اندازهی قلم متن
تخمین مدت زمان مطالعهی مطلب:
دو دقیقه
آموزش مهندسی نرم افزار و UML
جلسه اول:
اولین قدم در تولید و توسعه نرم افزار داشتن یک نگرش سیستمی به بسته یا محصول نرم افزاری میباشد. اما چرا ما باید نرم افزار را به عنوان یک سیستم در نظربگیریم ؟
جواب این سئوال را باید از تعریف تئوری سیستم و خصوصیاتی که یک سیستم دارا میباشد استخراج کنیم.
تئوری سیستمها
دانشی برای سهولت کار با سیستمها و بررسی دقیق این مفهوم است ؛ در واقع تئوری سیستمها روشی برای شناخت محیط اطراف یا روشی برای شناخت دنیای واقع میباشد .
از تعریف فوق میتوان نتیجه گرفت :
برنامه نویسان برای ساخت برنامه هایی که با نیاز کاربران همسو باشد ، نیاز به شناخت محیطی دارند که کاربران در آن فعالیت میکنند پس برای شناخت محیط باید با دید سیستمی به مسئله نگاه کرد.
خصوصیات مهم سیستم :
1. محیط – Environment: هر سیستم در یک محیط قرار دارد.
2. مرز – Boundary : سیستمهای موجود در یک محیط توسط مرزها از یکدیگر جدا میشوند.
3. ورودی و خروجی – I/O : هر سیستم ورودی هایی را از محیط میگیرد و خروجی هایی را به محیط پس میدهد.
4. واسط – Interface : امکان محاوره سیستمها در یک محیط را فراهم میکند.
5. زیر سیستم – Sub System : هر سیستم میتواند حاوی چندین زیرسیستم باشد . زیر سیستمها تمام خصوصیتهای یک سیستم را دارا میباشند.
6. مکانیزم کنترلی – Controller : مهمترین بخش یک سیستم میباشد. مکانیزم کنترلی در واقع کنترل کننده تمامی فعالیتهای انجام شده توسط یک سیستم است . ورودیها از طریق مکانیزم کنترلی دریافت میشود و بر اساس آن خروجی هایی به محیط پس داده میشود.
نتیجه گیری :
با توجه به خصوصیاتی که در مورد سیستمها مطرح شد به راحتی میتوانیم دلیل علاقه مندی برنامه -نویسان به نوع نگرش سیستمی را در یابیم ، و جود محیط پیرامون یک سیستم و نحوه تبادل اطلاعات این سیستم با سایر سیستمها در این محیط ، شکستن یک سیستم به چند زیر سیستم برای راحتی مسئله و پیاده سازی آسانتر آن و نیز وجود اینترفیسها برای برقراری محاوره ای استاندارد بین زیر سیستمهای یک سیستم و همچنین وجود ورودی هاو تصمیم گیری براساس ورودی هاو تولید یک خروجی همه و همه از نکات مورد توجه برنامه نویسان در تولید یک بسته نرم افزاری هستند که هماهنگی کاملی با مفاهیم تئوری سیستمها دارند.
جلسه اول:
اولین قدم در تولید و توسعه نرم افزار داشتن یک نگرش سیستمی به بسته یا محصول نرم افزاری میباشد. اما چرا ما باید نرم افزار را به عنوان یک سیستم در نظربگیریم ؟
جواب این سئوال را باید از تعریف تئوری سیستم و خصوصیاتی که یک سیستم دارا میباشد استخراج کنیم.
تئوری سیستمها
دانشی برای سهولت کار با سیستمها و بررسی دقیق این مفهوم است ؛ در واقع تئوری سیستمها روشی برای شناخت محیط اطراف یا روشی برای شناخت دنیای واقع میباشد .
از تعریف فوق میتوان نتیجه گرفت :
برنامه نویسان برای ساخت برنامه هایی که با نیاز کاربران همسو باشد ، نیاز به شناخت محیطی دارند که کاربران در آن فعالیت میکنند پس برای شناخت محیط باید با دید سیستمی به مسئله نگاه کرد.
خصوصیات مهم سیستم :
1. محیط – Environment: هر سیستم در یک محیط قرار دارد.
2. مرز – Boundary : سیستمهای موجود در یک محیط توسط مرزها از یکدیگر جدا میشوند.
3. ورودی و خروجی – I/O : هر سیستم ورودی هایی را از محیط میگیرد و خروجی هایی را به محیط پس میدهد.
4. واسط – Interface : امکان محاوره سیستمها در یک محیط را فراهم میکند.
5. زیر سیستم – Sub System : هر سیستم میتواند حاوی چندین زیرسیستم باشد . زیر سیستمها تمام خصوصیتهای یک سیستم را دارا میباشند.
6. مکانیزم کنترلی – Controller : مهمترین بخش یک سیستم میباشد. مکانیزم کنترلی در واقع کنترل کننده تمامی فعالیتهای انجام شده توسط یک سیستم است . ورودیها از طریق مکانیزم کنترلی دریافت میشود و بر اساس آن خروجی هایی به محیط پس داده میشود.
نتیجه گیری :
با توجه به خصوصیاتی که در مورد سیستمها مطرح شد به راحتی میتوانیم دلیل علاقه مندی برنامه -نویسان به نوع نگرش سیستمی را در یابیم ، و جود محیط پیرامون یک سیستم و نحوه تبادل اطلاعات این سیستم با سایر سیستمها در این محیط ، شکستن یک سیستم به چند زیر سیستم برای راحتی مسئله و پیاده سازی آسانتر آن و نیز وجود اینترفیسها برای برقراری محاوره ای استاندارد بین زیر سیستمهای یک سیستم و همچنین وجود ورودی هاو تصمیم گیری براساس ورودی هاو تولید یک خروجی همه و همه از نکات مورد توجه برنامه نویسان در تولید یک بسته نرم افزاری هستند که هماهنگی کاملی با مفاهیم تئوری سیستمها دارند.