مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت اول
در طی چند قسمت، نحوه‌ی طراحی یک سیستم افزونه پذیر را با ASP.NET MVC بررسی خواهیم کرد. عناوین مواردی که در این سری پیاده سازی خواهند شد به ترتیب ذیل هستند:
1- چگونه Area‌های استاندارد را تبدیل به یک افزونه‌ی مجزا و منتقل شده‌ی به یک اسمبلی دیگر کنیم.
2- چگونه ساختار پایه‌ای را جهت تامین نیازهای هر افزونه جهت تزریق وابستگی‌ها تا ثبت مسیریابی‌ها و امثال آن تدارک ببینیم.
3- چگونه فایل‌های CSS ، JS و همچنین تصاویر ثابت هر افزونه را داخل اسمبلی آن قرار دهیم تا دیگر نیازی به ارائه‌ی مجزای آ‌ن‌ها نباشد.
4- چگونه Entity Framework Code-First را با این طراحی یکپارچه کرده و از آن جهت یافتن خودکار مدل‌ها و موجودیت‌های خاص هر افزونه استفاده کنیم؛ به همراه مباحث Migrations خودکار و همچنین پیاده سازی الگوی واحد کار.


در مطلب جاری، موارد اول و دوم بررسی خواهند شد. پیشنیازهای آن مطالب ذیل هستند:
الف) منظور از یک Area چیست؟
ب) توزیع پروژه‌های ASP.NET MVC بدون ارائه فایل‌های View آن
ج) آشنایی با تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET MVC و همچنین اصول طراحی یک سیستم افزونه پذیر به کمک StructureMap
د) آشنایی با رخدادهای Build


تبدیل یک Area به یک افزونه‌ی مستقل

روش‌های زیادی برای خارج کردن Areaهای استاندارد ASP.NET MVC از یک پروژه و قرار دادن آن‌ها در اسمبلی‌های دیگر وجود دارند؛ اما در حال حاضر تنها روشی که نگهداری می‌شود و همچنین اعضای آن همان اعضای تیم نیوگت و ASP.NET MVC هستند، همان روش استفاده از Razor Generator است.
بنابراین ساختار ابتدایی پروژه‌ی افزونه پذیر ما به صورت ذیل خواهد بود:
1) ابتدا افزونه‌ی Razor Generator را نصب کنید.
2) سپس یک پروژه‌ی معمولی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در این سری نام MvcPluginMasterApp برای آن در نظر گرفته شده‌است.
3) در ادامه یک پروژه‌ی معمولی دیگر ASP.NET MVC را نیز به پروژه‌ی جاری اضافه کنید. برای مثال نام آن در اینجا MvcPluginMasterApp.Plugin1 تنظیم شده‌است.
4) به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.Plugin1 یک Area جدید و معمولی را به نام NewsArea اضافه کنید.
5) از پروژه‌ی افزونه، تمام پوشه‌های غیر Area را حذف کنید. پوشه‌های Controllers و Models و Views حذف خواهند شد. همچنین فایل global.asax آن‌را نیز حذف کنید. هر افزونه، کنترلرها و Viewهای خود را از طریق Area مرتبط دریافت می‌کند و در این حالت دیگر نیازی به پوشه‌های Controllers و Models و Views واقع شده در ریشه‌ی اصلی پروژه‌ی افزونه نیست.
6) در ادامه کنسول پاور شل نیوگت را باز کرده و دستور ذیل را صادر کنید:
  PM> Install-Package RazorGenerator.Mvc
این دستور را باید یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه، اجرا کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشخص شده‌است، برای اجرای دستور نصب RazorGenerator.Mvc نیاز است هربار پروژه‌ی پیش فرض را تغییر دهید.
7) اکنون پس از نصب RazorGenerator.Mvc، نوبت به اجرای آن بر روی هر دو پروژه‌ی اصلی و افزونه است:
  PM> Enable-RazorGenerator
بدیهی است این دستور را نیز باید همانند تصویر فوق، یکبار بر روی پروژه‌ی اصلی و یکبار بر روی پروژه‌ی افزونه اجرا کنید.
همچنین هربار که View جدیدی اضافه می‌شود نیز باید این‌کار را تکرار کنید یا اینکه مطابق شکل زیر، به خواص View جدید مراجعه کرده و Custom tool آن‌را به صورت دستی به RazorGenerator تنظیم نمائید. دستور Enable-RazorGenerator این‌کار را به صورت خودکار انجام می‌دهد.


تا اینجا موفق شدیم Viewهای افزونه را داخل فایل dll آن مدفون کنیم. به این ترتیب با کپی کردن افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی، دیگر نیازی به ارائه‌ی فایل‌های View آن نیست و تمام اطلاعات کنترلرها، مدل‌ها و Viewها به صورت یکجا از فایل dll افزونه‌ی ارائه شده خوانده می‌شوند.


کپی کردن خودکار افزونه به پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه ساختار اصلی کار شکل گرفت، هربار پس از کامپایل افزونه (یا افزونه‌ها)، نیاز است فایل‌های پوشه‌ی bin آن‌را به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کنیم (پروژه‌ی اصلی در این حالت هیچ ارجاع مستقیمی را به افزونه‌ی جدید نخواهد داشت). برای خودکار سازی این کار، به خواص پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و قسمت Build events آن‌را به نحو ذیل تنظیم کنید:


در اینجا دستور ذیل در قسمت Post-build event نوشته شده است:
 Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)$(TargetName).*" "$(SolutionDir)MvcPluginMasterApp\bin\"
و سبب خواهد شد تا پس از هر کامپایل موفق، فایل‌های اسمبلی افزونه به پوشه‌ی bin پروژه‌ی MvcPluginMasterApp به صورت خودکار کپی شوند.


تنظیم فضاهای نام کلیه مسیریابی‌های پروژه

در همین حالت اگر پروژه را اجرا کنید، موتور ASP.NET MVC به صورت خودکار اطلاعات افزونه‌ی کپی شده به پوشه‌ی bin را دریافت و به Application domain جاری اعمال می‌کند؛ برای اینکار نیازی به کد نویسی اضافه‌تری نیست و خودکار است. برای آزمایش آن فقط کافی است یک break point را داخل کلاس RazorGeneratorMvcStart افزونه قرار دهید.
اما ... پس از اجرا، بلافاصله پیام تداخل فضاهای نام را دریافت می‌کنید. خطاهای حاصل عنوان می‌کند که در App domain جاری، دو کنترلر Home وجود دارند؛ یکی در پروژه‌ی اصلی و دیگری در پروژه‌ی افزونه و مشخص نیست که مسیریابی‌ها باید به کدامیک ختم شوند.
برای رفع این مشکل، به فایل NewsAreaAreaRegistration.cs پروژه‌ی افزونه مراجعه کرده و مسیریابی آن‌را به نحو ذیل تکمیل کنید تا فضای نام اختصاصی این Area صریحا مشخص گردد.
using System.Web.Mvc;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1.Areas.NewsArea
{
    public class NewsAreaAreaRegistration : AreaRegistration
    {
        public override string AreaName
        {
            get
            {
                return "NewsArea";
            }
        }
 
        public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
        {
            context.MapRoute(
                "NewsArea_default",
                "NewsArea/{controller}/{action}/{id}",
                // تکمیل نام کنترلر پیش فرض
                new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", this.GetType().Namespace) }
            );
        }
    }
}
همینکار را باید در پروژه‌ی اصلی و هر پروژه‌ی افزونه‌ی جدیدی نیز تکرار کرد. برای مثال به فایل RouteConfig.cs پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و تنظیم ذیل را اعمال نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
 
            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional },
                // مشخص کردن فضای نام مرتبط جهت جلوگیری از تداخل با سایر قسمت‌های برنامه
                namespaces: new[] { string.Format("{0}.Controllers", typeof(RouteConfig).Namespace) }
            );
        }
    }
}
بدون تنظیم فضاهای نام هر مسیریابی، امکان استفاده‌ی بهینه و بدون خطا از Areaها وجود نخواهد داشت.


طراحی قرارداد پایه افزونه‌ها

تا اینجا با نحوه‌ی تشکیل ساختار هر پروژه‌ی افزونه آشنا شدیم. اما هر افزونه در آینده نیاز به مواردی مانند منوی اختصاصی در منوی اصلی سایت، تنظیمات مسیریابی اختصاصی، تنظیمات EF و  امثال آن نیز خواهد داشت. به همین منظور، یک پروژه‌ی class library جدید را به نام MvcPluginMasterApp.PluginsBase آغاز کنید.
سپس قرار داد IPlugin را به نحو ذیل به آن اضافه نمائید:
using System;
using System.Reflection;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.PluginsBase
{
    public interface IPlugin
    {
        EfBootstrapper GetEfBootstrapper();
        MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext);
        void RegisterBundles(BundleCollection bundles);
        void RegisterRoutes(RouteCollection routes);
        void RegisterServices(IContainer container);
    }
 
    public class EfBootstrapper
    {
        /// <summary>
        /// Assemblies containing EntityTypeConfiguration classes.
        /// </summary>
        public Assembly[] ConfigurationsAssemblies { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Domain classes.
        /// </summary>
        public Type[] DomainEntities { get; set; }
 
        /// <summary>
        /// Custom Seed method.
        /// </summary>
        //public Action<IUnitOfWork> DatabaseSeeder { get; set; }
    }
 
    public class MenuItem
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Url { set; get; }
    }
}
پروژه‌ی این قرارداد برای کامپایل شدن، نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.


توضیحات قرار داد IPlugin

از این پس هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که از اینترفیس IPlugin مشتق می‌شود. برای مثال فعلا کلاس ذیل را به افزونه‌ی پروژه اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
 
namespace MvcPluginMasterApp.Plugin1
{
    public class Plugin1 : IPlugin
    {
        public EfBootstrapper GetEfBootstrapper()
        {
            return null;
        }
 
        public MenuItem GetMenuItem(RequestContext requestContext)
        {
            return new MenuItem
            {
                Name = "Plugin 1",
                Url = new UrlHelper(requestContext).Action("Index", "Home", new { area = "NewsArea" })
            };
        }
 
        public void RegisterBundles(BundleCollection bundles)
        {
            //todo: ...
        }
 
        public void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            //todo: add custom routes.
        }
 
        public void RegisterServices(IContainer container)
        {
            // todo: add custom services.
 
            container.Configure(cfg =>
            {
                //cfg.For<INewsService>().Use<EfNewsService>();
            });
        }
    }
}
در قسمت جاری فقط از متد GetMenuItem آن استفاده خواهیم کرد. در قسمت‌های بعد، تنظیمات EF، تنظیمات مسیریابی‌ها و Bundling و همچنین ثبت سرویس‌های افزونه را نیز بررسی خواهیم کرد.
برای اینکه هر افزونه در منوی اصلی ظاهر شود، نیاز به یک نام، به همراه آدرسی به صفحه‌ی اصلی آن خواهد داشت. به همین جهت در متد GetMenuItem نحوه‌ی ساخت آدرسی را به اکشن متد Index کنترلر Home واقع در Area‌ایی به نام NewsArea، مشاهده می‌کنید.


بارگذاری و تشخیص خودکار افزونه‌ها

پس از اینکه هر افزونه دارای کلاسی مشتق شده از قرارداد IPlugin شد، نیاز است آن‌ها را به صورت خودکار یافته و سپس پردازش کنیم. این‌کار را به کتابخانه‌ی StructureMap واگذار خواهیم کرد. برای این منظور پروژه‌ی جدیدی را به نام MvcPluginMasterApp.IoCConfig آغاز کرده و سپس تنظیمات آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using System.Threading;
using System.Web;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
using StructureMap;
using StructureMap.Graph;
 
namespace MvcPluginMasterApp.IoCConfig
{
    public static class SmObjectFactory
    {
        private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
            new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
        public static IContainer Container
        {
            get { return _containerBuilder.Value; }
        }
 
        private static Container defaultContainer()
        {
            return new Container(cfg =>
            {
                cfg.Scan(scanner =>
                {
                    scanner.AssembliesFromPath(
                        path: Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "bin"),
                            // یک اسمبلی نباید دوبار بارگذاری شود
                        assemblyFilter: assembly =>
                        {
                            return !assembly.FullName.Equals(typeof(IPlugin).Assembly.FullName);
                        });
 
                    scanner.WithDefaultConventions(); //Connects 'IName' interface to 'Name' class automatically.
                    scanner.AddAllTypesOf<IPlugin>().NameBy(item => item.FullName);
                });
            });
        }
    }
}
این پروژه‌ی class library جدید برای کامپایل شدن نیاز به بسته‌های نیوگت ذیل دارد:
PM> install-package EntityFramework
PM> install-package structuremap.web
همچنین باید به صورت دستی، در قسمت ارجاعات پروژه، ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web نیز به آن اضافه نمائید.

کاری که در کلاس SmObjectFactory انجام شده، بسیار ساده است. مسیر پوشه‌ی Bin پروژه‌ی اصلی به structuremap معرفی شده‌است. سپس به آن گفته‌ایم که تنها اسمبلی‌هایی را که دارای اینترفیس IPlugin هستند، به صورت خودکار بارگذاری کن. در ادامه تمام نوع‌های IPlugin را نیز به صورت خودکار یافته و در مخزن تنظیمات خود، اضافه کن.


تامین نیازهای مسیریابی و Bundling هر افزونه به صورت خودکار

در ادامه به پروژه‌ی اصلی مراجعه کرده و در پوشه‌ی App_Start آن کلاس ذیل را اضافه کنید:
using System.Linq;
using System.Web.Optimization;
using System.Web.Routing;
using MvcPluginMasterApp;
using MvcPluginMasterApp.IoCConfig;
using MvcPluginMasterApp.PluginsBase;
 
[assembly: WebActivatorEx.PostApplicationStartMethod(typeof(PluginsStart), "Start")]
 
namespace MvcPluginMasterApp
{
    public static class PluginsStart
    {
        public static void Start()
        {
            var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
            foreach (var plugin in plugins)
            {
                plugin.RegisterServices(SmObjectFactory.Container);
                plugin.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
                plugin.RegisterBundles(BundleTable.Bundles);
            }
        }
    }
}
بدیهی است در این حالت نیاز است ارجاعی را به پروژه‌ی MvcPluginMasterApp.PluginsBase به پروژه‌ی اصلی اضافه کنیم.
دراینجا با استفاده از کتابخانه‌ای به نام WebActivatorEx (که باز هم توسط نویسندگان اصلی Razor Generator تهیه شده‌است)، یک متد PostApplicationStartMethod سفارشی را تعریف کرده‌ایم.
مزیت استفاده از اینکار این است که فایل Global.asax.cs برنامه شلوغ نخواهد شد. در غیر اینصورت باید تمام این کدها را در انتهای متد Application_Start قرار می‌دادیم.
در اینجا با استفاده از structuremap، تمام افزونه‌های موجود به صورت خودکار بررسی شده و سپس پیشنیازهای مسیریابی و Bundling و همچنین تنظیمات IoC Container مورد نیاز آن‌ها به هر افزونه به صورت مستقل، تزریق خواهد شد.


اضافه کردن منو‌های خودکار افزونه‌ها به پروژه‌ی اصلی

پس از اینکه کار پردازش اولیه‌ی IPluginها به پایان رسید، اکنون نوبت به نمایش آدرس اختصاصی هر افزونه در منوی اصلی سایت است. برای این منظور فایل جدیدی را به نام PluginsMenu.cshtml_، در پوشه‌ی shared پروژه‌ی اصلی اضافه کنید؛ با این محتوا:
@using MvcPluginMasterApp.IoCConfig
@using MvcPluginMasterApp.PluginsBase
@{
    var plugins = SmObjectFactory.Container.GetAllInstances<IPlugin>().ToList();
}
 
@foreach (var plugin in plugins)
{
    var menuItem = plugin.GetMenuItem(this.Request.RequestContext);
    <li>
        <a href="@menuItem.Url">@menuItem.Name</a>
    </li>
}
در اینجا تمام افزونه‌ها به کمک structuremap یافت شده و سپس آیتم‌های منوی آن‌ها به صورت خودکار دریافت و اضافه می‌شوند.
سپس به فایل Layout.cshtml_ پروژه‌ی اصلی مراجعه و توسط فراخوانی Html.RenderPartial، آن‌را در بین سایر آیتم‌های منوی اصلی اضافه می‌کنیم:
<div class="navbar navbar-inverse navbar-fixed-top">
    <div class="container">
        <div class="navbar-header">
            <button type="button" class="navbar-toggle" data-toggle="collapse" data-target=".navbar-collapse">
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
                <span class="icon-bar"></span>
            </button>
            @Html.ActionLink("MvcPlugin Master App", "Index", "Home", new { area = "" }, new { @class = "navbar-brand" })
        </div>
        <div class="navbar-collapse collapse">
            <ul class="nav navbar-nav">
                <li>@Html.ActionLink("Master App/Home", "Index", "Home", new {area = ""}, null)</li>
                @{ Html.RenderPartial("_PluginsMenu"); }
            </ul>
        </div>
    </div>
</div>
اکنون اگر پروژه را اجرا کنیم، یک چنین شکلی را خواهد داشت:



بنابراین به صورت خلاصه

1) هر افزونه، یک پروژه‌ی کامل ASP.NET MVC است که پوشه‌های ریشه‌ی اصلی آن حذف شده‌اند و اطلاعات آن توسط یک Area جدید تامین می‌شوند.
2) تنظیم فضای نام مسیریابی‌های تمام پروژه‌ها را فراموش نکنید. در غیر اینصورت شاهد تداخل پردازش کنترلرهای هم نام خواهید بود.
3) جهت سهولت کار، می‌توان فایل‌های bin هر افزونه را توسط رخداد post-build، به پوشه‌ی bin پروژه‌ی اصلی کپی کرد.
4) Viewهای هر افزونه توسط Razor Generator در فایل dll آن مدفون خواهند شد.
5) هر افزونه باید دارای کلاسی باشد که اینترفیس IPlugin را پیاده سازی می‌کند. از این اینترفیس برای ثبت اطلاعات هر افزونه یا دریافت اطلاعات سفارشی از آن کمک می‌گیریم.
6) با استفاده از استراکچرمپ و قرارداد IPlugin، منوهای هر افزونه را به صورت خودکار یافته و سپس به فایل layout اصلی اضافه می‌کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
MvcPluginMasterApp-Part1.zip
مطالب
بررسی استراتژی‌های تشخیص تغییرات در برنامه‌های Angular
وقتی تغییری را در اشیاء خود به وجود می‌آورید، Angular بلافاصله متوجه آن‌ها شده و viewها را به روز رسانی می‌کند. هدف از این مکانیزم، اطمینان حاصل کردن از همگام بودن اشیاء مدل‌ها و viewها هستند. آگاهی از نحوه‌ی انجام این عملیات، کمک شایانی را به بالابردن کارآیی یک برنامه‌ی با رابط کاربری پیچیده‌ای می‌کند. یک شیء مدل در Angular عموما به سه طریق تغییر می‌کند:
- بروز رخ‌دادهای DOM مانند کلیک
- صدور درخواست‌های Ajax ایی
- استفاده از تایمرها (setTimer, setInterval)


ردیاب‌های تغییرات در Angular

تمام برنامه‌های Angular در حقیقت سلسله مراتبی از کامپوننت‌ها هستند. در زمان اجرای برنامه، Angular به ازای هر کامپوننت، یک تشخیص دهنده‌ی تغییرات را ایجاد می‌کند که در نهایت سلسله مراتب ردیاب‌ها را همانند سلسله مراتب کامپوننت‌ها ایجاد خواهد کرد. هر زمانیکه ردیابی فعال می‌شود، Angular این درخت را پیموده و مواردی را که تغییراتی را گزارش داده‌اند، بررسی می‌کند. این پیمایش به ازای هر تغییر رخ داده‌ی در مدل‌های برنامه صورت می‌گیرد و همواره از بالای درخت شروع شده و به صورت ترتیبی تا پایین آن ادامه پیدا می‌کند:


این پیمایش ترتیبی از بالا به پایین، از این جهت صورت می‌گیرد که اطلاعات کامپوننت‌ها از والدین آن‌ها تامین می‌شوند. تشخیص دهنده‌های تغییرات، روشی را جهت ردیابی وضعیت پیشین و فعلی یک کامپوننت ارائه می‌دهد تا Angular بتواند تغییرات رخ‌داده را منعکس کند. اگر Angular گزارش تغییری را از یک تشخیص دهنده‌ی تغییر دریافت کند، کامپوننت مرتبط را مجددا ترسیم کرده و DOM را به روز رسانی می‌کند.


استراتژی‌های تشخیص تغییرات در Angular

برای درک نحوه‌ی عملکرد سیستم تشخیص تغییرات نیاز است با مفهوم value types و reference types در JavaScript آشنا شویم. در JavaScript نوع‌های زیر value type هستند:
• Boolean
• Null
• Undefined
• Number
• String
و نوع‌های زیر Reference type محسوب می‌شوند:
• Arrays
• Objects
• Functions
مهم‌ترین تفاوت بین این دو نوع، این است که برای دریافت مقدار یک value type فقط کافی است از stack memory کوئری بگیریم. اما برای دریافت مقادیر reference types باید ابتدا در جهت یافتن شماره ارجاع آن، از stack memory کوئری گرفته و سپس بر اساس این شماره ارجاع، اصل مقدار آن‌را در heap memory پیدا کنیم.
این دو تفاوت را می‌توان در شکل زیر بهتر مشاهده کرد:



استراتژی Default یا پیش‌فرض تشخیص تغییرات در Angular

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، Angular تغییرات یک شیء مدل را در جهت تشخیص تغییرات و انعکاس آن‌ها به View برنامه، ردیابی می‌کند. در این حالت هر تغییری بین حالت فعلی و پیشین یک شیء مدل برای این منظور بررسی می‌گردد. در اینجا Angular این سؤال را مطرح می‌کند: آیا مقداری در این مدل تغییر یافته‌است؟
اما برای یک reference type می‌توان سؤالات بهتری را مطرح کرد که بهینه‌تر و سریعتر باشند. اینجاست که استراتژی OnPush تشخیص تغییرات مطرح می‌شود.


استراتژی OnPush تشخیص تغییرات در Angular

ایده اصلی استراتژی OnPush تشخیص تغییرات در Angular در immutable فرض کردن reference types نهفته‌است. در این حالت هر تغییری در شیء مدل، سبب ایجاد یک ارجاع جدید به آن در stack memory می‌شود. به این ترتیب می‌توان تشخیص تغییرات بسیار سریعتری را شاهد بود. چون دیگر در اینجا نیازی نیست تمام مقادیر یک شیء را مدام تحت نظر قرار داد. همینقدر که ارجاع آن در stack memory تغییر کند، یعنی مقادیر این شیء در heap memory تغییر یافته‌اند.
در این حالت Angular دو سؤال را مطرح می‌کند: آیا ارجاع به یک reference type در stack memory تغییر یافته‌است؟ اگر بله، آیا مقادیر آن در heap memory تغییر کرده‌اند؟ برای مثال جهت بررسی تغییرات یک آرایه‌ی با 30 عضو، دیگر در ابتدای کار نیازی نیست تا هر 30 عضو آن بررسی شوند (برخلاف حالت پیش‌فرض بررسی تغییرات). در حالت استراتژی OnPush، ابتدا مقدار ارجاع این آرایه در stack memory بررسی می‌شود. اگر تغییری در آن صورت گرفته بود، به معنای تغییری در اعضای آرایه‌است.
استراتژی OnPush در یک کامپوننت به نحو ذیل فعال و انتخاب می‌شود و مقدار پیش‌فرض آن ChangeDetectionStrategy.Default است:
 import {ChangeDetectionStrategy, Component} from '@angular/core';
@Component({
  // ...
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class OnPushComponent {
  // ...
}
استراتژی OnPush تغییرات یک کامپوننت را در حالت‌های ذیل نیز ردیابی می‌کند:
- اگر مقدار یک خاصیت از نوع Input@ تغییر کند.
- اگر یک event handler رخ‌دادی را صادر کند.
- اگر سیستم ردیابی به صورت دستی فراخوانی شود.
- اگر سیستم ردیاب تغییرات child component آن، اجرا شود.


نوع‌های ارجاعی Immutable

همانطور که عنوان شد، شرط کار کردن استراتژی OnPush، داشتن نوع‌های ارجاعی immutable است. اما نوع ارجاعی immutable چیست؟
Immutable بودن به زبان ساده به این معنا است که ما هیچگاه جهت تغییر مقدار خاصیتی در یک شیء، آن خاصیت را مستقیما مقدار دهی نمی‌کنیم؛ بلکه کل شیء را مجددا مقدار دهی می‌کنیم.
برای نمونه در مثال زیر، خاصیت foo شیء before مستقیما مقدار دهی شده‌است:
static mutable() {
  var before = {foo: "bar"};
  var current = before;
  current.foo = "hello";
  console.log(before === current);
  // => true
}
اما اگر بخواهیم با آن به صورت Immutable «رفتار» کنیم، کل این شیء را جهت اعمال تغییرات، مقدار دهی مجدد خواهیم کرد:
static immutable() {
  var before = {foo: "bar"};
  var current = before;
  current = {foo: "hello"};
  console.log(before === current);
  // => false
}
البته باید دقت داشت در هر دو مثال، شیء‌های ایجاد شده در اصل mutable هستند؛ اما در مثال دوم، با این شیء به صورت immutable «رفتار» شده‌است و صرفا «تظاهر» به رفتار immutable با یک شیء ارجاعی صورت گرفته‌است.


معرفی کتابخانه‌ی Immutable.js

جهت ایجاد اشیاء واقعی immutable کتابخانه‌ی Immutable.js توسط Facebook ایجاد شده‌است و برای کار با استراتژی تشخیص تغییرات OnPush در Angular بسیار مناسب است.
برای نصب آن دستور ذیل  را صادر نمائید:
npm install immutable --save
یک نمونه مثال از کاربرد ساختارهای داده‌ی List و Map آن برای کار با آرایه‌ها و اشیاء:
import {Map, List} from 'immutable';

var foobar = {foo: "bar"};
var immutableFoobar = Map(foobar);
console.log(immutableFooter.get("foo"));
// => bar

var helloWorld = ["Hello", "World!"];
var immutableHelloWorld = List(helloWorld);
console.log(immutableHelloWorld.first());
// => Hello
console.log(immutableHelloWorld.last());
// => World!
helloWorld.push("Hello Mars!");
console.log(immutableHelloWorld.last());
// => Hello Mars!


تغییر ارجاع به یک شیء با استفاده از spread properties

const user = {
  name: 'Max',
  age: 30
}
user.age = 31
در این مثال تنها خاصیت age شیء user به روز رسانی می‌شود. بنابراین ارجاع به این شیء تغییر نخواهد کرد و اگر از روش changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush استفاده کنیم، رابط کاربری برنامه به روز رسانی نخواهد شد و این تغییر صرفا با بررسی عمیق تک تک خواص این شیء با وضعیت قبلی آن قابل تشخیص است (یا همان حالت پیش فرض بررسی تغییرات در Angular و نه حالت OnPush).
اگر علاقمند به استفاده‌ی از یک کتابخانه‌ی اضافی مانند Immutable.js در کدهای خود نباشید، روش دیگری نیز برای تغییر ارجاع به یک شیء وجود دارد:
const user = {
  name: 'Max',
  age: 30
}
const modifiedUser = { ...user, age: 31 }
در اینجا با استفاده از spread properties یک شیء کاملا جدید ایجاد شده‌است و ارجاع به آن با ارجاع به شیء user یکی نیست.

نمونه‌ی دیگر آن در حین کار با متد push یک آرایه‌است:
export class AppComponent {
  foods = ['Bacon', 'Lettuce', 'Tomatoes'];
 
  addFood(food) {
    this.foods.push(food);
  }
}
متد push، بدون تغییر ارجاعی به آرایه‌ی اصلی، عضوی را به آن آرایه اضافه می‌کند. بنابراین اعضای اضافه شده‌ی به آن نیز توسط استراتژی OnPush قابل تشخیص نیستند. اما اگر بجای متد push از spread operator استفاده کنیم:
addFood(food) {
  this.foods = [...this.foods, food];
}
اینبار this.food به یک شیء کاملا جدید اشاره می‌کند که ارجاع به آن، با ارجاع به شیء this.food قبلی یکی نیست. بنابراین استراتژی OnPush قابلیت تشخیص تغییرات آن‌را دارد.


آگاه سازی دستی موتور تشخیص تغییرات Angular در حالت استفاده‌ی از استراتژی OnPush

تا اینجا دریافتیم که استراتژی OnPush تنها به تغییرات ارجاعات به اشیاء پاسخ می‌دهد و به نحوی باید این ارجاع را با هر به روز رسانی تغییر داد. اما روش دیگری نیز برای وادار کردن این سیستم به تغییر وجود دارد:
 import { Component,  Input, ChangeDetectionStrategy, ChangeDetectorRef } from '@angular/core';
 
@Component({
  selector: 'app-child',
  templateUrl: './child.component.html',
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class ChildComponent {
  @Input() data: string[];
 
  constructor(private cd: ChangeDetectorRef) {}
 
  refresh() {
      this.cd.detectChanges();
  }
}
در این کامپوننت از استراتژی OnPush استفاده شده‌است. در اینجا می‌توان همانند قبل با اشیاء و آرایه‌های موجود کار کرد (بدون اینکه ارجاعات به آن‌ها را تغییر دهیم و یا آن‌ها را immutable کنیم) و در پایان کار، متد detectChanges سرویس ChangeDetectorRef را به صورت دستی فراخوانی کرد تا Angular کار رندر مجدد view این کامپوننت را بر اساس تغییرات آن انجام دهد (کل کامپوننت به عنوان یک کامپوننت تغییر کرده به سیستم ردیابی تغییرات معرفی می‌شود).


کار با Observables در حالت استفاده‌ی از استراتژی OnPush

مطلب «صدور رخدادها از سرویس‌ها به کامپوننت‌ها در برنامه‌های Angular» را در نظر بگیرید. Observables نیز ما را از تغییرات رخ‌داده آگاه می‌کنند؛ اما برخلاف immutable objects با هر تغییری که رخ می‌دهد، ارجاع به آن‌ها تغییری نمی‌کند. آن‌ها تنها رخ‌دادی را به مشترکین، جهت اطلاع رسانی از تغییرات صادر می‌کنند.
بنابراین اگر از Observables و استراتژی OnPush استفاده کنیم، چون ارجاع به آن‌ها تغییری نمی‌کند، رخ‌دادهای صادر شده‌ی توسط آن‌ها ردیابی نخواهند شد. برای رفع این مشکل، امکان علامتگذاری رخ‌دادهای Observables به تغییر کرده پیش‌بینی شده‌است.
در اینجا کامپوننتی را داریم که قابلیت صدور رخ‌دادها را از طریق یک BehaviorSubject دارد:
 import { Component } from '@angular/core';
import { BehaviorSubject } from 'rxjs/BehaviorSubject';
 
@Component({ ... })
export class AppComponent {
  foods = new BehaviorSubject(['Bacon', 'Letuce', 'Tomatoes']);
 
  addFood(food) {
     this.foods.next(food);
  }
}
و کامپوننت دیگری توسط خاصیت ورودی data از نوع Observable در متد ngOnInit، مشترک آن خواهد شد:
 import { Component, Input, ChangeDetectionStrategy, ChangeDetectorRef, OnInit } from '@angular/core';
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
 
@Component({
  selector: 'app-child',
  templateUrl: './child.component.html',
  changeDetection: ChangeDetectionStrategy.OnPush
})
export class ChildComponent implements OnInit {
  @Input() data: Observable<any>;
  foods: string[] = [];
 
  constructor(private cd: ChangeDetectorRef) {}
 
  ngOnInit() {
     this.data.subscribe(food => {
        this.foods = [...this.foods, ...food];
     });
  }
در این حالت چون از ChangeDetectionStrategy.OnPush استفاده می‌شود و ارجاع به this.data این observable با هر بار صدور رخ‌دادی توسط آن، تغییر نمی‌کند، سیستم ردیابی تغییرات آن‌را به عنوان تغییر کرده درنظر نمی‌گیرد. برای رفع این مشکل تنها کافی است رخ‌دادگردان آن‌را با متد markForCheck علامتگذاری کنیم:
ngOnInit() {
  this.data.subscribe(food => {
      this.foods = [...this.foods, ...food];
      this.cd.markForCheck(); // marks path
   });
}
markForCheck به Angular اعلام می‌کند که این مسیر ویژه را در بررسی بعدی سیستم ردیابی تغییرات لحاظ کن.
مطالب
مدیریت Join در NHibernate 3.0

مباحث eager fetching/loading (واکشی حریصانه) و lazy loading/fetching (واکشی در صورت نیاز، با تاخیر، تنبل) جزو نکات کلیدی کار با ORM های پیشرفته بوده و در صورت عدم اطلاع از آن‌ها و یا استفاده‌ی ناصحیح از هر کدام، باید منتظر از کار افتادن زود هنگام سیستم در زیر بار چند کاربر همزمان بود. به همین جهت تصور اینکه "با استفاده از ORMs دیگر از فراگیری SQL راحت شدیم!" یا اینکه "به من چه که پشت صحنه چه اتفاقی می‌افته!" بسی مهلک و نادرست است!
در ادامه به تفصیل به این موضوع پرداخته خواهد شد.

ابزار مورد نیاز

در این مطلب از برنامه‌ی NHProf استفاده خواهد شد.
اگر مطالب NHibernate این سایت را دنبال کرده باشید، در مورد لاگ کردن SQL تولیدی به اندازه‌ی کافی توضیح داده شده یا حتی یک ماژول جمع و جور هم برای مصارف دم دستی نوشته شده است. این موارد شاید این ایده را به همراه داشته باشند که چقدر خوب می‌شد یک برنامه‌ی جامع‌تر برای این نوع بررسی‌ها تهیه می‌شد. حداقل SQL نهایی فرمت می‌شد (یعنی برنامه باید مجهز به یک SQL Parser تمام عیار باشد که کار چند ماهی هست ...؛ با توجه به اینکه مثلا NHibernate از افزونه‌های SQL ویژه بانک‌های اطلاعاتی مختلف هم پشتیبانی می‌کند، مثلا T-SQL مایکروسافت با یک سری ریزه کاری‌های منحصر به MySQL متفاوت است)، یا پس از فرمت شدن، syntax highlighting به آن اضافه می‌شد، در ادامه مشخص می‌کرد کدام کوئری‌ها سنگین‌تر هستند، کدامیک نشانه‌ی عدم استفاده‌ی صحیح از ORM مورد استفاده است، چه مشکلی دارد و از این موارد.
خوشبختانه این ایده‌ها یا آرزوها با برنامه‌ی NHProf محقق شده است. این برنامه برای استفاده‌ی یک ماه اول آن رایگان است (آدرس ایمیل خود را وارد کنید تا یک فایل مجوز رایگان یک ماهه برای شما ارسال گردد) و پس از یک ماه، باید حداقل 300 دلار هزینه کنید.


واکشی حریصانه و غیرحریصانه چیست؟

رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).


چگونه واکشی حریصانه و غیرحریصانه را در NHibernate 3.0 تنظیم کنیم؟

در NHibernate اگر تنظیم خاصی را تدارک ندیده و خواص جداول خود را به صورت virtual معرفی کرده باشید، تنظیم پیش فرض دریافت اطلاعات همان lazy loading است. به مثالی در این زمینه توجه بفرمائید:

مدل برنامه:
مدل برنامه همان مثال کلاسیک مشتری و سفارشات او می‌باشد. هر مشتری چندین سفارش می‌تواند داشته باشد. هر سفارش به یک مشتری وابسته است. هر سفارش نیز از چندین قلم جنس تشکیل شده است. در این خرید، هر جنس نیز به یک سفارش وابسته است.


using System.Collections.Generic;
namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Customer
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Order> Orders { get; set; }
}
}

using System;
using System.Collections.Generic;
namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Order
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual DateTime OrderDate { set; get; }
public virtual Customer Customer { get; set; }
public virtual IList<OrderItem> OrderItems { set; get; }
}
}

namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class OrderItem
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual Product Product { get; set; }
public virtual int Quntity { get; set; }
public virtual Order Order { set; get; }
}
}

namespace CustomerOrdersSample.Domain
{
public class Product
{
public virtual int Id { set; get; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual decimal UnitPrice { get; set; }
}
}

که جداول متناظر با آن به صورت زیر خواهند بود:
    create table Customers (
CustomerId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
primary key (CustomerId)
)

create table Orders (
OrderId INT IDENTITY NOT NULL,
OrderDate DATETIME null,
CustomerId INT null,
primary key (OrderId)
)

create table OrderItems (
OrderItemId INT IDENTITY NOT NULL,
Quntity INT null,
ProductId INT null,
OrderId INT null,
primary key (OrderItemId)
)

create table Products (
ProductId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(255) null,
UnitPrice NUMERIC(19,5) null,
primary key (ProductId)
)

alter table Orders
add constraint fk_Customer_Order
foreign key (CustomerId)
references Customers

alter table OrderItems
add constraint fk_Product_OrderItem
foreign key (ProductId)
references Products

alter table OrderItems
add constraint fk_Order_OrderItem
foreign key (OrderId)
references Orders

همچنین یک سری اطلاعات آزمایشی زیر را هم در نظر بگیرید: (بانک اطلاعاتی انتخاب شده SQL CE است)

SET IDENTITY_INSERT [Customers] ON;
GO
INSERT INTO [Customers] ([CustomerId],[Name]) VALUES (1,N'Customer1');
GO
SET IDENTITY_INSERT [Customers] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [Products] ON;
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (1,N'Product1',1000.00000);
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (2,N'Product2',2000.00000);
GO
INSERT INTO [Products] ([ProductId],[Name],[UnitPrice]) VALUES (3,N'Product3',3000.00000);
GO
SET IDENTITY_INSERT [Products] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [Orders] ON;
GO
INSERT INTO [Orders] ([OrderId],[OrderDate],[CustomerId]) VALUES (1,{ts '2011-01-07 11:25:20.000'},1);
GO
SET IDENTITY_INSERT [Orders] OFF;
GO
SET IDENTITY_INSERT [OrderItems] ON;
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (1,10,1,1);
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (2,5,2,1);
GO
INSERT INTO [OrderItems] ([OrderItemId],[Quntity],[ProductId],[OrderId]) VALUES (3,20,3,1);
GO
SET IDENTITY_INSERT [OrderItems] OFF;
GO

دریافت اطلاعات :
می‌خواهیم نام کلیه محصولات خریداری شده توسط مشتری‌ها را به همراه نام مشتری و زمان خرید مربوطه، نمایش دهیم (دریافت اطلاعات از 4 جدول بدون join نویسی):

var list = session.QueryOver<Customer>().List();

foreach (var customer in list)
{
foreach (var order in customer.Orders)
{
foreach (var orderItem in order.OrderItems)
{
Console.WriteLine("{0}:{1}:{2}", customer.Name, order.OrderDate, orderItem.Product.Name);
}
}
}

خروجی به صورت زیر خواهد بود:
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product1
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product2
Customer1:2011/01/07 11:25:20 :Product3
اما بهتر است نگاهی هم به پشت صحنه عملیات داشته باشیم:



همانطور که مشاهده می‌کنید در اینجا اطلاعات از 4 جدول مختلف دریافت می‌شوند اما ما Join ایی را ننوشته‌ایم. ORM هرجایی که به اطلاعات فیلدهای جداول دیگر نیاز داشته، به صورت مستقیم به آن جدول مراجعه کرده و یک کوئری، حاصل این عملیات خواهد بود (مطابق تصویر جمعا 6 کوئری در پشت صحنه برای نمایش سه سطر خروجی فوق اجرا شده است).
این حالت فقط و فقط با تعداد رکورد کم بهینه است (و به همین دلیل هم تدارک دیده شده است). بنابراین اگر برای مثال قصد نمایش اطلاعات حاصل از 4 جدول فوق را در یک گرید داشته باشیم، بسته به تعداد رکوردها و تعداد کاربران همزمان برنامه (خصوصا در برنامه‌های تحت وب)، بانک اطلاعاتی باید بتواند هزاران هزار کوئری رسیده حاصل از lazy loading را پردازش کند و این یعنی مصرف بیش از حد منابع (IO بالا، مصرف حافظه بالا) به همراه بالا رفتن CPU usage و از کار افتادن زود هنگام سیستم.
کسانی که پیش از این با SQL نویسی خو گرفته‌اند احتمالا الان منابع موجود را در مورد نحوه‌ی نوشتن Join در NHibernate زیر و رو خواهند کرد؛ زیرا پیش از این آموخته‌اند که برای دریافت اطلاعات از دو یا چند جدول مرتبط باید Join نوشت. اما همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، اگر با جزئیات کار با NHibernate آشنا شویم، نیازی به Join نویسی نخواهیم داشت. اینکار را خود ORM در پشت صحنه باید و می‌تواند مدیریت کند. اما چگونه؟
در NHibernate 3.0 با معرفی QueryOver که جایگزینی از نوع strongly typed همان ICriteria API قدیمی است، یا با معرفی Query که همان LINQ to NHibernate می‌باشد، متدی به نام Fetch نیز تدارک دیده شده است که استراتژی‌های lazy loading و eager loading را به سادگی توسط آن می‌توان مشخص نمود.

مثال: دریافت اطلاعات با استفاده از QueryOver

var list = session
.QueryOver<Customer>()
.Fetch(c => c.Orders).Eager
.Fetch(c => c.Orders.First().OrderItems).Eager
.Fetch(c => c.Orders.First().OrderItems.First().Product).Eager
.List();

foreach (var customer in list)
{
foreach (var order in customer.Orders)
{
foreach (var orderItem in order.OrderItems)
{
Console.WriteLine("{0}:{1}:{2}", customer.Name, order.OrderDate, orderItem.Product.Name);
}
}
}

پشت صحنه:



اینبار فقط یک کوئری حاصل عملیات بوده و join ها به صورت خودکار با توجه به متدهای Fetch ذکر شده که حالت eager loading آن‌ها صریحا مشخص شده است، تشکیل شده‌اند (6 بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی به یکبار تقلیل یافت).

نکته 1: نتایج تکراری
اگر حاصل join آخر را نمایش دهیم، نتایجی تکراری خواهیم داشت که مربوط است به مقدار دهی customer با سه وهله از شیء مربوطه تا بتواند واکشی حریصانه‌ی مجموعه اشیاء فرزند آن‌را نیز پوشش دهد. برای رفع این مشکل یک سطر TransformUsing باید اضافه شود:
...
.TransformUsing(NHibernate.Transform.Transformers.DistinctRootEntity)
.List();


دریافت اطلاعات با استفاده از LINQ to NHibernate3.0
برای اینکه بتوان متدهای Fetch ذکر شده را به LINQ to NHibernate 3.0 اعمال نمود، ذکر فضای نام NHibernate.Linq ضروری است. پس از آن خواهیم داشت:
var list = session
.Query()
.FetchMany(c => c.Orders)
.ThenFetchMany(o => o.OrderItems)
.ThenFetch(p => p.Product)
.ToList();

اینبار از FetchMany، سپس ThenFetchMany (برای واکشی حریصانه مجموعه‌های فرزند) و در آخر از ThenFetch استفاده خواهد شد.

همانطور که ملاحظه می‌کنید حاصل این کوئری، با کوئری قبلی ذکر شده یکسان است. هر دو، اطلاعات مورد نیاز از دو جدول مختلف را نمایش می‌دهند. اما یکی در پشت صحنه شامل چندین و چند کوئری برای دریافت اطلاعات است، اما دیگری تنها از یک کوئری Join دار تشکیل شده است.


نکته 2: خطاهای ممکن
ممکن است حین تعریف متدهای Fetch در زمان اجرا به خطاهای Antlr.Runtime.MismatchedTreeNodeException و یا Specified method is not supported و یا موارد مشابهی برخورد نمائید. تنها کاری که باید انجام داد جابجا کردن مکان بکارگیری extension methods است. برای مثال متد Fetch باید پس از Where در حالت استفاده از LINQ ذکر شود و نه قبل از آن.

مطالب
‫دریافت کل یک مخزن SVN به کمک برنامه نویسی

تمام قابلیت‌های موجود در SVN به کمک برنامه نویسی هم قابل دسترسی هستند. برای مثال تهیه خروجی از یک مخزن SVN به همراه تمامی فایل‌ها و ساختار آن. SVN به زبان C نوشته شده است و API آن نیز مبتنی بر همین زبان است اما یک سری محصور کننده برای استفاده از آن در سایر زبان‌های برنامه نویسی هم موجود است. برای مثال معروفترین آن‌ها جهت استفاده به کمک دات نت فریم ورک کتابخانه‌ی SharpSVN است. پس از دریافت و افزودن ارجاعی به اسمبلی آن، چند سطر ذیل کار دریافت یک مخزن SVN را به صورت تمام و کمال انجام خواهد داد:

using SharpSvn;
...
using (var sc = new SvnClient())
{
var target = SvnTarget.FromUri(new Uri("http://someproject.googlecode.com/svn/trunk/"));
var finalSaveToDir = "somepath ..."; //Note: this path should not exist
sc.Export(target, finalSaveToDir);
}

نمونه‌ای از کاربردها:
- راه اندازی یک سایت برای دریافت ساده‌تر مخازن کد برای مثال Google-code یا source forge و امثال آن.

مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت سوم - روش اتصال Redux به برنامه‌های React
پس از بررسی ساختار کتابخانه‌ی Redux به صورت مستقل و متکی به خود، اکنون در این قسمت، نحوه‌ی اتصال آن‌را به برنامه‌های React بررسی می‌کنیم.


نصب پیشنیازها

می‌توان همانند قسمت قبل، تمام کارها را با کتابخانه‌ی redux انجام داد و یا می‌توان قسمت به روز رسانی UI آن‌را و همچنین مدیریت state را به کتابخانه‌ی ساده کننده‌ی دیگری به نام react-redux واگذار کرد. به همین جهت در ادامه‌ی همان برنامه‌ی قسمت قبل، دو کتابخانه‌ی redux و همچنین react-redux را به همراه types آن نصب می‌کنیم (نصب types، سبب ارائه‌ی intellisense بهتری در VSCode می‌شود؛ حتی اگر نخواهیم با TypeScript کار کنیم).
برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستورات زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save redux react-redux
> npm install --save-dev @types/react-redux
به علاوه در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.


معرفی ساختار ابتدایی برنامه

برنامه‌ای را که در این قسمت بررسی می‌کنیم، ساختار بسیار ساده‌ای را داشته و به همراه دو دکمه‌ی افزایش و کاهش مقدار یک شمارشگر است؛ به همراه دکمه‌ی برای به حالت اول در آوردن آن. هدف اصلی دنبال شده‌ی در اینجا نیز نحوه‌ی برپایی redux و همچنین react-redux و اتصال آن‌ها به برنامه‌ی React جاری است:


به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید src\components\counter.jsx را به نحو زیر تشکیل می‌دهیم تا markup ابتدایی فوق را به همراه سه دکمه و یک span، برای نمایش مقدار شمارشگر، رندر کند:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">0</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm">+</button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
سپس المان آن‌را جهت نمایش در برنامه، به فایل src\App.js اضافه می‌کنیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import Counter from "./components/counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <Counter />
    </main>
  );
}

export default App;


پوشه بندی مخصوص برنامه‌های مبتنی بر Redux


هدف ما در ادامه ایجاد یک store مخصوص redux است و سپس اتصال آن به کامپوننت شمارشگر برنامه. به همین جهت نیاز به 4 پوشه‌ی جدید، برای مدیریت بهتر برنامه خواهیم داشت:
- پوشه constants: برای اینکه نام رشته‌ای نوع اکشن‌های مختلف را بتوانیم در قسمت‌های مختلف برنامه استفاده کنیم، بهتر است فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و این ثوابت را داخل آن export کنیم.
- پوشه‌ی actions: در فایل جدید src\actions\index.js، تمام متدهای ایجاد کننده‌ی شیء خاص action، که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، قرار می‌گیرند. نمونه‌ی آن، متد createAddAction قسمت قبل است.
- پوشه‌ی reducers: تمام توابع reducer برنامه را در فایل‌های مجزایی در پوشه‌ی reducers قرار می‌دهیم. سپس در فایل src\reducers\index.js با استفاده از متد combineReducer آن‌ها را یکی کرده و به متد createStore ارسال می‌کنیم.
- پوشه‌ی containers: این پوشه جائی است که کار فراخوانی متد connect کتابخانه‌ی react-redux به ازای هر کامپوننت استفاده کننده‌ی از redux store، صورت می‌گیرد.

این موارد را با جزئیات بیشتری در ادامه بررسی می‌کنیم.



ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی افزودن مقدار

می‌خواهیم با کلیک بر روی دکمه‌ی +، مقدار شمارشگر افزایش یابد. به همین جهت نیاز به یک نام وجود دارد تا در تابع Reducer متناظر و قسمت‌های دیگر برنامه، بتوان بر اساس آن، این اکشن خاص را شناسایی کرد و سپس عکس العمل نشان داد. به همین جهت فایل جدید src\constants\ActionTypes.js را ایجاد کرده و به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
export const Increment = "Increment";
البته هرچند مرسوم است نام و مقدار این نوع ثوابت را تشکیل شده‌ی از حروف بزرگ، معرفی کنند ولی این موضوع اختیاری است.


ایجاد متد Action Creator

در قسمت قبل مشاهده کردیم که شیء ارسالی به یک reducer از طریق dispatch یک action خاص، دارای فرمت ویژه‌ی زیر است:
{
    type: "ADD",
    payload: {
      amount // = amount: amount
    },
    meta: {}
}
به همین جهت برای نظم بخشیدن به تعریف این نوع اشیاء و یک‌دست سازی آن‌ها، فایل جدید src\actions\index.js را ایجاد کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

export const incrementValue = () => ({ type: types.Increment });
همانطور که ملاحظه می‌کنید در این متد، فعلا فقط نام رشته‌ای نوع این اکشن، بیشتر مدنظر است تا بر اساس action.type رسیده در reducer متناظر با آن، عملی رخ دهد. بنابراین فقط قسمت type آن‌را مقدار دهی کرده‌ایم. مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment نیز از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js که پیشتر تعریف کردیم، تامین شده‌است.


ایجاد تابع reducer مخصوص افزودن مقدار

ابتدا فایل جدید src\reducers\counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import * as types from "../constants/ActionTypes";

const initialState = {
  count: 0
};

export default function counterReducer(state = initialState, action) {
  if (action.type === types.Increment) {
    return {
      count: state.count + 1
    };
  }
  return state;
}
- اگر دقت کرده باشید، کامپوننت شمارشگر این قسمت، دارای state نیست و همچنین نمی‌خواهیم هم که دارای state باشد؛ چون قرار است توسط redux مدیریت شود. به همین جهت state اولیه را به صورت initialState که محتوای یک شیء با خاصیت count با مقدار اولیه‌ی صفر است، خارج از کلاس کامپوننت، ایجاد کرده‌ایم.
- سپس می‌خواهیم رویداد کلیک بر روی دکمه + را مدیریت کنیم. به همین جهت نیاز به یک اکشن جدید به نام Increment داریم که توسط مقدار ثابت رشته‌ای types.Increment، از فایل مجزای src\constants\ActionTypes.js، تامین می‌شود.
- پس از مشخص کردن نوع action ای که قرار است مدیریت شود و همچنین ایجاد متدی برای تولید شیء حاوی اطلاعات آن که در فایل src\actions\index.js قرار دارد، اکنون می‌توان متد reducer را که state و action را دریافت می‌کند و سپس state جدیدی را بر اساس action.type دریافتی و در صورت نیاز بازگشت می‌دهد، ایجاد کرد. این متد بررسی می‌کند که آیا action.type رسیده همان ثابت Increment است؟ اگر بله، بجای تغییر مستقیم state.count، یک شیء جدید را بازگشت می‌دهد. البته روش صحیح‌تر اینکار را در قسمت اول این سری با معرفی روش‌هایی برای کپی اشیاء و آرایه‌ها، بررسی کردیم. در اینجا جهت سادگی بیشتر، یک شیء کاملا جدید را دستی ایجاد می‌کنیم. در آخر اگر action.type رسیده قابل پردازش نبود، همان state ابتدایی دریافتی را بازگشت می‌دهیم تا در صورت وجود چندین reducer تعریف شده‌ی در سیستم، زنجیره‌ی آن‌ها قابل پردازش باشد. این مورد را در قسمت قبل، ذیل عنوان «بررسی تابع combineReducers با یک مثال» بیشتر بررسی کردیم.

پس از ایجاد reducer اختصاصی عمل افزودن مقدار شمارشگر، فایل جدید src\reducers\index.js را نیز با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { combineReducers } from "redux";

import counterReducer from "./counter";

const rootReducer = combineReducers({
  counterReducer
});

export default rootReducer;
کار این فایل، مدیریت مرکزی تمام reducerهای سفارشی تعریف شده‌ی در برنامه‌است. لیست آن‌ها را به متد combineReducers ارسال کرده و در نهایت یک rootReducer ترکیب شده‌ی از تمام آن‌ها را دریافت می‌کنیم.


ایجاد store مخصوص Redux

تا اینجا رسیدیم به یک rootReducer متشکل از تمام reducerهای سفارشی برنامه. اکنون بر اساس آن در فایل src\index.js، یک store جدید را ایجاد می‌کنیم:
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

//...

const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

//...
نکته 1: چون شیء rootReducer در فایل src\reducers\index.js واقع شده‌است، دیگر در حین import، نیازی به ذکر نام فایل index آن نیست.
نکته 2: در اینجا روش فعالسازی افزونه‌ی redux-devtools را نیز ملاحظه می‌کنید. ابتدا بررسی می‌شود که آیا متد ویژه‌ی فراخوانی این افزونه وجود دارد یا خیر؟ اگر بله، فراخوانی می‌شود. بدون این پارامتر دوم، افزونه‌ی redex dev tools، هیچ خروجی را نمایش نخواهد داد.


اتصال React به Redux

کتابخانه‌ی react-redux تنها به همراه دو شیء مهم connect و Provider است. شیء Provider آن شبیه به Context API خود React است و هدف آن، ارسال ارجاعی از store ایجاد شده، به برنامه‌ی React است. پس از ایجاد store در فایل src\index.js، اکنون نوبت به اتصال آن به برنامه‌ی React ای جاری است. به همین جهت در بالاترین سطح برنامه، ابتدا شیء کامپوننت App را با شیء Provider محصور می‌کنیم:
import { Provider } from "react-redux";
import { createStore } from "redux";
import reducer from "./reducers";

// ...
const store = createStore(
  reducer,
  window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__ && window.__REDUX_DEVTOOLS_EXTENSION__()
);

ReactDOM.render(
  <Provider store={store}>
    <App />
  </Provider>,
  document.getElementById("root")
);
کامپوننت Provider، از طریق props خود نیاز به دریافت store تعریف شده را دارد. به این ترتیب هر کامپوننتی که در درخت کامپوننت‌های App قرار می‌گیرد، می‌تواند با redux store کار کند.


تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props

همانطور که عنوان شد، کامپوننت Counter به همراه state نیست و ما قصد نداریم در آن از state خود React استفاده کنیم؛ البته فلسفه‌ی آن‌را در قسمت اول این سری بررسی کردیم و همچنین اگر کامپوننتی نیاز به اشتراک گذاری اطلاعات خودش را با لایه‌های زیرین یا بالاتر از خود ندارد، شاید اصلا نیازی به Redux نداشته باشد و همان state استاندارد React برای آن کافی است. بنابراین می‌توان برنامه‌ای را داشت که ترکیبی از state استاندارد React، در کامپوننت‌های متکی به خود و Redux، در کامپوننت‌هایی که باید اطلاعاتی را با هم به اشتراک بگذارند، باشد. برای مثال، کامپوننت مثال جاری، واقعا نیازی را به Redux، برای مدیریت حالت خود، ندارد؛ هدف ما در اینجا بررسی نحوه‌ی برقراری ارتباطات یک سیستم مبتنی بر Redux، در برنامه‌های React است.
بنابراین در اینجا و کامپوننتی که قرار است از Redux برای مدیریت حالت خود استفاده کند، هر اطلاعاتی که به آن از طریق react-redux store وارد می‌شود، از طریق props به آن ارسال خواهد شد. برای مثال در اینجا مقدار count، از طریق props خوانده می‌شود و همچنین امکان ارسال action ای خاص به متد reducer تعریف شده نیز باید تعریف شود. بنابراین در ادامه نیاز داریم تا یک کامپوننت React را به redux store متصل کنیم. برای این منظور فایل جدید src\containers\Counter.js را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import { connect } from "react-redux";

import { incrementValue } from "../actions";
import Counter from "../components/counter";

const mapStateToProps = state => {
  return state;
};

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    }
  };
};

export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
ابتدا متد connect را از react-redux دریافت می‌کنیم. connect خود متدی است که منتظر یک کامپوننت React است؛ مانند Counter. همچنین به عنوان پارامتر، توابعی را دریافت می‌کند که اطلاعات redux store را به کامپوننت، نگاشت می‌کنند؛ مانند props و actions. در اینجا دو تابع نگاشت state به props و همچنین dispatch به props را ملاحظه می‌کنید (توابع mapStateToProps و mapDispatchToProps)؛ هرچند الزامی نیست، ولی بهتر است از همین روش نامگذاری استفاده شود.

زمانیکه در مورد store در redux صحبت می‌شود، داخل آن یک شیء بزرگ state قرار گرفته‌است که حاوی کل state برنامه‌است. اما شاید هر کامپوننت به تمام آن نیازی نداشته باشد. برای مثال شاید کامپوننت شمارشگر، اهمیتی به اطلاعات خطاهای سیستم و یا کاربر وارد شده‌ی به سیستم که در شیء کلی state موجود در store وجود دارند، ندهد. به همین جهت متد mapStateToProps، کل state برنامه را دریافت کرده و به ما اجازه می‌دهد تا تنها اطلاعاتی را که از آن نیاز داریم، به صورت props دریافت کنیم. به این ترتیب از رندر مجدد این کامپوننت نیز جلوگیری خواهد شد؛ چون این کامپوننت دیگر وابسته‌ی به تغییرات سایر اجزای کل state برنامه، نخواهد بود و اگر آن‌ها تغییر کردند، این کامپوننت رندر مجدد نخواهد شد.
بنابراین می‌توان متد mapStateToProps را به صورت کلی زیر نیز تعریف کرد:
const mapStateToProps = (state) => { return state };
هرچند این روش در مثال ما بدون مشکل کار می‌کند، اما چون کل state را دریافت می‌کند، مشکل رندر مجدد کامپوننت را به ازای هر تغییری در state کلی برنامه به همراه خواهد داشت.

یک نکته: اگر کامپوننتی نیاز به تامین state خود را از طریق props نداشت و فقط کارش صدور رخ‌دادها است، می‌توان پارامتر اول متد connect را نال وارد کرد.

پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، به متد store.dispatch اشاره می‌کند. بنابراین توسط آن امکان ارسال actions را میسر کرده و می‌توان state را توسط reducerهای تعریف شده، تغییر داد که در نتیجه‌ی آن props جدیدی به کامپوننت منتقل می‌شوند. این تابع نیز یک شیء را باز می‌گرداند. این شیء را فعلا با یک متد دلخواه مقدار دهی می‌کنیم که توسط پارامتر dispatch رسیده‌ی به آن، متد action creator تعریف شده‌ی در فایل src\actions\index.js را به نام incrementValue، فراخوانی می‌کند؛ دقیقا عملی شبیه به فراخوانی store.dispatch(createAddAction(2)) در قسمت قبل که از آن برای ارسال یک اکشن، به reducer متناظری استفاده شد.

یک نکته: اگر کامپوننتی کار صدور رخ‌دادها را انجام نمی‌دهد، می‌توان پارامتر دوم متد connect را بطور کامل حذف کرد و قید نکرد.


استفاده از کامپوننت جدید خروجی متد connect، جهت تامین props کامپوننت شمارشگر

در انتهای فایل src\components\counter.jsx، چنین سطری درج شده‌است:
export default connect(mapStateToProps, mapDispatchToProps)(Counter);
این شیء حاصل، به خودی خود، سبب بروز تغییری در کامپوننت شمارشگر نمی‌شود. بلکه یک کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter را ایجاد می‌کند (به همین جهت آن‌را در پوشه‌ی containers یا دربرگیرنده‌ها قرار دادیم). بنابراین برای استفاده‌ی از آن، به کامپوننت src\App.js مراجعه کرده و جائیکه المان کامپوننت Counter قبلی درج شده، آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import "./App.css";

import React from "react";

import CounterContainer from "./containers/Counter";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer />
    </main>
  );
}

export default App;
ابتدا کامپوننت جدید CounterContainer را که تبادل اطلاعات بین کامپوننت Counter اصلی و state و action مخزن redux را برقرار می‌کند، import کرده و سپس المان جدید آن‌را جایگزین المان کامپوننت شمارشگر اصلی می‌کنیم.

اکنون کامپوننت شمارشگر src\components\counter.jsx، دو شیء را از طریق props دریافت می‌کند؛ یکی کل state است که خاصیت count داخل آن قرار دارد و از طریق mapStateToProps تامین می‌شود. دیگری متد increment ای است که در متد mapDispatchToProps تعریف کردیم و کار صدور رخ‌دادی را به reducer متناظر، انجام می‌دهد. به همین جهت تغییرات ذیل را در کامپوننت Counter اعمال می‌کنیم:
import React, { Component } from "react";

class Counter extends Component {
  render() {
    console.log("props", this.props);
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
    return (
      <section className="card mt-5">
        <div className="card-body text-center">
          <span className="badge m-2 badge-primary">{count}</span>
        </div>
        <div className="card-footer">
          <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
            <button className="btn btn-secondary btn-sm" onClick={increment}>
              +
            </button>
            <button className="btn btn-secondary btn-sm m-2">-</button>
            <button className="btn btn-danger btn-sm">Reset</button>
          </div>
        </div>
      </section>
    );
  }
}

export default Counter;
لاگ اولین بار دریافت this.pros این کامپوننت که اکنون توسط دربرگیرنده‌ی آن ارائه می‌شود، به صورت زیر است:


به همین جهت، خاصیت تو در توی this.props.counterReducer.count و همچنین اشاره‌گر به متد increment، توسط Object Destructuring به صورت زیر از this.props دریافتی، تجزیه شده‌اند:
    const {
      counterReducer: { count },
      increment
    } = this.props;
سپس مقدار count، توسط span نمایش داده و همچنین دکمه +  را به صورت onClick={increment} تکمیل کرده‌ایم تا با کلیک بر روی آن، متد increment که در حقیقت معادل فراخوانی store.dispatch(incrementValue()) است، اجرا شود. حاصل آن، افزایش مقدار شمارشگر است:


جزئیات کار با Redux store را نیز می‌توان در افزونه‌ی redux dev tools مشاهده کرد:


این افزونه در نوار ابزار پایین آن، امکان export کل state و سپس import و بازیابی آن‌را نیز به همراه دارد.


دریافت props از طریق کامپوننت دربرگیرنده و ارسال آن به کامپوننت اصلی

فرض کنید نیاز باشد تا اطلاعاتی را به صورت متداول React از طریق props، به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر ارسال کرد:
function App() {
  const prop1 = 123
  return (
    <main className="container">
      <CounterContainer prop1={prop1} />
    </main>
  );
}
برای دسترسی به آن، پارامتر دومی به متد mapStateToProps به نام ownProps اضافه می‌شود که حاوی props ارسالی به کامپوننت container است:
const mapStateToProps = (state, ownProps) => {
  console.log("mapStateToProps", { state, ownProps });
  return state;
};
در این حالت اگر نیاز به انتقال آن به کامپوننت اصلی بود، می‌توان شیء بازگشت داده شده‌ی از mapStateToProps را به همراه یک سری خواص سفارشی دریافتی از ownProps، تعریف کرد.


پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر

پس از آشنایی با روش کلی برقراری اتصالات سیستم react-redux، پیاده سازی دکمه‌ی کاهش مقدار شمارشگر بسیار ساده‌است و شامل مراحل زیر است:
1)  ایجاد نام نوع اکشن متناظر با دکمه‌ی کاهش مقدار
به فایل src\constants\ActionTypes.js، نوع جدید کاهشی را اضافه می‌کنیم:
export const Decrement = "Decrement";
2) ایجاد متد Action Creator
در فایل src\actions\index.js، متد ایجاد کننده‌ی شیء اکشن ارسالی به reducer متناظری را تعریف می‌کنیم تا بتوان بر اساس نوع آن در reducer کاهشی، منطق کاهش را پیاده سازی کرد:
export const decrementValue = () => ({ type: types.Decrement });
3) ایجاد تابع reducer مخصوص کاهش مقدار
اکنون در فایل src\reducers\counter.js، بر اساس نوع شیء رسیده، تصمیم به کاهش یا افزایش مقدار موجود در state گرفته می‌شود:
export default function counterReducer(state = initialState, action) {

  // ...

  if (action.type === types.Decrement) {
    return {
      count: state.count - 1
    };
  }

  return state;
}
4) تامین state کامپوننت شمارشگر از طریق props
در ادامه نیاز است بتوان اکشن کاهش را به این reducer ارسال کرد. به همین جهت به کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت شمارشگر در فایل src\containers\Counter.js مراجعه کرده و به شیء خروجی متد mapDispatchToProps، متد کاهش را اضافه می‌کنیم:
import { decrementValue, incrementValue } from "../actions";
// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    // ...
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
5) استفاده از نتایج دریافتی از props
در آخر به فایل src\components\counter.jsx مراجعه کرده و اشاره‌گر به متد decrement را از طریق this.props دریافت می‌کنیم:
const {
      // ...
      decrement
    } = this.props;
 سپس آن‌را به onClick دکمه‌ی کاهش، انتساب خواهیم داد:
<button
  className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
  onClick={decrement}
>
  -
</button>

به عنوان تمرین، پیاده سازی دکمه‌ی Reset را نیز انجام دهید که جزئیات آن بسیار شبیه به دو مثال قبلی افزودن و کاهش مقدار شمارشگر است.


بهبود کیفیت کدهای کامپوننت دربرگیرنده‌ی کامپوننت Counter

متد mapDispatchToProps فایل src\containers\Counter.js اکنون چنین شکلی را پیدا کرده‌است:
const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return {
    increment() {
      dispatch(incrementValue());
    },
    decrement() {
      dispatch(decrementValue());
    }
  };
};
می‌توان با استفاده از تابع bindActionCreators که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد، تعریف آن‌را به صورت زیر خلاصه کرد:
import { bindActionCreators } from "redux";

// ...

const mapDispatchToProps = dispatch => {
  return bindActionCreators(
    {
      incrementValue,
      decrementValue
    },
    dispatch
  );
};
با استفاده از تابع bindActionCreators کتابخانه‌ی redux، می‌توان تمام action creators واقع در فایل src\actions\index.js را به صورت یک شیء به آن ارسال کرد و پارامتر دوم آن‌را نیز به store.dispatch یا در اینجا به همان dispatch دریافتی توسط پارامتر dispatch متد mapDispatchToProps، تنظیم کرد. البته در این حالت props دریافتی در کامپوننت شمارشگر به صورت زیر تغییر می‌کنند:


به همین جهت نیاز است در متد رندر کامپوننت src\components\counter.jsx، نام‌هایی را که به متدهای action creator اشاره می‌کنند، به صورت زیر تغییر داد:
const {
      counterReducer: { count },
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;
و همچنین نام‌های منتسب به onClickها را نیز بر این اساس، اصلاح کرد.

روش دوم: در نگارش‌های اخیر react-redux می‌توان متد mapDispatchToProps را به صورت زیر نیز خلاصه و تعریف کرد که بسیار ساده‌تر است:
const mapDispatchToProps = {
  incrementValue,
  decrementValue
};
البته در این حالت نیز مابقی آن که شامل تغییر نام‌ها می‌شود، یکسان است.

همچنین بجای بازگشت کل state در متد mapStateToProps، می‌توان تنها خواص مدنظر را بازگشت داد:
const mapStateToProps = state => {
  //return state;
  return {
    count: state.counterReducer.count
  };
};
در این حالت props ارسالی به کامپوننت یک چنین شکلی را پیدا می‌کنند:


بنابراین باید در متد رندر کامپوننت شمارشگر، خاصیت count را به صورت معمولی دریافت کرد:
const {
      //counterReducer: { count },
      count,
      incrementValue,
      decrementValue
    } = this.props;

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: state-management-redux-mobx-part03.zip
مطالب
شروع کار با webpack - قسمت چهارم
در سه قسمت قبلی با مفاهیم گوناگونی از وبپک آشنا شدیم که می‌توان به ساخت باندل‌های ساده و پیشرفته، استفاده از لودرها، فایل‌های پیکربندی  و ... اشاره کرد.

بارگذاری فایل‌های css به کمک وبپک

همان طور که قبلا اشاره شد، هسته‌ی وبپک به خودی خود بجز باندل کردن اسکریپت‌های خام جاوا اسکریپت و در نهایت Minify کردن آنها، قادر به انجام کار دیگری نیست. همین طور ذکر شد، برای اینکه وبپک فوت و فن جدیدی را یاد بگیرد، از Loader‌ها استفاده می‌کنیم. وارد کردن فایل‌های css به باندل نیز به کمک Loader‌ها خواهد بود. برای اینکار به دو Loader احتیاج داریم و به کمک npm آنها را به عنوان وابستگی برای توسعه‌ی پروژه نصب خواهیم کرد .
// نصب لودر‌های مورد نظر
npm install css-loader style-loader -D
لودر css وظیفه‌ی بارگذاری فایل‌های css و همچنین وابستگی آنها ( import هایی که در این فایل‌ها انجام شده) را دارد و در نهایت css نهایی را بر می‌گرداند.
لودر style نیز وظیفه‌ی اضافه کردن ماژول اکسپورت شده را به DOM، به عنوان یک style خواهد داشت.
در ساختار پروژه نیز تغییراتی انجام شده و فایل‌ها و لودر‌های اضافی حذف شده‌اند تا تمرکز بر روی مطلب بیشتر باشد. مانند قسمت اول، یک تک صفحه‌ی index.html را خواهیم داشت که دارای محتوای زیر است:
//index.html file
<html>
  <head>
    <title>webpack part 4</title>

  </head>
  <body>
    <h1>webpack is awesome</h1>
    <p>part 4 of tutorial</p>
    <div>i have a background</div>
    <h1>تست فونت !</h1>

    <script src="/assets/js/bundle.js">
    </script>
  </body>
</html>
اگر دقت کنید، در این فایل لینکی به فایل‌های استایل، مانند css وجود ندارد و هدف این است که این فایل‌ها توسط وبپک پردازش شوند.
برای شروع به فایل پیکربندی وبپک مراجعه کرده و دو Loader ی را که برای این کار، بالاتر در پروژه نصب کردیم، به وبپک معرفی می‌کنیم.
//webpack.config.js
var path = require("path");
var webpack = require("webpack");

module.exports = {
    context: path.resolve("js"),
    entry: ['./main.js']
    , output: {
        path: path.resolve("build/js"),
        publicPath: "assets/js",
        filename: 'bundle.js'
    },
    devServer: {
        contentBase: "assets"
    }
    , watch: true
    , module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
        ]
    }
}
در قطعه کد بالا محتوای فایل پیکربندی قابل مشاهده است. مشخص است که لودر جدیدی را به وبپک معرفی کرده‌ایم که به دنبال فایل‌هایی با پسوند css در پروژه می‌گردد. ولی در کلید loader که وظیفه‌ی فراخوانی لودر مورد نظر را در مواجهه با این فایل‌ها دارد، کمی با قبل تفاوت وجود دارد.
loader:'style-loader!css-loader'
در قطعه کد بالا، نشانگر ! در مواقعی استفاده می‌شود که قصد داریم لودر‌ها را به صورت زنجیره‌ای استفاده کنیم. مثلن در اینجا به وبپک می‌گوییم که برای فایل‌های css ابتدا لودر css را فراخوانی کن و سپس با خروجی که از این لودر می‌گیری، لودر style را صدا بزن و منتظر جواب آن باش. ترتیب فراخوانی نیز از آخر به اول می‌باشد (اول لودر css سپس لودر style).
در مطالب قبلی ذکر شد که دو حالت برای معرفی فایل‌ها به وبپک وجود دارد؛ یکی معرفی آنها در کلید entry فایل پیکربندی و دیگری استفاده از تابع require در اسکریپت‌ها، برای بارگذاری پویای ماژول‌های دیگر. استفاده از استایل‌های css نیز به همین صورت است. برای بارگذاری فایل‌های استایل، از روش پویا استفاده کرده و در فایل main.js استایل مورد نظر را با کمک require وارد می‌کنیم.
محتوای فایل main.js بدین صورت است:
// main.js file
require("./../assets/main.css");
console.log(`i'm bundled by webpack`);
محتوای فایل main.css نیز بدین شکل می‌باشد:
// main.css
body{
    background-color: #DAA520;
}
با راه اندازی وبپک و باز کردن صفحه‌ی index می‌توان دید که فایل استایل ما به همراه باندل وارد شده است:

در تصویر بالا مشخص است که در تگ Head صفحه، یک تگ جدید style، توسط وبپک ایجاد شده و استایل ما به صفحه تزریق شده‌است. همچنین اگر وبپک را به حالت Minify کردن باندل ببریم (در مطلب قبلی نحوه‌ی این کار ذکر شد)، باندل نهایی برای فایل‌های css نیز Minify خواهد شد.


استفاده از Sass با کمک وبپک 


روش استفاده از Sass نیز تفاوتی با css نخواهد داشت و فقط کافی است Loader آن را در پروژه نصب کنیم و در نهایت آن را در فایل پیکربندی، به وبپک معرفی کنیم. با دستور زیر لودر Sass را در پروژه وارد می‌کنیم:

// نصب لودر sass
npm install -D sass-loader node-sass

( node-sass به عنوان وابستگی لودر sass، در کنار آن نصب شده است)

حال به فایل پیکربندی می‌رویم و لودر جدید را به قسمت لودر‌ها اضافه می‌کنیم:

// webpack.config.js 
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در پوشه‌ی assets نیز فایل جدیدی را با عنوان main.scss ساخته و محتوای زیر را در آن وارد می‌کنیم:

// main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
}

سپس در فایل main.js به جای وارد کردن فایل css قبلی، فایل scss جدید را با کمک require وارد می‌کنیم و در ادامه وبپک را اجرا می‌کنیم. خواهیم دید که مانند قبل بدون مشکلی وبپک اجرا شده، فایل scss را به css ترجمه کرده و سپس به کمک بقیه لودر‌ها، به باندل اضافه می‌کند. استفاده از بقیه‌ی فریمورک‌های css مانند Less و ... نیز با کمک لودر آنها به همین صورت قابل انجام است.


استفاده از Autoprefixer 

همان طور که تمامی قابلیت‌های نسخه‌ی جدید جاوااسکریپت در همه‌ی مرورگرها به صورت سراسری پشتیبانی نمی‌شود، برای css نیز چنین مشکل مشابهی وجود دارد و برای استفاده‌ی بهینه‌ی از برخی قابلیت‌ها نیاز داریم تا prefix‌های مورد نیاز مرورگرهای مختلف را به فایل‌های css مان اضافه کنیم. می‌توانیم این روند را با کمک یک لودر وبپک، ساده و به صورت خودکار کرد. برای نصب این لودر دستور زیر را وارد می‌کنیم:

npm install -D autoprefixer-loader

و بعد از نصب شدن آن، در فایل پیکربندی وبپک به لودرهایی که برای فایل‌های css و scss اضافه کرده بودیم، این لودر را نیز به صورت زنجیر وار اضافه می‌کنیم:

//webpack.config.js
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            }
        ]
    }

در هر دو لودری که برای css و scss ساخته بودیم، از لودر autoprefixer استفاده کردیم. برای تست اینکه این لودر بدون مشکل کار می‌کند، در فایل main.scss تغییر زیر را ایجاد می‌کنیم:

//main.scss
$background-color:#DAA520;

body{
    background-color: $background-color;
    display: flex;
}

حال با اجرای وبپک خواهیم دید که prefix‌های مورد نیاز توسط لودر اضافه شده اند ( این لودر از کتابخانه‌ی postcss کمک می‌گیرد).




باندل کردن تصاویر و فونت‌ها با کمک وبپک


تا اینجا با نحوه‌ی وارد کردن فایل‌های استایل، مانند css و ... به باندل آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم که تصاویر و فونت‌ها را نیز وارد باندل کنیم. روند کار شبیه به گذشته است و این کار نیز به کمک لودر‌های وبپک انجام خواهد شد.

جهت باندل کردن تصاویر و فونت‌ها، به لودر جدیدی با نام url-loader احتیاج داریم. قبل از هر چیزی این لودر را در پروژه با کمک npm نصب می‌کنیم:

npm install -D url-loader file-loader

(لودر file-loader به عنوان وابستگی مورد نیاز است)

روند همچنان مثل گذشته است و پس از نصب لودر، وارد فایل پیکربندی شده و لودر جدید را به وبپک معرفی می‌کنیم:

//webpack.config.js file
module: {
        loaders: [
            {
                test: /\.css$/
                , exclude: /node_modules/
                , loader: 'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader'
            }
            ,{
                test:/\.scss$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'style-loader!css-loader!autoprefixer-loader!sass-loader'
            },{
                test:/\.(png|jpg|ttf|eot)$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'url-loader?limit=100000'
            }
        ]
    }

در لودر اضافه شده، پسوند فایلهایی را که قصد داریم به باندل وارد شوند، معرفی می‌کنیم. در اینجا فرمت‌های png , jpg ,ttf, eot ذکر شده‌اند.

تنها نکته‌ی جدید، در مشخص کردن نام لودر وجود دارد و آن نیز قسمت پس از علامت ؟ می‌باشد. هنگام مشخص کردن اینکه از چه لودری قصد استفاده داریم، می‌توانیم با استفاده از ؟ پارامترهایی را به لودر مورد نظر ارسال کنیم. در اینجا به پارامتر limit، مقدار 100000 را داده‌ایم که برای این لودر به این معناست که اگر حجم فایل در حال پردازش، حجمی بیشتر از این مقدار را داشت، این فایل را به صورت یک لینک جدا از باندل قرار بده. ولی اگر حجمی کمتر از این مقدار داشت، لودر به صورت خودکار فایل را به فرمت Base64 انکود می‌کند و در درون باندل قرار می‌دهد.


برای تست اینکه آیا این لودر به درستی کار می‌کند یا نه، یک تصویر نمونه را در فولدر assets قرار می‌دهیم و سپس در فایل main.scss تغییرات زیر را انجام می‌دهیم.

حجم عکس قرار داده شده نزدیک به 400 کیلوبایت است و با مقدار محدودیت مشخص شده، تصویر مورد نظر از باندل توسط وبپک خارج می‌شود و به صورت جداگانه در بیلد نهایی قرار می‌گیرد. در تصویر زیر مشخص است که مرورگر درخواست جداگانه ای برای تصویر ارسال کرده است:



حال محدودیت حجم فایل را بالا می‌بریم و می‌توان دید که تصویر در باندل نهایی به صورت انکود شده قرار گرفته است .


قطعا انجام این کار برای تصاویری با حجم بالا مناسب نخواهد بود و برنامه نویس بسته به نیاز بایستی مقدار محدودیت حجم را برای لودر مشخص کند.


در تعریف بالا دیدیم که فرمت‌های مورد نیاز برای وارد کردن فونت را نیز علاوه بر تصاویر، برای وبپک مشخص کرده‌ایم. روند وارد کردن فونت‌ها به باندل نیز تفاوتی با تصاویر ندارد و کافی است تعاریف مورد نیاز را در فایل‌های css داشته باشیم.

برای مثال فونت ساحل در پوشه‌ی assets قرار داده شده و در فایل main.scss تغییرات زیر انجام شده‌اند:

// main.scss

$background-color:#DAA520;
 
div{
    background-image: url("galaxy.jpg");
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel.eot');
  src: url('Sahel.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel.woff') format('woff'),
       url('Sahel.ttf') format('truetype');
  font-weight: normal;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Bold.eot');
  src: url('Sahel-Bold.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Bold.woff') format('woff'),
       url('Sahel-Bold.ttf') format('truetype');
  font-weight: bold;
}

@font-face {
  font-family: Sahel;
  src: url('Sahel-Black.eot');
  src: url('Sahel-Black.eot?#iefix') format('embedded-opentype'),
       url('Sahel-Black.woff') format('woff');
    
  font-weight: 900;
} 

body{
    background-color: $background-color;
    font-family: 'Sahel';
    display: flex;
}

تصویر زیر، نتیجه‌ی اجرای وبپک برای تولید باندل است. در تصویر می‌توان دید که هم فونت‌ها و هم فایل‌های تصاویر، توسط وبپک شناسایی شده و وارد باندل شده‌اند:



روش دیگری برای وارد کردن تصاویر نیز موجود است؛ به این صورت که به فرض مثال یک تگ img در اسکریپت ساخته و سپس پروپرتی src آن را با کمک require برابر با آدرس تصویر مورد نظر قرار می‌دهیم. این روش نیز برای وبپک قابل فهم بوده و فایل وارد باندل می‌شود. در ادامه مثالی از این روش آورده شده است:

var img = document.createElement("img");
img.width="200px";
img.height="200px";
img.src= require("path to some image");


چند نکته‌ی پایانی :

1. در فایل پیکربندی همیشه پسوند فایل‌هایی را که در کلید entry قرار داشتند، مشخص کردیم:

entry:['./main.js','./shared.ts']

با کلیدی با نام resolve در فایل پیکربندی می‌توان مشخص کرد در صورتیکه پسوند فایلی مشخص نبود، به ترتیب مشخص شده به دنبال آن بگردد. به طور مثال:

// webpack.config.js
resolve:{
            extensions:['','.js','.ts']
  }

در تعریف بالا ذکر می‌شود در صورتیکه پسوند فایل ورودی مشخص نبود، ابتدا به دنبال فایل بدون پسوند، سپس فایل‌هایی با پسوند js و در نهایت به دنبال فایل‌هایی با پسوند ts بگرد. توجه داشته باشید که ترتیب مشخص کردن پسوند فایل‌ها مهم است و وبپک بر اساس این ترتیب به دنبال فایل مورد نظر خواهد گشت.

حال می‌توان مقدار کلید entry را اینطور تعریف کرد:

entry:['./main','./shared']


2.استفاده از فایل‌های css ی که در درونشان فونت‌های مورد نیاز لینک شده‌اند تنها با استفاده از لودر css قابل انجام نیست. به طور مثال استفاده از کتابخانه‌ی بوت استرپ تنها با این لودر ممکن نیست و بایستی لودر url-loader نیز در پروژه نصب شده باشد تا در هنگامیکه وبپک به فونت‌ها برخورد کرد، بتواند آنها را وابسته به شرایط، وارد باندل نهایی کند.


فایل‌های پروژه: dntwebpack-part4.zip 

مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت یازدهم - قالب جدید پیاده سازی اعتبارسنجی و احراز هویت - بخش اول
قالب‌های پیش‌فرض Blazor 8x، به همراه قسمت بازنویسی شده‌ی ASP.NET Core Identity برای Blazor هم هستند که در این قسمت به بررسی نحوه‌ی عملکرد آن‌ها می‌پردازیم.


معرفی قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor در دات نت 8 به همراه قسمت Identity

در قسمت دوم این سری، با قالب‌های جدید شروع پروژه‌های Blazor 8x آشنا شدیم و هدف ما در آنجا بیشتر بررسی حالت‌های مختلف رندر Blazor در دات نت 8 بود. تمام این قالب‌ها به همراه یک سوئیچ دیگر هم به نام auth-- هستند که توسط آن و با مقدار دهی Individual که به معنای Individual accounts است، می‌توان کدهای پیش‌فرض و ابتدایی Identity UI جدید را نیز به قالب در حال ایجاد، به صورت خودکار اضافه کرد؛ یعنی به صورت زیر:

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه بر روی سرور؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity Server --auth Individual

اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه در مرورگر، توسط فناوری وب‌اسمبلی؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly --auth Individual

برای اجرای قسمت‌های تعاملی برنامه، ابتدا حالت Server فعالسازی می‌شود تا فایل‌های WebAssembly دریافت شوند، سپس فقط از WebAssembly استفاده می‌کند؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity Auto --auth Individual

فقط از حالت SSR یا همان static server rendering استفاده می‌شود (این نوع برنامه‌ها تعاملی نیستند)؛ به همراه کدهای Identity:
dotnet new blazor --interactivity None --auth Individual

 و یا توسط پرچم all-interactive--، که interactive render mode را در ریشه‌ی برنامه قرار می‌دهد؛ به همراه کدهای Identity:
 dotnet new blazor --all-interactive --auth Individual

یک نکته: بانک اطلاعاتی پیش‌فرض مورد استفاده‌ی در این نوع پروژه‌ها، SQLite است. برای تغییر آن می‌توانید از پرچم use-local-db-- هم استفاده کنید تا از LocalDB بجای SQLite استفاده کند.


Identity UI جدید Blazor در دات نت 8، یک بازنویسی کامل است


در نگارش‌های قبلی Blazor هم امکان افزودن Identity UI، به پروژه‌های Blazor وجود داشت (اطلاعات بیشتر)، اما ... آن پیاده سازی، کاملا مبتنی بر Razor pages بود. یعنی کاربر، برای کار با آن مجبور بود از فضای برای مثال Blazor Server خارج شده و وارد فضای جدید ASP.NET Core شود تا بتواند، Identity UI نوشته شده‌ی با صفحات cshtml. را اجرا کند و به اجزای آن دسترسی پیدا کند (یعنی عملا آن قسمت UI اعتبارسنجی، Blazor ای نبود) و پس از اینکار، مجددا به سمت برنامه‌ی Blazor هدایت شود؛ اما ... این مشکل در دات نت 8 با ارائه‌ی صفحات SSR برطرف شده‌است.
همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، صفحات SSR، طول عمر کوتاهی دارند و هدف آن‌ها تنها ارسال یک HTML استاتیک به مرورگر کاربر است؛ اما ... دسترسی کاملی را به HttpContext برنامه‌ی سمت سرور دارند و این دقیقا چیزی است که زیر ساخت Identity، برای کار و تامین کوکی‌های مورد نیاز خودش، احتیاج دارد. صفحات Identity UI از یک طرف از HttpContext برای نوشتن کوکی لاگین موفقیت آمیز در مرورگر کاربر استفاده می‌کنند (در این سیستم، هرجائی متدهای XyzSignInAsync وجود دارد، در پشت صحنه و در پایان کار، سبب درج یک کوکی اعتبارسنجی و احراز هویت در مرورگر کاربر نیز خواهد شد) و از طرف دیگر با استفاده از میان‌افزارهای اعتبارسنجی و احراز هویت ASP.NET Core، این کوکی‌ها را به صورت خودکار پردازش کرده و از آن‌ها جهت ساخت خودکار شیء User قابل دسترسی در این صفحات (شیء context.User.Identity@)، استفاده می‌کنند.
به همین جهت تمام صفحات Identity UI ارائه شده در Blazor 8x، از نوع SSR هستند و اگر در آن‌ها از فرمی استفاده شده، دقیقا همان فرم‌های تعاملی است که در قسمت چهارم این سری بررسی کردیم. یعنی صرفا بخاطر داشتن یک فرم، ضرورتی به استفاده‌ی از جزایر تعاملی Blazor Server و یا Blazor WASM را ندیده‌اند و اینگونه فرم‌ها را بر اساس مدل جدید فرم‌های تعاملی Blazor 8x پیاده سازی کرده‌اند. بنابراین این صفحات کاملا یکدست هستند و از ابتدا تا انتها، به صورت یکپارچه بر اساس مدل SSR کار می‌کنند (که در اصل خیلی شبیه به Razor pages یا Viewهای MVC هستند) و جزیره، جزیره‌ای، طراحی نشده‌اند.

 
روش دسترسی به HttpContext در صفحات SSR

اگر به کدهای Identity UI قالب آغازین یک پروژه که در ابتدای بحث روش تولید آن‌ها بیان شد، مراجعه کنید، استفاده از یک چنین «پارامترهای آبشاری» را می‌توان مشاهده کرد:

@code {

    [CascadingParameter]
    public HttpContext HttpContext { get; set; } = default!;
متد ()AddRazorComponents ای که در فایل Program.cs اضافه می‌شود، کار ثبت CascadingParameter ویژه‌ی فوق را به صورت زیر انجام می‌دهد که در Blazor 8x به آن یک Root-level cascading value می‌گویند:
services.TryAddCascadingValue(sp => sp.GetRequiredService<EndpointHtmlRenderer>().HttpContext);
مقادیر آبشاری برای ارسال اطلاعاتی بین درختی از کامپوننت‌ها، از یک والد به چندین فرزند که چندین لایه ذیل آن واقع شده‌‌اند، مفید است. برای مثال فرض کنید می‌خواهید اطلاعات عمومی تنظیمات یک کاربر را به چندین زیر کامپوننت، ارسال کنید. یک روش آن، ارسال شیء آن به صورت پارامتر، به تک تک آن‌ها است و راه دیگر، تعریف یک CascadingParameter است؛ شبیه به کاری که در اینجا انجام شده‌است تا دیگر نیازی نباشد تا تک تک زیر کامپوننت‌ها این شیء را به یک لایه زیریرین خود، یکی یکی منتقل کنند.

در کدهای Identity UI ارائه شده، از این CascadingParameter برای مثال جهت خروج از برنامه (HttpContext.SignOutAsync) و یا دسترسی به اطلاعات هدرهای رسید (if (HttpMethods.IsGet(HttpContext.Request.Method)))، دسترسی به سرویس‌ها (()<HttpContext.Features.Get<ITrackingConsentFeature)، تامین مقدار Cancellation Token به کمک HttpContext.RequestAborted و یا حتی در صفحه‌ی جدید Error.razor که آن نیز یک صفحه‌ی SSR است، برای دریافت HttpContext?.TraceIdentifier استفاده‌ی مستقیم شده‌است.

نکته‌ی مهم: باید به‌خاطر داشت که فقط و فقط در صفحات SSR است که می‌توان به HttpContext به نحو آبشاری فوق دسترسی یافت و همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی شد، سایر حالات رندر Blazor از دسترسی به آن، پشتیبانی نمی‌کنند و اگر چنین پارامتری را تنظیم کردید، نال دریافت می‌کنید.


بررسی تفاوت‌های تنظیمات ابتدایی قالب جدید Identity UI در Blazor 8x با نگارش‌های قبلی آن

مطالب و نکات مرتبط با قالب قبلی را در مطلب «Blazor 5x - قسمت 22 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 2 - ورود به سیستم و خروج از آن» می‌توانید مشاهده کنید.

در قسمت سوم این سری، روش ارتقاء یک برنامه‌ی قدیمی Blazor Server را به نگارش 8x آن بررسی کردیم و یکی از تغییرات مهم آن، حذف فایل‌های cshtml. ای آغاز برنامه و انتقال وظایف آن، به فایل جدید App.razor و انتقال مسیریاب Blazor به فایل جدید Routes.razor است که پیشتر در فایل App.razor نگارش‌های قبلی Blazor وجود داشت.
در این نگارش جدید، محتوای فایل Routes.razor به همراه قالب Identity UI به صورت زیر است:
<Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly">
    <Found Context="routeData">
        <AuthorizeRouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(Layout.MainLayout)" />
        <FocusOnNavigate RouteData="@routeData" Selector="h1" />
    </Found>
</Router>
در نگارش‌های قبلی، این مسیریاب داخل کامپوننت CascadingAuthenticationState محصور می‌شد تا توسط آن بتوان AuthenticationState را به تمام کامپوننت‌های برنامه ارسال کرد. به این ترتیب برای مثال کامپوننت AuthorizeView، شروع به کار می‌کند و یا توسط شیء context.User می‌توان به User claims دسترسی یافت و یا به کمک ویژگی [Authorize]، دسترسی به صفحه‌ای را محدود به کاربران اعتبارسنجی شده کرد.
اما ... در اینجا با یک نگارش ساده شده سروکار داریم؛ از این جهت که برنامه‌های جدید، به همراه جزایر تعاملی هم می‌توانند باشند و باید بتوان این AuthenticationState را به آن‌ها هم ارسال کرد. به همین جهت مفهوم جدید مقادیر آبشاری سطح ریشه (Root-level cascading values) که پیشتر در این بحث معرفی شد، در اینجا برای معرفی AuthenticationState استفاده شده‌است.

در اینجا کامپوننت جدید FocusOnNavigate را هم مشاهده می‌کنید. با استفاده از این کامپوننت و براساس CSS Selector معرفی شده، پس از هدایت به یک صفحه‌ی جدید، این المان مشخص شده دارای focus خواهد شد. هدف از آن، اطلاع رسانی به screen readerها در مورد هدایت به صفحه‌ای دیگر است (برای مثال، کمک به نابیناها برای درک بهتر وضعیت جاری).

همچنین در اینجا المان NotFound را هم مشاهده نمی‌کنید. این المان فقط در برنامه‌های WASM جهت سازگاری با نگارش‌های قبلی، هنوز هم قابل استفاده‌است. جایگزین آن‌را در قسمت سوم این سری، برای برنامه‌های Blazor server در بخش «ایجاد فایل جدید Routes.razor و مدیریت سراسری خطاها و صفحات یافت نشده» آن بررسی کردیم.


روش انتقال اطلاعات سراسری اعتبارسنجی یک کاربر به کامپوننت‌ها و جزایر تعاملی واقع در صفحات SSR

مشکل! زمانیکه از ترکیب صفحات SSR و جزایر تعاملی واقع در آن استفاده می‌کنیم ... جزایر واقع در آن‌ها دیگر این مقادیر آبشاری را دریافت نمی‌کنند و این مقادیر در آن‌ها نال است. برای حل این مشکل در Blazor 8x، باید مقادیر آبشاری سطح ریشه را (Root-level cascading values) به صورت زیر در فایل Program.cs برنامه ثبت کرد:
builder.Services.AddCascadingValue(sp =>new Preferences { Theme ="Dark" });
پس از این تغییر، اکنون نه فقط صفحات SSR، بلکه جزایر واقع در آن‌ها نیز توسط ویژگی [CascadingParameter] می‌توانند به این مقدار آبشاری، دسترسی داشته باشند. به این ترتیب است که در برنامه‌های Blazor، کامپوننت‌های تعاملی هم دسترسی به اطلاعات شخص لاگین شده‌ی توسط صفحات SSR را دارند. برای مثال اگر به فایل Program.cs قالب جدید Identity UI عنوان شده مراجعه کنید، چنین سطوری در آن قابل مشاهده هستند
builder.Services.AddCascadingAuthenticationState();
builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, IdentityRevalidatingAuthenticationStateProvider>();
متد جدید AddCascadingAuthenticationState، فقط کار ثبت AuthenticationStateProvider برنامه را به صورت آبشاری انجام می‌دهد.
این AuthenticationStateProvider سفارشی جدید هم در فایل اختصاصی IdentityRevalidatingAuthenticationStateProvider.cs پوشه‌ی Identity قالب پروژه‌های جدید Blazor 8x که به همراه اعتبارسنجی هستند، قابل مشاهده‌است.

یا اگر به قالب‌های پروژه‌های WASM دار مراجعه کنید، تعریف به این صورت تغییر کرده‌است؛ اما مفهوم آن یکی است:
builder.Services.AddCascadingAuthenticationState();
builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, PersistingServerAuthenticationStateProvider>();
در این پروژه‌ها، یک AuthenticationStateProvider سفارشی دیگری در فایل PersistingServerAuthenticationStateProvider.cs ارائه شده‌است (این فایل‌ها، جزو استاندارد قالب‌های جدید Identity UI پروژه‌های Blazor 8x هستند؛ فقط کافی است، یک نمونه پروژه‌ی آزمایشی را با سوئیچ جدید auth Individual-- ایجاد کنید، تا بتوانید این فایل‌های یاد شده را مشاهده نمائید).

AuthenticationStateProviderهای سفارشی مانند کلاس‌های IdentityRevalidatingAuthenticationStateProvider و PersistingServerAuthenticationStateProvider که در این قالب‌ها موجود هستند، چون به صورت آبشاری کار تامین AuthenticationState را انجام می‌دهند، به این ترتیب می‌توان به شیء context.User.Identity@ در جزایر تعاملی نیز به سادگی دسترسی داشت.

یعنی به صورت خلاصه، یکبار قرارداد AuthenticationStateProvider عمومی (بدون هیچ نوع پیاده سازی) به صورت یک Root-level cascading value ثبت می‌شود تا در کل برنامه قابل دسترسی شود. سپس یک پیاده سازی اختصاصی از آن توسط ()<builder.Services.AddScoped<AuthenticationStateProvider, XyzProvider به برنامه معرفی می‌شود تا آن‌را تامین کند. به این ترتیب زیر ساخت امن سازی صفحات با استفاده از ویژگی attribute [Authorize]@ و یا دسترسی به اطلاعات کاربر جاری با استفاده از شیء context.User@ و یا امکان استفاده از کامپوننت AuthorizeView برای نمایش اطلاعاتی ویژه به کاربران اعتبارسنجی شده مانند صفحه‌ی Auth.razor زیر، مهیا می‌شود:
@page "/auth"

@using Microsoft.AspNetCore.Authorization

@attribute [Authorize]

<PageTitle>Auth</PageTitle>

<h1>You are authenticated</h1>

<AuthorizeView>
    Hello @context.User.Identity?.Name!
</AuthorizeView>

سؤال: چگونه یک پروژه‌ی سمت سرور، اطلاعات اعتبارسنجی خودش را با یک پروژه‌ی WASM سمت کلاینت به اشتراک می‌گذارد (برای مثال در حالت رندر Auto)؟ این انتقال اطلاعات باتوجه به یکسان نبودن محل اجرای این دو پروژه (یکی بر روی کامپیوتر سرور و دیگری بر روی مرورگر کلاینت، در کامپیوتری دیگر) چگونه انجام می‌شود؟ این مورد را در قسمت بعد، با معرفی PersistentComponentState و «فیلدهای مخفی» مرتبط با آن، بررسی می‌کنیم.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 1 - NET Core. چیست؟
NET Core. چیست؟

برای اغلب توسعه دهنده‌های دات نت (برنامه‌های وب و دسکتاپ) تنها یک دات نت فریم ورک شناخته شده وجود دارد: The `Full` .NET Framework
که تنها بر روی ویندوز قابل اجرا است و آخرین نگارش پایدار آن در زمان نگارش این مطلب، 4.6.1 است. این فریم ورک بزرگ، از اجزایی تشکیل شده‌است که در تصویر ذیل قابل مشاهده‌اند:


مهم‌ترین قسمت‌های این فریم ورک «بزرگ» شامل مواردی مانند CLR که کار تبدیل کدهای IL را به کدهای ماشین انجام می‌دهد، BCL که کلاس‌های پایه‌ای را جهت کار با  IO، Text و غیره، فراهم می‌کنند، هستند؛ به علاوه کتابخانه‌هایی مانند Windows Forms، WPF و ASP.NET که برفراز BCL و CLR کار می‌کنند.
هرچند تعدادی از توسعه دهنده‌های دات نت تنها با Full framework کار می‌کنند، اما در طی سال‌های اخیر انشعابات بسیار دیگری از آن به وجود آمده‌اند؛ مانند دات نت‌های ویژه‌ی ویندوزهای 8 و Universal Windows Platform، دات نت مخصوص ویندوز فون 8 و ویندوز فون مبتنی بر پلتفرم سیلورلایت، به علاوه دات نت پلتفرم زامارین برای توسعه‌ی برنامه‌های iOS و Android نیز هم اکنون وجود دارند (البته در اینجا Mono، دات نت میکرو و غیره را هم باید ذکر کرد). این فریم ورک‌ها و انشعابات، به همراه پیاده سازی یک سری موارد مشترک و مواردی کاملا اختصاصی هستند که به سایر پلتفرم‌های دیگر قابل انتقال نیستند.

با زیاد شدن تعداد انشعابات دات نت «بزرگ»، نوشتن کدی که قابل اجرای بر روی تمام پلتفرم‌های یاد شده باشد، مشکل شد. اینجا بود که مفهومی را به نام PCL یا Portable class libraries معرفی کردند:


هدف از PCLها، ساده سازی کامپایل و به اشتراک گذاری کد بین پلتفرم‌های مختلف بود و پشتیبانی قابل توجهی هم از آن در VS.NET وجود دارد. هرچند این روش نسبتا موفق بود اما مشکلاتی را هم به همراه داشت. برای مثال با ارائه‌ی یک انشعاب و پلتفرم دیگری از دات نت «بزرگ»، کتابخانه‌ی PCL موجود، باید برای این انشعاب جدید مجددا کامپایل شود. به علاوه در اینجا تنها محدود به انتخاب امکانات مشترک بین پلتفرم‌های مختلف هستید.

برای رفع این مشکلات در پایان سال 2014، یک «دات نت فریم ورک جدید» به نام NET Core. معرفی شد که سورس باز است و همچنین چندسکویی (از ویندوز، لینوکس و OSX پشتیبانی می‌کند).


هرچند پیشتر Windows Store و ASP.NET Core app به صورت پلتفرم‌هایی مجزا ارائه شده بودند، اما اکنون از یک BCL مشترک به نام CoreFX استفاده می‌کنند و نحوه‌ی توزیع آن‌ها صرفا از طریق نیوگت است. به عبارتی اینبار بجای دریافت یک فریم ورک «بزرگ»، تنها اجزایی را دریافت می‌کنید که از طریق نیوگت سفارش داده‌اید.
به این ترتیب نه تنها کار توزیع برنامه‌های مبتنی بر NET Core. با سهولت بیشتری انجام خواهد شد، بلکه به روز رسانی اجزای یک برنامه، تاثیری بر روی سایر برنامه‌ها نخواهد داشت و مشکلات جانبی را به وجود نمی‌آورد. به علاوه دیگر نیازی نیست تا منتظر یک نگارش «بزرگ» دیگر باشید تا بتوانید آخرین به روز رسانی‌ها را دریافت کنید. اینبار به روز رسانی بسته‌های نیوگت برنامه معادل هستند با به روز رسانی کل فریم ورک در نگارش‌های قبلی «بزرگ» آن. در اینجا حتی CoreCLR و NET Native runtime. که مربوط به Windows runtime است هم از طریق نیوگت به روز رسانی می‌شود.

البته NET Core. انتهای مسیر نیست و هم اکنون NETStandard نیز جهت رفع مشکلات کامپایل مجدد PCLها در حال توسعه است و پس از ارائه‌ی آن، PCLها منسوخ شده درنظر گرفته می‌شوند. در این حالت با انتخاب target platform ایی به نام NETStandard (بجای مثلا انتخاب دات نت 4.5 و ویندوز فون 8)، اینبار دات نت 4.5 و ویندوز فون 8 و تمام پلتفرم‌های دیگر، به صورت یکجا انتخاب می‌شوند و اگر پلتفرم جدیدی برای مثال از NETStandard نگارش 1.1 پشتیبانی کند، به این معنا است که کتابخانه‌ی شما هم اکنون با آن سازگار است و دیگر نیازی به کامپایل مجدد آن نخواهد بود.
به علاوه هر برنامه‌ای که بر اساس NETStandard تهیه شود، قابلیت اجرای بر روی NET Core. را نیز خواهد داشت. به عبارتی برنامه‌های NETStandard همان برنامه‌های مبتنی بر NET Core. هستند.


ASP.NET Core چیست؟

در زمان نگارش این مطلب، دو گزینه‌ی برنامه‌های وب ASP.NET Core 1.0 و همچنین Windows Store apps (مبتنی بر NET Native Runtime.) قابلیت استفاده‌ی از این پلتفرم جدید NET Core. دارند.
ASP.NET Core 1.0، که پیشتر با نام ASP.NET 5 معرفی شده بود، بازنویسی کامل ASP.NET است که با ایده‌ی کاملا ماژولار بودن، تهیه شده‌است و از طریق آن، قابلیت به روز رسانی منظم و توزیع آسان از طریق نیوگت، میسر خواهد شد. به علاوه در آن، بسیاری از الگوهای برنامه نویسی شیء‌گرا مانند تزریق وابستگی‌ها، به صورت توکار و از ابتدا پشتیبانی می‌شوند.
ASP.NET Core 1.0 از WebForms ، VB ، WebPages و SignalR پشتیبانی نمی‌کند. البته در این بین عدم پشتیبانی از «وب فرم‌ها» قطعی است؛ اما افزودن سه مورد دیگر یاد شده، جزو لیست کارهای پس از ارائه‌ی نگارش 1 این فریم ورک قرار دارند و به زودی ارائه خواهند شد.


اکنون وضعیت  ASP.NET MVC 5 و ASP.NET Web API 2 چگونه است؟

ASP.NET Core 1.0 مدل برنامه نویسی ASP.NET MVC و Web API را به صورت یکپارچه ارائه می‌دهد و دیگر خبری از ارائه‌ی مجزای این‌ها نخواهد بود و دقیقا بر مبنای مفاهیم برنامه نویسی این دو بنا شده‌است. به صورت خلاصه MVC + Web API + Web Pages = Core MVC 1.0
پیشتر فضای نام System.Web.MVC مخصوص ASP.NET MVC بود و فضای نام مجزای دیگری به نام System.Web.Http مخصوص ASP.NET Web API. اما اکنون تنها یک فضای نام مشترک و یکپارچه به نام Microsoft.AspNet.Mvc هر دوی این‌ها را پوشش می‌دهد.

در این نگارش جدید وابستگی از system.web مبتنی بر IIS حذف شده‌است و با استفاده از هاست جدید چندسکویی به نام Kesterl، به سرعتی 5 برابر سرعت NodeJS دست یافته‌اند.


آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET MVC 5.x دوشنبه، 20 بهمن 1393 است (با ارائه نگارش 5.2.3 که آخرین نگارش رسمی و پایدار آن است) و آخرین تاریخ به روز رسانی ASP.NET Web API 2.x نیز همان روز است.
هرچند مایکروسافت عادت به اعلام رسمی پایان پشتیبانی از بسیاری از محصولات خود را ندارد اما تمام فناوری‌های «قدیمی» خودش را بر روی CodePlex نگهداری می‌کند و تمام فناوری‌های «جدید» را به GitHub منتقل کرده‌است. بنابراین اگر در مورد فناوری خاصی به Codeplex رسیدید، یعنی «دیگر ادامه‌ی رسمی نخواهد یافت» و حداکثر در حد رفع یک سری باگ‌ها و مشکلات گزارش شده باقی می‌مانند.
مثال 1: هم اکنون نگارش دوم ASP.NET Identity را بر روی Codeplex می‌توانید مشاهده کنید. نگارش سوم آن به GitHub منتقل شد‌ه‌است که این نگارش صرفا با ASP.NET Core 1.0 سازگار است. در مورد ASP.NET MVC و Web API نیز چنین حالتی رخ داده‌است. نگارش‌های 5 و 2 آن‌ها بر روی Codeplex موجود هستند و نگارش ششم که به ASP.NET Core 1.0 تغییر نام یافت و ترکیبی است از MVC و Web API، در GitHub توسعه می‌یابد.
مثال 2: WCF به علت پیچیدگی بیش از حد و مدرن نبودن طراحی آن، رقابت را به ASP.NET Web API 2.x واگذار کرد و مدل برنامه نویسی ASP.NET Web API 2.x نیز هم اکنون جزئی از ASP.NET Core 1.0 است. بنابراین اگر قصد ایجاد پروژه‌ی جدیدی را بر این مبنا دارید، بهتر است با APS.NET Core 1.0 کار را شروع کنید.


اما هنوز تعداد زیادی از کتابخانه‌های Full framework به NET Core. انتقال پیدا نکرده‌اند

برای نمونه هنوز EF Core 1.0 که پیشتر نام EF 7.x به آن داده شده بود، به مرحله‌ی نهایی تکمیل قابلیت‌های آن نرسیده‌است. اما باید دانست که ASP.NET Core 1.0 صرفا بر فراز NET Core. قابل اجرا نیست؛ بلکه قابلیت اجرای بر فراز NET 4.6. و یا همان دات نت «بزرگ و کامل» را نیز دارد. بنابراین به سادگی قابلیت اجرای EF 6.x و یا NHibernate را نیز دارا است. تنها مزیتی را که در اینجا از دست خواهید، قابلیت چندسکویی بودن ASP.NET Core 1.0 است؛ زیرا EF 6.x با چنین دیدی طراحی نشده‌است.



همانطور که ملاحظه می‌کنید، ASP.NET Core 1.0 قابلیت اجرای بر روی هر دوی NET Core 1.0. و NET 4.6. را دارا است. اما یکی، چندسکویی است و دیگری صرفا مختص به ویندوز.


فناورهای منسوخ شده‌ی در NET Core.

یکسری از فناوری‌ها و کتابخانه‌ها احتمالا هیچگاه قابلیت انتقال به NET Core. را نخواهند یافت و یا حداقل باید تا چندنگارش بعدی آن صبر کنند. فناوری‌های خاتمه یافته‌ی با NET Core. به شرح زیر هستند:
- Reflection: همانطور که عنوان شد، NET Core. بر فراز CoreCLR و همچنین NET Native runtime. اجرا می‌شود و تولید برنامه‌های native و static linking آن‌ها مانند برنامه‌های ++C، نیاز به دانستن اجزایی دارد که به صورت پویا فراخوانی نمی‌شوند و بلافاصله و در زمان کامپایل، توسط کامپایلر قابل تشخیص هستند. همین محدودیت سبب شده‌است که استفاده‌ی از Reflection در NET Core. به حداقل ممکن آن برسد. برای مثال در System.Object متد GetType آن تنها نام نوع را باز می‌گرداند و نه اطلاعات بیشتری را مانند  GetMembers سابق.
- App Domains: هرچند CoreCLR از App Domains پشتیبانی می‌کند اما NET Native runtime. خیر. به همین جهت برای ایزوله سازی برنامه‌ها توصیه شده‌است که از containerهایی مانند docker استفاده شود.
- Remoting: پیش از WCF جهت برقراری ارتباط بین برنامه‌ها مطرح شده بود و هم اکنون در دات نت کامل هم آنچنان استفاده‌ای از آن نمی‌شود.
- binary serialization: البته کتابخانه‌هایی مانند JSON.NET و امثال آن، نگارش NET Core. هم دارند؛ اما چون binary serialization نیاز به اطلاعات reflection قابل توجهی دارد دیگر پشتیبانی نخواهد شد.


فناور‌هایی که به زودی به NET Core. منتقل می‌شوند

یکسری از فناوری‌ها مانند XAML هنوز معادل NET Core. ندارند و لیست زیر قرار است از طرف مایکروسافت سورس باز شده و همچنین به NET Core. منتقل شود:
System.Data
System.DirectoryServices
System.Drawing
System.Transactions
System.Xml.Xsl and System.Xml.Schema
System.Net.Mail
System.IO.Ports
System.Workflow
System.Xaml


مراحل نصب ASP.NET Core 1.0

پیش از نصب نگارش 1.0 RTM باید به این نکته دقت داشت که نصاب آن، نگارش‌های آزمایشی قبلی را حذف و یا بازنویسی نمی‌کند و همین مساله ممکن است سبب بروز تداخل‌هایی و یا حتی از کار افتادن VS.NET شما شود. بنابراین اگر نگارش‌های RC یا بتا را پیشتر نصب کرده‌اید، به Add remove programs ویندوز مراجعه کرده و سه مورد ذیل را حتما حذف کنید (خیلی مهم):
- Preview Tooling (all versions)
- NET Core Runtime SDK (all versions).
- NET Core Runtime (all Versions).
پس از حذف بسته‌های قدیمی، برای نصب نگارش 1.0 RTM، ابتدا نیاز است Visual Studio 2015 Update 3 را نصب کنید و پس از آن با استفاده از NET Core for Visual Studio Official MSI Installer. کار نصب اجزای مورد نیاز آن انجام خواهد شد.


بررسی شماره نگارش 1.0 RTM

پس از نصب اجزای عنوان شده، خط فرمان را گشوده و دستور ذیل را صادر کنید:
 C:\Users\Vahid>dotnet --version
1.0.0-preview2-003121
همانطور که مشاهده می‌کنید، نگارش ذکر شده هنوز در مرحله‌ی preview است و صرفا مرتبط است به tooling و یا ابزارهای مرتبط با آن.
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را نیز شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template


در اینجا فایل جدیدی را به نام global.json مشاهده می‌کنید که محتوایات آن شامل دقیقا همین شماره نگارش است؛ به همراه معرفی پوشه‌های اصلی پروژه:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
نظرات مطالب
VS Code برای توسعه دهندگان ASP.NET Core - قسمت سوم - گردش کاری‌های متداول
یک نکته‌ی تکمیلی: انتخاب Target Framework ترجیح داده شده در VSCode

اگر در حال تهیه‌ی یک کتابخانه‌ی چند Target ای هستید، برای مثال تنظیمات فایل csproj آن چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFrameworks>netstandard2.0;netstandard2.1;netstandard1.3;net451;net461;</TargetFrameworks>
اما مشکلی که با VSCode وجود دارد این است که نمی‌توان Target Framework ترجیح داده شده‌ی در حین توسعه را انتخاب کرد. برای مثال VSCode را وادار کرد که صرفا بر اساس netstandard1.3 در این لیست، کار نمایش خطاهای موجود را انجام دهد. روش انتخاب Target Framework غالب در اینجا، ذکر آن «در ابتدای لیست» است. برای نمونه در مثال فوق، VSCode و افزونه‌ی #C آن بر اساس netstandard2.0 محیط توسعه را آماده می‌کند. اگر می‌خواهید بر اساس netstandard1.3 کار کند، آن‌را در ابتدای لیست قرار دهید.

البته Rider در این زمینه امکانات بیشتری را دارد. برای مثال در status bar آن، امکان انتخاب Target Framework ترجیح داده شده از طریق منویی وجود دارد: