نظرات مطالب
Owin چیست ؟ قسمت اول
بله، به همین معنی است
البته دقت کنید، پیاده سازی OWIN کار ساده ای نیست، و به سرعت نمی‌توان شاهد پیاده سازی آن بر روی هاست‌های مختلف بود، و این پروسه با سرعت فعلی از نظر من مدتی طول خواهد کشید.
برای مثال Katana که یک پیاده سازی قابل استفاده و خوب از آن به شمار می‌رود کار شرکت مایکروسافت است و سایر پیاده سازی Open Source سایر تیم‌ها که بالطبع امکان مانور شرکت مایکروسافت را ندارند، کمی طول می‌کشد تا واقعا آماده استفاده شود.
و همچنین پیاده سازی‌های فعلی در قسمت هایی مانند Web Socket‌ها و سایر مسائل پیچیده دارای ضعف هایی هستند.
درست مانند استاندارد HTML 5 که بر روی مرورگرهای مختلف به میزان‌های مختلفی پیاده سازی شده است.
به بیان دیگر پیاده سازی OWIN صفر و صدی نیست، بلکه هر پیاده سازی ممکن است در داخل خود دارای ضعف‌ها و یا نواقصی باشد.
علاوه بر این اگر شما در کد نویسی ASP.NET MVC خود، بی جهت به امکانات پایه ASP.NET ایجاد وابستگی کنید، نیز در این عمل دچار مشکل خواهید شد، برای همین بدیهتا کاری را که می‌توانید با Action Filter انجام دهید را نباید با یک Http Module انجام دهید و ...
مهم‌ترین کار طراحی برنامه هایی که می‌نویسید به صورت سازگار با OWIN است که در پست‌های بعدی قرار است به همین قسم از مطالب بپردازیم
البته من آینده خوبی برای OWIN قائلم، و نفع آن در کوتاه مدت و بلند مدت کاملا آشکار و واضح است، کما این که در مطلب به آن اشاره شد.
برای مشاهده پیاده سازی‌های مختلف OWIN می‌توانید به سایت owin.org مراجعه کنید.
موفق و پایدار باشید
نظرات مطالب
مفاهیم برنامه نویسی ـ آشنایی با سازنده‌ها
تشکر از نظر شما.
اگر مورد خاصی مد نظر دارید بفرمایید تا توضیح بدم یا در صورت لزوم در متن اصلاح کنم. در نظر داشته باشید این سری مطالب با مطالب دیگر موجود در سایت متفاوت است و هدف خاصی را دنبال می‌کند که در بخش اول توضیح داده شد. بنابراین نمی‌توان در این سری مطالب نگران کاربر مبتدی‌تر نبود چراکه جامعه هدف این بحث‌ها هستند. به دلیل همین جامعه هدف مورد نظر، نوشتن این گونه مطالب دشوارتر از بیان مفاهیم پیچیده‌تر برای کاربران حرفه‌ای‌تر است. و همین امر به علاوه وقت محدود بنده سبب تأخیر در ارسال مطالب است. ضمناً صرف بیان انبوهی از اطلاعات تأثیر لازم را در خواننده نمی‌گذارد. در بسیاری مواقع بیان برخی مفاهیم مهندسی نرم افزار یا ویژگی‌های جدید زبان (مانند var) به صورت مقایسه ای با روش پیشین سبب تثبیت بهتر مطالب در ذهن خواننده می‌شود. اما در شیوه کد نویسی تا حد ممکن سعی شده اصول رعایت شود و بیهوده خواننده با روش ناصحیح آشنا نشود. اگر نکته خاصی یافتید بفرمایید اصلاح کنیم.
مطالب
بررسی Bad code smell ها: زنجیره پیام یا Message chain
این کد بد بو در دسته «جلوگیری کنندگان از تغییر» قرار می‌گیرد. معمولا زمانیکه فراخوانی‌هایی مانند تکه کد زیر را در بخشی از کد مشاهده کردید، با چنین کد بد بویی مواجه هستید.  
MethodA().MethodB().MethodC();
فراخوانی هر یک از این متدها در خطی مجزا از کد نیز تشکیل دهنده‌ی این الگوی بد است. استفاده کننده‌ی از این زنجیره پیام، برای استفاده‌ی درست از آن، باید در جریان هریک از حلقه‌های زنجیره و ترتیب فراخوانی آنها باشد. در صورتیکه هر یک از حلقه‌های زنجیره تغییری داشتند، استفاده کننده  نیز باید تغییر کنند. 
به طور مثال:
public class RepresentativeEmployeeQuery 
{ 
    public dynamic GetById(int id) 
    { 
        throw new NotImplementedException(); 
    } 
} 
public class RepresentativeQuery 
{ 
    public dynamic GetById(int id) 
    { 
        throw new NotImplementedException(); 
    } 
} 
public class CustomerQuery 
{ 
    public dynamic GetById(int id) 
    { 
        throw new NotImplementedException(); 
    } 
}
public static class Programm 
{ 
    static void Main(string[] args) 
    { 
        var customer = new CustomerQuery().GetById(1); 
        var representativeId = customer.RepresentativeId; 
        var representative = new RepresentativeQuery().GetById(representativeId); 
        var managerId = representative.ManagerId; 
        var manager  = new RepresentativeEmployeeQuery().GetById(managerId); 
        var managerName = manager.FullName; 
    } 
}
  • کلاس CustomerQuery پرس و جوهای مربوط به مشتری را مدیریت می‌کند.
  • کلاس RepresentativeQuery پرس و جوهای مربوط به نمایندگی را مدیریت می‌کند .
  • کلاس RepresentativeEmployeeQuery پرس و جوهای مربوط به کارمندان نمایندگی را مدیریت می‌کند.
در مثال ذکر شده می‌خواهیم نام مدیریت نمایندگی ای را که یک مشتری از آن خرید کرده است، بدانیم. صرفا جهت نمایش مثال، این کار را در متد main انجام داده‌ایم.  
مشاهده می‌کنید که زنجیره‌ای از پیام‌ها از CustomerQuery تا پایین‌ترین قسمت یعنی RepresentativeEmployeeQuery ارسال شده است. هر یک از مراحل زنجیره بخشی از منطق دریافت نام را مدیریت می‌کنند. مانند دریافت مشتری، دریافت نمایندگی آن و دریافت مدیریت نمایندگی. 

مشکلات این کد بد بو 

مشکلاتی که با وجود چنین طراحی ای در کد بوجود می‌آیند می‌توانند گاهی اوقات پیچیده باشند. چند مورد از مشکلاتی که این نوع کد بوجود می‌آورد به صورت زیر هستند:
  • افزایش کدهای تکراری 
  • افزایش احتمال بروز اشکال در زنجیره فراخوانی‌ها با تغییر هر مرحله از آن 
  • نیاز به دانش درباره مراحل داخلی زنجیره، توسط تمامی استفاده کنندگان از آن (به طور مثال هر استفاده کننده‌ای که نام مدیر نمایندگی یک مشتری را نیاز دارد) 
  • افزایش احتمال بروز اشکال در پیاده سازی هر یک از استفاده کنندگان  


روش‌ها اصلاح این کد بد بو 

روش‌های اصلاح این کد بد بو حول مخفی کردن زنجیره فراخوانی‌ها هستند. اما در مواردی مانند مثال ذکر شده در این مطلب امکان ادغام یک یا چند متد نیز وجود دارد. به شرطی که این کار ناقض اصل Single responsibility یا دیگر اصول شیء گرایی نباشد. دو نمونه از روش‌های اصلاح این کد بد بو به صورت زیر هستند: 
  • مخفی کردن زنجیره فراخوانی و مستقل سازی استفاده کننده از زنجیره فرخوانی (Hide delegate)  
  • ادغام بخشی از متدها در زنجیره فراخوانی و از بین بردن زنجیره فراخوانی 


