مطالب
بهینه سازی پروژه‌های Angular
Angular یکی از محبوب‌ترین فریم ورک‌ها، برای ساختن برنامه‌های تک صفحه‌ای می‌باشد. اگرچه گفتیم تک صفحه‌ای، اما ضرورتا منظور این نیست که پروژه‌ی شما تنها شامل یک صفحه باشد. شما می‌توانید با Angular یک وب سایت را با هزاران صفحه نیز ایجاد کنید. با این حال وقتی بحث از کارآیی باشد، بهتر است همیشه در رابطه با تعدادی فکر کنیم که باعث می‌شوند پروژه، نرم و سریع اجرا شود. 


#1 Optimize main bundle with Lazy Loading
وقتی که پروژه را برای حالت ارائه‌ی نهایی (Production ) بدون در نظر گرفتن Lazy Load، بیلد می‌کنیم احتمالا فایل‌های تولید شده زیر را در پوشه‌ی dist خواهیم دید: 

  1. polyfills.js :  برای ساختن برنامه‌های سازگار با انواع مرورگر‌ها می‌باشد. به دلیل اینکه وقتی کد‌ها را با جدیدترین ویژگی‌ها می‌نویسیم، ممکن است که همه‌ی مرورگر‌ها توانایی پشتیبانی از آن ویژگی‌ها را نداشته باشند.
  2. scripts.js : شامل اسکریپت‌هایی می‌باشد که در بخش scripts، در فایل angular.json تعریف کرده‌ایم.
  3.  webpack loader : runtime.js می‌باشد. این فایل شامل webpack utilities‌هایی می‌باشد که برای بارگذاری دیگر فایل‌ها مورد نیاز است.
  4. styles.css : شامل style ‌هایی است که در بخش styles، در فایل angular.json تعریف کرده‌ایم.
  5. main.js : شامل تمامی کد‌ها از قبیل کامپوننت‌ها ( کد‌های مربوط به css ، html ، ts) ، دایرکتیو‌ها، pipes و سرویس‌ها و ماژول‌های ایمپورت شده از جمله third party‌های می‌باشد.

همانطور که متوجه هستید، فایل main.js در طول زمان بزرگتر و بزرگتر خواهد شد که این یک مشکل است. در این حالت برای مشاهده‌ی وب سایت، مرورگر نیاز دارد که فایل main.js را دانلود کرده و سپس در صفحه،  آن را اجرا و رندر کند که این یک چالش برای کاربران موبایل با اینترنت ضعیف و هم چنین کاربران دسکتاپ می‌باشد. 
آسان‌ترین راه برای برطرف کردن این مشکل این است که پروژه را به چندین ماژول lazy load، تقسیم کنیم. وقتی که از lazy module‌ها استفاده می‌کنیم، انگیولار chunk مربوط به آن را تولید می‌کند که در ابتدا بارگذاری نخواهد شد؛ مگر اینکه مورد نیاز باشند (معمولا با فعال سازی یک مسیر اتفاق می‌افتد). 
وقتی که از lazy loading استفاده می‌کنیم، بعد از فرایند build، فایل‌های جدیدی تولید خواهند شد، مثل  4.386205799sfghe4.js که یک  چانک از  یک lazy module می‌باشد و در زمان راه اندازی صفحه اول اجرا نخواهد شد که نتیجه‌ی آن داشتن فایل main.js ای با حجم کم می‌باشد. بنابراین بارگذاری صفحه‌ی اول، خیلی سریع انجام خواهد شد. 

با این حال، بارگذاری هر قسمت می‌تواند بر روی کارآیی تاثیر داشته باشد (بارگذاری ممکن است کند باشد). خوشبختانه انگیولار یک راه را برای برطرف کردن این مشکل فراهم کرده است ( PreloadingStrategy ) . بعد از اینکه فایل main.js  به صورت کامل بارگذاری و اجرا شد، کار پیش واکشی ماژول‌ها را انجام می‌دهد و زمانیکه کاربری مسیری را درخواست می‌دهد، آْن مسیر را بدون درنگ مشاهده خواهد کرد.

#2 Debug bundles with Webpack Bundle Analyzer 
حتی ممکن است بعد از تقسیم کردن منطق برنامه به چند ماژول lazy load، شما یک فایل main.js بزرگ داشته باشید. در این حالت می‌توانید بهینه سازی بیشتری را با استفاده از Webpack Bundle Analyzer انجام دهید. با استفاده از این پکیج می‌توانید آمار‌هایی را در رابطه با هر باندل داشته باشید. در ابتدا با استفاده از دستور زیر پکیج آن‌را نصب کنید:
npm install --save-dev webpack-bundle-analyzer
سپس فایل package.json را باز کرده و در بخش scripts، مدخل زیر را اضافه کنید:
"bundle-report": "ng build --prod --stats-json && webpack-bundle-analyzer dist/stats.json"
توجه کنید که اگر خروجی برنامه شما مستقیما در dist می‌باشد، به صورت بالا عمل کنید؛ ولی اگر خروجی برنامه شما در پوشه‌ی dist/YourApplicationName باشد، آن را به حالت زیر ویرایش کنید:
"bundle-report": "ng build --prod --stats-json && webpack-bundle-analyzer dist/YourApplicationName/stats.json"
در نهایت دستور زیر را اجرا کنید:
npm run bundle-report
دستور بالا یک بیلد را برای پروژه برای حالت ارائه‌ی نهایی  (Production) همراه با  آمار‌هایی در رابطه با هر باندل ایجاد می‌کند. در اینجا می‌توانیم ببینیم که چه ماژولها/فایل‌هایی در هر باندل استفاده شده‌است. این مورد فوق العاده کمک می‌کند. هم چنین می‌توانیم به صورت بصری ببینیم که چه چیز‌هایی در هر ماژول شامل شده‌اند که بهتر بود آنجا نباشند:


#3 Use Lazy Loading for images that are not visible in page 
وقتی که صفحه اصلی را در اولین بار، بارگذاری می‌کنیم، می‌توانیم تصاویری را داشته باشیم که در صفحه‌ی نمایش، نمایان نباشند (منظور viewport می‌باشد) و کاربر برای دیدن آن تصاویر باید صفحه را به پایین اسکرول کند. با این وجود وقتی که صفحه بارگذاری می‌شود، تصاویر هم بلافاصله دانلود می‌شوند. اگر تعداد تصاویر زیاد باشند این مورد می‌تواند بر روی performance تاثیر منفی داشته باشد. برای برطرف کردن این مشکل می‌توان از lazy loading تصاویر استفاده کرد. در این حالت تصاویر زمانی بارگذاری می‌شوند که کاربر به آن‌ها می‌رسد. یک JavaScript API به نام Intersection Observer API وجود دارد که باعث می‌شود پیاده سازی lazy load خیلی آسان شود. علاوه بر این می‌توان یک دایرکتیو را با قابلیت استفاده مجدد طراحی کرد ( lazy loading برای تصاویر با استفاده از Intersection Observer).

#4 Use virtual scrolling for large lists  
با استفاده از virtual scrolling  می‌توان المنت‌ها را در Dom بر اساس بخش‌های قابل مشاهده‌ای از یک لیست، Load  یا unload کرد که برنامه را فوق العاده سریع می‌کند.
 
#5 Use FOUT instead of FOIT for fonts  
در بیشتر وب سایت‌ها می‌توان فونت‌های سفارشی زیبایی را به جای فونت‌های معمول دید. با این حال برای استفاده از فونت‌های فراهم شده توسط سرویس‌های دیگر لازم است که مرورگر آن‌ها را دانلود و parse  کند. اگر از فونت‌های سفارشی استفاده کنیم، مثل  Google Fonts، چه اتفاقی می‌افتد؟ در اینجا دو سناریو وجود دارد: 
  • در این حالت مرورگر منتظر می‌ماند تا فونت دانلود شود و آن را parse  کند و تنها بعد از آن متن را بر روی صفحه نمایش می‌دهد. متن روی صفحه تا زمانیکه فونت دانلود و parse  نشده باشد، قابل مشاهده نیست؛ این FOIT است (Flash of invisible text) .
  • مرورگر در ابتدا متن را با استفاده از فونت معمول نمایش می‌دهد و بعد از آن سعی می‌کند که ساختار‌های فونت خارجی را دریافت کند. وقتی که دانلود انجام شد و سپس آن را parse  کرد، فونت سفارشی دانلود شده، با فونت معمول جایگزین خواهد شد؛ این FOUT است ( Flash of unstyled text ).

بیشتر مرورگر‌ها از FOIT  استفاده می‌کنند و تنها Internet Explorer از FOUT استفاده می‌کند. برای برطرف کردن این مشکل می‌توان از توصیف‌گر font-display استفاده کرد و به مرورگر بگوییم که می‌خواهیم در ابتدا متن را با فونت معمول نمایش دهیم و جایگزینی فونت، بعد از دانلود باشد (بیشتر).
اشتراک‌ها
کتابخانه دیگری غیر از Knockout می‌شناسی؟
استفاده از قالب پروژه Single Page Application در Visual Studio راه خوبی برای شروع به توسعه یک اپلیکیشن تک صفحه‌ایست. این قالب از کتابخانه Knockout برای انقیاد (binding) داده‌ها به المان‌های DOM استفاده می‌کند. اما Knockout تنها کتابخانه برای این کار نیست. کتابخانه‌های دیگری هم هستند که این کار (و سایر کارهای لازم برای داشتن یک SPA) را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند.
در مطلب به اشتراک گذاشته شده، نویسنده بعضی کتابخانه‌های دیگر را معرفی کرده و قالب پروژه برای ایجاد پروژه‌هایی با هر یک از آن‌ها را در اختیار قرار داده است. 
کتابخانه دیگری غیر از Knockout می‌شناسی؟
مطالب دوره‌ها
بررسی کارآیی و ایندکس گذاری بر روی اسناد XML در SQL Server - قسمت دوم
تا اینجا ملاحظه کردید که XQuery ایندکس نشده چگونه بر روی Query Plan تاثیر دارد. در ادامه، مباحث ایندکس گذاری بر روی اسناد XML ایی را مرور خواهیم کرد.


ایندکس‌های XML ایی

ایندکس‌های XML ایی، ایندکس‌های خاصی هستند که بر روی ستون‌هایی از نوع XML تعریف می‌شوند. هدف از تعریف آن‌ها، بهینه سازی اعمال مبتنی بر XQuery، بر روی داده‌های این نوع ستون‌ها است. چهار نوع XML Index قابل تعریف هستند؛ اما primary xml index باید ابتدا ایجاد شود. در این حالت جدولی که دارای ستون XML ایی است نیز باید دارای یک clustered index باشد. هدف از primary XML indexها، ارائه‌ی تخمین‌های بهتری است به بهینه ساز کوئری‌ها در SQL Server.


جزئیات primary XML indexها

زمانیکه یک primary xml index را ایجاد می‌کنیم، node table یاد شده در قسمت قبل را، بر روی سخت دیسک ذخیره خواهیم کرد (بجای هربار محاسبه در زمان اجرا). متادیتای این اطلاعات ذخیره شده را در جداول سیستمی sys.indexes و sys.columns می‌توان مشاهده کرد. باید دقت داشت که تهیه‌ی این ایندکس‌ها، فضای قابل توجهی را از سخت دیسک به خود اختصاص خواهند داد؛ چیزی حدود 2 تا 5 برابر حجم اطلاعات اولیه. بدیهی است تهیه‌ی این ایندکس‌ها که نتیجه‌ی تجزیه‌ی اطلاعات XML ایی است، بر روی سرعت insert تاثیر خواهند گذاشت. Node table دارای ستون‌هایی مانند نام تگ، آدرس تگ، نوع داده آن، مسیر و امثال آن است.
زمانیکه یک Primary XML Index تعریف می‌شود، اگر به Query Plan حاصل دقت کنید، دیگر خبری از XML Readerها مانند قبل نخواهد بود. در اینجا Clustered index seek قابل مشاهده‌است.


ایجاد primary XML indexها

همان مثال قسمت قبل را که دو جدول از آن به نام‌های xmlInvoice و xmlInvoice2 ایجاد کردیم، درنظر بگیرید. اینبار یک xmlInvoice3 را با همان ساختار و همان 6 رکوردی که معرفی شدند، ایجاد می‌کنیم. بنابراین برای آزمایش جاری، در مثال قبل، هرجایی xmlInvoice مشاهده می‌کنید، آن‌را به xmlInvoice3 تغییر داده و مجددا جدول مربوطه و داده‌های آن‌را ایجاد کنید.
اکنون برای ایجاد primary XML index بر روی ستون invoice آن می‌توان نوشت:
 CREATE PRIMARY XML INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 SELECT * FROM sys.internal_tables
کوئری دومی که بر روی sys.internal_tables انجام شده، محل ذخیره سازی این ایندکس را نمایش می‌دهد که دارای نامی مانند xml_index_nodes_325576198_256000 خواهد بود. دو عدد پس از آن table object id و column object id هستند.
در ادامه علاقمند هستیم که بدانیم داخل آن چه چیزی ذخیره شده‌است:
 SELECT * FROM sys.xml_index_nodes_325576198_256000
اگر این کوئری را اجرا کنید احتمالا به خطای Invalid object name برخواهید خورد. علت اینجا است که برای مشاهده‌ی اطلاعات جداول داخلی مانند این، نیاز است حین اتصال به SQL Server، در قسمت server name نوشت admin:(local) و حالت authentication نیز باید بر روی Windows authentication باشد. به آن اصطلاحا Dedicated administrator connection نیز می‌گویند. برای این منظور حتما نیاز است از طریق منوی File -> New -> Database Engine Query شروع کنید در غیراینصورت پیام Dedicated administrator connections are not supported را دریافت خواهید کرد.
اگر به این جدول دقت کنید، 6 ردیف اطلاعات XML ایی، به حدود 100 ردیف اطلاعات ایندکس شده، تبدیل گردیده‌است. با استفاده از دستور ذیل می‌توان حجم ایندکس تهیه شده را نیز مشاهده کرد:
 sp_spaceused 'xmlInvoice3'
در صورت نیاز برای حذف ایندکس ایجاد شده می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 --DROP INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3


تاثیر primary XML indexها بر روی سرعت اجرای کوئری‌ها

همان 10 کوئری قسمت قبل را درنظر بگیرید. اینبار برای مقایسه می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1

SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1
دو کوئری یکی هستند اما اولی بر روی xmlInvoice اجرا می‌شود و دومی بر روی xmlInvoice3. هر دو کوئری را انتخاب کرده و با استفاده از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمه‌های Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده نمود.


چند نکته در این تصویر حائز اهمیت است:
- Query plan کوئری انجام شده بر روی جدول دارای primary XML index، مانند قسمت قبل، حاوی XML Readerها نیست.
- هزینه‌ی انجام کوئری بر روی جدول دارای XML ایندکس نسبت به حالت بدون ایندکس، تقریبا نزدیک به صفر است. (بهبود کارآیی فوق العاده)
اگر کوئری‌های دیگر را نیز با هم مقایسه کنید، تقریبا به نتیجه‌ی کمتر از یک سوم تا یک چهارم حالت بدون ایندکس خواهید رسید.
همچنین اگر برای حالت دارای Schema collection نیز ایندکس ایجاد کنید، اینبار کوئری پلن آن اندکی (چند درصد) بهبود خواهد یافت ولی نه آنچنان.


ایندکس‌های XML‌ایی ثانویه یا secondary XML indexes

سه نوع ایندکس XML ایی ثانویه نیز قابل تعریف هستند:
- VALUE : کار آن بهینه سازی کوئری‌های content و wildcard است.
- PATH : بهینه سازی انتخاب‌های مبتنی بر XPath را انجام می‌دهد.
- Property: برای بهینه سازی انتخاب خواص و ویژگی‌ها بکار می‌رود.

این ایندکس‌ها یک سری non-clustered indexes بر روی node tables هستند. برای ایجاد سه نوع ایندکس یاد شده به نحو ذیل می‌توان عمل کرد:
 CREATE XML INDEX invoice_path_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PATH
در اینجا یک path index جدید ایجاد شده‌است. ایندکس‌های ثانویه نیاز به ذکر ایندکس اولیه نیز دارند.
پس از ایجاد ایندکس ثانویه بر روی مسیرها، اگر اینبار کوئری دوم را اجرا کنیم، به Query Plan ذیل خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، نسبت به حالت primary index، وضعیت clustered index seek به index seek تغییر کرده‌است و همچنین دقیقا مشخص است که از کدام ایندکس استفاده شده‌است.
در ادامه دو نوع ایندکس دیگر را نیز ایجاد می‌کنیم:
 CREATE XML INDEX invoice_value_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR VALUE
 
 CREATE XML INDEX invoice_prop_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PROPERTY
 

سؤال: اکنون پس از تعریف 4 ایندکس یاد شده، کوئری دوم از کدام ایندکس استفاده خواهد کرد؟

در اینجا مجددا کوئری دوم را اجرا کرده و به قسمت Query Plan آن دقت خواهیم کرد:


برای مشاهده دقیق نام ایندکس مورد استفاده، کرسر ماوس را بر روی index seek قرار می‌دهیم. در اینجا اگر به قسمت object گزارش ارائه شده دقت کنیم، نام invoice_value_idx یا همان value index ایجاد شده، قابل مشاهده‌است؛ به این معنا که در کوئری دوم، اهمیت مقادیر بیشتر است از اهمیت مسیرها.

کوئری‌هایی مانند کوئری ذیل از property index استفاده می‌کنند:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[text() = "Vahid"]') = 1
در اینجا با بکارگیری // به دنبال CustomerName در تمام قسمت‌های سند Invoice خواهیم گشت. البته کوئری پلن آن نسبتا پیچیده‌است و شامل primary index اسکن و clusterd index اسکن نیز می‌شود. برای بهبود قابل ملاحظه‌ی آن می‌توان به نحو ذیل از عملگر self استفاده کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[. = "Vahid"]') = 1


خلاصه نکات بهبود کارآیی برنامه‌های مبتنی بر فیلدهای XML

- در حین استفاده از XPath، ذکر  محور parent یا استفاده از .. (دو دات)، سبب ایجاد مراحل اضافه‌ای در Query Plan می‌شوند. تا حد امکان از آن اجتناب کنید و یا از روش‌هایی مانند cross apply و xml.nodes برای مدیریت اینگونه موارد تو در تو استفاده نمائید.
- ordinals را به انتهای Path منتقل کنید (مانند ذکر [1] جهت مشخص سازی نودی خاص).
- از ذکر predicates در وسط یک Path اجتناب کنید.
- اگر اسناد شما fragment با چند root elements نیستند، بهتر است document بودن آ‌ن‌ها را در حین ایجاد ستون XML مشخص کنید.
- xml.value را به xml.query ترجیح دهید.
- عملیات casting در XQuery سنگین بوده و استفاده از ایندکس‌ها را غیرممکن می‌کند. در اینجا استفاده از اسکیما می‌تواند مفید باشد.
- نوشتن sub queryها بهتر هستند از چندین XQuery در یک عبارت SQL.
- در ترکیب اطلاعات رابطه‌ای و XML، استفاده از متدهای xml.exist و sql:column نسبت به xml.value جهت استخراج و مقایسه اطلاعات، بهتر هستند.
- اگر قصد تهیه خروجی XML از جدولی رابطه‌ای را دارید، روش select for xml کارآیی بهتری را نسبت به روش FLOWR دارد. روش FLOWR برای کار با اسناد XML موجود طراحی و بهینه شده‌است؛ اما روش select for xml در اصل برای کار با اطلاعات رابطه‌ای بهینه سازی گردیده‌است.
اشتراک‌ها
Adobe و Linux

Linux is no longer a supported platform for Adobe Reader. 

Adobe و Linux
نظرات مطالب
فید اشتراک‌های من در گوگل ریدر
به این صورت هم می‌شود:
http://www.google.com/reader/shared/03883819021839315232
ولی مزیت روش قبل دریافت ایمیل روزانه است + آمار بهتر.
مطالب
ایجاد نصاب یک قالب پروژه جدید چند پروژه‌ای در ویژوال استودیو
در ویژوال استودیو ذیل منوی File، گزینه‌ای وجود دارد به نام  Export template که کار آن تهیه یک قالب، بر اساس ساختار پروژه جاری است. این قابلیت جهت تهیه قالب‌های سفارشی، برای کاهش زمان تهیه پروژه‌ها بسیار مفید است. به این ترتیب می‌توان بسیاری از نکات مدنظر را، در یک قالب ویژه لحاظ کرد و به دفعات بدون نیاز به copy/paste مداوم فایل‌ها و تنظیمات اولیه، بسیار سریع یک پروژه جدید دلخواه را ایجاد نمود.
اما ... این قالب تهیه شده، صرفا بر اساس یکی از چندین پروژه Solution جاری تهیه می‌شود و همچنین نصب و توزیع آن نیز دستی است. در ادامه قصد داریم با نحوه تهیه یک قالب جدید پروژه متشکل از چندین پروژه، به همراه تهیه فایل VSI نصاب آن، آشنا شویم.


تهیه یک ساختار نمونه

یک پروژه جدید کنسول را به نام MyConsoleApplication ایجاد کنید. سپس به Solution جاری، یک Class library جدید را به نام مثلا MyConsoleApplication.Tests اضافه نمائید. تا اینجا به شکل زیر خواهیم رسید:


اکنون قصد داریم از این پروژه خاص، یک قالب تهیه کنیم؛ تا هربار نخواهیم یک چنین مراحلی را تکرار کنیم.


تهیه قالب به ازای هر پروژه در Solution

در همین حال که Solution باز است، به منوی File و گزینه Export template مراجعه کنید.


در اینجا تنها امکان انتخاب یک پروژه وجود دارد. به همین جهت این مرحله را باید به ازای هر تعداد پروژه موجود در Solution یکبار تکرار کرد.


اکنون در پوشه My Documents\Visual Studio 2010\My Exported Templates دو فایل zip به نام‌های MyConsoleApplication.zip و MyConsoleApplication.Tests.zip وجود دارند. هر دو فایل را توسط برنامه‌های مخصوص گشودن فایل‌های Zip گشوده و تبدیل به دو پوشه باز شده MyConsoleApplication و MyConsoleApplication.Tests کنید.



افزودن فایل MyTemplate.vstemplate چند پروژه‌ای

در همین پوشه جاری که اکنون حاوی دو پوشه باز شده است، یک فایل متنی جدید را با محتوای ذیل به نام MyTemplate.vstemplate ایجاد کنید:
<VSTemplate Version="3.0.0" Type="ProjectGroup"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/developer/vstemplate/2005">
  <TemplateData>
    <Name>MyConsoleApplication</Name>
    <Description>MyConsoleApplication Desc</Description>
    <ProjectType>CSharp</ProjectType>
  </TemplateData>
  <TemplateContent>
    <ProjectCollection>
      <ProjectTemplateLink ProjectName="MyConsoleApplication">
      MyConsoleApplication\MyTemplate.vstemplate</ProjectTemplateLink>
      <ProjectTemplateLink ProjectName="MyConsoleApplication.Tests">
      MyConsoleApplication.Tests\MyTemplate.vstemplate</ProjectTemplateLink>
    </ProjectCollection>
  </TemplateContent>
</VSTemplate>
در اینجا به ازای هر پروژه، یک ProjectTemplateLink ایجاد خواهد شد که به فایل MyTemplate.vstemplate موجود در قالب آن اشاره می‌کند.
در ادامه این دو پوشه باز شده و فایل MyTemplate.vstemplate فوق را انتخاب کرده:


و همگی را تبدیل به یک فایل zip جدید کنید؛ مثلا به نام MyConsoleApplicationTemplates.zip.


تهیه فایل نصاب از قالب پروژه جدید

تا اینجا موفق شدیم، چندین قالب پروژه تهیه شده را به هم متصل کرده و تبدیل به یک فایل zip نهایی کنیم. مرحله بعد ایجاد فایلی است متنی به نام MyConsoleApplicationTemplates.vscontent با محتویات زیر:
<VSContent xmlns="http://schemas.microsoft.com/developer/vscontent/2005">
  <Content>
    <FileName>MyConsoleApplicationTemplates.zip</FileName>
    <DisplayName>MyConsoleApplication</DisplayName>
    <Description>A C# project that ...</Description>
    <FileContentType>VSTemplate</FileContentType>
    <ContentVersion>1.0</ContentVersion>
    <Attributes>
      <Attribute name="ProjectType" value="Visual C#" />
      <Attribute name="ProjectSubType" value="Web" />
      <Attribute name="TemplateType" value="Project" />
    </Attributes>
  </Content>
</VSContent>
در اینجا توسط قسمت Attributes مشخص می‌کنیم که قالب پروژه جدید باید در صفحه new project، در کدام مدخل قرار گیرد. بنابراین مطابق تنظیمات فوق، قالب جدید ذیل پروژه‌های وب سی‌شارپ قرار خواهد گرفت. مقدار FileName آن دقیقا معادل نام فایل zip ایی است که در مرحله قبل ایجاد کردیم.

مرحله بعد انتخاب دو فایل MyConsoleApplicationTemplates.vscontent و MyConsoleApplicationTemplates.zip و تبدیل ایندو به یک فایل zip جدید است. پس از ایجاد فایل جدید، پسوند آن‌را به VSI تغییر دهید؛ برای مثال نام آن‌را به MyConsoleApplicationTemplates.vsi تغییر دهید. اکنون این فایل نهایی با دوبار کلیک بر روی آن قابلیت اجرا و نصب خودکار را پیدا می‌کند.


پس از نصب، بلافاصله ذیل قسمت پروژه‌های وب قابل دسترسی و استفاده خواهد بود:



بنابراین به صورت خلاصه:
1) به ازای هر پروژه، یک فایل قالب zip معادل آن باید تهیه شود.
2) تمام این فایل‌های zip را گشوده و تبدیل به پوشه‌های متناظری کنید.
3) یک فایل MyTemplate.vstemplate را در پوشه ریشه مرحله 2 جهت تعریف ProjectTemplateLink‌ها اضافه کنید.
4) فایل جدید MyTemplate.vstemplate مرحله 3 و تمام پوشه‌های قالب‌های باز شده مرحله 2 را zip کنید.
5) سپس یک فایل vscontent نصاب را تهیه و آن‌را با فایل zip مرحله 4 مجددا zip کرده و پسوند آن‌را به VSI تغییر دهید.
اکنون می‌توان این فایل VSI را توزیع کرد.
مطالب
استفاده از دیتابیس Sqlite در الکترون (قسمت اول)
یکی از مهمترین بخش‌های هر برنامه، بخش ذخیره و بازیابی دیتا است. برای ذخیره سازی از طریق وب و مرورگر، راه‌های مختلف زیادی چون webStorage ,Indexed DB ,Sqlite ,NeDB, و ... وجود دارند.

Sqlite دیتابیس مناسبی برای برنامه‌های چندسکویی است و عموما به عنوان اولین گزینه استفاده می‌شود. برای کار با این دیتابیس، ما از ماژول sql.js که یکی از ماژول‌های معروف در جاوااسکریپت است، استفاده می‌کنیم. برای نصب آن از طریق npm، به شکل زیر اقدام می‌کنیم:
npm install sql.js --save
سپس کد همیشگی زیر را برای آغاز، در فایل index.js وارد می‌کنیم:
const{app,BrowserWindow}=require("electron");

let win;
function onLoad()
{
  win=new BrowserWindow({
    width:800,
    height:600
  });
  win.loadURL(`file://${__dirname}/index.html`);
}

app.on("ready",onLoad());
  ابتدا باید بررسی کنیم که آیا دیتابیس از قبل موجود است یا خیر و اگر موجود نبود، برای اولین بار آن را بسازیم. برای بررسی وجود یک فایل نیز می‌توانیم از چند دستور مختلف استفاده کنیم. path.exists و fs.exists، دو عدد از آن‌ها می‌باشند که هر دوی آنان به صورت غیرهمزمان هستند و پارمتر اولشان نام فایل، به همراه مسیر (یا تنها مسیر) است و پارامتر دوم هم یک تابع callback است که به عنوان پارامتر، جواب را بر می‌گرداند. برای استفاده از حالت همزمان، عبارت Sync را به انتهای نام متدها اضافه کنید. نحوه استفاده از آن به شکل زیر است:
var path=require("path");
path.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
//===============================
var fs=require("fs");
fs.exists('filepath",(status)=>
{
....
});
var status=path.existsSync("file");
ولی بهتر است بدانید که تاریخ انقضای دو دستور بالا سر آمده است و الان از دستور fs.stat استفاده می‌شود. این متد هم به دو شکل همزمان و غیرهمزمان وجود دارد:
fs.stat('foo.txt', function(err, stat) {
    if(err == null) {
        console.log('فایل موجوده');
    } else if(err.code == 'ENOENT') {
        // فایل وجود نداره
        fs.writeFile('log.txt', 'Some log\n');
    } else {
        //خطای دیگری رخ داده است
    }
});
برای استفاده از حالت همزمان هم کد را به شکل زیر بنویسید:
try {
  stats = fs.statSync(path);
  console.log("File exists.");
}
catch (e) {
  console.log("File does not exist.");
}
سپس کد زیر را در فرآیند اصلی وارد می‌کنیم:
const fs = require('fs');
const sql = require('sql.js');

  dbPath = './mydb.sqlite';
  dbExists=false;

try {
  dbExists = fs.statSync(dbPath);
}
catch (e) {
}

if(!dbExists)
{
  //create Database
var sqlStr=fs.readFileSync("./sql.txt");
var db = new sql.Database();
db.run(String(sqlStr));

//write to disk
var data=db.export();
var buffer=new Buffer(data);
fs.writeFileSync(dbPath,buffer);
}
else{
  var buffer = fs.readFileSync(dbPath);
  var db = new sql.Database(buffer);
}
ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا فایلی با نام test.sqlite در مسیر جاری است یا خیر. در صورتی که نباشد، کد داخل شرط اجرا می‌شود. در اولین خط شرط، فایلی را با نام sql.txt که شامل محتوای زیر است، می‌خوانیم:
CREATE TABLE numbers (
    id     INT          PRIMARY KEY
                        UNIQUE
                        NOT NULL,
    fname  VARCHAR (20) NOT NULL,
    lname  VARCHAR (30) NOT NULL,
    number VARCHAR (15) NOT NULL
);
insert into numbers values(1,'ali','yeganeh','03111223344');
insert into numbers values(2,'xxx','yyy','45454555');
سپس در خطوط بعدی دیتابیس جدیدی را ایجاد می‌کنیم و دستور sql را با متد run اجرا می‌کنیم. دستوراتی که متد run اجرا می‌کند، شامل خروجی نیستند. پس دستوراتی را که نیاز به خروجی ندارند، به این متد بسپارید. سپس از این دیتابیس، یک شیء خروجی را دریافت میکنم و با بافر کردن، آن را در یک فایل ذخیره می‌کنیم. در صورتی هم که از قبل دیتابیس وجود داشته باشد، بافر خوانده شده را مستقیما به سازنده Database می‌دهیم.
بعد از آن نیاز است تا دیتابیس در دسترس Render Process‌ها قرار بگیرد که در مقاله "شیوه کدنویسی در الکترون " در مورد global صحبت کرده‌ایم و نحوه استفاده از آن را فرا گرفتیم:
global.db=db;

در پایان اجرای برنامه لازم است که دیتابیس توسط دستور close بسته شود. سپس کد زیر را در رویداد windows-all-closed می‌نویسیم:
app.on('window-all-closed', () => {
  db.close();
  if (process.platform !== 'darwin') {
    app.quit();
  }
});
در این کد گفته‌ایم که موقعی که تمام پنجره‌های برنامه بسته شدند، دیتابیس را نیز ببند.
(چند مورد خارج از بحث): کد بعدی که مورد استفاده قرار گرفته است و در مقالات قبلی در مورد آن صحبت نکرده‌ایم این است که در سیستم‌های مک، وضعیت به این قرار است که اگر شما برنامه را ببیندید، آن برنامه بسته نشده و در پس زمینه فعال است و می‌توانید آن را از طریق dock اطراف صفحه، مجددا فعال کنید. ولی با نوشتن کد بالا، ما این وضعیت را اعلام کرده‌ایم که اگر تمامی پنجره‌ها بسته شدند، کل برنامه را ببند.

همچنین بسیار خوب است که کد زیر را هم همیشه اضافه کنید:
win.on('closed', () => {
    win = null;
  });
موقعی که پنجره مربوطه بسته شود، متغیری که به پنجره اشاره می‌کند، در حافظه می‌ماند. پس بهتر است که این مقدار حافظه را رها کنید تا Garbage Collector اقدام به حذف آن در حافظه کند.
پس اگر این کد را نوشتید، وضعیت سیستم عامل مک را به خاطر داشته باشید و مجبور هستید کد زیر را نیز اضافه کنید:
app.on('activate', () => {
  if (win === null) {
    createWindow();
  }
});
در این صورت اگر کاربر پنجره را از طریق Dock مجددا فعال کرد، پنجره برنامه شما نیز مجددا نمایش داده خواهدشد.

بعد از اینکه دیتابیس را به شیء global دادیم، در صفحه html کد زیر را وارد می‌کنیم:
<html>
  <head>
    <script src="./jquery.min.js"></script>
    <link href="./bootstrap-3.3.6-dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet"></link>
    <meta charset="utf-8">
    <title></title>
    <script>
    const {remote}=require("electron");
    let db=remote.getGlobal("db");
    </script>
  </head>
  <body>

<table id="people" class="table table-hover table-striped">
<th>
  <tr>
    <td>First Name</td>
    <td>last Name</td>
    <td>Phone Number</td>
  </tr>
</th>
<tbody>

</tbody>
</table>
  </body>
</html>
در این کد یک جدول داریم و قصد ما این است که آن دو سطر را که در ابتدا اضافه کردیم، در آن نمایش دهیم. چیزی که در این کدها قابل ملاحظه است، این است که ما از بسته‌های بوت استرپ و جی کوئری استفاده می‌کنیم. در ادامه کدهای زیر را در تگ اسکریپت  وارد می‌کنیم:
$(document).ready(()=>
{
  //show data
var tableBody=$("#people");

db.each("select * from numbers",(row)=>{
  let rowTemplate=`<tr><td>${row.fname}</td><td>${row.lname}</td><td>${row.number}</td></tr>`;
  tableBody.append(rowTemplate);
});
متد each برای مواقعی مناسب است که شما تعدادی سطر را برای بازگشت دارید و callback آن، به ازای هر سطر اجرا می‌شود و با استفاده از یک template string سطر سازی را انجام داده و آن را با استفاده از توابع جی کوئری به انتهای جدول اضافه می‌کنیم.
حال وقت آن رسیده است که خروجی کار را ببینیم. پس کد npm start را اجرا می‌کنیم. همانطور که می‌بینید خروجی به راحتی نمایش داده می‌شود. در مقاله بعدی بیشتر در این مورد صحبت می‌کنیم.