مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #5

همانطور که در قسمت قبل گفته شد، در این قسمت با روش کار jQuery Mobile و plugin‌های مربوط به Cordova آشنا خواهیم شد.


تگ متای زیر برای تنظیمات مربوط به viewport است و برای jQuery Mobile توصیه می‌شود.
<!DOCTYPE html> 
<html> 
<head> 
<meta charset="utf-8"> 
<title>Title</title> 
<meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1">
device-width  نشان می‌دهد که می‌خواهیم مقیاس محتوای ما به اندازه‌ی عرض دستگاه(device) مورد نظر باشد و initial-scale هم مقدار زوم را برای Web page ما مشخص می‌کند. شما می‌توانید با مقدار دهی user-scalable=no هم امکان تغییر زوم را به کاربر ندهید. این متا تگ را در تمام صفحات html خود بعد از تگ title قرار دهید.

روال کار jQuery Mobile
برای اینکه بتواند سند HTML ما را برای استفاده‌ی در موبایل بهینه کند، ابتدا آن را لود می‌کند و سپس بر  اجزایی که با ویژگیdata-role علامت گذاری شده‌اند، CSS3 بهینه شده برای موبایل را اعمال می‌کند.


از آنجایی که مستندات jQuery Mobile به قدر کافی کامل هست، نیازی نیست تا در مورد تک تک آنها مثال بزنیم و از اصل مطلب دور شویم. در هر مثالی که زده خواهد شد، در صورت استفاده از ویجتی خاص، با آن آشنا خواهیم شد.

لیست کامل اتریبیوت‌های -data به همراه مقادیری که می‌پذیرند 

دموی مربوط به ویجت‌ها  

لیست تمام رخدادها 

شما می‌توانید از امکانات Theme Roller برای شخصی سازی تم‌های مورد نیاز استفاده کنید.

لیست کامل کلاس‌های CSS  



Cordova Plugins

از این قسمت http://plugins.cordova.io/#/viewAll و این قسمت  http://plugreg.com/plugins می‌توانید سراغ پلاگین‌های مورد نیاز خود بگردید. برای مثال وارد بخش کانفیگ پروژه شده و از قسمت plugins  و تب Core یکسری از پلاگین‌هایی را که در Cordova گنجانده شده است، مشاهده می‌کنید. با کلیک بر روی دکمه‌ی Add می‌توانید آن را دانلود کرده و از API‌های آن استفاده کنید.



برای مثال پلاگین Notification را به پروژه اضافه می‌کنم. سپس یک فایل js را با نام custom.js به فولدر scripts در ریشه پروژه اضافه کرده و  محتوای فایل‌های index.html , custome.js را به شکل زیر در نظر می‌گیرم:


$(function() {
    $("#alert").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.alert("اطلاعات ذخیره شد",null, "alert", "تایید");
    });

    $("#prompt").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.prompt("برای تائید نام خود را وارد کنید", onPrompt, "prompt", "تایید", "لغو"],"نام خود"]);
    });

    function onPrompt(results) {
        navigator.notification.alert(results.buttonIndex + "\n" + results.input1, null);
    }
    $("#confirm").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.confirm("حذف انجام شود؟", onConfirm, "confirm", ["بله", "خیر", "نمیدانم"]);
    });

    function onConfirm(buttonIndex) {
        navigator.notification.alert(buttonIndex , null);
    }
    $("#beep").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.beep(1);
    });

});

رخداد tap زمانی صادر می‌شود که کاربر، دکمه‌ی مورد نظر را لمس کند و یکی از رخداد‌های jQuery Mobile می‌باشد. بعد از نصب پلاگین Notification، با استفاده از navigator.notification می‌توانید به متد‌های مورد نظر که در بالا مشخص است، دسترسی پیدا کنید.

برای آشنایی با این پلاگین می‌توانید داکیومنت آن را مطالعه کنید.

در کد بالا با استفاده از متد‌های callback توانسته‌ایم اطلاعاتی در مورد نوع عملکرد کاربر با notification ما بدست آوریم.


<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>CordovaApp01</title>
   <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1"/> 
    <!-- CordovaApp01 references -->
    <link href="css/index.css" rel="stylesheet" />
    <link href="jquery.mobile.rtl/css/themes/default/rtl.jquery.mobile-1.4.0.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
<div data-role="page" id="page1">
    <div data-role="header">
        <h2>
            تست پلاگین Notification
        </h2>
    </div>
    <div data-role="content">
        <a href="#page2" data-transition="pop" data-rel="dialog" data-role="button" data-inline="true" data-icon="back">page 2</a>
       
        <button data-role="button" id="alert" data-inline="true" >alert</button>
        <button data-role="button" id="confirm" data-inline="true">confirm</button>
        <button data-role="button" id="beep" data-inline="true" >beep</button>
        <button data-role="button" id="prompt" data-inline="true" >prompt</button>

    </div>
    <div data-role="footer">
        <h2>من فوتر هستم</h2>
    </div>
</div>
    <div data-role="page" id="page2">
        <div data-role="header">
            <h1>Header</h1>
        </div>
        <div data-role="content">
            Content
        </div>
        <div data-role="footer">
            <h1>Footer</h1>
        </div>
    </div>
<!-- Cordova reference, this is added to your app when it's built. -->
    <script src="scripts/jquery-2.1.3.min.js"></script>
    <script src="cordova.js"></script>
    <script src="scripts/platformOverrides.js"></script>
    <script src="scripts/index.js"></script>
    <script src="jquery.mobile.rtl/js/rtl.jquery.mobile-1.4.0.js"></script>
    <script src="scripts/custom.js"></script>
</body>
</html>

در کد بالا 4 تا button دیده می‌شود که ویژگی data-role آنها مقدار button در نظر گرفته شده‌است تا توسط jQuery Mobile به عنوان button شناخته شوند و استایل‌های لازم بر روی آن‌ها اعمال گردد. قرار است طبق کد js ایی که نوشته‌ایم، با لمس کردن هر کدام از دکمه‌ها، notification هایی نمایش داده شوند.


برای اینکار شبیه ساز YouWave را دانلود کرده و نصب کنید. سپس در قسمت toolbar ویژوال، گزینه‌ی Device را به جای شبیه ساز Ripple انتخاب کنید. نرم افزار youwave را اجرا کنید حال اگر برنامه را اجرا کنید با خطای زیر مواجه خواهید شد:

Error447C:\Users\Administrator\Documents\Visual Studio 2013\Projects\CordovaApp-01\CordovaApp-01\bld\Debug\platforms\android\cordova\node_modules\q\q.js:126CordovaApp-01
Error448throw e;CordovaApp-01
Error449^CordovaApp-01
Error450Error : DEP10201 : Failed to deploy to device, no devices found.CordovaApp-01
مشخصا خطا، مبنی بر پیدا نشدن دستگاه خارجی است. برای رفع این مشکل می‌بایست شبیه ساز youwave را به ویژوال استودیو وصل کنیم. برای این منظور دستور زیر را در cmd اجرا کنید.
adb connect localhost:5558

بعد از آن اگر پروژه را اجرا کنید، فایل apk. پروژه بر روی شبیه ساز نصب شده و اجرا خواهد شد. با کلیک بر روی دکمه‌ی confirm تصویری به شکل زیر قابل مشاهده خواهد بود:


علاوه بر این ما در سند HTML خود در بالا، یک page و یک تگ a قرار داده‌ایم. 
 <a href="#page2" data-transition="pop" data-rel="dialog" data-role="button" data-inline="true" data-icon="back">page 2</a>
data-role: با مقدار button در نظر گرفته شده است؛ لذا به شکل 4 دکمه دیگر رندر خواهد شد.
data-transition: با مقدار pop در نظر گرفته شده است که مشخص کننده‌ی افکت ظاهر شدن صفحه‌ای است که قرار است بار گذاری شود.
data-rel: مشخص می‌کند که صفحه‌ی مورد نظر من به صورت دیالوگ باز شود.
data-icon: با استفاده از این ویژگی می‌توان icon مورد نظر خود را برای المنت در نظر گرفت.
data-inline: برای به خط کردن دکمه‌ها کنار هم استفاده می‌شود.
با لمس کردن این دکمه، نتیجه به شکل زیر خواهد بود:

در مقاله‌ی بعد، به مباحث Database در Cordova خواهیم پرداخت.

ادامه دارد...

مطالب
بررسی صحت پشتیبان‌های تهیه شده در SQL Server

اولین و اساسی‌ترین قدم در نگهداری یک سیستم مبتنی بر داده، تهیه پشتیبان‌های منظم و همچنین قابل اطمینان می‌باشد.
دستور T-SQL زیر بدون ری‌استور کردن یک فایل بک آپ اس کیوال سرور، سعی در تعیین اعتبار آن می‌کند:
RESTORE VERIFYONLY
FROM DISK = 'C:\SQL_Backup\Test1'
WITH FILE = 1,
LOADHISTORY
این دستور وضعیت کامل بودن پشتیبان و همچنین قابل خواندن بودن اطلاعات آن‌را برسی می‌کند و در صورت سالم بودن بک آپ، پیغام زیر را نمایش خواهد داد:

The backup set on file 1 is valid.
عموما عملیات تهیه پشتیبان در یک مکان مشخص در سرور صورت می‌گیرد (خصوصا اگر یک job مختص به آن تعریف شده باشد که این‌کار را به صورت خودکار انجام دهد). بنابراین می‌توان عملیات اعتبار سنجی فوق را مکانیزه کرد. اسکریپت زیر مسیر آخرین بک آپ‌های گرفته شده در سرور را بر می‌گرداند:
SELECT DISTINCT physical_device_name
FROM msdb.dbo.backupmediafamily
ORDER BY
physical_device_name
اکنون می‌توان مسیر‌های فوق را در یک cursor جهت بررسی صحت تک تک موارد استفاده نمود:

DECLARE @path NVARCHAR(1000),
@msg NVARCHAR(MAX),
@NewLine CHAR(2),
@sql NVARCHAR(2000)

SET @NewLine = CHAR(13) + CHAR(10)
SET @msg = ''

DECLARE DATABASES_CURSOR CURSOR
FOR
SELECT DISTINCT physical_device_name
FROM msdb.dbo.backupmediafamily
ORDER BY
physical_device_name

OPEN DATABASES_CURSOR

FETCH NEXT FROM DATABASES_CURSOR INTO @path

WHILE @@FETCH_STATUS = 0
BEGIN
PRINT 'Verifying: ' + @path
SET @sql = 'RESTORE VERIFYONLY FROM DISK = ''' + @path
+ ''' WITH FILE = 1, LOADHISTORY'

EXEC sp_executesql @sql
IF @@ERROR <> 0
BEGIN
SET @msg = @msg + 'Failed to verify: ' + @path + @NewLine
END

FETCH NEXT FROM DATABASES_CURSOR INTO @path
END

CLOSE DATABASES_CURSOR
DEALLOCATE DATABASES_CURSOR

IF @msg <> ''
BEGIN
PRINT @msg
-- send email
EXECUTE msdb.dbo.sp_send_dbmail
@recipients = 'nasiri@site.net', -- Change This
@copy_recipients = 'Administrator@site.net', -- Change This
@Subject = 'backup verification info.',
@Body = @msg
,@importance = 'High'

END

اسکریپت فوق بر روی تمامی مسیرهای ثبت شده موجود که در آن‌ها پیشتر پشتیبان تهیه شده است، دستور RESTORE VERIFYONLY را اجرا می‌کند و در آخر اگر پیغامی حاصل شد، یعنی مشکلی پدید آمده و ایمیلی را به اشخاص مورد نظر ارسال می‌کند.
می‌توان بر روی این اسکریپت یک job تهیه کرد که هر روز پس از تهیه بک آپ خودکار، کار بررسی صحت عملیات را نیز انجام دهد.

نظرات مطالب
نوشتن TagHelperهای سفارشی برای ASP.NET Core
یک نکته: برای تبدیل محتوای یک TagBuilder به رشته می‌توان از متد زیر استفاده کرد:
using System.IO;
using System.Text.Encodings.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Html;

namespace Sample
{
    /// <summary>
    /// Html Helper Extensions
    /// </summary>
    public static class HtmlHelperExtensions
    {
        /// <summary>
        /// Convert IHtmlContent/TagBuilder to string
        /// </summary>
        public static string GetString(this IHtmlContent content)
        {
            using (var writer = new StringWriter())
            {
                content.WriteTo(writer, HtmlEncoder.Default);
                return writer.ToString();
            }
        }
    }
}
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #17
با سلام و عرض خسته نباشید.
من در پروژه ام به شکل ذیل عمل کردم؛ آیا اشتباه است؟
1- بجای آنکه ابتدای هر فرم Html.AntiForgeryToken@ را قرار بدهم، فقط یکبار در Layout.cshtml_ و در Body آنرا ذکر کردم.
2-تمامی ارسال‌ها به سرور را توسط Post Ajax انجام میدهم؛ چه درخواست نمایش یک View باشد چه ثبت کالای جدید در دیتابیس همه توسط کدی مثل کد ذیل به سرور Post میشوند:
var token = $('[name=__RequestVerificationToken]').val();
data.__RequestVerificationToken = token;
...
...
...
 $.ajax({
  url: url,
  type: "POST",
  data: data
});
ممنون
مطالب
UnitTest برای کلاس های Abstract با استفاده از Rhino Mocks
در این پست قصد دارم کلاس زیر رو براتون آزمایش کنم:
public abstract class myabstractclass
{
    public abstract string dosomething( string input );
 
    public double round( double number , int decimals )
    {
        return math.round( number , decimals );
    }
}
در کلاس بالا که abstract هستش، متدی دارم که abstract است و بدنه‌ای نداره و از متد بعدی به اسم round برای گرد کردن اعداد استفاده می‌شه. برای تست کلاس بالا و اطمینان از درست بودن متد‌ها باید به روش زیر عمل نمود:

روش اول:
در این روش ابتدا باید کلاسی نوشت تا کلاس abstract بالا رو پیاده سازی کنه:
   public class mynewclass : myabstractclass
   {
       public override string dosomething( string input )
       {
           return input;
       }
   }
بعد می‌شه خیلی راحت برای کلاس دوم متد‌های تست رو نوشت. به روش زیر:
    [testclass]
    public class mytest
    {
        [testmethod]
        public void testround()
        {
            mynewclass mynewclass = new mynewclass();
 
            var result = mynewclass.round( 5.55 , 1 );
 
            assert.areequal( 5.6 , result );
        }
    }
که بعد از اجرا نتیجه زیر رو خواهید دید


البته روش بالا خیلی مورد پسند من نیست. 

در روش دوم که من خیلی بیشتر بهش علاقه دارم دیگه نیازی به استفاده از یک کلاس دوم برای پیاده سازی کلاس abstract نیست. بلکه در این روش از ابزار rhinomocks  برای این کار استفاده می‌کنیم . استفاده از rhino mocks به چندین روش امکان پذیره که امروز 2 روش اونو براتون توضیح میدم:
در روش اول از mockrepository استفاده می‌کنیم  و در روش دوم از روش aaa یا arrange-act-assert

استفاده از mockrepository :
ابتدا کد‌های مربوطه رو می‌نویسم:
       [testmethod]
       public void testwithmockrepository()
       {
           var mockrepository = new rhino.mocks.mockrepository();
           var mock = mockrepository.partialmock<myabstractclass>();
 
           using ( mockrepository.record() )
           {
               expect.call( mock.dosomething( arg<string>.is.anything ) ).return( "hi..." ).repeat.once();
           }
           using ( mockrepository.playback() )
           {
               assert.areequal( "hi..." , mock.dosomething( "salam" ) );             
           }
       }
همانطور که در کد‌های نوشته شده بالا می‌بینید ابتدا یک mockrepository ساخته شده، سپس از نمونه اون کلاس برای ساخت partialmock کلاس myabstractclass استفاده کردم. در این روش متد‌های expect حتما باید بین بلاک record نوشته شوند تا بتونیم از اون‌ها در بلاک playback استفاده کنیم. نتیجه اجرای این متد تست هم مثل متد تست قبلی درست است.
در مورد expect.call باید بگم که از این کلاس برای شبیه سازی رفتار یک متد استفاده میشه (مثلا در مواقعی که یک متد برای انجام عملیات باید به دیتا بیس وصل شده و یک query را اجرا کنه) برای اینکه در تست، از این عملیات صرف نظر بشه از mock‌ها استفاده کرده و رفتار متد رو به روش بالا شبیه سازی می‌کنیم. البته کار کردن با rhino mocks به صورت بالا دیگه از مد افتاده و جدیدا از روش aaa استفاده میشه که اونو در پایین توضیح می‌دم:
      [testmethod]
      public void testwithaaa()
      {
          var mock = mockrepository.generatepartialmock<myabstractclass>();
 
          mock.expect( x => x.dosomething( arg<string>.is.anything ) ).return( "hi..." ).repeat.once();//arange
 
          var result = mock.dosomething( "salam" );//act
 
          assert.areequal( "hi..." , result );//assert
      }
توی این روش دیگه خبری از record و playback نیست و همانطور که مشخصه از سه مرحله arrange-act-assert تشکیل شده که هر مرحله رو براتون مشخص کردم. مزیت استفاده از این روش اینه که اولا تعداد خطوط کمتری برای کد نویسی نیاز داره و دوما سرعت اجراش از روش قبلی خیلی بیشتره. در مورد repeat.once هم بگم که این دستور نشون می‌ده فقط یک بار اجازه انجام عملیات act رو دارید. یعنی اگر کد هارو به صورت زیر تغییر بدیم با خطا روبرو می‌شیم:
       [testmethod]
       public void testwithaaa()
       {
           var mock = mockrepository.generatepartialmock<myabstractclass>();
 
           mock.expect( x => x.dosomething( arg<string>.is.anything ) ).return( "hi..." ).repeat.once();//arange
 
           var result = mock.dosomething( "salam" );//act
           var result2 = mock.dosomething( "bye" );//act
           assert.areequal( "hi..." , result );//assert
       }



خطای آن هم واضح داره میگه که expected#1 هستش در حالی که actual#2 (تعداد دفعات حقیقی از دفعات مورد انتظار بیشتره)
توی پست‌های بعدی (اگه وقت بشه) حتما در مورد rhino mocks بیشتر توضیح میدم 
مسیرراه‌ها
Twitter Bootstrap
Bootstrap 2
Bootstrap 3
 
مطالب
تنظیمات مدت زمان اعتبار کاربران در ASP.NET Identity
نکته: در این مقاله کلمه "بازه زمانی" معادل Interval می‌باشد.
اگر از سیستم احراز هویت از طریق کوکی در asp.net Identity 2.1 استفاده می‌کنید، دو تنظیم برای  بررسی پایان یافتن اعتبار کاربر وجود دارد که در نگاه اول، هیچ تفاوتی باهم نداشته و شبیه به هم به نظر می‌رسند: ValidateInterval و ExpireTimeSpan
app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
{
    AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
    LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
    Provider = new CookieAuthenticationProvider
    {
        OnValidateIdentity = SecurityStampValidator.OnValidateIdentity<ApplicationUserManager, ApplicationUser>(
            validateInterval: TimeSpan.FromMinutes(15),
            regenerateIdentity: (manager, user) => user.GenerateUserIdentityAsync(manager)),
    },
    SlidingExpiration = false,
    ExpireTimeSpan = TimeSpan.FromMinutes(30)
});

ExpireTimeSpan

CookieAuthenticationOptions.ExpireTimeSpan یک خصیصه است که به شما اجازه می‌دهد تا مدت زمان اعتبار کوکی ساخته شده توسط Identity را مشخص کنید. در مثال بالا، کوکی به مدت 30 دقیقه از زمان ایجاد آن، معتبر است. هنگامی که این 30 دقیقه به پایان برسد، کاربر باید مجددا لاگین کند، چون SlidingExpiration به false تنظیم شده است.
اگر SlidingExpiration مقدار true داشته باشد، کوکی بعد از هر درخواستی که پس از گذشت بیش از نیمی از مدت زمان مشخص شده در ExpireTimeSpan ارسال شود، مجددا ایجاد خواهد شد. برای مثال در اینجا (با توجه قطعه به کد بالا) اگر کاربر login شود و درخواست بعدی را پس از گذشت 16 دقیقه ارسال کند، کوکی به مدت 30 دقیقه دیگر معتبر خواهد شد. اما اگر کاربر پس از لاگین، در خواست بعدی را 31 دقیقه بعد ارسال کند، باید مجددا عمل لاگین را انجام دهد.

بازه زمانی اعتبارسنجی SecurityStampValidator

ValidateInterval از تابع SecurityStampValidator.OnValidateIdentity، فیلد SecurityStamp را بعد از گذشت یک بازه زمانی بررسی می‌کند تا از اعتبار کوکی اطمینان حاصل شود. این همان بررسی منقضی شدن کوکی نیست، اگرچه می‌تواند سبب همان عملکرد و یا لاگ آوت کاربر شود.
Security Stamp هربار که رمز عبور ایجاد یا عوض شود و یا یک لاگین خارجی (External Login) ایجاد یا حذف شود، به روز می‌شود. اگر کاربر رمز عبورش را تغییر دهد این فیلد تغییر خواهد کرد و این تغییر باعث می‌شود که در بررسی مجدد این فیلد پس از مدت زمان مشخص شده در ValidateInterval، کوکی نامعتبر شناخته شود و کاربر را مجبور به لاگین مجدد کند.
نکته: در صورتی که بخواهید به صورت دستی مقدار این فیلد را تغییر دهید می‌توانید از کد زیر استفاده کنید:
UserManager.UpdateSecurityStampAsync(userId);
برای درک بهتر مثال زیر را در نظر بگیرید:
  1. کاربر در مکان A لاگین می‌شود.
  2. همان کاربر مکان خود را تغییر داده و ده دقیقه بعد در مکان B لاگین می‌شود.
  3. کاربر رمزعبورش را در مکان B در دقیقه 12ام تغییر می‌دهد.
  4. کاربر به مکان A برمی گردد و یک درخواست را در دقیقه 20ام ارسال می‌کند.
  5. چون کاربر یک درخواست را بعد از مدت زمان مشخص شده در ValidateInterval (یعنی 15 دقیقه) در مکان A ارسال می‌کند، پس عملیات چک کردن فیلد SecurityStamp انجام می‌شود و از آنجایی که این فیلد به علت تغییر رمز عبور، به روز شده است، بنابراین کاربر لاگ آوت خواهد شد.
دلیل لاگ آوت شدن کاربر در این سناریو، با حالتی که کوکی منقضی می‌شود تفاوت دارد، چون مدت زمان انقضای کوکی یعنی 30 دقیقه (در این مثال) هرگز نمی‌رسد. درعین حال کاربر لاگ آوت می‌شود چون مقدار validateInterval بر روی 15 دقیقه تنظیم شده است.

تفاوت این دو چیست؟
تفاوت دو حالت در نگاه اول خیلی ظریف است اما این تفاوت مزایای بزرگی فراهم می‌کند، مانند لاگ آوت کردن از هر مکان. اما این ویژگی می‌تواند گیج کننده هم باشد از آنجا که الگوی پیش فرض ASP.NET Identity فقط validateInterval را دارد و ExpireTimeSpan به طور صریح ذکر نشده و مقدار پیش فرض آن روی 14 روز تنظیم شده است.
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت یازدهم
در این قسمت قصد بررسی کامپوننت‌های فوق العاده‌ی Syncfusion را داریم. احتمالا Syncfusion را با کتاب‌های Succinctly Series آن می شناسید. این شرکت برای Xamarin Forms نزدیک به 130‌ کامپوننت، شامل موارد کار با دیتا، اعم از فرم‌های Data Entry ،Data Grid و ListView را نوشته که در کنار کنترل‌های کار با فایل‌های Office-PDF و همچنین گزارشات و چارت‌ها و سایر کنترل‌های آن، نیاز هر برنامه‌ای را برآورده می‌کند. یکی از چند ده کتاب Xamarin Forms نیز توسط این شرکت نوشته شده‌است.
ما ضمن استفاده کامپوننت List View آن، هم کار با List View را یاد می‌گیریم و هم کار با Syncfusion را. در نظر داشته باشید که خود Xamarin Forms نیز List View دارد و در نسخه‌ی 4 آن که هم اکنون در مرحله‌ی Preview است، کنترل جدیدی به نام CollectionView نیز ارائه شده که امکانات خیلی خوبی دارد.
توجه: مطالب آموزش زیر، از این لینک آورده شده‌است.

برای شروع، ابتدا Nuget Package مربوطه را در پروژه‌ی XamApp نصب کنید. نیازی به نصب کردن آن در XamApp.Android و XamApp.iOS و XamApp.UWP نیست، ولی باز و بسته کردن ویژوال استودیو بعد از نصب و راست کلیک کردن بر روی Solution و زدن Restore nuget packages ایده‌ی خوبی است!

در پروژه‌ی iOS، در فایل AppDelegate.cs، بعد از Forms.Init، کد زیر را کپی کنید:

SfListViewRenderer.Init();

همین کد را در MainPage.xaml.cs در پروژه UWP، قبل از LoadApplication قرار دهید. نیازی به انجام کاری در Android نیست.

سپس Product Key این محصول را به دست آورده و در پروژه XamApp، فولدر Views در فایل SyncfusionLicense قرار دهید.

حال برای نمایش لیستی از محصولات، ابتدا کلاس Product را ایجاد می‌کنیم. چه در زمانیکه یک Rest api را در سمت سرور فراخوانی می‌کنیم و چه زمانیکه با دیتابیس بر روی گوشی یعنی Sqlite کار می‌کنیم، در نهایت لیستی از یک کلاس را داریم (در اینجا Product).

    public class Product : Bindable
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public bool IsActive { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }

در یک View Model جدید با نام ProductsViewModel، در OnNavigatedToAsync، دیتا را از سرور یا دیتابیس، بر روی گوشی دریافت می‌کنیم؛ اما در این مثال، برای راحتی بیشتر یک List را New می‌کنیم:

    public class ProductsViewModel : BitViewModelBase
    {
        public List<Product> Products { get; set; }

        public async override Task OnNavigatedToAsync(INavigationParameters parameters)
        {
            Products = new List<Product> // getting products from server or sqlite database
            {
                new Product { Id = 1, IsActive = true, Name = "Product1" , Price = 12.2m /* m => decimal */ },
                new Product { Id = 2, IsActive = false, Name = "Product2" , Price = 14 },
                new Product { Id = 3, IsActive = true, Name = "Product3" , Price = 11 },
            };
            await base.OnNavigatedToAsync(parameters);
        }
    }

حال نوبت به دادن یک Template می‌رسد. مثلا فرض کنید می‌خواهیم نام را درون یک Label نمایش دهیم و بر اساس فعال یا غیر فعال بودن Product، یک Checkbox را تغییر داده، تیک بزنیم یا نزنیم و در نهایت نمایش قیمت را در یک Label دیگر خواهیم داشت.

    <sfListView:SfListView ItemsSource="{Binding Products}">
        <sfListView:SfListView.ItemTemplate>
            <DataTemplate>
                <FlexLayout x:DataType="model:Product" Direction="Row">
                    <Label
                        FlexLayout.Basis="50%"
                        Text="{Binding Name}"
                        VerticalTextAlignment="Center" />
                    <bitControls:BitCheckbox InputTransparent="True" FlexLayout.Basis="25%" IsChecked="{Binding IsActive}" />
                    <Label
                        FlexLayout.Basis="25%"
                        Text="{Binding Price}"
                        VerticalTextAlignment="Center" />
                </FlexLayout>
            </DataTemplate>
        </sfListView:SfListView.ItemTemplate>
    </sfListView:SfListView>

همانطور که می‌بینید، در DataTemplate از Flex Layout استفاده شده است. Flex Layout در کنار Grid, Stack, Relative, Absolute و سایر Layout‌‌های Xamarin Forms در پروژه قابلیت استفاده دارد و مزیت‌های خاص خود را دارد.

این Data Template توسط List View، حداکثر سه بار ساخته می‌شود؛ چون View Model در لیست مثال خود، سه Product دارد. خود List View تکنیک‌های Virtualization و Cell Reuse را بدون نیاز به هیچ کد اضافه‌ای هندل می‌کند و Performance خوبی دارد. در View مربوطه یعنی ProductsView.xaml، هر Binding ای (مثل Binding Products) به View Model اشاره می‌کند، اما درون Data Template، هر Binding به Product ای اشاره می‌کند که آن ردیف List View، دارد نمایش‌اش می‌دهد. برای همین x:DataType را روی Flex Layout درون Data Template به Product وصل کرده‌ایم. در این صورت اگر بنویسیم Binding N_ame، به ما خطا داده می‌شود که کلاس Product هیچ Property با نام N_ame ندارد که خطای درستی است.

روی BitCheckbox مقدار InputTransparent را برابر با True داده‌ایم که باعث می‌شود کلیک روی Checkbox عملا در نظر گرفته نشود. این منطقی است، زیرا عوض کردن مقدار Checkbox در این مثال ما ذخیره نمی‌شود و کاربرد نمایشی دارد و فقط باعث گیج شدن کاربر می‌شود.

کنترل BitCheckbox از مجموعه کنترل‌های Bit است که اخیرا با BitDatePicker آن آشنا شده‌اید. برای آشنایی با نحوه افزودن این کنترل‌ها به یک پروژه، به مستندات Bit Framework مراجعه کنید. خود Syncfusion نیز Checkbox دارد.

حال فرض کنید که قرار است دکمه‌ای برای هر ردیف List View داشته باشیم که با زدن روی آن، اطلاعات Product به سرور ارسال شود و جزئیات بیشتری دریافت و در قالب یک Alert نمایش داده شود.  برای این کار، ابتدا به Data Template که Flex Layout است، یک دکمه اضافه می‌کنیم. سپس Command آن دکمه را به View Model بایند می‌کنیم. در آن Command البته احتیاج داریم بدانیم درخواست نمایش جزئیات بیشتر، برای کدام Product داده شده. این مهم با Command Parameter شدنی است.

برای پیاده سازی این مثال، در سمت View Model داریم:

 
public BitDelegateCommand<Product> ShowProductDetailsCommand { get; set; }
public IUserDialogs UserDialogs { get; set; } async Task ShowProductDetails(Product product) { string productDetail = $"Product: {product.Name}'s more info: ..."; // get more info from server. await UserDialogs.AlertAsync(productDetail, "Product Detail"); }

کامند ShowProductDetailCommand یک پارامتر را از جنس Product می‌گیرد و آن Product ای است که روی دکمه آن کلیک شده‌است. با Clone کردن آخرین نسخه XamApp و درخواست نمایش صفحه‌ی Products در App.xaml.cs به صورت زیر و اجرای برنامه، می‌توانید درک بهتری از عملکرد آن داشته باشید:

await NavigationService.NavigateAsync("/Nav/Products", animated: false);

سپس در View مربوطه داریم:

 
...
<Button Command="{Binding ShowProductDetailsCommand}" CommandParameter="{Binding .}" Text="Detail..." /> </FlexLayout> </DataTemplate>

CommandParameter اگر برابر با Binding Id می‌بود، به Command در سمت View Model، بجای کل Product، فقط Id آن ارسال می‌شد. ولی Show Product Detail Command منتظر یک Product کامل است، نه فقط Id آن. با نوشتن 

CommandParameter="{Binding .}"

کل Product با کلیک روی دکمه به Command ارسال می‌شود.

اکنون اگر پروژه را Build کنید، خطایی را از x:DataType خواهید گرفت که منطقی است. اگر Binding Name و Binding Price دو Property با نام‌های Name و Price را از کلاس Product جستجو می‌کنند، پس قاعدتا ShowProductDetailCommand نیز در همان کلاس مدل، یعنی Product جستجو می‌شود! ولی می‌دانیم که این Command در View Model ما یعنی ProductsViewModel است. برای حل این مشکل، به جای Binding از bit:ViewModelBinding استفاده می‌کنیم:

Command="{bit:ViewModelBinding ShowProductDetailsCommand}"

در این صورت، بجای جستجو کردن ShowProductDetailCommand در کلاس Product، این را در ProductsViewModel جستجو می‌کند که منجر به خروجی درست می‌شود.

این List View دارای امکاناتی چون Infinite loading، Pull to refresh و Grouping-Sorting-Filtering و ... است که می‌توانید از روی مستندات خوب Syncfusion، آنها را راه اندازی کنید و اگر به مشکلی برخوردید نیز اینجا بپرسید. همچنین نگاهی به لیست 129 کنترل دیگر بیاندازید و ببینید که در برنامه‌های خود از کدام یک از آنها می‌توانید استفاده کنید.

مطالب
اجرای یک Script حاوی دستورات Go در سی شارپ
سلام ؛

سال نو مبارک ! امیدوارم سال بسیار خوبی در پیش داشته باشید :)

از زمانی که استفاده از ORM‌های Code First رایج شده ، اجرای اسکریپت‌های طولانی جهت ایجاد دیتابیس خیلی استفاده ندارد، اما حالت خاص همیشه پیش می‌آید.
مثلا قصد داریم پیش از آغاز برنامه پس از ایجاد دیتابیس توسط Entity Framework به یک سری جداول فیلدی با نوع داده‌ی Geometry اضافه کنیم. یا باید به دیتابیس یک سری Stored Procedure و View اضافه کرد.
Script‌ها ی Generate شده توسط SQL Server حاوی دستور Go هستند. ADO.NET اجرای Script که حاوی Go باشد را پشتیبانی نمی‌کند.
اما روش‌ها و ترفند‌های زیادی برای اجرای یک فایل Script طولانی حاوی دستور Go روی دیتابیس وجود دارد :
        private static string GetScript()
        {
            string path = AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory +
                          @"Scripts\script.sql";
            var file = new FileInfo(path);

            string script = file.OpenText().ReadToEnd();
            return script;
        }

        private static void ExecuteScript()
        {
            string script = GetScript();

            //split the script on "GO" commands
            var splitter = new[] {"\r\nGO\r\n"};
            string[] commandTexts = script.Split(splitter,
                                                 StringSplitOptions.RemoveEmptyEntries);
            foreach (string commandText in commandTexts)
            {
                using (var ctx = new DbContext())
                {
                    if (!string.IsNullOrEmpty(commandText))
                    {
                        ctx.Database.ExecuteSqlCommand(commandText);
                    }
                }
            }
        }

در اینجا به جای آنکه تلاش کنیم یک فایل را روی دیتابیس یک جا اجرا کنیم دستورات را جدا کرده و تک به تک اجرا می‌کنیم. 
بروزرسانی: