اشتراک‌ها
کتابخانه jquery-lockfixed

lockfixed is a jQuery plugin which allows for DOM elements to be positioned anywhere on the page, and lock within the user's viewport when scrolling. Common use case is a menu under a header, which on scrolling stays within the viewport and doesn't overflow the footer.

Degrades nicely on mobile and tablet browsers and doesn't have any CSS prerequisites.  Demo

کتابخانه jquery-lockfixed
نظرات مطالب
پردازش‌های Async در Entity framework 6

مثلا برای همچین کدی میشه از روش بالا استفاده کرد مشکل حل میشه ؟

        {
            for (int i = 1; i <=500; i++)
            {
                ThreadPool.QueueUserWorkItem(Execute, i + 1);
            }
        }
void Execute(Object obj)
        {
             int thread = (int)obj;
            try
            {
                using (TestEntities ctx = new TestEntities())
                {
                    int i = 1;
                    foreach (var v in ctx.Customers)
                    {
                        Thread.Sleep(i * 1000);
                        i++;
                    }
                }
                listBox1.Items.Add("Thread " + thread.ToString() + " End Success ");
            }
            catch (Exception e)
            {
                listBox1.Items.Add("Thread " + thread.ToString() + " Error :" + e.Message);
            }
        }

مطالب دوره‌ها
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
StructureMap یکی از IoC containerهای بسیار غنی سورس باز نوشته شده برای دات نت فریم ورک است. امکان تنظیمات آن توسط کدنویسی و یا همان Fluent interfaces، به کمک فایل‌های کانفیگ XML و همچنین استفاده از ویژگی‌ها یا Attributes نیز میسر است. امکانات جانبی دیگری را نیز مانند یکی شدن با فریم ورک‌های Dynamic Proxy برای ساده سازی فرآیندهای برنامه نویسی جنبه‌گرا یا AOP، دارا است. در ادامه قصد داریم با نحوه استفاده از این فریم ورک IoC بیشتر آشنا شویم.


دریافت StructureMap

برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو فراخوانی کنید:
 PM> Install-Package structuremap
البته باید دقت داشت که برای استفاده از StructureMap نیاز است به خواص پروژه مراجعه و سپس حالت Client profile را به Full profile تغییر داد تا برنامه قابل کامپایل باشد (در برنامه‌های دسکتاپ البته)؛ از این جهت که StructureMap ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web دارد.


آشنایی با ساختار برنامه

ابتدا یک برنامه کنسول را آغاز کرده و سپس یک Class library جدید را به نام Services نیز به آن اضافه کنید. در ادامه کلاس‌ها و اینترفیس‌های زیر را به Class library ایجاد شده، اضافه کنید. سپس از طریق نیوگت به روشی که گفته شد، StructureMap را به پروژه اصلی (ونه پروژه Class library) اضافه نمائید و Target framework آن‌را نیز در حالت Full قرار دهید بجای حالت Client profile.
namespace DI03.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        string GetUserEmail(int userId);
    }
}


namespace DI03.Services
{
    public interface IEmailsService
    {
        void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body);
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}

using System;

namespace DI03.Services
{
    public class EmailsService: IEmailsService
    {
        private readonly IUsersService _usersService;
        public EmailsService(IUsersService usersService)
        {
            Console.WriteLine("EmailsService ctor.");
            _usersService = usersService;
        }

        public void SendEmailToUser(int userId, string subject, string body)
        {
            var email = _usersService.GetUserEmail(userId);
            Console.WriteLine("SendEmailTo({0})", email);
        }
    }
}
در لایه سرویس برنامه، یک سرویس کاربران و یک سرویس ارسال ایمیل تدارک دیده شده‌اند.
سرویس کاربران بر اساس آی دی یک کاربر، برای مثال از بانک اطلاعاتی ایمیل او را بازگشت می‌دهد. سرویس ارسال ایمیل، نیاز به ایمیل کاربری برای ارسال ایمیلی به او دارد. بنابراین وابستگی مورد نیاز خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها در سازنده کلاس و وهله سازی شده در خارج از آن (معکوس سازی کنترل)، دریافت می‌کند.
در سازنده‌های هر دو کلاس سرویس نیز از Console.WriteLine استفاده شده‌است تا زمان وهله سازی خودکار آن‌ها را بتوان بهتر مشاهده کرد.
نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، بی‌خبری لایه سرویس از وجود IoC Container مورد استفاده است.


استفاده از لایه سرویس و تزریق وابستگی‌ها به کمک  StructureMap

using DI03.Services;
using StructureMap;

namespace DI03
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
                x.For<IUsersService>().Use<UsersService>();
            });

            //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
            var emailsService = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
            emailsService.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test", body: "Hello!");
        }
    }
}
کدهای برنامه را به نحو فوق تغییر دهید. در ابتدا نحوه سیم کشی‌های آغازین برنامه را مشاهده می‌کنید. برای مثال کدهای ObjectFactory.Initialize باید در متدهای آغازین یک پروژه قرار گیرند و تنها یکبار هم نیاز است فراخوانی شوند.
به این ترتیب IoC Container ما زمانیکه قرار است object graph مربوط به IEmailsService درخواستی را تشکیل دهد، خواهد دانست ابتدا به سازنده‌ی کلاس EmailsService می‌رسد. در اینجا برای وهله سازی این کلاس به صورت خودکار، باید وابستگی‌های آن‌را نیز وهله سازی کند. بنابراین بر اساس تنظیمات آغازین برنامه می‌داند که باید از کلاس UsersService برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کلاس ارسال ایمیل استفاده نماید.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
SendEmailTo(name@site.com)
بنابراین در اینجا با مفهوم Object graph نیز آشنا شدیم. فقط کافی است وابستگی‌ها را در سازنده‌های کلاس‌ها تعریف کرده و سیم کشی‌های آغازین صحیحی را نیز در ابتدای برنامه معرفی نمائیم. کار وهله سازی چندین سطح با تمام وابستگی‌های متناظر با آن‌ها در اینجا به صورت خودکار انجام خواهد شد و نهایتا یک شیء قابل استفاده بازگشت داده می‌شود.
ابتدایی‌ترین مزیت استفاده از تزریق وابستگی‌ها امکان تعویض آن‌ها است؛ خصوصا در حین Unit testing. اگر کلاسی برای مثال قرار است با شبکه کار کند، می‌توان پیاده سازی آن‌را با یک نمونه اصطلاحا Fake جایگزین کرد و در این نمونه تنها نتیجه‌ی کار را بازگشت داد. کلاس‌های لایه سرویس ما تنها با اینترفیس‌ها کار می‌کنند. این تنظیمات قابل تغییر اولیه IoC container مورد استفاده هستند که مشخص می‌کنند چه کلاس‌هایی باید در سازنده‌های کلاس‌ها تزریق شوند.


تعیین طول عمر اشیاء در StructureMap

برای اینکه بتوان طول عمر اشیاء را بهتر توضیح داد، کلاس سرویس کاربران را به نحو زیر تغییر دهید:
using System;

namespace DI03.Services
{
    public class UsersService : IUsersService
    {
        private int _i;
        public UsersService()
        {
            //هدف صرفا نمایش وهله سازی خودکار این وابستگی است
            Console.WriteLine("UsersService ctor.");
        }

        public string GetUserEmail(int userId)
        {
            _i++;
            Console.WriteLine("i:{0}", _i);
            //برای مثال دریافت از بانک اطلاعاتی و بازگشت یک نمونه جهت آزمایش برنامه
            return "name@site.com";
        }
    }
}
به عبارتی می‌خواهیم بدانیم این کلاس چه زمانی وهله سازی مجدد می‌شود. آیا در حالت فراخوانی ذیل،
 //نمونه‌ای از نحوه استفاده از تزریق وابستگی‌های خودکار
var emailsService1 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService1.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test1", body: "Hello!");

var emailsService2 = ObjectFactory.GetInstance<IEmailsService>();
emailsService2.SendEmailToUser(userId: 1, subject: "Test2", body: "Hello!");
ما شاهد چاپ عدد 2 خواهیم بود یا عدد یک:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار فراخوانی ObjectFactory.GetInstance، یک وهله جدید ایجاد شده است. بنابراین مقدار i در هر دو بار مساوی عدد یک است.
اگر به هر دلیلی نیاز بود تا این رویه تغییر کند، می‌توان بر روی طول عمر اشیاء تشکیل شده نیز تاثیر گذار بود. برای مثال تنظیمات آغازین برنامه را به نحو ذیل تغییر دهید:
// تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();
});
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، به خروجی ذیل خواهیم رسید:
 UsersService ctor.
EmailsService ctor.
i:1
SendEmailTo(name@site.com)
EmailsService ctor.
i:2
SendEmailTo(name@site.com)
بله. با Singleton معرفی کردن تنظیمات UsersService، تنها یک وهله از این کلاس ایجاد خواهد شد و نهایتا در فراخوانی دوم ObjectFactory.GetInstance، شاهد عدد i مساوی 2 خواهیم بود (چون از یک وهله استفاده شده است).

حالت‌های دیگر تعیین طول عمر مطابق متدهای زیر هستند:
 Singleton()
HttpContextScoped()
HybridHttpOrThreadLocalScoped()
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی می‌گردد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهله‌ای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالت‌های HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ می‌کند.

شاید بپرسید که کاربرد مثلا HttpContextScoped در کجا است؟
در یک برنامه وب نیاز است تا یک وهله از DbContext (مثلا Entity framework) را در اختیار کلاس‌های مختلف لایه سرویس قرار داد. به این ترتیب چون هربار new Context صورت نمی‌گیرد، هربار هم اتصال جداگانه‌ای به بانک اطلاعاتی باز نخواهد شد. نتیجه آن رسیدن به یک برنامه سریع، با سربار کم و همچنین کار کردن در یک تراکنش واحد است. چون هربار فراخوانی new Context به معنای ایجاد یک تراکنش جدید است.
همچنین در این برنامه وب قصد نداریم از حالت طول عمر Singleton استفاده کنیم، چون در این حالت یک وهله از Context در اختیار تمام کاربران سایت قرار خواهد گرفت (و DbContext به صورت Thread safe طراحی نشده است). نیاز است به ازای هر کاربر و به ازای طول عمر هر درخواست، تنها یکبار این وهله سازی صورت گیرد. بنابراین در این حالت استفاده از HttpContextScoped توصیه می‌شود. به این ترتیب در طول عمر کوتاه Object graph‌های تشکیل شده، فقط یک وهله از DbContext ایجاد و استفاده خواهد شد که بسیار مقرون به صرفه است.
مزیت دیگر مشخص سازی طول عمر به نحو HttpContextScoped، امکان Dispose خودکار آن به صورت زیر است:
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)  
{  
  ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();  
}

