نظرات مطالب
معرفی Kendo UI
- کد نهایی قسمت اول در اینجا ارسال شده و فقط در آن از این یک سطر، در آخر کمک گرفته شده‌است:
 <script src="js/kendo.all.min.js" type="text/javascript"></script>
- مواردی که در انتهای بحث ذکر شدند، قابلیت ترکیب ندارند؛ یعنی نمی‌توانید تمام اسکریپت‌های Kendo UI را به نحوی که ذکر شد در کنار هم قرار دهید. هدف بیشتر طرح گروه بندی آن‌ها بود. به همین جهت فقط از kendo.all استفاده کنید.
مطالب
هدایت خودکار کاربر به صفحه لاگین در حین اعمال Ajax ایی
در ASP.NET MVC به کمک فیلتر Authorize می‌توان کاربران را در صورت درخواست دسترسی به کنترلر و یا اکشن متد خاصی در صورت لزوم و عدم اعتبارسنجی کامل، به صفحه لاگین هدایت کرد. این مساله در حین postback کامل به سرور به صورت خودکار رخ داده و کاربر به Login Url ذکر شده در web.config هدایت می‌شود. اما در مورد اعمال Ajax ایی چطور؟ در این حالت خاص، فیلتر Authorize قابلیت هدایت خودکار کاربران را به صفحه لاگین، ندارد. در ادامه نحوه رفع این نقیصه را بررسی خواهیم کرد.

تهیه فیلتر سفارشی SiteAuthorize

برای بررسی اعمال Ajaxایی، نیاز است فیلتر پیش فرض Authorize سفارشی شود:
using System;
using System.Net;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication28.Helpers
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method, Inherited = true, AllowMultiple = true)]
    public sealed class SiteAuthorizeAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        protected override void HandleUnauthorizedRequest(AuthorizationContext filterContext)
        {
            if (filterContext.HttpContext.Request.IsAuthenticated)
            {
                throw new UnauthorizedAccessException(); //to avoid multiple redirects
            }
            else
            {
                handleAjaxRequest(filterContext);
                base.HandleUnauthorizedRequest(filterContext);
            }
        }

        private static void handleAjaxRequest(AuthorizationContext filterContext)
        {
            var ctx = filterContext.HttpContext;
            if (!ctx.Request.IsAjaxRequest())
                return;

            ctx.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden;
            ctx.Response.End();
        }
    }
}
در فیلتر فوق بررسی handleAjaxRequest اضافه شده است. در اینجا درخواست‌های اعتبار سنجی نشده از نوع Ajax ایی خاتمه داده شده و سپس StatusCode ممنوع (403) به کلاینت بازگشت داده می‌شود. در این حالت کلاینت تنها کافی است StatusCode یاده شده را مدیریت کند:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication28.Helpers;

namespace MvcApplication28.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [SiteAuthorize]
        [HttpPost]        
        public ActionResult SaveData(string data)
        {
            if(string.IsNullOrWhiteSpace(data))
                return Content("NOk!");

            return Content("Ok!");
        }
    }
}
در کد فوق نحوه استفاده از فیلتر جدید SiteAuthorize را ملاحظه می‌کنید. View ارسال کننده اطلاعات به اکشن متد SaveData، در ادامه بررسی می‌شود:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var postUrl = this.Url.Action(actionName: "SaveData", controllerName: "Home");
}
<h2>
    Index</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "SaveData", controllerName: "Home",
                method: FormMethod.Post, htmlAttributes: new { id = "form1" }))
{
    @Html.TextBox(name: "data")
    <br />
    <span id="btnSave">Save Data</span>
}
@section Scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {
            $("#btnSave").click(function (event) {
                $.ajax({
                    type: "POST",
                    url: "@postUrl",
                    data: $("#form1").serialize(),
                    // controller is returning a simple text, not json  
                    complete: function (xhr, status) {
                        var data = xhr.responseText;
                        if (xhr.status == 403) {
                            window.location = "/login";
                        }
                    }
                });
            });
        });
    </script>
}
تنها نکته جدید کدهای فوق، بررسی xhr.status == 403 است. اگر فیلتر SiteAuthorize کد وضعیت 403 را بازگشت دهد، به کمک مقدار دهی window.location، مرورگر را وادار خواهیم کرد تا صفحه کنترلر login را نمایش دهد. این کد جاوا اسکریپتی، با تمام مرورگرها سازگار است.


نکته تکمیلی:
در متد handleAjaxRequest، می‌توان یک JavaScriptResult را نیز بازگشت داد تا همان کدهای مرتبط با window.location را به صورت خودکار به صفحه تزریق کند:
filterContext.Result =  new JavaScriptResult { Script="window.location = '" + redirectToUrl + "'"};
البته این روش بسته به نحوه استفاده از jQuery Ajax ممکن است نتایج دلخواهی را حاصل نکند. برای مثال اگر قسمتی از صفحه جاری را پس از دریافت نتایج Ajax ایی از سرور، تغییر می‌دهید، صفحه لاگین در همین قسمت در بین کدهای صفحه درج خواهد شد. اما روش یاد شده در مثال فوق در تمام حالت‌ها کار می‌کند.
مطالب
پَرباد - آموزش پیاده‌سازی پرداخت آنلاین در دات نت - آموزش پیشرفته
در قسمت قبل، با تنظیمات پَرباد آشنا شدیم. در این مقاله قصد داریم سایر امکانات قابل استفاده را آموزش دهیم.

آنچه شما در این مقاله یاد خواهید گرفت:

  • ایجاد صورت حساب پرداخت با استفاده از InvoiceBuilder
  • درگاه مجازی
  • استفاده از پروکسی
  • توکن پرداخت
  • تزریق وابستگی
  • Logging


ایجاد صورت حساب با استفاده از InvoiceBuilder

InvoiceBuilder به شما کمک می‌کند تا یک صورت حساب را جهت پرداخت آماده کنید.
مثال زیر را در نظر بگیرید:
var result = _onlinePayment.Request(Gateways.Mellat, 123, 25000, "http://www.mywebsite.com/foo/bar/");
همانطور که مشخص است، در این مثال یک صورت حساب با شماره رهگیری ۱۲۳ به مبلغ ۲۵۰۰۰ با یک آدرس بازگشتی به درگاه بانک ملت درخواست داده می‌شود.

اما همین دستور را با کمک InvoiceBuilder نیز می‌توان ایجاد کرد.
نمونه مثال بالا با استفاده از InvoiceBuilder
var result = _onlinePayment.Request(invoice =>
{
    invoice
          .SetTrackingNumber(123)
          .SetAmount(25000)
          .SetCallbackUrl("http://www.mywebsite.com/foo/bar/")
          .UseGateway(Gateways.Mellat);
});

مسلما استفاده از روش اول ساده‌تر به نظر می‌رسد. اما InvoiceBuilder امکانات دیگری را نیز به شما جهت ایجاد یک صورت حساب می‌دهد. در واقع InvoiceBuilder ایجاد یک صورت حساب را به هر روشی که در نظر داشته باشید برای شما میسر می‌کند و همچنین قابل توسعه در اپلیکیشن شما توسط خودتان است.

در زیر نمونه‌هایی از کارایی آن را بررسی می‌کنیم.

  • تولید اتوماتیک کد رهگیری به صورت افزایشی
  • تولید اتوماتیک کد رهگیری به صورت تصادفی
  • ایجاد یک تولید کننده کد رهگیری توسط شما
  • صورت حساب سفارشی برای امکانات اختصاصی درگاه‌های بانکی

تولید اتوماتیک کد رهگیری به صورت افزایشی

در این روش، کد رهگیری (TrackingNumber) که مورد نیاز درگاه‌های بانکی است، به صورت اتوماتیک در هنگام ایجاد درخواست پرداخت، توسط پَرباد تولید می‌شود.
var result = _onlinePayment.Request(invoice =>
{
    invoice
          .UseAutoIncrementTrackingNumber()
          .SetAmount(25000)
          .SetCallbackUrl("http://www.mywebsite.com/foo/bar/")
          .UseGateway(Gateways.Mellat);
});
کد تولید شده، به صورت افزایشی است. در واقع در هر درخواست پرداخت جدید، یک کد رهگیری تولید می‌شود که یک واحد از کد تولید شده‌ی قبلی بیشتر است. 

شما همچنین می‌توانید مقدار اولیه این عدد را جهت شروع تولید، در پارامتر متد تعیین کنید. این مقدار همچنین در قسمت تنظیمات پَرباد نیز توسط متد ConfigureAutoTrackingNumber قابل تنظیم است.

تولید اتوماتیک کد رهگیری به صورت تصادفی

var result = _onlinePayment.Request(invoice =>
{
    invoice
          .UseAutoRandomTrackingNumber()
          .SetAmount(25000)
          .SetCallbackUrl("http://www.mywebsite.com/foo/bar/")
          .UseGateway(Gateways.Mellat);
});
در این روش کد رهگیری، به صورت تصادفی در محدوده Int64 توسط پَرباد تولید خواهد شد. کد‌های تولید شده در این روش تقریبا ٪۹۹.۹ غیر تکراری هستند. اما اگر به تمیز بودن کدهای تولید شده اهمیت می‌دهید، بهتر است از روش AutoIncrement که بالاتر توضیح داده شد، استفاده کنید.

ایجاد یک تولید کننده کد رهگیری توسط شما

اگر بنا به دلایلی قصد دارید خودتان نیز یک منبع تولید کد رهگیری را ایجاد کنید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید.
public class MyTrackingNumberProvider : ITrackingNumberProvider
{
    public Task<long> ProvideAsync(CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken())
    {
        // تولید و برگشت کد در اینجا
    }
}

نکته ۱: شما همچنین می‌توانید در منبع خود، از تزریق وابستگی‌ها نیز استفاده کنید. بدیهی است سرویسی را که تزریق می‌کنید، باید از قبل توسط سیستم تزریق وابستگی‌های اپلیکیشن شما، ثبت شده باشد.
نکته ۲؛ شما همچنین می‌توانید بدون ایجاد هیچ منبعی، به راحتی از متد SetTrackingNumber در InvoiceBuilder (که بالاتر توضیح داده شده) استفاده کنید.

سپس در هنگام ایجاد درخواست پرداخت به روش زیر از منبع خود استفاده کنید:
var result = _onlinePayment.Request(invoice =>
{
    invoice
          .UseTrackingNumberProvider<MyTrackingNumberProvider>()
          //  یا 
          .UseTrackingNumberProvider(new MyTrackingNumberProvider())
          //  یا 
          .UseTrackingNumberProvider(services => new MyTrackingNumberProvider())
});
همانطور که می‌بینید، متد‌های مختلفی جهت استفاده از منبع مورد نظر شما موجود است.

صورت حساب سفارشی برای امکانات اختصاصی درگاه‌های بانکی

درگاه‌های بانکی علاوه بر سرویس‌های پرداخت عادی، امکانات مختلفی دیگری را نیز ارائه می‌کنند. برای مثال بانک ملت دارای سرویسی به نام "باشگاه مشتریان بانک ملت" است که امکان واریز مبلغ را از حساب مشتری، به چندین حساب مختلف می‌دهد.
نکته مهم: همانطور که می‌دانید قبل از استفاده از این گونه سرویس‌ها، کلیه شماره حساب‌هایی که قصد واریز مبلغ به آنها را دارید، باید از قبل (در هنگام عقد قرارداد با بانک) به بانک مورد نظر داده شده باشد. در غیر اینصورت امکان استفاده از این گونه سرویس‌ها را ندارید.
نکته: در هنگام نوشتار این مقاله، این سرویس هنوز در پَرباد آماده نیست و در حال توسعه است.


درگاه مجازی

درگاه مجازی پَرباد، یک درگاه بانکی شبیه سازی شده و بسیار ساده است که از آن جهت تست اپلیکیشن خود و عملیات پرداخت می‌توانید استفاده کنید. به عبارت دیگر، برای تست اپلیکیشن خود، نیازی به داشتن یک حساب واقعی در یک درگاه بانکی ندارید و می‌توانید از این درگاه مجازی استفاده کنید.

ابتدا در قسمت تنظیمات پَرباد،  آدرس مورد نظر برای درگاه مجازی را مانند کد زیر مشخص می‌کنیم:
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
               .AddParbadVirtual()
               .WithOptions(options => options.GatewayPath = "/MyVirtualGateway");
        });


در مثال بالا، درگاه مجازی توسط آدرس داده شده در دسترس خواهد بود. توجه داشته باشید که این آدرس حتما باید با یک ( / ) آغاز شده باشد.
سپس درگاه مجازی را در اپلیکیشن خود ثبت می‌کنید:
ASP.NET CORE (Startup.cs)
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    app.UseMvc(routes =>
    {
        routes.MapRoute(
                    name: "default",
                    template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
    });

    // ثبت درگاه مجازی
    app.UseParbadVirtualGateway();
}

ASP.NET WebForms, ASP.NET MVC (Startup.cs)
public void Configuration(IAppBuilder app)
{
    var parbad = ParbadBuilder.CreateDefaultBuilder()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
               .AddParbadVirtual()
               .WithOptions(options => options.GatewayPath = "/MyVirtualGateway");
        })
        .Build();

    app.UseParbadVirtualGateway(parbad.Services);
}


تنظیمات درگاه مجازی تا اینجا به پایان رسیده و فقط در هنگام ایجاد درخواست پرداخت، از میان درگاه‌ها، درگاه مجازی پَرباد را انتخاب کنید.
var result = _onlinePayment.Request(Gateways.ParbadVirtualGateway, 123, 25000, "http://www.mywebsite.com/foo/bar/");

و در نهایت به درگاه مجازی هدایت خواهید شد:

نمونه پروژه‌های کامل را در انتهای مقاله می‌توانید مشاهده کنید.

استفاده از پروکسی

با توجه به تغییرات اخیر در بانکداری کشور، احتمال آن وجود دارد که در آینده، بعضی از درگاه‌های بانکی فقط به IP‌های داخل کشور سرویس دهی کنند. اگر وب سایت شما بنا به دلایلی در سروری خارج از کشور میزبانی می‌شود، شما جهت استفاده از درگاه‌های بانکی، نیاز به یک سرور در داخل کشور دارید که نقش پروکسی را برای شما بازی کند. پَرباد این امکان را برای شما محیا کرده و کافیست اطلاعات پروکسی سرور خود را به شکل زیر برای درگاه بانکی مورد نظر ثبت کنید.
services.AddParbad()
        .ConfigureGateways(gateways =>
        {
            gateways
               .AddMellat()
               .WithOptions(options => 
               {
                    options.TerminalId = 123;
                    options.UserName = "abc";
                    options.UserPassword = "xyz;
               )
               .WithProxy(new Uri("Proxy Server URL"), "UserName", "Password");
        });
در مثال بالا، درگاه بانک ملت (صرفا جهت مثال) با یک پروکسی تنظیم شده است. برای سایر درگاه‌های بانکی، فرمت تنظیمات، کاملا مشابه مثال بالا است.

توکن پرداخت

پَرباد جهت شناسایی و تبادل اطلاعات پرداخت با خارج از سیستم خود و بانک‌ها، از یک توکن به ازاء هر پرداخت استفاده می‌کند. به عبارت دیگر، به ازاء هر درخواست پرداخت یک توکن تولید می‌شود. به این صورت، درخواست‌های پرداخت، غیر قابل دستکاری و غیر قابل حدس زدن توسط کاربران می‌شود.
نکته: پَرباد از یک تولید کننده پیش فرض توکن استفاده می‌کند و شما نیازی به انجام هیچگونه تنظیماتی ندارید. تولید کننده پیش فرض، از یک GUID در Query String استفاده می‌کند.
اگر قصد دارید روش مورد نظر خود را برای تولید توکن جهت شناسایی یک پرداخت پیاده‌سازی کنید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید:
ابتدا تولید کننده توکن را تعریف کنید.
public class MyTokenProvider : IPaymentTokenProvider
{
    public Task<string> ProvideTokenAsync(Invoice invoice, CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken())
    {
        // تولید و برگرداندن توکن در اینجا
    }

    public Task<string> RetrieveTokenAsync(CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken())
    {
        // خواندن و برگرداندن توکن در اینجا
    }
}

نکته: شما همچنین می‌توانید از تزریق وابستگی‌ها نیز استفاده کنید. بدیهی است که در اینصورت باید سرویسی که تزریق می‌کنید، از قبل در سیستم تزریق وابستگی‌های اپلیکیشن شما ثبت شده باشد.
سپس تولید کننده توکن خود را در تنظیمات به پَرباد معرفی کنید:
services.AddParbad()
        .ConfigurePaymentToken(builder => builder.AddPaymentTokenProvider<MyTokenProvider>(ServiceLifetime.Transient));

ServiceLifetime، تایین کننده طول عمر سرویس شما است.
به این صورت پَرباد، شناسایی و ردیابی یک صورت حساب را با استفاده از تولید کننده توکن شما انجام خواهد داد.


تزریق وابستگی

همانطور که قبلا در مقاله آموزش تنظیمات نیز گفته شد، پَرباد به صورت توکار، از تزریق وابستگی استاندارد مایکروسافت استفاده می‌کند. بنابراین اگر اپلیکیشن شما نیز از تزریق وابستگی مشابهی استفاده می‌کند، نیازی به خواندن و یاد گرفتن این بخش ندارید و به راحتی می‌توانید از اینترفیس IOnlinePayment در هر کجا که نیاز داشتید جهت عملیات پرداخت استفاده کنید.
اما در صورتیکه در اپلیکیشن خود از تزریق وابستگی دیگری ( مانند Autofac ) استفاده می‌کنید، باید این دو سیستم را با یکدیگر هماهنگ کنید. خوشبختانه تمام کتابخانه‌های معروف تزریق وابستگی ( مانند Autofac )  از قبل این کار را برای شما محیا کرده‌اند و شما فقط نیاز به افزودن چند خط کد به اپلیکیشن فعلی خود را دارید.
جهت فهم بهتر و آموزش عملی، یک اپلیکیشن کامل ASP.NET MVC برای شما تهیه شده که از Autofac جهت تزریق وابستگی استفاده می‌کند. در این پروژه خواهید دید چگونه به راحتی پَرباد و Autofac را با یکدیگر هماهنگ کرده و هچنین اینترفیس IOnlinePayment را درون کنترلر تزریق می‌کنیم.
لینک پروژه‌ها در انتهای همین مقاله قابل مشاهده هستند.


Logging
لاگ کردن در پَرباد توسط سیستم استاندارد مایکروسافت انجام می‌شود. این بدان معنی است که شما امکان استفاده از کتابخانه‌های Logging بسیار زیادی را دارید. نحوه استفاده و تنظیم کتابخانه‌های معروف Logging در وب سایت آنها آورده شده و به راحتی می‌توانید آنها را با لاگ مایکروسافت تطابق دهید.

نمونه پروژه‌ها
مقاله‌های مرتبط
مطالب
AngularJS #2
بهتر است قبل از این که به ادامه‌ی آموزش بپردازم، دو نکته را متذکر شوم:
1) روند آموزشی این فریمورک از کل به جز است؛ به این معنا که ابتدا تمامی قابلیت‌های اصلی فریمورک را به صورت کلی و بدون وارد شدن به جزئیات بیان می‌کنم و پس از آن، جزئیات را در قالب مثال‌هایی واقعی بیان خواهم کرد.
2) IDE مورد استفاده بنده Visual Studio 2012 است. همچنین از ابتدا پروژه را با ASP.NET MVC شروع می‌کنم. شاید بگویید که می‌شود Angular را بدون درگیر شدن با مباحث ASP.NET MVC بیان کرد؛ اما پاسخ من این است که این مثال‌ها باید قابل پیاده‌سازی در نرم‌افزارهای واقعی باشند و یکی از بسترهای مورد علاقه‌ی من ASP.NET MVC است. اگرچه باز هم تاکید می‌کنم که کلیه‌ی مباحث ذکرشده، برای کلیه‌ی زبان‌های سمت سرور دیگر هم قابل استفاده است و هدف من در اینجا بیان یک سری چالش‌ها در ASP.NET MVC است.

نحوه‌ی دریافت AngularJS
1) NuGet Package Manager
2) دریافت از وب‌سایت angularjs.org

دریافت از طریق Nuget Package Manager
روش ارجح افزودن کتابخانه‌های جانبی در یک پروژه‌ی واقعی، استفاده از NuGet Package Manager است. دلیل آن هم بارها بیان‌شده است از جمله: باخبر شدن از آخرین به‌روزرسانی کتابخانه‌ها، دریافت وابستگی‌های کتاب‌خانه‌ی مورد نظر و نبودن محدودیت تحریم برای دریافت فایل‌ها است.
روش کار هم بسیار ساده است، کافی است که بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب کنید و با جست جو angularjs نسبت به نصب آن اقدام نمایید.
اگر هم با ابزارهای گرافیکی رابطه‌ی خوبی ندارید، می‌توانید از Package Manager Console فراهم‌شده توسط NuGet استفاده کنید. کافی است در کنسول پاورشل آن عبارت زیر را تایپ کنید:
Install-Package angularjs

پس از نصب angularjs، شاهد تغییراتی در پوشه‌ی Scripts پروژه‌ی خودخواهید بود. تعداد زیادی فایل جاوا اسکریپت که با عبارت angular شروع‌شده‌اند، به این پوشه اضافه شده است. در حال حاضر ما تنها به فایل angular.js نیاز داریم و احتیاجی به فایل‌های دیگر نیست.
همچنین یک پوشه به نام i18n نیز اضافه شده است که برای مباحث Globalization و Internationalization به کار گرفته می‌شود. 
 
دریافت از سایت angularjs.org
برای دریافت Angular از وب سایت رسمی‌اش، به angularjs.org مراجعه کنید؛ اما گویا به دلیل تحریم‌ها این سایت برای IP ایران مسدود شده است (البته افرادی نیز بدون مشکل به آن دسترسی دارند). دکمه‌ی Download را فشار داده و در نهایت کلید دریافت را بزنید. اگر نسخه‌ی کامل آن را دریافت کنید، لیستی از مستندات AngularJS را نیز در فایل دریافتی، خواهید داشت. در هر صورت این روش برای استفاده از angular دریک پروژه‌ی واقعی توصیه نمی‌شود.
پس به عنوان یک best practice، همیشه کتاب‌خانه‌های جانبی را با NuGet دریافت و نصب کنید. رفع موانع تحریم‌ها، یکی از مزایای مهم آن است.
   
پس از دریافت angular،  نوشتن برنامه‌ی معروف Hello, World به وسیله‌ی آن ، می‌تواند بهترین شروع باشد؛ اما اگر اجازه بدهید، نوشتن این برنامه را در قالب توضیح قالب‌های سمت کلاینت انجام دهیم.
   
قالب‌های سمت کلاینت (Client Side Templates)
در برنامه‌های وب چند صفحه‌ای و یا اکثر وب سایت‌های معمول، داده‌ها و کدهای HTML، در سمت سرور اصطلاحا سرهم و مونتاژ شده و خروجی نهایی که HTML خام است به مرورگر کاربر ارسال می‌شود. با یک مثال بیشتر توضیح می‌دهم: در ASP.NET MVC معمولا از لحظه‌ای که کاربر صفحه‌ای را درخواست می‌کند تا زمانی که پاسخ خود را در قالب HTML می‌بیند، این فرآیند طی می‌شود: ابتدا درخواست به Controller هدایت می‌شود و سپس اطلاعات مورد نیاز از پایگاه داده خوانده‌شده و در قالب یک Model به View که یک فایل HTML ساده است، منتقل می‌شود. سپس به کمک موتور نمایشی Razor، داده‌ها در جای مناسب خود قرار می‌گیرند و در نهایت، خروجی که HTML خام است به مرورگر کلاینت درخواست‌کننده ارسال می‌شود تا در مرورگر خود نتیجه را مشاهده نماید. روال کار نیز در اکثر SPA‌های معمول و یا اصطلاحا برنامه‌های AJAX، باکمی تغییر به همین شکل است.
 اما در Angular داستان به شکل دیگری اتفاق می‌افتد؛ Angular قالب HTML و داده‌ها را به صورت جداگانه از سرور دریافت می‌کند و در مرورگر کاربر آن‌ها را سرهم و مونتاژ می‌کند. بدیهی است که در اینجا قالب، یک فایل HTML ساده و داده‌ها می‌تواند به فرم JSON باشد. در نتیجه کار سرور دیگر فراهم کردن قالب و داده‌ها برای کلاینت است و بقیه‌ی ماجرا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.
خیلی خوب، مزیت این کار نسبت به روش‌های معمول چیست؟ اگر اجازه بدهید این را با یک مثال شرح دهم:
در بسیاری از سایت ها، ویژگی ای به نام اسکرول نامحدود وجود دارد. در همین سایت نیز دکمه ای با عنوان بیشتر در انتهای لیستی از مطالب، برای مشاهده‌ی ادامه‌ی لیست قرار گرفته است. سعی کنید پس از فشردن دکمه‌ی بیشتر، داده‌های دریافتی از سرور را مشاهده کنید. پس از انجام این کار مشاهده خواهید کرد که پاسخ سرور HTML خام است. اگر تعداد 10 پست از سرور درخواست شود، 10 بار محتوای HTML تکراری نیز دریافت خواهد شد؛ در صورتی که ساختار HTML یک پست هم کفایت می‌کرد و تنها داده‌ها در آن 10 پست متفاوتند؛ چرا که قالب کار مشخص است و فقط به ازای هر پست باید آن داده‌ها در جای مناسب خود قرار داد.
دیدگاه‌های یک پست هم به خوبی با Angular قابل پیاده سازی است. قالب HTML یک دیدگاه را برای angular تعریف کرده و داده‌های مناسب که احتمالا JSON خام است از سرور دریافت شود. نتیجه‌ی این کار هم صرفه جوی در پهنای باند مصرفی و افزایش فوق العاده‌ی سرعت است، همچنین در صورت نیاز می‌توان داده‌ها و قالب‌ها راکش کرد تا مراجعه به سرور به حداقل برسد.
 چگونگی انجام این کار در AngularJs به صورت خلاصه به این صورت است که در angular یک directive به نام ng-repeat تعریف شده است که مانند یک حلقه‌ی foreach برای HTML عمل می‌کند. شما در داخل حلقه، قالب را مشخص می‌کنید و به ازای تعداد داده‌ها، آن حلقه تکرار می‌شود و بر روی داده‌ها پیمایش صورت می‌گیرد.
البته این مثال‌ها فقط دو نمونه از کاربرد این ویژگی در دنیای واقعی بود و مطمئن باشید که در مقالات آینده مثال‌های زیادی از این موضوع را پیاده‌سازی خواهیم کرد.
بهتر است که دیگر خیلی وارد جزئیات نشویم و اولین برنامه‌ی خود را به کمک angularjs بنویسیم. این برنامه، همان برنامه‌ی معروف Hello ,World است؛ اما در این برنامه به جای نوشتن یک Hello, World ساده در صفحه، آن را با ساختار angularjs پیاده‌سازی می‌کنیم.
در داخل ویژوال استادیو یک فایل HTML ساده ایجاد کنید و کد‌های زیر را داخل آن بنویسید.
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample 1</title>
</head>
<body>
    <div ng-controller="GreetingController">
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
    </div>

    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
    <script>
        function GreetingController($scope) {
            $scope.greeting = {
                text: "Hello"
            };
        }
    </script>
</body>
</html>
سپس فایل فوق را در مرورگر اجرا کنید. بله؛ عبارت Hello, World را مشاهده خواهید کرد. یک بار دیگر خاصیت text  را در scope.greeting$ به hi تغییر بدهید و باز هم نتیجه را مشاهده کنید.
این مثال در نگاه اول خیلی ساده است، اما دنیایی از مفاهیم angular را در بر دارد. شما خواص جدیدی را برای عناصر HTML مشاهده می‌کنید: ng-app، ng-controller، آکلود‌ها و عبارت درون آن و متغیر scope$ به عنوان پارامتر.
حال بیایید ویژگی‌ها و مفاهیم جالب کدهای نوشته شده را بررسی کنیم؛ چرا که فرصت برای بررسی ng-app و بقیه‌ی موارد نا آشنا زیاد است:

- هیچ id و یا class برای عناصر html در نظر گرفته نشده تا با استفاده از آنها، رویدادی را برای عناصر مورد نظر مشخص کنیم.

