مطالب
پیاده سازی PWA در Angular
امروزه طراحی اپلیکیشن‌های موبایل بخش زیادی از جامعه را در برگرفته است و روز به روز در حال توسعه میباشند. موازی با رشد روز افزون و نیاز بیشتر به این اپلیکیشن‌ها فریمورک‌های زیادی نیز  ابداع شده اند. از جمله این فریم ورک‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

Ionic  , react native , flutter , xamarin ….

دیگر لازم نیست برای طراحی اپلیکیشن خود حتما از زبان‌های native  استفاده کنید. بیشتر فریم ورک‌های معرفی شده جاوا اسکریپتی میباشند.

 
مزایای نوشتن یک اپلیکیشن با  فریم ورک‌ها:

1-  نوشتن کد به مراتب آسانتر است.
۲- چون اکثر فریم ورک‌ها، فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی هستند، سرعت بالایی هنگام run کردن برنامه دارند ولی در build آخر و خروجی نهایی بر روی پلتفرم، این سرعت کندتر می‌شود.
۳- cossplatform بودن. با طراحی یک اپلیکیشن برای یک پلتفرم می‌توان همزمان برای پلتفرم‌های دیگر خروجی گرفت.


معایب:

۱- برنامه نویس را محدود  میکند.
۲- سرعت اجرای پایینی دارد.
۳- حجم برنامه به مراتب بالاتر میباشد.
۴- از منابع سخت افزاری بیشتری استفاده می‌کند.

اگر شما هم میخواهید از فریم ورک‌ها برای طراحی اپلیکیشن استفاده کنید در اینجا  می‌توانید اطلاعات بیشتری را درباره هر کدام از فریم ورک‌ها ببینید. هر کدام از این فریم ورک‌ها دارای مزایا معایب و همچنین رزومه کاری خوب می‌باشند. بیشتر فریم ورک‌های بالا در رندر آخر، همان کد native را تولید می‌کنند؛ مثلا اگر برنامه‌ای را با react native بنویسید، میتوانید همان برنامه را بر روی اندروید استودیو و کد native بالا بیارید. توضیحات  بالا مقایسه فریم ورک‌های Cross Platform با زبان‌های native بود. اما در این مقاله قصد آشنایی با تکنولوژی جدیدی را داریم که شما را قادر می‌سازد یک وب اپلیکیشن را با آن طراحی کنید.


 pwa چیست؟

pwa مخفف Progressive Web Apps است و یک تکنولوژی برای طراحی وب اپلیکیشن‌های تحت مرورگر میباشد. شما با pwa میتوانید اپلیکیشن خود را بر روی پلتفرم‌های مختلفی اجرا کنید، طوری که کاربران متوجه نشوند با یک صفحه‌ی وبی دارند کار میکنند. شاید شما هم فکر کنید این کار را هم میتوان با html ,css و responsive کردن صفحه انجام داد! ولی اگر بخواهید کاربر متوجه استفاده‌ی از یک صفحه‌ی وبی نشود، باید حتما از pwa استفاده کنید! برای مثال یک صفحه‌ی وبی معمولی حتما باید در بستر اینترنت اجرا شود، ولی با pwa با یکبار وصل شدن به اینترنت و کش کردن داده‌ها، برای بار دوم دیگر نیازی به اینترنت ندارد و میتواند به صورت offline  کار کند. شما حتی با pwa می‌توانید اپلیکیشن را در background اجرا کنید و notification ارسال کنید.


مزیت pwa

۱- یکی از مزیت‌های مهم pwa، حالت offline آن میباشد که حتی با قطع اینترنت، شما میتوانید همچنان با اپلیکیشن کار کنید.
۲- با توجه به اینکه شما در حقیقت با یک صفحه‌ی وبی کار میکنید، دیگر نیازی به دانلود و نصب ندارید.
۳- امکان به‌روز رسانی کردن، بدون اعلام کردن نسخه جدید.
۴- از سرعت بسیار زیادی برخوردار است.
۵- چون pwa از پروتکل https استفاده می‌کند، دارای امنیت بالایی میباشد.


معایب

۱- محدود به مرورگر می‌باشد.
۲- هرچند امروزه اکثر مرورگر‌ها pwa را پشتیبانی میکنند، ولی در بعضی از مرورگر‌ها و مرورگر‌های با ورژن پایین، pwa پشتیبانی نمیشود.
3- نمیتوان یک برنامه‌ی مبتنی بر os را نوشت و محدود به مرورگر میباشد


چند نکته درباره pwa

1- برای pwa  لزومی ندارد حتما از فریم ورک‌های spa استفاده کنید. شما از هر فریم ورک Client Side ای می‌توانید استفاده کنید.
۲- چون صفحات شما در پلتفرم‌های مختلف و با صفحه نمایش‌های مختلفی اجرا می‌شود، باید صفحات به صورت کاملا responsive شده طراحی شوند.
۳- باید از پروتکل https استفاده کنید.

ما در این مقاله از فریم ورک angular  استفاده  خواهیم کرد.

قبل از شروع، با شیوه کار pwa آشنا خواهیم شد. یکی از قسمت‌های مهم  Service Worker ،pwa میباشد که از جمله کش کردن، notification فرستادن و اجرای پردازش‌ها در پس زمینه را بر عهده دارد.


با توجه به شکل بالا، Service Worker مانند یک لایه‌ی نرم افزاری مابین کلاینت و سرور قرار دارد که درخواست‌های داده شده از کلاینت را در صورت اتصال به اینترنت، ارسال کرده و مجددا response را برگشت میدهد‌. اگر به هر دلیلی اینترنت قطع باشد، درخواست به صورت آفلاین به کش مرورگر که توسط proxy ساخته شده است، فرستاده میشود و response را برگشت میدهد.


چند نکته  در رابطه با Service Worker

- نباید برای  نگهداری داده global از Service Worker استفاد کرد. برای استفاده از داده‌های Global میتوان از Local Storage یا IndexedDB استفاده کرد.
- service worker  به dom دسترسی ندارند.


 سناریو

 قبل از شروع، سناریوی پروژه را تشریح خواهیم کرد. رکن اصلی یک برنامه‌ی وب، UI آن میباشد و قصد داریم کاربران را متوجه کار با یک صفحه‌ی وبی نکنیم. قالبی که ما در این مثال در نظر گرفتیم خیلی شبیه به یک اپلیکیشن پلتفرم اندرویدی میباشد. یک کاربر با کشیدن منوی کشویی میتواند گزینه‌های خود را انتخاب نمایند. اولین گزینه‌ای که قصد پیاده سازی آن را داریم، ثبت کاربران میباشد. بعد از ثبت کاربران در یک Component جدا، کاربران را در یک جدول نمایش خواهیم داد.


 قبل از شروع لازم است به چند نکته زیر توجه کرد

1-  سرویس crud را به صورت کامل در پروژه قرار خواهیم داد، ولی چون از حوصله‌ی مقاله خارج است، فقط ثبت کاربران و نمایش کاربران را پیاده سازی خواهیم کرد.
2 - هر اپلیکیشنی قطعا نیاز به یک وب سرویس دارد که واسط بین دیتابیس و اپلیکیشن باشد. ولی ما چون در این مثال به عنوان front end کار قصد طراحی  اپلیکیشن را داریم، برای حذف back end از firebase استفاده خواهیم کرد و مستقیما از انگولار به دیتابیس firebase کوئری خواهیم زد.


 شروع به کار

پیش نیاز‌های یک پروژه‌ی انگیولاری را بر روی سیستم خود فراهم کنید. ما در این مثال از یک template آماده انگیولاری استفاده خواهیم کرد. پس برای اینکه با جزئیات و طراحی ui درگیر نشویم، از لینک github پروژه را دریافت کنید.
سپس وارد root پروژه شوید و با دستور زیر پکیج‌های پروژه را نصب کنید:
 npm install
پس از نصب پکیج‌ها، با دستور ng serve، پروژه را اجرا کنید.

پس از اجرا باید خروجی بالا را داشته باشید. می‌خواهیم یکی از قابلیت‌های pwa را بررسی کنیم. بر روی صفحه کلیک راست کرده و وارد inspect شوید. وارد تب Application  شوید و Service Worker را انتخاب کنید.
 


قبل از اینکه کاری را انجام دهید، چند بار صفحه را refresh کنید! صفحه بدون هیچ تغییری refresh میشود. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید.
این بار صفحه No internet به معنی قطع بودن اینترنت نمایش داده میشود و شما دیگر نمی‌توانید بر روی اپلیکیشن خود فعالیتی داشته باشید! 


نصب pwa  بر روی پروژه

برای اضافه کردن pwa به پروژه وارد ریشه‌ی پروژه شوید و دستور زیر را وارد کنید:
 ng add @angular/PWA
پس از  اجرای دستور بالا، تغییراتی در پروژه لحاظ میشود از جمله در فایل‌هایindex.html,app-module,angular.json، همچنین یک پوشه‌ی جدید به نام icons در assets و دو فایل جیسونی زیر به روت پروژه اضافه شده‌اند:
 Manifest.json : اگر محتویات فایل را مشاهده کرده باشید، شامل تنظیمات فنی وب اپلیکیشن می‌باشد؛ از جمله Home Screen Icon و نام وب اپلیکیشن و سایر تنظیمات دیگر.
 Nsgw-config.json : این فایل نسبت به فایل manifest فنی‌تر میباشد و بیشتر به کانفیگ مد آفلاین و کش کردن مرتبط میشود. در ادامه با این فایل بیشتر کار داریم.

بعد از نصب pwa  بر روی پروژه، همه تنظیمات به صورت خودکار انجام می‌شود. البته می‌توانید تنظیمات مربوط به کش کردن داده‌ها را به صورت پیشرفته‌تر کانفیگ کنید.


  اجرا کردن وب اپلیکیشن

 برای اجرا کردن و نمایش خروجی از وب اپلیکیشن، ابتدا باید از پروژه build گرفت. با استفاده از دستور زیر از پروژه خود build بگیرید:
 ng build -- prod
سپس  با دستور زیر وارد پوشه‌ای که فایل‌های Build  شده در آن قرار دارند، شوید:
 cd dist/Web Application  Pwa
بعد با دستور زیر برنامه را اجرا کنید:
 Http-server -o
اگر چنانچه با دستور بالا به خطا برخوردید، با دستور زیر پکیج npm آن را نصب کنید:
 npm i http-server
اگر تا به اینجای کار درست پیش رفته باشید، پروژه را بدون هیچ تغییری مشاهده خواهیم کرد. inspect گرفته و وارد تب Application شوید. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید! اینبار برنامه بدون هیچ مشکلی کار میکند. حتی شما میتوانید در کنسول، برنامه را به صورت کامل stop کنید.


برسی فایل Nsgw-config.json 

وارد فایل Nsgw-config.json شوید: 

"$schema": "./node_modules/@angular/service-worker/config/schema.json",
  "index": "/index.html",
  "assetGroups": [
    {
      "name": "app",
      "installMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/favicon.ico",
          "/index.html",
          "/*.css",
          "/*.js"
        ]
      }
    }, {
      "name": "assets",
      "installMode": "lazy",
      "updateMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/assets/**",
          "/*.(eot|svg|cur|jpg|png|webp|gif|otf|ttf|woff|woff2|ani)"
        ]
      }

    }
  ],
  "dataGroups": [
    {
      "name": "api-performance",
      "urls": [
        "https://api/**"
      ],
      "cacheConfig": {
        "strategy": "performance",
        "maxSize": 100,
        "maxAge": "3d"
      }
    }
  ]
}
 این فایل مربوط به کش کردن داده‌ها میباشند و میتواند شامل چند object زیر باشد. مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد:
  ۱- assetGroups : کش کردن اطلاعات مربوط به اپلیکیشن
  ۲- Index : کش کردن  فایل مربوط به index.html
  ۳-  assetGroups : کش کردن فایل‌های مربوط به asset، شامل فایل‌های js، css  و  غیره
  ۴- dataGroups : این object مربوط به وقتی است که برنامه در حال اجرا است. میتوان داده‌های در حال اجرای اپلیکیشن را کش کرد. داده‌ی در حال اجرا میتواند شامل فراخوانی apiها باشد. برای مثال فرض کنید شما در حالت کار کردن online با اپلیکیشن، لیستی از اسامی کاربران را از api گرفته و نمایش میدهید. وقتی دفعه‌ی بعد در حالت offline  اپلیکیشن را باز کنیم، اگر api را کش کرده باشیم، اپلیکیشن داده‌ها را از کش فراخوانی میکند. این عمل درباره post کردن داده‌ها هم صدق میکند.

خود dataGroups شامل چند object زیر میباشد:
  ۱- name :  یک نام انتخابی برای Groups  میباشد.
 ۲- urls  : شامل آرایه‌ای از آدرس‌ها میباشد. میتوان آدرس یک دومین را همراه با کل apiها به صورت زیر کش کرد:
"https://api/**"
۳- cacheConfig  : که شامل
  ۱- maxSize  : حداکثر تعداد کش‌های مربوط به Groups .
  ۲- maxAge  : حداکثر  lifetime مربوط به کش.
  ۳- strategy  : که میتواند یکی از مقادیر freshness به معنی Network-First یا performance  به معنی Cache-First باشد.


 پیاده سازی پیغام نمایش به‌روزرسانی جدید وب اپلیکیشن

در اپلیکیشن‌های native  وقتی به‌روزرسانی جدیدی برای app اعلام میشود، در فروشگاهای اینترنتی پیغامی مبنی بر به‌روزرسانی جدید app برای کاربران ارسال میشود که کاربران میتوانند app خود را به‌روزرسانی کنند. ولی در pwa تنها با یک رفرش صفحه میتوان اپلیکیشن را به جدیدترین امکانات به‌روزرسانی کرد! برای اینکه بتوانیم با هر تغییر، پیغامی را جهت به‌روزرسانی نسخه یا هر  پیغامی دیگری را نمایش دهیم، از کد زیر استفاده میکنم:
if(this.swUpdate.isEnabled)
    {
      this.swUpdate.available.subscribe(()=> {

        if(confirm("New Version available.Load New Version?")){
          window.location.reload();
        }
      })
    }


وصل شدن به دیتابیس

برای اینکه بتوانیم یک وب اپلیکیشن کامل را طراحی کنیم، قطعا نیاز به دیتابیس داریم. برای دیتابیس از firebase استفاده میکنیم. قبل از شروع، وارد سایت firebase  شوید. پس از لاگین، بر روی Add Project کلیک کنید. بعد از انتخاب نام مناسب، create Project را انتخاب کنید. ساختار دیتابیس‌های firebase  شبیه nosqlها می‌باشد و بر پایه‌ی json کار میکنند. پس از ساخت پروژه و دریافت کد جاواسکریپتی زیر شروع به طراحی فیلد‌های دیتابیس خواهیم کرد.


در منوی سمت چپ، بر روی database کلیک کنید و یک دیتابیس را در حالت test mode  ایجاد نماید. سپس یک collection را به نام user ایجاد کرده و فیلد‌های زیر را به آن اضافه کنید:
Age :number
Fullname :string
Mobile : string
مرحله‌ی بعد، config پروژه‌ی انگیولاری میباشد. وارد  vscode شوید و با دستور زیر پکیج firebase را اضافه کنید:
  npm install --save firebase @angular/fire
سپس وارد appmodule شوید و آن‌را به صورت زیر کانفیگ کنید:

@NgModule({
  declarations: [AppComponent, RegisterComponent,AboutComponent, UserListComponent],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
    HttpClientModule,
    SharedModule,
    AppRoutingModule,
    AngularFireModule.initializeApp(environmentFirebase.firebase),
    AngularFireDatabaseModule,
    ServiceWorkerModule.register('ngsw-worker.js', { enabled: environment.production }),
  ],
  providers: [FirebaseService],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule {}
خط ۱۰ مربوط به pwa است که هنگام نصب pwa اضافه شده‌است و خط ۸ و مربوط به apiKey فایربیس میباشد. می‌شود گفت environmentFirebase.firebase شبیه  connection string می‌باشد که به صورت زیر کانفیگ شده است:
export const environment ={
   production: true,
   firebase: {
     apiKey: "AIz×××××××××××××××××××××××××××××××××8",
     authDomain: "pwaangular-6c041.firebaseapp.com",
     databaseURL: "https://pwaangular-6c041.firebaseio.com",
     projectId: "pwaangular-6c041",
     storageBucket: "pwaangular-6c041.appspot.com",
     messagingSenderId: "545522081966"
   }

}

FirebaseService در قسمت providers مربوط به سرویس crud میباشد. اگر وارد فایل مربوطه شوید، چند عمل اصلی به صورت زیر در آن پیاده سازی شده است:

import { Injectable } from '@angular/core';
import { Observable } from 'rxjs';
import * as firebase from 'firebase';
import { AngularFireDatabase } from '@angular/fire/database';
import { HttpClient } from '@angular/common/http';
import { map } from 'rxjs/operators';
import { ThrowStmt } from '@angular/compiler';
@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class FirebaseService {

  ref = firebase.firestore().collection('users');
  constructor(public db: AngularFireDatabase,public _http:HttpClient) { 
 
  }

  getUsers(): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.onSnapshot((querySnapshot) => {
        let User = [];
        querySnapshot.forEach((doc) => {
          let data = doc.data();
          User.push({
            key: doc.id,
            fullname: data.fullname,
            age: data.age,
            mobile: data.mobile
          });
        });
        observer.next(User);
      });
    });
  }

  getUser(id: string): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).get().then((doc) => {
        let data = doc.data();
        observer.next({
          key: doc.id,
          title: data.title,
          description: data.description,
          author: data.author
        });
      });
    });
  }

  postUser(user): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      
      this.ref.add(user).then((doc) => {
        observer.next({
          key: doc.id,
        });
      });
    });
  }

  updateUser(id: string, data): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).set(data).then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

  deleteUser(id: string): Observable<{}> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).delete().then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

getDataOnApi(){
  return this._http.get('https://site.com/api/General/Getprovince')
  .pipe(
      map((res: Response) => {
return res;

      })
  );
}

getOnApi(){
  return  this._http.get("https://site.com/api/General/Getprovince",).pipe(
    map((response:any) => {
       
return  response
    } )
    );
}
}
اگر دقت کرده باشید، خیلی شبیه به کد نویسی سمت سرور میباشد.

با دستورات زیر میتوانید مجددا پروژه را اجرا کنید:
ng build --prod
cd dist/Pwa-WepApp
Http-server -o


تست وب اپلیکیشن بر روی پلتفرم‌های مختلف

برای اینکه بتوانیم خروجی وب اپلیکیشن را بر روی پلتفرم‌های مختلفی تست کنیم، میتوانیم آن را آپلود کرده و مثل یک سایت اینترنتی، با وارد کردن دومین، وارده پروژه شد. ولی کم هزینه‌ترین راه، استفاده از ابزار ngrok میباشد. میتوانید توسط این مقاله پروژه خودتان در لوکال بر روی https سوار کنید.

نکته! توجه کنید apiهای مربوط به firebase را نمیتوان کش کرد.


کد‌های مربوط به این قسمت را میتوانید از این repository دریافت کنید .
مطالب
استفاده از Flashback Table در Oracle
Oracle امکان جالبی دارد، به نام Flashback Table، که به کمک آن می‌توان یک جدول Drop شده را برگرداند. برای استفاده از قابلیت Flashback در دیتابیس Oracle، می‌بایست قابلیت Recyclebin در Oracle را فعال نمود. با فعال نمودن Recyclebin در Oracle ، جداول حذف شده بصورت منطقی حذف می‌گردند، تا در صورت نیاز بوسیله دستور Flashback Table، جداول مورد نظر برگردانده شود.
قبل از استفاده از دستور Flashback Table، ابتدا Recyclebin را فعال می‌نماییم:
ALTER SYSTEM SET recyclebin = ON;
در Script بالا، Recyclebin در سطح سیستم فعال شده است،اگر شما مایل باشید می‌توانید،Recyclebin را در سطح Session فعال نمایید.
ALTER SESSION SET recyclebin = ON;
برای غیر فعال نمودن Recyclebin نیز بصورت زیر عمل می‌نماییم:
ALTER SYSTEM SET recyclebin = OFF;
یا
ALTER SESSION SET recyclebin = OFF;
حال با فرض اینکه Recyclebin را فعال نموده ایم، با یک مثال نحوه عملکرد Flashback Table را نمایش می‌دهیم:
ابتدا یک جدول ایجاد نمایید، مطابق Script زیر:
Create Table Test
(ID int,
FirstName varchar(255),
LastName Varchar(255))
مقادیری را درون جدول فوق درج نمایید، سپس بوسیله دستور زیر جدول فوق را حذف نمایید:
Drop table Test
در ادامه برای برگرداندن جدول فوق می‌توانیم از دستور Falshback Table مطابق Script زیر عمل نماییم:
FLASHBACK TABLE Test TO BEFORE DROP;
برای مشاهده محتویات Recyclebin نیز می‌توانید از Script‌های زیر استفاده نمایید:
Select * From  recyclebin;
یا

SELECT * FROM USER_RECYCLEBIN;
این قابلیت چندی پیش در محیط اجرایی مشتری به کمکم آمد، بطوریکه من تقریبا اطلاعات 8 میلیون نفر را در یک جدول درج نموده بودم و پس از اعمال Migration ، آن را حذف کردم، صبح روز بعد متوجه شدم،که عملیات انجام شده اشتباه بوده و من می‌بایست دوباره جداول اصلی را بازسازی می‌کردم،از طرفی امکان Restore نمودن یا درج دوباره 8 میلیون رکورد به دیتابیس وجود نداشت، چون زمان زیادی می‌برد، و از طرفی هم نمی‌بایست بار زیادی روی دیتابیس می‌گذاشتم، در این زمان بود که دستور Flashback Table ، دیتابیس Oracle به کمکم آمد و در کوتاهترین زمان مشکل بوجود آمده را برطرف کردم.
البته من چنین امکانی را در SQL Server ندیدم، خوشنود می‌شوم، اگر کسی تجربه ای مشابه در SQL Server داشت، به اشتراک بگذارد.
موفق باشید.


مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت پنجم - ایجاد Imageهای سفارشی
تا اینجا با نحوه‌ی اجرای برنامه‌های مختلف توسط داکر مانند وب سرور لینوکسی nginx و یا IIS ویندوزی آشنا شدیم؛ اما هنوز محتوایی را در آن‌ها هاست نکرده‌ایم. در این قسمت این موضوع را بررسی خواهیم کرد و در طی این فرآیند، با نحوه‌ی ساخت Imageهای سفارشی نیز آشنا خواهیم شد.


روش نگاشت محتوای یک سایت استاتیک در یک Container که وب سرور است

فرض کنید یک سایت استاتیک بوت استرپی را تهیه کرده‌اید و قصد دارید آن‌را توسط وب سرور nginx، هاست کنید. برای این‌کار، چندین گزینه پیش روی ما هستند:
گزینه‌ی اول: دریافت image مربوط به nginx، سپس ایجاد یک container از آن و در آخر با استفاده از «روش به اشتراک گذاری فایل سیستم میزبان با کانتینرها» که در قسمت قبل بررسی کردیم، این وب سایت را آماده‌ی اجرا و دسترسی می‌کنیم.
گزینه‌ی دوم: کپی کردن فایل‌های وب سایت از سیستم میزبان، به درون فایل سیستم خود container.
گزینه‌ی سوم: ایجاد یک image سفارشی که از ابتدا به همراه فایل‌های وب سایت استاتیک ما است و در این حالت تنها کافی است این image را تبدیل به container اجرایی کنیم.


روش اول: به اشتراک گذاری فایل سیستم میزبان با کانتینر وب سرور جهت هاست آن

در قسمت قبل، یک فایل tar ایجاد شده‌ی در سیستم میزبان ویندوزی را با یک کانتینر لینوکسی به اشتراک گذاشتیم تا بتوانیم محتویات آن‌را استخراج کنیم. در اینجا قصد داریم پوشه‌ی وب سایت استاتیک خود را که در سیستم میزبان ویندوزی قرار دارد، با وب سرور nginx که توسط یک container در حال اجرا است، به اشتراک بگذاریم تا آن‌را هاست کند.
فرض کنید وب سایت استاتیک ما در مسیر c:\users\vahid\mysite سیستم میزبان قرار دارد که داخل آن یک فایل index.html و تعدادی فایل css و js آماده‌ی برای هاست شدن، وجود دارند. برای هاست آن توسط nginx، از دستور زیر استفاده خواهیم کرد:
 docker run --rm -it -p 8080:80 -v c:\users\vahid\mysite:/usr/share/nginx/html nginx
در این دستور:
- سوئیچ rm سبب می‌شود تا پس از خاتمه‌ی کار nginx، این container نیز حذف شود.
- از سوئیچ it استفاده شده‌است تا با فشردن ctrl+c، بتوانیم پروسه‌ی container را خاتمه دهیم و پس از آن، برنامه‌ی nginx دیگر در background در حال اجرا نباشد (اجرای آن در foreground).
- سپس پورت 8080 سیستم میزبان، به پورت 80 وب سرور nginx نگاشت شده‌است. چون containerها دارای network stack خاص خودشان هستند (که آن‌را در قسمت سوم بررسی کردیم)، پورت 80 آن‌ها با پورت 80 سیستم میزبان تداخل نمی‌کند و اگر برای مثال بر روی پورت 80 سیستم جاری، IIS در حال اجرا باشد، سبب عدم اجرا شدن وب سرور nginx به دلیل تداخل پورت‌ها نمی‌شود.
- در ادامه روش volume mount را مشاهده می‌کنید که در قسمت قبل بررسی کردیم. مسیر c:\users\vahid\mysite سیستم میزبان، به مسیر ویژه‌ی /usr/share/nginx/html داخل container نگاشت شده‌است. این مسیر، یک مسیر استاندارد بوده و در مستندات docker hub این وب سرور، ذکر شده‌است.
- در آخر هم نام image این وب سرور را ذکر کرده‌ایم.

پس از اجرای این دستور، اگر nginx پیش‌تر دریافت نشده باشد، image آن دریافت شده، یک container بر اساس آن ساخته می‌شود و سپس با پارامترهایی که توضیح دادیم، اجرا خواهد شد. اکنون اگر در سیستم میزبان، مسیر http://localhost:8080 را در مرورگر باز کنید، وب سایت استاتیک خود را مشاهده خواهید کرد.


روش دوم: کپی کردن فایل‌های وب سایت از سیستم میزبان، به درون فایل سیستم خود container

همانطور که در قسمت سوم نیز بررسی کردیم، فایل سیستم مربوط به هاست، به طور کامل از فایل سیستم container، جدا و ایزوله است و بدون volume mount، یک container نمی‌تواند به فایل‌های میزبان خود دسترسی پیدا کند. بنابراین گزینه‌ی دیگری که در اینجا وجود خواهد داشت، کپی کردن فایل‌های میزبان و انتقال آن‌ها به container می‌باشد؛ شبیه به کپی کردن فایل‌ها از یک کامپیوتر موجود در شبکه به کامپیوتر دیگری در آن.
برای این منظور ابتدا nginx را در پس‌زمینه اجرا می‌کنیم:
 docker run -d -p 8080:80 --name nginx nginx
در این دستور، سوئیچ‌های rm و it حذف شده‌اند. علت اینجا است که سوئیچ d، سبب اجرای این دستور در پس‌زمینه می‌شود؛ یعنی بلافاصله سبب بازگشت ما به خط فرمان خواهد شد و در این حالت نمی‌خواهیم که این container حذف شود. همچنین یک نام نیز به آن انتساب داده شده‌است تا بتوان ساده‌تر با آن کار کرد.
پس از اجرای این دستور و بازگشت به command prompt، جهت اطمینان حاصل کردن از اجرای آن در پس زمینه، دستور docker ps را صادر می‌کنیم که لیست آن، حاوی گزارشی از container‌های در حال اجرا است.
اکنون توسط دستور ویژه‌ی docker exec، می‌خواهیم درون یک container در حال اجرا، پروسه‌ای را اجرا کنیم. یعنی با اینکه پروسه‌ی nginx داخل این container در حال اجرا است، برای مثال می‌خواهیم یک shell را نیز داخل آن اجرا کنیم:
 docker exec -it nginx bash
در اینجا دستور docker exec، سبب اجرای bash shell داخل کانتینری با نام nginx می‌شود (همان سوئیچ name در دستور قبلی و نه نام image آن) و چون می‌خواهیم به این shell در foreground دسترسی داشته باشیم، از سوئیچ it نیز استفاده شده‌است. پس از اجرا شدن bash shell، اکنون به فایل سیستم این container دسترسی یافته‌ایم. برای مثال دستور ls را صادر کنید تا لیستی از آن‌را مشاهده نمائید. سپس به کمک آن، به پوشه‌ی ویژه‌ی html این وب سرور وارد می‌شویم:
 cd /usr/share/nginx/html
و برای مثال می‌توان در آن تغییر ایجاد کرد:
ls
mv index.html index2.html
exit
این دستورات سبب می‌شوند تا فایل پیش‌فرض index.html آن، به index2.html تغییر نام یابد و سپس از این shell خارج می‌شویم و به shell سیستم میزبان باز خواهیم گشت. در اینجا دستور docker cp (که در PowerShell سیستم میزبان اجرا می‌شود)، امکان کپی کردن فایل‌ها را از سیستم میزبان به یک container میسر می‌کند.
 docker cp c:\users\vahid\mysite nginx:/usr/share/nginx/html
پس از دستور docker cp ابتدا مسیر مبداء مشخص می‌شود و سپس ابتدا نام container مقصد به همراه یک : و در ادامه مسیر مقصد نهایی کپی در آن container ذکر خواهند شد. به این ترتیب فایل‌های وب سایت استاتیک ما در سیستم میزبان به پوشه‌ی html مخصوص nginx، در کانیتنری که در حال اجرای آن است کپی می‌شوند. برای آزمایش صحت این کپی می‌توان دستور زیر را صادر کرد که لیست فایل‌های این پوشه‌ی html را نمایش می‌دهد:
 docker exec nginx ls /usr/share/nginx/html
اینبار نیز اگر در سیستم میزبان، مسیر http://localhost:8080 را در مرورگر باز کنید، وب سایت استاتیک خود را مشاهده خواهید کرد که فایل‌های آن از داخل خود container تامین می‌شوند و وابستگی به سیستم میزبان ندارند.


روش سوم: ایجاد یک image سفارشی که از ابتدا به همراه فایل‌های وب سایت استاتیک ما است

در روش دوم، موفق شدیم که فایل‌های مدنظر خود را به درون container در حال اجرا کپی کنیم. اکنون می‌خواهیم یک snapshot را از آن تهیه کنیم؛ شبیه به کاری که با ماشین‌های مجازی نیز انجام می‌شود و این روشی است که از آن برای ساخت یک image سفارشی استفاده می‌شود. برای این منظور از دستور docker commit استفاده می‌شود تا تصویری را از وضعیت یک container در حال اجرا، در آن لحظه تهیه کنیم:
 docker commit nginx mysite:nginx
پس از دستور docker commit، نام container ای که می‌خواهیم تصویر وضعیت جاری آن‌را ذخیره کنیم، ذکر می‌شود. پس از آن به صورت اختیاری می‌توان یک نام جدید و همچنین tag ای را برای آن ذکر کرد.
اکنون پس از اجرای این دستور، با استفاده از فرمان docker images می‌توان مشاهده کرد که image جدید mysite، با tag ای معادل nginx، ایجاد شده‌است.
در ادامه برای اجرای این image جدید، می‌توان از دستور زیر استفاده کرد:
 docker run -d -p 8090:80 --name mysite mysite:nginx
روش اجرای آن همانند سایر imageهای موجود است و در اینجا از نام image به همراه tag آن استفاده شده‌است. همچنین پورت نگاشت شده‌ی آن‌را به سیستم میزبان نیز 8090 انتخاب کرده‌ایم. نامی را نیز به آن نسبت داده‌ایم تا بتوان از آن در دستور docker exec استفاده کرد.
اکنون اگر در سیستم میزبان، مسیر http://localhost:8090 را در مرورگر باز کنید، وب سایت استاتیک خود را مشاهده خواهید کرد و یا توسط دستور زیر می‌توانید فایل‌های موجود در پوشه‌ی html وب سرور nginx این container جدید در حال اجرا را ملاحظه نمائید:
 docker exec mysite ls /usr/share/nginx/html
که این فایل‌ها نه از طریق نگاشت فایل سیستم میزبان، به مسیری در container جاری تامین شده‌اند و نه از جائی به داخل آن کپی شده‌اند. بلکه دقیقا از image از پیش آماده شده‌ی آن خوانده شده‌اند.


نگاهی به لایه‌های یک Image در مقایسه با یک Container

زمانیکه خواستیم image جدید و سفارشی خاص خود را ایجاد کنیم، با image اصلی nginx شروع کردیم. اولین لایه‌ی موجود در این image، سیستم عاملی است که می‌تواند آن‌را اجرا کند. برفراز این لایه، لایه‌ی خود nginx قرار گرفته‌است. اگر خواستید تاریخچه‌ی ایجاد یک image را مشاهده کنید، از دستور docker history nginx استفاده نمائید. خروجی آن لیست دستوراتی را نمایش می‌دهد که برای ساخت این image مورد استفاده قرار گرفته‌اند. البته دستور docker history nginx --no-trunc، اطلاعات بیشتری را با نمایش لیست کامل و خلاصه نشده‌ی دستورات، ارائه می‌دهد. این دستورات را در صفحه‌ی docker hub هر image نیز می‌توان مشاهده کرد. در قسمت full description هر image، در ابتدای توضیحات، قسمتی است به نام supported tags and respective dockerfile links. در اینجا هر tag نامبرده شده، در حقیقت لینکی است به یک فایل که دقیقا همین دستورات را لیست کرده‌است. به این فایل، docker file گفته می‌شود که روش ساخت یک image را توضیح می‌دهد. هدف آن، خودکار سازی اجرای دستوراتی است که سبب ساخت یک image می‌شوند.

در ادامه اگر از این image، یک container را ایجاد کنیم، این container هر دو لایه‌ی OS و Framework را به همراه خواهد داشت؛ به علاوه‌ی لایه‌ی دیگری به نام Container/Run که می‌توان فایل‌های آن‌را خواند و یا در آن نوشت. بنابراین لایه‌ای که فایل‌های وب سایت استاتیک ما در آن کپی شدند، دقیقا همین لایه‌است.


و زمانیکه از یک container تصویری تهیه می‌شود، تغییراتی را که به فایل سیستم آن ایجاد کرده‌ایم، به صورت یک لایه‌ی جدید بر روی لایه‌های قبلی آن image، ظاهر و ثبت می‌شود. برای اثبات این موضوع، می‌توان از دستور docker diff nginx استفاده کرد. در اینجا nginx نام container ای است که می‌خواهیم تغییرات آن‌را با image قبلی که بر پایه‌ی آن ایجاد شده‌است، مشاهده کنیم.


تبدیل دستورات docker به یک docker file

تا اینجا یک چنین دستوراتی را برای اجرای کانتینر nginx، کپی فایل‌ها به آن و سپس تهیه‌ی یک تصویر از آن، اجرا کردیم:
docker run -d -p 8080:80 --name nginx nginx
docker cp c:\users\vahid\mysite nginx:/usr/share/nginx/html
docker commit nginx mysite:nginx
برای خودکار سازی آن‌ها هرچند می‌توان این دستورات را در یک اسکریپت نیز قرار داد، اما docker، قابلیت پردازش اسکریپت‌های خاص خود را نیز دارد که به آن Dockerfile گفته می‌شود. برای این منظور سطرهای فوق به صورت زیر تغییر می‌کنند:
بجای سطر اول، تنها نام image ای را که می‌خواهیم کار را بر مبنای آن انجام دهیم، ذکر می‌کنیم:
 FROM nginx
دستور دوم نیز تبدیل به دستور کپی Docker می‌شود:
 COPY mysite /usr/share/nginx/html
این دو سطر را به صورت یک فایل متنی، با نام ویژه‌ی Dockerfile ذخیره می‌کنیم (بدون پسوند) و این Dockerfile را دقیقا در کنار پوشه‌ی mysite قرار می‌دهیم (داخل پوشه‌ی c:\users\vahid) تا کار کپی را از همینجا شروع کند.
سپس برای اجرای این فایل، بجای دستور docker commit آخر، از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
 docker build -f Dockerfile -t mysite:nginx-df .
البته می‌توان f Dockerfile- را نیز از این دستور حذف کرد؛ چون مقدار پیش‌فرض آن است (مگر آنکه بخواهیم مسیر خاصی را دقیقا مشخص کنیم):
 docker build -t mysite:nginx-df .
در هر دو دستور آخری که ذکر شدند، در انتهای دستور، یک نقطه نیز قرار دارد که به آن build context گفته می‌شود؛ یا دقیقا همین پوشه‌ای که در آن قرار داریم (c:\users\vahid).
تگ این image را نیز متفاوت با قبلی‌ها انتخاب کرده‌ایم؛ nginx-df بجای مقدار قبلی.
در این حالت اگر دستور آخر را اجرا کنیم، دستور docker images گزارش اضافه شدن این image جدید را ارائه خواهد داد.

مرجع کامل ساخت Dockerfileها را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید.


ساخت یک image سفارشی برای هاست یک وب سایت استاتیک در IIS

تا اینجا از وب سرور لینوکسی nginx برای هاست وب سایت استاتیک خود استفاده کردیم. در ادامه می‌خواهیم از وب سرور IIS برای اینکار استفاده نمائیم. بنابراین ابتدا نیاز است یا از ویندوز سرور استفاده کنیم و یا می‌توان با کلیک راست بر روی آیکن Docker در قسمت Tray Icons ویندوز، به Windows Containers سوئیچ کرد و سپس به صورت زیر عمل نمود.
اینبار محتوای Dockerfile ای که کنار پوشه‌ی mysite قرار می‌گیرد، به صورت زیر خواهد بود:
FROM microsoft/iis:nanoserver

COPY mysite c:/inetpub/wwwroot
کار با image اصلی iis با tag مخصوص nanoserver که کم حجم‌تر است، شروع می‌شود. سپس فایل‌های mysite به پوشه‌ی wwwroot این وب سرور کپی خواهد شد.
در ادامه با استفاده از دستور زیر و اجرای فایل Dockerfile، این image جدید را با tag ای به نام iis ایجاد می‌کنیم:
 docker build -t mysite:iis .
پس از آن دستورات docker images و docker ps را جهت مشاهده‌ی وضعیت این image جدید اجرا کنید.


به اشتراک گذاری imageهای سفارشی در Docker Hub

برای به اشتراک گذاری imageهای سفارشی خود در Docker Hub، نیاز است tag آن‌ها را توسط دستور docker tag مطابق فرمت ویژه‌ی docker hub ویرایش کرد:
 docker tag mysite:nginx-df my_user_name/some_name:new_tag_name
در این دستور، Tag فعلی، با ذکر نام کاربری، نام مخزنی جدید در docker hub و سپس یک tag دلخواه، ویرایش می‌شود.
و در آخر برای انتشار آن می‌توان از دستور docker push استفاده کرد:
 docker push my_user_name/some_name:new_tag_name
اگر در اینجا پیام خطای unauthorized را مشاهده کردید، ابتدا دستور docker login را اجرا کنید تا بتوانید به سایت docker hub لاگین کنید (بر اساس مشخصات اکانت خود در داکر هاب) و سپس دستور فوق را اجرا نمائید.
پس از پایان کار اگر به سایت docker hub و مخازن خود مراجعه کنید، این image جدید قابل مشاهده خواهد بود.
مطالب
فعال سازی و پردازش Inline Add در jqGrid
پیشنیازها
فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC
اعتبارسنجی سفارشی سمت کاربر و سمت سرور در jqGrid


پیشتر با نحوه‌ی فعال سازی صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid آشنا شدیم. اما ... شاید علاقمند نباشید که اصلا از این صفحات استفاده کنید. شاید به نظر شما با کلیک بر روی دکمه‌ی + افزودن یک رکورد جدید، بهتر باشد داخل خود گرید، یک سطر خالی جدید باز شده تا بتوان آن‌را پر کرد. شاید این نحو کار کردن با گرید، از دید عده‌ای طبیعی‌تر باشد نسبت به حالت نمایش صفحات popup افزودن و یا ویرایش رکوردها. در ادامه این مورد را بررسی خواهیم کرد.


فعال سازی افزودن، ویرایش و حذف Inline


فعال سازی ویرایش و حذف Inline را پیشتر نیز بررسی کرده بودیم. تنها کافی است یک ستون جدید را با 'formatter: 'actions تعریف کنیم. به صورت خودکار، دکمه‌ی ویرایش، حذف، ذخیره سازی و لغو Inline ظاهر می‌شوند و همچنین بدون نیاز به کدنویسی بیشتری کار می‌کنند.
اما در کدهای ذیل اندکی این ستون را سفارشی سازی کرده‌ایم. در قسمت formatter آن، دکمه‌های edit و delete یک سطر جدید توکار اضافه شده را حذف کرده‌ایم. زیرا در این حالت خاص، وجود این دکمه‌ها ضروری نیستند. بهتر است در این حالت دکمه‌‌های save و cancel ظاهر شوند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش نهم",
                // ....
                colModel: [
                    {
                        name: 'myac', width: 80, fixed: true, sortable: false,
                        resize: false,
                        //formatter: 'actions',
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            if (cellvalue === undefined && options.rowId === "_empty") {
                                // در حالت نمایش ردیف توکار جدید دکمه‌های ویرایش و حذف معنی ندارند
                                options.colModel.formatoptions.editbutton = false;
                                options.colModel.formatoptions.delbutton = false;
                            }
                            return $.fn.fmatter.actions(cellvalue, options, rowObject);
                        },
                        formatoptions: {
                            keys: true,
                            afterSave: function (rowid, response) {
                            },
                            delbutton: true,
                            delOptions: {
                                url: "@Url.Action("DeleteUser", "Home")"
                            }
                        }
                    }
                ],
                //...
            }).navGrid(
                '#pager',
//...
)
                .jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 })
                .jqGrid('inlineNav', '#pager',
                {
                    edit: true, add: true, save: true, cancel: true,
                    edittext: "ویرایش", addtext: "جدید", savetext: "ذخیره", canceltext: "لغو",
                    addParams: {
                        // اگر می‌خواهید ردیف‌های جدید در ابتدا ظاهر شوند، این سطر را حذف کنید
                        position: "last", //ردیف‌های جدید در آخر ظاهر می‌شوند
                        rowID: '_empty',
                        useDefValues: true,
                        addRowParams: getInlineNavParams(true)
                    },
                    editParams: getInlineNavParams(false)
                });
قسمتی که کار فعال سازی Inline Add را انجام می‌دهد، تعریف مرتبط با inlineNav است که به انتهای تعاریف متداول گرید اضافه شده‌است.
در اینجا 4 دکمه‌ی ویرایش، جدید، ذخیره و لغو، در نوار pager پایین گرید ظاهر خواهند شد (سمت چپ؛ سمت راست همان دکمه‌‌های نمایش فرم‌های پویا هستند).


سپس باید دو قسمت مهم addParams و editParams آن‌را مقدار دهی کرد.
در قسمت addParams، مشخص می‌کنیم که ID ردیف اضافه شده، مساوی کلمه‌ی _empty باشد. اگر به کدهای formatter ستون action دقت کنید، از این ID برای تشخیص افزوده شدن یک ردیف جدید استفاده شده‌است.
position در اینجا به معنای محل افزوده شدن یک ردیف خالی است. مقدار پیش فرض آن first است؛ یعنی همیشه در اولین ردیف گرید، این ردیف جدید اضافه می‌شود. در اینجا به last تنظیم شده‌است تا در پایین گرید و پس از رکوردهای موجود، نمایش داده شود.
useDefValues سبب استفاده از مقادیر پیش فرض تعریف شده در ستون‌های گرید در حین افزوده شدن یک ردیف جدید می‌گردد.
addRowParams و editParams هر دو ساختار تقریبا یکسانی دارند که به نحو ذیل تعریف می‌شوند:
        function getInlineNavParams(isAdd) {
            return {
                // استفاده از آدرس‌های مختلف برای حالات ویرایش و ثبت اطلاعات جدید
                url: isAdd ? '@Url.Action("AddUser", "Home")' : '@Url.Action("EditUser","Home")',
                key: true,
                restoreAfterError: false, // این مورد سبب می‌شود تا اعتبارسنجی سمت سرور قابل اعمال شود
                oneditfunc: function (rowId) {
                    // نمایش دکمه‌های ذخیره و لغو داخل همان سطر
                    $("#jSaveButton_" + rowId).show();
                    $("#jCancelButton_" + rowId).show();
                },
                successfunc: function () {
                    var $self = $(this);
                    setTimeout(function () {
                        $self.trigger("reloadGrid"); // دریافت کلید اصلی ردیف از سرور
                    }, 50);
                },
                errorfunc: function (rowid, response, stat) {
                    if (stat != 'error') // this.Response.StatusCode == 200
                        return;

                    var result = $.parseJSON(response.responseText);
                    if (result.success === false) {
                        //نمایش خطای اعتبار سنجی سمت سرور پس از ویرایش یا افزودن
                        $.jgrid.info_dialog($.jgrid.errors.errcap,
                            '<div class="ui-state-error">' + result.message + '</div>',
                            $.jgrid.edit.bClose,
                            { buttonalign: 'center' });
                    }
                }
            };
        }
در ابتدای کار مشخص می‌کنیم که آدرس‌های ذخیره سازی اطلاعات در سمت سرور برای حالت‌های Add و Edit کدام‌اند.
تنظیم restoreAfterError به false بسیار مهم است. اگر در سمت سرور خطای اعتبارسنجی گزارش شود و restoreAfterError مساوی true باشد (مقدار پیش فرض)، کاربر مجبور خواهد شد اطلاعات را دوباره وارد کند.
در روال رویدادگران oneditfunc دکمه‌ی save و cancel ردیف را که مخفی هستند، ظاهر می‌کنیم (مکمل formatter ستون action است).
در قسمت successfunc، پس از پایان موفقیت آمیز کار، متد reloadGrid را فراخوانی می‌کنیم. اینکار سبب می‌شود تا Id واقعی رکورد، از سمت سرور دریافت شود. از این Id برای ویرایش و همچنین حذف، استفاده خواهد شد. علت استفاده از setTimeout در اینجا این است که اندکی به DOM فرصت داده شود تا کارش به پایان برسد.
در قسمت errorfunc خطاهای اعتبارسنجی سفارشی سمت سرور را می‌توان دریافت و سپس توسط متد توکار info_dialog به کاربر نمایش داد.



یک نکته‌ی مهم در مورد ارسال خطاهای اعتبارسنجی از سمت سرور در حالت Inline Add

            if (_usersInMemoryDataSource.Any(
                    user => user.Name.Equals(postData.Name, StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase)))
            {
                this.Response.StatusCode = 500; //این مورد برای افزودن داخل ردیف‌های گرید لازم است
                return Json(new { success = false, message = "نام کاربر تکراری است" }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
روال رویداد گردان errorfunc، اگر مقدار StatusCode بازگشتی از سمت سرور مساوی 200 باشد (حالت عادی و موفقیت آمیز)، مقدار stat مساوی error را باز نمی‌گرداند. به همین جهت است که در کدهای فوق، مقدار دهی this.Response.StatusCode را به 500 مشاهده می‌کنید. هر عددی غیر از 200 در اینجا به error تفسیر می‌شود. همچنین اگر این StatusCode سمت سرور تنظیم نشود، گرید فرض را بر موفقیت آمیز بودن عملیات گذاشته و successfunc را فراخوانی می‌کند.



مدیریت StatusCodeهای غیر از 200 در حالت کار با فرم‌های jqGrid

اگر هر دو حالت Inline Add و فرم‌های پویا را فعال کرده‌اید، بازگشت StatusCode = 500 سبب می‌شود تا دیگر نتوان خطاهای سفارشی سمت سرور را در بالای فرم‌ها به کاربر نمایش داد و در این حالت تنها یک internal server error را مشاهده خواهند کرد. برای رفع این مشکل فقط کافی است روال رویدادگران errorTextFormat را مدیریت کرد:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش نهم",
                //.........
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    //......... 
                    errorTextFormat: serverErrorTextFormat
                },
                //add options
                {
                    //......... 
                    errorTextFormat: serverErrorTextFormat
                },
                //delete options
                {
                    //......... 
                })
                .jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 })
                .jqGrid('inlineNav', '#pager',
                {
                    //......... 
                });

        function serverErrorTextFormat (response) {
            // در حالتیکه وضعیت خروجی از سرور 200 نیست فراخوانی می‌شود
            var result = $.parseJSON(response.responseText);
            if (result.success === false) {
                return result.message;
            }
            return "لطفا ورودی‌های وارد شده را بررسی کنید";
        }
errorTextFormat تنها در حالتیکه StatusCode بازگشتی از طرف سرور مساوی 200 نیست، فراخوانی می‌شود. در اینجا می‌توان response دریافتی را آنالیز و سپس پیام خطای سفارشی آن‌را جهت نمایش در فرم‌های پویای گرید، بازگشت داد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid09.zip
نظرات مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
An object with the same key already exists in the ObjectStateManager. The ObjectStateManager cannot track multiple objects with the same key.
وقتی می‌خوام یک entity رو به context اتج کنم قبلا نباید هیچ entity  با این کلید در context وجود داشه باشه مشکل من وقتیه که یک entity رو با ریلیشن های  اون اتچ می‌کنم  ممکنه یک ریلیشن تکراری وجود داشته باشه که باعث خطای فوق میشه .
یک راه حل اینه که موجودیت‌ها رو به جای attach کردن دوباره از context  فراخوانی کنم ولی مطمئنا راه حل اصولی نیست ، ممنون می‌شم راهنمایی کنید.
نظرات مطالب
ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه در SQL Server 2014
 موقع اجرای دستور  ALTER DATABASE SQL2014_Demo 
    ADD FILEGROUP MemFG CONTAINS MEMORY_OPTIMIZED_DATA 
GO 
این خطا رو میده لطفا راهنمایم کنید
Msg 534, Level 15, State 72, Line 37
'FILEGROUP ... CONTAINS MEMORY_OPTIMIZED_DATA' failed because it is not supported in the edition of this SQL Server instance 'TFS-SERVER'. See books online for more details on feature support in different SQL Server editions.
نظرات مطالب
EF Code First #12
با عرض سلام و خسته نباشید
من از روش ذکر شده در اجرای یک پروژه استفاده کردم و خیلی مفید بود.
به همین خاطر روش‌های مشابه رو سرچ کردم و به دو تا لینک زیر رسیدم :
میخواستم ببینم که آیا این‌ها الگوی واحد کار رو نقض میکنن همونطور که گفته بودید یا خیر؟
و اینکه بین این دو کدوم روش بهتر هست؟ (در صورت عدم نقض الگوی واحد کار)
با تشکر
مطالب دوره‌ها
بررسی مقدماتی مراحل کامپایل یک قطعه کد سی‌شارپ و آشنایی با OpCodes
کامپایلر سی‌شارپ چگونه عمل می‌کند؟

کار یک کامپایلر ترجمه قطعه‌ای از اطلاعات به چیز دیگری است. کامپایلر سی‌شارپ، machine code معادل دستورات دات نتی را تهیه نمی‌کند. Machine code، کدی است که مستقیما بر روی CPU قابل اجرا است. در دات نت این مرحله به CLR یا Common language runtime واگذار شده است تا کار اجرای نهایی کدهای تهیه شده توسط کامپایلر سی‌شارپ را انجام دهد.
بنابراین زمانیکه در VS.NET سعی در اجرای یک قطعه کد می‌نمائیم، مراحل ذیل رخ می‌دهند:
الف) فایل‌های سی‌شارپ پروژه، توسط کامپایلر بارگذاری می‌شوند.
ب) کامپایلر کدهای این فایل‌ها را پردازش می‌کند.
ج) سپس چیزی را به نام MSIL تولید می‌کند.
د) در ادامه فایل خروجی نهایی، با افزودن PE Headers تولید می‌شود. توسط PE headers مشخص می‌شود که فایل تولیدی نهایی آیا اجرایی است، یا یک DLL می‌باشد و امثال آن.
ه) و در آخر، فایل اجرایی تولیدی توسط CLR بارگذاری و اجرا می‌شود.


MSIL چیست؟

MSIL مخفف Microsoft intermediate language است. به آن CIL یا Common intermediate language هم گفته می‌شود و این دقیقا همان کدی است که توسط CLR خوانده و اجرا می‌شود. MSIL یک زبان طراحی شده مبتنی بر پشته‌ها است و بسیار شبیه به سایر زبان‌های اسمبلی موجود می‌باشد.


یک سؤال: آیا قطعه کدهای ذیل، کدهای IL یکسانی را تولید می‌کنند؟

namespace FastReflectionTests
{
    public class Test
    {
        public void Method1()
        {
            var x = 10;
            var y = 20;
            if (x == 10)
            {
                if (y == 20)
                {

                }
            }
        }

        public void Method2()
        {
            var x = 10;
            var y = 20;
            if (x == 10 && y == 20)
            {

            }
        }
    }
}
برای یافتن کدهای MSIL یا IL یک برنامه کامپایل شده می‌توان از ابزارهایی مانند Reflector یا ILSpy استفاده کرد. برای نمونه اگر از برنامه ILSpy استفاده کنیم چنین خروجی IL معادلی را می‌توان مشاهده کرد:
.class public auto ansi beforefieldinit FastReflectionTests.Test
extends [mscorlib]System.Object
{
// Methods
.method public hidebysig 
instance void Method1 () cil managed 
{
// Method begins at RVA 0x3bd0
// Code size 17 (0x11)
.maxstack 2
.locals init (
[0] int32 x,
[1] int32 y
)

IL_0000: ldc.i4.s 10
IL_0002: stloc.0
IL_0003: ldc.i4.s 20
IL_0005: stloc.1
IL_0006: ldloc.0
IL_0007: ldc.i4.s 10
IL_0009: bne.un.s IL_0010

IL_000b: ldloc.1
IL_000c: ldc.i4.s 20
IL_000e: pop
IL_000f: pop

IL_0010: ret
} // end of method Test::Method1

.method public hidebysig 
instance void Method2 () cil managed 
{
// Method begins at RVA 0x3bf0
// Code size 17 (0x11)
.maxstack 2
.locals init (
[0] int32 x,
[1] int32 y
)

IL_0000: ldc.i4.s 10
IL_0002: stloc.0
IL_0003: ldc.i4.s 20
IL_0005: stloc.1
IL_0006: ldloc.0
IL_0007: ldc.i4.s 10
IL_0009: bne.un.s IL_0010

IL_000b: ldloc.1
IL_000c: ldc.i4.s 20
IL_000e: pop
IL_000f: pop

IL_0010: ret
} // end of method Test::Method2

.method public hidebysig specialname rtspecialname 
instance void .ctor () cil managed 
{
// Method begins at RVA 0x3c0d
// Code size 7 (0x7)
.maxstack 8

IL_0000: ldarg.0
IL_0001: call instance void [mscorlib]System.Object::.ctor()
IL_0006: ret
} // end of method Test::.ctor

} // end of class FastReflectionTests.Test
همانطور که مشاهده می‌کنید، کدهای IL با یک برچسب شروع می‌شوند مانند IL_0000. پس از آن OpCodes یا Operation codes قرار دارند. برای مثال ldc کار load constant را انجام می‌دهد. به این ترتیب مقدار ثابت 10 بارگذاری شده و بر روی پشته ارزیابی قرار داده می‌شود و نهایتا در سمت راست، مقادیر را ملاحظه می‌کنید؛ برای مثال مقادیری مانند 10 و 20.
این کدها در حالت کامپایل Release تهیه شده‌اند و در این حالت، کامپایلر یک سری بهینه سازی‌هایی را جهت بهبود سرعت و کاهش تعداد OpCodes مورد نیاز برای اجرا برنامه، اعمال می‌کند.


بررسی OpCodes مقدماتی

الف) OpCodes ریاضی
مانند Add، Sub، Mul و Div

ب) OpCodes کنترل جریان برنامه
مانند Jmp، Beq، Bge، Ble، Bne، Call و Ret
برای پرش به یک برچسب، بررسی تساوی و بزرگتر یا کوچک بودن، فراخوانی متدها و بازگشت دادن مقادیر

ج) OpCodes مدیریت آرگومان‌ها
مانند Ldarg، Ldarg_0 تا Ldarg_3 ، Ldc_I4 و Ldc_I4_1 تا Ldc_I4_8
برای بارگذاری آرگومان‌‌ها و همچنین بارگذاری مقادیر قرار گرفته شده بر روی پشته ارزیابی.

برای توضیحات بهتر این موارد می‌توان کدهای IL فوق را بررسی کرد:
 IL_0000: ldc.i4.s 10
IL_0002: stloc.0
IL_0003: ldc.i4.s 20
IL_0005: stloc.1
IL_0006: ldloc.0
IL_0007: ldc.i4.s 10
IL_0009: bne.un.s IL_0010
IL_000b: ldloc.1
IL_000c: ldc.i4.s 20
IL_000e: pop
IL_000f: pop
در اینجا تعدادی مقدار بر روی پشته ارزیابی بارگذاری می‌شوند. تساوی آن‌ها بررسی شده و نهایتا متد خاتمه می‌یابد.


Stack چیست و MSIL چگونه عمل می‌کنید؟

Stack یکی از انواع بسیار متداول ساختار داده‌ها است و اگر بخواهیم خارج از دنیای رایانه‌ها مثالی را برای آن ارائه دهیم می‌توان به تعدادی برگه کاغذ که بر روی یکدیگر قرار گرفته‌اند، اشاره کرد. زمانیکه نیاز باشد تا برگه‌ای از این پشته برداشته شود، باید از بالاترین سطح آن شروع کرد که به آن LIFO یا Last in First out نیز گفته می‌شود. چیزی که آخر از همه بر روی پشته قرار می‌گیرد، در ابتدا برداشته و خارج خواهد شد.
در دات نت، برای قرار دادن اطلاعات بر روی Stack از متد Push و برای بازیابی از متد Pop استفاده می‌شود. استفاده از متد Pop، سبب خذف آن شیء از پشته نیز می‌گردد.
MSIL نیز یک Stack based language است. MSIL برای مدیریت یک سری از موارد از Stack استفاده می‌کند؛ مانند: پارامترهای متدها، مقادیر بازگشتی و انجام محاسبات در متدها. OpCodes کار قرار دادن و بازیابی مقادیر را از Stack به عهده دارند. به تمام این‌ها در MSIL، پشته ارزیابی یا Evaluation stack نیز می‌گویند.

یک مثال: فرض کنید می‌خواهید جمع 5+10 را توسط MSIL شبیه سازی کنیم.
الف) مقدار 5 بر روی پشته ارزیابی قرار داده می‌شود.
ب) مقدار 10 بر روی پشته ارزیابی قرار داده می‌شود. این مورد سبب می‌شود که 5 یک سطح به عقب رانده شود. به این ترتیب اکنون 10 بر روی پشته است و پس از آن 5 قرار خواهد داشت.
ج) سپس OpCode ایی مساوی Add فراخوانی می‌شود.
د) این OpCode سبب می‌شود تا دو مقدار موجود در پشته Pop شوند.
ه) سپس Add، حاصل عملیات را مجددا بر روی پشته قرار می‌دهد.


یک استثناء
در MSIL برای مدیریت متغیرهای محلی تعریف شده در سطح یک تابع، از Stack استفاده نمی‌شود. این مورد شبیه سایر زبان‌های اسمبلی است که در آن‌ها می‌توان مقادیر را در برچسب‌ها یا رجیسترهای خاصی نیز ذخیره کرد.
پرسش‌ها
تا چه میزان کلیدهای خارجی باید در لایه Application بررسی شوند؟

سلام

زمانی که کاربر یک درخواست از نوع POST را به API ارسال میکنه، نتیجه انجام عملیات در متغیری با نام IsSuccess برگردانده میشه. اگر مقدار این متغیر برابر false باشه یعنی متغیر ErrorList حاوی پیغام است.

سناریو:

  • نام Entity در این مثال Product هست که پنج Navigation Property داره که با Entityهای دیگر دارای Relation هستند.
  • لایه Application قبل از اینکه در Entity یک ردیف جدید ثبت کنه ابتدا با دستور Any مقدار یکی از Propertyها را بررسی میکنه و اگر وجود نداشت، یک Error در ErrorList اضافه میکنه و نتیجه را بصورت IsSeccess=false بر میگردونه.
  • در واقع حالا کاربر مطلع هست که مثلا ProductTypeId اشتباه است و اصلا ProductTypeی با این شناسه وجود نداره.

سوال:

  1. آیا ضروریه تا به ازای هر کلید خارجی که در Entity تعریف شده بدین صورت اعتبار تمام آنها بررسی و به کلاینت اعلام شود؟
  2. اگر تعداد کلیدهای خارجی در یک Entity زیاد باشد راه حل چیست؟
  3. آیا اگر اطلاعات را مستقیما به بانک اطلاعاتی ارسال کنیم تا خود بانک اطلاعاتی صحت وجود این کلیدها را بررسی کند بهتر است یا خیر؟
  4. اگر برعهده بانک اطلاعاتی بگذاریم چطور باید به کلاینت و به ازای هر کلید خارجی که باعث بروز Exception شده اطلاع رسانی کنیم؟
  5. در مجموع روش مناسب کدام است؟

تشکر

مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت چهارم - اعمال تغییرات در داده‌ها
نوع دیگری از کوئری‌های پرکاربرد، کوئری‌های مرتبط با ثبت، حذف و ویرایش اطلاعات هستند که در این قسمت آن‌ها را بررسی می‌کنیم. البته این مثال‌ها از یکسری مثال کوئری‌های مرتبط با PostgreSQL، به EF-Core تبدیل و ترجمه شده‌اند. به همین جهت تطابق یک به یکی در اینجا وجود نداشته و روش شیءگرایی که ORMها برای کار با داده‌ها بکار می‌گیرند، الزاما کوئری‌های یکسانی را تولید نمی‌کنند؛ اما نتیجه‌ی نهایی آن‌ها یکی است.


مثال 1: افزودن ردیفی به یک جدول بانک اطلاعاتی

امکان و ویژگی جدیدی به نام SPA قرار است به مجموعه اضافه شود. اطلاعات آن که شامل موارد ذیل است، نیاز است به جدول facilities اضافه شود:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
اگر قرار باشد چنین کاری را توسط دستورات SQL انجام دهیم، عموما به یکی از دو روش زیر عمل می‌شود:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
-- OR
insert into facilities values (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800);
که معادل آن در EF-Core به صورت زیر است:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });
context.SaveChanges();
ابتدا وهله‌ای از موجودیت Facility به DbSet مرتبط با آن اضافه می‌شود و در آخر SaveChanges فراخوانی خواهد شد تا کوئری متناظر با آن ساخته شده و به بانک اطلاعاتی اعمال شود.


مثال 2: افزودن چندین ردیف از اطلاعات به یک جدول بانک اطلاعاتی

همان مثال قبلی را درنظر بگیرید. اینبار می‌خواهیم دو ردیف را به آن اضافه کنیم:
facid: 9, Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
facid: 10, Name: 'Squash Court 2', membercost: 3.5, guestcost: 17.5, initialoutlay: 5000, monthlymaintenance: 80.
معادل کدهای SQL چنین عملی، می‌تواند کوئری زیر باشد:
insert into facilities
    (facid, name, membercost, guestcost, initialoutlay, monthlymaintenance)
    values
        (9, 'Spa', 20, 30, 100000, 800),
        (10, 'Squash Court 2', 3.5, 17.5, 5000, 80);
و روش انجام آن در EF-Core تفاوتی با مثال قبلی ندارد:
context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Spa",
                    MemberCost = 20,
                    GuestCost = 30,
                    InitialOutlay = 100000,
                    MonthlyMaintenance = 800
                });

context.Facilities.Add(new Facility
                {
                    Name = "Squash Court 2",
                    MemberCost = 3.5M,
                    GuestCost = 17.5M,
                    InitialOutlay = 5000,
                    MonthlyMaintenance = 80
                });
context.SaveChanges();
در اینجا می‌توان به هر تعدادی که نیاز است وهله‌های جدیدی از Facility را به context افزودن و سپس SaveChanges را در آخر کار فراخوانی کرد. اینکه EF-Core دستورات insert معادل را به یکباره و یا به صورت مجزایی اجرا می‌کند، به مفهومی به نام batching مرتبط است. اطلاعات بیشتر


مثال 3: افزودن اطلاعات محاسبه شده به یک جدول بانک اطلاعاتی

اطلاعات زیر را درنظر بگیرید:
Name: 'Spa', membercost: 20, guestcost: 30, initialoutlay: 100000, monthlymaintenance: 800.
در مثال اصلی عنوان شده که می‌خواهیم ID آن‌را یکی بیشتر از ردیف قبلی ثبت کنیم. در EF-Core و تنظیمات موجودیت‌هایی که داریم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);
چون ستون ID به صورت خود افزایش یابنده معرفی شده‌است که از صفر شروع می‌شود و به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی یکی یکی افزایش می‌یابد، نیازی به حل این مساله وجود ندارد. چون ID افزایش یابنده را خود بانک اطلاعاتی محاسبه می‌کند. همچنین به همین علت در مثال‌های قبلی نیز ID را به صورت مستقیمی مقدار دهی نکردیم. اگر نیاز به انجام چنین کاری وجود داشته باشد (ذکر صریح ID خاصی)، با توجه به طراحی بانک اطلاعاتی حاصل از این تنظیمات:
CREATE TABLE [dbo].[Facilities](
[FacId] [int] IDENTITY(0,1) NOT NULL,
--- ...
 CONSTRAINT [PK_Facilities] PRIMARY KEY CLUSTERED 
(
[FacId] ASC
);
باید مانند مثال ثبت اطلاعات اولیه‌ی در بانک اطلاعاتی در قسمت اول این سری، از روش SET IDENTITY_INSERT Facilities ON استفاده کرد تا بتوان مجوز ثبت دستی این ID کنترل شده‌ی توسط بانک اطلاعاتی را پیدا کرد.


مثال 4: به روز رسانی اطلاعاتی از پیش موجود

می‌خواهیم مقدار InitialOutlay دومین زمین تنیس را از 8000 موجود به 10000 تغییر دهیم. با توجه به اینکه ID این زمین شماره 1 است، در حالت متداول SQL نویسی، به کدهای زیر خواهیم رسید:
update facilities
    set initialoutlay = 10000
    where facid = 1;
که معادل EF-Core آن به صورت زیر است:
var facility1 = context.Facilities.Find(1);
facility1.InitialOutlay = 10000;
context.SaveChanges();
این دستورات کوئری مشابهی را تولید نمی‌کنند. ابتدا موجودیت متناظر با ID شماره‌ی 1 از بانک اطلاعاتی واکشی شده و سپس مقدار خاصیتی از آن تغییر کرده‌است. در آخر SaveChanges بر روی آن فراخوانی می‌شود.
EF-Core برای اینکه بتواند تغییرات اعمالی به یک شیء را محاسبه کند، نیاز دارد تا آن شیء را به نحوی در سیستم change tracking خودش موجود داشته باشد. هر نوع کوئری که در EF-Core نوشته می‌شود و به همراه متد AsNoTracking نیست، خروجی تک تک اشیاء حاصل از آن پیش از ارائه‌ی نهایی، وارد سیستم change tracking آن می‌شوند. یعنی اگر مقادیر خواص این اشیاء را تغییر داده و بر روی آن‌ها SaveChanges را فراخوانی کنیم، کوئری‌های متناظر با به روز رسانی تنها این خواص تغییر یافته به صورت خودکار محاسبه شده و به بانک اطلاعاتی اعمال می‌شوند.
فراخوانی متد AsNoTracking بر روی کوئری‌های EF-Core، تولید پروکسی‌های change tracking را غیرفعال می‌کند. یک چنین کوئری‌هایی صرفا کاربردهای گزارشگیری فقط خواندنی را دارند و نسبت به کوئری‌های معمولی، سریعتر و با مصرف حافظه‌ی کمتری هستند. بنابراین نتایج حاصل از کوئری‌های متداول EF-Core، به صورت پیش‌فرض (یعنی بدون داشتن متد AsNoTracking) هم خواندنی و هم نوشتنی با قابلیت اعمال به بانک اطلاعاتی هستند.


مثال 5: به روز رسانی چندین ردیف و چندین جدول در یک زمان

می‌خواهیم مقادیر MemberCost  و GuestCost دو زمین تنیس را به 6 و 30 تغییر دهیم. روش انجام اینکار با SQL نویسی معمولی به صورت زیر است:
update cd.facilities
    set
        membercost = 6,
        guestcost = 30
    where facid in (0,1);
اما همانطور که عنوان شد در EF-Core ابتدا باید اشیاء متناظر با این زمین‌های تنیس را در سیستم change tacking موجود داشت و سپس نسبت به ویرایش آن‌ها اقدام نمود. یکی از روش‌های وارد کردن اشیاء به سیستم change tacking، نوشتن کوئری‌های بدون متد AsNoTracking است و سپس به روز رسانی نتایج حاصل از آن‌ها که اکنون توسط پروکسی‌های change tracking محصور شده‌اند و در آخر فراخوانی SaveChanges بر روی context جاری:
int[] facIds = { 0, 1 };
var tennisCourts = context.Facilities.Where(x => facIds.Contains(x.FacId)).ToList();
foreach (var tennisCourt in tennisCourts)
{
     tennisCourt.MemberCost = 6;
     tennisCourt.GuestCost = 30;
}

context.SaveChanges();


مثال 6: به روز رسانی اطلاعات یک ردیف بر اساس اطلاعات ردیفی دیگر

می‌خواهیم هزینه‌ی دومین زمین تنیس را به نحوی ویرایش کنیم که 10 درصد بیشتر از هزینه‌ی اولین زمین تنیس باشد.
روش پیشنهادی انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
update cd.facilities facs
    set
        membercost = (select membercost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0),
        guestcost = (select guestcost * 1.1 from cd.facilities where facid = 0)
    where facs.facid = 1;
در EF-Core می‌توان اشیاء متناظر با این دو زمین تنیس را ابتدا واکشی کرد، سپس تغییر داد و در نهایت ذخیره کرد:
var fac0 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 0).First();
var fac1 = context.Facilities.Where(x => x.FacId == 1).First();
fac1.MemberCost = fac0.MemberCost * 1.1M;
fac1.GuestCost = fac0.GuestCost * 1.1M;

context.SaveChanges();


مثال 7: حذف تمام اطلاعات یک جدول

می‌خواهیم تمام اطلاعات جدول bookings را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی مستقیم به صورت زیر است:
delete from bookings
اما ... این تک کوئری، معادلی را در EF-Core استاندارد ندارد. چون EF-Core نیاز دارد مدام تمام اطلاعات ویرایشی/حذف و به روز رسانی را در context و سیستم change tracking خودش داشته باشد، ابتدا باید توسط یک کوئری لیست اشیاء مدنظر را تهیه کرد و سپس آن‌را به متد RemoveRange معرفی کرد تا حذف تک تک آن‌ها که شامل صدها کوئری خواهد شد، صورت گیرد:
context.Bookings.RemoveRange(context.Bookings.ToList());
context.SaveChanges();
این روش سریع نیست؛ اما کار می‌کند!
البته هستند کتابخانه‌های ثالثی (^ و ^) که انجام به روز رسانی دسته‌ای و یا حذف دسته‌ای از رکوردها را تنها با یک کوئری SQL میسر می‌کنند؛ اما ... هنوز جزئی از EF استاندارد نشده‌اند و مهم‌ترین مشکل احتمالی این روش‌ها، همگام نبودن context و سیستم change tacking، با نتیجه‌ی حاصل از به روز رسانی یکباره‌ی صدها ردیف است.



مثال 8: حذف یک کاربر از جدول کاربران

می‌خواهیم کاربر شماره‌ی 37 را حذف کنیم.
روش انجام اینکار با SQL نویسی به صورت زیر است:
delete from members where memid = 37;
و در EF-Core برای انجام اینکار می‌توان ابتدا شیء متناظر با کاربر 37 را از طریق یک کوئری به سیستم change tracking وارد کرد و سپس آن‌را حذف نمود:
var mem37 = context.Members.Where(x => x.MemId == 37).First();
context.Members.Remove(mem37);

context.SaveChanges();

یک نکته: امکان ساده‌تر حذف یک ردیف با داشتن ID آن

کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی، یک روش وارد کردن شیءای به context و سیستم change tacking آن است. در این حالت عموما فرض بر این است که ID شیء را نمی‌دانیم. اما اگر این ID مانند مثال جاری از پیش مشخص بود، نیازی نیست تا ابتدا از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت و کل شیء را در حافظه وارد کرد. در این حالت خاص می‌توان با استفاده از روش زیر، این ID را وارد سیستم tracking کرد و سپس حالت آن‌را به Deleted تغییر داد و در آخر آن‌را ذخیره کرد:
var entry = context.Entry(new Member { MemId = 37 });
entry.State = EntityState.Deleted;
context.SaveChanges();
در کدهای فوق می‌توان سطر entry.State = EntityState.Deleted را با context.Remove(entry) نیز جایگزین کرد و هر دو به یک معنا هستند.
روش فوق چنین کوئری‌هایی را ایجاد می‌کند:
SET NOCOUNT ON;
DELETE FROM [Members]
WHERE [MemId] = @p0;
SELECT @@ROWCOUNT;


مثال 9: حذف بر اساس یک sub-query

می‌خواهیم تمام کاربرانی را که هیچگاه رزروی را انجام نداده‌اند، حذف کنیم.
این مورد نیز با SQL نویسی مستقیم نیز توسط یک کوئری دسته‌ای قابل انجام است:
delete from members where memid not in (select memid from cd.bookings);
اما همانطور که عنوان شد، EF-Core این نوع اعمال ویرایش دسته‌ای را در طی یک تک کوئری پشتیبانی نمی‌کند. به همین جهت ابتدا آن‌ها را توسط یک کوئری به context وارد کرده و سپس حذف می‌کنیم:
var mems = context.Members.Where(x =>
  !context.Bookings.Select(x => x.MemId).Contains(x.MemId)).ToList();
context.Members.RemoveRange(mems);

context.SaveChanges();


کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.