مطالب
انتشار پیش نمایش ASP.NET Identity 2.0.0-alpha1
مایکروسافت در تاریخ 20 دسامبر 2013 پیش نمایش نسخه جدید ASP.NET Identity را معرفی کرد. تمرکز اصلی در این انتشار، رفع مشکلات نسخه 1.0 بود. امکانات جدیدی هم مانند Account Confirmation و Password Reset اضافه شده اند.

دانلود این انتشار
ASP.NET Identity را می‌توانید در قالب یک پکیج NuGet دریافت کنید. در پنجره Manage NuGet Packages می‌توانید پکیج‌های Preview را لیست کرده و گزینه مورد نظر را
نصب کنید. برای نصب پکیج‌های pre-release توسط Package Manager Console از فرامین زیر استفاده کنید.
  • Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework -Version 2.0.0-alpha1 -Pre
  • Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Core -Version 2.0.0-alpha1 -Pre
  • Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.OWIN -Version 2.0.0-alpha1 -Pre
دقت کنید که حتما از گزینه "Include Prerelease" استفاده می‌کنید. برای اطلاعات بیشتر درباره نصب پکیج‌های Pre-release لطفا به این لینک و یا این لینک مراجعه کنید.

در ادامه لیست امکانات جدید و مشکلات رفع شده را می‌خوانید.

Account Confirmation
سیستم ASP.NET Identity حالا از Account Confirmation پشتیبانی می‌کند. این یک سناریوی بسیار رایج است. در اکثر وب سایت‌های امروزی پس از ثبت نام، حتما باید ایمیل خود را تایید کنید. پیش از تایید ثبت نام قادر به انجام هیچ کاری در وب سایت نخواهید بود، یعنی نمی‌توانید Login کنید. این روش مفید است، چرا که از ایجاد حساب‌های کاربری نامعتبر (bogus) جلوگیری می‌کند. همچنین این روش برای برقراری ارتباط با کاربران هم بسیار کارآمد است. از آدرس‌های ایمیل کاربران می‌توانید در وب سایت‌های فروم، شبکه‌های اجتماعی، تجارت آنلاین و بانکداری برای اطلاع رسانی و دیگر موارد استفاده کنید.

نکته: برای ارسال ایمیل باید تنظیمات SMTP را پیکربندی کنید. مثلا می‌توانید از سرویس‌های ایمیل محبوبی مانند  SendGrid  استفاده کنید، که با Windows Azure براحتی یکپارچه می‌شود و از طرف توسعه دهنده اپلیکیشن هم نیاز به پیکربندی ندارد.

در مثال زیر نیاز دارید تا یک سرویس ایمیل برای ارسال ایمیل‌ها پیکربندی کنید. همچنین کاربران پیش از تایید ایمیل شان قادر به بازنشانی کلمه عبور نیستند.

Password Reset
این هم یک سناریوی رایج و استاندارد است. کاربران در صورتی که کلمه عبورشان را فراموش کنند، می‌توانند از این قابلیت برای بازنشانی آن استفاده کنند. کلمه عبور جدیدی بصورت خودکار تولید شده و برای آنها ارسال می‌شود. کاربران با استفاده از این رمز عبور جدید می‌توانند وارد سایت شوند و سپس آن را تغییر دهند.

Security Token Provider
هنگامی که کاربران کلمه عبورشان را تغییر می‌دهند، یا اطلاعات امنیتی خود را بروز رسانی می‌کنند (مثلا حذف کردن لاگین‌های خارجی مثل فیسبوک، گوگل و غیره) باید شناسه امنیتی (security token) کاربر را بازتولید کنیم و مقدار قبلی را Invalidate یا بی اعتبار سازیم. این کار بمنظور حصول اطمینان از بی اعتبار بودن تمام شناسه‌های قبلی است که توسط کلمه عبور پیشین تولید شده بودند. این قابلیت، یک لایه امنیتی بیشتر برای اپلیکیشن شما فراهم می‌کند. چرا که وقتی کاربری کلمه عبورش را تغییر بدهد از همه جا logged-out می‌شود. یعنی از تمام مرورگرهایی که برای استفاده از اپلیکیشن استفاده کرده خارج خواهد شد.

برای پیکربندی تنظیمات این قابلیت می‌توانید از فایل Startup.Auth.cs استفاده کنید. می‌توانید مشخص کنید که میان افزار OWIN cookie هر چند وقت یکبار باید شناسه امنیتی کاربران را بررسی کند. به لیست زیر دقت کنید.
// Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user
// and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider
// Configure the sign in cookie
app.UseCookieAuthentication(newCookieAuthenticationOptions {
    AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
    LoginPath = newPathString("/Account/Login"),
    Provider = newCookieAuthenticationProvider {
        OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
            validateInterval: TimeSpan.FromSeconds(5),
            regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager))
    }
});

امکان سفارشی کردن کلید‌های اصلی Users و Roles

در نسخه 1.0 نوع فیلدهای کلید اصلی در جداول Users و Roles از نوع رشته (string) بود. این بدین معنا است که وقتی از Entity Framework و Sql Server برای ذخیره داده‌های ASP.NET Identity استفاده می‌کنیم داده‌های این فیلد‌ها بعنوان nvarchar ذخیره می‌شوند. درباره این پیاده سازی پیش فرض در فروم هایی مانند سایت StackOverflow بسیار بحث شده است. و در آخر با در نظر گرفتن تمام بازخورد ها، تصمیم گرفته شد یک نقطه توسعه پذیری (extensibility) اضافه شود که توسط آن بتوان نوع فیلدهای اصلی را مشخص کرد. مثلا شاید بخواهید کلیدهای اصلی جداول Users و Roles از نوع int باشند. این نقطه توسعه پذیری مخصوصا هنگام مهاجرت داده‌های قبلی بسیار مفید است، مثلا ممکن است دیتابیس قبلی فیلدهای UserId را با فرمت GUID ذخیره کرده باشد.

اگر نوع فیلدهای کلید اصلی را تغییر دهید، باید کلاس‌های مورد نیاز برای Claims و Logins را هم اضافه کنید تا کلید اصلی معتبری دریافت کنند. قطعه کد زیر نمونه ای از نحوه استفاده این قابلیت برای تعریف کلیدهای int را نشان می‌دهد.
de Snippet
publicclassApplicationUser : IdentityUser<int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>
{
}
publicclassCustomRole : IdentityRole<int, CustomUserRole>
{
    public CustomRole() { }
    public CustomRole(string name) { Name = name; }
}
publicclassCustomUserRole : IdentityUserRole<int> { }
publicclassCustomUserClaim : IdentityUserClaim<int> { }
publicclassCustomUserLogin : IdentityUserLogin<int> { }
 
publicclassApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser, CustomRole, int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>
{
}

پشتیبانی از IQueryable روی Users و Roles

کلاس‌های UserStore و RoleStore حالا از IQueryable پشتیبانی می‌کنند، بنابراین می‌توانید براحتی لیست کاربران و نقش‌ها را کوئری کنید.
بعنوان مثال قطعه کد زیر دریافت لیست کاربران را نشان می‌دهد. از همین روش برای دریافت لیست نقش‌ها از RoleManager می‌توانید استفاده کنید.
//
// GET: /Users/
public async Task<ActionResult> Index()
{
    return View(await UserManager.Users.ToListAsync());
}

پشتیبانی از عملیات Delete از طریق UserManager

در نسخه 1.0 اگر قصد حذف یک کاربر را داشتید، نمی‌توانستید این کار را از طریق UserManager انجام دهید. اما حالا می‌توانید مانند قطعه کد زیر عمل کنید.
var user = await UserManager.FindByIdAsync(id);

if (user == null)
{
    return HttpNotFound();
}

var result = await UserManager.DeleteAsync(user);

میان افزار UserManagerFactory

شما می‌توانید با استفاده از یک پیاده سازی Factory،  وهله ای از UserManager را از OWIN context دریافت کنید. این الگو مشابه چیزی است که برای گرفتن AuthenticationManager در OWIN context استفاده می‌کنیم.  این الگو همچنین روش توصیه شده برای گرفتن یک نمونه از UserManager به ازای هر درخواست در اپلیکیشن است.
قطعه کد زیر نحوه پیکربندی این میان افزار در فایل StartupAuth.cs را نشان می‌دهد.
// Configure the UserManager
app.UseUserManagerFactory(newUserManagerOptions<ApplicationUserManager>()
{
    DataProtectionProvider = app.GetDataProtectionProvider(),
    Provider = newUserManagerProvider<ApplicationUserManager>()
    {
        OnCreate = ApplicationUserManager.Create
    }
});
و برای گرفتن یک وهله از UserManager:
HttpContext.GetOwinContext().GetUserManager<ApplicationUserManager>();

میان افزار DbContextFactory

سیستم ASP.NET Identity از Entity Framework برای ذخیره داده هایش در Sql Server استفاده می‌کند. بدین منظور، ASP.NET Identity کلاس ApplicationDbContext را رفرنس می‌کند. میان افزار DbContextFactory به ازای هر درخواست در اپلیکیشن یک وهله از ApplicationDbContext را به شما تحویل می‌دهد.
می توانید پیکربندی لازم را در StartupAuth.cs انجام دهید.
app.UseDbContextFactory(ApplicationDbContext.Create);

Samples

امکانات جدید را می‌توانید در پروژه https://aspnet.codeplex.com پیدا کنید. لطفا به پوشه Identity در سورس کد مراجعه کنید. برای اطلاعاتی درباره نحوه اجرای پروژه هم فایل readme را بخوانید.

برای مستندات ASP.NET Identity 1.0 هم به  http://www.asp.net/identity  سر بزنید. هنوز مستنداتی برای نسخه 2.0 منتشر نشده، اما بزودی با انتشار نسخه نهایی مستندات و مثال‌های جدیدی به سایت اضافه خواهند شد.

Known Issues
در کنار قابلیت‌های جدیدی مانند Account Confirmation و Password Reset، دو خاصیت جدید به کلاس IdentityUser اضافه شده اند: 'Email' و 'IsConfirmed'. این تغییرات الگوی دیتابیسی که توسط ASP.NET Identity 1.0 ساخته شده است را تغییر می‌دهد. بروز رسانی پکیج‌ها از نسخه 1.0 به 2.0 باعث می‌شود که اپلیکیشن شما دیگر قادر به دسترسی به دیتابیس عضویت نباشد، چرا که مدل دیتابیس تغییر کرده. برای بروز رسانی الگوی دیتابیس می‌توانید از Code First Migrations استفاده کنید.

نکته: نسخه جدید به EntityFramework 6.1.0-alpha1 وابستگی دارد، که در همین تاریخ (20 دسامبر 2013) پیش نمایش شد.  http://blogs.msdn.com/b/adonet/archive/2013/12/20/ef-6-1-alpha-1-available.aspx

EntityFramework 6.1.0-alpha1 بروز رسانی هایی دارد که سناریوی مهاجرت در ASP.NET Identity را تسهیل می‌کند، به همین دلیل از نسخه جدید EF استفاده شده. تیم ASP.NET هنوز باگ‌های زیادی را باید رفع کند و قابلیت‌های جدیدی را هم باید پیاده سازی کند. بنابراین پیش از نسخه نهایی RTM شاهد پیش نمایش‌های دیگری هم خواهیم بود که در ماه‌های آتی منتشر می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر درباره آینده ASP.NET Identity به لینک زیر سری بزنید.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS
روش کار برنامه‌های ASP.NET Core در IIS کاملا متفاوت است با تمام نگارش‌های پیشین ASP.NET؛ از این جهت که برنامه‌های ASP.NET Core در اصل یک برنامه‌ی متکی به خود از نوع Console می‌باشند. به همین جهت برای هاست شدن نیازی به IIS ندارند. این نوع برنامه‌ها به همراه یک self-hosted Web server ارائه می‌شوند (به نام Kestrel) و این وب سرور توکار است که تمام درخواست‌های رسیده را دریافت و پردازش می‌کند. هرچند در اینجا می‌توان از IIS صرفا به عنوان یک «front end proxy» استفاده کرد؛ از این جهت که Kestrel تنها یک وب سرور خام است و تمام امکانات و افزونه‌های مختلف IIS را شامل نمی‌شود.
بر روی ماشین‌های ویندوزی و ویندوزهای سرور، استفاده‌ی از IIS به عنوان پروکسی درخواست‌ها و ارسال آن‌ها به Kestrel، روش توصیه شده‌است؛ از این جهت که حداقل قابلیت‌هایی مانند «port 80/443 forwarding»، مدیریت طول عمر برنامه، مدیریت مجوزهای SLL آن و خیلی از موارد دیگر توسط Kestrel پشتیبانی نمی‌شود.


معماری پردازش نگارش‌های پیشین ASP.NET در IIS


در نگارش‌های پیشین ASP.NET، همه چیز داخل پروسه‌‌ای به نام w3wp.exe و یا IIS Worker Process پردازش می‌شود که در اصل چیزی نیست بجز همان IIS Application Pool. این AppPoolها، برنامه‌های ASP.NET شما را هاست می‌کنند و همچنین سبب وهله سازی و اجرای آن‌ها نیز خواهند شد.
در اینجا درایور http.sys ویندوز، درخواست‌های رسیده را دریافت کرده و سپس آن‌ها را به سمت سایت‌هایی نگاشت شده‌ی به AppPoolهای مشخص، هدایت می‌کند.


معماری پردازش برنامه‌های ASP.NET Core در IIS

روش اجرای برنامه‌های ASP.NET Core با نگارش‌های پیشین آن‌ها کاملا متفاوت هستند؛ از این جهت که داخل پروسه‌ی w3wp.exe اجرا نمی‌شوند. این برنامه‌ها در یک پروسه‌ی مجزای کنسول خارج از پروسه‌ی w3wp.exe اجرا می‌شوند و حاوی وب سرور توکاری به نام کسترل (Kestrel) هستند.