- وقتی در GreetingController مقدار greeting.text را مشخص کرده ایم، باز هم هیچ رویدادی را صدا نزده و یا مشخص نکرده ایم.

- GreetingController یک کلاس ساده‌ی جاوا اسکریپت (POJO) است و از هیچ چیزی که توسط angular فراهم شده باشد، ارث بری نکرده است.

- اگر به متد سازنده‌ی کلاس GreetingController دقت کنید، متغیر scope$ به عنوان پارامتر تعریف شده است. نکته‌ی جالب این است که ما هیچ گاه به صورت دستی سازنده‌ی کلاس GreetingController را صدا نزده ایم و حتی درون سازنده هم scope$ را ایجاد نکرده ایم؛ پس چگونه توانسته ایم خاصیتی را به آن نسبت داده و برنامه به خوبی کار کند. بهتر است برای پاسخ به این سوال خودتان دست به کار شوید؛ ابتدا نام متغیر scope$ را به نام دلخواه دیگری تغییر دهید و سپس برنامه را اجرا کنید. بله برنامه دیگر کار نمی‌کند. دلیل آن چیست؟ همان طور که گفتم Angular دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است و در اینجا نیز scope$ به عنوان وابستگی در سازنده‌ی  این کلاس مشخص شده است تا نمونه‌ی مناسب آن توسط angular به کلاس GreetingController ما تزریق شود؛ اما چرا به نام آن یعنی scope$ حساس است؟ به این دلیل که زبان جاوا اسکریپت یک زبان پویا است و نوع در آن مطرح نیست؛ angular مجبور است که از نام پارامترها برای تزریق وابستگی استفاده می‌کند. در مقالات آینده چگونگی عملکرد سیستم تزریق وابستگی angular را به تشریح بیان می‌کنم.

- همچنین همان طور که در مورد قبلی نیز به آن اشاره کردم، ما هیچ گاه خود دستی سازنده‌ی GreetingController را صدا نزدیم و جایی نیز نحوه‌ی صدا زدن آن را مشخص نکرده ایم.

 تا همین جا فکر کنم کاملا برای شما مشخص شده است که ساختار فریمورک Angular با تمامی کتاب خانه‌های مشابه متفاوت است و با ساختاری کاملا اصولی و حساب شده طرف هستیم. همچنین در مقالات آینده توجه شما را به قابلیت‌هایی بسیار قدرتمند‌تر جلب خواهم کرد.
   
MVC ،MVP ، MVVM و یا MVW
 در بخش اول این مقاله، الگوی طراحی پیشنهادی فریمورک Angular را MVC بیان کرده‌ام؛ اما همان طور که گفته بودم AngularJS از انقیاد داده دوطرفه (Two Way Data Binding) نیز به خوبی پشتیبانی می‌کند و به همین دلیل عده ای آن را یک MVVM Framework تلقی می‌کنند. حتی داستان به همین جا ختم نمی‌شود و عده ای آن را به چشم MVP  Framework  نیز نگاه می‌کنند. در ابتدا سایت رسمی AngularJS الگوی طراحی مورد استفاده را MVC بیان می‌نمود ولی در این چند وقت اخیر عنوانش را به MVW Framework تغییر داده است.
MVW مخفف عبارت Model View Whatever هست و کاملا مفهومش مشخص است. Model و View بخش‌های مشترک تمام الگو‌ها بودند و تنها بخش سوم مورد اختلاف توسعه دهندگان بود؛ در نتیجه انتخاب آن را بر عهده‌ی استفاده کننده قرار داده اند و تمام امکانات لازم برای پیاده‌سازی این الگو‌های طراحی را فراهم کرده اند. در طی این مقالات صرف نظر از تمام الگوهای طراحی فوق، من بیشتر بر روی MVC تمرکز خواهم کرد.
الگوی طراحی MVC در سال 1970 به عنوان بخشی از زبان برنامه نویسی Smalltalk معرفی شد و از همان ابتدا به سرعت محبوبیت زیادی در بین محیط‌های توسعه‌ی دسکتاپی از قبیل ++C و Java  که رابط کاربری گرافیکی به نوعی در آن‌ها دخیل است، پیدا کرد.
تفکر MVC این را بیان می‌کند که باید جداسازی واضح و روشنی بین مدیریت داده‌ها (Model)، منطق برنامه (Controller) و نمایش داده‌ها به کاربر (View) وجود داشته باشد و در اصل هدفش جداسازی اجزای رابط کاربری به بخش هایی مجزا است.
     
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا باید چنین الگویی را در برنامه‌ها پیاده کرد؟
احتمالا تا کنون از بین برنامه هایی که نوشته اید، رابط کاربری بیشتر از آن‌ها را نیز خودتان مجبور شده اید طراحی کنید؛ به این دلیل که برنامه‌ی شما بدون رابط کاربری قابل اجرا شدن نبوده است. اجرای برنامه‌ی شما منوط به وجود تعدادی دکمه و textbox و ... بوده است و به قولی منطق برنامه به رابط گرافیکی گره خورده بوده است. پس می‌توان گفت که پیاده‌سازی الگوی طراحی وقتی ضرورت پیدا می‌کند که رابط گرافیکی، قسمتی از برنامه‌ی شما را تشکیل دهد.
آیا با وجود زبان‌های طراحی ساده ای مثل HTML و XAML و ... احتیاجی است که برنامه نویس وقت خود را صرف طراحی رابط کاربری کند؟ مسلما خیر، چون دیگر با این امکانات یک طراح هم از پس این کار به خوبی و یا حتی بهتر بر می‌آید. دیگر وظیفه‌ی برنامه نویس نوشتن کد‌های مربوط به منطق برنامه است. کدهایی که بدون UI هم قابل تست شدن باشد و به راحتی بتوان برای آن‌ها آزمون‌های واحد نوشت. برنامه نویس باید این را در نظر بگیرد که UI وجود ندارد و حتی ممکن است هیچ گاه هم ایجاد نشود و  این کد‌ها تبدیل به یک کتابخانه شود و مورد استفاده قرار بگیرد تا در یک برنامه با رابط کاربری گرافیکی.
در MVC، روال عمومی کار به این شکل است که View داده‌ها را از Model دریافت می‌کند و به کاربر نمایش می‌دهد. وقتی که کاربر با کلیک کردن و تایپ کردن با برنامه ارتباط برقرار می‌نماید، Controller به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهد و داده‌های موجود در Model را به روز رسانی می‌کند. در نهایت هم Model  تغییرات خود را به View منعکس می‌کند تا View آن چه را که پیش از آن نمایش می‌داده است، تغییر دهد و View را از تغییرات رخ داده آگاه نماید.
اما در برنامه‌های Angular قضیه از چه قرار است؟ در Angular، قالب HTML  یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم (Document Object Model(DOM معادل View است؛ کلاس‌های جاوا اسکریپتی نقش Controller را دارند؛ و خواص اشیای جاوا اسکریپتی و یا حتی خود اشیا نقش Model را بر عهده دارند.

ساختار بخشیدن به برنامه با استفاده MVC یک مزیت مهم دیگر نیز دارد: ساختار کار کاملا مشخص است و هر کسی نمی‌تواند به صورت سلیقه ای آن را پیاده سازی کند. با یک مثال این موضوع را تشریح می‌کنم: اگر کسی پروژه‌ی بنده را که با ASP.NET MVC نوشتم، بررسی کند، اصلا احساس غریبی نمی‌کند و به راحتی می‌تواند آن را توسعه دهد. دلیل این موضوع این است که ASP.NET MVC یک ساختار مشخص را به توسعه دهندگان اجبار کرده است و هر کسی این ساختار را رعایت کند و با آن آشنا باشد، به راحتی می‌تواند با آن کار کند. توسعه دهنده می‌داندکه من Model را کجا تعریف کرده ام، Controller مربوط به هر View کجاست و در کدام قسمت با پایگاه داده ارتباط برقرار کرده‌ام؛ اما در مورد کد‌های JavaScript و سمت کلاینت چه طور؟ توسعه دهنده ای که می‌خواهد کار من را ادامه بدهد دچار وحشت می‌شود! الگوی مشخصی وجود ندارد؛ معلوم نیست که کجا DOM را دستکاری کرده‌ام، در کدام قسمت با سرور ارتباط برقرار شده و... به قول معروف با یک اسپاگتی کد تمام عیار طرف می‌شود. AngularJS این مشکل را حل نموده و ساختار خاصی را سعی کرده به شما دیکته کند و تا حد ممکن دست شما را نیز باز گذاشته است. جدا از همه‌ی اینها، برنامه‌های مبتنی بر Angular به راحتی نگه داری  و تست می‌شوند و بدون هیچ دغدغه ای آن‌ها را می‌توان توسعه داد.
   
