مطالب
بهبود شمسی ساز تاریخ اکسپلورر ویندوز جهت سازگاری با ویندوزهای سری 8
این مطلب دنباله‌ی «تغییر عملکرد و یا ردیابی توابع ویندوز با استفاده از Hookهای دات نتی» است.
روش ارائه شده در آن با ویندوز‌های XP تا 7 نگارش‌های 32 بیتی و 64 بیتی، بدون مشکل کار می‌کند. اما تاثیری بر روی ویندوز 8 و نگار‌ش‌های پس از آن نداشت.

تغییرات توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW در ویندوز اکسپلورر ویندوز 8

چه برنامه‌ی ExplorerPCal و چه API Monitor را اگر با فعال سازی توابع GetDateFormatW و GetTimeFormatW اجرا کنید، هیچ خروجی خاصی را مشاهده نخواهید کرد. در ابتدا به نظر می‌رسد که ساختار ویندوز شاید تغییر کرده‌است ... ولی اینطور نیست. فقط اینبار بجای فراخوانی این توابع از kernel32.dll، از یک dll مخفی در پوشه‌ی System32 استفاده می‌شود. روش پیدا کردن آن نیز به صورت زیر است:
 "C:\Program Files (x86)\Microsoft Visual Studio 12.0\VC\bin\dumpbin.exe" /imports c:\windows\explorer.exe > explorer.imports.txt
کار dumpbin.exe موجود در پوشه‌ی VC\bin ویژوال استودیو، استخراج import table و export table یک فایل اجرایی و یا یک dll بومی ویندوز است. به این ترتیب می‌توان دریافت یک فایل exe، از چه dll هایی استفاده می‌کند و همچنین از این dllها، کدامیک از توابع آن‌ها را مورد استفاده قرار داده است.
اگر خروجی این برنامه را که اکنون در فایل explorer.imports.txt ذخیره شده‌است، بررسی کنیم، به نتیجه‌ی زیر خواهیم رسید:
    api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll
             14015E848 Import Address Table
             1401613E0 Import Name Table
                     0 time date stamp
                     0 Index of first forwarder reference

                           2 GetDateFormatW
                           1 GetDateFormatEx
                           4 GetTimeFormatEx
بله. در ویندوزهای سری 8، دیگر از کرنل32 برای دریافت GetDateFormatW استفاده نمی‌شود. اینبار از dll ایی به نام api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll کمک گرفته شده‌است. این dll در پوشه‌ی System32 با خاصیت مخفی قرار دارد.
بنابراین تنها تغییری که باید در برنامه‌ی ExplorerPCal داده شود، اضافه کردن مداخل جدید فوق است. در ویندوزهای قبل از 8، از نگارش‌های Ex استفاده نمی‌شد. در اینجا هم از نگارش‌های W و هم Ex دار استفاده شده‌است.

اگر خواستید این تغییرات را با برنامه‌ی API Monitor بررسی کنید، فایل جدید api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.xml ذیل را در پوشه‌ی API\Windows آن کپی نمائید تا مداخل api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.dll نیز به مجموعه‌ی تعاریف آن اضافه شوند.
api-ms-win-core-datetime-l1-1-1.xml

حاصل نهایی، فایل‌های اجرایی و سورس بهبود یافته‌ی برنامه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
شمسی ساز تاریخ اکسپلورر ویندوز

تاثیر آن‌را نیز بر روی Explorer ویندوز 8، در تصاویر ذیل می‌توانید ملاحظه نمائید:

ساعت و تقویم نوار وظیفه‌ی ویندوز

تاریخ تغییرات فایل‌ها، در نمایش لیستی ویندوز اکسپلورر

تاریخ ایجاد و تغییرات یک فایل در خواص آن

تاریخ نمایش داده شده به همراه charm bar ویندوز 8
مطالب
انتقال SVN به یک سیستم جدید

در راستای مهاجرت به ویندوز 7، کار نصب و راه اندازی SVN و کلاینت‌های آن باید مجددا انجام می‌شد. اگر برای بار اول است که به مبحث SVN برخورد می‌کنید، مطالعه این جزوه توصیه می‌شود. مطالب ذیل برای افرادی مفید است که قصد انتقال سیستم SVN موجود خود را به مکان و یا سیستم عامل دیگری در اسرع وقت دارند.

الف) دریافت و نصب Visual SVN server
یا می‌توان SVN خالص را از سایت آن دریافت کرد و یا جهت سهولت کار و همچنین دسترسی به یک کنسول مدیریتی می‌توان برنامه‌ی رایگان Visual SVN server را از آدرس زیر دریافت و نصب کرد:

پس از نصب، ابتدا باید یا کاربر جدیدی را جهت استفاده از منابع آن تعریف کرد و یا از نحوه‌ی اعتبار سنجی یکپارچه با ویندوز هم می‌توان استفاده کرد که من از این روش دوم استفاده می‌کنم (شکل زیر، کلیک راست بر روی نود اصلی visual SVN server و سپس انتخاب خواص و مراجعه به برگه‌ی اعتبار سنجی آن):



ب)دریافت و نصب TortoiseSVN

نصب آن نکته‌ی خاصی ندارد. اما یک سری نکته‌ی ریز پس از نصب آن بهتر است رعایت شود که در ادامه ذکر می‌شود:

ج) دریافت و نصب برنامه‌ی WinMerge
برنامه‌ی Diff پیش فرض TortoiseSVN آنچنان قوی نیست. به همین جهت می‌توان برنامه‌ی WinMerge را با آن یکپارچه کرد. برای این منظور ابتدا آن‌را دریافت نمائید:

اگر پس از نصب TortoiseSVN آن‌را نصب کنید، در حین نصب پیشنهاد یکپارچه سازی با TortoiseSVN را نیز می‌دهد. اگر ابتدا WinMerge را نصب کرده‌اید و سپس TortoiseSVN بر روی سیستم شما نصب شده، فقط کافی است مطابق شکل زیر ابتدا به قسمت Diff viewers آن مراجعه کرده و سپس با انتخاب گزینه‌ی external ، دستور خط فرمان زیر را وارد نمائید:

C:\Program Files (x86)\WinMerge\WinMergeU.exe -e -x -ub -dl %bname -dr %yname %base %mine



بدیهی است مسیر WinMergeU.exe مطابق مسیر نصب در سیستم شما باید تنظیم شود.

د) تنظیم مسیر تحت نظر قرار گرفتن سیستم
TortoiseSVN به صورت پیش فرض کل سیستم را جهت مشاهده‌ی تغییرات تحت نظر قرار می‌دهد که گاهی باعث کاهش کارآیی آن خواهد شد. برای رفع این مشکل می‌توان مسیرهایی را که پروژه‌های شما در آن قرار دارند را به آن معرفی نمود تا بار کلی سیستم کاهش یابد.



همانطور که در شکل نیز ملاحظه می‌کنید، Include path مقدار دهی شده است.

ه) مشخص سازی پسوندهایی که بهتر است از آن‌ها صرفنظر شود
به برگه‌ی general تنظیمات TortoiseSVN مراجعه کرده و در قسمت global ignore pattern آن، موارد زیر را وارد نمائید:



این موارد شامل پروژه‌های دات نت، دلفی ، VC و امثال آن است و همچنین یک سری فایل بایناری که عموما با پروژه‌های برنامه نویسی نیازی به ثبت نگارش آن‌ها نیست.

*.dcu *.~* dcu temp *.exe *.zip *.bkm *.ddp *.cfg *.dof *.dsk *.ini *.hlp *.gid *.bmp *.png *.gif ~* *.log bin debug release *.map *.chm *.bkf Thumbs.db *.mdb .obj *.elf *.stat *.ddp *.bpl *.map *.GID *.hlp *.opt *.dll *.raw *.BIN *.obj *.pdb *.scc Debug Release *.xml obj *.~* *.backup *.INI *.ArmLog *.KeyLog *.NanoLog *.Stats *.PreARM *.old *.drc *.*~ *.doc *.pdf *.bmp *.jpg *.MRW *.NEF *.ORF *.psd *.X3F __history *.local *.identcache *.bak Thumbs.db *.ldb *.dex *.rar DllDcu *.lck CVS cvs *.txt *.TXT *.jdbg *.HLP *.KWF *.xls *.cnt *.dsm *.dti *.tmp *.lnk *.cbk *.mes *.suo *.ncb *.user _ReSharper.* [Bb]in obj [Dd]ebug [Rr]elease *.aps *.eto


در همین برگه، اگر هنوز از VS2003 استفاده می‌کنید، تیک مربوط به استفاده از _svn بجای .svn را قرار دهید تا VS.Net با پوشه‌های مدیریتی ذکر شده مشکل پیدا نکند.

و) نصب افزونه‌های SVN سازگار با VS.Net
یا می‌توان از افزونه‌ی Visual SVN استفاده کرد (که رایگان نیست) و یا AnkhSVN که رایگان و سورس باز است.
ولی در کل یک مورد را بیشتر نصب نکنید. علت هم کند شدن VS.Net است به دلیل فعالیت‌های پشت صحنه‌ی هر کدام از این افزونه‌ها که زیاده روی در تعداد آن‌ها گاها باعث کرش هم می‌شود. بنابراین همان یک مورد کافی است.

ز) Import مخزن‌های قبلی
تا اینجا مقدمات کار فراهم شد. اکنون نوبت به import مخزن‌های بجا مانده از سیستم قبلی است. برای اینکار مطابق شکل زیر، گزینه‌ی import existing repositories را انتخاب کرده و مسیر مخزن‌های قبلی خود را باید معرفی نمود (به ازای هر کدام یکبار باید این عملیات صورت گیرد).



پس از انجام این مراحل یکبار باید سیستم reboot شود و اکنون همه چیز مثل قبل خواهد شد!


نکته:
اگر مسیر ریشه مخزن‌های جدید با مسیر آن‌ها در سیستم قبلی متفاوت است، هنگام commit کارهای خود با خطای زیر متوقف خواهید شد:
Commit failed (details follow): Unable to open an ra_local session to URL
Unable to open repository 'file:///C:/Repositories/tracking/trunk'




اشکالی ندارد! برای رفع آن باید از گزینه‌ی relocate مربوط به TortoiseSVN استفاده کرد.
بر روی پوشه کاری پروژه خود کلیک راست کرده، انتخاب گزینه‌ی TortoiseSVN و سپس انتخاب گزینه‌ی Relocate آن باید صورت گیرد. در اینجا می‌توان مسیر جدید ریشه اصلی مخزن را در سیستم جدید معرفی کرد.



مطالب
کار با اسکنر در برنامه های تحت وب (قسمت دوم و آخر)

در قسمت قبل « کار با اسکنر در برنامه‌های تحت وب (قسمت اول) » دیدی از کاری که قرار است انجام دهیم، رسیدیم. حالا سراغ یک پروژه‌ی عملی و پیاده سازی مطالب مطرح شده می‌رویم.

ابتدا پروژه‌ی   WCF را شروع می‌کنیم. ویژوال استودیو را باز کرده و از قسمت New Project > Visual C# > WCF یک پروژه‌ی WCF Service Application جدید را مثلا با نام "WcfServiceScanner" ایجاد نمایید. پس از ایجاد، دو فایل IService1.cs و Service1.scv موجود را به IScannerService و ScannerService تغییر نام دهید. سپس ابتدا محتویات کلاس اینترفیس IScannerService را به صورت زیر تعریف نمایید :

    [ServiceContract]
    public interface IScannerService
    {
        [OperationContract]
        [WebInvoke(Method = "GET",
           BodyStyle = WebMessageBodyStyle.Wrapped,
           RequestFormat = WebMessageFormat.Json,
           ResponseFormat = WebMessageFormat.Json,
           UriTemplate = "GetScan")]
        string GetScan();
    }
در اینجا ما فقط اعلان متدهای مورد نیاز خود را ایجاد کرده‌ایم. علت استفاده از Attribute ایی با نام WebInvoke ، مشخص نمودن نوع خروجی به صورت Json است و همچنین عنوان آدرس مناسبی برای صدا زدن متد. پس از آن کلاس ScannerService را مطابق کدهای زیر تغییر دهید:
    public class ScannerService : IScannerService
    {
        public string GetScan()
        {
            // TODO Add code here
        }
    }
تا اینجا فقط یک WCF Service معمولی ساخته‌ایم .در ادامه به سراغ کلاس WIA برای ارتباط با اسکنر می‌رویم.
بر روی پروژه‌ی خود راست کلیک کرده و Add Reference را انتخاب نموده و سپس در قسمت COM، گزینه‌ی Microsoft Windows Image Acquisition Library v2.0 را به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.
با اضافه شدن این ارجاع به پروژه، دسترسی به فضای نام WIA برای ما امکان پذیر می‌شود که ارجاعی از آن را در کلاس ScannerService قرار می‌دهیم.
using WIA;
اکنون متد GetScan را مطابق زیر اصلاح می‌نماییم:
        public string GetScan()
        {
            var imgResult = String.Empty;
            var dialog = new CommonDialogClass();
            try
            {
                // نمایش فرم پیشفرض اسکنر
                var image = dialog.ShowAcquireImage(WiaDeviceType.ScannerDeviceType);
                
                // ذخیره تصویر در یک فایل موقت
                var filename = Path.GetTempFileName();
                image.SaveFile(filename);
                var img = Image.FromFile(filename);

                // img جهت ارسال سمت کاربر و نمایش در تگ Base64 تبدیل تصویر به 
                imgResult = ImageHelper.ImageToBase64(img, ImageFormat.Jpeg);
            }
            catch
            {
                // از آنجاییه که امکان نمایش خطا وجود ندارد در صورت بروز خطا رشته خالی 
                // بازگردانده می‌شود که به معنای نبود تصویر می‌باشد
            }

            return imgResult;
        }
دقت داشته باشید که کدها را در زمان توسعه بین Try..Catch قرار ندهید چون ممکن‌است در این زمان به خطاهایی برخورد کنید که نیاز باشد در مرورگر آنها را دیده و رفع خطا نمایید.
CommonDialogClass  کلاس اصلی در اینجا جهت نمایش فرم کار با اسکنر می‌باشد و متد‌های مختلفی را جهت ارتباط با اسکنر در اختیار ما قرار می‌دهد که بسته به نیاز خود می‌توانید از آنها استفاده کنید. برای نمونه در مثال ما نیز متد اصلی که مورد استفاده قرار گرفته، ShowAcquireImage می‌باشد که این متد، فرم پیش فرض دریافت اسکنر را به کاربر نمایش می‌دهد و کاربر از طریق آن می‌تواند قبل از شروع اسکن، یکسری تنظیمات را انجام دهد.
این متد ابتدا به صورت خودکار فرم تعیین دستگاه اسکنر ورودی را نمایش داده :


و سپس فرم پیش فرض اسکنر‌های TWAIN را جهت تعیین تنظیمات اسکن نمایش می‌دهد که این امکان نیز در این فرم فراهم است تا دستگاه‌های Feeder یا Flated انتخاب گردند.

خروجی این متد همان عکس اسکن شده است که از نوع WIA.ImageFile می‌باشد و ما پس از دریافتش، ابتدا آن را در یک فایل موقت ذخیره نموده و سپس با استفاده از یک متد کمکی آن را به فرمت Base64 برای درخواست کننده اسکن ارسال می‌نماییم.

کدهای کلاس کمکی ImageHelper:

        public static string ImageToBase64(Image image, System.Drawing.Imaging.ImageFormat format)
        {
            if (image != null)
            {
                using (MemoryStream ms = new MemoryStream())
                {
                    // Convert Image to byte[]
                    image.Save(ms, format);
                    byte[] imageBytes = ms.ToArray();

                    // Convert byte[] to Base64 String
                    string base64String = Convert.ToBase64String(imageBytes);
                    return base64String;
                }
            }
            return String.Empty;
        }
توجه داشته باشید که خروجی این متد قرار است توسط callBack یک متد جاوا اسکریپتی مورد استفاده قرار گرفته و احیانا عکس مورد نظر در صفحه نمایش داده شود. پس بهتر است که از قالب تصویر به شکل Base64 استفاده گردد. ضمن اینکه پلاگین‌های Jquery مرتبط با ویرایش تصویر هم از این قالب پشتیبانی می‌کنند. (اینجا )

این مثال به ساده‌ترین شکل نوشته شد. کلاس دیگری هم در اینجا وجود دارد و در صورتیکه از اسکنر نوع Feeder استفاده می‌کنید، می‌توانید از کدهای آن استفاده کنید.

کار ما تا اینجا در پروژه‌ی WCF Service تقریبا تمام است. اگر پروژه را یکبار Build نمایید برای اولین بار احتمالا پیغام خطاهای زیر ظاهر خواهند شد:


جهت رفع این خطا، در قسمت Reference‌های پروژه خود، WIA را انتخاب نموده و از Properties‌های آن خصوصیت Embed Interop Types را به False تغییر دهید؛ مشکل حل می‌شود.

به سراغ پروژه‌ی ویندوز فرم جهت هاست کردن این WCF سرویس می‌رویم. می‌توانید این سرویس را بر روی یک Console App یا Windows Service هم هاست کنید که در اینجا برای سادگی مثال، از WinForm استفاده می‌کنیم.
یک پروژه‌ی WinForm جدید را ایجاد کنید و سپس از قسمت Add Reference > Solution به مسیر پروژه‌ی قبلی رفته و dll‌‌های آن را به پروژه خود اضافه نمایید.
Form1.cs  را باز کرده و ابتدا دو متغیر زیر را در آن به صورت عمومی تعریف نمایید:
        private readonly Uri _baseAddress = new Uri("http://localhost:6019");
        private ServiceHost _host;
برای استفاده از کلاس ServiceHost لازم است تا ارجاعی به فضای نام System.ServiceModel داده شود. متغیر baseAddress_ نگه دارنده‌ی آدرس ثابت سرویس اسکنر در سمت کلاینت می‌باشد و به این ترتیب ما دقیقا می‌دانیم باید سرویس را با کدام آدرس در کدهای جاوا اسکریپتی خود فراخوانی نماییم.
حال در رویداد Form_Load برنامه، کدهای زیر را جهت هاست کردن سرویس اضافه می‌نماییم:
        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            _host = new ServiceHost(typeof(WcfServiceScanner.ScannerService), _baseAddress);
            _host.Open();
        }

        private void Form1_FormClosing(object sender, FormClosingEventArgs e)
        {
            _host.Close();
        }
همین چند خط برای هاست کردن سرویس روی آدرس localhost و پورت 8010 کامپیوتر کلاینت کافی است. اما یکسری تنظیمات مربوط به خود سرویس هم وجود دارد که باید در زمان پیاده سازی سرویس، در خود پروژه‌ی سرویس، ایجاد می‌گردید. اما از آنجا که ما قرار است سرویس را در یک پروژه‌ی دیگر هاست کنیم، بنابراین این تنظیمات را باید در همین پروژه‌ی WinForm قرار دهیم.
فایل App.Config پروژه‌ی WinForm را باز کرده و کدهای آنرا مطابق زیر تغییر دهید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
    <startup> 
        <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
    </startup>

  <system.serviceModel>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior name="BehaviourMetaData">
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true" />
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
    <services>
      <service name="WcfServiceScanner.ScannerService"
               behaviorConfiguration="BehaviourMetaData">
        <endpoint address=""
                  binding="basicHttpBinding"
                  contract="WcfServiceScanner.IScannerService" />
      </service>
    </services>
  </system.serviceModel>

</configuration>
اکنون پروژه‌ی هاست آماده اجرا می‌باشد. اگر آنرا اجرا کنید و در مرورگر خود آدرس ذکر شده را وارد کنید، صفحه‌ی زیر را مشاهده خواهد کرد که به معنی صحت اجرای سرویس اسکنر می‌باشد.

اگر موفق به اجرا نشدید و احیانا با خطای زیر مواجه شدید، اطمینان حاصل کنید که ویژوال استودیو Run as Administrator باشد. مشکل حل خواهد شد.


به سراغ پروژه‌ی بعدی، یعنی وب سایت خود می‌رویم. یک پروژه‌ی MVC جدید ایجاد نمایید و در View مورد نظر خود، کدهای زیر را جهت صدا زدن متد GetScan اضافه می‌کنیم.
( از آنجا که کدها به صورت جاوا اسکریپت می‌باشد، پس مهم نیست که حتما پروژه MVC باشد؛ یک صفحه‌ی HTML ساده هم کافی است).
<a href="#" id="get-scan">Get Scan</a>
<img src="" id="img-scanned" />
<script>
    $("#get-scan").click(function () {
        var url = 'http://localhost:6019/';
        $.get(url, function (data) {
            $("#img-scanned").attr("src","data:image/Jpeg;base64,  "+ data.GetScanResult);
        });
    });
</script>
دقت کنید در هنگام دریافت اطلاعات از سرویس، نتیجه به شکل GetScanResult خواهد بود. الان اگر پروژه را اجرا نمایید و روی لینک کلیک کنید، اسکنر شروع به دریافت اسکن خواهد کرد اما نتیجه‌ای بازگشت داده نخواهد شد و علت هم مشکل امنیتی CORS می‌باشد که به دلیل دریافت اطلاعات از یک دامین دیگر رخ می‌دهد و اگر با Firebug درخواست را بررسی کنید متوجه خطا به شکل زیر خواهید شد.


راه حل‌های زیادی برای این مشکل ارائه شده است، و متاسفانه بسیاری از آنها در شرایط پروژه‌ی ما جوابگو نمی‌باشد (به دلیل هاست روی یک پروژه ویندوزی). تنها راه حل مطمئن (تست شده) استفاده از یک کلاس سفارشی در پروژه‌ی WCF Service  می‌باشد که مثال آن در اینجا آورده شده است.
برای رفع مشکل به پروژه WcfServiceScanner بازگشته و کلاس جدیدی را به نام CORSSupport ایجاد کرده و کدهای زیر را به آن اضافه کنید:
    public class CORSSupport : IDispatchMessageInspector
    {
        Dictionary<string, string> requiredHeaders;
        public CORSSupport(Dictionary<string, string> headers)
        {
            requiredHeaders = headers ?? new Dictionary<string, string>();
        }

        public object AfterReceiveRequest(ref System.ServiceModel.Channels.Message request, System.ServiceModel.IClientChannel channel, System.ServiceModel.InstanceContext instanceContext)
        {
            var httpRequest = request.Properties["httpRequest"] as HttpRequestMessageProperty;
            if (httpRequest.Method.ToLower() == "options")
                instanceContext.Abort();
            return httpRequest;
        }

        public void BeforeSendReply(ref System.ServiceModel.Channels.Message reply, object correlationState)
        {
            var httpResponse = reply.Properties["httpResponse"] as HttpResponseMessageProperty;
            var httpRequest = correlationState as HttpRequestMessageProperty;

            foreach (var item in requiredHeaders)
            {
                httpResponse.Headers.Add(item.Key, item.Value);
            }
            var origin = httpRequest.Headers["origin"];
            if (origin != null)
                httpResponse.Headers.Add("Access-Control-Allow-Origin", origin);

            var method = httpRequest.Method;
            if (method.ToLower() == "options")
                httpResponse.StatusCode = System.Net.HttpStatusCode.NoContent;

        }
    }

    // Simply apply this attribute to a DataService-derived class to get
    // CORS support in that service
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class)]
    public class CORSSupportBehaviorAttribute : Attribute, IServiceBehavior
    {
        #region IServiceBehavior Members

        void IServiceBehavior.AddBindingParameters(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase, System.Collections.ObjectModel.Collection<ServiceEndpoint> endpoints, BindingParameterCollection bindingParameters)
        {
        }

        void IServiceBehavior.ApplyDispatchBehavior(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
            var requiredHeaders = new Dictionary<string, string>();

            //Chrome doesn't accept wildcards when authorization flag is true
            //requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Origin", "*");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Request-Method", "POST,GET,PUT,DELETE,OPTIONS");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Headers", "Accept, Origin, Authorization, X-Requested-With,Content-Type");
            requiredHeaders.Add("Access-Control-Allow-Credentials", "true");
            foreach (ChannelDispatcher cd in serviceHostBase.ChannelDispatchers)
            {
                foreach (EndpointDispatcher ed in cd.Endpoints)
                {
                    ed.DispatchRuntime.MessageInspectors.Add(new CORSSupport(requiredHeaders));
                }
            }
        }

        void IServiceBehavior.Validate(ServiceDescription serviceDescription, ServiceHostBase serviceHostBase)
        {
        }

        #endregion
    }
فضاهای نام لازم برای این کلاس به شرح زیر می‌باشد:
using System.ServiceModel;
using System.ServiceModel.Channels;
using System.ServiceModel.Description;
using System.ServiceModel.Dispatcher;
کلاس ScannerService را باز کرده و آنرا به ویژگی
    [CORSSupportBehavior]
    public class ScannerService : IScannerService
    {
مزین نمایید.

کار تمام است، یکبار دیگر ابتدا پروژه‌ی WcfServiecScanner و سپس پروژه هاست را Build کرده و برنامه‌ی هاست را اجرا کنید. اکنون مشاهده می‌کنید که با زدن دکمه‌ی اسکن، اسکنر فرم تنظیمات اسکن را نمایش می‌دهد که پس از زدن دکمه‌ی Scan، پروسه آغاز شده و پس از اتمام، تصویر اسکن شده در صفحه‌ی وب سایت نمایش داده می‌شود.
مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت چهارم
در قسمت قبل، اطلاعات نمایش داده شده، از یک سری آرایه ثابت جاوا اسکریپتی تامین شدند. در یک برنامه‌ی واقعی نیاز است داده‌ها را یا از HTML 5 local storage تامین کرد و یا از سرور به کمک Ajax. برای اینگونه اعمال، ember.js به همراه افزونه‌ای است به نام Ember Data که جزئیات کار با آن‌را در این قسمت بررسی خواهیم کرد.


استفاده از Ember Data با Local Storage

برای کار با HTML 5 local storage نیاز به Ember Data Local Storage Adapter نیز هست که در قسمت اول این سری، آدرس دریافت آن معرفی شد. این فایل‌ها نیز در پوشه‌ی Scripts\Libs برنامه کپی خواهند شد.
در ادامه به فایل Scripts\App\store.js که در قسمت قبل جهت تعریف دو آرایه ثابت مطالب و نظرات اضافه شد، مراجعه کرده و محتوای فعلی آن‌را با کدهای زیر جایگزین کنید:
Blogger.ApplicationSerializer = DS.LSSerializer.extend();
Blogger.ApplicationAdapter = DS.LSAdapter.extend();
این تعاریف سبب خواهند شد تا Ember Data از Local Storage Adapter استفاده کند.
در ادامه با توجه به حذف دو آرایه‌ی posts و comments که پیشتر در فایل store.js تعریف شده بودند، نیاز است مدل‌های متناظری را جهت تعریف خواص آن‌ها، به برنامه اضافه کنیم. این‌کار را با افزودن دو فایل جدید comment.js و post.js به پوشه‌ی Scripts\Models انجام خواهیم داد.
محتوای فایل Scripts\Models\post.js :
Blogger.Post = DS.Model.extend({
  title: DS.attr(),
  body: DS.attr()
});
محتوای فایل Scripts\Models\comment.js :
Blogger.Comment = DS.Model.extend({
  text: DS.attr()
});
سپس مداخل تعریف آن‌ها را به فایل index.html نیز اضافه خواهیم کرد:
 <script src="Scripts/Models/post.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/Models/comment.js" type="text/javascript"></script>

برای تعاریف مدل‌ها در Ember data مرسوم است که نام مدل‌ها، اسامی جمع نباشند. سپس با ایجاد وهله‌ای از DS.Model.extend یک مدل ember data را تعریف خواهیم کرد. در این مدل، خواص هر شیء را مشخص کرده و مقدار آن‌ها همیشه ()DS.attr خواهد بود. این نکته را در دو مدل Post و Comment مشاهده می‌کنید. اگر دقت کنید به هر دو مدل، خاصیت id اضافه نشده‌است. این خاصیت به صورت خودکار توسط Ember data تنظیم می‌شود.

اکنون نیاز است برنامه را جهت استفاده از این مدل‌های جدید به روز کرد. برای این منظور فایل Scripts\Routes\posts.js را گشوده و مدل آن‌را به نحو ذیل ویرایش کنید:
Blogger.PostsRoute = Ember.Route.extend({
    //controllerName: 'posts', // مقدار پیش فرض است و نیازی به ذکر آن نیست
    //renderTemplare: function () {
    //    this.render('posts'); // مقدار پیش فرض است و نیازی به ذکر آن نیست
    //},
    model: function () {
        return this.store.find('post');
    }
});
در اینجا this.store معادل data store برنامه است که مطابق تنظیمات برنامه، همان ember data می‌باشد. سپس متد find را به همراه نام مدل، به صورت رشته‌ای در اینجا مشخص می‌کنیم.
به همین ترتیب فایل Scripts\Routes\recent-comments.js را نیز جهت استفاده از data store ویرایش خواهیم کرد:
Blogger.RecentCommentsRoute = Ember.Route.extend({
    model: function () {
        return this.store.find('comment');
    }
});
و فایل Scripts\Routes\post.js که در آن منطق یافتن یک مطلب بر اساس آدرس مختص به آن قرار دارد، به صورت ذیل بازنویسی می‌شود:
Blogger.PostRoute = Ember.Route.extend({
    model: function (params) {
        return this.store.find('post', params.post_id);
    }
});
اگر متد find بدون پارامتر ذکر شود، به معنای بازگشت تمامی عناصر موجود در آن مدل خواهد بود و اگر پارامتر دوم آن مانند این مثال تنظیم شود، تنها همان وهله‌ی درخواستی را بازگشت می‌دهد.


افزودن امکان ثبت یک مطلب جدید

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، برنامه بدون خطا بارگذاری خواهد شد اما فعلا رکوردی را برای نمایش ندارد. در ادامه، برنامه را جهت افزودن مطالب جدید توسعه خواهیم داد. برای اینکار ابتدا به فایل Scripts\App\router.js مراجعه کرده و سپس مسیریابی جدید new-post را تعریف خواهیم کرد:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
    this.resource('post', { path: 'posts/:post_id' });
    this.resource('new-post');
});
اکنون در صفحه‌ی اول سایت، توسط قالب Scripts\Templates\posts.hbs، دکمه‌ای را جهت ایجاد یک مطلب جدید اضافه خواهیم کرد:
<h2>Ember.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in arrangedContent}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle' }}>Sort by title</a>
{{#link-to 'new-post' classNames="btn btn-success"}}New Post{{/link-to}}
در اینجا دکمه‌ی New Post به مسیریابی جدید new-post اشاره می‌کند.
برای تعریف عناصر نمایشی این مسیریابی، فایل جدید قالب Scripts\Templates\new-post.hbs را با محتوای زیر اضافه کنید:
<h1>New post</h1>
<form>
  <div class="form-group">
    <label for="title">Title</label>
    {{input value=title id="title" class="form-control"}}
  </div>

  <div class="form-group">
    <label for="body">Body</label>
    {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
  </div>


  <button class="btn btn-primary" {{action 'save'}}>Save</button>
</form>
با نمونه‌ی این فرم در قسمت قبل در حین ویرایش یک مطلب، آشنا شدیم. دو المان دریافت اطلاعات در آن قرار دارند که هر کدام به خواص مدل برنامه bind شده‌اند. همچنین یک دکمه‌ی save، با اکشنی به همین نام در اینجا تعریف شده‌است.
پس از آن نیاز است نام فایل قالب new-post را به template loader برنامه در فایل index.html اضافه کرد:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments', 'post', 'new-post'
    ]);
</script>
برای مدیریت دکمه‌ی save این قالب جدید نیاز است کنترلر جدیدی را در فایل جدید Scripts\Controllers\new-post.js تعریف کنیم؛ با این محتوا:
Blogger.NewPostController = Ember.Controller.extend({
    actions: {
        save: function () {
            var newPost = this.store.createRecord('post', {
                title: this.get('title'),
                body: this.get('body')
            });
            newPost.save();
            this.transitionToRoute('posts');
        }
    }
});
به همراه افزودن مدخلی از آن به فایل index.html برنامه:
 <script src="Scripts/Controllers/new-post.js" type="text/javascript"></script>

در اینجا کنترلر جدید NewPostController را مشاهده می‌کنید. از این جهت که برای دسترسی به خواص مدل تغییر کرده، از متد this.get استفاده شده‌است، نیازی نیست حتما از یک ObjectController مانند قسمت قبل استفاده کرد و Controller معمولی نیز برای اینکار کافی است.
آرگومان اول this.store.createRecord نام مدل است و آرگومان دوم آن، وهله‌ای که قرار است به آن اضافه شود. همچنین باید دقت داشت که برای تنظیم یک خاصیت، از متد this.set و برای دریافت مقدار یک خاصیت تغییر کرده از this.get به همراه نام خاصیت مورد نظر استفاده می‌شود و نباید مستقیما برای مثال از this.title استفاده کرد.
this.store.createRecord صرفا یک شیء جدید (ember data object) را ایجاد می‌کند. برای ذخیره سازی نهایی آن باید متد save آن‌را فراخوانی کرد (پیاده سازی الگوی active record است). به این ترتیب این شیء در local storage ذخیره خواهد شد.
پس از ذخیره‌ی مطلب جدید، از متد this.transitionToRoute استفاده شده‌است. این متد، برنامه را به صورت خودکار به صفحه‌ی متناظر با مسیریابی posts هدایت می‌کند.

اکنون برنامه را اجرا کنید. بر روی دکمه‌ی سبز رنگ new post در صفحه‌ی اول کلیک کرده و یک مطلب جدید را تعریف کنید. بلافاصله عنوان و لینک متناظر با این مطلب را در صفحه‌ی اول سایت مشاهده خواهید کرد.
همچنین اگر برنامه را مجددا بارگذاری کنید، این مطالب هنوز قابل مشاهده هستند؛ زیرا در local storage مرورگر ذخیره شده‌اند.


در اینجا اگر به لینک‌های تولید شده دقت کنید، id آن‌ها عددی نیست. این روشی است که local storage با آن کار می‌کند.


افزودن امکان حذف یک مطلب به سایت

برای حذف یک مطلب، دکمه‌ی حذف را به انتهای قالب Scripts\Templates\post.hbs اضافه خواهیم کرد:
<h2>{{title}}</h2>
{{#if isEditing}}
<form>
    <div class="form-group">
        <label for="title">Title</label>
        {{input value=title id="title" class="form-control"}}
    </div>
    <div class="form-group">
        <label for="body">Body</label>
        {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
    </div>
    <button class="btn btn-primary" {{action 'save' }}>Save</button>
</form>
{{else}}
<p>{{body}}</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'edit' }}>Edit</button>
<button class="btn btn-danger" {{action 'delete' }}>Delete</button>
{{/if}}


سپس کنترلر Scripts\Controllers\post.js را جهت مدیریت اکشن جدید delete به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
Blogger.PostController = Ember.ObjectController.extend({
    isEditing: false,
    actions: {
        edit: function () {
            this.set('isEditing', true);
        },
        save: function () {
            var post = this.get('model');
            post.save();

            this.set('isEditing', false);
        },
        delete: function () {
            if (confirm('Do you want to delete this post?')) {
                this.get('model').destroyRecord();
                this.transitionToRoute('posts');
            }
        }
    }
});
متد destroyRecord، مدل انتخابی را هم از حافظه و هم از data store حذف می‌کند. سپس کاربر را به صفحه‌ی اصلی سایت هدایت خواهیم کرد.
متد save نیز در اینجا بهبود یافته‌است. ابتدا مدل جاری دریافت شده و سپس متد save بر روی آن فراخوانی می‌شود. به این ترتیب اطلاعات از حافظه به local storage نیز منتقل خواهند شد.


ثبت و نمایش نظرات به همراه تنظیمات روابط اشیاء در Ember Data

در ادامه قصد داریم امکان افزودن نظرات را به مطالب، به همراه نمایش آن‌‌ها در ذیل هر مطلب، پیاده سازی کنیم. برای اینکار نیاز است رابطه‌ی بین یک مطلب و نظرات مرتبط با آن‌را در مدل ember data مشخص کنیم. به همین جهت فایل Scripts\Models\post.js را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
Blogger.Post = DS.Model.extend({
  title: DS.attr(),
  body: DS.attr(),
  comments: DS.hasMany('comment', { async: true })
});
در اینجا خاصیت جدیدی به نام comments به مدل مطلب اضافه شده‌است و توسط آن می‌توان به تمامی نظرات یک مطلب دسترسی یافت؛ تعریف رابطه‌ی یک به چند، به کمک متد DS.hasMany که پارامتر اول آن نام مدل مرتبط است. تعریف async: true برای کار با local storage اجباری است و در نگارش‌های آتی ember data حالت پیش فرض خواهد بود.
همچنین نیاز است یک سر دیگر رابطه را نیز مشخص کرد. برای این منظور فایل Scripts\Models\comment.js را گشوده و به نحو ذیل تکمیل کنید:
Blogger.Comment = DS.Model.extend({
    text: DS.attr(),
    post: DS.belongsTo('post', { async: true })
});
در اینجا خاصیت جدید post به مدل نظر اضافه شده‌است و مقدار آن از طریق متد DS.belongsTo که مدل post را به یک نظر، مرتبط می‌کند، تامین خواهد شد. بنابراین در این حالت اگر به شیء comment مراجعه کنیم، خاصیت جدید post.id آن، به id مطلب متناظر اشاره می‌کند.

در ادامه نیاز است بتوان تعدادی نظر را ثبت کرد. به همین جهت با تعریف مسیریابی آن شروع می‌کنیم. این مسیریابی تعریف شده در فایل Scripts\App\router.js نیز باید تو در تو باشد؛ زیرا قسمت ثبت نظر (new-comment) دقیقا داخل همان صفحه‌ی نمایش یک مطلب ظاهر می‌شود:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
    this.resource('post', { path: 'posts/:post_id' }, function () {
        this.resource('new-comment');
    });
    this.resource('new-post');
});
لینک آن‌را نیز به انتهای فایل Scripts\Templates\post.hbs اضافه می‌کنیم. از این جهت که این لینک به مدل جاری اشاره می‌کند، با استفاده از متغیر this، مدل جاری را به عنوان مدل مورد استفاده مشخص خواهیم کرد:
<h2>{{title}}</h2>
{{#if isEditing}}
<form>
    <div class="form-group">
        <label for="title">Title</label>
        {{input value=title id="title" class="form-control"}}
    </div>
    <div class="form-group">
        <label for="body">Body</label>
        {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
    </div>
    <button class="btn btn-primary" {{action 'save' }}>Save</button>
</form>
{{else}}
<p>{{body}}</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'edit' }}>Edit</button>
<button class="btn btn-danger" {{action 'delete' }}>Delete</button>
{{/if}}
 
<h2>Comments</h2>
{{#each comment in comments}}
<p>
    {{comment.text}}
</p>
{{/each}}
 
<p>{{#link-to 'new-comment' this class="btn btn-success"}}New comment{{/link-to}}</p>
{{outlet}}
پس از تکمیل روابط مدل‌ها، قالب Scripts\Templates\post.hbs را جهت استفاده از این خواص به روز خواهیم کرد. در تغییرات جدید، قسمت <h2>Comments</h2> به انتهای صفحه اضافه شده‌است. سپس حلقه‌ای بر روی خاصیت جدید comments تشکیل شده و مقدار خاصیت text هر آیتم نمایش داده می‌شود.
در انتهای قالب نیز یک {{outlet}} اضافه شده‌است. کار آن نمایش قالب ارسال یک نظر جدید، پس از کلیک بر روی لینک New Comment می‌باشد. این قالب را با افزودن فایل Scripts\Templates\new-comment.hbs با محتوای ذیل ایجاد خواهیم کرد:
<h2>New comment</h2>

<form>
  <div class="form-group">
    <label for="text">Your thoughts:</label>
    {{textarea value=text id="text" class="form-control" rows="5"}}
  </div>

  <button class="btn btn-primary" {{action "save"}}>Add your comment</button>
</form>
سپس نام این قالب را به template loader فایل index.html نیز اضافه می‌کنیم؛ تا در ابتدای بارگذاری برنامه شناسایی شده و استفاده شود:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments', 'post', 'new-post', 'new-comment'
    ]);
</script>
این قالب به خاصیت text یک comment متصل بوده و همچنین اکشن جدیدی به نام save دارد. بنابراین برای مدیریت اکشن save، نیاز به کنترلری متناظر خواهد بود. به همین جهت فایل جدید Scripts\Controllers\new-comment.js را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
Blogger.NewCommentController = Ember.ObjectController.extend({
    needs: ['post'],
    actions: {
        save: function () {
            var comment = this.store.createRecord('comment', {
                text: this.get('text')
            });
            comment.save();
 
            var post = this.get('controllers.post.model');
            post.get('comments').pushObject(comment);
            post.save();
 
            this.transitionToRoute('post', post.id);
        }
    }
});
و مدخل تعریف آن‌را نیز به صفحه‌ی index.html اضافه می‌کنیم:
 <script src="Scripts/Controllers/new-comment.js" type="text/javascript"></script>

قسمت ذخیره سازی comment جدید با ذخیره سازی یک post جدید که پیشتر بررسی کردیم، تفاوتی ندارد. از متد this.store.createRecord جهت معرفی وهله‌ای جدید از comment استفاده و سپس متد save آن، برای ثبت نهایی فراخوانی شده‌است.
در ادامه باید این نظر جدید را به post متناظر با آن مرتبط کنیم. برای اینکار نیاز است تا به مدل کنترلر post دسترسی داشته باشیم. به همین جهت خاصیت needs را به تعاریف کنترلر جاری به همراه نام کنترلر مورد نیاز، اضافه کرده‌‌ایم. به این ترتیب می‌توان توسط متد this.get و پارامتر controllers.post.model در کنترلر NewComment به اطلاعات کنترلر post دسترسی یافت. سپس خاصیت comments شیء post جاری را یافته و مقدار آن‌را به comment جدیدی که ثبت کردیم، تنظیم می‌کنیم. در ادامه با فراخوانی متد save، کار تنظیم ارتباطات یک مطلب و نظرهای جدید آن به پایان می‌رسد.
در آخر با فراخوانی متد transitionToRoute به مطلبی که نظر جدیدی برای آن ارسال شده‌است باز می‌گردیم.


همانطور که در این تصویر نیز مشاهده می‌کنید، اطلاعات ذخیره شده در local storage را توسط افزونه‌ی Ember Inspector نیز می‌توان مشاهده کرد.


افزودن دکمه‌ی حذف به لیست نظرات ارسالی

برای افزودن دکمه‌ی حذف، به قالب Scripts\Templates\post.hbs مراجعه کرده و قسمتی را که لیست نظرات را نمایش می‌دهد، به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
{{#each comment in comments}}
<p>
    {{comment.text}}
    <button class="btn btn-xs btn-danger" {{action 'delete' }}>delete</button>
</p>
{{/each}}
همچنین برای مدیریت اکشن جدید delete، کنترلر جدید comment را در فایل Scripts\Controllers\comment.js اضافه خواهیم کرد.
Blogger.CommentController = Ember.ObjectController.extend({
    needs: ['post'],
    actions: {
        delete: function () {
            if (confirm('Do you want to delete this comment?')) {
                var comment = this.get('model');
                comment.deleteRecord();
                comment.save();
 
                var post = this.get('controllers.post.model');
                post.get('comments').removeObject(comment);
                post.save(); 
            }
        }
    }
});
به همراه تعریف مدخل آن در فایل index.html :
 <script src="Scripts/Controllers/comment.js" type="text/javascript"></script>

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، پیام «Do you want to delete this post» را مشاهده خواهید کرد بجای پیام «Do you want to delete this comment». علت اینجا است که قالب post به صورت پیش فرض به کنترلر post متصل است و نه کنترلر comment. برای رفع این مشکل تنها کافی است از itemController به نحو ذیل استفاده کنیم:
{{#each comment in comments  itemController="comment"}}
<p>
    {{comment.text}}
    <button class="btn btn-xs btn-danger" {{action 'delete' }}>delete</button>
</p>
{{/each}}
به این ترتیب اکشن delete به کنترلر comment ارسال خواهد شد و نه کنترلر پیش فرض post جاری.
در کنترلر Comment روش دیگری را برای حذف یک رکورد مشاهده می‌کنید. می‌توان ابتدا متد deleteRecord را بر روی مدل فراخوانی کرد و سپس آن‌را save نمود تا نهایی شود. همچنین در اینجا نیاز است نظر حذف شده را از سر دیگر رابطه نیز حذف کرد. روش دسترسی به post جاری در این حالت، همانند توضیحات NewCommentController است که پیشتر بحث شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_04.zip
 
مطالب
Pipeها در Angular 2 – قسمت دوم – ساخت Pipe سفارشی
در قسمت قبل، مقدماتی از Pipeها را مورد برسی قرار دادیم؛ از جمله کاربرد Pipeها، نحوه استفاده از آنها، معرفی یکسری Pipe از پیش ساخته شده Angular، نحوه ارسال پارامتر به آنها و همچنین نحوه استفاده از آنها را در داخل Typescript، فراگرفتیم. در این قسمت نحوه ساخت Pipeهای سفارشی و همچنین نکات تکمیلی در مورد آنها را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم.

نحوه ساخت Pipe سفارشی

علاوه بر استفاده از Pipeهای از پیش ساخته شده Angular، شما می‌توانید Pipeهای سفارشی خود را نیز تعریف و استفاده کنید. به عنوان مثال می‌خواهیم Pipe ای را با نام perNumber تعریف کنیم، تا تمامی اعداد موجود در عبارت ورودی Pipe را به صورت اعداد فارسی نمایش دهد. یعنی با اعمال این Pipe به عدد 123456 خروجی ۱۲۳۴۵۶ مورد انتظار است. برای ایجاد Pipe سفارشی مراحل زیر را انجام دهید.


قدم اول - ساخت یک فایل با نام دلخواه

طبق Style Guide در Angular.io نام این فایل را per-number.pipe.ts انتخاب می‌کنیم.


قدم دوم – افزودن ماژولهای مورد نیاز

داخل فایل ایجاد شده ماژول‌های Pipe و PipeTransform را با استفاده از دستور import از angular/core@ اضافه می‌کنیم.
 import { Pipe, PipeTransform } from '@angular/core';


قدم سوم – ساخت کلاس و مزین کردن آن به Pipe@

یک کلاس با نام دلخواه را مثلا به نام PerNumberPipe ایجاد می‌کنیم. این کلاس علاوه بر اینکه PipeTransform را پیاده سازی خواهد کرد، مزین به متادیتای Pipe@ نیز می‌باشد. متادیتای Pipe@ هنگام تزئین کلاس، یک نام را دریافت می‌کند. این نام قرار است به عنوان نام نهایی Pipe برای اعمال بر روی Template expressions مورد استفاده قرار بگیرد.
import { Pipe, PipeTransform } from '@angular/core';

@Pipe({name: 'perNumber'}) export class PerNumberPipe implements PipeTransform {

}


قدم چهارم – پیاده سازی متد transform

به واسطه اعمال اینترفیس PipeTransform، این کلاس باید متد transform را پیاده سازی کند. این متد در پارامتر اول خود، عبارت ورودی را که قرار است Pipe بر روی آن اعمال شود، دریافت می‌کند و در ادامه تعداد دلخواهی پارامتر ورودی Pipe را که می‌خواهد، می‌تواند دریافت کند.
import { Pipe, PipeTransform } from '@angular/core';
@Pipe({name: 'perNumber'})
export class PerNumberPipe implements PipeTransform {
    transform(value: any, ...args: any[]): any {

    }
}

نکته ۱: نام انتخابی برای Pipe در آذین‌گر Pipe@ بایستی یک شناسه معتبر در JavaScript باشد.
نکته ۲: متد transform برای Pipe اجباری است و حتما بایستی پیاده سازی شود. اینترفیس PipeTransform این متد را برای کلاس اجباری می‌کند؛ هرچند استفاده از این اینترفیس برای کلاس Pipe کاملا اختیاری است.


قدم آخر – نوشتن کد تبدیل اعداد

Pipe مورد نظر ما قرار است یک رشته عددی را از ورودی دریافت کند و تمامی اعداد لاتین آن را به فارسی تبدیل کند. همچنین این Pipe هیچگونه پارامتری را دریافت نمی‌کند. کد زیر نحوه پیاده سازی متد transform را نمایش می‌دهد.
import { Pipe, PipeTransform } from '@angular/core';
@Pipe({name: 'perNumber'}) export class PerNumberPipe implements PipeTransform {
    transform(input: string): string{
        if (input == undefined) return '';
        var str = input.toString().trim();
        if (str === "") return "";
        str = str.replace(/0/g, '۰');
        str = str.replace(/1/g, '۱');
        str = str.replace(/2/g, '۲');
        str = str.replace(/3/g, '۳');
        str = str.replace(/4/g, '۴');
        str = str.replace(/5/g, '۵');
        str = str.replace(/6/g, '۶');
        str = str.replace(/7/g, '۷');
        str = str.replace(/8/g, '۸');
        str = str.replace(/9/g, '۹');
        return str;
    }
}


نحوه معرفی Pipe سفارشی به برنامه

حالا جهت استفاده از Pipe سفارشی در کامپوننت‌های خود کافی است آنرا یکبار در قسمت declarations در AppModule خود  تعریف کنید.
import { PerNumberPipe } from './pipes/per-number.pipe.ts'
...

declarations: [PerNumberPipe]


نحوه استفاده از Pipeهای سفارشی 

نحوه استفاده از Pipeهای سفارشی، دقیقا مشابه Pipeهای از قبل ساخته شده Angular می‌باشد.
<h3>{{'12345679' | perNumber}}</h3>
 

یکسری از Pipeهای مربوط به زبان فارسی در گیت‌هاب بنده پیاده سازی شده است که نیازمند همکاری دوستان است. لطفا جهت همکاری برای ساخت یک ابزار جامع برای زبان فارسی در Angular به این لینک مراجعه کنید.
 
Pipeها و تشخیص تغییرات

Angular برای اعمال Pipe بر روی Template expressions بایستی تمامی رخدادهای برنامه را تحت نظر قرار داده و با مشاهده هر تغییری بر روی عبارت ورودی Pipe، فراخوانی Pipe را آغاز کند. از جمله این رخدادها می‌توان به رخداد mouse move، timer tick، server response و فشرده شدن کلیدهای ماوس و یا کیبورد اشاره کرد. واضح است که بررسی تغییرات عبارت در این همه رخداد می‌تواند مخرب باشد و بر روی کارآئی (Performance) تاثیر منفی خواهد گذاشت. اما Angular برای حل این مشکل و همچنین هنگام مشاهده سریع تغییرات هنگام استفاده از Pipeها، الگوریتم‌های سریع و ساده‌ای در نظر گرفته است.


در قسمت بعد با انواع Pipeها در Angular و همچنین نحوه پیاده سازی آنها، آشنا خواهیم شد. 
مطالب
React 16x - قسمت 13 - طراحی یک گرید - بخش 3 - مرتب سازی اطلاعات
تا اینجا صفحه بندی و فیلتر کردن اطلاعات را پیاده سازی کردیم. در این قسمت شروع به refactoring کامپوننت movies کرده، جدول آن‌را تبدیل به یک کامپوننت مجزا می‌کنیم و سپس مرتب سازی اطلاعات را نیز به آن اضافه خواهیم کرد.


استخراج جدول فیلم‌ها

در طراحی فعلی کامپوننت movies، مشکل کوچکی وجود دارد: این کامپوننت تا اینجا، ترکیبی شده‌است از دو کامپوننت صفحه بندی و نمایش لیست گروه‌ها، به همراه جزئیات کامل یک جدول بسیار طولانی. به این مشکل، mixed levels of abstractions می‌گویند. در اینجا دو کامپوننت سطح بالا را داریم، به همراه یک جدول سطح پایین که تمام مشخصات آن در معرض دید هستند و با هم مخلوط شده‌اند. یک چنین کدی، یکدست به نظر نمی‌رسد. به همین جهت اولین کاری را که در ادامه انجام خواهیم داد، تعریف یک کامپوننت جدید و انتقال تمام جزئیات جدول نمایش ردیف‌های فیلم‌ها، به آن است. برای این منظور فایل جدید src\components\moviesTable.jsx را ایجاد کرده و توسط میانبرهای imrc و cc در VSCode، ساختار ابتدایی کامپوننت MoviesTable را تولید می‌کنیم. این کامپوننت را در پوشه‌ی common قرار ندادیم؛ از این جهت که قابلیت استفاده‌ی مجدد در سایر برنامه‌ها را ندارد. کار آن تنها مرتبط و مختص به اشیاء فیلمی است که در سرویس‌های برنامه داریم. البته در ادامه، این جدول را نیز به چندین کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد، خواهیم شکست؛ اما فعلا در اینجا با اصل کدهای سطح پایین جدول نمایش داده شده‌ی در کامپوننت movies، شروع می‌کنیم، آن‌ها را cut کرده و به متد رندر کامپوننت جدید MoviesTable منتقل می‌کنیم.

پس از انتقال کامل تگ table از کامپوننت movies به داخل متد رندر کامپوننت MoviesTable، در ابتدای آن توسط Object Destructuring، یک آرایه و دو رخ‌د‌‌ادی را که برای مقدار دهی قسمت‌های مختلف آن نیاز داریم، از props فرضی، استخراج می‌کنیم. اینکار کمک می‌کند تا بتوان اینترفیس این کامپوننت را به خوبی مشخص و طراحی کرد:
class MoviesTable extends Component {
  render() {
    const { movies, onDelete, onLike } = this.props;

پس از تعریف متغیرهای مورد نیاز، ابتدا برای اینکه بتوانیم در اینجا نیز مجددا از کامپوننت Like استفاده کنیم، کلاس آن‌را از ماژول مرتبط import می‌کنیم:
import Like from "./common/like";
سپس از onLike تعریف شده، بجای this.handleLike قبلی استفاده می‌کنیم:
// ...
<Like liked={movie.liked} onClick={() => onLike(movie)} />

همچنین در جائیکه onClick دکمه‌ی حذف به this.handleDelete کامپوننت movies متصل بود، از onDelete تعریف شده‌ی در ابتدای متد رندر فوق استفاده خواهیم کرد:
<button
  onClick={() => onDelete(movie)}
  className="btn btn-danger btn-sm"
>
  Delete
</button>

همین اندازه تغییر، این کامپوننت جدید را مجددا قابل استفاده می‌کند. بنابراین به کامپوننت movies بازگشته و ابتدا کلاس آن‌را import می‌کنیم:
import MoviesTable from "./moviesTable";
و سپس المان آن‌را در محل قبلی جدول درج شده، تعریف می‌کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
/>
همانطور که مشاهده می‌کنید، ویژگی‌های تعریف شده‌ی در اینجا همان‌هایی هستند که با استفاده از Object Destructuring در ابتدای متد رندر کامپوننت MoviesTable، تعریف کردیم.
پس از این تغییرات، متد رندر کامپوننت movies چنین شکلی را پیدا کرده‌است که در آن سه کامپوننت سطح بالا درج شده‌اند و در یک سطح از abstraction قرار دارند و دیگر مخلوطی از المان‌های سطح بالا و سطح پایین را نداریم:
    return (
      <div className="row">
        <div className="col-3">
          <ListGroup
            items={this.state.genres}
            onItemSelect={this.handleGenreSelect}
            selectedItem={this.state.selectedGenre}
          />
        </div>
        <div className="col">
          <p>Showing {totalCount} movies in the database.</p>
          <MoviesTable
            movies={movies}
            onDelete={this.handleDelete}
            onLike={this.handleLike}
          />
          <Pagination
            itemsCount={totalCount}
            pageSize={this.state.pageSize}
            onPageChange={this.handlePageChange}
            currentPage={this.state.currentPage}
          />
        </div>
      </div>
    );


صدور رخ‌داد مرتب سازی اطلاعات

اکنون نوبت فعالسازی کلیک بر روی سرستون‌های جدول نمایش داده شده و مرتب سازی اطلاعات جدول بر اساس ستون انتخابی است. به همین جهت در کامپوننت MoviesTable، رویداد onSort را هم به لیستی از خواصی که از props انتظار داریم، اضافه می‌کنیم که در نهایت در کامپوننت movies، به یک متد رویدادگردان متصل می‌شود:
class MoviesTable extends Component {
  render() {
    const { movies, onDelete, onLike, onSort } = this.props;

سپس رویداد کلیک بر روی هر سر ستون را توسط onSort و نام خاصیتی که به آن ارسال می‌شود، به استفاده کننده‌ی از کامپوننت MoviesTable منتقل می‌کنیم تا بر اساس نام این خاصیت، کار مرتب سازی اطلاعات را انجام دهد:
    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("title")}>Title</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("genre.name")}>Genre</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("numberInStock")}>Stock</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => onSort("dailyRentalRate")}>Rate</th>
            <th />
            <th />
          </tr>
        </thead>

در ادامه به کامپوننت movies مراجعه کرده و رویداد onSort را مدیریت می‌کنیم. برای این منظور ویژگی جدید onSort را به المان MoviesTable اضافه کرده و آن‌را به متد handleSort متصل می‌کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
  onSort={this.handleSort}
/>
متد handleSort هم به صورت زیر تعریف می‌شود:
  handleSort = column => {
    console.log("handleSort", column);
  };


پیاده سازی مرتب سازی اطلاعات

تا اینجا اگر دقت کرده باشید، هر زمانیکه شماره صفحه‌ای تغییر می‌کند یا گروه فیلم خاصی انتخاب می‌شود، ابتدا state را به روز رسانی می‌کنیم که در نتیجه‌ی آن، کار رندر مجدد کامپوننت در DOM مجازی React صورت می‌گیرد. سپس در متد رندر، کار تغییر اطلاعات آرایه‌ی فیلم‌ها را جهت نمایش به کاربر، انجام می‌دهیم.
بنابراین ابتدا در متد رویدادگران handleSort، با فراخوانی متد setState، مقدار path دریافتی حاصل از کلیک بر روی یک سرستون را به همراه صعودی و یا نزولی بودن مرتب سازی، در state کامپوننت جاری تغییر می‌دهیم:
  handleSort = path => {
    console.log("handleSort", path);
    this.setState({ sortColumn: { path, order: "asc" } });
  };
البته بهتر است این sortColumn تعریف شده‌ی در اینجا را به تعریف خاصیت state نیز به صورت مستقیم اضافه کنیم تا در اولین بار نمایش صفحه، تعریف شده و قابل دسترسی باشد:
class Movies extends Component {
  state = {
    // ...
    sortColumn: { path:"title", order: "asc" }
  };

سپس متد getPagedData را که در قسمت قبل اضافه و تکمیل کردیم، جهت اعمال این خواص به روز رسانی می‌کنیم:
  getPagedData() {
    const {
      pageSize,
      currentPage,
      selectedGenre,
      movies: allMovies,
      sortColumn
    } = this.state;

    let filteredMovies =
      selectedGenre && selectedGenre._id
        ? allMovies.filter(m => m.genre._id === selectedGenre._id)
        : allMovies;

    filteredMovies = filteredMovies.sort((movie1, movie2) =>
      movie1[sortColumn.path] > movie2[sortColumn.path]
        ? sortColumn.order === "asc"
          ? 1
          : -1
        : movie2[sortColumn.path] > movie1[sortColumn.path]
        ? sortColumn.order === "asc"
          ? -1
          : 1
        : 0
    );

    const first = (currentPage - 1) * pageSize;
    const last = first + pageSize;
    const pagedMovies = filteredMovies.slice(first, last);

    return { totalCount: filteredMovies.length, data: pagedMovies };
  }
در اینجا کار sort بر اساس sortColumn.path و sortColumn.order پس از فیلتر شدن اطلاعات و پیش از صفحه بندی، انجام می‌شود. در مورد متد sort و filter و امثال آن می‌توانید به مطلب «بررسی معادل‌های LINQ در TypeScript» برای مطالعه‌ی بیشتر مراجعه کنید.

همچنین می‌خواهیم اگر با کلیک بر روی ستونی، روش و جهت مرتب سازی آن صعودی بود، نزولی شود و یا برعکس که یک روش پیاده سازی آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید:
  handleSort = path => {
    console.log("handleSort", path);
    const sortColumn = { ...this.state.sortColumn };
    if (sortColumn.path === path) {
      sortColumn.order = sortColumn.order === "asc" ? "desc" : "asc";
    } else {
      sortColumn.path = path;
      sortColumn.order = "asc";
    }
    this.setState({ sortColumn });
  };
چون می‌خواهیم خواص this.state.sortColumn را تغییر دهیم و تغییر مستقیم state در React مجاز نیست، ابتدا یک clone از آن‌را ایجاد کرده و سپس بر روی این clone کار می‌کنیم. در نهایت این شیء جدید را بجای شیء قبلی در state به روز رسانی خواهیم کرد.


بهبود کیفیت کدهای مرتب سازی اطلاعات

اگر قرار باشد کامپوننت MoviesTable را در جای دیگری مورد استفاده‌ی مجدد قرار دهیم، زمانیکه این جدول سبب صدور رخ‌دادی می‌شود، باید منطقی را که در متد handleSort فوق مشاهده می‌کنید، مجددا به همین شکل تکرار کنیم. بنابراین این منطق متعلق به کامپوننت MoviesTable است و زمانیکه onSort را فراخوانی می‌کند، بهتر است بجای ارسال path یا همان نام فیلدی که قرار است مرتب سازی بر اساس آن انجام شود، شیء sortColumn را به عنوان خروجی بازگشت دهد. به همین جهت، این منطق را به کلاس MoviesTable منتقل می‌کنیم:
class MoviesTable extends Component {
  raiseSort = path => {
    console.log("raiseSort", path);
    const sortColumn = { ...this.props.sortColumn };
    if (sortColumn.path === path) {
      sortColumn.order = sortColumn.order === "asc" ? "desc" : "asc";
    } else {
      sortColumn.path = path;
      sortColumn.order = "asc";
    }
    this.props.onSort(sortColumn);
  };
در این متد جدید بجای this.state.sortColumn قبلی، اینبار sortColumn را از props دریافت می‌کنیم. بنابراین نیاز خواهد بود تا ویژگی جدید sortColumn را به تعریف المان MoviesTable در کامپوننت movies، اضافه کنیم:
<MoviesTable
  movies={movies}
  onDelete={this.handleDelete}
  onLike={this.handleLike}
  onSort={this.handleSort}
  sortColumn={this.state.sortColumn}
/>

 همچنین در کامپوننت MoviesTable، کار فراخوانی onSort را جهت بازگشت sortColumn محاسبه شده در همین متد raiseSort انجام می‌دهیم. بنابراین تمام onSortهای هدر جدول به this.raiseSort تغییر می‌کنند:
    return (
      <table className="table">
        <thead>
          <tr>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("title")}>Title</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("genre.name")}>Genre</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("numberInStock")}>Stock</th>
            <th style={{ cursor: "pointer" }} onClick={() => this.raiseSort("dailyRentalRate")}>Rate</th>
            <th />
            <th />
          </tr>
        </thead>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-13.zip
مطالب
Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه
ساخت و توزیع برنامه‌های Angular یکی از مهم‌ترین و بحث برانگیزترین قسمت‌های نگارش‌های جدید آن است و به ازای هر پروژه و قالبی که برای آن توسط گروه‌های مختلف ارائه شده‌است، روش‌های متفاوتی را شاهد خواهید بود. در ادامه روش توصیه شده‌ی توسط تیم Angular را که مبتنی است بر webpack و به صورت خودکار توسط Angular CLI مدیریت می‌شود، بررسی خواهیم کرد.


ساخت (Build) برنامه‌های Angular

Angular CLI کار ساخت و کامپایل برنامه را به صورت خودکار انجام داده و خروجی را در مسیری مشخص درج می‌کند. در اینجا می‌توان گزینه‌هایی را بر اساس نوع کامپایل مدنظر مانند کامپایل برای حالت توسعه و یا کامپایل برای حالت توزیع نهایی، انتخاب کرد. همچنین مباحث bundling و یکی کردن تعداد بالای ماژول‌های برنامه در آن لحاظ می‌شوند تا برنامه در حالت توزیع نهایی، سبب 100ها رفت و برگشت به سرور برای دریافت ماژول‌های مختلف آن نشود. به علاوه مباحث uglification (به نوعی obfuscation کدهای جاوا اسکریپتی نهایی) و tree-shaking (حذف کدهایی که در برنامه استفاده نشده‌اند؛ یا کدهای مرده) نیز پیاده سازی می‌شوند. با انجام tree-shaking‌، نه تنها اندازه‌ی توزیع نهایی به کاربر کاهش پیدا می‌کند، بلکه مرورگر نیز حجم کمتری از کدهای جاوااسکریپتی را باید تفسیر کند.
برای شروع می‌توان از دستور ذیل برای مشاهده‌ی تمام گزینه‌های مهیای ساخت برنامه استفاده کرد:
> ng build --help
ذکر تنهای دستور ng build‌، بدون هیچ گزینه‌ای، برای حالت «توسعه‌ی» برنامه بسیار ایده‌آل است (و دقیقا به معنای صدور دستور ng build --dev است). در این حالت خروجی کامپایل شده‌ی برنامه در پوشه‌ی dist تولید می‌شود. اگر از قسمت دوم این سری به خاطر داشته باشید، نام این پوشه‌ی خروجی، جزئی از تنظیمات فایل angular-cli.json. است:
"apps": [
{
   "outDir": "dist",
زمانیکه دستور ng build‌  صادر شود، این فایل‌ها را در پوشه‌ی dist خواهید یافت:

فایل 
توضیح 
 inline.bundle.js   WebPack runtime
از آن برای بارگذاری ماژول‌های برنامه و چسباندن قسمت‌های مختلف به یکدیگر استفاده می‌شود. 
 main.bundle.js   شامل تمام کدهای ما است. 
 polyfills.bundle.js   Polyfills - جهت پشتیبانی از مرورگرهای مختلف.
 styles.bundle.js    شامل بسته بندی تمام شیوه نامه‌های برنامه است 
vendor.bundle.js  کدهای کتابخانه‌های ثالث مورد استفاده و همچنین خود Angular، در اینجا بسته بندی می‌شوند. 
 

روشی برای بررسی محتوای bundleهای تولید شده

تولید bundleها در جهت کاهش رفت و برگشت‌های به سرور و بالا بردن کارآیی برنامه ضروری هستند؛ اما دقیقا این بسته بندی‌ها شامل چه اطلاعاتی می‌شوند؟ این اطلاعات را می‌توان از فایل‌های source map تولیدی استخراج کرد و برای این منظور می‌توان از برنامه‌ی source-map-explorer استفاده کرد.

روش نصب عمومی آن:
 > npm install -g source-map-explorer
روش اجرا:
 > source-map-explorer dist/main.bundle.js
پس از آن یک گزارش HTML ایی از محتوای bundle مدنظر تولید می‌شود.


یک مثال: ساخت برنامه‌ی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت dev

در ادامه، کار Build همان مثالی را که در قسمت قبل توضیح داده شد، بررسی می‌کنیم. برای این منظور از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پوشه‌ی اصلی پروژه وارد شده و دستور ng build را صادر کنید. یک چنین خروجی را مشاهده خواهید کرد:
 D:\Prog\angular-routing>ng build
Hash: 123cae8bd8e571f44c31
Time: 33862ms
chunk {0} polyfills.bundle.js, polyfills.bundle.js.map (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {1} main.bundle.js, main.bundle.js.map (main) 14.7 kB {3} [initial] [rendered]
chunk {2} styles.bundle.js, styles.bundle.js.map (styles) 9.77 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {3} vendor.bundle.js, vendor.bundle.js.map (vendor) 2.34 MB [initial] [rendered]
chunk {4} inline.bundle.js, inline.bundle.js.map (inline) 0 bytes [entry] [rendered]
و اگر فایل index.html تولیدی آن‌را بررسی کنید، تنها الحاق همین 4 فایل js تولیدی را مشاهده می‌نمائید:
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>AngularRouting</title>
  <base href="/">
  <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1">
  <link rel="icon" type="image/x-icon" href="favicon.ico">
</head>
<body>
  <app-root>Loading...</app-root>
<script type="text/javascript" src="inline.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="polyfills.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="styles.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="vendor.bundle.js">
</script><script type="text/javascript" src="main.bundle.js"></script>
</body>
</html>

یک نکته: زمانیکه دستور ng serve -o صادر می‌شود، در پشت صحنه دقیقا همین دستور ng build صادر شده و اطلاعات را درون حافظه تشکیل می‌دهد. اما اگر کار ng build را دستی انجام دهیم، اینبار ng serve -o اطلاعات را از پوشه‌ی dist دریافت می‌کند. بنابراین در حین کار با ng serve -o نیازی به build دستی پروژه نیست.

سؤال: چرا حجم فایل endor.bundle.js اینقدر بالا است و شامل چه اجزایی می‌شود؟
نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، حجم بالای فایل vendor.bundle.js آن است که 2.34 MB می‌باشد:


چون دستور ng build بدون پارامتری ذکر شده‌است، برنامه را برای حالت توسعه Build می‌کند و به همین جهت هیچگونه بهینه سازی در این مرحله صورت نخواهد گرفت. برای بررسی محتوای این فایل می‌توان دستور ذیل را در ریشه‌ی اصلی پروژه صادر کرد:
 > source-map-explorer dist/vendor.bundle.js
پس از اجرای این دستور، بلافاصله مرورگر پیش فرض سیستم اجرا شده و گزارشی را ارائه می‌دهد.


همانطور که مشاهده می‌کنید، در حالت بهینه سازی نشده و Build برای توسعه، کامپایلر Angular حدود 41 درصد حجم فایل vendor.bundle.js را تشکیل می‌دهد. به علاوه ماژول‌ها و قسمت‌هایی را ملاحظه می‌کنید که اساسا برنامه‌ی فعلی مثال ما از آن‌ها استفاده نمی‌کند؛ مانند http، فرم‌ها و غیره.


سفارشی سازی Build برای محیط‌های مختلف

اگر به پروژه‌ی تولید شده‌ی توسط Angular CLI دقت کنید، حاوی پوشه‌ای است به نام src\environments


هدف از فایل‌های environment برای نمونه تغییر آدرس توزیع برنامه در حالت توسعه و ارائه نهایی است.
همچنین در اینجا می‌توان نحوه‌ی بهینه سازی فایل‌های تولیدی را توسط Build Targets مشخص کرد و اینکار توسط ذکر پرچم prod-- (مخفف production) صورت می‌گیرد.
در ادامه، تفاوت‌های دستورهای ng build و ng build --prod را ملاحظه می‌کنید:
- با اجرای ng build، از فایل environment.ts استفاده می‌شود؛ برخلاف حالت اجرای ng build --prod که از فایل environment.prod.ts استفاده می‌کند.
- Cache-busting در حالت ارائه‌ی نهایی، به تمام اجزای پروژه اعمال می‌شود؛ اما در حالت توسعه فقط برای تصاویر قید شده‌ی در فایل‌های css.
- فایل‌های source map فقط برای حالت توسعه تولید می‌شوند.
- در حالت توسعه، cssها داخل فایل‌های js تولیدی قرار می‌گیرند؛ اما در حالت ارائه‌ی نهایی به صورت فایل‌های css بسته بندی می‌شوند.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار uglification انجام نمی‌شود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار tree-shaking یا حذف کدهای مرده و بدون ارجاع، انجام نمی‌شود.
- در حالت توسعه برخلاف حالت ارائه‌ی نهایی، کار AOT انجام نمی‌شود. در اینجا AOT به معنای Ahead of time compilation است.
- در هر دو حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی کار bundling و دسته بندی فایل‌ها انجام خواهد شد.

به همین جهت است که ng build سریع است؛ اما حجم بالاتری را هم تولید می‌کند. چون بسیاری از بهینه سازی‌های حالت ارائه‌ی نهایی را به همراه ندارد.


دستورات build برای حالت توسعه و ارائه‌ی نهایی

برای حالت توسعه، هر 4 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build متداول‌تر است:
>ng build --target=development --environment=dev
>ng build --dev -e=dev
>ng build --dev
>ng build

برای حالت ارائه‌ی نهایی، هر 3 دستور ذیل یک مفهوم را دارند و به همین جهت مورد ng build --prod متداول‌تر است:
>ng build --target=production --environment=prod
>ng build --prod -e=prod
>ng build --prod

همچنین هر کدام از این دستورات را توسط پرچم‌های ذیل نیز می‌توان سفارشی سازی کرد:

 پرچم  مخفف  توضیح
 sourcemap--  sm-  تولید سورس‌مپ
aot--    Ahead of Time compilation 
watch--  w-  تحت نظر قرار دادن فایل‌ها و ساخت مجدد
environment--  e-  محیط ساخت
 target--  t-  نوع ساخت
 dev--    مخفف نوع ساخت جهت توسعه
 prod--     مخفف نوع ساخت جهت ارائه نهایی

برای مثال در حالت prod، سورس‌مپ‌ها تولید نخواهند شد. اگر علاقمندید تا این فایل‌ها نیز تولید شوند، پرچم souremap را نیز ذکر کنید.
و یا اگر برای حالت dev می‌خواهید AOT را فعالسازی کنید، پرچم aot-- را در آنجا قید کنید.


یک مثال: ساخت برنامه‌ی مثال قسمت چهارم - تنظیمات مسیریابی در حالت prod

تا اینجا خروجی حالت dev ساخت برنامه‌ی قسمت چهارم را بررسی کردیم. در ادامه دستور ng build --prod را در ریشه‌ی پروژه صادر می‌کنیم:
 D:\Prog\angular-routing>ng build --prod
Hash: f5bd7fd555a85af8a86f
Time: 39932ms
chunk {0} polyfills.18173234f9641113b9fe.bundle.js (polyfills) 158 kB {4} [initial] [rendered]
chunk {1} main.c6958def7c5f51c45261.bundle.js (main) 50.3 kB {3} [initial] [rendered]
chunk {2} styles.d41d8cd98f00b204e980.bundle.css (styles) 69 bytes {4} [initial] [rendered]
chunk {3} vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js (vendor) 1.37 MB [initial] [rendered]
chunk {4} inline.8cec210370dd3af5f1a0.bundle.js (inline) 0 bytes [entry] [rendered]


همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار نه تنها حجم فایل‌ها به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش پیدا کرده‌اند، بلکه این نام‌ها به همراه یک سری hash هم هستند که کار cache-busting (منقضی کردن کش مرورگر، با ارائه‌ی نگارشی جدید) را انجام می‌دهند.

در ادامه اگر بخواهیم مجددا برنامه‌ی source-map-explorer را جهت بررسی محتوای فایل‌های js اجرا کنیم، به خطای عدم وجود sourcemapها خواهیم رسید (چون در حالت prod، به صورت پیش فرض غیرفعال هستند). به همین‌جهت برای این مقصود خاص نیاز است از پرچم فعالسازی موقت آن استفاده کرد:
> ng build --prod --sourcemap
> source-map-explorer dist/vendor.b426ba6883193375121e.bundle.js


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، اینبار کامپایلر Angular به همراه تمام ماژول‌هایی که در برنامه ارجاعی به آن‌ها وجود نداشته‌است، حذف شده‌اند و کل حجم بسته‌ی Angular به 366 KB کاهش یافته‌است.


بررسی دستور ng serve

تا اینجا برای اجرای برنامه در حالت dev از دستور ng serve -o استفاده کرده‌ایم. کار ارائه‌ی برنامه توسط این دستور، از محتوای کامپایل شده‌ی درون حافظه با مدیریت webpack انجام می‌شود. به همین جهت بسیار سریع بوده و قابلیت live reload را ارائه می‌دهد (نمایش آنی تغییرات در مرورگر، با تغییر فایل‌ها).
همانند تمام دستورات دیگر، اطلاعات بیشتری را در مورد این دستور، از طریق راهنمای آن می‌توان به دست آورد:
 > ng serve --help

که شامل این موارد هستند (علاوه بر تمام مواردی را که در حالت ng build می‌توان مشخص کرد؛ مثلا ng serve --prod -o):

 پرچم مخفف
توضیح
 open-- o-
بازکردن خودکار مرورگر پیش فرض.
حالت پیش فرض آن گشودن مرورگر توسط خودتان است و سپس مراجعه‌ی دستی به آدرس برنامه. 
 port--  p-  تغییر پورت پیش فرض مانند ng server -p 8626 
 live-reload--  lr-   فعال است مگر اینکه آن‌را با false مقدار دهی کنید.
 ssl--    ارائه به صورت HTTPS
 proxy-config--  pc-  Proxy configuration file 


استخراج فایل تنظیمات webpack از Angular CLI

Angular CLI برای مدیریت build، در پشت صحنه از webpack استفاده می‌کند. فایل تنظیمات آن نیز جزئی از فایل‌های توکار این ابزار است و قرار نیست به صورت پیش فرض و مستقیم توسط پروژه‌ی جاری ویرایش شود. به همین جهت آن‌را در ساختار پروژه‌ی تولید شده، مشاهده نمی‌کنید.
اگر علاقمند به سفارشی سازی بیشتر این تنظیمات پیش فرض باشید، ابتدا باید آن‌را اصطلاحا eject کنید و سپس می‌توان آن‌را ویرایش کرد:
 > ng eject
Ejection was successful.

To run your builds, you now need to do the following commands:
- "npm run build" to build.
- "npm run test" to run unit tests.
- "npm start" to serve the app using webpack-dev-server.
- "npm run e2e" to run protractor.

Running the equivalent CLI commands will result in an error.
============================================
Some packages were added. Please run "npm install".
همانطور که مشاهده می‌کنید عنوان کرده‌است که از این پس خودتان باید بسیاری از مسایل را به صورت دستی مدیریت کنید و Angular CLI دیگر آن‌ها را به صورت خودکار مدیریت نمی‌کند و دیگر دستورات ng build و ng serve کار نخواهند کرد (این تغییرات در فایل package.json درج می‌شوند).
در این حالت است که فایل webpack.config.js به ریشه‌ی پروژه جهت سفارشی سازی شما اضافه خواهد شد. همچنین فایل‌های .angular-cli.json، package.json نیز جهت درج این تغییرات ویرایش می‌شوند.

و اگر در این لحظه پشیمان شده‌اید (!) فقط کافی است تا این مرحله‌ی جدید commit شده‌ی به مخزن کد را لغو کنید و باز هم به همان Angular CLI قبلی می‌رسید.
نظرات مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 6 - پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها با استفاده از ASP.NET Core MVC
نکته تکمیلی
در راستای تکمیل مطلب جاری و مطلب «پیاده سازی Conventional UI در ASP.NET MVC» برای رسیدن به یک قالب مشخص و جلوگیری از تکرار، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
1- انتقال قسمت‌های مشترک فرم‌ها به یک پارشال‌ویو به عنوان Layout فرم‌ها
//_EntityFormLayout.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<dynamic>
@{
    Layout = null;
}
<div class="modal-header">
    <h4 class="modal-title" asp-if="IsNew">Create New @EntityDisplayName</h4>
    <h4 class="modal-title" asp-if="!IsNew">Edit @EntityDisplayName</h4>
    <button type="button" class="close" data-dismiss="modal">&times;</button>
</div>
<form asp-action="@(IsNew ? CreateActionName : EditActionName)" asp-modal-form="@FormId">
    <div class="modal-body">
        <input type="hidden" name="continue-editing" value="true" asp-permission="@EditPermission"/>
        <input asp-for="@Version" type="hidden"/>
        <input asp-for="@Id" type="hidden"/>
        @RenderBody()
    </div>
    <div class="modal-footer">

        <a class="btn btn-light btn-circle" asp-modal-delete-link asp-model-id="@Id" asp-modal-toggle="false"
           asp-action="@DeleteActionName" asp-if="!IsNew" asp-permission="@DeletePermission"
           title="Delete Role">
            <i class="fa fa-trash text-danger"></i>
        </a>

        <a class="btn btn-light btn-circle" title="Refresh Role" asp-if="!IsNew" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
           asp-action="@EditActionName" asp-route-id="@Id">
            <i class="fa fa-repeat"></i>
        </a>
        <a class="btn btn-light btn-circle mr-auto" title="New Role" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
           asp-permission="@CreatePermission"
           asp-action="@CreateActionName">
            <i class="fa fa-plus"></i>
        </a>
        <button type="button" class="btn btn-light" data-dismiss="modal">
            <i class="fa fa-ban"></i>&nbsp; Cancel
        </button>
        <button type="submit" class="btn btn-outline-primary">
            <i class="fa fa-save"></i>&nbsp;Save Changes
        </button>
    </div>
</form>

با توجه به اینکه مدل متناظر با یک ویو در Layout آن نیز قابل دسترس می‌باشد. بدین ترتیب امکان دسترسی به خصوصیاتی مانند Id و Version یا متد IsNew وجود دارد؛ این خصوصیات در کلاس MasterModel به عنوان پایه مدل/DTO/ویومدل‌های ثبت/ویرایش، تعریف شده‌اند.
قراداد ما استفاده از همان مدل/DTO‌ها به عنوان ویومدل می‌باشد که در سناریوهای خاص پیشنهاد شد که از مدلی با نام موجودیت + کلمه ModalViewModel یا FormViewModel استفاده شود. برای انتقال سایر دیتا و متادیتای مورد نیاز برای ساخت فرم می‌توان از ViewBag و ViewData پس از امکان تعریف ویومدل پایه (دارای خصوصیات مورد نیاز Layout) که در این طراحی ممکن نیست، استفاده کرد. 
2- طراحی یک EntityFormRazorPage پایه
برای رسیدن به کدی با خوانایی بالا کلاسی را به عنوان پایه ویو‌های فرم‌ها و پارشال‌ویو EntityFormLayout، به شکل زیر طراحی می‌کنیم. در اینجا فرم ما یکسری خصوصیات موجود در کلاس پایه خود را مقداردهی خواهد کرد و در ادامه به دلیل ذخیره شدن این اطلاعات در ViewData، در Layout نیز قابل دسترس خواهند بود. 
    public abstract class EntityFormRazorPage<T> : RazorPage<T>
    {
        protected string EntityName
        {
            get => ViewData[nameof(EntityName)].ToString();
            set => ViewData[nameof(EntityName)] = value;
        }

        protected string EntityDisplayName
        {
            get => ViewData[nameof(EntityDisplayName)].ToString();
            set => ViewData[nameof(EntityDisplayName)] = value;
        }

        protected string DeletePermission
        {
            get => ViewData[nameof(DeletePermission)].ToString();
            set => ViewData[nameof(DeletePermission)] = value;
        }

        protected string CreatePermission
        {
            get => ViewData[nameof(CreatePermission)].ToString();
            set => ViewData[nameof(CreatePermission)] = value;
        }

        protected string EditPermission
        {
            get => ViewData[nameof(EditPermission)].ToString();
            set => ViewData[nameof(EditPermission)] = value;
        }

        protected string CreateActionName
        {
            get => ViewData.TryGetValue(nameof(CreateActionName), out var value) ? value.ToString() : "Create";
            set => ViewData[nameof(CreateActionName)] = value;
        }

        protected string EditActionName
        {
            get => ViewData.TryGetValue(nameof(EditActionName), out var value) ? value.ToString() : "Edit";
            set => ViewData[nameof(EditActionName)] = value;
        }

        protected string DeleteActionName
        {
            get => ViewData.TryGetValue(nameof(DeleteActionName), out var value) ? value.ToString() : "Delete";
            set => ViewData[nameof(DeleteActionName)] = value;
        }

        protected string FormId => $"{EntityName}Form";
        protected bool IsNew => (Model as dynamic).IsNew();
        protected string Id => (Model as dynamic).Id.ToString(CultureInfo.InvariantCulture);
        protected byte[] Version => (Model as dynamic).Version;
    }
3- تنظیم خصوصیات موجود در کلاس پایه
برای این منظور لازم است کلاس پایه را با دایرکتیو inherits مشخص کرده و سپس کار تنظیم Layout و سایر خصوصیات مورد نیاز را انجام دهید:
//_BlogPartial.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<BlogModel>
@{
    Layout = "_EntityFormLayout";
    EntityName = "Blog";
    DeletePermission = PermissionNames.Blogs_Delete;
    CreatePermission = PermissionNames.Blogs_Create;
    EditPermission = PermissionNames.Blogs_Edit;
    EntityDisplayName = "Blog";
}

4 - فرم ثبت و ویرایش متناظر با یک موجودیت
//_BlogPartial.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<BlogModel>
@{
    Layout = "_EntityFormLayout";
    ...
}

<div class="form-group row">
    <div class="col col-md-8">
        <label asp-for="Title" class="col-form-label text-md-left"></label>
        <input asp-for="Title" autocomplete="off" class="form-control"/>
        <span asp-validation-for="Title" class="text-danger"></span>
    </div>
</div>
<div class="form-group row">
    <div class="col">
        <label asp-for="Url" class="col-form-label text-md-left"></label>
        <input asp-for="Url" class="form-control" type="url"/>
        <span asp-validation-for="Url" class="text-danger"></span>
    </div>
</div>

و یا اگر از EditorTemplates استفاده می‌کنید:
//_BlogPartial.cshtml

@inherits EntityFormRazorPage<BlogModel>
@{
    Layout = "_EntityFormLayout";
    EntityName = "Blog";
    DeletePermission = PermissionNames.Blogs_Delete;
    CreatePermission = PermissionNames.Blogs_Create;
    EditPermission = PermissionNames.Blogs_Edit;
    EntityDisplayName = "Blog";
}

@Html.EditorForModel()

پ.ن: از همین روش برای ساخت لیست‌های یکدست متناظر با موجودیت‌ها نیز می‌توان ایده گرفت؛ همچنین امکان تعریف و تنظیم Layout‌های متناسب با شرایط مختلف نیز در این حالت به راحتی ممکن است. در ادامه اگر در سیستم متادیتای غنی متناظر با موجودیت‌ها وجود داشته باشد، چه بسا صرفا با مشخص کردن نام موجودیت به باقی خصوصیات تنظیم شده در کد بالا دسترسی داشته باشیم. 

مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دوازدهم- یکپارچه سازی با اکانت گوگل
در مطلب قبلی «استفاده از تامین کننده‌های هویت خارجی»، نحوه‌ی استفاده از اکانت‌های ویندوزی کاربران یک شبکه، به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی بررسی شد. در ادامه می‌خواهیم از اطلاعات اکانت گوگل و IDP مبتنی بر OAuth 2.0 آن به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی دیگر استفاده کنیم.


ثبت یک برنامه‌ی جدید در گوگل

اگر بخواهیم از گوگل به عنوان یک IDP ثالث در IdentityServer استفاده کنیم، نیاز است در ابتدا برنامه‌ی IDP خود را به آن معرفی و در آنجا ثبت کنیم. برای این منظور مراحل زیر را طی خواهیم کرد:

1- مراجعه به developer console گوگل و ایجاد یک پروژه‌ی جدید
https://console.developers.google.com
در صفحه‌ی باز شده، بر روی دکمه‌ی select project در صفحه و یا لینک select a project در نوار ابزار آن کلیک کنید. در اینجا دکمه‌ی new project و یا create را مشاهده خواهید کرد. هر دوی این مفاهیم به صفحه‌ی زیر ختم می‌شوند:


در اینجا نامی دلخواه را وارد کرده و بر روی دکمه‌ی create کلیک کنید.

2- فعالسازی API بر روی این پروژه‌ی جدید


در ادامه بر روی لینک Enable APIs And Services کلیک کنید و سپس google+ api را جستجو نمائید.
پس از ظاهر شدن آن، این گزینه را انتخاب و در صفحه‌ی بعدی، آن‌را با کلیک بر روی دکمه‌ی enable، فعال کنید.

3- ایجاد credentials


در اینجا بر روی دکمه‌ی create credentials کلیک کرده و در صفحه‌ی بعدی، این سه گزینه را با مقادیر مشخص شده، تکمیل کنید:
• Which API are you using? – Google+ API
• Where will you be calling the API from? – Web server (e.g. node.js, Tomcat)
• What data will you be accessing? – User data
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «What credentials do I need» کلیک کنید تا به صفحه‌ی پس از آن هدایت شوید. اینجا است که مشخصات کلاینت OAuth 2.0 تکمیل می‌شوند. در این صفحه، سه گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
• نام: همان مقدار پیش‌فرض آن
• Authorized JavaScript origins: آن‌را خالی بگذارید.
• Authorized redirect URIs: این مورد همان callback address مربوط به IDP ما است که در اینجا آن‌را با آدرس زیر مقدار دهی خواهیم کرد.
https://localhost:6001/signin-google
این آدرس، به آدرس IDP لوکال ما اشاره می‌کند و مسیر signin-google/ آن باید به همین نحو تنظیم شود تا توسط برنامه شناسایی شود.
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «Create OAuth 2.0 Client ID» کلیک کنید تا به صفحه‌ی «Set up the OAuth 2.0 consent screen» بعدی هدایت شوید. در اینجا دو گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
- Email address: همان آدرس ایمیل واقعی شما است.
- Product name shown to users: یک نام دلخواه است. نام برنامه‌ی خود را برای نمونه ImageGallery وارد کنید.
برای ادامه بر روی دکمه‌ی Continue کلیک نمائید.

4- دریافت credentials
در پایان این گردش کاری، به صفحه‌ی نهایی «Download credentials» می‌رسیم. در اینجا بر روی دکمه‌ی download کلیک کنید تا ClientId  و ClientSecret خود را توسط فایلی به نام client_id.json دریافت نمائید.
سپس بر روی دکمه‌ی Done در ذیل صفحه کلیک کنید تا این پروسه خاتمه یابد.


تنظیم برنامه‌ی IDP برای استفاده‌ی از محتویات فایل client_id.json

پس از پایان عملیات ایجاد یک برنامه‌ی جدید در گوگل و فعالسازی Google+ API در آن، یک فایل client_id.json را دریافت می‌کنیم که اطلاعات آن باید به صورت زیر به فایل آغازین برنامه‌ی IDP اضافه شود:
الف) تکمیل فایل src\IDP\DNT.IDP\appsettings.json
{
  "Authentication": {
    "Google": {
      "ClientId": "xxxx",
      "ClientSecret": "xxxx"
    }
  }
}
در اینجا مقادیر خواص client_secret و client_id موجود در فایل client_id.json دریافت شده‌ی از گوگل را به صورت فوق به فایل appsettings.json اضافه می‌کنیم.
ب) تکمیل اطلاعات گوگل در کلاس آغازین برنامه
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
   // ... 

            services.AddAuthentication()
                .AddGoogle(authenticationScheme: "Google", configureOptions: options =>
                {
                    options.SignInScheme = IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme;
                    options.ClientId = Configuration["Authentication:Google:ClientId"];
                    options.ClientSecret = Configuration["Authentication:Google:ClientSecret"];
                });
        }
خود ASP.NET Core از تعریف اطلاعات اکانت‌های Google, Facebook, Twitter, Microsoft Account و  OpenID Connect پشتیبانی می‌کند که در اینجا نحوه‌ی تنظیم اکانت گوگل آن‌را مشاهده می‌کنید.
- authenticationScheme تنظیم شده باید یک عبارت منحصربفرد باشد.
- همچنین SignInScheme یک چنین مقداری را در اصل دارد:
 public const string ExternalCookieAuthenticationScheme = "idsrv.external";
از این نام برای تشکیل قسمتی از نام کوکی که اطلاعات اعتبارسنجی گوگل در آن ذخیره می‌شود، کمک گرفته خواهد شد.


آزمایش اعتبارسنجی کاربران توسط اکانت گوگل آن‌ها

اکنون که تنظیمات اکانت گوگل به پایان رسید و همچنین به برنامه نیز معرفی شد، برنامه‌ها را اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که امکان لاگین توسط اکانت گوگل نیز به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین IDP ما اضافه شده‌است:


در اینجا با کلیک بر روی دکمه‌ی گوگل، به صفحه‌ی لاگین آن که به همراه نام برنامه‌ی ما است و انتخاب اکانتی از آن هدایت می‌شویم:


پس از آن، از طرف گوگل به صورت خودکار به IDP (همان آدرسی که در فیلد Authorized redirect URIs وارد کردیم)، هدایت شده و callback رخ‌داده، ما را به سمت صفحه‌ی ثبت اطلاعات کاربر جدید هدایت می‌کند. این تنظیمات را در قسمت قبل ایجاد کردیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class ExternalController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            var result = await HttpContext.AuthenticateAsync(IdentityServer4.IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme);
            var returnUrl = result.Properties.Items["returnUrl"] ?? "~/";

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user = AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims);
                
                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new { returnUrl = returnUrl });
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration" ,
                    new { returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId });
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
اگر خروجی متد FindUserFromExternalProvider آن null باشد، یعنی کاربری که از سمت تامین کننده‌ی هویت خارجی/گوگل به برنامه‌ی ما وارد شده‌است، دارای اکانتی در سمت IDP نیست. به همین جهت او را به سمت صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت می‌کنیم.
در اینجا نحوه‌ی اصلاح اکشن متد Callback را جهت هدایت یک کاربر جدید به صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات مورد نیاز IDP را مشاهده می‌کنید.
returnUrl ارسالی به اکشن متد RegisterUser، به همین اکشن متد جاری اشاره می‌کند. یعنی کاربر پس از تکمیل اطلاعات و اینبار نال نبودن user او، گردش کاری جاری را ادامه خواهد داد و به برنامه با این هویت جدید وارد می‌شود.


اتصال کاربر وارد شده‌ی از طریق یک IDP خارجی به اکانتی که هم اکنون در سطح IDP ما موجود است

تا اینجا اگر کاربری از طریق یک IDP خارجی به برنامه وارد شود، او را به صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت کرده و پس از دریافت اطلاعات او، اکانت خارجی او را به اکانتی جدید که در IDP خود ایجاد می‌کنیم، متصل خواهیم کرد. به همین جهت بار دومی که این کاربر به همین ترتیب وارد سایت می‌شود، دیگر صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات را مشاهده نمی‌کند. اما ممکن است کاربری که برای اولین بار از طریق یک IDP خارجی به سایت ما وارد شده‌است، هم اکنون دارای یک اکانت دیگری در سطح IDP ما باشد؛ در اینجا فقط اتصالی بین این دو صورت نگرفته‌است. بنابراین در این حالت بجای ایجاد یک اکانت جدید، بهتر است از همین اکانت موجود استفاده کرد و صرفا اتصال UserLogins او را تکمیل نمود.
به همین جهت ابتدا نیاز است لیست Claims بازگشتی از گوگل را بررسی کنیم:
var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);  
foreach (var claim in claims)
{
   _logger.LogInformation($"External provider[{provider}] info-> claim:{claim.Type}, value:{claim.Value}");
}
در اینجا پس از فراخوانی FindUserFromExternalProvider، لیست Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP خارجی را لاگ می‌کنیم که در حالت استفاده‌ی از گوگل چنین خروجی را دارد:
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name, value:Vahid N.
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/givenname, value:Vahid
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/surname, value:N.
External provider[Google] info-> claim:urn:google:profile, value:https://plus.google.com/105013528531611201860
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress, value:my.name@gmail.com
بنابراین اگر بخواهیم بر اساس این claims بازگشتی از گوگل، کاربر جاری در بانک اطلاعاتی خود را بیابیم، فقط کافی است اطلاعات claim مخصوص emailaddress آن‌را مورد استفاده قرار دهیم:
        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            // ...

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user wasn't found by provider, but maybe one exists with the same email address?  
                if (provider == "Google")
                {
                    // email claim from Google
                    var email = claims.FirstOrDefault(c =>
                        c.Type == "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress");
                    if (email != null)
                    {
                        var userByEmail = await _usersService.GetUserByEmailAsync(email.Value);
                        if (userByEmail != null)
                        {
                            // add Google as a provider for this user
                            await _usersService.AddUserLoginAsync(userByEmail.SubjectId, provider, providerUserId);

                            // redirect to ExternalLoginCallback
                            var continueWithUrlAfterAddingUserLogin =
                                Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                            return Redirect(continueWithUrlAfterAddingUserLogin);
                        }
                    }
                }


                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration",
                    new {returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId});
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
در اینجا ابتدا بررسی شده‌است که آیا کاربر جاری واکشی شده‌ی از بانک اطلاعاتی نال است؟ اگر بله، اینبار بجای هدایت مستقیم او به صفحه‌ی ثبت کاربر و تکمیل مشخصات او، مقدار email این کاربر را از لیست claims بازگشتی او از طرف گوگل، استخراج می‌کنیم. سپس بر این اساس اگر کاربری در بانک اطلاعاتی وجود داشت، تنها اطلاعات تکمیلی UserLogin او را که در اینجا خالی است، به اکانت گوگل او متصل می‌کنیم. به این ترتیب دیگر کاربر نیازی نخواهد داشت تا به صفحه‌ی ثبت اطلاعات تکمیلی هدایت شود و یا اینکه بی‌جهت رکورد User جدیدی را مخصوص او به بانک اطلاعاتی اضافه کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
آموزش QUnit #2
فریم ورک تست جاوا اسکریپت QUnit:
 انتخاب و استفاده از یک فریم ورک برای تست کد‌های جاوا اسکریپت، قطعا نتیجه بهتری را به همراه خواهد داشت. من در این جا از QUnit که یکی از بهترین‌های تست واحد است، استفاده می‌کنم. برای این کار فایل‌های qunit.js و qunit.css را دانلود و مانند زیر برای تست واحد آماده کنید:
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>Refactored date examples</title>

  <link rel="stylesheet" href="../qunit.css">
  <script src="../qunit.js"></script>
  <script src="prettydate.js"></script>
 
  <script>
  test("prettydate basics", function() {
    var now = "2013/01/28 22:25:00";
    equal(prettyDate(now, "2013/01/28 22:24:30"), "just now");
    equal(prettyDate(now, "201308/01/28 22:23:30"), "1 minute ago");
    equal(prettyDate(now, "2013/01/28 21:23:30"), "1 hour ago");
    equal(prettyDate(now, "2013/01/27 22:23:30"), "Yesterday");
    equal(prettyDate(now, "2013/01/26 22:23:30"), "2 days ago");
    equal(prettyDate(now, "2012/01/26 22:23:30"), undefined);
  });
  </script>
</head>
<body>
 
<div id="qunit"></div>
 
</body>
</html>
در کد بالا ابتدا فایل‌های فریم ورک و فایل prettydate.js را اضافه کردیم. برای نمایش نتیجه تست، یک تگ div با نام qunit در بین تگ body اضافه می‌کنیم. 
تابع test:
این تابع برای تست توابع نوشته شده، استفاده می‌شود. ورودی‌های این تابع، یکی عنوان تست و دومی یک متود دیگر، به عنوان ورودی دریافت می‌کند که در آن بدنه تست نوشته می‌شود.
تابع equal:
اولین تابع برای سنجش تست واحد equal است و در آن، تابعی که می‌خواهیم تست کنیم با مقدار خروجی آن مقایسه می‌شود.
فایل را با نام test.htm ذخیره و آن را در مرورگر خود باز نمایید. خروجی در شکل آورده شده است:

همین طور که در تصویر بزرگ می‌بینید اطلاعات مرورگر، زمان تکمیل تست و تعداد تست، تعداد تست پاس شده و تعداد تست شکست خورده، نشان داده شده است.

اگر یکی از تست‌ها با شکست روبرو شود رنگ پس زمینه قرمز و جزئیات شکست نمایش داده می‌شوند.
بهینه سازی، مرحله اول:
در حال حاضر تست ما کامل نیست زیرا امکان تست n weeks ago یا تعداد هفته پیش میسر نیست. قبل از آنکه این را به آزمون اضافه کنیم، تغییراتی در تست می‌دهیم
test("prettydate basics", function() {
  function date(then, expected) {
    equal(prettyDate("2013/01/28 22:25:00", then), expected);
  }
  date("2013/01/28 22:24:30", "just now");
  date("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago");
  date("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago");
  date("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday");
  date("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago");
  date("2012/01/26 22:23:30", undefined);
});
تابع prettyDate را در تابع دیگری به نام date قرار می‌دهیم. این تغییر سبب می‌شود تا امکان مقایسه زمان ورودی تست جاری با تست قبلی فراهم شود.
تست دستکاری عناصر DOM:
تا اینجا با تست توایع آشنا شدید، حالا می‌خواهیم تغییراتی در prettyDate دهیم تا امکان انتخاب عناصر DOM و به روزرسانی آن نیز وجود داشته باشد. فایل prettyDate2.js در زیر آورده شده است:
var prettyDate = {
  format: function(now, time){
    var date = new Date(time || ""),
      diff = (((new Date(now)).getTime() - date.getTime()) / 1000),
      day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
    if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
      return;
 
    return day_diff === 0 && (
        diff < 60 && "just now" ||
        diff < 120 && "1 minute ago" ||
        diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
          " minutes ago" ||
        diff < 7200 && "1 hour ago" ||
        diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
          " hours ago") ||
      day_diff === 1 && "Yesterday" ||
      day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
      day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
        " weeks ago";
  },
 
  update: function(now) {
    var links = document.getElementsByTagName("a");
    for ( var i = 0; i < links.length; i++ ) {
      if ( links[i].title ) {
        var date = prettyDate.format(now, links[i].title);
        if ( date ) {
          links[i].innerHTML = date;
        }
      }
    }
  }
};
prettyDate شامل دو تابع، یکی format که weeks ago به آن اضافه گردیده و تابع update که با انتخاب تگ‌ها، مقدار title را به تابع فرمت و خروجی آن را در Html هر عنصر قرار می‌دهد. حال یک تست واحد می‌نویسیم:
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>Refactored date examples</title>
  <link rel="stylesheet" href="../qunit.css">
  <script src="../qunit.js"></script>
  <script src="prettydate2.js"></script>
  <script>
  test("prettydate.format", function() {
    function date(then, expected) {
      equal(prettyDate.format("2013/01/28 22:25:00", then),
        expected);
    }
    date("2013/01/28 22:24:30", "just now");
    date("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago");
    date("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago");
    date("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday");
    date("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago");
    date("2012/01/26 22:23:30", undefined);
  });
 
  function domtest(name, now, first, second) {
    test(name, function() {
      var links = document.getElementById("qunit-fixture")
        .getElementsByTagName("a");
      equal(links[0].innerHTML, "January 28th, 2013");
      equal(links[2].innerHTML, "January 27th, 2013");
      prettyDate.update(now);
      equal(links[0].innerHTML, first);
      equal(links[2].innerHTML, second);
    });
  }
  domtest("prettyDate.update", "2013-01-28T22:25:00Z",
    "2 hours ago", "Yesterday");
  domtest("prettyDate.update, one day later", "2013/01/29 22:25:00",
    "Yesterday", "2 days ago");
  </script>
</head>
<body>
 
<div id="qunit"></div>
<div id="qunit-fixture">
 
<ul>
  <li id="post57">
    <p>blah blah blah...</p>
    <small>
      Posted <span>
        <a href="/2013/01/blah/57/" title="2013-01-28T20:24:17Z"
          >January 28th, 2013</a>
      </span>
      by <span><a href=""></a></span>
    </small>
  </li>
  <li id="post57">
    <p>blah blah blah...</p>
    <small>
      Posted <span>
        <a href="/2013/01/blah/57/" title="2013-01-27T22:24:17Z"
          >January 27th, 2013</a>
      </span>
      by <span><a href=""></a></span>
    </small>
  </li>
</ul>
 
</div>
 
</body>
</html>
همین طور که مشاهد می‌کنید در تست واحد اول خود تابع prettyDate.format را تست نموده ایم. در تست بعدی عناصر DOM نیز دستکاری و تست شده است. تابع domtest با جستجوی تگ qunit-fixture و تگ‌های a درون آن، مقدار نهایی html آن با مقدار داده شده، مقایسه شده است.

در شکل بالا نتیجه تست واحد نشان داده شده است.