مطالب
intern pool جدول نگهداری رشته‌ها در دات‌نت
کد زیر را در نظر بگیرید :
object text1 = "test";
object text2 = "test";

object num1 = 1;
object num2 = 1;

Console.WriteLine("text1 == text2 : " + (text1 == text2));
Console.WriteLine("num1 == num2 : " + (num1 == num2));

به نظر شما چه چیزی در خروجی نمایش داده میشود؟

هر چهار متغییر text1  و text2 و num1 و num2 از نوع object هستند. با اینکه مقدار text1 و text2 یکی و مقدار num1 و num2 هم یکی است، نتیجه text1==text2 برابر true است اما num1==num2 برابر false.

خطی که text2 تعریف شده است را تغییر میدهیم :
object text2 = "test".ToLower();

اینبار با این که باز مقدار text1 و text2 یکی و هر دو "test" است، اما نتیجه text1==text2 برابر false است. انتظار ما هم همین است. دو object ایجاد شده است و یکی نیستند. تنها در صورتی باید نتیجه == آنها true باشد که هر دو به یک object اشاره کنند.

اما چرا در کد اولی اینگونه نبود؟

دلیل این کار برمیگردد به رفتار دات‌نت نسبت به رشتههایی که به صورت صریح در برنامه تعریف میشوند. CLR یک جدول برای ذخیره رشتهها به نام intern pool برای برنامه میسازد. هر رشتهای تعریف میشود، اگر در intern pool رشتهای با همان مقدار وجود نداشته باشد، یک رشته جدید ایجاد و به جدول اضافه میشود، و اگر موجود باشد متغییر جدید فقط به آن اشاره میکند. در واقع اگر 100 جای برنامه حتی در کلاسهای مختلف، رشتههایی با مقادیر یکسان وجود داشته باشند، برای همه آنها یک نمونه وجود دارد.

بنابراین text1 و text2 در کد اولی واقعا یکی هستند و یک نمونه برای آنها ایجاد شده است.

البته چند نکته در اینجا هست :
اگر text1 و text2 به صورت string تعریف شوند، نتیجه text1==text2 در هر دو حالت فوق برابر true است. چون عملگر == در کلاس string یکبار دیگر overload شده است:
public sealed class String : ...
{
    ...
    public static bool operator ==(string a, string b)
    {
      return string.Equals(a, b);
    }
   ...
}

این که کدام یک از overload‌ها اجرا شوند (کلاس پایه، کلاس اصلی، ...) به نوع دو متغییر اطراف == بستگی دارد. مثلا در کد زیر :
string text1 = "test";
string text2 = "test".ToLower();

Console.WriteLine("text1 == text2 (string) : " + (text1 == text2));
Console.WriteLine("text1 == text2 (object) : " + ((object)text1 == (object)text2));

اولین نتیجه true و دومی false است. چون در اولی عملگر == تعریف شده در کلاس string مورد استفاده قرار می‏‏گیرد اما در دومی عملگر == تعریف شده در کلاس object.

اگر دقت نشود این رفتار مشکلزا میشود. مثلا حالتی را در نظر بگیرید که text1 ورودی کاربر است و text2 از بانک اطلاعاتی خوانده شده است و با اینکه مقادیر یکسان دارند نتیجه == آنها false است. اگر تعریف عملگرها در کلاس object به صورت virtual بود و در کلاس‌های دیگر override می‌شد، این تغییر نوع‌ها تاثیری نداشت. اما عملگرها به صورت static تعریف می‌شوند و امکان override شدن ندارند. به همین خاطر کلاس object متدی به اسم Equals در اختیار گذاشته که کلاس‌ها آنرا override می‌کنند و معمولا از این متد برای سنجش برابری دو کلاس استفاده می‌شود :
object text1 = "test";
object text2 = "test".ToLower();

Console.WriteLine("text1 Equals text2 : " + text1.Equals(text2));
Console.WriteLine("text1 Equals text2 : " + object.Equals(text1, text2));

البته یادآور می‌شوم که فقط رشته‌هایی که به صورت صریح در برنامه تعریف شده‌اند، در intern pool قرار می‌گیرند و این فهرست شامل رشته‌هایی که از فایل یا بانک اطلاعاتی خوانده می‌شوند یا در برنامه تولید می‌شوند، نیست. این کار منطقی است وگرنه حافظه زیادی مصرف خواهد شد.

با استفاده از متد string.Intern می‌توان یک رشته را که در intern pool وجود ندارد، به فهرست آن افزود. اگر رشته در intern pool وجود داشته باشد، reference آنرا بر می‌گرداند در غیر اینصورت یک reference به رشته جدید به intern pool اضافه می‌کند و آنرا برمی‌گرداند.

یک مورد استفاده آن هنگام lock روی رشته‌هاست. برای مثال در کد زیر DeviceId یک رشته است که از بانک اطلاعاتی خوانده می‌شود و باعث می‌شود که چند job همزمان به یک دستگاه وصل نشوند :
lock (job.DeviceId)
{
    job.Execute();
}

اگر یک job با DeviceId برابر COM1 در حال اجرا باشد، این lock جلوی اجرای همزمان job دیگری با همین DeviceId را نمی‌گیرد. زیرا هر چند مقدار DeviceId دو job یکی است ولی به یک نمونه اشاره نمی‌کنند.

می‌توان lock را اینگونه اصلاح کرد :
lock (string.Intern(job.DeviceId))
{
    job.Execute();
}

مطالب
ایجاد سیستم وضعیت آب و هوا مانند گوگل (بخش اول)
در این آموزش قصد دارم چگونگی ایجاد یک سیستم اعلام وضعیت آب و هوا را مشابه آنچه که در سایت گوگل می‌بینید برای شما توضیح دهم. باید توجه داشت من این آموزش را با  ASP.NET MVC نوشتم ولی شما می‌توانید با اندک تغییراتی در کدها، آنرا در ASP.NET وب فرمز نیز استفاده کنید. برای گرفتن آب و هوای هر شهر از Rss‌های اعلام وضعیت آب و هوای یاهو استفاده می‌کنم و توضیح خواهم داد که چگونه با Rss آن کار کنید.
Rss آب و هوای هر شهر در یاهو به صورت یک لینک یکتا می‌باشد؛ به شکل زیر :

http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=WOEID&u=c
حال می‌خواهم کوئری استرینگ‌های این لینک را برای شما توضیح دهم. هر شهری بر روی کره‌ی زمین یک WOEID یکتا و منحصر بفرد دارد که شما به پارامتر w عدد WOEID شهر موردنظر خود را می‌دهید. بعد از مقداردهی پارامتر w، وقتی این لینک را در آدرس بار مرورگر خود می‌زنید، RSS مربوط به آب و هوای آن شهر را به شما می‌دهد. مثلا WOEID تهران عدد 28350859 می‌باشد.
و این لینک http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=28350859&u=c اطلاعات آب و هوای تهران را در قالب یک RSS به شما نمایش خواهد داد.

خوب، حالا پارامتر دوم یعنی پارامتر u چکاری را انجام می‌دهد؟
* چنانچه مقدار پارامتر u برابر c باشد، یعنی شما دمای آب و هوای شهر مد نظر را بر اساس سانتیگراد می‌خواهید.
* اگر مقدار پارامتر u برابر f باشد، یعنی شما دمای آب و هوای آن شهر مورد نظر را بر اساس فارنهایت می‌خواهید.

برای گرفتن WOEID شهر‌ها هم به این سایت بروید http://woeid.rosselliot.co.nz و اسم هر شهری که می‌خواهید بزنید تا WOEID را به شما نمایش دهد.

در این مثال من از یک DropDown استفاده کردم که کاربر با انتخاب هر شهر از  DropDown، آب و هوای آن شهر را مشاهده می‌کند.
Action مربوط به صفحه‌ی Index به صورت زیر می‌باشد :
[HttpGet]
        public ActionResult Index()
        {
           ViewBag.ProvinceList = _RPosition.Positions;
            ShowWeatherProvince(8);
            return View();
        }
در اینجا من لیست شهر‌ها را از جدول می‌خوانم که البته این جدول را چون بخش مهمی نبود و فقط شامل ID و نام شهر‌ها بود در فایل ضمیمه قرار ندادم و نام شهر‌ها و ID آنها را بر عهده‌ی خودتان گذاشتم.
حال تابعی را که آب و هوای مربوط به هر شهر را نمایش می‌دهد، به شرح زیر است:
public ActionResult ShowWeatherProvince(int dpProvince)
        {
            XDocument rssXml=null;
            CountryName CountryName = new CountryName();
            if (dpProvince != 0)
            {
                switch (dpProvince)
                {
                    case 1:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345768&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Azarbayejan-e Sharqhi" };
                            break;
                        }
                    case 2:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345767&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Azarbayejan-e Qarbi" };
                            break;
                        }
                    case 3:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254335&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Ardebil" };
                            break;
                        }
                    case 4:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=28350859&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Alborz" };
                            break;
                        }
                    case 5:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345787&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Esfahan" };
                            break;
                        }
                    case 6:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345775&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Ilam" };
                            break;
                        }
                    case 7:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254463&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Bushehr" };
                            break;
                        }
                    case 8:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=28350859&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Tehran" };
                            break;
                        }
                    case 9:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345769&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Chahar Mahall va Bakhtiari" };
                            break;
                        }
                    case 10:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=56189824&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Razavi Khorasan" };
                            break;
                        }
                    case 11:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345789&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Shomali Khorasan" };
                            break;
                        }
                    case 12:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345789&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Jonubi Khorasan" };
                            break;
                        }
                    case 13:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345778&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Khuzestan" };
                            break;
                        }
                    case 14:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2255311&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Zanjan" };
                            break;
                        }
                    case 15:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345784&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Semnan" };
                            break;
                        }
                    case 16:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345770&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Sistan va Baluchestan" };
                            break;
                        }
                    case 17:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345772&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Fars" };
                            break;
                        }
                    case 18:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=20070200&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Qazvin" };
                            break;
                        }
                    case 19:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2255062&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Qom" };
                            break;
                        }
                    case 20:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345779&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kordestan" };
                            break;
                        }
                    case 21:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254796&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kerman" };
                            break;
                        }
                    case 22:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254797&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kermanshah" };
                            break;
                        }
                    case 23:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345771&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Kohgiluyeh va Buyer Ahmad" };
                            break;
                        }
                    case 24:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=20070201&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Golestan" };
                            break;
                        }
                    case 25:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345773&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Gilan" };
                            break;
                        }
                    case 26:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345782&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Lorestan" };
                            break;
                        }
                    case 27:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345783&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Markazi" };
                            break;
                        }
                    case 28:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345780&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Mazandaran" };
                            break;
                        }
                    case 29:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2254664&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Hamedan" };
                            break;
                        }
                    case 30:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2345776&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Hormozgan" };
                            break;
                        }
                    case 31:
                        {
                            rssXml = XDocument.Load("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?w=2253355&u=c");
                            CountryName = new CountryName() { Country = "Iran", City = "Yazd" };
                            break;
                        }
                }
                ViewBag.Location = CountryName;
                XNamespace yWeatherNS = "http://xml.weather.yahoo.com/ns/rss/1.0";
                List<YahooWeatherRssItem> WeatherList = new List<YahooWeatherRssItem>();
                for (int i = 0; i < 4; i++)
                {
                    YahooWeatherRssItem YahooWeatherRssItem = new YahooWeatherRssItem()
                    {
                        Code = Convert.ToInt32(rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("code").Value),
                        Day = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("day").Value,
                        Low = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("low").Value,
                        High = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("high").Value,
                        Text = rssXml.Descendants("item").Elements(yWeatherNS + "forecast").ElementAt(i).Attribute("text").Value,
                    };

                    WeatherList.Add(YahooWeatherRssItem);
                }
                ViewBag.FeedList = WeatherList;
            }

          
                return PartialView("_Weather");
           
        }
قسمت SwitchCase، مقدار و Value مربوط به هر آیتم DropDown را که شامل یک اسم شهر است، میگیرد و RSS مربوط به آن شهر را بر می‌گرداند.
حالا کد مربوط به خواندن فایل Rss را برایتان توضیح می‌دهم : حلقه‌ی for 0  تا 4 (که در کد بالا مشاهده می‌کنید)یعنی اطلاعات 4 روز آینده را برایم برگردان.
من تگ‌های Code ، Day ، Low ، High و text فایل RSS را در این حلقه For می‌خوانم که البته مقادیر این 4 روز را در لیستی اضافه می‌کنم که نوع این لیست هم از نوع YahooWeatherRssItem می‌باشد. من این کلاس را در فایل ضمیمه قرار دادم. اکنون هر کدام از این تگ‌ها را برایتان توضیح می‌دهم:

code : هر آب و هوا کدی دارد .مثلا آب و هوای نیمه ابری یک کد ، آب و هوای آفتابی کدی دیگر و ...
Low: حداقل دمای آن روز را به ما می‌دهد .
High: حداکثر دمای آن روز را به می‌دهد .
day: نام روز از هفته را بر می‌گرداند مثلا شنبه ، یکشنبه و ....
text: که توضیحاتی می‌دهد مثلا اگر هوا آفتابی باشد مقدار sunny را بر می‌گرداند و ...


خوب، تا اینجا ما Rss مربوط به هر شهر را خواندیم حالا در قسمت Design باید چکار کنیم .
کدهای html صفحه‌ی Index ما شامل کدهای زیر است :
@{

    ViewBag.Title = "Weather";
}

<link href="~/Content/User/Weather/Weather.css" rel="stylesheet" />
@section scripts{
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.6.2.min.js")" type="text/javascript"></script>
        <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
       <script type="text/javascript">
           $("#dpProvince").change(function () {
               $(this).parents("form").submit();
           });
    </script>
}
<h2>Weather</h2>
<div id="Progress">
    <img src="~/Images/User/Other/ajax-loader.gif" />
</div>
<div id="BoxContent"> @Html.Partial("_Weather")</div>

  @using (Ajax.BeginForm(actionName: "ShowWeatherProvince", ajaxOptions: new AjaxOptions { UpdateTargetId = "BoxContent", LoadingElementId = "Progress", InsertionMode = InsertionMode.Replace }))
                {
<div style="padding-top:15px;">
        <div style="float:left; width:133px; ">Select Your Province</div>
        <div style="float:left">   @Html.DropDownList("dpProvince", new SelectList(ViewBag.ProvinceList, "Id", "Name"),"Select Your Province", new { @class = "webUserDropDown", @style = "width:172px" })</div>
    </div>
  }
و کدهای _Weather که Partial است به صورت زیر است:
@{
    List<Weather.YahooWeatherRssItem> Feeds = ViewBag.FeedList;
}
<div>
    @{
        HtmlString StartTable = new HtmlString("<table class='WeatherTable' cellspacing='0' cellpadding='0'><tbody><tr>");
        HtmlString EndTable = new HtmlString("</tr></tbody></table>");
        HtmlString StartTD = new HtmlString("<td>");
        HtmlString EndTD = new HtmlString("</td>");
    }
    <div style="width: 300px;">
        @{
            @StartTable
            foreach (var item in Feeds)
            {
            @StartTD
            <div>@item.Day</div>
            <div>
                @{
                string FileName = "";
                switch (item.Code)
                {
                    case 0: { FileName = "/Images/User/Weather/Tornado.png"; break; }
                    case 1: { FileName = "/Images/User/Weather/storm2.gif"; break; }
                    case 2: { FileName = "/Images/User/Weather/storm2.gif"; break; }
                    case 3: { FileName = "/Images/User/Weather/storm2.gif"; break; }
                    case 4: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 5: { FileName = "/Images/User/Weather/29.gif"; break; }
                    case 6: { FileName = "/Images/User/Weather/29.gif"; break; }
                    case 7: { FileName = "/Images/User/Weather/29.gif"; break; }
                    case 8: { FileName = "/Images/User/Weather/26.gif"; break; }
                    case 9: { FileName = "/Images/User/Weather/drizzle.png"; break; }
                    case 10: { FileName = "/Images/User/Weather/26.gif"; break; }
                    case 11: { FileName = "/Images/User/Weather/18.gif"; break; }
                    case 12: { FileName = "/Images/User/Weather/18.gif"; break; }
                    case 13: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 14: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 15: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 16: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 17: { FileName = "/Images/User/Weather/Hail.png"; break; }
                    case 18: { FileName = "/Images/User/Weather/25.gif"; break; }
                    case 19: { FileName = "/Images/User/Weather/dust.png"; break; }
                    case 20: { FileName = "/Images/User/Weather/fog_icon.png"; break; }
                    case 21: { FileName = "/Images/User/Weather/hazy_icon.png"; break; }
                    case 22: { FileName = "/Images/User/Weather/2017737395.png"; break; }
                    case 23: { FileName = "/Images/User/Weather/32.gif"; break; }
                    case 24: { FileName = "/Images/User/Weather/32.gif"; break; }
                    case 25: { FileName = "/Images/User/Weather/31.gif"; break; }
                    case 26: { FileName = "/Images/User/Weather/7.gif"; break; }
                    case 27: { FileName = "/Images/User/Weather/38.gif"; break; }
                    case 28: { FileName = "/Images/User/Weather/6.gif"; break; }
                    case 29: { FileName = "/Images/User/Weather/35.gif"; break; }
                    case 30: { FileName = "/Images/User/Weather/7.gif"; break; }
                    case 31: { FileName = "/Images/User/Weather/33.gif"; break; }
                    case 32: { FileName = "/Images/User/Weather/1.gif"; break; }
                    case 33: { FileName = "/Images/User/Weather/34.gif"; break; }
                    case 34: { FileName = "/Images/User/Weather/2.gif"; break; }
                    case 35: { FileName = "/Images/User/Weather/freezing_rain.png"; break; }
                    case 36: { FileName = "/Images/User/Weather/30.gif"; break; }
                    case 37: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 38: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 39: { FileName = "/Images/User/Weather/15.gif"; break; }
                    case 40: { FileName = "/Images/User/Weather/12.gif"; break; }
                    case 41: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 42: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 43: { FileName = "/Images/User/Weather/22.gif"; break; }
                    case 44: { FileName = "/Images/User/Weather/39.gif"; break; }
                    case 45: { FileName = "/Images/User/Weather/thundershowers.png"; break; }
                    case 46: { FileName = "/Images/User/Weather/19.gif"; break; }
                    case 47: { FileName = "/Images/User/Weather/thundershowers.png"; break; }
                    case 3200: { FileName = "/Images/User/Weather/1211810662.png"; break; }
                }
                }
                <img alt='@item.Text' title='@item.Text' src='@FileName'>
            </div>
            <div>
                <span>@item.High°</span>
                <span>@item.Low°</span>
            </div>
            @EndTD
            }
        }
        @EndTable
    </div>
</div>
من عکس‌های مربوط به وضعیت آب و هوا را در فایل ضمیمه قرار دادم.
چنانچه در مورد RSS وضعیت آب و هوای یاهو اطلاعات دقیق‌تری را می‌خواهید بدانید به این  لینک بروید.
در آموزش بعدی قصد دارم برایتان این بخش را توضیح دهم که بر اساس IP بازدید کننده سایت شما، اطلاعات آب و هوایی شهر بازدید کننده را برایش در سایت نمایش دهد.

Files-06bf65bac63d4dd694b15fc24d4cb074.zip

موفق باشید
مطالب
استفاده از افزونه‌ی jQuery Autocomplete در ASP.NET

با استفاده از AutoComplete TextBoxes می‌توان گوشه‌ای از زندگی روزمره‌ی کاربران یک برنامه را ساده‌تر کرد. مشکل مهم dropDownList ها دریک برنامه‌ی وب، عدم امکان تایپ قسمتی از متن مورد نظر و سپس نمایان شدن آیتم‌های متناظر با آن در اسرع وقت می‌باشد. همچنین با تعداد بالای آیتم‌ها هم حجم صفحه و زمان بارگذاری را افزایش می‌دهند. راه حل‌های بسیار زیادی برای حل این مشکل وجود دارند و یکی از آن‌ها ایجاد AutoComplete TextBoxes است. پلاگین‌های متعددی هم جهت پیاده سازی این قابلیت نوشته‌ شده‌اند منجمله jQuery Autocomplete . این پلاگین دیگر توسط نویسنده‌ی اصلی آن نگهداری نمی‌شود اما توسط برنامه نویسی دیگر در github ادامه یافته است. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این افزونه‌ را در ASP.NET Webforms بررسی خواهیم کرد.

الف) دریافت افزونه

لطفا به آدرس GitHub ذکر شده مراجعه نمائید.

سپس برای مثال پوشه‌ی js را به پروژه افزوده و فایل‌های jquery-1.5.min.js ، jquery.autocomplete.js ، jquery.autocomplete.css و indicator.gif را در آن کپی کنید. فایل indicator.gif به همراه مجموعه‌ی دریافتی ارائه نمی‌شود و یک آیکن loading معروف می‌تواند باشد.
علاوه بر آن یک فایل جدید custom.js را نیز جهت تعاریف سفارشی خودمان اضافه خواهیم کرد.


ب) افزودن تعاریف افزونه به صفحه

در ذیل نحوه‌ی افزودن فایل‌های فوق به یک master page نمایش داده شده است.
در اینجا از قابلیت‌های جدید ScriptManager (موجود در سرویس پک یک دات نت سه و نیم و یا دات نت چهار) جهت یکی کردن اسکریپت‌ها کمک گرفته شده است. به این صورت تعداد رفت و برگشت‌ها به سرور به‌جای سه مورد (تعداد فایل‌های اسکریپت مورد استفاده)، یک مورد (نهایی یکی شده) خواهد بود و همچنین حاصل نهایی به صورت خودکار به شکلی فشرده شده به مرورگر تحویل داده شده، سرآیندهای کش شدن اطلاعات به آن اضافه می‌گردد (که در سایر حالات متداول اینگونه نیست)؛ به علاوه Url نهایی آن هم بر اساس hash فایل‌ها تولید می‌شود. یعنی اگر محتوای یکی از این فایل‌ها تغییر کرد، چون Url نهایی تغییر می‌کند، دیگر لازم نیست نگران کش شدن و به روز نشدن اسکریپت‌ها در سمت کاربر باشیم.

<%@ Master Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Site.master.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest.Site" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<asp:PlaceHolder Runat="server">
<link href="<%= ResolveClientUrl("~/js/jquery.autocomplete.css")%>" rel="stylesheet" type="text/css" />
</asp:PlaceHolder>
<asp:ContentPlaceHolder ID="head" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<asp:ScriptManager ID="ScriptManager1" runat="server">
<CompositeScript>
<Scripts>
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery-1.5.min.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery.autocomplete.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/custom.js" />
</Scripts>
</CompositeScript>
</asp:ScriptManager>
<div>
<asp:ContentPlaceHolder ID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</div>
</form>
</body>
</html>
علت استفاده از ResolveClientUrl در حین تعریف فایل css در اینجا به عدم مجاز بودن استفاده از ~ جهت مسیر دهی فایل‌های css در header صفحه بر می‌گردد.


ج) افزودن یک صفحه‌ی ساده به برنامه
<%@ Page Title="" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master" AutoEventWireup="true"
CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest._default" %>

<asp:Content ID="Content1" ContentPlaceHolderID="head" runat="server">
</asp:Content>
<asp:Content ID="Content2" ContentPlaceHolderID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
<asp:TextBox ID="txtShenas" runat="server" />
</asp:Content>

فرض کنید می‌خواهیم افزونه‌ی ذکر شده را به TextBox استاندارد فوق اعمال کنیم. ID این TextBox در نهایت به شکل ContentPlaceHolder1_txtShenas رندر خواهد شد. البته در ASP.NET 4.0 با تنظیم ClientIDMode=Static می‌توان ID انتخابی خود را به جای این ID خودکار درنظر گرفت و اعمال کرد. اهمیت این مساله در قسمت (ه) مشخص می‌گردد.


د) فراهم آوردن اطلاعات مورد استفاده توسط افزونه‌ی AutoComplete به صورت پویا

مهم‌ترین قسمت استفاده از این افزونه، تهیه‌ی اطلاعاتی است که باید نمایش دهد. این اطلاعات باید به صورت فایلی که هر سطر آن حاوی یکی از آیتم‌های مورد نظر است، تهیه گردد. برای این منظور می‌توان از فایل‌های ASHX یا همان Generic handlers استفاده کرد:

using System;
using System.Data.SqlClient;
using System.Text;
using System.Web;

namespace AspNetjQueryAutocompleteTest
{
public class AutoComplete : IHttpHandler
{
public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
string prefixText = context.Request.QueryString["q"];
var sb = new StringBuilder();

using (var conn = new SqlConnection())
{
//todo: این مورد باید از فایل کانفیگ خوانده شود
conn.ConnectionString = "Data Source=(local);Initial Catalog=MyDB;Integrated Security = true";
using (var cmd = new SqlCommand())
{
cmd.CommandText = @" select Field1 ,Field2 from tblData where Field1 like @SearchText + '%' ";
cmd.Parameters.AddWithValue("@SearchText", prefixText);
cmd.Connection = conn;
conn.Open();
using (var sdr = cmd.ExecuteReader())
{
if (sdr != null)
while (sdr.Read())
{
string field1 = sdr.GetValue(0) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(0).ToString().Trim();
string field2 = sdr.GetValue(1) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(1).ToString().Trim();
sb.AppendLine(field1 + "|" + field2);
}
}
}
}

context.Response.Write(sb.ToString());
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}

در این مثال از ADO.NET کلاسیک استفاده شده است تا به عمد نحوه‌ی تعریف پارامترها یکبار دیگر مرور گردند. اگر از LINQ to SQL یا Entity framework یا NHibernate و موارد مشابه استفاده می‌کنید، جای نگرانی نیست؛ زیرا کوئری‌های SQL تولیدی توسط این ORMs به صورت پیش فرض از نوع پارامتری هستند (+).
در این مثال اطلاعات دو فیلد یک و دوی فرضی از جدولی با توجه به استفاده از like تعریف شده دریافت می‌گردد. به عبارتی همان متد StartsWith معروف LINQ بکارگرفته شده است.
به صورت خلاصه افزونه، کوئری استرینگ q را به این فایل ashx ارسال می‌کند. سپس کلیه آیتم‌های شروع شده با مقدار دریافتی، از بانک اطلاعاتی دریافت شده و هر کدام قرارگرفته در یک سطر جدید بازگشت داده می‌شوند.
اگر دقت کرده باشید در قسمت sb.AppendLine ، با استفاده از "|" دو مقدار دریافتی از هم جدا شده‌اند. عموما یک مقدار کفایت می‌کند (در 98 درصد موارد) ولی اگر نیاز بود تا توضیحاتی نیز نمایش داده شود از این روش نیز می‌توان استفاده کرد. برای مثال یک مقدار خاص به همراه توضیحات آن به عنوان یک آیتم نمایش داده شده مد نظر است.


ه) اعمال نهایی افزونه به TextBox

در ادامه پیاده سازی فایل custom.js برای استفاده از امکانات فراهم شده در قسمت‌های قبل ارائه گردیده است:

function formatItem(row) {
return row[0] + "<br/><span style='text-align:justify;' dir='rtl'>" + row[1] + "</span>";
}

$(document).ready(function () {
$("#ContentPlaceHolder1_txtShenas").autocomplete('AutoComplete.ashx', {
//Minimum number of characters a user has to type before the autocompleter activates
minChars: 0,
delay: 5,
//Only suggested values are valid
mustMatch: true,
//The number of items in the select box
max: 20,
//Fill the input while still selecting a value
autoFill: false,
//The comparison doesn't looks inside
matchContains: false,
formatItem: formatItem
});
});

پس از این مقدمات، اعمال افزونه‌ی autocomplete به textBox ایی با id مساوی ContentPlaceHolder1_txtShenas ساده است. اطلاعات از فایل AutoComplete.ashx دریافت می‌گردد و تعدادی از خواص پیش فرض این افزونه در اینجا مقدار دهی شده‌اند. لیست کامل آن‌ها را در فایل jquery.autocomplete.js می‌توان مشاهده کرد.
تنها نکته‌ی مهم آن استفاده از پارامتر اختیاری formatItem است. اگر در حین تهیه‌ی AutoComplete.ashx خود تنها یک آیتم را در هر سطر نمایش می‌دهید و از "|" استفاده نکرده‌اید، نیازی به ذکر آن نیست. در این مثال ویژه، فیلد یک در یک سطر و فیلد دو در سطر دوم یک آیتم نمایش داده می‌شوند:



نظرات اشتراک‌ها
تبدیلگر ایران سیستم به یونیکد
یک نکته تکمیلی
کتابخانه فوق برای دریافت متن عربی 1256 تنظیم شده اما اگر با فایل‌های قدیمی فاکس پرو کار کنید استاندارد آن CP1252 ASCII است.
به همین جهت برای خواندن این نوع فایل‌ها در سی شارپ
الف) درایور فاکس پرو را نصب کنید
ب) از رشته اتصالی ذیل برای ساخت OleDbConnection استفاده کنید
 var connectionString = "Provider=VFPOLEDB.1;Data Source=D:\path\rep.dbf;Password=;Collating Sequence=MACHINE";
ج) اندکی نیاز است کتابخانه فوق تغییر کند.
ابتدای متد Unicode آن می‌شود:
 // the text is standard CP1252 ASCII
Encoding cp1252 = Encoding.GetEncoding(1252);

// تبدیل رشته به بایت
byte[] stringBytes = cp1252.GetBytes(iranSystemEncodedString.Trim());
و انتهای این متد (بجای دو سطر نهایی فعلی آن)
 return Encoding.GetEncoding(1256).GetString(newStringBytes);
یک نمونه فایل قدیمی برای آزمایش select onvan from REP.DBF
  REP.DBF
مطالب
استفاده از Web API در ASP.NET Web Forms
گرچه ASP.NET Web API بهمراه ASP.NET MVC بسته بندی شده و استفاده می‌شود، اما اضافه کردن آن به اپلیکیشن‌های ASP.NET Web Forms کار ساده ای است. در این مقاله مراحل لازم را بررسی می‌کنیم.

برای استفاده از Web API در یک اپلیکیشن ASP.NET Web Forms دو قدم اصلی باید برداشته شود:

  • اضافه کردن یک کنترلر Web API که از کلاس ApiController مشتق می‌شود.
  • اضافه کردن مسیرهای جدید به متد Application_Start.


یک پروژه Web Forms بسازید

ویژوال استودیو را اجرا کنید و پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Forms Application ایجاد کنید.


کنترلر و مدل اپلیکیشن را ایجاد کنید

کلاس جدیدی با نام Product بسازید و خواص زیر را به آن اضافه کنید.

public class Product
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }
    public string Category { get; set; }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید مدل مثال جاری نمایانگر یک محصول است. حال یک کنترلر Web API به پروژه اضافه کنید. کنترلر‌های Web API درخواست‌های HTTP را به اکشن متدها نگاشت می‌کنند. در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Add, New Item را انتخاب کنید.

در دیالوگ باز شده گزینه Web را از پانل سمت چپ کلیک کنید و نوع آیتم جدید را Web API Controller Class انتخاب نمایید. نام این کنترلر را به "ProductsController" تغییر دهید و OK کنید.

کنترلر ایجاد شده شامل یک سری متد است که بصورت خودکار برای شما اضافه شده اند، آنها را حذف کنید و کد زیر را به کنترلر خود اضافه کنید.

namespace WebForms
{
    using System;
    using System.Collections.Generic;
    using System.Linq;
    using System.Net;
    using System.Net.Http;
    using System.Web.Http;

    public class ProductsController : ApiController
    {

        Product[] products = new Product[] 
        { 
            new Product { Id = 1, Name = "Tomato Soup", Category = "Groceries", Price = 1 }, 
            new Product { Id = 2, Name = "Yo-yo", Category = "Toys", Price = 3.75M }, 
            new Product { Id = 3, Name = "Hammer", Category = "Hardware", Price = 16.99M } 
        };

        public IEnumerable<Product> GetAllProducts()
        {
            return products;
        }

        public Product GetProductById(int id)
        {
            var product = products.FirstOrDefault((p) => p.Id == id);
            if (product == null)
            {
                throw new HttpResponseException(HttpStatusCode.NotFound);
            }
            return product;
        }

        public IEnumerable<Product> GetProductsByCategory(string category)
        {
            return products.Where(
                (p) => string.Equals(p.Category, category,
                    StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
        }
    }
}
کنترلر جاری لیستی از محصولات را بصورت استاتیک در حافظه محلی نگهداری می‌کند. متدهایی هم برای دریافت لیست محصولات تعریف شده اند.


اطلاعات مسیریابی را اضافه کنید

مرحله بعدی اضافه کردن اطلاعات مسیریابی (routing) است. در مثال جاری می‌خواهیم آدرس هایی مانند "api/products/" به کنترلر Web API نگاشت شوند. فایل Global.asax را باز کنید و عبارت زیر را به بالای آن اضافه نمایید.

using System.Web.Http;
حال کد زیر را به متد Application_Start اضافه کنید.
RouteTable.Routes.MapHttpRoute(
    name: "DefaultApi",
    routeTemplate: "api/{controller}/{id}",
    defaults: new { id = System.Web.Http.RouteParameter.Optional }
    );

برای اطلاعات بیشتر درباره مسیریابی در Web API به این لینک مراجعه کنید.


دریافت اطلاعات بصورت آژاکسی در کلاینت

تا اینجا شما یک API دارید که کلاینت‌ها می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. حال یک صفحهHTML خواهیم ساخت که با استفاده از jQuery سرویس را فراخوانی می‌کند. صفحه Default.aspx را باز کنید و کدی که بصورت خودکار در قسمت Content تولید شده است را حذف کرده و کد زیر را به این قسمت اضافه کنید:

<%@ Page Title="Home Page" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master" 
    AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="WebForms._Default" %>

<asp:Content ID="HeaderContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="HeadContent">
</asp:Content>

<asp:Content ID="BodyContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="MainContent">
    <h2>Products</h2>
    <table>
    <thead>
        <tr><th>Name</th><th>Price</th></tr>
    </thead>
    <tbody id="products">
    </tbody>
    </table>
</asp:Content>
حال در قسمت HeaderContent کتابخانه jQuery را ارجاع دهید.
<asp:Content ID="HeaderContent" runat="server" ContentPlaceHolderID="HeadContent">
    <script src="Scripts/jquery-1.7.1.min.js" type="text/javascript"></script>
</asp:Content>

همانطور که می‌بینید در مثال جاری از فایل محلی استفاده شده است اما در اپلیکیشن‌های واقعی بهتر است از CDN‌‌ها استفاده کنید.

نکته: برای ارجاع دادن اسکریپت‌ها می‌توانید بسادگی فایل مورد نظر را با drag & drop به کد خود اضافه کنید.

زیر تگ jQuery اسکریپت زیر را اضافه کنید.

<script type="text/javascript">
    function getProducts() {
        $.getJSON("api/products",
            function (data) {
                $('#products').empty(); // Clear the table body.

                // Loop through the list of products.
                $.each(data, function (key, val) {
                    // Add a table row for the product.
                    var row = '<td>' + val.Name + '</td><td>' + val.Price + '</td>';
                    $('<tr/>', { text: row })  // Append the name.
                        .appendTo($('#products'));
                });
            });
        }

        $(document).ready(getProducts);
</script>

هنگامی که سند جاری (document) بارگذاری شد این اسکریپت یک درخواست آژاکسی به آدرس "api/products/" ارسال می‌کند. سرویس ما لیستی از محصولات را با فرمت JSON بر می‌گرداند، سپس این اسکریپت لیست دریافت شده را به جدول HTML اضافه می‌کند.

اگر اپلیکیشن را اجرا کنید باید با نمایی مانند تصویر زیر مواجه شوید:

مطالب
ظهور میکرو ORMs

پس از "معرفی Microsoft.Data.dll یا WebMatrix.Data.dll" که یک کتابخانه‌ی سورس بسته و همچنین مخصوص وب ماتریکس می‌باشد، این ایده توسط سایر برنامه نویس‌ها دنبال و تبدیل به ORMs جدیدی با کمتر از 400 سطر کد شده است که به Micro ORMs هم شهرت یافته‌اند.
در اینجا شما هنوز هم کاملا با SQL سر و کار دارید اما با امکان استفاده بسیار ساده‌تر از پارامترها و همچنین بکارگیری قابلیت‌های جدید dynamic معرفی شده در دات نت 4 . برای مثال:

Dapper
var guid = Guid.NewGuid();
var customer = connection.ExecuteMapperQuery<customer>("select Age = @Age, Id = @Id", new { Age = (int?)null, Id = guid });

Massive
var tbl = new Products();
var products = tbl.All(where: "CategoryID = @0 AND UnitPrice &gt; @1", orderBy: "ProductName", limit: 20, args: 5,20);

Massive توسط آقای راب کانری که قبلا ORM دیگری را به نام ساب سونیک ایجاد کرده بود، تهیه شده و Dapper توسط تیم سایت StackOverflow جهت مواردی خاصی که استفاده از ORMs (از LINQ to SQL استفاده می‌کنند) هزینه زیادی داشته، مورد استفاده قرار می‌گیرد. در همان صفحه اصلی پروژه، یک سری آمار و ارقام از دید مقایسه کارآیی با سایر ORMs نیز ذکر شده‌اند.
حتی اگر قصد استفاده از آن‌ها را هم نداشته باشید مطالعه کد آن‌ها از دیدگاه کاربردهای عملی قابلیت‌های پویای زبان، بسیار آموزنده هستند.

مطالب
آشنایی با تست واحد و استفاده از کتابخانه Moq
تست واحد چیست؟

تست واحد ابزاری است برای مشاهده چگونگی عملکرد یک متد که توسط خود برنامه نویس نوشته میشود. به این صورت که پارامتر‌های ورودی، برای یک متد ساخته شده و آن متد فراخوانی و خروجی متد بسته به حالت مطلوب بررسی میشود. چنانچه خروجی مورد نظر مطلوب باشد تست واحد با موفقیت انجام میشود.


اهمیت انجام تست واحد چیست؟

درستی یک متد، مهمترین مسئله برای بررسی است و بارها مشاهده شده، استثناهایی رخ میدهند که توان تولید را به دلیل فرسایش تکراری رخداد میکاهند. نوشتن تست واحد منجر به این می‌شود چناچه بعدها تغییری در بیزنس متد ایجاد شود و ورودی و خروجی‌ها تغییر نکند، صحت این تغییر بیزنس، توسط تست بررسی مشود؛ حتی میتوان این تست‌ها را در build پروژه قرار داد و در ابتدای اجرای یک Solution تمامی تست‌ها اجرا و درستی بخش به بخش اعضا چک شوند.


شروع تست واحد:

یک پروژه‌ی ساده را داریم برای تعریف حساب‌های بانکی شامل نام مشتری، مبلغ سپرده، وضعیت و 3 متد واریز به حساب و برداشت از حساب و تغییر وضعیت حساب که به صورت زیر است:
    /// <summary>
    /// حساب بانکی
    /// </summary>
    public class Account
    {
        /// <summary>
        /// مشتری
        /// </summary>
        public string Customer { get; set; }
        /// <summary>
        /// موجودی حساب
        /// </summary>
        public float Balance { get; set; }
        /// <summary>
        /// وضعیت
        /// </summary>
        public bool Active { get; set; }

        public Account(string customer, float balance)
        {
            Customer = customer;
            Balance = balance;
            Active = true;
        }
        /// <summary>
        /// افزایش موجودی / واریز به حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ واریز</param>
        public void Credit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance += amount;
        }
        /// <summary>
        /// کاهش موجودی / برداشت از حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ برداشت</param>
        public void Debit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            if (Balance < amount)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance -= amount;
        }
        /// <summary>
        /// انسداد / رفع انسداد
        /// </summary>
        public void ChangeStateAccount()
        {
            Active = !Active;
        }
    }
تابع اصلی نیز به صورت زیر است:
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var account = new Account("Ali",1000);

            account.Credit(4000);
            account.Debit(2000);
            Console.WriteLine("Current balance is ${0}", account.Balance);
            Console.ReadKey();
        }
    }
به Solution، یک پروژه از نوع تست واحد اضافه میکنیم.
در این پروژه ابتدا Reference ایی از پروژه‌ای که مورد تست هست میگیریم. سپس در کلاس تست مربوطه شروع به نوشتن متدی برای انواع تست متدهای پروژه اصلی میکنیم.
توجه داشته باشید که Data Annotation‌های بالای کلاس تست و متدهای تست، در تعیین نوع نگاه کامپایلر به این بلوک‌ها موثر است و باید این مسئله به درستی رعایت شود. همچنین در صورت نیاز میتوان از کلاس StartUp برای شروع تست استفاده کرد که عمدتا برای تعریف آن از نام ClassInit استفاده میشود و در بالای آن از [ClassInitialize] استفاده میشود.
در Library تست واحد میتوان به دو صورت چگونگی صحت عملکرد یک تست را بررسی کرد: با استفاده از Assert و با استفاده از ExpectedException، که در زیر به هر دو صورت آن میپردازیم.
    [TestClass]
    public class UnitTest
    {
        /// <summary>
        /// تعریف حساب جدید و بررسی تمامی فرآیند‌های معمول روی حساب
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void Create_New_Account_And_Check_The_Process()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            var account2 = new Account("Ali", 10000);
            //Act
            account.Credit(5000);
            account2.Debit(3000);
            account.ChangeStateAccount();
            account2.Active = false;
            account2.ChangeStateAccount();
            //Assert
            Assert.AreEqual(account.Balance,9000);
            Assert.AreEqual(account2.Balance,7000);
            Assert.IsTrue(account2.Active);
            Assert.AreEqual(account.Active,false);
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا در قسمت Arrange، خوراک تست آماده میشود. سپس در قسمت Act، فعالیت‌هایی که زیر ذره بین تست هستند صورت می‌پذیرند و سپس در قسمت Assert درستی مقادیر با مقادیر مورد انتظار ما مطابقت داده میشوند.
برای بررسی خطاهای تعیین شده هنگام نوشتن یک متد نیز میتوان به صورت زیر عمل کرد:
        /// <summary>
        /// زمانی که کاربر بخواهد به یک حساب مسدود واریز کند باید جلوی آن گرفته شود.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (Exception))]
        public void When_Deactive_Account_Wants_To_add_Credit_Should_Throw_Exception()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000) {Active = false};
            //Act
            account.Credit(4000);
            //Assert
            //Assert is handled with ExpectedException
        }

        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (ArgumentOutOfRangeException))]
        public void When_Customer_Wants_To_Debit_More_Than_Balance_Should_Throw_ArgumentOutOfRangeException()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            //Act
            account.Debit(5000);
            //Assert
            //Assert is handled with ArgumentOutOfRangeException
        }
همانطور که مشخص است نام متد تست باید کامل و شفاف به صورتی انتخاب شود که بیانگر رخداد درون متد تست باشد. در این متدها Assert مورد انتظار با DataAnnotation که پیش از این توضیح داده شد کنترل گردیده است و بدین صورت کار میکند که وقتی Act انجام میشود، متد بررسی می‌کند تا آن Assert رخ بدهد.


استفاده از Library Moq در تست واحد

ابتدا باید به این توضیح بپردازیم که این کتابخانه چه کاری میکند و چه امکانی را برای انجام تست واحد فراهم میکند.
در پروژه‌های بزرگ و زمانی که ارتباطات بین لایه‌ای زیادی موجود است و اصول SOLID رعایت میشود، شما در یک لایه برای ارایه فعالیت‌ها و خدمات متدهایتان با Interface‌های لایه‌های دیگر در ارتباط هستید و برای نوشتن تست واحد متدهایتان، مشکلی بزرگ دارید که نمیتوانید به این لایه‌ها دسترسی داشته باشید و ماهیت تست واحد را زیر سوال میبرید. Library Moq این امکان را به شما میدهد که از این Interface‌ها یک تصویر مجازی بسازید و همانند Snap Shot با آن کار کنید؛ بدون اینکه در لایه‌های دیگر بروید و ماهیت تست واحد را زیر سوال ببرید.
برای استفاده از متدهایی که در این Interface‌ها موجود است شما باید یک شیء از نوع Mock<> از آنها بسازید و سپس با استفاده از متد Setup به صورت مجازی متد مورد نظر را فراخوانی کنید و مقدار بازگشتی مورد انتظار را با Return معرفی کنید، سپس از آن استفاده کنید.
همچنین برای دسترسی به خود شیء از Property ایی با نام Objet از موجودیت mock شده استفاده میکنیم.
برای شناسایی بهتر اینکه از چه اینترفیس هایی باید Mock<> بسازید، میتوانید به متد سازنده کلاسی که معرف لایه ایست که برای آن تست واحد مینویسید، مراجعه کنید.
نحوه اجرای یک تست واحد با استفاده از Moq با توجه به توضیحات بالا به صورت زیر است:
پروژه مورد بررسی لایه Service برای تعریف واحد‌های سازمانی است که با الگوریتم DDD و CQRS پیاده سازی شده است.
ابتدا به Constructor خود لایه سرویس نگاه میکنیم تا بتوانید شناسایی کنید از چه Interface هایی باید Mock<> کنیم.
  public class OrganizationalService : ICommandHandler<CreateUnitTypeCommand>,
                                         ICommandHandler<DeleteUnitTypeCommand>,                                    
    {
        private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;
        private readonly IUnitTypeRepository _unitTypeRepository;
        private readonly IOrganizationUnitRepository _organizationUnitRepository;
        private readonly IOrganizationUnitDomainService _organizationUnitDomainService;

        public OrganizationalService(IUnitOfWork unitOfWork, IUnitTypeRepository unitTypeRepository, IOrganizationUnitRepository organizationUnitRepository, IOrganizationUnitDomainService organizationUnitDomainService)
        {
            _unitOfWork = unitOfWork;
            _unitTypeRepository = unitTypeRepository;
            _organizationUnitRepository = organizationUnitRepository;
            _organizationUnitDomainService = organizationUnitDomainService;
        }
مشاهده میکنید که 4 Interface استفاده شده و در متد سازنده نیز مقدار دهی شده اند. پس 4 Mock نیاز داریم. در پروژه تست به صورت زیر و در ClassInitialize عمل میکنیم.
    [TestClass]
    public class OrganizationServiceTest
    {
        private static OrganizationalService _organizationalService;
        private static Mock<IUnitTypeRepository> _mockUnitTypeRepository;
        private static Mock<IUnitOfWork> _mockUnitOfWork;
        private static Mock<IOrganizationUnitRepository> _mockOrganizationUnitRepository;
        private static Mock<IOrganizationUnitDomainService> _mockOrganizationUnitDomainService;

        [ClassInitialize]
        public static void ClassInit(TestContext context)
        {
            TestBootstrapper.ConfigureDependencies();
            _mockUnitOfWork = new Mock<IUnitOfWork>();
            _mockUnitTypeRepository = new Mock<IUnitTypeRepository>();
            _mockOrganizationUnitRepository = new Mock<IOrganizationUnitRepository>();
            _mockOrganizationUnitDomainService=new Mock<IOrganizationUnitDomainService>();
            _organizationalService = new OrganizationalService(_mockUnitOfWork.Object, _mockUnitTypeRepository.Object,  _mockOrganizationUnitRepository.Object,_mockOrganizationUnitDomainService.Object);
        }
از خود لایه سرویس با نام OrganizationService یک آبجکت میگیریم و 4 واسط دیگر به صورت Mock شده تعریف میشوند. همچنین در کلاس بارگذار از همان نوع مقدار دهی میگردند تا در اجرای تمامی متدهای تست، در دست کامپایلر باشند. همچنین برای new کردن خود سرویس از mock.obect‌ها که حاوی مقدار اصلی است استفاده می‌کنیم.
خود متد اصلی به صورت زیر است:
        /// <summary>
        /// یک نوع واحد سازمانی را حذف مینماید
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        public void Handle(DeleteUnitTypeCommand command)
        {
            var unitType = _unitTypeRepository.FindBy(command.UnitTypeId);
            if (unitType == null)
                throw new DeleteEntityNotFoundException();

            ICanDeleteUnitTypeSpecification canDeleteUnitType = new CanDeleteUnitTypeSpecification(_organizationUnitRepository);
            if (canDeleteUnitType.IsSatisfiedBy(unitType))
                throw new UnitTypeIsUnderUsingException(unitType.Title);
            _unitTypeRepository.Remove(unitType);
        }
متد‌های تست این متد نیز به صورت زیر هستند:
        /// <summary>
        /// کامند حذف نوع واحد سازمانی باید به درستی حذف کند.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void DeleteUnitTypeCommand_Should_Delete_UnitType()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId=new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);
            try
            {
                //Act
                _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //Assert
                Assert.Fail(ex.Message);
            }
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا یک Guid به عنوان آی دی نوع واحد سازمانی گرفته میشود و همان آی دی برای تعریف کامند حذف به آن ارسال میشود. سپس یک نوع واحد سازمانی دلخواه تستی ساخته میشود و همچنین یک لیست خالی از واحد‌های سازمانی که برای چک شدن توسط خود متد Handle استفاده شده‌است ساخته میشود. در اینجا این متد خالی است تا شرط غلط شود و عمل حذف به درستی صورت پذیرد.
برای اعمالی که در Handle انجام میشود و متدهایی که از Interface‌ها صدا زده میشوند Setup میکنیم و آنهایی را که Return دارند به object هایی که مورد انتظار خودمان هست نسبت میدهیم.
در Setup اول میگوییم که آن Guid مربوط به "خوشه" است. در Setup بعدی برای عمل Remove کدی مینویسیم و چون عمل حذف Return ندارد میتواند، این خط به کل حذف شود! به طور کلی Setup هایی که Return ندارند میتوانند حذف شوند.
در Setup بعدی از Interface دیگر متد FindBy که قرار است چک کند این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است، در Return به آن یک لیست خالی اختصاص میدهیم تا نشان دهیم لیست خالی برگشته است.
عملیات Act را وارد Try میکنیم تا اگر به هر دلیل انجام نشد، Assert ما باشد.
دو حالت رخداد استثناء که در متد اصلی تست شده است در دو متد تست به طور جداگانه تست گردیده است:
        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی باید پیش از حذف بررسی کند که این شناسه داده شده برای حذف موجود باشد.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(DeleteEntityNotFoundException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand();
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(unitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }

        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی نباید اجرا شود وقتی که نوع واحد برای تعریف واحد‌های سازمان استفاده شده است.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(UnitTypeIsUnderUsingException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>()
            {
                new OrganizationUnit("مدیریت یک", unitType, null),
                new OrganizationUnit("مدیریت دو", unitType, null)
            };
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }
متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist همانطور که از نامش معلوم است بررسی میکند که نوع واحد سازمانی که ID آن برای حذف ارسال میشود در Database وجود دارد و اگر نباشد Exception مطلوب ما باید داده شود.
در متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit بررسی میشود که از این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است یا نه و صحت این مورد با الگوی Specification صورت گرفته است. استثنای مطلوب ما Assert و شرط درستی این متد تست، میباشد.
مطالب
فیلدهای پویا در NHibernate

یکی از قابلیت‌های جالب NHibernate امکان تعریف فیلدها به صورت پویا هستند. به این معنا که زیرساخت طراحی یک برنامه "فرم ساز" هم اکنون در اختیار شما است! سیستمی که امکان افزودن فیلدهای سفارشی را دارا است که توسط برنامه نویس در زمان طراحی اولیه آن ایجاد نشده‌اند. در ادامه نحوه‌ی تعریف و استفاده از این قابلیت را توسط Fluent NHibernate بررسی خواهیم کرد.

در اینجا کلاسی که قرار است توانایی افزودن فیلدهای سفارشی را داشته باشد به صورت زیر تعریف می‌شود:
using System.Collections;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntity
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual IDictionary Attributes { set; get; }
}
}

Attributes در عمل همان فیلدهای سفارشی مورد نظر خواهند بود. جهت معرفی صحیح این قابلیت نیاز است تا نگاشت آن‌را از نوع dynamic component تعریف کنیم:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;

namespace TestModel
{
public class DynamicEntityMapping : IAutoMappingOverride<DynamicEntity>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicEntity> mapping)
{
mapping.Table("tblDynamicEntity");
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.IgnoreProperty(x => x.Attributes);
mapping.DynamicComponent(x => x.Attributes,
c =>
{
c.Map(x => (string)x["field1"]);
c.Map(x => (string)x["field2"]).Length(300);
c.Map(x => (int)x["field3"]);
c.Map(x => (double)x["field4"]);
});
}
}
}
و مهم‌ترین نکته‌ی این بحث هم همین نگاشت فوق است.
ابتدا از IgnoreProperty جهت ندید گرفتن Attributes استفاده کردیم. زیرا درغیراینصورت در حالت Auto mapping ، یک رابطه چند به یک به علت وجود IDictionary به صورت خودکار ایجاد خواهد شد که نیازی به آن نیست (یافتن این نکته نصف روز کار برد ....! چون مرتبا خطای An association from the table DynamicEntity refers to an unmapped class: System.Collections.Idictionary ظاهر می‌شد و مشخص نبود که مشکل از کجاست).
سپس Attributes به عنوان یک DynamicComponent معرفی شده است. در اینجا چهار فیلد سفارشی را اضافه کرده‌ایم. به این معنا که اگر نیاز باشد تا فیلد سفارشی دیگری به سیستم اضافه شود باید یکبار Session factory ساخته شود و SchemaUpdate فراخوانی گردد و خوشبختانه با وجود Fluent NHibernate ، تمام این تغییرات در کدهای برنامه قابل انجام است (بدون نیاز به سر و کار داشتن با فایل‌های XML نگاشت‌ها و ویرایش دستی آن‌ها). از تغییر نام جدول که برای مثال در اینجا tblDynamicEntity در نظر گرفته شده تا افزودن فیلدهای دیگر در قسمت DynamicComponent فوق.
همچنین باتوجه به اینکه این نوع تغییرات (ساخت دوبار سشن فکتوری) مواردی نیستند که قرار باشد هر ساعت انجام شوند، بنابراین سربار آنچنانی را به سیستم تحمیل نمی‌کنند.
   drop table tblDynamicEntity

create table tblDynamicEntity (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
field1 NVARCHAR(255) null,
field2 NVARCHAR(300) null,
field3 INT null,
field4 FLOAT null,
primary key (Id)
)

اگر با SchemaExport، اسکریپت خروجی معادل با نگاشت فوق را تهیه کنیم به جدول فوق خواهیم رسید. نوع و طول این فیلدهای سفارشی بر اساس نوعی که برای اشیاء دیکشنری مشخص می‌کنید، تعیین خواهند شد.

چند مثال جهت کار با این فیلدهای سفارشی یا پویا :

نحوه‌ی افزودن رکوردهای جدید بر اساس خاصیت‌های سفارشی:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicEntity();
obj.Attributes = new Hashtable();
obj.Attributes["field1"] = "test1";
obj.Attributes["field2"] = "test2";
obj.Attributes["field3"] = 1;
obj.Attributes["field4"] = 1.1;

savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

با خروجی
INSERT
INTO
tblDynamicEntity
(field1, field2, field3, field4)
VALUES
(@p0, @p1, @p2, @p3);
@p0 = 'test1' [Type: String (0)], @p1 = 'test2' [Type: String (0)], @p2 = 1
[Type: Int32 (0)], @p3 = 1.1 [Type: Double (0)]

نحوه‌ی کوئری گرفتن از این اطلاعات (فعلا پایدارترین روشی را که برای آن یافته‌ام استفاده از HQL می‌باشد ...):
//query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
//using HQL
var list = session
.CreateQuery("from DynamicEntity d where d.Attributes.field1=:p0")
.SetString("p0", "test1")
.List<DynamicEntity>();

if (list != null && list.Any())
{
Console.WriteLine(list[0].Attributes["field2"]);
}
tx.Commit();
}
}
با خروجی:
    select
dynamicent0_.Id as Id1_,
dynamicent0_.field1 as field2_1_,
dynamicent0_.field2 as field3_1_,
dynamicent0_.field3 as field4_1_,
dynamicent0_.field4 as field5_1_
from
tblDynamicEntity dynamicent0_
where
dynamicent0_.field1=@p0;
@p0 = 'test1' [Type: String (0)]

استفاده از HQL هم یک مزیت مهم دارد: چون به صورت رشته قابل تعریف است، به سادگی می‌توان آن‌را داخل دیتابیس ذخیره کرد. برای مثال یک سیستم گزارش ساز پویا هم در این کنار طراحی کرد ....

نحوه‌ی به روز رسانی و حذف اطلاعات بر اساس فیلدهای پویا:
//update
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
entity.Attributes["field2"] = "new-val";
tx.Commit(); // Persist modification
}
}
}

//delete
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicEntity>(savedId);
if (entity != null)
{
session.Delete(entity);
tx.Commit();
}
}
}

مطالب
Cookie - قسمت دوم

کوکی در جاوا اسکریپت 

همانطور که در قسمت قبل اشاره کوتاهی شد، مدیریت کوکی‌های در دسترس در وضعیت جاری، در جاوا اسکریپت ازطریق پراپرتی cookie از شی document امکان‌پذیر است. این پراپرتی کاری همانند هدرهای Set-Cookie و Cookie (که در قسمت قبل درباره آن‌ها بحث شد) انجام می‌دهد. این پراپرتی یک مورد کاملا استثنایی و نسبتا عجیب در زبان جاوا اسکریپت است. در نگاه اول ظاهرا document.cookie از نوع رشته است، اما قضیه کاملا فرق می‌کند. برای روشن شدن مطلب به ادامه بحث توجه کنید.

افزودن کوکی
- برای افزودن یا ویرایش یک کوکی باید از ساختاری مانند ساختار هدر Set-Cookie که چیزی شبیه به عبارت زیر است، پیروی کرد:
document.cookie = "name=value; expires=date; domain=theDomain; path=thePath; secure";
 
نکته: با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل ارائه شد، بدیهی است که امکان ثبت یک کوکی با فلگ HttpOnly در جاوا اسکریپت وجود ندارد!
 
اجرای دستوری شبیه با ساختار نشان داده شده در بالا، موجب حذف کوکی‌های قبلی نمی‌شود. از این دستور برای ایجاد یک کوکی و یا ویرایش یک کوکی موجود استفاده می‌شود. کوکی‌های ایجادشده با این روش تفاوتی با کوکی‌های ایجادشده توسط هدر Set-Cookie ندارند و همانند آنها در درخواست‌های بعدی با توجه به خواص تنظیم شده، به سمت سرور ارسال خواهند شد.
همانطور که مشاهده می‌کنید خاصیت‌های کوکی به صورت جفت‌های نام-مقدار درون یک رشته به document.cookie نسبت داده می‌شوند. این خاصیت‌ها توسط یک کاراکتر ; از یکدیگر جدا می‌شوند. شرح ساختار فوق در  زیر آورده شده است:
1. همیشه اولین جفتِ نام-مقدار همانند مثال بالا باید «عنوان و مقدار» کوکی را مشخص سازد. این قسمت تنها عضو اجباری ساختار فوق است.
2. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
3. تاریخ انقضا (expires) یا حداکثر طول عمر کوکی (max-age)
4. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
5. دمین و یا مسیر مربوط به کوکی
6. سپس یک سمی‌کالن و یک فاصله
7. سایر خواص چون Secure
نکته: این ساختار عجیب معرفی شده را عینا رعایت کنید. بقیه کار توسط مرورگر انجام خواهد شد.
نکته: قسمت‌های مختلف این ساختار case-sensitive نیست، البته به‌جز نام کوکی که کاملا case-sensitive است.
مثلا برای ثبت یک کوکی با عنوان myCookie و مقدار myValue و دمین d.com و مسیر test و طول عمر 5 روزه باید از دستور زیر استفاده کرد:
document.cookie = 'myCookie=myValue; max-age=432000; domain=d.com; path=/test';
 
خواندن کوکی
- برای خواندن کوکی‌ها تنها کافی است مقدار پراپرتی document.cookie بررسی شود. با اینکه از دستور نشان داده شده در بالا اینگونه برمی آید که پراپرتی document.cookie به رشته معرفی شده مقداردهی شده است، اما به محض خواندن این پراپرتی چیزی شبیه به عبارت زیر برگردانده میشود:
myCookie=myValue 
از بقیه خواص اثری نیست! این رفتار به دلیل حفط امنیت کوکی‌ها در تمام مرورگرها رعایت می‌شود.
- برای ثبت کوکی دیگری در وضعیت جاری کافی است یکبار دیگر دستور بالا را برای کوکی جدید به کار ببریم. مثلا به صورت زیر:
document.cookie = 'mySecondCookie=mySecondValue; path=/'
اینار یک کوکی سشنی بدون دمین و با مقدار / برای مسیر کوکی ثبت می‌شود! در این حالت کوکی قبلی دوباره نویسی و یا حذف نمی‌شود و تنها یک کوکی جدید به لیست کوکیهای مرورگر اضافه می‌شود! این رفتار عجیب از ویژگی‌های جالب document.cookie است.
- اگر مقدار document.cookie در این حالت خوانده شود مقدار زیر برگشت داده می‌شود:
myCookie=myValue; mySecondCookie=mySecondValue
باز هم خبری از سایر خاصیت‌ها نیست. ولی همانطور که می‌بینید کوکی دوم به لیست کوکی‌های مرورگر اضافه شده است.

نکته: عبارت برگشت داده شده از پراپرتی document.cookie همانند مقداری است که در هدر Cookie هر درخواست توسط مرورگر گنجانده می‌شود، یعنی جفت نام-مقدار کوکی‌ها به همراه یک ; و یک فاصله بین مقادیر هر کوکی. بنابراین برای بدست آوردن مقدار یک کوکی یکسری عملیات جهت Parse کردن داده‌های آن نیاز است!

متدها
امروزه کتابخانه‌های متعددی با استفاده از زبان جاوا اسکریپت برای برنامه نویسی سمت کلاینت وجود دارد که بیشتر آنها قابلیت‌هایی برای کار با کوکی‌ها نیز دارند. ازجمله می‌توان به jQuery و YUI اشاره کرد. پلاگین مخصوص کوکی‌ها در jquery در اینجا بحث شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره قابلیت‌های کار با کوکی در YUI نیز به اینجا مراجعه کنید. مطالب زیر صرفا برای روشن شدن بحث ارائه می‌شوند. بدیهی است که برای کارهای عملی بهتر است از کتابخانه‌های موجود استفاده شود.
با توجه به اطلاعات بالا از متدهای زیر می‌توان برای خواندن، افزودن و حذف کوکی‌ها استفاده کرد.

نکته: متدهای زیر از ترکیب چندین ریفرنس مختلف بدست آمده است. هرچند برای موارد خاص‌تر می‌توانند بیشتر سفارشی شوند.

افزودن و یا ویرایش کوکی
function setCookie(data, value) {
  if (typeof data === "string") {
    data = { name: data, value: value };
  };
  if (!data.name) throw "Cookie's name can not be null.";

  var cookie = escape(data.name) + "=" + escape(data.value);

  var expDate = null;
  if (data.expDays) {
    expDate = new Date();
    expDate.setDate(expDate.getDate() + data.expDays);
  }
  else if (data.expYear && data.expMonth && data.expDay) {
    expDate = new Date(data.expYear, data.expMonth, data.expDay);
  }
  else if (data.expires) {
    expDate = data.expires;
  }
  else if (data.maxAge) {
    expDate = new Date();
    expDate.setSeconds(expDate.getSeconds() + data.maxAge);
  }
  if (expDate != null) cookie += "; expires=" + expDate.toGMTString();

  if (data.domain)
    cookie += "; domain=" + escape(data.domain);

  if (data.path)
    cookie += "; path=" + escape(data.path);

  if (data.secure)
    cookie += "; secure";

  document.cookie = cookie;
  return document.cookie;
}
در کد فوق برای انکد کردن رشته‌های مورد استفاده از متد escape استفاده شده است. برای آشنایی با این متد به اینجا مراجعه کنید.
هم‌چنین کار کردن با نوع داده تاریخ در جاوا اسکریپت کمی متفاوت است. بنابراین برای آشنایی بیشتر با این نوع داده به اینجا رجوع کنید.
 
نکته: در متد بالا بدلیل عدم پشتیبانی از خاصیت max-age در نسخه‌های قدیمی اینترنت اکسپلورر (نسخه 8 و قبل از آن) تنها از خاصیت expires استفاده شده است.
 
نحوه استفاده از متد بالا به صورت زیر است:
setCookie('cookie1', 'Value1');
setCookie({name:'cookie1', value:'Value1'});
setCookie({name:'cookie2', value:'Value2', expDays:10});
setCookie({name:'cookie3', value:'Value3', expires:new Date()});
setCookie({name:'cookie4', value:'Value4', expYear:2013, expMonth:0, expDay:13});
setCookie({name:'cookie3', value:'Value3', maxAge:365*24*60*60});
setCookie({name:'cookie5', value:'Value5', domain:'d.net', path:'/'});
setCookie({name:'cookie6', value:'Value6', secure:true});
setCookie({name:'cookie7', value:'Value7', expDays:100, domain:'dd.com', path:'/employee', secure:true});
 
حذف کوکی
همانطور که در قسمت قبل هم اشاره شد، برای حذف یک کوکی، کافی است تا تاریخ انقضای آن به تاریخی در گذشته مقداردهی شود. بنابراین برای اینکار می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
function delCookie(data) {
  if (typeof data === "string") {
    data = { name: data };
  };
  data.expDays = -1;
  return setCookie(data);
}
در متد فوق از متد setCookie که در بالا معرفی شد، استفاده شده است. نحوه استفاده از این متد هم به صورت زیر است:
delCookie('myCookie');
delCookie({ name: 'myCookie', domain: 'd.com', path: '/test' });
 
خواندن کوکی
برای خواندن مقدار یک کوکی می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
function getCookie(name) {
  var cookies = document.cookie.split(";");
  for (var i = 0; i < cookies.length; i++) {
    var cookie = cookies[i].split("=");
    if (cookie[0].trim() == escape(name)) {
      return unescape(cookie[1].trim());
    }
  }
  return null;
}
برای آشنایی با متد unescape که در بالا از آن استفاده شده است به اینجا مراجعه کنید. در متد فوق از متد trim زیر استفاده شده است:
String.prototype.trim = function () {
  return this.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
};
String.prototype.trimStart = function () {
  return this.replace(/^\s+/, "");
};
String.prototype.trimEnd = function () {
  return this.replace(/\s+$/, "");
};
این متدها از اینجا گرفته شده است.
روش استفاده شده برای خواندن مقادیر کوکی‌ها در متد بالا بسیار ساده و ابتدایی است و صرفا برای آشنایی با نحوه Parse کردن رشته برگشت داده شده توسط document.cookie ارائه شده است. روش‌های مناسب‌تر و مطمئن‌تر با یک جستجوی ساده در دسترس هستند. البته همانطور که قبلا هم اشاره شد، استفاه از کتابخانه‌های موجود راه‌حل بهتری است.
هم‌چنین ازآنجاکه مقدار یک کوکی می‌تواند شامل کاراکتر = نیز باشد، بنابراین قسمت return متد فوق را می‌توان به صورت زیر تغییر داد:
cookie.shift(1);
return unescape(cookie.join('=').trim());
 
نکته: با توجه به مطالب ارائه شده در قسمت قبل  بدست آوردن مقادیر کوکی‌ها کمی پیچیده‌تر از دیگر عملیات‌هاست. ازآنجاکه راه مستقیمی با استفاده از جاوا اسکریپت برای یافتن سایر خواص کوکی وجود ندارد، بنابراین بدست آوردن مقدار دقیق کوکی موردنظر ممکن است غیرممکن باشد! (با توجه به اینکه کوکی‌های متفاوت می‌توانند نام‌های یکسانی داشته باشند).
 
با توجه به نکته بالا، حال اگر با یک نام بخصوص، چندین کوکی ثبت شده باشد (با خواص متفاوت)، یکی از راه‌حل‌ها این است که آرایه‌ای از مقادیر این کوکی‌های همنام برگشت داده شود. بنابراین متد فوق را می‌توان به صورت زیر تکمیل کرد:
function getCookie(name) {
  var foundCookies = [];
  var cookies = document.cookie.split(";");
  for (var i = 0; i < cookies.length; i++) {
    var cookie = cookies[i].split("=");
    if (cookie[0].trim() == escape(name) && cookie.length >= 2) {
      cookie.shift(1);
      foundCookies.push(unescape(cookie.join('=').trim()));
    }
  }
  return foundCookies.length > 1 
            ? foundCookies
            : foundCookies.length == 1
                ? foundCookies[0]
                : null;
}

خلاصه‌ای از نحوه استفاده از متدهای بالا در IE8 (برای نمایش اجرای درست در مرورگری قدیمی!) در تصویر زیر  نشان داده شده است:

 
نکته: کار توسعه این متدها را میتوان برای پشتیبانی از SubCookieها نیز ادامه داد، اما به دلیل دورشدن از مبحث اصلی، این موضوع در این مطلب ارائه نمیشود (درباره این نوع از کوکی‌ها در قسمت قبل شرح کوتاهی داده شده است). اگر علاقه‌مند و نیازمند به این نوع کوکی‌ها هستید، کتابخانه YUI پشتیبانی کاملی از آنها ارائه میکند.
 
در قسمت بعدی به نکات کار با کوکی در ASP.NET میپردازیم.

منابع:
مطالب
Angular Material 6x - قسمت هشتم - جستجوی کاربران توسط AutoComplete
در مطلب «کنترل نرخ ورود اطلاعات در برنامه‌های Angular» جزئیات پیاده سازی جستجوی همزمان با تایپ کاربر، بررسی شدند. در اینجا می‌خواهیم از اطلاعات آن مطلب جهت پیاده سازی یک  AutoComplete جستجوی نام کاربران که اطلاعات آن از سرور تامین می‌شوند، استفاده کنیم:




استفاده از کامپوننت AutoComplete کتابخانه‌ی Angular Material

کتابخانه‌ی Angular Material به همراه یک کامپوننت Auto Complete نیز هست. در اینجا قصد داریم آن‌را در یک صفحه‌ی دیالوگ جدید نمایش دهیم و با انتخاب کاربری از لیست توصیه‌های آن و کلیک بر روی دکمه‌ی نمایش آن کاربر، جزئیات کاربر یافت شده را نمایش دهیم.


به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید search-auto-complete را به صورت زیر به مجموعه‌ی کامپوننت‌های تعریف شده اضافه می‌کنیم:
 ng g c contact-manager/components/search-auto-complete --no-spec
همچنین چون قصد داریم آن‌را درون یک popup نمایش دهیم، نیاز است به ماژول contact-manager\contact-manager.module.ts مراجعه کرده و آن‌را به لیست entryComponents نیز اضافه کنیم:
import { SearchAutoCompleteComponent } from "./components/search-auto-complete/search-auto-complete.component";

@NgModule({
  entryComponents: [
    SearchAutoCompleteComponent
  ]
})
export class ContactManagerModule { }

در ادامه برای نمایش این کامپوننت به صورت popup، دکمه‌ی جدید جستجو را به toolbar اضافه می‌کنیم:


برای این منظور به فایل toolbar\toolbar.component.html مراجعه کرده و دکمه‌ی جستجو را پیش از دکمه‌ی نمایش منو، قرار می‌دهیم:
  <span fxFlex="1 1 auto"></span>
  <button mat-button (click)="openSearchDialog()">
    <mat-icon>search</mat-icon>
  </button>
  <button mat-button [matMenuTriggerFor]="menu">
    <mat-icon>more_vert</mat-icon>
  </button>
با این کدها برای مدیریت متد openSearchDialog در فایل toolbar\toolbar.component.ts
@Component()
export class ToolbarComponent {
  constructor(
    private dialog: MatDialog,
    private router: Router) { }

  openSearchDialog() {
    const dialogRef = this.dialog.open(SearchAutoCompleteComponent, { width: "650px" });
    dialogRef.afterClosed().subscribe((result: User) => {
      console.log("The SearchAutoComplete dialog was closed", result);
      if (result) {
        this.router.navigate(["/contactmanager", result.id]);
      }
    });
  }
}
در اینجا توسط سرویس MatDialog، کامپوننت SearchAutoCompleteComponent به صورت پویا بارگذاری شده و به صورت یک popup نمایش داده می‌شود. سپس مشترک رخ‌داد بسته شدن آن شده و بر اساس اطلاعات کاربری که توسط آن بازگشت داده می‌شود، سبب هدایت صفحه‌ی جاری به صفحه‌ی جزئیات این کاربر یافت شده، خواهیم شد.


کنترلر جستجوی سمت سرور و سرویس سمت کلاینت استفاده کننده‌ی از آن

در اینجا کنترلر و اکشن متدی را جهت جستجوی قسمتی از نام کاربران را مشاهده می‌کنید:
namespace MaterialAspNetCoreBackend.WebApp.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class TypeaheadController : Controller
    {
        private readonly IUsersService _usersService;

        public TypeaheadController(IUsersService usersService)
        {
            _usersService = usersService ?? throw new ArgumentNullException(nameof(usersService));
        }

        [HttpGet("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SearchUsers(string term)
        {
            return Ok(await _usersService.SearchUsersAsync(term));
        }
    }
}
کدهای کامل متد SearchUsersAsync در مخزن کد این سری موجود هستند.

از این کنترلر به نحو ذیل در برنامه‌ی Angular برای ارسال اطلاعات و انجام جستجو استفاده می‌شود:
import { HttpClient, HttpErrorResponse } from "@angular/common/http";
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Observable, throwError } from "rxjs";
import { catchError, map } from "rxjs/operators";

import { User } from "../models/user";

@Injectable({
  providedIn: "root"
})
export class UserService {

  constructor(private http: HttpClient) { }

  searchUsers(term: string): Observable<User[]> {
    return this.http
      .get<User[]>(`/api/Typeahead/SearchUsers?term=${encodeURIComponent(term)}`)
      .pipe(
        map(response => response || []),
        catchError((error: HttpErrorResponse) => throwError(error))
      );
  }
}
در اینجا از اپراتور pipe مخصوص RxJS 6x استفاده شده‌است.


تکمیل کامپوننت جستجوی کاربران توسط یک AutoComplete

پس از این مقدمات که شامل تکمیل سرویس‌های سمت سرور و کلاینت دریافت اطلاعات کاربران جستجو شده و نمایش صفحه‌ی جستجو به صورت یک popup است، اکنون می‌خواهیم محتوای این popup را تکمیل کنیم. البته در اینجا فرض بر این است که مطلب «کنترل نرخ ورود اطلاعات در برنامه‌های Angular» را پیشتر مطالعه کرده‌اید و با جزئیات آن آشنایی دارید.

تکمیل قالب search-auto-complete.component.html
<h2 mat-dialog-title>Search</h2>
<mat-dialog-content>
  <div fxLayout="column">
    <mat-form-field class="example-full-width">
      <input matInput placeholder="Choose a user" [matAutocomplete]="auto1" 
                (input)="onSearchChange($event.target.value)">
    </mat-form-field>
    <mat-autocomplete #auto1="matAutocomplete" [displayWith]="displayFn" 
                                 (optionSelected)="onOptionSelected($event)">
      <mat-option *ngIf="isLoading" class="is-loading">
        <mat-spinner diameter="50"></mat-spinner>
      </mat-option>
      <ng-container *ngIf="!isLoading">
        <mat-option *ngFor="let user of filteredUsers" [value]="user">
          <span>{{ user.name }}</span>
          <small> | ID: {{user.id}}</small>
        </mat-option>
      </ng-container>
    </mat-autocomplete>
  </div>
</mat-dialog-content>
<mat-dialog-actions>
  <button mat-button color="primary" (click)="showUser()">
    <mat-icon>search</mat-icon> Show User
  </button>
  <button mat-button color="primary" [mat-dialog-close]="true">
    <mat-icon>cancel</mat-icon> Close
  </button>
</mat-dialog-actions>
در این مثال چون کامپوننت search-auto-complete به صورت یک popup ظاهر خواهد شد، ساختار عنوان، محتوا و دکمه‌های دیالوگ در آن پیاده سازی شده‌اند.
سپس نحوه‌ی اتصال یک Input box معمولی را به کامپوننت mat-autocomplete مشاهده می‌کنید که شامل این موارد است:
- جعبه متنی که قرار است به یک mat-autocomplete متصل شود، توسط دایرکتیو matAutocomplete به template reference variable تعریف شده‌ی در آن autocomplete اشاره می‌کند. برای مثال در اینجا این متغیر auto1 است.
- برای انتقال دکمه‌های فشرده شده‌ی در input box به کامپوننت، از رخداد input استفاده شده‌است. این روش با هر دو نوع حالت مدیریت فرم‌های Angular سازگاری دارد و کدهای آن یکی است.

در کامپوننت mat-autocomplete این تنظیمات صورت گرفته‌اند:
- در لیست ظاهر شده‌ی توسط یک autocomplete، هر نوع ظاهری را می‌توان طراحی کرد. برای مثال در اینجا نام و id کاربر نمایش داده می‌شوند. اما برای تعیین اینکه پس از انتخاب یک آیتم از لیست، چه گزینه‌ای در input box ظاهر شود، از خاصیت displayWith که در اینجا به متد displayFn کامپوننت متصل شده‌است، کمک گرفته خواهد شد.
- از رخ‌داد optionSelected برای دریافت آیتم انتخاب شده، در کدهای کامپوننت استفاده می‌شود.
- در آخر کار نمایش لیستی از کاربران توسط mat-optionها انجام می‌شود. در اینجا برای اینکه بتوان تاخیر دریافت اطلاعات از سرور را توسط یک mat-spinner نمایش داد، از خاصیت isLoading تعریف شده‌ی در کامپوننت استفاده خواهد شد.


تکمیل کامپوننت search-auto-complete.component.ts

کدهای کامل این کامپوننت را در ادامه مشاهده می‌کنید:
import { Component, OnDestroy, OnInit } from "@angular/core";
import { MatAutocompleteSelectedEvent, MatDialogRef } from "@angular/material";
import { Subject, Subscription } from "rxjs";
import { debounceTime, distinctUntilChanged, finalize, switchMap, tap } from "rxjs/operators";

import { User } from "../../models/user";
import { UserService } from "../../services/user.service";

@Component({
  selector: "app-search-auto-complete",
  templateUrl: "./search-auto-complete.component.html",
  styleUrls: ["./search-auto-complete.component.css"]
})
export class SearchAutoCompleteComponent implements OnInit, OnDestroy {

  private modelChanged: Subject<string> = new Subject<string>();
  private dueTime = 300;
  private modelChangeSubscription: Subscription;
  private selectedUser: User = null;

  filteredUsers: User[] = [];
  isLoading = false;

  constructor(
    private userService: UserService,
    private dialogRef: MatDialogRef<SearchAutoCompleteComponent>) { }

  ngOnInit() {
    this.modelChangeSubscription = this.modelChanged
      .pipe(
        debounceTime(this.dueTime),
        distinctUntilChanged(),
        tap(() => this.isLoading = true),
        switchMap(inputValue =>
          this.userService.searchUsers(inputValue).pipe(
            finalize(() => this.isLoading = false)
          )
        )
      )
      .subscribe(users => {
        this.filteredUsers = users;
      });
  }

  ngOnDestroy() {
    if (this.modelChangeSubscription) {
      this.modelChangeSubscription.unsubscribe();
    }
  }

  onSearchChange(value: string) {
    this.modelChanged.next(value);
  }

  displayFn(user: User) {
    if (user) {
      return user.name;
    }
  }

  onOptionSelected(event: MatAutocompleteSelectedEvent) {
    console.log("Selected user", event.option.value);
    this.selectedUser = event.option.value as User;
  }

  showUser() {
    if (this.selectedUser) {
      this.dialogRef.close(this.selectedUser);
    }
  }
}
- در ابتدای کار کامپوننت، یک modelChanged از نوع Subject اضافه شده‌است. در این حالت با فراخوانی متد next آن در onSearchChange که به رخ‌داد input جعبه‌ی متنی دریافت اطلاعات متصل است، کار انتقال این تغییرات به اشتراک ایجاد شده‌ی به آن در ngOnInit انجام می‌شود. در اینجا بر اساس نکات مطلب «کنترل نرخ ورود اطلاعات در برنامه‌های Angular»، عبارات وارد شده، به سمت سرور ارسال و در نهایت نتیجه‌ی آن به خاصیت عمومی filteredUsers که به حلقه‌ی نمایش اطلاعات mat-autocomplete متصل است، انتساب داده می‌شود. در ابتدای اتصال به سرور، خاصیت isLoading به true و در پایان عملیات به false تنظیم خواهد شد تا mat-spinner را نمایش داده و یا مخفی کند.
- توسط متد displayFn، عبارتی که در نهایت پس از انتخاب از لیست نمایش داده شده در input box قرار می‌گیرد، مشخص خواهد شد.
- در متد onOptionSelected، می‌توان به شیء انتخاب شده‌ی توسط کاربر از لیست mat-autocomplete دسترسی داشت.
- این شیء انتخاب شده را در متد showUser و توسط سرویس MatDialogRef به کامپوننت toolbar که در حال گوش فرادادن به رخ‌داد بسته شدن کامپوننت جاری است، ارسال می‌کنیم. به این صورت است که کامپوننت toolbar می‌تواند کار هدایت به جزئیات این کاربر را انجام دهد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن:
الف) ابتدا به پوشه‌ی src\MaterialAngularClient وارد شده و فایل‌های restore.bat و ng-build-dev.bat را اجرا کنید.
ب) سپس به پوشه‌ی src\MaterialAspNetCoreBackend\MaterialAspNetCoreBackend.WebApp وارد شده و فایل‌های restore.bat و dotnet_run.bat را اجرا کنید.
اکنون برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی است.