نظرات مطالب
شروع کار با ASP.NET Web API 2
از پاسختون ممنونم.
در موضوع web api تازه کار هستم و ممکنه سوالم صحیح نباشه. ممنون میشم در صورتی که چیزی که در ذهنم هست اشتباهه راهنمایی بفرمایین.
در مورد WebAPIProxy مطالعه کردم، آیا امکانش هست مثالی از نحوه استفاده از اون ارائه بدین؟ مشکل بنده این است که قصد ایجاد پروژه وب سرویس جدیدی دارم که به احتمال زیاد باید در سیستم‌های موجود که از wcf استفاده میکنن و کدش در اختیار من نیست، فراخوانی بشه. آیا امکان این وجود داره که نیاز به تغییرات زیاد در برنامه مشتری وجود نداشته بشه و فقط فرض کنید رفرنس و متد wcf برداشته بشه و اکشن web api جایگزین بشه؟ بدون اینکه نیاز به اضافه کردن چیز دیگه به پروژه مشتری وجود داشته باشه؟
از راهنماییتون متشکرم
نظرات مطالب
بررسی Transactions و Locks در SQL Server
با سلام و سپاس از محبت تان، چند نکته به ذهن من میرسد، که شاید راهگشا باشد:
- تعداد دستورات درون بلاک Transaction تا جایی که میسر است، کمینه باشد.
- عملیات مربوط به وب سرویس، خارج از Transaction انجام گیرد. ( به عنوان یک نکته در کار با Transactionباید عملیات Input و Output خارج از Transaction انجام گیرد.)
- طبیعتا هر چه درجه Isolation بالاتر باشد، Lock سختگیرانه‌تر برخورد می‌کند.
- برای مشکل بن بست، اگر می‌توانید ترتیب در اختیار گرفتن جداول را (پس از شناسائی محل بن بست) تغییر دهید و یا از جداول Temp استفاده کنید.
- چنانچه در قسمت هایی از برنامه همانطور که اشاره کردید فقط نیاز به خواندن مقادیر جداول دارید، از بهینه ساز پرس و جوی nolock استفاده کنید. برای مثال:
select * from tbl with (NOLOCK)

نظرات مطالب
چرا در سازمان‌ها برنامه‌های وب جایگزین برنامه‌های دسکتاپ شده‌اند (یا می‌شوند)؟
سلام مهندس . جالب بود و در اکثر کشور ها با توجه به افزایش سرعت اینترنت به این سمت گرایش داشتند . در آلمان در ایستگاه قطار یا آژانس هواپیمایی و ... به همین شکل هست و یا حداقل از یک وب سرویس بهره میبرند حتی اگر برنامه ویندوز داشته باشند . در آمریکا هم تا اونجا که میدونم silverlight و wpf به این منظور ( جهت همسان سازی محیط اینترنت و ویندوز ) استفادش رو به رشد هست . راستی آقای نصیری شما رو silverlight مانور نمیدید . یه مدتی هست که از Jquery چیزی نمیگید . منتظر مطالب جدیدتون هستم . موفق باشید .
مطالب
آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core
تا اینجا دو روش را برای آزمایش کلی یک سیستم Web API به همراه تمام زیر ساخت‌های آن، بررسی کردیم:
- استفاده از Postman برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API
- استفاده از strest برای آزمایش یک برنامه‌ی Web API

روش سومی هم برای انجام اینکار وجود دارد که به صورت توکار از زمان ارائه‌ی ASP.NET Core 2.1 به همراه TestServer آزمایشی آن میسر شد. این روش در نگارش 3.1، با تغییر روش تعریف فایل program.cs، جهت سازگاری آن با آزمون‌های یکپارچگی/آزمایش کل سیستم، بهبود یافته‌است که خلاصه‌ای از آن را در این مطلب بررسی می‌کنیم.


آزمون‌های یکپارچگی در ASP.NET Core

آزمون‌های یکپارچگی، برخلاف آزمون‌های واحد که عموما از اشیاء تقلیدی استفاده می‌کنند، دقیقا بر روی همان سیستمی که قرار است به کاربر نهایی ارائه شود، اجرا می‌شوند. به همین جهت تنظیمات اولیه‌ی آن‌ها کمی بیشتر است و همچنین زمان اجرای آن‌ها نیز به علت وابستگی به بانک اطلاعاتی واقعی، فایل سیستم، شبکه و غیره، نسبت به آزمون‌های واحد بیشتر است.

برای ایجاد آزمون‌های یکپارچگی در برنامه‌های ASP.NET Core، حداقل سه مرحله باید طی شوند:
الف) ایجاد یک class library که ارجاعی را به پروژه‌ی اصلی دارد. این پروژه حاوی آزمایش‌های ما خواهد بود.
ب) راه اندازی یک هاست وب آزمایشی برای ارسال درخواست‌ها به آن و دریافت پاسخ‌های نهایی.
ج) استفاده از یک test runner (انواع و اقسام فریم ورک‌های unit testing) برای اجرای آزمایش‌ها


ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه برای هاست و اجرای آزمایش‌های یکپارچگی

فرض کنید می‌خواهیم برای همان پروژه‌ی ایجاد JWTها، آزمایش یکپارچگی بنویسیم. پس از ایجاد یک پروژه‌ی کتابخانه‌ی جدید که قرار است هاست آزمایش‌های ما شود، نیاز است محتوای فایل csproj آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp3.1</TargetFramework>
    <NoWarn>RCS1090</NoWarn>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp.csproj" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <None Include="..\ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp\appsettings.json" CopyToOutputDirectory="PreserveNewest" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <Service Include="{82a7f48d-3b50-4b1e-b82e-3ada8210c329}" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="fluentassertions" Version="5.10.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing" Version="3.1.8" />
    <PackageReference Include="Microsoft.NET.Test.Sdk" Version="16.7.1" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestAdapter" Version="2.1.2" />
    <PackageReference Include="MSTest.TestFramework" Version="2.1.2" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا، این نکات قابل مشاهده هستند:
1) TargetFramework آن باید به netcoreapp تنظیم شود.
2) باید ارجاع مستقیمی به کل پروژه‌ی نهایی WebApp در آن وجود داشته باشد. چون در ادامه می‌خواهیم فایل Program.cs آن‌را برای راه اندازی یک هاست وب آزمایشی، فراخوانی کنیم.
3) بسته‌ی نیوگتی که کار راه اندازی هاست وب آزمایشی را انجام می‌دهد، Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing نام دارد. این بسته، کار کپی فایل‌های پروژه‌ی اصلی و همچنین تنظیم مسیر پروژه را به این مسیر جدید نیز انجام می‌دهد.
4) روش افزودن بسته‌های MSTest را مشاهده می‌کنید.
5) همچنین جهت ساده‌تر شدن بررسی نتایج آزمون‌های انجام شده می‌توان از fluentassertions نیز استفاده کرد.


راه اندازی هاست وب آزمایشی جهت انجام آزمون‌های واحد

پس از انجام تنظیمات ابتدایی پروژه‌ی آزمون یکپارچگی، نیاز است یک WebApplicationFactory سفارشی را ایجاد کرد:
using ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing;
using Microsoft.AspNetCore.TestHost;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.Hosting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public class CustomWebApplicationFactory : WebApplicationFactory<Program>
    {
        protected override IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder()
        {
            var builder = base.CreateWebHostBuilder();
            builder.ConfigureLogging(logging =>
            {
                //TODO: ...
            });
            return builder;
        }

        protected override void ConfigureWebHost(IWebHostBuilder builder)
        {
            builder.ConfigureTestServices(services =>
            {
                // Don't run `IHostedService`s when running as a test
                services.RemoveAll(typeof(IHostedService));
            });
        }
    }
}
در این تعریف، Program در <WebApplicationFactory<Program، دقیقا به همان کلاس Program برنامه‌ی اصلی وب اشاره می‌کند. به همین جهت امضای این کلاس در نگارش 3.1 تغییر کرده‌است تا با WebApplicationFactory بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Mvc.Testing هماهنگ شود.
در ادامه روش سفارشی سازی WebApplicationFactory  را مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر خواستید سرویس‌ها و تنظیمات پیش‌فرض برنامه‌ی اصلی را تغییر دهید می‌توانید متد CreateWebHostBuilder را بازنویسی کنید و یا اگر خواستید سرویس جدیدی را اضافه و یا حذف کنید، می‌توان متد ConfigureWebHost را بازنویسی کرد.


استفاده از WebApplicationFactory سفارشی، جهت ایجاد یک HttpClient

هدف اصلی از ایجاد CustomWebApplicationFactory نه فقط راه اندازی یک هاست وب سفارشی است، بلکه توسط متد CreateClient آن می‌توان به یک HttpClient دسترسی یافت که قابلیت ارسال اطلاعات را به برنامه‌ی وبی که در پشت صحنه راه اندازی می‌شود، دارا است. کار CustomWebApplicationFactory شبیه به راه اندازی dotnet run در پشت صحنه‌است. در اینجا دیگر نیازی نیست تا اینکار را به صورت دستی انجام داد. به همین جهت چون برنامه‌ی وب اصلی به نحو متداولی در پشت صحنه اجرا می‌شود، عموما راه اندازی آن که شامل تنظیمات اولیه و یا حتی ایجاد بانک اطلاعاتی است، کمی کند است و اگر قرار باشد هربار اینکار صورت گیرد، به آزمون‌های بسیار کندی خواهیم رسید. به همین جهت می‌توان یک کلاس singleton را برای مدیریت تک وهله‌ی نهایی HttpClient آن به صورت زیر ایجاد کرد:
using System;
using System.Threading;
using System.Net.Http;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    public static class TestsHttpClient
    {
        private static readonly Lazy<HttpClient> _serviceProviderBuilder =
                new Lazy<HttpClient>(getHttpClient, LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication);

        /// <summary>
        /// A lazy loaded thread-safe singleton
        /// </summary>
        public static HttpClient Instance { get; } = _serviceProviderBuilder.Value;

        private static HttpClient getHttpClient()
        {
            var services = new CustomWebApplicationFactory();
            return services.CreateClient(); //NOTE: This action is very time consuming, so it should be defined as a singleton.
        }
    }
}
مزیت کار با این کلاس، عدم راه اندازی مجدد برنامه به ازای هر آزمون انجام شده‌است. چون به ازای هر آزمونی که خواهیم نوشت، نیاز است به HttpClient دسترسی داشته باشیم.


نوشتن اولین آزمون یکپارچگی

پس از تنظیم هاست وب آزمایشی و ایجاد یک HttpClient از پیش تنظیم شده که به آن اشاره می‌کند، اکنون می‌توان اولین آزمون یکپارچگی را به صورت زیر نوشت:
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Text;
using System.Text.Json;
using System.Threading.Tasks;
using FluentAssertions;
using Microsoft.VisualStudio.TestTools.UnitTesting;

namespace ASPNETCore2JwtAuthentication.IntegrationTests
{
    [TestClass]
    public class JwtTests
    {
        [TestMethod]
        public async Task TestLoginWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
        }

        [TestMethod]
        public async Task TestCallProtectedApiWorks()
        {
            // Arrange
            var client = TestsHttpClient.Instance;

            // Act
            var token = await doLoginAsync(client);

            // Assert
            token.Should().NotBeNull();
            token.AccessToken.Should().NotBeNullOrEmpty();
            token.RefreshToken.Should().NotBeNullOrEmpty();

            // Act
            const string protectedApiUrl = "/api/MyProtectedApi";
            client.DefaultRequestHeaders.Authorization = new AuthenticationHeaderValue("Bearer", token.AccessToken);
            var response = await client.GetAsync(protectedApiUrl);
            response.EnsureSuccessStatusCode();

            // Assert
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            var options = new JsonSerializerOptions { PropertyNamingPolicy = JsonNamingPolicy.CamelCase };
            var apiResponse = JsonSerializer.Deserialize<MyProtectedApiResponse>(responseString, options);
            apiResponse.Title.Should().NotBeNullOrEmpty();
            apiResponse.Title.Should().Be("Hello from My Protected Controller! [Authorize]");
        }

        private static async Task<Token> doLoginAsync(HttpClient client)
        {
            const string loginUrl = "/api/account/login";
            var user = new { Username = "Vahid", Password = "1234" };
            var response = await client.SendAsync(new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, loginUrl)
            {
                Content = new StringContent(JsonSerializer.Serialize(user), Encoding.UTF8, "application/json")
            });
            response.EnsureSuccessStatusCode();
            var responseString = await response.Content.ReadAsStringAsync();
            responseString.Should().NotBeNullOrEmpty();
            return JsonSerializer.Deserialize<Token>(responseString);
        }
    }
}
توضیحات:
- در هر آزمونی نیاز است در ابتدا به TestsHttpClient.Instance، که همان HttpClient ساخته شده‌ی توسط CustomWebApplicationFactory است، دسترسی یافت و همانطور که عنوان شد، دسترسی به وهله‌ای از HttpClient که به هاست وب آزمایشی برنامه‌ی اصلی اشاره می‌کند، عموما بسیار زمانبراست و برای مثال در دو آزمایش نوشته شده‌ی در اینجا اگر قرا باشد هربار اینکار از صفر انجام شود، زمان به اتمام رسیدن این آزمایش‌ها بسیار طولانی خواهد شد. به همین جهت طول عمر TestsHttpClient را singleton تعریف کردیم تا فقط یکبار کار برپایی وب سرور آزمایشی در پشت صحنه انجام شود.
- سپس مابقی کار، همان روش استاندارد کار با HttpClient است. در ابتدا درخواستی را به سمت سرور آزمایشی که در پشت صحنه در حال اجرا است، ارسال می‌کنیم. چون HttpClient دریافتی توسط  CustomWebApplicationFactory تنظیم شده‌است، دیگر نیازی به ذکر آدرس پایه‌ی وب سایت مانند https://localhost:5001 نیست و آدرس‌های ذکر شده‌ی در اینجا، نسبی هستند. سپس محتوای Response دریافتی از سرور را جهت تکمیل آزمایشات، بررسی خواهیم کرد.


یک نکته: اگر OpenAPI را در برنامه‌های Web API فعال کنید، می‌توان با استفاده از ابزارهای تولید کد، کدهای مرتبط با HttpClient را نیز به صورت خودکار تولید و سپس از آن‌ها در اینجا استفاده کرد.


اجرای آزمون‌های یکپارچگی نوشته شده

چون ظاهر این آزمون‌ها با آزمون‌های واحد MSTest یا هر فریم ورک مشابه دیگری یکسان است، می‌توان از امکانات IDEها برای اجرای آن‌ها استفاده کرد و یا حتی می‌توان دستور dotnet test را نیز در ریشه‌ی این پروژه‌ی جدید برای اجرای تمام آزمون‌های نوشته شده، اجرا کرد:



کدهای کامل این مطلب را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
Cookie - قسمت سوم

Cookie - قسمت اول: مقدمه، تاریخچه، معرفی، و شرح کامل

Cookie - قسمت دوم: کوکی در جاوا اسکریپت

نکته مهم: خواندن قسمت‌های قبلی این سری (مخصوصا قسمت اول) برای درک بهتر مطالب پیشنهاد می‌شود.



کوکی در ASP.NET - بخش اول

در قسمت‌های قبلی مقدمات و مباحث کلی راجع به کوکی‌ها و انواع آن، شرح کامل خواص، نحوه رفتار مرورگرها با انواع کوکی‌ها و درنهایت نحوه کار کردن با کوکی‌ها در سمت کلاینت با استفاده از زبان محبوب جاوا اسکریپت پرداخته شد.

در ادامه این سری مطالب به نحوه برخورد ASP.NET با کوکی‌ها و چگونگی کار کردن با کوکی در سمت سرور آشنا خواهیم شد. در بخش اول این قسمت مباحث ابتدایی و اولیه برای کار با کوکی‌ها در ASP.NET ارائه می‌شود. در بخش دوم مباحث پیشرفته‌تر همچون SubCookieها در ASP.NET و نیز سایر نکات ریز کار با کوکی‌ها در ASP.NET بحث خواهد شد.

.


Response و Request در ASP.NET

در قسمت اول این سری به مفاهیم Http Response و Http Request اشاره کوتاهی شده بود. به‌صورت خلاصه، درخواستی که از سمت یک کلاینت به یک وب سرور ارسال می‌شود Request و پاسخی که وب سرور به آن درخواست می‌دهد Response نامیده می‌شود.

در ASP.NET، کلیه اطلاعات مرتبط با درخواست رسیده از سمت یک کلاینت در نمونه‌ای منحصر به فرد از کلاس HttpRequest نگه‌داری می‌شود. محل اصلی نگه‌داری این نمونه در پراپرتی Request از نمونه جاری کلاس System.Web.HttpContext (قابل دسترسی ازطریق HttpContext.Current) است. البته کلاس Page هم یک پراپرتی با نام Request دارد که دقیقا از همین پراپرتی کلاس HttpContext استفاده می‌کند.

هم‌چنین کلیه اطلاعات مرتبط با پاسخ ارسالی وب سرور به سمت کلاینت مربوطه در نمونه‌ای از کلاس HttpResponse ذخیره می‌شود. محل اصلی نگه‌داری این نمونه نیز در پراپرتی Response از نمونه جاری کلاس HttpContext است. همانند Request، کلاس Page یک پراپرتی با نام Response برای نگه‌داری این نمونه دارد که این هم دقیقا از پراپرتی متناظر در کلاس HttpContext استفاده می‌کند.



کوکی‌ها در Response و Request

هر دو کلاس HttpResponse و HttpRequest یک پراپرتی با عنوان Cookies (^ و ^) دارند که مخصوص نگهداری کوکی‌های مربوطه هستند. این پراپرتی از نوع System.Web.HttpCookieCollection است که یک کالکشن مخصوص برای ذخیره کوکی‌هاست.

- این پراپرتی (Cookies) در کلاس HttpRequest محل نگه‌داری کوکی‌های ارسالی توسط مرورگر در درخواست متناظر آن است. کوکی‌هایی که مرورگر با توجه به شرایط جاری و تنظیمات کوکی‌ها اجازه ارسال به سمت سرور را به آن‌ها داده و در درخواست ارسالی ضمیمه کرده است (با استفاده از هدر :Cookie که در قسمت اول شرح داده شد) و ASP.NET پس از پردازش و Parse داده‌ها، درون این پراپرتی اضافه کرده است.

- این پراپرتی (Cookies) در کلاس HttpResponse محل ذخیره کوکی‌های ارسالی از وب سرور به سمت مرورگر کلاینت در پاسخ به درخواست متناظر است. کوکی‌های درون این پراپرتی پس از بررسی و استخراج داده‌های موردنیاز توسط ASP.NET در هدر پاسخ ارسالی ضمیمه خواهند شد (با استفاده از هدر :Set-Cookie که در قسمت اول توضیح داده شد).

.


ایجاد و به‌روزرسانی کوکی در ASP.NET

برای ایجاد یک کوکی و ارسال آن به سمت کلاینت همان‌طور که در بالا نیز اشاره شد، باید از پراپرتی Response.Cookies از کلاس HttpContext استفاده کرد. برای ایجاد یک کوکی روش‌های مختلفی وجود دارد.

  • در روش اول با استفاده از ویژگی مخصوص ایندکسر کلاس HttpCookieCollection عملیات تولید کوکی انجام می‌شود. در این روش، ابتدا بررسی می‌شود که کوکی موردنظر در لیست کوکی‌های جاری وجود دارد یا خیر. درصورتی‌که با این نام قبلا یک کوکی ثبت شده باشد، مقدار کوکی موجود بروزرسانی خواهد شد. اما اگر این نام وجود نداشته باشد یک کوکی جدید با این نام به لیست افزوده شده و مقدار آن ثبت می‌شود. مثال:
HttpContext.Current.Response.Cookies["myCookie"].Value = "myCookieValue";
  • روش بعدی استفاده از متد Add در کلاس HttpCookieCollection است. در این روش ابتدا یک نمونه از کلاس HttpCookie ایجاد شده و سپس این نمونه به لیست کوکی‌ها اضافه می‌شود. کد زیر چگونگی استفاده از این روش را نشان می‌دهد:
var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie);
  • روش دیگر استفاده از متد Set کلاس HttpCookieCollection است. تفاوت این متد با متد Add در این است که متد Set ابتدا سعی می‌کند عملیات update انجام دهد. یعنی عملیات افزودن تنها وقتی‌که نام کوکی موردنظر در لیست کوکی‌ها یافته نشود انجام خواهد شد. برای مثال:
HttpContext.Current.Response.Cookies.Set(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));

نکته: باتوجه به توضیحات بالا، متد Set اجازه افزودن دو کوکی با یک نام را نمی‌دهد. برای اینکار باید از متد Add استفاده کرد. درباره این موضوع در قسمت بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد.

  • روش دیگری که برای ایجاد یکی کوکی می‌توان از آن استفاده کرد، بکارگیری متد AppnedCookie از کلاس HttpResponse است. در این روش نیز ابتدا باید یک نمونه از کلاس HttpCookie تولید شود. این روش همانند استفاده از متد Add از کلاس HttpCookieCollection است. کد زیر مثالی از این روش را نشان می‌دهد:

HttpContext.Current.Response.AppendCookie(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));
  • روش بعدی استفاده از متد SetCookie از کلاس HttpResponse است. فرق این متد با متد AppendCookie در این است که در متد SetCookie ابتدا وجود یک کوکی با نام ارائه شده بررسی می‌شود و درصورت وجود، مقدار این کوکی بروزرسانی می‌شود. درصورتی‌که قبلا یک کوکی با این نام وجود نداشته باشد، یک کوکی جدید به لیست کوکی‌ها اضافه می‌شود. این روش همانند استفاده از متد Set از کلاس HttpCookieCollection است. نمونه‌ای از نحوه استفاده از این متد در زیر آورده شده است:
HttpContext.Current.Response.SetCookie(new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue"));

نکته: تمامی فرایندهای نشان داده شده در بالا تنها موجب تغییر محتویات کالکشن کوکی‌ها درون HttpContext می‌شود و تا زمانی‌که توسط وب سرور با استفاده از دستور Set-Cookie به سمت مرورگر ارسال نشوند تغییری در کلاینت بوجود نخواهند آورد.

برای آشنایی بیشتر با این روند کد زیر را برای تعریف یک کوکی جدید درنظر بگیرید:

HttpContext.Current.Response.Cookies["myCookie"].Value = "myValue";
برای مشاهده هدر تولیدی توسط وب سرور می‌توان از نرم افزار محبوب Fiddler استفاده کرد (از اواخر سال 2012 که نویسنده این ابزار به Telerik پیوسته، توسعه آن بسیار فعال‌تر شده و نسخه‌های جدید با لوگوی جدید! ارائه شده است).
تصویر زیر مربوط به مثال بالاست:

همانطور که مشاهده می‌کنید دستور ایجاد یک کوکی با نام و مقدار وارده در هدر پاسخ تولیدی توسط وب سرور گنجانیده شده است.

نکته: در ASP.NET به صورت پیش فرض از مقدار "/" برای پراپرتی Path استفاده می‌شود.


خواص کوکی در ASP.NET

برای تعیین یا تغییر خواص یک کوکی در ASP.NET باید به نمونه HttpCookie مربوطه دست یافت. سپس با استفاده از پراپرتی‌های این کلاس می‌توان خواص موردنظر را تعیین کرد. برای مثال:

var myCookie = new HttpCookie(string.Empty);
myCookie.Name = "myCookie";
myCookie.Value = "myCookieValue";
myCookie.Domain = "dotnettip.info";
myCookie.Path = "/post";
myCookie.Expires = new DateTime(2015, 1, 1);
myCookie.Secure = true;
myCookie.HttpOnly = true;

نکته مهم: امکان تغییر خواص یک کوکی به صورت مستقیم در سمت سرور وجود ندارد. درواقع برای اعمال این تغییرات در سمت کلاینت باید به ازای هر کوکی موردنظر یک کوکی جدید با مقادیر جدید ایجاد و به کالکشن کوکی‌ها در Http Response مربوطه اضافه شود تا پس از قرار دادن دستور Set-Cookie متناظر در هدر پاسخ ارسالی به سمت کلاینت و اجرای آن توسط مرورگر، مقادیر خواص مورنظر در سمت کلاینت بروزرسانی شوند. دقت کنید که تمامی نکات مرتبط با هویت یک کوکی که در قسمت اول شرح داده شد در اینجا نیز کاملا صادق است.

روش دیگری نیز برای تعیین برخی خواص کوکی‌ها به صورت کلی در فایل وب کانفیگ وجود دارد. برای اینکار از تگ httpCookies در قسمت system.web استفاده می‌شود. برای مثال:

<httpCookies domain="www.example.com" httpOnlyCookies="true" requireSSL="true" />

این امکان از ASP.NET 2.0 به بعد اضافه شده است. با استفاده از این تگ، تنظیمات اعمال شده برای تمامی کوکی‌ها درنظر گرفته می‌شود. البته درصورتی‌که تنظیم موردنظر برای کوکی به صورت صریح آورده نشده باشد. برای نمونه به کد زیر دقت کنید:

var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
myCookie.Domain = "test.com";
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie);
var myCookie2 = new HttpCookie("myCookie2", "myCookieValue2");
myCookie2.HttpOnly = false;
myCookie2.Secure = false;
HttpContext.Current.Response.Cookies.Add(myCookie2);

با استفاده از تنظیمات تگ httpCookies که در بالا نشان داده شده است، هدر پاسخ تولیدی توسط وب سرور به صورت زیر خواهد بود:

همان‌طور که می‌بینید تنها مقادیر پراپرتی‌هایی که صراحتا برای کوکی آورده نشده است از تنظیمات وب کانفیگ خوانده می‌شود.

. 


حذف کوکی در ASP.NET

برای حذف یک کوکی در ASP.NET یک روش کلی وجود دارد که در قسمت‌های قبلی نیز شرح داده شده است، یعنی تغییر خاصیت Expires کوکی به تاریخی در گذشته. برای نمونه داریم:

var myCookie = new HttpCookie("myCookie", "myCookieValue");
myCookie.Expires = DateTime.Now.AddYears(-1);

نکته مهم: در کلاس HttpCookieCollection یک متد با نام Remove وجود دارد. از این متد برای حذف یک کوکی از لیست موجود در این کلاس استفاده می‌شود. دقت کنید که حذف یک کوکی از لیست کوکی‌ها با استفاده از این متد تاثیری بر موجودیت آن کوکی در سمت کلاینت نخواهد گذاشت و تنها روش موجود برای حذف یک کوکی در سمت کلاینت همان تنظیم مقدار خاصیت Expires است.


خواندن کوکی در ASP.NET

برای خواندن مقدار یک کوکی ارسالی از مرورگر کلاینت در ASP.NET، باتوجه به توضیحات ابتدای این مطلب، طبیعی است که باید از پراپرتی Request.Cookies در نمونه جاری از کلاس HttpContext استفاده کرد. برای این کار نیز چند روش وجود دارد.

  • روش اول استفاده از ایندکسر کلاس HttpCookieCollection است. برای اینکار نیاز به نام یا ایندکس کوکی موردنظر در لیست مربوطه داریم. برای مثال:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies["myCookie"];
  • یا این نمونه با استفاده از ایندکسر عددی:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies[0];
  • روش دیگری که برای خواند مقدار یک کوکی می‌توان بکار برد، استفاده از متد Get از کلاس HttpCookieCollection است. این متد همانند ایندکسر این کلاس نیاز به نام یا ایندکس کوکی موردنظر دارد. برای نمونه:
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies.Get("myCookie");
var myCookie = HttpContext.Current.Request.Cookies.Get(0);

.


بحث و نتیجه گیری

تا اینجا با مفاهیم اولیه درباره نحوه برخورد ASP.NET با کوکی‌ها آشنا شدیم. روش‌های مختلف ایجاد و یا به‌روزرسانی کوکی‌ها نشان داده شد. با تعیین انواع خواص کوکی‌ها آشنا شدیم. نحوه حذف یک کوکی در ASP.NET را دیدیم. روش‌های خواندن مقادیر کوکی‌ها را نیز مشاهده کردیم.

باز هم تاکید می‌کنم که تمامی تغییرات اعمالی در سمت سرور تا زمانی‌که به‌صورت دستورات Set-Cookie در هدر پاسخ وب سرور قرار نگیرند هیچ کاری در سمت کلاینت انجام نمی‌دهند.

در قسمت بعدی این سری مطالب به مباحث پیشرفته‌تری چون SubCookieها در ASP.NET و هویت منحصر به فرد کوکی‌ها در سمت سرور پرداخته می‌شود.



منابع

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/ms178194(v=vs.100).aspx

http://msdn.microsoft.com/en-us/library/aa289495(v=vs.71).aspx

http://www.codeproject.com/Articles/31914/Beginner-s-Guide-To-ASP-NET-Cookies

http://www.codeproject.com/Articles/244904/Cookies-in-ASP-NET
مطالب
جمع آوری آمار لینک‌های خروجی از سایت توسط Google analytics

چندی قبل مطلب کوتاهی را در مورد Google analytics نوشتم. در حین جستجو درباره‌ی jQuery در وب، به نحوه ردیابی لینک‌های خروجی از سایت توسط Google analytics برخوردم که نحوه پیاده سازی آن به صورت زیر است.
بدیهی است قبل از هر کاری باید اسکریپت مربوط به Google analytics را به انتهای صفحه و جایی که تگ body بسته می‌شود اضافه کنید (قابل دریافت درقسمت Add Website Profile . شماره این اسکریپت برای هر پروفایلی که ایجاد می‌کنید متفاوت است).
سپس:
الف) افزودن ارجاعی از کتابخانه jQuery به هدر صفحه که آن‌را در مطلب شمسی کردن تاریخ بلاگر ملاحظه کردید.
ب) افزودن چند سطر زیر به هدر صفحه
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
$("a").click(function() {
var $a = $(this);
var href = $a.attr("href");

// see if the link is external
if ( (href.match(/^http/)) && (! href.match(document.domain)) ) {

// if so, register an event
var category = "outgoing";
var event = "click";
var label = href;

pageTracker._trackPageview('/outgoing/' + href);
pageTracker._trackEvent(category, event, href);
}
});
});
</script>

البته اگر قبلا اسکریپت شمسی کردن تاریخ بلاگر را اضافه کرده بودید فقط محتویات تابع document.ready را باید اضافه کنید (جهت مشاهده نمونه اعمال شده، روی صفحه جاری کلیک راست کنید و سورس صفحه را مشاهده نمائید).

توضیحاتی در مورد کد فوق:
این اسکریپت به روال رخ داد گردان onclick هر لینکی که به خارج از سایت ختم می‌شود (مثلا لینک به یک فایل یا یک سایت خارجی (خارج از سایت))، به صورت خودکار تابع trackPageview مربوط به Google analytics را اضافه می‌کند. این کار تاثیری در عملکرد سایت ندارد و کاربر چیزی را متوجه نخواهد شد، اما به این طریق لینک‌های خروجی در آمار Google analytics ظاهر می‌شوند (مطابق تصاویر زیر).





از این پس آمار تمام لینک‌های خروجی از سایت ، متمایز شده با outgoing ، جمع آوری و نمایش داده خواهند شد.

امکانات بیشتری مانند event tracking نیز قرار است به Google analytics اضافه شود که هنوز در مرحله آزمایشی است و بر روی تمامی اکانت‌ها فعال نشده است.

مطالب
بومی سازی منابع در پروژه‌های ASP.NET Core Web API
اگر پروژه‌ی ما فقط از یک Web API تشکیل شده و نیاز است در قسمت‌های مختلف آن، مانند کنترلرها، سرویس‌ها، اعتبارسنج‌ها و غیره از منابع بومی شده استفاده شود، می‌توان از یک راه حل ساده‌ی «SharedResource» استفاده کرد؛ با این مزایا و شرایط:
 - تمام تعاریف بومی سازی مورد نیاز برنامه در یک تک فایل SharedResource.fa.resx قرار می‌گیرند. این فایل نیز در یک اسمبلی مستقل از برنامه‌ی اصلی اضافه می‌شود.
 - با استفاده از تزریق سرویس IStringLocalizer می‌توان به کلیدهای فایل SharedResource.fa.resx در هر قسمتی از برنامه‌ی Web API دسترسی یافت.
 - در این بین اگر کلیدی یافت نشد، خطایی با ذکر دقیق جزئیات منبع جستجو شده، لاگ می‌شود.
 - کلیدهای بومی سازی data annotations نیز قابل دریافت از فایل SharedResource.fa.resx می‌باشند.
 
در ادامه روش پیاده سازی یک چنین امکاناتی را بررسی می‌کنیم.
 
 
قرار دادن فایل منبع اشتراکی در اسمبلی ExternalResources

پس از ایجاد پروژه‌ی ابتدایی Web API به نام Core3xSharedResource.WebApi، یک اسمبلی جدید را برای مثال به نام Core3xSharedResource.ExternalResources تعریف کرده و در داخل آن پوشه‌ی جدید Resources را تعریف می‌کنیم. به این پوشه، فایل منبع جدیدی را به نام SharedResource.fa.resx اضافه می‌کنیم. در کنار آن باید یک کلاس خالی به نام SharedResource.cs نیز وجود داشته باشد.

کار با ین فایل (و یا فایل‌های دیگری مانند SharedResource.en.resx) همانند تمام فایل‌های منبع استاندارد است و نکته‌ی خاصی را به همراه ندارد.


معرفی فایل منبع اشتراکی به سرویس‌های بومی سازی برنامه

پس از ایجاد و تکمیل فایل منبع اشتراکی، برای معرفی آن به برنامه، ابتدا کلاس جدید LocalizationConfig را تعریف کرده و در آن متد جدید AddCustomLocalization را به صورت زیر معرفی می‌کنیم:
    public static class LocalizationConfig
    {
        public static IMvcBuilder AddCustomLocalization(this IMvcBuilder mvcBuilder, IServiceCollection services)
        {
            mvcBuilder.AddDataAnnotationsLocalization(options =>
                    {
                        const string resourcesPath = "Resources";
                        string baseName = $"{resourcesPath}.{nameof(SharedResource)}";
                        var location = new AssemblyName(typeof(SharedResource).GetTypeInfo().Assembly.FullName).Name;

                        options.DataAnnotationLocalizerProvider = (type, factory) =>
                        {
                            // to use `SharedResource.fa.resx` file
                            return factory.Create(baseName, location);
                        };
                    });

            services.AddLocalization();
            services.AddScoped<IStringLocalizer>(provider =>
                            provider.GetRequiredService<IStringLocalizer<SharedResource>>());

            services.AddScoped<ISharedResourceService, SharedResourceService>();
            return mvcBuilder;
        }
    }
- در اینجا در ابتدا توسط متد AddDataAnnotationsLocalization، کار معرفی اسمبلی ثالثی که باید تعاریف بومی سازی را از آن دریافت کرد، صورت گرفته‌است.
- سپس با استفاده از متد AddLocalization، سرویس‌های پایه‌ی بومی سازی ASP.NET Core به برنامه اضافه می‌شوند. برای مثال پس از این تعریف اگر در هر جائی از برنامه سرویس <IStringLocalizer<SharedResource را تزریق کنید، می‌توان به مداخل فایل منبع اشتراکی، دسترسی یافت.
- در ادامه امکان تزریق سرویس غیرجنریک IStringLocalizer را نیز میسر کرده‌ایم که تعاریف خودش را از همان سرویس توکار <IStringLocalizer<SharedResource دریافت می‌کند. مزیت اینکار، فراهم شدن امکانات بومی سازی، برای مثال در کتابخانه‌هایی مانند Fluent Validation است که دقیقا از سرویس غیرجنریک IStringLocalizer برای دریافت منابع استفاده می‌کنند.
- در آخر تعریف یک سرویس سفارشی را نیز مشاهده می‌کنید که در ادامه‌ی بحث تکمیل خواهد شد.

هدف از متد AddCustomLocalization فوق، خلوت کردن فایل startup برنامه است. این متد به صورت زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddHttpContextAccessor();
            services.AddControllers().AddCustomLocalization(services);
        }

پس از آن نیاز است میان‌افزار بومی سازی را نیز فعال کرد. متد UseCustomRequestLocalization زیر، اینکار را انجام می‌دهد:
    public static class LocalizationConfig
    {
        public static IApplicationBuilder UseCustomRequestLocalization(this IApplicationBuilder app)
        {
            var requestLocalizationOptions = new RequestLocalizationOptions
            {
                DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
                SupportedCultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR")
                },
                SupportedUICultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR")
                }
            };
            app.UseRequestLocalization(requestLocalizationOptions);
            return app;
        }
    }
محل قرارگیری متد UseCustomRequestLocalization فوق در فایل آغازین برنامه، باید به صورت زیر باید باشد:
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.UseHttpsRedirection();

            app.UseCustomRequestLocalization();

            app.UseRouting();

            app.UseAuthorization();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllers();
            });
        }
    }


تعریف مدل برنامه به همراه ویژگی‌های بومی سازی شده

در اینجا تعریف RegisterModel را مشاهده می‌کنید که ErrorMessage‌های آن هرچند به ظاهر یک رشته‌ی معمولی هستند، اما در عمل از فایل منبع اشتراکی خوانده می‌شوند:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Core3xSharedResource.Models.Account
{
    public class RegisterModel
    {
        [Required(ErrorMessage = "Please enter an email address")] // -->> from the shared resources
        [EmailAddress(ErrorMessage = "Please enter a valid email address")] // -->> from the shared resources
        public string Email { get; set; }
    }
}

فایل resx ما دارای یک چنین کلیدهایی است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <data name="&lt;b&gt;Hello&lt;/b&gt;&lt;i&gt; {0}&lt;/i&gt;" xml:space="preserve">
    <value>&lt;b&gt;سلام&lt;/b&gt;&lt;i&gt; {0}&lt;/i&gt;</value>
  </data>
  <data name="About Title" xml:space="preserve">
    <value>درباره</value>
  </data>
  <data name="DNT" xml:space="preserve">
    <value>.NET Tips</value>
  </data>
  <data name="SiteName" xml:space="preserve">
    <value>DNT</value>
  </data>
  <data name="Please enter an email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیلی را وارد کنید</value>
  </data>
  <data name="Please enter a valid email address" xml:space="preserve">
    <value>لطفا ایمیل معتبری را وارد کنید</value>
  </data>
</root>
یک نکته: در اینجا بهتر است کلیدها را به صورت جملات کامل انگلیسی وارد کرد، تا اگر منبع فارسی معادل آن‌ها یافت نشدند، دقیقا از همان کلید، به عنوان مقدار خروجی سیستم بومی سازی استفاده کند.


آزمایش برنامه

اکنون برنامه‌ی Web API، ‌برای آزمایش آماده‌است. برای مثال در کنترلر زیر، سرویس عمومی IStringLocalizer به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس قصد بازگشت مقدار کلید «About Title» را دارد. همچنین خطاهای بومی شده‌ی مدل برنامه را نیز بررسی می‌کنیم:
using Core3xSharedResource.Models.Account;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Localization;

namespace Core3xSharedResource.WebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class NormalIStringLocalizerController : ControllerBase
    {
        private readonly IStringLocalizer _localizer;

        public NormalIStringLocalizerController(IStringLocalizer localizer)
        {
            _localizer = localizer;
        }

        [HttpGet]
        public ActionResult<string> Get()
        {
            var localizedString = _localizer["About Title"];
            if (localizedString.ResourceNotFound)
            {
                return NotFound($"The localization resource with ID:`{localizedString.Name}` not found. SearchedLocation: `{localizedString.SearchedLocation}`.");
            }
            return localizedString.Value;
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult<RegisterModel> Post(RegisterModel model)
        {
            return model;
        }
    }
}


حالت get را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. در Web API برای تنظیم زبان مورد استفاده می‌توان از هدری به نام Accept-Language استفاده کرد که برای مثال در اینجا به fa تنظیم شده‌است و نتیجه‌ی آن مراجعه به فایل SharedResource.fa.resx خواهد بود. اگر en-us وارد شود، نیاز خواهد بود تا فایل منبع اشتراکی دیگری را تعریف کنید. البته اگر این هدر تنظیم نشود، با توجه به تنظیمات متد UseCustomRequestLocalization، مقدار پیش‌فرض آن همان fa-IR خواهد بود.

حالت post را نیز در تصویر زیر می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا چون ایمیل وارد نشده، هر دو خطای تنظیم شده‌ی در مدل برنامه را دریافت کرده‌ایم و این خطاها نیز فارسی هستند. به این معنا که بومی سازی data annotations نیز به درستی کار می‌کند.


تعریف یک سرویس عمومی برای محصور سازی قابلیت‌های بومی سازی، در برنامه‌های Web API

در ادامه تعریف سرویس SharedResourceService را مشاهده می‌کنید که ثبت آن‌را پیشتر انجام دادیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.Extensions.Localization;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace Core3xSharedResource.Services
{
    public interface ISharedResourceService
    {
        string this[string index] { get; }

        IEnumerable<LocalizedString> GetAllStrings(bool includeParentCultures);
        string GetString(string name, params object[] arguments);
        string GetString(string name);
    }

    public class SharedResourceService : ISharedResourceService
    {
        private readonly IStringLocalizer _sharedLocalizer;
        private readonly ILogger<SharedResourceService> _logger;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;

        public SharedResourceService(
            IStringLocalizer sharedHtmlLocalizer,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor,
            ILogger<SharedResourceService> logger
            )
        {
            _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
            _sharedLocalizer = sharedHtmlLocalizer ?? throw new ArgumentNullException(nameof(sharedHtmlLocalizer));
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpContextAccessor));
        }

        public IEnumerable<LocalizedString> GetAllStrings(bool includeParentCultures)
        {
            return _sharedLocalizer.GetAllStrings(includeParentCultures);
        }

        public string this[string index] => GetString(index);

        public string GetString(string name, params object[] arguments)
        {
            var result = _sharedLocalizer.GetString(name, arguments);
            logError(name, result);
            return result;
        }

        private void logError(string name, LocalizedString result)
        {
            if (result.ResourceNotFound)
            {
                var acceptLanguage = _httpContextAccessor?.HttpContext?.Request?.Headers["Accept-Language"];
                _logger.LogError($"The localization resource with Accept-Language:`{acceptLanguage}` & ID:`{name}` not found. SearchedLocation: `{result.SearchedLocation}`.");
            }
        }

        public string GetString(string name)
        {
            var result = _sharedLocalizer.GetString(name);
            logError(name, result);
            return result;
        }
    }
}
این سرویس نه فقط دسترسی به IStringLocalizer را محصور می‌کند، بلکه در متد logError آن اینبار خطای بسیار مفیدی جهت دیباگ کردن سیستم بومی سازی لاگ خواهد شد. اگر کلیدی یافت نشود، فایلی یافت نشود و یا زبان ارسالی تنظیمی یافت نشود، خطای آن‌را در لاگ‌های برنامه می‌توانید مشاهده کنید که در حالت عادی کار با IStringLocalizer، لاگ نمی‌شوند و همچنین هیچ خطا و یا استثنائی را نیز سبب نمی‌شوند. به همین جهت دیباگ کردن سیستم بومی سازی بدون این لاگ‌ها، تقریبا غیرممکن است. برای مثال مقدار baseNameهایی را که در کدهای این مطلب مشاهده می‌کنید، بر اساس همین لاگ‌ها تشخیص داده شدند و بدون آن‌ها تشکیل این مقادیر غیرممکن بودند.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Core3xSharedResource.zip
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت چهارم - User Claims
تشکر؛ مشکلم حل شد. فقط من در لایه سرویس کد زیر رو استفاده میکنم، user رو نمیشناسه. تو کدهایی که استفاده شد، کتابخانه خاصی جا افتاده؟ شما هم تو لایه وب استفاده کردید. سپاس 
 user.Identity.GetUserFirstName();