نظرات مطالب
امکان تغییر شکل سراسری URLهای تولیدی توسط برنامه‌های ASP.NET Core 2.2
یک نکته‌ی تکمیلی: بهبود کارآیی IOutboundParameterTransformer تهیه شده
با توجه به مطلب « چگونه Regex سریعتری داشته باشیم؟ » بهتر است regex نوشته شده را کامپایل کرد تا به حداکثر کارآیی رسید:
using System.Text.RegularExpressions;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;

public class CustomUrlTransformer : IOutboundParameterTransformer
{
    private static readonly Regex _camelCasingRegEx = new Regex("([a-z])([A-Z])", RegexOptions.Compiled);

    public string TransformOutbound(object value)
    {
        return value == null ? null : _camelCasingRegEx.Replace(value.ToString(), "$1-$2");
    }
}
مطالب
کوئری های پیشرفته، Error Handling و Data Loader در GraphQL
در قسمت قبل یادگرفتیم که چگونه GraphQL را با ASP.NET Core یکپارچه کنیم و اولین GraphQL query را ایجاد و داده‌ها را از سرور بازیابی کردیم. البته ما به این query ‌های ساده بسنده نخواهیم کرد. در این قسمت می‌خواهیم یاد بگیریم که چگونه query ‌های پیشرفته‌ی GraphQL را بنویسیم و در زمان انجام این کار، نمایش دهیم که چگونه خطا‌ها را  مدیریت کنیم و علاوه بر این با queries, aliases, arguments, fragments نیز کار خواهیم کرد.

Creating Complex Types for GraphQL Queries 
اگر نگاهی به owners و query (در پایان قسمت قبل)  بیندازیم، متوجه خواهیم شد که یک لیست از خصوصیات مدل Owner که در OwnerType معرفی شده‌اند، نسبت به کوئری برگشت داده می‌شود. OwnerType شامل فیلد‌های Id , Name  و Address می‌باشد. یک Owner می‌تواند چندین account مرتبط با خود را داشته باشد. هدف این است که در owners ،query لیست account ‌های مربوط به هر owner را بازگشت دهیم. 
قبل از اضافه کردن فیلد Accounts در کلاس OwnerType نیاز است کلاس AccountType را ایجاد کنیم. در ادامه یک کلاس را به نام AccountType در پوشه GraphQLTypes ایجاد می‌کنیم. 
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the account object.");
        Field(x => x.Description).Description("Description property from the account object.");
        Field(x => x.OwnerId, type: typeof(IdGraphType)).Description("OwnerId property from the account object.");
    }
}

 همانطور که مشخص است، خصوصیت Type را از کلاس Account، معرفی نکرده‌ایم (در ادامه اینکار را انجام خواهیم داد). در ادامه، واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
public interface IAccountRepository
{
    IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId);
}

public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    private readonly ApplicationContext _context;
 
    public AccountRepository(ApplicationContext context)
    {
       _context = context;
    }
 
    public IEnumerable<Account> GetAllAccountsPerOwner(Guid ownerId) => _context.Accounts
        .Where(a => a.OwnerId.Equals(ownerId))
        .ToList();
}

اکنون می‌توان لیست account‌ها را به نتیجه owners ، query اضافه کنیم. پس کلاس OwnerType را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository)
    {
        Field(x => x.Id, type: typeof(IdGraphType)).Description("Id property from the owner object.");
        Field(x => x.Name).Description("Name property from the owner object.");
        Field(x => x.Address).Description("Address property from the owner object.");
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context => repository.GetAllAccountsPerOwner(context.Source.Id)
        );
    }
}

چیز خاصی در اینجا وجود ندارد که ما تا کنون ندیده باشیم. به همان روش که یک فیلد را در کلاس AppQuery  ایجاد کردیم، یک فیلد را با نام  accounts در کلاس OwnerType ایجاد می‌کنیم. همچنین متد GetAllAccountsPerOwner نیاز به پارامتر id را دارد و این پارامتر را از طریق context.Source.Id فراهم می‌کنیم. زیرا context شامل خصوصیت Source است که در این حالت مشخص نوع Owner می‌باشد.

اکنون پروژه را اجرا کنید و به آدرس زیر بروید:
https://localhost:5001/ui/playground
سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید که نتیجه آن علاوه بر owner‌ها، لیست account ‌های مربوط به هر owner هم می‌باشد:  
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      ownerId
    }
  }
}

Adding Enumerations in GraphQL Queries 
در کلاس AccountType  فیلد Type را اضافه نکرده‌ایم و این کار را عمدا انجام داده‌ایم. اکنون زمان انجام این کار می‌باشد. برای اضافه کردن گونه شمارشی به کلاس AccountType نیاز است تا در ابتدا یک کلاس تعریف شود که نسبت به type ‌های معمول در GraphQL متفاوت است. یک کلاس را به نام AccountTypeEnumType  در پوشه GraphQLTypes  ایجاد کرده و آن را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:  
public class AccountTypeEnumType : EnumerationGraphType<TypeOfAccount>
{
    public AccountTypeEnumType()
    {
        Name = "Type";
        Description = "Enumeration for the account type object.";
    }
}

کلاس AccountTypeEnumType باید از نوع جنریک کلاس EnumerationGraphType ارث بری کند و پارامتر جنریک آن، یک گونه شمارشی را دریافت می‌کند (که در قسمت قبل آن را ایجاد کردیم؛ TypeOfAccount).  همچنین مقدار خصوصیت Name نیز باید همان نام خصوصیت گونه شمارشی در کلاس Account باشد (نام آن در کلاس Account مساوی Type می‌باشد). سپس گونه شمارشی را در کلاس AccountType به صورت زیر اضافه می‌کنیم:
public class AccountType : ObjectGraphType<Account>
{
    public AccountType()
    {
        ...
        Field<AccountTypeEnumType>("Type", "Enumeration for the account type object.");
    }
}

اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس owners ، query را در UI.Playground به صورت زیر اجرا کنید:
{
  owners{
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
}
که نتیجه آن اضافه شدن type  به هر account می‌باشد:


Implementing a Cache in the GraphQL Queries with Data Loader  
دیدم که query، نتیجه دلخواهی را برای ما بازگشت می‌دهد؛ اما این query هنوز به اندازه کافی بهینه نشده‌است. مشکل چیست؟
query  ایجاد شده به حالتی کار می‌کند که در ابتدا همه owner ‌ها را بازیابی می‌کند. سپس به ازای هر owner، یک Sql Query  را به سمت بانک اطلاعاتی ارسال می‌کند تا Account ‌های مربوط به آن Owner را بازگشت دهد که می‌توان log  آن را در Terminal مربوط به VS Code مشاهده کرد.
 


البته زمانیکه چند موجودیت owner را داشته باشیم، این مورد یک مشکل نمی‌باشد؛ ولی وقتی تعداد موجودیت‌ها زیاد باشد چطور؟
 owners ، query را می‌توان با استفاده از DataLoader که توسط GraphQL فراهم شده‌است، بهینه سازی کرد. جهت انجام اینکار در ابتدا واسط IAccountRepository و کلاس AccountRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IAccountRepository
{
    ...
    Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds);
}
public class AccountRepository : IAccountRepository
{
    ...
    public async Task<ILookup<Guid, Account>> GetAccountsByOwnerIds(IEnumerable<Guid> ownerIds)
    {
        var accounts = await _context.Accounts.Where(a => ownerIds.Contains(a.OwnerId)).ToListAsync();
        return accounts.ToLookup(x => x.OwnerId);
    }
}

 نیاز است که یک متد داشته باشیم که <<Task<ILookup<TKey, T  را برگشت می‌دهد؛ زیرا DataLoader نیازمند یک متد با نوع برگشتی که در امضایش عنوان شده است می‌باشد .
در ادامه کلاس OwnerType را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class OwnerType : ObjectGraphType<Owner>
{
    public OwnerType(IAccountRepository repository, IDataLoaderContextAccessor dataLoader)
    {
       ...
        Field<ListGraphType<AccountType>>(
            "accounts",
            resolve: context =>
            {
                var loader = dataLoader.Context.GetOrAddCollectionBatchLoader<Guid, Account>("GetAccountsByOwnerIds", repository.GetAccountsByOwnerIds);
                return loader.LoadAsync(context.Source.Id);
            });
    }
}

در کلاس OwnerType، واسط IDataLoaderContextAccessor را در سازنده کلاس تزریق می‌کنیم و سپس متد Context.GetOrAddCollectionBatchLoader را فراخوانی می‌کنیم که در پارامتر اول آن، یک کلید و در پارامتر دوم آن، متد GetAccountsByOwnerIds را از IAccountRepository معرفی می‌کنیم.
سپس باید DataLoader را در متد ConfigureServices موجود در کلاس Startup ثبت کنیم. در ادامه services.AddGraphQL را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم: 
services.AddGraphQL(o => { o.ExposeExceptions = false; })
        .AddGraphTypes(ServiceLifetime.Scoped)
        .AddDataLoader(); 
اکنون پروژه را با دستور زیر اجرا کنید و سپس query قبلی را در UI.Playground اجرا کنید.
 اگر log  موجود در Terminal مربوط به  VS Code را مشاهده کنید، متوجه خواهید شد که در این حالت یک query برای تمام owner ‌ها و یک query برای تمام account ‌ها داریم.


