مطالب
اتصال به SQL از راه دور (Remote) و یا به یک سرور در شبکه

در نرم افزارهای بزرگ و چند کاربره، اتصال به بانک اطلاعاتی کامپیوتر سرور، یکی از نیازهای اساسی برنامه نویسان محسوب می‌گردد. در این بخش با دو اصطلاح بسیار مهم سروکار داریم.

1. کلاینت (Client): منظور از کلاینت کامپیوتری است که میخواهد به سرور متصل گردد و از SQL کامپیوتر سرور خدماتی را دریافت نماید.

2. سرور (Server): کامپیوتری است که میخواهیم به آن متصل شویم و داده‌ها را بصورت متمرکز بر روی آن ذخیره و بازیابی نماییم.

به دو روش می‌توان به سرور متصل شد:

1. Windows Authentication
در این روش جهت اتصال به بانک اطلاعاتی، کامپیوتر مبدا یا Client باید عضو شبکه ای باشد کهServer در آن وجود دارد. در واقع برای شبکه هایی استفاده می‌شوند که دارای Domain می باشند وClient به عنوان یک کاربر شناخته شده در سرور تعریف شده است.

2. SQL Authentication
در این روش کلاینت به عنوان یک کاربر یا Login در SQL تعریف شده است و دارای نام کاربری و رمز عبور می‌باشد.

جهت اتصال از راه دور به یک سرور دارای SQL، باید تنظیمات زیر را برای کامپیوتر سرور انجام دهیم:

1. به SQL Server کامپیوتر سرور متصل شوید.

2. در پنجره Object Explorer بر روی نام سرور (اولین آیتم موجود در لیست) کلیک راست کنید و گزینهProperties را انتخاب نمایید.

3. در پنجره ظاهر شده (Server Properties) و در قسمت Select a page (سمت چپ پنجره) بر رویSecurity کلیک کنید.

4. در سمت راست پنجره گزینه SQL Server and Windows Authentication mode را انتخاب کنید.

5. دکمه OK را انتخاب کنید. پنجره پیغامی مبنی بر Restart کردن سرور نمایش داده می‌شود. این پنجره را تایید کنید.

6. مجددا بر روی نام سرور کلیک راست کنید و گزینه Restart را انتخاب نموده و در پیغام ظاهر شده Yesرا انتخاب نمایید.

تا به اینجا سرور آماده پذیرش اتصال از راه دور بصورت SQL Authentication می باشد. حال نوبت به تعریف یک Login می باشد تا توسط این Login بتوانید به سرور از راه دور متصل شوید. مراحل زیر را برای تعریفLogin دنبال کنید:

1. در پنجره Object Explorer به مسیر Security > Logins بروید.

2. بر روی پوشه Logins کلیک راست نموده و گزینه New Login… را انتخاب نمایید.

3. در پنجره ظاهر شده در بخش Login name نامی را به کاربر اختصاص دهید. (به عنوان مثال user1)

4. گزینه SQL Server authentication را انتخاب نموده و در بخش Password و Confirm password رمز عبوری را به این کاربر اختصاص دهید. (به عنوان مثال abc123)

5. گزینه Enforce password policy را از حالت انتخاب خارج کنید تا رمز عبور را از قید سیاستهای رمزگذاری ویندوز خارج کنید.

6. در قسمت Select a page (سمت چپ پنجره) بر روی Server Roles کلیک کنید.

7. در سمت راست پنجره گزینه sysadmin یا هر نوع دسترسی دیگری را که مایل هستید انتخاب نمایید.
توجه: با انتخاب sysadmin کاربر ایجاد شده به کل سرور و بانک‌های اطلاعاتی دسترسی کامل یاAdmin دارد. اگر نمیخواهید کاربر چنین دسترسی داشته باشد، در بخش فوق فقط گزینه public انتخاب شده باشد.

8. در قسمت Select a page (سمت چپ پنجره) بر روی User Mapping کلیک کنید. در این بخش نحوه دسترسی کاربر را به بانکهای اطلاعاتی موجود، مشخص می‌کنیم.

9. در سمت راست پنجره و در بخش Users mapped to this login یک یا چند بانک اطلاعاتی را که میخواهید توسط این Login قابل دسترسی باشند را انتخاب نمایید.

10. پس از انتخاب هر بانک اطلاعاتی، در قسمت پایین (Database role membership for:) نوع دسترسی کاربر به آن Database را انتخاب کنید. در اینجا من db_owner را انتخاب می‌کنم تا کاربر دسترسی کامل به بانک اطلاعاتی انتخاب شده را داشته باشد.

11. دکمه OK را انتخاب کنید تا Login مورد نظر ساخته شود.

حالا می‌توانید از راه دور و حتی از روی خود سرور با کاربر ایجاد شده به سرور متصل شوید. برای این منظور SQL را Disconnect نمایید و یا یکبار SQL Server Management Studio (SSMS) را ببندید و دوباره اجرا نمایید. در پنجره Connect to Server اطلاعات زیر را وارد نمایید:

Server name :نام یا IP سرور (به عنوان مثال 192.168.0.1)

Authentication: انتخاب گزینه SQL Server Authentication

Login: طبق مثال user1

Password: طبق مثال abc123

پس از ورود با مشخصات فوق فقط می‌توانید به بانک اطلاعاتی دسترسی باشید که در قسمت User Mapping انتخاب کرده بودید. اگر sysadmin را انتخاب کرده باشید به تمامی بانک‌های اطلاعاتی موجود دسترسی دارید.


برخی مشکلات اتصال از راه دور

ممکن است در زمان اتصال از راه دور با مشکل عدم امکان اتصال به سرور مواجه شوید. برای این منظور و اطمینان از صحت تنظیمات سرور، موارد زیر را در سرور بررسی نمایید تا بدرستی تنظیم شده باشند:

1. به مسیر Start > All Programs > Microsoft SQL Server 2008/2005 > Configuration Tools > SQL Server Configuration Manager مراجعه کنید و موارد زیر را بررسی نمایید:

1.1. بر روی SQL Server Services کلیک کنید و در سمت راست پنجره بررسی کنید که ستون Stateمربوط به SQL Server Browser و SQL Server در وضعیت Running باشد.

1.2. بر روی آیتم‌های زیر مجموعه SQL Server Network Configuration کلیک کنید و در سمت راست پنجره بررسی کنید که آیتم های Shared Memory، Named Pipes و TCP/IP در وضعیت Enabled باشند.

1.3. بر روی آیتم SQL Native Client Configuration > Client Protocols  کلیک کنید و در سمت راست پنجره بررسی کنید که آیتم های Shared Memory، Named Pipes و TCP/IP در وضعیت Enabled باشند.

