نظرات مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت دوم - نصب و پیکربندی React‌JS برای Visual Studio Code
دقیقا همینطور هست. در اینجا فناوری‌های سمت سرور فقط تبدیل به ارائه کننده‌ی وب سرویس می‌شوند و نه بیشتر.
مزیت آن این است که شما با Razor فقط یک سری فرم‌های ابتدایی و اعتبارسنجی آن‌ها را به خوبی می‌توانید مدیریت کنید. یک مقدار کار UI که پیچیده‌تر شد، به صفحه‌ای می‌رسید که درون آن 100ها سطر کد جی‌کوئری با کدهای Razor مخلوط شدن و 2 ماه بعد حتی جرات نمی‌کنید به این صفحه دست بزنید و تغییری را در آن اعمال کنید. اینجا است که فریم ورک‌های SPA ارزش خودشان را نشان می‌دهند.
برای فرم‌های معمولی، Razor عالی است. برای UI پیچیده، ترکیب Razor و jQuery اصلا قابلیت نگهداری ندارد (صفحاتی پر از قطعات جاوا اسکریپت که نه فضای نامی دارند، به راحتی تداخل می‌کنند، عموما از TypeScript استفاده نمی‌کنند و مبتنی بر قابلیت‌های جدید این زبان نیستند). در یک چنین حالتی قابلیت تست UI را هم از دست خواهید داد. همچنین مدام هم محدود به افزونه‌های جی‌کوئری خواهید بود، اما با فریم ورک‌های SPA، خیلی از این افزونه‌ها، کارهای معمولی آن‌ها هستند. به علاوه زمانیکه back-end (سمت سرور) و front-end (مدیریت کدهای سمت کلاینت) را از هم جدا می‌کنید، بهتر می‌توانید از مزیت کار با طراحان UI استفاده کنید. کسانیکه عموما قرار نیست با کدهای سمت سرور کار کنند. 
مطالب
استفاده از Kendo UI templates
در مطلب «صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid» در انتهای بحث، ستون IsAvailable به صورت زیر تعریف شد:
columns: [
               {
                   field: "IsAvailable", title: "موجود است",
                   template: '<input type="checkbox" #= IsAvailable ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                }
]
Templates، جزو یکی از پایه‌های Kendo UI Framework هستند و توسط آن‌ها می‌توان قطعات با استفاده‌ی مجدد HTML ایی را طراحی کرد که قابلیت یکی شدن با اطلاعات جاوا اسکریپتی را دارند.
همانطور که در این مثال نیز مشاهده می‌کنید، قالب‌های Kendo UI از Hash (#) syntax استفاده می‌کنند. در اینجا قسمت‌هایی از قالب که با علامت # محصور می‌شوند، در حین اجرا، با اطلاعات فراهم شده جایگزین خواهند شد.
برای رندر مقادیر ساده می‌توان از # =# استفاده کرد. از # :# برای رندر اطلاعات HTML-encoded کمک گرفته می‌شود و #  # برای رندر کدهای جاوا اسکریپتی کاربرد دارد. از حالت HTML-encoded برای نمایش امن اطلاعات دریافتی از کاربران و جلوگیری از حملات XSS استفاده می‌شود.
اگر در این بین نیاز است # به صورت معمولی رندر شود، در حالت کدهای جاوا اسکریپتی به صورت #\\ و در HTML ساده به صورت #\ باید مشخص گردد.


مثالی از نحوه‌ی تعریف یک قالب Kendo UI

    <!--دریافت اطلاعات از منبع محلی-->
    <script id="javascriptTemplate" type="text/x-kendo-template">
        <ul>
            # for (var i = 0; i < data.length; i++) { #
            <li>#= data[i] #</li>
            # } #
        </ul>
    </script>

