مطالب
تبدیل زیرنویس‌های یوتیوب به فایل srt

تعدادی از ویدیوهای یوتیوب، خصوصا مواردی که از Google videos به یوتیوب منتقل شده‌اند، دارای زیر نویس هستند. این زیر نویس هم فرمت جالبی دارد:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<transcript>
<text start="23.49" dur="5.97">
&amp;gt;&amp;gt;Commentator: We have here today, Steve with
us whom I met not too long ago at something
</text>
...
</transcript>
و از هر لحاظ بهتر است از فرمت srt متداول (خصوصا از لحاظ قابلیت بهتر parse آن) ولی ... این فرمت xml ایی، متداول نیست و بهتر است جهت استفاده از آن در برنامه‌های پخش کننده فایل‌های ویدیویی، به srt تبدیل شود.
ابتدا شاید بپرسید که این‌ها را چگونه می‌توان دریافت کرد. روش کار به صورت زیر است:
http://video.google.com/timedtext?hl=en&v=Id&lang=en

در قسمت‌های hl و lang ، زبان مورد نظر قرار می‌گیرد و قسمت v همان id معروف ویدیوی یوتیوب مورد نظر است. برای مثال اگر لینک ویدیوی ما http://www.youtube.com/watch?v=-PA-buwI3q4 باشد، لینک زیرنویس انگلیسی هماهنگ با آن http://video.google.com/timedtext?hl=en&v=-PA-buwI3q4&lang=en خواهد بود.

البته زمان‌های این فایل xml یک نکته‌ی خاص گوگلی دارد!
اگر عدد 3.4 را مشاهده کردید یعنی سه ثانیه و 400 میلی ثانیه
اگر عدد 3.04 را مشاهده کردید یعنی سه ثانیه و 40 میلی ثانیه
به عبارتی با قسمت اعشاری آن باید به صورت رشته برخورد کنید. اگر طول آن یک بود، دو صفر و اگر طول آن 2 بود، 1 صفر در جلوی آن باید قرار گیرد تا قابل استفاده شود.

کلاس تهیه شده زیر کار تبدیل Xml گوگل را به Srt انجام می‌دهد:
using System;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Web;
using System.Xml.Linq;

namespace YtSubs
{
public class GoogleXmlToSrt
{
public string ConvertXmlToSrt(string url)
{
var transcript = loadTranscript(url);

var srtBuf = new StringBuilder();
var lineNumber = 0;

foreach (var item in transcript.Root.Elements("text"))
{
lineNumber++;
srtBuf.Append(lineNumber.ToString());

var timeLine = getTimeLine(item);
srtBuf.AppendFormat("{0}{1} --> {2}{3}", Environment.NewLine, timeLine.Item1, timeLine.Item2, Environment.NewLine);

var msg = decodeText(item);
srtBuf.AppendLine(msg + Environment.NewLine);
}
return srtBuf.ToString();
}

private static XDocument loadTranscript(string url)
{
var transcript = XDocument.Load(url);

if (transcript.Root == null)
throw new InvalidOperationException("couldn't load received data.");
return transcript;
}

private static string decodeText(XElement text)
{
var textValue = text.Value.Split('\n');
var msg = textValue.Aggregate(
string.Empty, (current, line) =>
current + (HttpUtility.HtmlDecode(line.Trim()) + Environment.NewLine)
);
return msg.Trim();
}

private static int fractionalPart(string data)
{
var idx = data.IndexOf(".");
if (idx == -1) return 0;
var fractionalPart = data.Substring(idx + 1);
if (fractionalPart.Length == 1) //3.4 --> 3.400
return int.Parse(fractionalPart + "00");

if (fractionalPart.Length == 2) //3.04 --> 3.040
return int.Parse(fractionalPart + "0");

return int.Parse(fractionalPart.Substring(0, 3));
}

private Tuple<string, string> getTimeLine(XElement text)
{
var startTs = getStartTs(text);
TimeSpan endTs = getEndTs(text, startTs);
return new Tuple<string, string>(timeSpanToString(startTs), timeSpanToString(endTs));
}

private static TimeSpan getStartTs(XElement text)
{
var startData = text.Attribute("start");
if (startData == null)
throw new InvalidOperationException("This is not a valid subtitle file.");

var start = startData.Value;
var startTs = new TimeSpan(0, 0, 0, (int)Math.Truncate(double.Parse(start)), fractionalPart(start));
return startTs;
}

private static TimeSpan getEndTs(XElement text, TimeSpan startTs)
{
TimeSpan endTs;
var durData = text.Attribute("dur");
if (durData == null)
{
endTs = startTs + new TimeSpan(0, 0, 0, 3, 0);
}
else
{
var dur = durData.Value;
var durTs = new TimeSpan(0, 0, 0, (int)Math.Truncate(double.Parse(dur)), fractionalPart(dur));
endTs = startTs + durTs;
}
return endTs;
}

private static string timeSpanToString(TimeSpan lineTs)
{
return string.Format("{0}:{1}:{2},{3}",
lineTs.Hours.ToString("D2"),
lineTs.Minutes.ToString("D2"),
lineTs.Seconds.ToString("D2"),
lineTs.Milliseconds.ToString("D3"));
}
}
}
و یک نمونه از استفاده آن می‌تواند به شکل زیر باشد:
using System.IO;

namespace YtSubs
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var url = "http://video.google.com/timedtext?hl=en&v=-PA-buwI3q4&lang=en";
//var url = "subtitle.xml";
var srtBuf = new GoogleXmlToSrt().ConvertXmlToSrt(url);
File.WriteAllText("-PA-buwI3q4.srt", srtBuf);
}
}
}


مطالب تکمیلی:
همه چیز درباره زیرنویس ویدئوهای گوگل

اشتراک‌ها
استفاده کردن از ریپازیتوری و الگوی UOW در دات نت کور

یک نرم افزار به منظور انجام عملیات عادی CRUD (ایجاد، خواندن،  به روزرسانی و حذف) روی داده‌ها ، نیاز به دسترسی به نوعی ذخیره داده دارد که به طور معمول، این می‌تواند نوعی پایگاه داده ، سیستم فایل یا هر نوع مکانیسم ذخیره سازی دیگری باشد که برای ذخیره داده استفاده می‌شود. 

