مطالب
کدام سلسله متدها، متد جاری را فراخوانی کرده‌اند؟
یکی از نیازهای نوشتن یک برنامه‌ی پروفایلر، نمایش اطلاعات متدهایی است که سبب لاگ شدن اطلاعاتی شده‌اند. برای مثال در طراحی interceptorهای EF 6 به یک چنین متدهایی می‌رسیم:
        public void ScalarExecuted(DbCommand command,
                                   DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
        }

سؤال: در زمان اجرای ScalarExecuted دقیقا در کجا قرار داریم؟ چه متدی در برنامه، در کدام کلاس، سبب رسیدن به این نقطه شده‌است؟
تمام این اطلاعات را در زمان اجرا توسط کلاس StackTrace می‌توان بدست آورد:
        public static string GetCallingMethodInfo()
        {
            var stackTrace = new StackTrace(true);
            var frameCount = stackTrace.FrameCount;

            var info = new StringBuilder();
            var prefix = "-- ";
            for (var i = frameCount - 1; i >= 0; i--)
            {
                var frame = stackTrace.GetFrame(i);
                var methodInfo = getStackFrameInfo(frame);
                if (string.IsNullOrWhiteSpace(methodInfo))
                    continue;

                info.AppendLine(prefix + methodInfo);
                prefix = "-" + prefix;
            }

            return info.ToString();
        }
ایجاد یک نمونه جدید از کلاس StackTrace با پارامتر true به این معنا است که می‌خواهیم اطلاعات فایل‌های متناظر را نیز در صورت وجود دریافت کنیم.
خاصیت stackTrace.FrameCount مشخص می‌کند که در زمان فراخوانی متد GetCallingMethodInfo که اکنون برای مثال درون متد ScalarExecuted قرار گرفته‌است، از چند سطح بالاتر این فراخوانی صورت گرفته‌است. سپس با استفاده از متد stackTrace.GetFrame می‌توان به اطلاعات هر سطح دسترسی یافت.
در هر StackFrame دریافتی، با فراخوانی stackFrame.GetMethod می‌توان نام متد فراخوان را بدست آورد. متد stackFrame.GetFileLineNumber دقیقا شماره سطری را که فراخوانی از آن صورت گرفته، بازگشت می‌دهد و stackFrame.GetFileName نیز نام فایل مرتبط را مشخص می‌کند.

یک نکته:
شرط عمل کردن متدهای stackFrame.GetFileName و stackFrame.GetFileLineNumber در زمان اجرا، وجود فایل PDB اسمبلی در حال بررسی است. بدون آن اطلاعات محل قرارگیری فایل سورس مرتبط و شماره سطر فراخوان، قابل دریافت نخواهند بود.


اکنون بر اساس این اطلاعات، متد getStackFrameInfo چنین پیاده سازی را خواهد داشت:
        private static string getStackFrameInfo(StackFrame stackFrame)
        {
            if (stackFrame == null)
                return string.Empty;

            var method = stackFrame.GetMethod();
            if (method == null)
                return string.Empty;

            if (isFromCurrentAsm(method) || isMicrosoftType(method))
            {
                return string.Empty;
            }

            var methodSignature = method.ToString();
            var lineNumber = stackFrame.GetFileLineNumber();
            var filePath = stackFrame.GetFileName();

            var fileLine = string.Empty;
            if (!string.IsNullOrEmpty(filePath))
            {
                var fileName = Path.GetFileName(filePath);
                fileLine = string.Format("[File={0}, Line={1}]", fileName, lineNumber);
            }

            var methodSignatureFull = string.Format("{0} {1}", methodSignature, fileLine);
            return methodSignatureFull;
        }
و خروجی آن برای مثال چنین شکلی را خواهد داشت:
 Void Main(System.String[]) [File=Program.cs, Line=28]
که وجود file و line آن تنها به دلیل وجود فایل PDB اسمبلی مورد بررسی است.

در اینجا خروجی نهایی متد GetCallingMethodInfo به شکل زیر است که در آن چند سطح فراخوانی را می‌توان مشاهده کرد:
 -- Void Main(System.String[]) [File=Program.cs, Line=28]
--- Void disposedContext() [File=Program.cs, Line=76]
---- Void Opened(System.Data.Common.DbConnection, System.Data.Entity.Infrastructure.Interception.DbConnectionInterceptionContext) [File=DatabaseInterceptor.cs,Line=157]

جهت تعدیل خروجی متد GetCallingMethodInfo، عموما نیاز است مثلا از کلاس یا اسمبلی جاری صرفنظر کرد یا اسمبلی‌های مایکروسافت نیز در این بین شاید اهمیتی نداشته باشند و بیشتر هدف بررسی سورس‌های موجود است تا فراخوانی‌های داخلی یک اسمبلی ثالث:
        private static bool isFromCurrentAsm(MethodBase method)
        {
            return method.ReflectedType == typeof(CallingMethod);
        }

        private static bool isMicrosoftType(MethodBase method)
        {
            if (method.ReflectedType == null)
                return false;

            return method.ReflectedType.FullName.StartsWith("System.") ||
                   method.ReflectedType.FullName.StartsWith("Microsoft.");
        }


کد کامل CallingMethod.cs را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
CallingMethod.cs
بازخوردهای دوره
بررسی کارآیی و ایندکس گذاری بر روی اسناد XML در SQL Server - قسمت دوم
یک نکته‌ی تکمیلی
از SQL Server 2012 SP1 به بعد، ایندکس جدیدی به نام Selective XML Indexes به مجموعه‌ی ایندکس‌های قابل تعریف بر روی یک ستون XML ایی اضافه شده‌است و این مزایا را به همراه دارد:
- برخلاف ایندکس‌های اولیه و ثانویه بحث شده در مطلب جاری، کل محتوای سند را ایندکس نمی‌کنند. به همین جهت حجم کمتری را اشغال کرده و سرعت Insert و Update را کاهش نمی‌دهند.
- با استفاده از Selective XML Indexes تنها XPathهایی را که مشخص می‌کنید، ایندکس خواهند شد. بنابراین بر اساس کوئری‌های موجود، می‌توان ایندکس‌های بهتری را تعریف کرد.

