مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت هشتم - آخرین قسمت - چرخه حیات کامپوننت‌ها

هر کامپوننتی در React یک چرخه زندگی دارد. زمانیکه یک کامپوننت را به روش React.createClass یا React.Component تعریف میکنیم و در ReactDOM.render نمونه‌ای از کامپوننت را برای نمایش در مرورگر می‌سازیم، چرخه حیات آن شروع میشود. 


ReactDOMServer

کتابخانه ReactDOMServer جهت ساخت یا render کردن کامپوننت‌ها در سمت سرور استفاده میشود. توسط این کتابخانه میتوانیم کامپوننت‌ها را در سمت سرور ایجاد کنیم و نتیجه آن را که تگ‌های HTML هستند به مرورگر ارسال کنیم. این روش جهت داشتن صفحه‌های وب سریع‌تر و اهداف SEO مفید است. جهت اطلاعات بیشتر و روش‌های استفاده به مستندات آن رجوع کنید. در مثال زیر روش استفاده از این کتابخانه به اختصار آمده.

var persons = [
    { id: 1, personName: "Parham", personContact: "parhamda@gmail.com" },
    { id: 2, personName: "Roham", personContact: "roham@yahoo.com" },
    { id: 3, personName: "Raha", personContact: "raha@live.com" }
];

class Person extends React.Component{
    render(){
        return (
            <div>
                <p>{this.props.personName}</p>
                <p>{this.props.personContact}</p>
            </div>
        )
    }
}

let person1 = persons[0];
let personElement = <Person personName={person1.personName} personContact={person1.personContact}/>
console.log(ReactDOMServer.renderToStaticMarkup(personElement));

در کد بالا مواردی که جدید هستند، یکی ساخت یک نمونه از کامپوننت Person است و دیگری ساخت آن در سمت سرور، بدون آن که فعلا نمایشی در مرورگر داشته باشیم. در کنسول میتوانیم خروجی کتابخانه را که تگ‌های HTML هستند ببینیم. ReactDOMServer دو متد را فراهم کرده که کارکردی مشابه دارند؛ اما در جزئیات متفاوت هستند. 

  • renderStaticMarkup یک خروجی استاتیک و بدون attributeهای اضافه را تولید میکند که بیشتر برای بررسی یا استفاده در صفحه‌های وب ایستا مفید هستند.
  • renderToString یک خروجی به صورت HTML String ایجاد میکند که برای HTML DOM در سمت کاربر سازگار‌تر است و مناسب برای صفحات پویا. 

در نهایت خروجی از هر نوع که بود، برای اینکه در سمت کاربر قابل مشاهده باشد باید از همان متد ReactDOM.render استفاده کنیم. از آنجایی که این مجموعه جهت معرفی و بررسی ابزارهای اصلی React به صورت مختصر است، از آوردن مثال‌های زیاد و پیچیده پرهیز میکنم. در اینجا میتوانید یک نمونه ساده برای استفاده از ReactDOMServer به صورت استاندارد و با جزئیات را بررسی کنید.


متدهای چرخه حیات در React

React چند متد را برای زمان‌های قبل و بعد از ساخت شدن یک کامپوننت در DOM دارد که میشود رفتارهایی را برای کامپوننت، در این متدها در نظر گرفت تا در زمان مناسب اجرا شوند. در ادامه این متد‌ها معرفی و کاربرد هر یک بیان میشود. 


 componentWillMount: این متد قبل از اینکه کامپوننت، تگ‌های متد render را بسازد اجرا میشود. این متد هم در سمت کلاینت کاربرد دارد و هم در سمت سرور. به همین جهت برای گرفتن log از داده‌های کامپوننت و کار با پایگاه داده مکان مناسبی است. به عنوان مثال در قطعه کد زیر داده‌های کامپوننت، توسط Ajax ارسال شده‌اند. 

componentWillMount() {
   Ajax.post("/componentLog", {
     name: this.constructor.name,
     props: this.props
   });
}

componentDidMount: این متد بعد از اینکه بخش render اجرا شد فراخوانی میشود. همچنین فقط در سمت کلاینت و زمانیکه از ReactDOM.render استفاده میکنیم کاربرد دارد. این متد مناسب برای تعامل کامپوننت با افزونه‌ها و API‌ها است؛ مانند دریافت اطلاعات مورد نیاز کامپوننت از سایتی دیگر توسط یک API. از  این متد در قسمت چهارم مثالی آورده شده. 


(componentWillReciveProps(nextProps: این متد زمانی اجرا میشود که داده‌های ورودی کامپوننت با مقادیری جدید تغییر کنند.

componentWillReceiveProps(nextProps) {
    // Do something with new received data and change the state. 
}

ReactDOM.render(
    <TestComponent someData={newDataEveryFiveSecond()}/>,
    document.getElementById("divTest")
);

در مثال بالا یک کامپوننت داریم که داده‌های ورودی خود را از یک تابع میگیرد. این تابع هر پنج ثانیه یک بار یک داده تازه ایجاد میکند و به کامپوننت ارسال میکند. میتوانیم داخل کامپوننت، از متد componentWillReceiveProps جهت دستکاری داده‌های رسیده و تغییر وضعیت کامپوننت توسط setState استفاده کنیم. 


(shouldComponentUpdate(nextProps, nextState: این متد شبیه به متد componentWillReceiveProps است، البته با تفاوت‌هایی. این متد هم مقدار ورودی جدید برای پارامتر‌های کامپوننت میگیرد و هم مقداری برای وضعیتی که کامپوننت دارد. این متد باید یک مقدار بازگشتی false یا  true داشته باشد. با این مقدار بازگشتی میتوان کنترل کرد که آیا کامپوننت بر اساس داده‌های جدید بروز بشود یا نه. 

class ComponentExample extends React.Component {
    shouldComponentUpdate(nextProps, nextState) {
        return notEqual(this.props, nextProps) ||
            notEqual(this.state, nextState);
    }
}

در مثال بالا پارامترها و وضعیت جاری کامپوننت، با مقدارهای تازه تغییر یافته و وضعیت جدید مقایسه میشوند. اگر مقادیر مقایسه شده برابر نباشند (یعنی داده تکراری وارد نشده) مقدار بازگشتی true خواهد بود و React کامپوننت را بر اساس وضعیت جدید و داده‌های تازه دوباره میسازد.


(componentWillUpdate(nextProps, nextState: این متد زمانیکه کامپوننت ساخته شده، داده‌های جدیدی را دریافت کند و یا وضعیت آن تغییر کند و دقیقا قبل از اجرای render فراخوانی میشود. اگر از متد shouldComponentUpdate مقدار false بازگشت داده شود، این متد دیگر اجرا نخواهد شد. باید توجه داشته باشیم که setState را نمیشود در این متد پیاده‌سازی کرده. به این علت که، زمانیکه وضعیت کامپوننت تغییر میکند، React متد componentWillUpdate و بلافاصله بعد از آن render را اجرا میکند و برای تغییر وضعیت دیگر دیر شده! تفاوت componentWillUpdate با componentWillMount  این است که Will Mount در اولین وهله سازی از کامپوننت اجرا میشود، ولی Will Update بعد از هر دوباره سازی (rerender). 


(componentDidUpdate(prevProps, prevStat: احتمالا میشود به راحتی حدس زد که این متد دقیقا بعد از دوباره سازی کامپوننتی که ساخته شده فراخوانی میشود.


componentWillUnmount: این متد زمانی اجرا میشود که یک کامپوننت از DOM پاک شود. برای پاک کردن نمونه‌ای از یک کامپوننت که در DOM در حال نمایش است میتوانیم از دستور زیر استفاده کنیم. 

ReactDOM.unmountComponentAtNode(document.getElementById("react"));
اشتراک‌ها
گیت هاب ! ( GitHub ) شبکه اجتماعی برنامه نویسان

برای خیلی ممکن است سوال پیش آمده باشد چطور یک برنامه نویس از پروژه ای که به صورت اوپن سورس منتشر میکند محافظت کرده و از سوء استفاده جلوگیری میکند ؟ بر اساس همین سوال شخص لینوس توروالدز Git را ایجاد کرد برای ذخیره پروژه‌های متن باز و حفظ حقوق برنامه نویس پروژه

سایت گیت هاب (github.com) بر پایه Git تشکیل شده و به همین منظور استفاده میشود. البته برنامه نویس میتواند پروژه را بصورت خصوصی ذخیره کند و از انتشار عمومی پروژه خودداری کند. با استفاده از این سیستم برنامه نویسان پروژه‌های متن باز را با خیال راحت و با حفظ حقوق منتشر کنند و به این ترتیب پروژه به نام آن برنامه نویس ثبت خواهد شد. در این سیکل برنامه نویس یک اکانت در این سایت ایجاد و برای هر پروژه متن باز که منتشر میکند یک صفحه (مخزن) ساخته و پروژه را در آن ذخیره میکند.

یکی دیگر از مواردی که ممکن است برای برنامه‌های متن باز پیش بیاید این است که اگر برنامه نویسی یک پروژه متن باز را از گیت هاب توسعه داد ، موارد اضافه شده بر عهده برنامه نویس اول گذاشته نشه و حق برنامه نویس اصلی رعایت شود ؛ برای این منظور سیکلی در سایت گیت هاب ایجاد شده با عنوان Forking که یک برنامه نویس میتواند پروژه را داشته باشد و پس از توسعه پروژه ، تغییرات ایجاد شده در برنامه را به برنامه نویس اصلی ارسال کند و پس از تایید ، تغییرات ایجاد شده در مخزن اصلی پروژه اعمال شود.

گیت هاب امکانات بیشتری را در خود پیاده کرده که این سایت را تبدیل به شبکه اجتماعی برای برنامه نویسان کرده است. موارد از قبیل انجمن برای پرسش و مشکلات ، ارسال پیغام خصوصی برای سایر اعضا و ….

گیت هاب ! ( GitHub ) شبکه اجتماعی برنامه نویسان
نظرات مطالب
StringBuilder
StringWriter یک TextWriter است (درواقع  از آن مشتق شده است) که برای نوشتن متن درون حافظه موقت سیستم طراحی شده است. بنابراین هرجا که نیاز به یک TextWriter باشد میتوان از آن استفاده کرد تا رشته تولیدی درون حافظه نگهداری شود. مثل این مثال درباره HtmlTextWriter.
درضمن StringWriter برای تولید تکست، از StringBuilder استفاده میکند و حتی متدی برای برگرداندن نمونه داخلی از  StringBuilder خود دارد.
بنابراین برای تولید رشته با تعداد زیاد عملیات چسباندن رشته‌ها (معمولا بیش از 5 بار) از StringBuilder استفاده میشود و درصورت نیاز به یک نمونه از TextWriter بدون اینکه مکان ذخیره تکست نهایی برای ما مهم باشد از StringWriter استفاده میشود (چون این تکست به صورت موقت درون خافظه سیستم نگهداری میشود).
مطالب
OpenCVSharp #17
تشخیص اشخاص به کمک OpenCV

فرض کنید قصد دارید یک سیستم حضور غیاب مبتنی بر تشخیص چهره را طراحی کنید. قسمت استخراج چهره، از تصویر کلی رسیده را بررسی کردیم. اما در ادامه چگونه تشخیص دهیم که این چهره متعلق به چه شخصی است؟ با توجه به اینکه تصویر چهره‌ی یک شخص می‌تواند از زوایای مختلفی تهیه شود و یا حتی حالات روحی منعکس شده‌ی در صورت نیز در تغییر بیت و بایت‌های تصویر چهره مؤثر هستند.


بانک اطلاعاتی تصاویر چهره‌های اشخاص

در اینجا از تصاویر «The Database of Faces» استفاده خواهیم کرد. این مجموعه شامل تصاویر 40 شخص، در 10 حالت مختلف است.


برای بارگذاری این تصاویر و استفاده‌ی از آن‌ها در الگوریتم FisherFaceRecognizer نیاز به ساختار ذیل است:
public class ImageInfo
{
    public Mat Image { set; get; }
    public int ImageGroupId { set; get; }
    public int ImageId { set; get; }
}
در اینجا Image، محتوای تصویر انتخابی است. مقدار ImageGroupId مساوی مقدار عددی نام پوشه‌ی تصاویر منهای یک، تنظیم می‌شود. برای مثال پوشه‌ی s1 به گروه صفر تنظیم می‌شود. ImageId نیز به یک مقدار خود افزایش یابنده معادل شماره‌ی جاری تصویر، تنظیم می‌گردد؛ به این صورت:
var images = new List<ImageInfo>();
 
var imageId = 0;
foreach (var dir in new DirectoryInfo(@"..\..\Images").GetDirectories())
{
    var groupId = int.Parse(dir.Name.Replace("s", string.Empty)) - 1;
    foreach (var imageFile in dir.GetFiles("*.pgm"))
    {
        images.Add(new ImageInfo
        {
            Image = new Mat(imageFile.FullName, LoadMode.GrayScale),
            ImageId = imageId++,
            ImageGroupId = groupId
        });
    }
}
ابتدا پوشه‌های دیتابیس تصاویر یافت شده و سپس از نام هر پوشه یک شما‌‌ره‌ی گروه (یا شماره‌ی شخص) استخراج می‌شود. سپس تصاویر این پوشه به لیست تصاویر اصلی اضافه خواهند شد.


تشخیص یک چهره‌ی اتفاقی

پس از تشکیل لیست تصاویر، اکنون کار با الگوریتم FisherFaceRecognizer به نحو ذیل خواهد بود:
var model = FaceRecognizer.CreateFisherFaceRecognizer();
model.Train(images.Select(x => x.Image), images.Select(x => x.ImageGroupId));
 
var rnd = new Random();
var randomImageId = rnd.Next(0, images.Count - 1);
var testSample = images[randomImageId];
 
Console.WriteLine("Actual group: {0}", testSample.ImageGroupId);
Cv2.ImShow("actual", testSample.Image);
 
var predictedGroupId = model.Predict(testSample.Image);
Console.WriteLine("Predicted group: {0}", predictedGroupId);
پارامتر اول متد Train، لیست تصاویر است و پارامتر دوم، لیست شماره گروه‌های متناظر با هر تصویر است که در اینجا به عنوان برچسب نیز نامگذاری شده‌است.
سپس با استفاده از کلاس Random، یک تصویر اتفاقی انتخاب می‌شود.
اکنون این تصویر اتفاقی به متد Predict ارسال شده و نتیجه‌ی آن، شماره گروه چهره‌ی تشخیص داده شده‌است. به این ترتیب می‌توان تشخیص داد که یک تصویر مفروض ورودی، متعلق به چه شخصی (یا در اینجا گروه یا برچسب) است.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
استفاده از چاپگرهای مجازی و چاپ فایل Doc
 می خواهیم با استفاده از چاپگرهای مجازی نصب شده روی سیستم خود یک فایل Doc را به یک فایل TIF تبدیل یا به عبارت دیگر داخل فایل تصویری چاپ کنیم. یک نمونه عملی، استفاده در سیستم دبیرخانه می‌تواند باشد. کاربر متن نامه را داخل محیط Word تایپ کرده و هنگامی که نامه را ارسال می‌کند، گردش کار با این فایل تصویری انجام خواهد شد.

پس از ایجاد پروژه جدید، یک ارجاع از Microsoft.Office.Interop.Word به پروژه خود اضافه میکنیم

در هنگام نصب مجموعه Office می‌توانید یک چاپگر مجازی بنام Microsoft Office Document Image Writer را نصب کنید. می‌خواهیم از آن برای رسیدن به هدفمان استفاده کنیم.

حال یک فایل Word آماده میکنیم.

با استفاده از کدهای زیر می‌توان فایل ذخیره شده را به یک فایل تصویری با قالب TIF تبدیل کنیم

private void btnPrint_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            try
            {
                object varFileName = @"d:\test.doc";
                object varFalseValue = false;
                object varTrueValue = true;
                object varMissing = Type.Missing;
                Microsoft.Office.Interop.Word.Application varWord = new
                Microsoft.Office.Interop.Word.Application();

                varWord.ActivePrinter = "Microsoft Office Document Image Writer";
                //                varWord.ActivePrinter = "Snagit 11";
                //                varWord.ActivePrinter = "priPrinter";
                //                varWord.ActivePrinter = "doPDF v7";

                Microsoft.Office.Interop.Word.Document varDoc =
                varWord.Documents.Open(ref varFileName, ref varMissing, ref varFalseValue,ref varMissing,
                                       ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing, 
                                       ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing,
                                       ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing);
                varDoc.Activate();

                object PrintToFile = true;
                object OutputFileName = @"d:\test.tif";
                varDoc.PrintOut(ref varMissing, ref varFalseValue, ref varMissing,
                                ref OutputFileName, ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing,
                                ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing, ref PrintToFile,
                                ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing, 
                                ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing);

                varDoc.Close(ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing);
                varWord.Quit(ref varMissing, ref varMissing, ref varMissing);
            }
            catch (Exception varE)
            {
                MessageBox.Show("Error:\n" + varE.Message, "Error message");
            }
        }
شما می‌توانید متناسب با نیاز خود از سایر چاپگرهای مجازی نصب شده استفاده نمایید.
varWord.ActivePrinter = "Snagit 11";
varWord.ActivePrinter = "priPrinter";
varWord.ActivePrinter = "doPDF v7";
نتیجه کار در قالب یک فایل TIF


PRINTDOC.ZIP

نظرسنجی‌ها
آیا در تیم توسعه دات نت خود از تکنولوژی‌های اورکستراسیون مانند Kubernetes برای مدیریت و مقیاس‌پذیری Docker استفاده می‌کنید؟
تازه‌کار هستیم و هنوز از این تکنولوژی‌ها استفاده نمی‌کنیم.
به‌صورت محدود در برخی پروژه‌ها از Kubernetes یا تکنولوژی‌های مشابه استفاده می‌کنیم.
در برخی پروژه‌ها از این تکنولوژی‌ها برای مدیریت Docker استفاده می‌شود.
Kubernetes یا مشابه آن در پروژه‌های متعدد دات نت مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در تمامی پروژه‌های دات نت ما از تکنولوژی‌های اورکستراسیون برای مقیاس‌پذیری و مدیریت Docker استفاده می‌شود.
مطالب
ساخت Nuget Manager شخصی
یکی از راحت‌ترین راه‌های افزودن پکیج‌های برنامه نویسی به پروژه‌های دات نت، از طریق Nuget میباشد. این ابزار به قدری راحت است که من تصمیم گرفتم پکیج‌های تیممان را از طریق این سیستم دریافت کنیم. مزیت آن هم این است که بچه‌های تیم همیشه به پکیج‌ها دسترسی راحت‌تری دارند و هم اینکه در آینده به روز رسانی ساده‌تری خواهند داشت. با توجه به اینکه سایت اصلی تنها پکیج‌های عمومی را پشتیبانی می‌کند و چیزی تحت عنوان پکیج‌های شخصی ندارد، پس باید خودمان این سرویس را راه اندازی کنیم. برای راه اندازی این سیستم می‌توان آن را بر روی سیستم شخصی قرار داد و یا اینکه به صورت اینترنتی بر روی یک سرور به آن دسترسی داشته باشیم. در این مقاله این دو روش را بررسی میکنم:

پی نوشت: برای داشتن نیوگت شخصی سایت‌های نظیر Nuget Server و Myget ( به همراه پشتیبانی از مخازن npm و Bower ) هم این سرویس را ارائه میکنند. ولی باید هزینه‌ی آن را پرداخت کنید. البته سایت GemFury مخازن رایگان مختلفی چون Nuget را نیز پشتیبانی می‌کند.


نصب بر روی یک سیستم شخصی یا لوکال


در اولین قدم، شما باید یک دایرکتوری را در سیستم خود درست کنید تا پکیج‌های خود را داخل آن قرار دهید. پنجره‌ی Package manager Settings را باز کنید و در آن گزینه‌ی Package Sources را انتخاب کنید. سپس در کادر باز شده،  بر روی دکمه‌ی افزودن، در بالا کلیک کنید تا در پایین کادر، از شما نام محل توزیع بسته و آدرس آن را بپرسد:


بعد از ورود اطلاعات، بر روی دکمه‌ی Update کلیک کنید. از این پس این دایرکتوری، منبع پکیج‌های شماست و برای دریافت پکیج‌ها از این آدرس می‌توانید از طریق منوی کشویی موجود در کنسول، پکیج جدید خودتان را انتخاب کنید:


اگر میخواهید می‌توانید این دایرکتوری را به اشتراک بگذارید تا دیگر افراد حاضر در شبکه‌ی محلی هم بتوانند آن را به عنوان منبع توزیع خود به سیستم اضافه کنند.

مرحله‌ی بعدی این است که از طریق ابزار خط فرمان نیوگت نسخه 3.3 پکیج‌هایتان را به دایرکتوری مربوطه انتقال دهید. نحوه‌ی صدا زدن این دستور به شکل زیر است:
nuget init e:\nuget\ e:\nuget\test
این دستور تمام پکیج‌هایی را که شما در مسیر اولی قرار داده‌اید، به داخل دایرکتوری test منتقل می‌کند. ولی اگر قصد دارید که فقط یکی از پکیج‌ها را به این دایرکتوری انتقال دهید از دستور زیر استفاده کنید:
nuget add GMap.Net.1.0.1.nupkg -source e:\nuget\test
اینبار با کلمه‌ی رزرو شده‌ی add و بعد از آن نام پکیچ، دایرکتوری منبع را به آن معرفی می‌کنیم.


ساخت منبع راه دور (اینترنت)


شما با استفاده از ویژوال استودیو و انجام چند عمل ساده می‌توانید پکیج‌های خودتان را مدیریت کنید. برای شروع، یک پروژه‌ی تحت وب خام (Empty) را ایجاد کنید و در کنسول Nuget دستور زیر را وارد کنید:
Install-Package NuGet.Server
شما با نصب این بسته و وابستگی‌هایش، به راحتی یک سیستم مدیریت بسته را دارید. ممکن است مدتی برای نصب طول بکشد و در نهایت از شما بخواهد که فایل web.config را رونویسی کند که شما اجازه‌ی آن را صادر خواهید کرد. بعد از اتمام نصب، فایل web.config را گشوده و در خط زیر، خصوصیت Value را به یک دایرکتوری که دلخواه که مدنظر شماست تغییر دهید. این آدرس دهی می‌تواند به صورت مطلق باشد، یا آدرس مجازی آن را وارد کنید؛ یا اگر هم خالی بگذارید به طور پیش فرض دایرکتوری Packages را در نظر میگیرد:
<appSettings>
    <!-- Set the value here to specify your custom packages folder. -->
    <add key="packagesPath" value="×\Packages" />
</appSettings>
حال فایل‌های دایرکتوری محلی خود را به دایرکتوری Packages انتقال دهید و سپس سایت را بر روی IIS، هاست نمایید. از این پس منبع شما به صورت آنلاین مانند آدرس زیر در دسترس خواهد بود.
(هر محلی که نصب کنید طبق الگوی مسیریابی، آدرس nuget را در انتها وارد کنید)
Dotnettips.info/nuget

در صورتی که قصد دارید مستقیما بسته‌ای را به سمت سرور push کنید، از یک رمز عبور قدرتمند که آن را می‌توانید در web.config، بخش apiKey وارد نمایید، استفاده کنید. اگر هم نمی‌خواهید، می‌توانید در تگ RequiredApiKey در خصوصیت Value، مقدار false را وارد نمایید.
برای اینکار می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
nuget push GMap.Net.1.0.1.nupkg -source http://Dotenettips.info/nuget (ApiKey)
البته اگر قبل از دستور بالا، دستور زیر را وار کنید، دیگر نیازی نیست تا برای دستورات بعدی تا مدتی ApiKey را وارد نمایید.
nuget setapikey -source https://www.dntips.ir/Nuget (ApiKey)
مطالب
آشنایی با WPF قسمت چهارم: کنترل ها
WPF همانند Windows Form شامل ابزارها یا کنترل‌های داخلی است که می‌توانند در تهیه‌ی یک برنامه بسیار کارآمد باشند. در این بخش به بررسی تعدادی از این کنترل‌ها می‌پردازیم و مابقی آن‌ها را در قسمت‌های آینده بررسی خواهیم کرد. در این نوشتار سعی بر این است که یک فرم ساده را با آن ایجاد کرده و مورد استفاده قرار دهیم.
این فرم دارای اطلاعاتی شامل : نام، جنسیت ، زمینه‌های کاری، کشور، تاریخ تولد و تصویر می‌باشد.

TextBlock

همان Label قدیمی خودمان است که برای نمایش متون کاربر دارد. متن داخل آن بین دو تگ قرار می‌گیرد و یا از خاصیت Text آن کمک گرفته خواهد شد. حتما از خاصیت Width و height آن برای مقداردهی کمک بگیرید، زیرا در غیر آن صورت کل Container خود را خواهد پوشاند. در صورتی که متنی در مکان خود جا نشود می‌توان از دو ویژگی استفاده کرد. آن را برش داد یا به خطوط بعدی شکست. برای حذف یا برش باقی مانده متن می‌توان از خصوصیت TextTrimming استفاده کرد که سه مقدار می‌گیرد:

None مقدار پیش فرض

CharacterEllipsis با نزدیک شدن به آخر پهنای کار از ... استفاده می‌نماید. در صورتی که لیستی یا مورد مشابهی دارید میتواند بسیار کاربردی باشد.

WordEllipsis این گزینه هم مانند مورد بالاست با این تفاوت که سعی دارد تا آنجا که ممکن است خود را به آخرین حرف کلمه برساند تا شکستگی در وسط کلمه اتفاق نیفتد و آخرین کلمه کامل دیده شود و بعد ... قرار بگیرد؛ هر چند در تست‌های خودم تفاوتی مشاهده نکردم.

گزینه TextWrapping جهت شکستن یک خط به خطوط است؛ موقعی که متن شما به انتهای صفحه می‌رسد، این ویژگی باعث می‌شود متن به بیرون از پنجره نرفته و یک خط به سمت پایین حرکت کند. این گزینه سه مقدار را دارد:

تصویر زیر حالت اصلی نمایش بدون نیاز به Wrap شدن است:

None: مقدار پیش فرض که خصوصیت Wrap را به همراه ندارد.

Wrap: فعال سازی ویژگی TextWrapping

WrapWithOverflow: فرق این گزینه با گزینه بالا در این است که ، گزینه بالا در هر موقعیتی که پیش بیاید عمل خط شکن را روی عبارت یا حتی آن کلمه انجام می‌دهد. ولی در این گزینه فرصت خط شکنی مثل بالا فراهم نیست و اگر روی کلمه‌ای خط شکنی رخ دهد، مابقی آن کلمه از ناحیه‌ی خودش خارج شده و از کلمه‌ی بعدی، خط شکنی صورت می‌گیرد.

خصوصیت LineStackingStrategy:

این خصوصیت فاصله‌ی بین خطوط را با استفاده از یک واحد منطقی dp مشخص می‌کند. هر چند دو گزینه دیگر هم دارد که دو تصویر زیر را در این صفحه به شما نمایش می‌دهد:

برای ساخت فرم از یک گرید با سه ستون و 6 سطر استفاده می‌کنم.

<Grid Margin="5">
    <Grid.ColumnDefinitions>
        <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
        <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            <ColumnDefinition Width="Auto"></ColumnDefinition>
    </Grid.ColumnDefinitions>
    <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
            <RowDefinition Height="Auto"></RowDefinition>
        
        </Grid.RowDefinitions>
</Grid>
در ستون اول نام فیلدهای مورد نظر را می‌نویسیم و در ستون دوم هم کنترل‌های مد نظر هر فیلد را قرار خواهیم داد. در صورتی که دوست دارید کار از راست به چپ پشتیبانی کند از گزینه OverflowDirection در تگ پنجره Window استفاده نمایید.
در داخل گرید بعد از تعریف سطر و ستون، همانطور که قبلا توضیح دادیم کنترل‌های TextBlock را اضافه می‌کنیم:
<TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="0" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Name</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="1" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Gender</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="2" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Field Of Work</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="3" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Country</TextBlock>
        <TextBlock Grid.Column="0"  Grid.Row="4" VerticalAlignment="Center" HorizontalAlignment="Left" >Birth Date</TextBlock>

<TextBox Grid.Row="0" Grid.Column="1" Name="Txtname" HorizontalAlignment="Left" Margin="5" Width="200" ></TextBox>
برای فیلد نام، از کنترل TextBox استفاده کردم که با محدود کردن Width آن اندازه ثابت به آن دادم. در صورتی که width ذکر نشود یا به Auto ذکر شود، در صورتی که متنی که کاربر تایپ می‌کند، بیش از اندازه تعیین شده کنترل Textbox باشد، کنترل هم همراه متن بزرگتر خواهد شد و تا پایان محدوده سلولی اش در گرید کش خواهد آمد.

Buttons 
برای فیلد جنسیت Gender هم از RadioButton کمک گرفتم که با استفاده از خاصیت GroupName می‌توان دسته‌ای از این کنترل‌ها را با هم مرتبط ساخت تا با انتخاب یک آیتم جدید از همان گروه، آیتم قبلی که انتخاب شده بود از حالت انتخاب خارج شده و آیتم جدیدی انتخاب شود. از خاصیت IsChecked می‌توان برای انتخاب یک آیتم بهره برد.

به صورت کلی دکمه‌ها به چند دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • Button
  • ToggleButton
  • CheckBox
  • RadioButton

که همگی این عناصر از کلاسی به نام ButtonBase مشتق شده اند. کد زیر RadioButton‌ها را به صورت عمودی چینش کرده است:

<StackPanel Orientation="Vertical" Grid.Row="1" Grid.Column="1" Margin="10">
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoMale" IsChecked="True" >Male</RadioButton>
            <RadioButton GroupName="Gender" Name="RdoFemale" Margin="0 5 0 0" >Female</RadioButton>
        </StackPanel>
برای فیلد زمینه کاری ، لیست کشورها و تاریخ تولد از کدهای زیر کمک گرفتم:
<StackPanel Orientation="Horizontal" Grid.Row="2" Grid.Column="1" Margin="10">
            <CheckBox Name="ChkActor" >Actor/Actress</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkDirector" >Director</CheckBox>
            <CheckBox Name="ChkProducer" >Producer</CheckBox>
        </StackPanel>

        <ListBox Grid.Row="3" Grid.Column="1" Margin="10"  Height="80">
        <ListBoxItem>
                <TextBlock>UnitedStates</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >UK</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >France</TextBlock>
            </ListBoxItem>
            <ListBoxItem>
                <TextBlock >Japan</TextBlock>
            </ListBoxItem>
        </ListBox>

        <Calendar Grid.Row="4" Grid.Column="1" HorizontalAlignment="Left" Margin="10"></Calendar>
برای لیست کشورها می‌توان از یک ListBox یا ComboBox استفاده کرده که هر آیتم داخل آنها در یک تگ ListBoxItem یا ComboBoxItem قرار می‌گیرد. اگر از حالت ListBox استفاده می‌کنید، در صورتی که آیتم‌ها از ارتفاع لیست بیشتر شود به طور خودکار یک Scrollbar برای آن‌ها در نظر گرفته خواهد شد و نیازی نیست که آن را دستی اضافه کنید.
برای تصویر شخص، قصد دارم آن را در گوشه‌ی سمت راست و بالا قرار دهم. برای همین محل ستون آن را ستون سوم یا اندیس دوم انتخاب کرده و از آنجا که این عکس حالت پرسنلی دارد، می‌تواند چند سطر را به خود اختصاص دهد که با کمک خاصیت Rowspan، چهار سطر، کنترل را ادامه دادم. برای ستون‌ها هم می‌توان از خاصیت ColumnSpan استفاده کرد. همچنین دوست دارم یک دکمه هم روی تصویر در گوشه‌ی سمت چپ و پایین قرار داده که کاربر با انتخاب آن به انتخاب عکس یا تغییر آن بپردازد. برای همین از یک پنل گرید استفاده کردم و کنترل دکمه را روی تصویر قرار دادم. همپوشانی کنترل‌ها در اینجا صورت گرفته است.

 <Grid Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.RowSpan="4">
            <Grid.RowDefinitions>
                <RowDefinition Height="*"></RowDefinition>
            </Grid.RowDefinitions>
            <Grid.ColumnDefinitions>
                <ColumnDefinition Width="*"></ColumnDefinition>
            </Grid.ColumnDefinitions>
            <Image HorizontalAlignment="Right" Source="man.jpg" Stretch="UniformToFill" VerticalAlignment="Top" Width="100" Height="150"></Image>
            <Button Width="25" Height="15"    Padding="0"  HorizontalAlignment="Left" VerticalAlignment="Bottom" Margin="0,0,0,83">
                 <TextBlock VerticalAlignment="Center" Margin="0 -7 0 0">...</TextBlock>
            </Button>
        </Grid>
خاصیت Stretch کنترل Image در بالا، نحوه‌ی نمایش تصویر را نشان می‌دهد که چهار مقدار دارد:
None: تصویر، اندازه‌ی اصلی خود را حفظ کرده و هر مقدار آن که در کنترل جا شود، نمایش می‌یابد و بسته به سایز تصویر ممکن است گوشه هایی از تصویر نمایش نیابد.
Fill: تصویر را داخل کنترل به زور جا داده تا پهنا و ارتفاع عکس، هم اندازه کنترل می‌شود.
Uniform: تصویر بزرگ را با در نظر گرفتن نسبت پهنا و ارتفاع تصویر، با یکدیگر در کنترل جا می‌دهد.
UniformToFill: تصویر، کل کنترل را می‌گیرد ولی نسبت پهنا و عرض را حفظ کرده ولی قسمت هایی از تصویر در کنترل دیده نمی‌شود.

همانطور که قبلا هم گفتیم، خود کنترل دکمه شامل زیر کنترل‌هایی می‌شود که یکی از آن‌ها TextBlock است و از طریق خصوصیت *.TextBlock دیگر خصوصیات آن قابل تنظیم است و البته برای خصوصی سازی بیشتر هم می‌توان یک TextBlock را به صورت Nested یعنی داخل تگ Button تعریف کنید که ما همین کار را کرده ایم.
فرم نهایی ما به صورت زیر است:


در صورتی که دوست دارید جهت ListBox را از عمودی به افقی تغییر دهید می‌توانید از پنل‌های Stack یا Wrap استفاده کنید که تعریف آن به شکل زیر است:
<ListBox>
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <VirtualizingStackPanel Orientation="Horizontal" />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>

بدین صورت ListBox به شکل زیر تغییر می‌یابد:



و در صورتی که می‌خواهید Scroll حذف شود و از Wrap استفاده کنید، کد را به شکل زیر تعریف کنید. فراموش نکنید که اسکرول افقی را غیرفعال کنید؛ وگرنه نتیجه کار به شکل بالا خواهد بود.
<ListBox ScrollViewer.HorizontalScrollBarVisibility="Disabled">
    <ListBox.ItemsPanel>
        <ItemsPanelTemplate>
            <WrapPanel />
        </ItemsPanelTemplate>
    </ListBox.ItemsPanel>
</ListBox>
نتیجه:

Calendar
تقویم یکی دیگر از کنترل‌های موجود است که شامل خصوصیات زیر است:
DisplayDate: تاریخ پیش فرض و اولیه تقویم را مشخص می‌کند؛ در صورتی که ذکر نشود تاریخ جاری درج می‌شود.
<Calendar DisplayDate="01.01.2010" />
از خصوصیات دیگر در این زمینه می‌توان به DisplayDateStart و DisplayDateEnd اشاره کرد که محدوه‌ی نمایش تاریخ تقویم را مشخص می‌کند. کد زیر تنها تاریخ‌های روز اول ماه ابتدای سال 2015، تا روز اول ماه پنجم 2015 را نمایش می‌دهد:
<Calendar DisplayDateStart="01.01.2015" DisplayDateEnd="05.01.2015" />


SelectionMode: نحوه‌ی انتخاب تاریخ را مشخص می‌کند:
SingleDate: فقط یک تاریخ قابل انتخاب است.
SingleRange: می‌توانید از یک تاریخ تا تاریخ دیگر را انتخاب کنید. ولی نمی‌توانید مجددا چند انتخاب دیگر را در جای جای تقویم داشته باشید. مثلا از تاریخ 5 آپریل تا 10 آپریل را انتخاب کرده‌اید؛ ولی دیگر نمی‌توانید تاریخ 15 آپریل یا محدوده‌ی 15 آپریل تا 20 آپریل را انتخاب کنید. چون تنها قادر به انتخاب یک رنج یا محدوده تاریخی هستید.
MultipleRanges: بر خلاف گزینه‌ی بالایی هر محدوده تاریخی قابل انتخاب است.
<Calendar SelectionMode="MultipleRange" />

نکته بعدی در مورد غیرفعال کردن بعضی از تاریخ هاست که شما قصد ندارید به کاربر اجازه دهید آن‌ها را انتخاب کند. برای مثال تاریخ‌های 1 آپریل تا 10 آپریل را از دسترس خارج کنید. برای همین از خصوصیت BlackoutDates استفاده می‌کنیم که نحوه‌ی تعریف آن به شرح زیر است که در این کد دو محدوده‌ی تاریخی غیر فعال شده اند:
<Calendar>
    <Calendar.BlackoutDates>
        <CalendarDateRange Start="01/01/2010" End="01/06/2010" />
        <CalendarDateRange Start="05/01/2010" End="05/03/2010" />
    </Calendar.BlackoutDates>
</Calendar>



DisplayMode
: به طور پیش فرض، تقویم ماه‌ها را نشان می‌دهد ولی میتوانید آن را توسط این خصوصیت روی سال یا دهه و ماه هم تنظیم کنید.
با انتخاب سال Year، تقویم ماه‌های یک سال را نمایش می‌دهد.
با انتخاب دهه Decades سال‌های یک دهه‌ی تعیین شده را نشان می‌دهد و با انتخاب ماه Month روز‌های هر ماه در آن نمایش داده می‌شود.
در هنگام انتخاب این گزینه، به داخل تقویم نگاه نکنید، بلکه به سر تیتر آن نگاه کنید.
<Calendar DisplayMode="Year" />



اشتراک‌ها
آنچه باید درباره آسیب پذیری "شل شاک" بدانید

«...  nist.gov برای شدت آسیب‌پذیری ShellShock شدت ۱۰ از ۱۰ در نظر گرفته است. این آسیب‌پذیری برای بهره‌برداری نیاز به دسترسی اولیه ندارد و در شرایطی از راه دور با ارسال یک درخواست می‌توان دستوراتی را سیستم قربانی اجرا کرد. در آسیب‌پذیری HeartBleed نیز بدون نیاز به دسترسی اولیه امکان بهر‌ه‌برداری وجود داشت ولی امکان اجرای دستور بروی سیستم قربانی به صورت مستقیم وجود نداشت  ...»

آنچه باید درباره آسیب پذیری "شل شاک" بدانید