مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش هفتم

DebuggerStepThroughAttribute

ویژگی DebuggerStepThroughAttribute باعث می‌شود که در زمان دیباگ کردن کد، با کلید F11، متدهایی که این ویژگی را دارند، بدون رفتن به داخل متد (همانند دیباگ با کلید F10 عمل می‌کند، به جز زمانی که در داخل متد break point گذاشته باشید) ، تنها اجرا می‌شوند.
به مثال زیر توجه کنید:
class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        DebuggerStepThroughMethod1();
    }

    [DebuggerStepThrough]
    public static void DebuggerStepThroughMethod1()
    {
        Console.WriteLine( "Method 1" );
        DebuggerStepThroughMethod2();
    }

    [DebuggerStepThrough]
    public static void DebuggerStepThroughMethod2()
    {
        Console.WriteLine( "Method 2" );
    }
}
و نتیجه دیباگ با استفاده از F11 به صورت زیر می‌شود:

همانطور که مشاهده می‌کنید برنامه را با کلید F11 اجرا کردم. بعد از ورود به Method1، با زدن کلید F11 دستور بعدی، break point درون Method2 است.

ConditionalAttribute

شما با استفاده از Conditional می توانید اجرای یک متد را به شناساننده پیش پردازشی ( pre-processing identifier ) وابسته کنید. ConditionalAttribute می‌تواند بر روی یک کلاس یا یک متد بکار برده شود.
class Program
{
    public static void Main(string[] args)
    {
        DebugMode();
    }

    [Conditional("DEBUG")]
    public static void DebugMode()
    {
        Console.WriteLine( "Debug mode" );
    }
}
در صورتی که مثال بالا را در حالت Debug اجرا کنید، خروجی کنسول پیام Debug mode است و در صورتی که در حالت Release اجرا کنید، متد DebugMode اجرا نخواهد شد.
نکته: شما می‌توانید با استفاده از دستور define# (در بیرون از فضای نام) مقدار سفارشی خود را تعریف کنید.
#define ReleaseMode


Flags Enum Attribute

ویژگی Flags برای پوشش فیلدهای بیتی و انجام مقایسه بیتی استفاده می‌شود. از این ویژگی باید برای زمانیکه یک داده شمارشی می‌تواند چندین مقدار را به صورت همزمان داشته باشد، استفاده کرد.
[System.Flags]
public enum Permission
{
    View = 1,
    Insert = 2,
    Update = 4,
    Delete = 8
}
این نکته خیلی مهم است که Flags به صورت خودکار، مقادیر enum را به توان دو نمی‌رساند و شما باید به صورت دستی این مقادیر را تعیین کنید. در صورتیکه مقادیر عددی را تعیین نکنید، enum در عملیات بیتی به درستی کار نخواهد کرد، چرا که مقدار enum از 0 شروع می‌شود و افزایش پیدا می‌کند.  
public static void Main( string[] args )
{
    var permission = ( Permission.View | Permission.Insert ).ToString();
    Console.WriteLine( permission ); // Displays ‘View, Insert’

    var userPermission = Permission.View | Permission.Insert | Permission.Update | Permission.Delete;
    // To retrieve the value from property you can do this
    if ( ( userPermission & Permission.Delete ) == Permission.Delete )
    {
        Console.WriteLine( "کاربر دارای مجوز دسترسی به عملیات حذف می‌باشد" );
    }

    // In .NET 4 and later
    Console.WriteLine( userPermission.HasFlag( Permission.Delete )
                            ? "کاربر دارای مجوز دسترسی به عملیات حذف می‌باشد"
                            : "کاربر مجوز دسترسی به عملیات حذف را ندارد");
}

نکته: در صورتیکه مقداری را برای enum تعریف کرده باشید، نمی‌توانید آن را با مقدار 0 مشخص کنید (در زمانی که ویژگی flags را بر روی enum اضافه کرده باشید)، چرا که با استفاده از عملیات بیتی AND نمی‌توانید دارا بودن آن مقدار را تست کنید و همیشه نتیجه صفر خواهد بود.


Dynamically Compile and Execute C# Code

CodeDOM

با استفاده از CodeDOM می‌توانید یک سورس کد را به صورت یک فایل اسمبلی کامپایل و ذخیره کنید.
public static void Main( string[] args )
{
    var sourceCode = @"class DotNetTips
                        {
                            public void Print()
                            {
                                System.Console.WriteLine("".Net Tips"");
                            }
                        }";
    var compiledAssembly = CompileSourceCodeDom( sourceCode );
    ExecuteFromAssembly( compiledAssembly );
}

static Assembly CompileSourceCodeDom( string sourceCode )
{
    CodeDomProvider csharpCodeProvider = new CSharpCodeProvider();
    var cp = new CompilerParameters
                {
                    GenerateExecutable = false
                };
    cp.ReferencedAssemblies.Add( "System.dll" );
    var cr = csharpCodeProvider.CompileAssemblyFromSource( cp,
                                                            sourceCode );
    return cr.CompiledAssembly;
}
همانطور که در مثال بالا مشاهده می‌کنید، متغیر sourceCode حاوی کد مربوط به یک کلاس #C می‌باشد که یک متد Print در آن تعریف شده است.


Roslyn

سکوی کامپایلر دات نت " Roslyn "،  کامپایلرهای متن باز #C و  VB.NET را به همراه APIهای تجزیه و تحلیل کد ارائه کرده است که با استفاده از این APIها می‌توان ابزارهای آنالیز کد جهت استفاده در ویژوال استودیو را ایجاد کرد.

برای استفاده از Roslyn باید این کتابخانه را نصب کنید

Install-Package Microsoft.CodeAnalysis

حال مثال قبل را با استفاده از Roslyn بازنویسی می‌کنیم:

public static void Main(string[] args)
{
    var sourceCode = @"class DotNetTips
                        {
                            public void Print()
                            {
                                System.Console.WriteLine("".Net Tips"");
                            }
                        }";
    var compiledAssembly = CompileSourceRoslyn( sourceCode );
    ExecuteFromAssembly( compiledAssembly );
}

private static Assembly CompileSourceRoslyn(string sourceCode)
{
    using ( var memoryStream = new MemoryStream() )
    {
        var assemblyFileName = string.Concat( Guid.NewGuid().ToString(),
                                                ".dll" );
        var compilation = CSharpCompilation.Create( assemblyFileName,
                                                    new[]
                                                    {
                                                        CSharpSyntaxTree.ParseText( sourceCode )
                                                    },
                                                    new[]
                                                    {
                                                        MetadataReference.CreateFromFile( typeof( object ).Assembly.Location )
                                                    },
                                                    new CSharpCompilationOptions( OutputKind.DynamicallyLinkedLibrary ) );
        compilation.Emit( memoryStream );
        var assembly = Assembly.Load( memoryStream.GetBuffer() );
        return assembly;
    }
}

و جهت فراخوانی اسمبلی ساخته شده به هر دو روش بالا، از کد زیر استفاده می‌کنیم.

static void ExecuteFromAssembly( Assembly assembly )
{
    var helloKittyPrinterType = assembly.GetType( "DotNetTips" );
    var printMethod = helloKittyPrinterType.GetMethod( "Print" );
    var kitty = assembly.CreateInstance( "DotNetTips" );
    printMethod.Invoke( kitty,
                        BindingFlags.InvokeMethod,
                        null,
                        null,
                        CultureInfo.CurrentCulture );
}


مطالب
Blazor 5x - قسمت سوم - مبانی Razor
پیش از شروع به کار توسعه‌ی برنامه‌های مبتنی بر Blazor، باید با مبانی Razor آشنایی داشت. Razor امکان ترکیب کدهای #C و HTML را در یک فایل میسر می‌کند. دستور زبان آن از @ برای سوئیچ بین کدهای #C و HTML استفاده می‌کند. کدهای Razor را می‌توان در فایل‌های cshtml. نوشت که عموما مخصوص صفحات و Viewها هستند و یا در فایل‌های razor. که برای توسعه‌ی کامپوننت‌های Balzor بکار گرفته می‌شوند. در اینجا مهم نیست که پسوند فایل مورد استفاده چیست؛ چون اصول razor بکار گرفته شده در آن‌ها یکی است. البته در اینجا تاکید ما بیشتر بر روی فایل‌های razor. است که در برنامه‌های مبتنی بر Blazor بکار گرفته می‌شوند.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM

برای پیاده سازی و اجرای مثال‌های این قسمت، نیاز به یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM را داریم که می‌توان آن‌را با اجرای دستور dotnet new blazorwasm --hosted در یک پوشه‌ی خالی، ایجاد کرد.

یک نکته: دستور فوق به همراه یک سری پارامتر اختیاری مانند hosted-- نیز هست. برای مشاهده‌ی لیست آن‌ها دستور dotnet new blazorwasm --help را صادر کنید. برای مثال ذکر پارامتر hosted-- سبب می‌شود تا یک ASP.NET Core host نیز برای Blazor WebAssembly app ایجاد شده تولید شود.

حالت hosted-- آن یک چنین ساختاری را دارد که از سه پروژه و پوشه‌ی Client ،Server و Shared تشکیل می‌شود:


در اینجا یک پروژه‌ی خالی WASM ایجاد شده که برخلاف حالت معمولی dotnet new blazorwasm که در قسمت قبل آن‌را بررسی کردیم، دیگر از فایل استاتیک wwwroot\sample-data\weather.json در آن خبری نیست. بجای آن، یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core Web API را در پوشه‌ی جدید Server ایجاد کرده که کار ارائه‌ی اطلاعات این سرویس آب و هوا را انجام می‌دهد و برنامه‌ی WASM ایجاد شده، این اطلاعات را توسط HTTP Client خود، از سرور Web API دریافت می‌کند.

بنابراین اگر مدل برنامه‌ای که قصد دارید تهیه کنید، ترکیبی از یک Web API و WASM است، روش hosted--، آغاز آن‌را بسیار ساده می‌کند.

نکته: روش اجرای این نوع برنامه‌ها با اجرای دستور dotnet run در داخل پوشه‌ی Server پروژه، انجام می‌شود. با اینکار هم سرور ASP.NET Core آغاز می‌شود و هم برنامه‌ی WASM توسط آن ارائه می‌گردد. در این حالت اگر آدرس https://localhost:5001 را در مرورگر باز کنیم، هم قسمت‌های بدون نیاز به سرور پروژه‌ی WASM قابل دسترسی است (مانند کار با شمارشگر آن) و هم قسمت دریافت اطلاعات از سرور آن، در منوی Fetch Data.


شروع به کار با Razor

پس از ایجاد یک پروژه‌ی جدید WASM، به فایل Client\Pages\Index.razor آن مراجعه کرده و محتوای پیش‌فرض آن‌را بجز سطر اول زیر، حذف می‌کنیم:
@page "/"
این سطر، بیانگر مسیریابی منتهی به کامپوننت جاری است. یعنی با گشودن برنامه‌ی WASM در مرورگر و مراجعه به ریشه‌ی سایت، محتوای این کامپوننت را مشاهده خواهیم کرد.
در فایل‌های razor. می‌توان ترکیبی از کدهای #C و HTML را نوشت. برای مثال:
@page "/"

<p>Hello, @name</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";
}
در اینجا قصد داریم مقدار یک متغیر را در یک پاراگراف درج کنیم. به همین جهت برای تعریف آن و شروع به کدنویسی می‌توان با تعریف یک قطعه کد که در فایل‌های razor با code@ شروع می‌شود، اینکار را انجام داد. در این قطعه کد، نوشتن هر نوع کد #C ای مجاز است که نمونه‌ای از آن‌را در اینجا با تعریف یک متغیر مشاهده می‌کنید. اکنون برای درج مقدار این متغیر در بین کدهای HTML از حرف @ استفاده می‌کنیم؛ مانند name@ در اینجا. نمونه‌ای از خروجی تغییرات فوق را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:


یک نکته: با توجه به اینکه تغییرات زیادی را در فایل جاری اعمال خواهیم کرد، بهتر است برنامه را با دستور dotnet watch run اجرا کرد، تا این تغییرات را تحت نظر قرار داده و آن‌ها را به صورت خودکار کامپایل کند. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود به ازای هر تغییر، یکبار دستور dotnet run اجرا شود.

در زمان درج متغیرهای #C در بین کدهای HTML توسط razor، استفاده از تمام متدهای الحاقی زبان #C نیز مجاز هستند؛ مانند:
 <p>Hello, @name.ToUpper()</p>
بنابراین درج حرف @ در بین کدهای HTML به این معنا است که به کامپایلر razor اعلام می‌کنیم، پس از این حرف، هر عبارتی که قرار می‌گیرد، یک عبارت معتبر #C است.

یا حتی می‌توان یک متد جدید را مانند CustomToUpper در قطعه کد razor، تعریف کرد و از آن به صورت زیر استفاده نمود:
@page "/"

<p>Hello, @name.ToUpper()</p>
<p>Hello, @CustomToUpper(name)</p>

@code
{
    string name = "Vahid N.";

    string CustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
}
در این مثال‌ها، ابتدای عبارت #C تعریف شده با حرف @ شروع می‌شود و انتهای آن‌را خود کامپایلر razor بر اساس بسته شدن تگ p تعریف شده، تشخیص می‌دهد. اما اگر قصد داشته باشیم برای مثال جمع دو عدد را در اینجا محاسبه کنیم چطور؟
<p>Let's add 2 + 2 : @2 + 2 </p>
در این حالت امکان تشخیص ابتدا و انتهای عبارت #C توسط کامپایلر میسر نیست. برای رفع این مشکل می‌توان از پرانتزها استفاده کرد:
<p>Let's add 2 + 2 : @(2 + 2) </p>
نمونه‌ی دیگر نیاز به تعریف ابتدا و انتهای یک قطعه کد، در حین تعریف مدیریت کنندگان رویدادها است:
<button @onclick="@(()=>Console.WriteLine("Test"))">Click me</button>
در اینجا onclick@ مشخص می‌کند که با کلیک بر روی این دکمه قرار است قطعه کد #C ای اجرا شود. سپس با استفاده از ()@ محدوده‌ی این قطعه کد، مشخص می‌شود و اکنون در داخل آن می‌توان یک anonymous function را تعریف کرد که خروجی آن را در قسمت console ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا اگر از Console.WriteLine("Test")@ استفاده می‌شد، به معنای انتساب یک رشته‌ی محاسبه شده به رویداد onclick بود که مجاز نیست.
روش دیگر انجام اینکار به صورت زیر است:
@page "/"

<button @onclick="@WriteLog">Click me 2</button>

@code
{
    void WriteLog()
    {
        Console.WriteLine("Test");
    }
}
می‌توان یک متد void را تعریف کرد و سپس فقط نام آن‌را توسط @ به onlick انتساب داد. ذکر این نام، اشاره‌گری خواهد بود به متد اجرا نشده‌ی WriteLog. در این حالت اگر نیاز به ارسال پارامتری به متد WriteLog بود، چطور؟
@page "/"

<button @onclick="@(()=>WriteLogWithParam("Test 3"))">Click me 3</button>

@code
{
    void WriteLogWithParam(string value)
    {
        Console.WriteLine(value);
    }
}
در این حالت نیز می‌توان از روش بکارگیری anonymous function‌ها برای تعریف پارامتر استفاده کرد.

یک نکته: اگر به اشتباه بجای WriteLogWithParam، همان WriteLog قبلی را بنویسیم، کامپایلر (در حال اجرای توسط دستور dotnet watch run) خطای زیر را نمایش می‌دهد؛ پیش از اینکه برنامه در مرورگر اجرا شود:
BlazorRazorSample\Client\Pages\Index.razor(12,25): error CS1501: No overload for method 'WriteLog' takes 1 arguments


امکان تعریف کلاس‌ها در فایل‌های razor.

در فایل‌های razor.، محدود به تعریف یک سری متدها و متغیرهای ساده نیستیم. در اینجا امکان تعریف کلاس‌ها نیز وجود دارد و همچنین می‌توان از کلاس‌های خارجی (کلاس‌هایی که خارج از فایل razor جاری تعریف شده‌اند) نیز استفاده کرد.
@page "/"

<p>Hello, @StringUtils.MyCustomToUpper(name)</p>

@code
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
برای نمونه در اینجا یک کلاس کمکی را جهت تعریف متد MyCustomToUpper، اضافه کرده‌ایم. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این متد را در پاراگراف تعریف شده، مشاهده می‌کنید که همانند کار با کلاس و متدهای متداول #C است.
البته این کلاس را تنها می‌توان داخل همین کامپوننت استفاده کرد. برای اینکه بتوان از امکانات این کلاس، در سایر کامپوننت‌ها نیز استفاده کرد، می‌توان آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد. اگر به تصویر ابتدای مطلب جاری دقت کنید، سه پروژه ایجاد شده‌است:
الف) پروژه‌ی کلاینت: که همان WASM است.
ب) پروژه‌ی سرور: که یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web API ارائه کننده‌ی سرویس و API آب و هوا است و همچنین هاست کننده‌ی WASM ما.
ج) پروژه‌ی Shared: کدهای این پروژه، بین هر دو پروژه به اشتراک گذاشته می‌شوند و برای مثال محل مناسبی است برای تعریف DTO ها. برای نمونه WeatherForecast.cs قرار گرفته‌ی در آن، DTO یا data transfer object سرویس API برنامه است که قرار است به کلاینت بازگشت داده شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا این تعاریف را در پروژه‌های سرور و کلاینت تکرار کنیم و می‌توان کدهای اینگونه را به اشتراک گذاشت.
کاربرد دیگر آن تعریف کلاس‌های کمکی است؛ مانند StringUtils فوق. به همین به پروژه‌ی Shared مراجعه کرده و کلاس StringUtils را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم (و یا حتی می‌توان این قطعه کد را داخل یک پوشه‌ی جدید، در همان پروژه‌ی WASM نیز قرار داد):
namespace BlazorRazorSample.Shared
{
    public class StringUtils
    {
        public static string MyNewCustomToUpper(string value) => value.ToUpper();
    }
}
اگر به فایل‌های csproj دو پروژه‌ی سرور و کلاینت جاری مراجعه کنیم، از پیش، مدخلی را به فایل Shared\BlazorRazorSample.Shared.csproj دارند. بنابراین جهت معرفی این اسمبلی به آن‌ها، نیاز به کار خاصی نیست و از پیش، ارجاعی به آن تعریف شده‌است.

پس از آن روش استفاده‌ی از این کلاس کمکی خارجی اشتراکی به صورت زیر است:
@page "/"

@using BlazorRazorSample.Shared

<p>Hello, @StringUtils.MyNewCustomToUpper(name)</p>
ابتدا فضای نام این کلاس را با استفاده از using@ مشخص می‌کنیم و سپس امکان دسترسی به امکانات آن میسر می‌شود.

یک نکته: می‌توان به فایل Client\_Imports.razor مراجعه و مدخل زیر را به انتهای آن اضافه کرد:
@using BlazorRazorSample.Shared
به این ترتیب دیگر نیازی به ذکر این using@ تکراری، در هیچکدام از فایل‌های razor. پروژه‌ی کلاینت نخواهد بود؛ چون تعاریف درج شده‌ی در فایل Client\_Imports.razor سراسری هستند.


کار با حلقه‌ها در فایل‌های razor.

همانطور که عنوان شد، یکی از کاربردهای پروژه‌ی Shared، امکان به اشتراک گذاشتن مدل‌ها، در برنامه‌های کلاینت و سرور است. برای مثال یک پوشه‌ی جدید Models را در این پروژه ایجاد کرده و کلاس MovieDto را به صورت زیر در آن تعریف می‌کنیم:
using System;

namespace BlazorRazorSample.Shared.Models
{
    public class MovieDto
    {
        public string Title { set; get; }

        public DateTime ReleaseDate { set; get; }
    }
}
سپس به فایل Client\_Imports.razor مراجعه کرده و فضای نام این پوشه را اضافه می‌کنیم؛ تا دیگر نیازی به تکرار آن در تمام فایل‌های razor. برنامه‌ی کلاینت نباشد:
@using BlazorRazorSample.Shared.Models
اکنون می‌خواهیم لیستی از فیلم‌ها را در فایل Client\Pages\Index.razor نمایش دهیم:
@page "/"

<div>
    <h3>Movies</h3>
    @foreach(var movie in movies)
    {
        <p>Title: <b>@movie.Title</b></p>
        <p>ReleaseDate: @movie.ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
    }
</div>

@code
{
    List<MovieDto> movies = new List<MovieDto>
    {
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 1",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 2",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-2)
        },
        new MovieDto
        {
            Title = "Movie 3",
            ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-3)
        }
    };
}
در اینجا در ابتدا لیستی از MovieDto‌ها در قسمت code@ تعریف شده و سپس روش استفاده‌ی از یک حلقه‌ی foreach سی‌شارپ را در کدهای razor نوشته شده، مشاهده می‌کنید که این خروجی را ایجاد می‌کند:


یک نکته: در حین تعریف فیلدهای code@، امکان استفاده‌ی از var وجود ندارد؛ مگر اینکه از آن بخواهیم در داخل بدنه‌ی یک متد استفاده کنیم.

و یا نمونه‌ی دیگری از حلقه‌های #‍C مانند for را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:
    @for(var i = 0; i < movies.Count; i++)
    {
        <div style="background-color: @(i % 2 == 0 ? "blue" : "red")">
            <p>Title: <b>@movies[i].Title</b></p>
            <p>ReleaseDate: @movies[i].ReleaseDate.ToString("dd MMM yyyy")</p>
        </div>
    }
در اینجا روش تغییر پویای background-color هر ردیف را نیز به کمک کدهای razor، مشاهده می‌کنید. اگر شماره‌ی ردیفی زوج بود، با آبی نمایش داده می‌شود؛ در غیراینصورت با قرمز. در اینجا نیز از ()@ برای تعیین محدوده‌ی کدهای #C نوشته شده، کمک گرفته‌ایم.


نمایش شرطی عبارات در فایل‌های razor.

اگر به مثال توکار Client\Pages\FetchData.razor مراجعه کنیم (مربوط به حالت host-- که در ابتدای مطلب عنوان شد)، کدهای زیر قابل مشاهده هستند:
@page "/fetchdata"
@using BlazorRazorSample.Shared
@inject HttpClient Http

<h1>Weather forecast</h1>

<p>This component demonstrates fetching data from the server.</p>

@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
else
{
    <table class="table">
        <thead>
            <tr>
                <th>Date</th>
                <th>Temp. (C)</th>
                <th>Temp. (F)</th>
                <th>Summary</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            @foreach (var forecast in forecasts)
            {
                <tr>
                    <td>@forecast.Date.ToShortDateString()</td>
                    <td>@forecast.TemperatureC</td>
                    <td>@forecast.TemperatureF</td>
                    <td>@forecast.Summary</td>
                </tr>
            }
        </tbody>
    </table>
}

@code {
    private WeatherForecast[] forecasts;

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        forecasts = await Http.GetFromJsonAsync<WeatherForecast[]>("WeatherForecast");
    }

}
در این مثال، روش کار با یک سرویس تزریق شده‌ی async که قرار است از Web API اطلاعاتی را دریافت کند، مشاهده می‌کنید. در اینجا برخلاف مثال قبلی ما، از روال رویدادگردان OnInitializedAsync برای مقدار دهی لیست یا آرایه‌ای از اطلاعات وضعیت هوا استفاده شده‌است (و نه به صورت مستقیم در یک فیلد قسمت code@). این مورد جزو life-cycle‌های کامپوننت‌های razor است که در قسمت‌های بعد بیشتر بررسی خواهد شد. متد OnInitializedAsync برای بارگذاری اطلاعات یک سرویس از راه دور استفاده می‌شود و در اولین بار اجرای کامپوننت فراخوانی خواهد شد. نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، نال بودن فیلد forecasts در زمان رندر اولیه‌ی کامپوننت جاری است؛ از این جهت که کار دریافت اطلاعات از سرور زمان‌بر است ولی رندر کامپوننت، به صورت آنی صورت می‌گیرد. در این حالت زمانیکه نوبت به اجرای foreach (var forecast in forecasts)@ می‌رسد، برنامه با یک استثنای نال بودن forecasts، متوقف خواهد شد؛ چون هنوز کار OnInitializedAsync به پایان نرسیده‌است:


 برای رفع این مشکل، ابتدا یک if@ مشاهده می‌شود، تا نال بودن forecasts را بررسی کند:
@if (forecasts == null)
{
    <p><em>Loading...</em></p>
}
و همچنین عبارت در حال بارگذاری را نمایش می‌دهد. سپس در قسمت else آن، نمایش اطلاعات دریافت شده را توسط یک حلقه‌ی foreach مشاهده می‌کنید. با مقدار دهی forecasts در متد OnInitializedAsync، مجددا کار رندر جدول انجام خواهد شد.


روش نمایش عبارات HTML در فایل‌های razor.

فرض کنید عنوان اول فیلم مثال جاری، به همراه یک تگ HTML هم هست:
new MovieDto
{
   Title = "<i>Movie 1</i>",
   ReleaseDate = DateTime.Now.AddYears(-1)
},
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی آن دقیقا به صورت <Title: <i>Movie 1</i خواهد بود. این مورد به دلایل امنیتی انجام شده‌است. اگر پیشتر تگ‌های HTML را تمیز کرده‌اید و مطمئن هستید که خطری را ایجاد نمی‌کنند، می‌توانید با استفاده از روش زیر، آن‌ها را رندر کرد:
<p>Title: <b>@((MarkupString)movie.Title)</b></p>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-03.zip
برای اجرای آن وارد پوشه‌ی Server شده و دستور dotnet run را اجرا کنید.
مطالب
نحوه تهیه گزارش در SSRS و انتشار آن روی وب سرور
یکی از محصولات پرکاربرد و حرفه ای مایکروسافت در زمینه تولید گزارش SQL Server Reporting Services یا به اختصار SSRS می‌باشد . در این پست نحوه ایحاد یک گزارش ساده به صورت والد و فرزندی ، انتشار گزارش روی وب سرور و مدیریت نمایش ستون‌ها با استفاده از Expression‌ها را در محیط BIDS بیان می‌کنم



برای انجام این پروسه ، از ابزار BIDS استفاده خواهیم کرد . همچنین برای اطلاعات و داده‌ها از دیتابیس آزمایشی Adventure works استفاده می‌کنیم (دانلود )

 


صورت مسئله : گزارش از دپارتمان‌های کاری و تعداد کارمندان مرد و زن هر دپارتمان . که با کلیک روی هر سطر گزارش (بسته به جنسیت) بتوان لیست تمام افراد آن دپارتمان را دید .


بخش اول :

برای شروع BIDS را باز کرده و یک پروژه از نوع Report Server Project استارت بزنید .

 
نام این پروژه را در اینجا introductionPrj1 قرار دادم .

همانطور که ملاحظه می‌کنید ، سه پوشه در Solution explorer قرار دارد که برای تعریف پایگاه داده با پوشه Shared Data Sources و برای تعریف گزارشات از پوشه Reports استفاده خواهیم کرد

برای این منظور ابتدا یک data source تعریف می‌کنیم :


و سپس شروع به ساختن یک گزارش می‌کنیم :

مراحل را تا رسیدن به مرحله تعریف Query پی میگیریم .


انتخاب دیتا سورس :


در اینجا می‌خواهیم قسمت اول گزارش یعنی فهرست کردن تعداد کارمندان هر دپارتمان را به تفکیک جنسیت مشاهده کنیم :
SELECT DEPARTMENTNAME, GENDER, COUNT(1) AS COUNT FROM DBO.DIMEMPLOYEE GROUP BY DEPARTMENTNAME,GENDER ORDER BY DEPARTMENTNAME,GENDER

برای مشاهده صحت دستور می‌توانید از Query Builder کمک بگیرید :


ادامه تنظیمات را مانند تصویر پی بگیرید (تعریف Tabular بودن گزارش و طراحی جدول و theme و نام گذاری گزارش )






به این ترتیب بخش اول گزارش ایجاد شد . حال باید زیر گزارش مربوطه را ایجاد کنیم :

مجددا مراحل را برای ساخت یک گزارش جدید پیگیری کنید و برای دستور کوئری از دستور زیر استفاده کنید :

SELECT EMPLOYEEKEY,FIRSTNAME,LASTNAME, MIDDLENAME,TITLE,HIREDATE, BIRTHDATE,EMAILADDRESS,PHONE,GENDER FROM DBO.DIMEMPLOYEE WHERE DEPARTMENTNAME=@DEPARTMENTNAME AND GENDER=@GENDER

و تست گزارش :

و بقیه قسمت‌ها مانند قبل :



تا به این مرحله data source و گزارش‌ها ایجاد شدند :

اکنون باید ارتباط بین دو گزارش را برقرار کنیم :

گزارش والد را باز کرده و روی ستون COUNT کلیک راست نموده و گزینه Popperties را انتخاب نمایید :

سپس در تب action گزینه Go to Report را انتخاب نموده و گزارش فرزند را انتخاب نمایید .

در انتها هم باید پارامتر‌ها را تعریف کنید . خروجی مانند زیر خواهد بود :

ToolTip از تب General قابل اعمال است .

و در نهایت با کلیک روی این سطر می‌توانید گزارش مرتبط را مشاهده کنید :




تا به این مرحله گزارش تکمیل شد که البته برای ظاهر آن هم باید فکری کرد که در این پست اشاره ای نمی‌شود .

بخش دوم :

گزارش جاری فقط قابل استفاده از طریق BIDS است و با توجه به محدودیت دسترسی باید آن را در جایی قرار داد تا کاربران بتوانند از آن استفاده کننده . برای این منظور باید تنظیمات SSRS Web Application انجام شود تا بتواند روی سرور عملیاتی قرار گیرد .

در صورتی که تنظیمات SSRS برای قرار گرفتن روی وب سرور انجام نشده باشد و ما بخواهیم گزارش را Deploy کنیم خطا دریافت خواهیم کرد .

پس در ادامه نحوه تنظیم وب سرور را بیان می‌کنم و پس از آن گزارش را روی وب سرور قرار می‌دهیم :
برای این منظور باید برنامه Reporting Services Configuration Manager که در مسیر نصب SQL Server است برویم



پس از اتصال به سرور به تب Report Manager Url بروید :



در این مرحله باید سرور را تنظیم کنید تا بتوانیم پروژه را روی آن Deploy کنیم . از باز بودن پورت اطیمنان حاصل کنید . سپس وب سرویس را تنظیم کنید که هر دو فقط شامل نام Virtual Directory و Credential آن می‌شود . (مگر اینکه تنظیمات خاصی داشته باشید).


در صورت اجرا کردن مسیر URL باید بتوانید صفحه خانگی آن را مشاهده کنید :

که البته هنوز هیچ گزارشی روی آن قرار نگرفته است .سپس به گزارش خود باز می‌گردیم تا تنظیمات سرور را روی BIDS تکمیل کنیم :
برای این منظور روی پروژه کلیک راست کنید و ابتدا روی Properties کلیک کنید .



تنظمات مهم شامل مسیر سرور که برابر با همان سرویسی است که تنظیم کرده اید و مسیر پوشه ای که گزارش‌ها روی سرور در آن قرار خواهند گرفت ، می‌باشد.دقت کنید که باید حتما پوشه موجود باشد . اگر به حالت پیشفرش رها کنید ، گزارشات در Root قرار خواهند گرفت .



روی OK کلیک کنید و پروژه را Deploy کنید .

اگر به سایت برگردید ، گزارشات را می‌توانید مشاهده کنید





بخش سوم :

در این مرحله می‌خواهیم یکی از ویژگی هایی که در گزارش گیری کاربرد زیادی دارد ، یعنی نمایش ستون‌های دلخواه در گزارش را به کمک SSRS و BIDS به کار ببریم.

برای این منظور به پنجره Report Data مراجعه کرده و روی Parameters کلی راست کرده و گزینه Add Parameter را انتخاب کنید :



فیلد‌ها را مانند زیر پر کنید : (در اینجا می‌خواهیم یک dropdown به کاربر نشان داده شود تا انتخاب کند که ستون نمایش داده شود یا خیر . همچنین مقدار پیشفرض بله است)


گزینه‌های مورد نظر را انتخاب نمایید

و تعیین مقدار پیش فرض


و نتیجه در BIDS :


اکنون باید تغییر مقدار این ستون را بر روی گزارش اعمال کنیم :
برای همین منظور روی ستون BirthDate در حالت Design کلیک راست کرده و گزینه Column Visibility را انتخاب کنید :

سپس باید تنظیم کنیم که در نمایش و عدم نمایش این ستون باید بر اساس یک عبارت یا expression باشد .


عبارت زیر را وارد کنید (به این معنی که اگر مقدار 1 بود نمایش داده شود در غیر این صورت نمایش داده نشود) برای اطلاعات بیشتر در مورد دستورات Expression به اینجا   و اینجا   و اینجا مراجعه کنید

 =iif(Parameters!ShowBirthDate.Value=1,true,false)



اکنون می‌توانید گزارش را deploy کنید و تنظیمات سطوح دسترسی کاربران را انجام دهید

 
مطالب
استفاده از پیاده سازی Katana مربوط به استاندارد Owin در ASP.NET 4.x
قطعا ASP.NET MVC 5.x به عنوان یک فریم ورک بالغ و با امکانات فراوان شناخته میشود که در این مساله هیچ بحثی نیست. اما آیا در همه‌ی پروژه‌ها حتما باید از این فریم ورک استفاده شود؟ امروزه اکثر وب اپلیکیشن‌ها از فریم ورک‌های SPA استفاده میکنند و بنده به وفور در پروژه‌های مختلف شاهد این بوده‌ام که ASP.NET MVCی که در کنار آن استفاده میشود، عملا چیزی بیشتر از یک کنترلر Home و یک متد Index و حداکثر یک Layout، نیستند و معمولا در کنار آن از Web Api استفاده میکنند که حداقل در ASP.NET MVC 5.x چیزی کاملا مجزای از آن به حساب می‌آید. با این حال آیا واقعا از امکانات MVC 5.x استفاده شده است؟! یا فقط اینگونه پروژه‌ها محدودیت‌های MVC را به دوش میکشند؟
در ASP.NET 4.x به صورت معمول ارسال درخواست‌ها بدین صورت است که از سمت کلاینت به IIS و بعد از آن بر روی ISAPI نگاشت میشوند (یا Static File برای فایل‌های استاتیک). پس عملا وابستگی شدیدی به IIS ایجاد شده‌است و اینکه مشکلات این وابستگی چیست در این مقاله نمیگنجد. اگر قرار باشد همین امروز پروژه‌ای شروع شود قطعا ASP.NET 4.x گزینه‌ی معقولی به نظر میرسد؛ اما در پروژه‌های حجیم بیزینسی که باید ماه‌ها و شاید چندین سال بر روی نرم افزار آن کار شود، آیا آن موقع نیز ASP.NET مانند حال گزینه‌ی معقولی است یا بطور مثال ASP.NET Core با امکانات منحصر به فردش جایگزین خواهد شد؟ در نگاه اول وقتی دو پروژه‌ی ASP.NET 4.x و ASP.NET Core را در کنار هم میگذاریم، شاید اختلافات زیاد باشند و ارتقاء نرم افزار به ASP.NET Core سخت و یا حتی غیر ممکن به نظر برسد. اما آیا واقعا هیچ راهی وجود ندارد که هم اکنون نرم افزار خود را با ASP.NET 4.x که کاملا بالغ هم شده شروع کرده و بعد‌ها به ASP.NET Core به روز رسانی شود؟
این‌ها سوال‌هایی است که قطعا قبل از شروع یک پروژه‌ی بزرگ نرم افزاری باید از خود بپرسیم. شاید با نگاه عمیق‌تری بر روی این سوال‌ها بتوان پاسخی مناسب را برای آن‌ها داد. یکی از این راه‌حل‌ها استفاده از استاندارد Owin و پیاده سازی آن به نام Katana است.

برای شروع پروژه ابتدا یک پروژه‌ی ASP.NET 4.x از نوع empty را بسازید.
برای راحت شدن کار، ابتدا packages.config را باز کرده و کد‌های زیر را جایگزین آن نمایید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
  <package id="Microsoft.AspNet.OData" version="6.0.0" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.AspNet.SignalR.Core" version="2.2.1" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.AspNet.SignalR.Owin" version="1.2.2" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.AspNet.WebApi.Client" version="5.2.3" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.AspNet.WebApi.Core" version="5.2.3" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.AspNet.WebApi.Owin" version="5.2.3" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.CodeDom.Providers.DotNetCompilerPlatform" version="1.0.2" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Extensions.DependencyInjection" version="1.0.0" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Abstractions" version="1.0.0" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Net.Compilers" version="1.3.2" targetFramework="net462" developmentDependency="true" />
  <package id="Microsoft.OData.Core" version="7.0.0" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.OData.Edm" version="7.0.0" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Owin" version="3.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Owin.FileSystems" version="3.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" version="3.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Owin.Security" version="3.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Owin.StaticFiles" version="3.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="Microsoft.Spatial" version="7.0.0" targetFramework="net462" />
  <package id="Newtonsoft.Json" version="9.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="Owin" version="1.0" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Collections" version="4.0.11" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Collections.Concurrent" version="4.0.12" targetFramework="net462" />
  <package id="System.ComponentModel" version="4.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Diagnostics.Debug" version="4.0.11" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Globalization" version="4.0.11" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Linq" version="4.1.0" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Linq.Expressions" version="4.1.0" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Reflection" version="4.1.0" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Resources.ResourceManager" version="4.0.1" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Runtime.Extensions" version="4.1.0" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Threading" version="4.0.11" targetFramework="net462" />
  <package id="System.Threading.Tasks" version="4.0.11" targetFramework="net462" />
</packages>
ما پکیج‌های OData و SignlarR , WebApi, Owin را اضافه نموده‌ایم و دستور زیر را برای اضافه شدن ارجاعات اجرا می‌کنیم:
PM>Update-Package -reinstall -Project YourProjectName
اکنون عملا تمام پکیج‌های لازم را برای شروع به کار، در اختیار داریم (اگر از dotNetFrameWork نسخه‌ی پایین‌تری بطور مثال 4.6.1 استفاده میکنید، بعد از اجرای دستور فوق، targetFramework شما به 461 اصلاح خواهد شد).
حال میخواهیم کمی کار اختیاری را نیز بر روی وب کانفیگ انجام دهیم که به performance نرم افزار شما بهبود قابل ملاحظه‌ای را می‌افزاید. کد‌های زیر را در وب کانفیگ جایگزین نمایید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <appSettings>
    <add key="owin:AppStartup" value="OwinKatanaTest.OwinAppStartup, OwinKatanaTest" />
    <!-- Owin App Startup Class -->
    <add key="webpages:Enabled" value="false" />
    <!-- Disable asp.net web pages. Note that based on our current configuration, asp.net web forms, mvc and web pages won't work. This configuration is for owin stuffs only, for example asp.net web api & odata, signalr, etc. -->
  </appSettings>
  <system.web>
    <compilation debug="true" defaultLanguage="c#" enablePrefetchOptimization="true" optimizeCompilations="true" targetFramework="4.6.2">
      <assemblies>
        <remove assembly="*" />
        <!-- To improve app startup performance, our app will continue its work without this compilations, these are required for asp.net web forms, mvc and web pages. -->
        <add assembly="OwinKatanaTest" />
      </assemblies>
    </compilation>
    <httpRuntime targetFramework="4.6.2" />
    <httpModules>
      <!-- No need to these modules and handlers, owin handler itself will do everything for us -->
      <clear />
    </httpModules>
    <httpHandlers>
      <clear />
    </httpHandlers>
    <sessionState mode="Off" />
  </system.web>
  <system.codedom>
    <compilers>
      <compiler language="c#;cs;csharp" extension=".cs" type="Microsoft.CodeDom.Providers.DotNetCompilerPlatform.CSharpCodeProvider, Microsoft.CodeDom.Providers.DotNetCompilerPlatform, Version=1.0.2.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=31bf3856ad364e35" warningLevel="4" compilerOptions="/langversion:6 /nowarn:1659;1699;1701" />
    </compilers>
  </system.codedom>
  <runtime>
    <assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="Microsoft.Owin" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-3.0.1.0" newVersion="3.0.1.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="Newtonsoft.Json" publicKeyToken="30ad4fe6b2a6aeed" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-9.0.0.0" newVersion="9.0.0.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="Microsoft.Owin.Security" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-3.0.1.0" newVersion="3.0.1.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="Microsoft.AspNet.SignalR.Core" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-2.2.1.0" newVersion="2.2.1.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Reflection" publicKeyToken="b03f5f7f11d50a3a" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-4.1.0.0" newVersion="4.1.0.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Runtime.Extensions" publicKeyToken="b03f5f7f11d50a3a" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-4.1.0.0" newVersion="4.1.0.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Web.Http" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-5.2.3.0" newVersion="5.2.3.0" />
      </dependentAssembly>
      <dependentAssembly>
        <assemblyIdentity name="System.Net.Http.Formatting" publicKeyToken="31bf3856ad364e35" culture="neutral" />
        <bindingRedirect oldVersion="0.0.0.0-5.2.3.0" newVersion="5.2.3.0" />
      </dependentAssembly>
    </assemblyBinding>
  </runtime>
  <system.webServer>
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false" />
    <modules runAllManagedModulesForAllRequests="false">
      <!-- We're not going to remove all modules, some modules such as static & dynamic compression modules are really cool (-: -->
      <remove name="RewriteModule" />
      <remove name="OutputCache" />
      <remove name="Session" />
      <remove name="WindowsAuthentication" />
      <remove name="FormsAuthentication" />
      <remove name="DefaultAuthentication" />
      <remove name="RoleManager" />
      <remove name="FileAuthorization" />
      <remove name="UrlAuthorization" />
      <remove name="AnonymousIdentification" />
      <remove name="Profile" />
      <remove name="UrlMappingsModule" />
      <remove name="ServiceModel-4.0" />
      <remove name="UrlRoutingModule-4.0" />
      <remove name="ScriptModule-4.0" />
      <remove name="Isapi" />
      <remove name="IsapiFilter" />
      <remove name="DigestAuthentication" />
      <remove name="WindowsAuthentication" />
      <remove name="ServerSideInclude" />
      <remove name="DirectoryListing" />
      <remove name="DefaultDocument" />
      <remove name="CustomError" />
      <remove name="Cgi" />
    </modules>
    <defaultDocument>
      <!-- Default docs will be configured using owin static files middleware -->
      <files>
        <clear />
      </files>
    </defaultDocument>
    <handlers>
      <!-- Only use this handler for all requests -->
      <clear />
      <add name="Owin" verb="*" path="*" type="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb.OwinHttpHandler, Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" />
    </handlers>
    <httpProtocol>
      <customHeaders>
        <clear />
      </customHeaders>
    </httpProtocol>
  </system.webServer>
</configuration>
1) AppSettings برای کانفیگ Owin startup خواهد بود (در ادامه‌ی مقاله آن را مینویسیم).
2) در تگ compilation اسمبلی‌های اضافی را حذف مینماییم (برای بهبود performance از آنجایی که به asp.net web form یا mvc احتیاجی نداریم).
3) حذف http module و http handler در system.web (مربوط به iis 6).
4) در تگ system.codedom کامپایلر مربوط به vb را حذف مینماییم.
5) در تگ system.webserver ماژول‌ها و هندلر‌های اضافی را پاک مینماییم.
6) تگ defaultdocument، به دلیل اینکه از static file مربوط به owin استفاده میکنیم.
7) custom headers‌ها را نیز پاک میکنیم.

بعد از build کردن پروژه، در صورت خطا داشتن از References‌ها، System.Reflection و System.Runtime.Extensions را حذف کنید.
یک ریشه جدید را به نام Model ساخته و مدل‌های آزمایشی Product و Category را که هر دو فقط حاوی دو پراپرتی Id, Name میباشند، به آن اضافه کنید.

در root پروژه یک کلاس به نام OwinAppStartup را با محتوای زیر بسازید
using Microsoft.AspNet.SignalR;
using Microsoft.OData;
using Microsoft.OData.Edm;
using Owin;
using OwinKatanaTest.Model;
using OwinKatanaTest.ODataControllers;
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Http;
using System.Web.OData.Builder;
using System.Web.OData.Extensions;
using System.Web.OData.Routing.Conventions;

namespace OwinKatanaTest
{
    public class OwinAppStartup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder owinApp)
        {
            owinApp.Map("/odata", innerOwinAppForOData =>
            {
                HttpConfiguration webApiODataConfig = new HttpConfiguration();
                webApiODataConfig.IncludeErrorDetailPolicy = IncludeErrorDetailPolicy.Always;

                webApiODataConfig.Formatters.Clear();

                IEnumerable<IODataRoutingConvention> conventions = ODataRoutingConventions.CreateDefault();

                ODataModelBuilder modelBuilder = new ODataConventionModelBuilder(webApiODataConfig);

                modelBuilder.Namespace = modelBuilder.ContainerName = "Test";
                var categoriesSetConfig = modelBuilder.EntitySet<Category>("Categories");
                var getBestCategoryFunctionConfig = categoriesSetConfig.EntityType.Collection.Function(nameof(CategoriesController.GetBestCategory));
                getBestCategoryFunctionConfig.ReturnsFromEntitySet<Category>("Categories");

                IEdmModel edmModel = modelBuilder.GetEdmModel();

                webApiODataConfig.MapODataServiceRoute("default", "", builder =>
                {
                    builder.AddService(ServiceLifetime.Singleton, sp => conventions);
                    builder.AddService(ServiceLifetime.Singleton, sp => edmModel);
                });

                innerOwinAppForOData.UseWebApi(webApiODataConfig);

            });

            owinApp.Map("/api", innerOwinAppForWebApi =>
            {
                HttpConfiguration webApiConfig = new HttpConfiguration();
                webApiConfig.IncludeErrorDetailPolicy = IncludeErrorDetailPolicy.Always;

                webApiConfig.MapHttpAttributeRoutes();

                webApiConfig.Routes.MapHttpRoute(name: "default", routeTemplate: "{controller}/{action}", defaults: new { action = RouteParameter.Optional });

                innerOwinAppForWebApi.UseWebApi(webApiConfig);
            });

            owinApp.Map("/signalr", innerOwinAppForSignalR =>
            {
                innerOwinAppForSignalR.RunSignalR(new HubConfiguration
                {
                    EnableDetailedErrors = true
                });
            });

            owinApp.UseStaticFiles();

            owinApp.Run(async context =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("owin katana");
            });
        }
    }
}
در وب کانفیگ، کار مربوط به استارتاپ را انجام دادیم و دیگر نیازی به قید کردن آن نیست. نگاشت اول، کانفیگ OData، دومی برای web api و همچنین سومی کانفیگ SignalR میباشد.
سپس یک پوشه‌ی جدید را به نام ODataControllers حاوی کلاسی با نام CategoriesController بدین گونه بسازید:
using OwinKatanaTest.Model;
using System.Web.Http;
using System.Web.OData;

namespace OwinKatanaTest.ODataControllers
{
    public class CategoriesController : ODataController
    {
        [HttpGet]
        public Category GetBestCategory()
        {
            return new Category { Id = 1, Name = "Test" };
        }
    }
}
و همچنین یک پوشه دیگر را به نام ApiControllers  به نام ProductsController با محتوای زیر:
using OwinKatanaTest.Model;
using System.Collections.Generic;
using System.Web.Http;

namespace OwinKatanaTest.ApiControllers
{
    public class ProductsController : ApiController
    {
        [HttpGet]
        [Route("products/{categoryId}")]
        public List<Product> GetProductsByCategoryId(int categoryId)
        {
            return new List<Product>
            {
                new Product { Id = 1 , Name = "Test" }
            };
        }
    }
}
حالا میتوانیم یه پروژه‌ی یونیت تست نوشته و کلیات مراحل فوق را تست نماییم. unit test را به پروژه اضافه کنید و reference پروژه‌ی اصلی خود را بدان اضافه کنید.
مانند پروژه‌ی قبلی، package.config را اضافه کرده و همه‌ی پکیج‌های قبلی به علاوه پکیج زیر را اضافه کنید:
<package id="Microsoft.Owin.Testing" version="3.0.1" targetFramework="net462" />
update-package فراموش نشود

در ادامه تست خود را اینگونه مینویسیم
using Microsoft.Owin.Testing;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;
using OwinKatanaTest;
using System.Net;
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;

namespace Test
{
    [TestClass]
    public class Test
    {
        [TestMethod]
        public async Task TestWebApi()
        {
            using (TestServer server = TestServer.Create<OwinAppStartup>())
            {
                HttpResponseMessage apiResponse = await server.HttpClient.GetAsync("/api/products/1");
                apiResponse.EnsureSuccessStatusCode();
                Assert.AreEqual(HttpStatusCode.OK, apiResponse.StatusCode);
            }
        }

        [TestMethod]
        public async Task TestOData()
        {
            using (TestServer server = TestServer.Create<OwinAppStartup>())
            {
                HttpResponseMessage odataResponse = await server.HttpClient.GetAsync("odata/Categories/Test.GetBestCategory");
                odataResponse.EnsureSuccessStatusCode();
                Assert.AreEqual(HttpStatusCode.OK, odataResponse.StatusCode);
            }
        }
    }
}
الان باید solution شما چیزی شبیه به این باشد:

بعد از اجرای تست‌ها، باید تیک سبز کنارشان ایجاد شود.
بعد از خواندن این مقاله شاید متوجه شده باشید که چقدر pipeline این پروژه شبیه به پروژه‌های ASP.NET Coreی است؛ یا بهتر است تصحیح کنم به عکس. بلکه ASP.NET Core هست که خیلی شبیه به این میباشد!
عملا سرویس‌های شما کاملا مجزا شده‌اند و میتوانید به راحتی یک فریم ورک SPA را به پروژه‌ی خود اضافه کرده و برای Authentication هم Single Sign On Identity Server بسیار مناسب میباشد. بدون اینکه حتی برنامه نویسان بیزینسی پروژه‌ی شما متوجه بشوند، با تغییراتی در کانفیگ این پروژه، می‌توان آن را بروزرسانی نمود.
لینک دانلود پروژه OwinKatanaTest.zip 
نظرات مطالب
بیرون نگاه داشتن تنظیمات خصوصی از سورس کنترل
برای تعیین فایل خارجی تنظیمات دو روش  وجود دارد که configSource آن در مطلب فوق بحث شده:
<?xml version="1.0"?>
<configuration>
  <appSettings file="AppSettings.config">
  </appSettings>
  <connectionStrings configSource="ConnectionStrings.config">      
  </connectionStrings>
  <!-- ... -->
</configuration>
در اینجا file می‌تواند به یک مسیر خارج از پروژه اشاره کند؛ اما configSource حتما باید یک فایل داخل پوشه‌ی پروژه باشد.
یک مثال برای حالت استفاده‌ی از فایل:
Web.config:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
  <appSettings file="YourSettings.config">
    <add key="KeyToOverride" value="Original" />
    <add key="KeyToNotOverride" value="Standard" />
  </appSettings>
  <system.web>
    <!-- standard web settings go here -->
  </system.web>
</configuration>

YourSettings.config:
<appSettings>
  <add key="KeyToOverride" value="Overridden" />
  <add key="KeyToBeAdded" value="EntirelyNew" />
</appSettings>
مطالب
کار با دیتاتایپ JSON در MySQL - قسمت چهارم
MySQL قادر به ایندکس کردن ستون‌های JSON نمی‌باشد. برای حل این مشکل میتوانیم از generated columnها استفاده کنیم. منظور، ایجاد ستون‌هایی است که مقدارشان به صورت محاسبه شده و براساس ستون‌های دیگر میباشد؛ به عنوان مثال جدول کاربران زیر را در نظر بگیرید:
CREATE TABLE `Users` (
  id int NOT NULL AUTO_INCREMENT,
  first_name VARCHAR(255) NOT NULL,
  last_name VARCHAR(255) NOT NULL,
  email VARCHAR(255) NOT NULL,
  gender ENUM('Male','Female') NOT NULL,
  PRIMARY KEY (`id`)
)
برای کوئری گرفتن full name در حالت معمول میتوانیم از تابع CONCAT استفاده کنیم:
SELECT 
    *, CONCAT(first_name, '', last_name) AS full_name
FROM
    Users;
اما توسط generated columns میتوانیم یک ستون را به جدول کاربران اضافه کنیم که مقدارش براساس دو فیلد first_name و last_name محاسبه و مقدار دهی شود:
ALTER TABLE Users
ADD COLUMN full_name TEXT GENERATED ALWAYS 
AS (CONCAT(first_name, ' ', last_name))
همانطور که مشاهده میکنید از سینتکس GENERATE ALWAYS برای ایجاد generated column استفاده شده‌است. در MySQL دو نوع generated column وجود دارد: STORED و VIRTUAL؛ تفاوت آنها نیز در نحوه ذخیره‌سازی است. در حالت VIRTUAL که حالت پیش‌فرض است، مقادیر ذخیره نمیشوند؛ بلکه به صورت on the fly محاسبه و در خروجی نمایش داده خواهند شد. در حالیکه نوع STORED همانطور که از نامش پیداست، ذخیره خواهند شد؛ در نتیجه قابلیت ایندکس‌گذاری را دارد. برای تعیین نوع ستون نیز سینتکس آن اینگونه خواهد بود:
ALTER TABLE Users
ADD COLUMN full_name TEXT GENERATED ALWAYS 
AS (CONCAT(first_name, ' ', last_name)) STORED

همچنین لازم به ذکر است که حین استفاده از generated columns باید نکات زیر را در نظر داشته باشید:
  • generated columnsها نمیتوانند شامل subqueries, parameters, variables, stored procedure, user-defined functions باشند.
  • بر روی یک ستون generated نمیتوان AUTO_INCREMENT گذاشت یا اینکه از یک ستون AUTO_INCREMENT برای محاسبه generated column استفاده کرد.
  • کلیدهای خارجی‌ای که در generated columnsها استفاده میشوند، قابلیت استفاده از CASCADE, SET NULL, or SET DEFAULT as ON UPDATE or ON DELETE را نخواهند داشت.

در ادامه یک generated column را برای جدول productsMetadata تعیین خواهیم کرد: 
ALTER TABLE productMetadata
ADD COLUMN id INT GENERATED ALWAYS AS (JSON_UNQUOTE(JSON_EXTRACT(data, '$.id'))) STORED NOT NULL

بنابراین زمانیکه یک مقدار JSON را ذخیره میکنیم، کلید اصلی از path تعیین شده استخراج شده و به عنوان یک computed column برای این جدول تعیین خواهد شد. در ادامه میتوانید جزئیات تغییر فوق را مشاهده کنید: 

  
اکنون کوئری زیر را در نظر بگیرید که رکوردی با آی‌دی ۱ را بازیابی خواهد کرد:
SELECT data ->> "$.description.shortDescription" FROM productMetadata
WHERE id = 1;
از آنجائیکه هیچ ایندکسی برای این فیلد جدید لحاظ نشده است، MySQL کل ردیف‌ها را برای یافتن id موردنظر جستجو خواهد کرد. این مورد را میتوانید با دستور EXPLAIN نیز مشاهده کنید:


همانطور که مشاهده میکنید مقدار type به ALL تنظیم شده‌است؛ همچنین مقدار rows نیز تعداد ردیف‌های جدول است که در اینجا ۱۳ ردیف دیتا را داریم. قاعدتاً با اضافه شدن دیتای جدید به جدول، جستجو نیز به مراتب کندتر خواهد شد. بنابراین با اضافه کردن ایندکس میتوانیم مشکل این کند بودن را رفع کنیم. به همین جهت در ادامه یک ایندکس را براساس ستون id که یک generated column است ایجاد خواهیم کرد:

CREATE INDEX idx_json_data ON productMetadata (id);

اکنون اگر یکبار دیگر کوئری قبلی را اجرا کنیم، خواهیم دید که تعداد rows به ۱ و همچنین type به ref ست شده‌اند:



مطالب
7# آموزش سیستم مدیریت کد Git : بازیابی فایل

در این مقاله با یکی از مهمترین ویژگی‌های git یعنی بازیابی تغییرات فایل‌ها، آشنا می‌شویم. اما در ابتدا نگاهی می‌کنیم به چگونگی ایجاد تغییر در آخرین commit:


تغییر آخرین commit:
در git این امکان وجود دارد که آخرین فرمان commit با استفاده از اصلاح‌کننده amend تغییر کند. علت تاکید بر روی آخرین دستور این است که git به دلیل ساختاری که دارد نمی‌تواند commit‌های قبل را تغییر دهد. اگر مقالات ابتدایی آموزش git را مطالعه کرده باشید، به خاطر دارید که هر commit دارای یک کد منحصر به فرد SHA-1 است، که این کد از هش کردن BLOBها به همراه خود مقادیر commit یعنی مشخصات ایجاد کننده آن و از همه مهمتر SHA-1 پدر ایجاد می‌شود. در نتیجه تغییر commitیی که نقش برگ را ندارد، یعنی در ساختار درختی git دارای فرزند است، سبب می‌شود کد SHA-1 آن تغییر کند. این تغییر، commit‌های فرزند را مجاب می‌کند برای حفظ صحت داده‌ها مقدار SHA-1 خود را تغییر دهند. به این ترتیب این تغییرات در کل repository پخش خواهد شد. به همین دلیل git جز آخرین commit امکان اصلاح دیگر commit‌ها را نخواهد داد.
برای اصلاح آخرین commit کافی است دستور commit خود را با amend-- بیاورید

دستورات بازیابی فایل:

دستور checkout:
این فرمان یکی از مهمترین فرمان‌های git است که دارای دو کاربرد است:
۱) بازیابی فایلی از repository و یا stage
۲) تغییر شاخه (این مورد را در مقالات مربوط به branch بررسی خواهیم کرد)
با استفاده از این دستور می‌توان فایلی را از repository به stage یا working tree و یا هر دو بیاوریم. عملکرد این دستور با اصلاح کننده‌های گوناگون متفاوت خواهد بود. در ادامه روش‌های مختلف فراخوانی این دستور و کاربرد هر کدام آورده شده است:
در صورتی که بخواهیم فایلی را از محلی که head اکنون به آن اشاره می‌کند به working tree بیاوریم از دستور زیر استفاده می‌کنیم:

git checkout --[filename]

در حالت فوق فایل مستقیما به working tree آورده شده و در stage قرار نمی‌گیرد

تذکر: -- در دستور بالا اختیاری بوده، اما استفاده از آن توصیه می‌شود. زیرا در صورتی‌که نام فایل به اشتباه وارد شود و یا فایل موجود نباشد، git اقدام به تعویض شاخه می‌کند. زیرا همانطور که گفته شد، این دستور کاربرد دوگانه دارد.
در این حالت ممکن است به علت سهل انگاری مشکلاتی ایجاد شود علامت -- تاکید می‌کند که مقدار نوشته نام فایل است.
حال اگر بخواهیم فایلی را از commit‌های قبل بازیابی کنیم، می‌توانیم از دستور زیر استفاده کنیم:

git checkout [SHA-1] [filename]

در این حالت فایل هم در stage و هم در working tree قرار می‌گیرد.



دستور reset:
در صورتی‌که بخواهید تعداد زیادی فایل را به وضعیت مشخصی در زمان قبل برگدانید، reset فرمان مناسبی خواهد بود. البته استفاده از این دستور باید با احتیاط کامل صورت گیرد. زیرا در صورت اشتباه، این امکان وجود دارد که دیگر نتوانید به بخشی از سوابق فایل‌های خود دسترسی داشته باشید. بنابراین این دستور همان‌قدر که کاربردی است، به همان اندازه نیز خطرناک است.
دستور reset را می‌توان به ۳ صورت اجرا نمود:
۱) soft
۲) mixed (حالت پیشفرض)
۳) hard
۱)در حالت soft تنها head به commit گفته شده منتقل می‌شود و working tree و همچنین stage تغییری نمی‌کند. دقیقا مانند آن‌که هد یک نوار خوان ویدئویی به جای آن‌که به آخرین محل ضبط اشاره کند، به عقب برگشته و به قسمتی در قبل برود. در این حالت در صورتی‌که دستور commit جدیدی ایجاد نشود که باعث پاک شدن  commitهای از آن‌جا به بعد شود، می‌توان با اجرای مجدد دستور reset و اشاره به آخرین commit، مجددا head را به سر جای اول برگرداند. البته توجه کنید در صورتی‌که در هنگام برگرداندن head به commit‌های قبلی، فایل‌هایی تغییر کرده باشند، آن‌ها به صورت خودکار به stage اضافه می‌شوند.
۲) در حالت mixed که پیش فرض این دستور نیز است، working tree بدون تغییر می‌ماند. اما stage تغییر کرده و دقیقا مانند وضعیت commit می‌شود.
۳) در این حالت هم working tree و هم stage تغییر می‌کند و عینا وضعیت commitیی را می‌گیرند که اکنون head به آن اشاره می‌کند. استفاده از این اصلاح کننده بسیار خطرناک‌تر از موارد قبل است.
در هر یک از موارد فوق تا زمانی‌که دستور commit جدیدی را اجرا نکرده باشید، می‌توانید به وضعیت قبل برگردید. اما اگر commit جدید اجرا شود دیگر امکان بازگشت به commit‌های صورت گرفته بعد از آن وجود ندارد.

نکته مهم:

علیرغم آن‌که می‌توان به commit‌های گذشته در صورت عدم داشتن commit جدید مراجعه کرد، اما یک اشکال فنی وجود دارد و آن این است که شما نمی‌توانید SHA-1‌های آن commitها را با دستوراتی نظیر log ببینید. بنابراین بهتر است مقدار آن‌ها را قبل از اجرای دستور، ذخیره و تا اطمینان از وضعیت فعلی در محلی نگه دارید.

شکل زیر نمایانگر وضعیت‏‌های مختلف دستور reset در هنگام بازگشت به سه commit قبل نسبت به وضعیت فعلی Head است:



 

مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت اول
در مقاله قبل در مورد نحوه ذخیره سازی در حافظه نوشتیم و به user mode و kernel mode اشاراتی کردیم که می‌توانید به آن رجوع کنید.
در این سری مقالات قصد داریم به بررسی اجزا و روند کاری موجود در IIS بپردازیم که چگونه IIS کار می‌کند و شامل چه بخش هایی می‌شود. مطمئنا آشنایی با این بخش‌ها در روند شناسایی رفتارهای وب اپلیکیشن‌ها و واکنش‌های سرور، کمک زیادی به ما خواهد کرد. در اینجا نسخه IIS7 را به عنوان مرجع در نظر گرفته‌ایم.
وب سرور IIS در عبارت مخفف Internet information services به معنی سرویس‌های اطلاعاتی اینترنت می‌باشد. IIS شامل کامپوننت‌های زیادی است که هر کدام ازآن‌ها کار خاصی را انجام میدهند؛ برای مثال گوش دادن به درخواست‌های ارسال شده به سرور، مدیریت فرآیندها Process و خواندن فایل‌های پیکربندی Configuration؛ این اجزا شامل protocol listener ،Http.sys و WSA و .. می‌شوند.
Protocol Listeners
این پروتکل‌ها به درخواست‌های رسیده گوش کرده و آن‌ها را مورد پردازش قرار می‌دهند و پاسخی را به درخواست کننده، ارسال می‌کنند. هر listener بر اساس نوع پروتکل متفاوت هست. به عنوان مثال کلاینتی، درخواست صفحه‌ای را می‌کند و http listener که به آن Http.sys می‌گویند به آن پاسخ می‌دهد. به طور پیش فرض http.sys به درخواست‌های http و https گوش فرا می‌دهد، این کامپوننت از IIS6 اضافه شده است ولی در نسخه 7 از SSL نیز پشتیبانی می‌کند.
Http.sys یا Hypertext transfer protocol stack
کار این واحد در سه مرحله دریافت درخواست، ارسال آن به واحد پردازش IIS و ارسال پاسخ به کلاینت است؛ قبل از نسخه 6 از Winsock یا windows socket api  که یک کامپوننت user-mod بود استفاده می‌شد ولی Http.sys یک کامپوننت Kernel-mod هست.

Http.sys مزایای زیر را به همراه دارد:

  • صف درخواست مد کرنل: به خاطر اینکه کرنل مستقیما درخواست‌ها را به پروسه‌های مربوطه میفرستد و اگر پروسه موجود نباشد، درخواست را در صف گذاشته تا بعدا پروسه مورد نظر آن را از صف بیرون بکشد.
  • برای درخواست‌ها یک پیش پردازش و همچنین اعمال فیلترهای امنیتی اعمال می‌گردد. 
  • عملیات کش کردن تماما در محیط کرنل مد صورت می‌گیرد؛ بدون اینکه به حالت یوزرمد سوییچ کند. مد کرنل دسترسی بسیار راحت و مستقیمی را برای استفاده از منابع دارد و لازم نیست مانند مد کاربر به لایه‌های زیرین، درخواست کاری را بدهد؛ چرا که خود مستقیما وارد عمل می‌شود و برداشته شدن واسط در سر راه، موجب افزایش عمل caching می‌شود. همچنین دسترسی به کش باعث می‌شود که مستقیما پاسخ از کش به کاربر برسد و توابع پردازشی در حافظه بارگذاری نشوند. البته این کش کردن محدودیت هایی را هم به همراه دارد:
    1. کش کرنل به صورت پیش فرض بر روی صفحات ایستا فعال شده است؛ نه برای صفحاتی با محتوای پویا که البته این مورد قابل تغییر است که نحوه این تغییر را پایینتر توضیح خواهیم داد.
    2. اگر آدرس درخواستی شامل کوئری باشد صفحه کش نخواهد شد:    http://www.site.info/postarchive.htm?id=25 
    3. برای پاسخ ازمکانیزم‌های فشرده سازی پویا استفاده شده باشد مثل gzip کش نخواهد شد
    4. صفحه درخواست شده صفحه اصلی سایت باشد کش نخواهد شد :   http://www.dotnettip.info ولی اگر درخواست بدین صورت باشه http://www.domain.com/default.htm  کش خواهد کرد.
    5. درخواست به صورت ناشناس anonymous نباشد  و نیاز به authentication داشته باشد کش نخواهد شد (یعنی در هدر شامل گزینه authorization می‌باشد).
    6. درخواست باید از نوع نسخه http1 به بعد باشد.
    7. اگر درخواست شامل Entity-body باشد کش نخواهد کرد.
    8. درخواست شامل If-Range/Range header باشد کش نمی‌شود.
    9. کل حجم response بییشتر از اندازه تعیین شده باشد کش نخواهد گردید، این اندازه در کلید ریجستری UriMaxUriBytes قرار دارد. اطلاعات بیشتر
    10. اندازه هدر بیشتر از اندازه تعیین شده باشد که عموما اندازه تعیین شده یک کیلو بایت است.
    11. کش پر باشد، کش انجام نخواهد گرفت.
    برای فعال سازی کش کرنل راهنمای زیر را دنبال کنید:
    گزینه output cache را در IIS، فعال کنید و سپس گزینه Add را بزنید. کادر add cache rule که باز شود، از شما میخواهد یکی از دو نوع کش مد کاربر و مد کرنل را انتخاب کنید و  مشخص کنید چه نوع فایل‌هایی (مثلا aspx) از این قوانین پیروری کنند و مکانیزم کش کردن به سه روش جلوگیری از کش کردن، کش زمان دار و کش بر اساس آخرین تغییر فایل انجام گردد.


    برای تعیین مقدار سایز کش response که در بالا اشاره کردیم می‌توانید در همان پنجره، گزینه edit feature settings را انتخاب کنید.


    این قسمت از مطلب که به نقل از مقاله  آقای Karol Jarkovsky در این آدرس است یک سری تست هایی با نرم افزار(Web Capacity Analysis Tool (WCAT  گرفته است که به نتایج زیر دست پیدا کرده است:
    Kernel Cache Disabled    4 clients/160 threads/30 sec      257 req/sec
    Kernel Cache Enabled     4 clients/160 threads/30 sec      553 req/sec 
    همانطور که می‌بینید نتیجه فعال سازی کش کرنل پاسخ به بیش از دو برابر درخواست در حالت غیرفعال آن است که یک عدد فوق العاده به حساب میاد.
    برای اینکه خودتان هم تست کرده باشید در این آدرس  برنامه را دانلود کنید و به دنبال فایل request.cfg بگردید و از صحت پارامترهای server و url اطمینان پیدا کنید. در گام بعدی 5 پنجره خط فرمان باز کرده و در یکی از آن‌ها دستور netsh http show cachestate را بنویسید تا تمامی وروردی‌های entry که در کش کرنل ذخیره شده اند لیست شوند. البته در اولین تست کش را غیرفعال کنید و به این ترتیب نباید چیزی نمایش داده شود. در همان پنجره فرمان wcctl –a localhost –c config.cfg –s request.cfg  را زده تا کنترلر برنامه در وضعیت listening قرار بگیرد. در 4 پنجره دیگر فرمان wcclient localhost از شاخه کلاینت را نوشته تا تست آغاز شود. بعد از انجام تست به شاخه نصب کنترلر WCAT رفته و فایل log را بخوانید و اگر دوباره دستور نمایش کش کرنل را بزنید باید خالی باشد. حالا کش را فعال کنید و دوباره عملیات تست را از سر بگیرید و اگر دستور netsh را ارسال کنید باید کش کرنل دارای ورودی باشد.
    برای تغییرات در سطح http.sys می‌توانید از ریجستری کمک بگیرید. در اینجا تعداد زیادی از تنظیمات ذخیره شده در ریجستری برای http.sys لیست شده است.
    نظرات مطالب
    Blazor 5x - قسمت دوم - بررسی ساختار اولیه‌ی پروژه‌های Blazor
    این خروجی که مشاهده کردید مربوط به حالت دیباگ هست. زمان حالت ارائه‌ی نهایی با دستور dotnet publish --configuration Release کار trimming دات نت 5 (حذف کدهای اضافی استفاده نشده) و همچنین فشرده سازی فایل‌ها، به صورت خودکار انجام می‌شود که حجم مشاهده شده را به بیشتر از نصف کاهش می‌دهد. البته این موارد publish و اجرای آفلاین و ثبت اطلاعات آفلاین، در قسمت‌های بعدی به صورت جداگانه و مفصلی بحث خواهند شد. این حجم publish، با حجم برنامه‌های واقعی Angular یا React قابل مقایسه است و تقریبا یکی هست.
    مطالب
    پروسیجرها و شنود پارامترها در SQL Server - قسمت سوم
    در مطلب قبلی راجع به اثرات منفی شنود پارامترها، در صورت عدم توجه به آن‌ها بیان شد و در این مطلب قصد داریم به راه‌های کاهش اثرات منفی و مقابله با آن‌ها بپردازیم:
    نکته: راه‌های اشاره شده برای مقابله با شنود پارامترها برای تمام شرایط قابل استفاده نیستند.


    راه حل اول: استفاده از دستور With Recompile

    مشکل شنود پارامتر این است که در اولین اجرای پروسیجر، پلن اجرایی را بر اساس پارامترهای ارسالی اولیه ایجاد می‌کند. راه حل غلبه بر این مشکل، کامپایل مجدد پروسیجر، بعد از هر اجرای آن است. بهمین جهت از دستور WITH RECOMPILE هنگامیکه قصد ایجاد پروسیجر را دارید استفاده نمایید. مانند کد زیر:

    CREATE PROC [dbo].[DisplayBillingInfo]
      @BeginDate DATETIME,
      @EndDate DATETIME
    WITH RECOMPILE
    AS 
    SELECT BillingDate, BillingAmt
      FROM BillingInfo
      WHERE BillingDate between @BeginDate AND @EndDate;
    مجددا 2 آزمایش اشاره شده در مطلب قبلی (اشاره شده در زیر) را تکرار می‌کنیم.
    DBCC FREEPROCCACHE;
    EXEC dbo.DisplayBillingInfo 
      @BeginDate = '2005-01-01',  
      @EndDate  = '2005-01-03';
      
    EXEC dbo.DisplayBillingInfo 
      @BeginDate = '1999-01-01',  
      @EndDate  = '1999-12-31';
    هنگامیکه کد بالا را اجرا نمایید، فراخوانی اول، عملیات Index Seek و فراخوانی دوم، Index Scan را موجب خواهد شد. نقص این روش، کامپایل مجدد با هر بار اجرای پروسیجر است که باعث تحمیل سربار اضافه‌ای می‌شود.


    راه حل دوم: غیر فعال نمودن شنود پارامتر

    روش دیگر برطرف کردن مشکلات مرتبط با شنود پارامتر، غیر فعال کردن آن است. البته منظور از غیر فعال کردن، غیر فعال نمودن گزینه‌ای در بانک اطلاعاتی نیست؛ بلکه با تغییر متن و نحوه‌ی اجرا، می‌توان شنود را غیر فعال نمود. در کد زیر با تغییر نحوه اجرای پروسیجر، قابلیت شنود پارامتر غیر فعال شده است:

    CREATE PROC [dbo].[DisplayBillingInfo]
      @BeginDate DATETIME,
      @EndDate DATETIME
    WITH RECOMPILE
    AS 
    DECLARE @StartDate DATETIME;
    DECLARE @StopDate DATETIME;
    SET @StartDate = @BeginDate;
    SET @StopDate = @EndDate;
    SELECT BillingDate, BillingAmt
      FROM BillingInfo
      WHERE BillingDate between @StartDate AND @StopDate;
    برای غیرفعال نمودن، تمام کاری که انجام شده، نحوه استفاده از پارامترهای ارسالی تغییر داده شده است. در کد بالا دو متغیر محلی با نامهای StartDate@ و EndDate@ ایجاد شده‌است. پارامترهای ارسالی درون متغیرهای محلی ذخیره می‌شوند و سپس از متغیرهای محلی در شرط between استفاده خواهد شد. بدین صورت شنود غیر فعال می‌شود. دلیل غیر فعال شدن شنود این است که بهبود دهنده (optimizer) قادر به شناسایی مقادیر پارامترهای ورودی در بدنه دستور Select نمی‌باشد. بدلیل عدم رهگیری محل مصرف مقادیر پارامترهای ارسالی توسط اس کیو ال سرور، بهبود دهنده یک پلن جنریک را براساس اطلاعات آماری ایجاد خواهد کرد.


    راه حل سوم: ایجاد چند نوع پروسیجر

    راه دیگر، ایجاد پروسیجرهای متفاوت برای پارامترهایی با کاردینالیتی متفاوت است. به‌عبارت دیگر، دسته بندی پارامترهای ارسالی و ایجاد پروسیجرهایی خاص همان دسته. در مثال‌های این سری از مطالب، دو دسته پارامتر 1) بازه زمانی کوتاه، مثلا چند روز و 2) بازه زمانی بلند، مثلا ماهیانه وجود داشت که می‌توانید 2 دسته پروسیجر را یکی برای بازه‌های روزانه و دیگری برای بازه‌های زمانی ماهیانه ایجاد نمایید.

    CREATE PROC [dbo].[DisplayBillingInfoNarrow]
      @BeginDate DATETIME,
      @EndDate DATETIME
    AS 
    SELECT BillingDate, BillingAmt
      FROM BillingInfo
      WHERE BillingDate between @BeginDate AND @EndDate;  
    GO
    CREATE PROC [dbo].[DisplayBillingInfoWide]
      @BeginDate DATETIME,
      @EndDate DATETIME
    AS 
    SELECT BillingDate, BillingAmt
      FROM BillingInfo
      WHERE BillingDate between @BeginDate AND @EndDate;  
    GO  
    DROP PROCEDURE [dbo].[DisplayBillingInfo];
    GO  
    CREATE PROC [dbo].[DisplayBillingInfo]
      @BeginDate DATETIME,
      @EndDate DATETIME
    AS 
    IF DATEDIFF(DD,@BeginDate, @EndDate) < 4
      EXECUTE DisplayBillingInfoNarrow @BeginDate, @EndDate
    ELSE
      EXECUTE DisplayBillingInfoWide @BeginDate, @EndDate
    GO
    در کد بالا، دو گروه پروسیجر (برای بازه زمانی کوتاه و بلند) به‌همراه یک پروسیجر تصمیم گیرنده جهت تشخیص استفاده از پروسیجر مناسب، بر اساس پارامترهای ورودی ایجاد شده است. یکی از مزایای این روش استفاده پروسیجر از پلن اجرایی مناسب، فارغ از پارامترهای ارسالی خواهد بود. البته نگهداری کد در این روش به مرور زمان، کمی دشوار و سخت خواهد شد.