    <div id="container1"></div>
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var data = ['User 1', 'User 2', 'User 3'];
            var template = kendo.template($("#javascriptTemplate").html());
            var result = template(data); //Execute the template
            $("#container1").html(result); //Append the result
        });
    </script>
این قالب ابتدا در تگ script محصور می‌شود و سپس نوع آن مساوی text/x-kendo-template قرار می‌گیرد. در ادامه توسط یک حلقه‌ی جاوا اسکریپتی، عناصر آرایه‌ی فرضی data خوانده شده و با کمک Hash syntax در محل‌های مشخص شده قرار می‌گیرند.
در ادامه باید این قالب را رندر کرد. برای این منظور یک div با id مساوی container1 را جهت تعیین محل رندر نهایی اطلاعات مشخص می‌کنیم. سپس متد kendo.template بر اساس id قالب اسکریپتی تعریف شده، یک شیء قالب را تهیه کرده و سپس با ارسال آرایه‌ای به آن، سبب اجرای آن می‌شود. خروجی نهایی، یک قطعه کد HTML است که در محل container1 درج خواهد شد.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد kendo.template، نهایتا یک رشته را دریافت می‌کند. بنابراین همینجا و به صورت inline نیز می‌توان یک قالب را تعریف کرد.


کار با منابع داده راه دور

فرض کنید مدل برنامه به صورت ذیل تعریف شده‌است:
namespace KendoUI04.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public decimal Price { set; get; }
        public bool IsAvailable { set; get; }
    }
}
و لیستی از آن توسط یک ASP.NET Web API کنترلر، به سمت کاربر ارسال می‌شود:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Http;
using KendoUI04.Models;

namespace KendoUI04.Controllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        public IEnumerable<Product> Get()
        {
            return ProductDataSource.LatestProducts.Take(10);
        }
    }
}
در سمت کاربر و در View برنامه خواهیم داشت:
    <!--دریافت اطلاعات از سرور-->
    <div>
        <div id="container2"><ul></ul></div>
    </div>

    <script id="template1" type="text/x-kendo-template">
        <li> #=Id# - #:Name# - #=kendo.toString(Price, "c")#</li>
    </script>

    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            var producatsTemplate1 = kendo.template($("#template1").html());

            var productsDataSource = new kendo.data.DataSource({
                transport: {
                    read: {
                        url: "api/products",
                        dataType: "json",
                        contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                        type: 'GET'
                    }
                },
                error: function (e) {
                    alert(e.errorThrown);
                },
                change: function () {
                    $("#container2 > ul").html(kendo.render(producatsTemplate1, this.view()));
                }
            });
            productsDataSource.read();
        });
    </script>
ابتدا یک div با id مساوی container2 جهت تعیین محل نهایی رندر قالب template1 در صفحه تعریف می‌شود.
هرچند خروجی دریافتی از سرور نهایتا یک آرایه از اشیاء Product است، اما در template1 اثری از حلقه‌ی جاوا اسکریپتی مشاهده نمی‌شود. در اینجا چون از متد kendo.render استفاده می‌شود، نیازی به ذکر حلقه نیست و به صورت خودکار، به تعداد عناصر آرایه دریافتی از سرور، قطعه HTML قالب را تکرار می‌کند.
در ادامه برای کار با سرور از یک Kendo UI DataSource استفاده شده‌است. قسمت transport/read آن، کار تعریف محل دریافت اطلاعات را از سرور مشخص می‌کند. رویدادگران change آن اطلاعات نهایی دریافتی را توسط متد view در اختیار متد kendo.render قرار می‌دهد. در نهایت، قطعه‌ی HTML رندر شده‌ی نهایی حاصل از اجرای قالب، در بین تگ‌های ul مربوط به container2 درج خواهد شد.
رویدادگران change زمانیکه data source، از اطلاعات راه دور و یا یک آرایه‌ی جاوا اسکریپتی پر می‌شود، فراخوانی خواهد شد. همچنین مباحث مرتب سازی اطلاعات، صفحه بندی و تغییر صفحه، افزودن، ویرایش و یا حذف اطلاعات نیز سبب فراخوانی آن می‌گردند. متد view ایی که در این مثال فراخوانی شد، صرفا در روال رویدادگردان change دارای اعتبار است و آخرین تغییرات اطلاعات و آیتم‌های موجود در data source را باز می‌گرداند.


