مطالب دوره‌ها
آشنایی با AOP Interceptors
در حین استفاده از Interceptors، کار مداخله و تحت نظر قرار دادن قسمت‌های مختلف کدها، توسط کامپوننت‌های خارجی صورت خواهد گرفت. این کامپوننت‌های خارجی، به صورت پویا، تزئین کننده‌هایی را جهت محصور سازی قسمت‌های مختلف کدهای شما تولید می‌کنند. این‌ها، بسته به توانایی‌هایی که دارند، در زمان اجرا و یا حتی در زمان کامپایل نیز قابل تنظیم می‌باشند.


ابزارهایی جهت تولید AOP Interceptors

متداول‌ترین کامپوننت‌های خارجی که جهت تولید AOP Interceptors مورد استفاده قرار می‌گیرند، همان IOC Containers معروف هستند مانند StructureMap، Ninject، MS Unity و غیره.
سایر ابزارهای تولید AOP Interceptors، از روش تولید Dynamic proxies بهره می‌گیرند. به این ترتیب مزین کننده‌هایی پویا، در زمان اجرا، کدهای شما را محصور خواهند کرد. (نمونه‌ای از آن‌را شاید در حین کار با ORMهای مختلف دیده باشید).


نگاهی به فرآیند Interception

زمانیکه از یک IOC Container در کدهای خود استفاده می‌کنید، مراحلی چند رخ خواهند داد:
الف) کد فراخوان، از IOC Container، یک شیء مشخص را درخواست می‌کند. عموما اینکار با درخواست یک اینترفیس صورت می‌گیرد؛ هرچند محدودیتی نیز وجود نداشته و امکان درخواست یک کلاس از نوعی مشخص نیز وجود دارد.
ب) در ادامه IOC Container به لیست اشیاء قابل ارائه توسط خود نگاه کرده و در صورت وجود، وهله سازی شیء درخواست شده را انجام و نهایتا شیء مطلوب را بازگشت خواهد داد.
ج) سپس، کد فراخوان، وهله دریافتی را مورد پردازش قرار داده و شروع به استفاده از متدها و خواص آن خواهد نمود.

اکنون با اضافه کردن Interception به این پروسه، چند مرحله دیگر نیز در این بین به آن اضافه خواهند شد:
الف) در اینجا نیز در ابتدا کد فراخوان، درخواست وهله‌ای را بر اساس اینترفیسی خاص به IOC Container ارائه می‌دهد.
ب) IOC Container نیز سعی در وهله سازی درخواست رسیده بر اساس تنظیمات اولیه خود می‌کند.
ج) اما در این حالت IOC Container تشخیص می‌دهد، نوعی که باید بازگشت دهد، علاوه بر وهله سازی، نیاز به مزین سازی توسط  Aspects و پیاده سازی Interceptors را نیز دارد. بنابراین نوع مورد انتظار را در صورت وجود، به یک Dynamic Proxy، بجای بازگشت مستقیم به فراخوان ارائه می‌دهد.
د) در  ادامه Dynamic Proxy، نوع مورد انتظار را توسط Interceptors محصور کرده و به فراخوان بازگشت می‌دهد.
ه) اکنون فراخوان، در حین استفاده از امکانات شیء وهله سازی شده، به صورت خودکار مراحل مختلف اجرای یک Aspect را که در قسمت قبل بررسی شدند، سبب خواهد شد.


نحوه ایجاد Interceptors

برای ایجاد یک Interceptor دو مرحله باید انجام شود:
الف) پیاده سازی یک اینترفیس
ب) اتصال آن به کدهای اصلی برنامه

در ادامه قصد داریم از یک IOC Container معروف به نام StructureMap در یک برنامه کنسول استفاده کنیم. برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
پس از آن یک برنامه کنسول جدید را ایجاد کنید. (هدف از استفاده از این نوع پروژه خاص، توضیح جزئیات یک فناوری، بدون درگیر شدن با لایه UI است)
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد.
using System;
using StructureMap;

namespace AOP00
{
    public interface IMyType
    {
        void DoSomething(string data, int i);
    }

    public class MyType : IMyType
    {
        public void DoSomething(string data, int i)
        {
            Console.WriteLine("DoSomething({0}, {1});", data, i);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IMyType>().Use<MyType>();
            });

            var myType = ObjectFactory.GetInstance<IMyType>();
            myType.DoSomething("Test", 1);
        }
    }
}
اکنون کدهای این برنامه را به نحو فوق تغییر دهید.
در اینجا یک اینترفیس نمونه و پیاده سازی آن‌را ملاحظه می‌کنید. همچنین نحوه آغاز تنظیمات StructureMap و نحوه دریافت یک وهله متناظر با IMyType نیز بیان شده‌اند.
نکته‌ی مهمی که در اینجا باید به آن دقت داشت، وضعیت شیء myType حین فراخوانی متد myType.DoSomething است. شیء myType در اینجا، دقیقا یک وهله‌ی متداول از کلاس myType است و هیچگونه دخل و تصرفی در نحوه اجرای آن صورت نگرفته است.
خوب! تا اینجای کار را احتمالا پیشتر نیز دیده بودید. در ادامه قصد داریم یک Interceptor را طراحی و مراحل چهارگانه اجرای یک Aspect را در اینجا بررسی کنیم.

در ادامه نیاز خواهیم داشت تا یک Dynamic proxy را نیز مورد استفاده قرار دهیم؛ از این جهت که StructureMap تنها دارای Interceptorهای وهله سازی اطلاعات است و نه Method Interceptor. برای دسترسی به Method Interceptors نیاز به یک Dynamic proxy نیز می‌باشد. در اینجا از Castle.Core استفاده خواهیم کرد:
 PM> Install-Package Castle.Core
برای دریافت آن تنها کافی است دستور پاور شل فوق را در خط فرمان کنسول پاورشل نوگت در VS.NET اجرا کنید.
سپس کلاس ذیل را به پروژه جاری اضافه کنید:
using System;
using Castle.DynamicProxy;

namespace AOP00
{
    public class LoggingInterceptor : IInterceptor
    {
        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            try
            {
                Console.WriteLine("Logging On Start.");

                invocation.Proceed(); //فراخوانی متد اصلی در اینجا صورت می‌گیرد

                Console.WriteLine("Logging On Success.");
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine("Logging On Error.");
                throw;
            }
            finally
            {
                Console.WriteLine("Logging On Exit.");
            }
        }
    }
}
در کلاس فوق کار Method Interception توسط امکانات Castle.Core انجام شده است. این کلاس باید اینترفیس IInterceptor را پیاده سازی کند. در این متد سطر invocation.Proceed دقیقا معادل فراخوانی متد مورد نظر است. مراحل چهارگانه شروع، پایان، خطا و موفقیت نیز توسط try/catch/finally پیاده سازی شده‌اند.

اکنون برای معرفی این کلاس به برنامه کافی است سطرهای ذیل را اندکی ویرایش کنیم:
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                var dynamicProxy = new ProxyGenerator();
                x.For<IMyType>().Use<MyType>();
                x.For<IMyType>().EnrichAllWith(myTypeInterface => dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTarget(myTypeInterface, new LoggingInterceptor()));
            });

            var myType = ObjectFactory.GetInstance<IMyType>();
            myType.DoSomething("Test", 1);
        }
در اینجا تنها سطر EnrichAllWith آن جدید است. ابتدا یک پروکسی پویا تولید شده است. سپس این پروکسی پویا کار دخالت و تحت نظر قرار دادن اجرای متدهای اینترفیس IMyType را عهده دار خواهد شد.
برای مثال اکنون با فراخوانی متد myType.DoSomething، ابتدا کنترل برنامه به پروکسی پویای تشکیل شده توسط Castle.Core منتقل می‌شود. در اینجا هنوز هم متد DoSomething فراخوانی نشده است. ابتدا وارد بدنه متد public void Intercept خواهیم شد. سپس سطر invocation.Proceed، فراخوانی واقعی متد DoSomething اصلی را انجام می‌دهد. در ادامه باز هم فرصت داریم تا مراحل موفقیت، خطا یا خروج را لاگ کنیم.
تنها زمانیکه کار متد public void Intercept به پایان می‌رسد، سطر پس از فراخوانی متد  myType.DoSomething اجرا خواهد شد.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین خروجی را نمایش می‌دهد:
 Logging On Start.
DoSomething(Test, 1);
Logging On Success.
Logging On Exit.
بنابراین در اینجا نحوه دخالت و تحت نظر قرار دادن اجرای متدهای یک کلاس عمومی خاص را ملاحظه می‌کنید. برای اینکه کنترل کامل را در دست بگیریم، کلاس پروکسی پویا وارد عمل شده و اینجا است که این کلاس پروکسی تصمیم می‌گیرد چه زمانی باید فراخوانی واقعی متد مورد نظر انجام شود.
برای اینکه فراخوانی قسمت On Error را نیز ملاحظه کنید، یک استثنای عمدی را در متد DoSomething قرار داده و مجددا برنامه را اجرا کنید.
دوره‌ها
طراحی یک فریم ورک برای کار با WPF و EF Code First توسط الگوی MVVM
در این دوره، قالب تهیه یک پروژه جدید WPF مبتنی بر EF Code first را دریافت خواهید کرد که دارای این مشخصات است:

1- اعتبارسنجی یکپارچه با EF Code first

2- دارای سیستم راهبری (Navigation) بین صفحات با قابلیت تزریق خودکار وابستگی‌ها توسط کتابخانه StructureMap
3- به همراه مباحثی مانند تعریف کاربران، تعریف سطوح دسترسی و همچنین راهبری بین صفحات برنامه با درنظر گرفتن این مسایل به کمک تنها افزودن یک ویژگی به نام PageAuthorization به ابتدای تعریف کلاس یک صفحه



4- دارای سیستم خودکار پیغام دهی به کاربر در صورتیکه قصد حرکت به صفحه‌ای دیگر را داشته باشد؛ اما تغییرات صفحه جاری ذخیره نشده‌اند.


5- قالب پروژه جدید تدارک دیده شده، به صورت خودکار لایه بندی‌های برنامه را تدارک خواهد دید (شامل DataLayer، DomainClasses، ServiceLayer و غیره)
6- به همراه سیستم DbContext یکپارچه با مباحثی مانند یکسان سازی ی و ک در برنامه به صورت خودکار و نمایش مشکلات اعتبارسنجی داده‌ها به کاربر بدون نیازی به کد نویسی اضافه.
7- این قالب پروژه با کتابخانه‌های زیر یکپارچه است:
Entity Framework Code First
Fody (جهت اعمال مسایل AOP برای کاهش تدارک کدهای INotifyPropertyChanged در برنامه)
MahApps.Metro (برای نمایش قالب مترو سازگار با دات نت 4)
Microsoft.SqlServer.Compact.4 (بانک اطلاعاتی پیش فرض برنامه دسکتاپ تدارک دیده شده)
MvvmLight (پایه مباحث MVVM بکارگرفته شده در برنامه)
StructureMap (جهت پیاده سازی مباحث تزریق وابستگی‌ها در برنامه)
مطالب
پیاده سازی Row Level Security در Entity framework
در این مقاله قصد داریم به صورت عملی row level security را در زبان #C و Entity framework پیاده سازی نماییم. اینکار باعث خواهد شد، پروژه refactoring آسان‌تری داشته باشد، همچنین باعث کاهش کد‌ها در سمت لایه business می‌گردد و یا اگر از DDD استفاده میکنید، در سرویس‌های خود به صورت چشم گیری کد‌های کمتر و واضح‌تری خواهید داشت. در مجموع راه حل‌های متنوعی برای پیاده سازی این روش ارائه شده است که یکی از آسان‌‌ترین روش‌های ممکن برای انجام اینکار استفاده‌ی درست از interface‌ها و همچنین بحث validation آن در سمت Generic repository میباشد.
فرض کنید در سمت مدل‌های خود User و Post را داشته باشیم و بخواهیم بصورت اتوماتیک رکورد‌های Post مربوط به هر User بارگذاری شود بطوریکه دیگر احتیاجی به نوشتن شرط‌های تکراری نباشد و در صورتیکه آن User از نوع Admin بود، همه‌ی Postها را بتواند ببیند. برای اینکار یک پروژه‌ی Console Application را در Visual studio به نام "Console1" ساخته و بصورت زیر عمل خواهیم کرد:

ابتدا لازم است Entity framework را توسط Nuget packages manager دانلود نمایید. سپس به پروژه‌ی خود یک فولدر جدید را به نام Models و درون آن ابتدا یک کلاس را به نام User اضافه کرده و بدین صورت خواهیم داشت :
using System;

namespace Console1.Models
{
    public enum UserType
    {
        Admin,
        Ordinary
    }
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public int Age { get; set; }

        public UserType Type { get; set; }

    }
}  

UserType نیز کاملا مشخص است؛ هر User نقش Admin یا Ordinary را می‌تواند داشته باشد.

نوبت به نوشتن اینترفیس IUser میرسد. در همین پوشه‌ای که قرار داریم، آن را پیاده سازی مینماییم:

namespace Console1.Models
{
    public interface IUser
    {
        int UserId { get; set; }

        User User { get; set; }
    }
}

هر entity که با User ارتباط دارد، باید اینترفیس فوق را پیاده سازی نماید. حال یک کلاس دیگر را به نام Post در همین پوشه درست کرده و بدین صورت پیاده سازی مینماییم.

using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Console1.Models
{
    public class Post : IUser
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Context { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(UserId))]
        public User User { get; set; }

    }
}

واضح است که relation از نوع one to many برقرار است و هر User میتواند n تا Post داشته باشد.

خوب تا اینجا کافیست و میخواهیم مدل‌های خود را با استفاده از EF به Context معرفی کنیم. میتوانیم در همین پوشه کلاسی را به نام Context ساخته و بصورت زیر بنویسیم

using System.Data.Entity;

namespace Console1.Models
{
    public class Context : DbContext
    {
        public Context() : base("Context")
        {
        }

        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public DbSet<Post> Posts { get; set; }
    }
}

در اینجا مشخص کرده‌ایم که دو Dbset از نوع User و Post را داریم. بدین معنا که EF دو table را برای ما تولید خواهد کرد. همچنین نام کلید رشته‌ی اتصالی به دیتابیس خود را نیز، Context معرفی کرده‌ایم.

خوب تا اینجا قسمت اول پروژه‌ی خود را تکمیل کرده‌ایم. الان میتوانیم با استفاده از Migration دیتابیس خود را ساخته و همچنین رکوردهایی را بدان اضافه کنیم. در Package Manager Console خود دستور زیر را وارد نمایید:

enable-migrations

به صورت خودکار پوشه‌ای به نام Migrations ساخته شده و درون آن Configuration.cs قرار می‌گیرد که آن را بدین صورت تغییر میدهیم:

namespace Console1.Migrations
{
    using Models;
    using System.Data.Entity.Migrations;

    internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Console1.Models.Context>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
        }

        protected override void Seed(Console1.Models.Context context)
        {

            context.Users.AddOrUpdate(x => x.Id,
              new User { Id = 1, Name = "aaa", Age = 30, Type = UserType.Admin },
              new User { Id = 2, Name = "bbb", Age = 20, Type = UserType.Ordinary },
              new User { Id = 3, Name = "ccc", Age = 25, Type = UserType.Ordinary }
            );

            context.Posts.AddOrUpdate(x => x.Id,
                new Post { Context = "ccc 1", UserId = 3 },
                new Post { Context = "bbb 1", UserId = 2 },
                new Post { Context = "bbb 2", UserId = 2 },
                new Post { Context = "aaa 1", UserId = 1 },
                new Post { Context = "bbb 3", UserId = 2 },
                new Post { Context = "ccc 2", UserId = 3 },
                new Post { Context = "ccc 3", UserId = 3 }
            );

            context.SaveChanges();
        }
    }
}

در متد seed، رکورد‌های اولیه را به شکل فوق وارد کرده ایم (رکورد‌ها فقط به منظور تست میباشند*). در کنسول دستور Update-database را ارسال کرده، دیتابیس تولید خواهد شد.

قطعا مراحل بالا کاملا بدیهی بوده و نوشتن آنها بدین دلیل بوده که در Repository که الان میخواهیم شروع به نوشتنش کنیم به مدل‌های فوق نیاز داریم تا بصورت کاملا عملی با مراحل کار آشنا شویم.


حال میخواهیم به پیاده سازی بخش اصلی این مقاله یعنی repository که از Row Level Security پشتیبانی میکند بپردازیم. در ریشه‌ی پروژه‌ی خود پوشه‌ای را به نام Repository ساخته و درون آن کلاسی را به نام GenericRepository میسازیم. پروژه‌ی شما هم اکنون باید ساختاری شبیه به این را داشته باشد.

GenericRepository.cs را اینگونه پیاده سازی مینماییم

using Console1.Models;
using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Dynamic;
using System.Linq.Expressions;

namespace Console1.Repository
{
    public interface IGenericRepository<T>
    {
        IQueryable<T> CustomizeGet(Expression<Func<T, bool>> predicate);
        void Add(T entity);
        IQueryable<T> GetAll();
    }

    public class GenericRepository<TEntity, DbContext> : IGenericRepository<TEntity>
        where TEntity : class, new() where DbContext : Models.Context, new()
    {

        private DbContext _entities = new DbContext();

        public IQueryable<TEntity> CustomizeGet(Expression<Func<TEntity, bool>> predicate)
        {
            IQueryable<TEntity> query = _entities.Set<TEntity>().Where(predicate);
            return query;
        }

        public void Add(TEntity entity)
        {
            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                ((IUser)entity).UserId = userId;
            }

            _entities.Set<TEntity>().Add(entity);
        }

        public IQueryable<TEntity> GetAll()
        {
            IQueryable<TEntity> result = _entities.Set<TEntity>();

            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                User me = _entities.Users.Single(c => c.Id == userId);
                if (me.Type == UserType.Admin)
                {
                    return result;
                }
                else if (me.Type == UserType.Ordinary)
                {
                    string query = $"{nameof(IUser.UserId).ToString()}={userId}";
                    
                    return result.Where(query);
                }
            }
            return result;
        }
        public void Commit()
        {
            _entities.SaveChanges();
        }
    }
}
توضیح کد‌های فوق

1) یک اینترفیس Generic را به نام IGenericRepository داریم که کلاس GenericRepository قرار است آن را پیاده سازی نماید.

2) این اینترفیس شامل متدهای CustomizeGet است که فقط یک predicate را گرفته و خیلی مربوط به این مقاله نیست (صرفا جهت اطلاع). اما متد Add و GetAll بصورت مستقیم قرار است هدف row level security را برای ما انجام دهند.

3) کلاس GenericRepository دو Type عمومی را به نام TEntity و DbContext گرفته و اینترفیس IGenericRepository را پیاده سازی مینماید. همچنین صریحا اعلام کرده‌ایم TEntity از نوع کلاس و DbContext از نوع Context ایی است که قبلا نوشته‌ایم.

4) پیاده سازی متد CustomizeGet را مشاهده مینمایید که کوئری مربوطه را ساخته و بر میگرداند.

5) پیاده سازی متد Add بدین صورت است که به عنوان پارامتر، TEntity را گرفته (مدلی که قرار است save شود). بعد مشاهد میکنید که من به صورت hard code به UserId مقدار داده‌ام. قطعا میدانید که برای این کار به فرض اینکه از Asp.net Identity استفاده میکنید، میتوانید Claim آن Id کاربر Authenticate شده را بازگردانید.

با استفاده از IsAssignableFrom مشخص کرده‌ایم که آیا TEntity یک Typeی از IUser را داشته است یا خیر؟ در صورت true بودن شرط، UserId را به TEntity اضافه کرده و بطور مثال در Service‌های خود نیازی به اضافه کردن متوالی این فیلد نخواهید داشت و در مرحله‌ی بعد نیز آن را به entity_ اضافه مینماییم.

مشاهده مینمایید که این متد به قدری انعطاف پذیری دارد که حتی مدل‌های مختلف به صورت کاملا یکپارچه میتوانند از آن استفاده نمایند. 

6) به جالبترین متد که GetAll میباشد میرسیم. ابتدا کوئری را از آن Entity ساخته و در مرحله‌ی بعد مشخص مینماییم که آیا TEntity یک Typeی از IUser میباشد یا خیر؟ در صورت برقرار بودن شرط، User مورد نظر را یافته در صورتیکه Typeی از نوع Admin داشت، همه‌ی مجموعه را برخواهیم گرداند (Admin میتواند همه‌ی پست‌ها را مشاهده نماید) و در صورتیکه از نوع Ordinary باشد، با استفاده از dynamic linq، کوئری مورد نظر را ساخته و شرط را ایجاد می‌کنیم که UserId برابر userId مورد نظر باشد. در این صورت بطور مثال همه‌ی پست‌هایی که فقط مربوط به user خودش میباشد، برگشت داده میشود.

نکته: برای دانلود dynamic linq کافیست از طریق nuget آن را جست و جو نمایید: System.Linq.Dynamic

و اگر هم از نوع IUser نبود، result را بر میگردانیم. بطور مثال فرض کنید مدلی داریم که قرار نیست security روی آن اعمال شود. پس کوئری ساخته شده قابلیت برگرداندن همه‌ی رکورد‌ها را دارا میباشد. 

7) متد Commit هم که پرواضح است عملیات save را اعمال میکند.


قبلا در قسمت Seed رکوردهایی را ساخته بودیم. حال میخواهیم کل این فرآیند را اجرا نماییم. Program.cs را از ریشه‌ی پروژه‌ی خود باز کرده و اینگونه تغییر میدهیم:

using System;
using Console1.Models;
using Console1.Repository;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Console1
{
    public class Program
    {
        public static int UserId = 1; //fake userId
        static void Main()
        {
            GenericRepository<Post, Context> repo = new GenericRepository<Post, Context>();

            List<Post> posts = repo.GetAll().ToList();

            foreach (Post item in posts)
                Console.WriteLine(item.Context);

            Console.ReadKey();
        }
    }
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، UserId به صورت fake ساخته شده است. آن چیزی که هم اکنون در دیتابیس رفته، بدین صورت است که UserId = 1 برابر Admin و بقیه Ordinary میباشند. در متد Main برنامه، یک instance از GenericRepository را گرفته و بعد با استفاده از متد GetAll و لیست کردن آن، همه‌ی رکورد‌های مورد نظر را برگردانده و سپس چاپ مینماییم. در صورتی که UserId برابر 1 باشد، توقع داریم که همه‌ی رکورد‌ها بازگردانده شود:

حال کافیست مقدار userId را بطور مثال تغییر داده و برابر 2 بگذاریم. برنامه را اجرا کرده و مشاهد می‌کنیم که با تغییر یافتن userId، عملیات مورد نظر متفاوت می‌گردد و به صورت زیر خواهد شد:

میبینید که تنها با تغییر userId رفتار عوض شده و فقط Postهای مربوط به آن User خاص برگشت داده میشود.


از همین روش میتوان برای طراحی Repositoryهای بسیار پیچیده‌تر نیز استفاده کرد و مقدار زیادی از validationها را به طور مستقیم بدان واگذار نمود!

دانلود کد‌ها در Github

مطالب
تاریخ شمسی برای blogger !

تاریخ میلادی بلاگر واقعا روی اعصاب بود! این مشکل با استفاده از jQuery به صورت زیر قابل حل است.

تاریخ انگلیسی بلاگر به صورت زیر است:
البته در قسمت تنظیمات تاریخ بلاگ ، فرمت را به این صورت انتخاب کردم تا بدون مشکل تبدیل شود.
<h2 class='date-header'>2008/12/17</h2>

یعنی ما باید متن هرچی heading شروع شده با h2 و دارای کلاس date-header را پیدا کنیم و بعد معادل فارسی آن‌را جایگزین کنیم.
این‌کار را با استفاده از jQuery به صورت زیر می‌توان انجام داد:
<script src='http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jquery/1.2.6/jquery.min.js' type='text/javascript'></script>
<script src='http://vahid.nasiri.googlepages.com/farsidate.js' type='text/javascript'></script>
<script type='text/javascript'>
$(document).ready(function() {
$("h2.date-header").each(function() {
var obj = $(this);
obj.html(ToPersianDate(new Date(obj.text())));
});

$("a[title='comment permalink']").each(function(){
var obj = $(this);
obj.html(ToPersianDateLong(obj.text()));
});

$("a.post-count-link").each(function() {
var obj = $(this);
obj.html(getBloggerPMonthNames(obj.text()));
});

$("a.post-count-link").each(function() {
var obj = $(this);
obj.html(getBloggerPYear(obj.text()));
});
});
</script>

قسمت ویرایش html چیدمان وبلاگ را باید ویرایش و چند سطر بالا را به آن اضافه کرد (بعد از title صفحه).

پ.ن.
Farsidate.js برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی جاوا اسکریپتی از اینجا قرض گرفته شد.

به روز رسانی،
  • نام ماه و سال سمت راست صفحه هم فارسی شد.
  • تاریخ کامنت‌ها هم فارسی شد.
مطالب
آموزش WAF (بررسی Commandها)
در این پست قصد داریم مثال  قسمت قبل را توسعه داده و پیاده سازی Command‌ها را در آن در طی یک مثال بررسی کنیم. از این جهت دکمه‌ای، جهت حذف آیتم انتخاب شده در دیتا گرید، به فرم BookShell اضافه می‌نماییم. به صورت زیر:
<Button Content="RemoveItem" Command="{Binding RemoveItemCommand}" HorizontalAlignment="Left"  VerticalAlignment="Top" Width="75"/>
Command تعریف شده در Button مورد نظر به خاصیتی به نام RemoveItemCommand در BookViewModel که نوع آن ICommand است اشاره می‌کند. پس باید تغییرات زیر را در ViewModel اعمال کنیم:
public ICommand RemoveItemCommand { get; set; }
از طرفی نیاز به خاصیتی داریم که به آیتم جاری در دیتاگرید اشاره کند.
  public Book CurrentItem 
        {
            get
            {
                return currentItem;
            }
            set
            {
                if(currentItem != value)
                {
                    currentItem = value;
                    RaisePropertyChanged("CurrentItem");
                }
            }
        }
        private Book currentItem;

همان طور که در پست قبلی توضیح داده شد پیاده سازی‌ها تعاریف ViewModel در Controller انجام می‌گیرد برای همین منظور باید تعریف DelegateCommand که یک پیاده سازی خاص از ICommand است در کنترلر انجام شود. :
 [Export]
    public class BookController
    {
        [ImportingConstructor]
        public BookController(BookViewModel viewModel)
        {
            ViewModelCore = viewModel;
        }

        public BookViewModel ViewModelCore
        {
            get;
            private set;
        }

        public DelegateCommand RemoveItemCommand 
        { 
            get; 
            private set;
        }

        private void ExecuteRemoveItemCommand()
        {
            ViewModelCore.Books.Remove(ViewModelCore.CurrentItem);
        }

        private void Initialize()
        {
            RemoveItemCommand = new DelegateCommand(ExecuteRemoveItemCommand);
            ViewModelCore.RemoveItemCommand = RemoveItemCommand;
        }

        public void Run()
        {

            var result = new List<Book>();
            result.Add(new Book { Code = 1, Title = "Book1" });
            result.Add(new Book { Code = 2, Title = "Book2" });
            result.Add(new Book { Code = 3, Title = "Book3" });

            Initialize();

            ViewModelCore.Books = new ObservableCollection<Models.Book>(result);        

            (ViewModelCore.View as IBookView).Show();
        }              
    }

تغییرات:
»خاصیتی به نام RemoveItemCommand که از نوع DelegateCommand است تعریف شده است؛
»متدی به نام Initialize اضافه شد که متد‌های Execute و CanExecute برای Command‌ها را در این قسمت رجیستر می‌کنیم.
»در نهایت Command تعریف شده در کنترلر به Command مربوطه در ViewModel انتساب داده شد.

حال کافیست خاصیت SelectedItem دیتاگرید BookShell به خاصیت CurrentItem موجود در ViewModel مقید شود:
 <DataGrid ItemsSource="{Binding Books}" SelectedItem="{Binding CurrentItem ,Mode=TwoWay,UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,10,0,0" VerticalAlignment="Top" Width="400" Height="200">
            <DataGrid.Columns>
                <DataGridTextColumn Header="Code" Binding="{Binding Code}" Width="100"></DataGridTextColumn>
                <DataGridTextColumn Header="Title" Binding="{Binding Title}" Width="300"></DataGridTextColumn>
            </DataGrid.Columns>
        </DataGrid>
اگر پروژه را اجرا نمایید، بعد از انتخاب سطر مورد نظر و کلیک بر روی دکمه RemoveItem مورد زیر قابل مشاهده است:

مطالب
چه زمان‌هایی ممکن است Page_Load یک صفحه ASP.Net دوبار اجرا شود؟

سؤال مربوط به حالت نخ نمای Page.IsPostBack نیست. مربوط به حالتی است که دقیقا در اولین بار مشاهده‌ی عادی یک صفحه، Page_Load دوبار یا بیشتر (!) اجرا می‌شود.

الف) برنامه‌ی ASP.Net 1.x خود را به نگارش‌های 2+ ارتقاء داده‌اید.
در این حالت هر چند VS.Net پیغام تبدیل با موفقیت یک پروژه‌ی قدیمی را به شما ارائه خواهد داد اما یک سری موارد را پس از تبدیل، باید اصلاح کرد.
پروژه‌های قدیمی ASP.Net در روال InitializeComponent خود سطر زیر را همانند یک پروژه WinForm و امثال آن برای معرفی روال رخداد گردان Page_Load دارند.

this.Load += new System.EventHandler(this.Page_Load);

اما در پروژه‌های ASP.Net 2.0 به بعد دیگر از این روال خبری نیست. پس در این پروژه‌ها کامپایلر چگونه متوجه خواهد شد که Page_Load واقعا یک روال رخ داد گردان است و نه یک روال معمولی؟ در پروژه‌های جدید VS.Net ، خاصیت AutoEventWireup صفحه به true تنظیم شده و دیگر نیازی به معرفی صریح روال‌های رخ داد گردانی مانند Page_Load و یا Page_Init نبوده و تشخیص آن‌ها به صورت خودکار انجام می‌شود.

<% @Page AutoEventWireup="true" %>
بر این اساس با انتقال یک پروژه قدیمی به VS.Net جدید، هم AutoEventWireup=true را خواهیم داشت و هم سطرهای موجود در متد قدیمی InitializeComponent از پروژه حذف نشده‌اند. بنابراین متد Page_Load در دو نقطه، یکبار به صورت خودکار (متد Page_Load بر اساس نام آن با توجه به AutoEventWireup=true تشخیص داده شده و اجرا می‌شود) و یکبار هم بر اساس تعریف دستی موجود فراخوانی می‌شود.
برای حل این مشکل و سازگاری بهتر با نگارش‌های جدیدتر، سطر تعریف دستی روال رخ داد گردان متد Page_Load را حذف کنید.
لازم به ذکر است که این سیم کشی خودکار تنها برای متدهای زیر انجام خواهد شد و نسبت به حذف سایر موارد موجود اقدام نکنید!

Page_PreInit
Page_Init
Page_InitComplete
Page_PreLoad
Page_Load
Page_LoadComplete
Page_DataBind
Page_SaveStateComplete
Page_PreRender
Page_PreRenderComplete
Page_Unload
Page_Error
Page_AbortTransaction
Page_CommitTransaction


ب) وجود هر نوع دکمه‌ی تصویری یا کلا تصویری با ویژگی src مقدار دهی نشده در صفحه
مرورگر IE با این مساله مشکلی ندارد. اما فایرفاکس‌های جدید اگر به src مقدار دهی نشده‌ی تصویری برخورد کنند دقیقا آدرس جاری صفحه را بجای مقدار src قرار داده و مجددا صفحه را درخواست می‌کنند (و البته این مورد ارتباط مستقیمی به ASP.Net یا PHP و امثال آن ندارد و یک مساله‌ی عمومی است). این مورد سبب خواهد شد که Page_Load صفحه، نه فقط دوبار بلکه به تعداد بار src خالی تصاویری که در صفحه وجود دارند، بر اساس درخواست‌های مجدد فایرفاکس از سرور اجرا شود. (مرورگر IE بجای فراخوانی آدرس صفحه جاری، یک null/ را به انتهای آدرس جاری اضافه کرده و آن‌را فراخوانی می‌کند. بنابراین سبب اجرای مجدد هیچ روالی نخواهد شد.)


مآخذ:
Inside AutoEventWireup
How Firefox Handles Empty SRC tags

مطالب
بهبود کارآیی حلقه‌های foreach در دات نت 7
بالاخره تفاوت کارآیی بین حلقه‌های for و foreach در دات نت 7 برطرف شده‌است که این مورد نیز یکی دیگر از دلایل بهبود کارآیی LINQ در دات نت 7 است. در این مطلب به همراه آزمایشی، این مورد را بررسی خواهیم کرد.


تدارک یک آزمایش برای بررسی کارآیی حلقه‌های for و foreach در دات نت 7

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و سپس کتابخانه‌ی BenchmarkDotNet را با TargetFramework دات نت 7 به صورت زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.13.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
در ادامه به این پروژه، کلاس زیر را اضافه می‌کنیم:
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;

namespace NET7Loops;

[SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60)]
[SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70)]
[MemoryDiagnoser(false)]
public class Benchmarks
{
    private int[] ItemsArray;
    private List<int> ItemsList;

    [GlobalSetup]
    public void Setup()
    {
        var random = new Random(420);
        var randomItems = Enumerable.Range(0, 1000).Select(_ => random.Next());
        ItemsArray = randomItems.ToArray();
        ItemsList = randomItems.ToList();
    }

    [Benchmark]
    public void For_Array()
    {
        for (var i = 0; i < ItemsArray.Length; i++)
        {
            var item = ItemsArray[i];
        }
    }

    [Benchmark]
    public void For_List()
    {
        for (var i = 0; i < ItemsList.Count; i++)
        {
            var item = ItemsList[i];
        }
    }

    [Benchmark]
    public void ForEach_Array()
    {
        foreach (var item in ItemsArray)
        {
        }
    }

    [Benchmark]
    public void ForEach_List()
    {
        foreach (var item in ItemsList)
        {
        }
    }
}
که توسط دستورات زیر در حالت release اجرا شده و نتایج نهایی را نمایش می‌دهد:
using BenchmarkDotNet.Running;
using NET7Loops;

BenchmarkRunner.Run<Benchmarks>();
توضیحات:

- می‌توان یک پروژه را یکبار بر اساس دات نت 7 و یکبار هم بر اساس دات نت 6 با تغییر target framework آن‌ها کامپایل و اجرا کرد تا بتوان نتایج این دو را با هم مقایسه کرد و یا می‌توان با ذکر [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60)] و همچنین [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70)]، این مورد را به صورت خودکار به BenchmarkDotNet دات نت واگذار کرد.
- در این آزمایش، ابتدا یک آرایه و یک لیست را تهیه می‌کنیم.
- سپس یکبار حلقه‌های for و foreach را بر روی آرایه و همین عملیات را بر روی لیست تهیه شده، تکرار می‌کنیم.

نتایج حاصل به صورت زیر هستند:


همانطور که در نتایج فوق هم مشاهده می‌کنید:
در دات نت 6
- تفاوتی بین کارآیی حلقه‌ها‌ی for و foreach، زمانیکه بر روی یک آرایه اجرا می‌شوند، وجود ندارد.
- اما کارآیی حلقه‌ی foreach نسبت به حلقه‌ی for، زمانیکه بر روی یک لیست اجرا می‌شوند، تقریبا 50 درصد کمتر است.

در دات نت 7
- تفاوتی بین کارآیی حلقه‌ها‌ی for و forach، زمانیکه بر روی یک آرایه اجرا می‌شوند، وجود ندارد. بنابراین از این لحاظ با دات نت 6 تفاوتی ندارد.
- اما کارآیی حلقه‌ی foreach نسبت به حلقه‌ی for، زمانیکه بر روی یک لیست اجرا می‌شود، تقریبا یکسان و قابل چشم‌پوشی است. یعنی در دات نت 7، کارآیی این دو حلقه یکی شده‌است. اما چرا؟


روشی در جهت یافتن یکی بودن سرعت حلقه‌های for و foreach بر اساس خروجی کامپایلر

با مشاهده‌ی نتایج حاصل از BenchmarkDotNet می‌توان به بهبود کارآیی حاصل پی‌برد؛ اما برای مثال چرا زمانیکه از آرایه استفاده می‌شود، حتی در دات نت 6، تفاوتی بین دو حلقه‌ی for و foreach وجود ندارد، اما زمانیکه از لیست‌ها استفاده می‌شود، این کارآیی 50 درصد افت می‌کند؟
برای پاسخ به این سؤال می‌توان از IL Viewer موجود در Rider استفاده کرد که آخرین نگارش آن به همراه نمایش #Low-level C هم هست:

این همان خروجی است که توسط کامپایلر، پیش از تولید کدهای باینری نهایی، تهیه می‌شود. یعنی اگر قصد داشته باشیم تا درک کامپایلر را نسبت به قطعه کدی مشاهده کنیم، می‌توان به این خروجی مراجعه کرد که به صورت زیر است:
// Decompiled with JetBrains decompiler
// Type: NET7Loops.Benchmarks
// Assembly: NET7Loops, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null
// MVID: E398BEE7-8123-4C55-AF9A-F7D83DDA73F1
// Assembly location: C:\Prog\1401\Net7Tests\NET7Loops\bin\Debug\net7.0\NET7Loops.dll
// Compiler-generated code is shown

using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Jobs;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Runtime.CompilerServices;

namespace NET7Loops
{
  [NullableContext(1)]
  [Nullable(0)]
  [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net60, -1, -1, -1, -1, null, false)]
  [SimpleJob(RuntimeMoniker.Net70, -1, -1, -1, -1, null, false)]
  [MemoryDiagnoser(false)]
  public class Benchmarks
  {
    private int[] ItemsArray;
    private List<int> ItemsList;

    [GlobalSetup]
    public void Setup()
    {
      Benchmarks.<>c__DisplayClass2_0 cDisplayClass20 = new Benchmarks.<>c__DisplayClass2_0();
      cDisplayClass20.random = new Random(420);
      IEnumerable<int> source = Enumerable.Range(0, 1000).Select<int, int>(new Func<int, int>((object) cDisplayClass20, __methodptr(<Setup>b__0)));
      this.ItemsArray = source.ToArray<int>();
      this.ItemsList = source.ToList<int>();
    }

    [Benchmark(23, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void For_Array()
    {
      for (int index = 0; index < this.ItemsArray.Length; ++index)
      {
        int items = this.ItemsArray[index];
      }
    }

    [Benchmark(32, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void For_List()
    {
      for (int index = 0; index < this.ItemsList.Count; ++index)
      {
        int items = this.ItemsList[index];
      }
    }

    [Benchmark(41, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void ForEach_Array()
    {
      int[] itemsArray = this.ItemsArray;
      for (int index = 0; index < itemsArray.Length; ++index)
      {
        int num = itemsArray[index];
      }
    }

    [Benchmark(49, "C:\\Prog\\1401\\Net7Tests\\NET7Loops\\Benchmarks.cs")]
    public void ForEach_List()
    {
      List<int>.Enumerator enumerator = this.ItemsList.GetEnumerator();
      try
      {
        while (enumerator.MoveNext())
        {
          int current = enumerator.Current;
        }
      }
      finally
      {
        enumerator.Dispose();
      }
    }

    public Benchmarks()
    {
      base..ctor();
    }

    [CompilerGenerated]
    private sealed class <>c__DisplayClass2_0
    {
      [Nullable(0)]
      public Random random;

      public <>c__DisplayClass2_0()
      {
        base..ctor();
      }

      internal int <Setup>b__0(int _)
      {
        return this.random.Next();
      }
    }
  }
}
در این خروجی بهتر می‌توان مشاهده کرد که چرا در حالت استفاده‌ی از آرایه‌ها، تفاوتی بین حلقه‌های for و foreach نیست؛ چون هر دو به صورت حلقه‌ی for تفسیر می‌شوند:
for (int index = 0; index < this.ItemsArray.Length; ++index)
{
   int items = this.ItemsArray[index];
}
اما زمانیکه به لیست‌ها می‌رسیم، حلقه‌ی foreach به صورت زیر تفسیر می‌شود که بدیهی است نسبت به حلقه‌ی for، کندتر اجرا خواهد شد:
      List<int>.Enumerator enumerator = this.ItemsList.GetEnumerator();
      try
      {
        while (enumerator.MoveNext())
        {
          int current = enumerator.Current;
        }
      }
      finally
      {
        enumerator.Dispose();
      }
اگر این خروجی را برای دات نت 6 و دات نت 7 تهیه کنیم، به یک جواب خواهیم رسید. یعنی از دیدگاه #Low-level C، تفاوتی بین IL دات نت 6 و 7 از این لحاظ وجود ندارد. تفاوتی اصلی در بهبودهای JIT دات نت 7 است که سبب شده، خروجی نهایی حلقه‌‌های foreach با for یکی باشد.
نظرات مطالب
نمایش فرم‌های مودال Ajax ایی در ASP.NET MVC به کمک Twitter Bootstrap
- این مطلب برای بوت استرپ 2 نوشته شده. (از فایل‌های نگارش 3 استفاده نکنید)
+ چه چیزی رو نمایش نمی‌ده؟ کلا صفحه باز نمیشه؟ یا اینکه صفحه باز میشه اما دراپ داون آن خالی است؟ اگر صفحه باز نمیشه که سورس کامل این قسمت در اولین نظر بحث ارسال شده. مقایسه کنید چه مواردی رو لحاظ نکردید. همچنین برنامه رو در فایرباگ دیباگ کنید شاید اسکریپتی فراموش شده. اگر دراپ داون صفحه باز شده خالی است، طبیعی هست. چون در متد RenderModalPartialView که نوشتید ViewBag ایی مقدار دهی نشده. بنابراین دیتاسورس مدنظر شما نال هست.
روش بهتر این است که یک خاصیت به ViewModel ایی که تعریف کردید اضافه کنید:

 public IEnumerable<SelectListItem> Names { get; set; }
بعد این خاصیت را در زمان بازگشت اطلاعات از اکشن متد مقدار دهی کنید:
model: new ProductCategoryViewModel { Names = ... }

- نیازی نیست کلا بازنویسی شود. در Razor view engine تفاوتی بین فایل نهایی View و Partial View نیست. به همین جهت برای اینکه این‌دو با هم اشتباه گرفته نشوند یک _ در ابتدای نام partial view قرار می‌دهند. فقط چند div مخصوص modal-header و موارد دیگری که در متن ذکر شده را باید به قالب قبلی اضافه کنید تا برای فرم‌های مودال هم کار کند. تفاوت دیگری ندارد.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 19 - کار با فرم‌ها - بخش 7 - نکات ویژه‌ی کار با EF-Core در برنامه‌های Blazor Server
تا قسمت قبل، روشی را که برای کار با EF-Core درنظر گرفتیم، روش متداول کار با آن، در برنامه‌های ASP.NET Core Web API بود؛ یعنی این روش با برنامه‌های مبتنی بر Blazor WASM که از دو قسمت مجزای Web API سمت سرور و Web Assembly سمت کلاینت تشکیل شده‌اند، به خوبی جواب می‌دهد؛ اما ... با Blazor Server یکپارچه که تمام قسمت‌های مدیریتی آن سمت سرور رخ می‌دهند، خیر! در این مطلب، دلایل این موضوع را به همراه ارائه راه‌حلی، بررسی خواهیم کرد.


طول عمر سرویس‌ها، در برنامه‌های Blazor Server متفاوت هستند

هنگامیکه با یک ASP.NET Core Web API متداول کار می‌کنیم، درخواست‌های HTTP رسیده، از میان‌افزارهای موجود رد شده و پردازش می‌شوند. اما هنگامیکه با Blazor Server کار می‌کنیم، به علت وجود یک اتصال دائم SignalR که عموما از نوع Web socket است، دیگر درخواست HTTP وجود ندارد. تمام رفت و برگشت‌های برنامه به سرور و پاسخ‌های دریافتی، از طریق Web socket منتقل می‌شوند و نه درخواست‌ها و پاسخ‌های متداول HTTP.
این روش پردازشی، اولین تاثیری را که بر روی رفتار یک برنامه می‌گذارد، تغییر طول عمر سرویس‌های آن است. برای مثال در برنامه‌های Web API، طول عمر درخواست‌ها، از نوع Scoped هستند و با شروع پردازش یک درخواست، سرویس‌های مورد نیاز وهله سازی شده و در پایان درخواست، رها می‌شوند.
این مساله در حین کار با EF-Core نیز بسیار مهم است؛ از این جهت که در برنامه‌های Web API نیز EF-Core و DbContext آن، به صورت سرویس‌هایی با طول عمر Scoped تعریف می‌شوند. برای مثال زمانیکه یک چنین تعریفی را در برنامه داریم:
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
امضای واقعی متد AddDbContext مورد استفاده‌ی فوق، به صورت زیر است:
public static IServiceCollection AddDbContext<TContext>(
    [NotNullAttribute] this IServiceCollection serviceCollection, 
    [CanBeNullAttribute] Action<DbContextOptionsBuilder> optionsAction = null, 
    ServiceLifetime contextLifetime = ServiceLifetime.Scoped, 
    ServiceLifetime optionsLifetime = ServiceLifetime.Scoped) where TContext : DbContext;
همانطور که مشاهده می‌کنید، طول عمرهای پیش‌فرض تعریف شده‌ی در اینجا، از نوع Scoped هستند. یعنی زمانیکه سرویس‌های ApplicationDbContext را از طریق سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه دریافت می‌کنیم، در ابتدای یک درخواست Web API، به صورت خودکار وهله سازی شده و در پایان درخواست رها می‌شوند. به این ترتیب به ازای هر درخواست رسیده، وهله‌ی متفاوتی از DbContex را دریافت می‌کنیم که با وهله‌ی استفاده شده‌ی در درخواست قبلی، یکی نیست.
اما زمانیکه مانند یک برنامه‌ی مبتنی بر Blazor Server، دیگر HTTP Requests متداولی را نداریم، چطور؟ در این حالت زمانیکه یک اتصال SignalR برقرار شد، وهله‌ای از DbContext که در اختیار برنامه‌ی Blazor Server قرار می‌گیرد، تا زمانیکه کاربر این اتصال را به نحوی قطع نکرده (مانند بستن کامل مرورگر و یا ریفرش صفحه)، ثابت باقی خواهد ماند. یعنی به ازای هر اتصال SignalR، طول عمر ServiceLifetime.Scoped پیش‌فرض تعریف شده، همانند یک وهله‌ی با طول عمر Singleton عمل می‌کند. در این حالت تمام صفحات و کامپوننت‌های یک برنامه‌ی Blazor Server، از یک تک وهله‌ی مشخص DbContext که در ابتدای کار دریافت کرده‌اند، کار می‌کنند و از آنجائیکه DbContext به صورت thread-safe کار نمی‌کند، این تک وهله مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد که یک نمونه از آن‌را در عمل، در پایان قسمت قبل مشاهده کردید:
«اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر می‌رسیم و یا حتی اگر کاربر شروع کند به کلیک کردن سریع در قسمت‌های مختلف برنامه، باز هم این خطا مشاهده می‌شود:
 An exception occurred while iterating over the results of a query for context type 'BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext'.
System.InvalidOperationException: A second operation was started on this context before a previous operation completed.
This is usually caused by different threads concurrently using the same instance of DbContext.
For more information on how to avoid threading issues with DbContext, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2097913.
عنوان می‌کند که متد OnConfirmDeleteRoomClicked، بر روی ترد دیگری نسبت به ترد اولیه‌ای که DbContext بر روی آن ایجاد شده، در حال اجرا است و چون DbContext برای یک چنین سناریوهایی، thread-safe نیست، اجازه‌ی استفاده‌ی از آن‌را نمی‌دهد.»
هر درخواست Web API نیز بر روی یک ترد جداگانه اجرا می‌شود؛ اما چون ابتدا و انتهای درخواست‌ها مشخص است، طول عمر Scoped، در ابتدای درخواست شروع شده و در پایان آن رها سازی می‌شود. به همین جهت استثنائی را که در اینجا مشاهده می‌کنید، در برنامه‌های Web API شاید هیچگاه مشاهده نشود.


معرفی DbContextFactory در EF Core 5x

همواره باید طول عمر DbContext را تا جای ممکن، کوتاه نگه داشت. مشکل فعلی ما، Singleton رفتار کردن DbContext‌ها (داشتن طول عمر طولانی) در برنامه‌های Blazor Server هستند. یک چنین رفتاری را شاید در برنامه‌های دسکتاپ هم پیشتر مشاهده کرده باشید. برای مثال در برنامه‌های دسکتاپ WPF، تا زمانیکه یک فرم باز است، Context ایجاد شده‌ی در آن هم برقرار است و Dispose نمی‌شود. در یک چنین حالت‌هایی، عموما Context را در زمان نیاز، ایجاد کرده و پس از پایان آن کار کوتاه، Context را رها می‌کنند. به همین جهت نیاز به DbContext Factory ای وجود دارد که بتواند یک چنین پیاده سازی‌هایی را میسر کند و خوشبختانه از زمان EF Core 5x، یک چنین امکانی خصوصا برای برنامه‌های Blazor Server تحت عنوان DbContextFactory ارائه شده‌است که به عنوان راه حل استاندارد دسترسی به DbContext در اینگونه برنامه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برای کار با DbContextFactory، اینبار در فایل BlazorServer.App\Startup.cs، بجای استفاده از services.AddDbContext، از متد AddDbContextFactory استفاده می‌شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
    //services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
    services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
سپس باید دقت داشت که روش استفاده‌ی از آن، نسبت به کار مستقیم با ApplicationDbContext، کاملا متفاوت است. هدف از DbContextFactory، ساخت دستی Context در زمان نیاز و سپس Dispose صریح آن است. بنابراین طول عمر Context دریافت شده‌ی توسط آن باید توسط برنامه نویس مدیریت شود و به صورت خودکار توسط IoC Container برنامه مدیریت نخواهد شد. در این حالت دو روش استفاده‌ی از آن در کامپوننت‌های برنامه‌های Blazor Server، پیشنهاد می‌شود.


روش اول کار با DbContextFactory در کامپوننت‌های Blazor Server : وهله سازی از نو، به ازای هر متد

در این روش پس از ثبت AddDbContextFactory در فایل Startup برنامه مانند مثال فوق، ابتدا سرویس IDbContextFactory که به ApplicationDbContext اشاره می‌کند به ابتدای کامپوننت تزریق می‌شود:
@inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory
سپس در هر جائی که نیاز به وهله‌ای از ApplicationDbContext است، آن‌را به صورت دستی وهله سازی کرده و همانجا هم Dispose می‌کنیم:
private async Task DeleteImageAsync()
{
    using var context = DbFactory.CreateDbContext();

    var image = await context.HotelRoomImages.FindAsync(1);

   // ...
}
در اینجا یکی متدهای یک کامپوننت فرضی را مشاهده می‌کند که از DbFactory تزریق شده استفاده کرد و سپس با استفاده از متد ()CreateDbContext، وهله‌ی جدیدی از ApplicationDbContext را ایجاد می‌کند. همچنین در همان سطر، وجود عبارت using نیز مشاهده می‌شود. یعنی در پایان کار این متد، context ایجاد شده حتما Dispose شده و طول عمر کوتاهی خواهد داشت.


روش دوم کار با DbContextFactory در کامپوننت‌های Blazor Server : یکبار وهله سازی Context به ازای هر کامپوننت

در این روش می‌توان طول عمر Context را معادل طول عمر کامپوننت تعریف کرد که مزیت استفاده‌ی از Change tracking موجود در EF-Core را به همراه خواهد داشت. در این حالت کامپوننت‌های Blazor Server، شبیه به فرم‌های برنامه‌های دسکتاپ عمل می‌کنند:
@implements IDisposable
@inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory


@code
{
   private ApplicationDbContext Context;

   protected override async Task OnInitializedAsync()
   {
       Context = DbFactory.CreateDbContext();
       await base.OnInitializedAsync();
   }

   private async Task DeleteImageAsync()
   {
       var image = await Context.HotelRoomImages.FindAsync(1);
       // ...
   }

   public void Dispose()
   {
     Context.Dispose();
   }
}
- در اینجا همانند روش اول، کار با تزریق IDbContextFactory شروع می‌شود
-  اما بجای اینکه به ازای هر متد، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext صورت گیرد، یکبار در آغاز کار کامپوننت و در روال رویدادگردان OnInitializedAsync، کار وهله سازی Context کامپوننت انجام شده و از این تک Context در تمام متدهای کامپوننت استفاده خواهد شد.
- در این حالت کار Dispose خودکار این Context به متد Dispose نهایی کل کامپوننت واگذار شده‌است. برای اینکه این متد فراخوانی شود، نیاز است در ابتدای تعاریف کامپوننت، از دایرکتیو implements IDisposable@ استفاده کرد.


سؤال: اگر سرویسی از ApplicationDbContext تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند، چکار باید کرد؟

برای نمونه سرویس‌های از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET Core Identity، در سازنده‌ی خود از ApplicationDbContext استفاده می‌کنند و نه از IDbContextFactory. در این حالت برای تامین ApplicationDbContext‌های تزریق شده، فقط کافی است از روش زیر استفاده کنیم:
services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider =>
     serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
در این حالت به ازای هر Scope تعریف شده‌ی در برنامه، جهت دسترسی به ApplicationDbContext از طریق سیستم تزریق وابستگی‌ها، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext به صورت خودکار انجام خواهد شد.


سؤال: روش پیاده سازی سرویس‌های یک برنامه Blazor Server به چه صورتی باید تغییر کند؟

تا اینجا روش‌هایی که برای استفاده از IDbContextFactory معرفی شدند (که روش‌های رسمی و توصیه شده‌ی اینکار نیز هستند)، فرض را بر این گذاشته‌اند که ما قرار است تمام منطق تجاری کار با بانک اطلاعاتی را داخل همان متدهای کامپوننت‌ها انجام دهیم (این روش برنامه نویسی، بسیار مورد علاقه‌ی مایکروسافت است و در تمام مثال‌های رسمی آن به صورت ضمنی توصیه می‌شود!). اما اگر همانند مثالی که تاکنون در این سری بررسی کردیم، نخواهیم اینکار را انجام دهیم و علاقمند باشیم تا این منطق تجاری را به سرویس‌های مجزایی، با مسئولیت‌های مشخصی انتقال دهیم، روش استفاده‌ی از IDbContextFactory چگونه خواهد بود؟
در این حالت از ترکیب روش دوم مطرح شده‌ی استفاده از IDbContextFactory که به همراه مزیت دسترسی کامل به Change Tracking توکار EF-Core و پیاده سازی الگوی واحد کار است و وهله سازی خودکار ApplicationDbContext که معرفی شد، استفاده خواهیم کرد؛ به این صورت:
الف) تمام سرویس‌های EF-Core یک برنامه‌ی Blazor Server باید اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کنند.
این مورد برای سرویس‌های پروژه‌های Web API، ضروری نیست؛ چون طول عمر Context آن‌ها توسط خود IoC Container مدیریت می‌شود؛ اما در برنامه‌های Blazor Server، مطابق توضیحاتی که ارائه شد، خودمان باید این طول عمر را مدیریت کنیم.
بنابراین به پروژه‌ی سرویس‌های برنامه مراجعه کرده و هر سرویسی که ApplicationDbContext تزریق شده‌ای را در سازنده‌ی خود می‌پذیرد، یافته و تعریف اینترفیس آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
public interface IHotelRoomService : IDisposable
{
   // ...
}

public interface IHotelRoomImageService : IDisposable
{
   // ...
}
سپس باید اینترفیس‌های IDisposable را پیاده سازی کرد که روش مورد پذیرش code analyzer‌ها در این زمینه، رعایت الگوی زیر، دقیقا به همین شکل است و باید از دو متد تشکیل شود:
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        private bool _isDisposed;

        // ...

        public void Dispose()
        {
            Dispose(disposing: true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposing)
        {
            if (!_isDisposed)
            {
                try
                {
                    if (disposing)
                    {
                        _dbContext.Dispose();
                    }
                }
                finally
                {
                    _isDisposed = true;
                }
            }
        }
    }
این الگو را به همین شکل برای سرویس HotelRoomImageService نیز پیاده سازی می‌کنیم.


ب) Dispose دستی تمام سرویس‌ها، در کامپوننت‌های مرتبط
در ادامه تمام کامپوننت‌هایی را که از سرویس‌های فوق استفاده می‌کنند یافته و ابتدا دایرکتیو implements IDisposable@ را به ابتدای آن‌ها اضافه می‌کنیم. سپس متد Dispose آن‌ها را جهت فراخوانی متد Dispose سرویس‌های فوق، تکمیل خواهیم کرد:
بنابراین ابتدا به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
@page "/hotel-room/create"
@page "/hotel-room/edit/{Id:int}"

@implements IDisposable
// ...


@code
{
    // ...

    public void Dispose()
    {
        HotelRoomImageService.Dispose();
        HotelRoomService.Dispose();
    }
}
و همچنین به کامپوننت BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر جهت Dispose دستی سرویس‌ها، تکمیل می‌کنیم:
@page "/hotel-room"

@implements IDisposable
// ...


@code
{
    // ...

    public void Dispose()
    {
        HotelRoomService.Dispose();
    }
}


مشکل! اینبار خطای dispose شدن context را دریافت می‌کنیم!

System.ObjectDisposedException: Cannot access a disposed context instance.
A common cause of this error is disposing a context instance that was resolved from dependency injection and then
later trying to use the same context instance elsewhere in your application. This may occur if you are calling 'Dispose'
on the context instance, or wrapping it in a using statement. If you are using dependency injection, you should let the
dependency injection container take care of disposing context instances.
Object name: 'ApplicationDbContext'.
هم برنامه‌های Blazor WASM و هم برنامه‌های Blazor Server از مفهوم طول عمرهای تنظیم شده‌ی سرویس‌ها پشتیبانی نمی‌کنند! در هر دوی این‌ها اگر سرویسی را با طول عمر Scoped تنظیم کردیم، رفتار آن همانند سرویس‌های Singleton خواهد بود. تنها زمانی رفتارهای Scoped و یا Transient پشتیبانی می‌شوند که درخواست HTTP ای رخ داده باشد که این مورد خارج است از طول عمر یک برنامه‌ی Blazor WASM و همچنین اتصال SignalR برنامه‌های Blazor Server. فقط قسمت‌هایی از برنامه‌ی Blazor Server که با مدل قبلی Razor pages طراحی شده‌اند، چون سبب شروع یک درخواست HTTP معمولی می‌شوند، همانند برنامه‌های متداول ASP.NET Core رفتار می‌کنند و در این حالت طول عمرهای غیر Singleton مفهوم پیدا می‌کنند.

مشکلی که در اینجا رخ داده این است که سرویس‌هایی را داریم با طول عمر به ظاهر Scoped که یکی از وابستگی‌های آن‌ها را به صورت دستی Dispose کرده‌ایم. چون طول عمر Scoped در اینجا وجود ندارد و طول عمرها در اصل Singleton هستند، هربار که سرویس مدنظر مجددا درخواست شود، همان وهله‌ی ابتدایی که اکنون یکی از وابستگی‌های آن Dispose شده، در اختیار برنامه قرار می‌گیرد.
پس از این تغییرات، اولین باری که برنامه را اجرا می‌کنیم، لیست اتاق‌ها به خوبی نمایش داده می‌شوند و مشکلی نیست. بعد در همین حال و در همین صفحه، اگر بر روی دکمه‌ی افزودن یک اتاق جدید کلیک کنیم، اتفاقی که رخ می‌دهد، فراخوانی متد Dispose کامپوننت لیست اتاق‌ها است (بر روی آن یک break-point قرار دهید). بنابراین متد Dispose یک کامپوننت، با هدایت به یک مسیر دیگر، به صورت خودکار فراخوانی می‌شود. در این حالت Context برنامه Dispose شده و در کامپوننت ثبت یک اتاق جدید دیگر، در دسترس نخواهد بود؛ چون IHotelRoomService مورد استفاده مجددا وهله سازی نمی‌شود و از همان وهله‌ای که بار اول ایجاد شده، استفاده خواهد شد.
 
بنابراین سؤال اینجا است که چگونه می‌توان سیستم تزریق وابستگی‌ها را وادار کرد تا تمام سرویس‌های تزریق شده‌ی به سازنده‌ها‌ی سرویس‌های HotelRoomService و  HotelRoomImageService را مجددا وهله سازی کند و سعی نکند از همان وهله‌های قبلی استفاده کند؟

پاسخ: یک روش این است که IHotelRoomImageService را خودمان به ازای هر کامپوننت به صورت دستی در روال رویدادگردان OnInitializedAsync وهله سازی کرده و DbFactory.CreateDbContext جدیدی را مستقیما به سازنده‌ی آن ارسال کنیم. در این حالت مطمئن خواهیم شد که این وهله، جای دیگری به اشتراک گذاشته نمی‌شود:
@code
{
   private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService;

   protected override async Task OnInitializedAsync()
   {
       HotelRoomImageService =  new HotelRoomImageService(DbFactory.CreateDbContext(), mapper);
       await base.OnInitializedAsync();
   }

   private async Task DeleteImageAsync()
   {
       await HotelRoomImageService.DeleteAsync(1);
       // ...
   }

   public void Dispose()
   {
     HotelRoomImageService.Dispose();
   }
}
هرچند این روش کار می‌کند، اما در زمان استفاده از IoC Container‌ها قرار نیست کار انجام new‌ها را خودمان به صورت دستی انجام دهیم و بهتر است مدیریت این مساله به آن‌ها واگذار شود.


وادار کردن Blazor Server به وهله سازی مجدد سرویس‌های کامپوننت‌ها

بنابراین مشکل ما Singleton رفتار کردن سرویس‌ها، در برنامه‌های Blazor است. برای مثال در برنامه‌های Blazor Server، تا زمانیکه اتصال SignalR برنامه برقرار است (مرورگر بسته نشده، برگه‌ی جاری بسته نشده و یا کاربر صفحه را ریفرش نکرده)، هیچ سرویسی دوباره وهله سازی نمی‌شود.
برای رفع این مشکل، امکان Scoped رفتار کردن سرویس‌های یک کامپوننت نیز در نظر گرفته شده‌اند. برای نمونه کدهای کامپوننت HotelRoomList.razor را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page "/hotel-room"

@*@implements IDisposable*@
@*@inject IHotelRoomService HotelRoomService*@
@inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
با استفاده از دایرکتیو جدید inherits OwningComponentBase@ می‌توان میدان دید یک سرویس را به طول عمر کامپوننت جاری محدود کرد. هربار که این کامپوننت نمایش داده می‌شود، وهله سازی شده و هربار که به کامپوننت دیگری هدایت می‌شویم، به صورت خودکار سرویس مورد استفاده را Dispose می‌کند. بنابراین در اینجا دیگر نیازی به ذکر دایرکتیو implements IDisposable@ نیست.

چند نکته:
- فقط یکبار به ازای هر کامپوننت می‌توان از دایرکتیو inherits استفاده کرد.
- زمانیکه طول عمر سرویسی را توسط OwningComponentBase مدیریت می‌کنیم، در حقیقت یک کلاس پایه را برای آن کامپوننت درنظر گرفته‌ایم که به همراه یک خاصیت عمومی ویژه، به نام Service و از نوع سرویس مدنظر ما است. در این حالت یا می‌توان از خاصیت Service به صورت مستقیم استفاده کرد و یا می‌توان به صورت زیر، همان کدهای قبلی را داشت و هربار که نیازی به HotelRoomService بود، آن‌را به خاصیت عمومی Service هدایت کرد:
@code
{
   private IHotelRoomService HotelRoomService => Service;
- اگر نیاز به بیش از یک سرویس وجود داشت، چون نمی‌توان بیش از یک inherits را تعریف کرد، می‌توان از نمونه‌ی غیرجنریک OwningComponentBase استفاده کرد:
@page "/preferences"
@using Microsoft.Extensions.DependencyInjection
@inherits OwningComponentBase


@code {
    private IHotelRoomService HotelRoomService { get; set; }
    private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        HotelRoomService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomService>();
        HotelRoomImageService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomImageService>();
    }
}
در این حالت کلاس پایه‌ی OwningComponentBase، به همراه خاصیت جدید ScopedServices است که با فراخوانی متد GetRequiredService در روال رویدادگردان OnInitialized بر روی آن، سبب وهله سازی Scoped سرویس مدنظر خواهد شد. نمونه‌ی جنریک آن، تمام این موارد را در پشت صحنه انجام می‌دهد و کار کردن با آن ساده‌تر و خلاصه‌تر است.


خلاصه‌ی بحث جاری در مورد روش مدیریت DbContext برنامه‌های Blazor Server:

- بجای services.AddDbContext متداول، باید از AddDbContextFactory استفاده کرد:
services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider =>
        serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
- تمام سرویس‌هایی که از ApplicationDbContext استفاده می‌کنند، باید به همراه پیاده سازی Dispose آن نیز باشند؛ چون Scope یک سرویس، معادل طول عمر اتصال SignalR برنامه است و مدام وهله سازی نمی‌شود. در این حالت باید وهله سازی و Dispose آن‌را دستی مدیریت کرد.
- کامپوننت‌های برنامه، سرویس‌هایی را که باید Scoped عمل کنند، دیگر نباید از طریق تزریق مستقیم آن‌ها دریافت کنند؛ چون در این حالت همواره به همان وهله‌ای که در ابتدای کار ایجاد شده، می‌رسیم:
@inject IHotelRoomService HotelRoomService
این دریافت باید با استفاده از کلاس پایه OwningComponentBase صورت گیرد:
@inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
تا عملیات فراخوانی خودکار ScopedServices.GetRequiredService (دریافت وهله‌ی جدید Scoped) و همچنین Dispose خودکار آن‌ها را به ازای هر کامپوننت مجزا، مدیریت کند.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-19.zip
مطالب
Blazor 5x - قسمت پنجم - مبانی Blazor - بخش 2 - کامپوننت‌ها
انتقال محتوای کامپوننت Index به یک کامپوننت جدید و تعریف مسیریابی و مدخل منوی آن

پیش از ادامه‌ی مثال قسمت قبل، قصد داریم تمام کدهای موجود در فایل Pages\Index.razor را به یک فایل اختصاصی آن‌ها منتقل کرده و مسیریابی و منوی آن‌را تکمیل کنیم. به همین جهت در پوشه‌ی Pages، یک پوشه‌ی جدید را به نام LearnBlazor ایجاد کرده و درون آن، فایل خالی BindProp.razor را ایجاد می‌کنیم. سپس تمام محتوای فایل Pages\Index.razor را cut کرده و به درون فایل جدید Pages\LearnBlazor\BindProp.razor، منتقل و Paste می‌کنیم.
پس از این تغییرات، در فایل Pages\Index.razor، مهم‌ترین سطر آن، همان اولین سطر تعریف مسیریابی آن خواهد بود و هر محتوای دلخواهی که علاقمند بودید:
@page "/"

<h1>Hello, world!</h1>
در ادامه چون می‌خواهیم گزینه‌ی منوی جدیدی را برای BindProp.razor تعریف کنیم، سطر اول آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page "/bindprop"
با اینکار، این کامپوننت صرفنظر از محل قرارگیری آن که اکنون در پوشه‌ی Pages\LearnBlazor است، در مسیر https://localhost:5001/bindprop قابل دسترسی خواهد شد. اما چگونه باید مدخل منوی جدیدی را برای آن تعریف کرد؟ برای اینکار به فایل Shared\NavMenu.razor مراجعه کرده و دقیقا شبیه به ساختار مداخل منوهای Home ، Counter و غیره، مدخل جدیدی را برای آن تعریف می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="bindprop">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Bind Properties
    </NavLink>
</li>
در اینجا برچسب مدخل جدید تعریف شده، Bind Properties است و href لینک به آن، دقیقا به مسیریابی تعریف شده‌ی در فایل BindProp.razor اشاره می‌کند.



نمایش لیست اتاق‌های تعریف شده، به همراه ویژگی‌های آن‌ها

در قسمت قبل، نمایش ردیفی لیست اتاق‌های تعریف شده را مشاهده کردید. در این قسمت می‌خواهیم هر اتاق تعریف شده را در یک card جداگانه نمایش دهیم. هدف این است که در ابتدا به یک UI متداول شلوغ برسیم و بعد شروع کنیم به Refactoring این UI پیچیده، به کامپوننت‌های کوچک‌تر تشکیل دهنده‌ی آن، جهت مدیریت ساده‌تر این UI و درک بهتر آن. بنابراین در ابتدا با یک کامپوننت کلی شلوغ، شروع خواهیم کرد.
به همین جهت فایل جدید Pages\LearnBlazor\DemoHotel.razor را برای نمایش لیست اتاق‌های موجود اضافه می‌کنیم. سپس محتوای آن‌را به صورت زیر تغییر خواهیم داد:
@page "/demoHotel"

<h3>Hotel Rooms</h3>
<div class="border p-2 mt-2" style="background-color:azure">
    <h2 class="text-info">Rooms List</h2>
    <div class="row container">
        @foreach (var room in Rooms)
        {
            <div class="bg-light border p-2 col-5 ml-2">
                <h4 class="text-secondary">Room - @room.Id</h4>

                @room.Name<br />
                @room.Price.ToString("c")<br />
                <input type="checkbox" @bind-value="room.IsActive" checked="@(room.IsActive?"checked":null)" /> &nbsp; Is Active<br />
                <span>This room is @(room.IsActive?"Active": "InActive")</span>

                @if (room.IsActive)
                {
                    @foreach (var roomProp in room.RoomProps)
                    {
                        <p>@roomProp.Name - @roomProp.Value</p>
                    }
                }