چه کدهایی Message Chain نیستند؟ 

معمولا کدهایی که از الگوی domain specific language پیروی می‌کنند، ممکن است شباهت بسیاری به مثال مطرح شده داشته باشند. اما از نظر مفهومی با الگوی مطرح شده متفاوت هستند؛ به این صورت که در کد بد بوی زنجیره پیام‌ها، استفاده کننده از متد نیاز به دانستن تمامی حلقه‌ها و ترتیب آنها را دارد، ولی در domain specific language‌ها معمولا نحوه استفاده از متدها به صورت شبه زبانی گویا هدایت شده و معمولا ترتیب به صورت مخفی مدیریت می‌شود.
مطالب
MVC Scaffolding #1
پیشنیازها
کل سری ASP.NET MVC
به همراه کل سری EF Code First


MVC Scaffolding چیست؟

MVC Scaffolding ابزاری است برای تولید خودکار کدهای «اولیه» برنامه، جهت بالا بردن سرعت تولید برنامه‌های ASP.NET MVC مبتنی بر EF Code First.


بررسی مقدماتی MVC Scaffolding

امکان اجرای ابزار MVC Scaffolding از دو طریق دستورات خط فرمان Powershell و یا صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر در پروژه‌های ASP.NET MVC وجود دارد. در ابتدا حالت ساده و ابتدایی استفاده از صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر را بررسی خواهیم کرد تا با کلیات این فرآیند آشنا شویم. سپس در ادامه به خط فرمان Powershell که اصل توانمندی‌ها و قابلیت‌های سفارشی MVC Scaffolding در آن قرار دارد، خواهیم پرداخت.
برای این منظور یک پروژه جدید MVC را آغاز کنید؛ ابزارهای مقدماتی MVC Scaffolding از اولین به روز رسانی ASP.NET MVC3 به بعد با VS.NET یکپارچه هستند.
ابتدا کلاس زیر را به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید:
using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MvcApplication1.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("Due Date")]
        public DateTime? DueDate { set; get; }

        [DisplayName("Is Complete")]
        public bool IsComplete { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string Description { set; get; }
    }
}
سپس بر روی پوشه Controllers کلیک راست کرده و گزینه Add controller را انتخاب کنید. تنظیمات صفحه ظاهر شده را مطابق شکل زیر تغییر دهید:


همانطور که ملاحظه می‌کنید در قسمت قالب‌ها، تولید کنترلرهایی با اکشن متد‌های ثبت و نمایش اطلاعات مبتنی بر EF Code First انتخاب شده است. کلاس مدل نیز به کلاس Task فوق تنظیم گردیده و در زمان انتخاب DbContext مرتبط، گزینه new data context را انتخاب کرده و نام پیش فرض آن‌را پذیرفته‌ایم. زمانیکه بر روی دکمه Add کلیک کنیم، اتفاقات ذیل رخ خواهند داد:


الف) کنترلر جدید TasksController.cs به همراه تمام کدهای Insert/Update/Delete/Display مرتبط تولید خواهد شد.
ب) کلاس DbContext خودکاری به نام MvcApplication1Context.cs در پوشه مدل‌های برنامه ایجاد می‌گردد تا کلاس Task را در معرض دید EF Code first قرار دهد. (همانطور که عنوان شد یکی از پیشنیازهای بحث Scaffolding آشنایی با EF Code first است)
ج) در پوشه Views\Tasks، پنج View جدید را جهت مدیریت فرآیندهای نمایش صفحات Insert، حذف، ویرایش، نمایش و غیره تهیه می‌کند.
د) فایل وب کانفیگ برنامه جهت درج رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی تغییر کرده است. حالت پیش فرض آن استفاده از SQL CE است و برای استفاده از آن نیاز است قسمت 15 سری EF سایت جاری را پیشتر مطالعه کرده باشید (به چه اسمبلی‌های دیگری مانند System.Data.SqlServerCe.dll برای اجرا نیاز است و چطور باید اتصال به بانک اطلاعاتی را تنظیم کرد)

معایب:
کیفیت کد تولیدی پیش فرض قابل قبول نیست:
- DbContext در سطح یک کنترلر وهله سازی شده و الگوی Context Per Request در اینجا بکارگرفته نشده است. واقعیت یک برنامه ASP.NET MVC کامل، داشتن چندین Partial View تغدیه شونده از کنترلرهای مختلف در یک صفحه واحد است. اگر قرار باشد به ازای هر کدام یکبار DbContext وهله سازی شود یعنی به ازای هر صفحه چندین بار اتصال به بانک اطلاعاتی باید برقرار شود که سربار زیادی را به همراه دارد. (قسمت 12 سری EF سایت جاری)
- اکشن متدها حاوی منطق پیاده سازی اعمال CRUD یا همان Create/Update/Delete هستند. به عبارتی از یک لایه سرویس برای خلوت کردن اکشن متدها استفاده نشده است.
- از ViewModel تعریف شده‌ای به نام Task هم به عنوان Domain model و هم ViewModel استفاده شده است. یک کلاس متناظر با جداول بانک اطلاعاتی می‌تواند شامل فیلدهای بیشتری باشد و نباید آن‌را مستقیما در معرض دید یک View قرار داد (خصوصا از لحاظ مسایل امنیتی).

مزیت‌ها:
قسمت عمده‌ای از کارهای «اولیه» تهیه یک کنترلر و همچنین Viewهای مرتبط به صورت خودکار انجام شده‌اند. کارهای اولیه‌ای که با هر روش و الگوی شناخته شده‌ای قصد پیاده سازی آن‌ها را داشته باشید، وقت زیادی را به خود اختصاص داده و نهایتا آنچنان تفاوت عمده‌ای هم با کدهای تولیدی در اینجا نخواهند داشت. حداکثر فرم‌های آن‌را بخواهید با jQuery Ajax پیاده سازی کنید یا کنترل‌های پیش فرض را با افزونه‌های jQuery غنی سازی نمائید. اما شروع کار و کدهای اولیه چیزی بیشتر از این نیست.


نصب بسته اصلی MVC Scaffolding توسط NuGet

بسته اصلی MVC Scaffolding را با استفاده از دستور خط فرمان Powershell ذیل، از طریق منوی Tools، گزینه Library package manager و انتخاب Package manager console می‌توان به پروژه خود اضافه کرد:
Install-Package MvcScaffolding
اگر به مراحل نصب آن دقت کنید یک سری وابستگی را نیز به صورت خودکار دریافت کرده و نصب می‌کند:
Attempting to resolve dependency 'T4Scaffolding'.
Attempting to resolve dependency 'T4Scaffolding.Core'.
Attempting to resolve dependency 'EntityFramework'.
Successfully installed 'T4Scaffolding.Core 1.0.0'.
Successfully installed 'T4Scaffolding 1.0.8'.
Successfully installed 'MvcScaffolding 1.0.9'.
Successfully added 'T4Scaffolding.Core 1.0.0' to MvcApplication1.
Successfully added 'T4Scaffolding 1.0.8' to MvcApplication1.
Successfully added 'MvcScaffolding 1.0.9' to MvcApplication1.
از مواردی که با T4 آغاز شده‌اند در قسمت‌های بعدی برای سفارشی سازی کدهای تولیدی استفاده خواهیم کرد.
پس از اینکه بسته MvcScaffolding به پروژه جاری اضافه شد، همان مراحل قبل را که توسط صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر انجام دادیم، اینبار به کمک دستور ذیل نیز می‌توان پیاده سازی کرد:
Scaffold Controller Task
نوشتن این دستور نیز ساده است. حروف sca را تایپ کرده و دکمه tab را فشار دهید. منویی ظاهر خواهد شد که امکان انتخاب دستور Scaffold را می‌دهد. یا برای نوشتن Controller نیز به همین نحو می‌توان عمل کرد.
نکته و مزیت مهم دیگری که در اینجا در دسترس می‌باشد، سوئیچ‌های خط فرمانی است که به همراه صفحه دیالوگ افزودن یک کنترلر وجود ندارند. برای مثال دستور Scaffold Controller را تایپ کرده و سپس یک خط تیره را اضافه کنید. اکنون دکمه tab را مجددا بفشارید. منویی ظاهر خواهد شد که بیانگر سوئیچ‌های قابل استفاده است.


برای مثال اگر بخواهیم دستور Scaffold Controller Task را با جزئیات اولیه کاملتری ذکر کنیم، مانند تعیین نام دقیق کلاس مدل و کنترلر تولیدی به همراه نام دیگری برای DbContext مرتبط، خواهیم داشت:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext
اگر این دستور را اجرا کنیم به همان نتیجه حاصل از مراحل توضیح داده شده قبل خواهیم رسید؛ البته یا یک تفاوت: یک Partial View اضافه‌تر نیز به نام CreateOrEdit در پوشه Views\Tasks ایجاد شده است. این Partial View بر اساس بازخورد برنامه نویس‌ها مبنی بر اینکه Viewهای Edit و Create بسیار شبیه به هم هستند، ایجاد شده است.


بهبود مقدماتی کیفیت کد تولیدی MVC Scaffolding

در همان کنسول پاروشل NuGet، کلید up arrow را فشار دهید تا مجددا دستور قبلی اجرا شده ظاهر شود. اینبار دستور قبلی را با سوئیچ جدید Repository (استفاده از الگوی مخزن) اجرا کنید:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository
البته اگر دستور فوق را به همین نحو اجرا کنید با یک سری خطای Skipping مواجه خواهید شد مبنی بر اینکه فایل‌های قبلی موجود هستند و این دستور قصد بازنویسی آن‌ها را ندارد. برای اجبار به تولید مجدد کدهای موجود می‌توان از سوئیچ Force استفاده کرد:
Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
اتفاقی که در اینجا رخ خواهد داد، بازنویسی کد بی‌کیفت ابتدایی همراه با وهله سازی مستقیم DbContext در کنترلر، به نمونه بهتری که از الگوی مخزن استفاده می‌کند می‌باشد:
    public class TasksController : Controller
    {
        private readonly ITaskRepository taskRepository;

        // If you are using Dependency Injection, you can delete the following constructor
        public TasksController()
            : this(new TaskRepository())
        {
        }

        public TasksController(ITaskRepository taskRepository)
        {
            this.taskRepository = taskRepository;
        }
کیفیت کد تولیدی جدید مبتنی بر الگوی مخزن بد نیست؛ دقیقا همانی است که در هزاران سایت اینترنتی تبلیغ می‌شود؛ اما ... آنچنان مناسب هم نیست و اشکالات زیر را به همراه دارد:
public interface ITaskRepository : IDisposable
{
  IQueryable<Task> All { get; }
  IQueryable<Task> AllIncluding(params Expression<Func<Task, object>>[] includeProperties);
  Task Find(int id);
  void InsertOrUpdate(Task task);
  void Delete(int id);
  void Save();
}
اگر به ITaskRepository تولیدی دقت کنیم دارای خروجی IQueryable است؛ به این حالت leaky abstraction گفته می‌شود. زیرا امکان تغییر کلی یک خروجی IQueryable در لایه‌های دیگر برنامه وجود دارد و حد و مرز سیستم توسط آن مشخص نخواهد شد. بهتر است خروجی‌های لایه سرویس یا لایه مخزن در اینجا از نوع‌های IList یا IEnumerable باشند که درون آن‌ها از IQueryable‌ها برای پیاده سازی منطق مورد نظر کمک گرفته شده است.
پیاده سازی این اینترفیس در حالت متد Save آن شامل فراخوانی context.SaveChanges است. این مورد باید به الگوی واحد کار (که در اینجا تعریف نشده) منتقل شود. زیرا در یک دنیای واقعی حاصل کار بر روی چندین موجودیت باید در یک تراکنش ذخیره شوند و قرارگیری متد Save داخل کلاس مخزن یا سرویس برنامه، مخزن‌های تعریف شده را تک موجودیتی می‌کند.
اما در کل با توجه به اینکه پیاده سازی منطق کار با موجودیت‌ها به کلاس‌های مخزن واگذار شده‌اند و کنترلرها به این نحو خلوت‌تر گردیده‌اند، یک مرحله پیشرفت محسوب می‌شود.
مطالب
React 16x - قسمت 17 - مسیریابی - بخش 3 - یک تمرین
به عنوان تمرین، همان برنامه‌ی طراحی گریدی را که تا قسمت 14 تکمیل کردیم، با معرفی مسیریابی بهبود خواهیم بخشید. برای این منظور یک NavBar بوت استرپی را به بالای صفحه اضافه می‌کنیم که دارای سه لینک movies ،customers و rentals است. به همین جهت نیاز به دو کامپوننت مقدماتی customers و rentals نیز وجود دارد که تنها یک h1 را نمایش می‌دهند. به علاوه منوی راهبری برنامه نیز باید بر اساس مسیر فعال جاری، با رنگ مشخصی، فعال بودن مسیریابی گزینه‌ی انتخابی را مشخص کند. در این برنامه اگر کاربر، آدرس نامعتبری را وارد کرد، باید به صفحه‌ی not-found هدایت شود. همچنین می‌خواهیم تمام عناوین فیلم‌های نمایش داده شده‌ی در جدول، تبدیل به لینک‌هایی به صفحه‌ی جدید جزئیات آن‌ها شوند. در این صفحه باید یک دکمه‌ی Save هم وجود داشته باشد تا با کلیک بر روی آن، به صورت خودکار به صفحه‌ی movies هدایت شویم.


برپایی پیش‌نیازها

ابتدا کتابخانه‌ی react-router-dom را نصب می‌کنیم:
 npm i react-router-dom --save
سپس کامپوننت App را با BrowserRouter آن در فایل index.js محصور می‌کنیم؛ تا کار انتقال مدیریت تاریخچه‌ی مرور صفحات در مرورگر، به درخت کامپوننت‌های React انجام شود:
import { BrowserRouter } from "react-router-dom";

//...

ReactDOM.render(
  <BrowserRouter>
    <App />
  </BrowserRouter>,
  document.getElementById("root")
);


ایجاد کامپوننت‌های جدید مورد نیاز

برای تکمیل نیازمندی‌هایی که در مقدمه عنوان شد، این کامپوننت‌های جدید را ایجاد می‌کنیم:
کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\customers.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Customers = () => {
  return <h1>Customers</h1>;
};

export default Customers;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\rentals.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Rentals = () => {
  return <h1>Rentals</h1>;
};

export default Rentals;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\notFound.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const NotFound = () => {
  return <h1>Not Found</h1>;
};

export default NotFound;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\movieForm.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const MovieForm = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Movie Form</h1>
      <button className="btn btn-primary">Save</button>
    </div>
  );
};

export default MovieForm;


ثبت مسیریابی‌های مورد نیاز برنامه

پس از نصب کتابخانه‌ی مسیریابی و راه اندازی آن، اکنون نوبت به تعریف مسیریابی‌های مورد نیاز برنامه در فایل app.js است:
import "./App.css";

import React from "react";
import { Redirect, Route, Switch } from "react-router-dom";

import Customers from "./components/customers";
import Movies from "./components/movies";
import NotFound from "./components/notFound";
import Rentals from "./components/rentals";

function App() {
  return (
    <main className="container">
      <Switch>
        <Route path="/movies" component={Movies} />
        <Route path="/customers" component={Customers} />
        <Route path="/rentals" component={Rentals} />
        <Route path="/not-found" component={NotFound} />
        <Redirect to="/not-found" />
      </Switch>
    </main>
  );
}

export default App;
- در اینجا ابتدا چهار مسیریابی جدید را جهت نمایش صفحات کامپوننت‌هایی که ایجاد کردیم، تعریف و سپس نکته‌ی «مدیریت مسیرهای نامعتبر درخواستی» قسمت قبل را نیز با افزودن کامپوننت Redirect، پیاده سازی کرده‌ایم. به علاوه پیشتر نمایش کامپوننت Movies را داخل container تعریف شده داشتیم که اکنون با وجود این مسیریابی‌ها، نیازی به تعریف المان آن نیست و از return تعریف شده، حذف شده‌است.
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، بلافاصله به http://localhost:3000/not-found هدایت می‌شویم. از این جهت که هنوز مسیریابی را برای / یا ریشه‌ی سایت که در ابتدا نمایش داده می‌شود، تنظیم نکرده‌ایم. به همین جهت Redirect زیر را پیش از آخرین Redirect تعریف شده اضافه می‌کنیم تا با درخواست ریشه‌ی سایت، به آدرس /movies هدایت شویم:
<Redirect from="/" to="/movies" />
و هانطور که در بخش 1 این قسمت بررسی کردیم، چون این مسیریابی با تمام آدرس‌های شروع شده‌ی با / تطابق پیدا می‌کند، وجود Switch در اینجا ضروری است؛ تا پس از انطباق با اولین مسیر ممکن، کار مسیریابی به پایان برسد. به علاوه با تعریف این Redirect، اگر مثلا آدرس نامعتبر http://localhost:3000/xyz را درخواست کنیم، به آدرس movies/ هدایت می‌شویم؛ چون / با xyz/ تطابق پیدا کرده و کار در همینجا به پایان می‌رسد. به همین جهت ذکر ویژگی exact در تعریف این Redirect ویژه ضروری است؛ تا صرفا به ریشه‌ی سایت پاسخ دهد:
<Redirect from="/" exact to="/movies" />


افزودن منوی راهبری به برنامه

ابتدا فایل جدید src\components\navBar.jsx را ایجاد می‌کنیم؛ با این محتوا:
import React from "react";
import { Link, NavLink } from "react-router-dom";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar navbar-expand-lg navbar-light bg-light">
      <Link className="navbar-brand" to="/">
        Home
      </Link>
      <button
        className="navbar-toggler"
        type="button"
        data-toggle="collapse"
        data-target="#navbarNavAltMarkup"
        aria-controls="navbarNavAltMarkup"
        aria-expanded="false"
        aria-label="Toggle navigation"
      >
        <span className="navbar-toggler-icon" />
      </button>
      <div className="collapse navbar-collapse" id="navbarNavAltMarkup">
        <div className="navbar-nav">
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/movies">
            Movies
          </NavLink>
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/customers">
            Customers
          </NavLink>
          <NavLink className="nav-item nav-link" to="/rentals">
            Rentals
          </NavLink>
        </div>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
توضیحات:
- ساختار کلی NavBar ای را که ملاحظه می‌کنید، دقیقا از مثال‌های رسمی مستندات بوت استرپ 4 گرفته شده‌است و تمام classهای آن با className جایگزین شده‌اند.
- سپس تمام anchor‌های موجود در یک منوی راهبری بوت استرپ را به Link و یا NavLink تبدیل کرده‌ایم تا برنامه به صورت SPA عمل کند؛ یعنی با کلیک بر روی هر لینک، بارگذاری کامل صفحه در مرورگر صورت نگیرد و تنها محل و قسمتی که توسط کامپوننت‌های Route مشخص شده، به روز رسانی شوند. تفاوت NavLink با Link در کتابخانه‌ی react-router-dom، افزودن خودکار کلاس active به المانی است که بر روی آن کلیک شده‌است. به این ترتیب بهتر می‌توان تشخیص داد که هم اکنون در کجای منوی راهبری قرار داریم.
- پس از تبدیل anchor‌ها به Link و یا NavLink، مرحله‌ی بعد، تبدیل href‌های لینک‌های قبلی به ویژگی to است که هر کدام باید به یکی از مسیریابی‌های تنظیم شده، مقدار دهی گردد.

پس از تعریف کامپوننت منوی راهبری سایت، به app.js بازگشته و این کامپوننت را پیش از مسیریابی‌های تعریف شده اضافه می‌کنیم:
import NavBar from "./components/navBar";
// ...

function App() {
  return (
    <React.Fragment>
      <NavBar />
      <main className="container">
        // ...
      </main>
    </React.Fragment>
  );
}

export default App;
در اینجا چون نیاز به بازگشت دو المان NavBar و main وجود داشت، از React.Fragment برای محصور کردن آن‌ها استفاده کردیم.

به علاوه به فایل index.css برنامه مراجعه کرده و padding این navBar را صفر می‌کنیم تا از بالای صفحه و بدون فاصله‌ای نمایش داده شود و container اصلی نیز اندکی از پایین آن فاصله پیدا کند:
body {
  margin: 0;
  padding: 0 0 0 0;
  font-family: sans-serif;
}

.navbar {
  margin-bottom: 30px;
}

.clickable {
  cursor: pointer;
}
با این تغییر، اکنون ظاهر برنامه به صورت زیر در خواهد آمد:


اگر دقت کنید چون آدرس http://localhost:3000/movies در حال نمایش است، در منوی راهبری، گزینه‌ی متناظر با آن، با رنگی دیگر مشخص (فعال) شده‌است.


لینک کردن عناوین فیلم‌های نمایش داده شده به کامپوننت movieForm

برای تبدیل عناوین نمایش داده شده‌ی در جدول فیلم‌ها به لینک، به کامپوننت src\components\moviesTable.jsx مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
- در قدم اول باید بجای ذکر خاصیت Title در آرایه‌ی ستون‌های جدول:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    { path: "title", label: "Title" },
یک محتوای لینک شده را نمایش دهیم:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [
    {
      path: "title",
      label: "Title",
      content: movie => <Link to={`/movies/${movie._id}`}>{movie.title}</Link>
    },
در اینجا خاصیت content اضافه شده‌است تا یک المان React را مانند Link، بازگشت دهد و چون می‌خواهیم id هر فیلم نیز در اینجا ذکر شود، آن‌را به صورت arrow function تعریف کرده‌ایم تا شیء movie را گرفته و لینک به آن‌را تولید کند. در اینجا از یک template literal برای تولید پویای رشته‌ی منتسب به to استفاده کرده‌ایم.
همچنین این Link را هم باید در بالای این ماژول import کرد:
import { Link } from "react-router-dom";
تا اینجا عناوین فیلم‌ها را تبدیل به لینک‌هایی کردیم:



تعریف مسیریابی نمایش جزئیات یک فیلم انتخابی

اگر به تصویر فوق دقت کنید، به آدرس‌هایی مانند http://localhost:3000/movies/5b21ca3eeb7f6fbccd47181a رسیده‌ایم که به همراه id هر فیلم هستند. اکنون می‌خواهیم کلیک بر روی این لینک‌ها را جهت فعالسازی صفحه‌ی نمایش جزئیات فیلم، تنظیم کنیم. به همین جهت به فایل app.js مراجعه کرده و مسیریابی زیر را به ابتدای Switch تعریف شده اضافه می‌کنیم:
<Route path="/movies/:id" component={MovieForm} />
که نیاز به این import را هم دارد:
import MovieForm from "./components/movieForm";


تکمیل کامپوننت نمایش جزئیات یک فیلم

اکنون می‌خواهیم صفحه‌ی نمایش جزئیات فیلم، به همراه نمایش id فیلم باشد و همچنین با کلیک بر روی دکمه‌ی Save آن، کاربر را به صفحه‌ی movies هدایت کند. به همین جهت فایل src\components\movieForm.jsx را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
import React from "react";

const MovieForm = ({ match, history }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Movie Form {match.params.id} </h1>
      <button
        className="btn btn-primary"
        onClick={() => history.push("/movies")}
      >
        Save
      </button>
    </div>
  );
};

export default MovieForm;
توضیحات:
- چون این کامپوننت، یک کامپوننت تابعی بدون حالت است، props را باید از طریق آرگومان خود دریافت کند و البته در همینجا امکان Object Destructuring خواصی که از آن نیاز داریم، مهیا است؛ مانند { match, history } که ملاحظه می‌کنید.
- سپس شیء match، امکان دسترسی به params ارسالی به صفحه را مانند id فیلم، میسر می‌کند.
- با استفاده از شیء history و متد push آن می‌توان علاوه بر به روز رسانی تاریخچه‌ی مرورگر، به مسیر مشخص شده بازگشت که در همینجا و به صورت inline، تعریف شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-17.zip
مطالب دوره‌ها
متدهای async تقلبی
تا اینجا مشاهده کردیم که اگر یک چنین متد زمانبری را داشته باشیم که در آن عملیاتی طولانی انجام می‌شود،
class MyService
{
  public int CalculateXYZ()
  {
    // Tons of work to do in here!
    for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
      ;
    return 42;
  }
}
برای نوشتن معادل async آن فقط کافی است که امضای متد را به async Task تغییر دهیم و سپس داخل آن از Task.Run استفاده کنیم:
class MyService
{
  public async Task<int> CalculateXYZAsync()
  {
    return await Task.Run(() =>
    {
      // Tons of work to do in here!
      for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
        ;
      return 42;
    });
  }
}
و ... اگر از آن در یک کد UI استفاده کنیم، ترد آن‌را قفل نکرده و برنامه، پاسخگوی سایر درخواست‌های رسیده خواهد بود. اما ... به این روش اصطلاحا Fake Async گفته می‌شود؛ یا Async تقلبی!
کاری که در اینجا انجام شده، استفاده‌ی ناصحیح از Task.Run در حین طراحی یک متد و یک API است. عملیات انجام شده در آن واقعا غیرهمزمان نیست و در زمان انجام آن، باز هم ترد جدید اختصاص داده شده را تا پایان عملیات قفل می‌کند. اینجا است که باید بین CPU-bound operations و IO-bound operations تفاوت قائل شد. اگر Entity Framework 6 و یا کلاس WebClient و امثال آن، متدهایی Async را نیز ارائه داده‌اند، این‌ها به معنای واقعی کلمه، غیرهمزمان هستند و در آن‌ها کوچکترین CPU-bound operation ایی انجام نمی‌شود.
در حلقه‌ای که در مثال فوق در حال پردازش است و یا تمام اعمال انجام شده توسط CPU، از مرزهای سیستم عبور نمی‌کنیم. نه قرار است فایلی را ذخیره کنیم، نه با اینترنت سر و کار داشته باشیم و یا مثلا اطلاعاتی را از وب سرویسی دریافت کنیم و نه هیچگونه IO-bound operation خاصی قرار است صورت گیرد.
زمانیکه برنامه نویسی قرار است با API شما کار کند و به امضای async Task می‌رسد، فرضش بر این است که در این متد واقعا یک کار غیرهمزمان در حال انجام است. بنابراین جهت بالابردن کارآیی برنامه، این نسخه را نسبت به نمونه‌ی غیرهمزمان انتخاب می‌کند.
حال تصور کنید که استفاده کننده از این API یک برنامه‌ی دسکتاپ نیست، بلکه یک برنامه‌ی ASP.NET است. در اینجا Task.Run فراخوانی شده صرفا سبب خواهد شد عملیات مدنظر، بر روی یک ترد دیگر، نسبت به ترد اصلی اختصاص داده شده توسط ASP.NET برای فراخوانی و پردازش CalculateXYZAsync، صورت گیرد. این عملیات بهینه نیست. تمام پردازش‌های درخواست‌های ASP.NET در تردهای خاص خود انجام می‌شوند. وجود ترد دوم ایجاد شده توسط Task.Run در اینجا چه حاصلی را بجز سوئیچ بی‌جهت بین تردها و همچنین بالا بردن میزان کار Garbage collector دارد؟ در این حالت نه تنها سبب بالا بردن مقیاس پذیری سیستم نشده‌ایم، بلکه میزان کار Garbage collector و همچنین سوئیچ بین تردهای مختلف را در Thread pool برنامه به شدت افزایش داده‌ایم. همچنین یک چنین سیستمی برای تدارک تردهای بیشتر و مدیریت آن‌ها، مصرف حافظه‌ی بیشتری نیز خواهد داشت.


یک اصل مهم در طراحی کدهای Async
استفاده از Task.Run در پیاده سازی بدنه متدهای غیرهمزمان، یک code smell محسوب می‌شود.


چکار باید کرد؟
اگر در کدهای خود اعمال Async واقعی دارید که IO-bound هستند، از معادل‌های Async طراحی شده برای کار با آن‌ها، مانند متد SaveChangesAsync در EF، متد DownloadStringTaskAsync کلاس WebClient و یا متدهای جدید Async کلاس Stream برای خواندن و نوشتن اطلاعات استفاده کنید. در یک چنین حالتی ارائه متدهای async Task بسیار مفید بوده و در جهت بالابردن مقیاس پذیری سیستم بسیار مؤثر واقع خواهند شد.
اما اگر کدهای شما صرفا قرار است بر روی CPU اجرا شوند و تنها محاسباتی هستند، اجازه دهید مصرف کننده تصمیم بگیرد که آیا لازم است از Task.Run برای فراخوانی متد ارائه شده در کدهای خود استفاده کند یا خیر. اگر برنامه‌ی دسکتاپ است، این فراخوانی مفید بوده و سبب آزاد شدن ترد UI می‌شود. اگر برنامه‌ی وب است، به هیچ عنوان نیازی به Task.Run نبوده و فراخوانی متداول آن با توجه به اینکه درخواست‌های برنامه‌های ASP.NET در تردهای مجزایی اجرا می‌شوند، کفایت می‌کند.

به صورت خلاصه
از Task.Run در پیاده سازی بدنه متدهای API خود استفاده نکنید.
از Task.Run در صورت نیاز (مثلا در برنامه‌های دسکتاپ) در حین فراخوانی و استفاده از متدهای API ارائه شده استفاده نمائید:
 private async void MyButton_Click(object sender, EventArgs e)
{
  await Task.Run(() => myService.CalculateXYZ());
}
در این مثال از همان نسخه‌ی غیرهمزمان متد محاسباتی استفاده شده‌است و اینبار مصرف کننده است که تصمیم گرفته در حین فراخوانی و استفاده نهایی، برای آزاد سازی ترد UI از await Task.Run استفاده کند (یا خیر).

بنابراین نوشتن یک چنین کدهایی در پیاده سازی یک API غیرهمزمان
await Task.Run(() =>
{
   for (int i = 0; i != 10000000; ++i)
     ;
});
صرفا خود را گول زدن است. کل این عملیات بر روی CPU انجام شده و هیچگاه از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کند.

برای مطالعه بیشتر
Should I expose asynchronous wrappers for synchronous methods
مطالب
تست کردن متدهای یک Controller به کمک PowerShell

ابزارهای زیادی جهت تست کردن API ‌های برنامه‌های وب موجود است. یکی از معروفترین آنها  Fiddler است که ابزاری مستقل جهت دیباگ تحت پروتکل HTTP می‌باشد. یکی دیگر از این نرم افزارها Swashbuckle است که از Nuget قابل دریافت است و صفحه‌ای را به برنامه اضافه می‌کند که به اختصار API ‌های برنامه را نمایش داده و امکان اجرای آنها را فراهم میکند.

اما ساده‌ترین راه جهت کردن تست کردن API ‌های یک برنامه، استفاده از PowerShell است که عمل ایجاد درخواست‌های HTTP را به راحتی از طریق Command line فراهم میکند و به شما اجازه میدهد بدون وارد شدن به جزئیات، بر روی نتیجه API مورد نظر تمرکز کنید. PowerShell ابتدا فقط برای محیط ویندوز طراحی شده بود ولی در حال حاضر قابلیت اجرای تحت Linux و Mac را نیز دارد.

در این بخش به شما نشان خواهم داد که چگونه متدهای یک Controller را با استفاده از PowerShell تست نمایید.

بدین منظور ابتدا کلاسی را به نام Reservation با مشخصات زیر، در یک پروژه ASP.NET Core Web Application  ایجاد نمایید.
public class Reservation
{
        public int ReservationId { get; set; }
        public string ClientName { get; set; }
        public string Location { get; set; }
}
و سپس Interface زیر را جهت انجام عملیات CRUD اضافه نمائید:
public interface IRepository
{
        IEnumerable<Reservation> Reservations { get; }
        Reservation this[int id] { get; }
        Reservation AddReservation(Reservation reservation);
        Reservation UpdateReservation(Reservation reservation);
        void DeleteReservation(int id);
}
و کلاسی که Interface فوق را پیاده سازی خواهد کرد:
public class MemoryRepository : IRepository
 {
        private Dictionary<int, Reservation> items;
        public MemoryRepository()
        {
            items = new Dictionary<int, Reservation>();
            new List<Reservation> {
                new Reservation { ClientName = "Alice", Location = "Board Room" },
                new Reservation { ClientName = "Bob", Location = "Lecture Hall" },
                new Reservation { ClientName = "Joe", Location = "Meeting Room 1" }
            }.ForEach(r => AddReservation(r));
        }

        public Reservation this[int id] => items.ContainsKey(id) ? items[id] : null;
        public IEnumerable<Reservation> Reservations => items.Values;

        public Reservation AddReservation(Reservation reservation)
        {
            if (reservation.ReservationId == 0)
            {
                int key = items.Count;
                while (items.ContainsKey(key)) { key++; };
                reservation.ReservationId = key;
            }
            items[reservation.ReservationId] = reservation;
            return reservation;
        }

        public void DeleteReservation(int id) => items.Remove(id);
        public Reservation UpdateReservation(Reservation reservation) => AddReservation(reservation);
}
در کلاس فوق به جهت سهولت در کار، از یک لیست، برای نگهداری تعدادی رکورد اطلاعاتی جهت نمایش استفاده شده است.

سپس کنترلری را به نام ReservationController به پروژه اضافه کنید که شامل متدهای زیر باشد:
[Route("api/[controller]")]
public class ReservationController : Controller
    {
        private IRepository repository;
        public ReservationController(IRepository repo) => repository = repo;

        [HttpGet]
        public IEnumerable<Reservation> Get() => repository.Reservations;

        [HttpGet("{id}")]
        public Reservation Get(int id) => repository[id];

        [HttpPost]
        public Reservation Post([FromBody] Reservation res) =>
                    repository.AddReservation(new Reservation
                    {
                        ClientName = res.ClientName,
                        Location = res.Location
                    });
        [HttpPut]
        public Reservation Put([FromBody] Reservation res) => repository.UpdateReservation(res);

        [HttpPatch("{id}")]
        public StatusCodeResult Patch(int id, [FromBody] JsonPatchDocument<Reservation> patch)
        {
            Reservation res = Get(id);
            if (res != null)
            {
                patch.ApplyTo(res);
                return Ok();
            }
            return NotFound();
        }

        [HttpDelete("{id}")]
        public void Delete(int id) => repository.DeleteReservation(id);
}
حالا جهت تست صحت این API‌ها توسط PowerShell لازم است ابتدا برنامه را اجرا کرده و منتظر بمانید تا صفحه Home ظاهر شود. پس از آن لازم است یک پنجره PowerShell را از طریق کلیک راست در یکی از فولدرهای نمایش داده شده در FileExplorer باز کنید.

تست کردن درخواست از نوع GET

حالا دستور زیر را در پنجره PowerShell وارد کنید:
 Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation -Method GET
لازم است شماره پورت را مطابق با پورتی که برنامه شما بر روی آن اجرا شده تغییر دهید. این فرمان به کمک دستور Invoke-RestMethod درخواستی از نوع GET را به api/reservation ارسال می‌کند و نتیجه را پس از تجزیه و تحلیل و فرمت بندی، جهت سهولت در خوانده شدن، به شکل زیر نمایش میدهد:

location  clientName  reservationId 
Board Room 
Alice 
0                  
Lecture Hall 
Bob
1
Meeting Room 1 
Joe
2
فرمت اطلاعات دریافت شده از درخواست GET، اشیایی از نوع کلاس Reservation است و به فرمت Json می‌باشد؛ ولی Invoke-RestMethod آنرا به صورت جدول نمایش میدهد.
حال جهت نمایش فقط یک رکورد از اطلاعات فوق، دستور زیر را وارد نمایید:
Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation/1 -Method GET
این فرمان درخواستی جهت دریافت اطلاعات شیء Reservation است که کد داخلی آن برابر 1 است. پاسخ این درخواست به شکل زیر نمایش داده خواهد شد:

location  clientName   reservationId   
Lecture Hall  
        Bob
1                  


تست درخواست از نوع Post

تمامی متدهای ارائه شده توسط یک API را می‌توان به کمک PowerShell تست کرد. اگرچه در این حالت فرمت بعضی از درخواستهای ارسالی ممکن است کمی به هم ریخته به نظر برسد. در اینجا درخواستی جهت اضافه کردن یک رکورد را به لیست Reservation ارسال می‌کنیم و نتیجه را در پاسخ ارسال شده از سمت سرور خواهیم دید:

Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation -Method POST -Body
(@{clientName="Anne"; location="Meeting Room 4"} | ConvertTo-Json) -ContentType "application/json"
این دستور با استفاده از آرگومان Body- محتویات درخواست را که با فرمت Json است تعیین می‌کند. آرگومان Content-Type- هم نوع محتویات درخواستی را در هدر مشخص میکند. دستور فوق در صورت موفقیت نتیجه زیر را نمایش خواهد داد:

location  clientName   reservationId   
 Meeting Room 4
Anne      
1                
           
دستور Post ارسالی، با استفاده از دو فیلد clientName و location، یک رکورد جدید از نوع Reservation را به لیست موجود اضافه کرده و نتیجه را در قالب Json به سمت کلاینت برگشت خواهد داد که شامل ReservationId می‌باشد که به رکورد جدید اختصاص داده شده‌است. ممکن است چنین به نظر برسد که نتیجه برگشت داده شده، همان درخواست ارسالی است که به شکل جدول فوق نمایش داده می‌شود؛ ولی چنین نیست. جهت مشاهده تاثیر درخواست POST ارسالی بر روی منبع داده، کافی است یک بار دیگر دستور زیر را در command line وارد کنید:
Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation -Method GET

location  clientName   reservationId   
 Board Room           Alice
0              
 Lecture Hall  Bob 1
 Meeting Room 1  Joe 2
 Meeting Room 4  Anne 3
داده‌هایی که به سمت کلاینت ارسال شده، نشان دهنده اضافه شدن رکورد جدیدی به منبع داده ماست.

تست درخواست از نوع PUT

درخواست از نوع PUT جهت جایگزینی داده‌ای موجود در لیست، با داده‌ی جدید است. بدین منظور کد داخلی شیء مورد نظر (در اینجا ReservationId) باید در URL گنجانده شود و مقادیر فیلدهای کلاس، در متن درخواست. مثالی جهت درخواست اصلاح داده موجود از طریق فرمان PowerShell :

Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation -Method PUT -Body
(@{reservationId="1"; clientName="Bob"; location="Media Room"} | ConvertTo-Json)
-ContentType "application/json"
درخواست فوق، فیلد Location رکوردی با کد داخلی 1 را به مقدار جدیدی تغییر خواهد داد و نتیجه تغییر انجام شده را در پاسخ ارسال خواهد کرد:

location  clientName   reservationId   
Media Room
Bob        
1                

و باز با ارسال درخواست زیر می‌توان نتیجه کلی را مشاهده کرد:
Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation -Method GET

location  clientName   reservationId   
Board Room
Alice  
0  
 Media Room
 Bob  1
 Meeting Room 1
Joe 2
 Meeting Room 4
Anne
3


استفاده از دستور PATCH

این دستور جهت تغییر اطلاعات یک رکورد به کار میرود، ولی استفاده از آن در غالب برنامه‌های پیاده سازی شده نادیده گرفته می‌شود که البته چنانچه کاربران برنامه‌های مذکور به تمامی فیلدهای یک رکورد دسترسی داشته باشند، معقولانه به نظر می‌رسد. اما در یک برنامه بزرگ و پیچیده ممکن است به دلایلی از جمله مسایل امنیتی، کاربران اجازه دسترسی به تمامی فیلدهای یک رکورد را نداشته باشند و در این حالت نمی‌توان از دستور PUT جهت ارسال درخواست استفاده کرد. دستورهای مبتنی بر PATCH گزینشی بوده و می‌توان فقط فیلدهای خاصی را که مورد نظر می‌باشند، با آن تغییر داد.

ASP.NET Core MVC از استاندارد Json PATCH پشتیبانی می‌کند و این کار اجازه میدهد تا بتوان تغییرات را بطور یکنواختی انجام داد. جهت مشاهده جزئیات این دستور می‌توانید به این لینک مراجعه کنید. اما برای مثال فرض کنید می‌خواهید چنین درخواستی را که به فرمت Json است از طریق HTTP PATCH به سمت سرور ارسال کنید:

[
  { "op": "replace", "path": "clientName", "value": "Bob"},
  { "op": "replace", "path": "location", "value": "Lecture Hall"}
]

دربسیاری از مواقع فقط از دستور replace درخواست PATCH استفاده می‌شود و کد داخلی رکورد مورد نظر، جهت تغییر در Url درخواست ارسالی، فرستاده خواهد شد. ASP.NET Core MVC به طور اتوماتیک این دستور را پردازش کرده و آنرا به صورت آبجکتی از نوع <JsonPatchDocument<T به اکشن کنترلر قید شده، پاس خواهد داد که در اینجا نوع T، از نوع کلاس مورد نظر ما می‌باشد. فرمت دستور ارسالی از طریق Powershell به شکل زیر خواهد بود:

Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation/2 -Method PATCH -Body (@
{ op="replace"; path="clientName"; value="Bob"},@{ op="replace"; path="location";
value="Lecture Hall"} | ConvertTo-Json) -ContentType "application/json"
دستور فوق درخواست تغییر دو فیلد clientname و location، با کد داخلی 2 می‌باشد.
جهت مشاهده تغییر ایجاد شده، دستور زیر را مجددا اجرا نمایید:
Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation -Method GET

location  clientName   reservationId  
Board Room
Alice  
0            
Media Room
Bob
 1
Lecture Hall
 Bob 2
Meeting Room 4
 Anne 3


استفاده از دستور Delete

استفاده از دستور Delete هم به شکل زیر خواهد بود:

Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation/2 -Method DELETE
توضیح اینکه در این حالت پاسخی از سمت سرور ارسال نخواهد شد. اما جهت مشاهده تاثیر این دستور بر روی اطلاعات موجود می‌توان مجددا دستور زیر را جهت نمایش داده‌ها بکار برد:
Invoke-RestMethod http://localhost:7000/api/reservation -Method GET

کدهای این مقاله به پیوست موجود است: ApiControllers.zip
مطالب
مقید سازی پارامترهای نوع جنریک
احتمالا در بیشتر مقالات (فارسی/انگلیسی) عبارات هایی مثل نمونه‌های زیر را دیده اید :
where T:clas
where T:struc
...
در این مقاله قصد داریم بپردازیم به «مقید سازی پارامتر‌های نوع جنریک» و اینکه چه کاربردی دارند و در چه زمانی بهتر است از آن‌ها استفاده کنیم و نحوه استفاده از آنها چگونه است. فرض میکنیم که خواننده‌ی محترم با مفاهیم جنریک آشنایی دارد. در صورتیکه با جنریک‌ها آشنا نیستید ابتدا مروری داشته باشید بر جنریک‌ها و بعد این مقاله را مطالعه فرمایید؛ به این دلیل که موضوع مورد بحث بر پایه‌ی جنریک‌ها می‌باشد.

همانطور که مطلع هستید هر عنصری جنریکی را که تعریف میکنید حداقل دارای یک پارامتر نوع هست و در زمان بکارگیری آن جنریک باید نوع آن را مشخص نمایید. برای نمونه مثال زیر را در نظر بگیرید :
public  class MyCollection<T>
        {
            private List<T> collections = new List<T>();
            public void Add(T value)
            {
                collections.Add(value);
            }
        }
کلاس فوق یک کلاس جنریک است که در هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، باید ابتدا data type نوعی را که که می‌خواهیم با آن کار کنیم، تعیین کنیم. برای مثال در کد فوق در هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، نوع int را برای آن مشخص میکنیم و هر وقت بخواهیم متد Add آن را فراخوانی کنیم، فقط نوعی را قبول خواهد کرد که در ابتدا برای آن تعیین کرده ایم (int):
MyCollection<int> myintObj = new MyCollection<int>();
            myintObj.Add(12);
            myintObj.Add(33);
             myintObj.Add(33.3);// ERROR z 
سؤال: می‌خواهیم فقط نوع‌هایی را بتوان به T نسبت داد که از نوع ارجاعی (reference type) هستن و یا فقط نوع هایی را به T نسبت داد که یک سازنده دارند؛ چگونه؟

ایجاد قید‌ها یا محدودیت‌ها بر روی پارامتر‌های جنریک‌ها شامل پنج حالت می‌باشد:

حالت اول : Where T:struct
در این حالت T باید یک ساختار باشد .