Using Arguments in Queries and Handling Errors 
تا کنون ما  یک query را اجرا می‌کردیم که نتیجه آن بازیابی تمام owner ‌ها به همراه تمام account ‌های مربوط به هر owner بود. اکنون می‌خواهیم  براساس id، یک owner  مشخص را بازیابی کنیم. برای انجام این کار نیاز است که یک آرگومان را در query شامل کنیم.
در ابتدا واسط IOwnerRepository و کلاس OwnerRepository را همانند زیر ویرایش می‌کنیم:
public interface IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id);
}

public class OwnerRepository : IOwnerRepository
{
    ...
    Owner GetById(Guid id) => _context.Owners.SingleOrDefault(o => o.Id.Equals(id));
}
سپس کلاس AppQuery  را مطابق زیر ویرایش می‌کنیم:
public class AppQuery : ObjectGraphType
{
    public AppQuery(IOwnerRepository repository)
    {
        ...

        Field<OwnerType>(
            "owner",
            arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
            resolve: context =>
            {
                var id = context.GetArgument<Guid>("ownerId");
                return repository.GetById(id);
            }
        );
    }
}
در اینجا یک فیلد را ایجاد کرده‌ایم که مقدار برگشتی آن یک OwnerType می‌باشد. نام query را owner تعیین می‌کنیم و از بخش arguments، برای ایجاد کردن آرگومان‌های این query استفاده می‌کنیم. آرگومان این query نمی‌تواند NULL باشد و باید از نوع IdGraphType و با نام ownerId باشد و در نهایت بخش resolve است که کاملا گویا می‌باشد. 
اگر پارامتر id، از نوع Guid نباشد، بهتر است که یک پیام را به سمت کلاینت برگشت دهیم. جهت انجام این کار یک اصلاح کوچک در بخش resolve انجام میدهیم:  
Field<OwnerType>(
    "owner",
    arguments: new QueryArguments(new QueryArgument<NonNullGraphType<IdGraphType>> { Name = "ownerId" }),
    resolve: context =>
    {
        Guid id;
        if (!Guid.TryParse(context.GetArgument<string>("ownerId"), out id))
        {
            context.Errors.Add(new ExecutionError("Wrong value for guid"));
            return null;
        }
 
         return repository.GetById(id);
     }
);

 اکنون پروژه را اجرا کنید و سپس یک query جدید را در  UI.Playground به صورت زیر ارسال  کنید: 
{
  owner(ownerId:"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type,
      ownerId
    }
  }
که نتیجه آن بازیابی یک owner  با ( Id=6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83 ) می‌باشد.

نکته: 
در صورتیکه قصد داشته باشیم علاوه بر id، یک name را هم ارسال کنیم، در بخش resolve به صورت زیر آن را دریافت می‌کنیم: 
 string name = context.GetArgument<string>("name");
و در زمان ارسال query:
{
  owner(ownerId:"53270061-3ba1-4aa6-b937-1f6bc57d04d2", name:"ANDY") {
   ...
  }
}


Aliases, Fragments, Named Queries, Variables, Directives 
می توانیم برای query ‌های ارسال شده از سمت کلاینت با معرفی aliases، یک سری تغییرات را داشته باشیم. وقتی‌که می‌خواهیم نام نتیجه دریافتی یا هر فیلدی را در نتیجه دریافتی تغییر دهیم، بسیار کاربردی می‌باشند. اگر یک query داشته باشیم که یک آرگومان را دارد و بخواهیم دو تا از این query داشته باشیم، برای ایجاد تفاوت بین query ‌ها می‌توان از aliases  استفاده کرد. 
جهت استفاده باید نام مورد نظر را در ابتدای query یا فیلد قرار دهیم:
{
  first:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  },
  second:owners{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
  }
}
اینبار در خروجی بجای ownerId ، id و بجای ownerName ، name و ... را مشاهده خواهید کرد.


همانطور که از مثال بالا مشخص است، دو query با فیلد‌های یکسانی را داریم. اگر بجای 2  query یکسان (مانند مثال بالا) ولی با آرگومان‌های متفاوت، اینبار 10 query یکسان با آرگومان‌های متفاوتی را داشته باشیم، در این حالت خواندن query ‌ها مقداری سخت می‌باشد. در این صورت می‌توان این مشکل را با استفاده از fragment‌ها برطرف کرد. Fragment‌‌ها این اجازه را به ما می‌دهند تا فیلد‌ها را با استفاده از کاما ( ، ) از یکدیگر جدا و تبدیل به یک بخش مجزا کنیم و سپس استفاده مجدد از آن بخش را در تمام query ‌ها داشته باشیم. Syntax آن به حالت زیر می‌باشد: 
fragment SampleName on Type{
  ...
}
تعریف یک fragment به نام ownerFields  و استفاده از آن : 
{
  first:owners{
    ...ownerFields
  },
  second:owners{
    ...ownerFields
  },
  ...
}


fragment ownerFields on OwnerType{
    ownerId:id,
    ownerName:name,
    ownerAddress:address,
    ownerAccounts:accounts
    {
      accountId:id,
      accountDescription:description,
      accountType:type
    }
}

برای ایجاد کردن یک named query، مجبور هستیم از کلمه کلیدی query در آغاز کل query استفاده کنیم؛ به همراه نام query، که بعد از کلمه کلیدی query قرار میگیرد. اگر نیاز داشته باشیم می‌توان آرگومان‌ها را به query ارسال کرد.
نکته مهمی که در رابطه با named query ‌ها وجود دارد این است که اگر یک query آرگومان داشته باشد نیاز است از پنجره QUERY VARIABLES برای تخصیص مقدار به آن آرگومان استفاده کنیم. 
query OwnerQuery($ownerId:ID!)
{
  owner(ownerId:$ownerId){
    id,
    name,
    address,
    accounts{
      id,
      description,
      type
    }
  }
}
و سپس در قسمت QUERY VARIABLES 
{
  "ownerId":"6f513773-be46-4001-8adc-2e7f17d52d83"
}
اکنون اجرا کنید و خروجی را مشاهده کنید .

در نهایت می‌توان بعضی فیلد‌ها را از نتیجه دریافتی با استفاده از directive‌ها در query حذف یا اضافه کرد. دو directive وجود دارد که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد (include  و skip). 


در قسمت بعد در رابطه با GraphQL Mutations صحبت خواهیم کرد.  
کد‌های مربوط به این قسمت را از اینجا دریافت کنید .  ASPCoreGraphQL_2.zip  
مطالب
دریافت اطلاعات بیشتر از Social Provider ها در VS 2013
هنگامی که یک پروژه جدید ASP.NET را در VS 2013 می‌سازید و متد احراز هویت آن را Individual User Accounts انتخاب می‌کنید، قالب پروژه، امکانات لازم را برای استفاده از تامین کنندگان ثالث، فراهم می‌کند، مثلا مایکروسافت، گوگل، توییتر و فیسبوک. هنگامی که توسط یکی از این تامین کننده‌ها کاربری را احراز هویت کردید، می‌توانید اطلاعات بیشتری درخواست کنید. مثلا عکس پروفایل کاربر یا لیست دوستان او. سپس اگر کاربر به اپلیکیشن شما سطح دسترسی کافی داده باشد می‌توانید این اطلاعات را دریافت کنید و تجربه کاربری قوی‌تر و بهتری ارائه کنید.

در این پست خواهید دید که چطور می‌شود از تامین کننده Facebook اطلاعات بیشتری درخواست کرد. پیش فرض این پست بر این است که شما با احراز هویت فیسبوک و سیستم کلی تامین کننده‌ها آشنایی دارید. برای اطلاعات بیشتر درباره راه اندازی احراز هویت فیسبوک به  این لینک  مراجعه کنید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر از فیسبوک مراحل زیر را دنبال کنید.