 این وب سرور، وب سروری است تماما دات نتی و به شدت برای پردازش تعداد بالای درخواست‌ها بهینه سازی شده‌است؛ تا جایی که کارآیی آن در این یک مورد چند 10 برابر IIS است. هرچند این وب سرور فوق العاده سریع است، اما «تنها» یک وب سرور خام است و به همراه سرویس‌های مدیریت وب، مانند IIS نیست.


در تصویر فوق مفهوم «پروکسی» بودن IIS را در حین پردازش برنامه‌های ASP.NET Core بهتر می‌توان درک کرد. ابتدا درخواست‌های رسیده به IIS می‌رسند و سپس IIS آن‌ها را به طرف Kestrel هدایت می‌کند.
برنامه‌های ASP.NET Core، برنامه‌های کنسول متکی به خودی هستند که توسط دستور خط فرمان dotnet اجرا می‌شوند. این اجرا توسط ماژولی ویژه به نام AspNetCoreModule در IIS انجام می‌شود.


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، AspNetCoreModule یک ماژول بومی IIS است و هنوز برای اجرا نیاز به IIS Application Pool دارد؛ با این تفاوت که در تنظیم AppPoolهای برنامه‌های ASP.NET Core، باید NET CLR Version. را به No managed code تنظیم کرد.


اینکار از این جهت صورت می‌گیرد که IIS در اینجا تنها نقش یک پروکسی هدایت درخواست‌ها را به پروسه‌ی برنامه‌ی حاوی وب سرور Kestrel، دارد و کار آن وهله سازی NET Runtime. نیست. کار AspNetCoreModule این است که با اولین درخواست رسیده‌ی به برنامه‌ی شما، آن‌را بارگذاری کند. سپس درخواست‌های رسیده را دریافت و به سمت برنامه‌ی ASP.NET Core شما هدایت می‌کند (به این عملیات reverse proxy هم می‌گویند).


اگر دقت کرده باشید، برنامه‌های ASP.NET Core، هنوز دارای فایل web.config ایی با محتوای ذیل هستند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*"
           modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%"
                arguments="%LAUNCHER_ARGS%" stdoutLogEnabled="false"
                stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false"/>
  </system.webServer>
</configuration>
توسط این تنظیمات است که AspNetCoreModule فایل‌های dll برنامه‌ی شما را یافته و سپس برنامه را به عنوان یک برنامه‌ی کنسول بارگذاری می‌کند (با توجه به اینکه حاوی کلاس Program و متد Main هستند).
یک نکته: در زمان publish برنامه، تنظیم و تبدیل مقادیر LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS به معادل‌های اصلی آن‌ها صورت می‌گیرد (در ادامه مطلب بحث خواهد شد).


آیا واقعا هنوز نیازی به استفاده‌ی از IIS وجود دارد؟

هرچند می‌توان Kestrel را توسط یک IP و پورت مشخص، عمومی کرد و استفاده نمود، اما حداقل در ویندوز چنین توصیه‌ای نمی‌شود و بهتر است از IIS به عنوان یک front end proxy استفاده کرد؛ به این دلایل:
- اگر می‌خواهید چندین برنامه را بر روی یک وب سرور که از طریق پورت‌های 80 و 443 ارائه می‌شوند داشته باشید، نمی‌توانید از Kestrel  به صورت مستقیم استفاده کنید؛ زیرا از مفهوم host header routing که قابلیت ارائه‌ی چندین برنامه را از طریق پورت 80 و توسط یک IP میسر می‌کند، پشتیبانی نمی‌کند. برای اینکار نیاز به IIS و یا در حقیقت درایور http.sys ویندوز است.
- IIS خدمات قابل توجهی را به برنامه‌ی شما ارائه می‌کند. برای مثال با اولین درخواست رسیده، به صورت خودکار آن‌را اجرا و بارگذاری می‌کند؛ به همراه تمام مدیریت‌های پروسه‌ای که در اختیار برنامه‌های ASP.NET در طی سالیان سال قرار داشته‌است. برای مثال اگر پروسه‌ی برنامه‌ی شما در اثر استثنایی کرش کرد، دوباره با درخواست بعدی رسیده، حتما برنامه را بارگذاری و آماده‌ی خدمات دهی مجدد می‌کند.
- در اینجا می‌توان تنظیمات SSL را بر روی IIS انجام داد و سپس درخواست‌های معمولی را به Kestrel  ارسال کرد. به این ترتیب با یک مجوز می‌توان چندین برنامه‌ی Kestrel را مدیریت کرد.
- IISهای جدید به همراه ماژول‌های بومی بسیار بهینه و کم مصرفی برای مواردی مانند gzip compression of static content, static file caching, Url Rewriting هستند که با فعال سازی آن‌ها می‌توان از این قابلیت‌ها، در برنامه‌های ASP.NET Core نیز استفاده کرد.


نحوه‌ی توزیع برنامه‌های ASP.NET Core به IIS

روش اول: استفاده از دستور خط فرمان dotnet publish

برای این منظور به ریشه‌ی پروژه‌ی خود وارد شده و دستور dotnet publish را با توجه به پارامترهای ذیل اجرا کنید:
 dotnet publish --framework netcoreapp1.0 --output "c:\temp\mysite" --configuration Release
در اینجا برنامه کامپایل شده و همچنین مراحلی که در فایل project.json نیز ذکر شده‌اند، اعمال می‌شود. برای مثال در اینجا پوشه‌ها و فایل‌هایی که در قسمت include ذکر شده‌اند به خروجی کپی خواهند شد. همچین در قسمت scripts تمام مراحل ذکر شده مانند یکی کردن و فشرده سازی اسکریپت‌ها نیز انجام خواهد شد. قسمت postpublish تنها کاری را که انجام می‌دهد، ویرایش فایل web.config برنامه و تنظیم LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS آن به مقادیر واقعی آن‌ها است.
{

    "publishOptions": {
        "include": [
            "wwwroot",
            "Features",
            "appsettings.json",
            "web.config"
        ]
    },
 
    "scripts": {
        "precompile": [
            "dotnet bundle"
        ],
        "prepublish": [
            //"bower install"
        ],
        "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
    }
}
و در نهایت اگر به پوشه‌ی output ذکر شده‌ی در فرمان فوق مراجعه کنید، این خروجی نهایی است که باید به صورت دستی به وب سرور خود برای اجرا انتقال دهید که به همراه تمام DLLهای مورد نیاز برای برنامه نیز هست.


پس از انتقال این فایل‌ها به سرور، مابقی مراحل آن مانند قبل است. یک Application جدید تعریف شده و سپس ابتدا مسیر آن مشخص می‌شود و نکته‌ی اصلی، انتخاب AppPool ایی است که پیشتر شرح داده شد:


برنامه‌های ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آن‌ها No Managed Code است. همچنین بهتر است به ازای هر برنامه‌ی جدید یک AppPool مجزا را ایجاد کنید تا کرش یک برنامه تاثیر منفی را بر روی برنامه‌ی دیگری نگذارد.

