نظرات مطالب
ASP.NET Web API - قسمت اول
REST بیشتر برای مواقعی هست که شما عملیات CRUD انجام میدید. در حالی که با Web API می‌تونید علاوه بر CRUD، کارهای بسیار بیشتری انجام بدید. مفاهیم و قابلیت‌های موجود در ASP.NET MVC مانند فیلترها به خوبی در Web API پشتیبانی و به راحتی قابل استفاده هستند. ضمن اینکه با Web API می‌تونید معماری REST رو با تغییر کوچکی در route پیش فرض به دست بیارید و بدین شکل، مهاجرت از REST به Web API بسیار راحت هست. در اوایل معرفی Web API، از پروتوکل OData نیز پشتیبانی اولیه میشد که متاسفانه مایکروسافت در نسخه‌ی RC این پشتیبانی رو حذف کرد. شاید در نسخه‌های بعدی این قابلیت نیز اضافه بشه که به قدرتمندتر شدن Web API کمک می‌کنه.
ضمناً، پشتیبانی مایکروسافت از WCF REST API نیز به اتمام رسیده و پیشنهاد شده که از Web API استفاده کنید.
http://aspnet.codeplex.com/wikipage?title=WCF%20REST 
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت پنجم - امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor Server
در Blazor 8x می‌توان صفحات SSR ای را به همراه Blazor server islands و یا Blazor WASM islands داشت؛ یعنی یک کامپوننت Blazor Server که داخل یک صفحه‌ی معمولی SSR قرار گرفته و با سرور، ارتباط SiganlR برقرار می‌کند و یا یک کامپوننت Blazor WASM که در قسمتی از صفحه‌ی SSR درج شده و درون مرورگر کاربر اجرا می‌شود. به هر کدام از این‌ها یک «جزیره‌ی تعاملی» گفته می‌شود (interactive island). در این قسمت، نکات مرتبط با جزایر تعاملی Blazor Server را بررسی می‌کنیم.


بررسی یک مثال: تهیه یک برنامه‌ی Blazor 8x برای نمایش لیست محصولات، به همراه جزئیات آن‌ها

به لطف وجود SSR در Blazor 8x، می‌توان HTML نهایی کامپوننت‌ها و صفحات Blazor را همانند صفحات MVC و یا Razor pages، در سمت سرور تهیه و بازگشت داد. این خروجی در نهایت یک static HTML بیشتر نیست و گاهی از اوقات ما به بیش از یک خروجی ساده HTML ای نیاز داریم.
در این مثال که بر اساس قالب dotnet new blazor --interactivity Server تهیه می‌شود، قصد داریم موارد زیر را پیاده سازی کنیم:
- صفحه‌ای که یک لیست محصولات فرضی را نمایش می‌دهد : بر اساس SSR
- صفحه‌ای که جزئیات یک محصول را نمایش می‌دهد: بر اساس SSR
- دکمه‌ای در ذیل قسمت نمایش جزئیات یک محصول، برای دریافت و نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط: بر اساس Blazor server islands

یعنی تا جائیکه ممکن است قصد نداریم تمام صفحات و تمام قسمت‌های برنامه را با فعالسازی سراسری حالت تعاملی Blazor server که در قسمت‌های قبل در مورد آن توضیح داده شد، پیاده سازی کنیم. می‌خواهیم فقط قسمت کوچکی از این سناریو را که واقعا نیاز به یک چنین قابلیتی را دارد، توسط یک جزیره‌ی تعاملی Blazor server واقع شده‌ی در قسمتی از یک صفحه‌ی استاتیک SSR، مدیریت کنیم.


مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول

namespace BlazorDemoApp.Models;

public record Product
{
    public int Id { get; set; }
    public required string Title { get; set; }
    public required string Description { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }

    public List<int> Related { get; set; } = new();
}
در اینجا، هدف تعریف لیستی از محصولات فرضی است؛ به همراه خاصیتی که Id محصولات مشابه را نگهداری می‌کند (خاصیت Related).


سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات

چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی وجود داشته و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت.
در ادامه کدهای کامل سرویس Services\ProductStore.cs را مشاهده می‌کنید:
using BlazorDemoApp.Models;

namespace BlazorDemoApp.Services;

public interface IProductStore
{
    IList<Product> GetAllProducts();
    Product GetProduct(int id);
    IList<Product> GetRelatedProducts(int productId);
}

public class ProductStore : IProductStore
{
    private static readonly List<Product> ProductsDataSource =
        new()
        {
            new Product
            {
                Id = 1, Title = "Smart speaker", Price = 22m,
                Description =
                    "This smart speaker delivers excellent sound quality and comes with built-in voice control, offering an impressive music listening experience.",
                Related = new List<int> { 2, 3 },
            },
            new Product
            {
                Id = 2, Title = "Regular speaker", Price = 89m,
                Description =
                    "Enjoy room-filling sound with this regular speaker. With its slick design, it perfectly fits into any room in your house.",
                Related = new List<int> { 1, 3 },
            },
            new Product
            {
                Id = 3, Title = "Speaker cable", Price = 12m,
                Description =
                    "This high-quality speaker cable ensures a reliable and clear audio connection for your sound system.",
            },
        };

    public IList<Product> GetAllProducts() => ProductsDataSource;

    public Product GetProduct(int id) => ProductsDataSource.Single(p => p.Id == id);

    public IList<Product> GetRelatedProducts(int productId)
    {
        var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId);
        return ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id)).ToList();
    }
}
هدف از این سرویس، ارائه‌ی لیست تمام محصولات، دریافت اطلاعات یک محصول و همچنین یافتن لیست محصولات مشابه یک محصول خاص است.
این سرویس را باید در فایل Program.cs برنامه به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل‌های razor برنامه‌ی جاری قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();


تکمیل صفحه‌ی نمایش لیست محصولات

قصد داریم زمانیکه کاربر برای مثال به آدرس فرضی http://localhost:5136/products مراجعه کرد، با تصویر لیستی از محصولات مواجه شود:


کدهای این صفحه را که در فایل Components\Pages\Store\ProductsList.razor قرار می‌گیرند، در ادامه مشاهده می‌کنید:

@page "/Products"
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services

@inject IProductStore Store

@attribute [StreamRendering]

<h3>Products</h3>

@if (_products == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    @foreach (var item in _products)
    {
        <a href="/ProductDetails/@item.Id">
            <div>
                <div>
                    <h5>@item.Title</h5>
                </div>
                <div>
                    <h5>@item.Price.ToString("c")</h5>
                </div>
            </div>
        </a>
    }
}

@code {
    private IList<Product>? _products;

    protected override Task OnInitializedAsync() => GetProductsAsync();

    private async Task GetProductsAsync()
    {
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        _products = Store.GetAllProducts();
    }

}
توضیحات:
- جهت دسترسی به سرویس لیست محصولات، ابتدا سرویس IProductStore به این صفحه تزریق شده‌است.
- سپس در روال رویدادگردان آغازین OnInitializedAsync، کار دریافت اطلاعات و انتساب آن به لیستی، صورت گرفته‌است.
- در این متد جهت شبیه سازی یک عملیات async از یک Task.Delay استفاده شده‌است.
- چون این صفحه، یک صفحه‌ی SSR عادی است، بدون تعریف ویژگی StreamRendering در آن، پس از اجرای برنامه، هیچگاه قسمت loading که در حالت products == null_ قرار است ظاهر شود، نمایش داده نمی‌شود؛ چون در این حالت (حذف نوع رندر)، صفحه‌ی نهایی که به کاربر ارائه خواهد شد، یک صفحه‌ی استاتیک کاملا رندر شده‌ی در سمت سرور است و کاربر باید تا زمان پایان این رندر در سمت سرور، منتظر بماند و سپس صفحه‌ی نهایی را دریافت و مشاهده کند. در حالت Streaming rendering، ابتدا می‌توان یک قالب HTML ای را بازگشت داد و سپس مابقی محتوای آن‌را به محض آماده شدن در طی چند مرحله بازگشت داد.
- لینک‌های نمایش داده شده‌ی در اینجا، به صفحه‌ی ProductDetails اشاره می‌کنند که در آن، جزئیات محصول انتخابی نمایش داده می‌شوند.


تکمیل صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول


در صفحه‌ی کامپوننت Components\Pages\Store\ProductDetails.razor، کار نمایش جزئیات محصول انتخابی صورت می‌گیرد:

@page "/ProductDetails/{ProductId}"
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services

@inject IProductStore Store

@attribute [StreamRendering]

@if (_product == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    <div>
        <div>
            <h5>
                @_product.Title (@_product.Price.ToString("C"))
            </h5>
            <p>
                @_product.Description
            </p>
        </div>
        @if (_product.Related.Count > 0)
        {
            <div>
                <RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" />
            </div>
        }
    </div>
    <NavLink href="/Products">Back</NavLink>
}

@code {
    private Product? _product;

    [Parameter]
    public string? ProductId { get; set; }

    protected override Task OnInitializedAsync() => GetProductAsync();

    private async Task GetProductAsync()
    {
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate streaming rendering
        _product = Store.GetProduct(Convert.ToInt32(ProductId));
    }

}
توضیحات:
- باتوجه به نحوه‌ی تعریف مسیریابی این صفحه، پارامتر ProductId از طریق آدرسی مانند http://localhost:5136/ProductDetails/1 دریافت می‌شود.
- سپس این ProductId را در روال رخ‌دادگردان OnInitializedAsync، برای یافتن جزئیات محصول انتخابی از سرویس تزریقی IProductStore، بکار می‌گیریم.
- در اینجا نیز از Task.Delay برای شبیه سازی یک عملیات طولانی async مانند دریافت اطلاعات از یک بانک اطلاعاتی، کمک گرفته شده‌است.
- همچنین برای نمایش قسمت loading صفحه در حالت SSR، بازهم از StreamRendering استفاده کرده‌ایم.
- اگر دقت کرده باشید، ذیل تصویر اطلاعات محصول، دکمه‌ای نیز جهت بارگذاری اطلاعات محصولات مشابه، قرار دارد که ProductId محصول انتخابی را دریافت می‌کند:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" />
بنابراین در ادامه کامپوننت RelatedProducts فوق را تکمیل می‌کنیم.


تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط

در فایل Components\Pages\Store\RelatedProducts.razor، کار نمایش یک دکمه و سپس نمایش لیستی از محصولات مشابه، صورت می‌گیرد:
@using BlazorDemoApp.Models
@using BlazorDemoApp.Services
@inject IProductStore Store

<button @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button>

@if (_loadRelatedProducts)
{
    @if (_relatedProducts == null)
    {
        <p>Loading...</p>
    }
    else
    {
        <div>
            @foreach (var item in _relatedProducts)
            {
                <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                    <div>
                        <h5>@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5>
                    </div>
                </a>
            }
        </div>
    }
}

@code{

    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private bool _loadRelatedProducts;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    private async Task LoadRelatedProducts()
    {
        _loadRelatedProducts = true;
        await Task.Delay(1000); // Simulates asynchronous loading to demonstrate InteractiveServer mode
        _relatedProducts = Store.GetRelatedProducts(ProductId);
    }

}

تعاملی کردن کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه

مشکل! اگر در این حالت برنامه را اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی related products کلیک کنیم، هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد! یعنی روال رویدادگران LoadRelatedProducts اصلا اجرا نمی‌شود. علت اینجا است که صفحات SSR، در نهایت یک static HTML بیشتر نیستند و فاقد قابلیت‌های تعاملی، مانند واکنش نشان دادن به کلیک بر روی یک دکمه هستند.
محدودیتی که به همراه صفحات SSR وجود دارد این است: این نوع کامپوننت‌ها و صفحات فقط یکبار رندر می‌شوند و نه بیشتر. بله می‌توان بر روی آن‌ها ده‌ها دکمه، نوارهای لغزان، دراپ‌داون و غیره را قرار داد، اما ... نمی‌توان هیچگونه تعاملی را با آن‌ها داشت. کامپوننت نهایی رندر شده و نمایش داده شده، دیگر در هیچ‌جائی اجرا نمی‌شود. در این حالت است که می‌توان تصمیم گرفت که نیاز است قسمتی از این صفحه، تعاملی شود.
به همین جهت باید نحوه‌ی رندر کامپوننت RelatedProducts را به صورت یک جزیره‌ی تعاملی Blazor server درآورد تا رویداد منتسب به دکمه‌ی related products موجود در آن، پردازش شود. بنابراین به صفحه‌ی ProductDetails.razor مراجعه کرده و rendermode@ این کامپوننت را به صورت زیر به حالت InteractiveServer تغییر می‌دهیم:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" @rendermode="@InteractiveServer"/>
اکنون اگر برنامه را مجددا اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی نمایش محصولات مشابه قرار گرفته در ذیل جزئیات یک محصول کلیک کنیم، بدون مشکل کار می‌کند:


نحوه‌ی پردازش پشت صحنه‌ی این نوع صفحات هم جالب است. برای اینکار به برگه‌ی network مخصوص developer tools مرورگر مراجعه کرده و مراحل رسیدن به صفحه‌ی نمایش جزئیات محصول را طی می‌کنیم:


- اگر دقت کنید، جابجایی بین صفحات، با استفاده از fetch انجام شده؛ یعنی با اینکه این صفحات در اصل static HTML خالص هستند، اما ... کار full reload صفحه مانند ASP.NET Web forms قدیمی انجام نمی‌شود (و یا حتی برنامه‌های MVC و Razor pages) و نمایش صفحات، Ajax ای است و با fetch استاندارد آن صورت می‌گیرد تا هنوز هم حس و حال SPA بودن برنامه حفظ شود. همچنین اطلاعات DOM کل صفحه را هم به‌روز رسانی نمی‌کند؛ فقط موارد تغییر یافته در اینجا به روز رسانی خواهند شد.
این موارد توسط فایل blazor.web.js درج شده‌ی در کامپوننت آغازین App.razor، به صورت خودکار مدیریت می‌شوند:
<script src="_framework/blazor.web.js"></script>

به علاوه در این حالت ای‌جکسی fetch، کار دریافت مجدد فایل‌های استاتیک مرتبط یک صفحه، مانند فایل‌های js.، css.، تصاویر و غیره، مجددا انجام نمی‌شود که این مورد خود مزیتی است نسبت به حالت متداول برنامه‌های ASP.NET Core MVC و یا Razor pages. در حالت Blazor 8x SSR، فقط یک partial update از نوع Ajax ای انجام می‌شود.
به این قابلیت، enhanced navigation هم گفته می‌شود. برای مثال زمانیکه یک فرم SSR را در Blazor 8x به سمت سرور ارسال می‌کنیم، موقعیت scroll به صورت خودکار ذخیره و بازیابی می‌شود تا کاربر با یک full post back مواجه نشده و موقعیت جاری خود را در صفحه از دست ندهد (چنین ایده‌ای، یک زمانی در برنامه‌های ASP.NET Web forms هم برقرار بود و هست! به نظر مایکروسافت هنوز دلتنگ طراحی قدیمی ASP.NET Web forms است!).

- همچنین به محض نمایش صفحه‌ی جزئیات محصول، پس از پایان کار نمایش آن، یک اتصال وب‌سوکت هم برقرار شده که مرتبط با جزیره‌ی تعاملی Blazor server تعریف شده، یا همان کامپوننت RelatedProducts است.

- یک disconnect را هم در اینجا مشاهده می‌کنید. اگر به یک صفحه‌ی تعاملی مراجعه کنیم، همانطور که مشخص است، یک اتصال SignalR برقرار می‌شود (که به آن در اینجا circuit هم می‌گویند). اما اگر از این صفحه به سمت یک صفحه‌ی SSR حرکت کنیم، پس از نمایش آن صفحه، اتصال SignalR قبلی که دیگر نیازی به آن نیست، بسته خواهد شد تا منابع سمت سرور، رها شوند.


در حین disconnect، شماره ID اتصال SignalR ای که دیگر به آن نیازی نیست، به برنامه ارسال می‌شود تا به صورت خودکار در سمت سرور بسته شود. تمام این موارد توسط blazor.web.js فریم‌ورک، مدیریت می‌شوند.
در این تصویر ابتدا به آدرس http://localhost:5136/ProductDetails/1 مراجعه کرده‌ایم که سبب برقراری اتصال یک وب‌سوکت شده‌است. سپس با کلیک بر روی دکمه‌ی back، به صفحه‌ی SSR مشاهده‌ی لیست محصولات برگشته‌ایم. در این حالت، دستور قطع اتصال SignalR قبلی صادر شده‌است.