یک نکته‌ی تکمیلی: فعال سازی intellisense کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI

اگر به پوشه‌ی اصلی مجموعه‌ی Kendo UI مراجعه کنید، یکی از آن‌ها vsdoc نام دارد که داخل آن فایل‌های min.intellisense.js و vsdoc.js مشهود هستند.
اگر از ویژوال استودیوهای قبل از 2012 استفاده می‌کنید، نیاز است فایل‌های vsdoc.js متناظری را به پروژه اضافه نمائید؛ دقیقا در کنار فایل‌های اصلی js موجود. اگر از ویژوال استودیوی 2012 و یا بالاتر استفاده می‌کنید باید از فایل‌های intellisense.js متناظر استفاده کنید. برای مثال اگر از kendo.all.min.js کمک می‌گیرید، فایل متناظر با آن kendo.all.min.intellisense.js خواهد بود.
بعد از اینکار نیاز است فایلی به نام references.js_ را به پوشه‌ی اسکریپت‌های خود با این محتوا اضافه کنید (برای VS 2012 به بعد):
/// <reference path="jquery.min.js" />
/// <reference path="kendo.all.min.js" />
نکته‌ی مهم اینجا است که این فایل به صورت پیش فرض از مسیر Scripts/_references.js/~ خوانده می‌شود. برای اضافه کردن مسیر دیگری مانند js/_references.js/~ باید آن‌را به تنظیمات ذیل اضافه کنید:
 Tools menu –> Options -> Text Editor –> JavaScript –> Intellisense –> References
گزینه‌ی Reference Group را به (Implicit (Web تغییر داده و سپس مسیر جدیدی را اضافه نمائید.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
KendoUI04.zip
اشتراک‌ها
تا 75% افزایش کارایی با استفاده از BinaryBuffers هنگام کار با بافرها

اگر با بافرها (byte[]) کار می‌کنید:

به جای BinaryReader  از BinaryBufferReader

و به جای از BinaryWriter از BinaryBufferWriter استفاده کنید

Benchmarks shows up to 75% improvement in writing and 32% in reading. 


تا 75% افزایش کارایی با استفاده از BinaryBuffers هنگام کار با بافرها
اشتراک‌ها
Bootstrap 5.2.2 منتشر شد

Bootstrap v5.2.2 has landed with new bug fixes and documentation updates—keep reading to see what’s changed! 

Bootstrap 5.2.2 منتشر شد
مطالب
مبانی TypeScript؛ متدها
توابع جزو ساختارهای پایه‌ایی زبان جاوا اسکریپت هستند و از آنها جهت شبیه‌سازی کلاس‌ها، کپسوله‌سازی اطلاعات و همچنین ایجاد ماژول‌ها استفاده می‌شود. هر چند در زبان TypeScript به راحتی می‌توانیم از کلاس‌ها، فضاهای نام و ماژول‌ها استفاده کنیم، اما هنوز هم توابع، نقشی کلیدی را در انجام کارها ایفا می‌کنند. نکته‌ی قابل توجه این است که زبان TypeScript یکسری قابلیت‌های اضافه‌تری را به توابع استاندارد جاوا اسکریپت اضافه کرده است که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.

نحوه‌ی ایجاد توابع
همانند جاوا اسکریپت، در زبان TypeScript نیز می‌توانیم توابع را هم به صورت named function و  هم به صورت anonymous function ایجاد کنیم. در کدهای زیر نحوه‌ی تعریف هر دو نوع نشان داده شده است:
// Named function
function add(x, y) {
    return x + y;
}

// Anonymous function
let myAdd = function(x, y) { return x+y; };
در زبان TypeScript نیز می‌توانیم به متغیرهای تعریف شده‌ی در خارج بدنه‌ی تابع، دسترسی داشته باشیم. در این‌حالت خواهیم گفت که متغیرها توسط تابع capture شده‌اند:
let z = 100;

function addToZ(x, y) {
    return x + y + z;
}

تعیین نوع (Type) برای توابع
همانطور که قبلاً عنوان شد، یکی از مزایای زبان TypeScript، امکان معرفی نوع‌ها است. یعنی با کمک تعیین نوع می‌توانیم کدهای نهایی نوشته شده را امن‌تر کنیم و همچنین در زمان استفاده، Intellisense با وجود نوع‌ها، پیشنهادهای بهتر و دقیق‌تری را ارائه می‌دهد. جهت درک بهتر موضوع اجازه دهید برای توابعی که در مثال قبلی مطرح شدند، یکسری نوع را مشخص کنیم:
function add(x: number, y: number): number {
    return x + y;
}

let myAdd = function(x: number, y: number): number { return x+y; };
همانطور که مشاهده می‌کنید، توانسته‌ایم هم برای پارامترها و هم برای خروجی تابع، نوع‌هایی را مشخص کنیم. مزیت آن این است که پیش از اینکه کدهای شما در زمان اجرا به خطا بر بخورند، در زمان کامپایل، مشکلات موجود توسط کامپایلر، گوشزد می‌شوند. به عنوان مثال اگر در زمان توسعه، برای یکی از پارامترهای تابع add، مقداری رشته‌ایی را ارسال کنیم، کامپایلر به شما هشدار لازم را خواهد داد:


Function Types
در TypeScript علاوه بر امکان تعیین نوع، برای پارامتر و همچنین نوع بازگشتی تابع، می‌توانیم خود تابع را نیز به عنوان یک نوع تعریف کنیم. function types با تعیین نوع برای پارمتر دریافتی و همچنین تعیین نوع بازگشتی تابع تعریف می‌شوند. به عنوان مثال تابع زیر، یک پارامتر از نوع number را دریافت کرده و در نهایت یک رشته را در خروجی بر می‌گرداند:
function PublicationMessage(year: number): string {
    return 'Date published: ' + year;
}
اکنون می‌توانیم یک متغیر ایجاد کنیم که ارجاعی را به تابع فوق داشته باشد:
let publishFunc: (someYear: number) => string;
با استفاده از سینتکس فوق، توانسته‌ایم یک function type را تعریف کنیم. در کد فوق از کلمه‌ی کلیدی let و همچنین علامت دو نقطه بعد از نام متغیر استفاده کرده‌ایم. سپس پارامترها و همچنین انواع آنها را درون پرانتز تعیین کرده‌ایم و در نهایت بعد از علامت <=، نوع بازگشتی تابع را تعیین کرده‌ایم. در واقع توسط کد فوق، یک امضاء را برای توابعی که قرار است به این متغیر انتساب داده شوند، تعریف کرده‌ایم. اکنون که متغیر را تعریف کردیم و همچنین یک نوع را برای آن مشخص کردیم، می‌توانیم تابعی را که دارای این امضاء است، به آن انتساب دهیم:
publishFunc = PublicationMessage;

let message: string = publishFunc(2016);
در واقع اکنون به متغیر publishFunc، تنها تابعی را می‌توانیم انتساب دهیم که یک پارامتر از جنس number را از ورودی دریافت کرده و همچنین یک رشته را به عنوان خروجی برگرداند. در نتیجه اگر تابعی غیر از امضاء تعیین شده را به متغیر publishFunc انتساب دهیم، کامپایلر TypeScript به ما هشدار خواهد داد:

همچنین می‌توان function type را به صورت inline نیز تعریف کرد:

let myAdd: (baseValue:number, increment:number) => number =
    function(x, y) { return x + y; };


Optional and Default Parameters 

در جاوا اسکریپت تمامی پارامترهای یک تابع اختیاری هستند. اما TypeScript کمی متفاوت است. یعنی در حالت پیش‌فرض، ذکر تمامی پارامترها ضروری است؛ مگر اینکه پارامترهای موردنیاز را به صورت اختیاری تعیین کنید. به طور مثال در تابع زیر دو پارامتر را تعریف کرده‌ایم:

function CreateCustomer(name: string, age?: number) {}

همانطور که مشاهده می‌کنید با افزودن علامت سوال بعد از نام پارامتر، توانسته‌ایم آن را به صورت اختیاری تعریف کنیم. نکته‌ایی که در اینجا وجود دارد این است که تمامی پارامترهای optional، حتماً باید بعد از پارامترهای required تعریف شوند.

