بازخوردهای دوره
حذف یک ردیف از اطلاعات به همراه پویانمایی محو شدن اطلاعات آن توسط jQuery در ASP.NET MVC
سلام. ابتدا از مطلب خوبتون تشکر میکنم . واقعا بسیار جالب و کاربردیه .
من از این مثال استفاده کردم و درست کار میکنه ولی وقتی میخوام  از کاربر تایید برای حذف بگیرم ( با استفاده از  jquery-impromptu ) یه مشکلی پیش میاد .
حالت عادی که Id مربوط به پیغاممون درست انتخاب میشه.


ولی وقتی تایید میگیرم

موس روی messageid هستش و نوشته‌ی قرمز مقدار id هستش که قطعا درست نیست.

مسلما مشکل از این خطه که id رو انتخاب میکنه

var span = $(this);
var messageid = span.attr('id').replace('row-', '');

ولی نمیدونم چجوری id رو انتخاب کنم!

اینم کدها که تایید کاربرو بهش اضافه کردم

<script type="text/javascript">
        $(function() {
            $('span[id^="row"]').click(function() {
                $.prompt("آیا برای حذف اطلاعات موجود اطمینان دارید ؟",
                    {
                        title: 'Title',
                        buttons: { "بله": true, "خیر": false },
                        focus: 2,
                        submit: function(e, v, m, f) {
                            if (!v) {
                                return;// وقتی کاربر تایید نکرد
                            } else {// وقتی کاربر تایید کرد
                                var span = $(this); 
                                var messageid = span.attr('id').replace('row-', '');
                                var tableRow = span.parent().parent();
                                $.ajax({
                                    type: "POST",
                                    url: '@postUrl',
                                    data: JSON.stringify({ id: messageid }),
                                    contentType: "application/json; charset=utf-8",
                                    dataType: "json",
                                    complete: function(xhr, status) {
                                        var data = xhr.responseText;
                                        if (xhr.status == 403) {
                                            window.location = "/login";
                                        } else if (status === 'error' || !data || data == "nok") {
                                            var noty = window.noty({ text: "خطایی رخ داده", type: 'error', layout: 'center', timeout: 2500 });
                                        } else {
                                            $(tableRow).fadeTo(600, 0, function() {
                                                $(tableRow).remove();
                                            });
                                            var noty = window.noty({ text: "پیغام حذف شد", type: 'information', layout: 'center', timeout: 2500 });
                                        }
                                    }                            
                                });

                            }

                        }                
                    });
            
        });
        });
    </script>


مطالب
آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core
تا اینجا دو روش را برای آزمایش کلی یک سیستم Web API به همراه تمام زیر ساخت‌های آن، بررسی کردیم:
- استفاده از Postman برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API
- استفاده از strest برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API

روش سومی هم برای انجام اینکار وجود دارد که به صورت توکار از زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1 به همراه TestServer آزمایشی آن میسر شد. این روش در نگارش 3.1، با تغییر روش تعریف فایل program.cs، جهت سازگاری آن با آزمون‌های یکپارچگی/آزمایش کل سیستم، بهبود یافته‌است که خلاصه‌ای از آن را در این مطلب بررسی می‌کنیم.


آزمون‌های یکپارچگی در ASP.NET Core

آزمون‌های یکپارچگی، برخلاف آزمون‌های واحد که عموما از اشیاء تقلیدی استفاده می‌کنند، دقیقا بر روی همان سیستمی که قرار است به کاربر نهایی ارائه شود، اجرا می‌شوند. به همین جهت تنظیمات اولیه‌ی آن‌ها کمی بیشتر است و همچنین زمان اجرای آن‌ها نیز به علت وابستگی به بانک اطلاعاتی واقعی، فایل سیستم، شبکه و غیره، نسبت به آزمون‌های واحد بیشتر است.

برای ایجاد آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core، حداقل سه مرحله باید طی شوند:
الف) ایجاد یک class library که ارجاعی را به پروژه‌ی اصلی دارد. این پروژه حاوی آزمایش‌های ما خواهد بود.
ب) راه اندازی یک هاست وب آزمایشی برای ارسال درخواست‌ها به آن و دریافت پاسخ‌های نهایی.
ج) استفاده از یک test runner (انواع و اقسام فریم ورک‌های unit testing) برای اجرای آزمایش‌ها


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه برای هاست و اجرای آزمایش‌های یکپارچگی

فرض کنید می‌خواهیم برای همان پروژه‌ی ایجاد JWTها، آزمایش یکپارچگی بنویسیم. پس از ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی جدید که قرار است هاست آزمایش‌های ما شود، نیاز است محتوای فایل csproj آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework>
    <NoWarn>RCS1090</NoWarn>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <None Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\appsettings.json" CopyToOutputDirectory="PreserveNewest" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Service Include="{82a7f48d-3b50-4b1e-b82e-3ada8210c329}" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="fluentassertions" Version="5.10.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing" Version="3.1.8" />
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.7.1" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.1.2" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.1.2" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا، این نکات قابل مشاهده هستند:
1) TargetFramework آن باید به netcoreapp تنظیم شود.
2) باید ارجاع مستقیمی به کل پروژه‌ی نهایی WebApp در آن وجود داشته باشد. چون در ادامه می‌خواهیم فایل Program.cs آن‌را برای راه اندازی یک هاست وب آزمایشی، فراخوانی کنیم.
3) بسته‌ی نیوگتی که کار راه اندازی هاست وب آزمایشی را انجام می‌دهد، Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing نام دارد. این بسته، کار کپی فایل‌های پروژه‌ی اصلی و همچنین تنظیم مسیر پروژه را به این مسیر جدید نیز انجام می‌دهد.
4) روش افزودن بسته‌های MSTest را مشاهده می‌کنید.
5) همچنین جهت ساده‌تر شدن بررسی نتایج آزمون‌های انجام شده می‌توان از fluentassertions نیز استفاده کرد.


راه اندازی هاست وب آزمایشی جهت انجام آزمون‌های واحد

پس از انجام تنظیمات ابتدایی پروژه‌ی آزمون یکپارچگی، نیاز است یک WebApplicationFactory سفارشی را ایجاد کرد:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing;
using Microsoft.AspNetCore.TestHost;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public class CustomWebApplicationFactory : WebApplicationFactory<Program>
    {
        protected override IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder()
        {
            var builder = base.CreateWebHostBuilder();
            builder.ConfigureLogging(logging =>
            {
                //TODO: ...
            });
            return builder;
        }

        protected override void ConfigureWebHost(IWebHostBuilder builder)
        {
            builder.ConfigureTestServices(services =>
            {
                // Don't run `IHostedService`s when running as a test
                services.RemoveAll(typeof(IHostedService));
            });
        }
    }
}
در این تعریف، Program در <WebApplicationFactory<Program، دقیقا به همان کلاس Program برنامه‌ی اصلی وب اشاره می‌کند. به همین جهت امضای این کلاس در نگارش 3.1 تغییر کرده‌است تا با WebApplicationFactory بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing هماهنگ شود.
در ادامه روش سفارشی سازی WebApplicationFactory  را مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر خواستید سرویس‌ها و تنظیمات پیش‌فرض برنامه‌ی اصلی را تغییر دهید می‌توانید متد CreateWebHostBuilder را بازنویسی کنید و یا اگر خواستید سرویس جدیدی را اضافه و یا حذف کنید، می‌توان متد ConfigureWebHost را بازنویسی کرد.


استفاده از WebApplicationFactory سفارشی، جهت ایجاد یک HttpClient

هدف اصلی از ایجاد CustomWebApplicationFactory نه فقط راه اندازی یک هاست وب سفارشی است، بلکه توسط متد CreateClient آن می‌توان به یک HttpClient دسترسی یافت که قابلیت ارسال اطلاعات را به برنامه‌ی وبی که در پشت صحنه راه اندازی می‌شود، دارا است. کار CustomWebApplicationFactory شبیه به راه اندازی dotnet run در پشت صحنه‌است. در اینجا دیگر نیازی نیست تا اینکار را به صورت دستی انجام داد. به همین جهت چون برنامه‌ی وب اصلی به نحو متداولی در پشت صحنه اجرا می‌شود، عموما راه اندازی آن که شامل تنظیمات اولیه و یا حتی ایجاد بانک اطلاعاتی است، کمی کند است و اگر قرار باشد هربار اینکار صورت گیرد، به آزمون‌های بسیار کندی خواهیم رسید. به همین جهت می‌توان یک کلاس singleton را برای مدیریت تک وهله‌ی نهایی HttpClient آن به صورت زیر ایجاد کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Net.Http;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public static class TestsHttpClient
    {
        private static readonly Lazy<HttpClient> _serviceProviderBuilder =
                new Lazy<HttpClient>(getHttpClient, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        /// <summary>
        /// A lazy loaded thread-safe singleton
        /// </summary>
        public static HttpClient Instance { get; } = _serviceProviderBuilder.Value;

        private static HttpClient getHttpClient()
        {
            var services = new CustomWebApplicationFactory();
            return services.CreateClient(); //NOTE: This action is very time consuming, so it should be defined as a singleton.
        }
    }
}
مزیت کار با این کلاس، عدم راه اندازی مجدد برنامه به ازای هر آزمون انجام شده‌است. چون به ازای هر آزمونی که خواهیم نوشت، نیاز است به HttpClient دسترسی داشته باشیم.


