مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم

معرفی الگوی Repository

روش متداول کار با فناوری‌های مختلف دسترسی به داده‌ها عموما بدین شکل است:
الف) یافتن رشته اتصالی رمزنگاری شده به دیتابیس از یک فایل کانفیگ (در یک برنامه اصولی البته!)
ب) باز کردن یک اتصال به دیتابیس
ج) ایجاد اشیاء Command برای انجام عملیات مورد نظر
د) اجرا و فراخوانی اشیاء مراحل قبل
ه) بستن اتصال به دیتابیس و آزاد سازی اشیاء

اگر در برنامه‌های یک تازه کار به هر محلی از برنامه او دقت کنید این 5 مرحله را می‌توانید مشاهده کنید. همه جا! قسمت ثبت، قسمت جستجو، قسمت نمایش و ...
مشکلات این روش:
1- حجم کارهای تکراری انجام شده بالا است. اگر قسمتی از فناوری دسترسی به داده‌ها را به اشتباه درک کرده باشد، پس از مطالعه بیشتر و مشخص شدن نحوه‌ی رفع مشکل، قسمت عمده‌ای از برنامه را باید اصلاح کند (زیرا کدهای تکراری همه جای آن پراکنده‌اند).
2- برنامه نویس هر بار باید این مراحل را به درستی انجام دهد. اگر در یک برنامه بزرگ تنها قسمت آخر در یکی از مراحل کاری فراموش شود دیر یا زود برنامه تحت فشار کاری بالا از کار خواهد افتاد (و متاسفانه این مساله بسیار شایع است).
3- برنامه منحصرا برای یک نوع دیتابیس خاص تهیه خواهد شد و تغییر این رویه جهت استفاده از دیتابیسی دیگر (مثلا کوچ برنامه از اکسس به اس کیوال سرور)، نیازمند بازنویسی کل برنامه می‌باشد.
و ...

همین برنامه نویس پس از مدتی کار به این نتیجه می‌رسد که باید برای این‌کارهای متداول، یک لایه و کلاس دسترسی به داده‌ها را تشکیل دهد. اکنون هر قسمتی از برنامه برای کار با دیتابیس باید با این کلاس مرکزی که انجام کارهای متداول با دیتابیس را خلاصه می‌کند، کار کند. به این صورت کد نویسی یک نواختی با حذف کدهای تکراری از سطح برنامه و همچنین بدون فراموش شدن قسمت مهمی از مراحل کاری، حاصل می‌گردد. در اینجا اگر روزی قرار شد از یک دیتابیس دیگر استفاده شود فقط کافی است یک کلاس برنامه تغییر کند و نیازی به بازنویسی کل برنامه نخواهد بود.

این روزها تشکیل این لایه دسترسی به داده‌ها (data access layer یا DAL) نیز مزموم است! و دلایل آن در مباحث چرا به یک ORM نیازمندیم برشمرده شده است. جهت کار با ORM ها نیز نیازمند یک لایه دیگر می‌باشیم تا یک سری اعمال متداول با آن‌هارا کپسوله کرده و از حجم کارهای تکراری خود بکاهیم. برای این منظور قبل از اینکه دست به اختراع بزنیم، بهتر است به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیء گرا رجوع کرد و از رهنمودهای آن استفاده نمود.

الگوی Repository یکی از الگوهای برنامه‌ نویسی با مقیاس سازمانی است. با کمک این الگو لایه‌ای بر روی لایه نگاشت اشیاء برنامه به دیتابیس تشکیل شده و عملا برنامه را مستقل از نوع ORM مورد استفاه می‌کند. به این صورت هم از تشکیل یک سری کدهای تکراری در سطح برنامه جلوگیری شده و هم از وابستگی بین مدل برنامه و لایه دسترسی به داده‌ها (که در اینجا همان NHibernate می‌باشد) جلوگیری می‌شود. الگوی Repository (مخزن)، کار ثبت،‌ حذف، جستجو و به روز رسانی داده‌ها را با ترجمه آن‌ها به روش‌های بومی مورد استفاده توسط ORM‌ مورد نظر، کپسوله می‌کند. به این شکل شما می‌توانید یک الگوی مخزن عمومی را برای کارهای خود تهیه کرده و به سادگی از یک ORM به ORM دیگر کوچ کنید؛ زیرا کدهای برنامه شما به هیچ ORM خاصی گره نخورده و این عملیات بومی کار با ORM توسط لایه‌ای که توسط الگوی مخزن تشکیل شده، صورت گرفته است.

طراحی کلاس مخزن باید شرایط زیر را برآورده سازد:
الف) باید یک طراحی عمومی داشته باشد و بتواند در پروژه‌های متعددی مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
ب) باید با سیستمی از نوع اول طراحی و کد نویسی و بعد کار با دیتابیس، سازگاری داشته باشد.
ج) باید امکان انجام آزمایشات واحد را سهولت بخشد.
د) باید وابستگی کلاس‌های دومین برنامه را به زیر ساخت ORM مورد استفاده قطع کند (اگر سال بعد به این نتیجه رسیدید که ORM ایی به نام XYZ برای کار شما بهتر است، فقط پیاده سازی این کلاس باید تغییر کند و نه کل برنامه).
ه) باید استفاده از کوئری‌هایی از نوع strongly typed را ترویج کند (مثل کوئری‌هایی از نوع LINQ).


بررسی مدل برنامه

مدل این قسمت (برنامه NHSample4 از نوع کنسول با همان ارجاعات متداول ذکر شده در قسمت‌های قبل)، از نوع many-to-many می‌باشد. در اینجا یک واحد درسی توسط چندین دانشجو می‌تواند اخذ شود یا یک دانشجو می‌تواند چندین واحد درسی را اخذ نماید که برای نمونه کلاس دیاگرام و کلاس‌های متشکل آن به شکل زیر خواهند بود:



using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Course
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Teacher { get; set; }
public virtual IList<Student> Students { get; set; }

public Course()
{
Students = new List<Student>();
}
}
}


using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Student
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Course> Courses { get; set; }

public Student()
{
Courses = new List<Course>();
}
}
}

کلاس کانفیگ برنامه جهت ایجاد نگاشت‌ها و سپس ساخت دیتابیس متناظر

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample4.Domain.Course).Assembly))
.ExportTo(System.Environment.CurrentDirectory)
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
چند نکته در مورد این کلاس:
الف) با توجه به اینکه برنامه از نوع ویندوزی است، برای مدیریت صحیح کانکشن استرینگ، فایل App.Config را به برنامه افروده و محتویات آن‌را به شکل زیر تنظیم می‌کنیم (تا کلید DbConnectionString توسط متد GetConfig مورد استفاده قرارگیرد ):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>
</configuration>

ب) در NHibernate سنتی (!) کار ساخت نگاشت‌ها توسط یک سری فایل xml صورت می‌گیرد که با معرفی فریم ورک Fluent NHibernate و استفاده از قابلیت‌های Auto Mapping آن، این‌کار با سهولت و دقت هر چه تمام‌تر قابل انجام است که توضیحات نحوه‌ی انجام ‌آن‌را در قسمت‌های قبل مطالعه فرمودید. اگر نیاز بود تا این فایل‌های XML نیز جهت بررسی شخصی ایجاد شوند، تنها کافی است از متد ExportTo آن همانگونه که در متد GetConfig استفاده شده، کمک گرفته شود. به این صورت پس از ایجاد خودکار نگاشت‌ها، فایل‌های XML متناظر نیز در مسیری که به عنوان آرگومان متد ExportTo مشخص گردیده است، تولید خواهند شد (دو فایل NHSample4.Domain.Course.hbm.xml و NHSample4.Domain.Student.hbm.xml را در پوشه‌ای که محل اجرای برنامه است خواهید یافت).

با فراخوانی متد CreateDb این کلاس، پس از ساخت خودکار نگاشت‌ها، database schema متناظر، در دیتابیسی که توسط کانکشن استرینگ برنامه مشخص شده، ایجاد خواهد شد که دیتابیس دیاگرام آن‌را در شکل ذیل مشاهده می‌نمائید (جداول دانشجویان و واحدها هر کدام به صورت موجودیتی مستقل ایجاد شده که ارجاعات آن‌ها در جدولی سوم نگهداری می‌شود).



پیاده سازی الگوی مخزن

اینترفیس عمومی الگوی مخزن به شکل زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace NHSample4.NHRepository
{
//Repository Interface
public interface IRepository<T>
{
T Get(object key);

T Save(T entity);
T Update(T entity);
void Delete(T entity);

IQueryable<T> Find();
IQueryable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> predicate);
}
}

سپس پیاده سازی آن با توجه به کلاس SingletonCore ایی که در قسمت قبل تهیه کردیم (جهت مدیریت صحیح سشن فکتوری)، به صورت زیر خواهد بود.
این کلاس کار آغاز و پایان تراکنش‌ها را نیز مدیریت کرده و جهت سهولت کار اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی می‌کند :

using System;
using System.Linq;
using NHSessionManager;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;

namespace NHSample4.NHRepository
{
public class Repository<T> : IRepository<T>, IDisposable
{
private ISession _session;
private bool _disposed = false;

public Repository()
{
_session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
BeginTransaction();
}

~Repository()
{
Dispose(false);
}

public T Get(object key)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

return _session.Get<T>(key);
}

public T Save(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Save(entity);
return entity;
}

public T Update(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Update(entity);
return entity;
}

public void Delete(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.Delete(entity);
}

public IQueryable<T> Find()
{
if (!isSessionSafe) return null;

return _session.Linq<T>();
}

public IQueryable<T> Find(System.Linq.Expressions.Expression<Func<T, bool>> predicate)
{
if (!isSessionSafe) return null;

return Find().Where(predicate);
}

void Commit()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null &&
_session.Transaction.IsActive &&
!_session.Transaction.WasCommitted &&
!_session.Transaction.WasRolledBack)
{
_session.Transaction.Commit();
}
else
{
_session.Flush();
}
}

void Rollback()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null && _session.Transaction.IsActive)
{
_session.Transaction.Rollback();
}
}

private bool isSessionSafe
{
get
{
return _session != null && _session.IsOpen;
}
}

void BeginTransaction()
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.BeginTransaction();
}


public void Dispose()
{
Dispose(true);
// tell the GC that the Finalize process no longer needs to be run for this object.
GC.SuppressFinalize(this);
}

protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
{
if (_disposed) return;
if (!disposeManagedResources) return;
if (!isSessionSafe) return;

try
{
Commit();
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(ex.ToString());
Rollback();
}
finally
{
if (isSessionSafe)
{
_session.Close();
_session.Dispose();
}
}

_disposed = true;
}
}
}
اکنون جهت استفاده از این کلاس مخزن به شکل زیر می‌توان عمل کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using NHSample4.Domain;
using NHSample4.NHRepository;

namespace NHSample4
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//NHSessionManager.Config.CreateDb();


//ابتدا یک دانشجو را اضافه می‌کنیم
Student student = null;
using (var studentRepo = new Repository<Student>())
{
student = studentRepo.Save(new Student() { Name = "Vahid" });
}

//سپس یک واحد را اضافه می‌کنیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var course = courseRepo.Save(new Course() { Teacher = "Shams" });
}

//اکنون یک واحد را به دانشجو انتساب می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
courseRepo.Save(new Course() { Students = new List<Student>() { student } });
}

//سپس شماره دروس استادی خاص را نمایش می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var query = courseRepo.Find(t => t.Teacher == "Shams");

foreach (var course in query)
Console.WriteLine(course.Id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این سطح دیگر برنامه هیچ درکی از ORM مورد استفاده ندارد و پیاده سازی نحوه‌ی تعامل با NHibernate در پس کلاس مخزن مخفی شده است. کار آغاز و پایان تراکنش‌ها به صورت خودکار مدیریت گردیده و همچنین آزاد سازی منابع را نیز توسط اینترفیس IDisposable مدیریت می‌کند. به این صورت امکان فراموش شدن یک سری از اعمال متداول به حداقل رسیده، میزان کدهای تکراری برنامه کم شده و همچنین هر زمانیکه نیاز بود، صرفا با تغییر پیاده سازی کلاس مخزن می‌توان به ORM دیگری کوچ کرد؛ بدون اینکه نیازی به بازنویسی کل برنامه وجود داشته باشد.

دریافت سورس برنامه قسمت هشتم

ادامه دارد ...


نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
طبق فرمایش شما  از کد زیر استفاده کردم اما claims  به نام emailaddress  یافت نمی‌شود.  
   public async Task<ClaimsIdentity> GenerateUserIdentityAsync(User applicationUser)
        {
            // Note the authenticationType must match the one defined in CookieAuthenticationOptions.AuthenticationType
            var userIdentity = await CreateIdentityAsync(applicationUser, DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie);
            // Add custom user claims here
            userIdentity.AddClaim(new Claim("emailaddress", applicationUser.Email));
            return userIdentity;
        }

و زمانی که کاربر وارد سایت می‌شود GenerateUserIdentityAsync  را فراخوانی می‌کنم.
  public virtual async Task<ActionResult> Login(LoginViewModel viewModel, string returnUrl)
  {

       // ... more code
        var user =  await this._userManager.FindByNameAsync(viewModel.UserName);
        await this._userManager.GenerateUserIdentityAsync(user);

            return this.View(viewModel);
  }

و در Container :
 _.For<IPrincipal>().Use(() => HttpContext.Current.User);
نحوه استفاده :
var useremail = this._principal.GetClaimValue("emailaddress");

نظرات مطالب
Kendo UI MVVM
از رخداد change باید استفاده کنید و یا رخداد requestEnd:
var dsReviewList = new kendo.data.DataSource({
    // ....
    change: function (e) {
        // change event is wired to success of the request.
       // `e.action` with possible values: "itemchange", "add", "remove" and "sync".
    },
    error: function (xhr, error) {
       // error event will be triggered if any error occurred for the request.
        console.debug(xhr); 
        console.debug(error);
    },
    requestEnd: function(e) {
      // Fired when a remote service request is finished.
      var response = e.response;
      var type = e.type;
      console.log(type);
      if (type == "undefined") {
         showError();
      }
      else {
         showSuccess(type);
     }
  }
});
نظرات مطالب
اجرای وظایف زمان بندی شده با Quartz.NET - قسمت اول
فعلاً با کد زیر مشکل موقتاً حل شد، یعنی کاربر باید با کلیک روی دکمه مطمئن بشه که حالا می‌تونه اقدام به ارسال بعدی کنه یا نمی‌تونه.
جالبه متوجه شدم اون کدهای متوقف کردن جاب هم در جا عمل نمی‌کنن، یعنی معلوم نیست کی متوقف بشه. پس اینجا به درد کار ما نمی‌خوره.
اگه راه بهتری به نظرتون رسید ممنون می‌شم در میون بزارید.
 protected void Button6_Click(object sender, EventArgs e)
    {
        var scheduler = new StdSchedulerFactory().GetScheduler();
        var jobs = scheduler.GetCurrentlyExecutingJobs();
        //foreach (var j in jobs)
        //{
        //    Console.WriteLine("Progress of {0} is {1}",
        //        j.JobDetail.Key,
        //        j.JobDetail.JobDataMap["progress"]);
        //    Label620.Text += j.JobDetail.Key.ToString();
           
        //}
        if (jobs.Count ==0)
        {



            
            Label620.Text = "آماده برای ارسال ایمیل!";

        }
        else
        {
            
            Label620.Text = "لطفاً بعد از چند دقیقه مجدداً تلاش نمایید!";
        }
        
    }
نظرات مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
برای ارسال پارامترهای دلخواه به سرور از خاصیت postData استفاده کنید:
        function getHiddenColumnsList() {
            var colModel = $("#list").jqGrid('getGridParam', 'colModel');
            var hiddenColumns = new Array();
            
            if (!colModel)
                return hiddenColumns;

            for (var i = 0; i < colModel.length; i++) {
                if (colModel[i].hidden) {
                    hiddenColumns.push(colModel[i].name) ;
                }
            }
            return hiddenColumns;
        }

      $(document).ready(function () {
            $('#list').jqGrid({
                    // ... 
                    postData: { 'hiddenColumns': function() { return getHiddenColumnsList(); } }
                    // ... 
                });
       });
سمت سرور در اکشن متد GetProducts، خاصیت جدید hiddenColumns به صورت یک رشته که عناصر آن با کاما از هم جدا شده‌اند، قابل دریافت و آنالیز است.
و برای گزارش‌گیری با Pdf Report در تعریف ستون‌ها (مثلا ستون Id):
column.IsVisible(hiddenColumns.Split(',').All(col => col != "Id"));

یک نکته: ذکر function در postData ضروری است؛ وگرنه فقط یکبار محاسبه می‌شود.
نظرات مطالب
AngularJS #4
ممنون از مطلبتون. یک سوال کوچک :
 شما با استفاده از کتابخانه Newtonsoft.Json  لیست خودتون رو سریالایز کردید و بعد بازگشت دادید :
var comments = _db.Comments.Include(x => x.Children).ToList().Where(x => x.Parent == null).ToList();

var result = JsonConvert.SerializeObject(comments, Formatting.Indented,
        new JsonSerializerSettings
        {
              ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore,
        });

return Content(result);
در حالی که با این روش هم میشه پاسخ داد هر چند در شی‌های تو در تو ابتدا باید فیلدها رو مشخص کنیم :
var comments = _db.Comments.Include(x => x.Children).ToList().Where(x => x.Parent == null).ToList();
return Json(comments , JsonRequestBehavior.AllowGet);
تفاوت این دو آیا در حجم مقدار دیتای ارسالی تفاوتی ندارند؟
طول محتوا با روش شما برای من 1278 و زمان 584ms و در روش دوم طول محتوا به 760 و زمان 135ms کاهش پیدا کرد. در مثالی دیگر منتها با همین دو روش بالا. البته اینها ربطی به مطلب شما نداشت.فقط میخواستم بدونم تفاوت این دو غیر از طول محتوا و زمان ،با همدیگه چیه؟
بیصبرانه منتظر مطلب بعدی شما هستم.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #18
ببخشید؛
با این تفاسیر متد IsUserInRole باید در داخل کلاس EfRole در لایه سرویس، پوشه EFServices به شکل زیر پیاده سازی بشه؟ یعنی میشه به طور مستقیم از شی context استفاده کرد؟
public class EfRole : EfGenericService<Role>, IRole
    {
        public EfRole(IUnitOfWork uow) : base(uow)
        {
        }

        public bool IsUserInRole(string username, string roleName)
        {
            using (var context = new PublishingContext())
            {
                var user = context.Users.Where(x => x.Username.Equals(username, StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase)).FirstOrDefault();

                var roles = from ur in user.Rolls
                            from r in context.Rolls
                            where ur.Id == r.Id
                            select r.Rol;
                if (user != null)
                    return roles.Any(x => x.Equals(roleName, StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase));
                else
                    return false;
            }
        }
}
نظرات مطالب
ایجاد یک Repository در پروژه برای دستورات EF
با سلام من یک  معماری طراحی کردم به شکل زیر
ابتدا یک اینترفیس به شکل زیر دارم
using System;
using System.Collections;
using System.Linq;

namespace Framework.Model
{
    public interface IContext
    {
        T Get<T>(Func<T, bool> prediction) where T : class;
        IEnumerable List<T>(Func<T, bool> prediction) where T : class;
        void Insert<T>(T entity) where T : class;
        int Save();
    }
}
بعد یک کلاس ازش مشتق شده
using System;
using System.Collections;
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using System.Text;

namespace Framework.Model
{
    public class Context : IContext
    {
        private readonly DbContext _dbContext;

        public Context(DbContext context)
        {
            _dbContext = context;
        }

        public T Get<T>(Func<T,bool> prediction) where T : class
        {
            var dbSet = _dbContext.Set<T>();
            if (dbSet!= null)
                return dbSet.Single(prediction);

            throw new Exception();
        }

        public void Insert<T>(T entity) where T : class
        {
            var dbSet = _dbContext.Set<T>();
            if (dbSet != null)
            {
                _dbContext.Entry(entity).State = EntityState.Added;
            }
        }

        public int Save()
        {
            return _dbContext.SaveChanges();
        }


        IEnumerable IContext.List<T>(Func<T, bool> prediction)
        {
            var dbSet = _dbContext.Set<T>();
            if (dbSet != null)
                return dbSet.Where(prediction).ToList();

            throw new Exception();
        }
    }
}
سپس یک کلاش context دارم که مستقیما از dbcontext مشتق شده
using System.Data.Entity;
using DataModel;

namespace Model
{
    public class EFContext : DbContext
    {
        public EFContext(string db): base(db)
        {

        }

        public DbSet<Product> Products { get; set; }
    }
}
و سپس کلاس دارم که اومده پیاده سازی کرده context که خودم ساختمو 
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using System.Text;

namespace Model
{
    public class Context : Framework.Model.Context
    {
        public Context(string db): base(new EFContext(db))
        {
            
        }
    }
}
در پروژه دیگری اومدم یک کلاس context جدید ساختم 
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;

namespace Biz
{
    public class Context : Model.Context
    {
        public Context(string db) : base(db)
        {

        }
    }
}
و در کنترلر هم به این شکل ازش استفاده کردم
using System.Web.Mvc;
using Framework.Model;

namespace ProductionRepository.Controllers
{
    public class BaseController : Controller
    {
        public IContext DataContext { get; set; }

        public BaseController()
        {
            DataContext = new Biz.Context(System.Configuration.ConfigurationManager.ConnectionStrings["Database"].ConnectionString);
        }
    }
}
using System.Web.Mvc;
using DataModel;
using System.Collections.Generic;

namespace ProductionRepository.Controllers
{
    public class ProductController : BaseController
    {
        public ActionResult Index()
        {
            var x = DataContext.List<Product>(s => s.Name != null);
            return View(x);
        }

    }
}
و این هم تست 
using NUnit.Framework;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.Mvc;

namespace TestUnit
{
    [TestFixture]
    public class Test
    {
        [Test]
        public void IndexShouldListProduct()
        {
            var repo = new Moq.Mock<Framework.Model.IContext>();
            var products = new List<DataModel.Product>();
            products.Add(new DataModel.Product { Id = 1, Name = "asdasdasd" });
            products.Add(new DataModel.Product { Id = 2, Name = "adaqwe" });
            products.Add(new DataModel.Product { Id = 4, Name = "qewqw" });
            products.Add(new DataModel.Product { Id = 5, Name = "qwe" });
            repo.Setup(x => x.List<DataModel.Product>(p => p.Name != null)).Returns(products.AsEnumerable());
            var controller = new ProductionRepository.Controllers.ProductController();
            controller.DataContext = repo.Object;
            var result = controller.Index() as ViewResult;
            var model = result.Model as List<DataModel.Product>;
            Assert.AreEqual(4, model.Count);
            Assert.AreEqual("", result.ViewName);

        }
    }
}
نظرتون چیه آقای نصیری
مطالب
ارسال انواع بی نام (Anonymous) بازگشتی توسط Entity framework به توابع خارجی
فرض کنید ساختار زیر را در مدل ساخته شده به وسیله‌ی Entity framework در پروژه‌ی خود داریم .



جدول Post با جدول GroupsDetail ارتباط یک به چند و در مقابل ان جدول GroupsDetail با جدول PostGroup ارتباط چند به یک دارد . به زبان ساده ما تعدادی گروه بندی برای  مطالب داریم (در جدول PostGroup) و میتوانیم برای هر مطلب تعدادی از گروه‌ها را در جدول GroupsDetail مشخص کنیم ...
فکر میکنم همین مقدار توضیح به اندازه‌ی کافی برای درک روابط مشخص شده در مدل رابطه ای مفروض کفایت کند.
حالا فرض کنید ما میخواهیم لیستی از عنوان مطالب موجود به همراه [نام] گروه‌های هر مطلب را داشته باشیم .
توجه شما رو به قطعه کد ساده‌ی زیر جلب میکنم:
var context = new Models.EntitiesConnection();
var query = context.Posts.Select(pst => new {
             id = pst.id, 
             Title = pst.Title, 
             GNames = pst.GroupsDetails.Select(grd => new { Name = grd.PostGroup.name }) 
             })
             .OrderByDescending(c => c.id)
             .ToList();
همانطور که شاهد هستید در قطعه کد بالا توسط خواص راهبری (Navigation Properties ) به صورت مستقیم نام گروه‌های ثبت شده برای هر مطلب در جدول GroupsDetail را از جدول  PostGroup استخراج کردیم . خب تا اینجا مسئله ای وجود نداشت ( البته با ORM‌ها این کار بسیار سهل و اسان شده است تا جایی که در حالت عادی برای همین کار باید کلی join نویسی کرد و .... در کل خدارو شکر که از دست کارهای تکراری و خسته کننده توسط این موجودات مهربان (ORM's) نجات یافتیم )...

خب میرسیم به ادامه‌ی مطلبمون . نتیجه‌ی این query چه خواهد بود ؟ کاملا واضح است که ما تعداد دلخواهی از فیلد‌ها رو برای واکشی مشخص کردیم پس در نتیجه نوع داده ای که توسط این query بازگشت داده خواهد شد یک لیست از یک نوع بی نام میباشد ... چگونه از نتیجه‌ی بازگشتی این query در صورت ارسال اون به عنوان یک پارامتر به یک تابع استفاده کنیم ؟ اگر ما تمامی فیلد‌های جدول Post را واکشی میکریم مقدار بازگشتی یک لیست از نوع Post بود که به راحتی قابل استفاده بود مثل مثال زیر

public bool myfunc(List<Post> query)
        {
            foreach (var item in query)
            {
            .....  string title =  item.Title;
            }
...return true;
        }
.
.
.

var context = new Models.EntitiesConnection();
var queryx = context.Posts.ToList();
.... myfunc(queryx );
اما حالا با یک لیست از یک نوع بی نام  رو به رو هستیم ... چند راه مختلف برای دسترسی به این گونه از مقادیر بازگشتی داریم .
1 : استفاده از Reflection برای دسترسی به فیلدهای مشخص شده .
2 : تعریف یک مدل کامل بر اساس فیلدهای مشخص شده‌ی بازگشتی و ارسال یک لیست از نوع تعریف شده به تابع . ( به نظرم این روش خسته کنندست و زیاد شکیل نیست چون برای هر query خاص مجبوریم یک مدل کلی تعریف کنیم و این باعث میشه تعداد زیادی مدل در نهایت داشته باشیم که استفاده‌ی زیادی از اونها نمیشه عملا )
3 : استفاده از یکی از روش‌های خلاقانه‌ی تبدیل نوع Anonymous‌ها .

روش سوم روش مورد علاقه‌ی من هست و انعطاف بالایی داره و خیلی هم شیکو مجلسیه ! در ضمن این روش که قراره ذکر بشه کاربردهای فراوانی داره که این مورد فقط یکی از اونهاست
خب بریم سر اصل مطلب . به کد زیر توجه کنید :

        public static List<T> CreateGenericListFromAnonymous<T>(object obj, T example)
        {
            return (List<T>)obj;
        }
        public static IEnumerable<T> CreateEmptyAnonymousIEnumerable<T>(T example)
        {
            return new List<T>(); ;
        }

////

        public bool myfunc(object query)
        {
            var cquery = CreateGenericListFromAnonymous(query, 
                              new { 
                                       id = 0, 
                                       Title = string.Empty, 
                                       GNames = CreateEmptyAnonymousIEnumerable(new { Name = string.Empty }) 
                              });
            foreach (var item in cquery)
            {
                string title = item.Title;
                foreach (var gname in item.GNames)
                {
                    string gn = gname.Name;
                }
.
.
.
            }
            return false;
        }

.
.
.
var context = new Models.EntitiesConnection();
var query = context.Posts.Select(pst => new
                              { 
                                   id = pst.id, 
                                   Title = pst.Title,
                                   GNames = pst.GroupsDetails.Select(grd => new { Name = grd.PostGroup.name }) 
                             }).OrderByDescending(c => c.id);
            myfunc(query.ToList());
در کد بالا به صورت تو در تو از انواع بی نام استفاده شده تا مطلب براتون خوب جا بیوفته . یعنی یک نوع بی نام که یکی از فیلدهای اون یک لیست از یک نوع بی نام دیگست ... خب میبینید که خیلی راحت با دو تابع ما تبدیل انواع بی نام رو به صورت inline انجام دادیم و ازش استفاده کردیم . بدون اینکه نیاز باشه ما یک مدل مجزا ایجاد کنیم ...
تابع CreateGenericListFromAnonymous : یک object رو میگیره و اون رو به یک لیست تبدیل میکنه بر اساس نوعی که به صورت inline براش مشخص میکنیم .
تابع CreateEmptyAnonymousIEnumerable یک لیست از نوع IEnumerable رو بر اساس نوعی که به صورت inline براش مشخص کردیم بر میگردونه . دلیل اینکه من در اینجا این تابع رو نوشتم این بود که ما در query یک فیلد با نام GNames داشتیم که مجموعه ای از نام گروه‌های هر مطلب بود که از نوع IEnumerable هستش . در واقع ما در اینجا نوع بی نامی داریم که یکی از فیلدهای اون یک لیست از یک نوع بی نام دیگست .  امیدوارم مطلب براتون جا افتاده باشه.
دوستان عزیز سوالی بود در قسمت نظرات مطرح کنید.  
مطالب
Blazor 5x - قسمت 33 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor WASM - بخش 3- بهبود تجربه‌ی کاربری عدم دسترسی‌ها
در قسمت قبل، دسترسی به قسمت‌هایی از برنامه‌ی کلاینت را توسط ویژگی Authorize و همچنین نقش‌های مشخصی، محدود کردیم. در این مطلب می‌خواهیم اگر کاربری هنوز وارد سیستم نشده‌است و قصد مشاهده‌ی صفحات محافظت شده را دارد، به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین هدایت شود و یا اگر کاربری که وارد سیستم شده‌است اما نقش مناسبی را جهت دسترسی به یک صفحه ندارد، بجای هدایت به صفحه‌ی لاگین، پیام مناسبی را دریافت کند.


هدایت سراسری و خودکار کاربران اعتبارسنجی نشده به صفحه‌ی لاگین

در برنامه‌ی این سری، اگر کاربری که به سیستم وارد نشده‌است، بر روی دکمه‌ی Book یک اتاق کلیک کند، فقط پیام «Not Authorized» را مشاهده خواهد کرد که تجربه‌ی کاربری مطلوبی به‌شمار نمی‌رود. بهتر است در یک چنین حالتی، کاربر را به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین هدایت کرد و پس از لاگین موفق، مجددا او را به همین آدرس درخواستی پیش از نمایش صفحه‌ی لاگین، هدایت کرد. برای مدیریت این مساله کامپوننت جدید RedirectToLogin را طراحی می‌کنیم که جایگزین پیام «Not Authorized» در کامپوننت ریشه‌ای BlazorWasm.Client\App.razor خواهد شد. بنابراین ابتدا فایل جدید BlazorWasm.Client\Pages\Authentication\RedirectToLogin.razor را ایجاد می‌کنیم. چون این کامپوننت بدون مسیریابی خواهد بود و قرار است مستقیما داخل کامپوننت دیگری درج شود، نیاز است فضای نام آن‌را نیز به فایل BlazorWasm.Client\_Imports.razor اضافه کرد:
@using BlazorWasm.Client.Pages.Authentication
پس از آن، محتوای این کامپوننت را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
@using System.Security.Claims

@inject NavigationManager NavigationManager

if(AuthState is not null)
{
    <div class="alert alert-danger">
        <p>You [@AuthState.User.Identity.Name] do not have access to the requested page</p>
        <div>
            Your roles:
            <ul>
            @foreach (var claim in AuthState.User.Claims.Where(c => c.Type == ClaimTypes.Role))
            {
                <li>@claim.Value</li>
            }
            </ul>
        </div>
    </div>
}

@code
{
    [CascadingParameter]
    private Task<AuthenticationState> AuthenticationState {set; get;}

    AuthenticationState AuthState;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        AuthState = await AuthenticationState;
        if (!IsAuthenticated(AuthState))
        {
            var returnUrl = NavigationManager.ToBaseRelativePath(NavigationManager.Uri);
            if (string.IsNullOrEmpty(returnUrl))
            {
                NavigationManager.NavigateTo("login");
            }
            else
            {
                NavigationManager.NavigateTo($"login?returnUrl={Uri.EscapeDataString(returnUrl)}");
            }
        }
    }

    private bool IsAuthenticated(AuthenticationState authState) =>
            authState?.User?.Identity is not null && authState.User.Identity.IsAuthenticated;
}
توضیحات:
در اینجا روش کار کردن با AuthenticationState را از طریق کدنویسی ملاحظه می‌کنید. در زمان بارگذاری اولیه‌ی این کامپوننت، بررسی می‌شود که آیا کاربر جاری، به سیستم وارد شده‌است یا خیر؟ اگر خیر، او را به سمت صفحه‌ی لاگین هدایت می‌کنیم. اما اگر کاربر پیشتر به سیستم وارد شده باشد، متن شما دسترسی ندارید، به همراه لیست نقش‌های او در صفحه ظاهر می‌شوند که برای دیباگ برنامه مفید است و دیگر به سمت صفحه‌ی لاگین هدایت نمی‌شود.

در ادامه برای استفاده از این کامپوننت، به کامپوننت ریشه‌ای BlazorWasm.Client\App.razor مراجعه کرده و قسمت NotAuthorized آن‌را به صورت زیر، با معرفی کامپوننت RedirectToLogin، جایگزین می‌کنیم:

<NotAuthorized>
    <RedirectToLogin></RedirectToLogin>
</NotAuthorized>
چون این کامپوننت اکنون در بالاترین سطح سلسله مراتب کامپوننت‌های تعریف شده قرار دارد، به صورت سراسری به تمام صفحات و کامپوننت‌های برنامه اعمال می‌شود.


چگونه دسترسی نقش ثابت Admin را به تمام صفحات محافظت شده برقرار کنیم؟

اگر خاطرتان باشد در زمان ثبت کاربر ادمین Identity، تنها نقشی را که برای او ثبت کردیم، Admin بود که در تصویر فوق هم مشخص است؛ اما ویژگی Authorize استفاده شده جهت محافظت از کامپوننت (attribute [Authorize(Roles = ConstantRoles.Customer)]@)، تنها نیاز به نقش Customer را دارد. به همین جهت است که کاربر وارد شده‌ی به سیستم، هرچند از دیدگاه ما ادمین است، اما به این صفحه دسترسی ندارد. بنابراین اکنون این سؤال مطرح است که چگونه می‌توان به صورت خودکار دسترسی نقش Admin را به تمام صفحات محافظت شده‌ی با نقش‌های مختلف، برقرار کرد؟
برای رفع این مشکل همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، نیاز است تمام نقش‌های مدنظر را با یک کاما از هم جدا کرد و به خاصیت Roles ویژگی Authorize انتساب داد؛ و یا می‌توان این عملیات را به صورت زیر نیز خلاصه کرد:
using System;
using BlazorServer.Common;
using Microsoft.AspNetCore.Authorization;

namespace BlazorWasm.Client.Utils
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method, AllowMultiple = true, Inherited = true)]
    public class RolesAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        public RolesAttribute(params string[] roles)
        {
            Roles = $"{ConstantRoles.Admin},{string.Join(",", roles)}";
        }
    }
}
در این حالت، AuthorizeAttribute سفارشی تهیه شده، همواره به همراه نقش ثابت ConstantRoles.Admin هم هست و همچنین دیگر نیازی نیست کار جمع زدن قسمت‌های مختلف را با کاما انجام داد؛ چون string.Join نوشته شده همین‌کار را انجام می‌دهد.
پس از این تعریف می‌توان در کامپوننت‌ها، ویژگی Authorize نقش دار را با ویژگی جدید Roles، جایگزین کرد که همواره دسترسی کاربر Admin را نیز برقرار می‌کند:
@attribute [Roles(ConstantRoles.Customer, ConstantRoles.Employee)]


مدیریت سراسری خطاهای حاصل از درخواست‌های HttpClient

تا اینجا نتایج حاصل از شکست اعتبارسنجی سمت کلاینت را به صورت سراسری مدیریت کردیم. اما برنامه‌های سمت کلاینت، به کمک HttpClient خود نیز می‌توانند درخواست‌هایی را به سمت سرور ارسال کرده و در پاسخ، برای مثال not authorized و یا forbidden را دریافت کنند و یا حتی internal server error ای را در صورت بروز استثنایی در سمت سرور.
فرض کنید Web API Endpoint جدید زیر را تعریف کرده‌ایم که نقش ادیتور را می‌پذیرد. این نقش، جزو نقش‌های تعریف شده‌ی در برنامه و سیستم Identity ما نیست. بنابراین هر درخواستی که به سمت آن ارسال شود، برگشت خواهد خورد و پردازش نمی‌شود:
namespace BlazorWasm.WebApi.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [Authorize(Roles = "Editor")]
    public class MyProtectedEditorsApiController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public IActionResult Get()
        {
            return Ok(new ProtectedEditorsApiDTO
            {
                Id = 1,
                Title = "Hello from My Protected Editors Controller!",
                Username = this.User.Identity.Name
            });
        }
    }
}
برای مدیریت سراسری یک چنین خطای سمت سروری در یک برنامه‌ی Blazor WASM می‌توان یک Http Interceptor نوشت:
namespace BlazorWasm.Client.Services
{
    public class ClientHttpInterceptorService : DelegatingHandler
    {
        private readonly NavigationManager _navigationManager;
        private readonly ILocalStorageService _localStorage;
        private readonly IJSRuntime _jsRuntime;

        public ClientHttpInterceptorService(
                NavigationManager navigationManager,
                ILocalStorageService localStorage,
                IJSRuntime JsRuntime)
        {
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
            _localStorage = localStorage ?? throw new ArgumentNullException(nameof(localStorage));
            _jsRuntime = JsRuntime ?? throw new ArgumentNullException(nameof(JsRuntime));
        }

        protected override async Task<HttpResponseMessage> SendAsync(HttpRequestMessage request, CancellationToken cancellationToken)
        {
            // How to add a JWT to all of the requests
            var token = await _localStorage.GetItemAsync<string>(ConstantKeys.LocalToken);
            if (token is not null)
            {
                request.Headers.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("bearer", token);
            }

            var response = await base.SendAsync(request, cancellationToken);

            if (!response.IsSuccessStatusCode)
            {
                await _jsRuntime.ToastrError($"Failed to call `{request.RequestUri}`. StatusCode: {response.StatusCode}.");

                switch (response.StatusCode)
                {
                    case HttpStatusCode.NotFound:
                        _navigationManager.NavigateTo("/404");
                        break;
                    case HttpStatusCode.Forbidden: // 403
                    case HttpStatusCode.Unauthorized: // 401
                        _navigationManager.NavigateTo("/unauthorized");
                        break;
                    default:
                        _navigationManager.NavigateTo("/500");
                        break;
                }
            }

            return response;
        }
    }
}
توضیحات:
با ارث‌بری از کلاس پایه‌ی DelegatingHandler می‌توان متد SendAsync تمام درخواست‌های ارسالی توسط برنامه را بازنویسی کرد و تحت نظر قرار داد. برای مثال در اینجا، پیش از فراخوانی await base.SendAsync کلاس پایه (یا همان درخواست اصلی که در قسمتی از برنامه صادر شده‌است)، یک توکن را به هدرهای درخواست، اضافه کرده‌ایم و یا پس از این فراخوانی (که معادل فراخوانی اصل کد در حال اجرای برنامه است)، با بررسی StatusCode بازگشتی از سمت سرور، کاربر را به یکی از صفحات یافت نشد، خطایی رخ داده‌است و یا دسترسی ندارید، هدایت کرده‌ایم. برای نمونه کامپوننت Unauthorized.razor را با محتوای زیر تعریف کرده‌ایم:
@page "/unauthorized"

<div class="alert alert-danger mt-3">
    <p>You don't have access to the requested resource.</p>
</div>
که سبب می‌شود زمانیکه StatusCode مساوی 401 و یا 403 را از سمت سرور دریافت کردیم، خطای فوق را به صورت خودکار به کاربر نمایش دهیم.

پس از تدارک این Interceptor سراسری، نوبت به معرفی آن به برنامه‌است که ... در ابتدا نیاز به نصب بسته‌ی نیوگت زیر را دارد:
dotnet add package Microsoft.Extensions.Http
این بسته‌ی نیوگت، امکان دسترسی به متدهای الحاقی AddHttpClient و سپس AddHttpMessageHandler را میسر می‌کند که توسط متد AddHttpMessageHandler است که می‌توان Interceptor سراسری را به سیستم معرفی کرد. بنابراین تعاریف قبلی و پیش‌فرض HttpClient را حذف کرده و با AddHttpClient جایگزین می‌کنیم:
namespace BlazorWasm.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            //...

            // builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
            /*builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient
            {
                BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"))
            });*/

            // dotnet add package Microsoft.Extensions.Http
            builder.Services.AddHttpClient(
                    name: "ServerAPI",
                    configureClient: client =>
                    {
                        client.BaseAddress = new Uri(builder.Configuration.GetValue<string>("BaseAPIUrl"));
                        client.DefaultRequestHeaders.Add("User-Agent", "BlazorWasm.Client 1.0");
                    }
                )
                .AddHttpMessageHandler<ClientHttpInterceptorService>();
            builder.Services.AddScoped<ClientHttpInterceptorService>();
            builder.Services.AddScoped(sp => sp.GetRequiredService<IHttpClientFactory>().CreateClient("ServerAPI"));

            //...
        }
    }
}
پس از این تنظیمات، در هر قسمتی از برنامه که با HttpClient تزریق شده کار می‌شود، تفاوتی نمی‌کند که چه نوع درخواستی به سمت سرور ارسال می‌شود، هر نوع درخواستی که باشد، تحت نظر قرار گرفته شده و بر اساس پاسخ دریافتی از سمت سرور، واکنش نشان داده خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا switch (response.StatusCode) را که در Interceptor تکمیل کردیم، در تمام قسمت‌های برنامه که با HttpClient کار می‌کنند، تکرار کرد. همچنین مدیریت سراسری افزودن JWT به تمام درخواست‌ها نیز به صورت خودکار انجام می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-33.zip