برای تعیین مقدار پیش‌فرض برای هر پارامتر نیز می‌توانیم به این‌صورت عمل کنیم:

function GetBookByTitle(title: string = 'C# 6.0 in a Nutshell') {}

default parameters در صورتیکه بعد از required parameters آورده شوند، به عنوان optional در نظر گرفته می‌شوند. یعنی در این‌حالت لزومی به گذاشتن علامت سوال، بعد از نام پارامتر نیست. نکته‌ی قابل توجه‌ایی که در استفاده از default parameters وجود دارد این است که علاوه بر رشته‌ها می‌توان عبارات (expressions) را نیز به آنها اختصاص داد:

function GetBookByTitle(title: string = GetMostPopularBooks()) {}


Rest Parameters

rest parameters به شما این امکان را می‌دهند تا به تعداد نامحدودی پارامتر به یک تابع ارسال کنید:

function GetBooksReadForCust(name: string, ...bookIDs: number[]) {}

تابع فوق دو پارامتر را از ورودی دریافت می‌کند. پارامتر دوم این تابع به صورت rest تعریف شده است. یعنی برای پارامتر دوم می‌توانیم هر تعداد پارامتری را به این تابع ارسال کنیم. همچنین برای نوع این پارامتر، یک آرایه از نوع number را تعیین کرده‌ایم. یعنی پارامترهای دریافتی، درون یک آرایه از نوع number ذخیره خواهند شد. در ES 5 برای داشتن این چنین قابلیتی از شیء  arguments استفاده می‌کردیم. یعنی تابع فوق را می‌بایستی اینگونه می‌نوشتیم:

function GetBooksReadForCust(name) {
    var bookIDs = [];
    for (var _i = 1; _i < arguments.length; _i++) {
        bookIDs[_i - 1] = arguments[_i];
    }
}


استفاده از this

درک this در جاوا اسکریپت، در ابتدا باعث مقداری سردرگمی می‌شود. یعنی مقدار آن در زمان فراخوانی تابع، ست خواهد شد. یعنی در هر بلاک از کد، وضعیت‌های متفاوتی را ارائه می‌دهد. به عنوان مثال درون callback مربوط به تابع setInterval در تابع زیر می‌خواهیم به مقدار متغیر publishDate دسترسی داشته باشم:

function Book() {
    let self = this;
    self.publishDate = 2016;
    setInterval(function() {
        console.log(self.publishDate);
    }, 1000);
}

همانطور که مشاهده می‌کنید برای دسترسی به این پراپرتی، مقدار this را درون یک متغیر با نام self، در ابتدا تعریف کرده‌ایم. زیرا استفاده‌ی مستقیم از this.publishDate درون callback به چیز دیگری اشاره می‌کند. این روش در ES 5 خیلی رایج است. اما با استفاده از Arrow Functions به راحتی می‌توانیم به this در هر جایی دسترسی داشته باشیم. بنابراین کد فوق را می‌توانیم به این صورت بازنویسی کنیم:

function Book() {
    this.publishDate = 2016;
    setInterval(() => {
        console.log(this.publishDate);
    }, 1000);
}

در واقع Arrow Function در پشت صحنه کار capture کردن this را برایمان انجام خواهد داد.


Function overloads

قابلیت function overloading در بیشتر typed languageها در دسترس می‌باشد. همانطور که می‌دانید این قابلیت جهت تعریف امضاءهای مختلف برای یک تابع استفاده می‌شود. یعنی ایجاد توابعی با یک نام، اما با انواع متفاوت. از آنجائیکه TypeScript به جاوا اسکریپت کامپایل می‌شود، در نتیجه جاوا اسکریپت فاقد نوع (type) است. پس در زمان کامپایل نوع‌ها برداشته خواهند شد. بنابراین داشتن توابعی همنام باعث بروز مشکلاتی خواهد شد. برای داشتن نسخه‌های مختلفی از یک تابع می‌توانیم تعاریف موردنیازمان را ارائه داده، اما تنها یک پیاده‌سازی داشته باشیم. برای مثال می‌خواهیم یک overload دیگر برای تابع زیر داشته باشیم:

function GetTitles(author: string) : string[];

تابع فوق یک رشته را از ورودی دریافت کرده و در نهایت یک آرایه از رشته‌ها را بر می‌گرداند. برای overload دیگر این تابع می‌خواهیم به جای دریافت رشته، یک boolean از ورودی دریافت کنیم:

function GetTitles(available: boolean) : string[];

همانطور که مشاهده می‌کنید، هیچکدام از overloadهای فوق پیاده‌سازی‌ایی ندارند. در واقع تا اینجا به TypeScript گفته‌ایم که نیاز به دو نسخه از تابع GetTitles خواهیم داشت. اکنون می‌توانیم یک پیاده‌سازی کلی برای دو overload فوق داشته باشیم:

function GetTitles(bookProperty: any) : string[] {
    if(typeof bookProperty == 'string') {
        // some code
    } else if (typeof bookProperty == 'boolean') {
        // some code
    }
    
    return result;
}

همانطور که عنوان شد، تنها پیاده‌سازی فوق را برای تمامی overloadها خواهیم داشت. در نتیجه اینبار نوع پارامتر ورودی را any تعریف کرده‌ایم. سپس درون بدنه‌ی تابع، نوع پراپرتی را توسط typeof تشخیص داده‌ایم. بنابراین برای فراخوانی هر یک از overloadها، می‌توانیم کدهای خاصی را اجرا کنیم.

مطالب
Best practiceهای یک پروژه Blazor
Blazor، چارچوبی است ارائه شده توسط مایکروسافت که به ما اجازه می‌دهد برنامه‌های تعاملی وب را با CSharp و بدون JavaScript بنویسیم. ‌Blazor از اساس، Component based بوده و در برنامه‌هایی که Backend نیز با CSharp نوشته شده باشد ( مثلا با ASP.NET Core) امکان به اشتراک گذاری کد بین کلاینت و سرور را نیز فراهم می‌کند. معماری Blazor معماری‌ای مدرن است که در دل خود از امکانات CSharp نیز به خوبی بهره برده است تا بتوان پروژه را به‌صورتی که قابلیت نگهداری بالایی داشته باشد، توسعه داد. Blazor در ذات معماری خود امکان نوشتن برنامه‌های Native موبایل را نیز می‌دهد و برای اثبات این مهم چندین دمو برای Proof of concept ارائه شده است؛ اما تا به امروز امکانی که به صورت Production ready باشد، ارائه نشده است.
Blazor به دو شکل کار می‌کند. Blazor Server و Blazor Client
در Blazor Client با استفاده از پشتیبانی نزدیک به 90% ای مرورگرها از Web Assembly که اجازه اجرای کدهای غیر JavaScript ای را در مرورگر می‌دهد، ابتدا DLLها به همراه HTML-CSS و عکس‌ها و ... دانلود شده و برنامه به صورت Single Page App کار می‌کند. در این مدل شما می‌توانید از تکنیک Pre rendering یا SSR نیز استفاده کنید تا تجربه کاربری بهتری را نیز ارائه دهید و یا در بحث SEO بهتر عمل کنید.
‌Blazor در سمت کلاینت از NET Standard 2.1 پشتیبانی می‌کند که عملا به شما اجازه می‌دهد بازه‌ی گسترده‌ای از Nuget Packageها را استفاده کنید.

البته Blazor Client به صورت Preview ارائه شده است و "فعلا" دو مشکل را دارد:
۱- امکان دیباگ خوبی ندارد.
۲- در عمل باید فایل‌های اجرایی برنامه به صورت wasm یا web assembly دانلود شوند که در این حالت سرعتی بسیار بالا و بیش از جاوااسکریپت خواهند داشت؛ اما تا این لحظه این فایلها به صورت DLL دانلود میشوند و در سمت مرورگر "تفسیر" میشوند که باعث میشود سرعت گاه تا 70 برابر کمتر شود.
البته این دو مشکل در زمان ارائه نسخه NET 5. حل خواهند شد و در پروژه نسخه نهایی خود این دو مشکل را نخواهد داشت.

Blazor مدل اجرای دومی نیز دارد که به آن Blazor Server نیز می‌گوییم. در این مدل کدها تماما سمت سرور اجرا می‌شوند و تعاملات UI به صورت Web Socket به کلاینت منتقل و یا از آن دریافت می‌شوند که در این مدل، امکان Debug بدون کوچک‌ترین مشکلی کار می‌کند و مشکلی از بابت کندی دانلود و اجرای DLLها ندارد. فقط چون کدها تماما سمت سرور اجرا می‌شوند، در زمانیکه ارتباط شبکه‌ای، مناسب نباشد، می‌توانیم در سناریوهای مختلف، شاهد لگ و کندی باشیم.

آینده‌ی Blazor در مدل اول آن تعریف شده‌است و در گذر زمان برای مدل Blazor Server، نمیتوان آینده‌ی زیادی را متصور بود. اما نکته‌ی مهم و جالب اینجاست که کد پروژه در هر دو مدل یکی است و فقط Configuration این دو از هم متفاوت است. پس اگر علاقمند به شروع به استفاده از Blazor هستید، یک راه این است که با مدل Blazor Server شروع و بعدا با تغییر Configuration، به Blazor Client سوئیچ کنید. البته در این میان باید به نکاتی دقت کنید:
۱- Blazor Server از NET Core 3.1. پشتیبانی می‌کند و Blazor Client از NET Standard 2.1. در مواقعی خاص ممکن است یک کلاس یا یک متد در NET Core 3.1. باشد و در NET Standard 2.1. نباشد.
۲- در Blazor Server شما حتی می‌توانید با Entity Framework Core مثلا به Sql Server وصل شوید؛ ولی طبیعتا Browser امکان اتصال مستقیم به Sql Server را در مدل Client به شما نخواهد داد.
این موارد باعث می‌شود که اگر پروژه را با Blazor Server شروع کنید، شاید در آن کارهایی را انجام دهید که در BlazorServer کار می‌کنند، ولی در BlazorClient کار نمی‌کنند و این باعث شود بعدا که نسخه نهایی و کامل BlazorClient آماده شد، شاید نتوانید به آن، به صورت ساده و آسانی سوئیچ کنید.

ایده آل این است که پروژه‌ای داشته باشید که به سادگی عوض کردن یک کلمه، بین این دو مدل سوئیچ کنید و بر صحت عملکرد پروژه در هر دو حالت نظارت داشته باشید. برای رسیدن به این مهم، پروژه‌ای را ساخته‌ام به نام BlazorDualMode که عمده‌ی بررسی‌ها را به صورت اتوماتیک انجام می‌دهد و عملا تضمینی بر مهاجرت آسان شما از BlazorServer به BlazorClient در آینده خواهد بود
اگر در نت جستجو کنید، پروژه‌هایی با این اسم را خواهید دید؛ اما این پروژه دو مزیت مهم را دارد که الباقی فاقد آن هستند:
۱- مدل Blazor Client آن دارای تکنیک Pre rendering یا SSR است.
۲- پروژه Api آن، از پروژه‌ی Blazor آن جداست. اگر پروژه‌ی Api را پروژه‌ای بدانیم که به همراه Model‌، Data و ... امکان دسترسی به DbContext و دیتابیس را دارد، جدا بودن پروژه‌ی Blazor باعث می‌شود که حتی در مدل Server آن نیز مجبور باشیم دیتا را از Api به صورت Rest Api call بگیریم و به واسطه پروژه Shared مابین Api و Blazor نهایت Dto‌ها و سایر کدهای مشترک را ببینیم.
البته در پروژه DualMode فقط پروژه Api درست شده‌است و ما کاری با جزئیات آن، اینکه مثلا CQRS می‌خواهیم یا نه، آیا میخواهیم لایه‌ای کار کنیم و ... نداریم و فقط روی موارد مرتبط با Blazor متمرکز شده‌ایم.
در پروژه یک فایل داریم به نام Directory.build.props. زمانیکه چنین فایلی در فولدری قرار بگیرد، تمامی موارد نوشته شده در آن به صورت ضمنی در تمامی فایل‌های csproj زیر مجموعه آن اعمال می‌شود.
در این فایل داریم:
<Project>
  <PropertyGroup>
    <BlazorMode>Client</BlazorMode>
    <DefineConstants Condition=" '$(BlazorMode)' == 'Client' ">$(DefineConstants);BlazorClient</DefineConstants>
    <DefineConstants Condition=" '$(BlazorMode)' == 'Server' ">$(DefineConstants);BlazorServer</DefineConstants>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
  </PropertyGroup>
</Project>
ابتدا یک متغیر را تعریف کرده‌ایم، به نام BlazorMode که می‌تواند یا Server باشدو یا Client، که فعلا Client است و به راحتی می‌توانید آن‌را عوض کنید.
در ادامه Define Constant کرده‌ایم که اجازه می‌دهد کدهای CSharp دخیل در Configuration پروژه Blazor را شرطی کنیم. برای مثال بنویسیم:
#if BlazorClient
...
#elif BlazorServer
...
#endif
این if‌ها که با # شروع می‌شوند، در هنگام Compile چک می‌شوند و کدی که در شرط با نتیجه true قرار بگیرد، Compile میشود و در خروجی برنامه قرار می‌گیرد و کدی که در شرط با نتیجه false قرار بگیرد، از اساس Compile نمیشود.
نسخه CSharp تمامی پروژه‌ها نیز 8.0 قرار داده شده است.

پروژه‌ی BlazorDualMode.Api آن پروژه‌ای است که Api Controllerها در آن قرار می‌گیرند و همچنین در حالت Blazor Client، پروژه را برای مرورگرها ارائه یا Serve می‌کند. به واقع در این مدل، درخواستی که به هیچ Api Controller ای نرسد، به Blazor تحویل میشود. Blazor نیز ابتدا به دنبال Component ای می‌گردد که برای Route مربوطه نوشته شده باشد و آن را اجرا می‌کند و سپس Response آماده، به کلاینت ارسال می‌شود. در ادامه، مرورگر فایل‌های DLL را دانلود و برنامه به صورت Single Page App به کار خود ادامه می‌دهد.
پروژه BlazorDualMode.Shared  پروژه‌ای است که کد مشترک بین Api و Blazor در آن قرار می‌گیرد. برای مثال میتوانید Dtoها را در این قسمت قرار دهید.
پروژه BlazorDualMode.Web پروژه‌ای است که در آن Component‌های Blazor قرار دارند. در حالت Server این پروژه نیز قابلیت اجرا می‌یابد و باید با امکانات Visual Studio یا IDE دلخواه خود پروژه Web و Api را به صورت همزمان اجرا کنید تا به درستی کار کند.

فایلهای Program.cs، Startup.cs و همچنین خود csproj‌ها و در نهایت فایل Host.cshtml، نهایت تفاوت این دو حالت بوده و کدهای بیزینسی پروژه و حتی Componentها و Api Controllerها در هر دو حالت یکی هستند. Configuration با شرط if server یا if client هندل شده‌اند و درک جزئیات تنظیمات مربوطه نیاز به تسلط بر روی خود Blazor را دارد که از موضوع این پست خارج است؛ ولی در صورت داشتن هر گونه سوالی، می‌توانید از قسمت پرسش و پاسخ همین سایت استفاده کنید.
اشتراک‌ها
استفاده از کتابخانه Puppeteer-Sharp برای خودکارسازی مرورگر در دات‌نت
Puppeteer-Sharp کتابخانه ای برای محیط دات‌نت است که به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهد تا از Puppeteer، ابزار خودکارسازی مرورگر برای Node.js، در پروژه‌های خود استفاده کنند. این کتابخانه به‌ویژه برای رندر کردن صفحات وب، استخراج داده‌ها، و انجام تست‌های خودکار کاربرد دارد. با ویژگی‌هایی مانند پشتیبانی از JavaScript، امکان گرفتن اسکرین‌شات و تبدیل به PDF، و قابلیت مدیریت جلسات و کوکی‌ها، Puppeteer-Sharp ابزاری قدرتمند برای خودکارسازی و تست وب به شمار می‌رود.
استفاده از کتابخانه Puppeteer-Sharp برای خودکارسازی مرورگر در دات‌نت