مطالب
بررسی جزئیات برنامه نویسی افزونه تاریخ فارسی برای outlook 2007 - قسمت اول

قبل از شروع بحث، سورس کامل پروژه را از اینجا دریافت کنید (یک پروژه VSTO از نوع outlook add-in در VS.Net 2008 SP1).

توضیحات مربوطه را به دو قسمت تقسیم کرده‌ام. قسمت اول یافتن تاریخ‌های sent و فارسی کردن آنها و قسمت بعدی نحوه اضافه کردن یک ستون و مقدار دهی آن (در روزی دیگر).

متن ایمیل‌های دریافتی در آوت‌لوک‌های جدید عموما به دو فرمت HTML و یا RichText دریافت می‌شوند. حالت‌های دیگری هم مانند plain و unspecified هم موجود هستند که حتی اگر ایمیلی را به صورت plain ارسال نمائید، با فرمت RichText نمایش داده خواهد شد (بنابراین بر اساس آزمایشات من بررسی این دو فرمت کفایت می‌کند).

برای اینکه قسمت‌های sent را پیدا کنیم در ابتدا باید سورس صفحه را بررسی نمائیم (کلیک راست و view source).
در حالت فرمت HTML داریم:

<p class=MsoNormal><b><span style='font-size:10.0pt;font-family:"Tahoma","sans-serif"'>From:</span></b><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"Tahoma","sans-serif"'> Nasiri, Vahid <br>
<b>Sent:</b> <span lang=AR-SA dir=RTL>our date goes here</span><br>
<b>To:</b> xyz<br>
<b>Subject:</b> our subject<o:p></o:p></span></p>


و در حالت ایمیل‌های RichText خواهیم داشت:

From: tst@tst.net<br>
Sent:<span lang=AR-SA dir=RTL>our date goes here</span><br>
To: Nasiri, Vahid<br>
Subject: <span lang=AR-SA dir=RTL>xyz</span><br>

خوب، برای پیدا کردن عبارت تاریخ قسمت sent چه باید کرد؟ (our date goes here در اینجا)
استفاده از روش‌های متداول کار با رشته‌ها در اینجا به علت انبوهی از تگ‌های HTML اصلا مقرون به صرفه نیست و کند خواهد بود. خوشبختانه با وجود کتابخانه regular expressions در دات نت، پیدا کردن عباراتی که از یک الگوی خاص پیروی می‌کنند به سادگی و با سرعت بسیار بالایی قابل انجام است.
پیشنهاد من برای دو فرمت بالا به صورت زیر بوده: (شاید شما الگوی دیگری را یافتید، زیبایی اوپن سورس :))

private const string REGEXHTMLPATTERN = @"(?s)>\s(.+?)<br>";
private const string REGEXPLAINTEXTPATTERN = "(?s)Sent:(.+?)<br>";

برای مثال در حالت دوم هر چیزی که بین sent و br قرار می‌گیرد در کل متن بررسی خواهد شد (با استفاده از MatchCollection فضای نام System.Text.RegularExpressions). در اینجا اگر Convert.ToDateTime آن عبارت موفق بود یعنی تاریخ قابل تبدیل است (البته قبل از تبدیل تمام تگ‌های HTML احتمالی هم تمیز خواهند شد) و ما آنرا با استفاده از تابع DateTimeToFarsiStr در کلاس cDate به نمونه شمسی تبدیل کرده (لطفا به سورس برنامه مراجعه کنید) و نهایتا آنرا در متن جایگزین می‌کنیم.
سرعت استفاده از RegularExpressions فوق العاده بالا است و برای نمونه در ایمیلی با بیش از 20 ریپلای در کسری از ثانیه کل این عملیات انجام خواهد شد.

تا اینجا بررسی کلی الگوریتم مورد استفاده قسمت اول به پایان می‌رسد.

بیشترین وقتی که در این پروژه صرف شد نحوه پیدا کردن شیء MailItem جاری باز شده با استفاده از رخدادهای آوت‌لوک بود (مدت مدیدی را برای این مورد وقت گذاشتم! چون عملا در هیچ کتابی به این مباحث پرداخته نمی‌شود و باید کل نت را زیر و رو کرد). دو مورد را باید بررسی کرد. الف) inspector ها (صفحه‌ای که جهت ایجاد یک ایمیل جدید یا ریپلای به ایمیل جاری باز می‌شود، inspector نام دارد) ب) ActiveExplorer ها (صفحه‌ای که لیست ایمیل‌ها را نمایش می‌دهد و این صفحه می‌تواند در فولدرهای مختلفی که شما ایجاد کرده‌اید نیز نمایش داده شود بنابراین بررسی inbox به تنهایی کافی نیست)
نحوه ایجاد اشیاء مربوطه و تحت نظر قرار دادن آنها را در روال ThisAddIn_Startup فایل ThisAddIn.cs می‌توانید مشاهده نمائید. نکته مهمی که اینجا وجود دارد، تعریف این اشیاء در سطح کلاس است. در غیراینصورت با اولین خانه تکانی garbage collector ، اشیاء شما (بدلیل نبود ارجاعی فعال به آنها) معدوم خواهند شد(!) و دیگر روال‌های رخداد گردان تعریف شده کار نخواهند.

نظرات مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر مشکلی در پیاده سازی روش بالا دارین، تمام مراحلی که من طی کردم دقیقا اینجا میارم:
ابتدا کلاس ExpressionBuilder رو به صورت زیر مثلا در خود پروژه Resources اضافه میکنیم:
using System.Web.Compilation;
using System.CodeDom;
namespace Resources
{
  [ExpressionPrefix("MyResource")]
  public class ResourceExpressionBuilder : ExpressionBuilder
  {
    public override System.CodeDom.CodeExpression GetCodeExpression(System.Web.UI.BoundPropertyEntry entry, object parsedData, System.Web.Compilation.ExpressionBuilderContext context)
    {
      return new CodeSnippetExpression(entry.Expression);
    }
  }
}
سپس تنظیمات زیر رو به Web.config اضافه میکنیم:
<compilation debug="true" targetFramework="4.0">
    <expressionBuilders>
        <add expressionPrefix="MyResource" type="Resources.ResourceExpressionBuilder, Resources" />
    </expressionBuilders>
</compilation>
درنهایت به صورت زیر میتوان از این کلاس استفاده کرد:
<asp:Literal ID="Literal1"  runat="server" Text="<%$ MyResource: Resources.Resource1.String2 %>" />
هرچند ظاهرا مقدار پیشوند معرفی شده در Attribute کلاس ResourceExpressionBuilder اهمیت چندانی ندارد!
امیدوارم مشکلتون حل بشه.
مطالب
مدیریت ساده چهار عمل اصلی تکراری داده در صفحات
در بیشتر مواردی که در قسمت ادمین سایت می‌گذرد، مثل ریاضیات که شامل چهار عمل اصلی است، افزودن، ویرایش، حذف، و انتخاب نیز، همین وظیفه را در عملیات‌های کار با داده، انجام می‌دهند. البته در این بین اعتبارسنجی را نباید فراموش کرد:
0. Validation
1. Insert
2. Edit
3. Delete
4. Select
برای مثال میتوان از یک کلاس مشترک برای این کار که از Page ارث‌بری کرده است، استفاده و بصورت یک کلاس abstract وظیفه پیاده سازی را به صفحه مورد نظر محول کرد. برای  نمونه کلاس ساده زیر را در نظر بگیرید:
public abstract class PageStateMachine : Page
    {
      ...
        protected abstract ... Save();
        protected abstract ... Select();
        protected abstract ... Delete();
        protected abstract ... Validation();
      ...
و برای روال گردانی هم مطمئنا این متد‌ها باید به ترتیب یکسان در همه صفحات مورد استفاده قرار گیرد، پس لازم است حالت‌های صفحه به این کلاس پاس شود تا بر اساس حالت صفحه، متد‌ها بترتیب صدا زده شوند:
    public enum PageState
    {
        Save = 0,
        Select = 2,
        Delete = 8,
        Cancel = 16
    }
 که در همین کلاس می‌توان متدی برای این کار در نظر گرفت:
public void Go(PageState pageState)
        {
            switch (pageState)
            {
                case PageState.Save:
                    {
                        var error = Validation();
                        Message = error.HasError ? error.Message : Save().Message;
                        if (!error.HasError)
                        {
                            ClearControls();
                            RefreshList();
                        }

                        break;
                    }
                case PageState.Select:
                    {
                        Message = Select().Message;
                        break;
                    }
                    break;
                case PageState.Delete:
                    {
                        Message = Delete().Message;
                        ClearControls();
                        RefreshList();
                        break;
                    }
                case PageState.Cancel:
                    {
                        Message = string.Empty;
                        ClearControls();
                        break;
                    }
            }
        }
ادامه دارد
مطالب
پیاده سازی Remote Validation در Blazor
فرم‌های Blazor به همراه پشتیبانی از ویژگی Remote که به همراه ASP.NET Core ارائه می‌شود، نیستند. هرچند می‌توان در حین ارسال فرم به سرور، نتیجه‌ی اعتبارسنجی از راه دور و سمت سرور را به کاربر نمایش داد، اما تجربه‌ی کاربری آن در حد Remote validation نیست. یعنی می‌خواهیم در حین ورود اطلاعات و یا انتقال focus به کنترل دیگری، اعتبارسنجی سمت سرور صورت گیرد و نه فقط در زمان ارسال کل اطلاعات به سرور، در پایان کار. در این مطلب روشی را جهت پیاده سازی این عملیات بررسی خواهیم کرد.


ایجاد یک پروژه‌ی ابتدایی Blazor WASM

پروژه‌ای را که در این مطلب تکمیل خواهیم کرد، از نوع Blazor WASM هاست شده‌است. بنابراین در پوشه‌ی فرضی BlazorAsyncValidation، دستور «dotnet new blazorwasm --hosted» را صادر می‌کنیم تا ساختار ابتدایی پروژه که به همراه یک کلاینت Blazor WASM و یک سرور ASP.NET Core Web API است، تشکیل شود. از قسمت Web API، برای پیاده سازی اعتبارسنجی سمت سرور استفاده خواهیم کرد.


مدل ثبت نام برنامه

مدل ثبت نام برنامه تنها از یک خاصیت نام تشکیل شده و در پروژه‌ی Shared قرار می‌گیرد تا هم در کلاینت و هم در سرور قابل استفاده باشد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorAsyncValidation.Shared;

public class UserDto
{
    [Required] public string Name { set; get; } = default!;
}
این نام است که می‌خواهیم عدم تکراری بودن آن‌را حین ثبت نام در سمت سرور، بررسی کنیم. به همین جهت کنترلر API زیر را برای آن تدارک خواهیم دید.


کنترلر API ثبت نام برنامه

کنترلر زیر که در پوشه‌ی BlazorAsyncValidation\Server\Controllers قرار می‌گیرد، منطق بررسی تکراری نبودن نام دریافتی از برنامه‌ی کلاینت را شبیه به منطق remote validation استاندارد MVC، پیاده سازی می‌کند که در نهایت یک true و یا false را باز می‌گرداند.
در اینجا خروجی بازگشت داده کاملا در اختیار شما است و نیازی نیست تا حتما ارتباطی با MVC داشته باشد؛ چون مدیریت سمت کلاینت بررسی آن‌را خودمان انجام خواهیم داد و نه یک کتابخانه‌ی از پیش نوشته شده و مشخص.
using BlazorAsyncValidation.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorAsyncValidation.Server.Controllers;

[ApiController, Route("api/[controller]/[action]")]
public class RegisterController : ControllerBase
{
    [HttpPost]
    public IActionResult IsUserNameUnique([FromBody] UserDto userModel)
    {
        if (string.Equals(userModel?.Name, "Vahid", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            return Ok(false);
        }

        return Ok(true);
    }
}

غنی سازی فرم استاندارد Blazor جهت انجام Remote validation



اگر بخواهیم از EditForm استاندارد Blazor در حالت متداول آن و بدون هیچ تغییری استفاده کنیم، مانند مثال زیر که InputText متصل به خاصیت Name مربوط به Dto برنامه را نمایش می‌دهد:
@page "/"

<PageTitle>Index</PageTitle>

<h2>Register</h2>

<EditForm EditContext="@EditContext" OnValidSubmit="DoSubmitAsync">
    <DataAnnotationsValidator/>
    <div class="row mb-2">
        <label class="col-form-label col-lg-2">Name:</label>
        <div class="col-lg-10">
            <InputText @bind-Value="Model.Name" class="form-control"/>
            <ValidationMessage For="@(() => Model.Name)"/>
        </div>
    </div>

    <button class="btn btn-secondary" type="submit">Submit</button>
</EditForm>
 تنها رخ‌دادی که در اختیار ما قرار می‌گیرد، رخ‌داد submit (در حالت موفقیت اعتبارسنجی سمت کلاینت و یا تنها submit معمولی) است. بنابراین برای دسترسی به رخ‌دادهای بیشتر EditForm، نیاز است با EditContext آن کار کنیم:
public partial class Index
{
    private const string UserValidationUrl = "/api/Register/IsUserNameUnique";

    private ValidationMessageStore? _messageStore;
    [Inject] private HttpClient HttpClient { set; get; } = default!;
    private EditContext? EditContext { set; get; }

    private UserDto Model { get; } = new();
به همین جهت EditContext را در سطح کامپوننت جاری تعریف کرده و همچنین سرویس HttpClient را جهت ارسال اطلاعات Name و دریافت پاسخ true/false از سرور و یک ValidationMessageStore را برای نگهداری تعاریف خطاهای سفارشی که قرار است در فرم نمایش داده شوند، معرفی می‌کنیم.
ValidationMessageStore به همراه متد Add است و اگر به آن نام فیلد مدنظر را به همراه پیامی، اضافه کنیم، این اطلاعات را به صورت خطای اعتبارسنجی توسط کامپوننت ValidationMessage نمایش می‌دهد.

محل مقدار دهی اولیه‌ی این اشیاء نیز در روال رویدادگردان OnInitialized به صورت زیر است:
    protected override void OnInitialized()
    {
        EditContext = new EditContext(Model);
        _messageStore = new ValidationMessageStore(EditContext);
        EditContext.OnFieldChanged += (sender, eventArgs) =>
        {
            var fieldIdentifier = eventArgs.FieldIdentifier;
            _messageStore?.Clear(fieldIdentifier);
            _ = InvokeAsync(async () =>
            {
                var errors = await OnValidateFieldAsync(fieldIdentifier.FieldName);
                if (errors?.Any() != true)
                {
                    return;
                }

                foreach (var error in errors)
                {
                    _messageStore?.Add(fieldIdentifier, error);
                }

                EditContext.NotifyValidationStateChanged();
            });
            StateHasChanged();
        };
        EditContext.OnValidationStateChanged += (sender, eventArgs) => StateHasChanged();
        EditContext.OnValidationRequested += (sender, eventArgs) => _messageStore?.Clear();
    }
در اینجا ابتدا یک نمونه‌ی جدید از EditContext، بر اساس Model فرم، تشکیل می‌شود. سپس ValidationMessageStore سفارشی که قرار است خطاهای اعتبارسنجی remote ما را نمایش دهد نیز نمونه سازی می‌شود. در ادامه امکان دسترسی به رخ‌دادهای OnFieldChanged ، OnValidationStateChanged و OnValidationRequested را خواهیم داشت که در حالت معمولی کار با EditForm میسر نیستند.
برای مثال اگر فیلدی تغییر کند، رویداد OnFieldChanged صادر می‌شود. در همینجا است که کار فراخوانی متد OnValidateFieldAsync که در ادامه معرفی می‌شود را انجام می‌دهیم تا کار اعتبارسنجی Async سمت سرور را انجام دهد. اگر نتیجه‌ای به همراه آن بود، توسط messageStore به صورت یک خطای اعتبارسنجی نمایش داده خواهد شد و همچنین EditContext نیز با فراخوانی متد NotifyValidationStateChanged، وادار به به‌روز رسانی وضعیت اعتبارسنجی خود می‌گردد.

متد سفارشی OnValidateFieldAsync که کار اعتبارسنجی سمت سرور را انجام می‌دهد، به صورت زیر تعریف شده‌است:
    private async Task<IList<string>?> OnValidateFieldAsync(string fieldName)
    {
        switch (fieldName)
        {
            case nameof(UserDto.Name):
                var response = await HttpClient.PostAsJsonAsync(
                    UserValidationUrl,
                    new UserDto { Name = Model.Name });
                var responseContent = await response.Content.ReadAsStringAsync();
                if (string.Equals(responseContent, "false", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    return new List<string>
                    {
                        $"`{Model.Name}` is in use. Please choose another name."
                    };
                }

                // TIP: It's better to use the `DntDebounceInputText` component for this case to reduce the network round-trips.

                break;
        }

        return null;
    }
در اینجا درخواستی به سمت آدرس api/Register/IsUserNameUnique ارسال شده و سپس بر اساس مقدار true و یا false آن، پیامی را بازگشت می‌دهد. اگر نال را بازگشت دهد یعنی مشکلی نبوده.

یک نکته: InputText استاندارد در حالت معمول آن، پس از تغییر focus به یک کنترل دیگر، سبب بروز رویداد OnFieldChanged می‌شود و نه در حالت فشرده شدن کلیدها. به همین جهت اگر برنامه پیوستی را می‌خواهید آزمایش کنید، نیاز است فقط focus را تغییر دهید و یا یک کنترل سفارشی را برای اینکار توسعه دهید.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorAsyncValidation.zip
مطالب
بررسی تغییرات HttpClient در NET 5.0.
پیشتر بسته‌ی نیوگتی به نام Microsoft.AspNet.WebApi.Client وجود داشت/دارد که کار آن ارائه‌ی یک سری متد الحاقی کار با JSON، جهت HttpClient است. در نگارش 5 دات نت، تمام این متدهای الحاقی جزئی از دات نت استاندارد شده‌اند و برای کار با آن‌ها دیگر نیازی به استفاده‌ی از بسته‌های نیوگت خاصی نیست.


تغییرات API دات نت 5 از دیدگاه افزونه‌های HttpClient

در اینجا لیست کامل متدهای الحاقی اضافه شده‌ی به فضای نام جدید و استاندارد System.Net.Http.Json را مشاهده می‌کنید:
namespace System.Net.Http.Json {
    public static class HttpClientJsonExtensions {
        public static Task<object> GetFromJsonAsync(this HttpClient client, string requestUri, Type type, JsonSerializerOptions options, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<object> GetFromJsonAsync(this HttpClient client, string requestUri, Type type, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<object> GetFromJsonAsync(this HttpClient client, Uri requestUri, Type type, JsonSerializerOptions options, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<object> GetFromJsonAsync(this HttpClient client, Uri requestUri, Type type, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<TValue> GetFromJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string requestUri, JsonSerializerOptions options, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<TValue> GetFromJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string requestUri, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<TValue> GetFromJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, Uri requestUri, JsonSerializerOptions options, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<TValue> GetFromJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, Uri requestUri, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<HttpResponseMessage> PostAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string requestUri, TValue value, JsonSerializerOptions options = null, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<HttpResponseMessage> PostAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string requestUri, TValue value, CancellationToken cancellationToken);
        public static Task<HttpResponseMessage> PostAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, Uri requestUri, TValue value, JsonSerializerOptions options = null, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<HttpResponseMessage> PostAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, Uri requestUri, TValue value, CancellationToken cancellationToken);
        public static Task<HttpResponseMessage> PutAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string requestUri, TValue value, JsonSerializerOptions options = null, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<HttpResponseMessage> PutAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, string requestUri, TValue value, CancellationToken cancellationToken);
        public static Task<HttpResponseMessage> PutAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, Uri requestUri, TValue value, JsonSerializerOptions options = null, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<HttpResponseMessage> PutAsJsonAsync<TValue>(this HttpClient client, Uri requestUri, TValue value, CancellationToken cancellationToken);
    }

    public static class HttpContentJsonExtensions {
        public static Task<object> ReadFromJsonAsync(this HttpContent content, Type type, JsonSerializerOptions options = null, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
        public static Task<T> ReadFromJsonAsync<T>(this HttpContent content, JsonSerializerOptions options = null, CancellationToken cancellationToken = default(CancellationToken));
    }

    public sealed class JsonContent : HttpContent {
        public Type ObjectType { get; }
        public object Value { get; }
        public static JsonContent Create(object inputValue, Type inputType, MediaTypeHeaderValue mediaType = null, JsonSerializerOptions options = null);
        public static JsonContent Create<T>(T inputValue, MediaTypeHeaderValue mediaType = null, JsonSerializerOptions options = null);
        protected override void SerializeToStream(Stream stream, TransportContext context, CancellationToken cancellationToken);
        protected override Task SerializeToStreamAsync(Stream stream, TransportContext context);
        protected override Task SerializeToStreamAsync(Stream stream, TransportContext context, CancellationToken cancellationToken);
        protected override bool TryComputeLength(out long length);
    }
}


متدهای الحاقی جدید کلاس HttpClientJsonExtensions

این متدها به صورت خلاصه شامل سه متد زیر می‌شوند:
- GetFromJsonAsync : یک درخواست Get را به آدرسی خاص ارسال کرده و خروجی JSON دریافتی را به کمک امکانات توکار System.Text.Json، پردازش و deserialize می‌کند.
- PostAsJsonAsync : یک درخواست POST را به آدرسی خاص، ارسال می‌کند. شیء ارسالی به آن به صورت خودکار به JSON تبدیل شده و سپس به سمت سرور ارسال می‌گردد.
- PutAsJsonAsync : یک درخواست PUT را به آدرسی خاص، ارسال می‌کند. شیء ارسالی به آن به صورت خودکار به JSON تبدیل شده و سپس به سمت سرور ارسال می‌گردد.

در ذیل چند مثال را در مورد نحوه‌ی کار با این متدهای الحاقی جدید فضای نام استاندارد System.Net.Http.Json، مشاهده می‌کنید:
var httpClient = new HttpClient();
httpClient.BaseAddress = new Uri("https://localhost:5000");

var profiles = await httpClient.GetFromJsonAsync<Profile[]>("api/users/profiles");

var profile = new Profile { FirstName = "User 1", LastName = "Name 1", Age = 25 };
using var response1 = await httpClient.PostAsJsonAsync("api/users/profiles", profile);
response1.EnsureSuccessStatusCode();


var updatedProfile = new Profile { FirstName = "User 2", LastName = "Name 2", Age = 40 };
using var response2 = await httpClient.PutAsJsonAsync("api/users/profiles", profile);
response2.EnsureSuccessStatusCode();

اگر می‌خواستیم یک چنین کارهایی را پیش از دات نت 5 انجام دهیم، می‌بایستی قسمت Serialize کردن و همچنین تنظیم content-type را دستی انجام می‌دادیم:
var profile = new Profile { FirstName = "User 1", LastName = "Name 1", Age = 25 };
var json = JsonSerializer.Serialize(profile);
var stringContent = new StringContent(json, Encoding.UTF8, "application/json");
using var response4 = await httpClient.PostAsync("api/users/profiles", stringContent);
response4.EnsureSuccessStatusCode();


متدهای الحاقی جدید کلاس HttpContentJsonExtensions

این کلاس، متد الحاقی جدید ReadFromJsonAsync را ارائه می‌دهد که کار آن، خواندن یک محتوای HTTP از نوع HttpContent و deserialize آن به صورت JSON است. یک مثال:
var httpClient = new HttpClient();
httpClient.BaseAddress = new Uri("https://localhost:5000");

var request = new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, "api/users/profiles");
using var response1 = await httpClient.SendAsync(request);
if (response1.IsSuccessStatusCode)
{
  var profiles = await response1.Content.ReadFromJsonAsync<Profile[]>();
}

انجام اینکار در نگارش‌های پیشین دات نت، نیاز به فراخوانی دستی JsonSerializer.DeserializeAsync را دارد:
var request = new HttpRequestMessage(HttpMethod.Get, "api/users/profiles");
using var response2 = await httpClient.SendAsync(request);
if (response2.IsSuccessStatusCode)
{
   using var streamResult = await response2.Content.ReadAsStreamAsync();
   var profiles = JsonSerializer.DeserializeAsync<Profile[]>(streamResult);
}


متدهای جدید کلاس JsonContent

روش‌های زیادی برای کار با HttpClient وجود دارند. یک روش آن، ساخت دستی HttpRequestMessage و سپس ارسال آن توسط متد SendAsync است؛ بجای استفاده از متد PostAsJsonAsync که بررسی شد. در این حالت با استفاده از متد جدید JsonContent.Create، می‌توان کار تبدیل یک شیء را به JSON و همچنین تنظیم content-type را به صورت خودکار انجام داد:
var httpClient = new HttpClient();
var uri = "https://localhost:5000";
httpClient.BaseAddress = new Uri(uri);

var requestMessage = new HttpRequestMessage(HttpMethod.Post, "https://localhost:5000")
{
   Content = JsonContent.Create(new Profile { FirstName = "User 1", LastName = "Name 1", Age = 25 })
};
using var reponse1 = await httpClient.SendAsync(requestMessage);
reponse1.EnsureSuccessStatusCode();
مطالب
تهیه‌ی کارت با فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp
فرض کنید که می‌خواهید برای کاربری پس از ثبت اطلاعاتش در سایت، کارتی به فرمت PDF صادر کنید تا آن را دریافت و سپس چاپ کند. حتما از این دست موارد زیاد مشاهده کرده اید؛ مانند دریافت کارت ورود به جلسات امتحانی، کارت ورود به همایش‌ها و کنسرت‌های موسیقی و ...

برای تهیه فایل PDF، به غیر از کتابخانه‌های گزارش گیری تجاری، می‌توان از کتابخانه‌ی iTextSharp که گزینه‌ای سورس باز، با کیفیت و محبوب است، استفاده کرد. متاسفانه این کتابخانه دارای محیط گرافیکی طراحی گزارش نیست و کار با آن فقط از طریق کدنویسی میسر است که صد البته انعطاف پذیری و پویایی قابل توجهی را برای تهیه‌ی گزارش نسبت به ابزار‌های طراحی گرافیکی، در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. البته می‌توان از برنامه‌ی Open Office برای طراحی قالب گزارش نیز استفاده کرد، اما من پس از استفاده، به کیفیت و انعطاف پذیری و امکانات مورد نظرم نتوانستم دست یابم و تصمیم گرفتم برای تهیه‌ی کارت، مستقیما با iTextSharp کد نویسی انجام دهم.

در این مقاله به نحوه‌ی تهیه یک کارت به فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp خواهیم پرداخت که این کتابخانه به فناوری خاصی گره نخورده است و در تمامی برنامه‌های ASP.NET ، WPF، Windows Form و در کل هر کجا که دات نت فریمورک در دسترس است، قابل استفاده می‌باشد.

فرض کنید کارتی به شکل زیر می‌خواهیم بسازیم (تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع آوری شده‌اند):


طبق این عکس، طرح بندی کارت مورد نظر به این شکل است که در بالای کارت باید آرم سازمان، عنوان در وسط و عکس فرد در سمت چپ باشد و در ادامه نام و مشخصات فرد درج شده باشند. همچنین عکسی به صورت شفاف، تمام پس زمینه کارت را پوشانده است.

 فرقی نمی‌کند که تکنولوژی مورد استفاده شما چیست، برای سادگی کار این مثال را با یک Console Application آغاز کنید. برای نصب iTextSharp نیز فرمان زیر را در کنسول NuGet وارد کنید:
Install-Package iTextSharp


شروع کار با iTextSharp

معمولا برای کار با iText یک سری روال تکراری از قبیل انتخاب نام فایل نهایی، تعریف فونت، سایز کاغذ، حاشیه بندی و ... را باید طی کنید که کدهای آن را در ذیل مشاهده می‌کنید:

            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();
-  در اینجا سایز کارت، بر روی کاغذ A6 در حالت افقی قرار داده شده است. بدیهی است که مطابق نیاز خودتان می‌توانید این سایز را تغییر دهید.
-  تابع GetFont یک تابع کمکی است که در سورس نهایی ارائه شده است و نکته تعریف فونت در iTextSharp  در آن رعایت شده است.
 - بقیه موارد نیز جزء الزامات کار با این کتابخانه است.


برای درج عکس به صورت شفاف در پس زمینه کارت باید از کد زیر استفاده کرد:

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);
 

چیدمان و طرح بندی بندی عناصر در iTextSharp

برای طراحی کارت یا کلا کار طراحی، باید با نحوه‌ی قرار دادن و طرح بندی عناصر مثل تصاویر و نوشته‌ها و ابزارهای مورد نیاز برای این کار، آشنا شوید. خوشبختانه در iText برای این کار ابزارهای خوبی وجود دارد.

حتما با تگ Table در HTML آشنایی دارید. در سال‌های دور، حتی کل صفحه‌ی وب را به وسیله‌ی Table ساختار دهی می‌کردند. در iTextSharp نیز کلاسی به نام PdfPTable در دسترس است که می‌توان از آن به عنوان قالبی برای قرار دادن عناصر، در صفحه استفاده کرد. این Table همانند هر جدولی دارای یک سری سطر و ستون است که می‌توانیم عناصر مورد نظرمان مثل تصویر و نوشته و... را در آن قرار دهیم. 

همانطور که از تگ Table در HTML می‌توان برای رسم جدول و قرار دادن عناصر در سطر و ستون‌های آن استفاده کرد، در iText نیز می‌توان از کلاس PdfPTable برای ترسیم جدول و از متد AddCell آن برای افزودن سلول به آن استفاده کرد. کار با کلاس PdfPTable نیز ساده است. کافی هست به هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، در سازنده‌اش تعداد ستون‌های جدول را ذکر کنید. سپس با استفاده از متد AddCell آن، پارامتری از جنس PdfPCell برای آن ارسال کنید تا به جدول، سلول جدیدی اضافه شود و در صورتیکه تعداد سلول‌های جدید، از تعداد ستون‌های تعریف شده بیشتر شود، iText به صورت خودکار سلول‌های اضافی را به ردیف جدیدی منتقل می‌کند. البته برای افزودن سطر و ستون، روش‌های دیگری نیز هست؛ ولی گویا  روش مرجح همین روش است.  کلاس PdfPCell که نقش سلول‌های جدول را بازی می‌کند، نیز می‌تواند شامل متن، تصویر و یا حتی یک جدول تودرتو باشد.
  
در ادامه کدهای جدول بالایی کارت شامل لوگوی دانشگاه، عنوان مسابقات و عکس فرد را مشاهده می‌کنید:
            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);
-  در ابتدا یک جدول سه ستونه تعریف شده است. تعداد ستون‌ها در هنگام نمونه سازی از کلاس PdfPTable، در سازنده‌ی آن ذکر شده است.
-  در iText برای کار با تصاویر، باید از کلاس Image و متد GetInstance فراهم شده توسط خود کتابخانه استفاده کرد. سپس این تصویر را باید به عنوان پارامتر به سلول جدول ارسال کرد.
-  به کمک متد AddCell، می‌توان به جدول، سلول اضافه کرد و به صورت خودکار سلول‌های جدیدی که از تعداد ستون‌ها بیشتر می‌شوند، به سطر جدید منتقل می‌شوند.
-  اگر می‌خواهید در سلولی متنی نمایش دهید، از کلاس Phrase و تعیین صریح فونت آن استفاده کنید؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است متون فارسی نمایش داده نشود.
-  در انتها هم جدول مورد نظر را باید به شی doc از جنس کلاس Document تعریف شده اضافه کرد.
 
بدیهی هست که اطلاعات شخص مثل نام، نام خانوادگی و ... را نیز باید در یک جدول چهار ستونه قرار داد و نکته‌ی خاص اضافه‌تری ندارد. 

حال اگر بیاییم این تکه کدها را کنار هم قرار بدهیم به کدی قابل اجرا خواهیم رسید.
ابتدا کلاسی را که در برگیرنده‌ی اطلاعات فرد است، تعریف می‌کنیم:
    public class UserModel
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string StudentNumber { get; set; }
        public string NationalCode { get; set; }
        public string UniversityName { get; set; }
        public string ImagePath { get; set; }
    }
 
- سپس کلاس CardReport را که اصل و اساس بحث ما بود، تعریف می‌کنیم.
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using Font = iTextSharp.text.Font;
using Image = iTextSharp.text.Image;
using Rectangle = iTextSharp.text.Rectangle;

namespace ITextSharpCardSample
{
    public class CardReport
    {
        public static void Generate(UserModel userModel, string competitionImagePath, string universityLogoPath)
        {
            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);


            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);


            // جدول مشخصات شرکت کننده مثل نام و نام خانوادگی
            var infoTable = new PdfPTable(4)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
                SpacingBefore = 15,
            };

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.FirstName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام خانوادگی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.LastName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("شماره\nدانشجویی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.StudentNumber, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کد ملی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.NationalCode, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("واحد دانشگاهی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.UniversityName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            // دو سلول بعدی صرفا جهت تکمیل شدن یک ردیف است تا عملکرد صحیح خود را داشته باشد
            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            int[] infoTableColumnsWidth = { 20, 15, 20, 15 };

            infoTable.SetWidths(infoTableColumnsWidth);

            doc.Add(infoTable);

            doc.Close();
        }

        private static Font GetFont()
        {
            const string fontName = "Iranian Sans";

            if (FontFactory.IsRegistered(fontName))
                return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);

            var fontPath = "Fonts/irsans.ttf"; // مسیر فونت

            FontFactory.Register(fontPath);

            return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
        }

    }

}
نکته: حتما به تعریف فونت در پوشه‌ی Fonts و عکس‌ها در پوشه Images توجه فرمایید.

و در انتها نحوه‌ی استفاده از کلاس CardReport در یک برنامه‌ی Console: 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var userModel = new UserModel
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "احمدی",
                NationalCode = "1234567890",
                StudentNumber = "23242342",
                UniversityName = "آزاد",
                ImagePath = "Images/avatar.jpg"
            };

            CardReport.Generate(userModel, "Images/competition_logo.jpg", "Images/university_logo.png");

            System.Diagnostics.Process.Start("card.pdf");

        }
    }
     
مطالب
آشنایی با الگوی MVP

پروژه‌های زیادی را می‌توان یافت که اگر سورس کدهای آن‌ها را بررسی کنیم، یک اسپاگتی کد تمام عیار را در آن‌ها می‌توان مشاهده نمود. منطق برنامه، قسمت دسترسی به داده‌ها، کار با رابط کاربر، غیره و غیره همگی درون کدهای یک یا چند فرم خلاصه شده‌اند و آنچنان به هم گره خورده‌اند که هر گونه تغییر یا اعمال درخواست‌های جدید کاربران، سبب از کار افتادن قسمت دیگری از برنامه می‌شود.
همچنین از کدهای حاصل در یک پروژه، در پروژه‌‌های دیگر نیز نمی‌توان استفاده کرد (به دلیل همین در هم تنیده بودن قسمت‌های مختلف). حداقل نتیجه یک پروژه برای برنامه نویس، باید یک یا چند کلاس باشد که بتوان از آن به عنوان ابزار تسریع انجام پروژه‌های دیگر استفاده کرد. اما در یک اسپاگتی کد، باید مدتی طولانی را صرف کرد تا بتوان یک متد را از لابلای قسمت‌های مرتبط و گره خورده با رابط کاربر استخراج و در پروژه‌ای دیگر استفاده نمود. برای نمونه آیا می‌توان این کدها را از یک برنامه ویندوزی استخراج کرد و آن‌ها را در یک برنامه تحت وب استفاده نمود؟

یکی از الگوهایی که شیوه‌ی صحیح این جدا سازی را ترویج می‌کند، الگوی MVP یا Model-View-Presenter می‌باشد. خلاصه‌ی این الگو به صورت زیر است:


Model :
من می‌دانم که چگونه اشیاء برنامه را جهت حصول منطقی خاص، پردازش کنم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به شکلی بصری به کاربر ارائه داد یا چگونه باید به رخ‌دادها یا اعمال صادر شده از طرف کاربر پاسخ داد.

View :
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را به کاربر به شکلی بصری ارائه داد.
من می‌دانم که چگونه باید اعمالی مانند data binding و امثال آن را انجام داد.
من نمی‌دانم که چگونه باید منطق پردازشی موارد ذکر شده را فراهم آورم.

Presenter :
من می‌دانم که چگونه باید درخواست‌های رسیده کاربر به View را دریافت کرده و آن‌ها را به Model‌ انتقال دهم.
من می‌دانم که چگونه باید اطلاعات را به Model ارسال کرده و سپس نتیجه‌ی پردازش آن‌ها را جهت نمایش در اختیار View قرار دهم.
من نمی‌دانم که چگونه باید اطلاعاتی را ترسیم کرد (مشکل View است نه من) و نمی‌دانم که چگونه باید پردازشی را بر روی اطلاعات انجام دهم. (مشکل Model است و اصلا ربطی به اینجانب ندارد!)


یک مثال ساده از پیاده سازی این روش
برنامه‌ای وبی را بنویسید که پس از دریافت شعاع یک دایره از کاربر، مساحت ‌آن‌را محاسبه کرده و نمایش دهد.
یک تکست باکس در صفحه قرار خواهیم داد (txtRadius) و یک دکمه جهت دریافت درخواست کاربر برای نمایش نتیجه حاصل در یک برچسب به نام lblResult

الف) پیاده سازی به روش متداول (اسپاگتی کد)

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
lblResult.Text = (Math.PI * double.Parse(txtRadius.Text) * double.Parse(txtRadius.Text)).ToString();
}
بله! کار می‌کنه!
اما این مشکلات را هم دارد:
- منطق برنامه (روش محاسبه مساحت دایره) با رابط کاربر گره خورده.
- کدهای برنامه در پروژه‌ی دیگری قابل استفاده نیست. (شما متد یا کلاسی را این‌جا با قابلیت استفاده مجدد می‌توانید پیدا می‌کنید؟ آیا یکی از اهداف برنامه نویسی شیءگرا تولید کدهایی با قابلیت استفاده مجدد نبود؟)
- چگونه باید برای آن آزمون واحد نوشت؟

ب) بهبود کد و جدا سازی لایه‌ها از یکدیگر

در روش MVP متداول است که به ازای هر یک از اجزاء ابتدا یک interface نوشته شود و سپس این اینترفیس‌ها پیاده سازی گردد.

پیاده سازی منطق برنامه:

1- ایجاد Model :
یک فایل جدید را به نام CModel.cs به پروژه اضافه کرده و کد زیر را به آن خواهیم افزود:

using System;

namespace MVPTest
{
public interface ICircleModel
{
double GetArea(double radius);
}

public class CModel : ICircleModel
{
public double GetArea(double radius)
{
return Math.PI * radius * radius;
}
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اکنون منطق برنامه از موارد زیر اطلاعی ندارد:
- خبری از textbox و برچسب و غیره نیست. اصلا نمی‌داند که رابط کاربری وجود دارد یا نه.
- خبری از رخ‌دادهای برنامه و پاسخ دادن به آن‌ها نیست.
- از این کد می‌توان مستقیما و بدون هیچ تغییری در برنامه‌های دیگر هم استفاده کرد.
- اگر باگی در این قسمت وجود دارد، تنها این کلاس است که باید تغییر کند و بلافاصله کل برنامه از این بهبود حاصل شده می‌تواند بدون هیچگونه تغییری و یا به هم ریختگی استفاده کند.
- نوشتن آزمون واحد برای این کلاس که هیچگونه وابستگی به UI ندارد ساده است.


2- ایجاد View :
فایل دیگری را به نام CView.cs را به همراه اینترفیس زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:

namespace MVPTest
{
public interface IView
{
string RadiusText { get; set; }
string ResultText { get; set; }
}
}

کار View دریافت ابتدایی مقادیر از کاربر توسط RadiusText و نمایش نهایی نتیجه توسط ResultText است البته با یک اما.
View نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد. حتی نمی‌داند که چگونه باید این مقادیر را به Model جهت پردازش برساند یا چگونه آن‌ها را دریافت کند (به همین جهت از اینترفیس برای تعریف آن استفاده شده).

3- ایجاد Presenter :
در ادامه فایل جدیدی را به نام CPresenter.cs‌ با محتویات زیر به پروژه خواهیم افزود:

namespace MVPTest
{
public class CPresenter
{
IView _view;

public CPresenter(IView view)
{
_view = view;
}

public void CalculateCircleArea()
{
CModel model = new CModel();
_view.ResultText = model.GetArea(double.Parse(_view.RadiusText)).ToString();
}
}
}

کار این کلاس برقراری ارتباط با Model است.
می‌داند که چگونه اطلاعات را به Model ارسال کند (از طریق _view.RadiusText) و می‌داند که چگونه نتیجه‌ی پردازش را در اختیار View قرار دهد. (با انتساب آن به _view.ResultText)
نمی‌داند که چگونه باید این پردازش صورت گیرد (کار مدل است نه او). نمی‌داند که نتیجه‌ی نهایی را چگونه نمایش دهد (کار View است نه او).
روش معرفی View به این کلاس به constructor dependency injection معروف است.

اکنون کد وب فرم ما که در قسمت (الف) معرفی شده به صورت زیر تغییر می‌کند:

using System;

namespace MVPTest
{
public partial class _Default : System.Web.UI.Page, IView
{
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
{
}

public string RadiusText
{
get { return txtRadius.Text; }
set { txtRadius.Text = value; }
}
public string ResultText
{
get { return lblResult.Text; }
set { lblResult.Text = value; }
}

protected void btnGetData_Click(object sender, EventArgs e)
{
CPresenter presenter = new CPresenter(this);
presenter.CalculateCircleArea();
}
}
}

در این‌جا یک وهله از Presenter برای برقراری ارتباط با Model ایجاد می‌شود. همچنین کلاس وب فرم ما اینترفیس View را نیز پیاده سازی خواهد کرد.

مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت پنجم - استفاده از الگوی Service Locator در مکان‌های ویژه‌ی برنامه‌های وب
همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، ASP.NET Core امکان تزریق وابستگی‌های متداول را در اکثر قسمت‌های آن مانند کنترلرها، میان‌افزارها و غیره، میسر و پیش بینی کرده‌است؛ اما همیشه و در تمام مکان‌های یک برنامه‌ی وب، امکان تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس‌ها وجود ندارد و مجبور به استفاده‌ی از الگوی Service Locator می‌باشیم. در این قسمت این مکان‌های ویژه را بررسی خواهیم کرد.


HttpContext و امکان دسترسی به Service Locatorها

در ASP.NET Core هر جائیکه دسترسی به HttpContext وجود داشته باشد، می‌توان از الگوی Service Locator نیز توسط خاصیت HttpContext.RequestServices آن استفاده کرد. این خاصیت از نوع IServiceProvider قرار گرفته‌ی در فضای نام System است که در قسمت دوم آن‌را بررسی کردیم. توسط این اینترفیس به متد object GetService(Type serviceType) دسترسی خواهیم یافت و برای کار با نگارش‌های جنریک آن نیاز است فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection را مورد استفاده قرار داد:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

namespace CoreIocSample02.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public IActionResult Privacy()
        {
            var myDisposableService = this.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<IMyDisposableService>();
            myDisposableService.Run();
            return View();
        }
    }
}
در اینجا یک نمونه مثال را از کار با HttpContext.RequestServices، در یک اکشن متد ملاحظه می‌کنید.


استفاده از Service Locatorها در فیلترها

هرچند استفاده‌ی از this.HttpContext.RequestServices در یک اکشن متد که کنترلر آن تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس را به صورت توکار پشتیبانی می‌کند، مزیت خاصی را به همراه ندارد و توصیه نمی‌شود، اما در انتهای قسمت قبل، امکان تزریق وابستگی‌های متداول در فیلترها را نیز بررسی کردیم. زمانیکه کار تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی یک فیلتر صورت می‌گیرد، دیگر نمی‌توان ApiExceptionFilter را به نحو متداول [ApiExceptionFilter] فراخوانی کرد؛ چون پارامترهای سازنده‌ی آن جزو ثوابت قابل کامپایل نیستند و کامپایلر سی‌شارپ چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. به همین جهت مجبور به استفاده‌ی از [ServiceFilter(typeof(ApiExceptionFilter))] برای معرفی یک چنین فیلترهایی هستیم. اما می‌توان این وضعیت را با استفاده از الگوی Service Locator بهبود بخشید. اینبار بجای تعریف وابستگی‌ها در سازنده‌ی یک فیلتر:
public class ApiExceptionFilter : ExceptionFilterAttribute  
{  
    private ILogger<ApiExceptionFilter> _logger;  
    private IHostingEnvironment _environment;  
    private IConfiguration _configuration;  
  
    public ApiExceptionFilter(IHostingEnvironment environment, IConfiguration configuration, ILogger<ApiExceptionFilter> logger)  
    {  
        _environment = environment;  
         _configuration = configuration;  
         _logger = logger;  
    }
می‌توان آن‌ها را به صورت زیر نیز دریافت کرد:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Filters;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace Filters
{
    public class ApiExceptionFilter : ExceptionFilterAttribute
    {
        public override void OnException(ExceptionContext context)
        {
            var logger = context.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<ILogger<ApiExceptionFilter>>();
            logger.LogError(context.Exception, context.Exception.Message);
            base.OnException(context);
        }
    }
}
در اینجا برای مثال سرویس ILogger توسط context.HttpContext.RequestServices قابل دسترسی شده‌است. به این ترتیب با حذف پارامترهای سازنده‌ی این کلاس فیلتر که به صورت ثوابت زمان کامپایل قابل تعریف نیستند، امکان استفاده‌ی از آن به صورت متداول [ApiExceptionFilter] میسر می‌شود.


استفاده از Service Locatorها در ValidationAttributes

روش تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس‌های ValidationAttribute مهیا نیست و امکانی مانند ServiceFilterها در اینجا کار نمی‌کند. به همین جهت تنها روشی که برای دسترسی به سرویس‌ها باقی می‌ماند استفاده از الگوی Service Locator است که مثالی از آن‌را در کدهای زیر از طریق ValidationContext مشاهده می‌کنید:
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using CoreIocServices;

namespace Test
{
    public class CustomValidationAttribute : ValidationAttribute
    {
        protected override ValidationResult IsValid(object value, ValidationContext validationContext)
        {
            var service = validationContext.GetRequiredService<IMyDisposableService>();
            // use service
            // ... validation logic
        }
    }
}


استفاده از Service Locatorها در متد Main کلاس Program

فرض کنید سرویسی را در متد ConfigureServices کلاس Startup یک برنامه‌ی وب ثبت کرده‌اید:
namespace Test
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddSingleton<ITokenGenerator, TokenGenerator>();
        }
برای استفاده‌ی از این سرویس در متد Main کلاس Program می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace Test
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            IWebHost webHost = CreateWebHostBuilder(args).Build();

            var tokenGenerator = webHost.Services.GetRequiredService<ITokenGenerator>();
            string token =  tokenGenerator.GetToken();
            System.Console.WriteLine(token);

            webHost.Run();
        }

        public static IWebHostBuilder CreateWebHostBuilder(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseStartup<Startup>();
    }
}
متد Build در اینجا، یک وهله‌ی از نوع IWebHost را بازگشت می‌دهد. یکی از خواص این اینترفیس نیز Services از نوع IServiceProvider است:
namespace Microsoft.AspNetCore.Hosting
{
    public interface IWebHost : IDisposable
    {
        IServiceProvider Services { get; }
    }
}
زمانیکه به IServiceProvider دسترسی داشته باشیم، می‌توان از متدهای GetRequiredService و یا GetService آن که در قسمت دوم، تفاوت‌های آن‌ها را بررسی کردیم، استفاده کرد و به وهله‌های سرویس‌های مدنظر دسترسی یافت.


استفاده از Service Locatorها در متد ConfigureServices کلاس Startup

برای دسترسی به سرویس‌های برنامه در متد ConfigureServices می‌توان متد BuildServiceProvider را بر روی پارامتر services فراخوانی کرد. خروجی آن از نوع کلاس ServiceProvider است که امکان دسترسی به متدهایی مانند GetRequiredService را میسر می‌کند:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var scopeFactory = services.BuildServiceProvider().GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var provider = scope.ServiceProvider;
                using (var dbContext = provider.GetRequiredService<ApplicationDbContext>())
                {
                    // ...
                }
            }
        }
در بسیاری از موارد، کار با GetRequiredService کافی است و مرحله‌ی بعدی هم ندارد. اما اگر سرویس شما دارای طول عمر از نوع Scoped و همچنین IDispoable نیز بود، همانطور که در نکته‌ی «روش صحیح Dispose اشیایی با طول عمر Scoped، در خارج از طول عمر یک درخواست ASP.NET Core» قسمت سوم عنوان شد، نیاز است یک Scope صریح را برای آن ایجاد و سپس آن‌را به نحو صحیحی Dispose کرد که روش آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید.


استفاده از Service Locatorها در متد Configure کلاس Startup

در قسمت قبل عنوان شد که می‌توان سرویس‌های مدنظر خود را به صورت پارامترهایی جدید به متد Configure اضافه کرد و کار وهله سازی آن‌ها توسط Service Provider برنامه به صورت خودکار صورت می‌گیرد:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { } 
  
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IAmACustomService customService) 
    { 
        // ....    
    }         
}
در اینجا روش دومی نیز وجود دارد. می‌توان از پارامتر app نیز به صورت Service Locator استفاده کرد:
namespace CoreIocSample02
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var provider = scope.ServiceProvider;
                using (var dbContext = provider.GetRequiredService<ApplicationDbContext>())
                {
                    //...
                }
            }
خاصیت app.ApplicationServices از نوع IServiceProvider است و مابقی نکات آن با توضیحات «استفاده از Service Locatorها در متد ConfigureServices کلاس Startup» مطلب جاری دقیقا یکی است.
مطالب دوره‌ها
کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3
در مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» به نکات مرتبط با کار با فرم‌ها در بوت استرپ 2 پرداخته شد. همچنین مطالبی مانند «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» برای خودکار سازی تولید فرم‌های بوت استرپ 2 در برنامه‌های ASP.NET MVC و نکات «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» نیز بررسی شدند. در بوت استرپ 3، بسیاری از این نکات تغییر کرده‌اند و نیاز است با نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3 و کلا نحوه کار با فرم‌ها در بوت استرپ 3 بیشتر آشنا شد.


نحوه ارتقاء فرم‌های بوت استرپ 2 به 3

تمام این تغییرات در بوت استرپ 3، جهت پیاده سازی ایده mobile-first بودن آن است. برای مثال فرم‌های افقی بوت استرپ 3 با کوچک شدن اندازه صفحه، به صورت خودکار واکنش نشان داده و تبدیل به فرم‌های معمولی که اجزای آن به صورت یک stack عمودی قرار گرفته‌اند، می‌شوند.
اکنون اگر فرم‌هایی را دارید که در برنامه‌های پیشین خود از بوت استرپ 2 استفاده کرده‌اند، نیاز است تغییرات ذیل را به آن‌ها اعمال کنید تا با سیستم جدید بوت استرپ 3 سازگار شوند:

- کلاس control-group را به کلاس form-group تبدیل کنید.
- form-search حذف شده است. آن‌را با form-inline جایگزین کنید.
- دیگر نیازی به استفاده از input-block-level نیست؛ از آنجائیکه به صورت پیش فرض کلیه inputها دارای عرض 100 درصد هستند.
- help-inline حذف شده است. آن‌را با help-block جایگزین کنید.
- عرض ستون‌ها را در فرم‌های افقی، برچسب‌ها و کنترل‌ها مشخص کنید.
- کلاس controls حذف شده است.
- کلاس form-control را به inputها و selectها اضافه کنید.
- checkboxها و radioها باید در یک div محصور شوند.
- کلاس‌های radio.inline و checkbox.inline باید با inline جایگزین شوند.
- کلاس‌های input-small به input-sm و input-large به input-lg تبدیل شده‌اند.
- کلاس‌های input-prepend با input-group و input-append با input-group جایگزین شده‌اند.
- کلاس alert-error حذف شده‌است. بجای آن می‌شود از alert-warning استفاده کرد.
- کلاس alert-block را با alert جایگزین کنید.


ایجاد اولین فرم افقی با بوت استرپ 3

فرض کنید که قصد داریم یک چنین فرم افقی را توسط امکانات بوت استرپ 3 ایجاد کنیم:



همانطور که ملاحظه می‌کنید، با کوچک شدن اندازه صفحه، این فرم نیز تغییر شکل می‌دهد:



کدهای کامل این فرم را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            فرم‌های بوت استرپ 3</h4>
        <div class="row">
            <article class="registrationform">
                <h2>
                    فرم ثبت نام</h2>               
                <form class="registration form-horizontal" action="#">
                <fieldset id="personalinfo">
                    <legend>اطلاعات شخصی</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myname">
                            نام</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="myname" 
                                   id="myname" autofocus placeholder="نام و نام خانوادگی"
                                   required>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="companyname">
                            نام شرکت</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="text" name="companybname" id="companyname" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="myemail">
                            ایمیل</label>
                        <div class="controls">
                            <input class="col col-lg-8" type="email" name="myemail" id="myemail" 
                                   required autocomplete="off" />
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <!-- personal info -->
                <fieldset id="otherinfo">
                    <legend>سایر اطلاعات</legend>
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            نوع درخواست</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="question" />
                                سؤال
                            </label>
                            <label class="radio">
                                <input type="radio" name="requesttype" value="comment" />
                                انتقاد
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label">
                            خبرنامه</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <label class="checkbox">
                                <input type="checkbox" id="subscribe" name="subscribe" checked value="yes" />
                               آیا مایل به دریافت ایمیل‌های خبرنامه ما هستید؟
                            </label>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                    <section class="row">
                        <label class="col col-lg-4 control-label" for="reference">
                            چطور از وجود سایت ما آگاه شدید؟</label>
                        <div class="controls col col-lg-8">
                            <select name="reference" id="reference">
                                <option>لطفا انتخاب کنید...</option>
                                <option value="friend">از طریق یک دوست</option>
                                <option value="facebook">Facebook</option>
                                <option value="twitter">Twitter</option>
                            </select>
                        </div>
                        <!-- controls -->
                    </section><!-- row -->
                </fieldset>
                <button class="btn" type="submit">
                    ارسال</button>
                </form>
            </article>
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->
توضیحات:

- باید درنظر داشت که اگر هیچگونه فرمتی را به فرم‌های بوت استرپ 3 اعمال نکنیم، به صورت پیش فرض فرمت دهی شده و تبدیل به فرم‌های عمودی شکیلی می‌شوند که شاید از دیدگاه خیلی‌ها مناسب بوده و نیاز به تغییرات خاصی نداشته باشند.
- برای تبدیل این فرم عمودی پیش فرض، به فرم‌های افقی دو ستونه، نیاز است یک سری کلاس بوت استرپ 3 را به المان‌های آن اضافه کنیم. برای این منظور ابتدا کلاس form-horizontal را به تگ فرم اضافه می‌کنیم.
- هر سطر فرم، در یک المان section با کلاس row قرار خواهد گرفت.
- اکنون هر سطر، از یک برچسب به همراه یک یا چند المان تشکیل خواهد شد. در هر سطر، کنترل‌ها در یک div با کلاس controls قرار می‌گیرند.
- برای اینکه برچسب‌های هر ردیف با کنترل‌ها و المان‌های آن ردیف، تراز شوند، تنها کافی است به آن‌ها کلاس control-label را اضافه کنیم.
در ادامه تمام این مراحل را باید به ازای هر سطر فرم تکرار کنیم.

- زمانیکه به radio buttons یا check boxes می‌رسیم، باید به چند نکته دقت داشت:
الف) حین کار با radio buttons، علاوه بر برچسب آن سطر که با label مشخص می‌شود، هر radio button نیز باید داخل یک label با کلاس radio محصور شود.
ب) تمام radio buttons یک سطر نیز باید در یک div ایی با کلاس controls محصور شوند.
این نکته در مورد check boxes نیز صادق است.

با رعایت همین چند نکته ساده می‌توان به یک طراحی دو ستونی خودکار واکنشگرا رسید.



اصلاح قالب ایجاد فرم‌های خودکار ASP.NET MVC بر اساس بوت استرپ 3

مطلب «ویرایش قالب پیش فرض Add View در ASP.NET MVC برای سازگار سازی آن با Twitter bootstrap» جهت بوت استرپ 2 تهیه شده بود. فایل نهایی ویرایش شده آن‌را با توجه به توضیحات مطلب جاری برای بوت استرپ 3 از پیوست انتهای بحث دریافت کنید و برای استفاده از آن فقط کافی است آن‌را در مسیر CodeTemplates\AddView\CSHTML\CreateBootstrap3Form.tt ریشه پروژه جاری خود کپی و به پروژه اضافه کنید تا در صفحه دیالوگ Add view ظاهر شود (خاصیت custom tool آن‌را هم خالی کنید).


در مورد اعتبارسنجی‌های فرم‌ها چطور؟

اصلاح مطالبی مانند «اعمال کلاس‌های ویژه اعتبارسنجی Twitter bootstrap به فرم‌های ASP.NET MVC» جهت کار با فرم‌های بوت استرپ 3 بسیار ساده است. از این جهت که در کدهای آن فقط باید نام کلاس‌های CSS قدیمی به جدید ویرایش شوند. مابقی کدها یکسان است. مثلا نام کلاس control-group شده است form-group (همان توضیحات ابتدای بحث جاری). کلاس‌های error شده‌اند has-error و success شده است has-success.



فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample05.zip  
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 10 - بررسی تغییرات Viewها
در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی بهبودهای Razor» قسمت «نحوه‌ی سفارشی سازی کلاس پایه‌ی تمام Viewهای برنامه و معرفی inherits@ »، این مورد را توضیح دادم. برای نمونه اگر به فایل Views\_ViewStart.cshtml مراجعه کنید، یک چنین مقدار دهی عمومی در آن هست:
@{
    Layout = "_Layout";
}
این خاصیت عمومی Layout در کلاس پایه‌ی تمام ویووها تعریف شده‌است. اگر می‌خواهید معادل آن‌را داشته باشید، باید یک کلاس سفارشی پایه را با ارث بری از RazorPage ایجاد کنید:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor.Internal;

namespace Core1RtmTestResources.StartupCustomizations
{
    public abstract class MyCustomBaseView<TModel> : RazorPage<TModel>
    {
        //روش خاص تزریق وابستگی‌ها در فایل ویژه‌ی جاری
        [RazorInject]
        public IHtmlLocalizerFactory MyHtmlLocalizerFactory { get; set; }

        public IHtmlLocalizer MySharedLocalizer => MyHtmlLocalizerFactory.Create(
            baseName: "SharedResource" /*مشخصات*/,
            location: "Core1RtmTestResources.ExternalResources" /*نام اسمبلی ثالث*/);

        public bool IsAuthenticated()
        {
            return Context.User.Identity.IsAuthenticated;
        }

#pragma warning disable 1998
        public override async Task ExecuteAsync()
        {
        }
#pragma warning restore 1998
    }
}
در اینجا چند نکته مهم هستند:
- در کلاس پایه‌ی سفارشی، امکان تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس وجود ندارد. اما از طریق ویژگی RazorInject می‌توان این‌کار را انجام داد.
- RazorInject نیاز به نصب وابستگی ذیل را دارد:
{
    "dependencies": {
        //same as before
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor": "1.0.0"
    }
}
- پس از تعریف این کلاس پایه، برای معرفی آن به فایل Views\_ViewImports.cshtml مراجعه کنید:
@using Core1RtmTestResources
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization
@addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers

@inherits Core1RtmTestResources.StartupCustomizations.MyCustomBaseView<TModel>
اکنون در تمام ویووهای برنامه به خاصیت عمومی MySharedLocalizer واقع در کلاس پایه‌ی سفارشی برنامه، دسترسی خواهید داشت:
MySharedLocalizer from MyCustomBaseView: @MySharedLocalizer["About Title"]