نوشتن اولین آزمون یکپارچگی

پس از تنظیم هاست وب آزمایشی و ایجاد یک HttpClient از پیش تنظیم شده که به آن اشاره می‌کند، اکنون می‌توان اولین آزمون یکپارچگی را به صورت زیر نوشت:
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Text;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using FluentAssertions;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    [TestClass]
    public class JwtTests
    {
        [TestMethod]
        public async Task TestLoginWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
        }

        [TestMethod]
        public async Task TestCallProtectedApiWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();

            // Act
            const string protectedApiUrl = "/api/MyProtectedApi";
            client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("Bearer", token.AccessToken);
            var response = await client.GetAsync(protectedApiUrl);
            response.EnsureSuccessStatusCode();

            // Assert
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            var options = new JsonSerializerOptions { PropertyNamingPolicy = JsonNamingPolicy.CamelCase };
            var apiResponse = JsonSerializer.Deserialize<MyProtectedApiResponse>(responseString, options);
            apiResponse.Title.Should().NotBeNullOrEmpty();
            apiResponse.Title.Should().Be("Hello from My Protected Controller! [Authorize]");
        }

        private static async Task<Token> doLoginAsync(HttpClient client)
        {
            const string loginUrl = "/api/account/login";
            var user = new { Username = "Vahid", Password = "1234" };
            var response = await client.SendAsync(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, loginUrl)
            {
                Content = new StringContent(JsonSerializer.Serialize(user), Encoding.UTF8, "application/json")
            });
            response.EnsureSuccessStatusCode();
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            return JsonSerializer.Deserialize<Token>(responseString);
        }
    }
}
توضیحات:
- در هر آزمونی نیاز است در ابتدا به TestsHttpClient.Instance، که همان HttpClient ساخته شده‌ی توسط CustomWebApplicationFactory است، دسترسی یافت و همانطور که عنوان شد، دسترسی به وهله‌ای از HttpClient که به هاست وب آزمایشی برنامه‌ی اصلی اشاره می‌کند، عموما بسیار زمانبراست و برای مثال در دو آزمایش نوشته شده‌ی در اینجا اگر قرا باشد هربار اینکار از صفر انجام شود، زمان به اتمام رسیدن این آزمایش‌ها بسیار طولانی خواهد شد. به همین جهت طول عمر TestsHttpClient را singleton تعریف کردیم تا فقط یکبار کار برپایی وب سرور آزمایشی در پشت صحنه انجام شود.
- سپس مابقی کار، همان روش استاندارد کار با HttpClient است. در ابتدا درخواستی را به سمت سرور آزمایشی که در پشت صحنه در حال اجرا است، ارسال می‌کنیم. چون HttpClient دریافتی توسط  CustomWebApplicationFactory تنظیم شده‌است، دیگر نیازی به ذکر آدرس پایه‌ی وب سایت مانند https://localhost:5001 نیست و آدرس‌های ذکر شده‌ی در اینجا، نسبی هستند. سپس محتوای Response دریافتی از سرور را جهت تکمیل آزمایشات، بررسی خواهیم کرد.


یک نکته: اگر OpenAPI را در برنامه‌های Web API فعال کنید، می‌توان با استفاده از ابزارهای تولید کد، کدهای مرتبط با HttpClient را نیز به صورت خودکار تولید و سپس از آن‌ها در اینجا استفاده کرد.


اجرای آزمون‌های یکپارچگی نوشته شده

چون ظاهر این آزمون‌ها با آزمون‌های واحد MSTest یا هر فریم ورک مشابه دیگری یکسان است، می‌توان از امکانات IDEها برای اجرای آن‌ها استفاده کرد و یا حتی می‌توان دستور dotnet test را نیز در ریشه‌ی این پروژه‌ی جدید برای اجرای تمام آزمون‌های نوشته شده، اجرا کرد:



کدهای کامل این مطلب را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت دهم - Lazy loading
می‌خواهیم زمان نمایش اولین قالب برنامه را به حداقل برسانیم تا تاثیر روانی بهتری را بر روی کاربرانی که برنامه را اجرا می‌کنند، بگذاریم. برای این منظور در Angular، از Lazy loading استفاده می‌شود. همچنین این فریم ورک به همراه قابلیت پیش بارگذاری ماژول‌ها نیز هست تا سایر مسیرهای درخواستی را نیز با سرعت هرچه تمام‌تر نمایش دهد.
زمانیکه کاربری برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب را در مرورگر باز می‌کند، ابتدا فایل index.html را در پاسخ دریافت خواهد کرد. این فایل تعاریف مداخل مورد نیاز برای رندر آن‌را مانند فایل‌های جاوا اسکریپت و CSS، به همراه دارد. سپس این فایل‌ها توسط مرورگر از سرور دریافت می‌شوند. در این حالت با پردازش این فایل‌ها، کامپوننت ریشه‌ی سایت بارگذاری می‌شود. پس از پایان آن، قالب این کامپوننت به کاربر نمایش داده خواهد شد. بنابر سرعت دریافت فایل‌ها توسط کاربر، این آغاز می‌تواند اندکی کند باشد. البته با رعایت نکات گفته‌ی شده‌ی در مطلب «Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه» می‌توان این حجم را توسط AoT و Tree-Shaking به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش داد. به علاوه با فعالسازی Lazy loading می‌توان قسمت‌های مختلف برنامه را تبدیل به یک سری Bundle کرد که در زمان درخواست، بارگذاری می‌شوند. به این ترتیب حجم فایل‌های ابتدایی که باید از سرور دریافت شوند بسیار کمتر شده و به علاوه با کاهش این حجم، مرورگر نیز باید میزان کمتری از کدها را در جهت نمایش اولین کامپوننت، پردازش و اجرا کند. در این حالت زمانیکه کاربری شروع به پیمایش مسیر یک ماژول خاص را می‌کند، آنگاه فایل‌های مرتبط با آن از سرور دریافت و در مرورگر پردازش می‌شوند. بنابراین اگر کاربری به قسمتی دسترسی ندارد، نیازی هم به دریافت فایل‌های آن نخواهد داشت؛ چون کار به فعالسازی مسیریابی آن ماژول نمی‌رسد.


آماده شدن جهت Lazy loading

پیش از Lazy loading یک قسمت از برنامه (که به آن async routing هم می‌گویند)، این قسمت باید دارای شرایطی باشد:
 - این قسمت از برنامه حتما باید در یک ماژول تعریف شده باشد. از این جهت که Lazy loading، لیست کامپوننت‌های قید شده‌ی در تعریف یک ماژول را بارگذاری می‌کند.
 - تمام مسیرهای این ماژول باید در ذیل یک مسیر والد، گروه بندی شده باشند. از این جهت که Lazy loading فقط بر روی مسیر ریشه‌ی والد تنظیم و بارگذاری می‌شود.
 - این ماژول نباید در هیچ ماژول دیگری import شده باشد. اگر این ماژول ارجاعی را در سایر ماژول‌ها داشته باشد، هیچ راهی بجز دریافت و کامپایل کامل آن توسط Angular وجود نخواهد داشت.


در مثال جاری این سری:
 - تمام ویژگی‌های قسمت مدیریت محصولات، داخل ماژول product.module.ts تعریف شده‌اند. بنابراین اولین شرط Lazy loading آن برقرار است.
 - در فایل product-routing.module.ts، کار گروه بندی مسیریابی‌ها ذیل یک والد مشخص انجام شده‌است (همان قسمت ششم این سری). بنابراین شرط دوم lazy loading این ماژول نیز پیشتر پیاده سازی شده‌است.
 - اما اگر به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کنیم، ارجاعی به این ماژول در قسمت imports آن وجود دارد. بنابراین باید این ارجاع را حذف کنیم. در غیراینصورت کار دریافت کامل آن به همراه سایر ماژول‌های برنامه، در همان ابتدای کار صورت خواهد گرفت.
بنابراین در فایل src\app\app.module.ts، ابتدا import فایل آن‌را از ابتدای ماژول حذف و سپس ارجاع به نام کلاس کامپوننت ProductModule را نیز حذف می‌کنیم. در این حالت اگر از طریق منوی سایت سعی در دسترسی به این مسیرها کنیم، خطای 404 را دریافت خواهیم کرد؛ چون اکنون برنامه اطلاعاتی را در مورد نحوه‌ی مسیریابی قسمت محصولات برنامه، ندارد.

 
Lazy loading یک ماژول

برای بارگذاری غیرهمزمان یک ماژول و یا همان Lazy loading، می‌توان از خاصیت loadChildren تنظیمات مسیریابی، استفاده کرد:
{
   path: 'products',
   loadChildren:'app/product/product.module#ProductModule'
},
مقدار خاصیت loadChildren به صورت ذکر مسیر ماژول مرتبط به همراه یک # و سپس ذکر نام کلاس ماژول آن انجام می‌شود. مسیری هم که در اینجا ذکر می‌شود بر اساس محل قرارگیری فایل index.html، مقدار دهی شود.
با این تنظیم، زمانیکه مسیر ریشه‌ی produtcs درخواست شد، کار بارگذاری ماژول آن صورت گرفته و تنظیمات مسیریابی آن به سیستم اضافه می‌شود. به علاوه کار فعالسازی و نمایش کامپوننت آن را نیز انجام خواهد داد.

به همین منظور فایل src\app\app-routing.module.ts را گشوده و تنظیم فوق را به آن اضافه می‌کنیم:
const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: 'products', loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule' },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];
در این حالت اگر دستور ng serve -o را صادر کنید، خروجی آن اندکی متفاوت خواهد بود:
chunk    {0} polyfills.bundle.js, polyfills.bundle.js.map (polyfills) 165 kB {4} [initial]
chunk    {1} main.bundle.js, main.bundle.js.map (main) 32.7 kB {3} [initial] [rendered]
chunk    {2} styles.bundle.js, styles.bundle.js.map (styles) 129 kB {4} [initial]
chunk    {3} vendor.bundle.js, vendor.bundle.js.map (vendor) 2.72 MB [initial] [rendered]
chunk    {4} inline.bundle.js, inline.bundle.js.map (inline) 0 bytes [entry]
chunk    {5} 5.chunk.js, 5.chunk.js.map 51.1 kB {1} [rendered]
مورد {5} با فعالسازی lazy loading به لیست فایل‌های موجود اضافه شده‌است. این فایلی است که تنها درصورت درخواست مسیر نمایش لیست محصولات، توسط مرورگر دریافت خواهد شد و هیچ ارجاع مستقیمی به آن در فایل index.html تولیدی نهایی وجود ندارد.