در حاشیه
شاید در هنگام دریافت فایل angularjs و افزودن آن به پروژه‌ی خود شروع به اعتراض کرده اید که نسخه‌ی فشرده شده‌ی آن 87 کیلو بایت حجم دارد در صورتی که این حجم در کتابخانه‌های مشابه ممکن است حتی به 10 کیلوبایت هم نرسد. اگر دقت کرده باشید من در بیان AngularJS از واژه‌ی کتاب خانه استفاده نکردم و فقط از واژه‌ی فریمورک استفاده کردم. بله نمی‌شود angular را با کتاب خانه هایی مقایسه کرد که مهمترین ویژگی خود را Data Binding می‌دانند. AngularJS یک بستر کاری قدرتمند است که تمام راه حل‌های موجود را در خود جمع کرده است. تیم توسعه دهنده‌ی آن هم هیچ ادعایی ندارد و می‌گویند که ما هیچ چیزی را خودمان اختراع نکرده ایم، بلکه راه حل‌های عالی را برگزیدیم، تفکرهای خوب را ارتقا بخشیده و در فریمورک خود استفاده کردیم و حتی از ایده‌های خوب دیگر کتاب خانه‌ها هم استفاده کرده ایم. بنابر این نباید به حجم آن در مقابل توانایی هایی که دارد اعتراض کرد.
   
همچنین به نظر می‌آید که AngularJS یک فریمورک پیچیده است. ولی من همیشه بین پیچیده و پیچیده شده تفاوت قائل می‌شوم. به نظر شخصی خودم Angular به دلیل مشکلات خاص و پیچیده ای که حل می‌کند پیچیده است و پیچیده شده نیست. اگر آن را پیچیده شده حس می‌کنید، تنها دلیلش، نحوه‌ی آموزش دادن بنده است، تمام سعی خود را می‌کنم که مفاهیم را تا حد ممکن ساده بیان کنم و امیدوارم در آینده که با مثال‌های بیشتری روبرو می‌شوید، این مفاهیم به کارتان بیاید.
     
در مقاله‌ی بعدی به مفاهیم انقیاد داده، تزریق وابستگی، هدایت گر‌ها (Directives) و سرویس‌ها در AngularJS می‌پردازم.
  
مطالب
ایجاد فیلتر برای هدایت همه‌ی درخواست‌ها به صفحه‌ی «در حال به‌روزرسانی» در برنامه‌های ASP.NET MVC

مواقع زیادی اتفاق می‌افتد که باید کار خاصی، بر روی سایتی که publish شده انجام بدیم. مثلا قرار هست یک به‌روزرسانی انجام بدیم یا هر عملیات خاصی دیگری. در این موارد اگر بخواهیم کاربر نتواند وارد سایت شود، اما سایت برای خودمان باز باشد تا بتوانیم عملیاتی را انجام دهیم، فیلتری را می‌نویسیم که همه‌ی کاربران غیر از خودمان را به صفحه‌ی HTML ساده‌ای که قبلا طراحی کرده‌ایم، منتقل کند. مثلا در این صفحه نوشته شده «در حال بروز رسانی هستیم ...»

برای اینکار یک فیلتر جدید را می‌نویسیم؛ به صورت زیر:
 public sealed class DownForMaintenanceAttribute : ActionFilterAttribute
    {        
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var path = System.Web.Hosting.HostingEnvironment.MapPath("~/down.html");
            var ip = WebConfigurationManager.AppSettings["MaintenanceIp"];
            if (System.IO.File.Exists(path) &&  HttpContext.Current.Request.UserHostAddress !=  ip)
            {
                filterContext.HttpContext.Response.Clear();
                filterContext.HttpContext.Response.Redirect("~/down.html");
                return;
            }

            base.OnActionExecuting(filterContext);
        }
    }

ابتدا فایل HTML، در پوشه‌ی پروژه جستجو می‌شود. همچنین آدرس  ip ای که میتواند سایت را مشاهده کند، از web.config خوانده می‌شود. اگر چنین فایلی مثلا (down.html) در پروژه موجود بود، تمام درخواست‌هایی را که به سمت سایت میاید، به این صفحه هدایت می‌کنیم؛ غیر از درخواست‌هایی که از ip ذکر شده به سمت سایت می‌آیند (یعنی ip  خودمان).
کد web.config
<add key="MaintenanceIp" value="x.x.x.x" />
کد کلاس  Filter.Config
 filters.Add(new DownForMaintenanceAttribute());
اشتراک‌ها
افزونه Entity Framework Power Tools

نصب این افزونه در ویژوال استدیو 2015 با خطا مواجه می‌شود.نسخه بروز شده و بدون مشکل آن برای این نسخه از ویژوال استدیو در سایت خانم جولی لرمن مهیا شده است.

افزونه Entity Framework Power Tools
مطالب
تبدیل پلاگین‌های jQuery‌ به کنترل‌های ASP.Net

امروز داشتم یک سری از پلاگین‌های jQuery را مرور می‌کردم، مورد زیر به نظرم واقعا حرفه‌ای اومد و کمبود آن هم در بین کنترل‌های استاندارد ASP.Net محسوس است:
Masked Input Plugin
استفاده از آن به صورت معمولی بسیار ساده است. فقط کافی است اسکریپت‌های jQuery و سپس این افزونه به هدر صفحه اضافه شوند و بعد هم مطابق صفحه usage آن عمل کرد.
خیلی هم عالی! ولی این شیوه‌ی متداول کار در ASP.Net نیست. آیا بهتر نیست این مجموعه را تبدیل به یک کنترل کنیم و از این پس به سادگی با استفاده از Toolbox ویژوال استودیو آن‌را به صفحات اضافه کرده و بدون درگیر شدن با دستکاری سورس html صفحه، از آن استفاده کنیم؟ به‌عبارتی دیگر یکبار باید با جزئیات درگیر شد، آنرا بسته بندی کرد و سپس بارها از آن استفاده نمود. (مفاهیم شیءگرایی)

برای این‌کار، یک پروژه جدید ایجاد ASP.Net server control را آغاز نمائید (به نام MaskedEditCtrl).



به صورت پیش فرض یک قالب استاندارد ایجاد خواهد شد که کمی نیاز به اصلاح دارد. نام کلاس را به MaskedEdit تغییر خواهیم داد و همچنین در قسمت ToolboxData نیز نام کنترل را به MaskedEdit ویرایش می‌کنیم.
برای اینکه مجبور نشویم یک کنترل کاملا جدید را از صفر ایجاد کنیم، خواص و توانایی‌های اصلی این کنترل را از TextBox استاندارد به ارث خواهیم برد. بنابراین تا اینجای کار داریم:
namespace MaskedEditCtrl
{
[DefaultProperty("MaskFormula")]
[ToolboxData("<{0}:MaskedEdit runat=server></{0}:MaskedEdit>")]
[Description("MaskedEdit Control")]
public class MaskedEdit : TextBox

{

سپس باید رویداد OnPreRender را تحریف (override) کرده و در آن همان اعمالی را که هنگام افزودن اسکریپت‌ها به صورت دستی انجام می‌دادیم با برنامه نویسی پیاده سازی کنیم. چند نکته ریز در اینجا وجود دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهد شد.
از ASP.Net 2.0 به بعد، امکان قرار دادن فایل‌های اسکریپت و یا تصاویر همراه یک کنترل، درون فایل dll آن بدون نیاز به توزیع مجزای آنها به صورت WebResource مهیا شده است. برای این منظور اسکریپت‌های jQuery و افزونه mask edit را به پروژه اضافه نمائید. سپس به قسمت خواص آنها (هر دو اسکریپت) مراجعه کرده و build action آنها را به Embedded Resource تغییر دهید (شکل زیر):



از این پس با کامپایل پروژه، این فایل‌ها به صورت resource به dll ما اضافه خواهند شد. برای تست این مورد می‌توان به برنامه reflector مراجعه کرد (تصویر زیر):



پس از افزودن مقدماتی اسکریپت‌ها و تعریف آنها به صورت resource ، باید آنها را در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).

[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.min.js", "text/javascript")]
[assembly: WebResource("MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js", "text/javascript")]

نکته مهم: همانطور که ملاحظه می‌کنید نام فضای نام پروژه (namespace) باید به ابتدای اسکریپت‌های معرفی شده اضافه شود.

پس از آن نوبت به افزودن این اسکریپت‌ها به صورت خودکار در هنگام نمایش کنترل است. برای این منظور داریم:
        protected override void OnPreRender(EventArgs e)
{
base.OnPreRender(e);

//adding .js files
if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("jquery_base"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.min.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("jquery_base", scriptUrl);
}

if (!Page.ClientScript.IsClientScriptIncludeRegistered("edit_ctrl"))
{
string scriptUrl = Page.ClientScript.GetWebResourceUrl(this.GetType(),
"MaskedEditCtrl.jquery.maskedinput-1.1.4.pack.js");
Page.ClientScript.RegisterClientScriptInclude("edit_ctrl", scriptUrl);
}

if (!Page.ClientScript.IsStartupScriptRegistered("MaskStartup" + this.ID))
{
// Form the script to be registered at client side.
StringBuilder sbStartupScript = new StringBuilder();
sbStartupScript.AppendLine("jQuery(function($){");
sbStartupScript.AppendLine("$(\"#" + this.ClientID + "\").mask(\"" + MaskFormula + "\");");
sbStartupScript.AppendLine("});");
Page.ClientScript.RegisterStartupScript(typeof(Page),
"MaskStartup" + this.ID, sbStartupScript.ToString(), true);
}

}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، ابتدا WebResource دریافت شده و سپس به صفحه اضافه می‌شود. در آخر مطابق راهنمای افزونه mask edit عمل شد. یعنی اسکریپت مورد نظر را ساخته و به صفحه اضافه کردیم.