این نوع ایندکس‌ها به صورت پیش فرض فعال نبوده و نیاز است از طریق رویه ذخیره شده سیستمی sp_db_selective_xml_index، فعال شوند.
 sys.sp_db_selective_xml_index @dbname = 'dbname', @selective_xml_index = 'action: on|off|true|false'
و پس از آن برای تعریف یک ایندکس انتخابی خواهیم داشت:
 create selective xml index index_name
on table_name(column_name)
for (<path>)
قسمت path آن برای مثال در عمل، چنین شکلی را می‌تواند داشته باشد:
 for(
 pathColor = '/Item/Product/Color' as SQL nvarchar(20),
 pathSize = '/Item/Product/Size' as SQL int
)  
مطالب
Scaffolding در EF Core
ایجاد Model  از روی Database موجود در EF Core

در بسیاری اوقات ممکن است تیم تحلیل دیتابیس، از توسعه اپلیکیشن جدا شده باشد تا مراحل نرمال سازی و تست بهره وری اجرای کوئری‌ها، به‌صورت جداگانه‌ای از توسعه‌ی برنامه انجام شود؛ یا ممکن است دیتابیس یک برنامه‌ی از پیش موجود، برای نگهداری و مهندسی مجدد به شما سپرده شود. سناریو هر چه باشد، جهت سرعت بخشیدن به توسعه‌ی نرم افزار میتوان از Entity Framework Core جهت ایجاد فایل‌های Model  از روی دیتابیس موجود استفاده کرد.

در این مثال ، از دیتابیس SQL Server  و یک برنامه‌ی کنسول و همچنین از ابزار NET Core CLI. استفاده خواهیم کرد.
با استفاده از ابزار CLI  ابتدا یک فولدر خالی به نام EfCoreDbToModel  ایجاد میکنیم:
> mkdir EfCoreDbToModel
سپس وارد این فولدر شده:
> cd EfCoreDbToModel
و بعد از آن یک پروژه‌ی جدید کنسول را در این فولدر ایجاد مینماییم:
> dotnet new console
 پس از مشاهده پیام Restore Succeeded، بسته‌های زیر را به پروژه اضافه میکنیم:
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools
> dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer.Design
بسته‌ی اول SQL Server Provider مناسب برای Entity Framework Core هست. بسته‌ی دوم مدیریت دستورات Entity Framework Core، از جمله دستورات Scaffold-DbContxet ،  Add-Migration  و Update-Database را بر عهده خواهد داشت. هر دو بسته‌ی فوق جهت ارتباط EF Core  با SQL Server  ضروری هستند و در نهایت جهت دسترسی به امکانات  ( Design-Time )  زمان طراحیِ  EF Core در SQL Server از جمله Scaffold کردن Model، به بسته‌ی سوم نیازمندیم.

در ادامه فایل csproj. را باز کرده و در صورتیکه خط زیر در آن موجود نیست، آن را به گره ItemGroup  اضافه کنید:
 < DotNetCliToolReference Include= " Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet " Version= " 2.0.0 " />
سپس بسته‌ها را Restore  نمایید:
> dotnet restore

اکنون با اجرای دستوری مثل دستور زیر، بررسی کنید که آیا دستورات Ef Core در دسترس هستند یا خیر:
> dotnet ef -h
در صورتیکه همه چیز مطابق انتظار کار کرده باشد، باید نتیجه‌ای مشابه تصویر زیر نمایش داده شود:


برای تولید فایل‌های Model، از دستور dbContext scaffold بصورت زیر استفاده میکنیم:
>dotnet ef dbcontext scaffold "Server=.;Database=Your_DB;Trusted_Connection=True;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Model
دستور فوق دارای دو آرگومان اصلی است:
  1- Connection String
  2- Provider که Entity Framework Core Provider مخصوص دیتابیس مدنظر شماست.

لیستی از دیتابیس‌های مورد پشتیبانی EF Core را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.

پس از اجرای دستور فوق، فولدر Model، شامل فایل‌های Entity و همچنین یک فایل دیگر که معرف DbContext است، ایجاد خواهند شد:


  گزینه‌ی o- دایرکتوری ایجاد فایل‌های مدل و DbContext را مشخص می‌کند. در صورتیکه از وارد کردن آن صرف نظر کنید، این فایل‌ها بصورت پیش فرض در مسیری قرار خواهند گرفت که فایل csproj. وجود دارد.
همانطور که ملاحظه میکنید نام کلاس DbContext از ترکیب نام دیتابیس بعلاوه‌ی کلمه “Context” خواهد بود. جهت تغییر نام این کلاس می‌توانید از گزینه‌ی "context "Your_Context_Title- استفاده نمائید. برای مثال:
> dotnet ef dbcontext scaffold "Server=.\;Database=Your_Db_name;Trusted_Connection=True;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Model -context "MyDbContext"

جهت کسب اطلاعات بیشتر رجوع کنید به ^ و ^.
نظرات مطالب
Feedproxy گوگل هم فیلتر شد
سلام وحیدجان
البته فیدپراکسی گوگل فعلن در ریدر مشکلی ایجاد نمی‌کنه (مثل فید همین بلاگ) و باز می‌شه ولی قیدبرنر حتی توی گودر هم مشکل‌زاست هرچند که بقول شما دوتا راه‌حا براش هست. (استفاده از https و یا فولدر ساختن برای اون فید)
بهرحال دلخوشی شما هیچ‌وقت دغدغه مسئولین نیست.
نظرات مطالب
سفارشی کردن ASP.NET Identity در MVC 5
  • از VS 2013 استفاده کنید و NET 4.5.
  • اگر این فایل برای شما ایجاد نمیشه پس در قالب پروژه‌های Web Forms وجود نداره. ارتباطی با مهاجرت‌ها هم نداره، کلاس موجودیت کاربر رو خودتون می‌تونید ایجاد کنید. اگر به نظرات بالا مراجعه کنید گفته شد که کلاس کاربران باید از IdentityModels ارث بری کنه.
مطالب
نحوه کار با ftp - بخش اول
امروز می‌خوام نحوه کار با FTP بصورت ساده برای کاربران و برنامه نویسان مبتدی رو آموزش بدم.

برای استفاده از FTP نیاز به یک اکانت FTP در سایت مورد نظر بهمراه دسترسی به پوشه ای مشخص می‌باشد.
برای مثال ما یک اکانت FTP در سایت dotnettip.info داریم که به پوشه upload دسترسی داره.

ابتدا در فایل Web.config و در بین تگ های  appSettings مقادیر زیر را برای دسترسی به اکانت و نام کاربری و رمز عبور ذخیره می‌کنیم.
<add key="FtpAddress" value="ftp://ftp.dotnetips.info" />
<add key="FtpUser" value="uploadcenter" />
<add key="FtpPass" value="123123" />
<add key="FolderPath" value="~/Upload/" />
*نکته : برای امنیت بیشتر و دسترسی به اطلاعات اکانت می‌شود از روش‌های دیگری نیز استفاده کرد.