تنظیمات خودکار اولیه در StructureMap

اگر نام اینترفیس‌های شما فقط یک I در ابتدا بیشتر از نام کلاس‌های متناظر با آن‌ها دارد، مثلا مانند ITest و کلاس Test هستند؛ فقط کافی است از قراردادهای پیش فرض StructureMap برای اسکن یک یا چند اسمبلی استفاده کنیم:
 // تنظیمات اولیه برنامه که فقط یکبار باید در طول عمر برنامه انجام شود
ObjectFactory.Initialize(x =>
{
   //x.For<IEmailsService>().Use<EmailsService>();
   //x.For<IUsersService>().Singleton().Use<UsersService>();  
   x.Scan(scan =>
   {
       scan.AssemblyContainingType<IEmailsService>();
       scan.WithDefaultConventions();
   });  
});
در این حالت دیگر نیازی نیست به ازای اینترفیس‌های مختلف و کلاس‌های مرتبط با آن‌ها، تنظیمات اضافه‌تری را تدارک دید. کار یافتن و برقراری اتصالات لازم در اینجا خودکار خواهد بود.


دریافت مثال قسمت جاری
DI03.zip

به روز شده‌ی این مثال‌ها را بر اساس آخرین تغییرات وابستگی‌های آن‌ها از مخزن کد ذیل می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples
 
مطالب
تولید فایل Word بدون نصب MS Word بر روی سرور

یکی از مواردی که ممکن است در محیط کاری با آن برخورد داشت، تقاضای تولید فایل word یک گزارش با فرمتی مشخص از یک برنامه ASP.Net است. برای مثال یک قالب درست کرده‌اند که header‌ و footer و کلا یک فرمت رسمی دارد. الان برنامه شما باید این فایل word رسمی را با گزارشی که تولید می‌کند پر کند. حالا اینجاست که گرفتاری برنامه نویس شروع می‌شود! روی سرور باید word نصب باشد تا توسط اشیاء COM آن بتوان یک چنین کارهایی را آن‌هم با ASP.Net که به صورت پیش فرض کمترین سطح دسترسی را روی سیستم دارد انجام داد. یا اینکه باید به سراغ کامپوننت‌های تجاری رفت و حالا اینجا با این وضع تحریم و غیره چگونه بتوان آنها را خریداری کرد یا شاید احتمالا در سایت‌های وارز بتوان نسخه تکه پاره شده آنها را یافت. مشکلی هم که این نوع کامپوننت‌ها دارند این است که ممکن است سال دیگر اصلا ساپورت نشوند. محصولات مایکروسافت هم که مرتبا در حال به روز رسانی هستند. در این حالت برنامه متکی به این نوع کامپوننت‌های تجاری سورس بسته در همان نگارش قبلی خود مجبور است باقی بماند.
خوشبختانه با ارائه آفیس 2007 و فرمت OpenXML فایلهای آن، این مشکل تقریبا مرتفع شده است. مایکروسافت نیز برای سهولت تولید این نوع اسناد، OpenXML SDK را ارائه داده است که از آدرس زیر قابل دریافت است:
Open XML Format SDK 1.0

البته پیش نمایش نگارش دو SDK آن نیز موجود است که در مطلب جاری به آن پرداخته نخواهد شد.

فایل‌های office 2007 از یک فایلzip تشکیل شده از چند فایل xml داخل آن، ایجاد شده‌اند. برای مثال یک فایل docx را با winrar یا امثال آن باز کنید (تصویر زیر):



برای کار با اینگونه اسناد باید با اصطلاحات زیر آشنا شد:
Package : فایل zip شما (همان فایل برای مثال docx) اینجا یک بسته نام دارد.
Parts : اجزای این بسته که همان فایل‌های آن هستند، parts نامیده شده اند.
Relations : اگر به فایل‌های موجود در یک بسته دقت کنید، فایلهایی با پسوند rels را خواهید دید که بیانگر نحوه ارتباط Parts با یکدیگر هستند.
Relations Ids: هر ارتباط با یک ID منحصربفرد تعریف می‌گردد.

اگر علاقمند باشید که پوستری را در این رابطه مشاهده نمائید می‌توان به آدرس زیر مراجعه نمود.
Open XML Developer Map

نحوه استفاده از OpenXML SDK در دات نت:
ابتدا باید ارجاعی را به فایل DocumentFormat.OpenXml.dll که پس از نصب در مسیر OpenXMLSDK\1.0.1825\lib قرار گرفته است به پروژه افزود. سپس نیاز است تا ارجاعی به کتابخانه WindowsBase نیز به برنامه افزوده شود (تصویر زیر). افزودن ارجاعی به این کتابخانه جهت کامپایل برنامه ضروری است (شکل زیر).


تا اینجا ارجاعات برنامه به صورت زیر خواهند بود:



یک مثال ساده:
قصد داریم یک فایل docx ساده را با استفاده از OpenXML SDK ایجاد کنیم. در مثال زیر فرمت متغیر docXml را می‌توان با ایجاد یک فایل docx ساده در word و سپس باز کردن بسته فشرده شده آن و مشاهده محتوای فایل word\document.xml بدست آورد.
using System.IO;
using System.Text;
using DocumentFormat.OpenXml;
using DocumentFormat.OpenXml.Packaging;

namespace OpenXMLTestApp
{
class CWord
{

public static void CreateDocument(string documentFileName, string text)
{
using (WordprocessingDocument wordDoc =
WordprocessingDocument.Create(documentFileName, WordprocessingDocumentType.Document))
{
MainDocumentPart mainPart = wordDoc.AddMainDocumentPart();

string docXml =
@"<?xml version=""1.0"" encoding=""UTF-8"" standalone=""yes""?>
<w:document xmlns:w=""http://schemas.openxmlformats.org/wordprocessingml/2006/main"">
<w:body><w:p><w:r><w:t>#REPLACE#</w:t></w:r></w:p></w:body>
</w:document>";

docXml = docXml.Replace("#REPLACE#", text);

using (Stream stream = mainPart.GetStream())
{
byte[] buf = (new UTF8Encoding()).GetBytes(docXml);
stream.Write(buf, 0, buf.Length);
}
}
}
}
}

و نحوه استفاده از آن می‌تواند به صورت زیر باشد:

CWord.CreateDocument("test.docx", "سلام دنیا");

این کتابخانه کار ایجاد فایل‌های xml ، تولید روابط بین‌ آنها و همچنین بسته بندی و zip کردن نهایی را به صورت خودکار انجام می‌دهد.

برای مطالعه بیشتر می‌توان به منابع زیر مراجعه نمود:

یک ویدیوی آموزشی رایگان از مایکروسافت
دریافت

سؤالات متداول در MSDN
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/bb491088.aspx
البته اگر پس از نصب SDK به پوشه doc آن مراجعه نمائید، این سؤال و جواب‌ها را در فایل راهنمای chm آن نیز می‌توان پیدا کرد.

مثال دیگری در مورد ایجاد یک گزارش از بانک اطلاعاتی و گرفتن خروجی docx از آن
http://openxmldeveloper.org/articles/GenerateWordTable.aspx
البته این مثال خیلی قدیمی است و قسمت‌های کار با پکیج را با SDK‌ ارائه شده می‌توان به صورت خودکار انجام داد. اما حداقل نحوه تولید جداول استاندارد OpenXML را می‌توان از آن ایده گرفت.

مثالی در مورد نحوه قرار دادن عکس در فایل docx تولیدی

همچنین مثال‌های بیشتری را در وبلاگ‌های مربوطه می‌توان یافت:
http://blogs.msdn.com/brian_jones/
http://blogs.msdn.com/ericwhite/default.aspx


مطالب
تعامل MATLAB (متلب) با دات نت - قسمت دوم
در قسمت قبل در مورد استفاده دات نت در متلب توضیح داده شد. در این قسمت به نحوه استفاده توابع متلب در دات نت بصورت ساده می‌پردازیم.
فرض کنید تیم برنامه‌نویس متلب و تیم برنامه‌نویس دات نت در تعامل با یکدیگر هستند. وظیفه تیم برنامه نویسی متلب به شرح زیر می‌باشد :

1- نوشتن توابع در متلب و تست کردن آنها جهت توسعه و ارائه مناسب به تیم مقابل
2- درست کردن کامپوننت دات نت در متلب با استفاده از محیط  Deployment Tool GUI  (با اجرای دستور deploytool در متلب)
3- استفاده از یک پکیج بسته‌بندی شده از فایل‌های قابل ارائه به تیم مقابل (اختیاری)
4- کپی پکیج در محل از قبل تعیین شده توسط دو تیم یا ارائه آن به تیم مقابل جهت استفاده

برای مثال M فایل (اصطلاح فایل‌ها در متلب همانند کلاس در دات نت) makesquare.m را که در مسیر
matlabroot\toolbox\dotnetbuilder\Examples\VS8\NET\MagicSquareExample\MagicSquareComp
است را در نظر بگیرید :  
function y = makesquare(x)
%MAKESQUARE Magic square of size x.
%   Y = MAKESQUARE(X) returns a magic square of size x.
%   This file is used as an example for the MATLAB 
%   Builder NE product.