نکته جاوا اسکریپتی: علت استفاده از this.ClientID جهت معرفی نام کنترل جاری این است که هنگامیکه کنترل توسط یک master page رندر شود، ID آن توسط موتور ASP.Net کمی تغییر خواهد کرد. برای مثال myTextBox‌ به ctl00_ContentPlaceHolder1_myTextBox تبدیل خواهد شد و اگر صرفا this.ID ذکر شده باشد دیگر دسترسی به آن توسط کدهای جاوا اسکریپت مقدور نخواهد بود. بنابراین از ClientID جهت دریافت ID نهایی رندر شده توسط ASP.Net کمک می‌گیریم.

در اینجا MaskFormula مقداری است که هنگام افزودن کنترل به صفحه می‌توان تعریف کرد.

[Description("MaskedEdit Formula such as 99/99/9999")]
[Bindable(true), Category("MaskedEdit"), DefaultValue(0)]
public string MaskFormula
{
get
{
if (ViewState["MaskFormula"] == null) ViewState["MaskFormula"] = "99/99/9999";
return (string)ViewState["MaskFormula"];
}
set { ViewState["MaskFormula"] = value; }

}

این خاصیت public هنگام نمایش در Visual studio به شکل زیر درخواهد آمد:



نکته مهم: در اینجا حتما باید از view state جهت نگهداری مقدار این خاصیت استفاده کرد تا در حین post back ها مقادیر انتساب داده شده حفظ شوند.

اکنون پروژه را کامپایل کنید. برای افزودن کنترل ایجاد شده به toolbox می‌توان مطابق تصویر عمل کرد:



نکته: برای افزودن آیکون به کنترل (جهت نمایش در نوار ابزار) باید: الف) تصویر مورد نظر از نوع bmp باشد با اندازه 16 در16 pixel . ب) باید آنرا به پروژه افزود و build action آن را به Embedded Resource تغییر داد. سپس آنرا در فایل AssemblyInfo.cs پروژه نیز تعریف کرد (به صورت زیر).

[assembly: System.Web.UI.WebResource("MaskedEditCtrl.MaskedEdit.bmp", "img/bmp")]

کنترل ما پس از افزوده شدن، شکل زیر را خواهد داشت:


جهت دریافت سورس کامل و فایل بایناری این کنترل، اینجا کلیک کنید.


مطالب
استفاده از Google Analytics در ASP.Net

قبل از استفاده از بلاگر، در سایت wordpress وبلاگ داشتم، که به‌دلایلی کنسل شد. تفاوت محسوسی را که اینجا مشاهده می‌کنم، نبود قسمت آمار سایت است. در سایت wordpress آمار مبسوطی را از بازدید کنندگان سایت می‌توانید در کنترل پنل مدیریتی وبلاگ مشاهده کنید، اما در اینجا خیر.
به همین جهت اولین کاری را که انجام دادم استفاده از سرویس رایگان persianstat بود که انصافا هم با کیفیت است و قابل مقایسه با آماری که wordpress ارائه می‌دهد، می‌باشد.
جالب اینجا است که هر چند هاست اینجا، گوگل است اما استفاده‌ی خودکار از ابزار Google analytics در آن مهیا نیست. احتمالا علت آن آماده نبودن API آن است که قرار است به زودی ارائه شود، بنابراین ارزش وقت گذاشتن را دارد.



برای استفاده از Google analytics ، پس از ثبت نام و ورود به آن، سایت مورد نظر را معرفی کرده (در قسمت Add Website Profile) و نهایتا یک کد جاوا اسکریپتی به شما خواهد داد که می‌توانید آنرا به صفحات مورد نظر خود در سایت اضافه نمائید تا تحت کنترل آماری قرار گیرد. محدودیتی هم در مورد تعداد سایت وجود ندارد و با یک اکانت می‌توانید چندین سایت را معرفی کرده و تحت کنترل قرار دهید.
اگر از ASP.Net استفاده می‌کنید، تنها کافی است به master page سایت مراجعه کنید و پیش از بسته شدن تگ body ، اسکریپت مربوط به Google analytics را اضافه کنید تا تمام سایت را تحت کنترل قرار دهید.
یا اگر علاقمند بودید که اینکار را به صورت "شیک‌تری" انجام دهید، می‌توان از این http module استفاده کرد. به این صورت ابتدا تگ بسته شدن body به صورت خودکار پیدا شده و سپس اسکریپت به پیش از آن اضافه می‌شود.
این روش بار بزرگ تهیه آمار سایت را حذف خواهد کرد. عموما دیتابیس جمع آوری آمار سایت خیلی زود (برای مثال پس از گذشت 6 ماه) حجیم می‌شود و تاثیر مشهودی را بر روی کارآیی سایت خواهد گذاشت. بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که چرا گوگل اینکار را برای ما انجام ندهد؟! هزینه بانک اس کیوال سرور بر روی هاست‌های اینترنتی بالا بوده و حجمی را هم که در اختیار قرار می‌دهند محدود است. در صورت نیاز به حجم‌های بالاتر باید هزینه بیشتری را پرداخت کرد. بنابراین هم از لحاظ قیمت و هچنین کارآیی سایت، استفاده از این سرویس واقعا مقرون به صرفه است. بعلاوه از تنوع آماری که ارائه می‌دهد نیز نمی‌توان چشم پوشی کرد. برای مثال کاربران چه واژه‌های کلیدی را در موتورهای جستجو وارد کرده‌اند تا به سایت شما رسیده‌اند؟ چند درصد کاربر وفادار دارید؟! (کاربرهای وفادار، منظور افرادی هستند که به صورت منظم به سایت سر می‌زنند) و امثال این. انصافا تهیه چنین ماژولی برای یک سایت از لحاظ برنامه نویسی شاید با برنامه نویسی کل یک سایت برابری کند.
اگر هم نیاز به یک برنامه سورس باز داشتید که هر روز به اکانت Google analytics شما سر بزند و اطلاعات آنرا استخراج کرده و در یک بانک SQL server ذخیره کند، می‌توانید به پروژه سی شارپ زیر مراجعه نمائید:
Google Analytics Data Extractor

البته باید دقت داشت که پس از ارائه API کامل Google analytics ، دیگر نیازی به این نوع روش‌های ابتکاری وجود نداشته و استخراج داده از آن بسیار ساده‌تر خواهد شد.

مطالب
Implementing second level caching in EF code first
هدف اصلی از انواع و اقسام مباحث caching اطلاعات، فراهم آوردن روش‌هایی جهت میسر ساختن دسترسی سریعتر به داده‌هایی است که به صورت متناوب در برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند، بجای مراجعه مستقیم به بانک اطلاعاتی و خواندن اطلاعات از دیسک سخت.

عموما در ORMها دو سطح کش می‌تواند وجود داشته باشد:
الف) سطح اول کش
که نمونه بارز آن در EF Code first استفاده از متد context.Entity.Find است. در بار اول فراخوانی این متد، مراجعه‌ای به بانک اطلاعاتی صورت گرفته تا بر اساس primary key ذکر شده در آرگومان آن، رکورد متناظری بازگشت داده شود. در بار دوم فراخوانی متد Find، دیگر مراجعه‌ای به بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت و اطلاعات از سطح اول کش (یا همان Context جاری) خوانده می‌شود.
بنابراین سطح اول کش در طول عمر یک تراکنش معنا پیدا می‌کند و به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌شود.

ب) سطح دوم کش
سطح دوم کش در ORMها طول عمر بیشتری داشته و سراسری است. هدف از آن کش کردن اطلاعات عمومی و پر مصرفی است که در دید تمام کاربران قرار دارد و همچنین تمام کاربران می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. بنابراین محدود به یک Context نیست.
عموما پیاده سازی سطح دوم کش خارج از ORM مورد استفاده قرار می‌گیرد و توسط اشخاص و شرکت‌های ثالث تهیه می‌شود.
در حال حاضر پیاده سازی توکاری از سطح دوم کش در EF Code first وجود ندارد و قصد داریم در مطلب جاری به یک پیاده سازی نسبتا خوب از آن برسیم.


تلاش‌های صورت گرفته

تا کنون دو پیاده سازی نسبتا خوب از سطح دوم کش در EF صورت گرفته:

Entity Framework Code First Caching
Caching the results of LINQ queries

مورد اول برای ایده گرفتن خوب است. بحث اصلی پیاده سازی سطح دوم کش، یافتن کلیدی است که معادل کوئری LINQ در حال فراخوانی است. سطح دوم کش را به صورت یک Dictionary تصور کنید. هر آیتم آن تشکیل شده است از یک کلید و یک مقدار. از کلید برای یافتن مقدار متناظر استفاده می‌شود.
اکنون مشکل چیست؟ در یک برنامه ممکن است صدها کوئری لینک وجود داشته باشد. چطور باید به ازای هر کوئری LINQ یک کلید منحصربفرد تولید کرد؟
در مطلب «Entity Framework Code First Caching» از متد ToString استفاده شده است. اگر این متد، بر روی یک عبارت LINQ در EF Code first فراخوانی شود، معادل SQL آن نمایش داده می‌شود. بنابراین یک قدم به تولید کلید منحصربفرد متناظر با یک کوئری نزدیک شده‌ایم. اما ... مشکل اینجا است که متد ToString پارامترها را لحاظ نمی‌کند. بنابراین این روش اصلا قابل استفاده نیست. چون کاربر به ازای تمام پارامترهای ارسالی، همواره یک نتیجه را دریافت خواهد کرد.
در مقاله «Caching the results of LINQ queries» این مشکل برطرف شده است. با parse کامل expression tree یک عبارت LINQ کلید منحصربفرد معادل آن یافت می‌شود. سپس بر این اساس می‌توان نتیجه کوئری را به نحو صحیحی کش کرد. در این روش پارامترها هم لحاظ می‌شوند و مشکل مقاله قبلی را ندارد.
اما این مقاله دوم یک مشکل مهم را به همراه دارد: روشی را برای حذف آیتم‌ها از کش ارائه نمی‌دهد. فرض کنید مقالات سایت را در سطح دوم کش قرار داده‌اید. اکنون یک مقاله جدید در سایت ثبت شده است. اصطلاحا برای invalidating کش در این روش، راهکاری پیشنهاد نشده است.


پیاده سازی بهتری از سطح دوم کش در EF Code fist

می‌توان از همان روش یافتن کلید منحصربفرد معادل با یک کوئری LINQ، که در مقاله دوم فوق، یاد شد، کار را شروع کرد و سپس آن‌را به مرحله‌ای رساند که مباحث حذف کش نیز به صورت خودکار مدیریت شود. پیاده سازی آن را برای برنامه‌های وب در ذیل ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Objects;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace EfSecondLevelCaching.Core
{
    public static class EfHttpRuntimeCacheProvider
    {
        #region Methods (6)

        // Public Methods (2) 

        public static IList<TEntity> ToCacheableList<TEntity>(
                            this IQueryable<TEntity> query,
                            int durationMinutes = 15,
                            CacheItemPriority priority = CacheItemPriority.Normal)
        {
            return query.Cacheable(x => x.ToList(), durationMinutes, priority);
        }

        /// <summary>
        /// Returns the result of the query; if possible from the cache, otherwise
        /// the query is materialized and the result cached before being returned.
        /// The cache entry has a one minute sliding expiration with normal priority.
        /// </summary>
        public static TResult Cacheable<TEntity, TResult>(
                            this IQueryable<TEntity> query,
                            Func<IQueryable<TEntity>, TResult> materializer,
                            int durationMinutes = 15,
                            CacheItemPriority priority = CacheItemPriority.Normal)
        {
            // Gets a cache key for a query.
            var queryCacheKey = query.GetCacheKey();

            // The name of the cache key used to clear the cache. All cached items depend on this key.
            var rootCacheKey = typeof(TEntity).FullName;

            // Try to get the query result from the cache.
            printAllCachedKeys();
            var result = HttpRuntime.Cache.Get(queryCacheKey);
            if (result != null)
            {
                debugWriteLine("Fetching object '{0}__{1}' from the cache.", rootCacheKey, queryCacheKey);
                return (TResult)result;
            }

            // Materialize the query.
            result = materializer(query);

            // Adding new data.
            debugWriteLine("Adding new data: queryKey={0}, dependencyKey={1}", queryCacheKey, rootCacheKey);
            storeRootCacheKey(rootCacheKey);
            HttpRuntime.Cache.Insert(
                    key: queryCacheKey,
                    value: result,
                    dependencies: new CacheDependency(null, new[] { rootCacheKey }),
                    absoluteExpiration: DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                    slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration,
                    priority: priority,
                    onRemoveCallback: null);

            return (TResult)result;
        }

        /// <summary>
        /// Call this method in `public override int SaveChanges()` of your DbContext class 
        /// to Invalidate Second Level Cache automatically.
        /// </summary>        
        public static void InvalidateSecondLevelCache(this DbContext ctx)
        {
            var changedEntityNames = ctx.ChangeTracker
                                      .Entries()
                                      .Where(x => x.State == EntityState.Added ||
                                                  x.State == EntityState.Modified ||
                                                  x.State == EntityState.Deleted)
                                      .Select(x => ObjectContext.GetObjectType(x.Entity.GetType()).FullName)
                                      .Distinct()
                                      .ToList();

            if (!changedEntityNames.Any()) return;

            printAllCachedKeys();
            foreach (var item in changedEntityNames)
            {
                item.removeEntityCache();
            }
            printAllCachedKeys();
        }
        // Private Methods (4) 

        private static void debugWriteLine(string format, params object[] args)
        {
            if (!Debugger.IsAttached) return;
            Debug.WriteLine(format, args);
        }

        private static void printAllCachedKeys()
        {
            if (!Debugger.IsAttached) return;
            debugWriteLine("Available cached keys list:");
            int count = 0;
            var enumerator = HttpRuntime.Cache.GetEnumerator();
            while (enumerator.MoveNext())
            {
                if (enumerator.Key.ToString().StartsWith("__")) continue; // such as __System.Web.WebPages.Deployment
                debugWriteLine("queryKey: {0}", enumerator.Key.ToString());
                count++;
            }
            debugWriteLine("count: {0}", count);
        }

        private static void removeEntityCache(this string rootCacheKey)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(rootCacheKey)) return;
            debugWriteLine("Removing items with dependencyKey={0}", rootCacheKey);
            // Removes all cached items depend on this key.
            HttpRuntime.Cache.Remove(rootCacheKey);
        }

        private static void storeRootCacheKey(string rootCacheKey)
        {
            // The cacheKeys of a cacheDependency that are not already in cache ARE NOT inserted into the cache 
            // on the Insert of the item in which the dependency is used.
            if (HttpRuntime.Cache.Get(rootCacheKey) != null)
                return;

            HttpRuntime.Cache.Add(
                rootCacheKey,
                rootCacheKey,
                null,
                Cache.NoAbsoluteExpiration,
                Cache.NoSlidingExpiration,
                CacheItemPriority.Default,
                null);
        }

        #endregion Methods
    }
}

توضیحات کدهای فوق

در اینجا یک متدالحاقی به نام Cacheable توسعه داده شده است که می‌تواند در انتهای کوئری‌های LINQ شما قرار گیرد. مثلا:

var data = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());

کاری که در این متد انجام می‌شود به این شرح است:
الف) ابتدا کلید منحصربفرد معادل کوئری LINQ فراخوانی شده محاسبه می‌شود.
ب) بر اساس نام کامل نوع Entity در حال استفاده، کلید دیگری به نام rootCacheKey تولید می‌گردد.
شاید بپرسید اهمیت این کلید چیست؟
فرض کنید در حال حاضر 1000 آیتم در کش وجود دارند. چه روشی را برای حذف آیتم‌های مرتبط با کش Entity1 پیشنهاد می‌دهید؟ احتمالا خواهید گفت تمام کش را بررسی کرده و آیتم‌ها را یکی یکی حذف می‌کنیم.
این روش بسیار کند است (و جواب هم نمی‌دهد؛ چون کلیدی که در اینجا تولید شده، هش MD5 معادل کوئری است و نمی‌توان آن‌را به موجودیتی خاص ربط داد) و ... نکته جالبی در متد HttpRuntime.Cache.Insert برای مدیریت آن پیش بینی شده است: استفاده از CacheDependency.
توسط CacheDependency می‌توان گروهی از آیتم‌های هم‌خانواده را تشکیل داد. سپس برای حذف کل این گروه کافی است کلید اصلی CacheDependency را حذف کرد. به این ترتیب به صورت خودکار کل کش مرتبط خالی می‌شود.
ج) مراحل بعدی آن هم یک سری اعمال متداول هستند. ابتدا توسط HttpRuntime.Cache.Get بررسی می‌شود که آیا بر اساس کلید متناظر با کوئری جاری، اطلاعاتی در کش وجود دارد یا خیر. اگر بله، نتیجه از کش خوانده می‌شود. اگر خیر، کوئری اصطلاحا materialized می‌شود تا بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شده و نتیجه بازگشت داده شود. سپس این نتیجه را در کش قرار می‌دهیم.

مورد بعدی که باید به آن دقت داشت، خالی کردن کش، پس از به روز رسانی اطلاعات توسط کاربران است. این کار در متد InvalidateSecondLevelCache صورت می‌گیرد. به کمک ChangeTracker می‌توان نام نوع‌های موجودیت‌های تغییر کرده را یافت. چون کلید اصلی CacheDependency را بر مبنای همین نام نوع‌های موجودیت‌ها تعیین کرده‌ایم، به سادگی می‌توان کش مرتبط با موجودیت یافت شده را خالی کرد.
استفاده از متد InvalidateSecondLevelCache یاد شده به نحو زیر است:

using System.Data.Entity;
using EfSecondLevelCaching.Core;
using EfSecondLevelCaching.Test.Models;

namespace EfSecondLevelCaching.Test.DataLayer
{
    public class ProductContext : DbContext
    {
        public DbSet<Product> Products { get; set; }

        public override int SaveChanges()
        {
            this.InvalidateSecondLevelCache();
            return base.SaveChanges();
        }        
    }
}

در اینجا با تحریف متد SaveChanges، می‌توان درست در زمان اعمال تغییرات به بانک اطلاعاتی، قسمتی از کش را غیرمعتبر کرد.


نحوه استفاده از سطح دوم کش توسعه داده شده

مثالی از کاربرد متدهای الحاقی توسعه داده شده را در ذیل مشاهده می‌کنید:

using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EfSecondLevelCaching.Core;
using EfSecondLevelCaching.Test.DataLayer;
using EfSecondLevelCaching.Test.Models;
using System;

namespace EfSecondLevelCaching
{
    public static class TestUsages
    {
        public static void RunQueries()
        {
            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var isActive = true;
                var name = "Product1";

                // reading from db
                var list1 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from cache
                var list2 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from cache
                var list3 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from db
                var list4 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == "Product2")
                                   .ToCacheableList();
            }

            // removes products cache
            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var p = new Product()
                {
                    IsActive = false,
                    ProductName = "P4",
                    ProductNumber = "004"
                };
                context.Products.Add(p);
                context.SaveChanges();
            }

            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var data = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());
                var data2 = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());
                context.SaveChanges();
            }
        }
    }
}

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به یک چنین خروجی در پنجره Debug ویژوال استودیو خواهیم رسید:

Adding new data: queryKey=72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F' from the cache.

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F' from the cache.

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Adding new data: queryKey=11A2C33F9AD7821A0A31003BFF1DF886, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
queryKey: 11A2C33F9AD7821A0A31003BFF1DF886
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
count: 3

Removing items with dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
Available cached keys list:
count: 0
Available cached keys list:
count: 0

Adding new data: queryKey=02E6FE403B461E45C5508684156C1D10, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: 02E6FE403B461E45C5508684156C1D10
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
count: 2


Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__02E6FE403B461E45C5508684156C1D10' from the cache.

توضیحات:
در زمان تولید list1 چون اطلاعاتی در کش سطح دوم وجود ندارد، پیغام Adding new data قابل مشاهده است. اطلاعات از بانک اطلاعاتی دریافت شده و سپس در کش قرار داده می‌شود.
حین فراخوانی list2 که دقیقا همان کوئری list1 را یکبار دیگر فراخوانی می‌کند، به عبارت Fetching object خواهیم رسید که بر دریافت اطلاعات از کش سطح دوم بجای مراجعه به بانک اطلاعاتی دلالت دارد.
در list4 چون پارامترهای کوئری تغییر کرده‌اند، بنابراین دیگر کلید منحصربفرد معادل آن با list1 و lis2 یکی نیست و اینبار پیغام Adding new data مشاهده می‌شود؛ چون برای دریافت اطلاعات آن نیاز است که به بانک اطلاعاتی مراجعه شود.
در ادامه یک context دیگر باز شده و در آن رکوردی به بانک اطلاعاتی اضافه می‌شود. به همین دلیل اینبار پیام Removing items with dependencyKey قابل مشاهده است. به عبارتی متد InvalidateSecondLevelCache وارد عمل شده است و بر اساس تغییری که صورت گرفته، کش را غیرمعتبر کرده است.
سپس در context بعدی تعریف شده، دوبار متد FirstOrDefault فراخوانی شده است. اولین مورد Adding new data است و دومین فراخوانی به Fetching object ختم شده است (دریافت اطلاعات از کش).

کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
  EfSecondLevelCaching.zip
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت ششم - کار با تاریخ و زمان
در کوئری‌های قسمت‌های قبل نیز تعدادی از آن‌ها بر اساس فیلتر اطلاعات یک روز خاص، گروه بندی اطلاعات بر اساس ماه‌ها و یا گروه بندی اطلاعات بر اساس روزها، بدون درنظر گرفتن قسمت زمان تاریخ، تهیه شدند. در این قسمت مثال‌های دیگری را از این دست بررسی می‌کنیم.


مثال 1: تعداد روزهای هر ماه سال 2012 را محاسبه کنید.

ستون‌های این گزارش باید از سه مقدار عددی Year, Month, DaysInMonth تشکیل شوند.
var items = context.Bookings
                    .Where(booking => booking.StartTime.Year == 2012)
                    .Select(booking => new
                    {
                        booking.StartTime.Year,
                        booking.StartTime.Month,
                        DaysInMonth = EF.Functions.DateDiffDay(
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day),
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day).AddMonths(1)
                                        )
                    })
                    .Distinct()
                    .OrderBy(r => r.Year)
                        .ThenBy(r => r.Month)
                    .ToList();
در این گزارش تعداد ماه‌ها را به تعداد ماه‌های موجود در جدول Bookings محدود کرده‌ایم.
سپس این نکات در مورد کار با تاریخ و زمان در اینجا قابل مشاهده هستند:
1) خاصیت StartTime.Year به DATEPART(year, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
2) خاصیت StartTime.Month به DATEPART(month, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
3) برای یافتن عدد اختلاف تعداد روز بین دو تاریخ، می‌توان از تابع کمکی استاندارد EF.Functions.DateDiffDay استفاده کرد که در نهایت به DATEDIFF ترجمه خواهد شد.
4) اگر می‌خواهید از قسمت زمان یک تاریخ صرفنظر کنید، از خاصیت Date آن مانند StartTime.Date استفاده کنید که به CONVERT(date, [b].[StartTime]) ترجمه می‌شود.
5) امکان استفاده‌ی از متدهای استانداردی مانند AddDays و AddMonths در کوئر‌های LINQ to Entities وجود دارد که به تابع DATEADD ترجمه می‌شوند.



مثال 2: لیست زمان شروع و پایان آخرین 10 مورد از رزروها را تهیه کنید.

var items = context.Bookings
                    .Select(x => new { x.StartTime, EndTime = x.StartTime.AddMinutes(x.Slots * 30) })
                    .OrderByDescending(x => x.EndTime)
                        .ThenByDescending(x => x.StartTime)
                    .Take(10)
                    .ToList();
زمان پایان هر رزرو با فرمول start time + (30 minutes * slots) محاسبه می‌شود. به همین جهت StartTime.AddMinutes را در اینجا مشاهده می‌کنید و برای یافتن آخرین 10 مورد نیاز است اطلاعات را به صورت نزولی مرتب کرد و سپس از متد Take استفاده نمود.



مثال 3: لیست تعداد رزروهای هر ماه موجود را تهیه کنید.

var items = context.Bookings
                    .GroupBy(x => new { x.StartTime.Year, x.StartTime.Month })
                    .Select(x => new
                    {
                        x.Key.Year,
                        x.Key.Month,
                        Count = x.Count()
                    })
                    .OrderBy(x => x.Year)
                        .ThenBy(x => x.Month)
                    .ToList();
برای اینکار می‌توان اطلاعات Bookings را بر اساس سال و ماه، گروه بندی کرد و سپس تعداد ردیف‌های هر گروه را محاسبه نمود.



مثال 4: در هر ماه، چند درصد از امکانات موجود مورد استفاده قرار گرفته‌اند؟

زمان شروع به کار، 8 صبح و زمان خاتمه‌ی کار 8:30 شب است. بنابراین یک روز کاری از 25 slot نیم ساعته تشکیل می‌شود. هر ماه را هم می‌توانید کامل درنظر بگیرید و مهم نیست که در این بین تعطیلی وجود دارد. بنابراین فرمول محاسبه‌ی درصد استفاده‌ی از امکانات موجود به صورت زیر است که نیاز است نتیجه‌ی حاصل نیز round شود:
Round(100 * Sum(Slots) / (decimal)(25 * DaysInMonth), 1)
بنابراین مشکل‌ترین قسمت این کوئری، محاسبه‌ی DaysInMonth است که در مثال 1 این قسمت آن‌را بررسی کردیم:
var items = context.Bookings
                    .Select(booking => new
                    {
                        booking.Facility.Name,
                        booking.StartTime.Year,
                        booking.StartTime.Month,
                        booking.Slots,
                        DaysInMonth = EF.Functions.DateDiffDay(
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day),
                                        booking.StartTime.Date.AddDays(1 - booking.StartTime.Date.Day).AddMonths(1)
                                        )
                    })
                    .GroupBy(b => new { b.Name, b.Year, b.Month, b.DaysInMonth })
                    .Select(g => new
                    {
                        g.Key.Name,
                        g.Key.Year,
                        g.Key.Month,
                        Utilization = SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound(
                                100 * g.Sum(b => b.Slots) / (decimal)(25 * g.Key.DaysInMonth),
                                1)
                    })
                    .OrderBy(r => r.Name)
                        .ThenBy(r => r.Year)
                            .ThenBy(r => r.Month)
                    .ToList();
در اینجا در ابتدا با استفاده از روش مثال 1، مقدار DaysInMonthهای موجود محاسبه شده‌اند. سپس چون می‌خواهیم جمع Slots را محاسبه کنیم، نیاز است اطلاعات هر امکانی را در یک سال و ماه خاص، گروه بندی کرد.
در این کوئری، از متد SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound نیز استفاده شده‌است. روش تعریف این نوع متدها را در مطلب «امکان تعریف توابع خاص بانک‌های اطلاعاتی در EF Core» پیشتر بررسی کرده‌ایم که برای مثال در اینجا چنین شکلی را پیدا می‌کند:
namespace EFCorePgExercises.Utils
{
    public static class SqlDbFunctionsExtensions
    {
        public static decimal SqlRound(decimal value, int precision)
            => throw new InvalidOperationException($"{nameof(SqlRound)} method cannot be called from the client side.");

        private static readonly MethodInfo _sqlRoundMethodInfo = typeof(SqlDbFunctionsExtensions)
            .GetRuntimeMethod(
                nameof(SqlDbFunctionsExtensions.SqlRound),
                new[] { typeof(decimal), typeof(int) }
            );

        public static void AddCustomSqlFunctions(this ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.HasDbFunction(_sqlRoundMethodInfo)
                .HasTranslation(args =>
                {
                    return SqlFunctionExpression.Create("ROUND",
                        args,
                        _sqlRoundMethodInfo.ReturnType,
                        typeMapping: null);
                });
        }
    }
}
پس از آن فقط کافی است متد AddCustomSqlFunctions را به Context برنامه معرفی کنیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
         // ...

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
         // ...
            modelBuilder.AddCustomSqlFunctions();
         // ...
        }
    }
}



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.