در ادامه یک کلاس در App_code  پروژه خود با نام FTPHelper ایجاد می‌کنیم و کد زیر را در آن قرار می‌دهیم:
تکه کد بالا برای ست کردن مقادیر نام کاربری و رمز عبور و آدرس FTP در کلاس مذکور که بصورت پیش‌فرض از web.config پر می‌شود ایجاد و بکار خواهد رفت.
using System.Net;
using System.IO;
using System.Configuration; 


public class FtpHelper
{
public FtpHelper()
{
       //Default Value Set From Application 
         _hostname = ConfigurationManager.AppSettings.GetValues("FtpAddress")[0]; 
        _username = ConfigurationManager.AppSettings.GetValues("FtpUser")[0]; 
        _password = ConfigurationManager.AppSettings.GetValues("FtpPass")[0];  
}
    
    #region "Properties"
    private string _hostname;
    /// <summary>
    /// Hostname
    /// </summary>
    /// <value></value>
    /// <remarks>Hostname can be in either the full URL format
    /// ftp://ftp.myhost.com or just ftp.myhost.com
    /// </remarks>
    public string Hostname
    {
        get
        {
            if (_hostname.StartsWith("ftp://"))
            {
                return _hostname;
            }
            else
            {
                return "ftp://" + _hostname;
            }
        }
        set
        {
            _hostname = value;
        }
    }
    private string _username;
    /// <summary>
    /// Username property
    /// </summary>
    /// <value></value>
    /// <remarks>Can be left blank, in which case 'anonymous' is returned</remarks>
    public string Username
    {
        get
        {
            return (_username == "" ? "anonymous" : _username);
        }
        set
        {
            _username = value;
        }
    }
    private string _password;
    public string Password
    {
        get
        {
            return _password;
        }
        set
        {
            _password = value;
        }
    }


    #endregion
}


سپس فضای نام‌های زیر را در کلاس خود قرار می‌دهیم.
using System.Net;
using System.IO;
 
حالا برای بارگذاری فایل می‌توانیم از یک تابع بصورت shared استفاده کنیم که بتوان با دادن آدرس فایل بصورت فیزیکی به تابع و مشخص کردن پوشه مورد نظر آنرا در هاست مقصد (FTP) بارگذاری کرد.توجه داشته باشیذ که تابع فوق نیازی به قرار گرفتن در کلاس بالا (FtpHelper) ندارد.یعنی می‌توان آنرا در هرجای برنامه پیاده سازی نمود.
public static bool Upload(string fileUrl)
        {
            if (File.Exists(fileUrl))
            {
                FtpHelper ftpClient = new FtpHelper();
                string ftpUrl = ftpClient.Hostname + System.IO.Path.GetFileName(fileUrl);


                FtpWebRequest ftp = (FtpWebRequest)FtpWebRequest.Create(ftpUrl);
                ftp.Credentials = new NetworkCredential(ftpClient.Username, ftpClient.Password);

                ftp.KeepAlive = true;
                ftp.UseBinary = true;
                ftp.Timeout = 3600000;
                ftp.KeepAlive = true;
                ftp.Method = WebRequestMethods.Ftp.UploadFile;

                const int bufferLength = 102400;
                byte[] buffer = new byte[bufferLength];
                int readBytes = 0;

                //open file for reading
                using (FileStream fs = File.OpenRead(fileUrl))
                {
                    try
                    {
                        //open request to send
                        using (Stream rs = ftp.GetRequestStream())
                        {
                            do
                            {
                                readBytes = fs.Read(buffer, 0, bufferLength);
                                fs.Write(buffer, 0, readBytes);
                            } while (!(readBytes < bufferLength));
                            rs.Close();
                        }

                    }
                    catch (Exception)
                    {
                     //Optional Alert for Exeption To Application Layer
                       //throw (new ApplicationException("بارگذاری فایل با خطا  رو به رو شد"));
 
                    }
                    finally
                    {
                        //ensure file closed
                        //fs.Close();
                    }

                }

                ftp = null;
                return true;
            }
            return false;



        }


تکه کد بالا فایل مورد نظر را در صورت وجود به صورت تکه‌های 100 کیلوبایتی بر روی ftp بارگذاری می‌کند، که می‌توانید مقدار آنرا نیز تغییر دهید.
اینکار باعث افزایش سرعت بارگذاری در فایل‌های با حجم بالا برای بارگذاری می‌شود.

در بخش‌های بعدی نحوه ایجاد پوشه ، حذف فایل ، حذف پوشه و دانلود فایل از روی FTP را بررسی خواهیم کرد.
نظرات مطالب
Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان نوشتن فایل‌های CSS اختصاصی کامپوننت‌ها در برنامه‌های Blazor

در نکته‌ی قبلی، در مورد JavaScript Isolation بحث شد؛ یک چنین قابلیتی در مورد فایل‌های css. هم وجود دارد و جزو تازه‌های Blazor 5x است. در این حالت (CSS Isolation) می‌توان شیوه‌نامه‌ای را تهیه کرد که تنها مختص به یک کامپوننت است و بر روی سایر کامپوننت‌ها تاثیری ندارد. این قابلیت نیاز به کدنویسی خاصی نداشته و به سادگی قابل استفاده‌است: در این حالت اگر کامپوننتی برای مثال Counter.razor نام دارد، برای ایجاد فایل css مختص به آن، تنها کافی است در کنار فایل آن، فایل Counter.razor.css را ایجاد و تکمیل کرد. به این ترتیب هر شیوه‌نامه‌ای که در این فایل تنظیم شود، فقط بر روی کامپوننت Counter تاثیرگذار خواهد بود؛ حتی اگر از این کامپوننت در کامپوننت‌های دیگر نیز استفاده شود.
h1 {
    color:red;
}
برای نمونه شیوه‌نامه‌ی فوق تنها به المان h1 کامپوننت Counter اعمال می‌شود و هیچ تاثیری را بر روی سایر کامپوننت‌های برنامه نخواهد داشت:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در زمان build برنامه، تمام این شیوه‌نامه‌های اختصاصی کامپوننت‌های مختلف برنامه، تبدیل به یک فایل خواهند شد (با نام project_name.styles.css) که توسط ویژگی‌های HTML ای که به صورت خودکار تولید می‌شوند، از یکدیگر متمایز خواهند شد.

 اگر علاقمند باشیم تا این شیوه‌نامه به فرزندان کامپوننت Counter نیز به ارث برسد، باید از روش زیر استفاده کرد (استفاده از deep combinator):
::deep h1 {
   color:red;
}
مطالب
معرفی و استفاده از DDL Triggers در SQL Server

استفاده از DDL Trigger

امکان ایجاد Trigger برای عملیات (DDL(Data Definition Language از SQL Server 2005  فراهم گردید. عملیاتی مانند ایجاد یک جدول جدید در بانک اطلاعاتی، اضافه شدن یک Login جدید و یا ایجاد یک بانک اطلاعاتی جدید را به وسیله این نوع Trigger‌ها می‌توان کنترل نمود. در حقیقت DDL Trigger به شما اجازه می‌دهد که از  تاثیر تعدادی از دستورات DDL جلوگیری کنید. بدین ترتیب که تقریباً هر دستور DDL به طور خودکار، تراکنشی (Transactional) اجرا می‌شود . می‌توان با دستور ROLLBACK TRANSACTION اجرای دستور DDL را لغو نمود. توجه شود همه دستورات DDL به صورت تراکنشی اجرا نمی‌شوند، به عنوان مثال دستور  ALTER DATABASE ممکن است Database را تغییر دهد. در این صورت ساختار فایلی Database را تغییر می‌دهد، از آنجائی که سیستم عامل ویندوز به صورت تراکنشی عمل نمی‌کند بنابراین شما نمی‌توانید این عمل فایل سیستمی را لغو نمائید. به هر حال شما می‌توانید Trigger را با ALTER DATABASE فعال (fire) کنید برای عملیات Auditing، ولی نمی‌توان از انجام عمل  ALTER  DATABASE جلوگیری کرد.
برای نمونه می‌خواهیم از حذف و یا تغییر جداول یک بانک اطلاعاتی که به صورت عملیاتی در حال سرویس دهی است جلوگیری کنیم، برای اینکار از دستورهای زیر استفاده می‌کنیم:
create trigger Prevent_AlterDrop
on database
for drop_table, alter_table
as
  print 'table can not be dropped or altered'
  rollback transaction
از عبارت  ON  برای مشخص کردن محدوده Trigger در سطح SQL Instance (در این صورت ON All SERVER نوشته می‌شود) و یا در سطح Database (در این حالت ON DATABASE نوشته می‌شود)  استفاده می‌شود و از عبارت FOR  برای مشخص کردن رویداد یا گروه رویدادی که سبب فراخوانی  Trigger می‌شود، استفاده  خواهد شد. 

1- معرفی تابع ()EVENTDATA

  این تابع، یک تابع سیستمی مهم است که در DDL Trigger استفاده می‌شود. در حالیکه DDL Trigger در هر سطحی فعال (fire) شود تابع سیستمی ()EVENTDATA فراخوانی (raise) می‌شود. خروجی تابع در قالب XML است. می‌توان اطلاعات را از تابع EVENTDATA دریافت کرد و آنها را در یک جدول با فیلدی از جنس XML و یا با استفاده از XPath Query  ثبت کرد (Logging). عناصر کلیدی (Key Elements) تابع EVENTDATA  به شرح زیر است:
•  EventType: نوع رویدادی که باعث فراخوانی Trigger شده است.
•  PostTime: زمانی که رویداد رخ می‌دهد.
•  SPID :SPID کاربری که باعث ایجاد رویداد شده است.
•  ServerName:  نام SQL Instance  که  رویداد در آن رخ داده است.
•  LoginName: نام Login که عمل مربوط به وقوع رویداد را اجرا می‌کند.
•  UserName: نام User که عمل مربوط به وقوع رویداد را اجرا می‌کند.
•  DatabaseName: نام Database که رویداد در آن رخ می‌دهد.
•  ObjectType: نوع Object که اصلاح، حذف و یا ایجاد شده است.
•  ObjectName: نام Object که اصلاح، حذف و یا ایجاد شده است.
•  TSQLCommand: دستور T-SQL که اجرا شده و باعث اجرا شدن Trigger شده است. 

2- بررسی یک سناریو نمونه

  برای نمونه در دستورات زیر جدولی با نام ddl_log
  CREATE TABLE ddl_log 
  (
     EventType nvarchar(100), 
 PostTime datetime,
 SPID nvarchar(100),
 ServerName nvarchar(100),
 LoginName nvarchar(100),
 UserName  nvarchar(100),
 DatabaseName  nvarchar(100),
 ObjectName  nvarchar(100),
 ObjectType  nvarchar(100),
 DefaultSchema nvarchar(100),
 [SID]  nvarchar(100),
 TSQLCommand nvarchar(2000));
و یک Trigger با نام log برای رویدادهایی که در سطح Database رخ می‌دهد، ایجاد می‌کنیم.
CREATE TRIGGER [Log] ON DATABASE
 FOR DDL_DATABASE_LEVEL_EVENTS
 AS
 DECLARE @data XML
 SET @data = EVENTDATA()
 INSERT INTO ddl_log
 VALUES (
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/EventType)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/PostTime)[1]',   'datetime'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/SPID)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/ServerName)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/LoginName)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/UserName)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/DatabaseName)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/ObjectName)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/ObjectType)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/DefaultSchema)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/SID)[1]',   'nvarchar(100)'),
   @data.value('(/EVENT_INSTANCE/TSQLCommand)[1]',   'nvarchar(2000)'));
نمونه ای از مقادیر ذخیره شده در جدول  ddl_log به شکل زیر خواهد بود:

3- ملاحظات

  در صورت فعال شدن  Trigger می‌توان برخی موارد مانند محدودیت زمانی، کاربر اجرا کننده و ... را  اضافه نمود. برای مثال در دستور زیر اجازه تغییرات در این زمان ( بین  7:00 A.M. تا .8:00 P.M ) امکان پذیر نیست و در صورت اقدام پیغام خطا دریافت می‌کنید و دستورات Create لغو خواهند شد و اگر خارج از زمان فوق دستورات DDL را اجرا کنید دستورات به طور موفقیت آمیز اجرا می‌شود و البته تغییرات نیز Log می‌شوند. 
 

  این Trigger تاثیرات کمی بر روی کارایی دارد به این دلیل که معمولاً رویداد‌های DDL به ندرت رخ می‌دهد. می‌توانید هنگامی که قصد دارید دستورات DDL را اجرا کنید موقتاً Trigger را با دستورات زیر غیر فعال نمائید:

پس از Overrdie کردن می‌توانید مجدداً Trigger را فعال کنید: 


4- معرفی DDL Event Groups: 

برای مشاهده جزئیات بیشتر می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

Server Level

DDL_SERVER_LEVEL_EVENTS

 DDL_LINKED_SERVER_EVENTS
 DDL_LINKED_SERVER_LOGIN_EVENTS
 DDL_REMOTE_SERVER_EVENTS
 DDL_EXTENDED_PROCEDURE_EVENTS
 DDL_MESSAGE_EVENTS
 DDL_ENDPOINT_EVENTS
 DDL_SERVER_SECURITY_EVENTS
 DDL_LOGIN_EVENTS
 DDL_GDR_SERVER_EVENTS
 DDL_AUTHORIZATION_SERVER_EVENT Database Level