                <input type="button" class="btn btn-danger" value="Delete" />
                <input type="button" class="btn btn-success" value="Edit" />
            </div>
        }
    </div>
</div>
- قسمت کدهای آن که در اینجا ذکر نشده (code@)، با قسمت کدهای کامپوننت Pages\LearnBlazor\BindProp.razor که در قسمت قبل تهیه کردیم، یکی است و هدف از آن، ارائه‌ی List<BlazorRoom> Rooms است که در کدهای razor جاری استفاده شده‌است.
- سپس مسیریابی منتهی به این کامپوننت، به آدرس demoHotel/ تنظیم شده‌است. این مسیریابی را در کامپوننت Shared\NavMenu.razor به صورت زیر مورد استفاده قرار خواهیم داد تا مدخل منوی جدیدی برای آن تهیه شود:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="demoHotel">
      <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Demo Hotel
    </NavLink>
</li>
- در این کامپوننت، با ایجاد حلقه‌ای بر روی لیست اتاق‌ها، مشخصات هر کدام نمایش داده می‌شود. همچنین در اینجا اگر اتاق در حال نمایش فعال باشد، لیست خواص آن نیز درج خواهد شد. به علاوه دو دکمه‌ی جدید حذف و ویرایش نیز در انتهای هر برگه اضافه شده‌است:



تبدیل دکمه‌های حذف و ویرایش هر اتاق به یک کامپوننت جدید

اکنون می‌خواهیم کامپوننت شلوغ Pages\LearnBlazor\DemoHotel.razor را به چند زیر کامپوننت بشکنیم تا هر کدام وظایف خاص خود را انجام دهند و در نهایت به یک UI قابل درک‌تر برسیم. برای مثال می‌خواهیم دکمه‌های حذف و ویرایش هر اتاق را به یک کامپوننت جدید منتقل کنیم تا هم این UI خلوت‌تر شود و هم اگر در قسمت دیگری از برنامه نیاز به یک چنین دکمه‌هایی بود، بتوان از آن کامپوننت اختصاصی، استفاده‌ی مجدد کرد.
برای این منظور ابتدا پوشه‌ی جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components را افزوده و سپس در داخل آن، فایل جدید کامپوننت EditDeleteButton.razor را نیز ایجاد می‌کنیم. در این فایل جدید در ابتدا کدهای دو دکمه‌ی تعریف شده را از کامپوننت DemoHotel.razor انتخاب و cut کرده و سپس در این فایل جدید paste می‌کنیم. در این کامپوننت جدید، نیازی به تعریف page@ و مسیریابی آن نیست. به این معنا که این کامپوننت، یک کامپوننت اشتراکی است و routable نیست و قرار است در داخل یک کامپوننت دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
بنابراین تا اینجا محتوای کامپوننت EditDeleteButton.razor فقط از دو سطر زیر تشکیل می‌شود:
<input type="button" class="btn btn-danger" value="Delete" />
<input type="button" class="btn btn-success" value="Edit" />
در ادامه برای درج این کامپوننت در حلقه‌ی نمایشی آن در کامپوننت DemoHotel، باید به صورت زیر عمل کرد که به فضای نام کامل این کامپوننت اشاره می‌کند:
<BlazorServerSample.Pages.LearnBlazor.LearnBlazorComponents.EditDeleteButton></BlazorServerSample.Pages.LearnBlazor.LearnBlazorComponents.EditDeleteButton>
برای اینکه مجبور به تعریف یک چنین نام طولانی نباشیم، می‌توان فضای نام پوشه‌ی آن‌را در انتهای فایل Imports.razor_ قرار داد:
@using BlazorServerSample.Pages.LearnBlazor.LearnBlazorComponents
البته اگر قرار نیست از این کامپوننت در سایر کامپوننت‌ها استفاده شود و فقط یک محل استفاده را دارد، می‌توان این using را در بالای تعاریف فایل DemoHotel.razor نیز قرار داد.

اکنون می‌توان تعریف مدخل کامپوننت را به صورت زیر خلاصه کرد:
<EditDeleteButton></EditDeleteButton>


ارسال پارامترها به یک کامپوننت

فرض کنید قصد داریم دکمه‌های ویرایش و حذف را تنها به کاربران ادمین نمایش دهیم. به همین جهت نیاز است بتوان پارامتری مانند IsAdmin را به کامپوننت EditDeleteButton ارسال کرد. برای اینکار کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\EditDeleteButton.razor را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
@if (IsAdmin)
{
    <input type="button" class="btn btn-danger" value="Delete" />
    <input type="button" class="btn btn-success" value="Edit" />
}

@code
{
    [Parameter]
    public bool IsAdmin { get; set; }
}
در اینجا خواص عمومی مزین شده‌ی با ویژگی Parameter، به عنوان پارامتر ورودی کامپوننت عمل می‌کنند. برای نمونه بر اساس مقدار خاصیت IsAdmin، توسط یک if@ تصمیم خواهیم گرفت که آیا قسمتی از UI نمایش داده شود یا خیر؟

پس از تعریف این پارامتر ورودی، روش استفاده‌ی از آن در کامپوننت DemoHotel به صورت زیر است:
<EditDeleteButton IsAdmin="true"></EditDeleteButton>


انتقال هر اتاق به کامپوننت مجزای خاص خودش

در ادامه می‌خواهیم محتوای حلقه‌ی foreach (var room in Rooms)@ کامپوننت DemoHotel را به طور کامل cut کرده و در یک کامپوننت جدید paste کنیم تا به حلقه‌ای خواناتر و با مسئولیت‌های کمتری برسیم. نگهداری کدهایی که قسمت‌های مختلف آن از هم ایزوله شده‌اند و دامنه‌ی تغییرات آن‌ها کاملا مشخص و محدود است، در طول زمان بسیار ساده‌تر از نگهداری کدهای UI ای در هم تنیده‌است.
به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\IndividualRoom.razor را ایجاد می‌کنیم و سپس، هر آنچه داخل حلقه‌ی foreach یاد شده قرار دارد را انتخاب و cut کرده و درون این کامپوننت جدید paste می‌کنیم:
<div class="bg-light border p-2 col-5 offset-1">
    <h4 class="text-secondary">Room - @Room.Id</h4>

    @Room.Name<br />
    @Room.Price.ToString("c")<br />
    <input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive" checked="@(Room.IsActive?"checked":null)" /> &nbsp; Is Active<br />
    <span>This room is @(Room.IsActive?"Active": "InActive")</span>

    @if (Room.IsActive)
    {
        @foreach (var roomProp in Room.RoomProps)
        {
            <p>@roomProp.Name - @roomProp.Value</p>
        }
    }

    <EditDeleteButton IsAdmin="true"></EditDeleteButton>
</div>

@code
{
    [Parameter]
    public BlazorRoom Room { get; set; }
}
در اینجا پس از paste کدهای داخل حلقه، نیاز به یک پارامتر ورودی که همان شیء Room در حال رندر است، خواهد بود. به همین جهت پارامتر آن‌را تعریف کرده و همچنین کدهای موجود را نیز اندکی ویرایش می‌کنیم، تا از نام این پارامتر جدید استفاده کند.

پس از این تغییر، کدهای حلقه‌ی foreach کامپوننت DemoHotel.razor به صورت زیر خلاصه می‌شوند. در اینجا روش ارسال یک شیء را به پارامتر Room نیز مشاهده می‌کنید (البته ذکر @ در اینجا الزامی نیست و می‌شد از روش مقدار دهی "Room="room نیز استفاده کرد):
<div class="row container">
  @foreach (var room in Rooms)
  {
    <IndividualRoom Room="@room"></IndividualRoom>
  }
</div>
در اینجا می‌توان سلسه مراتب کامپوننت‌ها را مشاهده کرد. کامپوننت DemoHotel، کامپوننت IndividualRoom را فراخوانی می‌کند و این کامپوننت نیز کامپوننت EditDeleteButton را مورد استفاده قرار می‌دهد.


یک تمرین: نمایش لیست امکانات رفاهی هتل

پس از نمایش لیست اتاق‌های یک هتل، قصد داریم لیست امکانات رفاهی آن‌را نیز نمایش دهیم:


 مدل این امکانات را به صورت زیر به پوشه‌ی Models برنامه اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorAmenity
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public string Description { get; set; }
    }
}
از آنجائیکه قصد داریم لیست آن‌ها را در همان کامپوننت DemoHotel.razor نمایش دهیم، این لیست را به صورت زیر تشکیل می‌دهیم:
@code{

    List<BlazorAmenity> AmenitiesList = new List<BlazorAmenity>();
    // ...

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();

        // ...

        AmenitiesList.Add(new BlazorAmenity
        {
            Id = 111,
            Name = "Gym",
            Description = "24x7 gym room is available."
        });
        AmenitiesList.Add(new BlazorAmenity
        {
            Id = 222,
            Name = "Swimming Pool",
            Description = "Pool room is open from 6am to 10pm."
        });
        AmenitiesList.Add(new BlazorAmenity
        {
            Id = 333,
            Name = "Free Brakfast",
            Description = "Enjoy free breakfast at out hotel."
        });
    }
}
در ابتدا فیلد List<BlazorAmenity> AmenitiesList جهت دسترسی به لیست امکانات رفاهی تعریف شده و سپس آن‌را در رویدادگردان OnInitialized، مقدار دهی اولیه کرده‌ایم. در مورد این متدهای چرخه‌ی حیات، در قسمت بعدی بیشتر بحث خواهیم کرد.

اکنون برای نمایش تک تک عناصر این لیست، ابتدا یک کامپوننت منحصر به یک BlazorAmenity را به نام Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\IndividualAmenity.razor ایجاد می‌کنیم با این محتوا:
<div class="bg-light border p-2 col-5 offset-1 mt-2">
    <h4 class="text-secondary">Amenity - @Amenity.Id</h4>

    @Amenity.Name<br />
    @Amenity.Description<br />
</div>

@code
{
    [Parameter]
    public BlazorAmenity Amenity { get; set; }
}
این کامپوننت، یک شیء BlazorAmenity را به عنوان پارامتر دریافت کرده و سپس Id، نام و توضیحات آن‌را نمایش می‌دهد.

در آخر پس از تعریف کامپوننت IndividualAmenity.razor، روش استفاده‌ی از آن در کامپوننت DemoHotel به صورت زیر است:
<div class="col-12 mt-4">
    <h4 class="text-info">Hotel Amenities</h4>
</div>
@foreach (var amenity in AmenitiesList)
{
    <IndividualAmenity Amenity="@amenity"></IndividualAmenity>
}
در اینجا بر روی لیست امکانات، یک حلقه را تشکیل داده و سپس توسط کامپوننت IndividualAmenity، هر کدام از امکانات را جداگانه نمایش داده‌ایم.

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-05.zip