به علاوه اگر در منوی سایت بر روی لینک نمایش لیست محصولات کلیک کنیم، هنوز خروجی نمایش داده نمی‌شود (هرچند خطای 404 را هم دریافت نمی‌کنیم). علت اینجا است که اگر به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کنیم، تعریف این مسیر ریشه، در این فایل نیز وجود دارد:
const routes: Routes = [
  {
    path: 'products',
    canActivate: [ AuthGuard ],
    children: [   ]
  }
];
بنابراین اکنون برای دسترسی به آن باید مسیر products/products را درخواست داد. به همین جهت، path و canActivate آن‌را حذف کرده و هر دو را به فایل src\app\app-routing.module.ts منتقل می‌کنیم:
import { AuthGuard } from './user/auth.guard';

const routes: Routes = [
  { path: 'home', component: WelcomeComponent },
  { path: 'welcome', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    canActivate: [AuthGuard]
  },
  { path: '', redirectTo: 'home', pathMatch: 'full' },
  { path: '**', component: PageNotFoundComponent }
];

یک نکته: اکنون تنظیمات مسیریابی فایل src\app\product\product-routing.module.ts چنین شکلی را پیدا کرده‌است:
const routes: Routes = [
  {
    path: '',
    component: ProductListComponent
  },
  {
    path: ':id',
    component: ProductDetailComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  },
  {
    path: ':id/edit',
    component: ProductEditComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService },
    canDeactivate: [ProductEditGuard],
    children: [
      { path: '', redirectTo: 'info', pathMatch: 'full' },
      { path: 'info', component: ProductEditInfoComponent },
      { path: 'tags', component: ProductEditTagsComponent }
    ]
  }
];
تنظیمات مسیر والد به طور کامل حذف شده‌اند. به علاوه دیگر نیازی به ذکر خاصیت children آن نیست و تمام تنظیمات مسیریابی فرزندان، داخل [] اصلی قرار گرفته‌اند. همچنین دیگر نیازی به الحاق AuthGuard در ابتدای importهای این ماژول نیست؛ چون به فایل src\app\app-routing.module.ts منتقل شده‌است.

در این حالت اگر مسیر نمایش لیست محصولات را درخواست دهیم، مشاهده خواهیم کرد فایل 5.chunk.js که حاوی اطلاعات این ماژول است، به صورت مجزایی بارگذاری شده (lazy loading) و سپس با فعال شدن محافظ مسیر آن، صفحه‌ی لاگین نمایش داده می‌شود:


این بارگذاری با تاخیر و در صورت نیاز، به دو علت آغاز برنامه را سریعتر می‌کند:
الف) مرورگر اطلاعی از وجود فایل 5.chunk.js در ابتدای کار نداشته و آن‌را بارگذاری نمی‌کند (دریافت حجم کمتر، در آغاز نمایش برنامه).
ب) چون حجم کمتری از کدهای جاوا اسکریپت توسط مرورگر در آغاز کار دریافت می‌شود، کار پردازش و اجرای آن‌ها نیز بسیار سریعتر خواهد شد.


بررسی محافظ canLoad

تعدادی از محافظ‌های مسیرها را در قسمت قبل بررسی کردیم. هنگامیکه کامپوننت‌ها به صورت lazy loading فعالسازی شده و قالب آن‌ها نمایش داده می‌شوند، می‌توان از محافظ مسیر دیگری به نام canLoad نیز استفاده کرد و هدف از آن، بررسی منطقی، پیش از فعالسازی یک مسیر غیرهمزمان است. بنابراین اگر این محافظ false را برگرداند، حتی فایل‌های اسکریپت این ماژول، بارگذاری اولیه نیز نخواهد شد. به این ترتیب کسانیکه دسترسی به یک مسیر را نداشته باشند، فایل‌های اسکریپت متناظر با آن‌را نیز دریافت نخواهند کرد.

در مثال جاری، اگر به برگه‌ی network ابزار developer مرورگر دقت کنید، با درخواست نمایش مسیر لیست محصولات، ابتدا فایل js آن دریافت می‌شود که حاوی اطلاعات تمام کامپوننت‌ها و قالب‌های مرتبط با این مسیر است و سپس صفحه‌ی login نمایش داده خواهد شد. بنابراین اگر کاربر به این قسمت دسترسی نداشته باشد، فایل js آن بی‌جهت دریافت و بارگذاری شده‌است. برای بهبود این وضعیت می‌توان نمایش لاگین را پیش از بارگذاری فایل js این ماژول فعالسازی کرد و این مورد هدف اصلی محافظ canLoad است.

در ادامه برای تکمیل مثال جاری، می‌توان AuthGuard را طوری تنظیم کرد که علاوه بر پیاده سازی CanActivate، اینترفیس CanLoad را نیز پیاده سازی کند:
import { ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, CanActivate, Router, CanLoad, Route } from '@angular/router';

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate, CanLoad {

  canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {
    return this.checkLoggedIn(state.url);
  }

  canLoad(route: Route): boolean {
    return this.checkLoggedIn(route.path);
  }

 // … the same as before

}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، متد canLoad بر خلاف متد canActivate دسترسی به سرویس‌های اطلاعات مسیریابی و وضعیت مسیریابی را ندارد؛ از این جهت که هنوز در این مرحله، ماژول درخواستی حاوی تنظیمات مسیریابی، بارگذاری و فعالسازی نشده‌است.

مرحله‌ی بعد، تغییر فایل src\app\app-routing.module.ts و جایگزین کردن تعریف فعلی canActivate با canLoad است:
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    canLoad: [AuthGuard]
  },
پس از این تغییر، برنامه را مجدا اجرا کرده و صفحه را refresh کنید. سپس برگه‌ی network ابزار developers را نیز باز نگه دارید. اکنون بر روی لینک نمایش لیست محصولات کلیک کنید. مشاهده خواهید کرد که در این حالت صفحه‌ی لاگین، بدون بارگذاری ماژول Js ایی نمایش داده می‌شود. در ادامه اگر لاگین کنیم، آنگاه فایل js این ماژول توسط مرورگر دریافت شده و بارگذاری می‌شود.


پیش بارگذاری ماژول‌ها

با فعالسازی lazy loading، ماژول‌های مورد نیاز کاربر دیگر به همراه فایل‌های js ابتدایی برنامه که در فایل index.html ارجاع مستقیمی به آن‌ها دارند، ارائه نمی‌شوند و تنها در صورت درخواست مشاهده‌ی مسیری، کار بارگذاری آن‌ها توسط برنامه صورت خواهد گرفت. همین مساله می‌تواند در بار اول نمایش این ماژول‌ها تاخیر کوتاهی را سبب شود. به همین جهت قابلیت پیش بارگذاری ماژول‌ها نیز در سیستم مسیریاب Angular پیش بینی شده‌است. به این قابلیت preloading و یا eager lazy loading نیز می‌گویند. در این حالت برنامه در پشت صحنه، کار پیش واکشی ماژول‌ها را انجام می‌دهد و زمانیکه کاربری مسیری را درخواست می‌دهد، آْن مسیر را بدون درنگ مشاهده خواهد کرد.
بدیهی است این قابلیت نباید برای ماژول‌هایی که قرار است توسط کاربرانی خاص مشاهده شوند فعال شود و هدف آن دسترسی سریع به ماژول‌های پرکاربرد برنامه‌است.

در اینجا سه استراتژی پیش بارگذاری ماژول‌ها میسر است:
 - No preloading که حالت پیش فرض است.
 - Preload all سبب پیش بارگذاری تمام قسمت‌های lazy load برنامه می‌شود.
 - Custom که اجازه‌ی تعریف یک استراتژی سفارشی را می‌دهد.

برای مثال برای فعالسازی حالت Preload all، باید به فایل src\app\app-routing.module.ts مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال کنیم:
import { Routes, RouterModule, PreloadAllModules } from '@angular/router';

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(
    routes,
    { enableTracing: true, preloadingStrategy: PreloadAllModules  /*, useHash: true*/ }
  )],
در اینجا نحوه‌ی تنظیم preloadingStrategy را به PreloadAllModules مشاهده می‌کنید. در این حالت پس از آغاز ابتدایی برنامه، مسیریاب بلافاصله تمام مسیرهای lazy load را در پشت صحنه بارگذاری می‌کند.

یک نکته: وجود محافظ canLoad، هر نوع استراتژی prealoading را غیرفعال می‌کند. اما prealoading با سایر انواع محافظ‌ها کار می‌کند.
بنابراین برای آزمایش تنظیم  preloadingStrategy: PreloadAllModules، تعریف canLoad را به canActivate تغییر دهید.


تعریف استراتژی‌های سفارشی پیش بارگذاری ماژول‌ها

اگر نیاز به یک استراتژی پیش بارگذاری بهتر از هیچ یا همه باشد، می‌توان یک استراتژی سفارشی را نیز تدارک دید و ایجاد آن سه مرحله‌ی ایجاد سرویس مرتبط، ثبت آن سرویس در ماژول و در آخر تنظیم مسیریابی را به همراه دارد.
برای این منظور ابتدا دستور ذیل را صادر کنید تا قالب ابتدایی سرویس SelectiveStrategy ایجاد شود:
 >ng g s SelectiveStrategy -m app.module
که سبب تولید و به روز رسانی فایل‌های ذیل در پوشه‌ی src\app خواهد شد (چون مرتبط است به کل برنامه):
 installing service
  create src\app\selective-strategy.service.spec.ts
  create src\app\selective-strategy.service.ts
  update src\app\app.module.ts
در این حالت لیست providers فایل app.module.ts نیز به صورت خودکار تکمیل می‌گردد.