Database Level

DDL_DATABASE_LEVEL_EVENTS  
DDL_TABLE_VIEW_EVENTS
DDL_TABLE-EVENTS
DDL_VIEW_EVENTS
DDL_INDEX_EVENTS
DDL_STATISTICS_EVENTS
DDL_DATABASE_SECURITY_EVENTS
DDL_CERTIFICATE_EVENTS
DDL_USER_EVENTS
DDL_ROLE_EVENTS
DDL_APPLICATION_ROLE_EVENTS
DDL_SCHEMA_EVENTS
DDL_GDR_DATABASE_EVENTS
DDL_AUTHORIZATION_DATABASE_EVENTS
DDL_FUNCTION_EVENTS
DDL_PROCEDUER_EVENTS
DDL_TRIGGER_EVENTS
DDL_PARTITION_EVENTS
DDL_PARTITION_FUNCTION_EVENTS
DDL_PARTITION_SCHEME_EVENTS
DDL_SSB_EVENTS
DDL_MESSAGE_TYPE_EVENTS
DDL_CONTRACT_EVENTS
DDL_QUEUE_EVENTS
DDL_SERVER_EVENTS
DDL_ROUTE_EVENTS
DDL_REMOTE_SERVICE_BINDING_EVENTS
DDL_XML_SCHEMA_COLEECTION_EVENTS
DDL_FULLTEXT_CATALOG_EVENTS
DDL_DEFAULT_EVENTS
DDL_EXTENDED_PROPERTY_EVENTS
DDL_PLAN_GUIDE_EVENTS
DDL_RULE_EVENTS
DDL_SYNONYM_EVENTS
DDL_EVENT_NOTIFICATION_EVENTS
DDL_ASSEMBLY_EVENTS
DDL_TYPE_EVENTS


مطالب
آموزش Xamarin Forms - قسمت دوم - بررسی ساختار پروژه‌های زمارین

در  مقاله قبلی، درباره نحوه نصب و راه اندازی اولین پروژه Xamarin Forms کمی صحبت کردیم. حال وقت آن رسیده‌است که درباره ساختار اپلیکیشن‌های Xamarin Forms  بیشتر بحث کنیم. در سیستم عامل‌های مختلف، رابط‌های کاربری با اسامی مختلفی مانند Control ، Widget ، View  و Element صدا زده میشوند که هدف تمامی آنها نمایش و ارتباط با کاربر میباشد. در Xamarin Forms به تمام عناصری که در صفحه نمایش نشان داده میشوند، Visual Elements گفته میشود؛ که در سه گروه بندی اصلی قرار میگیرند:

· Page

· Layout

· View

هر چیزی که فضایی را در صفحه اشغال کند، یک Visual Element است. Xamarin Forms از یک ساختار سلسه مراتبی Parent-Child برای UI استفاده میکند. به طور مثال یک اپلیکیشن را در نظر بگیرید. هر اپلیکیشن به طور کلی از چندین صفحه تشکیل شده است. هر Page برای چینش کنترل‌های مختلف، از یک سری Layout استفاده میکند و هر Layout هم شامل چندین View مختلف میباشد.

 در  مقاله قبلی، پروژه اولیه خود را ساختیم. اگر به پروژه Shared مراجعه کنیم، خواهیم دید که این پروژه دارای کلاسی به نام App است. اگر به خاطر داشته باشید، گفتیم که این کلاس اولین Page درون اپلیکیشن را مشخص میکند و همچنین میتوان برای مدیریت LifeCycle اپلیکیشن مانند OnStart و ... از آن استفاده کرد. در متد سازنده، صفحه‌ای به نام MainPage به عنوان اولین صفحه برنامه مشخص شده بود. به کدهای این صفحه بار دیگر نگاهی کنیم تا بتوانیم کمی بر روی این کدها توضیحاتی را ارائه دهیم:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<ContentPage xmlns="http://xamarin.com/schemas/2014/forms"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2009/xaml"
             xmlns:local="clr-namespace:PreviewerTest"
             x:Class="PreviewerTest.MainPage">
<Label Text="Welcome to Xamarin Forms!"
           VerticalOptions="Center"
           HorizontalOptions="Center" />
</ContentPage>

همانطور که میبینید ساختار سلسه مراتبی را به خوبی میتوانید در این کدها مشاهده کنید. در وهله اول یک ContentPage را به عنوان والد اصلی مشاهده میکنید. Page ‌ها در Xamarin Forms انواع مختلفی دارند که ContentPage یکی از آنهاست و از آن میتوانید به عنوان یک صفحه ساده استفاده کنید.

در درون این صفحه یک Label را به عنوان Child صفحه مشاهده میکنید (تمامی کنترل‌ها در زمارین در زیر گروه View قرار میگیرند).

نتیجه این کدها صفحه‌ای ساده با یک لیبل است که تمامی صفحه را اشغال کرده‌است. اگر شما View دیگری را در زیر این لیبل اضافه کنید خواهید دید که این دو، روی هم می‌افتند و شما نمیتوانید کنترل زیر آن را مشاهده کنید. همانطور که در بالا گفتیم زمارین از المنتی به نام Layout برای چینش عناصر استفاده میکند. Layout ‌های مختلفی در زمارین وجود دارند که هر کدام به طُرق مختلفی این عناصر را در کنار هم میچینند. یکی از آنها StackLayout میباشد. 

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<ContentPage xmlns="http://xamarin.com/schemas/2014/forms"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2009/xaml"
             xmlns:local="clr-namespace:XamarinSample"
             x:Class="XamarinSample.MainPage">
    <StackLayout>
        <Label Text="Welcome to Xamarin Forms!" VerticalOptions="Center" HorizontalOptions="Center" />
        <Button Text="Ok!"/>
    </StackLayout>
</ContentPage>

StackLayout عناصر فرزند خود را به صورت افقی و عمودی در کنار هم در صفحه میچیند. 

اگر به خاطر داشته باشید، در هنگام ساخت پروژه زمارین چندین پروژه برای پلتفرم‌های مختلف در کنار آن ساخته شد. پروژه XamarinSample.Android  برای ساخت و مدیریت پروژه در پلتفرم اندروید، مورد استفاده قرار میگیرد. همانطور که گفتیم کدهای درون این پروژه‌ها با پروژه Shared ادغام شده و با هم اجرا خواهند شد. وقت آن رسیده که سری به کدهای آن بزنیم و نحوه‌ی اجرای پروژه Shared را توسط پروژه اندروید ببینیم.

وقتی پروژه اندروید را باز کنید با کلاسی به نام MainActivity مواجه خواهید شد. این کلاس وظیفه ایجاد Activity اصلی برنامه را دارد. 

namespace XamarinSample.Droid {
 [Activity(Label = "XamarinSample", Icon = "@drawable/icon", Theme = "@style/MainTheme", MainLauncher = true, ConfigurationChanges = ConfigChanges.ScreenSize | ConfigChanges.Orientation)]
 public class MainActivity: global::Xamarin.Forms.Platform.Android.FormsAppCompatActivity {
  protected override void OnCreate(Bundle bundle) {
   TabLayoutResource = Resource.Layout.Tabbar;
   ToolbarResource = Resource.Layout.Toolbar;

   base.OnCreate(bundle);

   global::Xamarin.Forms.Forms.Init(this, bundle);
   LoadApplication(new XamarinSample.App());
  }
 }
}

در Attribute بالای سر کلاس، برخی از ویژگی‌ها مانند تم، آیکن، سایز و ... مقداردهی شده‌اند. همچنین باعث میشود که در صورت تغییر Orientation و سایز، Activity از اول ساخته نشود. در متد OnCreate علاوه بر استایل دهی به TabLayout و ToolBar ‌ها متدی به نام Forms.Init صدا زده شده است. این متد استاتیک که در تمامی پروژه‌ها فراخوانی میشود، سیستم Xamarin Forms را در هر کدام از پلت فرم‌ها بارگزاری میکند.

مطالب
PowerShell 7.x - قسمت هشتم - ماژول‌ها
توسط ماژول‌ها میتوانیم یک مجموعه از دستورات را گروه‌بندی کنیم و تحت عنوان یک پکیج ارائه دهیم که برای دیگران نیز قابل استفاده باشند. برای ایجاد یک ماژول کافی است اسکریپت‌های خود را درون یک فایل با پسوند psm1 قرار دهیم؛ به این فایل اصطلاحاً root module گفته میشود. در واقع میتوان گفت ماژول‌ها یک روش مناسب برای به اشتراک‌گذاری اسکریپت‌ها میباشند. تا اینجا با کمک پروفایل‌ها توانستیم امکان استفاده مجدد از توابع و اسکریپت‌ها را داشته باشیم؛ ماژول‌ها نیز یک روش دیگر برای بارگذاری اسکریپت‌ها درون شل هستند. زمانیکه شل را باز میکنیم PowerShell به صورت خودکار یکسری مسیر را برای بارگذاری ماژول‌ها اسکن میکند. توسط متغیر env:PSModulePath$ میتوانیم لیست این مسیرها را ببینیم:  
PS /> $env:PSModulePath -Split ":"

/Users/sirwanafifi/.local/share/powershell/Modules
/usr/local/share/powershell/Modules
/usr/local/microsoft/powershell/7/Modules
همانطور که عنوان شد برای ایجاد یک ماژول کافی است اسکریپت‌های خود را داخل یک فایل با پسوند psm1 ذخیره کنیم. به عنوان مثال میتوانیم تابع Get-PingReply را درون یک فایل با نام PingModule.psm1 ذخیره و سپس توسط دستور Import-Module ماژول را ایمپورت کنیم:  
PS /> Import-Module ./PingModule.psm1
سپس توسط دستور Get-Module PingModule میتوانیم جزئیات ماژول ایمپورت شده را مشاهده نمائیم: 
PS /> Get-Module PingModule

ModuleType Version    PreRelease Name                                ExportedCommands
---------- -------    ---------- ----                                ----------------
Script     0.0                   PingModule                          Get-PingReply
به صورت پیش‌فرض تمام توابع درون اسکریپت export خواهند شد. اگر ExportedCommands خالی باشد به این معنا است که ماژول به درستی ایمپورت نشده‌است. به عنوان مثال اگر سعی کنید فایل قبل را با پسوند ps1 به عنوان ماژول ایمپورت کنید. خطایی هنگام ایمپورت کردن مشاهده نخواهید کرد و قسمت ExportedCommands خالی خواهد بود. در این‌حالت نیز امکان استفاده از تابع درون اسکریپت را خواهیم داشت؛ اما هیچ تضمینی نیست که به صورت یک ماژول به درستی عمل کند. بنابراین بهتر است ماژول‌هایی که ایجاد میکنیم حتماً پسوند psm1 داشته باشند.
PS /> Import-Module ./PingModule.ps1
PS /> Get-Module PingModule

ModuleType Version    PreRelease Name                                ExportedCommands
---------- -------    ---------- ----                                ----------------
Script     0.0                   PingModule
ممکن است بخواهیم یکسری توابع را به صورت private تعریف کنیم و فقط تعداد محدودی از توابع به صورت public باشند. در این حالت میتوانیم درون فایل psm1 با کمک دستور Export-ModuleMember اینکار را انجام دهیم: 
Function Get-PingReply {
    // as before
}

Function Get-PrivateFunction {
    Write-Debug 'This is a private function'
}

Export-ModuleMember -Function @(
    'Get-PingReply'
)
اضافه کردن متادیتا به ماژول‌ها
برای هر ماژول میتوانیم با کمک module manifest یکسری متادیتا به ماژول اضافه کنیم. این متادیتا درون یک فایل با پسوند psd1 که محتویات آن در واقع یک Hashtable است ذخیره میشود. برای ایجاد فایل manifest میتوانیم از دستور New-ModuleManifest استفاده کنیم. به عنوان مثال برای ایجاد فایل manifest برای ماژول PingModule.psm1 اینگونه عمل خواهیم کرد:  
$moduleSettings = @{
    Path                 = './PingModule.psd1'
    Description          = 'A module to ping a remote system'
    RootModule           = 'PingModule.psm1'
    ModuleVersion        = '1.0.0'
    FunctionsToExport    = @(
        'Get-PingReply'
    )
    PowerShellVersion    = '5.1'
    CompatiblePSEditions = @(
        'Core'
        'Desktop'
    )
}
New-ModuleManifest @moduleSettings
تنها پراپرتی موردنیاز برای ایجاد module manifest پراپرتی Path میباشد. این پراپرتی به فایلی که متادیتا قرار است درون آن ایجاد شود اشاره دارد. همانطور که مشاهده میکنید یکسری پراپرتی دیگر نیز اضافه کرده‌ایم و توسط splatted hash table (با کمک @) به دستور New-ModuleManifest ارسال کرده‌ایم. به این معنا که کلیدها و مقادیر درون hash table به جای اینکه یکجا به عنوان یک آبجکت به دستور موردنظر ارسال شوند، به صورت جدا پاس داده شده‌اند. اما اگر از $ استفاده میکردیم: 
$moduleSettings = @{
    Author = 'John Doe'
    Description = 'This is a sample module'
}

New-ModuleManifest $moduleSettings
با خطای زیر مواجه میشدیم: 
New-ModuleManifest : A parameter cannot be found that matches parameter name 'Author'.
در نهایت فایل manifest در مسیر تعیین شده ایجاد خواهد شد: 
#
# Module manifest for module 'PingModule'
#
# Generated by: sirwanafifi
#
# Generated on: 01/01/2023
#

@{

    # Script module or binary module file associated with this manifest.
    RootModule           = './PingModule.psm1'

    # Version number of this module.
    ModuleVersion        = '1.0.0'

    # Supported PSEditions
    CompatiblePSEditions = 'Core', 'Desktop'

    # ID used to uniquely identify this module
    GUID                 = '3f8561fc-c004-4c8e-b2fc-4a4191504131'

    # Author of this module
    Author               = 'sirwanafifi'

    # Company or vendor of this module
    CompanyName          = 'Unknown'

    # Copyright statement for this module
    Copyright            = '(c) sirwanafifi. All rights reserved.'

    # Description of the functionality provided by this module
    Description          = 'A module to ping a remote system'

    # Minimum version of the PowerShell engine required by this module
    PowerShellVersion    = '5.1'

    # Name of the PowerShell host required by this module
    # PowerShellHostName = ''

    # Minimum version of the PowerShell host required by this module
    # PowerShellHostVersion = ''

    # Minimum version of Microsoft .NET Framework required by this module. This prerequisite is valid for the PowerShell Desktop edition only.
    # DotNetFrameworkVersion = ''

    # Minimum version of the common language runtime (CLR) required by this module. This prerequisite is valid for the PowerShell Desktop edition only.
    # ClrVersion = ''

    # Processor architecture (None, X86, Amd64) required by this module
    # ProcessorArchitecture = ''

    # Modules that must be imported into the global environment prior to importing this module
    # RequiredModules = @()

    # Assemblies that must be loaded prior to importing this module
    # RequiredAssemblies = @()

    # Script files (.ps1) that are run in the caller's environment prior to importing this module.
    # ScriptsToProcess = @()

    # Type files (.ps1xml) to be loaded when importing this module
    # TypesToProcess = @()

    # Format files (.ps1xml) to be loaded when importing this module
    # FormatsToProcess = @()

    # Modules to import as nested modules of the module specified in RootModule/ModuleToProcess
    # NestedModules = @()

    # Functions to export from this module, for best performance, do not use wildcards and do not delete the entry, use an empty array if there are no functions to export.
    FunctionsToExport    = 'Get-PingReply'

    # Cmdlets to export from this module, for best performance, do not use wildcards and do not delete the entry, use an empty array if there are no cmdlets to export.
    CmdletsToExport      = '*'

    # Variables to export from this module
    VariablesToExport    = '*'

    # Aliases to export from this module, for best performance, do not use wildcards and do not delete the entry, use an empty array if there are no aliases to export.
    AliasesToExport      = '*'

    # DSC resources to export from this module
    # DscResourcesToExport = @()

    # List of all modules packaged with this module
    # ModuleList = @()

    # List of all files packaged with this module
    # FileList = @()

    # Private data to pass to the module specified in RootModule/ModuleToProcess. This may also contain a PSData hashtable with additional module metadata used by PowerShell.
    PrivateData          = @{

        PSData = @{

            # Tags applied to this module. These help with module discovery in online galleries.
            # Tags = @()

            # A URL to the license for this module.
            # LicenseUri = ''

            # A URL to the main website for this project.
            # ProjectUri = ''

            # A URL to an icon representing this module.
            # IconUri = ''

            # ReleaseNotes of this module
            # ReleaseNotes = ''

            # Prerelease string of this module
            # Prerelease = ''

            # Flag to indicate whether the module requires explicit user acceptance for install/update/save
            # RequireLicenseAcceptance = $false

            # External dependent modules of this module
            # ExternalModuleDependencies = @()

        } # End of PSData hashtable

    } # End of PrivateData hashtable

    # HelpInfo URI of this module
    # HelpInfoURI = ''

    # Default prefix for commands exported from this module. Override the default prefix using Import-Module -Prefix.
    # DefaultCommandPrefix = ''

}
هر ماژول باید یک آی‌دی منحصر به فرد داشته باشد که به صورت Guid توسط یک پراپرتی با همین نام تعیین میشود. برای هر پراپرتی درون این فایل توضیحی به صورت کامنت نوشته شده است؛ اما برای دیدن جزئیات کامل میتوانید به اینجا مراجعه نمائید. در اینجا RootModule به PingModule.psm1 تنظیم شده است. تنظیم این پراپرتی نحوه نمایش module type را در خروجی Get-Module مشخص میکند. این مقدار اگر به فایل ماژول (psm1) اشاره کند، نوع ماژول script در نظر گرفته میشود، اگر به یک DLL اشاره کند به binary و در نهایت اگر به یک فایلی با پسوند دیگری اشاره کند manifest در نظر گرفته میشود. همچنین درون فایل فوق یکسری پراپرتی مانند CmdletsToExport, VariablesToExport, AliasesToExport به صورت خودکار تنظیم شده‌اند. در نهایت برای تست صحت فایل میتوانیم از دستور Test-ModuleManifest استفاده کنیم: 
PS /> Test-ModuleManifest ./PingModule.psd1   

ModuleType Version    PreRelease Name                                ExportedCommands
---------- -------    ---------- ----                                ----------------
Script     1.0.0                 PingModule                          Get-PingReply
پابلیش ماژول
در نهایت توسط Publish-Module میتوانیم ماژول موردنظرمان را درون یک مخزن PowerShell پابلیش کنیم. رایج‌ترین مخزن برای انتشار پکیج‌های PowerShell یک فید نیوگت (مانند PowerShell Gallery) است. همچنین میتوانیم یک مخزن لوکال نیز برای پابلیش پکیج‌ها نیز ایجاد کنیم و خروجی نهایی را به صورت یک فایل با پسوند nupkg با دیگران به اشتراک بگذاریم. برای اینکار ابتدا نیاز است یک مخزن لوکال را به PowerShell معرفی کنیم: 
PS /> Register-PSRepository -Name 'PSLocal' `                       
>>     -SourceLocation "$(Resolve-Path $RepoPath)" `
>>     -PublishLocation "$(Resolve-Path $RepoPath)" `
>>     -InstallationPolicy 'Trusted'
در کد فوق میتوانید مقدار متغیر RepoPath را به محل مدنظر روی سیستم‌تان تنظیم کنید. ساختار ماژولی که میخواهیم پابلیش کنیم نیز اینچنین خواهد بود: 
ProjectRoot 
| -- PingModule
     | -- PingModule.psd1 
     | -- PingModule.psm1
در ادامه برای پابلیش ماژول فوق درون ProjectRoot دستور Publish-Module را اینگونه اجرا خواهیم کرد: 
PS /> Publish-Module -Path ./PingModule/ -Repository PSLocal
خروجی دستور فوق یک فایل با پسوند nupkg در مسیر مخزنی است که معرفی کردیم. همچنین با کمک دستور Find-Module میتوانیم ماژول موردنظر را لیست کنیم: 
PS /> Find-Module -Name PingModule -Repository PSLocal

Version              Name                                Repository           Description
-------              ----                                ----------           -----------
0.0.1                PingModule                          PSLocal              Get-PingReply is a.
برای نصب ماژول روی یک سیستم دیگر نیز ابتدا باید مطمئن شوید که سیستم مقصد، مخزن لوکال را تعریف کرده باشد و در نهایت توسط دستور Install-Module میتوانیم ماژول موردنظر را نصب کنیم: 
PS /> Install-Module -Name PingModule -Repository PSLocal -Scope CurrentUser
همچنین امکان پابلیش کردن ورژن‌های متفاوت را نیز خواهیم داشت: 
ProjectRoot 
| -- PingModule
     | -- 1.0.0
          | -- PingModule.psd1 
          | -- PingModule.psm1
     | -- 1.0.1
          | -- PingModule.psd1 
          | -- PingModule.psm1
برای پابلیش کردن هر کدام از ماژول‌های فوق باید به ازای هر کدام یکبار دستور Publish-Module را اجرا کنیم: 
PS /> Publish-Module -Path ./PingModule/1.0.0 -Repository PSLocal
PS /> Publish-Module -Path ./PingModule/1.0.1 -Repository PSLocal
اکنون حین نصب ماژول میتوانیم ورژن را نیز تعیین کنیم؛ در غیراینصورت آخرین ورژن یعنی 1.0.1 نصب خواهد شد: 
PS /> Install-Module -Name PingModule -Repository PSLocal -Scope CurrentUser
PS /> Get-InstalledModule -Name PingModule                                                                            
Version              Name                                Repository           Description
-------              ----                                ----------           -----------
1.0.1                PingModule                          PSLocal              Get-PingReply is a.
ساختار مناسب برای ایجاد ماژول‌ها
برای توسعه ماژول‌های PowerShell توصیه میشود که از ساختار Multi-file layout استفاده شود به این معنا که بخش‌های مختلف پروژه به قسمت‌های کوچک‌تر و قابل‌نگهداری تقسیم شوند: 
ProjectRoot 
| -- PingModule
     | -- 1.0.0
          | -- Public/
          | -- Private/
          | -- PingModule.psd1
          | -- PingModule.psm1
در اینحالت باید اسکریپت‌ها و فایل‌های موردنیاز را توسط dot sourcing درون فایل ماژول بارگذاری کنیم: 
$ScriptList = Get-ChildItem -Path $PSScriptRoot/Public/*.ps1 -Filter *.ps1

foreach ($Script in $ScriptList) {
    . $Script.FullName
}

$ScriptList = Get-ChildItem -Path $PSScriptRoot/Private/*.ps1 -Filter *.ps1

foreach ($Script in $ScriptList) {
    . $Script.FullName
}
یک مثال عملی
در ادامه میخواهیم یک ماژول تهیه کنیم که قابلیت امضاء روی PDF را با کمک کتابخانه iTextSharp.LGPLv2.Core انجام دهیم و به شکل زیر برای کاربر قابل استفاده باشد: 
PS /> Set-PDFSingature -PdfToSign "./sample_invoice.pdf" -SignatureImage "./sample_signature.jpg"
بنابراین ساختار پروژه را اینگونه ایجاد خواهیم کرد: 
ProjectRoot 
| -- SignPdf
     | -- 1.0.0
          | -- Public/
               | -- dependencies/
                    | -- BouncyCastle.Crypto.dll
                    | -- System.Drawing.Common.dll
                    | -- Microsoft.Win32.SystemEvents.dll
                    | -- iTextSharp.LGPLv2.Core.dll
               | -- Set-PDFSingature.ps1
          | -- SignPdf.psd1
          | -- SignPdf.psm1
برای استفاده از پکیج ذکر شده نیاز خواهد بود که Dllهای موردنیاز را نیز به عنوان وابستگی به پروژه اضافه کنیم (محتویات پوشه dependencies) سپس درون فایل ماژول (SignPdf.psm1) همانطور که عنوان شد میبایست اسکریپت‌ها درون پوشه Public را بارگذاری کنیم و همچنین درون تابعی که قرار است Export شود را نیز تعیین کرده‌ایم (Set-PDFSingature) 
$ScriptList = Get-ChildItem -Path $PSScriptRoot/Public/*.ps1 -Filter *.ps1

foreach ($Script in $ScriptList) {
    . $Script.FullName
}

Export-ModuleMember -Function Set-PDFSingature
در ادامه درون فایل Set-PDFSignature پیاده‌سازی را انجام خواهیم داد: 
using namespace iTextSharp.text
using namespace iTextSharp.text.pdf
using namespace System.IO

Function Set-PDFSingature {
    [CmdletBinding()]
    Param(
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [ValidateScript({
                if (Test-Path ([Path]::Join($(Get-Location), $_))) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "Signature image not found"
                }
                if ($_.EndsWith('.pdf')) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "File extension must be .pdf"
                }
            })]
        [string]$PdfToSign,
        [Parameter(Mandatory = $true, ValueFromPipeline = $true)]
        [ValidateScript({
                if (Test-Path ([Path]::Join($(Get-Location), $_))) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "Signature image not found"
                }
                if ($_.EndsWith('.png') -or $_.EndsWith('.jpg')) {
                    return $true
                }
                else {
                    throw "File extension must be .png or .jpg"
                }
            })]
        [string]$SignatureImage,
        [Parameter(Mandatory = $false, ValueFromPipeline = $true)]
        [int]$XPos = 130,
        [Parameter(Mandatory = $false, ValueFromPipeline = $true)]
        [int]$YPos = 50
    )
    Try {
        Add-Type -Path "$PSScriptRoot/dependencies/*.dll"
        $pdf = [PdfReader]::new("$(Get-Location)/$PdfToSign")
        $fs = [FileStream]::new("$(Get-Location)/$PdfToSign-signed.pdf", 
            [FileMode]::Create)
        $stamper = [PdfStamper]::new($pdf, $fs)
        $stamper.AcroFields.AddSubstitutionFont([BaseFont]::CreateFont())
        $content = $stamper.GetOverContent(1)
        $width = $pdf.GetPageSize(1).Width
        $image = [Image]::GetInstance("$(Get-Location)/$SignatureImage")
        $image.SetAbsolutePosition($width - $XPos, $YPos)
        $image.ScaleAbsolute(100, 30)
        $content.AddImage($image)
        $stamper.Close()
        $pdf.Close()
        $fs.Dispose()
    }
    Catch {
        Write-Host "Error: $($_.Exception.Message)"
    }
}
روال قرار دادن یک امضاء بر روی یک فایل PDF قبلاً در سایت توضیح داده شده است. کدهای فوق در واقع معادل PowerShell همان کدهای موجود در سایت هستند و نکته خاصی ندارند. در نهایت میتوانیم ماژول تهیه شده را روی مخزن موردنظر پابلیش کنیم: 
PS /> Publish-Module -Path ./SignPdf/1.0.0 -Repository PSLocal
برای نصب ماژول میتوانیم از دستور Install-Module استفاده کنیم: 
PS /> Install-Module -Name SignPdf -Repository PSLocal -Scope CurrentUser
در نهایت برای استفاده از ماژول ایجاد شده میتوانیم اینگونه عمل کنیم: 
PS /> Set-PDFSingature -PdfToSign "./sample_invoice.pdf" -SignatureImage "./sample_signature.jpg"
خروجی نیز فایل امضاء شده خواهد بود: 

کدهای ماژول را میتوانید از اینجا دانلود کنید.