مطالب دوره‌ها
تزریق وابستگی‌های AutoMapper در لایه سرویس برنامه
اگر مطلب «Refactoring به تزریق وابستگی‌ها» را به خاطر داشته باشید، جهت تشخیص وابستگی‌های یک کلاس، کار از بررسی کلمات new و همچنین فراخوانی‌های استاتیک، شروع می‌شود و ... متد استاتیک Mapper.Map کتابخانه‌ی AutoMapper نیز از همین دست است. در ادامه قصد داریم بجای فراخوانی مستقیم Mapper.Map از اینترفیس IMappingEngine به عنوان تامین کننده‌ی متد Map استفاده کنیم. همچنین کلاس‌های Profile نوشته شده را نیز به صورت خودکار به برنامه اضافه نمائیم.


تنظیمات IoC Container مختص به AutoMapper

در ذیل یک کلاس Registry مخصوص StructureMap را مشاهده می‌کنید که جهت کپسوله کردن اطلاعات خاص AutoMapper تهیه شده‌است. می‌توان این اطلاعات را در داخل تنظیمات new Container خود قرار داد و یا می‌توان آن‌ها را جهت شلوغ نشدن سایر تنظیمات IoC Container، به یک کلاس Registry منتقل کرد:
public class AutomapperRegistry : Registry
{
    public AutomapperRegistry()
    {
        var platformSpecificRegistry = PlatformAdapter.Resolve<IPlatformSpecificMapperRegistry>();
        platformSpecificRegistry.Initialize();
 
        For<ConfigurationStore>().Singleton().Use<ConfigurationStore>()
            .Ctor<IEnumerable<IObjectMapper>>().Is(MapperRegistry.Mappers);
 
        For<IConfigurationProvider>().Use(ctx => ctx.GetInstance<ConfigurationStore>());
 
        For<IConfiguration>().Use(ctx => ctx.GetInstance<ConfigurationStore>());
 
        For<ITypeMapFactory>().Use<TypeMapFactory>();
 
        For<IMappingEngine>().Singleton().Use<MappingEngine>()
                             .SelectConstructor(() => new MappingEngine(null));
 
        this.Scan(scanner =>
        {
            scanner.AssembliesFromApplicationBaseDirectory();
 
            scanner.ConnectImplementationsToTypesClosing(typeof(ITypeConverter<,>))
                   .OnAddedPluginTypes(t => t.HybridHttpOrThreadLocalScoped());
 
            scanner.ConnectImplementationsToTypesClosing(typeof(ValueResolver<,>))
                .OnAddedPluginTypes(t => t.HybridHttpOrThreadLocalScoped());
        });
    }
}
هدف اصلی، وهله سازی خودکار IMappingEngine است و برای رسیدن به آن، باید تمام وابستگی‌های کلاس MappingEngine را مانند IConfigurationProvider و سایر مواردی که مشاهده می‌کنید، مشخص کرد. پس از این تنظیمات، کلاس ObjectFactory سفارشی برنامه به شکل ذیل جهت معرفی AutomapperRegistry تغییر خواهد کرد:
public static class SmObjectFactory
{
    private static readonly Lazy<Container> _containerBuilder =
        new Lazy<Container>(defaultContainer, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);
 
    public static IContainer Container
    {
        get { return _containerBuilder.Value; }
    }
 
    private static Container defaultContainer()
    {
        var container = new Container(cfg =>
        {
            cfg.AddRegistry<AutomapperRegistry>();
            cfg.Scan(scan =>
            {
                scan.TheCallingAssembly();
                scan.WithDefaultConventions();
                scan.AddAllTypesOf<Profile>().NameBy(item => item.FullName);
            });
        });
 
        configureAutoMapper(container);
 
        return container;
    }
 
    private static void configureAutoMapper(IContainer container)
    {
        var configuration = container.TryGetInstance<IConfiguration>();
        if (configuration == null) return;
        //saying AutoMapper how to resolve services
        configuration.ConstructServicesUsing(container.GetInstance);
        foreach (var profile in container.GetAllInstances<Profile>())
        {
            configuration.AddProfile(profile);
        }
    }
}
در اینجا علاوه بر معرفی AutomapperRegistry، یک مورد دیگر نیز اضافه شده‌است: یافتن خودکار کلاس‌هایی از نوع Profile و همچنین فراخوانی متد AddProfile کتابخانه‌ی AutoMapper به صورت خودکار. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا در ابتدای کار برنامه، متد Mapper.Initialize را جهت معرفی کلاس‌های Profile فراخوانی کرد و این‌کار به صورت خودکار توسط متد configureAutoMapper انجام می‌شود.


تغییرات لایه سرویس برنامه جهت استفاده از IoC Container

اکنون که IoC Container ما با نحوه‌ی یافتن وابستگی‌های IMappingEngine آشنا شده‌است، تنها کافی است این اینترفیس را در سازنده‌ی کلاس سرویس خود تزریق کنیم:
public class UsersService : IUsersService
{
    private readonly IMappingEngine _mappingEngine;
 
    public UsersService(IMappingEngine mappingEngine)
    {
        _mappingEngine = mappingEngine;
    }
 
    public UserViewModel GetName(int id)
    {
        var dbUser1 = new User
        {
            Id = 1,
            Name = "Test",
            RegistrationDate = DateTime.Now.AddDays(-10)
        };
 
        var uiUser = new UserViewModel();
        _mappingEngine.Map(source: dbUser1, destination: uiUser);
        return uiUser;
    }
}
و پس از آن از متد Map این اینترفیس بجای فراخوانی مستقیم Mapper.Map می‌توان استفاده کرد. به این ترتیب وابستگی مورد نیاز این کلاس، از طریق سازنده‌ی آن به آن تزریق شده‌است و دیگر فراخوانی‌های استاتیک را در اینجا مشاهده نمی‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample03.zip
مطالب دوره‌ها
لغو Lazy Loading در حین کار با AutoMapper و Entity Framework
پیشنیازها
- مطالعه‌ی مطالب گروه AutoMapper در سایت، دید خوبی را برای شروع به کار با آن فراهم می‌کنند و در اینجا قصد تکرار این مباحث پایه‌ای را نخواهیم داشت. هدف بیشتر بررسی یک سری نکات پیشرفته‌تر و عمیق‌تر است از کار با AutoMapper.
- آشنایی با Lazy loading و Eager loading در حین کار با EF


ساختار و پیشنیازهای برنامه‌ی مطلب جاری

جهت سهولت پیگیری مطلب و تمرکز بیشتر بر روی مفاهیم اصلی مورد بحث، یک برنامه‌ی کنسول را آغاز کرده و سپس بسته‌های نیوگت ذیل را به آن اضافه کنید:
PM> install-package AutoMapper
PM> install-package EntityFramework
به این ترتیب بسته‌های AutoMapper و EF به پروژه‌ی جاری اضافه خواهند شد.


آشنایی با ساختار مدل‌های برنامه

در اینجا ساختار جداول مطالب یک بلاگ را به همراه نویسندگان آن‌ها، مشاهده می‌کنید:
public class BlogPost
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Content { get; set; }
 
    [ForeignKey("UserId")]
    public virtual User User { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
}

public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Age { get; set; }
 
    public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
}
هر کاربر می‌تواند تعدادی مطلب تهیه کند و هر مطلب توسط یک کاربر نوشته شده‌است.


هدف از این مثال

فرض کنید اطلاعاتی که قرار است به کاربر نمایش داده شوند، توسط ViewModel ذیل تهیه می‌شود:
public class UserViewModel
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
 
    public ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
}
در اینجا می‌خواهیم اولین کاربر ثبت شده را یافته و سپس لیست مطالب آن‌را نمایش دهیم. همچنین می‌خواهیم این کوئری تهیه شده به صورت خودکار اطلاعاتش را بر اساس ساختار ViewModel ایی که مشخص کردیم (و این ViewModel الزاما تمام عناصر آن با عناصر مدل اصلی یکی نیست)، بازگشت دهیم.


تهیه نگاشت‌های AutoMapper

برای مدیریت بهتر نگاشت‌های AutoMapper توصیه شده‌است که کلاس‌های Profile ایی را به شکل ذیل تهیه کنیم:
public class TestProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<User, UserViewModel>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
کار با ارث بری از کلاس پایه Profile کتابخانه‌ی AutoMapper شروع می‌شود. سپس باید متد Configure آن‌را بازنویسی کنیم. در اینجا می‌توان با استفاده از متدی مانند Create مشخص کنیم که قرار است اطلاعاتی با ساختار شیء User، به اطلاعاتی با ساختار از نوع شیء UserViewModel به صورت خودکار نگاشت شوند.


ثبت و معرفی پروفایل‌های AutoMapper

پس از تهیه‌ی پروفایل مورد نیاز، در ابتدای برنامه با استفاده از متد Mapper.Initialize، کار ثبت این تنظیمات صورت خواهد گرفت:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<TestProfile>();
});


روش متداول کار با AutoMapper جهت نگاشت اطلاعات User به ViewModel آن

در ادامه به نحو متداولی، ابتدا اولین کاربر ثبت شده را یافته و سپس با استفاده از متد Mapper.Map اطلاعات این شیء user به ViewModel آن نگاشت می‌شود:
using (var context = new MyContext())
{
    var user1 = context.Users.FirstOrDefault();
    if (user1 != null)
    {
        var uiUser = new UserViewModel();
        Mapper.Map(source: user1, destination: uiUser);
 
        Console.WriteLine(uiUser.Name);
        foreach (var post in uiUser.BlogPosts)
        {
            Console.WriteLine(post.Title);
        }
    }
}
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، مشکلی را مشاهده نخواهید کرد، اما این کدها سبب اجرای حداقل دو کوئری خواهند شد:
الف) یافتن اولین کاربر
ب) واکشی لیست مطالب او در یک کوئری دیگر


کاهش تعداد رفت و برگشت‌ها به سرور با استفاده از متدهای ویژه‌ی AutoMapper

در حالت متداول کار با EF، با استفاده از متد Include می‌توان این Lazy loading را لغو کرد و در همان اولین کوئری، مطالب کاربر یافت شده را نیز دریافت نمود:
 var user1 = context.Users.Include(user => user.BlogPosts).FirstOrDefault();
و سپس این اطلاعات را توسط AutoMapper نگاشت کرد.
در این حالت، AutoMapper برای ساده سازی این مراحل، متدهای Project To را معرفی کرده‌است:
 var uiUser = context.Users.Project().To<UserViewModel>().FirstOrDefault();
در اینجا نیز Lazy loading لغو شده و به صورت خودکار جوینی به جدول مطالب کاربران ایجاد خواهد شد.
بنابراین با استفاده از متد‌های Project To می‌توان از ذکر Includeهای EF صرفنظر کرد و همچنین دیگر نیازی به نوشتن متد Select جهت نگاشت دستی خواص مورد نظر به خواص ViewModel نیست.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample01.zip
مطالب دوره‌ها
دریافت قالب WpfFramework.vsix و نحوه نصب و راه اندازی آن
فایل قالب پروژه دوره جاری را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:

نصب ابتدایی آن بسیار ساده است و نکته خاصی ندارد.
پس از نصب، یکبار VS.NET را بسته و سپس باز کنید. این قالب جدید، ذیل قسمت پروژه‌های ویندوز مرتبط با ویژوال سی شارپ، ظاهر خواهد شد:


در این حال اگر یک پروژه جدید را آغاز کنید، این قالب تدارک دیده شده، لایه‌ها و قسمت‌های مختلف را به صورت خودکار اضافه خواهد کرد:



نکته مهم! برنامه کامپایل نمی‌شود!

به عمد، جهت کاهش حجم قالب دریافتی فوق، فایل‌های باینری آن پیوست نشده‌اند. وگرنه باید بالای 30 مگابایت را دریافت می‌کردید که واقعا نیازی نیست.
اما اگر به هر پروژه داخل Solution دقت کنید، فایل متنی packages.config آن نیز پیوست شده است. به کمک این فایل‌ها به سادگی می‌توان تمام وابستگی‌ها را از طریق NuGet بازیابی کرد.
برای این منظور ابتدا به اینترنت متصل شده (مهم) و سپس بر روی Solution کلیک راست کرده و گزینه فعال سازی Restore کلیه بسته‌های نیوگت را انتخاب کنید.


پس از اینکار، آخرین نگارش NuGet.exe از اینترنت دریافت و به پروژه اضافه می‌شود:


اکنون اگر Solution را Build کنید، اولین کاری که صورت خواهد گرفت، دریافت کلیه وابستگی‌ها از سایت NuGet است. اندکی تامل کنید تا اینکار تمام شود.
پس از پایان کار دریافت، پوشه packages در کنار فایل sln پروژه ایجاد شده، تشکیل می‌شود.
یکبار وجود آن‌را بررسی کنید.


اکنون اگر برنامه را Build کنید احتمالا پیغام می‌دهد که Fody را نمی‌تواند پیدا کند با اینکه دریافت شده و در پوشه packages موجود است. هر زمان، هر پیغام خطایی در مورد Fody مشاهده کردید، فقط یکبار VS.NET را بسته و باز کنید. مشکل حل می‌شود!

تنها کاری که پس از بازسازی پوشه packages بهتر است صورت گیرد (اختیاری است البته)، صدور دستور ذیل در خط فرمان پاور شل است:
 PM> Update-Package
با این دستور، دریافت کامل مجددی از اینترنت صورت نمی‌گیرد؛ مگر اینکه به روز رسانی جدیدی را یافت کند. در سایر حالات از کش داخل سیستم اطلاعات را دریافت می‌کند.
پس از اینکار، نیاز است یکبار VS.NET را بسته و مجددا باز کنید (مهم) تا تمام وابستگی‌ها به درستی بارگذاری شوند. خصوصا بسته Fody که کار AOP را انجام می‌دهد. در غیر اینصورت موفق به Build پروژه نخواهید شد.

بنابراین به صورت خلاصه:
الف) یکبار گزینه فعال سازی Restore کلیه بسته‌های نیوگت را انتخاب کنید.
ب) پروژه را Build کنید تا وابستگی‌ها را از سایت NuGet دریافت کند.
ج) دستور Update-Package را اجرا نمائید (اختیاری).
ج) VS.NET را پس از سه مرحله فوق، یکبار بسته و باز کنید.

در کل بسته‌های مورد استفاده به این شرح هستند:
PM> Install-Package MahApps.Metro -Pre 
PM> Install-Package MahApps.Metro.Resources 
PM> Install-Package EntityFramework
PM> Install-Package structuremap
PM> Install-Package PropertyChanged.Fody
PM> Install-Package MvvmLight 
PM> Install-Package Microsoft.SqlServer.Compact

یک نکته جانبی
فید NuGet در VS.NET به Https تنظیم شده است. اگر دسترسی به Https برای شما به کندی صورت می‌گیرد فقط کافی است مسیر فید آن‌را در منوی Tools، گزینه‌ی Options، ذیل قسمت Package manager یافته و به http://nuget.org/api/v2 تغییر دهید؛ یعنی به Http خالی، بجای Https؛ تا سرعت دریافت بسته‌های NuGet مورد نظر افزایش یابند.



اجرای پروژه و برنامه

پس از این مراحل و Build موفقیت آمیز پروژه، برنامه را اجرا کنید. در اولین بار اجرای برنامه به صورت خودکار بانک اطلاعاتی به همراه ساختار جداول تشکیل می‌شوند. اما ... با خطای زیر مواجه خواهید شد:
 The path is not valid. Check the directory for the database. [ Path = D:\...\bin\Debug\Db\db.sdf ]
علت این است که در فایل app.config پروژه ریشه برنامه :
<connectionStrings>
    <clear/>
    <add name="MyWpfFrameworkContext"
         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Db\db.sdf;Max Buffer Size=30720;File Mode=Read Write;"
         providerName="System.Data.SqlServerCE.4.0" />
  </connectionStrings>
مسیر تشکیل بانک اطلاعاتی به پوشه db کنار فایل اجرایی برنامه تنظیم شده است. این پوشه db را در پوشه bin\debug ایجاد کرده و سپس برنامه را اجرا کنید.


برای ورود به برنامه از نام کاربری Admin و کلمه عبور 123456 استفاده نمائید.
این کاربر پیش فرض در کلاس MyWpfFrameworkMigrations لایه داده‌های برنامه، توسط متد addRolesAndAdmin اضافه شده است.


خوب! تا اینجا با نحوه نصب و راه اندازی این قالب جدید آشنا شدیم. در قسمت‌های بعد، به جزئیات ارتباطات و نحوه استفاده از آن به عنوان پایه یک کار و پروژه جدید، خواهیم پرداخت.




به روز رسانی 1.1
جهت سازگاری با EF 6 ، StructureMap 3 و همچنین VS 2013، پروژه به روز شد: WpfFrmwork_1.1.zip

به روز رسانی نهایی
به روز شده‌ی این پروژه را بر اساس آخرین وابستگی‌های آن از اینجا دریافت کنید.
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت سیزدهم
در این قسمت قصد داریم به بررسی نحوه‌ی بهبود Performance در پروژه‌های Xamarin Forms نگاهی بیاندازیم. صد البته امکان پوشش دادن تمامی نکات وجود ندارد و در این قسمت سعی بر پوشش دادن مهم‌ترین آنها را داریم.
توجه داشته باشید که در قسمت نهم به "x:DataType" و در قسمت چهارم به "مواردی مهم در زمینه‌ی بهبود عملکرد پروژه‌های Xamarin در Android" پرداخته بودیم که آن نکات در بهبود سرعت برنامه‌ها تاثیر گذارند. همان طور که در قسمت چهارم گفته شد، همیشه سرعت برنامه را در Release mode تست کنید.

در Xamarin Forms هر کنترل (برای مثال Entry و Button) در زمان اجرا به یک کنترل Native معادل خود تبدیل می‌شود. مشکلی که وجود دارد این است که وقتی از روی Button مربوط به Xamarin Forms، یک Button در Android و ... ساخته می‌شود، آن Button بر روی یک Container قرار می‌گیرد. در واقع به ازای هر کنترل Xamarin Forms، دو کنترل Native ساخته می‌شود(!) و تعداد کنترل‌های بیشتر در برنامه یعنی کندی بیشتر.
وظیفه تبدیل Xamarin forms control به یک Native control بر عهده ‌Renderer هاست. البته اینکه هر Xamarin Forms control به دو Native control تبدیل شود در ذیل بحث Fast Renderers در حال بهبود یافتن است. Fast Renderer یک Renderer است که به ازای هر Xamarin forms control، فقط یک کنترل Native را می‌سازد. راهنمای فعال سازی Fast Renderers را می‌توانید بخوانید و در برنامه‌هایتان اعمال کنید؛ ولی در پروژه‌های مبتنی بر Bit مانند XamApp، این مهم به صورت خودکار فعال می‌شود و نیازی به اقدام جداگانه‌ای نیست.

مورد بعدی در مورد Layout‌های Xamarin Forms است (Grid,StackLayout,FlexLayout و...) در صورتیکه قصد تعریف کردن مواردی چون Tap Gesture و Background را بر روی Layout خود ندارید و از Layout خود فقط انتظار Layout بودن را دارید، می‌توانید آنها را سریع‌تر سازید. مثال قسمت قبل را که برای نمایش هر Product در List View از Flex Layout استفاده می‌کرد، به‌خاطر بیاورید. ما آن Flex را استفاده کردیم تا نام Product، بیست و پنج درصد فضای هر ردیف از List View را بگیرد و ... به آن Flex Layout رنگی داده نشد یا هر چیزی از این قبیل. برای بهبود عملکرد آن List View می‌توانیم از Flex Layout به شکل زیر استفاده کنیم:
<sfListView:SfListView.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <FlexLayout
                        x:DataType="model:Product"
                        CompressedLayout.IsHeadless="True"
                        Direction="Row">
                        <Label
                            FlexLayout.Basis="40%"
                            Text="{Binding Name}"
                            VerticalTextAlignment="Center" /> ...
با اضافه کردن CompressedLayout.IsHeadless=True دیگر کنترل Native ای برای آن Flex Layout ساخته نمی‌شود و کنترل Native کمتر یعنی سرعت بیشتر برنامه.
برای این امکان، ذکر دو نکته الزامی است:
۱- استفاده از CompressedLayout.IsHeadless باعث می‌شود تعدادی از امکانات Layout مانند Background Color دیگر کار نکنند. فعال سازی آن فقط در DataTemplate‌های ListView توصیه می‌شود که مثلا 20 عدد Product در مثال قسمت قبل، منجر به ساخته شدن 20 عدد Flex Layout می‌شوند و اگر کاری کنیم که کنترل Native معادل آن ساخته نشود، لااقل 20 بار سود کرده‌ایم! استفاده کردن از CompressLayout در همه جای برنامه، ایده جالبی نیست.
۲- CompressedLayout فقط در Android و iOS اعمال می‌شود و تست کردن آن در UWP عملا فایده‌ای ندارد.

نکته مهم بعدی، بحث نمایش عکس است. در Xamarin Forms یک عکس می‌تواند در رزولوشن‌های مختلف با کمک Drawable در Android و Asset Catalog Image Sets در iOS و ... باشد. همچنین می‌توان عکس را از یک Url گرفت و یا به شکل Embedded در پروژه‌ی مشترک بین سه پلتفرم باشد. می‌توان علاوه بر PNG و JPG از WebP ،SVG و GIF نیز استفاده نمود. اما آنچه که مهم است این است که بعد از یادگیری اصول اولیه نمایش عکس در Xamarin Forms، حتما حتما از FF Image Loading برای نمایش عکس‌ها استفاده شود.
استفاده از FF Image Loading دارای مزایایی چون پشتیبانی از WebP | SVG است. همچنین این کتابخانه فایل‌ها را نیز Cache می‌کند (هم در صورتیکه Url باشند و قرار باشند از طریق اینترنت دریافت شوند و هم Bitmap حاصل از Render کردن آن عکس برای آن Device خاص همانند GlideX در Android). امکان گرد کردن عکس، یا سیاه و سفید نمودن آن و کوهی از امکانات دیگر، استفاده‌ی از این کتابخانه را الزامی می‌کند!
برای نمایش لوگوی Bit در برنامه برای مثال، ابتدا Package مربوطه را در پروژه XamApp نصب می‌کنیم. سپس آن را در Android ،iOS و UWP راه اندازی می‌کنیم و در Android مقدار enableFastRenderer را True می‌دهیم. سپس در Xaml داریم:
        <ffimageloading:CachedImage
            CacheType="All"
            DownsampleToViewSize="true"
            HeightRequest="100"
            HorizontalOptions="Center"
            Source="https://avatars2.githubusercontent.com/u/22663390?s=100"
            VerticalOptions="Center"
            WidthRequest="100" />
پایان
اشتراک‌ها
تولید تگ های SEO در ASP.NET Core با کتابخانه SeoTags

SeoTags Create all SEO tags you need such as meta, link, twitter card (twitter:), open graph (og:), and JSON-LD schema (structred data). 


Sample output: 

<!DOCTYPE html>
<html>
<head>

<meta charset="utf-8" />
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
<meta http-equiv="X-UA-Compatible" content="IE=edge, chrome=1" />
<meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1" />

<link rel="preconnect" href="https://fonts.gstatic.com/" crossorigin />
<link rel="preconnect" href="https://www.google-analytics.com" crossorigin />
<link rel="dns-prefetch" href="https://fonts.gstatic.com/" />
<link rel="dns-prefetch" href="https://www.google-analytics.com" />
<link rel="preload" as="style" href="https://site.com/site.css" />
<link rel="preload" as="script" href="https://site.com/app.js" />
<link rel="preload" as="font" type="font/woff2" href="https://site.com/fonts/Font.woff2" crossorigin />
<link rel="preload" as="font" type="font/woff2" href="https://site.com/fonts/Font_Light.woff2" crossorigin />
<link rel="preload" as="font" type="font/woff2" href="https://site.com/fonts/Font_Medium.woff2" crossorigin />
<link rel="preload" as="font" type="font/woff2" href="https://site.com/fonts/Font_Bold.woff2" crossorigin />
<link rel="preload" as="image" type="image/jpeg" href="https://site.com/uploads/image.jpg" />

<title>SEO Tags for ASP.NET Core - My Site Title</title>
<meta name="title" content="SEO Tags for ASP.NET Core - My Site Title" />
<meta name="description" content="Create all SEO tags you need such as meta, link, twitter card (twitter:), open graph (og:), and ..." />
<meta name="keywords" content="SEO, AspNetCore, MVC, RazorPages" />
<meta name="author" content="Author Name" />
<link rel="author" href="https://github.com/author-profile" />
<link rel="canonical" href="https://site.com/url/" />
<link rel="application/opensearchdescription+xml" title="My Site Title" href="https://site.com/open-search.xml" />
<link rel="alternate" type="application/rss+xml" title="Post Feeds" href="https://site.com/rss/" />
<link rel="alternate" type="application/rss+xml" title="Post Comments" href="https://site.com/post/comment/rss" />

<meta name="twitter:card" content="summary_large_image" />
<meta name="twitter:title" content="SEO Tags for ASP.NET Core" />
<meta name="twitter:description" content="Create all SEO tags you need such as meta, link, twitter card (twitter:), open graph (og:), and ..." />
<meta name="twitter:site" content="@MySiteTwitter" />
<meta name="twitter:creator" content="@MyTwitterId" />
<meta name="twitter:image" content="https://site.com/uploads/image.jpg" />
<meta name="twitter:image:width" content="1280" />
<meta name="twitter:image:height" content="720" />
<meta name="twitter:image:alt" content="Image alt" />

<meta property="og:type" content="article" />
<meta property="og:title" content="SEO Tags for ASP.NET Core" />
<meta property="og:description" content="Create all SEO tags you need such as meta, link, twitter card (twitter:), open graph (og:), and ..." />
<meta property="og:url" content="https://site.com/url/" />
<meta property="og:site_name" content="My Site Title" />
<meta property="og:locale" content="en_US" />
<meta property="og:image" content="https://site.com/uploads/image.jpg" />
<meta property="og:image:secure_url" content="https://site.com/uploads/image.jpg" />
<meta property="og:image:type" content="image/jpeg" />
<meta property="og:image:width" content="1280" />
<meta property="og:image:height" content="720" />
<meta property="og:image:alt" content="Image alt" />
<meta property="article:publisher" content="https://facebook.com/MySite" />
<meta property="article:author" content="https://facebook.com/MyUserId" />
<meta property="article:published_time" content="2021-07-03T13:34:41+00:00" />
<meta property="article:modified_time" content="2021-07-03T13:34:41+00:00" />
<meta property="article:section" content="Article Topic" />
<meta property="article:tag" content="SEO" />
<meta property="article:tag" content="AspNetCore" />
<meta property="article:tag" content="MVC" />
<meta property="article:tag" content="RazorPages" />
<meta property="og:see_also" content="https://site.com/see-also-1" />
<meta property="og:see_also" content="https://site.com/see-also-2" />

...


تولید تگ های SEO در ASP.NET Core با کتابخانه SeoTags
مطالب
شروع کار با Dart - قسمت 1

Dart کتابخانه ای است که توسط شرکت گوگل ارائه شده است و گفته می‌شود، قرار است جایگزین جاوا اسکریپت گردد و از آدرس https://www.dartlang.org قابل دسترسی می‌باشد. این کتابخانه، دارای انعطاف پذیری فوق العاده بالایی است و کد نویسی Java Script را راحت‌تر می‌کند. در حال حاضر هیچ مرورگری به غیر از Chromium از این تکنولوژی پشتیبانی نمی‌کند و جهت تسهیل در کدنویسی، باید از ویرایشگر Dart Editor استفاده کنید. این ویرایشگر کدهای نوشته شده را به دو صورت Native و JavaScript Compiled در اختیار مرورگر قرار می‌دهد. در ادامه با نحوه‌ی کار و راه اندازی Dart آشنا خواهید شد.

ابتدا Dart و ویرایشگر مربوط به آن را توسط لینک‌های زیر دانلود کنید:

دانلود نسخه 64 بیتی دارت + ویرایشگر

دانلود نسخه 32 بیتی دارت + ویرایشگر

بعد از اینکه فایلهای فوق را از حالت فشرده خارج کردید، پوشه ای با نام dart ایجاد می‌نماید. وارد پوشه dart شده و DartEditor را اجرا کنید.

توجه: جهت اجرای dart به JDK 6.0 یا بالاتر نیاز دارید

در مرحله بعد نمونه کدهای Dart را از لینک زیر دانلود نمایید و از حالت فشرده خارج کنید. پوشه ای با نام one-hour-codelab ایجاد می‌گردد.

دانلود نمونه کدهای دارت

از منوی File > Open Existing Folder… پوشه one-hour-codelab را باز کنید .

توضیحات

- پوشه packages و همچنین فایلهای pubspec.yaml و pubspec.lock شامل پیش نیازها و Package هایی هستند که جهت اجرای برنامه‌های تحت Dart مورد نیاز هستند. Dart Editor این نیازمندی‌ها را به صورت خودکار نصب و تنظیم می‌کند.

توجه: اگر پوشه Packages را مشاهده نکردید و یا در سمت چپ فایلها علامت X قرمز رنگ وجود داشت، بدین معنی است که package ‌ها به درستی نصب نشده اند. برای این منظور بر روی pubspec.yaml کلیک راست نموده و گزینه Get Pub را انتخاب کنید. توجه داشته باید که بدلیل تحریم ایران توسط گوگل باید از ابزارهای عبور از تحریم استفاده کنید.

- 6 پوشه را نیز در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که نمونه کد piratebadge را بصورت مرحله به مرحله انجام داده و به پایان می‌رساند.

- Dart SDK شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس هایی است که توسط کیت توسعه نرم افزاری Dart ارائه شده است.

- Installed Packages شامل سورس کد مربوط به تمامی توابع، متغیرها و کلاس‌های کتابخانه‌های اضافه‌تری است که Application به آنها وابسته است.


گام اول: اجرای یک برنامه کوچک

در این مرحله سورس کدهای آماده را مشاهده می‌کنید و با ساختار کدهای Dart و HTML آشنا می‌شوید و برنامه کوچکی را اجرا می‌نمایید.

در Dart Editor پوشه 1-blankbadge را باز کنید و فایلهای piratebadge.html و piratebadge.dart را مشاهده نمایید.

کد موجود در فایل piratebadge.html

<html>
  <head>
    <meta charset="utf-8">
    <title>Pirate badge</title>
    <meta name="viewport"
          content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <link rel="stylesheet" href="piratebadge.css">
  </head>
  <body>
    <h1>Pirate badge</h1>
    
    <div>
      TO DO: Put the UI widgets here.
    </div>
    <div>
      <div>
        Arrr! Me name is
      </div>
      <div>
        <span id="badgeName"> </span>
      </div>
    </div>

    <script type="application/dart" src="piratebadge.dart"></script>
    <script src="packages/browser/dart.js"></script>
  </body>
</html>

توضیحات

- در کد HTML ، اولین تگ <script> ، فایل piratebadge.dart را جهت پیاده سازی دستورات dart به صفحه ضمیمه می‌نماید

- Dart Virtual Machine (Dart VM) کدهای Dart را بصورت Native یا بومی ماشین اجرا می‌کند. Dart VM کدهای خود را در Dartium که یک ویرایش ویژه از مرورگر Chromium می‌باشد اجرا می‌کند که می‌تواند برنامه‌های تحت Dart را بصورت Native اجرا کند.

- فایل packages/browser/dart.js پشتیبانی مرورگر از کد Native دارت را بررسی می‌کند و در صورت پشتیبانی، Dart VM را راه اندازی می‌کند و در غیر این صورت JavaScript کامپایل شده را بارگزاری می‌نماید.


کد موجود در piratebadge.dart

void main() {
  // Your app starts here.
}

- این فایل شامل تابع main می‌باشد که تنها نقطه ورود به application است. تگ <script> موجود در piratebadge.html برنامه را با فراخوانی این تابع راه اندازی می‌کند.

- تابع main() یک تابع سطح بالا یا top-level می‌باشد.

- متغیرها و توابع top-level عناصری هستند که خارج از ساختار تعریف کلاس ایجاد می‌شوند.

جهت اجرای برنامه در Dart Editor بر روی piratebadge.html کلیک راست نمایید و گزینه Run in Dartium را اجرا کنید. این فایل توسط Dartium اجرا می‌شود و تابع main() را فراخوانی می‌کند و صفحه ای همانند شکل زیر را نمایش می‌دهد.


گام دوم: افزودن فیلد input

توجه داشته باشید که در این مرحله یا می‌توانید تغییرات مورد نظر خود را در طی آموزش بر روی پوشه‌ی 1-blankbadge اعمال کنید و یا به پوشه‌های تهیه شده در نمونه کد موجود در همین پروژه مراجعه نمایید.

در این مرحله یک تگ <input> به تگ <div class=”widgets”> اضافه کنید.

...
<div>
  <div>
    <input type="text" id="inputName" maxlength="15">
  </div>
</div>
...

سپس کتابخانه dart:html را به ابتدای فایل piratebadge.dart اضافه کنید.

import 'dart:html';

توضیحات

- دستور فوق کلاس‌ها و Resource ‌های موجود در کتابخانه dart:html را اضافه می‌کند.

- از حجیم شدن کدهای خود نگران نباشید، زیرا فرایند کامپایل کدهای اضافی را حذف خواهد کرد.

- کتابخانه dart:html شامل کلاسهایی جهت کار با عناصر DOM و توابعی جهت دسترسی به این عناصر می‌باشد.

- در مباحث بعدی یاد می‌گیرید که با استفاده از کلمه کلیدی show فقط کلاسهایی را import کنید که به آن نیاز دارید.

- اگر کتابخانه ای در هیچ بخش کد استفاده نشود، خود Dart Editor به صورت warning اخطار می‌دهد و می‌توانید آن را حذف کنید.


دستور زیر را در تابع main بنویسید تا رویداد مربوط به ورود اطلاعات  در فیلد input را مدیریت نمایید.

void main() {
  querySelector('#inputName').onInput.listen(updateBadge);
}

توضیحات

- تابع querySelector() در کتابخانه dart:html تعریف شده است و یک المنت DOM را جستجو می‌نماید. پارامتر ورودی آن یک selector می‌باشد که در اینجا فیلد input را توسط #inputName جستجو نمودیم که یک ID Selector می‌باشد.

- نوع خروجی این متد یک شی از نوع DOM می‌باشد.

- تابع onInput.Listen() رویدادی را برای پاسخگویی به ورود اطلاعات در فیلد input تعریف می‌کند. زمانی که کاربر اطلاعاتی را وارد نماید، تابع updateBadge فراخوانی می‌گردد.

- رویداد input زمانی رخ می‌دهد که کاربر کلیدی را از صفحه کلید فشار دهد.

- رشته‌ها همانند جاوا اسکریپت می‌توانند در " یا '  قرار بگیرند.


تابع زیر را به صورت top-level یعنی خارج از تابع main تعریف کنید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = e.target.value;
}

توضیحات

- این تابع محتوای المنت badgeName را به محتوای وارد شده در فیلد input تغییر می‌دهد.

- پارامتر ورودی این تابع شی e از نوع Event می‌باشد و به همین دلیل می‌توانیم این تابع را یک Event Handler بنامیم.

- e.target به شی ای اشاره می‌کند که موجب رخداد رویداد شده است و در اینجا همان فیلد input می‌باشد

- با نوشتن کد فوق یک warning را مشاهده می‌کنید که بیان می‌کند ممکن است خصوصیت value برای e.target وجود نداشته باشد. برای حل این مسئله کد را بصورت زیر تغییر دهید.

...

void updateBadge(Event e) { 
  querySelector('#badgeName').text = (e.target as InputElement).value;
}

توضیحات

- کلمه کلیدی as به منظور تبدیل نوع استفاده می‌شود که e.target را به یک InputElement تبدیل می‌کند.

همانند گام اول برنامه را اجرا کنید و نتیجه را مشاهده نمایید. با تایپ کردن در فیلد input به صورت همزمان در کادر قرمز رنگ نیز نتیجه تایپ را مشاهده می‌نمایید. 

مطالب
Owin چیست ؟ قسمت اول
مطمئنا اکثر شما برنامه نویسان با معماری IIS و ASP.NET کمابیش آشنایی دارید
Request از سمت کلاینت به IIS ارسال می‌شود، و عموما بسته به نوع درخواست کلاینت یا به یک Static File مپ می‌شود( مثلا به یک عکس )، و یا به یک ISAPI
ISAPI کدی است که عموما با ++C نوشته می‌شود، و برای درخواست آمده از سمت کلاینت کاری را انجام می‌دهد
یکی از این ISAPI‌ها برای ASP.NET است، که درخواست کلاینت را به یک کد مبتنی بر NET. مپ می‌کند ( به همین علت به آن ASP.NET می‌گویند )
نکته ای که در خطوط فوق به وضوح دیده می‌شود، وابستگی شدید ASP.NET به IIS است
بدیهتا کدی که بر روی بستر ASP.NET نوشته می‌شود نیز وابستگی فوق العاده ای به IIS دارد، که یکی از بدترین نوع این وابستگی‌ها در ASP.NET Web Forms دیده می‌شود.
خب، این مسئله چه مشکلاتی را ایجاد می‌کند ؟
مشکل اول که شاید کمتر به چشم بیاید، بحث کندی اجرای بار اول برنامه‌‌های ASP.NET است.
اما مشکل دوم عدم توانایی در نوشتن کد برنامه، بدون وابستگی به وب سرور (در اینجا IIS ) است، که این مشکل دوم روز به روز در حال جدی‌تر شدن است.
این مشکل دوم را برنامه نویسان جاوا سالهاست که با آن درگیرند، نکته این است که بین دو وب سرور در نحوه پردازش یک درخواست کلاینت تفاوت هایی وجود دارد، که بالطبع این تفاوت‌ها در نحوه‌ی اجرای کد بالاخره خودش را جاهایی نشان می‌دهد، این که بگوییم رفتار وب سرورها نباید متفاوت باشد کمی مسخره است، زیرا تفاوت آنها  با یکدیگر باعث شده که سرعت یکسان و امکانات یکسانی نداشته باشند و هر کدام برای یک سناریوی خاص مناسب‌تر باشند
این مسئله برای ما نیز روز به روز دارای اهمیت بیشتری می‌شود، دیگر این که Web Server ما فقط IIS صرف باشد، سناریوی متداول در پروژه‌های Enterprise نیست
در چه جاهایی می‌توان یک برنامه را هاست کرد ؟
IIS به همراه ASP.NET
IIS بدون ASP.NET ( می‌خواهیم برنامه بر روی IIS هاست شود، ولی کاری با ASP.NET نداریم )
CLR AppDomains
و وب سرورهای لینوکسی در صورت اجرای برنامه بر روی Mono
و ...
هم اکنون به میزان زیادی مشکل شفاف شده است، مطابق با معماری فعلی داریم
 Request >> IIS >>  aspnet_isapi.dll >>  System.Web.dll >> Your codes
مشکل دیگری که وجود دارد این است که اگر تیمی بخواهد فریم ورکی برای برنامه نویسان نهایی فراهم کند، باید آنرا بر روی اکثر گزینه‌های هاست موجود سازگار  کنید، برای   مثال مشاهده می‌کنید که ASP.NET Signal R را هم می‌توان بر روی IIS و ASP.NET هاست کرد و هم بر روی یک App Domain کاملا معمولی  و علاوه بر این که تیم   SignalR باید این هزینه مضاعف را پرداخت کند، خروجی برای ما نیز چندان خوشایند نیست، برای مثال اجرای همزمان ASP.NET SignalR و ASP.NET  Web API اگر چه که بر  روی هاستی به غیر از ASP.NET نیز امکان پذیر است، اما متاسفانه به عنوان دو بازیگر جدا از هم کار می‌کنند و عملا تعاملی با یکدیگر ندارند، مگر این  که بر روی ASP.NET  هاست شوند، و یا بسیاری از امکانات Routing موجود در WCF بر روی بستری غیر از ASP.NET کار نمی‌کند.
بدیهی است که این بازار پر آشوب به نفع هیچ کس نیست.
و اما راه حل چیست ؟
تعدادی از برنامه نویسان حرفه ای NET. دور یکدیگر جمع شدند و طی بررسی هایشان به این نتیجه رسیدند که هاست‌های مختلف نقاط اشتراک بسیار زیادی دارند و  تفاوت‌ها نباید باعث این میزان مشکل شود.
پس استانداری را طراحی کردند با نام OWIN  یا Open Web Interface for .NET
این استاندارد به صورت کاملا ریز به طراحی هر چیزی را که شما به آن فکر کنید پرداخته است، Request, Cookie, Response, Web Sokcet و ...
اما همانطور که از نامش مشخص است این یک استاندارد است و پیاده سازی ندارد، و هر هاستی باید یک بار این استاندارد را بر روی خود پیاده سازی کند
خبر خوش این است که تا این لحظه اکثر هاست‌های مهم این استاندارد را پیاده سازی کرده اند و یا در دست پیاده سازی دارند
پروژه Helios برای IIS
پروژه Katana  برای IIS به در کنار و سازگار با ASP.NET برای پروژه هایی که تا این لحظه از امکانات سطح پایین ASP.NET استفاده زیادی کرده اند و فرصت تغییر ساختاری ندارند
پروژه هایی برای App Domains و ...
مرحله‌ی بعدی این است که فریم ورک‌ها خوشان را با Owin سازگار کنند
معروف‌ترین فریم ورک هایی که تا این لحظه اقدام به انجام این کار کرده اند، عبارتند از:
ASP.NET Web API
ASP.NET MVC
ASP.NET Identity
ASP.NET Signal R ( در حال حاضر Signal R فقط بر روی Owin قابلیت استفاده دارد )
بدیهی است که زمانی که پروژه ASP.NET Web API بر روی استاندارد OWIN نوشته می‌شود، دیگر نیازی به تحمل هزینه مضاعف برای سازگاری خود با انواع هاست ها ندارد و این مسئله توسط Katana، Helios  و ... انجام شده است، که بالطبع بزرگترین نفع آن برای ما جلوگیری از چند باره کاری توسط تیم Web API و ... است که بالطبع در  زمان کمتر امکانات بیشتری را به ما ارائه می‌دهند.
البته واضح است فریم ورک هایی که با کلاینت و درخواست‌ها کاری ندارند، با این مقولات کاری ندارند، پس Entity Framework و ... از این داستان مستثنا هستند.
و علاوه بر این فریم ورک هایی با طراحی اشتباه و قدیمی مانند ASP.NET Web Forms به صورت کلی قابلیت سازگار شدن با این استاندارد را ندارند، زیرا کاملا به ASP.NET  وابسته هستند
و در نهایت در مرحله‌ی بعدی لازم است شما نیز از فریم ورک هایی استفاده کنید که مبتنی بر OWIN هستند، یعنی برای مثال پروژه بعدی تان را مبتنی بر ASP.NET MVC و ASP.NET Web API و ASP.NET Identity پیاده سازی کنید، در این صورت شما می‌توانید برنامه ای بنویسید که به Web Server هیچ گونه وابستگی ندارد.
به این صورت کد زدن چند مزیت بزرگ دیگر هم دارد که از کم اهمیت‌ترین آنها شروع می‌کنیم:
1- سرعت بسیار بالاتر برنامه در هاست‌های غیر ASP.NET ای، مانند زمانی که شما از IIS به صورت مستقیم و بدون وابستگی به System.Web.dll استفاده می‌کنید.
توجه کنید که حتی در این حالت هم می‌توانید از ASP.NET Web API و Signal R و Identity استفاده کنید و تا 25% سرعت بیشتری داشته باشید ( بسته به سناریو ) 
2- قابلیت توسعه آسانتر و با قابلیت نگهداری بالاتر پروژه‌های Enterprise، برای مثال در یکی از پروژه‌ها من مجبور بودم از ASP.NET Web API به صورتی استفاده کنم  که هم توسط کلاینت JavaScript ای استفاده شود، و هم توسط کدهای Controller‌های MVC ( بدون استفاده مستقیم از کد سرویس با رفرنس زدن به سرویس‌ها البته )  که خوشبختانه OWIN به خوبی از پس این کار بر آمد، و عملا یک سرویس Web API را هم بر روی IIS هاست کردم و هم داخل یک AppDomain
3- در چند سال آینده که اکثریت مطلق سایت‌ها از این روش استفاده کنند ( شما چه بدانید و چه ندانید اگر در برنامه خودتان از Signal R نسخه 2 دارید استفاده می‌کنید،حتما از OWIN استفاده کرده اید )، مایکروسافت می‌تواند دست به تغییرات اساسی‌تری بزند، برای مثال معماری جدیدی از IIS ارائه دهد که مشکلات ساختاری فراوان  فعلی  IIS  را   که  از حوصله توضیح این مقاله خارج است را نداشته باشد، و فقط یک پیاده سازی OWIN جدید بر روی آن ارائه دهد و برنامه‌های ما بدون تغییر بر روی آن نیز کار  کنند، و یا  این که بتواند تعدادی از فریم ورک‌های با طراحی قدیمی را راحت‌تر از دور خارج کند، مانند Web Forms
نکته پایانی، اگر هم اکنون پروژه ای دارید که در داخل آن از ASP.NET استفاده شده، و برای مثال تعدای فرم ASP.NET Web Forms نیز دارد، نگران نباشید، کماکان می‌توانید از Owin برای سایر قسمت‌ها مانند Web API استفاده کنید، البته در این حالت تاثیری در بهبود سرعت اجرای برنامه مشاهده نخواهید کرد، اما برای مهاجرت و اعمال تغییرات این آسانترین روش ممکن است
در قسمت بعدی، مثالی را شروع می‌کنیم مبتنی بر ASP.NET Web API، ASP.NET Identity و Helios
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت هفتم - بررسی مفاهیم Mobx
MobX از 4 مفهوم اصلی تشکیل می‌شود:

- Observable state: در MobX نیز همانند Redux، کل شیء state به صورت یک شیء جاوا اسکریپتی ارائه می‌شود؛ با این تفاوت که در اینجا این شیء، یک Observable است که نمونه‌ای از مفهوم آن‌را در مثال قسمت قبل بررسی کردیم.
- Actions: متدهایی هستند که state را تغییر می‌دهند.
- Computed properties: در مورد مفهوم خواص محاسباتی در قسمت قبل بحث کردیم. این خواص، مقدار خود را بر اساس تغییرات سایر خواص Observable، به روز می‌کنند.
- Reactions: سبب بروز اثرات جانبی (side effects) می‌شوند؛ مانند تعامل با دنیای خارج. نمونه‌ای از آن، متد autorun است که تغییرات Observableها را ردیابی می‌کند.

برای مثال خاصیت محاسباتی fullName، تغییرات سایر خواص Observable را احساس کرده و مقدار خودش را به روز می‌کند. سپس یک Reaction به آن، می‌تواند به روز رسانی DOM، جهت نمایش این تغییرات باشد و یا نمونه‌ی دیگری که می‌تواند بسیاری از این مفاهیم را نمایش دهد، کلاس زیر است:
import { action, observable, computed } from 'mobx';

class PizzaCalculator {
  @observable numberOfPeople = 0;
  @observable slicesPerPerson = 2;
  @observable slicesPerPie = 8;

  @computed get slicesNeeded() {
    console.log('Getting slices needed');
    return this.numberOfPeople * this.slicesPerPerson;
   }

  @computed get piesNeeded() {
    console.log('Getting pies needed');
    return Math.ceil(this.slicesNeeded / this.slicesPerPie);
   }

   @action addGuest() {
     this.numberOfPeople!++;
   }
}
- دراینجا با استفاده از decorator syntax کتابخانه‌ی mobx، خواص و متدهای این کلاس معمولی ES6 را مزین کرده‌ایم.
- برای مثال زمانیکه تعریف observable numberOfPeople@ را داریم، به این معنا است که می‌خواهیم تغییرات تعداد افراد را تحت نظر قرار دهیم و اگر تغییری در مقدار آن صورت گرفت، آنگاه مقدار خواص محاسباتی که با computed@ مزین شده‌اند، به صورت خودکار به روز رسانی شوند.
- action@ به این معنا است که متدی در اینجا، سبب بروز تغییری در state کلاس جاری می‌شود. MobX به همراه یک strict mode است که اگر فعال باشد، ذکر تزئین کننده‌ی action@ بر روی یک چنین متدهایی ضروری است، در غیراینصورت، الزامی به درج آن نیست.

در این قطعه کد تعدای console.log را هم ملاحظه می‌کنید. علت آن نمایش مفهوم کش کردن اطلاعات در MobX است. فرض کنید برای بار اول، مقدار یکی از خواصی را که به صورت observable تعریف شده‌اند، تغییر می‌دهیم. در این حالت تمام خواص محاسباتی وابسته‌ی به آن‌ها، به صورت خودکار مجددا محاسبه شده و console.log‌ها را نیز مشاهده خواهیم کرد. اگر برای بار دوم همین فراخوانی صورت گیرد و تغییری در مقادیر خواص observable صورت نگیرد، MobX از نگارش کش شده‌ی این خواص محاسباتی استفاده می‌کند و بی‌جهت سبب رندر مجدد UI نخواهد شد که در نهایت کارآیی بالایی را سبب خواهد شد. برای پیاده سازی یک چنین قابلیتی با Redux باید از مفهومی مانند React.memo و Memoization و کتابخانه‌های کمکی مانند Reselect استفاده کرد؛ اما در اینجا به صورت توکار و خودکار اعمال می‌شود.


ساختارهای داده‌ای که توسط MobX پشتیبانی می‌شوند

MobX از اکثر ساختارهای داده‌ای متداول در جاوا اسکریپت پشتیبانی می‌کند؛ برای مثال:
- اشیاء مانند ({})observable
- آرایه‌ها مانند ([])observable
- Maps مانند observable(new Map())

چند نکته:
- همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، decorators در اصل یکسری تابع هستند و برای مثال می‌توان observable را به صورت observable@ و یا به صورت یک تابع معمولی مورد استفاده قرار داد.
- اگر شیء‌ای را به صورت ({})observable معرفی کنیم، با افزودن خواصی به آن پس از این فراخوانی، این خواص دیگر مورد ردیابی قرار نخواهند گرفت. علت آن‌را هم در شبه‌کد زیر می‌توان مشاهده کرد:
const extendObservable = (target, source) => {
  source.keys().forEach(key => {
    const wrappedInObservable = observable(source[key]);
    Object.defineProperty(target, key, {
      set: value.set.
      get: value.get
    });
  });
};
کاری که متد observable انجام می‌دهد، شمارش کلیدهای (خواص) شیء ارسالی به آن است و سپس محصور کردن آن‌ها درون یک شیء observable و در آخر بازگشت آن.
برای رفع این مشکل می‌توان از Map استفاده کرد. یعنی در اینجا اگر قرار است تعداد خواص اشیاء را به صورت پویا تغییر دهید، آن‌ها را به صورت Map تعریف کنید؛ چون متد set آن توسط observableها ردیابی می‌شود.


استفاده از MobX با React توسط کتابخانه‌ی mobx-react

تا اینجا MobX را به صورت متکی به خود مورد بررسی قرار دادیم. اکنون قصد داریم آن‌را به یک برنامه‌ی React متصل کنیم. برای اینکار کتابخانه‌های زیادی وجود دارند که در این قسمت کلیات روش کار با کتابخانه‌ی mobx-react را در بین آن‌ها بررسی می‌کنیم.

نصب کتابخانه‌ی mobx-react

ابتدا نیاز است تا این کتابخانه را نصب کنیم:
 > npm install --save mobx mobx-react

تحت نظر قرار دادن کامپوننت‌ها

در ادامه پس از نصب کتابخانه‌ی mobx-react، نیاز است کامپوننت‌ها را تحت نظر MobX قرار دهیم که اینکار را می‌توان توسط تزئین کننده‌ی observer آن انجام داد. همانطور که عنوان شد، تزئین کننده‌ها را می‌توان به صورت معمولی observer@ به یک کلاس و یا به صورت فراخوانی تابع، برای مثال به یک کامپوننت تابعی اعمال کرد. برای نمونه کامپوننت‌های کلاسی را به نحو زیر می‌توان با observer@ مزین کرد:
import { observer } from "mobx-react";

@observer class Counter extends Component {
در این حالت هر زمانیکه یکی از اشیاء observable تغییر می‌کند، React را وادار به رندر مجدد UI خواهد کرد.

و یا کامپوننت‌های تابعی را می‌توان توسط متد observer به صورت زیر محصور کرد:
const Counter = observer(({ count }) => {
  return (
   // ...
  );
});
با تحت نظر قرار گرفته شدن یک کامپوننت (چه با تزئین کننده‌ی observer@ و یا با بکارگیری نگارش تابعی آن)، منطقی که در پشت صحنه مورد استفاده قرار می‌گیرد، یک چنین شکلی را خواهد داشت (و برای اینکار نیازی به کد نویسی نیست):
class ContainerComponent extends Component () {
   componentDidMount() {
     this.stopListening = autorun(() => this.render());
   }

   componentWillUnmount() {
     this.stopListening();
   }

   render() { … }
}
زمانیکه کار رندر اولیه‌ی کامپوننت در DOM به پایان رسید، متد autorun به تغییرات observableها در پشت صحنه گوش‌فرا داده و سبب فراخوانی متد رندر کامپوننت، با هر تغییر لازمی می‌شود. این کاری است که متد یا تزئین کننده‌ی observer کتابخانه‌ی mobx-react انجام می‌دهد.

تعریف مخزن و اتصال آن به کامپوننت‌ها

کار شیء Provider که بالاترین کامپوننت را در سلسله مراتب کامپوننت‌ها محصور می‌کند، ارائه‌ی store، به تمام کامپوننت‌های فرزند است. در Redux فقط یک store را داریم که  به شیء Provider آن ارسال می‌کنیم. اما در حین کار با MobX چنین محدودیتی وجود ندارد و می‌توان چندین store را تعریف کرد و در اختیار برنامه قرار داد که شبه‌کد نحوه‌ی تعریف آن به صورت زیر است:
import { Provider } from 'mobx-react';

import ItemStore from './store/ItemStore';
import Application from './components/Application';

const itemStore = new ItemStore();

ReactDOM.render(
   <Provider itemStore={itemStore}>
     <Application />
   </Provider>,
   document.getElementById('root'),
);
در حین کار با Redux، قسمتی از مراحل تعریف آن، کار اتصال خواص موجود در state مخزن redux، به props یک کامپوننت است و یا همچنین کار اتصال رویدادها به props. یک چنین کاری را در اینجا به سادگی با تزئین کننده‌ای به نام inject می‌توان انجام داد که مخزن مورد استفاده را مشخص می‌کند:
@inject('itemStore')
class NewItem extends Component {
// ...
و یا برای کامپوننت‌های تابعی می‌توان از نگارش تابعی inject استفاده کرد. در این حالت، store تزریقی را می‌توان به صورت props دریافت نمود:
const UnpackedItems = inject('itemStore')(
    observer(({ itemStore }) => (
    // ...
  )),
);


یک مثال: پیاده سازی مثال شمارشگر قسمت سوم این سری با mobx-react

در ادامه قصد داریم برنامه‌ی شمارشگر ارائه شده در قسمت سوم بررسی redux را با mobx پیاده سازی کنیم. به همین جهت یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> create-react-app state-management-with-mobx-part2
> cd state-management-with-mobx-part2
> npm start
در ادامه کتابخانه‌ها‌ی mobx ، mobx-react و همچنین بوت استرپ را نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save mobx mobx-react bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";

پس از آن فایل src\index.js را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import "./index.css";
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";

import { autorun, decorate, observable } from "mobx";
import React from "react";
import ReactDOM from "react-dom";

import Counter from "./components/Counter";
import * as serviceWorker from "./serviceWorker";

class Count {
  value = 0;

  increment = () => {
    this.value++;
  };

  decrement = () => {
    this.value--;
  };
}

decorate(Count, { value: observable });

const count = (window.count = new Count());
autorun(() => console.log("The count changed!", count.value));

ReactDOM.render(
  <main className="container">
    <Counter count={count} />
  </main>,
  document.getElementById("root")
);

serviceWorker.unregister();
توضیحات:
- در قسمت قبل، روش تحت نظر قرار دادن یک شیء متداول جاوا اسکریپتی را توسط متد observable مشاهده کردیم. در اینجا نگارش کلاسی آن مثال را بر اساس کلاس Count مشاهده می‌کنید. اگر نخواهیم از decorator ای مانند observable@ بر روی خاصیت value این کلاس استفاده کنیم، روش تابعی آن‌را با فراخوانی متد decorate و ذکر نوع کلاس و سپس خاصیتی که باید به صورت observable تحت نظر قرار گیرد، در اینجا مشاهده می‌کنید. این هم یک روش کار با mobx است.
- پس از ایجاد کلاس Count که در اینجا نقش store را نیز بازی می‌کند، یک وهله‌ی جدید را از آن ساخته و به متغیر count در این ماژول و همچنین window.count انتساب می‌دهیم. انتساب window.count سبب می‌شود تا بتوان در کنسول توسعه دهندگان مرورگر، با نوشتن count و سپس enter، به محتویات این متغیر دسترسی یافت و یا حتی آن‌را تغییر داد؛ مانند تصویر زیر که بلافاصله این تغییر، در UI برنامه نیز منعکس می‌شود:


- در اینجا تعریف شیء Provider را که پیشتر در مورد آن بحث کردیم، مشاهده نمی‌کنید؛ چون با تک کامپوننت Counter تعریف شده‌ی در این مثال، نیازی به آن نیست. می‌توان این شیء store را به صورت مستقیم به props کامپوننت Counter ارسال کرد.

اکنون تعریف کامپوننت شمارشگر واقع در فایل src\components\Counter.jsx به صورت زیر خواهد بود که این کامپوننت، count را به صورت props دریافت می‌کند:
import { observer } from "mobx-react";
import React from "react";

const Counter = observer(({ count }) => {
  return (
    <section className="card mt-5">
      <div className="card-body text-center">
        <span className="badge m-2 badge-primary">{count.value}</span>
      </div>
      <div className="card-footer">
        <div className="d-flex justify-content-center align-items-center">
          <button
            className="btn btn-secondary btn-sm"
            onClick={count.increment}
          >
            +
          </button>
          <button
            className="btn btn-secondary btn-sm m-2"
            onClick={count.decrement}
          >
            -
          </button>
        </div>
      </div>
    </section>
  );
});

export default Counter;
و سپس بر اساس count رسیده، در اینجا می‌توان مستقیما متدهای کلاس Count را فراخوانی کرد (مانند count.increment؛ که البته در اصل یک خاصیت است که با متدی مقدار دهی شده‌است) و یا مقدار خاصیتی از آن‌را مانند count.value، نمایش داد.
تا زمانیکه کامپوننت، با تابع observer محصور شده‌است، به props رسیده گوش فرا داده و خواص و اشیاء observable آن‌را تشخیص می‌دهد و سبب رندر مجدد کامپوننت، با تغییری در آن‌ها خواهد شد.

کدهای کامل این قسمت را می‌توانید از اینجا دریافت کنید: state-management-with-mobx-part2.zip
مطالب
WebStorage: قسمت دوم
در این مقاله قصد داریم نحوه‌ی کدنویسی webstorage را با کتابخانه‌هایی که در مقاله قبل معرفی کردیم بررسی کنیم.
ابتدا روش ذخیره سازی و بازیابی متداول آن را بررسی میکنیم که تنها توسط دو تابع صورت می‌گیرد. مطلب زیر برگرفته از w3Schools است:
دسترسی به شیء webstorage به صورت زیر امکان پذیر است:
window.localStorage
window.sessionStorage
ولی بهتر است قبل از ذخیره و بازیابی، از پشتیبانی مرورگر از webstorage اطمینان حاصل نمایید:
if(typeof(Storage) !== "undefined") {
    // Code for localStorage/sessionStorage.
} else {
    // Sorry! No Web Storage support..
}
برای ذخیره سازی و سپس خواندن به شکل زیر عمل می‌کنیم:
localStorage.setItem("lastname", "Smith");

//========================
localStorage.getItem("lastname");
خواندن می‌تواند حتی به شکل زیر هم صورت بگیرد:
var a=localStorage.lastname;
استفاده از store.js برای مرورگرهایی که از webstorage پشتیبانی نمی‌کنند به شکل زیر است:
//ذخیره مقدار
store.set('username', 'marcus')

//بازیابی مقدار
store.get('username')

//حذف مقدار
store.remove('username')

//حذف تمامی مقادیر ذخیره شده
store.clear()

//ذخیره ساختار
store.set('user', { name: 'marcus', likes: 'javascript' })

//بازیابی ساختار به شکل قبلی
var user = store.get('user')
alert(user.name + ' likes ' + user.likes)

//تغییر مستقیم مقدار قبلی
store.getAll().user.name == 'marcus'

//بازخوانی تمام مقادیر ذخیر شده توسط یک حلقه
store.forEach(function(key, val) {
    console.log(key, '==', val)
})
همچنین بهتر هست از یک فلگ برای بررسی فعال بودن storage استفاده نمایید. به این دلیل که گاهی کاربرها از پنجره‌های private استفاده می‌کنند که ردگیری اطلاعات آن ممکن نیست و موجب خطا می‌شود.
<script src="store.min.js"></script>
<script>
    init()
    function init() {
        if (!store.enabled) {
            alert('Local storage is not supported by your browser. Please disable "Private Mode", or upgrade to a modern browser.')
            return
        }
        var user = store.get('user')
        // ... and so on ...
    }
</script>
در صورتیکه بخشی از داده‌ها را توسط localstorage ذخیره نمایید و بخواهید از طریق storage به آن دسترسی داشته باشید، خروجی string خواهد بود؛ صرف نظر از اینکه شما عدد، شیء یا آرایه‌ای را ذخیره کرده‌اید.
در صورتیکه ساختار JSON را ذخیره کرده باشید، می‌توانید رشته برگردانده شده را با json.stringify و json.parse بازیابی و به روز رسانی کنید.
در حالت cross browser تهیه‌ی یک sessionStorage امکان پذیر نیست. ولی می‌توان به روش ذیل و تعیین یک زمان انقضاء آن را محدود کرد:
var storeWithExpiration = {
// دریافت کلید و مقدار و زمان انقضا به میلی ثانیه
    set: function(key, val, exp) {
//ایجاد زمان فعلی جهت ثبت تاریخ ایجاد
        store.set(key, { val:val, exp:exp, time:new Date().getTime() })
    },
    get: function(key) {
        var info = store.get(key)
//در صورتی که کلید داده شده مقداری نداشته باشد نال را بر میگردانیم
        if (!info) { return null }
//تاریخ فعلی را منهای تاریخ ثبت شده کرده و در صورتی که
//از مقدار میلی ثاینه بیشتر باشد یعنی منقضی شده و نال بر میگرداند
        if (new Date().getTime() - info.time > info.exp) { return null }
        return info.val
    }
}

// استفاده عملی از کد بالا
// استفاده از تایمر جهت نمایش واکشی داده‌ها قبل از نقضا و بعد از انقضا
storeWithExpiration.set('foo', 'bar', 1000)
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 500) // -> "bar"
setTimeout(function() { console.log(storeWithExpiration.get('foo')) }, 1500) // -> null

مورد بعدی استفاده از سورس  cross-storage  است. اگر به یاد داشته باشید گفتیم یکی از احتمالاتی که برای ما ایجاد مشکل می‌کند، ساب دومین هاست که ممکن است دسترسی ما به یک webstorage را از ساب دومین دیگر از ما بگیرد.
این کتابخانه به دو جز تقسیم شده است یکی هاب Hub و دیگری Client .
ابتدا نیاز است که هاب را آماده سازی و با ارائه یک الگو از آدرس وب، مجوز عملیات را دریافت کنیم. در صورتیکه این مرحله به فراموشی سپرده شود، انجام هر نوع عمل روی دیتاها در نظر گرفته نخواهد شد.
CrossStorageHub.init([
  {origin: /\.example.com$/,            allow: ['get']},
  {origin: /:\/\/(www\.)?example.com$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
]);
حرف $ در انتهای عبارت باعث مشود که دامنه‌ها با دقت بیشتری در Regex بررسی شوند و دامنه زیر را معتبر اعلام کند:
valid.example.com
ولی دامنه زیر را نامعتبر اعلام می‌کند:
invalid.example.com.malicious.com
همچنین می‌توانید تنظیماتی را جهت هدر‌های CSP و CORS، نیز اعمال نمایید:
{
  'Access-Control-Allow-Origin':  '*',
  'Access-Control-Allow-Methods': 'GET,PUT,POST,DELETE',
  'Access-Control-Allow-Headers': 'X-Requested-With',
  'Content-Security-Policy':      "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-Content-Security-Policy':    "default-src 'unsafe-inline' *",
  'X-WebKit-CSP':                 "default-src 'unsafe-inline' *",
}
پس کار را بدین صورت آغاز می‌کنیم، یک فایل به نام hub.htm درست کنید و هاب را آماده سازید:
hub.htm
<script type="text/javascript" src="~/Scripts/cross-storage/hub.js"></script>
<script>
 CrossStorageHub.init([
      {origin: /.*localhost:300\d$/, allow: ['get', 'set', 'del']}
    ]);
  </script>
کد بالا فقط درخواست‌های هاست لوکال را از پورتی که ابتدای آن با 300 آغاز می‌شود، پاسخ می‌دهد و مابقی درخواست‌ها را رد می‌کند. متدهای ایجاد، ویرایش و حذف برای این آدرس معتبر اعلام شده است. 
در فایل دیگر که کلاینت شناخته می‌شود باید فایل hub معرفی شود تا تنظیمات هاب خوانده شود:
var storage = new CrossStorageClient('http://localhost:3000/example/hub.html');

var setKeys = function () {
      
return storage.set('key1', 'foo').then(function() {
return storage.set('key2', 'bar');
      });
};
در خط اول، فایل هاب معرفی شده و تنظیمات روی این صفحه اعمال می‌شود. سپس در خطوط بعدی داده‌ها ذخیره می‌شوند. از آنجا که با هر یکبار ذخیره، return صورت می‌گیرد و تنها اجازه‌ی ورود یک داده را داریم، برای حل این مشکل متد then پیاده سازی شده است. متغیر setKeys شامل یک آرایه از کلیدها خواهد بود.
نحوه‌ی ذخیره سازی بدین شکل هم طبق مستندات صحیح است:
storage.onConnect().then(function() {

  return storage.set('key', {foo: 'bar'});

}).then(function() {

  return storage.set('expiringKey', 'foobar', 10000);

});
در کد بالا ابتدا یک داده دائم ذخیره شده است و در کد بعد یک داده موقت که بعد از 10 ثانیه اعتبار خود را از دست می‌دهد.
برای خواندن داده‌های ذخیره شده به نحوه زیر عمل می‌کنیم:
storage.onConnect().then(function() {
  return storage.get('key1');
}).then(function(res) {
  return storage.get('key1', 'key2', 'key3');
}).then(function(res) {
  // ...
});
کد بالا نحوه‌ی خواندن مقادیر را به شکل‌های مختلفی نشان میدهد و مقدار بازگشتی آن‌ها یک آرایه از مقادیر است؛ مگر اینکه تنها یک مقدار برگشت داده شود. مقدار بازگشتی در تابع بعدی به عنوان یک آرگومان در دسترس است. در صورتی که خطایی رخ دهد، قابلیت هندل آن نیز وجود دارد:
storage.onConnect()
    .then(function() {
      return storage.get('key1', 'key2');
    })

.then(function(res) {
      console.log(res); // ['foo', 'bar']
    })['catch'](function(err) {
      console.log(err);
    });
برای باقی مسائل چون به دست آوردن لیست کلیدهای ذخیره شده، حذف کلید‌های مشخص شده، پاکسازی کامل داده‌ها و ... به مستندات رجوع کنید.
در اینجا جهت سازگاری با مرورگرهای قدیمی خط زیر را به صفحه اضافه کنید:
<script src="https://s3.amazonaws.com/es6-promises/promise-1.0.0.min.js"></script>
ذخیره‌ی اطلاعات به شکل یونیکد، فضایی دو برابر کدهای اسکی میبرد و با توجه به محدود بودن حجم webstorage به 5 مگابایت ممکن است با کمبود فضا مواجه شوید. در صورتیکه قصد فشرده سازی اطلاعات را دارید می‌توانید از کتابخانه lz-string استفاده کنید. ولی توجه به این نکته ضروری است که در صورت نیاز، عمل فشرده سازی را انجام دهید و همینطوری از آن استفاده نکنید.

IndexedDB API
آخرین موردی که بررسی می‌شود استفاده از IndexedDB API است که با استفاده از آن میتوان با webstorage همانند یک دیتابیس رفتار کرد و به سمت آن کوئری ارسال کرد. 
var request = indexedDB.open("library");

request.onupgradeneeded = function() {
  // The database did not previously exist, so create object stores and indexes.
  var db = request.result;
  var store = db.createObjectStore("books", {keyPath: "isbn"});
  var titleIndex = store.createIndex("by_title", "title", {unique: true});
  var authorIndex = store.createIndex("by_author", "author");

  // Populate with initial data.
  store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
  store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
  store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});
};

request.onsuccess = function() {
  db = request.result;
};
کد بالا ابتدا به دیتابیس library متصل می‌شود و اگر وجود نداشته باشد، آن را می‌سازد. رویداد onupgradeneeded برای اولین بار اجرا شده و در آن می‌توانید به ایجاد جداول و اضافه کردن داده‌های اولیه بپردازید؛ یا اینکه از آن جهت به ارتقاء ورژن دیتابیس استفاده کنید. خصوصیت result، دیتابیس باز شده یا ایجاد شده را باز می‌گرداند. در خط بعدی جدولی با کلید کد ISBN کتاب تعریف شده است. در ادامه هم دو ستون اندیس شده برای عنوان کتاب و نویسنده معرفی شده است که عنوان کتاب را یکتا و بدون تکرار در نظر گرفته است. سپس در جدولی که متغیر store به آن اشاره می‌کند، با استفاده از متد put، رکوردها داخل آن درج می‌شوند. در صورتیکه کار با موفقیت انجام شود رویداد onSuccess فراخوانی می‌گردد.
برای انجام عملیات خواندن و نوشتن باید از تراکنش‌ها استفاده کرد:
var tx = db.transaction("books", "readwrite");
var store = tx.objectStore("books");

store.put({title: "Quarry Memories", author: "Fred", isbn: 123456});
store.put({title: "Water Buffaloes", author: "Fred", isbn: 234567});
store.put({title: "Bedrock Nights", author: "Barney", isbn: 345678});

tx.oncomplete = function() {
  // All requests have succeeded and the transaction has committed.
};
در خط  اول ابتدا یک خط تراکنشی بین ما و جدول books با مجوز خواندن و نوشتن باز می‌شود و در خط بعدی جدول books را در اختیار می‌گیریم و همانند کد قبلی به درج داده‌ها می‌پردازیم. در صورتیکه عملیات با موفقیت به اتمام برسد، متغیر تراکنش رویدادی به نام oncomplete فراخوانی می‌گردد. در صورتیکه قصد دارید تنها مجوز خواندن داشته باشید، عبارت readonly را به کار ببرید.
var tx = db.transaction("books", "readonly");
var store = tx.objectStore("books");
var index = store.index("by_author");

var request = index.openCursor(IDBKeyRange.only("Fred"));
request.onsuccess = function() {
  var cursor = request.result;
  if (cursor) {
    // Called for each matching record.
    report(cursor.value.isbn, cursor.value.title, cursor.value.author);
    cursor.continue();
  } else {
    // No more matching records.
    report(null);
  }
};
در دو خط اول مثل قبل، تراکنش را دریافت می‌کنیم و از آنجا که می‌خواهیم داده را بر اساس نام نویسنده واکشی کنیم، ستون اندیس شده نام نویسنده را دریافت کرده و با استفاده از متد opencursor درخواست خود را مبنی بر واکشی رکوردهایی که نام نویسنده fred است، ارسال میداریم. در صورتیکه عملیات با موفقیت انجام گردد و خطایی دریافت نکنیم رویداد onsuccess فراخوانی می‌گردد. در این رویداد با دو حالت برخورد خواهیم داشت؛ یا داده‌ها یافت می‌شوند و رکوردها برگشت داده می‌شوند یا هیچ رکوردی یافت نشده و مقدار نال برگشت خواهد خورد. با استفاده از cursor.continue می‌توان داده‌ها را به ترتیب واکشی کرده و مقادیر رکورد را با استفاده خصوصیت value  به سمت تابع report ارسال کرد.
کدهای بالا همه در مستندات معرفی شده وجود دارند و ما پیشتر توضیح ابتدایی در مورد آن دادیم و برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به همان مستندات معرفی شده رجوع کنید. برای idexedDB هم می‌توانید از این منابع +  +  +  استفاده کنید که خود w3c منبع فوق العاده‌تری است.

مطالب دوره‌ها
فرآیند داده کاوی در Microsoft SQL Server (بخش یک)

مقدمه

بطور کلی داده کاوی به دو قسمت زیر تقسیم می‌شود:

1- اهداف توصیفی (Descriptive Goal): بدنبال یافتن الگوها و روابط بین داده‌ها هستیم، بدین ترتیب مدلی برای توصیف بهتر داده‌ها بدست خواهد آمد.

2- اهداف پیش بینانه (Predictive Goal): بدنبال انجام پیش بینی با استفاده از الگو‌ها و مدل‌های فوق هستیم.

همچنین مراحل اجرای یک پروژه داده کاوی شامل مراحل زیر است:
1- تحلیل: مهمترین فعالیت در این فاز، فهم عمیق مسئله و شناخت درست مسئله و شناسائی مفاهیم کلیدی (Key Concept) در مسئله است.
2- طراحی: مهمترین فعالیت این فاز، فرموله کردن مسئله با استفاده از مفاهیم کلیدی است.
3- پیاده سازی/ نگهداری و بهبود

مراحل کاری داده‏ کاوی بر اساس استاندارد CRISP-DM

محصول مشترک شرکت‌های SPSS, Teradata, NCR و دایملر- کرایسلر است و یک فرآیند استاندارد Cross-Industry برای داده کاوی است که به طور گسترده ای استفاده می‌شود. مراحل کاری در این مدل به شش فاز اصلی به شرح زیر تقسیم می‌شوند:

1. درک پروژه و فهم حوزه کاربرد (Business Understanding):
به طور صریح و آشکار اهداف و نیازمندی‌ها مشخص می‌شود. ترجمه اهداف و محدودیت آن در قاعده‏ سازی، تعریف مسئله داده‏ کاوی و مهیا کردن استراتژی اولیه برای نائل شدن به اهداف در این مرحله تعریف می‏ شود.

2. انتخاب داده‌ها (Data Understanding):
این مرحله شامل جمع آوری داده‌ها برای استفاده از تحلیل اکتشافی و مشخص کردن اطلاعات اولیه برای ارزیابی داده‏‌های با کیفیت و انتخاب داده‌های مفید و مورد نیاز می‌باشد.

3. آماده سازی داده‏‌ها (Data Preparation):
آماده کردن داده‏‌های اولیه خام به داده‏‌های نهایی، این دادها در کلیه مراحل بعدی استفاده می‌شود و از این نظر این مرحله تحلیل و تلاش بیشتری را می‌طلبد. انتخاب عناصر و شناسه‏‌های تحلیل شده را برای کاوش داده‏‌ها اختصاص می‌دهیم و با تمیز کردن داده‌های خام آن را برای ابزارهای مدل سازی آماده می‏ کنیم.

4. مدل سازی (Modeling):
با انتخاب و به ‏کار بستن تکنیک‌های مدل سازی مناسب و روش داده‏ کاوی معین نتایج مدل سازی را بهینه می‏ کنیم، که در صورت نیاز می‌توانیم با برگشت به عقب تحلیل مدل سازی را بهینه‌تر نماییم.

5. ارزیابی (Evaluation):
مشخص کردن اینکه آیا مدل انتخابی، ما را به اهدافمان که در اولین مرحله تعیین کردیم، می‏ رساند. اتخاذ تصمیم راجع به استفاده از نتایج داده‏ کاوی برای اعتبارسنجی نیز در این مرحله انجام می‏ شود.

6. استقرار (Deployment):
استفاده کردن از مدل ایجاد شده، برای مثال می‌تواند تولید یک گزارش ساده از خروجی‌ها را نام برد، و برای یک مثال پیچیده تکمیل کردن پردازش داده‏ کاوی موازی در سایر حوزه‏‌ها می‌باشد، که این الگو‏ها به یک دانش مفید و قابل استفاده تبدیل می‌شوند و پس از بهبود آنها، الگوهایی که کارا محسوب می‏ شوند در یک سیستم اجرایی به کار گرفته خواهند شد.

مراحل کاری داده کاوی در بستر تکنولوژی Microsoft

داده­ کاوی غالباً به عنوان فرآیند استخراج اطلاعات، الگوها و روندهای موجود در مجموعه­ ی عظیمی از داده­‌ها یاد می­ شود. این الگوها و روندها را می­ توان به عنوان یک مدل کاوشی تعریف نمود. به بیانی دیگر ایجاد یک مدل کاوشی بخشی از فرآیند بزرگتری است که در برگیرنده­ ی همه مراحل؛ از تعریف مسئله که مدل حل خواهد نمود تا اجرای مدل در محیط­‌‌های کاری است. می­ توان این فرآیند را با استفاده از 6 مرحله اساسی زیر تعریف نمود:

باید در نظر داشت که تهیه یک مدل داده کاوی، فرآیندی چرخشی، پویا و تکرار پذیر می­ باشد و ممکن است هر یک از این مراحل آن قدر تکرار شود، تا مدل مناسبی تهیه گردد. 

  • تعریف مسئله (Defining the Problem):

تعریف روشنی از مشکل و مسئله کسب و کار است. این مرحله شامل تجزیه و تحلیل نیازمندی­‌‌های کسب و­کار، تعریف دامنه مشکل، تعریف معیارهایی که با آن مدل­‌ها ارزیابی خواهد شد و تعریف هدف نهایی پروژه­ ی داده­ کاوی است.

  • آماده­ سازی داده­‌ها (Preparing Data):

یکپارچه ­سازی و پالایش داده­ هایی است که در مرحله­ ی تعریف مسئله فرآیند معین شده است. SSIS حاوی تمامی ابزارهای ملزوم برای تکمیل این مرحله می‌­باشد.

  • بررسی داده­‌ها (Exploring Data):

به منظور تصمیم­ گیری­‌های مناسب در هنگام تهیه مدل، می­ بایست داده­‌ها را درک نمود و پس از آن می­ توان تصمیم گیری در مورد وجود داده­‌های مخدوش در مجموعه داده و در نهایت استراتژی مناسب برای رفع این مشکلات اتخاذ نمود. Data Source view Designer موجود در BIDS حاوی ابزارهای جامعی برای بررسی و شناخت داده‌ها شامل محاسبه ارقام حداقل و حداکثر، محاسبه میانگین و انحراف معیار و بررسی توزیع داده­‌ها می­ باشد.

  • تهیه مدل ­ها (Building Models):

پیش از تهیه مدل باید، داده­‌ها را به دو دسته­ ی داده­‌های آموزشی و اعتبارسنجی (آزمایشی) تقسیم نمود. از داده­‌های آموزشی برای تهیه مدل و از داده­‌های اعتبار­سنجی برای آزمایش صحت مدل با ایجاد سوالاتی در مورد صحت پیش­ بینی­‌ها استفاده نمود. پس از تعریف ساختار کاوشی، می­ بایست به پردازش مدل پرداخته شود و ساختارهای خالی با الگوهایی که مدل را توصیف می­ نمایند، پُر شوند. این مرحله با عنوان آموزش مدل شناخته می­ شود.

  • بررسی و ارزیابی مدل­‌ها (Exploring and Validating Models):

این مرحله شامل بررسی مدل­‌های ایجاد شده به منظور آزمودن کارایی آنهاست. می­ توان مدل­‌ها را با ابزار­های موجود در Designer از جمله نمودار صعود و یا ماتریس دسته­ بندی بررسی نمود.

  • اجرا و بروزرسانی مدل­‌ها (Deploying and Updating Models):

این مرحله شامل اجرای مدل­ هایی است که بهترین کارائی را در یک محیط عملیاتی داشته­ اند. پس از استقرار مدل­‌های کاوشی در یک محیط عملیاتی می­ توان از این مدل­ها برای پیش­ بینی­ هایی بهره گرفت.


مراحل سه گانه موجود در ساخت یک مدل کاوش   

  • ایجاد ساختار کاوشی (Mining Structures): تعریف یک ساختار کاوشی شامل، تعیین تعداد ستون­‌های ورودی، تعداد ستون­‌های قابل پیش ­بینی و الگوریتم وابسته به آن می‌­باشد. ساختار کاوشی یک ساختار داده­ ای است که محدوده­ ی داده­ هایی را که از روی آنها مدل­‌های کاوش ساخته می­ شود را تعریف می­ نماید. 
  • آموزش مدل (Model Training): یک مدل کاوشی، الگوریتم­‌های کاوش را به داده­ هایی که ساختار کاوش ارائه می­ نماید، اعمال می­ کند. به بیان دیگر استفاده و کاربرد هر ستون و الگوریتمی که برای ساخت مدل استفاده می­ شود را تعریف می­ کند، پس شامل داده منبع اصلی نیست، بلکه شامل اطلاعاتی است که توسط الگوریتم کشف می­ شود. به آموزش مدل، پردازش مدل نیز گفته می‌شود و زمانی که یک مدل پردازش می­ شود داده­ هایی که توسط ساختار کاوش تعریف شده­ اند، از طریق الگوریتم­‌های داده­ کاوی انتخابی منتقل می­ شوند، الگوریتم؛ الگوها و روندها را جستجو می­ کند و در ادامه این اطلاعات در مدل ذخیره می­ شوند. از این رو پس از یادگیری و آموزش مدل، الگوهای بدست آمده در مدل کاوش ذخیره می­ شوند.

  • پیش بینی مدل (Prediction): غالباً مهمترین مرحله و هدف نهایی در پروژه­‌های داده­ کاوی است. پیش­ بینی به کشف اطلاعات ناشناخته با استفاده از الگوهای یافته شده از سوابق داده­‌ها اشاره دارد. در پیش­ بینی به یک مدل کاوشی آموزش دیده و یک مجموعه داده­ ی جدید نیاز است. و در طول پیش­ بینی موتور داده­ کاوی، قواعد بدست آمده در مرحله یادگیری را در مورد مجموعه داده­ ی جدید بکار می­ برد و نتایج پیش­ بینی را به هر Case ورودی تخصیص می­ دهد.