  • یک اپلیکیشن جدید ASP.NET MVC با تنظیمات Individual User Accounts بسازید.
  • احراز هویت فیسبوک را توسط کلید هایی که از Facebook دریافت کرده اید فعال کنید. برای اطلاعات بیشتر در این باره می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.
  • برای درخواست اطلاعات بیشتر از فیسبوک، فایل Startup.Auth.cs را مطابق لیست زیر ویرایش کنید.
 List<string> scope = newList<string>() { "email", "user_about_me", "user_hometown", "friends_about_me", "friends_photos" };
 var x = newFacebookAuthenticationOptions();
 x.Scope.Add("email");
 x.Scope.Add("friends_about_me");
 x.Scope.Add("friends_photos");
 x.AppId = "636919159681109";
 x.AppSecret = "f3c16511fe95e854cf5885c10f83f26f";
 x.Provider = newFacebookAuthenticationProvider()
{
    OnAuthenticated = async context =>
    {
         //Get the access token from FB and store it in the database and
        //use FacebookC# SDK to get more information about the user
        context.Identity.AddClaim(
        new System.Security.Claims.Claim("FacebookAccessToken",
                                             context.AccessToken));
    }
};
 x.SignInAsAuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie;
 app.UseFacebookAuthentication(x);

در خط 1 مشخص می‌کنیم که چه scope هایی از داده را می‌خواهیم درخواست کنیم.
از خط 10 تا 17 رویداد OnAuthenticated را مدیریت می‌کنیم که از طرف Facebook OWIN authentication اجرا می‌شود. این متد هر بار که کاربری با فیسبوک خودش را احراز هویت می‌کند فراخوانی می‌شود. پس از آنکه کاربر احراز هویت شد و به اپلیکیشن سطح دسترسی لازم را اعطا کرد، تمام داده‌ها در FacebookContext ذخیره می‌شوند. 
خط 14 شناسه FacebookAccessToken را ذخیره می‌کند. ما این آبجکت را از فیسبوک دریافت کرده و از آن برای دریافت لیست دوستان کاربر استفاده می‌کنیم.
نکته: در این مثال تمام داده‌ها بصورت Claims ذخیره می‌شوند، اما اگر بخواهید می‌توانید از ASP.NET Identity برای ذخیره آنها در دیتابیس استفاده کنید.
در قدم بعدی لیست دوستان کاربر را از فیسبوک درخواست می‌کنیم. ابتدا فایل Views/Shared/_LoginPartial.cshtml را باز کنید و لینک زیر را به آن بیافزایید.
 <li>
      @Html.ActionLink("FacebookInfo", "FacebookInfo","Account")
</li>

 هنگامی که کاربری وارد سایت می‌شود و این لینک را کلیک می‌کند، ما لیست دوستان او را از فیسبوک درخواست می‌کنیم و بهمراه عکس‌های پروفایل شان آنها را لیست می‌کنیم.
تمام Claim‌ها را از UserIdentity بگیرید و آنها را در دیتابیس ذخیره کنید. در این قطعه کد ما تمام Claim هایی که توسط OWIN دریافت کرده ایم را می‌خوانیم، و شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس عضویت ASP.NET Identity ذخیره می‌کنیم.
//
        // GET: /Account/LinkLoginCallback
        publicasyncTask<ActionResult> LinkLoginCallback()
        {
            var loginInfo = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync(XsrfKey, User.Identity.GetUserId());
            if (loginInfo == null)
            {
                return RedirectToAction("Manage", new { Message = ManageMessageId.Error });
            }
            var result = await UserManager.AddLoginAsync(User.Identity.GetUserId(), loginInfo.Login);
            if (result.Succeeded)
            {
                var currentUser = await UserManager.FindByIdAsync(User.Identity.GetUserId());
                //Add the Facebook Claim
                await StoreFacebookAuthToken(currentUser);
                return RedirectToAction("Manage");
            }
            return RedirectToAction("Manage", new { Message = ManageMessageId.Error });
        }
خط 14-15 شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس ذخیره می‌کند.
StoreFacebookAuthToken تمام اختیارات (claim)‌های کاربر را از UserIdentity می‌گیرد و Access Token را در قالب یک User Claim در دیتابیس ذخیره می‌کند. اکشن LinkLoginCallback هنگامی فراخوانی می‌شود که کاربر وارد سایت شده و یک تامین کننده دیگر را می‌خواهد تنظیم کند.
اکشن ExternalLoginConfirmation هنگام اولین ورود شما توسط تامین کنندگان اجتماعی مانند فیسبوک فراخوانی می‌شود.
در خط 26 پس از آنکه کاربر ایجاد شد ما یک FacebookAccessToken را بعنوان یک Claim برای کاربر ذخیره می‌کنیم.
[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> ExternalLoginConfirmation(ExternalLoginConfirmationViewModel model, string returnUrl)
        {
            if (User.Identity.IsAuthenticated)
            {
                return RedirectToAction("Manage");
            }
 
            if (ModelState.IsValid)
            {
                // Get the information about the user from the external login provider
                var info = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync();
                if (info == null)
                {
                    return View("ExternalLoginFailure");
                }
                var user = newApplicationUser() { UserName = model.Email };
                var result = await UserManager.CreateAsync(user);
                if (result.Succeeded)
                {
                    result = await UserManager.AddLoginAsync(user.Id, info.Login);
                    if (result.Succeeded)
                    {
                        await StoreFacebookAuthToken(user);
                        await SignInAsync(user, isPersistent: false);
                        return RedirectToLocal(returnUrl);
                    }
                }
                AddErrors(result);
            }
 
            ViewBag.ReturnUrl = returnUrl;
            return View(model);
        }


اکشن ExternalLoginCallback هنگامی فراخوانی می‌شود که شما برای اولین بار یک کاربر را به یک تامین کننده اجتماعی اختصاص می‌دهید. در خط 17 شناسه دسترسی فیسبوک را بصورت یک claim برای کاربر ذخیره می‌کنیم.
//
        // GET: /Account/ExternalLoginCallback
        [AllowAnonymous]
        publicasyncTask<ActionResult> ExternalLoginCallback(string returnUrl)
        {
            var loginInfo = await AuthenticationManager.GetExternalLoginInfoAsync();
            if (loginInfo == null)
            {
                return RedirectToAction("Login");
            }
 
            // Sign in the user with this external login provider if the user already has a login
            var user = await UserManager.FindAsync(loginInfo.Login);
            if (user != null)
            {
                //Save the FacebookToken in the database if not already there
                await StoreFacebookAuthToken(user);
                await SignInAsync(user, isPersistent: false);
                return RedirectToLocal(returnUrl);
            }
            else
            {
                // If the user does not have an account, then prompt the user to create an account
                ViewBag.ReturnUrl = returnUrl;
                ViewBag.LoginProvider = loginInfo.Login.LoginProvider;
                return View("ExternalLoginConfirmation", newExternalLoginConfirmationViewModel { Email = loginInfo.Email });
            }
        }
در آخر شناسه FacebookAccessToken را در دیتابیس ASP.NET Identity ذخیره کنید.
privateasyncTask StoreFacebookAuthToken(ApplicationUser user)
        {
            var claimsIdentity = await AuthenticationManager.GetExternalIdentityAsync(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);
            if (claimsIdentity != null)
            {
                // Retrieve the existing claims for the user and add the FacebookAccessTokenClaim
                var currentClaims = await UserManager.GetClaimsAsync(user.Id);
                var facebookAccessToken = claimsIdentity.FindAll("FacebookAccessToken").First();
                if (currentClaims.Count() <=0 )
                {
                    await UserManager.AddClaimAsync(user.Id, facebookAccessToken);
                }

پکیج Facebook C#SDK را نصب کنید. http://nuget.org/packages/Facebook
فایل AccountViewModel.cs را باز کنید و کد زیر را اضافه کنید.
    public class FacebookViewModel
     {
         [Required]
         [Display(Name = "Friend's name")]
         public string Name { get; set; }
  
        public string ImageURL { get; set; }
    }

کد زیر را به کنترلر Account اضافه کنید تا عکس‌های دوستان تان را دریافت کنید.
//GET: Account/FacebookInfo
[Authorize]
publicasyncTask<ActionResult> FacebookInfo()
{
    var claimsforUser = await UserManager.GetClaimsAsync(User.Identity.GetUserId());
    var access_token = claimsforUser.FirstOrDefault(x => x.Type == "FacebookAccessToken").Value;
    var fb = newFacebookClient(access_token);
    dynamic myInfo = fb.Get("/me/friends");
    var friendsList = newList<FacebookViewModel>();
    foreach (dynamic friend in myInfo.data)
    {
        friendsList.Add(newFacebookViewModel()
           {
               Name = friend.name,
               ImageURL = @"https://graph.facebook.com/" + friend.id + "/picture?type=large"
           });
    }
 
    return View(friendsList);
}

در پوشه Views/Account یک نمای جدید با نام FacebookInfo.cshtml بسازید و کد Markup آن را مطابق لیست زیر تغییر دهید.
@model IList<WebApplication96.Models.FacebookViewModel>
 @if (Model.Count > 0)
 {
     <h3>List of friends</h3>
     <div class="row">
             @foreach (var friend in Model)
             {
               <div class="col-md-3">
                <a href="#" class="thumbnail">
                  <img src=@friend.ImageURL alt=@friend.Name />
                 </a>
               </div>
              }
     </div>
 }
در این مرحله، شما می‌توانید لیست دوستان خود را بهمراه عکس‌های پروفایل شان دریافت کنید.
پروژه را اجرا کنید و توسط Facebook وارد سایت شوید. باید به سایت فیسبوک هدایت شوید تا احراز هویت کنید و دسترسی لازم را به اپلیکیشن اعطا کنید. پس از آن مجددا به سایت خودتان باید هدایت شوید.
حال هنگامی که روی لینک FacebookInfo کلیک می‌کنید باید صفحه ای مشابه تصویر زیر ببینید.

این یک مثال ساده از کار کردن با تامین کنندگان اجتماعی بود. همانطور که مشاهده می‌کنید، براحتی می‌توانید داده‌های بیشتری برای کاربر جاری درخواست کنید و تجربه کاربری و امکانات بسیار بهتری را در اپلیکیشن خود فراهم کنید.

نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 15 - کار با فرم‌ها - بخش 3 - ویرایش اطلاعات
بله. البته در ادامه به این صورت اصلاح شد:
        public async Task<bool> IsRoomUniqueAsync(string name, int roomId)
        {
            if (roomId == 0)
            {
                // Create Mode
                return !await _dbContext.HotelRooms.AnyAsync(x => x.Name == name);
            }
            else
            {
                // Edit Mode
                return !await _dbContext.HotelRooms.AnyAsync(x => x.Name == name && x.Id != roomId);
            }
        }
مطالب
یافتن خطاهای متداول کدهای جاوا اسکریپتی با غنی سازی تنظیمات کامپایلر TypeScript
یکی از اهداف مهم استفاده‌ی از TypeScript، یافتن خطاهای متداول کدهای جاواسکریپتی، پیش از اجرای آن‌ها در مرورگر است. برای مثال، قطعه کد زیر:
  defaultChecks() {
    const author = { firstName: "Vahid", lastName: "N" };
    console.log(author.lastname);
    author.lastName.trimStart();
    author.firstName.charCodeAt("1");
  }
دارای سه مشکل است که سریعا توسط TypeScript شناسایی می‌شود:


- خاصیت lastname در شیء author وجود خارجی ندارد.
- نوع رشته‌ای، به همراه متد trimStart نیست.
- متد charCodeAt یک عدد را به عنوان پارامتر قبول می‌کند.

اما باید درنظر داشت که بسیاری از قابلیت‌های بررسی کد TypeScript، به صورت پیش‌فرض فعال نیستند که در ادامه آن‌ها را برای یافتن پیش از موعود بسیاری از مشکلات، فعالسازی خواهیم کرد.


نصب افزونه‌ی TSLint در VSCode

جهت مشاهده‌ی بهتر خطاهای کامپایلر TypeScript، پیش از کامپایل نهایی کدها، می‌توان از افزونه‌ی TSLint استفاده کرد. برای نصب آن، ابتدا باید بسته‌ی ذیل را نصب کرد:
  > npm install -g tslint typescript
سپس نیاز است افزونه‌ی آن‌را نیز نصب کنید: https://marketplace.visualstudio.com/items?itemName=eg2.tslint
کار TSLint انجام static code analysis است؛ چیزی شبیه به افزونه‌هایی مانند ری‌شارپر در ویژوال استودیو که راهنماهایی را در مورد بهتر کردن کیفیت کدهای نوشته شده ارائه می‌دهد.


فعالسازی بررسی نال و نوع‌های نال پذیر

 strictNullChecks یکی از مهم‌ترین پرچم‌های تنظیمات کامپایلر تایپ‌اسکریپت است. برای افزودن آن، به فایل tsconfig.json مراجعه کرده و پرچم آن‌را به true تنظیم کنید:
{
    "compilerOptions": {
        "strictNullChecks": true
    }
}
به این ترتیب کامپایلر تایپ‌اسکریپت، بین null ،undefined و سایر نوع‌ها، تفاوت قائل خواهد شد و اگر نوعی نال‌پذیر است، باید آن‌را به صورت صریح type | null تعریف کنید.
برای مثال، متد ذیل را در نظر بگیرید:
  getSessionItem(key: string): any {
    const data = window.sessionStorage.getItem(key);
    return JSON.parse(data);
  }
زمانیکه پرچم strictNullChecks فعال شود، قطعه کد فوق با خطای ذیل کامپایل نخواهد شد:
[ts]
Argument of type 'string | null' is not assignable to parameter of type 'string'.
Type 'null' is not assignable to type 'string'.
const data: string | null
از این جهت که خروجی متد getItem به صورت string | null تعریف شده‌است؛ اما پارامتر متد JSON.parse فقط string را قبول می‌کند. یعنی ممکن است data دریافتی نال باشد که متد JSON.parse قادر به پردازش آن نیست.
برای رفع این مشکل تنها کافی است بررسی کنیم که آیا data نال است یا خیر؟ و اگر خیر، آنگاه آن‌را به متد JSON.parse ارسال کنیم:
  getSessionItem(key: string): any {
    const data = window.sessionStorage.getItem(key);
    if (data) {
      return JSON.parse(data);
    } else {
      return null;
    }
  }
همانطور که ملاحظه می‌کنید، فعالسازی strictNullChecks می‌تواند از بروز بسیاری از خطاهای در زمان اجرای برنامه، جلوگیری کند.


گزارش return‌های فراموش شده

در متد ذیل، یک return فراموش شده وجود دارد و تمام شرط‌های برنامه به یک خروجی مشخص، منتهی نمی‌شوند:
  noImplicitReturns(a: number) {
    if (a > 10) {
      return a;
    }
    // No return in this branch
  }
برای تشخیص زود هنگام یک چنین مشکلاتی می‌توان پرچم noImplicitReturns را در فایل tsconfig.json به true تنظیم کرد:
{
    "compilerOptions": {
        "noImplicitReturns": true
    }
}
پس از این تنظیم، کامپایلر در مورد متد noImplicitReturns، خطای ذیل را صادر می‌کند:
 [ts] Not all code paths return a value.


تشخیص کدهای مرده

قطعه کدی که پس از یک return قرار بگیرد، یک کد مرده نامیده می‌شود. با تنظیم پرچم allowUnreachableCode در فایل tsconfig.json به false، می‌توان کامپایلر TypeScript را وادار کرد تا اینگونه موارد را به عنوان خطا گزارش کند:
{
    "compilerOptions": {
        "allowUnreachableCode": false
    }
}
پس از این فعالسازی، کامپایلر TypeScript دو خطای [ts] Unreachable code detected را در مورد قطعه کد ذیل صادر می‌کند:
    allowUnreachableCode() {
      if (false) {
        console.log("Unreachable code");
      }
      const a = 1;
      if (a > 0) {
        return 10; // reachable code
      }
      return 0;
      console.log("Unreachable code");
    }
مورد اول مربوط به بدنه‌ی if ایی است که شرط آن false است و این بدنه هیچگاه فراخوانی نمی‌شود و مورد دوم، به سطر پس از return آخر مرتبط است که آن مورد نیز یک کد مرده محسوب می‌شود.


تشخیص پارامترها و متغیرهای استفاده نشده

دو متد ذیل را درنظر بگیرید:
  unusedLocals() {
    const a = "foo"; // Error: 'a' is declared but its value is never read
    return "bar";
  }

  unusedParameters(n: number) {
    n = 0; // Never read
  }
در اولی متغیر a تعریف شده‌است، اما هیچگاه استفاده نشده‌است. در متد دوم، پارامتر n نیز هیچگاه خوانده نشده‌است و وجود آن بی‌مصرف است؛ حتی ممکن است نشان فراموش شدن استفاده‌ی از آن و مقدار دهی اشتباه آن باشد.
برای فعالسازی بررسی یک چنین مواردی باید دو پرچم ذیل را در فایل tsconfig.json به true تنظیم کرد:
{
    "compilerOptions": {
        "noUnusedLocals": true,
        "noUnusedParameters": true
    }
}
پس از آن، کامپایلر دو خطای ذیل را در مورد متدهای فوق، گزارش می‌کند:
[ts] 'a' is declared but its value is never read.
[ts] 'n' is declared but its value is never read.


یافتن خواصی که نباید در یک شیء وجود داشته باشند

در مثال ذیل، خاصیت baz در تعاریف اصلی نوع‌های x و y وجود ندارد:
  excessPropertyForObjectLiterals() {
    let x: { foo: number };
    x = { foo: 1, baz: 2 };  // Error, excess property 'baz'
    let y: { foo: number, bar?: number };
    y = { foo: 1, baz: 2 };  // Error, excess property 'baz'
  }
برای فعالسازی یافتن یک چنین مواردی که در بسیاری از حالات ممکن است ناشی از اشتباهات تایپی نیز باشند، می‌توان پرچم suppressExcessPropertyErrors را در فایل tsconfig.json به false تنظیم کرد:
{
    "compilerOptions": {
        "suppressExcessPropertyErrors": false
    }
}
پس از آن برای نمونه در مورد انتساب اول، یک چنین پیام خطایی از طرف کامپایلر TypeScript صادر خواهد شد:
[ts]
Type '{ foo: number; baz: number; }' is not assignable to type '{ foo: number; }'.
Object literal may only specify known properties, and 'baz' does not exist in type '{ foo: number; }'.
(property) baz: number


یافتن breakهای فراموش شده در عبارات switch

در مثال زیر، یک break فراموش شده‌است:
  fallthroughCasesInSwitchStatement(a: number) {
    switch (a) {
      case 0:
        break;

      case 1:
        a += 1;

      case 2:
        a += 2;
        break;
    }
  }
برای تشخیص آن توسط کامپایلر TypeScript باید پرچم noFallthroughCasesInSwitch را در فایل tsconfig.json به true تنظیم کرد:
{
    "compilerOptions": {
        "noFallthroughCasesInSwitch": true
    }
}
پس از آن کامپایلر TypeScript خطای «[ts] Fallthrough case in switch» را در مورد متد فوق صادر می‌کند.


یافتن ایندکس‌های تعریف نشده‌ی در اشیاء

در مثال زیر، شیء x دارای خاصیت b نیست؛ اما دقیقا با این ایندکس مورد استفاده قرار گرفته‌است:
  indexingObjectsLackingIndexSignatures() {
    const x = { a: 0 };
    x["a"] = 1; // ok
    x["b"] = 1; // Error, type '{ a: number; }' has no index signature.
  }
برای تشخیص یک چنین خطاهایی می‌توان پرچم suppressImplicitAnyIndexErrors را در فایل tsconfig.json به false تنظیم کرد:
{
    "compilerOptions": {
        "suppressImplicitAnyIndexErrors": false
    }
}
پس از آن کامپایلر TypeScript خطای ذیل را در مورد دسترسی به ایندکسی که با امضای شیء سازگاری ندارد، صادر می‌کند:
[ts] Element implicitly has an 'any' type because type '{ a: number; }' has no index signature.


اجبار به تعریف صریح نوع‌ها در TypeScript

عمده‌ی قابلیت TypeScript در یافتن خطاها به تعاریف نوع‌ها و راهنمایی کامپایلر آن در این زمینه بر می‌گردد. اما چون این زبان سازگاری کاملی را با JavaScript دارد، تعریف نوع‌ها در آن اجباری نیست و در این حالت اگر نوعی تعریف نشده باشد، به any تفسیر می‌شود. جهت اجبار به تعریف نوع‌ها در TypeScript می‌توان پرچم noImplicitAny را در فایل tsconfig.json به true تنظیم کرد:
{
    "compilerOptions": {
        "noImplicitAny": true
    }
}
در این حالت دیگر قطعه کد ذیل کامپایل نخواهد شد:
  noImplicitAny(args) { // Error: Parameter 'args' implicitly has an 'any' type.
    console.log(args);
  }
برای رفع این مشکل می‌توان نوع args را به صورت صریحی مشخص کرد:
  noImplicitAnyArgs(args: string[]) { // ok with the type information
    console.log(args);
  }


یک نکته‌ی تکمیلی
اگر از دستور ng build --watch برای ساخت برنامه‌های Angular استفاده می‌کنید، تغییرات فوق زمانی تاثیر داده خواهند شد که یکبار این برنامه را بسته و مجددا اجرا کنید.
مطالب
معرفی کتابخانه‌ی OxyPlot
برای ترسیم نمودار در برنامه‌های WPF، چندین کتابخانه‌ی سورس باز مانند GraphIT ، Sparrow Toolkit ، Dynamic Data Display و ... OxyPlot وجود دارند. در بین این‌ها، کتابخانه‌ی OxyPlot دارای این مزایا است:
- دارای مجوز MIT است. (مجاز هستید از آن در هر نوع برنامه‌ای استفاده کنید)
- cross-platform است. به این معنا که دات نت، WinRT و Xamarin را به خوبی پشتیبانی می‌کند.
- WPF و همچنین WinForms تا Xamarin.Android را پوشش می‌دهد.
- بسته‌های اصلی NuGet آن تا به امروز نزدیک به 40 هزار بار دریافت شده‌اند.
- انجمن فعالی دارد.
- بسیار بسیار غنی است. تا حدی که مرور سطحی مجموعه مثال‌های آن شاید چند ساعت وقت را به خود اختصاص دهد.
- طراحی آن به نحوی است که با الگوی MVVM کاملا سازگاری دارد.
- به صورت متناوبی به روز شده و نگهداری می‌شود.


این برنامه (تصویر فوق) که حاوی مرورگر مثال‌های آن است، در پوشه‌ی Source\Examples\WPF\ExampleBrowser سورس‌های آن قرار دارد.

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به نحوه‌ی استفاده از OxyPlot در برنامه‌های WPF جهت رسم نموداری بلادرنگ که اطلاعات آن در زمان اجرای برنامه تهیه شده و در همین حین نیز تغییر می‌کنند.


دریافت بسته‌های نیوگت OxyPlot

برای دریافت دو بسته‌ی OxyPlot.Core و OxyPlot.Wpf تنها کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت اجرا کنیم:
 PM> install-package OxyPlot.Wpf


افزودن تعاریف چارت به View

<Window x:Class="OxyPlotWpfTests.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:oxy="http://oxyplot.org/wpf"
        xmlns:oxyPlotWpfTests="clr-namespace:OxyPlotWpfTests"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <oxyPlotWpfTests:MainWindowViewModel x:Key="MainWindowViewModel" />
    </Window.Resources>
    <Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource MainWindowViewModel}}">
        <oxy:PlotView Model="{Binding PlotModel}"/>
    </Grid>
</Window>
ابتدا باید فضای نام oxy اضافه شود. پس از آن oxy:PlotView به صفحه اضافه شده و سپس Model آن از ViewModel برنامه تعذیه می‌گردد.


ساختار کلی ViewModel برنامه

کار ViewModel متصل شده به View فوق، مقدار دهی PlotModel است.
public class MainWindowViewModel
{
   public PlotModel PlotModel { get; set; } 

یک نکته‌ی کاربردی

اگر هیچ ایده‌ای نداشتید که این PlotModel را چگونه باید مقدار دهی کرد، به همان برنامه‌ی ExampleBrowser ابتدای مطلب مراجعه کنید.


مثال‌های اجرای شد‌ه‌ی آن یک برگه‌ی نمایشی و یک برگه‌ی Code دارند. خروجی این متدها را اگر به خاصیت PlotModel فوق انتساب دهید ... یک چارت کامل خواهید داشت.


مراحل ساخت یک  PlotModel

ابتدا نیاز است یک وهله‌ی جدید از PlotModel را ایجاد کنیم:

        private void createPlotModel()
        {
            PlotModel = new PlotModel
            {
                Title = "سری خطوط",
                Subtitle = "Pan (right click and drag)/Zoom (Middle click and drag)/Reset (double-click)"
            };
            PlotModel.MouseDown += (sender, args) =>
            {
                if (args.ChangedButton == OxyMouseButton.Left && args.ClickCount == 2)
                {
                    foreach (var axis in PlotModel.Axes)
                        axis.Reset();

                    PlotModel.InvalidatePlot(false);
                }
            };
        }
PlotModel در برگیرنده‌ی محورها، نقاط و تمام ناحیه‌ی چارت است. در اینجا عنوان و زیرعنوان نمودار، مقدار دهی شده‌اند. همچنین در همین ViewModel بدون نیاز به مراجعه به View، می‌توان به رخدادهای مختلف OxyPlot دسترسی داشت. برای مثال می‌خواهیم اگر کاربر دو بار بر روی چارت کلیک کرد، کلیه اعمال zoom و pan آن به حالت اول برگردانده شوند.
برای pan، کافی است دکمه‌ی سمت راست ماوس را نگه داشته و بکشید. به این ترتیب می‌توانید نمودار را بر روی محورهای X و Y حرکت دهید.
برای zoom نیاز است دکمه‌ی وسط ماوس را نگه داشته و بکشید. ناحیه‌ای که در این حالت نمایان می‌گردد، محل بزرگنمایی نهایی خواهد بود.
این دو قابلیت به صورت توکار در OxyPlot قرار دارند و نیازی به کدنویسی برای فعال سازی آن‌ها نیست.



افزودن محورهای X و Y

محور X در مثال ما، از نوع LinearAxis است. بهتر است متغیر آن‌را در سطح کلاس تعریف کرد تا بتوان از آن در سایر قسمت‌های چارت نیز بهره گرفت:
       readonly LinearAxis _xAxis = new LinearAxis();
        private void addXAxis()
        {
            _xAxis.Minimum = 0;
            _xAxis.MaximumPadding = 1;
            _xAxis.MinimumPadding = 1;
            _xAxis.Position = AxisPosition.Bottom;
            _xAxis.Title = "X axis";
            _xAxis.MajorGridlineStyle = LineStyle.Solid;
            _xAxis.MinorGridlineStyle = LineStyle.Dot;
            PlotModel.Axes.Add(_xAxis);
        }
در اینجا مقدار خاصیت Position، مشخص می‌کند که این محور در کجا باید قرار گیرد. اگر مقدار دهی نشود، محور Y را تشکیل خواهد داد.
مقدار دهی GridlineStyleها سبب ایجاد یک Grid خاکستری در نمودار می‌شوند.
در آخر نیاز است این محور به محورهای  PlotModel اضافه شود.

تعریف محور Y نیز به همین نحو است. اگر مقدار خاصیت Position ذکر نشود، این محور در سمت چپ صفحه قرار می‌گیرد:
        readonly LinearAxis _yAxis = new LinearAxis();
        private void addYAxis()
        {
            _yAxis.Minimum = 0;
            _yAxis.Title = "Y axis";
            _yAxis.MaximumPadding = 1;
            _yAxis.MinimumPadding = 1;
            _yAxis.MajorGridlineStyle = LineStyle.Solid;
            _yAxis.MinorGridlineStyle = LineStyle.Dot;
            PlotModel.Axes.Add(_yAxis);
        }


افزودن تعاریف سری‌های خطوط

در تصویر فوق، دو سری خط را ملاحظه می‌کنید. تعاریف پایه سری اول آن به این صورت است:
        readonly LineSeries _lineSeries1 = new LineSeries();
        private void addLineSeries1()
        {
            _lineSeries1.MarkerType = MarkerType.Circle;
            _lineSeries1.StrokeThickness = 2;
            _lineSeries1.MarkerSize = 3;
            _lineSeries1.Title = "Start";
            _lineSeries1.MouseDown += (s, e) =>
            {
                if (e.ChangedButton == OxyMouseButton.Left)
                {
                    PlotModel.Subtitle = "Index of nearest point in LineSeries: " + Math.Round(e.HitTestResult.Index);
                    PlotModel.InvalidatePlot(false);
                }
            };
            PlotModel.Series.Add(_lineSeries1);
        }
مقدار خاصیت MarkerType، نحوه‌ی نمایش نقاط اضافه شده را مشخص می‌کند. خاصیت Title، عنوان آن‌را که در کنار صفحه نمایش داده شده، تعیین کرده و در آخر، این سری نیز باید به سری‌های PlotModel اضافه گردد.
هر سری دارای خاصیت MouseDown نیز هست. برای مثال اگر علاقمندید که کلیک کاربر بر روی نقاط مختلف را دریافت کرده و سپس بر این اساس، اطلاعات خاصی را نمایش دهید، می‌توانید از مقدار e.HitTestResult.Index استفاده کنید. در اینجا ایندکس نزدیک‌ترین نقطه به محل کلیک کاربر یافت می‌شود.

تعاریف اولیه سری دوم نیز به همین ترتیب هستند:
        readonly LineSeries _lineSeries2 = new LineSeries();
        private void addLineSeries2()
        {
            _lineSeries2.MarkerType = MarkerType.Circle;
            _lineSeries2.Title = "End";
            _lineSeries2.StrokeThickness = 2;
            _lineSeries2.MarkerSize = 3;
            _lineSeries2.MouseDown += (s, e) =>
            {
                if (e.ChangedButton == OxyMouseButton.Left)
                {
                    PlotModel.Subtitle = "Index of nearest point in LineSeries: " + Math.Round(e.HitTestResult.Index);
                    PlotModel.InvalidatePlot(false);
                }
            };
            PlotModel.Series.Add(_lineSeries2);
        }


به روز رسانی دستی OxyPlot

پس از نمایش اولیه OxyPlot، هر تغییری که در اطلاعات آن صورت گیرد، نمایش داده نخواهد شد. برای به روز رسانی آن فقط کافی است متد PlotModel.InvalidatePlot را فراخوانی نمائید. برای نمونه در متدهای فوق، کلیک ماوس، پس از رسم نمودار انجام می‌شود. بنابراین اگر نیاز است زیرعنوان نمودار تغییر کند، باید متد PlotModel.InvalidatePlot نیز فراخوانی گردد.


ایجاد یک تایمر برای افزودن نقاط به صورت پویا

در ادامه می‌خواهیم نقاطی را به صورت پویا به نمودار اضافه کنیم. نمایش یکباره نمودار، نکته‌ی خاصی ندارد. تنها کافی است توسط lineSeries1.Points.Add یک سری DataPoint را اضافه کنید. این نقاط در زمان نمایش View، به یکباره نمایش داده خواهند شد. اما در اینجا ابتدا یک چارت خالی نمایش داده می‌شود و سپس قرار است نقاطی به آن اضافه شوند.
        private int _xMax;
        private int _yMax;
        private bool _haveNewPoints;
        private void addPoints()
        {
            var timer = new DispatcherTimer {Interval = TimeSpan.FromSeconds(1)};
            var rnd = new Random();
            var x = 1;
            updateXMax(x);
            timer.Tick += (sender, args) =>
            {
                var y1 = rnd.Next(100);
                updateYMax(y1);
                _lineSeries1.Points.Add(new DataPoint(x, y1));

                var y2 = rnd.Next(100);
                updateYMax(y2);
                _lineSeries2.Points.Add(new DataPoint(x, rnd.Next(y2)));

                x++;

                updateXMax(x);
                _haveNewPoints = true;
            };
            timer.Start();
        }

        private void updateXMax(int value)
        {
            if (value > _xMax)
            {
                _xMax = value;
            }
        }

        private void updateYMax(int value)
        {
            if (value > _yMax)
            {
                _yMax = value;
            }
        }
چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
- افزودن نقاط جدید توسط متدهای lineSeries1.Points.Add انجام می‌شوند.
- مقادیر max محورهای x و y را نیز ذخیره می‌کنیم. اگر نقاط برنامه پویا نباشند، OxyPlot به صورت خودکار نمودار را با مقیاس درستی ترسیم می‌کند. اما اگر نقاط پویا باشند، نیاز است حداکثر محورهای x و y را به صورت دستی در آن تنظیم کنیم. به همین جهت متدهای updateXMax و updateYMax در اینجا فراخوانی شده‌اند.
- به روز رسانی ظاهر چارت، توسط متد زیر انجام می‌شود:
        private readonly Stopwatch _stopwatch = new Stopwatch();
        private void updatePlot()
        {
            CompositionTarget.Rendering += (sender, args) =>
            {
                if (_stopwatch.ElapsedMilliseconds > _lastUpdateMilliseconds + 2000 && _haveNewPoints)
                {
                    if (_yMax > 0 && _xMax > 0)
                    {
                        _yAxis.Maximum = _yMax + 3;
                        _xAxis.Maximum = _xMax + 1;
                    }

                    PlotModel.InvalidatePlot(false);

                    _haveNewPoints = false;
                    _lastUpdateMilliseconds = _stopwatch.ElapsedMilliseconds;
                }
            };
        }
کل کاری که در اینجا انجام شده، فراخوانی کنترل شده‌ی PlotModel.InvalidatePlot هر دو ثانیه یکبار است. CompositionTarget.Rendering بر اساس رندر View، عمل کرده و از آن می‌توان برای به روز رسانی نمایشی چارت استفاده کرد. اگر متد PlotModel.InvalidatePlot را دقیقا در زمان افزودن نقاط فراخوانی کنیم به CPU Usage بالایی خواهیم رسید. به همین جهت نیاز است فراخوانی آن کنترل شده و در فواصل زمانی مشخصی باشد. همچنین اگر نقطه‌ای اضافه نشده (بر اساس مقدار haveNewPoints)، به روز رسانی انجام نخواهد شد.
نکته‌ی دیگری که در متد updatePlot فوق درنظر گرفته شده‌است، تغییر مقدار Maximum محورهای x و y بر اساس حداکثرهای نقاط اضافه شده‌است. به این ترتیب نمودار به صورت خودکار جهت نمایش کل اطلاعات، تغییر اندازه خواهد داد.
البته همانطور که عنوان شد، تمام این تهمیدات برای نمایش نمودارهای بلادرنگ است. اگر کار مقدار دهی Points.Add را فقط یکبار در سازنده‌ی ViewModel انجام می‌دهید، نیازی به این نکات نخواهید داشت.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
OxyPlotWpfTests.zip
مطالب
فراخوانی یک متداز یک کنترل WPF از XAML
در بعضی مواقع نیاز است که یک متد از یک کنترل درون XAML فراخوانی شود. برای مثال لازم است یکی از متد‌های یک کنترل در یک استایل فراخوانی شود. یکی از روش‌های انجام این کار استفاده از خصوصیت‌های پیوست شده( AttachedPropery) است. شیوه‌ی کار به این صورت است که یک خصوصیت از نوع Bool ایجاد می‌کنیم. هنگامیکه مقدار این خصوصیت تغییر کند یک رویه فراخوانی می‌شود که کار فراخوانی متد مورد نظر را انجام میدهد:
public class SelectAllBehavior
    {
        public static bool GetSelectAll(TextBoxBase target)
        {
            return (bool)target.GetValue(SelectAllProperty);
        }

        public static void SetSelectAll(TextBoxBase target, bool value)
        {
            target.SetValue(SelectAllProperty, value);
        }

        public static readonly DependencyProperty SelectAllProperty = DependencyProperty.RegisterAttached("SelectAll", typeof(bool), typeof(SelectAllBehavior), new UIPropertyMetadata(false, OnSelectAllPropertyChanged));

        static void OnSelectAllPropertyChanged(DependencyObject o, DependencyPropertyChangedEventArgs e)
        {
            ((TextBoxBase)o).SelectAll();
        }
    }
 برای استفاده از کلاس فوق درون یک استایل باید به شکل زیر عمل کرد:
<Style TargetType="{x:Type TextBoxBase}" >
    <Style.Triggers>
        <Trigger Property="IsFocused" Value="True">
            <Setter Property="x: SelectAllBehavior.SelectAll" Value="True"/>
        </Trigger>
    </Style.Triggers>
</Style>

در تکه کد بالا ،هنگامی که خصوصیت IsFocused مربوط به کنترل TextBox برابر True می‌شود، یعنی Focus روی TextBox قرار می‌گیرد،مقدار خصوصیت پیوست شده نیز برابر True می‌شود که همانطور که گفته شد باعث فراخوانی OnSelectAllPropertyChanged می‌شود.

تا اینجا فراخوانی یک متد از کنترل از طریق استایل توضیح داده شد، همانطور که در عنوان مطلب آورده شده است. اما اگر بخواهید مثال فوق را به درستی اجرا کنید یعنی هنگام کلیک روی TextBox متن درون آن انتخاب شود، نیاز به اضافه کردن کدهای دیگری وجود دارد. چرا که به صورت پیش فرض زمانی که MouseLeftButtonUp اجرا می‌شود در صورتی که حالت متن به صورت انتخاب شده باشد، از حالت انتخاب خارج میشود. این بار برای اینکار از   خصوصیت‌های پیوست شده( AttachedPropery)  برای کنترل رویداد PreviewMouseLeftButtonDown استفاده میکنیم و هنگام فشرده شدن کلید سمت چپ موس رویدادهای Click و بقیه LeftMouseButtonDown‌ها را غیرفعال می‌کنیم.

 public class PreviewMouseLeftButtonDownBehavior
{
    public static readonly DependencyProperty PreviewMouseLeftButtonDownProperty = DependencyProperty.RegisterAttached("PreviewMouseLeftButtonDown"
                  , typeof(bool?)
                  , typeof(PreviewMouseLeftButtonDownBehavior)
                  , new UIPropertyMetadata(null, OnPreviewMouseLeftButtonDown)
                  );

    public static void SetPreviewMouseLeftButtonDown(DependencyObject target, bool? value)
    {
        target.SetValue(PreviewMouseLeftButtonDownProperty, value);
    }
    public static object GetPreviewMouseLeftButtonDown(DependencyObject target)
    {
        return target.GetValue(PreviewMouseLeftButtonDownProperty);
    }

    public static void OnPreviewMouseLeftButtonDown(DependencyObject obj, DependencyPropertyChangedEventArgs e)
    {
        var control = obj as Control;
        if (control == null)
            return;
        if (e.NewValue != null && e.OldValue == null)
            control.PreviewMouseLeftButtonDown += control_PreviewMouseLeftButtonUp;
        else if ((e.NewValue == null) && (e.OldValue != null))
        {
            control.PreviewMouseLeftButtonDown -= control_PreviewMouseLeftButtonUp;
        }
    }
    static void control_PreviewMouseLeftButtonUp(object sender, System.Windows.Input.MouseButtonEventArgs e)
    {
        var tb = (sender as TextBox);
        if (tb != null)
        {
            if (!tb.IsKeyboardFocusWithin)
            {
                e.Handled = true;
                tb.Focus();
            }
        }
    }
}

و استایل را به صورت زیر تغییر میدهیم:

<Style TargetType="{x:Type TextBoxBase}" >
    <Setter Property="x:PreviewMouseLeftButtonDownBehavior.IsPreviewMouseLeftButtonDown" Value="True"/>
    <Style.Triggers>
        <Trigger Property="IsKeyboardFocusWithin" Value="True">
            <Setter Property="InputLanguageManager.InputLanguage" Value="fa-ir" />
        </Trigger>
        <Trigger Property="IsFocused" Value="True">
            <Setter Property="xamlServices:SelectAllTextBoxBehavior.SelectAll" Value="True"/>
        </Trigger>
    </Style.Triggers>
</Style>

در این مثال با Focus رو هر TextBox که استایل فوق را به کار گرفته باشد، متن در حالت انتخاب شده قرار میگیرد. (البته این مشروط به این است که نیاز نباشد رویداد PreviewMouseLeftButtonDown  کنترل مورد نظر درون برنامه مقیدسازی(Bind) شود.)

مطالب دوره‌ها
تزریق وابستگی‌ها در حالتی‌که از یک اینترفیس چندین کلاس مشتق شده‌اند
حین کار با ASP.NET Identity به اینترفیسی به نام IIdentityMessageService شبیه به اینترفیس ذیل می‌رسیم:
namespace SameInterfaceDifferentClasses.Services.Contracts
{
  public interface IMessageService
  {
   void Send(string message);
  }
}
فرض کنید از آن دو پیاده سازی در برنامه برای ارسال پیام‌ها توسط ایمیل و همچنین توسط SMS، وجود دارد:
public class EmailService : IMessageService
{
  public void Send(string message)
  {
   // ...
  }
}

public class SmsService : IMessageService
{
  public void Send(string message)
  {
   //todo: ...
  }
}
اکنون کلاس مدیریت کاربران برنامه، در سازنده‌ی خود نیاز به دو وهله، از این سرویس‌های متفاوت، اما در اصل مشتق شده‌ی از یک اینترفیس دارد:
public interface IUsersManagerService
{
  void ValidateUserByEmail(int id);
}

public class UsersManagerService : IUsersManagerService
{
  private readonly IMessageService _emailService;
  private readonly IMessageService _smsService;
 
  public UsersManagerService(IMessageService emailService, IMessageService smsService)
  {
   _emailService = emailService;
   _smsService = smsService;
  }
 
  public void ValidateUserByEmail(int id)
  {
   _emailService.Send("Validated.");
  }
}
در این حالت صرف تنظیمات ابتدایی انتساب یک اینترفیس، به یک کلاس مشخص کافی نیست:
ioc.For<IMessageService>().Use<SmsService>();
ioc.For<IMessageService>().Use<EmailService>();
از این جهت که در سازنده‌ی کلاس UsersManagerService دقیقا مشخص نیست، پارامتر اول باید سرویس SMS باشد یا ایمیل؟
برای حل این مشکل می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
public static class SmObjectFactory
{
  private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
   new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
  public static IContainer Container
  {
   get { return _containerBuilder.Value; }
  }
 
  private static Container defaultContainer()
  {
   return new Container(ioc =>
   {
    // map same interface to different concrete classes
    ioc.For<IMessageService>().Use<SmsService>();
    ioc.For<IMessageService>().Use<EmailService>();
 
    ioc.For<IUsersManagerService>().Use<UsersManagerService>()
     .Ctor<IMessageService>("smsService").Is<SmsService>()
     .Ctor<IMessageService>("emailService").Is<EmailService>();
   });
  }
}
در اینجا توسط متد Ctor که مخفف Constructor یا سازنده‌ی کلاس است، مشخص می‌کنیم که اگر به پارامتر smsService رسیدی، از کلاس SmsService استفاده کن و در مورد کلاس سرویس ایمیل نیز به همین ترتیب. اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم:
 var usersManagerService = SmObjectFactory.Container.GetInstance<IUsersManagerService>();
usersManagerService.ValidateUserByEmail(id: 1);


همانطور که در تصویر مشخص است، هر کدام از پارامترها، توسط کلاس‌های متفاوتی مقدار دهی شده‌اند؛ هرچند از یک اینترفیس مشخص استفاده می‌کنند.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
Dependency-Injection-Samples/DI09 
 
اشتراک‌ها
Async Main در C# 7.1
In C# 7.1, the language extends the valid signatures of an entrypoint to allow these async overloads of the Main method to be valid.

public static void Main();
public static int Main();
public static void Main(string[] args);
public static int Main(string[] args);
public static Task Main();
public static Task<int> Main();
public static Task Main(string[] args);
public static Task<int> Main(string[] args);
Async Main در C# 7.1
مطالب
هدایت درخواست فایل‌های استاتیک در ASP.NET MVC به یک کنترلر
فرض کنید یک پوشه Export در ریشه سایت دارید که حاوی تعدادی فایل PDF عمومی است.
سؤال: آیا می‌شود دسترسی به فایل‌های قرار گرفته در این پوشه عمومی را کنترل کرد؟ به نحوی که فقط کاربران عضو سایت پس از اعتبارسنجی بتوانند آن‌ها را دریافت کنند؟
پاسخ: شاید عنوان کنید که می‌توان از تگ location در فایل web.config برای اینکار استفاده کرد:
<location path="Export">
    <system.web>
      <authorization>
        <deny users="?" />
      </authorization>
    </system.web>
  </location>
این تنظیمات هیچ اثری بر روی فایل‌های استاتیک PDF ندارند؛ چون در IIS 6 از موتور ASP.NET رد نخواهند شد. مگر اینکه این نوع پسوند‌ها به aspnet_isapi.dll انتساب داده شوند. در IIS 7 به بعد این وضع بهبود یافته است. اگر تنظیم runAllManagedModulesForAllRequests در وب کانفیگ برنامه به true تنظیم شده باشد و برنامه در حالت Integrated pipeline بجای Classic mode اجرا شود، امکان مدیریت فایل‌های استاتیک نیز در برنامه‌های ASP.NET وجود دارد .

سؤال: آیا راه حلی وجود دارد که بتوان فایل‌های استاتیک را صرفنظر از نوع، نگارش و حالت اجرای IIS توسط موتور ASP.NET مدیریت کرد؟
پاسخ: بلی. در ASP.NET MVC با تنظیم یک سطر ذیل، اینکار انجام می‌شود:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
   // ...
   routes.RouteExistingFiles = true;
   // ...
}
توضیحات:
RouteCollection در ASP.NET MVC به کمک امکانات MapPathBasedVirtualPathProvider خود، ابتدا درخواست رسیده را بررسی می‌کند. اگر این درخواست به یک فایل عمومی اشاره کند، کل سیستم مسیریابی را غیرفعال می‌کند. اما با تنظیم RouteExistingFiles دیگر این بررسی صورت نخواهد گرفت (به عبارتی در بالا بردن سرعت نمایشی سایت نیز تاثیر گذار خواهد بود؛ چون یکی از بررسی‌ها را حذف می‌کند).


ایجاد کنترلری به نام پوشه‌ای که قرار است محافظت شود

نام پوشه قرار گرفته در ریشه سایت، Export است. بنابراین برای هدایت درخواست‌های رسیده به آن (پس از تنظیم فوق)، نیاز است یک کنترلر جدید را به نام Export نیز ایجاد کنیم:
using System.IO;
using System.Web.Mvc;

namespace Mvc4RouteExistingFiles.Controllers
{
    public class ExportController : Controller
    {
        public ActionResult Index(string id)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(id))
            {
                return Redirect("/");
            }

            var fileName= Path.GetFileName(id);
            var path = Server.MapPath("~/export/"+ fileName);
            return File(path, System.Net.Mime.MediaTypeNames.Application.Octet, fileName);
        }
    }
}
البته بدیهی است در اینجا می‌توان فیلتر Authorize را به کل کنترلر اعمال کرد، یا هر تنظیم دیگری که نیاز است.
برای اینکه بررسی کنیم، آیا واقعا فایل‌های استاتیک قرار گرفته در پوشه Export به این کنترلر هدایت می‌شود یا خیر، یک breakpoint را بر روی سطر اول اکشن متد Index قرار می‌دهیم. برنامه را اجرا کنید ... کار نخواهد کرد، زیرا مسیر یک فایل فرضی به صورت ذیل:
 http://localhost/export/test.pdf
به اکشن متد Index کنترلر Export، نگاشت نخواهد شد (index در این مسیر ذکر نشده است).
برای حل این مشکل فقط کافی است مسیر یابی متناظری را تعریف کنیم:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;

namespace Mvc4RouteExistingFiles
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.RouteExistingFiles = true;

            routes.MapRoute(
                name: "ExportRoute",
                url: "Export/{id}",
                defaults: new { controller = "Export", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
در اینجا ExportRoute را مشاهده می‌کنید که به آدرس‌هایی به فرم Export/id پاسخ می‌دهد. در این حالت به صورت خودکار با توجه به تنظیمات انجام شده، اکشن متدی که انتخاب می‌شود همان Index خواهد بود و نیازی به ذکر صریح آن نخواهد بود.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، breakpoint ما کار خواهد کرد:



تنظیمات ثانویه پس از فعال سازی RouteExistingFiles

در این حالت با فعال سازی مسیریابی فایل‌های موجود، دیگر هیچ فایل استاتیکی به صورت معمول در اختیار کاربران قرار نخواهد گرفت و اگر همانند توضیحات قبل برای آن‌ها کنترلر جداگانه‌ای را تهیه نکنیم، عملا سایت از کار خواهد افتاد.
برای رفع این مشکل، در ابتدای متد RegisterRoutes فوق، تنظیمات ذیل را اضافه کنید تا پوشه‌های content، scripts و همچنین یک سری فایل با پسوند مشخص، همانند سابق و مستقیما توسط سرور ارائه شوند؛ در غیراینصورت کاربر پیغام 404 را پس از درخواست آن‌ها، دریافت خواهد کرد:
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.IgnoreRoute("content/{*pathInfo}");
routes.IgnoreRoute("scripts/{*pathInfo}");
routes.IgnoreRoute("favicon.ico");
routes.IgnoreRoute("{resource}.ico");
routes.IgnoreRoute("{resource}.png");
routes.IgnoreRoute("{resource}.jpg");
routes.IgnoreRoute("{resource}.gif");
routes.IgnoreRoute("{resource}.txt");