2. بررسی کنید که فایروال سیستم سرور غیر فعال باشد و یا SQL Server به برنامه های Trust فایروال اضافه شده باشد. 

نظرات اشتراک‌ها
نکاتی که باید جهت بررسی یکسان بودن دو URL بررسی کرد
موارد مهم این نکات رو اگر تبدیل به یک متد کمکی کنیم، کلاس زیر بدست خواهد آمد:
using System;
using System.Web;

namespace UrlNormalizationTest
{
    public static class UrlNormalization
    {
        public static bool AreTheSameUrls(this string url1, string url2)
        {
            url1 = url1.NormalizeUrl();
            url2 = url2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static bool AreTheSameUrls(this Uri uri1, Uri uri2)
        {
            var url1 = uri1.NormalizeUrl();
            var url2 = uri2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static string[] DefaultDirectoryIndexes = new[]
            {
                "default.asp",
                "default.aspx",
                "index.htm",
                "index.html",
                "index.php"
            };

        public static string NormalizeUrl(this Uri uri)
        {
            var url = urlToLower(uri);
            url = limitProtocols(url);
            url = removeDefaultDirectoryIndexes(url);
            url = removeTheFragment(url);
            url = removeDuplicateSlashes(url);
            url = addWww(url);
            url = removeFeedburnerPart(url);
            return removeTrailingSlashAndEmptyQuery(url);
        }

        public static string NormalizeUrl(this string url)
        {
            return NormalizeUrl(new Uri(url));
        }

        private static string removeFeedburnerPart(string url)
        {
            var idx = url.IndexOf("utm_source=", StringComparison.Ordinal);
            return idx == -1 ? url : url.Substring(0, idx - 1);
        }

        private static string addWww(string url)
        {
            if (new Uri(url).Host.Split('.').Length == 2 && !url.Contains("://www."))
            {
                return url.Replace("://", "://www.");
            }
            return url;
        }

        private static string removeDuplicateSlashes(string url)
        {
            var path = new Uri(url).AbsolutePath;
            return path.Contains("//") ? url.Replace(path, path.Replace("//", "/")) : url;
        }

        private static string limitProtocols(string url)
        {
            return new Uri(url).Scheme == "https" ? url.Replace("https://", "http://") : url;
        }

        private static string removeTheFragment(string url)
        {
            var fragment = new Uri(url).Fragment;
            return string.IsNullOrWhiteSpace(fragment) ? url : url.Replace(fragment, string.Empty);
        }

        private static string urlToLower(Uri uri)
        {
            return HttpUtility.UrlDecode(uri.AbsoluteUri.ToLowerInvariant());
        }

        private static string removeTrailingSlashAndEmptyQuery(string url)
        {
            return url
                    .TrimEnd(new[] { '?' })
                    .TrimEnd(new[] { '/' });
        }

        private static string removeDefaultDirectoryIndexes(string url)
        {
            foreach (var index in DefaultDirectoryIndexes)
            {
                if (url.EndsWith(index))
                {
                    url = url.TrimEnd(index.ToCharArray());
                    break;
                }
            }
            return url;
        }
    }
}
با این تست‌ها جهت بررسی آن:
using NUnit.Framework;
using UrlNormalizationTest;

namespace UrlNormalization.Tests
{
    [TestFixture]
    public class UnitTests
    {
        [Test]
        public void Test1ConvertingTheSchemeAndHostToLowercase()
        {
            var url1 = "HTTP://www.Example.com/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test2CapitalizingLettersInEscapeSequences()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/a%c2%b1b".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/a%C2%B1b".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test3DecodingPercentEncodedOctetsOfUnreservedCharacters()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/%7Eusername/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/~username/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test4RemovingTheDefaultPort()
        {
            var url1 = "http://www.example.com:80/bar.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/bar.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test5AddingTrailing()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/alice".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/alice/?".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test6RemovingDotSegments()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/../a/b/../c/./d.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/a/c/d.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test7RemovingDirectoryIndex1()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/default.asp".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test7RemovingDirectoryIndex2()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/default.asp?id=1".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/default.asp?id=1".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test7RemovingDirectoryIndex3()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/a/index.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/a/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test8RemovingTheFragment()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/bar.html#section1".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/bar.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test9LimitingProtocols()
        {
            var url1 = "https://www.example.com/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test10RemovingDuplicateSlashes()
        {
            var url1 = "http://www.example.com/foo//bar.html".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com/foo/bar.html".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test11AddWww()
        {
            var url1 = "http://example.com/".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://www.example.com".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }

        [Test]
        public void Test12RemoveFeedburnerPart()
        {
            var url1 = "http://site.net/2013/02/firefox-19-released/?utm_source=rss&utm_medium=rss&utm_campaign=firefox-19-released".NormalizeUrl();
            var url2 = "http://site.net/2013/02/firefox-19-released".NormalizeUrl();

            Assert.AreEqual(url1, url2);
        }
    }
}
نظرات اشتراک‌ها
رایگان شدن بیش از ۷۰۰۰ دوره سایت Pluralsight
برنامه‌ای برای دریافت لینک‌های دانلود دوره‌های پلورال‌سایت

حدودا 23 روز دیگر تا پایان دسترسی رایگان به پلورال‌سایت باقی است. به همین جهت، برنامه‌ای تهیه شد که توسط آن می‌توانید لینک‌های مستقیم دریافت فایل‌های دوره‌های پلورال‌سایت را یافته و توسط دانلودمنیجر خود، آن‌ها را دریافت کنید: PluralsightLinks.7z

روش استفاده:
- سورس کامل برنامه قرار داده شده‌است و برای اجرا، نیاز به NET Core 3.1. را دارد.
- فایل appsettings.json آن‌را باز کنید. سپس در آن Username و Password ورود به سایت پلورال‌سایت خود را وارد کنید.
- سپس آرایه‌ی CoursesToCheck را با فرمتی که مشاهده می‌کنید، بر اساس لینک‌های اول صفحات دوره‌های مورد علاقه‌ی خود تکمیل کنید.

و در آخر با کلیک بر روی فایل dotnet_run.bat، می‌توانید برنامه را اجرا کرده و نتایج نهایی را در پوشه‌ی Output تشکیل شده، مشاهده کنید. این نتایج به صورت فایل‌های txt ذخیره می‌شوند که به سادگی قابلیت import در دانلودمنیجرها را دارند.

دو نکته‌ی مهم:
- لینک‌های یافت شده، مدت‌دار هستند. بنابراین سریعتر نسبت به دریافت آن‌ها اقدام کنید! بدیهی است در صورت منقضی شدن لینک‌ها، باید مجددا لینک‌های جدید را با اجرای مجدد برنامه، دریافت کنید.
- اگر با IP ایران می‌خواهید از این برنامه استفاده کنید، بلافاصله پس از لاگین، خطای 403 و عدم دسترسی را مشاهده خواهید کرد. برای رفع این مشکل، می‌توانید DNS خود را به «شکن» تنظیم کنید؛ یعنی تنظیم DNS به 178.22.122.100 به صورت زیر:


پس از این تغییر، چون IP قابل مشاهده‌ی سیستم شما توسط سایت پلورال‌سایت، تغییر می‌کند، مرحله‌ی لاگین و کار با سایت را بدون مشکل طی خواهید کرد.

به روز رسانی‌ها:
- برنامه را کمی تغییر دادم تا خودش فایل‌ها را هم یکی یکی دریافت کند؛ آهسته و پیوسته، به همراه ایجاد پوشه‌ها، به ازای هر ماژول دوره و نام‌گذاری صحیح فایل‌های ویدیوهای دریافتی: PluralsightLinks-V2.7z 
- امکان دریافت زیرنویس‌های هر ویدیو هم اضافه شد: PluralsightLinks-V5.7z  
مطالب
پیاده سازی UnitOfWork به وسیله MEF
در این پست قصد دارم یک UnitOfWork به روش MEF پیاده سازی کنم. ORM مورد نظر EntityFramework CodeFirst است. در صورتی که با UnitOfWork , MEF آشنایی ندارید از لینک‌های زیر استفاده کنید:
 برای شروع ابتدا مدل برنامه رو به صورت زیر تعریف کنید.
 public class Category
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Title { get; set; }
    }
سپس فایل Map  رو برای مدل بالا به صورت زیر تعریف کنید.
 public class CategoryMap : EntityTypeConfiguration<Entity.Category>
    {
        public CategoryMap()
        {
            ToTable( "Category" );

            HasKey( _field => _field.Id );

            Property( _field => _field.Title )
            .IsRequired();            
        }
    }
برای پیاده سازی الگوی واحد کار ابتدا باید یک اینترفیس به صورت زیر تعریف کنید.
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;

namespace DataAccess
{
    public interface IUnitOfWork
    {
        DbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class;
        DbEntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>() where TEntity : class;
        void SaveChanges();     
        void Dispose();
    }
}
DbContext مورد نظر باید اینترفیس مورد نظر را پیاده سازی کند و برای اینکه بتونیم اونو در CompositionContainer اضافه کنیم باید از Export Attribute استفاده کنیم.
چون کلاس DatabaseContext از اینترفیس IUnitOfWork ارث برده است برای همین از InheritedExport استفاده می‌کنیم.
[InheritedExport( typeof( IUnitOfWork ) )]
    public class DatabaseContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        private DbTransaction transaction = null;

        public DatabaseContext()           
        {
            this.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
            this.Configuration.LazyLoadingEnabled = true;
        }

        protected override void OnModelCreating( DbModelBuilder modelBuilder )
        {
            modelBuilder.Conventions.Remove<PluralizingTableNameConvention>();

            modelBuilder.AddFormAssembly( Assembly.GetAssembly( typeof( Entity.Map.CategoryMap ) ) );
        }

        public DbEntityEntry<TEntity> Entry<TEntity>() where TEntity : class
        {
            return this.Entry<TEntity>();
        }      
    }
نکته قابل ذکر در قسمت OnModelCreating این است که یک Extension Methodبه نام AddFromAssembly (همانند NHibernate) اضافه شده است که از Assembly  مورد نظر تمام کلاس‌های Map رو پیدا می‌کنه و اونو به ModelBuilder اضافه می‌کنه. کد متد به صورت زیر است:
 public static class ModelBuilderExtension
    {
        public static void AddFormAssembly( this DbModelBuilder modelBuilder, Assembly assembly )
        {
            Array.ForEach<Type>( assembly.GetTypes().Where( type => type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType && type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof( EntityTypeConfiguration<> ) ).ToArray(), delegate( Type type )
            {
                dynamic instance = Activator.CreateInstance( type );
                modelBuilder.Configurations.Add( instance );
            } );
        }
    }

برای پیاده سازی قسمت BusinessLogic ابتدا کلاس BusiessBase را در آن قرار دهید:
public class BusinessBase<TEntity> where TEntity : class
    {        
        public BusinessBase( IUnitOfWork unitOfWork )
        {
            this.UnitOfWork = unitOfWork;
        }

        [Import]
        public IUnitOfWork UnitOfWork
        {
            get;
            private set;
        }

        public virtual IEnumerable<TEntity> GetAll()
        {
            return UnitOfWork.Set<TEntity>().AsNoTracking();
        }

        public virtual void Add( TEntity entity )
        {
            try
            {             
                UnitOfWork.Set<TEntity>().Add( entity );
                UnitOfWork.SaveChanges();
            }
            catch
            {              
                throw;
            }
            finally
            {
                UnitOfWork.Dispose();
            }
        }
    }

تمام متد‌های پایه مورد نظر را باید در این کلاس قرار داد که برای مثال من متد Add , GetAll را براتون پیاده سازی کردم. UnitOfWork توسط ImportAttribute مقدار دهی می‌شود و نیاز به وهله سازی از آن نیست 
کلاس Category رو هم باید به صورت زیر اضافه کنید.
 public class Category : BusinessBase<Entity.Category>
    {      
        [ImportingConstructor]
        public Category( [Import( typeof( IUnitOfWork ) )] IUnitOfWork unitOfWork )
            : base( unitOfWork )
        {
        }
    }
.در انتها باید UI مورد نظر طراحی شود که من در اینجا از Console Application استفاده کردم. یک کلاس به نام Plugin ایجاد کنید  و کد‌های زیر را در آن قرار دهید.
public class Plugin
    {        
        public void Run()
        {
            AggregateCatalog catalog = new AggregateCatalog();

            Container = new CompositionContainer( catalog );

            CompositionBatch batch = new CompositionBatch();

            catalog.Catalogs.Add( new AssemblyCatalog( Assembly.GetExecutingAssembly() ) );

            batch.AddPart( this );

            Container.Compose( batch );
        }

        public CompositionContainer Container 
        {
            get; 
            private set;
        }
    }
در کلاس Plugin  توسط AssemblyCatalog تمام Export Attribute‌های موجود جستجو می‌شود و بعد به عنوان کاتالوگ مورد نظر به Container اضافه می‌شود. انواع Catalog در MEF به شرح زیر است:
  • AssemblyCatalog : در اسمبلی مورد نظر به دنبال تمام Export Attribute‌ها می‌گردد و آن‌ها را به عنوان ExportedValue در Container اضافه می‌کند.
  • TypeCatalog: فقط یک نوع مشخص را به عنوان ExportAttribute در نظر می‌گیرد.
  • DirectoryCatalog :  در یک مسیر مشخص تمام Assembly مورد نظر را از نظر Export Attribute جستجو می‌کند و آن‌ها را به عنوان ExportedValue در Container اضافه می‌کند. 
  • ApplicationCatalog :  در اسمبلی  و فایل‌های (EXE) مورد نظر به دنبال تمام Export Attribute‌ها می‌گردد و آن‌ها را به عنوان ExportedValue در Container اضافه می‌کند. 
  • AggregateCatalog : تمام موارد فوق را Support می‌کند.
کلاس Program  رو به صورت زیر بازنویسی کنید.
  class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            Plugin plugin = new Plugin();
            plugin.Run();

            Category category = new Category(plugin.Container.GetExportedValue<IUnitOfWork>());
            category.GetAll().ToList().ForEach( _record => Console.Write( _record.Title ) );
        }
    }
پروژه اجرا کرده و نتیجه رو مشاهده کنید.
نظرات مطالب
معرفی Xamarin و مزیت‌های استفاده از آن
امروزه کمی با  افزایش سرعت و درگیر شدن بیشتر کاربران با اینترنت حجم بالاتر تا حدی پذیرفته شده هست ولی باید نگاهی به تعداد رفرنس‌ها و .. هم نگاه کرد که تا چه حد افزایش حجم خواهد بود.
برنامه‌های حجم بالاتر که عموما توسط کاربران پذیرفته میشن برنامه هایی هستن که عموما در سطح جامعه شناخته شده باشند چون تلگرام و ... ولی برای مابقی تعدادی از کاربرها ممکن است این مورد را نپذیرند و به راحتی از کنار آن بگذرند.

در مورد این که زمانی طول میکشه این تبدیل کدهای sdk توسط تیم زمرین انجام بشه مطمئنا وجود داره ولی با یک نگاه به این مسئله که api‌های سطح جدید در واقعیت دنیای ما مدتی طول میکشه تا جا باز کنه و مطمئنا تا قبل از اون موقع تیم زمرین کار رو تموم کرده. نوشتن برنامه ای با سطح بالای api‌ها در همان لحظه برابر است با نداشتن کاربری که این نسخه از اندروید را روی گوشی اش داشته باشد و بعد از آن هم تعداد اندکی از کاربران خواهند بود که این نسخه را دارند پس با این حساب این مسئله تا مدت‌ها منتفی است.
مطالب
روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن‌ متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core
یک نمونه روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET MVC 5.x را در مطلب «نحوه ایجاد یک نقشه‌ی سایت پویا با استفاده از قابلیت Reflection» می‌توانید ملاحظه کنید. استفاده‌ی از این روش با ASP.NET Core الزاما به پاسخ مناسبی نخواهد رسید؛ چون در اینجا POCO controllers هم اضافه شده‌اند. به علاوه می‌توان اسمبلی‌های دیگری را در زمان آغاز برنامه به تنظیمات AddMvc اضافه کرد و تمام آن‌ها هم می‌توانند حاوی کنترلرها و ویووها خاص خودشان باشند. روش بهتر این است که از خود ASP.NET Core سؤال کنیم چه مواردی را به عنوان کنترلر تشخیص داده‌ای؟ در ادامه این نکته را بیشتر بررسی خواهیم کرد.


معرفی سرویس IActionDescriptorCollectionProvider در ASP.NET Core

فرض کنید می‌خواهیم لیست تمام کنترلرهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core را با ساختار ذیل تهیه کنیم که شامل نام کنترلر، نام اکشن متد و نام ناحیه‌ی متناظر با آن (در صورت تنظیم) می‌باشد:
public class MvcActionViewModel
{
    public string ControllerName { get; set; }
 
    public string ActionName { get; set; }
 
    public string AreaName { get; set; } 
}
یکی از سرویس‌های از پیش ثبت شده‌ی ASP.NET Core که لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای تشخیص داده شده‌ی توسط آن را به همراه دارد، سرویس IActionDescriptorCollectionProvider می‌باشد. برای شروع به کار با آن، ابتدا این سرویس را به سازنده‌ی یک کلاس دلخواه تزریق می‌کنیم:
public interface IMvcActionsDiscoveryService
{
    ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; }
}
 
public class MvcActionsDiscoveryService : IMvcActionsDiscoveryService
{
    public MvcActionsDiscoveryService(IActionDescriptorCollectionProvider actionDescriptorCollectionProvider)
    {
        var actionDescriptors = actionDescriptorCollectionProvider.ActionDescriptors.Items;
        foreach (var actionDescriptor in actionDescriptors)
        {
            var descriptor = actionDescriptor as ControllerActionDescriptor;
            if (descriptor == null)
            {
                continue;
            }
 
            var controllerTypeInfo = descriptor.ControllerTypeInfo;
            var actionMethodInfo = descriptor.MethodInfo;
            MvcActions.Add(new MvcActionViewModel
            {
                ControllerName = descriptor.ControllerName,
                ActionName = descriptor.ActionName,
                AreaName = controllerTypeInfo.GetCustomAttribute<AreaAttribute>()?.RouteValue
            });
        }
    }
 
    public ICollection<MvcActionViewModel> MvcActions { get; } = new HashSet<MvcActionViewModel>(); 
}
توضیحات:
- در کلاس آغازین برنامه نیازی به ثبت سرویس IActionDescriptorCollectionProvider نیست و اینکار پیشتر توسط خود ASP.NET Core انجام شده‌است.
- این provider حاوی لیست اطلاعات تمام اکشن متدهای ثبت شده‌ی توسط ASP.NET Core است. در اینجا تنها کافی است حلقه‌ای را بر روی لیست آیتم‌های آن تشکیل داده و سپس مقادیر ControllerName و یا ActionName را بدست بیاوریم.
- اگر نیاز به اطلاعات بیشتری از کنترلر و اکشن متد جاری در حال بررسی توسط حلقه‌ی تهیه شده بود، می‌توان از ControllerTypeInfo و MethodInfo آن استفاده کرد. این TypeInfoها با استفاده از Reflection، امکان دسترسی به اطلاعاتی مانند ویژگی‌های اعمال شده‌ی به کنترلر یا اکشنی خاص را میسر می‌کنند. برای مثال در اینجا توسط اطلاعات نوع یک کنترلر در حال بررسی توانسته‌ایم متد GetCustomAttribute را فراخوانی کرده و سپس بررسی کنیم که آیا دارای ویژگی جدید Area هست یا خیر؟ و اگر بله، مقدار RouteValue آن را که در حقیقت مقدار یا نام Area آن کنترلر است، بازگشت می‌دهیم.


