مطالب
استفاده از چند فرم در کنار هم در ASP.NET MVC

اجرای این نوع صفحات کار سختی نیست؛ با کمی جستجو در اینترنت مثلا در اینجا میتوانید چیزهای خوبی پیدا کنید. اما متاسفانه اکثر مثال‌ها چیزی شبیه قرار دادن پارشال "ورود اعضا" در کنار پارشال "ثبت نام" هستند. حتما متوجه شده‌اید که معمولا این دو صفحه پس از  PostBack به صفحه‌ای جدید هدایت میشوند و یا در بهترین حالت به کمک Ajax ، پس از انجام عملیات، پیامی به کاربر نمایش میدهیم.

در این مقاله سعی شده روشی برای ایجاد چند فرم در یک View توضیح داده شود با این شرط که: 

اولا : از Ajax یا هلپر ایجکسی استفاده نکنیم.

ثانیا : پس از post-back، عملیات Redirect را انجام ندهیم و صفحه جاری را حفظ کنیم؛ چه قرار باشد همه چیز درست انجام شده باشد و چه مشکلی پیش آمده باشد و پیام خطایی در کنار فیلد‌ها نمایش داده شود. 

 در این روش به این نکته توجه شده که هر مدل پس از Post-back حفظ شود و مستقل از دیگری رفتار کند. مثلا اگر یکی از فرم‌ها ناقص پر شد و دکمه‌ی ارسال آن فشرده شد، پس از Post-back، فقط و فقط اجزای همین فرم Validate شود و فرم دوم بدون تغییر باقی بماند. 

ویوی زیر را در نظر بگیرید. در layout، دو پارشال، به کمک اکشن‌متد فراخوانی شده‌اند:

ViewModelهای مرتبط با این دو بخش به شکل زیر هستند : 

ContactVM .cs  

public class ContactVM
    {
        [Display(Name = "نام")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public string Name { get; set; }

              [EmailAddress(ErrorMessage = "آدرس ایمیل صحیح نیست")]
        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "آدرس ایمیل")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public string EmailAddress { get; set; }

        [Display(Name = "متن پیام")]
        [Required(ErrorMessage = "حرفی برای گفتن ندارید؟")]
        public string Description { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        [Display(Name = "حاصل جمع")]
        public string Captcha { get; set; }
    }

SubscriberVM .cs

    public class SubscriberVM
    {   
        /*[RegularExpression("^[a-zA-Z0-9_\\.-]+@([a-zA-Z0-9-]+\\.)+[a-zA-Z]{2,6}$", ErrorMessage = "آدرس ایمیل صحیح نیست")]*/
          [EmailAddress(ErrorMessage = "آدرس ایمیل صحیح نیست")] /*.Net4.5*/
        [Display(Name = "ایمیل")]
        [Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
        public string Email { get; set; }

        [Display(Name = "وضعیت")]
        public bool IsActive { get; set; }    
    }

در Layout، دو اکشن متد صدا زده شده‌اند که وظیفه ارسال ویوهای هر کدام به Layout را به عهده دارند :

        <div class="row footerclass">
            <div class="col-md--6">
                @Html.Action("Subscribers", "Home")
            </div>
            <div class="col-md-6">
                @Html.Action("Contact", "Home")
            </div>

        </div>

اکشن متدهای این دو پارشال به شکل زیر هستند :

public ActionResult Contact()
        {
            return PartialView("_Contact", model);
        }

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]

        public ActionResult Contact(ContactVM model)
        {
              if (ModelState.IsValid)
                {
//Do Something                    
                }
            return PartialView("_Contact", model);
        }

        public ActionResult Subscribers()
        {
            return PartialView("_Subscribers");
        }

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Subscribers(SubscriberVM model)
        {
                if (ModelState.IsValid)
                {
//Do Something
                }
            }
            return PartialView("_Subscribers",model);
        }

و اما ویوهایی که قرار است نمایش داده شوند:

Contact.Cshtml

@model IrsaShop.Models.ViewModel.ContactVM


<span></span><span>تماس با ما</span>
<hr />

@using (Html.BeginForm())
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    @Html.ValidationSummary(true)
    <div>
        @Html.TextBoxFor(m => m.Name, new { @class = "form-control", @id = "name", @name = "name", placeholder = "نام" })
        @Html.ValidationMessageFor(m => m.Name)
    </div>
    <div>
        @Html.TextBoxFor(m => m.EmailAddress, new { @class = "form-control", @id = "email", @name = "email", placeholder = "ایمیل", @style = "direction: ltr" })
        @Html.ValidationMessageFor(m => m.EmailAddress)
    </div>
    <div>
        @Html.TextAreaFor(model => model.Description, new { @class = "form-control", @id = "message", @name = "message", placeholder = "پیام", @style = "max-width: 100%;height: 90px;" })
    </div>
    <div>
        <input type="button" value="" id="refresh" />
        <img alt="Captcha" id="imgcpatcha" src="@Url.Action("CaptchaImage","Captcha")" />
    </div>
    <div>
        @Html.TextBoxFor(model => model.Captcha, new { @class = "form-control", placeholder = "حاصل جمع؟" })
        @Html.ValidationMessageFor(model => model.Captcha)

    </div>
    <div>
        <input type="submit" value="ارسال" name="submitValue" />
    </div>
}

_Subscriber.Csh tml 

@model IrsaShop.Models.SubscriberVM

<span></span><span>خبرنامه</span>
<hr/>

@using (Html.BeginForm())
{
@Html.AntiForgeryToken()
    @Html.ValidationSummary(true)
    <div>

        <div>
            @Html.TextBoxFor(m => m.Email, new { @class = "form-control right-buffer top-buffer pull-right", @id = "email", @name = "email", placeholder = "ایمیل", @style = "direction: ltr;width: 50%", @required = "required" })
       @*     <button type="submit" name="submitValue">ثبت ایمیل</button>*@
            <input type="submit" value="ثبت ایمیل" name="submitValue" />
        </div>
        
    </div>
   @Html.ValidationMessageFor(m => m.Email,"",new { @class = "right-buffer pull-right"})
   
}

نکته اول : هیچ نوع ورودی برای Html.BeginForm در نظر گرفته نشده است. اگر اکشن متدی را برای صدا زدن در این بخش در نظر بگیرید، هنگام Postback به مشکل برخورد خواهید کرد؛ چون آدرس آن اکشن متد به شکل صریح در آدرس مرورگر فراخوانی میشود و پارشال ما پس از Post-back به تنهایی و بدون Layout نمایش داده خواهد شد. اسم بردن از اکشن متد وقتی کارساز است که آن اکشن متد قرار باشد یک Redirect انجام دهد ولی هدف ما این است که صفحه را از دست ندهیم و پیام‌های خطای ModelState را در همان صفحه قبل و پس از Post-back ببینیم و همچنین پس از انجام عملیات (مثلا ارسال پیام) همین صفحه نمایش داده شود. 

نکته دوم : نکته اول یک مشکل دارد! اگر به شکل صریح اکشن متد مربوط به Post-back مشخص نشود، بطور اتوماتیک تمامی اکشن متدهایی که ویژگی [HttpPost] دارند اجرا خواهند شد. این یعنی هر دو اکشن متد Contact و Subscriber اجرا می‌شوند و بنابر آنچه در اکشن متدها نوشته‌ایم هر دو ModelState بررسی می‌شود که این هدف ما نیست. مثلا فرم سمت چپ را تکمیل کرده ایم و دکمه "ثبت ایمیل" را فشار داده‌ایم و صفحه Postback می‌شود و با اینکه ایمیل در بانک ثبت شده اما فرم سمت راستی با خطا ظاهر میشود که چرا فیلدها خالی هستند!؟ 

برای حل این مشکل کافیست خاصیت name مربوط به دکمه‌ها را به شکل یک ورودی برای اکشن متدها بفرستیم و بر اساس وضعیت آن تنها state مدل مورد نظر خودمان را بررسی کنیم. پس اصلاح زیر را برای اکشن متدهای دارای ویژگی [HttpPost] انجام میدهیم.

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]

        public ActionResult Contact(ContactVM model, , string submitValue)
        {
   if (submitValue == "ارسال") 
                {
                 if (ModelState.IsValid)
                {
//Do Something                    
                }
}   else
                {
                         ModelState.Clear();
                }        
            return PartialView("_Subscribers", model);
        }

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult Subscribers(SubscriberVM model, string submitValue)
        {
             if (submitValue == "ثبت ایمیل") 
            {
if (ModelState.IsValid)
                {
//Do Something
                }
}
            else
            {
                ModelState.Clear();
            }
            return PartialView("_Subscribers");
        }

نکته سوم : در این روش سعی کنید از ViewModel  استفاده کنید و سعی کنید ویو مدل‌ها پراپرتی‌های با نام یکسان نداشته باشند. مثلا پراپرتی Email  در ویو مدل‌ها نام‌های متفاوتی داشته باشند (مثل EmailAddress  ، Email  ، ContactMail  و ...). با اینکار در زمان Postback  احتمال اینکه فیلدهای مشترک اتوماتیک پر شده به ما نمایش داده باشند صفر خواهد شد.

نکته چهارم : حواستان باشد پس از انجام عملیات مرتبط با هر فرم در اکشن متد مربوط به آن (مثلا ارسال ایمیل، ثبت در بانک یا ...) در صورتی که عملیات با موفقیت انجام شد حتما ModelState  را clear کنید. با اینکار پس از Post-back  فیلدهای پارشال‌ها خالی میشوند.

نکته پنجم : میتوانید به سادگی مدیریت خطا را به کمک جی کوئری انجام دهید؛ مثلا فرض کنید میخواهیم اگر ایمیل کاربر برای دریافت خبرنامه با موفقیت ثبت شد، پیامی مبنی بر موفقیت برای وی بفرستیم؛ اکشن متد HttPost مربوط به  Subscriber  را به شکل زیر تکمیل میکنیم : 

[HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Subscribers(SubscriberVM model, string submitValue)
        {
            if (submitValue == "ثبت ایمیل")
            {                
                if (ModelState.IsValid)
                {
                    Subscriber mail = new Subscriber() { Email = model.EmailSubscriber, IsActive = true };
                    context.Subscribers.Add(mail);
                    context.SaveChanges();
                    ViewBag.info = "ایمیل شما با موفقیت ثبت شد.";
                    ViewBag.color = "alert-success";
                    ModelState.Clear();
                }
            }
            else
            {
                ModelState.Clear();
            }
            
            return PartialView("_Subscribers ");
        }

در انتهای پارشال _Subscriber هم چند خط کد زیر را مینویسیم :

@if (!String.IsNullOrEmpty(ViewBag.info))
{
    <div id="info" style="position: fixed; bottom: 0; right: 0; margin-right: 1%;">

        <div class="alert @ViewBag.color alert-dismissable">
            <button type="button" class="close" data-dismiss="alert" aria-hidden="true">&times;</button>
            <strong> @ViewBag.info</strong>
        </div>

    </div>
    <script>
        $(function () {
            $("#info").fadeOut(15000);
        });
    </script>
}


نتیجه این خواهد بود که پس از PostBack در صورت موفقیت تصویر زیر را خواهیم دید و 15 ثانیه المان سبزرنگ بوت استرپِ زیر نمایش داده خواهد شد.

این روش نوعی مدیریت میان اکشن متدهای دارای ویژگی HttpPost است و همانطور که گفتیم به علت اینکه پس از Post-Back نیاز به ساختار به هم نخورده‌ی صفحه‌ی قبلی داریم، نمیتوانستیم به شکل صریح، اکشن متد برای Html.BeginForm تعریف کنیم تا این دردسر‌ها را نداشته باشیم.

حین نوشتن این مقاله به علت وجود if ‌های تو در تو، امیدوار بودم که روش‌های بهتری برای اینکار موجود باشند و هنوز هم امیدوارم نظرات شما چنین چیزی را نشان دهد. 

بازخوردهای پروژه‌ها
ایراد در نمایش جزییات نمایش مطالب و TreeView Extension
زمانی که روی جزییات نمایش  مطلبی کلیک میکنیم خطای Helper مربوط به  TreeView  رو میگیره بعد از بررسی متوجه شدم کد TreeView ربطی به پروژه نداره و اصلا داخل پوشه  Helper  تعریف نشده.

خطای دریافتی بعد از زدن روی دکمه مشاهده
( به ازای کامنت هر مطلب  از TreeView  استفاده شده، خطا میدهد)


HttpCompileException: d:\IrisCms-master\Iris.Web\Views\Comment\_PostComments.cshtml(7): error CS1061: 'System.Web.Mvc.HtmlHelper<System.Collections.Generic.IEnumerable<Iris.DomainClasses.Entities.Comment>>' does not contain a definition for 'TreeView' and no extension method 'TreeView' accepting a first argument of type 'System.Web.Mvc.HtmlHelper<System.Collections.Generic.IEnumerable<Iris.DomainClasses.Entities.Comment>>' could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?) 


کد TreeView
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;
using Iris.Servicelayer.Interfaces;

namespace Iris.Web.Controllers
{
    public partial class TreeViewController : Controller
    {
        private readonly IPageService _pageService;

        public TreeViewController(IPageService pageService)
        {
            _pageService = pageService;
        }

        public virtual ActionResult Index()
        {
            List<TreeViewLocation> locations = GetLocations();

            return View(_pageService.GetNavBarData(x => x.Body.Equals("dsad")));
        }

        public static List<TreeViewLocation> GetLocations()
        {
            var locations = new List<TreeViewLocation>
            {
                new TreeViewLocation
                {
                    Name = "United States",
                    ChildLocations =
                    {
                        new TreeViewLocation
                        {
                            Name = "Chicago",
                            ChildLocations =
                            {
                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 1"},
                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 2"},
                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                            }
                        },
                        new TreeViewLocation
                        {
                            Name = "Dallas",
                            ChildLocations =
                            {
                                new TreeViewLocation
                                {
                                    Name = "Rack 1",
                                    ChildLocations =
                                    {
                                        new TreeViewLocation
                                        {
                                            Name = "Rack 1",
                                            ChildLocations =
                                            {
                                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 1"},
                                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 2"},
                                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                                            }
                                        },
                                        new TreeViewLocation {Name = "Rack 2"},
                                        new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                                        new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                                    }
                                },
                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 2"},
                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                                new TreeViewLocation {Name = "Rack 3"},
                            }
                        },
                        new TreeViewLocation {Name = "Dallas"},
                        new TreeViewLocation {Name = "Dallas"},
                        new TreeViewLocation {Name = "Dallas"},
                        new TreeViewLocation {Name = "Dallas"},
                        new TreeViewLocation {Name = "Dallas"},
                        new TreeViewLocation {Name = "Dallas"},
                    }
                },
                new TreeViewLocation
                {
                    Name = "Canada",
                    ChildLocations =
                    {
                        new TreeViewLocation {Name = "Ontario"},
                        new TreeViewLocation {Name = "Windsor"}
                    }
                }
            };
            return locations;
        }
    }

    public class TreeViewLocation
    {
        public TreeViewLocation()
        {
            ChildLocations = new HashSet<TreeViewLocation>();
        }

        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public ICollection<TreeViewLocation> ChildLocations { get; set; }
    }
}

مطالب
رشته‌ها در ES 6

در بیشتر زبان‌های برنامه‌نویسی قابلیتی تحت عنوان String Interpolation وجود دارد. منظور، فرآیند جایگزین کردن مقادیر، با یکسری placeholder درون یک رشته است. در نسخه‌های قبلی جاوا اسکریپت محدودیت‌هایی در استفاده از رشته‌ها وجود داشت و امکان انجام این کار به صورت توکار مهیا نبود. یعنی برای پیاده‌سازی این قابلیت می‌توانستیم با تغییر prototype شیء String و یا روش‌های دیگری این‌حالت را پیاده‌سازی کنیم (+):

// First, checks if it isn't implemented yet.
if (!String.prototype.format) {
  String.prototype.format = function() {
    var args = arguments;
    return this.replace(/{(\d+)}/g, function(match, number) { 
      return typeof args[number] != 'undefined'
        ? args[number]
        : match
      ;
    });
  };
}
"Hello, {0}, I'm a simple {1}, Today is: {2}".format("World", "String", new Date());

// Output

"Hello, World, I'm a simple String, Today is: Tue Dec 29 2015 10:21:10 GMT+0330 (Iran Standard Time)"

اما در ES 6 با کمک قابلیتی تحت عنوان template string این محدودیت‌ها به طور قابل ملاحظه‌ایی کاهش پیدا کرده است. در واقع یک template string، یک رشته‌ی جاوا اسکریپتی است که به جای (" ") و یا (' ') درون دو کاراکتر (` `) یا به اصطلاح back-tick character محصور خواهد شد. این ویژگی در سناریوهای مختلفی کاریرد دارد. از این ویژگی می‌توانیم جهت الحاق رشته‌ها استفاده کنیم. به عنوان مثال می‌توانیم کد زیر را:

let category = "music";
let id = 2112;

let url = "http://apiserver/" + category + "/" + id;

با کمک template string به اینصورت بازنویسی کنیم:

let category = "music";
let id = 2112;

let url = `http://apiserver/${category}/${id}`;

و یا می‌توانیم مثال ابتدای مطلب را به اینصورت بازنویسی کنیم:

console.log(`Hello, ${"World"}, I'm a simple ${"String"}, Today is: ${new Date()}`);

همانطور که عنوان شد برای استفاده از این قابلیت باید رشته‌ی موردنظر را درون دو کاراکتر (` `) قرار دهیم. سپس درون این کاراکترها می‌توانیم literal text و همچنین یکسری placeholder جهت جایگزین کردن با مقادیر و عبارات موردنظر داشته باشیم. این placeholder‌ها نیز با استفاده از سینتکس { }$ قابل تعریف هستند.  لازم به ذکر است که عبارت موردنظرمان را باید درون دو علامت { } بنویسیم. مقادیر درون این دو علامت می‌توانند هر عبارت معتبر جاوا اسکریپتی باشند: 

let a = 5;
let b = 10;
console.log(`Fifteen is ${a + b} and\nnot ${2 * a + b}.`);
// "Fifteen is 15 and
// not 20."

در کد فوق متغیرهای a و b درون placeholder‌های مربوطه جایگزین خواهند شد. همانطور که مشاهده می‌کنید، این سینتکس نسبت به سینتکس + که برای الحاق رشته‌ها قبلاً مورد استفاده قرار می‌گرفت خیلی بهتر و خواناتر است.

به صورت خلاصه:

  • کد درون placeholder می‌تواند هر عبارت جاوا اسکریپتی باشد.
  • اگر مقدار درون placeholder یک رشته نباشد٬ توسط متد toString به رشته تبدیل خواهد شد.
  • اگر بخواهید درون template string از یک کاراکتر backtick استفاده کنید٬ می‌توانید به این صورت عمل کنید: 
`\``

// یا

"`"
در واقع می‌توانید توسط یک بک‌اسلش ار کارکترهای back tick و $ صرفنظر کنید.

  Multiline Strings 

console.log(`string text line 1
string text line 2`);
// "string text line 1
// string text line 2"

همانطور که مشاهده می‌کنید، template string از متن‌های چندخطی نیز به خوبی پشتیبانی می‌کند. به عنوان مثال اگر رشته‌ی فوق را درون گیومه می‌نوشتیم می‌بایستی از سینتکس + برای الحاق دو خط فوق استفاده می‌کردیم:

console.log("string text line 1\n"+
"string text line 2");
// "string text line 1
// string text line 2"

محدودیت‌های template strings
  • به صورت خودکار کارکترهای خاص را برای شما escape نمی‌کند (جهت جلوگیری از آسیب‌پذیری‌های XSS).
  • به صورت کامل از کتابخانه‌هایی جهت اعمال internationalization پشتیبانی نمی‌کند.
  • جایگزینی برای کتابخانه‌هایی مانند  Mustache و  Nunjucks نیست.
ES 6 قابلیت دیگری تحت عنوان tagged templates جهت رفع محدودیت‌های فوق در اختیارمان قرار می‌دهد. سینتکس آن نیز خیلی ساده است. کافی است قبل از کارکتر back-tick یک tag نوشته شود. قبل از توضیح این قابلیت مثال زیر را در نظر بگیرید:
var x = 1;
var y = 3;
var result = upper `${x} + ${y} is ${x+y}`;

console.log(result);

// Output
// 1 + 3 IS 4
همانطور که مشاهده می‌کنید متغیرهای x و y و همچنین مجموع آنها را درون رشته‌ی فوق قرار داده‌ایم. اما نکته‌ایی که در اینجا وجود دارد این است که مقدار خروجی دقیقاً معادل template نیست؛ زیرا در خروجی، is به صورت حروف بزرگ نمایش داده شده است. دلیل آن نیز این است که قبل از شروع کاراکتر back-tick، از یک تگ با نام upper استفاده کرده‌ایم. در واقع یک تگ چیزی بیشتر از یک تابع نیست که در ادامه پیاده‌سازی آن را مشاهده خواهید کرد:
let upper = function(strings, ...values){
  let result = "";
  for(var i = 0; i < strings.length; i++){
    result += strings[i];
    if(i < values.length){
      result += values[i];
    }
  }
  return result.toUpperCase();
};
تابع فوق دو پارامتر را از ورودی دریافت خواهد کرد: به اولین پارامتر parsed template string گفته می‌شود و مقدار آن متن parse شده درون کاراکتر‌های back-tick است. به پارامتر دوم نیز rest parameter گفته می‌شود که در واقع یک آرایه از مقادیر placeholder هایمان است. در نتیجه مقادیر این دو پارامتر به صورت زیر خواهد بود:
strings = ["", " + ", " is ", ""];
values  = [1, 3, 4];
درون تابع با مقادیر فوق می‌توانیم کارهای مختلفی را انجام دهیم. به عنوان مثال در اینجا ایجاد همان رشته؛ اما اینبار به صورت upper case.
در نتیجه با استفاده از این قابلیت می‌توانیم تگ‌های سفارشی زیادی را ایجاد کنیم. به عنوان مثال می‌توانیم تگی را ایجاد کنیم که تمپلیتی را دریافت کرده و آن را به HTML encoded تبدیل کند و در این‌حالت به ما در جلوگیری از حملات XSS و همچنین رفع محدویت‌هایی که در template strings داشتیم کمک خواهد کرد.

یک مثال عملی
می‌خواهیم یک tag template ایجاد کنیم که به انتهای اعداد درون یک تملپت، مقدار "تومان" را اضافه کرده و خود عدد را نیز به صورت سه رقم سه رقم جدا کند. می‌خواهیم رشته‌ی زیر همراه با مقادیر آن:
var name = "سیروان عفیفی";
var price = 150000;
var text = withToman `${name} با تشکر از خرید شما, مبلغ قابل پرداخت: ${price}`;
alert(text);
در خروجی اینچنین نمایش داده شود:

کدهای تگ withToman نیز به اینصورت میباشد:
function withToman(strings, ...values) {
  return strings.reduce( function (s, v, idx) {
    if(idx > 0) {
      if(typeof values[idx - 1] == "number") {
        s += `${values[idx - 1].toString().replace(/\B(?=(\d{3})+(?!\d))/g, ",")} تومان`
      }
      else {
        s += values[idx -1];
      }
    }
    return s + v;
  }, "");
}
همچنین در حالت پیشرفته‌تری می‌توان از این قابلیت جهت ایجاد یک DSL یا (Domain Specific Languages) ایده گرفت.
مطالب
React 16x - قسمت 23 - ارتباط با سرور - بخش 2 - شروع به کار با Axios
پس از نصب Axios در قسمت قبل، جزئیات کار با آن‌را در این بخش مرور می‌کنیم.


دریافت اطلاعات از سرور، توسط Axios

- ابتدا به پوشه‌ی sample-22-backend ای که در قسمت قبل ایجاد کردیم، مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید، تا endpointهای REST Api آن، قابل دسترسی شوند. برای مثال باید بتوان به مسیر https://localhost:5001/api/posts در مرورگر دسترسی یافت (و یا همانطور که عنوان شد، از آدرس https://jsonplaceholder.typicode.com/posts نیز می‌توانید استفاده کنید؛ چون ساختار یکسانی دارند).

-سپس در برنامه‌ی React ای که در قسمت قبل ایجاد کردیم، فایل app.js آن‌را گشوده و ابتدا کتابخانه‌ی Axios را import می‌کنیم:
import axios from "axios";
در قسمت 9 که Lifecycle hooks را در آن بررسی کردیم، عنوان شد که در اولین بار نمایش یک کامپوننت، بهترین مکان دریافت اطلاعات از سرور و سپس به روز رسانی UI، متد componentDidMount است. به همین جهت میانبر cdm را در VSCode نوشته و دکمه‌ی tab را فشار می‌دهیم تا به صورت خودکار این متد را ایجاد کند. در ادامه این متد را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
  componentDidMount() {
    const promise = axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    console.log(promise);
  }
متد axios.get، کار دریافت اطلاعات از سرور را انجام می‌دهد و اولین آرگومان آن، URL مدنظر است. این متد، یک Promise را بازگشت می‌دهد. یک Promise، شیءای است که نتیجه‌ی یک عملیات async را نگهداری می‌کند و یک عملیات async، عملیاتی است که قرار است در آینده تکمیل شود. زمانیکه یک HTTP GET را ارسال می‌کنیم، وقفه‌ای تا زمان بازگشت اطلاعات از سرور وجود خواهد داشت و این عملیات، آنی نیست. بنابراین حالت آغازین یک Promise، در وضعیت pending قرار می‌گیرد. پس از پایان عملیات async، این وضعیت به یکی از حالات resolved (در حالت موفقیت آمیز بودن عملیات) و یا rejected (در حالت شکست عملیات) تغییر پیدا می‌کند.



تنظیمات CORS مخصوص React در برنامه‌های ASP.NET Core 3x

همانطور که مشاهده می‌کنید، پس از ذخیره سازی تغییرات، با اجرای برنامه، این Promise در حالت pending قرار گرفته و همچنین پس از پایان آن، حاوی نتیجه‌ی عملیات نیز می‌باشد که در اینجا rejected است. علت شکست عملیات را در سطر بعدی آن ملاحظه می‌کنید که عنوان کرده‌است «CORS policy» مناسبی در سمت سرور، برای این درخواست وجود ندارد؛ چرا؟ چون برنامه‌ی React ما در مسیر http://localhost:3000/ اجرا می‌شود و برنامه‌ی Web API در مسیر دیگری https://localhost:5001/ که شماره‌ی پورت این‌دو یکی نیست. به همین جهت عنوان می‌کند که نیاز است در سمت سرور، هدرهای خاصی برای پردازش این نوع درخواست‌های با Origin متفاوت وجود داشته باشد، تا مرورگر اجازه‌ی دسترسی به آن‌را بدهد. برای رفع این مشکل، برنامه‌ی sample-22-backend را گشوده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
ابتدا تنظیمات AddCors را با تعریف یک CORS policy جدید مخصوص آدرس http://localhost:3000، به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه اضافه می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddCors(options =>
    {
       options.AddPolicy("ReactCorsPolicy",
          builder => builder
            .AllowAnyMethod()
            .AllowAnyHeader()
            .WithOrigins("http://localhost:3000")
            .AllowCredentials()
            .Build());
    });
    services.AddSingleton<IPostsDataSource, PostsDataSource>();
    services.AddControllers();
}
سپس میان‌افزار آن‌را با فراخوانی UseCors که باید بین UseRouting و UseEndpoints تعریف شود، فعال می‌کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
      app.UseDeveloperExceptionPage();
    }

    app.UseHttpsRedirection();

    app.UseRouting();

    //app.UseAuthentication();
    //app.UseAuthorization();

    app.UseCors("ReactCorsPolicy");

    app.UseAuthorization();

    app.UseEndpoints(endpoints =>
    {
       endpoints.MapControllers();
    });
}
اکنون اگر صفحه‌ی برنامه‌ی React را ریفرش کنیم، به نتیجه‌ی زیر خواهیم رسید:


اینبار Promise بازگشت داده شده، در حالت resolved قرار گرفته‌است که به معنای موفقیت آمیز بودن عملیات async است. وجود [[PromiseStatus]] به معنای یک internal property است که توسط dot notation قابل دسترسی نیست. در اینجا [[PromiseValue]] نیز یک internal property غیرقابل دسترسی است که نتیجه‌ی عملیات (response دریافتی از سرور) در آن قرار می‌گیرد. برای مثال در data آن، آرایه‌ی مطالب دریافتی از سرور، قابل مشاهده‌است و یا status=200 به معنای موفقیت آمیز بودن پردازش درخواست، از سمت سرور است.

البته زمانیکه درخواست افزودن رکورد جدیدی را به سمت سرور ارسال می‌کنیم، می‌توان دو درخواست را در برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر، مشاهده کرد:


در اولین درخواست، Request Method: OPTIONS را داریم که دقیقا مرتبط است با بررسی CORS توسط مرورگر.


دریافت اطلاعات شیء response از یک Promise و نمایش آن

همانطور که عنوان شد، [[PromiseValue]] نیز یک internal property غیرقابل دسترسی است. بنابراین اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان به اطلاعات آن دسترسی یافت؟
این شیء Promise، دارای متدی است به نام then است که نتیجه‌ی عملیات async را بازگشت می‌دهد. البته این روش قدیمی کار کردن با Promiseها است و ما از آن در اینجا استفاده نخواهیم کرد. در جاوا اسکریپت مدرن، می‌توان از واژه‌ی کلیدی await برای دسترسی به شیء response دریافتی از سرور، استفاده کرد:
  async componentDidMount() {
    const promise = axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    console.log(promise);
    const response = await promise;
    console.log(response);
  }
هر جائیکه از واژه‌ی کلیدی await استفاده می‌شود، متد جاری را باید با واژه‌ی کلیدی async نیز مزین کرد. پس از این تغییرات، اکنون شیء response، حاوی اطلاعات اصلی و واقعی دریافتی از سرور است؛ برای مثال خاصیت data آن، حاوی آرایه‌ی مطالب می‌باشد:



البته قطعه کد نوشته شده، صرفا جهت توضیح مراحل مختلف عملیات، به این صورت چند مرحله‌ای نوشته شد، وگرنه می‌توان واژه‌ی کلیدی await را پیش از فراخوانی متدهای Axios نیز قرار داد:
  async componentDidMount() {
    const response = await axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    console.log(response);
  }
با توجه به اینکه اطلاعات اصلی شیء response، در خاصیت data آن قرار دارد، می‌توان با استفاده از Object Destructuring، خاصیت data آن‌را دریافت و سپس تغییر نام داد:
class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  async componentDidMount() {
    const { data: posts } = await axios.get("https://localhost:5001/api/posts");
    this.setState({ posts }); // = { posts: posts }
  }
پس از مشخص شدن آرایه‌ی posts دریافتی از سرور، اکنون می‌توان با فراخوانی متد setState و به روز رسانی خاصیت posts آن، سبب رندر مجدد این کامپوننت و در نتیجه نمایش اطلاعات نهایی شد:



ایجاد یک مطلب جدید توسط Axios

در برنامه‌ی React ای ایجاد شده، یک دکمه‌ی Add نیز برای افزودن مطلبی جدید درنظر گرفته شده‌است. در یک برنامه‌ی واقعی‌تر، معمولا فرمی وجود دارد و نتیجه‌ی آن در حین submit، به سمت سرور ارسال می‌شود. در اینجا این سناریو را شبیه سازی خواهیم کرد:
const apiEndpoint = "https://localhost:5001/api/posts";

class App extends Component {
  state = {
    posts: []
  };

  async componentDidMount() {
    const { data: posts } = await axios.get(apiEndpoint);
    this.setState({ posts });
  }

  handleAdd = async () => {
    const newPost = {
      title: "new Title ...",
      body: "new Body  ...",
      userId: 1
    };
    const { data: post } = await axios.post(apiEndpoint, newPost);
    console.log(post);

    const posts = [post, ...this.state.posts];
    this.setState({ posts });
  };
توضیحات:
- چون قرار است از آدرس https://localhost:5001/api/posts در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کنیم، فعلا آن‌را به صورت یک ثابت تعریف کرده و در متدهای get و post استفاده کردیم.
- در متد منتسب به خاصیت handleAdd، یک شیء جدید post را با ساختاری مشابه آن ایجاد کرده‌ایم. این شیء جدید، دارای Id نیست؛ چون قرار است از سمت سرور پس از ثبت در بانک اطلاعاتی دریافت شود.
- سپس این شیء جدید را توسط متد post کتابخانه‌ی Axios، به سمت سرور ارسال کرده‌ایم. این متد نیز یک Promise را باز می‌گرداند. به همین جهت از واژه‌ی کلیدی await برای دریافت نتیجه‌ی واقعی آن استفاده شده‌است. همچنین هر زمانیکه await داریم، نیاز به ذکر واژه‌ی کلیدی async نیز هست. اینبار این واژه باید پیش از قسمت تعریف پارامتر متد قرار گیرد و نه پیش از نام handleAdd؛ چون handleAdd در واقع یک خاصیت است که متدی به آن انتساب داده شده‌است.
- نتیجه‌ی دریافتی از متد axios.post را اینبار به post، بجای posts تغییر نام داده‌ایم و همانطور که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، خاصیت id آن در سمت سرور مقدار دهی شده‌است:


- در آخر برای افزودن این رکورد، به مجموعه‌ی رکوردهای موجود، از روش spread operator استفاده کرده‌ایم تا ابتدا شیء post دریافتی از سمت سرور درج شود و سپس مابقی اعضای آرایه‌ی posts موجود در state، در این آرایه گسترده شده و یک آرایه‌ی جدید را تشکیل دهند. سپس این آرایه‌ی جدید را جهت به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، به روز رسانی UI، به متد setState ارسال کرده‌ایم، که نتیجه‌ی آن درج این رکورد جدید، در ابتدای لیست است:


 
به روز رسانی اطلاعات در سمت سرور

در اینجا پیاده سازی متد put را مشاهده می‌کنید:
  handleUpdate = async post => {
    post.title = "Updated";
    const { data: updatedPost } = await axios.put(
      `${apiEndpoint}/${post.id}`,
      post
    );
    console.log(updatedPost);

    const posts = [...this.state.posts];
    const index = posts.indexOf(post);
    posts[index] = { ...post };
    this.setState({ posts });
  };
- با کلیک بر روی دکمه‌ی update هر ردیف نمایش داده شده، شیء post آن ردیف را در اینجا دریافت و سپس برای مثال خاصیت title آن‌را به مقداری جدید به روز رسانی می‌کنیم.
- اکنون امضای متد axios.put هرچند مانند متد post است، اما متد Update تعریف شده‌ی در سمت API سرور، یک چنین مسیری را نیاز دارد api/Posts/{id}. به همین جهت ذکر id مطلب، در URL نهایی نیز ضروری است.
- در اینجا نیز از واژه‌های await و async برای دریافت نتیجه‌ی واقعی عملیات put و همچنین عملیات گذاری این متد به صورت async، استفاده شده‌است.
- در آخر، ابتدا آرایه‌ی posts موجود در state را clone می‌کنیم. چون می‌خواهیم در آن، در ایندکسی که شیء post جاری قرار دارد، مقدار به روز رسانی شده‌ی آن‌را قرار دهیم. سپس این آرایه‌ی جدید را جهت به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، به روز رسانی UI، به متد setState ارسال کرده‌ایم:



حذف اطلاعات در سمت سرور

برای حذف اطلاعات در سمت سرور، نیاز است یک HTTP Delete را به آن ارسال کنیم که اینکار را می‌توان توسط متد axios.delete انجام داد. URL ای را که دریافت می‌کند، شبیه به URL ای است که برای حالت put ایجاد کردیم:
  handleDelete = async post => {
    await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);

    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts });
  };
پس از به روز رسانی وضعیت سرور، در چند سطر بعدی، کار فیلتر سمت کلاینت مطالبی را انجام می‌دهیم که id مطلب حذف شده، در آن‌ها نباشد. سپس state را جهت به روز رسانی UI، با این آرایه‌ی جدید posts، به روز رسانی می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-backend-part-02.zip و sample-22-frontend-part-02.zip
مطالب
ایجاد سرویس چندلایه‎ی WCF با Entity Framework در قالب پروژه - 4
برای ادامه‌‏ی کار به لایه‎ی Interface بازمی‏‌گردیم. کلیه‌ی متدهایی که به آن نیاز داریم، نخست در این لایه تعریف می‌شود. در این‏جا نیز از قراردادهایی برای تعریف کلاس و روال‎های آن بهره می‎بریم که در ادامه به آن می‎پردازیم. پیش از آن باید بررسی کنیم، برای استفاده از این دو موجودیت، به چه متدهایی نیاز داریم. من گمان می‎کنم موارد زیر برای کار ما کافی باشد:
1- نمایش کلیه‌ی رکوردهای جدول خبر
2- انتخاب رکوردی از جدول خبر با پارامتر ورودی شناسه‎ی جدول خبر 
3- درج یک رکورد جدید در جدول خبر
4- ویرایش یک رکورد از جدول خبر  
5- حذف یک رکورد از جدول خبر 
6- افزودن یک دسته
7- حذف یک دسته
8- نمایش دسته‏‌ها
هم‎اکنون به صورت زیر آن‎ها را تعریف کنید:
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.ServiceModel;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;

namespace MyNewsWCFLibrary
{
    [ServiceContract]
    interface IMyNewsService
    {
        [OperationContract]
        List<tblNews> GetAllNews();

        [OperationContract]
        tblNews GetNews(int tblNewsId);

        [OperationContract]
        int AddNews(tblNews News);

        [OperationContract]
        bool EditNews(tblNews News);

        [OperationContract]
        bool DeleteNews(int tblNewsId);

        [OperationContract]
        int AddCategory(tblCategory News);

        [OperationContract]
        bool DeleteCategory(int tblCategoryId);

        [OperationContract]
        List<tblCategory> GetAllCategory();
    }
}
 همان‎گونه که مشاهده می‎کنید از دو قرارداد جدید ServiceContract و OperationContract در فضای نام  System.ServiceModel بهره برده ایم.  ServiceContract صفتی است که بر روی Interface اعمال می‌شود و تعیین می‌کند که مشتری چه فعالیت‌هایی را روی سرویس می‌تواند انجام دهد و  OperationContract تعیین می‎کند، چه متدهایی در اختیار قرار خواهند گرفت. برای ادامه‎ی کار نیاز است تا کلاس اجرا را ایجاد کنیم. برای این‎کار از ابزار Resharper بهره خواهم برد:
روی نام interface همانند شکل کلیک کنید و سپس برابر با شکل عمل کنید:

کلاسی به نام MyNewsService با ارث‌بری از IMyNewsService ایجاد می‎شود. زیر حرف I از IMyNewsService یک خط دیده می‎‌شود که با کلیک روی آن برابر با شکل زیر عمل کنید:

ملاحظه خواهید کرد که کلیه‎ی متدها برابر با Interface ساخته خواهد شد. اکنون همانند شکل روی نشان هرم شکلی که هنگامی که روی نام کلاس کلیک می‌کنید، در سمت چپ نشان داده می‌شود کلیک کنید و گزینه Move to another file to match type name را انتخاب کنید:

به صورت خودکار محتوای این کلاس به یک فایل دیگر انتقال می‎یابد. اکنون هر کدام از متدها را به شکل دلخواه ویرایش می‎کنیم. من کد کلاس را این‎گونه تغییر دادم:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;

namespace MyNewsWCFLibrary
{
    class MyNewsService : IMyNewsService
    {
        private dbMyNewsEntities dbMyNews = new dbMyNewsEntities();
        public List<tblNews> GetAllNews()
        {
            return dbMyNews.tblNews.Where(p => p.IsDeleted == false).ToList();
        }

        public tblNews GetNews(int tblNewsId)
        {
            return dbMyNews.tblNews.FirstOrDefault(p => p.tblNewsId == tblNewsId);
        }

        public int AddNews(tblNews News)
        {
            dbMyNews.tblNews.Add(News);
            dbMyNews.SaveChanges();
            return News.tblNewsId;
        }

        public bool EditNews(tblNews News)
        {
            try
            {
                dbMyNews.Entry(News).State = EntityState.Modified;
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public bool DeleteNews(int tblNewsId)
        {
            try
            {
                tblNews News = dbMyNews.tblNews.FirstOrDefault(p => p.tblNewsId == tblNewsId);
                News.IsDeleted = true;
                dbMyNews.SaveChanges();
            return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public int AddCategory(tblCategory Category)
        {
            dbMyNews.tblCategory.Add(Category);
            dbMyNews.SaveChanges();
            return Category.tblCategoryId;
        }

        public bool DeleteCategory(int tblCategoryId)
        {
            try
            {
                tblCategory Category = dbMyNews.tblCategory.FirstOrDefault(p => p.tblCategoryId == tblCategoryId);
                Category.IsDeleted = true;
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public List<tblCategory> GetAllCategory()
        {
            return dbMyNews.tblCategory.Where(p => p.IsDeleted == false).ToList();
        }
    }
}

ولی شما ممکن است درباره‎ی حذف، دوست داشته باشید رکوردها از پایگاه داده حذف شوند و نه این‌که با یک فیلد بولی آن‎ها را مدیریت کنید. در این صورت کد شما می‎تواند این‎گونه نوشته شود:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;

namespace MyNewsWCFLibrary
{
    class MyNewsService : IMyNewsService
    {
        private dbMyNewsEntities dbMyNews = new dbMyNewsEntities();
        public List<tblNews> GetAllNews()
        {
            return dbMyNews.tblNews.ToList();
        }

        public tblNews GetNews(int tblNewsId)
        {
            return dbMyNews.tblNews.FirstOrDefault(p => p.tblNewsId == tblNewsId);
        }

        public int AddNews(tblNews News)
        {
            dbMyNews.tblNews.Add(News);
            dbMyNews.SaveChanges();
            return News.tblNewsId;
        }

        public bool EditNews(tblNews News)
        {
            try
            {
                dbMyNews.Entry(News).State = EntityState.Modified;
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public bool DeleteNews(tblNews News)
        {
            try
            {
                dbMyNews.tblNews.Remove(News);
                dbMyNews.SaveChanges();
            return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public int AddCategory(tblCategory Category)
        {
            dbMyNews.tblCategory.Add(Category);
            dbMyNews.SaveChanges();
            return Category.tblCategoryId;
        }

        public bool DeleteCategory(tblCategory Category)
        {
            try
            {
                dbMyNews.tblCategory.Remove(Category);
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public List<tblCategory> GetAllCategory()
        {
            return dbMyNews.tblCategory.ToList();
        }
    }
}

البته باید در نظر داشته باشید که در صورت هر گونه تغییر در پارامترهای ورودی، لایه‌ی Interface نیز باید تغییر کند. گونه‌ی دیگر نوشتن متد حذف خبر می‌تواند به صورت زیر باشد:

public bool DeleteNews(int tblNewsId)
        {
            try
            {
                tblNews News = dbMyNews.tblNews.FirstOrDefault(p => p.tblNewsId == tblNewsId);
                dbMyNews.tblNews.Remove(News); 
                dbMyNews.SaveChanges();
            return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

در بخش 5 درباره‌ی تغییرات App.Config خواهم نوشت.

مطالب
ساخت گزارش با استفاده از FastReport & Linq
یک روش ساده جهت ساخت گزارش به کمک FastReport استفاده از منبع داده ایجاد شده توسط Linq است. بعنوان نمونه در اینجا اطلاعات داخل یک فایل متنی (List.txt) ذخیره شده است. با استفاده از دستورات زبان Linq اطلاعات فایل متنی استخراج و داخل Query قرار گرفته است. یک نمونه از Report ایجاد و با استفاده از report.RegisterData منبع داده را به FastReport معرفی می‌کنیم. ابتدا از report.Design جهت طراحی گزارش استفاده و سپس با report.Load گزارش ساخته شده (در اینجا با نام List.frx ذخیره شده) را بارگذاری و توسط report.Show نمایش میدهیم 
محتوای فایل نمونه List.txt 


افزودن اسمبلی‌های مورد نیاز به مجموع Referencesها 

کد استفاده شده جهت طراحی گزارش 

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.Data;
using System.Drawing;
using System.Linq;
using System.Text;
using FastReport;
using System.Windows.Forms;

namespace WindowsFormsApplication1
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void button1_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            string[] List = System.IO.File.ReadAllLines("List.TXT");
            var Query = from list in List
                        let items = list.Split(',')
                        select new
                        {
                            Id = Convert.ToInt32(items[0]),
                            FName = items[1],
                            LName = items[2]
                        };

            using (Report report = new Report())
            {
                report.RegisterData(Query.ToList(), "myQuery");
                report.Design();
            }
        }
    }
}

نحوه شناسایی منبع و فیلدها در FastReport 

نمایش گزارش ذخیره شده در List.frx با استفاده از کد زیر

 report.Load("List.frx");

 report.Show();

خروجی گزارش ساخته شده

سورس برنامه نمونه

Linq_FastReport-sample.rar

مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت ششم

آشنایی با Automapping در فریم ورک Fluent NHibernate

اگر قسمت‌های قبل را دنبال کرده باشید، احتمالا به پروسه طولانی ساخت نگاشت‌ها توجه کرده‌اید. با کمک فریم ورک Fluent NHibernate می‌توان پروسه نگاشت domain model خود را به data model متناظر آن به صورت خودکار نیز انجام داد و قسمت عمده‌ای از کار به این صورت حذف خواهد شد. (این مورد یکی از تفاوت‌های مهم NHibernate با نمونه‌های مشابهی است که مایکروسافت تا تاریخ نگارش این مقاله ارائه داده است. برای مثال در نگار‌ش‌های فعلی LINQ to SQL یا Entity framework ، اول دیتابیس مطرح است و بعد ساخت کد از روی آن، در حالیکه در اینجا ابتدا کد و طراحی سیستم مطرح است و بعد نگاشت آن به سیستم داده‌ای و دیتابیس)

امروز قصد داریم یک سیستم ساده ثبت خبر را از صفر با NHibernate پیاده سازی کنیم و همچنین مروری داشته باشیم بر قسمت‌های قبلی.

مطابق کلاس دیاگرام فوق، این سیستم از سه کلاس خبر، کاربر ثبت کننده‌ی خبر و گروه خبری مربوطه تشکیل شده است.

ابتدا یک پروژه کنسول جدید را به نام NHSample2 آغاز کنید. سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه نمائید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHibernate.Linq.dll
و ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Data.Services.dll دات نت فریم ورک سه و نیم

سپس پوشه‌ای را به نام Domain به این پروژه اضافه نمائید (کلیک راست روی نام پروژه در VS.Net و سپس مراجعه به منوی Add->New folder). در این پوشه تعاریف موجودیت‌های برنامه را قرار خواهیم داد. سه کلاس جدید Category ، User و News را در این پوشه ایجاد نمائید. محتویات این سه کلاس به شرح زیر هستند:

namespace NHSample2.Domain
{
public class User
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string UserName { get; set; }
public virtual string Password { get; set; }
}
}


namespace NHSample2.Domain
{
public class Category
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string CategoryName { get; set; }
}
}


using System;

namespace NHSample2.Domain
{
public class News
{
public virtual Guid Id { get; set; }
public virtual string Subject { get; set; }
public virtual string NewsText { get; set; }
public virtual DateTime DateEntered { get; set; }
public virtual Category Category { get; set; }
public virtual User User { get; set; }
}
}
همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، تمام خواص پابلیک کلاس‌های Domain ما به صورت virtual تعریف شده‌اند تا lazy loading را در NHibernate فعال سازیم. در حالت lazy loading ، اطلاعات تنها زمانیکه به آن‌ها نیاز باشد بارگذاری خواهند شد. این مورد در حالتیکه نیاز به نمایش اطلاعات تنها یک شیء وجود داشته باشد بسیار مطلوب می‌باشد، یا هنگام ثبت و به روز رسانی اطلاعات نیز یکی از بهترین روش‌ها است. اما زمانیکه با لیستی از اطلاعات سروکار داشته باشیم باعث کاهش افت کارآیی خواهد شد زیرا برای مثال نمایش آن‌ها سبب خواهد شد که 100 ها کوئری دیگر جهت دریافت اطلاعات هر رکورد در حال نمایش اجرا شود (مفهوم دسترسی به اطلاعات تنها در صورت نیاز به آن‌ها). Lazy loading و eager loading (همانند مثال‌های قبلی) هر دو در NHibernate به سادگی قابل تنظیم هستند (برای مثال LINQ to SQL به صورت پیش فرض همواره lazy load است و تا این تاریخ راه استانداردی برای امکان تغییر و تنظیم این مورد پیش بینی نشده است).

اکنون کلاس جدید Config را به برنامه اضافه نمائید:

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHibernate.Cfg;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSample2
{
class Config
{
public static Configuration GenerateMapping(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = dbType.ConfigureProperties(new Configuration());

new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly).Configure(cfg);

return cfg;
}

public static void GenerateDbScript(Configuration config, string filePath)
{
bool script = true;//فقط اسکریپت دیتابیس تولید گردد
bool export = false;//نیازی نیست بر روی دیتابیس هم اجرا شود
new SchemaExport(config).SetOutputFile(filePath).Create(script, export);
}

public static void BuildDbSchema(Configuration config)
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool drop = false;//آیا اطلاعات موجود دراپ شوند
new SchemaExport(config).Execute(script, export, drop);
}

public static void CreateSQL2008DbPlusScript(string connectionString, string filePath)
{
Configuration cfg =
GenerateMapping(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(connectionString)
.ShowSql()
);
GenerateDbScript(cfg, filePath);
BuildDbSchema(cfg);
}

public static ISessionFactory CreateSessionFactory(IPersistenceConfigurer dbType)
{
return
Fluently.Configure().Database(dbType)
.Mappings(m => m.AutoMappings
.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly))
)
.BuildSessionFactory();
}
}
}

در متد GenerateMapping از قابلیت Automapping موجود در فریم ورک Fluent Nhibernate استفاده شده است (بدون نوشتن حتی یک سطر جهت تعریف این نگاشت‌ها). این متد نوع دیتابیس مورد نظر را جهت ساخت تنظیمات خود دریافت می‌کند. سپس با کمک کلاس AutoPersistenceModel این فریم ورک، به صورت خودکار از اسمبلی برنامه نگاشت‌های لازم را به کلاس‌های موجود در پوشه Domain ما اضافه می‌کند (مرسوم است که این پوشه در یک پروژه Class library مجزا تعریف شود که در این برنامه جهت سهولت کار در خود برنامه قرار گرفته است). قسمت Where ذکر شده به این جهت معرفی گردیده است تا Fluent Nhibernate برای تمامی کلاس‌های موجود در اسمبلی جاری، سعی در تعریف نگاشت‌های لازم نکند. این نگاشت‌ها تنها به کلاس‌های موجود در پوشه دومین ما محدود شده‌اند.
سه متد بعدی آن، جهت ایجاد اسکریپت دیتابیس از روی این نگاشت‌های تعریف شده و سپس اجرای این اسکریپت بر روی دیتابیس جاری معرفی شده، تهیه شده‌اند. برای مثال CreateSQL2008DbPlusScript یک مثال ساده از استفاده دو متد قبلی جهت ایجاد اسکریپت و دیتابیس متناظر اس کیوال سرور 2008 بر اساس نگاشت‌های برنامه است.
با متد CreateSessionFactory در قسمت‌های قبل آشنا شده‌اید. تنها تفاوت آن در این قسمت، استفاده از کلاس AutoPersistenceModel جهت تولید خودکار نگاشت‌ها است.

در ادامه دیتابیس متناظر با موجودیت‌های برنامه را ایجاد خواهیم کرد:

using System;

namespace NHSample2
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
Config.CreateSQL2008DbPlusScript(
"Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true",
"db.sql");

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

پس از اجرای برنامه، ابتدا فایل اسکریپت دیتابیس به نام db.sql در پوشه اجرایی برنامه تشکیل خواهد شد و سپس این اسکریپت به صورت خودکار بر روی دیتابیس معرفی شده اجرا می‌گردد. دیتابیس دیاگرام حاصل را در شکل زیر می‌توانید ملاحظه نمائید:



همچنین اسکریپت تولید شده آن، صرفنظر از عبارات drop اولیه، به صورت زیر است:

create table [Category] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
CategoryName NVARCHAR(255) null,
primary key (Id)
)

create table [User] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
UserName NVARCHAR(255) null,
Password NVARCHAR(255) null,
primary key (Id)
)

create table [News] (
Id UNIQUEIDENTIFIER not null,
Subject NVARCHAR(255) null,
NewsText NVARCHAR(255) null,
DateEntered DATETIME null,
Category_id INT null,
User_id INT null,
primary key (Id)
)

alter table [News]
add constraint FKE660F9E1C9CF79
foreign key (Category_id)
references [Category]

alter table [News]
add constraint FKE660F95C1A3C92
foreign key (User_id)

references [User]

اکنون یک سری گروه خبری، کاربر و خبر را به دیتابیس خواهیم افزود:

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample2.Domain;

namespace NHSample2
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (ISessionFactory sessionFactory = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
using (ISession session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
//با توجه به کلیدهای خارجی تعریف شده ابتدا باید گروه‌ها را اضافه کرد
Category ca = new Category() { CategoryName = "Sport" };
session.Save(ca);
Category ca2 = new Category() { CategoryName = "IT" };
session.Save(ca2);
Category ca3 = new Category() { CategoryName = "Business" };
session.Save(ca3);

//سپس یک کاربر را به دیتابیس اضافه می‌کنیم
User u = new User() { Password = "123$5@1", UserName = "VahidNasiri" };
session.Save(u);

//اکنون می‌توان یک خبر جدید را ثبت کرد

News news = new News()
{
Category = ca,
User = u,
DateEntered = DateTime.Now,
Id = Guid.NewGuid(),
NewsText = "متن خبر جدید",
Subject = "عنوانی دلخواه"
};
session.Save(news);

transaction.Commit(); //پایان تراکنش
}
}
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
جهت بررسی انجام عملیات ثبت هم می‌توان به دیتابیس مراجعه کرد، برای مثال:



و یا می‌توان از LINQ استفاده کرد:
برای مثال کاربر VahidNasiri تعریف شده را یافته، اطلاعات آن‌را نمایش دهید؛ سپس نام او را به Vahid ویرایش کرده و دیتابیس را به روز کنید.

برای اینکه کوئری‌های LINQ ما شبیه به LINQ to SQL شوند، کلاس NewsContext را به صورت ذیل تشکیل می‌دهیم. این کلاس از کلاس پایه NHibernateContext مشتق شده و سپس به ازای تمام موجودیت‌های برنامه، یک متد از نوع IOrderedQueryable را تشکیل خواهیم داد.

using System.Linq;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;
using NHSample2.Domain;

namespace NHSample2
{
class NewsContext : NHibernateContext
{
public NewsContext(ISession session)
: base(session)
{ }

public IOrderedQueryable<News> News
{
get { return Session.Linq<News>(); }
}

public IOrderedQueryable<Category> Categories
{
get { return Session.Linq<Category>(); }
}

public IOrderedQueryable<User> Users
{
get { return Session.Linq<User>(); }
}
}
}
اکنون جهت یافتن کاربر و به روز رسانی اطلاعات او در دیتابیس خواهیم داشت:

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using System.Linq;
using NHSample2.Domain;

namespace NHSample2
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (ISessionFactory sessionFactory = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
using (ISession session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
using (NewsContext db = new NewsContext(session))
{
var query = from x in db.Users
where x.UserName == "VahidNasiri"
select x;

//اگر چیزی یافت شد
if (query.Any())
{
User vahid = query.First();
//نمایش اطلاعات کاربر
Console.WriteLine("Id: {0}, UserName: {0}", vahid.Id, vahid.UserName);
//به روز رسانی نام کاربر
vahid.UserName = "Vahid";
session.Update(vahid);

transaction.Commit(); //پایان تراکنش
}
}
}
}
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
مباحث تکمیلی AutoMapping

اگر به اسکریپت دیتابیس تولید شده دقت کرده باشید، عملیات AutoMapping یک سری پیش فرض‌هایی را اعمال کرده است. برای مثال فیلد Id را از نوع identity و به صورت کلید تعریف کرده، یا رشته‌ها را به صورت nvarchar با طول 255 ایجاد نموده است. امکان سفارشی سازی این موارد نیز وجود دارد.

