مطالب
آشنایی با الگوی MVP

پروژه‌های زیادی را می‌توان یافت که اگر سورس کدهای آن‌ها را بررسی کنیم، یک اسپاگتی کد تمام عیار را در آن‌ها می‌توان مشاهده نمود. منطق برنامه، قسمت دسترسی به داده‌ها، کار با رابط کاربر، غیره و غیره همگی درون کدهای یک یا چند فرم خلاصه شده‌اند و آنچنان به هم گره خورده‌اند که هر گونه تغییر یا اعمال درخواست‌های جدید کاربران، سبب از کار افتادن قسمت دیگری از برنامه می‌شود.
همچنین از کدهای حاصل در یک پروژه، در پروژه‌‌های دیگر نیز نمی‌توان استفاده کرد (به دلیل همین در هم تنیده بودن قسمت‌های مختلف). حداقل نتیجه یک پروژه برای برنامه نویس، باید یک یا چند کلاس باشد که بتوان از آن به عنوان ابزار تسریع انجام پروژه‌های دیگر استفاده کرد. اما در یک اسپاگتی کد، باید مدتی طولانی را صرف کرد تا بتوان یک متد را از لابلای قسمت‌های مرتبط و گره خورده با رابط کاربر استخراج و در پروژه‌ای دیگر استفاده نمود. برای نمونه آیا می‌توان این کدها را از یک برنامه ویندوزی استخراج کرد و آن‌ها را در یک برنامه تحت وب استفاده نمود؟

یکی از الگوهایی که شیوه‌ی صحیح این جدا سازی را ترویج می‌کند، الگوی MVP یا Model-View-Presenter می‌باشد. خلاصه‌ی این الگو به صورت زیر است:


Model :
من می‌دانم که چگونه اشیاء برنامه را جهت حصول منطقی خاص، پردازش کنم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به شکلی بصری به کاربر ارائه داد یا چگونه باید به رخ‌دادها یا اعمال صادر شده از طرف کاربر پاسخ داد.

View :
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به کاربر به شکلی بصری ارائه داد.
من می‌دانم که چگونه باید اعمالی مانند data binding و امثال آن را انجام داد.
من نمی‌دانم که چگونه باید منطق پردازشی موارد ذکر شده را فراهم آورم.

Presenter :
من می‌دانم که چگونه باید درخواست‌های رسیده کاربر به View را دریافت کرده و آن‌ها را به Model‌ انتقال دهم.
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعات را به Model ارسال کرده و سپس نتیجه‌ی پردازش آن‌ها را جهت نمایش در اختیار View قرار دهم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را ترسیم کرد (مشکل View است نه من) و نمی‌دانم که چگونه باید پردازشی را بر روی اطلاعات انجام دهم. (مشکل Model است و اصلا ربطی به اینجانب ندارد!)


یک مثال ساده از پیاده سازی این روش
برنامه‌ای وبی را بنویسید که پس از دریافت شعاع یک دایره از کاربر، مساحت ‌آن‌را محاسبه کرده و نمایش دهد.
یک تکست باکس در صفحه قرار خواهیم داد (txtRadius) و یک دکمه جهت دریافت درخواست کاربر برای نمایش نتیجه حاصل در یک برچسب به نام lblResult

الف) پیاده سازی به روش متداول (اسپاگتی کد)

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
lblResult.Text = (Math.PI * double.Parse(txtRadius.Text) * double.Parse(txtRadius.Text)).ToString();
}
بله! کار می‌کنه!
اما این مشکلات را هم دارد:
- منطق برنامه (روش محاسبه مساحت دایره) با رابط کاربر گره خورده.
- کدهای برنامه در پروژه‌ی دیگری قابل استفاده نیست. (شما متد یا کلاسی را این‌جا با قابلیت استفاده مجدد می‌توانید پیدا می‌کنید؟ آیا یکی از اهداف برنامه نویسی شیءگرا تولید کدهایی با قابلیت استفاده مجدد نبود؟)
- چگونه باید برای آن آزمون واحد نوشت؟

ب) بهبود کد و جدا سازی لایه‌ها از یکدیگر

در روش MVP متداول است که به ازای هر یک از اجزاء ابتدا یک interface نوشته شود و سپس این اینترفیس‌ها پیاده سازی گردد.

پیاده سازی منطق برنامه:

1- ایجاد Model :
یک فایل جدید را به نام CModel.cs به پروژه اضافه کرده و کد زیر را به آن خواهیم افزود:

using System;

namespace MVPTest
{
public interface ICircleModel
{
double GetArea(double radius);
}

public class CModel : ICircleModel
{
public double GetArea(double radius)
{
return Math.PI * radius * radius;
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اکنون منطق برنامه از موارد زیر اطلاعی ندارد:
- خبری از textbox و برچسب و غیره نیست. اصلا نمی‌داند که رابط کاربری وجود دارد یا نه.
- خبری از رخ‌دادهای برنامه و پاسخ دادن به آن‌ها نیست.
- از این کد می‌توان مستقیما و بدون هیچ تغییری در برنامه‌های دیگر هم استفاده کرد.
- اگر باگی در این قسمت وجود دارد، تنها این کلاس است که باید تغییر کند و بلافاصله کل برنامه از این بهبود حاصل شده می‌تواند بدون هیچگونه تغییری و یا به هم ریختگی استفاده کند.
- نوشتن آزمون واحد برای این کلاس که هیچگونه وابستگی به UI ندارد ساده است.


2- ایجاد View :
فایل دیگری را به نام CView.cs را به همراه اینترفیس زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:

namespace MVPTest
{
public interface IView
{
string RadiusText { get; set; }
string ResultText { get; set; }
}
}

کار View دریافت ابتدایی مقادیر از کاربر توسط RadiusText و نمایش نهایی نتیجه توسط ResultText است البته با یک اما.
View نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد. حتی نمی‌داند که چگونه باید این مقادیر را به Model جهت پردازش برساند یا چگونه آن‌ها را دریافت کند (به همین جهت از اینترفیس برای تعریف آن استفاده شده).

3- ایجاد Presenter :
در ادامه فایل جدیدی را به نام CPresenter.cs‌ با محتویات زیر به پروژه خواهیم افزود:

namespace MVPTest
{
public class CPresenter
{
IView _view;

public CPresenter(IView view)
{
_view = view;
}

public void CalculateCircleArea()
{
CModel model = new CModel();
_view.ResultText = model.GetArea(double.Parse(_view.RadiusText)).ToString();
}
}
}

کار این کلاس برقراری ارتباط با Model است.
می‌داند که چگونه اطلاعات را به Model ارسال کند (از طریق _view.RadiusText) و می‌داند که چگونه نتیجه‌ی پردازش را در اختیار View قرار دهد. (با انتساب آن به _view.ResultText)
نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد (کار مدل است نه او). نمی‌داند که نتیجه‌ی نهایی را چگونه نمایش دهد (کار View است نه او).
روش معرفی View به این کلاس به constructor dependency injection معروف است.

اکنون کد وب فرم ما که در قسمت (الف) معرفی شده به صورت زیر تغییر می‌کند:

using System;

namespace MVPTest
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page, IView
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

public string RadiusText
{
get { return txtRadius.Text; }
set { txtRadius.Text = value; }
}
public string ResultText
{
get { return lblResult.Text; }
set { lblResult.Text = value; }
}

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
CPresenter presenter = new CPresenter(this);
presenter.CalculateCircleArea();
}
}
}

در این‌جا یک وهله از Presenter برای برقراری ارتباط با Model ایجاد می‌شود. همچنین کلاس وب فرم ما اینترفیس View را نیز پیاده سازی خواهد کرد.

مطالب
پیاده سازی Remote Validation در Blazor
فرم‌های Blazor به همراه پشتیبانی از ویژگی Remote که به همراه ASP.NET Core ارائه می‌شود، نیستند. هرچند می‌توان در حین ارسال فرم به سرور، نتیجه‌ی اعتبارسنجی از راه دور و سمت سرور را به کاربر نمایش داد، اما تجربه‌ی کاربری آن در حد Remote validation نیست. یعنی می‌خواهیم در حین ورود اطلاعات و یا انتقال focus به کنترل دیگری، اعتبارسنجی سمت سرور صورت گیرد و نه فقط در زمان ارسال کل اطلاعات به سرور، در پایان کار. در این مطلب روشی را جهت پیاده سازی این عملیات بررسی خواهیم کرد.


ایجاد یک پروژه‌ی ابتدایی Blazor WASM

پروژه‌ای را که در این مطلب تکمیل خواهیم کرد، از نوع Blazor WASM هاست شده‌است. بنابراین در پوشه‌ی فرضی BlazorAsyncValidation، دستور «dotnet new blazorwasm --hosted» را صادر می‌کنیم تا ساختار ابتدایی پروژه که به همراه یک کلاینت Blazor WASM و یک سرور ASP.NET Core Web API است، تشکیل شود. از قسمت Web API، برای پیاده سازی اعتبارسنجی سمت سرور استفاده خواهیم کرد.


مدل ثبت نام برنامه

مدل ثبت نام برنامه تنها از یک خاصیت نام تشکیل شده و در پروژه‌ی Shared قرار می‌گیرد تا هم در کلاینت و هم در سرور قابل استفاده باشد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorAsyncValidation.Shared;

public class UserDto
{
    [Required] public string Name { set; get; } = default!;
}
این نام است که می‌خواهیم عدم تکراری بودن آن‌را حین ثبت نام در سمت سرور، بررسی کنیم. به همین جهت کنترلر API زیر را برای آن تدارک خواهیم دید.


کنترلر API ثبت نام برنامه

کنترلر زیر که در پوشه‌ی BlazorAsyncValidation\Server\Controllers قرار می‌گیرد، منطق بررسی تکراری نبودن نام دریافتی از برنامه‌ی کلاینت را شبیه به منطق remote validation استاندارد MVC، پیاده سازی می‌کند که در نهایت یک true و یا false را باز می‌گرداند.
در اینجا خروجی بازگشت داده کاملا در اختیار شما است و نیازی نیست تا حتما ارتباطی با MVC داشته باشد؛ چون مدیریت سمت کلاینت بررسی آن‌را خودمان انجام خواهیم داد و نه یک کتابخانه‌ی از پیش نوشته شده و مشخص.
using BlazorAsyncValidation.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorAsyncValidation.Server.Controllers;

[ApiController, Route("api/[controller]/[action]")]
public class RegisterController : ControllerBase
{
    [HttpPost]
    public IActionResult IsUserNameUnique([FromBody] UserDto userModel)
    {
        if (string.Equals(userModel?.Name, "Vahid", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            return Ok(false);
        }

        return Ok(true);
    }
}

غنی سازی فرم استاندارد Blazor جهت انجام Remote validation



اگر بخواهیم از EditForm استاندارد Blazor در حالت متداول آن و بدون هیچ تغییری استفاده کنیم، مانند مثال زیر که InputText متصل به خاصیت Name مربوط به Dto برنامه را نمایش می‌دهد:
@page "/"

<PageTitle>Index</PageTitle>

<h2>Register</h2>

<EditForm EditContext="@EditContext" OnValidSubmit="DoSubmitAsync">
    <DataAnnotationsValidator/>
    <div class="row mb-2">
        <label class="col-form-label col-lg-2">Name:</label>
        <div class="col-lg-10">
            <InputText @bind-Value="Model.Name" class="form-control"/>
            <ValidationMessage For="@(() => Model.Name)"/>
        </div>
    </div>

    <button class="btn btn-secondary" type="submit">Submit</button>
</EditForm>
 تنها رخ‌دادی که در اختیار ما قرار می‌گیرد، رخ‌داد submit (در حالت موفقیت اعتبارسنجی سمت کلاینت و یا تنها submit معمولی) است. بنابراین برای دسترسی به رخ‌دادهای بیشتر EditForm، نیاز است با EditContext آن کار کنیم:
public partial class Index
{
    private const string UserValidationUrl = "/api/Register/IsUserNameUnique";

    private ValidationMessageStore? _messageStore;
    [Inject] private HttpClient HttpClient { set; get; } = default!;
    private EditContext? EditContext { set; get; }

    private UserDto Model { get; } = new();
به همین جهت EditContext را در سطح کامپوننت جاری تعریف کرده و همچنین سرویس HttpClient را جهت ارسال اطلاعات Name و دریافت پاسخ true/false از سرور و یک ValidationMessageStore را برای نگهداری تعاریف خطاهای سفارشی که قرار است در فرم نمایش داده شوند، معرفی می‌کنیم.
ValidationMessageStore به همراه متد Add است و اگر به آن نام فیلد مدنظر را به همراه پیامی، اضافه کنیم، این اطلاعات را به صورت خطای اعتبارسنجی توسط کامپوننت ValidationMessage نمایش می‌دهد.

محل مقدار دهی اولیه‌ی این اشیاء نیز در روال رویدادگردان OnInitialized به صورت زیر است:
    protected override void OnInitialized()
    {
        EditContext = new EditContext(Model);
        _messageStore = new ValidationMessageStore(EditContext);
        EditContext.OnFieldChanged += (sender, eventArgs) =>
        {
            var fieldIdentifier = eventArgs.FieldIdentifier;
            _messageStore?.Clear(fieldIdentifier);
            _ = InvokeAsync(async () =>
            {
                var errors = await OnValidateFieldAsync(fieldIdentifier.FieldName);
                if (errors?.Any() != true)
                {
                    return;
                }

                foreach (var error in errors)
                {
                    _messageStore?.Add(fieldIdentifier, error);
                }

                EditContext.NotifyValidationStateChanged();
            });
            StateHasChanged();
        };
        EditContext.OnValidationStateChanged += (sender, eventArgs) => StateHasChanged();
        EditContext.OnValidationRequested += (sender, eventArgs) => _messageStore?.Clear();
    }
در اینجا ابتدا یک نمونه‌ی جدید از EditContext، بر اساس Model فرم، تشکیل می‌شود. سپس ValidationMessageStore سفارشی که قرار است خطاهای اعتبارسنجی remote ما را نمایش دهد نیز نمونه سازی می‌شود. در ادامه امکان دسترسی به رخ‌دادهای OnFieldChanged ، OnValidationStateChanged و OnValidationRequested را خواهیم داشت که در حالت معمولی کار با EditForm میسر نیستند.
برای مثال اگر فیلدی تغییر کند، رویداد OnFieldChanged صادر می‌شود. در همینجا است که کار فراخوانی متد OnValidateFieldAsync که در ادامه معرفی می‌شود را انجام می‌دهیم تا کار اعتبارسنجی Async سمت سرور را انجام دهد. اگر نتیجه‌ای به همراه آن بود، توسط messageStore به صورت یک خطای اعتبارسنجی نمایش داده خواهد شد و همچنین EditContext نیز با فراخوانی متد NotifyValidationStateChanged، وادار به به‌روز رسانی وضعیت اعتبارسنجی خود می‌گردد.

متد سفارشی OnValidateFieldAsync که کار اعتبارسنجی سمت سرور را انجام می‌دهد، به صورت زیر تعریف شده‌است:
    private async Task<IList<string>?> OnValidateFieldAsync(string fieldName)
    {
        switch (fieldName)
        {
            case nameof(UserDto.Name):
                var response = await HttpClient.PostAsJsonAsync(
                    UserValidationUrl,
                    new UserDto { Name = Model.Name });
                var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
                if (string.Equals(responseContent, "false", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    return new List<string>
                    {
                        $"`{Model.Name}` is in use. Please choose another name."
                    };
                }

                // TIP: It's better to use the `DntDebounceInputText` component for this case to reduce the network round-trips.

                break;
        }

        return null;
    }
در اینجا درخواستی به سمت آدرس api/Register/IsUserNameUnique ارسال شده و سپس بر اساس مقدار true و یا false آن، پیامی را بازگشت می‌دهد. اگر نال را بازگشت دهد یعنی مشکلی نبوده.

یک نکته: InputText استاندارد در حالت معمول آن، پس از تغییر focus به یک کنترل دیگر، سبب بروز رویداد OnFieldChanged می‌شود و نه در حالت فشرده شدن کلیدها. به همین جهت اگر برنامه پیوستی را می‌خواهید آزمایش کنید، نیاز است فقط focus را تغییر دهید و یا یک کنترل سفارشی را برای اینکار توسعه دهید.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorAsyncValidation.zip
مطالب دوره‌ها
تبدیل روش‌های قدیمی کدنویسی غیرهمزمان به async سی شارپ 5
در قسمت اول این سری، با مدل برنامه نویسی Event based asynchronous pattern ارائه شده از دات نت 2 و همچنین APM یا Asynchronous programming model موجود از نگارش یک دات نت، آشنا شدیم (به آن الگوی IAsyncResult هم گفته می‌شود). نکته‌ی مهم این الگوها، استفاده‌ی گسترده از آن‌ها در کدهای کلاس‌های مختلف دات نت فریم ورک است و برای بسیاری از آن‌ها هنوز async API سازگار با نگارش مبتنی بر Taskهای سی‌شارپ 5 ارائه نشده‌است. هرچند دات نت 4.5 سعی کرده‌است این خلاء را پوشش دهد، برای مثال متد الحاقی DownloadStringTaskAsync را به کلاس WebClient اضافه کرده‌است و امثال آن، اما هنوز بسیاری از کلاس‌های دیگر دات نتی هستند که معادل Task based API ایی برای آن‌ها طراحی نشده‌است. در ادامه قصد داریم بررسی کنیم چگونه می‌توان این الگوهای مختلف قدیمی برنامه نویسی غیرهمزمان را با استفاده از روش‌های جدیدتر ارائه شده بکار برد.



نگاشت APM به یک Task

در قسمت اول، نمونه مثالی را از APM، که در آن کار با BeginGetResponse آغاز شده و سپس در callback نهایی توسط EndGetResponse، نتیجه‌ی عملیات به دست می‌آید، مشاهده کردید. در ادامه می‌خواهیم یک محصور کننده‌ی جدید را برای این نوع API قدیمی تهیه کنیم، تا آن‌را به صورت یک Task ارائه دهد.
    public static class ApmWrapper
    {
        public static Task<int> ReadAsync(this Stream stream, byte[] data, int offset, int count)
        {
            return Task<int>.Factory.FromAsync(stream.BeginRead, stream.EndRead, data, offset, count, null);
        }
    }
همانطور که در این مثال مشاهده می‌کنید، یک چنین سناریوهایی در TPL یا کتابخانه‌ی Task parallel library پیش بینی شده‌اند. در اینجا یک محصور کننده برای متدهای BeginRead و EndRead کلاس Stream دات نت ارائه شده‌است. به عمد نیز به صورت یک متد الحاقی تهیه شده‌است تا در حین استفاده از آن اینطور به نظر برسد که واقعا کلاس Stream دارای یک چنین متد Async ایی است. مابقی کار توسط متد Task.Factory.FromAsync انجام می‌شود. متد FromAsync دارای امضاهای متعددی است تا اکثر حالات APM را پوشش دهد.
در مثال فوق BeginRead و EndRead استفاده شده از نوع delegate هستند. چون خروجی EndRead از نوع int است، خروجی متد نیز از نوع Task of int تعیین شده‌است. همچنین سه پارامتر ابتدایی BeginRead ، دقیقا data، offset و count هستند. دو پارامتر آخر آن callback و state نام دارند. پارامتر callback توسط متد FromAsync فراهم می‌شود و state نیز در اینجا null درنظر گرفته شده‌است.
یک مثال استفاده از آن‌را در ادامه مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async06
{
    public static class ApmWrapper
    {
        public static Task<int> ReadAsync(this Stream stream, byte[] data, int offset, int count)
        {
            return Task<int>.Factory.FromAsync(stream.BeginRead, stream.EndRead, data, offset, count, null);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var stream = File.OpenRead(@"..\..\program.cs"))
            {
                var data = new byte[10000];
                var task = stream.ReadAsync(data, 0, data.Length);
                Console.WriteLine("Read bytes: {0}", task.Result);
            }
        }
    }
}
File.OpenRead، خروجی از نوع استریم دارد. سپس متد الحاقی ReadAsync بر روی آن فراخوانی شده‌است و نهایتا تعداد بایت خوانده شده نمایش داده می‌شود.
البته همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، استفاده از خاصیت Result، اجرای کد را بجای غیرهمزمان بودن، به حالت همزمان تبدیل می‌کند.
در اینجا چون خروجی متد ReadAsync یک Task است، می‌توان از متد ContinueWith نیز بر روی آن جهت دریافت نتیجه استفاده کرد:
using (var stream = File.OpenRead(@"..\..\program.cs"))
{
    var data = new byte[10000];
    var task = stream.ReadAsync(data, 0, data.Length);
    task.ContinueWith(t => Console.WriteLine("Read bytes: {0}", t.Result)).Wait();
}


یک نکته
پروژه‌ی سورس بازی به نام Async Generator در GitHub، سعی کرده‌است برای ساده سازی نوشتن محصور کننده‌های مبتنی بر Task روش APM، یک Code generator تولید کند. فایل‌های آن‌را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:

نگاشت EAP به یک Task

نمونه‌ای از Event based asynchronous pattern یا EAP را در قسمت اول، زمانیکه روال رخدادگردان webClient.DownloadStringCompleted را بررسی کردیم، مشاهده نمودید. کار کردن با آن نسبت به APM بسیار ساده‌تر است و نتیجه‌ی نهایی عملیات غیرهمزمان را در یک روال رخدادگران، در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. همچنین در روش EAP، اطلاعات در همان Synchronization Context ایی که عملیات شروع شده‌است، بازگشت داده می‌شود. به این ترتیب اگر آغاز کار در ترد UI باشد، نتیجه نیز در همان ترد دریافت خواهد شد. به این ترتیب دیگر نگران دسترسی به مقدار آن در کارهای UI نخواهیم بود؛ اما در APM چنین ضمانتی وجود ندارد.
متاسفانه TPL همانند روش FromAsync معرفی شده در ابتدای بحث، راه حل توکاری را برای محصور سازی متدهای روش EAP ارائه نداده‌است. اما با استفاده از امکانات TaskCompletionSource آن می‌توان چنین کاری را انجام داد. در ادامه سعی خواهیم کرد همان متد الحاقی توکار DownloadStringTaskAsync ارائه شده در دات نت 4.5 را از صفر بازنویسی کنیم.
    public static class WebClientExtensions
    {
        public static Task<string> DownloadTextTaskAsync(this WebClient web, string url)
        {
            var tcs = new TaskCompletionSource<string>();

            DownloadStringCompletedEventHandler handler = null;
            handler = (sender, args) =>
            {
                web.DownloadStringCompleted -= handler;

                if (args.Cancelled)
                {
                    tcs.SetCanceled();
                }
                else if(args.Error!=null)
                {
                    tcs.SetException(args.Error);
                }
                else
                {
                    tcs.SetResult(args.Result);
                }
            };

            web.DownloadStringCompleted += handler;
            web.DownloadStringAsync(new Uri(url));

            return tcs.Task;
        }
    }
روش انجام کار را در اینجا ملاحظه می‌کنید. ابتدا باید تعاریف delaget مرتبط با رخدادگردان Completed اضافه شوند. یکبار += را ملاحظه می‌کنید و بار دوم -= را. مورد دوم جهت آزاد سازی منابع و جلوگیری از نشتی حافظه‌ی ‌روال رخدادگردان هنوز متصل، ضروری است.
سپس از TaskCompletionSource برای تبدیل این عملیات به یک Task کمک می‌گیریم. اگر args.Cancelled مساوی true باشد، یعنی عملیات دریافت فایل لغو شده‌است. بنابراین متد SetCanceled منبع Task ایجاد شده را فراخوانی خواهیم کرد. این مورد استثنایی را در کدهای فراخوان سبب می‌شود. به همین دلیل بررسی خطا با یک if else پس از آن انجام شده‌است. برای بازگشت خطای دریافت شده از متد SetException و برای بازگشت نتیجه‌ی واقعی دریافتی، از متد SetResult می‌توان استفاده کرد.
به این ترتیب متد الحاقی غیرهمزمان جدیدی را به نام DownloadTextTaskAsync برای محصور سازی متد EAP ایی به نام DownloadStringAsync و همچنین رخدادگران آن تهیه کردیم.
مطالب
نصب و راه اندازی SQL Server بر روی لینوکس با استفاده از Docker
 چند وقتی است مایکروسافت تعدادی از محصولات خود را به صورت سورس باز در اختیار برنامه نویسان قرار داده‌است. برای مثال شما می‌توانید در لینوکس یا مک، از نسخه‌ی net core. آن استفاده کنید. در این مقاله روش اجرای sql server را در لینوکس، با استفاده از docker؛ تشریح خواهیم کرد. همچنین با یک پروژه ساده net core.، بر روی دیتابیس add-migration را اجرا کرده و همچنین چند رکورد را در جدولی ثبت می‌کنیم. البته می‌توان نسخه‌ی نصبی sql server را بدون نیاز به docker نیز دانلود و آن را بر روی لینوکس نصب کرد.  


در این مقاله چه چیزی را پوشش خواهیم داد:‌

· راه اندازی داکر
· پیکره‌بندی container image
· وصل شدن به sql
· ساخت یک پروژه ساده net core.
· ایجاد دیتابیس
· ثبت رکورد در دیتابیس

 قبل از هرچیز باید داکر را بر روی سیستم عامل خود (لینوکس) نصب نماید. چون نصب داکر بر روی لینوکس از حوصله‌ی این مقاله خارج می‌باشد، می‌توانید با مراجعه به این لینک docker را نصب کنید. پس از نصب docker، برای اطمینان حاصل نمودن از نصب، با دستور docker version می‌توان کانفیگ داکر را مشاهده کرد:
 


بعد از اینکه docker را بر روی سیستم خود نصب کردید، می‌توانید از دستورات داکر استفاده کنید. در این مقاله می‌خواهیم sql server را بر روی داکر نصب و راه اندازی کنیم.
 

دانلود و نصب sql server بر روی داکر

ابتدا وارد این لینک شوید. همانطور که مشاهده میکنید، SQL Server در 3 نسخه‌ی ویندوز، لینوکس و docker قابل دانلود می‌باشد. چون میخواهیم sql server را بر روی docker نصب کنیم، پس گزینه‌ی docker را انتخاب کنید.


قبل از هرچیز باید Image اس‌‌کیوال سرور را بر روی داکر دانلود نمائید. برای این کار وارد سایت dockerhub شوید و عبارت microsoft/mssql-server-linux را جستجو کنید.


همانطور که در تصویر نیز مشاهد می‌کنید، این بسته 10 میلیون بار دریافت شده‌است! در ادامه دستور زیر را در ترمینال خود Paste کنید و منتظر بمانید تا دانلود شود:
docker pull microsoft/mssql-server-linux:2017-latest
همچنین با اسکرول کردن در این صفحه می‌توانید آموزش نصب و راه ندازی این image را ببینید. بعد از دانلود image مخصوص داکر، با دستور docker images all می‌توانید images دانلود شده را مشاهده کنید. ولی image‌ها به خودی خود  کاربردی ندارند و باید آن‌ها را اجرا کنیم.
برای اجرای image sql از دستور زیر استفاده میکنیم:
 sudo docker run -e 'ACCEPT_EULA=Y' -e 'SA_PASSWORD=<YourStrong!Passw0rd>' \
-p 1433:1433 --name sql1 \
-d mcr.microsoft.com/mssql/server:2017-latest
در این دستور:
docker run –name sql : کار ساخت و اجرای Docker container ای به نام sql را انجام می‌دهد.
'e 'ACCEPT_EULA=Y- : سبب قرار دادن مقدار yes در ACCEPT_EULA که در قسمت environment variables تعریف شده‌است، می‌شود.
Set the  SA_PASSWORD : پسورد  environment variable ای که شما انتخاب می‌کنید.
p 1433:1433- : شماره پورتی که Docker container بر روی آن اجرا میشود.
-d microsoft/mssql-server-linux:2017-latest : نام Image ای که می‌خواهیم اجرا کنیم.

همانطور که مشاهده می‌کنید، Docker container بر روی پورت 1433 اجرا می‌شود. برای مشاهده جزئیات بیشتر، با وارد کردن دستو docker ps a می‌توان لیست containerها و وضعیت آن‌ها را مشاهده کرد.


همانطور که ملاحظه میکنید، در قسمت status، عبارت up به معنای در حال اجرا بودن container است. اگر عبارت دیگری را مشاهده کردید، با دستور dockr start id و وارد کردن شماره image خود می‌توانید آن را اجرا کنید.

تا اینجا توانستیم sql server  را اجرا کنیم. برای توضیحات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
 

وصل شدن به sql
برای وصل شدن به دیتابیس باید connection string دیتابیس مربوطه را داشته باشیم. با توجه به کانفیگ‌هایی که در بالا انجام دادیم، connection string ما به شکل زیر خواهد بود:
Server Host: localhost
Port: 1433
Authentication: SQL Server Authentication
Login: SA
Password: <StrongPasswordYouSet>
اگر کانکشن را به درستی کانفیگ کرده باشید، باید یک دیتابیس به نام انتخابی شما ایجاد شده باشد. در ادامه همین کار را بر روی یک پروژه‌ی  ساده netcore. انجام خواهیم داد. اما برای وصل شدن از طریق docker باید ابتدا bash (دستورات sqlcmd) را بارگذاری کنیم، تا بتوانیم به sqlcmd بر روی container در حال اجرا، دسترسی پیدا کنیم:
sudo docker exec -it sql1 "bash"
پس از آن باید sqlcmd  را به صورت مستقیم و از آدرس فیزیکی سیستم، درون container بارگذاری کنید:
/opt/mssql-tools/bin/sqlcmd -S localhost -U SA -P '<YourNewStrong!Passw0rd>'
اگر دستور فوق با موفقیت اجرا شود ، عبارت 1> در ترمینال به نمایش در می‌آید. یعنی هم اکنون می‌توانید با تایپ دستوارت، آن‌ها را در sqlcmd اجرا کنید:


تا اینجای کار sql server  آماده‌ی اجرا دستورات شما می‌باشد. در ادامه می‌خواهیم چند دستور ساده‌ی sql را بر روی آن اجرا کنیم.


ساخت دیتابیس
با دستور sqlcmd زیر، ابتدا یک دیتابیس را میسازیم:
 CREATE DATABASE TestDB

ساخت جدول
در ادامه، دستور زیر را برای ساخت جدول مینویسیم:
 CREATE TABLE Inventory (id INT, name NVARCHAR(50), quantity INT)

ایجاد رکورد
مرحله بعدی، ایجاد یک رکورد جدید در دیتابیس میباشد:
 INSERT INTO Inventory VALUES (1, 'banana', 150); INSERT INTO Inventory VALUES (2, 'orange', 154);

در آخر با استفاده از دستور go، کوئری‌های بالا را اجرا می‌کنیم. اکنون باید یک دیتابیس جدید به نام TestDB و یک جدول جدید نیز به نام Inventory همچنین یک رکورد جدید در آن ثبت شده باشد. برای مشاهده‌ی تغییرات بالا، از دستورات زیر استفاده میکنیم:
- با دستور زیر لیست دیتابیس‌های موجود را می‌توان دید:
 SELECT Name from sys.Databases
- کو ئری select از دیتابیس:
 SELECT * FROM Inventory WHERE quantity > 152;

و با استفاده از دستور quit میتوانید از cmd خارج شوید.

تا اینجا توانستیم docker را بر روی سیستم راه ندازی و همچنین sql server  را بر روی آن نصب و اجرا کنیم. همچنین با دستورات sqlcmd توانستیم بر روی sql کوئری بزنیم.


ساخت و وصل شدن یک پروژه‌ی net core. و وصل شدن به sql server

حال میخواهیم با یک پروژه‌ی ساده‌ی net core. به sql server فوق وصل شده و یک جدول را به دیتابیس مذکور اضافه کرده و یک کوئری اضافه کردن رکوردی را به آن جدول بنویسیم. برای شروع، یک پروژه‌ی خالی net core. را ایجاد می‌کنیم. برای مثال یک پروژه‌ی api را ایجاد میکنیم:
dotnet new webapi -o dockerapi
سپس دو پکیج زیر را به آن اضافه میکنیم:
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design
در این مثال می‌خواهیم جدول Students را ایجاد و یک رکورد را در آن ثبت نماییم. پس یک کلاس را به نام Students ساخته و property‌های زیر را در آن مینویسیم:
public class Students
{
       public int Id { get; set; }
       public string Name { get; set; }
       public string Phone { get; set; }
}
مرحله‌ی بعد، ساخت context میباشد. برای اینکه وارد جزئیات نشویم، از قابلیت Scaffold استفاده می‌کنیم و context را تولید میکنیم:
 dotnet ef dbcontext scaffold "Server=localhost,1433\\Catalog=tutorial_database;Database=<YOUR_DATABASE_NAME>;User=SA;Password=<StrongPasswordYouSet>;" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
پس از اجرای دستور بالا، context ساخته میشود. حال دورن context، یک DbSet را از students ایجاد میکنیم. بعد نوبت به تنظیم کردن connection string می‌رسد. داخل کانتکست، connection string را تنظیم کنید. همچنین connection string داخل appsettings.json  را نیز تنظیم کنید:
"ConnectionStrings": {
  "TestingDatabase": "Server=localhost:1433\\Database=<YourDatabaseName>;User=SA;Password=<StrongPasswordYouSet>;"
}
بعد از تنظیم کردن connection string، باید migration را بزنیم تا تغییرات context را مشاهده کنیم. با دستور زیر migration خود را اضافه کنید:
 dotnet ef migrations add <NAME_OF_MIGRATION>


همانطور که مشاهده می‌کنید، migrations اضافه شده و موجودیت هم اضافه شده‌است. حال باید بر روی migrations خود آپدیت بزنیم:
ef database update

همانطور که در شکل بالا نیز مشاهده می‌کنید، دیتابیس ما ایجاد شده‌است. حال به docker برمی‌گردیم و با دستور زیر، لیست تمام دیتابیس‌های موجود را نمایش میدهیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید، دیتابیس برای ما ایجاد شده. با دستور زیر می‌توان جدول دیتابیس را مشاهده کرد:
 SELECT TABLE_NAME FROM dockerdb.INFORMATION_SCHEMA.TABLES WHERE TABLE_TYPE = 'BASE TABLE'
مطالب
EF Code First #5

در قسمت قبل خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را در کلاس Configuration به true تنظیم کردیم. به این ترتیب، عملیات ساده شده، اما یک سری از قابلیت‌های ردیابی تغییرات را از دست خواهیم داد و این عملیات،‌ صرفا یک عملیات رو به جلو خواهد بود.
اگر AutomaticMigrationsEnabled را مجددا به false تنظیم کنیم و هربار به کمک دستوارت Add-Migration و Update-Database تغییرات مدل‌ها را به بانک اطلاعاتی اعمال نمائیم، علاوه بر تشکیل تاریخچه این تغییرات در برنامه، امکان بازگشت به عقب و لغو تغییرات صورت گرفته نیز مهیا می‌گردد.

هدف قرار دادن مرحله‌ای خاص یا لغو آن

به همان پروژه قسمت قبل مراجعه نمائید. در کلاس Configuration آن، خاصیت AutomaticMigrationsEnabled را به false تنظیم کنید. سپس یک خاصیت جدید را به کلاس Project اضافه نموده و برنامه را اجرا نمائید. بلافاصله خطای زیر را دریافت خواهیم کرد:

Unable to update database to match the current model because there are pending changes and 
automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based migration
or enable automatic migration. Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true
to enable automatic migration.

EF تشخیص داده است که کلاس مدل برنامه، با بانک اطلاعاتی تطابق ندارد و همچنین ویژگی مهاجرت خودکار نیز فعال نیست. بنابراین اعمال code-based migration را توصیه کرده است.
برای این منظور به کنسول پاورشل NuGet مراجعه نمائید (منوی Tools در ویژوال استودیو، گزینه‌ Library package manager آن و سپس انتخاب گزینه package manager console). در ادامه فرمان add-m را نوشته و دکمه tab را فشار دهید. یک منوی Auto Complete ظاهر خواهد شد که از آن‌ می‌توان فرمان add-migration را انتخاب نمود. در اینجا یک نام را هم نیاز است وارد کرد؛ برای مثال:

Add-Migration AddSomeProp2ToProject

به این ترتیب کلاس زیر را به صورت خودکار تولید خواهد کرد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp2ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp", c => c.String());
AddColumn("Projects", "SomeProp2", c => c.String());
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp2");
DropColumn("Projects", "SomeProp");
}
}
}

مدل‌های برنامه را با بانک اطلاعاتی تطابق داده و دریافته است که هنوز دو خاصیت در اینجا به بانک اطلاعاتی اضافه نشده‌اند.
از متد Up برای اعمال تغییرات و از متد Down برای بازگشت به قبل استفاده می‌گردد. نام فایل این کلاس هم طبق معمول چیزی است شبیه به timeStamp_AddSomeProp2ToProject.cs .

در ادامه نیاز است این تغییرات به بانک اطلاعاتی اعمال شوند. به همین منظور دستور زیر را در کنسول پاورشل وارد نمائید:

Update-Database -Verbose

پارامتر Verbose آن سبب خواهد شد تا جزئیات عملیات به صورت مفصل گزارش داده شود که شامل دستورات ALTER TABLE نیز هست:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Applying explicit migrations: [201205061835024_AddSomeProp2ToProject].
Applying explicit migration: 201205061835024_AddSomeProp2ToProject.
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp] [nvarchar](max)
ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp2] [nvarchar](max)
[Inserting migration history record]

اکنون مجددا یک خاصیت دیگر را مثلا به نام public string SomeProp3، به کلاس Project اضافه نمائید.
سپس همین روال باید مجددا تکرار شود. دستورات زیر را در کنسول پاورشل NuGet اجرا نمائید:

Add-Migration AddSomeProp3ToProject
Update-Database -Verbose

اینبار نیز یک کلاس جدید به نام AddSomeProp3ToProject به پروژه اضافه خواهد شد و سپس بر اساس آن، امکان به روز رسانی بانک اطلاعاتی میسر می‌گردد.

در ادامه برای مثال به این نتیجه رسیده‌ایم که نیازی به خاصیت public string SomeProp3 اضافه شده، نبوده است. روش متداول، باز هم مانند سابق است. ابتدا خاصیت را از کلاس Project حذف خواهیم کرد و سپس دو دستور Add-Migration و Update-Database را اجرا خواهیم نمود.
اما با توجه به اینکه مهاجرت خودکار را غیرفعال کرده‌ایم و هربار با فراخوانی دستور Add-Migration یک کلاس جدید، با متدهای Up و Down به پروژه، جهت نگهداری سوابق عملیات اضافه می‌شوند، می‌توان دستور Update-Database را جهت فراخوانی متد Down صرفا یک مرحله موجود نیز فراخوانی نمود.

نکته:
اگر علاقمند باشید که راهنمای مفصل پارامترهای دستور Update-Database را مشاهده کنید، تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائید:

get-help update-database -detailed

به عنوان نمونه اگر در حین فراخوانی دستور Update-Database احتمال از دست رفتن اطلاعات باشد، عملیات متوقف می‌شود. برای وادار کردن پروسه به انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی می‌توان از پارامتر Force در اینجا استفاده کرد.

در ادامه برای اینکه دستور Update-Database تنها یک مرحله مشخص را که سابقه آن در برنامه موجود است، هدف قرار دهد، باید از پارامتر TargetMigration به همراه نام کلاس مرتبط استفاده کرد:

Update-Database -TargetMigration:"AddSomeProp2ToProject" -Verbose

اگر دقت کرده باشید در اینجا AddSomeProp2ToProject بجای AddSomeProp3ToProject بکارگرفته شده است. اگر یک مرحله قبل را هدف قرار دهیم، متد Down را اجرا خواهد کرد:

Using NuGet project 'EF_Sample02'.
Using StartUp project 'EF_Sample02'.
Target database is: 'testdb2012' (DataSource: (local), Provider: System.Data.SqlClient, Origin: Configuration).
Reverting migrations: [201205061845485_AddSomeProp3ToProject].
Reverting explicit migration: 201205061845485_AddSomeProp3ToProject.
DECLARE @var0 nvarchar(128)
SELECT @var0 = name
FROM sys.default_constraints
WHERE parent_object_id = object_id(N'Projects')
AND col_name(parent_object_id, parent_column_id) = 'SomeProp3';
IF @var0 IS NOT NULL
EXECUTE('ALTER TABLE [Projects] DROP CONSTRAINT ' + @var0)
ALTER TABLE [Projects] DROP COLUMN [SomeProp3]
[Deleting migration history record]

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا عملیات حذف ستون SomeProp3 انجام شده است. البته این خاصیت به صورت خودکار از کدهای برنامه (کلاس Project در این مثال) حذف نمی‌شود و فرض بر این است که پیشتر اینکار را انجام داده‌اید.


سفارشی سازی کلاس‌های مهاجرت

تمام کلاس‌های خودکار مهاجرت تولید شده توسط پاورشل، از کلاس DbMigration ارث بری می‌کنند. در این کلاس امکانات قابل توجهی مانند AddColumn، AddForeignKey، AddPrimaryKey، AlterColumn، CreateIndex و امثال آن وجود دارند که در تمام کلاس‌های مشتق شده از آن، قابل استفاده هستند. حتی متد Sql نیز در آن پیش بینی شده است که در صورت نیاز به اجرای دستوارت خام SQL، می‌توان از آن استفاده کرد.
برای مثال فرض کنید مجددا همان خاصیت public string SomeProp3 را به کلاس Project اضافه کرد‌ه‌ایم. اما اینبار نیاز است حین تشکیل این فیلد در بانک اطلاعاتی، یک مقدار پیش فرض نیز برای آن درنظر گرفته شود که در صورت نال بودن مقدار خاصیت آن در برنامه، به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی مقدار دهی گردد:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System.Data.Entity.Migrations;

public partial class AddSomeProp3ToProject : DbMigration
{
public override void Up()
{
AddColumn("Projects", "SomeProp3", c => c.String(defaultValue: "some data"));
Sql("Update Projects set SomeProp3=N'some data'");
}

public override void Down()
{
DropColumn("Projects", "SomeProp3");
}
}
}

متد String در اینجا چنین امضایی دارد:

public ColumnModel String(bool? nullable = null, int? maxLength = null, bool? fixedLength = null, 
bool? isMaxLength = null, bool? unicode = null, string defaultValue = null, string defaultValueSql = null,
string name = null, string storeType = null)

که برای نمونه در اینجا پارامتر defaultValue آن‌را در کلاس AddSomeProp3ToProject مقدار دهی کرده‌ایم.
برای اعمال این تغییرات تنها کافی است دستور Update-Database -Verbose اجرا گردد. اینبار خروجی SQL اجرا شده آن به نحو زیر است که شامل مقدار پیش فرض نیز شده است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp3] [nvarchar](max) DEFAULT 'some data'

تعیین مقدار پیش فرض، زمانیکه یک فیلد not null تعریف شده‌است نیز می‌تواند مفید باشد. همچنین در اینجا امکان اجرای دستورات مستقیم SQL نیز وجود دارد که نمونه‌ای از آن‌را در متد Up فوق مشاهده می‌کنید.


افزودن رکوردهای پیش فرض در حین به روز رسانی بانک اطلاعاتی

در قسمت‌های قبل با متد Seed که به همراه آغاز کننده‌های بانک اطلاعاتی EF ارائه شده‌اند، جهت افزودن رکوردهای اولیه و پیش فرض به بانک اطلاعاتی آشنا شدید. در اینجا نیز با تحریف متد Seed در کلاس Configuration،‌ چنین امری میسر است:

namespace EF_Sample02.Migrations
{
using System;
using System.Data.Entity.Migrations;

internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<EF_Sample02.Sample2Context>
{
public Configuration()
{
this.AutomaticMigrationsEnabled = false;
this.AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(EF_Sample02.Sample2Context context)
{
context.Users.AddOrUpdate(
a => a.Name,
new Models.User { Name = "Vahid", AddDate = DateTime.Now },
new Models.User { Name = "Test", AddDate = DateTime.Now });
}
}
}

متد AddOrUpdate در EF 4.3 اضافه شده است. این متد ابتدا بررسی می‌کند که آیا رکورد مورد نظر در بانک اطلاعاتی وجود دارد یا خیر. اگر خیر، آن‌را اضافه خواهد کرد در غیراینصورت، نمونه موجود را به روز رسانی می‌کند. اولین پارامتر آن، identifierExpression نام دارد. توسط آن مشخص می‌شود که بر اساس چه خاصیتی باید در مورد update یا add تصمیم‌گیری شود. دراینجا اگر نیاز به ذکر بیش از یک خاصیت وجود داشت، از anonymously type object می‌توان کمک گرفت new { p.Name, p.LastName } .


تولید اسکریپت به روز رسانی بانک اطلاعاتی

بهترین کار و امن‌ترین روش حین انجام این نوع به روز رسانی‌ها، تهیه اسکریپت SQL فرامینی است که باید بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شوند. سپس می‌توان این دستورات و اسکریپت نهایی را دستی هم اجرا کرد (که روش متداول‌تری است در محیط کاری).
برای اینکار تنها کافی است دستور زیر را در کنسول پاورشل اجرا نمائیم:
Update-Database -Verbose -Script

پس از اجرای این دستور، یک فایل اسکریپت با پسوند sql تولید شده و بلافاصله در ویژوال استودیو جهت مرور نیز گشوده خواهد شد. برای نمونه محتوای آن برای افزودن خاصیت جدید SomeProp5 به صورت زیر است:

ALTER TABLE [Projects] ADD [SomeProp5] [nvarchar](max)
INSERT INTO [__MigrationHistory] ([MigrationId], [CreatedOn], [Model], [ProductVersion]) VALUES
('201205060852004_AutomaticMigration', '2012-05-06T08:52:00.937Z', 0x1F8B0800000............ '4.3.1')

همانطور که ملاحظه می‌کنید، در یک مرحله، جدول پروژه‌ها را به روز خواهد کرد و در مرحله بعد، سابقه آن‌را در جدول __MigrationHistory ثبت می‌کند.

یک نکته:
اگر دستور فوق را بر روی برنامه‌ای که با بانک اطلاعاتی هماهنگ است اجرا کنیم، خروجی را مشاهده نخواهیم کرد. برای این منظور می‌توان مرحله خاصی را توسط پارامتر SourceMigration هدف گیری کرد:

Update-Database -Verbose -Script -SourceMigration:"stepName"




استفاده از DB Migrations در عمل

البته این یک روش پیشنهادی و امن است:
الف) در ابتدای اجرا برنامه، پارامتر ورودی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer را به نال تنظیم کنید تا برنامه تغییری را بر روی بانک اطلاعاتی اعمال نکند.
ب) توسط دستور enable-migrations،‌ فایل‌های اولیه DB Migration را ایجاد کنید. پیش فرض‌های آن را نیز تغییر ندهید.
ج) هر بار که کلاس‌های مدل‌ برنامه تغییر کردند و پس از آن نیاز به به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی وجود داشت دو دستور زیر را اجرا کنید:
Add-Migration AddSomePropToProject
Update-Database -Verbose -Script

به این ترتیب سابقه تغییرات در برنامه نگهداری شده و همچنین بدون اجرای دستورات بر روی بانک اطلاعاتی، اسکریپت نهایی اعمال تغییرات تولید می‌گردد.
د) اسکریپت تولید شده را بررسی کرده و پس از تائید و افزودن به سورس کنترل، به صورت دستی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کنید (مثلا توسط management studio).


نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت سوم
- موجودیت‌های مشترک بین افزونه‌ها را در یک پروژه‌ی مجزا قرار دهید؛ مانند: CommonEntities
- از این پروژه‌ی مشترک، ارجاعی را به افزونه‌های مورد نظر اضافه کنید.

پروژه‌ی جاری جهت افزودن کلید خارجی به کاربران مشترک بین تمام افزونه‌ها به روز شد، با این تغییرات و با این خروجی (که در آن در هر دو افزونه‌ی تعریف شده، ارجاعی به کلاس User مشترک هست):

مطالب
راهنمای تغییر بخش احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران سیستم مدیریت محتوای IRIS به ASP.NET Identity – بخش دوم
در بخش اول، کارهایی که انجام دادیم به طور خلاصه عبارت بودند از:
1-  حذف کاربرانی که نام کاربری و ایمیل تکراری داشتند
2-  تغییر نام فیلد Password به PasswordHash در جدول User
 
سیستم مدیریت محتوای IRIS، برای استفاده از Entity Framework، از الگوی واحد کار (Unit Of Work) و تزریق وابستگی استفاده کرده است و اگر با نحوه‌ی پیاده سازی این الگو‌ها آشنا نیستید، خواندن مقاله EF Code First #12  را به شما توصیه می‌کنم.
برای استفاده از ASP.NET Identity نیز باید از الگوی واحد کار استفاده کرد و برای این کار، ما از مقاله اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity استفاده خواهیم کرد.
نکته مهم: در ادامه اساس کار ما بر پایه‌ی مقاله اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity است و چیزی که بیشتر برای ما اهمیت دارد کدهای نهایی آن هست؛ پس حتما به مخزن کد آن مراجعه کرده و کدهای آن را دریافت کنید.
 
تغییر نام کلاس User به ApplicationUser

اگر به کدهای مثال رسمی ASP.NET Identity نگاهی بیندازید، می‌بینید که کلاس مربوط به جدول کاربران ApplicationUser نام دارد، ولی در سیستم IRIS نام آن User است. بهتر است که ما هم نام کلاس خود را از User به ApplicationUser تغییر دهیم چرا که مزایای زیر را به دنبال دارد:

1- به راحتی می‌توان کدهای مورد نیاز را از مثال Identity کپی کرد.
2- در سیستم Iris، بین کلاس User متعلق به پروژه خودمان و User مربوط به HttpContext تداخل رخ می‌داد که با تغییر نام کلاس User دیگر این مشکل را نخواهیم داشت.
 
برای این کار وارد پروژه Iris.DomainClasses شده و نام کلاس User را به ApplicationUser تغییر دهید. دقت کنید که این تغییر نام را از طریق Solution Explorer انجام دهید و نه از طریق کدهای آن. پس از این تغییر ویژوال استودیو می‌پرسد که آیا نام این کلاس را هم در کل پروژه تغییر دهد که شما آن را تایید کنید.

برای آن که نام جدول Users در دیتابیس تغییری نکند، وارد پوشه‌ی Entity Configuration شده و کلاس UserConfig را گشوده و در سازنده‌ی آن کد زیر را اضافه کنید:
ToTable("Users");

نصب ASP.NET Identity

برای نصب ASP.NET Identity دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید:
Get-Project Iris.DomainClasses, Iris.Datalayer, Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
از پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.DomainClasses کلاس‌های CustomUserRole، CustomUserLogin، CustomUserClaim و CustomRole را به پروژه Iris.DomainClasses منتقل کنید. تنها تغییری که در این کلاس‌ها باید انجام دهید، اصلاح namespace آنهاست.
همچنین بهتر است که به کلاس CustomRole، یک property به نام Description اضافه کنید تا توضیحات فارسی نقش مورد نظر را هم بتوان ذخیره کرد:

 
    public class CustomRole : IdentityRole<int, CustomUserRole>
    {
        public CustomRole() { }
        public CustomRole(string name) { Name = name; }

        public string Description { get; set; }

    }

نکته: پیشنهاد می‌کنم که اگر می‌خواهید مثلا نام CustomRole را به IrisRole تغییر دهید، این کار را از طریق find and replace انجام ندهید. با همین نام‌های پیش فرض کار را تکمیل کنید و سپس از طریق خود ویژوال استودیو نام کلاس را تغییر دهید تا ویژوال استودیو به نحو بهتری این نام‌ها را در سرتاسر پروژه تغییر دهد.
 
سپس کلاس ApplicationUser پروژه IRIS را باز کرده و تعریف آن را به شکل زیر تغییر دهید:
public class ApplicationUser : IdentityUser<int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>

اکنون می‌توانید property‌های Id،  UserName، PasswordHash و Email را حذف کنید؛ چرا که در کلاس پایه IdentityUser تعریف شده اند.
 
تغییرات DataLayer

وارد Iris.DataLayer شده و کلاس IrisDbContext را به شکل زیر ویرایش کنید:
public class IrisDbContext : IdentityDbContext<ApplicationUser, CustomRole, int, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>,
        IUnitOfWork

اکنون می‌توانید property زیر را نیز حذف کنید چرا که در کلاس پایه تعریف شده است: 
 public DbSet<ApplicationUser> Users { get; set; }

 

نکته مهم: حتما برای کلاس IrisDbContext سازنده ای تعریف کنید که صراحتا نام رشته اتصالی را ذکر کرده باشد، اگر این کار را انجام ندهید با خطاهای عجیب غریبی روبرو می‌شوید. 

        public IrisDbContext()
            : base("IrisDbContext")
        {
        }

همچنین درون متد OnModelCreating کدهای زیر را پس از فراخوانی متد (base.OnModelCreating(modelBuilder  جهت تعیین نام جداول دیتابیس بنویسید:
            modelBuilder.Entity<CustomRole>().ToTable("AspRoles");
            modelBuilder.Entity<CustomUserClaim>().ToTable("UserClaims");
            modelBuilder.Entity<CustomUserRole>().ToTable("UserRoles");
            modelBuilder.Entity<CustomUserLogin>().ToTable("UserLogins");
از این جهت نام جدول CustomRole را در دیتابیس AspRoles انتخاب کردم تا با نام جدول Roles نقش‌های کنونی سیستم Iris تداخلی پیش نیاید.
اکنون دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید تا کدهای مورد نیاز برای مهاجرت تولید شوند:
Add-Migration UpdateDatabaseToAspIdentity
public partial class UpdateDatabaseToAspIdentity : DbMigration
{
        public override void Up()
        {
            CreateTable(
                "dbo.UserClaims",
                c => new
                    {
                        Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        ClaimType = c.String(),
                        ClaimValue = c.String(),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => t.Id)
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.UserLogins",
                c => new
                    {
                        LoginProvider = c.String(nullable: false, maxLength: 128),
                        ProviderKey = c.String(nullable: false, maxLength: 128),
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => new { t.LoginProvider, t.ProviderKey, t.UserId })
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.UserRoles",
                c => new
                    {
                        UserId = c.Int(nullable: false),
                        RoleId = c.Int(nullable: false),
                        ApplicationUser_Id = c.Int(),
                    })
                .PrimaryKey(t => new { t.UserId, t.RoleId })
                .ForeignKey("dbo.Users", t => t.ApplicationUser_Id)
                .ForeignKey("dbo.AspRoles", t => t.RoleId, cascadeDelete: true)
                .Index(t => t.RoleId)
                .Index(t => t.ApplicationUser_Id);
            
            CreateTable(
                "dbo.AspRoles",
                c => new
                    {
                        Id = c.Int(nullable: false, identity: true),
                        Description = c.String(),
                        Name = c.String(nullable: false, maxLength: 256),
                    })
                .PrimaryKey(t => t.Id)
                .Index(t => t.Name, unique: true, name: "RoleNameIndex");
            
            AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "SecurityStamp", c => c.String());
            AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumber", c => c.String());
            AddColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc", c => c.DateTime());
            AddColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled", c => c.Boolean(nullable: false));
            AddColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount", c => c.Int(nullable: false));
        }
        
        public override void Down()
        {
            DropForeignKey("dbo.UserRoles", "RoleId", "dbo.AspRoles");
            DropForeignKey("dbo.UserRoles", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropForeignKey("dbo.UserLogins", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropForeignKey("dbo.UserClaims", "ApplicationUser_Id", "dbo.Users");
            DropIndex("dbo.AspRoles", "RoleNameIndex");
            DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropIndex("dbo.UserRoles", new[] { "RoleId" });
            DropIndex("dbo.UserLogins", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropIndex("dbo.UserClaims", new[] { "ApplicationUser_Id" });
            DropColumn("dbo.Users", "AccessFailedCount");
            DropColumn("dbo.Users", "LockoutEnabled");
            DropColumn("dbo.Users", "LockoutEndDateUtc");
            DropColumn("dbo.Users", "TwoFactorEnabled");
            DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumberConfirmed");
            DropColumn("dbo.Users", "PhoneNumber");
            DropColumn("dbo.Users", "SecurityStamp");
            DropColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed");
            DropTable("dbo.AspRoles");
            DropTable("dbo.UserRoles");
            DropTable("dbo.UserLogins");
            DropTable("dbo.UserClaims");
        }
}

بهتر است که در کدهای تولیدی فوق، اندکی متد Up را با کد زیر تغییر دهید: 
AddColumn("dbo.Users", "EmailConfirmed", c => c.Boolean(nullable: false, defaultValue:true));

چون در سیستم جدید احتیاج به تایید ایمیل به هنگام ثبت نام است، بهتر است که ایمیل‌های قبلی موجود در سیستم نیز به طور پیش فرض تایید شده باشند.
در نهایت برای اعمال تغییرات بر روی دیتابیس دستور زیر را در کنسول Nuget وارد کنید:
Update-Database
 
تغییرات ServiceLayer

ابتدا دستور زیر را در کنسول Nuget  وارد کنید: 
Get-Project Iris.Servicelayer, Iris.Web | Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Owin
سپس از فولدر Contracts پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.ServiceLayer فایل‌های IApplicationRoleManager، IApplicationSignInManager، IApplicationUserManager، ICustomRoleStore و ICustomUserStore را در فولدر Interfaces پروژه Iris.ServiceLayer کپی کنید. تنها کاری هم که نیاز هست انجام بدهید اصلاح namespace هاست.

