; set; }
        public int UserId { get; set; }

        public BlogPost()
        {
            Tags = new List<Tag>();
        }
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [StringLength(maximumLength: 450), Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { set; get; } // many-to-many

        public Tag()
        {
            BlogPosts = new List<BlogPost>();
        }
    }

    public class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; } // one-to-many
    }
}
- یک مطلب می‌تواند چندین برچسب داشته باشد و هر برچسب می‌تواند به چندین مطلب انتساب داده شود.
- هر کاربر می‌تواند چندین مطلب ارسال کند.

در این حالت، Context برنامه چنین شکلی را خواهد یافت:
using System;
using System.Data.Entity;
using GraphDiffTests.Models;

namespace GraphDiffTests.Config
{
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }
        public DbSet<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        public DbSet<Tag> Tags { get; set; }


        public MyContext()
            : base("Connection1")
        {
            this.Database.Log = sql => Console.Write(sql);
        }
    }
}
به همراه تنظیمات به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی به صورت خودکار:
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;
using GraphDiffTests.Models;

namespace GraphDiffTests.Config
{
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            if(context.Users.Any())
                return;

            var user1 = new User {Name = "User 1"};
            context.Users.Add(user1);

            var tag1 = new Tag { Name = "Tag1" };
            context.Tags.Add(tag1);

            var post1 = new BlogPost { Title = "Title...1", Content = "Content...1", User = user1};
            context.BlogPosts.Add(post1);

            post1.Tags.Add(tag1);

            base.Seed(context);
        }
    }
}
در متد Seed آن یک سری اطلاعات ابتدایی ثبت شده‌اند؛ یک کاربر، یک برچسب و یک مطلب.




در این تصاویر به Id هر کدام از رکوردها دقت کنید. از آن‌ها در ادامه استفاده خواهیم کرد.
در اینجا نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده از GraphDiff را جهت به روز رسانی یک Aggregate root ملاحظه می‌کنید:
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = new User { Id = 1, Name = "User 1_1_1" };
                var post1 = new BlogPost { Id = 1, Title = "Title...1_1", Content = "Body...1_1",
                    User = user1, UserId = user1.Id };
                var tags = new List<Tag>
                {
                    new Tag {Id = 1, Name = "Tag1_1"},
                    new Tag {Id=12, Name = "Tag2_1"},
                    new Tag {Name = "Tag3"},
                    new Tag {Name = "Tag4"},
                };
                tags.ForEach(tag => post1.Tags.Add(tag));

                context.UpdateGraph(post1, map => map
                    .OwnedEntity(p => p.User)
                    .OwnedCollection(p => p.Tags)
                    );

                context.SaveChanges();
            }
پارامتر اول UpdateGraph، گرافی از اشیاء است که قرار است به روز رسانی شوند.
پارامتر دوم آن، همان مباحث Owned و Associated بحث شده در ابتدای مطلب را مشخص می‌کنند. در اینجا چون می‌خواهیم هم برچسب‌ها و هم اطلاعات کاربر مطلب اول به روز شوند، نوع رابطه را Owned تعریف کرده‌ایم.
در حین کار با متد UpdateGraph، ذکر Idهای اشیاء منقطع از Context بسیار مهم هستند. اگر دستورات فوق را اجرا کنیم به خروجی ذیل خواهیم رسید:




- همانطور که مشخص است، چون id کاربر ذکر شده و همچنین این Id در post1 نیز درج گردیده است، صرفا نام او ویرایش گردیده است. اگر یکی از موارد ذکر شده رعایت نشوند، ابتدا کاربر جدیدی ثبت شده و سپس رابطه‌ی مطلب و کاربر به روز رسانی خواهد شد (userId آن به userId آخرین کاربر ثبت شده تنظیم می‌شود).
- در حین ثبت برچسب‌ها، چون Id=1 از پیش در بانک اطلاعاتی موجود بوده، تنها نام آن ویرایش شده‌است. در سایر موارد، برچسب‌های تعریف شده صرفا اضافه شده‌اند (چون Id مشخصی ندارند یا Id=12 در بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد).
- چون Id مطلب مشخص شده‌است، فیلدهای عنوان و محتوای آن نیز به صورت خودکار ویرایش شده‌اند.

و ... تمام این کارها صرفا با فراخوانی متدهای UpdateGraph و سپس SaveChanges رخ داده‌است.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
GraphDiffTests.zip
مطالب
پیاده سازی یک سیستم دسترسی Role Based در Web API و AngularJs - بخش دوم
در بخش پیشین مروری اجمالی را بر روی یک سیستم مبتنی بر نقش کاربر داشتیم. در این بخش تصمیم داریم تا به جزئیات بیشتری در مورد سیستم دسترسی ارائه شده بپردازیم.
همانطور که گفتیم ما به دو صورت قادر هستیم تا دسترسی‌های (Permissions) یک سیستم را تعریف کنیم. روش اول این بود که هر متد از یک کنترلر، دقیقا به عنوان یک آیتم در جدول Permissions قرار گیرد و در نهایت برای تعیین نقش جدید، مدیر باید جزء به جزء برای هر نقش، دسترسی به هر متد را مشخص کند. در روش دوم مجموعه‌ای از API Methodها به یک دسترسی تبدیل شده است.
مراحل توسعه این روش به صورت زیر خواهند بود:
  1. توسعه پایگاه داده سیستم دسترسی مبتنی بر نقش
  2. توسعه یک Customized Filter Attribute بر پایه Authorize Attribute
  3. توسعه سرویس‌های مورد استفاده در Authorize Attribute
  4. توسعه کنترلر Permissions: تمامی APIهایی که در جهت همگام سازی دسترسی‌ها بین کلاینت و سرور را بر عهده دارند در این کنترلر توسعه داده میشود.
  5. توسعه سرویس مدیریت دسترسی در کلاینت توسط AngularJS

توسعه پایگاه داده

در این مرحله پایگاه داده را به صورت Code First پیاده سازی مینماییم. مدل Permissions به صورت زیر میباشد:
    public class Permission
    {
        [Key]
        public string Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public string Area { get; set; }
        public string Control { get; set; }
        public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
    }
در مدل فوق همانطور که مشاهده میکنید یک ارتباط چند به چند، به Roles وجود دارد که در EF به صورت توکار یک جدول اضافی Junction اضافه خواهد شد با نام RolesPermissions. Area و Control نیز طبق تعریف شامل محدوده مورد نظر و کنترل‌های روی ناحیه در نظر گرفته می‌شوند. به عنوان مثال برای یک سایت فروشگاهی، برای بخش محصولات می‌توان حوزه‌ها و کنترل‌ها را به صورت زیر تعریف نمود:
 Control Area 
 view  products
 add  products
 edit  products
 delete  products

با توجه به جدول فوق همانطور که مشاهده می‌کنید تمامی آنچه که برای دسترسی Products مورد نیاز است در یک حوزه و 4 کنترل گنجانده میشود. البته توجه داشته باشید سناریویی که مطرح کردیم برای روشن سازی مفهوم ناحیه یا حوزه و کنترل بود. همانطور که میدانیم در AngularJS تمامی اطلاعات توسط APIها فراخوانی می‌گردند. از این رو یک موهبت دیگر این روش، خوانایی مفهوم حوزه و کنترل نسبت به نام کنترلر و متد است.

مدل Roles را ما به صورت زیر توسعه داده‌ایم:

    public class Role
    {
        [Key]
        public string Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public virtual ICollection<Permission> Permissions { get; set; }
        public virtual ICollection<User> Users { get; set; }
    }

در مدل فوق می‌بینید که دو رابطه چند به چند وجود دارد. رابطه اول که همان Permissions است و در مدل پیشین تشریح شد. رابطه‌ی دوم رابطه چند به چند بین کاربر و نقش است. چند کاربر قادرند یک نقش در سیستم داشته باشند و همینطور چندین نقش میتواند به یک کاربر انتساب داده شود.

ما در این سیستم از ASP.NET Identity 2.1 استفاده و کلاس IdentityUser را override کرده‌ایم. در مدل override شده، برخی اطلاعات جدید کاربر، به جدول کاربر اضافه شده‌اند. این اطلاعات شامل نام، نام خانوادگی، شماره تماس و ... می‌باشد.

public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        [MaxLength(100)]
        public string FirstName { get; set; }
        [MaxLength(100)]
        public string LastName { get; set; }
        public bool IsSysAdmin { get; set; }
        public DateTime JoinDate { get; set; }

        public virtual ICollection<Role> Roles { get; set; }
    }

در نهایت تمامی این مدل‌ها به وسیله EF Code First پایگاه داده سیستم ما را تشکیل خواهند داد.

توسعه یک Customized Filter Attribute بر پایه Authorize Attribute 

اگر در مورد Custom Filter Attributeها اطلاعات ندارید نگران نباشید! مقاله «فیلترها در MVC» تمامی آنچه را که باید در اینباره بدانید، به شما خواهد گفت. همچنین در  مقاله وب سایت  مایکروسافت به صورت عملی (ایجاد یک سیستم Logger) همه چیز را برای شما روشن خواهد کرد. حال بپردازیم به Filter Attribute نوشته شده که قرار است وظیفه پیش پردازش تمامی درخواست‌های کاربر را انجام دهد. در ابتدا کمی در اینباره بگوییم که این فیلتر قرار است چه کاری را دقیقا انجام دهد!
این فیلتر قرار است پیش از پردازش هر API Method، درخواست کاربر را با استفاده از نقشی که او در سیستم دارد، بررسی نماید که آیا کاربر به API اجازه دسترسی دارد یا خیر. برای این کار باید ما در ابتدا نقش‌های کاربر را بررسی نماییم. پس از اینکه نقش‌های کاربر واکشی شدند، باید بررسی کنیم آیا نقشی که کاربر دارد، شامل این حوزه و کنترل بوده است یا خیر؟ Area و Control دو پارامتری هستند که در سیستم پیش از هر متد، Hard Code شده‌اند و در ادامه نمونه‌ای از آن را نمایش خواهیم داد.
    public class RBACAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        public string Area { get; set; }
        public string Control { get; set; }
        AccessControlService _AccessControl = new AccessControlService();
        public override void OnAuthorization(HttpActionContext actionContext)
        {
            var userId = HttpContext.Current.User.Identity.GetCurrentUserId();
            // If User Ticket is Not Expired
            if (userId == null || !_AccessControl.HasPermission(userId, this.Area, this.Control))
            {
                actionContext.Response = new HttpResponseMessage(HttpStatusCode.Unauthorized);
            }
        }
    }
در خط پنجم، سرویس AccessControl را فراخوانی کرده‌ایم که در ادامه به پیاده سازی آن نیز خواهیم پرداخت. متد HasPermission از این سرویس دو پارامتر id کاربر و Area و Control را دریافت میکند و با استفاده از این سه پارامتر بررسی میکند که آیا کاربر جاری به این بخش دسترسی دارد یا خیر؟ در صورت منقضی شدن ticket کاربر و یا عدم دسترسی، سرور Unauthorized status code را به کاربر باز می‌گرداند.
بلوک زیر استفاده از این فیلتر را نمایش می‌دهد:
[HttpPost]
[Route("ChangeProductStatus")]
[RBAC(Area = "products", Control = "edit")]
public async Task<HttpResponseMessage> ChangeProductStatus(StatusCodeBindingModel model)
{
// Method Body
}
همانطور که مشاهده می‌کنید کافیست RBAC را با دو پارامتر، پیش از متد نوشت. به صورت خودکار پیش از فراخوانی این متد که وظیفه تغییر وضعیت کالا را بر عهده دارد، فیلتر نوشته شده فراخوانی خواهد شد.
در بخش بعدی به بیان ادامه جریان و توسعه سرویس Access Control خواهیم پرداخت.
مطالب دوره‌ها
افزونه‌ای برای کپسوله سازی نکات ارسال یک فرم ASP.NET MVC به سرور توسط jQuery Ajax
اگر مطالب سایت جاری را مطالعه و دنبال کرده باشید، تاکنون به صورت پراکنده نکات زیادی را در مورد استفاده از jQuery Ajax تهیه و ارائه کرده‌ایم. در این مطلب قصد داریم تا این نکات را نظم بخشیده و جهت استفاده مجدد، به صورت یک افزونه کپسوله سازی کنیم.

در کدها و افزونه‌ای که در ادامه ارائه خواهند شد، این مسایل درنظر گرفته شده است:

- چگونه اعتبار سنجی سمت کاربر را در حین استفاده از Ajax فعال کنیم.
- چگونه از چندبار کلیک کاربر در حین ارسال فرم به سرور جلوگیری نمائیم.
- چگونه Complex Types قابل تعریف در EF Code first را نیز در اینجا مدیریت کنیم.
- نحوه تعریف صحیح آدرس‌های کنترلرها چگونه باید باشد.
- نحوه اعلام وضعیت لاگین شخص به او، در صورت بروز مشکل.
- ارسال صحیح anti forgery token در حین اعمال Ajax ایی.
- بررسی Ajax بودن درخواست رسیده و تهیه یک فیلتر سفارشی مخصوص آن.
- از کش شدن اطلاعات Ajax ایی جلوگیری شود.


ابتدا معرفی مدل برنامه
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace jQueryMvcSample01.Models
{
    public class User
    {
        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("نام")]
        public string Name { set; get; }

        public PhoneInfo PhoneInfo { set; get; }
    }

    public class PhoneInfo
    {
        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("تلفن")]
        public string Phone { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "(*)"), DisplayName("پیش شماره")]
        public string Ext { get; set; }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، خاصیت PhoneInfo، تو در تو یا به نوعی Complex است. اگر از ابزارهای Scafolding توکار VS.NET برای تولید View متناظر استفاده کنیم، فیلد تو در توی PhoneInfo را لحاظ نخواهد کرد، اما ... مهم نیست. تعریف دستی آن هم کار می‌کند.


کدهای کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using jQueryMvcSample01.Models;
using jQueryMvcSample01.Security;

namespace jQueryMvcSample01.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); //نمایش فرم
        }

        [HttpPost]
        [AjaxOnly] //فقط در حالت ای‌جکس قابل دسترسی باشد
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Index(User user)
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                // ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی ...
                System.Threading.Thread.Sleep(3000);

                return Content("ok");//اعلام موفقیت آمیز بودن کار
            }

            return Content(null);//ارسال خطا
        }
    }
}
در اینجا در متد Index، اطلاعات شیء User به صورت Ajaxایی دریافت شده و پس از آن برای مثال قابلیت ذخیره سازی را خواهد داشت.
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) استفاده از ویژگی AjaxOnly (که کدهای آن‌را در پروژه پیوست می‌توانید مشاهده نمائید)، جهت صرفا پردازش درخواست‌های Ajaxایی.
ب) استفاده از ویژگی ValidateAntiForgeryToken در حین اعمال اجکسی. اگر سایت‌های مختلف را در اینباره جستجو کنید، عموما برای پردازش آن در حین استفاده از jQuery Ajax بسیار مشکل دارند.
ج) استفاده از return Content برای اعلام نتیجه کار. اگر اطلاعات ثبت شد، یک ok یا هر عبارت دیگری که علاقمند بودید ارسال گردیده و در غیراینصورت null بازگشت داده می‌شود.


کدهای افزونه PostMvcFormAjax

// <![CDATA[
(function ($) {
    $.fn.PostMvcFormAjax = function (options) {
        var defaults = {
            postUrl: '/',
            loginUrl: '/login',
            beforePostHandler: null,
            completeHandler: null,
            errorHandler: null
        };
        var options = $.extend(defaults, options);

        var validateForm = function (form) {
            //فعال سازی دستی اعتبار سنجی جی‌کوئری
            var val = form.validate();
            val.form();
            return val.valid();
        };

        return this.each(function () {
            var form = $(this);
            //اگر فرم اعتبار سنجی نشده، اطلاعات آن ارسال نشود
            if (!validateForm(form)) return;

            //در اینجا می‌توان مثلا دکمه‌ای را غیرفعال کرد
            if (options.beforePostHandler)
                options.beforePostHandler(this);

            //اطلاعات نباید کش شوند
            $.ajaxSetup({ cache: false });

            $.ajax({
                type: "POST",
                url: options.postUrl,
                data: form.serialize(), //تمام فیلدهای فرم منجمله آنتی فرجری توکن آن‌را ارسال می‌کند
                complete: function (xhr, status) {
                    var data = xhr.responseText;
                    if (xhr.status == 403) {
                        window.location = options.loginUrl; //در حالت لاگین نبودن شخص اجرا می‌شود
                    }
                    else if (status === 'error' || !data) {
                        if (options.errorHandler)
                            options.errorHandler(this);
                    }
                    else {
                        if (options.completeHandler)
                            options.completeHandler(this);
                    }
                }

            });
        });
    };
})(jQuery);
// ]]>
چند نکته مهم در تهیه این افزونه رعایت شده:
الف) فعال سازی دستی اعتبار سنجی جی‌کوئری، از این جهت که این نوع اعتبار سنجی به صورت پیش فرض تنها در حالت postback و ارسال کامل صفحه به سرور فعال می‌شود.
ب) استفاده از متد serialize جهت پردازش یکباره کل اطلاعات و فیلدهای یک فرم.
نکته مهم این متد ارسال فیلد مخفی anti forgery token نیز می‌باشد. فقط باید دقت داشت که این فیلد در حالتی که dataType به json تنظیم شود و همچنین از متد serialize استفاده گردد، در ASP.NET MVC پردازش نمی‌گردد (خیلی مهم!). به همین جهت در اینجا dataType تنظیمات jQuery Ajax حذف شده است.
ج) تنظیم cache به false در تنظیمات ابتدایی jQuery Ajax تا اطلاعات ارسالی و دریافتی کش نشوند و مشکل ساز نگردند.
د) بررسی xhr.status == 403 که توسط SiteAuthorizeAttribute (جایگزین بهتر فیلتر Authorize توکار ASP.NET MVC که کدهای آن در پروژه پیوست قابل دریافت است) و هدایت کاربر به صفحه لاگین


تعریف View ایی که از اشیاء تو در تو استفاده می‌کند و همچنین از افزونه فوق برای ارسال اطلاعات بهره خواهد برد:

@model jQueryMvcSample01.Models.User
@{
    ViewBag.Title = "تعریف کاربر";
    var postUrl = Url.Action(actionName: "Index", controllerName: "Home");
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Index", controllerName: "Home",
                       method: FormMethod.Post,
                       htmlAttributes: new { id = "UserForm" }))
{
    @Html.ValidationSummary(true)
    @Html.AntiForgeryToken()

    <fieldset>
        <legend>تعریف کاربر</legend>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Name)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.Name)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Name)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneInfo.Ext)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
        </div>
        <p>
            <input type="submit" id="btnSave" value="ارسال" />
        </p>
    </fieldset>
}
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#btnSave").click(function (event) {
                //جلوگیری از پست بک به سرور
                event.preventDefault();

                var button = $(this);

                $("#UserForm").PostMvcFormAjax({
                    postUrl: '@postUrl',
                    loginUrl: '/login',
                    beforePostHandler: function () {
                        //غیرفعال سازی دکمه ارسال
                        button.attr('disabled', 'disabled');
                        button.val("...");
                    },
                    completeHandler: function () {
                        //فعال سازی مجدد دکمه ارسال
                        alert('انجام شد');
                        button.removeAttr('disabled');
                        button.val("ارسال");
                    },
                    errorHandler: function () {
                        alert('خطایی رخ داده است');
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
همانطور که عنوان شد، مهم نیست که اشیاء تو در تو توسط ابزار Scafolding پشتیبانی نمی‌شود. این نوع خواص را به همان نحو متداول ذکر زنجیره وار خواص می‌توان معرفی و استفاده کرد:
 @Html.EditorFor(model => model.PhoneInfo.Phone)
هم اعتبار سنجی سمت کلاینت آن کار می‌کند و هم اطلاعات آن به اشیاء و خواص متناظر به خوبی نگاشت خواهد شد:


در ادامه نحوه استفاده از افزونه PostMvcFormAjax را مشاهده می‌کنید. چند نکته نیز در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) توسط htmlAttributes یک id برای فرم تعریف کرده‌ایم تا در افزونه PostMvcFormAjax مورد استفاده قرار گیرد.
ب) postUrl و loginUrl را همانند متغیر تعریف شده در ابتدای View توسط Url.Action باید تعریف کرد تا در صورتیکه سایت ما در ریشه اصلی قرار نداشت، باز هم به صورت خودکار مسیر صحیحی محاسبه و ارائه گردد.
ج) نحوه غیرفعال سازی و فعال سازی دکمه submit را در روال‌های beforePostHandler و completeHandler ملاحظه می‌کنید. این مساله برای جلوگیری از کلیک‌های مجدد یک کاربر ناشکیبا و جلوگیری از ثبت اطلاعات تکراری بسیار مهم است.
د) کل این اطلاعات، در یک section به نام JavaScript ثبت شده است. این section در فایل layout برنامه به صورت زیر مورد استفاده قرار خواهد گرفت و به این ترتیب مقدار دهی خواهد شد:
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>    
    <link href="@Url.Content("Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.PostMvcFormAjax.js")" type="text/javascript"></script>
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>

دریافت کدهای کامل این قسمت
jQueryMvcSample01.zip