حالت دوم : where T:class
T  باید یک نوع ارجاعی باشد. اگر در مثال فوق این قید را به آن اضافه کنیم، در هنگام ساخت نمونه‌ای از کلاس فوق، اگر یک نوع value type را به T نسبت دهیم، در هنگام وارد کردن یک نوع value type با خطا مواجه خواهیم شد. مثال:
public  class MyCollection<T> where T:class
        {
            private List<T> collections = new List<T>();
            public void Add(T value)
            {
                collections.Add(value);
            }
        }
و برای استفاده :
 MyCollection<int> myintObj = new MyCollection<int>(); // ERROR , int is value type

حالت سوم : ()Where T:new
نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید یک سازنده‌ی پیش فرض داشته باشد.
داخل پرانتز : سازنده‌ی پیش فرض: زمانی که شما یک کلاس می‌نویسید اگر آن کلاس دارای هیچ سازنده‌ای نباشد، کامپایلر یک سازنده‌ی بدون پارامتر را به کلاس فوق اضافه می‌کند که کار آن مقدار دهی به فیلد‌های کلاس است. در اینجا از مقادیر پیش فرض استفاده می‌شود. مثلا برای int مقدار صفر و برای string مقدار "" و به همین ترتیب.
اگر از مقدار دهی پیش فرض توسط کامپایلر خرسند نیستید، می‌توانید سازنده پیش فرض را تغییر داده و مطابق میل خود فیلد‌ها را مقدار دهی اولیه کنید .


حالت چهارم : where T:NameOfBaseClass
نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید از کلاس NameOfBaseClass ارث بری کرده باشد.

حالت پنجم : where T:NameOfInterface
همانند حالت چهارم می‌باشد؛ با این تفاوت: نوعی که به T نسبت داده می‌شود باید واسط NameOfInterface را پیاده سازی کرده باشد.

پنج حالت فوق نمونه‌هایی از ایجاد محدودیت بر روی پرامتر نوع اعضای جنریک بودند و اما در ادامه قصد داریم نکاتی را در این باب، بیان کنیم:

نکته اول : می‌توانید محدودیت‌های فوق را با هم ترکیب کنید برای اینکار آنها را با کاما از هم جدا کنید :
 public  class MyCollection<T> where T:class,IDisposable,new()
        {
   //content
}
نوعی که به T نسبت داده می‌شود
  • باید از نوع ارجاعی باشد.
  • باید واسط IDisposable را پیاده سازی کرده باشد.
  • باید یک سازنده‌ی پیش فرض داشته باشد.

نکته دوم : زمانیکه از چندین محدودیت استفاده می‌کنید مثل مثال فوق، باید محدودیت ()new در آخرین جایگاه محدودیت‌ها قرار گیرد؛ در غیر اینصورت با خطای زمان ترجمه روبه رو خواهید شد .

نکته سوم : می‌توان محدودیت‌های فوق را علاوه بر کلاس، بر روی متد‌های جنریک نیز اعمال کنید:

public void Swap<T>(ref T val1,ref T val2) where T:struct
            {
//content
            }
نکته چهارم : زمانیکه کلاس و یا متدهای شما بیش از یک نوع پارامتر از نوع جنریک را دریافت می‌کنند، باید محدودیت‌های مورد نظر را برای هر کدام به صورت جداگانه قید کنید. به طور مثال به کلاس زیر که دو پارمتر T و K را دارد، باید برای هر کدام جداگانه محدودیت‌های مورد نظر را اعمال کنیم (در صورت نیاز):
 public  class MyCollection<T,K> where T:class where K:IDisposable,new()
        {
//content
}
مطالب
آشنایی با متدهای Abstract و Virtual
وقتی از کلاسی وهله‌ای را ایجاد می‌کنید، در واقع جدولی از اشاره گرها را به پیاده سازی متدهای آن ایجاد خواهید کرد. تصویر زیر مفهوم این جمله را بیان می‌کند.



متدها به روش‌های مختلفی تعریف می‌شوند و هر کدام رفتارهای مختلفی را در زمان ارث بری از خود نشان می‌دهند. روش استفاده استاندارد از آن‌ها مانند شکل بالاست ولی در صورتیکه بخواهید این روش را تغییر دهید می‌توانید به آن‌ها کلمات کلیدی اضافه کنید.

Abstract methodها
abstract متدها به هیچ جایی اشاره نمی‌کنند. مانند شکل زیر:



درصورتی که کلاسهای شما دارای اعضای abstract باشند، باید خودشان نیز abstract باشند. شما نمی‌توانید از این کلاس‌ها وهله‌ایی ایجاد نمایید؛ ولی می‌توانید از آن‌ها در ارث بری سایر کلاسها استفاده کنید و از سایر کلاس‌ها یک وهله ایجاد نمایید.
public abstract class Person
{
    public abstract void ShowInfo();
}

public class Teacher : Person
{
    public override void ShowInfo()
    {
        Console.WriteLine("I am a teacher!");
    }
}

public class Student : Person
{
    public override void ShowInfo()
    {
        Console.WriteLine("I am a student!");
    }
}
در مثال بالا رفتار متد ()ShowInfo به پیاده سازی آن در کلاس مربوطه بستگی دارد.
Person person = new Teacher();
person.ShowInfo();    // Shows 'I am a teacher!'

person = new Student();
person.ShowInfo();    // Shows 'I am a student!'
همانگونه که مشاهده می‌کنید متد ()ShowInfo کلاس‌های Student و Teacher از کلاس Person ارث بری کرده اند ولی زمانی که از آن‌ها درخواست نمایش اطلاعات می‌کنید هر کدام رفتارهای مختلفی از خود نشان می‌دهند. خب چه اتفاقاتی در پشت صحنه رخ می‌دهد در حالیکه آن‌ها از Person ارث بری کرده اند؟ تا قبل از پیاده سازی متد ()ShowInfo، اشاره گر به جایی اشاره نمی‌کند. ولی زمانیکه به عنوان مثال یک وهله از Student ایجاد می‌کنید، اشاره گر به پیاده سازی واقعی متد ()ShowInfo در کلاس Student اشاره می‌کند.


Virtual methodها
از کلاسهای دارای Virtual method می‌توان یک وهله ایجاد کرد و حتی امکان تحریف Virtual methodهای کلاس پایه در Derived-class وجود دارد. مانند کد زیر:
public class Person
{
    public virtual void ShowInfo()
    {
        Console.WriteLine("I am a person!");
    }
}

public class Teacher : Person
{
    public override void ShowInfo()
    {
        Console.WriteLine("I am a teacher!");
    }
}
در مثال بالا هم عضو Person.ShowInfo به جایی اشاره نمی‌کند، پس چرا می‌توانیم از آن یک وهله ایجاد کنیم؟!


باید توجه داشته باشید تصویر بالا با تصویر اول تفاوتی ندارد بدلیل اینکه virtual methodها به روش استاندارد پیاده سازی اشاره می‌کنند. با استفاده از کلمه کلید virtual شما به عنوان مثال به کلاس Person می‌گویید که متد ()ShowInfo می‌تواند پیاده سازی‌های دیگری هم شاید داشته باشد و سایر پیاده سازی‌های دیگر این متد باید با کلمه کلیدی override در کلاس دیگر (Teacher) مشخص شوند.
در ضمن در صورتیکه پیاده سازی دیگری از آن متد ارائه نشود از پیاده سازی کلاس پایه استفاده می‌شود.
public class Student : Person
{
}

Person person = new Teacher();
person.ShowInfo();    // Shows 'I am a teacher!'

person = new Student();
person.ShowInfo();    // Shows 'I am a person!'

نکته پایانی:
کلمه کلیدی new در متدهای کلاس‌های پایه و Derived مانند shadowing عمل می‌کند. برای بیان بهتر به کد زیر توجه کنید:
public class Person
{
    public void ShowInfo()
    {
        Console.WriteLine("I am Person");
    }
}

public class Teacher : Person
{
    public new void ShowInfo()
    {
        Console.WriteLine("I am Teacher");
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید متد ()ShowInfo در کلاس پایه و Derived دارای پیاده سازی متفاوتی است برای این نوع پیاده سازی متد ()ShowInfo در کلاس Teacher از کلمه کلیدی new برای عمل shadowing استفاده کرده ایم.