باز از پروژه AspNetIdentityDependencyInjectionSample.ServiceLayer کلاس‌های ApplicationRoleManager، ApplicationSignInManager،  ApplicationUserManager، CustomRoleStore، CustomUserStore، EmailService و SmsService را به پوشه EFServcies پروژه‌ی Iris.ServiceLayer کپی کنید.
نکته: پیشنهاد می‌کنم که EmailService را به IdentityEmailService تغییر نام دهید چرا که در حال حاضر سیستم Iris دارای کلاسی به نامی EmailService هست.
 
تنظیمات StructureMap برای تزریق وابستگی ها
پروژه Iris.Web  را باز کرده، به فولدر DependencyResolution بروید و به کلاس IoC کدهای زیر را اضافه کنید:
                x.For<IIdentity>().Use(() => (HttpContext.Current != null && HttpContext.Current.User != null) ? HttpContext.Current.User.Identity : null);

                x.For<IUnitOfWork>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<IrisDbContext>();

                x.For<IrisDbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>());
                x.For<DbContext>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (IrisDbContext)context.GetInstance<IUnitOfWork>());

                x.For<IUserStore<ApplicationUser, int>>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<CustomUserStore>();

                x.For<IRoleStore<CustomRole, int>>()
                    .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                    .Use<RoleStore<CustomRole, int, CustomUserRole>>();

                x.For<IAuthenticationManager>()
                      .Use(() => HttpContext.Current.GetOwinContext().Authentication);

                x.For<IApplicationSignInManager>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<ApplicationSignInManager>();

                x.For<IApplicationRoleManager>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<ApplicationRoleManager>();

                // map same interface to different concrete classes
                x.For<IIdentityMessageService>().Use<SmsService>();
                x.For<IIdentityMessageService>().Use<IdentityEmailService>();

                x.For<IApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use<ApplicationUserManager>()
                   .Ctor<IIdentityMessageService>("smsService").Is<SmsService>()
                   .Ctor<IIdentityMessageService>("emailService").Is<IdentityEmailService>()
                   .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.SmsService).Is<SmsService>()
                   .Setter<IIdentityMessageService>(userManager => userManager.EmailService).Is<IdentityEmailService>();

                x.For<ApplicationUserManager>().HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                   .Use(context => (ApplicationUserManager)context.GetInstance<IApplicationUserManager>());

                x.For<ICustomRoleStore>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<CustomRoleStore>();

                x.For<ICustomUserStore>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use<CustomUserStore>();

اگر ()HttpContext.Current.GetOwinContext شناسایی نمی‌شود دلیلش این است که متد GetOwinContext یک متد الحاقی است که برای استفاده از آن باید پکیج نیوگت زیر را نصب کنید:
Install-Package Microsoft.Owin.Host.SystemWeb

تغییرات Iris.Web
در ریشه پروژه‌ی Iris.Web  یک کلاس به نام Startup  بسازید و کدهای زیر را در آن بنویسید:
using System;
using Iris.Servicelayer.Interfaces;
using Microsoft.AspNet.Identity;
using Microsoft.Owin;
using Microsoft.Owin.Security.Cookies;
using Microsoft.Owin.Security.DataProtection;
using Owin;
using StructureMap;

namespace Iris.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            configureAuth(app);
        }

        private static void configureAuth(IAppBuilder app)
        {
            ObjectFactory.Container.Configure(config =>
            {
                config.For<IDataProtectionProvider>()
                      .HybridHttpOrThreadLocalScoped()
                      .Use(() => app.GetDataProtectionProvider());
            });

            //ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().SeedDatabase();

            // Enable the application to use a cookie to store information for the signed in user
            // and to use a cookie to temporarily store information about a user logging in with a third party login provider
            // Configure the sign in cookie
            app.UseCookieAuthentication(new CookieAuthenticationOptions
            {
                AuthenticationType = DefaultAuthenticationTypes.ApplicationCookie,
                LoginPath = new PathString("/Account/Login"),
                Provider = new CookieAuthenticationProvider
                {
                    // Enables the application to validate the security stamp when the user logs in.
                    // This is a security feature which is used when you change a password or add an external login to your account.
                    OnValidateIdentity = ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>().OnValidateIdentity()
                }
            });
            app.UseExternalSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.ExternalCookie);

            // Enables the application to temporarily store user information when they are verifying the second factor in the two-factor authentication process.
            app.UseTwoFactorSignInCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorCookie, TimeSpan.FromMinutes(5));

            // Enables the application to remember the second login verification factor such as phone or email.
            // Once you check this option, your second step of verification during the login process will be remembered on the device where you logged in from.
            // This is similar to the RememberMe option when you log in.
            app.UseTwoFactorRememberBrowserCookie(DefaultAuthenticationTypes.TwoFactorRememberBrowserCookie);

            app.CreatePerOwinContext(
               () => ObjectFactory.Container.GetInstance<IApplicationUserManager>());

            // Uncomment the following lines to enable logging in with third party login providers
            //app.UseMicrosoftAccountAuthentication(
            //    clientId: "",
            //    clientSecret: "");

            //app.UseTwitterAuthentication(
            //   consumerKey: "",
            //   consumerSecret: "");

            //app.UseFacebookAuthentication(
            //   appId: "",
            //   appSecret: "");

            //app.UseGoogleAuthentication(
            //    clientId: "",
            //    clientSecret: "");

        }
    }
}

تا به این جای کار اگر پروژه را اجرا کنید نباید هیچ مشکلی مشاهده کنید. در بخش بعدی کدهای مربوط به کنترلر‌های ورود، ثبت نام، فراموشی کلمه عبور و ... را با سیستم Identity پیاده سازی می‌کنیم.
نظرات مطالب
خودکار کردن تعاریف DbSetها در EF Code first
سلام
من یه مشکلی دارم توی این قسمت.
توی پروژه از خودکار سازی نگاشت‌ها و همین بخش استفاده کردم که در نهایت پیعام خطای زیر رو میده:
The entity type User is not part of the model for the current context.
قسمت نگاشت‌ها همانند همین که تو سایت گفتین استفاده کردم. پروژه شامل سه بخش Domain و Model  و Console هست برای تست این دو بخش. 
قسمت خودکار سازی نگاشت‌ها بدون خود کارسازی تعاریف DbSet‌ها به درستی کار میکنه، وقتی این بخش رو پیاده میکنم پیغام خطای بالا رو میده تو متد Seed واسه دیتاهای پیش فرض User.
namespace Test.Domain
{
    public abstract class BaseEntity
    {
        public int Id { set; get; }
    }
}

namespace Test.Domain.Entities
{
    public class User : BaseEntity
    {
        public int UserNumber { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }
}

namespace Test.Domain.Mappings
{
    public class UserMap : EntityTypeConfiguration<User>
    {
        public UserMap()
        {
            this.HasKey(x => x.UserNumber);
            this.Property(x => x.Name).HasMaxLength(450).IsRequired();
        }
    }
} 

   loadEntities(asm, modelBuilder, "Test.Domain");

نظرات مطالب
بررسی نحوه برنامه نویسی سایت نستعلیق آنلاین
بله. روی کلاینت چیزی نصب نمی‌کنند. همین بحث بارگذاری پویای فونت را (در سمت سرور) احتمالا پیاده سازی کرده‌اند که روش آن بحث شد.
یا اگر ساده‌تر عمل کرده‌ باشند می‌شود همان روش نصب فونت روی سرور که در این روش بالا شما انعطاف بیشتری خواهید داشت و محدود به فونت‌های نصب شده نخواهید بود. هر فونتی را می‌شود بارگذاری کرد. یا حتی تولید captcha با یک سری فونت مخصوص هم به این روش ساده‌تر خواهد شد (بدون نیاز به هماهنگی با هاست برای نصب فونت).
مطالب
تولید هدرهای Content Security Policy توسط ASP.NET Core برای برنامه‌های Angular
پیشتر مطلب «افزودن هدرهای Content Security Policy به برنامه‌های ASP.NET» را در این سایت مطالعه کرده‌اید. در اینجا قصد داریم معادل آن‌را برای ASP.NET Core تهیه کرده و همچنین نکات مرتبط با برنامه‌های Angular را نیز در آن لحاظ کنیم.


تهیه میان افزار افزودن هدرهای Content Security Policy

کدهای کامل این میان افزار را در ادامه مشاهده می‌کنید:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Utils
{
    public class ContentSecurityPolicyMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;

        public ContentSecurityPolicyMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public Task Invoke(HttpContext context)
        {
            context.Response.Headers.Add("X-Frame-Options", "SAMEORIGIN");
            context.Response.Headers.Add("X-Xss-Protection", "1; mode=block");
            context.Response.Headers.Add("X-Content-Type-Options", "nosniff");

            string[] csp =
            {
              "default-src 'self'",
              "style-src 'self' 'unsafe-inline'",
              "script-src 'self' 'unsafe-inline' 'unsafe-eval'",
              "font-src 'self'",
              "img-src 'self' data:",
              "connect-src 'self'",
              "media-src 'self'",
              "object-src 'self'",
              "report-uri /api/CspReport/Log" //TODO: Add api/CspReport/Log
            };
            context.Response.Headers.Add("Content-Security-Policy", string.Join("; ", csp));
            return _next(context);
        }
    }

    public static class ContentSecurityPolicyMiddlewareExtensions
    {
        /// <summary>
        /// Make sure you add this code BEFORE app.UseStaticFiles();,
        /// otherwise the headers will not be applied to your static files.
        /// </summary>
        public static IApplicationBuilder UseContentSecurityPolicy(this IApplicationBuilder builder)
        {
            return builder.UseMiddleware<ContentSecurityPolicyMiddleware>();
        }
    }
}
که نحوه‌ی استفاده از آن در کلاس آغازین برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseContentSecurityPolicy();

توضیحات تکمیلی

افزودن X-Frame-Options
 context.Response.Headers.Add("X-Frame-Options", "SAMEORIGIN");
از هدر X-FRAME-OPTIONS، جهت منع نمایش و رندر سایت جاری، در iframeهای سایت‌های دیگر استفاده می‌شود. ذکر مقدار SAMEORIGIN آن، به معنای مجاز تلقی کردن دومین جاری برنامه است.


افزودن X-Xss-Protection
 context.Response.Headers.Add("X-Xss-Protection", "1; mode=block");
تقریبا تمام مرورگرهای امروزی قابلیت تشخیص حملات XSS را توسط static analysis توکار خود دارند. این هدر، آنالیز اجباری XSS را فعال کرده و همچنین تنظیم حالت آن به block، نمایش و رندر قسمت مشکل‌دار را به طور کامل غیرفعال می‌کند.


افزودن X-Content-Type-Options
 context.Response.Headers.Add("X-Content-Type-Options", "nosniff");
وجود این هدر سبب می‌شود تا مرورگر، حدس‌زدن نوع فایل‌ها، درخواست‌ها و محتوا را کنار گذاشته و صرفا به content-type ارسالی توسط سرور اکتفا کند. به این ترتیب برای مثال امکان لینک کردن یک فایل غیرجاوا اسکریپتی و اجرای آن به صورت کدهای جاوا اسکریپت، چون توسط تگ script ذکر شده‌است، غیرفعال می‌شود. در غیراینصورت مرورگر هرچیزی را که توسط تگ script به صفحه لینک شده باشد، صرف نظر از content-type واقعی آن، اجرا خواهد کرد.


افزودن Content-Security-Policy
string[] csp =
            {
              "default-src 'self'",
              "style-src 'self' 'unsafe-inline'",
              "script-src 'self' 'unsafe-inline' 'unsafe-eval'",
              "font-src 'self'",
              "img-src 'self' data:",
              "connect-src 'self'",
              "media-src 'self'",
              "object-src 'self'",
              "report-uri /api/CspReport/Log" //TODO: Add api/CspReport/Log
            };
context.Response.Headers.Add("Content-Security-Policy", string.Join("; ", csp));
وجود این هدر، تزریق کدها و منابع را از دومین‌های دیگر غیرممکن می‌کند. برای مثال ذکر self در اینجا به معنای مجاز بودن الصاق و اجرای اسکریپت‌ها، شیوه‌نامه‌ها، تصاویر و اشیاء، صرفا از طریق دومین جاری برنامه است و هرگونه منبعی که از دومین‌های دیگر به برنامه تزریق شود، قابلیت اجرایی و یا نمایشی نخواهد داشت.

در اینجا ذکر unsafe-inline و unsafe-eval را مشاهده می‌کنید. برنامه‌های Angular به همراه شیوه‌نامه‌های inline و یا بکارگیری متد eval در مواردی خاص هستند. اگر این دو گزینه ذکر و فعال نشوند، در کنسول developer مرورگر، خطای بلاک شدن آن‌ها را مشاهده کرده و همچنین برنامه از کار خواهد افتاد.

یک نکته: با فعالسازی گزینه‌ی aot-- در حین ساخت برنامه، می‌توان unsafe-eval را نیز حذف کرد.


استفاده از فایل web.config برای تعریف SameSite Cookies

یکی از پیشنهادهای اخیر ارائه شده‌ی جهت مقابله‌ی با حملات CSRF و XSRF، قابلیتی است به نام  Same-Site Cookies. به این ترتیب مرورگر، کوکی سایت جاری را به همراه یک درخواست ارسال آن به سایت دیگر، پیوست نمی‌کند (کاری که هم اکنون با درخواست‌های Cross-Site صورت می‌گیرد). برای رفع این مشکل، با این پیشنهاد امنیتی جدید، تنها کافی است SameSite، به انتهای کوکی اضافه شود:
 Set-Cookie: sess=abc123; path=/; SameSite

نگارش‌های بعدی ASP.NET Core، ویژگی SameSite را نیز به عنوان CookieOptions لحاظ کرده‌اند. همچنین یک سری از کوکی‌های خودکار تولیدی توسط آن مانند کوکی‌های anti-forgery به صورت خودکار با این ویژگی تولید می‌شوند.
اما مدیریت این مورد برای اعمال سراسری آن، با کدنویسی میسر نیست (مگر اینکه مانند نگارش‌های بعدی ASP.NET Core پشتیبانی توکاری از آن صورت گیرد). به همین جهت می‌توان از ماژول URL rewrite مربوط به IIS برای افزودن ویژگی SameSite به تمام کوکی‌های تولید شده‌ی توسط سایت، کمک گرفت. برای این منظور تنها کافی است فایل web.config را ویرایش کرده و موارد ذیل را به آن اضافه کنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <rewrite>
      <outboundRules>
        <clear />
        <!-- https://scotthelme.co.uk/csrf-is-dead/ -->
        <rule name="Add SameSite" preCondition="No SameSite">
          <match serverVariable="RESPONSE_Set_Cookie" pattern=".*" negate="false" />
          <action type="Rewrite" value="{R:0}; SameSite=lax" />
          <conditions></conditions>
        </rule>
        <preConditions>
          <preCondition name="No SameSite">
            <add input="{RESPONSE_Set_Cookie}" pattern="." />
            <add input="{RESPONSE_Set_Cookie}" pattern="; SameSite=lax" negate="true" />
          </preCondition>
        </preConditions>
      </outboundRules>
    </rewrite>
  </system.webServer>
</configuration>


لاگ کردن منابع بلاک شده‌ی توسط مرورگر در سمت سرور

اگر به هدر Content-Security-Policy دقت کنید، گزینه‌ی آخر آن، ذکر اکشن متدی در سمت سرور است:
   "report-uri /api/CspReport/Log" //TODO: Add api/CspReport/Log
با تنظیم این مورد، می‌توان موارد بلاک شده را در سمت سرور لاگ کرد. اما این اطلاعات ارسالی به سمت سرور، فرمت خاصی را دارند:
{
  "csp-report": {
    "document-uri": "http://localhost:5000/untypedSha",
    "referrer": "",
    "violated-directive": "script-src",
    "effective-directive": "script-src",
    "original-policy": "default-src 'self'; style-src 'self'; script-src 'self'; font-src 'self'; img-src 'self' data:; connect-src 'self'; media-src 'self'; object-src 'self'; report-uri /api/Home/CspReport",
    "disposition": "enforce",
    "blocked-uri": "eval",
    "line-number": 21,
    "column-number": 8,
    "source-file": "http://localhost:5000/scripts.bundle.js",
    "status-code": 200,
    "script-sample": ""
  }
}
به همین جهت ابتدا نیاز است توسط JsonProperty کتابخانه‌ی JSON.NET، معادل این خواص را تولید کرد:
    class CspPost
    {
        [JsonProperty("csp-report")]
        public CspReport CspReport { get; set; }
    }

    class CspReport
    {
        [JsonProperty("document-uri")]
        public string DocumentUri { get; set; }

        [JsonProperty("referrer")]
        public string Referrer { get; set; }

        [JsonProperty("violated-directive")]
        public string ViolatedDirective { get; set; }

        [JsonProperty("effective-directive")]
        public string EffectiveDirective { get; set; }

        [JsonProperty("original-policy")]
        public string OriginalPolicy { get; set; }

        [JsonProperty("disposition")]
        public string Disposition { get; set; }

        [JsonProperty("blocked-uri")]
        public string BlockedUri { get; set; }

        [JsonProperty("line-number")]
        public int LineNumber { get; set; }

        [JsonProperty("column-number")]
        public int ColumnNumber { get; set; }

        [JsonProperty("source-file")]
        public string SourceFile { get; set; }

        [JsonProperty("status-code")]
        public string StatusCode { get; set; }

        [JsonProperty("script-sample")]
        public string ScriptSample { get; set; }
    }
اکنون می‌توان بدنه‌ی درخواست را استخراج و سپس به این شیء ویژه نگاشت کرد:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class CspReportController : Controller
    {
        [HttpPost("[action]")]
        [IgnoreAntiforgeryToken]
        public async Task<IActionResult> Log()
        {
            CspPost cspPost;
            using (var bodyReader = new StreamReader(this.HttpContext.Request.Body))
            {
                var body = await bodyReader.ReadToEndAsync().ConfigureAwait(false);
                this.HttpContext.Request.Body = new MemoryStream(Encoding.UTF8.GetBytes(body));
                cspPost = JsonConvert.DeserializeObject<CspPost>(body);
            }

            //TODO: log cspPost

            return Ok();
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی استخراج Request.Body را به صورت خام را مشاهده می‌کنید. سپس توسط متد DeserializeObject کتابخانه‌ی JSON.NET، این رشته به شیء CspPost نگاشت شده‌است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.