مطالب
غیرفعال کردن کش مرورگر هنگام استفاده از jQuery Ajax

برای استفاده از قابلیت‌های Ajax کتابخانه jQuery ، شش متد زیر در اختیار برنامه نویس‌ها است:

$.ajax(), load(), $.get(), $.getJSON(), $.getScript(), and $.post()
که در حقیقت 5 مورد آخر ذکر شده صرفا بیان اولین متد ajax فوق به نحوی دیگر می‌باشند و محصور کننده‌ توانایی‌های آن هستند.

برای مثال کد زیر زمان جاری را از سرور دریافت کرده و نتیجه را در سه تکست باکس قرار داده شده در صفحه نمایش می‌دهد.
ابتدا وب سرویس ساده زیر را در نظر بگیرید که زمان شمسی جاری را بر می‌گرداند:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Script.Services;
using System.Web.Services;

namespace TestJQueryAjax
{
[WebService(Namespace = "http://tempuri.org/")]
[WebServiceBinding(ConformsTo = WsiProfiles.BasicProfile1_1)]
[System.ComponentModel.ToolboxItem(false)]
[ScriptService]
public class AjaxSrv : WebService
{
public class TimeInfo
{
public string Date { set; get; }
public string Hr { set; get; }
public string Min { set; get; }
}

[WebMethod(EnableSession = true)]
[ScriptMethod(ResponseFormat = ResponseFormat.Json)]
public TimeInfo GetTime()
{
DateTime now = new DateTime(DateTime.Now.Year, DateTime.Now.Month, DateTime.Now.Day);
PersianCalendar pc = new PersianCalendar();
string today = string.Format("{0}/{1}/{2}",
pc.GetYear(now),
pc.GetMonth(now).ToString("00"),
pc.GetDayOfMonth(now).ToString("00"));
TimeInfo ti = new TimeInfo
{
Date = today,
Hr = DateTime.Now.Hour.ToString("00"),
Min = DateTime.Now.Minute.ToString("00")
};
return ti;
}
}
}
سپس اگر از تابع Ajax کتابخانه jQuery جهت دریافت زمان جاری از وب سرویس استفاده نمائیم، کد صفحه ما به صورت زیر خواهد بود:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="TestFillCtrls.aspx.cs"
Inherits="TestJQueryAjax.TestFillCtrls" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>

<script src="js/jquery.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
function validate() {
$.ajax({
type: "POST",
url: 'AjaxSrv.asmx/GetTime',
data: '{}',
contentType: "application/json; charset=utf-8",
dataType: "json",
success:
function(msg) {
$("#<%=txtDate.ClientID %>").val(msg.d.Date);
$("#<%=txtHr.ClientID %>").val(msg.d.Hr);
$("#<%=txtMin.ClientID %>").val(msg.d.Min);
},
error:
function(XMLHttpRequest, textStatus, errorThrown) {
alert("خطایی رخ داده است");
}
});
//debugger;
}
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div>
<asp:TextBox ID="txtDate" runat="server" />
<br />
<asp:TextBox ID="txtHr" runat="server" />
<br />
<asp:TextBox ID="txtMin" runat="server" />
<br />
<asp:Button ID="btnGetTime" runat="server" Text="Click here!" UseSubmitBehavior="false"
OnClientClick="validate();return false;" />
</div>
</form>
</body>
</html>
تنها نکته‌ی جدید این اسکریپت، نحوه‌ی استفاده از خروجی JSON وب متد ما است که از نوع TimeInfo تعریف شده است. خروجی نمونه این وب متد به صورت زیر می‌تواند باشد:

{"d":{"__type":"TestJQueryAjax.AjaxSrv+TimeInfo","Date":"1388/07/14","Hr":"12","Min":"59"}}
که نحوه‌ی دسترسی به اجزای آن‌را در متد validate‌ ملاحظه می‌نمائید.

باید به خاطر داشت که برای هر 6 متد Ajax ایی jQuery ، عملیات کش شدن اطلاعات در مرورگر کاربر به صورت پیش فرض فعال است. اما این نکته تنها زمانیکه dataType مورد استفاده از نوع script یا jsonp باشد، صادق نبوده و کش شدن به صورت خودکار غیرفعال می‌گردد.
روش سنتی غیرفعال کردن کش در حین عملیات اجکسی، استفاده از یک کوئری استرینگ متغیر در پایان url درخواستی است. به این صورت مرورگر درخواست صادره را جدید فرض کرده و از کش خود استفاده نمی‌نماید (همین مورد در حالت کش شدن تصاویر هم صادق است).
jQuery نیز همین عملیات را در پشت صحنه انجام داده اما تنظیم آن‌را به نحوی مطلوب‌تری ارائه می‌دهد. یا پارامتر cache را در تعریف متد ajax خود اضافه نموده و مقدار آن را مساوی false قرار دهید و یا جهت تاثیر گذاری بر روی کلیه متدهای مورد استفاده، پیش از استفاده از آن‌ها این تنظیم را مشخص سازید:

$.ajaxSetup({cache: false});

مطالب
ساخت یک گزارش ساز به کمک iTextSharp و Open Office

iTextSharp پایه کار با فایل‌های PDF را ارائه می‌دهد اما ابزاری را جهت ساده‌تر سازی تولید فایل‌های PDF به همراه ندارد؛ هر چند مثلا امکان تبدیل HTML به PDF را دارا است اما باید گفت: «تا حدودی البته». اگر نیاز باشد جدولی را ایجاد کنیم باید کد نویسی کرد، اگر نیاز باشد تصویری اضافه شود به همین ترتیب و الی آخر. البته این را هم باید در نظر داشت که کد نویسی انعطاف قابل توجهی را در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد؛ شاید به همین دلیل این روزها مباحث «Code first» بیشتر مورد توجه برنامه نویس‌ها است، تا مباحث «Wizard first» یک دهه قبل!
اما باز هم داشتن یک طراح بد نیست و می‌تواند در کاهش مدت زمان تولید نهایی یک فایل PDF مؤثر باشد. برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی رایگان و معروف Open office استفاده کرد. توسط آن می‌توان یک فرم PDF را طراحی و سپس فیلدهای آن‌را (این قالب تهیه شده را) با iTextSharp پر کرد. این مورد می‌تواند برای تهیه گزارش‌هایی که تهیه آن‌ها با ابزارهای متداول گزارش سازی عموما میسر نیست،‌ بسیار مناسب باشد.


طراحی یک فرم PDF با استفاده از برنامه Open Office

آخرین نگارش برنامه Open office را از اینجا می‌توانید دریافت کنید و آنچنان حجمی هم ندارد؛ حدودا 154 مگابایت است.
پس از نصب و اجرای برنامه، حداقل به دو طریق می‌توان یک فرم جدید را شروع کرد:
الف) آغاز یک XML Form document جدید در Open office سبب خواهد شد که نوارهای ابزار طراحی فرم، مانند قرار دادن TextBox ، CheckBox و غیره به صورت خودکار ظاهر شوند.
ب) و یا آغاز یک سند معمولی و سپس مراجعه به منوی View->Toolbars->Form Controls هم همان حالت را به همراه خواهد داشت.


در اینجا برای طراحی یک گزارش یا فرم جدید تنها کافی است همانند روش‌های متداول تهیه یک سند معمولی رفتار کنیم و مواردی را که قرار است توسط iTextSharp مقدار دهی کنیم، با کنترل‌های نوار ابزار Form آن بر روی صفحه قرار دهیم که نمونه‌ی ساده آن‌را در شکل زیر ملاحظه می‌کنید:


برای گزارش‌های فارسی بهتر است Alignment یک کنترل به Right تنظیم شود و Border به حالت Without frame مقدار دهی گردد. نام این کنترل را هم بخاطر بسپارید و یا تغییر دهید. از این نام‌ها در iTextSharp استفاده خواهیم کرد. (صفحه خواص فوق با دوبار کلیک بر روی یک کنترل قرار گرفته بر روی فرم ظاهر می‌شود)

مرحله بعد، تبدیل این فرم به فایل PDF است. کلیک بر روی دکمه تهیه خروجی به صورت PDF در نوار ابزار اصلی آن برای اینکار کفایت می‌کند. این گزینه در منوی File نیز موجود است.


فرم‌های PDF تهیه شده در اینجا، فقط خواندنی هستند. مثلا یک کاربر می‌تواند آن‌ها را پر کرده و چاپ کند. اما ما از آن‌ها در ادامه به عنوان قالب گزارشات استفاده خواهیم کرد. بنابراین جهت ویرایش فرم‌های تهیه شده بهتر است فایل‌های اصلی Open Office مرتبط را نیز درجایی نگهداری کرد و هر بار پس از ویرایش، نیاز است تا خروجی جدید PDF آن‌ها تهیه شود.


استفاده از iTextSharp جهت مقدار دهی فیلدهای یک فرم PDF

در ادامه می‌خواهیم این قالب گزارشی را که تهیه کردیم با کمک iTextSharp پر کرده و یک فایل PDF جدید تهیه کنیم. سورس کامل اینکار را در ذیل مشاهده می‌کنید:


using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace PdfForm
{
class Program
{
//روش صحیح ثبت و معرفی فونت در این کتابخانه
public static iTextSharp.text.Font GetTahoma()
{
var fontName = "Tahoma";
if (!FontFactory.IsRegistered(fontName))
{
var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
FontFactory.Register(fontPath);
}
return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
}

static void Main(string[] args)
{
string fileNameExisting = @"form.pdf";
string fileNameNew = @"newform.pdf";

using (var existingFileStream = new FileStream(fileNameExisting, FileMode.Open))
using (var newFileStream = new FileStream(fileNameNew, FileMode.Create))
{
var pdfReader = new PdfReader(existingFileStream);
using (var stamper = new PdfStamper(pdfReader, newFileStream))
{
//نکته مهم جهت کار با اطلاعات فارسی
//در غیراینصورت شاهد ثبت اطلاعات نخواهید بود
stamper.AcroFields.AddSubstitutionFont(GetTahoma().BaseFont);

//form.Fields.Keys = تمام فیلدهای موجود در فرم
var form = stamper.AcroFields;

//مقدار دهی فیلدهای فرم
form.SetField("TextBox1", "مقدار1");
form.SetField("TextBox2", "مقدار2");

// "Yes" and "Off" are valid values here
form.SetField("Check Box 1", "Yes");

// "" and "Off" are valid values here
form.SetField("Option Button 1", "");

// نحوه مقدار دهی لیست
form.SetListOption("ListBox1", new[] { "1مقدار یک", "مقدار دو1" }, null);
form.SetField("ListBox1", null);

// به این ترتیب فرم دیگر توسط کاربر قابل ویرایش نخواهد بود
//stamper.PartialFormFlattening --> جهت غیرقابل ویرایش نمودن فیلدی مشخص
stamper.FormFlattening = true;

stamper.Close();
pdfReader.Close();
}
}

Process.Start("newform.pdf");
}
}
}

توضیحات:
چون در اینجا فایل PDF، از پیش تهیه شده است، پس باید از اشیاء PdfReader و PdfStamper جهت خواندن و نوشتن اطلاعات در آن‌ها استفاده کرد. سپس توسط شیء stamper.AcroFields می‌توان به این فیلدها یا همان کنترل‌هایی که در برنامه‌ی Open office بر روی فرم قرار دادیم، دسترسی پیدا کنیم.
در ابتدا نیاز است فونت این فیلدها توسط متد AddSubstitutionFont مقدار دهی شود. این مورد برای گزارش‌های فارسی الزامی است؛ در غیراینصورت متنی را در خروجی مشاهده نخواهید کرد.
ادامه کار هم مشخص است. توسط متد form.SetField مقداری را به کنترل‌های قرار گرفته بر روی فرم نسبت می‌دهیم. آرگومان اول آن نام کنترل است و آرگومان دوم، مقدار مورد نظر می‌باشد. اگر کنترل CheckBox را بر روی صفحه قرار دادید، تنها مقدارهای Yes و Off را می‌پذیرد (آن هم با توجه به اینکه به کوچکی و بزرگی حروف حساس است). اگر یک Radio button یا در اینجا Option button را بر روی فرم قرار دادید، تنها مقدارهای خالی و Off را قبول خواهد کرد. نحوه‌ی مقدار دهی یک لیست هم در اینجا ذکر شده است.
در پایان چون نمی‌خواهیم کاربر نهایی قادر به ویرایش اطلاعات باشد، FormFlattening را true خواهیم کرد و به این ترتیب، کنترل‌ها فقط خواندنی خواهند شد. البته اگر همانطور که ذکر شد، border کنترل‌ها را در حین طراحی حذف کنید، PDF نهایی تولیدی یکپارچه و یک دست به نظر می‌رسد و اصلا مشخص نخواهد بود که این فایل پیشتر یک فرم قابل پر کردن بوده است.

نظرات اشتراک‌ها
رایگان شدن بیش از ۷۰۰۰ دوره سایت Pluralsight
به روز رسانی برای کسانیکه با لاگین خودکار برنامه مشکل دارند
ابتدا نگارش جدید را دریافت کنید: PluralsightLinks-V3.7z
برای کار با آن در مرورگر خودتان گزینه‌ی نمایش developer tools را فعال کنید. تیک مربوط به preserve logs را هم بزنید تا بعد از هدایت به صفحه‌ی بعدی لاگ‌ها پاک نشوند. سپس با استفاده از مرورگر، به سایت پلورال سایت لاگین کنید. یک سطر آن post به آدرس /id/ است. در برگه‌ی network آن مشاهده کنید چه کوکی‌هایی را در قسمت response تنظیم کرده‌است. مقدار آن‌ها را در فایل appsettings.json، در قسمت AfterLoginCookies  تنظیم کنید (دو مورد هست). سپس گزینه‌ی UseManualCookies را هم به true تنظیم کنید. اگر UseManualCookiesباشد، یعنی از کوکی که دستی تنظیم می‌کنید، استفاده شود؛ اگر false باشد، یعنی خود برنامه سعی در لاگین خواهد کرد تا این کوکی‌ها را به صورت خودکار دریافت کند. اگر با لاگین خودکار مشکل دارید، نیاز است UseManualCookies را به true تنظیم کرده و گزینه‌ی AfterLoginCookies را در فایل تنظیمات برنامه مقدار دهی کنید:  

مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز جمعه 1390/07/01
مطالب
چه زمانی بهتر است از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL استفاده کرد و چه زمانی خیر؟
در سناریوهای خاصی، بانک‌های اطلاعاتی NoSQL خوش می‌درخشند و در بسیاری از موارد دیگر، بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای بهترین گزینه انتخابی می‌باشند و نه بانک‌های اطلاعاتی NoSQL. در ادامه به بررسی این موارد خواهیم پرداخت.


در چه برنامه‌هایی استفاده از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مناسب‌تر است؟
1) برنامه‌های مدیریت محتوا
2) کاتالوگ‌های محصولات (هر برنامه‌ای با تعدادی شیء و خصوصا متادیتای متغیر)
3) شبکه‌های اجتماعی
4) Big Data
5) سایر


1) برنامه‌های مدیریت محتوا
بانک‌های اطلاعاتی NoSQL سندگرا، جهت تهیه برنامه‌های مدیریت محتوا، بسیار مناسب هستند. در این نوع برنامه‌ها، یک سری محتوا که دارای متادیتایی هستند، ذخیره خواهند شد. این متادیتاها مانند نوع، گروه و هر نوع خاصیت دیگری، می‌تواند باشند. برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، جفت‌های key-value بسیار خوب عمل می‌کنند. همچنین در بانک‌های اطلاعاتی سندگرای NoSQL، با استفاده از مفهوم برچسب‌ها، امکان الصاق فایل‌های متناظری به اسناد پیش بینی شده‌است. همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، در Document stores، نگارش‌های قدیمی اسناد نیز حفظ می‌شوند. به این ترتیب، این خاصیت و توانمندی توکار، امکان دسترسی به نگارش‌های مختلف یک محتوای خاص را به سادگی میسر می‌سازد. به علاوه اکثر Document stores امکان دسترسی به این مستندات را به کمک URLها و REST API، به صورت خودکار فراهم می‌سازند.
برای نمونه به CouchDB، عنوان Web database نیز داده شده است؛ از این جهت که یک برنامه وب را می‌توان داخل بانک اطلاعاتی آن قرار داد. در اینجا منظور از برنامه وب، یک وب سایت قابل دسترسی از طریق URLها است و نه برنامه‌های سازمانی وب. برای نمونه ساختاری شبیه به برنامه معروف EverNote را می‌توان داخل این نوع بانک‌های اطلاعاتی به سادگی ایجاد کرد (خود بانک اطلاعاتی تشکیل شده است از یک وب سرور که REST API را پشتیبانی کرده و امکان دسترسی به اسناد را بدون نیاز به کدنویسی اضافه‌تری، از طریق URLها و HTTP Verbs استاندارد مهیا می‌کند).


2) کاتالوگ‌های محصولات
محصولات در یک کاتالوگ، ویژگی‌های مشابه یکسان فراوانی دارند؛ اما تعدادی از این محصولات، دارای ویژگی‌هایی خاص و منحصربفردی نیز می‌باشند.
مثلا یک شیء محصول را درنظر بگیرید که دارای خواص مشترک و یکسان شماره، نام، توضیحات و قیمت است. اما بعضی از محصولات، بسته به رده‌ی خاصی که دارند، دارای ویژگی‌های خاصی مانند قدرت تفکیک، رنگ، سرعت و غیره نیز هستند که از هر گروه، به گروه دیگری متغیر است.
برای مدیریت یک چنین نیازی، هر دو گروه key-value stores و wide column stores بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مناسب هستند؛ از این جهت که در یک key-value store نیازی به تعریف هیچ نوع ساختار خاصی، در ابتدای کار نیست و این ساختار می‌تواند از هر رکورد، به رکورد دیگری متفاوت باشد.
یا برای نمونه، یک برنامه فرم ساز را درنظر بگیرید که هر فرم آن، هر چند دارای یک سری خواص ثابت مانند نام، گروه و امثال آن است، اما هر کدام دارای فیلدهای تشکیل دهنده متفاوتی نیز می‌باشد. به این ترتیب با استفاده از key-value stores، دیگری نیازی به نگران بودن در مورد نحوه مدیریت اسکیمای متغیر مورد نیاز، نخواهد بود.


3) شبکه‌های اجتماعی
همانطور که در قسمت قبل نیز بحث شد، نوع خاص Graph databases برای کاربردهای برنامه‌های شبکه‌های اجتماعی و ردیابی تغییرات آن‌ها بسیار مفید و کارآ هستند. برای مثال در یک شبکه افراد دارای تعدادی دنبال کننده هستند؛ عضو گروه‌های مختلف می‌باشند، در قسمت‌های مختلفی نظر و مطلب ارسال می‌کنند. در اینجا، اشیاء نسبت به یکدیگر روابط مختلفی دارند. با استفاده از Graph databases، تشکیل روابط self-joins و تو در تو و بسیاری از روش‌های خاص، مانند روابط many-to-many که در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای با تمهیدات ویژه‌ای قابل تشکیل هستند، با سهولت بهتری مدیریت خواهند شد.


4) Big Data
الگوریتم MapReduce، برای کار با حجم داده‌های عظیم، طراحی شده است و در این بین، بانک‌های اطلاعاتی Wide column store (که در قسمت قبل بررسی شدند) و یا حتی Key-value store (مانند Amazon DynamoDB) بیشتر کاربرد دارند. در سناریوهای داده‌های عظیم، واژه‌های Hadoop و Hbase دنیای NoSQL را زیاد خواهید شنید. Hadoop نسخه سورس باز MapReduce گوگل است و Hbase نیز نسخه سورس باز BigTable گوگل می‌باشد. مفاهیم پایه‌ای Sharding و فایل سیستم‌های Append-only (با سرعت بالای نوشتن) نیز به مدیریت BigData کمک می‌کنند.
در اینجا بحث مهم، خواندن اطلاعات و آنالیز آن‌ها است و نه تهیه برنامه‌های معروف CRUD. بسیاری از اعمال آماری و ریاضی مورد نیاز بر روی داده‌های عظیم، نیازی به اسکیمای از پیش مشخص شده بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای را ندارند و یا در اینجا قابلیت‌های نوشتن کوئری‌های پیچیده نیز آنچنان مهم نیستند.


5) سایر کاربردها
- هر سیستمی که اطلاعات Log مانند را تولید می‌کند. منظور از Log، اطلاعاتی است که در حین رخداد خاصی تولید می‌شوند. عموما مرسوم است که این نوع اطلاعات را در فایل‌ها، بجای بانک اطلاعاتی ذخیره کرد. بنابراین مدیریت این نوع فایل‌ها توسط بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، قابلیت انجام امور آماری را بر روی آن‌ها ساده‌تر خواهد ساخت.
- مدیریت اطلاعات برنامه‌هایی مانند سیستم‌های EMail.



و در چه برنامه‌هایی استفاده از بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای مناسب‌تر است؟

اگر تا اینجا به مزایای استفاده از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL اشاره شد، بدین معنا نیست که بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، منسوخ شده‌اند یا دیگر قدر و قیمتی ندارند. واقعیت این است که هنوز بازه وسیعی از کاربردها را می‌توان به کمک بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای بهتر از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL مدیریت کرد. این کاربردها و مزیت‌ها در 5 گروه عمده خلاصه می‌شوند:
1) نیاز به تراکنش‌ها
2) اسکیمای پیش فرض
3) برنامه‌های LOB یا Line of business applications
4) زبان‌های کوئری نویسی پیشرفته
5) نیاز به امکانات گزارشگیری پیشرفته


1) نیاز به تراکنش‌ها
در سیستم‌های تجاری عمومی، نیاز به پیاده سازی مفهوم ACID که در قسمت‌های قبل به آن پرداخته شد، مانند Atomic transactions وجود دارد. Atomic transaction به زبان ساده به این معنا است که سیستم قادر است چندین دستور را در قالب یک گروه و در طی یک مرحله، به بانک اطلاعاتی اعمال کند و اگر یکی از این دستورات گروه در حال اعمال، با شکست مواجه شد، باید کل تراکنش برگشت خورده و امنیت کار تضمین گردد. در غیراینصورت با یک سیستم غیر هماهنگ مواجه خواهیم شد.
و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، سیستم‌های NoSQL، مبنای کار را بر اساس «عاقبت یک دست شدن» اطلاعات قرار داده‌اند؛ تا دسترسی پذیری به آن‌ها افزایش یافته و سرعت عملیات به این نحو بهبود یابد. در این نوع سیستم‌ها تضمینی در مورد ACID وجود ندارد.


2) اسکیمای پیش فرض
پروسه‌های متداول، دارای ساختاری مشخص و معمولی هستند. زیرا طراحی اولیه یک پروسه، بر مبنای مجموعه‌ای از اطلاعات است که همیشه باید وجود داشته باشند و اگر همانند بحث کاتالوگ‌های محصولات، نیاز به متادیتای متغیر نباشد، ساختار و اسکیمای یک پروسه، از ابتدای طراحی آن مشخص می‌باشد.
و ... تمام این‌ها را به خوبی می‌توان توسط بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، با تعریف یک اسکیمای مشخص، مدیریت کرد.


3) برنامه‌های LOB یا Line of business applications
در برنامه‌های تجاری متداول، طراحی طرحبندی فرم‌های برنامه یا انقیاد داده‌ها، بر اساس یک اسکیما و ساختار مشخص صورت می‌گیرد. بدون داشتن یک اسکیمای مشخص، امکان تعاریف انقیاد داده‌ها به صورت strongly typed وجود نخواهد داشت. همچنین کل مفهوم Object relational mapping و ORMهای مختلف نیز بر اساس وجود یک اسکیمای مشخص و از پیش تعیین شده کار می‌کند. بنابراین بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، انتخاب بسیار مناسبی برای تهیه برنامه‌های تجاری روزمره هستند.


4) زبان‌های کوئری نویسی پیشرفته
همانطور که عنوان شد برای تهیه کوئری بر روی اغلب بانک‌های اطلاعاتی NoSQL، باید توسط یک برنامه ثانویه، کار پیاده سازی الگوریتم Map Reduce را انجام داد. هر چند تعدادی از این نوع بانک‌های اطلاعاتی به صورت توکار دارای موتور MapReduce هستند، اما بسیاری از آن‌ها خیر. به همین جهت برای تهیه کوئری‌های متداول، کار پیاده سازی این برنامه‌های ثانویه مشکل خواهد بود. به این ترتیب نوشتن Ad Hoc queries و گزارشگیری بسیار مشکل می‌شوند.
علاوه بر امکانات خوب کوئری گرفتن در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، این کوئری‌ها در زمان اجرا نیز بر اساس اسکیمای موجود، بسیار بهینه و با سرعت بالا اجرا می‌شوند. قابلیتی که رسیدن به آن در بانک‌های اطلاعاتی با اسکیمای متغیر، کار ساده‌ای نیست و باید آن‌را با کدنویسی شخصی بهینه کرد. البته اگر تعداد این نوع برنامه‌های ثانویه که به آن‌ها imperative query در مقابل declarative query بانک‌های رابطه‌ای می‌گویند، کم باشد، شاید یکبار نوشتن و بارها استفاده کردن از آن‌ها اهمیتی نداشته باشد؛ در غیراینصورت تبدیل به یک عذاب خواهد شد.


5) نیاز به امکانات گزارشگیری پیشرفته
گزارشگیرهای برنامه‌های تجاری نیز بر اساس یک ساختار و اسکیمای مشخص به کمک قابلیت‌های پیشرفته کوئری نویسی بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای به سادگی قابل تهیه هستند. برای تهیه گزارشاتی که قابلیت چاپ مناسبی را داشته باشند، محل قرارگیری فیلدهای مختلف در صفحه مهم هستند و با متغیر بودن آن‌ها، قابلیت طراحی از پیش آن‌ها را از دست خواهیم داد. در این حالت با اسکیمای متغیر، حداکثر بتوان یک dump از اطلاعات را به صورت ستونی نمایش داد.

بنابراین به صورت خلاصه، بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای، جهت مدیریت کارهای روزمره تجاری اغلب شرکت‌ها، بسیار ضروری و جزو مسایل پایه‌ای به‌شمار می‌روند و به این زودی‌ها هم قرار نیست با نمونه‌ی دیگری جایگزین شوند.
 
نظرات مطالب
آشنایی با Saltarelle کامپایلر قدرتمند #C به جاوااسکریپت
با تکمیل شدن Roslyn و آسانتر شدن امور، روز به روز شاهد تعداد بیشتری از چنین مبدل هایی خواهیم بود، اما به صورت بنیادی هرگونه مبدل کد CSharp به JavaScript یا هر زبان دیگری محکوم به شکست است، و آنچه که به صورت بنیادی مشکل ندارد، تبدیل IL به سایر زبانها است، چرا که فرض کنید شما یک DLL تقریبا ساده مانند Humanizer را که برای کار با رشته‌ها و ... به کار می‌رود را در مثالتان استفاده کنید، در این صورت دیگر برنامه شما کار نخواهد کرد، حتی اگر در حد یک Pluralize کردن باشد، اما اگر تبدیل IL به JavaScript باشد، هر رفتاری را که با DLL شما داشته باشد، همان رفتار را با Humanizer خواهد داشت، برای همین است که امروزه تبدیلگرهای قدرتمند از IL استفاده می‌کنند، مانند JSIL، و SharpKit که اوایل از تبدیل CSharp به JavaScript استفاده می‌کرد و هم اکنون تازه به این نتیجه رسیده که آب در هاون می‌کوبیده و الآن با استفاده از Cecil، به تبدیل IL به JavaScript روی آورده است.
همچنین تبدیل گر مربوطه، باید یکسری کتابخانه جاوا اسکریپتی پایه که امکانات پایه و اولیه .NET را ارائه دهد داشته باشد، که باز دقیقا تبدیلگرهای حرفه ای همین رفتار را دارند، چون همه‌ی امکانات .NET در JavaScript موجود نیست که صرف تبدیل کد کافی باشد و لااقل بعضی امکانات پایه باید ارائه شوند، مثلا برای ایجاد کردن اعداد تصادفی معادل کلاس Random در .NET
نظرات مطالب
سفارشی سازی صفحه‌ی اول برنامه‌های Angular CLI توسط ASP.NET Core
«... بدون نیاز به وب سرور ...»
به یک حداقل وب سروری نیاز دارد. برای مثال دستور ng serve -o یک وب سرور آزمایشی را بر روی پورت 4200 ایجاد می‌کند؛ برای اجرا و ارائه‌ی برنامه. اجرای مستقیم index.html بدون وب سرور، یعنی پروتکل //:file و این پروتکل دسترسی محدودی را برای اجرای هر نوع برنامه‌ی وب و یا بارگذاری فایل‌ها را در مرورگر دارد. به همین جهت به پروتکل //:http نیاز خواهید داشت و بله ... این مورد هیچ نوع وابستگی به نوع وب سرور ندارد. همینقدر که توانایی پردازش پروتکل http را داشته باشد کافی است.

«... مواردی مانند مسیریابی ...»
در این مورد مفصل در سری مسیریابی برنامه‌های Angular بحث شده‌است و دو قسمت تنظیمات سمت سرور و سمت کلاینت را به همراه دارد.
مطالب
React 16x - قسمت 15 - مسیریابی - بخش 1 - تعریف و تنظیم مسیریابی‌ها
React برخلاف Angular، دارای قابلیت‌های توکار مسیریابی نیست و تنها کاری را که انجام می‌دهد همان رندر View است که تا اینجا بررسی کردیم. به همین جهت در این قسمت ابتدا یک برنامه‌ی عمومی و ساده را با نصب کتابخانه‌ی ثالثی برای توضیح مفاهیم مسیریابی، شامل کار با پارامترهای مسیریابی، کوئری استرینگ‌ها، هدایت کاربران به صفحات دیگر، مدیریت صفحات یافت نشده و مسیریابی تو در تو، بررسی می‌کنیم. سپس به عنوان تمرین، همان برنامه‌ی طراحی گریدی را که تا قسمت 14 تکمیل کردیم، با معرفی مسیریابی بهبود خواهیم بخشید.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا برای بررسی مسیریابی، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم.
> create-react-app sample-15
> cd sample-15
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همچنین کتابخانه‌ی ثالث بسیار معروف react-router-dom را نیز نصب می‌کنیم:
> npm i react-router-dom --save
نگارش dom آن مخصوص کار با مرورگر است و نگارش native آن (react-router-native)، مخصوص React Native و تولید برنامه‌های موبایل می‌باشد که مبحث دیگری است.


افزودن مسیریابی به برنامه

پس از نصب کتابخانه‌ی react-router-dom، برای افزودن آن به برنامه و فعالسازی مسیریابی، به فایل index.js مراجعه کرده و import آن‌را به ابتدای فایل اضافه می‌کنیم:
import { BrowserRouter } from "react-router-dom";
سپس کامپوننت App را داخل BrowserRouter، محصور می‌کنیم:
ReactDOM.render(
  <BrowserRouter>
    <App />
  </BrowserRouter>,
  document.getElementById("root")
);
کار BrowserRouter، محصور سازی مدیریت تاریخچه‌ی مرور صفحات در مرورگر و انتقال آن به درخت کامپوننت‌های React است. به این ترتیب در هر قسمتی از درخت کامپوننت‌های برنامه می‌توان از History object مرورگر استفاده کرد.


ثبت و معرفی مسیریابی‌ها

در ادامه باید مسیریابی‌های خود را ثبت کنیم؛ به این معنا که بر اساس URL خاصی، چه کامپوننتی باید رندر شود. به همین جهت پوشه‌ی جدید src\components را ایجاد کرده و کامپوننت src\components\navbar.jsx را که یک کامپوننت تابعی بدون حالت است، در آن تعریف می‌کنیم:
import React from "react";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
      <div className="navbar-nav">
        <a className="nav-item nav-link" href="/">
          Home
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/products">
          Products
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/posts/2018/06">
          Posts
        </a>
        <a className="nav-item nav-link" href="/admin">
          Admin
        </a>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
کار آن نمایش منوی بالای صفحه است.


سپس به فایل app.js مراجعه کرده و ساختار آن‌را به صورت زیر، جهت درج این NavBar، ویرایش می‌کنیم تا سبب رندر و نمایش منوی راهبری در مرورگر شود:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

import NavBar from "./components/navbar";

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
      </div>
    );
  }
}

export default App;
در ادامه در کامپوننت App، یک container را اضافه می‌کنیم که قرار است در آن بر اساس URL رسیده، محتوای کامپوننت خاصی رندر شود. به همین جهت کامپوننت Route را در اینجا قرار می‌دهیم و در آن یک یا چند Route را ثبت می‌کنیم:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";
import { Route } from "react-router-dom";

import Dashboard from "./components/admin/dashboard";
import Home from "./components/home";
import NavBar from "./components/navbar";
import Posts from "./components/posts";
import Products from "./components/products";

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Route path="/products" component={Products} />
          <Route path="/posts" component={Posts} />
          <Route path="/admin" component={Dashboard} />
          <Route path="/" component={Home} />
        </div>
      </div>
    );
  }
}

export default App;
Route نیز یک کامپوننت است؛ همانند تمام کامپوننت‌هایی که تاکنون تعریف کردیم و دارای چند ویژگی است که به صورت props به آن منتقل می‌شوند. برای نمونه خاصیت path آن به مسیر products/ در مرورگر اشاره می‌کند و سبب رندر کامپوننت جدید Products که در بالای این ماژول نیز import شده، می‌شود. در اینجا سه مسیریابی دیگر را نیز ثبت کرده‌ایم که کامپوننت‌های جدید متناظر با آن‌ها به صورت زیر تعریف می‌شوند:

کامپوننت جدید src\components\products.jsx جهت رندر لیست آرایه‌ی اشیاء product:
import React, { Component } from "react";

class Products extends Component {
  state = {
    products: [
      { id: 1, name: "Product 1" },
      { id: 2, name: "Product 2" },
      { id: 3, name: "Product 3" }
    ]
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Products</h1>
        <ul>
          {this.state.products.map(product => (
            <li key={product.id}>
              <a href={`/products/${product.id}`}>{product.name}</a>
            </li>
          ))}
        </ul>
      </div>
    );
  }
}

export default Products;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\home.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Home = () => {
  return <h1>Home</h1>;
};

export default Home;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\posts.jsx با این محتوا:
import React from "react";

const Posts = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Posts</h1>
      Year: , Month:
    </div>
  );
};

export default Posts;

کامپوننت بدون حالت تابعی src\components\admin\dashboard.jsx در پوشه‌ی جدید admin با این محتوا:
import React from "react";

const Dashboard = ({ match }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Admin Dashboard</h1>
    </div>
  );
};

export default Dashboard;
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، در اولین بار نمایش آن، شاهد رندر کامپوننت Home خواهیم بود. اما اگر در همین حالت بر روی لیست products، در منوی بالای صفحه کلیک کنیم، هم کامپوننت products و هم کامپونت home، هر دو با هم رندر شده‌اند. یک چنین رفتاری را در سایر صفحات نیز می‌توان مشاهده کرد:



معرفی کامپوننت Switch

<div className="container">
  <Route path="/products" component={Products} />
  <Route path="/posts" component={Posts} />
  <Route path="/admin" component={Dashboard} />
  <Route path="/" component={Home} />
</div>
الگوریتم تطابق کامپوننت Route، ابتدا بررسی می‌کند که آیا برای مثال URL ای با path مساوی products/ شروع شده‌است؟ اگر اینطور است، کامپوننت متناظر با آن را که برای نمونه در اینجا Products است، رندر می‌کند. این حالت جهت مسیری مانند products/new/ نیز صدق می‌کند؛ چون این URL نیز با products/ شروع شده‌است. همچنین این تطابق‌گر، مسیر ثبت شده‌ی برای کامپوننت Home را نیز چون با / شروع شده‌است و جزء ابتدایی مسیر products/ است هم رندر می‌کند. به همین جهت است که وقتی مسیر products/ را درخواست می‌دهیم، در صفحه دو کامپوننت products و home، با هم رندر می‌شوند.
یک روش حل این مشکل، استفاده از ویژگی exact است:
<Route path="/" exact component={Home} />
به این ترتیب اگر مسیر درخواستی دقیقا مساوی / بود، کامپوننت Home را رندر خواهد کرد. با این تغییر، با مراجعه‌ی به آدرس products/، دیگر رندر کامپوننت home را شاهد نخواهیم بود:


راه دوم رفع این مشکل، استفاده از کامپوننت Switch است. به همین جهت ابتدا این کامپوننت را import می‌کنیم:
import { Route, Switch } from "react-router-dom";
سپس تمام Routeهای تعریف شده را داخل Switch محصور خواهیم کرد:
class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Switch>
            <Route path="/products" component={Products} />
            <Route path="/posts" component={Posts} />
            <Route path="/admin" component={Dashboard} />
            <Route path="/"  component={Home} />
          </Switch>
        </div>
      </div>
    );
  }
}
Switch اولین مسیریابی را که با URL داده شده تطابق داشته باشد، رندر می‌کند. همچنین در اینجا دیگر نیازی به ذکر ویژگی exact نیز وجود ندارد. بنابراین با استفاده از Switch اگر مسیر داده شده، products/ باشد، مسیریابی تعریف شده‌ی با آن یافت می‌شود که در اینجا اولین Route تعریف شده‌است. سپس کار رندر کامپوننت آن‌را انجام داده و از مابقی مسیریابی‌های تعریف شده، صرفنظر می‌کند.
بنابراین هنگام کار با Switch، ترتیب مسیریابی‌های تعریف شده مهم است و باید از یک مسیریابی ویژه شروع شده و به یک مسیریابی عمومی مانند / ختم شود.


معرفی کامپوننت Link

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کرده باشید و پیشتر سابقه‌ی کار با برنامه‌های SPA یا Single page applications را داشته باشید، یک مشکل دیگر را نیز احساس کرده‌اید: سیستم مسیریابی که تا کنون تعریف کرده‌ایم، به صورت SPA عمل نمی‌کند. یعنی به ازای هربار کلیک بر روی لینک‌های منوی راهبری سایت، یکبار دیگر به طور کامل برنامه از صفر بارگذاری مجدد می‌شود و تمام اسکریپت‌های آن مجددا از سرور دریافت شده و رندر خواهند شد. این مورد را در برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر خود بهتر می‌توانید مشاهده کنید. به ازای هر درخواست نمایش کامپوننتی، تعدادی درخواست HTTP به سمت سرور ارسال می‌شوند که برای دریافت صفحه‌ی index و bundle.js برنامه هستند. اما در برنامه‌های SPA، مانند جمیل، با هربار کلیک بر روی لینکی، شاهد ریفرش و بارگذاری مجدد کل آن صفحه نیستیم و تنها اطلاعات موجود در قسمت container به روز می‌شوند.

یک نکته: در اینجا ممکن است دو درخواست websocket و info را نیز مشاهده کنید. این دو مرتبط به hot module reloading هستند که با ذخیره‌ی برنامه در ادیتور VSCode، بلافاصله سبب به روز رسانی و ریفرش برنامه در مرورگر می‌شوند.

برای رفع مشکل SPA نبودن برنامه، باید به کامپوننت NavBar مراجعه کرده و تمام anchor‌های استاندارد تعریف شده‌ی در آن‌را با کامپوننت Link جایگزین کنیم:
import React from "react";
import { Link } from "react-router-dom";

const NavBar = () => {
  return (
    <nav className="navbar bg-dark navbar-dark navbar-expand-sm">
      <div className="navbar-nav">
        <Link className="nav-item nav-link" to="/">
          Home
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/products">
          Products
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/posts/2018/06">
          Posts
        </Link>
        <Link className="nav-item nav-link" to="/admin">
          Admin
        </Link>
      </div>
    </nav>
  );
};

export default NavBar;
در اینجا ابتدا کامپوننت Link را در ابتدای ماژول، import کردیم. سپس تمام anchorها را یافته و تبدیل به کامپوننت Link نمودیم. همچنین href آن‌ها را نیز به ویژگی to تغییر دادیم.
با این تغییرات اگر برنامه را اجرا کنیم، اینبار با کلیک بر روی هر لینک، دیگر شاهد بارگذاری کامل صفحه در مرورگر نخواهیم بود؛ بلکه تنها قسمت container ای که کامپوننت Route مسیریابی در آن درج شده‌است، به روز رسانی می‌شود و این عملیات نیز بسیار سریع است؛ از این جهت که محتوای این کامپوننت‌ها از همان bundle.js حاوی تمام کدهای برنامه تامین می‌شود و این فایل تنها یکبار در آغاز برنامه از سرور خوانده شده و سپس توسط مرورگر پردازش می‌شود. بنابراین در برنامه‌های SPA، برخلاف برنامه‌های وب معمولی، هربار که کاربر آدرس متفاوتی را انتخاب می‌کند، بارگذاری مجدد برنامه و خوانده شدن محتوای متناظر از سرور صورت نمی‌گیرد؛ این محتوا هم اکنون در bundle.js برنامه مهیا است و قابلیت استفاده‌ی آنی را دارد.

اما کامپوننت Link چگونه کار می‌کند؟
کامپوننت لینک در نهایت همان anchor‌های استاندارد را رندر می‌کند؛ اما به هر کدام یک onClick را نیز اضافه می‌کند که سبب جلوگیری از رفتار پیش‌فرض anchor می‌شود. به همین جهت مرورگر درخواست اضافه‌ای را به سمت سرور ارسال نمی‌کند. در اینجا مدیریت کننده‌ی onClick، تنها Url بالای صفحه را در مرورگر تغییر می‌دهد. اکنون که Url تغییر کرده‌است، یکی از مسیریابی‌های تعریف شده، با این Url تطابق یافته و سپس کامپوننت متناظر با آن‌را رندر می‌کند.


بررسی Route props


اگر بر روی لینک نمایش products در منوی راهبری سایت کلیک کرده و سپس به خروجی افزونه‌ی react developer tools دقت کنیم (تصویر فوق)، مشاهده می‌کنیم که این کامپوننت هم اکنون تعدادی خاصیت را به صورت props در اختیار دارد؛ مانند history (امکان هدایت کاربر را به صفحه‌ای دیگر دارد)، location (آدرس جاری برنامه) و match (اطلاعاتی در مورد الگوریتم تطابق مسیر). کار تنظیم این props، توسط کامپوننت Route ای که کار ثبت مسیریابی‌ها را انجام می‌دهد، صورت می‌گیرد. به عبارتی کامپوننت Route، محصور کننده‌ی کامپوننتی است که آن‌را به عنوان پارامتر، دریافت و در صورت تطابق با مسیر جاری، آن‌را رندر می‌کند. همچنین در این بین کار تزریق خواص props یاد شده را نیز انجام می‌دهد.


ارسال props سفارشی در حین مسیریابی به کامپوننت‌ها

همانطور که بررسی کردیم، کامپوننت Route، حداقل سه خاصیت props را به کامپوننت‌هایی که رندر می‌کند، تزریق خواهد کرد. اما در اینجا برای تزریق خواص سفارشی چگونه باید عمل کرد؟
در حین کار با کامپوننت Route، برای ارسال props اضافی، بجای استفاده از ویژگی component آن، باید از ویژگی render استفاده کرد:
<Route
  path="/products"
  render={() => <Products param1="123" param2="456" />}
/>
در اینجا کار با تعریف یک arrow function شروع می‌شود که در نهایت المان کامپوننت مدنظر را همانند روش متداولی که برای تعریف تمام کامپوننت‌های React و تنظیم ویژگی‌های آن‌ها استفاده می‌شود، بازگشت می‌دهد که تاثیر آن‌را در خروجی افزونه‌ی react developer tools بهتر می‌توان مشاهده کرد:


البته اگر به تصویر فوق دقت کنید، سایر خواص پیشینی که تزریق شده بودند مانند history، location و match، دیگر در اینجا حضور ندارند. برای رفع این مشکل باید تعریف arrow function انجام شده را به صورت زیر تغییر داد:
<Route
  path="/products"
  render={props => (
    <Products param1="123" param2="456" {...props} />
  )}
/>
ابتدا پارامتر arrow function را به همان props تنظیم می‌کنیم. سپس با استفاده از spread operator، این props را در المان JSX تعریف شده، گسترده و تزریق می‌کنیم؛ با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-15-part-01.zip
مطالب
نحوه همگام ساختن کتابخانه های شیرپوینت 2013 با کامپیوترتان
یکی از امکانات جالب شیرپوینت، امکات برقراری ارتباط با SkyDrive موجود در Office2013 می‌باشد. به این ترتیب قادر خواهید بود همگام سازی مورد نیاز را بین کتابخانه‌های شیرپوینت و کامپیوتر خود برقرار سازید. در این پست به نحوه انجام این همگام سازی پرداخته می‌شود.

ابتدا کتابخانه مورد نظر را در مرورگر خود باز کنید.

سپس در گوشه بالا سمت راست، روی گزینه Sync کلیک کنید (این گزینه فقط برای کتابخانه‌ها فعال می‌باشد )


روی گزینه Launch Application کلیک کنید تا wizard مربوطه اجرا شود:
در پنجره باز شده، مسیر کتابخانه و مسیر پوشه دلخواه را مشخص کنید: 



نام کاربری و کلمه عبور را وارد کنید

منتظر بمانید تا همگام سازی انجام شود:


در مسیر مشخص شده، تغییراتی اعمال شده است که در تصویر مشاهده می‌کنید


در صورتی که یک علامت قرمز رنگ کنار هر آیکون مشاهده کردید به این معنی است که همگام سازی انجام نشده است
وارد پوشه‌ها شوید تا به محتویات کتابخانه برسید (ممکن است بارگذاری تمام اطلاعات کمی زمان بر باشد):



همانطور که مشاهده می‌کنید همگام سازی انجام شده و یک تیک سبز رنگ کنار هر آیکون نمایش داده می‌شود.

در صورتی که تغییری از این سمت انجام گیرد، هنگام ذخیره سازی باید همگام سازی مجدد انجام شود که به طور خودکار این کار صورت میگیرد و یک علامت به معنی در حال همگام سازی نمایان می‌شود :


همچنین به طور دستی نیز می‌توانید این همگام سازی را انجام دهید (با کلیک سمت راست روی ایکون SkyDrive)


نظرات اشتراک‌ها
چگونگی نمایش 10 سایت پر بازدید در IE 5
جالب بود. با اینکه بسیار برای موضوع سازگاری نرم افزار تحت وب با مرورگرهای گوناگون ارزش قائلم ولی به عقیده من با توجه به جمیع جهات در حال حاضر بهتر است برخی مرورگرهای قدیمی حتی تا IE8 و همین طور ورژن قدیمی سایر مرورگرها توسط توسعه دهندگان پشتیبانی نشود و رفتار مناسبی از سوی نرم افزار مانند نمایش هشدار بروزرسانی مرورگر به همراه اطلاعات کافی از علت هشدار و لینک دانلود مرورگر جدید در نظر گرفته شود. در حال حاضر وقت صرفه شده برای IE6 و ... بهتر است صرف سازگاری و ارائه سرویس بهتر برای دیوایس‌های موبایل گردد. با توجه به سیاست کاری برخی وب سایت‌های مطرح اکنون امکان عملی این مورد بهتر فراهم شده است. همچنین در این صورت امکان بهره برداری از بسیاری امکانات جدید دنیای وب با هزینه کمتر فراهم می‌گردد که انصاف نیست کاربران را از آن محروم کنیم.