نحوه‌ی مدیریت Pre-rendering در جزایر تعاملی Blazor 8x

به صورت پیش‌فرض زمانیکه از حالت رندر InteractiveServer استفاده می‌کنیم، قابلیت pre-rendering آن نیز فعال است. یعنی ابتدا حداقل قالب و قسمت‌های ثابت کامپوننت، در سمت سرور پردازش و رندر شده و سپس به سمت کلاینت ارسال می‌شوند. در این حالت کاربر، تجربه‌ی کاربری روان‌تری را شاهد خواهد بود؛ چون برای مدتی نباید منتظر آماده شدن کل UI مرتبط باشد و حداقل، قسمت‌هایی از صفحه که تعاملی نیستند، قابل دسترسی و مشاهده هستند.
اگر به هر دلیلی نیاز به غیرفعال کردن این قابلیت را دارید، باید به صورت زیر عمل کرد:
<RelatedProducts ProductId="Convert.ToInt32(ProductId)" @rendermode="@(new InteractiveServerRenderMode(false))"/>
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، در حین نمایش صفحه‌ی اصلی در برگیرنده‌ی از نوع SSR، فقط جای این کامپوننت در صفحه مشخص می‌شود و پس از برقراری اتصال با سرور از طریق اتصال SignalR، شاهد UI کامپوننت RelatedProducts خواهیم بود، که نسبت به قبل، وقفه‌ای را سبب خواهد شد.

نحوه‌ی تعریف خواص استاتیک InteractiveServer بکار گرفته شده و یا کلاس InteractiveServerRenderMode را در ادامه مشاهده می‌کنید. جهت سهولت تعریف این موارد، سطر زیر که یک using static است، به فایل Imports.razor_ اضافه شده‌است:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode

public static class RenderMode
  {
    public static InteractiveServerRenderMode InteractiveServer { get; } = new InteractiveServerRenderMode();

    public static InteractiveWebAssemblyRenderMode InteractiveWebAssembly { get; } = new InteractiveWebAssemblyRenderMode();

    public static InteractiveAutoRenderMode InteractiveAuto { get; } = new InteractiveAutoRenderMode();
  }


public class InteractiveServerRenderMode : IComponentRenderMode
  {
    public InteractiveServerRenderMode()
      : this(true)
    {
    }

    public InteractiveServerRenderMode(bool prerender) => this.Prerender = prerender;

    public bool Prerender { get; }
  }


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-Server-Normal.zip  
مطالب
ASP.NET Web API - قسمت اول
بخش هایی از کتاب "مرجع کامل ASP.NET MVC (با پوشش کامل ASP.NET MVC 4)"
ترجمه و تالیف: بهروز راد
وضعیت: در دست چاپ


Web API چیست؟

Web API، نوع قالب جدیدی برای پروژه‌های مبتنی بر وب در NET. است که بر مبنای اصول و الگوهای موجود در ASP.NET MVC ساخته شده است و همراه با ASP.NET MVC 4 وجود دارد. Web API توسعه گران را قادر می‌سازد تا با استفاده از یک الگوی ساده که در Controllerها پیاده سازی می‌شود، وب سرویس‌های مبتنی بر پروتوکل HTTP را با کدها و تنظیمات کم ایجاد کنند. این سبک جدید برای ایجاد وب سرویس ها، می‌تواند در انواع پروژه‌های NET. مانند ASP.NET MVC، ASP.NET Web Forms، Windows Application و ... استفاده شود.
یک سوال کاملاً منطقی در اینجا به وجود می‌آید. چرا نیاز به بستری جدید برای ایجاد وب سرویس داریم؟ آیا در حال حاضر مایکروسافت بستری محبوب و فراگیر برای توسعه‌ی وب سرویس هایی که بتوانند با پروتوکل SOAP تعامل داشته باشند در اختیار ندارد؟ مگر وب سرویس‌های ASMX از زمان معرفی ASP.NET وجود نداشته اند؟ آیا تکنولوژی WCF مایکروسافت، بیشترین انعطاف پذیری و قدرت را برای تولید وب سرویس‌ها در اختیار قرار نمی‌دهد؟ وب سرویس‌ها جایگاه خود را یافته اند و توسعه گران با تکنولوژی‌های موجود به خوبی آنها را پیاده سازی و درک می‌کنند. چرا Web API؟

چرا Web Api؟
برای پاسخ به این سوال، باید برخی مشکلات را بررسی کنیم و ببینیم ابزارهای موجود چه راه حلی برای آنها در نظر گرفته اند. اگر با گزینه هایی که در ادامه می‌آیند موافق هستید، خواندن این مطلب را ادامه دهید، و اگر اعتقادی به آنها ندارید، پس نیازهای شما به خوبی با بسترهای موجود پاسخ داده می‌شوند.
  • من معتقد هستم که راه بهتری برای ایجاد وب سرویس‌ها وجود دارد.
  • من معتقد هستم که روش‌های ساده‌تری برای ایجاد وب سرویس‌ها وجود دارد و WCF بیش از حد پیچیده است.
  • من معتقد هستم که تکنولوژی‌های پایه‌ی وب مانند اَفعال GET، POST، PUT و DELETE برای انجام اَعمال مختلف توسط وب سرویس‌ها کافی هستند.
اگر همچنان در حال خواندن این مطلب هستید، توضیحات خود را با شرح تفاوت میان Web API و تکنولوژی‌های دیگر هم حوزه‌ی آن ادامه می‌دهیم و خواهید دید که استفاده از Web API چقدر آسان است.

تفاوت Web API و WCF
وب سرویس‌های ASMX تا چندین سال، انتخاب اول برای ایجاد وب سرویس‌های مبتنی بر پروتوکل SOAP با استفاده از پروتوکل HTTP بودند. وب سرویس‌های ASMX، از وب سرویس‌های ساده که نیاز به قابلیت تعامل پایین داشتند و در نتیجه به پروتوکل SOAP نیز وابسته نبودند پشتیبانی نمی‌کردند. WCF جای وب سرویس‌های ASMX را گرفت و خود را به عنوان آخرین و بهترین روش برای ایجاد وب سرویس‌ها در بستر NET. معرفی کرد. نمونه ای از یک سرویس WCF بر مبنای پروتوکل HTTP در NET. به صورت ذیل است.
[ServiceContract]
public interface IService1                       
{
    [OperationContract]                                 
    string GetData(int value);
    [OperationContract]
    CompositeType GetDataUsingDataContract(CompositeType composite);
}
...
public class Service1 : IService1                         
{
    public string GetData(int value)
    {
        return string.Format("You entered: {0}", value);
    }

    public CompositeType GetDataUsingDataContract(CompositeType composite)
    {
        if (composite == null)
        {
            throw new ArgumentNullException("composite");
        }
        if (composite.BoolValue)
        {
            composite.StringValue += "Suffix";
        }
        return composite;
    }
}
در WCF، پایه و اساس وب سرویس را یک interface تشکیل می‌دهد. در حقیقت اجزای وب سرویس را باید در یک interface تعریف کرد. هر یک از متدهای وب سرویس در interface تعریف شده که صفت OperationContract برای آنها در نظر گرفته شده باشد، به عنوان یکی از اَعمال و متدهای قابل فراخوانی توسط استفاده کننده از وب سرویس در دسترس هستند. سپس کلاسی باید ایجاد کرد که interface ایجاد شده را پیاده سازی می‌کند. در قسمت بعد، با مفاهیم پایه‌ی Web API و برخی کاربردهای آن در محیط ASP.NET MVC آشنا می‌شوید.

نتیجه گیری
Web API، یک روش جدید و آسان برای ایجاد وب سرویس ها، بر مبنای مفاهیم آشنای ASP.NET MVC و پایه‌ی وب است. از این روش می‌توان در انواع پروژه‌های NET. استفاده کرد.
مطالب
استفاده از چند Routing در یک پروژه ASP.NET MVC بدون درد و خونریزی

کار کردن با مسیریابی برای یک پروژه ساده ، نیاز به طراحی پیچیده ندارد. مسیریابی پیش فرض موجود در فایل RoutConfig.cs برای کارهای ابتدایی کافیست. اما اگر کمی کار پیچیده شود و صفحات مختلفی با منطق‌های متفاوتی ایجاد کنیم، ممکن است با مشکل روبرو شویم. در MVC5 به کمک دخالت ویژگی‌ها در مسیریابی، کار ساده شده است اما در MVC4 و قبل از آن چه باید کرد؟ پیش از بسط مساله، ابتدا این سوال را پاسخ میدهیم که چگونه صفحه‌ی start پروژه انتخاب میشود؟ 

مسیریابی پیش فرض یک پروژه MVC به شکل زیر است : 

routes.MapRoute(
           name: "Default",
           url: "{controller}/{action}/{id}",
           defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
       );

وقتی یک پروژه MVC را بررسی کنید، مشاهده می‌کنید که در شاخه‌ی اصلی آن، فایل index یا default وجود ندارد و اصولا منطق کار با اکشن‌ها و صدا زدن آنها و دیدن پاسخ‌ها توسط View، این اتفاق را توجیه میکند. پس وقتی درخواستی به سمت شاخه‌ی اصلی ما فرستاده میشود، مسیریابی وارد عمل می‌شود. وقتی پروژه را اجرا میکنید، متد RegisterRoutes از شیءایی که از کلاس RoutingConfig.cs ساخته شده (به فایل global.asax نگاه کنید) فراخوانی می‌شود و شیء Routes از " قالب آدرس " هایی که ما تعیین کرده ایم پُر می‌شود. بخشی از فایل RoutConfig.cs را در تصویر زیر می‌بینیم. 

به Url کد فوق نگاه کنید که در حقیقت آدرسی نسبی است. آدرس ما به طور کامل به شکل زیر قابل تعریف است: 

http://mydomain.com/{controller}/{action}/{id}

واضح است که درخواست اولیه به سایت ما دارای بخش‌های controller و action و بخش اختیاری id نیست. پس به شکل پیشفرض بر اساس آنچه در جلوی خصوصیت defaults نوشته شده است، فراخوانی خواهد شد. یعنی اکشن Index از داخل کنترلر Home صدا زده می‌شود و چون id نداریم، هیچ نوع id به متد (اکشن) index ارسال نخواهد شد.

یک روتینگ دیگر به شکل زیر در بالای کد فوق اضافه کنید : 

routes.MapRoute(
          name: "Default1",
          url: "{controller}/{action}/{id}",
          defaults: new { controller = "News", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
      );

حتما متوجه شدید که اینبار با اجرای پروژه، متد(اکشن) Index از کنترلر News فراخوانی خواهد شد. در حقیقت اولین روتینگ ساخته شده همان چیزیست که Asp.NET MVC پس از دریافت ریکوئست به آن رجوع میکند. دقت کنید که مقدار name در دو MapRouting فوق متفاوت است. 

اما این اسم‌ها(name ها) به چه دردی می‌خورند؟

 قبل از توضیح در این مورد، default1 را از پروژه حذف میکنیم و با همان MapRouting پیش فرض به کار خود ادامه می‌دهیم. ابتدا مروری بر عملکرد MapRouting انجام میدهیم. 

همانطور که می‌دانید برای ایجاد یک لینک از طریق ویوی Razor از چیزی شبیه دستور زیر می‌توانیم استفاده کنیم: 

<a href="@Url.Action("post", "News", new { id = @item.PostName }, null)"> @item.PostTitle </a>

فرض کنید یک سایت خبری داریم و گروه‌های مختلف آن شامل مطالب متفاوتی هستند. کنترلری به نام News ایجاد کرده‌ایم، که دارای یک اکشن به نام post است که نام مطلب را دریافت کرده و یک View به ما برمی‌گرداند. بخش هایی از صفحه اول را در تصاویر زیر می‌بینید. تصویر آخر، بخش پایین صفحه اخبار است، که بوسیله لینک (لینک های) موجود صفحات جابجا میشوند. 

وقتی کد فوق در یک صفحه فراخوانی میشود، کالکشن Routes بررسی می‌شود و لینک مورد نظر، با توجه به ورودی‌های Url.Action ساخته می‌شود. ما یک MapRouting به نام Default در کالکشن Routes داریم، پس Url.Action لینک زیر را می‌سازد: 

http://mydomain.com/news/post/نام-مقاله

استفاده از MapRouting مثل یک جعبه است که ورودی آن مقادیر موجود در Url.Action می‌باشد و آنچه به ما بر می‌گرداند یک آدرس برای فراخوانی اکشن مورد نیاز است. (آخرین پارامتر، null قرار داده شده که برای تعیین نوع پروتکل استفاده میشود که http یا https میتواند باشد.)

برای فراخوانی صفحه‌ی اخبار (لیست اخبار) می‌توانید دستور زیر را بنویسید : 

@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})

این دستور تگ anchor را نیز می‌سازد و به کمک MapRouting  آدرسی شبیه آدرس زیر را به ما بر می‌گرداند. (به تفاوت دو دستور دقت کنید): 

<a href="/News">اخبار</a>

واضح است که چون MapRouting یک حالت پیش فرض درونی دارد که دارای اکشن دیفالت index است، پس ActionLink اگر ببیند لینکش در صفحه قرار است به شکل /news/index تعریف شود خود بخود بخش index را حذف میکند.

فرض کنید بعد از کلیک روی لینک فوق، اکشن index ، یک آبجکتِ لیستی با 10 خبر آخر، ایجاد میکند. پس ما میخواهیم قابلیت صفحه بندی را برای لیست اخبار فعال کنیم و در هر صفحه 10 مطلب را نمایش دهیم. مشکل از همینجا آغاز میشود. MapRouting فعلی جوابگوی ما نخواهد بود و آدرس را به شکل زیر نمایش میدهد. 

<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>

و آنچه ما در View نوشته‌ایم چیزی شبیه کد زیر است :

@Html.ActionLink("صفحه بعد", "index", "News", new { pid = …. }, null)

مشکلی در ارجاع به صفحات وجود ندارد و با کلیک روی لینک "صفحه بعد" مقدار عدد 2 به اکشن index ارسال میشود و اگر کد نویسی را برای take و skip کردن لیست، درست انجام شده باشد، نتیجه مورد نظر نمایش داده خواهد شد. اما آدرس فوق آدرس زیبایی نیست. اولین فکری که به ذهن برنامه نویس میرسد، ایجاد یک مسیریابی دیگر است. فکر درستیست؛ اما اگر چند بار دیگر این اتفاق بیفتد و در بخش هایی از برنامه نیاز به روتینگ پیدا کنید و روتینگ‌های جدید ایجاد کنید متوجه خواهید شد که مدیریت این MapRouting ‌ها کار خسته کننده و طاقت فرسایی خواهد شد، مخصوصا اگر بدانید که فقط مجاز به استفاده از یک  پارامتر optional در هر MapRouting هستید! دست شما کاملا بسته است. لینک‌های بالای سایت را اصلاح میکنید ولی لینک‌های پایین سایت خراب میشوند و بالعکس.

به هر حال MapRouting زیر را به RoutConfig.cs اضافه میکنیم : 

           routes.MapRoute("PostPaging", "{controller}/{action}/{id}/{pid}",
            defaults: new
            {
                controller = "News",
                action = "Index",
                id = "all",
                pid = UrlParameter.Optional

            }
            );
-  اسم این MapRouting ، دیگر Default نیست.
-  یک پارامتر pid اضافه‌تر از MapRouting اولی دارد.
-   pid به عنوان  یک پارامتر اختیاری تعریف شده است، پس "قالب آدرس" بسیار شبیه مپ روتینگ قبلی است.
-  مقدار id اختیاری نیست، چون قرار است در آینده بتوانیم گروه‌های مختلف موجود در بخش اخبار را صفحه بندی کنیم و قرار نیست پشت سر هم MapRouting ایجاد کنیم و کافیست به جای id اسم گروه را بنویسیم. در حالتیکه اسمی از گروه درلینکهایمان نبرده باشیم به شکل پیشفرض all قرار داده میشود که یعنی کل اخبار مد نظر است. (در اکشن مربوطه باید این تصمیمات را لحاظ کنیم)
-  حتما این MapRouting را بعد از MapRouting اولیه بنویسید، کمی پیشتر، علت این امر توضیح داده شد و گفته شد اولین چیزی که MVC پس از درخواست ما میبیند به عنوان Routing بررسی می‌کند (درخواست اولیه) و چون ساختار  MapRouting فوق تا اندازه ای شبیه ساختار Default MapRouting است ممکن است با فراخوانی سایت مشکل ایجاد شود.
- میتوانید MapRouting
را کمی خاص‌تر هم بنویسیم : 
routes.MapRoute("NewsPaging", "News/index/{id}/{pid}",
            defaults: new
            {
                controller = "News",
                action = "Index",
                id = "all",
                pid = UrlParameter.Optional
            }
            );
اینکار بستگی به پروژه‌ی شما دارد، مپ روتینگ فوق این مزیت را دارد که با مپ روتینگ‌های دیگر به سختی قاطی میشود! یعنی حتا اگر قبل از مپ روتینگ دیفالت نوشته شود برنامه با مشکل مواجه نخواهد شد، چون اصلا شکل درخواست اولیه به سایت، چیزی شبیه این آدرس نیست. اما خاص بودن آن و همچنین نوع بهره گیری از آن با کمک Action یا ActioLink شاید شما را سردرگم خواهد کند.  
اما مشکل این MapRouting ‌ها چیست؟
درخواست به سایت آمده و قرار است سایت بارگذاری شود؛ ترتیب زیر در شیء routes ثبت شده است :  

در صفحه اول ما لینکی به شکل زیر گذاشته ایم : 
@Html.ActionLink("اخبار", "Index", "News", null, new { @class="btn btn-success"})
مشکلی پیش نخواهد آمد. روند فوق تکرار میشود و ActionLink برای ساختن لینک نهایی از MapRouting اول استفاده میکند (بدون اینکه به MapRouting دوم نگاه کند).

در صفحه اخبار، لینک "صفحه بعد" وجود دارد ، آیا این لینک به شکل صحیح نمایش داده میشود؟ خیر! نتیجه کار را ببینید : 
<a href="/News/index?pid=2">صفحه بعد</a>
 علت واضح است، ActionLink اصلا MapRouting دومی را نمی‌بیند و با همان MapRouting اولی لینک فوق را ساخته است. جای MapRouting ‌ها را عوض کنیم؟ مطمئنید با اینکار درخواست مربوط به صفحه اول شما سلامت به مقصد میرسد؟ مطمئنید با اینکار بقیه Action ‌ها و ActionLink ‌های موجود در صفحه اول شما به درستی تبدیل میشوند؟
به نظر میرسد یک طرح دقیق برای آدرس دهی شاید این مسائل را حل کند ولی نه وقت داریم و نه اعصاب. 


دقت کنید ما برای کار با روتینگ با دو مساله مواجه هستیم :
1. ساخته شدن لینک‌ها توسط هلپر‌ها (که از مپ روتینگ‌های ثبت شده ما پیروی میکند)
2. واکنش پروژه به درخواست‌های دریافتی و هدایت آن به اکشن‌های مورد نظر که کاملا به ترتیب ثبت مپ روتینگ‌ها در کالکشن Routes بستگی دارد .


 خوشبختانه یک هلپر به شکل زیر در MVC وجود دارد : 
 @Html.RouteLink("صفحه بعد", "PostPaging", new { action = "cat", controller = "News", id =. .., pid = ...})
مقدار اول متن لینک، مقدار دوم نام MapRouting ،مقدار سوم یک آبجکت است که نوع اکشن و کنترلر و پارامترهای مورد نظر MapRouting را تعیین میکند. به همین سادگی! این پاسخ به همان سوالیست که در ابتدای مقاله مطرح شد. "نام گذاری مپ روتینگ‌ها به چه درد میخورد؟"
نتیجه برای لینک موجود در صفحه اخبار چیزی شبیه شکل زیر خواهد شد :
<a href="/News/cat/all/2">صفحه بعد</a>
چند شکل دیگر از این هلپر را ببینید : 
@Html.RouteLink("اخبار", "Default", new { controller = "news" })

@Html.RouteLink("درباره ما", "pages", new RouteValueDictionary(new { controller="Page", action="Index", pagename="درباره-ما"}), new Dictionary<string, Object> { { "data-toggle", "popover" }, { "data-placement", "top" } })

همانطور که میبینید در RoutLink اولی، اخبار را به کمک MapRouting با نام default بازنویسی میکنیم و نتیجه چیزی شبیه کد زیر خواهد شد : 

<a href="/News">اخبار</a>

در RoutLink دومی اولا از یک RoutValueDictionary به جای یک آبجکت ساده استفاده کرده ایم و مقادیر را به شکل فوق به کنترلر و اکشن و ...نسبت داده ایم ثانیا برای بخش HTML نیز پراپرتی‌ها را به کمک یک دیکشنری ارسال میکنیم، به خاطر وجود "-" در یکی از خواص، راه دیگری غیر از اینکار نداریم.

اما دقت کنید که از یک MapRouting جدید استفاده کردیم که نامش pages است، 

 این MapRoutnig را قبل از دیگر Routing ‌ها می‌نویسیم؟ وسط دو MapRouting قبلی مینویسیم؟ آخر MapRouting ‌ها مینویسیم؟ آیا فرقی میکند؟ اگر سریع بگوییم خــیر! اشتباه کرده ایم. واقعا فرق میکند.

دقت کنید موضوع MapRouting فقط ایجاد یک لینک‌تر و تمیز نیست؛ RoutLink یک لینک تمیز بر اساس مپ روتینگی که نامش برده شده ایجاد میکند اما تضمین نمیکند که با کلیک بر روی لینک به هدف برسیم و به خطای 404 برخورد نکنیم! اگر روی لینک کلیک کنید آدرس شروع به تفسیر شدن میکند و این تفسیر اصلا ربطی به نامی که به RoutLink داده ایم ندارد و ترتیب موجود در کالکشن ایجاد شده در RoutConfig تعیین کننده است.(آبجکت Routes ) اگر MapRouting فوق را در انتهای بقیه بگذاریم صفحه اول لود میشود ولی با کلیک روی "درباره ما" صفحه پیغام خطا خواهد داد.
 باید به یاد داشته باشیم برای اجرای درخواست (کلیک روی لینک)، آنچه برای ASP.NET MVC اهمیت دارد، ترتیب قرار گیری MapRouting ‌ها در RouteRegister است  و ما به کمک RoutLink تنها مشکل ساخت لینک‌ها بر اساس قالب MapRouting مورد نظرمان را حل کردیم و این به ما تضمینی برای هدایت آن لینک به مکان درست را نخواهد داد. 

اگر ترتیب به شکل زیر باشد :

1
2
3
باشد. درخواست اولیه برای بالا آمدن سایت به مشکل برخورد نمی‌کند چون همان مپ روتینگ 1 اجرا میشود. اما مشکل فوق به وجود خواهد آمد و خطای 404 با کلیک بر روی "درباره ما" نمایش داده خواهد شد چون با کلیک روی "درباره ما" مپ روتینگ شماره 1 وارد عمل میشود.

اگر ترتیب به شکل زیر باشد :

3
2
1
آیا اصلا صفحه اول سالم لود خواهد شد؟ خیر! درخواست نسبی " / " (یا به طور کامل http://mydomain.com ) شماره 3 را به خیر پشت سر میگذارد، چون اصلا چیزی به نام page در آدرس وجود ندارد که از این MapRouting بخواهد پیروی کند. اما در شماره 2 گیر می‌افتد چون این فرمت را حفظ کرده است :
"{controller}/{action}/{id}/{pid}"
Pid که اختیاریست (بر اساس قوانین تعریف شده در مپ روتینگ شماره 2) بقیه موارد نیز حالت دیفالت دارند، یعنی اگر تعریف نشده باشند (مثل همین درخواست) خودبخود جایگذاری میشوند. پس به طور کلی صفحه اول ما تغییر می‌کند و اکشن index از کنترلر Home اجرا نمیشود و به جایش اکشن Index از کنترلر News اجرا میشود و صفحه اول را از دست میدهیم و صفحه اخبار را میبینیم! نتیجه اینکه نباید هرگز 2 را قبل از 1 قرار دهیم.
اگر ترتیب به شکل زیر باشد :
3
1
2
این همان چیزیست که مد نظر ماست. اولا 1 قبل از 2 است و صفحه اول برای لود شدن به مشکل برخورد نمیکند.
ثانیا وقتی روی "درباره ما" کلیک میکنیم همان شماره 3 فراخوانی میشود و بقیه مپ روتینگ‌ها اعمال نمیشوند.

تنظیم این مقاله با هدف آموزش صورت گرفته است.  حتما با تفکر و به خاطر سپردن نکات با طرح ریزی ساختار صفحات به کمک کمترین تعداد MapRouting  به بهترین نتایج خواهیم رسید. 

مطالب
استفاده از LocalDb در IIS، قسمت دوم: مالکیت وهله ها
در قسمت قبلی این مقاله گفتیم که دو خاصیت از LocalDb هنگام استفاده از Full IIS باعث بروز خطا می‌شوند:

  • LocalDb نیاز دارد که پروفایل کاربر بارگذاری شده باشد
  • بصورت پیش فرض وهله LocalDb متعلق به یک کاربر بوده، و خصوصی است

در قسمت قبل دیدیم چگونه باید پروفایل کاربر را بدرستی بارگذاری کنیم. در این مقاله به مالکیت وهله‌ها (instance ownership) می‌پردازیم.


مشکل وهله خصوصی

در پایان قسمت قبلی، اپلیکیشن وب را در این حالت رها کردیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید با خطای زیر مواجه هستیم:

System.Data.SqlClient.SqlException: Cannot open database "OldFashionedDB" requested by the login. The login failed.
Login failed for user 'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0'. 

این بار پیغام خطا واضح و روشن است. LocalDb با موفقیت اجرا شده و اپلیکیشن وب هم توانسته به آن وصل شود، اما این کانکشن سپس قطع شده چرا که دسترسی به وهله جاری وجود نداشته است. اکانت ApplicationPoolIdentity (در اینجا IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0) نتوانسته به دیتابیس LocalDb وارد شود، چرا که دیتابیس مورد نظر در رشته اتصال اپلیکیشن (OldFashionedDB) وجود ندارد. عجیب است، چرا که وصل شدن به همین دیتابیس با رشته اتصال جاری در ویژوال استودیو با موفقیت انجام می‌شود.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید از ابزار SQL Server Object Explorer استفاده شده است. این ابزار توسط SQL Server Data Tools معرفی شد و در نسخه‌های بعدی ویژوال استودیو هم وجود دارد و توسعه یافته است. چطور ممکن است ویژوال استودیو براحتی بتواند به دیتابیس وصل شود، اما اپلیکیشن وب ما با همان رشته اتصال نمی‌تواند دیتابیس را باز کند؟ در هر دو صورت رشته اتصال ما بدین شکل است:

Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پاسخ این است که در اینجا، دو وهله از LocalDb وجود دارد. بر خلاف وهله‌های SQL Server Express که بعنوان سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند، وهله‌های LocalDb بصورت پروسس‌های کاربری (user processes) اجرا می‌شوند. هنگامی که کاربران مختلفی سعی می‌کنند به LocalDb متصل شوند، برای هر کدام از آنها پروسس‌های مجزایی اجرا خواهد شد. هنگامی که در ویژوال استودیو به localdb)\v11.0) وصل می‌شویم، وهله ای از LocalDb ساخته شده و در حساب کاربری ویندوز جاری اجرا می‌شود. اما هنگامی که اپلیکیشن وب ما در IIS می‌خواهد به همین دیتابیس وصل شود، وهله دیگری ساخته شده و در ApplicationPoolIdentity اجرا می‌شود. گرچه ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو از یک رشته اتصال استفاده می‌کنند، اما در عمل هر کدام به وهله‌های متفاوتی از LocalDb دسترسی پیدا خواهند کرد. پس مسلما دیتابیسی که توسط وهله ای در ویژوال استودیو ساخته شده است، برای اپلیکیشن وب ما در IIS در دسترس نخواهد بود.

یک مقایسه خوب از این وضعیت، پوشه My Documents در ویندوز است. فرض کنید در ویژوال استودیو کدی بنویسیم که در این پوشه یک فایل جدید می‌سازد. حال اگر با حساب کاربری دیگری وارد ویندوز شویم و به پوشه My Documents برویم این فایل را نخواهیم یافت. چرا که پوشه My Documents برای هر کاربر متفاوت است. بهمین شکل، وهله‌های LocalDb برای هر کاربر متفاوت است و به پروسس‌ها و دیتابیس‌های مختلفی اشاره می‌کنند.

به همین دلیل است که اپلیکیشن وب ما می‌تواند بدون هیچ مشکلی روی IIS Express اجرا شود و دیتابیس را باز کند. چرا که IIS Express درست مانند LocalDb یک پروسس کاربری است. IIS Express توسط ویژوال استودیو راه اندازی می‌شود و روی حساب کاربری جاری اجرا می‌گردد، پس پروسس آن با پروسس خود ویژوال استودیو یکسان خواهد بود و هر دو زیر یک اکانت کاربری اجرا خواهند شد.


راه حل ها

درک ماهیت مشکل جاری، راه حال‌های مختلفی را برای رفع آن بدست می‌دهد. از آنجا که هر راه حل مزایا و معایب خود را دارد، بجای معرفی یک راه حال واحد چند راهکار را بررسی می‌کنیم.


رویکرد 1: اجرای IIS روی کاربر جاری ویندوز

اگر مشکل، حساب‌های کاربری مختلف است، چرا خود IIS را روی کاربر جاری اجرا نکنیم؟ در این صورت ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو به یک وهله از LocalDb وصل خواهند شد و همه چیز بدرستی کار خواهد کرد. ایجاد تغییرات لازم نسبتا ساده است. IIS را اجرا کنید و Application Pool مناسب را انتخاب کنید، یعنی همان گزینه که برای اپلیکیشن شما استفاده می‌شود.

قسمت Advanced Settings را باز کنید:

روی دکمه سه نقطه کنار خاصیت Identity کلیک کنید تا پنجره Application Pool Identity باز شود:

در این قسمت می‌توانید از حساب کاربری جاری استفاده کنید. روی دکمه Set کلیک کنید و نام کاربری و رمز عبور خود را وارد نمایید. حال اگر اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید، همه چیز باید بدرستی اجرا شود.

خوب، معایب این رویکرد چیست؟ مسلما اجرای اپلیکیشن وب روی اکانت کاربری جاری، ریسک‌های امنیتی متعددی را معرفی می‌کند. اگر کسی بتواند اپلیکیشن وب ما را هک کند، به تمام منابع سیستم که اکانت کاربری جاری به آنها دسترسی دارد، دسترسی خواهد داشت. اما اجرای اپلیکیشن مورد نظر روی ApplicationPoolIdentity امنیت بیشتری را ارائه می‌کند، چرا که اکانت‌های ApplicationPoolIdentity دسترسی بسیار محدود‌تری به منابع سیستم محلی دارند. بنابراین استفاده از این روش بطور کلی توصیه نمی‌شود، اما در سناریو‌های خاصی با در نظر داشتن ریسک‌های امنیتی می‌تواند رویکرد خوبی باشد.


رویکرد 2: استفاده از وهله مشترک

یک راه حال دیگر استفاده از قابلیت instance sharing است. این قابلیت به ما این امکان را می‌دهد تا یک وهله LocalDb را بین کاربران یک سیستم به اشتراک بگذاریم. وهله به اشتراک گذاشته شده، توسط یک نام عمومی (public name) قابل دسترسی خواهد بود.

ساده‌ترین راه برای به اشتراک گذاشتن وهله‌های LocalDb استفاده از ابزار SqlLocalDB.exe است. بدین منظور Command Prompt را بعنوان مدیر سیستم باز کنید و فرمان زیر را اجرا نمایید:

sqllocaldb share v11.0 IIS_DB
این فرمان وهله خصوصی LocalDb را با نام عمومی IIS_DB به اشتراک می‌گذارد. حال تمام کاربران سیستم می‌توانند با آدرس localdb)\.\IIS_DB) به این وهله وصل شوند. این فرمت آدرس دهی سرور دیتابیس، مشخص می‌کند که از یک وهله shared استفاده می‌کنیم. رشته اتصال جدید مانند لیست زیر خواهد بود:

Data Source=(localdb)\.\IIS_DB;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پیش از آنکه اپلیکیشن وب ما بتواند به این وهله متصل شود، باید لاگین‌های مورد نیاز برای ApplicationPoolIdentity را ایجاد کنیم. راه اندازی وهله ساده است، کافی است دیتابیس را در SQL Server Object Explorer باز کنید. این کار اتصالی به دیتابیس برقرار می‌کند و آن را زنده نگاه می‌دارد. برای ایجاد لاگین مورد نظر، می‌توانیم در SQL Server Object Explorer یک کوئری اجرا کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

اسکریپت بالا به اکانت ApplicationPoolIdentity سطح دسترسی کامل می‌دهد. در صورت امکان بهتر است از سطوح دسترسی محدود‌تری استفاده کنید، مثلا دسترسی به دیتابیس یا جداولی مشخص. حالا می‌توانید اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید و همه چیز بدون خطا باید کار کند.

معایب این روش چیست؟ مشکل اصلی در این رویکرد این است که پیش از آنکه اپلیکیشن ما بتواند به وهله مشترک دسترسی داشته باشد، باید وهله مورد نظر را راه اندازی و اجرا کنیم. بدین منظور، حساب کاربری ویندوزی که مالکیت وهله را دارد باید به آن وصل شود و کانکشن را زنده نگه دارد، در غیر اینصورت وهله LocalDb قابل دسترسی نخواهد بود.


