مطالب
معادل‌های چندسکویی اجزای فایل web.config در ASP.NET Core
هنوز هم اجزای مختلف فایل web.config در ASP.NET Core قابل تعریف و استفاده هستند؛ اما اگر صرفا بخواهیم از این نوع برنامه‌ها در ویندوز و به کمک وب سرور IIS استفاده کنیم. با انتقال برنامه‌های چندسکویی مبتنی بر NET Core. به سایر سیستم عامل‌ها، دیگر اجزایی مانند استفاده‌ی از ماژول فشرده سازی صفحات IIS و یا ماژول URL rewrite آن و یا تنظیمات static cache تعریف شده‌ی در فایل web.config، شناسایی نشده و تاثیری نخواهند داشت. به همین جهت تیم ASP.NET Core، معادل‌های توکار و چندسکویی را برای عناصری از فایل web.config که به IIS وابسته هستند، تهیه کرده‌است که در ادامه آن‌‌ها را مرور خواهیم کرد.


میان‌افزار چندسکویی فشرده سازی صفحات در ASP.NET Core

پیشتر مطلب «استفاده از GZip توکار IISهای جدید و تنظیمات مرتبط با آن‌ها» را در سایت جاری مطالعه کرده‌اید. این قابلیت صرفا وابسته‌است به IIS و همچنین در صورت نصب بودن ماژول httpCompression آن کار می‌کند. بنابراین قابلیت انتقال به سایر سیستم عامل‌ها را نخواهد داشت و هرچند تنظیمات فایل web.config آن هنوز هم در برنامه‌های ASP.NET Core معتبر هستند، اما چندسکویی نیستند. برای رفع این مشکل، تیم ASP.NET Core، میان‌افزار توکاری را برای فشرده سازی صفحات ارائه داده‌است که جزئی از تازه‌های ASP.NET Core 1.1 نیز به‌شمار می‌رود.
برای نصب آن دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت، اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
که معادل است با افزودن وابستگی ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression": "1.0.0"
    }
}

مرحله‌ی بعد، افزودن سرویس‌های و میان افزار مرتبط، به کلاس آغازین برنامه هستند. همیشه متدهای Add کار ثبت سرویس‌های میان‌افزار را انجام می‌دهند و متدهای Use کار افزودن خود میان‌افزار را به مجموعه‌ی موجود تکمیل می‌کنند.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddResponseCompression(options =>
    {
        options.MimeTypes = Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression.ResponseCompressionDefaults.MimeTypes;
    });
}
متد AddResponseCompression کار افزودن سرویس‌های مورد نیاز میان‌افزار ResponseCompression را انجام می‌دهد. در اینجا می‌توان تنظیماتی مانند MimeTypes فایل‌ها و صفحاتی را که باید فشرده سازی شوند، تنظیم کرد. ResponseCompressionDefaults.MimeTypes به این صورت تعریف شده‌است:
namespace Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
{
    /// <summary>
    /// Defaults for the ResponseCompressionMiddleware
    /// </summary>
    public class ResponseCompressionDefaults
    {
        /// <summary>
        /// Default MIME types to compress responses for.
        /// </summary>
        // This list is not intended to be exhaustive, it's a baseline for the 90% case.
        public static readonly IEnumerable<string> MimeTypes = new[]
        {
            // General
            "text/plain",
            // Static files
            "text/css",
            "application/javascript",
            // MVC
            "text/html",
            "application/xml",
            "text/xml",
            "application/json",
            "text/json",
        };
    }
}
اگر علاقمند بودیم تا عناصر دیگری را به این لیست اضافه کنیم، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
services.AddResponseCompression(options =>
{
    options.MimeTypes = ResponseCompressionDefaults.MimeTypes.Concat(new[]
                                {
                                    "image/svg+xml",
                                    "application/font-woff2"
                                });
            });
در اینجا تصاویر از نوع svg و همچنین فایل‌های فونت woff2 نیز اضافه شده‌اند.

به علاوه options ذکر شده‌ی در اینجا دارای خاصیت options.Providers نیز می‌باشد که نوع و الگوریتم فشرده سازی را مشخص می‌کند. در صورتیکه مقدار دهی نشود، مقدار پیش فرض آن Gzip خواهد بود:
services.AddResponseCompression(options =>
{
  //If no compression providers are specified then GZip is used by default.
  //options.Providers.Add<GzipCompressionProvider>();

همچنین اگر علاقمند بودید تا میزان فشرده سازی تامین کننده‌ی Gzip را تغییر دهید، نحوه‌ی تنظیمات آن به صورت ذیل است:
services.Configure<GzipCompressionProviderOptions>(options =>
{
  options.Level = System.IO.Compression.CompressionLevel.Optimal;
});

به صورت پیش‌فرض، فشرده سازی صفحات Https انجام نمی‌شود. برای فعال سازی آن تنظیم ذیل را نیز باید قید کرد:
 options.EnableForHttps = true;

مرحله‌ی آخر این تنظیمات، افزودن میان افزار فشرده سازی خروجی به لیست میان افزارهای موجود است:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseResponseCompression()  // Adds the response compression to the request pipeline
   .UseStaticFiles(); // Adds the static middleware to the request pipeline  
}
در اینجا باید دقت داشت که ترتیب تعریف میان‌افزارها مهم است و اگر UseResponseCompression پس از UseStaticFiles ذکر شود، فشرده سازی صورت نخواهد گرفت؛ چون UseStaticFiles کار ارائه‌ی فایل‌ها را تمام می‌کند و نوبت اجرا، به فشرده سازی اطلاعات نخواهد رسید.


تنظیمات کش کردن چندسکویی فایل‌های ایستا در ASP.NET Core

تنظیمات کش کردن فایل‌های ایستا در web.config مخصوص IIS به صورت ذیل است :
<staticContent>
   <clientCache httpExpires="Sun, 29 Mar 2020 00:00:00 GMT" cacheControlMode="UseExpires" />
</staticContent>
معادل چندسکویی این تنظیمات در ASP.NET Core با تنظیم Response.Headers میان افزار StaticFiles انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app,
                      IHostingEnvironment env,
                      ILoggerFactory loggerFactory)
{
    app.UseResponseCompression()
       .UseStaticFiles(
           new StaticFileOptions
           {
               OnPrepareResponse =
                   _ => _.Context.Response.Headers[HeaderNames.CacheControl] = 
                        "public,max-age=604800" // A week in seconds
           })
       .UseMvc(routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"));
}
در اینجا پیش از آماده شدن یک فایل استاتیک برای ارائه‌ی نهایی، می‌توان تنظیمات Response آن‌را تغییر داد و برای مثال هدر Cache-Control آن‌را به یک هفته تنظیم نمود.


معادل چندسکویی ماژول URL Rewrite در ASP.NET Core

مثال‌هایی از ماژول URL Rewrite را در مباحث بهینه سازی سایت برای بهبود SEO پیشتر بررسی کرده‌ایم (^ و ^ و ^). این ماژول نیز همچنان در ASP.NET Core هاست شده‌ی در ویندوز و IIS قابل استفاده است (البته به شرطی که ماژول مخصوص آن در IIS نصب و فعال شده باشد). معادل چندسکویی این ماژول به صورت یک میان‌افزار توکار به ASP.NET Core 1.1 اضافه شده‌است.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را به نحو ذیل نصب کرد:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.Rewrite
و یا افزودن آن به لیست وابستگی‌های فایل project.json:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Rewrite": "1.0.0"
    }
}

پس از نصب آن، نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی آن در کلاس آغازین برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRewriter(new RewriteOptions()
                            .AddRedirectToHttps()
                            .AddRewrite(@"app/(\d+)", "app?id=$1", skipRemainingRules: false) // Rewrite based on a Regular expression
                            //.AddRedirectToHttps(302, 5001) // Redirect to a different port and use HTTPS
                            .AddRedirect("(.*)/$", "$1")  // remove trailing slash, Redirect using a regular expression
                            .AddRedirect(@"^section1/(.*)", "new/$1", (int)HttpStatusCode.Redirect)
                            .AddRedirect(@"^section2/(\\d+)/(.*)", "new/$1/$2", (int)HttpStatusCode.MovedPermanently)
                            .AddRewrite("^feed$", "/?format=rss", skipRemainingRules: false));
این میان‌افزار نیز باید پیش از میان افزار فایل‌های ایستا و همچنین MVC معرفی شود.

در اینجا مثال‌هایی را از اجبار به استفاده‌ی از HTTPS، تا حذف / از انتهای مسیرهای وب سایت و یا هدایت آدرس قدیمی فید سایت، به آدرسی جدید واقع در مسیر format=rss، توسط عبارات باقاعده مشاهده می‌کنید.
در این تنظیمات اگر پارامتر skipRemainingRules به true تنظیم شود، به محض برآورده شدن شرط انطباق مسیر (پارامتر اول ذکر شده)، بازنویسی مسیر بر اساس پارامتر دوم، صورت گرفته و دیگر شرط‌های ذکر شده، پردازش نخواهند شد.

این میان‌افزار قابلیت دریافت تعاریف خود را از فایل‌های web.config و یا htaccess (لینوکسی) نیز دارد:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions()
.AddIISUrlRewrite(env.ContentRootFileProvider, "web.config")
.AddApacheModRewrite(env.ContentRootFileProvider, ".htaccess"));
بنابراین اگر می‌خواهید تعاریف قدیمی <system.webServer><rewrite><rules> وب کانفیگ خود را در اینجا import کنید، متد AddIISUrlRewrite چنین کاری را به صورت خودکار برای شما انجام خواهد داد و یا حتی می‌توان این تنظیمات را در یک فایل UrlRewrite.xml نیز قرار داد تا توسط IIS پردازش نشود و مستقیما توسط ASP.NET Core مورد استفاده قرار گیرد.

و یا اگر خواستید منطق پیچیده‌تری را نسبت به عبارات باقاعده اعمال کنید، می‌توان یک IRule سفارشی را نیز به نحو ذیل تدارک دید:
public class RedirectWwwRule : Microsoft.AspNetCore.Rewrite.IRule
{
    public int StatusCode { get; } = (int)HttpStatusCode.MovedPermanently;
    public bool ExcludeLocalhost { get; set; } = true;
    public void ApplyRule(RewriteContext context)
    {
        var request = context.HttpContext.Request;
        var host = request.Host;
        if (host.Host.StartsWith("www", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        if (ExcludeLocalhost && string.Equals(host.Host, "localhost", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        string newPath = request.Scheme + "://www." + host.Value + request.PathBase + request.Path + request.QueryString;
 
        var response = context.HttpContext.Response;
        response.StatusCode = StatusCode;
        response.Headers[HeaderNames.Location] = newPath;
        context.Result = RuleResult.EndResponse; // Do not continue processing the request
    }
}
در اینجا تنظیم context.Result به RuleResult.ContinueRules سبب ادامه‌ی پردازش درخواست جاری، بدون تغییری در نحوه‌ی پردازش آن خواهد شد. در آخر کار، با تغییر HeaderNames.Locatio به مسیر جدید و تنظیم Result = RuleResult.EndResponse، سبب اجبار به بازنویسی مسیر درخواستی، به مسیر جدید تنظیم شده، خواهیم شد.

و سپس می‌توان آن‌را به عنوان یک گزینه‌ی جدید Rewriter معرفی نمود:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions().Add(new RedirectWwwRule()));
کار این IRule جدید، اجبار به درج www در آدرس‌های هدایت شده‌ی به سایت است؛ تا تعداد صفحات تکراری گزارش شده‌ی توسط گوگل به حداقل برسد (یک نگارش با www و دیگری بدون www).

یک نکته: در اینجا در صورت نیاز می‌توان از تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس Rule جدید تعریف شده نیز استفاده کرد. برای اینکار باید RedirectWwwRule را به لیست سرویس‌های متد ConfigureServices معرفی کرد و سپس نحوه‌ی دریافت وهله‌ای از آن جهت معرفی به میان‌افزار بازنویسی مسیرهای وب به صورت ذیل درخواهد آمد:
 var options = new RewriteOptions().Add(app.ApplicationServices.GetService<RedirectWwwRule>());
مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت هشتم - تعیین نوع کامپوننت‌های کلاسی
با ارائه‌ی React Hooks، استفاده‌ی از کامپوننت‌های کلاسی، کمتر و کمتر شده‌اند. اما جهت تکمیل و خاتمه‌ی سری جاری، این نوع را نیز در این قسمت بررسی می‌کنیم.


تعیین نوع props و state در کامپوننت‌های کلاسی

برای این منظور ابتدا فایل جدید src\components\BigC.tsx را ایجاد کرده و سپس توسط میانبر rcc، ساختار ابتدایی این کامپوننت را ایجاد می‌کنیم. در ادامه آن‌را در کامپوننت src\App.tsx استفاده خواهیم کرد:


یکی از مزایای دیگر کار با تایپ‌اسکریپت، فعال شدن intellisense مرتبط با افزونه‌هایی مانند typescript hero و auto import است که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. فقط کافی است نام المان مرتبط را نوشت و سپس با استفاده از افزونه‌های یاد شده، به صورت خودکار import آن‌را اضافه کرد.

پس از افزودن المان این کامپوننت، اگر سعی کنیم یک props را برای آن تعریف کنیم، بلافاصله خطای تعریف نشده بودن آن‌را دریافت خواهیم کرد:


در اینجا نیز همانند کامپوننت‌های تابعی، باید ابتدا نوع Props را تعیین کرد و تنها تفاوت آن، روش معرفی این type جدید به کامپوننت است:
import React, { Component } from "react";

type Props = {
  title: string;
};

type State = {
  status: string;
};

export default class BigC extends Component<Props, State> {
  render() {
    return (
      <div>
        <h1>I'm in a class component</h1>
      </div>
    );
  }
}
در کامپوننت‌های کلاسی، نوع State و نوع Props، از طریق آرگومان‌های جنریک Component، به نحوی که مشاهده می‌کنید، مشخص می‌شوند.
مابقی نکات آن مانند props اختیاری و غیره، تفاوت خاصی را با کامپوننت‌های تابعی که پیشتر بررسی کردیم، ندارند و یکی هستند.


مقایسه‌ای بین Types و Interfaces

در این سری بیشتر از types استفاده شد، تا اینترفیس‌های تایپ‌اسکریپت. برای مثال بجای نوع زیر:
type State = {
   rValue: boolean;
};
می‌توان از اینترفیس معادل آن نیز استفاده کرد:
interface State {
  rValue: boolean;
}
اما از کدامیک باید استفاده کرد؟
در تایپ‌اسکریپت، از type بیشتر برای تعریف یک نوع جدید استفاده می‌شود، اما از اینترفیس‌ها برای تعریف موجودیت‌ها و entities. برای مثال از type می‌توان برای تعریف نامی برای نوع‌های primitive, union, intersection نیز استفاده کرد، اما اینترفیس‌ها همواره برای تعیین نوع اشیاء مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمی‌توان دو نوع هم‌نام را تعریف کرد، اما اگر دو اینترفیس هم نام را تعریف کنید، با هم یکی می‌شوند. نوع‌ها برخلاف اینترفیس‌ها قابلیت پیاده سازی نداشته و بیشتر جنبه‌ی یک اعلان را دارند و ... در نهایت استفاده‌ی از هر کدام بیشتر یک انتخاب شخصی است.


منابع تکمیلی

یکی از بهترین منابع تکمیلی استفاده‌ی از TypeScript در React، مخزن کد react-typescript-cheatsheet است که به همراه مجموعه‌ای از نکات مرتبط است.
مطالب
راه اندازی دیتابیس postgresql در برنامه‌های ASP.NET Core – قسمت 2

در قسمت قبل به معرفی postgresql پرداختیم; در این قسمت قصد ایجاد و راه اندازی یک api با استفاده از دیتابیس postgresql و استفاده از تکنولوژی‌های آن را با استفاده از docker داریم.


ابتدا با استفاده از دستور زیر یک پروژه‌ی جدید asp.net core را ایجاد کنید:

dotnet new webapi --minimal -o YourDirectoryPath:\YourFolderName

سپس فایل docker-compose.yaml را به روت پروژه اضافه کنید که شامل کانفیگ‌های زیر میباشد: 

version: '3.1'

services:

  db:
    image: postgres
    container_name: db
    restart: always
    environment:
      POSTGRES_PASSWORD: postgres
      POSTGRES_USERNAME: postgres
      POSTGRES_DB: BloggingDb
    ports:
        - "5432:5432"
    volumes:
      - postgres_data:/data/db

  adminer:
    image: adminer
    restart: always
    ports:
      - 8080:8080
  
  pgadmin4:
    image: dpage/pgadmin4
    restart: always
    environment:
      PGADMIN_DEFAULT_EMAIL: pgadmin4@pgadmin.org
      PGADMIN_DEFAULT_PASSWORD: admin
      PGADMIN_CONFIG_SERVER_MODE: 'False'
    ports:
      - 5050:80
    volumes:
      - pgadmin:/var/lib/pgadmin
    depends_on:
      - db

volumes:
  postgres_data:
  pgadmin:

سپس با اجرای دستور زیر در روت پروژه، سرویس‌ها را راه اندازی کنید: 

docker compose up -d


معرفی سرویس‌های استفاده شده در تنظیمات فایل بالا: 

سرویس db

نمونه ایمیج اصلی، volume، تنظیمات connection string در آن استفاده شده است.

سرویس adminer :

https://hub.docker.com/_/adminer /

Adminer - Database management in a single PHP file

یک برنامه تحت وب مدیریت پایگاه داده ساده میباشد که ویژگی‌ها MySql را در کنار سرعت و امنیت ارائه میدهد و در آدرس http://localhost:8080 / اجرا خواهد شد.

سرویس pgadmin4 :

pgAdmin - PostgreSQL Tools

dpage/pgadmin4 - Docker Image | Docker Hub

در حال حاضر این برنامه محبوب‌ترین برنامه مدیریت پایگاه داده میباشد که ویژگی‌های پیشرفته‌ای را نیز پوشش میدهد و در آدرس http://localhost:5050 / اجرا خواهد شد. 


اکنون نوبت نوشتن کد‌ها میباشد. 

- تنظیم connection string در فایل appsettings.json:

"ConnectionStrings": {
    "BloggingContext": "Username=postgres;Password=postgres;Server=localhost;Database=BloggingDb”
}

- و همینطور پکیج‌های زیر را به برنامه خود رفرنس دهید: 

dotnet add package Npgsql.EntityFrameworkCore.PostgreSQL
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design

- مدل‌های برنامه را در مسیر /Models ایجاد کنید: 

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Post
{
    public int PostId { get; set; }
    public string Title { get; set; } = null!;
    public string Content { get; set; } = null!;

    public int BlogId { get; set; }
    public Blog Blog { get; set; } = null!;
}

namespace NpgsqlAPI.Models;

public class Blog
{
    public int BlogId { get; set; }
    public string? Url { get; set; }

    public List<Post>? Posts { get; set; }
}

- سپس BloggingContext را در مسیر /Data ایجاد کنید:

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Data;

public class BloggingContext : DbContext
{
    public BloggingContext(DbContextOptions<BloggingContext> options)
        : base(options)
    {
    }
    public DbSet<Blog> Blogs => Set<Blog>();
    public DbSet<Post


- سپس اینترفیس IBlogServices را در مسیر  /Servicec/Blogs ایجاد کنید: 

using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public interface IBlogServices
{
    Task<IEnumerable<Blog>> GetList();
    Task<Blog?> Get(uint id);
    Task<uint> Add(Blog obj);
    Task AddRange(Blog[] obj);
    Task Update(Blog obj);
    Task UpdateRange(Blog[] obj);
    Task Remove(uint id);
}


-  و سپس پیاده سازی آن را در فایل BlogEFServices و در کنار اینترفیس آن قرار دهید: 

using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

namespace NpgsqlAPI.Services.Blogs;
public sealed class BlogEFServices : IBlogServices
{
    private readonly BloggingContext _context;
    public BlogEFServices(BloggingContext context)
    {
        _context = context;
    }

    public async Task<uint> Add(Blog obj)
    {
        await _context.Blogs.AddAsync(obj);
        return (uint)await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task AddRange(Blog[] obj)
    {
        await _context.Blogs.AddRangeAsync(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task<Blog?> Get(uint id)
    {
        return await _context.Blogs.FirstOrDefaultAsync(x=>x.BlogId == id);
    }

    public async Task<IEnumerable<Blog>> GetList()
    {
       return await _context.Blogs.ToListAsync();
    }

    public async Task Remove(uint id)
    {
        var entity = await Get(id);
        _context.Blogs.Remove(entity!);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task Update(Blog obj)
    {
        _context.Blogs.Update(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    public async Task UpdateRange(Blog[] obj)
    {
        _context.Blogs.UpdateRange(obj);
        await SaveChangesAsync();
    }

    private async Task<int> SaveChangesAsync()
    {
        return await _context.SaveChangesAsync();
    }
}


- اکنون  endpoint‌های api را در فایل program.cs ایجاد کنید:

using System.Data;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Npgsql;
using NpgsqlAPI.Services.Blogs;
using NpgsqlAPI.Data;
using NpgsqlAPI.Models;

var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddEndpointsApiExplorer();
builder.Services.AddSwaggerGen();

string connectionString = builder.Configuration.GetConnectionString("BloggingContext")!;

builder.Services.AddDbContext<BloggingContext>(options =>
        options.UseNpgsql(connectionString));

builder.Services.AddTransient<IDbConnection>(_ => new NpgsqlConnection(connectionString));

// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogDapperServices>();
// builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFRawQueryServices>();
builder.Services.AddScoped<IBlogServices, BlogEFServices>();

var app = builder.Build();

if (app.Environment.IsDevelopment())
{
    app.UseSwagger();
    app.UseSwaggerUI();
}

app.UseHttpsRedirection();

app.MapGet("/blogs", async (IBlogServices service) => await service.GetList())
.WithName("GetBlogs")
.WithOpenApi();

app.MapGet("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Get(id))
.WithName("GetBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Add(blog))
.WithName("AddBlog")
.WithOpenApi();

app.MapDelete("/blogs/{id}", async (IBlogServices service, uint id) => await service.Remove(id))
.WithName("RemoveBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs", async (IBlogServices service, Blog blog) => await service.Update(blog))
.WithName("UpdateBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPut("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.UpdateRange(blogs))
.WithName("UpdateBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.MapPost("/blogs/Bulk", async (IBlogServices service, Blog[] blogs) =>
 await service.AddRange(blogs))
.WithName("AddBulkBlog")
.WithOpenApi();

app.Run();

تمامی کد‌های برنامه تا به اینجا نوشته شده‌اند. اکنون migration را پس از اطمینان از اجرا بودن داکر اجرا کنید 

dotnet ef migrations add Init
dotnet ef database update

و برنامه را اجرا و تست کنید. 


کد‌های کامل این مطلب

مطالب
مطلع شدن از خطاهای مدیریت نشده یک برنامه ASP.Net

راه‌های زیادی برای لاگ کردن خطاهای حاصل در یک برنامه ASP.Net وجود دارند. از روش‌های exception handling معمول تا افزودن یک فایل global.asax به برنامه و دریافت و لاگ کردن خطاهای مدیریت نشده توسط روال رخ‌ داد گردان Application_Error آن.
بررسی این خطاها فوق العاده مهم است ، حداقل به دو دلیل : الف) قبل از این‌ که کاربران به شما بگویند برنامه مشکل پیدا کرده، از طریق ایمیل دریافتی مطلع خواهید شد. (فرض کنید علاوه بر ثبت وقایع ، آنها را ایمیل هم می‌زنید) این مورد در جهت بالا بردن کیفیت کار تمام شده واقعا مؤثر است. ب) رفتارهای مخرب را هم بهتر می‌توانید تحت نظر داشته باشید.

تمام این موارد مستلزم کد نویسی است. دریافت خطا در روال Application_Error و سپس کد نویسی برای ارسال ایمیل. از ASP.Net 2.0 به بعد این کار را بدون کد نویسی و با استفاده از امکانات ASP.NET health monitoring نیز می‌توان به سادگی و دقت هرچه تمامتر انجام داد.

کار زیادی را قرار نیست انجام دهید! فایل وب کانفیگ سایت را باز کنید و چند سطر زیر را به آن اضافه کنید (قسمت healthMonitoring و همچنین قسمت mailSettings ):
<?xml version="1.0"?>
<configuration>
<appSettings/>
<connectionStrings/>
<system.web>
<compilation debug="true">
</compilation>
<authentication mode="Windows"/>

<healthMonitoring enabled="true">
<providers>
<add name="EmailProvider"
type="System.Web.Management.SimpleMailWebEventProvider"
from="you@domain.com"
to="you@domain.com"
subjectPrefix="Error: "
buffer="true"
bufferMode="Notification"/>
</providers>
<rules>
<add
provider="EmailProvider"
name="All App Events"
eventName="All Errors"/>
</rules>
</healthMonitoring>

</system.web>

<system.net>
<mailSettings>
<smtp deliveryMethod="SpecifiedPickupDirectory">
<specifiedPickupDirectory pickupDirectoryLocation="C:\emails"/>
</smtp>
</mailSettings>
</system.net>

</configuration>

در این مثال قسمت mailSettings طوری تنظیم شده که ایمیل ارسالی در مسیر c:\emails جهت مرور نحوه عملکرد این سیستم، ذخیره شود.



در حالت اجرا بر روی یک سرور ، این قسمت را می‌توان به صورت زیر تنظیم نمود و آدرس smtp server را توسط آن مشخص کرد تا به صورت خودکار مورد استفاده قرار گیرد:
<mailSettings>
<smtp from="you@domain.com">
<network host="smtp.domain.com" />
</smtp>
</mailSettings>

سیستم ارسال ایمیل آن نیز هوشمند است و میل باکس شما را به یکباره پر نخواهد کرد. اگر در طی یک دقیقه (مقدار پیش فرض) خطاهای حاصل شده مانند هم باشند، تنها یک ایمیل حاوی تمامی آنها را ارسال می‌کند.

شایان ذکر است از ASP.Net 2.0 به بعد امکان ثبت وقایع در event log ویندوز محدود شده است و اگر نیاز به انجام این کار باشد باید دسترسی بیشتری را به یوزر asp.net اعطاء کرد. اما با استفاده از روش فوق، جزئیات خطای حاصل به صورت خودکار به event log ویندوز نیز اضافه می‌شود.



اگر علاقمند باشید که خطاهای حاصل را در یک دیتابیس نیز لاگ کنید، به این مقاله می‌توان رجوع کرد.

مطالب
Protocol Buffers فرمتی برای تبادل دیتا
Protocol Buffers  فرمتی جدید برای تبادل دیتا بین سرور و کلاینت میباشد که توسط گوگل طراحی و ساخته شده است و همچنین اکثر زیرساخت‌های گوگل از این فرمت برای تبادل اطلاعات بین سرویس‌ها استفاده میکنند. Protocol Buffer را میتوان به عنوان جایگزینی برای JSON/XML بکار برد و به دلایل زیادی که در ادامه درباره‌ی آن صحبت میکنیم میتواند گزینه‌ی مناسبی برای Microservices‌ها باشد و همچنین سرعت بالا، سادگی در استفاده، پشتیبانی از زبان‌های برنامه نویسی متعدد از ویژگی‌های منحصر به فرد این زبان برای تبادل اطلاعات است.
در ابتدا میخواهم کمی راجع به تبادل دیتا، از گذشته تا به حال صحبت کنم:
مدت‌ها است از csv‌ها برای تبادل اطلاعات استفاده میشود؛ اما مزایا و معایب خاص خود را دارد، از جمله اینکه parse کردن راحتی دارد، راحتی در خواندن و غیره. معایبش هم این‌است که گارانتی برای نوع type ندارد و اینکه المان‌هایی که حاوی کاما هستند با مشکل رو به رو میشوند و غیره...
بعد از آن دیتابیس‌ها وارد کار شدند که همه‌ی ما کم و بیش با آنها آشنا هستیم؛ در آن‌ها دیتا‌ها کاملا با type مشخصی هستند و اینکه در table‌های مجزا ذخیره میشوند. مشکلاتش هم این است که دیتا باید حتما flat باشد و اینکه بین دیتابیس‌های مختلف definition‌های مختلفی وجود دارد.
بعد از آن با JSON آشنایی داریم که مزایای زیادی دارد و مدت هاست که مورد استفاده قرار گرفته و شامل این‌است که دیتا در آن میتواند تو در تو ذخیره شود، آرایه داشته باشد، کاملا در دنیای وب مورد قبول واقع شده، به وسیله‌ی هر زبانی قابل خواندن‌است و اینکه خیلی راحت در شبکه قابل انتقال می‌باشد. معایبش هم این‌است که خیلی راحت میتواند خیلی بزرگ شود و اینکه قابلیت کامنت، متادیتا و داکیومنتیشن هم ندارد.
اما میرسیم به گزینه‌ی آخر که protocol buffers است و ابزاری هست که ممکن است خیلی‌ها با آن آشنا نباشند. قبل از بررسی دقیقش به مزایا و معایبش می‌پردازیم. مزایا آن این‌است که دیتا در آن کاملا typed میباشد. دیتای آن به صورت اتوماتیک compressed می‌شود. اسکیما در آن توسط زبان منحصر به فردش قابل تعریف است و توسط تقریبا همه‌ی زبان‌های برنامه نویسی مشهور قابل استفاده‌است. تغییرات اسکیما در آن کنترل شده‌است. 3 تا 10 بار کم حجم‌تر و 20 تا 100 بار سریعتر از xml است و اینکه از روی آن می‌توان کد آماده برای استفاده تولید کرد که سرعت برنامه نویسی را خیلی بالا می‌برد. از مشکلاتش هم این است که ممکن است در یک سری از زبان‌های برنامه نویسی خاص قابل استفاده نباشد. البته بر روی C#, Nodejs, C, Go, Python ,... به خوبی کار می‌کند. مشکل دیگرش هم این‌است که نمی‌شود فایلش را با ادیتورها باز کرد و قابل خواندن نیست؛ چون serialized و compressed شده‌است.

طریقه‌ی استفاده از پروتکل بافر
در طی مختصری، نحوه‌ی کار کردن با این ابزار را مورد بررسی قرار می‌دهیم. طبق شکل زیر:

ابتدا از طریق فرمت protocol buffer، فایل‌های خود را که قرار است انتقال داده شوند، مینویسیم.

سپس بصورت خودکار برای زبان برنامه نویسی مطبوع خود آن را generate میکنیم.

کد‌های تولید شده بصورت خودکار و کاملا آماده هستند و ضمن اینکه encode/decode شدن بصورت خودکار توسط فریم ورک انجام شده و قابلیت تعامل بین زبان‌های مختلف برنامه نویسی یا سرویس‌های مختلف برقرار است.


نکته:

  •  بعضی از دیتابیس‌ها از فرمت protocol buffers پشتیبانی میکنند.
  • اکثر فریم ورک‌های RPC شامل gRPC از پروتکل بافر برای تبادل دیتا استفاده میکنند.
  • گوگل برای تمام سرویس‌های داخلی خود از آن استفاده میکند.
  • بعضی از پروژه‌های خیلی بزرگ مثل etcd از پروتکل بافر برای تبادل دیتا استفاده میکنند.
  • ما در این مقاله از ورژن 3 پروتکل بافر استفاده میکنیم.


نصب Code generator

برای اینکه بتوانیم از طریق فایل‌هایی که میسازیم کد‌های generate شده را تولید کنیم، احتیاج به کامپایلر مربوطه را داریم.

اگر از MacOSX استفاده میکنید، به راحتی با استفاده از دستور زیر می‌توانید آن را نصب کنید:

brew install protobuf

اگر هم از ویندوز استفاده میکنید، از این طریق میتوانید نسخه‌ی مورد نظر را به راحتی دانلود و مورد استفاده قرار بدهید:

https://github.com/google/protobuf/releases
https://github.com/google/protobuf/releases/download/v3.5.1/protoc-3.5.1-win32.zip

حالا میخواهیم اولین فایل خود را با این فرمت بسازیم.

اول از همه با هم نگاهی به ساختار فایل مربوطه میاندازیم:

همانطور که در تصویر فوق می‌بینید، همه چیز به سادگی مشخص است؛ ورژن 3 که آخرین ورژن پروتکل بافر میباشد، آیتمی به نام MyMessage با پراپرتی‌هایی مشخص شده از Type بخصوص، تعریف شده‌اند، تگ‌ها هم باید به ترتیب وارد شده باشند.

حالا میخواهیم بصورت واقعی protocol buffer خود را طراحی کرده و سپس از روی آن کد‌های مربوطه را generate نماییم؛ به نام sample.proto بصورت زیر:

syntax = "proto3";

package helloworld;

service Greeter {
  rpc SayHello (HelloRequest) returns (HelloReply) {}
}

message HelloRequest {
  string name = 1;
}

message HelloReply {
  string message = 1;
}

در فایل فوق علاوه بر تعریف‌های اولیه، یک سرویس را هم اضافه کرده‌ایم و همچنین متدی را با ورودی و خروجی‌های مشخصی ایجاد کرده‌ایم (امکانات پروتکل بافر خیلی بیشتر از این موارد است؛ از جمله فرمت‌های آرایه و غیره را نیز پشتیبانی میکند، همچنین از روشی برای versioning استفاده میکند که obsolete کردن پراپرتی‌ها و نسخه بندی را بسیار راحت می‌کند و ...). به سادگی قابلیت طراحی و پیاده سازی سرور و کلاینت مربوط به این آیتم ایجاد شده با استفاده از زبان‌های برنامه نویسی مختلف فراهم میباشد. حال کافی‌است که پروتکل بافر خود را با زبان دلخواه خود generate کنیم. در قسمت زیر برای زبان‌های برنامه نویسی Go و #C، کد‌ها را تولید میکنیم.

protoc sample.proto --go_out=plugins=grpc:.  
protoc sample.proto --csharp_out=.

بعد از تولید شدن کد‌ها با استفاده از زبان برنامه نویسی دلخواه خود میتوانید مشاهد کنید سرویس ها، تایپ‌ها و غیره همگی ساخته شده‌اند و کاملا آماده‌ی استفاده هستند.

در مقاله‌ی بعدی به آشنایی با gRPC می‌پردازیم و ضمن اینکه یک سرور با #C و یک کلاینت با زبان برنامه نویسی Go را نوشته که از طریق پروتکل بافر با هم به تبادل اطلاعات می‌پردازند!

نظرات مطالب
اطلاع از بروز رسانی نرم افزار ساخته شده

ممنون از شما. یک روش برای اینکه مستقیما با XML Reader کار نکنیم می‌تونه استفاده از روش‌های سریالایز کردن کلاس‌ها باشه. دردسرش کمتره.

یک سؤال: این فلش‌های انحنا دار رو با چه برنامه‌ای ایجاد کردید؟

مطالب
صفحه کلید مجازی برای ورود اطلاعات
همانگونه که اطلاع دارید یکی از روش‌های سرقت اطلاعات استفاده از نرم افزارهای جاسوس صفحه کلید (Key Logger) است، البته ثبت کلید‌های فشرده شده می‌تواند توسط سخت افزارهایی که سر راه سوکت صفحه کلید و کیس قرار می‌گیره، انجام بشه. در صورتی که چنین سخت افزاری (مخصوصا در کافی نت‌ها) روی کامپیوتر کاربر نصب باشه، یا توسط ویروس و بدافزارها اینگونه نرم‌افزارهایی روی سیستم کاربر قرار بگیره هر کلیدی که توسط کاربر روی صفحه کلید فشرده میشه توسط اینها ثبت شده و در موقع مناسب برای فرد سازنده به طریقی (ایمیل یا ارتباط از طریق برنامه‌های مبتنی بر سوکت) حتی بسیاری از این برنامه‌ها پا را فراتر گذاشته و عنوان پنجره ای که کلیدها در آن فشرده شده نیز ثبت می‌شود (توسط توابع API ویندوز- البته اگر دوستان مایل باشن و از نظر مدیریت سایت ایرادی نداشته باشه، نحوه طراحی این نوع برنامه‌های جاسوس سخت افزار، صفحه کلید، یا ماوس آموزش می‌دم توی همین سایت)، حال برای امنیت برنامه‌های تحت وب یا ویندوز چگونه می‌توان در زمان ورود اطلاعات حساس مانند کلمه عبور یا شماره کارت اعتباری این امنیت را برای کاربر ایجاد کرد که داده‌هایش توسط این سخت افزارها یا بدافزار‌ها جایی ثبت نشود؟
بله، حدس شما درست است استفاده از صفحه کلیدهای مجازی میشه گفت یکی از بهترین راه‌های ممکن هست، چون در این روش‌ها کلید به صورت سخت افزاری فشرده نمی‌شود (کلید فشرده شده به صف پیام‌های ویندوز نمی‌رود) در نتیجه نرم افزار‌ها یا سخت افزارهای جاسوس نمی‌توانند این اطلاعات را ثبت کنند. و کاربر با خیال راحت می‌تواند داده‌های خود را وارد نمایند (تاکید می‌کنم این روش فقط جلو این نرم افزارها یا سخت افزارها را می‌گیرد و تضمینی برای اینکه در زمان ارسال داده‌های شما لو نرود ندارد).
خوب حال چه باید کرد؟
یک راه می‌تواند پیاده‌سازی صفحه کلید مجازی با کدهای طرف کلاینت مانند جاوا اسکریپت و وی‌بی اسکریپت است، اما گروهی پلاگینی را توسعه داده‌اند که با چند خط کدنویسی ساده به راحتی می‌توانید یک صفحه کلید مجازی چندزبانه (با هر زبانی که دلتون می‌خواد) داشته باشید و از اون در برنامه‌های خودتون استفاده کنید.

نحوه‌ی نصب:
ایتدا فایل‌های مورد نیاز را از سایت سازنده که شامل فایل جاوا اسکریپت ، فایل استایل و یک تصویر (آخرین نسخه) یا از این آدرس به صورت کامل (در حال حاضر نسخه 1.49) دریافت کرده، پس از دریافت فایل‌ها آنها را در هاست خود بارگزاری (آپلود) نمائید. سپس کدهای زیر را در صفحه‌ای که می‌خواهید صفحه کلید نمایش یابد در بین تگ <head> ... و <head/> قرار دهید.
<script type="text/javascript" src="keyboard.js" charset="UTF-8"></script>
<link rel="stylesheet" type="text/css" href="keyboard.css">
حالا فقط کافی است به inputbox‌ها و یا هر ورودی دیگر خود class=keyboardInput بدهید.
مثال:
<input type="text" value="" class="keyboardInput">
در نهایت کد صفحه شما باید اینگونه باشد:
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title></title>
    <script type="text/javascript" src="keyboard.js" charset="UTF-8"></script>
    <link rel="stylesheet" type="text/css" href="keyboard.css"/>
</head>
<body>
    <input type="text" value="" class="keyboardInput"/>
</body>
</html>

با این کار پس از اجرای صفحه مورد نظر خروجی شما مانند تصویر زیر خواهد بود، جهت محدود کردن کلیدها و عملیات دلخواه و سفارشی سازی با پارامترهای دلخواه می‌تواند از دموهای موجود در سایت سازنده بهره بگیرید.

موفق وموید باشید.
مطالب
React 16x - قسمت 6 - کامپوننت‌ها - بخش 3 - یک تمرین
در این قسمت می‌خواهیم دانسته‌های 5 قسمت قبل را در طی یک تمرین کنار هم قرار داده و مرور کنیم.


برپایی ساختار ابتدایی پروژه‌ی تمرین

ابتدا یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app sample-05
> cd sample-05
> npm start
سپس بسته‌های بوت استرپ و font-awesome را نیز در آن نصب می‌کنیم:
> npm install --save bootstrap
> npm install --save font-awesome

در ادامه نیاز است فایل‌های CSS این کتابخانه‌ها و قلم‌های وب را import کنیم. به همین جهت ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
import "font-awesome/css/font-awesome.css";
در نهایت کار مدیریت این فایل‌ها و قرار دادن آن‌ها در بسته‌ی نهایی برنامه، توسط webpack به صورت خودکار انجام می‌شود.

همچنین به فایل index.css هم مراجعه کرده و یک padding را به بالای صفحه اضافه می‌کنیم؛ تا اطلاعات نمایش داده شده، با کمی فاصله از لبه‌ی مرورگر رندر شوند:
body {
  margin: 0;
  padding: 20px 0 0 0;
  font-family: sans-serif;
}

پس از نصب و import این کتابخانه‌های ثالث، به فایل App.js مراجعه کرده و کلاس container اصلی بوت استرپ را در آن تعریف می‌کنیم تا در برگیرنده‌ی محتوای برنامه شود:
  return (
    <main className="container">
      <h1>Hello world!</h1>
    </main>
  );
همانطور که در قسمت چهارم نیز بحث شد، برای ذکر classهای عناصر در React، از خاصیت className استفاده می‌شود.


معرفی سرویس‌های داده‌ی برنامه

کدهای نهایی این قسمت را از فایل پیوست شده‌ی در انتهای مطلب، می‌توانید دریافت کنید. در اینجا یک پوشه‌ی src\services تعریف شده‌است که داخل آن دو فایل fakeGenreService.js و fakeMovieService.js قرار دارند. این فایل‌ها، منبع داده‌ی درون حافظه‌ای مثال تمرین ما هستند.
سرویس fakeGenre چنین ساختاری را دارد و ژانرهای سینمایی، مانند اکشن، کمدی و غیره در آن لیست شده‌اند:
export const genres = [
  { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
  // ...
];
این سرویس دارای متد ()getGenres، برای بازگشت لیست کامل genres است. علت ذکر خاصیت id با یک _، روش نامگذاری خاصیت id در mongo-db است.

و سرویس fakeMovie که دارای ساختار کلی زیر است، لیست 9 فیلم سینمایی را به همراه دارد:
const movies = [
  {
    _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471815",
    title: "Terminator",
    genre: { _id: "5b21ca3eeb7f6fbccd471818", name: "Action" },
    numberInStock: 6,
    dailyRentalRate: 2.5,
    publishDate: "2018-01-03T19:04:28.809Z"
  },

  //...
];
به علاوه این سرویس دارای متدهای ()getMovies برای دریافت لیست فیلم‌ها، getMovie(id) برای بازگشت یک فیلم خاص، saveMovie(movie) برای افزودن یک فیلم جدید به لیست و deleteMovie(id) برای حذف یک فیلم از لیست درون حافظه‌ای سرویس جاری است.


ایجاد کامپوننت Movies برای نمایش لیست فیلم‌ها در برنامه

اکنون می‌خواهیم یک کامپوننت جدید را به نام Movies در فایل جدید src\components\movies.jsx ایجاد کنیم، تا لیست فیلم‌های سرویس fakeMovieService را نمایش دهد. برای اینکار مراحل زیر را طی خواهیم کرد:
- نمایش ساده‌ی لیست فیلم‌ها توسط یک جدول. برای دریافت لیست اشیاء موجود در fakeMovieService، از متد ()getMovies آن می‌توان استفاده کرد.
- اضافه کردن یک دکمه‌ی حذف، به هر ردیف، به نحوی که با کلیک بر روی آن، آن ردیف حذف شود.
- نمایش یک پیام بالای جدول که تعداد فیلم‌های موجود در سرویس درون حافظه‌ای را نمایش می‌دهد. همچنین پس از حذف تمام ردیف‌ها، باید پیام «فیلمی موجود نیست» را نمایش دهد.

خروجی نهایی مثال ما به صورت زیر است:


و اگر تمام آیتم‌های آن‌را حذف کنیم، چنین پیامی نمایش داده می‌شود:


پس از ایجاد فایل خالی جدید movies.jsx در پوشه‌ی جدید components، با استفاده از «simple react snippets» نصب شده‌ی در VSCode، یکبار imrc را تایپ کرده (مخفف import react component است) و سپس دکمه‌ی tab را فشار می‌دهیم، در آخر اینکار را برای cc نیز تکرار می‌کنیم (مخفف create class است) تا importها و سپس ساختار ابتدایی کامپوننت React ما تشکیل شوند. نام این کامپوننت را هم Movies که با حرف بزرگ شروع می‌شود، وارد می‌کنیم.

اکنون مجددا به App.js مراجعه می‌کنیم و بجای Hello world ای که نمایش دادیم، کامپوننت Movies را اضافه می‌کنیم. برای این منظور ابتدا import آن‌را به ابتدای فایل اضافه می‌کنیم:
import Movies from "./components/movies";
سپس متد return آن‌را جهت درج المان کامپوننت Movies اصلاح خواهیم کرد:
return (
    <main className="container">
      <Movies />
    </main>
  );


دریافت لیست اشیاء فیلم‌ها از سرویس fakeMovieService

برای دریافت لیست اشیاء فیلم‌ها، ابتدا تعریف سرویس آن‌را به ابتدای کامپوننت Movies اضافه می‌کنیم:
 import { getMovies } from "../services/fakeMovieService";
در اینجا از {} استفاده شده، چون یک named export را import کرده‌ایم.

سپس خاصیت state را جهت تعریف خاصیت movies که با متد ()getMovies سرویس fakeMovieService مقدار دهی می‌شود، به نحو زیر تکمیل می‌کنیم:
 state = {
    movies: getMovies()
  };
البته این روش مقدار دهی اولیه‌ی خاصیت state، برای دریافت اطلاعات سرویس‌ها، هرچند در اینجا بدون مشکل کار می‌کند، اما بهتر است توسط component life cycle hooks مدیریت شود که در قسمت‌های بعدی بیشتر به جزئیات آن‌ها خواهیم پرداخت.


نمایش لیست فیلم‌ها، به همراه مدیریت حذف هر ردیف

در ادامه، کدهای کامل و تکمیل شده‌ی این کامپوننت را ملاحظه می‌کنید:
import React, { Component } from "react";

import { getMovies } from "../services/fakeMovieService";

class Movies extends Component {
  state = {
    movies: getMovies()
  };

  handleDelete = movie => {
    const movies = this.state.movies.filter(m => m._id !== movie._id);
    this.setState({ movies });
  };

  render() {
    const { length: count } = this.state.movies;

    if (count === 0) return <p>There are no movies in the database.</p>;

    return (
      <React.Fragment>
        <p>Showing {count} movies in the database.</p>
        <table className="table">
          <thead>
            <tr>
              <th>Title</th>
              <th>Genre</th>
              <th>Stock</th>
              <th>Rate</th>
              <th />
            </tr>
          </thead>
          <tbody>
            {this.state.movies.map(movie => (
              <tr key={movie._id}>
                <td>{movie.title}</td>
                <td>{movie.genre.name}</td>
                <td>{movie.numberInStock}</td>
                <td>{movie.dailyRentalRate}</td>
                <td>
                  <button
                    onClick={() => this.handleDelete(movie)}
                    className="btn btn-danger btn-sm"
                  >
                    Delete
                  </button>
                </td>
              </tr>
            ))}
          </tbody>
        </table>
      </React.Fragment>
    );
  }
}

export default Movies;
توضیحات:
همانطور که در ابتدای بحث نیز ذکر شد، هدف از این تمرین، مرور قسمت‌های قبل است و تمام نکات زیر را در قسمت‌های پیشین، با جزئیات بیشتری بررسی کرده‌ایم:

- ابتدا خاصیت state و سپس خاصیت movies شیء منتسب به آن، با لیست فیلم‌های موجود در سرویس مرتبط، مقدار دهی شده‌اند.
- سپس در ابتدای متد render، کار رندر شرطی انجام شده‌است. اگر تعداد فیلم‌های دریافتی صفر بود، پیام «فیلمی در بانک اطلاعاتی موجود نیست» نمایش داده می‌شود و در غیراینصورت، جدول اصلی بوت استرپی برنامه رندر خواهد شد.
در اینجا چون از خاصیت طول آرایه‌ی فیلم‌ها در چندین قسمت قرار است استفاده شود، آن‌را توسط Object Destructuring به یک متغیر نسبت داده‌ایم. همچنین توسط یک نام مستعار هم خاصیت length را با نام جدید count استفاده می‌کنیم.
- در ادامه بازگشت React.Fragment را مشاهده می‌کنید. علت اینجا است که نمی‌خواهیم div اضافه‌تری را در UI رندر کنیم. React.Fragment سبب می‌شود تا بتوانیم چندین فرزند را به المان جاری تبدیل شده‌ی به کدهای جاوا اسکریپتی اضافه کنیم، بدون اینکه خودش به المانی ترجمه شود.
- پس از return، یک () قابل مشاهده‌است. چون خروجی return ما چند سطری است، اگر در سطری که return قرار می‌گیرد، اطلاعاتی درج نشود، موتور جاوا اسکریپت آن‌را با یک سمی‌کالن خاتمه خواهد داد! و دیگر سطرهای بعدی دیده نمی‌شوند و پردازش نخواهند شد. به همین جهت از روش ذکر یک () پس از return در فایل‌های jsx زیاد استفاده می‌شود.
- در ابتدای return، همان خاصیت count را نمایش می‌دهیم.
- سپس کار رندر جدول اصلی برنامه که با کلاس‌های جداول بوت استرپ نیز مزین شده، انجام شده‌است. در React برای عدم تداخل ویژگی class با نام از پیش رزرو شده‌ی class، از خاصیت className برای ذکر کلاس‌های CSSای استفاده می‌شود.
- قسمت thead این جدول مشخص است و سرستو‌ن‌های جدول را مشخص می‌کند.
- پس از آن نیاز است ردیف‌های جدول را رندر کنیم. این‌کار را توسط متد Array.map، با نگاشت هر آیتم آرایه‌ی this.state.movies، به یک tr جدول انجام داده‌ایم.
- React برای اینکه بتواند DOM مجازی خودش را کنترل کند، نیاز دارد عناصر موجود در آن‌را به صورت منحصربفردی تشخص دهد. به همین جهت در اینجا ذکر key را بر روی المان tr که با movie._id مقدار دهی شده‌است، مشاهده می‌کنید.
- رندر مقادیر سلو‌ل‌های ردیف‌ها توسط درج {} و سپس ذکر مقداری از شیء movie دریافتی توسط متد Array.map انجام می‌شود.
- در اینجا ستون رندر دکمه‌ی Delete را نیز مشاهده می‌کنید. برای مدیریت this در آن و دسترسی به شیء movie جاری (ارسال پارامتر به رویداد گردان آن) و همچنین دسترسی به شیء this کلاس جاری برای کار با آرایه‌ی this.state.movies، از روش arrow functions برای تعریف رویدادگردان onClick استفاده کرده‌ایم.
- در متد handleDelete، یک آرایه‌ی جدید را که id ردیف‌های آن با id شیء ردیف انتخابی یکی نیست، بازگشت می‌دهیم. انتساب این آرایه‌ی جدید به آرایه‌ی this.state.movies، تغییری را در برنامه‌های React ایجاد نمی‌کند. در اینجا باید توسط متد this.setState که از کلاس پایه‌ی extends Component دریافت می‌شود، خاصیت movies را بازنویسی کرد تا React از تغییرات مطلع شده و DOM مجازی جدیدی را با مقایسه‌ی با نمونه جدید، محاسبه کرده و به DOM اصلی، جهت به روز رسانی UI اعمال کند.
- البته در اینجا this.setState({ movies }) را بجای this.setState({ movies: movies }) مشاهده می‌کنید. علت اینجا است که اگر عبارات key و value یکی باشند، می‌توان تنها همان عبارت key را جهت حذف تکرار واژه‌ها، ذکر کرد.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-05.zip
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution
اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core Web Application را شروع کنید (با طی مراحل زیر جهت ایجاد یک پروژه‌ی جدید):
 .NET Core -> ASP.NET Core Web Application (.NET Core) -> Select `Empty` Template
تغییرات ساختاری ASP.NET Core 1.0، با نگارش‌های قبلی ASP.NET، بسیار قابل ملاحظه هستند:


در اینجا نقش Solution همانند نگارش‌های قبلی ویژوال استودیو است: ظرفی است برای ساماندهی موارد مورد نیاز جهت تشکیل یک برنامه‌ی وب و شامل مواردی است مانند پروژه‌ها، تنظیمات آن‌ها و غیره. بنابراین هنوز در اینجا فایل sln. تشکیل می‌شود.


نقش فایل global.json

زمانیکه یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core 1.0 را آغاز می‌کنیم، ساختار پوشه‌های آن به صورت زیر هستند:


در اینجا هنوز فایل sln. قابل مشاهده است. همچنین در اینجا فایل جدیدی به نام global.json نیز وجود دارد، با این محتوا:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-003121"
  }
}
شماره نگارش ذکر شده‌ی در اینجا را در قسمت قبل بررسی کردیم.
خاصیت projects در اینجا به صورت یک آرایه تعریف شده‌است و بیانگر محل واقع شدن پوشه‌های اصلی پروژه‌ی جاری هستند. پوشه‌ی src یا source را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید و محلی است که سورس‌های برنامه در آن قرار می‌گیرند. یک پوشه‌ی test نیز در اینجا ذکر شده‌است و اگر در حین ایجاد پروژه، گزینه‌ی ایجاد unit tests را هم انتخاب کرده باشید، این پوشه‌ی مخصوص نیز ایجاد خواهد شد.
نکته‌ی مهم اینجا است، هرکدی که درون پوشه‌های ذکر شده‌ی در اینجا قرار نگیرد، قابلیت build را نخواهد داشت. به عبارتی این نسخه‌ی از ASP.NET پوشه‌ها را قسمتی از پروژه به حساب می‌آورد. در نگارش‌های قبلی ASP.NET، مداخل تعریف فایل‌های منتسب به هر پروژه، درون فایلی با پسوند csproj. قرار می‌گرفتند. معادل این فایل در اینجا اینبار پسوند xproj را دارد و اگر آن‌را با یک ادیتور متنی باز کنید، فاقد تعاریف مداخل فایل‌های پروژه است.
در این نگارش جدید اگر فایلی را به پوشه‌ی src اضافه کنید یا حذف کنید، بلافاصله در solution explorer ظاهر و یا حذف خواهد شد.
یک آزمایش: به صورت معمول از طریق windows explorer به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل پیش فرض Project_Readme.html را حذف کنید. سپس به solution explorer ویژوال استودیو دقت کنید. مشاهده خواهید کرد که این فایل، بلافاصله از آن حذف می‌شود. در ادامه به recycle bin ویندوز مراجعه کرده و این فایل حذف شده را restore کنید تا مجددا به پوشه‌ی src برنامه اضافه شود. اینبار نیز افزوده شدن خودکار و بلافاصله‌ی این فایل را می‌توان در solution explorer مشاهده کرد.
بنابراین ساختار مدیریت فایل‌های این نگارش از ASP.NET در ویژوال استودیو، بسیار شبیه به ساختار مدیریت فایل‌های VSCode شده‌است که آن نیز بر اساس پوشه‌ها کار می‌کند و یک پوشه و تمام محتوای آن‌را به صورت پیش فرض به عنوان یک پروژه می‌شناسد. به همین جهت دیگر فایل csproj ایی در اینجا وجود ندارد و file system همان project system است.

یک نکته: در اینجا مسیرهای مطلق را نیز می‌توان ذکر کرد:
  "projects": [ "src", "test", "c:\\sources\\Configuration\\src" ],
اما در مورد هر مسیری که ذکر می‌شود، NET Core. باید بتواند یک سطح پایین‌تر از پوشه‌ی ذکر شده، فایل مهم project.json را پیدا کند؛ در غیراینصورت از آن صرفنظر خواهد شد. برای مثال برای مسیر نسبی src، مسیر src\MyProjectName\project.json را جستجو می‌کند و برای مسیر مطلق ذکر شده، این مسیر را c:\\sources\\Configuration\\src\\SomeName\\project.json


کامپایل خودکار پروژه در ASP.NET Core 1.0

علاوه بر تشخیص خودکار کم و زیاد شدن فایل‌های سیستمی پروژه، بدون نیاز به Add new item کردن آن‌ها در ویژوال استودیو، اگر سورس‌های برنامه را نیز تغییر دهید، فایل سورس جدیدی را اضافه کنید و یا فایل سورس موجودی را حذف کنید، کل پروژه به صورت خودکار کامپایل می‌شود و نیازی نیست این‌کار را به صورت دستی انجام دهید.
یک آزمایش: برنامه را از طریق منوی debug و گزینه‌ی start without debugging اجرا کنید. اگر برنامه را در حالت معمول debug->start debugging اجرا کنید، حالت کامپایل خودکار را مشاهده نخواهید کرد. در اینجا (پس از start without debugging) یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:


این خروجی حاصل اجرای کدهای درون فایل Startup.cs برنامه است:
 app.Run(async (context) =>
{
   await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
});
اکنون در همین حال که برنامه در حال اجرا است و هنوز IIS Express خاتمه نیافته است، از طریق windows explorer، به پوشه‌ی src برنامه وارد شده و فایل Startup.cs را با notepad باز کنید. هدف این است که این فایل را در خارج از ویژوال استودیو ویرایش کنیم. اینبار سطر await دار را در notepad به نحو ذیل ویرایش کنید:
 await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
پس از آن اگر مرورگر را refresh کنید، بلافاصله خروجی جدید فوق را مشاهده خواهید کرد که بیانگر کامپایل خودکار پروژه در صورت تغییر فایل‌های آن است.
این مساله قابلیت استفاده‌ی از ASP.NET Core را در سایر ادیتورهای موجود، مانند VSCode سهولت می‌بخشد.


نقش فایل project.json

فایل جدید project.json مهم‌ترین فایل تنظیمات یک پروژه‌ی ASP.NET Core است و مهم‌ترین قسمت آن، قسمت وابستگی‌های آن است:
"dependencies": {
  "Microsoft.NETCore.App": {
    "version": "1.0.0",
    "type": "platform"
  },
  "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.0.0",
  "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.0.0",
  "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0"
},
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، در این نگارش از دات نت، تمام وابستگی‌های پروژه از طریق نیوگت تامین می‌شوند و دیگر خبری از یک دات نت «بزرگ» که شامل تمام اجزای این مجموعه‌است نیست. این مساله توزیع برنامه را ساده‌تر کرده و همچنین امکان به روز رسانی سریع‌تر این اجزا را توسط تیم‌های مرتبط فراهم می‌کند؛ بدون اینکه نیازی باشد تا منتظر یک توزیع «بزرگ» دیگر ماند.
در نگارش‌های قبلی ASP.NET، فایلی XML ایی به نام packages.config حاوی تعاریف مداخل بسته‌های نیوگت برنامه بود. این فایل در اینجا جزئی از محتوای فایل project.json در قسمت dependencies آن است.
با قسمت وابستگی‌های این فایل، به دو طریق می‌توان کار کرد:
الف) ویرایش مستقیم این فایل که به همراه intellisense نیز هست. با افزودن مداخل جدید به این فایل و ذخیره کردن آن، بلافاصله کار restore و دریافت و نصب آن‌ها آغاز می‌شود:


ب) از طریق NuGet package manager
روش دیگر کار با وابستگی‌ها، کلیک راست بر روی گره references و انتخاب گزینه‌ی manage nuget packages است:


برای نمونه جهت نصب ASP.NET MVC 6 این مراحل باید طی شوند:


ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و سپس تیک مربوط به include prerelease را نیز انتخاب نمائید.
البته بسته‌ی اصلی MVC در اینجا Microsoft.AspNetCore.Mvc نام دارد و نه MVC6.

اینبار بسته‌هایی که restore می‌شوند، در مسیر اشتراکی C:\Users\user_name\.nuget\packages ذخیره خواهند شد.


یک نکته‌ی مهم:
قرار هست در نگارش‌های پس از RTM، فایل‌های project.json و xproj را جهت سازگاری با MSBuild، اندکی تغییر دهند (که این تغییرات به صورت خودکار توسط VS.NET انجام می‌شود). اطلاعات بیشتر


انتخاب فریم ورک‌های مختلف در فایل project.json

در قسمت قبل عنوان شد که ASP.NET Core را می‌توان هم برفراز NET Core. چندسکویی اجرا کرد و هم NET 4.6. مختص به ویندوز. این انتخاب‌ها در قسمت frameworks فایل project.json انجام می‌شوند:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
    "imports": [
      "dotnet5.6",
      "portable-net45+win8"
    ]
  }
},
در اینجا، netcoreapp1.0 به معنای برنامه‌‌ای است که برفراز NET Core. اجرا می‌شود. نام پیشین آن dnxcore50 بود (اگر مقالات قدیمی‌تر پیش از RTM را مطالعه کنید).
در اینجا اگر علاقمند بودید که از دات نت کامل مخصوص ویندوز نیز استفاده کنید، می‌توانید آن‌را در لیست فریم ورک‌ها اضافه نمائید (در این مثال، دات نت کامل 4.5.2 نیز ذکر شده‌است):
 "frameworks": {
    "netcoreapp1.0": {
    },
    "net452": {
    }
  }
لیست کامل این اسامی را در مستندات NET Starndard می‌توانید مطالعه کنید و خلاصه‌ی آن به این صورت است:
- “netcoreapp1.0” برای معرفی و استفاده‌ی از NET Core 1.0. بکار می‌رود.
- جهت معرفی فریم ورک‌های کامل و ویندوزی دات نت، اسامی “net45”, “net451”, “net452”, “net46”, “net461” مجاز هستند.
-  “portable-net45+win8” برای معرفی پروفایل‌های PCL یا portable class libraries بکار می‌رود.
- “dotnet5.6”, “dnxcore50” برای معرفی نگارش‌های پیش نمایش NET Core.، پیش از ارائه‌ی نگارش RTM استفاده می‌شوند.
- “netstandard1.2”, “netstandard1.5” کار معرفی برنامه‌های NET Standard Platform. را انجام می‌دهند.

بر این مبنا، dotnet5.6 ذکر شده‌ی در قسمت تنظیمات نگارش RTM، به این معنا است که قادر به استفاده‌ی از بسته‌های نیوگت و کتابخانه‌های تولید شده‌ی با نگارش‌های RC نیز خواهید بود (هرچند برنامه از netcoreapp1.0 استفاده می‌کند).

یک مثال: قسمت فریم ورک‌های فایل project.json را به نحو ذیل جهت معرفی دات نت 4.6.1 تغییر دهید:
"frameworks": {
  "netcoreapp1.0": {
      "imports": [
          "dotnet5.6",
          "portable-net45+win8"
      ]
  },
  "net461": {
      "imports": [
          "portable-net45+win8"
      ],
      "dependencies": {
      }
  }
},
لیست وابستگی‌های خاص این فریم ورک در خاصیت dependencies آن قابل ذکر است.
در این حالت پس از ذخیره‌ی فایل و شروع خودکار بازیابی وابستگی‌ها، با پیام خطای Package Microsoft.NETCore.App 1.0.0 is not compatible with net461 متوقف خواهید شد.
برای رفع این مشکل باید وابستگی Microsoft.NETCore.App را حذف کنید، چون با net461 سازگاری ندارد
 "dependencies": {
 //"Microsoft.NETCore.App": {
 //  "version": "1.0.0",
 //  "type": "platform"
 //},

فریم ورک دوم استفاده شده نیز در اینجا قابل مشاهده است.


فایل project.lock.json چیست؟


ذیل فایل project.json، فایل دیگری به نام project.lock.json نیز وجود دارد. اگر به محتوای آن دقت کنید، این فایل حاوی لیست دقیق بسته‌های نیوگت مورد استفاده‌ی توسط برنامه است و الزاما با آن‌چیزی که در فایل project.json قید شده، یکی نیست. از این جهت که در فایل project.json، قید می‌شود netcoreapp1.0؛ ولی این netcoreapp1.0 دقیقا شامل چه بسته‌هایی است؟ لیست کامل آن‌ها را در این فایل می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدای این فایل یک خاصیت locked نیز وجود دارد که مقدار پیش فرض آن false است. اگر به true تنظیم شود، در حین restore وابستگی‌های برنامه، تنها از نگارش‌های ذکر شده‌ی در این فایل استفاده می‌شود. از این جهت که در فایل project.json می‌توان شماره نگارش‌ها را با * نیز مشخص کرد؛ مثلا *.1.0.0


پوشه‌ی جدید wwwroot و گره dependencies

یکی از پوشه‌های جدیدی که در ساختار پروژه‌ی ASP.NET Core معرفی شده‌است، wwwroot نام دارد:


از دیدگاه هاستینگ برنامه، این پوشه، پوشه‌ای است که در معرض دید عموم قرار می‌گیرد (وب روت). برای مثال فایل‌های ایستای اسکریپت، CSS، تصاویر و غیره باید در این پوشه قرار گیرند تا توسط دنیای خارج قابل دسترسی و استفاده شوند. بنابراین سورس کدهای برنامه خارج از این پوشه قرار می‌گیرند.
گره dependencies که ذیل پوشه‌ی wwwroot قرار گرفته‌است، جهت مدیریت این وابستگی‌های سمت کلاینت برنامه است. در اینجا می‌توان از NPM و یا Bower برای دریافت و به روز رسانی وابستگی‌های اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه کمک گرفت (علاوه بر نیوگت که بهتر است صرفا جهت دریافت وابستگی‌های دات نتی استفاده شود).
یک مثال: فایل جدیدی را به نام bower.json به پروژه‌ی جاری با این محتوا اضافه کنید:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "bootstrap": "3.3.6",
    "jquery": "2.2.0",
    "jquery-validation": "1.14.0",
    "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6"
  }
}
این نام‌ها استاندارد هستند. برای مثال اگر قصد استفاده‌ی از npm مربوط به node.js را داشته باشید، نام این فایل packag.json است (با ساختار خاص خودش) و هر دوی این‌ها را نیز می‌توانید با هم اضافه کنید و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.
پس از اضافه شدن فایل bower.json، بلافاصله کار restore بسته‌ها از اینترنت شروع می‌شود:


و یا با کلیک راست بر روی گره dependencies، گزینه‌ی restore packages نیز وجود دارد.
فایل‌های نهایی دریافت شده را در پوشه‌ی bower_components خارج از wwwroot می‌توانید مشاهده کنید.

در مورد نحوه‌ی توزیع و دسترسی به فایل‌های استاتیک یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.0، نکات خاصی وجود دارند که در قسمت‌های بعد، بررسی خواهند شد.

یک نکته: اگر خواستید نام پوشه‌ی wwwroot را تغییر دهید، فایل جدیدی را به نام hosting.json با این محتوا به پروژه اضافه کنید:
{
    "webroot":"AppWebRoot"
}
در اینجا AppWebRoot نام دلخواه پوشه‌ی جدیدی است که نیاز است به ریشه‌ی پروژه اضافه نمائید تا بجای wwwroot پیش فرض استفاده شود.


نقطه‌ی آغازین برنامه کجاست؟

اگر به فایل project.json دقت کنید، چنین تنظیمی در آن موجود است:
"buildOptions": {
  "emitEntryPoint": true,
  "preserveCompilationContext": true
},
true بودن مقدار تولید entry point به استفاده‌ی از فایلی به نام Program.cs بر می‌گردد؛ با این محتوا:
public static void Main(string[] args)
{
    var host = new WebHostBuilder()
        .UseKestrel()
        .UseContentRoot(Directory.GetCurrentDirectory())
        .UseIISIntegration()
        .UseStartup<Startup>()
        .Build();
 
    host.Run();
}
به این ترتیب، یک برنامه‌ی ASP.NET Core، دقیقا همانند سایر برنامه‌های NET Core. رفتار می‌کند و در اساس یک برنامه‌ی کنسول است.
 var outputKind = compilerOptions.EmitEntryPoint.GetValueOrDefault() ?
OutputKind.ConsoleApplication : OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary;
این چند سطر، قسمتی از سورس کد ASP.NET Core 1.0 هستند. به این معنا که اگر مقدار خاصیت emitEntryPoint مساوی true بود، با این برنامه به شکل یک برنامه‌ی کنسول رفتار کن و در غیر اینصورت یک Dynamically Linked Library خواهد بود.
در فایل Program.cs تنظیماتی را مشاهده می‌کنید، در مورد راه اندازی Kestler که وب سرور بسیار سریع و چندسکویی کار با برنامه‌های ASP.NET Core 1.0 است و قسمت مهم دیگر آن به استفاده‌ی از کلاس Startup بر می‌گردد (()<UseStartup<Startup). این کلاس را در فایل جدید Startup.cs می‌توانید ملاحظه کنید که کار تنظیمات آغازین برنامه را انجام می‌دهد. اگر پیشتر با OWIN، در نگارش‌های قبلی ASP.NET کار کرده باشید، قسمتی از این فایل برای شما آشنا است:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.Run(async (context) =>
        {
            await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
        });
    }
}
در اینجا امکان دسترسی به تنظیمات برنامه، معرفی سرویس‌ها، middleware‌ها و غیره وجود دارند که هرکدام، در قسمت‌های آتی به تفصیل بررسی خواهند شد.


نقش فایل launchsetting.json


محتویات پیش فرض این فایل برای قالب empty پروژه‌های ASP.NET Core 1.0 به صورت ذیل است:
{
  "iisSettings": {
    "windowsAuthentication": false,
    "anonymousAuthentication": true,
    "iisExpress": {
      "applicationUrl": "http://localhost:7742/",
      "sslPort": 0
    }
  },
  "profiles": {
    "IIS Express": {
      "commandName": "IISExpress",
      "launchBrowser": true,
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    },
    "Core1RtmEmptyTest": {
      "commandName": "Project",
      "launchBrowser": true,
      "launchUrl": "http://localhost:5000",
      "environmentVariables": {
        "ASPNETCORE_ENVIRONMENT": "Development"
      }
    }
  }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا تنظیمات IIS Express قابل تغییر هستند. برای مثال port پیش فرض برنامه 7742 تنظیم شده‌است.
پروفایل‌هایی که در اینجا ذکر شده‌اند، در تنظیمات پروژه نیز قابل مشاهده هستند: (کلیک راست بر روی پروژه و مشاهده‌ی properties آن و یا دوبار کلیک بر روی گره properties)


به علاوه امکان انتخاب این پروفایل‌ها در زمان آغاز برنامه نیز وجود دارند:


نکته‌ی مهم تمام این موارد به قسمت environment variable قابل مشاهده‌ی در تصاویر فوق بر می‌گردد. این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development ، Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن، می‌توان پروفایل جدیدی را تشکیل داد. زمانیکه برنامه بر اساس پروفایل خاصی بارگذاری می‌شود، اینکه چه متغیر محیطی انتخاب شده‌است، در کلاس Startup قابل استخراج و بررسی بوده و بر این اساس می‌توان اقدامات خاصی را انجام داد. برای مثال تنظیمات خاصی را بارگذاری کرد و یا صفحات ویژه‌ای را فعال و غیرفعال کرد (این موارد را در قسمت‌های بعدی مرور می‌کنیم).
همچنین در اینجا به ازای هر پروفایل مختلف می‌توان Url آغازین یا launch url و پورت آن‌را مجزا درنظر گرفت و یا از وب سرور دیگری استفاده کرد.
مطالب
Import و Export کردن Breakpointها در Visual Studio
ویژوال استدیو Breakpointها را در یک فایل XML ذخیره میکند.برای ذخیره Breakpointها فقط کافی است بر روی دکمه Export در پنجره Breakpoint که در شکل زیر نمایش داده شده است کلیک کنید.

Breakpoint_Window

شما می‌توانید فایل XML ذخیره شده را بعدا استفاده کنید و یا می‌توانید آن را به برنامه نویسان دیگر هم بدهید.
اجازه دهید نگاهی داشته باشیم بر محتویات داخل فایل XML . فایل XML کلکسیونی از تگ BreakPoints داخل BreakpointCollection است.هر تگ Breakpoint حاوی اطلاعاتی در مورد یک Breakpoint خاص است.

XML File

اگر شما هر زمانی همه Breakpointها را از کدتان حذف کردید به راحتی می‌توانید آن را تنها با کلیک بر روی Import وارد کدتان بکنید و تمام Breakpoint‌های ذخیره شده را بازآوری کنید.
نکته: Import کردن Breakpoint براساس شماره خط کد شما می‌باشد یعنی همان خطی که شما Breakpoint را گذاشته اید پس اگر شماره خط کد شما تغییر کند Breakpoint بروی خط قبلی گذاشته میشود.