استفاده کردن از ریپازیتوری و الگوی UOW در دات نت کور
مطالب
استفاده از WCF Data Services در برنامه های وب به کمک JQuery
در مطالب قبلی با پروتکل OData و WCF Data Service  و قرارداد‌های کوئری نویسی آن آشنا شدید. حال می‌خواهیم با استفاده از Jquery به داده‌های وب سرویس WCF Data Service دسترسی یابیم. اما پیش نیاز‌های لازم است 

پیش نیاز اول : دسترسی به خروجی Json وب سرویس WCF Data

خروجی پیش فرش وب سرویس WCF Data Services ساختار Xml دارد پس می‌بایست وب سرویس را متوجه سازیم که ما با خروجی Json نیاز داریم. از نسخه 5 به بعد اگر MaxProtocolVersion را بر روی V3 قرار دهیم دیگر با Accept Header برابر application/json کار نخواهد کرد و می‌بایست از  application/json;odata=verbose استفاده نمود یا نسخه پروتکل را بر روی V2 یا پایین‌تر تنطیم کنید. علاوه بر آن کتابخانه‌های و قطعه کد‌های تهیه شده است که با پارامتر format$ این کار را برای ما انجام می‌دهد در زیر آدرس دو نمونه آورده شده است.

  1. DataServicesJSONP
  2. WCF Data Services Toolkit 
قطعه کد اول یک Attribute است که با اضافه کردن آن به بالای کلاس WebService  و استفاده از پارامتر format=json$ در آدرس وب سرویس این کار را برای ما انجام می‌دهد.
[JSONPSupportBehavior]
public class Northwind : DataService<NorthwindEntities>
و نمونه آدرس
http://localhost:8358/Northwind.svc/Products?$format=json
دومی کتابخانه ای است که مانند روش اول عمل می‌کند اما به جای ارث برای از کلاس DataService می‌بایست از کلاس ODataService استفاده نماییم.
نکته: در صورتی که بخواهیم از نسخه V3 استفاده نماییم Accept Header را باید به  application/json;odata=verbose تغییر دهیم
public class Northwind : ODataService<NorthwindEntities>

استفاده از WCF Data Services به کمک Jquery
تابع getJSON  مخصوص درخواست‌های است خروجی بصورت json برگردانده می‌شود اما با نسخه V3 سازگار نمی‌باشد و از روش پارامتر format$ می‌توان استفاده نمود
$.getJSON("Northwind.svc/Products?$format=json", function (data) {
                $.each(data.d, function (i, item) {
                    $("<p/>").html(item.Product_Name + " " + item.Unit_Price).appendTo("#products");
                });
            });

همچنین از تابع Ajax که امکاتات بیشتری را در اختیارمان قرار می‌دهد به راحتی می‌توان استفاده نمود به مثال زیر دقت کنید:
 $.ajax('Northwind.svc/Products', {
                dataType: "json",
                beforeSend: function (xhr) {
                    xhr.setRequestHeader("Accept", "application/json;odata=verbose");
                    xhr.setRequestHeader("MaxDataServiceVersion", "3.0");
                },
                success: function (data) {
                    $.each(data.d, function (i, item) {
                        $("<p/>").html(item.Product_Name + " " + item.Unit_Price).appendTo("#products");
                    });
                }
            });
با اسفاده از beforeSend مقدار Accept Header  و MaxDataServiceVersion را تعیین نموده ایم. 
بنابراین به کمک قرارداده‌های کوئری نویسی که در مطالب قبلی گفته شد می‌توان با استفاده از Url تابع Ajax به داده مورد نظر خود رسید.
مطالب
EF Code First #10

حین کار با ORMهای پیشرفته، ویژگی‌های جالب توجهی در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد که در زمان استفاده از کلاس‌های متداول SQLHelper از آن‌ها خبری نیست؛ مانند:
الف) Deferred execution
ب) Lazy loading
ج) Eager loading

نحوه بررسی SQL نهایی تولیدی توسط EF

برای توضیح موارد فوق، نیاز به مشاهده خروجی SQL نهایی حاصل از ORM است و همچنین شمارش تعداد بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی. بهترین ابزاری را که برای این منظور می‌توان پیشنهاد داد، برنامه EF Profiler است. برای دریافت آن می‌توانید به این آدرس مراجعه کنید: (^) و (^)

پس از وارد کردن نام و آدرس ایمیل، یک مجوز یک ماهه آزمایشی، به آدرس ایمیل شما ارسال خواهد شد.
زمانیکه این فایل را در ابتدای اجرای برنامه به آن معرفی می‌کنید، محل ذخیره سازی نهایی آن جهت بازبینی بعدی، مسیر MyUserName\Local Settings\Application Data\EntityFramework Profiler خواهد بود.

استفاده از این برنامه هم بسیار ساده است:
الف) در برنامه خود، ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.dll که در پوشه برنامه EFProf موجود است، اضافه کنید.
ب) در نقطه آغاز برنامه، متد زیر را فراخوانی نمائید:
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

نقطه آغاز برنامه می‌تواند متد Application_Start برنامه‌های وب، در متد Program.Main برنامه‌های ویندوزی کنسول و WinForms و در سازنده کلاس App برنامه‌های WPF باشد.
ج) برنامه EFProf را اجرا کنید.

مزایای استفاده از این برنامه
1) وابسته به بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیست. (برخلاف برای مثال برنامه معروف SQL Server Profiler که فقط به همراه SQL Server ارائه می‌شود)
2) خروجی SQL نمایش داده شده را فرمت کرده و به همراه Syntax highlighting نیز هست.
3) کار این برنامه صرفا به لاگ کردن SQL تولیدی خلاصه نمی‌شود. یک سری از Best practices را نیز به شما گوشزد می‌کند. بنابراین اگر نیاز دارید سیستم خود را بر اساس دیدگاه یک متخصص بررسی کنید (یک Code review ارزشمند)، این ابزار می‌تواند بسیار مفید باشد.
4) می‌تواند کوئری‌های سنگین و سبک را به خوبی تشخیص داده و گزارشات آماری جالبی را به شما ارائه دهد.
5) می‌تواند دقیقا مشخص کند، کوئری را که مشاهده می‌کنید از طریق کدام متد در کدام کلاس صادر شده است و دقیقا از چه سطری.
6) امکان گروه بندی خودکار کوئری‌های صادر شده را بر اساس DbContext مورد استفاده به همراه دارد.
و ...

استفاده از این برنامه حین کار با EF «الزامی» است! (البته نسخه‌های NH و سایر ORMهای دیگر آن نیز موجود است و این مباحث در مورد تمام ORMهای پیشرفته صادق است)
مدام باید بررسی کرد که صفحه جاری چه تعداد کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و به چه نحوی. همچنین آیا می‌توان با اعمال اصلاحاتی، این وضع را بهبود بخشید. بنابراین عدم استفاده از این برنامه حین کار با ORMs، همانند راه رفتن در خواب است! ممکن است تصور کنید برنامه دارد به خوبی کار می‌کند اما ... در پشت صحنه فقط صفحه جاری برنامه، 100 کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده، در حالیکه شما تنها نیاز به یک کوئری داشته‌اید.


کلاس‌های مدل مثال جاری

کلاس‌های مدل مثال جاری از یک دپارتمان که دارای تعدادی کارمند می‌باشد، تشکیل شده است. ضمنا هر کارمند تنها در یک دپارتمان می‌تواند مشغول به کار باشد و رابطه many-to-many نیست :

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

//Creates Employee navigation property for Lazy Loading (1:many)
public virtual ICollection<Employee> Employees { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Employee
{
public int EmployeeId { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//Creates Department navigation property for Lazy Loading
public virtual Department Department { get; set; }
}
}

نگاشت دستی این کلاس‌ها هم ضرورتی ندارد، زیرا قراردادهای توکار EF Code first را رعایت کرده و EF در اینجا به سادگی می‌تواند primary key و روابط one-to-many را بر اساس navigation properties تعریف شده، تشخیص دهد.

در اینجا کلاس Context برنامه به شرح زیر است:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Sample06Context : DbContext
{
public DbSet<Department> Departments { set; get; }
public DbSet<Employee> Employees { set; get; }
}
}


و تنظیمات ابتدایی نحوه به روز رسانی و آغاز بانک اطلاعاتی نیز مطابق کدهای زیر می‌باشد:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample06Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample06Context context)
{
var employee1 = new Employee { FirstName = "f name1", LastName = "l name1" };
var employee2 = new Employee { FirstName = "f name2", LastName = "l name2" };
var employee3 = new Employee { FirstName = "f name3", LastName = "l name3" };
var employee4 = new Employee { FirstName = "f name4", LastName = "l name4" };

var dept1 = new Department { Name = "dept 1", Employees = new List<Employee> { employee1, employee2 } };
var dept2 = new Department { Name = "dept 2", Employees = new List<Employee> { employee3 } };
var dept3 = new Department { Name = "dept 3", Employees = new List<Employee> { employee4 } };

context.Departments.Add(dept1);
context.Departments.Add(dept2);
context.Departments.Add(dept3);
base.Seed(context);
}
}
}

نکته: تهیه خروجی XML از نگاشت‌های خودکار تهیه شده

اگر علاقمند باشید که پشت صحنه نگاشت‌های خودکار EF Code first را در یک فایل XML جهت بررسی بیشتر ذخیره کنید، می‌توان از متد کمکی زیر استفاده کرد:

void ExportMappings(DbContext context, string edmxFile)
{
var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create(edmxFile, settings))
{
System.Data.Entity.Infrastructure.EdmxWriter.WriteEdmx(context, writer);
}
}

بهتر است پسوند فایل XML تولیدی را edmx قید کنید تا بتوان آن‌را با دوبار کلیک بر روی فایل، در ویژوال استودیو نیز مشاهده کرد:

using (var db = new Sample06Context())
{
ExportMappings(db, "mappings.edmx");
}



الف) بررسی Deferred execution یا بارگذاری به تاخیر افتاده

برای توضیح مفهوم Deferred loading/execution بهترین مثالی را که می‌توان ارائه داد، صفحات جستجوی ترکیبی در برنامه‌ها است. برای مثال یک صفحه جستجو را طراحی کرده‌اید که حاوی دو تکست باکس دریافت FirstName و LastName کاربر است. کنار هر کدام از این تکست باکس‌ها نیز یک چک‌باکس قرار دارد. به عبارتی کاربر می‌تواند جستجویی ترکیبی را در اینجا انجام دهد. نحوه پیاده سازی صحیح این نوع مثال‌ها در EF Code first به چه نحوی است؟

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample06.DataLayer;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06
{
class Program
{
static IList<Employee> FindEmployees(string fName, string lName, bool byName, bool byLName)
{
using (var db = new Sample06Context())
{
IQueryable<Employee> query = db.Employees.AsQueryable();

if (byLName)
{
query = query.Where(x => x.LastName == lName);
}

if (byName)
{
query = query.Where(x => x.FirstName == fName);
}

return query.ToList();
}
}

static void Main(string[] args)
{
// note: remove this line if you received : create database is not supported by this provider.
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample06Context, Configuration>());

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
}

نحوه صحیح این نوع پیاده سازی ترکیبی را در متد FindEmployees مشاهده می‌کنید. نکته مهم آن، استفاده از نوع IQueryable و متد AsQueryable است و امکان ترکیب کوئری‌ها با هم.
به نظر شما با فراخوانی متد FindEmployees به نحو زیر که هر دو شرط آن توسط کاربر انتخاب شده است، چه تعداد کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌شود؟

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);

شاید پاسخ دهید که سه بار : یکبار در متد db.Employees.AsQueryable و دوبار هم در حین ورود به بدنه شرط‌های یاد شده و اینجا است که کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند، شروع به فریاد و فغان می‌کنند که ما قبلا این مسایل رو با یک SP در یک رفت و برگشت مدیریت می‌کردیم!
پاسخ صحیح: «فقط یکبار»! آن‌هم تنها در زمان فراخوانی متد ToList و نه قبل از آن.
برای اثبات این مدعا نیاز است به خروجی SQL لاگ شده توسط EF Profiler مراجعه کرد:

SELECT [Extent1].[EmployeeId]              AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[LastName] = 'l name1' /* @p__linq__0 */)
AND ([Extent1].[FirstName] = 'f name1' /* @p__linq__1 */)


IQueryable قلب LINQ است و تنها بیانگر یک عبارت (expression) از رکوردهایی می‌باشد که مد نظر شما است و نه بیشتر. برای مثال زمانیکه یک IQueryable را همانند مثال فوق فیلتر می‌کنید، هنوز چیزی از بانک اطلاعاتی یا منبع داده‌ای دریافت نشده است. هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز رفت و برگشتی به منبع داده‌ای صورت نگرفته است. به آن باید به شکل یک expression builder نگاه کرد و نه لیستی از اشیاء فیلتر شده‌ی ما. به این مفهوم، deferred execution (اجرای به تاخیر افتاده) نیز گفته می‌شود.
کوئری LINQ شما تنها زمانی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود که کاری بر روی آن صورت گیرد مانند فراخوانی متد ToList، فراخوانی متد First یا FirstOrDefault و امثال آن. تا پیش از این فقط به شکل یک عبارت در برنامه وجود دارد و نه بیشتر.
اطلاعات بیشتر: «تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs»



ب) بررسی Lazy Loading یا واکشی در صورت نیاز

در مطلب جاری اگر به کلاس‌های مدل برنامه دقت کنید، تعدادی از خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند. چرا؟
تعریف یک خاصیت به صورت virtual، پایه و اساس lazy loading است و به کمک آن، تا به اطلاعات شیءایی نیاز نباشد، وهله سازی نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان به کارآیی بیشتری در حین کار با ORMs رسید. برای مثال در کلاس‌های فوق، اگر تنها نیاز به دریافت نام یک دپارتمان هست، نباید حین وهله سازی از شیء دپارتمان، شیء لیست کارمندان مرتبط با آن نیز وهله سازی شده و از بانک اطلاعاتی دریافت شوند. به این وهله سازی با تاخیر، lazy loading گفته می‌شود.
Lazy loading پیاده سازی ساده‌ای نداشته و مبتنی است بر بکارگیری AOP frameworks یا کتابخانه‌هایی که امکان تشکیل اشیاء Proxy پویا را در پشت صحنه فراهم می‌کنند. علت virtual تعریف کردن خواص رابط نیز به همین مساله بر می‌گردد، تا این نوع کتابخانه‌ها بتوانند در نحوه تعریف اینگونه خواص virtual در زمان اجرا، در پشت صحنه دخل و تصرف کنند. البته حین استفاده از EF یا انواع و اقسام ORMs دیگر با این نوع پیچیدگی‌ها روبرو نخواهیم شد و تشکیل اشیاء Proxy در پشت صحنه انجام می‌شوند.

یک مثال: قصد داریم اولین دپارتمان ثبت شده در حین آغاز برنامه را یافته و سپس لیست کارمندان آن‌را نمایش دهیم:

using (var db = new Sample06Context())
{
var dept1 = db.Departments.Find(1);
if (dept1 != null)
{
Console.WriteLine(dept1.Name);
foreach (var item in dept1.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}



رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).

در مثال فوق به صورت خودکار دو کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌گردد:

SELECT [Limit1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Limit1].[Name] AS [Name]
FROM (SELECT TOP (2) [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[DepartmentId] = 1 /* @p0 */) AS [Limit1]


SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Department_DepartmentId] IS NOT NULL)
AND ([Extent1].[Department_DepartmentId] = 1 /* @EntityKeyValue1 */)

یکبار زمانیکه قرار است اطلاعات دپارتمان‌ یک (db.Departments.Find) دریافت شود. تا این لحظه خبری از جدول Employees نیست. چون lazy loading فعال است و فقط اطلاعاتی را که نیاز داشته‌ایم فراهم کرده است.
زمانیکه برنامه به حلقه می‌رسد، نیاز است اطلاعات dept1.Employees را دریافت کند. در اینجا است که کوئری دوم، به بانک اطلاعاتی صادر خواهد شد (بارگذاری در صورت نیاز).


ج) بررسی Eager Loading یا واکشی حریصانه

حالت lazy loading بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ برای مثال می‌توان خواص حجیم یک جدول را به جدول مرتبط دیگری منتقل کرد. مثلا فیلد‌های متنی طولانی یا اطلاعات باینری فایل‌های ذخیره شده، تصاویر و امثال آن. به این ترتیب تا زمانیکه نیازی به اینگونه اطلاعات نباشد، lazy loading از بارگذاری آن‌ها جلوگیری کرده و سبب افزایش کارآیی برنامه می‌شود.
اما ... همین lazy loading در صورت استفاده نا آگاهانه می‌تواند سرور بانک اطلاعاتی را در یک برنامه چندکاربره از پا درآورد! نیازی هم نیست تا شخصی به سایت شما حمله کند. مهاجم اصلی همان برنامه نویس کم اطلاع است!
اینبار مثال زیر را درنظر بگیرید که بجای دریافت اطلاعات یک شخص، مثلا قصد داریم، اطلاعات کلیه دپارتمان‌ها را توسط یک Grid نمایش دهیم (فرقی نمی‌کند برنامه وب یا ویندوز باشد؛ اصول یکی است):

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments)
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
یک نکته: اگر سعی کنیم کد فوق را اجرا کنیم به خطای زیر برخواهیم خورد:

There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first

برای رفع این مشکل نیاز است گزینه MultipleActiveResultSets=True را به کانکشن استرینگ اضافه کرد:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample06Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

سؤال: به نظر شما در دو حلقه تو در توی فوق چندبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد؟ با توجه به اینکه در متد Seed ذکر شده در ابتدای مطلب، تعداد رکوردها مشخص است.
پاسخ: 7 بار!


و اینجا است که عنوان شد استفاده از EF Profiler در حین توسعه برنامه‌های مبتنی بر ORM «الزامی» است! اگر از این نکته اطلاعی نداشتید، بهتر است یکبار تمام صفحات گزارش‌گیری برنامه‌های خود را که حاوی یک Grid هستند، توسط EF Profiler بررسی کنید. اگر در این برنامه پیغام خطای n+1 select را دریافت کردید، یعنی در حال استفاده ناصحیح از امکانات lazy loading می‌باشید.

آیا می‌توان این وضعیت را بهبود بخشید؟ زمانیکه کار ما گزارشگیری از اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا است، استفاده ناصحیح از ویژگی Lazy loading می‌تواند به شدت کارآیی بانک اطلاعاتی را پایین بیاورد. برای حل این مساله در زمان‌های قدیم (!) بین جداول join می‌نوشتند؛ الان چطور؟
در EF متدی به نام Include جهت Eager loading اطلاعات موجودیت‌های مرتبط به هم درنظر گرفته شده است که در پشت صحنه همینکار را انجام می‌دهد:

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments.Include(x => x.Employees))
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار به کمک متد Include، نسبت به واکشی حریصانه Employees اقدام کرده‌ایم. اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، فقط یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد و کار Join نویسی به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌گردد:

SELECT [Project1].[DepartmentId]            AS [DepartmentId],
[Project1].[Name] AS [Name],
[Project1].[C1] AS [C1],
[Project1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Project1].[FirstName] AS [FirstName],
[Project1].[LastName] AS [LastName],
[Project1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM (SELECT [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent2].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent2].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent2].[LastName] AS [LastName],
[Extent2].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId],
CASE
WHEN ([Extent2].[EmployeeId] IS NULL) THEN CAST(NULL AS int)
ELSE 1
END AS [C1]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Employees] AS [Extent2]
ON [Extent1].[DepartmentId] = [Extent2].[Department_DepartmentId]) AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[DepartmentId] ASC,
[Project1].[C1] ASC


متد Include در نگارش‌های اخیر EF پیشرفت کرده است و همانند مثال فوق، امکان کار با lambda expressions را جهت تعریف خواص مورد نظر به صورت strongly typed ارائه می‌دهد. در نگارش‌های قبلی این متد، تنها امکان استفاده از رشته‌ها برای معرفی خواص وجود داشت.
همچنین توسط متد Include امکان eager loading چندین سطح با هم نیز وجود دارد؛ مثلا x.Employees.Kids و همانند آن.


چند نکته در مورد نحوه خاموش کردن Lazy loading

امکان خاموش کردن Lazy loading در تمام کلاس‌های برنامه با تنظیم خاصیت Configuration.LazyLoadingEnabled کلاس Context برنامه به نحو زیر میسر است:

public class Sample06Context : DbContext
{
public Sample06Context()
{
this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
}

یا اگر تنها در مورد یک کلاس نیاز است این خاموش سازی صورت گیرد، کلمه کلیدی virtual را حذف کنید. برای مثال با نوشتن public ICollection<Employee> Employees بجای public virtual ICollection<Employee> Employees در اولین بار وهله سازی کلاس دپارتمان، لیست کارمندان آن به نال تنظیم می‌شود. البته در این حالت null object pattern را نیز فراموش نکنید (وهله سازی پیش فرض Employees در سازنده کلاس):

public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

public ICollection<Employee> Employees { get; set; }
public Department()
{
Employees = new HashSet<Employee>();
}
}

به این ترتیب به خطای null reference object بر نخواهیم خورد. همچنین وهله سازی، با مقدار دهی لیست دریافتی از بانک اطلاعاتی متفاوت است. در اینجا نیز باید از متد Include استفاده کرد.

بنابراین در صورت خاموش کردن lazy loading، حتما نیاز است از متد Include استفاده شود. اگرlazy loading فعال است، جهت تبدیل آن به eager loading از متد Include استفاده کنید (اما اجباری نیست).
نظرات مطالب
توزیع پروژه‌های ASP.NET MVC بدون ارائه فایل‌های View آن
اگر یک فایل پروژه MVC رو باز کنید چنین تنظیمی داخل آن هست
<MvcBuildViews>false</MvcBuildViews>
با true کردن آن (که یک best practice محسوب میشه) هربار «از ابتدا» همین کاری که توسط razor generator انجام می‌شود، برای پیش کامپایل Viewها انجام خواهد شد.
بنابراین با استفاده از Razor generator به یک مزیت مهم دیگر هم خواهیم رسید:
بالا رفتن سرعت بررسی زمان کامپایل Viewها بدون نیاز به تغییر فایل پروژه. اگر تعداد Viewها زیاد باشد، تغییر MvcBuildViews به true خیلی زمانبر می‌شود تا حدی که پس از چندبار کامپایل پروژه، شاید مجبور به false کردن آن شویم. اما در حالت استفاده از Razor Generator واقعا سرعت بررسی بسیار بالاتر است؛ چون فایل‌های cs مورد نیاز سایر Viewها پیشتر تهیه شده و زمان تولید آن‌ها یک مرحله کاهش پیدا می‌کند.
مطالب
ASP.NET MVC #8

معرفی HTML Helpers

یک HTML Helper تنها یک متد است که رشته‌ای را بر می‌گرداند و این رشته می‌تواند حاوی هر نوع محتوای دلخواهی باشد. برای مثال می‌توان از HTML Helpers برای رندر تگ‌های HTML، مانند img و input استفاده کرد. یا به کمک HTML Helpers می‌توان ساختارهای پیچیده‌تری مانند نمایش لیستی از اطلاعات دریافت شده از بانک اطلاعاتی را پیاده سازی کرد. به این ترتیب حجم کدهای تکراری تولید رابط کاربری در Viewهای برنامه‌های ASP.NET MVC به شدت کاهش خواهد یافت، به همراه قابلیت استفاده مجدد از متدهای الحاقی HTML Helpers در برنامه‌های دیگر.
HTML Helpers در ASP.NET MVC معادل کنترل‌های ASP.NET Web forms هستند اما نسبت به آن‌ها بسیار سبک‌تر می‌باشند؛ برای مثال به همراه ViewState و همچنین Event model نیستند.
ASP.NET MVC به همراه تعدادی متد HTML Helper توکار است و برای دسترسی به آن‌ها شیء Html که وهله‌ای از کلاس توکار HtmlHelper می‌باشد، در تمام Viewها قابل استفاده است.


نحوه ایجاد یک HTML Helper سفارشی

از دات نت سه و نیم به بعد امکان توسعه اشیاء توکار فریم ورک، به کمک متدهای الحاقی (extension methods) میسر شده است. برای نوشتن یک HTML Helper نیز باید همین شیوه عمل کرد و کلاس HtmlHelper را توسعه داد. در ادامه قصد داریم یک HTML Helper را جهت رندر تگ label در صفحه ایجاد کنیم. برای این منظور پوشه‌ی جدیدی به نام Helper را به پروژه اضافه نمائید (جهت نظم بیشتر). سپس کلاس زیر را به آن اضافه کنید:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static string MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید متد Label به شکل یک متد الحاقی توسعه دهنده کلاس HtmlHelper که تنها یک رشته را بر می‌گرداند، تعریف شده است. اکنون برای استفاده از این متد در View دلخواهی خواهیم داشت:

@using MvcApplication4.Helpers
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@Html.MyLabel("firstName", "First Name:")

ابتدا فضای نام مرتبط با متد الحاقی باید پیوست شود و سپس از طریق شیء Html می‌توان به این متد الحاقی دسترسی پیدا کرد. اگر برنامه را اجرا کنید، این خروجی را مشاهده خواهیم کرد. چرا؟

Index
<label for='firstName'>First Name:</label>

علت این است که Razor، اطلاعات را Html encoded به مرورگر تحویل می‌دهد. برای تغییر این رویه باید اندکی متد الحاقی تعریف شده را تغییر داد:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
return MvcHtmlString.Create(string.Format("<label for='{0}'>{1}</label>", target, text));
}
}
}

تنها تغییر صورت گرفته، استفاده از MvcHtmlString بجای string معمولی است تا Razor آن‌را encode نکند.

تعریف HTML Helpers سفارشی به صورت عمومی:

می‌توان فضای نام MvcApplication4.Helpers این مثال را عمومی کرد. یعنی بجای اینکه بخواهیم در هر View  آن‌را ابتدا تعریف کنیم، یکبار آن‌را همانند تعاریف اصلی یک برنامه ASP.NET MVC، عمومی معرفی می‌کنیم. برای این منظور فایل web.config موجود در پوشه Views را باز کنید (و نه فایل web.config قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه). سپس فضای نام مورد نظر را در قسمت namespaces صفحات اضافه نمائید:

<pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
<namespaces>
<add namespace="System.Web.Mvc" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Ajax" />
<add namespace="System.Web.Mvc.Html" />
<add namespace="System.Web.Routing" />
<add namespace="MvcApplication4.Helpers"/>
</namespaces>

به این ترتیب متدهای الحاقی تعریف شده در فضای نام MvcApplication4.Helpers،‌ در تمام Viewهای برنامه در دسترس خواهند بود.

استفاده از کلاس TagBuilder برای تولید HTML Helpers سفارشی:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication4.Helpers
{
public static class LabelExtensions
{
public static MvcHtmlString MyNewLabel(this HtmlHelper helper, string target, string text)
{
var labelTag = new TagBuilder("label");
labelTag.MergeAttribute("for", target);
labelTag.InnerHtml = text;
return MvcHtmlString.Create(labelTag.ToString());
}
}
}

در فضای نام System.Web.Mvc، کلاسی وجود دارد به نام TagBuilder که کار تولید تگ‌های HTML، مقدار دهی ویژگی‌ها و خواص آن‌ها را بسیار ساده می‌کند و روش توصیه شده‌ای است برای تولید متدهای HTML Helper. یک نمونه از کاربرد آن‌را برای بازنویسی متد MyLabel ذکر شده در اینجا ملاحظه می‌کنید.
شبیه به همین کلاس، کلاس دیگری به نام HtmlTextWriter در فضای نام System.Web.UI برای انجام اینگونه کارها وجود دارد.


نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor

نوع دیگری از این متدهای کمکی، Declarative HTML Helpers نام دارند. از این جهت هم Declarative نامیده شده‌اند که مستقیما درون فایل‌های cshtml یا vbhtml به کمک امکانات Razor قابل تعریف هستند. تولید این نوع متدهای کمکی به این شکل نسبت به مثلا روش TagBuilder ساده‌تر است،‌ چون توسط Razor به سادگی و به نحو طبیعی‌تری می‌توان تگ‌های HTML و کدهای مورد نظر را با هم ترکیب کرد (این رفتار طبیعی و روان، یکی از اهداف Razor است).
به عنوان مثال، تعاریف همان کلاس‌های Product و Products قسمت قبل (قسمت هفتم) را در نظر بگیرید. با همان کنترلر و View ایی که ذکر شد.
سپس برای تعریف این نوع خاص از HTML Helpers/Razor Helpers باید به این نحو عمل کرد:
الف) در ریشه پروژه یا سایت، پوشه‌ی جدیدی به نام App_Code ایجاد کنید (دقیقا به همین نام. این پوشه، جزو پوشه‌های ویژه ASP.NET است).
ب) بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید.
ج) در صفحه باز شده، MVC 3 Partial Page/Razor را یافته و مثلا نام ProductsList.cshtml را وارد کرده و این فایل را اضافه کنید.
د) محتوای این فایل جدید را به نحو زیر تغییر دهید:

@using MvcApplication4.Models
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@item.Name ($@item.Price)</li>
}
</ul>
}

در اینجا نحوه تعریف یک helper method مخصوص Razor را مشاهده می‌کنید که با کلمه @helper شروع شده است. مابقی آن هم ترکیب آشنای code و markup هستند که به کمک امکانات Razor به این شکل روان میسر شده است.
اکنون اگر Viewایی بخواهد از این اطلاعات استفاده کند تنها کافی است به نحو زیر عمل نماید:

@model List<MvcApplication4.Models.Product>
@{
ViewBag.Title = "Index";
}

<h2>Index</h2>

@ProductsList.GetProductsList(@Model)

ابتدا نام فایل ذکر شده بعد نام متد کمکی تعریف شده در آن. Model هم در اینجا به لیستی از محصولات اشاره می‌کند.
همچنین چون در پوشه app_code قرار گرفته، تمام Viewها به اطلاعات آن دسترسی خواهند داشت. علت هم این است که ASP.NET به صورت خودکار محتوای این پوشه ویژه را همواره کامپایل می‌کند و در اختیار برنامه قرار می‌دهد.
به علاوه در این فایل ProductsList.cshtml، باز هم می‌توان متدهای helper دیگری را اضافه کرد و از این بابت محدودیتی ندارد. همچنین می‌توان این متد helper را مستقیما داخل یک View هم تعریف کرد. بدیهی است در این حالت قابلیت استفاده مجدد از آن‌را به همراه داشتن Viewهایی تمیز و کم حجم، از دست خواهیم داد.

جهت تکمیل بحث
Turn your Razor helpers into reusable libraries


مطالب
Markup Extensions در XAML
Markup Extension‌ها برای مواردی استفاده می‌شوند که قرار است مقداری غیر از یک مقدار ثابت و یک نوع قابل شناسایی در XAML برای یک value تنظیم شود. تمام مواردی در XAML که درون {} قرا می‌گیرند همان Markup Extension‌ها هستند. مانند Binding و یا StaticResoiurces.
علاوه بر Markup Extension‌های از پیش تعریف شده در XAML، می‌توان Markup Extension‌های شخصی را نیز تولید کرد. در واقع به زبان ساده‌تر Markup Extension برای تولید ساده‌ی داده‌های پیچیده در XAML استفاده می‌شوند.

لازم به ذکر است کهMarkup Extension ‌ها می‌توانند به دو صورت Attribute Usage ،درون  {} :
 "{Binding path=something,Mode=TwoWay}”
و یا Property Element Usage (همانند سایر Element هایWPF) درون <> استفاده شوند:
 <Binding Path="Something" Mode="TwoWay"></Binding>
برای تعریف یک Markup Extension، یک کلاس ایجاد می‌کنیم که از Markup Extensions ارث بری می‌کند. این کلاس یک Abstract Method به نام  ProvideValue دارد که باید پیاده سازی  شود. این متد مقدار خصوصیتی که Markup Extensions را فراخوانی کرده به صورت یک Object بر می‌گرداند که یکبار در زمان Load برای خصوصیت مربوطه‌اش تنظیم می‌شود.
 public abstract Object ProvideValue(IServiceProvider serviceProvider)
همانطورکه ملاحظه می‌کنید ProvideValue یک پارامتر IServiceProvider دارد که ازطریق آن می‌توان به IProvideValueTarget دسترسی داشت. ازاین Interface برای گرفتن اطلاعات کنترل(TargetObject) و خصوصیتی (TargetProperty) که فراخوانی را انجام داده در صورت لزوم استفاده می‌شود.
var target = serviceProviderGetService(typeof(IProvideValueTarget))as IProvideValueTarget;
var host = targetTargetObject as FrameworkElement;
Markup Extension‌ها می‌توانند پارامتر‌های ورودی داشته باشند:
public class ValueExtension : MarkupExtension
{
  public ValueExtension () { }
  public ValueExtension (object value1)
  {
    Value1 = value1;
  }
   public object Value1 { get; set; }
   public override object ProvideValue(IServiceProvider serviceProvider)
   {
     return Value1;
   }
}
و برای استفاده در فایل Xaml:
 <TextBox  Text="{app:ValueExtension test}" ></TextBox>
و یا می‌توان خصوصیت هایی ایجاد کرد و  از آنها برای ارسال مقادیر به آن استفاده کرد:
  <TextBox  Text="{app:ValueExtension Value1=test}" ></TextBox>
تا اینجا موارد کلی برای تعریف و استفاده از Markup Extensions گفته شد. در ادامه یک مثال کاربردی می‌آوریم. برای مثال در نظر بگیرید که نیاز دارید DataType مربوط به یک DataTemplate را برابر یک کلاس Generic قرار بدهید:
public class EntityBase
{
   public int Id{get;set}
}

public class MyGenericClass<TType> where TType : EntityBase
{
   public int Id{get;set}
   public string Test{  get;set; }

In XAML:

<DataTemplate DataType="{app:GenericType ؟}">
برای انجام این کار یک Markup Extensions به صورت زیر ایجاد می‌کنیم که Type را به عنوان ورودی گرفته و یک نمونه از کلاس Generic ایجاد می‌کند:
public class GenericType : MarkupExtension
{
  private readonly Type _of;
  public GenericType(Type of)
  {
     _of = of;
  }
  public override object ProvideValue(IServiceProvider serviceProvider)
  {
      return typeof(MyGenericClass<>)MakeGenericType(_of);
 }
}
و برای استفاده از آن یک نمونه از MarkupExtension ایجاد شده ایجاد کرده و نوع Generic را برای آن ارسال می‌کنیم:
 <DataTemplate DataType="{app:GenericType app:EntityBase}">
این یک مثال ساده از استفاده از Markup Extensions است. هنگام کار با WPF می‌توان استفاده‌های زیادی از این مفهوم داشت، برای مثال زمانی که نیاز است ItemsSource یک  Combobox  از Description‌های یک Enum پر شود می‌توان به راحتی با نوشتن یک Markup Extensions ساده این عمل و کارهای مشابه زیادی را انجام داد.  
نظرات مطالب
الگوی طراحی Factory Method به همراه مثال
ممنونم بابت توضیحی که در مورد این الگو ارائه دادید و همچنین مثال خوبی که ارائه کردید، ولی چند تا سوال:
1- چرا کلاس VehicleFactory هم از نوع اینترفیس انتخاب نشده است؟ (آیا این موضوع سلیقه ای است؟)
2- استفاده از کلمه کلید string به جای نام کلاس String آیا تفاوتی در سرعت اجرا ایجاد میکند؟
3- چرا در دیاگرام uml رابطه بین ConcreteCreator و Concreteproduct از نوع dependency است و از نوع Association نیست؟ یعنی در مثال رابطه بین ConcreteVehicleFactory و یکی از کلاس‌های Bike و یا Scooter
4-چرا در ویژوال استودیو تولید خودکار uml از کد موجود متفاوت با دیاگرام فعلی است، مثلا نوع روابط درست نمایش داده نمیشه و همچنین رابطه ای که در مورد 3 اشاره شد در اینجا وجود نداره؟ آیا علتش نقص در این ابزار است؟ اگر بله، آیا ابزاری وجود داره که دیاگرام رو دقیقتر جنریت کنه؟
و یک نکته:
در کلاس‌های Scooter و Bike نیازی به استفاده از متد ToString‌برای تبدیل مقدار عددی miles نیست چون با یک عبارت رشته ای دیگه جمع شده به صورت درونی این متد توسط CLR فراخوانی میشه. البته این مورد رو Resharper دوست داشتنی تذکر داد. بهتره قبل از ارائه سورس پیشنهادات Resharpe هم روی کد اعمال بشه تا کد در بهترین وضعیت ارائه بشه.
ممنونم/.
نظرات مطالب
مروری بر سازنده‌ها - سازنده‌های ایستا (static)
یک مثال جالب آن، کش کردن مقدار خواصی است که قرار است از فایل‌های کانفیگ خوانده شوند:
public interface ICheckoutConfig
{
    bool UseGeolocation { get; } 
}

public class CheckoutConfig : ICheckoutConfig 
{ 
    static CheckoutConfig() 
    { 
        bool.TryParse(ConfigurationManager.AppSettings["UseGeolocation"], out _useGeolocation); 
    }
 
    private static bool _useGeolocation; 
    public bool UseGeolocation 
    { 
        get { return _useGeolocation; } 
    } 
}
در اینجا هم سازنده‌ی کلاس استاتیک تعریف شده‌است و هم مقداری را که قرار است تنظیم کند. به این ترتیب خواندن از فایل کانفیگ فقط یکبار در طول عمر برنامه صورت خواهد گرفت.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
پیغام نامناسب در زمان انتخاب بانک ملت
ظاهرا توسط خود بانک برگشت داده شده چون در سیستم هیچ لاگی ذخیره نشده چه در بانک چه در فایل xml.
موضوع به این شکل بوده که کاربر خرید خودش رو انجام داده بعد به صفحه Success رفته و بعد از چند دقیقه هزینه به کاربر برگشت داده شده و پرداخت ناموفق بوده و گاربر امکان پرداخت دوباره رو داشته
هنوز برای خودم گنگ هست این قضیه که چه اتفاقی افتاده.
ایا لازم هست تابع Refund رو پیاده سازی کنم؟