مثال:

using FluentNHibernate.Conventions.Helpers;

public static Configuration GenerateMapping(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = dbType.ConfigureProperties(new Configuration());

new AutoPersistenceModel()
.Conventions.Add()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.Conventions.Add(
PrimaryKey.Name.Is(x => "ID"),
DefaultLazy.Always(),
ForeignKey.EndsWith("ID"),
Table.Is(t => "tbl" + t.EntityType.Name)
)
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly)
.Configure(cfg);

return cfg;
}

تابع GenerateMapping معرفی شده را اینجا با قسمت Conventions.Add تکمیل کرده‌ایم. به این صورت دقیقا مشخص شده است که فیلدهایی با نام ID باید primary key در نظر گرفته شوند، همواره lazy loading صورت گیرد و نام کلید خارجی به ID ختم شود. همچنین نام جداول با tbl شروع گردد.
روش دیگری نیز برای معرفی این قرار دادها و پیش فرض‌ها وجود دارد. فرض کنید می‌خواهیم طول رشته پیش فرض را از 255 به 500 تغییر دهیم. برای اینکار باید اینترفیس IPropertyConvention را پیاده سازی کرد:

using FluentNHibernate.Conventions;
using FluentNHibernate.Conventions.Instances;

namespace NHSample2.Conventions
{
class MyStringLengthConvention : IPropertyConvention
{
public void Apply(IPropertyInstance instance)
{
instance.Length(500);
}
}
}
سپس نحوه‌ی معرفی آن به صورت زیر خواهد بود:

public static Configuration GenerateMapping(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = dbType.ConfigureProperties(new Configuration());

new AutoPersistenceModel()
.Conventions.Add()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.Conventions.Add<MyStringLengthConvention>()
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample2.Domain.News).Assembly)
.Configure(cfg);

return cfg;
}

نکته:
اگر برای یافتن اطلاعات بیشتر در این مورد در وب جستجو کنید، اکثر مثال‌هایی را که مشاهده خواهید کرد بر اساس نگارش بتای fluent NHibernate هستند و هیچکدام با نگارش نهایی این فریم ورک کار نمی‌کنند. در نگارش رسمی نهایی ارائه شده، تغییرات بسیاری صورت گرفته که آن‌ها را در این آدرس می‌توان مشاهده کرد.

دریافت سورس برنامه قسمت ششم


ادامه دارد ...

مطالب
پردازش داده‌های جغرافیایی به کمک SQL Server و Entity framework
پشتیبانی SQL Server از Spatial data

از SQL Server 2008 به بعد، نوع داده جدیدی به نام geography به نوع‌های قابل تعریف ستون‌ها اضافه شده‌است. در این نوع ستون‌ها می‌توان طول و عرض جغرافیایی یک نقطه را ذخیره کرد و سپس به کمک توابع توکاری از آن‌ها کوئری گرفت.


در اینجا نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و همچنین مقدار دهی این نوع ستون‌ها را مشاهده می‌کنید:
 CREATE TABLE [Geo](
[id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Location] [geography] NULL
)

 insert into Geo( Location , long, lat ) values
( geography::STGeomFromText ('POINT(-121.527200 45.712113)', 4326))
متد geography::STGeoFromText یک SQL CLR function است. این متد در مثال فوق، مختصات یک نقطه را دریافت کرده‌است. همچنین نیاز دارد بداند که این نقطه توسط چه نوع سیستم مختصاتی ارائه می‌شود. عدد 4326 در اینجا یک SRID یا Spatial Reference System Identifier استاندارد است. برای نمونه اطلاعات ارائه شده توسط Google و یا Bing توسط این استاندارد ارائه می‌شوند.
در اینجا متدهای توکار دیگری مانند geography::STDistance برای یافتن فاصله مستقیم بین نقاط نیز ارائه شد‌ه‌اند. خروجی آن بر حسب متر است.


پشتیبانی از Spatial Data در Entity framework

پشتیبانی از نوع مخصوص geography، در EF 5 توسط نوع داده‌ای DbGeography ارائه شد. این نوع داده‌ای immutable است. به این معنا که پس از نمونه سازی، دیگر مقدار آن قابل تغییر نیست.
در اینجا برای نمونه مدلی را مشاهده می‌کنید که از نوع داده‌ای DbGeography استفاده می‌کند:
using System.Data.Entity.Spatial;

namespace EFGeoTests.Models
{
    public class GeoLocation
    {
        public int Id { get; set; }
        public DbGeography Location { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Type { get; set; }

        public override string ToString()
        {
            return string.Format("Name:{0}, Location:{1}", Name, Location);
        }
    }
}
به همراه یک Context، تا کلاس GeoLocation در معرض دید EF قرار گیرد:
using System;
using System.Data.Entity;
using EFGeoTests.Models;

namespace EFGeoTests.Config
{
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<GeoLocation> GeoLocations { get; set; }

        public MyContext()
            : base("Connection1")
        {
            this.Database.Log = sql => Console.Write(sql);
        }
    }
}
برای مقدار دهی خاصیت Location از نوع DbGeography می‌توان از متد ذیل استفاده کرد که بسیار شبیه به متد geography::STGeoFromText عمل می‌کند:
   private static DbGeography createPoint(double longitude, double latitude,  int coordinateSystemId = 4326)
  {
       var text = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture.NumberFormat,"POINT({0} {1})", longitude, latitude);
       return DbGeography.PointFromText(text, coordinateSystemId);
  }


تهیه منبع داده‌ی جغرافیایی

برای تدارک یک مثال واقعی جغرافیایی، نیاز به اطلاعاتی دقیق داریم. این نوع اطلاعات عموما توسط یک سری فایل مخصوص به نام Shapefiles که حاوی اطلاعات برداری جغرافیایی هستند ارائه می‌شوند. برای نمونه اطلاعات جغرافیایی به روز ایران را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
http://download.geofabrik.de/asia/iran.html
http://download.geofabrik.de/asia/iran-latest.shp.zip

پس از دریافت این فایل، به تعدادی فایل با پسوندهای shp، shx و dbf خواهیم رسید.
فایل‌های shp بیانگر فرمت اشکال ذخیره شده هستند. فایل‌های shx یک سری ایندکس بوده و فایل‌های dbf از نوع بانک اطلاعاتی dBase IV می‌باشند.
همچنین اگر فایل‌های prj را باز کنید، یک چنین اطلاعاتی در آن موجودند:
GEOGCS["GCS_WGS_1984",DATUM["D_WGS_1984",SPHEROID["WGS_1984",6378137,298.257223563]],PRIMEM["Greenwich",0],UNIT["Degree",0.017453292519943295]]
نکته‌ی مهمی که در اینجا باید مدنظر داشت، استاندارد GCS_WGS_1984 آن است. این استاندارد معادل است با استاندارد EPSG 4326. عدد 4326 آن جهت ثبت این اطلاعات در یک بانک اطلاعاتی SQL Server حائز اهمیت است (پارامتر coordinateSystemId در متد createPoint) و ممکن است از هر فایلی به فایل دیگر متفاوت باشد.



خواند‌ن فایل‌های shp در دات نت

پس از دریافت فایل‌های shp و بانک‌های اطلاعاتی مرتبط با اطلاعات جغرافیایی ایران، اکنون نوبت به پردازش این فایل‌های مخصوص با فرمت بانک اطلاعاتی فاکس پرو مانند، رسیده‌است. برای این منظور می‌توان از پروژه‌ی سورس باز ذیل استفاده کرد:

این پروژه در خواندن فایل‌های shp بدون نقص عمل می‌کند اما توانایی خواندن نام‌های فارسی وارد شده در این نوع بانک‌های اطلاعاتی را ندارد. برای رفع این مشکل، سورس آن را از Codeplex دریافت کنید. سپس فایل Shapefile.cs را گشوده و ابتدای خاصیت Current آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
        /// <summary>
        /// Gets the current shape in the collection
        /// </summary>
        public Shape Current
        {
            get 
            {
                if (_disposed) throw new ObjectDisposedException("Shapefile");
                if (!_opened) throw new InvalidOperationException("Shapefile not open.");
               
                // get the metadata
                StringDictionary metadata = null;
                if (!RawMetadataOnly)
                {
                    metadata = new StringDictionary();
                    for (int i = 0; i < _dbReader.FieldCount; i++)
                    {
                        string value = _dbReader.GetValue(i).ToString();
                        if (_dbReader.GetDataTypeName(i) == "DBTYPE_WVARCHAR")
                        {
                            // برای نمایش متون فارسی نیاز است
                            value = Encoding.UTF8.GetString(Encoding.GetEncoding(720).GetBytes(value));
                        }
                        metadata.Add(_dbReader.GetName(i),
                            value);
                    }
                }
در اینجا فقط سطر استفاده از Encoding خاصی با شماره 720 و تبدیل آن به UTF8 اضافه شده‌است. پس از آن بدون مشکل می‌توان برچسب‌های فارسی را از فایل‌های dBase IV این نوع بانک‌های اطلاعاتی استخراج کرد (اصلاح شده‌ی آن در فایل پیوست مطلب موجود است).
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using Catfood.Shapefile;

namespace EFGeoTests
{
    public class MapPoint
    {
        public Dictionary<string, string> Metadata { set; get; }
        public double X { set; get; }
        public double Y { set; get; }
    }

    public static class ShapeReader
    {
        public static IList<MapPoint> ReadShapeFile(string path)
        {
            var results = new List<MapPoint>();

            using (var shapefile = new Shapefile(path))
            {
                foreach (var shape in shapefile)
                {
                    if (shape.Type != ShapeType.Point)
                        continue;

                    var shapePoint = shape as ShapePoint;
                    if (shapePoint == null)
                        continue;


                     var metadataNames = shape.GetMetadataNames();
                    if(!metadataNames.Any())
                        continue;

                    var metadata = new Dictionary<string, string>();
                    foreach (var metadataName in metadataNames)
                    {
                        metadata.Add(metadataName,shape.GetMetadata(metadataName));
                    }

                    results.Add(new MapPoint
                    {
                        Metadata = metadata,
                        X = shapePoint.Point.X,
                        Y = shapePoint.Point.Y
                    });
                }
            }

            return results;
        }
    }
}
در کدهای فوق به کمک کتابخانه‌ی C# Esri Shapefile Reader، اطلاعات نقاط بانک اطلاعاتی shape files را خوانده و به صورت لیست‌هایی از MapPoint بازگشت می‌دهیم. نکته‌ی مهم آن، Metadata است که از هر فایلی به فایل دیگر می‌توان متفاوت باشد. به همین جهت این اطلاعات را به شکل ویژگی‌های key/value در این نوع بانک‌های اطلاعاتی ذخیره می‌کنند.


افزودن اطلاعات جغرافیایی به بانک اطلاعاتی SQL Server به کمک Entity framework

فایل places.shp را در مجموعه فایل‌هایی که در ابتدای بحث عنوان شدند، می‌توانید مشاهده کنید. قصد داریم اطلاعات نقاط آن‌را به مدل GeoLocation انتساب داده و سپس ذخیره کنیم:
            var points = ShapeReader.ReadShapeFile("IranShapeFiles\\places.shp");
            using (var context = new MyContext())
            {
                context.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
                context.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
                context.Configuration.ValidateOnSaveEnabled = false;

                if (context.GeoLocations.Any())
                    return;

                foreach (var point in points)
                {
                    context.GeoLocations.Add(new GeoLocation
                    {
                        Name = point.Metadata["name"],
                        Type = point.Metadata["type"],
                        Location = createPoint(point.X, point.Y)
                    });
                }

                context.SaveChanges();
            }
تعریف متد createPoint را که بر اساس X و Y نقاط، معادل قابل پذیرش آن‌را جهت SQL Server تهیه می‌کند، در ابتدای بحث مشاهده کردید.
در فایل‌های مرتبط با places.shp، متادیتا name، معادل نام شهرهای ایران است و type آن بیانگر شهر، روستا و امثال آن می‌باشد.
پس از اینکه اطلاعات مکان‌های ایران، در SQL Server ذخیره شدند، نمایش بصری آن‌ها را در management studio نیز می‌توان مشاهده کرد:



کوئری گرفتن از اطلاعات جغرافیایی

فرض کنید می‌خواهیم مکان‌هایی را با فاصله کمتر از 5 کیلومتر از تهران پیدا کنیم:
            var tehran = createPoint(51.4179604, 35.6884243);

            using (var context = new MyContext())
            {
                // find any locations within 5 kilometers ordered by distance
                var locations = context.GeoLocations
                    .Where(loc => loc.Location.Distance(tehran) < 5000)
                    .OrderBy(loc => loc.Location.Distance(tehran))
                    .ToList();

                foreach (var location in locations)
                {
                    Console.WriteLine(location.Name);
                }
            }
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، متد Distance بر اساس متر کار می‌کند. به همین جهت برای تعریف 5 کیلومتر به نحو فوق عمل شده‌است. همچنین نحوه‌ی مرتب سازی اطلاعات نیز بر اساس فاصله از یک مکان مشخص صورت گرفته‌است.
و یا اگر بخواهیم دقیقا بر اساس مختصات یک نقطه، مکانی را بیابیم، می‌توان از متد SpatialEquals استفاده کرد:
            var tehran = createPoint(51.4179604, 35.6884243);
            using (var context = new MyContext())
            {
                // find any locations within 5 kilometers ordered by distance
                var tehranLocation = context.GeoLocations.FirstOrDefault(loc => loc.Location.SpatialEquals(tehran));
                if (tehranLocation != null)
                {
                    Console.WriteLine(tehranLocation.Type);
                }
            }

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EFGeoTests.zip
 
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
با سلام؛ درصورت امکان برای 2 مورد زیر راهنمائی کنید:
1. در یک پروژه آنگولار 5 برای نقش (Role) کاربر یک چنین سناریویی وجود دارد: ابتدا کاربر لاگین میکند، نقش‌های متعدد کاربر نمایش داده می‌شود سپس کاربر با یکی از نقش‌ها وارد سیستم می‌شود.این نقش باید به AccessToken ضمیمه شود تا در JwtAttribute سمت سرور بتوان نقش کاربر را بررسی کرد. 
بنده الان چنین کاری انجام داده ام: کاربر وارد سیستم می‌شود، درصورت ورود موفق به صفحه انتخاب نقش هدایت می‌شود. پس از انتخاب نقش متد RefreshToken رو به همراه نقش انتخابی فراخوانی میکنم و با استفاده از کد زیر درسمت سرور نقش را به توکن اضافه میکنم. 
var newIdentity = new ClaimsIdentity(context.Ticket.Identity);
var roleID = form.Result["roleID"];
newIdentity.AddClaim(new Claim("roleID", roleID));
newIdentity.AddClaim(new Claim("newClaim", "refreshToken"));

newTicket = new AuthenticationTicket(newIdentity, context.Ticket.Properties);
context.Validated(newTicket);
2. در چنین سناریویی عنوان نقش (که طولانی هم هست) برای نمایش در بالای صفحه کجا باید ذخیره شود؟به نظرم اگر در AccessToken ذخیره شود باعث افزایش طول توکن می‌شود که در رفرش توکن‌های بعدی حجم توکن بالا میرود
با تشکر
نظرات مطالب
بهبود کارآیی حلقه‌های foreach در دات نت 7
یک نکته‌ی تکمیلی: آشنایی با مفهوم «C# Lowering»


در این مطلب، جهت بررسی درک علت یکسان بودن کارآیی حلقه‌هایی که از دیدگاه ما یکی نیستند، از قابلیت نمایش #Low-level C استفاده شد که نام اصلی آن «C# Lowering» است. Lowering به معنای ترجمه‌ی امکانات سطح بالای یک زبان به امکانات سطح پایین آن است. یعنی حاصل عملیات صورت گرفته نیز باز به همان زبان اولیه است که نمونه‌ی آن، تبدیل یک حلقه‌ی foreach سطح بالا به نمونه‌ی سطح پایینی است که توسط NET Runtime. بهتر درک شده و ساده‌تر اجرا می‌شود.

مزایای Lowering
- بهبود کارآیی برنامه: برای مثال یکی از کارهایی که در این بین عموما انجام می‌شود «Loop unrolling» است. یعنی یک حلقه به چندین حلقه‌ی کوچکتر تقسیم می‌شود تا سربار instructions کنترلی حلقه کاهش پیدا کنند.
- طراحی ساده‌تر زبان: اینکار به تیم طراحی زبان امکان نوشتن کدهای اضافه‌تری را می‌دهد که کار برنامه نویس‌ها را کمتر می‌کند. برای مثال یک record واقعا چیزی نیست بجز یک کلاس پیاده سازی کننده‌ی IEquatable به صورت خودکار و در پشت صحنه.

Lowering چه زمانی رخ می‌دهد؟
Lowering جزئی از عملیات صورت گرفته‌ی در حین کامپایل است. زمانیکه دستور dotnet build را صادر می‌کنیم، ابتدا semantics & syntax analysis صورت می‌گیرد تا اگر برای مثال خطای دستوری وجود دارد، مشخص شود. سپس کدها به CIL یا Common intermediate language تبدیل می‌شوند. در حین این قسمت است که عملیات lowering نیز انجام می‌شود.
اگر علاقمند به مشاهده‌ی این کد #C ثانویه‌ی تولید شده‌ی توسط کامپایلر هستید، می‌توان از ابزار https://sharplab.io نیز استفاده کرد. برای مثال در سمت چپ آن کدهای زیر را قرار دهید:
using System;
using System.Collections.Generic;

var list = new List<int> { 1, 2 };

foreach(var item in list)
    Console.Write(item);
سپس در سمت راست آن، گزینه‌ی #Results C را انتخاب کنید تا بتوانید نمونه‌ی معادل تبدیل شده‌ی توسط کامپایلر را مشاهده نمائید.