نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت 34 - توزیع برنامه‌های Blazor بر روی IIS
روش درست کردن دمو برای پروژه‌های blazor در Github (یا روش توزیع پروژه‌های Blazor WASM در Github-Pages)

ابتدا فایل yml زیر را در پوشه‌ی github\workflows\deploy.yml. قرار دهید (پوشه‌ای را به این نام، در ریشه‌ی پروژه‌ی خود ایجاد کنید):
name: Deploy to GitHub Pages

# Run workflow on every push to the main branch
on:
  push:
    branches: [ main ]

jobs:
  deploy-to-github-pages:
    # use ubuntu-latest image to run steps on
    runs-on: ubuntu-latest
    steps:
    # uses GitHub's checkout action to checkout code form the main branch
    - uses: actions/checkout@v2
    
    # sets up .NET Core SDK
    - name: Setup .NET Core SDK
      uses: actions/setup-dotnet@v1
      with:
        dotnet-version: 5.0.302

    # publishes Blazor project to the release-folder
    - name: Publish .NET Core Project
      run: dotnet publish ./src/DNTPersianComponents.Blazor.WasmSample/Server/DNTPersianComponents.Blazor.WasmSample.Server.csproj -c Release -o release --nologo
    
    # changes the base-tag in index.html from '/' to 'DNTPersianComponents.Blazor' to match GitHub Pages repository subdirectory
    - name: Change base-tag in index.html from / to DNTPersianComponents.Blazor
      run: sed -i 's/<base href="\/" \/>/<base href="\/DNTPersianComponents.Blazor\/" \/>/g' release/wwwroot/index.html
    
    # copy index.html to 404.html to serve the same file when a file is not found
    - name: copy index.html to 404.html
      run: cp release/wwwroot/index.html release/wwwroot/404.html

    # add .nojekyll file to tell GitHub pages to not treat this as a Jekyll project. (Allow files and folders starting with an underscore)
    - name: Add .nojekyll file
      run: touch release/wwwroot/.nojekyll
      
    - name: Commit wwwroot to GitHub Pages
      uses: JamesIves/github-pages-deploy-action@3.7.1
      with:
        GITHUB_TOKEN: ${{ secrets.GITHUB_TOKEN }}
        BRANCH: github-pages
        FOLDER: release/wwwroot
در این قالب، چهار مورد را باید ویرایش کنید:
- نام شاخه‌ی اصلی پروژه؛ که یا main است و یا master.
- شماره نگارش دات نت مورد استفاده.
- مسیر فایل csproj پروژه‌ی wasm.
- نام اصلی مخزن کد.


سپس آن‌را به مخزن کد خود commit کنید. بعد به قسمت settings->pages در github مراجعه کرده و source را بر روی نام شاخه‌ی جدید github-pages (فوق در قسمت آخر کار) قرار داده و آن‌را ذخیره کنید. الان سایت دموی شما در مسیری که در همین قسمت pages پس از ذخیره سازی، نمایش می‌دهد، آماده‌است.


یک نکته‌ی مهم

چون base href، توسط action فوق اصلاح می‌شود تا به پوشه‌ی نسبی محل قرارگیری برنامه اشاره کند، نیاز است navlink‌ها با href شروع شده‌ی با / نباشند؛ چون به ریشه‌ی سایت اشاره می‌کنند و نه مسیر نسبی محل قرارگیری برنامه. کلا در هر قسمتی از برنامه، این نکته باید رعایت شود. مثلا اگر فونت وبی را در فایل app.css تعریف کرده‌اید، مسیر آن نباید با / شروع شود؛ وگرنه یافت نخواهد شد. یک مثال:
فایل app.css برنامه در مسیر wwwroot\css\app.css قرار دارد و داخل آن فایل، فونت‌های پوشه‌ی دیگر wwwroot\lib\samim-font را به صورت زیر تعریف کرده‌ایم؛ که یعنی مسیر فونت را از ریشه‌ی سایت پیدا کن:
src: url('/lib/samim-font/Samim-Bold.eot?v=4.0.5');
این مسیر، باید به مسیر نسبی زیر که به یک پوشه‌ی بالاتر (از محل قرار گیری app.css) اشاره می‌کند، اصلاح شود:
src: url('../lib/samim-font/Samim-Bold.eot?v=4.0.5');
اشتراک‌ها
پیاده سازی یک پروژه با ASP.NET Core Web API

Ticketier project | ASP.NET Core Web API CRUD and Search | .NET 7 API | Full Course

Full Course Ticketier project with ASP.NET Core Web API (.NET 7 API ) and  Entity Framework Core covering CRUD and Search step by step
In this video, we will create an ASP.NET Core Web API (.NET 7) project called Ticketier and implement full CRUD and Search functionality into it.
The focus of this project is to show you how you can build new ASP.NET Core Web API (.NET 7) project from 0 to 100 and implement CRUD and Search in it.

we will learn these topics together:
Entities
Dtos
Context
ORM
Http Methods
Swagger
AutoMapper
IQueryable
Where clause 

پیاده سازی یک پروژه با ASP.NET Core Web API
نظرات مطالب
PowerShell 7.x - قسمت پنجم - اسکریپت بلاک و توابع
بلاک clean نیز از نسخه 7.3 به PowerShell اضافه شده است. از این بلاک میتوانیم برای آزادسازی منابع به‌کار رفته استفاده کنیم. این بلاک خیلی شبیه به finally عمل میکند. مزیت آن نیز reliable بودن آن است. در حالت استفاده از finally، متوقف شدن Pipeline خیلی reliable نیست و بهتر است از بلاک clean بجای آن استفاده شود:
using namespace System.Net.NetworkInformation

## Pinging a remote system
function Get-PingReply {
    [CmdletBinding()]
    param(
        [Parameter(Mandatory, ValueFromPipeline)]
        [Alias('IPAddress', 'Destination')]
        [string] $Target
    )
    begin {
        $Ping = [Ping]::new()

        # Timeout is in ms
        $Timeout = 2500
        [byte[]] $Buffer = 1..32

        # 128 TTL and avoid fragmentation
        $PingOptions = [PingOptions]::new(128, $true)
    }
    process {
        $Ping.Send($Target, $Timeout, $Buffer, $PingOptions)
    }
    clean {
        if ($Ping) { $Ping.Dispose() }
    }
}

'1.2.3.4', 'www.google.com', '8.8.8.8' | Get-PingReply
نظرات مطالب
پیاده سازی پروژه نقاشی (Paint) به صورت شی گرا 2#
با سلام

از مطلب مفیدی که تهیه کردید ممنون.
می‌شود از طریق خاصیت Brush که فعلا فقط خواندنی هست، طرح‌های مختلفی برای پس زمینه اشیاع ایجاد کرد. مانند Paint.net و یا MS Paint.

اگر به صورت زیر تعریف کنیم فکر می‌کنم کمی کامل‌تر باشه!

        private Brush _backgroundBrush;

        /// <summary>
        /// Gets or sets the brush.
        /// </summary>
        /// <value>
        /// The brush.
        /// </value>
        public Brush BackgroundBrush
        {
            get
            {
                return _backgroundBrush;
            }
            private set
            {
                _backgroundBrush = (value != null) ? value : new SolidBrush(BackgroundColor);
            }
        }
        //-------------------------------------[Methode for set brush]--------------------------------------
        public virtual void SetBackgroundBrushAsHatch(HatchStyle hatchStyle)
        {
            HatchBrush brush = new HatchBrush(hatchStyle, BackgroundColor);
            BackgroundBrush = brush;
        }

        public virtual void SetBackgroundBrushAsSolid()
        {
            SolidBrush brush = new SolidBrush(BackgroundColor);
            BackgroundBrush = brush;
        }

        public virtual void SetBackgroundBrushAsLinearGradient()
        {
            LinearGradientBrush brush = new LinearGradientBrush(StartPoint, EndPoint, ForeColor, BackgroundColor);
            BackgroundBrush = brush;
        }

که اگر بخواهیم میتونیم باز بیشتر Customize بکنیمشون.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
سلام آقای نصیری
با تشکر از توضیحاتتون
من کد زیر رو که خودتون واسه شمسی کردن تاریخ گذاشته بودین، به نام datetime.cshtml و صورت PartialView داخل پوشه DisplayTemplates قرار دادم. اما همچنان DateTime‌ها رو به فرمت میلادی نمایش میده. میشه بگین اشکال کارم کجاست ؟
@using System.Globalization
@model Nullable<DateTime>
           
@helper ShamsiDateTime(DateTime info, string separator = "/", bool includeHourMinute = true)
{
    int ym = info.Year;
    int mm = info.Month;
    int dm = info.Day;
    var sss = new PersianCalendar();
    int ys = sss.GetYear(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
    int ms = sss.GetMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
    int ds = sss.GetDayOfMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));    
    if (includeHourMinute)
    {
        @(ys + separator + ms.ToString("00") + separator + ds.ToString("00") + " " + info.Hour + ":" + info.Minute)
    }
    else
    {
        @(ys + separator + ms.ToString("00") + separator + ds.ToString("00"))
    }
}

@if (@Model.HasValue)
{
  @ShamsiDateTime(@Model.Value , separator: "/", includeHourMinute: false)
}

نظرات مطالب
نحوه‌ی مشاهده‌ی خروجی SQL تولید شده توسط WCF RIA Services
-امنیت: دلیل امنیت فقط در تشخیض SQL-Injection نیست! اگر با ابزارهایی مثل acunetix سایت رو تست کنید، میبینید که میشه یک threshold در حد MS درآورد که میشه تشخیص اینجکشن رو داد. بله EF و SP این اشتراک رو دارن که نمیشه اینجکت کرد ولی میشه Vulnerability رو تشخیص داد.
-شخصا به خاطر مشکلات Deployment سعی میکنم BL بیشتر در SP باشه.
-در مورد تغییرات هم عرض کنم، ابزارهایی مثل SQL-ToolBelt مشکل رو حل کردن.
- اینکه برنامه به tightly couple نشه خوبه.
- Round Trip زیاده! به طور مثال فرض کنید یک مقدار تولیدی برای یک فیلد که کلید اصلی است(GUID یا Identity) البته فنون شرقی دارن ولی راه حل استانداردی نیستن!
- تمامی مباحث Loading درست ولی باید یک Trade Off بین بزرگی DB ، سرعت نگاشت، قابل اطمینان بودن!(EF برخی قابلیت ها رو نداره اینجا رو نگاه کنیدhttp://blogs.msdn.com/b/alexj/archive/2009/03/26/index-of-tips.aspx البته انتظار که ندارید سازنده ش مستقیم بگه نمیشه!)

بحث Change Tracking واقعا عالیه ولی به طور کلی، در یک برنامه Enterprise نمیشه از EF استفاده کرد(به همراه OData)

مخلصیم
مطالب
نادیده گرفته شدن فایل gitignore توسط Visual Studio
در مورد کاربرد فایل  gitignore . می‌توانید این پست را مطالعه فرمایید.

در هنگام اولین بارگزاری پروژه در مخزن Git ، گاها دیده می‌شود که Visual Studio  فایل gitignore . ایی را که شما آماده کرده‌اید، نادیده گرفته و فایل gitignore . پیش فرض خود را در مخزن Push می‌کند. در این پست یک راه حل ممکن برای حل این مشکل ارائه می‌دهیم.

1- در Visual Studio  از مسیر File->Add to Source Control و با انتخاب Git پروژه را آماده کنید:



2- بدون هیچ تغییری، پروژه را ببندید و در مسیر ذخیره سازی پروژه، به پوشه‌ی git . (مخفی است ( وارد شوید.
3- فایل
ms-persist.xml را حذف کنید.
4- پروژه را باز کنید. در قسمت
Team Explorer وارد Setting شوید. در قسمت Ignore File، فایل gitignore . را مطابق نیاز خود ویرایش و ذخیره کنید.
5- در قسمت
Team Explorer وارد قسمت Changes شوید. یک نام مناسب را وارد و سپس Commit  کنید.



6 - در بالا با کلیک روی sync به قسمت commits unsync وارد خواهید شد. در این جا آدرس مخزن پروژه را وارد کنید و گزینه Publish را وارد کنید.

7- تا این مرحله فایل  gitignore مورد نظر شما وارد مخزن شده است. برای بارگزاری مابقی پروژه به ترتیب مراحل 1 ، 5 و سپس 6 را تکرار کنید با این تفاوت که در مرحله 6 نیازی به Publish نبوده و صرفا انتخاب گزینه  sync کافی است.

مطالب
افزونه فارسی به پارسی برای word 2007

افزونه‌ی زیر کار مشخص کردن کلماتی که قابل تبدیل از فارسی به پارسی هستند را انجام می‌دهد (به صورت خودکار و در زمان تایپ) و همچنین امکان تبدیل خودکار آنها را نیز فراهم می‌کند.



برای نصب آن باید به ترتیب زیر عمل کنید (مهم)
لطفا این سه مرحله را به ترتیب انجام دهید در غیر اینصورت نتیجه نخواهید گرفت.
همچنین بدیهی است که برنامه باید با دسترسی admin نصب شود.
و همانطور که در عنوان این موضوع نیز ذکر گردید، این افزونه تنها برای MS-Word 2007 طراحی شده است.

سورس کامل و جزئیات نحوه‌ی برنامه نویسی آن‌را در طی روزهای آینده در این بلاگ مشاهده خواهید کرد.

پس از نصب به گزینه‌ی word options مراجعه کنید: (جهت اطمینان از نصب آن)



این افزونه را باید در لیست مربوطه مشاهده نمائید:



هر زمانیکه مایل به عدم استفاده از آن باشید با کلیک بر روی دکمه Go ، در صفحه بعد می‌توان افزونه را حذف کرد:



مثالی دیگر از نحوه‌ی بکارگیری این افزونه:


مطالب
آموزش QUnit #1
مقدمه:
تست و آزمایش کد برنامه‌ها و وب سایت‌هایمان، بهترین راه کاهش خطا و مشکلات آنها بعد از انتشار است. از جمله روش‌های موجود، تست واحد است که ویژوال استادیو نیز از آن برای پروژه‌های دات نت پشتیبانی می‌کند. با افزایش روز افزون کتابخانه‌های جاوا اسکریپتی و جی کوئری، نیاز به تست کد‌های جاواسکریپتی نیز بیشتر به نظر می‌رسد و بهتر است تست واحد و آزمایش شوند. اما برخلاف کدهای #C و ASP.NET تست کد‌های جاوا اسکریپت، مخصوصا زمانی که به دستکاری عناصر DOM می‌پردازیم و یا رویداد‌های درون صفحه وب را با استفاده از جی کوئری می‌نویسیم، حتی اگر در فایل جداگانه‌ای نوشته شود، این بدان معنی نیست که آماده تست واحد است و ممکن است امکان نوشتن تست وجود نداشته باشد.
بنابراین چه چیزی یک تست واحد است؟ در بهترین حالت توابعی که مقداری را برمی گردادنند، بهترین حالت برای تست واحد است. اما در بیشتر موارد شما نیاز دارید تا تاثیر کد را بر روی عناصر صفحه نیز مشاهد نمایید.
ساخت تست واحد
برای تست پذیری بهتر، توابع جاوا اسکریپت و هر کد دیگری، آن را می‌بایست طوری بنویسید که مقادیر تاثیر گذار در اجرای تابع به عنوان ورودی تابع در نظر گرفته شده باشند و همیشه نتیجه به عنوان خروجی تابع برگردانده شود؛ قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:
 function prettyDate(time){
    var date = new Date(time || ""),
      diff = (((new Date()).getTime() - date.getTime()) / 1000),
      day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
    if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
      return;
 
    return day_diff == 0 && (
        diff < 60 && "just now" ||
        diff < 120 && "1 minute ago" ||
        diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
          " minutes ago" ||
        diff < 7200 && "1 hour ago" ||
        diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
          " hours ago") ||
      day_diff == 1 && "Yesterday" ||
      day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
      day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
        " weeks ago";
  }
تابع pertyDate اختلاف زمان حال را نسبت به زمان ورودی، بصورت یک رشته برمی گرداند. اما در اینجا مقدار زمان حال، در خط سوم، در خود تابع ایجاد شده است و در صورتی که بخواهیم برای چندین مقدار آن را تست کنیم زمان حال متفاوتی در نظر گرفته می‌شود و حداکثر، زمان 31 روز قبل را نمایش داده و در بقیه تاریخ ها undefined را بر می‌گرداند. برای تست واحد، چند تغییر می‌دهیم.
بهینه سازی، مرحله اول:
پارامتری به عنوان مقدار زمان جاری برای تابع در نظر می‌گیریم و تابع را جدا کرده و در یک فایل جداگانه قرار می‌دهیم. فایل prettydate.js بصورت زیر خواهد شد.
function prettyDate(now, time){
  var date = new Date(time || ""),
    diff = (((new Date(now)).getTime() - date.getTime()) / 1000),
    day_diff = Math.floor(diff / 86400);
 
  if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 )
    return;
 
  return day_diff == 0 && (
      diff < 60 && "just now" ||
      diff < 120 && "1 minute ago" ||
      diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) +
        " minutes ago" ||
      diff < 7200 && "1 hour ago" ||
      diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) +
        " hours ago") ||
    day_diff == 1 && "Yesterday" ||
    day_diff < 7 && day_diff + " days ago" ||
    day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) +
      " weeks ago";
}
حال یک تابع برای تست داریم، چند تست واحد واقعی می‌نویسیم
<!doctype html>
<html>
<head>
  <meta charset="utf-8">
  <title>Refactored date examples</title>
  <script src="prettydate.js"></script>
  <script>
  function test(then, expected) {
    results.total++;
    var result = prettyDate("2013/01/28 22:25:00", then);
    if (result !== expected) {
      results.bad++;
      console.log("Expected " + expected +
        ", but was " + result);
    }
  }
  var results = {
    total: 0,
    bad: 0
  };
  test("2013/01/28 22:24:30", "just now");
  test("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago");
  test("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago");
  test("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday");
  test("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago");
  test("2012/01/26 22:23:30", undefined);
  console.log("Of " + results.total + " tests, " +
    results.bad + " failed, " +
    (results.total - results.bad) + " passed.");
  </script>
</head>
<body>
 
</body>
</html>
در کد بالا یک تابع بدون استفاده از Qunit برای تست واحد نوشته ایم که با آن تابع prettyDate را تست می‌کند. تابع test مقدار زمان حال و رشته خروجی را گرفته  و آن را با تابع اصلی تست می‌کند در آخر تعداد تست ها، تست‌های شکست خورده و تست  های پاس شده گزارش داده می‌شود.
خروجی می‌تواند مانند زیر باشد:

Of 6 tests, 0 failed, 6 passed.
Expected 2 day ago, but was 2 days ago. 
f 6 tests, 1 failed, 5 passed.

مطالب
کار با چندین نوع بانک اطلاعاتی متفاوت در Entity Framework Core
یکی از مزایای کار با ORMها، امکان تعویض نوع بانک اطلاعاتی برنامه، بدون نیازی به تغییری در کدهای برنامه است. برای مثال فرض کنید می‌خواهید با تغییر رشته‌ی اتصالی برنامه، یکبار از بانک اطلاعاتی SQL Server و بار دیگر از بانک اطلاعاتی کاملا متفاوتی مانند SQLite استفاده کنید. در این مطلب نکات استفاده‌ی از چندین نوع بانک اطلاعاتی متفاوت را در برنامه‌های مبتنی بر EF Core بررسی خواهیم کرد.


هر بانک اطلاعاتی باید Migration و Context خاص خودش را داشته باشد

تامین کننده‌ی بانک‌های اطلاعاتی مختلف، عموما تنظیمات خاص خودشان را داشته و همچنین دستورات SQL متفاوتی را نیز تولید می‌کنند. به همین جهت نمی‌توان از یک تک Context، هم برای SQLite و هم SQL Server استفاده کرد. به علاوه قصد داریم اطلاعات Migrations هر کدام را نیز در یک اسمبلی جداگانه قرار دهیم. در یک چنین حالتی EF نمی‌پذیرد که Context تولید کننده‌ی Migration، در اسمبلی دیگری قرار داشته باشد و باید حتما در همان اسمبلی Migration قرار گیرد. بنابراین ساختار پوشه بندی مثال جاری به صورت زیر خواهد بود:


- در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer فقط اینترفیس IUnitOfWork را قرار می‌دهیم. از این جهت که وقتی قرار شد در برنامه چندین Context تعریف شوند، لایه‌ی سرویس برنامه قرار نیست بداند در حال حاضر با کدام Context کار می‌کند. به همین جهت است که تغییر بانک اطلاعاتی برنامه، تغییری را در کدهای اصلی آن ایجاد نخواهد کرد.
- در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite کدهای Context و همچنین IDesignTimeDbContextFactory مخصوص SQLite را قرار می‌دهیم.
- در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLServer کدهای Context و همچنین IDesignTimeDbContextFactory مخصوص SQL Server را قرار می‌دهیم.

برای نمونه ابتدای Context مخصوص SQLite چنین شکلی را دارد:
    public class SQLiteDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public SQLiteDbContext(DbContextOptions options) : base(options)
        { }

        public virtual DbSet<User> Users { set; get; }
و IDesignTimeDbContextFactory مخصوص آن که برای Migrations از آن استفاده می‌شود، به صورت زیر تهیه خواهد شد:
namespace EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite.Context
{
    public class SQLiteDbContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<SQLiteDbContext>
    {
        public SQLiteDbContext CreateDbContext(string[] args)
        {
            var basePath = Directory.GetCurrentDirectory();
            Console.WriteLine($"Using `{basePath}` as the BasePath");
            var configuration = new ConfigurationBuilder()
                                    .SetBasePath(basePath)
                                    .AddJsonFile("appsettings.json")
                                    .Build();
            var builder = new DbContextOptionsBuilder<SQLiteDbContext>();
            var connectionString = configuration.GetConnectionString("SqliteConnection")
                                                .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(basePath, "wwwroot", "app_data"));
            builder.UseSqlite(connectionString);
            return new SQLiteDbContext(builder.Options);
        }
    }
}
هدف از این فایل، ساده سازی کار تولید اطلاعات Migrations برای EF Core است. به این صورت ساخت new SQLiteDbContext توسط ما صورت خواهد گرفت و دیگر EF Core درگیر جزئیات وهله سازی آن نمی‌شود.


تنظیمات رشته‌های اتصالی بانک‌های اطلاعاتی مختلف

در اینجا محتویات فایل appsettings.json را که در آن تنظیمات رشته‌های اتصالی دو بانک SQL Server LocalDB و همچنین SQLite در آن ذکر شده‌اند، مشاهده می‌کنید:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Warning"
    }
  },
  "AllowedHosts": "*",
  "ConnectionStrings": {
    "SqlServerConnection": "Data Source=(LocalDB)\\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=ASPNETCoreSqlDB;AttachDbFilename=|DataDirectory|\\ASPNETCoreSqlDB.mdf;Integrated Security=True;MultipleActiveResultSets=True;",
    "SqliteConnection": "Data Source=|DataDirectory|\\ASPNETCoreSqliteDB.sqlite",
    "InUseKey": "SqliteConnection"
  }
}
همین رشته‌ی اتصالی است که در SQLiteDbContextFactory مورد استفاده قرار می‌گیرد.
یک کلید InUseKey را هم در اینجا تعریف کرده‌ایم تا مشخص باشد در ابتدای کار برنامه، کلید کدام رشته‌ی اتصالی مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال در اینجا کلید رشته‌ی اتصالی SQLite تنظیم شده‌است.
در این تنظیمات یک DataDirectory را نیز مشاهده می‌کنید. مقدار آن در فایل Startup.cs برنامه به صورت زیر بر اساس پوشه‌ی جاری تعیین می‌شود و در نهایت به wwwroot\app_data اشاره خواهد کرد:
var connectionStringKey = Configuration.GetConnectionString("InUseKey");
var connectionString = Configuration.GetConnectionString(connectionStringKey)
                     .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data"));


دستورات تولید Migrations و به روز رسانی بانک اطلاعاتی

چون تعداد Contextهای برنامه بیش از یک مورد شده‌است، دستورات متداولی را که تاکنون برای تولید Migrations و یا به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی اجرا می‌کردید، با پیام خطایی که این مساله را گوشزد می‌کند، متوقف خواهند شد. راه حل آن ذکر صریح Context مدنظر است:

برای تولید Migrations، از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی اسمبلی مدنظر وارد شده و دستور زیر را اجرا کنید:
For /f "tokens=2-4 delims=/ " %%a in ('date /t') do (set mydate=%%c_%%a_%%b)
For /f "tokens=1-2 delims=/:" %%a in ("%TIME: =0%") do (set mytime=%%a%%b)
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../EFCoreMultipleDb.Web/ add V%mydate%_%mytime% --context SQLiteDbContext
در اینجا ذکر startup-project و همچنین context برای پروژه‌هایی که context آن‌ها خارج از startup-project است و همچنین بیش از یک context دارند، ضروری‌است. بدیهی است این دستورات را باید یکبار در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite و یکبار در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLServer اجرا کنید.
دو سطر اول آن، زمان اجرای دستورات را به عنوان نام فایل‌ها تولید می‌کنند.

پس از تولید Migrations، اکنون نوبت به تولید بانک اطلاعاتی و یا به روز رسانی بانک اطلاعاتی موجود است:
dotnet build
dotnet ef --startup-project ../EFCoreMultipleDb.Web/ database update --context SQLServerDbContext
در این مورد نیز ذکر startup-project و همچنین context مدنظر ضروری است.


بدیهی است این رویه را پس از هربار تغییراتی در موجودیت‌های برنامه و یا تنظیمات آن‌ها در Contextهای متناظر، نیاز است مجددا اجرا کنید. البته اجرای اولین دستور اجباری است؛ اما می‌توان دومین دستور را به صورت زیر نیز اجرا کرد:
namespace EFCoreMultipleDb.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            applyPendingMigrations(app);
// ...
        }

        private static void applyPendingMigrations(IApplicationBuilder app)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
}
متد applyPendingMigrations، کار وهله سازی IUnitOfWork را انجام می‌دهد. سپس متد Migrate آن‌را اجرا می‌کند، تا تمام Migrations تولید شده، اما اعمال نشده‌ی به بانک اطلاعاتی، به صورت خودکار به آن اعمال شوند. متد Migrate نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite.Context
{
    public class SQLiteDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
    // ... 

        public void Migrate()
        {
            this.Database.Migrate();
        }
    }
}

مرحله‌ی آخر: انتخاب بانک اطلاعاتی در برنامه‌ی آغازین

پس از این تنظیمات، قسمتی که کار تعریف IUnitOfWork و همچنین DbContext جاری برنامه را انجام می‌دهد، به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace EFCoreMultipleDb.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUsersService, UsersService>();

            var connectionStringKey = Configuration.GetConnectionString("InUseKey");
            var connectionString = Configuration.GetConnectionString(connectionStringKey)
                     .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data"));
            switch (connectionStringKey)
            {
                case "SqlServerConnection":
                    services.AddScoped<IUnitOfWork, SQLServerDbContext>();
                    services.AddDbContext<SQLServerDbContext>(options =>
                    {
                        options.UseSqlServer(
                            connectionString,
                            dbOptions =>
                                {
                                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                                    dbOptions.CommandTimeout(minutes);
                                    dbOptions.EnableRetryOnFailure();
                                });
                    });
                    break;
                case "SqliteConnection":
                    services.AddScoped<IUnitOfWork, SQLiteDbContext>();
                    services.AddDbContext<SQLiteDbContext>(options =>
                    {
                        options.UseSqlite(
                            connectionString,
                            dbOptions =>
                                {
                                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                                    dbOptions.CommandTimeout(minutes);
                                });
                    });
                    break;
                default:
                    throw new NotImplementedException($"`{connectionStringKey}` is not defined in `appsettings.json` file.");
            }

            services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2);
        }
در اینجا ابتدا مقدار InUseKey از فایل تنظیمات برنامه دریافت می‌شود. بر اساس مقدار آن، رشته‌ی اتصالی مدنظر دریافت شده و سپس یکی از دو حالت SQLite و یا SQLServer انتخاب می‌شوند. برای مثال اگر Sqlite انتخاب شده باشد، IUnitOfWork به SQLiteDbContext تنظیم می‌شود. به این ترتیب لایه‌ی سرویس برنامه که با IUnitOfWork کار می‌کند، به صورت خودکار وهله‌ای از SQLiteDbContext را دریافت خواهد کرد.


آزمایش برنامه

ابتدا کدهای کامل این مطلب را از اینجا دریافت کنید: EFCoreMultipleDb.zip
سپس آن‌را اجرا نمائید. چنین تصویری را مشاهده خواهید کرد:


اکنون برنامه را بسته و سپس فایل appsettings.json را جهت تغییر مقدار InUseKey به کلید SqlServerConnection ویرایش کنید:
{
  "ConnectionStrings": {
    // …
    "InUseKey": "SqlServerConnection"
  }
}
اینبار اگر مجددا برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:


مقدار username، در contextهای هر کدام از این بانک‌های اطلاعاتی، با مقدار متفاوتی به عنوان اطلاعات اولیه‌ی آن ثبت شده‌است. سرویسی هم که اطلاعات آن‌را تامین می‌کند، به صورت زیر تعریف شده‌است:
namespace EFCoreMultipleDb.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        Task<User> FindUserAsync(int userId);
    }

    public class UsersService : IUsersService
    {
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly DbSet<User> _users;

        public UsersService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _users = _uow.Set<User>();
        }

        public Task<User> FindUserAsync(int userId)
        {
            return _users.FindAsync(userId);
        }
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، با تغییر context برنامه، هیچ نیازی به تغییر کدهای UsersService نیست؛ چون اساسا این سرویس نمی‌داند که IUnitOfWork چگونه تامین می‌شود.