مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 13 - معرفی View Components
روش رندر یک View در ASP.NET MVC، بر مبنای اطلاعاتی است که از کنترلر، در اختیار View آن قرار می‌گیرد. اما گاهی از اوقات نیاز است بعضی از قسمت‌های صفحه همواره نمایش داده شوند (مانند نمایش تعداد کاربران آنلاین، سخن روز، منوهای کنار صفحه و امثال آن). یک راه حل برای این مساله، اضافه کردن اطلاعات مورد نیاز View در ViewModel ارائه شده‌ی توسط کنترلر است. هرچند این روش کار می‌کند اما پس از مدتی به ViewModel هایی خواهیم رسید که تشکیل شده‌اند از چندین و چند خاصیت اضافی که الزاما مرتبط با تعریف آن ViewModel نیستند. راه حل بهتر، قرار دادن قسمت‌های مشترک صفحات در فایل layout برنامه است؛ اما فایل layout، به سادگی نمی‌تواند از دایرکتیو model@ برای مشخص سازی مدل و یا مدل‌های مورد نیاز خود استفاده کند (هر چند ممکن است؛ اما بیش از اندازه پیچیده خواهد شد).
در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، یک چنین مسائلی را با معرفی Child Actionها
    public partial class SidebarMenuController : Controller
    {
        const int Min15 = 900;

        [ChildActionOnly]
        [OutputCache(Duration = Min15)]
        public virtual ActionResult Index()
        {
            return PartialView("_SidebarMenu");
        }
    }
و سپس نمایش آن‌ها توسط Html.RenderAction در فایل layout برنامه، حل می‌کنند. در ASP.NET Core، جایگزین Child Actionها، مفهوم جدیدی است به نام View Components.


یک مثال: تهیه‌ی اولین View Component

ساختار یک View Component، بسیار شبیه است به ساختار یک Controller، اما با عملکردی محدود. به همین جهت کار تعریف آن با افزودن یک کلاس سی‌شارپ شروع می‌شود و این کلاس را می‌توان در پوشه‌ای به نام ViewComponents در ریشه‌ی پروژه قرار داد (اختیاری).


سپس برای نمونه، کلاس ذیل را به این پوشه اضافه کنید:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Core1RtmEmptyTest.Services;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewComponents
{
    public class SiteCopyright : ViewComponent
    {
        private readonly IMessagesService _messagesService;
 
        public SiteCopyright(IMessagesService messagesService)
        {
            _messagesService = messagesService;
        }
 
        public IViewComponentResult Invoke(int numberToTake)
        {
            var name = _messagesService.GetSiteName();
            return View(viewName: "Default", model: name);
        }
 
        //public async Task<IViewComponentResult> InvokeAsync(int numberToTake)
        //{
        //    return View();
        //}
    }
}
همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، تزریق وابستگی‌ها در تمام قسمت‌های ASP.NET Core در دسترس هستند. در اینجا نیز از سرویس MessagesService بررسی شده‌ی در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها» برای نمایش نام سایت استفاده می‌کنیم.

ساختار کلی یک کلاس ViewComponent شامل دو جزء اصلی است:
الف) از کلاس پایه ViewComponent مشتق می‌شود. به این ترتیب توسط ASP.NET Core قابل شناسایی خواهد شد.
ب) دارای متد Invoke ایی است که بجای Html.RenderAction در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، قابل فراخوانی است. این متد یک View را باز می‌گرداند.
ج) در اینجا امکان تعریف نمونه‌ی Async متد Invoke نیز وجود دارد (برای مثال جهت کار با متدهای Async بانک اطلاعاتی).
روش فراخوانی این متدها نیز به این صورت است: ابتدا به دنبال نمونه‌ی async می‌گردد. اگر یافت شد، همینجا کار خاتمه می‌یابد. اگر یافت نشد، نمونه‌ی sync یا معمولی آن فراخوانی می‌شود و اگر این هم یافت نشد، یک استثناء صادر خواهد شد.
د) متد Invoke می‌تواند دارای پارامترهای دلخواهی نیز باشد و حالت پیش فرض آن بدون پارامتر است.

روش یافتن یک view component توسط ASP.NET Core به این صورت است:
الف) این کلاس باید عمومی بوده و همچنین abstract نباشد.
ب) «یکی» از مشخصه‌های ذیل را داشته باشد:
1) نامش به ViewComponent ختم شده باشد.
2) از کلاس ViewComponent ارث بری کرده باشد.
3) با ویژگی ViewComponent مزین شده باشد.


نحوه و محل تعریف View یک View Component

پس از تعریف کلاس ViewComponent مورد نظر، اکنون نیاز است View آن‌را اضافه کرد. روش یافتن این Viewها توسط ASP.NET Core نیز بر این مبنا است که
الف) اگر این View Component عمومی و سراسری است، باید درون پوشه‌ی shared، پوشه‌ی جدیدی را به نام Components ایجاد کرده و سپس ذیل این پوشه، بر اساس نام کلاس ViewComponent، یک زیر پوشه‌ی دیگر را ایجاد و داخل آن، View مدنظر را اضافه کرد (تصویر ذیل).
 /Views/Shared/Components/[NameOfComponent]/Default.cshtml
ب) اگر این View Component تنها باید از طریق Viewهای یک کنترلر خاص قابل دسترسی باشند، زیر پوشه‌ی Component یاد شده را ذیل پوشه‌ی View همان کنترلر قرار دهید (و آن‌را از قسمت Shared خارج کنید).
 /Views/[CurrentController]/Components/[NameOfComponent]/Default.cshtml


یک نکته: اگر نام کلاسی به ViewComponent  ختم شده بود، نیازی نیست تا ViewComponent  را هم در حین ساخت پوشه‌ی آن ذکر کرد.


نحوه‌ی استفاده‌ی از View Component تعریف شده و ارسال پارامتر به آن

و در آخر برای استفاده‌ی از این View Component تعریف شده، به فایل layout برنامه مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل فراخوانی کنید:
 <footer>
    <p>@await Component.InvokeAsync("SiteCopyright", new { numberToTake = 5 })</p>
</footer>
اولین پارامتر متد InvokeAsync، همان نام کلاس View Component است. اگر خواستید پارامتر(های) دلخواهی را به متد Invoke کلاس View Component ارسال کنید (مانند پارامتر int numberToTake در مثال فوق)، آن‌را در همینجا می‌توان ذکر کرد (با فرمت dictionary و یا  anonymous type).

یک نکته: متدهای قدیمی Component.Invoke و Component.Renderدر اینجا حذف شده‌اند (اگر مقالات پیش از RTM را مطالعه کردید) و روش توصیه شده‌ی در اینجا، کار با متدهای async است.


تفاوت‌های View Components با Child Actions نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC

پارامترهای یک View Component از طریق یک HTTP Request تامین نمی‌شوند و همانطور که ملاحظه کردید در همان زمان فراخوانی آن‌ها به صورت مستقیم فراهم خواهند شد. بنابراین مباحث model binding در اینجا دیگر وجود خارجی ندارند. همچنین View Components جزئی از طول عمر یک کنترلر نیستند. بنابراین اکشن فیلترهای مختلف تعریف شده، تاثیری را بر روی آن‌ها نخواهند داشت (این مشکلی بود که با Child Actions در نگارش‌های قبلی مشاهده می‌شد). همچنین View Components به صورت مستقیم از طریق درخواست‌های HTTP قابل دسترسی نیستند. به علاوه Child actions قدیمی، از فراخوانی‌های async پشتیبانی نمی‌کنند.
زمانیکه کلاسی از کلاس پایه ViewComponent ارث بری می‌کند، تنها به این خواص عمومی از درخواست HTTP جاری دسترسی خواهد داشت:
[ViewComponent]
public abstract class ViewComponent
{
   protected ViewComponent();
   public HttpContext HttpContext { get; }
   public ModelStateDictionary ModelState { get; }
   public HttpRequest Request { get; }
   public RouteData RouteData { get; }
   public IUrlHelper Url { get; set; }
   public IPrincipal User { get; }

   [Dynamic]  
   public dynamic ViewBag { get; }
   [ViewComponentContext]
   public ViewComponentContext ViewComponentContext { get; set; }
   public ViewContext ViewContext { get; }
   public ViewDataDictionary ViewData { get; }
   public ICompositeViewEngine ViewEngine { get; set; }

   //...
}


فراخوانی Ajax ایی یک View Component

در ASP.NET Core، یک اکشن متد می‌تواند خروجی ViewComponent نیز داشته باشد و این تنها روشی است که می‌توان یک View Component را از طریق درخواست‌های HTTP، مستقیما قابل دسترسی کرد:
public IActionResult AddURLTest()
{
   return ViewComponent("AddURL");
}
در این حالت می‌توان این اکشن متد را به صورت Ajax ایی نیز بارگذاری و به صفحه اضافه کرد:
$(document).ready (function(){
    $("#LoadSignIn").click(function(){
         $('#UserControl').load("/Home/AddURLTest");
    });
});


امکان بارگذاری View Components از اسمبلی‌های دیگر نیز وجود دارد

در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها» روش دسترسی به Viewهای برنامه را که در اسمبلی آن قرار گرفته بودند، بررسی کردیم. دقیقا همان روش در مورد view components نیز صادق است و کاربرد دارد. جهت یادآوری، این مراحل باید طی شوند:
الف) اسمبلی ثالث حاوی View Component‌های برنامه باید ارجاعاتی را به ASP.NET Core و قابلیت‌های Razor آن داشته باشد:
"dependencies": {
   "NETStandard.Library": "1.6.0",
   "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.0.0",
   "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": {
   "version": "1.0.0-preview2-final",
   "type": "build"
  }
},
"tools": {
   "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": "1.0.0-preview2-final"
}
ب) محل قرارگیری viewهای این اسمبلی ثالث نیز همانند قسمت «نحوه و محل تعریف View یک View Component» مطلب جاری است و تفاوتی نمی‌کند. فقط برای  قرار دادن این Viewها در اسمبلی برنامه باید گزینه‌ی embed را مقدار دهی کرد:
"buildOptions": {
   "embed": "Views/**/*.cshtml"
}
ج) مرحله‌ی آخر هم معرفی این اسمبلی ثالث، به RazorViewEngineOptions به صورت یک EmbeddedFileProvider جدید است. در این مثال، ViewComponentLibrary نام فضای نام این اسمبلی است.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddMvc();
   //Get a reference to the assembly that contains the view components
   var assembly = typeof(ViewComponentLibrary.ViewComponents.SimpleViewComponent).GetTypeInfo().Assembly;
   //Create an EmbeddedFileProvider for that assembly
   var embeddedFileProvider = new EmbeddedFileProvider(assembly,"ViewComponentLibrary");
   //Add the file provider to the Razor view engine
   services.Configure<RazorViewEngineOptions>(options =>
   {
      options.FileProviders.Add(embeddedFileProvider);
   });
د) جهت رفع تداخلات احتمالی این اسمبلی با سایر اسمبلی‌ها بهتر است ویژگی ViewComponent را به همراه نامی مشخص ذکر کرد (در حین تعریف کلاس View Component):
 [ViewComponent(Name = "ViewComponentLibrary.Simple")]
public class SimpleViewComponent : ViewComponent
و در آخر فراخوانی این View Component بر اساس این نام صورت خواهد گرفت:
 @await Component.InvokeAsync("ViewComponentLibrary.Simple", new { number = 5 })
نظرات مطالب
روش های مختلف پردازش یک رشته و تبدیل آن به نوع داده تاریخ
یک نکته
اگر مثال زیر را برای تبدیل تاریخ شمسی 1393/02/31 یا 1393/04/31، به کمک متد DateTime.ParseExact اجرا کنید، با استثنایی متوقف خواهید شد:
var persianCulture = new CultureInfo("fa-IR");
var persianDateTime = DateTime.ParseExact("31/02/1393", "dd/MM/yyyy", persianCulture);
علت اینجا است که persianCulture.Calendar به GregorianCalendar تنظیم شده‌است (از ابتدا و به اشتباه) و قابل تغییر نیست (مگر با Reflection). راه حل جایگزین، چیزی شبیه به این خواهد بود:
   using System;
   using System.Globalization;
   using System.Linq;

    public static DateTime PersianDateToGregorianDate(string pDate)
    {
        var dateParts = pDate.Split(new[] { '/' }).Select(d => int.Parse(d)).ToArray();
        var hour = 0;
        var min = 0;
        var seconds = 0;
        return new DateTime(dateParts[0], dateParts[1], dateParts[2],
                            hour, min, seconds, new PersianCalendar());
    }
مطالب
انتخاب پویای فیلد ها در LINQ

LINQ یک DLS  بر مبنای .NET  می باشد که برای پرس و جو در منابع داده ای مانند پایگاه‌های داده ، فایل‌های XML و یا لیستی از اشیاء درون حافظه کاربرد دارد.

یکی از بزرگترین مزیت‌های آن Syntax  آسان و خوانا آن می‌باشد.

LINQ  از 2 نوع نمادگذاری پشتیبانی می‌کند:

  • Inline LINQ یا query expressions : 
var result = 
    from product in dbContext.Products
    where product.Category.Name == "Toys"
    where product.Price >= 2.50
    select product.Name;
  • Fluent Syntax : 
var result = dbContext.Products
    .Where(p => p.Category.Name == "Toys" && p.Price >= 250)
    .Select(p => p.Name);

در پرس و چو‌های بالا فیلد‌های مورد نیاز در قسمت Select در زمان Compile شناخته شده هستند . اما گاهی ممکن است فیلد‌های مورد نیاز در زمان اجرا مشخص شوند.

به عنوان مثال یک گزارش ساز پویا که کاربر مشخص می‌کند چه ستون هایی در خروجی نمایش داده شوند یا یک جستجوی پیشرفته که ستون‌های خروجی به اختیار کاربر در زمان اجرا مشخص می‌شوند. 

این مدل را در نظر داشته باشید :

    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Field1 { get; set; }
        public string Field2 { get; set; }
        public string Field3 { get; set; }


        public static IEnumerable<Student> GetStudentSource()
        {
            for (int i = 0; i < 10; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = i,
                                     Name = "Name " + i,
                                     Field1 = "Field1 " + i,
                                     Field2 = "Field2 " + i,
                                     Field3 = "Field3 " + i
                                 };
            }
        }
    }

ستون‌های کلاس Student  را در رابط کاربری برنامه جهت انتخاب به کاربر نمایش می‌دهیم. سپس کاربر یک یا چند ستون را انتخاب می‌کند که قسمت Select  کوئری برنامه باید  بر اساس فیلد‌های مورد نظر کاربر مشخص شود.

یکی از روش هایی که می‌توان از آن بهره برد استفاده از کتاب خانه Dynamic LINQ معرفی شده در اینجا می باشد.

این کتابخانه جهت سهولت در نصب به کمک NuGet در این آدرس قرار دارد.

فرض بر این است که فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر با "," از یکدیگر جدا شده اند. 

    public class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            System.Console.WriteLine("Specify the desired fields : ");
            string fields = System.Console.ReadLine();
            IEnumerable<Student> students = Student.GetStudentSource();
            IQueryable output = students.AsQueryable().Select(string.Format("new({0})", fields));
            foreach (object item in output)
            {
                System.Console.WriteLine(item);
            }
          
            System.Console.ReadKey();
        }
  
    }

همانطور که در عکس ذیل مشاهده می‌کنید پس از اجرای برنامه ، فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر از منبع داده‌ی دریافت شده و در خروجی نمایش داده شده اند.

این روش مزایا و معایب خودش را دارد ، به عنوان مثال خروجی یک لیست از شیء Student  نیست یا این Select  فقط برای روی یک شیء IQueryable  قابل انجام است.

روش دیگری که می‌توان از آن بهره جست استفاده از یک متد کمکی جهت تولید پویای عبارت Lambda  ورودی Select  می باشد :  

    public  class SelectBuilder <T>
    {
        public static Func<T, T> CreateNewStatement(string fields)
        {
            // input parameter "o"
            var xParameter = Expression.Parameter(typeof(T), "o");


            // new statement "new T()"
            var xNew = Expression.New(typeof(T));

            // create initializers
            var bindings = fields.Split(',').Select(o => o.Trim())
                .Select(o =>
                {

                    // property "Field1"
                    var property = typeof(T).GetProperty(o);

                    // original value "o.Field1"
                    var xOriginal = Expression.Property(xParameter, property);

                    // set value "Field1 = o.Field1"
                    return Expression.Bind(property, xOriginal);
                }
            ).ToList();

            // initialization "new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var xInit = Expression.MemberInit(xNew, bindings);

            // expression "o => new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var lambda = Expression.Lambda<Func<T, T>>(xInit, xParameter);

            // compile to Func<T, T>
            return lambda.Compile();
        }
    }
برای استفاده از متد CreateNewStatement باید اینگونه عمل کرد :  
       IEnumerable<Student> result = students.Select(SelectBuilder<Student>.CreateNewStatement("Field1, Field2")).ToList();

            foreach (Student student in result)
            {
                System.Console.WriteLine(student.Field1);
            }
خروجی یک لیست از Student  می باشد.
 نحوه‌ی کارکرد CreateNewStatement :

ابتدا فیلد‌های انتخابی کاربر که با "," جدا شده اند به ورودی پاس داده می‌شود سپس یک statement  خالی ایجاد می‌شود

o=>new Student()
فیلد‌های ورودی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و به کمک Reflection پراپرتی معادل فیلد رشته ای در کلاس Student پیدا می‌شود :  
var property = typeof(T).GetProperty(o);
سپس عبارت Select و تولید شیء جدید بر اساس فیلد‌های ورودی تولید می‌شود و برای استفاده Compile  به Func می‌شود. در نهایت Func  تولید شده به Select پاس داده می‌شود و لیستی از Student  بر مبنای فیلد‌های انتخابی تولید می‌شود. 

دریافت مثال : DynamicSelect.zip 
نظرات مطالب
ایجاد کپچایی (captcha) سریع و ساده در ASP.NET MVC 5
با سلام و با تشکر؛ با اجازه بنده کد فوق رو کامل‌تر کردم و یک سری کد جدید بهش اضافه کردم و برخی بخش‌ها رو هم تغییر داده ام:
1- به جای سوال ، بنده یک عبارت رو نمایش میدم
2- ارسال دیتا از طریق کوئری استرینگ که باعث میشه سشن دیگه نیاز نباشه و از مصرف حافظه رو تا حد زیادی کاسته بشه.
البته این مورد برای سایت‌های پربازدید خیلی قابل لمس است و ممکنه روی سایت‌های معمولی تفاوت زیادی احساس نشه.
3- ارسال داده بصورت هش شده ، که این رو بنده خودم با یک کلاس دست ساز معمولی به روش TripleDes انجام داده ام که دوستان به هر روشی می‌تونن داده هاشون رو هش کنن.
4- یکم حروف رو چرخوندم و فاصله بین حروف رو هم طوری تنظیم کردم که در عرض تصویر پخش بشن (از کل عرض تصویر استفاده بشه)
* شایان ذکر است که به نظر من روش فوق در ایجاد نویز‌های دایره ای بسیار زیبا بود، چون همیشه همه جا با یک سری خط ساده نویز ایجاد می‌کنن ولی روش فوق واقعا خلاقانه و قشنگ بود :)
ساختار کنترلر ریکپچای من :
public class CaptchaController : Controller
    {
        private static readonly Brush ForeColor = Brushes.Black;
        private const string FontName = "tahoma";
        private const int FontSize = 14;
        private const int Width = 130;
        private const int Height = 35;

        [HttpGet]
        public ActionResult Image(string cc)
        {
            if (string.IsNullOrEmpty(cc) || string.IsNullOrWhiteSpace(cc))
                return null;

            var captchaData = CustomHashing.DecryptTpl(cc);

            var rand = new Random((int)DateTime.Now.Ticks);

            // image stream
            FileContentResult img = null;

            using (var mem = new MemoryStream())
            using (var bmp = new Bitmap(Width, Height))
            using (var mtrx = new Matrix())
            using (var gfx = Graphics.FromImage((Image)bmp))
            {
                gfx.TextRenderingHint = TextRenderingHint.ClearTypeGridFit;
                gfx.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                gfx.FillRectangle(Brushes.White, new Rectangle(0, 0, bmp.Width, bmp.Height));

                //add noise
                int rn, xn, yn;
                var pen = new Pen(Color.Yellow);

                for (int i = 1; i < 10; i++)
                {
                    pen.Color = Color.FromArgb((rand.Next(0, 255)), (rand.Next(0, 255)), (rand.Next(0, 255)));

                    rn = rand.Next(0, (130 / 3));
                    xn = rand.Next(0, 130);
                    yn = rand.Next(0, 30);

                    gfx.DrawEllipse(pen, xn - rn, yn - rn, rn, rn);
                }

                //add chars
                #region draw pic

                float x = 1, y = 1;
                int degree = 10;

                for (int i = 0; i < captchaData.Length; i++)
                {
                    mtrx.Reset();

                    x = (float)(Width * (0.19 * i));

                    y = (float)(Height * 0.19);

                    degree = rand.Next(-25, 25);

                    if (i == 0 && degree > 20)
                    {
                        x += (FontSize + 5);
                        y -= 15;
                    }

                    mtrx.RotateAt(degree, new PointF(x, y));

                    gfx.Transform = mtrx;

                    gfx.DrawString(captchaData[i].ToString(), new Font(FontName, FontSize), ForeColor, x, y);

                    gfx.ResetTransform();
                }
                #endregion

                //render as Jpeg
                bmp.Save(mem, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                img = this.File(mem.GetBuffer(), "image/Jpeg");
            }

            return img;
        }
برای استفاده هم داریم :
@{
    var r = new Web.Tools.CustomRandom();
    string hash = Web.Tools.CustomHashing.EncryptTpl(r.CraeteCapchaNumericData(4));
} 

<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>test Index</title>
</head>
<body>
<div>

    <img src="@Url.Action("Image", "Captcha", new { cc = hash })" />

</div>
</body>
</html>
محتوای کلاس CustomRandom :
این کلاس به تعداد مورد نیاز کاراکتر عددی/عددی-حروفی می‌سازه و به شما تحویل میده
public class CustomRandom
 {
        /// <summary>
        /// ساخت یک عبارت عددی رندوم
        /// </summary>
        public string CraeteCapchaNumericData(int length)
        {
            var rnd = new Random((int) DateTime.Now.Ticks);
            var temp = new StringBuilder();

            for (var i = 0; i < length; i++)
                temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(49, 58)));

            return temp.ToString();
        }

        /// <summary>
        /// ساخت یک عبارت رندوم
        /// </summary>
        public string CreateRandomName(int length)
        {
            var rnd = new Random((int) DateTime.Now.Ticks);
            var temp = new StringBuilder();
            var flag = 1;

            for (var i = 0; i < length; i++)
            {
                flag = rnd.Next(0, 15);

                if (flag < 5)
                    temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(97, 123))); // lower
                else if (flag >= 5 && flag < 10)
                    temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(49, 58))); // numeric
                else
                    temp.Append(Convert.ToChar(rnd.Next(65, 91))); // biger
            }

            return temp.ToString();
        } 
}
همانطور که گفتم پیاده سازی متد های DecryptTpl   و EncryptTpl  کلاس CustomHashing   رو به خود دوستان واگذار می‌کنم تا با هر الگوریتمی که دوست دارن این کار رو انجام بدن. (^)
امیدوارم کد بنده به دوستان کمک کنه.
موفق باشید
مطالب
بومی سازی تاریخ و اعداد در جاوا اسکریپت در سال 2020
احتمالا تا به امروز در برنامه‌های جاوا اسکریپتی خود از کتابخانه‌های ثالث و یا توابع ویژه‌ای برای نمایش شمسی تاریخ، نمایش فارسی اعداد، افزودن جدا کننده‌ی سه رقمی اعداد (جداکننده‌ی هزارگان)، نمایش تاریخ نسبی مانند 1 روز قبل و ... استفاده کرده‌اید. خبر خوب اینکه موتور جاوا اسکریپتی تمام مرورگرهای جدید (از فایرفاکس 29 و کروم 24 به بعد) به صورت توکار یک چنین تبدیل‌هایی را پشتیبانی می‌کنند و برای مثال برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی و نمایش آن، در بسیاری از موارد نیازی به کتابخانه‌ی حجیم moment.js (و یا سایر روش‌های مرسوم خانگی) نیست.


معرفی API استاندارد بومی سازی JavaScript

Internationalization یا به صورت خلاصه i18n (یعنی یک i به همراه 18 حرف و یک n)، پروسه‌ای که در آن برنامه به نحوی طراحی می‌شود تا خروجی آن قابلیت استفاده‌ی برای انواع و اقسام فرهنگ‌ها را داشته باشد. برای مثال دو متد زیر را در نظر بگیرید:
function formatDate(d)
{
  var month = d.getMonth() + 1;
  var date = d.getDate();
  var year = d.getFullYear();
  return month + "/" + date + "/" + year;
}

function formatMoney(amount)
{
  return "$" + amount.toFixed(2);
}
آیا در همه جای دنیا، تاریخ به صورت ماه، روز و سال نمایش داده می‌شود؛ آن هم به صورت میلادی؟ و یا آیا خروجی فرمت شده‌ی یک مقدار پولی، همیشه با دلار شروع می‌شود و نمایش آن نیز با اعداد انگلیسی است؟
پیشتر جاوا اسکریپت برای مدیریت یک چنین مواردی (i18n-aware formatting) از متد toLocaleString استفاده می‌کرد (و هنوز هم برای پشتیبانی از برنامه‌های قدیمی، از API عمومی آن حذف نشده‌است) و خروجی آن از هر مرورگر و پیاده سازی خاصی، به مرورگر دیگری می‌تواند متفاوت باشد؛ حتی اگر جزئیات دقیقی هم درخواست شود. برای رفع این مشکل، استاندارد ECMAScript Internationalization API ارائه شد تا قابلیت‌های توکار i18n جاوا اسکریپت را بهبود بخشیده و همچنین یک‌دست کند. توسط آن امکان انتخاب یک یا چند منطقه‌ی خاص و سپس فرمت کردن تاریخ، اعداد و یا حتی مرتب سازی واژه‌ها و عبارات با معرفی collations، میسر می‌باشد. در اینجا حتی امکان سفارشی سازی این فرمت‌ها نیز پیش‌بینی شده‌است.


معرفی اینترفیس Intl

i18n API در یک شیء سراسری به نام Intl قابل دسترسی است و تعدادی از سازنده‌های آن Intl.Collator ،Intl.DateTimeFormat و Intl.NumberFormat نام دارند؛ مانند:
const result =  new Intl.NumberFormat("fa").format(123456)
برای کار با این شیء، نیازی به import هیچ ماژول و یا کتابخانه‌ای نیست و جزئی از جاوا اسکریپت استاندارد می‌باشد. به همین جهت کار با آن حجمی را به برنامه‌ی شما اضافه نخواهد کرد.

تمام این سازنده‌ها می‌توانند با یک فرهنگ و یا آرایه‌ا‌‌ی از فرهنگ‌های مدنظر شروع شوند:
const portugueseTime =  new Intl.DateTimeFormat(["pt-BR", "pt-PT"], options);
در مثال اول فرهنگ فارسی و در مثال دوم فرهنگ پرتغالی که در برزیل و پرتغال مورد استفاده‌است، ذکر شده‌اند.
پارامتر اختیاری دوم آن‌ها نیز تنظیماتی است که جهت سفارشی سازی این بومی سازی می‌توان تعریف کرد.


نمایش شمسی تاریخ میلادی توسط i18n API

پس از معرفی i18n API، اکنون می‌خواهیم در طی مثال‌هایی، تمام کتابخانه‌های ثالث تبدیل تاریخ میلادی به شمسی را کنار گذاشته و با استفاده از جاوا اسکریپت استاندارد، این تبدیل را انجام دهیم. پارامتر دوم سازنده‌ی new Intl.DateTimeFormat که تنظیمات آن‌را مشخص می‌کند، می‌تواند به همراه ترکیبی از موارد زیر باشد که مقادیر مجاز برای آن‌ها را نیز مشاهده می‌کنید:
{
  weekday: 'narrow' | 'short' | 'long',
  era: 'narrow' | 'short' | 'long',
  year: 'numeric' | '2-digit',
  month: 'numeric' | '2-digit' | 'narrow' | 'short' | 'long',
  day: 'numeric' | '2-digit',
  hour: 'numeric' | '2-digit',
  minute: 'numeric' | '2-digit',
  second: 'numeric' | '2-digit',
  timeZoneName: 'short' | 'long',
// Time zone to express it in
  timeZone: 'Asia/Shanghai',
  // Force 12-hour or 24-hour
  hour12: true | false,
// Rarely-used options
  hourCycle: 'h11' | 'h12' | 'h23' | 'h24',
  formatMatcher: 'basic' | 'best fit'
}
برای نمونه، ذکر Intl.DateTimeFormat بدون هیچ تنظیمی و فقط با تعیین فرهنگ فارسی:
var dateFormat = new Intl.DateTimeFormat("fa");
console.log(dateFormat.format(Date.now()));
خروجی «۱۳۹۸/۱۲/۱» را نمایش می‌دهد.


نمایش تاریخ شمسی با فرمت «۱۳۹۸ اسفند ۱, پنجشنبه»

برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی می‌توان از سازنده‌ی new Intl.DateTimeFormat با فرهنگ fa استفاده کرد. در اینجا ذکر مقدار long برای نام روز هفته، سبب درج نام روز می‌شود. نمایش سال به صورت عددی تنظیم شده‌است، ماه را به صورت بلند و نام کامل نمایش می‌دهد و مقدار روز را به صورت عددی درج می‌کند. این اعداد نیز فارسی هستند:
const date = new Date(Date.UTC(2020, 1, 20, 3, 0, 0, 200));
const faDate = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  weekday: "long",
  year: "numeric",
  month: "long",
  day: "numeric"
}).format(date);
console.log(faDate);
که برای نمونه سبب درج خروجی «۱۳۹۸ اسفند ۱, پنجشنبه» در کنسول توسعه دهندگان مرورگر خواهد شد.

اگر فقط نیاز به نمایش «۱ اسفند ۱۳۹۸» بود، می‌توان از تنظیمات زیر که در آن ماه، روز و سال ذکر شده‌اند و در آن، ماه به صورت کامل و بلند نمایش داده می‌شود، استفاده کرد:
const isoString = new Date().toISOString();
const date = new Date(isoString);
console.log(
  new Intl.DateTimeFormat("fa", {
    month: "long",
    day: "numeric",
    year: "numeric"
  }).format(date)
);

یک نکته: همین خروجی را با متد قدیمی toLocaleDateString نیز می‌توان به دست آورد؛ اما روش توصیه شده برای برنامه‌های جدید، همان استفاده از new Intl است.
console.log(
  new Date().toLocaleDateString("fa", {
    month: "long",
    day: "numeric",
    year: "numeric"
  })
);

نمایش تاریخ شمسی با فرمت «۹۸/۱۲/۱،‏ ۶:۳۰»

برای اینکار پس از ذکر فرهنگ fa، تمام اجزای تاریخ را به صورت عددی مشخص می‌کنیم و سال را نیز دو رقمی نمایش خواهیم داد:
const date = new Date(Date.UTC(2020, 1, 20, 3, 0, 0, 200));
const fmt = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  year: "2-digit",
  month: "numeric",
  day: "numeric",
  hour: "numeric",
  minute: "numeric"
});
console.log(fmt.format(date));
در این حالت اگر نیاز بود حتما اعداد ماه و روز، دو رقمی باشند، می‌توان تنظیم 2-digit را صریحا ذکر کرد:
const faDateTime = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  year: "2-digit",
  month: "2-digit",
  day: "2-digit",
  hour: "2-digit",
  minute: "2-digit",
  timeZoneName: "short"
}).format;
const now = Date.now();
console.log(faDateTime(now));
با خروجی «۹۸/۱۲/۰۱،‏ ۱۲:۵۹ (‎+۳:۳۰ گرینویچ)»

و یا اگر «۱ اسفند ۱۳۹۸،‏ ۰۹:۲۹ (UTC)» مدنظر بود، می‌توان ماه را به long تنظیم کرد و مقدار timeZone را صریحا ذکر نمود (که البته ذکر تنظیمات timeZone اختیاری است):
const faTime = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  year: "numeric",
  month: "long",
  day: "numeric",
  hour: "2-digit",
  minute: "2-digit",
  timeZoneName: "short",
  timeZone: "UTC"
});
console.log(faTime.format(now));

نمایش تاریخ‌های نسبی مانند «1 روز بعد»
برای نمایش تاریخ‌های نسبی، می‌توان از شیء new Intl.RelativeTimeFormat استفاده کرد:
const rtf = new Intl.RelativeTimeFormat("en", {
  localeMatcher: "best fit", // other values: "lookup"
  numeric: "always", // other values: "auto"
  style: "long", // other values: "short" or "narrow"
});
console.log(rtf.format(-1, "day"));
console.log(rtf.format(1, "day"));
با خروجی‌های «۱ روز پیش» و «۱ روز بعد»


نمایش اعداد فارسی توسط i18n API

احتمالا برای تبدیل اعداد انگلیسی به فارسی و نمایش آن‌ها، متدهایی را برای replace حروف و اعداد طراحی کرده‌اید. به کمک شیء استاندارد Intl.NumberFormat دیگر نیازی به آن‌ها نخواهید داشت!
خروجی شیء Intl.NumberFormat به همراه ذکر فرهنگ فارسی و هیچ تنظیم اضافه‌تری
console.log(new Intl.NumberFormat("fa").format(123456));
به صورت «۱۲۳٬۴۵۶» است که هم اعداد آن فارسی شده‌اند و هم به همراه جداکننده‌ی هزارگان خودکار است.

اگر می‌خواهید این جداکننده‌ی هزارگان نمایش داده نشود، نیاز است تنظیمات آن‌را به همراه useGrouping: false، به صورت زیر ذکر کرد:
console.log(
   new Intl.NumberFormat("fa", { useGrouping: false }).format(123456)
);

این شیء یک مقدار غیرعددی را
console.log(new Intl.NumberFormat("fa").format("تست"));
به صورت «ناعدد» نمایش می‌دهد.

و یا برای نمایش واحد پولی، می‌توان حالت نمایش را به currency و نوع currency را به IRR که ریال است، تنظیم کرد:
const gasPrice = new Intl.NumberFormat("fa", {
  style: "currency",
  currency: "IRR",
  minimumFractionDigits: 3
});
console.log(gasPrice.format(5.2597));
با این خروجی: «‎ریال ۵٫۲۶۰» که در اینجا امکان تنظیم نمایش تعداد اعشار آن نیز میسر است.

برای نمایش درصد پس از اعداد می‌توان از تنظیم زیر استفاده کرد:
const faPercent = new Intl.NumberFormat("fa", {
  style: "percent",
  minimumFractionDigits: 2
}).format;
console.log(faPercent(0.438));
که خروجی «۴۳٫۸۰٪» را نمایش می‌دهد.

و یا برای نمایش ممیز به همراه تنظیم دقت آن داریم:
const persianDecimal = new Intl.NumberFormat("fa", {
  minimumIntegerDigits: 2,
  maximumFractionDigits: 2
});
console.log(persianDecimal.format(3.1416));
با این خروجی: «۰۳٫۱۴»
مطالب
دانلود مجوز SSL یک سایت HTTPS
اگر به مرورگرها دقت کرده باشید، امکان نمایش SSL Server Certificate یک سایت استفاده کننده از پروتکل HTTPS را دارند. برای مثال در فایرفاکس اگر به خواص یک صفحه مراجعه کنیم، در برگه امنیت آن، امکان مشاهده جزئیات مجوز SSL سایت جاری فراهم است:



سؤال: چگونه می‌توان این مجوزها را با کدنویسی دریافت یا تعیین اعتبار کرد؟

قطعه کد زیر، نحوه دریافت مجوز SSL یک سایت را نمایش می‌دهد:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Net;
using System.Security.Cryptography.X509Certificates;

namespace DownloadCerts
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            // صرفنظر از خطاهای احتمالی مجوز
            ServicePointManager.ServerCertificateValidationCallback = delegate { return true; };

            var url = "https://pdfreport.codeplex.com";
            var request = WebRequest.Create(url) as HttpWebRequest;
            request.Method = WebRequestMethods.Http.Head;
            using (var response = request.GetResponse())
            { /* در اینجا مجوز، در صورت وجود دریافت شده */  }

            if (request.ServicePoint.Certificate == null)
                return;

            // ذخیره سازی مجوز در فایل
            var cert = new X509Certificate2(request.ServicePoint.Certificate);
            Console.WriteLine("Expiration Date: {0}", cert.GetExpirationDateString());
            var data = cert.Export(X509ContentType.Cert);
            File.WriteAllBytes("site.cer", data);

            Process.Start(Environment.CurrentDirectory);
        }
    }
}
ممکن است مجوز یک سایت معتبر نباشد. کلاس WebRequest در حین مواجه شدن با یک چنین سایت‌هایی، یک WebException را صادر می‌کند. از این جهت که می‌خواهیم حتما این مجوز را دریافت کنیم، بنابراین در ابتدای کار، ServerCertificateValidation را غیرفعال می‌کنیم.
سپس یک درخواست ساده را به آدرس سرور مورد نظر ارسال می‌کنیم. پس از پایان درخواست، خاصیت request.ServicePoint.Certificate با مجوز SSL یک سایت مقدار دهی شده است. در ادامه نحوه ذخیره سازی این مجوز را با فرمت cer مشاهده می‌کنید.


مطالب
راه حل ساده برای عکس‌هایی که از کادر بیرون می‌زنند

ارسال تصویر در سایت‌ها، انجمن‌ها و امثال آن همیشه مشکل زا است؛ خصوصا نمایش تصاویری در قطع یک تابلوی دیواری در یک کادر کوچک.
راه ساده و دم دستی زیر، منهای استفاده از اسکریپت‌هایی که اندازه تصاویر را تشخیص داده و بر این اساس خودشان آن‌ها را بند انگشتی نمایش می‌دهند، هم برای حل این مشکل وجود دارد:
فرض کنید مطلبی که قرار است ارسال شود در یک DIV نمایش داده می‌شود و کلاس آن مثلا post-body است.
اولین کاری که می‌شود انجام داد این است:
در CSS سایت قسمت مرتبط با post-body تعریف زیر را اضافه می‌کنیم تا اضافات عکس که از کادر بیرون زده، خودبخود توسط مرورگر نمایش داده نشود:

overflow: hidden;

سپس در همین DIV که کلاس آن post-body است، با استفاده از jQuery به دنبال تصاویر گشته و موارد یافت شده را داخل یک لینک پویا قرار می‌دهیم (استفاده از متد wrap برای این محصور سازی). این لینک هم همان آدرس اصلی تصویر است. به این ترتیب کاربر با کلیک بر روی آن تصویر می‌تواند نتیجه را در صفحه‌ای دیگر مشاهده کند:

$(document).ready(function(){  
$('.post-body img').each(function(){
var $img = $(this);
var src = $img.attr("src");
$img.attr({border:"0"}).wrap('<a target="_blank" alt="Click here to enlarge (opens new window)" title="Click here to enlarge (opens new window)" href="'+src+'" />');
});
});

مطالب
نحوه اضافه کردن Auto-Complete به جستجوی لوسین در ASP.NET MVC و Web forms
پیشنیازها:
چگونه با استفاده از لوسین مطالب را ایندکس کنیم؟
چگونه از افزونه jQuery Auto-Complete استفاده کنیم؟
نحوه استفاده صحیح از لوسین در ASP.NET


اگر به جستجوی سایت دقت کرده باشید، قابلیت ارائه پیشنهاداتی به کاربر توسط یک Auto-Complete به آن اضافه شده‌است. در مطلب جاری به بررسی این مورد به همراه دو مثال Web forms و MVC پرداخته خواهد شد.


قسمت عمده مطلب جاری با پیشنیازهای یاد شده فوق یکی است. در اینجا فقط به ذکر تفاوت‌ها بسنده خواهد شد.

الف) دریافت لوسین
از طریق NuGet آخرین نگارش را دریافت و به پروژه خود اضافه کنید. همچنین Lucene.NET Contrib را نیز به همین نحو دریافت نمائید.

ب) ایجاد ایندکس
کدهای این قسمت با مطلب برجسته سازی قسمت‌های جستجو شده، یکی است:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using Lucene.Net.Analysis.Standard;
using Lucene.Net.Documents;
using Lucene.Net.Index;
using Lucene.Net.Store;
using LuceneSearch.Core.Model;
using LuceneSearch.Core.Utils;

namespace LuceneSearch.Core
{
    public static class CreateIndex
    {
        static readonly Lucene.Net.Util.Version _version = Lucene.Net.Util.Version.LUCENE_30;

        public static Document MapPostToDocument(Post post)
        {
            var postDocument = new Document();
            postDocument.Add(new Field("Id", post.Id.ToString(), Field.Store.YES, Field.Index.NOT_ANALYZED));
            var titleField = new Field("Title", post.Title, Field.Store.YES, Field.Index.ANALYZED, Field.TermVector.WITH_POSITIONS_OFFSETS);
            titleField.Boost = 3;
            postDocument.Add(titleField);
            postDocument.Add(new Field("Body", post.Body.RemoveHtmlTags(), Field.Store.YES, Field.Index.ANALYZED, Field.TermVector.WITH_POSITIONS_OFFSETS));
            return postDocument;
        }

        public static void CreateFullTextIndex(IEnumerable<Post> dataList, string path)
        {
            var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(path));
            var analyzer = new StandardAnalyzer(_version);
            using (var writer = new IndexWriter(directory, analyzer, create: true, mfl: IndexWriter.MaxFieldLength.UNLIMITED))
            {
                foreach (var post in dataList)
                {
                    writer.AddDocument(MapPostToDocument(post));
                }

                writer.Optimize();
                writer.Commit();
                writer.Close();
                directory.Close();
            }
        }
    }
}
تنها تفاوت آن اضافه شدن titleField.Boost = 3 می‌باشد. توسط Boost به لوسین خواهیم گفت که اهمیت عبارات ذکر شده در عناوین مطالب، بیشتر است از اهمیت متون آن‌ها.


ج) تهیه قسمت منبع داده Auto-Complete

namespace LuceneSearch.Core.Model
{
    public class SearchResult
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
    }
}

using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using Lucene.Net.Index;
using Lucene.Net.Search;
using Lucene.Net.Store;
using LuceneSearch.Core.Model;
using LuceneSearch.Core.Utils;

namespace LuceneSearch.Core
{
    public static class AutoComplete
    {
        private static IndexSearcher _searcher;

        /// <summary>
        /// Get terms starting with the given prefix
        /// </summary>
        /// <param name="prefix"></param>
        /// <param name="maxItems"></param>
        /// <returns></returns>
        public static IList<SearchResult> GetTermsScored(string indexPath, string prefix, int maxItems = 10)
        {
            if (_searcher == null)
                _searcher = new IndexSearcher(FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(indexPath)), true);

            var resultsList = new List<SearchResult>();
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(prefix))
                return resultsList;

            prefix = prefix.ApplyCorrectYeKe();

            var results = _searcher.Search(new PrefixQuery(new Term("Title", prefix)), null, maxItems);
            if (results.TotalHits == 0)
            {
                results = _searcher.Search(new PrefixQuery(new Term("Body", prefix)), null, maxItems);
            }

            foreach (var doc in results.ScoreDocs)
            {
                resultsList.Add(new SearchResult
                {
                    Title = _searcher.Doc(doc.Doc).Get("Title"),
                    Id = int.Parse(_searcher.Doc(doc.Doc).Get("Id"))
                });
            }

            return resultsList;
        }
    }
}
توضیحات:
برای نمایش Auto-Complete نیاز به منبع داده داریم که نحوه ایجاد آن‌را در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید. در اینجا توسط جستجوی سریع لوسین و امکانات PrefixQuery آن، به تعدادی مشخص (maxItems)، رکوردهای یافت شده را بازگشت خواهیم داد. خروجی حاصل لیستی است از SearchResultها شامل عنوان مطلب و Id آن. عنوان را به کاربر نمایش خواهیم داد؛ از Id برای هدایت او به مطلبی مشخص استفاده خواهیم کرد.


د) نمایش Auto-Complete در ASP.NET MVC

using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using LuceneSearch.Core;
using System.Web;

namespace LuceneSearch.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        static string _indexPath = HttpRuntime.AppDomainAppPath + @"App_Data\idx";

        public ActionResult Index(int? id)
        {
            if (id.HasValue)
            {
                //todo: do something
            }
            return View(); //Show the page
        }

        public virtual ActionResult ScoredTerms(string q)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(q))
                return Content(string.Empty);

            var result = new StringBuilder();
            var items = AutoComplete.GetTermsScored(_indexPath, q);
            foreach (var item in items)
            {
                var postUrl = this.Url.Action(actionName: "Index", controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id }, protocol: "http");
                result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
            }

            return Content(result.ToString());
        }
    }
}

@{
    ViewBag.Title = "جستجو";
    var scoredTermsUrl = Url.Action(actionName: "ScoredTerms", controllerName: "Home");
    var bulletImage = Url.Content("~/Content/Images/bullet_shape.png");
}
<h2>
    جستجو</h2>

<div align="center">
    @Html.TextBox("term", "", htmlAttributes: new { dir = "ltr" })
    <br />
    جهت آزمایش lu را وارد نمائید
</div>

@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        EnableSearchAutocomplete('@scoredTermsUrl', '@bulletImage');
    </script>
}

function EnableSearchAutocomplete(url, img) {
    var formatItem = function (row) {
        if (!row) return "";
        return "<img src='" + img + "' /> " + row[0];
    }

    $(document).ready(function () {
        $("#term").autocomplete(url, {
            dir: 'rtl', minChars: 2, delay: 5,
            mustMatch: false, max: 20, autoFill: false,
            matchContains: false, scroll: false, width: 300,
            formatItem: formatItem
        }).result(function (evt, row, formatted) {
            if (!row) return;
            window.location = row[1];
        });
    });
}
توضیحات:
- ابتدا ارجاعاتی را به jQuery، افزونه Auto-Complete و اسکریپت سفارشی تهیه شده، در فایل layout پروژه تعریف خواهیم کرد.
در اینجا سه قسمت را مشاهده می‌کنید: کدهای کنترلر، View متناظر و اسکریپتی که Auto-Complete را فعال خواهد ساخت.
- قسمت مهم کدهای کنترلر، دو سطر زیر هستند:
result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
return Content(result.ToString());
مطابق نیاز افزونه انتخاب شده در مثال جاری، فرمت خروجی مدنظر باید شامل سطرهایی حاوی متن قابل نمایش به همراه یک Id (یا در اینجا یک آدرس مشخص) باشد. البته ذکر این Id اختیاری بوده و در اینجا جهت تکمیل بحث ارائه شده است.
return Content هم سبب بازگشت این اطلاعات به افزونه خواهد شد.
- کدهای View متناظر بسیار ساده هستند. تنها نام TextBox تعریف شده مهم می‌باشد که در متد جاوا اسکریپتی EnableSearchAutocomplete استفاده شده است. به علاوه، نحوه مقدار دهی آدرس دسترسی به اکشن متد ScoredTerms نیز مهم می‌باشد.
- در متد EnableSearchAutocomplete نحوه فراخوانی افزونه autocomplete را ملاحظه می‌کنید.
جهت آن، به راست به چپ تنظیم شده است. با 2 کاراکتر ورودی فعال خواهد شد با وقفه‌ای کوتاه. نیازی نیست تا انتخاب کاربر از لیست ظاهر شده حتما با عبارت جستجو شده صد در صد یکی باشد. حداکثر 20 آیتم در لیست ظاهر خواهند شد. اسکرول بار لیست را حذف کرده‌ایم. عرض آن به 300 تنظیم شده است و نحوه فرمت دهی نمایشی آن‌را نیز ملاحظه می‌کنید. برای این منظور از متد formatItem استفاده شده است. آرایه row در اینجا در برگیرنده اعضای Title و Id ارسالی به افزونه است. اندیس صفر آن به عنوان دریافتی اشاره می‌کند.
همچنین نحوه نشان دادن عکس العمل به عنصر انتخابی را هم ملاحظه می‌کنید (در متد result مقدار دهی شده).  window.location را به عنصر دوم آرایه row هدایت خواهیم کرد. این عنصر دوم مطابق کدهای اکشن متد تهیه شده، به آدرس یک صفحه اشاره می‌کند.


ه) نمایش Auto-Complete در ASP.NET WebForms

قسمت عمده مطالب فوق با وب فرم‌ها نیز یکی است. خصوصا توضیحات مرتبط با متد EnableSearchAutocomplete ذکر شده.
<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Default.aspx.cs" Inherits="LuceneSearch.WebForms.Default" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>جستجو</title>
    <link href="Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Scripts/jquery-1.7.1.min.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.autocomplete.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/custom.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body dir="rtl">
    <h2>
        جستجو</h2>
    <form id="form1" runat="server">
    <div align="center">
        <asp:TextBox runat="server" dir="ltr" ID="term"></asp:TextBox>
        <br />
        جهت آزمایش lu را وارد نمائید
    </div>
    </form>
    <script type="text/javascript">
        EnableSearchAutocomplete('Search.ashx', 'Content/Images/bullet_shape.png');
    </script>
</body>
</html>

using System.Text;
using System.Web;
using LuceneSearch.Core;

namespace LuceneSearch.WebForms
{
    public class Search : IHttpHandler
    {
        static string _indexPath = HttpRuntime.AppDomainAppPath + @"App_Data\idx";

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            string q = context.Request.QueryString["q"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(q))
            {
                context.Response.Write(string.Empty);
                context.Response.End();
            }

            var result = new StringBuilder();
            var items = AutoComplete.GetTermsScored(_indexPath, q);
            foreach (var item in items)
            {
                var postUrl = "Default.aspx?id=" + item.Id;
                result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
            }

            context.Response.ContentType = "text/plain";
            context.Response.Write(result.ToString());
            context.Response.End();
        }

        public bool IsReusable
        { get { return false; } }
    }
}

در اینجا بجای Controller از یک Generic handler استفاده شده است (Search.ashx).
result.AppendLine(item.Title + "|" + postUrl);
context.Response.Write(result.ToString());
در آن، عنوان مطالب یافت شده به همراه یک آدرس مشخص، تهیه و در Response نوشته خواهند شد.


کدهای کامل مثال فوق را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
همچنین باید دقت داشت که پروژه MVC آن از نوع MVC4 است (VS2010) و فرض براین می‌باشد که IIS Express 7.5 را نیز پیشتر نصب کرده‌اید.
کلمه عبور فایل: dotnettips91
 
مطالب
Vue.js - نحوه‌ی ایجاد یک Vue جدید و استفاده از معماری MVVM - قسمت دوم
در قسمت قبلی توضیحاتی جهت معرفی و نصب فریم‌ورک داده شد. در این قسمت قصد داریم کمی بیشتر با ساختار آن آشنا شویم و یک vue جدید را ایجاد کنیم. پس لازم است تا ابتدا درون تگ اسکریپتی که فراخوانی کردیم و آدرس فریم‌ورک در آن قرار داده شده‌است، به صورت زیر یک ویو جدید را ایجاد کنیم:
<html>
    <body>
       <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">  
 new Vue({ 
               
            }); 
       </script>
    </body>
</html>
ساختار vue.js بدین صورت است که از شما می‌خواهد تعیین کنید این کدها محدود و مربوط به کدام صفحه می‌شوند.
اگر قصد داشته باشید تا درون تگی با یک مشخصه‌ی خاص، دستوری را اجرا کنید، باید تعیین کنید که آن تگ چه خواصی دارد. فرض می‌کنیم که تگ body درون پروژه لازم است مقداری را فراخوانی و اجرا کند. پس لازم است تا یک id، به تگ بادی اختصاص یابد. 
<html>
    <body id="dotnettips">
       <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">  
 new Vue({ 
               
            }); 
       </script>
    </body>
</html>
در کد بالا یک آیدی با نام dotnettips، به تگ بادی داده شد. حال قصد داریم تا با استفاده از دستور new Vue، رشته یا مقداری مشخص را در خروجی قرار دهیم. پس باید یک مشخصه را برای آن تعریف کرد که ما طبق مستندات فریم‌ورک، مشخصه‌ای را با نام el فراخوانی می‌کنیم:
<html>
    <body id="dotnettips">
       <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">  
       new Vue({ 
           el: '#dotnettips',
           data: {
                name: 'dotnettips'
               }
            });
       </script>
    </body>
</html>
با استفاده از مشخصه el تعیین کردیم که کدهای برنامه برای کدام id در نظر گرفته شده‌اند. حال با استفاده از مقدار خاصیت name، مقادیر ما در خروجی چاپ خواهند شد.


استفاده از MVVM درون پروژه
به زبان ساده در معماری MVVM، یک مدل، یک view و یک viewmodel داریم که در مدل، کدهای JS و اطلاعاتی که قصد نمایش آن را داریم، قرار می‌دهیم. در واقع viewmodel نقش data building را خواهد داشت.

برای شروع، یک مدل جدید را نیاز داریم که بدین شکل باید فراخوانی کنیم.
 //new model 
var SampleData =( 
        name: 'dotnettips' 
)
در کد بالا ما یک مدل جدید ساخته‌ایم و یک ویژگی را به آن نسبت دادیم. حال لازم است تا ویوی جدیدی را برای نمایش آن ایجاد کنیم.
  • برای نمایش اطلاعات درون ویو جی اس باید از {{ }} استفاده کنید، تا ویژگی ساخته و فراخوانی شده را نمایش دهد.
<div id="dotnettips"> 
 Hello  {{ name }} 
</div>
مثال بالا، ویوی ما خواهد بود که ویژگی مورد نظر را در خروجی نمایش می‌دهد. حال، باید هردو را با viewmodel بهم متصل کنیم.
یک ویوی جدید را ایجاد می‌کنیم و با مشخصه el، ویژگی تعیین شده را به مدل خود متصل می‌کنیم.
new Vue({
  el:'#dotnettips',
  data: SampleData
})
 .یک نمونه از این مثال را از اینجا می‌توانید مشاهده کنید  
.به نمونه کد کامل زیر دقت بفرمائید
<html>  
    <body id="dotnettips">  
          
        <h3 id="dotnettips"> 
            Hello  {{ name }} 
        </h3>  
      
        <script src="https://cdnjs.cloudflare.com/ajax/libs/vue/1.0.27/vue.min.js">
            
        </script>  
        <script type="text/javascript"> 
            new Vue({  
            el: '#dotnettips',  
                data:{  
                    name: 'dotnettips'  
                }  
            });  
        </script>  
        </body>  
</html>

راهنماهای پروژه‌ها
لیست مثال‌های همراه با سورس کد PdfReport
برای دریافت یکجای تمامی مثال‌های ذیل به این آدرس مراجعه کرده و بر روی لینک دانلود کلیک نمائید. همچنین توضیحات بیشتر و تکمیلی این مثال‌ها، در برچسب PdfReport سایت، قابل پیگیری و مطالعه هستند.

AccountingBalanceColumn/
چگونه باید از مقدار مانده ردیف قبلی در محاسبات ردیف جاری استفاده کرد (چیزی شبیه به گزارشات دفتر کل حسابداری).

AcroFormTemplate/
چگونه می‌توان از قالب‌های سفارشی تهیه شده توسط Open office در PdfReport استفاده کرد. اگر در یک سلول قرار است قالب پیچیده‌ای را نمایش دهید، یکی از روش‌های انجام کار استفاده از قالب‌های AcroForm است.

AdHocColumns/
چگونه تولید ستون‌های گزارشات را پویا کنیم (بدون نیاز به تعریف جزئیات آن‌ها). برای مثال اگر هربار کوئری متفاوتی را ارسال می‌کنید یا از منابع داده مختلفی با تعداد ستون‌های متغیر در گزارش نهایی استفاده می‌شود، می‌توانید با حذف قسمت تعاریف ستون‌ها، این نوع گزارشات پویا را تهیه نمائید.

AnnotationField/
نمایشی از قالب سلول سفارشی AnnotationField. Annotationها اشیایی خاص در فایل‌های PDF هستند که امکان نوشتن توضیحات طولانی را فراهم می‌کنند و نهایتا به شکل یک آیکون در گزارش ظاهر خواهند شد.

Barcodes/
مثالی در مورد نحوه تولید انواع بارکدهای مختلف مانند barcode 128 و barcode 39

CalculatedFields/
چگونه بر اساس فیلدهای موجود یک گزارش، ستون محاسبه شده جدیدی را تولید کنیم. همچنین مواردی مانند فرمت کردن عدد نمایش داده شده و اضافه کردن جمع به یک ستون نیز در این گزارش لحاظ شده است.

CharacterMap/
گزارشی شبیه به برنامه معروف character map ویندوز. در این گزارش نوع جدول به TableType.HorizontalStackPanel تنظیم شده است. به این ترتیب رکوردهای تولید شده به صورت افقی و پی در پی نمایش داده خواهند شد.

ChartImage/
نحوه قرار دادن نمودارهای MS Chart را در گزارشات، در این مثال مشاهده خواهید کرد.

CsvToPdf/
چگونه رکوردهای یک فایل CSV را تبدیل به فایل PDF کنیم؟ این مثال در حقیقت نحوه استفاده مستقیم از نتایج کوئری‌های LINQ را بیان می‌کند.

CustomCellTemplate/
چگونه یک قالب سلول سفارشی را تعریف کنیم. یک سری قالب پیش فرض مانند تصویر، متن و غیره در PdfReport به ازای هر سلول قابل تعریف است. اگر این موارد نیاز کاری شما را برآورده نمی‌کنند، می‌توانید آن‌ها را سفارشی سازی کنید.

CustomHeaderFooter/
چگونه هدر و فوتر گزارشات را سفارشی سازی کنیم؟

CustomPriceNumber/
چگونه یک قالب سلول سفارشی را جهت نمایش ویژه عدد مبلغ هر ردیف به شکل یک جدول پر شده از اعداد ایجاد کنیم.

DataAnnotations/
چگونه تعاریف خواص ستون‌ها را به کمک data annotations انجام داده و اینکار را ساده‌تر نمائیم. با استفاده از data annotations نیز می‌توان قسمت تعاریف ستون‌ها را کاملا حذف کرد.

DbImage/
چگونه تصاویر ذخیره شده در بانک اطلاعاتی را در گزارشات نمایش دهیم.

DigitalSignature/
چگونه امضای دیجیتال را به گزارشات PDF خود اضافه نمائیم.

DuplicateColumns/
چگونه از ستون‌هایی هم نام، استفاده کنیم. برای مثال اگر از دو جدول کوئری می‌گیرید و دو فیلد به نام‌های name اما با معانی و مقادیری متفاوت تعریف شده‌اند، چگونه باید ایندکس آن‌ها را جهت تمایز بهتر معرفی کرد.

DynamicCompile/
چگونه سورس یک گزارش PdfReport را به صورت پویا از یک فایل متنی ساده خوانده و کامپایل کنیم.

DynamicCrosstab/
چگونه یک گزارش Crosstab پویا را تعریف کنیم. برای مثال گزارشی که تعداد ستون‌های آن نامشخص است و هر بار بر اساس بازه روزهای گزارش‌گیری تعیین می‌شود.

EmailInMemoryPdf/
چگونه یک فایل Pdf تولید شده را به صورت خودکار به مقصدی خاص ایمیل کنیم.

Events/
چگونه می‌توان دقیقا پیش و پس از یک گزارش، تعاریف و عناصر دلخواه خود را اضافه کنیم؟

ExcelToPdf/
چگونه یک فایل اکسل را تبدیل به گزارش PdfReport کنیم؟

ExpensesCrosstab/
مثالی دیگر از نحوه تولید گزارشات Crosstab.

ExtraHeadingCells/
چگونه گزارشاتی را تولید کنیم که هدر آن‌ها بیش از یک ردیف است.

Grouping/
نحوه گروه بندی اطلاعات را در این گزارش بررسی خواهیم کرد.

HexDump/
یک گزارش ویژه از منبع داده‌ای anonymously typed.

HtmlCellTemplate/
چگونه می‌توان از Html جهت ساده سازی تعریف سلول‌های پیچیده که بیش از یک مقدار را نمایش می‌دهند استفاده کرد.

HtmlHeader/
چگونه می‌توان از Html برای ساده سازی هدر گزارش استفاده کرد.

HtmlHeaderRtl/
نسخه راست به چپ و فارسی مثال قبل.

IList/
چگونه می‌توان از لیست‌های جنریک گزارش تهیه کرد.

ImageFilePath/
چگونه می‌توان از تصاویر ذخیره شده در فایل سیستم، گزارش گرفت.

InjectCustomRows/
چگونه می‌توان ردیفی سفارشی را در بین ردیف‌های دریافت شده از بانک اطلاعاتی قرار داد.

InlineProviders/
چگونه می‌توان تعاریف سفارشی سلول‌ها را در همان محل تعریف گزارش به نحوی ساده‌تر تعریف کرد.

InMemory/
نحوه تولید فایل‌های PDF درون حافظه‌ای، مناسب جهت برنامه‌های وب ASP.NET (بدون نیاز به ذخیره فایل بر روی سرور)

MailingLabel/
چگونه گزارش‌های معروف برچسب‌های چاپی را توسط PdfReport تولید کنیم.

MasterDetails/
چگونه از روابط one-to-many بین دو جدول گزارش گیری کنیم؟

MergePdfFiles/
چگونه از چند منبع داده مختلف استفاده کرده و نهایتا گزارشات حاصل را یکی و تبدیل به یک فایل PDF کنیم. برای نمونه استفاده از سه جدول مختلف با هدرها و سرستون‌های متفاوت و سپس تولید یک گزارش یکپارچه از این سه، در قالب یک فایل نهایی. به علاوه در این مثال نحوه بازنویسی فوتر موجود نیز نمایش داده شده است (توسط WriterCustomizer آن).

MonthCalendar/
چگونه در گزارشات، تقویم میلادی را نمایش دهیم.

PdfA/
چگونه خروجی PDF حاصل را بر اساس استاندارد PdfA که مخصوص آرشیو و نگهداری است، تولید کنیم.

PersianFontsListToPdf/
چگونه از لیست قلم‌های نصب شده در سیستم گزارش Pdf تهیه کنیم.

PersianMonthCalendar/
بررسی نحوه نمایش تقویم شمسی، در گزارشات.

PersianRtl/
بررسی امکانات فارسی توکار کتابخانه PdfReport؛ مانند تهیه گزارشات راست به چپ، تاریخ شمسی، عدد به حروف و غیره.

ProgressReport/
چگونه درصد پیشرفت یک عملیات را در سلول‌ها نمایش دهیم. همچنین نحوه ایجاد گزارشات چند ستونی، برای صرفه جویی در میزان کاغذ مصرفی چاپ گزارشات را نیز در این گزارش مشاهده خواهید نمود.

QuestionsAcroForm/
مثالی در مورد نحوه استفاده از قالب‌های PDF تولید شده توسط Open office برای تولید برگه سؤالات امتحانی

QuestionsForm/
مثالی در مورد نحوه طراحی برگه سؤالات امتحانی توسط سفارشی سازی سلول‌ها در PdfReport

SQLiteDataReader/
چگونه از یک بانک اطلاعاتی SQLite گزارش تهیه کنیم.

StackedProperties/
چگونه در یک گزارش، در یک سلول بیش از یک فیلد را نمایش دهیم.

Tax/
چگونه یک گزارش فاکتور فروش طراحی کنیم.

WorkedHours/
چگونه گزارش حضور و غیاب پرسنل را تهیه کنیم.

WrapGroupsInColumns/
چگونه گزارشات چندستونی را تولید کنیم.

XmlToPdf/
چگونه داده‌های یک فایل XML را تبدیل به گزارش کنیم.

ZapfDingbatsSymbols/
چگونه از قلم مخصوص Symbols شرکت Adobe برای نمایش اشکال مختلف می‌توان استفاده کرد.