سپس کدهای SelectiveStrategyService را به نحو ذیل تغییر دهید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Route, PreloadingStrategy } from '@angular/router';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/observable/of';

@Injectable()
export class SelectiveStrategyService implements PreloadingStrategy {

  preload(route: Route, load: Function): Observable<any> {
    if (route.data && route.data['preload']) {
      return load();
    }
    return Observable.of(null);
  }
}
- این سرویس ویژه باید اینترفیس PreloadingStrategy را پیاده سازی کند. سپس باید متد اجباری preload آن‌را افزود و تکمیل نمود.
- پارامتر اول این متد، اطلاعاتی را در مورد مسیر جاری در اختیار ما قرار می‌دهد و دومین پارامتر آن متدی است که کار preloading را انجام می‌دهد.
- در اینجا است که تصمیم می‌گیریم ماژولی را preload کنیم یا خیر. برای نمونه در اینجا از خاصیت data مسیریابی استفاده شده‌است. این خاصیت نیز به یک مقدار ثابت اشاره می‌کند (قسمت «ارسال اطلاعات ثابت به مسیرهای مختلف برنامه» قسمت چهارم). برای مثال نام دلخواه آن‌را preload گذاشته‌ایم و اگر مقدار آن به true تنظیم شده بود، آنگاه این مسیر preload خواهد شد. فراخوانی متد load در اینجا به معنای preloading این مسیر است. در غیراینصورت null را بازگشت می‌دهیم.


در ادامه نیاز است در فایل src\app\app-routing.module.ts، بجای معرفی PreloadAllModules، این استراتژی سفارشی خود را معرفی کرد:
import { SelectiveStrategyService } from './selective-strategy.service';

@NgModule({
  imports: [RouterModule.forRoot(
    routes,
    { enableTracing: true, preloadingStrategy: SelectiveStrategyService
     /*, preloadingStrategy: PreloadAllModules*/  /*, useHash: true*/ }
  )],
و همچنین تعریف مسیریابی برنامه به این صورت تغییر می‌کند:
  {
    path: 'products',
    loadChildren: 'app/product/product.module#ProductModule',
    //canLoad: [AuthGuard] 
    canActivate: [AuthGuard],
    data: { preload: true }
  },
در اینجا نحوه‌ی مقدار دهی خاصیت data را به اطلاعات ثابت preload: true مشاهده می‌کنید. این اطلاعاتی است که در سرویس SelectiveStrategy سفارشی ما بررسی شده و بر اساس آن در مورد پیش بارگذاری این مسیر تصمیم‌گیری می‌شود.

برای آزمایش آن، برنامه را مجدا اجرا کرده و صفحه را refresh کنید. سپس برگه‌ی network ابزار developers را نیز باز نگه دارید. مشاهده خواهید کرد که علاوه بر فایل‌های js اصلی برنامه که در فایل index.html ارجاعی را دارند، فایل 5.chunk.js نیز پیش بارگذاری شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-09.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
CheckBoxList برای فیلد Enum Flags مدل در ASP.Net MVC
قبلا مطالبی در سایت راجع به نوع داده شمارشی یا Enum و همچنین CheckBoxList و RadioButtonList وجود دارد. اما در این مطلب قصد دارم تا یک روش متفاوت را برای تولید و بهره گیری از CheckBoxList با استفاده از نوع داده‌های شمارشی برای شما ارائه کنم.
فرض کنید بخواهید به کاربر این امکان را بدهید تا بتواند چندین گزینه را برای یک فیلد انتخاب کند. به عنوان یک مثال ساده فرض کنید گزینه ای از مدل، پارچه‌های مورد علاقه یک نفر هست. کاربر می‌تواند چندین پارچه را انتخاب کند. و این فرض را هم بکنید که به لیست پارچه‌ها گزینه دیگری اضافه نخواهد شد. پارچه (Fabric) را مثلا می‌توانیم به صورت زیر تقسیم بندی کنیم :
  1. پنبه (Cotton)
  2. ابریشم (Silk)
  3. پشم (Wool)
  4. ابریشم مصنوعی (Rayon)
  5. پارچه‌های دیگر (Other)

با توجه به اینکه دیگر قرار نیست به این لیست گزینه دیگری اضافه شود می‌توانیم آنرا به صورت یک نوع داده شمارشی (Enum) تعریف کنیم. مثلا بدین صورت:

public enum Fabric
{
    [Description("پنبه")]
    Cotton,

    [Description("ابریشم")]
    Silk,

    [Description("پشم")]
    Wool,

    [Description("ابریشم مصنوعی")]
    Rayon,

    [Description("پارچه‌های دیگر")]
    Other
}

حال فرض کنید View Model زیر فیلدی از نوع نوع داده شمارشی Fabric دارد:
public class MyViewModel
{
    public Fabric Fabric { get; set; }
}

توجه داشته باشید که فیلد Fabric از کلاس MyViewModel باید چند مقدار را در خود نگهداری کند. یعنی می‌تواند هر کدام از گزینه‌های Cotton، Silk، Wool، Rayon، Other به صورت جداگانه یا ترکیبی باشد. اما در حال حاضر با توجه به اینکه یک فیلد Enum معمولی فقط می‌تواند یک مقدار را در خودش ذخیره کند قابلیت ذخیره ترکیبی مقادیر در فیلد Fabric از View Model بالا وجود ندارد.

اما راه حل این مشکل استفاده از پرچم (Flags) در تعریف نوع داده شمارشی هست. با استفاده از پرچم نوع داده شمارشی بالا به صورت زیر باید تعریف شود:
[Flags]
public enum Fabric
{
    [Description("پنبه")]
    Cotton = 1,

    [Description("ابریشم")]
    Silk = 2,

    [Description("پشم")]
    Wool = 4,

    [Description("ابریشم مصنوعی")]
    Rayon = 8,

    [Description("پارچه‌های دیگر")]
    Other = 128
}
همان طور که می‌بینید از عبارت [Flags] قبل از تعریف enum استفاده کرده ایم. همچنین هر کدام از مقادیر ممکن این نوع داده شمارشی با توانهایی از 2 تنظیم شده اند. در این صورت یک نمونه از این نوع داده می‌تواند چندین مقدار را در خودش ذخیره کند.

برای آشنایی بیشتر با این موضوع به کدهای زیر نگاه کنید:
Fabric cotWool = Fabric.Cotton | Fabric.Wool;
int cotWoolValue = (int) cotWool;
به وسیله عملگر | می‌توان چندین مقدار را در یک نمونه از نوع Fabric ذخیره کرد. مثلا متغیر cotWool هم دارای مقدار Fabric.Cotton و هم دارای مقدار Fabric.Wool هست. مقدار عددی معادل متغیر cotWool برابر 5 هست که از جمع مقدار عددی Fabric.Cotton و Fabric.Wool به دست آمده است.

حال فرض کنید فیلد Fabric از View Model ذکر شده (کلاس MyViewModel) را به صورت لیستی از چک باکس‌ها نمایش دهیم. مثل زیر:

شکل (الف)
سپس بخواهیم تا کاربر بعد از انتخاب گزینه‌های مورد نظرش از لیست بالا و پست کردن فرم مورد نظر، بایندر وارد عمل شده و فیلد Fabric را بر اساس گزینه هایی که کاربر انتخاب کرده مقداردهی کند.

برای این کار از پروژه MVC Enum Flags کمک خواهیم گرفت. این پروژه شامل یک Html Helper برای تبدیل یه Enum به یک CheckBoxList و همچنین شامل Model Binder مربوطه هست. البته بعضی از کدهای Html Helper آن احتیاج به تغییر داشت که آنرا انجام دادم ولی بایندر آن بسیار خوب کار می‌کند.

خوب html helper مربوط به آن به صورت زیر می‌باشد:
public static IHtmlString CheckBoxesForEnumFlagsFor<TModel, TEnum>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TEnum>> expression)
{
    ModelMetadata metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression(expression, htmlHelper.ViewData);
    Type enumModelType = metadata.ModelType;

    // Check to make sure this is an enum.
    if (!enumModelType.IsEnum)
    {
        throw new ArgumentException("This helper can only be used with enums. Type used was: " + enumModelType.FullName.ToString() + ".");
    }

    // Create string for Element.
    var sb = new StringBuilder();

    foreach (Enum item in Enum.GetValues(enumModelType))
    {
        if (Convert.ToInt32(item) != 0)
        {
            var ti = htmlHelper.ViewData.TemplateInfo;
            var id = ti.GetFullHtmlFieldId(item.ToString());

            //Derive property name for checkbox name
            var body = expression.Body as MemberExpression;
            var propertyName = body.Member.Name;
            var name = ti.GetFullHtmlFieldName(propertyName);
                    
            //Get currently select values from the ViewData model
            TEnum selectedValues = expression.Compile().Invoke(htmlHelper.ViewData.Model);

            var label = new TagBuilder("label");
            label.Attributes["for"] = id;
            label.Attributes["style"] = "display: inline-block;";
            var field = item.GetType().GetField(item.ToString());

            // Add checkbox.
            var checkbox = new TagBuilder("input");
            checkbox.Attributes["id"] = id;
            checkbox.Attributes["name"] = name;
            checkbox.Attributes["type"] = "checkbox";
            checkbox.Attributes["value"] = item.ToString();
                    
            if ((selectedValues as Enum != null) && ((selectedValues as Enum).HasFlag(item)))
            {
                checkbox.Attributes["checked"] = "checked";
            }
            sb.AppendLine(checkbox.ToString());

            // Check to see if DisplayName attribute has been set for item.
            var displayName = field.GetCustomAttributes(typeof(DisplayNameAttribute), true)
                .FirstOrDefault() as DisplayNameAttribute;
            if (displayName != null)
            {
                // Display name specified.  Use it.
                label.SetInnerText(displayName.DisplayName);
            }
            else
            {
                // Check to see if Display attribute has been set for item.
                var display = field.GetCustomAttributes(typeof(DisplayAttribute), true)
                    .FirstOrDefault() as DisplayAttribute;
                if (display != null)
                {
                    label.SetInnerText(display.Name);
                }
                else
                {
                    label.SetInnerText(item.ToDescription());
                }
            }
            sb.AppendLine(label.ToString());

            // Add line break.
            sb.AppendLine("<br />");
        }
    }

    return new HtmlString(sb.ToString());
}

در کدهای بالا از متد الحاقی ToDescription نیز برای تبدیل معادل انگلیسی به فارسی یک مقدار از نوع داده شمارشی استفاده کرده ایم.
public static string ToDescription(this Enum value)
{
    var attributes = (DescriptionAttribute[])value.GetType().GetField(value.ToString()).GetCustomAttributes(typeof(DescriptionAttribute), false);
    return attributes.Length > 0 ? attributes[0].Description : value.ToString();
}