%   Copyright 2001-2012 The MathWorks, Inc.

y = magic(x);
تابع majic یک ماتریس در ابعاد x در x درست می‌کند که درایه‌های آن اعداد صحیح از 1 تا X^2 بوده و مجموع سطر و ستون‌های آن با هم برابر است. X باید بزرگتر یا مساوی 3 باشد.
در صورتی که x  برابر 5 انتخاب شود خروجی متلب بصورت زیر خواهد بود :
17 24  1  8 15
23  5  7 14 16
 4  6 13 20 22
10 12 19 21  3
11 18 25  2  9
در قسمت تهیه یک کامپوننت دات نت اطلاعات زیر را در نظر بگیرید :
 
 makeSqr  
 Project Name 
 MLTestClass 
Class Name 
 makesquare.m  File to compile 
سپس برای درست کردن کامپوننت در محیط  Deployment Tool GUI برنامه متلب را اجرا کرده و در پنجره command دستور deploytool  را اجرا کنید تا پنجره زیر باز شود :

نام و مسیر پروژه را تعیین کنید سپس از منوی کشویی نوع پروژه، که دات نت اسمبلی باشد را انتخاب کنید. پنجره‌ای در به شکل زیر مشاهده خواهد شد : 

در تب build اگر قصد استفاده از اپلیکیشن COM را دارید و یا فایل‌هایی جهت تکمیل پروژه قصد پیوست دارید را در قسمت پایین Add files را انتخاب کنید. و اگر قصد استفاده از اپلیکیشن دات نت را دارید قسمت بالایی Add classes را انتخاب کنید و نام کلاس را وارد کنید.

سپس برای کلاس مورد نظر فایل‌های متلبی که قصد کامپایل کردن آنها را دارید از قسمت Add files پیوست کنید. در صورتیکه قصد اضافه کردن کلاس اضافی را داشتید مجددا مراحل را طی کنید. در انتها دکمه build را زده تا عملیات کامپایل آغاز شود. اما برای استفاده تیم برنامه‌نویسی دات نت احتیاج به کامپایلر متلب می‌باشد که این مهم در پکیجی که به این تیم ارائه خواهد شد مد نظر قرار خواهد گرفت.در قسمت تب Package گزینه Add MCR را انتخاب نمائید :

بعد از انتخاب، دو گزینه برای انتخاب وجود دارد که بطور خلاصه گزینه اول فایل‌های کامپایلر متلب در داخل پروژه جهت ارائه قرار می‌گیرد. همچنین این گزینه جهت استفاده در مواقع درون شبکه‌ای، مواردی که فضای دیسک و عملکرد و .... چندان اهمیت ندارد مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما گزینه دوم عکس قضیه بالا عمل می‌کند و برای تعداد یوزر بالا و شبکه‌ای و ... مورد استفاده می‌باشد.

در اینجا گزینه اول را انتخاب می‌کنیم. در صورتیکه فایل‌های دیگری جهت ضمیمه به پکیج احتیاج است به آن اضافه می‌کینم.

سپس کلید پکیج  را زده تا پکیج مورد نظر آماده شود. دقت داشته باشید که بعد از انتخاب کامپایلر متلب، حجم پکیج نزدیک به 400 مگابایت خواهد شد. پکیج مورد نظر بصورت یک فایل exe فشرده خواهد شد.
معمولا پکیج شامل فایل‌های زیر باید باشد :

 Documentation files   componentName.xml 
 Program Database File, which contains debugging information   componentName.pdb (if Debug optionis selected)
 Component assembly file   componentName.dll 
 MCR Installer (if not already installed on the target machine).   MCR Installer 

بعد از طی مراحل فوق نوبت به تیم برنامه‌نویسی دات نت می‌رسد. بعد از دریافت پکیج از تیم برنامه‌نویسی متلب در صورتیکه بر روی سیستم هدف کامپایلر متلب و یا خود متلب نصب نیست باید از داخل پکیج این کامپایلر نصب شود.
دقت داشته باشید که ورژن کامپایلر بر روی سیستم باید با ورژن پکیج دریافتی یکی باشد.
در VS یک پروژه کنسول ایجاد کنید و از فولدر پکیج پروژه دریافتی در زیرفولدر distrib فایل makeSqr.dll را به رفرنس برنامه VS اضافه کنید.
در ادامه از مسیر نصب کامپایلر فایل MWArray.dll را هم به رفرنس پروژه اضافه کنید. این فایل جهت تبادل داده اپلیکیشن با کامپایلر متلب مورد استفاده قرار می‌گیرد.

installation_folder\toolbox\dotnetbuilder\bin\architecture\framework_version
اسمبلی‌های زیر را به کلاس Program  برنامه اضافه کنید :
using System;
using MathWorks.MATLAB.NET.Arrays;
using MyComponentName;
سپس کدهای زیر را به کلاس فوق اضافه نمائید :
static void Main(string[] args)
        {
            MLTestClass obj = new MLTestClass();
            MWArray[] result = obj.makesquare(1, 5);

            MWNumericArray output = (MWNumericArray)result[0];
            Console.WriteLine(output);

        }
توضیحات کدهای فوق :
1- MWNumericArray یک اینترفیس جهت تعیین و نمایش نوع آرایه‌های عددی در متلب است.
2- MWArray یک کلاس abstract جهت دسترسی، فرمت‌دهی و مدیریت آرایه‌های متلب می‌باشد.
3- عدد 1 مشخص کننده تعداد خروجی تابع متلب و عدد 5 ورودی تابع می‌باشد.

خروجی برنامه همانند خروجی متلب بصورت زیر خواهد بود :

نکته:
ورژن فریمورک دات نت در هنگام کامپایل با ورژن Mwarray.dll باید یکی باشد.

نظرات مطالب
تعریف رنگ در iTextSharp
هدر مثال بالا یک جدول است (یک ستون دارد و سه ردیف). عکس هم در یک سلول آن (PdfPCell) قرار گرفته (اولین سلول که می‌شود ردیف یک). برای عدم نمایش حاشیه یا border ، مقدار آن را مساوی صفر قرار دهید (cell.Border = 0). برای اینکه کل سلول را پوشش ندهد خاصیت fit image را مانند مثالی که قبلا در این سایت زده شده، false کنید. برای اینکه در وسط قرار گیرد، cell.HorizontalAlignment = 1 را تنظیم کنید.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت ششم - مبانی Blazor - بخش 3 - چرخه‌های حیات کامپوننت‌ها
محاسبات این تغییرات جهت به روز رسانی UI در Blazor خودکار است و نیازی به دخالت برنامه نویس نیست و حتی می‌توان به بهبود این محاسبات هم کمک کرد: «بهبود کارآیی نمایش لیست‌ها در Blazor با استفاده از دایرکتیو key@»
مطالب
ایجاد Drop Down List های آبشاری توسط Kendo UI
پیشتر مطلبی را در مورد ایجاد Drop Down List‌های به هم پیوسته توسط jQuery Ajax در این سایت مطالعه کرده بودید. شبیه به همان مطلب را اینبار قصد داریم توسط Kendo UI پیاده سازی کنیم.


مدل‌های برنامه

در اینجا قصد داریم لیست گروه‌ها را به همراه محصولات مرتبط با آن‌ها، توسط دو drop down list نمایش دهیم:
public class Category
{
    public int CategoryId { set; get; }
    public string CategoryName { set; get; }
 
    [JsonIgnore]
    public IList<Product> Products { set; get; }
}


public class Product
{
    public int ProductId { set; get; }
    public string ProductName { set; get; }
}
از ویژگی JsonIgnore جهت عدم درج لیست محصولات، در خروجی JSON نهایی تولیدی گروه‌ها، استفاده شده‌است.


منبع داده JSON سمت سرور

پس از مشخص شدن مدل‌های برنامه، اکنون توسط دو اکشن متد، لیست گروه‌ها و همچنین لیست محصولات یک گروه خاص را با فرمت JSON بازگشت می‌دهیم:
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using KendoUI12.Models;
using Newtonsoft.Json;
 
namespace KendoUI12.Controllers
{
 
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); // shows the page.
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetCategories()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(CategoriesDataSource.Items),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetProducts(int categoryId)
        {
 
            var products = CategoriesDataSource.Items
                            .Where(category => category.CategoryId == categoryId)
                            .SelectMany(category => category.Products)
                            .ToList();
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(products),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
بار اولی که صفحه بارگذاری می‌شود، توسط یک درخواست Ajax ایی، لیست گروه‌ها دریافت خواهد شد. سپس با انتخاب یک گروه، اکشن متد GetProducts جهت بازگرداندن لیست محصولات آن گروه، فراخوانی می‌گردد.
در اینجا به عمد از JsonConvert.SerializeObject استفاده شده‌است تا ویژگی JsonIgnore کلاس گروه‌ها، توسط کتابخانه‌ی JSON.NET مورد استفاده قرار گیرد (ASP.NET MVC برخلاف ASP.NET Web API به صورت پیش فرض از JSON.NET استفاده نمی‌کند).


کدهای سمت کاربر برنامه

کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI را جهت تعریف دو drop down list به هم مرتبط و آبشاری، در ادامه ملاحظه می‌کنید:
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl k-header demo-section">
    <label for="categories">گروه‌ها: </label><input id="categories" style="width: 270px" />
    <label for="products">محصولات: </label><input id="products" disabled="disabled" style="width: 270px" />
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#categories").kendoDropDownList({
                optionLabel: "انتخاب گروه...",
                dataTextField: "CategoryName",
                dataValueField: "CategoryId",
                dataSource: {
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetCategories", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET'
                        }
                    }
                }
            });
 
            $("#products").kendoDropDownList({
                autoBind: false, // won’t try and read from the DataSource when it first loads
                cascadeFrom: "categories", // the id of the DropDown you want to cascade from
                optionLabel: "انتخاب محصول...",
                dataTextField: "ProductName",
                dataValueField: "ProductId",
                dataSource: {
                    // When the serverFiltering is disabled, then the combobox will not make any additional requests to the server.
                    serverFiltering: true, // the DataSource will send filter values to the server
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetProducts", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            data: function () {
                                return { categoryId: $("#categories").val() };
                            }
                        }
                    }
                }
            });
        });
    </script>
 
    <style scoped>
        .demo-section {
            width: 100%;
            height: 100px;
        }
    </style>
}
دراپ داون اول، به صورت متداولی تعریف شده‌است. ابتدا فیلدهای Text و Value هر ردیف آن مشخص و سپس منبع داده آن به اکشن متد GetCategories تنظیم گردیده‌است. به این ترتیب با اولین بار مشاهده‌ی صفحه، این دراپ داون پر خواهد شد.
سپس دراپ دوم که وابسته‌است به دراپ داون اول، با این نکات طراحی شده‌است:
الف) خاصیت autoBind آن به false تنظیم شده‌است. به این ترتیب این دراپ داون در اولین بار نمایش صفحه، به سرور جهت دریافت اطلاعات مراجعه نخواهد کرد.
ب) خاصیت cascadeFrom آن به id دراپ داون اول تنظیم شده‌است.
ج) در منبع داده‌ی آن دو تغییر مهم وجود دارند:
- خاصیت serverFiltering به true تنظیم شده‌است. این مورد سبب خواهد شد تا آیتم گروه انتخاب شده، به سرور ارسال شود.
- خاصیت data نیز تنظیم شده‌است. این مورد پارامتر categoryId اکشن متد GetProducts را تامین می‌کند و مقدار آن از مقدار انتخاب شده‌ی دراپ داون اول دریافت می‌گردد.

اگر برنامه را اجرا کنیم، برای بار اول لیست گروه‌ها دریافت خواهند شد:


سپس با انتخاب یک گروه، لیست محصولات مرتبط با آن در دراپ داون دوم ظاهر می‌گردند:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
آشنایی با FileTable در SQL Server 2012 بخش 2
ستون دیگر stream_id نام دارد که از نوع uniqueidentifier ROWGUIDCOL است. همان‌گونه که در یاد دارید، در FileStream نیز ناگزیر به تعریف چنین ستونی بودیم. بنابراین FileTable استثناء نیست و در این‌جا نیست چنین فیلدی توسط SQL Server تعریف می‌شود. اگر فایل‌ها و پوشه‌ها جابه‌جا نمی‌شدند می‌توانستید از هر دو ستون path_locator یا stream_id برای شناسایی یک رکورد از جدول بهره ببرید. ولی با جابه‌جایی یک فایل و یا به عبارت دیگر تغییر پدر آن در ساختار سلسله‌مراتبی، مقدار path_locator نیز تغییر می‌کند، پس ناگزیر به استفاده از این ستون برای ارجاع به یک ردیف در جدول هستیم.
هر ردیف از جدول نمایان‌گر یک فایل یا پوشه است، بنابراین به ستونی نیاز داریم که بتوانیم این موضوع را نشان دهیم. بر این پایه از ستون is_directory بهره می‌بریم که 1 بودن آن نشان‌دهنده‌ی این است که این ردیف از جدول به یک پوشه ارجاع دارد.
نام فایل یا پوشه در ستونی به نام name نگه‌داری می‌شود که رشته‌ای از نوع (nvarchar(255 است. افزون بر این ستون، ستون‌های دیگری نیز در این جدول وجود دارد که ویژگی‌های یک فایل مانند پنهان‏‌بودن، فقط‏‌خواندنی و ... توسط آن توسط آن به دست می‏آید. ستون پسین file_stream نام دارد که برای پوشه‌ها، محتوای آن Null است. علت آن این است که محتوای واقعی فایل در این ستون نگه‌داری می‌شود. در واقع یک (varbinary(max با ویژگی‌های fileStream است که محتوای باینری آن در سیستم فایل NTFS ذخیره می‌شود. مدیریت پشت صحنه‌ی این ستون برعهده‌ی SQL Server است.
افزون بر این 14 ستون، هر FileTable شامل سه ستون محاسباتی به شرح زیر است:

ستون parent_path_locator نتیجه‏‌ی فراخوانی تابع (GetAncestor(1 در ستون path_locator است که جهت به دست آوردن پوشه‏‌ی پدر یک فایل و پوشه استفاده می‏‌شود. ستون file_type که از مقدار رشته‏‌ای ستون name تجزیه شده است، پسوند فایل را برمی‏‌گرداند. و ستون cached_file_size اندازه‌ی بایت ذخیره‏‌شده ستون file_stream  را برمی‏‌گرداند. با این ساختار ثابت در اینجا، هر FileTable هر آن‏چه از File System نیاز دارید در یک پوشه‏ی اشتراکی به شما می‏‌دهد.

این یعنی نمایش بی‏‌واسطه FileTable به هر کاربر یا برنامه. به طوری که برای نمایش یا به‏‌روزرسانی جدول می‌توانید از روش استاندارد I/O مانند کشیدن و رهاکردن با Windows Explorer یا برنامه‏‌نویسی با  System.IO.FileStream  و API‌های ویندوز استفاده کنید. این‏‌چنین:

- ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل  -> افزودن یک ردیف به جدول

- افزودن یک ردیف به جدول -> ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل 

با کپی فایل‌ها در مسیر بالا، به صورت خودکار رکوردهای زیر در جدول PhotoTable در پایگاه‌داده‌ها افزوده می‌شود: 

به طور خلاصه پیش از این برای افزودن به FileStream دو راه کار پیش رو داشتید. یکی استفاده از T-SQL و دیگر sqlFileStream اکنون SQL Server 2012 راه کار سوم را پیشنهاد می‌کند. استفاده از File System در این روش FileStream  به طور خودکار پر می‌شود. 

پیش از ساخت یک FileTable بیان این نکته دارای اهمیت است که با کپی فایل‏‌ها و پوشه‏‌ها هیچ چیز جدیدی به NTFS افزوده نمی‌شود بلکه محتوای فایل به FileStream افزوده می‌شود و SQL Server با بررسی همزمان FileStream و FileTable نمایشی از ردیف‏‌های FileTable به صورت یک پوشه‏‌ی اشتراکی نشان می‌دهد. این نکته پاسخی به این پرسش خواهد بود که آیا با استفاده از FileTable حجم پایگاه‏‌داده‏‌ها دو برابر خواهد شد و در نتیجه دشواری‏‌ها و چالش‏‌های نگه‏داری و پشتیبانی را پیش رو خواهیم داشت!؟ که پاسخ "خیر" خواهد بود. 

ایجاد یک  FileTable

پیش از این در همین تارنما، روش فعال کردن FileStream در SQL Server  را آموزش دیده اید. اگر درست به خاطر داشته باشید، چیزی شبیه به دستورهای زیر بود:

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')

FileTable  به FileStream متکی است؛ بر این پایه پیش از ایجاد یک FileTable باید FileStream را روی پایگاه‌داده‌ها فعال کنیم. این کار با یک تعریف درست توسط بند FILEGROUP…CONTAINS FILESTREAM انجام می‌شود. 

برای ایجاد FileTable تنها کافی است که بند WITH FILESTREAM را به دستور CREATE DATABASE بیفزایید. (یا برای فعال‌کردن FileTable روی یک پایگاه‌داده‌ی ساخته شده بند SET FILESTREAM را در دستور ALTER DATABASE  بنویسید.) در این بند، از DIRECTORY_NAME برای نام‌گذاری یک پوشه برای پایگاه‌داده‌ها استفاده می‌کنیم. این پوشه در یک پوشه ریشه به نام SQL Server instance نمایش داده خواهد شد. بخش دوم بند NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL  است که دسترسی غیرتراکنشی را فعال می‌کند.  با این کار برای هر FileTable  در پایگاه داده یک زیرپوشه درون پوشه‌ای که به نام DIRECTORY_NAME  نام‌گذاری شده است؛ ساخته می‌شود. 

با توجه به آنچه گفته شد برای ایجاد یک پایگاه‌داده با امکان ساخت FileTable دستورهای زیر را اجرا کنید: 

CREATE DATABASE MyFileArchive
ON PRIMARY
(NAME = MyFileArchive_data,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'),
FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM
(NAME = PhotoFileLibrary_blobs,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles')
LOG ON
(NAME = PhotoFileLibrary_log,
FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')
WITH FILESTREAM
(DIRECTORY_NAME='FilesLibrary',
NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL)
اکنون برای ساخت یک FileTable درون این پایگاه‌داده‌ها از دستور زیر استفاده کنید:
USE MyFileArchive
GO
CREATE TABLE PhotoTable AS FileTable
GO
توجه داشته باشید که چون ستون‌های FileTable از پیش تعریف شده است؛ ایجاد آن فقط با نوشتن دستور امکان پذیر است و مانند یک Table عادی از محیط کاربری SQL Server نمی‌توان بهره برد. 
در Object Explorer از گره‏‌ی Tables، گره‏‌ی FileTables را باز کنید و روی جدولی که هم‌‏اکنون ساختیم راست‏‌کلیک کنید. با انتخاب گزینه‏‌ی Explore FileTable Directory پنجره‏‌ی زیر بازمی‏‌شود:

دنباله دارد ...

نظرات مطالب
AngularJS #2
سلام
بنده طبق فرمایشات شما به روش زیر عمل کردم ولی بهم کار نمیده و پارشال مورد نظر را به من نشان نمیده. میشه بگید مشکل از کجاست؟
public class PostController : Controller
    {
        ApplicationDbContext db;
        // GET: Post
        public ActionResult List()
        {
            using (db=new ApplicationDbContext())
            {
                var query = db.Posts.ToList();
                return PartialView("List",query);
            }
        }
    }

و کدهای ویو:
<div ng-app="postmodule">

    <div ng-controller="PostController">
        <ul>
            <li ng-repeat="item in ListOfItems">
                {{item.Title}}
                <hr />
                {{item.Text}}
            </li>
        </ul>
    </div>

</div>

و کدهایی که در فایل _Layout.cshtml نوشته ام:
    <div class="container body-content" >

        <script src="~/Scripts/angular.js"></script>
        <script src="~/Scripts/angular-route.js"></script>
        <script>
            var PostApp = angular.module('postmodule', []).config(['$routeProvider',
  function ($routeProvider) {
      $routeProvider.
          when('/list', {
              templateUrl: '/Post/List',
              controller: 'PostController'
          });
  }]);
            PostApp.controller('PostController', function ($scope, $http, postServices) {
                //...
                $scope.ListOfItems =
                              postServices.GetPosts()
                                  .success(function (data) {
                                      $scope.ListOfItems = data;
                                  });
                //...
            });
            PostApp.service('postServices', function ($http) {
                this.GetPosts = function () {
                    return $http.get('/Post/List');
                };
            });
        </script>

        <a href="#list">list post</a>
        <div ng-view=""></div>

        @RenderBody()
        <hr />
        <footer>
            <p>&copy; @DateTime.Now.Year - My ASP.NET Application</p>
        </footer>
    </div>