رویکرد 3: استفاده از SQL Server Express

از آنجا که نسخه کامل SQL Server Express بعنوان یک سرویس ویندوزی اجرا می‌شود، شاید بهترین راه استفاده از همین روش باشد. کافی است یک نسخه از SQL Server Express را نصب کنیم، دیتابیس مورد نظر را در آن بسازیم و سپس به آن متصل شویم. برای این کار حتی می‌توانید از ابزار جدید SQL Server Data Tools استفاده کنید، چرا که با تمام نسخه‌های SQL Server سازگار است. در صورت استفاده از نسخه‌های کامل تر، رشته اتصال ما بدین شکل تغییر خواهد کرد:

Data Source=.\SQLEXPRESS;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True
مسلما در این صورت نیز، لازم است اطمینان حاصل کنیم که ApplicationPoolIdentity به وهله SQL Server Express دسترسی کافی دارد. برای این کار می‌توانیم از اسکریپت قبلی استفاده کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

حال اجرای مجدد اپلیکیشن باید با موفقیت انجام شود. استفاده از این روش مسلما امکان استفاده از LocalDb را از ما می‌گیرد. ناگفته نماند که وهله‌های SQL Server Express همیشه در حال اجرا خواهند بود چرا که بصورت سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند. همچنین استفاده از این روش ممکن است شما را با مشکلاتی هم مواجه کند. مثلا خرابی رجیستری ویندوز می‌تواند SQL Server Express را از کار بیاندازد و مواردی از این دست. راهکار‌های دیگری هم وجود دارند که در این مقاله به آنها نپرداختیم. مثلا می‌توانید از AttachDbFilename استفاده کنید یا از اسکریپت‌های T-SQL برای استفاده از وهله خصوصی ASP.NET کمک بگیرید. اما این روش‌ها دردسر‌های زیادی دارند، بهمین دلیل از آنها صرفنظر کردیم.


مطالعه بیشتر درباره LocalDb

مطالب
نوشتن افزونه برای مرورگرها: قسمت دوم : کروم
در مقاله پیشین ما ظاهر افزونه را طراحی و یک سری از قابلیت‌های افزونه را معرفی کردیم. در این قسمت قصد داریم پردازش پس زمینه افزونه یعنی خواندن RSS و اعلام به روز آوری سایت را مورد بررسی قرار دهیم و یک سری قابلیت هایی که گوگل در اختیار ما قرار داده است.

خواندن RSS توسط APIهای گوگل
گوگل در تعدادی از زمینه‌ها و سرویس‌های خودش apiهایی را ارائه کرده است که یکی از آن ها خواندن فید است و ما از آن برای خواندن RSS یا اتم وب سایت کمک می‌گیریم. روند کار بدین صورت است که ابتدا ما بررسی می‌کنیم کاربر چه مقادیری را ثبت کرده است و افزونه قرار است چه بخش هایی از وب سایت را بررسی نماید. در این حین، صفحه پس زمینه شروع به کار کرده و در هر سیکل زمانی مشخص شده بررسی می‌کند که آخرین بار چه زمانی RSS به روز شده است. اگر از تاریخ قبلی بزرگتر باشد، پس سایت به روز شده است و تاریخ جدید را برای دفعات آینده جایگزین تاریخ قبلی کرده و یک پیام را به صورت نوتیفیکیشن جهت اعلام به روز رسانی جدید در آن بخش به کاربر نشان می‌دهد.
 اجازه دهید کدها را کمی شکیل‌تر کنیم. من از فایل زیر که یک فایل جاوااسکریپتی است برای نگه داشتن مقادیر بهره می‌برم تا اگر روزی خواستم یکی از آن‌ها را تغییر دهم راحت باشم و در همه جا نیاز به تغییر مجدد نداشته نباشم. نام فایل را (const.js) به خاطر ثابت بودن آن‌ها انتخاب کرده‌ام.
  //برای ذخیره مقادیر از ساختار نام و مقدار استفاده می‌کنیم که نام‌ها را اینجا ثبت کرده ام
var Variables={
 posts:"posts",
 postsComments:"postsComments",
 shares:"shares",
 sharesComments:"sharesComments",
}

//برای ذخیره زمان آخرین تغییر سایت برای هر یک از مطالب به صورت جداگانه نیاز به یک ساختار نام و مقدار است که نام‌ها را در اینجا ذخیره کرده ام
var DateContainer={
 posts:"dtposts",
 postsComments:"dtpostsComments",
 shares:"dtshares",
 sharesComments:"dtsharesComments",
 interval:"interval"
}
 
//برای نمایش پیام‌ها به کاربر
var Messages={
SettingsSaved:"تنظیمات ذخیره شد",
SiteUpdated:"سایت به روز شد",
PostsUpdated:"مطلب ارسالی جدید به سایت اضافه شد",
CommentsUpdated:"نظری جدیدی در مورد مطالب سایت ارسال شد",
SharesUpdated:"اشتراک جدید به سایت ارسال شد",
SharesCommentsUpdated:"نظری برای اشتراک‌های سایت اضافه شد"
}
//لینک‌های فید سایت
var Links={
 postUrl:"https://www.dntips.ir/feeds/posts",
 posts_commentsUrl:"https://www.dntips.ir/feeds/comments",
 sharesUrl:"https://www.dntips.ir/feed/news",
 shares_CommentsUrl:"https://www.dntips.ir/feed/newscomments"
}
//لینک صفحات سایت
var WebLinks={
Home:"https://www.dntips.ir",
 postUrl:"https://www.dntips.ir/postsarchive",
 posts_commentsUrl:"https://www.dntips.ir/commentsarchive",
 sharesUrl:"https://www.dntips.ir/newsarchive",
 shares_CommentsUrl:"https://www.dntips.ir/newsarchive/comments"
}
موقعی که اولین بار افزونه نصب می‌شود، باید مقادیر پیش فرضی وجود داشته باشند که یکی از آن‌ها مربوط به مقدار سیکل زمانی است (هر چند وقت یکبار فید را چک کند) و دیگری ذخیره مقادیر پیش فرض رابط کاربری که قسمت پیشین درست کردیم؛ پروسه پس زمینه برای کار خود به آن‌ها نیاز دارد و بعدی هم تاریخ نصب افزونه است برای اینکه تاریخ آخرین تغییر سایت را با آن مقایسه کند که البته با اولین به روزرسانی تاریخ فید جای آن را می‌گیرد. جهت انجام اینکار یک فایل init.js ایجاد کرده‌ام که قرار است بعد از نصب افزونه، مقادیر پیش فرض بالا را ذخیره کنیم.
chrome.runtime.onInstalled.addListener(function(details) {
var now=String(new Date());

var params={};
params[Variables.posts]=true;
params[Variables.postsComments]=false;
params[Variables.shares]=false;
params[Variables.sharesComments]=false;

params[DateContainer.interval]=1;

params[DateContainer.posts]=now;
params[DateContainer.postsComments]=now;
params[DateContainer.shares]=now;
params[DateContainer.sharesComments]=now;

 chrome.storage.local.set(params, function() {
  if(chrome.runtime.lastError)
   {
       /* error */
       console.log(chrome.runtime.lastError.message);
       return;
   }
        });
});
chrome.runtime شامل رویدادهایی چون onInstalled ، onStartup ، onSuspend و ... است که مربوطه به وضعیت اجرایی افزونه میشود. آنچه ما اضافه کردیم یک listener برای زمانی است که افزونه نصب شده است و در آن مقادیر پیش فرض ذخیره می‌شوند. اگر خوب دقت کنید می‌بینید که روش دخیره سازی ما در اینجا کمی متفاوت از مقاله پیشین هست و شاید پیش خودتان بگویید که احتمالا به دلیل زیباتر شدن کد اینگونه نوشته شده است ولی مهمترین دلیل این نوع نوشتار این است که متغیرهای بین {} آنچنان فرقی با خود string نمی‌کنند یعنی کد زیر:
chrome.storage.local.set('mykey':myvalue,....
با کد زیر برابر است:
chrome.storage.local.set(mykey:myvalue,...
پس اگر مقداری را داخل متغیر بگذاریم آن مقدار حساب نمی‌شود؛ بلکه کلید نام متغیر خواهد شد.
 برای معرفی این دو فایل const.js و init.js به manifest.json می‌توانید به صورت زیر عمل کنید:
"background": {
    "scripts": ["const.js","init.js"]
}
در این حالت خود اکستنشن در زمان نصب یک فایل html درست کرده و این دو فایل js را در آن صدا میزند که البته خود ما هم می‌توانیم اینکار را مستقیما انجام دهیم. مزیت اینکه ما خودمان مسقیما این کار را انجام دهیم این است که در صورتی که فایل‌های js ما زیاد شوند، فایل manifest.jason زیادی شلوغ شده و شکل زشتی پیدا می‌کند و بهتر است این فایل را تا آنجا که می‌توانیم خلاصه نگه داریم. البته روش بالا برای دو یا سه تا فایل js بسیار خوب است ولی اگر به فرض بشود 10 تا یا بیشتر بهتر است یک فایل جداگانه شود و من به همین علت فایل background.htm را درست کرده و به صورت زیر تعریف کرده‌ام:
نکته:نمی توان در تعریف بک گراند هم فایل اسکریپت معرفی کرد و هم فایل html
"background": {
    "page": "background.htm"
}
background.htm
<html>
  <head>
  <script type="text/javascript" src="const.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script>
    <script type="text/javascript" src="init.js"></script>
<script type="text/javascript" src="omnibox.js"></script>
<script type="text/javascript" src="rssreader.js"></script>
<script type="text/javascript" src="contextmenus.js"></script>
  </head>
  <body>
  </body>
</html>
لینک‌های بالا به ترتیب معرفی ثابت‌ها، لینک api گوگل که بعدا بررسی می‌شود، فایل init.js برای ذخیره مقادیر پیش فرض، فایل ominibox که در مقاله پیشین در مورد آن صحبت کردیم و فایل rssreader.js که جهت خواندن rss در پایینتر در موردش بحث می‌کنیم و فایل contextmenus که این را هم در مطلب پیشین توضیح دادیم.
جهت خواندن فید سایت ما از Google API استفاده می‌کنیم؛ اینکار دو دلیل دارد:
  1. کدنویسی راحت‌تر و خلاصه‌تر برای خواندن RSS
  2. استفاده اجباری از یک پروکسی به خاطر Content Security Policy و حتی CORS
قبل از اینکه manifst به ورژن 2 برسد ما اجازه داشتیم کدهای جاوااسکریپت به صورت inline در فایل‌های html بنویسیم و یا اینکه از منابع و آدرس‌های خارجی استفاده کنیم برای مثال یک فایل jquery بر روی وب سایت jquery ؛ ولی از ورژن 2 به بعد، گوگل سیاست امنیت محتوا Content Security Policy را که سورس و سند اصلی آن در اینجا قرار دارد، به سیستم Extension خود افزود تا از حملاتی قبیل XSS و یا تغییر منبع راه دور به عنوان یک malware جلوگیری کند. پس ما از این به بعد نه اجازه داشتیم inline بنویسیم و نه اجازه داشتیم فایل jquery را از روی سرورهای سایت سازنده صدا بزنیم. پس برای حل این مشکل، ابتدا مثل همیشه یک فایل js را در فایل html معرفی می‌کردیم و برای حل مشکل دوم باید منابع را به صورت محلی استفاده می‌کردیم؛ یعنی فایل jquery را داخل دایرکتوری extension قرار می‌دادیم.
برای حل مشکل مشکل صدا زدن فایل‌های راه دور ما از Relaxing the Default Policy  استفاده می‌کنیم که به ما یک لیست سفید ارائه می‌کند و در این لیست سفید دو نکته‌ی مهم به چشم میخورد که یکی از آن این است که استفاده از آدرس هایی با پروتکل Https و آدرس لوکال local host/127.0.0.1 بلا مانع است و از آنجا که api گوگل یک آدرس Https است، می‌توانیم به راحتی از API آن استفاده کنیم. فقط نیاز است تا خط زیر را به manifest.json اضافه کنیم تا این استثناء را برای ما در نظر بگیرد.
"content_security_policy": "script-src 'self' https://*.google.com; object-src 'self'"
در اینجا استفاده از هر نوع subdomain در سایت گوگل بلامانع اعلام می‌شود.
بنابراین آدرس زیر به background.htm اضافه می‌شود:
 <script type="text/javascript" src="https://www.google.com/jsapi"></script>

استفاده از این Api در rssreader.js
فایل rssreader.js را به background.htm اضافه می‌کنیم و در آن کد زیر را می‌نویسیم:
google.load("feeds", "1");
google.setOnLoadCallback(alarmManager);
آدرسی که ما از گوگل درخواست کردیم فقط مختص خواندن فید نیست؛ تمامی apiهای جاوااسکریپتی در آن قرار دارند و ما تنها نیاز داریم قسمتی از آن لود شود. پس اولین خط از دستور بالا بارگذاری بخش مورد نیاز ما را به عهده دارد. در مورد این دستور این صفحه را مشاهده کنید.
در خط دوم ما تابع خودمان را به آن معرفی می‌کنیم تا وقتی که گوگل لودش تمام شد این تابع را اجرا کند تا قبل از لود ما از توابع آن استفاده نکنیم و خطای undefined دریافت نکنیم. تابعی که ما از آن خواستیم اجرا کند alarmManager نام دارد و قرار است یک آلارم و یک سیکل زمانی را ایجاد کرده و در هر دوره، فید را بخواند. کد تابع مدنظر به شرح زیر است:
function alarmManager()
{
chrome.storage.local.get(DateContainer.interval,function ( items) {
period_time==items[DateContainer.interval];
chrome.alarms.create('RssInterval', {periodInMinutes: period_time});
});


chrome.alarms.onAlarm.addListener(function (alarm) {
console.log(alarm);
    if (alarm.name == 'RssInterval') {

var boolposts,boolpostsComments,boolshares,boolsharesComments;
chrome.storage.local.get([Variables.posts,Variables.postsComments,Variables.shares,Variables.sharesComments],function ( items) {
boolposts=items[Variables.posts];
boolpostsComments=items[Variables.postsComments];
boolshares=items[Variables.shares];
boolsharesComments=items[Variables.sharesComments];


chrome.storage.local.get([DateContainer.posts,DateContainer.postsComments,DateContainer.shares,DateContainer.sharesComments],function ( items) {

var Vposts=new Date(items[DateContainer.posts]);
var VpostsComments=new Date(items[DateContainer.postsComments]);
var Vshares=new Date(items[DateContainer.shares]);
var VsharesComments=new Date(items[DateContainer.sharesComments]);

if(boolposts){var result=RssReader(Links.postUrl,Vposts,DateContainer.posts,Messages.PostsUpdated);}
if(boolpostsComments){var result=RssReader(Links.posts_commentsUrl,VpostsComments,DateContainer.postsComments,Messages.CommentsUpdated); }
if(boolshares){var result=RssReader(Links.sharesUrl,Vshares,DateContainer.shares,Messages.SharesUpdated);}
if(boolsharesComments){var result=RssReader(Links.shares_CommentsUrl,VsharesComments,DateContainer.sharesComments,Messages.SharesCommentsUpdated);}

});
});
    }
});
}
خطوط اول تابع alarmManager وظیفه‌ی خواندن مقدار interval را که در init.js ذخیره کرده‌ایم، دارند که به طور پیش فرض 10 ذخیره شده است تا تایمر یا آلارم خود را بر اساس آن بسازیم. در خط chrome.alarms.create یک آلارم با نام rssinterval می‌سازد و قرار است هر 10 دقیقه وظایفی که بر دوشش گذاشته می‌شود را اجرا کند (استفاده از api جهت دسترسی به آلارم نیاز به مجوز "alarms" دارد). وظایفش از طریق یک listener که بر روی رویداد chrome.alarms.onAlarm  گذاشته شده است مشخص می‌شود. در خط بعدی مشخص می‌شود که این رویداد به خاطر چه آلارمی صدا زده شده است. البته از آنجا که ما یک آلارم داریم، نیاز چندانی به این کد نیست. ولی اگر پروژه شما حداقل دو آلارم داشته باشد نیاز است مشخص شود که کدام آلارم باعث صدا زدن این رویداد شده است. در مرحله بعد مشخص می‌کنیم که کاربر قصد بررسی چه قسمت‌هایی از سایت را داشته است و در تابع callback آن هم تاریخ آخرین تغییرات هر بخش را می‌خوانیم و در متغیری نگه داری می‌کنیم. هر کدام را جداگانه چک کرده و تابع RssReader را برای هر کدام صدا می‌زنیم. این تابع 4 پارامتر دارد:
  1. آدرس فیدی که قرار است از روی آن بخواند
  2. آخرین به روزسانی که از سایت داشته متعلق به چه تاریخی است.
  3. نام کلید ذخیره سازی تاریخ آخرین تغییر سایت که اگر بررسی شد و مشخص شد سایت به روز شده است، تاریخ جدید را روی آن ذخیره کنیم.
  4. در صورتی که سایت به روز شده باشد نیاز است پیامی را برای کاربر نمایش دهیم که این پیام را در اینجا قرار می‌دهیم.
کد تابع rssreader
function RssReader(URL,lastupdate,datecontainer,Message) {
            var feed = new google.feeds.Feed(URL);
            feed.setResultFormat(google.feeds.Feed.XML_FORMAT);
                    feed.load(function (result) {
if(result!=null)
{
var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent;
var RssUpdate=new Date(strRssUpdate);

if(RssUpdate>lastupdate)
{
SaveDateAndShowMessage(datecontainer,strRssUpdate,Message)
}
}
});
}
در خط اول فید توسط گوگل خوانده میشود، در خط بعدی ما به گوگل میگوییم که فید خوانده شده را چگونه به ما تحویل دهد که ما قالب xml را خواسته ایم و در خط بعدی اطلاعات را در متغیری به اسم result قرار میدهد که در یک تابع برگشتی آن را در اختیار ما میگذارد. از آن جا که ما قرار است تگ lastBuildDate را بخوانیم که پنجمین تگ اولین گره در اولین گره به حساب می‌آید، خط زیر این دسترسی را برای ما فراهم می‌کند و چون تگ ما در یک مکان ثابت است با همین تکه کد، دسترسی مستقیمی به آن داریم:
var strRssUpdate = result.xmlDocument.firstChild.firstChild.childNodes[5].textContent;
مرحله بعد تاریخ را که در قالب رشته‌ای است، تبدیل به تاریخ کرده و با lastupdate یعنی آخرین تغییر قبلی مقایسه می‌کنیم و اگر تاریخ برگرفته از فید بزرگتر بود، یعنی سایت به روز شده است و تابع SaveDateAndShowMessage را صدا می‌زنیم که وظیفه ذخیره سازی تاریخ جدید و ایجاد notification را به عهده دارد و سه پارامتر کلید ذخیره سازی و مقدار آن و پیام را به آن پاس می‌کنیم.

کد تابع SaveDateAndShowMesage
function SaveDateAndShowMessage(DateField,DateValue,Message)
{
var params={
}
params[DateField]=DateValue;

chrome.storage.local.set( params,function(){

var options={
  type: "basic",
   title: Messages.SiteUpdated,
   message: Message,
   iconUrl: "icon.png"
}
chrome.notifications.create("",options,function(){
chrome.notifications.onClicked.addListener(function(){
chrome.tabs.create({'url': WebLinks.Home}, function(tab) {
});
});
});
});
}
خطوط اول مربوط به ذخیره تاریخ است و دومین نکته نحوه‌ی ساخت نوتیفکیشن است. اجرای یک notification  نیاز به مجوز "notifications " دارد که مجوز آن در manifest به شرح زیر است:
"permissions": [
    "storage",
     "tabs",
 "alarms",
 "notifications"
  ]
در خطوط بالا سایر مجوزهایی که در طول این دوره به کار اضافه شده است را هم می‌بینید.
برای ساخت نوتیفکیشن از کد chrome.notifications.create استفاده می‌کنیم که پارامتر اول آن کد یکتا یا همان ID جهت ساخت نوتیفیکیشن هست که میتوان خالی گذاشت و دومی تنظیمات ساخت آن است؛ از قبیل عنوان و آیکن و ... که در بالا به اسم options معرفی کرده ایم و در آگومان دوم آن را معرفی کرده ایم و آرگومان سوم هم یک تابع callback است که نوشتن آن اجباری است. options شامل عنوان، پیام، آیکن و نوع notification می‌باشد که در اینجا basic انتخاب کرده‌ایم. برای دسترسی به دیگر خصوصیت‌های options به اینجا و برای داشتن notification‌های زیباتر به عنوان rich notification به اینجا مراجعه کنید. برای اینکه این امکان باشد که کاربر با کلیک روی notification به سایت هدایت شود باید در تابع callback مربوط به notifications.create این کد اضافه گردد که در صورت کلیک یک تب جدید با آدرس سایت ساخته شود:
chrome.notifications.create("",options,function(){
chrome.notifications.onClicked.addListener(function(){
chrome.tabs.create({'url': WebLinks.Home}, function(tab) {
});});
});

نکته مهم:  پیشتر معرفی آیکن به صورت بالا کفایت میکرد ولی بعد از این باگ  کد زیر هم باید جداگانه به manifest اضافه شود:
"web_accessible_resources": [
    "icon.png"
  ]


خوب؛ کار افزونه تمام شده است ولی اجازه دهید این بار امکانات افزونه را بسط دهیم:
من می‌خواهم برای افزونه نیز قسمت تنظیمات داشته باشم. برای دسترسی به options میتوان از قسمت مدیریت افزونه‌ها در مرورگر یا حتی با راست کلیک روی آیکن browser action عمل کرد. در اصل این قسمت برای تنظیمات افزونه است ولی ما به خاطر آموزش و هم اینکه افزونه ما UI خاصی نداشت تنظیمات را از طریق browser action پیاده سازی کردیم و گرنه در صورتی که افزونه شما شامل UI خاصی مثلا نمایش فید مطالب باشد، بهترین مکان تنظیمات، options است. برای تعریف options در manifest.json به روش زیر اقدام کنید:
"options_page": "popup.html"
همان صفحه popup را در این بخش نشان میدهم و اینبار یک کار اضافه‌تر دیگر که نیاز به آموزش ندارد اضافه کردن input  با Type=number است که برای تغییر interval به کار می‌رود و نحوه ذخیره و بازیابی آن را در طول دوره یاد گرفته اید.

جایزگزینی صفحات یا 
 Override Pages
بعضی صفحات مانند بوک مارک و تاریخچه فعالیت‌ها History و همینطور newtab را می‌توانید جایگزین کنید. البته یک اکستنشن میتواند فقط یکی از صفحات را جایگزین کند. برای تعیین جایگزین در manifest اینگونه عمل می‌کنیم:
"chrome_url_overrides": {
    "newtab": "newtab.htm"
  }

ایجاد یک تب اختصاصی در Developer Tools
تکه کدی که باید manifest اضافه شود:
"devtools_page": "devtools.htm"
شاید فکر کنید کد بالا الان شامل مباحث ui و ... می‌شود و بعد به مرورگر اعمال خواهد شد؛ در صورتی که اینگونه نیست و نیاز دارد چند خط کدی نوشته شود. ولی مسئله اینست که کد بالا تنها صفحات html را پشتیبانی می‌کند و مستقیما نمی‌تواند فایل js را بخواند. پس صفحه بالا را ساخته و کد زیر را داخلش می‌گذاریم:
<script src="devtools.js"></script>
فایل devtools.js هم شامل کد زیر می‌شود:
chrome.devtools.panels.create(
    "Dotnettips Updater Tools", 
    "icon.png", 
    "devtoolsui.htm",
    function(panel) {
    }
);
خط chrome.devtools.panels.create یک پنل یا همان تب را ساخته و در پارامترهای بالا به ترتیب عنوان، آیکن و صفحه‌ای که باید در آن رندر شود را دریافت می‌کند و پس از ایجاد یک callback اجرا می‌شود. اطلاعات بیشتر

APIها
برای دیدن لیست کاملی از API‌ها می‌توانید به مستندات آن رجوع کنید و این مورد را به یاد داشته باشید که ممکن است بعضی api‌ها در بعضی موارد پاسخ ندهند. به عنوان مثال در content scripts نمی‌توانید به chrome.devtools.panels دسترسی داشته باشید یا اینکه در DeveloperTools  دسترسی به DOM میسر نیست. پس این مورد را به خاطر داشته باشید. همچنین بعضی api‌ها از نسخه‌ی خاصی به بعد اضافه شده‌اند مثلا همین مثال قبلی devtools از نسخه 18 به بعد اضافه شده است و به این معنی است با خیال راحت می‌توانید از آن استفاده کنید. یا آلارم‌ها از نسخه 22 به بعد اضافه شده‌اند. البته خوشبختانه امروزه با دسترسی آسانتر به اینترنت و آپدیت خودکار مرورگرها این مشکلات دیگر آن چنان رخ نمی‌دهند.

Messaging
همانطور که در بالا اشاره شد شما نمی‌توانید بعضی از apiها را در بعضی جاها استفاده کنید. برای حل این مشکل می‌توان از messaging استفاده کرد که دو نوع تبادلات پیغامی داریم:
  1. One-Time Requests یا درخواست‌های تک مرتبه‌ای
  2. Long-Lived Connections یا اتصالات بلند مدت یا مصر

درخواست‌های تک مرتبه ای
  این درخواست‌ها همانطور که از نامش پیداست تنها یک مرتبه رخ می‌دهد؛ درخواست را ارسال کرده و منتظر پاسخ می‌ماند. به عنوان مثال به کد زیر که در content script است دقت کنید:
window.addEventListener("load", function() {
    chrome.extension.sendMessage({
        type: "dom-loaded", 
        data: {
            myProperty   : "value" 
        }
    });
}, true);
کد بالا یک ارسال کننده پیام است. موقعی که سایتی باز می‌شود، یک کلید با مقدارش را ارسال می‌کند و کد زیر در background گوش می‌ایستد تا اگر درخواستی آمد آن را دریافت کند:
chrome.extension.onMessage.addListener(function(request, sender, sendResponse) {
    switch(request.type) {
        case "dom-loaded":
            alert(request.data.myProperty   ); 
        break;
    }
    return true;
});

اتصالات بلند مدت یا مصر
اگر نیاز به یک کانال ارتباطی مصر و همیشگی دارید کد‌ها را به شکل زیر تغییر دهید
contentscripts
var port = chrome.runtime.connect({name: "my-channel"});
port.postMessage({myProperty: "value"});
port.onMessage.addListener(function(msg) {
    // do some stuff here
});

background
chrome.runtime.onConnect.addListener(function(port) {
    if(port.name == "my-channel"){
        port.onMessage.addListener(function(msg) {
            // do some stuff here
        });
    }
});

نمونه کد
نمونه کدهایی که در سایت گوگل موجود هست می‌توانند کمک بسیاری خوبی باشند ولی اینگونه که پیداست اکثر مثال‌ها مربوط به نسخه‌ی یک manifest است که دیگر توسط مرورگرها پشتیبانی نمی‌شوند و مشکلاتی چون اسکریپت inline و CSP که در بالا اشاره کردیم را دارند و گوگل کدها را به روز نکرده است.

دیباگ کردن و پک کردن فایل‌ها برای تبدیل به فایل افزونه Debugging and packing
برای دیباگ کردن کد‌ها می‌توان از دو نمونه console.log و alert برای گرفتن خروجی استفاده کرد و همچنین ابزار  Chrome Apps & Extensions Developer Tool هم نسبتا امکانات خوبی دارد که البته میتوان از آن برای پک کردن اکستنشن نهایی هم استفاده کرد. برای پک کردن روی گزینه pack کلیک کرده و در کادر باز شده گزینه‌ی pack را بزنید. برای شما دو نوع فایل را در مسیر والد دایرکتوری extension نوشته شده درست خواهد کرد که یکی پسوند crx دارد که می‌شود همان فایل نهایی افزونه و دیگری هم پسوند pem دارد که یک کلید اختصاصی است و باید برای آپدیت‌های آینده افزونه آن را نگاه دارید. در صورتی که افزونه را تغییر دادید و خواستید آن را به روز رسانی کنید موقعی که اولین گزینه pack را می‌زنید و صفحه باز می‌شود قبل از اینکه دومین گزینه pack را بزنید، از شما می‌خواهد اگر دارید عملیات به روز رسانی را انجام می‌دهید، کلید اختصاصی آن را وارد نمایید و بعد از آن گزینه pack را بزنید:


آپلود نهایی کار در Google web store

برای آپلود نهایی کار به google web store که در آن تمامی برنامه‌ها و افزونه‌های کروم قرار دارند بروید. سمت راست آیکن تنظیمات را بزنید و گزینه developer dashboard را انتخاب کنید تا صفحه‌ی آپلود کار برای شما باز شود. دایرکتوری محتویات اکستنشن را zip کرده و آپلود نمایید. توجه داشته باشید که محتویات و سورس خود را باید آپلود کنید نه فایل crx را. بعد از آپلود موفقیت آمیز، صفحه‌ای ظاهر می‌شود که از شما آیکن افزونه را در اندازه 128 پیکسل میخواهد بعلاوه توضیحاتی در مورد افزونه، قیمت گذاری که به طور پیش فرض به صورت رایگان تنظیم شده است، لینک وب سایت مرتبط، لینک محل پرسش و پاسخ برای افزونه، اگر لینک یوتیوبی در مورد افزونه دارید، یک شات تصویری از افزونه و همینطور چند تصویر برای اسلایدشو سازی که در همان صفحه استاندارد آن‌ها را توضیح می‌دهد و در نهایت گزینه‌ی جالب‌تر هم اینکه اکستنشن شما برای چه مناطقی تهیه شده است که متاسفانه ایران را ندیدم که می‌توان همه موارد را انتخاب کرد. به خصوص در مورد ایران که آی پی‌ها هم صحیح نیست، انتخاب ایران چنان تاثیری ندارد و در نهایت گزینه‌ی publish را می‌زنید که متاسفانه بعد از این صفحه درخواست می‌کند برای اولین بار باید 5 دلار آمریکا پرداخت شود که برای بسیاری از ما این گزینه ممکن نیست.

سورس پروژه را می‌توانید از اینجا ببینید و خود افزونه را از اینجا دریافت کنید.

 
مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 7#
پس از انواع روش‌های انتخاب عناصر در jQuery اکنون زمان آشنایی با متدها و توابعی جهت پردازش مجموعه انتخاب شده رسیده است.
٢-٣- مدیریت مجموعه انتخاب شده
هز زمان که مجموعه ای از عناصر انتخاب انتخاب می‌شوند، خواه این عناصر از طریق انتخاب کننده‌ها انتخاب شده باشند و یا تابع ()$ در صدد ایجاد آن باشد، مجموعه ای در اختیار داریم که آماده دستکاری و اعمال تغییر با استفاده از متدهای jQuery می‌باشد. این متدها را در پست‌های آتی بررسی خواهیم کرد. اما اکنون به این نکته می‌پردازیم که اگر بخواهیم از همین مجموعه انتخاب شده زیر مجموعه ای ایجاد کنیم و یا حتی آن را گسترش دهیم، چه باید کرد؟ به طور کلی در این پست پیرامون این مورد بحث خواهد شد که چگونه می‌توانیم مجموعه انتخاب شده را به آن صورت که می‌خواهیم بهیود دهیم.
برای درک مطالبی که قصد توضیح آنها را در این قسمت داریم، یک صفحه کارگاهی دیگر نیز در فایل قابل دانلود این کتاب موجود می‌باشد که با نام chapter2/lab.wrapped.set.html قابل دسترسی می‌باشد. نکته مهم در مورد این صفحه کارگاهی آن است که می‌بایست عبارات و دستورهای کامل را با ساختار صحیح وارد کنیم در غیر این اینصورت این صفحه کاربردی نخواهد داشت.


٢-٣-١-تعیین اندازه یک مجموعه عناصر
قبلا اشاره کردیم که مجموعه عناصر jQuery شباهت هایی با آرایه دارد. یکی از این شباهت‌ها داشتن ویژگی length می‌باشد که مانند آراه در جاوااسکریپت ، تعداد عناصر موجود در مجموعه را شامل می‌شود.
افزون بر این ویژگی، jQueryیک متد را نیز معرفی کرده است که دقیقا شبیه به length عمل می‌کند. این متد ()size می‌باشد که استفاده از آن را در مثال زیر مشاهده می‌کنید.
$('#someDiv')
       .html('There are '+$('a').size()+' link(s) on this page.');
این مثال تمام لینک‌های موجود در صفحه را شناسایی می‌کند و سپس بااستفاده از متد ()size تعداد آنها را بر می‌گرداند. در واقع یک رشته ایجاد می‌شود و در یک عنصر با شناسه someDiv قرار داده می‌شود. متد html در پست‌های آتی بررسی می‌شود. فرم کلی متد ()size را در زیر مشاهده می‌کنید.
()size
تعداد عناصر موجود در مجموعه را محاسبه می‌کند
پارامترها
بدون پارامتر
خروجی
تعداد عناصر مجموعه
اکنون که تعداد عناصر مجموعه را می‌دانیم چگونه می‌توانیم به هریک از آنها دسترسی مستقیم داشته باشیم؟

٢-٣-٢-بکارگیری عنصرهای مجموعه
به طور معمول پس از انتخاب یک مجموعه با استفاده از متدهای jQuery، عملی را بروی آن عناصر انتخاب شده انجام می‌دهیم، مانند مخفی کردن آنها با متد ()hide، اما گاهی اوقات می‌خواهیم بروی یک یا چند مورد خاص از عناصر انتخاب شده عملی را اعمال کنیم. jQuery چند روش مختلف را به منظور اینکار ارایه می‌دهد.

از آنجا که مجموعه عناصر انتخاب شده در jQuery مانند آرایه در جاوااسکریپت می‌باشد، بنابراین به سادگی می‌توانیم از اندیس برای دستیابی به عناصر مختلف مجموعه استفاده کنیم. برای مثال به منظور دسترسی به اولین عکس از مجموعه عکس‌های انتخاب شده که دارای صفت alt می‌باشند از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
$('img[alt]')[0]
اما اگر ترجیح می‌دهید به جای اندیس از یک متد استفاده کنید، jQuery متد ()get را در نظر گرفته است:
(get(index
برای واکشی یک یا تمام عناصر موجود در مجموعه استفاده می‌شود. اگر برای این متد پارامتری ارسال نشود، تمام عناصر را در قالب یک آرایه جاوااسکریپت بر می‌گرداند، اما در صورت ارسال یک پارامتر، تنها آن عنصر را بر می‌گرداند.
پارامتر
شماره اندیس یک عنصر که می‌بایست یک مقدار عددی باشد.
خروجی
یک یا آرایه ای از عناصر
دستور زیر مانند دستور قبلی عمل می‌کند:
$('img[alt]').get(0)
متد ()get می‌تواند برای بدست آوردن یک ارایه از عناصر پیچیده نیز استفاده شود. مثلا:
var allLabeledButtons = $('label+button').get();
خروجی دستور بالا لیست تمام button‌های موجود در صفحه است که بعد از عنصر label قرار گرفته اند، در نهایت این آرایه در متغیری به نام allLabeledButtons قرار خواهد گرفت.

در متد ()get دیدیم که با دریافت شماره اندیس یک عنصر، آن عنصر را برای ما برمی گرداند، عکس این عمل نیز امکان پذیر می‌باشد. فرض کنید می‌خواهیم از میان تمام عناصر عکس، شماره اندیس عکسی با شناسه findMe را بدست آوریم. برای این منظور می‌توانیم از کد زیر بهره ببریم:

var n = $('img').index($('img#findMe')[0]);
فرم کلی متد ()index به صورت زیر است:
(index(element
عنصر ارسالی را در مجموعه عناصر پیدا می‌کند، سپس شماره اندیس ان را بر می‌گرداند. اگر چنین عنصری در مجموعه یافت نشد خروجی 1- خواهد بود.
پارامتر
پارامتر این متد می‌تواند یک عنصر و یا یک انتخاب کننده باشد که خروجی انتخاب کننده نیز در نهایت یک عنصر خواهد بود.
خروجی
شماره اندیس عنصر در مجموعه

٢-٣-٣-برش و کوچک کردن مجموعه ها
ممکن است شرایطی پیش آید که پس از بدست آوردن یک مجموعه عناصر انتخاب شده نیاز باشد که عنصری به آن مجموعه اضافه و یا حتی عنصری را از آن حذف کنیم تا در نهایت مجموعه ای باب میل ما بدست آید. برای انجام چنین تغییرهایی در یک مجموعه jQuery کلکسیون بزرگی از متدها را برای ما به همراه دارد. اولین موردی که به آن می‌پردازیم، افزودن یک عنصر به مجموعه می‌باشد.

اضافه کردن عناصر بیشتر به یک مجموعه عنصر انتخاب شده
همواره ممکن است شرایطی پیش آید که پس از ایجاد یک مجموعه عناصر انتخاب شده، بخواهیم عنصری را به آن اضافه کنیم. یکی از دلایلی که باعث می‌شود این امر در jQuery بیشتر مورد نیاز باشد توانایی استفاده از متدهای زنجیره ای در jQuery است.
ابتدا یک مثال ساده را بررسی می‌کنیم. فرض کنید می‌خواهیم تمام عناصر عکس که دارای یکی از دو خصوصیت alt و یا title می‌باشند را انتخاب کنیم، با استفاده از انتخاب کننده‌های قدرتمند jQuery دستوری مانند زیر خواهیم نوشت:
$('img[alt],img[title]')
اما برای آنکه با متد ()add که به منظور افزودن عنصر به مجموعه عناصر می‌باشد آشنا شوید این مثال را به صورت زیر می‌نویسیم:
$('img[alt]').add('img[title]')
استفاده از متد ()add به این شکل موجب می‌شود تا بتوانیم مجموعه‌های مختلف را به یکدیگر متصل کنیم و یک مجموعه کلی‌تر از عناصر انتخاب شده ایجاد کنیم. متد ()add در این حالت مانند متد ()end عمل می‌کند که در قسمت ٢-٣-٦شرح داده خواهد شد.
ساختار کلی متد ()add به صورت زیر است:
َ(add(expression
ابتدا یک کپی از مجموعه انتخاب شده ایجاد می‌کند، سپس با افزودن محتویات پارامتر expression به آن نمونه، یک مجموعه جدید تشکیل می‌دهد. پارامتر expression می‌تواند حاوی یک انتخاب کننده، قطعه کد HTML، یک عنصر و یا آرایه ای از عناصر باشد.
پارامتر
در این پارامتر مواردی (مانند رشته، آرایه، المان) که می‌خواهیم به مجموعه عناصر انتخاب شده اضافه شوند قرار می‌گیرد. که می‌تواند انتخاب کننده، قطعه کد HTML، یک عنصر و یا ارایه ای از عناصر باشد.
خروجی
یک کپی از مجموعه اصلی به علاوه موارد اضافه شده.
اصلاح عناصر یک مجموعه عنصر انتخاب شده
در قسمت قبل دیدیم که چگونه با استفاده از متد ()add و با بکار گیری آن در توابع زنجیره ای، توانستیم عناصری جدید به مجموعه انتخاب شده اضافه کنیم. عکس این عمل را نیز می‌توان با ستفاده از متد ()not در توابع زنجیره ای انجام داد. این متد عملکرید شبیه به فیلتر not: دارد، اما با این تفاوت که بکار گیری آن مانند متد ()add می‌باشد و می‌توان در هر جایی از زنجیره از آن استفاده کرد تا عناصر مورد نظر را از مجموعه انتخاب شده حذف کنیم.
فرض کنید می‌خواهیم تمامی عناصر عکسی را که دارای خصوصیت title می‌باشند به استثنای آن موردی که واژه puppy در مقدار مربوط به این صفت استفاده کرده اند را انتخاب کنیم. این کار به سادگی و با استفاده از دستوری مانند([ "img[title]:not([title*="puppy می‌توان انجام داد. اما برای آن که مثالی از چگونگی کار متد ()not ببینید، این کار را به شکل زیر انجام می‌دهیم:
$('img[title]').not('[title*=puppy]')
این دستور تمام عکس‌های دارای خصوصیت title را به استثنا titleهایی که مقدار puppy در آنها وجود دارد را انتخاب می‌کند.
شکل کلی متد ()not مانند زیر است:
(not(expression
ابتدا یک کپی از مجموعه انتخاب شده ایجاد می‌کند، سپس از آن کپی عناصری را که expression مشخص می‌کند را حذف می‌نماید.
پارامتر
این پارامتر تعیین کننده عناصر در نظر گرفته شده برای حذف می‌باشد. این پارامتر می‌تواند یک عنصر، ارایه ای از عناصر، انتخاب کننده و یا یک تابع باشد.
اگر این پارامتر تابع باشد، تک تک عناصر مجموعه به آن ارسال می‌شوند و هر یک که خروجی تابع را برابر با مقدار true کند، حذف می‌شود.
خروجی
یک کپی از مجموعه اصلی بدون موارد حذف شده. 
این شیوه برای ایجاد مجموعه هایی که انتخاب کننده‌ها قادر به ساخت آن‌ها نمی‌باشند، کاربرد بسیار مناسبی دارد، زیرا از تکنیک‌های برنامه نویسی استفاده می‌کند و دست ما را برای اعمال انتخاب‌های گوناگون باز می‌کند.
اگر در شرایطی خاص با حالتی روبرو شدید که احساس کردید عکس این انتخاب برای شما کارایی دارد، باز می‌توانید از یکی دیگر از متدهای jQuery استفاده کنید، متد ()filter عملکردی مشابه با متد ()not دارد با این تفاوت که عناصری از مجموعه حذف می‌شوند که خروجی تابع را false کنند.
فرض کنید می‌خواهیم تمام عناصر td که دارای یک عنصر عددی می‌باشند را انتخاب کنیم. با وجود قدرت فوق العاده انتخاب کننده‌های jQuery به ما ارایه می‌دهند، انجام چنین کاری با استفاده از انتخاب کننده‌ها غیر ممکن است. در این حالت از متد ()filter را به شکل زیر استفاده می‌کنیم:
$('td').filter(function(){return this.innerHTML.match(/^\d+$/)})
دستور فوق یک مجموعه از تمام عناصر td انتخاب می‌کند، سپس تک تک عناصر مجموعه انتخاب شده را به تابعی که پارامتر متد ()filter می‌باشد، ارسال می‌کند. این تابع با استفاده از عبارت منظم مقدار عنصر کنونی را می‌سنجد. اگر این مقدار یک یا زنجیره ای از ارقام بود، خروجی تابع true خواهد بود، و ان عنصر از مجموعه حذف نمی‌شود، اما اگر این مقدار عددی نبود، خروجی تابع false بوده و عنصر از مجموعه کنار گذاشته می‌شود.
شکل کلی متد ()filter به شکل زیر است.
(filter(expression
ابتدا یک کپی از مجموعه انتخاب شده ایجاد می‌کند، سپس از آن کپی عناصری را که expression مشخص می‌کند را حذف می‌نماید.
پارامتر
این پارامتر تعیین کننده عناصر در نظر گرفته شده برای حذف می‌باشد. این پارامتر می‌تواند یک عنصر، ارایه ای از عناصر، انتخاب کننده و یا یک تابع باشد.
اگر این پارامتر تابع باشد، تک تک عناصر مجموعه به آن ارسال می‌شوند و هر یک که خروجی تابع را برابر با مقدار false کند، حذف می‌شود.
خروجی
یک کپی از مجموعه اصلی بدون عناصر حذف شده.  

ایجاد یک زیر مجموعه از مجموعه عناصر انتخاب شده
گاهی اوقات داشتن یک زیر مجموعه از عناصر یک مجموعه، چیزی است که دنبال آن هستیم. برای این منظور jQuery متد ()slice را ارایه می‌کند که عناصر را بر اساس جایگاه آن‌ها به زیر مجموعه هایی کوچکتر تقسیم می‌کند. نتیجه استفاده از این متد یک مجموعه جدید برگرفته از تعدادی عناصر پشت سر هم،از یک مجموعه انتخاب شده خواهد بود:
شکل کلی متد ()slice مانند زیر است:
(slice(begin, end
ایجاد و برگرداندن یک مجموعه جدید از بخشی از عناصر پشت سر هم در یک مجموعه اصلی.
پارامتر
begin: پارامتر begin که یک پارامتر عددی می‌باشد و مقدار اولیه آن از صفر آغاز می‌شود، نشان دهنده اولین عنصری است که می‌خواهیم در مجموعه جدید حضور داشته باشد.
end: پارامتر دوم که آن هم یک پارامتر عددی می‌باشد و از صفر آغاز می‌شود، در این متد اختیاری است. این پارامتر اولین عنصری است که نمی‌خواهیم از آن به بعد در مجموعه جدید حضور داشته باشد را مشخص می‌کند. اگر مقداری برای این پارامتر ننویسیم، به صورت پیش فرض تا انتهای مجموعه انتخاب می‌شود.
خروجی
یک مجموعه عنصر جدید.
 اگر بخواهیم از یک مجموعه کلی، تنها یک عنصر را در قالب یک مجموعه انتخاب کنیم می‌توانیم از متد ()slice استفاده کنیم و مکان آن عنصر در مجموعه را به آن ارسال کنیم. دستور زیر مثالی از این حالت می‌باشد:
$('*').slice(2,3);
این مثال ابتدا تمام عناصر موجود در صفحه را انتخاب می‌کند، سپس سومین عنصر از آن مجموعه را در یک مجموعه جدید باز می‌گرداند. دقت کنید که دستور فوق با دستور (2)get.('*')$ کاملا متفاوت است، چرا که خروجی این دستور تنها یک عنصر است، در حالی که خروجی دستور فوق یک مجموعه است.
از همین رو دستور زیر باعث ایجاد یک مجموعه که شامل چهار عنصر اولیه صفحه می‌باشد، می‌شود.
$('*').slice(0,4);
برای ایجاد یک مجموعه از عناصر انتهایی موجود در صفحه نیز می‌توان از دستوری مانند زیر استفاده کرد:
$('*').slice(4);
این دستور تمام عناصر موجود در صفحه را انتخاب می‌کند، سپس مجموعه ای جدید می‌سازد که تمام عناصر به استثنای چهار عنصر اول را در خود جای می‌دهد.


٢-٣-٤-ایجاد مجموعه بر اساس روابط
jQuery به ما این توانایی را داده است تا مجموعه هایی را انتخاب کنیم، که اساس انتخاب عناصر، رابطه سلسله مراتبی آنها با عناصر HTML صفحه باشد. اکثر این متدها یک پارامتر اختیاری از نوع انتخاب کننده دریافت می‌کنند که می‌تواند برای انتخاب عناصر مجموعه استفاده شود. در صورتی که چنین پارامتری ارسال نگردد، تمام عناصر واجد شرایط متد در مجموعه انتخاب می‌شوند.


جدول ٢-٤-متدهای موجود برای ایجاد مجموعه‌های جدید بر اساس روابط
 توضیح متد
 مجموعه ای را برمی گرداند که شامل تمام فرزندان بدون تکرار از عناصر مجموعه می‌باشد.
() children
 مجموعه ای شامل محتویات تمام عناصر برمی گرداند. (از این متد معمولا برای عناصر iframe استفاده می‌شود)
() contents
 مجموعه ای شامل فرزندان پدرش که بعد از خود این عنصر می‌باشند را برمی گرداند. این مجموعه عنصر تکراری ندارد.
() next
 مجموعه ای شامل تمام فرزندان پدرش که بعد از خود این عنصر می‌باشند را بر می‌گرداند.
() nextAll
 مجموعه ای شامل نزدیک‌ترین پدر اولین عنصر مجموعه را بر می‌گرداند.
() parent
 مجموعه ای شامل تمام پدران مستقیم عناصر مجموعه را بر می‌گرداند. این مجموعه عنصر تکراری ندارد.
() parents
 مجموعه ای شامل فرزندان پدرش که قبل از خود این عنصر می‌باشند را برمی گرداند. این مجموعه عنصر تکراری ندارد. () prev
  مجموعه ای شامل تمام فرزندان پدرش که قبل از خود این عنصر می‌باشند را بر می‌گرداند. () prevAll
 مجموعه ای بدون عنصر تکراری را بر می‌گرداند که شامل تمام فرزندان پدر خود عنصر خواهد بود.
() siblings
تمامی جدول بالا غیر از متد ()contents پارامتری از نوع رشته که انتخاب کننده برای متد می‌باشند، استفاده می‌کند.

٢-٣-٥-استفاده از مجموعه‌های انتخاب شده برای انتخاب عناصر
با وجود اینکه تاکنون با شمار زیادی از توانایی‌های انتخاب و انتخاب کننده‌ها در jQuery آشنا شده اید، هنوز چند مورد دیگر نیز برای افزایش قدرت انتخاب باقی مانده است.
متد ()find بروی یک مجموعه عناصر انتخاب شده به کار گرفته می‌شود و یک پارامتر ورودی نیز دارد. این پارامتر که یک انتخاب کننده است تنها بروی فرزندان این مجموعه اعمال می‌شود. برای مثال فرض کنید یک مجموعه از عناصر انتخاب و در متغیر wrapperSet قرار گرفته است. با دستور زیر می‌توانیم تمام عناصر (تگ) cite را که درون یک تگ p قرار گرفته اند را انتخاب کنیم، به شرطی که آن‌ها فرزندان عناصر مجموعه wrapperSet باشند:
wrappedSet.find('p cite')
البته می‌توانیم این تکه کد را به صورت زیر هم بنویسیم:
$('p cite', wrapperSet)
مانند سایر متدهای معرفی شده قدرت اصلی این متد نیز هنگام استفاده در متدهای زنجیره ای مشخص می‌شود.
شکل کلی متد ()findمانند زیر است:
(find(selector
یک مجموعه عنصر جدید ایجاد می‌کند که شامل فرزندان عناصر مجموعه قبل می‌شود.
پارامتر
یک انتخاب کننده است که در قالب یک رشته به این متد ارسال می‌شود.
خروجی
یک مجموعه عنصر جدید
جهت پیدا کردن عناصری که داخل یک wrapperSet می‌توانیم از متد دیگری به نام ()contains نیز استفاده کنیم. این متد مجموعه ای را بر می‌گرداند که شامل تمام عناصری است که در انتخاب کننده پارامتر ورودی است. مثلا
$('p').contains('Lorem ipsum')
این دستور تمامی عناصر p را که شامل Lorem ipsum است را بر می‌گرداند. قالب کلی متد مانند زیر است:
(contains(text
مجموعه ای از عناصر که شامل متن ورودی می‌باشند را بر می‌گرداند.
پارامتر
رشته ورودی که می‌خواهیم در عنصر فراخوان متد جستجو شود.
خروجی
مجموعه ای از عناصر از نوع فراخوان متد را بر می‌گرداند که شامل متن ورودی باشد.
آخرین متدی که به بررسی آن می‌پردازیم متد ()is می‌باشد. با استفاده از این متد می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که دست کم یک عنصر از مجموعه عناصر، شرایط مشخص شده توسط ما را دارا باشد. یک انتخاب کننده به این متد ارسال می‌شود، اگر عنصری از مجموعه عناصر انتخاب شد، خروجی متد true می‌شود و در غیر این صورت مقدار false بر گردانده خواهد شد. برای مثال:
var hasImage = $('*').is('img');
در صورت وجود دست کم یک عنصر عکس در کل عناصر صفحه، دستور بالا مقدار متغیر hasImage را برابر true قرار می‌دهد.
قالب کلی متد ()is مانند زیر است:
(is(selector
بررسی می‌کند که آیا عنصری در مجموعه وجود دارد که انتخاب کننده ارسالی آن را انتخاب کند؟
پارامتر
یک انتخاب کننده است که در قالب یک رشته به این متد ارسال می‌شود.
خروجی
مقدار true در صورت وجود دست کم یک عنصر و false در صورت عدم وجود توسط تابع برگردانده می‌شود.

٢-٣-٦-مدیریت زنجیره‌های jQuery
تاکنون در مورد استفاده از متدها و توابع زنجیره ای زیاد بحث کرده ایم و انجام چندین عمل در یک دستور را به عنوان یک قابلیت بزرگ معرفی کرده ایم و البته از آن هم استفاده کردیم و در ادامه نیز استفاده خواهیم کرد. به کار گیری متدها به صورت زنجیره ای نه تنها موجب نوشتن کدهای قدرتمند و قوی به صورت مختصر و خلاصه می‌شود، بلکه از لحاظ کارایی نیز نکته مثبتی محسوب می‌شود، زیرا برای اعمال هر متد نیازی به محاسبه و انتخاب مجدد مجموعه نخواهد بود.
بنابراین متدهای مختلفی که در زنجیره استفاده می‌کنیم، برخی از آنها ممکن است مجموعه‌های جدیدی تولید کنند. برای مثال استفاده از متد ()clone موجب می‌شود تا مجموعه ای جدید از کپی عناصر در مجموعه اول ایجاد شود. زمانی که یکی از متدهای زنجیره یک مجموعه جدید را تولید می‌کند، دیگر راهی برای استفاده از مجموعه پیشین در زنجیره نخواهیم داشت و این نکته زنجیره ما را به خطر می‌اندازد. عبارت زیر را در نظر بگیرید:
$('img').clone().appendTo('#somewhere');
این مثال دو مجموعه ایجاد می‌کندو نخست مجموعه ای شامل تمام عناصر عکس صفحه ایجاد می‌شود و مجموعه دوم کپی مجموعه اول است که به انتهای عنصری با شناسه somewhere اضافه می‌شود. حال اگر بخواهیم پس از اعمال کپی بروی مجموعه اصلی عملی مانند افزودن یک کلاس را بروی آن انجام دهیم چه باید بکنیم؟ همچنین نمی‌توانیم مجموعه اصلی را به انتهای زنجیره انتقال دهیم، چون بروی قسمتی دیگر اثر خواهد گذاشت.
برای مرتفع کردن چنین نیازی، jQuery متد ()end را معرفی کرده است. زمانی از این متد استفاده می‌شود،  یک نسخه پشتیبان از مجموعه کنونی ایجاد می‌شود . همان مجموعه برگردانده می‌شود. بنابراین اگر متدی پس از آن ظاهر شودف اثرش بروی مجموعه اولیه خواهد بود. مثال زیر را در نظر بگیرید:
$('img').clone().appendTo('#somewhere').end().addClass('beenCloned');
این مثال دو مجموعه ایجاد می‌کندو نخست مجموعه ای شامل تمام عناصر عکس صفحه ایجاد می‌شود و مجموعه دوم کپی مجموعه اول است که به انتهای عنصری با شناسه somewhere اضافه می‌شود. اما با استفاده از متد ()end  همان مجموعه اولیه در ادامه زنجیره قرار خواهد گرفت و سپس متد ()addClass بروی تمامی عناصر عکس اعمال می‌شود، نه تنها عکس‌های موجود در مجموعه اول، اگر از متد ()end  استفاده نشود متد ()addClass برویعناصر مجموعه دوم اعمال خواهد شد.
قالب کلی متد ()end به شکل زیر است:
()end
در متدهای زنجیره ای استفاده می‌شود و از مجموعه کنونی یک پشتیبان می‌گیرد تا همان مجموعه در زنجیره جریان داشته باشد.
پارامتر
ندارد
خروجی
مجموعه عنصر قبلی
شاید در نظر گرفتن مجموعه‌ها در متدهای زنجیره ای به شکل یک پشته به درک بهتر از متد ()end  کمک کند. هر زمان که یک مجموعه جدید در زنجیره ایجاد می‌شود، آن مجموعه به بالای پشته افزوده می‌شود، اما با فراخوانی متد ()end، بالاترین مجموعه از این پشته برداشته می‌شود و مجدادا مجموعه پیشین در زنجیره قرار می‌گیرد.
متد دیگری که توانایی ایجاد تغییر در این پشته خیالی را دارد، متد ()andSelf می‌باشد. این متد دو مجموعه بالای پشته را با یکدیگر ادغام می‌کند و آن‌ها را به یک مجموعه تبدیل می‌کند.
شکل کلی متد ()andSelf به صورت زیر است:
()andSelf
دو مجموعه پیشین در یک زنجیره را با یکدیگر ادغام می‌کند.
پارامتر
ندارد
خروجی
مجموعه عنصری ادغام شده
در مباحث بعدی کار با صفت‌ها و ویژگی‌های عناصر بحث خواهد شد.

موفق و موید باشید
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هفتم - امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM
در قسمت‌های قبل، نحوه‌ی تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor Server را به همراه نکات مرتبط با آن‌ها بررسی کردیم. برای مثال مشاهده کردیم که چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی دارند و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. در Blazor 8x، امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM نیز وجود دارد که به همراه تعدادی نکته‌ی ویژه، در مورد نحوه‌ی مدیریت سرویس‌های مورد استفاده‌ی در این کامپوننت‌ها است.


معرفی برنامه‌ی Blazor WASM این مطلب

در این مطلب قصد داریم دقیقا قسمت جزیره‌ی تعاملی Blazor Server همان برنامه‌ی مطلب قبل را توسط یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM بازنویسی کنیم و با نکات و تفاوت‌های ویژه‌ی آن آشنا شویم. یعنی زمانیکه صفحه‌ی SSR نمایش جزئیات یک محصول ظاهر می‌شود، نحوه‌ی رندر و پردازش کامپوننت نمایش محصولات مرتبط و مشابه، اینبار یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM باشد. بنابراین قسمت عمده‌ای از کدهای این دو قسمت یکی است؛ فقط نحوه‌ی دسترسی به سرویس‌ها و محل قرارگیری تعدادی از فایل‌ها، متفاوت خواهد بود.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM تعاملی در دات نت 8

بنابراین در ادامه، در ابتدای کار نیاز است یک پوشه‌ی جدید را برای این پروژه، ایجاد کرده و بجای انتخاب interactivity از نوع Server:
dotnet new blazor --interactivity Server
اینبار برای اجرای در مرورگر توسط فناوری وب‌اسمبلی، نوع WebAssembly را انتخاب کنیم:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly
در این حالت، Solution ای که ایجاد می‌شود، به همراه دو پروژه‌‌است (برخلاف پروژه‌های Blazor Server تعاملی که فقط شامل یک پروژه‌ی سمت سرور هستند):
الف) یک پروژه‌ی سمت سرور (برای تامین backend و API و سرویس‌های مرتبط)
ب) یک پروژه‌ی سمت کلاینت (برای اجرای مستقیم درون مرورگر کاربر؛ بدون داشتن وابستگی مستقیمی به اجزای برنامه‌ی سمت سرور)

این ساختار، خیلی شبیه به ساختار پروژه‌های نگارش قبلی Blazor از نوع Hosted Blazor WASM است که در آن، یک پروژه‌ی ASP.NET Core هاست کننده‌ی پروژه‌ی Blazor WASM وجود دارد و یکی از کارهای اصلی آن، فراهم ساختن Web API مورد استفاده‌ی در پروژه‌ی WASM است.

در حالتیکه نوع تعاملی بودن پروژه را Server انتخاب کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، فایل Program.cs آن به همراه دو تعریف مهم زیر است که امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت سرور را میسر می‌کنند:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
       .AddInteractiveServerComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
   .AddInteractiveServerRenderMode();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، ممکن می‌کنند.

این تعاریف در فایل Program.cs (پروژه‌ی سمت سرور) قالب جدید Blazor WASM به صورت زیر تغییر می‌کنند تا امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت کلاینت از نوع وب‌اسمبلی، میسر شود:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
    .AddInteractiveWebAssemblyComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
    .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode()
    .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);

نیاز به تغییر معماری برنامه جهت کار با جزایر Blazor WASM

همانطور که در قسمت پنجم مشاهده کردیم، تبدیل کردن یک کامپوننت Blazor، به کامپوننتی تعاملی برای اجرای در سمت سرور، بسیار ساده‌است؛ فقط کافی است rendermode@ آن‌را به InteractiveServer تغییر دهیم تا ... کار کند. اما تبدیل همان کامپوننت نمایش محصولات مرتبط، به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی، نیاز به تغییرات قابل ملاحظه‌ای را دارد؛ از این لحاظ که اینبار این قسمت قرار است بر روی مرورگر کاربر اجرا شود و نه بر روی سرور. در این حالت دیگر کامپوننت ما دسترسی مستقیمی را به سرویس‌های سمت سرور ندارد و برای رسیدن به این مقصود باید از یک Web API در سمت سرور کمک بگیرد و برای کار کردن با آن API در سمت کلاینت، از سرویس HttpClient استفاده کند. به همین جهت، پیاده سازی معماری این روش، نیاز به کار بیشتری را دارد:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای فعالسازی یک جزیره‌ی تعاملی وب‌اسمبلی، نمی‌توان کامپوننت RelatedProducts آن‌را مستقیما در پروژه‌ی سمت سرور قرار داد و باید آن‌را به پروژه‌ی سمت کلاینت منتقل کرد. در ادامه پیاده سازی کامل این پروژه را با توجه به این تغییرات بررسی می‌کنیم.


مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول

از این جهت که مدل برنامه (که در قسمت پنجم معرفی شد) در دو پروژه‌ی Client و سرور قابل استفاده‌است، به همین جهت مرسوم است یک پروژه‌ی سوم Shared را نیز به جمع دو پروژه‌ی جاری solution اضافه کرد و فایل این مدل را در آن قرار داد. بنابراین این فایل را از پوشه‌ی Models پروژه‌ی سرور به پوشه‌ی Models پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared در مسیر جدید BlazorDemoApp.Shared\Models\Product.cs منتقل می‌کنیم. مابقی کدهای آن با قسمت پنجم تفاوتی ندارد.
سپس به فایل csproj. پروژه‌ی کلاینت مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">

  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net8.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorDemoApp.Shared\BlazorDemoApp.Shared.csproj" />
  </ItemGroup>

</Project>
نیازی نیست تا اینکار را برای پروژه‌ی سرور نیز تکرار کنیم؛ از این جهت که ارجاعی به پروژه‌ی کلاینت، در پروژه‌ی سرور وجود دارد که سبب دسترسی به این پروژه‌ی Shared هم می‌شود.


سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات

چون Blazor Server و صفحات SSR آن هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی وجود داشته و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. یعنی هنوز هم همان مسیر قبلی سرویس Services\ProductStore.cs در این پروژه‌ی سمت سرور نیز برقرار است و نیازی به تغییر مسیر آن نیست. البته بدیهی است چون این پروژه جدید است، باید این سرویس را در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل razor برنامه‌ی آن قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();


تکمیل فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور

جهت سهولت کار با برنامه، یک سری مسیر و using را نیاز است به فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
// ...
@using BlazorDemoApp.Client.Components.Store
@using BlazorDemoApp.Client.Components
سطر اول سبب می‌شود تا بتوان به سادگی به اعضای کلاس استاتیک RenderMode، در برنامه‌ی سمت سرور دسترسی یافت. دو using جدید دیگر سبب سهولت دسترسی به کامپوننت‌های قرارگرفته‌ی در این مسیرها در صفحات SSR برنامه‌ی سمت سرور می‌شوند.


تکمیل صفحه‌ی نمایش لیست محصولات

کدها و مسیر کامپوننت ProductsList.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است.


تکمیل صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول

کدها و مسیر کامپوننت ProductDetails.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است ... البته بجز یک تغییر کوچک:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
در اینجا حالت رندر این کامپوننت، به InteractiveWebAssembly تغییر می‌کند. یعنی اینبار قرار است تبدیل به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی شود و نه یک جزیره‌ی Blazor Server که آن‌را در قسمت پنجم بررسی کردیم.


تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط

پس از این توضیحات، به اصل موضوع این قسمت رسیدیم! کامپوننت سمت سرور RelatedProducts.razor قسمت پنجم ، از آنجا cut شده و به مسیر جدید BlazorDemoApp.Client\Components\Store\RelatedProducts.razor منتقل می‌شود. یعنی کاملا به پروژه‌ی وب‌اسمبلی منتقل می‌شود. بنابراین کدهای آن دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس دریافت اطلاعات محصولات ندارند و برای اینکار نیاز است در سمت سرور، یک Web API Controller را تدارک ببینیم:
using BlazorDemoApp.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorDemoApp.Controllers;

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class ProductsController : ControllerBase
{
    private readonly IProductStore _store;

    public ProductsController(IProductStore store) => _store = store;

    [HttpGet("[action]")]
    public IActionResult Related([FromQuery] int productId) => Ok(_store.GetRelatedProducts(productId));
}
این کلاس در مسیر Controllers\ProductsController.cs پروژه‌ی سمت سرور قرار می‌گیرد و کار آن، بازگشت اطلاعات محصولات مشابه یک محصول مشخص است.
برای اینکه مسیریابی این کنترلر کار کند، باید به فایل Program.cs برنامه، مراجعه و سطرهای زیر را اضافه کرد:
builder.Services.AddControllers();
// ...
app.MapControllers();

یک نکته: همانطور که مشاهده می‌کنید، در Blazor 8x، امکان استفاده از دو نوع مسیریابی یکپارچه، در یک پروژه وجود دارد؛ یعنی Blazor routing  و  ASP.NET Core endpoint routing. بنابراین در این پروژه‌ی سمت سرور، هم می‌توان صفحات SSR و یا Blazor Server ای داشت که مسیریابی آن‌ها با page@ مشخص می‌شوند و همزمان کنترلرهای Web API ای را داشت که بر اساس سیستم مسیریابی ASP.NET Core کار می‌کنند.

بر این اساس در پروژه‌ی سمت کلاینت، کامپوننت RelatedProducts.razor باید با استفاده از سرویس HttpClient، اطلاعات درخواستی را از Web API فوق دریافت و همانند قبل نمایش دهد که تغییرات آن به صورت زیر است:

@using BlazorDemoApp.Shared.Models
@inject HttpClient Http

<button class="btn btn-outline-secondary" @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button>

@if (_loadRelatedProducts)
{
    @if (_relatedProducts == null)
    {
        <p>Loading...</p>
    }
    else
    {
        <div class="mt-3">
            @foreach (var item in _relatedProducts)
            {
                <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                    <div class="col-sm">
                        <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5>
                    </div>
                </a>
            }
        </div>
    }
}

@code{

    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private bool _loadRelatedProducts;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    private async Task LoadRelatedProducts()
    {
        _loadRelatedProducts = true;
        var uri = $"/api/products/related?productId={ProductId}";
        _relatedProducts = await Http.GetFromJsonAsync<IList<Product>>(uri);
    }

}
و ... همین! اکنون برنامه قابل اجرا است و به محض نمایش صفحه‌ی جزئیات یک محصول انتخابی، کامپوننت RelatedProducts، در حالت وب‌اسمبلی جزیره‌ای اجرا شده و لیست این محصولات مرتبط را نمایش می‌دهد.
در ادامه یکبار برنامه را اجرا می‌کنیم و ... بلافاصله پس از انتخاب صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، با خطای زیر مواجه خواهیم شد!
System.InvalidOperationException: Cannot provide a value for property 'Http' on type 'RelatedProducts'.
There is no registered service of type 'System.Net.Http.HttpClient'.


اهمیت درنظر داشتن pre-rendering در حالت جزیره‌های وب‌اسمبلی

استثنائی را که مشاهده می‌کنید، به علت pre-rendering سمت سرور این کامپوننت، رخ‌داده‌است.
زمانیکه کامپوننتی را به این نحو رندر می‌کنیم:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
به صورت پیش‌فرض در آن pre-rendering نیز فعال است؛ یعنی این کامپوننت دوبار رندر می‌شود:
الف) یکبار در سمت سرور تا HTML حداقل قالب آن، به همراه سایر قسمت‌های صفحه‌ی SSR جاری به سمت مرورگر کاربر ارسال شود.
ب) یکبار هم در سمت کلاینت، زمانیکه Blazor WASM بارگذاری شده و فعال می‌شود.

استثنائی را که مشاهده می‌کنیم، مربوط به حالت الف است. یعنی زمانیکه برنامه‌ی ASP.NET Core هاست برنامه، سعی می‌کند کامپوننت RelatedProducts را در سمت سرور رندر کند، اما ... ما سرویس HttpClient را در آن ثبت و فعالسازی نکرده‌ایم. به همین جهت است که عنوان می‌کند این سرویس را پیدا نکرده‌است. برای رفع این مشکل، چندین راه‌حل وجود دارند که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.


راه‌حل اول: ثبت سرویس HttpClient در سمت سرور

یک راه‌حل مواجه شدن با مشکل فوق، ثبت سرویس HttpClient در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر است:
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient 
{ 
    BaseAddress = new Uri("http://localhost/") 
});
پس از این تعریف، کامپوننت RelatedProducts، در حالت prerendering ابتدایی سمت سرور هم کار می‌کند و برنامه با استثنائی مواجه نخواهد شد.


راه‌حل دوم: استفاده از polymorphism یا چندریختی

برای اینکار اینترفیسی را طراحی می‌کنیم که قرارداد نحوه‌ی تامین اطلاعات مورد نیاز کامپوننت RelatedProducts را ارائه می‌کند. سپس یک پیاده سازی سمت سرور را از آن خواهیم داشت که مستقیما به بانک اطلاعاتی رجوع می‌کند و همچنین یک پیاده سازی سمت کلاینت را که از HttpClient جهت کار با Web API استفاده خواهد کرد.
از آنجائیکه این قرارداد نیاز است توسط هر دو پروژه‌ی سمت سرور و سمت کلاینت استفاده شود، باید آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد تا بتوان ارجاعاتی از آن‌را به هر دو پروژه اضافه کرد؛ برای مثال در فایل BlazorDemoApp.Shared\Data\IProductStore.cs به صورت زیر:
using BlazorDemoApp.Shared.Models;

namespace BlazorDemoApp.Shared.Data;

public interface IProductStore
{
    IList<Product> GetAllProducts();
    Product GetProduct(int id);
    Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId);
}
این همان اینترفیسی است که پیشتر در فایل ProductStore.cs سمت سرور تعریف کرده بودیم؛ با یک تفاوت: متد GetRelatedProducts آن async تعریف شده‌است که نمونه‌ی سمت کلاینت آن باید با متد GetFromJsonAsync کار کند که async است.
پیاده سازی سمت سرور این اینترفیس، کاملا مهیا است و فقط نیاز به تغییر زیر را دارد تا با خروجی Task دار هماهنگ شود:
public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId)
    {
        var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId);
        return Task.FromResult<IList<Product>?>(ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id))
                                                                 .ToList());
    }
و اکشن متد متناظر هم باید به صورت زیر await دار شود تا خروجی صحیحی را ارائه دهد:
[HttpGet("[action]")]
public async Task<IActionResult> Related([FromQuery] int productId) =>
        Ok(await _store.GetRelatedProducts(productId));
همچنین پیشتر سرویس آن در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور، ثبت شده‌است و نیاز به نکته‌ی خاصی ندارد.

در ادامه نیاز است یک پیاده سازی سمت کلاینت را نیز از آن تهیه کنیم که در فایل BlazorDemoApp.Client\Data\ClientProductStore.cs درج خواهد شد:
public class ClientProductStore : IProductStore
{
    private readonly HttpClient _httpClient;

    public ClientProductStore(HttpClient httpClient) => _httpClient = httpClient;

    public IList<Product> GetAllProducts() => throw new NotImplementedException();

    public Product GetProduct(int id) => throw new NotImplementedException();

    public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) =>
        _httpClient.GetFromJsonAsync<IList<Product>>($"/api/products/related?productId={productId}");
}
در این بین بر اساس نیاز کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه، فقط به متد GetRelatedProducts نیاز داریم؛ بنابراین فقط همین مورد در اینجا پیاده سازی شده‌است. پس از این تعریف، نیاز است سرویس فوق را در فایل Program.cs برنامه‌ی کلاینت هم ثبت کرد (به همراه سرویس HttpClient ای که در سازنده‌ی آن تزریق می‌شود):
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ClientProductStore>();
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
به این ترتیب این سرویس در کامپوننت RelatedProducts قابل دسترسی می‌شود و جایگزین سرویس HttpClient تزریقی قبلی خواهد شد. به همین جهت به فایل کامپوننت ProductStore مراجعه کرده و فقط 2 سطر آن‌را تغییر می‌دهیم:
الف) معرفی سرویس IProductStore بجای HttpClient قبلی
@inject IProductStore ProductStore
ب) استفاده از متد GetRelatedProducts این سرویس:
private async Task LoadRelatedProducts()
{
   _loadRelatedProducts = true;
   _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId);
}
مابقی قسمت‌های این کامپوننت یکی است و تفاوتی با قبل ندارد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از مشاهده‌ی جزئیات یک محصول، بارگذاری کامپوننت Blazor WASM آن در developer tools مرورگر کاملا مشخص است:



راه‌حل سوم: استفاده از سرویس PersistentComponentState

با استفاده از سرویس PersistentComponentState می‌توان اطلاعات دریافتی از بانک‌اطلاعاتی را در حین pre-rendering در سمت سرور، به جزایر تعاملی انتقال داد و این روشی است که مایکروسافت برای پیاده سازی مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت در Blazor 8x در پیش‌گرفته‌است. این راه‌حل را در قسمت بعد بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-WebAssembly-Normal.zip
مطالب دوره‌ها
مروری مختصر بر زبان DMX
این بخش مروری اجمالی است بر زبان (DMX (Data Mining eXtensions که به منظور انجام عملیات داده کاوی توسط شرکت ماکروسافت ایجاد شده است. (از آنجا که هدف این دوره معرفی الگوریتم‌های داده کاوی است از این رو به صورت کلی به بررسی این زبان می‌پردازیم)
برای بسیاری داده کاوی تنها مجموعه ای از تعدادی الگوریتم تعبیر می‌شود؛ به همان طریقی که در گذشته تصورشان از بانک اطلاعاتی تنها ساختاری سلسله مراتبی به منظور ذخیره داده‌ها بود. بدین ترتیب داده کاوی به ابزاری تبدیل شده که تنها در انحصار تعدادی متخصص (بویژه PhD‌های علم آمار و یادگیری ماشین) قرار دارد که آشنائی با اصطلاحات یک زمینه خاص را دارند. هدف از ایجاد زبان DMX تعریف مفاهیمی استاندارد و گزارهایی متداول است که در دنیای داده کاوی استفاده می‌شود به شکلی که زبان SQL برای بانک اطلاعاتی این کار را انجام می‌دهد.
فرضیه اساسی در داده کاوی و همچنین یادگیری ماشین از این قرار است که تعدادی نمونه به الگوریتم نشان داده می‌شود و الگوریتم با استفاده از این نمونه‌ها قادر است به استخراج الگوها بپردازد. بدین ترتیب به منظور بازبینی و همچنین استنتاج از اطلاعات درباره نمونه‌های جدید می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.
ذکر این نکته ضروری است که الگوهای استخراج شده می‌توانند مفید، آموزنده و دقیق باشند. تصویر زیر به اختصار مراحل فرآیند داده کاوی را نمایان می‌سازد:

در گام نخست اقدام به تعریف مسئله و فرموله کردن آن می‌کنیم که اصطلاحاً Mining Model نامیده می‌شود. در واقع Mining Model توصیف کننده این است که داده نمونه به چه شکل به نظر می‌رسد و چگونه الگوریتم داده کاوی باید داده‌ها را تفسیر کند. در گام بعدی به فراهم کردن نمونه‌های داده برای الگوریتم می‌پردازیم، الگوریتم با بهره گیری از Mining Model به طریقی که یک لنز داده‌ها را مرتب می‌کند، به بررسی داده‌ها و استخراج الگوها می‌پردازد؛ این عملیات را اصطلاحاً Training Model می‌نامیم. هنگامی که این عملیات به پایان رسید، بسته به اینکه چگونه آنرا انجام داده اید، می‌توانید به تحلیل الگوهایی که توسط الگوریتم از روی نمونه هایتان بدست آمده بپردازید. و در نهایت می‌توانید اقدام به فراهم کردن داده‌های جدید و فرموله کردن آنها، به همان طریقی که نمونه‌ها آموزش دیده اند، به منظور انجام پیش بینی و استنتاج از اطلاعات با استفاده از الگوهای کشف شده توسط الگوریتم پرداخت.

زبان DMX وظیفه تبدیل داده‌های موجودتان (سطرها و ستون‌های Tables) به داده‌های مورد نیاز الگوریتم‌های داده کاوی (Cases و Attributes) را دارد. به منظور انجام این تبدیل به Mining Structure و Mining Model (که در قسمت اول به شرح آن پرداخته شد) نیاز است. بطور خلاصه Mining Structure صورت مسئله را توصیف می‌کند و Mining Model وظیفه تبدیل سطرهای داده ای به درون Case‌ها و انجام عملیات یادگیری ماشین با استفاده از الگوریتم داده کاوی مشخص شده را بر عهده دارد.

Syntax زبان DMX
مشابه زبان SQL دستورات زبان DMX نیز به محیطی جهت اجرا نیاز دارند که می‌توان با استفاده از (SQL Server Management Studio (SSMS به اجرای دستورات DMX اقدام نمود. ایجاد ساختار کاوش (Mining Structure) و مدل کاوشی (Mining Model) مشابه دستورات ایجاد Table در زبان SQL می‌باشد. همانطور که اشاره شد، گام اول (از سه مرحله اصلی در داده کاوی) ایجاد یک مدل کاوش است؛ شامل تعیین تعداد ستون‌های ورودی، ستون‌های قابل پیش بینی و مشخص کردن نام الگوریتم مورد استفاده در مدل. گام دوم آموزش مدل که پردازش نیز نامیده می‌شود و گام سوم مرحله پیش بینی است که نیاز به یک مدل کاوش آموزش دیده و مجموعه اطلاعات جدید دارد. در طول پیش بینی، موتور داده کاوی قوانین (Rules) پیدا شده در مرحله‌ی آموزش (یادگیری) را با مجموعه اطلاعات جدید تطبیق داده و نتیجه پیش بینی را برای هر Case ورودی انجام می‌دهد. دو نوع پرس و جوی پیش بینی وجود دارد Batch و Singleton که به ترتیب چند Case ورودی دارد و خروجی در یک جدول ذخیره می‌شود و دیگری تنها یک Case ورودی دارد و خروجی در زمان اجرا ساخته می‌شود.

در زبان DMX دو روش برای ساخت مدل‌های کاوش وجود دارد:
• ایجاد یک ساختار کاوش و مدل کاوش مربوط به هم و تحت یک نام، زمانی کاربرد دارد که یک ساختار کاوش فقط شامل یک مدل کاوش باشد.
• ایجاد یک ساختار کاوش و سپس اضافه نمودن یک مدل کاوش به ساختار تعریف شده، زمانی کاربرد دارد که یک ساختار کاوش شامل چندین مدل کاوشی باشد. دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است نیاز به این روش باشد، برای مثال ممکن است مدل‌های متعددی را با استفاده از الگوریتم‌های مختلف ساخت و سپس بررسی نمود که کدام مدل بهتر عمل خواهد کرد و یا مدل‌های متعددی را با استفاده از یک الگوریتم ولی با مجموعه پارامترهای متفاوت برای هر مدل ساخت و سپس بهترین را انتخاب نمود.

عناصر سازنده‌ی ساختار کاوش، ستون‌های ساختار کاوشی هستند که داده هایی را که منبع اصلی داده فراهم می‌کند، توصیف می‌کند. این ستون‌ها شامل اطلاعاتی از قبیل نوع داده (Data Type)، نوع محتوا (Content Type)، ماهیت داده و اینکه داده چگونه توزیع شده است می‌باشند. نوع محتوا پیوسته و یا گسسته بودن آن را مشخص می‌کند و بدین ترتیب به الگوریتم راه درست مدل کردن ستون را نشان می‌دهیم. کلمه کلیدی Discrete برای ماهیت گسسته داده و از کلمه Continuous برای ماهیت پیوسته داده استفاده می‌شود. مقادیر نوع داده و نوع محتوا به قرار زیر می‌باشند:

Data Type
کاربرد
 LONG   اعداد صحیح 
 DOUBLE   اعداد اعشاری 
 TEXT   داده‌های رشته ای 
 DATE   داده‌های تاریخی 
 BOOLEAN   داده‌های منطقی (True و False) 
 TABLE   برای تعریف Nested Case 
Content Type 
 کاربرد 
 KEY   مشخص کننده کلید 
 DISCRETE   داده‌های گسسته 
 CONTINUOUS   داده‌های پیوسته 
 DISCRETIZED   داده‌های گسسته شده 
 KEY TIME   کلید زمان، تنها در مدل‌های Time Series استفاده می‌شود 
 KEY SEQUENCE   کلید توالی، تنها در بخش Nested Table مدل‌های Sequence Clustering استفاده می‌شود 

همچنین یک مدل کاوش استفاده و کاربرد هر ستون و الگوریتمی که برای ساخت مدل استفاده می‌شود را تعریف می‌کند، می‌توانید با استفاده از کلمه کلیدی Predict و یا Predict_Only خاصیت پیش بینی را به ستون‌ها اضافه نمود، برای نمونه به دستورات زیر توجه نمائید:

CREATE MINING STRUCTURE [New Mailing]
(
CustomerKey LONG KEY,
Gender TEXT DISCRETE,
[Number Cars Owned] LONG DISCRETE,
[Bike Buyer] LONG DISCRETE
)
GO
ALTER MINING STRUCTURE [New Mailing]
ADD MINING MODEL [Naive Bayes]
(
CustomerKey,
Gender,
[Number Cars Owned],
[Bike Buyer] PREDICT
)
USING Microsoft_Naive_Bayes
شکل زیر نشان دهنده ارتباط بین ساختار کاوش و مدل کاوشی پس از ایجاد در محیط SSMS می‌باشد. 

به منظور آموزش یک مدل کاوش از دستور Insert به شکل زیر استفاده می‌شود: 

INSERT INTO <mining model name>
[<mapped model columns>]
<source data query>
که source data query می‌تواند یک پرس و جوی Select از بانک اطلاعاتی باشد که معمولاً با استفاده از سه طریق OPENQUERY، OPENROWSET و SHAPE  بدست می‌آید.
در ادامه به شکل عملی می‌توانید با طی مراحل و اجرای کوئری‌های زیر به بررسی بیشتر موضوع بپردازید.
ابتدا به سرویس SSAS متصل شوید و اقدام به ایجاد یک Database با تنظیمات پیش فرض (مثلاً با نام DM-02) نمائید و در ادامه کوئری XMLA زیر را جهت ایجاد Data Source ای به بانک AdventureWorksDW2012 موجود روی دستگاه تان، اجرا نمائید.
<Create xmlns="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2003/engine">
<ParentObject>
  <DatabaseID>DM-02</DatabaseID>
</ParentObject>
<ObjectDefinition>
  <DataSource xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema"
xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance"
xmlns:ddl2="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2003/engine/2"
xmlns:ddl2_2="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2003/engine/2/2"
xmlns:ddl100_100="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2008/engine/100/100"
xmlns:ddl200="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2010/engine/200"
xmlns:ddl200_200="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2010/engine/200/200"
xmlns:ddl300="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2011/engine/300"
xmlns:ddl300_300="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2011/engine/300/300"
xmlns:ddl400="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2012/engine/400"
xmlns:ddl400_400="http://schemas.microsoft.com/analysisservices/2012/engine/400/400"
xsi:type="RelationalDataSource">
<ID>Adventure Works DW2012</ID>
<Name>Adventure Works DW2012</Name>
<ConnectionString>Provider=SQLNCLI11.1;Data Source=(local);Integrated Security=SSPI;
Initial Catalog=AdventureWorksDW2012</ConnectionString>
<ImpersonationInfo>
<ImpersonationMode>ImpersonateCurrentUser</ImpersonationMode>
</ImpersonationInfo>
<Timeout>PT0S</Timeout>
  </DataSource>
</ObjectDefinition>
</Create>
و در ادامه کوئری‌های DMX زیر را اجرا نمائید و خروجی هر یک را تحلیل نمائید.
 /* Step 1 */
CREATE MINING MODEL [NBSample]
(
CustomerKey LONG KEY,
Gender TEXT DISCRETE,
[Number Cars Owned] LONG DISCRETE,
[Bike Buyer] LONG DISCRETE PREDICT
)
USING Microsoft_Naive_Bayes
Go

/* Step 2 */
INSERT INTO NBSample (CustomerKey, Gender, [Number Cars Owned],
[Bike Buyer])
OPENQUERY([Adventure Works DW2012],'Select CustomerKey, Gender, [NumberCarsOwned], [BikeBuyer]
FROM [vTargetMail]')

/*  */
SELECT * FROM [NBSample].CONTENT

/*  */
SELECT * FROM [NBSample_Structure].CASES

/* Step 3*/

SELECT FLATTENED MODEL_NAME,
(SELECT ATTRIBUTE_NAME, ATTRIBUTE_VALUE, [SUPPORT], [PROBABILITY], VALUETYPE FROM NODE_DISTRIBUTION) AS t
FROM [NBSample].CONTENT
WHERE NODE_TYPE = 26
در قسمت‌های بعد تا حدی که از هدف اصلی دوره بررسی الگوریتم‌های داده کاوی موجود در SSAS دور نیافتیم، به بررسی بیشتر دستورات DMX می‌پردازیم. جهت اطلاعات بیشتر در مورد زبان DMX می‌توانید به Books Online for SQL Server مراجعه نمائید.