برای استفاده از این Html Helper در View کد زیر را می‌نویسیم:
@Html.CheckBoxesForEnumFlagsFor(x => x.Fabric)

که باعث تولید خروجی که در تصویر (الف) نشان داده شد می‌شود. و همچنین مدل بایندر مربوط به آن به صورت زیر هست:
public class FlagEnumerationModelBinder : DefaultModelBinder
{
    public override object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
    {
        if (bindingContext == null) throw new ArgumentNullException("bindingContext");

        if (bindingContext.ValueProvider.ContainsPrefix(bindingContext.ModelName))
        {
            var values = GetValue<string[]>(bindingContext, bindingContext.ModelName);

            if (values.Length > 1 && (bindingContext.ModelType.IsEnum && bindingContext.ModelType.IsDefined(typeof(FlagsAttribute), false)))
            {
                long byteValue = 0;
                foreach (var value in values.Where(v => Enum.IsDefined(bindingContext.ModelType, v)))
                {
                    byteValue |= (int)Enum.Parse(bindingContext.ModelType, value);
                }

                return Enum.Parse(bindingContext.ModelType, byteValue.ToString());
            }
            else
            {
                return base.BindModel(controllerContext, bindingContext);
            }
        }

        return base.BindModel(controllerContext, bindingContext);
    }

    private static T GetValue<T>(ModelBindingContext bindingContext, string key)
    {
        if (bindingContext.ValueProvider.ContainsPrefix(key))
        {
            ValueProviderResult valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(key);
            if (valueResult != null)
            {
                bindingContext.ModelState.SetModelValue(key, valueResult);
                return (T)valueResult.ConvertTo(typeof(T));
            }
        }
        return default(T);
    }
}

این مدل بایندر را باید به این صورت در متد Application_Start فایل Global.asax فراخوانی کنیم:
ModelBinders.Binders.Add(typeof(Fabric), new FlagEnumerationModelBinder());

مشاهده می‌کنید که در اینجا دقیقا مشخص کرده ایم که این مدل بایندر برای نوع داده شمارشی Fabric هست. اگر نیاز دارید تا این بایندر برای نوع داده‌های شمارشی دیگری نیز به کار رود نیاز هست تا این خط کد را برای هر کدام از آنها تکرار کنید. اما راه حل بهتر این هست که کلاسی به صورت زیر تعریف کنیم و تمامی نوع داده‌های شمارشی که باید از بایندر بالا استفاده کنند را در یک پراپرتی آن برگشت دهیم. مثلا بدین صورت:
public class ModelEnums
{
    public static IEnumerable<Type> Types
    {
        get
        {
            var types = new List<Type> { typeof(Fabric) };
            return types;
        }
    }
}

سپس به متد Application_Start رفته و کد زیر را اضافه می‌کنیم:
foreach (var type in ModelEnums.Types)
{
   ModelBinders.Binders.Add(type, new FlagEnumerationModelBinder())
}

اگر گزینه‌های پشم و ابریشم مصنوعی را از CheckBoxList تولید شده انتخاب کنیم، بدین صورت:

شکل (ب)


و سپس فرم را پست کنید، موردی شبیه زیر مشاهده می‌کنید:

شکل (ج)

همچنین مقدار عددی معادل در این جا برابر 12 می‌باشد که از جمع دو مقدار Wool و Rayon به دست آمده است. بدین ترتیب در یک فیلد از مدل، گزینه‌های انتخابی توسط کاربر قرار گرفته شده اند.

پروژه مربوط به این مثال را از لینک زیر دریافت کنید:
MvcEnumFlagsProjectSample.zip

پی نوشت : پوشه‌های bin و obj و packages جهت کاهش حجم پروژه از آن حذف شده اند. برای بازسازی پوشه packages لطفا به مطلب بازسازی کامل پوشه packages بسته‌های NuGet به صورت خودکار مراجعه کنید.
مطالب
Roslyn #2
شروع به کار با Roslyn

Roslyn از زمان ارائه‌ی نگارش Visual Studio 14 CTP3 با ویژوال استودیو یکپارچه شد. بنابراین اگر از نگارش نهایی آن یعنی Visual Studio 2015 استفاده می‌کنید، اولین پیشنیاز کار با آن را در اختیار دارید. البته نگارش پیش نمایش آن نیز برای VS 2013 ارائه شد که در این تاریخ منسوخ شده درنظر گرفته می‌شود و دیگر به روز رسانی نخواهد شد. بنابراین نیاز است حتما Visual Studio 2015 را نصب کنید.
در حین نصب Visual Studio 2015 نیز باید گزینه‌ی نصب SDK آن‌را انتخاب کرده باشید، تا امکان تولید فایل‌های VSIX مرتبط را پیدا کنید. از این جهت که قالب‌های پروژه‌ی Roslyn، امکان تولید افزونه‌های آنالیز کدها را نیز میسر می‌کنند.
علاوه بر این‌ها نیاز است Syntax Visualizer و قالب‌های پروژه‌ی مخصوص Roslyn را نیز جداگانه نصب کنید. برای این منظور به آدرس ذیل مراجعه کرده و افزونه‌ی آن‌را نصب کنید.
NET Compiler Platform SDK.

پس از نصب این افزونه، دو قابلیت جدید به Visual studio اضافه می‌شوند:
الف) در منوی view، ذیل گزینه‌ی other windows، گزینه‌ی جدیدی به نام Syntax visualizer اضافه شده‌است.
ب) ذیل گزینه‌ی extensibility پنجره‌ی new project، تعدادی قالب پروژه‌ی جدید مخصوص Roslyn نصب شده‌اند.


البته باید دقت داشت که این قالب‌های جدید برای نمایش در این لیست، حداقل نیاز به انتخاب دات نت 4.5.2 را دارند.

از Syntax visualizer جهت مشاهده‌ی ریز جزئیات ساختار دستوری کدهای جاری استفاده می‌شود:


زمانیکه گزینه‌ی View->Other windows->Syntax visualizer را اجرا کردید، اندکی صبر کنید تا بارگذاری شود و سپس اشاره‌گر ویرایشگر را به قسمتی دلخواه حرکت دهید. در این حالت می‌توان ساختار کدها را بر اساس تفسیر Roslyn مشاهده کرد. همچنین اگر در Syntax visualizer یک نود را انتخاب کنید، بلافاصله معادل آن در ادیتور ویژوال استودیو انتخاب می‌شود. از این ابزار جهت تولید آنالایزرهای مبتنی بر Roslyn زیاد استفاده می‌شود.


تغییرات خط فرمان Visual Studio 2015 نسبت به نگارش‌های پیشین آن

خط فرمان Visual Studio 2015 به همراه کامپایلر قدیمی خط فرمان C# 5 و همچنین کامپایلر جدید مبتنی بر Roslyn مخصوص C# 6 است. این کامپایلرها را در مسیرهای ذیل می‌توانید پیدا کنید:
کامپایلر جدید مبتنی بر Roslyn در مسیر C:\Program Files (x86)\MSBuild\14.0\Bin قرار دارد و کامپایلر قدیمی C# 5 در مسیر نصب دات نت فریم ورک یعنی C:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319 قرار گرفته‌است.


همانطور که مشاهده می‌کنید، نگارش کامپایلر مبتنی بر Roslyn، یک است و شماره build آن، بیانگر تاریخ کامپایل آن است:
50618=2015/06/18

اکنون شاید این سؤال مطرح شود که کامپایلر پیش فرض کدام است؟ برای یافتن آن، به منوی استارت ویندوز مراجعه کرده و گزینه‌ی developer command prompt for vs 2015 را اجرا کنید. در اینجا اگر دستور csc را اجرا کنید، خروجی آن همان کامپایلر مبتنی بر Roslyn است:


در همینجا اگر سوئیچ ? را برای مشاهده‌ی راهنمای کامپایلر خط فرمان Roslyn صادر کنید، یکی از گزینه‌‌های جدید آن، سوئیچ analyzer است:
 C:\Program Files (x86)\Microsoft Visual Studio 14.0>csc /?
Microsoft (R) Visual C# Compiler version 1.0.0.50618
Copyright (C) Microsoft Corporation. All rights reserved.


Visual C# Compiler Options

 /analyzer:<file list> Run the analyzers from this assembly
(Short form: /a)
آنالایزرها اسمبلی‌ها و افزونه‌هایی هستند که قابلیت وارد شدن به pipeline کامپایلر را داشته و امکان دخالت در صدور خطاها و اخطارهای صادر شده‌ی توسط آن‌را دارند. به عبارتی این کامپایلر خط فرمان جدید، افزونه پذیر است.
همچنین این کامپایلر نسبت به نگارش قبلی آن، دارای سوئیچ و گزینه‌ی parallel نیز می‌باشد که به کمک ساختارهای داده‌ی immutable جدید دات نت مسیر شده‌است.
نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
آیا به جای استفاده از قطعه کد
services.AddSingleton<IXmlRepository, DataProtectionKeyService>();
services.AddSingleton<IConfigureOptions<KeyManagementOptions>>(serviceProvider =>
{
return new ConfigureOptions<KeyManagementOptions>(options =>
{
var scopeFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
{
options.XmlRepository = scope.ServiceProvider.GetService<IXmlRepository>();
}
});
});

با در نظر گرفتن مستندات، استفاده از کد زیر صحیح است ؟
services.Configure<KeyManagementOptions>(options => options.XmlRepository = new DataProtectionKeyService(services.BuildServiceProvider()));
مطالب
Gulp #5

در مقالات قبلی به طور کامل با گالپ آشنا شدیم و گفتیم که می‌تواند ما را در بهینه سازی ورک فلویمان کمک کند. در این قسمت یاد خواهیم گرفت که چگونه تجربه‌ی کاربری بهتری را از سرعت بارگذاری سایتمان ایجاد کنیم.

افزایش کارآیی Performance وب با گالپ

برای اینکه بفهمیم چه کارهایی می‌تواند سایت یا اپلیکیشن ما را کاراتر کند، از Developer tools با زدن Ctrl+Shifi+I درون گوگل کروم، کار خود را شروع می‌کنیم. به برگه‌ی Audits می‌رویم و دکمه‌ی Run را با تنظیمات پیش فرض می‌زنیم. نتایج آن بعد از اندکی صبر، برای من به صورت شکل زیر است:

ما قصد داریم بدانیم گالپ چه ابزاهایی را برای راه حل‌های داده شده توسط مرورگر دارد؟

۱− کنار هم قرار دادن و فشرده کردن فایل‌های جاوا اسکریپت

پلاگین‌های گالپ برای اینکار،  gulp-concat و gulp-uglify هستند. آنها را در مسیر ریشه‌ی پروژه نصب می‌کنیم.
npm install --save-dev gulp-uglify gulp-concat
بعد از نصب، فایل gulpfile.js را به صورت زیر ویرایش و تسک js را به آن اضافه می‌کنیم.
// first load all required js files
// concat them in to  script.min.js
// and minify it.
gulp.task('js', function() {
    return gulp.src([
            config.bowerDir + '/jquery/dist/jquery.min.js', // این فایل وابستگی فایل‌های زیر است 
            config.bowerDir + '/materialize/dist/js/materialize.min.js',
            './resources/js/app.js'
        ])
        .pipe(concat('script.min.js'))
        .pipe(uglify())
        .pipe(size())
        .pipe(gulp.dest('./public/js'));
});

خروجی:

فشرده کردن جاوا اسکریپت، حجم فایل‌ها را ۳۰ تا ۹۰ درصد کاهش می‌دهد.

۲− حذف سکلتور‌های بدون استفاده css

همانگونه که در عکس اول آمده، ۹۳ درصد سلکتور‌ها در این صفحه بلا استفاده هستند! و این یعنی کاهش فوق العاده زیاد حجم فایل فشرده شده css. به طور معمول، توسعه دهندگان ۸۵ درصد حجم فایل css خود را می‌توانند با این کار کاهش دهند (البته بیشتر این اتفاق هنگام استفاده از فریک ورک‌هایی مانند bootstrap,... می‌افتد) برای این کار از پلاگین gulp-uncss استفاده می‌کنیم. نصب:
npm install gulp-uncss --save-dev
سپس تسک مربوطه را می‌نویسم:
gulp.task('css', function() {
    return sass(config.sassPath + '/style.scss', {
            style: 'compressed',
            loadPath: [
                './resources/sass',
                config.bowerDir + '/materialize/sass'
            ]
        })
        .on('error', util.log)
        .pipe(size())
        .pipe(uncss({
            html: ['./index.html', './posts.html']
        }))
        .pipe(gulp.dest('./public/css'))
        .pipe(size())
        .pipe(connect.reload());
});
نتیجه:

نتیجه فوق العاده است! ۸۷ درصد کاهش حجم css! اما ممکن است بعضی از استایل‌های شما توسط javascript به صفحه تزریق شوند. در این صورت نباید سکلتور‌های لازم را حذف کرد و آنها را داخل آرایه‌ی ignore قرار می‌دهیم. برای این منظور، تسک بالا را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم.
gulp.task('css', function() {
    return sass(config.sassPath + '/style.scss', {
            style: 'compressed',
            loadPath: [
                './resources/sass',
                config.bowerDir + '/materialize/sass'
            ]
        })
        .on('error', util.log)
        .pipe(size())
        .pipe(uncss({
            html: ['./index.html', './posts.html'],
            timeout : 2000, // wait for load js files
              ignore: [ 
                ".waves-ripple ",
                ".drag-target",
                "#sidenav-overlay",
                ".waves-effect",
                ".waves-effect .waves-ripple",
                ".waves-effect.waves-pinck .waves-ripple",
                ".waves-block.waves-light"
           ]
        }))
        .pipe(minifyCss())
        .pipe(size())
        .pipe(gulp.dest('./public/css'))
        .pipe(connect.reload());
});
بعد از اینکار حجم فایل css من کمی افزایش پیدا کرد ولی بعد از فشرده کردن، نهایتا به حدود ۱۴KB رسید و این یعنی ۸۷ درصد کاهش حجم فایل css؛ تنها بعد از حذف سکلتور‌های اضافی و فشرده کردن آنها. می‌توانید پلاگین‌های بیشتری را در اینجا ببینید و استفاده کنید. 

Gist 
مطالب
قالبی خودکار برای تهیه‌ی بسته‌های نیوگت
روش‌های زیادی برای تهیه‌ی یک بسته‌ی نیوگت وجود دارند، مانند استفاده از برنامه‌ی NuGet Package Explorer و یا تهیه‌ی یک فایل nuspec و تغییر مداوم جزئیات آن، به ازای هر نگارش جدید پروژه. در ادامه قصد داریم روش خودکار سازی این تغییرات را بررسی کنیم.


الف) تهیه فایل nuspec
NuGet قابلیت پذیرش متغیرهای خود تکمیل شونده‌ای را نیز دارد. فایل nuspec یا جزئیات بسته‌ی تولیدی نیوگت، در این حالت یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<?xml version="1.0"?>
<package >
 <metadata>
  <id>$id$</id>
  <version>$version$</version>
  <title>$title$</title>
  <authors>$author$</authors>
  <owners>$author$</owners>
  <licenseUrl>https://site.com/prj/LICENSE</licenseUrl>
  <projectUrl>https://site.com/prj</projectUrl>
  <requireLicenseAcceptance>false</requireLicenseAcceptance>
  <description>$description$</description>
  <copyright>Copyright 2015 My Name</copyright>
 </metadata>
</package>
برای مثال اگر پروژه‌ی ما TestNuget نام دارد، فایلی به نام TestNuget.nuspec را با محتویات فوق برای آن تهیه خواهیم کرد. همانطور که مشاهده می‌کنید، در این فایل ویژه، هیچکدام از اطلاعات شماره نگارش پروژه، نام نویسنده و غیره، از پیش تعیین نشده‌اند. این اطلاعات، از فایل AssemblyInfo.cs پروژه، به صورت خودکار دریافت خواهند شد و نکته‌ی مهم آن، قرار گرفتن این فایل nuspec در پوشه‌ی اصلی پروژه است. از این جهت که برای کامپایل آن و تبدیل به یک بسته‌ی نیوگت، فایل nuget.exe را بر روی فایل پروژه‌ی اصلی برنامه اجرا خواهیم کرد و نه بر روی این فایل nuspec.
بنابراین تکمیل اطلاعات فایل AssemblyInfo.cs را فراموش نکنید. برای مثال اطلاعات AssemblyCompany آن، در قسمت authors فایل فوق جایگزین می‌شود.


ب) تهیه فایل NuGet.exe
فایل NuGet.exe را جهت کامپایل فایل فرضی TestNuget.nuspec نیاز داریم. می‌توان آن‌را از سایت کدپلکس تهیه کرد و یا تنها کافی است بر روی Solution موجود در VS.NET کلیک راست کرده و گزینه‌ی Enable NuGet Package Restrore را انتخاب کنیم. با اینکار به صورت خودکار پوشه‌ی ویژه‌ای به نام .nuget به همراه فایل NuGet.exe ایجاد می‌شود.


ج) کامپایل فایل nuspec
در همان پوشه‌ی جدید .nuget، یک فایل bat را با محتوای ذیل تهیه کنید:
 "%~dp0NuGet.exe" pack "..\TestNuGet\TestNuGet.csproj" -Prop Configuration=Release
copy "%~dp0*.nupkg" "%localappdata%\NuGet\Cache"
pause
در این مثال، مسیر TestNuGet\TestNuGet.csproj به محل قرارگیری فایل پروژه‌ی برنامه اشاره می‌کند. در اینجا فایل nuget.exe را بر روی فایل csproj برنامه اجرا خواهیم کرد. با توجه به اینکه قرار است یک بسته‌ی عمومی منتشر شود، بهتر است تنظیمات تولید بسته‌ی نیوگت را بر روی حالت release قرار داد که در این دستور، قید شده‌است.
در ادامه برای اینکه امکان آزمایش محلی این بسته را نیز داشته باشیم، فایل بسته‌ی تولیدی، به کش محلی نیوگت، در سیستم جاری کپی می‌شود.

نکته‌ی جالب این روش، تهیه‌ی قسمت dependencies پروژه، به صورت خودکار است:
<?xml version="1.0"?>
<package xmlns="http://schemas.microsoft.com/packaging/2011/08/nuspec.xsd">
  <metadata>
    <id>TestNuget</id>
    <version>1.0.0.0</version>
    <title>TestNuget</title>
    <authors>Vahid N.</authors>
    <owners>Vahid N.</owners>
    <licenseUrl>https://site.com/prj/LICENSE</licenseUrl>
    <projectUrl>https://site.com/prj</projectUrl>
    <requireLicenseAcceptance>false</requireLicenseAcceptance>
    <description>This is a test.</description>
    <copyright>Copyright 2015 My Name</copyright>
    <dependencies>
      <dependency id="EntityFramework" version="6.1.2" />
    </dependencies>
  </metadata>
</package>
اطلاعاتی را که در اینجا مشاهده می‌کنید، حاصل کامپایل فایل nuspec معرفی شده‌ی در ابتدای بحث است (با اجرای فایل bat تهیه شده) که یک کپی از آن در فایل TestNuget.1.0.0.0.nupkg نهایی نیز قرار می‌گیرد. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا این قسمت را به صورت دستی معرفی و هر بار با به روز رسانی وابستگی‌های پروژه، شماره نگارش‌های آن‌ها را نیز به روز کرد. اطلاعات version به صورت خودکار از پروژه‌ی جاری استخراج می‌شوند.


د) آزمایش محلی بسته‌ی جدید
اکنون که فایل TestNuget.1.0.0.0.nupkg تولیدی را در آدرس localappdata%\NuGet\Cache% نیز کپی کرده‌ایم، به منوی Tools/Options مراجعه و در قسمت NuGet Package Manager آن، به قسمت Package sources، این آدرس کش محلی را نیز معرفی کنید:


به این ترتیب، بدون ارسال یک بسته به سایت اصلی نیوگت، می‌توان بسته را از کش محلی نیوگت نصب و آزمایش کرد:



فایل‌های ذکر شده در مطلب فوق را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
TestNuget.zip
 
مطالب
کامپوننت‌ها در Vue.js
پیش‌تر در سایت مطالبی در رابطه با فریم‌ورک Vue.js منتشر شده‌است. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی بر مفهوم کامپوننت‌ها در Vue بیندازیم و نحوه‌ی استفاده از آنها را بررسی کنیم.

قبل از معرفی کامپوننت‌ها اجازه دهید سیستم template در ویو را بررسی کنیم. سیستم template ویو براساس سینتکس HTML است:
new Vue({
  el: '#app',
  template: '<div>Hello DNT</div>'
});
البته استفاده از template کاملاً اختیاری است. بجای آن می‌توانیم از تابع رندر (همانند React) نیز استفاده کنیم:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            blogTitle: 'DNT'
        }
    },
    render: function (createElement) {
        return createElement('h1', this.blogTitle)
    }
});

ایجاد یک کامپوننت ساده:
Vue.component('child', {
    template: '<div>Hello DNT users</div>'
});
در اینجا برای ایجاد یک کامپوننت، از تابع component استفاده کرده‌ایم؛ پارامتر اول این تابع، نام کامپوننت است و پارامتر دوم نیز یک شیء است. درون این شیء می‌توانیم قالب کامپوننت را تعیین کنیم. برای کامپوننت نیز می‌توانیم یک پارامتر ورودی را تعیین کنیم. اینکار را توسط مفهومی به نام Props می‌توانیم انجام دهیم:
Vue.component('child', {
    props: ['text'],
    template: `<div> {{ text }} </div>`
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            message: 'Hello DNT!'
        }
    }
});
اکنون می‌توانیم پارامتر موردنظر را به text، به عنوان ورودی کامپوننت ارسال کنیم (در واقع دیتای موجود در parent را به کامپوننت child ارسال کرده‌ایم):
<child :text="message"></child>

اعتبارسنجی پراپرتی‌ها
برای props می‌توانیم اعتبارسنجی را نیز انجام دهیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});
در اینجا نوع خاصیت post باید شیء باشد و همچنین آن را به صورت required تعریف کرده‌ایم. در این حالت اگر مقداری به غیر از شیء را به آن ارسال کنیم، خطای زیر را در کنسول دریافت خواهیم کرد:
[Vue warn]: Invalid prop: type check failed for prop "post". Expected Object, got String.

found in

---> <BlogPost>
       <Root>

همچنین می‌توانیم نوع اعتبارسنجی را به صورت سفارشی نیز تعیین کنیم:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            required: true,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

تعیین مقدار پیش‌فرض برای پراپرتی
برای یک prop می‌توانیم مقدار پیش‌فرضی را نیز تعیین کنیم. یعنی در صورت عدم ارسال شیء می‌توانیم تعیین کنیم که چه شیء‌ایی در حالت پیش‌فرض نمایش داده شود:
Vue.component('blogPost', {
    props: {
        post: {
            type: Object,
            validator: obj => {
                const titleIsValid = typeof obj.title === 'string';
                const bodyIsValid = typeof obj.body === 'string';
                const isValid = titleIsValid && bodyIsValid;
                if (!isValid) {
                    console.warn("prop is not valid");
                    return false;
                }
                return true;
            },
            default: function() {
                return {
                    title: 'Vue is fun!',
                    body: 'Vue is fun..................'
                }
            }
        }
    },
    template: `<div>
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
               </div>`
});

استفاده از دیتا درون کامپوننت
درون یک کامپوننت نیز می‌توانیم یکسری دیتا را تعریف کنیم. اما باید در نظر داشته باشید که هر وهله از کامپوننت، scope مجزای خودش را دارد. در نتیجه پیشنهاد میشود دیتا حتماً به صورت یک تابع تعریف شود و همچنین داده‌های درون آن نیز در scope کامپوننت تعریف شوند:
data: function () {
    return {
        stars: 5,
        hover: 5
    }
},
زیرا در صورت تعریف داده‌ها در خارج از scope کامپوننت، محتویات دیتا برای دیگر وهله‌های کامپوننت‌ها نیز به اشتراک گذاشته می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید درون کامپوننت بلاگ‌پست، یک سیستم امتیاز دهی قرار داده‌ایم:
var dt = {
    stars: 5,
    hover: 5
};
Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return dt;
    },
    props:  // as before...,

    template: `<div class="blog-post">
                    <h1>{{ post.title }}</h1>
                    <p>{{ post.body }}</p>
                    <div class="star-wrap">
                        <span v-for="n in 5"
                            class="star"
                            :class="{ full: hover >= n+1 }"
                            @click="stars = n+1"
                            @mouseover="hover = n+1"
                            @mouseout="hover = stars"
                        ></span>
                    </div>
               </div>`
});
در این حالت خروجی زیر را خواهیم داشت:



برای رفع این مشکل کافی است به اینصورت دیتا را تعریف کنیم:

Vue.component('blogPost', {
    data: function() {
        return {
             stars: 5,
             hover: 5
        }
    },
    props:  // as before...,
    template: // as before
});


تغییر دیتا درون کامپوننت‌ها

تا اینجا توانستیم از کامپوننت والد داده‌هایی را به کامپوننت‌های فرزند ارسال کنیم. اکنون می‌خواهیم قابلیت تغییر دیتای تعریف شده‌ی درون کامپوننت والد را درون کامپوننت‌ها نیز داشته باشیم:

Vue.component('child', {
    props: ['message'],
    methods: {
        changeName() {
            this.message = "New Name!..."
        }
    },
    template: '#child-template'
});

new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'DNT!'
        }
    }
});

تمپلیت کامپوننت فوق نیز به صورت x-template درون DOM تعریف شده است:

<script type="text/x-template" id="child-template">
    <div>
        <p>{{ message }}</p>
        <button @click="changeName">Change Name</button>
    </div>
</script>


فراخوانی کامپوننت نیز به اینصورت می‌باشد:

<div id="app">
    <child :message="name"></child>
</div>

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتای name را از طریق ویژگی message توانسته‌ایم به کامپوننت child ارسال کنیم. درون تمپلیت آن نیز یک دکمه را برای تغییر مقدار این ویژگی تعریف کرده‌ایم. تغییر این ویژگی نیز یک assignment ساده است. اما اگر بر روی دکمه‌ی Change Name کلیک کنید، هشدار زیر را درون کنسول مشاهده خواهید کرد:

[Vue warn]: Avoid mutating a prop directly since the value will be overwritten whenever the parent component re-renders. Instead, use a data or computed property based on the prop's value. Prop being mutated: "message"

found in

---> <Child>
       <Root>

دلیل آن نیز مشخص است؛ زیرا با تغییر این ویژگی، کامپوننت والد از وجود تغییرات مطلع نشده‌است و فقط این تغییرات، درون کامپوننت child صورت گرفته‌است. برای اطلاع‌رسانی کامپوننت والد می‌توانیم از یک ایونت ویژه استفاده کنیم و کامپوننت والد را از وجود تغییرات مطلع کنیم:

changeName() {
    this.message = "New Name!...",
    this.$emit("change-name", this.message);
}

برای تگ child نیز این ایونت را اضافه خواهیم کرد:

<child :message="name" @change-name="name = $event"></child>

در اینحالت با تغییر ویژگی message، مقدار دیتای name نیز بلافاصله تغییر پیدا خواهد کرد.


Slots

Slot یک روش عالی برای جایگزینی محتوای درون یک کامپوننت است. فرض کنید می‌خواهیم کامپوننت‌مان به صورت زیر باشد:

<modal>
    Hello
</modal>

در اینحالت باید درون تمپلیت مکان قرارگیری Hello را تعیین کنیم. اینکار را می‌توانیم با قرار دادن تگ slot انجام دهیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
            ...
            <div class="modal-body">
                <slot></slot>
            </div>
            ...
    `
});

اکنون هر محتوایی که درون تگ modal قرار گیرد، در قسمت slot نمایش داده خواهد شد. این نوع slot به صورت پیش‌فرض می‌باشد. در واقع می‌توانیم slotها را نیز نامگذاری کنیم. به عنوان مثال یک slot برای عنوان modal، یک slot برای بدنه modal و یک slot دیگر برای فوتر modal تعریف کنیم:

Vue.component('modal', {
    template: `
    <div class="modal fade" id="detailsModal" tabindex="-1" role="dialog" aria-labelledby="detailsModalLabel" aria-hidden="false">
        <div class="modal-dialog" role="document">
            <div class="modal-content">
                <div class="modal-header">
                    <h5 class="modal-title" id="detailsModalLabel">
                        <slot name="title"></slot>
                    </h5>
                    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-label="Close">
                    <span aria-hidden="true">&times;</span>
                    </button>
                </div>
                <div class="modal-body">
                    <slot name="body"></slot>
                </div>
                <div class="modal-footer">
                    <slot name="footer"></slot>
                </div>
            </div>
        </div>
        </div>
    `
});

اکنون می‌توانیم محتوای مورد نظر را برای قرارگیری درون slotها تعیین کنیم:

<modal>
    <template slot="title">Title</template>
    <template slot="body">Lorem ipsum dolor sit amet.</template>
    <template slot="footer">
        <button type="button" class="btn btn-secondary" data-dismiss="modal">Close</button>
        <button type="button" class="btn btn-primary">Save changes</button>
    </template>
</modal>


مطالب
شروع کار با webpack - قسمت اول
سیستم‌های مدیریت ماژول یا باندل کننده‌های جاوااسکریپتی، چندی است که دچار تنوع زیادی شده‌اند و هر از گاهی، چهره‌های جدیدی خود نمایی می‌کنند. اگر با انگولار 2 آشنا باشید قطعا با SystemJs که یکی دیگر از این گونه باندل کننده هاست آشنایید. در این سری قصد داریم که با یک باندل کننده‌ی تقریبا همه کاره با نام webpack آشنا شویم.


مقدمه و توضیحی بر اینکه چه لزومی بر باندل کننده‌های جاوااسکریپتی هست؟
زمانیکه جاوا اسکریپت پا به عرصه‌ی وجود گذاشت، در توسعه‌ی برنامه‌های کلاینت، از سیستم‌های بیلد استفاده‌ای نمیشد و شاید بتوان ساده‌ترین دلیل آن را عدم احتیاج جاوااسکریپت به کامپایل دانست. ولی با گذشت زمان و عوض شدن چهره‌ی برنامه‌های سمت کلاینت و بزرگ‌تر شدن آنها، برنامه نویسان با مشکلاتی از قبیل نگه داری و امنیت، در برنامه‌های بزرگ رو به رو بودند.
در پاسخ به بزرگ شدن پروژه‌ها قطعا شما این پیشنهاد را خواهید داد که بایستی برنامه را به قسمت‌ها و یا ماژول‌های کوچک‌تری بشکنیم، تا هم نگه داری از آن ساده‌تر شود و هم احتمال بروز خطا در حین انجام پروژه کاهش یابد. اما باید به یاد داشت که این قسمت‌های کوچک شده به معنای یک تگ اسکریپت جدا در صفحات وب برنامه می‌باشند و این مساله به این معنا خواهد بود که برای  هر یک از آنها، مرورگر بایستی به میزبان، درخواستی را ارسال کرده و فایل‌ها را جداگانه دریافت کند. قطعا پاسخ به این مشکل دوباره چسباندن این ماژول‌ها به یکدیگر است تا مرورگر فقط یک درخواست را برای این فایل‌ها ارسال کند. این مسئله همچنین برای فایل‌های css و تصاویر نیز صادق می‌باشد. 
دومین مشکلی که با ماژول سازی برنامه با آن روبه رو می‌شویم، بالا رفتن حجم  کد و درنتیجه بالا رفتن ترافیک مصرفی خواهد بود که این مسئله نیز بایستی توسط یک Minifier حل شود. مشکل بعدی، وابستگی ماژول‌ها به یکدیگر است .در صورتی که در اضافه کردن یک  ماژول به وابستگی‌های آن دقت نداشته باشیم، باعث بروز خطا در برنامه می‌شویم. با استفاده از یک باندلر می‌توانیم وابستگی‌های هر ماژول را تعریف کنیم تا این مسئله نیز حل شود. 
آخرین  مساله‌ای که به ذهن می‌آید نیز می‌توان قابلیت‌های جدید ES6 را نام برد که به صورت سراسری در تمامی مرورگرها ممکن است هنوز قابل استفاده نباشند و شما به عنوان برنامه نویس قصد بهره بردن از آنها را داشته باشید. درنتیجه راهکار، استفاده از یک ترانسپایلر است که می‌توان از معروف‌ترین آنها تایپ اسکریپت و babel را نام برد .

راه‌کارهای مختلف برای حل مشکلات ذکر شده
در صورتی که با فریمورک‌های سمت سرور آشنایی داشته باشید، حتما با سیستم‌های باندل کننده و Minify کننده‌ی آنها برخورد داشته اید. به طور مثال فریمورک Asp.Net Mvc دارای یک باندل کننده‌ی توکار است که مشکل بسته بندی کردن کل ماژول‌ها و همچنین Minify کردن آنها را حل می‌کند. ولی تا آخرین اطلاعی که دارم، مشکل وابستگی ماژول‌ها به جز اینکه برنامه نویس به صورت دستی ترتیب اضافه شدن را رعایت نماید، قابل حل نیست. همچنین در اینجا استفاده از یک ترانسپایلر نیز مقدور نمی‌باشد.
راه حل دیگر استفاده از Task Runner‌های جاوا اسکریپتی مانند گرانت و گالپ می‌باشد که تمامی مسائلی که پیش‌تر ذکر شد، به وسیله‌ی آنها قابل حل است؛ به جز مسئله‌ی وابستگی ماژول‌ها به یکدیگر که بایستی به صورت دستی توسط برنامه نویس ترتیب آنها رعایت شود یا از فریمورک هایی مانند browserify و ... استفاده شود.

راه حل webpack
تفاوت وب پک با TaskRunner‌های جاوا اسکریپتی را می‌توان در اینجا بیان کرد که وب پک در انجام یک وظیفه تخصص وافری دارد و آن وظیفه نیز پردازش فایل‌های ورودی و خروجی داده شده به آن است که با استفاده از کامپوننت‌هایی که با نام loader از آن نام می‌برد، این وظیفه را انجام می‌دهد. با استفاده از این لودرها شما نتیجه‌ای را که از یک TaskRunner انتظار دارید، خواهید گرفت؛ مانند ترنسپایل کردن ماژول‌ها، بسته بندی ماژول‌ها، Minify کردن آنها و در نهایت قابلیتی که معمولا در Task Runner‌ها موجود نیست و وب پک امکان انجام آن را دارد، ترکیب فایل‌های Css با فایل‌های جاوا اسکریپت برنامه است. این کار برای تصاویر و فونت‌های برنامه نیز قابل انجام است.

پیش فرض‌های کار با webpack
دو پیش فرض مهم در شروع به کار با وب پک از این قرارند:
1. وب پک برای نصب Asset‌‌های سمت کلاینت شما از NPM استفاده می‌کند و انتظار دارد که شما نیز این پکیج منیجر بهره ببرید و به طور مثال از bower استفاده نکنید.
2.استفاده از یک سیستم ماژولار ( اینکه از کدام یک استفاده می‌کنید مهم نیست Commonjs ، amd ، es6 و...)

نصب webpack و شروع کار
webpack یکی از صد‌ها ماژول‌های نوشته شده‌ی با استفاده از پلتفرم nodejs می‌باشد. پس اول از همه چیز در صورتیکه nodejs بر روی سیستم شما نصب نیست، آن را دریافت و نصب کنید.  
قبل از شروع به کار بهتر است که یک محیط کار تمیز ( یک فولدر خالی) را آماده کنید و سپس با اجرای دستور npm init، یک بستر برای کار با npm را داشته باشیم. می‌توانید به صورت دستی نیز یک فایل package.json را اضافه کنید و گزینه‌های مدنظرتان را به آن اضافه کنید.
من با اجرای این دستور و جواب دادن به سوالاتش یک خروجی فایل package.json با این محتوا را ایجاد کردم :
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "a webpack tutorial",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
     
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "MIT"
}
قدم دوم نصب webpack می‌باشد. برای نصب وب پک دو راه وجود دارد:
1. نصب وب پک به صورت گلوبال ( سراسری ) با استفاده از دستور :npm install -g webpack  ، با اجرای این دستور قابلیت استفاده از وب پک را در همه جا با استفاده از خط فرمان، خواهید داشت.
2. ایراد روش اول این است که ممکن است در آینده بخواهید در پروژه‌های گوناگون از دو نسخه‌ی متفاوت وب پک استفاده کنید و به خاطر نسخه‌ای که به طور سراسری نصب شده است به مشکل بر بخورید. پس با استفاده از دستور npm install -D webpack  یا npm install --save-dev webpack  وب پک را به صورت محلی برای پروژه نصب می‌کنیم ( کاربرد پرچم D- یا --save-dev این است که وب پک در قسمت وابستگی‌هایی که فقط جهت توسعه‌ی پروژه هستند، در فایل package.json اضافه می‌شود).
در ادامه در محیط کاری که ایجاد کردیم، دو فایل دیگر را ایجاد می‌کنیم. اولی یک فایل ساده‌ی html جهت اینکه اسکریپت‌های پروژه را به آن اضافه کنیم و دیگری یک فایل اسکریپت جهت اینکه آن را به وب پک بدهیم.
فایل html را index.html نام گذاری کردم و اسکریپت سمپل را نیز main.js. محتوای هر دوفایل به این صورت می‌باشد:
<html>
    <!-- index.html -->
    <head>
        first part of webpack tut!
    </head>
    <body>
        <h1>webpack is awesome !</h1>
        <script src="bundle.js"></script>
    </body>
</html>
//main.js

//start of the journey with webpack

console.log(`i'm bundled by webpack`);
اگر دقت کنید اسکریپتی با نام bundle.js در فایل html رجوع داده شده است که در پروژه وجود خارجی ندارد و قصد این است که این فایل را با استفاده از وب پک تولید کنیم.
حالا نوبت به این می‌رسد که تک فایل main.js را به وب پک بدهیم.
در صورتی که وب پک را به صورت سراسری نصب کرده باشید، این کار ساده است. در خط فرمان با فراخوانی وب پک با دستور webpack ./main.js bundle.js

فایل bundle.js را تولید می‌کنیم.
در صورتی که وب پک به صورت محلی در پروژه نصب شده باشد، فایل package.json را باز کرده و در قسمت scripts، یک ورودی جدید را به اسم webpack به همراه فرمان مورد نظر، به آن می‌دهیم. محتوای فایل package.json پس از این کار به صورت زیر خواهد بود:
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
    "test": "echo \"Error: no test specified\" && exit 1"
    ,"webpack":"webpack"
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "ISC",
  "devDependencies": {
    "webpack": "^1.13.1"
  }
}
حال با استفاده از دستور npm run webpack ./main.js bundle.js  ، وب پک فراخوانی شده و تک فایل main.js را باندل می‌کند.
در صورتی که اجرای دستور بالا موفقیت آمیز باشد، پاسخی مشابه به زیر را باید دریافت کنید:

در قسمت بعدی با تنظیمات پیشرفته‌تر و loader‌های وب پک آشنا می‌شویم .
فایل‌های پروژه dntwebpack.zip  (جهت اجرای آنی احتیاج به نصب وب‌پک را دارید که این کار با استفاده از دستور npm install در فولدر پروژه قابل انجام است).