روش دوم: استفاده از ابزار Publish خود ویژوال استودیو

اگر علاقمند هستید که روش خط فرمان فوق را توسط ابزار publish ویژوال استودیو انجام دهید، بر روی پروژه در solution explorer کلیک راست کرده و گزینه‌ی publish را انتخاب کنید. در صفحه‌ای که باز می‌شود، بر روی گزینه‌ی custom کلیک کرده و نامی را وارد کنید. از این نام پروفایل، جهت ساده سازی مراحل publish، در دفعات آتی فراخوانی آن استفاده می‌شود.


در صفحه‌ی بعدی اگر گزینه‌ی file system را انتخاب کنید، دقیقا همان مراحل روش اول تکرار می‌شوند:


سپس می‌توانید فریم ورک برنامه و نوع ارائه را مشخص کنید:


و در آخر کار، Publish به این پوشه‌ی مشخص شده که به صورت پیش فرض در ذیل پوشه‌ی bin برنامه‌است، صورت می‌گیرد.


روش عیب یابی راه اندازی اولیه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core

در اولین سعی در اجرای برنامه‌ی ASP.NET Core بر روی IIS به این خطا رسیدم:


در event viewer ویندوز چیزی ثبت نشده بود. اولین کاری را که در این موارد می‌توان انجام داد به این صورت است. از طریق خط فرمان به پوشه‌ی publish برنامه وارد شوید (همان پوشه‌ای که توسط IIS عمومی شده‌است). سپس دستور dotnet prog.dll را صادر کنید. در اینجا prog.dll نام dll اصلی برنامه یا همان نام پروژه است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، برنامه به دنبال پوشه‌ی bower_components ایی می‌گردد که کار publish آن انجام نشده‌است (این پوشه در تنظیمات آغازین برنامه عمومی شده‌است و در لیست include قسمت publishOptions فایل project.json فراموش شده‌است).

روش دوم، فعال سازی stdoutLogEnabled موجود در فایل وب کانفیگ، به true است. در اینجا web.config نهایی تولیدی توسط عملیات publish را مشاهده می‌کنید که در آن پارامترهای  processPath و arguments مقدار دهی شده‌اند (همان قسمت postpublish فایل project.json). در اینجا مقدار stdoutLogEnabled به صورت پیش فرض false است. اگر true شود، همان خروجی تصویر فوق را در پوشه‌ی logs خواهید یافت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified" />
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="dotnet" arguments=".\Core1RtmEmptyTest.dll" stdoutLogEnabled="true" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false" />
  </system.webServer>
</configuration>
البته اگر کاربر منتسب به AppPool برنامه، دسترسی نوشتن در این پوشه را نداشته باشد، خطای ذیل را در event viewer ویندوز مشاهده خواهید کرد:
 Warning: Could not create stdoutLogFile \\?\D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest\bin\Release\PublishOutput\logs\stdout_10064_201672893654.log, ErrorCode = -2147024893.
همچنین پوشه‌ی logs را هم باید خودتان از پیش ایجاد کنید. به عبارتی کاربر منتسب به AppPool برنامه باید دسترسی نوشتن در پوشه‌ی logs واقع در ریشه‌ی برنامه را داشته باشد. این کاربر  IIS AppPool\DefaultAppPool نام دارد.



حداقل‌های یک هاست ویندوزی که می‌خواهد برنامه‌های ASP.NET Core را ارائه دهد

پس از نصب IIS، نیاز است ASP.NET Core Module نیز نصب گردد. برای این‌کار اگر بسته‌ی NET Core Windows Server Hosting. را نصب کنید، کافی است:
https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=817246

این بسته به همراه NET Core Runtime, .NET Core Library. و ASP.NET Core Module است. همچنین همانطور که عنوان شد، برنامه‌های ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آن‌ها No Managed Code است. این‌ها حداقل‌های راه اندازی یک برنامه‌ی ASP.NET Core بر روی سرورهای ویندوزی هستند.


هنوز فایل app_offline.htm نیز در اینجا معتبر است

یکی از خواص ASP.NET Core Module، پردازش فایل خاصی است به نام app_offline.htm. اگر این فایل را در ریشه‌ی سایت قرار دهید، برنامه پردازش تمام درخواست‌های رسیده را قطع خواهد کرد و سپس پروسه‌ی برنامه خاتمه می‌یابد. هر زمانیکه این فایل حذف شد، مجددا با درخواست بعدی رسیده، برنامه آماده‌ی پاسخگویی می‌شود.
نظرات مطالب
بتای اول Silverlight 3.0 ارائه شد
متاسفانه من اولی رو که به نظر کاملترین اونها می باشد تست کردم textbox کاملا مشکل داشت در فروم silverlight و سایت nikhilk.net پرسیدم که دو نفر از برنامه نویسان silverlight گفتند که rtl متاسفانه در نسخه بعدی ساپورت می شه!!!
اشتراک‌ها
DbContext مخصوص MongoDb (مشابه Entity Framework)

اگه قبلا با EF/EFCore کار میکردین و الان میخواین از MongoDb استفاده کنین و میخواین از دانش قبلیتون + مزایای Entity Framework استفاده کنین بهترین گزینه  MongoFramework هست

قبلا یه پروایدر مخصوص MongoDb برای EFCore ساخته شد که متاسفانه زیاد توسعه داده نشد (مخزن گیتهابش) و حتی به انتشار نسخه Stable هم نرسید

از بین کتابخونه هایی که تجربه مشابه Entity Framework رو برای MongoDb فراهم میکنن یکی MongoFramework هست و دیگری MongoDbContext (که البته به پای اون یکی نمیرسه)

یه MongoDbGenericRepository هم هست که صرفا یه Wrapper رو MongoDb هست و سعی کرده یه پیاده سازی از Repository ارائه بده ولی امکانات EF و DbContext طوری نداره

خلاصه اینکه من همه معروفاشونو بررسی کردم و بهترینشون همین MongoFramework هست که البته همه امکانات EF رو نداره ولی بازم امکانات خوبی داره که توی گیتهابش توضیح داده و پیشنهاد میکنم یه نگاه به صفحه گیتهابش بندازین 

DbContext مخصوص MongoDb (مشابه Entity Framework)
مطالب
بررسی دقیق‌تر صفحات آبی ویندوز

حدود یک سال قبل کامپیوتری را که داشتم (اینتل پنتیوم 4) به یک AMD دوهسته‌ای ارتقاء دادم و هفته‌ی اول پس از ارتقاء، روزگار من سیاه شد! روزهای اول 2 بار کرش ویندوز و مشاهده صفحه آبی و روزهای بعد تا 7 بار این اتفاق تکرار می‌شد. حتی تا تعویض مادربرد جدید هم پیش رفتم ولی تاثیری نداشت. تست رم و غیره هم انجام شد، مشکلی نبود. خلاصه اینجا بود که از سر ناچاری به این فکر افتادم که آیا این پیغام‌های صفحه‌ی آبی ویندوز را می‌شود تفسیر کرد؟ مشکل دقیقا از کجاست؟ چون در این موارد به هر کسی که مراجعه کنید بر اساس تجربه قبلی یک نسخه برای شما خواهد پیچید. رمت خرابه! بایوست رو ارتقاء بده! (این مورد تاثیر داشت! ولی تعداد کرش‌ها صفر نشد) مادربردت مشکل داره و ...

تمام این‌ها بر اساس تجربیات قبلی این افراد است و ارزشمند. ولی آیا این جواب‌ها قانع کننده هستند؟ چرا باید رم را عوض کرد؟ از کجا فهمیدید مادربرد مشکل داره؟



شرکت‌هایی مثل apple برای اینکه با این نوع مشکلات مواجه نشوند، به صورت انحصاری با تولید کنندگان سخت افزار قرار داد می‌بندند و در نتیجه سیستم‌ عاملی هم که تولید می‌کنند بسیار پایدار خواهد بود چون بر اساس سخت افزاری کاملا مشخص، طراحی و تست شده است. اما در مورد ویندوز این‌طور نیست.
ضمنا هیچ الزامی هم ندارد که این صفحه آبی ویندوز بدلیل مشکلات سخت افزاری حاصل شود (وجود سخت افزار معیوب). ضعف برنامه نویسی و خصوصا درایورهای مشکل دار هم می‌توانند سبب ایجاد این نوع صفحات آبی شوند که مشکل من هم دقیقا همین مورد بود که در ادامه نحوه بررسی آن‌را توضیح خواهم داد. (البته سطح این مطلب را مقدماتی در نظر بگیرید)

در ویندوز این امکان وجود دارد که پس از هر بار کرش سیستم عامل و مشاهده صفحه آبی یک دامپ کرنل نیز به صورت خودکار حاصل شود. این فایل دامپ را می‌توان پس از راه اندازی مجدد سیستم با یک سری ابزار آنالیز کرد و علت دقیق کرش ویندوز را بدست آورد.
برای اینکه این فایل‌های دامپ تولید شوند باید مراحل زیر مطابق تصویر طی شوند:



اکنون بعد از هر کرش و صفحه آبی ویندوز یک فایل دامپ در دایرکتوری C:\WINDOWS\Minidump تشکیل می‌شود. برای آنالیز این فایلها به صورت زیر می‌شود عمل کرد:
ابتدا برنامه زیر را دانلود کنید:
Debugging Tools for Windows

پس از نصب، Debugging Tools for Windows را خواهید داشت که جهت دیباگ کردن سیستم و آنالیز فایلهای دامپ و غیره کاربرد دارد.

سپس مطالعه مقاله زیر در مورد نحوه استفاده از این ابزار بسیار مفید است:
http://support.microsoft.com/kb/315263

به صورت خلاصه :
یک فایل bat درست کنید با محتویات زیر و دقیقا به همین شکل:
c:\windbg\kd -y srv*c:\symbols*http://msdl.microsoft.com/download/symbols -i c:\windows\i386 -z %1


در این دستور سه مورد قابل ملاحظه است:
الف) مسیر فایل kd.exe که توسط پکیج Debugging Tools for Windows نصب می‌شود. (مطابق سیستم خودتان آنرا اصلاح کنید)
ب) مسیر c:\windows\i386 بدین معنا است که دایرکتوری i386 سی دی ویندوز را در این مسیر کپی کرده‌اید یا خواهید کرد (نیاز به یک ویندوز تر و تازه و نصب نشده خواهد بود).
ج) مسیر c:\symbols خودبخود ایجاد خواهد شد و فایلهای مربوطه از سایت مایکروسافت توسط برنامه kd.exe دانلود می‌شود (بنابراین باید دسترسی به اینترنت نیز داشت).

فرض کنید نام این فایل را test.bat گذاشته‌اید.
برای آنالیز فایل Mini102607-07.dmp در دایرکتوری مینی دامپ ویندوز (07 در اینجا یعنی هفتمین کرش روز مربوطه!) دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
test.bat C:\WINDOWS\Minidump\Mini102607-07.dmp
پس از مدتی این برنامه کار آنالیز را تمام خواهد کرد و گزارشی را ارائه می‌دهد (یک فایل log متنی تشکیل خواهد شد).
نتیجه یک نمونه از این آنالیزهای سیستم من به صورت زیر بود:
BAD_POOL_CALLER (c2)
The current thread is making a bad pool request. Typically this is at a bad IRQL level or double freeing the same allocation, etc.
Arguments:
Arg1: 00000007, Attempt to free pool which was already freed
Arg2: 00000cd4, (reserved)
Arg3: 02060008, Memory contents of the pool block
Arg4: 88b4a118, Address of the block of pool being deallocated

Debugging Details:
------------------

POOL_ADDRESS: 88b4a118

FREED_POOL_TAG: TCPc

BUGCHECK_STR: 0xc2_7_TCPc

CUSTOMER_CRASH_COUNT: 4

DEFAULT_BUCKET_ID: COMMON_SYSTEM_FAULT

PROCESS_NAME: System

LAST_CONTROL_TRANSFER: from 8054a583 to 804f9deb

STACK_TEXT:
ba4f3874 8054a583 000000c2 00000007 00000cd4 nt!KeBugCheckEx+0x1b
ba4f38c4 b043d3ff 88b4a118 00000000 ba4f390c nt!ExFreePoolWithTag+0x2a3
ba4f38d4 b043cca3 883ae760 883ae7f4 883ae7f4 tcpip!TCPClose+0x16
ba4f390c b02f3161 8a74fe20 883ae760 b02f2a6d tcpip!TCPDispatch+0x101
WARNING: Stack unwind information not available. Following frames may be wrong.
ba4f3984 b03e2046 00000001 00000000 ba4f39d8 vsdatant+0x45161
ba4f39d8 b03e921c 00000008 ba4f3aac 00000000 ipnat!NatpRedirectQueryHandler+0x250
ba4f3a70 00000000 8837d8e8 0000000d 000005ee ipnat!NatpDirectPacket+0xd2

STACK_COMMAND: kb

FOLLOWUP_IP:
vsdatant+45161
b02f3161 ?? ???

SYMBOL_STACK_INDEX: 4

SYMBOL_NAME: vsdatant+45161

FOLLOWUP_NAME: MachineOwner

MODULE_NAME: vsdatant

IMAGE_NAME: vsdatant.sys

DEBUG_FLR_IMAGE_TIMESTAMP: 46e0766a

FAILURE_BUCKET_ID: 0xc2_7_TCPc_vsdatant+45161

BUCKET_ID: 0xc2_7_TCPc_vsdatant+45161

Followup: MachineOwner

به لاگ حاصل از دو دیدگاه می‌توان پرداخت: الف) اگر من برنامه نویس مربوطه باشم، با trace موجود در لاگ فایل، مشخص می‌شود که کجای کار مشکل داشته است ، ب) یا اینکه خیر. بنده توسعه دهنده درایور نیستم. حداقل اسم دقیق درایور یا پروسه مشکل‌زا را می‌توان از این لاگ بدست آورد.

خوب! تا اینجا مشخص شد که دلیل کرش، درایور vsdatant.sys است. با جستجو در اینترنت مشخص شد که این درایور مربوط به فایروال زون آلارم است! (همین عبارت بالا یا نام درایور ذکر شده را مستقیما در گوگل جستجو کنید)
پس از آن زون آلارم را با outpost firewall جایگزین کردم و تا الان کرشی حاصل نشده است (حتی یکبار از سال قبل تا به امروز). جدا زندگی من مختل شده بود. تصور کنید سیستم شما روزی 7 بار کرش کند!! و چه تصورات نامربوطی را نسبت به فروشنده سخت افزار در ذهن خود مرور کرده باشید!

خلاصه‌ی کلام:
صفحات آبی ویندوز قابل تفسیر هستند. پدید آمدن آنها الزاما بدلیل وجود سخت افزار معیوب نیست و به صرف اینکه شخصی به شما گفته "رمت خرابه!" اکتفا نکنید.

پ.ن.
لاگ فوق مربوط به یک سال قبل است و احتمالا شاید زون آلارم‌های جدید این مشکل را نداشته باشند.

مطالب
راهنمای تغییر بخش احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران سیستم مدیریت محتوای IRIS به ASP.NET Identity – بخش دوم
در بخش اول، کارهایی که انجام دادیم به طور خلاصه عبارت بودند از:
1-  حذف کاربرانی که نام کاربری و ایمیل تکراری داشتند
2-  تغییر نام فیلد Password به PasswordHash در جدول User
 
سیستم مدیریت محتوای IRIS، برای استفاده از Entity Framework، از الگوی واحد کار (Unit Of Work) و تزریق وابستگی استفاده کرده است و اگر با نحوه‌ی پیاده سازی این الگو‌ها آشنا نیستید، خواندن مقاله EF Code First #12  را به شما توصیه می‌کنم.
برای استفاده از ASP.NET Identity نیز باید از الگوی واحد کار استفاده کرد و برای این کار، ما از مقاله اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity استفاده خواهیم کرد.
نکته مهم: در ادامه اساس کار ما بر پایه‌ی مقاله اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity است و چیزی که بیشتر برای ما اهمیت دارد کدهای نهایی آن هست؛ پس حتما به مخزن کد آن مراجعه کرده و کدهای آن را دریافت کنید.
 
تغییر نام کلاس User به ApplicationUser

اگر به کدهای مثال رسمی ASP.NET Identity نگاهی بیندازید، می‌بینید که کلاس مربوط به جدول کاربران ApplicationUser نام دارد، ولی در سیستم IRIS نام آن User است. بهتر است که ما هم نام کلاس خود را از User به ApplicationUser تغییر دهیم چرا که مزایای زیر را به دنبال دارد:

1- به راحتی می‌توان کدهای مورد نیاز را از مثال Identity کپی کرد.
2- در سیستم Iris، بین کلاس User متعلق به پروژه خودمان و User مربوط به HttpContext تداخل رخ می‌داد که با تغییر نام کلاس User دیگر این مشکل را نخواهیم داشت.
 
برای این کار وارد پروژه Iris.DomainClasses شده و نام کلاس User را به ApplicationUser تغییر دهید. دقت کنید که این تغییر نام را از طریق Solution Explorer انجام دهید و نه از طریق کدهای آن. پس از این تغییر ویژوال استودیو می‌پرسد که آیا نام این کلاس را هم در کل پروژه تغییر دهد که شما آن را تایید کنید.

برای آن که نام جدول Users در دیتابیس تغییری نکند، وارد پوشه‌ی Entity Configuration شده و کلاس UserConfig را گشوده و در سازنده‌ی آن کد زیر را اضافه کنید:
ToTable("Users");

نصب ASP.NET Identity

برای نصب ASP.NET Identity دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید:
Get-Project Iris.DomainClasses, Iris.Datalayer, Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
از پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.DomainClasses کلاس‌های CustomUserRole، CustomUserLogin، CustomUserClaim و CustomRole را به پروژه Iris.DomainClasses منتقل کنید. تنها تغییری که در این کلاس‌ها باید انجام دهید، اصلاح namespace آنهاست.
همچنین بهتر است که به کلاس CustomRole، یک property به نام Description اضافه کنید تا توضیحات فارسی نقش مورد نظر را هم بتوان ذخیره کرد:

 
    public class CustomRole : IdentityRole<int, CustomUserRole>
    {
        public CustomRole() { }
        public CustomRole(string name) { Name = name; }

        public string Description { get; set; }

    }

نکته: پیشنهاد می‌کنم که اگر می‌خواهید مثلا نام CustomRole را به IrisRole تغییر دهید، این کار را از طریق find and replace انجام ندهید. با همین نام‌های پیش فرض کار را تکمیل کنید و سپس از طریق خود ویژوال استودیو نام کلاس را تغییر دهید تا ویژوال استودیو به نحو بهتری این نام‌ها را در سرتاسر پروژه تغییر دهد.
 
سپس کلاس ApplicationUser پروژه IRIS را باز کرده و تعریف آن را به شکل زیر تغییر دهید:
public class ApplicationUser : IdentityUser<int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>

اکنون می‌توانید property‌های Id،  UserName، PasswordHash و Email را حذف کنید؛ چرا که در کلاس پایه IdentityUser تعریف شده اند.
 
تغییرات DataLayer

وارد Iris.DataLayer شده و کلاس IrisDbContext را به شکل زیر ویرایش کنید:
public class IrisDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser, CustomRole, int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>,
        IUnitOfWork

اکنون می‌توانید property زیر را نیز حذف کنید چرا که در کلاس پایه تعریف شده است: 
 public DbSet<ApplicationUser> Users { get; set; }

 

نکته مهم: حتما برای کلاس IrisDbContext سازنده ای تعریف کنید که صراحتا نام رشته اتصالی را ذکر کرده باشد، اگر این کار را انجام ندهید با خطاهای عجیب غریبی روبرو می‌شوید. 

        public IrisDbContext()
            : base("IrisDbContext")
        {
        }

همچنین درون متد OnModelCreating کدهای زیر را پس از فراخوانی متد (base.OnModelCreating(modelBuilder  جهت تعیین نام جداول دیتابیس بنویسید:
            modelBuilder.Entity<CustomRole>().ToTable("AspRoles");
            modelBuilder.Entity<CustomUserClaim>().ToTable("UserClaims");
            modelBuilder.Entity<CustomUserRole>().ToTable("UserRoles");
            modelBuilder.Entity<CustomUserLogin>().ToTable("UserLogins");
از این جهت نام جدول CustomRole را در دیتابیس AspRoles انتخاب کردم تا با نام جدول Roles نقش‌های کنونی سیستم Iris تداخلی پیش نیاید.
اکنون دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید تا کدهای مورد نیاز برای مهاجرت تولید شوند:
Add-Migration UpdateDatabaseToAspIdentity
public partial class UpdateDatabaseToAspIdentity : DbMigration
{
        public override void Up()
        {
            CreateTable(
                "dbo.UserClaims",
                c => new
                    {
                        Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        ClaimType = c.String(),
                        ClaimValue = c.String(),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => t.Id)
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.UserLogins",
                c => new
                    {
                        LoginProvider = c.String(nullable: false, maxLength: 128),
                        ProviderKey = c.String(nullable: false, maxLength: 128),
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => new { t.LoginProvider, t.ProviderKey, t.UserId })
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.UserRoles",
                c => new
                    {
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        RoleId = c.Int(nullable: false),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => new { t.UserId, t.RoleId })
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .ForeignKey("dbo.AspRoles", t => t.RoleId, cascadeDelete: true)
                .Index(t => t.RoleId)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.AspRoles",
                c => new
                    {
                        Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
                        Description = c.String(),
                        Name = c.String(nullable: false, maxLength: 256),
                    })
                .PrimaryKey(t => t.Id)
                .Index(t => t.Name, unique: true, name: "RoleNameIndex");
            
            AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "SecurityStamp", c => c.String());
            AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumber", c => c.String());
            AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc", c => c.DateTime());
            AddColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount", c => c.Int(nullable: false));
        }
        
        public override void Down()
        {
            DropForeignKey("dbo.UserRoles", "RoleId", "dbo.AspRoles");
            DropForeignKey("dbo.UserRoles", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropForeignKey("dbo.UserLogins", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropForeignKey("dbo.UserClaims", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropIndex("dbo.AspRoles", "RoleNameIndex");
            DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "RoleId" });
            DropIndex("dbo.UserLogins", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropIndex("dbo.UserClaims", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount");
            DropColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled");
            DropColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc");
            DropColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled");
            DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed");
            DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumber");
            DropColumn("dbo.Users", "SecurityStamp");
            DropColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed");
            DropTable("dbo.AspRoles");
            DropTable("dbo.UserRoles");
            DropTable("dbo.UserLogins");
            DropTable("dbo.UserClaims");
        }
}

بهتر است که در کدهای تولیدی فوق، اندکی متد Up را با کد زیر تغییر دهید: 
AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false, defaultValue:true));

چون در سیستم جدید احتیاج به تایید ایمیل به هنگام ثبت نام است، بهتر است که ایمیل‌های قبلی موجود در سیستم نیز به طور پیش فرض تایید شده باشند.
در نهایت برای اعمال تغییرات بر روی دیتابیس دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید:
Update-Database
 
تغییرات ServiceLayer

ابتدا دستور زیر را در کنسول Nuget  وارد کنید: 
Get-Project Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Owin
سپس از فولدر Contracts پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.ServiceLayer فایل‌های IApplicationRoleManager، IApplicationSignInManager، IApplicationUserManager، ICustomRoleStore و ICustomUserStore را در فولدر Interfaces پروژه Iris.ServiceLayer کپی کنید. تنها کاری هم که نیاز هست انجام بدهید اصلاح namespace هاست.

باز از پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.ServiceLayer کلاس‌های ApplicationRoleManager، ApplicationSignInManager،  ApplicationUserManager، CustomRoleStore، CustomUserStore، EmailService و SmsService را به پوشه EFServcies پروژه‌ی Iris.ServiceLayer کپی کنید.
نکته: پیشنهاد می‌کنم که EmailService را به IdentityEmailService تغییر نام دهید چرا که در حال حاضر سیستم Iris دارای کلاسی به نامی EmailService هست.
 
تنظیمات StructureMap برای تزریق وابستگی ها
پروژه Iris.Web  را باز کرده، به فولدر DependencyResolution بروید و به کلاس IoC کدهای زیر را اضافه کنید:
                x.For<IIdentity>().Use(() => (HttpContext.Current != null && HttpContext.Current.User != null) ? HttpContext.Current.User.Identity : null);

                x.For<IUnitOfWork>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<IrisDbContext>();

                x.For<IrisDbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>());
                x.For<DbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>());

                x.For<IUserStore<ApplicationUser, int>>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<CustomUserStore>();

                x.For<IRoleStore<CustomRole, int>>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<RoleStore<CustomRole, int, CustomUserRole>>();

                x.For<IAuthenticationManager>()
                      .Use(() => HttpContext.Current.GetOwinContext().Authentication);

                x.For<IApplicationSignInManager>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<ApplicationSignInManager>();

                x.For<IApplicationRoleManager>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<ApplicationRoleManager>();

                // map same interface to different concrete classes
                x.For<IIdentityMessageService>().Use<SmsService>();
                x.For<IIdentityMessageService>().Use<IdentityEmailService>();

                x.For<IApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use<ApplicationUserManager>()
                   .Ctor<IIdentityMessageService>("smsService").Is<SmsService>()
                   .Ctor<IIdentityMessageService>("emailService").Is<IdentityEmailService>()
                   .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.SmsService).Is<SmsService>()
                   .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.EmailService).Is<IdentityEmailService>();

                x.For<ApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (ApplicationUserManager)context.GetInstance<IApplicationUserManager>());

                x.For<ICustomRoleStore>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<CustomRoleStore>();

                x.For<ICustomUserStore>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<CustomUserStore>();

اگر ()HttpContext.Current.GetOwinContext شناسایی نمی‌شود دلیلش این است که متد GetOwinContext یک متد الحاقی است که برای استفاده از آن باید پکیج نیوگت زیر را نصب کنید:
Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb

تغییرات Iris.Web
در ریشه پروژه‌ی Iris.Web  یک کلاس به نام Startup  بسازید و کدهای زیر را در آن بنویسید:
using System;
using Iris.Servicelayer.Interfaces;
using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Microsoft.Owin.Security.DataProtection;
using Owin;
using StructureMap;

namespace Iris.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            configureAuth(app);
        }

        private static void configureAuth(IAppBuilder app)
        {
            ObjectFactory.Container.Configure(config =>
            {
                config.For<IDataProtectionProvider>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use(() => app.GetDataProtectionProvider());
            });

            //ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().SeedDatabase();

            // Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user
            // and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider
            // Configure the sign in cookie
            app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
            {
                AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
                LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
                Provider = new CookieAuthenticationProvider
                {
                    // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in.
                    // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account.
                    OnValidateIdentity = ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().OnValidateIdentity()
                }
            });
            app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

            // Enables the application to temporarily store user information when they are verifying the second factor in the two-factor authentication process.
            app.UseTwoFactorSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, TimeSpan.FromMinutes(5));

            // Enables the application to remember the second login verification factor such as phone or email.
            // Once you check this option, your second step of verification during the login process will be remembered on the device where you logged in from.
            // This is similar to the RememberMe option when you log in.
            app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie);

            app.CreatePerOwinContext(
               () => ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>());

            // Uncomment the following lines to enable logging in with third party login providers
            //app.UseMicrosoftAccountAuthentication(
            //    clientId: "",
            //    clientSecret: "");

            //app.UseTwitterAuthentication(
            //   consumerKey: "",
            //   consumerSecret: "");

            //app.UseFacebookAuthentication(
            //   appId: "",
            //   appSecret: "");

            //app.UseGoogleAuthentication(
            //    clientId: "",
            //    clientSecret: "");

        }
    }
}

تا به این جای کار اگر پروژه را اجرا کنید نباید هیچ مشکلی مشاهده کنید. در بخش بعدی کدهای مربوط به کنترلر‌های ورود، ثبت نام، فراموشی کلمه عبور و ... را با سیستم Identity پیاده سازی می‌کنیم.
مطالب
استفاده از #F در پروژه های WPF
در دوره #F این سایت (^) با نحوه کد نویسی و مفاهیم و مزایای این زبان آشنا شده اید. اما دانستن syntax یک زبان برای پیاده سازی یک پروژه کافی نیست و باید با تکنیک‌های مهم دیگر از این زبان آشنا شویم. همان طور که قبلا (فصل اول دوره #F) بیان شد Visual Studio به صورت Visual از پروژه‌های #F پشتیبانی نمی‌کند. یعنی امکان ایجاد یک پروژه WPF یا Windows Application یا حتی پروژه‌های تحت وب برای این زبان همانند زبان #C به صورت Visual در VS.Net تعبیه نشده است. حال چه باید کرد؟ آیا باید در این مواقع این گونه پروژه‌ها را با یک زبان دیگر نظیر #C ایجاد کنیم و از زبان #F در حل برخی مسائل محاسباتی و الگوریتمی استفاده کنیم. این اولین راه حلی است که به نظر می‌رسد. اما در حال حاضر افزونه هایی، توسط سایر تیم‌های برنامه نویسی تهیه شده اند که پیاده سازی و اجرای یک پروژه تحت ویندوز یا وب را به صورت کامل با زبان #F امکان پذیر می‌کنند. در  این پست به بررسی یک مثال از پروژه WPF به کمک این افزونه‌ها می‌پردازیم.

نکته : آشنایی با کد نویسی و مفاهیم #F برای درک بهتر مطالب توصیه می‌شود.

معرفی پروژه FSharpX

پروژه FSharpx یک پروژه متن باز است که توسط یک تیم بسیار قوی از برنامه نویسان #F در حال توسعه می‌باشد. این پروژه شامل چندین زیر پروژه و بخش است که هر بخش آن برای یکی از مباحث دات نت در #F تهیه و توسعه داده می‌شود.
این قسمت‌ها عبارتند از :
FSharpx.Core : شامل مجموعه ای کامل از توابع عمومی، پرکاربرد و ساختاری است که برای این زبان توسعه داده شده اند و با تمام زبان‌های دات نت سازگاری دارند؛
FSharpx.Http : استفاده از #F در برنامه نویسی مدل Http؛
FSharpx.TypeProvider : این پروژه خود شامل چندین بخش است که در این جا چند مورد از آن‌ها را عنوان می‌کنم:
  • FSharpx.TypeProviders.AppSetting : متد خواندن و نوشتن (setter  و getter) را برای فایل‌های تنظیمان پروژه (Application Setting File) فراهم می‌کند.
  • FSharpx.TypeProviders.Vector : برای محاسبات با ساختار‌های برداری استفاده می‌شود.
  • FSharpx.TypeProviders.Machine : برای دسترسی و اعمال تغییرات در رجیستری و فایل‌های سیستمی استفاده می‌شود.
  • FSharpx.TypeProviders.Xaml : با استفاده از این افزونه می‌توانیم از فایل‌های Xaml، در پروژه‌های #F استفاده کنیم و WPF Designer نرم افزار VS.Net هم برای این زبان قابل استفاده خواهد شد.
  • FSharpx.TypeProviders.Regex : امکان استفاده از عبارات با قاعده را در این پروژه فراهم می‌کند.

یک مثال از عبارات با قاعده:

type PhoneRegex = Regex< @"(?<AreaCode>^\d{3})-(?<PhoneNumber>\d{3}-\d{4}$)">

PhoneRegex.IsMatch "425-123-2345"
|> should equal true

PhoneRegex().Match("425-123-2345").CompleteMatch.Value
|> should equal "425-123-2345"

PhoneRegex().Match("425-123-2345").PhoneNumber.Value
|> should equal "123-2345"
َشروع پروژه
ایتدا یک پروژه از نوع F# Console Application ایجاد کنید. از قسمت Project Properties (بر روی پروژه کلیک راست کنید و گزینه Properties را انتخاب کنید) نوع پروژه را به Windows Application تغییر دهید(قسمت Out Put Type). اسمبلی‌های زیر را به پروژه ارجاع دهید:
  • PresentationCore
  • PresentationFramework
  • WindowBase
  • System.Xaml

با استفاده از پنجره Package Manager Console دستور نصب زیر را اجرا کنید(آخرین نسخه این پکیج 1.8.31  و حجم آن کمتر از یک مگابایت است):

PM> Install-Package FSharpx.TypeProviders.Xaml

حال یک فایل Xaml به پروژه اضافه کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید:

<Window xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
Title="WPF F# Sample By Masoud Pakdel" Height="350" Width="525">
    <Grid Name="MainGrid">
        <StackPanel Name="StackPanel1" Margin="50">
            <Button Name="Button1">Who are you?</Button>        
        </StackPanel>
    </Grid>
</Window>
کد‌های بالا کاملا واضح است و نیاز به توضیح دیده نمی‌شود. اما اگر دقت کنید می‌بینید که این فایل، فایل Code Behind ندارد. برای این کار باید یک فایل جدید از نوع F# Source File ایجاد کنید. بهتر است که فایل جدید شما همنام با همین فایل باشد. پسوند این فایل fs است. حال کد‌های زیر را در آن کپی کنید:
open System
open System.Windows
open System.Windows.Controls
open FSharpx
 
type MainWindow = XAML<"MainWindow.xaml">
 
let loadWindow() =
    let window = MainWindow()
    window.Button1.Click.Add(fun _ ->
        MessageBox.Show("Masoud Pakdel")
        |> ignore)
    window.Root
 
[<STAThread>]
(new Application()).Run(loadWindow())
|> ignore
نوع XAML استفاده شده  که به صورت generic است در فضای نام FSharpx تعبیه شده است و این اجازه را می‌دهد که یک فایل #F بتواند برای مدیریت یک فایل Xaml  استفاده شود.برای مثال می‌توانید به اشیا و خواص موجود در فایل Xaml دسترسی داشته باشید. در اینجا دیگر خبری از متد InitializeComponent موجود در سازنده کلاس CodeBehind پروژه‌های #C نیست. این تعاریف و آماده سازی کامپوننت‌ها به صورت توکار در نوع XAML موجود در FSharpx انجام می‌شود.


در تابع loadWindow یک نمونه از کلاس MainWindow ساخته می‌شود و برای button1 آن رویداد کلیک تعریف می‌کنیم. دستورات زیر معادل دستورات شروع برنامه در فایل program پروژه‌های #C است.
[<STAThread>]
(new Application()).Run(loadWindow())
|> ignore

پروژه را اجرا کنید و بر روی تنهای Button موجود در صفحه، کلیک کنید و پیغام مورد نظر را مشاهده خواهید کرد. به صورت زیر: