نظرات اشتراک‌ها
کروم 32 و مشکل رندر فونت‌های وب
کلا کروم 32 ی چیزی در حد فاجعه است.
توی رندر فونت‌ها که مشکل داره.
روی وب سایت‌های شیرپوینت 2010 هم حسابی موقع رندر کردن المان‌های صفحه خلاقیت بخرج میده.
یکسری از Input‌ها رو هم کاملا متفاوت(غیر واضح) نمایش میده.
نظرات مطالب
کار با کوکی‌ها در ASP.NET Core
یک نکته‌ی تکمیلی: ارتقاء به نگارش 3.1 و تغییر تنظیمات کوکی‌ها


مرورگر کروم، از نگارش 80 آن به بعد به همراه یک تغییر غیرسازگار با نگارش‌های قبلی آن است: از این پس تمام کوکی‌های آن در صورتیکه تنظیمات SameSite را نداشته باشند، به صورت SameSite=Lax تفسیر می‌شوند؛ که تغییر امنیتی فوق العاده‌ای است و سبب خواهد شد تا بسیاری از حملات مانند CSRF به طور کامل غیرعملی شوند. اما ... این مورد سبب از کار افتادن برنامه‌هایی خواهد شد که از سرویس‌هایی مانند IdentityServer استفاده می‌کنند. در یک چنین حالتی نیاز خواهید داشت برای رفع این مشکل، SameSite=None را تنظیم کنید.

اما SameSite چیست؟ تنظیم و خاصیت SameSite از سال 2016 به کوکی‌ها اضافه شد تا بتوان توسط آن در برابر حملات CSRF مقاومت کرد؛ مقادیر اولیه‌ی آن نیز Lax و Strict بودند. Lax به این معنا است که کوکی‌ها در حین مرور یک سایت، باید به صورت خودکار به سمت سرور همان سایت ارسال شوند؛ اما در حالت مرور سایت و هدایت از طریق سایت‌های دیگر به سایت ما، فقط درخواست‌های GET رسیده می‌توانند کوکی‌ها را نیز ارسال کنند. حالت Strict آن فقط کوکی‌های تنظیم شده‌ی درون یک سایت را معتبر شمرده و ارسال می‌کند. عدم تنظیم SameSite نیز مشکل خاصی را ایجاد نمی‌کرد. برای مثال اعمال اعتبارسنجی مبتنی بر OpenIdConnect مانند login/logout، نیاز دارند در طی یک درخواست POST، اطلاعاتی را به سایت خارجی درخواست کننده ارسال کنند. برای اینکه این عملیات به درستی صورت گیرد، می‌بایستی تنظیمات SameSite انجام نمی‌شد تا جابجایی کوکی‌ها بین دو دومین مختلف در حالت POST، بدون مشکل صورت می‌گرفت.
با تغییر جدید گوگل، حالت پیش‌فرض SameSite که اجباری نبود، به صورت اجباری به Lax تنظیم شده‌است؛ اما برای حالاتی مانند OpenIdConnect، مقدار None را نیز اضافه کرده‌است. به همین جهت این نوع برنامه‌ها اگر از تنظیم SameSite=None استفاده نکنند، دیگر نمی‌توانند کوکی‌های درخواست‌های POST را بین دومین‌های مختلف جابجا کنند.

مشکل مهم! مقدار None را فقط مرورگر کروم متوجه می‌شود و جزو استاندارد SameSite نیست! در این استاندارد اگر مقدار SameSite تنظیم شود و مرورگر نتواند آن‌را تشخیص دهد (مانند iOS 12)، مقدار Strict را به عنوان مقدار دریافتی تنظیم می‌کند! به همین جهت برنامه‌ی شما باید بر اساس نوع مرورگر تصمیم‌گیری کند که آیا باید SameSite را به خروجی اضافه کند یا خیر.

وضعیت دات نت در این مورد: با به روز رسانی‌های جدید دات نت 4.7.2 و همچنین NET Core 2.1.، مقدار جدید None توسط برنامه (در CookieOptions) قابل تنظیم خواهد بود که سبب تولید SameSite=None می‌شود. به علاوه در NET Core 3.1.،  مقدار SameSite.Unspecified را نیز می‌توان تنظیم کرد که سبب خواهد شد تا خاصیت SameSite اصلا تنظیم نشود (اصلا به درخواست اضافه نشود؛ تا مرورگرهایی که نمی‌توانند مقدار None را تفسیر کنند، به اشتباه آن‌را به Strict تنظیم نکنند).

به صورت خلاصه: اگر برنامه‌ی شما از OpenIdConnect و یا IdentityServer استفاده نمی‌کند، هیچ تنظیمی را تغییر ندهید! تنظیم پیش‌فرض SameSite=Lax گوگل سبب می‌شود تا عملا حملات CSRF دیگر بر روی سایت شما قابل اجرا نباشد. اما اگر از IdentityServer استفاده می‌کنید، این تنظیم پیش‌فرض، سبب از کار افتادن امکان ارسال کوکی‌های حالت POST، به سایت‌های خارجی می‌شود و برنامه و سیستم شما از کار خواهد افتاد.
مطالب
React 16x - قسمت 32 - React Hooks - بخش 3 - نکات ویژه‌ی برقراری ارتباط با سرور
در قسمت‌های 22 تا 25 این سری، روش برقراری ارتباط با سرور را در برنامه‌های React، توسط کتابخانه‌ی معروف Axios، بررسی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم همان نکات را زمانیکه قرار است از کامپوننت‌های تابعی، به همراه useState hook و useEffect hook استفاده کنیم، مرور نمائیم.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا نیز از همان برنامه‌ای که در قسمت 30، برای بررسی مثال‌های React hooks ایجاد کردیم، استفاده خواهیم کرد. فقط در آن، کتابخانه‌ی Axios را نیز نصب می‌کنید. به همین جهت در ریشه‌ی پروژه‌ی React این قسمت، دستور زیر را در خط فرمان صادر کنید:
> npm install --save axios
برنامه‌ی backend مورد استفاده هم همان برنامه‌ای است که از قسمت 22 شروع به توسعه‌ی آن کردیم و کدهای کامل آن‌را از پیوست‌های انتهای بحث، می‌توانید دریافت کنید. این برنامه که در مسیر شروع شده‌ی با https://localhost:5001/api قرار می‌گیرد، جهت پشتیبانی از افعال مختلف HTTP مانند Get/Post/Delete/Update طراحی شده‌است. برای راه اندازی آن، به پوشه‌ی این برنامه، مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید، تا endpointهای REST Api آن قابل دسترسی شوند. برای مثال باید بتوان به مسیر https://localhost:5001/api/posts آن در مرورگر دسترسی یافت.
در ادامه می‌خواهیم در برنامه‌ی React خود، لیست مطالب برنامه‌ی backend را از سرور دریافت کرده و نمایش دهیم. همچنین یک search box را به همراه دکمه‌های search و clear نیز به آن اضافه کنیم.


دریافت اطلاعات اولیه از سرور، درون useEffect Hook

پس از نصب پیش‌نیازها و راه اندازی برنامه‌ی backend، در ابتدا فایل src\config.json را جهت درج مشخصات آدرس REST Api آن، ایجاد می‌کنیم:
{
   "apiUrl": "https://localhost:5001/api"
}
سپس فایل جدید src\components\part03\Search.jsx را جهت توسعه‌ی کامپوننت جستجوی این قسمت ایجاد می‌کنیم و ساختار ابتدایی آن‌را با import وابستگی‌های React و مسیر فوق، به صورت یک function که در همان محل قابل export است، ایجاد می‌کنیم، تا فعلا یک React.Fragment را بازگشت دهد:
import React from "react";
import {apiUrl} from "../../config.json";

export default function App() {
  return <></>;
}
بر این اساس، کامپوننت App فایل index.js را به صورت زیر از کامپوننت App فوق، تامین خواهیم کرد:
import App from "./components/part03/Search";
اکنون می‌خواهیم اولین درخواست خود را به سمت backend server ارسال کنیم. برای این منظور در کامپوننت‌های تابعی، از useEffect Hook استفاده می‌شود؛ چون کار با یک API خارجی نیز یک side effect محسوب می‌گردد. بنابراین متد useEffect را import کرده و سپس آن‌را بالای return، فراخوانی می‌کنیم. درون آن نیاز است اطلاعات را از سرور دریافت کنیم و برای اینکار از کتابخانه‌ی axios که آن‌را در قسمت 23 معرفی کردیم، استفاده خواهیم کرد. به همین جهت import آن‌را نیز در این ماژول خواهیم داشت:
import axios from "axios";
import React, { useEffect, useState } from "react";

import { apiUrl } from "../../config.json";

export default function App() {
  useEffect(() => {
    axios
      .get(apiUrl + "/posts/search?query=")
      .then(response => console.log(response.data));
  });
  return <></>;
}
در اینجا با استفاده از متد get کتابخانه‌ی axios، درخواستی را به آدرس https://localhost:5001/api/posts/search، با یک کوئری استرینگ خالی، ارسال کرده‌ایم تا تمام داده‌ها را بازگشت دهد. روش قدیمی استفاده‌ی از axios را که با استفاده از Promiseها و متد then آن است، در اینجا ملاحظه می‌کنید که خروجی خاصیت data شیء response دریافتی را لاگ کرده‌است:


اکنون می‌خواهیم این اطلاعات دریافتی را در برنامه‌ی خود نیز نمایش دهیم. به همین جهت نیاز است تا response.data را درون state کامپوننت جاری قرار داده و در حین رندر کامپوننت، با تشکیل حلقه‌ای بر روی آن، اطلاعات نهایی را نمایش دهیم. بنابراین نیاز به useState Hook خواهیم داشت که ابتدا آن‌را import کرده و سپس آن‌را تعریف و در قسمت then، فراخوانی می‌کنیم:
import axios from "axios";
import React, { useEffect, useState } from "react";

import { apiUrl } from "../../config.json";

export default function App() {
  const [results, setResults] = useState([]);

  useEffect(() => {
    axios.get(apiUrl + "/posts/search?query=").then(response => {
      console.log(response.data);
      setResults(response.data);
    });
  });
چون اطلاعات بازگشتی به صورت یک آرایه‌است، مقدار اولیه‌ی متد useState را با یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی کرده‌ایم. سپس برای مقدار دهی متغیر results موجود در state، به متد setResults تعریف شده‌ی توسط useState، مقدار response.data را ارسال می‌کنیم. در این حالت اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنید .... برنامه و همچنین مرورگر، هنگ می‌کنند!


همانطور که مشاهده می‌کنید، یک حلقه‌ی بی پایان در اینجا رخ داده‌است! برای پایان آن، مجبور خواهیم شد ابتدا کنسول اجرایی برنامه‌ی React را به صورت دستی خاتمه داده و سپس مرورگر را نیز refresh کنیم تا این حلقه، خاتمه پیدا کند.
علت این مشکل را در قسمت 30 بررسی کردیم؛ effect method تابع useEffect (همان متد در برگیرنده‌ی قطعه کدهای axios.get در اینجا)، پس از هربار رندر کامپوننت، یکبار دیگر نیز اجرا می‌شود. یعنی این متد، هر دو حالت componentDidMount و componentDidUpdate کامپوننت‌های کلاسی را با هم پوشش می‌دهد و چون در اینجا setState را با فراخوانی متد setResults داریم، یعنی درخواست رندر مجدد کامپوننت انجام شده‌است و پس از آن، مجددا effect method فراخوانی می‌شود و ... این حلقه هیچ‌گاه خاتمه نخواهد یافت. به همین جهت مرورگر و برنامه، هر دو با هم هنگ می‌کنند!

در این برنامه فعلا می‌خواهیم که فقط در حالت componentDidMount، کار درخواست اطلاعات از backend صورت گیرد. به همین جهت پارامتر دوم متد useEffect را با یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی می‌کنیم:
  useEffect(() => {
   // ...
  }, []);
تا اینجا موفق شدیم متد setResults را تنها در اولین بار نمایش کامپوننت، فراخوانی کنیم که در نتیجه‌ی آن، متغیر results موجود در state، مقدار دهی شده و همچنین کار رندر مجدد کامپوننت در صف قرار می‌گیرد. بنابراین مرحله‌ی بعد، تکمیل قسمت return کامپوننت تابعی است تا آرایه‌ی results را نمایش دهد:
//...

export default function App() {
  // ...
  return (
    <>
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th>Title</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          {results.map(post => (
            <tr key={post.id}>
              <td>{post.title}</td>
            </tr>
          ))}
        </tbody>
      </table>
    </>
  );
}
در اینجا ابتدا یک فرگمنت را توسط </><> تعریف کرده‌ایم و سپس در داخل آن می‌توان المان‌های فرزند را قرار داد. سپس برای ایجاد trهای جدول، یک حلقه را توسط results.map، بر روی عناصر دریافتی از آرایه‌ی مطالب، تشکیل داده‌ایم. چون این حلقه بر روی trهای پویا تشکیل می‌شود، هر tr، نیاز به یک key دارد، تا در DOM مجازی React قابل شناسایی و ردیابی شود که در آخر یک چنین شکلی را ایجاد می‌کند:



استفاده ازAsync/Await  برای دریافت اطلاعات، درون یک  useEffect Hook

اکنون می‌خواهیم درون effect method یک useEffect Hook، روش قدیمی استفاده‌ی از callbackها و متد then را برای دریافت اطلاعات، با روش جدیدتر async/await که در قسمت 23 آن‌را بیشتر بررسی کردیم، جایگزین کنیم.
  useEffect(async () => {
    const { data } = await axios.get(apiUrl + "/posts/search?query=");
    console.log(data);
    setResults(data);
  }, []);
خروجی متد axios.get، یک شیء Promise است که نتیجه‌ی عملیات async را بازگشت می‌دهد. در جاوا اسکریپت مدرن، می‌توان از واژه‌ی کلیدی await برای دسترسی به شیء response دریافتی از آن، استفاده کرد. سپس هر جائیکه از واژه‌ی کلیدی await استفاده می‌شود، متد جاری را باید با واژه‌ی کلیدی async نیز مزین کرد. با انجام اینکار و اجرای برنامه، اخطار زیر در کنسول توسعه دهندگان مرورگر ظاهر می‌شود؛ هرچند نتیجه نهایی هم هنوز نمایش داده می‌شود:
Warning: An effect function must not return anything besides a function, which is used for clean-up.
It looks like you wrote useEffect(async () => ...) or returned a Promise.
این اخطار به این معنا است که effect function تعریف شده را نمی‌توان به صورت async تعریف کرد و از چنین قابلیتی پشتیبانی نمی‌شود. یک effect function حداکثر می‌تواند یک متد دیگر را بازگشت دهد (و یا هیچ چیزی را بازگشت ندهد) که نمونه‌ی آن‌را در قسمت 30، با متدهایی که کار پاکسازی منابع را انجام می‌دادند، بررسی کردیم. اگر متدی را مزین به واژه‌ی کلیدی async کردیم، یعنی این متد در اصل یک Promise را بازگشت می‌دهد؛ اما یک effect function، حداکثر یک تابع دیگر را می‌تواند بازگشت دهد تا componentWillUnmount را پیاده سازی کند.

برای رفع این مشکل، روش توصیه شده، ایجاد یک تابع مجزای async و سپس فراخوانی آن درون effect function است:
  useEffect(() => {
    getResults();
  }, []);

  const getResults = async () => {
    const { data } = await axios.get(apiUrl + "/posts/search?query=");
    console.log(data);
    setResults(data);
  };
مشکل یا محدودیتی برای ایجاد متدهای async، در خارج از یک effect function وجود ندارد. به همین جهت اعمالی را که نیاز به Async/Await دارند، در این متدهای مجزا انجام داده و سپس می‌توان آن‌ها را درون effect function، به نحوی که ملاحظه می‌کنید، فراخوانی کرد. با این تغییر، هنوز هم اطلاعات نهایی، بدون مشکل دریافت می‌شوند، اما دیگر اخطاری در کنسول توسعه دهندگان مرورگر درج نخواهد شد.


پیاده سازی componentDidUpdate با یک useEffect Hook، جهت انجام جستجوهای پویا

تا اینجا با اضافه کردن پارامتر دومی به متد useEffect، رویداد componentDidUpdate آن‌را از کار انداختیم، تا برنامه با هربار فراخوانی setState و اجرای مجدد effect function، در یک حلقه‌ی بی‌نهایت وارد نشود. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که اگر یک textbox را برای جستجوی در عناوین نمایش داده شده، در بالای جدول آن قرار دهیم، نیاز است با هربار تغییر ورودی آن، کار فراخوانی مجدد effect function صورت گیرد، تا بتوان نتایج جدیدتری را از سرور دریافت و به کاربر نشان داد؛ این مشکل را چگونه باید حل کرد؟
برای دریافت عبارت وارد شده‌ی توسط کاربر و جستجو بر اساس آن، ابتدا متغیر state و متد تنظیم آن‌را با استفاده از useState Hook و یک مقدار اولیه‌ی دلخواه تنظیم می‌کنیم:
export default function App() {
  // ...
  const [query, setQuery] = useState("Title");
سپس المان textbox زیر را هم به بالای المان جدول، اضافه می‌کنیم:
<input
  type="text"
  name="query"
  className="form-control my-3"
  placeholder="Search..."
  onChange={event => setQuery(event.target.value)}
  value={query}
/>
این کنترل توسط رویداد onChange، عبارت تایپ شده را به متد setQuery ارسال کرده و در نتیجه‌ی آن، کار تنظیم متغیر query در state کامپوننت جاری، صورت می‌گیرد. همچنین با تنظیم value={query}، سبب خواهیم شد تا این کنترل، به یک المان کنترل شده‌ی توسط state تبدیل شود و در ابتدای نمایش فرم، مقدار ابتدایی useState را نمایش دهد.
اکنون که متغیر query دارای مقدار شده‌است، می‌توان از آن در متد axios.get، به نحو زیر و با ارسال یک کوئری استرینگ به سمت سرور، استفاده کرد:
const { data } = await axios.get(
   `${apiUrl}/posts/search?query=${encodeURIComponent(query)}`
);
استفاده از تابع encodeURIComponent، سبب می‌شود تا اگر کاربر برای مثال "Text 1" را وارد کرد، فاصله‌ی بین دو عبارت، به درستی encode شده و یک کوئری مانند https://localhost:5001/api/posts/search?query=Title%201 به سمت سرور ارسال گردد.

تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنید، با تایپ در textbox جستجو، تغییری در نتایج حاصل نمی‌شود؛ چون effect function تعریف شده که سبب اجرای مجدد axios.get می‌شود، طوری تنظیم شده‌است که فقط یکبار، آن‌هم پس از رندر اولیه‌ی کامپوننت، اجرا شود. برای رفع این مشکل، با مقدار دهی آرایه‌ای که به عنوان پارامتر دوم متد useEffect تعریف شده، می‌توان اجرای مجدد effect function آن‌را وابسته‌ی به تغییرات متغیر query در state کامپوننت کرد:
  useEffect(() => {
    getResults();
  }, [query]);
اکنون اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنید، با هربار ورود اطلاعات درون textbox جستجو، یک کوئری جدید به سمت سرور ارسال شده و نتیجه‌ی جستجوی انجام شده، به صورت یک جدول رندر می‌شود:



دریافت اطلاعات جستجو، تنها با ارسال اطلاعات یک فرم به سمت سرور


تا اینجا کاربر با هر حرفی که درون textbox جستجو وارد می‌کند، یک کوئری، به سمت سرور ارسال خواهد شد. برای کاهش آن می‌توان یک دکمه‌ی جستجو را در کنار این textbox قرار داد تا تنها پس از کلیک بر روی آن، این جستجو صورت گیرد.
برای پیاده سازی این قابلیت، ابتدا وابستگی به query را از متد useEffect حذف می‌کنیم، تا دیگر با تغییر اطلاعات textbox، متد callback آن اجرا نشود (پارامتر دوم آن‌را مجددا به یک آرایه‌ی خالی تنظیم می‌کنیم). سپس یک دکمه را که از نوع button است و رویداد onClick آن به getResults اشاره می‌کند، در بالای جدول نتایج مطالب، قرار می‌دهیم:
<button
  className="btn btn-primary"
  type="button"
  onClick={getResults}
>
  Search
</button>
تا اینجا اگر کاربر اطلاعاتی را وارد کرده و سپس بر روی دکمه‌ی Search فوق کلیک کند، نتایج جستجوی خودش را در جدول ذیل آن مشاهده می‌کند. اکنون می‌خواهیم این امکان را به کاربران بدهیم که با فشردن دکمه‌ی enter درون textbox جستجو، همین قابلیت جستجو را در اختیار داشته باشند؛ تا دیگر الزامی به کلیک بر روی دکمه‌ی Search، نباشد. برای اینکار تنها کافی است، کل مجموعه‌ی textbox و دکمه را درون یک المان form قرار دهیم و نوع button را نیز به submit تغییر دهیم. سپس onClick دکمه را حذف کرده و بجای آن رویداد onSubmit فرم را پیاده سازی می‌کنیم:
<form onSubmit={handleSearch}>
  <div className="input-group my-3">
    <label htmlFor="query" className="form-control-label sr-only"></label>
    <input
type="text"
id="query"
name="query"
className="form-control"
placeholder="Search ..."
onChange={event => setQuery(event.target.value)}
value={query}
    />
    <div className="input-group-append">
<button className="btn btn-primary" type="submit">
  Search
</button>
    </div>
  </div>
</form>
در اینجا یک المان فرم، به همراه یک textbox و button از نوع submit تعریف شده‌اند. رویداد onSubmit نیز به متد منتسب به متغیر handleSearch، متصل شده‌است تا با فشردن دکمه‌ی enter توسط کاربر در این textbox، کار جستجوی مجدد، صورت گیرد:
  const handleSearch = event => {
    event.preventDefault();
    getResults();
  };
تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده و "Text 1" را در textbox جستجو، وارد کرده و enter کنیم، همانند تصویر فوق، رکورد متناظری از سرور دریافت و نمایش داده می‌شود.


افزودن قابلیت پاک کردن textbox جستجو و معرفی useRef Hook

در ادامه می‌خواهیم یک دکمه‌ی جدید را در کنار دکمه‌ی Search، اضافه کنیم تا با کلیک کاربر بر روی آن، نه فقط محتوای وارد شده‌ی در textbox پاک شود، بلکه focus نیز به آن منتقل گردد. برای پاک کردن textbox، فقط کافی است متد setQuery را با یک رشته‌ی خالی ارسالی به آن فراخوانی کنیم. اما برای انتقال focus به textbox، نیاز به داشتن ارجاع مستقیمی به آن المان وجود دارد که با مفهوم آن در قسمت 18 آشنا شدیم: «برای دسترسی به یک المان DOM در React، باید یک reference را به آن نسبت داد. برای این منظور یک خاصیت جدید را در سطح کلاس کامپوننت ایجاد کرده و آن‌را با React.RefObject مقدار دهی اولیه کرده و سپس ویژگی ref المان مدنظر را به این RefObject تنظیم می‌کنیم». برای انجام یک چنین کاری در اینجا، Hook ویژه‌ای به نام useRef معرفی شده‌است. بنابراین برای پیاده سازی این نیازمند‌ی‌ها، ابتدا دکمه‌ی Clear را در کنار دکمه‌ی Search قرار می‌دهیم:
<button
  type="button"
  onClick={handleClearSearch}
  className="btn btn-info"
>
  Clear
</button>
سپس رویداد onClick آن‌را به متد منتسب به متغیر handleClearSearch، مرتبط می‌کنیم:
import React, { useEffect, useRef, useState } from "react";
// ...

export default function App() {
  // ...
  const searchInputRef = useRef();


  const handleClearSearch = () => {
    setQuery("");
    searchInputRef.current.focus();
  };
در اینجا ابتدا useRef را import کرده‌ایم، تا توسط آن بتوان یک متغیر از نوع React.MutableRefObject را ایجاد کرد. سپس در متد منتسب به handleClearSearch، ابتدا با فراخوانی setQuery، مقدار query را در state کامپوننت، پاک کرده و سپس به کمک این شیء Ref، دسترسی مستقیمی به شیء textbox یافته و متد focus آن‌را فراخوانی می‌کنیم (شیء current آن، معادل DOM Element متناظر است).
البته این searchInputRef برای اینکه دقیقا به textbox تعریف شده اشاره کند، باید آن‌را به ویژگی ref المان، انتساب داد:
<input
  type="text"
  id="query"
  name="query"
  className="form-control"
  placeholder="Search ..."
  onChange={event => setQuery(event.target.value)}
  value={query}
  ref={searchInputRef}
/>
تا اینجا اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی Clear، متن textbox جستجو حذف شده و سپس کرسر مجددا به همان textbox برای ورود اطلاعات، منتقل می‌شود.


نمایش «لطفا منتظر بمانید» در حین دریافت اطلاعات از سرور


البته در اینجا با هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی جستجو، نتیجه‌ی نهایی به سرعت نمایش داده می‌شود؛ اما اگر سرعت اتصال کاربر کمتر باشد، با یک وقفه این امر رخ می‌دهد. به همین جهت بهتر است یک پیام «لطفا منتظر بمانید» را در این حین به او نمایش دهیم. به همین جهت در ابتدا state مرتبطی را به کامپوننت اضافه می‌کنیم:
const [loading, setLoading] = useState(false);
تا با فراخوانی متد setLoading آن بتوان سبب رندر مجدد UI شد و پیامی را نمایش داد و یا مخفی کرد:
  const getResults = async () => {
    setLoading(true);
    const { data } = await axios.get(
      `${apiUrl}/posts/search?query=${encodeURIComponent(query)}`
    );
    console.log(data);
    setResults(data);
    setLoading(false);
  };
متد setLoading در ابتدای متد منتسب به متغیر getResults، مقدار متغیر loading را در state به true تنظیم می‌کند و در پایان عملیات، به false. اکنون بر این اساس می‌توان UI متناظری را نمایش داد:
      {loading ? (
        <div className="alert alert-info">Loading results...</div>
      ) : (
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {results.map(post => (
              <tr key={post.id}>
                <td>{post.title}</td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      )}
در اینجا با استفاده از یک ternary operator، اگر loading به true تنظیم شده باشد، یک div به همراه عبارت Loading results، نمایش داده می‌شود؛ در غیراینصورت، جدول اطلاعات مطالب، نمایش داده خواهد شد.

برای آزمایش آن می‌توان سرعت اتصال را در برگه‌ی شبکه‌ی ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر، تغییر داد:



مدیریت خطاها در حین اعمال async

آخرین امکانی را که به این مطلب اضافه خواهیم کرد، مدیریت خطاهای اعمال async است که با try/catch صورت می‌گیرد:
// ...

export default function App() {
  // ...
  const [error, setError] = useState(null);

  // ...

  const getResults = async () => {
    setLoading(true);

    try {
      const { data } = await axios.get(
        `${apiUrl}/posts/search?query=${encodeURIComponent(query)}`
      );
      console.log(data);
      setResults(data);
    } catch (err) {
      setError(err);
    }

    setLoading(false);
  };
در حین فراخوانی await axios.get، اگر خطایی رخ دهد، این کتابخانه استثنایی را صادر خواهد کرد که می‌توان به جزئیات آن در بدنه‌ی catch نوشته شده دسترسی یافت و برای مثال آن‌را به کاربر نمایش داد. برای این منظور ابتدا state مخصوص آن‌را ایجاد می‌کنیم و سپس توسط فراخوانی متد setError آن، کار رندر مجدد کامپوننت را در صف انجام قرار خواهیم داد.در نهایت برای نمایش آن می‌توان یک div را به پایین جدول اضافه نمود:
{error && <div className="alert alert-warning">{error.message}</div>}
برای آزمایش آن، برنامه‌ی backend را که در حال اجرا است، خاتمه دهید و سپس در برنامه سعی کنید به آن متصل شوید:




کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-03-frontend.zip و sample-30-part-03-backend.zip
مطالب
اتصال به سرویس WCF در NETCF 3.5

با توجه به پیشرفتی که در حوزه اپلیکشن‌های وابسته به فریمورک دات نت بوجود آمده، ولی شاید حرکت عملی بزرگی از سمت تولیدکندگان در حوزه کامپکت صورت نگرفته و همچنان شاهد فرمانروایی سیستم عاملهایی چون Windows Compact 6.0 با استفاده از دات نت فریمورک‌هایی نهایت با نسخه 3.5 هستیم. البته میتوان ارزان‌تر بودن در خارج و مسئله تحریم در داخل را هم در نظر داشت و نمونه عینی این مورد را میتوان در دستگاههای وارد شده در حوزه Compact،  دید. البته شرکت‌های تولید کننده خارجی که عمدتا در کشورهای جنوب شرق و شرق آسیا هستند، جزو شرکت‌های مطرح در این زمینه هستند که بازارهای خوبی هم در کشورهای توسعه یافته‌ای چون آمریکا پیدا کرده‌اند.

در این بین برای عقب نماندن از تکنولوژی‌های جدید بوجود آمده در حوزه دات نت مانند WCF این مقاله کمکی هر چند کوچک برای استفاده از این قابلیت موثر در فریمورک کامپکت می‌تواند باشد.

پیشنیاز‌های لازم:

- Microsoft Visual Studio 2008 + Service Pack 1

- نصب Power Toys for .NET Compact Framework 3.5


پیاده سازی سرویس (بر روی سیستمی غیر از ویندوز کامپکت):  

در ویژوال استودیو 2008 سرویس پک یک، پروژه ای از نوعclass library  را  ایجاد کرده و سرویسی تستی را برای استفاده ایجاد میکنیم:  
[ServiceContract(Namespace = "http://samples.wcf.cfnet.sample")]
    public interface ICalculator
    {
        [OperationContract]
        int Add(int a, int b);
    }

و پیاده سازی آن:

public class CalculatorService : ICalculator
    {
        public static int count;

        public int Add(int a, int b)
        {
            count++;
            Console.WriteLine(string.Format("{3}\tReceived 'Add({0}, {1})' returning {2}", a, b, a + b, count));
            return a + b;
        }

سرور سرویس:

برای هاست این سرویس از یک برنامه‌ی کنسول که در سلوشن ایجاد میکنیم استفاده میکنیم. البته امکان‌های دیگر برای هاست سرویس در هر پروسس دات نتی را میتوان یاد آور شد. برای هاست کردن شروع یک سرویس WCF باید یک IP درون شبکه را که قابل دسترسی از سمت ویندوز کامپکت بوده و به سیستم انتساب داده شده، دریافت و استفاده کنیم:  

var addressList = Dns.GetHostEntry(Dns.GetHostName());

string hostIP = addressList.AddressList.Single(x=>x.ToString().StartsWith("192.168.10.")).ToString();
Uri address = new Uri(string.Format("http://{0}:8000/Calculator", hostIP));

در قطعه بالا IP در رنج مناسب و قابل دسترسی انتخاب میشود چون ویندوز کامپکت (فارق از اینکه در شبیه ساز باشد یا واقعی) از طریق شبکه به سرور دسترسی پیدا میکند باید IP مناسب انتساب داده شده انتخاب شود.

ServiceHost serviceHost = new ServiceHost(typeof(CalculatorService),address);
serviceHost.AddServiceEndpoint(typeof(ICalculator), new BasicHttpBinding(), "Calculator");

در ادامه یک سرویس هاست را new کرده و سرویس و بایندینگ را به آن در سازنده پاس میدهیم.

var serviceMetadataBehavior =
new ServiceMetadataBehavior { HttpGetEnabled = true };
serviceHost.Description.Behaviors.Add(serviceMetadataBehavior);

این قسمت برای ادامه کارکرد سرویس لازم نیست ولی در ادامه‌ی مقاله برای تولید کدهای سمت کلاینت باید این قابلیت فعال باشد و پس از آن دیگر احتیاجی نیست و میتوان این چند خط کد را کامنت کرد.

serviceHost.Open();
Console.WriteLine("CalculatorService is running at " + address.ToString());
Console.WriteLine("Press <ENTER> to terminate");
Console.ReadLine();
serviceHost.Close();

و در نهایت، شروع سرویس با فرمان Open و خاتمه آن با فرمان Close .


کلاینت سرویس (در داخل ویندوز کامپکت):

همراه با ارائه دات نت فریمورک 3.5 برای کار با سرویس WCF که از آن یک نسخه‌ی ارائه شده برای کامپکت نیز تهیه شده‌است، ابزاری مانند netcfSvcUtil.exe که در SDK نسخه‌ی کامپکت موجود است و کاربرد هندل کردن بعضی از موارد مانند تولید کد پروکسی‌های سمت کلاینت را دارد که در ادامه طرز استفاده از آن را بررسی خواهیم کرد. بعد از اجرای سرویس WCF با رفتار HttpGetEnabled = true برای بررسی سریع کارکرد صحیح سرویس، آدرس آن را در مرورگر میبینیم. تصویر زیر نتیجه‌ی آن در مرورگر است:



در خط فرمان به آدرس مربوط به این ابزار رفته (بسته به نسخه‌ی سیستم عامل ممکن است در پوشه‌های زیر یافت شود ( :

(Windows Drive)\Program Files (x86)\Microsoft.NET\SDK\CompactFramework\v3.5\bin
(Windows Drive)\Program Files\Microsoft.NET\SDK\CompactFramework\v3.5\bin

و فرمان زیر را اجرا میکنیم:

netcfSvcUtil.exe /language:C# /target:code /directory:D:\GeneratedCode\CF\CaculatorService http://192.168.10.189:8000/BooksService.svc?wsdl

البته ذکر IP شبکه در اینجا الزامی نیست؛ زیرا در صورت استفاده از آدرسهای داخلی سیستم، این فرمان به مشکلی بر نخواهد خورد. در این فرمان تولید کد با زبان c# و تولید کد که بصورت پیش فرض نیز وجود دارد و محل ذخیره سازی کدهای تولیدی را مشخص میکنیم و بعد از اجرای این فرمان، باید دو فایل در مسیر اشاره شده در فرمان تولید شود که اساس کار ما در سمت کلاینت خواهد بود:


کلاینت سرویس نیز با استفاده کدهای تولیدی بصورت زیر آماده سازی و اجرا میشود:

var addressList = Dns.GetHostEntry(Dns.GetHostName());
var localAddress = addressList.AddressList.Single(x => x.ToString().StartsWith("192.168.10.")).ToString();

دوباره IP مناسب در شبکه جاری استخراج میشود. بایندیگ مورد نیاز برای ارتباط با سرور ساخته میشود:

var binding = CalculatorClient.CreateDefaultBinding();

نکته‌ای که دراین قسمت باید مدنظر قرار گیرد این است که در زمان تولید کدها اگر از localhost یا 127.0.0.1 و یا آدرسهای دیگر انتساب داده شده به سرور استفاده کرده باشید در متد CreateDefaultBinding از همان آدرس استفاده میشود و برای اصلاح آن بصورت زیر عمل میکنیم:

string remoteAddress = CalculatorClient.EndpointAddress.Uri.ToString();
remoteAddress = remoteAddress.Replace("localhost", serviceAddress.Text);

یک EndpointAddress با استفاده از این آدرس ساخته و به‌همراه بایندینگ، یک آبجکت از جنس CalculatorClient که در کدهای تولیدی داریم میسازیم:

CalculatorClient _client = new CalculatorClient(binding, endpoint);

برای تست نیز تنها متد این سرویس را با یک جفت عدد، صدا میزنیم:

var result = _client.Add(82, 18).ToString(CultureInfo.InvariantCulture);

به این ترتیب خروجی مورد نظر زیر را در کنسول سرویس مشاهده خواهیم کرد:


 
مطالب
مدیریت کلیدهای کیبرد در جاوا اسکریپت
با پیشرفت بسترهای موجود در زمینه شبکه و اینترنت، گرایش به استفاده از اپلیکیشنهای تحت وب روز به روز بیشتر میشود. با گسترش این برنامه‌ها نیازها و درنتیجه ابزارهای موجود توسعه پیدا می‌کنند. درحال حاضر ابزارها و نیز محیطهای توسعه مختلفی برای تولید این اپلیکیشنها وجود دارد. به دلیل نوع رابط کاربری موجود در این برنامه‌ها (اکثراً مرورگرهای وب مثل اینترنت اکسپلورر، گوگل کروم، فایرفاکس و ...) استفاده از زبانهای سمت کلاینت (مثل جاوا اسکریپت که در تمامی مرورگرهای مدرن پشتیبانی کاملی از آن میشود) جایگاه ویژه ای در این نوع برنامه‌ها دارد. درضمن وقتی صحبت از اپلیکیشن به میان می‌آید استفاده از کلیدهای میانبر کیبرد برای راحتی کار کاربران کاربرد ویژه ای دارد. اما متاسفانه زبان جاوا اسکریپت به دلیل محدودیتهایی منطقی موجود، پشتیبانی مناسبی از رویدادهای کیبرد ندارد و مشکل تفاوتها و تناقضات میان سخت افزارها، سیستم عامل‌ها و مرورگرها هم به این مسئله بیشتر دامن میزند. در مطلب جاری هدف این است تا آشنایی مقدماتی با این مبحث فراهم شود.
رویدادهای کیبرد
در جاوا اسکریپت سه رویداد زیر برای کلیدهای کیبرد وجود دارد (به ترتیب زمان رخ دادن):
keydown: زمانی که یک کلید فشرده می‌شود.
keypress: زمانی که یک کلید کاراکتری فشرده می‌شود.
keyup: زمانی که یک کلیدِ فشرده شده، رها می‌شود.
یک تفاوت اساسی میان رویدادهای keydown و keypress در جاوا اسکریپت وجود دارد: رویداد keydown پس از فشردن هر کلیدی روی کیبرد رخ میدهد و یک کد مخصوص آن کلید (scan code ^) را ارائه میدهد. اما رویداد keypress که بعد از keydown رخ میدهد کد کاراکتر آن کلید (char code) را ارائه میدهد، بنابراین تنها برای کلیدهای کاراکتری بدرستی کار میکند. برای درک بهتر کد زیر را در یک فایل html ذخیره کرده و در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید:
<html>
<body>
  <div>
    Prevent default:
    <input type="checkbox" id="keydownStop" value="1" />
    keydown&nbsp;&nbsp;&nbsp;
    <input type="checkbox" id="keypressStop" value="1" />
    keypress&nbsp;&nbsp;&nbsp;
    <input type="checkbox" id="keyupStop" value="1" />
    keyup
  </div>
  Ignore:
  <input type="checkbox" id="keydownIgnore" value="1" />
  keydown &nbsp;&nbsp;&nbsp;
  <input type="checkbox" id="keypressIgnore" value="1" />
  keypress &nbsp;&nbsp;&nbsp;
  <input type="checkbox" id="keyupIgnore" value="1" />
  keyup
  <div>
    Focus on the input below and press any key.
  </div>
  <div>
    <input type="text" style=" width: 600px" id="keyInput" />
  </div>
  Log:
  <div>
    <textarea id="keyLogger" rows="18" onfocus="this.blur()" style="width: 600px; border: 1px solid black"></textarea>
  </div>
  <input type="button" value="Clear" onclick="clearLog()" />
  <script type="text/javascript">
    document.getElementById('keyInput').onkeydown = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').onkeyup = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').onkeypress = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').focus();
    function keyHandler(e) {
      e = e || window.event;
      if (document.getElementById(e.type + 'Ignore').checked) return;
      var evt = e.type;
      while (evt.length < 10) evt += ' ' +
        log(evt +
          ' keyCode=' + e.keyCode +
          ' which=' + e.which +
          ' charCode=' + e.charCode +
          ' char=' + String.fromCharCode(e.keyCode || e.charCode) +
          (e.shiftKey ? ' +shift' : '') +
          (e.ctrlKey ? ' +ctrl' : '') +
          (e.altKey ? ' +alt' : '') +
          (e.metaKey ? ' +meta' : ''));
      if (document.getElementById(e.type + 'Stop').checked) {
        e.preventDefault ? e.preventDefault() : (e.returnValue = false);
      }
    }
    function clearLog() {
      document.getElementById('keyLogger').value = '';
      document.getElementById('keyInput').focus();
    }
    function log(text) {
      var area = document.getElementById('keyLogger');
      area.value += text + '\n';
      area.scrollTop = area.scrollHeight;
    }
  </script>
</body>
</html>
نکته: برای جلوگیری از اجرای مرورگرها در حالت Quirks حتما از تگ doctype در ابتدای فایلهای html خود استفاده کنید. درغیراینصورت رفتارهای غیرمنتظره ای (مخصوصا در IE) مشاهده خواهید کرد. برای اجرای مرورگرها در حالت استاندارد html5 (بهترین حالت در حال حاضر) میتوانید از تگ زیر استفاده کنید:
<!doctype html>
دقت کنید که قبل از این خط هیچ چیز دیگری نوشته نشود وگرنه در IE از آن صرفنظر میشود!
یا اینکه در IE با استفاده از developer tools (دکمه F12) برای Document Mode گزینه ای غیر از Quirks mode (بهتر است از حالت IE9 یا بالاتر استفاده کنید) را انتخاب کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به doctypeهای مختلف و نیز حالت quirks میتوانید به ^ و ^ و ^ و ^ رجوع کنید. پیشنهاد میکنم که این منابع را حتما مطالعه کنید.
نکته: در کد بالا متد preventDefault در  -8 IE تعریف نشده است (درواقع در IE تنها در نسخه 9 تعریف شده است). همچنین استفاده از پراپرتی returnValue در فایرفاکس و IE9 کار نمیکند! از این خط کد برای جلوگیری از رفتار پیشفرض رویداد استفاده شده است. همانطور که در ادامه میخوانید راه حل ساده‌تری نیز برای اینکار وجود دارد.
متد String.fromCharCode برای نمایش کاراکتر کلید فشرده شده استفاده شده است. البته اگر کلید غیرکاراکتری فشرده شود ممکن است با نتایج غیرمنتظره ای روبرو شوید.
با استفاده از html تولیدی در مرورگرهای مختلف سعی کنید موارد زیر را آزمایش کنید:
کلیدهای کاراکتری چون a / | { 6 را  بفشارید. در این حالت رویدادهای keydown و سپس keypress رخ خواهند داد. پس از رها کردن کلیدها نیز رویداد keyup رخ میدهد.
یکی از کلیدهای غیرکاراکتری مثل ctrl یا alt را بفشارید. در این حالت تنها رویدادهای keydown و keyup رخ خواهند داد و خبری از رویداد keypress نیست.
نکته: مرورگرهای FireFox و Opera در مورد بیشتر کلیدهای غیرکاراکتری نیز رویداد keypress را صدا خواهند زد! مرورگر IE این رفتار را تنها در مورد کلید Esc نشان میدهد. همچنین در IE و Opera کلید PrtScr هیچ رویدادی را فرا نمیخواند. ظاهرا تنها مرورگر Chrome بدرستی عمل میکند. 
درحالت کلی فشردن کلیدهای غیرکاراکتری نباید رویداد keypress را فراخوانی کند.
بنابراین:
keydown و keyup برای همه کلیدها
keypress برای کلیدهای کاراکتری

پراپرتی‌های رویدادهای کیبرد
برخلاف نسخه‌های قدیمی مرورگرها که هرکدام راه و روش خودشان را برای تعامل با این رویدادها برگزیده بودند، امروزه تمامی مرورگرها تقریبا از یک روش استاندارد و مشترک برای اینکار استفاده میکنند. در تصاویر زیر تمام اجزای آبجکت KeyboardEvent با استفاده از کد زیر در مرورگرهای اپرا و کروم نشان داده شده است. استفاده از کد زیر در مرورگرهای فایرفاکس و IE نتایج جالبی مانند تصاویر زیر فراهم نمیکند!
    document.onkeydown = function (e) {
      e = e || event;
      console.log(e);
    }

همانطور که مشاهده میکنید تفاوتهایی بین مرورگرها در این آبجکت به چشم میخورد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این آبجکت و اجزای استاندارد آن در DOM Level 3 به اینجا مراجعه کنید. در ادامه به بررسی پراپرتی‌های مهم آرگومان این رویدادها (همان KeyboardEvent) میپردازیم.
keyCode
همان scan code کلید فشرده شده است. برای مثال اگر کلید a فشرده شود کاراکتر تولیدی ممکن است a یا A یا 'ش' (یا کاراکتری دیگر در زبانهای مختلف) باشد اما در تمامی حالات scan code مربوطه یا همان keyCode همیشه یکسان (65 برای کلید a) خواهد بود. این کد تنها به کلید فشرده شده بستگی دارد و نه به کاراکتر حاصله! البته در IE به هنگام رخ دادن رویداد keypress کد کاراکتر (همان char code) کلید فشرده شده در این پراپرتی قرار میگیرد!
در این بین میان مرورگرهای مختلف تفاوتهایی وجود دارد که با یک جستجو در اینترنت میتوان به تمامی این کدها دسترسی پیدا کرد. خواندن مقاله کامل JavaScript Madness: Keyboard Events نیز خالی از لطف نیست.
charCode
همان کد ASCII (یا کد UTF-16 برای کاراکترهای یونیکد. اطلاعات بیشتر ^ و ^) کاراکتر کلید فشرده شده است. ممکن است با keyCode برابر باشد. این پراپرتی در IE و Opera تعریف نشده است.
در عمل ممکن است keyCode و charCode در پلتفرمهای مختلف و حتی بین سیستم عامل‌های مختلف در یک سخت افزار نتایج متفاوتی ارائه دهند. بنابراین آزمودن هر مورد مشکوک قبل از ریلیز نهایی محصول میتواند مفید باشد.
which
یک پراپرتی نسبتا غیراستاندارد! است که ترکیبی از keyCode و charCode را برمیگرداند (اطلاعات بیشتر در ^ و ^). این پراپرتی در IE تعریف نشده است.
shiftKey, ctrlKey, altKey, metaKey 
پراپرتی هایی از نوع بولین که وضعیت کلیدهای Shift, Ctrl, Alt و Command (تنها در مک) را نشان میدهند. 
نکته: بدستن آوردن کد درست کاراکتر فشرده شده با توجه به وضعیت کلیدها و زبان انتخابی تنها با استفاده از رویداد keypress امکان پذیر است. با توجه به تفاوتهایی که بین مرورگرهای مختلف وجود دارد برای یافتن کاراکتر فشرده شده در رویداد keypress استفاده از متد زیر توصیه میشود:
function getCharacter(event) {
  if (event.which == null)
     return String.fromCharCode(event.keyCode);    // IE
  else if (event.which != 0 && event.charCode != 0)
     return String.fromCharCode(event.which);  // All others
  return null; // special key
}
توضیحات بیشتر و کاملتر این مبحث را میتوانید از Document Object Model (DOM) Level 3 Events Specification که آخرین نسخه آن در زمان تهیه این مطلب در تاریخ 14 June 2012 انتشار یافته تهیه کنید. بطور ویژه برای مبحث رویدادهای کیبرد (^) اطلاعات بسیار بیشتری در دسترس است.
نکته: با توجه به اطلاعاتی که در سند فوق وجود دارد، به دلیل ماهیت همزمانی (Sync) رویدادهای کیبرد تا زمانی که تمام عملیات موجود در متد تعیین شده برای این رویدادها انجام نشود، رویداد بعدی (با توجه به ترتیبی که در ابتدای این مطلب آورده شده است) رخ نخواهد داد. برای تست این موضوع قطعه کد زیر را آماده کردم:
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text"  />
  <script>
    document.onkeydown = keyDown;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.onkeyup = keyUp;
    function keyDown(e) {
      var input = document.getElementById('inputText');
      input.value = 'keyDown started ...';
      input.disabled = true;
      var j = 0;
      for (var i = 0; i < 999999999; i++) {
        j = i - j;
      }
      console.log(j);
      //alert('keyDown');
      input.value = 'keyDown finished.';
      input.disabled = false;
    }
    function keyPress(e) {
      alert('keyPress');
      //console.log('keyPress');
    } function keyUp(e) {
      alert('keyUp');
      //console.log('keyUp');
    }
  </script>
</body>
</html>
اگر کد بالا در مرورگرهای مختلف امتحان کنید مشاهده میکنید که انجام عملیات سنگین در رویدادهای کیبرد موجب ایجاد وقفه در فراخوانی سایر رویدادها میشود.
با اجرای کد فوق در مرورگرهای مختلف نکات جالب زیر بدست آمد:
- در IE و کروم نمایش یک alert موجب از دست دادن فوکس document شده و بنابراین رویدادهای کیبرد بعد از نمایش alert کار نخواهند کرد! مثلا اگر در keydown یک alert نمایش داده شود چون رویداد keyup بر روی پنجره alert رخ میدهد بنابراین keyup فراخوانی نمیشود ولی چون رویداد keypress با keydown همزمان است این اتفاق برای keypress نمی‌افتد. این مشکل در فایرفاکس پیش نمی‌آید. در اپرا در این حالت رویداد keypress هم رخ نمیدهد! البته رفتار IE در اجرای کد فوق کمی غیرمنتظره‌تر است و ظاهرا رویداد keypress هم رخ نمیدهد.
- در اجرای کد فوق در FireFox ظاهرا alert مربوط به keyup قبل از keypress نمایش داده میشود. البته اگر به جای alert از console.log (البته نیاز به نصب Firebug است) استفاده شود این به هم خوردگی ترتیب رویدادها وجود ندارد.
- در مرورگر Opera پس از فشردن کلید enter در نوار آدرس و پس از بارگذاری صفحه، فوکس بلافاصله به عنصر document سپرده میشود طوریکه که رویداد keyup کلید enter در document بارگذاری شده فراخوانی میشود و درصورت سرعت بالای بارگذاری صفحه، کدهای مروبوط به این رویداد اجرا میشوند. در سایر مرورگرها این مورد مشاهده نشد. 
- ظاهرا در تمام مرورگرها به غیر Opera کدهای جاوا اسکریپ در ثرد UI اجرا شده و موجب قفل شدن document میشود. بنابراین وسط اجرای کدهای سنگین نمیتوان مثلا خواص عناصر UI را تغییر داد. درواقع مرورگر اپرا برخلاف سایر مرورگرها، رفتار ویژه ای در برخورد با جاوا اسکریپت و رویدادها و تغییرات عناصر DOM دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به اینجا مراجعه کنید. درضمن این مبحث کمی پیچیده‌تر از آن است که به نظر می‌آید(^). برای بررسی بیشتر میتوانید کد زیر را در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید:
<html>
<head>
  <script type="text/javascript">
    function process() {
      var above = 0, below = 0;
      for (var i = 0; i < 200000; i++) {
        if (Math.random() * 2 > 1) {
          above++;
        }
        else {
          below++;
        }
      }
    }
    function test() {
      var result1 = document.getElementById('log');
      var start = new Date().getTime();
      console.log('start');
      for (var i = 0; i < 200; i++) {
        result1.value = 'time=' + (new Date().getTime() - start) + ' [i=' + i + ']';
        process();
      }
      result1.value = 'time=' + (new Date().getTime() - start) + ' [done]';
      console.log('end');
    }
    window.onload = test;
  </script>
</head>
<body>
  <input id='log' />
</body>
</html>
اگر کد فوق را در مرورگرهایی غیر از اپرا اجرا کنید میبینید که تنها نتیجه نهایی نمایش داده میشود و فرایندهای میانی درون حلقه نمیتوانند تغییری در محتوای UI ایجاد کنند. طبق انتظار کروم از بقیه بسیار سریعتر بوده و سپس IE و پس از آن فایرفاکس قرار دارد. اما در مورد Opera وضع کاملا فرق میکند و به دلیل به روز رسانی همزمان UI عملیات بسیار بسیار کندتر از بقیه مرورگرها به اتمام میرسد.
نکته: حالات استثنایی دیگری هم در اجرای کدهای مشابه در مرورگرهای مختلف پیش می‌آید که به دلیل پیچیده کردن بیش از حد بحث آورده نشده اند. فقط ذکر این نکته الزامی است که درحال حاضر میزان تفاوت رفتار مرورگرهای مختلف دربرخورد با کدهای یکسان قابل ملاحظه است. بنابراین در هنگام توسعه سعی کنید حداقل در این چهار مرورگر معروف آزمایشات خود را به سرانجام برسانید.
و در ادامه چند مثال ...

غیرفعال کردن ورودی کاربر
برای اینکار فقط کافی است در رویدادهای keydown یا keypress مقدار false برگشت داده شود. البته در مروگر Opera برخی از کلیدها از این رفتار پیروی نمیکنند. مثل کاراکترهای '`' و '+' و '=' که درصورت برگشت false در رویداد keydown باز هم رفتار پیش فرض را از خود نشان میدهد. اما برگرداندن مقدار false در رویداد keypress این مشکل را حل میکند(این موارد در نسخه 11.51 تست شدند). میتوانید با استفاده از کد زیر در تمام مرورگرها این موارد را آزمایش کنید:
<input onkeydown="return false" />
<input onkeypress="return false" /> 

تبدیل به حروف بزرگ
document.getElementById('myInputText').onkeypress = function (e) {
  var char = getCharacter(e || window.event);
  if (!char) return; // special key
  this.value += char.toUpperCase();
  return false; // برای اینکه کاراکتر اضافی نمایش داده نشود
}
در کد فوق متد getCharacter در بالا در قسمت پراپرتی‌های آرگومان رویداد نشان داده شده است. کد فوق چندان کامل نیست و همیشه کاراکتر فشرده شده را بدون توجه به موقعیت کرسر کیبرد در انتهای متن قرار میدهد.
نکته: استفاده از عبارتی چون e || window.event به این دلیل است که در مرورگر IE آرگومان رویداد (همان e که به آن implicit event object نیز میگویند) به متد مربوطه ارسال نمیشود (تا نسخه 9 که تست کردم مسئله به همین صورت است) در عوض پراپرتی‌های این آرگومان از طریق window.event (یا همان event که به آن explicit event object نیز میگویند) در دسترس هستند. این فیلد در واقع آرگومان آخرین رویداد رخ داده در پنجره جاری را در خود ذخیره میکند. اما در سایر مرورگرها به صورت استاندارد مقدار این آرگومان به عنوان پارامتر رویداد به متد مربوطه ارسال میشود. جالب است که بدانید مرورگرهای Opera و Chrome از هر دو روش پشتیبانی میکنند. مرورگر فایرفاکس تنها از ارسال آرگومان رویداد به متد مربوطه پشتیبانی میکند.
عبارت e ||window.event درواقع شکل دیگر عبارت زیر است:
e ? e : window.event;
در جاوا اسکریپت اگر عملگر مقایسه ای در عبارت مقایسه آورده نشود مقدار عبارت با false مقایسه میشود. این مقایسه از نوع abstract است (در ادامه این مطلب توضیح داده شده است). در جاوا اسکریپت 0 و رشته خالی و null و undefined و امثال اینها در مقایسه abstract برابر false درنظر گرفته میشوند. بنابراین در عبارت مقایسه بالا اگر مقدار e مثلا undefined (در IE) باشد مقدار window.event بازگشت داده میشود و درغیراینصورت خود e برگشت داده میشود.

تنها عدد
document.getElementById('numberInputText').onkeypress = function (e) {
  e = e || window.event;
  var chr = getCharacter(e);
  if (!isNumeric(chr) && chr !== null) return false;
}
function isNumeric(n) {
  return !isNaN(parseFloat(n)) && isFinite(n);
}
function isNumber(val) {
  return val !== "NaN" && (+val) + '' === val + ''
}
در کد بالا متد isNumeric از اینجا گرفته شده است. متد isNumeric جی کوئری (که از نسخه 1.7 اضافه شده است) هم دقیقا از این روش استفاده میکند.
متد دوم یعنی  isNumber (که در کد فوق از آن استفاده نشده است) روش دیگری را برای اطمینان از مقدار عددی بودن استفاده میکند. در این روش درصورتیکه val یک مقدار عددی نباشد val+ برابر NaN میشود که در نهایت عبارت مقایسه ای مقدار false را برمیگرداند. البته به غیر از خود مقدار NaN که در شرط اول مورد بررسی قرار گرفته است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد رفتار نسبتا عجیب جاوا اسکریپت با NaN و متد isNaN به اینجا سر بزنید.
نکته: تفاوت == با === (یا =! و ==!) - در جاوا اسکریپت دو روش برای مقایسه مقادیر متغیرها وجود دارد. اولی (== یا =!) مقایسه را با تبدل نوع داده‌ها انجام میدهد (که اصطلاحا به آن type-converting equality comparison یا abstract comparison میگویند) و دومی (=== یا ==!) مقایسه را با مقادیر واقعی و بدون تبدیل نوع داده انجام میدهد (که به آن equality without type coercion یا strict equality comparison گفته میشود). در واقع در مقایسه strict تنها وقتی که دو متغیر از یک نوع باشند ممکن است مقدار true برگشت داده شود. برای روشنتر شدن مطلب به مثالهای زیر توجه کنید (^):
0==false   // true
0===false  // false, because they are of a different type
1=="1"     // true, auto type coercion
1==="1"    // false, because they are of a different type 
توضیحات بهتری در اینجا آورده شده است.
برای کسب اطلاعات کاملتر میتوانید به ECMAScript Language Specification و قسمت مقایسه strict و abstract مراجعه کنید. (رابطه‌ها و تفاوت‌های میان ECMAScript و JavaScript و JScript و ActionScript در اینجا آورده شده است.)

کار با Scan Code و Char Code
همانطور که قبلا هم اشاره شد میان کد کاراکتر و کلید فشرده شده بر روی کیبرد تفاوت وجود دارد. برای بهره برداری از کلیدهای میانبر در صفحات وب به کد کلید فشرده شده (همان scan code) نیاز است و نه به کد کاراکتر آن. همچنین کلیدهای ویژه و غیرکاراکتری دارای کد کاراکتر نیستند. بیشتر مرورگرها رویداد Keypress را برای کلیدهای غیرکاراکتری فرا نمیخوانند. بنابراین برای این موارد رویدادهای keydown و keyup مفید هستند. امروز تمام مرورگرها از جدول کدهای یکسانی برای scan codeها استفاده میکنند که نمونه‌های آن را میتوانید در ^ و ^ و ^ مشاهده کنید. نکته ای که باید درباره پراپرتی keyCode یادآوری شود این است که جدای از وضعیت کیبرد (مثل زبان یا موقعیت کلید capsLock) در تمام حالات در ازای فشردن شده یک کلید خاص (یا ترکیبی از کلیدهای کنترلی با سایر کلیدها) همواره باید یک کد یکسان برگشت داده شود.
پس یک charCode کد یونیکد کاراکتر کلید فشرده شده است که تنها در رویداد keypress در دسترس است. یک keyCode کد خود کلید فشرده شده یا همان scan code است که در رویدادهای keydown و keyup در دسترس است.
نکته: برای تمام کلیدهای الفبایی-عددی scan code با char code یکی است. مثلا برای حروف الفبایی scan code یک کلید با کد ASCII حرف انگلیسی بزرگ آن کلید برابر است.
بنابراین برای بررسی کلید ترکیبی ctrl + a میتوان از کد زیر در رویداد keydown استفاده کرد:
e.ctrlKey && e.keyCode == 'A'.charCodeAt(0)
و فرقی نمیکند که کاراکتر حاصله 'a' یا 'A' یا 'ش' باشد. 
نکته: برای تمام کلیدهای کیبرد به غیر از ';' و '=' و '-' تمام مرورگرها از کدهای یکسانی استفاده میکنند. میتوانید این کلیدها را با استفاده از قطعه کد اول این مطلب در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید.
نکته: با برگشت مقدار false در رویداد keydown یا keypress رفتار پیشفرض کلید یا ترکیب کلیدهای مربوطه غیرفعال میشود. البته به غیر از عملیاتهای سطح سیستم عامل (مثل alt+F4).
چند مثال دیگر در ادامه ...

جابجایی تصویر
کدهای زیر را در یک فایل html ذخیره کرده و توسط یک مرورگر فایل حاصله را باز کنید.
<html>
<body>
  <div id="dotnettips" style="width: 35px; height: 35px; background-image: url(https://www.dntips.ir/favicon.ico);
    position: absolute; left: 10px; top: 10px;" tabindex="0">
  </div>
  <script>
    document.getElementById('dotnettips').onkeydown = function (e) {
      e = e || event;
      switch (e.keyCode) {
        case 37: // left
          this.style.left = parseInt(this.style.left) - this.offsetWidth + 'px';
          return false;
        case 38: // up
          this.style.top = parseInt(this.style.top) - this.offsetHeight + 'px';
          return false;
        case 39: // right
          this.style.left = parseInt(this.style.left) + this.offsetWidth + 'px';
          return false;
        case 40: // down
          this.style.top = parseInt(this.style.top) + this.offsetHeight + 'px';
          return false;
      }
    }
  </script>
</body>
</html>
بر روی تصویر کلید کرده (یا با استفاده از Tab فوکس را روی تصویر قرار دهید) و با استفاده از کلیدهای مکان نما (Arrow keys) سعی کنید تصویر را در صفحه جابجا کنید.
در کد فوق برای جلوگیری از رفتار پیش فرض کلیدهای مکان نما (جابجایی محتوای صفحه در صورت وجود اسکرول) مقدار false برگشت داده شده است.
نکته: استفاده از خاصیت tabindex برای امکان فوکس بر روی div اجباری است.
نکته: استفاده از event به جای window.event تا زمانی که یک متغیر در اسکوپ جاری با نام event وجود نداشته باشد مشکلی ایجاد نمیکند.

Caps Lock
متاسفانه راه مستقیمی برای دریافت وضعیت کلید caps lock در جاوا اسکریپت وجود ندارد. ظاهرا تنها راه حل موجود برای این مسئله بررسی کد کاراکتر کلید فشرده شده در رویداد keypress و بررسی آن با توجه به وضعیت پراپرتی shift این رویداد است. بدین ترتیب که اگر کد کاراکتر مربوط به حروف بزرگ بوده درحالیکه کلید شیفت نگه داشته نشده است بنابراین کلید Caps Lock روشن است و بالعکس. البته با ترکیب این روش و نیز رصد scan code کلید Caps Lock (کد آن برابر 20 است) در رویداد keydown میتوان وضعیت بهتری پدید آورد. قطعه کد زیر برای اینکار است. در این کد از یک متغیر گلوبال برای نگهداری وضعیت دکمه caps lock استفاده میشود.
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text" />
  <div id="divCapsLock" style="color: Red; display: none;">Caps Lock is ON!</div>
  <script>
    var capsLock = null;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.onkeydown = keyDown;
    function keyDown(e) {
      e = e || event;
      capsLock = (e.keyCode == 20 && capsLock !== null) ? !capsLock : capsLock;
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = capsLock ? 'block' : 'none';
    }
    function keyPress(e) {
      if (capsLock != null) return;
      e = e || window.event;
      var charCode = e.charCode || e.keyCode;
      capsLock = (charCode >= 97 && charCode <= 122 && e.shiftKey) || (charCode >= 65 && charCode <= 90 && !e.shiftKey);
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = capsLock ? 'block' : 'none';
    }
  </script>
</body>
</html>
در متد رویداد kepress تکست باکس ابتدا بررسی میشود که آیا قبلا متغیر گلوبال capsLock مقداری غیرنال دارد. اگر مقدار غیرنال داشته باشد دیگر نیازی نیست تا کد کاراکتر کلید بررسی شود زیرا وضعیت جاری کلید معلوم است. بنابراین در ادامه کار صرفه جویی میشود. دلیل استفاده از رویدادهای سطح docment به جای خود تکست باکس این است تا از کوچکترین فرصتها! برای تعیین وضعیت جاری کلید caps lock استفاده شود. یعنی بتوان پس از فشرده شدن اولین کلید کاراکتری بدون توجه به موقعیت فوکس در صفحه، این وضعیت را از حالت نامشخص خارج کرد.
نکته: در سلسله مراتب رویدادهای اجزای یک document همیشه ابتدا رویدادهای مربوط به عناصر فرزند فراخوانده میشود و رویدادهای مربوط به عناصر document و window در پایان صدا زده میشوند. برای آزمودن این مورد قطعه کد زیر را در مرورگرهای مختلف امتحان کنید:
<html>
<body>
  <div id='divInput'>
    <input id="inputText" type="text" />
  </div>
  <script>
    document.getElementById('inputText').onkeydown = inputKeyDown;
    document.getElementById('divInput').onkeydown = divKeyDown;
    document.onkeydown = documentKeyDown;
    window.onkeydown = windowKeyDown;
    function divKeyDown(e) {
      console.log('divKeyDown');
    }
    function inputKeyDown(e) {
      console.log('inputKeyDown');
    }
    function documentKeyDown(e) {
      console.log('documentKeyDown');
    }
    function windowKeyDown(e) {
      console.log('windowKeyDown');
    }
  </script>
</body>
</html>
نکته: اگر از تگ doctype استفاده نشود (همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره شد)، در IE رویدادهای عنصر window فراخوانی نمیشوند.
درهرصورت برای مشخص کردن وضعیت کلید caps lock نیاز است تا کاربر ابتدا کلیدی را بفشارد و در حال حاضر روش و راه حل دیگری وجود ندارد! درضمن اگر صفحه کلیدی غیر از انگلیسی استفاده شود روش فوق جواب نخواهد داد و باید بررسی‌های بیشتری انجام شود. البته در مورد زیانهایی چون فارسی که روشن یا خاموش بودن caps lock تاثیری در کاراکتر حاصله ندارد کاری نمیتوان کرد و نمیتوان از وضعیت caps lock باخبر شد! هرچند در این موارد معمولا وضعیت این دکمه مهم نیست زیرا بیشترین کاربرد این گونه هشدارها در ورودی‌های رمز عبور است در صورتیکه زبان صفحه کلید انگلیسی (یا مشابه آن) باشد. برای اینکار کد زیر به عنوان راه حل بهتر پیشنهاد میشود:
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text" />
  <div id="divCapsLock" style="color: Red; display: none;">Caps Lock is ON!</div>
  <script>
    var capsLock = null;
    var hasFocus = false;
    document.onkeyup = keyUp;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.getElementById('inputText').onfocus = focus;
    document.getElementById('inputText').onblur = focus;
    function warnCapsLock() {
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = (capsLock != null && capsLock && hasFocus) ? 'block' : 'none';
    }
    function focus() {
      hasFocus = !hasFocus;
      warnCapsLock();
    }
    function keyUp(e) {
      e = e || event;
      capsLock = (e.keyCode == 20 && capsLock !== null) ? !capsLock : capsLock;
      warnCapsLock();
    }
    function keyPress(e) {
      if (capsLock != null) return;
      e = e || window.event;
      var charCode = e.charCode || e.keyCode;
      capsLock = (charCode >= 97 && charCode <= 122 && e.shiftKey) || (charCode >= 65 && charCode <= 90 && !e.shiftKey);
      warnCapsLock();
    }
  </script>
</body>
</html>
اگر دقت کنین میبیند که رویداد keydown در این کد نهایی با keyup جایگزین شده است. درصورت استفاده از رویداد keypress یک مشکل کوچک بوجود می‌آید و آن این است که اگر کاربر کلید caps lock را فشرده و سپس آن را در حالت فشرده نگه دارد اتفاق بدی خواهد افتاد! در این حال چون رویداد keydown مرتبا فراخوانده میشود وضعیت متغیر capsLock در این کد کاملا نامعتبر خواهد بود. بنابراین بهتر است تا از رویداد keyup که تنها یکبار فراخوانده میشود استفاده شود.
نکته: اگر کاربر پس از مشخص شدن وضعیت کلید Capa Lock در این کد، فوکس را به پنجره دیگری تغییر داده و سپس وضعیت این دکمه در آنجا تغییر دهد این کد دیگر درست کار نخواهد کرد. برای حل این مشکل هم راه حل زیر وجود دارد:
window.onblur = function () { capsLock = null; }
با این کار وضعیت متغیر capsLock ریست میشود.
نکته: در آزمایش این کد دقت کنید که زبان کیبرد حتما انگلیسی باشد.

مدیریت کلیدها
برای مدیریت کلیدهای کیبرد راههای متنوعی وجود دارد. مثلا میتوان از قطعه کد زیر استفاده کرد:
var Client = {};
Client.Keyboard = {};
Client.Keyboard.EnableKeyDown = true;
Client.Keyboard.EnableKeyUp = false;
Client.Keyboard.CurrentKeyEvent = null;

window.onkeydown = function (event) {
  if (!Client.Keyboard.EnableKeyDown) return true;
  return KeyboardEvents(event);
};

window.onkeyup = function (event) {
  if (!Client.Keyboard.EnableKeyUp) return true;
  return KeyboardEvents(event);
};

function Rise(event) {
  var e = Client.Keyboard.CurrentKeyEvent;
  if (event) {
    var data = { shift: e.shiftKey, ctrl: e.ctrlKey, alt: e.altKey };
    if (!event(data)) return false;
    return event(data);
  }
  return true;
}

function KeyboardEvents(e) {
  e = e || window.event;
  Client.Keyboard.CurrentKeyEvent = e;
  switch (e.keyCode) {
    case 8:
      return Rise(Client.Keyboard.Backspace);
    case 9:
      return Rise(Client.Keyboard.Tab);
    case 13:
      return Rise(Client.Keyboard.Enter);
    case 16:
      return Rise(Client.Keyboard.Shift);
    case 17:
      return Rise(Client.Keyboard.Ctrl);
    case 18:
      return Rise(Client.Keyboard.Alt);
    case 19:
      return Rise(Client.Keyboard.Pause);
    case 20:
      return Rise(Client.Keyboard.CapsLock);
    case 27:
      return Rise(Client.Keyboard.Esc);
    case 33:
      return Rise(Client.Keyboard.PageUp);
    case 34:
      return Rise(Client.Keyboard.PageDown);
    case 35:
      return Rise(Client.Keyboard.End);
    case 36:
      return Rise(Client.Keyboard.Home);
    case 37:
      return Rise(Client.Keyboard.Left);
    case 38:
      return Rise(Client.Keyboard.Up);
    case 39:
      return Rise(Client.Keyboard.Right);
    case 40:
      return Rise(Client.Keyboard.Down);
    case 44:
      return Rise(Client.Keyboard.PrtScr);
    case 45:
      return Rise(Client.Keyboard.Insert);
    case 46:
      return Rise(Client.Keyboard.Delete);
      //////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 48:
      return Rise(Client.Keyboard.Num0);
    case 49:
      return Rise(Client.Keyboard.Num1);
    case 50:
      return Rise(Client.Keyboard.Num2);
    case 51:
      return Rise(Client.Keyboard.Num3);
    case 52:
      return Rise(Client.Keyboard.Num4);
    case 53:
      return Rise(Client.Keyboard.Num5);
    case 54:
      return Rise(Client.Keyboard.Num6);
    case 55:
      return Rise(Client.Keyboard.Num7);
    case 56:
      return Rise(Client.Keyboard.Num8);
    case 57:
      return Rise(Client.Keyboard.Num9);
      //////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 65:
      return Rise(Client.Keyboard.A);
    case 66:
      return Rise(Client.Keyboard.B);
    case 67:
      return Rise(Client.Keyboard.C);
    case 68:
      return Rise(Client.Keyboard.D);
    case 69:
      return Rise(Client.Keyboard.E);
    case 70:
      return Rise(Client.Keyboard.F);
    case 71:
      return Rise(Client.Keyboard.G);
    case 72:
      return Rise(Client.Keyboard.H);
    case 73:
      return Rise(Client.Keyboard.I);
    case 74:
      return Rise(Client.Keyboard.J);
    case 75:
      return Rise(Client.Keyboard.K);
    case 76:
      return Rise(Client.Keyboard.L);
    case 77:
      return Rise(Client.Keyboard.M);
    case 78:
      return Rise(Client.Keyboard.N);
    case 79:
      return Rise(Client.Keyboard.O);
    case 80:
      return Rise(Client.Keyboard.P);
    case 81:
      return Rise(Client.Keyboard.Q);
    case 82:
      return Rise(Client.Keyboard.R);
    case 83:
      return Rise(Client.Keyboard.S);
    case 84:
      return Rise(Client.Keyboard.T);
    case 85:
      return Rise(Client.Keyboard.U);
    case 86:
      return Rise(Client.Keyboard.V);
    case 87:
      return Rise(Client.Keyboard.W);
    case 88:
      return Rise(Client.Keyboard.X);
    case 89:
      return Rise(Client.Keyboard.Y);
    case 90:
      return Rise(Client.Keyboard.Z);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 91:
      //case 219: // opera
      return Rise(Client.Keyboard.LeftWindow);
    case 92:
      return Rise(Client.Keyboard.RightWindow);
    case 93:
      return Rise(Client.Keyboard.ContextMenu);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 96:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad0);
    case 97:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad1);
    case 98:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad2);
    case 99:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad3);
    case 100:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad4);
    case 101:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad5);
    case 102:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad6);
    case 103:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad7);
    case 104:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad8);
    case 105:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad9);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 106:
      return Rise(Client.Keyboard.Multiply);
    case 107:
      return Rise(Client.Keyboard.Add);
    case 109:
      return Rise(Client.Keyboard.Subtract);
    case 110:
      return Rise(Client.Keyboard.DecimalPoint);
    case 111:
      return Rise(Client.Keyboard.Divide);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 112:
      return Rise(Client.Keyboard.F1);
    case 113:
      return Rise(Client.Keyboard.F2);
    case 114:
      return Rise(Client.Keyboard.F3);
    case 115:
      return Rise(Client.Keyboard.F4);
    case 116:
      return Rise(Client.Keyboard.F5);
    case 117:
      return Rise(Client.Keyboard.F6);
    case 118:
      return Rise(Client.Keyboard.F7);
    case 119:
      return Rise(Client.Keyboard.F8);
    case 120:
      return Rise(Client.Keyboard.F9);
    case 121:
      return Rise(Client.Keyboard.F10);
    case 122:
      return Rise(Client.Keyboard.F11);
    case 123:
      return Rise(Client.Keyboard.F12);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 144:
      return Rise(Client.Keyboard.NumLock);
    case 145:
      return Rise(Client.Keyboard.ScrollLock);
    case 186:
    case 59: // opera & firefox
      return Rise(Client.Keyboard.SemiColon);
    case 187:
    case 61: // opera
      //case 107: //firefox
      return Rise(Client.Keyboard.Equal);
    case 188:
      return Rise(Client.Keyboard.Camma);
    case 189:
      return Rise(Client.Keyboard.Dash);
    case 190:
      return Rise(Client.Keyboard.Period);
    case 191:
      return Rise(Client.Keyboard.Slash);
    case 192:
      return Rise(Client.Keyboard.GraveAccent);
    case 219:
      return Rise(Client.Keyboard.OpenBracket);
    case 220:
      return Rise(Client.Keyboard.BackSlash);
    case 221:
      return Rise(Client.Keyboard.CloseBracket);
    case 222:
      return Rise(Client.Keyboard.SingleQuote);
  }
};
نحوه استفاده از این کد به صورت زیر است:
  // ctrl + s
  Client.Keyboard.S = function (e) {
    if (e.ctrl) {
      // انجام عملیات موردنظر
    }
    return true;
  }
اگر در متد الصاق شده به پراپرتیهای Client.Keyboard هیچ مقداری برگشت داده نشود، باتوجه به کد موجود در متد Rise، عملیات پیشفرض کلید مربوطه در پنجره مرورگر غیرفعال خواهد شد. بنابراین در کد بالا بعد از شرط، مقدار true برگشت داده شده است.
هرچند سعی کردم که تفاوت میان مرورگرهای مختلف را درنظر بگیرم ولی احتمال اینکه برخی از کدها به دلیل تفاوت میان مرورگرهای مختلف در کد بالا آورده نشده باشد وجود دارد!
نکته: کد فوق بیشتر برای روشن‌تر شدن موضوع ارائه شده است چون راه حل‌های بهتری هم برای مدیریت کلیدهای کیبرد وجود دارد. مثل استفاده از کتابخانه های Mousetrap یا HotKey یا jQuery Hotkeys یا KeyboardJS. البته در این میان بهترین کتابخانه موجود به نظر من همان Mousetrap است که تنها کتابخانه موجود است که علاوه بر پشتیبانی از ترکیب کلیدها با کلیدهای کنترلی، از توالی کلیدها (keys sequence) نیز پشتیبانی میکند که کار جالبی است.
در پایان این نکته را یادآور میشوم که امروزه توسعه اپلیکیشنهای تحت وب بدون استفاده مناسب از امکانات سمت کلاینت طرفداری ندارد. پس بهتر است هرچه بیشتر در مورد این زبان مرموز و پر از رمز و راز (JavaScript) بدانیم.
مطالب
نحوه ذخیره شدن متن در فایل‌های PDF
تبدیل بی عیب و نقص یک فایل PDF (انواع و اقسام آن‌ها) به متن قابل درک بسیار مشکل است. در ادامه بررسی خواهیم کرد که چرا.
برخلاف تصور عموم، ساختار یک صفحه PDF شبیه به یک صفحه فایل Word نیست. این صفحات درحقیقت نوعی Canvas برای نقاشی هستند. در این بوم نقاشی، شکل، تصویر، متن و غیره در مختصات خاصی قرار خواهند گرفت. حتی کلمه «متن» می‌تواند به صورت سه حرف در سه مختصات خاص یک صفحه PDF نقاشی شود. برای درک بهتر این مورد نیاز است سورس یک صفحه PDF را بررسی کرد.

نحوه استخراج سورس یک صفحه PDF

using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace TestReaders
{
    class Program
    {
        static void writePdf()
        {
            using (var document = new Document(PageSize.A4))
            {
                var writer = PdfWriter.GetInstance(document, new FileStream("test.pdf", FileMode.Create));
                document.Open();

                document.Add(new Paragraph("Test"));

                PdfContentByte cb = writer.DirectContent;
                BaseFont bf = BaseFont.CreateFont();
                cb.BeginText();
                cb.SetFontAndSize(bf, 12);
                cb.MoveText(88.66f, 367);
                cb.ShowText("ld");
                cb.MoveText(-22f, 0);
                cb.ShowText("Wor");
                cb.MoveText(-15.33f, 0);
                cb.ShowText("llo");
                cb.MoveText(-15.33f, 0);
                cb.ShowText("He"); 
                cb.EndText();

                PdfTemplate tmp = cb.CreateTemplate(250, 25);
                tmp.BeginText();
                tmp.SetFontAndSize(bf, 12);
                tmp.MoveText(0, 7);
                tmp.ShowText("Hello People");
                tmp.EndText();
                cb.AddTemplate(tmp, 36, 343);
            }

            Process.Start("test.pdf");
        }

        private static void readPdf()
        {
            var reader = new PdfReader("test.pdf");
            int intPageNum = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= intPageNum; i++)
            {
                byte[] contentBytes = reader.GetPageContent(i);
                File.WriteAllBytes("page-" + i + ".txt", contentBytes);
            }
            reader.Close();
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            writePdf();
            readPdf();
        }
    }
}
فایل PDF تولیدی حاوی سه عبارت کامل و مفهوم می‌باشد:


اگر علاقمند باشید که سورس واقعی صفحات یک فایل PDF را مشاهده کنید، نحوه انجام آن توسط کتابخانه iTextSharp به صورت فوق است.
هرچند متد GetPageContent آرایه‌ای از بایت‌ها را بر می‌گرداند، اما اگر حاصل نهایی را در یک ادیتور متنی باز کنیم، قابل مطالعه و خواندن است. برای مثال، سورس مثال فوق (محتوای فایل page-1.txt تولید شده) به نحو زیر است:
q
BT
36 806 Td
0 -18 Td
/F1 12 Tf
(Test)Tj
0 0 Td
ET
Q
BT
/F1 12 Tf
88.66 367 Td
(ld)Tj
-22 0 Td
(Wor)Tj
-15.33 0 Td
(llo)Tj
-15.33 0 Td
(He)Tj
ET
q 1 0 0 1 36 343 cm /Xf1 Do Q
و تفسیر این عملگرها به این ترتیب است:
SaveGraphicsState(); // q
BeginText(); // BT
MoveTextPos(36, 806); // Td
MoveTextPos(0, -18); // Td
SelectFontAndSize("/F1", 12); // Tf
ShowText("(Test)"); // Tj
MoveTextPos(0, 0); // Td
EndTextObject(); // ET
RestoreGraphicsState(); // Q
BeginText(); // BT
SelectFontAndSize("/F1", 12); // Tf
MoveTextPos(88.66, 367); // Td
ShowText("(ld)"); // Tj
MoveTextPos(-22, 0); // Td
ShowText("(Wor)"); // Tj
MoveTextPos(-15.33, 0); // Td
ShowText("(llo)"); // Tj
MoveTextPos(-15.33, 0); // Td
ShowText("(He)"); // Tj
EndTextObject(); // ET
SaveGraphicsState(); // q
TransMatrix(1, 0, 0, 1, 36, 343); // cm
XObject("/Xf1"); // Do
RestoreGraphicsState(); // Q
همانطور که ملاحظه می‌کنید کلمه Test به مختصات خاصی انتقال داده شده و سپس به کمک اطلاعات فونت F1، ترسیم می‌شود.
تا اینجا استخراج متن از فایل‌های PDF ساده به نظر می‌رسد. باید به دنبال Tj گشت و حروف مرتبط با آن‌را ذخیره کرد. اما در مورد «ترسیم» عبارات hello world و hello people اینطور نیست. عبارت hello world به حروف متفاوتی تقسیم شده و سپس در مختصات مشخصی ترسیم می‌گردد. عبارت hello people به صورت یک شیء ذخیره شده در قسمت منابع فایل PDF، بازیابی و نمایش داده می‌شود و اصلا در سورس صفحه جاری وجود ندارد.
این تازه قسمتی از نحوه عملکرد فایل‌های PDF است. در فایل‌های PDF می‌توان قلم‌ها را مدفون ساخت. همچنین این قلم‌ها نیز تنها زیر مجموعه‌ای از قلم اصلی مورد استفاده هستند. برای مثال اگر عبارت Test قرار است نمایش داده شود، فقط اطلاعات T، e و s در فایل نهایی PDF قرار می‌گیرند. به علاوه امکان تغییر کلی شماره Glyph متناظر با هر حرف نیز توسط PDF writer وجود دارد. به عبارتی الزامی نیست که مشخصات اصلی فونت حتما حفظ شود.
شاید بعضی از PDFهای فارسی را دیده باشید که پس از کپی متن آن‌ها در برنامه Adobe reader و سپس paste آن در جایی دیگر، متن حاصل قابل خواندن نیست. علت این است که نحوه ذخیره سازی قلم مورد استفاده کاملا تغییر کرده است و برای بازیابی متن اینگونه فایل‌ها، استفاده از OCR ساده‌ترین روش است. برای نمونه در این قلم جدید مدفون شده، دیگر شماره کاراکتر 0x41 مساوی A نیست. بنابر سلیقه PDF writer این شماره به Glyph دیگری انتساب داده شده و چون قلم و مشخصات هندسی Glyph مورد استفاده در فایل PDF ذخیره می‌شود، برای نمایش این نوع فایل‌ها هیچگونه مشکلی وجود ندارد. اما متن آن‌ها به سادگی قابل بازیابی نیست.
مطالب
معرفی ASP.NET Identity

سیستم ASP.NET Membership بهمراه ASP.NET 2.0 در سال 2005 معرفی شد، و از آن زمان تا بحال تغییرات زیادی در چگونگی مدیریت احزار هویت و اختیارات کاربران توسط اپلیکیشن‌های وب بوجود آمده است. ASP.NET Identity نگاهی تازه است به آنچه که سیستم Membership هنگام تولید اپلیکیشن‌های مدرن برای وب، موبایل و تبلت باید باشد.

پیش زمینه: سیستم عضویت در ASP.NET


ASP.NET Membership

ASP.NET Membership طراحی شده بود تا نیازهای سیستم عضویت وب سایت‌ها را تامین کند، نیازهایی که در سال 2005 رایج بود و شامل مواردی مانند مدل احراز هویت فرم، و یک پایگاه داده SQL Server برای ذخیره اطلاعات کاربران و پروفایل هایشان می‌شد. امروزه گزینه‌های بسیار بیشتری برای ذخیره داده‌های وب اپلیکیشن‌ها وجود دارد، و اکثر توسعه دهندگان می‌خواهند از اطلاعات شبکه‌های اجتماعی نیز برای احراز هویت و تعیین سطوح دسترسی کاربرانشان استفاده کنند. محدودیت‌های طراحی سیستم ASP.NET Membership گذر از این تحول را دشوار می‌کند:
  • الگوی پایگاه داده آن برای SQL Server طراحی شده است، و قادر به تغییرش هم نیستید. می‌توانید اطلاعات پروفایل را اضافه کنید، اما تمام داده‌ها در یک جدول دیگر ذخیره می‌شوند، که دسترسی به آنها نیز مشکل‌تر است، تنها راه دسترسی Profile Provider API خواهد بود.
  • سیستم تامین کننده (Provider System) امکان تغییر منبع داده‌ها را به شما می‌دهد، مثلا می‌توانید از بانک‌های اطلاعاتی MySQL یا Oracle استفاده کنید. اما تمام سیستم بر اساس پیش فرض هایی طراحی شده است که تنها برای بانک‌های اطلاعاتی relational درست هستند. می‌توانید تامین کننده (Provider) ای بنویسید که داده‌های سیستم عضویت را در منبعی به غیر از دیتابیس‌های relational ذخیره می‌کند؛ مثلا Windows Azure Storage Tables. اما در این صورت باید مقادیر زیادی کد بنویسید. مقادیر زیادی هم  System.NotImplementedException باید بنویسید، برای متد هایی که به دیتابیس‌های NoSQL مربوط نیستند.
  • از آنجایی که سیستم ورود/خروج سایت بر اساس مدل Forms Authentication کار می‌کند، سیستم عضویت نمی‌تواند از OWIN استفاده کند. OWIN شامل کامپوننت هایی برای احراز هویت است که شامل سرویس‌های خارجی هم می‌شود (مانند Microsoft Accounts, Facebook, Google, Twitter). همچنین امکان ورود به سیستم توسط حساب‌های کاربری سازمانی (Organizational Accounts) نیز وجود دارد مانند Active Directory و Windows Azure Active Directory. این کتابخانه از OAuth 2.0، JWT و CORS نیز پشتیبانی می‌کند.

ASP.NET Simple Membership

ASP.NET simple membership به عنوان یک سیستم عضویت، برای فریم ورک Web Pages توسعه داده شد. این سیستم با WebMatrix و Visual Studio 2010 SP1 انتشار یافت. هدف از توسعه این سیستم، آسان کردن پروسه افزودن سیستم عضویت به یک اپلیکیشن Web Pages بود.
این سیستم پروسه کلی کار را آسان‌تر کرد، اما هنوز مشکلات ASP.NET Membership را نیز داشت. محدودیت هایی نیز وجود دارند:
  • ذخیره داده‌های سیستم عضویت در بانک‌های اطلاعاتی non-relational مشکل است.
  • نمی توانید از آن در کنار OWIN استفاده کنید.
  • با فراهم کننده‌های موجود ASP.NET Membership بخوبی کار نمی‌کند. توسعه پذیر هم نیست.

ASP.NET Universal Providers   

ASP.NET Universal Providers برای ذخیره سازی اطلاعات سیستم عضویت در Windows Azure SQL Database توسعه پیدا کردند. با SQL Server Compact هم بخوبی کار می‌کنند. این تامین کننده‌ها بر اساس Entity Framework Code First ساخته شده بودند و بدین معنا بود که داده‌های سیستم عضویت را می‌توان در هر منبع داده ای که توسط EF پشتیبانی می‌شود ذخیره کرد. با انتشار این تامین کننده‌ها الگوی دیتابیس سیستم عضویت نیز بسیار سبک‌تر و بهتر شد. اما این سیستم بر پایه زیر ساخت ASP.NET Membership نوشته شده است، بنابراین محدودیت‌های پیشین مانند محدودیت‌های SqlMembershipProvider هنوز وجود دارند. به بیان دیگر، این سیستم‌ها همچنان برای بانک‌های اطلاعاتی relational طراحی شده اند، پس سفارشی سازی اطلاعات کاربران و پروفایل‌ها هنوز مشکل است. در آخر آنکه این تامین کننده‌ها هنوز از مدل احراز هویت فرم استفاده می‌کنند.


ASP.NET Identity

همانطور که داستان سیستم عضویت ASP.NET طی سالیان تغییر و رشد کرده است، تیم ASP.NET نیز آموخته‌های زیادی از بازخورد‌های مشتریان شان بدست آورده اند.
این پیش فرض که کاربران شما توسط یک نام کاربری و کلمه عبور که در اپلیکیشن خودتان هم ثبت شده است به سایت وارد خواهند شد، دیگر معتبر نیست. دنیای وب اجتماعی شده است. کاربران از طریق وب سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی متعددی با یکدیگر در تماس هستند، خیلی از اوقت بصورت زنده! شبکه هایی مانند Facebook و Twitter.
همانطور که توسعه نرم افزار‌های تحت وب رشد کرده است، الگو‌ها و مدل‌های پیاده سازی نیز تغییر و رشد کرده اند. امکان Unit Testing روی کد اپلیکیشن‌ها، یکی از مهم‌ترین دلواپسی‌های توسعه دهندگان شده است. در سال 2008 تیم ASP.NET فریم ورک جدیدی را بر اساس الگوی (Model-View-Controller (MVC اضافه کردند. هدف آن کمک به توسعه دهندگان، برای تولید برنامه‌های ASP.NET با قابلیت Unit Testing بهتر بود. توسعه دهندگانی که می‌خواستند کد اپلیکیشن‌های خود را Unit Test کنند، همین امکان را برای سیستم عضویت نیز می‌خواستند.

با در نظر گرفتن تغییراتی که در توسعه اپلیکیشن‌های وب بوجود آمده ASP.NET Identity با اهداف زیر متولد شد:
  • یک سیستم هویت واحد (One ASP.NET Identity system)
    • سیستم ASP.NET Identity می‌تواند در تمام فریم ورک‌های مشتق از ASP.NET استفاده شود. مانند ASP.NET MVC, Web Forms, Web Pages, Web API و SignalR 
    • از این سیستم می‌توانید در تولید اپلیکیشن‌های وب، موبایل، استور (Store) و یا اپلیکیشن‌های ترکیبی استفاده کنید. 
  • سادگی تزریق داده‌های پروفایل درباره کاربران
    • روی الگوی دیتابیس برای اطلاعات کاربران و پروفایل‌ها کنترل کامل دارید. مثلا می‌توانید به سادگی یک فیلد، برای تاریخ تولد در نظر بگیرید که کاربران هنگام ثبت نام در سایت باید آن را وارد کنند.
  • کنترل ذخیره سازی/واکشی اطلاعات 
    • بصورت پیش فرض ASP.NET Identity تمام اطلاعات کاربران را در یک دیتابیس ذخیره می‌کند. تمام مکانیزم‌های دسترسی به داده‌ها توسط EF Code First کار می‌کنند.
    • از آنجا که روی الگوی دیتابیس، کنترل کامل دارید، تغییر نام جداول و یا نوع داده فیلد‌های کلیدی و غیره ساده است.
    • استفاده از مکانیزم‌های دیگر برای مدیریت داده‌های آن ساده است، مانند SharePoint, Windows Azure Storage Table و دیتابیس‌های NoSQL.
  • تست پذیری
    • ASP.NET Identity تست پذیری اپلیکیشن وب شما را بیشتر می‌کند. می‌توانید برای تمام قسمت هایی که از ASP.NET Identity استفاده می‌کنند تست بنویسید.
  • تامین کننده نقش (Role Provider)
    • تامین کننده ای وجود دارد که به شما امکان محدود کردن سطوح دسترسی بر اساس نقوش را می‌دهد. بسادگی می‌توانید نقش‌های جدید مانند "Admin" بسازید و بخش‌های مختلف اپلیکیشن خود را محدود کنید.
  • Claims Based
    • ASP.NET Identity از امکان احراز هویت بر اساس Claims نیز پشتیبانی می‌کند. در این مدل، هویت کاربر بر اساس دسته ای از اختیارات او شناسایی می‌شود. با استفاده از این روش توسعه دهندگان برای تعریف هویت کاربران، آزادی عمل بیشتری نسبت به مدل Roles دارند. مدل نقش‌ها تنها یک مقدار منطقی (bool) است؛ یا عضو یک نقش هستید یا خیر، در حالیکه با استفاده از روش Claims می‌توانید اطلاعات بسیار ریز و دقیقی از هویت کاربر در دست داشته باشید.
  • تامین کنندگان اجتماعی
    • به راحتی می‌توانید از تامین کنندگان دیگری مانند Microsoft, Facebook, Twitter, Google و غیره استفاده کنید و اطلاعات مربوط به کاربران را در اپلیکیشن خود ذخیره کنید.
  • Windows Azure Active Directory
    • برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
  • یکپارچگی با OWIN
    • ASP.NET Identity بر اساس OWIN توسعه پیدا کرده است، بنابراین از هر میزبانی که از OWIN پشتیبانی می‌کند می‌توانید استفاده کنید. همچنین هیچ وابستگی ای به System.Web وجود ندارد. ASP.NET Identity یک فریم ورک کامل و مستقل برای OWIN است و می‌تواند در هر اپلیکیشنی که روی OWIN میزبانی شده استفاده شود.
    • ASP.NET Identity از OWIN برای ورود/خروج کاربران در سایت استفاده می‌کند. این بدین معنا است که بجای استفاده از Forms Authentication برای تولید یک کوکی، از OWIN CookieAuthentication استفاده می‌شود.
  • پکیج NuGet
    • ASP.NET Identity در قالب یک بسته NuGet توزیع می‌شود. این بسته در قالب پروژه‌های ASP.NET MVC, Web Forms و Web API که با Visual Studio 2013 منتشر شدند گنجانده شده است.
    • توزیع این فریم ورک در قالب یک بسته NuGet این امکان را به تیم ASP.NET می‌دهد تا امکانات جدیدی توسعه دهند، باگ‌ها را برطرف کنند و نتیجه را بصورت چابک به توسعه دهندگان عرضه کنند.

شروع کار با ASP.NET Identity

ASP.NET Identity در قالب پروژه‌های ASP.NET MVC, Web Forms, Web API و SPA که بهمراه Visual Studio 2013 منتشر شده اند استفاده می‌شود. در ادامه به اختصار خواهیم دید که چگونه ASP.NET Identity کار می‌کند.
  1. یک پروژه جدید ASP.NET MVC با تنظیمات Individual User Accounts بسازید.

  2. پروژه ایجاد شده شامل سه بسته می‌شود که مربوط به ASP.NET Identity هستند: 

  • Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework این بسته شامل پیاده سازی ASP.NET Identity با Entity Framework می‌شود، که تمام داده‌های مربوطه را در یک دیتابیس SQL Server ذخیره می‌کند.
  • Microsoft.AspNet.Identity.Core این بسته محتوی تمام interface‌‌های ASP.NET Identity است. با استفاده از این بسته می‌توانید پیاده سازی دیگری از ASP.NET Identity بسازید که منبع داده متفاوتی را هدف قرار می‌دهد. مثلا Windows Azure Storage Table و دیتابیس‌های NoSQL.
  • Microsoft.AspNet.Identity.OWIN این بسته امکان استفاده از احراز هویت OWIN را در اپلیکیشن‌های ASP.NET فراهم می‌کند. هنگام تولید کوکی‌ها از OWIN Cookie Authentication استفاده خواهد شد.
اپلیکیشن را اجرا کرده و روی لینک Register کلیک کنید تا یک حساب کاربری جدید ایجاد کنید.

هنگامیکه بر روی دکمه‌ی Register کلیک شود، کنترلر Account، اکشن متد Register را فراخوانی می‌کند تا حساب کاربری جدیدی با استفاده از ASP.NET Identity API ساخته شود.

[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
        if (result.Succeeded)
        {
            await SignInAsync(user, isPersistent: false);
            return RedirectToAction("Index", "Home");
        }
        else
        {
            AddErrors(result);
        }
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}

اگر حساب کاربری با موفقیت ایجاد شود، کاربر توسط فراخوانی متد SignInAsync به سایت وارد می‌شود.

[HttpPost]
[AllowAnonymous]
[ValidateAntiForgeryToken]
public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model)
{
    if (ModelState.IsValid)
    {
        var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };
        var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
        if (result.Succeeded)
        {
            await SignInAsync(user, isPersistent: false);
            return RedirectToAction("Index", "Home");
        }
        else
        {
            AddErrors(result);
        }
    }

    // If we got this far, something failed, redisplay form
    return View(model);
}
private async Task SignInAsync(ApplicationUser user, bool isPersistent)
{
    AuthenticationManager.SignOut(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

    var identity = await UserManager.CreateIdentityAsync(
       user, DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie);

    AuthenticationManager.SignIn(
       new AuthenticationProperties() { 
          IsPersistent = isPersistent 
       }, identity);
}

از آنجا که ASP.NET Identity و OWIN Cookie Authentication هر دو Claims-based هستند، فریم ورک، انتظار آبجکتی از نوع ClaimsIdentity را خواهد داشت. این آبجکت تمامی اطلاعات لازم برای تشخیص هویت کاربر را در بر دارد. مثلا اینکه کاربر مورد نظر به چه نقش هایی تعلق دارد؟ و اطلاعاتی از این قبیل. در این مرحله می‌توانید Claim‌‌های بیشتری را به کاربر بیافزایید.

کلیک کردن روی لینک Log off در سایت، اکشن متد LogOff در کنترلر Account را اجرا می‌کند.

// POST: /Account/LogOff
[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult LogOff()
{
    AuthenticationManager.SignOut();
    return RedirectToAction("Index", "Home");
}

همانطور که مشاهده می‌کنید برای ورود/خروج کاربران از AuthenticationManager استفاده می‌شود که متعلق به OWIN است. متد SignOut همتای متد FormsAuthentication.SignOut است.


کامپوننت‌های ASP.NET Identity

تصویر زیر اجزای تشکیل دهنده ASP.NET Identity را نمایش می‌دهد. بسته هایی که با رنگ سبز نشان داده شده اند سیستم کلی ASP.NET Identity را می‌سازند. مابقی بسته‌ها وابستگی هایی هستند که برای استفاده از ASP.NET Identity در اپلیکیشن‌های ASP.NET لازم اند.

دو پکیج دیگر نیز وجود دارند که به آنها اشاره نشد:

  • Microsoft.Security.Owin.Cookies این بسته امکان استفاده از مدل احراز هویت مبتنی بر کوکی (Cookie-based Authentication) را فراهم می‌کند. مدلی مانند سیستم ASP.NET Forms Authentication.
  • EntityFramework که نیازی به معرفی ندارد.


مهاجرت از Membership به ASP.NET Identity

تیم ASP.NET و مایکروسافت هنوز راهنمایی رسمی، برای این مقوله ارائه نکرده اند. گرچه پست‌های وبلاگ‌ها و منابع مختلفی وجود دارند که از جنبه‌های مختلفی به این مقوله پرداخته اند. امیدواریم تا در آینده نزدیک مایکروسافت راهنمایی‌های لازم را منتشر کند، ممکن است ابزار و افزونه هایی نیز توسعه پیدا کنند. اما در یک نگاه کلی می‌توان گفت مهاجرت بین این دو فریم ورک زیاد ساده نیست. تفاوت‌های فنی و ساختاری زیادی وجود دارند، مثلا الگوی دیتابیس‌ها برای ذخیره اطلاعات کاربران، مبتنی بودن بر فریم ورک OWIN و غیره. اگر قصد اجرای پروژه جدیدی را دارید پیشنهاد می‌کنم از فریم ورک جدید مایکروسافت ASP.NET Identity استفاده کنید.


قدم‌های بعدی

در این مقاله خواهید دید چگونه اطلاعات پروفایل را اضافه کنید و چطور از ASP.NET Identity برای احراز هویت کاربران توسط Facebook و Google استفاده کنید.
پروژه نمونه ASP.NET Identity می‌تواند مفید باشد. در این پروژه نحوه کارکردن با کاربران و نقش‌ها و همچنین نیازهای مدیریتی رایج نمایش داده شده. 
مطالب
9# آموزش سیستم مدیریت کد Git : کار به صورت remote
تا اینجا هر آنچه درباره git آموختیم در رابطه با عملکرد git به صورت محلی بود. اما یکی از ویژگی‌های سیستم‌های توزیع شده، امکان استفاده از آن‌ها به صورت remote می‌باشد.
در مورد git تفاوت چندانی بین سرور‌ها و کلاینت‌ها وجود ندارد. تنها تفاوت، نحوه‌ی پیکربندی سرور است که این امکان را می‌دهد تا چندین کلاینت به صورت همزمان به آن متصل شده و با repository آن کار کنند. اما عملا تفاوتی بین repository موجود در کلاینت و سرور نیست.
تذکر ۱: در این مقاله از وب سایت github برای توضیح مثال‌ها استفاده شده است. github قدیمی‌ترین و قدرتمندترین وب سایت برای مدیریت repository‌های git است. اما اجباری در انتخاب آن نیست؛ زیرا انتخاب‌های فراوانی از جمله bitbucket   نیز وجود دارد.
تذکر ۲: نام مستعار origin اجباری نیست؛ اما از آن جهت که نام پیش فرض است، در اکثر مثال‌ها و توضیحات استفاده شده است.
قبل از شروع مبحث بهتر است کمی درباره‌ی پروتکل‌های ارتباطی پشتیبانی شده توسط git صحبت کنیم:
git از ۴ نوع پروتکل پشتیبانی می‌کند:
۱) (http(s: پروتکل http با پورت ۸۰ و https با پورت ۴۴۳ کار می‌کند و معمولا فایروال‌ها مشکلی با این پروتکل‌ها ندارند. از هر دوی آن‌ها می‌توان برای عملیات نوشتن و یا خواندن استفاده نمود و می‌توان آن‌ها را به گونه‌ای تنظیم کرد که برای برقراری ارتباط نیاز به تائید هویت داشته باشند.
۲) git: پروتکلی فقط خواندنی است که به صورت  anonymous و بر روی پورت ۹۴۱۸ کار می‌کند. شکل استفاده از آن به صورت زیر است و معمولا در github کاربرد فراوانی دارد:
git://github.com/[username]/[repositoryname].git
۳) ssh: همان پروتکل استفاده شده در یونیکس است که بر اساس مقادیر کلیدهای عمومی و خصوصی تعیین هویت را انجام می‌دهد. شکل استفاده از آن به صورت زیر است و بر روی پورت ۲۲ کار می‌کند و امکان نوشتن و خواندن را می‌دهد:
git@github.com:[username]/[repositoryname].git
۴) file: تنها استفاده محلی دارد و امکان نوشتن و خواندن را می‌دهد.

نحوه‌ی عملکرد git به صورت remote:
به طور کلی هر برنامه‌نویس نیاز به دو نوع از دستورات دارد تا همواره repository محلی با remote هماهنگ باشد:
۱) بتواند به طریقی داده‌های موجود در repository محلی خود را به سمت سرور بفرستد.
۲) این امکان را داشته باشد تا repository محلی خود را با استفاده از repository در سمت سرور آپدیت نماید تا از آخرین تغییراتی که توسط بقیه اعضای گروه صورت گرفته است آگاهی یابد.

طریقه رفتار git برای کار با repository‌های remote به صورت زیر است:
هنگامی‌که کاربر قصد دارد تا repository یا شاخه‌ای از آن را به سمت سرور بفرستد، git ابتدا یک شاخه با نام همان شاخه به اضافه /origin ایجاد می‌کند. مثلا برای شاخه master، آن نام به صورت زیر می‌شود:
origin/master
عملکرد این شاخه دقیقا مانند دیگر شاخه‌های git است؛ با این تفاوت که امکان check-in یا out برای این نوع شاخه‌ها وجود ندارد. زیرا git باید این شاخه‌ها را با شاخه‌ها متناظرشان در remote هماهنگ نگه دارد.
از این پس این شاخه‌ی ایجاد شده، به عنوان واسطی بین شاخه محلی و شاخه راه دور عمل می‌کند.

cloning:
با استفاده از دستور clone می‌توان یک repository در سمت سرور را به طور کامل در سمت کلاینت کپی کرد. به عنوان مثال repository مربوط به کتابخانه jquery از وب سایت github به صورت زیر است:
git clone https://github.com/jquery/jquery.git
همچنین می‌توان با استفاده از دستور زیر پوشه‌ای با نامی متفاوت را برای repository محلی انتخاب نمود:
git clone [URL][directory name]

اضافه کردن یک remote repository:
برای آن‌که بتوان تغییرات یک remote repository را به repository محلی منتقل نمود، ابتدا باید آن را به لیست repository‌های ریموت که در فایل config. ذخیره می‌شود به شکل زیر اضافه نمود:
git remote add [alias][URL]
در دستور فوق، برای repository باید یک نام مستعار تعریف کرد و در بخش URL باید آدرسی که سرور به وسیله آن امکان دریافت اطلاعات را به ما می‌دهد، نوشت. البته این بستگی به نوع پروتکل انتخابی دارد. به عنوان مثال:
git remote add origin https://github.com/jquery/jquery.git
اگر بخواهیم لیست repository‌هایی که به صورت remote اضافه شده‌اند را مشاهده کنیم، از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
git remote
در صورتی‌که دستور فوق را با v- تایپ کنید اطلاعات کامل‌تری در رابطه با repository‌ها مشاهده خواهید کرد.
همچنین برای حذف یک remote repository از دستور زیر استفاده می‌‌کنیم:
git remote [alias] -rm
در صورتی‌که بخواهید لیستی از شاخه‌های remote را مشاهده کنید کافیست از دستور زیر استفاده کنید:
git branch -r
همچنین می‌توان از دستور زیر برای نمایش تمامی شاخه‌ها استفاده کرد:
git branch -a

fetch:
برای دریافت اطلاعات از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
git fetch [alias][alias/branch name]
در صورتی‌که تنها یک repository باشد می‌توان از نوشتن نام مستعار صرفنظر نمود. همچنین اگر شاخه یا شاخه‌های مورد نظر به صورت track شده باشند، می‌توان قسمت دوم دستور فوق را نیز ننوشت.
اگر بعد از اجرای دستور فوق، بر روی یک شاخه log بگیرید، خواهید دید که تغییرات در شاخه محلی اعمال نشده است زیرا دستور فوق تنها داده‌ها را بر روی شاخه [origin/[branchname ذخیره کرده است. برای آپدیت شدن شاخه اصلی باید با استفاده از دستور merge آن را در شاخه مورد نظر ادغام کرد.

pulling:
چون کاربرد دو دستور fetch و merge به صورت پشت سر هم زیاد است git دو دستور فوق را با استفاده از pull انجام می‌دهد:
pull [alias][remote branch name ]
اگر دو مقدار فوق را برای دستور pull تعیین نکنید، ممکن است در هنگام اجرای دستور فوق با خطایی مواجه شوید مبنی بر اینکه git نمی‌داند دقیقا شاخه ریموت را با کدام شاخه محلی باید ادغام کند. این مشکل زمانی پیش می‌آید که برای شاخه ریموت یک شاخه محلی متناظر وجود نداشته باشد. برای ایجاد تناظر بین دو شاخه ریموت و لوکال درگذشته باید فایل config. را تغییر می‌دادیم، اما نسخه جدید git دستوری را برای آن دارد:
git branch --set-upstream [local brnach][alias/branch name]
با اجرای این دستور از این پس شاخه محلی تغییرات شاخه remote را دنبال می‌کند.

pushing:
با استفاده از push می‌توان تغییرات ایجاد شده را به remote repository انتقال داد:
git push -u [alias][branch name ]
وجود u- در اینجا بدین معنا است که ما میخواهیم تغییرات repository در سمت سرور دنبال شود. در صورت استفاده نکردن از u- بایستی برای push هر بار مقادیر داخل کروشه‌ها را بنویسیم. در صورتی‌که بعدا بخواهیم، می‌توان توسط همان دستوری که در قسمت pull گفته شد دو شاخه را به هم وابسته کنیم.
tag:
همانطور که قبلا گفته شد تگ‌ها برای نشانه‌گذاری و دسترسی راحت‌تر به به commitها هستند. برای ایجاد یک تگ از دستور زیر استفاده می‌شود:
git tag [tag name]
همچنین می‌توان با a- برای تگ پیامی نوشت و یا با s- آن را امضا کرد. برای مشاهده تگ‌ها از دستور زیر استفاده می‌شود:
git tag
در حالت پیشفرض git تگ‌ها را push نمی‌کند. برای push کردن تگ‌ها باید دستور push را با اصلاح‌کننده tages-- به کارببرید.
نظرات مطالب
تغییرات بوجود آمده در Bundling and Minification -MVC4
- با توجه به محتوای فایل هست و این محاسبات فقط بر اساس درخواست مرورگر انجام می‌شود. یعنی هربار به ازای نمایش صفحات این کارها و محاسبات صورت نمی‌گیرد و اگر کش شده باشد (که شده برای یکسال)، اصلا فشاری به سرور وارد نمی‌شود چون مرورگر برای موارد کش شده درخواست جدیدی را به سرور ارسال نمی‌کند.
- نگارش تولیدی بر اساس هش محتوای فایل محاسبه می‌شود به صورت خودکار.
- در وب فرم‌ها هم این قابلیت مدتی هست که وجود دارد: (^)
اشتراک‌ها
نسخه اسمبلی - قسمت دوم

«...  در ادامه و تو این قسمت مباحث تکمیلی این موضوع، شامل شماره نسخه و فرهنگ اسمبلی و همچنین نحوه کار با این داده‌ها تو ویژوال استودیو (که بیشتر به محیط عملی توسعه نزدیکه) ارائه میشه  ...»

نسخه اسمبلی - قسمت دوم