مطالب
اندازه گیری کارآیی کدها توسط NBench
این روزها جهت اندازه‌گیری کارآیی قطعات کدهای دات نتی، استفاده از فریم ورک‌های مخصوصی که بسیاری از نکات ریز مرتبط با اینگونه اندازه‌گیری‌ها را مانند warmup یا گرم کردن JIT (جهت عدم اندازه گیری زمان کامپایل پویای کدها، بجای زمان واقعی اجرای آن‌ها)، اندازه‌گیری فشار بر روی Garbage collector و غیره را انجام می‌دهند، بجای استفاده‌ی از Stop Watch، متداول است. یکی از معروفترین‌های این گروه، که تقریبا حالت استانداردی را در جهت اندازه گیری کارآیی کدهای دات نتی پیدا کرده‌است، فریم ورک سورس باز NBench است.


شروع به کار با NBench

برای شروع به کار با NBench، ابتدا نیاز است دو بسته‌ی نیوگت ذیل را نصب کرد:
PM> Install-Package NBench
PM> Install-Package NBench.Runner
عملکرد این فریم ورک، شبیه به عملکرد فریم ورک‌های آزمون‌های واحد است. برای مثال فرض کنید که می‌خواهید فشار حافظه و فشار بر روی GC قطعه کدی را اندازه گیری کنید:
[PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Measurement)]
[MemoryMeasurement(MemoryMetric.TotalBytesAllocated)]
public void AddMemoryMeasurement()
{
    const int numberOfAdds = 1000000;
    var dictionary = new Dictionary<int, int>();
    for (var i = 0; i < numberOfAdds; i++)
    {
        dictionary.Add(i, i);
    }
}
 
[PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Measurement)]
[GcMeasurement(GcMetric.TotalCollections, GcGeneration.AllGc)]
public void MeasureGarbageCollections()
{
    var dataCache = new List<int[]>();
    for (var i = 0; i < 500; i++)
    {
        for (var j = 0; j < 10000; j++)
        {
            var data = new int[100];
            dataCache.Add(data.ToArray());
        }
 
        dataCache.Clear();
    }
}
همانند نوشتن متدهای آزمون‌های واحد، ابتدا یک یا چند متد public void را در اینجا اضافه می‌کنیم.
سپس هر متد تست به ویژگی PerfBenchmark مزین می‌شود. در اینجا RunMode.Iterations به این معنا است که خودمان قصد داریم در طی یک حلقه، تعداد بار انجام را مشخص کنیم.
ویژگی MemoryMeasurement برای اندازه گیری حافظه‌ی مصرفی یک قطعه کد و GcMeasurement برای اندازه گیری فشار بر روی Garbage collector بکار می‌رود.


اجرای آزمون‌های NBench

پس از تهیه‌ی دو متد فوق، به پوشه‌ی packages\NBench.Runner.0.3.4\lib\net45 مراجعه کنید. یک فایل exe در آن موجود است که کار یافتن و اجرای آزمون‌های NBench را انجام می‌دهد. به عنوان پارامتر آن تنها کافی است مسیر اسمبلی برنامه (فایل exe و یا dll) را به آن ارسال کنیم:
 D:\Prog\NBenchSample\packages\NBench.Runner.0.3.4\lib\net45\NBench.Runner.exe "D:\Prog\NBenchSample\NBenchSample\bin\Release\NBenchSample.exe"
پس از آن، کار اجرای آزمون‌های NBench شروع شده و پس از مدتی ابتدا BEGIN WARMUP و END WARMUP‌ها را می‌توان مشاهده کرد و در آخر یک چنین خروجی ارائه می‌شود:
 --------------- RESULTS: NBenchSample.Program+AddMemoryMeasurement ---------------
TotalBytesAllocated: Max: 47,842,944.00 bytes, Average: 42,002,757.60 bytes, Min: 41,353,848.00 bytes, StdDev: 2,052,032.33 bytes
TotalBytesAllocated: Max / s: 359,074,078.19 bytes, Average / s: 311,474,786.96 bytes, Min / s: 300,926,928.79 bytes, StdDev / s: 16,869,581.62 bytes

--------------- RESULTS: NBenchSample.Program+MeasureGarbageCollections ---------------
TotalCollections [Gen0]: Max: 708.00 collections, Average: 702.80 collections, Min: 697.00 collections, StdDev: 3.65 collections
TotalCollections [Gen0]: Max / s: 111.55 collections, Average / s: 109.87 collections, Min / s: 107.88 collections, StdDev / s: 1.28 collections

TotalCollections [Gen1]: Max: 338.00 collections, Average: 334.60 collections, Min: 330.00 collections, StdDev: 2.41 collections
TotalCollections [Gen1]: Max / s: 53.61 collections, Average / s: 52.31 collections, Min / s: 51.10 collections, StdDev / s: 0.70 collections

TotalCollections [Gen2]: Max: 32.00 collections, Average: 24.80 collections, Min: 18.00 collections, StdDev: 4.73 collections
TotalCollections [Gen2]: Max / s: 4.91 collections, Average / s: 3.87 collections, Min / s: 2.86 collections, StdDev / s: 0.72 collections


نکته‌ای در مورد اندازه گیری فشار حافظه

حافظه توسط سیستم عامل، به صورت صفحات تخصیص داده می‌شود. برای مثال اگر شما به 12 بایت نیاز داشته باشید، سیستم عامل ممکن است 8 کیلوبایت را جهت کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه و بالا بردن سرعت کار، در اختیار برنامه قرار دهد. بنابراین جهت رسیدن به بهترین نتیجه، در اینجا بهتر است تعداد زیادی شیء را مورد آزمایش قرار داد. برای مثال در آزمایش فوق بجای افزودن یک آیتم به دیکشنری، افزودن میلیون‌ها شیء، نویز استراتژی تخصیص حافظه‌ی توسط سیستم عامل را به حداقل می‌رساند.

شبیه به همین استراتژی، در پیاده سازی Dictionary نیز بکارگرفته شده‌است:
[PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Measurement)]
[MemoryMeasurement(MemoryMetric.TotalBytesAllocated)]
public void AddMemoryMeasurement_With_initial_Size()
{
    const int numberOfAdds = 1000000;
    var dictionary = new Dictionary<int, int>(numberOfAdds);
    for (var i = 0; i < numberOfAdds; i++)
    {
        dictionary.Add(i, i);
    }
}
اگر اینبار این آزمون را انجام دهیم، به نتیجه‌ی ذیل خواهیم رسید:
 --------------- RESULTS: NBenchSample.Program+AddMemoryMeasurement_With_initial_Size ---------------
TotalBytesAllocated: Max: 23,245,912.00 bytes, Average: 23,245,912.00 bytes, Min: 23,245,912.00 bytes, StdDev: 0.00 bytes
TotalBytesAllocated: Max / s: 394,032,435.34 bytes, Average / s: 389,108,363.43 bytes, Min / s: 378,502,981.34 bytes, StdDev / s: 5,575,519.09 bytes
در اینجا زمانیکه شیء دیکشنری ایجاد شده‌است، اندازه‌ی اولیه‌ی آن نیز مشخص گردیده‌است. همین مساله سبب شده‌است تا مصرف حافظه‌ی آن از نزدیک به 41 مگابایت (متد AddMemoryMeasurement ابتدای بحث) به نزدیک 24 مگابایت (متد AddMemoryMeasurement_With_initial_Size فوق) کاهش یابد.
علت اینجا است که دیکشنری در پشت صحنه، از یک متد ReSize استفاده می‌کند که شبیه به سیستم عامل، بیشتر از مقدار مورد نیاز جهت ذخیره‌ی اشیاء، برای کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه، حافظه به خود اختصاص می‌دهد. به همین جهت زمانیکه اندازه‌ی اولیه را مشخص کرد‌ه‌ایم، کار تخصیص حافظه‌ی بیش از اندازه‌ی این شیء، به شدت کاهش یافته‌است.


بررسی متد MeasureGarbageCollections

در متد MeasureGarbageCollections، مقدار زیادی شیء بر روی heap ایجاد شده و GC را وادار به عکس العمل شدید می‌کند.
حلقه‌ی داخلی ایجاد شده نیز تعداد زیادی شیء را در جهت پاکسازی GC تخصیص می‌دهد. این پاکسازی در مرحله‌ا‌ی به نام generation 0 صورت می‌گیرد.
اشیاء اضافه شده‌ی به لیست، طول عمر بیشتری دارند (تا پایان حلقه). بنابراین از garbage collection at generation 0 جان سالم به در خواهند برد و در garbage collection at generation 1  به عمر آن‌ها پایان داده خواهد شد. هرچند ممکن است تعدادی از آن‌ها پاکسازی نشده و تا پایان full garbage collection (generation 2) باقی بمانند.
در آزمایش انجام شده، با ذکر GcGeneration.AllGc، هر سه مورد Gen0 تا Gen2 اندازه گیری خواهند شد. عموما اندازه گیری Gen0 و Gen1 مهم نیستند و این‌ها خیلی زود به پایان خواهند رسید. اگر تعداد بار رخ‌دادن Gen2 زیاد بود (یا اصلا وجود داشت)، می‌تواند سبب بروز مشکلات کارآیی شدیدی گردد.
بنابراین می‌توان بجای تنظیم GcGeneration.AllGc، صرفا از GcGeneration.Gen2 استفاده کرد.


اندازه‌گیری Throughput یا تعداد بار اجرای یک متد در ثانیه

روش دیگر کار با فریم ورک NBench، ایجاد یک کلاس مخصوص و سپس افزودن متدهای Setup مزین به PerfSetup، متد Cleanup مزین به PerfCleanup و سپس تعدادی متد اندازه گیری کارآیی توسط ویژگی PerfBenchmark است. در اینجا برای اندازه‌گیری سرعت اجرای متدها، از ویژگی CounterThroughputAssertion استفاده خواهد شد که پارامتر اول آن نام یک شمارشگر است. این شمارشگر در متد Setup ایجاد می‌شود (با یک نام دلخواه).
public class DictionaryThroughputTests
{
    private readonly Dictionary<int, int> _dictionary = new Dictionary<int, int>();
 
    private const string AddCounterName = "AddCounter";
    private Counter _addCounter;
    private int _key;
 
    private const int AverageOperationsPerSecond = 20000000;
 
    [PerfSetup]
    public void Setup(BenchmarkContext context)
    {
        _addCounter = context.GetCounter(AddCounterName);
        _key = 0;
    }
 
    [PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Throughput, TestMode = TestMode.Test)]
    [CounterThroughputAssertion(AddCounterName, MustBe.GreaterThan, AverageOperationsPerSecond)]
    public void AddThroughput_ThroughputMode(BenchmarkContext context)
    {
        _dictionary.Add(_key++, _key);
        _addCounter.Increment();
    }
 
    [PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Test)]
    [CounterThroughputAssertion(AddCounterName, MustBe.GreaterThan, AverageOperationsPerSecond)]
    public void AddThroughput_IterationsMode(BenchmarkContext context)
    {
        for (var i = 0; i < AverageOperationsPerSecond; i++)
        {
            _dictionary.Add(i, i);
            _addCounter.Increment();
        }
    }
 
    [PerfCleanup]
    public void Cleanup(BenchmarkContext context)
    {
        _dictionary.Clear();
    }
}
در این آزمایش‌ها، RunMode.Throughput به معنای اجرای متد آزمایش به تعداد AverageOperationsPerSecond توسط فریم ورک NBench است. در حالت قید RunMode.Iterations، تعداد بار اجرا، توسط حلقه‌ای که ما مشخص کرده‌ایم، تعیین می‌گردد.
 --------------- RESULTS: NBenchSample.DictionaryThroughputTests+AddThroughput_ThroughputMode ---------------
[Counter] AddCounter: Max: 575,654.00 operations, Average: 575,654.00 operations, Min: 575,654.00 operations, StdDev: 0.00 operations
[Counter] AddCounter: Max / s: 7,205,997.59 operations, Average / s: 7,163,894.30 operations, Min / s: 7,075,316.79 operations, StdDev / s: 42,518.20 operations

--------------- RESULTS: NBenchSample.DictionaryThroughputTests+AddThroughput_IterationsMode ---------------
[Counter] AddCounter: Max: 20,000,000.00 operations, Average: 20,000,000.00 operations, Min: 20,000,000.00 operations, StdDev: 0.00 operations
[Counter] AddCounter: Max / s: 7,409,380.61 operations, Average / s: 7,250,991.24 operations, Min / s: 6,880,938.73 operations, StdDev / s: 148,085.19 operations
اگر دقت کنید، کارآیی اندازه گیری شده‌ی در حالت RunMode.Iterations بیشتر است از حالت RunMode.Throughput. چون در حالت RunMode.Throughput، فریم ورک کار اجرای متد را از طریق Reflection انجام می‌دهد. بنابراین بهتر است از حالت RunMode.Iterations، جهت رسیدن به نتایج دقیق‌تری استفاده کرد.
در اینجا برای گزارش دادن، عددهای Average و  Average / s باید مورد استفاده قرار گیرند.
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
بله. روش آ‌ن‌را برای NET Core. در اینجا توضیح دادم: «سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت چهارم - User Claims» 
در نگارش 2x هم در متد GenerateUserIdentityAsync (که به همراه اطلاعات ApplicationUser وارد شده‌ی به سیستم هست) فرصت خواهید داشت تا یک Claim جدید را اضافه کنید (همانجایی که نوشته شده Add custom user claims here):
// Add custom user claims here
userIdentity.AddClaim(new Claim("key1", "value1"));
دسترسی به آن هم بعدا به این صورت خواهد بود (که در اینجا IPrincipal همان this.User قابل دسترسی در یک اکشن متد است):
public static string GetClaimValue(this IPrincipal currentPrincipal, string key)
{
     var identity = currentPrincipal.Identity as ClaimsIdentity;
     if (identity == null)
          return null;

     var claim = identity.Claims.FirstOrDefault(c => c.Type == key);
     return claim?.Value;
}
مطالب
کار با اشیاء COM در NET Core.
COM، یک فناوری قدیمی و مختص به ویندوز است؛ هرچند NET Core. به صورت چندسکویی طراحی شده‌است، اما حداقل نگارش ویندوز آن، از کار با اشیاء COM پشتیبانی می‌کند. البته باید درنظر داشت که نگارش 1x آن اینچنین نیست و پشتیبانی از آن، از نگارش 2x شروع شده‌است.


محدودیت‌های کار با اشیاء COM در NET Core 2x.

پیاده سازی پشتیبانی از اشیاء COM در NET Core 2x. به همراه اینترفیس IDispatch نیست. به این معنا که از مفهوم «late binding» پشتیبانی نمی‌کند. حدود 10 سال قبل در زمان ارائه‌ی C# 4.0، واژه‌ی کلیدی dynamic نیز ارائه شد که یکی از مهم‌ترین اهداف آن، ساده سازی کار با اشیاء COM و پشتیبانی از Late binding بود:
dynamic excel = Activator.CreateInstance(Type.GetTypeFromProgID("Excel.Application", true));
excel.Visible = true;
Console.WriteLine("Press Enter to close Excel.");
Console.ReadLine();
excel.Quit();
این قطعه کد که در Full .NET Framework بدون مشکل اجرا می‌شود، در NET Core 2x. با خطای زیر متوقف خواهد شد:
 System.__ComObject does not contain a definition for 'Visible'
البته اگر به task manager ویندوز در این حالت مراجعه کنید، مشاهده خواهید کرد که Excel.exe واقعا اجرا شده‌است؛ اما چون پیاده سازی IDispatch در اینجا وجود ندارد، امکان کار با واژه‌ی کلیدی dynamic و late binding برای دسترسی به خاصیت Visible پشتیبانی نمی‌شود.

یک نکته: NET Core 3x. از Late binding پشتیبانی می‌کند.


روش کار با اشیاء COM در NET Core 2x.

چون NET Core 2x. از late binding اشیاء COM پشتیبانی نمی‌کند، می‌توان در اینجا از روش قدیمی‌تر کار با اشیاء COM که استفاده‌ی از «Interop assemblies» نام دارد، استفاده کرد. Interop assemblies در حقیقت محصور کننده‌های اشیاء COM هستند که امکان کار مستقیم با آن‌ها را از طریق early binding میسر می‌کنند. در یک چنین حالتی، کدهای فوق برای دسترسی به اشیاء COM کار با اکسل، به صورت زیر که early binding نام دارد، تغییر می‌کند:
using Excel = Microsoft.Office.Interop.Excel;
// ...
var excel = new Excel.Application();
excel.Visible = true;
Console.WriteLine("Press Enter to close Excel.");
Console.ReadLine();
excel.Quit();


روش تولید Interop assemblies

هنوز خود NET Core. روشی را برای تولید Interop assemblies ارائه نداده‌است و تولید آن‌ها یکی از معدود مواردی است که نیاز به نصب Visual Studio را دارد. برای این منظور یک پروژه‌ی خالی (از هر نوعی) را که بر اساس NET Framework 4x. تهیه می‌شود، در VS آغاز کنید و سپس در solution explorer بر روی پروژه‌ی ایجاد شده کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add > Reference را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده، گزینه‌ی COM آن‌را باید انتخاب کنید. در اینجا است که می‌توانید با انتخاب یکی از موارد، ارجاعی را به آن شیء COM اضافه کنید.
پس از اینکار:
- ابتدا این ارجاع اضافه شده را در solution explorer انتخاب کرده و در پایین صفحه، در قسمت برگه‌ی خواص آن، گزینه‌ی «Embed Interop Types» آن‌را به false تنظیم کنید.
- سپس یکبار پروژه را نیز کامپایل کنید.
این مراحل سبب تولید یک فایل dll خواهند شد که Interop assembly نام دارد و هم در برنامه‌های NET. و هم NET Core.، قابل استفاده‌است.


روش استفاده از Interop assemblies در برنامه‌های NET Core.

اکنون که یک فایل dll را از شیء COM انتخابی، در یک پروژه‌ی مجزای مبتنی بر NET 4x. تولید کردیم، روش استفاده‌ی از آن در یک برنامه‌ی دیگر مبتنی بر NET Core. به صورت زیر است:
  <ItemGroup>
    <Reference Include="Interop.WIA">
      <HintPath>..\DNTScanner.Core.TypeLibrary\bin\Debug\Interop.WIA.dll</HintPath>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </Reference>
  </ItemGroup>
فایل csproj را گشوده و ابتدا نام اسمبلی را منهای dll آن در قسمت Reference Include ذکر کنید. سپس مسیر فایل dll تولید شده‌ی در قسمت قبل را به صورت HintPath مشخص کنید. اگر می‌خواهید این dll را به صورت جداگانه‌ای به همراه برنامه‌ی خود توزیع نکنید، خاصیت EmbedInteropTypes را در اینجا به true تنظیم کنید. در این حالت کامپایلر، قسمت‌هایی از Interop.WIA.dll را که در برنامه‌ی شما استفاده شده‌است، جزئی از خروجی نهایی آن می‌کند.

یک نکته: اگر EmbedInteropTypes را به true تنظیم کردید، نیاز به بسته‌ی Microsoft.CSharp را نیز خواهید داشت:
  <ItemGroup Condition=" '$(TargetFramework)' == 'net40' ">
    <Reference Include="Microsoft.CSharp" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup Condition="'$(TargetFramework)' == 'netstandard2.0'">
    <PackageReference Include="Microsoft.CSharp" Version="4.5.0" />
  </ItemGroup>


روش دیگر استفاده از Interop assemblies در برنامه‌های NET Core.

روش فوق، جهت کار با فایل‌های dll ای است که خودمان تولید کرده‌ایم. برای سایر حالاتی که این موارد در سیستم نصب شده‌اند (مانند Office Primary Interop Assemblies (PIA))، پس از افزودن ارجاعی به COM reference مدنظر، فایل csproj همان پروژه‌ی NET 4x. را باز کرده و قسمت COMReference آن‌را در اینجا (در فایل csproj پروژه‌ی NET Core.) کپی کنید:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
<PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  
  <!--
    The following 'COMReference' items were copied from a .NET Framework project.
    They were added by using the Visual Studio COM References window. 
    See https://docs.microsoft.com/en-us/visualstudio/ide/managing-references-in-a-project?view=vs-2017.
    Observe the 'EmbedInteropTypes' tag value.
    See https://docs.microsoft.com/en-us/visualstudio/msbuild/common-msbuild-project-items?view=vs-2017#comreference
  -->
  <ItemGroup>
    <COMReference Include="Microsoft.Office.Core">
      <Guid>{2DF8D04C-5BFA-101B-BDE5-00AA0044DE52}</Guid>
      <VersionMajor>2</VersionMajor>
      <VersionMinor>8</VersionMinor>
      <Lcid>0</Lcid>
      <WrapperTool>primary</WrapperTool>
      <Isolated>False</Isolated>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </COMReference>
    <COMReference Include="Microsoft.Office.Interop.Excel">
      <Guid>{00020813-0000-0000-C000-000000000046}</Guid>
      <VersionMajor>1</VersionMajor>
      <VersionMinor>9</VersionMinor>
      <Lcid>0</Lcid>
      <WrapperTool>primary</WrapperTool>
      <Isolated>False</Isolated>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </COMReference>
    <COMReference Include="VBIDE">
      <Guid>{0002E157-0000-0000-C000-000000000046}</Guid>
      <VersionMajor>5</VersionMajor>
      <VersionMinor>3</VersionMinor>
      <Lcid>0</Lcid>
      <WrapperTool>primary</WrapperTool>
      <Isolated>False</Isolated>
      <EmbedInteropTypes>True</EmbedInteropTypes>
    </COMReference>
  </ItemGroup>
</Project>
اطلاعات COMReference فوق از یک پروژه‌ی NET 4x. و فایل csproj آن پس از افزودن ارجاعی به اشیاء COM آفیس و اکسل، در اینجا کپی شده‌اند.
سپس یک نمونه از MS Office automation را توسط اشیاء COM آن به صورت زیر می‌توان پیاده سازی کرد:
using System;
using System.Reflection;
using Excel = Microsoft.Office.Interop.Excel;
namespace ExcelDemo
{
    class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            Excel.Application excel;
            Excel.Workbook workbook;
            Excel.Worksheet sheet;
            Excel.Range range;
try
            {
                // Start Excel and get Application object.
                excel = new Excel.Application();
                excel.Visible = true;
// Get a new workbook.
                workbook = excel.Workbooks.Add(Missing.Value);
                sheet = (Excel.Worksheet)workbook.ActiveSheet;
// Add table headers going cell by cell.
                sheet.Cells[1, 1] = "First Name";
                sheet.Cells[1, 2] = "Last Name";
                sheet.Cells[1, 3] = "Full Name";
                sheet.Cells[1, 4] = "Salary";
// Format A1:D1 as bold, vertical alignment = center.
                sheet.get_Range("A1", "D1").Font.Bold = true;
                sheet.get_Range("A1", "D1").VerticalAlignment =
                Excel.XlVAlign.xlVAlignCenter;
// Create an array to multiple values at once.
                string[,] saNames = new string[5, 2];
saNames[0, 0] = "John";
                saNames[0, 1] = "Smith";
                saNames[1, 0] = "Tom";
                saNames[1, 1] = "Brown";
                saNames[2, 0] = "Sue";
                saNames[2, 1] = "Thomas";
                saNames[3, 0] = "Jane";
                saNames[3, 1] = "Jones";
                saNames[4, 0] = "Adam";
                saNames[4, 1] = "Johnson";
// Fill A2:B6 with an array of values (First and Last Names).
                sheet.get_Range("A2", "B6").Value2 = saNames;
// Fill C2:C6 with a relative formula (=A2 & " " & B2).
                range = sheet.get_Range("C2", "C6");
                range.Formula = "=A2 & \" \" & B2";
// Fill D2:D6 with a formula(=RAND()*100000) and apply format.
                range = sheet.get_Range("D2", "D6");
                range.Formula = "=RAND()*100000";
                range.NumberFormat = "$0.00";
// AutoFit columns A:D.
                range = sheet.get_Range("A1", "D1");
                range.EntireColumn.AutoFit();
// Make sure Excel is visible and give the user control
                // of Microsoft Excel's lifetime.
                excel.Visible = true;
                excel.UserControl = true;
            }
            catch (Exception e)
            {
                Console.WriteLine($"Error: {e.Message} Line: {e.Source}");
            }
        }
    }
}
مثال فوق، معادل NET Core. این مثال قدیمی است:
How to automate Microsoft Excel from Microsoft Visual C#.NET
نظرات مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
من 3تا جدول زیر رو در بانک ساختم :

و کلاسها به صورت زیر تعریف کردم:
 public class Tb1 
    {
        public Tb1()
        {
            ListTb2 = new List<Tb2>();
        }
        public int Id { get; set; }
        public string NameTb1 { get; set; }

        public virtual ICollection<Tb2> ListTb2 { get; set; }
    }
    public class Tb2 
    {
        public Tb2()
        {
            ListTb1 = new List<Tb1>();
        }
        public int Id { get; set; }
        public string NameTb2 { get; set; }

        public virtual ICollection<Tb1> ListTb1 { get; set; }
    }
و همینطور mapping :
    public class Tb1Map : EntityTypeConfiguration<Tb1>
    {
        public Tb1Map()
        {
            this.HasKey(x => x.Id);

            this.HasMany(x => x.ListTb2)
                .WithMany(xx => xx.ListTb1)
                .Map
                (
                    x =>
                        {
                            x.MapLeftKey("Tb1Id");
                            x.MapRightKey("Tb2Id");
                            x.ToTable("Tb1Tb2");
                        }
                );

        }
    }

    public class Tb2Map : EntityTypeConfiguration<Tb2>
    {
        public Tb2Map()
        {
            this.HasKey(x => x.Id);
        }
    }
موقعی که در برنامه به صورت زیر استفاده می‌کنم:
            var sv1 = new TableService<Tb1>(_uow);
            var sv2 = new TableService<Tb2>(_uow);

            var t1 = new Tb1 { NameTb1 = "T111" };
            sv1.Add(t1);
            //var res1= _uow.SaveChanges();
            
            var t2 = new Tb2 { NameTb2 = "T222" };
            sv2.Add(t2);
            //var res2 = _uow.SaveChanges();

            t1.ListTb2.Add(t2);
            var result = _uow.SaveChanges();
 هنگام SaveChanges این خطا رو می‌ده: 
An error occurred while saving entities that do not expose foreign key properties for their relationships. The EntityEntries property will return null because a single entity cannot be identified as the source of the exception. Handling of exceptions while saving can be made easier by exposing foreign key properties in your entity types. See the InnerException for details.
همراه با innerException زیر:
{"The INSERT statement conflicted with the FOREIGN KEY constraint \"FK_Tb1Tb2_Tb2\". The conflict occurred in database \"dbTest\", table \"dbo.Tb2\", column 'Id'.\r\nThe statement has been terminated."}
در واقع همینطور که مشخصه من می‌خوام اون جدول رابطه رو در codeFirst حذف کنم یجورایی و رابطه رو بین 2 جدول اصلی بیارم. کجای کارم اشتباهه؟ و راهکارش چیه؟
من با پروفایلر هم نگاه کردم همه چی تا آخر داره پیش می‌ره!
(آیا ForeignKey رو باید طور دیگه ای تعریف کنم؟) 
با تشکر
اشتراک‌ها
NET 7 Preview 6. منتشر شد

This preview of .NET 7 includes improvements to type converters, JSON contract customization, System.Formats.Tar API updates, constraints to .NET template authoring, and performance enhancements in the CodeGen area. 

NET 7 Preview 6. منتشر شد
نظرات مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت اول
ممنون از توجه شما
بدلیل اینکه شروع بحث از این پست بود و جناب نصیری به ان پاسخ داده بودند در اینجا دوباره مطرح کردم.
در بخش دوم با استفاده از افزونه مورد نظر و code generator آن کلاس سازنده ماشین حالت ایجاد می‌شود. یعنی در حال Design با رسم گرافیکی آن کلاس مزبور:
public class BlogPostStateMachine
  {
    // .... مثال قسمت دوم
  }
ساخته می‌شود و به گردش درآوردن شیء در آن هم بصورت واضح در بخش دوم توضیح داده شده است. اما نحوه ایجاد این کلاس بصورت dynamic و با استفاده از واکشی داده‌های مربوط به State ها، Transition‌ها و ... از بانک اطلاعاتی سئوال اصلی من است. همانگونه در پست قبلی اشاره کردم با استفاده از کلاس اشاره شده و ارسال لیست State‌ها و Transition‌ها به آن می‌توان تنها با :
StateMachineRequest smr = new StateMachineRequest(smc, startId);
            smr.Configure();
ماشین حالت را ایجاد و کانفیگ نمود و به آن دسترسی داشت. البته بررسی شروط هنگام تغییر وضعیت یا هنگام ورود و خروج از یک وضعیت یکی از ابهامات آن است.
نظرات مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC
معادل فیلدهایی که select کردی، یک کلاس جدید ViewModel درست کن. بعدی این select رو روی اون انجام بده (بجای اینکه مثل الان anonymous type باشه). نوع View رو هم از نوع لیستی از همین ViewModel جدید تعیین کن. به این نکته LINQ projection می‌گن.
public class MyViewModel
{
  public string PTitle {set;get;}
  // مابقی خواص در اینجا
}

var list = from x in db.tblFinalProjects
                 select new MyViewModel
               {
                    PTitle=x.xProjectTitle,
                    ZTitle=x.tblZone.xCaption,
                     PLastProgress=x.xLastProgress,
                    PStatus=x.tblCurrentStatu.xCaption,
                    PMasool="",
                 };
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #18
با سلام؛
User.Identity.Name  وقتی که RedirectToAction به همون کنترلی که هستیم انجام میدیم کار نمیکنه؟ 
تو این اکشن
public ActionResult DeleteMessage( int id )
        {
            _messageService.DeleteMessage(id , User.Identity.Name);
            return RedirectToAction(MVC.User.SendMessages());
        }
وقتی به اکشن مقصد میره
public virtual ActionResult SendMessages()
{
    string s = User.Identity.Name;// Error : Object reference not set to an instance of an object.
    return View(_messageService.SendMessageListUser(User.Identity.Name));
}
تو جایی که کامنت کردم ارور میده و  User.Identity.Name رو نال بر میگردونه! بقیه جاها از User.Identity.Name استفاده میکنم و هیچ مشکلی نیست!
با تشکر 
مطالب
استفاده از Awesomium.NET در برنامه‌های وب
برای تهیه تصاویر سایت‌های معرفی شده در قسمت اشتراک‌های سایت، پیشتر از کنترل WebBrowser دات نت که در پشت صحنه از امکانات IE کمک می‌گیرد، استفاده می‌کردم. بسیار ناپایدار است؛ به روز رسانی مشکلی داشته و وابسته است به سیستم عامل جاری سیستم. برای مثال مرتبا برای تهیه تصاویر بند انگشتی (Thumbnails) سایت‌های تهیه شده با بوت استرپ کرش می‌کرد و این کرش چون از نوع unmaged code است، عملا پروسه IIS وب سایت را از کار می‌انداخت و در این حالت سایت تا ری‌استارت بعدی IIS در دسترس نبود. برای حل این مشکل و بهبود کیفیت تصاویر تهیه شده، از پروژه Awesomium که در حقیقت مرورگر کروم را جهت استفاده در انواع و اقسام زبان‌های برنامه نویسی محصور می‌کند، کمک گرفته شد؛ که شرح آن‌را در ادامه ملاحظه خواهید کرد.


دریافت و نصب Awesomium

پروژه Awesomium دارای یک SDK است که از اینجا قابل دریافت می‌باشد. بعد از نصب آن در مسیر Awesomium SDK\1.7.3.0\wrappers\Awesomium.NET\Assemblies\Packed می‌توانید محصور کننده‌ی دات نتی آن‌را مشاهده کنید. منظور از Packed در اینجا، استفاده از DLLهای فشرده شده‌ی native آن است که در مسیر Awesomium SDK\1.7.3.0\build\bin\packed کپی شده‌اند. بنابراین برای توزیع این نوع برنامه‌ها نیاز است اسمبلی دات نتی Awesomium.Core.dll به همراه دو فایل بومی icudt.dll و awesomium.dll ارائه شوند.


تهیه تصاویر سایت‌ها به کمک Awesomium.NET

پس از نصب Awesomium اگر به مسیر Documents\Awesomium SDK Samples\1.7.3.0\Awesomium.NET\Samples\Core\CSharp\BasicSample مراجعه کنید، مثالی را در مورد تهیه تصاویر سایت‌ها به کمک Awesomium.NET، مشاهده خواهید کرد. خلاصه‌ی آن چند سطر ذیل است:
            try
            {
                using (WebSession mywebsession = WebCore.CreateWebSession(
new WebPreferences() { CustomCSS = "::-webkit-scrollbar { visibility: hidden; }" }))
                {
                    using (var view = WebCore.CreateWebView(1240, 1000, mywebsession))
                    {
                        view.Source = new Uri("https://site.com/");

                        bool finishedLoading = false;
                        view.LoadingFrameComplete += (s, e) =>
                        {
                            if (e.IsMainFrame)
                                finishedLoading = true;
                        };

                        while (!finishedLoading)
                        {
                            Thread.Sleep(100);
                            WebCore.Update();
                        }

                        using (var surface = (BitmapSurface)view.Surface)
                        {
                            surface.SaveToJPEG("result.jpg");
                        }
                    }
                }
            }
            finally
            {
                WebCore.Shutdown();
            }
کار با ایجاد یک WebSession شروع می‌شود. سپس با مقدار دهی CustomCSS، اسکرول بار صفحات را جهت تهیه تصاویری بهتر مخفی می‌کنیم. سپس یک WebView آغاز شده و منبع آن به Url مدنظر تنظیم می‌شود. در ادامه باید اندکی صبر کنیم تا بارگذاری سایت خاتمه یافته و نهایتا می‌توانیم سطح این View را به صورت یک تصویر ذخیره کنیم.


مشکل! این روش در برنامه‌های ASP.NET کار نمی‌کند!

مثال همراه آن یک مثال کنسول ویندوزی است و به خوبی کار می‌کند؛ اما در برنامه‌های وب پس از چند روز سعی و خطا مشخص شد که:
الف) WebCore.Shutdown فقط باید در پایان کار یک برنامه فراخوانی شود. یعنی اصلا نیازی نیست تا در برنامه‌های وب فراخوانی شود.
 System.InvalidOperationException: You are attempting to re-initialize the WebCore.
The WebCore must only be initialized once per process and must be shut down only when the process exits.
ب) Awesomium فقط در یک ترد کار می‌کند. به این معنا که اگر کدهای فوق را در یک صفحه‌ی وب فراخوانی کنید، بار اول کار خواهد کرد. بار دوم برنامه کرش می‌کند؛ با این پیغام خطا:
 System.AccessViolationException: Attempted to read or write protected memory.
This is often an indication that other memory is corrupt. at Awesomium.Core.NativeMethods.WebCore_CreateWebView_1(HandleRef jarg1, Int32 jarg2, Int32 jarg3, HandleRef jarg4)
چون هر صفحه‌ی وب در یک ترد مجزا اجرا می‌شود، عملا استفاده‌ی مستقیم از Awesomium در آن ممکن نیست.
خطای فوق هم از آن نوع خطاهایی است که پروسه‌ی IIS را درجا خاموش می‌کند.


استفاده از Awesomium در یک ترد پس زمینه

راه حلی که نهایتا پاسخ داد و به خوبی و پایدار کار می‌کند، شامل ایجاد یک ترد مجزای Awesomium در زمان آغاز برنامه‌ی وب و زنده نگه داشتن آن تا زمان پایان کار برنامه است.
using System;
using System.Collections.Concurrent;
using System.IO;
using System.Threading;
using System.Web;
using Awesomium.Core;

namespace AwesomiumWebModule
{
    public class AwesomiumModule : IHttpModule
    {
        private static readonly Thread WorkerThread = new Thread(awesomiumWorker);
        private static readonly ConcurrentQueue<AwesomiumRequest> TaskQueue = new ConcurrentQueue<AwesomiumRequest>();
        private static bool _isRunning = true;

        static AwesomiumModule()
        {
            WorkerThread.Start();
        }       

        private static void awesomiumWorker()
        {
            while (_isRunning)
            {
                if (TaskQueue.Count != 0)
                {
                    AwesomiumRequest outRequest;
                    if (TaskQueue.TryDequeue(out outRequest))
                    {
                        var img = AwesomiumThumbnail.FetchWebPageThumbnail(outRequest);
                        File.WriteAllBytes(outRequest.SavePath, img);
                        Thread.Sleep(500);
                    }
                }
                Thread.Sleep(5);
            }
        }

        public void Dispose()
        {
            _isRunning = false;
            WebCore.Shutdown();
        }

        public void Init(HttpApplication context)
        {
            context.EndRequest += endRequest;
        }

        static void endRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            var url = HttpContext.Current.Items[Constants.AwesomiumRequest] as AwesomiumRequest;
            if (url!=null)
            {
                TaskQueue.Enqueue(url);
            }
        }
    }
}
در اینجا اگر در برنامه‌های وب فرم، از طریق HttpContext.Current.Items.Add و یا در برنامه‌های MVC به کمک this.HttpContext.Items.Add یک آیتم جدید، با کلید Constants.AwesomiumRequest و از نوع کلاس AwesomiumRequest دریافت گردد، مقدار آن به یک ConcurrentQueue اضافه خواهد شد. این صف در یک ترد مجزا مدام در حال بررسی است. اگر مقداری به آن اضافه شده‌است، از صف خارج شده و پردازش خواهد شد.
نمونه‌ی استفاده از آن، در سمت یک برنامه‌ی وب نیز به صورت زیر است. ابتدا ماژول تهیه شده باید در برنامه ثبت شود:
<?xml version="1.0"?>
<configuration>
  <system.web>
    <compilation debug="true" targetFramework="4.0" />
    <httpModules>
      <add name="AwesomiumWebModule" type="AwesomiumWebModule.AwesomiumModule"/>
    </httpModules>
  </system.web>

  <system.webServer>
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
    <modules>
      <add name="AwesomiumWebModule" type="AwesomiumWebModule.AwesomiumModule"/>
    </modules>
  </system.webServer>
</configuration>
سپس باید تنها مدیریت  HttpContext.Current.Items در سمت برنامه صورت گیرد:
        protected void btnStart_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var host = new Uri(txtUrl.Text).Host;
            HttpContext.Current.Items.Add(Constants.AwesomiumRequest, new AwesomiumRequest
            {
                Url = txtUrl.Text,
                SavePath = Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "App_Data\\Thumbnails\\" + host + ".jpg"),
                TempDir = Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "App_Data\\Temp")
            });
            lblInfo.Text = "Please wait. Your request will be served shortly.";
        }
در اینجا کاربر درخواست خود را در صف قرار می‌دهد. پس از مدتی کار آن در WorkerThread ماژول تهیه شده انجام گردیده و تصویر نهایی تهیه می‌شود.
Url، آدرس وب سایتی است که می‌خواهید تصویر آن تهیه شود. SavePath مسیر کامل فایل jpg نهایی است که قرار است دریافت و ذخیره گردد. TempDir محل ذخیره سازی فایل‌های موقتی Awesomium است. Awesomium یک سری کوکی، تصاویر و فایل‌های هر سایت را به این ترتیب کش کرده و در دفعات بعدی سریعتر عمل می‌کند.

پروژه‌ی کامل آن‌را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AwesomiumWebApplication_V1.0.zip
 
مطالب
پیاده سازی Row Level Security در Entity framework
در این مقاله قصد داریم به صورت عملی row level security را در زبان #C و Entity framework پیاده سازی نماییم. اینکار باعث خواهد شد، پروژه refactoring آسان‌تری داشته باشد، همچنین باعث کاهش کد‌ها در سمت لایه business می‌گردد و یا اگر از DDD استفاده میکنید، در سرویس‌های خود به صورت چشم گیری کد‌های کمتر و واضح‌تری خواهید داشت. در مجموع راه حل‌های متنوعی برای پیاده سازی این روش ارائه شده است که یکی از آسان‌‌ترین روش‌های ممکن برای انجام اینکار استفاده‌ی درست از interface‌ها و همچنین بحث validation آن در سمت Generic repository میباشد.
فرض کنید در سمت مدل‌های خود User و Post را داشته باشیم و بخواهیم بصورت اتوماتیک رکورد‌های Post مربوط به هر User بارگذاری شود بطوریکه دیگر احتیاجی به نوشتن شرط‌های تکراری نباشد و در صورتیکه آن User از نوع Admin بود، همه‌ی Postها را بتواند ببیند. برای اینکار یک پروژه‌ی Console Application را در Visual studio به نام "Console1" ساخته و بصورت زیر عمل خواهیم کرد:

ابتدا لازم است Entity framework را توسط Nuget packages manager دانلود نمایید. سپس به پروژه‌ی خود یک فولدر جدید را به نام Models و درون آن ابتدا یک کلاس را به نام User اضافه کرده و بدین صورت خواهیم داشت :
using System;

namespace Console1.Models
{
    public enum UserType
    {
        Admin,
        Ordinary
    }
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public int Age { get; set; }

        public UserType Type { get; set; }

    }
}  

UserType نیز کاملا مشخص است؛ هر User نقش Admin یا Ordinary را می‌تواند داشته باشد.

نوبت به نوشتن اینترفیس IUser میرسد. در همین پوشه‌ای که قرار داریم، آن را پیاده سازی مینماییم:

namespace Console1.Models
{
    public interface IUser
    {
        int UserId { get; set; }

        User User { get; set; }
    }
}

هر entity که با User ارتباط دارد، باید اینترفیس فوق را پیاده سازی نماید. حال یک کلاس دیگر را به نام Post در همین پوشه درست کرده و بدین صورت پیاده سازی مینماییم.

using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Console1.Models
{
    public class Post : IUser
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Context { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(UserId))]
        public User User { get; set; }

    }
}

واضح است که relation از نوع one to many برقرار است و هر User میتواند n تا Post داشته باشد.

خوب تا اینجا کافیست و میخواهیم مدل‌های خود را با استفاده از EF به Context معرفی کنیم. میتوانیم در همین پوشه کلاسی را به نام Context ساخته و بصورت زیر بنویسیم

using System.Data.Entity;

namespace Console1.Models
{
    public class Context : DbContext
    {
        public Context() : base("Context")
        {
        }

        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public DbSet<Post> Posts { get; set; }
    }
}

در اینجا مشخص کرده‌ایم که دو Dbset از نوع User و Post را داریم. بدین معنا که EF دو table را برای ما تولید خواهد کرد. همچنین نام کلید رشته‌ی اتصالی به دیتابیس خود را نیز، Context معرفی کرده‌ایم.

خوب تا اینجا قسمت اول پروژه‌ی خود را تکمیل کرده‌ایم. الان میتوانیم با استفاده از Migration دیتابیس خود را ساخته و همچنین رکوردهایی را بدان اضافه کنیم. در Package Manager Console خود دستور زیر را وارد نمایید:

enable-migrations

به صورت خودکار پوشه‌ای به نام Migrations ساخته شده و درون آن Configuration.cs قرار می‌گیرد که آن را بدین صورت تغییر میدهیم:

namespace Console1.Migrations
{
    using Models;
    using System.Data.Entity.Migrations;

    internal sealed class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Console1.Models.Context>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
        }

        protected override void Seed(Console1.Models.Context context)
        {

            context.Users.AddOrUpdate(x => x.Id,
              new User { Id = 1, Name = "aaa", Age = 30, Type = UserType.Admin },
              new User { Id = 2, Name = "bbb", Age = 20, Type = UserType.Ordinary },
              new User { Id = 3, Name = "ccc", Age = 25, Type = UserType.Ordinary }
            );

            context.Posts.AddOrUpdate(x => x.Id,
                new Post { Context = "ccc 1", UserId = 3 },
                new Post { Context = "bbb 1", UserId = 2 },
                new Post { Context = "bbb 2", UserId = 2 },
                new Post { Context = "aaa 1", UserId = 1 },
                new Post { Context = "bbb 3", UserId = 2 },
                new Post { Context = "ccc 2", UserId = 3 },
                new Post { Context = "ccc 3", UserId = 3 }
            );

            context.SaveChanges();
        }
    }
}

در متد seed، رکورد‌های اولیه را به شکل فوق وارد کرده ایم (رکورد‌ها فقط به منظور تست میباشند*). در کنسول دستور Update-database را ارسال کرده، دیتابیس تولید خواهد شد.

قطعا مراحل بالا کاملا بدیهی بوده و نوشتن آنها بدین دلیل بوده که در Repository که الان میخواهیم شروع به نوشتنش کنیم به مدل‌های فوق نیاز داریم تا بصورت کاملا عملی با مراحل کار آشنا شویم.


حال میخواهیم به پیاده سازی بخش اصلی این مقاله یعنی repository که از Row Level Security پشتیبانی میکند بپردازیم. در ریشه‌ی پروژه‌ی خود پوشه‌ای را به نام Repository ساخته و درون آن کلاسی را به نام GenericRepository میسازیم. پروژه‌ی شما هم اکنون باید ساختاری شبیه به این را داشته باشد.

GenericRepository.cs را اینگونه پیاده سازی مینماییم

using Console1.Models;
using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Dynamic;
using System.Linq.Expressions;

namespace Console1.Repository
{
    public interface IGenericRepository<T>
    {
        IQueryable<T> CustomizeGet(Expression<Func<T, bool>> predicate);
        void Add(T entity);
        IQueryable<T> GetAll();
    }

    public class GenericRepository<TEntity, DbContext> : IGenericRepository<TEntity>
        where TEntity : class, new() where DbContext : Models.Context, new()
    {

        private DbContext _entities = new DbContext();

        public IQueryable<TEntity> CustomizeGet(Expression<Func<TEntity, bool>> predicate)
        {
            IQueryable<TEntity> query = _entities.Set<TEntity>().Where(predicate);
            return query;
        }

        public void Add(TEntity entity)
        {
            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                ((IUser)entity).UserId = userId;
            }

            _entities.Set<TEntity>().Add(entity);
        }

        public IQueryable<TEntity> GetAll()
        {
            IQueryable<TEntity> result = _entities.Set<TEntity>();

            int userId = Program.UserId; // یوزد آی دی بصورت فیک ساخته شده
                            // اگر از آیدنتیتی استفاده میکنید میتوان آی دی و هر چیز دیگری که کلیم شده را در اختیار گرفت

            if (typeof(IUser).IsAssignableFrom(typeof(TEntity)))
            {
                User me = _entities.Users.Single(c => c.Id == userId);
                if (me.Type == UserType.Admin)
                {
                    return result;
                }
                else if (me.Type == UserType.Ordinary)
                {
                    string query = $"{nameof(IUser.UserId).ToString()}={userId}";
                    
                    return result.Where(query);
                }
            }
            return result;
        }
        public void Commit()
        {
            _entities.SaveChanges();
        }
    }
}
توضیح کد‌های فوق

1) یک اینترفیس Generic را به نام IGenericRepository داریم که کلاس GenericRepository قرار است آن را پیاده سازی نماید.

2) این اینترفیس شامل متدهای CustomizeGet است که فقط یک predicate را گرفته و خیلی مربوط به این مقاله نیست (صرفا جهت اطلاع). اما متد Add و GetAll بصورت مستقیم قرار است هدف row level security را برای ما انجام دهند.

3) کلاس GenericRepository دو Type عمومی را به نام TEntity و DbContext گرفته و اینترفیس IGenericRepository را پیاده سازی مینماید. همچنین صریحا اعلام کرده‌ایم TEntity از نوع کلاس و DbContext از نوع Context ایی است که قبلا نوشته‌ایم.

4) پیاده سازی متد CustomizeGet را مشاهده مینمایید که کوئری مربوطه را ساخته و بر میگرداند.

5) پیاده سازی متد Add بدین صورت است که به عنوان پارامتر، TEntity را گرفته (مدلی که قرار است save شود). بعد مشاهد میکنید که من به صورت hard code به UserId مقدار داده‌ام. قطعا میدانید که برای این کار به فرض اینکه از Asp.net Identity استفاده میکنید، میتوانید Claim آن Id کاربر Authenticate شده را بازگردانید.

با استفاده از IsAssignableFrom مشخص کرده‌ایم که آیا TEntity یک Typeی از IUser را داشته است یا خیر؟ در صورت true بودن شرط، UserId را به TEntity اضافه کرده و بطور مثال در Service‌های خود نیازی به اضافه کردن متوالی این فیلد نخواهید داشت و در مرحله‌ی بعد نیز آن را به entity_ اضافه مینماییم.

مشاهده مینمایید که این متد به قدری انعطاف پذیری دارد که حتی مدل‌های مختلف به صورت کاملا یکپارچه میتوانند از آن استفاده نمایند. 

6) به جالبترین متد که GetAll میباشد میرسیم. ابتدا کوئری را از آن Entity ساخته و در مرحله‌ی بعد مشخص مینماییم که آیا TEntity یک Typeی از IUser میباشد یا خیر؟ در صورت برقرار بودن شرط، User مورد نظر را یافته در صورتیکه Typeی از نوع Admin داشت، همه‌ی مجموعه را برخواهیم گرداند (Admin میتواند همه‌ی پست‌ها را مشاهده نماید) و در صورتیکه از نوع Ordinary باشد، با استفاده از dynamic linq، کوئری مورد نظر را ساخته و شرط را ایجاد می‌کنیم که UserId برابر userId مورد نظر باشد. در این صورت بطور مثال همه‌ی پست‌هایی که فقط مربوط به user خودش میباشد، برگشت داده میشود.

نکته: برای دانلود dynamic linq کافیست از طریق nuget آن را جست و جو نمایید: System.Linq.Dynamic

و اگر هم از نوع IUser نبود، result را بر میگردانیم. بطور مثال فرض کنید مدلی داریم که قرار نیست security روی آن اعمال شود. پس کوئری ساخته شده قابلیت برگرداندن همه‌ی رکورد‌ها را دارا میباشد. 

7) متد Commit هم که پرواضح است عملیات save را اعمال میکند.


قبلا در قسمت Seed رکوردهایی را ساخته بودیم. حال میخواهیم کل این فرآیند را اجرا نماییم. Program.cs را از ریشه‌ی پروژه‌ی خود باز کرده و اینگونه تغییر میدهیم:

using System;
using Console1.Models;
using Console1.Repository;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;

namespace Console1
{
    public class Program
    {
        public static int UserId = 1; //fake userId
        static void Main()
        {
            GenericRepository<Post, Context> repo = new GenericRepository<Post, Context>();

            List<Post> posts = repo.GetAll().ToList();

            foreach (Post item in posts)
                Console.WriteLine(item.Context);

            Console.ReadKey();
        }
    }
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، UserId به صورت fake ساخته شده است. آن چیزی که هم اکنون در دیتابیس رفته، بدین صورت است که UserId = 1 برابر Admin و بقیه Ordinary میباشند. در متد Main برنامه، یک instance از GenericRepository را گرفته و بعد با استفاده از متد GetAll و لیست کردن آن، همه‌ی رکورد‌های مورد نظر را برگردانده و سپس چاپ مینماییم. در صورتی که UserId برابر 1 باشد، توقع داریم که همه‌ی رکورد‌ها بازگردانده شود:

حال کافیست مقدار userId را بطور مثال تغییر داده و برابر 2 بگذاریم. برنامه را اجرا کرده و مشاهد می‌کنیم که با تغییر یافتن userId، عملیات مورد نظر متفاوت می‌گردد و به صورت زیر خواهد شد:

میبینید که تنها با تغییر userId رفتار عوض شده و فقط Postهای مربوط به آن User خاص برگشت داده میشود.


از همین روش میتوان برای طراحی Repositoryهای بسیار پیچیده‌تر نیز استفاده کرد و مقدار زیادی از validationها را به طور مستقیم بدان واگذار نمود!

دانلود کد‌ها در Github