مطالب
ASP.NET MVC #12

تولید خودکار فرم‌های ورود و نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC بر اساس اطلاعات مدل‌ها

در الگوی MVC، قسمت M یا مدل آن یک سری ویژگی‌های خاص خودش را دارد:
شما را وادار نمی‌کند که مدل را به نحو خاصی طراحی کنید. شما را مجبور نمی‌کند که کلاس‌های مدل را برای نمونه همانند کلاس‌های کنترلرها، از کلاس خاصی به ارث ببرید. یا حتی در مورد نحوه‌ی دسترسی به داده‌ها نیز، نظری ندارد. به عبارتی برنامه نویس است که می‌تواند بر اساس امکانات مهیای در کل اکوسیستم دات نت، در این مورد آزادانه تصمیم گیری کند.
بر همین اساس ASP.NET MVC یک سری قرارداد را برای سهولت اعتبار سنجی یا تولید بهتر رابط کاربری بر اساس اطلاعات مدل‌ها، فراهم آورده است. این قراردادها هم چیزی نیستند جز یک سری metadata که نحوه‌ی دربرگیری اطلاعات را در مدل‌ها توضیح می‌دهند. برای دسترسی به آن‌ها پروژه جاری باید ارجاعی را به اسمبلی‌های System.ComponentModel.DataAnnotations.dll و System.Web.Mvc.dll داشته باشد (که VS.NET به صورت خودکار در ابتدای ایجاد پروژه اینکار را انجام می‌دهد).

یک مثال کاربردی

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در پوشه مدل‌های آن، مدل اولیه‌ای را با محتوای زیر ایجاد نمائید:

using System;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public decimal Salary { set; get; }
public string Address { set; get; }
public bool IsMale { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

سپس یک کنترلر جدید را هم به نام EmployeeController با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication8.Models;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class EmployeeController : Controller
{
public ActionResult Create()
{
var employee = new Employee { AddDate = DateTime.Now };
return View(employee);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و یک View ساده را برای آن ایجاد نمائید. سپس محتوای این View را به صورت زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication8.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Create";
}

<h2>Create An Employee</h2>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Create", controllerName: "Employee"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Save" />
}

اکنون اگر پروژه را اجرا کرده و مسیر http://localhost/employee/create را وارد نمائید، یک صفحه ورود اطلاعات تولید شده به صورت خودکار را مشاهده خواهید کرد. متد Html.EditorForModel بر اساس اطلاعات خواص عمومی مدل، یک فرم خودکار را تشکیل می‌دهد.
البته فرم تولیدی به این شکل شاید آنچنان مطلوب نباشد، از این جهت که برای مثال Id را هم لحاظ کرده، در صورتیکه قرار است این Id توسط بانک اطلاعاتی انتساب داده شود و نیازی نیست تا کاربر آن‌را وارد نماید. یا مثلا برچسب AddDate نباید به این شکل صرفا بر اساس نام خاصیت متناظر با آن تولید شود و مواردی از این دست. به عبارتی نیاز به سفارشی سازی کار این فرم ساز توکار ASP.NET MVC وجود دارد که ادامه بحث جاری را تشکیل خواهد داد.



سفارشی سازی فرم ساز توکار ASP.NET MVC با کمک Metadata خواص

برای اینکه بتوان نحوه نمایش فرم خودکار تولید شده را سفارشی کرد، می‌توان از یک سری attribute و data annotations توکار دات نت و ASP.NET MVC استفاده کرد و نهایتا این metadata توسط فریم ورک، مورد استفاده قرار خواهند گرفت. برای مثال:

using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
//[ScaffoldColumn(false)]

[HiddenInput(DisplayValue=false)]
public int Id { set; get; }

public string Name { set; get; }

[DisplayName("Annual Salary ($)")]
public decimal Salary { set; get; }

public string Address { set; get; }

[DisplayName("Is Male?")]
public bool IsMale { set; get; }

[DisplayName("Start Date")]
[DataType(DataType.Date)]
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

در اینجا به کمک ویژگی HiddenInput از نمایش عمومی خاصیت Id جلوگیری خواهیم کرد یا توسط ویژگی DisplayName، برچسب دلخواه خود را به عناصر فرم تشکیل شده، انتساب خواهیم داد. اگر نیاز باشد تا خاصیتی کلا از رابط کاربری حذف شود می‌توان از ویژگی ScaffoldColumn با مقدار false استفاده کرد. یا توسط DataType، مشخص کرده‌ایم که نوع ورودی فقط قرار است Date باشد و نیازی به قسمت Time آن نداریم.
DataType شامل نوع‌های از پیش تعریف شده دیگری نیز هست. برای مثال اگر نیاز به نمایش TextArea بود از مقدار MultilineText، ‌استفاده کنید:

[DataType(DataType.MultilineText)]

یا برای نمایش PasswordBox از مقدار Password می‌توان کمک گرفت. اگر نیاز دارید تا آدرس ایمیلی به شکل یک لینک mailto نمایش داده شود از مقدار EmailAddress استفاده کنید. به کمک مقدار Url، متن خروجی به صورت خودکار تبدیل به یک آدرس قابل کلیک خواهد شد.
اکنون اگر پروژه را مجددا کامپایل کنیم و به آدرس ایجاد یک کارمند جدید مراجعه نمائیم، با رابط کاربری بهتری مواجه خواهیم شد.



سفارشی سازی ظاهر فرم ساز توکار ASP.NET MVC

در ادامه اگر بخواهیم ظاهر این فرم را اندکی سفارشی‌تر کنیم، بهتر است به سورس صفحه تولیدی در مرورگر مراجعه کنیم. در اینجا یک سری عناصر HTML محصور شده با div را خواهیم یافت. هر کدام از این‌ها هم با classهای css خاص خود تعریف شده‌اند. بنابراین اگر علاقمند باشیم که رنگ و قلم و غیره این موارد تغییر دهیم، تنها کافی است فایل css برنامه را ویرایش کنیم و نیازی به دستکاری مستقیم کدهای برنامه نیست.



انتساب قالب‌های سفارشی به خواص یک شیء

تا اینجا در مورد نحوه سفارشی سازی رنگ، قلم، برچسب و نوع داده‌های هر کدام از عناصر نهایی نمایش داده شده، توضیحاتی را ملاحظه نمودید.
در فرم تولیدی نهایی، خاصیت bool تعریف شده به صورت خودکار به یک checkbox تبدیل شده است. چقدر خوب می‌شد اگر امکان تبدیل آن مثلا به RadioButton انتخاب مرد یا زن بودن کارمند ثبت شده در سیستم وجود داشت. برای اصلاح یا تغییر این مورد، باز هم می‌توان از متادیتای خواص، جهت تعریف قالبی خاص برای هر کدام از خواص مدل استفاده کرد.
به پوشه Views/Shared مراجعه کرده و یک پوشه جدید به نام EditorTemplates را ایجاد نمائید. بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه «Create as a partial view» را انتخاب نمائید و نام آن‌را هم مثلا GenderOptions وارد کنید. همچنین گزینه «Create a strongly typed view» را نیز انتخاب کنید. مقدار Model class را مساوی bool وارد نمائید. فعلا یک hello داخل این صفحه جدید وارد کرده و سپس خاصیت IsMale را به نحو زیر تغییر دهید:

[DisplayName("Gender")]
[UIHint("GenderOptions")]
public bool IsMale { set; get; }

توسط ویژگی UIHint، می‌توان یک خاصیت را به یک partial view متصل کرد. در اینجا خاصیت IsMale به partial view ایی به نام GenderOptions متصل شده است. اکنون اگر برنامه را کامپایل و اجرا کرده و آدرس ایجاد یک کارمند جدید را ملاحظه کنید، بجای Checkbox باید یک hello نمایش داده شود.
محتویات این Partial view هم نهایتا به شکل زیر خواهند بود:

@model bool
<p>@Html.RadioButton("", false, !Model) Female</p>
<p>@Html.RadioButton("", true, Model) Male</p>

در اینجا Model که از نوع bool تعریف شده، به خاصیت IsMale اشاره خواهد کرد. دو RadioButton هم برای انتخاب بین حالت زن و مرد تعریف شده‌اند.

یا یک مثال جالب دیگر در این زمینه می‌تواند تبدیل enum به یک Dropdownlist باشد. در این حالت partial view ما شکل زیر را خواهد یافت:

@model Enum
@Html.DropDownListFor(m => m, Enum.GetValues(Model.GetType())
.Cast<Enum>()
.Select(m => {
string enumVal = Enum.GetName(Model.GetType(), m);
return new SelectListItem() {
Selected = (Model.ToString() == enumVal),
Text = enumVal,
Value = enumVal
};
}))

و برای استفاده از آن، از ویژگی زیر می‌توان کمک گرفت (مزین کردن خاصیتی از نوع یک enum دلخواه، جهت تبدیل خودکار آن به یک دراپ داون لیست):

[UIHint("Enum")]


سایر متدهای کمکی تولید و نمایش خودکار اطلاعات از روی اطلاعات مدل‌های برنامه

متدهای دیگری نیز در رده‌ی Templated helpers قرار می‌گیرند. اگر از متد Html.EditorFor استفاده کنیم، از تمام این اطلاعات متادیتای تعریف شده نیز استفاده خواهد کرد. همانطور که در قسمت قبل (قسمت 11) نیز توضیح داده شد، صفحه استاندارد Add view در VS.NET به همراه یک سری قالب تولید فرم‌های Create و Edit هم هست که دقیقا کد نهایی تولیدی را بر اساس همین متد تولید می‌کند.
استفاده از Html.EditorFor انعطاف پذیری بیشتری را به همراه دارد. برای مثال اگر یک طراح وب، طرح ویژه‌ای را در مورد ظاهر فرم‌های سایت به شما ارائه دهد، بهتر است از این روش استفاده کنید. اما خروجی نهایی Html.EditorForModel به کمک تعدادی متادیتا و اندکی دستکاری CSS، از دیدگاه یک برنامه نویس بی نقص است!
به علاوه، متد Html.DisplayForModel نیز مهیا است. بجای اینکه کار تولید رابط کاربری اطلاعات نمایش جزئیات یک شیء را انجام دهید، اجازه دهید تا متد Html.DisplayForModel اینکار را انجام دهد. سفارشی سازی آن نیز همانند قبل است و بر اساس متادیتای خواص انجام می‌شود. در این حالت، مسیر پیش فرض جستجوی قالب‌های UIHint آن، Views/Shared/DisplayTemplates می‌باشد. همچنین Html.DisplayFor نیز جهت کار با یک خاصیت مدل تدارک دیده شده است. البته باید درنظر داشت که استفاده از پوشه Views/Shared اجباری نیست. برای مثال اگر از پوشه Views/Home/DisplayTemplates استفاده کنیم، قالب‌های سفارشی تهیه شده تنها جهت Viewهای کنترلر home قابل استفاده خواهند بود.
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که جهت سفارشی سازی نحوه نمایش خودکار اطلاعات می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، DisplayFormat است. برای مثال اگر مقدار خاصیت در حال نمایش نال بود، می‌توان مقدار دیگری را نمایش داد:

[DisplayFormat(NullDisplayText = "-")]

یا اگر علاقمند بودیم که فرمت اطلاعات در حال نمایش را تغییر دهیم، به نحو زیر می‌توان عمل کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}")]

مقدار DataFormatString در پشت صحنه در متد string.Format مورد استفاده قرار می‌گیرد.
و اگر بخواهیم که این ویژگی در حالت تولید فرم ویرایش نیز درنظر گرفته شود، می‌توان خاصیت ApplyFormatInEditMode را نیز مقدار دهی کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}", ApplyFormatInEditMode = true)]



بازنویسی قالب‌های پیش فرض تولید فرم یا نمایش اطلاعات خودکار ASP.NET MVC

یکی دیگر از قرارداهای بکارگرفته شده در حین استفاده از قالب‌های سفارشی، استفاده از نام اشیاء می‌باشد. مثلا در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates، اگر یک Partial view به نام String.cshtml وجود داشته باشد، از این پس نحوه رندر کلیه خواص رشته‌ای تمام مدل‌ها، بر اساس محتوای فایل String.cshtml مشخص می‌شود؛ به همین ترتیب در مورد datetime و سایر انواع مهیا.
برای مثال اگر خواستید تمام تاریخ‌های میلادی دریافتی از بانک اطلاعاتی را شمسی نمایش دهید، فقط کافی است یک فایل datetime.cshtml سفارشی را تولید کنید که Model آن تاریخ میلادی دریافتی است و نهایتا کار این Partial view، رندر تاریخ تبدیل شده به همراه تگ‌های سفارشی مورد نظر می‌باشد. در این حالت نیازی به ذکر ویژگی UIHint نیز نخواهد بود و همه چیز خودکار است.
به همین ترتیب اگر نام مدل ما Employee باشد و فایل Partial view ایی به نام Employee.cshtml در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates قرار گیرد، متد Html.DisplayForModel به صورت پیش فرض از محتوای این فایل جهت رندر اطلاعات نمایش جزئیات شیء Employee استفاده خواهد کرد.
داخل Partial viewهای سفارشی تعریف شده به کمک خاصیت ViewData.TemplateInfo.FormattedModelValue مقدار نهایی فرمت شده قابل استفاده را فراهم می‌کند. این مورد هم از این جهت حائز اهمیت است که نیازی نباشد تا ویژگی DisplayFormat را به صورت دستی پردازش کنیم. همچنین اطلاعات ViewData.ModelMetadata نیز دراینجا قابل دسترسی هستند.



سؤال: Partial View چیست؟

همانطور که از نام Partial view بر‌می‌آید، هدف آن رندر کردن قسمتی از صفحه است به همراه استفاده مجدد از کدهای تولید رابط کاربری در چندین و چند View؛ چیزی شبیه به User controls در ASP.NET Web forms البته با این تفاوت که Page life cycle و Code behind و سایر موارد مشابه آن در اینجا حذف شده‌اند. همچنین از Partial viewها برای به روز رسانی قسمتی از صفحه حین فراخوانی‌های Ajaxایی نیز استفاده می‌شود. مهم‌ترین کاربرد Partial views علاوه بر استفاده مجدد از کدها، خلوت کردن Viewهای شلوغ است جهت ساده‌تر سازی نگهداری آن‌ها در طول زمان (یک نوع Refactoring فایل‌های View محسوب می‌شوند).
پسوند این فایل‌ها نیز بسته به موتور View مورد استفاده تعیین می‌شود. برای مثال حین استفاده از Razor، پسوند Partial views همان cshtml یا vbhtml می‌باشد. یا اگر از web forms view engine استفاده شود، پسوند آن‌ها ascx است (همانند User controls در وب فرم‌ها).
البته چون در حالت استفاده از موتور Razor، پسوند View و Partial viewها یکی است، مرسوم شده است که نام Partial viewها را با یک underline شروع کنیم تا بتوان بین این دو تمایز قائل شد.
اگر این فایل‌ها را در پوشه Views/Shared تعریف کنیم، در تمام Viewها قابل استفاده خواهند بود. اما اگر مثلا در پوشه Views/Home آن‌هارا قرار دهیم، تنها در Viewهای متعلق به کنترلر Home، قابل بکارگیری می‌باشند.
Partial views را نیز می‌توان strongly typed تعریف کرد و به این ترتیب با مشخص سازی دقیق نوع model آن، علاوه بر بهره‌مندی از Intellisense خودکار، رندر آن‌را نیز تحت کنترل کامپایلر قرار داد.
مقدار Model در یک View بر اساس اطلاعات مدلی که به آن ارسال شده است تعیین می‌گردد. اما در یک Partial view که جزئی از یک View را نهایتا تشکیل خواهد داد، بر اساس مقدار ارسالی از طریق View معین می‌گردد.

یک مثال
در ادامه قصد داریم کد حلقه نمایش لیستی از عناصر تولید شده توسط VS.NET را به یک Partial view منتقل و Refactor کنیم.
ابتدا یک منبع داده فرضی زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Id = 1, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-3), Name = "Emp-01", Salary = 3000},
new Employee { Id = 2, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-2), Name = "Emp-02", Salary = 2000},
new Employee { Id = 3, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-1), Name = "Emp-03", Salary = 1000}
};
}
}
}

سپس از آن در یک کنترلر برای بازگشت لیستی از کارکنان استفاده خواهیم کرد:

public ActionResult EmployeeList()
{
var list = new Employees().CreateEmployees();
return View(list);
}

View متناظر با این متد را هم با کلیک راست بر روی متد، انتخاب گزینه Add view و سپس ایجاد یک strongly typed view از نوع کلاس Employee، ایجاد خواهیم کرد.
در ادامه قصد داریم بدنه حلقه زیر را refactor کنیم و آن‌را به یک Parial view منتقل نمائیم تا View ما اندکی خلوت‌تر و مفهوم‌تر شود:

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id })
</td>
</tr>
}

سپس بر روی پوشه Views/Employee کلیک راست کرده و گزینه Add|View را انتخاب کنید. در اینجا نام _EmployeeItem را وارد کرده و همچنین گزینه Create as a partial view و create a strongly typed view را نیز انتخاب کنید. نوع مدل هم Employee خواهد بود. به این ترتیب فایل زیر تشکیل خواهد شد:
\Views\Employee\_EmployeeItem.cshtml

ابتدای نام فایل‌را با underline شروع کرده‌ایم تا بتوان بین Viewها و Partial views تفاوت قائل شد. همچنین این Partial view چون داخل پوشه Employee تعریف شده، فقط در Viewهای کنترلر Employee در دسترس خواهد بود.
در ادامه کل بدنه حلقه فوق را cut کرده و در این فایل جدید paste نمائید. مرحله اول refactoring یک view به همین نحو آغاز می‌شود. البته در این حالت قادر به استفاده از Partial view نخواهیم بود چون اطلاعاتی که به این فایل ارسال می‌گردد و مدلی که در دسترس آن است از نوع Employee است و نه لیستی از کارمندان. به همین جهت باید item را با Model جایگزین کرد:

@model MvcApplication8.Models.Employee

<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id = Model.Id })
</td>
</tr>


سپس برای استفاده از این Partial view در صفحه نمایش لیست کارمندان خواهیم داشت:

@foreach (var item in Model) {
@Html.Partial("_EmployeeItem", item)
}

متد Html.Partial، اطلاعات یک Partial view را پردازش و تبدیل به یک رشته کرده و در اختیار Razor قرار می‌دهد تا در صفحه نمایش داده شود. پارامتر اول آن نام Partial view مورد نظر است (نیازی به ذکر پسوند فایل نیست) و پارامتر دوم، اطلاعاتی است که به آن ارسال خواهد شد.
متد دیگری هم وجود دارد به نام Html.RenderPartial. کار این متد نوشتن مستقیم در Response است، برخلاف Html.Partial که فقط یک رشته را بر می‌گرداند.



نمایش اطلاعات از کنترلر‌های مختلف در یک صفحه

Html.Partial بر اساس اطلاعات مدل ارسالی از یک کنترلر، کار رندر قسمتی از آن‌را در یک View خاص عهده دار خواهد شد. اما اگر بخواهیم مثلا در یک صفحه یک قسمت را به نمایش آخرین اخبار و یک قسمت را به نمایش آخرین وضعیت آب و هوا اختصاص دهیم، از روش دیگری به نام RenderAction می‌توان کمک گرفت. در اینجا هم دو متد Html.Action و Html.RenderAction وجود دارند. اولی یک رشته را بر می‌گرداند و دومی اطلاعات را مستقیما در Response درج می‌کند.

یک مثال:
کنترلر جدیدی را به نام MenuController به پروژه اضافه کنید:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class MenuController : Controller
{
[ChildActionOnly]
public ActionResult ShowMenu(string options)
{
return PartialView(viewName: "_ShowMenu", model: options);
}
}
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا قصد داریم یک partial view که نامش با underline شروع می‌شود را اضافه کنیم. مثلا با محتوای زیر ( با توجه به اینکه مدل ارسالی از نوع رشته‌ای است):

@model string

<ul>
<li>
@Model
</li>
</ul>

حین فراخوانی متد Html.Action، یک متد در یک کنترلر فراخوانی خواهد شد (که شامل ارائه درخواست و طی سیکل کامل پردازشی آن کنترلر نیز خواهد بود). سپس آن متد با بازگشت دادن یک PartialView، اطلاعات پردازش شده یک partial view را به فراخوان بازگشت می‌دهد. اگر نامی ذکر نشود، همان نام متد در نظر گرفته خواهد شد. البته از آنجائیکه در این مثال در ابتدای نام Partial view یک underline قرار دادیم، نیاز خواهد بود تا این نام صریحا ذکر گردد (چون دیگر هم نام متد یا ActionName آن نیست). ویژگی ChildActionOnly سبب می‌شود تا این متد ویژه تنها از طریق فراخوانی Html.Action در دسترس باشد.
برای استفاده از آن هم در Viewایی دیگر خواهیم داشت:

@Html.Action(actionName: "ShowMenu", controllerName: "Menu", 
routeValues: new { options = "some data..." })

در اینجا هم پارامتر ارسالی به کمک anonymously typed objects مشخص و مقدار دهی شده است.


سؤال مهم: چه تفاوتی بین RenderPartial و RenderAction وجود دارد؟ به نظر هر دو یک کار را انجام می‌دهند، هر دو مقداری HTML را پس از پرداش به صفحه تزریق می‌کنند.
پاسخ: اگر View والد، دارای کلیه اطلاعات لازم جهت نمایش اطلاعات Partial view است، از RenderPartial استفاده کنید. به این ترتیب برخلاف حالت RenderAction درخواست جدیدی به ASP.NET Pipeline صادر نشده و کارآیی نهایی بهتر خواهد بود. صرفا یک الحاق ساده به صفحه انجام خواهد شد.
اما اگر برای رندر کردن این قسمت از صفحه که قرار است اضافه شود، نیاز به دریافت اطلاعات دیگری خارج از اطلاعات مهیا می‌باشد، از روش RenderAction استفاده کنید. برای مثال اگر در صفحه جاری قرار است لیست پروژه‌ها نمایش داده شود و در کنار صفحه مثلا منوی خاصی باید قرار گیرد، اطلاعات این منو در View جاری فراهم نیست (و همچنین مرتبط به آن هم نیست). بنابراین از روش RenderAction برای حل این مساله می‌توان کمک گرفت.
به صورت خلاصه برای نمایش اطلاعات تکراری در صفحات مختلف سایت در حالتیکه این اطلاعات از قسمت‌های دیگر صفحه ایزوله است (مثلا نمایش چند ویجت مختلف در صفحه)، روش RenderAction ارجحیت دارد.


یک نکته
فراخوانی متدهای RenderAction و RenderPartial در حین کار با Razor باید به شکل فراخوانی یک متد داخل {} باشند:

@{ Html.RenderAction("About"); }
And not @Html.RenderAction("About")

علت این است که @ به تنهایی به معنای نوشتن در Response است. متد RenderAction هم خروجی ندارد و مستقیما در Response اطلاعات خودش را درج می‌کند. بنابراین این دو با هم همخوانی ندارند و باید به شکل یک متد معمولی با آن رفتار کرد.
اگر حجم اطلاعاتی که قرار است در صفحه درج شود بالا است، متدهای RenderAction و RenderPartial نسبت به Html.Action و Html.Partial کارآیی بهتری دارند؛ چون یک مرحله تبدیل کل اطلاعات به رشته و سپس درج نتیجه در Response، در آن‌ها حذف شده است.


مطالب
افزونه rtlColResizable جهت تغییر سایز ستون‌های جدول‌های راست به چپ HTML
برای تغییر سایز ستون‌های جداول HTML با استفاده از ماوس، افزونه‌های زیادی تدارک دیده شده است که از جمله مطرح‌ترین آن‌ها می‌توان به colResizable اشاره کرد. حتی اگر از DataGrid‌های مطرح وب هم استفاده کرده باشید، اکثر آن‌ها از تغییر سایز ستون‌ها توسط کاربر پشتیبانی می‌کنند. اما مشکل بزرگی که در همه‌ی آن‌ها مشترک است  این است که فقط از چیدمان‌های چپ به راست پشتیبانی می‌کنند و به محض اینکه شما ساختار راست به چپ را به جدول مورد نظر اعمال کنید، عملکرد تغییر سایز ستون‌ها با اشکال مواجه می‌شود.
به همین جهت برای تغییر سایز ستون‌ها توسط کاربر، افزونه ای برای jQuery تدارک دیدم که با جداول معمول HTML که همان table‌ها هستند سازگار است و به راحتی به هر جدولی می‌توان آن را اعمال کرد.
 
کدهای افزونه‌ی rtlColResizable:
(function ($, undefined) {

    $.fn.extend({
        'rtlColResizable': function (options) {
            var defaults = {
                //Default values for the plugin's options here
            };

            options = $.extend(defaults, options);

            var isMouseButtonPressed;
            var $resizingElement = undefined;
            var resizingElementStartWidth;
            var mouseCursorStartX;
            var isCursorInResizingPosition;

            var addResizingCursorStyle = function ($element) {
                $element.css({
                    'cursor': 'col-resize',
                    'user-select': 'none',
                    '-o-user-select': 'none',
                    '-ms-user-select': 'none',
                    '-moz-user-select': 'none',
                    '-khtml-user-select': 'none',
                    '-webkit-user-select': 'none',
                });
            };

            var removeResizingCursorStyle = function ($element) {
                $element.css({
                    'cursor': 'default',
                    'user-select': 'text',
                    '-o-user-select': 'text',
                    '-ms-user-select': 'text',
                    '-moz-user-select': 'text',
                    '-khtml-user-select': 'text',
                    '-webkit-user-select': 'text',
                });
            };

            var canResize = function (e) {
                return (e.offsetX || e.clientX - $(e.target).offset().left) < 10;
            };

            return this.each(function () {

                var opts = options;
                var tableColumns = $(this).find('th');

                tableColumns.filter(':not(:last-child)').mousedown(function (e) {

                    $resizingElement = $(this);
                    isMouseButtonPressed = true;
                    mouseCursorStartX = e.pageX;
                    resizingElementStartWidth = $resizingElement.width();

                });

                tableColumns.mousemove(function (e) {

                    if (canResize(e)) {
                        addResizingCursorStyle($(e.target));
                        isCursorInResizingPosition = true;

                    } else if (!isMouseButtonPressed) {
                        removeResizingCursorStyle($(e.target));
                        isCursorInResizingPosition = false;
                    }

                    if (isCursorInResizingPosition && isMouseButtonPressed) {

                        $resizingElement.width(resizingElementStartWidth + (mouseCursorStartX - e.pageX));
                    }

                });

                $(document).mouseup(function () {
                    if (isMouseButtonPressed) {
                        removeResizingCursorStyle($resizingElement);
                        isMouseButtonPressed = false;
                    }

                });

            });
        }
    });

})(jQuery);
 
نحوه‌ی استفاده:
این افزونه با تگ Table در HTML سازگار است. فقط تنها موردی که باید رعایت شود این است که در هنگام تعریف ساختار جدول، باید استاندارد تعریف ستون‌ها یا همان Header‌ها را رعایت کنید و از تگ‌های thead و th استفاده کنید.
نمونه ای از نحوه‌ی استفاده از آن را در کدهای زیر می‌بینید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>rtlColResizable Sample</title>
</head>
<body>
    <table id="myTable">
        <thead>
            <tr>
                <th>ستون1</th> <!-- نام ستون‌ها را حتما در این تگ باید تعریف کنید -->
                <th>ستون2</th>
                <th>ستون3</th>
            </tr>
        </thead>
        <tr>
            <td>داده مربوط به ستون 1</td>
            <td>داده مربوط به ستون 2 </td>
            <td>داده مربوط به ستون 3</td>
        </tr>
    </table>

    <script type="text/javascript" src="jquery-1.9.1.min.js"></script>
    <script type="text/javascript" src="jquery.rtlColResizable.js"></script>
    <script>

        $('table#myTable').rtlColResizable();

    </script>
</body>
</html>
     
دریافت نمونه کدی از نحوه‌ی استفاده از این افزونه
 
مطالب
Blazor 5x - قسمت 25 - تهیه API مخصوص Blazor WASM - بخش 2 - تامین پایه‌ی اعتبارسنجی و احراز هویت
در این قسمت می‌خواهیم پایه‌ی اعتبارسنجی و احراز هویت سمت سرور برنامه‌ی کلاینت Blazor WASM را بر اساس JWT یکپارچه با ASP.NET Core Identity تامین کنیم. اگر با JWT آشنایی ندارید، نیاز است مطالب زیر را در ابتدا مطالعه کنید:
- «معرفی JSON Web Token»

توسعه‌ی IdentityUser

در قسمت‌های 21 تا 23، روش نصب و یکپارچگی ASP.NET Core Identity را با یک برنامه‌ی Blazor Server بررسی کردیم. در پروژه‌ی Web API جاری هم از قصد داریم از ASP.NET Core Identity استفاده کنیم؛ البته بدون نصب UI پیش‌فرض آن. به همین جهت فقط از ApplicationDbContext آن برنامه که از IdentityDbContext مشتق شده و همچنین قسمتی از تنظیمات سرویس‌های ابتدایی آن که در قسمت قبل بررسی کردیم، در اینجا استفاده خواهیم کرد.
IdentityUser پیش‌فرض که معرف موجودیت کاربران یک سیستم مبتنی بر ASP.NET Core Identity است، برای ثبت نام یک کاربر، فقط به ایمیل و کلمه‌ی عبور او نیاز دارد که نمونه‌ای از آن‌را در حین معرفی «ثبت کاربر ادمین Identity» بررسی کردیم. اکنون می‌خواهیم این موجودیت پیش‌فرض را توسعه داده و برای مثال نام کاربر را نیز به آن اضافه کنیم. برای اینکار فایل جدید BlazorServer\BlazorServer.Entities\ApplicationUser .cs را به پروژه‌ی Entities با محتوای زیر اضافه می‌کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Identity;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class ApplicationUser : IdentityUser
    {
        public string Name { get; set; }
    }
}
برای توسعه‌ی IdentityUser پیش‌فرض، فقط کافی است از آن ارث‌بری کرده و خاصیت جدیدی را به خواص موجود آن اضافه کنیم. البته برای شناسایی IdentityUser، نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore را نیز در این پروژه نصب کرد.
اکنون که یک ApplicationUser سفارشی را ایجاد کردیم، نیازی نیست تا DbSet خاص آن‌را به ApplicationDbContext برنامه اضافه کنیم. برای معرفی آن به برنامه ابتدا باید به فایل BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\ApplicationDbContext.cs مراجعه کرده و نوع IdentityUser را به IdentityDbContext، از طریق آرگومان جنریکی که می‌پذیرد، معرفی کنیم:
public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser>
زمانیکه این آرگومان جنریک قید نشود، از همان نوع IdentityUser پیش‌فرض خودش استفاده می‌کند.
پس از این تغییر، در فایل BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\Startup.cs نیز باید ApplicationUser را به عنوان نوع جدید کاربران، معرفی کرد:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
                .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
                .AddDefaultTokenProviders();
  
            // ...

پس از این تغییرات، باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess وارد شد و دستورات زیر را جهت ایجاد و اعمال Migrations متناظر با تغییرات فوق، اجرا کرد. چون در این دستورات اینبار پروژه‌ی آغازین، به پروژه‌ی Web API اشاره می‌کند، باید بسته‌ی نیوگت Microsoft.EntityFrameworkCore.Design را نیز به پروژه‌ی آغازین اضافه کرد، تا بتوان آن‌ها را با موفقیت به پایان رساند:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ add AddNameToAppUser --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../../BlazorWasm/BlazorWasm.WebApi/ database update --context ApplicationDbContext


ایجاد مدل‌های ثبت نام

در ادامه می‌خواهیم کنترلری را ایجاد کنیم که کار ثبت نام و لاگین را مدیریت می‌کند. برای این منظور باید بتوان از کاربر، اطلاعاتی مانند نام کاربری و کلمه‌ی عبور او را دریافت کرد و پس از پایان عملیات نیز نتیجه‌ی آن‌را بازگشت داد. به همین جهت دو مدل زیر را جهت مدیریت قسمت ثبت نام، به پروژه‌ی BlazorServer.Models اضافه می‌کنیم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class UserRequestDTO
    {
        [Required(ErrorMessage = "Name is required")]
        public string Name { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Email is required")]
        [RegularExpression("^[a-zA-Z0-9_.-]+@[a-zA-Z0-9-]+.[a-zA-Z0-9-.]+$",
                ErrorMessage = "Invalid email address")]
        public string Email { get; set; }

        public string PhoneNo { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Password is required.")]
        [DataType(DataType.Password)]
        public string Password { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Confirm password is required")]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Compare("Password", ErrorMessage = "Password and confirm password is not matched")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }
    }
}
و مدل پاسخ عملیات ثبت نام:
    public class RegistrationResponseDTO
    {
        public bool IsRegistrationSuccessful { get; set; }

        public IEnumerable<string> Errors { get; set; }
    }


ایجاد و تکمیل کنترلر Account، جهت ثبت نام کاربران

در ادامه نیاز داریم تا جهت ارائه‌ی امکانات اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران، کنترلر جدید Account را به پروژه‌ی Web API اضافه کنیم:
using System;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization;
using Microsoft.AspNetCore.Identity;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using System.Threading.Tasks;
using System.Linq;
using BlazorServer.Common;

namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    [ApiController]
    [Authorize]
    public class AccountController : ControllerBase
    {
        private readonly SignInManager<ApplicationUser> _signInManager;
        private readonly UserManager<ApplicationUser> _userManager;
        private readonly RoleManager<IdentityRole> _roleManager;

        public AccountController(SignInManager<ApplicationUser> signInManager,
            UserManager<ApplicationUser> userManager,
            RoleManager<IdentityRole> roleManager)
        {
            _roleManager = roleManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roleManager));
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            _signInManager = signInManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(signInManager));
        }

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        public async Task<IActionResult> SignUp([FromBody] UserRequestDTO userRequestDTO)
        {
            var user = new ApplicationUser
            {
                UserName = userRequestDTO.Email,
                Email = userRequestDTO.Email,
                Name = userRequestDTO.Name,
                PhoneNumber = userRequestDTO.PhoneNo,
                EmailConfirmed = true
            };
            var result = await _userManager.CreateAsync(user, userRequestDTO.Password);
            if (!result.Succeeded)
            {
                var errors = result.Errors.Select(e => e.Description);
                return BadRequest(new RegistationResponseDTO { Errors = errors, IsRegistrationSuccessful = false });
            }

            var roleResult = await _userManager.AddToRoleAsync(user, ConstantRoles.Customer);
            if (!roleResult.Succeeded)
            {
                var errors = result.Errors.Select(e => e.Description);
                return BadRequest(new RegistationResponseDTO { Errors = errors, IsRegistrationSuccessful = false });
            }

            return StatusCode(201); // Created
        }
    }
}
- در اینجا اولین اکشن متد کنترلر Account را مشاهده می‌کنید که کار ثبت نام یک کاربر را انجام می‌دهد. نمونه‌‌ای از این کدها پیشتر در قسمت 23 این سری، زمانیکه کاربر جدیدی را با نقش ادمین تعریف کردیم، مشاهده کرده‌اید.
- در تعریف ابتدایی این کنترلر، ویژگی‌های زیر ذکر شده‌اند:
[Route("api/[controller]/[action]")]
[ApiController]
[Authorize]
می‌خواهیم مسیریابی آن با api/ شروع شود و به صورت خودکار بر اساس نام کنترلر و نام اکشن متدها، تعیین گردد. همچنین نمی‌خواهیم مدام کدهای بررسی معتبر بودن ModelState را در کنترلرها قرار دهیم. به همین جهت از ویژگی ApiController استفاده شده تا اینکار را به صورت خودکار انجام دهد. قرار دادن فیلتر Authorize بر روی یک کنترلر سبب می‌شود تا تمام اکشن متدهای آن به کاربران اعتبارسنجی شده محدود شوند؛ مگر اینکه عکس آن به صورت صریح توسط فیلتر AllowAnonymous مشخص گردد. نمونه‌ی آن‌را در اکشن متد عمومی SignUp در اینجا مشاهده می‌کنید.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان با استفاده از Swagger UI، آن‌را آزمایش کرد:


که با اجرای آن، برای نمونه به خروجی زیر می‌رسیم:


که عنوان می‌کند کلمه‌ی عبور باید حداقل دارای یک عدد و یک حرف بزرگ باشد. پس از اصلاح آن، status-code=201 را دریافت خواهیم کرد.
و اگر سعی کنیم همین کاربر را مجددا ثبت نام کنیم، با خطای زیر مواجه خواهیم شد:



ایجاد مدل‌های ورود به سیستم

در پروژه‌ی Web API، از UI پیش‌فرض ASP.NET Core Identity استفاده نمی‌کنیم. به همین جهت نیاز است مدل‌های قسمت لاگین را به صورت زیر تعریف کنیم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class AuthenticationDTO
    {
        [Required(ErrorMessage = "UserName is required")]
        [RegularExpression("^[a-zA-Z0-9_.-]+@[a-zA-Z0-9-]+.[a-zA-Z0-9-.]+$",
            ErrorMessage = "Invalid email address")]
        public string UserName { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "Password is required.")]
        [DataType(DataType.Password)]
        public string Password { get; set; }
    }
}
به همراه مدل پاسخ ارائه شده‌ی حاصل از عملیات لاگین:
using System.Collections.Generic;

namespace BlazorServer.Models
{
    public class AuthenticationResponseDTO
    {
        public bool IsAuthSuccessful { get; set; }

        public string ErrorMessage { get; set; }

        public string Token { get; set; }

        public UserDTO UserDTO { get; set; }
    }

    public class UserDTO
    {
        public string Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Email { get; set; }
        public string PhoneNo { get; set; }
    }
}
که در اینجا اگر عملیات لاگین با موفقیت به پایان برسد، یک توکن، به همراه اطلاعاتی از کاربر، به سمت کلاینت ارسال خواهد شد؛ در غیر اینصورت، متن خطای مرتبط بازگشت داده می‌شود.


ایجاد مدل مشخصات تولید JSON Web Token

پس از لاگین موفق، نیاز است یک JWT را تولید کرد و در اختیار کلاینت قرار داد. مشخصات ابتدایی تولید این توکن، توسط مدل زیر تعریف می‌شود:
namespace BlazorServer.Models
{
    public class BearerTokensOptions
    {
        public string Key { set; get; }

        public string Issuer { set; get; }

        public string Audience { set; get; }

        public int AccessTokenExpirationMinutes { set; get; }
    }
}
که شامل کلید امضای توکن، مخاطبین، صادر کننده و مدت زمان اعتبار آن به دقیقه‌است و به صورت زیر در فایل BlazorWasm\BlazorWasm.WebApi\appsettings.json تعریف می‌شود:
{
  "BearerTokens": {
    "Key": "This is my shared key, not so secret, secret!",
    "Issuer": "https://localhost:5001/",
    "Audience": "Any",
    "AccessTokenExpirationMinutes": 20
  }
}
پس از این تعاریف، جهت دسترسی به مقادیر آن توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها، مدخل آن‌را به صورت زیر به کلاس آغازین Web API اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddOptions<BearerTokensOptions>().Bind(Configuration.GetSection("BearerTokens"));
            // ...

ایجاد سرویسی برای تولید JSON Web Token

سرویس زیر به کمک سرویس توکار UserManager مخصوص Identity و مشخصات ابتدایی توکنی که معرفی کردیم، کار تولید یک JWT را انجام می‌دهد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IdentityModel.Tokens.Jwt;
using System.Security.Claims;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Identity;
using Microsoft.Extensions.Options;
using Microsoft.IdentityModel.Tokens;

namespace BlazorServer.Services
{

    public interface ITokenFactoryService
    {
        Task<string> CreateJwtTokensAsync(ApplicationUser user);
    }

    public class TokenFactoryService : ITokenFactoryService
    {
        private readonly UserManager<ApplicationUser> _userManager;
        private readonly BearerTokensOptions _configuration;

        public TokenFactoryService(
                UserManager<ApplicationUser> userManager,
                IOptionsSnapshot<BearerTokensOptions> bearerTokensOptions)
        {
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            if (bearerTokensOptions is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(bearerTokensOptions));
            }
            _configuration = bearerTokensOptions.Value;
        }

        public async Task<string> CreateJwtTokensAsync(ApplicationUser user)
        {
            var signingCredentials = new SigningCredentials(
                new SymmetricSecurityKey(Encoding.UTF8.GetBytes(_configuration.Key)),
                SecurityAlgorithms.HmacSha256);
            var claims = await getClaimsAsync(user);
            var now = DateTime.UtcNow;
            var tokenOptions = new JwtSecurityToken(
                issuer: _configuration.Issuer,
                audience: _configuration.Audience,
                claims: claims,
                notBefore: now,
                expires: now.AddMinutes(_configuration.AccessTokenExpirationMinutes),
                signingCredentials: signingCredentials);
            return new JwtSecurityTokenHandler().WriteToken(tokenOptions);
        }

        private async Task<List<Claim>> getClaimsAsync(ApplicationUser user)
        {
            string issuer = _configuration.Issuer;
            var claims = new List<Claim>
            {
                // Issuer
                new Claim(JwtRegisteredClaimNames.Iss, issuer, ClaimValueTypes.String, issuer),
                // Issued at
                new Claim(JwtRegisteredClaimNames.Iat, DateTimeOffset.UtcNow.ToUnixTimeSeconds().ToString(), ClaimValueTypes.Integer64, issuer),
                new Claim(ClaimTypes.Name, user.Email, ClaimValueTypes.String, issuer),
                new Claim(ClaimTypes.Email, user.Email, ClaimValueTypes.String, issuer),
                new Claim("Id", user.Id, ClaimValueTypes.String, issuer),
                new Claim("DisplayName", user.Name, ClaimValueTypes.String, issuer),
            };

            var roles = await _userManager.GetRolesAsync(user);
            foreach (var role in roles)
            {
                claims.Add(new Claim(ClaimTypes.Role, role, ClaimValueTypes.String, issuer));
            }
            return claims;
        }
    }
}
کار افزودن نقش‌های یک کاربر به توکن او، به کمک متد userManager.GetRolesAsync انجام شده‌است. نمونه‌ای از این سرویس را پیشتر در مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» مشاهده کرده‌اید. البته در آنجا از سیستم Identity برای تامین نقش‌های کاربران استفاده نمی‌شود و مستقل از آن عمل می‌کند.

در آخر، این سرویس را به صورت زیر به لیست سرویس‌های ثبت شده‌ی پروژه‌ی Web API، اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<ITokenFactoryService, TokenFactoryService>();
            // ...


تکمیل کنترلر Account جهت لاگین کاربران

پس از ثبت نام کاربران، اکنون می‌خواهیم امکان لاگین آن‌ها را نیز فراهم کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]/[action]")]
    [ApiController]
    [Authorize]
    public class AccountController : ControllerBase
    {
        private readonly SignInManager<ApplicationUser> _signInManager;
        private readonly UserManager<ApplicationUser> _userManager;
        private readonly ITokenFactoryService _tokenFactoryService;

        public AccountController(
            SignInManager<ApplicationUser> signInManager,
            UserManager<ApplicationUser> userManager,
            ITokenFactoryService tokenFactoryService)
        {
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            _signInManager = signInManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(signInManager));
            _tokenFactoryService = tokenFactoryService;
        }

        [HttpPost]
        [AllowAnonymous]
        public async Task<IActionResult> SignIn([FromBody] AuthenticationDTO authenticationDTO)
        {
            var result = await _signInManager.PasswordSignInAsync(
                    authenticationDTO.UserName, authenticationDTO.Password,
                    isPersistent: false, lockoutOnFailure: false);
            if (!result.Succeeded)
            {
                return Unauthorized(new AuthenticationResponseDTO
                {
                    IsAuthSuccessful = false,
                    ErrorMessage = "Invalid Authentication"
                });
            }

            var user = await _userManager.FindByNameAsync(authenticationDTO.UserName);
            if (user == null)
            {
                return Unauthorized(new AuthenticationResponseDTO
                {
                    IsAuthSuccessful = false,
                    ErrorMessage = "Invalid Authentication"
                });
            }

            var token = await _tokenFactoryService.CreateJwtTokensAsync(user);
            return Ok(new AuthenticationResponseDTO
            {
                IsAuthSuccessful = true,
                Token = token,
                UserDTO = new UserDTO
                {
                    Name = user.Name,
                    Id = user.Id,
                    Email = user.Email,
                    PhoneNo = user.PhoneNumber
                }
            });
        }
    }
}
در اکشن متد جدید لاگین، اگر عملیات ورود به سیستم با موفقیت انجام شود، با استفاده از سرویس Token Factory که آن‌را پیشتر ایجاد کردیم، توکن مخصوصی را به همراه اطلاعاتی از کاربر، به سمت برنامه‌ی کلاینت بازگشت می‌دهیم.

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌توان در قسمت ورود به سیستم، برای نمونه مشخصات کاربر ادمین را وارد کرد:


و پس از اجرای درخواست، به خروجی زیر می‌رسیم:


که در اینجا JWT تولید شده‌ی به همراه قسمتی از مشخصات کاربر، در خروجی نهایی مشخص است. می‌توان محتوای این توکن را در سایت jwt.io مورد بررسی قرار داد که به این خروجی می‌رسیم و حاوی claims تعریف شده‌است:
{
  "iss": "https://localhost:5001/",
  "iat": 1616396383,
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress": "vahid@dntips.ir",
  "Id": "582855fb-e95b-45ab-b349-5e9f7de40c0c",
  "DisplayName": "vahid@dntips.ir",
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  "nbf": 1616396383,
  "exp": 1616397583,
  "aud": "Any"
}


تنظیم Web API برای پذیرش و پردازش JWT ها

تا اینجا پس از لاگین، یک JWT را در اختیار کلاینت قرار می‌دهیم. اما اگر کلاینت این JWT را به سمت سرور ارسال کند، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و توسط آن، شیء User قابل دسترسی در یک اکشن متد، به صورت خودکار تشکیل نمی‌شود. برای رفع این مشکل، ابتدا بسته‌ی جدید نیوگت Microsoft.AspNetCore.Authentication.JwtBearer را به پروژه‌ی Web API اضافه می‌کنیم، سپس به کلاس آغازین پروژه‌ی Web API مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var bearerTokensSection = Configuration.GetSection("BearerTokens");
            services.AddOptions<BearerTokensOptions>().Bind(bearerTokensSection);
            // ...

            var apiSettings = bearerTokensSection.Get<BearerTokensOptions>();
            var key = Encoding.UTF8.GetBytes(apiSettings.Key);
            services.AddAuthentication(opt =>
            {
                opt.DefaultAuthenticateScheme = JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme;
                opt.DefaultChallengeScheme = JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme;
                opt.DefaultScheme = JwtBearerDefaults.AuthenticationScheme;
            })
            .AddJwtBearer(cfg =>
            {
                cfg.RequireHttpsMetadata = false;
                cfg.SaveToken = true;
                cfg.TokenValidationParameters = new TokenValidationParameters
                {
                    ValidateIssuerSigningKey = true,
                    IssuerSigningKey = new SymmetricSecurityKey(key),
                    ValidateAudience = true,
                    ValidateIssuer = true,
                    ValidAudience = apiSettings.Audience,
                    ValidIssuer = apiSettings.Issuer,
                    ClockSkew = TimeSpan.Zero,
                    ValidateLifetime = true
                };
            });

            // ...
در اینجا در ابتدا اعتبارسنجی از نوع Jwt تعریف شده‌است و سپس پردازش کننده و وفق دهنده‌ی آن‌را به سیستم اضافه کرده‌ایم تا توکن‌های دریافتی از هدرهای درخواست‌های رسیده را به صورت خودکار پردازش و تبدیل به Claims شیء User یک اکشن متد کند.


افزودن JWT به تنظیمات Swagger

هر کدام از اکشن متدهای کنترلرهای Web API برنامه که مزین به فیلتر Authorize باشد‌، در Swagger UI با یک قفل نمایش داده می‌شود. در این حالت می‌توان این UI را به نحو زیر سفارشی سازی کرد تا بتواند JWT را دریافت و به سمت سرور ارسال کند:
namespace BlazorWasm.WebApi
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // ...

            services.AddSwaggerGen(c =>
            {
                c.SwaggerDoc("v1", new OpenApiInfo { Title = "BlazorWasm.WebApi", Version = "v1" });
                c.AddSecurityDefinition("Bearer", new OpenApiSecurityScheme
                {
                    In = ParameterLocation.Header,
                    Description = "Please enter the token in the field",
                    Name = "Authorization",
                    Type = SecuritySchemeType.ApiKey
                });
                c.AddSecurityRequirement(new OpenApiSecurityRequirement {
                    {
                        new OpenApiSecurityScheme
                        {
                            Reference = new OpenApiReference
                            {
                                Type = ReferenceType.SecurityScheme,
                                Id = "Bearer"
                            }
                        },
                        new string[] { }
                    }
                });
            });
        }

        // ...


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-25.zip
مطالب
ایجاد زیر گریدهای چند سطحی در jqGrid
همانطور که در مطلب ایجاد زیرگریدها در jqGrid مشاهده کردید، هرچند این قابلیت برای نمایش لیست ساده‌ای از عناصر مفید است اما ... امکانات آنچنانی را به همراه ندارد. برای مثال صفحه بندی، جستجو، سفارشی سازی عناصر و غیره را به همراه ندارد. اگر علاقمند باشید که این امکانات را نیز اضافه کنید، می‌توان این زیرگرید را با یک گرید کامل jqGrid نیز جایگزین کرد. همچنین اگر نیاز بود، این گرید جدید چون یک jqGrid کامل است، باز هم می‌توان یک سطح دیگر را به آن افزود و الی آخر.



جایگزین کردن یک Subgrid با یک jqGrid کامل

خلاصه‌ی عملیات جایگزینی یک Subgrid را توسط یک jqGrid کامل، در ذیل مشاهده می‌کنید:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دوازدهم",
                //..........مانند قبل
                subGrid: true,
                subGridRowExpanded: grid1RowExpanded
            });

        function grid1RowExpanded(subGridId, rowId) {
            var subgridTableId = subGridId + "_t";
            var pagerId = "p_" + subgridTableId;
            var container = 'g_' + subGridId;
            $("#" + subGridId).html('<div dir="rtl" id="' + container + '" style="width:100%; height: 100%">' +
                '<table id="' + subgridTableId + '" class="scroll"></table><div id="'
                + pagerId + '" class="scroll"></div>');

            var url = '@Url.Action("GetOrderDetails", "Home", routeValues: new { id = "js-id" })'
                      .replace("js-id", encodeURIComponent(rowId)); // تزریق اطلاعات سمت کاربر به خروجی سمت سرور

            $("#" + subgridTableId).jqGrid({
                caption: "ریز اقلام سفارش " + rowId,
                autoencode: true, //security - anti-XSS
                url: url,
                //..........مانند قبل
            });
        }
همانند نمایش subgridهای معمولی، ابتدا subGrid: true باید اضافه شود تا ستونی با ردیف‌های + دار، ظاهر شود. اینبار توسط روال رویدادگردان subGridRowExpanded، کنترل نمایش subgrid را در دست گرفته و آن‌را با یک jqGrid جایگزین می‌کنیم.
امضای متد grid1RowExpanded، شامل id یک div است که گرید جدید در آن قرار خواهد گرفت، به همراه Id ردیفی که اطلاعات زیرگرید آن نیاز است از سرور واکشی شود.
بر مبنای subGridId، مانند قبل، یک جدول و یک div را برای نمایش jgGrid و pager آن به صفحه به صورت پویا اضافه می‌کنیم.
سپس تعاریف jqGrid آن مانند قبل است و  نکته‌ی خاصی ندارد. بدیهی است گرید جدید نیز می‌تواند در صورت نیاز یک subgrid دیگر داشته باشد.
در اینجا تنها نکته‌ی مهم آن نحوه‌ی ارسال اطلاعات rowId به سرور است. اکشن متدی که قرار است اطلاعات زیر گرید را تامین کند، یک چنین امضایی دارد:
   public ActionResult GetOrderDetails(int id, JqGridRequest request)
بنابراین نیاز است که به نحوی rowId را به آن ارسال کرد. مشکل اینجا است که Url.Action یک کد سمت سرور است و rowId یک متغیر سمت کاربر. نمی‌توان این متغیر را در کدهای Razor مستقیما قرار داد. اما می‌توان یک محل جایگزینی را در کدهای سمت سرور پیش بینی کرد. مثلا js-id. زمانیکه این رشته در صفحه رندر می‌شود، به صورت معمول و به کمک متد replace جاوا اسکریپت، js-id آن‌را با rowId جایگزین می‌کنیم. به این ترتیب امکان تزریق اطلاعات سمت کاربر به خروجی سمت سرور Razor میسر می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid12.zip
مطالب
آموزش زبان Rust - قسمت 12 - Implementation Blocks
در Rust، پیاده سازی فانکشن‌ها ( implementation block ) به ما اجازه می‌دهد تا عملکردی را برای یک type مشخص، تعریف کنیم که ایجاد روش‌ها و توابع مرتبط برای انواع داده‌های سفارشی‌مان را ممکن می‌سازد. در این مقاله، نحوه‌ی استفاده از implementation block را برای تعریف متدها و توابع مرتبط در Rust، با استفاده از ساختار Product به عنوان مثال، بررسی خواهیم کرد. 

ابتدا، بیایید یک struct محصول را با فیلدهای زیر تعریف کنیم: 
struct Product {
    name: String,
    price: f32,
    in_stock: bool,
}

پیاده سازی اجرای روش محاسبه مالیات فروش برای struct product

در ادامه بیایید تابع catalog_sales_tax را به عنوان روشی برای ساختار Product، با استفاده از یک implementation block اضافه کنیم.
impl Product {
    fn calculate_sales_tax(&self) -> f32 {
        self.price * 0.1
    }
}
در این مثال، از کلمه‌ی کلیدی Self، برای ارجاع به نمونه محصولی که این تابع با آن فراخوانی می‌شود، استفاده می‌شود؛ به عبارت دیگر وقتی از Self استفاده میکنید، یعنی دارید خود Product را صدا میزنید و به فیلدهای آن دسترسی دارید.

استفاده از متد در تابع اصلی

اکنون می‌توانیم یک نمونه محصول را ایجاد کنیم و از روش محاسبه مالیات استفاده کنیم:
fn main() {
    let book = Product {
        name: String::from("Book"),
        price: 28.85,
        in_stock: true,
    };
    
    let sales_tax = book.calculate_sales_tax();
    println!("Sales tax: {}", sales_tax);
}

انواع مختلف Self
Immutable borrow (در مواردی استفاده می‌شود که می‌خواهید به سادگی از فیلدهای خود بدون تغییر چیزی استفاده کنید):
fn calculate_sales_tax(&self) -> f32 {
    self.price * 0.1
}

Mutable borrow  (در مواردی که می‌خواهید فیلدهای خود را تغییر دهید استفاده می‌شود): 
fn set_price(&mut self, price: f32) {
    self.price = price;
}

Owned form  (مالکیت نمونه به متد منتقل شده و نمونه در پایان متد حذف می‌شود و دیگر معتبر نیست): 
fn buy(self) {
    let name: String = self.name;
    println!("{} was bought", name);
}

Associated Functions

Associated functions  از کلمه کلیدی self استفاده نمی‌کنند و با استفاده از سینتکس :: فراخوانی می‌شوند. با این حال، هنگام فراخوانی توابع مرتبط در متدهایی که از self استفاده می‌کنند، '.' بجای آن از سینتکس '::' استفاده می‌شود: 

impl Product {
    fn new(name: String, price: f32) -> Product {
        Product {
            name,
            price,
            in_stock: true,
        }
    }
}

اکنون، می‌توانیم یک نمونه محصول را با استفاده از تابع جدید مرتبط ایجاد کنیم:

fn main() {
    let book = Product::new(String::from("Book"), 30.0);
}

در این مقاله، بررسی کردیم که چگونه Implementation Blocks در Rust به ما اجازه می‌دهند تا عملکردی را برای انواع داده‌های سفارشی، مانند روش‌ها و توابع مرتبط تعریف کنیم. با درک اشکال مختلف self و نحوه‌ی استفاده از آنها، می‌توانید روش‌های قدرتمند و انعطاف پذیری را برای انواع داده‌های سفارشی خود در Rust پیاده سازی کنید.  
مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
نوع‌های ارجاعی (Reference Types) در #C، همیشه نال‌پذیر بوده‌اند؛ در مقابل نوع‌های مقداری (value types) مانند DateTime که برای نال‌پذیر کردن آن‌ها باید یک علامت سؤال را در حین تعریف نوع آن‌ها ذکر کرد تا تبدیل به یک نوع نال‌پذیر شود (DateTime? Created). بنابراین عنوانی مانند «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» شاید آنچنان مفهوم نباشد.
خالق Null در زبان‌های برنامه نویسی، آن‌را یک اشتباه چند میلیارد دلاری می‌داند! و به عنوان یک توسعه دهنده‌ی دات نت، غیرممکن است که در حین اجرای برنامه‌های خود تابحال به null reference exception برخورد نکرده باشید. هدف از ارائه‌ی قابلیت جدید «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» در C# 8.0، مقابله‌ی با یک چنین مشکلاتی است و خصوصا غنی سازی IDEها برای ارائه‌ی اخطارهایی پیش از کامپایل برنامه، در مورد قسمت‌هایی از کد که ممکن است سبب بروز null reference exception شوند.


فعالسازی «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر»

قابلیت «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. برای فعالسازی آن می‌توان فایل csproj را به صورت زیر، با افزودن خاصیت NullableContextOptions، ویرایش کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
  </PropertyGroup>
</Project>
یک نکته: در نگارش‌های بعدی NET Core SDK. و همچنین ویژوال استودیو (از نگارش 16.2.0 به بعد)، خاصیت NullableContextOptions به صرفا Nullable تغییر نام یافته و ساده شده‌است. بنابراین اگر در این نگارش‌ها به خطاهای ذیل برخوردید:
CS8632: The annotation for nullable reference types should only be used in code within a ‘#nullable’ context.
CS8627: A nullable type parameter must be known to be a value-type or non-nullable reference type. Consider adding a ‘class’, ‘struct’ or type constraint.
صرفا به معنای استفاده‌ی از نام قدیمی این ویژگی است که باید به Nullable تغییر پیدا کند:
<PropertyGroup>
  <LangVersion>preview</LangVersion>
  <Nullable>enable</Nullable>
</PropertyGroup>
اما در زمان نگارش این مطلب که 3.0.100-preview5-011568 در دسترس است، فعلا همان نام قدیمی NullableContextOptions کار می‌کند.


تغییر ماهیت نوع‌های ارجاعی #C با فعالسازی NullableContextOptions


در #C ای که ما می‌شناسیم، رشته‌ها قابلیت پذیرش نال را دارند و همچنین ذکر آن‌ها به صورت nullable بی‌معنا است. اما پس از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، اکنون عکس آن رخ می‌دهد. رشته‌ها نال‌نپذیر می‌شوند؛ اما می‌توان در صورت نیاز، آن‌ها را nullable نیز تعریف کرد.


یک مثال: بررسی تاثیر فعالسازی NullableContextOptions بر روی یک پروژه

کلاس زیر را در نظر بگیرید:
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }

        public string MiddleName { get; set; }

        public string LastName { get; set; }

        public Person(string first, string last) =>
            (FirstName, LastName) = (first, last);

        public Person(string first, string middle, string last) =>
            (FirstName, MiddleName, LastName) = (first, middle, last);

        public override string ToString() => $"{FirstName} {MiddleName} {LastName}";
    }
با فعالسازی خاصیت NullableContextOptions، بلافاصله اخطار زیر در IDE ظاهر می‌شود (اگر ظاهر نشد، یکبار پروژه را بسته و مجددا بارگذاری کنید):


در این کلاس، دو سازنده وجود دارند که یکی MiddleName را دریافت می‌کند و دیگری خیر. در اینجا کامپایلر تشخیص داده‌است که چون در سازنده‌ی اولی که MiddleName را دریافت نمی‌کند، مقدار پیش‌فرض خاصیت MiddleName، نال خواهد بود و همچنین ما NullableContextOptions را نیز فعال کرده‌ایم، بنابراین این خاصیت دیگر به صورت معمول و متداول یک نوع ارجاعی نال‌پذیر عمل نمی‌کند و دیگر نمی‌توان نال را به عنوان مقدار پیش‌فرض آن، به آن نسبت داد. به همین جهت اخطار فوق ظاهر شده‌است.
برای رفع این مشکل:
به کامپایلر اعلام می‌کنیم: «می‌دانیم که MiddleName می‌تواند نال هم باشد» و آن‌را در این زمینه راهنمایی می‌کنیم:
public string? MiddleName { get; set; }
پس از این تغییر، اخطار فوق که ذیل سازنده‌ی اول کلاس Person ظاهر شده بود، محو می‌شود. اما اکنون مجددا کامپایلر، در جائیکه می‌خواهیم از آن استفاده کنیم:
    public static class NullableReferenceTypes
    {
        //#nullable enable // Toggle to enable

        public static string Exemplify()
        {
            var vahid = new Person("Vahid", "N");
            var length = GetLengthOfMiddleName(vahid);

            return $"{vahid.FirstName}'s middle name has {length} characters in it.";

            static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
            {
                string middleName = person.MiddleName;
                return middleName.Length;
            }
        }
    }
اخطارهایی را صادر می‌کند:


در اینجا در متد محلی (local function) تعریف شده، سعی در دسترسی به خاصیت MiddleName وجود دارد و اکنون با تغییر جدیدی که اعمال کردیم، به صورت نال‌پذیر تعریف شده‌است.
همچنین در سطر بعدی آن نیز نتیجه‌ی نهایی middleName، مورد استفاده قرار گرفته‌است که آن نیز مشکل‌دار تشخیص داده شده‌است.
مشکل اولین سطر را به این صورت می‌توانیم برطرف کنیم:
var middleName = person.MiddleName;
در اینجا بجای ذکر صریح نوع string، از var استفاده شده‌است. پیشتر با ذکر صریح نوع string، آن‌را یک رشته‌ی نال‌نپذیر تعریف کرده بودیم. اما اکنون چون person.MiddleName نال‌پذیر تعریف شده‌است، var نیز به صورت خودکار به این رشته‌ی نال‌پذیر اشاره می‌کند.
اما مشکل سطر دوم هنوز باقی است:


علت اینجا است که متغیر middleName نیز اکنون ممکن است مقدار نال را داشته باشد. برای رفع این مشکل می‌توان از اپراتور .? استفاده کرد و سپس اگر مقدار نهایی این عبارت نال بود، مقدار صفر را بازگشت می‌دهیم:
static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
{
   var middleName = person.MiddleName;
   return middleName?.Length ?? 0;
}
هدف از این قابلیت و ویژگی کامپایلر، کمک کردن به توسعه دهنده‌ها جهت نوشتن کدهایی امن‌تر و مقاوم‌تر به null reference exception‌ها است.


امکان خاموش و روشن کردن ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر به صورت موضعی

زمانیکه خاصیت NullableContextOptions را فعال می‌کنیم، بر روی کل پروژه تاثیر می‌گذارد. برای مثال اگر یک چنین قابلیتی را بر روی پروژه‌های قدیمی خود فعال کنید، با صدها اخطار مواجه خواهید شد. به همین جهت است که این ویژگی حتی با فعالسازی C# 8.0 و انتخاب آن، به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. بنابراین برای اینکه بتوان پروژه‌های قدیمی را قدم به قدم و سر فرصت، «مقاوم‌تر» کرد، می‌توان تعیین کرد که کدام قسمت، تحت تاثیر این ویژگی قرار بگیرد و کدام قسمت‌ها خیر:
public static class NullableReferenceTypes
{
#nullable disable // Toggle to enable
در اینجا می‌توان با استفاده از compiler directive جدید nullable# به کامپایلر اعلام کرد که از این قسمت صرفنظر کن. مقدار آن می‌تواند disable و یا enable باشد.


مجبور ساختن خود به «مقاوم سازی» برنامه

اگر NullableContextOptions را فعال کنید، کامپایلر صرفا یکسری اخطار را در مورد مشکلات احتمالی صادر می‌کند؛ اما برنامه هنوز کامپایل می‌شود. برای اینکه خود را مقید به «مقاوم سازی» برنامه کنیم، می‌توانیم با فعالسازی ویژگی TreatWarningsAsErrors در فایل csprj، این اخطارها را تبدیل به خطای کامپایلر کرده و از کامپایل برنامه جلوگیری کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
    <TreatWarningsAsErrors>true</TreatWarningsAsErrors>
  </PropertyGroup>
</Project>
البته TreatWarningsAsErrors تمام اخطارهای برنامه را تبدیل به خطا می‌کند. اگر می‌خواهید انتخابی‌تر عمل کنید، می‌توان از خاصیت WarningsAsErrors استفاده کرد:
<WarningsAsErrors>CS8600;CS8602;CS8603</WarningsAsErrors>


آیا اگر برنامه‌ای با C# 7.0 کامپایل شود، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0 را می‌تواند استفاده کند؟

پاسخ: بله. از دیدگاه برنامه‌های قدیمی، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0، تفاوتی با سایر کتابخانه ندارند. آن‌ها نوع‌های نال‌پذیر جدید را مانند ?string مشاهده نمی‌کنند؛ آن‌ها فقط string را مشاهده می‌کنند و روش کار کردن با آن‌ها نیز همانند قبل است. بدیهی است در این حالت از مزایای کامپایلر C# 8.0 در تشخیص زود هنگام مشکلات برنامه محروم خواهند بود؛ اما عملکرد برنامه تفاوتی نمی‌کند.


وضعیت برنامه‌ی C# 8.0 ای که از کتابخانه‌های C# 7.0 و یا قبل از آن استفاده می‌کند، چگونه خواهد بود؟

چون کتابخانه‌های قدیمی‌تر از مزایای کامپایلر C# 8.0 استفاده نمی‌کنند، خروجی‌های آن بدون بروز خطایی توسط کامپایلر C# 8.0 استفاده می‌شوند؛ چون حجم اخطارهای صادر شده‌ی در این حالت بیش از حد خواهد بود. یعنی این بررسی‌های کامپایلر صرفا برای کتابخانه‌های جدید فعال هستند و نه برای کتابخانه‌های قدیمی.


مهارت‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی NullableContextOptions

در مثالی که بررسی شد، یک نمونه از روش‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر را بررسی کردیم. در ادامه روش‌های تکمیلی دیگری را بررسی می‌کنیم.

1- هرجائیکه قرار است متغیر ارجاعی نال‌پذیر باشد، آن‌را صراحتا اعلام کنید.
string name = null; // ERROR
string? name = null; // OK!
این مثال را پیشتر بررسی کردیم. با فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، ماهیت آن‌ها نیز تغییر می‌کند و دیگر نمی‌توان به آن‌ها null را انتساب داد. اگر نیاز است حتما اینکار صورت گیرد، آن‌ها را توسط ? به صورت nullable تعریف کنید.
نمونه‌ی دیگر آن مثال زیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string Country => Address?.Country;   // ERROR! 
}
در اینجا Address یک نوع ارجاعی نال‌پذیر است. بنابراین حاصل Address?.Country می‌تواند نال باشد و به Country نال‌نپذیر قابل انتساب نیست. برای رفع این مشکل کافی است دقیقا مشخص کنیم که این رشته نیز نال‌پذیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string? Country => Address?.Country;  // OK!
}

البته در این حالت باید به مثال زیر دقت داشت:
var node = this; // Initialize non-nullable variable
while (node != null)
{
   node = null; // ERROR!
}
چون node در اینجا توسط var تعریف شده‌است، دقیقا نوع this را که non-nullable است، پیدا می‌کند. بنابراین بعدها نمی‌توان به آن null را انتساب داد. اگر چنین موردی نیاز بود، باید صریحا نوع آن‌را بدو امر، nullable تعریف کرد؛ چون هنوز امکان تعریف ?var میسر نیست:
Node? node = this;   // Initialize nullable variable
while (node != null) {
   node = null; // OK!
}


2- نوع‌های خود را مقدار دهی اولیه کنید.
در مثال زیر:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } // ERROR!
}
در این حالت چون خاصیت Name، در سازنده‌ی کلاس مقدار دهی اولیه نشده‌است، یک اخطار صادر می‌شود که بیانگر احتمال نال بودن آن است. یک روش مواجه شدن با این مشکل، تعریف آن به صورت یک خاصیت نال‌پذیر است:
public class Person
{
   public string? Name { get; set; }
}

یا یک استثناء را صادر کنید:
public class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public Person(string name) {
        Name = name ?? throw new ArgumentNullException(nameof(name));
    }
}
به این ترتیب کامپایلر می‌داند که اگر نام دریافتی نال بود، دقیقا باید چگونه رفتار کند.
البته در این حالت برای مقدار دهی اولیه‌ی Name، حتما نیاز به تعریف یک سازنده‌است و در این حالت کدهایی را که از سازنده‌ی پیش‌فرض استفاده کرده بودند (مانند new Person { Name = "Vahid" })، باید تغییر دهید.

راه‌حل دیگر، مقدار دهی اولیه‌ی این خواص بدون تعریف یک سازنده‌ی اضافی است:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } = string.Empty;
   // -or-
   public string Name { get; set; } = "";
}
برای مثال می‌توان از مقادیر خالی زیر برای مقدار دهی اولیه‌ی رشته‌ها، آرایه‌ها و مجموعه‌ها استفاده کرد:
String.Empty
Array.Empty<T>()
Enumerable.Empty<T>()
یا حتی می‌توان اشیاء دیگر را نیز به صورت زیر مقدار دهی اولیه کرد:
public class Person
{
   public Address Address { get; set; } = new Address();
}
البته در این حالت باید مفهوم فلسفی «خالی بودن» را پیش خودتان تفسیر و تعریف کنید که دقیقا مقصود از یک آدرس خالی چیست؟ به همین جهت شاید تعریف این شیء به صورت nullable بهتر باشد.
مطالب
روش نصب NET SDK. بر روی لینوکس Ubuntu

اگر از آخرین نگارش Ubuntu استفاده می‌کنید، با توجه به همکاری مایکروسافت و شرکت پشتیبان آن، نصب دات‌نت به سادگی اجرای دستور زیر است:

$ sudo apt update && sudo apt install -y dotnet-sdk-8.0
$ dotnet --version

و اگر می‌خواهید بدانید که چه ‌نگارشی از دات‌نت، به‌همراه مخازن استاندارد Ubuntu است، دستور زیر را صادر کنید:

$ apt search dotnet-sdk*

که یک نمونه خروجی آن به صورت زیر است:

$ apt search dotnet-sdk*
Sorting... Done
Full Text Search... Done
dotnet-sdk-8.0/noble-updates,noble-security 8.0.107-0ubuntu1~24.04.1 amd64
  .NET 8.0 Software Development Kit

dotnet-sdk-8.0-source-built-artifacts/noble-updates,noble-security 8.0.107-0ubuntu1~24.04.1 amd64
  Internal package for building the .NET 8.0 Software Development Kit

dotnet-sdk-dbg-8.0/noble-updates,noble-security 8.0.107-0ubuntu1~24.04.1 amd64
  .NET SDK debug symbols.

نصب اسکریپتی آخرین نگارش دات‌نت بر روی تمام توزیع‌های لینوکسی

مایکروسافت، اسکریپتی را برای دریافت و نصب خودکار آخرین نگارش دات‌نت، تهیه کرده‌است که کار با آن بسیار ساده‌است و با تمام توزیع‌های لینوکسی و نه فقط Ubuntu سازگار است.

پیش از هرکاری ابتدا مخزن‌های بسته‌ها و برنامه‌های مرتبط را یکبار به‌روز کرده و سیستم را ری‌استارت می‌کنیم:

sudo apt update -q && sudo apt upgrade -y && reboot

سپس دستور زیر را صادر می‌کنیم تا اسکریپت نصاب مخصوص دات‌نت خود مایکروسافت را دریافت کنیم :

wget https://dot.net/v1/dotnet-install.sh -O dotnet-install.sh
chmod +x ./dotnet-install.sh

توسط این دو دستور، فایل dotnet-install.sh دریافت شده و همچنین دسترسی اجرایی بودن آن نیز تنظیم می‌شود.

پس از آن، برای نصب آخرین نگارش دات‌نت SDK موجود، تنها کافی است دستور زیر را صادر کنیم:

./dotnet-install.sh --version latest

و یا اگر فقط می‌خواهید runtime آن‌را نصب کنید، پارامترهای نصب، به صورت زیر تغییر می‌کنند:

./dotnet-install.sh --version latest --runtime aspnetcore

همچنین اگر نگارش‌های پایین‌تر مدنظر شما هستند، می‌توانید کانال نصب را هم مشخص کنید:

./dotnet-install.sh --channel 7.0

که یک نمونه خروجی اجرای دستور dotnet-install.sh --version latest/. آن به صورت زیر است:

$ ./dotnet-install.sh --version latest
dotnet-install: Attempting to download using aka.ms link https://dotnetcli.azureedge.net/dotnet/Sdk/8.0.303/dotnet-sdk-8.0.303-linux-x64.tar.gz
dotnet-install: Remote file https://dotnetcli.azureedge.net/dotnet/Sdk/8.0.303/dotnet-sdk-8.0.303-linux-x64.tar.gz size is 223236164 bytes.
dotnet-install: Extracting archive from https://dotnetcli.azureedge.net/dotnet/Sdk/8.0.303/dotnet-sdk-8.0.303-linux-x64.tar.gz
dotnet-install: Downloaded file size is 223236164 bytes.
dotnet-install: The remote and local file sizes are equal.
dotnet-install: Installed version is 8.0.303
dotnet-install: Adding to current process PATH: `/home/vahid/.dotnet`. Note: This change will be visible only when sourcing script.
dotnet-install: Note that the script does not resolve dependencies during installation.
dotnet-install: To check the list of dependencies, go to https://learn.microsoft.com/dotnet/core/install, select your operating system and check the "Dependencies" section.
dotnet-install: Installation finished successfully.

همانطور که مشاهده می‌کنید، دات‌نت 8.0.303، نصب شده‌است.

پس از پایان نصب، دو دستور زیر را هم باید اجرا کنید تا بتوان در خط فرمان به NET CLI. دسترسی یافت:

$ export DOTNET_ROOT=$HOME/.dotnet
$ export PATH=$PATH:$DOTNET_ROOT:$DOTNET_ROOT/tools

پس از این تنظیمات، امکان اجرای دو دستور آزمایشی زیر میسر می‌شوند:

$ dotnet --version
$ dotnet --list-sdks

نصب دات‌نت بر روی نگارش‌های قدیمی‌تر Ubuntu

برای اینکه بتوان به روش متداولی (بدون دریافت اسکریپت نصاب فوق) به آخرین تغییرات انجام شده و آخرین به‌روز رسانی‌ها و همچنین تمام نگارش‌های دات‌نت دسترسی داشت، می‌توان از مخازن بسته‌های خود مایکروسافت استفاده کنیم که باید آن‌ها را به سیستم عامل اضافه کرد. برای اینکار باید مراحل زیر طی شوند:

ابتدا تمام وابستگی‌های احتمالی موجود را حذف می‌کنیم:

$ sudo apt remove 'dotnet*' 'aspnet*' 'netstandard*'

سپس فایل زیر را ایجاد کرده:

sudo nano touch /etc/apt/preferences

و آن‌را با محتوای زیر تکمیل می‌کنیم؛ تا فقط از مخازن خود مایکروسافت استفاده شود و سایر مخازن مرتبط در این حالت، اولویت کمتری داشته باشند:

Package: dotnet* aspnet* netstandard*
Pin: origin "archive.ubuntu.com"
Pin-Priority: -10

Package: dotnet* aspnet* netstandard*
Pin: origin "security.ubuntu.com"
Pin-Priority: -10

پس از آن، دستورات زیر، کار افزودن مخازن بسته‌های مایکروسافت را انجام می‌دهند:

# Get OS version info which adds the $ID and $VERSION_ID variables
source /etc/os-release

# Download Microsoft signing key and repository
wget https://packages.microsoft.com/config/$ID/$VERSION_ID/packages-microsoft-prod.deb -O packages-microsoft-prod.deb

# Install Microsoft signing key and repository
sudo dpkg -i packages-microsoft-prod.deb

# Clean up
rm packages-microsoft-prod.deb

# Update packages
sudo apt update
sudo apt upgrade -y

بعد از این به‌روز رسانی‌ها، دستور متداول زیر، کار نصب آخرین نگارش NET SDK. را انجام می‌دهد:

sudo apt-get install -y dotnet-sdk-8.0

و همچنین هربار هم که سیستم را با دستورات sudo apt update -q && sudo apt upgrade -y به روز کنیم، در صورت وجود به‌روز رسانی دات‌نتی جدیدی، آن‌را به صورت خودکار دریافت و نصب می‌کند.

اشتراک‌ها
دریافت آرگومان‌های خط فرمان با Command Line Parser Library
class Options {
  [Option('r', "read", Required = true,
    HelpText = "Input files to be processed.")]
  public IEnumerable<string> InputFiles { get; set; }

  // Omitting long name, default --verbose
  [Option(
    HelpText = "Prints all messages to standard output.")]
  public bool Verbose { get; set; }

  [Option(Default = "中文",
    HelpText = "Content language.")]
  public string Language { get; set; }

  [Value(0, MetaName = "offset",
    HelpText = "File offset.")]
  public long? Offset { get; set;}  
}
دریافت آرگومان‌های خط فرمان با Command Line Parser Library
مطالب دوره‌ها
مراحل Refactoring یک قطعه کد برای اعمال تزریق وابستگی‌ها
برای رسیدن به الگوی معکوس سازی وابستگی‌ها عموما مراحل زیر طی می‌شوند:

الف) در متدهای لایه جاری خود واژه‌های کلیدی new و همچنین کلیه فراخوانی‌های استاتیک را بیابید.
ب) وهله سازی این‌ها را به یک سطح بالاتر (نقطه آغازین برنامه) منتقل کنید. اینکار باید بر اساس اتکای به Abstraction و برای مثال استفاده از اینترفیس‌ها صورت گیرد.
ج) اینکار را آنقدر تکرار کنید تا دیگر در کدهای لایه جاری خود واژه کلیدی new یا فراخوانی متدهای استاتیک مشاهده نشود.
د) در آخر وهله سازی object graphهای مورد نیاز را به یک IoC Container محول کنید.


یک مثال: ابتدا بررسی یک قطعه کد متداول

using System.Net;
using System.Text;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web.Mvc;

namespace DI06.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            string result = string.Empty;
            using (var client = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                result = client.DownloadString("https://www.dntips.ir/");
            }
            var match = new Regex(@"(?s)<title>(.+?)</title>", RegexOptions.IgnoreCase).Match(result);
            var title = match.Groups[1].Value.Trim();

            ViewBag.PageTitle = title;
            return View();
        }
    }
}
فرض کنید یک برنامه ASP.NET MVC را به نحو فوق تهیه کرده‌ایم. در کدهای کنترلر آن قصد داریم محتویات Html یک صفحه خاص را دریافت و سپس عنوان آن‌را استخراج کرده و نمایش دهیم.
مشکلات کد فوق:
الف) قرار گرفتن منطق تجاری پیاده سازی کدها مستقیما داخل کدهای یک اکشن متد؛ این مساله در دراز مدت به تکرار شدید کدها منجر خواهد شد که نهایتا قابلیت نگهداری آن‌را کاهش می‌دهند.
ب) در این کد حداقل دو بار واژه کلیدی new ذکر شده است. مورد اول یا new WebClient، از همه مهم‌تر است؛ از این جهت که نوشتن آزمون واحد را برای این کنترلر بسیار مشکل می‌کند. آزمون‌های واحد باید سریع و بدون نیاز به منابع خارجی، قابل اجرا باشند. تعویض آن هم مطابق کدهای تدارک دیده شده کار ساده‌ای نیست.


بهبود کیفیت قطعه کد متداول فوق با استفاده از الگوی معکوس سازی وابستگی‌ها

در اصل معکوس سازی وابستگی‌ها عنوان کردیم لایه بالایی سیستم نباید مستقیما به لایه‌های زیرین در حال استفاده از آن، وابسته باشد. این وابستگی باید معکوس شده و همچنین بر اساس Abstraction یا برای مثال استفاده از اینترفیس‌ها صورت گیرد.
به همین منظور یک پروژه دیگر را از نوع Class library، مثلا به نام DI06.Services به Solution جاری اضافه می‌کنیم.
namespace DI06.Services
{
    public interface IWebClientServices
    {
        string FetchUrl(string url);
        string GetWebPageTitle(string url);
    }
}

using System.Net;
using System.Text;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace DI06.Services
{
    public class WebClientServices : IWebClientServices
    {
        public string FetchUrl(string url)
        {
            using (var client = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                return client.DownloadString(url);
            }
        }

        public string GetWebPageTitle(string url)
        {
            var html = FetchUrl(url);
            var match = new Regex(@"(?s)<title>(.+?)</title>", RegexOptions.IgnoreCase).Match(html);
            return match.Groups[1].Value.Trim();
        }
    }
}
در این لایه، سرویس WebClient ایی را تدارک دیده‌ایم. این سرویس می‌تواند محتوای Html یک آدرس را برگرداند و یا عنوان آن آدرس خاص را استخراج نماید.
هنوز کار معکوس سازی وابستگی‌ها رخ نداده است. صرفا اندکی تمیزکاری و انتقال پیاده سازی منطق تجاری به یک سری کلاس‌هایی با قابلیت استفاده مجدد صورت گرفته است. به این ترتیب اگر باگی در این کدها وجود داشته باشد و همچنین از آن در چندین نقطه برنامه استفاده شده باشد، اصلاح این کلاس مرکزی، به یکباره تمامی قسمت‌های مختلف برنامه را تحت تاثیر مثبت قرار داده و از تکرار کدها و فراموشی احتمالی بهبود قسمت‌های مشابه جلوگیری می‌کند.
کار معکوس سازی وابستگی‌ها در یک لایه بالاتر صورت خواهد گرفت:
using System.Web.Mvc;
using DI06.Services;

namespace DI06.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        readonly IWebClientServices _webClientServices;
        public HomeController(IWebClientServices webClientServices)
        {
            _webClientServices = webClientServices;
        }

        public ActionResult Index()
        {
            ViewBag.PageTitle = _webClientServices.GetWebPageTitle("https://www.dntips.ir/");
            return View();
        }
    }
}
اینبار کنترلر Home را توسط تزریق وابستگی‌ها در سازنده کنترلر، بازنویسی کرده‌ایم. کد نهایی بسیار تمیزتر از حالت قبل است. دیگر پیاده سازی متد GetWebPageTitle مستقیما داخل یک اکشن متد قرار نگرفته است. همچنین این کنترلر اصلا نمی‌داند که قرار است از کدام پیاده سازی اینترفیس IWebClientServices استفاده کند. اگر در تنظیمات اولیه IoC Container مورد استفاده، کلاس WebClientServices ذکر شده باشد، از آن استفاده خواهد کرد؛ یا اگر حتی کلاس WebClientServicesFake نیز معرفی گردد (جهت انجام آزمون غیر وابسته به new WebClient)، باز هم بدون کوچکترین تغییری در کدهای آن قابل استفاده خواهد بود.

در مورد نحوه تنظیمات اولیه یک IoC Container و یا پیشنیازهای ASP.NET MVC جهت آماده شدن برای تزریق خودکار وابستگی‌ها در سازنده کنترلرها، پیشتر مطالبی را در این سری مطالعه کرده‌اید؛ در اینجا نیز اصول مورد استفاده یکی است و تفاوتی نمی‌کند.
مطالب
فایل‌های chm و مشکل فارسی - قسمت دوم

بر اساس جستجوهایی که انجام داده‌ام، CHM پشتیبانی کاملی را از یونیکد انجام نمی‌دهد (مشکل جستجو و همچنین ایندکس کردن).
اما با ترفندی می‌توان این مساله را حل کرد و آن هم تبدیل encoding فایل‌ها به عربی است (windows-1256). در این حالت هم جستجو کار می‌کند و هم عنوان صفحات هنگام جستجو در لیست موارد یاد شده درست نمایش داده می‌شود و صفحه add to favorites نیز مشکلی در نمایش عنوان‌های صفحه‌ها نخواهد داشت. روش کار به شرح زیر است:

الف) encoding تمام فایل‌های html خود را به صورت زیر تغییر دهید (از utf-8 به windows-1256):

<meta content="text/html; charset=Windows-1256" http-equiv="Content-Type">

ب) محتوای تمام فایل‌های html خود را یکبار با فرمت ویندوز 1256 ذخیره کنید. برای این منظور در دات نت به سادگی زیر می‌توان عمل کرد:
using System.IO;
using System.Text;

public static void SaveAs1256(string fileName)
{
string content = File.ReadAllText(fileName);
File.WriteAllText(fileName, content, Encoding.GetEncoding("windows-1256"));
}

شاید بعضی از ویرایشگرهای متنی هم این مورد را پشتیبانی کنند.(مانند ویرایشگر ویژوال استودیو)

ج) اصلاح فایل hhp پروژه خود
فایل hhp مربوط به html help work shop را باز کنید. (همان فایل پروژه ساخت راهنما)
اگر مثال قبل را دنبال کرده باشید، محتوای فایل آن چیزی شبیه به خطوط زیر خواهد بود:

[OPTIONS]
Compatibility=1.1 or later
Compiled file=test.chm
Contents file=Table of Contents.hhc
Default Window=win1
Default topic=page1.html
Display compile progress=No
Full-text search=Yes
Index file=Index.hhk
Language=0x429 Farsi
Title=راهنمای یک

[WINDOWS]
win1=,"Table of Contents.hhc","Index.hhk","page1.html","page1.html",,,,,0x3420,,0x304e,,,,,,2,,0


[FILES]
page1.html
page2.html

[INFOTYPES]

نیاز است تا آن‌را به صورت زیر ویرایش کرد تا فرمت 1256 به آن اعمال شود:
به قسمت options چند سطر زیر را اضافه کنید: (زبان فارسی و فونت تاهومای عربی)

Default Font=Tahoma,8,178
Language=0x429 Farsi

اکنون پس از کامپایل مجدد مجموعه، مشکلی در مورد جستجو یا به هم ریختگی عنوان‌ها دیگر وجود نخواهد داشت.

محض نمونه، کل وبلاگ جاری را به یک فایل chm تبدیل کرده‌ام که ‌آن‌را از آدرس زیر می‌توانید دریافت نمائید:
دریافت فایل

برای آزمایش، یک عبارت فارسی را در آن جستجو نمائید.


پ.ن.
این راه حلی است که به نظر من رسیده و جواب داده. اگر شما با encoding های دیگر هم جواب گرفته‌اید (مشکل جستجوی فارسی حل شده) لطفا پیغام بگذارید. با تشکر.