نحوه‌ی استفاده از سرویس IMvcActionsDiscoveryService تهیه شده

اگر دقت کرده باشید اطلاعات لیست MvcActions، در سازنده‌ی این کلاس مقدار دهی شده‌اند. علت اینجا است که اگر این کلاس را به صورت singleton ثبت کنیم، تنها یکبار در طول عمر برنامه و در همان آغاز کار، این لیست پر شده و سپس کش خواهد شد. بنابراین دسترسی‌های بعدی به MvcActions، شامل فراخوانی سازنده‌ی این کلاس نخواهند بود:
public static class MvcActionsDiscoveryServiceExtensions
{
    public static IServiceCollection AddMvcActionsDiscoveryService(this IServiceCollection services)
    {
        services.AddSingleton<IMvcActionsDiscoveryService, MvcActionsDiscoveryService>();
        return services;
    }
}
پس از تعریف متد الحاقی کمکی فوق برای افزودن سرویس تهیه شده به صورت singleton، برای ثبت آن در برنامه و در کلاس آغازین آن، خواهیم داشت:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvcActionsDiscoveryService();
}
در ادامه هر کنترلری و یا سرویس دیگری که نیاز به اطلاعات تمامی اکشن متدهای برنامه داشت، می‌تواند سرویس IMvcActionsDiscoveryService را به سازنده‌ی خود تزریق کرده و سپس از اطلاعات لیست MvcActions استفاده کند. این کاملترین لیستی که می‌توان تهیه کرد؛ زیرا زیرساخت ASP.NET Core نیز از همین سرویس IActionDescriptorCollectionProvider استفاده می‌کند.
مطالب
بهبود کارآیی کنترل‌های لیستی WPF در حین بارگذاری تعداد زیادی از رکوردها
کنترل‌های WPF در حالت پیش فرض و بدون اعمال قالب خاصی به آن‌ها عموما خوب عمل می‌کنند. مشکل از جایی شروع می‌شود که قصد داشته باشیم حالت پیش فرض را اندکی تغییر دهیم و یا Visual tree این کنترل‌ها اندکی پیچیده شوند. برای نمونه مدل زیر را در نظر بگیرید:
using System;

namespace WpfLargeLists.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string FirstName { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public string Address { set; get; }
        public DateTime DateOfBirth { set; get; }
    }
}
قصد داریم فقط 1000 رکورد ساده از این مدل را به یک ListView اعمال کنیم.
                    <ListView ItemsSource="{Binding UsersTab1}" Grid.Row="1" Margin="3">
                        <ListView.View>
                            <GridView>
                                <GridViewColumn Header="Id" Width="50" DisplayMemberBinding="{Binding Id, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="FirstName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding FirstName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="LastName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding LastName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="Address" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding Address, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="DateOfBirth" Width="150" DisplayMemberBinding="{Binding DateOfBirth, Mode=OneTime}" />
                            </GridView>
                        </ListView.View>
                    </ListView>
در اینجا UsersTab1، لیستی حاوی فقط 1000 رکورد از شیء User است. در حالت معمولی این لیست بدون مشکل بارگذاری می‌شود. اما با اعمال مثلا قالب MahApp.Metro، بارگذاری همین لیست، حدود 5 ثانیه با CPU usage صد در صد طول می‌کشد. علت اینجا است که در این حالت WPF سعی می‌کند تا ابتدا در VisualTree، کل 1000 ردیف را کاملا ایجاد کرده و سپس نمایش دهد.


راه حل توصیه شده برای بارگذاری تعداد بالایی رکورد در WPF  : استفاده از UI Virtualization

UI Virtualization روشی است که در آن تنها المان‌هایی که توسط کاربر در حال مشاهده هستند، تولید و مدیریت خواهند شد. در این حالت اگر 1000 رکورد را به یک ListBox یا ListView ارسال کنید و کاربر بر اساس اندازه صفحه جاری خود تنها 10 رکورد را مشاهده می‌کند، WPF فقط 10 عنصر را در VisualTree مدیریت خواهد کرد. با اسکرول به سمت پایین، مواردی که دیگر نمایان نیستند dispose شده و مجموعه نمایان دیگری خلق خواهند شد. به این ترتیب می‌توان حجم بالایی از اطلاعات را در WPF با میزان مصرف پایین حافظه و همچنین مصرف CPU بسیار کم مدیریت کرد. این مجازی سازی در WPF به وسیله VirtualizingStackPanel در دسترس است.

برای اینکه WPF virtualization به درستی کار کند، نیاز است یک سری شرایط مقدماتی فراهم شوند:
- از کنترلی استفاده شود که از virtualization پشتیبانی می‌کند؛ مانند ListBox و ListView.
- ارتفاع کنترل لیستی باید دقیقا مشخص باشد؛ یا درون یک ردیف از Grid ایی باشد که ارتفاع آن مشخص است. برای نمونه اگر ارتفاع ردیف Grid ایی که ListView را دربرگرفته است به * تنظیم شده، مشکلی نیست؛ اما اگر ارتفاع این ردیف به Auto تنظیم شده، کنترل لیستی برای محاسبه vertical scroll bar خود دچار مشکل خواهد شد.
- کنترل مورد استفاده نباید در یک کنترل  ScrollViewer محصور شود؛ در غیر اینصورت virtualization رخ نخواهد داد. علاوه بر آن در خود کنترل باید خاصیت ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility نیز به Disabled تنظیم گردد.
- در کنترل در حال استفاده، ScrollViewer.CanContentScroll باید به true تنظیم شود.

مورد مشخص بودن ارتفاع بسیار مهم است. برای نمونه در برنامه‌ای پس از فعال سازی مجازی سازی، کنترل لیستی کلا از کار افتاد و حرکت scroll bar آن سبب بروز CPU Usage بالایی می‌شد. این مشکل با تنظیم ارتفاع آن به شکل زیر برطرف شد:
 Height="{Binding Path=RowDefinitions[1].ActualHeight, RelativeSource={RelativeSource AncestorType=Grid}}"
در این تنظیم، ارتفاع کنترل، به ارتفاع سطر دوم گرید دربرگیرنده ListView متصل شده است.

- پس از اعمال موارد یاد شده، باید VirtualizingStackPanel کنترل را فعال کرد. ابتدا دو خاصیت زیر باید مقدار دهی شوند:
   VirtualizingStackPanel.IsVirtualizing="True"
  VirtualizingStackPanel.VirtualizationMode="Recycling"
سپس ItemsPanelTemplate کنترل باید به صورت یک VirtualizingStackPanel مقدار دهی شود. برای مثال اگر از ListBox استفاده می‌کنید، تنظیمات آن به نحو زیر است:
 <ListBox.ItemsPanel>
    <ItemsPanelTemplate>
          <VirtualizingStackPanel IsVirtualizing="True" VirtualizationMode="Recycling" />
    </ItemsPanelTemplate>
</ListBox.ItemsPanel>
و اگر از ListView استفاده می‌شود، تنظیمات آن مشابه ListBox است:
 <ListView.ItemsPanel>
    <ItemsPanelTemplate>
          <VirtualizingStackPanel
               IsVirtualizing="True"
               VirtualizationMode="Recycling" />
    </ItemsPanelTemplate>
</ListView.ItemsPanel>
با این توضیحات ListView ابتدای بحث به شکل زیر تغییر خواهد یافت تا مجازی سازی آن فعال گردد:
                    <ListView ItemsSource="{Binding UsersTab2}" Grid.Row="1" Margin="3"
                              ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled"
                              ScrollViewer.CanContentScroll="True"
                              VirtualizingStackPanel.IsVirtualizing="True"
                              VirtualizingStackPanel.VirtualizationMode="Recycling">
                        <ListView.ItemsPanel>
                            <ItemsPanelTemplate>
                                <VirtualizingStackPanel 
                                        IsVirtualizing="True" 
                                        VirtualizationMode="Recycling" />
                            </ItemsPanelTemplate>
                        </ListView.ItemsPanel>
                        <ListView.View>
                            <GridView>
                                <GridViewColumn Header="Id" Width="50" DisplayMemberBinding="{Binding Id, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="FirstName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding FirstName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="LastName" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding LastName, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="Address" Width="100" DisplayMemberBinding="{Binding Address, Mode=OneTime}" />
                                <GridViewColumn Header="DateOfBirth" Width="150" DisplayMemberBinding="{Binding DateOfBirth, Mode=OneTime}" />
                            </GridView>
                        </ListView.View>
                    </ListView>
کدهای کامل مثال فوق را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: WpfLargeLists.zip
در این مثال دو برگه را ملاحظه می‌کنید. برگه اول حالت normal ابتدای بحث است و برگه دوم پیاده سازی UI Virtualization را انجام داده است.

نظرات مطالب
EF Code First #1
سلام آقای نصیری
ممنون بخاطر مطالب مفیدتون. EF یک ORM قوی هست ولی بعضی مواردش هست که به نظر بنده نوعی در حد این ORM نیست.که دو موردش رو در اینجا ذکر میکنم :
1) در برنامه های چند لایه اگر لایه ها بصورت پروژه های جداگانه در نظر گرفته شده باشند باید Connection String رو در لایه UI ، BL و DAL قرار داد که به نظر من از لحاظ امنیتی درست نیست. این بهتره که در UI ما اصلا ندونیم COnnection String چی هست. البته این مورد با کد نویسی قابل حل هست ولی در کل مناسب نیست
2) من در کی از پروژه های گروهی به این مسئله برخوردم. ما در قسمت DAL فلدرهای مختلف داشتیم و هر کسی در فلدر قسمتی که کار میکرد میخواست یک دیتا مدل داشته باشه. این کار باعث میشد که به تعداد دیتا مدلها ما Connection String داشته باشیم و اگر میخواستیم از یک Connection String استفاده کنیم اسم کلاسی که تولید میشد برای همه یکسان میبود (اما در Name Space های مختلف) .

به نظر من EF از لحاظ Connection String یک مقدار ضعف داره.تا نظر دوستان چه باشه. ممنون و موفق باشید
نظرات اشتراک‌ها
معرفی کتابخانه‌ی DNTCaptcha.Core
سلام؛ برای گرافیک شما از یک پکیج به نام CoreCaompat استفاده کردین/ از اونجایی که این برنامه رو با استاندارد نوشتین تا بشه تو دانت فریمورک هم ازش استفاده کرد. ا ز اونجایی که  Systme.Drawing تو دات نت فریمورک وجود داره علنا استفاده از coreCompat.Drawing غیر ممکن می‌شه. یعنی از این لایبرری فقط می‌شه تو اپ هایی با دات نت کور استفاده کرد. چه راهی  وجود داره که تو دات نت فریمورک هم از این استفاده کرد؟
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک
همانطور که در قسمت قبل، با معرفی مقدماتی Middlewareها عنوان شد، تمام قابلیت‌های یک برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند؛ مگر آنکه Middlewareهای مخصوص آن‌ها را به صورت دستی و با آگاهی کامل، به کلاس آغازین برنامه اضافه کنید. در این قسمت قصد داریم تعداد دیگری از این Middlewareهای توکار را مورد بررسی قرار دهیم.


فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک در برنامه‌های ASP.NET Core 1.0

در مورد پوشه‌ی جدید wwwroot در «قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution» مطالبی عنوان شدند. جهت یادآوری:
اگر فایل Program.cs را بررسی کنید، یک چنین تعاریفی را مشاهده خواهید کرد:
public class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        var host = new WebHostBuilder()
            .UseKestrel()
            .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
            .UseIISIntegration()
            .UseStartup<Startup>()
            .Build();
 
        host.Run();
    }
}
در کدهای فوق، سطر UseContentRoot، پوشه‌ی خاصی را به نام content root معرفی می‌کند که در اینجا به همان پوشه‌ی اصلی برنامه اشاره می‌کند و پوشه‌ی wwwroot از مسیر content root/wwwroot خوانده می‌شود که جهت ارائه‌ی تمام فایل‌های عمومی برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرد (مانند تصاویر، فایل‌های JS ،CSS و امثال آن). هدف این است که کدهای سمت سرور برنامه (قرار گرفته در content root) از کدهای عمومی آن (قرار گرفته در پوشه‌ی ویژه‌ی content root/wwwroot) جدا شده و به این ترتیب احتمال نشتی اطلاعات سمت سرور به حداقل برسد.

یک مثال: زمانیکه فایل استاتیک images/banner3.svg در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرد، با آدرس http://localhost:9189/images/banner3.svg توسط عموم قابل دسترسی خواهد بود.

یک نکته‌ی امنیتی مهم
در برنامه‌های ASP.NET Core، هنوز فایل web.config را نیز مشاهده می‌کنید. این فایل تنها کاربردی که در اینجا دارد، تنظیم ماژول AspNetCoreModule برای IIS است تا IIS static file handler آن، راسا اقدام به توزیع فایل‌های یک برنامه‌ی ASP.NET Core نکند. بنابراین توزیع این فایل را بر روی سرورهای IIS فراموش نکنید. همچنین بهتر است در ویندوزهای سرور، به قسمت Modules feature مراجعه کرده و StaticFileModule را از لیست ویژگی‌های موجود حذف کرد.


نصب Middleware مخصوص پردازش فایل‌های استاتیک

در قسمت قبل با نحوه‌ی نصب و فعال سازی middleware مخصوص WelcomePage آشنا شدیم. روال کار در اینجا نیز دقیقا به همان صورت است:
الف) نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.StaticFiles
برای اینکار می‌توان بر روی گره‌ی references کلیک راست کرده و سپس از منوی ظاهر شده،‌گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کرد. سپس ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و در اینجا نام Microsoft.AspNetCore.StaticFiles را جستجو کرده و سپس نصب کنید.


انجام این کارها معادل افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json است و سپس ذخیره‌ی آن که کار بازیابی بسته‌ها را به صورت خودکار آغاز می‌کند:
 "dependencies": {
   // same as before
    "Microsoft.AspNetCore.StaticFiles": "1.0.0"
},
ب) معرفی Middleware پردازش فایل‌های استاتیک
برای اینکار به فایل Startup.cs مراجعه کرده و سطر UseStaticFiles را به متد Configure اضافه کنید (به UseWelcomePage هم دیگر نیازی نداریم):
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }
 
    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseStaticFiles();
        //app.UseWelcomePage();
 
        app.Run(async context =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
        });
    }
}

یک مثال: بر روی پوشه‌ی wwwroot کلیک راست کرده و گزینه‌ی add->new item را انتخاب کنید. سپس یک HTML page جدید را به نام index.html به این پوشه اضافه کنید.
با این محتوا:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>Hello World</title>
</head>
<body>
    Hello World!
</body>
</html>
در این حالت برنامه را اجرا کنید. خروجی ذیل را مشاهده خواهید کرد:


که این خروجی دقیقا خروجی app.Run برنامه است و نه محتوای فایل index.html ایی که اضافه کردیم.
در ادامه اگر مسیر کامل این فایل را (http://localhost:7742/index.html) درخواست دهیم، آنگاه می‌توان خروجی این فایل استاتیک را مشاهده کرد:


این رفتار اندکی متفاوت است نسبت به نگارش‌های قبلی ASP.NET که فایل index.html را به عنوان فایل پیش فرض، درنظر می‌گرفت و محتوای آن‌را نمایش می‌داد. منظور از فایل پیش فرض، فایلی است که با درخواست ریشه‌ی یک مسیر، به کاربر ارائه داده می‌شود و index.html یکی از آن‌ها است.
برای رفع این مشکل، نیاز است Middleware مخصوص آن‌را به نام Default Files نیز به برنامه معرفی کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseDefaultFiles();
   app.UseStaticFiles();
در این حالت است که با درخواست ریشه‌ی سایت، فایل پیش فرض آن نمایش داده خواهد شد:


فعال سازی Default Files، سبب جستجوی یکی از 4 فایل ذیل به صورت پیش فرض می‌شود (اگر تنها ریشه‌ی پوشه‌ای درخواست شود):
default.htm
default.html
index.htm
index.html

اگر خواستید فایل سفارشی خاص دیگری را معرفی کنید، نیاز است پارامتر DefaultFilesOptions آن‌را مقدار دهی نمائید:
 // Serve my app-specific default file, if present.
DefaultFilesOptions options = new DefaultFilesOptions();
options.DefaultFileNames.Clear();
options.DefaultFileNames.Add("mydefault.html");
app.UseDefaultFiles(options);


ترتیب معرفی Middlewares مهم است

در قسمت قبل، در حین معرفی تفاوت‌های Middlewareها با HTTP Modules، عنوان شد که اینبار برنامه نویس می‌تواند بر روی ترتیب اجرای Middlewareها کنترل کاملی داشته باشد و این ترتیب معادل است با ترتیب معرفی آن‌ها در متد Configure، به نحوی که مشاهده می‌کنید. برای آزمایش این مطلب، متد معرفی middleware فایل‌های پیش فرض را پس از متد معرفی فایل‌های استاتیک قرار دهید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
  app.UseStaticFiles();
  app.UseDefaultFiles();
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، به این خروجی خواهید رسید:


بله. اینبار تعریف فایل‌های پیش فرض، هیچ تاثیری نداشته و درخواست ریشه‌ی سایت، بدون ذکر صریح نام فایلی، مجددا به app.Run ختم شده‌است.


توزیع فایل‌های استاتیک خارج از wwwroot

همانطور که در ابتدای بحث عنوان شد، با فعال سازی UseStaticFiles به صورت پیش فرض مسیر content root/wwwroot در معرض دید دنیای خارج قرار می‌گیرد و توسط وب سرور قابل توزیع خواهد شد:
○ wwwroot
   § css
   § images
   § ...
○ MyStaticFiles
   § test.png
اما اگر قصد داشته باشیم تا تصویر test.png موجود در پوشه‌ی MyStaticFiles خارج از wwwroot را نیز عمومی کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان از پارامتر StaticFileOptions متد UseStaticFiles به نحو ذیل جهت معرفی پوشه‌ی MyStaticFiles استفاده کرد:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
    RequestPath = new PathString("/StaticFiles")
});
در این حالت، مسیر دسترسی عمومی به این فایل، به صورت  http://<app>/StaticFiles/test.png خواهد بود (بر مبنای RequestPath تنظیم شده).


فعال سازی مشاهده‌ی مرور فایل‌های استاتیک بر روی سرور


فرض کنید پوشه‌ی تصاویر را به پوشه‌ی عمومی wwwroot اضافه کرده‌ایم. برای فعال سازی مرور محتوای این پوشه می‌توان از Middleware دیگری به نام DirectoryBrowser استفاده کرد:
app.UseDirectoryBrowser(new DirectoryBrowserOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
    RequestPath = new PathString("/MyImages")
});
بعد از انجام اینکار به خطای ذیل خواهید رسید:
 Unable to resolve service for type 'System.Text.Encodings.Web.HtmlEncoder' while attempting to activate 'Microsoft.AspNetCore.StaticFiles.DirectoryBrowserMiddleware'.
برای رفع آن، سرویس آن نیز باید به متد ConfigureServices اضافه شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddDirectoryBrowser();
}
در این حالت پس از اجرای برنامه، اگر مسیر http://localhost:7742/myimages را درخواست دهید (MyImages از RequestPath تنظیم شده، گرفته می‌شود)، به تصویر ذیل خواهید رسید:


مشکل! در این حالت که DirectoryBrowser را فعال کرده‌ایم، اگر بر روی لینک فایل تصویر نمایش داده شده کلیک کنیم، باز پیام Hello DNT یا اجرای app.Run را شاهد خواهیم بود.
به این دلیل که UseStaticFiles پیش فرض، مسیر درخواستی MyImages را که بر روی file system وجود ندارد، نمی‌شناسد. برای رفع این مشکل تنها کافی است مسیریابی این Request Path خاص را نیز فعال کنیم:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
    RequestPath = new PathString("/MyImages")
});


بررسی خلاصه‌ی تنظیماتی که به فایل آغازین برنامه اضافه شدند

تا اینجا اگر توضیحات را قدم به قدم دنبال و اجرا کرده باشید، یک چنین تنظیماتی را خواهید داشت:
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.FileProviders;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddDirectoryBrowser();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app)
        {
            app.UseDefaultFiles();
 
            app.UseStaticFiles(); // For the wwwroot folder
 
            // For the files outside of the wwwroot
            app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
                RequestPath = new PathString("/StaticFiles")
            });
 
            // For DirectoryBrowser
            app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
                RequestPath = new PathString("/MyImages")
            });
 
            app.UseDirectoryBrowser(new DirectoryBrowserOptions
            {
                FileProvider = new PhysicalFileProvider(root: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"wwwroot\images")),
                RequestPath = new PathString("/MyImages")
            });
 
            //app.UseWelcomePage();
 
            app.Run(async context =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
            });
        }
    }
}
services.AddDirectoryBrowser برای فعال سازی مرور پوشه‌ها اضافه شده‌است.
UseDefaultFiles کار فعال سازی شناسایی فایل‌های پیش فرضی مانند index.html را در صورت ذکر نام ریشه‌ی یک پوشه، انجام می‌دهد.
اولین UseStaticFiles تعریف شده، تمام مسیرهای فیزیکی ذیل wwwroot را عمومی می‌کند.
دومین UseStaticFiles تعریف شده، پوشه‌ی MyStaticFiles واقع در خارج از wwwroot را عمومی می‌کند.
سومین UseStaticFiles تعریف شده، پوشه‌ی فیزیکی wwwroot\images را به مسیر درخواست‌های MyImages نگاشت می‌کند (http://localhost:7742/myimages) تا توسط DirectoryBrowser تعریف شده، قابل استفاده شود.
در آخر هم DirectoryBrowser تعریف شده‌است.


یک نکته‌ی امنیتی مهم
یک چنین قابلیتی (مرور فایل‌های درون یک پوشه) به صورت پیش فرض بر روی تمام IIS‌ها به دلایل امنیتی غیرفعال است. به همین جهت بهتر است Middleware فوق را هیچگاه استفاده نکنید و به این قسمت صرفا از دیدگاه اطلاعات عمومی نگاه کنید.


ساده سازی تعاریف توزیع فایل‌های استاتیک

Middleware دیگری به نام FileServer کار تعریف توزیع فایل‌های استاتیک را ساده می‌کند. اگر آن‌را تعریف کنید:
 app.UseFileServer();
اینکار به معنای تعریف یکباره‌ی UseStaticFiles و UseDefaultFiles، با ترتیب صحیح آن‌ها است.
اگر خواستید DirectoryBrowsing آن‌را نیز فعال کنید، پارامتر ورودی آن‌را به true مقدار دهی کنید (که به صورت پیش فرض غیرفعال است):
 app.UseFileServer(enableDirectoryBrowsing: true);
همچنین در اینجا می‌توانید مسیر پوشه‌ی MyStaticFiles خارج از wwwroot را نیز با مقدار دهی پارامتر FileServerOptions آن، مشخص کنید:
app.UseFileServer(new FileServerOptions
    {
        FileProvider = new PhysicalFileProvider(
            Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), @"MyStaticFiles")),
        RequestPath = new PathString("/StaticFiles"),
        EnableDirectoryBrowsing = false
    });


توزیع فایل‌های ناشناخته

اگر به سورس ASP.NET Core 1.0 دقت کنید، کلاسی را به نام FileExtensionContentTypeProvider خواهید یافت. این‌ها پسوندها و mime typeهای متناظری هستند که توسط ASP.NET Core شناخته شده و توزیع می‌شوند. برای مثال اگر فایلی را به نام test.xyz به پوشه‌ی wwwroot اضافه کنید، درخواست آن توسط کاربر، به Hello DNT ختم می‌شود؛ چون در این کلاس پایه، پسوند xyz تعریف نشده‌است.
برای رفع این مشکل و تکمیل این لیست می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 // Set up custom content types -associating file extension to MIME type
var provider = new FileExtensionContentTypeProvider();
provider.Mappings[".xyz"] = "text/html";
 
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ContentTypeProvider = provider
}) ; // For the wwwroot folder
در اینجا ابتدا همان کلاس پایه FileExtensionContentTypeProvider را نمونه سازی می‌کنیم و سپس به دیکشنری آن، پسوند و mime type ویژه‌ی خود را اضافه می‌کنیم. سپس این provider را می‌توان به خاصیت ContentTypeProvider پارامتر StaticFileOptions آن نسبت داد. اکنون این فایل با پسوند xyz، قابل شناسایی می‌شود:


و یا اگر خواستید کمی تمیزتر کار کنید، بهتر است از کلاس پایه FileExtensionContentTypeProvider ارث بری کرده و سپس در سازنده‌ی این کلاس، خاصیت Mappings را ویرایش نمود:
public class XyzContentTypeProvider : FileExtensionContentTypeProvider
{
    public XyzContentTypeProvider()
    {
        this.Mappings.Add(".xyz", "text/html");
    }
}
و برای استفاده‌ی از آن خواهیم داشت:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ContentTypeProvider = new XyzContentTypeProvider()
}) ; // For the wwwroot folder

روش دیگر مدیریت این مساله، تنظیم مقدار خاصیت ServeUnknownFileTypes به true است:
app.UseStaticFiles(new StaticFileOptions
{
    ServeUnknownFileTypes = true,
    DefaultContentType = "image/png"
});
در اینجا هر پسوند شناخته نشده‌ای با mime type تصویر png، توزیع خواهد شد. البته از لحاظ امنیتی توصیه شده‌است که چنین کاری را انجام ندهید و از این تنظیم عمومی نیز صرفنظر کنید.